محل تبلیغات شما

الناس کلهم احرار




سید حسن نصرالله

دبیرکل حزب‌الله لبنان امروز در سخنانی به مناسبت مراسم یادبود علامه سید مرتضی العاملی، به شخصیت وی و اوضاع داخلی لبنان به خصوص تحولات پس از استعفای سعد الحریری پرداخت.

 سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان امروز (جمعه) در سخنانی به مناسبت مراسم هفت آیت الله سید جعفر مرتضی العاملی در مدرسه مجتمع المجتبی» در جنوب بیروت به مسائل داخلی این روزهای لبنان پرداخت.

سید حسن نصرالله در بیان شخصیت این عالم لبنانی، گفت که ایشان به طور مستقیم وارد عرصه ت نشد اما در تمامی حوادث و عرصه‌ها حضور داشت و به خصوص برای انقلاب اسلامی ایران کمک و پشتیبان بود.

به گفته دبیرکل حزب‌الله لبنان، علامه العاملی در تدوین قانون اساسی ایران و همچنین در جنگ تحمیلی نقش داشت و تجربیات خود را در اختیار انقلاب قرار دادند و همچنین تا پایان عمر خود حامی جبهه مقاومت بود.

او در بیان شخصیت علمی علامه العاملی، به تدوین کتب بسیاری در زمینه‌های مختلف از جمله احکام، تاریخ‌نویسی، جامعه، فرهنگ و بسیاری دیگر زمینه‌ها اشاره کرد و گفت که وی هرگز از تحقیق و پژوهش دست برنداشت.

علامه سید جعفر مرتضی العاملی» از ون حوزه علمیه لبنان و قم و متخصص در تاریخ اسلام و تشیع شنبه هفته گذشته
(چهارم آبان) پس از یک دوره بیماری در بیمارستانی در بیروت درگذشت.

سید حسن نصرالله در بیان ارزش تلاش‌های این عالم در بحث تاریخ‌نویسی و ثبت حوادث و یادداشت‌نویسی، به تحریف تاریخ در ادوار مختلف پرداخت و بعنوان مثال به تحریف سخنان خود از سوی رسانه‌ها و محافل مختلف اشاره کرد و گفت: در حالی که سخنان من زنده و به صورت تصویری وجود دارد اما برخی رسانه‌ها پس از سخنان من مدعی شدند که نصرالله به معترضان گفته است که آنها پول گرفته‌اند در حالی که من صرفا به معترضان گفتم مراقب باشید منشأ این پول‌ها از کجاست.»

تحولات داخلی لبنان

دبیرکل حزب‌الله لبنان در بخش دوم سخنان خود به مسائل داخلی لبنان پرداخت و گفت که دو هفته پس از اعتراضات مردمی در لبنان، آنچه که تا کنون رخ داده چند نکته در خود دارد. 

او افزود: باید همواره به نکات مثبت توجه کرد. در دو هفته گذشته بحمدلله ما از نقشه‌ها و توطئه‌های دشمنان برای جنجال‌ها و جنگ داخلی دور شدیم و بر اساس اطلاعاتی که داریم می‌دانیم چه کسانی پول می‌دادند و کسانی که به سمت نا امنی سوق می‌دادند، چه کسانی هستند.

سید نصرالله به دشنام‌های بی سابقه در جریان اعتراضات پرداخت و آن را هدفمند و بی سابقه دانست و گفت برخی رسانه‌ها پخش زنده و مستقیم را در اختیار این دشنام‌ها و تحریک‌ها قرار دادند و به راحتی میکروفون را در اختیار کسی که احساساتی شده بود قرار می‌دادند.

او تأکید کرد که برخی برای دشنام دادن‌های زشت پول دادند و از آن‌جایی که بسیاری از مردم لبنان اسلحه گرم یا سرد دارند، برخی تلاش کردند تا میان مردم درگیری راه بیاندازند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان همچنین به بستن خیابان‌ها و ایجاد آشوب و رفتار برخی معترضان به شدت انتقاد کرد و گفت که بسیاری از مردم که وارد اعتراضات نشده بودند، به مضیقه افتاده و زندگی آنها مختل شده بود.

سید حسن نصرالله با تأکید بر آگاهی و بصیرت مردم، آنها را به صبر و تحمل در برابر دشنام‌های زشت فراخواند و گفت که قانونمندی و التزام به قانون باید نصب العین مردم باشد و این در حالی بود که برخی مسئولان لبنانی برای تحریک مردم تلاش کردند.

او هشدار داد که نباید خواسته‌های مردمی نباید وارد گروکشی‌ها و بهره‌برداری‌های ی شود و جلوی هر کسی که به دنبال درگیری میان جریان‌های ی و گروههای مردمی است، باید گرفته شود.

دبیرکل حزب‌الله لبنان از رهبران ی خواست تا مانع از کشیده شدن اعتراضات به محل ناصواب خود از جمله مسائل نژادی و مذهبی شوند و سعی کنند تا ملی‌گرایی جوهره اصلی اعتراضات بماند.

سید حسن نصرالله گفت که هم و غم حزب‌الله لبنان در مدت اخیر مانع شدن از خلأ ی بود و علی‌رغم اینکه برخی گروهها به دنبال خلأ ی و ساقط کردن دولت بودند و به دنبال جنجال‌سازی یا برگزاری انتخابات دیگر بودند؛ اما حزب‌الله تلاش کرد تا همزمان با توجه به خواسته‌های صادقانه مردمی و با توجه به شرایط خطرناک، با مسئولیت برخورد کند و به دور از شعاردادن به روشنگری بپردازد.

دبیرکل حزب‌الله تأکید کرد: تا کنون هیچ دولتی به نام دولت حزب‌الله در لبنان تشکیل نشده و آنهایی که از چنین عباراتی استفاده می‌کنند می‌خواهند تمامی ناکامی‌ها را به نام حزب‌الله بزنند و زمانی که ما می‌گفتیم دولت نباید استعفا دهد، نگران حزب‌الله یا مقاومت نبودیم. ما بیش از هر زمان دیگری و در هر بُعدی قدرتمند هستیم. ما هنوز برگ برنده‌های خود را رو نکرده‌ایم و نباید در مواضعی که تا کنون گرفته‌ایم دچار اشتباه شوید. تمامی مواضع ما به علت نگرانی برای لبنان است.»

او با اشاره به استعفای سعد الحریری، گفت که حزب‌الله از ابتدا گفته بود که این استعفا را تأیید نمی‌کند و باید به سخنان مردم گوش داده شود. پیشنهاد حزب‌الله این بود که دولت با نمایندگان مردم جلسه بگذارد و قوانینی برای مبارزه با فساد و آزادی بازداشت شدگان تصویب شود و مردم برآورده شدن مطالبات خود را حس کنند.

سید نصرالله تغییرات در کابینه را نیز غیر مفید دانست و گفت که این گزینه می‌تواند لبنان را به سمت خلأ ی و آشفتگی ی برود. 

او بار دیگر تأکید کرد: حزب‌الله هرگز به دنبال منافع خود نیست و هم و غم‌اش منافع لبنان است اما متأسفانه سعد الحریری استعفا داد. باید گفت خب حالا چه؟ دیگر طرحی تصویب نمی‌شود. عفو عمومی دیگر در کار نیست. چه خواهد شد؟ چه دولتی باید بودجه ۲۰۲۰ را تدوین و به تصویب برساند؟ آیا این راه‌حل شما بود؟»

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه با احتمال تشکیل دولتی کوچک‌تر در لبنان، از تمامی مردم و گروههای ی خواست تا تمامی تلاش خود را برای همکاری با این دولت به کار گیرند و گفت امروز یک مسئولیت ی بر گردن تمامی گروههای ی و مردم است که نباید بگذارند لبنان به سمت خلأ ی رود و هر دولتی که می‌خواهد تشکیل شود باید در ابتدا به مطالبات به حق مردمی گوش دهد.

او حکومت جدید را مم به تدوین برنامه‌ای برای پاسخ به مطالبات مردمی، بازگشت اعتماد میان مردم و دولت، جدیت و تلاش کرد و گفت که زمان اندکی در اختیار دولت جدید است و مردم منتظر اقدام عملی هستند.

او به ریاکاری برخی گروههای ی اشاره کرد و گفت: پس از اعتراضات مردمی همگی گفتند که مطالبات مردمی خواسته ما نیز بود. خب چرا مشکلی حل نمی‌شد؟ مردم دیگر فریب نمی‌خورند. دولت جدید باید جدیت و پرتلاش باشد. دولت جدید هر نامی داشته باشد مردم از او انتظار کار کردن دارند.

نقش آمریکا در شرایط فعلی لبنان

سید حسن نصرالله در بیان نقش آمریکا در لبنان گفت که این کشور تلاش دارد اقتصاد لبنان را هدف قرار دهد و تأکید کرد که این مسأله یک اتهام ی نیست بلکه مدارک آن موجود است.

او گفت که آمریکا تمامی راهها را برای حل بحران‌های اقتصادی لبنان بسته است و مانع از این می‌شود که لبنانی‌ها از مشکلات خود خارج شوند و به فشارهای خود به لبنان در جهت تحمیل شروط خود در آینده ادامه می‌دهد در حالی که تمامی مردم لبنان به دنبال استقلال ی هستند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان افزود: همگان می‌دانند که تصمیمات ما مستقل و آزادانه است. دولت باید در تصمیمات خود استقلال عمل داشته باشد نه اینکه به دیکته‌های خارجی‌ها گوش دهد. ما خودمان کارشناس و نیروی انسانی داریم و قادر به بهبود اوضاع خود هستیم.»

سید حسن نصرالله در بخش پایانی سخنان خود به انهدام پهپاد رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان اشاره کرد و گفت که این یک حادثه طبیعی بود و حزب‌الله لبنان همواره دست به انهدام پهپادهای اسرائیلی در جهت پاکسازی آسمان لبنان می‌زند.

او حادثه روز گذشته را دال بر جدیت و عزم مقاومت لبنان برای مقابله با دشمنان دانست و گفت که حزب‌الله به هیچ وجه نگران اوضاع نیست و انهدام پهپاد صهیونیستی نشان داد که مقاومت نترسیده است.

سید حسن نصرالله - کراپ‌شده

دبیرکل حزب‌الله لبنان به مناسبت اربعین امام حسین (ع) در سخنانی به آخرین تحولات منطقه و به خصوص تحولات داخلی لبنان پرداختند.

 سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان امروز (شنبه) در پایان راهپیمایی اربعین در شهر بعلبک در منطقه مقام سیده خوله» به سخنرانی پرداخت و به مسائل منطقه‌ای و همچنین تحولات اخیر در لبنان اشاره کرد.


او در ابتدای سخنان خود گفت به ماجرای عبور کاروان اسرای کربلا از این منطقه اشاره کرده و گفت که در مکانی قرار گرفته‌ایم که کاروان حضرت زینب (س) از آن عبور کرده‌ است.

او در خصوص راهپیمایی اربعین گفت که این مراسم هیچ مشابهی در جهان ندارد و از تمام نقاط جهان حتی از اروپا و آمریکا خود را به کربلا می‌رسانند و این راهپیمایی بار دیگر حسین (ع) را به جهانیان معرفی می‌کند و بسیاری سؤال می‌کنند که حسین کیست؟ این عشق و محبت چیست که با گذشت این مدت، هنور می‌تواند این تعداد انسان را به سوی خود جذب کند.

او در بخش دیگر سخنان خود به اتفاقات اخیر لبنان پرداخت و تأکید کرد که باید با مسئولیت‌پذیری در این خصوص سخن گفت.

دبیرکل حزب‌الله گفت: هنگامی که از مسئولیت همگانی در لبنان چه آنها که در قدرت هستند و چه خارج آن سخن می‌گوییم؛ یعنی همه باید در برابر این شرایط خطرناک و مهم که کشور با آن مواجه است، مسئولیت‌پذیر باشند و این بسیار آسان است که فردی از مسئولیت‌ها شانه خالی و بار آن را به دوش دیگران بیاندازد و از دولت و مسئولیت خود کنار بکشد و بخواهد استعفاء دهد.»

سید نصرالله گفت که برخی در دولت لبنان و گروههای ی می‌خواهند از مسئولیت خود شانه خالی کرده و کنار بکشند و تبعات شرایط امروز را به دوش دیگران بیاندازند. او این اقدام را نشانه عدم وجود عرق ملی و ارزش‌های اخلاقی و انسانی در مواجه با سرنوشت مردم و کشور دانست.

او تأکید کرد که شرایط امروز لبنان حاصل اقدامات دولت فعلی یا زاییده یک سال یا یک دوره نیست بلکه حداقل تراکم مشکلاتی است که در طول ۳۰ سال گذشته به وجود آمده است و از این رو همگی مسئولیت آن را بر عهده دارند و شایسته نیست برخی که در همه دولت‌ها حضور داشتند؛ اکنون سوار بر موج مردمی شده و مطالبه مبارزه با فساد کنند.

سید حسن نصرالله گفت که لبنان اکنون با خطرهای واقعی مواجه است؛ او خطر اول را فروپاشی اقتصادی و مالی و خطر دوم را انفجار مردمی در پی اقدامات اشتباه دانست. اشتباهاتی که به عقیده نصرالله افزایش مالیات بر فقرا و قشر کم درآمد جزئی از آن محسوب می‌شود. او تأکید کرد که با عزم و فداکاری و اخلاص می‌تواند مانع از فروپاشی اقتصادی شد .

سید حسن نصرالله با اشاره به تظاهرات دو روز اخیر در لبنان، تأکید کرد که این تظاهرات، بیانگر آلام ملت [لبنان] بوده، ولی تا کنون هیچ تصمیمی در دولت اتخاذ نشده است».

وی با بیان اینکه اگر ما جرأت داشته باشیم که وضعیت مالی را نجات دهیم، می‌توانیم اقتصادمان را نجات دهیم»، تصریح کرد که در صورت حل این مشکل، لبنان در مسیر توسعه قرار خواهد گرفت، ولی باید به [سخنان] یکدیگر گوش بدهیم. برخی هستند که فقط خواستار [اخذ] مالیات و [تخلیه] جیب مردم هستند؛ زیرا اتخاذ تصمیم‌های دیگر، دشوار است و برخی طرف‌ها هستند [که از این تصمیمات] ناراحت می‌شوند».

دبیر کل حزب الله لبنان با تأکید بر وم تدوین طرحی که فقرا، اغنیا، رهبران و بانک‌ها در آن نقش داشته باشند، اظهار داشت: هر آنچه درباره این گفته می‌شود که حزب الله برای تظاهرات علیه بانک‌ها برنامه‌ریزی می‌کند، نادرست است. ما هیچ گاه در پی چنین طرحی نیستیم».

نصرالله با تأکید بر اینکه مشکل کنونی [لبنان]، دولت نیست، بلکه در روش [آن] است»، اعلام کرد: اگر دولت کنونی یا هر دولت دیگری بیاید، اقدامات عملی انجام دهد، با اسراف و فساد مقابله و مؤسسات را ادغام کند و هزینه‌ها را تأمین کند» وضعیت لبنان بهبود خواهد یافت و در این زمینه همه باید هزینه بدهند، ولی تا کنون فقط فقرا قربانی شده‌اند».

او گفت که پیام اعتراضات دو روز گذشته تأکید بر این بود که مردم تحمل مالیات جدید را ندارند و گروههای ی نیز نمی‌توانند مانع حضور مردم در خیابان‌ها و برپایی اعتراض شوند. نصرالله گفت که برخی اصرار بر افزایش مالیات‌ها دارند؛ اما با این روش کشور به نابودی حقیقی دچار خواهد شد

سید نصرالله گفت که اگر دولت بتواند اعتماد مردم را به دست آورد؛ مردم نیز مالیات معینی را برای نجات وضع موجود پرداخت می‌کنند اما هنگامی که شاهد فساد و هدر رفتن صدها میلیون دلار هستند هرگز قبول نمی‌کنند که چیزی به حکومت پرداخت کنند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه تأکید کرد که حزب‌الله با استعفای دولت موافق نیست؛ چرا که در صضورت استعفا یک سال طول خواهد کشید تا دولت جدید بر سر کار آید و این در حالی است که آنقدر زمان در دسترس نیست که دولت جدیدی تشکیل شود. او گفت در بحث تشکیل دولت، بیش از وزراء، گروههای ی مهم هستند.

نصرالله در ادامه افزود: برخی از دولت تکنوکرات سخن می‌گویند، در چنین شرایطی که لبنان در آن به سر می‌برد، دولت تکنوکرات دو هفته نیز دوام نمی‌آورد و هر کسی خواستار چنین دولتی باشد اولین فردی است که آن را ساقط می‌کند و باید دولت به کار خود با روح و مسیر جدید ادامه دهد و از اتفاقاتی که در دو روز گذشته در لبنان رخ داد عبرت بگیرد.»

وی ایده برگزاری انتخابات زود هنگام را نیز رد کرد و گفت که این کار چیزی را تغییر نمی دهد جز اینکه بودجه زیادی می‌طلبد.

 
او در خطاب به معترضان با بیان اینکه حزب‌الله به فریادها و اعتراضات شما احترام می‌گذارد؛ تأکید کرد: بدون شک پیام شما به همه مسئولان رسید و و در طی ساعات آتی واتس آپ نیز شروع به کار خواهد کرد.»

نصرالله افزود: پیام مردم مختص شخص معینی نیست بلکه برای همه گروههای ی و نهادهای حکومتی است.

نصرالله با بیان اینکه در جریان تظاهرات‌های اخیر، همه از حزب الله خواستند که به خیابان بیاید»، تصریح کرد: اگر حزب الله در روز نخست به خیابان می‌آمد. به یک نزاع ی در کشور تبدیل می‌شد».

دبیر کل حزب الله لبنان ضمن انتقاد از دشنام و عبارتهای کوچه‌بازاری که بعضا در تظاهرات‌های اخیر وجود داشت، از تظاهرات‌کنندگان خواست که به ارتش و نیروهای امنیتی لبنان تعدی نکنند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت: اگر نیاز به مقابله با مالیات‌های جدید به فقرا و قشر کم در آمد بود، به خیابان‌ها می‌آییم اما ارزیابی ما این است که شرایط نیاز به تحرک در این زمینه ندارد و ما هرگونه مالیات اضافی را رد می‌کنیم.

او افزود: اگر حزب الله به خیابان‌ بیاید از آن بیرون نمی‌رود تا به خواسته‌هایش برسد؛ یعنی یک روز الی یک ماه در خیابان می‌مانیم و مانند معترضان پس از سه روز از خیابان‌ها خارج نمی‌شویم. ما حزب بزرگی هستیم و هنگامی که به خیابان بیایم یعنی که کل کشور به هم می‌ریزد و ان شاءالله که هیچ وقت، زمان حضور ما در خیابان فرا نرسد و اما اگر به خیابان‌ها بیاییم، برای تغییرات تمامی معادلات می‌آییم.»

سید حسن نصرالله در بخش پایانی سخنان خود تأکید کرد که حزب‌الله لبنان، آماده همکاری با هر کسی است که احساس مسئولیت می‌کند و حزب‌الله هرگز مردم و کشور لبنان را تنها نخواهد گذاشت.

او افزود: هرگز اجازه غرق شدن کشور را نمی‌دهیم، ما برای دفاع از کشور شهید و مرجوح داده‌ایم، اجازه نمی‌دهیم که تکه پاره‌اش کنند و اگر مسئولین شجاعت و اراده لازم را داشته باشند می‌توانند گام‌های بلندی بردارند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در آخر گفت: بار دیگر التزام خود را به همراهی با حق و حقیقت در تمامی منطقه از سوریه و فلسطین و یمن و عراق اعلام می‌داریم و هرگز مظلومین و رنج دیدگان را ترک نمی‌کنیم، چرا که ما قومی هستیم که حسین (ع) را ترک نمی‌کند.

سید حسن نصرالله نمایه

دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به اخلاص فرزند شهیدش در مبارزه علیه مستکبران بیان کرد: شهادت هادی برای حزب‌الله و فرماندهانش و نه فقط برای من، صداقت را به ارمغان آورد.

 مراسم بزرگداشت شهید هادی نصرالله، فرزند دبیرکل حزب الله لبنان شامگاه دوشنبه با حضور خانواده این شهید، تعدادی از اساتید حوزه و مردم ولایتمدار قم در مجتمع امام خمینی(ره) قم برگزار شد.

سیدحسن نصرالله در کلیپ تصویری که در این مراسم پخش شد، با بیان اینکه شهید هادی از کودکی آرام و مانند اسمش هادی بود، گفت: شهید هادی از کودکی همیشه اصرار داشت با دیگران به مهربانی رفتار کند و به کسی آسیب نرساند وکسی را اذیت نکند.

وی افزود: شهید هادی از همان ابتدا حدومرز خودش در رابطه با دیگران را مشخص کرده بود، و با آرامش و انرژی مثبت خود همیشه به دیگران احترام می‌گذاشت.

سید حسن نصرالله با ذکر این مطلب که پیوستن هادی به مقاومت تصمیم شخص خودش بود، یادآورشد: شهید هادی این راه را باکمال میل و آگاهی انتخاب کرد، یک پسربچه ۱۵ ساله می‌توانست زندگی خیلی معمولی داشته باشد و ما مانع زندگی معمولی وی نبودیم و چیزی کم نداشت.  

شهید هادی هیچگاه به دنیا وابسته نشد

وی بیان کرد: ایشان بهترین لحظات جوانیش یعنی پانزده و شانزده و هفده و شروع هجده‌سالگی را در مقاومت و در اردوگاه‌ها و پایگاه‌های نظامی و خطوط مقدم سپری کرد؛ به طوری که می‌توان گفت، از ابتدا مشخص بود که مقاومت در دل و عقل او جوانه‌زده بود و پیگیر امور جبهه و آمار شهدا و عملیات نظامی بود وگاهی از من راجع به جزئیات این موضوع می‌پرسید.

دبیرکل حزب الله لبان در ادامه با ذکر این مطلب که شهید هادی هیچگاه به دنیا وابسته نشد، یادآور شد: دل هادی در یک دنیای دیگر بود و این موضوع برای من و امثال من درس عبرت بود؛ پیش از شهادت شهید هادی احساس از دست دادن فرزندی یا عزیزی را درک می‌کردم، احساس مادر شهید و پدر شهید را درک می‌کردم اما حس و درک موضوع نظری بود، وقتی هادی شهید شد این احساس عملی شد و واقعی‌تر شد.

وی با بیان این مطلب که وقتی هادی از من پرسید که می‌خواهد به جبهه برود اصلاً ممانعتی نکردم، تصریح کرد: من و مادرش هیچ ممانعتی از حضور او در نبرد نداشتیم زیرا چون این خواسته خودش بود؛ به همین دلیل لذا بعد از شهادت و در نخستین سخنرانی گفتم که این تصمیم شخص خودش بود تا به جامعه ما و دوستداران مقاومت، دوست و دشمن نشان دهیم که فرزندان و جوانان ما بااراده خودشان به جبهه می‌روند.

هادی مثل همه جوانان مقاومت بود

سید حسن نصرالله یادآورشد: هیچگاه به هادی به چشم جوانی فراتر از جوان‌های دیگر نگاه نکردم و او هم مثل همه جوانان مقاومت بود؛ او شخصیت واقعی خود را مخفی می‌کرد و وقتی به اردوگاه آموزشی می‌رفت که در آنجا ۵۰ یا۱۰۰ نفر حضور داشتند هویت خودش را فاش نمی‌کرد که پسر فلانی است.

وی با ذکر این مطلب که هرگز حد و مرز و بایدها و نبایدها را به هادی تحمیل نمی‌کردم، گفت: زمانی که هادی رزمنده شد دیگر کاملاً تابع دستورات فرماندهان مقاومت شد و اصلاً خبر نداشتم که کجا می‌رود و از کجا برمی‌گردد و در کدام سنگر و جبهه حضور دارد و در کدام عملیات شرکت می‌کند و هیچ‌گاه سؤال و دخالت نمی‌کردم جز آخرین بار که همان موقع قبل از رفتن به عملیات آخر پس از نماز صبح با من سلام و خداحافظی کرد و مشخص بود که این خداحافظی آخر است.

دبیرکل حزب الله لبان تصریح کرد: هادی معمولاً سلام می‌کرد و با آرامش می‌رفت اما آن روز با من خداحافظی و وداع کرد و من هم گفتم موفق باشی، شهادت هادی مانند شهادت هر رزمنده‌ای از رزمندگان مقاومت است و هادی به مقاومت ملحق و شهید شد.

وی یادآورشد: حتی پس از این همه سال پس از شهادت سید هادی از یک طرف برای ما یک تسلای خاطر بود و از سوی دیگر جوانان را تشویق کرده و صداقت و مقاومت را بالا برد.

شهید هادی اصرار داشت راه مقاومت را ادامه بدهد

نصرالله گفت: شهادت هادی برای حزب‌الله وفرماندهانش و نه فقط برای من، صداقت را به ارمغان آورد و لذا روز شهادتش اصرار داشتم که سخنرانی کنم، همانگونه که هرخانواده‌ای شهیدی را از دست می‌دهد به یاد همه شهدا می‌افتد و بسیاری از آنها به یاد شهید هادی می‌افتد ما هم در خانه هرزمانی رزمنده‌ای شهید می‌شد به یاد شهیدمان می‌افتیم.

وی با ذکر این مطلب که با نگاهی که هادی به مقاومت و جهاد داشت، لیافت رسیدن به مقام شهادت را داشت، بیان کرد: شهید هادی اصرار داشت راه مقاومت را ادامه بدهد این موضوع نویدبخش و درخشان بود، زمانی که خبر شهادت هادی را شنیدم  این باور را داشتم که شهید هادی هرچند کم سن و سال وجوان بود اما لیاقت این شهادت را دارد.

دبیرکل حزب الله لبنان در پایان با ذکر این مطلب که وقتی راه مقاومت و کاروان شهدا ادامه دارد، متجلی کننده این جمله نورانی شهیدان زنده هستند، است،  گفت : شهدا هنوز زنده هستند و درهرخانه و در همه جا حضور دارند،بعدا متوجه شدم که نام نظامی پسرم ابوحسن است، قبل از شهادتش نمی‌دانستم که این نام را برای خود انتخاب کرده ‌و انتخاب این نام نشانه محبت و ارادت خاص شهید به پدرش بود.[مشرق]


زیارت حرم مطهر امام حسین (ع) با پای پیاده ریشه تاریخی دارد و به گفته برخی پژوهشگران، راهپیمایی اربعین حسینی از زمان ائمه رایج بوده است.

روز‌های منتهی به اربعین سالار شهیدان امام حسین (ع)، همه جا را بوی زیارت و خاک کربلا می‌گیرد و عاشقان با پای پیاده تن به زیارت مولایشان می شتابند. اما به راستی چه راز و سری در این کار نهفته است و چه تاریخچه‌ای پشت این پیاده روی عظیم خودنمایی می‌کند؟!


فلسفه و تاریخچه پیاده روی اربعین حسینی

پیاده‌روی اربعین حسینی

پیاده‌روی اربعین عبارت است از حرکت شمار زیادی از مسلمانان شیعه به سمت شهر کربلا، در جنوب بغداد، به منظور جمع شدن همهٔ آن‌ها در چهلمین روز پس از کشته شدن حسین بن علی، سومین امام شیعیان در واقعهٔ عاشورا. گفته می‌شود پیاده‌روی اربعین در زمان حکومت صدام حسین ممنوع بود.


روایات متعددی در خصوص زیارت امام حسین (ع) با پای پیاده داریم که اجر و ثواب معنوی زیادی دارد. به حدیثی از امام صادق (ع) در اهمیت زیارت امام حسین (ع) با پای پیاده اشاره می‌کنیم:

قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ (ع):

یَا حُسَیْنُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص. إِنْ کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ [الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ]حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص. یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَى».

اى حسین! کسى که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین ابن على (ع) باشد، اگر پیاده رود خداوند منّان به هر قدمى که برمى‌دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‌فرماید تا زمانى که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مکان شریف، حق تعالى او را از رستگاران قرار مى‌دهد تا وقتى که مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند که در این هنگام او را از فائزین محسوب مى‌کند تا زمانى که بازگردد، در این وقت فرشته‌اى نزد او آمده و مى‌گوید: رسول خدا (ص) سلام رسانده و به تو مى‌فرماید: از ابتدا عمل را شروع کن، تمام گناهان گذشته‌ات آمرزیده شد.

فلسفه و تاریخچه پیاده روی اربعین حسینی

تاریخچه پیاده‌روی اربعین

به گفته برخی پژوهشگران، راهپیمایی در روز اربعین از زمان امامان شیعه در بین شیعیان رایج بوده‌است، ولی سندی برای آن ارائه نشده. سید محمدعلی قاضی طباطبایی، راهپیمایی اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه دانسته که در زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز به این حرکت پایبند بوده‌اند.


گفته شده‌است این سنت فراموش شده را محدث نوری (زادروز:۱۴ دی ۱۲۱۷ خورشیدی تاریخ مرگ: ۸ مهر ۱۲۸۱ خورشیدی) احیا کرد.

نویسنده کتاب ادب الطف در گزارشی از مراسم اربعین در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبیه و به حضور هیئت‌های عزاداری در آن اشاره کرده که برخی به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه می‌خوانده‌اند. ادب الطف در سال ۱۳۸۸ق/۱۹۶۷م منتشر شده و نویسنده آن، جمیعت راهپیمایان اربعین را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده‌است.

با وارد شدن اولین نوع از اتومبیل‌ها به منطقه، سفر‌های کاروانی تعطیل شده و مسافرت‌ها به گونه جدید شکل گرفت. آنگاه پس از مدتی و با مطرح شدن آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی و قابل توجه حوزه نجف به علت التزام و اصرار وی در پیاده رفتن به کربلا، مجدداً مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس در بین طلاب نجف رایج شد، ضمن اینکه بعضی از ایرانیان نیز در سفر عتبات احیاناً آنان را همراهی می‌نمودند.

فلسفه و تاریخچه پیاده روی اربعین حسینی

فلسفه پیاده روی اربعین چیست؟

پیاده‌روی و زیارت حرم مطهر امام حسین (ع) در روز اربعین ریشه تاریخی دارد چرا که جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی در سال ۱۲۸۱ قمری با پای پیاده از مدینه حرکت کردند و در صبح اولین اربعینی که از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) می‌گذشت، به کربلا رسیدند و طبق آنچه که در منابع شیعه معتبر مشهود است، در روز اربعین حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد همراه با هشتاد و چهار نفر وارد کربلا شدند و پس از گفتگو با جابر عبدالله انصاری، قبر مطهر امام (ع) را زیارت کردند و از آنجا زیارت اربعین آغاز شد.


اهل بیت علیهم‌السلام، چون به کربلا رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری را دیدند که با تنی چند از بنی هاشم و خاندان پیامبر برای زیارت حسین علیه‌السلام آمده بودند، هم زمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله و زاری کردند و بر صورت خود سیلی زده و ناله‌های جانسوز سر دادند و ن روستا‌های مجاور نیز به آنان پیوستند، زینب علیها‌السلام در میان جمع ن آمد و گریبان چاک زد و با صوتی حزین که دل‌ها را جریحه‌دار می‌کرد می‌گفت: وا اخاه! واحسیناه! واحبیب رسول‌الله و .» سپس بی‌هوش شد.

آن‌گاه ام‌کلثوم لطمه به صورت زد و با صدایی بلند می‌گفت: امروز محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا از دنیا رفته‌اند و دیگر ن نیز سیلی به صورت زده و گریه و شیون می‌کردند.

سکینه، چون چنین دید، فریاد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل‌بیت تو کرده‌اند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان کردند!

عطیه عوفی می‌گوید: با جابر بن عبدالله به عزم زیارت قبر حسین علیه‌السلام بیرون آمدم و چون به کربلا رسیدیم، جابر نزدیک شط فرات رفته و غسل کرد و ردایی همانند شخص محرم بر تن کرد و همیانی را گشود که در آن بوی خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامی که بر می‌داشت ذکر خدا می‌گفت: تا نزدیک قبر مقدس رسید و به من گفت: دستم را روی قبر بگذار! چون چنین کردم، بر روی قبر از هوش رفت.

من آب بر روی جابر پاشیدم تا به هوش آمد، آن‌گاه سه مرتبه گفت: یا حسین!

سپس گفت: حبیب لا یجیب حبیبه!» و بعد اضافه کرد: چه تمنای جواب داری که حسین در خون خود آغشته و بین سر و بدنش جدایی افتاده است! و گفت: من گواهی می‌دهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند بزرگ مؤمنین هستی، تو فرزند سلاله هدایت و تقوایی و پنجمین نفر از اصحاب کساء و عبایی، تو فرزند بزرگ نقیبان و فرزند فاطمه سیده بانوانی و چرا چنین نباشد که دست سید المرسلین تو را غذا داد و در دامن پرهیزگاران پرورش یافتی و از ایمان شیر خوردی و پاک زیستی و پاک از دنیا رفتی و دل‌های مؤمنان را از فراق خود اندوهگین کردی، پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طریقه رفتی که برادرت یحیی بن زکریا شهید گشت.»


آن‌گاه چشمش را به اطراف قبر گردانید و گفت: سلام بر شما‌ای ارواحی که در کنار حسین نزول کرده و آرمیدید، گواهی می‌دهم که شما نماز را بپا داشته و زکات را ادا کرده و به معروف امر و از منکر نهی کردید و با ملحدین و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت کردید.» و اضافه کرد: به آن خدایی که پیامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده‌اید شریک هستیم.

عطیه می‌گوید: به جابر گفتم: ما کاری نکردیم! اینان شهید شده‌اند، گفت:‌ای عطیه! از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می‌فرمود: من احب قوما معهم و من احب عمل قوم اشرک فی عملهم» هر که گروهی را دوست داشته باشد با همانان محشور شود و هر که عمل جماعتی را دوست داشته باشد در عمل آن‌ها شریک خواهد بود.»

فلسفه و تاریخچه پیاده روی اربعین حسینی

احیای مجدد پیاده روی اربعین توسط شیخ میرزا حسین نوری»

پیاده روی اربعین پس از این در برهه‌ای از زمان به ورطه فراموشی سپرده می‌شود و در نهایت توسط شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا می‌شود.


این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام کرد که ۳ روز در راه بود و حدود ۳۰ نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی می‌کردند، نیز با وی بودند. محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال ۱۳۱۹ هجری با پای پیاده به زیارت حرم اباعبدالله حسین (علیه السلام) رفت.

نشانه‌های مومن چیست؟

آری! از آن پس بسیاری از عاشقان اهل‌بیت و امام حسین (علیه السلام) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کرده‌اند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بار‌ها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین می‌گوید: به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش (علیه السلام) زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامت‌های مومن را پنج امر ذکر کرده است:


۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ گفتن در نماز‌ها» (ترجمه المراقبات، کریم فیضی، صفحه ۸۵)

همچنین على بن میمون صائغ، از حضرت امام صادق علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند: اى على! قبر حسین علیه السّلام را زیارت کن و ترک مکن. عرض کردم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمودند: کسى که پیاده زیارت کند آن حضرت را، خداوند به هر قدمى که برمى‏ دارد یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو مى ‏فرماید و یک درجه مرتبه‏ اش را بالا مى ‏برد و وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکّل او مى‏ فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد مى‏ باشد را ننویسند؛ و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏ گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد؛ و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش مى ‏باشی، به خدا قسم! هرگر تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد نمود. (کامل ایارت ص. ۱۳۴)

فلسفه و تاریخچه پیاده روی اربعین حسینی

اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در نگاه رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال ۱۳۸۵ چنین بیان کردند: شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است که جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشد، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل من و شما هست».


پیاده روی اربعین در کلام آیت الله بهجت

مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت (ره) در این باره بیان کرد:

امام زمان (عج) پس از ظهور، خود را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می‌کند. بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (ع) را شناخته باشند و پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای این کار است.»

اخیرا تصویری از پیاده روی اربعین حسینی در 100 سال گذشته در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.


پیاده روی اربعین در 100 سال پیش + عکس

باوجود سانسور خبری، پیام راهپیمایی اربعین هر سال به گوش جهانیان می‌رسد.

بازتاب پیاده‌روی اربعینپیاده‌روی اربعین که به عنوان بزرگترین اجتماع انسانی جهان شناخته می‌شود، جهانیان را به حیرت فرو برده است. عده‌ای لب به اعتراف می‌گشایند و عده‌ای سعی دارند که خود را بی‌خبر از این همایش عظیم نشان دهند و آن را انکار نمایند.

بازتاب پیاده روی اربعین در میان مردم جهان

پیاده‌روی اربعین، نشان دهنده قدرت جاذبه امام حسین (ع) است. در این همایش عظیم، صحنه‌هایی به چشم می‌آید که در هیچ اجتماعی دیده نمی‌شود. زائرانی که از دورترین نقاط و با مشکلات زیاد خود را به نجف می‌رسانند تا حرکت خود را به سمت شهر کربلا آغاز کنند، با میزبانی بی‌نظیر مردمی رو‌به‌رو می‌گردند که تمام توان خود را برای پذیرایی زائران به کار گرفته‌اند و حتی با وجود مشکلات مالی، تمام سال به نیت خدمت به زائران امام حسین (ع) اموال خود را پس انداز می‌نمایند.

این گوشه‌ای از این حماسه شگرف است که هر انسان آزاده و عاقلی را به تفکر وا می‌دارد. این اتفاق باعث شده که افرادی حتی از روی کنجکاوی بار سفر ببندند و از دورترین کشورها خود را به عراق برسانند. افرادی که با حضور در این مراسم، غرق در این سیل خروشان می‌گردند و تا مدت‌ها بعد از این سفر، تحت تأثیر قرار می‌گیرند و حتی در میان آن‌ها کسانی هم هستند که با دیدن این اجتماع بزرگ، به دین اسلام رو می‌آورند.

حضور مسیحیان و دیگر ادیان مختلف در این مراسم، یکی از نشانه‌های بازتاب اربعین در بین مردم جهان است. ادیان مختلفی که با حضور در این اجتماع در تلاش برای شناخت اسلام حقیقی و به‌دور از دروغ‌های رسانه‌های غربی درباره تشیع، هستند. آنتوان بارا»، اندیشمند و نویسنده مسیحی سوری تبار است که چندین سال در پیاده‌روی اربعین شرکت کرده است، درباره اربعین اینگونه می‌گوید: عقل از هضم این ایده که میلیون‌ها نفر خانه‌هایشان را ترک می‌کنند، و هزاران کیلومتر را به قصد زیارت امام حسین (ع) طی می‌کنند، عاجز است».

بازتاب پیاده روی اربعین در رسانه‌های جهان

اربعین مراسمی است که مستکبران را به ترس می‌اندازد. آنها از آنجا که این جمعیت میلیونی را سپاهی از انسان‌های مصمم در برابر زیاده‌‌خواهی‌های خود می‌دانند، سعی در سانسور این مراسم دارند تا ملت‎‌های دیگر جذب این سیل عظیم نشوند. اما هرچقدر که اربعین با سانسور خبری روبه‌رو شود، بازهم پیام این حرکت به گوش مردمی که تشنه عدالت و معرفت هستند، می‌رسد. رسانه‌هایی هم هستند که تاب نیاوردند و زبان به اعتراف گشودند.

نشریه آمریکایی هافینگتون پست» درباره پیاده‌روی اربعین حسینی (ع) اینگونه می‌گوید: اگر می‌خواهی اسلام حقیقی را بشناسی، به زیارت اربعین برو زیرا مراسم ارزش‌ها و الگوهاست»

در ادامه این نشریه آمده است: تعداد زائران این تجمع 5 بار بیشتر از مراسم بزرگ و مهم کومبه‌میلای» هندوها که هر 3 سال یکبار برگزار می‌گردد، است و علاوه بر این، اربعین در شرایط امنیتی خطرناک و با وجود تروریسم و خطر انفجار در هر لحظه برگزار می‌شود و آن‌ها با این اقدام به جهان پیام می‌فرستند. در زله هائیتی وزارت دفاع آمریکا فقط 4 میلیون وعده غذایی داد و در اربعین 200 میلیون وعده غذایی تهیه می‌گردد و همه از محل خیرین است».

یورو نیوز نیز درباره شرکت میلیونی مردم در اربعین حسینی می‌نویسد: شهر کربلا در عراق، میزبان میلیون‌ها زائری بود که از داخل و خارج کشور خود را به آن رسانده بودند. بسیاری از آن‌ها با پای پیاده راه کربلا را در پیش گرفته بودند تا در مراسم عزاداری اربعین حسینی شرکت کنند؛ این مراسم که از آن به‌عنوان یکی از باشکوه‌ترین مراسم مذهبی یاد می‌گردد با حضور بیش از ۲۰ میلیون دوستدار امام حسین، امام سوم شیعیان در امنیت کامل برگزار شده است. در این مراسم دسته‌ها و هیئت‌های عزاداری از کشورها و شهرهای مختلف هر یک به سبک و سیاق و به زبان خود عزاداری می‌کردند. همه آن‌ها اما یک‌صدا نام حسین را فریاد می‌زدند. خیابان‌های اطراف حرم امام حسین (ع) مملو از جمعیت بود.»

یکی از رسانه‌های چین، به ناتوانی رسانه‌های غربی در سانسور اربعین، اشاره می‌کند و می‌گوید: اربعین 20 میلیونی آنقدر صدایش بلند بود که رسانه های غربی و عربی نتوانستند خیل عظیم عاشقان سید و سالار شهیدان را نادیده و پاسخ به ندای پیچیده در گوش اعصار هل من ناصر ینصرنی» را ناشنیده بگیرند. حضور شیعیان در عراق، اربعین امسال را به بزرگترین تجمع بشری تبدیل کرد و رسانه های خارجی را وا داشت تا از آن به عنوان نمایش قدرت شیعیان» در عراق و خاورمیانه ای یاد کنند که درگیر طاعون تکفیری ها و سلفی ها شده است».

 بازتاب پیاده‌روی اربعین

 [باشگاه خبرنگاران]


ریشه تاریخی

اربعین به معنای چهلم است، و ۲۰ صفر را که چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است اربعین حسینی یا روز اربعین می‌نامند.[۱] اهمیت این روز به این دلیل است که طبق نقل‌های تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز به‌عنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است.[۲] در برخی منابع، علاوه بر جابر، گفته شده است بازماندگان حادثه کربلا نیز در این روز به کربلا بازگشته و قبر امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا را زیارت کرده‌اند.[۳]

حضور جابر در کربلا

نشانه های مؤمن پنج چیز است:

جابر بن عبدالله انصاری که از صحابه پیامبر اسلام(ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین(ع) شناخته می‌شود. او در اولین چهلم شهادت امام حسین(ع)، یعنی ۲۰ صفر سال ۶۱ق، به همراه عطیه عوفی به کربلا آمد و قبر امام حسین(ع) را زیارت کرد.[۵]

بازگشت اسیران کربلا

نوشتار اصلی: اسیران کربلا

سید ابن طاووس در لهوف نقل کرده است هنگامی که اسیران کربلا در راه بازگشت از شام، به عراق رسیدند، به راهنمایشان گفتند ما را از راه کربلا ببر». پس هنگامی که آنها به قتلگاه رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی‌هاشم را دیدند که برای زیارت قبر امام حسین(ع) آمده بودند. پس با گریه و اندوه مجلس عزایی برپا کردند و پس از چند روز به مدینه بازگشتند.[۶] البته سید بن طاووس تاریخ ورود به کربلا و ملاقات با جابر را ذکر نکرده است و در کتاب اقبال الاعمال ورود اسرا به کربلا در اربعین را بعید دانسته است.[۷]سید محمدعلی قاضی طباطبایی (۱۲۹۳-۱۳۵۸ش) در کتاب تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)، بازگشت اسرا به کربلا در اولین اربعین را اثبات کرده است. برخی نیز با توجه به شواهد و قراینی همچون الحاق سر امام حسین(ع) به بدنش در روز اربعین، محل دفن سر مطهر و وجه استحباب زیارت اربعین حضور اسرا در کربلا را پذیرفتنی دانسته‌اند.[۸]

شیخ مفید[۹] و شیخ طوسی[۱۰] تصریح کرده‌اند که کاروان اهل بیت (ع)، پس از برگشت از شام، به مدینه رفته‌اند نه کربلا. گروهی مانند محدث نوری[۱۱] و شیخ عباس قمی[۱۲] نیز معتقدند به دلیل دوری مسافت، ممکن نیست بازماندگان کربلا چهل روز بعد از عاشورا به کربلا بازگشته باشند؛ زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. علاوه بر این برخی بر این باورند که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.[۱۳]

گروهی نیز ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای بازماندگان به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند.[نیازمند منبع] برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند.[۱۴]

الحاق سرمطهر به بدن

طبق برخی گزارش‌های تاریخی الحاق سرمطهر به بدن و دفن آن توسط امام سجاد(ع) در روز اربعین سال ۶۱ قمری بوده است.[۱۵]

زیارت اربعین

نوشتار اصلی: زیارت اربعین

در حدیثی از امام حسن عسکری(ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است. یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است.[۱۶]

هم چنین زیارت‌نامه‌ای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است.[۱۷] شیخ عباس قمی این زیارت‌نامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.[۱۸]

به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت مَرَدّ الرَّأس» نیز خوانده می‌شود.[۱۹] مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند.[نیازمند منبع]

راهپیمایی اربعین

نوشتار اصلی: راهپیمایی اربعین

قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء می‌نویسد: حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان امامان معصوم(ع) در بین شیعیان رایج بوده است و شیعیان حتی در زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز به این حرکت مقید بوده‌اند.[۲۰]توصیه به زیارت اربعین باعث شده است که شیعیان به ویژه ساکنان عراق، از نقاط مختلف این کشور به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً به صورت پیاده صورت می‌گیرد یکی از پرجمعیت‌ترین راهپیمایی‌ها در جهان شمرده می‌شود. پس از سقوط حزب بعث عراق جمعیت این زائران چند برابر شده است، به طوری که در سال ۱۳۹۳ش پیش‌بینی حدود ۲۰ میلیون زائر شده بود.[۲۱] برخی گزارش‌ها از حضور ۱۵ میلیون شیعه در کربلا برای زیارت اربعین سال ۱۴۳۵ق/۱۳۹۲ش خبر داده‌اند.[۲۲]

این تعداد در سال ۱۳۹۳ حدود ۲۰ میلیون گزارش شده است[۲۳] و در سال ۱۳۹۴ش این تعداد به ۲۷ میلیون نفر رسیده‌است.[۲۴]

آمار وزارت کشور عراق حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۲ش دست‌کم یک میلیون و ۳۰۰ هزار زائر خارجی به عراق آمده و در راهپیمایی اربعین شرکت کرده‌اند.[۲۵]

انتفاضه اربعین

نوشتار اصلی: انتفاضه صفر عراق

حزب بعث برگزاری مراسم‌های مذهبی را محدود کرد و همچنین هر نوع برقراری موکب و پیاده‌روی به کربلا ممنوع شد.[۲۶] با این وجود مردم نجف در ۱۵ صفر ۱۳۹۸قمری برابر با ۱۹۷۷میلادی آماده برگزاری مراسم پیاده‌روی اربعین شدند.[۲۷] کاروان سی‌هزار نفری به سمت کربلاء حرکت کرد. این حرکت از ابتدا با برخورد حکومت مواجه شده و تعدادی شهید شدند. در نهایت در مسیر نجف به کربلا، نیروهای ارتش حمله کرده، هزاران نفر را بازداشت کردند.[۲۸] تعدادی کشته شدند، برخی به اعدام و برخی دیگر به حبس ابد محکوم گردیدند.سید محمد باقر صدر و سید محمد باقر حکیم در این انتفاضه نقش داشتند.[۲۹] امام خمینی نیز این قیام مردمی را تأیید کرد.[۳۰]

پانویس

  • انوری، فرهنگ سخن، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۱۲. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۴۵
  • قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۳۸۳.
  • ابن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۵.
  • شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۲.
  • قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۳۸۳.
  • ابن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۵.
  • ابن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۰ و ۱۰۱.
  • گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۸.
  • شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.
  • طوسى، مصباح المتهجّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۸۷.
  • نوری، لؤلؤ و مرجان، ۱۳۸۸ش، ص۲۰۸-۲۰۹.
  • قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۲ش، ص۵۲۴-۵۲۵.
  • نک: سبحانی‌نیا، تحقیقی درباره اربعین حسینی»؛ رنجبر، پژوهشی در اربعین حسینی»، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۸-۱۷۲.
  • شیخ صدوق، الامالی، ص۳۸۵، ح ۲۴۴۸
  • گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۸ و ۵۸۹.
  • طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۲.
  • طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۱۳.
  • قمی، مفاتیح الجنان، باب سوم، زیارت اربعین.
  • قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، ۱۳۶۸ش، ص۲.
  • قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، ۱۳۶۸ش، ص۱-۲.
  • پیش بینی ورود ۲۰میلیون زائر به کربلا»، سایت خبری فردا
  • نگاهی به ابعاد تأثیرگذاری پیاده‌روی عظیم اربعین»، سایت خبری وطن امروز
  • اجتماع ۲۰ میلیونی در کربل»، منتشر شده در خبرگزاری ابنا در تاریخ (۲۲/آذر/۱۳۹۳).ا
  • جمعیت زائران کربلا در اربعین حسینی امسال از مرز ۲۷ میلیون نفر گذشت»، مندرج در پایگاه خبری سازمان حج و زیارت مورخ (۱۲/آذر/۱۳۹۴).
  • تعداد زائر غیرعراقی در اربعین»، منتشر شده در سایت فردا مورخ (۲/دی/۱۳۹۲).
  • المؤمن، سنوات الجمر، ۲۰۰۴م، ص۱۶۵.
  • الأسدی، موجز تاریخ العراق الی الحدیث، ۲۰۰۱م، ص۱۰۱.
  • ویلی،‌ نهضت اسلامی شیعیان عراق،‌ ۱۳۷۳ش، ص۸۱.
  • المؤمن، سنوات الجمر، ۲۰۰۴م، ص۱۶۹.
    1. المؤمن، سنوات الجمر، ۲۰۰۴م، ص۱۷۰.

    منابع

    • ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال بالاعمال الحسنة، تحقیق و تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم،‌ دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
    • ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
    • الأسدی، مختار، موجز تاریخ العراق الی الحدیث، مرکز الشهیدین الصدرین للدراسات و البحوث، ۲۰۰۱م.
    • المؤمن، علی، سنوات الجمر، بیروت، المرکز الاسلامی المعاصر، ۲۰۰۴م.
    • انوری، حسن، فرهنگ سخن، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۹۰ش.
    • رنجبر، محسن، پژوهشی در اربعین حسینی، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، بهار ۱۳۸۴ش، شماره۵
    • سبحانی نیا، محمدتقی، تحقیقی درباره اربعین حسینی، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، تابستان ۱۳۸۴ش، شماره۶.
    • طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
    • طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
    • فاضل، محمد، تحلیل مبانی تاریخی اربعین حسینی، مجله رواق اندیشه، خرداد و تیر ۱۳۸۰ش، شماره ۱.[ویکی شیعه]

    رهبر انقلاب در جمع دو هزار نخبه جوان بر ایجاد و گسترش امید تأکید کردند و گفتند: نخبگان، اساتید و پیشروان حرکت علمی نگذارند امید به وجود آمده برای پیشرفت علمی کشور دچار اختلال شود.

     حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دو هزار نفر از نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، ادامه پیشرفت علمی کشور را در کوران حرکت پرشتاب علمی جهان، کاملاً ضروری و حیاتی خواندند و با اشاره به شوق سرشار، انگیزه تحسین برانگیز و اعتماد به نفس جوانان نخبه تأکید کردند: هر جوان نخبه پاره تن ایران عزیز ماست و برای رفع مشکلات نخبگان باید سند راهبردی امور نخبگان را کاملاً جدی اجرا و پیگیری کرد.


    حضرت آیت الله ‌ای مطالبی را که ۱۲ نفر از نخبگان در این دیدار بیان کردند و تأمل جوانان نخبه در خصوص مسائل مهم کشور را بسیار خوب و لذتبخش ارزیابی کردند و با تأکید به مسئولان مربوطه برای دنبال کردن مطالبات و پیشنهادهای نخبگان گفتند: حرکت علمی آغاز شده در کشور نیازمند استمرار است، البته رتبه‌های بالای علمی ایران در برخی رشته‌های نوپا مانند نانو و زیست‌فناوری بسیار افتخارآمیز است اما به هیچ‌وجه کافی نیست و نباید ما را قانع کند، بلکه باید پیشرفت علمی با شتاب ادامه یابد.

    ایشان با اشاره به بازدید روز گذشته خود از نمایشگاه شرکت‌های دانش‌بنیان، وجود انگیزه، اعتماد به‌نفس و خودباوری در حرف و عمل جوانان متخصص را نشانه‌ای شوق‌انگیز از استمرار جریان علمی در کشور برشمردند و خاطرنشان کردند: این جوانان فقط نخبگان ۳۰ شرکت از چهار هزار شرکت دانش‌بنیان کشور بودند که این عدد باید در طول یک مدت محدود و مشخص، چندین برابر شود.

    حضرت آیت الله ‌ای لازمه تحقق این هدف را ایجاد زیرساختهای قانونی در خصوص شرکت‌های دانش‌بنیان و رفع موانع پیشِ روی آنها برشمردند و گفتند: مکرراً تأکید کرده‌ایم که محیط کسب و کار باید اصلاح شود مثلاً مجوزی که باید ظرف یک هفته صادر شود، شش ماه زمان نبرد، موازی‌کاری‌های غلط حذف، و انحصار برداشته شود.

    رهبر انقلاب اسلامی سپس به بیان چند نکته خطاب به نخبگان جوان پرداختند.

    اجرا و تحقق جدی سند راهبردی امور نخبگان» اولین نکته مورد تأکید حضرت آیت الله ‌ای بود.

    ایشان اجرای کامل این سند را موجب رفع بسیاری از مشکلات در زمینه پیشرفت علمی،  تجاری‌سازی محصولات علمی و فناوری و حل سایر مشکلات بخش علمی خواندند و گفتند: بنیاد نخبگان موظف است به این سند بپردازد و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی نیز باید با به‌روزرسانی این سند، تحقق آن را مطالبه و دنبال کند.

    مأیوس نشدن از القائات منفی جریانی بددل که جنبش علمی کشور را انکار می‌کند» توصیه بعدی حضرت آیت الله ‌ای به جوانان نخبه بود.

    ایشان افزودند: یک جریان بددل و بدخواه که متأسفانه در داخل دانشگاهها نیز حضور دارد، اصل جهش علمی کشور را که یک واقعیت عیان است، انکار و تلاش می‌کند با القاء اینکه هیچ اتفاق علمی مهمی رخ نداده است، مردم را دچار تردید و نخبگان را ناامید کند، اما شما در مقابل این جریان هرگز مأیوس نشوید.

    رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از کارهای زشت این جریان بددل را دلالی و انتقال نخبگان مستعد به خارج از کشور دانستند و گفتند: جوان نخبه به ایران تعلق دارد و پاره تن کشور است، اما آنها به دنبال دلسرد کردن و یا فریفتن او با وعده‌های پولی یا غیر پولی و موهوم هستند که مسئولان وزارتخانه‌های بهداشت و علوم موظفند از دانشگاهها در مقابل این جریان مراقبت کنند.

    حضرت آیت الله ‌ای افزودند: برخلاف القائات این جریان، مقامات عالی کشور از مشکلات و اخبار منفی هم با خبر هستند اما یقیناً جنبه‌های مثبت جریان علمی کشور بر جنبه‌های منفی آن غلبه دارد.

    ایشان هنر انقلاب اسلامی را جرأت دادن به مرد و زن، و پیر و جوان برای ورود به میادین دشوار از جمله ورود در میادین علمی که حتی تحسین دشمنان را نیز به دنبال داشته است، خواندند و با یادآوری مواردی از افتخارات علمی کشور گفتند: استفاده از ظرفیت علمی در بخشهای مختلف کشور به بالا بردن قدرت دفاعی»، درمان و پزشکی پیشرفته و کنترل بیماری‌ها»، مسائل فنی مهندسی»، زیست‌فناوری و تولید محصولات با دوام با فناوری نانو» و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای»، منجر شده است.

    حضرت آیت الله ‌ای خاطرنشان کردند: با وجود این دستاوردهای واضح، برخی افراد حرکت علمی کشور را تخریب و انکار و اگر بتوانند برسر راه آن مانع‌تراشی می‌کنند.

    ایشان افزودند: البته این موانع باید برداشته شود و مسئولیت به عهده مسئولان مراکز مربوط است، اما شما جوانان عزیز به حرکت پر شوق، مضاعف و بدون وقفه خود در مقابل این جریان انحرافی ادامه دهید.

    رهبر انقلاب اسلامی، توجه به علوم انسانی را در همه نهادهای نخبگانی از جمله بنیاد نخبگان ضروری خواندند و گفتند: وقتی جوان نخبه ایرانی، در زمینه مهندسی در تراز جهانی عمل می‌کند و در ساخت دستگاههای بسیار پیچیده، کارهای بسیار مهمی انجام می دهد، طبعاً حضور او در عرصه‌هایی مانند اقتصاد، حقوق و مدیریت و ارائه راه حل برای مشکلات اقتصادی و آسیب های اجتماعی، مؤثر و راهگشا خواهد بود.

    ایشان برخی مشکلات اقتصادی موجود را ناشی از کمبود تحقیق علمی دانستند و افزودند: با دانش نخبگانی می توان راه حلهای خوبی برای این مسائل یافت.

    حضرت آیت الله ای با تأکید بر اجرای کامل سند بسیار ارزشمند نقشه علمی کشور افزودند: حضور نخبگان جوان در عرصه علوم انسانی موجب می شود پرورش اندام علمی کشور به صورت متناسب صورت گیرد، نه اینکه یک بخش فوق العاده قوی باشد و بخشی دیگر ضعیف و کم جان.

    رهبر انقلاب همراه بودن علم با فرهنگ صحیح انسان‌دوستی را زمینه ساز استفاده بشر از منافع حقیقی علم و دانش خواندند و یادآوری کردند: علم بسیار مهم و بسیار نافع هسته ای وقتی با فرهنگ غلط قدرت طلبی همراه شد، به تولید بمب هسته ای انجامید و به تهدید بزرگ دنیا و بشریت تبدیل شد.

    حضرت آیت الله ای با اشاره به موضع قاطعانه و شجاعانه جمهوری اسلامی درباره حرمت شرعی استفاده از بمب هسته ای تأکید کردند: ما با وجود اینکه می توانستیم در این راه قدم برداریم، بر اساس حکم اسلام عزیز کاربرد این سلاح را حرام قطعی شرعی اعلام کردیم، بنابراین هیچ دلیلی ندارد که برای تولید و نگه‌داشت سلاحی که استفاده از آن مطلقاً حرام است، هزینه کنیم.

    ایشان پایبندی جدی به مبانی دینی و شرف ملی را دو اام مجموعه های نخبگانی برشمردند و افزودند: دانشمند ایرانی وقتی با فرهنگ اسلامی و ایرانی آمیخته می شود، عنصر راهبردیِ حیات ملت می شود و به کشور روح و توان می بخشد.

    ایشان در زمینه ضرورت همراهی علم با فرهنگ صحیح افزودند: ما از شاگردی و یادگیری هیچ ابایی و ننگی نداریم اما نمی خواهیم دانشگاههای ما باز تولید دانشگاههای امریکایی با همان فرهنگ غلط غربی» باشند.

    رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از فضای ایرانی- اسلامیِ مجموعه های فعال در عرصه های سلولهای بنیادی، نانو، زیست فناوری و هسته ای گفتند نخبگان فعال در این زمینه ها، کار علمی را نوعی جهاد می دانند و این تفکر و نگرش در همه محیطهای دانشگاهی مورد نیاز است.

    حضرت آیت الله ای در جمع‌بندی این بخش از سخنانشان تأکید کردند: شرایط ما با شرایط دیگران متفاوت است. ما باید ایرانی بیندیشیم، ایرانی فکر کنیم و ایرانی زندگی کنیم که رعایت و اجرای الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی می تواند به این هدف کمک شایانی کند.

    ایشان تقلید از فرهنگ دانشگاههای غربی را باعث از بین رفتن نوآوری و ابتکارات علمی خواندند و گفتند: تقلید از دیگران، نوزایی و نشاط حقیقی علمی را هم از بین می برد.

    رهبر انقلاب اسلامی در ششمین نکته سخنان خود، جامعه نخبگانی را به ایفای نقش در زمینه دیپلماسی عمومی فراخواندند.

    ایشان گردآوردن نخبگان ایرانِ فرهنگیِ بزرگ» یعنی نخبگان قلمرو وسیع فرهنگ ایرانی در قرنهای گذشته را نمونه ای از ظرفیت بالقوه جامعه نخبگانی خواندند و افزودند: ارتباط گیری و گردآوری نخبگان منطقه غرب آسیا، جهان اسلام، محور مقاومت و حتی گردآوری نخبگان حق‌جوی عالم در همه کشورها از جمله امریکا و اروپا می تواند با نوعی نهادسازی به ارائه و ترویج دانش پاک و با شرافت» و اندیشه درست» منجر شود.

    حضرت آیت الله ای، با نقد برخی کم‌کاری‌ها در ارائه راه سوم برخاسته از انقلاب اسلامی به جهانیان گفتند: راه ما نه سوسیالیستی است نه متکی بر لیبرال دمکراسی. ما به برکت اسلام راه سومی را به ملتها ارائه کرده ایم که باید بیش از پیش با سخن منطقی و عمل خود، دل ها را به این راه سودمند برای بشریت جذب کنیم و ملتها را از نفوذ روزافزون فرهنگ منحط غرب نجات دهیم.

    رهبر انقلاب در آخرین فراز سخنانشان در جمع دو هزار نخبه جوان بر ایجاد و گسترش امید تأکید کردند و گفتند: نخبگان، اساتید و پیشروان حرکت علمی نگذارند امید به وجود آمده برای پیشرفت علمی کشور دچار اختلال شود.

    ایشان در همین زمینه افزودند: در کشور البته مشکلات مختلفی وجود دارد اما نباید این مشکلات را یک‌طرفه و بدون توجه به موفقیتها مدام مطرح و بر سر آن مرثیه خوانی کرد، چرا که در این صورت امید در دل جوانان کم فروغ می شود.

    رهبر انقلاب اسلامی توجه و تبیین موفقیت‌های بزرگ را از وظایف نخبگان در قبال نسل جوان دانستند و افزودند: استعداد ایرانی بعد از انقلاب به‌وجود نیامده بلکه موهبتی همیشگی و خدادادی است، اما انقلاب با میدان دادن به این استعدادها، ایران را از حالت راکد و عقب افتاده و وابسته، به کشوری مستقل، در حال پیشرفت و برخوردار از موفقیتهای فراوان تبدیل کرد که باید به این واقعیات توجه کامل داشت.

    ایشان نتایج مقایسه پیشرفت‌های علمی دانشگاهها در چهل سال اخیر را با قبل از انقلاب» حیرت‌آور خواندند و افزودند: این حرکت عظیم البته در اول راه است، اما به فضل الهی و همت نخبگان و جوانان به اوج خواهد رسید و جوان ایرانی باید با این نگاه به آینده بنگرد.

    حضرت آیت الله ای توکل، تقوا و معنویت را مایه امید حقیقی و روزافزون خواندند و به نخبگان جوان توصیه کردند: هرچه می توانید دل های پاکتان را پاک‌تر کنید و در حرف و عمل خداوند کریم را همواره مدنظر داشته باشید، آن وقت همراهی و یاری خدا را در پیشرفت مداوم احساس و درک خواهید کرد.

    رهبر انقلاب در پایان سخنانشان با تکرار سخنان چند سال قبل خود یادآوری کردند: گفته ایم که باید به گونه ای پیشرفت کنیم که ۵۰ سال بعد هر نخبه ای و هر کسی که در جهان خواست تازه‌های علم را فرا بگیرد، ناچار به دانستن زبان فارسی باشد و تحقق این هدف، حتماً در دایره هوش و استعداد و همت ایرانی امکان پذیر است.

    در این دیدار همچنین آقای ستاری معاون علمی و فناوری رئیس جمهور، پیشرفت درونزای علمی را براساس نیروی انسانی، آموزش و فرهنگ بومی، رویکرد بنیاد ملی نخبگان اعلام کرد و گفت: از نظر ما نخبه کسی است که برای کشور خود ارزش افزوده و اشتغال ایجاد کند و بر این اساس حمایتهای بنیاد ملی نخبگان منوط به انجام کار و تلاش و نوآوری است.

    آقای ستاری، طرح سرآمدان علمی و برگزاری جوایز مصطفی و شهید روشن را از جمله برنامه های در حال اجرای بنیاد علمی نخبگان خواند و افزود: اقتصاد دانش بنیان در نقطه مقابل اقتصاد نفتی و وابسته است و در آن، کیفیت نیروی انسانی و وارد کردن بخش خصوصی به سرمایه گذاری اصل است.

    در این دیدار قبل از سخنان رهبر انقلاب ۱۲ تن از نخبگان و محققان رشته های مختلف، دیدگاههای خود را بیان کردند. آقایان:

    -    سید علی - استادیار مهندسی پزشکی
    -    یوسف قاسمی- دکترای حقوق و مؤسس شرکت دانش بنیان در زمینه خدمات حقوقی
    -    محمد فدایی- دانشجوی دکترای مدیریت دولتی
    -    عرفان صلواتی- پسادکترای ریاضی از دانشگاه امیرکبیر و دارنده مدال طلای المپیاد جهانی
    -    مجتبی محصولی- دانشیار مهندسی عمران دانشگاه شریف
    -    حسن انصاری فر- کارشناس ارشد فناوری اطلاعات
    -    علی کاظمی تبریزی- دانشجوی دکترای صنایع چوب و کاغذ
    -    رسول رجایی- دانشجوی دکترای مهندسی برق از دانشگاه تربیت مدرس
    -    امید حاتمی- دانشجوی دکترای مدیریت
    -    حسینعلی اخلاقی- دکترای مهندسی نفت

    و خانم ها:

    -    الهه شاکری- دانشجوی دکترای پژوهش هنر
    -    سیده صدیقه مدنی- فوق تخصص بیماری های غدد از دانشگاه علوم پزشکی تهران
    در سخنان خود بر این نکات تأکید کردند:
    -    ضرورت اصلاح نگرشها به کارآفرینان نوآور در جامعه
    -    وم حذف مقررات دست‌وپاگیر در جهت حمایت از نخبگان و مسیر پژوهشهای کاربردی
    -    ضرورت سرمایه گذاری در رشته های علوم پایه
    -    راه اندازی تلویزیون اینترنتی به منظور غلبه بر فقر تولید محتوا در فضای مجازی
    -    انتقاد از شرایط دشوار کسب و کارهای جدید در کشور
    -    وم رسیدگی به وضع مدارس سمپاد
    -    حمایت از کسب و کارهای اینترنتی و جلوگیری از متوقف کردن سلیقه ای فعالیت آنها
    -    بیان پیشنهادهایی درخصوص اصلاح نظام اداری کشور
    -    تأکید بر ساماندهی و ارتقاء فعالیتهای آموزش برون مدرسه ای همچون المپیادهای علمی
    -    پیشنهاد تغییر معیار اختصاص بودجه به دانشگاهها و مراکز علمی کشور از شاخص سرانه دانشجو- استاد» به شاخص کیفیِ حل مسائل کشور»
    -    ضرورت حرکت به سمت الگوهای جدید آموزشی بویژه آموزشِ پژوهش‌محور» با اولویت کارآفرینی و افزایش رفاه اجتماعی

    در پایان این دیدار، نماز ظهر و عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.

    جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور، صبح امروز (چهارشنبه)، با حضور در حسینیه امام خمینی (ره)، با حضرت آیت‌الله ‌ای، رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

    [مشرق]



    همه رکوردهای جهانی پیاده‌روی اربعین!

    راست گفته‌اند که عشق عجایب دارد. همین سال‌ها که اربعین حسین (ع) تجلی‌ها کرده در دنیا، رکوردها هم شکسته در جهان؛ حیرت‌ها برانگیخته و قدرت معنوی شیعه را به رخ دنیای دورافتاده از معنا کشیده است. عشق حسین (ع) عظیم است.

    رکوردهای اربعینی زیادند و همگی حیرت‌انگیز؛ شورهای درون، شگفتی‌ها آفریده در بیرون. از سال 94 جمعیت زائران اربعین با وجود تهدیدهای امنیتی آن‌قدر بالا رفت که جهانیان به فکر مقایسه ابعاد متنوع این گردهمایی بهت‌آور با رکوردهای جهانی افتادند؛ اول‌از همه معلوم شد پیاده‌روی اربعین از نظر جمعیت رکورد زده و عنوان شلوغ‌ترین گردهمایی سالانه جهان را به دست آورده است. بعد رکوردهای دیگر از راه رسیدند تا اربعین خاص‌ترین و رکورددارترین گردهمایی جهان باشد.


    بزرگ‌ترین گردهمایی سالانه جهان

    از سال 93 جمعیت زائران به 20 میلیون نزدیک شد و سال 94 جمعیت را 22 میلیون نفر تخمین زدند. هرچند مقامات عراقی اعلام کردند جمعیت زائران اربعین در سال 94 حدود 26 میلیون نفر بوده است. از آن سال نیز مراسم پیاده‌روی اربعین هر بار با جمعیتی بیش از 20 میلیون نفر برگزار می‌شود. تنها مراسم قابل‌مقایسه با اربعین از نظر جمعیت، مراسم کوم میلا»ی هندی‌هاست که البته هر 3 سال یک‌بار برگزار می‌شود. پیاده‌روی اربعین زائرانی از بیش از 70 کشور جهان دارد که این هم خودش رکوردی است. جالب اینکه هرسال زائرانی از کشورهای سوئد، دانمارک، آمریکا، انگلستان، اتریش، فنلاند، آرژانتین، کلمبیا، روسیه و استرالیا نیز در پیاده‌روی اربعین حاضرند.

    طولانی‌ترین راهپیمایی جهان

    رکورد طولانی‌ترین راهپیمایی جهان متعلق به مراسم اربعین است. مسیرهای اصلی سفر زائران به کربلا بیش از 640 کیلومتر طول دارند و عشق و همت و استقامت اربعینی‌ها به برگزاری طولانی‌ترین راهپیمایی جهان منجر شده است.

    بزرگ‌ترین مراسم اطعام در دنیا

    پیاده‌روی اربعین بزرگ‌ترین مراسم اطعام جهان است. حدود 700 میلیون وعده‌غذا شامل صبحانه و ناهار و شام و همچنین میان وعده بین زائران اربعین توزیع می‌شود که بخش عمده آن با هزینه‌های شخصی مردم عراق و روستاییان و کشاورزان مناطق اطراف کربلا و البته داوطلبانی در کشورهای همسایه طبخ می‌شود و به کمک‌های دولتی و بین‌المللی نیازمند نیست. این میزان وعده غذایی رایگان را مقایسه کنید با کمک‌های غذایی که در حوادث بزرگ از سوی نهادهای بین‌المللی فراهم می‌شود. برای مثال پس زله مرگبار هائیتی با کمک‌های جهانی و همدلی بین‌المللی درنهایت نیم میلیون وعده غذایی تحویل زله‌زدگان شد. ارتش آمریکا هم که به دلایل ی به تکاپو افتاده بود پس از دریافت بودجه‌های کلان دولتی و برنامه‌ریزی‌های فراوان بالاخره توانست طی 5 ماه حدود 5 میلیون وعده‌غذا به زله‌زدگان برساند.

    بزرگ‌ترین نماز جماعت جهان

    شلوغ‌ترین نماز جماعت جهان در روز اربعین و پیرامون حرم‌های مطهر اباعبدالله (ع) و ابوالفضل العباس (ع) خوانده می‌شود؛ نماز عاشقان اهل‌بیت (ع) شلوغ‌ترین نماز جماعت دنیاست. این نماز با شکوه از صفوف نمازگزاران مسلمان از 30 کشور تشکیل می‌شود و گاهی صفوف آن به کیلومترها آن‌طرف‌تر کشیده می‌شود.

    بزرگ‌ترین مجمع کار داوطلبانه در دنیا

    مسیرهای پیاده‌روی اربعین میزبان بزرگ‌ترین تجمع خدمات داوطلبانه و رایگان در دنیاست. در واقع در پیاده‌روی اربعین بیشترین میزان کار داوطلبانه در یک رویداد اتفاق می‌افتد. بنا به اعلام بیش از 17 هزار موکب و مضیف در مسیرهای پیاده‌روی اربعین برای پذیرایی و اطعام زائران و ارائه خدمات بهداشتی، درمانی و رفاهی بر پا می‌شود.

    متکثرترین آیین مذهبی جهان

    اربعین از نظر تنوع مذهبی شرکت‌کنندگان متکثرترین آیین مذهبی جهان است. شیعیان و سنی‌ها در کنار مسیحی و کلیمی و زرتشتی و بودایی و ایزدی. در این مراسم شرکت می‌کنند.

    و یک رکورد دیگر!

    اربعین رکوردی متفاوت هم دارد. عظمت این خیزش نوظهور جهانی را چشم خیلی‌ها برنمی‌دارد! و این‌طوری است که به اذعان اغلب کارشناسان رسانه‌ای دنیا مراسم اربعین در بخشی از رسانه‌های جهان به‌ویژه رسانه‌های مشهور غربی به‌وضوح سانسور می‌شود. برخی رسانه‌ها حتی از ارائه خبر زیرنویس برپایی مراسم اربعین در برنامه‌های خبری‌شان دریغ می‌کنند تا پیاده‌روی اربعین از نظر رسانه‌ای سانسور شده‌ترین مراسم جهان هم باشد. البته نگران نباید بود. عظمت اربعین را آنان که باید ببینند، می‌بینند و دشمنان بهتر از هر کسی می‌فهمند که چه خبرهاست در میان شیعیان و چه شورها حسین (ع) برانگیخته در جان ملت‌ها.

    در مقابل، ثبت رکوردهای اربعین در مجامع بین‌المللی و از همه مهم‌تر ثبت مراسم پیاده‌روی اربعین به‌عنوان میراث فرهنگی جهانی در یونسکو توسط نهادهای مختلف ازجمله دولت عراق پیگیری می‌شود. عظمت‌های اربعین تازه آشکار شده است و راهی بلند دارد شیعه به‌سوی تجلی حقیقت و استقرار عدالت جهانی.

    زائران اربعین حسینی، در روزهای پنجم تا هفتم صفر به منطقه چبایش می‌رسند. این منطقه در میانه دو شهر بزرگ بصره و ناصریه در جنوب عراق قرار دارد.

    [مشرق]



    عکس اصلی

    شهید مصطفی بدرالدین چند ماه پیش از شهادتش گفته بود: از سوریه باز نخواهم گشت مگر اینکه شهید شده باشم یا اینکه پرچم پیروزی در دستانم باشد.

     جنبش مقاومت حزب‌الله لبنان از نخستین روزهای شروع بحران در سوریه و هجوم سیل تروریست‌های تکفیری به این کشور در کنار دولت و مردم سوریه ایستاده و هزاران شهید و جانباز را در راه دفاع از آرمان مقاومت و جلوگیری از دست‌درازی تکفیری‌ها به حرم مقدس حضرت زینب(س) تقدیم کرده‌اند.

    نبرد شهر القصیر

    حضور رسمی و گسترده رزمندگان مقاومت در جنگ سوریه با نبرد غرورآفرین شهر القصیر آغاز شد. در نبردی بزرگ در ماه‌های می و ژوئن سال ۲۰۱۳ رزمندگان حزب‌الله با یورش غافلگیرکننده از دو مسیر مرز لبنان و اراضی داخلی سوریه موفق به آزادسازی شهری شدند که بیش از ۲۰۰۰ تروریست، آن را به مرکزی برای ورود تکفیری‌ها از خاک لبنان به سوریه کرده بودند. پس از پایان نبرد بیش از ۶۰۰ نفر از تروریست‌ها در این شهر به هلاکت رسیدند و با موافقت فرماندهی محور مقاومت، سایر تروریست‌ها به همراه اعضای خانواده خود از شهر خارج و به حمص منتقل شدند.

    القصیر پیش از آغاز جنگ داخلی حدود ۳۵ هزار نفر جمعیت داشت اما گفته میشود در حال حاضر تنها ۱۰۰۰ نفر سکنه داشته و عمده ساکنین آن مجبور به آوارگی در اردوگاه‌های پناهندگان در لبنان و ترکیه شده‌اند.

    در طی نبرد القصیر و بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده از مراسم تشییع پیکر شهدا، ۱۱۴ نفر از رزمندگان حزب الله به شهادت رسیدند.

    مشهورترین فرماندهان شهید حزب الله در سوریه

    در میان شهدای حزب الله در جنگ سوریه، تعدادی از فرماندهان بزرگ این جنبش حضور داشتند که در زیر به معرفی تعدادی از آنها خواهیم پرداخت:

    شهید مصطفی بدرالدین

    مصطفی بدرالدین ملقب به ذوالفقار، بزرگ‌ترین فرمانده شهید حزب الله در سوریه و مسئول عملیات نظامی مقاومت در این کشور بود که در روز ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ در فرودگاه بین المللی دمشق به شهادت رسید. پس از گذشت بیش از ۳ سال هنوز به طور دقیق مشخص نیست که کدام گروه مسئول ترور و شهادت این فرمانده بزرگ و جانشین شهید عماد مغنیه بود که خود در حادثه بمب گذاری در محله کفرسوسه دمشق در سال ۲۰۰۸ به شهادت رسیده بود.

     سید حسن نصرالله در مراسم بزرگداشت این شهید که چند روز پس از شهادتش برگزار شد رسما اعلام کرد که اسراییل مسئول این حمله نبوده و احتمالا گروهکهای تکفیری که در آن زمان در ریف دمشق حضور داشتند مسئول شلیک راکت به محل حضور نیروهای حزب الله بوده‌اند. طبق اعلام منابع محلی در آن زمان، یک راکت یا موشک ترموباریک به سمت محل حضور شهید بدرالدین و همراهانش شلیک شده که موجب شهادت ایشان و زخمی شدن دو تن دیگر شد.

    در مورد شهید مصطفی بدرالدین نقل قول معروفی وجود دارد که چند ماه پیش از شهادتش خطاب به دوستان و اطرافیانش گفته بود :

    از سوریه باز نخواهم گشت مگر اینکه شهید شده باشم یا اینکه پرچم پیروزی در دستانم باشد.

    شهید سمیر قنطار

    سمیر قنطار از فرماندهان حزب الله در جبهه جنوب سوریه و استان درعا بود که در حمله نیروی هوایی اسراییل در آذر ۱۳۹۴ در محله جرمانا دمشق به شهادت رسید. شهید سمیر قنطار در سال ۲۰۰۸ و پس از ۳۰ سال اسارت در زندان‌های رژیم صهیونیستی در جریان تبادل اسرای پس از جنگ ۳۳ روزه آزاد شده در میان مردم لبنان به سید الاسرا مشهور بود.

    شهید علی فیاض

    علی فیاض معروف به ابوعلاء البوسنه از فرماندهان مشهور حزب الله بود که در فوریه ۲۰۱۶ در مسیر جاده خناصر در درگیری با تروریست‌های داعش به شهادت رسید. در آن زمان مسیر جاده خناصر-اثریا-حماه تنها راه ارتباطی شهر حلب با مرکز سوریه بوده و از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود.

    شهید فیاض که به حاج علا نیز مشهور بود در دهه ۹۰ میلادی سال ها در راه دفاع از مسلمانان بوسنی در برابر ارتش نژاد پرست صرب‌ها جنگیده بود.

    شهید حسن حسین الحاج

    معروف به ابومحمد الاقلیم بود که در نبردهای اکتبر ۲۰۱۵ در نزدیکی شهرک عطشان در جنوب شرق ادلب به شهادت رسید. در روزهای نخستین ورود نیروی هوایی روسیه به جنگ سوریه رزمندگان مقاومت در کنار یگان‌هایی از ارتش سوریه دست به حملت گسترده در چندین محور زده بودند که این شهید بزرگوار در یکی از سخت ترین محورهای هجوم یعنی شهرک های عطشان و سکیک مورد اصابت موشک ضد زره تروریست‌ها قرار گرفته و به شهادت رسید. بنا به گفته رسانه‌های حزب الله، شهید حسین الحاج بارها هدف حملات جوخه‌های ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفته و جان سالم به در برده بود.

    شهید حسن علی جفال

    این شهید بزرگوار در عملیات ماه سپتامبر ۲۰۱۵ در منطقه زبدانی به شهادت رسید. عملیات حزب الله و محاصره دو شهرک تروریست نشین زبدانی و مضایا در استان ریف دمشق نقش مهمی در نجات مردم مظلوم شهرکهای فوعه و کفریا داشت و مانع از ادامه هجوم تروریست‌ها و قتل عام شیعیان تحت محاصره در این دو شهرک در استان ادلب شد. شهید جفال پیش از ورود به جنگ در سوریه در یکی از مدارس شهر النبطیه در جنوب لبنان مدرس درس شیمی بود.

    برادران شهید فقیه

    در ماه مه ۲۰۱۵ دو برادر فرمانده حزب‌الله به نام‌های غسان فقیه (ساجد الطیری) و جمیل فقیه در سوریه به شهادت رسیدند. غسان فقیه در منطقه قلمون در حومه دمشق شهید شد و برادرش نیز چند روز بعد در حومه ادلب به وی پیوست.

    حادثه منطقه مزرعه الامل در استان قنیطره

    روز ۲۸ دی ۱۳۹۳ حمله موشکی بالگردهای رژیم صهیونیستی به خودروی نیروهای مقاومت در منطقه مزرعه الامل در استان قنیطره، منجر به شهادت سردار محمدعلی الله دادی و ۶ نفر از فرماندهان حزب الله شد. در میان شهدا جهاد مغنیه فرزند شهید بزرگوار عماد مغنیه و محمد ابوعیسی حضور داشتند.

    شهید جهاد مغنیه جانشین خلف پدر شهیدشان در راه مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی بود که ظاهرا حین عملیات شناسایی مناطق مرزی لبنان و بررسی شرایط منطقه جولان اشغالی توسط عوامل اطلاعاتی اسراییل شناسایی و در نهایت به شهدت میرسند.

    همچنین فرمانده شهید محمد ابوعیسی از بزرگترین فرماندهان میدانی حزب الله لبنان در خاک سوریه بوده که در عملیات های بزرگی نظیر القصیر و شهرک جوبر فرماندهی نیروهای حزب الله و گروه‌هایی از مجاهدین عراقی را بر عهده داشت.

    شهید محمد ابوعیسی در کنار اعضای خانواده


    قالَ الامامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی علیه الصلوة السّلام:
    ۱ - مَنْ عَبَدَاللهَ، عبَّدَاللهُ لَهُ کُلَّ شَیْءٍ.
    فرمود: هر کسی که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خدای متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.
    [مجموعه ورام ص ۲۲۷] .

    ۲ - قالَ علیه السلام: وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللهِ، وَسَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.
    به دنباله وصیّتش در حضور جمعی از أصحاب فرمود: و ما دو نفر - یعنی حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام - ریحانه رسول الله صلی الله علیه وآله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم، پس خدا لعنت کند کسی را که بر ما پیشقدم شود یا دیگری را بر ما مقدّم دارد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۲۱۱] .

    ۳ - قالَ علیه السلام: وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
    فرمود: همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۲۵]

    ۴ - قالَ علیه السلام: لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ آلاَّْخِرُونَ.
    پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام، در جمع اصحاب فرمود:
    شخصی از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است، و کسی در آینده نمی تواند هم تراز او قرار گیرد.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۱۸۳]

    ۵ - قالَ علیه السلام: مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ.
    فرمود: کسی که قرآن را - با دقّت - قرائت نماید، در پایان آن - اگر مصلحت باشد - دعایش سریع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آینده مستجاب می گردد.
    [دعوات راوندی ص۲۴]

    ۶ - قالَ علیه السلام: إنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.
    فرمود: همانا در این قرآن چراغ های هدایت به سوی نور و سعادت موجود است و این قرآن شفای دل ها و سینه ها است.
    [بحار ج۷۵ ص۱۱]

    ۷ - قالَ علیه السلام: مَنَ صَلّی، فَجَلَسَ فی مُصَلاّه إلی طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.
    فرمود: هر که نماز - صبح - را بخواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع کند، برایش پوششی از آتش خواهد بود.
    [وافی ج۴ ص۱۵۵۳]

    ۸ - قالَ علیه السلام: إنَّ اللهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.
    فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد.
    پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می نمایند.
    [تحف العقول ص۲۳۴]

    چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

    ۹ - قالَ علیه السلام: مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَی الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدی ثَمانٍ: آیَةً مُحْکَمَةً، أَخاً مُسْتَفادا، وَعِلْما مُسْتَطْرَفا، وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدی، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدی، وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَةً.
    فرمود: هر کس فرصت هایی از شب و روز خود را در مسجد قرار دهد یکی از هشت فایده شاملش می گردد: برهان و نشانه ای - برای معرفت -، دوست و برادری سودمند، دانش واطلاعاتی جامع، رحمت و محبّت عمومی، سخن و مطلبی که او را هدایت گر باشد، - توفیق إجباری - در ترک گناه به جهت شرم از مردم و یا به جهت ترس از عقاب.
    [تحف العقول ص۲۳۵]

    ۱۰ - قالَ علیه السلام: مَنْ أکْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ اِّیادَةِ فی نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَةٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إفادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.
    فرمود: هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه می یابد و بر معلوماتش افزوده می گردد و به سادگی می تواند دیگران را هدایت نماید.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۳۸]

    ۱۱ - قالَ علیه السلام: تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فی بُیُوتِکُمْ .
    فرمود: علم و دانش را - از هر طریقی - فرا گیرید، و چنانچه نتوانستید آنرا در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود - در جای مطمئن - قرار دهید.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۳۵]

    ۱۲ - قالَ علیه السلام: مَنْ عَرَفَ اللهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.
    فرمود: هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسی که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ ص۱۴۰]

    ۱۳ - قالَ علیه السلام: هَلاکُ الْمَرْءِ فی ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ .
    هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد.
    تکبّر سبب نابودی دین و ایمان شخص می باشد و به وسیله تکبّر شیطان - با آن همه عبادت ملعون گردید.
    حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طوری که حضرت آدم علیه السلام به وسیله آن از بهشت خارج شد.
    حسد سبب همه خلاف ها و زشتی ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.
    [اعیان شیعه ج۱ص۵۵۷]

    ۱۴ - قالَ علیه السلام: بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیرا.
    فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه که را با چشم خود ببینی حقّ است؛ و آنچه را شنیدی یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.
    [تحف العقول ص۲۲۹]

    ۱۵ - قالَ علیه السلام: ألْعارُ أهْوَنُ مِنَ النّارِ.
    فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصیت و گناهی که موجب آتش جهنّم شود.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۱۳۸ ]

    ۱۶ - قالَ علیه السلام: إذا لَقی أحَدُکُمْ أخاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.
    فرمود: وقتی انسان برادر مؤمن - و دوست - خود را ملاقات نمود، باید پیشانی و سجده گاه او را ببوسد.
    [تحف العقول ص۲۳۶]

    ۱۷ - قالَ علیه السلام: إنَّ اللهَ لَمْ یَخْلُقْکُمْ عَبَثا، وَلَیْسَ بِتارِکِکُمْ سُدًی، کَتَبَ آجالَکُمْ، وَقَسَّمَ بَیْنَکُمْ مَعائِشَکُمْ، لِیَعْرِفَ کُلُّ ذی لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، وأنَّ ماقَدَرَ لَهُ أصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ یُصیبَهُ.
    فرمود: خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نکرده است.
    لحظات آخر عمر هر یک معیّن و ثبت می باشد، نیازمندی ها و روزی هرکس سهمیّه بندی و تقسیم شده است تا آن که موقعیّت و منزلت شعور و درک اشخاص شناخته گردد.
    [تحف العقول ص۲۳۲]

    چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

    ۱۸ - قالَ علیه السلام: مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَةِ، کَساهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.
    فرمود: هرکس لباس شهرت - و انگشت نما، از جهت رنگ، دوخت، مد و. - بپوشد، روز قیامت خداوند، او را لباس آتشین خواهد پوشاند.
    [مستدرک الوسائل ج ۳ ص۲۴۵]

    ۱۹ - سُئِلَ علیه السلام: عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ أنْ یَریَ الرَّجُلُ ما أنْفَقَهُ تَلَفا، وَما أمْسَکَهُ شَرَفا.
    از حضرت پیرامون بخل سؤال شد؟ در جواب فرمود:
    معنای آن چنین است که انسان آنچه را به دیگری کمک و انفاق کند فکر نماید که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است خیال کند برایش باقی می ماند و موجب شخصیّت و شرافت او خواهد بود.
    [اعیان شیعه ج۱ص۵۵۷]

    ۲۰ - قالَ علیه السلام: تَرْکُ اِّنا، وَکَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْناء مَجْلَبَةٌ لِلْغِناء.
    فرمود: انجام ندادن ، جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل، و شستن ظروف سبب رفاه و بی نیازی می گردد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۲۱۲]

    ۲۱ - قالَ علیه السلام:السِّیاسَةُ أنْ تَرْعی حُقُوقَ اللهِ، وَ حُقُوقَ الاْحْیاءِ، وَ حُقُوقَ الاْمْواتِ .
    فرمود: - مفهوم و معنای - ت آن است که حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعایت کنی.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۵۷]

    ۲۲ - قالَ علیه السلام: ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلی رُشْدِهِم .
    فرمود: هیچ گروهی در کارهای - اجتماعی، ی، اقتصادی، فرهنگی و. - با یکدیگر م نکرده اند مگر آن که به رشد فکری و عملی و. رسیده اند.
    [تحف العقول ص۲۳۳]

    ۲۳ - قالَ علیه السلام: اَلْخَیْرُ الَذّی لا شَرَّ فیهِ: ألشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَةِ، وَالصّبْرُ عَلَی النّازِلَةِ.
    فرمود: آن خوبی که شرّ و آفتی در آن نباشد شکر در مقابل نعمت ها و صبر و شکیبائی در برابر سختی ها است.
    [تحف العقول ص۲۳۴]

    ۲۴ - قالَ علیه السلام: یَابْنَ آدَمٍ، لَمْ تَزَلْ فی هَدْمِ عُمْرِکَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّکَ، فَخُذْ مِمّا فی یَدَیْکَ لِما بَیْنَ یَدَیْکَ .
    فرمود: ای فرزند آدم از موقعی که به دنیا آمده ای در حال گذراندن عمرت هستی، پس از آنچه داری برای آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۳۵]

    ۲۵ - قالَ علیه السلام: إنَّ مَنْ خَوَفَّکَ حَتّی تَبْلُغَ الاْ مْنَ، خَیْرٌ مِمَّنْ یُؤْمِنْکَ حَتّی تَلْتَقِی الْخَوْفَ .
    فرمود: همانا کسی تو را - در برابر عیب ها و کم بودها - هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوی، بهتر است از آن کسی که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۴۲]

    ۲۶ - قالَ علیه السلام: القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ قَرُبُ نَسَبُهُ .
    فرمود: بهترین دوست نزدیک به انسان آن کسی است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندی نزدیک نداشته باشد.
    و بیگانه ترین افراد کسی است که از محبّت و دلسوزی بعید باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.
    [تحف العقول ص۲۳۴]

    ۲۷ - وَ سُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّةِ؟ فَقالَ علیه السلام: شُحُّ الرَّجُلِ عَلی دینِهِ، وَ إصْلاحُهُ مالَهُ، وَ قِیامُهُ بِالْحُقُوقِ .
    از حضرت سلام الله علیه پیرامون مُروّت و جوانمردی سؤال شد، فرمود:
    جوانمرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.
    [تحف العقول ص۲۳۵]

    ۲۸ - قالَ علیه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ یُفَکِّرُ فی مَأکُولِهِ کَیْفَ لا یُفَکِّرُ فی مَعْقُولِهِ، فَیَجْنِبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَ یُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما یُرْدیهِ.
    فرمود: تعجّب می کنم از کسی که در فکر خوراک و تغذیه جسم و بدن هست ولی درباره تغذیه معنوی روحی خود نمی اندیشد، پس از غذاهای فاسد شده و خراب دوری می کند.
    و عقل و قلب و روح خود را کاری ندارد - هر چه و هر مطلب و برنامه ای به هر شکل و نوعی باشد استفاده می کند -.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۳۹]

    ۲۹ - قالَ علیه السلام: غَسْلُ الْیَدَیْنِ قَبْلَ الطَّعامِ یُنْفِی الْفَقْرَ، وَ بَعْدَهُ یُنْفِی الْهَمَّ.
    فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستی را می زداید و بعد از آن ناراحتی ها و آفات را از بین می برد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۴۳]

    ۳۰ - قالَ علیه السلام: حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ .
    فرمود: کسی که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۱۲۹]

    ۳۱ - قالَ علیه السلام: إنّ الْحِلْمَ زینَةٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّةٌ، وَالْعَجَلةَ سَفَهٌ .
    فرمود: صبر و شکیبائی زینت شخص، وفای به عهد علامت جوانمردی، و عجله و شتابزدگی (در کارها بدون اندیشه) دلیل بی خردی می باشد.
    [الامام حسن ج۷ص۱۹۸]

    چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

    ۳۲ - قالَ علیه السلام: مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.
    فرمود: کسی که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آن ها بی اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است.
    [الامام حسن ج۷ص۲۰۹]

    ۳۳ - قالَ علیه السلام: إنّما یُجْزی الْعِبادُ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِمْ.
    فرمود: همانا در روز قیامت بندگان به مقدار عقل و درک و شعورشان مجازات می شوند.
    [الامام حسن ج۷ص۲۰۹]

    ۳۴ - قالَ علیه السلام:إنَّ النّاسَ عَبیدُ الْمالِ، وَالدّینُ لَعِبُ عَلی ألْسِنَتِهِمْ، یُحیطوُنَهُ مادَرَتْ بِهِ مَعایِشُهُمْ، فَإذا مُحِّصُوا لِلاْبْتِلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ .
    فرمود: همانا مردم اسیر و بنده دنیا و اموال آن هستند، و دین را وسیله رسیدن به أهداف خود قرار داده اند و به هر نوعی که زندگی آن ها تأمین شود حرکت می کنند. بنابر این هنگامی که در بوته آزمایش در آیند، دین داران اندک خواهند شد.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۳۴]

    ۳۵ - قالَ علیه السلام: ألْمِزاحُ یَأْکُلُ الْهَیْبَةَ، وَقَدْ أکْثَرَ مِنَ الْهَیْبَةِ الصّامِت.
    فرمود: مزاح و شوخی - های زیاد و بیجا - شخصیّت و وقار انسان را از بین می برد، و چه بسا افراد ساکت دارای شخصیّت و وقار عظیمی می باشند.
    [الامام حسن ج۷ص۱۳۹]

    ۳۶ - قالَ علیه السلام: أللُؤْمُ أنْ لا تَشْکُرَ النِّعْمَةَ.
    فرمود: از علائم پستی شخص، شکر نکردن از ولی نعمت است.
    [الامام حسن ج۷ص۱۳۹]

    ۳۷ - قالَ علیه السلام: لَقَضاءُ حاجَةِ أخٍ لی فِی اللهِ أحَبُّ مِنْ إعْتِکافِ شَهْرٍ.
    فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل برادرم، از یک ماه اعتکاف، در مسجد - و عبادت مستحبّی نزد من - بهتر و محبوب تر است.
    [الامام حسن ج۷ص۱۳۹]
    ۳۸ - قالَ علیه السلام: إنَّ الدُّنْیا فی حَلالِها حِسابٌ، وَفی حَرامِها عِقابٌ، وَفِی الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَأنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزَلَةِ المیتَةِ، خُذْ مِنْها ما یَکْفیکَ.
    فرمود: چیزهای دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسی می شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختی و ناراحتی خواهد داشت.
    پس باید دنیا (و موجوداتش) را همچون میته و مرداری بشناسی که به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده کنی.
    [الامام حسن ج۷ص۳۶]

    ۳۹ - قالَ علیه السلام: وَاعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأنَّکَ تَعیشُ أبَدا، وَاعمَلْ لاَِّخِرَتِکَ کَأنّکَ تَمُوتُ غدَا .
    فرمود: در دنیا چنان برنامه ریزی کن - از نظر اقتصاد و صرفه جوئی و. - مثل آن که می خواهی همیشه دوام داشته باشی، و نسبت به آخرت به نوعی حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهی مُرد.
    [الامام حسن ج۷ص۳۷]

    ۴۰ - قالَ علیه السلام: أکْیَسُ الْکَیِّسِ التُّقی، وَ أحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکَریمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤالِ.
    فرمود: زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزکار می باشد؛ أحمق و نادان ترین افراد، کسی است که تبه کار و اهل معصیت باشد؛ گرامی ترین و باشخصیّت ترین افراد، آن کسی است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، کمک نماید.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۳۰)[باشگاه خبرنگاران]



    1- قیل له علیه السلام: فما الحلم؟ قال علیه السلام: کظم الغیظ و ملک النفس.» (تحف العقول، ص 227)

    از حضرت امام حسن علیه السلام پرسیده شد که بردباری یعنی چه؟فرمودند: بردباری عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خودداشتن است.

    2- قیل له علیه السلام: فما الشرف؟ قال علیه السلام: اصطناع العشیرة؟وحمل الجریرة. (تحف العقول، ص 227)

    از حضرت پرسیده شده بزرگواری چیست؟ فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها.

    3- قیل له علیه السلام: فما المروة؟ قال علیه السلام: حفظ الدین، و اعزازالنفس، ولین الکنف، و تعهد الصنیعة، و اداء الحقوق،والتحبب الی الناس. (تحف العقول، ص 227)

    از امام علیه السلام پرسیده شد که جوانمردی یعنی چه؟ فرمودند:جوانمردی عبارت است از حراست دین، و عزت نفس، و بانرمش برخورد نمودن و بررسی عملکرد خویش، و پرداخت حقوق و دوستی نمودن با مردم.

    4- قیل له علیه السلام: فما الکرم؟ قال علیه السلام: الابتداء بالعطیة قبل المسئلة و اطعام الطعام فی المحل.

    از امام حسن علیه السلام معنای کرامت و بزرگ منشی را پرسیدند؟فرمودند: بخشش پیش از خواهش و اطعام در هنگام قحطی.

    5- قال امام المجتبی علیه السلام: اعلموا ان الله لم یخلقکم عبثا ولیس بتارککم سدی، کتب آجالکم و قسم بینکم معائشکم لیعرف کل ذی لب منزلته و ان ما قدر له و ما صرف عنه فلن یصیبه. (تحف العقول، ص 234)

    امام علیه السلام فرمودند: ای بندگان خدا» بدانید که خداوند شما رابیهوده نیافریده است، و بحال خود رها ننموده، مدت عمرتان را نوشته، و روزی شما را بینتان قسمت کرده تا هر خردمندی قدر و ارزش خود را بداند و بفهمد جز آنچه مقدر شده هرگز به او نمی رسد.

    6- قال الامام المجتبی علیه السلام: قد کفاکم مؤونة الدنیا و فرغکم لعبادته و حثکم علی الشکر وافترض علیکم الذکر واوصاکم بالتقوی. (تحف العقول، ص 234)

    امام مجتبی علیه السلام فرموده است: به تحقیق خداوند روزی شما رابر عهده گرفته است، و شما را برای بندگی فراغت بخشیده و به شکرگزاری تشویق نموده است و نماز را بر شما واجب فرموده و به پرهیزکاری توصیه فرموده است.

    7- قال علیه السلام: والتقوی باب کل توبة و راس کل حکمة و شرف کل عمل. بالتقوی فاز من فاز من المتقین.

    (تحف العقول، ص 234)

    امام مجتبی علیه السلام فرموده است: پرهیزکاری در بازگشت به سوی خدا» و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، وهر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.

    8- قال امام المجتبی علیه السلام: ما تشاور قوم الا هدوا الی رشدهم.

    (تحف العقول، ص 236)

    امام مجتبی علیه السلام فرمود: هیچ قومی م نکرد مگر اینکه به ترقی و تکامل راه یافت.

    9- قال علیه السلام: انه قال فی تفسیر قوله وقفوهم انهم مسئولون » انه لا یجاوز قدما عبد حتی یسئل عن اربع: عن شبابه فیما ابلاه و عمره فیما افناه، و عن ماله من این جمعه،و فیما انفقه، و عن حبنا اهل البیت. (بحار، ج 44، ص 13-12)

    امام حسن علیه السلام: در تفسیر آیه شریفه وقفوهم انهم مسئولون » فرموده اند: به تحقیق روز قیامت » هیچ بنده ای قدم از قدم برنمی دارد مگر اینکه نسبت به چهار چیز موردبازجوئی و پرسش قرار می گیرد:

    1- از جوانی اش که در چه راهی مصرف نموده.

    2- و از عمرش که در چه کاری آنرا بکار گرفته.

    3- و از ثروتش که چگونه جمع و در چه راهی مصرف نموده.

    4- و از دوستی ما اهلبیت و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم.

    10- قال علیه السلام: لو لم یبق لبنی امیة الا عجوز درداء، لبغت دین الله عوجا و هکذا قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم. (بحار، ج 44، ص 43)

    جدم رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اگر از بنی امیه در روی زمین احدی نماند جز پیرزن فرتوت و ناتوانی، همان دین خدا را به مسیر نادرستی خواهد کشاند.

    11- قال الامام المجتبی علیه السلام: اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا، واعمل لاخرتک کانک تموت غدا.

    (الحیاة، ج 4، ص 62)

    امام حسن علیه السلام فرمود: چنان برای دنیایت تلاش کن که گویاهمیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردامرگت فرا می رسد.

    12- قال: کان الحسن ابن علی علیه السلام: اذا قام الی الصلاة لبس اجود ثیابه فقیل له: یابن رسول الله! لم تلبس اجودثیابک؟! فقال علیه السلام: ان الله جمیل یحب الجمال فاتجمل لربی و هو یقول خذوا زینتکم عند کل مسجد» فاحب ان البس اجود ثیابی. (الحیاة، ج 5، ص 66)

    راوی می گوید: امام حسن علیه السلام زمانی که نماز را برپا می داشتندزیباترین لباس را می پوشیدند، به حضرت عرض شد، ای پسررسول خدا چرا به هنگام نماز اینگونه لباس می پوشی؟حضرت فرمودند: به تحقیق خدا زیبا است و زیبائی را دوست می دارد. پس خود را برای پروردگارم می آرایم، چنانچه می فرماید: به هنگام نماز و حضور در مساجد لباس زیبای خود را بپوشید» پس دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم.

    13- قال علیه السلام: ان اکیس الکیس التقی، و احمق الحمق الفجور. (الحیاة ج 1، ص 203)

    امام حسن علیه السلام فرمود: زیرکترین زیرکها فرد با تقوا است احمق ترین احمقها شخص فاجر و فاسق است.

    14- قال علیه السلام: وا اوعیة العلم و مصابیح الهدی فان ضوءالنهار بعضه اضوء من بعضها. (کافی، ج 1، ص 301)

    امام فرمودند: جایگاههای دانش و چراغهای درخشان هدایت باشید زیرا روشنی روز بعضی از بعضی دیگرش بیشتر است.

    15- قال الحسن بن علی علیه السلام: تاتی علماء شیعتنا القوامون بضعفاء محبینا و اهل ولایتنا یوم القیامة، والانوار تستطع من تیجانهم. (محجة البیضاء، ج 1، ص 33)

    امام حسن علیه السلام فرموده است: از میان شیعیان ما علمائی بپامی خیزند که ایستادگی افراد ضعیف از دوستان ما و آنها که ولایت ما را پذیرا شده اند به واسطه آنها است و از تاجی که برسر دارند نور می درخشد.

    16- و کان الحسن علیه السلام: اذا افرغ من وضوئه تغیر لونه فقیل له فی ذالک، فقال علیه السلام: حق علی من اراد ان یدخل علی ذی العرش ان یتغیر لونه.

    امام حسن علیه السلام زمانی که وضویش پایان می پذیرفت رنگ مبارکش تغییر می نمود. در این باره از حضرت پرسیده شده چرا رنگ شما تغییر می نماید؟» فرمودند: کسی که می خواهدوارد بارگاه خداوند متعال » گردد سزاوار است رنگش تغییرنماید.

    17- قال نعم: استعد لسفرک و حصل زادک قبل حلول اجلک. (منتهی الآمال، ج 1، ص 436)

    مردی از حضرت موعظه خواست، حضرت فرمودند: آماده سفر آخرت شو و زاد وتوشه آنرا پیش از رسیدن مرگ فراهم نما.

    - قال امام حسن علیه السلام: نیایها الناس انه من نصح لله و اخذ دلیلاهدی للتی هی اقوم و وفقه الله للرشاد و سدده للحس. (تحف العقول،ص 227)

    امام حسن علیه السلام فرمود: هان ای مردم، به تحقیق کسی که برای خدا پند دهد و سخن خدا را راهنمای خود قرار دهد به راهی پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد موفق سازد.

    19- قال امام المجتبی علیه السلام: بین الحق و الباطل اربع اصابع،ما رایت بعینیک فهو الحق وقد تسمع باذنیک باطلا کثیرا.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 105)

    امام حسن علیه السلام فرمود: بین حق و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشم ببینی حق است و چه بسا که باطل زیادی را با گوش بشنوی.

    20- قیل له علیه السلام ما اهد؟ قال علیه السلام: الرغبة فی التقوی واهادة فی الدنیا.قیل: و ما الحلم؟ قال کظم الغیظ و ملک النفس. قیل ما السداد؟ قال دفع المنکر بالمعروف.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 106)

    از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام پرسیده شد زهد چیست؟فرمودند: میل به پرهیزگاری و بی میلی نسبت به دنیا. بازپرسیده شد که حلم چیست؟ فرمودند: خشم را فرو بردن ومالک خود شدن. باز پرسیده شد که سداد چیست؟ فرمودند: بدی را به وسیله خوبی برطرف نمودن.

    21- قال الحسن علیه السلام: لبعض ولده: یا بنی لا تواخ احدا تعرف موارده و مصادره فاذا استنبطت الخبرة و رضیت العشرة فاخه علی اقالة العثرة و المواساة فی العسرة.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 108- تحف العقول، ص 236)

    امام حسن علیه السلام به یکی از فرزندانشان فرمودند: ای پسرم بااحدی برادری مکن تا آنکه بدانی کجاها می رود و از کجاهامی آید، و چون از حالش خوب آگاه شدی و رفتارش راپسندیدی با او برادری کن. به شرط اینکه رفتارت براساس چشم پوشی از لغزش و همراهی در سختی باشد.

    22- قال امام حسن علیه السلام: ان ابصر الابصار ما نفذ فی الخیرمذهبه و اسمع الاسماع ما وعی التذ و انتفع به اسلم القلوب ما طهر من الشبهات.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 111)

    امام حسن علیه السلام فرمودند: همانا بیناترین چشم ها آن است که درطریق خیر نفوذ کند، و شنواترین گوش ها آنست که پذیرنده ترباشد و سالم ترین دلها آن است که از شبهه پاک باشد.

    23- قال علیه السلام: لا یغش العاقل من استنصحه.

    (تحف العقول،مترجم،ص 239)

    امام حسن علیه السلام فرمودند: خردمند کسی است که وقتی از او پندخواستند خیانت نکند.

    24- قال علیه السلام: اذا لقی احدکم اخاه فلیقبل موضع النور من جبهته. (تحف العقول،مترجم، ص 239)

    امام حسن علیه السلام فرمودند: هر گاه یکی از شما برادر خود راملاقات کند، باید که جایگاه نور از پیشانی او را ببوسد.

    25- قال امام المجتبی علیه السلام: هلاک الناس فی ثلاث: الکبر،الحرص، الحسد. الکبر به هلاک الدین و به لعن ابلیس.الحرص عدو النفس و به اخرج آدم من الجنة. الحسد رائدالسوء و به قتل قابیل هابیل.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 113)

    امام حسن علیه السلام فرمود: نابودی مردم در سه چیز است:

    1- بزرگ نمائی 2- افزون خواهی بسیار 3- حسد و رشک بردن.

    بزرگ نمائی که به وسیله آن دین نابود می گردد و به واسطه آن شیطان ملعون رانده درگاه خدا شد و حرص که به خاطر آن آدم از بهشت خارج شد، و رشک که سررشته همه بدی است و به واسطه آن قابیل هابیل را کشت.

    26- قال امام المجتبی علیه السلام: اوصیکم بتقوی الله و ادامة التفکر،فان التفکر ابو کل خیر و امه.

    امام حسن علیه السلام فرمود: شما را به پرهیزگاری و ترس از خدا وادامه تفکر و اندیشه سفارش می کنم زیرا تفکر و اندیشه سرچشمه همه خوبیها است.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 114)

    27- قال امام المجتبی علیه السلام: غسل الیدین قبل الطعام ینفی الفقر وبعده ینفی الهم. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 114)

    امام حسن علیه السلام فرمود: شستن دستها پیش از غذا فقر رامی زداید و بعد از آن اندوه را برطرف می سازد.

    28- قال علیه السلام: صاحب الناس بمثل ما تحب ان یصاحبوک.

    امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: چنان با مردم رفتار نما که دوست داری باتورفتارکنند. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 114)

    29- قال علیه السلام: لاادب لمن لاعقل له ولا مروة لمن لاهمة له و لا حیاء لمن لادین له. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 115)

    کسی که عقل ندارد ادب ندارد، و کسی که همت نداردجوانمردی ندارد و کسی که حیا ندارد دین ندارد.

    30- قال امام المجتبی علیه السلام: علم الناس علمک و تعلم علم غیرک. (چهل حدیث از هر معصوم، ص 116)

    امام حسن علیه السلام فرمود: دانشت را به مردم بیاموز، و خود نیزدانش دیگران را فراگیر.

    31- قال علیه السلام: لا غنی اکبر من العقل ولا فقر مثل الجهل و لاوحشة اشد من العجب ولا عیش الذمن حسن الخلق.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 116)

    امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: هیچ بی نیازی برتر از عقل نیست و هیچ نیازمندی هم مثل نادانی نیست و هیچ وحشتی بدتر ازخودپسندی نیست، وهیچ عیشی لذت بخشترازاخلاق نییست.

    32- قال علیه السلام: قیدوا العلم بالکتاب.

    امام حسن علیه السلام فرمود: علم را با نوشتن مهار کنید.

    33- قال علیه السلام: من بدء بالکلام قبل السلام فلا تجیبوه.

    (چهل حدیث از هر معصوم، ص 117)

    امام حسن علیه السلام فرمود:هرکس قبل ازسلام سخن گفت جوابش ندهید.

    34- تعلموا العلم فان لم تستطیعوا حفظه فاکتبوه وضعوه فی بیوتکم.

    دانش را فراگیرید و اگر توان حفظش را ندارید بنویسید و درخانه هایتان نگهداری نمائید. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 1)

    35- قال علیه السلام: الشروع بالمعروف و الاعطاء قبل السؤال من اکبر السؤدد.

    امام حسن علیه السلام فرمود: آغاز نمودن به بذل و بخشش پیش ازدرخواست و تقاضا، از بزرگترین شرافت و بزرگی است.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 117)

    36- قال علیه السلام: من عبد الله، عبد الله له کل شی ء.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 1)

    امام حسن علیه السلام فرمود: کسی که خدا را بندگی نماید، خداوند هم همه چیز را فرمانبردار او گرداند.

    37- قال علیه السلام: انا الضامن لمن لم یهجس فی قلبه الا الرضا ان یدعو الله فیستجاب له.

    (از هر معصوم چهل حدیث، ص 1)

    امام حسن علیه السلام فرمود: کسی که در دلش جز خوشنودی خداخطورنکند، چون دعاکندمن ضامنم که دعایش مستجاب گردد.

    38- قیل له فما النجدة؟ قال علیه السلام: الذب عن الجار و الصبرفی المواطن و الاقدام عند الکریهة. (تحف العقول، ص 227)

    از حضرت امام مجتبی علیه السلام پرسیده شد نیرومندی چیست؟فرمودند: دفاع از پناهنده، و پایداری در نبرد، و ایستادگی هنگام سختی.

    39- قیل له فما الفقر؟ قال علیه السلام: شره النفس الی کل شی ء. (تحف العقول، ص 228)

    ازحضرت پرسیده شدفقر چیست؟ فرمودند: آزمندی به هر چیزی.

    40- قیل له:فماالغنی؟قال علیه السلام: رضاالنفس بما قسم لها وان قل.

    (تحف العقول، ص 228)

    از امام مجتبی معنای فقر پرسیده شد، فرمود: خوشنود بودن انسان به مقداری که خدا روزی او نموده هر چند کم باشد.

    -این کتاب از سیره پیشوایان تالیف حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای پیشوائی تلخیص شده است.

    توصیه می شود خوانندگان ارجمند برای اطلاع اززندگانی مشروح معصومین علیهم السلام به اصل کتاب و منابعی که محقق محترم معرفی کرده اند مراجعه نمایند.

    احادیث پایان کتاب توسط مرکز فعالیت ها وپژوهش های قرآن و عترت اضافه شده است.

    هیئت علمی مرکز فعالیت ها و پژوهش های قرآن و عترت

    پی نوشتها:

    1) امام حسن مجتبی علیه السلام در پاسخ شخصی که به صلح آن حضرت با معاویه اعتراض داشت ، به پیمانهای صلح پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم استناد نمود، و فرمود: به همان دلیل که پیامبر با آن قبائل پیمان بست ، من نیز با معاویه قرار دادآتش بس منعقد ساختم (مجلسی ، بحار الانوار ، تهران، المکتبة الاسلامیة،1383 ه. ق ، ج 44،ص 2)

    2) در جنگ جمل م از سی هزار نفر کشته شدند و در جنگ نهروان چهار هزار نفر از خوارج به قتل رسیدند و مجموع تلفات طرفین در جنگ صفین به صدو ده هزار نفر رسید .

    3) دارابگرد یکی از پنج شهرستان ایالت فارس در قدیم بوده است (لغتنامه دهخدا، لغت داربجرد). شاید علت انتخاب خراج دارابگرد»این باشد که چون این شهر طبق اسناد تاریخی ، بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شدو مردم آن بامسلمانان پیمان صلح بستند، خراج آن طبق قوانین اسلام،اختصاص به پیامبر وخاندان آن حضرت و یتیمان وتهیدستان و درماندگان راه داشت. ازینرو امام مجتبی علیه السلام شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل وصفین پرداخت شود; زیرا درآمد آنجا، همچنانکه گفته شد، به خود آن حضرت تعلق داشت. بعلاوه ، بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بی سرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمارمی رفتند(مجلسی، بحارالانوار ، تهران، المکتبة الاسلامیة،1393ه-ق ، ج 44، ص 10).[حوزه نت]


    آقا

    گرایش‌های دینی و انقلابی، بسیار برای این کشور باارزش است و خدا را شکر می‌کنیم که این گرایش‌ها در بین جوانان به‌صورت گسترده‌ای هم وجوددارد.

    رهبرانقلاب دیداری با دانش‌آموزان نخبه داشتند که متن بیانات ایشان برای اولین بار منتشر شد.

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    من از دیدن هدیه‌ شما عزیزان که در واقع مدال‌های شما بود، بسیار خوشحال شدم. به‌نظرم از چند جهت، این یکی از ارزشمندترین هدایایی بوده که تاکنون به ما داده شده است.

    یکی این‌که سند افتخارات علمی جوانان ماست. همان‌طور که هر پدری وقتی فرزندش از مدرسه یا از دانشگاه بیاید و یک گواهینامه‌ پیشرفت علمی همراه بیاورد، از ته دل خوشحال می‌شود، ما هم وقتی این مدال‌های شما را دیدیم، همین احساس را داشتیم و از ته دل خوشحال شدیم که الحمدللَّه جوانان ما و فرزندان عزیز این ملت، این افتخارات را در زمینه‌های علمی برای خودشان کسب کردند.

    جهت دوم این بود که در این کارِ شما، نشانه‌ توجّه به مسائل معنوی و اسلامی و انقلابی را مشاهده کردم. این هم بسیار برای من باارزش بود.

    گرایش‌های دینی و انقلابی، بسیار برای این کشور باارزش است و خدا را شکر می‌کنیم که این گرایش‌ها در بین جوانان به‌صورت گسترده‌ای هم وجوددارد. اگرچه بعضی‌ها می‌خواهند انکار کنند و برخی از پدیده‌هایی را که در هر کشوری، بین همه‌ جوانان نمونه‌هایی از آن گاهی پیدا می‌شود، بزرگ می‌کنند، برای این‌که اثبات کنند، جوانان ما با انقلاب، با اسلام و با دین، رابطه‌شان ضعیف شده است.

    بنده هرگز این را باور نکرده‌ام و نخواهم کرد؛ چون در بین جوانان هستم؛ آن‌ها این‌جا می‌آیند، ما بین آن‌ها می‌رویم و احساسات، نمونه‌های کار، گرایش‌ها و جهت‌گیری‌هایشان را به چشم خود مشاهده می‌کنیم. این هم یکی از آن نمونه‌های بارز و برجسته بود.

    ما در مشهد و در کنار آستان قدس رضوی، نمایشگاهی از هدایایی که به ما داده‌اند داریم که مربوط به آستان قدس است. همه‌ چیزهای ارجمند و عزیزی را که به ما هدیه می‌دهند، ما به آن نمایشگاه ‌تقدیم می‌کنیم. این مدال‌ها را هم من گفته‌ام که ان‌شاءاللَّه بفرستند در آن نمایشگاه که زینت آن‌جا باشد.

    امیدواریم که شما پیشرفت کنید. راه پیشرفت علمی را هرگز به روی خودتان نبندید و به‌هیچ حدّی از پیشرفت علمی قانع نباشید. همه‌ پیشرفت‌هایی که بشر در زمینه‌های معنوی می‌تواند کسب کند - مانند علم، اخلاق، دین و ارزش‌های والای معنوی - بی‌نهایت است؛ یعنی همیشه امکان پیشرفت هست و جاده‌ بی‌نهایتی است.

    ان‌شاءاللَّه که هم در زمینه‌های علمی و هم در زمینه‌های دینی و معنوی و خودسازی روزبه‌روز پیشرفت کنید. ان‌شاءاللَّه بیشتر به خودتان برسید و خودسازی کنید و خودتان را آماده نمایید؛ که برای این کشور بتوانید در آینده سهم وافری از این دیْن بزرگ را ادا کنید. ما همه مدیون این کشور و این تاریخ و این ملت هستیم. ان‌شاءاللَّه شما با کوشش و تلاش روزافزون در دو جنبه‌ معنوی و علمی، در آینده موفّق شوید مسؤولیت‌های بزرگی را بر عهده گیرید.

    منبع: khamenei.ir


    آقا

    آیت‌الله ‌ای با اشاره به سخنان یکی از سران اروپا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرمودند: این مقام اروپایی صراحتاً و با استدلال به افول تمدن غرب اذعان کرد.

    حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (پنج‌شنبه) در دیدار منتخبان ملت در مجلس خبرگان ضمن ارائه تحلیل جامع از شرایط کشور و گسترش شعارها و اقتدار انقلابی و ی نظام جمهوری اسلامی و امتداد آن در منطقه، بهره‌گیری از درس‌های دوران دفاع مقدس و تعمیق آن را در جامعه بسیار ضروری و مهم خواندند و تأکید کردند: لازمه و اساس استمرار پیشرفت کشور، توکل بر خدا»، ایستادگی و مقاومت»، امید به آینده»، اعتماد به جوانان بویژه جوانان انقلابی»، وحدت و انسجام آحاد مردم بخصوص در میان نیروهای انقلاب»، حمایت واقعی از تولید داخلی» و قطع امید کامل از بیگانگان» است.

    رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار با گرامیداشت هفته دفاع مقدس و با اشاره به درس‌های این دوران درخشان و وم گسترش و تعمیق این درسها در جامعه افزودند: توکل امام(ره) به خداوند متعال در زمان آغاز جنگ و در طول هشت سال دفاع مقدس، به‌رغم همه مشکلات و کمبودها و فشارها، یک موضوع شگفت‌آور بود که باید این توکل امروز نیز در همه عرصه‌ها وجود داشته باشد.

    ایشان گفتند: برخی اوقات به دلیل برخی مشکلات در جامعه، برخی بزرگان و محترمین دچار دستپاچگی می‌شوند در حالی که باید به خدا توکل، و با تلاش آن مشکل را برطرف کرد.

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به الطاف الهی در چهل سال گذشته و عبور نظام اسلامی از گردنه‌های سخت خاطرنشان کردند: عزت و اقتدار و اعتبار مادی و معنوی کشور در دنیا و خیل عظیم جوانان انقلابی آماده به کار و پیشرفتها و جهش‌های کشور غیرقابل مقایسه با ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی است و همه این موفقیت‌ها، مرهون لطف و عنایت الهی است، بنابراین توکل به خدا هیچگاه نباید فراموش شود.

    حضرت آیت الله ‌ای امید به آینده و اعتماد به جوانان» را از دیگر درس‌های دوران دفاع مقدس برشمردند و گفتند: باید جوانان را وارد میدان کرد و از نیروی آنان غفلت نکرد، البته به‌کارگیری جوانان به معنای از صحنه خارج شدن افراد غیرجوان نیست زیرا هر فردی به تناسب تجربه و عملکرد خود جایگاهی دارد.

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه غفلت از نیروی جوان اشتباه است و نیروهای جوان باید به کمک نیروهای غیرجوان بیایند، گفتند: یکی از شاخص‌های مهم دوران دفاع مقدس، حضور جوانان در مناصب فرماندهی و در بدنه عظیم بسیج و سپاه و ارتش بود و امروز نیز باید این فرصت را مغتنم شمرد و از جوانان در رده‌های مدیریتی بالا و بویژه میانی استفاده کرد.

    حضرت آیت الله ‌ای عزم و اراده ملی» را درس دیگر دفاع مقدس دانستند و تأکید کردند: دشمن تلاش زیادی را برای سست کردن عزم و اراده مردم و ناامید کردن آنان به‌کار بسته است که باید در مقابل، عزم و اراده ملی تقویت شود و این مهم نیز، با دستور امکان‌پذیر نیست بلکه با استدلال‌های صحیح و با حضور به موقع صاحبان فکر در میان مردم محقق می‌شود.

    ایشان با تأکید بر اینکه اساس همه امور کشور و لازمه موفقیت در عرصه‌های مختلف ایستادگی و مقاومت» است، افزودند: برخی امور نیازمند ایستادگی طولانی مدت است، بنابراین نباید از گستردگی جبهه دشمنان و قلدری‌ها ترسید بلکه باید همانند دوران دفاع مقدس، با مقاومت و ایستادگی، ثابت کرد که ما می توانیم».

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش دشمن برای تأثیرگذاری بر فهم و ادراک تصمیم سازان، تصمیم گیران و آحاد مردم به‌منظور القای نمی توانید» و نمی شود» گفتند: برخلاف تلاش دشمن برای منحرف کردن فهم و اِدراک مردم و مسئولان از واقعیت های کشور و تعریف منافع و مصالح ملی براساس اهداف خود، ظرفیتها و توانایی‌های کشور به گونه ای است که همه گره‌های اقتصادی و مشکلات معیشتی با تدبیر و با پیگیری و م درست، قابل حل شدن هستند.

    حضرت آیت الله ای به سخنان اخیر رئیس جمهور امریکا مبنی بر اینکه اگر ایران خواسته‌های امریکا را انجام دهد وضع مردم بهتر خواهد شد، اشاره کردند و افزودند: مقامات و رسانه‌های امریکایی و اروپایی به‌صورت مستمر با تکرار چنین مطالبی در تلاش برای القای این موضوع هستند که شما نمی توانید» اما مردم ایران به این تبلیغات و القائات توجهی نمی کنند.

    ایشان گفتند: یکی از نکات دیگری که تلاش می شود اذهان و اِدراک مردم و مسئولان را از آن منحرف کنند، موضوع پایبندی به شعارهای انقلاب است و اخیراً نیز برخی مقامات اروپایی گفته بودند که ایران باید دست از شعارهای انقلابی بردارد.

    رهبر انقلاب اسلامی علت بیان و القاء چنین مطالبی را ترس و واهمه امریکا و اروپایی‌ها از شعارهای انقلاب و راه سومی که انقلاب اسلامی بوجود آورده است، دانستند و تأکید کردند: علاج مسائل و مشکلات کشور پافشاری بر شعارها و راه انقلابی است.

    حضرت آیت الله ای با اشاره به جنگ احزاب و آیات مربوط به این جنگ، صف آرایی دشمنان و شیاطین اعم از امریکا و اروپای خبیث را نشانه حقانیت و قدرت نظام جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: کشور علاوه بر حرکت رو به جلو، در مواردی جهش نیز داشته است و دشمن از این موضوع ناراحت و نگران است و علت اصلی تحریم‌ها هم جلوگیری از این جهش‌ها است اما به لطف خداوند در آینده نه چندان دور، در زمینه های مختلف شاهد جهش‌هایی خواهیم بود.

    ایشان در ادامه سخنان خود مطالبی را در خصوص اروپا بیان کردند.

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه راه تعامل و مذاکره با هیچ کشوری به غیر از امریکا و رژیم صهیونیستی بسته نیست، افزودند: اما به هیچ وجه نباید به کشورهایی که پرچم دشمنی با نظام اسلامی را در دست گرفته اند و در رأس آنها امریکا و این چند کشور اروپایی، اعتماد شود زیرا آنها صریحاً با ملت ایران دشمنی می کنند.

    حضرت آیت الله ای با تأکید بر اینکه انگیزه های دشمنی اروپایی‌ها با جمهوری اسلامی تفاوت اصولی با دشمنی امریکا ندارد، گفتند: اروپایی‌ها در ظاهر به عنوان میانجی وارد می شوند و حرف های طولانی هم می زنند اما همه آنها پوچ است.

    ایشان با اشاره به عملکرد اروپایی‌ها بعد از توافق هسته ای و عمل نکردن به وعده ها و همچنین نحوه عملکرد اروپا بعد از خروج امریکا از برجام و اعمال ظالمانه تحریم‌های ثانویه افزودند: اروپایی‌ها به رغم وعده های خود، عملاً به تحریم های امریکا پایبند ماندند و هیچ اقدامی انجام ندادند و از این پس هم بعید است کاری برای جمهوری اسلامی انجام دهند، بنابراین باید بکلی از اروپایی ها قطع امید کرد.

    رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: رفت و آمد و بستن قرارداد اشکالی ندارد اما مطلقاً نباید به آنها امید داشت و اعتماد کرد.

    حضرت آیت الله ای با اشاره به عمل نکردن اروپایی ها به تعهدات یازدگانه خود افزودند: همان افرادی که مذاکره کردند، اکنون می‌گویند اروپاییها به هیچیک از تعهدات خود عمل نکرده‌اند و این موضوع، قوی‌ترین دلیل بر این است که در هیچ مسئله‌ای نباید به آنها اعتماد کرد.

    ایشان جریان امور را به‌رغم همه این دشمنی‌ها، به نفع جمهوری اسلامی ارزیابی کردند و گفتند: امروز نظام اسلامی نه تنها قوی‌تر از چهل سال پیش است بلکه از ده سال پیش نیز قوی‌تر شده و اقتدار انقلابی و ی آن در منطقه گسترش یافته و ریشه های انقلاب عمیق تر شده است.

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به پیشرفتهای نظام اسلامی در عرصه های گوناگون خاطرنشان کردند: البته وظایف سنگینی بر عهده همه است زیرا مشکلات مختلفی در عرصه های فرهنگی و اقتصادی وجود دارد و دشمن نیز به‌شدت در زمینه نفوذ و اقدامات فرهنگی فعال است، اما اگر مسئولان ملاک کار خود را عدم اعتماد به دشمن قرار دهند، قطعاً می توان در مقابل توطئه ها ایستاد و آنها را خنثی کرد.

    حضرت آیت الله ای در ادامه به ارزیابی وضعیت اجتماعی، ی و اقتصادی امریکا و اروپا پرداختند و گفتند: امریکا که دشمن اصلی ما است، امروز منفورترین دولت در دنیا است و اروپایی ها نیز خودشان در حال اعتراف به ضعف ها و افول قدرتشان هستند.

    ایشان با اشاره به سخنان یکی از سران اروپا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد افزودند: این مقام اروپایی صراحتاً و با استدلال به افول تمدن غرب اذعان کرد، البته در همین شرایط ضعف نیز خوی استکباری خود را فراموش نمی کنند.

    رهبر انقلاب اسلامی به آمارهای مراکز بین المللی درخصوص بدهی های کشورهای معروف اروپایی اشاره کردند و گفتند: مشکلات اقتصادی این کشورها جدی است و گرفتاریهای ی انگلیس و فرانسه نیز در مقابل چشم همگان است، بنابراین باید از این موقعیت استفاده کرد.

    حضرت آیت الله ‌ای در جمع بندی سخنان خود، چند وظیفه مهم را برای تداوم راه پر افتخار انقلاب و غلبه بر دشمنی‌ها مورد تأکید قرار دادند.

    اعتماد و اطمینان به وعده الهی» اولین نکته‌ای بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: هدف ما تحقق دین خدا و پیاده شدن شریعت الهی در جامعه است، بنابراین خداوند طبق وعده خود ما را یاری خواهد کرد، همچنانکه تا کنون نیز به این وعده عمل کرده و با وجود انبوه مشکلات، جمهوری اسلامی در قله عزت قرار دارد و مایه افتخار و مباهات برای اسلام است.

    ایشان همگان بویژه مسئولان و مدیران را به تقوا، صداقت و کار جهادی» توصیه کردند و با اشاره به وظیفه مهم دیگر یعنی مبارزه جدی با فساد» افزودند: البته در مبارزه با فساد، پیشگیری مقدم بر درمان است، یعنی باید زمینه‌های فساد را از بین برد، ضمن آنکه مبارزه با فساد مخصوص قوه قضائیه نیست و همه قوای کشور باید در این خصوص احساس مسئولیت کنند.

    حضرت آیت الله ‌ای برخی از واگذاری‌ها را نمونه‌هایی از کارهای نسنجیده یا فسادآلود دانستند و گفتند: در حالی‌که از یک طرف عده‌ای از جوانان در تلاش پرانگیزه برای رونق تولید در کشورند، در طرف دیگر برخی خرابکاری‌های ناشی از فساد تولید را نابود می‌کند که نباید اجازه داد این موارد و مشکلاتی همچون قضایای کارخانه‌ها در اراک و خوزستان شکل بگیرد.

    رهبر انقلاب اسلامی، کمک به تولید» را وظیفه مسئولان و کلید حل مسائل کشور دانستند و افزودند: اگر تولید رونق بگیرد، بسیاری از مشکلات کشور از جمله سقوط ارزش پول ملی، تورم و قدرت خرید مردم حل خواهد شد، البته باید جلوی واردات بی‌رویه نیز گرفته شود.

    تقویت نیروهای وفادار به انقلاب» توصیه دیگر حضرت آیت الله ‌ای بود.

    ایشان نگاه نظام اسلامی به حقوق عمومی آحاد مردم فارغ از مذهب و طایفه آنان را یکسان خواندند و گفتند: فارغ از اینکه یک فرد مسلمان است یا غیرمسلمان، و یا به نظام اسلامی وفادار است یا نیست، حقوق عمومی آن باید محفوظ باشد، مثلاً نباید در کشور ناامنی وجود داشته باشد، و باید آزادی و نگاه عادلانه برای همه مردم یکسان باشد.

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در کنار این موضوع، حمایت از نیروهای وفادار به انقلاب و معتقد به استقلال کشور» ضروری است و نباید با برچسبهایی همچون تند و افراطی این نیروهای پر انگیزه را از میدان خارج کرد، افزودند: نیروهای مؤمن و انقلابی که مجموعه عظیمی از مردم را در برمی‌گیرند، باید در همه جا و در مقابل تعرض‌ها حمایت شوند و امکان حضور آنها در مراکز حساس فراهم شود، چرا که آنها همان کسانی هستند که در قضیه ۹ دی ۸۸ و یا در قضایای سال ۹۶ با آن حرکت عظیم وارد میدان شدند و دشمنان را ناکام گذاشتند.

    حضرت آیت الله ‌ای توصیه مکرر خود به مسئولان در خصوص استفاده از نیروهای انقلابی را یادآور شدند و گفتند: بنده به رؤسای جمهور در چند دوره گفته‌ام که برای پیشرفت کارتان از نیروهای وفادار به انقلاب استفاده کنید، زیرا آنها هستند که در هنگام خطر برای کمک به نظام، به صحنه می‌آیند.

    ایشان اتحاد مردم با یکدیگر را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: اتحاد نیروهای انقلاب نیز بسیار مهم است و اختلاف سلایق افراد با یکدیگر نباید به مخالفت و معارضه منجر شود.

    رهبر انقلاب اسلامی در پایان با انتقاد از برخی افراد که در سخنان خود و یا در فضای مجازی مردم را مأیوس می‌کنند، گفتند: پرهیز از ناامید کردن مردم از مهمترین کارها است، چون اگر امید نباشد هیچ کار بزرگی انجام نمی‌شود، البته امید به آینده یک امید کاذب نیست، بلکه آینده کشور واقعاً روشن و امیدوارکننده است.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله جنتی رئیس مجلس خبرگان گزارشی از فعالیتهای کارگروههای هیئت‌های اندیشه‌ورز این مجلس بیان کرد.

    همچنین آیت الله موحدی‌کرمانی نایب رئیس مجلس خبرگان گزارشی از مهمترین نکات و دغدغه‌های اعضای خبرگان که در نطقهای اجلاس بیان شده بود، ارائه کرد و گفت: نمایندگان مجلس خبرگان بر امیدآفرینی»، استکبارستیزی و نفی هرگونه مذاکره با آمریکا»، هدایت نقدینگی انباشته در کشور به سمت تولید»، حمایت از قوه قضائیه در مبارزه با فساد»، اجرای کامل قوانین مربوط به حجاب و عفاف»، اصلاح اشکالات ساختاری در نظام مالیاتی، نظام بانکی و خصوصی‌سازی» و دقت شورای نگهبان در احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس» تأکید کردند.



    آنتونی جیمز هال - نمایه

    آنتونی جیمز هال می‌گوید باغی به نام ایران در مرز لبنان و اسرائیل ساخته شده که یک پیام دارد: دنیا باید با این واقعیت کنار بیاید که ایران یک قدرت در حال ظهور است.

    هفتمین دوره کنفرانس افق نو از دوشنبه تا چهارشنبه، ۱ تا ۳ مهر ۹۸، در هتل الساحه» واقع در بولوار امام خمینی» در جنوب شهر بیروت، پایتخت لبنان، با شعار فرصتی برای دستیابی به صلح و حقیقت» برگزار شد. اولین سخنران در روز دوم این کنفرانس آقای آنتونی جیمز هال» استاد بازنشسته دانشگاه لث‌بریج» کانادا و پژوهشگر حوادث ۱۱ سپتامبر و نفوذ رژیم صهیونیستی در آمریکا بود.

    آنتونی جیمز هال (چپ)  پژوهشگر حوزه‌هایی مانند ۱۱ سپتامبر و لابی اسرائیل، اولین سخنران روز دوم کنفرانس بین‌المللی افق نو در بیروت بود (+)

    آنتونی هال (که در ادامه درباره او بیش‌تر خواهید خواند) در حاشیه کنفرانس افق نو درباره اهمیت این کنفرانس و نفرت صهیونیست‌ها از آن به خبرنگار اعزامی مشرق می‌گوید:

    من فعالیت‌هایم را سال ۲۰۱۵ یعنی یک سال پس از اولین حضورم در کنفرانس افق نو شروع کردم، جایی که با تیری میسان» [کارشناس ی فرانسوی و بنیانگذار وب‌سایت تحلیلی ولترنت»]، وین مدسون» [عضو سابق نیروی دریایی و آژانس امنیت ملی آمریکا] و پپه اسکوبار» [خبرنگار تحقیقی آسیاتایمز که امسال هم در افق نو حضور دارد] و بسیاری از افراد دیگری ملاقات کردم که [درباره موضوعاتی مانند ۱۱ سپتامبر و لابی اسرائیل در آمریکا] بسیار صریح صحبت می‌کنند. همزمان با حضورم در یکی از کنفرانس‌های افق نو بود که حجم دشمنی‌ها در غرب علیه این کنفرانس را متوجه شدم. آبراهام فاکس‌من» [مدیر اتحادیه ضدافترا بین سال‌های ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۵ و رئیس کنونی مرکز مطالعه یهودستیزی] یک کنفرانس خبری در واشینگتن درباره کنفرانس افق نو برگزار کرده بود. آن‌جا بود که فهمیدم لابی اسرائیل چه‌قدر از این کنفرانس متنفر است.

    هفتمین دوره کنفرانس بین‌المللی افق نو از ۱ تا ۳ مرداد ۹۸ در بیروت پایتخت لبنان برگزار شد (+)

    وی ادامه می‌دهد:

    من احساس می‌کنم جنگی مانند جنگ داوود و جالوت ممکن است میان ایران و آمریکا رخ دهد، اما افق نو فرصتی بسیار عالی برای میانجیگری میان این دو طرف و صحبت با هر دوی آن‌هاست. در این کنفرانس دیپلمات‌ها، افراد آکادمیک، و فعالان دیگر دور هم جمع می‌شوند و به تبادل نظر می‌پردازند. نمی‌شود افراد را محدودیت کنید و بگویید حق دارند فقط با بعضی از افراد صحبت کنند و نمی‌توانند با برخی دیگر حرف بزنند. به نظر من در دنیایی که جان انسان‌ها در خطر جنگ قرار دارد، باید کنفرانس‌هایی مانند افق نو باشند که افراد بتوانند در آن‌ها از دیدگاه‌های متفاوت به مسائل نگاه کنند. برای خود من بسیار مفید بود که توانستم همکارانی برای خودم در این بخش از دنیا پیدا کنم و ببینم که چگونه این افراد دیدگاه‌های من را می‌پذیرند و حاضر هستند سخن همه طرف‌ها را بشنوند.

    آنتونی جیمز هال (راست)  پژوهشگر ۱۱ سپتامبر و لابی اسرائیل، در کنفرانس افق نو در بیروت (+)

    این استاد بازنشسته کانادایی ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر تلاش افق نو و نادر طالب‌زاده برای استفاده از مهمانان کنفرانس به عنوان جاسوس را توهین‌آمیز» توصیف می‌کند و درباره تهدیدهای اف‌بی‌آی برای جلوگیری از حضور مهمانان آمریکایی در کنفرانس امسال در بیروت می‌گوید:

    آن‌چه اتفاق افتاده این است که ایالات متحده» بزرگ، مهد آزادی، آزادی بیان، و حق جست‌وجوی خوش‌بختی [اشاره به برخی حقوق طبیعی انسان‌ها از جمله حیات، آزادی و جست‌وجوی خوش‌بختی» در متن بیانیه استقلال آمریکا] اکنون به همه این حقوق خیانت کرده و به گل‌های سرسبد جامعه روشنفکری خود می‌گوید که شما نمی‌توانید به یک کنفرانس بین‌المللی بروید و کار اصلی‌تان را انجام بدهید و از حق آزادی آکادمیک» خود استفاده کنید. بدون هیچ‌گونه محاکمه‌ای به افرادی مانند نادر [طالب‌زاده] و زینب [مهنا، همسر طالب‌زاده و مدیر روابط بین‌الملل افق نو] می‌گویند شما تروریست‌های جهانی» هستید . چرا هیچ‌کس از این افراد که متهم به تروریسم شده‌اند نمی‌پرسد که آیا می‌توانند از خودشان دفاع کنند یا نه؟

    آنتونی جیمز هال (چپ)  در کنار نادر طالب‌زاده، دبیر کنفرانس افق نو، در باغ‌موزه ملیتا (+)

    هال برگزاری کنفرانس افق نو توسط ایران در لبنان را یک نقطه عطف مهم در تاریخ می‌داند و معتقد است این اتفاق یک پیام مهم دارد: دنیا باید با این واقعیت کنار بیاید که ایران یک قدرت در حال ظهور است و دارد به جنبش‌های آزادی‌خواه مردمی و جنبش‌های دفاع از خود کمک می‌کند.» وی درباره بازدید از منطقه مارون الراس در جنوب لبنان و مرز این کشور با فلسطین اشغالی می‌گوید:

    من نمی‌دانستم که در مرز با فلسطین/اسرائیل پارکی به نام ایران وجود دارد. تاریخ این پارک هم بسیار جذاب است. این پارک بعد از جنگ سال ۲۰۰۶ ساخته شد و کاملاً مشرف بر اسرائیل است. می‌دانیم که اسرائیل یک پروژه‌ی در جریان» است و هنوز به پایان نرسیده و بلکه صحبت از یک اسرائیل بزرگ» از نیل تا فرات می‌شود. با این حال، سال ۲۰۰۶ اسرائیلی‌ها در جنگی که به راه انداخته بودند با یک سد محکم از جنس مقاومت مواجه شدند که نام آن حزب‌الله بود. نیروهای حزب‌الله از شخصیتی به نام حسن نصرالله الهام می‌گیرند که یک امام اسلامی بسیار سخنور و بصیر در لبنان است. جنگ آن سال نقطه عطف بزرگی بود. مقاومت قدرتمند لبنانی‌ها علیه اسرائیل به شدت از ایران الگوبرداری شده است.

    آنتونی جیمز هال در حال مصاحبه با رسانه‌ها در باغ ایران؛ خط مرزی لبنان با فلسطین اشغالی در پس‌زمینه مشهود است (+)

    وی در خصوص بازدید از روستای قانا و دفتر سازمان ملل که توسط صهیونیست‌ها بمباران شد، نیز توضیح می‌دهد:

    سال ۱۹۹۶ اسرائیل یکی از مراکز سازمان ملل را بمباران کرد، در حالی که فلسطینی‌ها به آن‌جا پناه برده بودند. بمباران مقر سازمان ملل نه تنها نشانه بی‌رحمی اسرائیل علیه افراد پناهنده به آن‌جاست، بلکه هم‌چنین بی‌اعتباری نهادهای حاکمیت بین‌المللی را نیز نشان می‌دهد. سازمان ملل و نظام بین‌المللی دیگر چه اعتباری دارد؟ الآن هم می‌بینیم که یک دولت آمریکایی نه با ایران بلکه با سازمان ملل مذاکره می‌کند و به یک توافق هسته‌ای می‌رسد، اما رئیس‌جمهور بعدی می‌آید و به راحتی آن را انکار می‌کند. چه بلایی بر سر حاکمیت قانون آمده است؟

    آنتونی جیمز هال (راست) در حال بازدید از موزه یادبود شهدای قانا (+)

    آنتونی جیمز هال کیست؟

    آنتونی جیمز هال» استاد بازنشسته دانشگاه لث‌بریج» کاناداست. وی که از ۱۹۸۲ تدریس در دانشگاه را آغاز کرده بود، طی سال‌های آخر فعالیت آکادمیک خود به امید استفاده از آزادی آکادمیک» در کشورش تحقیقات گسترده‌ای را درباره ۱۱ سپتامبر و ارتباط آن با مناقشه اسرائیل و فلسطین آغاز کرد. با این وجود، بعد از مدتی به نتایجی رسید که به گفته خودش تأثیر منفی بر منافع افراد قدرتمند» می‌گذاشتند. در همین حین، ۲۶ آگوست ۲۰۱۶، به مدت چند ساعت یک پیام مشکوک روی صفحه هال در فیس‌بوک منتشر شد که محتوای آن این بود: همه یهودی‌ها را بکشید؛ هولوکاست هرگز اتفاق نیفتاده، اما باید اتفاق می‌افتاد؛ کایک‌ها [نامی توهین‌آمیز برای اشاره به یهودیان] را دار بزنید؛ همه‌شان را بکشید.»

    عکس و پیام نفرت‌باری علیه یهودیان که به دروغ در صفحه فیس‌بوکی آنتونی جیمز هال منتشر شد تا او را به یهودستیزی متهم کنند (+)

    در ابتدا گفته می‌شد یک سازمان کانادایی به اسم بنِی بریث کانادا» وابسته به اتحادیه ضدافترا» [از سازمان‌های بسیار قدرتمند در آمریکا و از حامیان افراطی رژیم صهیونیستی] این پست را در صفحه فیس‌بوک هال درج کرده است. بعد از کنفرانس سال ۲۰۱۴ افق نو در تهران بود که من متوجه شدم این سازمان چه‌قدر علنی با منتقدان اسرائیل دشمنی می‌کند، چون می‌دیدم درباره من از کلماتی مانند یهودستیزی»، توهم توطئه»، انکار هولوکاست» و حقیقت‌یابی ۱۱ سپتامبر» استفاده می‌شود، و همه این کلمات برای خدشه بدنام کردن افرادی استفاده می‌شوند که اهداف شومی دارند. حدود یک ماه بعد و به اسم تعلیق»، آنتونی هال را از سِمت دانشگاهی خود برکنار کردند.

    یهودی، نه صهیونیست» نوشته روی سینه یسرائیل داوید وایس» خاخام یهودی و سخنگوی اتحاد یهودیان ضدصهیونیسم حین سخنرانی در کنفرانس سال ۹۷ افق نو در مشهد مقدس؛ با وجود دعوت از یهودیان در کنفرانس افق نو، یهودستیزی بهانه‌ای برای متهم کردن این کنفرانس هم بوده است (+)

    خود هال درباره این‌که چه کسی پشت این پیام فیس‌بوکی بوده می‌گوید:

    من فوراً درباره منبع این پیام تحقیق کردم و فهمیدم جاشوا گلدبرگ» [تروریست یهودی آمریکایی] این کار را کرده است. گلدبرگ یک آفتاب‌پرست مشهور در اینترنت است که دائماً توصیه به نسل‌کشی می‌کند. گاهی خودش را به جای یک جهادی مسلمان یا نازی نژادپرست، یا شهرک‌نشین یهودی جا می‌زند، اما همیشه پیامش همین است که باید همه مخالفان را کشت؛ که در مورد من، همه یهودی‌ها بودند. البته او الآن در زندان فدرال است. وی سال ۲۰۱۵ هم خودش را جای یک شخصیت مهم جهادی وابسته به داعش در استرالیا جا زده و از دیگر افراد جهادی خواسته بود تا بعد از ماجرای انتشار کاریکاتور در هفته‌نامه شارلی ابدو»، دفتر این هفته‌نامه را منفجر کنند.

    آنتونی جیمز هال، پژوهشگر کانادایی ۱۱ سپتامبر و لابی صهیونیستی، در حال بازدید از زندان-موزه الخیام» در جنوب لبنان (+)

    این نویسنده کانادایی درباره تحقیقات خود درباره رابطه ۱۱ سپتامبر با اسرائیل به خبرنگار مشرق در بیروت می‌گوید:

    من به این نتیجه رسیده بودم که ۱۱ سپتامبر به موضوع اسرائیل ارتباط دارد، چون اسامه بن‌لادن و ۱۹ نفر دیگر با امکانات اولیه نمی‌توانسته‌اند این عملیات را انجام بدهند، چنان‌که این روایت در بسیاری از آثار آکادمیک هم مردود شده است. اما اگر بن‌لادن و تروریست‌های دیگر نبودند، چه کسی عامل ۱۱ سپتامبر بود؟ این مسئله بسیار حساسی است و پاسخ این سؤال می‌تواند درک عمومی و معادلات قدرت را تغییر دهد.

    آنتونی جیمز هال (چپ)  پژوهشگر ۱۱ سپتامبر و نفوذ لابی اسرائیل، در حال بازدید از موزه مقاومت ملیتا» در جنوب لبنان (+)

    هال توضیح می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از تمرکز روی فعالیت‌های او نتیجه مجریگری او در برنامه هفتگی عملیات پرچم دروغین» در کنار دکتر کوین بارت» (استاد سابق مطالعات عربی و اسلامی در دانشگاه ویسکانسین و تحلیلگر ارشد ت خارجی آمریکا) بوده است. بارت هم سال ۲۰۰۶ به خاطر تحقیق درباره ۱۱ سپتامبر موقعیتش در دانشگاه ویسکانسین را از دست داد. هال می‌گوید:

    بعد از ۱۱ سپتامبر هم یک سری عملیات پرچم دروغین دیگر انجام شد که روایت تحقیقات رسمی درباره همه آن‌ها بلااستثنا این است که یک جهادیِ مسلمانِ روانی بر اساس یک دیدگاه عجیب و غریب مبنی بر این‌که می‌تواند یک خلافت جهانی تأسیس کند، مرتکب یک اقدام خشونت‌آمیز خودسرانه شده است، چون از غرب متنفر است و به آزادی‌های غربی حسودی می‌کند. ت جنگ علیه تروریسم» بر همین برداشت‌ها استوار است و عملیات‌های بعدی که دنباله ۱۱ سپتامبر بودند هم بر همین اساس شکل گرفتند. من هر هفته به مدت یک ساعت ۵۰ خبر جدید را بررسی می‌کردم و معتقد بودم این برنامه به نفع عموم مردم است، چون این مطالب را در سی‌بی‌اس کانادا یا بی‌بی‌سی نمی‌شنوید.

    آنتونی جیمز هال (چپ)  پژوهشگر ۱۱ سپتامبر و نفوذ لابی اسرائیل،  در کنفرانس افق نوی سال ۹۸ در بیروت (+)

    در ادامه روز دوم کنفرانس افق نو، میزگردهایی با موضوع اختلافات گسترده در داخل آمریکا و تأثیر این اختلافات بر نقش خارجی این کشور برگزار شد. سپس پپه اسکوبار» خبرنگار تحقیقی برزیلی به ایراد سخنرانی پرداخت و میزگردهای دیگری با موضوع تحریم‌های آمریکا و تأثیر آن‌ها بر نظام جهانی و همچنین راه‌های باقی‌مانده برای ایجاد چارچوب‌های جایگزین توسط کشورهای تحریم‌شده تشکیل گردید.



    جلسه طلاب شیراز

    در مراسمی با حضور قائم‌مقام حوزه‌های علمیه کشور در امور استان ها، حجت الاسلام محمد استوار میمندی، به عنوان مدیر جدید حوزه علمیه استان فارس معرفی شد.

    آیین تودیع و معارفه مدیر حوزه علمیه فارس و مراسم افتتاحیه سال تحصیلی حوزه استان، پیش از ظهر امروز با حضور و سخنرانی حجت‌الاسلام‌والمسلمین حبیب الله غفوری، قائم‌مقام حوزه‌های علمیه کشور در امور استان ها، در مسجد شهدا شیراز برگزار شد.

    در این مراسم، حجت‌الاسلام‌محمد استوار میمندی، به‌عنوان مدیرجدید حوزه علمیه استان فارس، جایگزین حجت الاسلام والمسلمین احمد عابدی شد.

    تدریس در حوزه، نمایندگی طلاب و فضلای شیراز و مسئولیت مجمع نمایندگان طلاب و فضلای استان فارس در کارنامه حجت الاسلام استوار میمندی دیده            می شود.

    ًانی و مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی است. نکته بسیارجالب این مراسم سخنان دلنشین مدیرباتجربه پیشین ومدیر پر انگیزه وفعال جدیدواحترام خاص این دوبزرگوار نسبت به یکدیگربود



    موشک عماد

    نمایش مقتدرانه نیروهای مسلح کشورمان در جوار حرم بنیانگذار انقلاب اسلامی، با رونمایی از نسل جدید برخی سامانه های مهم نظامی و خروج تعدادی از نمونه های قدیمی حاضر در سنوات قبل همراه بود.

     امروز رژه یگان های نمونه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در اکثر نقاط کشور و البته در تهران و در جوار مرقد امام خمینی (ره) برگزار شد. در ابتدای این مراسم رییس جمهور به ایراد سخنرانی پرداخت. پس از سخنرانی رییس جمهور نیز یگان های پیاده نمونه ارتش ، سپاه ، ناجا و بسیج به رژه پرداختند و سپس به بخش رژه محمول رسید که در این بخش نکات جالبی وجود داشت.


    : اهل تعظیم و ذلت نیستیم؛ مرد دفاع و ایستادگی هستیم

    رییس جمهور در بخشی از صحبت های خود با تاکید بر اینکه ما اهل تعظیم و ذلت نیستیم؛ ما مرد دفاع و ایستادگی هستیم، تصریح کرد: ما م به مرزهای دیگران نیستیم همانگونه که اجازه نخواهیم داد کسی به مرزهای ما کند. بی تردید جنگ بزرگ اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کردند و فشارهایی که بر مردم ما وارد می سازند برای نابودی انقلاب در قدم اول همانگونه که در جنگ تحمیلی هدف اولشان نابودی انقلاب و از بین بردن ایران و تجزیه ایران بود همان هدف را امروز با جنگ اقتصادی علیه ملت ما و جنگ روانی و حتی با جنگ تهدید جنگ نظامی مردم ما را در برابر این فشارها قرار دادند.



    خاطرنشان کرد: اما این ملت امتحان خود را همانگونه که در هشت سال دفاع مقدس نه در برابر سربازان افلغیان و حزب بعث که در برابر قدرت‌های دنیای ایستادگی مرد امروز هم توان آن را دارد که در برابر جهان و در برابر قدرت‌های مستکبر ایستادگی کند.

    وی تاکید کرد: هر جا آمریکا وارد شد، بازیگر امنیت‌زدا بود؛ چه افغانستان و چه خلیج فارس اما هر جا نیروهای مسلح ایران حاضر شد، امنیت‌زا شد؛ چه در عراق و چه در سوریه و لبنان؛ همیشه خواهان برادری و صلح با کشورهای منطقه بوده ایم و قدرتها بدنبال تاراج آنها بوده‌اند.

    ارتش ؛ از کشنده های جدید تا یک رژه ایرانیزه شده پدافندی

    در ابتدای بخش رژه یگان های محمول نیروی زمینی ارتش با یگان های منتخب زرهی ، مکانیزه و توپخانه خود کار را آغاز کرد. یکی از نکات جالب در این رژه حضور چندین کشنده جدید و بومی بود. ذوالجناح نسل اول از طرح های جهاد خودکفایی نزاجا و همین طور کشنده کیان از طرح های مرکز تولید، بهینه سازی و نوسازی شهید زرهرن نیروی زمینی ارتش نیز از جمله کشنده های بومی جدیدی هستند که در رژه حاضر بودند. تانک چیفتن نیروی زمینی ارتش نیز برای اولین بار توسط مرکز زرهرن با یک استتار دیجیتالی جدید در رژه ظاهر شده بود که یک ابتکار جدید در بین نیروهای زرهی محسوب می شد.

    اما شاه بیت رژه ارتش در مراسم امروز بخش مربوط به پدافند هوایی بود. مسئله اول که از همه مهم تر بود اولین حضور سامانه پدافند هوایی باور ۳۷۳ در رژه نیروهای مسلح بود. نکته جالب این که بر خلاف تصاویر قبلی که باور را با ۲ موشک میدیدیم این بار ۴ موشک روی کشنده این سامانه نصب شده بود و از جلوی جایگاه عبور داده شد. یک نکته جالب که کمتر نیز به آن درباره سامانه باور ۳۷۳ توجه شده این که کشنده به کار رفته در این سامانه نیز نسل جدید ذوالجناح است که با همکاری جهاد خودکفایی نزاجا و وزارت دفاع ساخته شده است.

    سامانه باور ۳۷۳

    موشک های پدافندی اس ۲۰۰ که همیشه به خاطر بزرگی در اکثر رژه ها به چشم می آمدند این بار در رژه حضور نداشتند و به نظر میرسد پدافند هوایی کشور ما بالاخره با این سامانه قدیمی روسی خداحافظی کرده است. سامانه تلاش و موشک های صیاد بر اساس اخبار موجود جایگزین اس ۲۰۰ در سازمان رزم نیروهای مسلح شده اند. در جریان رژه همچنین مدل های مختلفی از موشک های سری صیاد نیز به نمایش درآمدند. این موشک ها عمدتا در سامانه های باور ۳۷۳ و تلاش به کار گرفته می شوند. سامانه ۱۵ خرداد نیز از دیگر سیستم های بومی پدافندی حاضر در رژه نیروهای مسلح بود.

    رادار های حافظ مرصاد ۱۶ مربوط به سامانه باور ۳۷۳ و سامانه راداری ۳ بعدی آرش نیز از دیگر حاضران در رژه پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند. نکته جالب دیگر این که اس ۳۰۰ روسی نیز در این رژه غایب بود؛ غیبتی که البته به یمن حضور باور ایرانی زیاد احساس نخواهد شد.

    نیروی زمینی سپاه با محصولات جدید به رژه آمد

    خودروی حفاظت شده طوفان را می توان یکی از مهم ترین دستاوردهای اخیر صنایع دفاعی کشور دانست. زره پوشی که می تواند در نواحی پر خطر جان نیروها را از تهدیدات حفظ کند. در رژه امروز و در بخش مربوط به یگان های محمول نیروی زمینی سپاه برای اولین شاهد حضور دو دستگاه خودروی طوفان بودیم که نشان دهنده ورود آن به سازمان رزم سپاه دارد.

    زره پوش طوفان

    البته این تنها مورد جدید در رژه نیروی زمینی سپاه نبود. محمول کردن توپ ۱۳۰ میلی متری ، یک سیستم محمول خمپاره انداز ۸۱ میلی متری ، یک سیستم ضد بالگرد و یک سامانه شناسایی و خنثی سازی مین از دیگر دستاوردهای جدید به نمایش در آمده توسط نیروی زمینی سپاه بود. این تاکید بر افزایش تحرک سامانه ها به نظر نشان دهنده عملی شدن درس های نبرد در سوریه و عراق برای نیروی زمینی سپاه است. تانک رخش که ارتقایی بر روی تی ۷۲ است نیز در این رژه حضور داشت.

    توپ ۱۳۰ محمول شده

    سامانه کشف و نابودی مین

    هوافضای سپاه با تم ضد آمریکایی به رژه آمد

    در همان ابتدای رژه در بخش محمول مربوط به نیروی هوافضای سپاه سوم خرداد وارد کار شد. سامانه پدافند هوایی ایرانی اولین سامانه پدافند هوایی در جهان است که با افتخار شکار یک فروند پهپاد استراتژیک گلوبال هاوک را در کارنامه دارد. در کنار سوم خرداد سیستم ایرانی دیگر یعنی طبس حضور داشته و البته تور ام ۱ روسی از جمله دیگر دارایی های مهم هوافضای سپاه در بحث نبرد ارتفاع پایین در رژه حضور داشت.

    موشک خرمشهر با کلاهک جدید

    و اما پایان بخش رژه را شاید بتوان محلی برای ملاقات مجدد با سنگین وزن ترین عوامل بازدارنده ایران دانست جایی یک صفی طولانی از موشک های بالستیک ایرانی از مقابل جایگاه رژه رفتند. در کل ۱۸ فروند از موشک های بالستیک سپاه در رژه حضور داشتند. این موشک‌ها از نوع قدر، عماد، سجیل، خرمشهر و قیام بودند که کلاهک جدید موشک سریع و قدرتمند خرمشهر، بیش از هر چیز جلب توجه می کرد.[مشرق]



    image-20191104104526-1.png

    روز ۱۳ آبان که با عنوان روز مبارزه با استکبار نام‌گذاری شده برای ما یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است، وقایعی که هر کدام از اهمیت خاصی برخوردار است.

     روز ۱۳ آبان و روز مبارزه ملی با استکبار، یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است. 

    تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، کشتار جمعی از دانش‌آموزان معترض به حکومت پهلوی در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ که با عنوان روز دانش‌آموز نام گرفت و تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، این سه واقعه تاریخی را تشکیل می‌دهد که هر کدام از اهمیت خاصی برخوردار است که در ادامه به بازخوانی این سه واقعه مهم پرداخته شده است.


    * تبعید امام خمینی به ترکیه ۱۳ آبان ۱۳۴۳
     
    کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده می‌شود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون ومستثنی می کند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد.

    کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگران این قانون را به کشورهای ضعیف تحت‌ سلطه تحمیل می‌کردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال ۱۳۰۶، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بین‌الملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.

    هنوز بیش از سه دهه از الغای کاپیتولاسیون نمی‌گذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد. کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال ۱۳۴۲، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنی بر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیتت دولت تصویب کرد.

    چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در۴ آبان ۱۳۴۳ ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.

    فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: . دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگ‌های آمریکایی پست‌تر کردند.

    اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛‌اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند واگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد.». رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوه‌ای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود می‌دید و آن تبعید امام بود.

    در شب ۱۳ آبان ۱۳۴۳، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حمله‌ور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند. این سرآغار هجرتی بود که ۱۴ سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.

    * به گلوله بستن دانش‌آموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷

    در حالی که انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) به روزهای سرنوشت سازی نزدیک می‌شد همه اقشار مردم ایران از زن و مرد و پیر و جوان، سعی در ایفا کردن نقش تاریخی خود و عمل به تکلیف الهی داشتند. در این میان دانش‌آموزان و نوجوانان شور و حال دیگری داشتند.

    صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷، دانش‌آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش همگان برسانند.

    این جوانان پر شور و خداجو، گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروه‌های دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند.

    ساعت یازده صبح، مأموران،‌ ابتدا چند گلوله گاز اشک‌آور در میان این جمعیت خروشان پرتاب کردند؛ اما، اجتماع کنندگان در حالی که به سختی نفس می‌کشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد الله‌اکبر، لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و جوانان و نوجوانان بی‌گناه، یکی پس از دیگری، در خون خود غلتیدند. در این روز، ۵۶ تن شهید و صدها نفر مجروح شدند.

    حضرت امام(ره) در پیامی به همین مناسبت فرمودند: . عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است . ایران امروز جایگاه آزادگان است. من از این راه دور، چشم امید به شما دوخته‌ام . صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می‌رسانم».

    به خاطر گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان دانش‌آموز، این روز در تاریخ انقلاب اسلامی به نام روز دانش‌آموز نامگذاری شده است.

    * تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی ۱۳ آبان ۱۳۵۸

    در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت در سرتاسر کشور، حرکت‌هایی می‌شد تا جو ی جامعه را ملتهب و پیچیده کند. بعدها معلوم شد که مرکز تمامی این فتنه‌ها و جریانات ضدانقلابی، در سفارت آمریکا در تهران است؛ در حالی که موضع منافقانه آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی مانع از روشن شدن چهره واقعی آمریکا در میان مردم گردیده بود.

    به همین جهت امام خمینی(ره)، بیانات قاطعی علیه ابرقدرت‌ها و بویژه آمریکا ابراز فرمودند وخصوصا با ورود شاه به آمریکا فرمان مقابله را به تمامی دانش‌آموزان و دانشجویان و طلاب علوم دینی صادر نمودند.

    در چنین شرایطی با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران ، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاه‌های تهران، پلی‌تکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و . گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکایی‌ها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.

    در هنگام تسخیر سفارت، آمریکایی‌ها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالت‌ها و ارت و غارت‌های خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقی‌مانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند.

    امام خمینی (ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکایی‌ها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلال طلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و .، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.

    اما پس از بی‌ثمر ماندن، آنها به اقدامات جدی‌تری روی آوردند؛ از جمله  قطع کامل روابط ی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارای‌ها و اموال ایران و. که هیچ‌کدام تاکنون درعزم ملت ایران برای مقابله با ظلم و بی‌عدالتی جهانی ومنشا اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است.

    و اینگونه نام روز ۱۳ آبان برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد تا هرسال اقشار مختلف مردم انقلابی کشورمان و به ویژه دانش آموزان به یاد این سه واقعه و در سالگرد آن مراسمی به پا داشته و ضمن تجدید میثاق با امام راحل و رهبر معظم انقلاب، استقامت خود را در ایستادگی بر اصول و مقابله با استکبار به جهانیان اعلام کنند.

    حسن رشوند نمایه

    رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجویان در خصوص تاریخ دشمنی امریکا با ملت ایران فرمودند: بعضی‌ها تاریخ را تحریف می‌کنند که شروع اختلافات از تسخیر لانه جاسوسی بوده است.

    حسن رشوند » در یادداشت رومه جوان» نوشت:

    رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجویان سراسر کشور در خصوص تاریخ دشمنی امریکا با ملت ایران فرمودند: بعضی‌ها تاریخ را تحریف می‌کنند که شروع اختلافات از تسخیر لانه جاسوسی بوده است. اختلاف بین ملت ایران با دولت امریکا از ۲۸مرداد و قبل آن بود. امریکا از آبان ۴۳ که رژیم دست‌نشانده‌اش در ایران، امام عزیز ما را تبعید کرد تا آبان سال ۹۸ هیچ تغییری نکرده؛ امریکا همان امریکا است؛ همان گرگ‌صفتی و دیکتاتوری جهانی و بین‌المللی، همان شرارت و حدنشناسی، امروز هم [در]امریکا هست.»


    منطق سخنان مقام معظم رهبری با منطقی که امام راحل در خصوص امریکا در طول حیات با برکت‌شان داشتند، یکی است. حضرت امام نیز با فریاد اینکه همه بدبختی ما از امریکاست» از خوی طلبی و ضرورت مبارزه و عدم رابطه با استکبار سخن می‌گفتند و هر گاه برخی عناصر ی بی ملاحظه به رفتار گذشته امریکا سخن از رابطه با امریکا سر می‌دادند، همواره نسبت به چنین تفکر و رفتارهایی هشدار می‌دادند. ایشان با صراحت امریکا را شیطان بزرگ» نامیده و اعلام می‌داشتند: امریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است» و همه مبارزان جبهه توحید در سراسر جهان را این گونه بشارت دادند: اگر دقیقاً به وظیفه مان که مبارزه با امریکای جنایتکار است ادامه دهیم فرزندان‌مان شهد پیروزی را خواهند چشید.» حضرت امام (ره) در این مسیر تلاش کرد با نمادسازی جبهه مبارزه با استکبار جهانی، نگاه افکار عمومی را نسبت به مقوله ارتباط با نظام سلطه عوض کند. چیزی که خلف شایسته او امروز با همان منطق استوار امام (ره) انجام می‌دهد.

    اما اینکه چرا با گذشت ۴۰ سال از تسخیر لانه جاسوسی و دیدن رفتارهای خصمانه امریکا بسیار پیش‌تر از رخداد تاریخی تسخیر جاسوسخانه نظام سلطه از سوی دانشجویان که امروز بخشی از آن‌ها همچون اصغرزاده در زمره توابین این حرکت اصیل انقلابی قرار گرفته اند، هنوز برخی با وارونه خواندن صفحات جنایات امریکا در ایران، دوست دارند سر آغاز دشمنی امریکا با ملت ایران را نه در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یا ماجرای دردناک تبعید حضرت امام (ره) در سال ۱۳۴۳ ببینند، بلکه تعمداً یا سهواً معتقدند اگر سفارت امریکا در تهران در ۱۳ آبان ۵۸ تسخیر نمی‌شد، اکنون شاهد این حجم از دشمنی آن‌ها با خود نبودیم. این در حالی است که در گونه شناسی مخالفان استکبار ستیزی همواره با چند دسته از این جماعت مواجه بوده‌ایم. بزرگ‌ترین ایرادی که بر این عده می‌توان گرفت این است که تاریخ دشمنی امریکا با ملت ایران را ۱۳ آن ۱۳۵۸ قرار داده‌اند و بالطبع تاریخ مبارزه امام راحل با استکبار را نیز به تسخیر لانه جاسوسی امریکا محدود کرده‌اند. این در حالی است که در طول بیش از نیم قرن نهضت اسلامی ملت ایران از ۱۵ خرداد ۴۲ تاکنون که دکترین استکبارستیزی حضرت امام (ره) به تدریج شکل گرفت و گسترش یافت، جریان‌های ی مختلفی به مخالفت با آن قدعلم کردند که هریک به نوعی تلاش داشتند تا از گسترش و نفوذ اندیشه حضرت امام (ره) جلوگیری کنند. این جریان‌ها را از یک منظر می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:

    الف) مدعیان دروغین استکبارستیزی
    در بین نیروهای ی دهه‌های اخیر، جریان‌هایی بودند که به رغم مخالفت باجریان خط امام، خود را پیشقراول و سردمدار مبارزه با استکبارجهانی و امپریالیسم بین الملل معرفی می‌کردند. در رأس این گروه‌های ی در ایران که در مجموع جزو اردوگاه چپ مارکسیستی - مائوئیستی، محسوب می‌شدند، می‌توان به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و بهارخواب‌های فدایی خلق اشاره کرد که در دهه ۵۰ و ابتدای دهه ۶۰، مواضعی سوپرانقلابی داشته و شعارهایی تندعلیه اردوگاه غرب و در رأس آن امریکا سر می‌دادند. این جریان حتی تا بدانجا پیش رفتند که نهضت اسلامی ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) را حرکتی ارتجاعی و برخاسته از اردوگاه امپریالیسم معرفی کردند که تنها به ظاهر، مدعی مبارزه با استکبار است.

    ب) مخالفان استکبارستیزی و مبارزه با امریکا
    صرف‌نظر از دسته‌ای از این مخالفان که در زمره دوستان اردوگاه استکبار و دست‌نشانده‌ها و نفوذی‌های آن‌ها به شمار می‌آیند و اقلیتی که با سلطنت طلبان گره خورده اند، مهم‌تر از آن‌ها گروهی هستند که ایادی و دست‌نشاندگان مستقیم استکبار به حساب نمی‌آیند، اما اغلب دانش آموختگانی هستندکه دوران تحصیل خود را در غرب گذرانده و مفتون و دلبرده حکومت لیبرالیستی غرب شده‌اند و نگاه منفی به غرب و استکبار جهانی ندارند. این افراد که خود را در پس عنوان فریب دهنده‌ای، چون ملی گرایی پنهان کرده اند، به واقع لیبرال‌های داخلی بودند که چارچوب و مبانی تمدن غرب را قبول داشته و آمال و آرزوهای خودرا در گرایش کشور به سوی نظام لیبرال سرمایه داری غرب می‌دیدند.

    دسته دیگری که از همان ابتدا در جبهه مخالفان مبارزه با استکبار جهانی قرار داشتند، عافیت‌طلبانی بودند که از هرگونه مبارزه و تحمل سختی ابا داشته و آن چنان مقهور قدرت نظامی امریکا و استکبار بودند که از هرگونه مقاومت و مبارزه‌ای گریخته و دیگران را نیز به تسلیم و وادادگی دعوت می‌کردند. این تفکر و نگرش که نسبت به مبارزه با رژیم پهلوی نیز همین وضعیت را داشت، هرچند ساماندهی ی - اجتماعی رسمی نیافت، اما در کوچه و بازار و در طول دوران مبارزه، به شایعه پراکنی و تضعیف ایمان و اراده ملت مشغول بوده است. نشانه‌هایی از این مرعوب بودن بعدها در میان برخی جریان‌های ی نیز ظهور و بروز یافت که در قالب برخی نوشته‌ها و اظهارنظرها درسطح جامعه مطرح گردید.

    اما دسته دیگری از مخالفان دکترین استکبار ستیزی»، کسانی بودند که از ابتدا جزو مخالفان نبودند، بلکه به‌عکس از حامیان و موافقان استکبارستیزی به حساب می‌آمدند. بخشی از آن‌ها خود جزو کسانی بودندکه روزگاری نه چندان دور ازدیوارسفارت امریکا بالا رفته و خود را صاحبان حماسه انقلاب دوم می‌دانستند، اما سیر تغییرات و تحولات این جریان به نحوی شکل گرفت که این جریان به تدریج دچار استحاله شدند و به صف مخالفان دکترین استکبارستیزی پیوستند. این دگردیسی عوامل متعددی داشت که مهم‌ترین آن در برداشت‌های ساده لوحانه از رفتار امریکایی‌ها و ندیدن دست چدنی امریکا در دستمال مخملی بود. این عده امروز برای مذاکره و ارتباط با امریکا سینه می‌زنند. نداشتن تحلیل درست از مسائل ی و تحولات بین‌المللی آن‌ها را به عدول از دکترین استکبارستیزی کشانده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در تعبیری در این باره می‌فرمایند: کسانی که دم از مذاکره با امریکا می‏زنند، یا از الفبای ت چیزی نمی‏دانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند؛ یکی از این دو تاست.» (۱ /۳ /۱۳۸۱).

    اما محور اصلی جریان تجدیدنظرطلبی را باید از میان آن بخش از جریان‌های ی جست‌وجو کرد که در دهه ۷۰ به تدریج در مسیر آشنایی با تفکرات معرفتی - ی غرب دچار وادادگی و استحاله شده و جذب آن گردیدند. این تمایل و تعلق، بیش از هر چیز در حوزه نگرش‌ها خود را نشان داد و به تدریج اظهارنظرها و دستنوشته‌هایی از این جریان صادر گردید که حکایت از تجدیدنظرطلبی در آرمان‌های حضرت امام (ره) داشت.

    عامل دیگری که منجر شد بخشی از افراد و جریان‌های ی کشور به تدریج از گفتمان استکبارستیزی فاصله بگیرند و در باب ایجاد رابطه و فتح بابی برای مذاکره سخن برانند، آلودگی به زخارف دنیا، دنیاگرایی و منفعت طلبی بود. این فرآیند که به تدریج با پایان یافتن جنگ تحمیلی و با اولویت یافتن مسئله سازندگی و آبادانی کشور آغاز شد، برخی از انقلابیون دیروز (یا متظاهرین به انقلابی گری) را آنچنان به مسائل اقتصادی و دنیوی آلوده ساخت که ترجیح دادند برای حفظ منافع حاصله، باورهاو آرمان‌های خود را نیز به فراموشی بسپارند و در آن تجدیدنظر نمایند. در رأس این تجدیدنظرها، تجدیدنظر در دکترین استکبارستیزی بود.

    رهبر معظم انقلاب با توجه به شناختی که همواره از جریان مخالف استکبار ستیزی و حامیان مذاکره با امریکا داشته‌اند و درک واقع بینانه از شرایط کشور و منطقه، بار دیگر در دیدار دانش آموزان و دانشجویان، بر اشتباه بودن هر گونه مذاکره با امریکا تأکید کردند.[مشرق]



    تشرف جوان پرتغالی به دین مبین اسلام

    حوزه/ یک جوان پرتغالی الاصل به دین مبین اسلام و مذهب حقه اثنی عشریه در دفتر حضرت آیت الله علوی گرگانی مشرف شد.

     روز جمعه سوم آبان ماه ۱۳۹۸ یک جوان پرتغالی الاصل به نام آقای دیوید نونس سوزا با حضور در دفتر حضرت آیت‌الله اعلوی گرگانی با اقرار به وحدانیت باری تعالی و نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامت دوازده معصوم علیهم السلام و بیان شهادتین در حضور حضرت آیت‌الله  علوی گرگانی به دین مبین اسلام مشرف شد.


    رهبر انقلاب

    رهبر انقلاب ضمن تأکید بر پیگیری مطالبات بحق مردم، خطاب به دلسوزان دو ملت عراق و لبنان توصیه کردند اولویتشان را علاج ناامنی قرار دهند.

     هفدهمین مراسم مشترک دانش‌آموختگی و تحلیف دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران صبح امروز (چهارشنبه) با حضور حضرت آیت الله ‌ای فرمانده معظم کل قوا در دانشگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) برگزار شد.

    حضرت آیت الله ای در ابتدای ورود به میدان با حضور بر مزار شهیدان و قرائت فاتحه، یاد و خاطره مدافعان فداکار اسلام و میهن را گرامی داشتند.

    فرمانده کل قوا سپس از یگانهای مستقر در میدان سان دیدند.

    رهبر انقلاب اسلامی همچنین همچنین جانبازان سرافراز حاضر در میدان را مورد تفقد قرار دادند.


    حضرت آیت الله ‌ای سپس در سخنانی، حفظ امنیت را مسئولیت مقدس و حساس نیروهای مسلح جمهوری اسلامی برشمردند و با اشاره به طراحی دشمنان برای سلب امنیت از برخی کشورهای منطقه، گفتند: دلسوزان عراق و لبنان بدانند اولویت اصلی آنان، علاج ناامنی است و مردم این کشورها نیز بدانند مطالبات بحق آنها فقط در چارچوب ساختارهای قانونی قابل تامین است.

    رهبر انقلاب اسلامی همچنین بار دیگر مسئولان و مؤثران فکری و همچنین آحاد ملت را به هوشیاری در قبال تلاش برای تخریب محاسباتی آنان فراخواندند و تنها راه مقابله با آن را بصیرت دانستند و چند نکته مهم را نیز گوشزد کردند: باید به آینده و تحقق وعده های الهی امیدوار بود، نباید به دشمن اعتماد کرد، از تحرکات دشمن نباید لحظه ای غفلت کرد، به پیروزی ها غرّه نشویم، و نیروهای مسلح باید آمادگی لازم برای مقابله با فتنه را داشته باشند.

    فرمانده کل قوا در ابتدای سخنان خود به اهمیت موضوع امنیت برای هر جامعه و وظیفه مهم نیروهای مسلح برای تأمین امنیت اشاره کردند و افزودند: اگر در جامعه ای امنیت نباشد، امکان فعالیت های اقتصادی، علمی و تحقیقاتی و کارهای فکری و فرهنگی وجود نخواهد داشت، بنابراین حفظ امنیت یک وظیفه فوق العاده با ارزش است که باید قدر آن دانسته شود.

    ایشان بزرگترین لطمه به یک کشور را سلب امنیت آن دانستند و با اشاره به برنامه ریزی دشمنان برای آشوب و سلبِ امنیت برخی کشورهای منطقه، گفتند: عامل این خباثت‌ها و کینه‌ورزی‌های خطرناک، شناخته‌شده هستند و در پشت این قضایا، آمریکا و سرویس های اطلاعاتی غربی با پشتوانه پول برخی کشورهای مرتجع منطقه قرار دارند.

    رهبر انقلاب اسلامی خطاب به دلسوزان عراق و لبنان تأکید کردند: اولویت اصلی، علاج ناامنی است و مردم این کشورها نیز متوجه باشند که دشمن به‌دنبال برهم زدن ساختارهای قانونی و ایجاد خلأ در این کشورها است و تنها راه رسیدن مردم به مطالبات بر حقی که دارند، پیگیری آنها در چارچوب ساختارهای قانونی است.

    حضرت آیت الله ای خاطرنشان کردند: دشمنان چنین فکرهایی را برای کشور عزیز ایران هم داشتند اما خوشبختانه ملت هوشیارانه و به‌موقع به میدان آمد و نیروهای مسلح نیز آماده بودند و آن توطئه خنثی شد.

    فرمانده کل قوا در ادامه به تفاوت طبیعت ارتشهای قدرتهای استکباری با ارتش جمهوری اسلامی پرداختند و گفتند: مسئولیت اصلی ارتشهای قدرتهای استکباری ، غصب و ضربه زدن به کشورهای دیگر است اما در فلسفه و منطق نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، ضمن آنکه دفاع در جای خود محکم و قدرتمندانه وجود دارد اما ابداً جایگاهی ندارد.

    ایشان به برخی از جنایات ارتشهای انگلیس، فرانسه و آمریکا در یکصدسال اخیر، در شبه قاره هند، شرق و غرب آسیا، و شمال و مرکز آفریقا اشاره کردند و افزودند: مشکل اصلی این ارتشها، تکیه آنها به نظام های استکباری است و بر همین اساس است که ما همواره بر وم تکیه ارکان و عناصر مختلف نظام بر قرآن و اسلام تأکید می‌کنیم.

    حضرت آیت الله ای گفتند: نظام اسلامی، نیروهای مسلح خود را اعم از ارتش، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی مورد ارج قرار می دهد و آنها جزو عناصر مؤثر و مهمِ نظام اسلامی هستند.

    رهبر انقلاب اسلامی، جانفشانی در همه میدان ها و سرافرازی در همه امتحان های چهل سال گذشته را از دیگر خصوصیات و ویژگی های ارتش جمهوری اسلامی برشمردند و افزودند: تعداد بسیاری از عناصر با ایمان ارتش همچون شهیدان صیاد شیرازی، ستاری، بابایی، فلاحی و فکوری و همچنین مرحوم ظهیرنژاد و مرحوم سلیمی به استقبال نظام جمهوری اسلامی آمدند و خیل عظیم ارتش را به‌دنبال خود آوردند.

    فرمانده کل قوا یکی از عرصه های سرافرازی ارتش را پشتیبانی از جبهه مقاومت در سال های اخیر دانستند و خاطر نشان کردند: این نقش آفرینی مهم در آینده و در وقت خودش اعلام خواهد شد.

    ایشان تحول در سازماندهی و در تاکتیک های عملیاتی و در فکر و فرهنگ و جهت‌گیری‌ها را از دیگر ویژگی های بارز ارتش جمهوری اسلامی خواندند و سپس در خصوص وظایف آینده نیروهای مسلح از جمله ارتش، نکاتی را بیان کردند.

    رهبر انقلاب اسلامی به تبیین مختصات یک ملت آزاده پرداختند و گفتند: ملتی که آزادانه اراده، و آزادانه عمل کند و منافع حقیقی خود را به‌درستی تشخیص دهد و با استقلال، اراده و عمل، آن منافع را تامین کند، یک ملت آزاده است.

    حضرت آیت الله ای یکی دیگر از مختصات ملت آزاده را تأثیر نپذیرفتن از تخریب محاسباتی دشمن» خواندند و افزودند: یکی از برنامه های دشمن، تغییر محاسبات مسئولان و مؤثران فکری و همچنین آحاد مردم است تا منافع حقیقی و ملی خود را نتوانند به‌درستی تشخیص دهند.

    ایشان با تأکید براینکه تخریب محاسباتی مسئولان و مردم، همچون وارد کردن بدافزار به یک سیسستم رایانه ای و دستکاری اطلاعات و وارد کردن اطلاعات غلط است، خاطرنشان کردند: گاهی اوقات دشمن در رایانه عمومی مدیریت یک کشور و در اندیشه و محاسبات آنها اثر می‌گذارد اما یک ملت آزاده هیچگاه از این اقدام تأثیر نمی پذیرد و شجاعانه به‌دنبال منافع ملی خود می رود.

    رهبر انقلاب اسلامی لازمه تأثیر نپذیرفتن از تخریب محاسباتی دشمن را بصیرت» دانستند و تأکید کردند: اگر چشم باز و هوشیاری نباشد، نه می توان منافع حقیقی و راه رسیدن به آن را تشخیص داد و نه می توان فردی را که باید این بار بزرگ را به‌دوش بکشد، به‌درستی شناخت.

    حضرت آیت الله ای با تأکید بر اینکه اگر این مختصات وجود داشته باشد، ملت به نتایج مطلوبی خواهد رسید، گفتند: همه آحاد مردم به‌ویژه نیروهای مسلح باید احساس تکلیف کنند و مراقب باشند که دشمن در محاسبات فکری آنان تأثیرگذار نشود.

    ایشان سپس در جمع‌بندی مباحث مطرح شده چند نکته را بیان کردند: ۱- به دشمن نباید اعتماد کرد و نباید به او خوش‌بینی ساده لوحانه داشت. ۲- نباید لحظه ای از تحرکات دشمن چشم برداشت و غافل شد. ۳- نباید دشمن را ناتوان و حقیر شمرد، بلکه باید آن را در اندازه‌های خود شناخت و برای مقابله آماده بود. ۴- نباید به پیروزی‌ها غرّه شد، چرا که یک لحظه غفلت می تواند همانند جنگ احد، پیروزی را تبدیل به شکست کند حتی با حضور پیامبر(ص) در میدان.

    رهبر انقلاب اسلامی، ایمان، مجاهدت، تلاش مستمر، وحدت و هم‌افزایی و مشغول نشدن به سرگرمی های حقیر دنیوی» را از جمله عوامل پیروزی و حفظ آن برشمردند و گفتند: اگر این عوامل حفظ نشوند، پیروزی ها از دست خواهند رفت.

    فرمانده کل قوا در خصوص حفظ عوامل پیروزی یک مأموریت ویژه برای نیروهای مسلح بیان کردند و افزودند: نیروهای مسلح باید مراقب فتنه باشند و آرایش و آمادگی های لازم را برای مقابله با فتنه داشته باشند، زیرا طبق فرموده خداوند متعال در قرآن، فتنه از کشتار و قتل نیز بدتر است.

    رهبر انقلاب اسلامی حفظ امید به آینده» و اطمینان به تحقق وعده های الهی» را دو عامل مهم برای مقابله با توطئه‌ها برشمردند و گفتند: امروز به لطف خداوند و به کوری چشم دشمنان، جوانان کشور سرشار از امید هستند و تحقق وعده های الهی را که شاید تصور آنها در گذشته دشوار بود، اکنون در مقابل چشمان خود می بینیم.

    حضرت آیت الله ای شکست‌های پی در پی رژیم صهیونیستی در مقابل جوانان مؤمن حزب الله و جوانان با همت فلسطینی در جنگ های ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و ۷ روزه را نمونه‌های عینی از تحقق وعده های الهی برشمردند و افزودند: ناکامی استکبار در منطقه غرب آسیا، با وجود هزینه های گزاف و اعتراف خودشان به این شکست، از دیگر نمونه های تحقق وعده‌های الهی است.

    ایشان در پایان سخنان خود تأکید کردند: به لطف خداوند، راهپیمایی های بازگشت در غزه، روزی به بازگشت فلسطینی ها به سرزمین خودشان منجر خواهد شد.

    در این مراسم امیر سرلشکر فرمانده کل ارتش با تأکید بر آمادگی کامل جوانان مؤمن و پر انگیزه ارتش برای تحقق اهداف گام دوم انقلاب اسلامی، گفت: ارتش مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، در مقابل دشمنان مقتدرانه و در کنار مردم فداکارانه ایستاده است و نسل جوان ارتش با بصیرت، احساس مسئولیت، ایثار و دست در دست برادران خود در سپاه، راه مجاهدت و مقاومت را برگزیده و آماده جانفشانی در هر زمان و مکان و در هر سطحی هستند.

    امیر سرتیپ دوم ساعدی فرمانده دانشگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) نیز گزارشی از فعالیتها و برنامه‌های تحصیلی و تربیتی دانشگاه بیان کرد.

    در این مراسم تعدادی از فرماندهان، ون، استادان و دانش آموختگان نمونه ارتش، جوایز خود را از دست فرمانده کل قوا دریافت کردند و نمایندگان دانشجویان و دانش‌آموختگان نیز درجه و سردوشی دریافت کردند.

    اعطای پرچم و قرائت خطابه توسط دانشجویان قدیم و جدید و اجرای رزمایش میدانی طلوع خورشید قائم» از دیگر برنامه‌های مراسم امروز در دانشگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) بود.

    همچنین یگانهای حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند و همزمان عملیات اعتماد به‌نفس اجرا شد.[مشرق]


    امام زمان

    تعدادی از دانشمندان شافعی مذهب در مورد خصوصیات و ویژگی های امام علیه السلام با شیعه هم عقیده هستند و این واقعیت از لا به لای برخی نوشته های آنان مشهود است.

     نهم ربیع الاول، سالروز امامت حضرت ولی عصر (عج) است که به این مناسبت، مطلبی را با عنوان امام مهدی علیه السلام در نگاه مذاهب چهارگانه اهل سنت» تقدیم نگاه شما خواهیم کرد.

    مقدمه

    اعتقاد به ظهور مهدی موعود علیه السلام بخشی از اعتقادات اسلامی را تشکیل می دهد و با وجود پاره ای از اختلاف نظرها در برخی از جزئیات مربوط به شخص امام مهدی علیه السلام و نیز در باره چگونگی ظهور و تشکیل حکومت آن حضرت، تمامی مذاهب اسلامی به آمدن چنین شخصیتی در آخر امان باور دارند و بر خلاف نظر بعضی از نویسندگان، این عقیده اختصاص به مذهب شیعه نداشته و ندارد و این واقعیت با مراجعه به منابع روایی و دیدگاههای عالمان مذاهب اسلامی به خوبی روشن می شود. عالمان و دانشمندان چهار مذهب اصلی اهل سنت، یعنی: شافعیان، حنبلیان، مالکیان و حنفیان به این واقعیت تصریح دارند و آن را از جمله اعتقادات اسلامی بر شمرده و حتی برخی آن را ضروری دین نیز دانسته اند.

    با این وصف، برخی از نویسندگان اسلامی و به ویژه در دوره اخیر، از پذیرفتن اصل مهدویت سرباز زده اند و با دلایلی که به نظر می رسد برخی از آنها برگرفته از دیدگاههای مستشرقان باشد، به انکار مهدویت به عنوان عقیده ای اسلامی پرداخته و آن را بر آمده از تفکرات شیعه معرفی کرده اند.

    بر خلاف این اظهار نظر غیر کارشناسانه، اعتقاد به امام مهدی علیه السلام و تصریح بر اسلامی بودن این باور، از سده های نخستین تاریخ اسلام تاکنون وجود داشته و در آثار و نوشته های دانشمندان اسلامی منعکس شده است و نادیده گرفتن این واقعیت همانند انکار امور بدیهی و واضح است.

    در این نوشتار، برای اثبات این ادعا گفته ها و نوشته هایی از دانشمندان چهار مذهب اصلی اهل سنت ذکر می شود که به روشنی بیانگر این مهم است؛ البته باید اعتراف کرد که توجه به این موضوع در میان عالمان شافعی مذهب جایگاه ویژه و برتری داشته است و آثار و تألیفات آنان در این زمینه، بیش از آثار و تألیفات دیگر دانشمندان مذاهب اسلامی می باشد.

    الف. دانشمندان شافعی

    آنان توجه خاص و ویژه ای به موضوع مهدویت داشته اند و در بسیاری از آثار و نوشته های خود، از زوایای مختلف به طرح این بحث و مباحث پیرامونی آن پرداخته اند؛ گاهی با ذکر روایات و احادیث مربوط، گاهی با بیان ویژگیها و اوصاف حضرت و دیگر گاه با رد اشکالات و شبهاتی که در این حوزه وارد شده است.

    یادآوری این نکته مفید است که تعدادی از دانشمندان شافعی مذهب در مورد خصوصیات و ویژگی های امام علیه السلام با شیعه هم عقیده هستند و این واقعیت از لا به لای برخی نوشته های آنان مشهود است. اینک برخی از نوشته ها و نظرات تعدادی از نویسندگان شافعی مذهب ذکر می شود:

    ۱. کمال الدین محمد بن طلحة الشافعی (م قرن هفتم ه. ق)

    وی با نوشتن کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول» دیدگاههای خود را در باره امامان معصوم علیهم السلام بیان داشته است و همان گونه که از نام کتاب پیداست، مؤلف، آن را در باره فضایل و زندگی نامه امامان علیهم السلام نگاشته است و به همین سبب، باب آخر کتاب را به امام مهدی علیه السلام اختصاص داده و در آنجا نظرات خود را در باره آن حضرت بیان داشته است.

    نکته مهم و قابل توجه در اندیشه این نویسنده، این است که در مورد شخص آن حضرت، به مانند شیعه معتقد است که ایشان فرزند امام عسکری علیه السلام می باشد و اکنون نیز در قید حیات است.

    برای اثبات ظهور امام علیه السلام، احادیث متعددی را از منابع اهل سنت ذکر کرده و در پایان نیز به بررسی و ارزیابی برخی اشکالات در باره امام مهدی علیه السلام پرداخته و به تفصیل آنها را پاسخ داده است. از جمله آن اشکالات اینکه چگونه مهدی موعودی که پیامبر صلی الله علیه و آله وعده آمدن وی را داده است، همان محمد بن الحسن العسکری می باشد؟

    نویسنده در توجیه حدیث اسم ابیه اسم ابی» که برخی منابع اهل سنت آن را به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله ذکر کرده اند، توضیح مفصل و ارزشمندی را بیان داشته است.

    ۲. کنجی شافعی (م قرن هفتم ه. ق)

    یکی از کتابهای خوب و منظمی که احادیث و مباحث مربوط به امام مهدی علیه السلام را با ترتیبی خاص و با ابواب و موضوعاتی منسجم ذکر کرده، کتاب البیان فی اخبار صاحب امان» نوشته کنجی شافعی است. وی در مقدمه کتاب می نویسد:

    من این کتاب را به نام البیان فی اخبار صاحب امان» نامیدم و از ذکر هر روایتی که از طریق شیعه وارد شده، اجتناب کردم؛ که شیعه هر چند نقلش صحیح باشد، برای آنان کارساز است. و استدلال به احادیث غیر شیعه مسئله را تأکید بیشتری خواهد بخشید. »

    نکته حائز اهمیت در این نوشته آن است که نویسنده با عنوانی که به آخرین باب داده ـ بر خلاف نظر بیشتر اهل سنت ـ امام مهدی علیه السلام را متولد شده می داند و معتقد است که وی دارای حیات است.

    وی در ابتدای باب ۲۵ می نویسد:

    هیچ امتناعی در بقاء مهدی وجود ندارد؛ به دلیل اینکه عیسی و الیاس و خضر علیهم السلام که از اولیای خداوند می باشند، زنده اند و دجال و ابلیس که از دشمنان خداوند هستند نیز زنده اند و زنده بودن اینها به وسیله قرآن و سنت اثبات شده. آن گاه که بر این موضوع اتفاق کرده اند، زنده بودن مهدی را انکار کرده اند. پس بعد از این به سخن هیچ عاقلی توجه نمی شود، اگر بخواهد باقی بودن مهدی را انکار نماید.

    نویسنده در ادامه، با ذکر دلایل و مستنداتی، زنده بودن عیسی و خضر علیهماالسلام را اثبات می کند و از این دلایل نتیجه می گیرد که زنده ماندن امام مهدی علیه السلام در مدت طولانی هیچ استبعادی ندارد.

    ۳. اسماعیل بن کثیر(م ۷۷۴ ه. ق)

    وی در کتاب النهایة فی الفتن و الملاحم» فصل ویژه ای برای امام مهدی علیه السلام گشوده و ضمن توضیحاتی در باره ایشان، احادیث و روایات زیادی را نقل کرده و در پاره ای از موارد به توضیح آنها نیز پرداخته است. وی عنوان این فصل را چنین ذکر کرده: فصل فی ذکر المهدی الذی ی فی آخر امان. »

    در ابتدای این فصل این چنین آغاز می کند:

    مهدی علیه السلام یکی از خلفای راشدین و از امامان هدایتگر می باشد که روایات منقول از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد او نقل شده و گویای این است که حضرت در آخر امان خواهد آمد و به گمانم ظهورش پیش از آمدن عیسی علیه السلام باشد. »

    وی تصریح می کند که مهدی موعود علیه السلام از ذریه رسول خدا صلی الله علیه و آله و از فرزندان فاطمه علیهاالسلام می باشد.

    نویسنده بعد از ذکر برخی از احادیث، در باره سند آنها به قضاوت نشسته و در چند مورد، اسناد این روایات را صحیح و یا حسن دانسته است.

    ۴. سعد الدین تفتازانی (م ۷۹۳ ه. ق)

    وی در مبحث امامت کتاب شرح المقاصد» که آخرین بخش این کتاب است، موضوع ظهور امام مهدی علیه السلام را مورد توجه قرار داده، می نویسد:

    روایات صحیحه ای در مورد ظهور پیشوایی از نسل فاطمه علیهاالسلام آمده و چنین دلالت دارد که آن حضرت، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از پر شدنش از ظلم و ستم .»

    وی در ادامه، ظهور امام علیه السلام را از جمله نشانه های قیامت بر شمرده و مجددا بر صحت اخبار مهدویت تأکید ورزیده؛ هر چند آنها را احادیث آحاد دانسته است.

    البته نگاهی نقادانه به نگرش شیعه به مهدویت دارد و زنده بودن امام مهدی علیه السلام را امری بعید دانسته و ظاهرا مهم ترین دلیل وی در این مطلب، همین استبعاد حیات حضرت می باشد که معلوم است استبعاد تنها، نمی تواند دلیل قانع کننده و درستی باشد؛ چون واضح است که اگر با استبعاد تنها بشود موضوعی را منکر شد، بسیاری از مباحث و مسائل به راحتی قابل انکار خواهد بود و البته این شیوه ای پسندیده نمی باشد.

    ۵. جلال الدین سیوطی (م ۹۱۱ ه. ق)

    وی که از نویسندگان برجسته اهل سنت در زمینه های گوناگون حدیثی، تفسیری و علوم قرآنی است، تألیف مستقلی در باره امام مهدی علیه السلام دارد با نام العرف الوری فی اخبار المهدی» و در آن صدها حدیث را از منابع متعدد و مختلف اهل سنت جمع آوری کرده است و این کار، نشان از اهتمام و توجه جدی وی به این موضوع دارد. نویسنده که بیشتر به نقل احادیث اکتفا کرده و به ندرت توضیحاتی در باره آنها ذکر کرده است، در پایان، فصلی را گشوده و در آن چهار نکته مهم را یادآوری کرده که عبارت است از:

    ۱. مهدی علیه السلام یکی از خلفای دوازده گانه ای است که در حدیث جابری سمره ذکر شده؛

    ۲. مهدی علیه السلام نمی تواند از فرزندان عباس بن عبد المطلب باشد؛

    ۳. سند حدیث لَا مَهْدِی اِلَّا عِیْسَی بْنُ مَرْیَمَ» ضعیف است؛ چون با نقل متواتری که گویای ظهور مهدی علیه السلام است، و اینکه وی از فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد و عیسی پشت سر او نماز خواهد خواند، متعارض است؛

    ۴. آنچه نقل شده که مهدی علیه السلام از مغرب ظهور خواهد کرد، هیچ پایه و دلیلی ندارد.

    علاوه بر آنچه که وی در این اثر نقل کرده، در برخی دیگر از آثارش، همانند: الجامع الصغیر» احادیثی را در باره امام مهدی علیه السلام ذکر کرده است.

    ۶. ابن حجر هیتمی (م ۹۷۴ ه. ق)

    وی در کتاب الصواعق المحرقه» در ذیل آیه دوازدهم که در فضایل اهل بیت علیهم السلام نقل کرده، روایات مربوط به امام مهدی علیه السلام را با تفصیل زیادی از منابع متعدد اهل سنت آورده است و در ادامه می نویسد:

    قول بهتری است که خروج امام مهدی علیه السلام پیش از ظهور عیسی علیه السلام می باشد؛ ولی برخی نیز گفته اند: بعد از آن می باشد. ابو الحسن آبری می گوید: روایات ظهور مهدی علیه السلام که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده و متواتر و مستفیض هستند، دلالت دارند که وی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است و زمین را پر از داد می کند و به همراه عیسی علیه السلام خروج می نماید و او را در کشتن دجال در درب لدّ» در سرزمین فلسطین یاری می رساند و او امام این امت خواهد شد و عیسی علیه السلام پشت سر او به نماز می ایستد. »

    وی در شرح حال ابی القاسم محمد الحجة می گوید:

    سن وی هنگام وفات پدر، پنج سال بوده که خداوند در این سن به وی حکمت عطا کرد. »

    با اینکه سخن وی صراحت در تولد پسر امام عسکری علیه السلام دارد، اما در ادامه و نیز در جایی دیگر، شدیدا بر شیعیان تاخته است که چرا آنان مهدی موعود علیه السلام را همان فرزند امام عسکری علیه السلام دانسته اند.

    هیتمی در جایی دیگر و در پاسخ به پرسشی در مورد اعتقاد به یک مدعی مهدویت و نیز سؤال در باره حکم منکران امام مهدی علیه السلام چنین نوشته است:

    اعتقاد این گروه (معتقدان به مهدی بودن آن شخص) باطل و زشت است و بدعتی فاحش و گمراهی حتمی می باشد و اما انکار مهدی علیه السلام اگر به خاطر انکار سنت باشد، حکم کفر و ارتداد آنان باید صادر شود و کشته شوند و اگر این انکار، نه به خاطر انکار سنت، بلکه صرف دشمنی با بزرگان اسلامی باشد، پس تعزیر آنان لازم است. »

    وی ضمن یادآوری مطلب یاد شده و تأکید بر آن در کتاب الفتاوی الحدیثیة» برای استوار کردن رد این افکار و عقاید، احادیث متعدد و مختلفی را در باره امام مهدی علیه السلام ذکر کرده و به استناد آنها، ادعای آنان را غیر قابل قبول معرفی کرده است.

    ضمنا وی کتابی مستقل در باره امام مهدی علیه السلام به رشته تحریر در آورده با نام القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر» که این نوشته در سه باب و یک خاتمه خلاصه شده و باب اول به بیان نشانه ها و خصوصیاتی که برای امام مهدی علیه السلام در روایات آمده، اختصاص یافته است و در این قسمت، با استناد به احادیث، ۶۳ عنوان را یادآور شده است. در باب دوم روایات و احادیثی را که از صحابه ذکر شده، نقل کرده و در آن ۳۹ حدیث را آورده است. در باب سوم آنچه که از تابعین در باره امام علیه السلام نقل شده، آورده که جمع آنها ۵۶ حدیث است و در خاتمه کتاب، مباحث مختلفی از قبیل خروج امام علیه السلام پیش از آمدن عیسی علیه السلام، علامات نزول عیسی علیه السلام، خروج یأجوج و مأجوج، و نیز خروج دابة الارض را با تکیه بر احادیث و گفته های علما ذکر کرده است.

    افزون بر این چند مورد که از میان علمای شافعی مذهب ذکر شد، شمار زیادی از دانشمندان شافعی، در باره امام مهدی علیه السلام با صراحت اظهار نظر کرده اند و برخی حتی تألیف مستقل و ویژه ای در این مورد به سامان رسانده اند که به جهت رعایت اختصار تنها نام چند نفر از آنها برده می شود: ۱. مناوی (م ۱۰۳ ه. ق) در کتاب فیض القدیر»؛ ۲. محمد رسول برزنجی (م ۱۱۰۳ ه. ق) در کتاب الاساعة لا شراط الساعة»؛ ۳. محمد الصبان (م ۱۳۰۷ ه. ق) در کتاب اسعاف الراغبین و ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون. »

    ب. دانشمندان حنبلی

    ۱. امام احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ه. ق)

    وی رئیس فرقه حنبلیهاست و نویسنده یکی از گسترده ترین و کهن ترین جوامع حدیثی اهل سنت نیز به شمار می رود. وی در این مجموعه حدیثی، احادیث مختلف و متعددی را در باره امام مهدی علیه السلام ذکر کرده است. یکی از فضلای محترم حوزه علمیه قم در اقدامی شایسته، احادیث مربوط به امام مهدی علیه السلام را که در این کتاب حدیثی آمده، جمع آوری کرده و با نام احادیث المهدی علیه السلام من مسند احمد بن حنبل» به چاپ رسانده است.

    در این کتاب، ۱۳۶ حدیث از مسند احمد استخراج شده و طی چند بخش تنظیم گردیده است که در بردارنده موضوعات متعدد و مختلفی در باره امام مهدی علیه السلام است؛ از نشانه های ظهور آن حضرت تا ظهور و وضعیت عصر ظهور و دیگر موضوعات مرتبط با امام مهدی علیه السلام.

    ممکن است گفته شود: چون احمد بن حنبل در باره این احادیث قضاوت خاص نداشته است، پس ذکر این احادیث نمی تواند دلیلی برای اثبات دیدگاه و نظر او در این باره باشد؛ ولی در جواب باید گفت: ثبت این تعداد زیاد از احادیث در این جامع حدیثی کهن، حتما نشان از پذیرش و اعتماد نویسنده بر این احادیث دارد و چنین اهتمامی از سوی وی حکایت از مقبولیت محتوای آنها نزد وی دارد. بنابراین، مهم ترین شخصیتِ فرقه حنبلی که در موضوع مهدویت دیدگاهش روشن و مشخص است، امام آنها یعنی احمد بن حنبل است.

    ۲. ابن تیم جوزیه حنبلی (م ۷۵۱ ه. ق)

    وی که از نویسندگان سرشناس و معروف اهل تسنن است، فصل پنجاهم کتاب المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف» را به مباحث مربوط به امام مهدی علیه السلام اختصاص داده و در ردّ حدیث جعلی لَا مَهْدِیَّ اِلَّا عِیسَی بْنُ مَرْیَمَ؛ مهدی جز عیسی وجود ندارد. » مطالب و مباحث مختلفی را ذکر کرده و از قول برخی از دانشمندان اهل سنت، از جمله احمد بن الحسین آبری تواتر روایات نبوی را در باره امام مهدی علیه السلام یاد آور می شود و می گوید: تواتر در این باره وجود دارد که آن حضرت از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله است و عیسی علیه السلام به هنگام ظهور وی، خواهد آمد و در نماز به او اقتدا خواهد کرد. »

    وی در ادامه، برای تأکید گفته آبری، روایات متعددی را از منابع اهل سنت ذکر کرده و هنگام تقسیم بندی این احادیث، تصریح دارد که اینها چهار دسته هستند: صحیح، حسن، غریب و موضوع.

    و به این ترتیب، تعدادی از احادیث امام مهدی علیه السلام را صحیح و حسن دانسته و آنها را دارای حجیت و قابل برای استدلال معرفی کرده است.

    ۳. یحیی بن محمد حنبلی (م قرن دهم ه. ق)

    وی در پاسخ به پرسشی در مورد معتقدان به یک مدعی مهدویت و نیز در باره منکران اصل مهدویت چنین نوشته است:

    الحمد لله اللهم اهدنا لما اختلف فیه الحق باذنک! عقیده مذکور بدون شک، باطل است؛ چون مستم مخالفت و ردّ احادیث صحیحی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده و پیامبر صلی الله علیه و آله در این احادیث از ظهور مهدی علیه السلام در آخر امان خبر داده و ویژگیهای شخصی مهدی علیه السلام و حوادث زمان ظهور را یاد کرده است. یکی از علائم مهم ظهور مهدی علیه السلام که کسی نمی تواند ادعا کند که واقع شده است، فرود آمدن حضرت عیسی علیه السلام از آسمان و قرار گرفتن او در کنار مهدی علیه السلام و نمازگزاردن او پشت سر آن حضرت و همین طور خروج دجال و کشته شدن او می باشد. و کسی که مهدی موعود علیه السلام را تکذیب کند، رسول خدا صلی الله علیه و آله به کفر او خبر داده است .»

    ج. عالمان حنفی و مهدویت

    تعدادی از عالمان و نویسندگان حنفی مذهب در باره مهدویت و اعتقاد به مهدی آخر امان، نوشته ها و آثار خوب و ارزشمندی را از خود بر جای گذاشته اند. در پاره ای از موارد، علاوه بر اصل اعتقاد به ظهور امام مهدی علیه السلام، به مانند شیعه به زنده بودن وی نیز معتقد می باشند و اینک دیدگاه چند نفر از دانشمندان حنفی مذهب در پی می آید:

    ۱. ابن جوزی (م ۶۵۰ ه. ق)

    وی در کتاب معروفش، تذکرة خواص الامة فی خصائص الائمة علیهم السلام »، فصلی جداگانه به امام مهدی علیه السلام اختصاص داده و مباحث و موضوعات مختلفی در این باره نگاشته است و در آغاز این فصل می گوید:

    فصل فی ذکر الحجة المهدی هو محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا و کنیته ابو عبد الله و ابو القاسم و هو الخلف الحجة صاحب امان. »

    آن گاه روایاتی از منابع اهل سنت ذکر می کند که در آنها موضوعات مربوط به امام مهدی علیه السلام مطرح شده است. ابن جوزی سپس به دیدگاه امامیه در باره زنده بودن امام مهدی علیه السلام پرداخته و برخی دلایل شیعیان در این باره را یاد آور شده است. از نوشته ابن جوزی چنین بر می آید که وی اعتقاد شیعه را در باره امام مهدی علیه السلام پذیرفته و آن را منطقی و قابل قبول دانسته است.

    ۲. ابن طولون دمشقی (م ۹۳۵ ه. ق)

    وی که در حدیث، فقه و تاریخ صاحب نظر و در بسیاری از موضوعات دارای آثار و نوشته هایی بوده، کتابی با نام الائمة الاشاعة» دارد که بخشی را به الحجة المهدی» اختصاص داده و در آن به بحث در باره امام مهدی علیه السلام پرداخته است. در این اثر، بیشتر عقاید و اندیشه های شیعه در مورد ولادت امام مهدی علیه السلام و زنده بودن آن حضرت را نوشته است و هر چند با صراحت این عقاید را نپذیرفته، ولی از لا به لای نوشته وی چنین بر می آید که تمایل به قبول آنها دارد و البته اظهار نظر صریح را به کتاب دیگرش با نام الهدی الی ماورد فی المهدی» موکول کرده و ظاهرا از این نوشته هم اثری باقی نمانده است.

    ابن طولون در کتاب الائمة اثنا عشر» با احترام و تجلیل فراوان اسامی امامان دوازده گانه شیعه را در اشعاری گنجانده است.

    ۳. عبد الوهاب شعرانی (م ۹۷۳ ه. ق)

    وی در باب ۵۶ کتاب الیواقیت و الجواهر» نشانه های قیامت را که در احادیث آمده، ذکر کرده که از جمله آنها، خروج امام مهدی علیه السلام می باشد. نکته قابل توجهی که وجود دارد، این است که وی با وجود حنفی بودن، به مانند شیعه معتقد است امام مهدی علیه السلام فرزند امام عسکری علیه السلام است و اکنون زنده و در قید حیات می باشد و تا زمان ظهور عیسی علیه السلام نیز زنده خواهد ماند. به متن عبارت وی بنگرید:

    وی (امام مهدی علیه السلام) از فرزندان امام عسکری علیه السلام است و ولادتش در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه. ق اتفاق افتاده و تا زمان آمدن عیسی علیه السلام زنده خواهد ماند. »

    بدین شکل، وی نه تنها آمدن و ظهور امام مهدی علیه السلام را در آخر امان از جمله موارد حتمی بر شمرده است، بلکه تولد آن حضرت و حیات ایشان را تا زمان ظهور قبول دارد و از این جهت، اندیشه و عقیده وی بسیار نزدیک به عقیده شیعه می باشد.

    ۴. ابو السرور حنفی (م قرن دهم ه. ق)

    وی که مفتی حنفیها در شهر مکه بوده است، در پاسخ به استفتائاتی که جماعتی از مسلمانان هند از علمای آن زمان مکه کرده اند و از آنان خواسته اند که نظرشان را در مورد اعتقاد به یک مدعی مهدویت و نیز منکران مهدویت بنویسند، چنین گفته است:

    اعتقاد این طایفه زشت کردار باطل است و پوچ. باید با عقیده باطل و پیروان آن به سختی مبارزه کرد و این فکر یاوه را از مغز آنان در آورد؛ چون این عقیده مخالف است با احادیث صحیح و سنن صریح و متواتری که به وسیله راویان بسیار و اخبار فراوان رسیده است و آن احادیث و سنن همه می گوید که مهدی موعود علیه السلام که در آخر امان خروج می کند، همراه عیسی علیه السلام خواهد آمد و با کمک او، دجال را خواهد کشت. برای ظهور او، علامتهایی است، از جمله: خروج سفیانی و گرفته شدن ماه و خورشید در ماه رمضان بر خلاف معمول. »

    از این گفته به خوبی نگاه مذهب حنفی به موضوع امام مهدی علیه السلام آشکار می شود و معلوم می گردد که نه تنها آنان این فکر را قبول دارند، بلکه آن را مضمون احادیث صحیح و متواتر می دانند و این نکته بسیار مهمی می باشد.

    ۵. سلیمان بن ابراهیم قندروزی (م ۱۲۹۴ ه. ق)

    وی که متولد شده در بلخ می باشد، بیشتر تحصیلاتش را در همان دیار سپری کرد و ادامه تحصیلات را در بخارا گذراند. بعد از آن به تصوف و عرفان نیز روی آورد و از بزرگان صوفیه شد. بدین شکل، هم در مباحث نقلی و هم طریقی صاحب مقاماتی گردید.

    او کتاب ینابیع المودة» را در مناقب و فضایل اهل بیت علیهم السلام نگاشته است و بخش عمده ای از آن را به مباحث مربوط به امام مهدی علیه السلام اختصاص داده و آیات تفسیر و تأویل شده در باره آن حضرت را ذکر کرده و نیز روایاتی که در مورد ایشان نقل شده، از منابع مختلف آورده است. همین طور، احادیث خلفای دوازده گانه و تفسیرهایی که برای آنها شده را ذکر کرده و نقلهایی که در باره ولادت ایشان شده و نیز علمای سنی مذهب را که تصریح بر ولادت آن کرده اند، نام برده است. در بخش دیگر، کرامات و خارق عادتهایی که توسط آن حضرت انجام شده را نقل کرده و ملاقات کنندگان با ایشان را در دوره غیبت یاد آور شده است.

    از مجموع نوشته های وی چنین بر می آید که نویسنده درباره امام مهدی علیه السلام همانند شیعه می اندیشد و معتقد به ولادت و زنده بودن آن حضرت است.

    ۶. ابو البرکات آلوسی (م ۱۳۷۱ ه. ق)

    وی در کتاب غایة المواعظ» در بخش شمارش نشانه های برپایی قیامت ـ به مانند برخی دیگر از دانشمندان اهل سنت ـ ظهور امام مهدی علیه السلام را از جمله این نشانه ها دانسته و گفته است که قول صحیح تر نزد بیشتر عالمان و دانشمندان، ظهور و خروج امام مهدی علیه السلام است.

    وی از قول ابن حجر هیتمی در الصواعق المحرقة» نقل می کند که آیه وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَة» در مورد امام مهدی علیه السلام نازل شده است. آن گاه در ادامه می گوید که در باره آمدن امام مهدی علیه السلام، احادیث و اخبار متعددی وارد شده و به همین مناسبت، تعدادی از این احادیث را ذکر کرده است. در باره سیر حکومتی که امام خواهد داشت، بحثهایی را مطرح کرده و نظرات عالمان معروف را مورد اشاره قرار داده است.

    وی در پایان، با اشاره به اعتقاد شیعه در مورد زنده بودن امام علیه السلام، این باور را مردود دانسته و آن را انکار می کند؛ البته دلیل خاصی برای این کار ارائه نکرده است.

    د. امام مهدی علیه السلام در نگاه مالکیان

    همانند دیگر عالمان مذاهب اسلامی، علمای فرقه مالکی باور به ظهور و فرج امام مهدی علیه السلام را یکی از اعتقادات خود دانسته و بر آن تأکید ورزیده اند. این واقعیت در نوشته ها و آثار آنان کاملاً مشهود و واضح است. در دوره های مختلف، تصریح بر این عقیده در لا به لای کتابها و نوشته های آنها دیده می شود. اینک از باب نمونه به گزارشی از نوشته ها و گفته های برخی از دانشمندان برجسته این فرقه پرداخته می شود:

    ۱. قرطبی مالکی (م ۶۷۱ ه. ق)

    او که از جمله عالمان و نویسندگان معروف و شناخته شده اهل سنت است، آثار علمی و مشهوری از خود بر جای گذاشته که مهم ترین آنها تفسیر الجامع لاحکام القرآن» است. وی در کتاب دیگرش با نام التذکرة فی احوال الموتی و امور الآخرة» ابواب و فصولی را به بحث در باره امام مهدی علیه السلام اختصاص داده و با بیان احادیث متعددی از منابع اهل سنت، این موضوع را دنبال کرده و در توضیح برخی از این احادیث، مطالبی را در مورد امام مهدی علیه السلام بیان داشته است؛ البته نویسنده در تفسیر آیه ۳۳ سوره توبه، در کتاب تفسیرش، مضمون آن آیه را که وعده خداوند بر غلبه دین اسلام است، بنا بر قولی منطبق بر عصر و زمان امام مهدی علیه السلام دانسته است.

    ۲. ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ ه. ق)

    وی که از بزرگان فرقه مالکی در عصر و زمان خود بوده است، کتابی با نام الفصول المهمة فی معرفة احوال با وجود پاره ای از اختلاف نظرها در برخی از جزئیات مربوط به شخص امام مهدی علیه السلام و نیز در باره چگونگی ظهور و تشکیل حکومت آن حضرت، تمامی مذاهب اسلامی به آمدن چنین شخصیتی در آخر امان باور دارند

    الائمة علیهم السلام » نگاشته که انگیزه تألیف آن را بیان شرح حال و مقامات ائمه دوازده گانه علیهم السلام معرفی کرده است و این نوشته را بنا بر درخواست برخی از معاصران خود به سامان رسانده است. وی در فصل دوازدهم این کتاب، شرح حال و خصوصیات امام مهدی علیه السلام را ذکر کرده و در آن، مباحث مختلف و احادیث گوناگونی در باره امام مهدی علیه السلام آورده است. وعده رسول خدا صلی الله علیه و آله به ظهور آن حضرت را مورد اثبات قرار داده و از نسب آن بزرگوار سخن گفته است.

    نکته قابل توجه در نوشته های این نویسنده آن است که به مانند برخی دیگر از عالمان اهل سنت، معتقد به ولادت امام مهدی علیه السلام است و بر این باور است که آن حضرت اکنون زنده و در قید حیات می باشد.

    ۳. محمد بن محمد بن الخطاب المالکی (م قرن دهم ه. ق)

    وی در پاسخ به پرسشی در باره معتقدان به میّتی که مدعی مهدویت بوده و نیز راجع به منکران مهدویت گفته است: عقیده طایفه یاد شده، در باره آن میّت در گذشته که او مهدی موعود است و باید در آخر امان ظهور کند، باطل و پوچ است؛ به سبب احادیث صحیحه ای که دلالت دارد بر وجود مهدی علیه السلام و خروج او و نیز حوادثی که در آستانه ظهور او اتفاق خواهد افتاد، همانند: ظهور سفیانی، فرو رفتن وی و لشکرش در زمین منطقه بیداء، کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در اول آن. و نیز به سبب احادیثی که دلالت دارند بر اینکه مهدی علیه السلام فرمانروای زمین خواهد شد و دجال، در روزگار وی ظهور خواهد کرد و دیگر علاماتی که هیچ کدام در دوره این شخص مرده ای که بدان اشاره شد، تحقق نیافته است. »

    ۴. شیخ محمد الصبان (م ۱۳۰۷ ه. ق)

    وی در کتاب اسعاف الراغبین» فصلی را به بحث درباره امام مهدی علیه السلام، نسب ایشان و محل ظهور و نیز نشانه های خروج حضرت بیان داشته است. علاوه بر روایاتی که در این باره ذکر کرده، مطالب مختلفی در تأیید این موضوع از بزرگانی چون محی الدین عربی و شعرانی نقل می کند.

    عربی در جمع بین روایاتی که امام مهدی علیه السلام را از نسل امام حسین علیه السلام دانسته و روایاتی که آن حضرت را از نسل امام حسن علیه السلام می داند، مطالب متنوعی را بیان داشته است.

    ۵. محمد بن جعفر بن ادریس الکتانی المالکی (م ۱۳۴۵ ه. ق)

    در کتاب نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» که در آن احادیث متواتر را جمع آوری کرده، روایات مربوط به امام مهدی علیه السلام را از جمله آنها دانسته و با استناد به سخنان و گفته های دانشمندان معروف و شناخته شده اهل سنت، بر تواتر این احادیث پای می فشارد و معتقد است که آمدن و ظهور امام مهدی علیه السلام بر اساس این احادیث و نیز وعده هایی که در آنها داده شده است، از ضروریات و موارد حتمی می باشد.

    منبع: حوزه نت


    رهبر انقلاب

    حضرت آیت الله ‌ای در حکمی حجت‌الاسلام محمّدباقر لائینی را به نمایندگی ولی‌فقیه در استان مازندران و امامت جمعه ساری منصوب کردند.

    پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله ‌ای در حکمی حجت‌الاسلام حاج شیخ محمّدباقر لائینی را به نمایندگی ولی‌فقیه در استان مازندران و امامت جمعه ساری منصوب کردند.

    متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    جناب حجت‌الاسلام آقای حاج شیخ محمّدباقر لائینی دامت افاضاته

    در پی استعفای جناب حجت‌الاسلام آقای طبرسی دامت افاضاته و با تشکر فراوان از زحمات و خدمات ایشان در سالهای متمادی، جنابعالی را که بحمدالله از سوابق روشن و صلاحیت لازم برخوردار می‌باشید به نمایندگی خود در استان مازندران و امامت جمعه‌ی ساری منصوب می‌کنم.

    استان مازندران در شمار برجسته‌ترین استانهای کشور از جنبه‌های مادی و معنوی است و مردم عزیز و مؤمن و انقلابی آن در آزمونهای متعدد در نظام جمهوری اسلامی مفتخر و سربلند ظاهر شده‌اند. جنابعالی با توجه به سابقه‌ی حضور و خدمت در آن استان با برجستگی‌های جوانان فداکار و مردمان پر انگیزه و وفادار آن آشنائید. لازم است این برجستگی‌ها تقویت و تثبیت و بزرگ داشته شود و در این راه از علمای دین و فرزانگان حوزه و دانشگاه یاری گرفته شود.

    تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و روی‌گشاده و دست‌مهربان با همه‌ی قشرهای مردم توصیه‌ی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند مسألت می‌کنم.

    سیّدعلی ‌ای

    ۱۴ آبان ۱۳۹۸    

    آیت‌الله محمدی‌لائینی

    آیت‌الله محمدباقر محمدی‌لائینی امام جمعه فعلی نکا و امام جمعه ممتاز در سال ۱۳۷۷ از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی جایگزین آیت‌الله طبرسی نماینده ولی فقیه در استان مازندران شد.

     آیت‌الله محمدباقر محمدی‌لائینی امام جمعه فعلی نکا طی حکمی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی جایگزین آیت‌الله نورالله طبرسی نماینده ولی فقیه در استان مازندران شد در سال ۱۳۳۲ هجری شمسی در نجف اشرف تولد یافت.

    پدر ایشان آیت‌الله شیخ حسین محمدی‌لایینی از علمای بنام و خوشنام مازندران و نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری بود که در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی برای تحصیل عازم حوزه علمیه نجف اشرف شد و ۱۴ سال در آن اقامت کرد.


    در سال ۱۳۳۸ مرحوم پدر (آیت‌الله شیخ حسین محمدی لایینی) به ایران مراجعت کردند و به دستور حضرت آیت‌الله کوهستانی(ره) در کوهستان مستقر و به تدریس در حوزه علمیه مشغول شدند.

    پدر؛ اولین معلم و استاد و محضر آیت‌الله کوهستانی؛ اولین مدرسه

    پس از مراجعت خانوادگی به ایران و رسیدن سن تحصیل و آموزش، در همان محیط خانواده و در خدمت پدر و خواهر بزرگش که معلم قرآن بود، قرآن را فرا گرفت و سپس در حوزه کوهستان به تحصیل علوم دینی و حوزوی پرداخت و تا سال ۱۳۴۴ هـ.ش در محیط خانواده و حوزه‌های کوهستان و لائی ادامه تحصیل داد و تا اواخر کتاب جامع‌المقدمات را خواند.

    هجرت به قم

    در سال ۱۳۴۴ به حوزه علمیه قم رفت و از کتاب صمدیه به بعد را در آنجا خواند تا اینکه در سال ۱۳۵۲ هـ.ش سطح را تمام و توفیق حضور در حلقه علمی درس خارج اصول فقه را یافت. از جمله اساتید وی در سطح، آقایان: سید ابوالفضل تبریزی، دوزدوزانی، صلواتی، ستوده، اعتمادی، سلطانی و فاضل لنکرانی بودند. البته تابستان‌ها خدمت مرحوم والد، تحصیلات قم را ادامه می‌داد و بدین نحو، کتاب مطول، قسمتی از شرح لمعه، قسمتی از مکاسب و قسمتی از کفایه را خدمت ایشان در تابستان‌ها خواند.

    یک دوره خارج اصول را نزد مرحوم آیت الله میرزا هاشم‌آملی به مدت ۹ سال، همچنین یک دوره خارج معاملات فقه را هم خدمت ایشان تلمذ کرد و یک دوره خارج اصول را به مدت هشت سال خدمت آیت الله شیخ‌جوادتبریزی گذراند و خدمت ایشان قسمت‌هایی از خارج طهارت و صلوه را نیز حضور داشت و یک سلسله درس‌های خارج فقه خدمت بعضی اساتید دیگر هم داشت.

    از سال ۱۳۶۰ وارد موسسه در راه حق» که مسئولیت آموزش آن با جناب استاد آیت‌الله مصباح یزدی بود شد و مدت ۶ سال در برنامه‌های آموزشی آن شرکت کرد.

    کتاب‌های فلسفتنا و اقتصادنا، مکتب‌های فلسفی غرب، معارف قرآن، فلسفه اخلاق، نهایه الحکمه، برهان شفا، جلدهای ۸ و ۹ اسفار، دروس فسلفه و برخی برنامه‌های آموزشی جنبی در زمینه تاریخ، حقوق،‌ ادبیات فارسی، تحلیل ی و… در همین موسسه گذراند.

    اساتید آیت‌الله محمدباقر محمدی‌لایینی در این دوره آموزشی شخص آیت‌الله مصباح و آقایان: دکتر احمد ، فیاضی، مصباحی و… بودند.

     نهایه، برهان شفا، دروس فلسفه که درس خارج فلسفه بود، معارف قرآن، اخلاق، فلسفه اخلاق و اسفار را در خدمت استاد مصباح، مکتب‌های فلسفی غرب را خدمت آقای دکتر ، فلسفتنا را خدمت آقای فیاضی، اقتصادنا را خدمت آقای مصباحی به اتمام رساند.

    بعد از این دوره‌ آموزشی، در مرکزی که آن روز به نام بنیاد باقرالعلوم(ع) و زیر نظر جناب استاد مصباح اداره می‌شد، وارد مرحله تحقیقاتی شد.

    گروه‌های مختلف علمی از فلسفه، تفسیر، جامعه شناسی، اقتصاد و تاریخ را به صور تخصصی شکل می‌گرفت و ایشان در گروه تفسیر یک به مدت ۸ سال به وظایف خاص علمی و پژوهشی ادامه داد و گاه در تابستان‌ها تمام اعضای گروه به مدت یکی دو ماه در مشهد مقدس برنامه‌های تحقیقاتی خود را دنبال می‌کرند.

    آیت‌الله محمدی‌لایینی شروح منظومه سبزواری را خدمت آیت‌الله صالحی مازندرانی(ره)،‌ جلدهای ۱ و ۱۶ اسفار و درس خارج اجاره و ولایت فقیه و بخش‌هایی از تفسیر قرآن را خدمت استاد آیت‌الله جوادی آملی و اشارات بوعلی و درس هیأت را خدمت استاد علامه حسن‌زاده آملی شرح باب هادی‌عشر را خدمت آقای صلواتی و شرح تجرید مرحوم خواجه را خدمت جناب آقای حقی خواند.

    شاگرد آیه الله مطهری و ( خاطره)

    یک سلسله بحث‌های فلسفی را هم خدمت استاد شهید علامه مطهری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خواند که در خاطره‌ای بیان کردند:جناب مطهری یک برنامه آموزشی حساب شده‌ای را برای تربیت شاگردان تدارک دیده بودند و برای همین منظور امتحان عمومی از طلاب خارج‌دیده گرفته بودند که حدود ۴۰۰ نفر در امتحان عمومی کتبی شرکت کرده بودند و بنده در آن آزمون با نمره بالای ۱۹ اول شدم و بعد ایشان از قبول‌شدگان در آن آزمون، شخصا بصورت شفاهی امتحان و پرسش به عمل می‌آورد و بنده در آن مصاحبه حضوری و شفاهی هم قبول شده بودم. حتی یکی از پرسش‌های ایشان را به یاد دارم که فرق میان عام و مطلق بود. اما دریغ که مجال تحقق آرمان خود را نیافت و ما هم محروم ماندیم. رحمه الله علیه.)

    تدریس

    طبق سیره مستمره در حوزه‌های علمیه که طلاب به تدریس سطوح و مدارج پایین‌تر می‌پردازند، ایشان نیز در طول تحصیل و بعد از آن، به تدریس صرف، نحو، منطق، معانی و بیان، شرح لمعه، معالم، اصول فقه مظفر، مکاسب و بدایه الحکمه می‌پرداخت و در کنار تحصیل علم به تدریس هم توجه داشت.

    ورود به دانشگاه

    پس از بازگشایی دانشگاه در سال ۶۱ از طرف حوزه از ایشان که از طلاب ممتاز به حساب می آمد جهت تدریس در دانشگاه دعوت به عمل آمد و پس از شرکت در امتحان و قبولی در آن، در دانشگاه صنعتی شریف و سپس دانشگاه تهران به تدریس معارف اسلامی، اخلاق و تربیت اسلامی و تاریخ اسلام مشغول شد  و با چند تن دیگر از اولین افرادی بود که به تدریس در دانشگاه بعد از انقلاب اسلامی مأمور شد. یک سال در دانشگاه صنعتی شریف (۱۳۶۱) و بعد تا سال ۱۳۷۲ در  دانشگاه تهران و از آن به بعد تاکنون در دانشگاه علوم پزشکی مازندران این امر ادامه دارد. علاوه بر موارد فوق‌الذکر، اخلاق پزشکی هم به موضوعات تدریس اضافه شد.

    در همان اوایل شروع به تدریس در دانشگاه ، بعد از دو سه سال، جهت عضویت در هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران توسط استاد مصباح دعوت شد اما به علت علاقمندی به ادامه تحصیل در حوزه  علمیه قم و عدم متارکه تحصیل حوزوی نپذیرفت، تا آنکه از سال ۷۴ برای عضویت در هیأت علمی دانشگاه تمایل پیدا کرد و پس از موفقیت در آزمون‌های متعدد و مکرر عمومی و تخصصی در مقطع مربی و سپس در مقطع استادیاری که توسط آموزش عالی انجام می‌گرفت و نوشتن رساله‌ی دکتری با راهنمایی استاد و استاد مشاور، آقای دکتر محقق، تحت عنوان مادی و مجرّد و دفاع از آن» در اسفندماه ۸۰، عضو هیات علمی در مقطع استادیار شد. از سال ۷۵ تا ۸۲ مدیر گروه معارف اسلامی این دانشگاه بود و موفق به شکل دادن و تهیه امکانات و پر کردن پست‌های آن گردید.

    استاد نمونه دانشگاه

    البته در دانشگاه علاوه بر تدریس و مدیریت گروه، فعالیت‌های جنبی دیگری هم داشتند و دارد. مثل همکاری علمی و فرهنگی با نهاد مقام معظم رهبری، عضویت و ریاست هیات تجدید نظر تخلفات کارکنان از سال ۷۷ تاکنون، عضویت در هیأت رسیدگی به تخلفات اعضای هیأت علمی، عضویت در کمیته اخلاق دانشکده پیراپزشکی، عضویت در کمیته اخلاق دانشگاه، مشاوره با دانشجویان، سخنرانی‌های مختلف به مناسبت‌های گوناگون دانشجویی، اساتید، کارکنان و همچنین با جمعی از اساتید جلسات هفتگی تفسیر قرآن دایر کرد و در حلقه هم‌اندیشی اساتید و اعضای هیأت علمی هم عضویت و مشارکت دارد. در راستای فعالیت و مسؤولیت دانشگاهی در ده‌ها سمینار، کارگاه‌ها و همایش‌ها توفیق شرکت و نوشتن مقاله هم داشت و در سال ۷۵ به عنوان استاد نمونه از طرف دانشگاه معرفی شد.

    رحلت پدر و مراجعت به نکا

    در سال ۱۳۷۲ پس از وفات پدر و به درخواست مردم به شهر نکا مراجعت و به ارشاد و تبلیغ و اداره مسجد و حوزه و دفتر مراجعات مردمی مرحوم پدر و حل و فصل امور مشغول شد و معتقدند که خوشحالم که اگر از حوزه منقطع و جدا شدم لااقل در کنار مردم خوب شهر خودم هستم و در حد امکان و توان در حل مشکلاتشان و انجام و قضاء حوائجشان و در کنار این مهم به تدریس در حوزه علمیه مرحوم والد و فعالیت‌های فرهنگی تبلیغی، درس‌های تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه برای عموم مشغولم.»

    امامت جمعه، امام جمعه ممتاز، امام جمعه نمونه

    از مهرماه ۱۳۷۵ مسئولیت امامت جمعه شهرستان نکا هم بر دیگر مسئولیت‌هایش افزوده شد و تاکنون به این امر مقدس و در این جایگاه رفیع اشتغال دارد.

    در سمینارهای متعدد استانی و بین‌استانی و سراسری همراه با مقاله نویسی که بعضی از این مقاله‌ها ممتاز شناخته شد، شرکت کرد. در سال ۱۳۷۷ هم از طرف شورای ت‌گزاری ائمه جمعه کل کشور به عنوان امام جمعه ممتاز و در سال ۱۳۸۰ به عنوان امام جمعه نمونه کشوری شناخته شد.

    حضور در جبهه‌های دفاع مقدس

    در ۸ سال دفاع مقدس  بصورت متناوب در جبهه‌های غرب و جنوب در جمع سربازان اسلام و امام زمان(عج) در مناطقی مثل پاوه، سردشت، قصرشیرین، سرپل ذهاب، پیران‌شهر، فاو، مسجد سلیمان، ارومیه و اهواز حضور یافت.

    سابقه فعالیت‌های انقلابی و ی

    در حصر مدرسه فیضیه در سال ۵۴، جزء طلبه‌های محصور بود و در جنب و جوش‌های ی و مبارزه حضور داشت.

    از سال ۱۳۵۶ تا پیروزی نهایی انقلاب اسلامی در راهپیمایی‌های قم و تظاهرات قم و یا در شهر نکا، شرکت می‌کرد. در بیت مرحوم والد که محور و مرکز فعالیت‌های انقلابی شهر نکا و منطقه بود و در کنار او به فعالیت و رسیدگی به امور جریان انقلاب و رفع نیازمندی‌های مردم در شرایط آن زمان می‌پرداخت. در تهیه و توزیع اطلاعیه‌های حضرت امام(ره) و یا علما و مراجع هم شرکت داشت و در سخنرانی‌ها و فرصت‌های خطابی و تبلیغی نیز به وظایف انقلابی خود عمل می‌کرد.

    در این مسیر با توجه به ارتباط عمیق و وسیع مرحوم والد با مراکز اصلی انقلاب در تهران و قم و به دستور ایشان به جمع‌آوری امکانات برای رفع حوائج ضروری مردم و ارسال آنها به تهران و قم می‌پرداخت.

    از گفتنی های دیگر در خصوص آیه الله محمدی لایینی :

    عضو شورای مدیریت حوزه‌های علمیه مازندران و نیز هدایت حوزه علمیه برادران و همچنین خواهران در شهرستان نکا
    مدیریت تشکیلات نظارت شورای نگهبان در استان مازندران به مدت قریب به ۱۰ سال
    تاسیس و حمایت جدی مجامع مختلف خیرین برای موضوعات گوناگون اجتماعی
    پاسخگویی به مردم و بازبودن درب بیت آیه الله لایینی (پدر) و پاسخگویی به مردم
    تاسیس، هدایت و پشتیبانی از دو مدرسه قرآنی ابتدایی رضوی و راهنمایی باقرالعلوم با هدف تربیت قرآنی جوانان
    نقش آفرینی‌های مؤثر در حمایت از انقلاب و آرمان‌های امام و ولایت

    مهمترین ویژگی ها و علایق و

    ساده زیستی، خدمت به محرومین، احترام به خاندان ایثارگران و شهدا، احترام به علما و فرهیختگان علمی، اخلاق محوری، مردم‌داری، تحصیل و تدریس و تربیت، کار تشکیلاتی و برنامه‌محور ، اعتقاد به خردورزی و خرد جمعی، هم‌گرایی دوستداران انقلاب و ولایت راز ویژگی‌های ایشان است.

    تحقیقات و تالیفات

    ۱ – کتاب استعدادهای زن

    ۲ – نگرشی به تصوف

    ۳ – معیارها و عوامل تمدن از نظر قرآن کریم، که با همکاری تفسیر بنیاد باقرالعلوم نوشته و چاپ شده است.

    ۴ – مقالات متعدد

    ۵ – مادی و مجرد در رساله فلسفی دکترا

    آثاری که چاپ نشده

    ۱ – انسان و جامعه از دیدگاه قرآن

    ۲ – حقیقت امام و امامت در کلام امام رضا علیه السلام

    ۳ – قاعده الاسلام یحب ما قبله – رساله فقهی به زبان عربی

    ۴ – اصاله الصحه – رساله فقهی به زبان عربی

    ۵ – احکام الشفعه – رساله فقهی به زبان عربی

    ۶ – قاعد نفی سبیل – رساله فقهی به زبان عربی

    ۷ – احکام الحج – رساله فقهی در احکام حج به زبان عربی که ناتمام است

    ۸ – غناء و انواع لهویات صوتی – رساله فقهی به زبان فارسی که در کنگره هزاره شیخ مفید به چاپ رسید

    ۹ – تفسیر قرآن – جزوات متعدد در تفسیر قرآن کریم و محصول سلسله درس های تفسیر قرآن می‌باشد که به صورت هفتگی از سال ۷۲ تاکنون شب‌های پنج‌شنبه بعد از نماز مغرب و عشا در جمع نمازگزاران ارائه می‌شود.

    ۱۰ – مقدمه‌ای بر تاریخ

    ۱۱ – فهم و تفسیر متون با هرمنوتیک – تحقیقی است که هم اکنون در گروه معارف اسلامی دانشگاه و با اعضای هیات علمی این گروه در حال انجام است.

    ۱۲ – موضوع‌شناسی قرآن – تحقیقات گروهی در زمینه شناسایی، استخراج، ‌تنظیم و فهرست موضوعات مطرح شده در قرآن که در گروه تفسیر یک بنیاد باقرالعلوم انجام گرفت.

    ۱۳ – مقالات متعدد که در موضوعات گوناگون نوشته شده است.

    نمونه ای از فعالیت‌های فرهنگی

    ۱ – تاسیس کانون فرهنگی مسجد جامع در سال ۷۳ که کلاس‌ها و فعالیت‌ها و اردوهای متعدد فرهنگی، تفریحی را تاکنون برگزار کرده است.

    ۲ – تأسیس کتابخانه مسجد جامع که فعلا بیش از ۴ هزار جلد کتاب دارد و حدود۵۰۰ نفر عضو آن هستند و مورد استفاده عموم بویژه ون، دانشجویان، دانش‌آموزان و بانوان است که سالن قرائت‌خانه دارد و هم به شکل امانی کتاب در اختیار مراجعان گذاشته می‌شود. تاریخ تاسیس آن سال ۱۳۷۴ هجری شمسی است.

    ۳ – دعوت از طلاب طرح هجرت کوتاه مدت در تابستان ها و اعزام به روستاها برای فعالیت‌های فرهنگی، آموزشی، قرآنی.

    ۴ – دعوت از طلاب طرح هجرت بلند مدت و استقرار آنها در روستاهای بزرگ که تعداد  ۱۵ نفر از آنان در آن روستاها بصورت شبانه‌روزی مستقر و به اقامه نماز و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی و رفع نیازمندی‌های مذهبی مشغولند.

    ۵ – برگزاری جلسه تفسیر قرآن، همه هفته چهارشنبه شب‌ها بعد از نماز مغرب و عشا که به صورت ثابت و میانگین در آن حدود ۱۰۰ نفر شرکت می کنند و از سال ۷۲ تاکنون ادامه دارد.

    ۶ – درس شرح و تفسیر نهج‌البلاغه در شب‌های ماه مبارک رمضان

    ۷ – شرکت در جلسات متعدد و مناسبت‌های مختلف مذهبی، ی، اجتماعی به ویژه جلسات بسیجیان و غالبا همراه با سخنرانی.

    ۸ – حضور و سخنرانی در روستاها و مجالس مختلف

    ۹ – اداره جلسات هفتگی ت شهر و طرح سلسله مباحث فقهی و ی اجتماعی

    ۱۰ – اقامه مجلس در فوت و موالید و مناسبت‌های دیگر در مسجد.

    ۱۱ – برگزاری جلسات برای بانوان، جوانان، بسیجیان و دعوت از سخنرانان کشوری برای افاضه و سخنرانی و یا ارائه اطلاعات و تحلیل‌های ی اجتماعی

    ۱۲ – برگزاری یادواره علما هزارجریب نکا که منطقه‌ی عالم‌خیز با مردمی عالم‌پرور است و این یادواره، همه‌ساله در تابستان‌ها به صورت سیار در همان منطقه و هر سال در زادگاه یکی از علمای سرشناس آن دیار، با شکوه خاص و شرکت علما و طلاب و عموم مردم و مسؤولان برگزار می‌شود که علاوه بر برکات معنوی و فرهنگی، خدمات عمرانی و رفاهی منطقه را نیز تاحدودی در پی دارد و مسئولین را با مشکلات آن منطقه و چگونگی حل آنها آشنا می‌سازد.

    اولاد

    آیت‌الله محمدباقر محمدی‌لایینی در سال ۱۳۵۵ ازدواج کردند و دارای ۴ فرزند هستند که همگی ازدواج کرده‌اند و ۲ دختر و ۲ پسر که هر دو پسر ایشان  بعد از گرفتن دیپلم در حوزه علمیه به طلبگی مشغول شده‌اند و اکنون در قم در حال تحصیل هستند.[مشرق]


    در آخرین کنفرانس هرتزلیا که در سال ۲۰۱۹ در رژیم صهیونیستی برگزار شد، بر این نکته تاکید شد که جمهوری اسلامی ایران مهمترین و بزرگترین تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب می شود.

    حسین رویوران طی یادداشتی در خبرگزاری قدس نوشت:

    در آخرین کنفرانس هرتزلیا که در سال ۲۰۱۹ در رژیم صهیونیستی برگزار شد، بر این نکته تاکید شد که جمهوری اسلامی ایران مهمترین و بزرگترین تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب می شود و نظر به اینکه توان نظامی اسرائیل دیگر قادر به مقابله با این تهدیدات نوظهور نیست لذا تاکید شد که برای مقابله با این تهدیدات باید از طریق جنگ نسل چهارم اقدام کرد.

    آنچه در عراق و لبنان می گذرد در واقع می توان از آن به عنوان نسل چهارم جنگ ها یاد کرد که موضوع علوم استراتژیک است.


    هر سال رژیم صهیونیستی اجلاسی را به نام هرتزلیا در دانشگاهی به همین نام برگزار می کند که در آن آخرین تهدیدات و فرصت ها امنیتی، ی، نظامی، اقتصادی و غیره در ارتباط با رژیم صهیونیستی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی مورد بررسی قرار می گیرد.

    راهکارهایی که در این اجلاس ارائه می شود توسط همه دستگاه های ی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و امنیتی پیگیری می شود.  در آخرین کنفرانس هرتزلیا که در سال ۲۰۱۹ در رژیم صهیونیستی برگزار شد، بر این نکته تاکید شد که جمهوری اسلامی ایران مهمترین و بزرگترین تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب می شود و با توجه به گسترش نفوذ ایران در سطح منطقه و جایگاه محور مقاومت به عنوان مهمترین بازیگر در محیط راهبردی این رژیم، توان نظامی اسرائیل که همواره به عنوان یکسره کننده همه تهدیدات علیه این رژیم بوده است، دیگر قادر به مقابله با این تهدیدات نوظهور نیست. لذا در اجلاس هرتزلیا تاکید شد که برای مقابله با این تهدیدات باید از طریق جنگ نسل چهارم اقدام کرد.

    جنگ نسل چهارم دارای ابزارها، چینش ها و مدیریت خاص است که در حوادث لبنان و عراق می توان مصادیق آن را مشاهده کرد.

    در لبنان و عراق دو حکومت استقرار دارند که برآمده از آرای مردم هستند و این دو حکومت از مهمترین پیروزی های  محور مقاومت محسوب می شوند. پیش فرض اولیه آن است که تحولات این دو کشور به نفع محور مقاومت یکسره شده است. اما دشمن آمده در این مناطق که از مناطق قوت محور مقاومت محسوب می شود، مدل جنگ نسل چهارم را به اجرا گذاشته است تا این محور را به چالش بکشد.

    شیخ قیس خزعلی رئیس گروه مقاومتی عصائب الحق عراق حدود یک ماه پیش از شروع اعتراضات در عراق که از اول اکتبر کلید زده شد، اعلام کرد که بر اساس اطلاعات دقیقی که دارد رژیم صهیونیستی وامریکا با همکاری رژیم های سعودی و امارات تلاش دارند تا مجموعه ای از اعتراضات و شورش ها را در چند کشور منطقه از جمله عراق و لبنان راه اندازی کنند.

    ثامر السهبان مشاور محمد بن سلمان نیز در دیدارهایی که با برخی عراقی ها داشته است مکرر تاکید داشت که از اکتبر ۲۰۱۹ چهره عراق تغییر خواهد کرد! بر این اساس این اعتراضات نوعی غافلگیری نبوده است اما ساختار جنگ نسل چهارم اینگونه است.

    مهمترین ویژگی ها جنگ نسل چهارم؛

         * ایجاد اجماع سازی حول یک خواست واقعی اجتماعی مانند حل مشکل بیکاری، مبارزه با فساد گسترده دولتی و اعتراض به ناکارآمدی دولت

         * استمرار اعتراضات با مدیریت سازمان های مردم نهاد یا (N G O ). تنها در کشور عراق ۱۸۹۰ N G O ثبت شده است. سفارت امریکا بیش از هزار نفر از اعضاء این سازمان های مردم نهاد را تحت عنوان تقویت جامعه مدنی به امریکا برده و تحت آموزش و وابستگی ی قرار داده است. دولت امریکا حدود ۱۰ سال پیش یک سازمان تحت عنوان بنیاد تربیت رهبران جوان آینده  ( پروژه Y G L یانگ گلوبال لیدر) که زیر مجموعه بنیاد راکفلر است را ایجاد کرده است که هدفش شناسایی و تربیت جوانانی در کشورهای مختلف با هدف رهبری حرکت های اجتماعی و ی در چارچوب منافع و اهداف امریکا است. تیمور جنبلاط پسر ولید جنبلاد از رهبران دروزی های لبنان یکی از این افراد است که در وقایع اخیر لبنان نقش پر رنگی دارد.

         * ایجاد شبکه ارتباطی از طریق فضای مجازی جهت هماهنگی ها و نیز مدیریت اعتراضات و شورش ها، همچنین افزایش امنیت افراد تا توسط ساختارهای امنیتی کشور مورد شناسایی و بازداشت قرار نگیرند.

         * هدایت زنده رسانه ای اعتراضات. در عراق شبکه های الشرقیه، دجله و البغدادیه و در لبنان نیز شبکه های M T V  – الجدید و L B C  نقش هدایت زنده و مستقیم اعتراضات را بر عهده دارند.

         * ایجاد تریبون و یا استیج برای مدیریت میدانی اعتراضات. ابتدا در این تریبون ها با دعوت از خواننده ها و یا شومن ها مردم را سرگرم کرده و جذب می کنند و پس از آن خدمات مختلفی مانند غذا و توزیع چتر و غیره ارائه می دهند و پس از آن که حضور مردم در میدان جا افتاد در روز های بعد هدایت ی مردم را از طریق مطرح کردن مطالبات خاص بر عهده می گیرند.

         * ایجاد تضادِ بزرگِ اجتماعی از طریق متهم کردن افراد و جریانات و نهادهای محور مقاومت به اینکه علت اصلی ناکارآمدی نظام آنها هستند و باید از صحنه مدیریت کشور خارج شوند. در عراق حضرت آیت الله سیستانی، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله ای و سرلشکر قاسم سلیمانی و نیروهای حشد الشعبی را متهم معرفی می کنند و در لبنان نیز حزب الله و مقاومت اسلامی، سید حسن نصرالله مورد تعرض گسترده قرار می گیرند. هدف از این متهم سازی و تعرضات نیز آن است تا جامعه دچار دودستگی شود. این دو دستگی می تواند منجر به هرج و مرج سازنده مورد نظر امریکا و رژیم صهیونیستی شود.

         * ایجاد درگیری بین نیروهای محلی با استفاده از برخی از نیروها که آتش درگیری را شعله ور و برای معترضین باقی می گذارند مانند ترور برخی از رهبران عصائب الحق در جنوب عراق.  در عراق بعثی ها – صَرخی ها – یمانی ها  و شیرازی ها در کشور لبنان نیز قوات اللبنانیه به رهبری سمیر جعجع و دروزی ها به رهبری ولید جنبلاط و پسرش تیمور این نقش را ایفا کرده اند

    در تمام گام های بالا مفروض اول این است که عنصر مخاطب جوانان بین ۱۵ الی ۲۵ سال هستند و مفروض دوم نیز این است که مرجع های اجتماعی در این کشورها تغییر یافته است یعنی مرجعیت دینی، حزبی، تشکیلاتی، عشیرتی و خانوادگی نقش خود را از دست داده است.

    در اول اکتبر در عراق تقریبا همه رهبران امنیتی عراق در یک برنامه از پیش هماهنگ توسط برخی کشورهای اروپایی و منطقه ای دعوت شده و در سفر بودند تا مدیریت امنیتی با خلاء فرماندهی روبرو بوده و اعتراضات به سرعت به اهداف خود برسد.  اما هوشیاری مسئولان و رهبران مقاومت مانع از آن شد تا جنگ آوران نسل چهارم موفق شوند. شواهد نشان می دهد تحولات در عراق و لبنان در مسیر کنترل قرار گرفته است اما نباید غافل بود که جنگ نسل چهارم به عنوان یک راهبرد از سوی ائتلاف عبری، غربی و عربی علیه همه حلقه های محور مقاومت تعریف و اتخاذ شده است و تحولات عراق و لبنان برای هر دو طرف تجربه گرانبهایی محسوب می شود. بر این اساس محور مقاومت و نهادهای امنیتی درون این محور باید از این تجربه برای خنثی سازی تحرکات دشمن و ثبت یک پیروزی بزرگ دیگر در نسل چهارم جنگ ها برای خود نهایت بهره را ببرد. 

    عجب گافی!

    ترامپ با استقبال از حمله به کنسولگری ایران در کربلا بر نقش‌آفرینی آمریکا در اغتشاشات عراق مهر تأیید زد.

    چند هفته پس از شروع اعتراضات در عراق و در حالی که بسیاری از ناظران بر نقش‌آفرینی گسترده آمریکا و عربستان در این قضیه تاکید داشتند، ترامپ با بازنشر چند توئیت ضدایرانی رسانه‌های سعودی که به اغتشاشات در اطراف کنسولگری ایران در کربلا مربوط بود، عملا جهت‌گیری آمریکایی تحولات اخیر در عراق را تایید کرد.  در ادامه تظاهرات و ناآرامی‌های چند هفته اخیر در عراق، یکشنبه ‌شب گذشته تعدادی از اغتشاشگران، ضمن سنگ‌پرانی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در کربلا، اقدام به پایین کشیدن پرچم ایران کردند. این افراد همچنین در محوطه بیرونی کنسولگری نیز ضمن برافروختن آتش، شعارهای ضدایرانی سردادند. هر چند این اغتشاش کم‌تعداد خیلی زود فروکش کرد و سرکنسول ایران در کربلا نیز چند ساعت پس از آن تاکید کرد اوضاع آرام شده و شرایط تحت کنترل است اما صبح دیروز رئیس‌جمهور آمریکا ۲ مطلب منتشر شده در این‌باره توسط رسانه‌های وابسته به سعودی‌ها را بازنشر داد.


    ترامپ در توئیت‌های خود، مطالب منتشر شده در وبگاه عرب نیوز» عربستان سعودی و ایران اینترنشنال عربی» را که پیش‌تر خبرهایی درباره وابستگی این رسانه به ولیعهد سعودی منتشر شده بود، بازنشر داد. استقبال توئیتری رئیس‌جمهور آمریکا از حمله اغتشاشگران به کنسولگری ایران در کربلا در حالی است که از ابتدای ناآرامی‌ها در عراق، موضوع نقش‌آفرینی آمریکا و عربستان سعودی در آن توسط بسیاری از ناظران و کارشناسان مورد تاکید قرار گرفته بود. در این رابطه صحنه‌گردانی تشکل‌های به‌اصطلاح مردم‌نهاد که با حمایت‌های مالی گسترده سفارت آمریکا در این کشور تاسیس شده بودند، موضوعی بود که بارها در رسانه‌ها به آن اشاره شد. طبق این گزارش‌ها، واشنگتن پس از خروج نظامیانش از عراق در سال ۲۰۱۱ تاکنون، با محوریت سفارت آمریکا در بغداد، بیش از ۵۰۰۰ سازمان غیردولتی به‌اصطلاح مردم نهاد» (NGO) را به بهانه‌های مختلف و در موضوعات گوناگون ایجاد و از آنها حمایت کرده است. این نهادها بخش عمده هدایت تظاهرات اخیر در عراق را بر عهده داشته‌اند. از سوی دیگر بازیگردانی سعودی‌ها نیز در جریان این ناراآمی‌ها مشهود بود. بسیاری از فضاسازی‌های توئیتری و فیسبوکی پیرامون تظاهرات در عراق توسط کاربران سعودی و از داخل این کشور آغاز و پیگیری شده است.

    نقش‌آفرینی گسترده بعثی‌ها

    هرچند رسانه‌ها عوامل حمله به کنسولگری ایران در کربلا را وابستگان به فرقه انحرافی صرخی (از مدعیان دروغین و وابسته به سرویس‌های بیگانه) معرفی کرده‌اند اما نمی‌توان از صحنه‌گردانی گسترده عوامل باقی مانده حزب بعث و تاثیر آنها در جهت‌گیری تظاهرات آرام در عراق به سمت شعارها و اقدامات ضدایرانی چشم‌پوشی کرد. نکته حائز اهمیت آنکه پس از سقوط صدام، بدنه حزب بعث به وسیله وابستگان به این حزب در بدنه دستگاه امنیتی عراق که توسط سازمان سیا حمایت می‌شدند، مورد حمایت قرار گرفت. به بیان دیگر هر چند رأس حزب بعث توسط آمریکا حذف شد اما ساختار تشکیلاتی حزب در لایه‌های امنیتی ایجاد شده توسط آمریکا حفظ شد. اولین حضور جدی و همه‌جانبه حزب بعث در تحولات عراق بعد از صدام در جریان حمله داعش به این کشور بروز و ظهور پیدا کرد. داعش که به گفته ترامپ ساخته و پرداخته آمریکاست، برای پیشبرد طرحش در کنار خود حزب بعثی را می‌دید که سازمان سیا بعد از سقوط صدام نقش پدرخواندگی آن را ایفا می‌کرد. عزت الدوری» از مقامات ارشد حزب بعث فرماندهی کادر نظامی این حزب را در جریان جنگ داعش علیه عراق بر عهده داشت که البته سرنوشتی بهتر از کشته شدن پیدا نکرد. در جریان اعتراضات اخیر بخشی از مردم عراق، بدنه آشوبگر این اعتراضات ریشه در همان تشکیلات حزب بعث دارد با این تفاوت که در زمان صدام حزب بعث با پول نفت عراق پشتیبانی می‌شد و حالا با پول نفت عربستان و امارات.

    چرا آمریکا به دنبال براندازی دولت عبدالمهدی است؟

    ورود علنی رئیس‌جمهور آمریکا به معرکه ناآرامی‌ها در عراق، تحلیل‌های پیش از این درباره نیتی این کشور از دولت عبدالمهدی را به اثبات رساند. هرچند به‌واسطه نزدیکی بسیار زیاد و اشتراکات متعدد مذهبی و فرهنگی میان ۲ کشور ایران و عراق، عموم دولت‌ها در این کشور پس از سقوط صدام، قرابت زیادی با ایران داشتند اما دولت عبدالمهدی به چند دلیل در ماه‌های اخیر مغضوب آمریکایی‌ها بوده است. به رسمیت شناختن حشدالشعبی و ساختارمند کردن آن در چارچوب نیروهای مسلح عراق از جمله نخستین اقدامات عبدالمهدی بود که در همان زمان نیز با مخالفت‌های صریح واشنگتن مواجه شد. در موضوعات منطقه‌ای و مرتبط با جبهه مقاومت نیز دولت عبدالمهدی و شخص او همراهی حداکثری داشتند، با این حال بازگشایی گذرگاه مرزی قائم- بوکمال» بین سوریه و عراق را باید به‌عنوان یک عامل مهم در این میان فهم کرد. هفته گذشته رومه لبنانی الاخبار، این اقدام عبدالمهدی را سیلی بسیار محکمی به واشنگتن توصیف کرده و پیرامون آن نوشته بود: مسؤولان آمریکایی نیز بر این باورند که این اقدام، مشارکت در طرح ایران برای اتصال تهران- بغداد- دمشق- بیروت» به دریای مدیترانه است». نقش عبدالمهدی در کاهش تنش‌های منطقه‌ای به نفع ایران و همچنین همراهی با ایران در زمان تشدید تحریم‌های آمریکا از دیگر اقدامات دولت وی در همسویی با جمهوری اسلامی بوده است.

    کپی از فتنه ۹۶ ایران

    نکته جالب توجه درباره ناآرامی‌های اخیر در عراق، کپی‌برداری حداکثری این سناریو از آشوب‌های دی‌ماه ۹۶ در ایران بود. در آن اغتشاشات نیز شروع تظاهرات با شعارهای اقتصادی بود اما به سرعت به شعارها و اقدامات ساختارشکنانه و آشوب‌طلبی کشیده شد و جالب آنجاست که آن سناریو نیز به سرعت استقبال و تایید رئیس‌جمهور آمریکا را به دنبال داشت. اغتشاشات دی‌ماه ۹۶ البته با حضور گسترده مردمی و نقش‌آفرینی بموقع گروه‌های ی و جریانات مرجع فروکش کرد اما در عراق و پس از نزدیکی جریان صدر به گروه‌های کمونیست در این کشور ناآرامی‌ها افزایش و توسعه یافت. هرچند در این میان نقش تاثیرگذار و بی‌بدیل رهبری به عنوان فصل‌الخطاب انکار ناشدنی است، چنانکه این جایگاه کارکرد مهم خود را در فتنه‌های ۷۸ و ۸۸ نیز نشان داد؛ جایگاه رفیعی که در این روزهای عراق، خلأ آن در کشور همسایه بشدت حس می‌شود. از دیگر سو، وزارت خارجه عراق به حوادث شامگاه یکشنبه در کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در کربلا واکنش نشان داد. پایگاه خبری بغداد الیوم» ضمن انتشار بیانیه‌ وزارت خارجه عراق، به نقل از این نهاد گزارش داد که بغداد تعهد خود را نسبت به هیأت‌های دیپلماتیک اعلام می‌کند. در این بیانیه همچنین تأکید شد که چنین اقداماتی در روابط دوستانه و حسن همجواری بین ۲ کشور همسایه هیچ تأثیری نخواهد گذاشت».

    كربلا.jpg

    حامیان یک نمای شیعه،‌ که با داعش همکاری می‌کند، به همراه شماری از عناصر حزب منحله بعث، کنسولگری ایران در کربلای معلی را مورد تعرض قراردادند. دولت عراق این اقدام آشوبگران را به شدت محکوم کرد.

     شماری از اغتشاشگران شامگاه یکشنبه گذشته در شهر کربلای معلی، دست به تحرکاتی علیه کنسولگری ایران زدند. براساس تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، آشوبگران ضمن سنگ‌ پرانی به سمت ساختمان کنسولگری، اقدام به پایین کشیدن پرچم ایران کردند.


    بر اساس خبرهای تکمیلی، حمله‌ کنندگان به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در کربلا، از پیروان فرقه صرخی» (وابسته به سرویس‌های بیگانه) بودند. این افراد پیش از این، از استان‌های بابل و دیوانیه به کربلا منتقل شده بودند تا دست به چنین اقدامی بزنند.



    سرکنسول ایران در کربلا اما نیمه شب گذشته تاکید کرد که اوضاع آرام شده و شرایط تحت کنترل است.


    فرقه صرخی» توسط فردی به نام محمود الحسنی الصرخی» که نماد شیعه انگلیسی است و داعیه مرجعیت دارد، رهبری می‌شود. این نما، حمایت از داعش و مخالفت با فتوای مرجعیت در نبرد علیه این گروه تروریستی را در پرونده خود دارد.


    با توجه به اینکه پای الصرخی در میان بوده، فتنه مذکور را سرویس‌های بیگانه طراحی کرده‌اند. طی این غائله در درگیری‌های به وجود آمده، حدود ۳۰ نفر کشته و زخمی شده و بسیاری از هواداران هم دستگیر شدند.


    الصرخی کیست؟


    سید محمد بن عبدالرضا بن محمد الصرخی» معروف به آیت‌الله سید محمود حسنی الصرخی» متولد کاظمین و ‌نمایی است که پس از سقوط رژیم منحله بعث عراق، برای اولین بار با لباس ت در ملاعام ظاهر شد و ضمن اعلام مرجعیت و معرفی خود به عنوان مرجع اعلای شیعیان، مدعی ارتباط با امام زمان هم شد!


    وی همچنین ادعا کرد که از شاگردان حضرت آیت‌الله سید محمد باقر صدر» و سید محمد صادق صدر» بوده، که البته این ادعا از سوی دیگر شاگردان این دو مرجع عالی قدر، مانند آیت‌الله سید کاظم حائری» که چند سالی است در قم ست دارد، تکذیب شده است.


    الصرخی پس از این ادعاها، به سرعت مورد توجه محافل اطلاعاتی و رسانه‌ای معاند، به ویژه رسانه‌های ضدایرانی و ضد شیعی قرار گرفته و در مدت زمان بسیار کوتاهی با نام سید حسنی» شهرت یافته است.


    الصرخی برای اینکه کسب محبوبیت بکند، طی سال‌های‌اشغال عراق، اظهارات شدید اللحنی را علیه نیروهای آمریکایی بر زبان آورد و آنان رااشغالگر خواند و خواستار خروج فوری‌اشغالگران از عراق شد.


    دو روز پس از این اظهارات، که آن زمان در شهر کربلا مستقر شده بود، هوادارانش با حمله به تعدادی از نیروهای آمریکایی، موفق شدند سه نفر را بکشند. بلافاصله پس از آن، نیروهای آمریکایی به کمک ارتش عراق به دفتر او حمله کردند، اما وی پیش از آن، ناپدید شده بود.


    از آن زمان تا سال گذشته از الصرخی» خبری نبود. شایعات در مورد محل پنهان شدن وی گسترش یافت؛ برخی می‌گفتند الصرخی به لبنان فرار کرده و در آنجا دیده شده است. عده‌ای هم معتقد بودند او در مناطق جنوبی عراق پنهان شده است.


    اما اقدامات، موضع‌گیری‌ها و اظهار نظرهای دو سال اخیر الصرخی(پس از ظهور مجدد وی)، حکایت از آن دارد که او از سوی یک سازمان‌ اطلاعاتی و امنیتی منطقه- که به احتمال زیاد عربستان سعودی است- به طور کامل پشتیبانی مالی می‌شود.


    جالب توجه این است که اظهارات و موضع‌گیری‌های منطقه‌ای الصرخی نیز در تمامی موارد»‌، علیه شیعیان و منافع آنان در منطقه است!


    الصرخی حتی بارها انقلابیون بحرین را، که ظلم آل‌خلیفه علیه آنان، قلب هر شیعه‌ای را به درد می‌آورد، شورشی و فتنه‌گر نامیده است!


    بغداد محکوم کرد


    دولت بغداد حمله به کنسولگری ایران در کربلا را محکوم کرد. در این رابطه، وزارت خارجه عراق اعلام کرد که حوادث رخ‌داده در کنسولگری ایران، موجب نخواهد شد که روابط دوستانه و حسن همجواری میان دو کشور همسایه آسیب ببیند.


    به گزارش خبرگزاری فارس، وزارت خارجه عراق همچنین، به آشوبگران هشدار داد که هیئت‌های دیپلماتیک، خط قرمز بغداد هستند.


    کنسولگری ایران در کربلای معلی نیز از زائران خواست‌، سفر خود را به کربلا تا بازگشت امنیت، به تاخیراندازند.[مشرق]


    امام عسکری

    امام حسن عسکری (ع) در شرایط خفقان، فعالیت‌های فوق سری در جهت تقویت جامعه شیعه و امدادرسانی فکری، فرهنگی و اقتصادی به پیروان خود با ۵ راهبرد به راه انداخته بودند.

     با اندک تحقیق و مطالعه‌ای در تاریخ اسلام و سرگذشت زندگانی امام حسن عسکری (ع) به خوبی می توان به این مطلب صحه گذاشت که این دوره از حیات امامت با سایر بازه‌های زمانی تفاوت فراوانی داشت. با توجه به موقعیت و جایگاه خاصی که امام حسن عسکری (ع) در بین مردم داشت، ایشان را در تمام شئون زندگی مورد مراقبت شدید قرار داده بودند، به طوری که هیچ گونه آزادی را برای این امام پارسا قائل نبودند. کما اینکه تمام ارتباطات فرهنگی، ی، اجتماعی و دینی امام تحت اشراف سخت‌ترین بازرسی‌های اطلاعاتی و امنیتی حکومت وقت بود. ولی با این وجود امام حسن عسکری (ع) در این شرایط خفقان فعالیت‌های فوق سری در جهت تقویت جامعه شیعه و امدادرسانی فکری، فرهنگی و اقتصادی به پیروان خود به راه انداخته بودند.


    ۵ استراتژی و راهبرد فوق سری امام حسن عسکری (ع)

    تلاش‌های بسیار ارزشمند علمی و فرهنگی

    هر چند امام حسن عسکری (ع) تحت سخت‌ترین اشراف اطلاعاتی دستگاه حکومت عباسی قرار داشت، ولی با وجود همه آن فشارها و خفقان ی و اجتماعی شاگردانی تربیت کرده بود که کمک شایانی به نشر معارف اسلامی، شیعی و رفع شبهات شبهه افکنان و پاسخگویی به پرسشگران انجام دادند. شیخ طوسی تعداد این سربازان فرهنگی و فکری امام حسن عسکری (ع) را که به نوعی توانسته بودند از خرمن دانش و معرفت امام خوشه ای برچینند را بالغ بر ۱۰۰ نفر ذکر کرده است.(۱) برخی از این شخصیت های برجسته و علمی عبارتند از: احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، عبدالله بن جعفر حمیری، ابو عمر و عثمان بن سعید عمری، . .

    ایجاد شبکه فوق سری ارتباط با شیعیان

    در زمان حیات امام حسن عسکری (ع) جامعه شیعی در مناطق گسترده، شهرهای متعدد و فراوانی گسترش یافته بودند. شهرهای بسیار مهمی همچون قم، آبه، نیشابور، سامرا، خراسان، یمن، ری ،آذربایجان، کوفه، بصره، جرجان، بغداد،. که در میان این مناطق، شهرهایی همچون سامرا، بغداد، نیشابور، قم و کوفه از از جایگاه ممتاز و استراتژی خاصی برخوردار بودند.(۲)

    از طرفی این گستردگی و پراکندگی جغرافیایی حیات شیعی، وجود سازمان سری و ارتباطات مخفی را ایجاب می‌کرد که بتواند تحت مدیریت و راهبری امام، ارتباط شیعیان را به نوعی با حوزه امامت برقرار نماید، طبیعی است که در شرایط سخت امنیتی که دستگاه عباسی برای امام حسن عسکری (ع) به وجود آورده بود، این چنین راه ارتباطی بهترین راهی بود که می‌شد جامعه شیعی را رهبری و سازماندهی کرد. در این راستا در زمان امام نهم به بعد شبکه فوق سری ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون طراحی و سازماندهی شد، این برنامه در زمان امام حسن عسکری نیز ادامه داشت.(۳)

    فعالیت‌های فوق سری و ی امام حسن عسکری (ع)

    امام حسن عسکری (ع) علیرغم تمام محدودیت‌های دستگاه عباسی و کنترل‌های امنیتی که آن‌ها بر زندگی امام اعمال می‌کردند، یک مجموعه فعالیت‌های سری و ی را رهبری می‌کردند. ولی با این وجود به خاطر رعایت اصول حفاظت و اطلاعات از ناحیه امام، این فعالیت سری هیچ گاه برای دستگاه خلافت آشکار نشد. چرا که در صورت آشکار شدن این موضوع علاوه بر ممانعت با حضرت با شدیدترین رفتارها برخورد می‌کردند. در ادامه به یک مورد از این موارد اشاره می‌کنیم:

    عثمان بن سعید عمری که یکی از صمیمی‌ترین و نزدیکان امام حسن عسکری (ع) به شمار می آمد، در جامعه تحت عنوان روغن‌فروشی فعالیت می‌کرد. یاران و شیعیان امام حسن عسکری (ع) اموال و وجوهاتی را که می‌خواستند به امام تحویل دهند را به عثمان بن سعید عمری» می‌رساندند و او نیز آن‌ها را در ظرف‌ها و مشک‌های روغن قرار داده و به حضور امام می‌رساند.(۴)

    حمایت و دستگیری مالی از پیروان و شیعیان

    یکی از کارهای مهمی که امام حسن عسکری (ع) در زمان حیات خود انجام می‌دادند. توجه به نیازمندان و برآورده کردن احتیاجات مالی آن‌ها بود که خود برکات و ثمرات فراوانی برای تقویت ارتباط شیعیان با دستگاه امامت داشت. در واقع تاریخ‌پژوهان بر این باورند که این فعالیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امام موجب شده بود ضعفای جامعه اسلامی تحت فشار مالی و اقتصادی جذب دستگاه حکومتی و ستمگر عباسی نشوند.(۵)

    برای نمونه در برخی منابع نقل شده است: ابوهاشم جعفری» می‌گوید از نظر مالی در مضیقه بودم خواستم وضع خود را طی نامه‌ای به امام عسکری (ع) بنویسم، ولی خجالت کشیدم و صرفنظر کردم. وقتی که وارد منزل شدم امام ۱۰۰ دینار برای من فرستاد و طی نامه‌ای نوشت. هر وقت احتیاج داشتی، خجالت نکش و پروا مکن و از ما بخواه که به خواست خدا به مقصود خود می‌رسی.(۶)

    آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت

    از آنجا که غائب شدن امام و رهبر هر جامعه‌ای یک حادثه بسیار سخت و غیر قابل تحمل است و باور کردن آن برای بسیاری سخت و مشکل جلوه می‌کند. از همان ابتدا پیامبر گرامی اسلام (ص) و حضرات معصومین (ع) سعی داشتند موضوع مهم غیبت را برای شیعیان و پیروان خود تبیین کنند. این موضوع بسیار مهم و استراتژیک در عصر امام هادی (ع) و همچنین امام حسن عسکری (ع) به طور جدی و ویژه‌ای دنبال می‌شد تا اینکه جامعه اسلامی را با فرهنگ انتظار و جامعه منتظر بیشتر آشنا کنند.

    پی‌نوشت‌ها:

    ۱- رجال، المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۱، ص۴۲۷.

    ۲-طبسی، شیخ محمد جواد،حیاه االامام العسکری، ص۲۲۳.

    ۳- مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۶۳۳.

    ۴- شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۱۴.

    ۵- مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۶۳۹.

    ۶- شیخ مفید، ارشاد، ص۳۴۳. 

    میلاد امام حسن عسکری(ع)

    صالح بن وصیف، که از دشمنان اهل بیت بود، افرادی پست‎تر از خود را در زندان بر امام گماشت تا در طول شبانه روز حضرت را آزار دهند.

    مشرق- صالح بن وصیف، که از دشمنان اهل بیت بود، افرادی پست‎تر از خود را در زندان بر امام گماشت تا در طول شبانه روز حضرت را آزار دهند. وقتی سوال کرد زندان‌بان‌های امام عسکری علیه‌السلام در جواب صالح بن وصیف گفتند: چه بگوییم در باره کسی که روزها را روزه می گیرد و تمام شب را به عبادت به سر می‌آورد و جز به عبادت سخنی نمی‌گوید و جز به عبادت به کاری نمی‌پردازد.

    متن حدیث:

    زندان‌بان‌های امام عسکری علیه السلام در جواب صالح بن وصیف گفتند: ما نَقولُ فی رَجُلٍ یَصومُ نَهارَهُ و یَقُومُ لَیلَهُ کُلَّهُ، لا یَتَکلَّمُ و لایَتَشاغَلُ بِغَیرِ العِبادَةِ؛



    "اصول کافی، ج ۱، ص ۵۱۲ - بحارالانوار، ج۵۰، ص ۳۰۸"

    قاسم تبریزی

    کسانی که عامل شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام شده‌اند، تنها به آن حضرت و خانواده ایشان ظلم نکردند، بلکه عامل جنایتی در حق انسان‌ها در طول تاریخ شده‌اند.

     با بررسی اطلاعات و اخبار اسلامی به‌خصوص در خصوص سیره و تاریخ زندگی ائمه اطهار علیهم السلام با این موضوع مواجه می‌شویم که اخبار درباره ائمه اولی بسیار بیشتر از امامان آخر علیهم السلام است. به عنوان مثال حجم اطلاعات درباره تاریخ زندگی و سیره حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام چندین برابر اطلاعات درباره امام حسن عسکری علیه السلام است که خود، پرسش مهمی را در ذهن‌ها ایجاد می‌کند که چرا تاریخ نویسان، رجال و ثبت‌کنندگان حدیثی که شاهد زندگی آن حضرت بوده‌اند، کمتر درباره ایشان اطلاعات را ثبت و ضبط کرده‌اند؛ به طوری که امروز نه‌تنها اخبار کمی درباره زندگی امام عسکری علیه السلام در دست داریم، بلکه حتی تعداد احادیثی که از آن حضرت نقل شده بسیار محدودتر از سایر ائمه است.

    خبرگزاری تسنیم برای یافتن پاسخ این پرسش اساسی و تحلیل اوضاع ی و اجتماعی زمان مام حسن عسکری علیه السلام و شیوه‌های ارتباط مردم با آن حضرت، گفت‌وگویی با قاسم تبریزی، کارشناس تاریخی انجام داده است. آن طور که این پژوهشگر تاریخی توضیح می‌دهد، در زمان امامت امام حسن عسکری علیه السلام هرچند آن حضرت تحت کنترل نیروهای نظامی بودند، اما دربار بنی‌عباس متشنج بود و دعوا بر سر در دست گرفتن قدرت، موجب می‌شد مأموران امنیتی هم توجه خود را به قدرت معطوف کرده و در کنترل اوضاع، سستی کنند. امام که مترصد اوضاع بودند، از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف اسلام استفاده می‌کردند.

    در این اوضاع هرج و مرج به وجود آمده بود و درنهایت حتی نیروهای نظامی تلاش می‌کردند در دعوای بر سر قدرت، جایگاهی برای خود کسب کنند و به مال و مقامی برسند. این رویکرد باعث می‌شد افراد در کارها و امور محوله کم‌کاری و سهل‌انگاری کنند. یکی از اخبار بسیار مهمی که امام حسن عسکری علیه السلام با بهره‌برداری از اوضاع متشنج به اطلاع مردم در طول تاریخ رساندند، موضوع مهم ولادت امام دوازدهم حضرت صاحب‌امان علیه السلام بود. به طوری که وقتی کنترل‌ها را بر بیت خود کمتر می‌دیدند، وکلا و افراد مورد اطمینان که جایگاه مورد اعتماد برای امام و مردم بودند، وارد خانه آن حضرت شده و امام دوازدهم علیه السلام را در آن زمان خردسال بودند، مشاهده کرده و خبر تولد پر از خیر و برکت ایشان را به مردم رساندند.

    وقتی تاریخ اسلام را مرور می‌کنیم، به اطلاعات متنوع و مهمی درباره سیره و زندگی ائمه اطهار علیهم السلام دست پیدا می‌کنیم؛ اما در یک رویکرد کلی این طور به نظر می‌رسد که ما اطلاعات بیشتری درباره امامان اولی داریم. در حالی که در خصوص سیره و منش ائمه آخری و ازجمله درباره امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام اطلاعات کمتری وجود دارد. دلیل این اتفاق چیست؟

    برای رسیدن به علت و چرایی اطلاعات نسبتاً خوب درباره ائمه اولی و اطلاعات محدود درباره ائمه آخری باید به زمان زندگی، اوضاع ی و اجتماعی و محدودیت‌های امامان معصوم علیهم السلام در زمان زندگی ایشان توجه کنیم. به عنوان مثال وقتی به زمان زندگی حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هرچند آن حضرت دشمنانی داشته‌اند اما به هر حال موقعیت ایشان به عنوان شخصیتی که پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله، ایشان را به عنوان ولی و امام مردم معرفی کرده‌اند، ویژه است.

    امام علی علیه السلام در مقام مولای متقیان و امیر مؤمنان مدت زمانی هم در منصب خلافت حکومت کردند و از آنجایی که رهبری و هدایت مردم جامعه بر عهده ایشان قرار گرفته بود، مشخص است که اطلاعات و اخبار درباره منش و روش آن حضرت ثبت شده است. حتی وقتی اطلاعات درباره زندگی امام علی علیه السلام را مرور می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که اخباری که در خصوص زمان خلافت آن حضرت، یعنی در مدت چهار سال و نه ماه خلافت ایشان در دست داریم، چندین برابر اخباری است که از آن حضرت در زمان قبل از خلافت وجود دارد. چون اساساً خلافت موقعیتی بوده که منش و روش خلیفه را مورد توجه مردم قرار داده و باعث شده عده‌ای آن را ثبت و ضبط کنند.

    محدود شدن فعالیت ی ائمه اطهار علیهم السلام

    با این توضیحات، آیا می‌توان نتیجه گرفت که چون ائمه اطهار علیهم السلام از منظر ی فرصت و موقعیت فعالیت نداشته‌اند، اطلاعات درباره سیره و زندگی ایشان محدود است؟

    بله. به هر حال ائمه اطهار علیهم السلام از طرف دشمنان خود از حضور در منصب حکومت و فعالیت ی منع می‌شدند. در حالی که اگر دشمنان این طور با اسلام دشمنی نمی‌کردند و امامان معصوم و رهبران بر حق مردم در طول تاریخ فرصت و موقعیت فعالیت در تمام زمینه‌ها ازجمله فعالیت ی را داشتند، حتماً امروز ما اطلاعات و خبرهای بیشتری درباره فعالیت آن‌ها داشتیم.

    این در حالی است که با مرور تاریخ به این نتیجه می‌رسیم که امامان معصوم علیهم السلام از طرف دشمنان اسلام به شدت در محدودیت و تنگنای اطلاعاتی و حتی معاشرت قرار داشتند. به طوری که حتی آمد و رفت ها در خانه امام هادی و امام حسن عسکری از سوی مأموران دستگاه حکومت به شدت کنترل می‌شد. در چنین اوضاعی مشخص است که سیره و منش آن بزرگان نمی‌توانسته مورد توجه مردم قرار بگیرد و در نتیجه اطلاعاتی که ما امروز از سیره ایشان در دست داریم محدود است.

    به عنوان مثال وقتی دوره امام جواد علیه السلام تا امام حسن عسکری علیه السلام را مرور می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که با حجم محدودی از اطلاعات و اخبار درباره زندگی و سبک زندگی ایشان مواجه هستیم. دلیل این محدودیت در محدود فعالیت ایشان توسط دستگاه‌های حکومت مربوط است. در حقیقت همان اندازه که دستگاه حکومت در زمان زندگی آن بزرگان سعی می‌کرد ارتباط ایشان با مردم را محدود کند، به همان اندازه موجب می‌شد اطلاعاتی که از ایشان برای آیندگان به جای می‌ماند، محدود شود.

    شهادت در جوانی

    نکته دیگری که درباره زندگی ائمه آخری و ازجمله امام حسن عسکری توجه را جلب می‌کند، آن است که ایشان معمولاً عمر کوتاهی داشته‌اند و در سنین کم توسط حکومت زمان خود به شهادت رسیده‌اند. این موضوع تا چه اندازه در محدود بودن اطلاعات درباره سبک ایشان تأثیر داشته است؟

    این نکته که امام حسن عسکری علیه السلام در سن ۲۸ سالگی یعنی در دوران جوانی به شهادت رسیده‌اند، دلیل دیگری بر محدود بودن اطلاعات درباره زندگی و منش ایشان است. هرچند که می‌دانیم اگر آن حضرت توسط حکومت جور زمان خود به این اندازه مورد آزار و کنترل رفت و آمدها با شیعیان و سایر مردم قرار نمی‌گرفتند، حتماً امروز ما خبرهای بیشتری درباره زندگی ایشان در دست داشتیم؛ اما در عین حال همین موضوع که آن حضرت در سن جوانی به شهادت رساندند، عامل دیگری است که تاریخ را تحت تأثیر خود قرار داده است.

    به هر حال با شهادت آن حضرت نه تنها مردم در آن دوران از وجود سراسر خیر و برکت آن حضرت محروم شدند، بلکه انسان‌ها در طول تاریخ نیز نتوانستند آن طور که باید از سیره آن حضرت درست گرفته و بهره‌مند شوند. درواقع کسانی که عامل شهادت امام حسن عسکری علیه السلام شده‌اند، تنها به آن حضرت و خانواده ایشان ظلم نکردند، بلکه عامل جنایتی در حق انسان‌ها در طول تاریخ شده‌اند.

    زندگی در منطقه نظامی

    محدود بودن رجوع مردم به امام حسن عسکری علیه السلام و رفت و آمد در خانه آن حضرت، به لقب ایشان تحت عنوان عسکری» ارتباطی دارد که خود دلیلی برای کم بودن اطلاعات درباره زندگی و سیره آن حضرت است. چرا چنین لقبی به آن امام داده شده است و چرا عموماً در ادامه نام مبارک آن حضرت، لقب ایشان هم عنوان می‌شود؟

    لقب عسکری» اشاره‌ای به دوران زندگی امام یازدهم ما دارد. عسکری در لغت به معنای نظامی است و از آنجایی که امام در زمان زندگی خود تحت کنترل نیروهای نظامی دستگاه بنی‌عباس بودند و حتی در شهر سامرا که در آن دوران شهری نظامی محسوب می‌شد، زندگی می‌کردند به آن حضرت لقب عسکری داده شده است. هر بار این لقب را در ادامه نام مبارک آن حضرت می‌آوریم، در حقیقت اشاره‌ای به شرایط زندگی و کنترل‌های نظامی مربوط به زندگی ایشان داریم.

    همین موضوع باعث می‌شود تا ما به عنوان شیعیان آن حضرت هیچ‌گاه از یاد نبریم که امام ما برای هدایت و رهبری مردم در طول تاریخ چه رنج‌هایی را تحمل کردند. به طوری که از زندگی آرامی که می‌توانستند در شهر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله داشته باشند، محروم شده و به شهری نظامی تبعید شدند.

    شبکه وکالت در زمان امام عسکری علیه السلام

    در چنین اوضاعی که ترسیم کردید، مردم از چه طریقی با امام حسن عسکری علیه السلام ارتباط برقرار می‌کردند؟ به هر حال ما اطلاعات، اخبار و احادیثی از آن امام بزرگوار در دست داریم. با توجه به کنترل‌های شدید نیروهای نظامی بر زندگی آن حضرت، کانال انتقال این اطلاعات و روایت‌ها کجا بوده است؟

    دقت داشته باشید که امام حسن عسکری علیه السلام در حقیقت شبکه گسترده‌ای از وکالت را از سوی پدران و اجداد بزرگوار خود به ارث برده بودند که مسیری برای انتقال اخبار و احادیث و امور اسلامی از سوی امام به مردم بود. حتی مردم در سراسر امت اسلامی از طریق همین شبکه وکالت با امام زمان خود ارتباط برقرار کرده و سؤالات خود را پرسیده، وجوهات شرعی را پرداخت کرده و یا کمک‌های مالی و فکری دریافت می‌کردند.

    شبکه وکالت شبکه‌ای بود که از زمان امام سجاد علیه السلام راه‌اندازی شده و در دوران ائمه بعدی به خصوص به امام محمدباقر و امام صادق علیهماالسلام گسترده‌تر شده بود. در حقیقت ائمه اطهار علیهم السلام برای اینکه با مردم در سرزمین‌ها و شهرهای دیگر ارتباط برقرار کنند، تعدادی از افراد مورد وثوق و اطمینان خود را به عنوان وکیل به آن مناطق می‌فرستادند. این افراد که از آن‌ها با عنوان وکلا یاد می‌شود، کانال ارتباطی میان امام و مردم بودند.

    مردم هر سؤالی داشتند از طریق ایشان با امام در میان گذاشته و جواب می‌گرفتند. حتی تبادل اخبار و اطلاعات در زمینه امور دیگر از این طریق انجام می‌شد. به این صورت دیگر نیازی نبود تا مردم از سرزمین‌ها و شهرها و روستاهای دوردست خود را به امام رسانده و از ایشان کمک دریافت کنند. بلکه وکلا این مسئولیت را بر عهده داشتند. از طرف دیگر وکیلان دیگری هم در سایر نقاط مستقر بوده و از طریق واسطه‌هایی به امام دسترسی پیدا می‌کردند.

    در زمان امام حسن عسکری علیه السلام نیز همین شبکه وکالت برقرار بود. این وکلا در قالب افراد ساده‌ای مانند خرمافروش به خانه امام رفت و آمد می‌کردند و با وجود مراقبت‌های شدید نظامی، در چنین پوشش‌هایی سؤالاتی از امام می‌پرسیدند و گاهی نامه‌ها و اموالی را که در خمره‌های روغن پنهان کرده بودند به آن حضرت می‌رساندند و پاسخ‌ها را هم با همین وسیله دریافت می‌کردند. به این طریق ارتباط امام با مردم از چشم نیروهای نظامی بنی‌عباس مخفی می‌ماند.

    شیوه مخابره خبر میلاد پر خیر و برکت امام دوازدهم علیه السلام

    می‌دانیم که در زمان امامت امام حسن عسکری علیه السلام هرچند آن حضرت تحت کنترل نیروهای نظامی بودند، اما دربار بنی‌عباس متشنج بود و دعوا بر سر در دست گرفتن قدرت، موجب می‌شد مأموران امنیتی هم توجه خود را به قدرت معطوف کرده و در کنترل اوضاع، سستی کنند. امام چگونه از این اوضاع متشنج بهره می‌بردند؟

    امام حسن عسکری علیه السلام مترصد اوضاع بودند و از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف اسلام استفاده می‌کردند. همان طور که در سؤال اشاره کردید دستگاه حکومت بنی‌عباس دچار مشکلاتی شده بود و علاقه شدید عموزادگان بنی‌عباس به قدرت همان طور که در زمان امام رضا علیه السلام وجود داشت، در دوران بعدی تا زمان امام حسن عسکری علیه السلام هم ادامه پیدا کرده بود. به طوری که جنجال بر سر قدرت وجود داشت.

    در این اوضاع هرج و مرج به وجود آمده بود و در نهایت حتی نیروهای نظامی تلاش می‌کردند در دعوای بر سر قدرت، جایگاهی برای خود کسب کنند و به مال و مقامی برسند. این رویکرد باعث می‌شد افراد در کارها و امور محوله کم‌کاری و سهل‌انگار کنند. در نتیجه اوضاع تا اندازه‌ای به نفع شیعه رقم می‌خورد. به طوری که مأموران حکومت که توجه خود را به سمت قدرت و دستگاه حکومت و درباره برده بودند، در کنترل امام حسن عسکری علیه السلام ساده‌انگاری و سهل‌انگاری می‌کردند.

    امام از این اوضاع به نفع اسلام و مردم بهره می‌بردند و اطلاعات و اخبار مهم را از طریق افراد مورد اطمینان به گوش مردم در سراسر جهان می‌رساندند. به عنوان مثال یکی از اخبار بسیار مهمی که امام حسن عسکری علیه السلام با بهره‌برداری از اوضاع متشنج به اطلاع مردم در طول تاریخ رساندند، موضوع مهم ولادت امام دوازدهم حضرت صاحب‌امان علیه السلام بود. به طوری که وقتی کنترل‌ها را بر بیت خود کمتر می‌دیدند، وکلا و افراد مورد اطمینان که جایگاه مورد اعتماد برای امام و مردم بودند، وارد خانه آن حضرت شده و امام دوازدهم علیه السلام را در آن زمان خردسال بودند، مشاهده کرده و خبر تولد پر از خیر و برکت ایشان را به مردم رساندند.[مشرق]


    نصرالله

    دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی به مناسبت روز شهید حزب الله ضمن تجلیل از مقام شهداء گفت: رئیس جمهور آمریکا با ارتش این کشور مانند مزدوران رفتار می کند.

    سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی به مناسبت روز شهید حزب الله( حزب الله لبنان یازدهم نوامبر را روز شهید نامگذاری کرده و هر سال این روز را به یاد شهدایش گرامی می دارد) گفت: به همه مسلمانان سالروز میلاد رسول گرامی اسلام(ص) را تبریک می گوییم.


    وی در ادامه بیان کرد: عملیات استشهادی احمد قصیر عملیاتی مهم در تاریخ جنگ عربی-اسرائیلی به خاطر خساراتی که به دشمن صهیونیست وارد شد، محسوب می شو. در روز شهید یادآور می شویم که چگونه شارون به خاطر شکستی که به ارتشش پس از عملیات استشهادی احمد قصیر وارد شد، خوار و ذلیل شد. روز شهید به مثابه سالروزی برای هر شهیدی از شهدای حزب الله است. شهداء اهل ایمان و اعتقاد بودند. آن شهیدان جنگشان در راه خدا و دفاع از مقدسات و مظلومان بود.

    دبیر کل حزب الله لبنان گفت: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با ارتش آمریکا همانند مزدوران رفتار می کند و از این رو آنها تصور می کنند که همه مردم به این شکل هستند.

    نصرالله افزود: شهیدان ما را وارد زمان پیروزی ها و دستاوردها کردند و ما از آنها تشکر می کنیم. از دستاوردهای شهیدان دفع خطرهای بزرگ از کشور ما بود از جمله آنچه در سالهای گذشته در برابر یورش تروریستها رخ داد. شهیدان ما را به کشوری تبدیل کردند که مقامات صهیونیستی به لبنان به مثابه تهدیدی برای آنها می نگرند.

    دبیر کل حزب الله لبنان بیان کرد: مقاومت امروز در اوج قدرت خود قرار دارد و بخشی از محور مقاومت در منطقه است.

    تمجید از موضع عبدالملک الحوثی در قبال صهیونیستها

    وی در ادامه با اشاره موضع قوی عبدالملک الحوثی علیه صهیونیستها تاکید کرد:  موضع تاریخی که از رهبر شجاع یعنی الحوثی اتخاذ شد در چند روز قبل به مناسب ولادت نبی گرام اسلامی اتخاذ شد بسیار مهم بود.الحوثی به شکل صریح به تهدیدات اسرائیل پاسخ داد و اعلام کرد که واکنش نشان داده خواهد شد و آنهم به شکلی کوبنده و این سخن بسیار مهمی است. این موضع گیری از سوی رهبر جبهه ای اتخاذ شد که با جنگ آمریکایی-سعوی از ۵ سال قبل در حال رویارویی است و سلاح ویژه دارد. این موضع گیری از رهبری اتخاذ شد که صداقت دارد. ملت های منطقه و مقاومت به این موضع گیری باید افتخار کنند و این عامل قدرت جدید و مهم و راهبردی است به ویژه با توجه به موقعیت یمن و دریای یمن و توان آن برای رسیدن به رژیم صهیونیستی. جبهه یمن سلاح بسیار پیشرفته از موشکها در اختیار دارد و نیز شجاعت استفاده از آن را دارد.

    نصرالله گفت: اسرائیلی به مواضع عبدالملک الحوثی بسیار توجه و دقت کردند زیرا این سخن الحوثی برگرفته از صداقتش بود. یمن جایگاه مهم و محوری در محور مقاومت دارد و به شکل علنی اعلام می کند و توان واکنش دارد.

    دبیر کل حزب الله لبنان بیان کرد: رژیم صهیونیستی باید بداند که فضای راهبردی جدیدی در رویارویی با آن وجود دارد. آنچه صهیونیستها از آن می گریزند. این تهدید تحول بسیار بزرگ و مهمی است و مقاومت این تحول مهم را درک می کند. صدها نفر در صنعا در انتظار حرفهای عبدالملک الحوثی حاضر شدند و این پیام ی مهمی است. راز قدرت محوری که ما به آن وابسته هستیم در ایمان و اعتقاد و روحیه آن و ایمانش به مقدسات و موضوعات انسانی و آمادگی اش برای جانفشانی است.

    شبح جنگ آمریکا علیه ایران پایان یافته است

    نصرالله گفت: در ماههای گذشته شبح جنگ آمریکا علیه ایران وجود داشت و برخی غربی ها و حتی برخی در لبنان محاسبات خود را بر اساس آن قرار داده بودند.برخی به جنگ آمریکا علیه ایران دلبسته اند و می گویم که این ۹۹ درصد منتفی است. آنانی که محاسبات خود را بر این اساس قرار داده اند بیهوده عمل کردند.ایران ایستادگی کرد و مرحله خروج ترامپ از برجام را پشت سر گذاشت. ایران سختی خروج آمریکا از برجام را پشت سر گذاشت و ترامپ همچنان در انتظار تلفن و تماس تلفنی است که هرگز رخ نخواهد داد برای ترامپ نفت اهمیت دارد اما انسان را ترک می کند.

    ترامپ برای نفت در سوریه نیروهایش را نگه داشت

    وی افزود: ترامپ نیروهای آمریکایی را در سوریه به خاطر میادین نفتی باقی نگه داشت. استراتژی ترامپ در برابر ایران شکست خورده است. از کشف میدان نفتی عظیم با ذخایر نفتی ۵۳ میلیارد بشکه نفت خبر داد که مساحت آن بالغ بر ۲۴۰۰ کیلومتر مربع در استان خوزستان ایران است. عرض میدان ۸۰ متر است و به برکت تلاش شرکت ملی نفت ایران و کارشناسان ایرانی و متخصصان ایرانی رخ داده است. امروز الحمدالله ایران از فشارها آمریکا خارج شده است. در منطقه هم همچنین مرکز این محور از دایره جنگ خارج می شود و مرحله سخت را در تاریخش پشت سر می گذارد و قوی و مقتدر خارج می شود.

    تاکید بر ضرورت ریشه کنی فساد در لبنان

    نصرالله تاکید کرد: در لبنان گفتگوها همچنان برای خروج کشور از بحران ادامه دارد. خواسته های مهمی وجود دارد که مردم یا رسانه ها یا برخی شخصیت ها مطرح می کنند و خواسته اجماعی نیست. خواسته های اجماعی مانند مبارزه با فساد و بازخواست مفسدان و بازگردانیدن اموال به یغما رفته نیز وجود دارد. به برکت آنچه رخ داده است احدی نمی تواند از مفسدان حمایت کند وا ین تحول بزرگی است که در لبنان رخ داده است.

    وی گفت: رایزنی ها ادامه دارد و ما مجبور به موضع گیری درباره تشکیل کابینه در حال حاضر نیستیم. تفاوت های زیادی میان مبارزه با فساد و مقاومت علیه اشغالگران از حیث موضوع و ادوات وجود دارد. در تبلیغات انتخاباتی ما گفتیم که بخشی از کمپین مقابله با فساد خواهیم بود و توضیح دادیم که آن به زمان و تلاش نیاز دارد. در موضوع فساد، مفسدانی هستند و هدف محاسبه مفسدان و بازگردانیدن اموال چپاول شده است و این نیاز به دستگاه قضایی شفاف نیاز دارد که زیر بار فشارهای ی نرود.

    دبیر کل حزب الله لبنان بیان کرد: در موضوع مبارزه با فساد باید قاضی منزه و ادوات برای بازگردانیدن اموال چپاول شده و زندان باید باشد. مبارزه با فساد به محاکمه های عادلانه و ادوات بازگردانیدن اموال و پولها نیاز دارد. در معرکه مبارزه با فساد گفتیم که به دستگاه قضایی روی می آوریم و هدف ما خدشه وارد کردن به احدی نیست. باید به قضات شجاع تکیه کرد و موضع شورای عالی قضایی و دستگاه قضا مهم است. شورای عالی قضایی در موضوع مبارزه با فساد باید موضع گیری کند. در این روز شهید به قضات می گویم که نماینده آن شهیدان برای حمایت از کشور و سلامت و عافیت آن باشید. شما باید گام شجاعانه و نجات بخش بردارید و تسلیم فشار احدی نشوید. اگر فساد به وزیر یا مسئول شهرداری یا کارمند آن یا رابطه به حزب الله وجود دارد من برای شما رفع مصونیت از آن را تضمین می کنم تا زمان تصویب قانون رفع مصونیت. حزب الله به این گام احترام می گذارد و شما را تشویق می کند. مفسد مزدوری است که دین و طایفه ای ندارد.

    امریکا اجازه سرمایه گذاری شرکت های چینی و ایرانی در لبنان را نمی دهد

    وی گفت: می خواهم که به مسئولیت دولت آمریکا درباره اوضاع لبنان  و مسئولیت آن در ممانعت لبنان از بازگشت عافیت و عمیق کردن بحران آن اشاره کنم. همه می دانند که در موضوع مالی و اقتصادی دولت درآمدها و هزینه هایی دارد. بخش تولیدی کشور فشل و کشاورزی در بدترین حالت قرار دارد همچنین بخش صنعت و تجارت وضع ناگواری دارد و گردشگری تاحدود زیادی متاثر شده است. ما ت های دولت را و عدم اهتمام به این بخش می دانیم. ما به تحرک برای به چرخش درآوردن چرخ اقتصاد لبنان نیاز داریم. از شروط موفیت در مقابله با بحران اقتصادی کنونی این است که دوست از دشمن شناخته شود. بخش تولیدی در بدترین وضعیت دارد. افزایش عوارض و مالیات بر شهروندان اشتباه است. شرکت های چینی مهمی آماده سرمایه گذاری میلیاردها دلاری در لبنان هستند اما آمریکایی ها هرگز اجازه آنرا نخواهند داد.

    علت خشم واشنگتن علیه نخست وزیر عراق

    نصرالله بیان کرد: یکی از دلایل خشم آمریکا بر نخست وزیر عراق سفر وی به چین و امضای توافق های اقتصادی مهم با آن بود. توافقات ۴۰۰ یا ۵۰۰ میلیارد دلای امضا کرد. آمریکایی ها با چین جنگ تجاری دارند اما گناه ما در این جنگ چیست؟ آمریکایی ها اسرائیلی ها را از گشودن درهای خود به روی شرکت های چینی منع کردند. شرکت های ایرانی دولتی و خصوصی توان سرمایه گذاری در لبنان را دارند اما آمریکایی ها مانع از آن می شوند. چرا لبنان درباره سرمایه گذاری چینی و ایرانی زیر دیکته های آمریکا است. بازسازی در سوریه می تواند نقش خوبی برای شرکت های لبنانی وجود داشته باشد اما آمریکا مانع آن می شود. تجار و شرکت های برخی کشورهای عربی به سوریه رفته  و از آمادگی بزرگ سوریه مطلع شدند اما هنگام بازگشت به کشورشان سفیر آمریکا در هر کدام از این کشورها، آنها را تهدید کرد. شرکت هایی از کشورهای مهم منطقه و دنیا آماده سرمایه گذاری در لبنان هستند اما آمریکا مانع می شود و این شرکت ها را تهدید می کنند.

    لبنان از واشنگتن هم امن تر است

    دبیر کل حزب الله لبنان با اشاره به اینکه آمریکایی ها تلاش می کنند که لبنان را ناامن جلوه دهند، بیان کرد: این دروغ بزرگی است زیرا لبنان از هر ایالت آمریکا امن تر است و حتی از واشنگتن هم امن تر است. لبنان در مقایسه با هر ایالت آمریکا بهشت امنیت است. تحریم ها شمشیر دولبه است که بر لبنان و اقتصاد آن تاثیر گذاشته است. تحریم های آمریکا بر اوضاع اقتصادی لبنان و بانکهای آن تاثیر گذاشته است. آمریکاییها تروریسم مالی و پولی را بر بانکهای لبنان پیاده می کنند و محدودیت های شدیدی بر بانکهای لبنان اعمال می کند. ما پولی در بانکها نداریم و منبع اموال ما مشخص است. محدودیت مالی علیه ما فایده ای ندارد. فرصت تاریخی در برابر بخش های کشاورزی و صنعتی لبنان وجود دارد و عراق بازار بزرگی است.

    راه برون رفت از بحران لبنان رساندن کالاها به عراق از راه گذرگاه البوکمال است

    وی تاکید کرد: بازار عراق توان تولیدات چند برابری لبنان را دارد. راه حل در رایزنی دولت لبنان با دولت سوریه برای رساندن تولیدات به عراق از طریق گذرگاه البوکمال است. یکی از دلایل تحولات عراق مجازات آمریکایی به سبب گشودن گذرگاه البوکمال که با تصمیم حاکمیتی عراق رخ داد، است. فشار آمریکایی شدیدی برای ممانعت از بازگشایی گذرگاه البوکمال وجود دارد و بهانه هم ورود سلاح به لبنان است. آمریکایی ها می دانند بازگشایی گذرگاه البوکمال اقتصاد سوریه و لبنان را زنده می کند. آمریکایی ها نمی خواهند که کالاهای ما بازاری ببینند و نمی خواهند که احدی در لبنان سرمایه گذاری کند. نجات کشور از قروض و وام و سود آن حرکت درآوردن چرخ اقتصاد است. آمریکا خیر ما را نمی خواهد زیرا آنها بر این نظر هستند که دولت های قبلی مانع حزب الله می شدند. ما خواستار منافع لبنان هستیم. چرا اجازه روی آوردن به سوریه را نمی دهند؟

    درباره موضوع نفت و گاز هم بیان کرد: آمریکا در حال کارشکنی است و ملت لبنان باید آگاه باشد. 

    ای پمپئو فساد از ایران وارد لبنان نمی شود بلکه از جانب کشور تو و دوستان شماست

    وی موضع گیری وزیر خارجه آمریکا درباره لبنان را دروغی عجیب توصیف کرد و گفت: مفسدان از ادوات شما و دوستان شما هستند. برخی موج سواری می کنند و کسانی هستند که به مشکلات مردم توجه ندارند و فقط به دنبال مقابله با نفوذ ایران در لبنان هستند. منظور پمپئو از نفوذ ایرانی مقاومت است. نفوذ ایرانی در لبنان کجاست؟ آیا در بخش بانکی است یا ارتش لبنان؟ کدام فساد از ایران به لبنان آمده است؟ آمریکا به دنبال رهایی از مقاومت در لبنان و قطع دست مقاومت هستند اما اگر لبنانی دستی داشته باشد که حامی آن برای بازگردانیدن نفت و اراضی و آبهایش باشد این دست مقاومت است.  ای پمپئو فساد از ایران وارد لبنان نمی شود بلکه از کشور تو می آید و اگر در کشور فاسدی وجود داشته باشد دوستان شما هستند.

    ما قومی تسلیم ناپذیر هستیم

    دبیر کل حزب الله لبنان در پایان خطاب به ملت لبنان اعلام کرد: اجازه ندهید که شما را به سوی جنگ داخلی سوق دهد. دست مفسدان را قطع کنید. حامیان مقاومت از بینش، فهم و بصیرت برخوردار هستند. ما قومی هستیم که تسلیم نمی شویم و در صحنه می مانیم تا پرچمهایمان را بر بالای قله ها به اهتزاز درآوریم.[مشرق]


    دهلاویه

    معرفی نسلی از موشک های ضد زره که می تواند در نقش مهم ضد بالگرد نیز عمل کند، نشان می دهد صنایع دفاعی کشورمان کاملا بر ساخت چنین سامانه مدرنی که حتی اکنون از کورنت روسی هم کارآمدتر است، اشراف دارد.

     موشک هدایت شونده ضد زره را می توان یکی از مهم ترین مصادیق رشد و بلوغ صنایع دفاعی ایران در بخش زمینی برشمرد. تجارب جنگ تحمیلی باعث شد که از آن دوره تا به امروز سرمایه گذاری مناسبی روی بحث سیستم های ضد زره در مدل های مختلف انجام شود و امروز شاهد تولید طیف بسیار گسترده ای از محصولات در این بخش هستیم.

    بر این اساس، موشک های سری طوفان به عنوان نمونه ایرانی از تاو آمریکایی و دهلاویه به عنوان نمونه ایرانی از کورنت روسی را می توان اصلی ترین سلاح های هدایت شونده ضد زره حال حاضر نیروهای مسلح کشورمان برشمرد. مدتی بود که خبر جدیدی در خصوص پیشرفت های صورت گرفته در این بخش منتشر نشده بود اما در جریان بازدید اخیر سرلشکر باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح از نمایشگاه توانمندی ها و دستاوردهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، تصاویر منتشره حاکی از آن است که گونه ای جدید از موشک دهلاویه طراحی و ساخته شده  که نسبت به مدل های گذشته یک ارتقاء مهم محسوب می شود.


    باید توجه داشت که یکی از بحث های مهم در رزم زمینی و خصوصا نبردهای نا همطراز، افزایش توان نیروهای پیاده و افزایش قدرت آتش این نیروها خصوصا در برابر یگان های زرهی و بالگردی دشمن است. ریشه این تفکر را نیز می توان به درس های جنگ ۸ ساله و مقابله با حملات فشرده و سنگین زرهی و بالگردی عراق نیز ربط داد. معمولا در تیم های پیاده نظام از موشک های ضد زره برای مقابله با زره پوش های دشمن و از موشک های دوش پرتاب با هدایت گرمایی برای مقابله با هواگردهای دشمن استفاده می شود. لذا مدتی است که صنایع دفاعی کشور ما به دنبال افزایش توانایی دوش پرتاب ها و البته تعریف قابلیت ضد بالگرد ضد زره ها نیز رفته است.

    میثاق با سیستم جدیدی وارد خدمت شد

    سامانه موشک دوش پرتاب میثاق ۳ در بهمن ماه سال ۹۵ رونمایی شد. این موشک در ادامه نسل اول و دوم موشک های سری میثاق رونمایی و به فیوزهای لیزری مجهز شده است. این فیوز از نوع لیزری است و اساس کار آن بر این شکل است که پس از پرتاب موشک به سمت هدف مورد نظر، یک منبع تابش لیزر در داخل موشک به صورت ۳۶۰ درجه، نور را به اطراف پخش می کند و به محض نزدیک شدن به هدف مورد نظر و بازتاب پیدا کردن نور لیزری که به هدف برخورد کرده، سر جنگی موشک فعال شده و منفجر می شود.این موشک با استفاده از این سامانه در کنار حسگر فروسرخ خود شانس اصابت را افزایش می دهد.

    موشک میثاق ۳ - به فیوزهای لیزری دقت کنید

    قائم ام و طوفان ۳ هم به فیوز جدید مجهز شدند

    در سال ۹۶ و در جریان نمایشگاه هوافضای ماکس در روسیه در غرفه ایران نیز یک موشک جدید رونمایی شد که قائم ام نام داشت. در توضیحات مربوط به موشک "قائم ام" در نمایشگاه ماکس درباره بحث هدایت، به نوع هدایت لیزری اشاره شده بود که پیش از این در موشک های دهلاویه و طوفان ۵ شاهد آن بودیم.

    در این روش کاربر مورد نظر پرتویی از لیزر را به سمت هدف تابانده و تا لحظه برخورد باید تابش لیزر را بر روی هدف حفظ کند. از نکات مثبت این سامانه هدایتی این است که در لحظات اولیه ومی بر تاباندن یک لیزر نیرومند به هدف که ممکن است باعث فعال شدن سامانه های دفاع متقابل زره پوش شود، نیست و موشک مورد نظر نیز صرفا بر روی موج لیزری که از پشت و از سمت لانچر با آن در ارتباط است حرکت کرده و به نسبت بسیاری از اقدامات متقابل، ایمن است.

    موشک قائم ام در روسیه - به فیوزهای لیزری در جلوی موشک دقت کنید

    موشک طوفان ۳ مجهز به حسگرهای لیزری در جلوی موشک

    با استفاده از این روش این موشک در برابر بسیاری از اقدامات متقابل بالگرد دشمن در امان است و می تواند شانس بسیار بالایی در هدف قراردادن آن داشته باشد. البته پهپادها نیز در این زمینه بسیار بی دفاع تر هستند و تقریبا فاقد سامانه های مقابله با تهدیدات موشکی به شمار می آیند. مکانیزم فعال کردن این موشک نیز بر اساس دو حالت برخورد مستقیم و فیوز مجاورتی لیزری عمل می کند. در بخش جلویی این موشک تصویر مربوط به فیوز های مجاورتی لیزری مشخص است. در حالت استفاده از فیوز مجاورتی لیزری با نزدیک شدن به هدف سر جنگی منفجر می شود.

    البته این فیوزها در موشک معروف ایرانی طوفان ۳ نیز دیده می شوند. این موشک از قابلیت حمله از بالا بهره برده و با رسیدن به نزدیک هدف مورد نظر و با استفاده از همین حسگرها فعال شده و خرج گود انفجاری را به سمت پایین و هدف مورد نظر پرتاب می کند.

    قوی ترین ضد زره ایرانی به فیوز لیزری مجهز شد

    اما به موشک دهلاویه می رسیم. نمونه مدرن و معتبر ایرانی از موشک معروف روسی کورنت که چند سالی است وارد سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شده است. این موشک در حال حاضر به نوعی پیشرفته ترین موشک ضد زره عملیاتی در ایران نیز حساب می شود. بر اساس اطلاعات اعلام شده از این موشک، دهلاویه برد موثری بین ۱۰۰ الی ۵۵۰۰ متر دارد. در بحث هدایت نیز این موشک از سیستم هدایتی لیزری نیمه خودکار، فرمان به خط و موج سواری لیزری دید بهره می برد. در این روش کاربر مورد نظر پرتویی از لیزر را به سمت هدف تابانده و تا لحظه برخورد باید تابش لیزر را بر روی هدف حفظ کند.

    از نکات مثبت این سامانه هدایتی این است که در لحظات اولیه ومی بر تاباندن یک لیزر نیرومند به هدف که ممکن است باعث فعال شدن سامانه های دفاع متقابل زره پوش شود، نیست و موشک مورد نظر نیز صرفا بر روی موج لیزری که از پشت و از سمت لانچر با آن در ارتباط است حرکت کرده و به نسبت بسیاری از اقدامات متقابل ایمن است.

    موشک دهلاویه در جریان بازدید سرلشکر باقری - به فیوزهای جدید دقت کنید

    وزن سر جنگی این موشک طبق اطلاعات قبلی منتشره از آن، ۶.۸ کیلوگرم بوده و از نوع دو مرحله ای است و توان نفوذ در ۱۰۰۰ الی ۱۲۰۰ میلی متر زره را دارد که البته این میزان مربوط به بعد از عبور از زره های واکنش گر است. وجود سر جنگی دو مرحله ای یکی از توانایی های مناسب این موشک برای مقابله با تانک ها و یا زره پوش های مجهز به زره های چند لایه است. سر جنگی مرحله اول وظیفه نابودی لایه های اولیه مثل زره های واکنشگر را داشته و مرحله دوم نیز به داخل هدف نفوذ کرده و آن را نابود می کند.

    موشک کورنت روسی بدون سنسورهای لیزری

    سرعت این موشک در حدود ۲۵۰ متر بر ثانیه بوده و مدت زمان پرواز آن در بیشینه برد در حدود ۲۲ ثانیه است. وزن موشک و پرتابگر آن بر روی هم ۲۷ کیلوگرم است. هر موشک در پرتابگرهای استوانه ای شکل یک بار مصرف قرار گرفته که نیروهای پیاده توان حمل آن را دارند. معمولا تیم های ضد زره کورنت از ۲ یا ۳ نفر تشکیل می شوند. مدت زمان بارگذاری هر موشک بر روی لانچر در حدود ۳۰ ثانیه و در هر دقیقه می توان یک یا دو تیر موشک را شلیک کرد. این موشک در دمای منفی ۲۰ الی مثبت ۶۰ درجه سانتی گراد توان فعالیت دارد.

    تصاویر نشان می دهد در جریان بازدید سرلشکر باقری شاهد این بودیم که این موشک به فیوزهای لیزری جدیدی مجهز شده که پیش از این در نمونه های روسی نیز دیده نشده بود. اطلاعات دقیقی درباره این موشک بیان نشده ولی می توان دو احتمال را برای آن در نظر گرفت؛ یا قرار است از این موشک در نقش ضد بالگرد بهره گرفته شود یا می توان اینگونه تصور کرد که قابلیت حمله از بالا به سبک موشک طوفان ۳ برای دهلاویه تعریف شده باشد.

    اضافه کردن این قابلیت برای موشک دهلاویه نشان می دهد که صنعت دفاعی و نیروهای نظامی کاربر، از این فیوزهای لیزری راضی بوده و استفاده از آن پس از موشک های میثاق، قائم ام و طوفان ۳ به موشک دهلاویه نیز رسیده است. در عین حال، باید توجه داشت ممکن است عده ای با دیدن نمونه های قبلی این موشک، آنرا یک خرید و یا در بهترین حالت، یک کپی کامل از سلاح مشهور روسها بدانند و در این میان، عملا صنایع دفاعی کشورمان در حوزه ساخت چنین سلاحی، صرفا یک کپی کننده معرفی شود.

    اما معرفی چنین نسلی از موشک های ضد زره که می تواند در نقش مهم و اثرگذار ضد بالگرد و یا ضد پهپاد نیز عملکرد چشمگیر و مناسبی داشته باشد، نشان می دهد متخصصان صنایع دفاعی کشورمان کاملا بر طراحی و ساخت چنین سامانه مدرنی اشراف داشته و هر زمان که نیاز به تغییر یا افزودن بخش یا عملکردی به آن باشد، امکان علمی و اجرایی آن کاملا فراهم است و حتی اکنون می تواند یک الگو برای بخش صنایع نظامی روسیه نیز باشد.

    انفجار

    طی سالهای اخیر، ۳ گونه شناخته شده و یک گونه جدید از راکت های ایرانی برای RPG-۷ توسط صنایع دفاعی کشورمان توسعه پیدا کرده تا این سامانه، همچنان قابلیت های مناسبی برای مقابله با تهدیدات را داشته باشد.

    راکت انداز RPG-۷ ساخت شوروی سابق را می توان به عنوان پر استفاده ترین راکت انداز ضد زره در جهان معرفی کرد که مدل های ساخت شوروی سابق و گونه های کپی شده از آن در کشورهای مختلف از زمان جنگ سرد تا امروز در اکثر میدان های نبرد حضور فعال و موثری داشته است که استفاده گسترده در عراق به کشورمان جهت انهدام یگانهای زرهی بعثی را می توان از جمله پرکاربردترین موارد استفاده از این سلاح طی دهه های اخیر دانست.

    اگرچه آر پی جی ۷ به طور معمول با سر جنگی شدی الانفجار ضد تانک HEAT دیده می شود و عمده مردم و رسانه ها نیز این راکت انداز را با چنین راکتی می شناسند، اما نکته مهم درباره آن این است که در طول سالها انواع راکت های دیگری نیز برای این سلاح توسعه پیدا و استفاده از آن را برای شرایط متفاوت راحت تر کرده است که می تواند این سامانه نسبتا قدیمی را در نقش های جدید نیز کارآمد و موثر نشان دهد.

    سرهای جنگی متفاوت برای نیازهای متفاوت

    در سالهای اخیر شاهد تولید انواع مختلفی از راکت های ضد زره برای شلیک از RPG-۷ بوده ایم که نمونه های ضد زره  و ضد نفر از جمله مشهورترین و پرنمایش ترین مصادیق در این میان محسوب می شوند. بر این اساس، ۳ گونه شناخته شده و یک گونه جدید از راکت های ایرانی برای سامانه تسلیحاتی آر پی جی ۷ توسط صنایع دفاعی کشورمان توسعه پیدا کرده اند تا این سامانه، همچنان قابلیت های مناسبی برای مقابله با تهدیدات و تامین امنیت مرزها و منافع ایران داشته باشد. طبق اعلام رسمی، دو سامانه ضد تانک شدید الانفجار که در نیروهای مسلح کشورمان توسعه پیدا کرده؛ یکی "فتح" و دیگری "نافذ" نام دارد که راکت فتح بردی در حدود ۳۰۰ متر داشته و ۲ کیلو و ۳۵۰ گرم وزن دارد. این راکت از نوع HEAT بوده و توان نفوذ تا ۳۰۰ میلی متر زره را دارد.

    راکت های فتح و نافذ

    نمونه دیگری از همین راکت های ضد زره به اسم نافذ» نیز در کشور تولید شده است که در حدود ۲۰۰ متر برد داشته و سرعت دهانه آن در حدود ۱۱۲ متر بر ثانیه است. این راکت وزنی در حدود ۲ کیلو و ۷۰۰ گرم داشته و می تواند تا ۵۰۰ میلی متر در زره نفوذ کند. کالیبر هر دو این راکت ها ۴۰ میلی متر است. این دو مدل از راکت های توسعه پیدا کرده برای آر پی جی ۷ در ایران، از جمله پرکاربرترین ها هستند که برای درگیری با انواع اهداف زرهی به کار می روند.

    گزارش دیگری از سرویس دفاع و امنیت مشرق درباره دستاوردهای دفاعی کشور:

    موشک‌های ایرانی با فناوری MEMS» استراتژیک می‌شوند/ تجهیز پهپادهای سپاه به تسلیحات نوین Fire and Forget +عکس

    صاعقه؛ شگفتانه ای برای پیاده نظام دشمن

    در برخی مواقع و در مقابله با نیروهای پیاده نظام دشمن، نیاز است تا حد ممکن از سلاح های انفجاری استفاده نشود. برای مثال، ممکن است دشمن به منطقه ای مسی در کشور شما حمله کرده و یگان‌های مدافع و بومی در جریان یک ضد حمله برای پس گرفتن منطقه خودی با دشمنی مواجه هستند که در ساختمان‌ها سنگر گرفته است. در این شرایط استفاده از سلاح‌های انفجاری شاید آخرین گزینه باشد و باعث تخریب شدید سازه شود اما با استفاده از راکتی مثل صاعقه می توان پیاده نظام دشمن را با کنترل تخریب محدوده اطراف، نابود یا وادار به تسلیم کرد.

    راکت صاعقه
    راکت صاعقه

    این راکت که تقریبا شبیه یک میله با نوک تیز است، پر از ترکش های مخصوص از کار انداختن نیروهای پیاده نظام بوده و حدود ۱.۵ کیلوگرم وزن دارد. سرعت دهانه آن در حدود ۱۴۰ متر بر ثانیه بوده و بعد از برخورد به هدف منفجر شده و ترکش های خود را آزاد می کند. به غیر از دشمن مستقر در فضای بسته یک ساختمان، هدف قرار دادن نیروهای متخاصم در درون یک سنگر یا حفره های روباهی از جمله دیگر موارد قابل استفاده از این راکت است که می تواند علیه اشرار یا تروریست های موجود در مناطق خاص کوهستانی یا صعب العبور نیز به کار برده شود.

    راکت ترموباریک برای آر پی جی ۷ ایرانی

    اما در جریان نمایشگاه راهیان نور در خرمشهر که اواخر سال گذشته و به مناسب سال جدید توسط یگانهای منتخب ارتش جمهوری اسلامی ایران افتتاح و با استقبال گسترده مردمی نیز همراه شد، نوعی راکت خاص و مهم برای سامانه سلاح آر پی جی ۷ مشاهده شده که از سر جنگی ترموباریک استفاده می کند؛ راکتی که می تواند در شرایط خاص وضعیت را به شکل محسوسی به نفع نیروی به کار برنده آن تغییر دهد. البته طبق معمول، هیچ گونه اطلاعات مکتوب و مناسبی درباره این راکت ارائه نشده و بر اساس نوع طراحی و ساخت آن، می توان مدل آنرا مشخص کرد.

    اما در ابتدا بد نیست نگاهی به این داشته باشیم که "ترموباریک" اصولا چه نوع مهماتی هستند. سلاح گرمافشاری یا ترموباریک نوعی بمب یا موشک است که در ابتدا توده‌ ای از مواد آتش‌ زا در شعاع انفجاری خود ایجاد می‌کند که با اکسیژن موجود در جو مخلوط می‌شود. سپس در مرحله بعد، این توده آتش می‌گیرد. بطوریکه تمام منطقه آتش گرفته شده را نابود می‌کند.

     راکت ترموباریک در جریان نمایشگاه راهیان نور - اولین راکت سمت راست

    سلاح گرمافشاری ابتدا به کمک یک خرج کوچک، اَبری از غبار انفجاری ایجاد می‌کند و سپس آن را با خرج دوم محترق می‌ سازد. بمب گرمافشاری که بمب خلأ هم نامیده شده با استفاده از اکسیژن موجود در هوا برای سوختن، یک ابر انفجاری قدرتمند ایجاد می‌کنند و با این کار در مقایسه با بمب‌های معمولی، انرژی تخریبی خود را در طول زمان بیشتری آزاد می‌ کند.

    بنابر این، هنگامی که این بمب در فضای سرپوشیده پناهگاه‌ های زیرزمینی منفجر شود، فشار تخریبی آن به مدت طولانی‌تری در فضای بسته پناهگاه باقی می‌ ماند و باعث تخریب بیشتری می‌ شود و به این خاطر برای پاکسازی استحکامات و سنگرها سلاحی کارآمد به‌شمار می‌آید.

    در برخی از شرایط مثل درگیری در کوهستان ها و پاکسازی غارهای محل حضور دشمن یا سنگر های اجتماعی بزرگ یا نابود کردن حجم بالایی از نیروهای پیاده در یک ساختمان به صورت ناگهانی، سلاح های ترموباریک از جمله بهترین گزینه ها محسوب می شوند.

    با توجه به اینکه حداقل از دوران جنگ تحمیلی، تعداد قابل توجهی قبضه راکت های آر پی جی ۷ در اختیار نیروهای مسلح کشورمان قرار دارد و این تصور که راکت های مرسوم و معمول این سامانه نمی تواند تاثیر زیادی روی تجهیزات جدید دشمنان تکفیری یا اشرار منطقه ای داشته باشد، ممکن است باعث بروز توهماتی در برخی از این تروریست ها شود، استفاده از این نمونه های جدید، علاوه بر آنکه توان تدافعی و حفاظتی یگانهای مرزی را به طرز محسوسی افزایش خواهد داد، باعث صرفه جویی گسترده در یگانهای ارتش و سپاه نیز خواهد شد چراکه جایگزینی عمومی این راکت اندازها با نمونه هایی چون طوفان، هزینه های قابل توجهی را به همراه دارد، در حالی که تولید این راکتهای جدید، به صرفه تر و آموزش نیروها نیز ساده تر خواهد بود.[مشرق]


    پایان ۴۰۹ روز گروگانگیری آمریکایی

    یک‌سال و ۴۵ روز پیش بود که دکترسلیمانی، استاد دانشگاه تربیت‌مدرس، به بهانه واهی دورزدن تحریم‌های آمریکا، در فرودگاه شیکاگوی ایالات متحده بازداشت شد. روز گذشته گروگان‌گیری آمریکایی‌ها به پایان رسیدو دکتر سلیمانی توسط دولت سوئیس به ایران تحویل داده شد.

    یک‌سال و 45 روز پیش بود که دکترسلیمانی، استاد دانشگاه تربیت‌مدرس، به بهانه واهی دورزدن تحریم‌های آمریکا، در فرودگاه شیکاگوی ایالات متحده بازداشت شد. روز گذشته گروگان‌گیری آمریکایی‌ها به پایان رسید و دکتر سلیمانی توسط دولت سوئیس به ایران تحویل داده شد و از طریق فرودگاه مهرآباد وارد میهن شد.


    تلاش برای آزادی دکتر سلیمانی

    آبان 97 دکتر مسعود سلیمانی به بهانه دورزدن تحریم‌های غیرقانونی آمریکا، در فرودگاه شهر شیکاگوی ایالات متحده بازداشت شد. همان روزها رسول سلیمانی در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا» درباره علت بازداشت برادرش اظهار کرد: مسعود 30 مهر 97 به‌عنوان استاد دانشگاه و پژوهشگر سلول‌های بنیادی برای استفاده از فرصت مطالعاتی عازم آمریکا شد و باوجود هماهنگی‌های انجام‌شده و اخذ روادید، به دلایل نامعلوم در فرودگاه شیکاگو بازداشت و سپس به زندان دیتون» آتلانتا در ایالت جورجیا منتقل شد». اتهام آمریکایی‌ها برای بازداشت دکتر سلیمانی، تلاش او برای خارج‌کردن تعدادی آمپول هورمون رشد از ایالات متحده بوده است.

    در تمام طول یک‌سال گذشته، خبر خاصی از استاد دانشگاه تربیت مدرس به بیرون نیامد و صرفا مقامات کشورمان به خصوص مسوولان وزارت خارجه، از عزم و جدیت خود برای آزادی این پژوهشگر و محقق ایرانی سخن می‌گفتند.

    در همین‌باره حتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان برای نجات جان دکتر سلیمانی و دیگر زندانیان در بند آمریکا، پیشنهاد تبادل زندانیان را به واشنگتن ارائه کرد. ظریف اردیبهشت امسال در انجمن آسیایی نیویورک گفت: در آمریکا و اروپا ایرانیانی هستند که در زندانند چون آمریکا به آن‌ها اتهام نقض تحریم‌ها را زده است.

    من این پیشنهاد را علنا می‌دهم، بیایید زندانی‌ها را تبادل کنیم. تهران واشنگتن را 6 ماه پیش از آمادگی خود در این خصوص مطلع کرده بود اما هنوز پاسخی از سوی آمریکا دریافت نکرده است».تلاش وزارت خارجه روز گذشته به ثمر نشست.

    ظریف روز گذشته در توییتی با اعلام خبر آزادی دکتر سلیمانی نوشت: بسیار خوشحالم که استاد دکتر مسعود سلیمانی و آقای وانگ به‌زودی به خانواده‌هایشان ملحق می‌شوند. از همه کسانی که در این امر دخیل بودند به‌ویژه دولت سوئیس قدردانی می‌کنم».

    همچنین سیدعباس ، سخنگوی وزارت خارجه ایران اعلام کرد که دکتر مسعود سلیمانی، استاد و پژوهشگر ایرانی پس از حدود یک‌سال بازداشت غیرقانونی در آمریکا،  در سوئیس تحویل مقامات ایرانی شد. وانگ که ظریف به او اشاره کرد شهروند آمریکاست اما در چین و در شهر پکن به دنیا آمده و در رشته تاریخ به مدت چهار سال در دانشگاه پرینستون فعالیت کرده است و در سالهای 2013 و 2014 مطالعات گروهی را در مورد ایران به همراه افرادی در موسسه شرمین و بیژن مصور  رحمانی (موسسه‌ای با دستور کار پیچیده و البته دارای روابط عنکبوتی  با نهادهای ی، امنیتی و اطلاعاتی کشورهای آمریکا و انگلیس )انجام داده است.

    نگاه به کارنامه امنیتی وانگ» بی گمان دلیل استقبال یکباره آمریکایی‌ها از طرح جمهوری اسلامی ایران مبنی بر  تبادل زندانیان را به عینه نشان می دهد؛ این در حالی است که دکتر سلیمانی یک سال پیش صرفاً به عنوان پژوهشگر  وارد خاک آمریکا شده بود. برای آگاهی از جزئیات وضعیت دکتر سلیمانی در طول یک‌سال گذشته، به سراغ خانم مهناز ربیعی، همسر او رفتیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

    به عنوان سوال نخست، بفرمایید دکتر سلیمانی چه تاریخی وارد آمریکا شده بودند؟

    یکم آبان 97.

    اصلی‌ترین بهانه اقامه‌شده توسط آمریکایی‌ها برای بازداشت دکتر سلیمانی چه بود؟

    می‌گفتند دکتر سلیمانی قصد داشته چهارتا ویال هورمون رشد مصنوعی» که فقط هم مصرف پزشکی داشته، از آمریکا خارج کند.

    موانع آزادی دکتر چه بود؟ یعنی خود آمریکایی‌ها برای سنگ‌اندازی در مسیر آزادی ایشان، چه دلایلی می‌آوردند؟

    خودشان می‌گفتند اینکه دکتر قصد داشته این هورمون‌ها را خارج کند، نقض تحریم‌ها بوده است. وکلای دکتر هم می‌گفتند ما تاکنون پرونده‌ای را که در آن، نقض‌کننده تحریم، این همه وقت در بازداشت به سر ببرد، به هیچ‌عنوان ندیده‌ایم و معلوم نیست اینها(آمریکایی‌ها) چرا اینقدر در رسیدگی به پرونده لِفت می‌دهند.

    حتی یکی از وکلا به من می‌گفت وقتی یک قاضی صدور حکم یک پرونده را تا این حد به تاخیر می‌اندازد، یعنی می‌خواهد متهم را تبرئه کند. جالب است وقتی چهار ماه بعد از بازداشت، حکم محکومیت دکتر را صادر کردند، یکی از وکلا می‌گفت من در طول 40 سال سابقه کاری خود، تاکنون چنین موردی را ندیده بودم.

    حکم محکومیت چند سال بود؟

    بعد چهار ماه بازداشت، نه دادگاهی تشکیل شد و نه حکمی صادر شد؛ فقط اعلام کردند که از نظر ما، ایشان(دکتر سلیمانی) تبرئه نیست؛ همین!

    دکتر چند وکیل داشتند؟

    2 نفر.

    هزینه وکلا چگونه تامین می‌شد؟ در مجموع بیشتر کدام نهاد پیگیر کارهای حقوقی دکتر بودند؟

    من به هر نهادی که فکر می‌کردم می‌تواند کمک کند، نامه نوشتم. در این میان، وزارت خارجه مهم‌ترین نهاد بود. همین جا از دولت و نظام عزیزم بسیار تشکر می‌کنم که اینقدر زحمت کشیدند و توانستند بالاخره دکتر را به ما برگردانند.

    الان که دکتر آزاد شده‌اند، صرفا محصول فشار رسانه‌ای بوده است؟

    نمی‌توانم اینطوری بگویم اما در کل، عوامل بسیار متعددی در آزادی دکتر موثر بودند و اتفاقات پشت پرده بسیاری رخ داد که من چندان در جریان آن‌ها نیستم، اما اطلاع دارم که خیلی‌ها برای آزادی دکتر تلاش کردند.

    این خیلی‌ها که می‌فرمایید، در خاک ایران بودند یا نهادهای خارجی هم تاثیر داشتند؟

    نهادهای بیرونی هم بودند.بنابراین، بدون اینکه برای دکتر حکمی صادر شود، ایشان تا الان در بازداشت به سر می‌بردند؟
    بله. الان هم قصد نداشتند حکمی صادر کنند. برنامه‌ریزی احتمالی این بود که مثلا چند سالی برای این پرونده قضایی، دوندگی صورت بگیرد و دکتر همینطوری در آمریکا بماند.

    یعنی به نوعی می‌خواستند پرونده مشمول گذر زمان شود.

    دقیقا.

    در طول یک‌سالی که از بازداشت دکتر سلیمانی در خاک آمریکا می‌گذرد، چگونه از احوال ایشان خبردار می‌شدید؟

    تماس می‌گرفتند اما خط یکطرفه بود و فقط ایشان می‌توانست تماس بگیرد.

    مهم‌ترین خواسته و موضوعی که ایشان در این گفت‌وگوهای تلفنی مطرح می‌کردند، چه بود؟

    مهم‌ترین خواسته ایشان، دارویی بود که برای درد معده نیاز داشتند، اما خیلی اعلام نمی‌کردند چون می‌ترسیدند آنجا(بازداشتگاه) به داروخوردن مجبورشان کنند. از طرف دیگر، برای مادرشان که در وضعیت کما به سر می‌بردند بسیار بی‌قراری می‌کردند؛ مضاف بر اینکه، برای همه اعضای خانواده ابراز دلتنگی می‌کردند. البته الان هم فکر می‌کنند که ایشان در وضعیت کما به سر می‌برد درحالی‌که باید پس از ورود به ایران، دکتر را برای خبر مرگ مادرشان آماده کنیم.

    در طول این یک‌سال و 45 روزی که از بازداشت دکتر سلیمانی می‌گذرد، ایشان در یک جا نگه داشته شدند یا جابه‌جایی هم داشتند؟

    نه، فقط یک‌جا بودند.

    دقیقا کجا به سر می‌بردند؟

    بازداشتگاه دیتون آتلانتا.

    در مکالمه‌هایی که با هم داشتید، آیا دکتر از نوع رفتار افرادی که در بازداشتگاه حضور داشتند خصوصا ماموران بازداشتگاه، نکته‌ای می‌گفتند؟

    نکته جالب برای من این بود که زندانیان بازداشتگاه، با وجودی که همه‌شان مجرم بودند، از دولت آمریکا خیلی باشعورتر بودند. چیزی که از صحبت‌های دکتر متوجه می‌شدم این بود که زندانی‌ها خیلی به دکتر احترام می‌گذاشتند و خیلی هوایش را داشتند و حتی یک بار، یکی از زندانی‌ها، از دکتر به خاطر اینکه دولت آمریکا او را بازداشت کرده، عذرخواهی کرده است.

    نکته بعدی که ذهن من را مشغول کرده، این است که آیا دکتر سلیمانی در بازداشتگاه مناسب خود حضور داشتند؟

    نه، بازداشتگاه عمومی بود.

    یعنی حتی بزهکاران و مجرمان نیز همراه دکتر در یک‌جا نگهداری می‌شدند؟

    بله، همه‌شان یک‌جا بودند.

    به عنوان سوال پایانی، در طول این یک‌سال از دوری جناب دکتر، به لحاظ روانی و ذهنی چه بر شما و سایر اعضای خانواده گذشت؟

    به سخت‌ترین شکلی که می‌توانست بر یک فرد بگذرد، بر من گذشت. وقتی در کودکی پدرم را از دست دادم، به اندازه این یک‌سال اینقدر سختی نکشیده و گریه نکرده بودم. در این یک‌سال، من و دخترم تنها بودیم، گرچه خانواده دکتر و خانواده خودم، خیلی حامی ما بودند.

    خواهرانم در آمریکا، خیلی پیگیر کار دکتر بودند و مدام در آمریکا وکلا را مجبور به کار می‌کردند. همچنین دوستان و شاگردان دکتر خیلی به ما محبت داشتند و کمک‌مان می‌کردند که از تک‌تک‌شان تشکر می‌کنم. هرچند افرادی هم این وسط متاسفانه آزار و اذیت‌های زیادی به ما رساندند که امیدوارم خدا خودش جواب‌شان را بدهد.

    یک فعال رسانه ای در صفحه شخصی خود در توییتر درباره دست آورد های مسعود سلیمانی دانشمند ایرانی در زندان های آمریکا، نوشت:


    دیدار پروفسور پیرونه  با آیت الله العظمی جوادی آملی

    پروفسور پیرونه، اسلام شناس مشهور ایتالیایی با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضرت آیت الله جوادی آملی دیدار و گفتگو کرد.


    حضرت آیت الله جوادی آملی در این دیدار در پاسخ به پرسش پروفسور پیرونه در خصوص ارتباط آموزه های پیامبر اسلام و صلح جهانی»، بیان داشتند: اسلام با دیگر ادیان، مشترکات فراوانی دارد و پیامبر اسلام با دیگر انبیاء، هدف واحد و مشترکات فراوانی در راه و روش دارند؛ زیرا انبیاء آمدند که انسان را به خود معرفی کنند، جهان را به انسان بشناسانند و ارتباط انسان و جهان را برای انسان تبیین نمایند.

    ایشان ادامه دادند: وقتی هدف همه انبیاء یکی است و جهان همان جهانی است که همه انبیاء او را معرفی می کنند و انسان همان انسانی است که همه انبیاء درصدد تعلیم و تربیت او هستند، لذا هم راه و هم هدف انبیاء یکی است، چه اینکه کل جهان یک واقعیت دارد و اجزایش با هم هماهنگ هستند و انسان نیز یک حقیقت است و نه دو حقیقت و این انسان و این جهان، جز وفاق، صلح و صفا چیزی را نمی پذیرد و با آن سازگار نیست.

    معظم له در توضیح مطلب ارائه شده اظهار داشتند: تمام اجزای نظام سپهری با هم هماهنگ هستند چه اینکه تمام اعضای بدن انسان با هم هم آوای هستند؛ اگر گوشه ای از بدن انسان آسیب ببیند، تمام اعضای بدن می کوشند آن زخم را درمان کنند، این طور نیست که اعضای دیگر عضو زخم شده را به حال خود رها کنند و بی تفاوت باشند بلکه همه سعی می کنند در کوتاه ترین مدت آن زخم را درمان کنند و هیچ عضوی نمی گوید زخم عضو دیگر به من ربطی ندارد!

    حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: در طبیعت نیز، اگر یک درخت آسیب ببیند تمام اجزای آن درخت می کوشند تا قسمت آسیب دیده را ترمیم کنند در واقع کل نظام هستی اینگونه است و بر اساس صلح بنا شده است ، تعبیر لطیف قرآن کریم این است که ما تَری‏ فی‏ خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ».

    ایشان تصریح داشتند: در صدر و ذیلِ ساختار خلقت، یک جای خالی، وجود ندارد و هر چیزی در جای خود قرار دارد پس در اینجا دو مطلب وجود دارد؛ اول اینکه، هیچ خلاء و خالی بودنی در ساختار جهانی هستی وجود ندارد و دوم اینکه هر چیزی در جای خود قرار دارد، لذا برخی از حکمای اسلام گفته اند که ساختار نظام خلقت مثل سلسله اعداد ریاضی است؛ شما اگر از 1 تا بی نهایت بروید هرگز جای خالی پیدا نمی کنید، همچنین هر عددی در جای خود قرار دارد مثلاً اگر 6 را از بین 7 و 8 بردارید هیچ جای دیگری در هستی نمی توانید برای او پیدا کنید در نتیجه آنقدر روی دست شما می ماند تا شما را رسوا کند چون این عدد را هیچ جایی جز جای خود نمی توانید بگذارید چرا که هیچ جای دیگری در نظام هستی ندارد، لذا اگر کسی کار خلافی مانند اختلاس یا ی انجام دهد، تا رسوا نشود، این اختلاس او را رها نمی کند!

    معظم له خاطرنشان کردند: برخی دیگر از حکمای ما از ساختار نظام خلقت به جریان موسیقی تعبیر کرده اند، ابوریحان بیرونی می گوید نغمه عالم مانند نغمه موسیقی است؛ هر نُتی در جای خود قرار دارد و در عین حال با بقیه نُت ها هماهنگ است، در نتیجه ساختار کل نظام هستی و ساختار وجودی انسان و پیوند انسان و جهان مانند ریاضی و موسیقی است با ویژگی هایی که بیان شد. انسان و جهان هستی با چنین ساختاری هرگز جنگ» و آدم کشی را نمی پذیرد.

    حضرت آیت الله  جوادی آملی با اشاره به کشتارهای جنگ جهانی اول و دوم بیان داشتند: متاسفانه جنگ جهانی اول و دوم کشتارهای فراوانی در پی داشت که حداقل آن را 70 میلیون ذکر می کنند و قسمت مهم این جنایت به دست آمریکا بود. اکنون نزدیک یک قرن از این کشتار بی رحمانه می گذرد و سوال اصلی این است که آدم کش هایی مثل آمریکا چه بهره ای جز رسوایی بردند؟!

    ایشان تاکید داشتند: انبیاء آمدند به ما بگویند جامعه انسانی جز با صلح و صفا و محبت اداره نمی شود لذا تعبیرات قرآنی در سه بخش خلاصه شده است؛ بخش محلی»، که به ارتباط مسلمانان با یکدیگر مربوط می شود، بخش منطقه ای» که به ارتباط بین مسلمانان با سایر موحدان عالم می پردازد و بخش سوم بخش بین المللی» که به انسانیت انسان مربوط است و متعلق به کل بشر، چه موحد و چه غیر موحد است، چرا که انسانیت» اصلی است که در همه انسانها یکسان است، انسان تنها یک حقیقت دارد، لذا خدای سبحان همه ما را فرزند یک نفر می داند و می فرماید یا ابن آدم» یعنی شما شناسنامه عمیق علمی دارید، پدرتان مسجود فرشتگان بود، خودتان را ارزان نفروشید، نه بیراهه بروید و نه راه کسی را ببندید، معارفی مانند عقل و عدل نیز مانند انسانیت برای همه انسانها یکسان و برای همه مورد پذیرش و مقبول است. 

    حضرت آیت الله  جوادی آملی در پایان سخنان خود ابراز داشتند: این گوشه ای از صلح دوستی همه انبیاء به خصوص پیامبر گرامی اسلام است لذا وقتی حضرت مکه را فتح کرد، با وجود همه آسیب هایی که از مردم مکه دیده بود، فرمود اسلحه ها را کنار بگذارید، مشت های گره کرده را باز کنید و با هم مصافحه کنید، حرف جهانی اسلام همین است و بس! و از این زیباتر و دلپذیرتر وجود ندارد. که امیدواریم این آموزه ها به دست شما و دوستانتان به سراسر جهان منتقل شود.

     پروفسور پیرونه، پس از استماع سخنان آیت الله العظمی جوادی آملی با ابراز خرسندی از دیدار با معظم له، گفت: به عنوان یک مسیحی از خداوند می خواهم وجود حضرتعالی را برای همه موحدان جهان مستدام بدارد.[حوزه]



    موسیقی

     پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری به انتشار احکام شرعی صنف های گوناگون، مطابق با نظرات آیت الله العظمی ای می پردازد :

    * موسیقی و غنا (بخش چهارم)

    استفاده از تنبک، دایره، قابلمه، طشت در مجالس عروسی

    س۹۲. حکم استفاده از تنبک، دایره، قابلمه و یا طشت در مجالس عروسی یا شادی چیست؟

    ج. استفاده از آلات مختص، حرام است مطلقا؛ و استفاده حرام از آلات مشترکه، نیز جائز نمی باشد.

    حکم موسیقی مشکوک

    س۹۳. حکم موسیقی مشکوک چیست؟

    ج. با فرض شک محکوم به حلیّت است.

    آهنگ های صدا و سیما

    س۹۴. موسیقی و آهنگ های صدا و سیمای جمهوری اسلامی چه حکمی دارد؟ آیا می توان گفت همه‌ی آن ها به علّت حضور نمایندگان ولیّ فقیه جایز است؟

    ج. مجرّد پخش از صدا وسیما، دلیل بر حلیّت آن نیست.

    استماع ترانه

    س۹۵. استماع نوارهای مبتذل و مطرب چه حکمی دارد؟

    ج. گوش دادن به نوار خوانندگی یا نوازندگی لهوی که مخصوص مجالس لهو و لعب است جایز نیست.

    استماع موسیقی در اماکن عمومی

    س۹۶.

    الف) شنیدن آهنگ های مبتذل و مطرب در ماشین های مسافربری (برای مسافرین) چه حکمی دارد؟

    ب) وظیفه‌ی شخص نسبت به نهی از منکر چیست؟

    جواب. الف و ب) اگر از نوع غنا یا موسیقی لهوی که متناسب با مجالس عیش و نوش و خوشگذرانی باشد و پخش شود، ‌ مسافرین باید از گوش دادن به آن خودداری نموده، و نهی از منکر کنند، حتّی برای کسی که او را به طرب نیندازد و تحریک نکند.

    تعلیم و تعلّم موسیقی

    س۹۷. یاد دادن و یاد گرفتن موسیقی چه حکمی دارد؟

    ج. یاد دادن و یاد گرفتن موسیقی لهوی متناسب با مجالس عیش و نوش و خوشگذرانی جائز نیست.

    حکم ساختن آلات موسیقی

    س۹۸. ساختن آلات موسیقی چه حکمی دارد؟

    ج. ساختن آلات مذکور برای هر امر حلال و مفیدی تا زمانی که به حدّ مناسب با مجالس معصیت نرسیده، فی نفسه اشکال ندارد.

    کسب درآمد از راه خرید و فروش آلات موسیقی

    س۹۹. کسب درآمد از راه خرید و فروش آلات موسیقی چه حکمی دارد؟

    ج. خرید و فروش آلات موسیقی (نوازندگی) اگر برای امر حلال و مفیدی باشد، فی نفسه اشکال ندارد.

    کسب درآمد از راه نواختن موسیقی

    س۱۰۰. پولی که از راه برگزاری مجالس برای نواختن موسیقی پرداخت می شود، چه حکمی دارد؟

    ج. هر موسیقی که گوش دادن به آن حرام باشد، گرفتن اجرت برای آن هم جایز نیست.

    خرید و فروش آلات موسیقی

    س۱۰۱. خرید و فروش آلات موسیقی چه حکمی دارد؟

    ج. خرید و فروش آلات مشترک برای نواختن موسیقی غیرلهوی اشکال ندارد.

    ورزش با موزیک

    س۱۰۲. ورزش صبحگاهی با موزیک هائی که در باشگاهها و یا تلویزیون پخش می‌شود، چه حکمی دارد؟

    ج. ورزش اشکال ندارد؛ ولی اگر نوازندگی از نوع لهوی متناسب با مجالس معصیت باشد، گوش دادن به آن جایز نیست.

    پخش موسیقی در مسجد

    س۱۰۳. آیا در مناسبت های ملّی مثل دهه فجر، می توان در داخل مسجد آهنگ های حماسی را پخش و اجرا کرد؟

    ج. واضح است که مسجد جایگاه شرعی خاصی دارد، لذا اگر پخش موسیقی در آن منافی با حرمت مسجد باشد، حرام است، حتی اگر موسیقی غیر لهوی باشد.

    موسیقی

    س۱۰۴. آیا گوش دادن آهنگ های غمگین در ایام دهه فاطمیه گناه دارد؟

    ج. در هر صورت باید شأن و حرمت ایام عزای اهل بیت (علیهم السلام) مراعات شود.

    غنا

    س۱۰۵. غنا چیست؟ آیا غنا فقط شامل صدای انسان است، یا این که شامل صداهای حاصل از آلات موسیقی هم می شود؟

    ج. غنا عبارت است از صدای انسان در صورتی که با ترجیع همراه بوده و مناسب مجالس لهو و گناه باشد، که خواندن به این صورت و گوش دادن به آن حرام است.

    استماع غنا

    س۱۰۶. آیا گوش دادن به غنا در خانه جایز است؟ اگر در فردی تأثیر نداشته باشد چه حکمی دارد؟

    ج. گوش دادن به غنا به طور مطلق حرام است، چه در خانه به تنهایی شنیده شود، و یا در حضور دیگران؛ و چه در او تأثیر بگذارد یا خیر.

    آوازه خوانی بدون استفاده از آلات لهو

    س۱۰۷. آوازه‌ خوانی ن در مجالس مولودی، ‌ جشن و شادی، عقد و عروسی، در صورتی که نامحرم صدای زن را نشنود، و آلات لهو هم استعمال نشود، در موارد ذیل چه حکمی دارد؟

    الف) به صورت تک خوانی و جمع خوانی

    ب) خواندن متن برخی ترانه ها بدون موسیقی

    ج. الف و ب) اگر آوازه خوانی به نحو لهوی مضلّ عن سبیل الله باشد، اشکال دارد؛ و فرقی بین عروسی و غیر آن نیست.

    تک خوانی زن

    س۱۰۸. حکم تک خوانی بانوان اعمّ از صوت قرآن و سرود، در معرض نامحرم چیست؟

    ج. اگر موجب ریبه و فساد است، و جلب توجه نامحرم می‌کند، جایز نیست.

    جمع خوانی خانم ها در مقابل آقایان

    س۱۰۹. آیا سرودهایی که به وسیله خانم ها در حضور آقایان اجرا می‌شود، شرعاً جایز است؟

    ج. اگر صدای ن به صورت غنا باشد، و یا مفسده‌ای بر آن مترتّب گردد، جایز نیست.

    استماع صوت قرآن از خواننده ترانه های مبتذل

    س۱۱۰. اگر خواننده‌های ترانه‌های مبتذل، قرآن را با صوت بخوانند یا در مدح ائمه (علیهم السلام) خوانندگی کنند، آیا شنیدن صدای آنها محلّ اشکال است؟

    ج. اشکال ندارد.

    خواندن و سرودن شعر

    س۱۱۱. خواندن و سرودن شعر در مدح ائمه (علیهم ا لسلام) مسائل اخلاقی یا وصف طبیعت و . چه حکمی دارد؟ (در فرض جواز، آیا کراهتی بر آن مترتّب است یا خیر؟)

    ج. جایز است، و کراهت آن ثابت نیست.

    خواندن و سرودن شعر مبتذل

    س۱۱۲.

    الف) خواندن و سرودن شعر پیرامون مطالب مبتذل بدون استفاده از آلات لهو و لعب، چه حکمی دارد؟

    ب) مطالعه اشعار فوق یا زمزمه کردن آنها چطور؟

    ج. الف و ب) ترویج ابتذال جایز نیست.

    استماع هلهله ن

    س۱۱۳. اگر نامحرم صدای هلهله ی ن را در مولودی بشنود، چه حکمی دارد؟

    ج. اگر موجب ریبه یا مفسده ای نباشد، اشکال ندارد.[حوزه نیوز]



    دیدار جمعی از بسیجیان سراسر کشور با رهبر انقلاب

     آنچه که من در مورد جوان ها، چه جوان دانشجو - البته بخصوص جوان دانشجو - و چه غیر دانشجویان، بارها بر زبان آوردم، تعارف زبانی نیست؛ اعتقادم این است و معتقدم که جوان ها می توانند گره‌گشائی کنند.

    به گزارش خبرگزاری حوزه»، پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir به ارائه فیش هایی با عنوان جوان مؤمن انقلابی» که گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره جوانان است پرداخته که طی شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان خواهد شد.

    - جوان مؤمن انقلابی

    ‌آنچه که من یادداشت کردم که به شما عرض کنم - البته این حرف ها مربوط به مجموعه‌های دانشجوئی است، لیکن قابل تعمیم به کل کشور و قشرهای مختلف جوان در کشور است - یکی این است که جوان، دانشجو و عنصر انقلابی نسبتش با آرمان های انقلاب چیست؟

    بنده معتقدم که آرمان های انقلاب - که چهارچوب هایش مشخص است، بنده هم بعضی‌ها را تصریح خواهم کرد و اسم خواهم آورد - بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست.

    نسبت شما با آرمان ها، اینچنین نسبتی است. عقیده‌ی من این است که اگر چنانچه نیروی جوانی، یعنی قدرت فکری و بدنی، و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرک، و همچنین جسارت، یعنی خط شکنی‌ها، که در جوان ها به عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد، ما به آرمان ها دست پیدا نخواهیم کرد؛ لذا جوان ها در زمینه‌ی دسترسی به آرمان ها و تحقق آرمان های انقلاب و آرمان های اسلامی، دارای مسئولیت های بزرگی هستند و کارآمدی بسیار بالائی هم دارند.

    هر کسی که در پی تحقق آرمان هاست، باید نقش جوانها را جدی بگیرد؛ و بدانید بنده نقش جوانها را جدی می گیرم.

    آنچه که من در مورد جوان ها، چه جوان دانشجو - البته بخصوص جوان دانشجو - و چه غیر دانشجویان، بارها بر زبان آوردم، تعارف زبانی نیست؛ اعتقادم این است و معتقدم که جوان ها می توانند گره‌گشائی کنند. البته مهم این است که میدان کار را، میدان تحرک را بشناسند، آن را درست تعریف کنند؛ کاری را هم که میخواهند انجام دهند، درست تعریف کنند.

    بیانات در دیدار دانشجویان‌ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۶


    نصرالله

     سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان شامگاه جمعه در ورد تحولات اخیر این کشور و منطقه سخنرانی کرد.


    او بعد از یک ماه گفت که سخنان او در مورد حوادث اخیر لبنان و تلاش‌ها برای تشکیل دولت و دخالت‌های آمریکایی‌ها خواهد بود.

    سید حسن نصر الله گفت که آمریکایی‌ها بسیار تلاش می‌کنند که از هرگونه اعتراضات‌ مردمی سوء استفاده کنند و سوار موج این اعتراضات شوند تا در راستای منافع و نقشه‌های آن‌ها باشد.

    او گفت که آمریکایی‌ها به اعتراضات در لبنان، عراق و حتی یمن با این دید نگاه می‌کنند که این اعتراض‌ها به ابزاری برای فشار به ایران است.

    او ادامه داد: آن‌ها از روز اول اعتراض‌های مردمی در لبنان این گونه وانمود کردند و فهمیدند که این اعتراض‌ها همه علیه حزب‌الله است. آن‌ها یا خود را فریب داده‌اند یا اینکه اطلاعات غلطی به لبنانی‌ها داده‌اند.

    سید حسن نصرالله گفت که آمریکایی‌ها همواره به دنبال ارائه اطلاعات و ارزیابی‌ها اشتباه و غلط بوده و هستند و ت خارجی آن‌ها بابت این، همواره متضرر شده است.

    وی گفت:‌ آمریکایی‌ها چنان وانمود و القا می‌کردند که گویا تمامی مشکلات لبنان، حزب‌الله بوده و "مایک پامپئو" [وزیر خارجه] دراین مورد تلاش‌های زیادی کرده است و گفت که لبنانی‌ها از این مشکل باید خود را خلاص کنند».

    دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت که برخی از رسانه های عربی و خارجی در این زمینه (تخریب حزب‌الله) به آمریکایی‌ها کمک کردند و تلاش کردند هم‌صدا با واشنگتن بگویند: تظاهرات در لبنان علیه حزب‌الله است».

    او گفت: در طرف اسرائیلی هم چنین تلاش‌هایی است؛ اگر به اظهارات [مقامات] اسرائیلی‌ها نگاه کنیم می‌بینیم که نتانیاهو [نخست‌وزیر] و سایر مقامات می‌گویند که این فرصت [تظاهرات در لبنان] فرصت تاریخی برای تضعیف حزب‌الله است یا اینکه می‌گویند حالا وقت آن است که از لبنان یک امتیاز در مورد نفت یا گاز در این کشور بگیریم».

    سید حسن نصرالله گفت: بله ارزیابی آن ها در مورد اینکه حزب‌الله خطر و تهدیدی بر منافع و مصالح صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها است، درست است، حزب‌الله خطری برای منافع ملی لبنان نیست بلکه برعکس، این حزب‌الله تهدید واقعی برای منافع آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها در منطقه است».

    چرا حزب‌الله تهدیدی است برای آمریکا و اسرائیل است؟

    دبیر کل حزب‌الله لبنان در مورد چرایی تلاش واشگتن و تل‌آویو برای تخریب مقاومت اسلامی در لبنان گفت که حزب‌الله در لبنان مانع تحقق توطئه‌ها و طرح و نقشه‌های آن‌ها است. او گفت: آمریکایی‌ها به لبنانی‌ها می‌گویند که اگر می‌خواهید مشکلات معیشتی شما حل شود، شما اول باید مشکل اسرائیل [یعنی حزب‌الله] را بر طرف کنید».

    او ادامه داد: آمریکایی‌ها و پشت سر آن‌ها اسرائیلی‌ها، در برابر مردم لبنان متوسل به روش‌های باج‌گیری می‌شوند».

    سید حسن نصرالله به جنجال رسانه‌ای برخی از رسانه‌های لبنانی و عربی در منطقه در مورد تحریف اظهارات یکی مقامات نظامی در ایران نیز گفت که به محض شنیدن این اظهارات  منتسب و تحریف شده، با داخل ایران تماس گرفته است.

    او ادامه داد: هنگامی که اظهارات یکی از مقامات لبنانی [در واکنش به اظهارات منتسب به مقام ایرانی] را خواندم، مطمئن بودم که این اظهارات منتسب صحت ندارد. من شخصا متن فارسی را خواندم و واژه لبنان را در این متن پیدا نکردم و با برادران در ایران تماس گرفتم و آن‌ها این اظهارات منتسب را تکذیب کردند».

    سید حسن نصرالله دلیل این گونه رفتارهای مسئولان و رسانه‌های لبنانی را این گونه تحلیل کرد که این گونه اظهارات جعلی با هدف تحریک برخی از لبنانی‌ها منتشر می‌شود. برخی با اظهارات آمریکایی‌ها [و مداخلات آن‌ها در لبنان] تحریک نمی‌شوند، ولی اگر اظهاراتی منتسب به مقام ایرانی در یکی از سایت‌ها ببینند، تحریک می‌شوند و از رئیس جمهور و مقامات لبنان می‌خواهند تا موضعی اتخاذ کنند».

    او ادامه داد: برخی فکر می‌کنند که اگر به ایران حمله شود؛ این کشور برای پاسخ به حمله به متحدان خود متوسل خواهد شد و از آن‌ها کمک خواهد گرفت. می‌خواهم اینجا اطلاعات دقیقی به شما بدهم. هرکس به ایران حمله کند، خود این کشور به تنهایی پاسخ آن را خواهد داد. ایران کشوری نیست که سکوت اختیار کند و تنها به متحدانش تکیه کند. اگر اسرائیل بخواهد به ایران حمله کند، ایران خود پاسخ اسرائیلی‌ها را خواهد داد».

    او گفت که اظهاراتی که به مقامات ایرانی نسبت داده می‌شود مبنی بر اینکه ایران در صورت حمله اسرائیل به خود، از خاک لبنان تل‌آویو را هدف قرار خواد داد، با روش معمول در ایران در تضاد است.

    بررسی اوضاع لبنان

    سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود به موضوع تحولات داخلی لبنان پرداخت و گفت که حزب‌الله از روز اول گفت که مخالف استعفای سعد الحریری»، نخست‌وزیر مستعفی لبنان است و دلایل این مخالفت را گفت؛ اینکه تشکیل دولت جدید در لبنان سخت است و به نفع این کشور به دلیل اوضاع ی و اقتصادی نیست.

    او گفت: بهتر بود دولت استعفا نکند و تظاهرات هم سرجای خود باشد و این وضعیت برای لبنان بهتر بود؛ چرا که عامل فشاری برای دولت بود تا دست به اجرای اصلاحات بزند و مطالبات مردم لبنان محقق شود».

    دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت برخی استعفای حریری را دستاوردی برای خود دانستند ولی این استعفا اتلاف وقت بود؛ چرا که باعث تعطیلی مؤسسات و ارگان‌های دولتی شد که می‌بایست مجری اصلاحات مدنظر می‌شدند. او گفت که از لحظه استعفای نخست‌وزیر، اوضاع اقتصادی در لبنان بهتر که نشده است بدتر هم شده است، قیمت‌ها بالا رفته و کمبود دارو احساس می‌شود و اخلالاتی در خدمات عمومی ایجاد شده است.

    او گفت:‌اگر دولت به جای استعفا باقی می‌ماند و مردم هم در خیابان‌ها می‌ماندند، حال و روز لبنان این‌گونه نبود. برخی این ارزیابی ما را قبول ندارند، ولی این ارزیابی ماست و ما بعد از استعفای دولت، با واقعیت جدیدی روبه رو هستیم که با روزهای اولی اعتراضات فرق دارد».

    دبیر کل حزب‌الله گفت که در برابر این حزب‌ و سایر احزاب برای برون‌رفت از مشکل اخیر و تشکیل دولت چند گزینه وجود داشت ولی حزب‌الله از گزینه تشکیل دولت فراگیر شراکتی حمایت می‌کرد که از سوی سایر احزاب برای تصدی نخست‌وزیری سه نامزد  (الصفدی، بهیج طباره و سمیر الخطیب) معرفی شد که بنا به دلایلی مورد موافقت قرار نگرفت.

    او گفت که گزینه همچنان راه حل در لبنان در دو راه حل خلاصه می‌شود؛ ایجاد دولتی بدون سعد الحریری با تشکیل این دولت با نخست‌وزیری حریری که هر دو فعلاً مطرح است. سید حسن نصرالله ادامه داد: راه حل ِتشکیل دولت به نخست‌وزیری حریری همچنان پا برجاست ولی او باید مقداری، مسائل و امور را حل و تغییر دهد».

    دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت هر دولتی تشکیل شود، باید این توانایی را داشته باشد که اصلاحات را اجرا کرده و به پیش ببرد. او گفت که حزب‌الله همانگونه که بر مشارکت جریان المستقبل به رهبری حریری در تشکیل دولت آینده مُصر است، این اصرار را در مورد مشارکت جریان ملی آزاد (التیار الوطنی الحر) به ریاست جبران باسیل نیز دارد.

    او گفت که تا این لحظه (۲۲ آذر) فراکسیون‌های ی در لبنان بر سر تعیین فرد معینی برای تصدی نخست‌وزیری به توافق نرسیده‌اند و فراکسیون حزب‌الله موسوم به فراکسیون الوفاء موضع حزب ‌الله در مورد دولت آینده را خواهد گرفت. سید حسن نصرالله ابراز امیداوری کرد که دوشنبه آینه احزاب و فراکسیون‌های لبنانی بر سر نامزد نخست‌وزیری به توافق برسند و او مأمور تشکیل کابینه شود.

    دبیر کل حزب‌الله از مردم لبنان به دلیل مشکلاتی که در جریان انسداد راه‌های ارتباطی به دلیل اعتراضات اخیر ایجاد شد، تقدیر و تشکر کرد و از آن‌ها خواست همانند گذشته برای گذار از این مرحله صبر پیشه کنند و سعه صدر داشته باشند.

    حمله حزب‌الله و جنبش امل به معترضان دروغ است

    سید حسن نصرالله در ادامه به درگیری‌های صورت گرفته در اعتراض‌های اخیر اشاره کرد و گفت که برخی می‌گویند عناصر جنبش امل (به رهبری نبیه بری) و حزب‌الله معترضان را ضرب و جرح کرده‌اند که دروغ است و صحت ندارد. او گفت: حزب‌الله و امل کمیته‌هایی برای کنترل اوضاع خیابان‌ها تشکیل دادند و در این راه، برای اینکه درگیری ایجاد نشود، متوسل به اعمال فشارهایی به طرفداران خود شدند».

    وی از جدید ارتش و نیروهای امنیتی برای کنترل اوضاع و تلاش برای بازگشایی معابر و راه‌ها تشکر کرد و خواستار تسریع در این گونه تلاش‌ها شد و گفت که نیروهای امنیتی و ارتش نباید در برابر برخی از اختلالات امنیتی و وقوع سرقت، تساهل و مماشات کنند.

    سید حسن نصرالله از اقدام برخی در گران فروشی و احتکار  انتقاد کرد و گفت که لبنان در مقطع کنونی نیازمند همبستگی همگانی است و اگر کشور از نظر اقتصادی فرو بپاشد، همه از این مسئله متأثر خواهند شد.[مشرق]


    سرلشکر سلامی

    فرمانده کل سپاه با بیان اینکه تعهد داده‌ایم کشور را در همه زمینه‌ها از بیگانگان بی‌نیاز کنیم، گفت: در عرصه هایی که تحت فشار جهانی قرار بگیریم بیشتر پیشرفت می‌کنیم.

     سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه 25 آذرماه) در حاشیه بازدید از نمایشگاه پیشگامان گام دوم انقلاب دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج) اظهار داشت: دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله جزو دانشگاه‌های ممتاز کشور است که اعضای هیات علمی برجسته‌ای در سطح کشور و جهان دارد.


    وی افزود: این دانشگاه با مسیری که طراحی کرده در حال گذر از شرایط موجود و در حال حرکت به سمت تبدیل شدن به یکی از دانشگاه های برتر علوم پزشکی جهان است.

    سرلشکر سلامی با بیان اینکه معتقدیم همه گام‌های اولیه برای حرکت به سمت هدف‌های بزرگ برای ما برداشته شده، تاکید کرد: در عرصه‌هایی که تحت فشار جهانی قرار بگیریم بیشتر پیشرفت می‌کنیم زیرا مجبور می‌شویم به ظرفیت‌های داخلی و جوانان‌مان رجوع کنیم و الگوهای پیشرفت را خودمان تدوین کنیم.

    فرمانده کل سپاه ادامه داد: آنچه در این نمایشگاه دیدیم قدم‌های بسیار مثبت و درخشانی بود، اما هیچ مسیر طولانی بدون برداشتن گام‌های اول طی نمی‌شود.

    وی با بیان اینکه اعتقاد دارم اگر دانشگاه بقیه الله این مسیر را ادامه دهد، موفقیت‌های بسیار بزرگی را کسب خواهد کرد، خاطرنشان کرد: ما تعهد داده‌ایم که در همه زمینه‌ها این کشور را از بیگانگان بی‌نیاز کنیم و معتقدیم این دانشگاه به‌عنوان نماد دانش پزشکی انقلاب اسلامی باید نیروی پیشران و لوکوموتیو حرکت ما در مرزهای دانش پزشکی و فناوری‌های این حوزه باشد.

    سرلشکر سلامی

    فرمانده کل سپاه گفت: جوانانی که در سیل تبلیغات فاسد غرب خود را در مسجد حفظ کرده‌اند انسان های بزرگی هستند.

    سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شب گذشته ۱۷ آذر در جمع بسیجیان حوزه ۳۲۹ حضرت قمر بنی هاشم(ع)، پایگاه مقاومت بسیج شهید همرنگ، این حوزه بسیج را یک الگوی تمام عیار برای انتقال به دیگر پایگاه های بسیج دانست و گفت: توضیحاتی که در مورد اقدامات پایگاه شهید همرنگ ارائه شد نشان می‌دهد جوانان بسیجی این پایگاه بسیار جلوتر از آن سطح جوانان بسیجی دوران دفاع مقدس قرار دارند. جوانانی که به این پایگاه می آیند در حوزه معرفت دینی، مهارت آموزی، علمی و پژوهشی رشد می‌کنند و این نشانه‌ی پویایی این پایگاه بسیج است.


    وی در بخش دیگری از سخنان خود، حضور گسترده جوانان در برنامه های بسیج را امری مبارک خواند و افزود: این جوانان پرشور بسیجی که رویش های انقلاب اسلامی هستند ما را به آینده انقلاب امیدوار می کنند.

    سردار سلامی با تاکید بر مسجدمحور بودن برنامه‌های بسیج، اظهار کرد: بسیج باید در محرومیت زدایی پیشگام باشد و به اعتقاد من این گروه های جهادی که بسیج در مساجد تاسیس می‌کند پیشگام جهاد محرومیت زدایی هستند.

    فرمانده کل سپاه در ادامه گفت: جوانانی که در سیل تبلیغات فاسد غرب خود را در مسجد حفظ کرده‌اند انسان های بزرگی هستند، جامعه ما به واسطه این جوانان بسیجی از تحقق نقشه های شوم دشمن ایمن است.

    وی با بیان اینکه آمریکا بیش از دو دهه است که تمام ابزارهای خود را برای به زمین زدن انقلاب اسلامی به کار گرفته است، خاطرنشان کرد: امروز آمریکا و هم پیمانانش یک جنگ تمام عیار اقتصادی علیه ما به راه انداخته‌اند که در آن شدیدترین فشارها و تحریم ها را برای مراودات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته اند و قصد دارند تا پشتوانه مردمی نظام را با فشار اقتصادی و تضعیف وضع معیشتی مردم از بین ببرند.

    وی ادامه داد: دشمنان ما عملیات گسترده رسانه ای راه انداختند تا ملت ایران را در پشتیبانی از انقلاب به شک و تردید بیاندازند؛ اما در تمام این نبردها و جنگ ها با هدایت های بنیانگذار انقلاب و مقام معظم رهبری، دشمن با شکست های بزرگی روبرو شد.

    سردار سلامی تصریح کرد: همزمان که درگیر این جنگ های تمام عیار هستیم، پیشرفت های چشمگیری نیز در عرصه های مختلف داشته ایم و قسمت اعظم این پیشرفت ها با تفکر و روحیه بسیجی محقق شده است.

    سرلشکر سلامی

    فرمانده کل سپاه با بیان اینکه به این نتیجه رسیده‌ایم که بسیج باید بیرق دار حل معضلات مردم باشد، گفت: پایگاه‌های بسیج باید تقویت شوند و این امر رهبر ماست.

     سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جمع بسیجیان ناحیه مقاومت جماران با بیان اینکه ما یک تاریخ فشرده، پر از سختی و در عین حال سرشار از پیروزی را پشت سر گذاشته‌ایم، اظهار داشت: ما در لحظه‌های سخت سیلی‌های ما حکم به دشمنان زدیم و آنها را خیلی عقب راندیم و طواغیت امروز در دست ما عاجز شده اند.


    وی با بیان اینکه دشمنان در عین حال منتظر فرصت ها هستند و با همه ابزارها به صحنه آمده‌اند که اقتصاد ما را فلج و مردم ما را از نظام جدا کنند، افزود: آنها می‌خواهند راه جهاد را بر روی ما ببندند، دست‌های ما را در محیط های بیرونی و اتصال ما را با جهان اسلام قطع کنند تا در نهایت ما را تسلیم کنند، اما در تمام این آرزوها شکست خوردند.

    سرلشکر سلامی ادامه داد: ما افسردگی و پژمردگی را در چهره و در گفتمان دشمنان می‌بینیم، ما همیشه آنها را رصد می‌کنیم، ما فرازهای آخر این مبارزه را داریم طی می‌کنیم و خیلی از طناب‌های خیمه اینها را قطع کردیم، فقط عمود مرکزی باقی مانده که به آن هم نزدیک شدیم.

    فرمانده کل سپاه با اشاره به اغتشاشات اخیر در سطح کشور، عنوان کرد: دشمنان از فرصت یک حادثه در کشور ما می‌خواستند استفاده کنند، ولی آنچنان غافلگیر شدند که به اغما رفتند، یعنی فهمیدند ایران سرزمینی نیست که با هیچ سناریو و تی قابل تکان خوردن باشد؛ این استحکام ظاهر شد و مردم مثل خورشید درخشیدند.

    وی با بیان اینکه ما توان شکستن هر قدرتی را داریم اما دنبال جنگ و آغازگر آن نیستیم، اظهار داشت: چهل سال است دشمنان در حال سقوط هستند و تحقیر شده اند اما در نقطه مقابل ما در حال پیشروی هستیم و کارهایی را انجام می‌دهیم که قبلا نمی‌کردیم.

    سرلشکر سلامی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص وم تقویت پایگاه‌های بسیج، عنوان کرد: پایگاه دیگر یک نقطه نیست، بلکه یک سپاه پاسداران کامل و کوچک است و شاید بزرگتر از یک سپاه باشد چرا که افراد آن بلند فکر می‌کنند و فتنه و کید دشمن را می‌شناسند.

    فرمانده کل سپاه ادامه داد: نمی‌شود سلسله مراتبی به بسیج نگاه کرد، یک بسیجی آرمانش با آرمان رهبر معظم انقلاب یکی است؛ آرزوها سلسله مراتبی نیست، همه ما هدفمان یکی است و در سطح هدف و وظیفه و آرمان در یک سطح هستیم.

    وی با بیان اینکه جوانان رویش های زیبای انقلاب هستند، خاطرنشان کرد: در روزگاری که طوفان سهمگینی از ابتذال شروع به وزیدن گرفته، همه می‌دانند جوانانی که در این طوفان مسیر خدا را انتخاب می کنند، چه قیمتی دارند.

    سرلشکر سلامی خطاب به بسیجیان،‌گفت: نمی شود بسیجی را با موشک حتی مقایسه کرد، یک تار موی بسیجی به اندازه تمام موشک‌هایی است که ما انباشته کردیم، هرچند به اندازه موهای زیبای سر شما موشک داریم. ما به شما تکیه می کنیم ولی به موشک تکیه نمی کنیم، هرچند آنها را هم به اندازه کافی داریم و به وقتش هم شلیک می‌کنیم.

    فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه پایگاه‌های بسیج باید تقویت شوند و این امر رهبر ماست، اذعان کرد: پایگاه را باید محل حل همه معضلات کنیم؛ از پایگاه ها باید بیرون برویم و به میان مردم رفت، در محله‌ای که پایگاه هست، فقیر، معتاد و بیمار صعب العلاجی که به داد آن نرسیده باشیم نباید وجود داشته باشد.

    وی در پایان با بیان اینکه به این نتیجه رسیده‌ایم که بسیج باید بیرق دار حل معضلات مردم باشد، گفت: بسیج می تواند مردم را در کمک به مردم بسیج کند. بسیج نقطه مرکزی جاذبه الهی است که باید ریشه‌هایش در قلب مردم جای بگیرد.[مشرق]



    رئیسی

    رئیس قوه قضاییه در آیین نکوداشت هفته پژوهش در قوه قضاییه گفت: مهمترین ابزار قوه قضاییه علم و دانش است و این علم و دانش برای قاضی مهم است؛ لذا باید این دانش، به روز و به هنگام باشد.

    مرکز رسانه قوه قضاییه، آیت‌الله رئیسی، رییس قوه قضاییه در آیین نکوداشت هفته پژوهش در قوه قضاییه حضور یافت.


    رییس قوه قضاییه قبل از ایراد سخنرانی در این مراسم، سامانه ایده را در حاشیه برگزاری این مراسم افتتاح کرد.


    آیت الله رئیسی پس از افتتاح این سامانه طی سخنانی با اشاره به اهمیت مقوله پژوهش گفت: گزارشات خوبی که امروز مطرح شد، بسیار مفید بود و بخشی که به بیان مشکلات اشاره داشت، ان‌شاءالله در جای خود پیگیری خواهد شد.

    مهمترین ابزار قوه قضاییه علم و دانش است

    وی ادامه داد: بحث پژوهش به عنوان یک ضرورت مهم به شمار می‌رود و اهمیت آن در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری مجموعه عظیمی مثل قوه قضاییه بر کسی پوشیده نیست. مهمترین ابزار قوه قضاییه علم و دانش است و این علم و دانش برای قاضی مهم است؛ لذا باید این دانش، به روز و به هنگام باشد.


    رئیس قوه قضاییه تاکید کرد: قاضی هم در جایگاه موضوع شناسی و هم حکم شناسی است. همچنین در مقام قضا و افتاء، موضوع باید برای مفتی و قاضی جهت صدور فتوا مشخص باشد. مگر ممکن است قاضی حکمی را بدون تبیین کامل موضوع صادر کند؟


    وی با بیان اینکه موضوع شناسی امری بسیار مهم در مقام قضا برای قاضی به شمار می‌رود افزود: برای شناخت احکام موضوعی قاضی در قضاوت همواره باید خود را محتاج دانش به‌روز و به‌هنگام بداند و تصمیمات دستگاه قضایی، گره گشایی‌ها، حل کردن مشکلات و فصل‌الخطاب بودن‌ها از سوی قاضی، نیازمند اشراف وی به ابعاد علمی موضوع است.


    رییس قوه قضاییه تاکید کرد: شناخت احکام، مقدماتی لازم دارد که باید در حوزه پژوهش آن را آماده کرد. از بخش‌هایی که بسیار ضرورت دارد تا در دستگاه قضایی تقویت شود، بحث پژوهش است.


    آیت الله رییسی ادامه داد: شناخت بزرگان سلف به استناد تحقیق‌ها و پژوهش‌هایی است که ایشان انجام داده‌اند. یعنی اگر کسی از شما بپرسد "شیخ بهایی" کیست، پاسخ خواهید داد که وی را بر مبنای پژوهش‌های او میشناسم یا شناخت مرحوم "محقق" یا شناخت مرحوم "شیخ انصاری" و شناخت از سایر علما و دانشمندان از آثار تحقیقی و پژوهشی آنهاست؛ چراکه ما محضر آن‌ها را درک نکرده‌ایم و صرفا سر سفره کلمات بلند و تحقیقات عمیق و انگیزه‌های ارزشمندشان بودیم.

    آیت‌الله رئیسی افزود: مسئله پژوهش و تحقیق یک امر بسیار مهم و ضروری است. در دستگاه قضایی زمانی که قاضی موظف است برای رسیدگی به پرونده به قانون مراجعه کند، اگر حل مسئله‌ای را درقانون نیافت، باید به فتاوای مشهور فقها مراجعه کند. امروز یکی از عزیزان بیان کردند که قضات ما بیش از ده هزارمسئله را به بحث پژوهش ارجاع داده‌اند تا پاسخ مسائل و سوالات را از فقه جعفری و اجتهاد تمدن ساز و نگاه مراجع و مجتهدین بیابند.

    کارهای پژوهشی در دستگاه قضایی امری ضروری است

    وی بیان داشت: مبنای این سخن آن است که علیرغم همه تلاش‌هایی که مرحوم محقق، صاحب جواهر، آقای نجفی، مرحوم آیت الله بروجردی و امثال این بزرگان و علمای سلف انجام دادند، همچنان نیازمند پژوهش درباره مسائل جدید هستیم.


    رئیس قوه قضاییه ادامه داد: همه کارهایی که فقهای سلف کردند، یک تفاوت جدی با زمان ما دارد و آن این است که در زمان آنها فقه حکومت نمی‌کرد؛ اما در زمان ما فقه حکومت می‌کند و در این زمان سوالات زیادی برای کسانی که می‌خواهند زندگی‌شان مبتنی برفقه و آموزه های فقهی و مبتنی بر دین و توصیه‌های پیشوایان دینی باشد، ایجاد می‌شود. ‌همچنین سوالات زیادی در رابطه با هنر، اقتصاد، ت، فرهنگ و حوزه‌های مختلف وجود دارد که امروز باید تنها با پژوهش و تحقیق و تلاش فقیهان و پژوهشگران و محققان در حوزه‌های مختلف پاسخ داده شود.


    آیت‌الله رئیسی گفت: کارهای پژوهشی در دستگاه قضایی امری ضروری است تا بر مبنای آن بتوان مسائل متعدد امروز را با یک نگاه ژرف پاسخ داد.


    وی ادامه داد: همچنین نیازمحوری، مسئله یابی و مسئله‌محوری موضوعاتی است که باید در پژوهش به آن توجه شود و افرادی را که اندیشه و خلاقیت و ابتکارات خوبی دارند، باید با نگاه مثبتی نگریست. نگاه نو باید ابتکاری بوده ومبتنی بر مبانی باشد و از مبانی فاصله نگیرد. حرف نو باید بر یک جایگاه محکم استوار و به دنبال گره گشایی و حل مسائل و بر طرف کردن نیازها باشد؛ چرا که این موارد در حوزه پژوهش بسیار مهم است.


    رئیس قوه قضاییه گفت: هر چه کار پژوهشی کاربردی‌تر باشد، نیاز دستگاه را بهتر و برتر مرتفع خواهد کرد. البته مشکلی نیست که برخی از مسائل نظری نیز مورد بحث قرار گیرد؛ لیکن پژوهش هر چه کاربردی تر باشد، می‌تواند برای دستگاه قضایی و قضات و همکاران ما گره‌گشاتر باشد.


    آیت‌الله رئیسی با اشاره به نکاتی در باب کار پژوهشی و فعالیت‌های پیرامون آن افزود: امروز در کشور ما به برکت نگاه عالمانه و حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی، دانش و پژوهش از جایگاهی درخور بهره‌مند است. آنچه ایشان در نشست با دانشمندان و اساتید دانشگاه مطرح کردند، نشان می‌دهد که نگاه‌شان به این مقوله، نگاه به توسعه علم و دانش و دانش افزایی است. نگاه ایشان متضمن تقویت پژوهش علمی در کشور است که خوشبختانه در این زمینه رشد هم داشته‌ایم.

    پژوهشگاه قوه قضاییه باید با همه دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی در ارتباط باشد

    وی تاکید کرد: گزارش امروز دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی دراین جلسه نشان داد که دانشگاه‌های ایران اسلامی به برکت انقلاب در سطح دنیا از رتبه‌های بالایی بهره‌مندند و جایگاه ایران اسلامی در تولید مقالات علمی در سطح بین المللی جایگاه ارزشمندی است که مرهون فعالیت‌های علمی و پژوهشی جوانان و مراکز علمی ما و در خور تقدیر است.


    رئیس قوه قضاییه گفت: این فضا را رهبری خودشان شخصا در جلسات مختلف و در نشست با پژوهشگران و محققان تشویق می‌کنند و مراکز علمی را ترغیب می‌کنند تا کار مداوم پژوهشی انجام دهند و فعالیت‌های ماندگار در حوزه علم و دانش صورت گیرد.

    آیت الله رئیسی گفت: در دستگاه قضایی که تصمیم سازی و تصمیم گیری در آن بسیار مهم است، کار باید بر پیوست پژوهشی، تحقیقی و کار علمی عمیق مبتنی باشد.


    وی افزود: همکاری بخش‌های پژوهشی با یکدیگر در دستگاه قضایی امری ضروری است و باید در ارتباطات پژوهشی بین همه بخش‌های دستگاه قضا، هماهنگی وجود داشته باشد تا هم از کار موازی جلوگیری و هم از ظرفیت نیروی انسانی کارآمد پژوهشگر استفاده شود. عین این ارتباط باید بین دستگاه قضایی با مجموعه‌های پژوهشی خارج از آن نیز برقرار باشد.

    جایگاهی برای شنیدن نقد علمیِ اقدامات دستگاه قضایی توسط علما، دانشمندان، فقها و حقوقدانان فراهم شود

    رییس قوه قضاییه تصریح کرد: پژوهشگاه قوه قضاییه باید با همه دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی در ارتباط باشد و این مجموعه پل ارتباطی بین همه دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌های کشور با دستگاه قضا باشد. در مرحله بعد این پژوهشگاه باید یک باشگاه فکری و اندیشه‌ورزی برای حضور نخبگان، فرهیختگان و صاحبان خرد و اندیشه باشد تا از جای جای کشور اسلامی صاحبان اندیشه و علم به عضویت این باشگاه درآیند و این مجموعه به این یک جایگاه ارتباطی با همه نخبگان کشور تبدیل شود.

    آراء دادگاه‌ها باید در منظر و نگاه حقوقدانان و صاحبان خرد و اندیشه قرار گیرد

    آیت الله رییسی ادامه داد: در شهر قم نیز باید به همین صورت عمل شود و مرکز پژوهشی قم ارتباط با همه علما و فرهیختگان را مدنظر قرار دهد تا ما بتوانیم نگاه همه آن‌ها را داشته باشیم. همانطور که می‌دانید وقتی سر کلاس استاد در حال تدریس قانون مدنی، قانون تجارت یا قانون آیین دادرسی و یا فقه و اصول است، در این میان نگاهی هم به عملکردها دارد و نگاهی دارد به اینکه احکام در میدان اجرا چگونه خواهد شد. این‌ها از مواردی است که باید به آن توجه شود.


    وی بیان کرد: همچنین باید جایگاهی برای شنیدن نقد علمیِ اقدامات دستگاه قضایی توسط علما، دانشمندان، فقها و حقوقدانان فراهم شود؛ چراکه این نقد علمی می‌تواند در جهت رشد و ارتقاء دستگاه قضایی کمک رسان باشد.


    رییس قوه قضاییه بیان داشت: در همین جهت آراء دادگاه‌ها باید در منظر و نگاه حقوقدانان و صاحبان خرد و اندیشه قرار گیرد تا اگر نقدی دارند، بیان شود و معلوم گردد که آراء تا چه حد مبتنی بر پژوهش و تحقیق بوده؛ لذا نشست‌های نقد آرا حتما باید برگزار شود.


    رییس قوه قضاییه گفت: نقد آرا به اتقان آن‌ها کمک می‌کند. نقد آرای دستگاه قضایی کمک علمی خوبی به قضات است و من این را بارها اعلام کرده‌ام که این موضوع می‌تواند در اتقان آرا بسیار موثر باشد. تبیین دیدگاه‌ها و نظراتی که امروز در حوزه پژوهش در دستگاه قضایی وجود دارد، بسیار حائز اهمیت و نیازمند بسط گفتمانی است. همچنین موضوع عدالت، کرامت و مبارزه با فساد نیز نیازمند بسط گفتمانی است.


    وی با انتقاد از مبارزه با فساد در نظام‌های سوسیالیستی و سرمایه‌داری افزود: در همه کشورهای جهان موضوع مبارزه با فساد مطرح می‌شود؛ اما زمانی که ما مبارزه با فساد را بیان می‌کنیم، مبتنی بر عدالتخواهی است که این برای خداست.


    آیت الله رییسی بیان کرد: نگاه ما در مبارزه با فساد متفاوت است. من در جلسات دیگر هم گفته ام: هاضمه نظام اسلامی فساد را نمی‌پذیرد و فسادناپذیر است؛ در حالیکه این با نگاه دیگران متفاوت است و لازم است مبانی آن گفته شود. بنده به عنوان یک مسئول یا قاضی، در این مورد حکمی صادر می‌کنم؛ اما تبیین مبانی آن نیازمند کار پژوهشی است.


    وی افزود: در نظام مدیریتی آخرین حرفی که امروز می‌زنند، مشتری‌مداری است؛ درحالیکه نگاه اسلام به افراد بر مبنای همین مشتری‌مداری است و امروز این موضوع در نگاه‌های مدیریتی مطرح است. نگاه امیرالمومنین (ع) در این باب این است که دوست داشتن مردم، مرتبه نازله محبت‌الله است که این، موضوع بسیار مهمی است.

    رییس قوه قضاییه خاطرنشان کرد: مردم را باید دوست داشت. اگر امیرالمومنین (ع) نیمه شب درِ خانه فقیر می‌رفت و به او کمک می‌کرد، نشان دهنده این بود که مردم را دوست دارد و این منش، مرتبه نازله محبت‌الله و نگاهی متفاوت در عالم است. افراد در فعالیت‌های مرتبط با مردم نباید بگویند که چه کسی از آن‌ها تشکر کرده یا به آن‌ها اضافه کاری داده است؛ بلکه باید به دنبال دوست داشتن مردم باشند که اگر این اتفاق رخ دهد، حتی زمانی که ساعات کار اداری تمام می‌شود و فرد می‌خواهد سوار سرویس شود و به خانه برگردد، با شنیدن خبری از سرویس پیاده می‌شود و به محل کارش می‌رود و وقتی علت را از وی جویا می‌شوند، می‌گوید: در فلان روستا اتفاقی افتاده و من باید آن را حل کنم. نگاهِ دوست داشتن مردم، چنین اقدامی را ایجاب می‌کند.


    وی افزود: اگر روی این مبانی بحث شود، بدون شک متفاوت‌تر از دیگر مبانی در این مقوله خواهد بود. ما در مبارزه با فساد مبانی خاص خودمان را داریم. همچنین در بحث‌های عدالت و نظریه‌های پیرامون آن دارای مبانی هستیم. همانطور که می‌دانید در موضوع نظریه عدالت بحث‌های زیادی از سوی فلاسفه وجود دارد؛ اما نگاه ما چه نگاهی است که از بحث عدالت سخن می‌گوییم؟ نگاه ما نگاه پژوهشی بر مبنای آموزه‌های اسلامی است و این‌ها به بسیاری از افراد انگیزه می‌دهد.


    آیت الله رییسی با اشاره به تدوین نقشه راه پژوهش و اولویت‌های آن گفت: ما در این زمینه کار بسیار داریم و حتما باید تدوین نظام اولویت‌بندی و نقشه راه پژوهش تبیین و معلوم شود که از کجا حرکت کردیم و می‌خواهیم به کجا برسیم و در این میان تعیین اولویت‌های اصلیِ امروز، بسیار مهم است که هم دانشگاه و هم پژوهشگاه در رابطه با اولویت‌ها نگاه واحد داشته باشند.


    وی درباره برخی مطالب درباره ورود به مسائل میان رشته‌ای بیان کرد: حقوق و اخلاق، حقوق و روانشناسی، حقوق و جامعه شناسی باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از شرایط برای قاضی معرفت و شناخت بلد است؛ یعنی جامعه شناسی در قضاوت باید مورد بحث قرار گیرد. در مسأله حبس، ما می‌گوییم حبس زدایی؛ اما دانشمندان و بزرگان باید در مورد آن بحث کنند. کتابی درباره موارد حبس در اسلام نوشته شده است. ما در روایات‌مان موضوعی به نام حبس داریم؛ اما چه مواردی برای حبس وجود دارد؟ سخنانی از مرحوم مدرس در قالب خاطرات وی در خاف به چاپ رسیده است که نشان می‌دهد ایشان یک ملای روشنفکر در زمانی بوده که حاکمیت اسلامی در جامعه ما وجود نداشته است؛ اما ببنید مرحوم مدرس در خاف چه چیزی گفته است. ایشان بیان داشته که ببینید موارد حبس کجاست و از کجا این حبس‌ها درآمده است؟


    رئیس قوه قضاییه افزود: حال ما باید ببینیم موارد حبس کجاست و فقهای ما درباره آن چه بحث‌هایی کرده اند که این‌ها از مواردی است که می‌تواند برای مجلس شورای اسلامی مبنای تصمیم گیری شود و اکنون نیز در مجلس این بحث‌ها مطرح است. بحث درباره کاهش حبس و موارد قانون آیین دادرسی از موارد مبتلابه ماست که باید نگاه ویژه‌ای به آن صورت گیرد.


    وی افزود: نکته بعد درباره ارتباط قوه قضاییه با دانشگاه‌ها و پژوهشگران عزیز و کسانی است که می‌خواهند تحصیلات تکمیلی را بگذرانند یا تحقیقی انجام دهند. لازم است تا در این زمینه حتما با دانشگاه‌ها ارتباط داشته باشید و موضوعات مبتلابه ما مورد تحقیق قرار گیرد تا محققان در قالب پژوهش‌های خود پیشنهادات اجرایی ارائه دهند و این پیشنهادات وارد بخش‌های راهبردی ما شود و زمینه‌های اجرایی شدن آن‌ها فراهم آید و اینگونه نباشد که نتایج پژوهش‌ها در کتابخانه‌ها خاک بخورد. ما می‌توانیم موضوع تحقیق دانشجویان را به آن‌ها پیشنهاد دهیم؛ یعنی موضوعات مورد نیاز قوه قضاییه را به طلبه عزیزی که زحمت می‌کشد و مسائل را از منابع فقهی بیرون می‌آورد، اعلام کنیم. این‌ها می‌تواند برای ما گره‌گشا باشد و تبدیل کردن آن موضوعات به موضوع کار تحقیقی و پژوهشی برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا می‌تواند در حل مشکلات ما موثر باشد.

    آیت الله رئیسی گفت: امروز ما ده‌ها پرونده داریم درباره کسانی که از مردم سپرده دریافت کرده‌اند تا به آنها سود بدهند و بعد کم آورده‌اند این ها رفتند پول مردم را گرفته اند و بعد به کم آوردن مبتلا شده اند.این مساله‌ای است و مسائل مربوط به املاک و اموال هم که اشاره در همین جلسه اشاره کردند، مطرح است.


    وی ادامه داد: ما مسائلی داریم که در واقع رویدادهایی است که باید نشست های پژوهشی برای آنها برگزار شود و از این نشست‌ها باید راهکارهایی را در این موضوعات برای دست اندرکاران جهت تصمیم‌گیری درآورد. لذا نشست‌های پژوهشی نکته مهمی است که می شود با استفاده از ظرفیت نخبگان در کشور برگزار کرد.


    رئیس قوه قضاییه تاکید کرد: نکته پایانی که عرض می کنم این است که حتما به جمع سپاری برخی از موضوعات و مسائل راهگشاست. همین جمع که متشکل از بخش‌ها، نگاه ها و مواضع مختلفی است، می تواند راهکارهای خوبی را برای مجموعه قوه قضاییه داشته باشد و من در پایان عرضم اشاره کنم که فرهیختگان گرامی و اساتید محترم! امروز ما در گام دوم انقلاب اسلامی هستیم؛ بر بستر گام دوم حرکتی نو و طرحی نو در حوزه پژوهش و تحقیق در اندازید.


    آیت الله رئیسی پس از سخنان خود در آیین نکوداشت هفته پژوهش در قوه قضاییه از نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی قوه قضاییه بازدید به عمل آورد.


    رئیس قوه قضاییه در این نمایشگاه از سامانه‌هایی نظیر سامانه ملی هویت‌سنجی الکترونیک حامی مبتنی بر اطلاعات سامانه ثنا، سامانه بانک داده آراء قضایی، سامانه استخراج و انتشار رویه های قضایی، سامانه ایده قوه قضاییه، سامانه ثبت شرکت‌های سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سامانه مالکیت معنوی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سامانه ثبت الکترونیک اسناد سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سامانه‌های شرکت توسعه خدمات الکترونیک حامی عدالت، نرم افزار گنجینه استفتائات قضایی مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضاییه و میز آناتومی وتشریح مجازی جسد بازدید کرد.[مشرق]



    دیدار جمعی از بسیجیان سراسر کشور با رهبر انقلاب

     آنچه که من در مورد جوان ها، چه جوان دانشجو - البته بخصوص جوان دانشجو - و چه غیر دانشجویان، بارها بر زبان آوردم، تعارف زبانی نیست؛ اعتقادم این است و معتقدم که جوان ها می توانند گره‌گشائی کنند.

    به گزارش خبرگزاری حوزه»، پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir به ارائه فیش هایی با عنوان جوان مؤمن انقلابی» که گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره جوانان است پرداخته که طی شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان خواهد شد.

    - جوان مؤمن انقلابی

    ‌آنچه که من یادداشت کردم که به شما عرض کنم - البته این حرف ها مربوط به مجموعه‌های دانشجوئی است، لیکن قابل تعمیم به کل کشور و قشرهای مختلف جوان در کشور است - یکی این است که جوان، دانشجو و عنصر انقلابی نسبتش با آرمان های انقلاب چیست؟

    بنده معتقدم که آرمان های انقلاب - که چهارچوب هایش مشخص است، بنده هم بعضی‌ها را تصریح خواهم کرد و اسم خواهم آورد - بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست.

    نسبت شما با آرمان ها، اینچنین نسبتی است. عقیده‌ی من این است که اگر چنانچه نیروی جوانی، یعنی قدرت فکری و بدنی، و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرک، و همچنین جسارت، یعنی خط شکنی‌ها، که در جوان ها به عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد، ما به آرمان ها دست پیدا نخواهیم کرد؛ لذا جوان ها در زمینه‌ی دسترسی به آرمان ها و تحقق آرمان های انقلاب و آرمان های اسلامی، دارای مسئولیت های بزرگی هستند و کارآمدی بسیار بالائی هم دارند.

    هر کسی که در پی تحقق آرمان هاست، باید نقش جوانها را جدی بگیرد؛ و بدانید بنده نقش جوانها را جدی می گیرم.

    آنچه که من در مورد جوان ها، چه جوان دانشجو - البته بخصوص جوان دانشجو - و چه غیر دانشجویان، بارها بر زبان آوردم، تعارف زبانی نیست؛ اعتقادم این است و معتقدم که جوان ها می توانند گره‌گشائی کنند. البته مهم این است که میدان کار را، میدان تحرک را بشناسند، آن را درست تعریف کنند؛ کاری را هم که میخواهند انجام دهند، درست تعریف کنند.

    بیانات در دیدار دانشجویان‌ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۶


    پیامبر

    رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل نزد من نمی آمد، جز آنکه می گفت: ای محمد! از بغض و دشمنی بامردم بپرهیز.

    ، کتاب واژه های اخلاقی از اصول کافی» اثری از مرحوم آیت الله علی مشکینی است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون مباحث مختلف اخلاقی آمده و حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می نماید.

    * زبان و آفات آن

    ۱. امام صادق علیه السلام فرمود: به راستی مبغوض ترین خلق خدا بنده ای است که مردم از زبانش هراسان باشند.

    ۲. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: از مجادله و ستیزه بپرهیزید که دلهای دوستان و برادران را بیمار کند و نفاق به بار آرد. (زیرا سلامتی دل به صفا و صمیمیت است و بیماری اش به کینه و اندوه و پریشانی خاطر، که بر اثر مجادله و ستیزه پدید آید و بین دوستان جدایی افتد).

    ۳. امام صادق علیه السلام فرمود: نه با شخص بردبار مجادله کن و نه با شخص بی خرد؛ زیرا بردبار دشمنت دارد و بی خرد آزارت رساند.

    ۴. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل نزد من نمی آمد، جز آنکه می گفت: ای محمد! از بغض و دشمنی مردم بپرهیز.

    ۵. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از کشمکش و ستیزه با مردم بپرهیز.

    ۶. امام صادق علیه السلام فرمود: از دشمنی ورزیدن بپرهیزید که پدید آورنده گناه و آزار و غرامت و آشکار کننده زشتی و عیب است.

    ۷. امام صادق علیه السلام فرمود: از دشمنی با یکدیگر بپرهیزید، زیرا دشمنی دل را به سختی مشغول کند و موجب نفاق شود و کینه ها پدید آورد.

    ۸. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آن اندازه که جبرئیل درباره دوری گزیدن از دشمنی با مردم به من سفارش کرد، درباره چیزی دیگری سفارش نکرد.

    ۹. امام صادق علیه السلام فرمود: هر که دشمنی بکارد، کاشته خود را درو کند.[حوزه]



    دکتر ناصر صافه، پزشک معالج شیخ زکزاکی

    حوزه/ دکتر صافه گفت: هم اکنون ۴۳ ترکش در سر شیخ زکزاکی وجود دارد و در بیمارستان اطلاعات پزشکی ایشان را به ما نمی دادند؛ اما پس از پیگیری ها، این مشکلات را اعلام کرده اند.

     دکتر ناصر عمر صافه، پزشک معالج شیخ زکزاکی عصر پنج شنبه در جلسه طلاب و فضلای تهرانی مقیم قم که با موضوع وضعیت شیخ زکزاکی و اوضاع شیعیان نیجریه» برگزار شد، اظهار داشت: بنده در رشته سم و سموم تخصص داشته و کارشناسی ارشد خود را در این رشته دریافت کرده و در حال تحصیل در مقطع دکتری می باشم.

    وی ابراز داشت: بنده به مدت ۳۹ سال از دوران کودکی همراه با شیخ زکزاکی بوده ام و از سال ۱۹۷۹ تبلیغ و حرکت های فرهنگی شیخ زکزاکی آغاز شده است.

    پزشک معالج شیخ زکزاکی خاطرنشان ساخت: بعد از دریافت دیپلم و کارشناسی، با کمک شیخ زکزاکی به انگلیس سفر کرده و کارشناسی ارشد خود را در این کشور دریافت کرده ام.

    دکتر صافه تصریح کرد: بعد از تحصیل، در بیمارستانی در نیجریه مشغول به کار شده و کارمند دولت در رشته خود می باشم و هم اکنون معاون رئیس کل بخش سموم در بیمارستان هستم.

    وی بیان داشت: برخی تلاش کردند که مرا از دولت جدا کنند و واقعیت ها را برسانند؛ اما موفق نبودند؛ البته شیعه در حکومت نیجریه زیاد است؛ اما ابراز نمی کنند.

    پزشک معالج شیخ زکزاکی اظهار داشت: بنده در حادثه زاریا در کنار شیخ زکزاکی حضور داشتم و تیری به کتف بنده برخورد کرد و پس از دستگیری، یک سال در زندان به سر بردم و پس از یک سال آزاد شدم.

    دکتر صافه ابراز داشت: ۶۰ درصد جمعیت نیجریه، مسلمان و ۴۰ درصد آن مسیحی هستند؛ اما آمارها را ۵۰ به ۵۰ اعلام می کنند؛ چون مسیحیان، جمعیت بیشتری در حکومت دارند.

    وی خاطرنشان ساخت: رئیس جمهور نیجریه، شخصی ارتشی و وهابی است که مشاورینی وهابی داشته و شیعیان لندنی نیز در مباحث علمی در کنار او حضور دارند؛ قبله آمال او نیز غرب است.

    پزشک معالج شیخ زکزاکی تصریح کرد: افرادی خارج از نیجریه این نظریه را به داخل القاء کردند که حضور شیخ زکزاکی و طرفداران او مقابله با حکومت است و سبب این مقابله ها با شیخ زکزاکی شده اند.

    دکتر صافه بیان داشت: ما در نیجریه، گروه هایی از مسیحیان را نیز داریم که چنین تشکل هایی را دارند و هیچ مشکلی را برای دولت پدید نیاورند و شیعیان نیز همچون مسیحیان برنامه های عمومی مثل نیمه شعبان دارند و کاری به دولت ندارند.

    وی اظهار داشت: مسیحیان و اهل تسنن در گروه ها و جمعیت های خود از روش ارتش نیجریه استفاده می کنند؛ اما شیعیان مطابق با حرکت های ایرانی و حزب الله لبنان برنامه داشته تا حکومت از شیعیان ترس داشته باشد و همین مباحث سبب شده است که به آزار و اذیت شیعیان بپردازند.

    پزشک معالج شیخ زکزاکی ابراز داشت: حکومت های گذشته نیجریه هیچ تعرضی به شیعیان و شیخ زکزاکی نداشتند؛ اما حکومت فعلی، با آمریکا، اسرائیل و عربستان هماهنگ است تا جلوی حرکت اسلامی را در نیجریه بگیرند.

    دکتر صافه خاطرنشان ساخت: برنامه آنان این است که جلوی حرکت اسلامی نیجریه را بگیرند تا کل آفریقا شیعه نشود؛ امروز افرادی را از نیجریه به کشورهای مختلف برای آموزش می برند تا با شیعیان به مقابله بپردازند.

    وی در پاسخ به این سوال که چرا بعد از حادثه زاریا، شیعیان حضور پررنگی نداشتند؟، تصریح کرد: نفوذی هایی با افکار ضد انقلابی در حرکت های مسئولان شیعیان درست شد و شاهد انحراف در حرکت ها بودیم و همین مسئله سبب شد تا شیعیان حضور پررنگی نداشته باشند.

    پزشک معالج شیخ زکزاکی بیان داشت: نفوذی ها این تفکر را جا انداختند که نباید نسبت به حکومت مقابله داشته باشیم و شیعیان را به ترس انداختند که شما هم کشته شده و ناپدید می شوید.

    دکتر صافه با اشاره به توطئه های خارجی، اظهار داشت: تمام کشتارهای عمومی تشیع و اعدام ها از خارج از نیجریه برنامه ریزی شده بود تا بتوانند جلوی حرکت اسلامی شیعیان نیجریه را بگیرند.

    وی ابراز داشت: امروز حرکت اسلامی در نیجریه پابرجاست و اصل این تفکر و تحرک در این کشور پابرجاست و ماندگار خواهد بود.

    پزشک معالج شیخ زکزاکی خاطرنشان ساخت: در سالروز ولادت رسول گرامی اسلام(ص) نیز همچون سال های گذشته برنامه های مختلفی در کل کشور نیجریه برگزار شده است.

    دکتر صافه تصریح کرد: در حال حاضر ۹ ترکش در دست شیخ زکزاکی وجود دارد و از طریق سیب نیز ایشان را مسموم کرده و سم را وارد بدن ایشان کردند.

    وی بیان داشت: همچنین هم اکنون ۴۳ ترکش در سر شیخ زکزاکی وجود دارد و در بیمارستان اطلاعات پزشکی ایشان را به ما نمی دادند؛ اما پس از پیگیری ها، این مشکلات را اعلام کرده اند.

    پزشک معالج شیخ زکزاکی اظهار داشت: حکومت نیجریه، مریضی ایشان را تکذیب کرده و بیان کردند که شما درباره مریضی و مشکلات شیخ زکزاکی دروغ می گویید؛ اما پس از حضور در بیمارستان هند این مسائل روشن شده است.[حوزه]


    دیدار پرستاران با رهبرانقلاب

    رهبر انقلاب پرستاری را ترکیبی از مجموعه ارزش‌های اخلاقی و فضائل انسانی، از شفقت و دلسوزی تا مسؤولیت پذیری و صبر در برابر بی تابی‌ها و کژخلقی‌ها دانستند.

     خورشید تازه از افق طلوع کرده و چشمان شهر را باران رحمت خدا شسته است، همه از دیشب آماده‌ایم تا به نیابت از مهربان ترین آدم‌های دنیا به میهمانی کسی برویم که دشمنانش بیش از دوستان، به حکمت دانی در حکومت میشناسندش.

    در تقاطع خیابان جمهوری با فلسطین یکدگر را پیدا می‌کنیم، هر کدام از یک شهر، برخی مستقیم از بیمارستان شان آمده اند،  برخی پریروز شیفت بودند و دیروز را در مسیر، اما آنچه در رخسار میهمانان نمی‌توان دید، خستگی است.

     تکریم پرستاران تکریم فضائل انسانی است

    اینها پرستاران مردم‌اند ، چشم هایشان به شب بیداری ،دستهایشان به خدمت و گوششان به ملامت  شدنهای گاه به گاه عادت دارد و شاید از این رو پیامک تبریک‌شان به هم این است که:
    "وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم-که در طریقت ما کافریست رنجیدن ".

    بازرسی‌های معمول انجام شد و پرستاران با شوق وارد حسینه امام خمینی (ره) شدند، حسینیه ای که عمری است آن را در اندک زمانهای استراحت و یا در حین انجام خدمت به بیماران دیده اند؛ جمعیت لحظه به لحظه بیشتر می‌شود و من در گوشه‌ای می‌نشینم در همین حال کبوتر ذهنم به افق سال ۶۲ هجری پرواز می‌کند، محله بنی هاشم در مدینه النبی، شاید در همین دقیقه‌ها بود که قنداقه نورانی دختری را به دست علی (ع) می‌دهند و زینب (س) در سِترگ دست‌های علی چشمه‌ای از زمزم و صفا را به جوشش می آورد:

    السلام علیکِ یا بِنت زمزم و صفا

    السلام علیکِ یا بنت مکه و منا

    السلام علیکِ من هم تَنم اینها لاجلِ جراسیه الرسول الله .

    به خود برمی‌گردم حسینیه پر شده از صفوف منظم پرستاران، صف‌های اول را اورژانس کاران پر کرده‌اند ، مثل همیشه منظم و زودتر از بقیه. در کنکاش نگاهت از همه اصناف جامعه پرستاری نمایندگانی را میبینی:

    تکنسین های اتاق عمل ،بچه‌های هوشبری ، بهیاران ، اعضا هیات علمی دانشکده‌های پرستاری  و از همه سازمان ها و نهادها.

    حدیثی امید بخش با نستعلیق استادانه، زینت بخش مجلس است ،حدیثی از پیامبر (ص) آن هم در روزهای آخر عمر شریفشان ، روزهای که حضرت طعم شیرین پرستاری را در خانه ای که حلقه ای از نامحرمان نیز احاطه اش کرده بودند، چشیده :

    "من قام علی مریض یوما و لیلة بعثه الله مع ابراهیم الخلیل ع" .

    ساعت به ۹/۳۰ که رسید جوانی پشت تریبون رفت برای خواندن مولودی ؛ و کمتر کسی بود که در آن جمع اقای "احمد محمدی" را می‌شناخت، پرستاری که داوطلب حضور در پست امداد جبهه_مقاومت شد و بعد از دو بار اعزام به سوریه، در ماجرای شنیدنی به اسارت یکی از گرو های تکفیری افتاد،  ۸ ماه اسارت در زندانی به ابعاد یک قفس و هر لحظه منتظر شکنجه و اعدام.

     مداحی‌های او را شنیده بودم اما امروز صدای احمد از هر زمان رساتر و دلچسب تر بود با اشعاری وزین . سرود و مولودی اش را با ذکر یادی از ۱۱ شهیدپرستار از جبهه مقاومت به اتمام رساند و آغاز شعارها نوید آمدن صاحب بیت را می‌داد، عقربه های ساعت به ۱۰ که رسید پرده آبی کنار رفت و حضرت آقا وارد شدند. در جمعیت به وجد آمده، حس مشترکی با دیدن اولین لبخند زیبای رهبر ایجاد شد، حلاوتی که به صورت برخی در ترنم‌های اشک، متبلور شد.

    و نهایتا تلاوت قرآن ، جمعیت را بر زمین‌نشاند ، پس از آن نمکی وزیر بهداشت و درمان پشت تریبون رفت و با بیانی شاعرانه خصایص مشترک زینب کبری (س)  و پرستار را ترسیم کرد با فرازهای از شعری که پیشتر از زبان خودش شنیده بودم.

    ایشان اهم اقدامات جامعه پرستاری در سال جاری را این گونه برشمرد:

    - خدمت‌رسانی  در ماجرای سیل ابتدای سال و تلاشهای مستمر علمی  در ممانعت از ایجاد اپیدمی‌های رایج بعد از سیل ، که باعث تحسین نهادهای بین المللی شده بود.

    - مشارکت فعال در طرح ملی سنجش فشارخون.

    - حضور در صف اول امداد به مصدومین در بحبوهه اغتشاشات آبان ماه.

    - مهار  آنفولانزا ، ورای استانداردهای جهانی که باعث حیرت سازمان بهداشت جهانی شده بود؛ و آخر سر قول‌هایی برای پرداخت مطالبات مالی و  استخدام ۹۰۰۰ پرستار در سال جاری و از همه مهمتر تلاش موثر برای ایجاد هویتی مستقل در هرم نظام سلامت برای جامعه پرستاری کشور.

    "به کوی عشق منه بی دلیل راه قدماین قول‌ها را وزیر چند روز پیش در جمع اعضا شورا عالی سازماننظام پرستاری نیز بیان کرده بود، و حتی از طرح قاصدک گفته بود ، نظام پرداخت مالی که وزیر در حضور رهبر هم آن را سراپا تبعیض دانست و حسن انتخابش برای پایان سخن از لسان‌الغیب:

    که من به خویش نمودم صدم اهتمام و نشد"

     تا اینجای مجلس حضرت آقا با صحبت‌های وزیر را گوش می‌کرد، بیاناتش که آغاز شد و سخن به تبریک روز پرستار که رسید، لبخندی بر صورتشان نقش بست ، و در آنجا بود که ایشان " پرستاری را ترکیبی از مجموعه ارزش‌های اخلاقی و فضائل انسانی، از شفقت و دلسوزی تا مسئولیت پذیری و صبر در برابر بی تابیها و کژخلقی‌ها " دانستند و شاید هر عبارت ایشان ،خاطراتی از نامهربانی را در ذهن پرستاران زنده میکرد.

    ایشان در ادامه بیاناتشان فرمودند:

    " مشکلات عمده جوامع انسانی غالبا به خاطر نداشتن این ویژگی هاست" و بعد تاکید کردند که:
    " آن فضائل را باید در جامعه گسترش دهیم، جامعه امروز ما به شدت به همدلی و مسؤولیت پذیری، بردباری و صبر احتیاج دارد ،ما امروز در یک مسیر بسیار مهم و پر افتخار و خطیر هستیم و داریم به سمت قله حرکت می‌کنیم، مراقبت‌های لازم دارد، جامعه ما احتیاج دارد به این خصوصیات، این‌که با هم مهربان باشیم ،با شفقت باشیم."

    و این یعنی آنکه چشم انداز نگاه رهبر به پرستارِ تراز ایرانی-اسلامی یک الگوی قابل تکثیر برای مرجعیت اجتماعی است، برای رفع دردهای مزمن اجتماعی، فرهنگی و ی چنانکه معظم له در بیانی بسیار مهم از نهادهای مدیریتی، رسانه های و فعالین مذهبی و ی خواستند تا فضائل اخلاق پرستاری را به عنوان  یک الگو در جامعه ترویج و توسعه دهند.

    این ژرفای نگاه به جایگاه رفیع پرستار چقدر با حقایق اجتماعی و چشم انداز انداز تگذاران سلامت فاصله دارد ؟ چنانکه تاکید ایشان بر "مراقبت روحی و جسمی از پرستاران" و از آن مرحله پیشتر" وم‌پاسخگویی به نیازهای خانوادگی پرستاران" می‌تواند سر فصل های جدیدی برای متولیان نظام سلامت ، مسؤولین فرهنگی و دستگاه های تبلیغات و نیز اساتید برد پرستاری در تدوین نظامات آموزشی باشد.

    آقا که با پرستاران خداحافظی کردند، جمعیت مثل لحظه تحویل سال ،با نشاطی سرشار با یکدیگر خوش و بش میکردند؛ انگار بعد از مدت‌ها تازه یکدیگر را دیده‌اند. بیانات آقا، دو بخش داشت، بخش دوم اش به مباحث مهمی از جمله  سالگرد ۹دی، اغتشاشات اخیر و رخدادهای جاری منطقه اختصاص یافت و مجلس تمام شد.

    دقیقه‌ها خیلی زود گذشت و تا به خود آمدیم باز در خیابان جمهوری بودیم، این جمع هر چند هم که خسته بودند از شب کاری، شیفت های اجباری، وعده های وفا نشده و مقررات نانوشته ظالمانه در بیمارستان‌ها،  اما حالا امیدوارتر از هر روز به محل کار خود برمیگردد.

    هوای ۴شنبه ۱۱دی قدری سرد است اما نه آنقدر که بتواند چراغ امید و شعله دلگرمی احیا شده از این دیدار را سرد کند، بیمارانِ مریض خانه ها ، این گرمای مضاعف را در روزهای بعد و در جاری دست های دلسوز این سیپدجامگان آسمانی خواهند یافت.  

    در سالروز ولادت حضرت زینب سلام‌الله علیها هزاران نفر از پرستاران سراسر کشور صبح امروز با حضور در حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله با حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.


    ت

    ‌پیکرهای پاک سپهبد شهید سلیمانی، شهید ابومهدی و شهید مظفری‌نیا پس از طواف در مضجع شریف کریمه اهل‌بیت(س) برای تشییع به میان مرده برده شد.

    حوالی ساعت 5 عصر بالگرد حامل پیکر مطهر سردار سلیمانی و شهدای مقاومت وارد قم شد.لحظه ورود بالگرد حامل پیکر شهدا به قم

    پس از طواف پیکرهای مطهر در گرداگرد ضریح مطهر حضرت معصومه(س)، قرار است مراسم وداع با حضور خیل عظیم مردم قم برگزار شود.

    هزاران نفر از مردم قم و شهرهای اطراف در مسیر بلوار پیامبر اعظم آماده استقبال از یار دیرین و وفادار رهبری سردار حاج قاسم سلیمانی هستند.

    * ساعت‌ها ‌انتظار برای وداع با سردار عشق و حماسه

    هم اینک خیابان‌های اطراف حرم مطهر کریمه اهل بیت و بلوار پیامبر اعظم مملو از جمعیت است که از ساعت‌ها پیش در انتظار سردار عشق و حماسه هستند.

    حضرات آیات مکارم شیرازی، سبحانی  و علوی گرگانی نمایندگان بیوت مراجع تقلید و برخی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علیمه قم برای وداع با پیکر مطهر شهدا مقاومت وارد حرم مطهر شدند.

    پیکر مطهر سردار حاج قاسم سلیمانی و شهدای حادثه تروریستی اخیر پس از انتقال از تهران به قم و طواف در حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد مقدس جمکران تشییع می‌شود.

    * استقبال مراجع و علما ‌از سپهبد سلیمانی و همرزمانش در حرم کریمه اهل‌بیت(س)

    ‌حضرات آیات مکارم شیرازی، علوی گرگانی و سبحانی و آیات یزدی، حسینی بوشهری، امینی، فاضل لنکرانی، حسینی اشکوری و مسئولان استانی از ساعت‌ها پیش در حرم کریمه اهل‌بیت(س) برای استقبال از پیکرهای پاک شهدا حاضر شده‌اند.

    * طواف پیکرهای سرداران مقاومت در حرم حضرت معصومه(س)‌

    ‌پیکرهای پاک سپهبد شهید سلیمانی، شهید ابومهدی و شهید مظفری نیا به‌منظور طواف مضجع شریف کریمه اهل‌بیت(س) وارد حرم مطهر شدند. پیکرهای پاک این شهدای والامقام پس از طواف به منظور تشییع به بلوار پیامبر اعظم(ص) و پس از آن مسجد مقدس جمکران منتقل شدند.

    * جوانانی از ۱۰۰ ملیت جهان در تشییع پیکر سردار سلیمانی

    ‌طلاب غیرایرانی و جوانانی از ۱۰۰ ملیت جهان با ۱۰۰ پرچم از کشورهای مستقل جهان ‌امروز در این مراسم شرکت کرده‎اند.

    * تشییع سرداران مقاومت از حرم تا حرم

    پس از حضور پیکرهای پاک سرداران شهید به بلوار پیامبر (ص)، مراسم تشییع با حضور صدها هزار نفر از مردم قم و شهرهای مختلف کشور در فاصله ۶ کیلومتری بلوار حرم تا جمکران آغاز شد و مردم عزادار ‌با شعارهای‌ "سردار دلها آمد"، "ما حسینی هستیم انتقام می‌گیریم"، "یا حسین شهید علمدار سالار رسید"، "یاور رهبر آمد"، " مرگ بر آمریکا"، "مرگ بر اسرائیل"، "شهید کربلا رسید"، "لبیک یا زینب لبیک یا زهرا" سردار شهید سلیمانی را بدرقه می‌کردند.

    صفوف مردم قم ‌در مسیر ۶ کیلومتری از حرم کریمه اهل بیت(ع) حضرت فاطمه معصومه(س) تا مسجد مقدس جمکران به هم پیوسته و بسیار گسترده است.

    حضور بسیار گسترده مردم در مسیر بلوار پیامبر اعظم(ص) از ساعت ها قبل آغاز و همچنان بر آن افزوده می شود. زن و مرد، پیر و جوان، همه و همه آمدند تا بار دیگر ضمن قدرشناسی نسبت به این شهدای بزرگوار، با آرمان شهدا تجدید عهد دوباره کنند.

    * پرچم‌های طنین ‌زردرنگ حزب‌الله در مسیر تشییع برافراشته شد

    در مسیر تشییع پیکر سرداران مقاومت آنچه که بیش از هر چیزی خودنمایی می‌کند پرچم‌های ‌زردرنگ حزب‌الله  و جوانانی از ۱۰۰ ملیت جهان با ۱۰۰ پرچم از کشورهای مستقل جهان است. اکنون خیابان‌های اطراف حرم کریمه اهل بیت مملو از عاشقان شهداست و هر لحظه بر تعداد حاضران در این مراسم افزوده می‌شود.

    * انتظار چندساعته مردم قم پایان یافت / سردار دل‌ها بر دوش مردم‌

    بالاخره انتظار مردم قم برای مراسم تشییع و وداع با سپهبد شهید سلیمانی و همرزمان شهیدش به پایان رسید و پیکر این شهدا بر دوش مردم قرار گرفت. پیکرهای پاک این شهدای والامقام در ابتدای بلوار پیامبر اعظم(ص) قرارگرفته و در بین شعارهای "حیدر حیدر" مردم در حال انتقال به سمت مسجد مقدس جمکران قرار دارد.

    مردم از اقشار، طیف‌ها و طوایف مختلف در این مراسم حضور داشته و عرض ارادت خود را به سردار دل‌ها، سپهبد شهید سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و شهید مظفری‌نیا نشان داده‌اند.

    لحظه به لحظه بر جمعیت حاضرین اضافه می شود و تا چشم کار می کند سیل جمعیت است که دیده می شود؛ کدام دوربین ها و کدام تصاویر می تواند این شکوه حضور را به ثبت رساند؛ حضوری که با اندوه و شکوه درآمیخته و تنها این پیکر حاج قاسم است که می تواند چنین اجتماعی بین نقیضین رقم بزند.

    مراسم تشییع به تازگی آغاز شده و این در حالی است به شامگاه رسیده ایم، گویی این مردم هنوز خیال رفتن به خانه ها ندارند و بدون اینکه به خود خستگی راه دهند، با شکوه فراوان در صحنه هستند.

    ‌پیمان وفاداری مردم قم  هم اکنون در بلوار پیامبر اعظم(ص) با بزرگترین سردار ایران اسلامی در جبهه مقاومت و همزمان شهیدش  به سمت جمکران میعادگاه عاشقان و منتظران حضرت مهدی(عج).

    * پیمان وفاداری مردم قم با سردار دل‌ها

    ‌امروز مردم قم با حضور حماسی خود هر چند به مراسم تشییع سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر همرزمانش نرسیدند اما در میزبانی از شهدای مقاومت سنگ تمام گذاشتند.

    مردم از گوشه گوشه استان قم و دیگر استان‌های همجوار برای عهدی دوباره به استقبال شهدا آمده بودند تا با سرداری وداع کنند که نامش بلندآواز و مهرش مرزهای جغرافیایی را از هم در نوردیده بود.

    مردم از ساعات ابتدایی صبح برای استقبال از پیکر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر همرزمانش در خیابان‌ها حضور داشتند و با وجود اعلان چندین باره مبنی بر عدم برگزاری مراسم تشییع اما هیچ نتواست مانع از ادای دِین این مردم انقلابی به سرداران مقاومت شود.

    * حضور پرشور مردم قم در مراسم وداع با سپهبد سلیمانی‌

    پیکرهای مطهر شهیدان سپهبد سلیمانی، ابومهدی المهندس و مظفری نیا در میان شعارهای "حیدر حیدر" مردم همیشه در صحنه قم در حال انتقال تا مسجد مقدس جمکران است.

    بلوار پیامبر اعظم(ص) مملو از افرادی است که از دور و نزدیک و با ساعت‌های چشم‌انتظاری منتظر حضور سردار دل‌ها سپهبد شهید سلیمانی و همرزمان شهیدش بوده‌اند.

    همه افراد با سنین مختلف در این مراسم وداع حاضر شدند تا ضمن تجدید بیعت با آرمان انقلاب و رهبر انقلاب، به دشمنان این کشور ثابت کنند که هیچ‌گاه دست از انتقام عزیزان خود دست بر نخواهند داشت.

    * فریاد نه سازش نه برجام، فقط انتقام

    شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع پرشکوه حاج قاسم سلیمانی، با سردادن شعارهای مختلف، هرگونه مذاکره با شیطان بزرگ را محکوم کرده و خواستار انتقام خون سردار شهید خود شدند.

    نه سازش نه برجام، فقط فقط انتقام»، حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست»، حاج قاسم قهرمان، شهادتت مبارک»، ابوالفضل علمدار، ای نگه‌دار»، نه سازش نه تسلیم، نبرد با آمریکا»، خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست»، از جمله شعارهایی بود که از سوی مردم قم در تشییع سردار دل‌ها سر داده شد.

    *جمکران بی‌تاب دیدار سرباز قاسم سلیمانی

    خیل عظیم عاشقان در مسجد مقدس جمکران برای استقبال از سردار شهید سلیمانی و همرزمانش حضور دارند.

    مردم قم  همچنان در مسیر حرم تا جمکران در حال بدرقه شهدا هستند و  شعارهایی همچونسردار دلها آمد»، ما حسینی هستیم انتقام می‌گیریم»، یا حسین شهید علمدار سالار رسید»، یاور رهبر آمد»، مرگ بر آمریکا»، مرگ بر اسرائیل»، شهید کربلا رسید»، بیک یا زینب لبیک یا زهرا»،  سردار وطن، سرور و سالار خوش آمد» سر می‌دهند.اکنون ‌پیکر شهدا به سه کیلومتری مسجد مقدس جمکران رسیده است.

    *آخرین حضور سرداران مقاومت در مسجد جمکران

    پیکر سردار دل‌ها و یارانش بعد از 5 ساعت که مردم قم افتخار میزبانی از آنان را داشتند، پس از طواف حرم حضرت معصومه (س) در میان خیل عظیم جمعیت زائران در مسیر بلوار پیامبر اعظم (ص) به مسجد مقدس جمکران رسید.

    پس از انتقال پیکر مطهر سردار سلیمانی به مسجد مقدس جمکران، هزاران زائری که چشم‌انتظار رسیدن این پیکر مطهر بودند، به استقبالش شتافتند و شور و غوغایی وصف‌ناپذیر در میعادگاه منتظران ظهور حجت خدا مهدی فاطمه (س)، برپا شد

    مداح مراسم مسجد مقدس جمکران گفت: برای فتح اسرائیل به یک خون بزرگ نیاز داشتیم و آن خون حاج قاسم عزیزمان بود، یک صدا فریاد بزنید مرگ بر اسرائیل» و حالا صدای جمعیت عزادار بود که یک صدا مرگ بر اسرائیل» و مرگ بر آمریکا» سر می‌دادند.

    امروز مردم قم در میزبانی از فرزند غیورشان سنگ تمام گذاشتند و با خلق حماسه ای دیگر، نشان دادند که اهل کوفه نیستند و علی را تنها نخواهند گذاشت

    تا دقایقی دیگر، مردم شهر خون و قیام قم، با پیکرهای مطهر سردار سرافراز مقاومت حاج قاسم سلیمانی»، ابومهدی المهندس و دیگر شهدای جنایت تروریستی آمریکا وداع خواهند کرد و این پیکرهای مطهر برای بدرقه به مقصد دیار کریمان کرمان»، راهی تهران خواهند شد.


    سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی

    کسی که به ما چنگ بزند به ما مُلحق میگردد، و کسی که غیر از راه ما را بپیماید غرق می‌شود. برای دوستان ما فوج‌هائی از رحمت خُـداوند و برای دُشمنان ما فوجهائی از خشم و غضب خُـداست.

     صعصعة بن صوحان که از اصحاب خاصّ آقا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام و از خطیبان  و فُصحای به نام بود زمانی بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد.  امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عیادت صعصعه یار صدیق و شیعه مخلصشان تشریف بردند و در حین عیادت به صعصعه احترام زیادی فرمودند و دست مُبارکشان را به قصد شفا بر پیشانی او کشیدند، و هنگام رفتن از نزد صعصعه خطاب به او فرمودند: لا تَتَّخِذَنََّ زیارَتنَا إیّاکَ فَخراً عَلیَ قَومِکَ؛ مبادا این عیادتِ من از تو سبب فخر و برتری تو بر قوم و بستگانت شود؟». صعصعه این شاگرد مُخلص تربیت یافته مکتب امیرالمؤمنین علیه‌السلام با بیانی زیبا عرضه داشت: لا یَا أمیرَألمُؤمِنینَ، وَ لکِن ذُخراًً وَ أجرَاً؛  نه هرگز، من به این مُلاقات بر قوم خود فخر نمی‌کنم، بلکه زیارت شما را ذخیره‌ای پُر ارزش و پاداش بزرگی برای خود می‌دانم». امام علیه‌السلام مُجدداً در برابر این سخن بلند و گویای صعصعه از همت والا و فکر عالی او تجلیل کردند و فرمودند: وَ اللَّهِ مَا کُنتَ إلّا خَفیِفَ ألمَؤنَة، کَثیِرَ ألمَعوُنَة؛ به خدا قسم، تو نبودی مگر، مردی سبک ‌بار و کم هزینه امّا بسیار کمک کار و پُر ارزش». صعصعه نیز در پاسخ امیر خود و به جهت تجلیل و تعظیم امیرالمؤمنین علیه السلام چنین عرضه داشت: و شما ای امیر مؤمنان(ع)، به خدا سوگند شما را نشناختم مگر این که به خداشناسی عارف و آگاهی، و همانا پروردگار در نظرت بزرگ است، و همانا تو در کتاب خدا، بزرگ و حکیمی، و تو نسبت به مؤمنین رؤف و مهربانی.(1)

    حضرت امیر علیه السلام در مُقابل بیان زیبای صعصعه، با لحنی تمجیدی به او فرمودند:  وَ اللَّهِ مَا کُنتَ إلّا خَفیِفَ ألمَؤنَة، کَثیِرَ ألمَعوُنَة؛ به خدا قسم، تو نبودی مگر، مردی سبکبار و کم هزینه امّا بسیار کمک کار و پُر ارزش». صعصعة بن سوهان فردی مورد وثوق امیرالمؤمنین(ع) بود و آن حضرت امورات بسیاری از جمله مذاکره با مُعـاویه ی ملعون در جریان جنگ صفّین و نیز فرماندهی بخشی از سپاه و پرچمداری لشکر اسلام و نیز مُذاکره با رئیس خوارج نهروان را به او سپرده بودند و اینها حاکی از آن است که این شخص مورد اطمینان و اعتماد حضرت(ع) بوده است و در انجام مأموریت هایش همواره با دست پُر مُراجعت مینموده است.

    تاریخ گواهی میدهد که صعصعه همواره در خدمتگزاری به امام زمان خویش و در راستای اجرای فرامین او و نیز در جهت تقویّت بُنیانهای حکومت امیرالمؤمنین(ع) آماده و مُجهز بوده و بیشترین و سودمنترین تلاش های خود را بکار بسته و کمترین نگرانی را برای رهبر خود ایجاد نموده و ناچیز ترین هزینه ها را برای نظام و جامعه داشته است و این خصوصیّات صعصعه در کلام حضرت علی(ع) کاملاً مشهود است. مثال واضح و روشن امروزی این حالت را میتوان در شخصیّت و عملکرد سردار بزرگوار سپاه اسلام یعنی سپهبُد شهید حاج قاسم سُلیمانی دید. سرداری که بیشترین تلاش را و کمترین ادّعا و ناچیز ترین هزینه را برای نظام داشت. پُرکاری و خستگی ناپذیری او زبانزد دوست و دُشمن بود و پایداری و ذکاوتش مثال زدنی بود. کُمک کار رهبر خویش و مردُمش گشت و نه تنها باعث سربلندی و افتخار هر ایرانی بود، بلکه موجب مُباهات هر انسان آزاده ای در دُنیا بوده و هست.

    بینش وسیع و بصیرت عالی موجب میگردد تا انسان در هر شرایطی متوجه تکلیفی شود که بر روی دوشش نهاده شده است. شناخت صحیح تکالیف فردی و اجتماعی، باید انجام مناسب آنها را نیز در پی داشته باشد تا رضایت ولی خُـدا حاصل گردد و رضایت ولی خُـداست که تعالی و رُشد انسان را تضمین مینماید و او به معنای واقعی با بصیرت بود و در هر موقعیّتی به بهترین نحو مُمکن تکلیفش را می شناخت و به آن عمل میکرد. بصیرت ابزاری ارزشمند است که بر آگاهی و شناخت انسان می افزاید. درخت معرفت انسان نسبت به یکتاپرستی و ولی شناسی را بارور می سازد و معیارهای تشخیص حقّ از باطل را به دست انسان میدهد. دُشمن شناسی از ثمرات عالی بصیرت است و شناخت خُدعه ها و نیرنگ های خصم و انتخاب بهترین راه برای مُقابله با آن از ثمرات دیگرش است.

    روزگاری امیرالمؤمنین علی(ع) در شهادت سه تن از اصحاب غیورش بسیار مُتأثر گردید و سخت گریست و از سُویدای دل فریاد أینَ عمّار، أینَ إبن تَیهَان و أینَ ذوُ ألشَهادَتین سرداد. چرا آن حضرت(ع) در فراق آنها اینگونه حسرت می خورد و می گریست!؟ مگر عمّـار یاسر، مالک ابن تیهان انصاری و خزیمة بن ثابت بن فاکه بن ثعلبة بن ساعدة انصاری معروف به ذوألشهادتین چه کسانی بودند!؟ مگر آنان چه ویژگی هائی داشتند که حضرت(ع) در غم از دست دادنشان اینگونه حسرت می خوردند؟

    این افراد در نزد مولای مُتقیّان حضرت علی علیه السلام منزلتی خاص داشتند و از اصحاب بسیار نزدیک آن امام هُمام(ع) بودند. در زمان خلافت دُنیـائی آقا امیرالمؤمنین(ع) همواره در کنـار آن حضرت(ع) در مقام مشاور، در خدمتگزاری به مولایشان کوشا و ساعی بودند و در هنگامه های نبرد نیز رزمنده ای شجاع و دلیـر و از خود گذشته بودند. شهـادت آنان، امیرالمؤمنین(ع) را بشدّت مغموم و آزرده ساخت و پس از جنگ نیز آن حضرت(ع) در میان کشته شدگان می‌گشتند و زمانی که به بدن بی جان عمّـار رسیدند با چشمانی اشکبار فرمودند: إنَالِلّه وَ إناإلَیهِ راجِعوُن، هر کس قتل عمّـار را بزرگ نشمرَد و غمگین نشود از اسلام حظّ و بهره‌ای نبرده است».(2) اندوه امیرالمؤمنین(ع) در فراق یارانش در خطبه ی معروف آن بزرگوار نیز کاملاً مشهود است.

    امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه 2 نهج البلاغه که ظاهراً آخرین خطبه ی ایشان بود فرمودند: کجا هستند برادران من که بر راه حقّ رفتند، و با حقّ در گذشتند؟ کجاست عمّار و کجاست پسر تیهان و کجاست ذو الشّهادتین و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند، و سرهایشان را برای ستمکاران فرستادند؟ (پس در این زمان دست بر محاسن شریف خود بردند و زمانی طولانی گریستند) و سپس مُجدّد فرمودند: دریغا از برادرانم که قُـرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند. در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند. سُنّت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند. دعوت جهـاد را پذیرفته و به رهبـر خود اعتماد و اطمینان داشتند و از او پیروی کردند».

    امتیازی که بر حسب فرمایش امیرالمؤمنین(ع) آن افراد را از سایر صحابی ایشان مُتمایز نموده بود، در وهله اوّل حرکت آنها در مسیر حقّ بود. مسیر حقّ را شناخته بودند و پیوسته در آن گام برداشته بودند. حضرت(ع) در ادامه فرمایشاتشان فرمودند: و سرهایشان را برای ستمکاران فرستادند». این تعبیر امام(ع) بیانگر آنست که این افراد از کُشته شدن در مسیر حقّی که برگزیده بودند هیچ واهمه و ترسی نداشتند و معتقد بودند که برای بودن در مسیر حقّ باید از سر و جان گذشت و قیمت با حقّ بودن و در مسیر حقّ بودن را باید اینگونه پرداخت. فضیلت دیگر این عدّه از دیدگاه آن حضرت(ع) این بود که قرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند». پر واضح است که منظور امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) از خواندن قرآن روخوانی و روانخوانی و داشتن صوت زیبا در هنگام قرائت آن نیست. چه اینکه در سپاه مُعـاویه ی ملعون و یا خوارج نهروان افرادی بودند که قرآن را بسیار روان و با اصوات زیبا قرائت میکردند و این قرائت ها نه تنها برایشان سودی بهمراه نداشت بلکه جُزو همانانی بودند که مورد لعن و نفرین قرآن بودند. درک مفاهیم عمیق و مضامین والای قرآن کریم جزو توانائیهایی است که عالمان با تقوا و فقهای پرهیزکاری که از تفاسیر و تأویلهای امام معصوم بهره مند گردیده اند، از آن برخوردار هستند.

    آیه ی بیست و نهم از سوره ی انفال میفرماید: یَا أیُّهُا ألَذینَ آمَنوُا إن تَتَّقوُا أللهَ یَجعَل لَکُم فُرقاناً وَ یُکَفِّر عَنکُم سَیِئاتِکُم وَ یَغفِر لَکُم وَأللهُ ذُو ألفَضلِ ألعَظیمِ؛   ای اهل ایمان! اگر خُـدا ترس و پرهیزکار شوید خُـدا به شما فُـرقان خواهد بخشید (یعنی دیده بصیرت میدهد تا به نور باطن حقّ را از باطل فرق گذارید) و گناهان شما را بپوشاند و شما را بیامرزد، که خدا دارای فضل و رحمت بزرگ است».  پرهیزکاری و تقوا عامل اصلی در این آیه برای دریافت موهبتی الهی به نام فرقان قید گردیده است و فرقان ابزار جُـداسازی حق از باطل است و کسی که بتواند مشمول این لطف الهی قرار گیرد برخوردار از این ابزار میگردد. فرقان وسیله تفکیک و جداسازی در مسیر زندگی فردی و اجتماعی است، و معیار و محکی است در زمینه افکار و عقاید، و قوانین و احکام و آداب و اخلاق. با فرقان میتوان حُبّ و بغض ها را شناخت و حجابهای باطل را کنـار زد. امثال عمّـارها بنابر تقوای بی نظیری که داشتند، در مسیر جریان الطاف ذکر گردیده در آیه ی فوق قرار گرفته بودند و بهمین جهت دارای بصیرتی فوق العاده و تشخیص هائی بی بدیل شده بودند.

    امیرالمؤمنین(ع) در بخش دیگر خُطبه فرمودند: در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند». لغت اندیشه در این جمله ی حضرت(ع) واژه ای کلیدی و قابل بحث است. پس از اینکه انسان به وحدانیّت خُـداوند ایمان آورد، لازمست برای رسیدن به مراحل کمال و تعالی به خودسازی و تزکیه ی نفس خویش بپردازد. قدم اوّل برای شروع تزکیـه تفکّر و بیـداری است. تفکّر در این راستا موجبات شنـاخت را فراهم میآورد و شناخت، معرفت را تکامل می بخشد ثمره ی معرفت نیز یقین است. زمانی که انسان بتواند صاحب معرفت گردد، در اینصورت به دنبال جلب رضایت معبود بر می آید و به هیچ چیز گرایش و میل پیـدا نمی کند مگر به رضای محبوبش. خوشنودی خداوند در شناخت و عمل به واجبات الهی است و نیز در ترک مُحرّمـات و مُهمترین واجب الهی یـاد خُداست. اینکه انسان در تمامی شئونات زندگیش دائماً به یــاد خُـدا باشد، بطور خودکار ترک بسیاری از مُحرّمـات را به دنبال دارد.

    همواره در یاد خُـداوند بودن و به او فکر کردن خود عبادتی بزرگ است که مورد تاکید بسیار زیاد قُـرآن و احادیث نیز بوده است و باعث میشود که خُـداوند نیز همواره به یاد بنده ی ذاکر خود باشد. خدای سبحان در سوره ی بقره پس از برشمردن برخی نعمتها، به عنوان لطف خاص در آیه ی یکصدو پنجاه و دوّم در حدّ یک پیمان متقابل می‌فرماید: فَََاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم». باور حضور مداوم در محضر پروردگار، قلب و اندیشه را مُسخر افکار رحمانی می نماید و ثمره اش اینست که قلب حرم الهی می‌شود.

    قلب که به حرم خُـداوند مُتعال تبدیل گردد، راههای نفوذ غیر از آن بسته میشود و به تبع آن اعمال و رفتار انسان مُطابق افکارش میگردد. قُـرآن کریم در آیه ی بیست و هشت سوره ی مُبارکه ی رعد میفرماید: الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ کسانی‌که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد آگاه باش که با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد». همچنین در آیه ۱۴ سوره طه آمده است: إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی؛ منم، من خدایی که جز من خدایی نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار». و در آیه ۴۵ سوره عنکبوت نیز آمده است: اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ؛ آن‌چه از کتاب به‌سوی تو وحی شده است بخوان و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز می‌دارد و قطعاً یاد خدا بالاتر است و خدا می‌داند چه می‌کنید».

    یکی از بزرگترین مظاهر ذکر و یاد خُـداوند نمـاز است که از اهم واجبات الهی است و به برپائی آن در قرآن تأکیدات فراوانی شده است. باطن نمـاز ولایت امام معصوم است و نمـاز بدونِ باطن، تحت هیچ شرایطی پذیرفته نخواهد شد. از دیگر واجبات الهی جهاد است و همه میدانیم و دیده ایم که آیات فراوان و روایات مُتعددی در باب جهاد و اهمیّت آن وجود دارد. افرادی همچون عمّار و ابن تیهان و ذوألشهادتین مصداق بارز آیات شریفه ی ابتدائی سوره ی مُبارکه ی مؤمنون هستند که بر حفظ نمـازهاشان کوشا و در نمازشان که همانا یاد خُداست، خاضع و خاشع و از اهل ایمان و رستگاران بودند. آنها حقیقتِ یاد خُـداوند را به عُنوان اصلی ترین واجب الهی پایدار ساختند و با درک صحیح و عمیق از باطن نماز یعنی ولایت امام معصوم و جهاد در رکاب امام معصوم آن را به پـا داشتند و همانگونه شدند که حضرت امیر سلام الله علیه در بخش دوّم خصوصیاتشان فرمودند. آنها در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند.

    امیرالمؤمنین(ع) در بخش بعدی خصوصیّات این شهدا میفرمایند: سُنّت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند». سنّت های الهی قواعد و ضوابطی هستند که در امورات و افعال خُـداوند وجود دارد و پروردگار عالم با این قواعد روشهائی را برا ی تدبیر و اداره ی امور عالم بکار میبرد و با اسباب و وسایل طبیعی و یا غیر طبیعی و مافوق آن این امور را هدایت مینماید. سنّت های الهی که ثابت و تغییر ناپذیر هستند، به بیان قرآن عـام و فراگیر و قیاس ناپذیر نیز هستند. یعنی برای مثال اگر برای اقوام گذشته ی بشری در اثر ناسپاسی و نافرمانی عذابی نازل گردیده، برای مردُم این زمان نیز چنانچه به عاقبت پیشینیان و نتیجه ی عملکردهایشان بی توجه باشند، سنّتهای الهی تکرار خواهد شد. مُهمترین سنّت الهی برپائی حقّ و نابود سازی باطل هاست. تدافع اهل حقّ و اهل باطل همواره مورد اشاره در آیات قرآن مجید بوده است و غلبه ی حقّ بر باطل در این جهان و استقرار حکومت صالحان نیز از مؤکدات آیات الهی در قرآن است. آیه ی شریفه هشتاد و یک سوره ی اسراء میفرمـاید: جـاءَ ألحَقّ وَ ذَهَقَ ألباطِل، إنَّ ألباطِلَ کانَ ذَهوُقَـا؛ حقّ آمد و باطل رفت و به درستیکه باطل نابود شدنی است». در این آیه مُستقیماً بر سُنّت نابودی باطل دلالت میشود و در آیه ی هجدهم سوره ی مُبارکه ی انبیاء نیز میفرمـاید: بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَی ألباطِلِ فَیَدمَغُهُ فَإذَا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ ألوَیلُ مِمّا تَصِفوُنَ؛ بلکه ما همیشه حقّ را بر باطل غالب و پیروز می گردانیم تا باطل را محو و نابود سازد و وای بر شما مردم جاهل که خُـدا را به وصف کار باطل و بازیچه مُتّصف گرداندید».

    آینده ی جهان و خلافت مؤمنین و صالحان در زمین، سنّت تغییر ناپذیر خُـداوند است که  وعده ی تحقق آن را در قُـرآن مجید به افراد با ایمان داده است. آیه ی شریفه ی پنجاه و پنجم سوره ی مُبارکه ی نور در این رابطه میفرماید: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی‌ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‌ لا یُشْرِکُونَ بی‌ شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ خداوند به آنانی که از شما ایمان آورده و کارهای پسندیده انجام داده‌اند وعده می ‌دهد که آنان را در روی زمین جانشین سازد همان طور که پیشینیان را نیز جانشین کرد و دینشان را که برای آنها پسندیده، مستقر سازد و بعد از نگرانیها، ترس آنان را به امنیت مبدّل خواهد نمود. مرا بندگی کنید هیچ چیز را شریک من قرار ندهید و اگر کسی بعد از این کافر شود، از گروه فاسقین است». حکومت صالحان در زمین همان حکومتی است که تحت فرمـانروائی و زعامت ولیّ مُطلق خُـدا، یعنی امام معصوم باشد. انسان دیندار باید تمام مساعی خود را بکار ببندد تا این سنّت الهی جامه ی عمل بپوشد و زمین و خلافت آن در دستان امام معصوم باشد و این کار جُز با تلاش شبانه روزی و جهاد برای نابودی مُشرکین و مظاهر شرک و کفر در دُنیا صورت نمی پذیرد.

    حضرت امیر سلام الله علیه در بخشی دیگر از خطبه ی مذکور فرمودند: آنـان دعوت جهــاد را پذیرفتند». دفاع از دین و مصالح دین و کیان مُسلمین وظیفه ای خطیر است که از سوی پروردگار بر دوش مُسلمین نهاده گردیده است و برای آن و مُجاهدان فی سبیل الله فضیلت های زیادی در قرآن ذکر شده است. دُشمنان طریق الهی همواره برای از بین بردن آثار و مظاهر دین و کشاندن مردُم به بردگی طواغیت از هر راهی از جمله تهاجم به سرزمین های اسلامی تلاش نموده و مینمایند و برای انجام نقشه های پلید خود از قوی ترین تجهیزات و امکانات و استعدادهای خود بهره میگیرند. از اینرو وظیفه ی مُسلمانان است که در هر زمان آمادگی دفاع از دین، اعتقادات و سرزمین خویش را بر اساس دستور صریح قـرآن کریم حفظ نمایند و بهنگام خطر و تهاجم دُشمنان به جهاد برخیزند و رو در روی مان قرار بگیرند. آیه ی شصتم از سوره ی مُبارکه ی انفال در زمینه ی آمادگی مُسلمین برای دفاع از دین و ایستادگی در برابر تعدیّات می‌فرمـاید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ  وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ؛ و شما (ای مؤمنان) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مُهیّا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و تسلیحات و آلات جنگی و اسبان سواری زین کرده برای تهدید و تخویف دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید و نیز برای قوم دیگری که شما بر (دشمنی) آنان مطلع نیستید (مراد مُنافقانند که ظاهرا مُسلم و باطنا کافر محض‌اند) و خدا بر آنها آگاه است. و آنچه در راه خدا صرف می‌کنید خدا تمام و کامل به شما عوض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد».

    جهاد یکی از عـوامل جـاودانه ماندن دین خُـداست. در سایه ی جهـاد توحیـد و یکتاپرستی، قُـرآن، احکام عملی دین همچون نمـاز، روزه، زکات و . و جان و مال و ناموس مُسلمین پـایدار خواهند مـاند و مُحافظت خواهند شد. آیات سی ونهم و چهل سوره ی مُبارکه ی حـج میفرمـاید: أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِأَنَّهُم ظُلِموا وَإِنَّ اللَّهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیرٌ، الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ؛ به آنها که جنگ برآنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خدا قادر بر نصرت آنها است. همانها که به ناحقّ از خانه و کاشانة خود بدون هیچ دلیلی اخراج شدند جز اینکه می گفتند پروردگار ما الله است، و اگر خداوند (شرّ) بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، دِیرها و صومعه ها، و معابد یهود و نصارا و مساجدی که نام خداوند در آنها بسیار برده می شود، ویران می گردد و خداوند کسانی را که او را یاری کنند(و از آئینش دفاع نمایند) یاری می کند، همانا خداوند قوی و شکست ناپذیر است».

    جهـاد فی سبیل الله سختی ها و مشقّات خاص خود را دارد. دوری از خـانواده، مُشکلات عزیمت به محلّ جهـاد، تحمّل سختیهای رویارویی با دُشمن و حیله ها و مکرهایی که در جنگ بکار میبرد، صبر بر آلام و دردهای زخمهای وارده در جنگ و بالأخره در آغوش کشیدن مرگ در نبرد که زیباترین مرحله ی جهـاد و دیدار شیرین با معبود است، از جُمله ی مباحثی است که رزمنده ی جهـادگر بخاطر رضای خُـداوند مُتحمّل میشود و بهمین جهت نیز وعـده ی اجرهای فراوانی به مُجاهـدان راه خُـدا در قُـرآن داده شده است و مُتخلفان از جهـاد نیز مورد نکوهش قُـرآن قرار گرفته اند. در آیه 111 سورة مبارکة توبه جهـاد مُعامله و تجارتی سودمند با خُـداوند و عـامل دوستی با پروردگار مُعرّفی شده است. إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. همانا خداوند از مؤمنان جانها و مالهایشان را به این که بهشت برایشان باشد، خریده است، همان کسانیکه در راه خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند، این به عنوان وعده حقّی در تورات و انجیل و قُـرآن به عهده اوست، و چه کسی از خداوند به عهد خویش وفادارتر است؟ پس از معامله‌ای که کرده ‌اید شاد باشید. و این همان کامیابی بزرگ است».

     پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) پیرامون پاداش معنوی و دنیایی مُجاهدان فرمودند: وَ مَنْ خَرَجَ مُرَابِطاً فِی سَبِیلِ اللَّهِ تَعَالَی أَوْ مُجَاهِداً فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُمِائَةِ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ یُمْحَی عَنْهُ سَبْعُمِائَةِ أَلْفِ سَیِّئَةٍ وَ یُرْفَعُ لَهُ سَبْعُمِائَةِ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ کَانَ فِی ضَمَانِ اللَّهِ تَعَالَی حَتَّی یَتَوَفَّاهُ بِأَیِّ حَتْفٍ کَانَ کَانَ شَهِیداً فَإِنْ رَجَعَ رَجَعَ مَغْفُوراً لَهُ مُسْتَجَاباً دُعَاؤُه؛ هر کس برای مرزداری یا جهاد در راه خدا از خانه خارج شود؛ برای او در برابر هر گامی که برمی‌دارد؛ هفتصد هزار حسنه ثبت می‌گردد و هفتصد هزار گناه از او زدوده می‌شود و هفتصد هزار درجه برای او بالا می‌رود. پیوسته در حراست خُـدا خواهد بود تا وقتی که از دنیا برود و با هر مرگی که بمیرد شهید از دنیا رفته است و اگر زنده بازگردد؛ آمرزیده بازگشته و دُعایش مُستجاب خواهد بود».(3)


    در بخش پایانی برشماری صفات عمّـار و همرزمان شهیدش، حضرت علی علیه السلام چنین فرمودند: به رهبر خود اعتمـاد و اطمینان داشتند و از او پیروی کردند». سعادت انسان در پذیرش وحدانیّت خُـداوند و اقرار به ایمـان و عمل به دستورات انسان ساز الهی است. برای اجرای کامل احکام خداوندی، رسولان و اوصیائی از جانب حقّ تعالی منصوب گردیده اند تا انسان ها بهترین روشهای بندگی را بیاموزند و به مرحله ی اجراء گذارند. بنابراین بر اساس دستور صریح قرآن بر پیروان دین خُـدا لازمست که از رسول خُـدا(ص) و ائمـه ی هُدی صلوات الله علیهم اجمعین که اوصیـاء پیـامبر اکرم(ص) و صاحبان امر هستند اطاعت نمایند و این پیروی را برای رسیدن به سعادت خود حائز اهمیّت تلقی نمایند.

    عقل سلیم نیز مُتابعت از الگوی نیکو را ارجح میشمارد و حکم به فرمانبرداری و انقیاد از دستورات ایشان را میدهد، زیرا کسی که خالق تمامی مخلوقات است و تدبیر کلّ امور بدست توانای او صورت می پذیرد، راههای رسیدن انسانها را به کمال و تعالی، بهتر از هرکس دیگر میداند و لذا ضروریست به آنانی که از سوی او برای هدایت بشر مأمور گردیده اند، بیشترین و کامل ترین اعتماد را نموده و به این واقعیّت اطمینان داشت که پیـامبر(ص) و جانشینان حقیقی او تنها کسانی هستند که این توانائی را دارند که انسان را به بالاترین درجات کمال و والاترین حدّ بندگی برسانند. نبیّ مُکرم اسلام(ص) و امامان معصوم سلام الله علیهم اجمعین برای مُسلمانان همانند پدری دلسوز و برای راهنمائی آنها حریص و کوشا هستند و از هر حیث سزاوار اعتماد و تابعیّت می باشند.

    پس بر شیعه ی آگاه واجب و ضروری  است که با اعتمـاد به ولیّ خُـدا و اطمینان به دستوراتش قدم بر جای پای آن بزرگواران بنهد و مسیر راهنمائی شده از سوی ایشان را با یقین طی نماید. مُحمّد بن مُسلم میگوید از حضرت مُحمّدبن علیٌ الباقر علیهما السلام شنیدم که فرمودند: همانا رسول خُـدا صلّی الله علیه و آله و سلّم مردم را از علوم زیادی برخوردار و بهره مند نمود و در نزد ما علوم خاص و صحیح است و درهای حکمت و گنجینه های علم و روشنائی امر و محکم گاه آن است که نمیگذارد علوم از بین رفته و متشتّت گردد. پس هر کس مـا را بشناسد معرفت و شناسائی او برایش سودمند است و عملش پذیرفته می شود و هر که ما را نشناسد علمی که دارد نفعی برایش نخواهد داشت و عملش پذیرفته نخواهد شد».(4) و عبد الرّحمن بن کثیر نیز میگوید که از امام جعفر بن مُحمّدٌ الصادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: مـا فرمانروایان امر خُـدا، گنجینه های علم او، صندوق وحی، و اهل دین خُـدا هستیم. کتاب خُـدا بر ما فرود آمده و به وسیله ی ما خُـداوند مورد پرستش قرار گرفت و اگر مـا نبودیم خُـدا شناخته نمی شد. مـا وارث پیـامبر خُـدا(ص) و عترت او هستیم».(5)

     انسان های پرهیزکار و خود ساخته ای چون عمّـار یاسر و همرزمانش با ذرّه ذرّه ی وجودشان ولایت امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام و وم اطاعت محض از ایشان را با اعتمادی که به آن حضرت(ع) به عُنوان تنها ولیّ خُـدا و تنها راه سعادت و نجات داشتند پذیرفته بودند و اطمینان داشتند که با علی(ع) بودن یعنی همه چیز داشتن و در سایه ی لُطف و کرم خُـداوند قرار گرفتن. فلذا به ریسمان محبّت و ولایت آن امام هُمام با یقین قلبی چنگ زده بودند و تمام خیرات و برکات عالم را در همین می دیدند. شیخ صدوق رحمت الله علیه در کتاب خصال از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل می کند که حضرت(ع) فرمودند: کسی که به ما چنگ بزند به ما مُلحق میگردد، و کسی که غیر از راه ما را بپیماید غرق میشود. برای دوستان ما فوجهائی از رحمت خُـداوند و برای دُشمنان ما فوجهائی از خشم و غضب خُـداست. کسی که ما را با دلش دوست بدارد و با زبانش یاری نموده و با دستان خود با دُشمن ما بجنگد، او در بهشت در درجه و مرتبه ی ماست».(6)

    عمّـار یاسر، مالک بن تیهان و ذوألشهادتین به این بـاور قلبی رسیده بودند که باید به پیشوایشان نهایت اطمینان را داشته باشند، چون اوست که خزائن علوم الهی و علم الکتاب را در کف اقتدار خود دارد و تمام اختیار عالم و اداره ی آن از جانب پروردگار حکیـم به او سپرده شده است و او راهنمائی آگاه و بصیر است که به حال بندگان خُـدا از همه مُشفق تر و دلسوز تر است و عمل بدستورات و راهنمائی هایش انسان را به سر منزل سعادت خواهد رساند. پس باید به این پیشوا اعتماد بی حدّ و مرز نمود و وجود خویش را در محبّت و ولایت امام معصوم ذوب کرد و همواره در یاری او پا به رکاب آماده بود، و این آن چیزی است که رضایت خُـداوند تبارک و تعالی را به معنای واقعی بهمراه دارد و ثمرة اجرای آیات الهی در باب اطاعت از اولی الأمر است.

    امروز احوال شهید بزرگوار سردار سرافراز سپاه اسلام سپهبد شهید حاج قاسم سُلیمانی را با احوال صعصعه، عمّار یاسر، ابن تیهان و ذوألشهادتین قیاس میکُنم و می بینم که چقدر به هم شبیه هستند. چقدر خصوصیّاتی که آقا امیرالمؤمنین(ع) در مورد این افراد ذکر فرمودند با حاج قاسم ما مُطابقت دارد. حاج قاسم هم مثل عمّار با بصیرت بود و نه تنها با بصیرت بود، بلکه از چه سطح بالائی از بصیرت برخوردار بود. دُشمن شناس ماهری بود. از کلامش پیدا بود که قرآن را به درستی خوانده و مفاهیم بلندش را درک نموده و بر اساس آن تشخیص هایش را استوار میساخت. همه دیده بودند که سنّت های الهی را چه نیکو برپا میداشت. عُمرش را برای برپائی سُنّت های الهی صرف کرد و برای نابودی بدعتها در این زمان آنچه در توان داشت به کار بست.

    تکفیری ها، ارهابیون و داعش در این روزگار، از مصادیق بارز بدعت گذاری در دین بودند و سردار ما برای نابودی بدعت ها از جانش مایه گذاشت و از هیچ کوششی فرو گذار نکرد. او نه تنها دعوت جهاد را پذیرفته بود، بلکه عُمرش را به جهاد گذراند و دقایق پر برکت عُمر شریفش با مفاهیم بلند جهاد فی سبیل الله عجین و آمیخته شده بود. او حقیقتاً معنی آیه 95 سوره مُبارکه نساء را درک کرده بود و به آن عامل بود: لَا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَی وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا؛ آن گروه از مؤمنانی که بدون بیماری جسمی [و نقص مالی، و عذر دیگر، از رفتن به جهاد خودداری کردند و] در خانه نشستند، با مُجاهدانی که در راه خدا با اموال و جان هایشان به جهاد برخاستند، یکسان نیستند. خدا کسانی را که با اموال و جان هایشان جهاد می کنند به مقام و مرتبه ای بزرگ بر خانه نشینان برتری بخشیده است. و هر یک [از این دو گروه] را [به خاطر ایمان و عمل صالحشان] وعده پاداش نیک داده، و جهادکنندگان را بر خانه نشینانِ [بی عُذر] به پاداشی بزرگ برتری داده است» .

     سردار ما چقدر شبیه صعصعه بن صوحان بود. آری او خَفیِفَ ألمَؤنَة، کَثیِرَ ألمَعوُنَة بود. مردی سبکبار و کم هزینه امّا بسیار کمک کار و پُر ارزش بود. امروز بهتر و بیشتر مفهوم این فرمایش امام خُمینی(ره) را درک میکنیم که میفرمود: شهادت، هُنـر مردان خُـداست». حقیقتاً سردار ما، هم مرد خُـدا بود و هم هُنرمندی بی نظیر بود. لحظه لحظه ی زندگانی او با هُنر خُداشناسی و حضور در محضر پروردگار گذشت. رفتارهایش، سُخنانش، عملکردش گویای این هُنرمندی بی بدیل او بود. او صادق الوعد بود. هیچگاه وعده ای نداد که به آن عمل نکُند و مردُم ایران همه دیدند که وقتی وعده نمود، به آن عمل کرد. تا میتوانست عمل میکرد و حرفش را در قالب عمل به نیکی بیان مینمود. رضایت خُدا و ولیّ خدا را در عمل به تکلیف میدانست و چقدر به رهبر خود اعتماد و اطمینان داشت و چه نیکو از او پیروی میکرد.

    وقتی در این ایّام می­بینیم که تمام مردُم ایران و مردُم کشورهای دیگر از جمله عراق، سوریّه، لبنان، پاکستان و هندوستان و هر انسان آزاده و آزاد اندیشی در سراسر این کُره خاکی برای غم از دست رفتن شخصیّتی چون حاج قاسم سلیمانی غُصّه دار میشوند و اشک میریزند، دو علّت  و دو دلیل به ذهن انسان خطور میکُند. علّت اوّل این بود که سردار ما هر کاری که میکرد، تنها رضای خُدا را در آن کار جُستجو میکرد و رضایت کس دیگری به غیر از ذات احدّیت برایش اهمیّتی نداشت. او رابطه خود را با خدای خودش به نحوی اصلاح کرده بود که هیچ گونه خللی به این رابطه وارد نمیشد و خُداوند نیز به خاطر همین رابطه اش با خود، او را اینچنین آبرومند ساخته بود. امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) فرمودند: مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ؛ آن کس که میان خود و خدا را به صلاح دارد، خدا میان او و مردم را به صلاح آرد، و آن که کار آخرت خود را درست کند، خدا کار دنیای او را سامان دهد، و آن که او را از خود بر خویشتن واعظی است، خدا را بر او حافظی است».(7) زندگی، عملکرد، رفتار و منش حاج قاسم گواه این بود که او مضامین این روایت را مو به مو رعایت نموده بود و با اعتقاد کامل رابطة خود را با خُدایش اصلاح کرده بود و خُدا نیز رابطة او را با خلقش اصلاح فرموده بود و سرچشمة این حجم از آبرو و اعتبار در نزد مردُم نیز همین بوده است.

    امّا علّت دوّمی که میتوان برای این مورد بیان نمود این است که مردُم ایران به خوبی میدانند که در باب برخورداری از امنیّت که از نعمات بزرگ و مجهول الهی است، همواره این سردار بزرگ و سایر همرزمان او در تمامی نیروهای مُسلّح جمهوری اسلامی، به صورت شبانه روزی زحمات طاقت فرسائی را مُتحمّل گردیده اند و طبیعی است که وجود این نعمت بزرگ مرهون رشادت ها، جانبازیها و از خودگذشتگی های  این دلیر مردان با غیرت است. مردُم کشور ما و تمامی کشورهای منطقه در طیّ سالهای اخیر دیدند که گروههای تروریستی و تکفیری چگونه به اموال و نوامیس مردُم سوریه و عراق تعرّض نمودند و هر کس را که با عقاید آنان کمترین تعارضی داشت را سر بریدند. جماعت زیادی را از خانه و کاشانه هایشان آواره نمودند و دُختران مردُم را در بازارهای برده فروشی به فروش رساندند و برای خودشان اعلام تأسیس حکومت شام و عراق نمودند. در اوضاعی که مسئولین و نظامیان سوریه و عراق خود را باخته بودند و خیلی از آنها قصد ترک کشورشان را داشتند و هیچ یک از کشورهای غربی و عربی منطقه و همسایگان آنان کمترین کمکی را به آنها نمی کردند و بلکه بلعکس به ترورسیتها از هر طریق ممکن کمک میکردند، تنها حضور مداوم و تدابیر فرماندهی حاج قاسم و یارانش بود که وضعیّت را در آن کشورها به گونه ای دیگر رقم زد و در نهایتاً ورق را به ضرر و زیان دُشمنان برگرداند. مردُم منطقه تا دامنة قیامت خود را بدهکار قاسم سلیمانی میدانند و سزاوار است که در غم فراق او بگریند و عزاداری کُنند.

    قاسم سُلیمانی زنده است چون عاشورا و مکتب والای عاشورا زنده است. قاسم سُلیمانی زنده است و هرگز نمی میرد، زیرا هر کس بر آموزه های سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) زندگی خود را استوار ساخت، هرگز نخواهد مُرد. حاج قاسم همیشه زنده است، زیرا تا ظالمین در دُنیا هستند دفاع از مظلومین نیز زنده است. حاج قاسم زنده است زیرا خط فکر قیام عاشورا همیشه زنده است و هر سرزمینی کربلاست و هر کس عاشورائی می اندیشد و عاشورائی زندگی میکُند تا ابد زنده است. او همیشه در دلها خواهد ماند و نام او به عُنوان یک اسطوره و سردار و قهرمان ملّی در تاریخ جهان ثبت خواهد شد. او هرگز نخواهد مُرد.

    منـابع:

    1- سفینة البحار، ج 2، ص 30 مادّه صعب/ رجال کشی، ص 67، ح 121.

    2- بحار الانوار علامه مجلسی(ره)، ج 33، ص 19.

    3- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال شیخ صدوق(ره)، ص 293.

    4- بحار الانوار علامه مجلسی(ره)، ج 26، ص 32، ح 47 / الإختصاص شیخ مُفید(ره) ص 303.

    5- بصائر الدرجات مُحمّد بن حسن صفار(ره)، ص 61، ح 3.

    6- ألخصال شیخ صدوق(ره)، ج 2، ص 629.

    7- نهج البلاغه، مُحمّد دشتی، ص 642، حکمت 89.

                 ***علی لاجوردی


    اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر شهید سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او

    مراسم تشییع پیکر سردار شهید قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و دیگر شهدای حمله تروریستی آمریکا در بغداد، با حضور گسترده مردم در دانشگاه تهران برگزار شد.

     در حالی که هنوز بیش از یک ساعت به آغاز مراسم تشییع پیکر مطهر سردار بزرگ ایران سپهبد شهید قاسم سلیمانی و همرزمانش باقی مانده، جمعیت انقلابی تشییع‌کنندگان به سوی دانشگاه تهران در حرکتند.


    بر اساس این گزارش جمعیت هم‌اکنون در جلوی درب دانشگاه تهران به صورت متراکم حضور دارند و ضمن سردادن شعارهای ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی، منتظرند تا مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهیدان مقاومت آغاز شود.

    برخی از هموطنان به صورت خودجوش در میان مردم شیر گرم، چایی و نان و پنیر به عنوان صبحانه توزیع می‌کنند. هم‌چنین تعدادی دیگر به شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع گل اهدا می‌کنند.تراکم بالای جمعیت در خطوط متروی منتهی به مسیرهای راهپیمایی باعث شده تا مردم مجبور به پیاده شدن از مترو در ایستگاه‌های دورتر و طی مسیر به صورت پیاده شوند.

    جمعیت گسترده مردمی با در دست داشتن تصاویر و پرچم‌هایی منقوش به عکس سپهبد شهید قاسم سلیمانی در خیابان‌های اطراف دانشگاه تهران و مسیرهای منتهی به محل مراسم تشییع چشم‌نوازی می‌کند.* طنین مرگ بر آمریکا» در پایتخت ایران/ فریاد نه سازش، نه تسلیم نبرد با آمریکا» بلند شد

    مرگ بر آمریکا» و مرگ بر اسرائیل» در پایتخت ایران اسلامی توسط شرکت کنندگان در مراسم تشییع شهید سپهبد قاسم سلیمانی طنین انداز شد.


    مردم تهران همچنین در این مراسم شعار نه سازش، نه تسلیم نبرد با آمریکا» سر دادند.

    تهرانی ها با شعار می‌کشم، می‌کشم آنکه برادرم کشت» به سمت محل اقامه نماز بر پیکران شهیدان حرکت می کنند.

    از دیگر مسائل قابل توجه دست نوشته های زیادی با هشتگ #انتقام_سخت و با مضمون ضرورت اقدام متقابل در برابر اقدام تروریستی آمریکاست که مردم در دست دارند.

    فرزندان شهدا انتقامی سخت از آنان می‌گیرند»، لشکر قاسمیون»، ترامپ قمار باز من حریف تو هستم»، بدرود فرمانده»، سنگرت خالی نیست ابومهدی» از دیگر مضامین پلاکاردها و دست نوشته های مردم شرکت کننده در مراسم تشییع سپهبد قاسم سلیمانی است. می‌کُشم می‌کُشم، آنکه برادرم کُشت

     مراسم تشییع و اقامه نماز بر پیکر پاک سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان والامقامش، به امامت رهبر معظم انقلاب از ساعت ۸ صبح روز امروز در دانشگاه تهران برگزار می‌شود.     

    * سردار قاآنی: قول انتقام خون شهید سلیمانی را خدا داده است/منتقم اصلی خداوند است

    سردار سرلشکر قاآنی همزمان با ورود پیکر مطهر سپهبد شهید قاسم سلیمانی و دیگر همرزمانش در فرودگاه قدر تهران اظهار داشت: قول ما پیمودن راه شهید سلیمانی را با همان استحکام و با توکل بر خدا ما به ازای شهادت ایشان در گام های متعدد ازاله امریکا از منطقه و استمرار حرکت رسیدن به حکومت جهانی امام زمان (عج) است. به پشتوانه مقام معظم رهبری این مهم حاصل خواهد شد.

    او ادامه داد: قول انتقام خون شهید قاسم سلیمانی را خداوند داده است و منتقم اصلی خداوند است و حتماً اقداماتی انجام خواهد گرفت ولی انتقام این خون های گرانبهای استمرار می یابد تا منتقم اصلی یعنی امام زمان (عج) ظهور کند.

    لال شود زبانی که حرف از مذاکره بزند

    * سردار حاجی زاده: انتقام شهید سلیمانی حتی با کشتن ترامپ هم پایان نمی‌پذیرد

    سردار امیرعلی حاجی زاده در مورد انتقام خون شهید قاسم سلیمانی و همرزمانش گفت: انتقام شهید سلیمانی با ۴ شلیک موشک و سقوط یک پایگاه حتی با کشتن ترامپ هم پایان نمی پذیرد، یعنی این ها ارزش خون این شهید را ندارد و تنها چیزی که می تواند خون بهای شهید سلیمانی باشد ازاله کامل امریکا از منطقه است. * اعدام نمادین ترامپ توسط مردم/ حمل جنازه رئیس جمهور جنایتکار آمریکا

    جمعی از شرکت کنندگان در مراسم تشییع شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همرزمانشان با اعدام نمادین ترامپ، وی را از چهارراه کالج تا دانشگاه تهران حمل کردند.

    مردم برای اعلام انزجار خود از تروریست‌های آمریکایی و نشان دادن حق انتقام خود نسبت به این جنایت، جنازه نمادین ترامپ را به سمت دانشگاه تهران جمل کردند.

    امضای طومار خونخواهی سردار سلیمانی در میدان انقلاب
    حضور بی‌سابقه مردم برای بدرقه سردار دلها

    * حضور امیر سیاری، وزیر اطلاعات و سورنا ستاری در مراسم تشییع شهید سلیمانی

    امیر دریادار حبیب الله سیاری رئیس ستاد و معاون هماهنگ کننده ارتش، سید محمود علوی، وزیر اطلاعات و سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور در مراسم تشییع سردار شهید قاسم سلیمانی و همرزمانش حضور یافتند.

    * هنیه: سردار قاسم سلیمانی شهید قدس است

    اسماعیل هنیه رئیس دفتر ی جنبش حماس در مراسم تشییع پیکر مطهر سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی در تهران در سخنانی گفت: ما به ایران آمده‌ایم تا به مقام معظم رهبری حضرت امام ‌ای، دولت و مردم جمهوری اسلامی ایران شهادت فرمانده بزرگ حاج قاسم سلیمانی را تسلیت بگوییم.

    هنیه گفت: در این اجتماع عظیم اعلام می‌کنم فرمانده شهید سلیمانی که همه زندگی خود را در حمایت از فلسطین به سر برد و او در راس فرماندهی نیروی قدس بود، اعلام می‌کنم که او این فرمانده بزرگ، شهید قدس است، شهید قدس است، شهید قدس است. اعلام می‌کنم مقاومتی که در لبنان و غزه آن پیروزی‌ها را به دست آورد در  نبرد با صهیونست‌ها هم پیروز خواهد شد به یاری خداوند متعال.

    * دختر شهید سلیمانی: اسم حاج قاسم هم اینک هم آشیانه صهیونیست‌ها را می‌لرزاند

    زینب سلیمانی دختر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در دانشگاه تهران اظهارداشت: پدرم خواب راحت را از چشم همه ستمگران، مستبدان و تکفیری ها ربوده بود. تجلیل دختر سردار شهید سپهبد سلیمانی از همراه و هم رزم پدرش ( شهید پور جعفری)

    دختر شهید سلیمانی تصریح کرد: امروز اندیشه و جهاد پدرم جبهه مقاومت را به مکتبی نهادینه شده و پیروز تبدیل کرده است. جهانیان پیام جهاد و اندیشه سلیمانی را فهمیده و ذلت نظام سلطه و صهیونیسم و تکفیر را دیده اند. دختر شهید سردار حاج قاسم سلیمانی خطاب به رهبر انقلاب گفت: آقاجان نکند شهادت پدرم ناراحتی به چهره شما بیارد. پدرم بیش از ۴۰ سال در کشتی عاشورا با شوق شهادت در نبرد شجاعانه با دشمنان پیکار کرد. او پدری دلسوز برای فرزندانش و فرزندان همه شهدا بود. او سرباز فداکار ولایت بود.

    سخنرانی دختر سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم تشییع تهران
    ورود پیکر شهدای مقاومت به دانشگاه تهران

    * حضور حسین طائب و محمود واعظی در مراسم تشییع

    حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور در مراسم تشییع شهید سپهبد قاسم سلیمانی و همرزمانش حضور یافتند.

    محسن رضایی
    عراقچی
    حجت الاسلام حسین طائب
    سرلشکر سلامی

    * حضور روسای قوا در مراسم تشییع

    رئیس جمهور، آیت الله ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه و علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در مراسم تشییع پیکر شهید سپهبد قاسم سلیمانی و همرزمانش حضور یافتند.

    اقامه نماز رهبر معظم انقلاب بر پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی و همرزمان شهیدش
     اشک‌های رهبرانقلاب هنگام اقامه نماز بر پیکر حاج قاسم
    اقامه نماز رهبر معظم انقلاب بر پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی و همرزمان شهیدش
    پیکر شهید ابومهدی المهندس در دانشگاه تهران

    * تشییع پیکر شهدا از دانشگاه تهران به میدان آزادی آغاز شد

    پس از اقامه نماز بر پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی توسط رهبر معظّم انقلاب، لحظاتی قبل تشییع پیکر مطهّر شهدا از دانشگاه تهران به سمت میدان آزادی آغاز شد.

    * عباراتی که رهبر معظم انقلاب در نماز بر پیکر سردار سلیمانی و ابومهدی قرائت کردند

    حضرت آیت‌الله ‌ای در این نماز، عباراتی را به کار بردند که به همین شهدا اختصاص داشت. عبارات خاص ولی امر مسلمین در اقامه نماز بر پیکر شهدای سرافراز اسلام به شرح زیر است:

    اللهم ان هولاء المسجون قدامنا عبادک و ابن عبادک

    (خدایا این افراد در کفن پیچیده شده مقابل ما، بندگان تو و فرزندان بندگانت هستند)                                                                                                                                                                                              * کفن پوشی مردم تهران

    جمعی از تشییع‌کنندگان تهرانی در واکنش به اقدام تروریستی آمریکا در ترور سردار سلیمانی، به صورت کفن پوش وارد مراسم شدند.


    یاسوج

    در حکم رهبر انقلاب آمده است: توصیه‌ی مؤکد اینجانب حضور مردمی و ارتباط صمیمی جنابعالی با همه‌ی قشرهای مردم و رابطه‌ی گرم و پدرانه با جوانان و نونهالان آن منطقه است.

     حضرت آیت الله ‌ای در حکمی حجت‌الاسلام سیدنصیر حسینی را به‌عنوان نماینده ولی‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و امام‌جمعه یاسوج منصوب کردند.

    متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    جناب حجت‌الاسلام سیّدنصیر حسینی دامت افاضاته

    اکنون که جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای ملک‌حسینی دام‌بقائه از نمایندگی ولیّ‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد استعفا نموده‌اند جنابعالی را به نمایندگی خود در آن استان و امامت جمعه‌ی یاسوج منصوب میکنم.

    ارزشهای دینی و انقلابی اقوام غیور و پاک‌سرشت آن استان و خدمات آنان به نهضت اسلامی از دوران پیش از پیروزی انقلاب و سپس حضور آنان در صحنه‌های حساس انقلابی و اجتماعی و ی در همه‌ی دوران پس از انقلاب فراموش‌نشدنی است.

    توصیه‌ی مؤکد اینجانب حضور مردمی و ارتباط صمیمی جنابعالی با همه‌ی قشرهای مردم و رابطه‌ی گرم و پدرانه با جوانان و نونهالان آن منطقه است. تبیین و هدایت دینی و ی در خطبه‌های بلیغ نمازجمعه توصیه‌ی دیگر اینجانب است.

    لازم میدانم از خدمات و زحمات جناب آقای ملک‌حسینی و نیز جناب حجت‌الاسلام حسینی امام جمعه‌ی پیشین یاسوج تشکر کنم.

    والسلام علیکم و رحمةالله

    سیّدعلی ‌ای

    ۲۴ دی ۱۳۹۸                                                                                                                                                                                 مختصری اززندگینامه حضرت آیِت الله سید نصیر حسینی دوران تحصیلات ابتدایی را در یاسوج سپری کرد و در سال 1362 با تشویق و ترغیب خانواده و علاقه‌اش  به فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه حضرت ولیعصر(عج) این شهر شد.

    وی  پس از گذراندن دوره مقدمات، برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه آقاباباخان شیراز مراجعه کرد و در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت  و تا سال 1369 همزمان با  تحصیل، به  تدریس علوم دینی در آن حوزه همت گمارد .

    وی در دوران دفاع مقدس در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و به درجه جانبازی نائل آمد.

    حسینی با پایان جنگ تحمیلی برای ادامه تحصیل مجدد به حوزه علمیه قم رفت و دروس رسائل و مکاسب و خارج فقه و اصول را در محضر اساتیدی چون آیات عظام   مکارم شیرازی، بهجت، وحید خراسانی،  جوادی آملی، کریمی جهرمی و استادی فرا گرفت و همین طور در حوزه علمیه قم سطوح عالی فقه و اصول را تدریس می‌نمودند و سه دوره به عنوان نماینده طلاب و فضلای استان در مجمع نمایندگان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم  بودند.

     وی  از آبان ماه سال 1388 به امامت جمعه شهر دهدشت  منصوب شد و در کنار ارشاد مردم در خطبه‌های نماز جمعه، در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها به تدریس و تربیت جوانان این شهر پرداخت.                                                                                                                                                                            (این انتصاب بجا وشایسته را تبریک گفته سربلندی وپیشرفت مردم ولایتمدارکهگیلویه وبویراحمد راباهدایت عالمانه حضرت آیةالله سیدنصیرحسینی ازدرگاه خداوندبزرگ مسِِئلت دارم)



    پهپاد

    وبسایت Yahoo news امریکا سخنانی را به نقل از ستوان Costin Herwig از کاربران پهپادی ارتش امریکا در پایگاه عین الاسد به هنگام حملات موشکی کشورمان منتشر کرده است.

    بامداد روز ۸ ژانویه پایگاه هوایی عین الاسد در غرب عراق که محل حضور نظامیان امریکایی بود در عملیات انتقام شهادت سردار شهید حاج قاسم سیلمانی هدف حملات موشکی کشورمان قرار گرفت. بر اساس بیانیه رسمی سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعداد ۱۳ فروند موشک بالستیک از دو مدل قیام و فاتح به سمت این پایگاه شلیک می‌شود.

    دقت فوق العاده موشک‌های ایرانی در اصابت به اهداف مورد نظر

    در نخستین تصاویر ماهواره‌ای که از پایگاه عین الاسد پس از عملیات انتقام موشکی کشورمان منتشر شد، تعداد قابل توجهی برخورد مستقیم به تاسیسات و سازه‌های پایگاه که محل نگهداری تجهیزات و مراکز کنترل پهپادی این مقر بود منتشر شد.

    علاوه بر اینکه برخی کارشناسان احتمال میدهند در محل سوله‌ها و چادرهای بزرگ نابود شده احتمالا تعدادی از پهپادهای امریکایی نیز مستقر بوده‌اند، حال با صحبت‌های یکی از اپراتورهای پهپادی حاضر در این پایگاه ثابت می‌شود که مرکز کنترل پهپادی این پایگاه به کلی نابود شده و ارتباط آنها با پهپادهایی که مشغول عملیات بوده‌اند قطع شده است.

    اعتراف اپراتور پهپادی امریکایی

    وبسایت Yahoo news امریکا سخنانی را به نقل از ستوان Costin Herwig از کاربران پهپادی ارتش امریکا در پایگاه عین الاسد به هنگام حملات موشکی کشورمان منتشر کرده است.

    وی میگوید : لحظاتی پیش از آغاز حملات موشکی ایران، حدود ۱۵۰۰ نفر از نیروهای امریکایی حاضر در پایگاه سریعا به پناهگاه های زیرزمینی منتقل می‌شوند اما ۱۴ نفر از اپراتورهای پهپادهای تهاجمی MQ۱-C موسوم به Grey Eagle به معنای عقاب خاکستری، در مراکز کنترل پهپادی پایگاه باقی می‌مانند تا ۷ فروند از این مدل پهپاد را در آسمان منطقه هدایت کنند.

    پهپاد MQ_1C


    ستوان Costin Herwig دلیل این امر را هشدار احتمال حملات زمینی به پایگاه عین الاسد همزمان با حمله موشکی اعلام می‌کند. در واقع ارتش امریکا احتمال می‌داده است که قبل یا بعد از حملات موشکی ایران، برخی گروه‌های نظامی عراقی قصد یورش زمینی و تصرف این پایگاه را داشته باشند و به همین دلیل ۷ فروند پهپاد MQ۱_C به منظور پوشش مناطق اطراف این پایگاه به پرواز در می‌آیند.

    اما پس از لحظاتی کلیه اپراتورهای پهپادی نیز تصمیم به فرار به محل پناهگاه‌ها گرفته و پهپادها را به حال خود رها می‌کنند. پس از پایان حملات موشکی، نظامیان امریکایی به مرکز کنترل پهپادی بازمی‌گردند تا مجددا کنترل پهپادهای در حال پرواز را به دست بگیرند اما متوجه می‌شوند که کلیه شبکه کابل فیبر نوری و آنتن‌های هدایت ماهواره‌ای نابود شده و امکان برقراری مجدد ارتباط از این مرکز میسر نیست. Costin Herwig در ادامه مدعی است که پرسنل فنی بیش از ۵۰۰ متر کابل ارتباطی نابود شده در حملات را جایگزین می‌کنند تا مجددا ارتباط با پهپادهای در حال پرواز برقرار شود.

    عقاب خاکستری و موشک‌های مرموز

    پهپاد MQ۱_C از سال ۲۰۰۹ در ارتش امریکا به خدمت درآمده و قیمت هر واحد آن حدود ۲۱ میلیون دلار است. طبق گفته منابع غربی این پهپاد از سال ۲۰۱۶ در عراق و سوریه مستقر شده و در عملیات تهاجمی ارتش امریکا مورد استفاده قرار میگیرد. این مدل به شکل استاندارد توان حمل ۴ تیر موشک مشهور AGM۱۱۴ هلفایر را که بر روی سایر پهپادهای تهاجمی امریکایی نظیر MQ۹ ریپر نیز نصب می‌شود دارد. اما به شکل خاص این پهپاد از سلاحی بهره می‌برد که AGM۱۷۹ JAGM نام دارد.

    این موشک بر اساس پلتفرم موشک هلفایر توسعه یافته است که وزنی حدود ۵۲ کیلوگرم و سر انفجاری بزرگتر و متفاوتی بر روی آن نصب شده است. علی رغم اینکه این موشک نیز نظیر موشک R۹X از برنامه‌های محرمانه ارتش امریکاست و اطلاعات زیادی در مورد آنها موجود نیست اما تا کنون در چند مورد شواهدی از استفاده این موشک در عراق و سوریه کشف شده است.

    در همین زمینه بخوانید:

    سلاح جدید و مرموز آمریکایی برای ترور افراد تحت تعقیب + تصاویر

    در دو مورد حملات نیروی هوایی امریکا به اهداف گروه‌های وابسته به القاعده در استان‌های ادلب و حلب سوریه، بقایای موشکی کشف شد که در گزارشات اولیه هلفایر معرفی میشد اما تطبیق نوشته‌ها و کدهای روی موشک نشان میداد این مدل تفاوت مهمی با مدل پایه موشک هلفایر دارد.

    یکی از حملات به مسجدی در منطقه الجینه در استان حلب و محل تجمع سران القاعده و دیگری خودروی حامل یکی از سران گروه هیات تحریرالشام به نام ابومروان از اتباع عربستانی این گروه انجام شده بود که از حامیان مالی این سازمان تروریستی بود.

    بقایای موشک JAGM در حملات سوریه

    این موضوع در عملیات ترور شهیدان سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس نیز تکرار شد. در محل وقوع حادثه در نزدیکی فرودگاه بغداد بقایای موشک مورد استفاده پهپاد امریکایی کشف شد که نوشته‌های روی یکی از قطعات نشان میداد در این عملیات نیز از پهپاد MQ۱_C و موشک AGM۱۷۹ JAGM استفاده شده است.

    بقایای موشک AGM179 JAGM در محل شهادت سردار سلیمانی و همراهان

    رصد رسانه های خارجی

    بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد تحولات اخیر منطقه و عملیات موشکی ایران علیه پایگاه آمریکا در عراق در نماز جمعه امروز به تیتر بسیاری از رسانه های خارجی مبدل شد.

     نماز جمعه این هفته تهران، امروز به امامت حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر انقلاب اسلامی ایران و با حضور گسترده مردم برگزار شد.

    مقام معظم رهبری در این خطبه‌ها که شامل دو بخش عقیدتی و ی بود، به بیان نکات مهمی در رابطه با مسائل و تحولات اخیر از جمله ترور سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، انتقام موشکی سپاه، حادثه هواپیمای اوکراینی و ادعای آمریکایی‌ها در حمایت از مردم ایران پرداختند.

    برگزاری نماز جمعه این هفته به امامت رهبر انقلاب و خطبه‌های ایشان بازتاب گسترده‌ای در خبرگزاری‌ها و شبکه‌های بین‌المللی داشت به‌گونه‌ای که تعداد زیادی از آنها مانند راپتلی، روسیاالیوم، فرانس24، الجزیره، المیادین و المنار به پخش مستقیم آن اقدام کردند.

    بازتاب خطبه‌های نماز جمعه رهبر انقلاب

    شبکه الجزیره با پخش بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های امروز نماز جمعه، از قول ایشان گزارش کرد که سیلی سپاه پاسداران به آمریکا، سیلی به ابهت ابرقدرتی آمریکا بود.

    وبگاه شبکه بلومبرگ» به بازتاب سخنان رهبر انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه پرداخته و نوشت او دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا را دلقک» خطاب کرد.

     دویچه وله» انگلیسی نوشت: آیت الله ای حمله به پایگاه آمریکا را به یوم الله خواند.

    آسوشیتدپرس نیز با انعکاس لحظه‌به‌لحظه خطبه‌های مقام معظم رهبری، به نقل از ایشان نوشت: ترامپ، دلقکی است که تظاهر می‌کند حامی ایرانی‌هاست اما به آنها خیانت خواهد کرد. حمله به پایگاه‌های آمریکایی، ضربه‌ای به وجهه آمریکا بود».

    این خبرگزاری همچنین افزود که رهبر انقلاب، کشورهای عربی را ضعیف‌تر از آنچه که بتوانند ایرانی‌ها را به زانو دربیاورند، توصیف کردند.

    خبرگزاری روسی اسپوتنیک»، با تأسی از بیانات رهبر انقلاب درباره نیروی قدس سپاه، تیتر رزمندگان بدون مرز» را برای این نیرو انتخاب کرده و نوشت: [آیت‌الله] ‌ای گفتند نیروی قدس باید به عنوان یک سازمان انسانی شناخته شود. [آنها] رزمندگان بدون مرز [هستند]».

    بخش انگلیسی شبکه تی.آر.تی» ترکیه نیز گزارش داد رهبر معظم ایران تاکید کردند  آن روزی هم که موشک‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایگاه آمریکایی را در هم کوبید، یکی از ایام‌الله است.

     نشریه فو» آلمان نوشت: آیت الله ای ترامپ را دلقکی با خنجر زهر آلود نامید.

    تی.آر.تی همچنین به نقل از ایشان افزود: ایران این قدرت را دارد که به یک قدرت متکبر زورگوی عالم این جور سیلی بزن، این نشان‌دهنده دست قدرت الهی است. حادثه سقوط هواپیما حادثه تلخی بود دل ما را به معنای حقیقی کلمه سوزاند».

    خبرگزاری رویترز نیز به بیانات مقام معظم رهبری درباره توافق هسته‌ای و انتقاد از کشورهای اروپایی توجه کرده و نوشت ایشان اروپایی‌ها را در موضوع برجام غیرقابل اعتماد دانستند.

    وبگاه رومه نیویورک‌تایمز»، گزارش داد آیت‌الله ‌ای در خطبه‌های نماز جمعه امروز، آمریکا را قدرت متکبر زورگوی عالم» توصیف و تاکید کرد که ایران با حمایت خداوند توانست به آمریکا سیلی بزند.

    این رومه همچنین حضور گسترده تهرانی‌ها در این فریضه دینی را برجسته کرده و نوشت ده‌ها هزار نمازگزار شعار [مرگ بر آمریکا] سر می دادند.

    خبرگزاری فرانسه نیز در جمله‌ای استنباطی به نقل از رهبر انقلاب نوشت حادثه تلخ هواپیمای [اوکراینی] نباید بر شهادت [سردار] سلیمانی سایه بندازد.[مشرق]


    سردار شهید حاج قاسم سلیمانی

    همین سیلی اول که امریکا دریافت کرده، برای جابه‌جایی قدرت امریکا در جهان، زله ایجاد کرده و دولت‌های کوچک و حقیر اروپایی هزار حساب و کتاب برای هرگونه جسارت خود خواهند کرد.

     سفیر انگلیس در تهران، در موضعی آشکار اعلام کرده بود که در سال جدید میلادی به جز بهانه‌های هسته‌ای، موضوعات جدیدی را برای فشار به ایران، در دستور کار دارند و آخرین موضع مداخله‌گرانه انگلیسی هم به جز تحریک آشوب و طلبکاری استعماری، تأکید روشن بر خواسته‌های مذاکراتی ترامپ است تا برجام‌های ترامپی به جای برجام هسته‌ای از سوی ایران پذیرفته شود. این موضع که از قبل هم معلوم بود، با حمایت فرانسه و آلمان در تروئیکای اروپایی همراه بوده است.

    البته هرچه قدر جلو می‌رویم، ماهیت سست و تمامی نواقص مذاکراتی برجام که هیچ‌گاه توسط مذاکره‌کنندگان بدان توجهی نشد و گاه احساس شد که تعمدی در کار است تا در مقابل امریکا و غرب، هرچه توانمندی داریم از دست بدهیم و شرایط تسلیم فراهم شود، خودنمایی می‌کند.

    تمامی معجزات مذاکراتی برجام، امروز در نقطه مع تحقق یافته و امریکا و اروپا که تقسیم کار واضحی داشتند، شرایط کنونی ما و خودشان را اینگونه ارزیابی کرده‌اند که آنچه قصد داشتند در سال‌های بعد در مقابل ایران علم کنند، امروز عنوان کرده و صریحاً از برجام‌های منطقه‌ای و موشکی و حقوق بشری دم بزنند.

    با اینکه اروپا همواره در دوره اجرای برجام، به هیچ تعهدی عمل نکرده، ولی مقامات مذاکره‌کننده، شکایتی را در کمیسیون رفع اختلافات مطرح نکرده و در نشست‌های مربوطه، تنها به گلایه‌گذاری بسنده کرده است و این مکانیزم یکطرفه برای بررسی شکایات که پایان آن مکانیزم ماشه است (چه ما شکایت کنیم و چه آن‌ها شاکی باشند)، دلیل آن نادیده گرفتن ابزار و مکانیزم تضمین شده برای حقوق ایران در برجام است و امروز طرف‌های اروپایی از همین مکانیزم برای موجه کردن خواسته‌های خود و تبدیل آن به اهرم فشار جدید علیه ایران بهره می‌گیرند.

    گام‌های پنج‌گانه از سوی ایران و تحولات اخیر در اقدام تروریستی شهادت حاج قاسم سلیمانی و پاسخ ایران در عین‌الاسد، طرف‌های غربی را آشفته کرده تا شرایط جدید موازنه قدرت را که ایران اراده و توان خود را برای پاسخ به غرب نشان داد، مدیریت کرده و ایران را وادار به عقب‌نشینی کنند.

    دلیل این است که هیچ ابزاری در اختیار ندارند و همه واسطه‌تراشی‌های دیپلماتیک برای توقف استراتژی اخراج امریکا از منطقه و اجرای انتقام خون حاج قاسم سلیمانی، به جایی نرسیده و لذا برنامه‌های چند سال بعد را اکنون فعال کرده‌اند.

    اگر قرار باشد در مرحله جدیدی که بین ایران و امریکا با زیرپا گذاشتن قواعد بازی شروع شده با تفکر و مدل فکری بانیان برجام دنبال شود، از هم اکنون باید خودباختگی را در مواضع برخی بزرگان ردیابی کرد، چراکه حتی برای موضوع سقوط هواپیمای اوکراینی، باید چنان شود تا دنیا هم از ما راضی باشد، و این همان چیزی است که قرآن تأکید دارد، هیچ‌گاه از ما راضی نخواهند شد و تنها به آن‌ها بهانه‌ای برای طلبکاری خواهیم داد.

    اگر واقعاً شهادت سردار بزرگ مقاومت و سردار دل‌ها که با تشییع او، یک قیام بزرگ در کشور شکل گرفت و همه اقشار را به خیابان آورد و نشان از اعتماد به منش و تفکر او دارد، این اثر را در برخی به جای گذاشته که مدل فکری برجام‌ساز شکست خورده و باید به مدل فکری و سبک رفتاری حاج قاسم سلیمانی تکیه کنیم، راه نجات و پیروزی بزرگ را می‌توان از هم اکنون مشاهده کرد.

    همین سیلی اول که امریکا دریافت کرده، برای جابه‌جایی قدرت امریکا در جهان، زله ایجاد کرده و دولت‌های کوچک و حقیر اروپایی هزار حساب و کتاب برای هرگونه جسارت خود خواهند کرد. هزار دلیل قبلی در مورد نواقص برجام در کنار حجت قطعی ضرورت بی اعتمادی به ترامپ، امریکا و اروپا کافی است تا دندان دلبستگی به معجزه غرب کشیده شود و ایمان داشته باشیم که بنیان خانه آن‌ها از خانه عنکبوت هم سست‌تر است، به شرطی که تفکر حاج قاسم سلیمانی بر رویکردها حاکم شود و با اقدام و پاسخ محکم به مداخلات و ماجراجویی آن‌ها و هر اقدام ضدمنافع ملی کشور، تفهیم کنیم که دوره استعمار و قلدری و سلطه آن‌ها سرآمده و نشان دهیم، هر اقدام حتی تحریمی آن‌ها را با واکنش پرهزینه و پشیمان‌کننده در هر نقطه و هر حوزه‌ای پاسخ می‌دهیم. ترامپ در سیلی اول در عین‌الاسد به خوبی نشان داد که فقط هزینه‌ها قادر است رویکرد او را تغییر دهد و ضربه ویرانگر را ببلعد، ولی چیزی نگوید.

    مدل تفکر حاج قاسم سلیمانی، در میدان بودن همیشگی می‌طلبد و ایثار و فداکاری و هوشمندی و ایستادگی در تمامی حوزه‌ها را می‌خواهد. زندگی و تفکر و مدل و منش حاج قاسم سلیمانی دو امر مهم را ثبت کرده و همگان آن را پذیرفته‌اند.

    اخلاص اعتمادساز و ایثار و تلاش شبانه‌روزی و قطعی بودن پیروزی در مقاومت، که اگر در دستور کار ت‌های حکومتی برای ساکت کردن زوزه‌های انگلیسی و ترامپی و بقیه قرار گیرد، حمایت از آن، همچون تشییع سردار شهید، انجام می‌شود و حاصل آن را پیروزی و آرامش و امنیت می‌دانند.

    منبع: رومه جوانٍ[مشرق]


    در میان علمای امامیه کم نیستند صاحبان علم و حافظان مذهب که خونشان به زخم کینه و حقد رقیبان بی‌منطق و حاسدان ستمگر بر زمین جاری شد.

    هستند کسانی که با دو بال به سوی خداوند پرواز می‌کنند: بال علم و بال شهادت؛ بال خون و بال قلم. در میان علمای امامیه هم کم نیستند این صاحبان علم و حافظان مذهب که خونشان به زخم کینه و حقد رقیبان بی‌منطق و حاسدان ستمگر بر زمین جاری شد. اما در میان این شهدای علم، چند نفر آن چنان ویژه‌اند که لقب شهید» بر نام‌هایشان نهاده شده است. در این نوشتار قصد داریم -به مناسبت سالروز شهادت شهید ثالث- به معرفی این شهدای پنجگانه تشیع بپردازیم اما پیش از آن ذکر یک نکته ضروری است:

    تعداد این شهدا پنج تا است ولی مصادیق متعددی برای آن‌ها در روایات و حکایات آمده است. البته بیشتر اختلافات در  مصادیق شهدای سوم به بعد است و درباره شهدای اول و ثانی اختلاف کمتری وجود دارد. از سوی دیگر برخی اقوام و ممالک هم چنین تقسیم‌بندی ویژه خود دارند. مثلا در عراق، شهدای دوران رژیم بعث از خاندان صدر چنین رتبه‌بندی را دارند. با این حال ترتیب زیر، رایج‌تربن این ترتیب‌ها است هرچند در ذیل هر یک، به برخی مصادیق اختلافی هم اشاره می‌شود.

    *شهید اول؛ شمس‌الدین محمد بن مکی جبل عاملی

    این عالم شیعه، از بزرگترین فقیهان و مجتهدان امامیه به شمار می‌آید. او در روستای جزین» از ناحیه جبل عامل لبنان به سال 734 هجری قمری دیده به جهان گشود. مراتب ابتدایی آموختن علوم دینی را از ادبیات تا سطوح آغازین علم فقه را در میهن خود فراگرفت و در همین دیار، به مجالس و اجتماعات دینی و علمی رفت و آمد می‌کرد. جمال‌الدین مکی، پدر شهید اول نخستین آموزگار او بود که ایشان هم از اعاظم علمای سوریه به شمار می‌آید. والدین شهید، به میمنت نام مبارک رسول الله (صلوات‌الله‌علیه‌‎وآله)، نام محمد» را بر وی نهادند.

    شهید اول، پس از تحصیل در نزد چهار مجتهد بزرگ زمان یعنی فخرالمحققین (فرزند علامه حلی)، سید عمیدالدین، محمد بن نما و ابن معیه (قدس سرهم) توانست در هفده سالگی از دو فقیه نخست و یک سال بعد از ابن نما و سال بعدش از ابن معیه اجازه اجتهاد دریافت کند. اما این تازه آغاز جهاد علمی شهید بود. او سفرهای علمی خود را آغاز کرد و در هجرت از نجف و کربلا و شهرهای سوریه و لبنان تا اردن و حجاز و مصر از مدرس علمای این دیار بهره برد. شهید اول در 21 سالگی به جزین بازگشت و مدرسه علمیه تاسیس کرد. از اینجا بود که شمس‌الدین محمد، در دو عرصه تدریس و تالیف. فعالیت خود را آغاز کرد.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    شمس‌الدین محمد در فقه شیعه جایگاه رفیعی دارد. اثر مشهور او لمعه دمشقیه» است که از متون اصلی و اولیه فقه شیعه به شمار می‌آید و یک دوره کامل فقه از طهارت تا دیانت را در بر می‌گیرد. کتاب لمعه، ظاهرا برای شیعیان خراسان تالیف یافته است. علی بن موید» حاکم خراسان در دوران اوج نهضت سربداران، او را به شرق ایران فراخواند. حاکم دمشق چون این خبر را دریافت کرد دستور داد که شمس‌الدین محمد را دستگیر کنند. شهید اول چون از سفر به خراسان بازماند، کتاب لمعه را برای ابن مؤید فرستاد تا با اینکه از حضور او محروم‌اند بتوانند براساس فقه شیعه عمل کنند. (1)

    این کتاب در شرایطی نوشته شده که خطر متعصبان دیگر مذاهب بسیار جدی بوده و در این رابطه شهید ثانی، شارح لمعه از قول شمس‌الدین محمد می‌نویسد: مجلس درس من در شهر دمشق اغلب از دانشمندان اهل سنت به واسطه نزدیکی و رابطه‌ای که با آنان داشتم خالی نبود، وقتی آغاز کردم نوشتن کتاب لمعه را، بیم داشتم که فردی از متعصبان آن‌ها بر من وارد شود و ببیند، اما از لحظه‌ای که شروع به تصنیف آن نمودم تا زمانی که به پایان رساندم، هیچ یک از آن‌ها به من وارد نشد و این از الطاف غیبی الهی بود.» (2)

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر
    نمونه دستخط شهید اول از صحیفه سجادیه

    شهید اول افزون بر جهاد علمی، به امور مردم و شیعیان رسیدگی می‌کرد و از این رو به ملجأ شیعه» لقب یافت. با این حال همان فضای متعصبانه و کینه‌توزانه سبب شد که تهمت‌های عجیبی هم به او نسبت داده شود. این افتراها به جایی رسید که رقبا شایعه کردند شمس‌الدین محمد» شراب را حلال می‌داند! این گونه بود که قاضیان و حاکمان شرع او را به جرم بدعت‌آفرینی دستگیر و زندانی کردند. پس از چندی که شیخ شیعه در زندان به سر برد، برهان‌الدین و ابن جماعه، قاضیان دمشقی حکم اعدام او را صادر کردند. شیخ شمس‌الدین محمد گردن زده شد و جسدش را نیز سنگسار کردند و آتش زدند. شهید اول در هنگام شهادت تنها 52 سال داشت. علمای شیعه در رثای شهید اول نکات جالبی را مطرح کرده‌اند. از جمله او را نخستین فقیهی دانسته‌اند که فقه شیعه را از آراء فقهای عامه پیراسته گردانید.»(3). مقبره و مضجع این شهید بزرگوار معلوم نیست.

    * شهید ثانی؛ زین‌الدین بن علی عاملی جبعی

    زین‌الدین بن علی مشهور به شهید ثانی در سال 965،  در جبع توابع از نواحی جبل عامل لبنان متولد شد. این عالم جلیل‌القدر، پس از آن که در نه سالگی قرائت قرآن را ختم کرد علوم اولیه دینی را آغاز کرد. او علوم گوناگون از فقه و ادبیات تا فلسفه را نزد اساتید آن فراگرفت. او نیز به مانند شهید اول، یک عالم مجاهد مهاجر بود. به دلیلی تنگناهایی که شاهان عثمانی برای شیعیان پدید آورده بودند، این عالم شیعه هم مجبور بود که پیوسته در مسافرت‌های طاقت‌فرسا، از شهری به شهر دیگر کوچ کند.

    شهید ثانی برای دوری از کینه و بدخواهی متعصبین مذهبی وابسته به دربار عثمانی و قضات رقیب مسافرت‌هایی به مصر، دمشق، حجاز و بیت‌المقدس، عراق و قسطنطنیه داشت. تماس و گفتگوی شهید ثانی با علمای مذاهب اربعه اهل سنت به‌گونه‌ای بود که مطابق برخی روایت‌ها، بیش از دوازده استاد سنی‌مذهب را دیده است. برای نمونه شهید ثانی در نزد شیخ شمس‌الدین بن طولون دمشقی حنفی مدتی را درس خواند و از او اجازه روایت صحیحین را نیز دریافت کرد. اما استاد اصلی و بزرگ او محقق کرکی، عالم بزرگ شیعه در عصر صفوی بود. کار مهم زین‌الدین بن علی، شرح بر لمعه دمشقیه» است که به نام الروضة البهیة» انتشار داد. این شرح، رایج‌ترین شرح بر لمعه و پراستفاده‌ترین آن‌ها است. اثر مشهور دیگر شهید، منیة المرید» در آداب تعلیم و تعلم است که به عنوان دیباچه‌ای بر اصول و مبادی اخلاقی تعلیم و تربیت دانسته می‌شود.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    مسجد مقبره شهید ثانی در لبنان

    مقام این شهید بزرگوار در میان علمای شیعه به اندازه‌ای است که آیت‌الله محمدباقر خوانساری در روضات الجنات می‌نویسد: در میان عالمان جلیل مثل او دیده نشده، مبالغه نکرده است چه کسی که از سیره شهیدثانی آگاه شود، اگر آن را با سیره شیوخی که می‌شناسینم، به‌ویژه شیوخ این زمان بسنجد آن را بافته خیال می‌پندارد. بسیاری از اینان را دیده‌ایم که وقتی اهل روستاشان ایشان را به عنوان عالم بشناسند و ار وجود لقمه‌ای برای معیشت مطمئن بشوند، علم و مطالعه و مباحثه علمی را وا می‌نهند.ولی شهید وقتی به خواسته‌اش از علوم دست یافت، یکسره تالیف و تدریس پرداخت.» (4)

    علامه سید محسن امین هم درباره او می‌نویسد: چه می‌پنداری درباره مردی که مولفات جلیل جاودانه‌اش را در گذز زمان، در حالی که بر جان خویش ترسان است، تالیف می‌کند. آن‌ها را میان دیوارهای خانه‌های کوچک و پرچین تاکستان‌ها تالیف می‌کند، نه در کاخ‌های بلند و باغ‌های شاداب؛ نه یاوری دارد و نه مددرسانی، حتی در تدبیر معیشت خود. خود برای خانواده‌اش هیزم گرد می‌آورد و گهگاه به تجارت می‌پردازد و کالایی را از شهری به شهر دیگر می‌برد.» (5) این جملات به این نکته اشاره دارد که شهید ثانی همزمان با تالیف و تدریس، در تاکستان‌ها کار می‌کرده و خود درآمد خانواده‌اش را با کارگری به دست می‌آورده است.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    نمونه دستخط شهیدثانی


    درباره ماجرای شهادت زین‌الدین بن علی، یک روایت مشهور از شیخ حر عاملی وجود دارد. براساس این روایت، پس از اینکه شهید در یک اختلاف قضایی داوری خود را اعلام کرد، طرف به نزد قاضی شهر شکایت برد. قاضی هم که فردی متعصب بود برای دستگیری و مجازات شهید اقدام کرد. او درنامه‌ای به سلطان عثمانی از زین‌الدین شهید ثانی بدگویی کرد و بر شیعه بودن او انگشت گذاشت، به این ترتیب حکم قتل او را صادر کردند.  بالاخره پس از مدتی جستجو این عالم شیعه را می‌یابند و سرش را از تن جدا می‌کنند. با این حال، برخی در این روایت تشکیک کرده‌اند. (6)  در هر صورت با وجود آنکه اصل شهادت این عالم شیعه تردیدی نیست، چگونگی آن نیازمند تحقیق بیشتر پژوهشگران است.

    * شهید ثالث: آیت‌الله محمدتقی برغانی

    طبق قول مشهور و به‌ویژه در نزد مردم و صاحب‌نظران ایرانی، شهید سوم شیعه، آیت‌الله محمدتقی برغانی قزوینی است. شهید ثالث در 14 هجری قمری در روستای برغان به دنیا آمد. مقدمات و سطح دروس دینی را در مدارس علیمه قزوین گذراند و سپس به قم هجرت کرد. در قم به درس میرزا ابوالاسم قمی صاحب قوانین الاصول و از اجله شاگردان علامه وحید بهبهانی وارد شد و بهره کاملی از ای عالم جلیل القدر برد. شیخ محمدتقی برای فراگیری بیشتر دانش به اصفهان و کربلا هم رفت و پس از چندی جهاد علمی به موطن خویش بارگشت و عهده‌دار تربیت و سرپرستی مردم این دیار شد.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    مقبره شهیدثالث در قزوین

    مولا محمدتقی برغانی، افزون بر مجاهدت‌های علمی در عرصه ت و اجتماع به‌جد فعال بود. در هنگامه جنگ روس‌، دوشادوش علمای بزرگ زمان چون سید محمد مجاهد و ملا احمد نراقی قرار گرفت. برای همین، حضرت آیت‌الله ‌ای در جریان سفر به استان قزوین درباره این عام مجاهد و بردارش فرمود: مرحوم ملامحمّد تقی برغانی» و برادر او ملامحمّدصالح برغانی»؛ فقهای مبارز، نه فقهای گوشه‌گیر، نه آدم‌های منزوی؛ مردان دین که به سرنوشت مردم می‌اندیشیدند؛ برای آن‌ها مبارزه می‌کردند و جان خود را هم در این راه فدا می‌کردند.» (7)

    اما آنچه شهید ثالث را ویژه و منحصر به فرد می‌کند، اهتمامی است که این عالم همام به اصل امر به معروف و نهی از منکر» داشته است. این اهتمام به اندازه‌ای بود که علامه عبدالحسین امینی (رضوان‌الله‌علیه) در این بار می‌گوید: شدیدا فی الامر به المعروف و نهی عن المنکر خشنا فی ذات الله لا تاخذه فی الله لومة لائم: در امر به معروف و نهی از منکر فوق‌العاده کوشا بود و ملامت ملامت‌کنندگان در او اثری نداشت.» (8) براساس همین مشی و مرام، شیخ محمدتقی به مبارزه با انحراف شیخیه برخاست. انحرافی که با نظرات شیخ محمد احسایی در ایران آغاز شد و توانست پیروانی را گرد خود آورد.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    آیت‌الله محمدتقی برغانی به مقابله با فتنه
    احمد احسایی و شیخیه پرداخت


    شیخ احمد ادعاهای گزافی می‌کرد و تلویحا خود را در ارتباط مستقیم و دائمی با حضرت ولی عصر (عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف) معرفی می‌کرد. او به مكتب فلسفی قزوین آمده بود و در مدرسه صالحیه این شهر دیدگاه‌های فلسفی- كلامی خود را بیان می‌کرد. از این رو مراكز شیعه دو پاره شد: یكی شیخیه و دیگری متشرعه. ادعاهای عجیب و خلاف عرف شیخ احمد و تفرقه‌ای که او در میان شیعیان ایجاد کرده بود، مولا محمدتقی برغانی را به واکنش وا داشت. در ابتدا باب مناظره را گشود و در چندین گفتگوی صریح با شیخ احمد شرکت کرد. با شنیدن آرا و عقاید او ناچار حکم تکفیر رئیس فرقه شیخیه را صادر کرد که این رای به تایید دیگر علمای بزرگ شیعه هم رسید. علمای شیعه مجتهد برغانی را رییس العلماء نامیدند و از عراق تا ایران این فتوا را تصدیق کردند. (9)

    بابی‌ها، که پیروان شیخ احمد احسایی به طریقیت سید کاظم رشتی و پس علی محمد باب بودند برای قتل این عالم بیدار و مجاهد نقشه ریختند. به سال 1264 هجری قمری، و هنگامی که شیخ محمدتقی همچون مقتدایش علی المرتضی (علیه‌السلام) در محراب عبادت مشغول نماز صبح و نیایش با ذات حقتعالی بود، او را ضربت زدند و گریختند. گویند که شیخ در حال ذکر مناجات خمس عشر در حال سجده بوده که با نیزه و شمشیر ایشان را هدف اصابت قرار دادند. مولا محمدتقی تا دو روز در بستر افتاد و پس از آن، دعوت حق را لبیک گفت. فتوای شیخ شهید علیه بابیان نفوذ کاملی در میان مردم و متدینین یافت و این از کینه‌ای که به شهادت ایشان انجامید روشن است.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    مقبره قاضی نورالله شوشتری که در برخی
    مناطق او را شهید ثالث شیعه می‌دانند


    با این وجود در برخی مدارک و نیز در برخی نقاط جغرافیایی مانند هندوستان، از شهید سید نورالله حسینی شوشتری (تستری) به نام شهید ثالث یاد می‌کنند. این عالم بزرگ هم از مدافعان حریم تشیع بود که در 1019 هجری قمری به سعایت تعصبان مذهبی در حالی که هفتاد سال عمر داشت زیر ضربات سلاق جور به شهادت رسید.

    * شهید رابع: آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی
    آیت‌الله‌العظمی محمدباقر اصطهباناتی، در 1216 هجری شمسی در اصطهبان (واقع در استان فارس) زاده شد. تحصیلات دینی را تا 1246 در شیراز گذراند و سپس راهی تهران شد. در آنجا از درس عالمان بزرگی مانند آقا علی حکیم، محمدرضا قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و جمعی دیگر بهره برد. در سال 1258 به شیراز بازگشت اما به دلیل خشمی که حاکم وقت شیراز به نام قوام‌الملک بر او گرفت به سامرا تبعید شد. با این وجود، این تبعید سبب خیر شد و باب اشنایی شیخ محمدباقر با میرزای شیرازی (اعلی‌الله‌مقامه) را فراهم کرد. او از میرزا اجازه اجتهاد دریافت کرد و به تدریس در همان شهر پرداخت.

    این عالم جلیل در علوم مختلف تبحر داشت. در پزشکی با تکیه بر اصل بهداشت، توانسته بود بسیاری را مداوا کند.در برخی مدارک و اسناد به اختراعاتی که به دست شیخ محمدباقر اطهباناتی انجام شده اشاره رفته است. او در فلسفه هم توانا و عمیق بود و تاسیس درس فلسفه در حوزه نجف اشرف را از اقدامات این عالم جلیل می‌دانند. این مساله به‌ویژه با توجه به فضای ضدفلسفه نجف که تا سال‌ها بعد هم ادامه داشت بیشتر قابل توجه می‌شود. ایشان آثار بعضا بی‌نظیری هم در کارنامه تالیفات خود داراست. از جمله رساله‌هایی درباره‌ی طرز تربیت، طرز عشق و طرز حکومت‌داری -مانند نامه به سید جمال الدین اسدآبادی درباره‌ی حکومت مطلوب و اصول چهارگانه‌ آن- که موضوعات بدیعی را دربرمی‌گیرند. از دیگر اقدامات مجتهد اصطهباناتی، مناظره‌های او است. گفته‌اند در یکی از این مناظره‌ها، این مجتهد شیعه با الکسیس کارل، زیست‌شناسِ برنده‌ جایزه‌ نوبل گفتگوی انتقادی کرده است.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    شیخ اصطهباناتی در ت هم دستی داشت. اوج این حضور در جریان مشروطه بود و نام او را در سلک مشروطه‌خواهان نوشته‌اند. درباره چگونگی به قتل رسیدن شهید رابع در تلگرافی که انجمن اسلامی و انجمن انصار از شیراز به مجلس شورای ملی ارسال کرده‌اند آمده است:  پنج روز است حجت‌الاسلام شهید رابع را شهید، سید مظلومان را تیرباران نموده، مثله کرده سوختند. استخوان‌های سوخته را در خندق ریختند. آن‌چه عجز و لابه می‌کنیم رحم کنند استخوان‌ها را بدهند دفن کنیم فایده نمی‌کند. خانه‌های ما را غارت کردند. به زن و بچه ما بیچارگان ابقا نمی‌نمایند. کجا رفت غیرت شماها؟ چه شد حمیت اسلامیت شماها؟ ناله‌های وکلای آذربایجان کو؟ پسران سفاک خونخوار قوام بر بزرگ و کوچک زن و بچه ما ابقا نمی‌کنند. شماها هم به حال زار ما ترحم نمی‌فرمائید. کجا رویم؟ چه کنیم؟ به کدام مذهب پناه بریم؟ به چه دولتی پناهنده شویم؟ آه، ما بیچاره‌ها از حیوانات پست‌تریم. وامذهبا، وادیناه، وااسلاما، وامحمداه. انجمن اسلامی، انجمن انصار» (10)

    رومه صوراسرافیل درباره قاتلان شیخ نوشت که نوکران قوام شیخ محمدباقر حجت‌الاسلام و سید احمد معین‌الاسلام را با گلوله کشتند و جسد معین‌الاسلام هفتاد ساله را به دار زده و سپس با نفت و بوریا آتش زدند. (11) برخی هم عاملان قتل او را بهائیان شیراز می‌دانند. (12) شهید رابع در گورستان نزدیک به حافظیه‌ی شیراز دفن شده است. در برخی منابع هم از افرادی چون آیت‌الله سید محمد سبزواری (شهید در هند) و سید محمد مهدی خراسانی (شهید در مشهد) به عنوان شهید رابع یاد کرده‌اند.


     * شهید خامس: آیت‌الله سید محمدباقر صدر

    آیت‌الله صدر بنیان‌گذار یک مکتب فکری و نهضت علمی بزرگ در عصر خویش بود. تلاقی اندیشه‌های گوناگون و به‌ویژه خودنمایی دیدگاه‌های مارکسیستی در عراق، او را به تدوین و تبلیغ نظرات اسلامی در تقابل با این دیدگاه‌ها سوق داد. از رهگذر این مجاهدت علمی بود که آثار ارزشمندی چون فلسفتنا» و اقتصادنا» تالیف شد و در میان آثار مورد توجه علما و دانشجویان به سرعت جایگاه رفیعی یافت. شهید صدر همچنین یک درس تفسیر اجتماعی قرآن هم آغاز کرده بود که پس از چند جلسه، با فشار رژیم بعث به تعطیلی کشیده شد. نوآوری‌های فقهی این عالم بزرگ هم در کتبی مانند  الفتاوی الواضحه» منعکس شده است. همزمان با این فعالیت‌های علمی، سید محمدباقر صدر مبارزات ی خود را نیز دنبال می‌کرد.

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    با پیروزی انقلاب اسلامی، شهید صدر بر مبارزات خود افزود. اما موضوعی که رژیم بعث را بیش از پیش برانگیخت آن بود که هدف آیت‌الله مححمدباقر صدر از تایید و پشتیبانی انقلاب اسلامی ایران، در اصل برانگیختن و تهییج ملت عراق علیه رژیم ظالم حاکم در این شکور بود. به‌ویژه آنکه در همان موقع شهید صدر در فتوایی به طور علنی عضویت در حزب بعث را تحریم کرد. به دلیل همین مبارزات بود که در 17 رجب 1399 هجری قمری، عمال رژیم بعث به بیت شریف معظم له ریختند و او را دستگیر کردند. با اینکه سیل عظیم اعتراض‌ها و راهپیمایی‌ها –از جمله راهپیمایی ن در نجف اشرف به رهبری بنت‌الهدی خواهر شهید- فشارهای زیادی بر این رژیم سفاک آورد اما از جور آن‌ها چیزی نکاست. با اینکه این مرجع تقلید شیعه از زندان آزاد شد اما در محاصره دائمی قرار گرفت. در همین هنگام بود که آیت‌الله صدر فتوای جهاد علیه رژیم حاکم را صادر کرد و جوانان عراقی را به تکاپو انداخت.

    ایشان در  یکی از بیانیه‌های خود نوشت: من به شما فرزندانم اعلام می‌کنم که تصمیمی ب شهادت گرتم. و شاید این پیام، آخرین پیامی باشد که از من می‌شنوید. زیرا که درهای بهشت برای استقبال از کاروان‌های شهدا باز شده است تا اینکه خداوند پیروزی را برای شما ثبت کند.:. امتی به حرکت و جنبش نمی‌افتد مگر آنکه خون خود را نبخشیم. و امت در حال حاضر به خون من نیاز دارد.» (13)

    شهدای پنجگانه شیعه را می‌شناسید؟+تصاویر

    با وجود اقدامات انقلابی آیت‌الله صدر، نیروهای صدام او را از خانه به زندان منتقل کردند. او در واپسین تلفن خود این گونه وضعیت خانه را توصیف می‌کند: من در گوشه خانه قرار داده شدم و نمی‌توانم کسی را ببینم یا کسی مرا ببیند.» در زندان این عالم غریب شیعه را با شکنجه‌های فراوان آزار دادند و محاسنش را آتش زدند و پیکرش را شلاق زدند. به این ترتیب بود که زیر این شکنجه‌های وحشیانه، او و خواهرش که همزمان بازداشت شده بود به فیض عظیم شهادت رسیدند.


    *منابع:
    1. کیهان، 72/09/16
    2. مجله آفاق، شماره 45
    3. شهید اول، احیاگر فقه شیعه، علی دوانی، جام جم، 79/05/20
    4. رومه انتخاب، ترجمه بخشی از کتاب مع علماء النجف الاشرف نوشته محمدجواد مغنیه،  79/02/29
    5. همان
    6. http://noorportal.net/951/1254/1304/5873/34558.aspx
    7. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3208
    8. رومه ولایت قزوین، 75/09/11
    9. مجله حوزه، ش56 و 57، ص389
    10. حبل‌المتین (چاپ تهران)، شماره ٢۵۴، سه‌شنبه ١۴ صفر ١٣٢۶، ص ۴
    11. صوراسرافیل، شماره ٢۶، پنجشنبه ٢١ ربیع‌الاول ١٣٢۶، صص ٣-۵
    12. عبدالله شهبازی، رساله‌ زمین و انباشت ثروت؛ تکوین الیگارشی جدید در ایران امروز»
    13. رسالت، 67/11/01[مشرق]                                                                                                                                                                                                                                                                                                       
    چرا به او می گویند شهید اول»؟

    علت شهرت برخی دانشمندان شهید‏

    در میان صدها شهید از علمای شیعه جناب "شیخ شمس الدین محمد بن مکی" و "شیخ زین الدین" به شهید اول وثانی معروف و مشهور شدند.

    مرحوم علامه امینی در کتاب "شهداء الفضیله" زندگانی 130 نفر از علمای شیعه، از قرن چهارم هجری تا عصر خویش ‏را گرد آورده است که چهل نفر آنها قبل از شهید اول و حدود 55 نفر آنها قبل از شهید ثانی به شهادت رسیده ‏اند در عین حال این دو شخصیت به شهید اول و ثانی ملقب شده‏ اند. علت این نامگذاری و شهرت این است که دو بزرگوار از شخصیتهای ‏طراز اول علما بوده ‏اند و تا آن زمان سابقه نداشته که چنین شخصیتهای بزرگ علمی را با آن وضع دلخراش به ‏شهادت برسانند.

    شهید اول را نیز با وضع دلخراشتری در روز پنج شنبه نهم جمادی الاولی سال 786 هجری - در عهد سلطنت برقوق - به فتوای قاضی برهان الدین مالکی و تأیید عباد بن جماعه شافعی در میدان قلعه دمشق با شمشیر کشتند و جسدشریفش را به دار آویختند و تا عصر آن روز سنگباران کردند. سپس جسد را از دار پایین آورده و آتش زدند و خاکسترش ‏را به باد دادند.


    بعضی ملاعبدالله برغانی فقیه بزرگوار اهل بیت علیهم السلام را که در سن 80 سالگی در مسجد قزوین در محراب عبادت به ‏دست فرقه گمراه بابیه مورد حمله شدید قرار گرفت و منجر به شهادتش گردید شهید ثالث (شهید سوم) لقب دادند.

    بعضی دیگر عالم و فقیه بزرگوار شیعه شهاب الدین تستری خراسانی را که در سال 997 در بخارا توسط اربکان دستگیرو او را به جرم تشیع و دوستی خاندان ولایت با کارد و خنجر کشتند و جسدش را در میدان بخارا به آتش کشیدند شهیدثالث لقب داده‏ اند.

    عده ‏ای دیگر ملاعبدالله برغانی مذکور را شهید چهارم و قاضی نور الله مرعشی صاحب کتاب "مجالس المؤمنین" را که بدخواهان کینه توز او را عریان کردند و با چوبهای شاخه دار آنقدر به بدنش زدند تا گوشت بدنش پاره پاره ‏گشت و به جد بزرگوارش رسول اکرم صلوات الله علیه و اله ملحق گردید "شهید پنجم " لقب دادند.

    با این حال هیچ کدام از این فقها و شهدای عالی مقام - که به جرم اسلام و تشیع شهید شدند - مانند شهید اول و ثانی در این لقب مشهور نگشته‌اند.[تبیان]

    بی تردید یک از فروزنده ترین و درخشنده ترین ستاره های آسمان علم و عمل، و از تنومندترین و اصیل ترین درخت های خوش بار و زیبا و ماندگار باغ ایمان و تقوا کسی است که شهید ثانی می خوانندش.

    زین الدین شهید ثانی که در روز 13 ماه شوال سال 911 هجری در دهکده ی "جبع" جبل عامل، در خاندانی بزرگ از منظر علم و اصالت و ایمان دیده به دنیا گشود. نیاکانش از پدر تا جد پنجم، و همچنین فرزندان و بسیاری از نوادگان پسری و دختری او، همه از دانشمندان مشهور و عالی مقام شیعه بوده اند، و از همه معروفتر فرزند نابغه اش شیخ حسن مؤلف کتاب معروف "معالِم" در اصول، و دخترزاده اش سید محمد علی عاملی است که دانشمندی محقق ومؤلف کتاب مشهور "مدارک" در فقه می باشد.
    دانشمند معروف سید محمد باقر خوانساری مؤلف بزرگوار "روضات الجنات" که شرح حالی کامل و جامع و مانع از شهید عزیز ثانی آورده و دانشمندان بعد از وی نیز قول او را به راستی و درستی تعبیر نموده و از او نقل کرده اند این چنین می گوید:
    تا این زمان که سال 1263 قمری است هیچ کس از علمای بزرگ را به یاد ندارم که در بزرگواری، وسعت فکر، مقام بلند، خوش فهمی، تصمیم و اراده، حسن سلیقه، شیوه ی معتدل، برنامه ی منظم تحصیلی، استادان بسیار، ظرافت طبع، کارهای بدیع، معنویت کلام و تصنیفات جامع و کامل به پایه ی شهید ثانی رسیده باشد، بلکه می توان گفت: شهید از لحاظ اخلاق و ملکات فاضله در حدود مقام معصوم بوده است!
    وی از لحاظ مقام علمی همچون نقطه ای بود که دائره معارف و علوم را در برگرفته، و مرکزی بود که کره ی فضایل ارباب فضیلت آن را احاطه کرده بود. .(1)
    شیخ حُر عاملی دانشمند نامی و هموطن او در کتاب "امل الآمل" که قسمت اول آن راجع به زندگانی علمای جبل عامل است، می نویسد: شیخ اجل زین الدین بن علی بن احمد عاملی جبعی، شهید ثانی، شخصیت وی از لحاظ وثوق و علم و فضل و زهد و عبادت و ورع و تحقیق و تبحر و جلالت قدر و عظمت شأن و جمیع فضایل و کمالات مشهورتر از آنست که ذکر شود و خوبی ها و اوصاف حمیده اش بیشتر از آن است که به شمارش آید، مصنفاتش نیز مشهور می باشد. از جماعت بسیاری از علماء خاصه و عامه در شام و مصر و بغداد و قسطنطنیه و غیره روایت کرده است.(2)
    سید مصطفی تفرشی از او بدین گونه یاد می کند: چهره ای درخشان از چهره های درخشنده طائفه شیعه و علمای موثق آنهاست، محفوظاتش زیاد و نوشته هایش پاکیزه است. او راست شاگردانی بزرگ، و کتابهای نفیس و نیکو، به جرم تشیع در سال 966 در قسطنطنیه به شهادت رسید.(3)
    مؤلف امل الآمل یادآور می شود که:
    او فقیهی محدث، نحوی، مُقْری، متکلم، حکیم، جامع فنون علم بود، و نخستین دانشمند شیعه است که در علم درایة الحدیث کتاب نوشته است.
    شهید ثانی فضلی به تمام معنا و مجمع علوم اسلامی اعم از معقول و منقول و فروع و اصول، و مردی وارسته و زاهد پیشه و پرهیزکار پیراسته و نمونه ی کامل و اعلای یک دانشمند اسلامی و شیعه حامی و مدافع مکتب اهل بیت عصمت و طهارت بوده است. به گفته ابن عودی: "اگر هیچ کاری جز مشکلات آمد و رفت واردین و پذیرایی از مهمانان نداشت، کافی بود که اوقات او را به کلی بگیرد. با این وصف او بدون مساعدت دیگران و خدم و حشم، زندگی شخصی و تأمین مخارج و امور خود را بر اساس یک برنامه صحیح و منظم به خوبی انجام می داد، با اینکه غالباً در حال ترس و اضطراب از دشمن می زیست، و پیوسته درهول و هراس به سر می برد!"
    شهید خود در کتاب مشهورش "شرح لمعه" می نویسد: "این کتاب را در ضیق مجال و تراکم احوال که خود موجب تشویش فکر بود، در شب 11 جمادی الاولی سال 975 هـ نوشتم."
    تربیت نسلی از شاگردان برجسته و بزرگان عرصه علم و ایمان و تألیف آثاری ارزنده و تألیفات گرانقدر و کم نظیری در علوم عقلی و نقلی از فقه و اصول و حدیث و درایه و تفسیر و رجال و کلام و معانی و بیان و شعر و ادب از دیگر فیوضات و یادگارهای گرانسگ و سترگی شهید ثانی است.آثار قلمی برجسته ای که کمتر می توان نظیر آنها یافت.
    تألیفات شهید را تا حدود 70 کتاب برآورد نموده اند و برخی نیز چندین جلد بوده است که به نقل "امل الآمل" برای ثبت در تاریخ اسامی آنها مسطور می گردد. تألیفاتی که همچون شهید اول همگی به زبان عربی است.
    نخستین تألیف او کتاب "روض الجنان" در فقه و شرح ارشاد الاذهان علامه حلی است که آن را در سال 948 که 37 ساله بوده، نوشته است . دیگر از تألیفات شهید عبارتند از:
    منار القاصدین فی اسرار معالم احکام الدین، رساله مسایل اسطنبولیه فی الواجبات العینیه، رساله فی الولایة و ان الصلوة لا تقبل الا بها، رساله فی دعوی الاجماع فی مسائل من الشیخ و مخالفة نفسه، التنبیهات العلیه فی وظائف الصلوة القلبیه، جواهر الکلمات فی صیغ العقود و الایقاعات، رسالة فی نجاسة البئر بالملاقات و عدمها، جواب المسائل الشامیه، رساله اعمال یوم الجمعه، جواب المسائل الخراسانیه، منیه المرید فی آداب المفید و المستفید، شرح الفیه شهید اول، کتابی مختصر است. شرح دیگر الفیه، متوسط، و شرح دیگر آن که مفصل است. شرح نفلیه شهید اول، تمهید القواعد الاصولیة و العربیه، مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام(در هفت جلد)، حاشیه فتوی خلافیات الشرایع، حاشیة القواعد، حاشیة تمهید القواعد، حاشیه ارشاد علامه، حاشیه مختصر نافع محقق حلی، اسرار الصلاة، رسالة فی تیقن الطهاره و الحدث و الشک فی السابق، رسالة فی من احدث فی اثناء غسل الجنابه، رسالة فی تحریم طلاق الحائض الحامل الحاضر زوجها المدخول بها، رسالة فی طلاق الغائب، رسالة فی صلاة الجمعه، رسالة فی الحث علی صلاة الجمعه، رسالة فی آداب الجمعه، رسالة فی حکم المقیمین فی الاسفار، منسک الحج الکبیر، منسک الحج الصغیر، رسالة فی نیات الحج و العمره، رساله فی احکام الحبوه، رسالة فی میراث اوجه، رسالة فی جواب ثلاث مسائل، رسالة عشرة مباحث مشکلة فی عشرة علوم، مسکّن الفؤاد عند فقد الاحبه و الاولاد، کتاب کشف الریبه عن احکام الغیبه، رسالة فی عدم جواز تقلید المیت، رسالة فی الاجتهاد البدایة فی الدرایة، شرح الداریه، غنیة القاصدین فی اصطلاحات المحدثین، رسالة فی شرح حدیث "الدنیا مزرعة الآخره"، کتاب الرجال و النسب، کتاب تحقیق الاسلام و الایمان، رسالة فی تحقیق النیه، رساله فتوی الخلاف من اللمعه، رسالة فی تحقیق الاجماع، کتاب اجازات، حاشیة علی عقود الارشاد، منظومه در نحو، شرح آن، رسالة فی شرح البسمله، سؤالات شیخ زین الدین و اجوبتها، سؤالات شیخ احمد و اجوبتها، فتاوی الشرایع، فتاوی الارشاد، مختصر منیة المرید، مختصر مسکن الفؤاد، مختصر الخلاصه، فتاوی المختصر، رسالة فی تفسیر قوله تعالی: والسابقون السابقون، رسالة فی تحقیق العداله، جواب المباحث النجفیه، جواب مسائل الهندیه، البدایه فی سبیل الهدایه، اجازه الشیخ حسین بن عبد الصمد، فوائد خلاصة الرجال، رساله فی ذکر احواله، الروضه البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، معروف به شرح لمعه و جز اینها از رسائل و اجازات و حواشی دیگر. (4)
    از میان کتب چاپ شده شهید ثانی شرح لمعه، مسالک منیة المرید، کشف الریبه، مسکن الفؤاد، تمهید القواعد، التنبیهات العلیه، تحقیق الایمان والاسلام به نام حقایق الایمان در دست ماست.
    شهید ثانی همانطور که گفتیم شاگردان برجسته ای تربیت نمود که هر یک از آنها جزء مفاخر فقهاء و دانشمندان فاضل و گرانمایة شیعه به شمار می روند. چند تن از ایشان به گفته "ابن العودی": سید بزرگوار نورالدین علی بن الحسین عاملی است که به واسطه علاقه سرشاری که شهید به وی داشت، او را به دامادی خود پذیرفت، و همچون فرزندش در آموزش و پرورش وی اهتمام ورزید، تا اینکه به مقام عالی علمی و عملی رسید و از خواص وی به شمار آمد.
    و نیز نورالدین علی، از دختر شهید، دارای فرزندی شد که او را "محمد" نام گذاشت، و او همان "سید محمد عاملی" مؤلف عالیقدر کتاب مشهور "مدارک" است که از بزرگان فقهاء بوده است.
    و همچنین فقیه محقق و محدث نامور سید علی حسین جزینی عاملی مشهور به "صائغ" مؤلف کتاب" شرح شرایع" و "شرح ارشاد" علامه حلی و غیره.
    و أیضا شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی، پدر شیخ بهائی، فقیه و دانشمند عالی مقام است. وی نخستین شاگرد شهید است که در سفر مصر همراه او بود و بار اول که شهید به "اسلامبول" رفت، نیز با وی بود، و هنگام مراجعت، در عراق ماند و بعد از مدتی به ایران و به خراسان رفت.
    و علی بن زهره جبعی پسر عم شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی است. وی دانشمندی پاک سرشت و پرهیزکار و مردی نیک نفس بود. او نیز همراه شهید به مصر رفت و همانجا نیز وفات یافت.
    و نیز دانشمند بزرگوار شیخ محمدبن حسین مشعری عاملی، به گفته "امل الآمل" وی از فقهای جلیل القدر آن دیار بوده است.
    و سید نورالدین کرکی عاملی است که در "دمشق" می زیست و از بزرگان علماء و خواص اصحاب شهید بوده است.
    همچنین شیخ عبد النبی بن علی، برادرش که از علی بن عبد العالی میسی نیز استفاده نموده و استاد صاحب معالم برادرزاده اش بوده است.
    و بهاء الدین محمد بن علی عودی جزینی معروف به "ابن العودی" دانشمند مشهور است. وی سالها از محضر پر فیض "شهید ثانی" استفاده کرد و از سال 1945 تا سنه ی 962 که به ایران و خراسان رفت، در خدمت وی سرگرم کسب علم و فضیلت بود و از سرچشمه دانش آن فقیه بزرگ استفاده ها نمود.
    شهید ثانی که عمری را در راه نشر معارف الهی اسلام و تشیع صرف نمود در عین حال زندگی تلخ و پایان غم انگیزی داشت که تا همیشه بر دل علاقه مندان مکتب حقه جعفری و ارادتمندان آستان مقدس علم علوی و ایمان شیعی سنگینی می کند.
    علامه نوری در "خاتمه مستدرک" می نویسد سید علی صائغ شاگرد دانشمند شهید در آخر جلد سوم شرح شرایع به خط خود نوشته است: "شهید هنگام طواف خانه خدا در مسجد الحرام (مکه معظمه) اسیر شد، آنگاه او را به اسلامبول بردند و روز جمعه در ماه رجب سال 966 در حالی که قرآن تلاوت می نمود به جرم تشیع شهید شد، با این که وی در آن موقع مهاجر الی الله و غریب بود."(5)
    درود و رحمت خدا بر آن عالم وارسته و سالک پیوسته که خورشید فروزان آسمان علم و آستان ایمان بود.

    پی نوشتها:
    1- روضات الجنات، ص286.
    2- امل الآمل، جلد 1، ص85.
    3- نقد الرجال، ص145.
    4- امل الآمل، جلد 1 ص86.
    5- مستدرک وسائل، جلد 3 ، ص428.



    ازدواج

    جهیزیّه‌ی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست. ارزش اینهاست.

     رهبر معظم انقلاب در حاشیه خطبه های عقد، توصیه هایی به زوج های داشته اند که پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی ای» منویات ایشان را در قالب خانواده ایرانی» عرضه نموده و رسانه رسمی حوزه در شماره های مختلف تقدیم حضور علاقمندان می نماید.

    - آسان گیری

    * به فکر دیگران هم باشید

    از بعضیها وقتی می‌پرسیم که شما چرا برای دو نفری که می‌خواهند زندگی بکنند، بازار را می‌خواهید خالی کنید که جهیزیّه برای خودتان درست کنید؟ می‌گویند: خب ما داریم. چون داریم می‌خواهیم بکنیم.

    آیا این استدلال کافی است؟ چون داریم! نه. این استدلال به هیچ وجه کافی نیست. استدلال غلطی است. در یک جامعه همه جور انسان زندگی می‌کند. شما باید کاری کنید که آن دختری هم که ندارد، اگر خواست شوهر بکند بتواند و الّا این جهیزیّه‌ای که شما دارید برای دخترتان درست می‌کنید، این مهریّه‌ای که شما دارید به عروستان می‌دهید، این دیگر دَرِ ازدواج را برای دیگران خواهد بست . این روش انسانی نیست. این روش اسلامی نیست.

    * جهیزیّه‌ بهترین عروس عالم

    شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. بهترین زنهای اولین و آخرین، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بود. هرگز دختری و زنی به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است. همه زنهای عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمت کارهایی هستند. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز.

    شوهرش هم امیرالمؤمنین (علیه السلام)، بهترین مردان عالم. اگر چنانچه همه‌ی فضائل و مکارمشان را جمع کنیم. همه‌ی مردان عالم به یک ناخن او هم نمی‌رسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با همدیگر ازدواج کردند.

    جهیزیّه‌شان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتابها نوشته‌اند و ضبط کرده‌اند: یک تکّه حصیر، ‌ یک تکّه لیف خرما، ‌یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کاسه. [۱]

    همه‌اش را اگر چنانچه به پول امروزی روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان مختصری بیشتر بشود. همان مهریّه را از امیرالمؤمنین(علیه السلام) گرفتند و پولش را دادند جهیزیّه‌ی مختصری را فراهم کردند و بردند خانه‌ی شوهر.

    حالا ما نمی‌گوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا(سلام الله علیها) جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ماها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیرمؤمنان(علیه السلام)، شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا و آنها کجا؟ زمین تا آسمان با هم فرق داریم. اما معلوم می‌شود راه، آن راه است. جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای کسانی که ندارند مشکل نکنید.

    جهیزیّه‌ی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست. ارزش اینهاست.

    آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نمی‌توانستند یک جهیزیّه‌ی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اشاره‌ای می‌کردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا می‌خواستند که بیایند یک هدیه‌ای بدهند، کمکی بکنند. نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایده‌ای دارد؟ استفاده‌اش را نمی بریم. نسخه‌ی طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهره‌اش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایده‌اش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحّت خانواده است. باید عمل شود. ساده برگزار کنید.

    * عروس خانمها شما نگذارید

    نگذارید جهیزیّه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند، شما نگذارید. این همه جنس گران را می‌خواهید چه کنید؟

    مادرهای عروسها در تهیه جهیزیّه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و. حتماً باید برایش تهیه شود.

    این دختر خانمها که می‌خواهند جهیزیّه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیّه، توی این دکانهای گران قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلّات گران قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.

    [۱] بحارالانوار، ج۴۳، باب۵، ص۹۴[مشرق]


    خانم رئه آ د مارتینو گفت: من توحید و معاد را قبول داشتم، چون مسیحی بودم. نبوت را هم قبول دارم و در این چند ماه که عمار را دیدم باور کردم که رسول‌الله (ص) آخرین پیامبر است. فقط مشکلم این روسری است.

    ماجرای جالب اسلام و حجاب خانم خانم نه رئه آ د مارتینو» همسر لوئیجی د مارتینو»


    • منبع : ابنا
    خانم رئه آ د مارتینو گفت: من توحید و معاد را قبول داشتم، چون مسیحی بودم. نبوت را هم قبول دارم و در این چند ماه که عمار را دیدم باور کردم که رسول‌الله (ص) آخرین پیامبر است. فقط مشکلم این روسری است.

    به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ به مناسبت هفتمین روز درگذشت آقای عمار (لوئیجی) دِ مارتینو [Ammar (Luigi) De Martino]» از پیشگامان مکتب تشیع در ایتالیا و عضو ایتالیایی مجمع جهانی اهل بیت(ع) مراسم بزرگداشتی در تهران برگزار شد.

    در این مراسم که ظهر روز سه شنبه 10 دی 1398 به دعوت "مجمع جهانی اهل بیت(ع)" و با حضور آیت الله رمضانی» دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع)، سفیر اسبق ایران در واتیکان و جمعی از خواهران و برادران اروپایی برپا گردید آقایان حسینی عارف»، دکتر علی مسافری»، سید کاظم ذاکری» و دکتر مهدی فرمانیان» سخن گفتند و کربلایی علی اکبر دانش راد» به مرثیه سرایی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پرداخت.

    در حاشیه این مراسم، آقای دکتر علی مسافری از اعضای انجمن اسلامی فارغ التحصیلان و دانش آموختگان ایتالیا که از دوستان صمیمی و نزدیک مرحوم عمار د مارتینو بود با خبرگزاری مهر گفتگو کرد.

    وی در خصوص شیوه آشنایی اش با مرحوم د مارتینو گفت: بنده آذرماه در سال ۱۳۵۶ برای ادامه تحصیل به ایتالیا اعزام و در آنجا با انجمن اسلامی آشنا شدم و در تمام ۱۸ سالی که ایتالیا بودم افتخار این را داشتم که در کنار برادران انجمن حضور داشته باشم. در سال ۱۹۸۳ بنده برای اولین بار در شهر ناپل که تحصیل می‌کردم، افتخار آشنایی با آقای لوئیجی دی مارتینو را پیدا کردم. در همان سال‌ها یک روز در سلف ناهارخوری بنده و یکی از دوستانم مشغول بحث بودیم که دوست من پیشنهاد داد که می‌خواهد بنده را با یک نفر آشنا کند و دفعه بعد دوست من (که اتفاقاً ایشان هم بعداً شیعه شد و علی» نام گرفت)، آقای عمار را همراه خودش آورد و این اولین دیدار بنده با آن مرحوم بود. وقتی صحبت‌هایمان شروع شد، پس از ساعتی متوجه شدم که این آدم، خودساخته و با سواد است و خیلی خوب هم تاریخ می‌داند، ضمن اینکه از علاقمندان و طرفداران پروپا قرص امام خمینی(ره) بود و حقانیت امام را باور کرده بود.

    * دِ مارتینو اسلام را با تحقیق و مطالعه انتخاب کرد

    مسافری افزود:

    شغل آقای لوئیجی معلمی بود و اتفاقاً از معلم‌های خوب شهر هم بودند. ایشان عشق و علاقه زیادی به یادگیری و دانستن درباره اسلام داشتند، من هم وقتم را به خواسته ایشان در اختیارشان قرار دادم. تاجایی که علم من اجازه می‌داد به سوالات ایشان با توجه به قرآن و کتب اربعه پاسخ می‌دادم. هرسوالی هم بلد نبودم به کتاب‌ها و تفاسیری که موجود بود رفرنس می‌دادم. متأسفانه در آن سال‌ها ترجمه ایتالیایی از قرآن وجود نداشت و بنده با ترجمه‌ای که در دسترسم بود به سوالات ایشان پاسخ می‌دادم.

    ایشان با اصول دین آشنایی داشت، ولی در مسأله "نبوت" متأثر از تبلیغات سوء سده‌های بعد از جنگ صلیبی بود. خلاصه بعد از ۵-۶ ماه بحث و گفتگو به دین اسلام مشرف شدند و نزد بنده تشهد را گفتند. نکته مهم اینکه مرحوم عمار خودش با تحقیقات و مطالعاتش دین اسلام را انتخاب کرد.

    * ماجرای مسلمان شدن و حجاب همسر لوئیجی د مارتینو

    این عضو انجمن اسلامی فارغ التحصیلان و دانش آموختگان ایتالیا ادامه داد:

    خانم نه رئه آ د مارتینو» همسر ایشان هم که در طول این ۶-۵ ماه اعمال و رفتار عمار را می‌دید و تحت تأثیر قرار گرفته بود، یک شب از من خواست که به منزل ایشان و همسرش بروم. من گفتم امتحان دارم و نمی‌توانم بیایم؛ اما ایشان گفت: "من به تو دستور می‌دهم بیایی!" و من هم قبول کردم و رفتم.

    خانم د مارتینو در آنجا به من گفت: "من تا حالا گوشت خوک نخوردم چون دوست نداشتم، شراب هم به خاطر بوی بدش نمی خورم. توحید هم قبل از شما قبول داشتم، چون مسیحی بودم. نبوت هم قبول دارم و در این چند ماه که عمار را دیدم باور کردم که رسول‌الله (ص) آخرین پیامبر است. معاد را هم که قبول داشتم. فقط مشکلم این روسری است که بچه‌ها می‌گویند اکز مسلمان شوی می‌خواهی با مسأله حجاب چه کار کنی؟".

    بعد از آن، نزد حجت الاسلام والمسلمین سلمان غفاری» سفیر وقت کشورمان در واتیکان رفتیم و طرح مسأله کردیم. ایشان گفتند چون سن همسر عمار بالاست دلیلی ندارد روسری بگذارند و در اسلام مانعی ندارد، ولی با این حال بعد از اینکه تشهد گفتند، روسری را از کیفشان درآوردند و روی سرشان گذاشتند. بعد از این، خانم نه رئه آ دی مارتینو نام اسلامی سمیه» را برای خود انتخاب کرد و پس از آن، دو فرزندشان هم مسلمان شدند.

    متأسفانه همسر عمار بر اثر یک حادثه رانندگی در حالی که عازم شرکت در مراسم عاشورایی بود جان باخت.

    * تأثیر عمار در اروپا بیشتر از شهید آنیلی بود

    مسافری تصریح کرد:

    آن مرحوم برخی اوقات با افراد وهابی که بشدت ضد ایرانی بودند و از سوی رژیم سعودی تزریق می‌شدند، هم مواجه می‌شد؛ اما ایمان او به مذهب دستخوش این تبلیغات نشد. خانواده عمار د مارتینو قطعاً اثرات بسیار بیشتری از شهید ادواردو آنیلی» در ترویج اسلام داشت. شهید آنیلی به خاطر تعلقش به یک خانواده معروف و متمول در ایتالیا شهرت جهانی پیدا کرد؛ اما عمار در تمام اروپا اثر گذاشت.

    اگر امروز عمار دی مارتینو از بین ما رفته است، اما در تمام کشورهای اروپایی عمار» های دیگری وجود دارند که امید جهان اسلام و تشیع هستند.

        

    شایان ذکر است مرحوم عمار (لوئیجی) دِ مارتینو پیشگام حرکت شیعی معاصر در ایتالیا، پیرو عاشق امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، پدر معنوی شیعیان ایتالیا و عضو ایتالیایی مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) روز جمعه 29 آذر 1398 دار فانی را وداع گفت.

        

    این اندیشمند فقید در طول بیش از سی سال فعالیت علمی و فرهنگی و تبلیغی، نقش بسیار مؤثری در رشد اسلام شیعی در میان بومیان ایتالیا ایفاء نمود.

    مرحوم عمار د مارتینو همچنین به عنوان "عضو ایتالیایی مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع)" فعالیت‌های تعیین كننده ای در تجمیع و اتحاد پیروان اهل بیت(ع) در كشورش انجام داد.

    آن فقید نخستین ایتالیایی شیعه شناخته شده بود و برای شیعیان ایتالیایی که به واسطه او به آیین تشیع گرویدند پدر معنوی محسوب می‌شد. او در عین حال بین مسلمانان اهل تسنن ایتالیا نیز حسن شهرت داشت و جملگی او را به نام اسلامی‌اش یعنی عمار» می‌شناختند.

    مرحوم عمار د مارتینو انتشار مجله "اسلام ناب (به ایتالیایی: Il Puro Islam)" را از دو برگ آغاز کرد و تا آخر ادامه داد و کهولت سال‌های اخیر هم موجب نشد از انتشار نسخه چاپی آن دست بردارد. این نشریه نقش بزرگی در ترویج آموزه‌های شیعی و آشناسازی ایتالیایی‌ها با دین اسلام با قرائت مکتب اهل بیت(ع) ایفا کرد.

    آقای عمار دِ مارتینو روز جمعه 20 دسامبر 2019 (29 آذر 1398) در سن 81 سالگی درگذشت.


    عکس/ حضور میلیونی مردم عراق در تظاهرات ضد آمریکایی

    بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران مسائل عراق و خاورمیانه، تظاهرات میلیونی روز جمعه مردم عراق را به انقلاب عشرین» این کشور تشبیه کرده‌اند که خروج استعمارگران انگلیسی از عراق را به دنبال داشت.

     روز جمعه مردم عراق بعد از اقامه نماز جمعه در شهرهای مختلف این کشور از جمله بغداد»، پایتخت عراق، در تظاهراتی میلیونی شرکت کردند که خواستار خروج نظامیان خارجی و در راس آنها نظامیان آمریکایی از کشورشان بود، تظاهراتی که بنابر تاکید بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران مسائل عراق و خاورمیانه، بیش از هر چیز یادآور انقلاب عشرین» (ثورة العشرین) بود که در ماه مه سال ۱۹۲۰ میلادی علیه استعمارگران انگلیسی برگزار شد.

    انقلاب عشرین مردم عراق در تابستان سال ۱۹۲۰ میلادی با تظاهرات گسترده مردم عراق، علیه اشغال کشورشان توسط نظامیان انگلیسی شروع شد و با گسترش به مناطق شیعه ‌نشین مرکز و جنوب فرات شدت گرفت. در این اعتراض ها کربلا نقش اساسی و مرکزی را داشت.

    آنچه در انقلاب عشرین قابل توجه بود، اتحاد و همبستگی طوایف و عشایر اهل سنت و تشیع عراق بود که هر دو یک هدف یعنی بیرون راندن استعمارگران انگلیسی و تشکیل یک دولت مرکزی مستقل بود.

    تظاهرات روز گذشته مردم عراق به چندین جهت یادآور انقلاب عشرین این کشور است.

    یک: حضور تمام طوایف و عشایر عراق

    یکی از شاخص های مهم تظاهرات میلیونی روز گذشته مردم عراق حضور همه طوایف و عشایر این کشور از کُرد و ترکمن گرفته تا اهل سنت و تشیع در آن بود، موضوعی که طی انقلاب عشرین عراق نیز شاهد آن بودیم.

    در این ارتباط صادق الحسینی»، عضو شورای استانداری دیالی از حضور ده ها نفر از شیوخ عشایر اهل سنت عراق در تظاهرات میلیونی روز جمعه خبر داد و تاکید کرد که ده ها نفر از شیوخ عشایر استان دیالی از شیعه گرفته تا سنی و از قومیت‌های عربی، کردی و ترکمانی در تظاهرات میلیونی روز جمعه ر مخالفت با حضور آمریکا در عراق شرکت کردند.

    وی با بیان اینکه استان دیالی پیشگام استان های شرکت کننده در تظاهرات بوده و هزاران نفر از اهالی این استان از غروب روز پنج شنبه و صبح جمعه برای شرکت در تظاهرات راهی بغداد شدند، تصریح کرد که تمامی اقشار استان دیالی مخالف حضور آمریکا در عراق بوده و حامی تصمیم مجلس نمایندگان در اجراج نیرو ها و پایگاه های نظامی آمریکا هستند، چرا که اینان مرتکب شده و حاکمیت ملی را از طریق حمله به حشد الشعبی و فرماندهان قهرمان آن نقض کرده اند.

    دو: وحدت کلمه و همبستگی

    دومین وجه مشخصه‌ی تظاهرات میلیونی روز گذشته مردم عراق با تظاهرات عشرین، وحدت کلمه و همبستگی» شرکت کنندگان در تظاهرات از هر قشر و طیف و دین و مذهبی و طایفه و عشیره ای بود.

    به گونه ای که همه ی شرکت کنندگان بر یک خواسته تاکید داشتند و آن خروج نظامیان خارجی و در راس آنها نظامیان آمریکایی از عراق بود. همین خواسته طی انقلاب عشرین عراق در بیرون راندن نظامیان و استعمارگران انگلیسی از عراق تجلی پیدا کرده بود.

    سه: حضور ت و شخصیت های عراقی در تظاهرات

    ون نقش عمده ‌ای در شکل‌ گیری انقلاب عشرین داشتند، براساس اسناد تاریخی برجا مانده از این قیام آیت الله محمد تقی شیرازی» رهبری قیام را برعهده داشت. آیت الله محمد تقی شیرازی در سال ۱۹۱۹ میلادی و در مورد همه‌ پرسی که در عراق برگزار شد، فتوا داد هیچ کس جز مسلمانان حق ندارد، بر مسلمانان حکومت کند».                                                                                                                                                           شخصیت‌های اهل سنت عراق همراه با مردم این کشور

    همچنین در این اسناد آمده است که پس از فتوای آیت ‌الله شیرازی و اجازه درگیری مسلحانه، مردم و قبائل به سمت انقلاب علیه انگلستان ترغیب شدند. این قیام قرار بود، در تاریخ سوم آگوست انجام شود ولی به دلیل وقایعی در تاریخ ۳۰ جولای آغاز شد.

    محققان نقش علماء و ون را در انقلاب ۱۹۲۰ عراق بسیار مهم و حیاتی ارزیابی کرده ‌اند. آیت الله شیرازی رهبری قیام را بر عهده داشت. ونی همچون سید ابوالقاسم کاشانی، شیخ محمود جواد الجزایری و سید محمد علی هبه ‌الدین شهرستانی نقش پررنگی در این انقلاب داشتند. رهبران و روسای عشایر نیز تاثیر عمده‌ ای در قیام داشتند.

    صرف نظر از فراخوان مقتدی صدر»، رهبر جریان صدر عراق جهت برگزاری این تظاهرات میلیونی، طی تظاهرات روز گذشته بسیاری از علما و شخصیت های اهل تشیع و تسنن عراقی نیز مشارکت داشتند.

    جعفر الحسینی»، سخنگوی نظامی گروه کتائب حزب الله عراق، نعیم العبودی»، عضو ائتلاف الفتح» پارلمان عراق صفا التمیمی»، سخنگوی گردان‌های سرایا السلام» عراق، ریان الکلدانی» دبیر کل جنبش مسیحی بابلیون» (زیر مجموعه سازمان الحشد الشعبی عراق)، علاء الربیعی»، از نمایندگان حزب سائرون در پارلمان عراق، قیس الخزعلی»، دبیرکل جنبش عصائب اهل الحق وابسته به حشد الشعبی عراق و بسیاری دیگر از شخصیت ها و علمای این کشور در تظاهرات میلیونی مردم عراق شرکت داشتند.

    همچنین آیت الله سید احمد الصافی»، نماینده آیت الله سیستانی» در نجف، طی خطبه های نماز جمعه نجف بر حفظ تمامیت ارضی کشور عراق و خروج نظامیان خارجی از خاک عراق تاکید کرد.

    شیخ خالد الملا»، رئیس مجمع علمای اهل تسنن عراق نیز ضمن تقدیر از مردم این کشور به سبب برگزاری راهپیمایی میلیونی در مخالفت با ادامه حضور اشغالگران آمریکایی در این کشور، در توئیتی نوشت: ای مردم غیور عراق با حضورتان بر نقشه های دشمنان خط بطلان کشیدید.

    وی خاطر نشان کرد که شما با حضور میلیونی و مسالمت آمیز بودن (راهپیمایی تان) علاقه مندی خود را به میهن تان نشان دادید. شما پرچم عراق را بالا بردید تا به حضور آمریکا پایان دهید.                                                                                                                                                               لگدمال کردن پرچم آمریکا در راهپیمایی میلیونی مردم عراق

    چهار: تشابه شعارها و نمادها

    از حیث شعارها و نمادها نیز تشابهات بسیاری بین انقلاب عشرین عراق با تظاهرات میلیونی روز گذشته مردم عراق مشاهده می شود. از جمله اینکه جمعی از تظاهرکنندگان مشابه شرکت کنندگان در انقلاب عشرین کفن پوش» در تظاهرات حاضر شدند، تا به این وسیله آمادگی خود را برای شهادت و جانفشانی تا بیرون راندن نظامیان خارجی و آمریکایی اعلام کنند.

    همچنین تظاهرکنندگان یک صدا شعار نه نه به آمریکا» را سر داده و خواستار خروج آمریکایی ها و هم پیمانان آنها از عراق شدند، همانند شعارهایی که مردم این کشور در دهه ۲۰ قرن گذشته علیه انگلیسی ها سر دادند.

    همچنین تصاویری از این تظاهرات منتشر شده که در آن تعدادی از شرکت کنندگان چماقی با سری توپی شکل» در دست دارند که در گویش محلی عراقی به آن مگوار» گفته می شود و این دقیقا یادآور صحنه ای از انقلاب عشرین است که طی آن شیخ ثوینی آل علی الخزاعی» از شیوخ عشایر خزاعی اهواز با در دست داشتن مگوار» ضمن رجز خوانی برای انگلیسی ها، تهدید می کند که خواهید دید، مگوار من قوی تر است یا توپ های شما» (الطوب اصلب  لو مگواری).

    تصویری که از تظاهرات دیروز منتشر شد

    با توجه به آنچه گفته شد، و همچنین تاکید قیس الخزعلی، دبیر کل جنبش عصائب اهل الحق عراق و بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران مسائل عراق، تظاهرات میلیونی روز گذشته مردم عراق یادآور انقلاب عشرین و چه بسا عشرین دوم مردم عراق بود که اشغالگران را وادار به عقب ‌نشینی از این کشور خواهد کرد.[مشرق]


    علیپور

    بازیکن پرسپولیس پس از گنی مقابل تراکتورسازی، نام و تصویر شهید علیجانزاده را مقابل دوربین به نمایش گذاشت.

    در چارچوب هفته هفدهم لیگ برتر فوتبال، دیدار دو تیم پرسپولیس و تراکتور در حالی پیگیری می‌شد که در دقیقه 9 گل اول پرسپولیس توسط علی علیپور به ثمر رسید.

    بعد از این گل، علیپور خوش حالی خود را با نشان دادن تصویر و نام شهید محمد حسن علیجان زاده مقابل دوربین و تماشاگران به نمایش گذاشت.


    محمد حسن علیجان‌زاده، اهل روستای قراخیل»،، متولد 1348 بود که در سال 67 و در جزیره مجنون به فیض عظمای شهادت نایل آمد و به برادر شهیدش پیوست. پیکر مطهر این شهید پس‌از هفت سال باقی‌ماندن در کربلای ایران، از جزیره مجنون به زادگاهش برگشت.

    بخشی از وصیت نامه این شهید بزرگوار به شرح زیر است:

    هدفم از جبهه رفتن چه بود؟ این جانب برای لبیک گفتن به هل من ناصر ینصرنی» روح‌الله، فرزند حسین -علیه‌السلام- ،امام خمینی بت شکن، به سوی جبهه‌های جنگ رهسپار شدم.» ما سال‌هاست که شعار می‌دادیم حسین جان! ما در کربلا نبودیم تا تو را یاری کنیم؛ ولی اکنون فرزند حسین -علیه‌السلام- آمده و پرچم خونین حسین -علیه‌السلام- را به دست گرفته و همانند حسین -علیه‌السلام- شعار را تکرار کرده است. ما که ادعا می‌کردیم: ای کاش در روز عاشورا بودیم و در رکاب امام شمشیر می‌زدیم، حالا بیایید در رکاب فرزندش، خمینی -رحمه‌الله‌علیه- شمشیر بزنیم.»[مشرق] 

    "یاد شهدا باید همیشه در فضای جامعه زنده باشد"

    شهید محمدحسن علی‌جان‌زاده

    شهید محمدحسن علی‌جان‌زاده

    • محمدحسن علی‌جان‌زاده
    • جبار
    • 1348
    • قائمشهر روستای قراخیل
    • 1367/04/03
    • جزیره مجنون
    خلاصه زندگی نامه

    شهید محمّدحسن علی جان زاده فرزند جبار آخرین فرزند خانواده بود كه در سال 1348 دیده به جهان گشود. تحصیلات دوران ابتدایی را در دبستان هدایت قراخیل گذراند. در سال دوم ابتدایی از فیض پدر محروم گشت و با اتمام تحصیلات ابتدایی وارد مدرسه‌ی راهنمایی یوسف‌رضا قراخیل شد. 

    شهید محمدحسن علیجان زاده قراخیل

    استان مازندران > شهرستان قائمشهر

    وصیت نامه

    طلبه شهید: محمدحسن علیجان‌زاده» با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت، مهدی موعود -عجل‌الله‌تعالی‌فرجه- و نایب بر حقش، امام خمینی و با درود و سلام بر رزمندگان اسلام و تمامی شهدای صدر اسلام. ربنا آتنا فی‌الدنیا حسنه و فی‌الاخره حسنه و قنا عذاب النار» (بقره/201) خدایا! بندة گناهكار جز تو كسی را ندارد. بندة گناهكارم. امیدم به معصومین -علیهم‌السلام- می‌باشد. پروردگار جهان! الرحمن الرحیم! خدایا! ناراحتم از گناهانی كه كردم. از معصیت‌ها. خدایا! نمی‌توانم قلم به روی كاغذ آورم تا گناهانم را بنویسم. خدایا! كوله‌بارم از گناه پر شده؛ به تو پناه می‌آورم. خدایا! از عذاب آخرت نجاتم بده. این جانب محمد حسن علیجان‌زاده، اهل روستای قراخیل»، شماره شناسنامه 1963، متولد 1348، فرزند جبار» وصیت‌نامه‌ام را به این شرح آغاز می‌كنم: هدفم از جبهه رفتن چه بود؟ این جانب برای لبیك گفتن به هل من ناصر ینصرنی» روح‌الله، فرزند حسین -علیه‌السلام- ،امام خمینی بت شكن، به سوی جبهه‌های جنگ رهسپار شدم.» ما سال‌هاست كه شعار می‌دادیم حسین جان! ما در كربلا نبودیم تا تو را یاری كنیم؛ ولی اكنون فرزند حسین -علیه‌السلام- آمده و پرچم خونین حسین -علیه‌السلام- را به دست گرفته و همانند حسین -علیه‌السلام- شعار را تكرار كرده است. ما كه ادعا می‌كردیم: ای كاش در روز عاشورا بودیم و در ركاب امام شمشیر می‌زدیم، حالا بیایید در ركاب فرزندش، خمینی -رحمه‌الله‌علیه- شمشیر بزنیم. چند كلام سخن با امت حزب‌الله: ای امتی كه سوگند یاد كردید تا آخرین قطرة خون، یار و یاور امام باشید و به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادید! نكند سوگند بشكنید و رأی خود را پس بگیرید و امام را كه نور چشممان و روحمان است تنها بگذارید تا دشمنان، اطراف امام را همانند حسین -علیه‌السلام- بگیرند و او به اطرافش نگاه كند و ببیند كه مردم پیمان شكستند و با فریاد بلند بگوید: ای بهشتی‌ها، رجایی‌ها و باهنرها! شهدا! كجایند امتی كه شعار می‌دادند: ما اهل كوفه نیستیم امام تنها بماند مگر امت بمیرد امام تنها بماند.» وصیتم به شما این است كه : همچون پروانه، دور این شمعی كه جهان با نور این شمع روشنایی می‌یابد، حلقه بزنید و دست از ت پیرو خط امام نكشید. جبهه‌ها را خالی نكنید. پایگاه ثارالله را خالی نگذارید؛ چون یادگار شهدای مسلمان می‌باشد. وحدت را در بین خودتان حفظ كنید؛ همانند بهشتی و معلممان حاج عقیل مولایی و شهدای محل. در برابر این فرصت‌طلبان صبر كنید و با صبر علی‌گونه‌اتان، مشت محكمی بر دهان این یاوه‌گویان از خدا بی‌خبر بكوبید. باز هم می‌گویم در بینتان وحدت باشد. چند كلمه هم با این فرصت‌طلبان از خدا بی‌خبر و دو چهره‌ها: شهید عزیز و علامة بزگوار مطهری می‌فرماید: وقتی كه سفره انقلاب را حزب‌الله پهن كند، یك عده فرصت‌طلبی پیدا می‌شوند كه در گوشه و كنار این انقلاب، كنار سفره این انقلاب جای می‌گیرند و كم‌كم دور سفره انقلاب را می‌گیرند و این حزب‌الله را از كنار سفرة انقلاب بیرون می كنند. امروز شما فرصت‌طلبان همین كار را كرده‌اید و در كنار سفره انقلاب جا خوش كرده‌اید! نه فكر جنگ هستید و نه فكر انقلاب. آمده‌اید كنار سفره انقلاب و خودتان را به ظاهر، انقلابی كرده‌اید. در حقیقت شما كسانی هستید همانند ابن‌ملجم كه از پشت، در محراب نماز به علی -علیه‌السلام- خنجر زد. شما مثل ابن ملجم دارید به این انقلاب خنجر می‌زنید. ای فرصت‌طلبان! بدانید كه هیچ وقت آزادانه نمی‌توانید زندگی كنید. همچون منافقین یا باید در جنگل زندگی كنید و یا باید به كشورهای شرق و غرب فرار كنید. مادر عزیزم! سلام علیكم. مادر! در طول زندگی، هم پدر بودی، هم مادر. مادر مهربان و دلسوز! نمی‌دانم با چه زبانی از تو تشكر و عذرخواهی كنم كه نتوانستم جبران آن همه زحماتی را كه برایم كشیدی بكنم. می‌دانم آرزو داشتی روزگاری عصای دستت شوم. آرزوی پوشیدن لباس دامادی بر تنم داشتی. اما چه كنم كه اسلام احتیاج به خون داشت. افتخار كن كه توانستی فرزندانت را طوری تربیت كنی كه در خط حسین -علیه‌السلام- و مكتب حسین -علیه‌السلام- درس بخوانند؛ درس شهادت و دینداری. در عزایم گریه نكن. اگر خواستی برایم گریه كنی به یاد اباعبدالله الحسین -علیه‌السلام- گریه كن؛ به یاد شهدای كربلا و شهدای جنوب و غرب كشورمان گریه كن. مادرم! اگر جنازه‌ام نیامد، نارحت نباش. همان طور كه جنازة هزاران شهید در بیابان‌های رنگین جبهه‌های جنگ ماند. بگذار جنازة من هم هزار و یكمین باشد. امیدوارم كه مرا عفو نمایید و شیرت را بر من حلال نمایی. برادران عزیز! سلام علیكم. برادران دلسوز و مهربان! نمی‌دانم با چه زبانی از شما برادران تشكر كنم. شما خیلی برایم زحمت كشیدید. همیشه سعی داشتید كه من فردی باشم تا مردم نگویند كه او بی‌پدر است. همیشه سعی داشتید فرد مفیدی برای جامعه اسلام باشم. امیدوارم كه مرا ببخشید. من شما را برای جامعه پیام‌رسان خود معرفی می‌كنم. شما باید پیام مرا به گوش جهانیان برسانید تا بدانند كه هدفمان، فقط و فقط برای اسلام بوده و می‌باشد. امیدوارم كه مرا عفو نمایید. خواهرم! سلام علیكم. خواهر جان! نمی‌دانم با چه زبانی از شما عذر‌خواهی و تشكر كنم. از آن همه زحماتی كه برای من كشیدید. خواهر جان! شما باید همانند زینب -سلام‌الله‌علیها- صبر داشته باشید و پیام مرا زینب‌گونه به گوش جهانیان برسانید. خواهر جان! امیدوارم حجابتان را حفظ كنید؛ چون زینت زن در حجابش می‌باشد و امیدوارم كه مرا مورد عفو و بخشش خویش قرار دهید. اگر جنازه‌ام آمد مرا در سید میرزا» در قطعة شهدا و در كنار شهدا دفن كنید. در ساعت 17 شب مورخة 24/1/1366 در مسجد گردان حمزه سید‌الشهدا -علیه‌السلام- وصیت‌نامه‌ام را نوشتم. والسلام علیكم و رحمه‌الله. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.[تبیان]         


    آرم سپاه

    نیروی قدس سپاه یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب رزمندگان بدون مرز» تا پیش از گسترش پدیده تروریسم تکفیری در منطقه و نقش کلیدی این نیرو در مقابله با آن چندان برای عموم شناخته شده نبود.

    سپاه قدس نیرویی است که با سعه‌ی صدر به همه جا و همه کس نگاه می‌کند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگانی که هرجا نیاز باشد، آنها در آنجا حضور پیدا می‌کنند؛ کرامت مستضعفان را حفظ می‌کنند، خود را بلاگردان مقدّسات و حریم‌های مقدّس می‌کنند.»


    رزمندگان بدون مرز» این تعبیری است که رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نمازجمعه تاریخی ۲۷ دی‌ماه برای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کار بردند؛ اما نیروی قدس که تا پیش از گسترش پدیده تروریسم تکفیری در منطقه و نقش کلیدی این نیرو در مقابله با این پدیده چندان برای عموم شناخته شده نبود، چگونه شکل گرفت؟

    پس از فرمان امام خمینی به شورای انقلاب در دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ مبنی بر شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شورای فرماندهی سپاه در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ طی اطلاعیه‌ای وظایف کلی سپاه را اعلام کرد که بر اساس بند هفتم این اطلاعیه، حمایت از نهضت‌های رهایی بخش و حق‌طلبانه مستضعفان جهان تحت نظارت رهبر انقلاب یکی از وظایف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر شمرده شد.

    پس از آغاز جنگ تحمیلی و در ۲۶ شهریور سال ۱۳۶۴ امام خمینی(ره) در فرمانی، ساختار جدید سپاه را در تجهیز به سه نیروی زمینی، دریایی و هوایی ابلاغ کردند و این ساختار در سال ۱۳۶۹ و با فرمان حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به دو نیروی مقاومت بسیج و قدس توسعه پیدا کرد. به دنبال این توسعه ساختار، نمایندگان مجلس شورای اسلامی قانون سپاه را با توجه به تدابیر و رهنمودهای فرماندهی معظم کل قوا بررسی کردند و در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۷۰ این قانون تصویب و با تایید شورای نگهبان در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۰۷ توسط ستاد فرماندهی کل قوا به سپاه ابلاغ شد این قانون مشتمل بر ۲۳۵ ماده و ۲۰۶ تبصره است.

    حضور پررنگ نظامی آمریکا در منطقه و از سوی دیگر رجزخوانی‌ ایالات متحده، در ایران نیز نگرانی‌هایی را ایجاد کرده بود به طوریکه چندین لشکر از ارتش و سپاه با پشتیبانی امکانات وسیع به سمت مرزهای جنوب غربی (مرز با عراق) اعزام شد. در همین زمان بر پایه عمق تهدید، دو نیروی مقاومت» و قدس» در ساختار سازمانی سپاه پاسداران تشکیل شد.لشکرکشی آمریکا به منطقه غرب آسیا به بهانه حمله عراق به کویت در ابتدای دهه ۹۰ میلادی و تشکیل ائتلافی بین‌المللی با استعداد بیش از ۸۰۰ هزار نیروی عملیاتی از ۲۲ کشور جهان، همزمان با تشکیل نیروی قدس سپاه بود.

    در حقیقت نیروی مقاومت یا همان بسیج که بعدا تبدیل به سازمان بسیج مستضعفین شد به منظور مقاومت و زمینگیر کردن دشمن م در داخل و نیروی قدس نیز با هدف مقابله با دشمن در خارج از مرزها از جمله ابتکار عمل‌های راهبردی جمهوری اسلامی ایران در آن برهه محسوب می‌شود.

    قرارگاه رمضان که تشکیلات رسمی ستاد جنگ‌های نامنظم سپاه برای عملیات برون‌مرزی بود، در سال ۱۳۶۲ و با فرماندهی سردار مرتضی رضایی و مسئولیت هماهنگی سردار محمدرضا نقدی تشکیل شد و وظیفه آن تشکیل تیپ‌های مرزی متشکل از نیروهای مبارز عراقی، تشکیل گردان‌های اطلاعاتی و عملیاتی، تاسیس رادیو برون‌مرزی در منطقه برشمرده شد.

    گرچه تشکیل نیروی قدس مربوط به اوخر دهه ۶۰ است، اما سابقه تشکیلات برون‌مرزی در سپاه پاسداران به اوایل انقلاب و واحد نهضت‌های آزادی‌بخش باز می‌گردد، حتی پس از آن و در خلال جنگ تحمیلی نیز تشکیلات دیگری مانند قرارگاه رمضان و تیپ بدر نیز در همین زمینه تشکیل شد.

    تیپ بدر نیز یکی دیگر از تجربیات ایران در زمینه کار برون‌مرزی بود که در سال ۱۳۶۱ با استفاده از مجاهدین عراقی و در خلال جنگ تحمیلی به فرماندهی شهید اسماعیل دقایقی تشکیل شد.

    در نهایت با چنین تجربه‌ای نیروی قدس سپاه با فرماندهی سردار احمد وحیدی آغاز به کار کرد.

    سردار احمد وحیدی نخستین فرمانده نیروی قدس سپاه

    ** نیروی قدس و ت خارجی

    تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان موضوعی است که در اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در تشریح وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران برای تنظیم ت خارجی بر آن تاکید شده است. از آنجا که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران است، وظیفه حمایت از مستضعفان جهان یکی از وظایف سپاه نیز محسوب می‌شود.

    این وظیفه سپاه یعنی تعهد برادرانه و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان» در ساختار درونی سپاه بر عهده نیروی قدس سپاه گذاشته شده است که موظف به پیگیری این وظیفه قانونی است.

    مجله آمریکایی نشنال اینترست در مقاله ای با عنوان سلاح مخفی ایران با اشاره به حوادث سوریه می نویسد ایران قابلیت های نامتقارن فراوانی را در خود ایجاد کرده است که توسط بخش های مختلفی در این کشور از جمله سپاه پاسداران، وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و غیره پیگیری و هماهنگ می‌شوند. یکی از بخش ها که می‌توان از آن با عنوان شناخته شده ناشناس» و محرک اصلی در تدبیرهای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران» یاد کرد واحد قدرتمندی به نام سپاه قدس است که تمرکز اصلی آن بر مسئله صدور انقلاب اسلامی و ایجاد بازدارندگی است.

    با بررسی اقدامات نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر دستگاه‌های نظامی مانند ستادکل نیروهای مسلح و وزارت دفاع در عرصه دیپلماسی نظامی، نیروی قدس را می توان بازوی توانمند اجرایی در عرصه ت خارجی برشمرد که با هماهنگی دستگاه‌های ذیربط مانند شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه نقش عملی خود را در پیاده کردن ت خارجی جمهوری اسلامی ایران ایفا می کند.

    ** ساختار نیروی قدس

    ساختار نیروی قدس سپاه در بُعد نیروی انسانی بر مبنای نیروهای کیفی استوار است که در این ساختار، کیفیت بر کمیت غلبه دارد و به جای استفاده وسیع از نیروی انسانی، بر تعداد محدود اما با تجربه و کارآمد تکیه شده است؛ این ساختار از آنجایی هوشمندانه به نظر می‌رسد که کثرت نیروی انسانی علاوه بر صرف هزینه‌های زیاد، یکی از عوامل عدم تحرک سازمان و ناکامی در اجرای ماموریت محسوب می‌شود.

    نیروی قدس برای ارتباط با مناطق عملیاتی خود برخوردار از یک بدنه کارشناسی خبره است که این کارشناسان به دلیل ارتباط مستقیم، موثر و درازمدت با حوزه ماموریت، تسلط بسیار خوبی بر حوزه دارند. خروجی کار مطالعاتی و کارشناسی این بدنه نهایتا تبدیل به طرح‌های عملیاتی می‌شود و رده‌های مربوطه برای اجرای آن طرح، تحت نظارت مستقیم فرماندهی نیرو وارد عمل می‌شوند.

    از سوی دیگر، چابکی ساختار نیروی قدس باعث شده تا عملکرد این نیرو طی سال‌های گذشته به طرز چشمگیری در مقابله با داعش مورد تحسین طرف‌های مختلف قرار گیرد به طوریکه صهیونیست‌ها اذعان دارند در حالیکه ائتلاف بیش از ۴۰ کشور با وجود برخورداری از منابع و امکانات عظیم نتوانست حرکت داعش را مهار کند، مبارزات نیروی قدس و فرماندهی آن نه تنها منجر به تحمیل شکست‌های گوناگون بر داعش شده است بلکه منطقه و جهان نیز به نقش برتر و موثر ایران پی برده است.

    ذکر این نکته ضروری است که اقدامات نیروی قدس وماً در عملیات نظامی و میدانی مستقیم خلاصه نمی‌شود، بلکه شامل آموزش، سازماندهی، توجیه، انتقال تجربه و پشتیبانی از گروه‌های بومی همسو در مناطق مختلف می‌شود که در این حوزه می‌توان تشکیلات حزب‌الله لبنان را یکی از نمونه‌های موفق گروه‌های جهادی و مکتبی برشمرد که امروز به یکی از وزنه‌های تاثیرگزار در منطقه تبدیل شده است.

    علاوه بر حزب الله لبنان، دیگر گروه‌های مقاومت در منطقه غرب آسیا مانند انصارالله، حشدالشعبی، فاطمیون، حیدریون، حماس و . که در مکتب اسلامی و حمایت از مستضعفان جهان شکل گرفته‌اند، امروز به وزنه‌های اثرگذار و تعیین کننده‌ای در منطقه تبدیل شده اند.[مشرق]


    ۵ گام ایران برای تسخیر فناوری فضایی/ماهواره های آماده استقرار

    ایران برای تسخیر فضا و دستیابی به مدارهای با ارتفاع بالا از سطح زمین، گام های منسجم تری را برداشته و قرار است به زودی ماهواره های ایرانی یکی پس از دیگری به فضا ارسال شوند.

    توسعه و تثبیت فناوری فضایی در کشور با هدف حرکت به سمت مدارهای با ارتفاع بالا از سطح زمین (GEO) به تازگی سرعت بیشتری یافته و قرار است ماهواره های ایرانی یکی پس از دیگری با پرتاب به فضا و گام های استوار، این موفقیت را رقم بزنند.

    تثبیت فناوری فضایی در کشور با پرتاب ماهواره ظفر» توسط ماهواره بر ایرانی سیمرغ» در دستور کار قرار دارد و مطابق با آخرین اعلام مسئولان، این ماهواره به زودی در مدار زمین قرار خواهد گرفت.

    ایران در پرتاب این ماهواره، فناوری فضایی ماهواره های سنجشی با ماموریت تصویربرداری با دقت ۲۵ متر را تست خواهد کرد و پس از آن در صورت موفقیت این ماهواره، برای رسیدن به ماهواره هایی با دقت تصویربرداری یک متر آماده می شود.

    نقشه راه فناوری فضایی ایران نشان می دهد که کشورمان پرتاب چندین ماهواره را تا افق ۱۴۰۴ برای تثبیت فناوری فضایی در مدار ۳۶ هزار کیلومتری بالای زمین (ژئو) در برنامه دارد و این مسیر را با ماهواره ظفر» آغاز خواهد کرد.

    گام اول؛ ماهواره ظفر» تحویل وزارت دفاع شد

    ماهواره ظفر» روز ۲۹ دی ماه ۹۸ پس از حدود ۳ سال فعالیت بی وقفه بیش از ۸۰ متخصص فضایی از سوی دانشگاه علم و صنعت به سازمان فضایی ایران برای ارائه به وزارت دفاع، تحویل داده شده تا مقدمات قرارگیری آن در پایگاه پرتاب برای اعزام با ماهواره بر ایرانی سیمرغ»، طی شود.

    این ماهواره در دو نسخه و با مأموریت تصویربرداری ساخته شده و هدایت، کنترل و دریافت و ارسال داده به ۳ ایستگاه زمینی از جمله ماموریت‌هایی است که برای آن پیش‌بینی شده است؛ تصویربرداری، ذخیره و ارسال داده و اندازه‌گیری تشعشات فضایی از جمله ویژگی‌های کاربردی ماهواره ظفر» است که قرار است در صورت استقرار در مدار پایین زمین و ارتفاع بالای ۵۰۰ کیلومتری زمین، در هر ۹۴ دقیقه به دور کره زمین بچرخد و روزانه حدود ۱۵ بار اطلاعات مدنظر را به زمین مخابره کند.

    محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات، در آخرین اظهارات خود در مورد آخرین وضعیت ماهواره ظفر» که گفته می شود در دهه فجر امسال به فضا ارسال می شود، اعلام کرد: ماهواره بر سیمرغ» در سایت پایگاه زمینی پرتاب مستقر شد و ماهواره ظفر» را تا ارتفاع ۵۳۰ کیلومتری زمین خواهد برد. این ماهواره بر بیش از ۸۰ تن وزن دارد. از لحظه شروع تا پایان عملیات حدود ۸ دقیقه طول می‌کشد؛ ۸ دقیقه نفس‌گیری که امیدوارم در پایانش به مدد حضرت زهرا (س) بتوانیم تصاویر ارسالی ظفر» را دریافت کنیم.

    وی درباره دلایل هزینه کرد ساخت ماهواره و مزایای آن نیز گفت: هزینه ساخت دو ماهواره ظفر ۱ و ۲ کمتر از دو میلیون یورو شده و عمر متوسط آن نیز ۲ و نیم سال خواهد بود؛ این درحالی است که ارزش تصاویر ارسالی این ماهواره بیش از ۱۰ میلیون یورو است؛ یعنی اگر تصاویر را بخواهیم بخریم و به ما بدهند و تحریم را بهانه نیاورند، باید این مبلغ را پرداخت کنیم.

    گام دوم، ماهواره های ایرانی برای استقرار در مدار زمین آماده می شوند

    وزیر ارتباطات همچنین با تاکید بر اینکه به استقرار ماهواره ظفر» در مدار امیدوار هستیم، گفت: برای ۵ ماهواره دیگر هم برنامه زمانبندی استقرار در مدار نهایی شده است.

    اگرچه اسامی این ماهواره ها رسما گفته نشد اما به نظر می رسد منظور از ۵ ماهواره اعلام شده از سوی وزیر ارتباطات، ماهواره های مخابراتی و سنجش از دوری است که پیش از این توسط متخصصان فضایی کشور مراحل ساخت را طی کردند. از جمله این ماهواره ها می توان به ماهواره های ناهید یک»، پارس یک»، ظفر ۲ »و پارس ۲ » اشاره کرد؛ در همین حال ماهواره های ناهید ۲ » و پیام ۲» نیز در فازهای طراحی و ساخت قرار دارند.

    بررسی ها نشان می دهد که ماهواره ظفر ۲ » نسخه دیگری از ظفر یک» است که از لحاظ عملکرد تصویربرداری، نسخه کاملتری از این ماهواره به نظر می رسد. به نحوی که ماهواره ظفر یک» با قابلیت عکس‌برداری رنگی با قدرت تفکیک بهتر از ۲۵ متر و ماهواره ظفر دو»، با قابلیت عکسبرداری با قدرت تفکیک بهتر از ۱۶ متر طراحی شده است.

    ماهواره مخابراتی ناهید یک» نیز که در مراسم رو فناوری فضایی در بهمن سال ۱۳۹۵ رونمایی شد، در پژوهشکده سامانه های ماهواره پژوهشگاه فضایی ایران طراحی و ساخته شده و ماموریت‌های آن در راستای دستیابی به فناوری طراحی و ساخت ماهواره مخابراتی زمین‌آهنگ، مطرح است.

    از آنجایی که رسیدن به دانش فنی ماهواره‌های مخابراتی زمین‌آهنگ از دیرباز از اهداف ملی کشور بوده و البته پیچیدگی‌های فنی و تکنولوژیکی بسیار زیادی پیش روی توسعه چنین فناوری قرار داشته، ماهواره مخابراتی ناهید یک» به عنوان راه میانی برای دستیابی به بخشی از فناوری‌های مخابراتی زمین‌آهنگ تعریف شد و در مدار ۲۵۰ کیلومتری قرار می‌گیرد.

    پس از آن نیز ماهواره مخابراتی ناهید ۲ » در دستور کار پژوهشگاه فضایی قرار دارد که به عنوان ماهواره عملیاتی برای قرارگرفتن در مدار با ارتفاع بالای زمین (ژئو) طراحی شده و مأموریت آن ارائه خدمات مخابراتی است.

    ماهواره سنجشی پارس یک» نیز از دیگر ماهواره هایی است که به نظر می رسد مراحل ساخت خود را توسط پژوهشگاه فضایی به اتمام رسانده است.

    ماهواره های سنجشی با عنوان پارس ۱ »و پارس ۲ » نامگذاری شده اند که قدم به قدم از نظر رزولوشن تصاویر، طول عمر و عملکرد، بهبود پیدا خواهند کرد و عملیاتی تر می شوند. برنامه ریزی شده که ماهواره پارس ۲ » به عنوان یکی از اهداف سند چشم انداز ۱۴۰۴ در مدار بالای زمین استقرار یابد. این ماهواره الگوی مشارکت همه جانبه دانشگاه ها و شرکتهای خصوصی را در پی خواهد داشت و دانشگاههایی مانند دانشگاه امیرکبیر، علم و صنعت و شریف در این پروژه همکاری دارند.

    ماهواره پیام ۲» نیز از سوی دانشگاه امیرکبیر مراحل اولیه قرارداد را طی می کند و طبق گفته رئیس این دانشگاه تا یک سال آینده فاز اولیه طراحی مفهمومی آن آماده می شود.

    احمد معتمدی با بیان اینکه قرارداد فاز نخست این پروژه با سازمان فضایی ایران به عنوان کارفرما منعقد شده است، گفت: پیام ۲» یک گام جلوتر برای دستیابی به تکنولوژی فضایی نسبت به ماهواره پیام یک» محسوب می شود که ماهواره ای بزرگتر خواهد بود و با وزنی حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلوگرم، دقت تصویربرداری را به یک متر می رساند.

    وی با بیان اینکه این ماهواره در کلاسی بالاتر از پیام یک» طراحی و ساخته می شود، افزود: پیام یک» با قدرت تصویربرداری ۴۰ متر ساخته شده بود.

    رئیس دانشگاه امیرکبیر گفت: نمونه طراحی مفهومی و جزئیات و زیرساخت های این ماهواره تا یک سال آینده استخراج و آماده خواهد شد و پس از آن با محاسبه هزینه های دلاری و ریالی این پروژه، ساخت آن را آغاز خواهیم کرد.

    گام سوم؛ گام به گام تا تسخیر فضا با ماهواره های ایرانی

    در همین حال مرتضی براری رئیس سازمان فضایی ایران از برنامه های ایران برای تسخیر فناوری فضایی با استقرار ماهواره های ایرانی در مدار زمین خبر می دهد و می گوید: پرتاب ماهواره های مخابراتی، سنجشی اپتیکی و راداری را در دستور کار داریم تا در نهایت به اهداف سند چشم انداز که ماهواره با دقت تصویربرداری یک متر است، دست یابیم.

    وی با بیان اینکه در نقشه راه فضایی کشور، در حوزه ماهواره های اپتیکی، ماهواره های با دقت تصویربرداری ۲۵ متر، ۱۶ متر، ۵ متر، ۲.۵ متر و یک متر را در برنامه داریم، گفت: در این مسیر، تمرکزمان روی دقت عملکرد ماهواره ها با کاربردهای خاص خودشان است. در همین حال در حوزه ماهواره های راداری نیز برنامه ریزی صورت گرفته است.

    معاون وزیر ارتباطات با تاکید بر اینکه پرتاب چندین ماهواره را در دست انجام داریم، افزود: طبق نقشه راه فضایی کشور برای رسیدن به تثبیت فناوری فضایی، سرعت پرتاب ماهواره ها را افزایش داده ایم تا بتوانیم به اهداف چشم انداز در سال ۱۴۰۴ که رسیدن به ماهواره های عملیاتی در مدار بالای زمین است، دست یابیم.

    گام چهارم؛ در صورت عدم موفقیت، ناامید نمی شویم

    رئیس سازمان فضایی ایران، روبرویی با ناشناخته ها و شناسایی ریسک ها را از جمله دلایل سرعت بخشیدن به روند فعالیت فضایی کشور در حوزه پرتاب ماهواره عنوان کرد و گفت: آمارها نشان می دهد که قابلیت اطمینان رسیدن ماهواره به مدار تا ۹۰ درصد، نیازمند ۴۰ بار پرتاب است. به بیان دیگر ۴۰ بار پرتاب نیاز است تا اطمینان از استقرار ماهواره در مدار، به ۸۰ تا ۹۰ درصد برسد. به همین دلیل با یک بار شکست نباید ناامید و متوقف شد.

    براری با اشاره به اینکه سال گذشته پرتاب ماهواره اماراتی با پرتابگر آریان فرانسه» شکست خورد، افزود: حتی پرتاب ماهواره با سایوز روسیه که بیش از ۴۰۰ پرتاب داشته نیز با شکست همراه بوده است.

    وی گفت: این درحالی است که ما در ماهواره پیام یک»  که دومین پرتاب عملیاتی مان محسوب می شد، توانستیم ماهواره را به سلامت از پایگاه پرتاب خارج کنیم و در مرحله اول ماهواره با سرعت ۲۴۰۰ متر بر ثانیه به مقصد رسید و تنها در مرحله دوم که با سرعت ۶۸۰۰ متر برثانیه حرکت کرد، ۴۰ ثانیه برای تزریق ماهواره در مدار، کم آورد.

    معاون وزیر ارتباطات با اشاره به اینکه باید نیروی گریز از مرکز و نیروی جاذبه یکسان باشد تا ماهواره در مدار قرار گیرد، اضافه کرد: ماهواره ظفر» با سرعت ۳۰ هزار کیلومتر در ساعت به فضا پرتاب می شود.

    گام پنجم؛ توسعه فناوری ماهواره برها

    رئیس سازمان فضایی ایران با تاکید بر توسعه فناوری ماهواره بر در کشور و با بیان اینکه اثبات قابلیت ماهواره برهای ایرانی صورت گرفته است، افزود: ماهواره بر سفیر» تاکنون از میان ۱۰ پرتاب، ۴ پرتاب موفق داشته و به بیان دیگر ۴۰ درصد فعالیت آن موفق ارزیابی می شود. اما با وجودی که ریسک پرتاب از طریق این پرتابگر بالا بود، ماهواره بر سیمرغ» برای پرتاب ماهواره ظفر» در نظر گرفته شد.

    وی گفت: با ماهواره برهای سفیر»، سیمرغ» و سریر» برای برنامه های دستیابی به مدارهای ارتفاع لئو (حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر) تعریف شده و قرار است فرآیند پرتاب ماهواره به مدار ۳۶ هزار کیلومتری زمین (ژئو) با ماهواره بر سروش» طی شود.

    معاون وزیر ارتباطات گفت: تست پرتاب ماهواره با سوخت جامد نیز در کنار سوخت مایع در دستور کار قرار دارد و از هر فناوری که هزینه کمتری داشته باشد استفاده می کنیم.

    براری تاکید کرد: باید خودمان به مرحله تثبیت فناوری فضایی برسیم و این فناوری را تسخیر کنیم و منتظر همراهی سایر کشورها و وابسته به آنها نباشیم.

    ایران جزو ۹ کشور اول دنیا است که توانسته به باشگاه کشورهای صاحب چرخه فضایی بپیوندد و تمام ۶ رکن حوزه فضایی از طراحی و ساخت ماهواره، طراحی و ساخت پایگاه فضایی، ساخت ماهواره‌برها و ایستگاه کنترل، ایستگاه هدایت و پردازش داده‌های ماهواره‌ای توسط محققان داخلی، بومی‌سازی شده است.

    با این وجود پیش بینی می شود در صورت موفقیت پرتاب ماهواره ظفر» و استقرار موفق آن به مدت ۱.۵ سال در مدار زمین، وابستگی به سایر کشورها که هم اکنون تنها برای دریافت اطلاعات و تصاویر ماهواره ای است، کاهش یابد.

    ماهواره بر

    استفاده از سوخت جامد، نگه‌داری موشک‌های ماهواره‌بر را آسان‌تر کرده و با توجه به ویژگی‌های فنی خود، حالا ماهواره‌برهای نسل جدید ایرانی بسیار سریع‌تر و مداوم‌تر برای پرتاب آماده خواهند شد.

    برنامه فضایی جمهوری اسلامی ایران را می‌توان یکی از مهم‌ترین مصادیق "ما می‌توانیم" تفسیر کرد. حوزه‌ای که از سطح دانش فنی و صنعتی بالا برخوردار بوده و امروزه می‌توان به جرات گفت شاید کمتر از ۱۰ کشور در جهان از آن به صورت کامل و بومی بهره می‌برند، در حالی که همواره فشارها بر برنامه فضایی ایران در این سال‌ها بسیار زیاد بوده است و بسیاری از کشورهای غربی و البته در کنار آنها صهیونیست‌ها از جمله سردرمداران این جنگ روانی هستند.

    یکی از مسائلی که آنها روی آن مانور می‌دهند و باعث نگرانی این دشمنان تابلودار شده و حتی باعث شد تک خال جاسوسی فضایی آمریکا به صحنه مقابله با ایران بیاید، بحث ماهواره‌برهای فضایی کشورمان است. حالا که قرار است ماهواره ظفر در روزهای آینده با دومین مدل ماهواره‌بر ایرانی به فضا برود و در روزهای اخیر، خبرهای جالبی از نسل‌های آینده این ماهواره‌برها منتشر شده، بهتر است نگاهی به روند رسیدن به این جایگاه مهم در جهان داشته باشیم.


    سفیر امید ایرانیان را از کره زمین خارج کرد

    اولین ماهواره‌بر ایرانی سفیر امید نام دارد که در نخستین آزمایش عملی سامانه‌های پرتاب فضایی ایران و پس از راکت‌های کاوشگر، بکارگرفته شد. خانواده ماهواره‌برهای ایرانی شامل سه نسل سفیر-۱، سفیر-۲ سیمرغ و سفیر-۳ سپهر است که به ترتیب قابلیت حمل محموله‌های سنگین‌تر به مدارهای بالاتر را دارند. ماهواره بر سفیر-۱ اولین ماهواره ایرانی با نام امید» را در بهمن ماه ۱۳۸۷ با موفقیت کامل در مدار قرار داد.

    برای قرار دادن یک ماهواره در مدار زمین، به نیروی بسیار زیادی نیاز است. این نیروی عظیم را ماهواره‌بر(موشک حامل) تولید می‌کند. ماهواره برای قرار گرفتن در مدار باید در ارتفاعی بیش از ۲۰۰ کیلومتر از سطح زمین به سرعتی در حدود ۲۸۰۰۰ کیلومتر در ساعت برسد. ماهواره‌برها به شکل موشک‌های چند مرحله‌ای با سوزاندن سوخت شیمیایی انرژی لازم برای بردن ماهواره به مدار زمین را فراهم می‌کنند.

    ماهواره بر سفیر امید

    در نخستین گام، موتور موشک روشن شده و نیروی بالابرنده فراهم می‌شود. با ایجاد نیروی بالابرنده ماهواره‌بر به همراه مخازن سوخت و ماهواره‌ای که با خود دارد از زمین جدا شده به سوی آسمان حرکت می‌کند. به گزارش مشرق، پس از اینکه سامانه پیشران، تمام سوخت را بسوزاند بخش نخست از بدنه موشک جدا شده و به زمین سقوط می‌کند. در گام دوم سامانه پیشران مرحله دوم روشن می‌شود و چون موشک سبک تر شده است با سرعت بیشتری ماهواره را به ارتفاع بالاتر و برای قرار دادن در مدار به پیش می‌راند. به همین ترتیب و با پایان یافتن سوخت، مرحله دوم نیز از دیگر اجزای موشک جدا و بسته مأموریت ماهواره بقیه مراحل انجام می‌شود.

    با توجه به اطلاعات اعلام شده، موشک سفیر، دارای طول کل ۲۲ متر، قطر ۱.۲۵ متر، وزن کل ۲۶.۵ تن، نیروی رانش(تراست) مرحله اول ۳۲ تن-نیرو و مرحله دوم ۳.۴ تن-نیرو، زمان کارکرد مرحله اول حدود ۱۵۰ ثانیه، مرحله دوم ۳۱۲.۵ تا ۳۱۵ ثانیه، جرم محموله ۲۷ کیلوگرم، ارتفاع حضیض ۲۵۰ و ارتفاع اوج ۴۰۰ کیلومتر و شیب مداری ۵۵ درجه بود. در نمونه بهسازی شده ماهواره‌بر سفیر امید که سفیر-۱ بی» نام دارد با افزایش رانش موتور از ۳۲ به ۳۷ تن قابلیت حمل ماهواره تا وزن ۵۰ کیلوگرم به مدار بیضوی ۲۵۰-۴۰۰ کیلومتری برای این ماهواره‌بر ۲۲ متری که ۱.۲۵ متر نیز قطر دارد بوجود آمده است.

    با بهسازی موتور مرحله دوم ماهواره‌بر سفیر امید، که در ردیف بهترین موتورهای مراحل بالای ماهواره‌برها قرار دارد، نسبت به موتورهای مرحله دوم ماهواره‌بر سفیر امید شاخص انرژیکی بالاتری حاصل شده است. از ویژگی‌های شاخص این موتور ایجاد قابلیت کنترل پذیری بالا در مرحله ی ماهواره‌بر است.

    اما در روزهای اخیر سید احمد حسینی سخنگوی گروه فضایی سازمان هوافضای وزارت دفاع در گفتگویی تلویزیونی در خصوص دستاوردهای فضایی کشور البته اطلاعات جالب تری در خصوص این ماهواره بر داده و البته گفته است که سفیر از خدمت خارج شده است. بر اساس صحبت های این مسئول بلند پایه، در ماهواره‌بر سفیر رویکردمان اثبات توانمندی بود و امروز ماهواره‌بر سفیر دیگر بازنشسته شده است. این ماهواره بر حدود ۸ پرتاب و ۲ لغو پرتاب داشت که ۴ پرتاب آن موفق به قرار دادن ماهواره در مدار شد.  

    سیمرغ؛ ماهواره‌بری که آمد نیوز آن را چپ دید!

    سیمرغ را شاید بتوان یک ماهواره بر پر حاشیه نام داد! این ماهواره بر در زمان خدمت خود در ایران فقط چند تست واقعی داشته و نباید توقعات ماهواره برهایی با دهها پرتاب موفق را از آن داشت (هرچند که بهتر است مسوولان اجرایی در خصوص علت تست های کم آن توضیح دهند) البته یک بار نیز توسط متوهمان رسانه ای آمد نیوز به دلیل پرواز کج! به عنوان یک سامانه مشکل دار معرفی شد. در پاسخ به صحبت های بی پایه و اساس آن کانال دروغ گو در همان زمان مشرق در گزارشی کامل به دلیل کج دیده شدن موشک بعد از پرواز پرداخت که می تواند آن را در اینجا مطالعه کنید.

    اما ماهواره بر سیمرغ به طور کلی تا به اینجای کار، ارسال ماهواره به فضا را در کارنامه خود ندارد و پارسال نیز در بحث قراردادن ماهواره پیام در مدار زمین نیز آنچنان که باید و شاید موفق عمل نکرده و با نرسیدن ماهواره به شتاب مورد نظر (که فقط ناشی از چند ثانیه عدم هماهنگی در مرحله آخر بود) این سامانه از دست رفت.

    ماهواره بر سیمرغ در حال اعزام به فضا با ماهواره پیام

    این ماهواره‌بر در واقع گام نخست ایران برای انتقال ماهواره‌ها در مدار برگشت ناپذیر بیش از ۱۰۰۰ کیلومتری از سطح زمین است که علاوه بر تأمین عمرهای بسیار بالاتر برای ماهواره‌ها، زمان پوشش دهی بر کشور را نیز به نحو چشمگیری می‌افزاید. با توجه به تغییرات بسیار زیاد سیمرغ نسبت به سفیر،   فناوری‌های مورد نیاز برای رسیدن به یک ماهواره‌ بر جدید یعنی طراحی، ساخت، آزمایش، شبیه‌سازی، ایمنی، دقت و صحت عملکرد مراحل و تمام زیرسامانه (هدایت، کنترل، ناوبری، مخابراتی، تزریق ماهواره، موتورها، پمپ ها، حسگرها، رایانه ها و .) دوباره دست به دست هم دادند تا این محصول به تولید برسد.

    ماهواره بر سیمرغ در حال پرواز از پایگاه فضایی امام خمینی(ره)

    این فناوری‌ها توسط بخش‌ها و صنایع مختلف نظیر طراحی و تحقیقات، موتور، سوخت، هدایت و کنترل، ساخت حسگر، سازه و تجهیزات پرتاب به کار گرفته شدند و در نهایت انواع آزمایش های لازم نظیر استاتیک، خواص جرم، مودال، تلاطم سوخت، ارتعاشات، شوک، حرارت سازه و جدایش روی بخش‌های مربوطه در موشک به انجام رسید. پس از اجرای دقیق هر یک از این آزمایش‌ها و بررسی و تحلیل موشکافانه داده‌های ثبت شده، تیم‌های طراحی در صورت نیاز مجدداً‌ اقدام به بازبینی بخش‌های مربوطه و تجدید طرح و ساخت نمونه جدید و اجرای مجدد آزمایش‌ها می کنند و تنها پس از تأیید شدن نهایی تمام بخش‌ها ماهواره‌بر برای اجرای آزمایش عملیاتی مهیا می‌شود.

    این موشک ماهواره بر که از سوخت مایع استفاده می کند دو مرحله ای است. اطلاعات مربوط به آن از این قرار است: طول کلی این موشک ۲۵۹۷۴ میلی متر، تعداد مراحل ۲ تا، قطر مرحله اول ۲۴۰۰ میلی متر، طول مرحله اول ۱۷۸۱۶ میلی متر و تراست مرحله اول ۱۴۲ تن است. قطر مرحله دوم ۱۵۰۰ میلی متر، طول مرحله اول ۸۱۵۸ میلی متر و تراست آن نیز ۷.۲ تن است. هزینه پرتاب با این ماهواره بر نیز ۳.۵ میلیون دلار اعلام شده است.

    در بحث چرایی عدم موفقیت های ماهواره برهای ایران در پرتاب های اخیر بحث های زیادی مطرح است. یک روایت مربوط است به بحث وارد کردن قطعات معیوب به چرخه برنامه فضایی ایران از طریق عوامل نفوذی است که یک بار نیز توسط دکتر ظریف وزیر خارجه نیز به آن اشاره شده است. البته کاهش بودجه فضایی و تغییرات پی در پی سازمانی در این بخش بعلاوه تقریبا قطع شدن پرتاب ها در یک بازه تقریبا طولانی همه و همه دست به هم داد و برای مدتی این بخش از کشور را به نوعی با رکود کامل رو به رو کرد.

    ایران با سریر و سروش به سمت سوخت جامدها می رود

    اما بر اساس صحبت های یک مقام مسئول در برنامه فضایی کشور دو ماهواره بر جدید به نام های سریر و سروش در حال توسعه هستند. طبق این اطلاعات، ورژن بعدی ماهواره‌برهای ما، سریر است که در آن یک مرحله به ماهواره‌بر سیمرغ اضافه خواهد شد و در آینده دورتر سروش را خواهیم داشت.

    وی با بیان اینکه به دنبال استفاده از سوخت جامد برای کاهش هزینه‌های پرتاب هستیم، عنوان کرد: ماهواره‌بر سریر حدود ۳۵ متر طول خواهد داشت، ‌ قطر آن نیز مانند سیمرغ ۲.۴ متر خواهد بود که بدنه آن به صورت یکپارچه تا بالا خواهد بود. حسینی در عین حال تاکید کرد که قطر ماهواره بر سروش ۴ متر خواهد بود.

    سخنگوی گروه فضایی سازمان هوافضای وزارت دفاع با بیان اینکه منطق ما منطق تحقیقاتی است، ادامه داد: ماهواره‌برسیمرغ تا کنون ۲ پرتاب تحقیقاتی داشته است و ما در این ماهواره بر هم در فاز پرتاب تحقیقاتی هستیم. البته در مرحله پرتاب، ماهواره تحقیقاتی هم روی ماهواره‌برها نصب کردیم تا خود ماهواره هم تست شود؛ ‌البته پرتاب آینده هم یک پرتاب تحقیقاتی خواهد بود.

    تصویر شبیه سازی شده از سایز موشک ماهواره بر سریر در مقایسه با موشکهای سیمرغ و سفیر

    در این جا مطرح کردن توضیحاتی درباره این خبرهای جدید لازم است. فناوری سوخت جامد چندین سال است که برای توسعه برنامه موشکی کشور در داخل ایران بومی سازی شده و امروز بخش زیادی از موشک های بالستیک ما مثل خانواده فاتح یا سجیل از گونه سوخت جامد هستند. هزینه اصلی در بحث سوخت جامد، هزینه های تحقیق و توسعه و در اصل رسیدن به آن است. این نوع سوخت انبارداری و نگه داری موشک های ماهواره بر را بسیار آسان تر کرده و عمر نگهداری آنها را نیز افزایش می دهد و از طرف دیگر این ماهواره برهای نسل جدید مشخصا بسیار سریع تر آماده برای پرتاب خواهند بود. در عین حال افزایش قطر آنها نشان دهنده افزایش توان و برنامه برای حمل محموله های سنگین تر به مدارهای بالاتر در اطراف کره زمین است.

    خبر توسعه این دو ماهواره بر جدید را می توان یک خبر خوب واقعی بعد از مدت ها افول و بی خبری در این بخش تفسیر کرد. اعداد و ارقام ارائه شده در خصوص آنها نشان می دهد که هدف گذاری برای ماهواره برهای پر توان تری شده و به نظر می رسد در نهایت نشانه هایی از شکسته شدن فضای رخوت و س در بخش فضایی نمایان شده است.[مشرق]



    سید علی اکبر حسینی نژاد

    مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم این آمادگی را دارد که کمک کار ترویج اندیشه و آثار رهبر معظم انقلاب باشد.

    به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین حسینی نژاد بعد از ظهر امروز در نشست تخصصی بررسی ظرفیت های همکاری مجمع نمایندگان طلاب و مؤسسه پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی ای) که در این مؤسسه برگزار شد، گفت: برگزاری این نشست، بسیار مهم بوده و شرکت کنندگان آن به عنوان اتاق فکر مجمع نمایندگان طلاب، حضور پررنگی دارند که جای تقدیر و تشکر دارد.

    وی ابراز داشت: اینکه مسئولان این مؤسسه تلاش دارند آثار رهبر معظم انقلاب ترویج و دیده شود، بسیار پسندیده و جای تقدیر است.

    رئیس مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم بیان داشت: ترویج اندیشه ها و کتب رهبر معظم انقلاب از برنامه های بسیار ضروری است و باید برنامه ها و مسابقات کتابخوانی با اهداء جوایز نفیس در سراسر کشور انجام شود.

    حجت الاسلام والمسلمین حسینی نژاد گفت: اگر بتوانیم جمعیت یک هزار نفری را برای برگزاری مسابقه کتابخوانی گردهم جمع کرده و به 10 نفر از آنان جایزه دهیم، یقینا دستاوردهای بالایی خواهد داشت.

    وی بیان داشت: مجمع نمایندگان طلاب و فضلا این آمادگی را دارد که کمک کار ترویج اندیشه و آثار رهبر معظم انقلاب باشد.



    فریدون نجفی

    یک کارگردان سینما گفت: اگر در فیلم‌های سینمایی به آیین‌های قوم‌های مختلف بپردازیم در حقیقت باورهای دینی آنها را مد نظر قرار داده‌ایم. این رویکرد به نظرم ریشه‌ای ترین اتفاقی است که می‌تواند در این حوزه رخ دهد.

    فریدون نجفی کارگردان سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه، با بیان این‌که فیلم دینی تعریفش چیزی فراتر از کلیشه‌های رایج است، اظهار کرد: وقتی حرف از فیلم دینی یا ارزشی می‌شود، عموماً تعاریف به سمت کلیشه‌های رایجی معطوف می‌شود که درباره آنها کار بسیار شده است، اما کمتر در تعاریف مورد نظر مباحثی مد نظر قرار می‌گیرد که ریشه است. برای مثال به آیین‌های قوم‌های مختلف را مد نظر دارند اشاره می‌کنم.

    وی تاکید کرد: این‌که قصص قرآنی یا قصه‌های تاریخی می‌تواند بخشی از آثار دینی باشند امری مشخص است، اما اگر بخواهیم تنها این شکل را به عنوان الگو مد نظر داشته باشیم تنها این دست مضامین را در سینما حاشیه‌نشین کرده‌ایم، چون در چنین شرایطی کمتر کسی فرصت پیدا می‌کند دست به تولید این قبیل آثار بزند، زیرا هزینه‌های ساخت سریال‌هایی نظیر یوسف پیامبر» را هیچ بخش خصوصی قادر به تامین آن نیست.

    این کارگردان گفت: این آسیب در سینمای مستند نیز وجود دارد، چون عموم فیلم‌های این حوزه کارهایی هستند که به صورت مستقیم به مناسک مذهبی توجه دارند. این مناسک نیز بیشتر به عزاداری امام حسین (ع) مربوط می‌شود. این اتفاق باعث شده دیگر فیلم‌ها اینچنین جذابیت خود را برای مخاطبان از دست دهد، درصورتی‌که مفهومی چون عاشورا به اندازه‌ای  بزرگ و وسیع است که می‌توان هزاران دریچه جدید برای آن یافت.

    کارگردان فیلم تحسین شده اسکی باز» تاکید کرد: من فیلمساز کودک هستم و تا به امروز همه کارهایم به کودکان توجه دارد، اما در این کارها هیچگاه مضامین دینی را از یاد نبرده‌ام، اما نه به آن صورت که در فیلم‌هایی رایج این حوزه می‌بینیم، بلکه در قالب رسم و رسوم قوم‌های مختلفی به این حوزه توجه می‌شود. برای نمونه به واسطه دلبستگی که من به قوم لر دارم، همیشه به آیین های مردم این حوزه از کشورمان توجه داشته‌ام. برای همین وقتی ما به باورهای اعتقادای مناطق مختلف کشورمان را مد نظر قرار می‌دهیم در حقیقت به باورهای دینی آنها توجه کرده‌ایم.

    نجفی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: از نگاه من سینمای کودک موضوعات معنایی و مفهومی را فراموش کرده و به سمت فانتزی متمایل شده که هیچ ارتباطی با فرهنگ ملی و دینی ما ندارد. این مسئله هم به نظرم نشئت گرفته از سینمای غرب است. برای مثال به برخی فیلم‌های کودک نگاه کنید. الگوها و آموزه‌هایی که در آن رعایت می‌شود به هیچ وجه با فرهنگی ملی ما همخوانی ندارد، بلکه وامدار سینمای غرب است. این در حالیست که ما در فرهنگ ایرانی خود قهرمانان بسیاری داریم که قادرند برای کودکان این سرزمنین جذابیت داشته باشند.

    وی در انتهای این گفت‌وگو بیان کرد: وقتی از فیلم‌های امروز سینمای کودک انتقاد می‌کنم، منظورم مخالفت با فانتزی نیست، چون من نیز در کارهایم به فانتزی توجه ویژه دارم، اما به نظرم این فانتزی در خدمت فرهنگ ملی و دینی  باشد. در خاتمه کلام، حمایت از سینمای کودک در حقیقت بیمه سینمای ‌این سرزمین است، پس اگر بتوانیم مخاطب خوبی را برای آینده تربیت کنیم مطمئن باشید در آینده اتفاقات خوبی برای سینمای این سرزمین رخ خواهد داد.



    تصاویر/ دیدار رییس سازمان بازرسی کل کشور با مراجع

    حوزه/ حضرت آیت الله سبحانی ضمن قدردانی از تلاش‌های رئیس قوه قضائیه برای مبارزه با مفاسد اقتصادی گفتند: این اقدامات موجب امیدواری مردم شده است؛ باید در مناسب قضایی افرادی منتصب شوند که علاوه بر همه شرایط یک مدیر خوب، انقلابی و مومن هم باشند.

     حضرت  آیت‌الله سبحانی امروز در دیدار حجت الاسلام والمسلمین حسن درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور که در دفتر معظم له در قم برگزار شد، با اشاره به رد صلاحیت برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی توسط شورای نگهبان قانون اساسی گفتند: مجلس در راس امور است و نباید در تایید صلاحیت افراد مسامحه شود و نباید افرادی در این نهاد مهم حضور یابند که متهم به فساد هستند.

    حضرت آیت‌الله سبحانی زیرکی و هوشمندی را از ویژگی‌های مدیران دستگاه قضا برشمردند و تاکید کردند: باید بدون ملاحظه و توصیه دیگران با افرادی که به بیت‌المال دست‌اندازی می‌کنند با قاطعیت برخورد کرد.

    این مرجع تقلید در ادامه به موضوع زندانیان مهریه اشاره کردند و  گفتند: گرچه یکی از اقدامات رئیس قوه قضائیه آزادی زندانیان مهریه بوده اما این مسئله باید به صورت لایحه قانونی تصویب شود و در کل کشور به مرحله اجرا گذاشته شود.

    حضرت آیت الله سبحانی تاکید کردند: باید در اسناد ازدواج به جای واژه عندالمطالبه واژه عند الاستطاعه گنجانده شود.

    این مرجع تقلید در پایان ضمن تقدیر از تلاش‌های رئیس قوه قضائیه برای مبارزه با مفاسد اقتصادی گفتند: این اقدامات موجب امیدواری مردم شده است؛ باید در مناسب قضایی افرادی انتصاب شوند که علاوه بر همه شرایط یک مدیر خوب، انقلابی و مومن هم باشند.


    معامله قرن

    در طول دهه‌های مختلف حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی، مبتنی بر مبانی ژئواستراتژیک بود؛ اما از زمان روی کار آمدن ترامپ، اساس حمایت واشنگتن از رژیم اسرائیل رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است.

    مبانی ت دولت ترامپ در برابر اسرائیل، وابسته به ملاحظات مذهبی بوده و اندیشه‌های افراطی مذهبی مسیحیان انجیلی آمریکا و به ویژه تیم مشاور ترامپ در حمایت از یهود، نقش گسترده‌ای در تحمیل معامله قرن ایفا می‌کند.

    بر اساس گزارش الجزیره مبانی ت‌های آمریکا در برابر درگیری عربی-صهیونیستی پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ» در دولت این کشور به طرز دراماتیکی تغییر کرد؛ تا جایی که طرحی به نام معامله قرن» توسط ایالات متحده مطرح شد.

    در همین راستا یک دیپلمات سابق آمریکایی که چندین دهه در خاورمیانه فعالیت داشت طی مصاحبه‌ای با شبکه الجزیره اظهار داشت که واشنگتن دیگر شهرک‌سازی صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی را غیرقانونی ندانسته و الحاق کرانه باختری به سرزمین‌های اشغالی را رد نمی‌کند؛ این تغییرات در ت‌های واشگتن در قبال اسرائیل ربطی به موضع ی ندارد و به یک سری ملاحظات مذهبی برمی‌گردد!

    در طول دهه‌های مختلف حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی و به ویژه در دوره جنگ سرد، مبتنی بر مبانی ژئواستراتژیک بود؛ اما از زمان روی کار آمدن ترامپ در دولت ایالات متحده، اساس حمایت واشنگتن از رژیم اسرائیل رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است.

    ماریف زونزین» کارشناس مسائل تلمودی اعلام کرد که بسیاری از مسیحیان انجیلی» که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۲۰۱۶ به ترامپ رای دادند، معتقدند که وعده پروردگار به یهودیان برای بازگشت به سرزمین‌های مقدس (فلسطین) ٬ زمینه را برای بازگشت دوم مسیح» فراهم خواهد کرد.

    ترامپ در این انتخابات ۸۱ درصد از آرای مسیحیان انجیلی آمریکایی را به دست آورد و ورود وی به کاخ سفید در اصل با همین آراء صورت گرفت.

    همچنین تیم موسوم به صلح خاورمیانه» ترامپ متشکل از یهودیان افراط‌گرا مانند جارد کوشنر» داماد وی٬ دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در سرزمین‌های اشغالی٬ جیسون گرینبلات» فرستاده آمریکا در روند صلح خاورمیانه بوده و علاوه بر مایک پنس» معاون ترامپ٬ مایک پامپئو» وزیرخارجه آمریکا نیز از مسیحیان انجیلی افراط‌گرا در دولت ترامپ است.

    در تالار شرقی کاخ سفید، جایی که دونالد ترامپ معامله قرن را اعلام کرد، شلدون ادلسون» سرمایه دار یهودی آمریکایی و حامی همیشگی پروژه صهیونیستی همراه همسرش مریم» در ردیف اول نشسته بود. این زوج با ثروت بیش از ۳۰ میلیارد دلار که از طریق مالکیت ومدیریت کازینوهای بین‌المللی بویژه لاس‌وگاس آمریکا انباشت کرده‌اند، جزء ثروتمندترین افراد جهان به شمار می‌روند.

    شلدون و همسرش روابط گرم و نزدیکی با بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و ترامپ و خانواده‌اش دارند. این زوج بخش زیادی از اموال خود را صرف حمایت از کلیساهای مسیحیت انجیلی حامی اسرائیل می کنند.

    گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد که جریان‌های مسیحیت انجیلی پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ، نفوذ زیادی در کاخ سفید پیدا کرده‌اند.

    جان هاجی»، لادور» و رابرت جفرس» که در حمایت از اسطوره‌های مسیحیت انجیلی درباره اسرائیل و سرزمین‌های مقدس جزء افراط گرا ترین مسیحیان به شمار می‌روند، از جمله حاضران در مراسم رونمایی ترامپ از معامله قرن بودند.

    مواضع طرفداران مسیحیت انجیلی معروف به حمایت نامحدود و بی قید و شرط از پروژه صهیونیستی است که هیچ یک از حقوق منطقی و قانونی فلسطینی‌ها را در نظر نمی‌گیرد.

    برای درک چشم‌انداز این جریان که اکثریت حامیانش از آن پیروی می‌کنند، به عقیده پروتستانتیسم» برمی‌گردیم: طبق این اندیشه، پروتستانتیسم باید تحت تاثیر یهودیت باشد؛ زیرا این تاثیر موجب هم‌زیستی شبیه به یک ائتلاف کلی میان مسیحیت و یهودیت شده و یک رابطه ویژه‌ میان صهیونیسم یهودی و پروتستانتیسم بنیادگرا برقرار می‌کند.

    به گفته دیپلمات سابق آمریکایی جنبش مسیحیت صهیونیسم» با تسلط بر این روند بنیادگرایانه، معتقد به ضرورت بازگشت ملت یهود به سرزمین‌های وعده داده شده در همه فلسطین و برپایی حاکمیت یهودی به منظور آماده‌سازی برای بازگشت مسیح» و تاسیس پادشاهی هزارساله است.

    در سال ۱۹۸۱ جنبش اتحاد مسیحیان برای اسرائیل» ایجاد شد که این جنبش یکی از بزرگترین موسسات پشتیبانی‌کننده کمک های نظامی برای رژیم صهیونیستی و الحاق کرانه باختری بوده و تعداد اعضای آن از ۸ میلیون نفر فراتر می‌رود. دوسال قبل در مراسم افتتاح سفارت آمریکا در قدس اشغالی٬ رابرت جفرس دعای این مراسم را در داخل این سفارتخانه آغاز کرد.

    پس از اینکه ترامپ از طرح معامله قرن خود رونمایی کرد، جویل روزنبرگ» کشیش مسیحیان انجیلی و بنیان‌گذار ائتلاف صلح قدس» در رومه مسیحیت امروز» ابراز خوشحالی کرده و مراسم رونمایی از معامله قرن را فوق العاده توصیف کرده و اظهار داشت که به نظر من ترامپ با فلسطینی‌ها بسیار سخاوتمندانه رفتار کرده است!

    از سوی دیگر مارتین کلاین» رئیس سازمان صهیونیست آمریکا» از این طرح ستایش کرده و طی بیانیه‌ای اظهار داشت که معامله قرن، حق اسرائیل را در الحاق زمین‌های خصوصی خود و روابط تاریخی میان ملت و زمین‌های اجداد یهودیان را به رسمیت شناخت.

    از دهه ۸۰ قرن گذشته مناحیم بیگن» نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی و نخست‌وزیران بعد از او٬ اهمیت ارتباط با مسیحیان انجیلی را درک کردند. دوهفته قبل نیز شهر میامی» در ایالت فلوریدا جنبش اوانجلیسم برای ترامپ» را راه‌اندازی کرد که هدف آن حمایت از ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده آمریکا است.

    رومه نیویورک تایمز اما به نقل از مایکل گلدبرگ در عین حال معتقد است که ترامپ لائیک یک اسب تروا» برای مسیحیت انجیلی است که می‌خواهد بر ت آمریکا مسلط شود.[مشرق]


    قاسم سلیمانی

    پس از اعلام خبر شهادت سردار قاسم سلیمانی» طی عملیات تروریستی پهپادهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بین المللی بغداد، اسقف کلیسای انجیلی شهر حلب» سوریه، وی را شهید» و مدافع» مسیحیان توصیف کرد.

     سلیمان شفیق»، نویسنده و رومه نگار سوری پس از اعلام خبر شهادت سردار قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روز سیزدهم دی ماه گذشته طی عملیات تروریستی پهپادهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بین المللی بغداد، در عراق، کلیپی تصویری را از اسقف کلیسای انجیلی شهر حلب»، مرکز استان حلب در شمال غربی سوریه منتشر کرد.

    در این کلیپ تصویری، مشاهده می شود که کشیش ابراهیم نصر»، اسقف اعظم کلیسای انجیلی حلب، در سخنانی سردار سلیمانی را مدافع» مسیحیان  توصیف کرده و او را شهید» می خواند.

    کشیش ابراهیم نصیر در بخش دیگری از سخنان خود، تصریح می کند که سلیمانی زنده است، چون از خدا و از رسالت آسمان به زمین دفاع کرد و از مسیحیان سوریه در قبال خطر داعشی ها حمایت کرد».

     اسقف اعظم کلیسای انجیلی حلب در ادامه تاکید می کند که این ضایعه را به ملت ایران تسلیت گفته و با آنها ابزار همدردی کرده اند».کشیش ابراهیم نصیر در ادامه تاکیدات خود تصریح می کند که سلیمانی حامل طرحی برای مقاومت بود . سلیمانی هم مانند حضرت مسیح به صلیب کشیده شد وو وقتی که مسیح در زمان حیاتش علیه نظام ی مستکبر قیام کرد».

    شفیق در توضیحی درباره این کلیپ تصویری گفت: در شهر حلب مسیحیان ترور یا ذبح و یا به صلیب کشیده می شدند . در این راستا، یک پدر کلیسا و یک کشیش کاتولیک به قتل رسیدند . در آن مقطع زمانی داعش بر تمام شهر سیطره داشت».

    این نویسنده و رومه نگار سوری می افزاید: حلب را فقط ارتش سوریه و شیعیانی آزاد کردند که سلیمانی آنها را هدایت و رهبری می کرد، به همین دلیل می فهمم، چرا سلیمانی را اینگونه توصیف کردند».[مشرق]


    image-20200203172623-1.png

    رهبر انقلاب با برشمردن نمونه‌هایی از حضور علمای بزرگ و تراز اول سابق در شهرهای مختلف کشور، افزودند: مقوله هجرت طلاب به شهرها برای رونق دادن به امور دینی و تربیتی آن مناطق کار بسیار خوب و لازمی است.

     حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار اعضای شورای‌عالی حوزه‌های علمیه بر برنامه‌ریزی برای شناسایی و به‌کارگیری استعدادهای برتر فکری از میان طلاب جوان تأکید کردند.

    رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، نقش شورای عالی حوزه‌های علمیه در تگذاری برای تربیت معلمان و مربیان دینی در جامعه را بسیار مهم و حیاتی دانستند و با قدردانی از زحمات اعضای این شورا و مدیریت حوزه، افزودند: حد و مرز وظایف شورای‌عالی و مدیریت حوزه یعنی تفاوت بین تگذاری و اجرا باید هر چه مشخص‌تر باشد تا بازده کار چند برابر شود.

    حضرت آیت الله ‌ای هدف از انقلاب اسلامی و جان‌فشانی و فداکاریهای امام بزرگوار در به ثمر رساندن این نهضت را تحقق حاکمیت و شریعت اسلامی خواندند و گفتند: دشمن برای شناسایی نقاط مؤثر انقلاب و ضربه زدن به مبانی اساسی آن برنامه دارد و از جمله مقاصد آنها حوزه‌های علمیه است. صیانت از شور انقلابی و طلاب جوان با توجه به آنچه امام راحل در اواخر حیات مبارکشان بیان فرمودند (منشور ت) یک ضرورت است.

    ایشان با تأکید بر شناسایی استعدادها و ظرفیتهای پنهان فکری در طلاب جوان، افزودند: در بخشهای گوناگون کشور، بعضاً کارهای بزرگ و ابتکارات شگفت‌انگیزی به‌دست جوانان انجام می‌شود و در بخش حوزه و طلبگی نیز یقیناً چنین استعدادهایی وجود دارند که باید شناسایی و در حلقه‌های فکری به‌کار گرفته شوند و از آنها مسئولیت خواسته شود.

    رهبر انقلاب اسلامی همچنین با برشمردن نمونه‌هایی از حضور علمای بزرگ و تراز اول سابق در شهرهای مختلف کشور، افزودند: مقوله هجرت طلاب به شهرها برای رونق دادن به امور دینی و تربیتی آن مناطق کار بسیار خوب و لازمی است و باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که شهرهای مختلف از حضور عالمان دین خالی نشود.

    در این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی‌بوشهری دبیر شورای‌عالی حوزه‌های علمیه و حجت‌الاسلام والمسلمین اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه نیز گزارشی از فعالیت‌های چهارساله شورای‌عالی و مدیریت حوزه‌های علمیه بیان کردند.[مشرق]


    اموال شاه

    آخرین مدیرعامل شرکت ملی نفت پیش از انقلاب یک چهره جنجالی بود؛ هوشنگ انصاری که به هیچ عنوان اهل ت نبود و هرچه در سر داشت به دنیای تجارت و معامله ختم می‌شد.

     به نقل ازمیزنفت، ژاپن جایی بود که وی با خرید زمین‌های ارزان و فروش آن به قیمت‌های سرسام آور به ثروتی بزرگ دست یافت و با نزدیک کردن ارتباطات خود به سفارت ایران در ژاپن، یار شفیق سفیر وقت ایران در ژاپن شد. با معرفی وی به شاه در جریان سفر محمدرضا پهلوی به توکیو توسط سفیر ایران، مورد علاقه شاه قرار گرفت و چند ماه بعد به ایران فراخوانده شد.

    درباره هوشنگ انصاری ابهامات بسیاری وجود دارد که در این گزارش سعی شده است از منابع معتبر برای انتشار حقایقی درباره وی استفاده شود که مهم ترین آن ها در ادامه می‌آید:

    *نام خانوادگی اصلی وی مستمند شیرازی بود که در اهواز متولد شده بود. خانواده مستمند شیرازی رابطه ویژه‌ای با خاندان نمازی داشت. جالب اینکه فرزندان این دو خاندان هنوز هم به شغل دلالی در صنعت نفت ایران مشغولند. همایون شیرازی مرد پشت پرده دکل‌های حفاری و سیامک نمازی یکی از افراد موثر در کرسنت.

    *بعد از سفری که شاه به ژاپن داشت انصاری به ایران آمد و چون شاه قبلا سفارش او را کرده بود، سریعا وارد مشاغل مهمی شد؛ از جمله عضویت شورای هواپیمایی کشوری، معاونت ضمانت صنعتی، عضویت شورای سرمایه­‌گذاری، نیابت ریاست اتاق بازرگانی و صنایع تهران به او واگذار شد. او در کنار تمام این­‌ها در کارخانه خصوصی فخر ایران» فعالیت می­‌کرد و توانست به یکی از شرکای با نفوذ آن کارخانه تبدیل شود و بعد از آن معاون فنی وزیر اقتصاد شد و از آن­جا به وزارت خارجه منقل شد.

    *هوشنگ انصاری پس از درگذشت منوچهر اقبال در آذر ۱۳۵۶، به مدیریت شرکت ملی نفت منصوب شد که بلافاصله در صدد تخریب باشگاه الهیه برآمد. این باشگاه محل زندگی اقبال بود که انصاری به دلیل مخالفت سازمان حفظ آثار تاریخی موفق به انجام این کار نشد. او می‌خواست بنایی جدید در الهیه برپا کند.

    *هوشنگ انصاری اولین مدیرعامل نفت بود که تیمی عمل کرد و اعوان و انصار خود را بر خلاف مدیران سابق به نفت آورد.

    *وی سمت قائم‌مقامی را در نفت بوجود آورد و موجب گوشه‌گیری مدیران بنام شرکت ملی نفت از جمله نابغ و پرویز مینا شد.

    *در زمان مدیریت وی در شرکت ملی نفت، مخالفت‌ها با وی بسیار شدید بود اما شاه از وی حمایت می‌کرد.

    *او گرداننده ثروت شخصی شاه بود و نیمی از وقت خود را برای خرید و فروش سهام برای خود و شاه صرف می‌کرد. او امین شاه در بانک چیس منهتن بود.

    *او هیچ‌گاه از خط تلفن و تلکس شرکت ملی نفت استفاده نمی‌کرد و همه امور شخصی خود را در اتاقی بسیار امنیتی با خط و تلکس اختصاصی خود انجام می‌داد زیرا معتقد بود کسی نباید متوجه کار او شود. او اینطور وانمود می‌کرد که برای حفظ جنبه‌های محرمانه باید خط امن باشد اما بعدها مشخص شد هدف وی دسترسی راحت و محرمانه به اخبار بورس نیویورک، لندن و توکیو بود.

    *انصاری مدیران ارشد شرکت ملی نفت را از طبفه پانزدهم وزارت نفت به طبقه چهاردهم منتقل کرد تا طبقه پانزدهم حالت شخصی و اختصاصی داشته باشد.

    *در زمان مدیریت کوتاه انصاری، شرکت‌های گاز و پتروشیمی از شرکت ملی نفت جدا شده بودند که همین موضوع باعث از دست رفتن قدرت شرکت ملی نفت شده بود.

    *او از سال ۱۳۵۵ به دنبال نخست وزیری بود و به این دلیل بین او و جمشید آموزگار اختلاف پیش آمد و از هم انتقادات زیادی می‌کردند. انصاری در کابینه آموزگار همان سمت سابق وزیر اقتصاد» را به عهده گرفت و بعد از مرگ اقبال، مدیر عامل شرکت ملی نفت شد.

    *از آنجا که وی شیفته نخست وزیری بود در وزارت نفت تشریفات تجمل گرایانه‌ای به تاسی از نخست وزیری برای خود دست و پا کرد.

    *در جریان سفر تاچر به ایران و بازدید وی از وزارت نفت، چنان مورد تحقیر وی قرار گرفت و دستمایه تخریب وی در نفت شد که دیگر حاضر نبود در نفت بماند. در سفر تاچر به ایران و حضور او در شرکت نفت، هوشنگ انصاری به تشریح موفقیت‌های ایران در طول ۱۰ سال اخیر و نقش خود در این باره می‌پردازد که ماحصل گفت و گوی دونفره آنها تنها به رد این گزارش از سوی تاچر منجر و انصاری بشدت سرخورده می‌شود.

    *انصاری به دلیل دسترسی به معاملات در آمریکا تا دیر وقت بیدار بود و برعکس اقبال که راس ساعت ۶ در دفتر کار خود حاضر می شد حوالی ظهر به شرکت نفت مراجعه می‌کرد.

    *او همیشه ساعت ۷ عصر به میهمانی‌ها می‌رفت و در میهمانی‌هایی که خود میزبان بود کارگران شرکت نفت را مامور می‌کرد تا غذای میهمانان را از هتل هیلتون به محل اقامت وی بیاورند.

    *جلسات وی با مدیران نفت همه روزه از ساعت ۵ و نیم عصر تا ۶ بعد از ظهر به مدت نیم ساعت برگزار می‌شد و سپس شرکت نفت را ترک می‌کرد!

    *شعار انصاری در جلسات  این بود: با خوشحالی گوش کنید.»

    *در جریان مذاکره شرکت ملی نفت با کنسرسیوم، هوشنگ انصاری پیش از جلسه در منزل خود با مدیران کنسرسیوم،در جلسات درونی آن‌ها نیز شرکت می‌کرد. روزهای سه شنبه و پنج شنبه جلسات شرکت نفت با کنسرسیوم در منزل وی واقع در نیاوران به مدت ۲ ساعت برگزار می‌شد.

    *انصاری در ابتدای جریان اعتراضات کارکنان صنعت نفت به خوزستان سفر کرد اما در میان صحبت با کارکنان و مشاهده خشم آن‌ها خود را بیمار جلوه داده و بلافصله به تهران منتقل شذ. به بهانه درمان به آمریکا رفت و دیگر هیچگاه بازنگشت.

    *با وجود مجهز بودن بیمارستان نفت او هیچ گاه از بیمارستان نفت استفاده نکرد.

    *نشریه فوربس در سال ۱۹۸۶ وی را یک بیزینس من بین المللی توصیف کرد. وی روابط ویژه‌ای با هنری کسینجر وزیر امور خارجه وقت آمریکا، الکساندر توبریج و ادوارد پالمرز بانکدار برجسته آمریکایی داشت.

    *هوشنگ انصاری در هنگام تصدی پست وزارت موفق شد با هنری­ کسینجر وزیر امور خارجه آمریکا قرداد ۱۵ میلیارد دلاری امضا کند و هم‌چنین با قردادهای بازرگانی و نظامی با آمریکا، هوشنگ انصاری در تهران ملاقات‌هایی که با هنری ­کیسنجر داشت، اعلام کرد که ایران به ارزش ۱۰ میلیارد دلار از آمریکا اسلحه خواهد خرید.

    *بیش از سه هزار نفر کارگر و کارمند مکزیکی و آمریکای لاتین تبار در هتل‌ها و کازینوها و عشرتکده‌های متعلق به هوشنگ انصاری در جزایر قناری، هاوائی و نقاط مختلف آمریکا ، آسیای جنوب شرقی ، دریای مدیترانه و سواحل قبرس به کار مشغول هستند.

    انصاری مالکیت چندین جزیره اختصاصی و چند مجموعه هتل و کازینو و عشرتکده در اروپا، به ویژه آلمان و کشورهای اسکاندیناوی و جنوب فرانسه را داراست. این هتل‌ها زیر مجموعه کمپانی استراحتگاه آفتاب» است و کلیه مسافران آن‌ها از ثروتمندان درجه یک و مولتی میلیاردرهای جهان تشکیل شده است.

    *هوشنگ انصاری در طرح خود، از تحریم‌های اقتصادی حکومت تهران (توسط غرب) و فشار بیشتر بر آنان حمایت می‌کند و این روش را راه به زانو در آمدن و مطیع شدن آن عنوان می‌کند. او در طرح خود از همه ایرانیان می‌خواهد که با او موافقت کنند. انصاری اعلام کرده است که در به ثمر رساندن این طرح، مصرّانه خواهد کوشید و در انجام آن از یاری دولتمردان امریکا به ویژه سناتور داماتو» برخوردار خواهد بود».[مشرق]



    رسانه‌های آمریکایی آن‌قدر به دنبال سانسور واقعیت درباره شهید سلیمانی، نقش او در شکست داعش و عشق مردم ایران به حاج قاسم هستند که حرف‌های امروزشان علناً گزارش‌های قبلی خودشان را نقض می‌کند.

     آمریکا اگرچه داعیه‌دار آزادی بیان و آزادی عقیده در دنیاست، اما به هیچ عنوان پرچم‌دار این ارزش‌ها نیست. به تبع دولت این کشور، شبکه‌های اجتماعی آمریکایی هم به ندرت جانب آزادی بیان را رعایت می‌کنند. کمپانی‌هایی مانند فیس‌بوک گاه داوطلبانه و گاه به اجبار از قوانین دولت آمریکا و ت‌های این کشور پیروی می‌کنند و صرفاً به روایت رسمی واشینگتن از وقایع جهان اجازه انتشار می‌دهند، هر قدر هم که این روایت دروغ باشد. یکی از حساس‌ترین موضوعاتی که اخیراً در حملات دولت آمریکا و رسانه‌های اجتماعی این کشور علیه حقیقت قربانی شد، شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، بود.

    رسانه‌های غربی تمام تلاش خود را می‌کنند تا علاقه مردم ایران به شهید سلیمانی را انکار کنند (+)


    عملیات فیس‌بوک برای سانسور واقعیت درباره شهید سلیمانی

    کاربران اینستاگرام (که فیس‌بوک سال ۲۰۱۲ آن را خرید) به خوبی می‌دانند که این شبکه اجتماعی چگونه از همان ساعات ابتدایی پس از عملیات تروریستی دولت آمریکا در فرودگاه بغداد، اقدام به بستن صفحه‌هایی کرد که به هر شکل از شهید سلیمانی تعریف و تمجید کرده بودند. از طرف دیگر، وقتی زنی به نام ساغر کسرایی» با انتشار یک ویدیو در فیس‌بوک (و یوتیوب) دروغ‌های عجیبی درباره خوشحالی مردم ایران از کشته شدن قاسم سلیمانی» می‌گوید و حتی از ترامپ به خاطر ترور شهید سلیمانی تشکر می‌کند، نه تنها این ویدیو به راستی‌آزمایی نمی‌شود، بلکه به راحتی میلیون‌ها بار دیده می‌شود تا روایت رسمی کاخ سفید این‌بار از زبان یک عروسک خیمه‌شب‌بازی تکرار شود

     

    با همه این‌ها، تلاش فیس‌بوک برای پوشاندن حقیقت درباره شهادت شهید سلیمانی به همین‌جا ختم نمی‌شود. این شبکه اجتماعی آمریکایی اخیراً ویدیویی را حذف کرد که درباره سابقه مبارزه شهید سلیمانی با تروریسم توضیح می‌داد. در این ویدیو، دَن کوهن [۱] » فیلم‌ساز و خبرنگار مستقل و شناخته‌شده آمریکایی مستقر در واشینگتن که سابقه همکاری با بسیاری از رسانه‌های جایگزین در آمریکا را دارد، یادآوری می‌کند که شهید سلیمانی زمانی که با تروریست‌های داعش می‌جنگید و آمریکایی‌ها چاره‌ای جز همکاری ظاهری با او برای حفظ آبرویشان نداشتند، آدم خوبه» در رسانه‌های آمریکایی بود، اما پس از آن‌که ترامپ دستور ترور او را صادر کرد، به یک‌باره تبدیل به آدم بده» در همان رسانه‌ها شد

    ویدیوی کوهن یکی از پست‌های صفحه فیس‌بوکی در همین آن [۲] » (In The Now) وابسته به شبکه راشاتودی [۳] بود و پس از آن‌که فیس‌بوک این ویدیو را حذف کرد، خبرگزاری راشاتودی مطلبی را در این‌باره منتشر نمود. در ابتدای این مطلب آمده است:

    فیس‌بوک سانسور هرگونه محتوایی را تشدید کرده است که چیزی غیر از بدنام‌سازی قاسم سلیمانی» سرلشکر کشته‌شده [به شهادت رسیده] ایرانی باشد؛ از جمله با حذف ویدیویی که تاریخ مبارزه سلیمانی با تروریسم را نشان می‌دهد، و همچنین کاهش رتبه اعتبار حساب کاربری‌ای که این ویدیو را منتشر کرده بود. این رسانه اجتماعی غول‌پیکر، روز سه‌شنبه [۲۴ دی ۹۸] نه تنها قسمتی از برنامه در همین آن» توسط دن کوهن، خبرنگار مستقل، تحت عنوان چگونه سلیمانیِ آدم خوبه» تبدیل به آدم بده» رسانه‌های آمریکایی شد [۴] » را از صفحه این برنامه حذف کرد، بلکه مانند همیشه با ادعای مبهم نقض استانداردهای اجتماعی» اقدام به تنزل اعتبار کل صفحه در همین آن» کرد [اقدامی که توانایی صاحب صفحه برای کسب درآمد در فیس‌بوک را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد]. این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که فیس‌بوک به شکل نگران‌کننده‌ای دست به سرکوب روایت‌های ی‌ای زده است که بر خلاف ت خارجی آمریکا هستند؛ اگرچه این موج سانسور منحصر به فیس‌بوک نیست [۵] .

    تصاویر بالا برای کاربران اینستاگرام طی روزهای پس از شهادت شهید سلیمانی کاملاً آشنا هستند (+)


    تناقض‌گویی رسانه‌های غربی: شیطان مجسم» یا ناجی منطقه از داعش»؟

    خود کوهن پس از حذف ویدیوش در فیس‌بوک رو به توئیتر آورد و آن‌جا نوشت: با وجود آن‌که ویدیوی من درباره فرماندهی سلیمانی در مبارزه ایران علیه داعش ۱۰۰ درصد مبتنی بر واقعیت بود، اما فیس‌بوک آن را حذف کرد و اعتبار حساب کاربری در همین آن» را هم تنزل داد. ظاهراً حقیقت» ناقض استانداردهای اجتماعی» [فیس‌بوک] بوده است [۶] راشاتودی درباره محتوای ویدیوی حذف‌شده (که بعداً دوباره به صفحه فیس‌بوک در همین آن» برگشت) توضیح می‌دهد:

    ویدیوی کوهن در کمال آرامش و دقت توضیح می‌دهد که سلیمانی چگونه در کنار آمریکا و متحدان کُردش علیه تروریست‌ها جنگید و منطقه را از افتادن به دست داعش نجات داد»، و در عین حال، رسانه‌های غربی همدست [با دولت آمریکا] چگونه بعد از کشته شدنش [شهادتش] او را در واقع یک تروریست بزرگ و یک بمب ساعتی» توصیف کردند که برای کشتن آمریکایی‌ها به دنیا آمده بود.» این ویدیو برای به نمایش گذاشتن تناقض‌های ایدئولوژیک رسانه‌هایی که در حال حاضر فرمانده نیروی قدس [سپاه پاسداران ایران] را شیطان مجسم» ترسیم می‌کنند، برخی از ویدیوهای سال‌های اخیر همان رسانه‌ها را نمایش می‌دهد که در آن‌ها عملکرد میدانی سلیمانی ستایش شده است.

    آمریکایی‌ها بارها اعتراف کرده‌اند که در میان نبرد با داعش مجبور به حمایت از نیروهای مقاومت تحت فرماندهی شهید سلیمانی شده‌اند (+)


     

    رانیا خالق [۷] » مدیر برنامه در همین آن» نیز در توئیتر خود به حذف ویدیوی کوهن واکنش نشان داد. این خبرنگار و فعال ی لبنانی-آمریکایی که با رسانه‌های جایگزین شناخته‌شده آمریکایی کار کرده است، با طرح این سؤال که چرا هیچ‌کس به حذف محتوا توسط فیس‌بوک به دلایل مشخصاً ایدئولوژیک اعتراضی نمی‌کند، می‌نویسد: فیس‌بوک دارد محتوای ی را به نیابت از دولت آمریکا حذف می‌کند. به نیابت از دولتی به ریاست ترامپ. دارند محتوایی را حذف می‌کنند که شتاب آمریکا به سوی جنگ را به چالش می‌کشد. خشم [عمومی از این اقدامات فیس‌بوک] کجاست؟؟؟؟ [۸] 

     

    تحریم‌های آمریکا، دست‌آویز فیس‌بوک برای مبارزه با آزادی بیان

    راشاتودی در بخشی از گزارش خود تصریح می‌کند:

    فیس‌بوک و دیگر شبکه اجتماعی تابعه‌اش اینستاگرام، به خاطر عملیات همه‌جانبه‌شان برای سانسور هرگونه حمایتی از سلیمانی طی هفته‌های بعد از حمله هوایی آمریکا که وی را به قتل [شهادت] رساند، به شدت مورد انتقاد خبرنگاران و سازمان‌های رسانه‌ای مستقلی مانند فدراسیون بین‌المللی خبرنگاران» قرار گرفته‌اند [۹] . کمپانی فیس‌بوک ادعا می‌کند تحریم‌های گسترده آمریکا علیه ایران، از جمله تعیین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» به عنوان یک سازمان تروریستی، این شبکه اجتماعی را مم به سانسور چنین پست‌هایی می‌کنند، اما این در حالی است که حتی کارشناسان حقوقی‌ای که سی‌ان‌ان از آن‌ها نقل‌قول کرده است، نسبت به این توجیه فیس‌بوک اظهار تردید کرده‌اند. فیس‌بوک و اینستاگرام نه تنها حساب‌های کاربری‌ای را حذف کردند که توسط یا به سود افراد یا گروه‌های تحت تحریم اداره می‌شدند، بلکه پست‌هایی را هم پاک کردند که (مدعی هستند) این افراد یا گروه‌ها را ستایش کرده یا به دنبال کمک به آن‌ها بوده‌اند. فیس‌بوک به این ترتیب تحریم‌ها را تبدیل به بهانه‌ای مناسب برای سانسور گسترده همه کاربرانی کرده است که دولت آمریکا دیدگاه ی آن‌ها را بدعت‌آمیز تلقی می‌کند.

     

    اگر می‌خواهید حساب کاربری‌تان در اینستاگرام حذف شود، کافی است شما فقط چندده دنبال‌کننده داشته باشید و مطلبی مثبت درباره شهید سلیمانی پست کنید (+)

     

    راشاتودی ادامه می‌دهد:

    ایرانی‌ها زمانی احساس کردند نمک به زخمشان پاشیده شده که حساب‌های کاربری بیش از ده خبرنگار، چندین سازمان رسانه‌ای دولتی، و تعداد بی‌شماری از اشخاص عادی و فعالان ایرانی در اینستاگرام طی روزهای پس از ترور سلیمانی، به طور کامل از این شبکه اجتماعی حذف شدند [۱۰] . بسیاری از کاربران، حتی پس از آن‌که حواسشان را جمع کردند تا از نام قاسم سلیمانی» استفاده نکنند، باز هم پست‌هایشان حذف شدند. به عنوان نمونه، یک محقق لبنانی [به نام هادی نصرالله»] به خاطر محافظت از مسیحیان در مقابل داعش و القاعده صرفاً قـ*سم سـ*ـیمـ*نی» را ستایش کرد، اما باز هم شاهد حذف شدن ویدیویش [از فیس‌بوک [۱۱] ] بود [۱۲] . این تبعیض فاحش ایدئولوژیک توسط فیس‌بوک، نه تنها به این افراد اجازه نداد تا به شکل علنی برای فرمانده‌ای عزاداری کنند که اکثر قریب به اتفاق ایرانی‌ها عاشقش بودند، بلکه به مترسک‌های طرفدار تغییر رژیم در ایران این امکان را داد که کنترل روایت [غالب درباره شهادت شهید سلیمانی] رئیس به دست بگیرند. اگرچه فیس‌بوک اخیراً به خاطر خودداری از راستی‌آزمایی» پست‌های حاوی تبلیغات ی به شدت مورد انتقاد ساختار ی آمریکا قرار گرفته، اما در عین حال، محتوای غیرتبلیغاتی در فیس‌بوک تا کنون هیچ‌گاه به این اندازه تحت کنترل شدید نبوده است.

    رسانه‌های غربی تا پیش از شهادت شهید سلیمانی، اعتراف می‌کردند که او قوی‌ترین فرمانده خاورمیانه و عامل مهم شکست داعش است (+)

    مبارزه سایر شبکه‌های اجتماعی آمریکایی با آزادی بیان

    راشاتودی گزارش خود را با توصیف اقدامات سایر شبکه‌های اجتماعی آمریکایی در سانسور رسانه‌ها و اشخاص ایرانی، این‌گونه به پایان می‌رساند:

    فیس‌بوک و اینستاگرام ابداً تنها شبکه‌های اجتماعی‌ای نیستند که حق آزادی بیان کاربران ایران را زیر پا گذاشته‌اند. یوتیوب [متعلق به گوگل] اخیراً کانال [سرویس بریتانیای] پرس‌تی‌وی» [شبکه ماهواره‌ای] تحت حمایت دولت ایران، را حذف کرد [۱۳] ، اگرچه پس از حمایت گسترده کاربران از این کانال، مجبور شد دوباره آن را فعال کند [۱۴] . توئیتر هم حساب‌های کاربری رسانه‌های تحت حمایت دولت ایران، از جمله العالم نیوز» و شبکه محبوب اسپانیایی‌زبان هیسپان‌تی‌وی»، را حذف کرد، اما پس از سیل انتقادات کاربران مجبور شد حساب هیسپان‌تی‌وی را دوباره بازگرداند. توئیتر همچنین اقدام به حذف حساب‌های ده‌ها نفر از ایرانی‌هایی کرد که از دولتشان حمایت کرده بودند. این در حالی است که کاربران ضددولتی (که بسیاری از آن‌ها به گروه تروریستی و تبعیدی بدنام مجاهدین خلق» وابسته هستند) در تمام این مدت اجازه داشتند تا به نفرت‌پراکنی علیه سلیمانی و حامیانش ادامه دهند. توئیتر حتی حساب کاربری بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، را نیز حذف کرد، اما آن را پس از چند روز دوباره فعال نمود.[مشرق]


    شهید محمد مسرور

    ما در یکی از شبکه‌های مجازی گروهی تشکیل داده بودیم و با تعدادی از همسران رزمندگان در ارتباط بودیم. آنها گفتند رزمنده‌ها تا ۶ روز نمی‌توانند تماس بگیرند، ما خیالمان راحت بود که نمی‌توانند تماس بگیرند.

     جنگ تازه آغاز شده و هنوز بسیاری از مردم توجیه نشده‌اند، سوریه؟ جنگ؟ چرا جوانان ما باید بروند؟ چرا تو؟ تو بمان و درست را بخوان، اینجا مفیدتر خواهی بود. نوعروست را چه می‌کنی، تازه زندگی را آغاز کرده ای؟ بعد از تو یک دختر عقدکرده باید چه کند؟ همه این‌ها و بسیاری از حرف‌های دیگر را می‌شنود؛ اما دلش سال‌هاست که هوایی شده، شاید از همان زمان که عمویش بال گشود و پرواز کرد، شاید همان زمان که عاشق شهادت است؛ اما نه برای شهادت که برای ادای تکلیف می‌رود و چه شیرین که شهادت هم ثمره این ادای دیِن به اهل البیت علیهم‌السلام و حریّت باشد.

    آری محمد مسرور طلبه پایه ۷ حوزه قید بهترین‌ها را می‌زند، تا تمام آنچه را که پای درس استاد آموخته به نمایش درآورد، برای رسیدن به غایت آمال خوبان. او نه تنها از حوزه و درس که از نوعروسش که با ملاک‌های زهرایی انتخاب کرده عبور می‌کند تا با عنوان نخستین شهید مدافع حرم آل الله از استان فارس، در کلاس درس حضرت عشق بنشیند.

    در ابتدا خودتان را معرفی و از همسرتان برایمان بگویید.
    زهرا انجین ، همسر نخستین شهید مدافع حرم کازرون محمد مسرور هستم. تحصیلات حوزوی دارم.بنده شش ماه با همسرم زندگی کردم و به اندازه ده برابر سه سالی که در حوزه بودم از همسرم یاد گرفتم، آقامحمد برای من یک استاد اخلاق و در زمان شهادت طلبه پایه هفت حوزه بودند.
    آقامحمد متولد اول فروردین سال ۶۶ هستند که مصادف با روز مبعث بوده، برای همین هم اسم محمد را برایشان گذاشتند.

    نحوه آشنایی‌تان با شهید را بیان کنید.
    خانواده عموی شهید همسایه ما بودند. از طرفی هم هر صبح جمعه در گار شهدای کازرون دعای ندبه برگزار می‌شود، روز ولادت حضرت معصومه(س) ما هم برای دعای ندبه رفتیم گار، آن روز وقتی با چند نفر از آشنایان سلام و علیک می‌کردم، مادر آقامحمد من را دیده بودند و وقتی برگشتیم منزل، تماس گرفتند و من از تُن صدایشان فهمیدم همان خانمی‌هستند که شش ماه پیش برای خواستگاری تماس گرفته بودند و ما هم جواب رد داده بودیم. آن زمان من در حال تحصیل در مقطع پیش دانشگاهی بودم.
    این بار برای عصر قرار گذاشتیم، مادرشان آمدند و جلسه دوم هم خود آقامحمد آمد. من آن زمان خواستگارهای زیادی داشتم و درست چند شب قبل از ایشان مهندسی آمده بودند که از لحاظ مالی در سطح خیلی بالایی بودند؛ اما چون که اعتقادشان را قبول نداشتم جواب رد دادم. من در مسائل اعتقادی خیلی سختگیر بودم و می‌گفتم که مال برای من ملاک نیست، فقط ایمان طرف مقابلم برایم مهم است، من ملاک‌های خیلی ریزی داشتم، طوری که دوستانم می‌گفتند هیچ وقت چنین فردی را پیدا نمی‌کنی.
    وقتی آقامحمد تشریف آوردند اطرافیان گفتند زندگی با یک طلبه از نظر مالی خیلی سخت است، تو خواستگارهای زیادی داری و می‌توانی با کسی که از لحاظ مالی وضع بهتری دارد ازدواج کنی، گفتم که فقط ایمانش برایم مهم است؛ ولی به خاطر اینکه این حرف‌ها را خیلی تکرار می‌کردند، یک شب قبل از اینکه با خانواده بیایند منزل، پای سجاده قرآن را در دست گرفتم و گفتم خدایا من فقط ایمان و تقوای او برایم مهم است، من قرآن را باز می‌کنم، خودت دلم را آرام کن که حرف اطرافیان خللی در تصمیم من ایجاد نکنند. قرآن را که باز کردم آیه ۲۹ سوره هود آمد و آیه این بود: باز بگو من از شما ملک و مالی نمی‌خواهم، اجر من با خداست و من آن مردم با ایمان را هر چند فقیر باشند از خود دور نمی‌کنم که آنان به شرف ملاقات خدا می‌رسند ولی شما خود مردمی‌نادانید.» همان موقع گفتم خدایا من معنی تک تک کلمات را متوجه می‌شوم، اینکه از خودم دورش نکنم؛ ولی اینکه به شرف ملاقات تو می‌رسد را متوجه نمی‌شوم!
    وقتی خبر شهادتشان را به من دادند، گفتم خدایا تو همان روز خواستگاری خبر شهادتش را به من دادی. خودش هم خواب شهادتش را دیده بود، خواب شهادت حضرت سجاد (ع) را دیده بود، در خاطراتش نوشته بود: چهره آن حضرت را دیدم و به من فرمودند: تو به شهادت دست پیدا می‌کنی» من نوید شهادت را به مادرم دادم و من منتظر آن روز می‌مانم تا هر وقت که خدا صلاح بداند؛ ولی از این به بعد همیشه در قنوت نمازم دعای اللهم الرزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک» را می‌خوانم.»

    از اخلاق و رفتار شهید بفرمایید.
    نخستین عامل شهادت او حیا بود، حتی به خاله‌هایش نگاه نمی‌کرد. وقتی هم که مجبور بود کار اداری انجام دهند در حد ضرورت با نامحرم صحبت می‌کردند. در فضای مجازی خیلی ورود نمی‌کرد و فقط کارهای مرتبط با شهدا را در آن فضا انجام می‌داد.ادب و اخلاقشان خیلی بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود، مظلوم بود. مادرم همیشه می‌گفتند که من آدم‌های زیادی را دیده‌ام، همه آنها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است.
    ببینید یک جوان ۲۸ ساله چقدر روی خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود. او حتی یک شب هم نماز شبش ترک نمی‌شد، دوساعت در سجده‌گریه می‌کرد و خسته نمی‌شد.
    هدف او برای رفتن به سوریه هم دفاع از اسلام بود، می‌گفت: دفاع از خاک و حضرت زینب(س) خیلی مهم است؛ اما مسئله مهم‌تر این است که داعش با پرچم اسلام دارد اسلام را نابود می‌کند.» و جمله معروفی دارند که شهادت جان کندن نیست دل کندن است.

    چرا همسرتان اینقدر با شهید و شهادت انس داشتند؟
    زمانی که اصلا بحث سوریه نبود و در دوران نوجوانی رابطه عمیقی با شهدا داشتند و این طور نبودند که مثلا امسال بحث سوریه پیش می‌آید بگوید چون بقیه دارند می‌روند من هم بروم! او عمویی داشت که شهید شده بود، از دوران کودکی و نوجوانی به شدت در فضای شهید و شهادت بود، یعنی ۱۰ سال قبل از بحث سوریه خواب شهادت را دیده بود.

    چطور و کجا بحث سوریه را مطرح کرد؟
    دو ماه بعد از عقد، کم کم بحث سوریه پیش آمد، در صورتی که در روز عقد اصلا حرفی از سوریه نبود. گفت: دارند نیروهای داوطلب را به سوریه می‌فرستند و بچه‌ها دارند می‌روند، کازرون هم می‌خواهد اولین نیروها را بفرستد.» بحث رفتن شده بود؛ ولی خانواده‌هایمان نمی‌دانستند. همه درد و دلش با من بود، روزهایی رسید حرف سوریه که می‌شد، التماسش می‌کردم در موردش حرف نزند، می‌گفتم: ببین الان وقتش نیست.» می‌گفت: تو فکر کن مثل زمان پیامبر (ص)، پیامبر رفت خارج از شهر و با دشمن جنگید، حالا هم بحث دفاع از اسلام است.» تا آن زمان هم به من نگفته بود که   ثبت‌نام کرده، او مدام بحث سوریه را پیش می‌کشید واشک‌ها و بی‌قراری‌های من. به روزی فکر می‌کردم که، مردی که من حالا با تمام وجود به او تکیه داده‌ام نباشد.
    یک روز ما از گار شهدای بهشت زهرای کازرون برمی‌گشتیم، بحث سوریه بود و قرار بود اولین گروه از نیروها اعزام شوند که برنامه لغو شد و خود این یک امتحان بود. وقتی همسرم می‌رفت من مدام‌گریه می‌کردم، برگشتیم خانه و او باید می‌رفت حوزه، یک لحظه به او گفتم: اسم نوشتی؟» چیزی نگفت، شاید بیست بار من این حرف را تکرار کردم، چیزی نگفت، گفت: می‌روم حوزه و شب تماس می‌گیرم» شب باید حوزه می‌خوابید. شب تماس گرفت، گفتم: اسم نوشتی؟» جواب نداد و من هم تلفن را قطع کردم، دلم نیامد و بعد از چند دقیقه دوباره تماس گرفتم، گفت: بله اسم نوشتم.»

    شما با رفتنش مخالفت نکردید؟
    من هیچ وقت نگفتم نرو، شاید گفته باشم حالا وقتش نیست؛ اما نگفتم نرو. آن شب گفتم: فکر زندگی‌مان را کردی؟ زندگی ما چه می‌شود؟ آینده ما چه می‌شود؟ تو فقط فکر خودت هستی.» گفت: تو راست می‌گویی، من به فکر تو نیستم.» در واقع ناراحت شده بود.
    چهار ماه که از عقدمان گذشته بود، می‌گفت: دیگر حرف از دفاع از یک کاشی حرم حضرت زینب (س) نیست، حرف از دفاع از اسلامی‌است که امام حسین(ع) خود و خانواده‌اش را فدای آن کرد، فقط حرف حرم حضرت زینب (س) نیست، این اسلام اگر در خطر باشد در دل آمریکا هم که باشد باید بروی و برای آن بجنگی.»
    پدرم هم رزمنده دفاع مقدس بود و از این فضا دور نبودم، یک روز مادر خودم مانند من نوعروس بودند و همه مردهای خانواده در جبهه بودند؛ اما در شرایط این‌چنینی که همه مخالف بودند، من مانده بودم و آقا محمد. شرط آقا محمد هم برای رفتن اذن من بود. ما در دوران عقد بودیم و من کاملا سرگردان بودم، یک دختر ۱۸ ساله، نزدیک عروسی بود، با هزار امید و آرزو، کسی بودم که دوستانم می‌گفتند با این ملاک‌ها هیچ وقت کسی را پیدا نمی‌کنی و حالا فردی پیدا شده بود که کاملا هم عقیده من بود و آنقدر مرد بود که من با تمام وجودم به او تکیه کنم، بقیه می‌گفتند تو همسرش هستی اگر ما نمی‌توانیم مانع او شویم تو می‌توانی او را منصرف کنی و من باید برگه را امضا می‌کردم، در غیر این‌صورت نمی‌توانست برود.
    او روز خواستگاری به من گفت:من سال‌هاست در این فضا زندگی می‌کنم و با شهدا نفس می‌کشم، اگر هم روزی حرف از دفاع از اسلام باشد من می‌روم.» گفتم: اگر حرف از دفاع از اسلام باشد شما بمانی من مشکل دارم نه اینکه بروی.» این اعتقاد قلبی بنده بود که اگر روزی حرف از دفاع از اسلام باشد، من در اوج عشق هستم و همه چیز تمام می‌شود.
    یک روز در گار شهدا روبروی مزار عموی شهیدش نشسته بود، گفت: اگر بدانم تو رضایت قلبی داری خیالم خیلی راحت می‌شود.» با شنیدن این حرف احساس کردم قلبم ایستاده، دستانم می‌لرزید صورتم پر ازاشک بود، دستش را گرفتم و گفتم: از ته قلبم راضیم و برای اینکه به هدف و آرزویت برسی نمی‌گذارم کسی مانعت شود، سال‌ها آرزوی تو شهادت بوده.» گفت: نه من اول فکر انجام وظیفه ام.» و این حرف او برای من خیلی جالب بود. من شهادت را دوست دارم؛ اما من می‌دیدم آقا محمد دارد در شهادت می‌سوزد و خاکستر می‌شود، کسی که دارد برای شهادت خاکستر می‌شود گفت نه من حالا که می‌روم فکر انجام وظیفه هستم.

    شهید چه مدتی در سوریه بود؟
    اول دی رفتند تهران و سوم دی هم از آنجا به سوریه اعزام شدند و شانزدهم بهمن ۹۴ هم شهید شد؛ البته قبل از این مدت، در کازرون دو، سه هفته‌ای دوره دیده بودند.
    همرزمان شهید در مورد شهید مسرور چه می‌گفتند؟
    دوستانش می‌گفتند در آن سرمای سوریه آقا محمد هر جمعه غسل جمعه می‌کرد. او تنها کسی بود که نهج‌البلاغه داشت و مطالعه می‌کرد و این نهج‌البلاغه بین همه نیروهای گردان و رزمنده‌ها دست به دست می‌شد. او در مقر جملات شهید آوینی را نصب کرده بود.

    چطور از شهادت همسرتان مطلع شدید؟
    ما در یکی از شبکه‌های مجازی گروهی تشکیل داده بودیم و با تعدادی از همسران رزمندگان در ارتباط بودیم. آنها گفتند رزمنده‌ها تا ۶ روز نمی‌توانند تماس بگیرند، ما هم خیالمان راحت بود که نمی‌توانند تماس بگیرند. سه چهار روزی گذشت و دیدیم یکی یکی آمدند در گروه و گفتند که همسرانشان تماس گرفته‌اند. آنها پاسدار بودند و همسر بنده و خانم توفیقی بسیجی بودند، به ما هم گفته بودند که اگر قرار باشد کسی برود خط مقدم پاسدارها می‌روند و خطری بسیجی‌ها را تهدید نمی‌کند، چون آنها پشت خط مقدم هستند.
    روزی که آنها قرار بوده برگردند و اسلحه‌هایشان را هم تحویل داده بودند عملیات بزرگ نبل و اهرا انجام شده بود و اینها دوباره اسلحه‌ها را تحویل گرفته بودند و برای عملیات رفته بودند.
    همه می‌دانستند که شهید مسرور، شهید توفیقی و شهید جوکار و در کل حدود ۸ نفر از کازرون شهید شده‌اند؛ اما به ما نمی‌گفتند، می‌گفتند که اگر به خانمش بگوییم می‌میرد.
    یک بنده خدایی به شوهر خواهرم زنگ زد و گفت قرار است فردا تمام نیروها به ایران برگردند. روز عملیات هم به پدرم گفتم با دوستانشان تماس بگیرند و از سلامتی آقا محمد خبر بدهند. تماس که گرفتند گفته بودند که کازرون شهید داده، زخمی‌هم داده؛ اما آقا محمد صحیح و سالم است و حتی یک خراش هم برنداشته. بنده هم خیالم راحت بود. یکی از اقوامشان هم آنجا بودند و گفتند که خودم آقا محمد را دیده ام، و این در حالی بود که آقا محمد جمعه شهید شده بودند.
    من به خانم یکی از همرزمانشان که از دوستانم هم بود گفتم من مطمئنم که فردا آقا محمد تماس می‌گیرد و می‌گوید که من تهران هستم، من هم می‌خواهم فردا صبح بروم دسته گل و هدیه بگیرم و بروم ترمینال، او هم که قضیه را می‌دانست و خیلی ناراحت بود، گفت: تو از کجا مطمئنی؟!»
    خواهرشوهرم به من پیام داد حال مامان خیلی بد است فردا صبح بیا اینجا، گفتم: خب باشه من اول میام و مادر را می‌بینم و بعد دسته گل می‌خرم.» اما نزدیک خانه که شدم دیدم خانه شلوغ است، وقتی وارد شدم زانوانم شل شد، همه می‌دانستند؛ اما فقط دلداری می‌دادند و می‌گفتند که خبر شایعه است، محمد سالم است.
    من به پدرم زنگ زدم و گفتم با همکارانتان تماس بگیرید ببینید چه خبر است، پدر تماس نگرفت، خودم تماس گرفتم، دیدم پدرم‌گریه می‌کند، گفتم چه شده؟ گفت محمد تمام شد. تلفن از دست من افتاد و مادر شوهر و خواهرشوهرم فریاد زدند.
    مادرشوهرم می‌ترسید که من از او دور شوم، گویا یک امیدی برایش بودم، دست من را گرفته بود و می‌گفت زهرا تو نروی، از طرفی مادر و خواهرم هم آمدند و گفتند منزل خودمان هم شلوغ است، من هم برگشتم. در ماشین پسر دایی ام راننده بود، به یک نفر زنگ زد و گفت: مال ما را آوردند؟» من نزدیکی‌های خانه مان بودم که به خاله‌ام گفتم همسر من شهید شده؟ گفت بله.
    وقتی رسیدیم خانه نزدیک اذان ظهر بود، وضو گرفتم که نماز بخوانم، سجده شکر به جا آوردم، گفتم یا حضرت زینب سلام الله علیها شما صد تا گل برای اسلام دادید، من یک گل دادم، فقط آن را از من قبول کنید.

    آقا محمد چطور به شهادت رسیده بود؟
    دوستانش می‌گفتند: ما دیدیم محمد قبل از عملیات دنبال ظرف می‌گردد، گفتیم دنبال چه می‌گردی؟ گفت می‌خواهم غسل شهادت کنم. گفتیم ما در این سرما نمی‌توانیم نفس بکشیم تو می‌خواهی غسل شهادت کنی؟ با مقداری آب که آن را گرم کرده بود غسل شهادت کرده بود، بعد هم رفته بود خط و شهید شده بود.
     ایشان یک نیروی عادی بودند و فرمانده می‌آیند چند نفر را انتخاب می‌کنند و چون ایشان توان بدنی بالایی داشتند همراه بقیه می‌روند. در محاصره دشمن گیر می‌کنند و همه جا می‌پیچد که تعدادی از بچه‌های کازرون در محاصره گیر کرده‌اند، پاسداران به آقا محمد و چند نفر از نیروهای بسیجی می‌گویند که شماها برگردید عقب؛ اما او می‌گوید من تا لحظه آخر در خط می‌مانم.
    یکی از همرزمانشان که بیشتر از آقا محمد تیر خوردند ولی جانباز شدند و زنده ماندند می‌گفتند که داعشی‌ها آمدند و پا گذاشتند روی پیکر ایشان و پیکر را بردند و تکه تکه کردند؛ ولی همان موقع نیروهای پشتیبانی رسیدند و تیراندازی کردند و داعش عقب رفت و بعد از چندین ساعت پیکر ایشان را برگرداندند. در صورتی که گفته بودند که دیگر پیکر ایشان برنمی‌گردد.
    همین همرزمشان می‌گفت وقتی محمد اولین تیر را خورد یک یا حسین بلند گفت و روی زمین افتاد.
    در واقع آقا محمد در معرض دوربین تک تیرانداز قرار گرفته بود و تیر مستقیم تک تیرانداز به سینه و پهلویشان خورده بود و این یکی از نشانه‌های حضور حضرت زهرا سلام الله علیها در زندگی ما بود.

    در مورد نشانه‌های حضور حضرت زهرا سلام‌الله علیها در زندگی‌تان گفتید، می‌توانید بیشتر توضیح بدهید؟
    بله. یکی از شرایط ازدواج آقا محمد این بود که دختر از خانواده شهید باشد، مادرشان گفته بود که دختر خانواده شهید با سنی مناسب شما وجود ندارد، گفته بود خب پدرشان پاسدار باشد. بعد گفته بود که دوست دارم ۱۸ ساله و نامش هم زهرا باشد. مادرشان هم گفته بودند که من دختری با این ویژگی‌ها را از کجا پیدا کنم؟
    وقتی که برای خواستگاری آمدند و فهمیدند اسم من زهراست خیلی خوشحال شدند. سر مزار قبور شهدای گمنام که به درخواست ایشان صیغه محرمیت را خواندیم، من به ایشان پیام دادم و گفتم بیایید دنبالم که با هم برویم نماز جمعه، وقتی به خانه برگشتیم هر دویمان از ارادتمان به حضرت زهرا سلام الله علیها گفتیم، اینکه همه اهل بیت علیهم‌السلام برایمان عزیز هستند؛ اما حضرت زهرا (س)یک چیز دیگری هستند. ایشان یک دسته کلید به من دادند که روی آن یا فاطمه اهرا حک شده بود.
    بین صیغه موقت و دائم ما سه روز فاصله بود، در این فاصله ما می‌رفتیم پارک، تا نیمه شب ما در پارک بودیم، یک شب بعد از اینکه خداحافظی کردیم پای من در حیاط، پشت پله گیر کرد و زمین خوردم و دستم شکست. دیدم پایم خونی شده؛ اما فکر نمی‌کردم دستم شکسته باشد، آنقدر درد داشتم که همانجا نشستم، کسی را هم صدا نکردم، تا یک ربع بیست دقیقه همانجا نشستم و بعد لنگان لنگان داخل رفتم.
    نیمه شب بود که به آقا محمد پیام دادم که فردا می‌خواهم بروم و از دستم عکس بگیرم، دوست نداشتم بدون اجازه ایشان بروم، ماجرا را که به ایشان گفتم خیلی ناراحت شد و گفت: فردا صبح خودم از حوزه مرخصی می‌گیرم و شما را دکتر می‌برم.»
    دستم آتل‌بندی شد و با همان دست شکسته و پای زخمی سر سفره عقد ‌رفتم. وقتی که آمد با یک ظاهر بسیار منظم، پیراهن سفید و شلوار مشکی، و عطرزده بود، همیشه مرتب بود.
    قابی در دستش بود، گفتم: این چیه؟» رویش را برگرداند، دیدم روی آن نوشته شده السلام علیک یا فاطمه اهرا سلام الله علیها» و تنها چیزی بود که ما سر سفره عقدمان گذاشتیم، تا زندگیمان با نام و یاد حضرت زهرا آغاز شود.
    ما هر شب می‌رفتیم نماز جماعت بعد زیارت قبور شهدای گمنام و بعد هم پارک و شام و.
    یک شب که سر قبور شهدای گمنام بودیم گفت: زهرا تو چند سالته؟» گفتم: مگه تو نمی‌دونی؟ ۱۸ سالمه»، گفت: حواست هست ۱۸ سالته، نامت زهراست و با دست شکسته نشستی سر سفره عقد؟» من یک آن، جا خوردم. همیشه روضه حضرت زهرا را با هم گوش می‌دادیم، و من فقط ‌اشک می‌ریختم. گفت: این یک نشانه بود که تمام زندگی ما با نام و یاد حضرت زهرا باشه.»
    وقتی خبر شهادت را به من دادند گفتند از ناحیه پهلو مورد اصابت تیر قرار گرفته و وقتی من عکسشان را دیدم جای تیر روی سینه ایشان هم بود. در صورتی که همیشه تک تیرانداز ابتدا قلب را هدفگیری می‌کند.
    ایشان قبل از شهادت هر سال برای خادمی‌می‌رفتند شلمچه. بعد از شهادتشان به نیت ایشان رفتم خادمی، در آخرین روزها محل خدمتم را قرارگاه فاطمه اهرا (س) تعیین کردند و این نشانه‌های حضرت زهرا (س) همچنان در زندگی ما ادامه دارد و دیده می‌شود.

    چگونه با دوری شهید مسرور کنار آمدید؟
    بقیه به من گفتند ما زن و شوهر زیاد دیده بودیم؛ اما تو بی‌نهایت به آقا محمد وابسته بودی، راست می‌گفتند، من خیلی به شوهرم وابسته بودم؛ چون همه کارهایم را آقا محمد انجام می‌داد.
    من الان شب‌های وحشتناکی را می‌گذرانم، همیشه می‌گویم چرا لحظه‌ای که تو تیر خوردی من در کنارت نبودم، من طاقت اخمت را نداشتم و شنیده ام چند ساعت در سرمای وحشتناک سوریه مانده ای، سرمایی که نفس‌ها در آن یخ می‌زده.
    من وقتی در شب‌های زمستان به لحظات شهادت او فکر می‌کردم تا صبح‌گریه می‌کردم که چه کشیده، وقتی فکر این را می‌کردم که الان پیکر همسرم زیر خاک است از خدا می‌خواستم که‌ای کاش آن لحظه که او را خاک کردند می‌توانستم بروم یک پتو روی پیکرش بکشم که سردش نباشد. شاید هم به نظر بقیه احمقانه باشد. اما واقعا این را می‌خواستم. آنقدرگریه می‌کردم که صبح بیهوش می‌شدم.
    یک شب به حضرت زهرا(س) التماس کردم که من می‌دانم روحش در محضر شما قرار دارد، جسمش را دربیاورد و در محضر خودتان قرار بدهید.
    بعد از مدتی یکی از دوستانشان آمدند و گفتند ما خواب ایشان را دیدیم و پرسیدیم که لحظه‌ای که تیر خوردی چه شد؟ گفت: من تیر اول را که خوردم قبل از اینکه به زمین بخورم امام حسین(ع) من را در آغوشش گرفت و من در آغوش اربابم حسین بودم و هیچ دردی را متوجه نشدم.»
    خانم یکی از دوستانشان می‌گفتند: من خواب دیدم که شهید مسرور می‌گوید: من، شهید توفیقی و یکی از شهدای گمنام در یک منطقه هر شب مهمان اختصاصی حضرت زهرا (س) هستیم.»
    همسر ایشان می‌گفتند من رفتم به آن منطقه که ببینم آیا شهید گمنامی‌در آنجا وجود دارد؟ دیدم بله، در همان آدرسی که شهید مسرور گفته بودند شهید گمنامی‌دفن شده‌اند.

    از اینکه به ایشان اجازه دادید برود پشیمان نیستید؟
    من به این راه افتخار می‌کنم. من در موقعیتی به ایشان اذن رفتن دادم؛ اما غرور برای من نیست، من یک بنده روسیاهم که امتحانی از من گرفته شد، همه دل می‌سوزانند و ترحم می‌کنند، می‌گویند تو تازه عروس بودی، الان سرگردان شدی،‌ای کاش رفته بودی سر خانه و زندگی‌ات.
    شرایط کسی که بچه دارد سخت است و شرایط من که عقد بودم هم خیلی سخت است، هیچ وقت نخواستم که این سختی‌ها را با کسی در میان بگذارم و اتفاقاتی که برای من و خانواده‌ام افتاد را بازگو کنم.
    همیشه می‌گفتم حضرت زینب(س) اگر گفتند ما رایت الا جمیلا» خواستند که جلوی دشمن خار نشوند، اما خدا را شاهد می‌گیرم از لحظه‌ای که خبر شهادت آقامحمد را دادند در اوج سختی‌ها این کلام را با همه وجودم حس کردم، که اوج سختی‌ها برای اسلام و خدا دیدن همین زیبایی‌هاست.
    من از این جهت افتخار می‌کنم که خدا بین این همه زندگی، زندگی من را برای فدا شدن در راه اهل بیتش انتخاب کرد، من با هیچ سجده شکری نمی‌توانم شکرش را به جا بیاورم که من را برای مسیر اهل بیت انتخاب کرده، چون حضرت آقا فرمودند که شهدای مدافع حرم از اولیاء زمان خودشان بودند، و من شش ماه همسری و کنیزی یکی از اولیاء خدا را کردم. آیت‌الله بهجت می‌رفتند در خیابان و می‌گفتند شاید یکی از اولیا خدا آنجا باشد و نفسش به من بخورد، حالا من شش ماه با یکی از اولیا خدا زندگی کردم. می‌گفت: تو همسر دنیا و آخرت منی.» من تنها کسی بودم که اجازه می‌داد پشت سرش نماز بخوانم و من همیشه خدا را شکر می‌کنم که من را برای همسری یکی از اولیااش در آخرت انتخاب کرد.

    گویا مردم ارتباط خوبی با شهید برقرار کرده‌اند، در مورد آن بفرمایید.
    بعد از شهادتشان یک عده از من خواستند که مطالب زندگی‌مان را نشر بدهم و من هم از زمانی که همسرم بحث سوریه را مطرح کردند خاطرات را با ذکر زمان نوشته بودم و همان‌ها را در یک کانال نشر دادم، در این بین یک خانمی‌به من پیام دادند که من از خواندن خاطرات زندگی شما متحول شده‌ام و می‌خواهم شما را ببینم. وقتی من را دیدند گفتند: من فقط به خاطر حضور شما چادر پوشیدم و حجابم را رعایت کرده‌ام.» ایشان کامل محجبه شدند و با یک فرد مذهبی ازدواج کردند و به جایی رسیدند که می‌گفتند اگر الان شوهرم بگوید می‌خواهم بروم سوریه با تمام وجودم می‌گویم فدای حضرت زینب.
    گاهی فقط با خواندن خاطرات زندگی ما این اتفاق افتاده یا همسرم به خواب کسی رفته و چادر به آنها هدیه داده‌اند. و در کل مزار ایشان شده محل حاجت دادن و هر چند روز یک بار دوستان به من پیام می‌دهند که ما از شهید مسرور حاجت گرفته ایم. هر هفته هم که ما سر مزار ایشان می‌رویم افرادی را می‌بینیم که می‌گویند ما شنیده‌ایم شهید مسرور حاجت می‌دهد و ما برای حاجت آمده‌ایم. اولین نفری که گفت من حاجتم را از ایشان گرفتم خانمی‌بودند که گفتند: من ۱۸ سال باردار نمی‌شدم، روزی که خبر شهادت شهدای مدافع حرم کازرون رسید من یکی یکی داشتم عکس‌های شهدا را نگاه می‌کردم، یک لحظه چهره همسر شما من را جذب کرد. نگاه کردم دیدم نوشته شهید مسرور. خیلی دلشکسته بودم و فقط زار می‌زدم و می‌گفتم شهید مسرور دکترها من را جواب کرده‌اند شما را به خون پاکتان حاجت من را بدهید. و من بعد از ۱۸ سال متوجه شدم که باردار هستم؛ ولی کمی‌بعد گفتند که قلب بچه تشکیل نشده، دلشکسته‌تر از قبل برگشتم سر مزار و گفتم شما حاجت من را دادی ولی الان که گفته‌اند قلب بچه تشکیل نشده من ضربه بیشتری می‌خورم، به خون پاکت قسم می‌دهم که از خدا بخواه که قلب بچه ام تشکیل شود. بعد که رفتم دکتر گفتند که قلب بچه تشکیل شده و رشد عادی و طبیعی دارد.»
     آن بچه الان به دنیا آمده و ۴ سال دارد.

    کلام آخر
    خدایا چه آرام‌بخش است از خلق بریدن و به شماپیوستن قصه یکی دیگر از عشاق و پاسداران حریم ولایت را خواندیم، حکایت دلتنگی‌های نوعروسی دیگر را شنیدیم، نوعروسی که از وهبش گذشت تا سر خُم می‌به سلامت مانَد و عاشورایی دیگر به پا نشود، حرف‌ها شنید اما از حرفش برنگشت و سر عهد پیمانش ماند، ما رایت الا جمیلا» را زمزمه کرد، صبوری به خرج داد و ایستاد تا بتواند قصه عشقی الهی را که به کربلا ختم شد برای همگان بازگو کند. و حال او و تمام مادران و نوعروسان و فرزندان شهدا چشم به راه مردانی هستند که این راه را ادامه دهند و پرچم مبارزه با ظلم و کفر را به دست صاحبش برسانند و خنکای ظهور فرزند حسین علیهم‌االسلام دل دردمندشان را تسلا بخشد.[مشرق]


    image-20200201152033-16.png

    مرور آنچه در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط سلطنت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی سپری شده است، یادآور خاطرات شیرینی خواهد بود.

     از ورود امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی به میهن در ۱۲ بهمن ۵۷ تا ۲۲ بهمن همان سال، تک‌تک روزها ایّام‌ِ اللهی هستند که هر کدام آبستن حوادثی بوده‌اند. مرور آنچه در آن روزها رخ داد و در خاطرات شفاهی یا رومه‌ها منعکس شد، در نخستین روز ایّام‌الله دهه فجر، یادآور خاطرات شیرینی خواهد بود.

     ۱۲ بهمن

    - حضرت امام در حالی که قصد خروج از فرانسه و حرکت به‌سمت ایران را داشتند، با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن تشکر از آنها خداحافظی کردند.

    - هواپیمای پاریس ـ تهران که به پرواز درآمد، همه نگران بودند؛ نگرانی از انهدام هواپیما یا ربودن آن در آسمان. با این حال، امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، با آرامش تمام خوابیدند.

    - با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود خمینی ای امام»، اشک‌ شوق بر گونه‌هایشان جاری کردند.

    - امام در فرودگاه سخنرانی کردند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می‌کنم. عواطف ملت ایران به دوش من، بارِ گرانی است که نمی‌توانم جبران کنم».

    امام، ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشه‌های فساد دعوت کردند، سپس عازم بهشت زهرا شدند.

    - حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه جمعیت مشتاق در بهشت زهرا می‌گوید:

    من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی‌ای در دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستان‌های ما را آباد. من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهن دولت می‌زنم . من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم. من به ارتش یک نصیحت می‌کنم و یک تشکر . [ما] می‌خواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمی‌خواهید؟ آقای سرلشکر شما نمی‌خواهید مستقل باشید؟ و اما تشکر می‌کنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت».

    - با وجود سرمای زمستان، شب قبل از ورود امام به میهن، هزاران تن از مشتاقان، در مسیر حرکت ایشان خوابیدند.

    - شهرهای کشور در شادی ورود امام، غرق نور و گل و فریاد بود.

    - در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند. عده‌ای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیون‌های خود را به خیابان پرت کردند.

    - امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر وم حفظ وحدت تأکید کردند.

    - ون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرین اعلامیه خود، به تحصن پایان دادند.

    - در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند: ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی می‌پذیرم.

    - شاپور بختیار در آستانه ورود امام خمینی پیامی منتشر کرد. وی در پیام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصاً در روز ورود حضرت امام، تهدید کرد.

    - دانشجویان ایرانی در مقابل سفارت ایران در آمریکا تظاهرات کردند.

    - آمریکا تعدادی از دستگاه‌های الکترونیکی محرمانه خود را از ایران خارج کرد.
    نیروی هوایی سیستم‌های محرمانه جنگنده‌های اف چهارده را مخفی کرد. گفتنی است که یکی از وظایف هایزر» در ایران، انجام همین مأموریت بوده است.

    - بانک‌های سوئیس اعلام کردند که پول‌های ایران را پس نمی‌دهند.

    - مطبوعات و یونایتد پرس: قراردادهای خرید اسلحه ایران از انگلیس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو این خریدها، انگلیس معادل چهار میلیارد دلار بابت عدم فروش و بیکار شدن بیست هزار نفر، زیان خواهد دید.

    - در لیبی به حمایت از انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران، راهپیمایی برگزار شد.

     ۱۳ بهمن۱۳۵۷​

    - امام خمینی در جمع ون بیانات مبسوطی را ایراد کردند. ایشان در قسمتی از این بیانات فرمودند: رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود . هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.

    - رادیو مسکو: دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائی‌ها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.
     

    ۱۴ بهمن۱۳۵۷

    - حضرت امام طی یک مصاحبه مطبوعاتی در مدرسه رفاه اعلام کردند: شورای انقلاب حکومت موقت تعیین خواهد شد و حکومت موقت، موظف خواهد بود که مقدمات رفراندم را تهیه کند. همچنین قانون اساسی که تدوین شد، به آراء عمومی گذاشته می‌شود. ایشان دولت بختیار را غیرقانونی اعلام کردند و گفتند: کاری نکنید که مردم را به جهاد دعوت کنم.

    - دانشجویان ایرانی با حمله به سفارتخانه‌های ایران در آمریکا، لبنان و استرالیا، نسبت به رژیم سلطنتی ایران ابراز انزجار کردند.



    - چهل تن دیگر از نمایندگان مجلس استعفا کردند.

    ۱۵ بهمن۱۳۵۷

    - حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.

    - وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از آمریکا، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت.

    - ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاکرات مکرر با مقامات ایرانی، عازم آمریکا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریکا گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وی به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن می‌زد.

    - همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از امام خمینی، دست به راهپیمایی زدند.

    - آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌ای از عراق برای حضرت امام، از مبارزات ملت ایران حمایت کرد.

    - به مناسبت ورود حضرت امام به ایران، از سوی آیت‌الله مرعشی نجفی تلگرافی برای ایشان ارسال شد.

    - شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا کرد. امام سپس وی را مجددا به عنوان شهردار منصوب کردند. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوع‌الخروج شد.

    - گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با حضرت امام دیدار کردند.

     ۱۶ بهمن۱۳۵۷

    - انتخاب مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، رسماً اعلام شد. حکم و فرمان نخست وزیری که با اتفاق آراء شورای انقلاب و تصویب امام خمینی صادر شده بود، توسط حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی در حضور حضرت امام و بازرگان قرائت شد.

    - آسوشیتد پرس: با توجه به اینکه شانس موفقیت بختیار روز به روز کمتر می‌شود، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به ابراز حمایت ملایم از بختیار بسنده کرد.

    - رییس سازمان سیا اعراف کرد که در رابطه با پیش بینی مسائل ایران، این سازمان ناکام بوده است. وی گفت: چیزی که ما پیش بینی نمی‌کردیم، این بود که یک مرد هفتاد و هشت ساله که مدت چهارده سال در تبعید بود، این نیروها را به هم پیوند زند.

    - کیسینجر گفت: بیم آن می‌رود که انقلاب اسلامی به سایر کشورها سرایت کند و گناه این حرکت، متوجه هدف توخالی حقوق بشر است.

    - آیت‌الله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفت.

    - چند وزارتخانه، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائی، بهداری و دادگستری، توسط نیروهای ارتش اشغال شد.

    - ۲۲ نماینده دیگر مجلس شورا، استعفا کردند.

    - در تظاهرت مردم آغاجاری، عده‌ای به شهادت رسیدند.

    - هشت هزار یهودی، ایران را ترک کردند و به اسرائیل رفتند.

     ۱۷ بهمن۱۳۵۷​

    - امام خمینی در سخنان خود گفتند: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامی، عکس‌العملی مثبت داشته باشند.

    - در پاسخ به پیام‌های تشکر از سوی مردم و یا شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به کشور، از سوی ایشان پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.

    - بازرگان موقتاً از رهبری نهضت آزادی کناره‌گیری و به مدرسه علوی نقل مکان کرد.
    (در حکم نخست وزیری حضرت امام از وی خواسته شده بود تا بدون واسبتگی حزبی و گروهی به پست نخست وزیری اشتغال یابد).

    - دکتر سعید، رییس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت‌ آیت‌الله العظمی خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوش آمد می‌گویم.

    - لوایح محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در جلسه مجلس شورا به تصویب رسید.

    - در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.

    - حجت‌الاسلام فلسفی پس از هشت سال ممنوعیت از سخنرانی، در حضور امام و مردم دیدار کننده از ایشان، سخنرانی کرد.

     ۱۸ بهمن ۱۳۵۷

    - حضرت امام در دیدار با ون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت یک تکلیف است.

    - فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمی‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.

    - سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا کردند.

    - مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.

     ۱۹ بهمن۱۳۵۷

    - جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند. ایشان همچنین از راهپیمایی مردم در حمایت از دولت مهندس بازرگان تشکر کردند.

    - ستاد ارتش، عکس رومه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.

    - طی روزهای گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فریاد و خشم کلیه اقشار در مقابل رژیم بود. بانک‌ها و دیگر مؤسسات دولتی مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنایت‌های شاه قرار گرفتند و شعله‌های آتش از همه سو زبانه می‌کشید.

    - امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شبکه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش می‌شد ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانه‌های گروهی گفتند: دستگاه‌هایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می‌بودند، ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدف‌های نامشروع استفاده کرده است.

    - در درگیری‌های گرگان، پنج نفر کشته و یازده نفر مجروح شدند.

    - مهندس شریف امامی که از طرف دادستانی ممنوع‌الخروج شده بود، از کشور گریخت.


     ۲۰ بهمن۱۳۵۷

    - با حمله مأموران گارد به پادگان نیروی هوایی تهران، جنگ خیابانی آغاز شد. به گفته همافران، وقتی که رادیو اعلام کرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع کردند. با ظاهر شدن تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، طنین صلوات سالن را پر کرد و در این هنگام، افراد گارد به سوی آنها تیراندازی کردند و درگیری آغاز شد.

    - مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابان‌های اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد الله‌اکبر از همافران حمایت می‌کردند.



    - اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله کنند، لذا از دفتر حضرت امام کسب تکلیف کردند و دفتر امام توصیه کردند که پراکنده نشوید.

    - مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار می‌دادند و خود را با آتش لاستیک‌های فرسوده گرم می کردند که نیمه شب مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسل‌ها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچه‌های اطراف پناه بردند اما مأمورین توانستند یکصد و پنجاه و دو نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران و منتقل کنند. در بین دستگیر شدگان دو نیز حضور داشتند (اولین کلانتری ساقط شده در جریان هجوم مردم همین کلانتری بود).

     ۲۱ بهمن۱۳۵۷

    - با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازای کارت پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار می‌دادند.

    - کلانتری تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم ـ سقوط کرد و مردم و گاردی‌ها در این زدو خورد چندین کشته و مجروح داشتند. از این پس، کلانتری‌ها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند.

    - فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتری‌ها و پادگان‌ها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.

    - حضرت امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند و گفتند: اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند . اخطار می‌کنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد . تصمیم آخر خود را به امید خدا می‌گیریم». همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.

    - مینی‌بوس‌ها و ماشین‌های وابسته به ستاد کمیته امام خمینی، با بلندگو، لغو اعلامیه فرماندار نظامی را در سطح تهران اعلام کردند. گفتنی است که بنا به گفته‌ رحیمی، یکی از سران ارتش، حکومت نظامی تصمیم داشت که با افزایش ساعات حکومت نظامی، به انجام کودتا و سرکوب مردم و خصوصا ترور و دستگیری رهبران نهضت، بپردازد. این تصمیم حضرت امام، توطئه بزرگی را در آستانه پیروزی نهضت در نطفه خفه کرد.

    - امام خمینی در جواب به استعفای افراد نیروی مسلح نوشتند: قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که قسم خورده‌اند باید بر خلاف آن عمل کنند.

    - مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند. جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرد.

    - ده‌ها هزار تن از مردم در خیابان فرح‌آباد، پشت کیسه‌های شن و خاک سنگر گرفتند.

    - کلانتری‌های تهران نو، (چهارده و شانزده و بیست و یک و نه) و نارمک ده و یازده و شهر ری، سقوط کردند و همچنین یک هلی‌کوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.

    - حجت‌الاسلام مفتح از جانب حضرت امام، عکس مندرج در رومه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل ایشان را کاملا صحیح و واقعی دانست.

    - از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.

    - امام خمینی اعلام کردند که من خودم اهل قلم و بیان هستم و هیچ سخنگویی ندارم.

    - ستاد امداد و سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدا را تا ساعت یازده امشب، صد و بیست و شش تن ، و مجروین را ششصد و سی و چهار نفر ذکر کرد.

    - شمار کشته شدگان که به بیمارستان جرجانی منتقل شده‌اند، به چهل و شش نفر رسید و تعداد زخمی‌ها به علت کثرت آنها قابل شمارش نیست.

     ۲۲ بهمن۱۳۵۷​

    - با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه‌ای با حضور بازرگان، بختیار و قره‌باغی تشکیل گردد. عباس امیرانتظام درباره این جلسه می‌گوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را برای جلسه فرستاد.

    - واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشکر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.

    - نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابان‌های تهران شدت بیشتری پیدا کرد.

    - در پی درگیری‌های اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشده‌اند.

    - تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا،‌ رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.

    - نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدره‌ای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرماندگان گارد، به هلاکت رسیدند.

    - فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدم کردند.

    - با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه‌های مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.

    - حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقب‌نشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند.

    -  از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بی‌طرفی کند، اینها بود:

    رییس ستاد شهربانی به کلانتری‌ها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالی که این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسل‌سازی به جهت تمرد آنها بی‌نتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار می‌کردند و بدون اجازه به پادگان‌ها برمی گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بی‌نظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.

    - انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.

    - امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم نوشتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره‌مند است و توطئه‌ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان‌های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه‌ها را نقش بر آب می‌سازد . با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.[مشرق]


    پژوهشگر تاریخ اسلام می‌گوید: اگر توفیقات ام‌البنین و زندگانی پرسعادت حضرت عباس علیه السلام را می‌بینیم، اتصال به عترت را نتیجه بگیریم. فرزندانی که تحت چنین تربیتی قرار بگیرند، در بزنگاه‌های حساس به فریاد اسلام و جامعه اسلامی می‌رسند.

    • رمز و راز رشد معنوی حضرت ام‌ البنین / نکات درس‌آموز زندگی همسر علی (ع) برای خانواده‌ها

     یکی از ستارگان درخشان تاریخ اسلام و نیز از بانوان گرامی خاندان عترت، حضرت ام‌البنین سلام الله علیها است. این بانوی رشید اسلام آنگاه که امام حسین(ع) بانگ رحل به‌سوی کربلا برای زنده نگه داشتن اسلام و سیره نبوی سر داد، چهار فرزند خویش را به‌همراه ایشان فرستاد و در نهایت همه این چهار فرزند در رکاب امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند.

    به‌مناسبت ایام شهادت حضرت ام‌البنین سلام الله علیها با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، ‌دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و پژوهشگر تاریخ اسلام به گفت‌وگو نشستیم تا درباره برخی از شاخصه‌های این بانوی بزرگوار صحبتی داشته باشیم.

    وی در بخش‌هایی از این گفت‌وگو می‌گوید: خواهران و مادران جامعه باید با شناخت زندگانی حضرت ام‌البنین، زندگی خود را جهت دهند؛ یکی از نکاتی که می‌توانند از سیره این بانو بهره بگیرند، دقت در ایمان حضرت ام‌البنین سلام الله علیها است. زمانی هویت ایمانی ایشان شکل گرفت که به خاندان عترت متصل شد و این ایمان روز به روز تکمیل‌تر شد.

    * یکی از رویدادهای مهم تاریخ زندگانی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ازدواج ایشان با حضرت ام‌البنین است؛ در این باره توضیح می‌دهید؟

    بسم الله الرحمن الرحیم؛ حضرت ام البنین سلام‌الله علیها که نام اصلی‌اش فاطمه بنت حزام مشهور به فاطمه کلابیه است، در خانواده‌ای اصیل و نجیب رشد یافت. زمانی که حضرت فاطمه سلام‌الله علیها به شهادت رسید، امیرالمؤمنین به عقیل فرمود: زنی را برایم پیدا کن که از خانواده‌ای نجیب و شجاع باشد و برایم فرزندی شجاع و قهرمان بیاورد. عقیل گفت: با فاطمه دختر حزام کلبی ازدواج کن که در میان عرب شجاع تر از پدرانش وجود ندارد؛ أنظر إلی امرأه قد ولدتها الفحول، لأتزوجها فتلد لی غلاما فارسا. فقال له: تزوج أم البنین الکلابیه، فإنه لیس فی العرب أشجع من آبائها».

    درسهای جالب توجهی در این بیان حضرت است؛ مثلاً خانواده‌ها باید سعی کنند با خانواده‌هایی وصلت کنند که دارای اصالتند و به نجابت و پاکدامنی شهرت دارند؛ این امر سبب ایجاد نسلی نجیب و اصیل برای جامعه اسلامی می‌شود؛ چرا که محور تربیت خانواده بر دوش مادران است. بانویی که در خانواده اصیل و نجیب رشد یافته باشد، فرزندانی تربیت می‌کند که برای پیشرفت همه‌جانبه جامعه مفید خواهند بود؛ از دیگر سو، خانواده‌هایی که قصد دارند فرزند دختر خود را مزدوج کنند، باید به ایمان و تقوا و نیز اصالت آن مرد توجه داشته باشند.

    خانواده‌ها باید سعی کنند با خانواده‌هایی وصلت کنند که دارای اصالتند و به نجابت و پاکدامنی شهرت دارند؛ این امر سبب ایجاد نسلی نجیب و اصیل برای جامعه اسلامی می‌شود؛ چرا که محور تربیت خانواده بر دوش مادران است.

    بالاخره عقیل می‌رود و این بانوی گرامی را انتخاب می‌کند. حاصل این ازدواج، چهار فرزند می‌شود که حضرت عباس (ع) یکی از ایشان است.

    آن بزرگوار به قدری با ادب بود که حاضر نشد به خاطر فاطمه زهرا (س) نام فاطمه را بر خود حفظ کند. در روایات آمده است، بعد از گذشت مدتی از ازدواج ام البنین با امیرالمؤمنین، بانو به حضرت پیشنهاد کرد او را به نام اصلی‌اش که فاطمه بود، صدا نزند، تا حسنین(ع) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان نیفتند. از این رو امام علی او را ام البنین [مادر پسران] نامید.

    بانویی که توفیق مادری حضرت عباس را یافت

    * نکته جالب توجهی که کمتر به آن پرداخته می‌شود، مادری ایشان برای برترین شیعیان عترت یعنی حضرت عباس است. درباره این مسئله بیشتر برای خوانندگان توضیح دهید؟

      اگر بخواهیم از منظری توحیدی به این ماجرا نگاه کنیم، اینطور است که حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها از جانب خداوند توفیق یافت یکی از خوبان بشریت را مادری کند و این بانوی گرامی، حضرت عباس علیه‌السلام را امانتی الهی می‌دانست که باید او را در مسیر دفاع از حریم عترت علیهم‎السلام فدا کند.

    بزرگواری که صاحب برترین شاخصه‌هایی است که یک شیعه باید داشته باشد. ایشان به صورت عملی تعهد نسبت به حریم امامت و ولایت را به منصه ظهور گذاشت. دقت عمل حضرت عباس علیه‌السلام در عمل به تعهد خویش نسبت به حریم اهل‌بیت علیهم‌السلام به قدری دقیق بود که امام صادق علیه‌السلام در زیارتنامه خویش ایشان را تحسین می‌کند؛ در واقع بهترین منبعی که می‌تواند معرّف این فرزند رشید ام البنین سلام الله علیها باشد، اوصاف امام صادق علیه‌السلام در حق ایشان است.

    بخشی از فضائل حضرت عباس را در بیان امام صادق بشناسیم

    در فرازهایی از زیارتنامه حضرت عباس که منسوب به امام صادق (علیه‌السلام) است، می‌خوانیم: السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ؛ سلام بر تو ای بنده شایسته فرمان‌بر خدا و رسول خدا و امیرمؤمنان و حسن و حسین درود خدا بر آنان باد.

    عبد صالح بودن و نیز اطاعت از خدا، رسول‌الله و نیز امامان عصر خویش از نشانه‌های بارز حضرت عباس علیه‌السلام معرفی شده است. همچنین امام صادق علیه‌السلام در دیگر فراز، ایشان را وفادار به بیعتش و اجابت‌کننده دعوت خدا و نیز اطاعت‌کننده از والیان امرش یعنی اهل‌بیت علیهم‌السلام معرفی می‌کند؛ وَفى بِبَیْعَتِهِ وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَأَطاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ.

    اکنون که حدود 1400 سال از شهادت آن حضرت می‌گذرد، یاد او به عنوان وفادارترین یار امام حسین علیه‌السلام در تاریخ می‌درخشد و الگوی مناسبی برای شیعیانی است که قصد دارند عزم خویش را در مسیر امام عصر خویش ثابت کنند.

    در کنار حضرت عباس علیه‌السلام که در کربلا به شهادت رسید، سه برادر ایشان نیز به این مقام دست یافتند. اینها افرادی‌اند که در دامان حضرت ام‌البنین و تحت تربیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به این مقام دست یافتند.
     

    حضرت ام‌البنین طعم ایمان را در همراهی با عترت چشید

    * اگر بخواهیم شاخصه‌های حضرت ام‌البنین را به عنوان بخشی از الگوی بانوان عصر حاضر معرفی کنیم، به چه شاخصه‌هایی می‌توان اشاره کرد؟

    خواهران و مادران جامعه باید با شناخت زندگانی حضرت ام البنین، زندگی خود را جهت دهند؛ یکی از نکاتی که می‌توانند از سیره این بانو بهره بگیرند، دقت در ایمان حضرت ام البنین سلام الله علیها است. زمانی هویت ایمانی ایشان شکل گرفت که به خاندان عترت متصل شد و این ایمان روز به روز تکمیل‌تر شد. ایشان طعم ایمان را در همراهی با عترت دانست. بانوان ما نیز اینگونه باید رفتار کنند. حیات فرد و حیات جامعه در گروی اتصال به خاندان وحی است؛ آنجا که خداوند فرمود: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم‏.؛ اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، چون خدا و پیامبر، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مى‏‌بخشد، آنان را اجابت کنید.»

    ام‌البنین (س) در پرتو ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و اجابت خواست ایشان، توفیق یافت محلی برای ورود نور برترین از شیعیان باشد؛ نوری که عالم‌گیر شد و ملقب به قمرالحسین شد. او نور خود را از امامش گرفت و به دیگران بهره رساند.

    ایشان در پرتو ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و اجابت خواست ایشان توفیق یافت محلی برای ورود نور برترین از شیعیان باشد؛ نوری که عالم‌گیر شد و ملقب به قمرالحسین شد. او نور خود را از امامش گرفت و به دیگران بهره رساند.

    نکته دوم، در تربیت خانوادگی است. وقتی بانویی از جامعه ما با تکیه به مبانی اسلام سعی خود را در مسیر کسب آموزه‌های دین به کار می‎گیرد، همسری را انتخاب می‌کند که پایبند به آموزه‌های دین است؛ بنابراین فرزندان چنین خانواده‌ای برای همگان مفید خواهد بود.

    نکته سوم، شجاعت ام البنین سلام الله علیها است. ایشان شجاع بود و فرزندانی شجاع تربیت کرد. چرا که بخشی از شجاعت، به صورت ارثی و بخش دیگر آموزشی است. فرزندی که در پای درس اهل علم بنشیند، عالم بار می‌آید. اگر با اهل تقوا همنشین شود، با تقوا می‌شود. حضرت عباس در خانوده‎‌ای رشد یافت که همگان در کنار ایمان و تقوا، شجاع‌ترین مردان روزگار از اولین و آخرین بودند. همچنان که امام سجاد (علیه‌السلام) در خطبه مشهور خویش در کاخ یزید یکی از 6 خصلت خاندان وحی را شجاعت نامید و فرمود: ای مردم، خداوند به ما 6 خصلت عطا کرده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است: به ما ارزانی داشت علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین را؛ أَیُّهَا النَّاسُ أُعْطِینَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِینَا الْعِلْمَ‏ وَ الْحِلْمَ‏ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِین‏.

    اگر پدر و مادر فرزندان خویش را صحیح تربیت کنند و مراوده و نشست و برخاست آنها را با اهل علم و دیانت قرار دهند، به طور قطع چنین فرزندانی از جهت معنوی و علمی رشد می‌کنند و گلیم خود را می‌توانند از آب بیرون بکشند. تمام اینها باید منجر به اتصال به عترت شود. اگر توفیقات ام‌البنین را می‌بینیم، اگر زندگانی پر سعادت حضرت عباس علیه‌السلام را می‌بینیم، اتصال به عترت را نتیجه بگیریم. فرزندانی که تحت چنین تربیتی قرار بگیرند، در بزنگاه‌های حساس به فریاد اسلام و جامعه اسلامی می‌رسند که نمونه آن را در دفاع مقدس و ماجرای مدافعان حریم مشاهده کردیم. اگر شهید حججی‌ها تقدیم جامعه شدند، به طور قطع باید به خانواده او و تربیتش دقت کرد.  

    اگر توفیقات ام‌البنین را می‌بینیم، اگر زندگانی پر سعادت حضرت عباس علیه‌السلام را می‌بینیم، اتصال به عترت را نتیجه بگیریم. فرزندانی که تحت چنین تربیتی قرار بگیرند، در بزنگاه‌های حساس به فریاد اسلام و جامعه اسلامی می‌رسند.

    * مقداری که در زندگانی حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها به ویژه در مقطع قیام امام حسین علیه‌السلام نگاهی می‌اندازیم، شباهتی بین ایشان ان مدافعان حرم می‌یابیم. آیا این حس‌مان درست است؟

    همان طور که اشاره کردیم، از ویژگی‌های بارز حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها زندگی برای امام و فداکاری در مسیر امامت بود؛ نشان به اینکه وقتی اسراء به مدینه بازگشتند، واکنش حضرت ام‌البنین جالب است؛ ایشان ابتدا از امام حسین علیه‌السلام سراغ می‎گیرد؛ چرا که فرهنگِ با اهل‌بیت علیهم‌السلام بودن و نصرت ایشان در پوست و خون و استخوان وی نفوذ کرده بود. ایشان اگر هم فرزندان خویش را برای یاری امام حسین علیه‌السلام رهسپار کرد، به خاطر همین فرهنگی بود که در ایشان نهادینه شده بود؛ حضرت ام البنین فرزندان خویش را برای دفاع از حریم امامت و ولایت فرستاد. او افتخار می‌کند که فرزندانش در مسیر امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند.[تسنیم


    آنچه بین دو ملت ایران و عراق وجود دارد، عشق همیشگی و پیوندی دائمی است که گسستن نمی‌شناسد حتی اگر ت بین‌الملل تلاش کند تا شکاف‌های ساختگی ایجاد کند که به‌سرعت پر خواهد شد و پایان خواهد یافت و ساختگی آن هویدا خواهد شد.

    یادداشت اختصاصی| رئیس جماعت علمای عراق: "روابط ایران و عراق؛ هویت ریشه‌دار و همسانی منافع"

    شیخ خالد الملا» عالم برجسته اهل‌سنت و رئیس جماعت علمای عراق طی یادداشت اختصاصی برای خبرگزاری تسنیم به روابط دیرین دو کشور ایران و عراق و مشترکات فرهنگی دو کشور پرداخته که متن کامل آن در زیر می‌آید:

    روابط ایران و عرب در گستره تاریخ طولانی خود مجموعه‌ای از چالش‌های پیچیده را پشت‌سر گذاشته است که وضعیت و شرایط ژئوپولیتیک آنها را تحمیل کرده است. این روابط ــ مطابق با ضرورت‌های هر مرحله و تغییرات سیستم‌های ی ــ در گستره همسویی تا کش‌وقوس سیر کرده است اما به‌طورکلی، این روابط یک ویژگی بسیار مهم داشته و آن هم ماندگاری است.

    روابط عرب با همسایگان غیرعرب هیچ روزی خوب نبوده بلکه با ناهمواریهای بسیار دشواری ــ از کش‌وقوس تمدنی و چالش‌های مرتبط با الگوهای مختلف گرفته تا برخورد تمدنی ــ همراه بوده است. اما وضعیت درخصوص دو تمدن ایرانی و عربی تفاوت می‌کند. شاید اولین و بارزترین جلوه این تفاوت در وجود یک روش و الگوی مردمی رایج است که تقریباً به‌عنوان فیلتر عمل می‌کند و جنبه‌های مثبت کلی بین دو تمدن ایرانی و عربی از آن عبور می‌کند.

    در عین حال، این فیلترها جلوی عبور همه موانع زبانی یا مذهبی یا الگوهای ی حاکم بر عرصه متقابل بین دو طرف را می‌گیرد و آنها را در خود حل می‌کند.

    ملت‌های عرب و ایران در سراسر تاریخ هیچ گونه کش‌وقوس تمدنی یا ناسازگاری را شاهد نبوده‌اند؛ درست به‌خلاف (روابط) ملت‌های عرب با همسایگان دیگر نظیر ترک‌ها یا همسایگان عربها در آفریقا. روابط با ملت ایران ریشه‌دار است که ریشه در اسلام و قبل از آن دارد؛ زمانی که منطقه عربی دولتی (بزرگ) نداشت و تحت فرمانروایی دولت‌های کوچک پراکنده‌ای قرار داشت که هوی‌وهوس، تمایلات و خلق‌وخوی فرمانروایانشان بر آنها حاکم بود، حتی در آن دوره دشوار، ایران پناهنگاه امنی برای عرب‌ها به‌عنوان مهاجران و بازرگانان و جویندگان ثروت یا فراری‌ها از ظلم و ستم مقامات به‌شمار می‌رفت.

    در فصل‌های مختلف تاریخ، شما می‌توانید بخوانید که ملت ایران همواره ملتی مهمان‌پذیر، دوستانه، آرام، هماهنگ و پذیرای کسانی بوده است که از سرزمین‌های دیگر می‌آمده‌اند. تاریخ نه‌چندان دور داستانها، ایده‌ها، میراث، کار و  نوآوری هنری، فرهنگی و عمرانی را روایت می‌کند که عرب‌ها و ایرانی‌ها در آن نقش متقابلی را در شکل دادن به تار و پود تصویری مشترک و خلق یک پدیده حیاتی و شناختی واحد ایفا کرده‌اند.

    این موضوع در محدوده کار و دید مشترک خلاصه نشد بلکه بسیار فراتر از آن رفت تا دو طرف یک محصول شناختی را به‌وجود آورند که از دل تمدنی بیرون می‌آید که تقریباً یکی است.

    روابط ایران و عربها و به‌طور اخص عراقی‌ها با توجه به عامل جغرافیا باعث شده که دو ملت (ایران و عراق) در گستره وسیعی از مرزهای مشترک به یکدیگر پیوند بخورند. منافع مشترک، منزلگاههای کاروانها، دانش و پیام اسلام و تاریخ طولانی مقابله با دشمنان مشترک مسیر این مرزها را هموار کرده است، همواره یک رابطه مکمل مهم بوده است.

    علمای ایران وقتی عرصه بر آنها تنگ می‌گیرد، راه نجف را در پیش می‌گیرند و علمای عراق مشتاق (رهسپاری به) قم هستند. نوآوران و ادیبان و شاعران عراق در  طبیعت ایرانی و پیشرفت و جادوی عاطفی چیزهای زیادی می‌یابند که آنها را غنی می‌بخشد.

    امروز بسیاری از سبک‌های معماری عراق ریشه‌های خود را از (معماری) ایرانی برگرفته‌اند؛ چه برسد به نابغه‌های ادب، زبان، شعر، نحو، بلاغت، فقه و عقاید که همه ایرانی بوده‌اند و در سرزمین عربی می‌زیسته‌اند و از چشمه اسلام و پرتو باروری دانش و معرفت‌شناسی آن بهره‌مند شده‌اند. تاریخ از دیگران به‌زبان ملی‌گرایی سخنگفته است؛ مگر در مورد ایرانی‌ها زیرا آنها را با اسم‌های عربی صدا می‌زند و نمی‌توانید هویت و ملی‌گرایی واقعی آنها را بشناسید زیرا ایرانی‌ها ذوب در اسلام شده‌اند و به عقاید و وابستگی به این دین عشق می‌ورزند.

    رابطه بین دو طرف یک رابطه آشتی با خود، متکامل و جامع است که در تمام قرون گذشته ادامه داشته و خواهد داشت؛ حتی اگر ت بین‌الملل تلاش کند تا شکاف‌های ساختگی ایجاد کند که به‌سرعت پر خواهد شد و پایان خواهد یافت و ساختگی آن هویدا خواهد شد.

    آنچه بین دو ملت وجود دارد، عشق همیشگی و پیوندی دائمی است که گسستن نمی‌شناسد.

    شیخ دکتر خالد الملا رئیس جماعت علمای عراق

    رئیس جماعت علمای اهل‌تسنن عراق: آمریکا باید از عراق و منطقه بیرون برود

    رئیس جماعت علمای اهل‌تسنن عراق با تأکید بر اینکه تظاهرات روز گذشته (جمعه) عراقی‌ها با شکوه و به‌دور از هرگونه وابستگی حزبی و ی برگزار شد، گفت: آمریکا باید از عراق و منطقه بیرون برود.

    • مصاحبه| رئیس جماعت علمای اهل‌تسنن عراق: آمریکا باید از عراق و منطقه بیرون برود

    شیخ خالد الملا» رئیس جماعت علمای اهل‌تسنن عراق در خصوص تظاهرات روز گذشته در بغداد و تأثیر آن بر خروج نیروهای آمریکایی از عراق گفت: به‌نظر من روز گذشته روز جدایی حق از باطل بین اشغالگران و بین آزادی و حاکمیت و نیز کرامت عراق است آن هم پس از آنکه آمریکا به‌عنوان "شیطان بزرگ" حاکمیت عراق را برای دهها سال از سال 2003 نقض کرد.

    وی تصریح کرد: این تظاهرات میلیونی به‌مثابه پاسخ آشکار به جنایت زشتی است که آمریکا در حق دو رهبر بزرگ (شهید سردار قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس) که به‌گفته مرجعیت دینی نجف اشرف، "قهرمان پیروزی بر داعش" بودند، مرتکب شد از همین رو پاسخ مردم عراق آشکار و با این مضمون بود که آمریکا باید از عراق و منطقه بیرون برود؛ این بهترین پاسخ به جنایت‌های پی‌درپی آن در عراق، یمن، سوریه، لیبی و سایر سرزمین‌های عربی و اسلامی است.

    شیخ خالد الملا افزود: آمریکا از حضور در منطقه دو هدف دارد: اول، به تاراج بردن ثروت‌های کشورهای عربی و اسلامی  و سلطه بر تصمیم‌های ی آنان و دوم حمایت از رژیم صهیونیستی.

    وجه تمایز تظاهرات روز جمعه (دیروز) این است که اولاً، بدون هرگونه حضور ی برگزار شد، ثانیاً، تظاهرات‌کنندگان از همه گروههای مردمی عراق شامل شیعه، سنی، مسیحی و صائبی بودند.

    وی تأکید کرد: تظاهرات روز گذشته در بغداد و نیز تشییع میلیونی در اهواز، قم، مشهد و تهران برای قهرمانان الحشد الشعبی و مقاومت، واکنش به آمریکا و سلطه‌جویی این کشور و دونالد ترامپ رئیس جمهور خودخواه آن است، اما وجه تمایز تظاهرات روز جمعه (دیروز) این است که اولاً، بدون هرگونه حضور ی برگزار شد، ثانیاً، تظاهرات کنندگان از همه گروههای مردمی عراق شامل شیعه، سنی، مسیحی و صابئی [پیروان حضرت یحیی پیامبر(ص) که جمعیت آنها را در عراق  70 هزار نفر بر آورد می‌کنند] بودنددر نتیجه اهالی بصره کنار مردم ذی‌قار، نجف، کربلا و موصل و تمام استان‌های عراق در بغداد حضور یافتند تا حرف خود را بزنند، البته تعدادی نیز به‌دلیل برخی مشکلات نتوانستند خود را به محل برگزاری تظاهرات در بغداد برسانند اما توطئه آمریکا علیه گروهی از عراقی‌ها در برابر گروهی دیگر و صف‌بندی شیعه در برابر شیعه و یا سنی در برابر سنی با تظاهرات عراقی‌ها ناکام ماند.

    رئیس جماعت علمای اهل‌تسنن عراق گفت: به‌عبارت بهتر عراقی‌ها با این تظاهرات ملی، شجاعانه و بی‌طرفانه خود که به‌دور از هرگونه حزب‌بندی و وابستگی ی و با نام عراق برای همه و بالا بردن پرچم کشور برگزار شد، نقشه‌های آمریکایی ــ صهیونیستی را ناکام گذاشتند.

    وی ادامه داد: آنچه روز جمعه رخ داد علاوه بر پاسخ به آمریکا و جنایت‌های آن، پاسخی آشکار به متحدان آمریکا و مزدوران آن در منطقه بود که مجری نقشه آمریکایی ــ صهیونیستی در عراق و منطقه هستند، امروز عراقی‌ها به‌نیابت از امت مسلمان این تظاهرات را برگزار کردند و نه‌فقط نماینده خود و شیعه و سنی و مسلمانان عراق بلکه نماینده اراده آزاد و مقاوم هر انسان غیرتمند و آزاده‌ای هستند که با حضور در خیابان به آمریکا اعلام کردند که جنایت و کشتار مردم و بدنام کردن دین اسلام کافی است.

    شیخ الملا تصریح کرد: آمریکا به‌عنوان شیطان بزرگ به‌دنبال فتنه‌انگیزی بین ملت‌های مختلف به‌ویژه فتنه‌های طایفه‌ای در عراق است و با این کار موجب گسترش فساد و درگیری داخلی و سهم‌خواهی بین عراقی‌ها شد اما اکنون ملت عراق حرف خود را با شعار "آمریکا بیرون بیرون" به‌صراحت فریاد کشید؛ امروز می‌توانیم بگوییم، ما حاکمیت خود را بازیافتیم و به کسی اجازه نمی‌دهیم بگوید ملت حرف و نظری ندارد بلکه این ملت است که حرف خود را با شجاعت و بیطرفی کامل بیان کرد.

    وی گفت: این راهپیمایی و تظاهرات میلیونی بدون هیچ نفوذی و آزار رسیدن به یک نفر و بدون هیچ مشکلی برگزار شد، گویی تظاهرات کنندگان به حج می‌رفتند و خدا را عبادت می‌کردند؛ پس از این تظاهرات، حضور آمریکا در عراق اشغالگری است و پارلمان عراق نیز حرف خود را زده و قانون بیرون راندن نیروهای خارجی را صادر کرده است و دولت عراق نیز از زبان نخست وزیر دو روز پیش در نشست هیئت دولت اعلام کرد، به‌دنبال راهکاری برای بیرون راندن نیروهای خارجی و پیش از همه آمریکایی است و در این میان مردم نیز حرف خود را زدند و اعلام کردند آمریکا باید از عراق خارج بشود و ارتش و پایگاههای خود را از اینجا بیرون ببرد.

    شیخ خالد الملا در بخش دیگری از این مصاحبه با ابراز همدردی و اندوه فراوان برای از دست دادن ابومهدی المهندس و سردار قاسم سلیمانی به‌عنوان میهمان عراق گفت، او سرباز امام ‌ای بود که داوطلبانه به خدمتگزاری عراق برخاست.

    طبیعی است که آمریکا از تصمیم پارلمان عراق و مردم این کشور و هر تصمیم دیگری که ملت‌های عربی و اسلامی می‌گیرند، ناراضی باشد زیرا به‌دنبال سلطه‌جویی و دیکتاتوری و تاراج ثروت‌های منطقه است.

    وی در عین حال اظهار داشت: با وجود اندوه فراوان برای شهادت این دو قهرمان، از پیروزی خالصانه عراقی‌ها خوشحالیم، عراق همچنان دوست تمام کشورهای جهان که به انسانیت و عدالت و حقوق ملت احترام می‌گزارند، باقی خواهد ماند.

    رئیس جماعت علمای اهل‌تسنن عراق در خصوص اظهارات آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه در تصمیم پارلمان عراق درباره بیرون راندن نیروهای آمریکایی، اجماع وجود ندارد و این‌که "آیا احتمال تکرار این اظهارات پس از تظاهرات میلیونی روز جمعه وجود دارد؟" پاسخ داد: اولاً، طبیعی است که آمریکا از تصمیم پارلمان عراق و مردم این کشور و هر تصمیم دیگری که ملت‌های عربی و اسلامی می‌گیرند، ناراضی باشد زیرا به‌دنبال سلطه‌جویی و دیکتاتوری و تاراج ثروت‌های منطقه است.

    وی تأکید کرد: پارلمان عراق نماینده شیعه، سنی، کُرد و عرب و هویت ملی عراق است، کسانی که در پارلمان به اخراج نیروهای بیگانه و پیش از همه آمریکایی‌ها رأی دادند، عراقی و عضو مجلس هستند، ما مجلس شیعی و سنی و یا کُرد نداریم، بلکه اعضای مجلس نماینده ملت عراق هستند.

    اگر آمریکایی‌ها بر ادامه حضور در عراق پافشاری کنند، عراقی‌ها حرف دیگری خواهند داشت، آنان نیز می‌دانند عراقی‌ها در ابتدای حمله آمریکا به خاک عراق و اشغال این کشور چگونه مقاومت کردند و آنان را با ناکامی از عراق بیرون راندند.

    ثانیاً،  واکنش به این تظاهرات روشن است به این معنی که کانال‌های وابسته به آمریکا در تلاش برای بی‌اهمیت جلوه دادن تظاهرات مردم برآمدند تا جایی که با بی‌شرمی تمام، حضور میلیونی مردم را حامیان ایران عنوان کردند؛  بسیار خوب، اگر این حضور میلیونی حامی ایران هستند باید پرسید؛ "کار شما چیست؟ نقشه شما و میلیاردها دلارتان کجاست؟"، شما در برابر طرح اسلامی و وحدت اسلامی و انسانی و حسن همجواری شکست خوردید.

    شیخ خالد الملا ادامه داد: ما به اظهارات آمریکایی‌ها گوش نمی‌دهیم بلکه نگاه ما به‌سمت عراقی‌ها و اقدامات آنان و عملکرد دیپلماتیکی است که از سوی پارلمان و دولت عراق و تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم صادر شد، اما اگر آمریکایی‌ها بر ادامه حضور در عراق پافشاری کنند عراقی‌ها حرف دیگری خواهند داشت، آنان نیز می‌دانند عراقی‌ها در ابتدای حمله آمریکا به خاک عراق و اشغال این کشور چگونه مقاومت کردند و آنان را با ناکامی از عراق بیرون راندند.


    سخنگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین با اشاره به طرح "دونالد ترامپ" رئیس‌جمهوری آمریکا موسوم به "معامله قرن" و دل‌بستن او به توهمات "بنیامین نتانیاهو" نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تأکید کرد: رژیم صهیونیستی آمریکا را به‌سمت پرتگاه و فروپاشی می‌برد.

    مصاحبه|جهاد اسلامی: رژیم صهیونیستی آمریکا را به پرتگاه فروپاشی می‌برد

    مصعب البریم» سخنگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین  در خصوص سرنوشت طرح ترامپ موسوم به معامله قرن و اینکه رژیم صهیونیستی در پرتو سکوت مطلق رژیم‌های عربی و حمایت برخی از آنان مانند عربستان، مصر، امارات متحده عربی و بحرین  از معامله قرن، مفاد این طرح را بر ملت فلسطین تحمیل کرده و قصد دارد آن را عملاً به‌اجرا در می‌آورد، گفت: معامله قرن طرحی است که در نامگذاری آن حقوق عربی و اسلامی نادیده گرفته شده و به قدس به‌مثابه کالایی قابل خرید و فروش نگریسته شده است و این چیزی است که در عرف تاجران و سرمایه‌داران قابل تعامل است.

    حقوق بحق ملت فلسطین قابل سازش نیست

    وی اظهار داشت: اما در عرف مبارزان، مجاهدان و آزادگان چنین طرحی هیچ ارزشی ندارد زیرا حقوق بحق قابل سازش نیست، ازهمین‌رو بی‌تردید این توطئه و این طرح شیطانی در برابر مبارزه فلسطینی‌ها و ایستادگی ملت‌های عربی و اسلامی که به دین، اسلام و مقدسات و ناسیونالیسم عربی و اسلامی پایبند هستند، شکست خواهد خورد.

    البریم گفت: ناسیونالیسم عربی در روایات تاریخی بحق و هزاران ساله ریشه دارد و تاریخ آن با خون شهدا و جانفشانی اسیران و مجروحان گره خورده است بنابراین پرواضح است که  تمدن منطقه اسلامی و عربی هرچیز عجیب و مبتنی بر استعمارگری و اشغالگری را طرد خواهد کرد همان‌طور که پیش از این اشغالگر صلیبی و مغول و تمام اشغالگرها و استعمارگران را که به‌دنبال تاراج ثروت‌های منطقه بودند، بیرون راند.

    وی ادامه داد: فلسطین پیش از این شاهد انتفاضه‌های پی‌درپی بوده  است که از سال 1963 از زمان شیخ قسام آغاز شده و قیام‌ها و انتفاضه‌های زیادی را پشت‌سر گذاشته است از جمله انتفاضه 1987 و انتفاضه سنگ و نیز عملیات شهادت‌طلبانه تا انتفاضه 2000  که همگی موجب ناکام گذاشتن  بسیاری از توطئه‌ها از جمله پیمان "اسلو" شد.

    البریم گفت: واکنش فلسطینی‌ها و مخالفت آنان با توطئه موسوم به معامله قرن برگرفته از ریشه‌های عربی و اسلامی و به‌پشتوانه عملیات شهادت‌طلبانه آنان است که موجب ناکام گذاشتن توهم و دروغ رژیم صهیونیستی شد.

    فلسطینی‌ها حق دارند برای مقابله با طرح صهیونیستی هرچه لازم است در اختیار داشته باشند

    وی بر تداوم انتفاضه ملت فلسطین تأکید کرد و افزود: ملت ما نمی‌تواند به توهمات دل ببندد، زیرا در واقعیت‌ها ریشه دارد نه توهماتی که رو به زوال است بنابراین انتفاضه ملت فلسطین ادامه دارد و همچنان انقلاب آنان باقی است و مبارزات فلسطینی‌ها از سنگ به تفنگ و گلوله و موشک تحول یافته و فلسطینی‌ها حق دارند برای مقابله با طرح صهیونیستی هرچه لازم است، در اختیار داشته باشند.

    سخنگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ادامه ابراز اطمینان کرد که طرح آمریکا شکست خواهد خورد و همه کسانی که تصمیم گرفتند کنار آمریکا بایستند، سرنوشت آن را پیدا خواهند کرد.

    وی طرح معامله قرن را طرحی صهیونیستی، اشغالگرانه و استعمارگرانه خواند و گفت: این طرح یک مرحله است که در آن از شرایط منطقه‌ای، انسانی، اجتماعی و ضعف ی و عقب گرد در سطح رسمی سوء استفاده شد اما توان این امت حاکی از گام برداشتن به سمت جلو و توان اشغالگر حاکی از عقب گرد آن است.

    البریم تصریح کرد: کسانی که تصمیم گرفتند در کنار مقاومت و مبارزه و حق و پایبندی به اصول ثابت بایستند، در مسیر پیروزی گام برمی‌دارند و حقوق خود را بدست خواهند آورد؛ کسانی که ارزشمندترین دارایی خود را که همان خون و جان رهبران و فرزندان خود بود، چه از بین ملت فلسطین و چه از بین محور مقاومت در جهان عرب و مسلمان تقدیم کردند.

    ت آمریکا مبتنی بر "زور" است

    وی در پاسخ به این سوال که آیا ترامپ در دام نتانیاهو و بازی‌های شخصی او گرفتار شده و منافع ملت آمریکا را در جهان عرب و کشورهای اسلامی در معرض خطر قرار داده است؟ گفت: رئیس جمهوری آمریکا وابسته به موسسه و دولتی است که متاسفانه عامل زورگویی و استکبار و تروریسم را در حق ملت‌های منطقه عربی و اسلامی و ملت‌های جهان مجاز می‌داند، این ت مبتنی بر منطق زور است که می‌گوید به صف من بپیوندید در غیر این صورت به آتش و شلاق این ت گرفتار خواهید شد؛ تی که جهان را تنها یک برده و خود را ارباب می‌بیند.

    البریم اظهار داشت: این خودخواهی در برابر اراده ملت‌ها و آزادگان جهان و وجدان انسانی و در برابر حق از بین خواهد رفت. متاسفانه آنان احترامی برای ملت‌ها و صاحبان حق قائل نیستند بلکه برای آنان اصل زور محترم است حال آنکه قدرت ما برگرفته از حق است، حقی که ملت‌های عربی و اسلامی و محور مقاومت بر اساس آن می‌توانند تمام ابزار قدرت را برای رویارویی با این زیاده خواهی‌ها در اختیار داشته باشند تا در برابر تروریسم و زورگویی جهانی به نمایندگی دو قطب استکباری یعنی اسرائیل و آمریکا و کسانی که در کنارشان قرار گرفتند، بایستند.

    وی تاکید کرد: این حق ما است که این قدرت و مقاومت را که شرعی، اخلاقی ، قانونی ، انسانی و بر اساس ملی گرایی است، شکل دهیم و اشغالگر را از سرزمین خود بیرون رانده و این توهمات را خنثی سازیم و رژیم صهیونیستی را از قلب امت عرب و مسلمان ریشه کن کنیم؛ رژیمی که سدی در مسیر نهضت اسلامی و عربی و آزادی سرزمین به شمار می‌آید و سرنوشتش نابودی است.

    آنچه آمریکا در تلاش برای تحقق آن است "توهم" است

    البریم گفت: آمریکا گمان می‌کند می‌تواند با حمایت از رژیم صهیونیستی حامی منافع خود و این رژیم در منطقه باشد، اما مقاومت فلسطین و محور مقاومت و ادامه راه جهاد بزرگ ، دستاوردهایی را به ثمر می رساند و به دنیا ثابت می‌کند، آنچه آمریکا در تلاش برای تحقق آن است از جمله معرفی اسرائیل به عنوان نوک پیکان طرح  غرب در منطقه و تامین قدرت و امکانات لجستیکی و مادی و معنوی و ی "توهم" است و حمایت آمریکا از تروریسم موجب نابودی‌اش خواهد شد.

    وی گفت: ما معامله قرن را بر اساس مقاومت در فلسطین و با تلاش و مبارزه و خون مجاهدان هدف قرار خواهیم داد و ثابت می‌کنیم، این رژیم یک موجودیت متزل و توخالی است و نه می‌تواند از خود دفاع کند و نه از شهرک‌نشینان و حال و آینده آنان از همین رو آینده‌ای برای این طرح استکباری در منطقه وجود ندارد.

    البریم تصریح کرد: ترامپ با حمایت از اسرائیل در تلاش برای بدست آوردن فرصت‌های ی و توسعه نفوذ و تروریسم خود و ترساندن برخی رژیم‌های عربی و اسلامی است اما ما تاکید می‌کنیم، حمایت او از تروریسم و ظلم در حق مستضعفان وسیله‌ای برای نجات نخواهد بود بلکه گزینه‌ای برای شکست است و این سنت تاریخ است که هر ظالمی و طغیانگری در برابر ایستادگی مستضعفان و صاحبان حق از بین خواهند رفت.

    رژیم صهیونیستی آمریکا را به سمت پرتگاه و فروپاشی می‌برد

    سخنگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین ادامه داد: رژیم صهیونیستی آمریکا را به سمت پرتگاه و فروپاشی اخلاقی می‌برد و موجب رسوایی آمریکا و برملا شدن حمایت آن از تروریسم و غارت ثروت‌های منطقه  خواهد شد از همین رو سرنوشت آن به سرنوشت اسرائیل گره خورده است و ما کاملا ایمان داریم که این رژیم در برابر ایستادگی ملت‌های منطقه که سرزمین پر برکتی است، به سمت شکست و فروپاشی می رود.

    وی در مورد اینکه اکنون با گذشت چند دهه از آغاز مقاومت و گفتگوها داخل فلسطین و روشن شدن اینکه  مقاومت چه دستاوردهایی داشته و مذاکرات چه حاصلی برای ملت فلسطین داشته است آیا صفحه گفتگو از سوی کسانی که به آن دل بسته بودند، بسته شده است یا همچنان بدون توجه به نتایج، مشی گذشته را ادامه می دهند؟ پاسخ داد: بعد از مسیر طولانی مذاکرات و جستجوی توهم صلح ، مذاکرات خود ثابت کرد که در برابر آنچه در خفا و پشت پرده ی و به دور از صحنه رویارویی و عزت و شرافت  امت عربی و اسلامی طراحی می شود،هیچ ارزش و تاثیری ندارد.

    آمریکا برای تحقق صلح مورد نظر خود فقط به دنبال "کسب وقت" است

    البریم تاکید کرد: بله اکنون کاملا روشن شده و بسیار دردناک است که آمریکا برای تحقق صلح مورد نظر خود فقط به دنبال کسب وقت بود تا تروریسم را تقویت کند و طرح صهیونیستی را در قلب امت عربی و اسلامی امتداد دهد و به این ترتیب حقوق فلسطینی‌ها را به سرقت برده و حق بازگشت را از بین ببرد.

    وی تصریح کرد: متاسفانه برخی با توهم اینکه اسرائیل متحد و یا دوست آنان خواهد بود، فریب رژیم صهیونیستی را خورده و به افکار عمومی و ملت‌های خود اینگونه القاء می‌کردند  که این رژیم صلح طلب است، اما ما این توهم را از بین برده و ثابت کردیم، این رژیم، ماهیت برحقی ندارد بلکه استعمارگر و اشغالگر است و با نابوی حق عربی- فلسطینی و جنایت در حق فلسطینی‌ها و ترور و تعقیب مبارزان و نیروهای مقاومت، ماهیت خود را شکل داده است اما طرح مقاومت ثابت کرد، الهام بخش ملت‌های عرب و روزنه امیدی است که با استفاده از سلاح و گلوله و صداقت در دفاع از حقوق مستضعفان می‌تواند این رژیم را نابود کرده و تمام زیاده خواهی‌های استعماری آن را مدفون سازد و حقوق ملت فلسطین را احیا و مسجد الاقصی را آزاد کند.

    مقاومت، معامله قرن را به فرصتی برای مبارزه در برابر آمریکا و اسرائیل تبدیل می‌کند

    البریم اظهار داشت: اکنون اتحاد ملت مسلمان به مثابه سوپاپ اطمینان است و حمایت از مقاومت برای بازیابی وحدت در فلسطین و در سطح کشورهای اسلامی ادامه خواهد یافت و ما معامله قرن و این توطئه و چالش را به فرصتی برای بازیابی وحدت  امت مسلمان و حفظ مقدسات و ثروت‌های آنان و مقاومت در برابر آمریکا و اسرائیل تبدیل خواهیم کرد و این آرزویی است که با خون و جهاد و مبارزه و وحدت و صبر و ایستادگی تحقق خواهد یافت.

    وی گفت: جنبش جهاد اسلامی و مقاومت فلسطین همه را به وحدت و یکصدایی و حمایت از مواضع ی، اجتماعی و فرهنگی فراخوانده و دانشمندان و ون و نویسندگان را به حضور در صف مقدم تلاش فرهنگی برای مقابله با این توطئه خطرناک علیه امت مسلمان فرامی‌خواند تا با وحدت و یکپارچگی بتوانیم سرزمین خود را بازیافته و مقدساتمان را حفظ کنیم و بر این دشمن پیروز شویم.

    استاد فلسطینی: معادلات منطقه دیگر به خواست آمریکا و اسرائیل نخواهد بود

    نویسنده و استاد علوم ی و مطالعات فلسطین با انتقاد از مواضع کشورهای عربی در قبال مسئله فلسطین گفت: موازنه‌های قدرت در منطقه تغییر کرده و هیچ گاه معادله قدرت در منطقه طبق میل آمریکا و رژیم صهیونیستی باز نخواهد گشت.

    مصاحبه|استاد فلسطینی: معادلات منطقه دیگر به خواست آمریکا و اسرائیل نخواهد بود

     عبدالستار توفیق قاسم الخضر» نویسنده، متفکر، تحلیلگر ی، آکادمیک فلسطین و استاد علوم ی و مطالعات فلسطین در دانشگاه النجاح الوطنیه» در نابلس است.

    وی از خلال نوشته‌های خود یک چشم انداز ی و ملی ضد اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین داشته و از معاهده اسلو» و روش‌های آن و نیز مذاکرات ی میان جنبش فتح و اسرائیل انتقاد می‌کند. وی در برابر فساد در محافل تشکیلات خودگردان فلسطین ایستادگی کرده و به دلیل مطالعات و ملاحظات ی خود در این خصوص چندین بار زندانی شد. او هماهنگی تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستی را یک خیانت بزرگ می‌داند.

    وی مولف 25 کتاب و دارای پژوهش‌ها و تحقیق علمی متعددی است و مقالات زیادی را در زمینه‌های علمی و ی به چاپ رسانده است.

    در خصوص موضع ملت و رهبران فلسطین و نیز رژیم های عربی در مقابل طرح آمریکایی معامله قرن که قرار است فردا از بندهای آن رونمایی شود٬ مصاحبه‌ای با عبدالستار توفیق قاسم الخضر» انجام داده است.

    عبدالستار در ابتدای این مصاحبه اعلام کرد: ما تاکنون بخش ی معامله قرن را نخوانده‌ایم٬ اما پیش بینی می‌کنیم که این بخش به زودی منتشر شود که البته در هرصورت بخش ی آن نیز در امتداد بخش اقتصادی این طرح خواهد بود. اما بخش اقتصادی این طرح را که ما می‌دانیم٬ فلسطینی‌ها را از هرگونه توانایی اقتصادی سلب کرده و اقتصاد فلسطین را به سمت اقتصاد صهیونیستی سوق می‌دهد؛ به این معنا که فلسطینی‌ها را وابسته به دیگران نگه داشته و نان ملت فلسطین را به دشمنان آن می‌دهد. این به معنای آن است که بخش ی معامله قرن هم تفاوتی با این شرایط که در بخش اقتصادی آن دیدیم و ملت فلسطین را از همه حقوق ملی‌شان محروم کرده و خواسته‌های صهیونیست‌‌ها را تحقق می بخشد که کم ‌ترین آن در مرحله کنونی حذف مسئله فلسطین طبق طرح ترامپ بوده است که خواسته‌های رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی و سیطره کامل صهیونیست‌ها بر آن را تحقق می‌بخشد

    وی ادامه داد: همچنین آمریکا موافقت خواهد کرد تا رژیم اسرائیل حاکمیت کامل خود را بر بلوک‌های شهرک‌سازی در کرانه باختری و نیز بخش گسترده‌ای از منطقه ج» اعمال کرده و این به معنای آماده‌سازی سیطره کامل رژیم صهیونیستی بر کل مناطق ج» در کرانه باختری است که فلسطینی‌ها همچنان به عنوان ساکنان منزوی و جدا از یکدیگر در مساحت 42 درصد از این منطقه باقی خواهند ماند؛ مناطقی که طبق معاهده اسلو» به مناطق الف» و ب» تقسیم‌بندی شده و تحت مدیریت تشکیلات خودگردان فلسطین هستند. درحال حاضر تلاش برای حذف کامل مسئله فلسطین است؛ اما امور در این حد متوقف نمی‌شود؛ یعنی زمین‌ها به رژیم صهیونیستی داده خواهد شد و آمریکا نیز با آن موافقت می کند٬ اما تکلیف ساکنان چه می‌شود؟

    این نویسنده فلسطینی خاطرنشان کرد: بنابراین پیش‌بینی می‌کنیم که بعد از معامله قرن٬ مرحله جدیدی در مهاجرت اجباری فلسطینی‌ها آغاز شود؛ چرا که اسرائیل٬ فلسطین را بدون ساکنان آن می‌خواهد.

    وی در پاسخ به سوالی با این مضمون که آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی اعراب در این راستا چه کار خواهند کرد، اظهار داشت: آنها ملت فلسطین را از جهت امنیتی و نظامی و اقتصادی و اجتماعی در تنگنا قرار می‌دهند تا مجبور به مهاجرت شوند اما کجا بروند؟ آنها به برخی کشورهای عربی به ویژه اردن و برخی کشورهای خارجی مانند سوئد، نروژ ، کانادا و استرالیا که در خود را به روی مهاجرت جوانان فلسطینی گشوده و نیاز به ساکنان زیادی دارند مهاجرت خواهند کرد. ما در برابر یک خطر جدی برای فلسطینیان هستیم.

    عبدالستار با انتقاد از عملکرد تشکیلات خودگردان فلسطین و شخص ابومازن برای مقابله با این طرح تصریح کرد: تشکیلات خودگردان فلسطین هیچگونه طرح یا استراتژی و یا برنامه‌ای برای مقابله با تهدیدهای رژیم صهیونیستی و آمریکا ضد ملت فلسطین ارائه نکرده است.

    وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سکوت رژیم‌های عربی و اسلامی هنگامی که ترامپ سفارت آمریکا را به قدس اشغالی انتقال داد موجب شد تا او این جسارت را پیدا کند که امروز طرحی مانند معامله قرن را مطرح کند٬ پاسخ داد: موضع عربی پیرو و امتداد موضع فلسطینی است و کشورهای عربی مجبور به همراهی با فلسطینی‌ها هستند؛ چراکه ملت‌های عربی در تعامل با فلسطینیان‌ هستند و بنابراین بار سنگینی بر دوش رژیم‌های عربی قرار می‌گیرد تا موضعی در راستای منافع ملت فلسطین اتخاذ کنند.

    به عقیده این تحلیلگر فلسطینی، عرصه عرب و به ویژه مواضع کشورهای حوزه خلیج فارس درباره فلسطین دچار " از هم پاشیدگی و گسست" شده است و حتی دانشمندان مسلمان در کشور عربستان و سایر کشورهای حاشیه نشین‌ خلیج فارس نیز دین را به نفع یهود به خدمت گرفته‌اند. دیدی که چگونه رئیس انجمن دانشمندان اسلامی برای هولوکاست» به لهستان سفر کرد. از دین برای توجیه ات صهیونیست‌ها به کشورهای عربی و به ویژه ملت فلسطین استفاده می‌شود. درباره موضع ملت فلسطین در قبال معامله قرن٬ تنها موضعی که وجود دارد متعلق به ملت فلسطین در نوار غزه و مقاومت فلسطین است.

    وی اوضاع کرانه باختری رود اردن را قابل تغییر برای خیزش مردمی دانست و تاکید کرد: امور به این شکل باقی نمی‌ماند و تغییر خواهد کرد٬ به ویژه که موازنه‌های قدرت در منطقه تغییر کرده و حماس و جهاد اسلامی و حزب‌الله و ایران دارای قدرت فراوانی بوده و توانایی‌های خود را در میادین مختلف ثابت کرده‌اند. دیگر هیچ گاه معادله قدرت در منطقه طبق میل آمریکا و رژیم صهیونیستی باز نخواهد گشت و اگر خدا بخواهد مبارزان در منطقه عربی اسلامی خودشان امورشان را به دست می‌گیرند و ملت فلسطین را از این بلا و رنج نجات می‌دهند.[تسنیم]


    یک تحلیلگر آمریکایی در گزارشی به تشریح نقش نئولیبرالیسم در توزیع ناعادلانه ثروت و گسترش جنگ و اشغالگری در منطقه غرب آسیا پرداخته است.

    • اندیشکده|نئولیبرالیسم چگونه عامل گسترش فقر، جنگ و کشتار شد؟

     یک رسانه آمریکایی در تحلیلی به بررسی نقش نئولیبرالیسم در ثروتمند کردن ثروتمندان، تولید فقر برای جمعیت عمومی و ایجاد جنگ‌ها، اشغالگری‌ها و ایجاد دولت‌های شکست‌خورده پرداخته است.

    کریس هجز»، رومه‌نگار برنده جایزه پولیتزر» در مطلبی با عنوان فاجعه مهندسی‌های مبتنی بر آرمان‌شهری» نوشته است: کارل پوپر در کتابش با عنوان "جامعه باز و دشمنان آن" درباره مهندسی آرمان‌شهری هشدار داد؛ منظور از مهندسی آرمان‌شهری، تحولات اجتماعی است که توسط کسانی انجام می‌شود که معتقدند به یک حقیقت آشکار دست یافته‌اند.»

    او در ادامه این مطلب در پایگاه تروث‌دیگ» نوشته است: این مهندسان آرمان‌شهری برای دست یافتن به چشم‌اندازهای خودشان باعث نابودی تمام‌عیار سیستم‌ها، نهادها و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی می‌شوند.»

    در ادامه این مطلب آمده است: تاریخ مملو از بلاهای آرمان‌شهرگرا است- ژاکوبن‌ها، مارکسیست‌ها، فاشیست‌ها و اکنون در زمانه ما گلوبالیست‌ها یا امپریالیست‌های نئولیبرال.»

    کریس هجز تصریح کرده ایدئولوژی نئولیبرالیسم فاقد معنای اقتصادی است و بر جهل آگاهانه تاریخ اجتماعی و اقتصادی بنا شده است. او نوشته نئولیبرالیسم جدیدترین نمونه پروژه‌های آرمان‌شهری است.

    نئولیبرالیسم بر این باور است که جامعه بشری هنگامی که از قید و بندهای دولتی رها شده باشد به اوج خود دست پیدا می‌کند. جامعه و فرهنگ باید توسط اولویت حقوق اموال، تجارت آزاد و بازارهای جهانی بی‌قید و بند دیکته شوند. بازارهای کار و تولید باید از قید نظارت‌های دولت رها شوند و نقش دولت باید به اطمینان از کیفیت پول و سلامت آن و خصوصی‌سازی کنترل زمین، آب، تأسیسات عمومی، آموزش و پرورش، خدمات دولتی و غیره محدود شود. او نوشته نئولیبرالیسم، سرمایه داری را به یک بت تبدیل می‌کند.

    با این حال، به نوشته این تحلیلگر، این نسخه بازار هیچ ارتباطی با واقعیت‌ها ندارد. سرمایه‌داران از بازارهای آزاد متنفرند. آنها به دنبال کنترل بازار از طریق تشکیل شرکت‌های ادغامی و خرید به دنبال کنترل بازارها هستند. آنها فرهنگ را با تبلیغ برای دستکاری مصرف و ذائقه‌های عمومی اشباع می‌کنند. آنها وارد اقداماتی نظیر ثتبیت قیمت می‌شوند و انحصارهای غیرقابل دسترسی ایجاد می‌کنند. در ایالات متحده، فرایند انتخابات را از پول اشباع می‌کنند و وفاداری مقامات انتخابی از هر دو حزب حاکم را برای ایجاد ممنوعیت‌های مالیاتی، فسخ مقررات و تحکیم بیشتر ثروت و قدرت خود خریداری می‌کنند. 

    کریس هجز تصریح کرده این سرمایه‌داران شرکت صدها میلیون دلار برای ایجاد میزگردهای تجاری، تشکیل اتاق‌های بازرگانی و اندیشکده‌هایی نظیر بنیاد هریتیج هزینه می‌کنند تا ایدئولوژی خودشان را به عموم بفروشند. او نوشته آنها از نفوذ و ثروت‌شان و مالکیتشان بر تریبون‌های رسانه‌ای استفاده می‌کنند تا رسانه‌ها را به بلندگوهای خودشان تبدیل کنند. 

    تحلیلگر و نویسنده آمریکایی خاطرنشان کرده این ایدئولوژی‌های مبتنی بر نگاه‌های آرمان‌شهری تار و پود اجتماعی را از طریق صنعتی‌زدایی از هم می‌گسلند و مراکزی که زمانی مراکز تولیدی بزرگی بوده‌اند را به سرزمین‌هایی تباه‌شده و طبقات متوسط و کارگر را به طبقه‌ای سرخورده و خشمگین تبدیل می‌‌کند. مشاغل را به خارج از کشور می‌فرستند، کارگران را به صورت گسترده اخراج می‌کنند و دستمزدها را سرکوب می‌کنند. اتحادیه‌ها را تحریف می‌کند. نئولیبرالیسم از آنجا که همیشه یک پروژه طبقاتی بوده و طبقه‌سازی هدفش بوده، ثروت را به سمت طبقات بالا توزیع می‌کند. 

    او نوشته است: نئولیبرالیسم به عنوان یک پروژه طبقاتی، موفقیتی شگرف به شمار می‌رود. هشت خانواده در حال حاضر ثروتی به اندازه 50 درصد کل دنیا دارند. 500 فرد ثروتمند دنیا در سال 2019نزدیک به 12 تریلیون دلار به ثروت خود اضافه کردند این در حالی است که نزدیک به نیمی از کل آمریکایی‌ها هیچ پولی ذخیره نکردند. 

    او نوشته نئولیبرالیسم انسان‌ها و دنیای طبیعی را به کالاهایی تبدیل کرده که تا زمان از پا افتادن یا فروپاشی باید استثمار شوند. 

    همه مراکز قدرت اعم از دولت اکنون به تصرف قدرت‌های شرکتی درآمده‌اند و همگی درگیر فساد هستند و یا نابود شده‌اند. او نوشته است: ما دچار چیزی شده‌ایم که جان راستون سائول آن را کودتای آهسته می‌نامند. ماجرا به پایان رسیده است. آنها برنده شده‌اند.»

    در ادامه این مطلب به تلاش‌های نئولیبرالیسم به عنوان یک پروژه مبتنی بر آرمان‌شهری برای گسترش نفوذ و قدرت خود پرداخته است. 

    این تحلیلگر ی نوشته است: همزمان، این آرمان‌شهرگراها در تلاش برای گسترش قدرت و نفوذ جهانی آمریکا حملاتی را در خاورمیانه آغاز کرده و اقدام به اشغالگری در سراسر این منطقه کردند و وارد باتلاق‌هایی شده‌اند که بین 5 تا 7 تریلیون دلار برای آمریکا هزینه داشته است.»

    در ادامه این مطلب آمده است: این پروژه آرمان‌شهری در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه و به صورت نیابتی در یمن صدها هزار نفر را کشته، میلیون‌ها پناه‌جو ایجاد کرده و میلیون‌ها نفر را سرگردان کرده است، شهرها و ملت‌ها را تخریب کرده به ایجاد دولت‌های شکست‌خورده‌ای منجر شده که گروه‌های افراطی درست می‌کنند و قدرت آمریکا را به شکل مرگباری تضعیف کرده است.»[تسنیم]



    یک تحلیلگر آمریکایی با اشاره به حمله موشکی تلافی‌جویانه ایران علیه پایگاه نظامی آمریکا گفت: تصور می‌کنم کشوری که توانست ایده برتری فناوری و دفاع موشکی آمریکا را خرد کند، ایران است.

    • مصاحبه| تحلیلگر آمریکایی: ایران با حمله به عین‌الاسد برتری فناوری و موشکی آمریکا را خُرد کرد

    "جیمز کری" تحلیلگر ی آمریکایی در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم، ضمن اشاره به حمله موشکی 8 ژانویه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه یک پایگاه نظامی آمریکا در عراق به‌تلافی ترور سردار قاسم سلیمانی و همراهانش، گفت: سامانه دفاع موشکی آمریکا یک شوخی است، یک فریب کامل. ما مطالعاتی داریم که از نخستین جنگ خلیج فارس آغاز شده است و این مطالعات نشان می‌دهد که اکثر سامانه‌های دفاع موشکی پاتریوت آمریکا در رهگیری موشک‌های اسکاد عراق ناکام بوده است، با این حال، آمریکا همچنان به فروش این سامانه‌ها به متحدانش ادامه می‌دهد، با این تضمین که این سامانه‌ها قادر به متوقف کردن اکثر تهدیدات وارده هستند.

    متن کامل این مصاحبه را ملاحظه می‌فرمایید:

    تسنیم روز 8 ژانویه، نیروهای مسلح ایران حملات موشکی را علیه یک پایگاه آمریکایی در غرب عراق به‌تلافی ترور سردار قاسم سلیمانی انجام دادند، نظر شما درباره این حمله چیست؟

    کری: تصور می‌کنم این حمله مایه شرمساری برای آمریکا بود ولی به هیچ وجه این مسئله قابل قبول نیست که بگوییم دولت ترامپ از اقدام تلافی‌جویانه ایران اطلاع نداشته است. فکر می‌کنم آمریکا خوش‌شانس بوده که این یک عملیات محدود نظامی بوده است زیرا این همان چیزی بود که آنها انتظار داشتند. هیچ راهی وجود نداشت که ایران به‌دنبال تلافی ترور سردار سلیمانی نباشد، آن هم در شرایطی که مشاوران نظامی ترامپ به وی گزینه حمله به کاروان سردار را در فرودگاه بغداد ارائه کردند. در حالی که ایالات متحده احتمالاً فکر کرده است که این اقدام آنها را امن کرده است ولی من فکر نمی‌کنم که ترامپ نقش سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس و سایر نیروهای حشد شعبی عراق در شکست داعش را به‌حساب آورده باشد.

    حتی کُردها که اساساً متحد آمریکا به‌شمار می‌روند، با حضور نظامی آمریکا در عراق مخالفت کردند و ادامه حضور آمریکا در این کشور را مایه شرمساری دانستند. اکنون شاهد واکنش آمریکا هستیم که سعی می‌کند بهانه‌ای برای ادامه حضور در عراق بتراشد و نیروهای نظامی بیشتری را به منطقه اعزام کند، آن هم از طریق ارائه ایده‌هایی مثل یک ملت متشکل اهل‌سنت به متحدان خود یعنی عربستان سعودی و امارات با این هدف که شعله‌های اختلافات فرقه‌ای را روشن کند، با این حال، من نسبت به احتمال وقوع یک اتفاق شدید بدون ایجاد یک جنگ بزرگتر در منطقه شک و تردید دارم، تصور می‌کنم آمریکا به‌دنبال دوری و جلوگیری از وقوع چنین چیزی است، و به همین دلیل سعی داشته تا بر خسارات واردشده به این پایگاه نظامی در پی حمله موشکی ایران، سرپوش بگذارد.

    تسنیم: ایران 16 فروند موشک بالستیک شلیک کرد، نیروهای آمریکایی قادر به رهگیری آنها نشدند و احتمالاً تنها نظاره‌گر بودند و منتظر تأثیر حملات شدند، این مطلب به‌نقل از تارنماها و گزارش‌های آمریکایی است، این حمله آسیب‌پذیری دفاع موشکی آمریکا را نشان داد، این مسئله چطور می‌تواند معادلات آینده را تغییر دهد؟

    کری: سامانه دفاع موشکی آمریکا یک شوخی است، یک فریب کامل. ما مطالعاتی داریم که از نخستین جنگ خلیج فارس آغاز شده است و این مطالعات نشان می‌دهد که اکثر سامانه‌های دفاع موشکی پاتریوت آمریکا در رهگیری موشک‌های اسکاد عراق ناکام بوده است، با این حال، آمریکا همچنان به فروش این سامانه‌ها به متحدانش ادامه می‌دهد، با این تضمین که این سامانه‌ها قادر به متوقف کردن اکثر تهدیدات وارده هستند. عربستان سعودی پیش از این از سامانه‌های پاتریوت استفاده کرده ولی نتوانسته است عملکرد موفقی در رهگیری موشک‌های یمن داشته باشد. اسرائیل نیز سامانه‌های موشکی مشابهی دارد که تقریباً همیشه در رهگیری راکت‌ها و موشک‌های حماس ناکام بوده است. تصور می‌کنم این ایده که پاتریوت‌ها یا حتی گنبد آهنین می‌تواند از هر چیزی محافظت کند، تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف است و شما شاهد هستید که حتی متحدان آمریکا مثل ترکیه نیز به‌دنبال استفاده از سامانه‌های دفاع موشکی جدید اس400 روسیه‌اند.

    همان طور که گفته شد، تصور می‌کنم کشوری که توانست ایده برتری فناوری و دفاع موشکی آمریکا را خُرد کند، ایران است. تاکنون سامانه‌های دفاع موشکی آمریکا بیشتر متکی به متحدان بوده و توسط خود آمریکا برای یک مدت زمان مشخص استفاده نشده بود. فناوری آمریکایی، خواه رادار، سامانه دفاع موشکی یا تسلیحات خودکار که به‌روی کشتی‌ها نصب شده است، توانایی و کارایی لازم برای جنگ علیه ایران را ندارد. در حالی که شاید صدام تنها چند موشک اسکاد به‌سوی نظامیان آمریکایی شلیک کرد، پدافندهای منطقه‌ای و دریایی آمریکا برای مقابله با این حجم از موشک‌های پیشرفته آمادگی نداشته است و ایران می‌تواند به‌طور همزمان تعداد زیادی از این موشک‌ها را شلیک کند. سامانه‌های دفاع موشکی آمریکا برای یک جنگ زمینی ساخته شده است که برای مقابله با هرگونه جنگ احتمالی در اروپا است. این سامانه‌ها هنوز متکی به عقاید قدیمی مثل مهار جنگنده‌های شوروی سابق و جنگیدن برای دستیابی به برتری هوایی در جهانی است که آمریکا تصور می‌کند تنها نیروی واقعی در آن است.

    ما دیده‌ایم که دفاع موشکی آمریکا به‌سختی می‌تواند با 12 موشک ایرانی یا حتی موشک‌های سطح پایین‌تر سایر کشورهایی که فناوری آمریکایی در آن مستقر شده، مقابله کند، حالا تصور کنید صدها سامانه مشابه در مناطق مختلف آمریکا و کشورهای متحدش از جمله عربستان سعودی و اسرائیل مستقر شده است، آمریکا حتی نتوانست از یک پایگاه نظامی خود در عراق محافظت کند، آن هم در شرایطی که شاید آنها می‌دانستند که یک هدف احتمالی برای ده‌ها موشک خواهد بود و مسلماً آنها قادر به متوقف کردن صدها فروند موشک نخواهند بود. اگر یک جنگ تمام‌عیار با ایران آغاز شود، مردم به‌سرعت خواهند فهمید که غلبه بر دفاع موشکی آمریکا چقدر آسان است، آن هم تا زمانی که شما منابع کافی برای غلبه و پیروزی بر آنها داشته باشید، تنها با داشتن چند فروند موشک تهاجمی.

    تسنیم: بعداً مقام‌های آمریکایی تأیید کردند که بیش از 50 نظامی آمریکایی در این حملات زخمی شده‌اند، به‌خلاف ادعاهای اولیه واشنگتن که هیچ کسی زخمی نشده است. ابعاد خسارات واردشده بسیار جدی و زیاد است و اکنون روشن و آشکار شده است، چرا ترامپ سعی کرد تا اهمیت این حملات را کم جلوه دهد و بگوید همه چیز خوب است؟ چرا فکر می‌کنید آمریکا از واکنش نشان دادن عاجز شد؟

    کری: تصور می‌کنم این مسئله ساده است که ایده یک جنگ بزرگتر در خاورمیانه به‌شدت نامطلوب است تا جایی که خود ترامپ برای پایان دادن به دخالت آمریکا در منطقه تلاش کرده است. من قاطعانه فکر می‌کنم که ترامپ خواستار یک پیروزی تبلیغاتی بزرگ است چرا که با انتخاباتی روبه‌رو است که ممکن است مقابل یک نامزد چپگرای واقعی باشد، کسی که می‌تواند وعده‌های توخالی ضد جنگ و ضد جهانی‌سازی وی را به‌چالش بکشد. کسی به‌دنبال یک جنگ بزرگ مثل جنگ احتمالی با ایران نیست، این اقدامات تنها می‌تواند رأی‌دهندگانی را که از ترامپ و جمهوری‌خواهان حمایت می‌کنند، با خود همراه کند، کسانی که ترامپ را می‌پرستیدند یا صهیونیست‌های تندرو یا مسیحیان را. اکثریت طبقه متوسط آمریکا مخالف جنگ با ایران هستند، آنها شاید در خیابان تظاهرات نکنند ولی حاضر به ثبت‌نام برای اعزام به خاورمیانه نیستند بنابراین تصور می‌کنم این ایده که به ما گفته شود "همه چیز خوب است"، با هدف جلوگیری از هرگونه جنگ طولانی‌تر است، با توجه به اینکه ترامپ درک کرده است که چه‌کاری انجام داده است و این اقدام تا چه‌حد موجب تشدید احساسات ضد آمریکایی در عراق شده است.

    تسنیم: آیت الله ‌ای رهبر انقلاب اسلامی فرمودند "روز حملات موشکی سپاه به پایگاه نظامی آمریکا، یوم الله بوده است. پاسخ سپاه یک پاسخ کوبنده و محکم به ابرقدرت پوشالی آمریکا بوده است."، نظر شما چیست؟ آیا تصور می‌کنید این یک نقطه عطف تاریخی است آن هم در شرایطی که برای نخستین بار حمله مستقیم نظامی به آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم صورت گرفته است؟

    کری: تصور می‌کنم دلیل اینکه ما جنگ نمی‌خواهیم این است که قبلاً ثابت کرده‌ایم که یک ابرقدرت نیستیم. اشغال عراق در سال 2003 علیه ساختار دولت بعثی و متعاقب آن مبارزه با داعش، به آمریکایی‌ها ناتوانی رهبران و فرماندهان نظامی اطلاعاتی و رهبران غیرنظامی را به‌خوبی نشان داده است. حمله ایران فقط یکی دیگر از نشانه‌های مهم است که چرا هیچ گونه اعتراض گسترده‌ای علیه جنگ 2003 وجود نداشته است، ما به‌راحتی نمی‌توانیم آن را کنترل کنیم. تغییر رژیم‌های ی در کشورهایی مثل لیبی، تلاش‌ها در سوریه و حتی در آمریکای لاتین در 9 سال اخیر در دوره زمامداری اوباما و ترامپ با شکست روبه‌رو شده است. چیزی که فکر می‌کنم درباره حمله ایران یک مسئله تاریخی است، این است که نشان داده است این کشور تا چه‌حد از سال 2003 تاکنون تغییر کرده است.

    دولت ما هنوز خونخوار است ولی هرچه آمریکایی‌ها را بیشتر در معرض این مسئله قرار می‌دهید که این کشور می‌خواهد یک امپراطور باشد، آنها بیشتر بیمار می‌شوند. جنگ با ایران این مسئله را بهتر نمایان خواهد کرد و می‌تواند اجماع کلی بین دو حزب ی را از بین ببرد، این اجماع که ما باید تنها ابرقدرت جهان باقی بمانیم، چیزی که تصور می‌کنم دولت می‌داند و به همین دلیل از واکنش بیشتر به حمله موشکی ایران خودداری کرد. اکثر مردم اینجا می‌دانند که تقریباً همه تلاش‌های امپریالیستی ما از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون ناکام بوده است و تصور می‌کنم واکنش ضدجنگ در برابر خرابکاری‌های ترامپ در قبال ایران، این مسئله را کاملاً روشن کرده است.[تسنیم]



    مرضیه حدیدچی( دباغ) از آن ن مجاهد انقلاب است که در جریان مبارزه با رژیم شاه دستگیر، زندانی، شکنجه و حتی تبعید شد، بعد از پیروزی انقلاب نیز در مصدر امور مختلف با اطاعت از ولی فقیه در راه خدمت به کشور قدم برداشت و ۲۷ آبان ۹۵ بر اثر بیماری دارفانی را وداع گفت.

    خواهرطاهره» از شکنجه ساواک تا پیام به گورباچف

     اگر به بررسی نقش ن و مردان در طول تاریخ انقلاب نگاهی بیاندازیم به طور قطع به این نتیجه می‌رسیم که مردان تنها نقش‌آفرینان انقلاب اسلامی ایران نبودند و نقش ن در پیروزی انقلاب و حفظ دستاوردها و اهداف بعد از آن بسیار پررنگ و چشمگیر است.

     ن در دوران قبل از انقلاب، جریان پیروزی آن و بعد از انقلاب به شکل‌های مختلف چون چاپ و تکثیر و توزیع اعلامیه و نوار و کتاب، برگزاری کلاس‌های اعتقادی و دینی حتی در حد یک روضه خانگی ساده و عضوگیری از این مجالس و آموزش به آنها،‌ سخنرانی در محافل‌ مختلف، حضور گسترده در راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها و انجام کارهای عملیاتی و مسلحانه به ایفای نقش پرداختند و در این مسیر پرفراز و نشیب دستگیر، زندانی، شکنجه و حتی تبعید شدند.

    البته نباید از نقش مهم و موثر آنها در تربیت فرزندانی انقلابی و بصیر و یاری و همکاری با همسر برای مبارزه و پر کردن جای خالی همسری که در زندان بوده یا شهید شده است غافل شد از این رو پرداختن به زوایای مختلف نقش ن در تاریخ انقلاب اسلامی ایران یک ضرورت است که بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد و به آن پرداخته شود و این ن قهرمان و نقش آنها برای دختران و ن امروز جامعه برای ادامه راه انقلاب به عنوان الگو معرفی شود.

    یکی از بانوان پیشرو در مبارزه که سختی‌های و رنج‌های فراوانی را هم تحمل کرد، مرحوم مرضیه حدیدچی معروف به خواهردباغ» است که در این گزارش به طور مختصر با او و فعالیت‌های انقلابی‌اش آشنا می‌شویم.

    مرضیه حدیدچی در سال ۱۳۱۸ در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد. او در سال ۳۳ با محمد دباغ ازدواج کرد و این ازدواج سرآغازی برای تحولات زندگی‌اش شد؛ بعد از ازدواج به تهران مهاجرت کرده و به ادامه تحصیل پرداخت و از محضر اساتید بزرگی چون آیت‌الله سعیدی، خوانساری و. بهره‌مند شد.

    او مادر هشت فرزند بود و همانگونه که در تربیت فرزندانش کوشا بود به فعالیت‌های ی خود مبادرت داشت و می‌توان گفت حرکت‌ها و مبارزات او از سال ۴۱-۴۰ با پخش اعلامیه شروع شد و در همین دوران با دانشجویان مبارز همکاری داشت.

    مبارزات خانم دباغ بعد از شهادت استادش، آیت‌الله سعیدی در سال ۴۹ شدت یافت تا اینکه در سال ۵۲ توسط ساواک دستگیر شد و در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجه‌ها را تحمل کرد.

    مبارزات خانم دباغ بعد از شهادت استادش، آیت‌الله سعیدی در سال ۴۹ شدت یافت تا اینکه در سال ۵۲ توسط ساواک دستگیر شد و در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجه‌ها را تحمل کرد. او بعد از مدتی از زندان آزاد شد در حالی سخت بیمار شده بود.

    وی پس از چند ماه آزادی دوباره دستگیر و زندانی شد و در این دوران در زندان به مبارزه با تفکرات گروه‌های مارکسیستی پرداخت و بر روی مسائل اعتقادی ن زندانی کار می‌کرد.

    خانم دباغ در سال ۵۳ برای ادامه مبارزاتش به خارج از ایران رفت و در پایگا‌ه‌های نظامی در مرز لبنان و سوریه آموزش‌های رزمی و چریکی را دید و تا سال ۵۷ یعنی پیروزی انقلاب دور از کشور به سر می‌برد. وی به سبب مأموریت‌ها و برنامه‌هایی که به او محول می‌شد به کشورهایی چون انگلیس، فرانسه، عراق و عربستان تردد داشت و در فعالیت‌ها، راهپیمایی‌ها و تظاهرات مبارزان خارج از کشور شرکت فعال داشت.

    او در خارج از کشور با عناوینی چون خواهردباغ»، خواهر زینت نیلی» و خواهر طاهره» شناخته می‌شد

    زمانی که امام خمینی(ره) به پاریس مهاجرت کردند نزد ایشان رفت و وظایف اندرونی بیت امام(ره) را بر عهده داشت، امام ایشان را همواره خواهر طاهره» صدا می‌کردند. او بادیگارد شخصی امام(ره) نیز بود. بعد از پیروزی انقلاب به کشور بازگشت و با تشکیل کمیته انقلاب اسلامی» به آن پیوست و به همراه برخی از افراد انقلابی برای برگرداندن آرامش به جامعه و مقابله با هر توطئه‌ و شناسایی کانون‌های خطر اقدامات وسیعی انجام داد.

    خانم دباغ بعد از استقرار سپاه در شهرهای کرمانشاه،‌ ایلام، کردستان به پیشنهاد آیت‌الله مدنی فرمانده سپاه همدان شد

    در سال ۵۸ که سپاه تشکیل شد، طی حکمی به خانم دباغ مأموریت داده شد تا به همراه آقای لاهوتی،‌ نماینده امام(ره) در سپاه و برخی دیگر از برادران انقلابی برای تشکیل سپاه غرب کشور اقدام کند و بعد از استقرار سپاه در شهرهای کرمانشاه،‌ ایلام، کردستان به پیشنهاد آیت‌الله مدنی فرمانده سپاه همدان شد و در طول دوره فرماندهی خود فعالیت‌ها و عملیات‌های مختلفی انجام داد که یکی از آنها برگزاری کلاس‌های آموزشی برای ن شهر همدان به منظور بکارگیری از این نیرو برای شناسایی منافقان و توطئه‌گران بود.

    او در این راه موفق بود تا آنجا که تعدادی از این بانوان انقلابی به گزارشگران و مخبرین مجربی تبدیل شده و گزارش‌هایی را به گوش خانم دباغ می‌رساندند و همین اطلاعات باعث کشف و متلاشی کردن خانه‌های تیمی و لانه‌های فساد بسیاری در شهر شد. همچنین ایشان در جمع‌آوری اسلحه و مبارزه با مواد مخدر در شهر همدان سابقه درخشانی دارند.

    وی زمانی که مسؤولیت زندان‌های ن تهران را برعهده داشت، امام خمینی(ره) مأموریت مهمی را به ایشان محول کرد. خانم دباغ در دی سال ۱۳۶۷ به عنوان عضوی از نمایندگان اعزامی امام خمینی(ره) برای ابلاغ پیام آن حضرت به گورباچف انتخاب شد و به همراه حکیم آیت‌الله جوادی آملی به شوروی رفت.

    خانم دباغ در دی سال ۱۳۶۷ به عنوان عضوی از نمایندگان اعزامی امام خمینی(ره) برای ابلاغ پیام آن حضرت به گورباچف انتخاب شد و به همراه حکیم آیت‌الله جوادی آملی به شوروی رفت.

    او در خاطرات خود گفته‌ است: به حاج احمدآقا زنگ زدم و ایشان پس از احوال‌پرسی به من گفتند که حضرت امام دارند نامه‌ای برای گوباچف می‌نویسند و دو نفر را هم برای ابلاغ پیام و نامه انتخاب کرده‌اند که شما و آیت‌الله جوادی آملی هستید.»؛ از این رو خانم دباغ به همراه محدود به مسکو رفته و با گورباچف دیدار کرده و پیام امام را به او ابلاغ می‌کنند.

    امام با فرستادن یک زن به مسکو و دیدار با امپراطور شرق می‌خواست یک پیام شفاهی به تمام دنیا دهد که ما در عمل بیش از هر مکتبی دیگر به جایگاه واقعی ن ارج می‌نهیم و برایش ارزش قائلیم ارزشی معنایی نه ابزاری. امام می‌خواست با اعزام خانم دباغ به مسکو به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت و معذوریت زن در جامعه اسلامی پایان دهد آن هم در آن زمان که در غرب رسانه‌های گروهی مرتب از محصور کردن ن در جمهوری اسلامی قلم‌فرسایی می‌کردند.

    امام می‌خواست با اعزام خانم دباغ به مسکو به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت و معذوریت زن در جامعه اسلامی پایان دهد

    خانم دباغ بعد از پیروزی انقلاب در مصدر بسیاری از امور علاوه بر فرماندهی سپاه همدان و مسؤولیت بسیج خواهران قرار گرفت. او سه دوره نمایندگی مردم تهران و همدان در مجلس، مدرس دانشگاه علم و صنعت و مدرسه عالی شهید مطهری، قائم مقام جمعیت ن ایران و. را برعهده داشت.

    مرحوم مرضیه حدیدچی پس از عمری مجاهدت، صبحگاه پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ پس از گذراندن دوره‌ای بیماری در سن ۷۸ سالگی در بیمارستان خاتم‌الانبیاء(ص) دار فانی را وداع گفت.

    "خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)" عنوان کتابی است که به کوشش محسن کاظمی که خاطرات این بانوی مبارز را از طریق گفت‌وگو و مصاحبه با ایشان و منابع دیگر جمع‌آوری کرده، به سامان رسیده است.

    [فارس]


    دیدار افسران نهاجا با فرمانده کل قوا

    فرمانده کل قوا در این دیدار فرمودند: درس ۱۹ بهمن ۵۷، اعتماد به وعده الهی و انتظار رزق لا یحتسب» است.

     حضرت آیت الله ‌ای فرمانده کل قوا صبح امروز (شنبه) در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و نیروی پدافند هوایی ارتش، واقعه ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ را نتیجه اطمینان امام خمینی(ره) و مبارزان به وعده الهی دانستند و گفتند: اگر تفکر تخلف‌ناپذیر بودن وعده الهی در جامعه حاکم شود و مسئولان هوشیارانه عمل کنند، تهدیدها به فرصت تبدیل خواهد شد و تحریم می تواند عامل نجات کشور از وابستگی به نفت و حل بسیاری از مشکلات شود.

    رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که در چهل و یکمین سالروز بیعت تاریخی همافران نیروی هوایی با امام خمینی(ره) در ۱۹ بهمن ۵۷ برگزار شد، این واقعه را یک حادثه فراموش نشدنی و اعجاب برانگیز و دارای درس ها و عبرت هایی خواندند و افزودند: در دوران رژیم گذشته، نیروی هوایی ارتش یکی از نزدیک‌ترین نیروها به مرکز قدرت و امریکا بود اما رژیم طاغوت، ضربه را از همین نیرو خورد که هیچ‌گاه تصور آن را نمی کرد.

    حضرت آیت الله ای خاطرنشان کردند: براساس آیات قرآنی، خداوند از جایی به دشمن ضربه می زند که هیچ‌گاه انتظار آن را ندارد و مؤمنین نیز از ناحیه ای تقویت و حمایت می شوند که انتظار آن را نداشته اند که در فرهنگ دینی، رزق لا یُحتَسَب» یا همان رزقی که در محاسبات مادی جایی نداشته است، نامیده می شود.

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیات قرآنی که صراحتاً و مؤکداً از نصرت یاری کنندگان دین خدا یاد شده است، افزودند: باید به این وعده های الهی اطمینان داشت و با امید به آینده به حرکت رو به جلو با قدرت ادامه داد.

    حضرت آیت الله ای تأکید کردند: اگر چنین تفکر و روحیه ای در هر مجموعه و جامعه ایمانی حاکم شود، افراد آن مجموعه با عزم راسخ، تهدیدها را به فرصت تبدیل خواهند کرد. همان گونه که نیروی هوایی به رغم تحریم های امریکا، اکنون علاوه بر تعمیر و بازسازی جنگنده‌ها و هواپیماها، طراحی و ساخت جنگنده را نیز انجام داده است.

    ایشان رمز موفقیت و پیشرفت نیروی هوایی را تبدیل تهدید به فرصت، قطع امید از بیگانگان و تکیه بر توانایی ها و ظرفیت های داخلی برشمردند و افزودند: این موضوع قابل تعمیم به کل کشور است و می توان به رغم تحریم ها که یک حرکت جنایتکارانه است، برای کشور فرصتهای زیادی را به‌وجود آورد.

    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر مسئولان هوشیارانه عمل کنند می توان با استفاده از شرایط تحریم، اقتصاد کشور را از وابستگی به نفت که عامل مهم بسیاری از مشکلات است، نجات داد.

    حضرت آیت الله ای گفتند: البته برخی افراد با هوش در داخل هیأت حاکمه امریکا متوجه این موضوع هستند و گفته اند نباید بگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند و به همین دلیل باید مسیری را باز بگذاریم تا اقتصاد ایران به‌کلی از پول نفت جدا نشود که مسئولان به‌خصوص مسئولان اقتصادی باید در این خصوص هوشیار باشند.

    ایشان با اشاره به پیچیده تر شدن ابزارها و شیوه های دشمنان خاطرنشان کردند: در مقابل، شیوه‌ها و روشهای جمهوری اسلامی نیز پیچیده تر از گذشته شده است به‌گونه‌ای که اکنون در بخش های گوناگون کشور، روش ها و کارهای کاملاً منطقی، پیچیده و پیش رونده ای در جریان است که تأمین کننده عمق راهبردی کشور است و دشمن را زمین‌گیر کرده است.

    ایشان با تأکید بر وم قوی شدن کشور در همه جهات به‌ویژه در زمینه دفاعی گفتند: ما به‌دنبال تهدید هیچ کشور و ملتی نیستیم بلکه به دنبال حفظ امنیت کشور و جلوگیری از تهدید هستیم.

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ضعیف بودن، دشمن را تشویق به اقدام خواهد کرد، افزودند: برای آنکه جنگ نشود و برای آنکه تهدید تمام شود، باید قوی شد.

    حضرت آیت الله ای، نیروهای مسلح به‌ویژه نیروی هوایی ارتش، نیروی هوافضای سپاه و سازمان صنایع دفاع را به تلاش برای تقویت بنیه دفاعی در ابعاد مختلف، دقت در پیش بردن کارهای مهم و حداکثر استفاده از ظرفیت ها و استعدادها توصیه کردند و گفتند: اگر رؤسای قبلی آمریکا مسیر شیطانی این رژیم را در زیر پوششهایی دنبال می‌کردند، امروز انحراف، جنگ‌افروزی، فتنه‌سازی و طمع آمریکایی‌ها به داشته‌های دیگران، علنی و بدون پوشش است و این مسیر باطل دشمنان ملت ایران قطعاً محکوم به شکست است.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیر سرتیپ نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی ارتش با بیان گزارشی از پیشرفت برنامه‌های این نیرو در ابعاد ارتقاء توان رزم»، پشتیبانی، فنی و قطعه‌سازی» و پویایی سازمان و ارتقاء کیفیت نیروی انسانی» گفت: طراحی و ساخت پهپاد، مهمات هوشمند و هواپیمای با سرنشین، تعمیرات موتور و قطعات هواپیما، کمک به مناطق سیل‌زده از طریق پرواز هواپیماهای ترابری و راه‌اندازی آمبولانس هوایی کشور با تجهیز یک هواپیما به امکانات پیشرفته پزشکی از جمله فعالیت‌های نیروی هوایی بوده است.

    [مشرق]


    گلوبال هاوک

    نابودی بخش قابل توجهی از مراکز کنترل پهپادهای ارتش آمریکا در عین الاسد، نشان داد سپاه قادر است چه با اقدامات سایبری و جنگال و چه با موشک های آفندی و پدافندی، شکست‌های متعددی به این یگان وارد کند.

    به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، پهپاد یا همان "پرنده هدایت پذیر از دور" که هنوز هم در افواه و برخی رسانه ها پهباد نامیده می شود، از جمله واژه هایی است که سالهاست به محافل عمومی و بحث های روزمره جامعه و رسانه های ایرانی وارد شده است. یکی از دلایل این مسئله را در کنار سرمایه گذاری صنایع دفاعی ایران در این بخش و ساخت نمونه های موفق از آن، باید در نبرد پنهان و آشکاری دانست که در این حوزه بین ایران و آمریکا در جریان بوده است.

    شاید برای اولین بار موضوع و نام پهپاد برای نسل جدید و عامه مردم، در ماجرای شکار حیرت انگیز پرنده ای جاسوسی به نام آر کیو ۱۷۰ یا همان جانور قندهار تبدیل به کلمه ای پر کاربرد در میان رسانه ها و افکار عمومی شد و حالا بیش از ۸ سال است، این تقابل، با وارد کردن ضربات حیثیتی به بخش های مختلف قدرت پهپادی آمریکا به نفع جمهوری اسلامی ایران سنگینی می کند.


    جانور قندهار در تور ایران

    پهپاد RQ-۱۷۰ اولین بار در اوایل دهه گذشته میلادی وارد خدمت شده و پیش از آغاز تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی به منطقه غرب آسیا وارد و بر فراز این کشور به پروازهای شناسایی اقدام کرد. در همان زمان خلبانان و پرسنل پایگاه هوایی "Creech" در ایالت نوادای آمریکا نیز از وجود پهپادی ناشناس در این ایالت خبر می دادند که مشخصات آن مشابه RQ-۱۷۰ بود. این پهپاد در سال ۲۰۰۷ میلادی برای نخستین بار در پایگاه هوایی قندهار توسط عکاسان رصد شده و با انتشار عکس‌های مربوط به این پرنده مرموز و مدرن، لقب "جانور قندهار" به آن داده شد.

    سپس گفته شد که در سال ۲۰۰۹ میلادی، تعدادی از این پهپادها به پایگاه نیروی هوایی آمریکا در اقیانوس آرام منتقل شده و به انجام پروازهای شناسایی بر فراز چین و کره شمالی پرداخته‌اند. ایران در ۱۳ آذر ماه سال ۱۳۹۰ توانست که این جاسوس پنهانکار آمریکا را در درون خاک خود فرود آورده و در اختیار بگیرد که شوک بزرگی به دوستان و دشمنان کشورمان بود و برای اولین بار، جنبه هایی ناشناخته از قدرت سایبری و پدافندی ایران را به جهان نشان داد.

    جانور قندهار در اختیار سپاه در یکی از نمایشگاه های این نیرو

    نهایتاً در دسامبر سال ۲۰۰۹ میلادی نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا به وجود این پهپاد اعتراف کرد اما پس از آن تقریبا به طور کامل در مورد آن سکوت کرده و در بودجه های این نیرو و نه در چارچوب سازمانی آن اشاره ای به هزینه ها و یا محل خدمت آن نمی شود. همچنین تعدادی از این پهپادها مدتی در سال ۲۰۱۰ میلادی به پایگاه هوایی Al Dhafra امارات متحده عربی رفته و به احتمال زیاد تلاش داشته‌اند از آن پایگاه به سمت جنوب ایران رفته و انجام پروازهای شناسایی در مورد سایت‌های اتمی کشورمان بپردازند.

    در می ۲۰۱۱ میلادی نیز یک فروند RQ-۱۷۰ وظیفه نظارت بر عملیات نیروهای ویژه آمریکایی در پاکستان برای کشتن اسامه بن‌لادن، سرکرده سابق شبکه تروریستی القاعده را بر عهده داشت. پهپاد مورد نظر بعد از شکار شدن در ایران تا سالها به محل بحث های فراوان در بین یون و متخصصان در ایران و آمریکا و دیگر نقاط جهان بود. درخواست اوباما از ایران برای پس دادن این پهپاد و انتشار اطلاعات مختلف از این پهپاد در موارد مختلف توسط ایران هر از چند گاهی دوباره نام RQ-۱۷۰ را دوباره گرم می کند اما هیچ. قت حیثیت از دست رفته ارتش و سازمان های جاسوسی آمریکا در این موضوع، جبران نشد.

    سپاه پریدیتور» آمریکایی را تولید انبوه کرد

    در جریان برگزاری رزمایش بزرگ پهپادی الی بیت المقدس» نیروی هوافضای سپاه در اسفندماه سال گذشته، سردار امیرعلی حاجی فرمانده این نیرو از شرکت برخی پهپادهای ایرانی مشابه مدل پهپاد MQ۱ آمریکایی خبر داد. پهپاد MQ۱ آمریکایی که دومین پهپاد ارزشمند شکارشده و سالم آمریکایی پس از RQ-۱۷۰ است، برای نخستین بار در بازدید امیر دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی از دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه به نمایش درآمد.

    پهپاد MQ۱ آمریکایی به غنیمت گرفته شده

    پهپاد رزمی MQ-۱ (ملقب به پریدیتور) ساخت شرکت General Atomics آمریکا است که از سال ۲۰۰۹ میلادی تا کنون در خدمت در نیروی زمینی ارتش آمریکا است و قابلیت حمل تسلیحات هوا به زمین و محموله های جنگالی را دارد. جمع آوری و شناسایی سیگنال های الکترونیک و ایجاد اخلال بر روی سامانه های الکترونیک، حمل رادار نقشه برداری سری و حمل تسلیحاتی مثل موشک های AGM-۱۱۴ هلفایر برای عملیات رزمی هوا به سطح از جمله قابلیت های رزمی MQ-۱ است.

    این پهپاد که در سال‌های گذشته به قابلیت های جدید چون افزایش راندمان موتور، افزایش میزان سوخت و آنتن‌های ارتباطی جدید مجهز شده است، به فرماندهی عملیات ویژه ارتش آمریکا تحویل داده شده و جزو تسلیحات و سامانه‌های مهم و راهبردی ارتش آمریکا است. ارزش هر فروند از این پهپاد بر اساس تخمین‌ها معادل ۲۱ میلیون دلار است

    نفوذ سپاه به قلب ریپرهای آمریکایی در سوریه

    نیروی هوافضای سپاه در سالهای اخیر یکی از شاهکارهای خود در حوزه نفوذ به سیستم های شناسایی و اطلاعاتی آمریکا را در پاسخ به ادعاهای آنها درباره نفوذ و خرابکاری در برنامه موشکی کشورمان، رسانه ای کرد که نشان از وقوع این رخداد در جایی بر فراز عراق یا سوریه است. تصاویر در حال ضبط، نشان می دهد یک پهپاد MQ-۹ آمریکایی (به احتمال قریب به یقین) تعدادی از تروریست ها را زیر نظر دارد.

    در ادامه شاهد هستیم که این پهپاد برای فرود، دچار مشکل شده و در نهایت در نزدیکی پایگاه خود سقوط می کند. پس از آن نیز مشخص است که پهپاد جدیدی به منطقه اعزام شده و تصاویر تهیه شده توسط آن نیز در اختیار سپاه قرار گرفته و در نهایت با ترس فراوان آمریکایی ها از نزدیک شدن به پرنده سقوط کرده، پرنده اول توسط یک جنگنده بمباران می شود. تصاویر این عملیات از دید پهپاد آمریکایی دوم نیز توسط سپاه ضبط شده است.پهپاد MQ-۹ ریپر در حقیقت مدل پیشرفته تر از MQ-۱ پردیتور است که برای امور شناسایی و تهاجم هوا به سطح توسعه پیدا کرده. این پهپاد ساخت شرکت General Atomics آمریکا است و هر فروند آن در حدود ۱۷ میلیون دلار قیمت دارد. ارتفاع نهایی پرواز این پهپاد که به یک موتور توربوپراپ با قدرت ۹۰۰ اسب بخار مجهز است، ۱۵ کیلومتر و سرعت نهایی آن ۴۸۲ کیلومتر بر ساعت است و می تواند تا ۱۷۰۰ کیلوگرم محموله را حمل کند.

    موشک هوا به سطح هلفایر و بمب های سبک هدایت لیزری از جمله تسلیحات اصلی این پهپاد محسوب می شود. عمده امور مربوط به ماموریت های شناسایی در عین استفاده از سلاح های تهاجمی در ارتش امریکا، اکنون بر عهده این پهپاد قرار دارد و در حقیقت اسب کاری ارتش ایالات متحده محسوب می شود.

    بلند پرواز آمریکایی هم بالاخره در دام ایران افتاد

    یکی از بزرگترین چالش ها بین ایران و آمریکا قبل از ماجرای عین الاسد و شهادت سردار سلیمانی بدون هیچ شکی مربوط به ساقط کردن پهپاد جاسوسی گلوبال هاوک توسط ایران بود. در نخستین ساعات بامداد پنجشنبه ۳۰ خرداد امسال یک فروند پهپاد جاسوسی آمریکایی که در حال تعرض به حریم هوایی کشورمان بود توسط پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد. پهپاد ساقط شده از خانواده گلوبال هاوک و از سری BAMS-D بود. این پهپاد در حقیقت همان گلوبال هاوک است که برای مأموریت شناسایی و گشت دریایی تجهیز شده است.

    لاشه گلوبال هاوک آمریکایی در جریان یک نمایشگاه در موزه دفاع مقدس

    واژه BAMS-D مخفف Broad Area Maritime Surveillance-Demonstrator است و این برنامه در حقیقت ۸ سال عمر دارد و به نوعی یک پیش درآمد برای توسعه پهپاد MQ_۴C به شمار می رود اما به دلیل نیازهای زیاد نیروهای مسلح آمریکا در این چند سال، پهپادهای مجهز شده به این استاندارد به پروازهای عملیاتی از جمله در حوزه کاری ناوگان پنجم آمریکا پرداخته اند. سامانه‌های به کار رفته در این مدل هم همان سیستم‌های به کار رفته در پهپاد MQ-۴C است.

    این پهپاد با آتش سامانه پدافند موشکی سوم خرداد» نیروی هوافضای سپاه پاسداران مورد هدف قرار گرفته و ساقط شده است. این سامانه پدافندی میان برد برای انهدام انواع اهداف هوایی در ارتفاع متوسط طراحی شده که از قابلیت درگیری با اهداف تا ارتفاع ۲۷ کیلومتری برخوردار است. سامانه پدافندی سوم خرداد» قابلیت انهدام اهداف را در برد ۷۵ کیلومتری دارد و می‌تواند به طور همزمان با ۴ هدف درگیر شود و در سال ۱۳۹۳ با حضور رهبر انقلاب برای اولین بار رونمایی شد.

    وقتی عقاب خاکستری امریکایی اسیر موشک‌های ایرانی شد

    در نخستین تصاویر ماهواره‌ای که از پایگاه عین الاسد پس از عملیات انتقام موشکی کشورمان منتشر شد، تعداد قابل توجهی برخورد مستقیم به تاسیسات و سازه‌های پایگاه که محل نگهداری تجهیزات و مراکز کنترل پهپادی این مقر بود منتشر شد. علاوه بر اینکه برخی کارشناسان احتمال می دهند در محل سوله‌ها و چادرهای بزرگ نابود شده تعدادی از پهپادهای امریکایی نیز مستقر بوده‌اند،

    حال با صحبت‌های یکی از اپراتورهای پهپادی حاضر در این پایگاه ثابت می‌شود که مرکز کنترل پهپادی این پایگاه به کلی نابود شده و ارتباط آنها با پهپادهایی که مشغول عملیات بوده‌اند قطع شده بود. وبسایت Yahoo news امریکا سخنانی را به نقل از ستوان Costin Herwig از کاربران پهپادی ارتش امریکا در پایگاه عین الاسد به هنگام حملات موشکی کشورمان منتشر کرده است.

    پهپاد MQ-۱C ارتش آمریکا

    وی میگوید : لحظاتی پیش از آغاز حملات موشکی ایران، حدود ۱۵۰۰ نفر از نیروهای امریکایی حاضر در پایگاه سریعا به پناهگاه های زیرزمینی منتقل می‌شوند اما ۱۴ نفر از اپراتورهای پهپادهای تهاجمی MQ۱-C موسوم به Grey Eagle به معنای عقاب خاکستری، در مراکز کنترل پهپادی پایگاه باقی می‌مانند تا ۷ فروند از این مدل پهپاد را در آسمان منطقه هدایت کنند.

    ستوان Costin Herwig دلیل این امر را هشدار احتمال حملات زمینی به پایگاه عین الاسد همزمان با حمله موشکی اعلام می‌کند. در واقع ارتش امریکا احتمال می‌داده است که قبل یا بعد از حملات موشکی ایران، برخی گروه‌های نظامی عراقی قصد یورش زمینی و تصرف این پایگاه را داشته باشند و به همین دلیل ۷ فروند پهپاد MQ۱_C به منظور پوشش مناطق اطراف این پایگاه به پرواز در می‌آیند.

    اما پس از لحظاتی کلیه اپراتورهای پهپادی نیز تصمیم به فرار به محل پناهگاه‌ها گرفته و پهپادها را به حال خود رها می‌کنند. پس از پایان حملات موشکی، نظامیان امریکایی به مرکز کنترل پهپادی بازمی‌گردند تا مجددا کنترل پهپادهای در حال پرواز را به دست بگیرند اما متوجه می‌شوند که کلیه شبکه کابل فیبر نوری و آنتن‌های هدایت ماهواره‌ای نابود شده و امکان برقراری مجدد ارتباط از این مرکز میسر نیست. Costin Herwig در ادامه مدعی است که پرسنل فنی بیش از ۵۰۰ متر کابل ارتباطی نابود شده در حملات را جایگزین می‌کنند تا مجددا ارتباط با پهپادهای در حال پرواز برقرار شود.

    حتی اگر روایت آمریکایی ها در زمینه هدایت مجدد پهپادها و خسارت کنترل شده مراکز فرماندهی و هدایت این پرنده های گران قیمت را باور کنیم -که با تصاویر منتشره اصلا همخوانی ندارد- اما باز هم شوک ناشی از دقت موشک های سپاه و از بین بردن بخش قابل توجهی از این مراکز کنترل، نشان داد نیروهای مسلح کشورمان بویژه هوافضای سپاه قادرند چه با اقدامات سایبری و جنگال و چه با موشک های زمین به زمین و زمین به هوا، قدرت و ابهت پهپادهای پر ادعای آمریکایی را در هم بشکنند.

    پدافند یمن

    ارتش و نیروهای مقاومت یمن با اعمال تغییرات روی برخی سامانه ها و موشک های پدافندی که از حکومت سابق در انبارهای این کشور وجود داشت، مجموعه بزرگی از پهپادهای م عربستان و امارات را سرنگون کرده اند.

    به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، همه جانبه به یمن را می توان جنگ عجایب نامید چراکه رونمایی کشوری در اوج تحریم ها و تلاش آمریکا، عربستان و امارات برای قطع کوچک ترین کمک حتی در حد داروهای حیاتی، از انواع موشک های ضد زره، پهپادها، موشک های بالستیک و کروز و البته سیستم های دفاع هوایی باعث تعجب بسیاری از کارشناسان بین المللی شده است. بحث دفاع هوایی در یمن البته از جمله مسائل بسیار مهم است که در ماهها و هفته های اخیر، برگ های مهمی از آن رو شده و نتایج غافلگیرانه ای داشته است.

    بر اساس اعلام نیروهای مسلح این کشور قرار است سال ۲۰۲۰ میلادی سالی باشد که مسائل پدافندی در آن بسیار پر رنگ تر از سالهای قبل خواهد بود. البته تا به همین جا نیز با توجه به شرایط پدافند یمنی ها شاهکار کرده و غافلگیری های بزرگی را حتی برای ارتش ایالات متحده آمریکا نیز داشته است. در ابتدا نگاهی به برخی از مهم ترین شکارهای یمنی ها خواهیم داشت و سپس نگاهی به تسلیحات آنها برای عملیات های پدافندی.


    از اف ۱۵ تا رپیر هم در دام افتادند

    اول اکتبر ۲۰۱۷ میلادی یک فروند پهپاد MQ-۹ آمریکایی توسط پدافند هوایی یمن در اطراف صنعا ساقط شد. این مسئله یکی از اولین شکارهای موفق پدافند هوایی یمن بود که به طور کامل نیز تصاویر مربوط به آن نیز پخش شد. مدتی بعد و در دی ماه سال ۹۶ بود که یمنی ها این بار سراغ اف ۱۵ مغرور سعودی رفتند و یک موشک هم به سمت آن شلیک کردند که با موفقیت در زیر بدنه پرنده سعودی منفجر شد. یمنی ها در تابستان سال جاری نیز دو بار دیگر به سراغ ریپر آمریکایی رفته و دو فروند از آنها را ساقط کردند. ذکر این مسئله مهم است که ارتش و کمیته های مردمی یمن با ۳ شکار تایید شده این پهپاد آمریکایی تنها شکارچیان آن در جهان به حساب می آیند.

    لاشه پهپاد آمریکایی که در سال ۲۰۱۷ در یمن ساقط شد

    اما نبرد برای دفاع از آسمان یمن به همین جا نیز ختم نمی شود. در بهار سال جاری یک فروند پهپاد پردیتور مدل ایکس پی ساخت آمریکا متعلق به ارتش امارات نیز توسط پدافند هوایی به زیر کشیده شد. این مدل پهپاد گونه ای مخصوص شناسایی است که توسط آمریکا در اختیار امارات قرار گرفته است. اما نمی توان از پهپادها در جنگ یمن حرف زده و از مدهای ساخت چین حرفی به میان نیاورد. آمریکا با وجود درخواست های متعدد کشورهای عربی برای فروش پهپاد مسلح به آنها از این امر سرباز زد و در نتیجه این کشور به سمت چین تمایل پیدا کردند.

     پهپادهایی مثل سری وینگ لونگ و سری رنگین کمان ساخت چین در تعدادی قابل توجه به ارتش های امارات و عربستان صادر شده و البته این پرنده های بلند پرواز چینی نیز از تیر رس پدافند یمنی ها به دور نبوده است. بر اساس برخی از برآوردها و تصاویر منتشر شده ۵ پهپاد ساخت چین متعلق به سعودی ها و ۲ فروند پهپاد چینی متعلق به اماراتی ها با آتش پدافند هوایی یمن ساقط شده است.

    پهپاد ساقط شده مدل Wing Loong عربستان

    پهپاد تهاجمی wing loong اماراتی که توسط پدافند ارتش یمن سرنگون شد

    در آذر ماه سالجاری البته روند ساقط کردن پهپادهای م روندی صعودی پیدا کرده و شدت بیشتری نیز گرفت. در این میان یک فروند بالگرد آپاچی سعودی نیز توسط پدافند هوایی یمن مورد اصابت قرار گرفته و سقوط کرد که به هلاکت هر دو سرنشین آن منجر شد. تصاویر بسیار کیفیتی که یمنی ها از این عملیات و ساقط کردن آن منتشر کردند جای هیچ کتمان کردنی را برای سعودی ها نگذاشت. با این حساب ۷ آپاچی سعودی و ۲ آپاچی اماراتی در این جنگ ساقط شدند.

    آپاچی سعودی بعد از هدف قرار گرفتن در حال سقوط

    اما این فقط محصولات آمریکایی و چینی نبودند که به دام پدافند هوایی یمن افتادند. از دیگر شکارها می توان به حداقل یک مورد پهپاد Luna X۲۰۰۰ اشاره کرد که عربستان در سال های قبل ۱۰ فروند از آنها را خریداری کرده است. اما آخرین شکار یمنی ها به نوعی بسیار جالب تر از دیگر شکارها به حساب می آید. این بار پرنده ای بدون سرنشین ساخت ترکیه به دام پدافند هوایی مقاومت افتاده و سرنگون شد. پرنده ای که تا پیش از این هیچ آماری از صادر شدن آن به عربستان سعودی وجود نداشت ولی حالا با این بروز این ماجرا وجود آن در زرادخانه عربستان سعودی تایید شد.

    پهپاد Karayel ساخت ترکیه

    دم پهپاد Karayel متعلق به سعودی ها که توسط پدافند یمن ساقط شده است

    این پهپاد از مدل Karayel است که توسط شرکت ترکیه ای طراحی و ساخته و ظاهرا چند سال پیش به عربستان سعودی تحویل داده شده است. این پرنده بدون سرنشین دارای ماموریت شناسایی بوده و در عین حال دارای مدل مسلح نیز است. این پرنده بدون سرنشین توان پرواز تا ارتفاع بیش از ۶ کیلومتری را داشته و می تواند تا ۷۰ کیلوگرم محموله را با خود حمل کند. این پهپاد می تواند با سرعت ۱۴۸ کیلومتر بر ساعت پرواز کرد و ماندگاری نیز در حدود ۲۰ ساعت است.

    نگاهی به تسلیحات دفاع هوایی یمن؛ عمردهی انقلابی به سام ۶ و آر ۲۷

    بررسی های مشرق نشان می دهد دو سلاح اصلی یمنی ها که تا به اینجا می توان گفت بخش عمده شکارهای آن ها در حوزه پدافند هوایی به آن مربوط می شود توسط موشک های هوا به هوای ار ۲۷ تغییر یافته و موشک های سام ۶ ارتقاء یافته انجام شده است. تصویری که به ادعای سعودی ها به تاریخ ۶ اسفند ماه ۱۳۹۵ تهیه شده و در آن یک تیر موشک هوا به هوای آلامو ساخت روسیه در پشت یک کشنده و خودرویی نیز در کنار آن قرار دارد که سعودی ها آن را منبع تامین قدرت این سامانه اعلام کردند.

    این موشک از هدایت فروسرخ بهره برده و به نظر مسئولین چندین شکار پدافندی در سالهای اخیر در یمن بوده است. اما این موشک چیست و چطور از یمن سر در آورده است؟ موشک مورد نظر در حقیقت یک سلاح هوا به هوا برای جنگنده های میگ ۲۹ یمنی است که سالها پیش نزدیک به ۱۰۰ تیر از آن توسط حکومت قبلی یمن خریداری و به ارتش این کشور تحویل داده شده است. سیستم هدایت اصلی این موشک به صورت هدایت نیمه فعال راداری است و در عین حال نمونه‌هایی از آن با هدایت فروسرخ نیز توسعه پیدا کرده. این موشک از سوخت جامد نیز بهره می برد، سرعت آن ۴.۵ ماخ و وزن سرجنگی آن نیز در حدود ۳۹ کیلوگرم است. نمونه های هدایت نیمه فعال راداری این موشک نیاز به رادار و باقی ماندن قفل راداری بر روی هدف و رساندن اطلاعات به موشک مورد نظر تا لحظه برخورد را دارد و تبدیل کردن آن از یک موشک هوا به هوا به یک موشک سطح به هوا اقدامی است که شاید در شرایط فعلی یمن تقریبا ناممکن باشد.

    اما با دقت به تصویر گرفته شده توسط سعودی ها می توان به یک نکته جالب دیگر پی برد. موشک مورد نظر در این تصویر نه مدل هدایت راداری، بلکه مدل هدایت فروسرخ این موشک است. با استفاده از این موشک این احتمال بسیار قوی تر است که یمنی ها موفق شده باشند با فعال کردن این موشک ها و شلیک آن ها به سمت محدوده هدف مورد نظر و سپس فعال شدن جستجوگر فروسرخ موشک مذکور، روی هدف قفل کرده و آن را ساقط کنند.

    در مورد شکار آخرین پهپاد ریپر ارتش آمریکا طرف آمریکایی اعلام کرد که یمنی ها با استفاده از موشک سام ۶ این پهپاد را ساقط کرده است. یمنی ها از موشک ضد هوایی جدید خود بعد از چند روز رونمایی کردند، این موشک که فاطر ۱ نام دارد در حقیقت مدل ارتقاء یافته از موشک های سامانه سام ۶ است که ساخت شوروی سابق بوده و سالها پیش توسط یمن خریداری شده است.

    به نظر میرسد یمنی ها سیستم های کشف و تعقیب الکترواپتیکال را برای این موشک ها تعریف کردند و با استفاده از آنها موفق به رهگیری و انهدام سومین پهپاد ریپر آمریکایی شدند. استفاده از سیستم های الکترواپتیکال برای رهگیری و نابودی هواپیماهای دشمن از این جهت مهم است که امکان غافلگیری دشمن را به جهت عدم اطلاع پیدا کردن آنها از قفل موشک افزایش می دهد که نوع کار شبیه به ارتقایی است که یمنی ها پیش از این بر روی موشک ار ۲۷ انجام داده و آنها را از حالت هوا به هوا به سطح به هوا تبدیل کرده بودند.

    با این اوصاف، به نظر می رسد عربستان سعودی و امارات به عنوان مهمترین مان به خاک یکن، با گذشت سالها از آغاز برنامه خود برای اشغال خاک این کشور، اکنون در حال از دست دادن اعتبار و حیثیت نظامی خود هستند (همانطور که با کشتن هزاران زن و کودک، حیثیت انسانی خود را از دست دادند) و در سال جدید میلادی با چالش بزرگی مواجه می شوند که تنها مزیت فعلی آنها یعنی پرواز بر فراز خاک یمن را نیز دچار خدشه و آسیب جدی کند.[مشرق]


    سومار

    رادار به دست آمده از پهپاد گلوبال هاوک، می تواند در طول فقط ۲۴ ساعت، منطقه‌ای به مساحت ۷ میلیون کیلومتر مربع را چه در دریا یا روی زمین اسکن کند و در عین حال، توان پوشش ۳۶۰ درجه را نیز در اختیار دارد.

     بامداد پنج شنبه ۳۰ خرداد ماه سال جاری، روز مهم و کم نظیری در تاریخ غلبه نیروهای مسلح ایران بر آمریکا محسوب می شد چراکه سپاه پاسداران موفق شد یک فروند پهپاد جاسوسی بلند پرواز آمریکایی را که به داخل حریم هوایی کشور نفوذ کرده بود به وسیله سامانه بومی سوم خرداد سرنگون کند.

    بر اساس اعلام خود آمریکایی ها، پهپاد ساقط شده از خانواده گلوبال هاوک و از سری BAMS-D بوده و این پهپاد در حقیقت همان گلوبال هاوک است که برای ماموریت شناسایی و گشت دریایی، به صورت ویژه و مخصوص تجهیز شده است. واژه BAMS-D مخفف عبارت Broad Area Maritime Surveillance-Demonstrator است که این برنامه در حقیقت ۸ سال عمر دارد و به نوعی یک پیش درآمد برای توسعه پهپاد MQ_۴C محسوب می شود.

    اما به دلیل نیازهای زیاد نیروهای مسلح آمریکا در این چند سال، پهپادهای مجهز شده به این استاندارد به پروازهای عملیاتی از جمله در حوزه کاری ناوگان پنجم آمریکا پرداخته اند و سامانه های به کار رفته در این مدل هم همان سیستم های به کار رفته در پهپاد MQ-۴C است که ارتش آمریکا توجه و حساب ویژه ای روی آن باز می کرد.

    تلاش ایران برای یافتن قطعات پهپاد سرنگون شده

    به محض ساقط شدن پهپاد مورد نظر، ایالات متحده آمریکا کارزاری تبلیغاتی و عملیات روانی به راه انداخت که در آن ایران متهم به سرنگونی این پهپاد در حریم هوایی بین المللی شد. در این میان، یکی از راه های مرسوم و غیرقابل خدشه در ثابت کردن حقانیت کشورمان، پیدا کردن و به نمایش درآوردن بخش های باقی مانده از پهپاد مورد نظر در آبهای سرزمینی ایران بود.

    کم کم قطعات مختلفی از جاسوس بلند پرواز ایران از آب های جنوبی کشور کشف و به نمایش گذاشته شد و حالا، در روزهای اخیر نیروی هوافضای سپاه حجم قابل توجهی از قطعات کشف شده از این پهپاد سرنگون شده را به نمایش گذاشته که شامل بخش هایی از سامانه های پیشرفته جمع آوری اطلاعات آن است.

    پهپاد گلوبال هاوک مجهز به حسگرهای BAMS-D

    با بررسی تخصصی و دقیق اجزای به نمایش درآمده توسط نیروی هوافضای سپاه، کلام مشخص است که یکی از قطعات بسیار مهمی که بدست نیروهای مسلح و صنایع دفاعی کشورمان افتاده، رادار خاص و بسیار پیشرفته نصب شده روی این پهپاد است که می تواند در آینده نزدیک، در توسعه نسل جدید رادارهای ایرانی بسیار موثر باشد.

    باید توجه داشت که گلوبال هاوک شکار شده، کلکسیونی از تجهیزات بسیار پیشرفته صنایع نظامی آمریکا بوده و به همین خاطر، یکی از گرانترین پرنده های موجود در دنیا با حدود ۲۰۰ میلیون دلار قیمت به شمار می رود که قطعا بخشی از این قیمت هنگفت، بابت تجهیزات به کار رفته در ان است که رادار مذکور، جزء حساس و ویژه آن محسوب می شود؛ یک رادار آرایه فازی فعال با حالت های مختلف عملیاتی از جمله وضعیت SAR که می تواند در شرایط مختلفی بسیار راه گشا باشد.

    قبل از پرداختن به غنیمت با ارزش سپاه بد نیست قدری بیشتر به بحث رادار سار بپردازیم.

    SAR چیست و به چه کار می آید؟

    بر اساس یک تقسیم بندی کلاسیک، رادارهای تصویرگر را می توان به دو دسته بزرگ یعنی رادارهای آرایه – حقیقی (RAR) و رادارهای آرایه – ترکیبی (SAR) تقسیم بندی کرد که هر کدام ویژگی ها و اهمیت خاص خود را دارند. طی سالهای اخیر رادارهای روزنه مصنوعی یا همان سار Synthetic Aperture Radar توسعه چشمگیری در دنیا پیدا کرده و به نوعی از رادارها اطلاق می‌ شود که برای امور نقشه‌ برداری و تصویربرداری از سطح زمین به کار می‌ رود. معمولا این فن‌آوری در هواپیماهای شناسایی با اهداف نظامی و غیرنظامی کاربرد دارد.

    تصویر تهیه شده بر اساس قابلیت SAR

    امواج رادیویی این رادار در دفعات بالا با سرعتی زیاد به سطح مورد نظر تابیده شده و پس از بازگشت تصویری دو بعدی از سطح مورد نظر را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. کاربرد اصلی این فن‌آوری در امور نظامی و تهیه نقشه از مناطق مختلف است به گونه‌ای که در جدیدترین مدل‌های موجود SAR قابلیت تهیه تصاویری با قدرت تفکیک ۱۰ سانتی‌ متر وجود دارد.

    درباره این رادار مثالی وجود دارد که می‌گوید: "می‌توان با این فن آوری ردپای انسان در کویر را شناسایی کرد".

    SAR های هوایی و فضایی علاوه بر دارا بودن ویژگی‌ های عمومی رادارهای تصویرگر، دارای چند ویژگی منحصر بفرد می باشند:  توانایی تصویربرداری از یک سطح با دقت تفکیک از چند متر تا چند کیلومتر،   توانایی تهیه تصویری با دقت مطلوب و معین مستقل از ارتفاع تا حدی که قدرت فرستنده اجازه می‌ دهد و وجود پارامترهای اساسی مختلف مثل قطبش، زاویه تابش، فرکانس و غیره برای بهینه سازی سامانه در کاربردهای مشخص.

    البته تولید تصویر از سیگنال دریافتی یک سامانه SAR کار پیچیده‌ ای است. به عبارت دیگر در این سامانه ها، بکارگیری آنتن‌های بلند برای ایجاد پرتو باریک که در RAR مورد نظر است جای خود را به حجم زیادی از پردازش طیفی سیگنال داده است. با استفاده از روش‌ های پردازش سیگنال، آرایه‌های دهانه- ترکیبی هوایی یا فضایی می‌توانند با استفاده از آنتن‌های نسبتا ساده و استاندارد به دقت بسیار بالایی در نقشه‌برداری زمین دست یابند.

    بطور مثال نحوه تشکیل پرتو در یک سامانه  آرایه- ترکیبی با طول موج ۴ سانتی متر و با حرکت رادار و تغییر مکان آنتن، از نقطه نظر هدف روی زمین، آنتن آرایه ای بزرگی به طول ۲ کیلومتر تشکیل خواهد شد و چنین آرایه ترکیبی(SAR) قادر است در برد متوسط ۴۰۰ کیلومتر، قدرت تفکیکی به دقت ۴ متر در امتداد مسیر پرواز ایجاد نماید و این در حالی است که در این فاصله قدرت تفکیک مربوطه برای یک آنتن حقیقی (RAR) در حدود ۲ کیلومتر است.

    بطور کلی رادار دهانه- ترکیبی ایجاد تصویری را میسر می‌ سازد که اندازه سلول تصویری آن در جهت حرکت آنتن، مستقل از فاصله رادار از هدف است. این اندازه با دقت تفکیک رادار رابطه مستقیم دارد. بنابراین SAR می‌تواند با استفاده از آنتنی کوچکتر از RAR به دقت تفکیکی به مراتب بیشتر از آن دست یابد. دستیابی به این ویژگی گام بزرگی در بهبود کیفیت و دقت تصاویر هوایی شد.

    رادار SAR ساخت ایران به اسم ابصار

    در سال ۱۳۹۵ و در جریان نمایشگاه هوایی کیش نیز از رادار SAR ایرانی ابصار رونمایی شد. این رادار تقریبا از اندازه کوچکی برخوردار بوده می توان آن را در زیر انواع پلتفرم های هوایی مثل بالگردها، هواپیماهای سرنشین دار بال ثابت و البته پهپادها نصب کرد.

    نگاهی جدی تر به غنیمت پر ارزش سپاه از آمریکا

    بعد از این مقدمه اما بهتر است به سراغ غنیمت مهم سپاه از آمریکا برویم؛ جایی که بر اساس تصاویر موجود یک دستگاه رادار مدل AN/ZPY-۳ به همراه قطعات و سامانه های جانبی به شکل تقریبا سالم به دست سپاه افتاده است. این رادار ساخت شرکت نورثروپ گرومن سنسور اصلی این پهپاد است که در باند ایکس فعالیت و برای شناسایی اهداف دریایی خصوصاً در شرایط طوفانی و آب‌وهوای بد در دریا توسعه پیدا کرده است.

    در طول مدت ۲۴ ساعت، این رادار می تواند منطقه‌ای به مساحت ۷ میلیون کیلومتر مربع را چه در دریا، خطوط ساحل یا در روی زمین اسکن کند. این رادار توان پوشش ۳۶۰ درجه را نیز در اختیار دارد.

    رادار پهپاد آمریکایی به دست آمده از آب های جنوبی کشور به همراه متعلقات

    رادار AN/ZPY-۳

    قابلیت دیگر این سیستم راداری فعالیت در وضعیت SAR است که می تواند نقشه هایی با کیفیت بسیار بالا را تهیه و در اختیار کاربران قرار دهد. با استفاده از این رادار می توان کشتی های مختلف را رهگیری، شناسایی و نوع آن ها را به دقت مشخص کرد. این قابلیت در فضاهای شلوغ دریایی مثل خلیج فارس، تنگه هرمز و سواحل دریای مکران می توان بسیار برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و البته بخش های غیر نظامی مربوط به کشتیرانی کشور پر فایده باشد. ذکر این نکته بسیار مهم است که تا به امروز توانایی SAR به این شکل و در کیفیت و ویژگی های فنی مذکور، در اختیار کشور ما قرار نداشته و شکار هوافضای سپاه در کنار سرنگون کردن یک م کمک بسیار گسترده ای به توسعه علوم دفاعی در کشور نیز خواهد کرد.

    یکی از ویژگی های مهم دستیابی سپاه به این غنیمت مهم و با ارزش در نبرد رو در رو با پرنده گران قیمت و پیشرفته آمریکایی، قابلیت نقشه برداری گسترده این رادار از زمین و دریا در حالت SAR است که می تواند برای افزایش دقت مسیربابی موشک های کروز نیز مورد استفاده قرار بگیرد چراکه یکی از راه های هدایت موشک های کروز در سناریوهای حمله به اهداف زمینی، استفاده از نقشه های تهیه شده در حالت SAR است.

    شاید قبلا در میان بخشی از افکار عمومی و حتی کارشناسان تصور می شد شکار این پهپاد، علاوه بر اهمیت روانی و راهبردی، تاثیرات فنی مشخصی همچون اثبات کیفیت سامانه های راداری و پدافندی ساخت ایران را دارد، اما حالا و با کامل شدن بخش دیگری از این پازل، کاملا عیان است که همچون شکار موفق و سالم آرکیو ۱۷۰ در سالهای گذشته، ساقط کردن پهپاد گلوبال هاوک نیز به سرعت گرفتن و میانبر زدن صنعت پهپادی کشورمان کمک خواهد کرد و اگر روزی، تصور می شد کار توسعه موشک های کروز ایرانی نیازمند هدایت ماهواره ای است، اما اکنون با این سوغاتی مهم، راه برای بهبود ویژگی های فنی و هدایت این نسل خاص از موشک های سپاه هموارتر از قبل است.[مشرق]



    آقا

    رهبر انقلاب با اشاره به سخنانشان در نماز جمعه اخیر درباره وم قوی شدن ایران افزودند: مجلس قوی» از مؤلفه های قوی شدن ایران است و تشکیل مجلس قوی نیز به رأی بالای ملت وابسته است.

     حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس شورای اسلامی را دو آزمون بزرگ ملت ایران خواندند و با تبیین خصوصیات نامزدهای شایسته مجلس، حضور پرشور و آگاهانه همه مردم در انتخابات ۲ اسفند را در حل مشکلات داخلی و بین المللی مؤثر برشمردند و تأکید کردند: هرکس ایران عزیز، امنیت میهن و آبروی وطن را دوست دارد و در پی حل مشکلات است، باید در پای صندوق رأی حضور یابد تا عزم و اقتدار ملی ایرانیان بار دیگر به منصه ظهور برسد.

    ایشان همچنین طرح امریکا موسوم به معامله قرن را طرحی احمقانه، خبیثانه و شکست‌خورده خواندند و افزودند: راه مقابله با این طرح، ایستادگی و جهاد شجاعانه ملت و گروههای فلسطینی و حمایت جهان اسلام است و علاج اساسی مسئله فلسطین نیز روی کار آمدن نظام مورد نظر و منتخب همه مردم فلسطینی الاصل در یک نظرخواهی عمومی است.

    رهبر انقلاب اسلامی ایام دهه فجر را برای کشور ایامی بی‌بدیل و مظهر اقتدار و عزم ملی دانستند و گفتند: ملت ایران در دهه فجر توانست با عزم راسخ خود و با رهبری امام بزرگوار که رهبری بی‌نظیر در دنیا بود، بنای پوسیده و فاسد چندهزار ساله استبداد، ظلم، فساد، سلطه بیگانگان و لگدمال شدن مردم را واژگون و بنای مردم سالاری را به جای آن پایه ریزی کند.

    حضرت آیت الله ‌ای برگزاری انتخابات مختلف از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون را نشان دهنده استواری نظام اسلامی بر رأی مردم دانستند و افزودند: البته نظام اسلامی علاوه بر مردمی بودن، دینی نیز هست و بر همین اساس مردم سالاری در ایران مردم سالاری اسلامی» است.

    ایشان پرورش افرادی همچون شهید سلیمانی، رزمندگان دفاع مقدس، مدافعان حرم و روحیه قوی و ایستادگی خانواده های شهدا را از آثار نظام دینی برشمردند و خاطرنشان کردند: از جمله ویژگی‌های بارز شهید سلیمانی، تعهد و ایمان بود و اصولاً هنگامی که ایمان با عمل صالح و روحیه جهادی همراه می شود، شخصیتی همچون سردار سلیمانی شکل می گیرد که حتی دشمنان مجبور به تحسین ویژگی های شخصیتی او می شوند.

    رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به در پیش بودن راهپیمایی سراسری ۲۲ بهمن، گفتند: ملت ایران در چهل سال گذشته و با وجود سرما و یخبندان با حضور پر شکوه در راهپیمایی ۲۲ بهمن، اجتماع عظیم خود را به رخ جهانیان کشیده است که من با همه‌وجود از ملت ایران تشکر می‌کنم.

    حضرت آیت الله ‌ای همزمانی ۲۲ بهمن امسال با ایام چهلم شهید سردار سلیمانی را زمینه‌ساز انگیزه مضاعف مردم دانستند و تأکید کردند: ان‌شاءالله ملت ایران با حضور عظیم خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن، ضربه کوبنده‌ای بر تهای دشمن وارد خواهد کرد.

    ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند، انتخابات را برای کشور و ملت، فرصتی بسیار بزرگ و برای دشمنان تهدید خواندند و افزودند: برگزاری پرشور انتخابات و حضور همگانی مردم در پای صندوق های رأی، تضمین کننده امنیت کشور خواهد بود زیرا دشمنان از پشتوانه مردمی نظام بیش از امکانات تسلیحاتی آن هراس دارند.

    حضرت آیت الله ‌ای انتخابات را نشان دهنده عظمت، اقتدار و بصیرت ملی» دانستند و افزودند: در کشور مشکلات و گرفتاری هایی وجود دارد که برخی ناشی از تحریمها، و علت برخی هم کم کاری ها است اما با وجود این مشکلات، مردم به دلیل آنکه در انتخابات موضوع آبروی نظام و امنیت کشور در میان است، به میدان خواهند آمد.

    ایشان انتخابات را در حل مشکلات بین المللی نیز مهم خواندند و خاطرنشان کردند: در قضاوت ناظران بین المللی نسبت به هر کشور، مسائلی نظیر میزان حضور مردم در انتخابات و چگونگی روی کار آمدن مسئولان و نهادهایی نظیر مجلس، تأثیرگذار است، بنابراین شرکت انبوه مردم در انتخابات مجلس از این زاویه نیز کاملاً ضروری است.

    رهبر انقلاب اسلامی همچنین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را فرصتی برای ورود افکار جدید و راههای نو در چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور برشمردند و افزودند: بخصوص هنگامی که مردم افراد شایسته را برگزینند، راههای تازه و چاره اندیشی های جدید در روند حل مشکلات کشور و مردم پدیدار می شود.

    حضرت آیت الله ‌ای انتخابات را از بُعد کلی، اساسی ترین مسئله کشور دانستند و افزودند: اقتصاد، فرهنگ، پیشرفت علمی و مسائلی از این قبیل بسیار مهم است اما اساس همه این مسائل انتخابات است چرا که اگر انتخابی عمومی، قوی و درست انجام شود، همه مشکلات به‌تدریج حل خواهد شد.

    ایشان با ابراز تأسف و انتقاد از برخی حرفهای حاشیه ساز در زمینه انتخابات تأکید کردند: وقتی انتخابات از ابعاد مختلف دارای این همه اهمیت و تأثیرگذاری است، نباید با حاشیه سازی، سخنان گوناگون و حرفهای دلسرد کننده آن را از رونق انداخت.

    حضرت آیت الله ‌ای تلاش همیشگی دشمنان ایران برای خدشه‌دار جلوه دادن انتخابات را مسئله‌ای طبیعی خواندند و افزودند: وقتی برخی رسانه‌های خائن خارجی، جمعیت عظیم میلیونی ملت را چند هزار نفره می‌خوانند اما تحرک چند صد نفر در خیابانها را به اسم ملت ایران جا می‌زنند، طبعاً مردم به این رسانه ها اعتماد نمی‌کنند البته به شرطی‌که از داخل به این رسانه‌ها مایه تبلیغات سوء داده نشود.

    رهبر انقلاب تأکید کردند: گویندگانی که تریبون دارند یا به‌واسطه جایگاه خود می توانند در رسانه ها و فضای مجازی حرف بزنند، نباید جوری اظهار نظر کنند که دشمن با بزرگنمایی حرف آنها، برای دلسرد کردن مردم، خوراک گیرش بیاید.

    ایشان انتخابات در ایران را جزو سالم‌ترین انتخابات در جهان خواندند و خطاب به افراد حاشیه‌ساز افزودند: وقتی شما به دروغ می گویید این انتخابات مهندسی شده و یا اینکه انتخابات نیست انتصابات است، مردم دلسرد می شوند.

    رهبر انقلاب با ابراز تعجب از سخنان برخی که به‌وسیله انتخابات به جایی رسیده‌اند اما انتخابات را زیر سؤال می برند، گفتند: چگونه است که انتخابات وقتی به نفع شما است صحیح و متقن است اما وقتی به نفع شما نیست انتخابات خراب است.

    ایشان افزودند: در انتخابات مجلس بارها بعضی افراد نامه دادند که تقلب شده یا اشکال دارد، بنده نیز هیأت هایی تعیین کردم که با دقت رسیدگی کردند و بعد معلوم شد این گزارش ها و نامه ها درست نبوده است.

    حضرت آیت الله ‌ای گفتند: از دشمن نمی شود گلایه کرد اما فلان نویسنده، مرتبطین با فضای مجازی، نماینده مجلس و فلان مسئول مهم دولتی باید مراقب باشند و اینجور نشود که بگوییم مردم شرکت کنید اما در عین حال، به غلط، جوری حرف بزنیم که مردم از حضور در انتخابات دلسرد شوند.

    رهبر انقلاب حمله به شورای نگهبان را از غلط ترین کارها دانستند و افزودند: شورای نگهبان مرکب از شش فقیه  عادل و شش حقوق‌دان برجسته منتخب مجلس، در قانون اساسی شأنی دارد و مجموعه ای قابل اعتماد است چگونه انسان می تواند به راحتی این مجموعه را به غرض ورزی درباره برخی افراد متهم کند.

    رهبر انقلاب با اشاره به سخنانشان در نماز جمعه اخیر درباره وم قوی شدن ایران در مقابل دشمنان قوی‌پنجه و بی‌رحم بین‌المللی افزودند: مجلس قوی» از مؤلفه های قوی شدن ایران است و تشکیل مجلس قوی نیز به رأی بالای ملت وابسته است.

    حضرت آیت الله ‌ای گله های غالباً بحق مردم درباره مسائل معیشتی را مربوط به برخی قوانین و عملکرد بعضی مسئولان اجرایی دانستند و افزودند: گلایه های مردم به اصل انتخابات مربوط نمی شود، این گلایه از کسان دیگری است و ملت قدر مجلس قوی را که متعلق به همه کشور و عموم مردم است، می داند.

    رهبر انقلاب با دعوت همگانی از مردم برای شرکت در انتخابات افزودند: ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید، بنابراین هرکس به ایران علاقه‌مند است و امنیت کشور، حل شدن مشکلات و گردش صحیح نخبگانی را دوست دارد، در انتخابات شرکت کند.

    ایشان در همین زمینه افزودند: افراد مؤمن و انقلابی با انگیزه قوی در انتخابات شرکت خواهند کرد اما اگر کسی انگیزه دینی و انقلابی ندارد اما میهن عزیز را دوست دارد لازم است به پای صندوقهای رأی بیاید.

    رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان به موضوع شاخص های انتخاب درست و خصوصیات فرد منتخب» اشاره کردند و گفتند: باید فردی را برای مجلس انتخاب کرد که مؤمن، انقلابی، شجاع، دارای روحیه جهادی، کارآمد و به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشد.

    حضرت آیت الله ‌ای افزودند: فردی که از سخن گفتن بر ضد فلان قدرت خارجی هراس دارد، لایق نمایندگی مردم با عزت، مقتدر و شجاع ایران نیست.

    ایشان با تقدیر از مصوبه خوب و شجاعانه مجلس شورای اسلامی علیه امریکا بعد از شهادت سردار سلیمانی، خاطرنشان کردند: باید افرادی را انتخاب کرد که بتوانند پرچم عدالت اعم از عدالت اقتصادی، حقوقی و ی را در کشور برافراشته نگه دارند.

    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مردم باید افرادی با چنین ویژگی هایی را بشناسند و به آنها رأی دهند اما اگر خودشان نمی توانند به شناخت برسند، از راهنمایی و م افراد بصیر و مورد اعتماد استفاده کنند بنابراین هیچ کسی نباید بگوید چون افراد را نمی شناسم رأی نمی دهم. همه باید با اتکاء به خداوند وارد میدان شوند و رأی دهند.

    رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به رونمایی زورگویان و سرگردنه‌بگیران آمریکایی از طرح موسوم به معامله قرن گفتند: آمریکایی‌ها دلشان را خوش کرده‌اند که با گذاشتن اسم بزرگ، طرحشان علیه ملت فلسطین موفق شود در حالی که این کار آنها احمقانه و خبیثانه است و از همین شروع قضیه به ضررشان تمام شده است.

    حضرت آیت الله ‌ای با تأکید بر اینکه این طرح قبل از مُردن ترامپ می‌میرد، افزودند: این کار قطعاً به نتیجه نخواهد رسید، بنابراین رفت‌وآمد و هزینه کردن برای آن و جنجال به‌راه انداختن و رونمایی از آن کاری احمقانه است.

    ایشان طرح موسوم به معامله قرن را نشانه آشکاری از دغلکاری آمریکایی‌ها خواندند و گفتند: آمریکایی‌ها با صهیونیستها درباره چیزی معامله کرده‌اند که متعلق به آنها نیست. فلسطین از آنِ فلسطینی‌ها و تصمیم‌گیری درباره آن مختص آنهاست. شما چه‌کاره هستید که درباره زمین و خانه دیگران تصمیم‌گیری کنید؟ این نشانه خباثت، دغلکاری و بدنهادی شماست.

    رهبر انقلاب اسلامی توطئه اخیر را به ضرر آمریکایی‌ها و موجب زنده‌شدن مسئله فلسطین دانستند و افزودند: استقبال و کف زدن چند تن از سران خائن عرب که در میان ملتهای خود نیز بی‌ارزش و بی‌آبرو هستند اهمیتی ندارد و بر خلاف ت ثابت دستگاه استکبار یعنی به‌فراموشی سپردن مسئله فلسطین، این کار آنها موجب زنده شدن مسئله فلسطین شد و در همه دنیا نام و مظلومیت فلسطین و مجموعه‌های فلسطینی بر سر زبانها افتاد.

    حضرت آیت الله ‌ای با اشاره به تلاش مستکبران برای پیش‌بُرد این طرح با تکیه بر سلاح و پول، راه علاج را ایستادگی و مقاومت شجاعانه» خواندند و تأکید کردند: ملت، عناصر و سازمانهای فلسطینی باید با جهاد فداکارانه» عرصه را بر آمریکا و دشمن صهیونیستی تنگ، و همه دنیای اسلام نیز از این مقاومت شجاعانه حمایت و پشتیبانی کنند.

    ایشان با اشاره به گسترش روزافزون محدوده مقاومت علیه استکبار در منطقه غرب آسیا، تأکید کردند: معتقدیم سازمانهای مسلح فلسطینی خواهند ایستاد و مقاومت را ادامه خواهند داد و نظام جمهوری اسلامی نیز وظیفه خود را پشتیبانی از گروههای فلسطینی می‌داند، بنابراین هر گونه و هر قدر که بتواند از آنها حمایت می کند و این پشتیبانی، خواست نظام اسلامی و ملت ایران است.

    رهبر انقلاب اسلامی علاج اصلی مسئله فلسطین را راه‌حل اصولی، اعلام‌شده و ثبت‌شده» جمهوری اسلامی ایران در مراکز جهانی یعنی نظرخواهی از مردم فلسطینی‌الاصل» خواندند و گفتند: تنها راه برای صلح و حل مسئله فلسطین، نظرخواهی از مردم فلسطینی‌الاصل با هر مذهبی اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی است تا با رأی عمومی آنها نظام مورد نظرشان بر سراسر سرزمین فلسطین حاکم شود و درباره فلسطین و امثال نتانیاهو و دیگران نیز خودشان تصمیم‌گیری کنند.

    حضرت آیت الله ‌ای در پایان تأکید کردند: ان‌شاءالله این هدف محقق خواهد شد و شما جوانان آن روز را خواهید دید و به توفیق الهی در بیت‌المقدس نماز خواهید خواند.[مشرق]


    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    در دوران پهلوی سیر تحولات فرهنگی آغاز شد که گرایش آن به سمت غرب آن هم نه از حیث علم و دانش و بها دادن به آن، بلکه از جهت ستایش الگوهای فرهنگی نامتعارف بود.

    بخش عمده ‏ای از این الگو برداری‏ها که تا حد زیادی توانست در ایران ریشه بدواند و تحت الگوی پیشرفت و توسعه ایران به آن پر وبال داده شد، در زمینه عیاشی و خوشگذرانی بود به شکلی که حتی ت‌های اداره کشور نیز برهمین اصل استوار بود. به دلیل همین موضوعات، فرهنگ ایرانی کاملا در التقاط با فرهنگ غربی معجونی ایجاد کرده بود که برای مردم مسلمان قابل هضم نبود، که شکل جدیدی از سرگردانی را در حوزه‌های مختلف در پی داشت، از جمله در محدوده سبک زندگی جوانان این سرگردانی بیشتر خودنمایی می‏ کرد.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    نوع تفریحات، سرگرمی‌ها و مراکز تفریحی که به صورت رسمی و نظام‌مند با صرف بودجه‌های کلان و با توجیهات مختلف دایر شده بودند، عموما در راستای ترویج فساد، فحشا و انحطاط اخلاقی جامعه حرکت می‌کردند. آمار و ارقامی که هم اکنون درباره تعداد مراکز فساد و فحشا و قمارخانه‌ها و کاباره‌ها و های آن زمان وجود دارد، در مقایسه با سایر نهادهای فرهنگی مثل کتابخانه‌ها و مراکز تفریحی سالم مثل ورزشگاه‌ها و… آماری شگفت انگیز است. موضوعی که درباره تعداد معتادان به مواد مخدر در برابر آمار کل جمعیت کشور در آن دوران نیز صدق می‌کند.
     

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    موضوع مهم این است که خود حکومت با تخصیص بودجه به شکل مستقیم و غیر مستقیم به این ناهنجاری‏‌ها دامن می‏زد‏، به شکلی که مراکز و محله‌های بد نام و خانه‌ها تبدیل به یک معضل اجتماعی شده بود و به حدی قارچ گونه در سطح شهر پراکنده شده بود و کم کم این مراکز به عنوان پایگاه‌های جنایت، فساد، قتل و اعتیاد درآمده بودند. کاخ جوانان از دوره شروع نخست وزیری علی امینی در سال ۱۳۴۰ گرایش به سمت تشکیل مراکز رسمی‌تر برای جوانان توسط آغاز شد.

    این الگو که دقیقا الگو برداری از خانه‌های جوانان در آمریکا و اروپا به ویژه در اسراییل بود، به جهت جذب جوانان تاسیس شد و پس از آن انواع و اقسام نهادهای این چنینی در صف راه اندازی قرار گرفتند که عموما سرچشمه شکل گیری انحطاط‌های اخلاقی و ایجاد سرگرمی‌های کاذب برای جوانان بودند. یکی از این مراکز که تحت عنوان کاخ جوانان در شمال، جنوب و غرب تهران و پس از مدتی در تبریز، رشت، کرمان، اصفهان، شهر ری، سنندج تاسیس شد.

    کاخ‌های جوانان اغلب مجهز به یک کتابخانه مختصر با سیر موضوعی کتاب‌های خاص، تریا، کافه در برخی سینما، موسیقی، بیلیارد و استخر متخلط ویژه جوانان بود. چیزی شبیه به فرهنگسراهای امروزی البته با رویکرد به خصوص برای سرگرم نگه داشتن و دور کردن جوانان از ت، هرچند که این مراکز خیلی مورد توجه جوانان دانشجو واقع نشد، ولی عملا تبدیل به نهادهای ضد فرهنگ اسلامی و ایرانی شدند. رومه اطلاعات در آن زمان، هدف این مرکز تازه تاسیس را ” ترقی سطح اخلاق جوانان کشور ” و هدایت جوانان به ” اجتماعی که فقط شاه دوستی  در آنجا اساس زندگی است” اعلام کرد.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    کاباره، ، کازینو، کاباره که ریشه‌ای از زبان لاتین دارد محلی عمومی است که در آن نوشیدنی‌های الکلی و غیر آن و گاه غذای سبک عرضه می‌شود. مکانی سرپوشیده که در آن بر روی سکویی در وسط، موسیقی، رقص و به ندرت آواز و نمایش اجرا می‌شود و مشتریان در اطراف آن به کار خود مشغول بودند. صنعت کاباره به مفهوم واقعی در زمان پهلوی شروع به کار کرد و سریع تبدیل به بنگاه به ظاهر شادی شد هرچند تاثیر مخرب و عمیقی بر فرهنگ جاری در آن زمان گذاشت، ولی عمر طولانی نداشت. در تهران این مکان‌ها بیشتر در لاله زار بود و بعدها در سطح شهر هم پراکنده شده و در شهرهایی مثل شیراز و شهرهای شمالی هم رونق پیدا کرده بود که در اصطلاح عوام به رقاص خانه شهرت داشت. در این دوران تمامی درباریان متاسفانه پای ثابت کاباره‌های داخلی و خارجی بودند و بسیاری از اوقات خود را صرف حضور در این اماکن می‌کردند. مثل مولن روژ، میامی و کازابا هرچند نوع قدیمی آن در زمان ناصر الدین شاه به نام شکوفه تاسیس شده بود و تا زمان انقلاب نیز بسیارفعال بود.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی



    خیابان-لاله-زار ۲

    این محل‌ها محل خوشگذرانی ثروتمندانی بود که با ماشین‌های آخرین سیستم به آنجا آمده تا به همراه تفریح و عیاشی به تصمیمات فردا هم فکر کنند. البته برخی جوانان نیز به هر طریق خود را در این محافل جا می‌کردند.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    سشیش

    در پی این خوشی ها، قتل‌ها و حوادث ناگواری نیز از روی مستی و روابط عاشقانه خواسته و ناخواسته رخ می‌داد و در اینجا بود که همیشه یک یا دونفر قلچماق برای نظم دهی در این مکان‌ها حضور داشتند. کاباره شکوفه نو از مکان‌هایی بود که عموما تصمیمات مهم ی و اقتصادی مملکت در آنجا اتخاذ می‌شد و عموما ن و مردان نیمه تا ساعت دو نیمه شب به خوانندگی و رقص در آنجا مشغول بودند و بیشتر موسیقی ایران در این دوران مختص همین موسیقی‌ها و خوانندگان کاباره‌ای بود.

    وجود های ارزان قیمت در نقاط مختلف شهر سبب شده بود که جوانان بسیاری در سطوح مالی مختلف وقت زیادی از روز و شب خود را در آن سپری کنند. راه اندازی این مراکز به طور رسمی به عنوان مراکز تفریحی گاها با بودجه فرهنگی و سرمایه دربار پهلوی دقیقا محرک بیشتر فساد در جامعه جوان کشور بود. از سوی دیگر کازینوها و قمارخانه‌های بزرگ معضلی بودند که در سطح کشور از کنار دریای خزر تا جزیره کیش گسترده شده بود و در اقسام کوچک و بزرگ در شهرها پراکنده بود و گردش‌های مالی آن کاملا پیچیده و نامعلوم بود.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    این پدیده نه تنها در سطح عوام جامعه بلکه در ارکان نظام شاهنشاهی و ت مداران نفوذ کرده بود به نحوی که بسیاری از این کازینوها و قمارخانه‌ها توسط درباریان اداره می‌شد، که اسناد و خاطرات نقل شده موید آن است. جلساتی که به طور مداوم در بین درباریان و وزرا بر پایه قمار تشکیل می‌شد به امر عادی تبدیل شده بود.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی


    ۱۸۴۵۶

    قماربازی حتی در بین محافظین شاه و دانشجویان دانشکده افسری نیز که مهم‌ترین رکن محافظت از رژیم بودند به نحو فزاینده‌ای رو به گسترش بود. نمونه چنین تفریحاتی، رسوایی بزرگی بود که در سال ۱۳۵۵ برای رژیم به بار آمد، باخت بزرگ امیر تیمور” سفیر شاهنشاه در انگلیس بود. در رومه‌های انگلیس اعلام شد که سفیر ایران یک میلیون پوند باخته است. وی بعدها خودکشی کرد و لاونس رئیس یکی از قمارخانه‌ها ۱۷۰۰۰۰ پوند به عنوان بدهکاری سفیر از سفارت ایران درخواست کرد. واکنش به رواج قمار قمار و قمار بازی در ایران عصر پهلوی باعث واکنش‌های گوناگونی از سوی شخصیت‌های مختلف به ویژه شخصیت‌های و مذهبی را در پی داشت، به گونه‌ای که برخی قمار خانه‌ها تعطیل شدند.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی

    به دنبال این سرپوش رژیم، امام خمینی در اعلامیه‌ای تحت عنوان اعلام خطر ” در خصوص عوام فریبی حکومت در تعطیلی قمارخانه‌ها و دعوت به آشتی ملی و اسلام خواهی با توجه به تبعید جمعی از علمای اسلام و حبس و شکنجه و قتل عام انقلابیون اعلام می‌دارد، که بستن قمار خانه‌ها نیرنگ دیگری است برای اغفال جناح … عموم ملت می‌گویند ما شاه و سلسله پهلوی را نمی‌خواهیم؛ خواست ملت این است نه وعده پوچ احترام به علما و نه بستن موقت قمارخانه ها.

    به هر حال با پیروزی انقلاب تمامی کازینوها تعطیل شد و نمادی از آن در سطح جامعه دیده نمی‌شد؛ تا اینکه از اواخر دهه ۸۰ شبکه‌های زیر زمینی، اینترنتی و گاها در گوشه و کنار خیابان و در پیاده روها این پدیده در حال رونق گرفتن است که حکم شرعی حرام و جرم بودن آن از نظر قانون این توجه را می‌طلبد که نگاه دقیق تری به جریان فرهنگی و فکری موجود در سطح عامه مردم بیاندازیم. جایگاه موسیقی در تفریحاتیکی دیگر از تفریحات و سرگرمی‌های جوانان در هر دوره‌ای سبک‌های موسیقی نو است. موسیقی راک و جاز در اوایل دهه ۵۰ در حال ورود به ایران بود. فرهاد مهرداد هم یکی از موثرترین این چهره‌های موسیقی راک بود که با پدیده اجتماعی اعتراض گره خورده بود.

    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتی


    index

    موسیقی پاپ هم مدت‌ها بود که در کنسرت‌ها و کلوپ‌ها شکل گرفته بود. اما پدیده‌ای جذاب که در عرصه موسیقی ایران در این بازه زمانی رونق گرفت، صدای نوظهور خوانندگان زن بود. گشت و گذاری در گذشته و زندگی آن‌ها تنها منجر به یک نتیجه می‌شود و آن هم وجود نابسامانی رفتاری و اخلاقی در گذشته و حال این افراد است. خوانندگان زن پس از دوره پهلوی اول صدایشان از رادیو پخش می‌شد و مشتری‌های فراوانی پیدا کرده بود. هر چند فقه در زمینه موسیقی ورود مصداقی نداشت، اما باالاتفاق صدای زن برای خوانندگی طبق اجماع همگان حرام شمرده می‌شد.

    مستندات تاریخی تا حد زیادی موسیقی مطرح در قبل از انقلاب و سرمایه گذاری در زمینه آن را معطوف به موسیقی و خوانندگی کاباره‌ای می‏داند. موسیقی که عشق‌های مجازی و جنسی و شهوت محور اصلی شعرها و آهنگ‌های آن بود. این رویه تا پیروزی انقلاب ادامه داشت و از آن پس موسیقی رنگ و بوی انقلابی و آرامان گرایانه پیدا کرد، و بسیاری از خوانندگان زن و برخی دیگر به خارج از کشور عزیمت کردند.

    ورود موسیقی به جنگ و انقلاب کاربرد ایدئولوژیک به آن داد و همگان از شجریان و لطفی برای عقب نماندن از این قافله وارد گود موسیقی بعد از انقلاب شدند. موسیقی از اواخر دهه ۸۰ و انتهای دهه ۹۰ با دلایل مختلف به سبک و سیاق جهانی نزدیک شد. به ویژه سبک رپ و متال که پس گرفتن مجوز از دولت‌های وقت به شدت همگانی شد. سیر تکاملی موسیقی همواره دارای فراز و نشیب‌هایی بوده و این دقت ضروری است که با توجه به انقلابی که در عرصه موسیقی و خوانندگی کشور از سال ۵۷ به وجود آمده به بهانه به روز بودن با یک عقب گرد به سمت موسیقی کاباره ه‏ای قبل از انقلاب برنگردیم. 

    سینمای ایران در خاطرات بسیاری از هنرمندان و بازیگران و کارگردانان آمده است که در دوران کودکی و نوجوانی همیشه مخفیانه به سینما می‌رفتند. این واقعیت نشات گرفته از دیدگاه بد جامعه به این هنر و این صنف بوده چراکه پخش گسترده فیلم‌هایی با عاشقانه‌های جنسی، با تصاویر و صحنه‌های مستهجن و و بودن بازیگران آن در نیمی از صحنه‌ها و حتی در پوسترهای تبلیغی در سردر سینماها سبب ممانعت خانواده ها، از رفتن به سینما بود.

    به نقل از مجلات و مستندات بسیاری که از آن دوران وجود دارد، بازتاب شدن اولین زن ایرانی در سینمای ایران آنقدر گسترده و تاثیر گذار بود که بین برخی از وزرا و وکلای مجلس برای معاشرت و ارتباط با این ستارگان سینمای ایران یک رقابت عجیب شکل گرفته بود. رومه رستاخیز که در آن زمان داعیه دار بررسی و تحلیل سینمای ایران بود تا حد زیادی به بحث ابتذال و رواج آن بها می‌داد. در یکی مقالات این رومه آمده بود:” یکی از چیزهایی که دست و پای بازیگران ما را می‌بندد و مانع پیشرفت آن هاست، چیزی است که در اجتماع اسمش را را آبرو گذاشته اند. اگر یک بازیگر در یک صحنه بخواهد به فکر آبرویش باشد بازیگری است بی آبرو… عامل دیگری که دست و پای بازیگر ایرانی را می‌بندد نجابت است”.

    امام در صحبت‌های خود با اعلام رویکرد انقلاب درباره سینما اظهار کردند که: ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم. ”همین تایید ضمنی امام بود که سینمای ایران به عرصه ظهور فیلم‌های محتوایی کشاند و از دوره فیلم‌های فارسی دور کرد. این روند امروزه با سبک و سیاقی که در پیش گرفته شده است هرازگاهی با خارج شدن از مسیر اصیل خود دوباره به این دوران بر می‌گردد، به نحوی که به طور مقطعی صدای بسیاری را درآورده و نگاه‌ها را به خود معطوف می‌کند. ساختار شکنی‌ها چه در زمینه فیلم نامه نویسی و موضوع پردازی و چه در نوع بازیگری و پوشش آن‌ها و حتی در رفتارهای ساختارشکنانه بازیگران رواج پیدا کرده که جدا از مسایل سلیقه‌ای هیچ همخوانی با فرهنگ اسلامی و احکام مصرح اسلام ندارد. هرچند که همچنان فیلم‌های محتوایی خوبی ساخته می‌شود به نظر این روند حاضر مسیر حرکت درستی در امتداد قوانین و احکام اسلام نیست.


    سبک تفریحات در دوران پهلوی؛ از عیاشی تا صفا سیتیimages
    مشروبات الکلی

    در باب مصرف مشروبات الکی همیشه جامعه متدین ایرانی به دلیل اعتقادات محکم به احکام و حدود الهی عناد و ستیز مبنایی وجود داشته است. سرو مشروبات الکلی از اوایل دهه ۲۰ و حکومت رضاخان آغاز شد و به شدت گسترش پیدا کرد و در جامعه ایران علنی شد. پهلوی با شتاب دادن به این روند به دنبال نشان دادن چهره‌ای متجدد و روشنفکر از خود بود. عمده مصرف کنندگان این مشروبات الکلی از قشر بورژوا و اشراف بی قید و یا لائیک بود. – این گروها بیشتر شامل فرنگ رفته‌ها و لیبرال‌های چپ و ملی بودند که در حد کلاس و مزه مزه کردن، گهگاهی از آن استفاده می‌کردند و حریم حدود الهی را زیر پا می‌گذاشتند.

    – گروه دیگر لمپن‌ها طبقه متوسط و پایین جامعه که شامل جاهلان و الوات و لوطی‌ها بودند که از مشروبات با دز بالا و قیمت پایین که گاها به عرق سگی معروف بود استفاده می‌کردند؛ و عموما این شرب خمر را در محرم و رمضان ترک می‌کردند.

    – گروهی دیگر مصرف کننده افرادی بودند که عموما از قشر متوسط بوده و درهنگام حضور در مجالس برای رد نکردن دست صاحب مجلس لبی‌تر می‌کردند.

    این روند در دوره پهلوی دوم به صورت یک تفریح و سرگرمی برای جوانان بدل شد. در این دوره مراکز مشروب فروشی به سه دسته تقسیم می‌شدند:دسته اول کلوپ‌هایی که در بالای شهر تهران بودند و معمولا افراد ثروتمند و ن و مردان به معاشرت می‌پرداختند؛ و معمولا مجالس رقص و تانگو و حتی فحشا در آن دایر بود و جوانان بسیاری در آن به وقت گذرانی می‌پرداختند. دسته دوم کافه‌ها و رستوران‌ها و حتی جگر فروشی‌هایی بودند که در کنار غذای خود سرو مشروب می‌کردند. دسته سوم مراکزی بود در مناطق جنوبی شهر مرکز تجمع اراذل و اوباش و لمپن‌ها بود.

    با اوج گیری نهضت امام حمله به مراکز فروش مشروبات الکلی شدت پیدا کرد و بسیاری از آن‌ها تعطیل شد و این روند تا پیروزی انقلاب ادامه پیدا کرد تا به طور کل جمع آوری شد.

     کلام آخر در باب ارائه سبک تفریح اسلامیبه هر حال در کنار سایر تفریحاتی و سرگرمی‌هایی که در دوران قبل از انقلاب برای جوانان وجود داشت از ورزش و رادیو و تلویزیون گرفته تا مجلات رنگارنگ، همیشه رگه‌هایی از بی اخلاقی اسلامی و اعمال و رفتار متضاد با احکام شرع به چشم می‌خورد که در برخی کمتر و در برخی دیگر بیشتر نمود داشت.

    قطعا نوع تفریحات و سرگرمی همیشه برحسب تحولات زمانی متغیر است، ولی با در نظر گرفتن این رویکرد در دوران پهلوی و سیری که تفریحات در بعد از انقلاب پیدا کرد یک موضوع به طور حتم باید مورد توجه قرار گیرد و آن ارائه یک تعریف جامع، درست و دقیق برای تفریح و سرگرمی و شادی است. این برنامه باید با تکیه بر دستورات اسلامی و بر پایه روان شناسی مثبت گرای دینی هم از طرف حوزه‌های علمیه به عنوان مراکز پژهشی دینی و هم نهادهای فرهنگی و اجرایی باز تعریف و به جامعه معرفی شود. قطعا ارائه سبک تفریح و شادی اسلامی در قالب سبک زندگی اسلامی ریشه بسیاری از مفاسد و ناهنجاری‌های اخلاقی را خشک و ما را به جامعه انقلابی و اسلامی نزدیکتر خواهد کرد.[مشرق]


    با گذشت نزدیک به چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی به گذشته و مقایسه آن با امروز نشان‌دهنده عمق تحولی است که ملت ایران آن را تجربه کرده است.

     داشته‌های ملت ایران پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه‌های مختلف از جمله استقلال کشور»، مردم‌سالاری و حاکمیت مردم‌»، تولید علم و فناوری»، پیشرفت‌های اقتصادی»، آزادی» و رشد معنویت» را با دوره پهلوی مقایسه کنیم تا مشخص شود کجا بوده‌ایم و امروز کجا ایستاده‌ایم.

    استقلال کشور و عزت مردم

    استقلال» یکی از اصلی‌ترین شعارهای انقلاب اسلامی ملت ایران بود، مداخله گسترده کشورهای غربی در امور ایران تا به جایی در دوره پهلوی گسترش یافته بود که دیگر کسی منکر آن نبود.

    پهلوی خود در جلسات خصوصی از مداخلات گسترده غربی‌ها در امور ایران گلایه می‌کرد ولی در عیان دستورالعمل‌های رسیده از اربابان را جامه عمل می‌پوشاند، مروری بر خاطرات شخصیت‌ها و رجال عصر پهلوی خود موید این واقعیت است.

    اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار که خاطرات روزانه او چهره‌ای بدون روتوش از پهلوی ارائه می‌دهد می‌نویسد:

    از مدت‌ها پیش شکایت داشته‌ام عمال بیگانه در دولت، بانک مرکزی، سازمان برنامه و بسیاری از وزارتخانه‌ها نفوذ کرده‌اند. شاه با این همه گزارش‌های اطلاعاتی که دریافت می‌کند، این حقیقت را نادیده می‌گیرد. این ما هستیم که تحت فشار قرار داریم نه طرف مقابل. وقتی خزانه خالی است چگونه می‌توانیم وارد جنگ اقتصادی شویم؟»

    این بخش از خاطرات اسدالله علم به عیان نشان می‌دهد که خود رژیم پهلوی معتقد و اطلاع داشته است که عمال بیگانه در تمامی شئون کشور از دولت گرفته تا بانک مرکزی و سازمان برنامه نفوذ کرده و استقلال کشور در خطر جدی قرار گرفته است ولی به اطلاعاتی که دست او در این زمینه می‌رسید وقعی نمی‌گذاشت و از کنار آن به سادگی عبور می‌کرد.

    خاطرات رجال پهلوی به عیان عمق وابستگی ایران به غرب در این دوره از تاریخ کشور را نشان می‌دهد، وابستگی در این دوره تا بدان حد طبیعی و عادی بود که رومه‌ها و مجلات نزدیک به حکومت در پاسخ به اعتراضات مردمی آن را توجیه می‌کردند، به عنوان نمونه مجله خواندنی‌ها در شماره ۱۳ تیر ۱۳۴۰ می‌نویسد:

    می‌گویند آمریکایی‌ها در تمام شئون ی و اقتصادی و مالی ما مداخله می‌کنند، من کار ندارم به اینکه بیچاره آمریکایی‌ها بعد از هزار میلیون دلار وام و کمک به تصدیق خودمان، آیا باید حق این را داشته باشند که به اندازه یک دهم هم پیمان خشک و نم پس نده انگلیسی‌مان در کارها و یا لااقل در طرز خرج نظارت و به قول [منتقدان] مداخله داشته باشند یا نه؟»

    اینکه آمریکا در امور ایران مداخله می‌کرده است حرف امروز و پس از گذشت نزدیک به چهار دهه نیست، مقامات رژیم پهلوی نیز به این مهم معتقد بوده و هرگاه فرصتی به دست می‌آوردند از آن سخن می‌گفتند و گلایه می‌کردند، به عنوان نمونه احمد آرامش که مدتی وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه ایران در دولت شریف امامی و پیش از روی کار آمدن علی امینی شخصیت وابسته به آمریکا در تیرماه ۱۳۴۰ طی سخنانی می‌گوید: مخالفت من فقط با ت جانکاه ده ساله گذشته آمریکا است. سال‌ها است که دولت آمریکا با تمام قوا ولی با عناوین به ظاهر فریبنده در تمام شئون زندگی ما دخالت کرده و انگشت دارد و هر زمان به طریقی برای ما حادثه آفریده و تعیین سرنوشت می‌کند، تمام وزارتخانه‌ها و بنگاه‌های تجاری و اقتصادی و عمرانی وابسته به دولت ایران زیر نظر ماموران و نمایندگان مختلف آمریکایی قرار گرفته و آنان در غالب جاها نه تنها به عنوان مشاور و مستشار بلکه به صورت دستوردهنده و کارفرما در زندگی ما مداخله می‌کنند.

    دستاوردهای انقلاب اسلامی؛از بی‌سوادی اکثریت مردم تا مرزهای علم و فناوری

    اقتصاد کشور به وسیله عوامل و ایادی داخلی و خارجی دولت آمریکا به کلی درهم ریخته و اکنون وضع به شکلی درآمده که طبق اظهار آقای نخست‌وزیر هم دستگاه اقتصادی دولت در آستانه ورشکستگی است و هم ملت و ما هر روز ناگزیر هستیم که دست تکدی به سوی آمریکا و آمریکائیان دراز کنیم و برای گرداندن چرخ زندگی خود از آنان قرضه و اعتبار بگیریم».

    امروز نزدیک به چهار دهه از سقوط رژیمی که همه مقدرات ایران اسلامی را تحت حاکمیت و نظارت غرب و به ویژه آمریکا قرار داده بود می‌گذرد، استقلال و عزت ایران در دوره پس از انقلاب اسلامی زبانزد خاص و عام است، در جنگ تحمیلی و در حالی که ابرقدرت‌های شرق و غرب از رژیم بعث صدام حمایت می‌کردند ایران اسلامی تنهای تنهای تنها و استقلال هر چه تمام در برابر تهاجم بیگانه ایستاد، اقتصاد و ت داخلی و خارجی خود را به خواست بیگانه گره نزد و امروز هر چه در کشور می‌گذرد محصول خواست و تصمیم ملت ایران است و یکی از شعارهای اساسی ملت ایران در دوره انقلاب یعنی استقلال» تحقق پیدا کرده است.

    قدرت نظامی و پیروزی‌های منطقه‌ای

    در حالی که ارتش ایران که رضاشاه بدان می‌بالید و به اتکای آن یک دیکتاتوری تمام‌عیار در کشور حاکم کرده بود شهریور ۱۳۲۰ و به دنبال حمله متفقین بدون هیچ‌گونه مقاومتی سلاح بر زمین گذاشت و عقب نشست، نیروهای نظامی ایران امروز حافظ استقلال و تمامیت ارضی ایران هستند.
    در دوره پهلوی رژیم که به قدرت نظامی خود اطمینان نداشت در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب استقلال و تمامیت ارضی کشور را وجه‌المصالحه قرار می‌داد، از جایی عقب‌نشینی می‌کرد تا جای دیگری را به دست آورد و یا بیشتر از آن از کف ندهد ولی امروز نیروهای نظامی ایران آمریکا را در خاورمیانه زمین گیر کرده است.


    در حالی که آمریکا با فتنه به وجود آمده در سوریه گمان می‌کرد این کشور را از محور مقاومت جدا کرده بود حضور مدافعان حرم این اجازه را به او نداد و امروز ایرانی‌ها» هزاران کیلومتر آن سوتر از مرزهای ایران مقابل تروریست‌ها که سربازی آمریکا را بر عهده دارند ایستاده و آنان را متواری ساخته‌اند.

    نیروهای نظامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی حافظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بوده‌اند تا جایی که امروز قدرت موشکی ایران آمریکا را به هراس انداخته و نگران ساخته است.

    حضور در ظفار با دستور انگلیس!

    ارتش ایران در دوره پهلوی و با دستور مستقیم شاه و به درخواست پادشاه عمان در ظفار برای مقابله با چریک‌های جدایی‌طلب چپگرا در این منطقه مداخله نظامی کرد. حضور نظامی ایران در تغییر وضعیت به سود پادشاهی عمان و سرکوب شورش ظفار نقش داشت.

    دستاوردهای انقلاب اسلامی؛از بی‌سوادی اکثریت مردم تا مرزهای علم و فناوری

    نظامیان ایرانی به استعداد زیر وارد عمان شدند:

    ۳۲ فروند بالگرد بل ۲۰۵ و ۲۰۶

    ۱۴۷۰۰ تفنگدار دریایی ایران

    ۱۰ فروند اف ۴

    ۳ فروند سی ۱۳۰

    تعداد نامعلومی بالگرد آ اچ ۱ کبری

    نیروهای ایرانی در درگیری مستقیم با شورشیان حضور داشتند و در سرکوب آنها نقش بسزائی ایفا کردند اما آن روی سکه این جنگ فاجعه‌ای تکان‌دهنده برای ایران بود:

    - تعداد تلفات ارتش عمان در جنگ: ۱۸۷ کشته و ۵۶۰ زخمی

    - تعداد تلفات انگلستان: ۲۴ کشته و ۵۵ زخمی

    - تعداد تلفات ایران‌: ۷۲۰ کشته و ۱۴۰۴ زخمی

    تلفات ایران نسبت به نیروهای انگلیس و حتی خود ارتش عمان تامل‌برانگیز است . در زمان شاه پرداختن به تلفات نیروهای ایرانی در رومه‌ها ممنوع بود و در یک مورد هم که نویسنده‌ای در رومه کیهان به تلفات بالای نظامیان ایرانی اشاره کرد بازداشت و به زندان محکوم شد!
    با گذشت زمان ناگفته‌ها و خیانت‌های این جنگ بیشتر آشکار شد و مشخص شد که انگلیس نقش اساسی در کشیدن پای ایران به میدان نبرد عمان را داشته است.

    طبق گزارش خبرنگار رومه که به ظفار رفته بود نیروهای ایرانی که جلوتر از ارتش‌های انگلیس و عمان در نبردها حضور داشتند با نبرد سخت در کوهستان‌ها و دره منطقه را پاکسازی می‌کردند و آنگاه ارتش عمان و انگلیس منطقه پاکسازی شده را تحویل می‌گرفتند و در آن اردوگاه ایجاد می‌کردند!

    این خود نشان می‌دهد که ارتش و نیروهای نظامی ایران در دوره پهلوی نه حافظ امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور که پیشمرگ سلاطین منطقه و نیروهای انگلیسی بوده است!

    نکته دیگر آنکه جمهوری اسلامی تنها حکومتی است که در دوران معاصر در حفظ تمامیت ارضی ایران موفق بوده است. در دوران قاجار و پهلوی بخش‌های مختلف و مهمی از ایران جدا شد؛ گرجستان، ارمنستان، هرات و افغانستان، بخش‌هایی از بلوچستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و بحرین بخشی از این سرزمین‌ها هستند. حال آنکه در جنگ تحمیلی و نابرابر ۸ ساله، یک وجب از خاک ایران هم به چنگ دشمن نیامد.

    از دوره‌ای که خبری از انتخابات نبود تا چهل سال مردمسالاری دینی

    در رابطه با انتخابات و مردم‌سالاری» می‌توان فصل مجزایی نگاشت و آنچه که در دوره پهلوی ملت ایران شاهد آن بوده‌اند را با امروز مقایسه کرد ولی به اختصار بایستی به این نکته تاکید کرد که در دوره پهلوی اصولا و به معنای واقعی آن انتخاباتی برگزار نمی‌شد.

    اسدالله علم نخست‌وزیر و وزیر دربار پهلوی در خاطرات روز ۱۵ فروردین ۱۳۵۴ با صراحت به تقلب در انتخابات دوره پهلوی اذعان کرده و می نویسد: مطلبی نخست‌وزیر در کیش به من می‌گفت که خیلی جالب بود و فهمیدم عنوان رشوه را دارد. آن این بود که گفت هر کسی را از هر جا تو بخواهی من وکیل خواهم کرد. هر کس باشد، هیچ فکر نکن، به من بگو تمام می‌کنم.»

    علاوه بر اسدالله علم هندرسن، سفیر آمریکا در ایران نیز در گزارشی به وزارت امور خارجه‌ این کشور پیرامون انتخابات مجلس هجدهم، به تعیین نمایندگان مجلس از بالا اشاره می‌کند، وی در این گزارش می‌نویسد: علاء وزیر دربار اظهار داشت چند هفته پیش، اسدالله علم، رئیس ‌املاک سلطنتی، به او گفته است به دستور شاه صورت اسامی عده‌ای را برای نامزدی نمایندگی مجلس تهیه کرده، شاه لیست مزبور را با اسامی نامزدهای نمایندگی از سوی زاهدی تطبیق داده و پس از یک‌دست کردن اسامی نامزدها، چند تن از نامزدها را جابه‌جا کرده است.»

    حسین فردوست از نزدیک‌ترین دوستان شاه نیز در کتاب خاطرات خود بر این نکته اذعان دارد. وی می‌گوید یک کمیسیون سه‌نفره برای انتخابات مجلس در منزل اسدالله علم تشکیل می‌شد. منصور اسامی نامزدها را می‌آورد و با نظر علم مهر نمایندگی آنها تأیید می‌شد. پس از بررسی صلاحیت امنیتی و مطالعاتی این افراد، ترتیب انتخاب این اسامی داده می‌شد و به صورتی ظاهری، نام آنها از صندوق آرا بیرون می‌آمد.»

    در جزوه‌ای که تحت عنوان ‌نخبگان و تقسیم قدرت در ایران»‌ توسط سیا و برای آشنایی مقدماتی افرادی که به منظور ماموریت‌های مختلف ی و جاسوسی از طرف آمریکا به ایران می‌آمدند تهیه شده است و در واقع یک مجموعه فشرده و نسبتا جامع از ساخت جامعه ایران و نیروهای ی و اجتماعی موجود در آن از دیدگاه ماموران و جاسوسان درجه اول می‌باشد آمده است‌: در طول ۱۲ سال گذشته مجلس آلت دست شاه بوده است و مقاصد شاه را برآورده می‌کرده است و تمام نمایندگان که با دقت به وسیله شاه انتخاب می‌شوند حامی برنامه‌های شاه می‌باشند.»

    امروز و با گذشت نزدیک به چهل سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی سالی نبوده است که در ایران انتخابات برگزار نشود، در اولین ماه‌های پیروزی انقلاب اسلامی نوع نظام ی کشور به رای عمومی گذاشته شد، پس از رای مردم به جمهوری اسلامی»، مردم بار دیگر پای صندوق‌های رای رفته نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی» را انتخاب کردند، پس از تدوین قانون اساسی در یک رفراندوم دیگر به آن رای آری دادند و در ادامه و در حالی که هنوز بهار ۱۳۵۹ نرسیده بود در دو انتخابات دیگر نخستین رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس اول را نیز انتخاب کردند.

    ملت ایران در چهار دهه گذشته همواره برای تعیین سرنوشت کشور پای صندوق‌های رای رفته‌اند و همه مسئولین جمهوری اسلامی مستقیم و یا غیرمستقیم منتخب همین ملت هستند و کسی در این شک و شبهه‌ای ندارد.

    از بی‌سوادی اکثریت مردم تا شکوفایی در علم و فناوری

    در دوره پهلوی اکثریت ملت ایران بی‌سواد بوده اند و رژیم جز مبارزه شعاری با بی‌سوادی که نتیجه اندکی داشته و قابل ملاحظه نبود کاری از پیش نمی‌برد، امروز و با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران مرزهای علم و دانش را درنوردیده و به پیشرفت‌های عظیمی نائل شده‌اند.

    بی‌سوادی اکثریت ملت ایران در دوره پهلوی به آن حدی بود که امام خمینی‌(ره) در ۷ دی ۱۳۵۸ طی پیامی جهت مبارزه عمومی با بی‌سوادی‌» تاکید کردند: ‌از جمله حوایج اولیه برای هر ملت که در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنهاست آموزش برای همگان است. مع‌الأسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم؛ و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند، چه رسد به آموزش عالی.

    مایه بسی خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می‌کند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد.» (صحیفه امام ، جلد ۱۱ ، صفحه ۴۴۶» در حالی که نرخ باسوادی در سال ۱۳۵۵ ، ۴۷/۲ درصد بوده است این میزان در سال ۱۳۹۰، به ۹۳/۲ درصد رسیده است، در سال ۱۳۵۵ ، ۴۷ هزار و ۴۷ مدرسه دانش‌آموز می‌پذیرفت و در سال ۱۳۹۰، ۹۱ هزار و ۸۳۰ مدرسه مشغول فعالیت بودند.

    در سال ۵۵ ، ۷۰۰ مرکز آموزشی فنی و حرفه‌ای در کشور فعالیت می‌کرد و این میزان در سال ۱۳۹۰ به ۶ هزار و ۹۸۳ واحد رسیده است.

    پیش از انقلاب و در سال ۱۳۵۰ دو مرکز آموزش استعدادهای درخشان در کشور فعالیت می‌کرد و این تعداد در سال ۱۳۹۰ به ۶۷۰ مرکز رسیده است.

    در حالی که سال ۱۳۵۵، ۱۷۰ هزار دانشجو، در ۲۲۳ واحد دانشگاهی تحصیل می‌کردند این میزان در سال ۱۳۹۰، به ۴ میلیون دانشجو و ۲۵۴۰ واحد دانشگاهی رسیده است.

    تعداد رشته‌های کارشناسی ارشد در دانشگاه‌های موجود کشور در سال ۱۳۵۵ ، ۱۸۲ رشته و در سال ۱۳۹۰، ۱۰۳۳ رشته بوده است.

    بر اساس گزارش موسسه بین‌المللی اطلاعات علمی (ISI)، تعداد مقالات علمی چاپ شده از محققان ایرانی در مجلات معتبر بین المللی در سال ۱۳۵۷، ۴۵۰ مقاله و در سال ۲۰۱۲، ۳۴/۱۵۵ مقاله بوده است که نشان‌دهنده رشد ۳ برابری متوسط جهانی در این حوزه است.

    هم اکنون ما شاهد این هستیم که ایران در بسیاری از فناوری‌ها نه تنها خودکفا شده بلکه به کشور صادر کننده خدمات فنی مهندسی در حوزه‌های صنعت نفت، کشاورزی، بهداشت، سدسازی، تراکتورسازی، هسته‌ای، خودروسازی، سلول‌های بنیادین و . تبدیل شده است.

    در عرصه علوم نوین، دانشمندان ایرانی توانسته‌اند تا مرزهای جدید دانش بشری پیش روند و در مواردی از این مرزها نیز عبور کنند. موفقیت‌های دانشمندان ایرانی در زمینه‌های سلول‌های بنیادین، نانو تکنولوژی، مهندسی ژنتیک، علوم هسته‌ای، علوم فضایی و . از این موارد است.

    دستاوردهای انقلاب اسلامی؛از بی‌سوادی اکثریت مردم تا مرزهای علم و فناوری

    این آمار در بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز قابل استخراج و بر اساس آن مقایسه پیش و پس از انقلاب است و آنچه ذکر شد نشان می‌دهد که ایران اسلامی با اکثریت شهروندان بی‌سواد در سالی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید امروز به اکثریت قریب به اتفاق با سواد رسیده است.

    آمارها از اقتصاد می‌گویند

    درباره اقتصاد دوره پهلوی و مقایسه آن با امروز، در فضای مجازی مطالب زیادی از سوی عاشقان سلطنت نوشته می‌شود که اکثر این نوشته‌ها یا ناشی از بی‌اطلاعی است یا به دلیل جاهل مفروض دانستن مخاطبانی که یا خود دوره پهلوی را ندیده‌اند و یا به منابع دست اول دسترسی ندارند.

    در اکثر این نوشته‌ها با اشاره به قیمت ارزان اجناس در دوره پهلوی و مقایسه آن با امروز گفته می‌شود که در آن دوره ارزانی بوده و با انقلاب همه چیز گران شده است ولی گفته نمی‌شود آن برهه حقوق مردم و میزان اشتغال تا چه اندازه بوده است؟!

    درباره ارزانی در دوره پهلوی نیز باید به قدرت خرید مردم و حقوق کارمندان نیز اشاره‌ای گذرا داشت، در این برهه قیمت‌ها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایین‌تر از آن بوده است. به طور مثال درآمد کارمند عادی ماهانه ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان بود (البته حقوق ۱۰۰۰ تومانی در سال‌های حدود ۱۳۴۸ به افراد بسیار محدودی اختصاص داشت) و قیمت پیکان در همین برهه ۲۸ هزار تومان بود یعنی ۲۸ برابر حقوق حداکثری یک کارمند!

    بهتر است به حقوق مستشاران خارجی و آمریکایی رژیم شاه در این برهه نیز توجهی داشته باشیم تا بدانیم در حالی که متخصصین و کارمندان ایرانی نهایتا در سال ۱۳۴۸ هزار تومان حقوق می‌گرفتند در این برهه این مستشاران از بودجه دولت ایران چقدر به خود اختصاص داده بودند؛ عبدالله آذربرزین جانشین فرماندهی نیروی هوایی ایران در دوره پهلوی در خلال چندین جلسه مصاحبه در سال ۱۳۸۸ می‌گوید: بعضی از مستشارهایی که در این مرحله می‌آمدند، از نقطه نظر[کیفیت] و آگاهی به تخصص‌شان، زیاد جلوتر از شاگردان و متخصصان خودمان، که از خارج آمده بودند، نبودند. آن روزها چیزی در حدود شش، هفت هزار تومان به افسرهای مستشاری می‌دادند.»

    درآمدهای نفتی و میزان جمعیت

    درآمد نفتی ایران از سه میلیارد دلار در سال ۱۳۳۲ به ۵۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۵۶ رسید و درآمد سرانه نیز در این مدت به ۱۱ هزار و ۵۱۴ دلار افزایش پیدا کرد با این وجود در بخش‌های فقیر جامعه، فقر هر روز بیشتر و شکاف طبقاتی عمیق‌تر می‌شد.

    تنها ده درصد از درآمد سرشار نفت و کمتر از ۱۵ درصد از کل واردات به امر توسعه اختصاص می‌یافت، شرکت ملی نفت به صورت محرمانه ولی دائمی مبلغ کلانی به حساب شخصی شاه واریز می‌کرد. به گونه‌ای که سرمایه شخصی شاه به یک میلیارد دلار رسیده بود. با این سرمایه‌ها نهادهایی اداره می‌شد که آنها نیز هدفی جز سلطه بیشتر حکومت بر تمامی ابعاد زندگی مردم نداشتند.

    بر اساس آمار بانک جهانی، ۴۶ درصد مردم ایران در سال ۱۳۵۶ زیر خط فقر بودند و ضریب جینی در ایران قبل از انقلاب بیش از ۴۵ بوده است.

    امروز نزدیک چهل سال از آن روزها می‌گذرد و با وجود مشکلات اقتصادی که مسئولین بایستی برای حل این مشکلات کمر همت ببندند وضعیت اقتصادی و رفاه مردم بسیار بهتر از دوره پهلوی است.

    آزادی دستاوردی که انقلاب نصیب ملت ایران کرد

    در حالی که در دوره پهلوی حتی مقامات و مسئولین کشور جرات این را نداشتند که سخنی بگویند مبادا اعلیحضرت خوشش نیاید» و در نتیجه همیشه مراقب سخن گفتن خود بوده‌اند امروز رومه‌ها و رسانه‌های دیگر هر چه می‌خواهند می‌گویند و می‌نویسند.

    کافی است به کنترل رسانه‌های مکتوب اعم از رومه‌ها و کتاب‌ها توسط ساواک بپردازیم تا مشخص شود که در این برهه زبان‌ها برای گفتن و قلم‌ها برای نوشتن تا چه اندازه محدود بوده‌اند.

    با آغاز ریاست نصیری بر ساواک، سانسور مطبوعات گسترش یافت، در دهه‌های ۵۰-۱۳۴۰، مطبوعات و رومه‌ها از محتوی عاری شدند؛ در همان حال رومه‌نگاران و ارباب مطبوعات، تحت مراقبت‌های دائمی ساواک قرار گرفتند. دوران نخست‌وزیری امیرعباس هویدا (۱۳۵۶-۱۳۴۳) سخت‌ترین برهه سانسور و کنترل سازمان یافته مطبوعات و رومه‌ها را تجربه کرد و ارباب مطبوعات و نویسندگان جرائد، تنها در چهارچوب تعیین شده از سوی ساواک و مجموعه حاکمیت قلم‌فرسایی می‌کردند. مطبوعات همواره سایه سنگین ساواک را بر فعالیت‌های خود احساس می کردند. آن چه در نشریات منعکس می‌شد، در درجه اول ارائه تصویری غیرواقعی، تحسین‌آمیز و ستایش‌گرانه از شخص شاه و دربار بود. چنین القا می‌شد که کشور تحت هدایت‌های شاه به سرعت در مسیر توسعه و تعالی قرار گرفته و مخالفان حکومت جز جلوگیری از این حرکت قصدی نداشته و بنابراین محکوم به شکستند. به عبارت دیگر مطبوعات تنها مواردی را منعکس می‌کردند که خوشایند ساواک، دربار، شاه و مجموعه حاکمیت بود.

    امروز و با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی به پیشخوان رومه‌فروشی‌ها نشان می‌دهد که صدها رومه ، مجله و نشریه مشغول فعالیت هستند و هر چه می‌خواهند می‌نویسند و حتی برخی رومه‌های زنجیره‌ای در نبود نظارت کافی جرات به خود راه داده به مقدسات حمله‌ور شده و امنیت ملی کشور را مورد تهاجم نیش زبان و قلم خود قرار می‌دهند.

    رشد دینی و معنوی

    در دوره پهلوی رژیم عامدانه فساد را در بین جوانان و نسلی که آینده ایران به دستان آنان چشم دوخته بود رواج می داد، کافی است به سخنان رجال عصر پهلوی نگاهی بیندازیم تا واقعیت برای همگان عیان شود.

    علی امینی نخست‌وزیر وقت ۸ شهریور ۱۳۴۰ طی سخنانی گفته بود: با نهایت تاسف باید گفت که ایمان و اعتقاد ما سست شده، اگر در ملتی ایمان مذهبی یا ملی قوی باشد هیچ بیگانه‌ای نمی‌تواند به آن ملت راه یابد.»

    امینی در جمع مردم گفته بود: متاسفانه باید گفت که فساد محیط ما از همان خانواده‌ها شروع می‌شود و رکود اخلاقی و اختلاط تمدن‌های داخلی و خارجی تمام اصول زندگی ما را به هم زده است فیلم‌های فاسد و خراب و مناظر مستهجن پاک اخلاق اطفال و جوانان ما را فاسد کرده باید با فساد اخلاق که از مجلات خراب نیز ناشی می‌شود مبارزه کرد.»

    وی همچنین گفته بود: مایه ننگ است که در مملکت اسلامی دولت‌ها برای افزایش درآمد خود مصرف تریاک و یا الکل را تجویز کنند. در حال حاضر اکثر جوان‌های ما مشروب‌خوار شده‌اند و این قسمتی از مشکلات جامعه ما است.»

    شهریور ۱۳۴۰ علی امینی نخست‌وزیر وقت از انتشار فیلم‌ها و مجلات مستهجن انتقاد کرده و می‌گوید این روند باعث فساد اخلاقی جوانان این کشور شده است، کافی است بدانیم که از این سال‌ها روند انتشار فیلم‌ها و مجلات مستهجن و به صورت عمومی گسترش بی‌سابقه‌ای یافت.

    در حالی که نشریات از انتشار خبرهای روز کشور خودداری می‌کردند و یا ساواک مانع آنان می‌شد روزی نبود که نشریاتی مانند خواندنی‌ها»، تهران مصور»، سپید و سیاه» و دهها نشریه دیگر با صفحات روی جلد مبتذل و مستهجن منتشر نشوند و جوانان را به فساد سوق ندهند.

    امروز چهل سال از آن روزها می‌گذرد، پیشرفت معنوی امروز قابل مقایسه با دوره پهلوی که فساد سازمان یافته از سوی رژیم بر مردم تحمیل می‌شد نیست، جوانان این مرز و بوم در دهه شصت غسل شهادت می‌کردند و برای دفاع از وطن به جبهه‌ها می‌رفتند، زمانی که این جوانان با امام دیدار می‌کردند از ایشان تقاضا می‌نمودند دعا کند تا به شهادت برسند، امروز و در دهه نود شمسی همین مردم آرزو می‌کنند که به آنان اجازه داده شود به سوریه رفته و از حرم اهل بیت دفاع کنند.

    مقایسه امروز با دوره پهلوی در همه عرصه‌ها نشان‌دهنده پیشرفت شگفت‌انگیزی است که به برکت اسلام نصیب ملت ایران شده است، بی‌شک در این زمینه گفتنی‌های فراوانی هست که در گنجایش این نوشتار نیست و امروز بایستی داشته‌هایمان را قدر بدانیم و برای حل مشکلات موجود کشور کمر همت ببندیم و مسلم است که هیچ مشکلی جز با دستان توانمند ایرانی و بدون اتکا به بیگانگان قابل حل نیست.[مشرق]


    مراجع تقلید

    مراجع عظام تقلید از مردم انقلابی و فهیم ایران اسلامی خواستند در چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی حضوری پرشور و انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن داشته باشند.

    آیت الله مکارم

    در شرایطی که دشمن خواب و خیال هایی در سر دارد، همگان باید عاقلانه فکر کنند و با حضور گسترده در راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات دوم اسفندماه دشمن را مایوس کنند.

     حضرت آیت الله مکارم شیرازی، امروز در آغاز درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، از همگان برای حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و نیز حضور گسترده در پای صندوق های رای دعوت کردند.

    این مرجع تقلید اظهار داشتند: ما دو روز تاریخی ۲۲ بهمن و دوم اسفند روز انتخابات را در پیش داریم، این دو روز از یک نظر جنبه تاریخی برای ما دارد و باید ببینیم وظیفه ما در قبال این مساله چیست؟

    معظم له افزودند: بدون شک مشکلاتی در کشور وجود دارد، مشکلات اقتصادی غوغا می‌کند و مردم نگرانی هایی از برخی مسئولان دارند اما قهر با صندوق های رای و عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن عاقلانه نیست؛ بنده با صراحت عرض می‌کنم که به لحاظ اعتقاد شرعی هم حضور در راهپیمایی  ۲۲ بهمن را شرعا وظیفه می دانم، چراکه در غیر این صورت نظام و کشور تضعیف می شود و از سویی دیگر دشمن امیدوار و باعث فشار و تحریم بیشتر می شود.

    حضرت آیت الله مکارم شیرازی بیان داشتند: در شرایطی که دشمن خواب و خیال هایی در سر دارد، همگان باید عاقلانه فکر کنند و با حضور گسترده در راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات دوم اسفندماه دشمن را مایوس کنند.

    ایشان اضافه کردند: بحمدالله به برکت همین حضور مردمی و به فضل الهی چهل و یک سال خواب دشمنان تعبیر نشده و خیالات شان به واقعیت نپیوسته است؛ امیدوارم در ادامه راه نیز همین گونه باشد.

    حضرت آیت الله مکارم شیرازی ضمن دعا برای حل مشکلات کشور و مردم عزیز ایران اسلامی، فرمودند: بنده معتقدم گره ها تدریجا از کار مردم گشوده می شود و اگر ما متوسل به امام زمان(عج) باشیم لطف ایشان هم شامل حال خواهد بود.

    علوی گرگانی

    رسانه‌های استکباری با سیاه نمایی اوضاع داخلی مملکت سعی درسست کردن ملت ایران دارند تا آنها را از حضور در صحنه های متعدد انقلاب باز دارند. لکن این ملت، همانند همیشه هیچگاه حاضر به معامله استقلال و عزت ملی و هدر دادن خون شهدا نخواهند بود.

     متن پیام حضرت آیت الله علوی گرگانی در مورد حضور پرشور ملت شریف ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹٨ به این شرح است:
     ملت شریف ایران، شرایط حساسی را پشت سر می گذارند. از یک طرف نقشه‌های شوم استکبار و شهادت سردار رشید اسلام موجب جریحه دار شدن قلب ملت شد و از طرفی در آستانه انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی و میان‌دوره‌ای مجلس خبرگان هستیم.

    در این شرایط ، رسانه‌های استکباری با سیاه نمایی اوضاع داخلی مملکت سعی درسست کردن ملت ایران دارند تا آنها را از حضور در صحنه های متعدد انقلاب باز دارند. لکن این ملت، همانند همیشه هیچگاه حاضر به معامله استقلال و عزت ملی و هدر دادن خون شهدا نخواهند بود. لذا در روز ۲۲ بهمن نیز با حضور آگاهانه خود به دشمنان ملت می‌فهماند که علیرغم برخی کاستی‌ها و کم توجهی ها بر استقلال و عزت خود پافشاری خواهند نمود و با آرمان های امام راحل و مقام معظم رهبری بیعت مجدد خواهند کرد .

    امید است مسئولین مملکتی با ارج نهادن به نجابت و ایمان ملت شریف ایران هرچه بیشتر تلاش خود را مضاعف کرده و برای رفع گرانی و نابسامانی های موجود و مبارزه با فساد و رانت خواری اقدامات جدی‌تری داشته باشند و مردم نیز با حضور خود موجب تقویت استقلال و عزت خواهی ملت شوند.[حوزه]          آیت‌الله نوری همدانی: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن تجلی وحدت فکر و اندیشه ملت ایران است

    آیت‌الله نوری همدانی مرجع تقلید شیعیان در  درس خارج فقه در مسجد اعظم گفت: مردم ایران اسلامی در ۲۲ بهمن امسال هم همانند سال‌های گذشته با حضور پرشور خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن، پشتیبانی و حمایت خود از انقلاب اسلامی و وحدت و اتحاد خود را به جهانیان اعلام خواهند کرد عظمت اسلام را به نمایش خواهند گذاشت. 

    وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران هر سال نسبت به سال قبل پیشرفت‌های خوبی در حوزه‌های مختلف داشته است و نظام اسلامی ما یک نظام ولایی و قرآنی است که روز به روز در حال پیشرفت است.

    وی گفت: درست است که از لحاظ اقتصادی و معیشتی مردم دچار مشکلاتی هستند اما حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن تجلی وحدت فکر و اندیشه ما است.                                                                        آیت‌الله جوادی آملی: حضور پرشور در راهپیمایی ۲۲ بهمن مورد تاکید ملت است

    آیت‌الله جوادی آملی نیز در درس خارج فقه گفت: همه ما در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت می‌کنیم و این را حق خود می‌دانیم.

    وی با بیان اینکه در راهپیمایی امسال شعارها به دو بخش تقسیم می‌شود افزود: بخشی از شعارها در این راهپیمایی همان شعارهای اوایل انقلاب یعنی خداباوری و دین باوری است.

    این مرجع تقلید به وجود برخی مشکلات اقتصادی در جامعه اشاره کرد و گفت: بخش دیگر شعارهای ۲۲ بهمن معطوف به فسادستیزی است که باید در مردم و مسئولان نهادینه شود.

    وی دیانت مردم را در کنار معیشت آنان دانست و افزود: اگر خواهان حکومت اسلامی هستیم باید به اقتصاد مردم رسیدگی و معیشت آنان درست شود.

    آیت‌الله جوادی آملی همچنین مطالبات مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن را برپایی حکومت اسلامی و مقابله با غارتگران بیت‌المال دانست و گفت: در این راهپیمایی باید به مسئولان متذکر شد که در خدمت مردم و رونق تولید در کشور باشند.

    وی افزود: در نظام اسلامی ما افراد صالح و درستکار بسیاری وجود دارد اما باید با همان عده معدودی که فساد می‌کنند برخورد شود.[مشرق]


    رعد 500

    با توجه به اعلام تحمل دمای ۳هزار درجه توسط موشک رعد۵۰۰، مشخص می شود که امکان حرکت تا سرعت ۱۰ ماخ در فاز ورود مجدد و شیرجه نهایی روی هدف حاصل شده که دستیابی ایران به موشک هایپرسونیک را اثبات می‌کند.

     در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، نیروی هوافضای سپاه پاسداران از دستاوردهای مهم موشکی رونمایی کرده که شاید بتوان آنها را از جمله مهم ترین دستاوردهای دفاعی در سالهای اخیر قلمداد کرد. موشک "رعد ۵۰۰" با موتور کامپوزیتی "زهیر" و موتور کامپوزیتی فضایی "سلمان" با نازل متحرک به عنوان نسل جدید پیشران‌های موشکی و ماهواره‌ برها مواردی بودند که امروز با حضور فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی هوافضای سپاه رونمایی شد.


    هر چه سبک تر بهتر!

    یک قانون کلی در طراحی و ساخت سیستم های نظامی وجود دارد و آن هم این است که هر چه یک جنگ افزار یا سامانه نظامی سبک تر باشد، بهتر است و اکثر طراحان و سازندگان مهم در دنیا به دنبال کاهش وزن در عین حال با حفظ کارایی در محصولات خود هستند. نکته مهم و کلیدی در خصوص موشک رعد ۵۰۰ دقیقا همین جاست. این موشک نه فقط در بخش بدنه بلکه در بخش سیستم پیشران نیز به سامانه کامپوزیتی مجهز است. این سیستم پیشران کامپوزیتی "زهیر" نام دارد. این مسئله به این معنی است که هم در سیستم پیشران و هم بدنه به طور کامل از مواد کامپوزیتی با استفاده از فناوری الیاف کربن استفاده گردیده که باعث کاهش شدید وزن این موشک نسبت به گونه های دیگر در خانواده فاتح ۱۱۰ شده است.در اینجا و قبل از پرداختن به مشخصات ریز تر خانواده رعد ۵۰۰ باید در ابتدا نگاهی به مواد با پایه الیاف کربن داشت که باعث ایجاد یک تغییر شگرف در توان موشکی کشور ما شده است. الیاف کربن یکی از مهم ترین خانواده های الیاف پیشرفته است که استحکام بسیار بالا (بین ۷ تا ۱۰ برابر فولاد ساختمانی بسته به گرید الیاف)، چگالی پایین (حدود دو سوم آلومینیوم)، رسانایی الکتریکی بسیار خوب، قابلیت بافت و تولید پارچه، ساخت کامپوزیت های سبک و مستحکم و پایداری در برابر حرارت آن را از سایر مواد مهندسی متمایز می سازد.

     رعد ۵۰۰

    خواصی که به آن اشاره شد باعث می شود تا گستره بسیار وسیعی از وسائل نظامی را بتوان با استفاده از الیاف کربن ساخت. ؛ جلیقه های ضد گلوله و کلاهخود سربازان، بدنه پهپادها و انواع هواپیماهای جنگی و مسافربری، ناوشکن ها و زره تانک ها از جمله بخش هایی به حساب می آید که در آنها می توان از الیاف کربن استفاده کرد. برای این که بیشتر به اهمیت این محصول استراتژیک پی ببریم به برخی از سلاح هایی که در ساخت آن از این مواد استفاده شده است اشاره می کنیم: هواپیمای آمریکایی F-۲۲ رپتور به عنوان یکی از پیشرفته ترین جنگنده های حال حاضر جهان از ۳۵۰ قطعه از جنس الیاف کربن بهره می برد. دیگر جنگنده نسل پنجم و پنهان کار دیگر آمریکا یعنی F-۳۵ نیز از این ماده بهره می برد. چیزی در حدود یک سوم این جنگنده پیشرفته از الیاف کربن ساخته شده است. ناوشکن های آمریکایی کلاس Zumwalt به عنوان ناوشکن آینده نیروی دریایی آمریکا نیز در حجم زیاد از این مواد در بدنه خود بهره می برد.

    باید گفت که الیاف کربن به عنوان یکی از اصلی ترین مواد در ساخت بدنه های جاذب امواج رادار و همچنین تیغه های جاذب حرارت که برای کاهش تشعشع فروسرخ حاصل از فعالیت موتور به کار می روند استفاده می شود. در حقیقت بدون داشتن این ماده رسیدن به بحث فناوری پنهان کاری میسر نمی باشد. بر اساس اعلام صنایع دفاعی کشور ایران از سال ۱۳۹۳ به این فناوری دست پیدا کرده است. البته در اینجا ذکر این نکته نیز بسیار مهم است که الیاف کربن در صنعت هسته ای و بحث ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته نیز بسیار مهم است و حتی مورد اشاره رهبر انقلاب نیز قرار گرفتند. ایشان در ملاقات مسئولین کشوری در خرداد ماه سال ۱۳۹۵ اینگونه فرمودند: توقعات طرف مقابل را در زمینه الیاف کربنِ دارای کاربرد در ساخت سانتریفیوژها» و در خصوص اندازه‌گیری ۳۰۰ کیلو مواد هسته‌ای» مطلقاً قبول نکنید و زیر بار آنها نروید.

    کلاهک رعد ۵۰۰ همانند سرجنگی موشک های قاره پیما

    بر اساس توضیحات سردار حاجی زاده، موشک رعد ۵۰۰ نسبت به مدل های قبلی با کاهش ۵۰ درصدی وزن رو به رو شده و از طرف دیگر برد آن با افزایش ۲۰۰ کیلومتری به حدود ۵۰۰ کیلومتر افزایش پیدا کرده است. انطور که رسانه ها و خبرگزاری کشورمان نوشته اند، در موشک جدید رعد ۵۰۰ قابلیت تحمل ۱۰۰ بار فشار و دمای سه هزار درجه سانتیگراد فراهم شده است. کاهش وزن در اینجا به معنای راحت تر شدن حمل و نقل و البته امکان افزایش تعداد بیشتر موشک روی پرتابگرهای متحرک نیز تفسیر می شود.

    با احتساب این مقدار از تحمل دما می توان این گونه تخمین زد که موشک مورد نظر توان تحمل حرکت تا سرعت ۱۰ ماخ را در فاز ورود مجدد و شیرجه نهایی روی هدف را دارد که دستیابی ایران به موشکهای هایپرسونیک را اثبات می کند.  نکته مهم قابل توجه دیگر این است که معمولا از پوشش های کامپوزیتی برای حفاظت از سرهای جنگی موشک های قاره پیما بهره گرفته می شود که در فاز نهایی از خارج از جو زمین به سمت هدف روانه شده و با سرعت های بسیار بالا به سمت هدف حرکت می کنند. این سرعت بیشتر در عین حال باعث می شود که در زمان برخورد انرژی وارد شده به هدف بسیار بیشتر شده و در نتیجه تخریب حاصل از انرژی جنبشی، جدای از میزان سر جنگی بسیار بیشتر باشد که در موشک جدید سپاه هم از این موضوع مهم بهره گرفته شده است.

    اگر بخواهیم در اینجا به پیشرفت حاصل شده در برنامه موشکی کشور اشاره داشته باشیم باید یادآوری کنیم که موشک های اولیه در خانواده فاتح ۱۱۰ و حتی گونه ضد کشتی و ضد رادار آن مثل سری خلیج فارس و هرمز سرعتی در حدود ۳ ماخ داشتند. در عین حال مسئله مهم دیگر در زمینه این موشک کاهش هزینه های تولیدی آن به نسبت گونه های قبلی است که با توجه به اشاره فرمانده نیروی هوافضای سپاه با تولید انبوه این کاهش قیمت باز هم افزایش پیدا خواهد کرد. در عین حال با توجه به سبک تر بودن و در عین حال انعطاف پذیر تر بودن ترکیبات کامپوزیتی تولید آن را می توان با سرعتی بیشتر و در عین حال در مکان هایی با امکانات کمتر انجام داد. موشک مورد نظر به مانند دیگر اعضای خانواده فاتح از سوخت جامد بهره می برد که این مسئله خود باعث کاهش زمان آماده شدن برای استفاده می شود.

    سر جنگی این موشک نیز به مانند اعضای جدید خانواده فاتح قابلیت جدا شوندگی دارد که این مسئله کشف و مقابله با آن را برای سیستم های دفاع ضد موشکی بسیار سخت تر می کند. در تصاویر پخش شده از شلیک آزمایشی این موشک نیز دقت فوق العاده آن در هدف قرار دادن نقطه از قبل تعیین شده مشخص است.[مشرق]



    ** تنها درخواست سردار سلیمانی از سیدحسن نصرالله

    محمدرضا شعبانی: خود شما خاطره‌ای از حاج قاسم در موضوع تحولات عراق دارید؟ خاطره‌ای از صحبت درباره‌ی تحولات عراق و نظر ایشان در این باره؟

    سید حسن نصرالله: منظورتان تحولات جدید عراق است یا زمانی که ماجرای داعش پیش آمد؟ وقتی قضیه‌ی داعش در عراق پیش آمد و داعش بر بعضی استان‌های عراق مسلط شد، مشخص شد اوضاع عراق خیلی سخت است. ارتش عراق به دلیل فروپاشی‌هایی که رخ داده بود آمادگی لازم را نداشت. من از بعضی مسئولان عراقی شنیدم که بسیاری از انبارهای سلاح از مهمات و گلوله‌هایی که بتوان از آن‌ها استفاده کرد خالی است. وضعیت روحی و روانی هم خوب نبود. حاج قاسم شخصا به همراه مجموعه‌ای از فرماندهان سپاه به بغداد رفت و آن‌جا با برادران عراقی و گروه‌های مقاومتی که از قدیم دائما با آن‌ها رابطه داشت تماس گرفت.

    او بود که در رویارویی‌های اولیه وارد میدان شد و پیش هم رفت و آن قضیه‌ی معروفی پیش آمد که ماجرای جاده‌ی بغداد به سامرا بود: آنجا نزدیک بود حاج قاسم سلیمانی و برادران دیگری که با او بودند شهید بشوند. چند روز بعد یا همان موقع بود که فتوای تاریخی حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی(حفظه الله و دام ظله) درباره‌ی موضوع جهاد صادر شد و موضوع پذیرش داوطلب و رو آوردن برادران عراقی به جبهه‌ها پیش آمد که به سامان‌دهی نیاز داشت. حاج قاسم همان وقت از فرودگاه بغداد به دمشق آمد و از فرودگاه دمشق به بیروت و ضاحیه‌ی جنوبی.

    ساعت دوازده شب بود که رسید پیش من. یادم هست که گفت الان ساعت دوازده شب است. من تا طلوع آفتاب صد و بیست تا فرمانده عملیاتی لبنانی از شما می‌خواهم!» من گفتم حاجی، الان ساعت دوازده شب است. من از کجا برای شما صد و بیست تا فرمانده عملیات بیاورم؟ گفت راه حل دیگری نداریم. اگر بخواهیم با داعش مقابله کنیم، از مردم عراق دفاع کنیم، از عتبات مقدسمان دفاع کنیم، از حوزه‌ی علمیه و از کل این چیزی که الان در عراق هست دفاع کنیم، چاره‌ی دیگری نداریم.

    من از شما نیروی عملیاتی نمی‌خواهم، من از شما [به فارسی:] (فرماندهان میدانی). برای همین من در سخنرانی‌ام گفتم که در طول بیست، بیست و دو سال روابط ما با حاج قاسم سلیمانی، او هرگز از ما چیزی نخواست. هیچ چیز از ما نخواست. حتی برای ایران چیزی از ما نخواست. بله، این تنها درخواستی بود که از ما کرد و آن هم برای عراق بود که این فرماندهان میدانی را از ما خواست.

    بعد او پیش من ماند و شروع کردیم به تماس با یک‌یک برادران و توانستیم حدود شصت فرمانده میدانی تأمین کنیم. بعضی‌هاشان برادرانی بودند که در جبهه‌های سوریه بودند. به آن‌ها گفتیم بروید فرودگاه دمشق، برخی از برادران هم در لبنان بودند که از خواب بلندشان کردیم و از خانه‌هاشان بیرون آوردیمشان، چون حاجی گفت من می‌خواهم آن‌ها را با همان هواپیمایی که خودم می‌روم ببرم: بعد از نماز صبح. عملا هم نماز صبحشان را خواندند و رفتند سمت دمشق و هواپیمای حاج قاسم دمشق را در حالی ترک کرد که حدود پنجاه یا شصت نفر یا بیش‌تر فرماندهان میدانی حزب‌الله همراهش بودند.

    ** وقتی تمام دنیای حاج قاسم عراق و نبرد با داعش بود

    بردشان به جبهه‌های عراق. او گفت من رزمنده نمی‌خواهم؛ الحمدلله رزمنده در عراق زیاد است. داوطلب خیلی هست. ولی به فرماندهانی برای مدیریت این رزمنده‌ها احتیاج دارم؛ این برای انتقال تجربه و مهارت و آموزش است. تا از من هم تعهد نگرفت که تا دو یا سه روز بعدش من بقیه‌ی برادران را برایش اعزام کنم راه نیفتاد! من آن شب احساس کردم تمام دنیای حاج قاسم عراق و این نبرد است. یعنی واقعا در این نبرد غرق شده بود و معتقد بود این نبرد سرنوشت‌ساز است و نباید در آن سهل‌انگاری کنیم.

    حاضر بود برای آن کشته شود. من به او گفتم. گفتم حاجی! بچه‌ها به من گفته‌اند که در راه بغداد به سامرا شما هم در کاروانی که به سمت سامرا می‌رفته بوده‌ای. این کار خطرناکی است. گفت آخر چاره‌ی دیگری نبود. من باید می‌رفتم که دیگران هم بیایند. وقت به‌شدت تنگ است. نمی‌توانیم با حساب‌گری بجنگیم. باید با حساب و کتاب دیگری بجنگیم. واقعا از آن‌چه در عراق می‌گذشت متأثر بود و حاضر بود هزار بار در عراق کشته شود تا مردم عراق و عتبات مقدسه و حوزه‌های علمیه را نجات بدهد و این خطر را از عراق و جمهوری اسلامی و کل منطقه دور کند. چون همه می‌دانیم که اگر داعش می‌توانست بر عراق مسلط شود جمهوری اسلامی و کل منطقه را تهدید می‌کرد. ولی اولین کسی که بهای پروژه‌ی داعش را می‌پرداخت در وهله‌ی اول مردم عراق بودند.

    ** ماجرای آشنایی سیدحسن نصرالله با ابومهدی مهندس

    محمدرضا شعبانی: سابقه‌ی آشنایی شما با ابومهدی از کی هست؟ در واقع اولین بار شما ابومهدی را کجا دیدید؟ اولین دیدارتان را به خاطر دارید؟

    سید حسن نصرالله: من با ابومهدی در اوایل دهه‌ی نود میلادی آشنا شدم. یعنی بعد از سال ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲. قبل از آن من با ایشان آشنا نبودم و البته او هم نبود. در کویت بود. بعد از آن بود که با ایشان آشنا شدم و درتهران بود که ملاقاتش کردم. اولین دیدار میان ما در تهران بود. او از فرماندهان بزرگ سپاه بدر بود که بعدها اسمش شد سازمان بدر. خیلی زود هم روابط دوستانه، پرمحبت و احترام‌آمیز میانمان شروع شد. او همچنین با برادرانمان در لبنان ارتباط خوبی داشت. با سید ذوالفقار به‌ویژه و با حاج عماد مغنیه و با برادران دیگر. و این رابطه بعدها، یعنی وقتی حاج قاسم مسئول نیروی قدس شد گسترش یافت.

    چون او از جایگاه عراقی خودش با حاج قاسم مرتبط بود و رابطه‌ی ما هم با حاج قاسم بود و این باعث بیش‌تر شدن شدت روابطمان و هماهنگی بیش‌تر ما و او شد. ولی در سال‌های اخیربه دلیل حوادث عراق یعنی در مرحله‌ی جنگ با داعش و حضور برادران ما در عراق برای یاری بسیج مردمی و گروه‌های مقاومت، رابطه‌ی ما قوی‌تر و نزدیک‌تر و محکم‌تر شد. بنابراین برادارن ما دائم با حاج ابومهدی در ارتباط بودند و او هم چندین بار به لبنان آمد و با هم دیدار کردیم. سه ماه قبل از شهادتش یا کم‌تر هم سفری به لبنان داشت. در یکی از دیدارها او با خانواده‌اش آمد.

    ** آخرین دیدار سیدحسن نصرالله با ابومهدی مهندس

    در آخرین دیدار من با او چند ماه قبل، چند ساعتی با هم نشستیم و درباره‌ی اوضاع عراق و ارزیابی اوضاع میدانی و نظامی و نحوه‌ی تقویت بسیج مردمی به عنوان مدافعان واقعی مردم عراق حرف زدیم. او به خاطر روابط محکمی که بینمان بود به من می‌گفت کار داعش از نظر نظامی تمام است و فقط بعضی هسته‌ها و لکه‌های امنیتی‌شان مانده که بر آن‌ها هم غلبه خواهیم کرد ان‌شاءالله.

    ولی ترس من این است که جنگ با داعش تمام شود و من هنوز زنده باشم. به ریشش دست می‌کشید ومی‌گفت: تمام ریش‌ها و موهای من سفید شده. من بعد از این همه عمر واقعا ترسم از این است که در بستر بمیرم. من از شما با اصرار می‌خواهم دعا کنی که خداوند شهادت نصیبم کند. طبعا ما هم به تقلید از مقام معظم رهبری که وقتی کسی از ایشان می‌خواهد برای شهادتش دعا کنند، ایشان دعا نمی‌کند زود شهید بشود، بلکه دعا می‌کند سرانجامش شهادت باشد و گاهی هم شوخی می‌کند و می‌گوید ان‌شاءالله هشتاد سال دیگر، مهم این است که سرانجامت شهادت باشد. من هم به او گفتم من دعا نمی‌کنم خداوند شهادت تو را جلو بیاندازد، بلکه دعا می‌کنم سرانجامت شهادت باشد. شما هم برای ما و برادران دیگر دعا کن. این آخرین دیدار ما بود.

    همچنین شناخت ما از ابومهدی این بود که انسانی بسیار مخلص، وفادار، متدین، مسئولیت‌پذیر و مجاهدی راستین بود. و سبحان‌الله که در او ویژگی‌های مشترک بسیاری با حاج قاسم سلیمانی وجود داشت و همین هم یکی از دلایل رابطه‌ی ویژه‌ی میانشان بود.

    ** چرا حاج قاسم خود را در قلب حادثه می انداخت

    محمدرضا شعبانی: جنگ عراق باعث شد حاج قاسم خودش را بسیار وارد میدان جنگ کند. هر جا که لازم بود در خط مقدم حضور پیدا می‌کرد و حضور ایشان در عملیات شناسایی و… را خیلی وقت‌ها از نزدیک دیده‌ایم. آیا این شرایط برای ایشان خطرناک نبود؟ این‌که ناگهان خودشان را وارد معرکه‌ی جنگ می‌کردند؟

    سید حسن نصرالله: چرا، او مدام و به‌شدت در خطر بود. یعنی حاج قاسم به واسطه‌ی حضورش در خطوط مقدم و میدان‌های نبرد عراق و همچنین سوریه، همیشه در معرض خطر بود. اما نمی‌پذیرفت پشت جبهه بماند. می‌رفت جلو و می‌خواست با چشم خودش ببیند و مستقیما ارزیابی کند و با رزمندگان خطوط مقدم ارتباط برقرار کند و کنار آن‌ها باشد. روشش این بود. قاعدتا ما مدام در این باره با او بحث می‌کردیم.

    او این کار را فقط به خاطر عشقش به شهادت انجام نمی‌داد. برخی می‌گفتند حاج قاسم می‌خواهد شهید شود و دنبال قاتلش می‌گردد! به همین علت به این مناطق می‌رود. این حرف نادرست یا حداقل نادقیق است چون او حداقل می‌دانست مسئولیت شرعی دارد و جایز نیست خودش را بیهوده در معرض کشته شدن قرار دهد. این طور نبود. حاج قاسم دیدگاه خاص خودش را داشت که تا حد زیادی هم درست بود. می‌گفت این نبرد در عراق و سوریه نیازمند ایستادگی شدید و شجاعت بالا و پایداری در جبهه‌های نبرد است و این موضوع با مدیریت از پشت جبهه محقق نمی‌شود. مهم‌ترین فایده‌ی حضور فرماندهی در سطح حاج قاسم سلیمانی در جبهه‌ها، ایجاد ثبات روانی، روحی و معنوی بود. حضورش در جبهه‌ها به‌خودی‌خود به‌شدت به رزمندگان نیرو می‌بخشید و با وجود همه‌ی خطرات و دشواری‌ها به ثبات، ایستادگی و ماندن آن‌ها کمک می‌کرد.

    علاوه بر این‌که موجب می‌شد فرماندهی باشد که به اطلاعات میدانی نزدیک‌تر است. اما من معتقدم و وقتی با او بحث می‌کردم این حرف را از خودش می‌شنیدم که جنبه‌ی معنوی، روانی و عاطفی برایش بسیار مهم بود. درست هم هست. شما امروز می‌توانید فیلم‌هایی را ببینید که چگونه وقتی حاج قاسم می‌رود پیش بچه‌های خطوط مقدم و جلوترین خاکریزها آن‌ها با او روبوسی می‌کنند، دستش را می‌بوسند، گریه می‌کنند، در آغوشش می‌کشند و به او اعتراض می‌کنند که چرا تا این‌جا آمده جلو. این تأثیر روانی بسیار مهم است. به همین علت بود که رابطه‌ی دوستی، مودت و عشق میان رزمندگان و حاج قاسم شکل گرفت. اگر موضوع را از پایگاه‌های پشت جبهه مدیریت می‌کرد این رابطه هیچ‌گاه شکل نمی‌گرفت. علت این عشق، این حضور مستقیم در خطوط مقدم است.

    از طرف دیگر وقتی این عکس‌ها و فیلم‌ها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی پخش شد، من با او صحبت کردم و گفتم حاجی این‌ها خطرناک است. حاج قاسم عمدا این کار را نمی‌کرد و این‌طور نبود که به خطوط مقدم برود و با خودش دوربین ببرد که از او فیلم بگیرند. اما حاضران در منطقه (که می‌دانید در این مناطق همه موبایل همراهشان هست) از حاجی فیلم می‌گرفتند و در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذاشتند.

    او می‌گفت این بچه‌هایی که در خط مقدم و در خاکریزهای اول هستند جانشان را گرفته‌اند کف دستشان و آماده‌ی مرگ‌اند. من خجالت می‌کشم گوشی‌هایشان را ازشان بگیرم و بگویم از من عکس نگیرید چون مثلا جان من به خطر می‌افتد. پس رهایشان می‌کرد. به همین علت اولین تصویرهایی که از حاج قاسم منتشر شد به دست خودش یا نیروی قدس نبود، بلکه به دست رزمندگان خطوط مقدم بود که از حضور او میان خودشان عکس می‌گرفتند و منتشرش می‌کردند و از آن‌جا به رسانه‌ها می‌رسید. راه دیگری هم نبود. ایشان می‌گفت من از این بچه‌های رزمنده خجالت می‌کشم که بهشان بگویم نباید از من عکس بگیرید چون برای من خطرناک است. آن هم وقتی این رزمندگان بیش از همه در خطرند. علت واقعی حضور رسانه‌ای غیر عمدی حاج قاسم در سال‌های اخیر این بود.

    ** ماجرای دیدار مشترک سیدحسن نصرالله، حاج قاسم و ابومهدی مهندس

    محمدرضا شعبانی: پس از شکست پروژه‌ی داعش و تکفیریان در سوریه و عراق دیدار مشترکی با حاج قاسم و ابومهدی داشتید؟

    سید حسن نصرالله: بله، دیدار مشترکی داشتیم. این عکس همین‌جا در ضاحیه است اما برادران تغییرش داده‌اند. آن‌ها روی مبل‌های دفتر بنده نشسته‌اند. همه با هم بودیم. عکس‌های سه‌تایی بنده، حاج قاسم و ابومهدی هم هست. دیداری سه‌نفره و طولانی بود. هدف دیدار از سویی بررسی تحولات عراق بود و این‌که چه کاری از دست ما بر می‌آید و در مرحله‌ی پیش رو چه کمکی می‌توانیم بکنیم و از سوی دیگر اگر اسرائیل به لبنان یا منطقه حمله کرد برادران عراقی چه کمکی می‌توانند برای مقابله با این جنگ بکنند؟

    ** آخرین دیدار با سردار

    محمدرضا شعبانی: آخرین باری که حاج قاسم را ملاقات کردید کی بود؟

    سید حسن نصرالله: روز چهارشنبه‌ای که ایشان سحر جمعه‌اش به شهادت رسید. چهارشنبه ایشان بیروت پیش ما بود. عصر چهارشنبه چند ساعت جلسه داشتیم. بعد نماز مغرب را با هم خواندیم و ایشان با من خداحافظی کرد و به دمشق رفت. البته قرار نبود ایشان به لبنان بیاید. دو هفته قبل لبنان بود و هیچ نیازی به لبنان آمدنش نبود. روز دوشنبه، یعنی دو روز پیش از آمدنش پیش ما، من از یکی از برادرانمان که مدام با حاج قاسم در ارتباط بود پرسیدم چه خبر از حاجی؟ کجاست؟ تهران است یا بغداد؟ گفت من امروز با حاجی صحبت کرده‌ام و پرسیده‌ام این‌طرف‌ها نمی‌آیید و حاجی گفته است نه، من همین تازگی‌ها پیش شما بوده‌ام و سرم شلوغ است. می‌خواهم به عراق بروم.

    سه‌شنبه شب با ما تماس گرفتند و گفتند حاجی به دمشق رسیده. شب را دمشق می‌خوابد و صبح به بیروت خواهد آمد. من تعجب کردم چون ایشان دو یا سه هفته قبل این‌جا بود و آن روزها هم بسیار درگیر مسائل عراق بود. عصر روز چهارشنبه هم را دیدیم و من شبش چند قرار داشتم. به حاج قاسم گفتم قرارهای شب را لغو می‌کنم. چون ما معمولا پس از نماز مغرب دیدار می‌کردیم. گفتم نماز را می‌خوانیم و جلسه را آغاز می‌کنیم. معمولا ۶ یا ۷ ساعت صحبت می‌کردیم. حاج قاسم گفت نه، نیازی به زمان نیست. من وقتتان را نمی‌گیرم. فقط آمده‌ام خودت را ببینم. کاری ندارم. موضوعی برای بحث هم ندارم. چند هفته پیش این‌جا بودم. گفت بیش از یک ساعت وقت شما را نمی‌گیرم. بنشینیم و صحبت کنیم. واقعا هم حاجی آمد و نشستیم و موضوع خاصی وجود نداشت. من متعجب شدم که پس چرا حاجی به ضاحیه آمده است؟ گفتم چرا به خودتان زحمت دادید و آمدید و…؟ گفت فقط آمدم ببینمتان. هیچ کار دیگری ندارم.

    درباره‌ی اوضاع و احوال و برخی نواقص و نیازمندی‌ها سؤال کرد. حاجی گاهی به صورت ماهانه در حل برخی مشکلات کمک می‌کرد، اما این بار مشکل ۴ ماه را یک‌باره حل کرد و گفت خیالتان راحت باشد هیچ مشکلی نیست. دیگر هیچ اتفاق ویژه‌ای نیفتاد. صحبت کردیم و با هم شوخی می‌کردیم. حاجی با وجود این‌که مشغولیت‌های زیادی در مناطق دیگر داشت، از همیشه آرام‌تر و خوشحال‌تر بود. به قول شما [به فارسی:] (خیلی سرحال بود.) بسیار شوخی می‌کرد و بسیار می‌خندید. بنده به برادران هم گفتم. نورانی شده بود. به طرز عجیبی. من برایش ترسیدم.

    در دیدار قبل، یعنی دو سه هفته قبلش من به حاج قاسم گفته بودم: حاجی در رسانه‌های امریکا شدیدا روی شما تمرکز کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین مجله‌های امریکایی را نشانش دادم که تصویرش روی جلد آن بود و تیتر مقاله این بود:سردار بی‌جایگزین». گفتم برخی دوستان ما که ایالات متحده را خوب می‌شناسند می‌گویند این مقدار تمرکز رسانه‌ای مقدمات ترور است، باید محتاط باشید. خب، می‌دانید که! خندید و گفت چه خوب! این آرزوی من است و این حرف‌ها.

    در هر صورت من گفتم امشب را این‌جا بمانید. گفت نه همین امشب به دمشق برمی‌گردم و می‌خواهم برادران را در دمشق ببینم و فردا به بغداد می‌روم.

    معمولا وقتی برادران به دفتر می‌آیند، بچه‌ها دوربین می‌آورند و عکس می‌گیرند. گاهی هم نمی‌آورند. اما این بار خود حاجی به بچه‌ها گفت دوربین کجاست؟ می‌خواهم با سید عکس بگیریم. به همین خاطر در حال نماز، در حال ایستاده، در حال نشسته، در حال وضو و… عکس داریم که البته همه‌اش منتشر نشده. اما بسیار جالب بود که پافشاری کرد و به برادران گفت دوربین بیاورند و در همه‌ی حالت‌ها عکس بگیرند.

    این آخرین دیدار بنده و ایشان بود. قاعدتا بنده به ایشان گفتم حاجی خواهش می‌کنم به بغداد نروید، شرایط خوب نیست، نگران‌کننده است. گفت نه، باید بروم. گزینه‌ی دیگری ندارم. باید بروم چون می‌خواهم نخست‌وزیر را ببینم و پیام‌های مهمی هست که باید برسانیم یا بشنویم و… راه دیگری وجود ندارد. خودم باید شخصا به بغداد بروم.

    ** سیدحسن نصرالله چه زمانی از شهادت سردار مطلع شد

    محمدرضا شعبانی: خبر شهادتشان را کی شنیدید؟

    سید حسن نصرالله: بر اساس ساعت لبنان بعد از ساعت ۱۲ شب بود. معمولا وقتی دارم چیزی می‌خوانم، تلویزیون را جلویم بدون صدا روشن می‌گذارم روی یکی از شبکه‌های خبری تا اگر خبر فوری را زیرنویس کردند متوجه شوم. چون خبر فوری را بزرگ زیرنویس می‌کنند. موقع مطالعه به تلویزیون نگاهی می‌اندازم تا اگر خبر فوری بود ببینم. روی یکی از این شبکه‌های ماهواره‌ای خبری فوری را دیدم که نوشت شلیک موشک کاتیوشا به فرودگاه بغداد.

    پیش خودم گفتم خب ممکن است، چون در عراق وضع متشنج بود. بعد از بمباران پایگاه‌های بسیج مردمی منطقه‌ی القائم توسط امریکایی‌ها و سپس حوادث اطراف سفارت امریکا در بغداد، تنش وجود داشت. چند لحظه بعد خبر فوری دیگری زیرنویس شد که امریکایی‌ها ماشین‌های متعلق به بسیج مردمی را هدف قرار داده‌اند. دقیق یادم نیست ولی این حدود یک،یک و نیم شب بود. من چون می‌دانستم آن شب حاجی قرار است از دمشق به بغداد برود، بلافاصله با برادران تماس گرفتم، چون کسانی که به عنوان محافظ حاجی به دمشق می‌رفتند، از بچه‌هایی بودند که حفاظت من را هم به عهده دارند.

    از برادران پرسیدم هواپیما قرار بود چه ساعتی از دمشق پرواز کند. گفتند ساعت ۶. کمی آرام شدم. گفتم ساعت ۶ از دمشق به بغداد رفته و الان ساعت یک، یک و نیم است و این یعنی حاجی از فرودگاه رفته. اما هنوز نگران بودم. بهشان گفتم با فرودگاه دمشق تماس بگیرید و بپرسید که چه ساعتی هواپیما حرکت کرده؟ گفتند که هواپیما با تاخیر و شب حرکت کرده است.همان لحظه مسئله برای من تمام شد و گفتم حاجی شهید شد. نمی‌دانستم ابومهدی هم همراه اوست.

    با برادران ایرانی این‌جا تماس گرفتم. یکی از برادارن مسئول را بیدار کردم و گفتم با تهران تماس بگیرید ببینید ماجرا چیست؟ چون ما به شماره‌هایی که در بغداد داشتیم تماس می‌گرفتیم و برادران را پیدا نمی‌کردیم. مثلا با ابومهدی و دفترش تماس گرفتیم و کسی را پیدا نکردیم و به جای این که خیالمان راحت شود، بیش‌تر نگران شدیم. با تهران تماس گرفتند و تهران هم با بغداد، و سؤال کردند و تقریبا در مدت کوتاهی خبر شهادت قطعی شد.

    یعنی می‌توانم بگویم من از لحظه‌ی اول حادثه در حال و هوای این بودم که این ماشین‌ها، ماشین‌های حاج قاسم است. چون وقتی اسامی برخی شهدای عراقی را اعلام کردند مثلا، اگر درست یادم باشد، یکی با فامیل جابری، از برادران پرسیدم و گفتند این برادر معمولا برای استقبال حاج قاسم به فرودگاه بغداد می‌آمد. رسانه‌ها می‌گفتند این برادر در این دو ماشین شهید و کشته شده است. خب او چرا باید در این ساعت برود فرودگاه؟ به هر حال من در آن شب از اولین دقایق با برادران این‌جا، بغداد و ایران پی‌گیر ماجرا بودیم تا این‌که یقین پیدا کردیم این حادثه‌ی دردناک اتفاق افتاده است.

    ** تششیع سردار سلیمانی و شهدای مقاومت نقطه‌ی عطف در تاریخ منطقه‌مان بود

    محمدرضا شعبانی: ما در تشییع جنازه‌ی این دو شهید بزرگوار بزرگ‌ترین بدرقه‌ی تاریخ را به گفته‌ی حضرت آقا داشتیم، رمز این بدرقه و محبت مردم را به این دو شهید در چی می‌بینید؟

    سید حسن نصرالله: تعبیر حضرت آقا(حفظه الله) از حادثه‌ی شهادت و تشییع به عنوان ایام الله یک تعبیر بسیار رسا و قدرتمند بود. من معتقدم ترجمه‌ی تعبیر حضرت آقا این است که این یک حادثه‌ی الهی و تاریخی بود. این یک نقطه‌ی عطف در تاریخ منطقه‌مان بود. هیچ شکی نیست که این حادثه یک حادثه‌ی الهی بود. مثلا در زمینه‌ی تشییع: چه کسی مردم را آورد؟ ما برحسب ظاهر داریم از یک ژنرال نظامی صحبت می‌کنیم. حاج قاسم به عنوان کسی مطرح بود که دارای درجه‌های نظامی است. اما در حقیقت و در قلب‌های مردم او ولیی از اولیای خدای سبحان بود.

    این محبتی که مردم این‌طوری برایش گریه می‌کنند. در دنیا ممکن است یک تشییع جنازه‌ی بزرگ راه بیندازند، اما مردم پشت سر جنازه از سر رودربایستی و به شکل دیپلماتیک راه می‌روند. حضورشان به دلیل ملاحظات ی، حزبی، روحی یا… است. اما چه کسی است که در عراق صدها هزار نفر و در ایران ملیون‌ها نفر را به خیابان‌ها می‌کشاند؟ تشییع عراق بسیار تاثیرگذار بود.

    در مورد ایران هم من در سخنرانی هفتم گفتم: دیدیم مردم ایران از بعد از نماز صبح آمدند و تا بعد از نماز مغرب ماندند. در آن روزهای سرد. بزرگ و کوچک و زن و مرد و بچه چندین ساعت غمگین، داغ‌دیده، گریان و متاثر بودند. این اتفاق تفسیرپذیر نیست. این تشییع بعد از تشییع امام نه‌فقط از نظر حجم، شکل و تعداد بی‌نظیر بود بلکه به لحاظ محتوا هم بی‌نظیر بود.

    این‌هایی که در تشییع بودند همه معتقد بودند عزیزشان، دوستشان و یک شخص گرامی را از دست داده‌اند و برایش با حرارت و دلتنگی گریه می‌کردند. این نشانه‌ی عنایت الهی است و تفسیر دیگری ندارد. حالا همه‌ی آن‌چه در رسانه‌ها می‌گوییم که ما گریه کردیم و مردم ایران ‌گفتند سربلندمان کرد و امنیت ملی‌ ما را حفظ کرد و ما مردم منطقه هم گفتیم که حاج قاسم کمکمان کرد و در روزهای سخت کنارمان ایستاد و پشتیبان و شریک ما در پیروزی بود و همه‌ی این‌ها درست. اما همه‌ی این‌ها به این‌جا نمی‌رسند که شما احساس کنید عزیزترین محبوبتان را از دست داده‌اید.

    همه وقتی برای حاج قاسم و حاج ابومهدی غمگین می‌شدند و گریه می‌کردند و یادشان می‌کردند و در تشییع‌ جنازه‌شان شرکت می‌کردند این احساس را داشتند. همه‌ی این دل‌ها، عقل‌ها، روح‌ها و جسم‌ها را خداوند سبحان به این تشییع و همه‌ی این تجمع‌های باشکوه مردمی در ایران و عراق و بسیاری از جاهای دنیا آورد. من تفسیر واقع‌بینانه و عمیق‌تری غیر از این پیدا نمی‌کنم. آن چه می‌بینم یک پدیده‌ی الهی است. این مشیت، اراده، عنایت خدای سبحان به این مجاهدین بود.

    امیرالمومنین(علیه السلام) در خطبه‌ی مشهورشان می‌گوید:بدانید جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند برای اولیای خاصش بازکرده. (خطبه‌ی ۲۷)» خب این درِ جهاد که در این دوران باز بود، چه کسی بیش‌تر از همه در آن حاضر بود/ چه کسی بیش‌تر از همه در آن تاثیرگذار بود؟ در جبهه‌هایش، در میدان‌هایش، در خطوط مقدمش، در رویارویی‌های سخت و خونینش؟ در درجه‌ی اول حاج قاسم سلیمانی و همراهش حاج ابومهدی مهندس.

    پس آن‌ها از بالاترین مصادیق اولیای خاص الهی هستند و به همین علت خداوند سبحان خواست که آن‌ها را در دنیا این چنین گرامی بدارد همان‌طور که در روز قیامت طوری گرامی خواهدشان داشت که هیچ چشمی شبیه‌اش را ندیده و هیچ گوشی شبیه‌اش را نشنیده و به فکر هیچ بشری نرسیده.

    ** تصمیم هدف قرار دادن پایگاه امریکایی عین الاسد در عراق را با این شکل و این تعداد از موشک گرفت، از نظر شجاعت بی‌نظیر بود

    محمدرضا شعبانی: در سخنرانی‌تان فرمودید که شهادت حاج قاسم نقطه‌ی عطفی در تاریخ خواهد بود. و تاریخ را از این‌جا به بعد دو بخش کردید. منظورتان در حقیقت چه بود؟ مقصودتان چیست؟

    سید حسن نصرالله: به چند دلیل و علت، اولا انجام این عمل توسط ایالت متحده‌ی امریکا و حکومتش. ترامپ حتی تا امروز و حتی در این روزها در سخنرانی‌اش در کنگره که سخنرانی اوضاع کشور» نامیده شد، می‌گوید: من دستور کشتن حاج قاسم سلیمانی را صادر کردم.» به نظر من با این کاری که امریکا کرد و به شکل علنی آن را برعهده گرفت، از همه‌ی خطوط قرمز عبور کرد. از همه‌ی خطوط قرمز عبور کرد و معادلات را تغییر داد.

    خیلی خطیر بود. آنی که از خطوط قرمز عبور کرد حکومت امریکا بود. این، خط مقاومت، مردم و امت ما را در مستقیما رودرروی حکومت امریکا قرار می‌دهد. این از این نظر در منطقه‌ جدید خواهد بود. رویارویی عمومی احتمالا شکل‌های مختلفی به خودش خواهد گرفت. از جمله شکل‌های ی، رسانه‌ای، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، امنیتی. این حادثه درهای رویارویی را باز کرد. از جهت دیگر موجب می‌شود امت دشمن واقعی‌اش را کشف کند و شیطان بزرگ را تشخیص دهد. همان طور که حضرت امام خمینی۴۰، ۵۰ سال پیش آن را تشخیص دادند. حرکت مردم به سمت رویارویی با این دشمن اصلی و این شیطان بزرگ منجر به تحولات بزرگ، مهم، تاریخی و سرنوشت‌سازی در منطقه‌مان خواهد شد.

    در درجه‌ی اول قصد من و همه‌ی کسانی که گفتند ما در آستانه‌ی دوران تازه‌ای قرار داریم همین بود. ثانیا منظورمان رویارویی با اسرائیل و دست‌نشانده‌های امریکا در منطقه بود. امروز من یک شاهدی برایتان می‌آورم. درست زمانی که دل بستند با کشتن حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و دیگر برادران شهید همراهشان، ایران و خط مقاومت ضعیف خواهند شد و ایران خواهد ترسید، موضع‌گیری ایران نه تنها محکم و شجاعانه بود، بلکه وقتی تصمیم هدف قرار دادن پایگاه امریکایی عین الاسد در عراق را با این شکل و این تعداد از موشک گرفت، از نظر شجاعت بی‌نظیر بود.

    اما درباره‌ی خط مقاومت فرض آن‌ها این بود که این ترور موجب عقب‌نشینی خط مقاومت و مردمی می‌شود که مقابل امریکا و دست‌نشانده‌هایش در منطقه ایستاده‌اند. اما می‌بینیم که خط مقاومت در جاهای مختلف پیشروی کرد نه عقب‌نشینی. مثلا پیروزی‌های روزهای گذشته در یمن در نبردی که برادران یمنی اسمش را بنیان مرصوص» گذاشتند، پیروزی‌های بسیار بزرگ، عظیم و تعیین کننده‌ای در سرنوشت امور یمن بود. اینها همه بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی رخ داد.

    در زمینه‌ی سوریه اگر یادتان باشد من در بزرگداشت شهید حاج قاسم و حاج ابومهدی گفتم مسئولیت ما بعد از شهادت حاج قاسم و ابومهدی این است که برای پیروزی قطعی در همه‌ی میدان‌های نبرد پیشروی کنیم. نباید متوقف شویم یا عقب‌گرد کنیم چون این یعنی دشمن با کشتن این عزیزان به هدفش رسیده. امروز در یمن پیشروی در جریان است، در سوریه پیشروی بسیار بزرگی در مقابل گروه‌های تروریستی وجود دارد، در عراق بسیج مردمی و نیروهای عراقی مشغول تکمیل پاکسازی هسته‌های جدید داعش هستند. در جبهه‌ی فلسطین خصوصا بعد از اعلان معامله‌ی قرن» توسط ترامپ موضع‌گیری مقاومت و مردم فلسطین موضع‌گیری محکم و قوی و بسیار مهمی بود. و در همه‌ی میدان‌ها…

    من معتقدم خون حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی و شهدای همراهشان قطعا موجی سهمگین و شوری عظیم در جنبش‌های مقاومت به وجود آورد. این‌جا بعد از شهادت حاج قاسم بسیاری از برادران حتی از مسئولان بزرگ حزب‌الله نامه‌هایی برای من نوشتند و از من اجازه خواستند و درخواست کردند برایشان فرصت عملیات استشهادی فراهم کنم. این یک تغییر معنوی تازه بود.

    من پیش از این گفته بودم: دوره‌ی تاریخی تازه. و درباره‌ی ایران گفته بودم: تولد دوباره‌ی انقلاب اسلامی. اما امروز به شما می‌گویم که: تولدی دوباره برای مقاومت و خط مقاومت و معنویت و فرهنگ مقاومت بود. حتی برای شخص هر کدام از ما و بسیاری از بچه‌های مقاومت و کادرها و فرماندهان در میدان‌های مختلف هم تولد دوباره بود. چون گذشت سال‌ها و آزمایش‌های دنیوی و پرداختن به کارهای ی و رسانه‌ای و مشکلات مردمی و… سبب شده بود مقداری غبار و تاریکی بر قلب‌هاشان بنشیند اما خون حاج قاسم و حاج ابومهدی المهندس آمد تا همه‌ی این غبارها را پاک کند و با نورش همه‌ی این تاریکی را از بین ببرد تا از نو جان و روح مردان و فرماندهان خط مقاومت را ببینیم که به اصالت و نورانیت و جوشش خود برمی‌گردند.

    این حالت معنوی عشق به خدا و اولیای خدای سبحان و آمادگی برای فداکاری و پذیرش سختی‌ها و کنارگذاشتن خستگی و ملالت و این حالت بیداری، از نتایج بزرگی است که این خون‌های پاک به وجود آوردند. وقتی از مرحله‌ی جدید صحبت می‌کنیم مقصودمان این‌ها است.

    محمدرضا شعبانی: آینده‌ی منطقه و موضوع مقاومت و فلسطین و آزادی فلسطین را بعد از شهادت حاج قاسم چطور می‌بینید؟ آیا نزدیک‌تر می‌بینیدش و یا خدای نکرده فکر می‌کنید آزادی فلسطین با شهادت حاج قاسم عقب می‌افتد؟

    نه، به دلیل شهادت حاج قاسم عقب نمی‌افتد. بلکه بالعکس، شاید جلو بیافتد. چون همان طور که کمی قبل گفتم شهادت حاج قاسم این معنا، خون، جوشش و باورپذیری بسیار بالا و تازه را برای خط مقاومت به ارمغان آورد؛ خط مقاومتی که فرمانده بزرگ و عظیمش به این شکل به شهادت می‌رسد. به نظرم ان‌شاءلله جایی برای نگرانی نیست.

    اولا به دلیل عنایت خداوند سبحان به مجاهدان که امیرالمؤمنین آن‌ها را اولیای خاصش می‌نامد.

    ثانیا به برکت وجود حضرت آقا(دام ظله)، جمهوری اسلامی که مردم و مسئولانش با صلابت و قدرت در برابر همه‌ی خطرها و تهدیدها ایستاده‌اند و محبت و حمایت جمهوری اسلامی از همه‌ی مردم و جنبش‌های مقاومت در منطقه.

    و ان‌شاالله با همکاری برادران مسئولی که مسئولیت را برعهده گرفته‌اند. درست است که حاج قاسم ویژگی‌های خاص خودش را داشت، ولی معتقدم برادران ما با همکاری و بر دوش گرفتن رسالت و ارزش‌های حاج قاسم و استفاده از تجربه، راه، روش و مکتب او امور را با تمام قدرت پیش خواهند برد و این همان چیزی است که الان هم شاهدش هستیم.

    به همین دلیل ما نه تنها نگران نیستیم بلکه به ادامه‌ی این راه با توانی بیش‌تر و اراده‌ای محکم‌تر و امیدهایی بزرگ و عظیم اطمینان داریم تا همان اهداف را ان‌شاءالله محقق کنیم. امروز معتقدم چه بسا حضور حاج قاسم و حاج ابومهدی در میان ما بیش‌تر هم باشد، چون تأثیر آن‌ها بعد از انتقال به عالم دیگر (این ایمان و اعتقاد ماست) چه بسا بیش‌تر و مهم‌تر باشد. به هرحال وفاداری، محبت و اخلاص ما به آن‌ها ما را به سمت کار و حضور بیش‌تر و تلاش بیش‌تر برای تحقق اهدافشان پیش می‌راند ان‌شاءالله.

    ** ارتباط میان شهادت سردار سلیمانی و اعلام معامله قرن

    محمدرضا شعبانی: خیلی‌ها معتقدند شهادت حاج قاسم با موضوع معامله‌ی قرن ارتباط دارد. به نظر شما همین طور است؟

    سید حسن نصرالله: این بخشی از نبرد است. شکی نیست که ترامپ و هیئت حاکمه‌ی آمریکا الان در حال دفاع از رژیم صهیونیستیی هستند که غاصب فلسطین است. خواهان حمایت از اسرائیل و تحمیل چیزی بر ملت‌های منطقه و ملت فلسطین‌اند که نامش را معامله‌ی قرن گذاشته‌اند. خط مقاومت، ایران، جمهوری اسلامی و خط مقاومت هم همچون سدی محکم در برابر این پروژه‌ی آمریکایی ایستاده‌اند.

    آن‌ها می‌خواهند این سد را از میان بردارند و بنابراین طبیعی است که وقتی می‌گردند می‌بینند شخصیت کانونی و بسیار مهمی در این رویارویی وجود دارد که من اسمش را شخصیت تکرارشونده گذاشتم که در بیش از یک کشور حضور دارد: یعنی در فلسطین حاج قاسم سلیمانی را می‌یابی، در لبنان قاسم سلیمانی را می‌یابی، در سوریه، در عراق، در یمن، در افغانستان، حتی در داخل خود ایران، بنابراین برای رسیدن به اهدافشان خواهان حذف او شدند و یکی از مهم‌ترین اهدافشان در این مقطع معامله‌ی قرن است.

    محمدرضا شعبانی: به عنوان آخرین سؤال دوست داشتیم درباره‌ی علایق شخصی خودتان مطالبی را بفرمایید و منتها دوست داشتیم که این حرف را اگر برایتان سخت نیست به فارسی بگویید. اگر هم نه که هیچ. اگر فارسی بفرمایید خیلی ممنون می‌شویم.

    سید حسن نصرالله: [به فارسی:] سخته. به زبان فارسی برای من شاید یه کمی مشکل داشته باشه.

    ** آشنایی با سردار برایم یک نعمت بود/ حاج قاسم برایم یک پشتیبان قوی بود/ حاضر بودم جانم را فدای سردار کنم

    محمدرضا شعبانی: ولی خیلی شیرینه.

    سید حسن نصرالله: در هر صورت یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی بر من در زندگی‌ام که البته نعمت‌هایش همه بزرگ و عظیم‌اند، آشنایی‌ام با حاج قاسم سلیمانی است و این برادری و رفاقتی که بین ما به وجود آمد. ما در دوستی، محبت، عاطفه، راستی و هم‌فکری مثل دو برادر واقعی بودیم. یعنی حتی در ۹۸ درصد امور مثل هم فکر می‌کردیم. این برای این‌که نگفته باشم ۱۰۰ در صد. ولی در آن ۲ درصد هم که ممکن بود اختلاف نظر داشته باشیم به دلیل اعتماد و محبتی که بینمان وجود داشت یکی‌مان به‌راحتی می‌توانست دیگری را قانع کند.

    طبیعتا از نظر شخصی، من با وجود حاجی احساس می‌کردم یک پشتیبان قوی دارم. چون این‌جا یکی از صحنه‌های رویارویی و چالش بود.

    همدم من او بود و همدم او من. می‌توانم به شما و بینندگان بگویم که در طول بیست سال گذشته و مخصوصا در این ده سال اخیر یا بیش‌تر، او از اشخاص بسیار نادری است که اگر بخواهم از برادر عزیزی سخن بگویم که بسیار دوستش داشتم، در قلبم جایگاه خاصی داشت و بسیار هم‌دل بودیم و به او بسیار اطمینان داشتم و به او بسیار پناه می‌بردم، او حاج قاسم سلیمانی بود.

    معمولا در زندگی هرکس ممکن است یک یا دو یا سه نفر این‌چنین وجود داشته باشند. یکی از این‌ها حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیه بود. خودش هم این را می‌دانست. چون من روزی این را به خودش هم گفتم.

    من همیشه حاضر بودم جانم را فدایش کنم. یک روز من مشغول نماز بودم. بعد از پایان نماز و موقع تعقیبات، این چیزی که می‌گویم به ذهنم رسید: اینکه ملک الموت (البته به فرض) پیش من آمده و می‌گوید من دارم به ایران می‌روم تا جان قاسم سلیمانی را بگیرم. ولی خداوند متعال استثنایی قائل شده، وگفته برو سراغ فلانی و بگو گزینه‌ی دیگری برای به تأخیر انداختن قبض روح قاسم سلیمانی هست و آن این است که جان تو را بگیریم. من در اثنای این فرضیات داشتم با خودم فکر می‌کردم که به ملک الموت چه می‌گویم. قطعا به او خواهم گفت: جان من را بگیر و او را رها کن. حاج قاسم سلیمانی را رها کن.

    بعدها، یک بار که داشتیم با برخی برادران بحث می‌کردیم و گاهی در نتیجه‌ی کثرت کار، مشکلاتی با برادران پیش می‌آمد، من به آن‌ها گفتم حاج قاسم برای من چنین جایگاهی دارد.

    یکی از برادران از من پرسید تو چرا این طوری فکر می‌کنی؟ گفتم به دو دلیل: اولا دوستی و عشق و برادری و عاطفه‌ای که بین من و او وجود دارد، و ثانیا چون از طرف دیگر معتقدم وجود او به اسلام و مسلمین و امت و مقاومت خدمت بسیار بیش‌تری می‌کند تا وجود من. از این رو موضوع فقط عاطفه‌ی صِرف نیست، بلکه من به این مرد و وجود مبارکش در این سطح باور دارم. او شخصا چنین جایی در دل من داشت.

    محمدرضا شعبانی: بسیار از شما ممنونیم، برایتان آرزوی موفقیت می‌کنیم. ان‌شاءالله که هرچه زودتر با رهبری حضرتعالی و حضرت آقا شاهد ازادی قدس باشیم. و برای شما و همه‌ی رزمندگان مقاومت آرزوی بهروزی داریم.

    سید حسن نصرالله: خدا خیرتان بدهد. خدا حفظتان کند و خیرتان بدهد. به هر حال من به صورت علنی و به خانواده‌اش هم گفتم: بهترین اتفاقی که ممکن بود برای حاج قاسم روی بدهد یا حاج قاسم آرزویش را داشته باشد، با این شهادت بزرگ روی داد. خدا رحمتش کند.


    ** مکتب حاج قاسم

    محمدرضا شعبانی: اشاره فرمودید به مکتب حاج قاسم سلیمانی. این به چه معناست؟ حضرت آقا هم اشاره فرمودند. مکتب حاج قاسم یعنی چه؟

    سید حسن نصرالله: قاعدتا این برآمده از مکتب امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) است. اما می‌توانیم بگوییم در حوزه‌ی عمل و مسئولیت حاج قاسم بله: ما با یک مکتب روبه‌رو هستیم. مکتب به معنای ایده، مجموعۀ ایده‌ها، فرهنگ یا یک روش معین در کار. مثال بزنم: چون این نیازمند تأمل و پژوهش است. ولی فقط اگر بخواهم فی البداهه مثالی زده باشم: ایشان فرمانده یک نیرو در سپاه بود؛ می‌توانست در تهران بنشیند و به دیگران بگوید بیایید این‌جا. بعد با آن‌ها جلسه بگذارد و به حرف‌هایشان گوش بدهد و مسائلشان را به صورت طبیعی و خوب پیگیری کند. و مثلا هر شش ماه یا یک سال هم سری به لبنان و سوریه و عراق و اینها بزند.

    ** حاج قاسم دائما در میدان

    معمولا برخی فرماندهان این‌طوری رفتار می‌کنند. اما مکتب حاج قاسم یعنی رفتن به عرصه‌ی عملیات و میدان عمل. رفتن به سوی دیگران. از سال ۱۹۹۸، یعنی تقریبا ۲۰ سال پیش که حاج قاسم را شناختیم و رابطه‌مان با او شروع شد، دفعات خیلی کمی ما پیش او رفتیم. همیشه او بود که می‌آمد پیش ما. طبیعتا این حضور در عرصه و میدان باعث می‌شد این‌جا همه‌ی برادران را ببیند و خودش مستقیما به میدان برود و حرف رزمندگان و مجاهدان را بشنود. این کار مزیت خیلی زیادی در زمینه‌ی مدیریت و فرماندهی برایش ایجاد می‌کرد.

    یکی دیگر از مزیت‌هایش این بود که به مجاهدان پشتگرمی می‌داد و نشان دهندۀ احترام و محبت او به آنها بود: همیشه من پیش شما می‌آیم، من در خدمت شما هستم. لازم نیست زحمت بکشید و به دفتر من در تهران بیایید؛ من می‌آیم. این، روی مسئولان این‌جا تأثیرات اخلاقی و روحی داشت.

    همین طور این موضوع این فرصت را به او می‌داد که همه‌ی نظرات را بشنود، نه فقط نظر کسانی را که به دفترش می‌رفتند. این کمک می‌کرد ذهنیت روشن‌تر و صحیح‌تری داشته باشد.

    ثالثا: به او کمک می‌کرد به جنبه‌های دیگر هم برسد. ایشان به مشکلات، نواقص، نیازها و نکته‌های رزمندگان حاضر در جبهه‌ها گوش می‌کرد.

    رابعا: کمک می‌کرد ذهنیت عمیق‌تر، گسترده‌تر و وسیع‌تری درباره‌ی میدانی که مسئولیت آن را بر عهده داشت در ذهنش شکل بگیرد. یعنی متکی به گزارش‌های مکتوب مسئولان نبود. به میدان می‌رفت و با چشم خودش می‌دید، حرف‌ها را می‌شنید و با دیگران در سطوح مختلف بحث می‌کرد. وقتی می‌گویم مکتب حاج قاسم، این یکی از معانی آن است. این روش مخصوصا نزد عمده‌ی ژنرال‌های نظامی نامتعارف است. بله، شاید در جبهه‌های ایران در زمان جنگ، فرماندهان بزرگ به میدان عملیات نزد رزمندگان می‌رفتند، اما این موضوع فقط مخصوص ایران است. خارج از ایران متعارف نیست. این یک جنبه به عنوان مثال.

    جنبه‌ی دیگر، خستگی‌ناپذیری است. حاج قاسم خسته نمی‌شد. ما همه خسته می‌شویم و گاهی احساس می‌کنیم مسائل خیلی دارند به ما فشار می‌آورند، اما حاجی ساعت‌ها کار می‌کرد و حتی وقتی خسته می‌شد هم به کار ادامه می‌داد. یادم هست گاهی وقتی می‌آمد دندان‌درد داشت. درد تحمل‌ناپذیری است. می‌گفتیم دکتر بیاوریم؟ می‌گفت الآن نه؛ بعد از جلسه. یعنی ۶ ساعت بعد. می‌نشست، درد را تحمل می‌کرد، در جلسه شرکت می‌کرد، مدیریت می‌کرد، تصمیم می‌گرفت و بعد می‌رفت دکتر. قدرتش در صبر و تحمل سختی‌ها و دشواری‌ها ویژه بود. اغراق نمی‌کنم. من تابحال کسی را ندیده‌ام که مثل حاج قاسم درد و بی‌خوابی را تحمل کند.

    یکی دیگر از ویژگی‌های پراهمیت شخصیت ایشان، پرکاری بود. پرکار به معنای [به فارسی:] پی‌گیری دائمی. گاهی شما با کسی توافقی می‌کنید و او بعد از یک یا دو هفته، شاید یک بار پی‌گیری کند، شاید هم نکند. اما حاج قاسم نه، روز دوم و سوم دقیقا و پی‌درپی و فعالانه، اما نه عجولانه، پی‌گیری می‌کرد. این هم مثلا بخشی از روش حاج قاسم بود.

    ** حاج قاسم سمبل بهره برداری از وقت

    محمدرضا شعبانی: مثل یک جوان ۲۰ ساله در واقع.

    سید حسن نصرالله: بله، ممکن است اگر کس دیگری بود بگوید باشد؛ من موضوع را در ماه‌های آینده پی‌گیری می‌کنم. اما حاج قاسم نه، خیلی به بهره‌وری از وقت اهمیت می‌داد. یعنی چیزی را که می‌شد در ۵ سال انجام داد باید در ۱ یا ۲ سال انجامش می‌داد. تا این حد مصمم بود و پشت سرهم پی‌گیری می‌کرد.

    تواضع شدیدش. این تواضع خیلی مؤثر بود. می‌دانید که نظامیان چون در وضعیت جنگی هستند و احساس قدرت می‌کنند، گاهی به خودبرتربینی، تکبر و اینها دچار می‌شوند. اما حاج قاسم حتی در برخورد با آدم‌ها و مردم عادی هم بسیار متواضع بود. این‌ها بخشی از مکتب اوست. قاعدتا همه‌ی ما باید متواضع باشیم، اما این‌که فرماندهی با آن جایگاه، تا این حد متواضع باشد، خیلی مهم است.

    ** حاج قاسم همواره به دهان مرگ می‌رفت

    وقتی از مکتب حاج قاسم صحبت می‌کنیم معنی‌اش خطرپذیری است. همیشه به دهان مرگ می‌رفت. می‌رفت خطوط مقدم. من در این زمینه با او اختلاف نظر داشتم. همیشه تلاش می‌کردم پشت خط بماند، اما هیچ کدام‌مان نمی‌توانستیم جلوی او را بگیریم تا به خطوط مقدم نرود. مرد سختی‌ها و روزهای سخت بود. مثلا در جنگ ۳۳ روزه‌ی جولای سال ۲۰۰۶ از تهران آمد دمشق. بعد با ما تماس گرفت و گفت من می‌خواهم بیایم ضاحیه‌ی جنوبی پیش شما. ما گفتیم یعنی چه؟! اصلا چنین چیزی امکان ندارد: همه‌ی پل‌ها را زده‌اند، راه‌ها بسته‌اند، هواپیماهای جنگی اسرائیل هر هدفی را می‌زنند، شرایط کاملا جنگی است. اصلا نمی‌شود به ضاحیه و بیروت رسید. اما حاج قاسم اصرار کرد و گفت: اگر ماشین نفرستید خودم راه می‌افتم و می‌آیم! پافشاری کرد و خودش را رساند به ما و تمام مدت هم کنار ما ماند.

    در حوادث سوریه و عراق و مقابله با داعش، برادران عراقی می‌گفتند همیشه در خط مقدم بود. خب، این یک شاخص است. معمولا ژنرال‌ها پشت جبهه می‌نشینند و لشکرها و تیپ‌ها یا گردان‌ها را مدیریت می‌کنند. منظورم ارتش‌های نظامی است، وگرنه جبهه‌ی ایران باز متفاوت بود. در هر صورت همه‌ی چیزهایی که باز هم می‌توانیم درباره‌ی مکتب حاج قاسم بگوییم، همه از مکتب امام خمینی، راهنمایی‌های حضرت امام ‌ای (حفظه الله) و تجربه‌ی جنگ ایران گرفته شده. تجربه‌ی جنگ ایران به لحاظ فکری، فرهنگی، روانی و نظامی تجربه‌ی خیلی بزرگی بود. ما تجسم این تجربه‌ی عظیم را در شخصیت حاج قاسم دیدیم. جنبه‌های دیگری هم هست که من به همین مقدار بسنده می‌کنم تا به بقیۀ سؤالات هم جواب برسیم.

    محمدرضا شعبانی: سال‌های ۹۸ و ۹۹ میلادی شرایط حزب الله چگونه بود؟ فرماندهی حاج قاسم در نیروی قدس و مسئولیت حاج عماد در بخش جهادی چگونه برای آزادسازی جنوب زمینه‌سازی کرد؟ فرماندهی این دو فرمانده عزیز چقدر تأثیر داشت؟

    سید حسن نصرالله: قاعدتا تأثیرش خیلی زیاد بود. طبیعتا از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ اولین پیروزی ما در لبنان رخ داد و مقاومت لبنان، عقب‌نشینی از بیروت و حومه‌اش، و همین طور از صیدا، صور، نبطیه و بخشی از بقاع غربی را تا پشت یک منطقۀ مرزی بین لبنان و فلسطین اشغالی که بعدها به نوار امنیتی معروف شد، به ارتش اشغالگر اسرائیل تحمیل کرد. از سال ۱۹۸۵ عملیات‌های مقاومت ادامه داشت و خیلی خوب هم در حال پیشرفت بود. اما از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۸، یعنی سالی که حاج قاسم به فرماندهی نیروی قدس منصوب شد، به علت محدودیت امکانات نظامی و نیروی انسانی، پیشرفت‌ها کند شد. البته پیشرفت وجود داشت، نمی‌گویم متوقف شد، اما آرام بود.

    وقتی حاج قاسم مسئولیت نیروی قدس را به عهده گرفت و حاج عماد هم تقریبا در همان سال مسئول شد، با رابطه‌ی قدرتمندی که بین این دو شکل گرفت ـ چون این چیزها معمولا تأثیرگذار است ـ حاج قاسم آمد و کمبودها و نیازها را دید و از فرصت‌های موجود هم مطلع شد. ما به ایشان می‌گفتیم حاجی! اگر فلان امکانات برسد فلان فرصت‌های مهم ایجاد می‌شود که می‌تواند شکست دشمن اسرائیلی را جلو بیندازد. ایشان هم ایده را پذیرفت و معتقد بود طرحی که برادران ارائه می‌دهند خیلی معقول است و آن را کاملا تأیید کرد. از همان ابتدا هم کوشید در ایران و جمهوری اسلامی سطح بالایی از امکانات نظامی و مادی را تأمین کند و راه را برای آموزش ‌هم در سطح پیشرفته‌ای باز کرد تا آمادگی نیروی انسانی بالا برود.

    به همین علت اگر الآن به اسناد و تاریخ مقاومت برگردیم می‌بینیم سال‌های ۹۸ و ۹۹ و ۲۰۰۰، یا به عبارتی در این دو یا سه سال، عملیات‌ها به لحاظ کمی و کیفی به وضوح پیشرفت داشته‌اند. چون حجم امکاناتی که بعد از مسئولیت‌یافتن حاج قاسم در اختیار مقاومت قرار گرفت، به لحاظ کمی و کیفی خیلی زیاد بود. آن هم در کنار پی‌گیری‌های خودش، یعنی کمک‌های فکری و ارتباط دائم با برادران و آمادگی دائم برای حل مشکلات و کمبودها از نزدیک. همه‌ی این مسائل در دو سال منتهی به آزادسازی لبنان، موجب این پیشرفت شدید شد تا به آن پیروزی بزرگ انجامید.

    اگر بخواهیم انصاف را در حق دیگران هم رعایت کرده باشیم و کار دیگران را کوچک نشمرده باشیم باید بگوییم شکی نیست که پیروزی سال ۲۰۰۰ فقط نتیجه‌ی ۲ سال منتهی به این پیروزی نبود، بلکه نتیجه‌ی تراکم کمی و کیفی فعالیت مقاومت از سال ۱۹۸۲ بود. اما دو سال پایانی این ویژگی را داشتند که متضمن این تحول کمی و کیفی بودند و شکست دشمن و پیروزی ما را جلو انداختند.

    محمدرضا شعبانی: آیا حاج قاسم در مقطع آزادی جنوب که به شکل مردمی اتفاق افتاد و عقب‌نشینی‌های اسرائیل، به لبنان آمدند؟ آیا جنوب تشریف بردند؟ خاطره‌ای از آن ایام دارید؟

    سید حسن نصرالله: ایشان همیشه به لبنان می‌آمد، هر چند هفته یک بار، نه هر چند ماه. یعنی هر دو سه هفته مدام به لبنان و طبیعتا ضاحیه‌ی جنوبی بیروت می‌آمد. بله، گاهی به جنوب و خطوط مقدم هم می‌رفت و تردد داشت و با برادران آن‌جا دیدار می‌کرد. طبیعتا ما همیشه می‌کوشیدیم از رفتن او به خط مقدم جلوگیری کنیم ولی او همیشه نزد برادران در جنوب می‌رفت و برمی‌گشت.

    ** خاطره سیدحسن نصراالله از فرمایشات رهبر انقلاب پیش از عقب نشینی اشغالگران از جنوب لبنان/ ماجرای 50 فرمانده خط مقدم جنگ در جنوب لبنان و بیانات مهم رهبر انقلاب برای آنها

    محمدرضا شعبانی: پس از عقب‌نشینی اسرائیل از جنوب لبنان حضرتعالی دیداری با حضرت آقا داشتید. خاطره‌ای از آن دیدار دارید که برایمان بفرمایید؟

    سید حسن نصرالله: دیدار مهم‌تر، قبل از عقب‌نشینی اسرائیل از جنوب لبنان بود. این موضوع را قبلا برای برخی برادران ایرانی دیگر هم تعریف کرده‌ام. چند ماه پیش از آزادسازی جنوب لبنان من و برادرانمان در شورای رهبری حزب الله و همین طور بعضی مسئولان جهادی، از جمله شهید حاج عماد مغنیه و شهید سید مصطفی بدرالدین محضر حضرت آقا بودیم و از شرایط منطقه، لبنان و جبهه‌ی جنوب و محل تماس با دشمن اسرائیلی می‌گفتیم. ارزیابی ما این بود که اسرائیلی‌ها از جنوب خارج نمی‌شوند چون معمولا اسرائیلی‌ها از جایی خارج نمی‌شدند مگر بعد از امضای توافق‌نامه و تعهد گرفتن و انعقاد پیمان‌های امنیتی. خیلی سخت بود که آنها زیر فشار جنگ از جایی خارج بشوند، چون اگر چنین چیزی را می‌پذیرفتند به معنی یک تحول استراتژیک خیلی بزرگ بود و سنگ بنای یک شرایط کاملا تازه در منطقه می‌شد.

    ایهود باراک، نخست وزیر وقت دشمن، تعهد داد که اگر من در انتخابات پیروز شدم، مثلا، حالا آن طور که یادم مانده، در ماه جولای ۲۰۰۰ از جنوب لبنان خارج می‌شوم. یعنی بر اساس وعده‌ی انتخاباتی نخست‌وزیر دشمن، ایهود باراک، ارتش اشغالگر اسرائیل باید در جولای سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان خارج می‌شد. دیدار ما با حضرت آقا در اواخر سال ۱۹۹۹ بود، یعنی چند ماه مانده تا آن موعد.

    در آن دیدار گفتیم ما بعید می‌دانیم در این موعد خارج شوند چون باراک می‌کوشد از لبنان و سوریه تعهدات امنیتی بگیرد و دستاوردی داشته باشد. رهبری سوریه و مسئولان لبنانی هم که چنین امتیازات و دستاوردهایی به ایهود باراک نخواهند داد و در نتیجه او تنها دو گزینه خواهد داشت. یا بماند و فشارهای مقاومت را تحمل کند یا بدون قید و شرط و تعهدات امنیتی و دستاورد و جایزه عقب برود که این به معنای یک تحول استراتژیک بزرگ تاریخی در نبرد با دشمن اسرائیلی است. و ما چنین چیزی را بعید می‌بینیم. حضرت آقا در آن جلسه فرمودند این را بعید ندانید. برایش احتمال معقولی در نظر بگیرید و برایش برنامه‌ریزی کنید به عنوان یک احتمال معقول. فرض کنید اسرائیل به‌زودی بدون قید و شرط با فشار مقاومت از جنوب لبنان خارج بشود. به عنوان یک فرضیه‌ی احتمالی آرایش خودتان را متناسب با آن مرحله تنظیم کنید. این در دیدار با شورای حزب الله بود.

    همان شب دیداری با فرماندهان جهادی برگزار شد. ۵۰ فرمانده در آن دیدار حضور داشتند. برنامه این بود که نماز مغرب و عشا را پشت سر حضرت آقا بخوانند و بروند برای دست‌بوسی و بعد هم بروند. قرار نبود رهبری برایشان سخنرانی کنند. همه‌ی برادران لباس نظامی تنشان بود: لباسی شبیه لباس رزمندگان جنگ ایران و عراق. آنها از نماز خواندن پشت سر حضرت آقا فوق العاده تحت تأثیر قرار گرفته بودند و گریه می‌کردند. صحنه‌ی عجیب و تأثیرگذاری بود.

    نماز که تمام شد حضرت آقا فرمودند: به‌شان بگویید بنشینند من باهاشان صحبت کنم. در حالی که بنا نبود صحبتی در میان باشد. گفتند: شما برایشان ترجمه کن. حضرت آقا شروع کردند به صحبت. از جمله‌ چیزهایی که گفتند این بود که: فرزندانم، شما در آستانه‌ی یک پیروزی بسیار عظیم هستید و پیروزی‌تان هم خیلی نزدیک است. یعنی در جلسه‌ی صبح با یون موضوع را نبستند، چون برادران نظر دیگری داشتند و ایشان فرمودند بالاخره هر دو احتمال وجود دارد. اما در جلسه با نظامیان گفتند: پیروزی شما خیلی خیلی نزدیک و نزدیک‌تر از آن چیزی است که برخی تصور می‌کنند. بعد به من نگاه کردند و لبخند زدند.

    من هیچ وقت این تصویر را فراموش نمی‌کنم: ایشان با دست چپشان اشاره کردند و گفتند: همه‌ی شماها این پیروزی را با چشم خودتان می‌بینید. در حالی که آن ۵۰ نفر فرماندهان خطوط مقدم بودند. وقتی من داشتم این جمله را برای برادران ترجمه می‌کردم، صادقانه بگویم، کمی نگران شدم. چون این برادران لبنانی روی همه‌ی کلمات دقت خاصی داشتند. من گفتم حضرت آقا می‌گویند همه‌ی شماها این پیروزی را با چشم خودتان می‌بیند. در حالی که این‌ها رزمندگان خطوط مقدم بودند! اگر فردا کسی از آن‌ها شهید می‌شد باقی افراد می‌گفتند پس حرف حضرت آقا چه شد که گفتند همه‌تان پیروزی را می‌بینید؟ این‌ها که شهید شدند و پیروزی را ندیدند. عجیب این‌جاست که همه‌ی آن ۵۰ برادر فرمانده که مسئولان عملیات‌های مقاومت بودند، ۶ یا ۷ ماه بعد از آن دیدار، در حالی که در جنوب لبنان هر روز عملیاتی صورت می‌گرفت و این برادران در دل عملیات‌ها بودند، وقتی ۲۵ مه سال ۲۰۰۰ پیروزی حاصل شد، همه آن را با چشم خودشان دیدند. هیچ کدامشان پیش از دیدن پیروزی شهید نشدند. مدتی بعد بعضیشان شهید شدند، اما تا موقع پیروزی نه: همه‌شان پیروزی را با چشم خودشان دیدند. حاج قاسم هم طبیعتا در این دیدار حضور داشت و کسی بود که کل این سفر و دیدار را ترتیب داده بود.

    همچنین خوب است اضافه کنم زمانی که حضرت آقا گفتند اسرائیلی‌ها بدون قید و شرط در زمان بسیار نزدیکی خارج خواهند شد و این یک پیروزی بزرگ برای شما خواهد بود، همه‌ی تحلیل‌گران لبنانی، سوری، فلسطینی و… و تمداران و متخصصان منطقه جور دیگری تحلیل می‌کردند. تحلیل رایج این بود که اسرائیل بدون اخذ تعهد و پیمان و توافق‌نامه خارج نخواهد شد و اگر چیزی ندهید، تا اطلاع ثانوی اشغال‌گر خواهند ماند. اما حضرت آقا در این زمینه روشن و قطعی صحبت کردند.** نقش سردار سلیمانی در جنگ 33 روزه

    محمدرضا شعبانی: فاصله‌ی بین عقب‌نشینی اسرائیل که سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد و جنگ ۳۳ روزه‌ی سال ۲۰۰۶ تقریبا ۶ سال است و می‌بینیم حزب الله در جنگ ۲۰۰۶ بسیار از لحاظ موشکی و… توانمند شده. نقش حاج قاسم در این بخش چه بود؟

    سید حسن نصرالله: واقعیت این است که می‌توانیم بگوییم بیش‌ترین تأثیر حاج قاسم روی مقاومت لبنان در همین سال‌ها رخ داد، چون در دو سال اول در شرایطی بود که می‌خواست عرصه و میدان را بهتر بشناسد و با افراد آشنا بشود. مثل کسی که وارد یک عرصه‌ی تازه شده و نیازمند فهم این محیط و شناخت جزئیات آن است. پس از سال ۲۰۰۰ ایده‌ی ما و حاج قاسم این بود که ما در یک دوران تازه هستیم و اگر میان ما و اسرائیل جنگی صورت بگیرد با شرایط قبل از سال ۲۰۰۰ متفاوت خواهد بود. الآن آن‌ها داخل سرزمین ما نیستند؛ داخل فلسطین اشغالی هستند که خودشان آن را سرزمین خودشان می‌دانند و بهش می‌گویند اسرائیل. باقی‌مانده‌ی مناطق اشغالی لبنان هم که بسیار کوچک است: یعنی همان مزارع شِبعا و تپه‌های کَفَرشوبا. پس نبرد آینده با اسرائیل دیگر فقط جنگ فرسایشی نخواهد بود بلکه نیازمند شیوه‌ی تازه‌ای از مقابله است. این از تفاوت اول.

    ثانیا: برای حاج قاسم و برادران ما روشن بود که اسرائیلی‌ها به خاطر این شکست هم که شده، برای انتقام به لبنان برخواهند گشت. چون این یک شکست تاریخی بود و نگاه ملت فلسطین و ملت‌های عرب و جهان اسلام را به اسرائیل، رژیم اسرائیل و آینده‌ی اسرائیل در منطقه تغییر داده بود. این بی‌سابقه بود که دشمن اسرائیلی از سرزمینی که آن را به زور اشغال کرده، بدون قید و شرط و توافق‌نامه و تعهدنامه‌های امنیتی و فقط با زور آتش خارج بشود. در نتیجه اسرائیل اجازه‌ی این تغییر استراتژیک فکری، فرهنگی، نظامی، میدانی و ی را نخواهد داد و از همین رو برای انتقام گرفتن از لبنان بر خواهد گشت و علیه لبنان جنگ به راه خواهد انداخت تا بگوید مقاومتی که ما را در سال ۲۰۰۰ شکست داد نابود کردم و کارش را ساختم و هزینه‌ی هنگفتی پرداخت کرد.

    ** ماجرای دست یابی حزب الله لبنان به توانایی موشکی و نقش سردار در آماده سازی مقدمات جنگ با اشغالگران

    پس وظیفه داشتیم برای روزی که قرار بود فرا برسد آماده شویم. قاعدتا هم نمی‌دانستیم این حملۀ اسرائیل سال ۲۰۰۱ صورت می‌گیرد یا ۲۰۰۲ یا ۲۰۰۳ یا ۲۰۰۴ یا ۲۰۰۵؟ نمی‌دانستیم. هر سال احتمال می‌دادیم این اتفاق بیافتد. تا این‌که در سال ۲۰۰۶ بالاخره اتفاق افتاد. خدای متعال به ما ۶ سال فرصت داد تا خودمان را برای این جنگ آماده کنیم. شاید بعضی‌ها خیال می‌کردند اسرائیل دیگر از لبنان خارج شده و کار تمام شده و مقاومت باید برود بخوابد یا برود مرخصی. اما حاج قاسم و حاج عماد و برادران از روز بعد از آزادسازی سال ۲۰۰۰ اصرار داشتند برای جنگ احتمالی آینده آماده شویم. تأثیر اصلی حاج قاسم این‌جا بود و افق‌های تازه‌ای را به روی حزب الله باز کرد.

    مثلا ما یک توان موشکی واقعی پیدا کردیم. چیزی را که من الآن می‌گویم دشمن می‌داند و به همین خاطر به زبان می‌آورم. یعنی رازی را برملا نمی‌کنم. یک توان موشکی واقعی پیدا شد چون در مواجهه‌ی نظامی بعدی ما نیازمند نوع تازه‌ای از نبرد و سلاح بودیم. اما تأسیس یک نیروی موشکی در مقاومت لبنان کار ساده‌ای نبود. نیازمند توان بشری، سطح علمی و همچنین آوردن موشک‌ها از جایی بسیار دور به لبنان بود (خنده). در لبنان هم نیاز بود که ما آن‌ها را نصب کنیم و از دشمن و حتی دوست پنهان نگه داریم تا بتوانیم در زمان جنگ از آن‌ها بهره‌مند بشویم.

    تأسیس نیروی موشکی مقاومت لبنان کار بسیار پیچیده‌ای بود. نیازمند خلاقیت، اندیشه، دقت و آرامش بود. و این‌ها همه چیزهایی بود که به واسطه‌ی شخصیت حاج قاسم سلیمانی و حاج عماد مغنیه و برادرانشان ممکن شد.

    همچنین تأسیس نیروی پهپادی. این را هم قبلا نداشتیم. این هم در نبرد با دشمن یک نیروی تأثیرگذار است. یا افزودن سلاح‌های تازه‌ای مثل موشک‌های زمین به دریا؛ همان موشک‌هایی که ما به کار گرفتیم و موجب نابودی ناوچه‌ی اسرائیلی معروف به ساعر ۵ مقابل سواحل بیروت و آن حادثه‌ی معروف شد.

    وقتی حوادث سال ۲۰۰۶ رخ داد، آمادگی حزب الله برای ورود به این جنگ بسیار بالا بود. این آمادگی و دستاوردها و پیروزی‌های این جنگ پس از توفیقات و یاری خداوند سبحان، به استفاده از اسباب و عللی بر می‌گردد که مهم‌ترینشان این سطح از آمادگی بود. می‌توانیم بگوییم برادر حاج قاسم در میان مسئولان مستقیم، بالاترین نقش را در تأمین این سطح بالای آمادگی داشت. قاعدتا یکی از شاخصه‌های مقاومت لبنان این است که از تأیید کامل، کرم، محبت و عنایت حضرت امام ‌ای(دام ظله الشریف) برخوردار است.

    ** حاج قاسم در قلب میدان/ رازی از حاج قاسم که سیدحسن نصرالله برای اولین بار فاش کرد

    محمدرضا شعبانی: می‌خواهیم وارد جنگ ۳۳ روزه بشویم. هم نقش حاج قاسم را بدانیم و هم از خاطراتی بشنویم که از نزدیک با هم داشتید. چون می‌دانیم که ضاحیه در آن ایام شرایط بسیار سختی داشت. برخی خاطرات را خود حاج قاسم تعریف کرده‌اند که چگونه پشت موتور با شهید حاج عماد این طرف و آن طرف می‌رفتند و تلاش می‌کردند جاهای مختلف را پیدا کنند. دوست داریم هم خاطره‌تان را از حاج قاسم بفرمایید و هم از نقش حاج قاسم صحبت کنید.

    سید حسن نصرالله: اولا اصل آمدن حاج قاسم به لبنان در آغاز جنگ به‌خودی‌خود بسیار مهم بود. او مجبور نبود این کار را انجام دهد. می‌توانست در تهران بماند و جنگ را از تهران دنبال کند یا می‌توانست به دمشق بیاید و جنگ را از دمشق در نزدیکی ما دنبال کند. دمشق آن روزها از هرگونه اسرائیل برکنار بود. اما حاج قاسم آمد و پافشاری کرد که بیاید پیش ما.

    روز اولی که ایشان رسید جلسه گذاشتیم. طبیعتا ایشان روز اول جنگ نرسید. جنگ آغاز شد و ایشان به دمشق آمد و یکی از روزهای آغازین جنگ رسید این‌جا. بعد از جلسه، چند روز دیگر هم این‌جا ماند و با وجود این‌که در شرایط خطرناکی خودش را رسانده بود، به تهران برگشت تا اطلاعات را به حضرت آقا (حفظه الله) و مسئولان برساند و بعد دوباره پیش ما بازگشت. باز هم می‌گویم: می‌توانست این بار دیگر در تهران یا دمشق بماند، اما دوباره پافشاری کرد که بیاید این‌جا. دوباره آمد و این‌بار با پیامی شفاهی از حضرت آقا (حفظه الله) که حاج قاسم با خط خودش عینا آن را نوشته بود و تا پایان جنگ و روز آخر پیش ما ماند. وقتی آتش‌بس اعلام شد حاج قاسم با من صحبت کرد و گفت من الآن مطمئن هستم که جنگ تمام شده و به تهران برگشت. گفت من به تهران برمی‌گردم تا باقی موضوعاتی را که به آن‌ها نیاز دارید پی‌گیری کنم.

    پس همه‌ی این مدت در کنار ما و در بین ما بود. این موضوع هم تا همین چند وقت پیش فاش نشده بود و از آن چیزهایی بود که سری مانده بود و رسانه‌ای نمی‌شد. تنها چند ماه قبل از شهادت حاجی فاش شد.

    در برهه‌ای که ایشان کنار ما بود این حضور اولا: به ما روحیه می‌داد و از ما به لحاظ معنوی و روانی پشتیبانی می‌کرد چون ما به‌شدت زیر فشار بودیم. جنگ بسیار وحشتناکی بود. تعداد زیادی از مردم از محل زندگی‌شان کوچانده شده بودند. خانه‌ها، مغازه‌ها، بازارها و مدارس بسیاری در روزهای اول ویران شدند. همه‌ی شرایط به اصطلاح بین المللی علیه مقاومت بود. در آن دوره در بیانیه‌ی روز اول، علاوه بر امریکا و اروپا، روسیه و چین هم مشارکت کردند و نسبت به مقاومت موضع منفی گرفتند. اغلب موضع‌گیری‌های رسمی عربی هم فوق العاده منفی بود. حتی داخل لبنان هم شکاف ی وجود داشت. در نتیجه مقاومت در یک فشار شدید روانی قرار داشت. حضور حاجی میان برادران در درجۀ اول روحیه‌بخش و یک پشتیبان معنوی و روانی بود.

    ** حاج قاسم و حاج عماد در طول جنگ در یک مکان و باهم بودند

    وقتی جلسه می‌گذاشتیم و می‌گفتیم چه کنیم، یا م می‌کردیم، یا تصمیم می‌گرفتیم و می‌گفتیم فلان کار را بکنیم یا فلان اقدام را عقب بیاندازیم و اینها، حضور حاج قاسم برای ما یک کمک فکری بود. مثلا در لحظه‌ای از جنگ نزدیک بود به مرحله‌ی موشک‌باران تل‌آویو برسیم، اما بعد از یک بحث مفصل و آرام این کار را نکردیم و به‌جاش معادله‌ای وضع کردیم که به دشمن گفتیم: اگر بیروت را بزنید ما هم تل‌آویو را می‌زنیم. دشمن هم واقعا در میانه‌ی جنگ به این معادله تن داد و جرأت نکرد بیروت را بزند. پس ما مدام جلسه می‌گذاشتیم و فکر و تأمل می‌کردیم. قاعدتا اغلب بحث‌ها احتمالا میان حاج قاسم و حاج عماد یا حاج قاسم و حاج عماد و برادران دیگر صورت می‌گرفت و بعد نتیجه را می‌آوردند پیش من.

    روزهای اول جنگ ما با هم بودیم، اما بعد یکی از اقداماتمان این بود که خودمان را پراکنده کنیم چون می‌ترسیدیم محل حضور جمعمان بمباران شود و همه با هم کشته بشویم. درست است که همه عاشق شهادت بودیم، اما مسئولیت شرعی چیز دیگری بود و در نتیجه خودمان را چند جا تقسیم کردیم. اما حاج قاسم و حاج عماد در طول جنگ در یک مکان و باهم بودند. گاهی به جایی که من و برادران دیگر آن‌جا بودیم می‌آمدند و با هم بحث و گفت‌وگو می‌کردیم. طبعا فضای کلی حاکم بر دیدارها و جلسات ما آرامش بود و فکر می‌کنم وجود حاجی هم به شکل‌گیری این فضا کمک می‌کرد.

    ** فضایی که حاج قاسم در طول جنگ ساخته بود

    یعنی برادران در فضایی سرشار از اطمینان و متانت و آرامش و راحتی می‌نشستند و خوب فکر می‌کردند و حاجی در تمام این بحث‌ها، فکرکردن‌ها و برنامه‌ریزی‌ها مشارکت می‌کرد. ولی باز برای توضیح بیش‌تر: حاجی هر وقت ایده‌ای داشت آن را به کسی تحمیل نمی‌کرد. همیشه وقتی ایده‌ای داشت با بچه‌ها در میان می‌گذاشت و با آن‌ها بحث می‌کرد. اگر می‌پذیرفتند عملی می‌کردند و اگر نه، بهشان فشار نمی‌آورد و تحمیل نمی‌کرد. برگردیم به موضوع قبل که این مکتب حاج قاسم بود. این یک مکتب است. یعنی او در جایگاه کسی بود که به دیگران کمک می‌کرد، نه کسی که افکاری که دیگران قبول ندارند یا کارهایی که طاقتش را ندارند یا چون اهل آن منطقه هستند نفعی در آن نمی‌بینند، بهشان تحمیل می‌کند. و این اصلا ناراحتش نمی‌کرد که ایده‌ای را مطرح کند و برادران قبولش نکنند. گاهی هم آن‌ها ایده‌هایی مطرح می‌کردند و او موافق نبود، اما می‌گفت شما هرطور مناسب می‌بینید عمل کنید و به خدا توکل کنید، چون مسئولیت کار با شماست. وظیفه‌ی من این است که به شما کمک کنم اما مسئول شما نیستم. این از روزهایی که با هم گذراندیم. اوقات خوشی بود که با هم خوشحال بودیم. گاهی هم که حوادث دردناکی روی می‌داد دردمند می‌شدیم و حاج قاسم هم درست مثل حاج عماد و برادران دیگر گریه می‌کرد.

    ** حادثه ای که حاج قاسم را به شدت تحت تاثیر گذاشت

    یک حادثه‌ی واقعا تأثیرگذار که حاج قاسم را خیلی متأثر کرد چیزی است که در لبنان به نامه‌ی رزمندگان» معروف است. ماجرا این بود که برادران مقاومت نامه‌ای برای من نوشتند و در رسانه‌ها منتشر شد: نامۀ مقتدرانه‌ای هم بود. گفته بودند ما حاضر و آماده‌ایم و. به نبرد ادامه خواهیم داد و. بیان خیلی زیبایی هم داشت.

    وقتی این نامه در رسانه‌ها خوانده شد خیلی از مردم گریه ‌کردند. حاج قاسم هم نشسته بود و وقتی از تلویزیون به نامه گوش می‌داد گریه می‌کرد. تلویزیون هم مدام نامه را تکرار می‌کرد: رویش موسیقی و سرود و… می‌گذاشتند و. بعدش من یک سخنرانی تلویزیونی داشتم که در آن به نامه‌ی رزمندگان جواب دادم. طبعا من هم در حال پاسخ دادن به نامه متأثر بودم، ولی در جایی که حاج قاسم و حاج عماد داشتند از آن‌جا به جواب گوش می‌دادند هر دو گریه می‌کردند. این یگانگی احساسشان را نشان می‌داد: یک جا خوشحالی، یک جا گریه، یک جا اندوه، یک جا دردمندی. او در تمام این‌ها با ما همراه بود. یعنی اگر بخواهم مطابقت بدهم می‌گویم در طول آن ۳۳ روز حاج قاسم با شادی ما شاد بود، با اندوهمان اندوهگین، دردمان را حس می‌کرد، یکی از ما بود، نگرانمان بود و برادر بزرگی بود. در پیشگاه خدا شهادت می‌دهم او در طول آن مقطع زمانی، هرکاری که توانست، چه شخصا، چه به عنوان مسئول نیروی قدس، و چه از طریق روابطی که با مسئولان جمهوری اسلامی ایران داشت انجام داد.


    سید حسن نصرالله نمایه

    حاج قاسم به واسطه‌ی حضورش در خطوط مقدم و میدان‌های نبرد عراق و همچنین سوریه، همیشه در معرض خطر بود. اما نمی‌پذیرفت پشت جبهه بماند. می‌رفت جلو و می‌خواست با چشم خودش ببیند و مستقیما ارزیابی کند.

    پنجشنبه شب ساعت 10 شب به وقت تهران گفتگویی مفصل با سیدحسن نصرالله در خصوص شخصیت سپهبد سلیمانی از شبکه العالم و همچنین شبکه یک سیما پخش خواهد شد. سید مقاومت در این گفتگوی دو ساعته با محمد رضا شعبانی، ابعادی از شخصیت سردار سلیمانی را برای اولین بار رسانه ای می کند.

    این گفتگوی تفصیلی را می توانید در ادامه مشاهده کنید:

    محمدرضا شعبانی: در ابتدا می‌خواهم تشکر کنم از اینکه با وجود این مشغله‌های منطقه‌ای و داخلی‌ای که دارید فرصتی در اختیار این برنامه گذاشتید و وقت موسعی برای این کار می‌گذارید. می‌دانم که بخش زیادی از این موضوع به علاقه‌ی زیاد شما به شهید سلیمانی باز می‌گردد. ان‌شاءالله که بتوانیم در این برنامه حقشان را ادا کنیم.

    سید حسن نصرالله: ان شاءالله.

    ** ماجرای اشغالی نیمی از لبنان در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

    محمدرضا شعبانی: به عنوان مقدمه و به عنوان اولین سؤال، اگر ممکن است توضیحی دربارۀ ارتباط تاریخی سپاه پاسداران با تشکیل حزب الله بفرمایید.

    سید حسن نصرالله: بسم الله الرحمن الرحیم. به دنبال لشکرکشی اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ میلادی، که به لحاظ تاریخی معروف است، ارتش اسرائیل وارد جنوب و بخشی از منطقه‌ی بقاع لبنان شد و به پایتخت، یعنی بیروت رسید و پایتخت و حومۀ آن را اشغال کرد. در آن دوره حضرت امام خمینی، قدس سره الشریف دستور دادند نیروهای ایرانی برای کمک به سوری‌ها و لبنانی‌ها در زمینه‌ی مقابله با لشکرکشی اسرائیل به منطقه اعزام شوند.

    یادم هست در آن دوره هیئت مشترکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی آمدند و با سران سوریه دیدار کردند. بعد نیروهای ایرانی هم به منطقه آمدند. این زمان پیشروی ارتش اسرائیل هم در نقطه‌ی معینی متوقف شد. این ترس وجود داشت که اسرائیل همه‌ی لبنان را اشغال کند یا با سوریه وارد درگیری شود. اما پیش‌روی متوقف شد. با توقف پیش‍‌روی، ما با وضعیت جدیدی مواجه شدیم که همان اشغال تقریبا نیمی از مساحت لبنان بود. این‌جا بود که مأموریت نیروهایی که از ایران آمده بودند تغییر کرد و از یک نیروی رزمی درگیرشونده برای دفاع از بقیه‌ی لبنان و سوریه، به یک نیروی کمکی برای لبنانی‌ها تبدیل شد تا یک مقاومت داخلی لبنانی از خود لبنانی‌ها تأسیس کنند برای جنگ و مقابله با اشغالگری اسرائیل.

    پس از تغییر مأموریتی که رخ داد، اکثر نیروهای ایرانی به ایران برگشتند، چون جبهه‌ی جنگ هشت ساله در ایران همچنان شعله‌ور بود. اما بخشی از نیروها این‌جا ماندند. کسانی که ماندند پاسدار بودند. یعنی ارتشی‌ها و دیگر نیروها همه به ایران برگشتند و پاسدارها در سوریه و منطقه‌ی بعلبک و هرمل لبنان باقی ماندند. چون این منطقه بیرون از دایره‌ی اشغال اسرائیل بود. از آن دوره رابطه‌ی مستقیمی بین برادران سپاه با ان و بچه‌های لبنان و مثلا در صدرشان شهید سید عباس ، رضوان الله تعالی علیه و شهید حاج عماد مغنیه رضوان الله تعالی علیه شروع شد.

    این رابطه از همان دوره، با هدف تشکیل و ایجاد مجموعه‌های مقاومی در سرتاسر لبنان برای مقابله با نیروهای اشغالگر اسرائیل آغاز شد. این شروع رابطه بود. رابطه‌ای که از آن روز تا همین امروز ادامه داشته است. قاعدتا اوایل توی تشکیلات سپاه چیزی به اسم نیروی قدس وجود نداشت. بعدها، شاید بعد از پایان جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی بود که حضرت امام قدس سره الشریف، فرمانی صادر کردند که نیروهایی داخل سپاه تشکیل شود. از جمله نیروی قدس. از آن به بعد نیروی قدس شد آن نهادی که ما با آن مرتبطیم، تماس می‌گیریم و هماهنگی و همکاری می‌کنیم. این موضوع تا همین لحظه هم برقرار است.

    ** اولین دیدار شهید سلیمانی با سیدحسن نصرالله/ در دیدار اول انگار ده سال حاج قاسم را می شناختم

    محمدرضا شعبانی: می‌دانیم که سال ۱۹۹۸ شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه شدند. اولین دیدارتان را به یاد دارید؟ کی شما شهید سلیمانی را دیدید و چه خاطره‌ای را از آن زمان به یاد دارید؟

    سید حسن نصرالله: اولین دیدار ما در لبنان بود. بعد از اینکه ایشان به فرماندهی نیروی قدس منصوب شد، آمد لبنان. این‌جا در جلسه‌ی معارفه همدیگر را دیدیم. من قبلش حاج قاسم را نمی‌شناختم. یعنی همدیگر را ندیده بودیم. چون تا آن زمان حاج قاسم یا در ایران توی جبهه‌های جنگ بود، یا در استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان و… مسئولیت داشت. حتی وقتی ما به تهران می‌رفتیم و با مسئولان دیدار می‌کردیم هم ندیده بودیمش. یعنی شناخت قبلی وجود نداشت. پس اولین دیدار ما این‌جا در بیروت بود.

    آنجا فهمیدیم ایشان پس از منصوب شدن از طرف حضرت امام ‌ای دام ظله الشریف مسئول جدید نیروی قدس شده و از این به بعد این مسئولیت به عهدۀ ایشان است. در جلسه‌ی اولی که من و تعدادی از برادران با ایشان داشتیم (البته طبق معمول فقط اسم شهیدان را می‌آوریم، نام زنده‌ها را الآن نمی‌گوییم) بنده بودم و حاج عماد رضوان الله تعالی علیه، بود، سید مصطفی بدرالدین رحمت الله علیه بود و برادران دیگری که الحمدلله هنوز زنده هستند. از همان دیدار حسی از نزدیکی روحی روانی و فکری به ما دست داد، طوری که انگار ده سال است ما حاج قاسم را می‌شناسیم و او هم ما را می‌شناسد. همان طور که می‌دانید، ذهنیت آدم از اولین دیدارش در هر رابطه‌ای تأثیرگذار است. اولین ذهنیت، اولین ساعت، اولین دیدار میان حاج قاسم و برادران مسئول و فرماندهان جهادی و ی حزب الله ذهنیت بسیار خوب و مثبتی برای همکاری بود و رابطۀ ما از همان جلسه با حاج قاسم آغاز شد و تا زمان شهادت ایشان ادامه یافت.

    محمدرضا شعبانی: کمی بعد از فرماندهی حاج قاسم در نیروی قدس سپاه، ما شاهد آن بودیم که شهید عماد مغنیه معاون جهادی حزب الله شدند. آیا این یک اتفاق بود یا تدبیری شده بود؟ یعنی حضرتعالی تدبیری کردید برای مسئولیت یافتن شهید مغنیه و کار کردنشان کنار حاج قاسم؟

    سید حسن نصرالله: نه، این دو موضوع ربطی به هم نداشتند. این یک چینش داخلی در حزب الله بود که به هر حال انجام می‌شد: چه حاج قاسم فرمانده نیروی قدس می‌شد و چه هر کس دیگری. این یک تدبیر داخلی در آرایش مدیریت امور جهادی بود. چون تا قبل از آن ما دو مرکز داشتیم: یکی مرکزی که فعالیت‌های نظامی را مدیریت می‌کرد و یکی هم مرکزی که فعالیت‌های امنیتی را. این دو زیر نظر دبیرکل حزب الله بودند. با گذشت زمان به نظر رسید نیاز داریم کار را توسعه بدهیم. یعنی یک نفر به عنوان معاون جهادی، همه‌ی این تشکیلات گسترده را مدیریت کند و کمک‌کار دبیرکل در مدیریت آن‌ها باشد.

    در آن دوره توافق شد که برادر حاج عماد، معاون جهادی شود. اما هم‌زمانی‌اش با پذیرش مسئولیت نیروی قدس توسط حاج قاسم اتفاقی بود و حساب‌شده و برنامه‌ریزی‌شده نبود. قاعدتا ما، یعنی بنده و حاج قاسم و برادران، این ایده را باهم بررسی کردیم که چنین شیوه‌ای را در مدیریت به کار ببندیم. ایشان هم از جمله کسانی بود که مشوق ما در این موضوع بود.

    ** حاج قاسم و عماد مغنیه

    محمدرضا شعبانی: نگران این نبودید که حاج قاسم سابقه‌ی نظامی داشته و فرمانده‌ی لشکر بوده‌اند و سابقه‌ی جنگ دارند ولی در طرف مقابل شهید عماد مغنیه بیش‌تر کار امنیتی کرده بودند. حضور این دو نفر کنار هم شما را نگران نمی‌کرد؟

    سید حسن نصرالله: نه، به هیچ وجه. اولا درست است که فعالیت حاج عماد به طور کلی امنیتی بود، اما در متن امور نظامی هم حضور داشت. به علاوه فعالیت مقاومت لبنان تا سال ۲۰۰۰ عموما قالبِ یک جنگ فرسایشی را داشت و این، نیازمند یک اشراف امنیتی بود تا امکان جنگ فرسایشی وجود داشته باشد. به طور کلی از سال ۱۹۸۲ تا سال ۲۰۰۰ جنگ نظامی کلاسیکی وجود نداشت.

    از طرف دیگر خیلی زود مشخص شد شخصیت حاج قاسم طوری است که یک فرمانده نظامی صِرف نیست، بلکه مسائل امنیتی را هم خیلی عمیق و جدی می‌فهمد. یعنی یک آدم امنیتی به معنای تخصصی‌اش است. ضمن اینکه فهمش از مسائل ی هم بسیار گسترده و پراهمیت است. حالا ان‌شاءالله بین صحبت‌هایم به تفصیل این را خواهم گفت که در واقع حاج قاسم یک شخصیت جامع بود. یعنی احساس ما این نبود که تنها با یک ژنرال متخصص در زمینه‌ی نظامی جلسه می‌گذاریم، بلکه مسائل ی، اقتصادی و فرهنگی را هم عمیقا و کاملا می‌فهمید، چه برسد به مسائل نظامی و امنیتی و اینها. از یک چنین جامعیتی برخوردار بود. علاوه بر این‌ها، بین او و حاج عماد مغنیه و باقی برادران مسئول در امور جهادی، یک رابطۀ برادرانه و شخصی شکل گرفت. یعنی به سرعت رابطه، به رابطه‌ای دوستانه، محبت‌آمیز و برادرانه تبدیل شد.

    چنین روابطی به یکپارچه کردن ایده‌ها و چشم‌اندازها، و همکاری و عبور از مشکلات یا اختلافات احتمالی در برخی جزئیات خیلی کمک می‌کرد. پس اطمینان، دوستی، برادری، محبت و همین طور اخلاص متقابلی وجود داشت. هم حاج قاسم و هم حاج عماد و دیگر برادران ما که به شهادت رسیدند یا هنوز در قید حیات هستند، از این اخلاص برخوردار بودند. همه‌ی این موضوعات از همان روزهای اول نویدبخش این بود که ما در آستانه‌ی یک تجربه‌ی بسیار شاخص، خوشایند و پرقدرتیم که امور مقاومت را پیش خواهد برد و این اتفاقی بود که در عمل هم به وقوع پیوست. به همین علت جای هیچ نگرانیی وجود نداشت.

    ** حاج قاسم، عماد مغنیه و احمد کاظمی

    محمدرضا شعبانی: این دو شهید بزرگوار از قبل همدیگر را می‌شناختند یا شما خاطره‌ای از برخورد شهید عماد و حاج قاسم دارید؟

    سید حسن نصرالله: قبل از انتصاب حاج قاسم به فرماندهی نیروی قدس، این دو همدیگر را نمی‌شناختند. و اصلا فکر نمی‌کنم هیچ لبنانی تا قبل از نیروی قدس، با شخص حاج قاسم آشنایی داشت. اما بعد از اینکه ایشان مسئول نیروی قدس شد، خیلی به لبنان می‌آمد. این یک مشخصه بود که ان‌شاءالله در صحبتم درباره‌ی مکتب حاج قاسم خواهم گفت که این، جزئی از مکتب او بود. درست است که او فرمانده نیروی قدس بود، اما در تهران نمی‌نشست. بلکه به میدان‌های عملیات و خطوط مقدم می‌رفت. ایشان مدام و مستمرا به لبنان می‌آمد و چند روزی در لبنان می‌ماند. در نتیجه میان ایشان و برادران، فارغ از روابط کاری، دوستی‌های شخصی شکل گرفته بود. یعنی او و برادران، به لحاظ شخصی هم دوست همدیگر بودند. این در عرصه‌های دیگر هم بود.

    یعنی حاج قاسم با برادران سوری، عراقی، فلسطینی و مسئولان مختلف میدان‌های کاری دیگرش هم روابط شخصی محکم و صمیمیی داشت. این یکی از عوامل موفقیتش بود. پس اولا حضور میدانی او، و ثانیا روابط شخصی محبت‌آمیز و دوستانه‌ای که با مسئولان همه‌ی این میدان‌ها برقرار کرده بود در موفقیتش به‌شدت تأثیر داشتند.

    طبیعتا رابطه‌ی ایشان با حاج عماد بسیار قوی‌تر بود. علاقه و محبتشان به هم فوق العاده زیاد بود. طوری که مثل دو برادر و دوست شده بودند. انگار همدیگر را ده‌ها سال است که می‌شناسند. حتی رفت‌وآمد خانوادگی پیدا کرده بودند: حاج قاسم به خانه‌ی حاج عماد می‌رفت، با خانواده و بچه‌هایش می‌نشست، احوالشان را می‌پرسید. خلاصه رابطه‌شان این‌طوری بود.

    حاج عماد و حاج قاسم مثل دو دوست قدیمی رفتار می‌کردند. بارها وقتی ما به تهران می‌رفتیم حاج قاسم برخی دوستان را دعوت می‌کرد تا در یک مهمانی و نهار یا شام کاری با هم باشیم. شهید احمد کاظمی (رحمت الله علیه) و برادران دیگری که همچنان زنده‌اند هم می‌آمدند. آنجا من شاهد نوع رابطه‌ی حاج قاسم و حاج احمد و آن رابطه‌ی شخصی فوق العادۀ بینشان بودم. می‌توانم بگویم رابطه‌ی حاج قاسم و حاج عماد شبیه آن رابطه بود.


    سلمان

    سپاه با ساخت سیستم پیشران سلمان، مسیر توسعه برای پرتاب‌های ارزان‌قیمت ماهواره‌ها در کشور را باز کرده که علاوه بر یک تحول مهم علمی، درآمدزایی از فضا را نیز برای جمهوری اسلامی به همراه خواهد داشت.

     کنترل پرتابه ها در خارج از جو زمین یکی از لبه های تکنولوژی فضایی و موشکی در جهان امروز محسوب می شود که مصادیق متنوعی دارد و می توان مهمترین آنرا ماهواره ها برای تغییر وضعیت مداری، موشک های ضد ماهواره و ضد موشک برای مانور دادن جهت رهگیری و هدف قرار دادن هدف در جو زمین و یا سر جنگی موشکی که در حال شیرجه به  سمت هدفی است که توسط سامانه های دفاع ضد موشکی حفاظت شده و نیاز به انجام مانور دارد تا بتواند از دست تعقیب کنندگان فرار کند، معرفی کرد و حالا می توان گفت سپاه پاسداران با رونمایی از سیستم پیشران فضایی سلمان، یکی از مهم ترین دستاوردهای "های تک" دهه اخیر را در کشور رونمایی کرده که می تواند در مسائل بسیار مختلفی راهگشای نیروهای مسلح و بخش غیر نظامی کشورمان باشد.


    مانور دادن در فضا؛ چرا و چگونه؟

    در فضای خارج از جو زمین به دلیل بروز پدیده بی وزنی و غلبه به آن شرایط و البته مانور دادن در فضای خارج از جو با توجه به نوع پرتابه و ماموریت، همه سامانه ها نیازمند یک سیستم پیشران مستقل هستند که تغییر حرکت و مانور دادن در فضا را تضمین می کند. این مسئله می تواند برای ماهواره ها، سر جنگی موشک های بالستیک و البته سامانه های ضد ماهواره مورد استفاده قرار بگیرد.

    سامانه پیشران سلمان

    بر این اساس، نحوه طراحی و ساخت سیستم پیشران سلمان را می توان از چندین جهت دارای اهمیت ویژه برشمرد. مسئله اول استفاده از مواد فیبرکربن و کامپوزیت در ساخت این موتور است که به نظر کم کم در حال تبدیل شدن به یک ماده استاندارد برای موشک ها و ماهواره برهای ایرانی شده؛ ماده ای سبک و در عین حال فوق العاده مستحکم که می تواند فشار و حرارتی های فوق العاده بالا را تحمل کرده و به عنوان بدنه اصلی سازه سیستم پیشران به کار رود.                                                                                                                                                               پیشران سلمان در حال آزمایش - به تغییر گاز های خروجی دقت کنید

    سیستم پیشران سلمان از سوخت جامد بهره می برد و البته نکته بسیار مهم درباره این سیستم پیشران، بحث قابلیت تغییر دهنده بردار رانش در آن است. اگر به فیلم آزمایش این سیستم پیشران دقت کنید مشاهده خواهید کرد که شعله ای که از پشت موتور خارج می شود گاهی به بالا و پایین تغییر حرکت می کنند. علاقمندان به مسائل نظامی حتما مانورهای جنگندهایی مثل سوخو ۳۵ یا اف ۲۲ آمریکایی را مشاهده کردند که قابلیت چرخش های بسیار سریع و دور زدن در زوایای بسیار تنگ یا حتی به نوعی ایستادن و توقف را در آسمان دارند. این مانورهای سنگین و به نوعی عجیب بر اساس قابلیت تغییر دهنده بردار رانش در موتورهای این جنگنده ها است که با کاهش یا افزایش میزان گاز خروج موتور یا تغییر جهت گازهای خروجی رخ می دهد.

    پیش از این نیز در کشور ما هم البته سیستم های تغییر دهنده بردار رانش برای موشک های سامانه باور ۳۷۳ نیز توسعه پیدا کرده که چابکی بسیار خاصی به آن داده است. در عین حال، استفاده از سوخت جامد باعث می شود که این پیشران همیشه برای عملیات آماده بوده و در بحث زمان صرفه جویی شود و در عین حال از نظر بحث انبار داری و نگه داری نیز هزینه بسیار کمتری داشته باشد.

    با "سلمان" چه پیشرفتی می توان کرد؟

    همانطور که در ابتدای این گزارش اشاره شد این سیستم هم در سامانه های نظامی و هم غیر نظامی، کاربرد فراوان و حساسی دارد. در ابتدا به کاربردهای نظامی این سیستم خواهیم پرداخت. اگر روزی کشورمان بخواهد به سمت طراحی و ساخت سامانه های دفاعی ضد بالستیک با قابلیت درگیری با اهداف خارج از جو زمین مثل سر جنگی موشک های بالستیک یا ماهواره ها برود، مشخصا سامانه سلمان یکی از مهم ترین نیازمندی های این پروسه است. داشتن یک موشک ضد ماهواره یا پدافند بیرون جوی هم نیاز به موشکی دارد که بتواند در فضای خارج از جو زمین نیز مانور بدهد و این حرکت نیاز به سیستم پیشران مستقل و البته مانور با کمک تغییر دهنده بردار رانش است.

    برای نمونه یک محصول شبیه به موتور سلمان، سیستم پیشران MK-۱۳۶ است که در سامانه موشکی استاندارد ۳ به عنوان پیشران مرحله سوم به کار می رود. این سیستم پیشران نازلی با توان چرخش بالا و پایین به اندازه + و – پنج درجه است و این سیستم توسط سامانه های الکترونیکی کنترل می شود.

    سیستم پیشران MK-۱۳۶

    توانایی نظامی دیگر که این سیستم پیشران برای ما به وجود می آورد، بحث فرار از دست سامانه های دفاع ضد موشکی است. علاقمندان به مسائل نظامی اطلاع دارند که حجم بسیار گسترده ای از سامانه های دفاع ضد موشکی در اطراف کشور ما نصب شده که از این میان می توان به سامانه های آمریکایی پاتریوت و تاد و البته سامانه پیکان ساخت رژیم صهیونیستی اشاره کرد. در حال حاضر در سرهای جنگی موشک های بالستیک ایرانی از بالک برای هدایت سرهای جنگی استفاده می شود.                                                                                                                                                               با توسعه سرهای جدید جنگی و اضافه کردن این سیستم جدید ساخت سپاه به آنها، امکان انجام مانور در مرحله نهایی با قدرت بیشتری وجود دارد که بقاء پذیر سرهای جنگی در برابر سیستم های دفاع ضد موشک را کاملا افزایش می دهد.

    اما به بحث کاربردهای غیر نظامی این سیستم پیشران نیز باید بپردازیم. متاسفانه در روزهای اخیر یک پرتاب دیگر ماهواره بر ایرانی با موفقیت کامل روبرو نشد و باز هم شاهد بودیم که عدم رسیدن به به شتاب نهایی باعث عدم موفقیت و تزریق ماهواره ظفر در مدار شد. در زمان ارسال ماهواره پیام به مدار زمین ۴۰ ثانیه زمان کم آمده و در زمان پرتاب ماهواره ظفر، این زمان تنها ۱۵ ثانیه بوده است. شاید حلقه مفقوده در این میان، اضافه کردن سامانه سلمان به پرتاب بعدی است که روی ماهواره بری مثل سیمرغ نصب شود و بتواند با موفقیت ماهواره بعدی را به مدار زمین برساند.

    این سیستم پیشران می تواند در دو بخش غیر نظامی دیگر نیز به ما کمک کند. یکی بحث جهش های مداری است که برای برخی از ماهواره ها در شرایط خاص نیاز است. برای نمونه برخی از ماهواره ها در مسیر زباله های فضایی قرار می گیرند و در صورت برخورد با این اجرام از بین خواهند رفت. در این جا سیستم پیشران فعال شده و ماهواره مورد نظر را از مدار مورد نظر خارج و به مداری دیگر وارد می کند. این بحث که گاهی به آن انتقال  مداری گفته می شود از جمله لبه های تکنولوژی فضایی محسوب می شود. البته سازمان فضایی کشور طرح دیگری در این زمینه به نام آرش را دارد که به نظر سنگین تر بوده و برای محموله های بزرگتر به کار می آید.

    راکت های ماهواره بر سری KZ که با سوخت جامد حرکت کرده و ارزان تر از نمونه های گذشته هستند

    البته یک نکته مهمدیگر نیز در خصوص سلمان وجود دارد که می تواند فواید زیادی برای شرکت های دانش بنیان و در نهایت، درآمدزایی از فضا برای جمهوری اسلامی داشته باشد چراکه سلمان در حقیقت مسیر توسعه برای پرتاب های سریع تر و ارزان قیمت برای ماهواره ها و ساخت ماهواره برهای ارزان تر را باز کرده است. امروزه یکی از مباحث بسیار مهم در خصوص رقابت های فضایی توسعه سامانه های ارزان قیمت پرتاب است و داشتن پیشران فضایی سبک وزن سوخت جامد در کلاس سلمان در کنار توسعه سیستم های پیشران کامپوزیتی به ایران کمک خواهد کرد که ماهواره برهای نسل جدید خود را بسیار سبک تر و ارزان تر نسبت به نمونه های قبلی ساخته و در کنار کاهش هزینه های بخش فضایی، یک رقیب مهم در بازار پرتاب نیز باشد که درآمد ارزی آن سرسام آور و کاملا در دسترس است.[مشرق]



    image-20200215140032-1.png

    امروز تشییع جنازه‌ی شهدا، مجلس عزای شهیدان، تکرار نام شهیدان، عزا است، گریه هم در آن هست، امّا وسیله‌ای برای احساس عزّت، احساس قدرت و احساس شجاعت است.

     در خجسته سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فضای حسینیه امام خمینی(ره) معطر به یاد و نام دخت گرامی پیامبر اعظم(ص) شد و مداحان و شاعران اهل‌بیت علیهم السلام به قرائت اشعاری در وصف آن بانوی بزرگ اسلام پرداختند.

    رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار، مهمترین و اصلی ترین وظیفه جامعه مداحان را فرهنگ‌سازی و تعمیق معارف دینی در جامعه از جمله در میان جوانان برشمردند و گفتند: فرهنگ سازی درخصوص سبک زندگی اسلامی به‌ویژه همبستگی اجتماعی و کمک آحاد مردم به یکدیگر و همچنین عمق بخشی به روحیه حماسی و ایستادگی و بصیرت در جامعه از مسئولیت های خطیر جامعه اثرگذار و تعیین کننده مداح است.

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به وظیفه جامعه مداحان در مدیریت و هدایت شادی های معنوی و عزاهای اساسی و عمیق جامعه گفتند: برخلاف آنچه برخی روشنفکرنما در برهه ای تلاش داشتند القاء کنند، گریه و تضرع در مجالس اهل بیت و در مراسم شهدا، گریه ضعف نیست بلکه احساسات عالی یک انسانِ وسط میدان و وسیله‌ای برای احساس عزت و قدرت و شجاعت است و ائمه اطهار پایه‌گذار این سنت و ترویج کننده این مجالس بوده اند.

    حضرت آیت الله ‌ای مراسم تشییع با شکوه شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش را نمونه بارزی از چنین مجالسی دانستند و خاطر نشان کردند: امروز یکی از نیازهای اساسی کشور مجهز شدن جوانان به سلاح های جنگ نرم است که عبارتند از ارتقاء و تعمیق قدرت روحی، فکری و معنوی جوانان و شناخت صحیح از معارف فاطمی و معارف اهل بیت علیهم‌السلام.

    ایشان با تأکید بر اینکه مجهز شدن به چنین سلاحی موجب مصونیت جامعه و نظام اسلامی خواهد شد، گفتند: این وظیفه و مسئولیت، بر عهده جامعه مداحان است و اگر به این وظیفه سنگین به‌درستی عمل نشود، بازخواست و مؤاخذه الهی سنگین خواهد بود.

    رهبر انقلاب اسلامی به یک نمونه از آثار معارف اهل بیت و مجالس امام حسین و یاد و نام حضرت زهرا اشاره کردند و افزودند: تاب‌آوری ملت ایران در برابر فشارهای غول وحشی آمریکا که ناظران جهانی را به حیرت واداشته است به برکت همین معارف است.

    حضرت آیت الله ‌ای گفتند: در چنین شرایط سختی، همه، حضور ملت مقاوم ایران را در راهپیمایی ۲۲ بهمن و قبل از آن در تشییع سردار سلیمانی دیدند و این تاب آوری واقعا حیرت انگیز است.

    ایشان یکی دیگر از وظایف مهم جامعه مداح را ترویج و تعمیق سبک زندگی اسلامی برشمردند و تأکید کردند: اگر بخواهیم در مقابل موج تهاجم فرهنگی دشمن، سبک زندگی را به مسیر صحیح و اسلامی آن بازگردانیم، تنها چاره، فرهنگ سازی است و مداحان برای چنین کار مهمی بسیار تأثیرگذار هستند.

    رهبر انقلاب اسلامی یکی از معارف عالی دینی و سبک زندگی اسلامی را فرهنگ نهراسیدن از دشمن و توکل به خدا دانستند و افزودند: اگر در روزهای اول انقلاب گفته می شد که ایران از لحاظ رتبه علمی و فناوری و جایگاه ی و نفوذ منطقه ای به مرحله کنونی می رسد، کسی باور نمی کرد اما ملت ایران به خدا توکل کرد و از هیچ قدرتی نهراسید و توانست به این مرحله از پیشرفت ها دست یابد.

    حضرت آیت الله ‌ای همچنین با اشاره به درس های فاطمی از جمله در عرصه مسائل فرهنگی و موضوع حجاب و ایستادگی در مقابل باطل و دفاع از ولایت، گفتند: یکی از معارف مهم فاطمی، موضوع همبستگی اجتماعی و کمک به دیگران است که در سخنان آن حضرت و رفتارهای اجتماعی ایشان به‌وضوح دیده می شود.

    ایشان یکی از نیازهای امروز جامعه به‌ویژه برای حل موضوعاتی همچون اشتغال و ازدواج جوانان را ترویج روحیه همبستگی اجتماعی دانستند و افزودند: برای مقابله با تبلیغات همه جانبه ای که جوانان را به فرزند آوری کمتر تشویق می کند و نتیجه آن هم پیر شدن جامعه و تسلط آسان دشمنان بر یک جامعه خالی از جوان است، باید در زمینه ازدواج آسان و فرزندآوری بیشتر فرهنگ سازی شود.

    رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به برنامه ریزی اندیشکده ها و تبلیغات گسترده رسانه های غربی برای قانع کردن ملت ایران به‌منظور کوتاه آمدن در مقابل آمریکا تأکید کردند: ملت ایران به لطف خدا تاکنون ایستاده است و از این پس هم خواهد ایستاد اما این ایستادگی نیازمند تزریق مستمر نیروی معنوی به جامعه است.

    حضرت آیت الله ‌ای با تأکید براینکه روح حماسی در کشور همچنان زنده است، افزودند: ملت ایران در همه قضایایی که نیازمند حضور پرشور و حماسی بوده، در میدان حاضر بوده اند اما استمرار این روحیه نیازمند تعمیق معارف دینی و فرهنگ سازی است.

    ایشان این وظایف خطیر را از جمله مسئولیت‌های جامعه مداحان برشمردند و خاطر نشان کردند: به لطف خداوند جنس جمهوری اسلامی از همه نظر جور است زیرا نظام اسلامی، سردار نظامی خوب، مردان علمی جوان و پرانگیزه، فرهنگ سازان پرهمت و باغیرت و هنرمندِ، و مردم آماده به کار در همه عرصه ها دارد، بنابراین با چنین ظرفیت هایی به فضل الهی، پیروزی قطعی و نهایی بر جبهه وسیع دشمن متعلق به ملت ایران خواهد بود.

    در این دیدار هشت تن از مداحان و شاعران از استانهای مختلف کشور به قرائت اشعار و مدایحی در فضائل حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها پرداختند.[مشرق]


    سردار عراقی - ملک سلیمان

    داعشی‌ها عملیات روانی سنگینی انجام دادند که ما می‌خواهیم خانقین را بگیریم و با ۴۰۰ ماشین پر در مسیر خراسان هستیم. ما دیدیم که خانقین عراق در ۱۵ کیلومتری قصر شیرین ما است و تصمیم گرفتیم که جلو برویم.

    چهارمین قسمت برنامه تلویزیونی ملک سلیمان» شب گذشته شنبه ۲۶ بهمن با حضور سردار عبدالله عراقی رئیس اداره امنیت ستاد کل نیروهای مسلح با محوریت بررسی ابعاد ناگفته شخصیتی و فعالیتی سردار سلیمانی به روی آنتن رفت.

    ماجرای گره خوردن ۲ دوست قدیمی پس از ۲۶ سال

    سردار عراقی در بخش ابتدایی صحبت‌های خود ضمن اشاره به آشنایی خود با سردار سلیمانی گفت: بعد از پایان جنگ ارتباط کاری من و حاج قاسم تقریبا قطع شد و این دوری ادامه داشت تا این که موضوع سوریه در سال ۱۳۹۴ آغاز شد. ایشان از حضرت آقا درخواست داشتند که به صورت رسمی از ایران برای کمک به مردم سوریه در جنگ با داعش برویم. در حقیقت بعد از سال ۹۴ که درگیری‌ها در حلب اوج گرفت، مقام معظم رهبری به ایشان اجازه دادند و سردار سلیمانی بخش‌هایی از نیروی زمینی را به کار گرفتند. من در آن زمان جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه بودم.

    اعزام زوری به سوریه!؟ التماس می‌کردیم

    وی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر مطرح شدن شبهاتی توسط دشمنان با عنوان اعزام زوری نیروها به سوریه و عراق گفت: با اذن فرمانده کل قوا استعداد بسیار خوبی از نیروی زمینی را آماده کردیم و وارد سوریه شدیم. باید بگویم که ما برای رفتن به سوریه سراپا شوق و شور بودیم؛ نه تنها خود من بلکه همه نیروها. یکی از مشکلات ما این بود که نمی‌توانستیم استعداد بالایی از نیروها را با خود ببریم و سقفی مشخص شده بود. حاج قاسم هم به شدت مقید بود که همان اندازه تعیین شده نیرو باید برود. این که عده‌ای می‌آیند و می‌گویند نیروها را به زور بردید کاملا غلط است و عده‌ای برای رفتن التماس می‌کردند. متاسفانه دشمنان دشمنی می‌کنند؛ باید بگویم برادران افغانستانی ما که تیپ فاطمیون را تشکیل داده بودند این قدر یگان محکم و پابه‌کاری بودند که بعضا ما به حالشان غبطه می‌خوردیم. حتی وقتی که حاج قاسم که در میان آنان رفتند عاشقانه از ایشان استقبال کردند؛ چه کسی می‌گوید که آنان را به زور بردند؟ همه اعزام‌ها داوطلبانه بود و حتی یک مورد اعزام با اکراه هم نداشتیم.

    نیروی داوطلب ایرانی داشتیم اما حاج قاسم به همسبتگی جبهه مقاومت فکر می‌کرد

    او با اشاره به همبستگی ۶ کشور در جبهه مقاومت و مقابله با داعش گفت: حاج قاسم هنری داشت و آن هم این بود که می‌خواست جبهه مقاومت را در یک نقطه کنار هم جمع کند و آنان در کنار یکدیگر با زبان‌ و فرهنگ‌های مختلف برای رسیدن به هدفی واحد بجنگند. برادران فاطمیون از افغانستان، برادران حیدریون از عراق، نیروهای داوطلب از پاکستان، ایران، لبنان و . در کنار هم حضور داشتند و در برابر دشمنی به نام داعش می‌جنگیدند. جالب است بدانید که اگر اجازه داده می‌شد چند برابر تمام نیروهای حاضر از کشورهای دیگر می‌توانستیم نیروی ایرانی داوطلب اعزام کنیم؛ منظورم نیروهای موظفی نیست و از نیروهای داوطلب مردمی بسیج صحبت می‌کنم. حتی در ابتدا اجازه داده نمی‌شد که نیروهای بازنشسته را ببریم اما وقتی که تعدادی از آنان را با خود به آنجا بردیم دیدیم که آنان عجب انرژی دارند و هر کدام از آنان ۳۰۰ نفر را رهبری می‌کردند.

    وقتی هدف مقدس است، حلبچه با شلمچه فرقی ندارد

    سردار عراقی گفت: اکنون در شمال غرب و جنوب شرق نیروهای ما علیه تکفیری‌ها می‌جنگند اما به صورت مشخص بعد از عملیات کربلای ۵ و والفجر ۱۰ جنگ سختی نداشتیم. خودم در دلم می‌گفتم که اگر روزی جنگی آغاز شود باز هم می‌توانیم همانند شملچه بجنگیم. خاطرم هست در یکی از عملیات‌ها در جنوب سوریه همه داشتیم می‌جنگیدیم و بدون نام و نشان جلو می‌رفتیم. باید اشاره کنم که داعش از نظر قدرت نظامی خیلی قوی بود و تجهیزات نظامی زیادی داشت. خاطرم هست که در یکی از همین عملیات‌ها کار گره خورده بود و نمی‌توانستیم جلو برویم. در این بین چند نفر داوطلب شدند که خط را بشکنند. در آن جا بود که یاد عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس و شلمچه افتادم. در آنجا بود که به من اثبات شد اگر هدف مقدس باشد و دفاع از اسلام و قرآن و اهداف مقدس اسلام باشد شلمچه با حلبچه فرقی ندارد و یکی است. حتی دیدم که بچه‌ها خیلی باانگیزه‌تر از روزهای هشت سال دفاع مقدس در حال جنگیدن بودند.

    داعش تا ۱۵ کیلومتری قصر شیرین آمده بود/ با ۴۰۰ ماشین مجهز در مسیر خراسان بودند

    این مقام نظامی با اشاره به حضور مستشاری و نظامی ایران در سوریه گفت: تا مقطعی حضور ما واقعا مستشاری بود و فقط به آنان در مسائل نظامی کمک می‌کردیم. اما از مقطعی به بعد نظام جمهوری اسلامی احساس کرد که ماجرا در حال خطرناک شدن است. این ماجرا زمانی اتفاق افتاد که در سال ۹۴ به مرز قصر شیرین ما نزدیک شده بودند. ایران یکی از اهداف اصلی آنان بود و اگر پرچم‌های آنان را نگاه کنید می‌بینید که خراسان هم جزئی از نقشه آنان بوده است. آنان عملیات روانی سنگینی انجام دادند که ما می‌خواهیم خانقین را بگیریم و با ۴۰۰ ماشین پر در مسیر هستیم. خیلی هم با خشونت رفتار می‌کردند و سر می‌بریدند و وحشت ایجاد کرده بودند. ما دیدیم که خانقین عراق در ۱۵ کیلومتری قصر شیرین ما است. بر همین اساس بود که نظام جمهوری اسلامی تصمیم گرفت که جلو برود و دفاع کند. مسئولیت این کار با حاج قاسم است و ایشان بود که تصمیم می‌گرفت ما چه کنیم؟ قرارگاه نجف نیروی زمینی سپاه وارد عمل شد و حتی وارد خاک عراق شدیم و توپخانه‌های خود را مستقر کردیم. قبل از این که داعش از سه راه سعدیه به خانقین برود، سازمان آنان را به هم ریختیم. جالب است بدانید که شاید تعداد ماشین‌های آنان ۴۰ عدد هم نبود اما آن چنان عملیات روانی راه انداخته بودند که موصل را بدون تیراندازی و فقط با عملیت روانی تسخیر کردند.

    به جای جنگیدن با داعش در کرمانشاه به لانه‌شان رفتیم/ داعش سر می‌برید و به هیچ اصولی پایبند نبود

    وی ادامه داد: بر همین اساس و به جای این که با داعش در کرمانشاه بجنگیم به لانه‌شان رفتیم و با داعش جنگیدیم. از آن زمان به بعد بود که تصمیم قطعی بر این شد که نیروی توانمندی را در کنار سایر نیروها سازماندهی کنیم و وارد عراق شویم. دقت داشته باشید که همه این اقدامات با فرماندهی و مدیریت حاج قاسم انجام می‌شد. ایشان جلساتی با رهبری داشتند و تصمیم می‌گرفتند و برهمان اساس عمل می‌کردند. باید بگویم که ارتش سوریه توان خوبی داشت و ما آنان را به روز می‌کردیم و توپ‌خانه‌هایشان، ادوات‌شان، مهندسی و . را سازماندهی می‌کردیم. دقت داشته باشید که حضور ما در سوریه برای امنیت خودمان بود و ممکن بود که ما درگیر داعش خطرناکی شویم که به هیچ اصول و دینی پایبند نبود. خاطرم هست که در جنوب حلب به منطقه‌ای با نام خانات وارد شدیم. یکی از خانواده‌های ساکن در آن منطقه تعریف می‌کرد که ۱۲ مرد ما را از ۵ ساله تا ۷۰ ساله جلوی چشمان‌مان سر بریدند. ما با چنین دشمن بی‌رحمی طرف بودیم که به هیچ اصولی پایبند نبود و اگر در آنجا با آنان نمی‌جنگیدیم باید در کشور خودمان با آنان مقابله می‌کردیم.

    نیروهای آمریکایی در جنگیدن ناهمتراز با حاج قاسم کم آورده بودند

    عراقی به ظرفیت بالای سردار سلیمانی برای اداره امور نظامی و غیرنظامی اشاره کرد و گفت: به نظرم حاج قاسم تمام ویژگی‌های یک انسان کامل را داشت، ضمن اینکه در صحنه تصمیم‌گیری و عملیات بسیار سختگیر بود، در اجرای آن تصمیم اصلا خستگی‌پذیر نبود. شاید خیلی‌ها به دلیل همین سخت‌گیری ایشان نمی‌توانستند با ایشان کار کنند و خسته می‌شدند. حاج قاسم بارها به من گفته بود که بسیاری از آمریکایی‌ها، روس‌ها و . در جنگیدن به شیوه ناهمتراز با آنان کم آورده‌اند. برای مثال باید بگویم که در مواجهه ارتش سوریه با جبهه‌النصره و داعش، ارتش سوریه بسیار قوی بود اما آنان آنچنان با شیوه‌های متنوع کار می‌کردند که جنگیدن در برابرشان سخت می‌شد. مثلا از یک خانه سرپا یک آجر درمی‌آوردند، یک تک تیرانداز ساعت‌ها آن‌جا می‌نشست تا یک هدف را بزند. شیوه‌های جنگیدن آنان بسیار سخت بود و حاج قاسم شیوه‌های همتراز و ناهمتراز جنگیدن را با همدیگر ترکیب کرد و سطح جنگ را بالا برد. دقت داشته باشید که این شیوه از جنگیدن بسیار سخت است و شاید نیاز به ساعت‌ها تمرین داشته باشد اما ما نیروهایی از ۶ کشور داشتیم که با کمترین تمرینی این شیوه از جنگیدن را پیش بردیم.

    ماجرای اختلاف‌نظر سردار عراقی و حاج قاسم

    وی در پاسخ به سوال دیگر محمد دلاوری مبنی بر وجود شایعاتی درخصوص اختلاف بین سردار عراقی و شهید سلیمانی گفت: ایشان فرمانده ما بود و ما نیروهایش بودیم. در حقیقت به ایشان عشق می‌ورزیدیم و دوست‌شان داشتیم. می‌دانستیم که نماینده فرمانده کل قوا است. می‌دانستیم که اگر ایشان حرفی می‌زند عمق کار را می‌بیند. خاطرم هست در جنوب غرب حلب می‌خواستیم عملیاتی انجام بدهیم. حاج قاسم به من دستور داد که برو فلان منطقه را بگیر. به ایشان گفتم که هیچ شناسایی از این نقطه ندارم؛ در جواب گفت هیچ‌کس این‌جا نیست و بروید و بگیرید. به حاج قاسم گفتم که ۲۴ ساعت به من زمان بدهید که شناسایی کنم و با چشم‌باز جلو بروم. ایشان باز هم تاکید کرد که کسی این‌جا نیست و بروید. باید بگویم که ایشان درست می‌گفت. ویژگی داعش و جبهه‌النصره سیال‌بودن آنان بود. وقتی احساس خطر می‌کردند در عرض ۲ ساعت هزار نفر را بسیج می‌کردند و بلافاصله منطقه‌شان خالی می‌شد. من تجربه عملیات رمضان را داشتم و گفتم که هر ۳۰۰ متر باید یک خاکریز هلالی بزنم. حاج قاسم به من می‌گفت که برو؛ نیاز به این کارها نیست. درپاسخ به ایشان گفتم که این مساله راهبردی است. اجازه بدهید که تاکتیک‌ها را خودمان جلو ببریم. علیرغم این که دوست داشت ما با سرعت زیادی پیش برویم اما قبول کرد. باید بگویم که با همین تاکتیک تا ۱۵۰۰ متری دشمن رفتیم و هیچ خبری نبود. ناگهان در ۱۵۰۰ متری بولدوزر ما را زدند، نفربر ما را زدند و . این خاکریزها خیلی به ما کمک می‌کرد. البته شاید اگر بنا به گفته ایشان سریع جلو می‌رفتیم اصلا دشمن ما را نمی‌دید. نگرانی من این بود که برویم و گیر بفتیم. با این حال ایشان در جلسه‌ای در مورد ساخت آن خاکریزها گفتند که کار بسیار با تدبیری انجام دادید.

    حاج قاسم همیشه می‌گفت اولویت من حفظ جان نیروهایم است

    رئیس اداره امنیت ستاد کل نیروهای مسلح بیان داشت: حاج قاسم روی تصمیم‌گیری‌هایش بسیار دقت می‌کرد و بررسی اطلاعاتی و امنیتی می‌نمود که بدون هیچ تلفاتی جلو برود. ایشان همیشه می‌فرمود که اولویت من حفظ جان نیروهایم است. اصلا این‌گونه نبود که بدون شناخت ریسک کند و جلو برود و جان بقیه را به خطر بیندازد. ایشان به شدت روی تلفات حساس بود اگر چه خودش بسیار ریسک می‌کرد. خاطرم هست که در پادگانی محصور بودیم و در حال مقاومت کردن. اطراف پادگان تماما دشمنان بودند اما ایشان با هلی‌کوپتر وسط پادگان نشستند. درست است که ریسک داشت اما در موارد ضروری این ریسک را برای خودش می‌پذیرفت. حضور ایشان در همان پادگان و سازماندهی‌کردن نیروها باعث شد که بتوانیم خط را بشکنیم و راه باز شود. این اتفاقات را کسی برای ما تعریف نکرده است بلکه خودمان با چشمان خودمان دیدیم.

    حاج قاسم زنده است و شهادت ماموریت او بود

    این یار دیرین سردار سلیمانی در بخش پایانی صحبت‌ها خود نبود حاج قاسم را این‌گونه توصیف کرد: ما هنوز رفتنش را باور نکردیم. البته او مانند سایر شهیدان راه حق به گواه قرآن زنده است، اما دیدم که بعد از شهادتش کشور را بسیج کرد، دل‌ها را به هم نزدیک کرد و همه را پای کار آورد. حاج قاسم زنده است. او باید شهید می‌شد و اگر به شهادت نمی‌رسید ماموریتش به پایان نمی‌رسید. با این حال ما دوست داشتیم که ایشان بماند و خدمت کند. ایشان از زمان هشت سال دفاع مقدس عهد و پیمانی را بسته بود و همواره به دنبال شهادت بود. من این مساله را بعد از شهادت حاج احمد کاظمی فهمیدم. به من خبر دادند که حاج قاسم شب‌های جمعه سر قبر حاج احمد می‌آید. پیش ایشان رفتیم و به من گفت که نیا چون می‌خواهم خالص برای ایشان باشم. چندین هفته می‌آمد و بدون همراه سر قبر ایشان می‌رفت. دعایی می‌خواند و می‌رفت. حاج قاسم خیلی وابسته به شهید کاظمی بود. شهادت، حاج قاسم را ماندگار کرد.[مشرق]


    سیدحسن نصرالله نمایه

    دبیر کل حزب‌الله لبنان در سخنرانی به مناسبت چهلم حاج قاسم سلیمانی گفت: آمریکا مسئول همه جنگ‌ها در منطقه است و مردم باید در همه حوزه‌ها و در همه اشکال مقاومت، به مقابله برخیزند.

    حزب‌الله لبنان امروز یکشنبه در چند شهر لبنان، برای بزرگداشت شهداء مقاومت لبنان سید عباس ، شیخ راغب حرب و حاج عماد مغنیه و همچنین در چهلم شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و همراهانشان مراسم یادبودی برگزار و سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان، در بخشی از این مراسم سخنرانی کرد.

    نصرالله در ابتدا یاد شهدای مقاومت را که در چنین روزهایی به شهادت رسیدند گرامی داشت و از شهدای اخیر مقاومت یعنی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهانشان تمجید کرد.

    دبیر کل حزب‌الله هنگام اشاره به مناسبت‌های ماه جاری میلادی، ضمن تبریک میلاد حضرت زهرا علیها السلام، به سالروز پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و آن را به رهبر انقلاب، مردم و دولت ایران تبریک گفت.

    انقلاب ایران بر خلاف جنگ‌های مختلف، پا بر جاست

    نصرالله گفت، انقلاب ایران بر خلاف همه جنگ‌های نظامی، امنیتی، اقتصادی، روانی و رسانه‌ای، به لطف خدا و با ایستادگی مردم مؤمن در همه حوزه‌ها و در همه مراحل‌، پایداری کرد. در سالروز پیروزی انقلاب، تشییع شهدا، حاج قاسم سلیمانی و ابومهندی المهندس و سایر همراهانشان پیامی قوی برای دوست و دشمن فرستاد. پیام برای دشمن این بود که ناامید شود؛ دشمنی که روی سقوط انقلاب و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی از درون حساب کرده بود، همانطور که جان بولتون انتظار داشت که انقلاب، سال چهلم خود را نبیند و جشن سال نو میلادی را در تهران بگیرند. پیام برای دوستان از همه مظلومان گرفته تا مستضعفان این بود که بدانند که آنها تکیه بر قلعه‌ای استوار، قدرتمند و سرافراز دارند که هر چه خطرات علیه‌ش بیشتر شود، صلابت این قلعه نیز بیشتر خواهد شد.

    تبریک سالروز آغاز انقلاب مبارک به مردم مظلوم

    نصرالله همچنین به سالروز انقلاب در بحرین نیز اشاره کرد و گفت، به ملت مظلوم بحرین سالروز انقلاب مبارکشان را تبریک می‌گویم؛ مردمی مظلوم که دنبال حقوق طبیعی خود است و در این راه فداکاری‌های زیادی کرده و شهید و مجروح و زندانی و بازداشتی داده و امروز برای بازگشت بحرین به جایگاه طبیعی خود تلاش می‌کند چرا که حکام آن، آن را پایگاهی برای سازش [با دشمن صهیونیستی] و توطئه علیه آرمان مردم فلسطین تبدیل کرده‌اند.

    نصرالله در ادامه به تشییع باشکوه شهدای مقاومت در سال‌های گذشته بخصوص امسال در تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در ایران و عراق اشاره کرد و گفت، خیلی از این مردم حاج قاسم را نمی‌شناختند. این همه محبت جوشان از کجا آمده است؟ هنگامی که وصیت حاج قاسم را می‌خواهیم می‌بینیم که ما مقابل مجاهدی هستیم که غ مردم و امتش را داشت. آنها اولیاء خدا بودند که همه عمر خود را در راه خدای تبارک و تعالی هزینه کردند و خدا نیز آنها را عزت داد.

    در ابتدای مقاومت خون شیخ راغب حرب ما را وارد مرحله‌ای جدید کرد. شهادت سید عباس مقاومت را وارد مرحله‌ای کرد که با قبلش متفاوت بود. شهادت حاج عماد هم همینطور بود. امروز شهادت حاج قاسم نیز کل منطقه و محور مقاومت و جمهوری اسلامی را وارد مرحله‌ای جدید و حساس و سرنوشت‌ساز کرد. مقاومون و مردم مقاومت، همانطور که خون و وصیت شهید راغب حرب، عباس و حاج عماد مغنیه را بر دوش کشیدند، قادرند که این مسئولیت جدید را نیز بر دوش بگیرند. امروز مردم مقاومت مقابل چالشی جدید هستند.

    دبیر کل حزب‌الله ادامه داد: دولت دونالد ترامپ در چند هفته پیش، علاوه بر جنایات زیاد دیگرش، دو جنایت بزرگ دیگر مرتکب شد. اول جنایت چند هفته پیش  ترور شهید حاج قاسم و ابومهدی در نزدیکی فرودگاه بغداد بود که کاملا آشکار انجام شد و رئیس جمهور آمریکا آن را رسما بر عهده گرفت. هر بار که ترامپ در روزهای اخیر سخنرانی کرده به این جنایت اشاره کرده است.  جنایت دوم، اعلام طرحی است که معامله قرن خوانده می‌شود. جنایت اول در خدمت جنایت دوم بود. هر دو جنایت هم در خدمت طرح استعماری و سلطه‌جویی آمریکا و اسرائیل بر منطقه و مقدسات ماست.

    نصرالله توضیح داد: آنچه معامله قرن نامیده شده، در ظاهرش هم که نگاه کنیم، معامله نیست. بلکه دیکته است. فلسطینی‌ها می‌گویند اصلا ما اطلاع نداشتیم. پس معامله نیست بلکه طرح ترامپ برای تمام کردن آرمان فلسطین است. این طرح، طرحی اسرائیلی برای پایان دادن به فلسطین است که ترامپ آن را بر عهده گرفته است. در خصوص محتوایش باید گفت که کاملا گمراه‌کننده و پایمال کننده حقوق فلسطینی‌هاست؛ از قدس، آوارگان و مناطق اشغالی گرفته تا مرز و حریم آبی و هوایی و حاکمیت فلسطین. در نهایت هم یک کشوری به فلسطینی‌ها می‌دهد که کشوری مسخ شده و غیرقابل زندگی است. وقتی که شما نقشه فلسطین را ببیند که طبق طرح ترامپ پیشنهاد شده، هیچ کس نمی‌تواند آن را بپذیرد. آیا این طرح موفق خواهد شد؟ این منوط به ثبات مواضع بستگی دارد. آمریکا و تصمیمش قضای محتوم نیست. دولت‌های قبلی آمریکا هم طرح‌های متعددی داشتند اما همه‌اش شکست خورد. کشورهای ذی‌ربط و مربتط باید استقامت کنند تا این طرح نیز شکست بخورد.

    نصرالله گفت: مهم‌تر از همه موضع فلسطینی‌هاست. از مردم گرفته تا گروه‌های مقاومت و سازمان آزادی‌بخش فلسطین که یکپارچه باید موضع بگیرند. شاید در درون خودشان اختلافاتی داشته باشند و برخی به فلسطین از بحر تا نهر و برخی به مرزهای ۱۹۶۷ معتقد باشند، اما همه در پایتختی قدس و حق بازگشت آوارگان مشترکند. این سنگ‌بنای اصلی برای مقابله با طرح ترامپ است.

    نصرالله به مواضع اخیر عربی در این خصوص اشاره کرد و گفت، نشست اتحادیه عرب و نشست پارلمان عربی در امان، نشست سازمان همکاری اسلامی، نشست پارلمانی‌ها برای قدس در مای، موضع روسیه، چین، اتحادیه اروپا، سازمان ملل، برخی مواضع داخلی در آمریکا، همه این طرح را رد کردند. برخی با شدت و برخی دیگر بر اصول و قانون بین‌الملل تأکید کردند و تا الان یک کشور با وزن و تاثیر این را تأیید نکرده و تنها حامیانش نتانیاهو و ترامپ هستند. در عرصه لبنان هم باید از مواضع لبنانی‌ها شامل موضع رسمی رئیس جمهور، رئیس پارلمان و احزاب و مردم، باید تمجید کرد. خدا را شکر موضوعی در لبنان محل اجماع همه قرار گرفت (لبخند).

    نصرالله گفت، این طرح، بخشی از خاک لبنان یعنی مزارع شبعا، تلال کفرشوبا و بخش لبنانی روستای الغجر را به دشمن اسرائیلی  داده است. دوم اسکان آوارگان فلسطینی در لبنان را تایید کرد. سوم حمایت مطلق از اسرائیل در ترسیم مرزهای آبی و خاکی و تاثیرآن بر برداشت از مخازن گاز و نفت است. اگر برخی در لبنان درباره اسکان آوارگان فلسطینی در لبنان نگرانی‌هایی دارند، باید به آن توجه کرد.

    موضع وزرای خارجه کشورهای عربی هم خیلی خوب بود اما نگرانی کجاست؟ اینجاست که برخی مسئولان در کشورهای عربی خلیج (فارس) میگویند که برخی نقاط این طرح قابل بررسی است و این آغاز سستی و تسلیم شدن و شکست خواهد بود. اگر می‌خواستیم این ت را قبول کنیم، الان دشمن اسرائیلی آمده بود جنوب را گرفته بود و به پایتخت رسیده و الان لبنان را گرفته بود. لذا وقتی یکی از ما می‌ایستد و می‌گوید که طرح، مرده به دنیا آمده، نباید فکر کنند که دیگر نباید تلاشی کرد. شاید مرده به دنیا آمده باشد باید ایستاد و مقاومت کرد.

    مرحله جدید

    نصرالله گفت، با شهادت حاج قاسم و ابومهدی، منطقه وارد مرحله‌ای جدید شده است. امروز ما مقابل تقابلی جدید هستیم که هیچ مفری از آن نیست. اگر شما فرار کنید، دشمن حمله می‌کند چون اوست که آغاز کرده و حقوق را مصادره کرد و محاصره می‌کند. آمریکا آمده که با همه مردم این منطقه مقابله کند که تاکنون نپذیرفته‌اند که تسلیم شوند. وقتی که آمریکا اینطور فرماندهان ما را با این وحشی‌گری می‌کشد و قدس را به صهیونیست‌ها می‌دهد و حقوق سوری‌ها در جولان و حقوق لبنانی‌ها را زیر پا می‌گذارد، اوست که اعلام جنگ کرده، خون می‌ریزد و خطوط قرمز را می‌شکند. ما باید واکنش نشان بدهیم و نباید واکنش دیرهنگام یا ضعیف باشد.

    نصرالله گفت، مبارزه با نماد استکبار و استعمار و سر افعی و نماد ظلم است. دولت امریکا بهترین مصداق شیطان و تروریسیم و وحشی‌گری و افساد فی الارض و استکبار است. کنفرانس مونیخ را دیدید که مایک پامیئو با اروپایی‌ها و حتی با چین چطور صحبت می‌کرد. چین کشور کوچکی نیست. تا الان هیچ دولتی روی زمین وحشی‌تر از این دولت آمریکا نیست. ببینید چطور با دوستان و متحدانش صحبت می‌کند، نه قانون می‌شناسد نه ارزش‌های آسمانی نه هیچ چیزی دیگر. با صراحت و روشنی ترامپ این نوع رهبری را در دنیا دارد اجرا می‌کند. ما تحولات داخلی آمریکا را دنبال می‌کنیم تا کنون چنین وضعیتی که ناسزا می‌گویند و همه چیز را به هیچ می‌گیرند، وجود نداشته است. ببینید که چطور قراردادها و خواسته‌های خود را دیکته می‌کنند و کرامت و عزت و مقدسات و نفت و منابع و آزادی و اینده منطقه را زیر پا می‌گذارند. در مقابل چنین آمریکا و اسرائیلی هیچ گزینه‌ای جز مقاومت وجود ندارد. فقط از مقاومت مسلحانه سخن نمی‌گویم بلکه تمام شکل‌های مقاومت را می‌گویم.

    نصرالله گفت: ما در این مرحله نیازمند آگاهی و هوشیاری هستیم. این مسئولیت ماست. باید حقیقت را تبیین کنیم و به آن دعوت کنیم. ما دنبال آگاه کردن مردم از حقیقت هستیم. ما نیازمندیم که به خدا توکل کنیم و از آمریکا نترسیم و به توانایی‌های امت خود ایمان بیاوریم و برای آینده تلاش کنیم و بدانیم که آمریکا و اسرائیل قضای محتوم نیستند.

    آمریکا مسئول همه جنگ‌ها در منطقه است

    نصرالله گفت، آمریکا مسئول هست یا خیر؟ حمایت از اسرائیل را ببینید. دیروز پامپئو در نهادیی که پایبند قوانین بین‌المللی است، به همه حمله کرد. امروز اگر فلسطین بخواهد از اسرائیل شکایت کند، با تهدید و فشار آمریکا روبه‌رو می‌شود. در همه حملات اسرائیل، آمریکا مسئول است. در همه جنگ‌هایی که اسرائیل علیه لبنان مرتکب شده، آمریکا حمایت کرده و مسئولیت کامل بر عهده اوست. امروز در غزه، محاصره، کشتار روزانه، آواره‌شدن میلیون‌ها فلسطینی که اسرائیل مسبب آن است، آمریکا مسئول است.

    جنگی که در دهه هشتاد بر ایران تحمیل شد و دو کشور ایران و عراق نابود شدند و هزاران نفر جان باختند و هزاران نفر مجروح شدند و اقتصاد دو کشور نابود شد با حمایت و مسئولیت که بود؟‌ با مسئولیت آمریکا بود که با عربستان صدها میلیارد دلار به صدام کمک کردند. فقط عربستان دویست میلیارد دلار به صدام کمک کرد. رامسفلد به صدام شیمیایی داد که صدام بر سر مردم خالی کند.

    نمونه جدید و آخر. جنگ داعش. که جنایاتی هولناک مرتکب شد. چه کرد عراق. در سوریه چه کرد. دیگر گروه‌ها را کنار بگذارید فعلا. داعش بر حدود پنجاه درصد مساحت سوریه را تحت کنترل گرفت. کشتارها و جنایاتی مرتکب شد. چه کسی مسئول این جنایات داعش است؟ بله آمریکایی‌ها. ترامپ خودش اعتراف کرد و دیپلمات‌ها و نظامیان آمریکایی به این اعتراف کردند که [داعش ساخته آمریکاست]. چه کسی از داعش نفت می‌خرید و در ماههای اول بروز داعش تبلیغش را می‌کردند؟ جز کشورهای منطقه که تابع آمریکا هستند؟ مسئول اول و آخر دولت‌های آمریکا هستند. آیا شایسته نیست که انسان بایستد و مقابل این وحشی تروریست، مقابله کند؟ یا آنکه سرمان را زیر برف کنیم و این ذلت را بپذیریم؟

    نصرالله گفت، آمریکا برای تحمیل برنامه‌ها، سلطه و طرح‌هایش به هر ابزاری که در دسترسش باشد، دست دراز می‌کند. اگر نیاز به جنگ مستقیم داشته باشد اقدام می‌کند. اگر نیازمند جنگ نیابتی یا ترور داشته باشد، اقدام می‌کند. اگر نیاز باشد تحریم می‌کند یا سراغ پرونده‌های حقوق یا جنگ روانی و رسانه‌ای و جنگ نرم می‌رود. ما هم باید در همه این حوزه‌ها مقابله کنیم. نباید فقط به مقاومت مسلحانه بسنده کنیم. ما نیازمند تقابل در سراسر منطقه هستیم و از همه ابزارها باید استفاده کنیم و مقابل این نماد استبداد و استکبار و وحشی‌گری بایستیم. مثلا در محاکم حقوقی باید اقدام کنیم. امروز حادثه یازده سپتامبر را بببینید که دارند پیگیری حقوقی می‌کنند و از عربستان خدا می‌داند که چقدر پول می‌خواهند بگیرند. سوری‌ها، ایرانی‌ها، عراقی‌ها، پاکستانی‌ها، افغانستانی‌ها و بقیه باید دنبال کنند.  مردم باید در همه حوزه‌ها به مقابله با این طاغوت» برخیزند و حتی پیگیری حقوقی کنند. یکی از اشکال مقاومت، بایکوت کردن است. 

    نصرالله گفت: در بخش اقتصادی هم همینطور است. ساعتی پیش خبری شنیدم که یک مسئول آمریکایی گفته که اگر دولت لبنان مزدور جاسوس را آزاد نکند، همه مسئولان را تحریم خواهد کرد. ببینید چطور دولت لبنان را تهدید می‌کن. آینده، عزت، نفت و گاز و همه چیز تو را زیر پا می‌گذارد. چرا ما الان سراغ تحریم و بایکوت کالاهای آمریکایی نرویم؟ برخی مردم می‌گویند که مراجع دینی ما فتوا نداده‌اند. این فتوا نیاز ندارد این بخشی از نبرد ماست. قطعا اگر در همه حوزه‌ها بنشینیم فکر کنیم، علاوه بر مقاومت مسلحانه، راه‌هایی در حوزه‌های دیگر هم هست. شما چند روز پیش دیدید که مردم با دست خالی در شمال شرق سوریه چطور مقابل نظامیان آمریکایی ایستادند. در همه جای امت اسلامی، ما نیازمند آگاهی، عزم، اراده و طراحی هستیم.

    ابومهدی جانش را کف دست گرفته بود و هیچ نمی‌خواست

    نصرالله در خلال صحبت به شهید ابومهدی المهندس نیز اشاره کرد و خطاب به مردم عراق گفت، شما حاج ابومهدی را می‌شناسید. این مرد، عمرش را در میدان نبرد گذراند و یا در میدان بود یا در اتاق عملیات. در طول این سال‌ها جانش را کف دست گرفت و کفنش را روی دوش داشت. هیچ چیز هم نمی‌خواست و عاشق لقاء الله بود. امروز زمان وفاداری به حاج ابومهدی و حاج قاسم سلیمانی بود. حاج قاسم اولین کسی بود که برای حمایت از مردم عراق در مقابل داعش، اقدام کرد. این دو فرمانده بزرگ را آمریکا آشکارا ترور کرد.

    مسئولیت مردم عراق چیست؟

    نصرالله افزود: مسئولیت ما چیست؟ مسئولیت ما الان این است که یک، الحشد الشعبی را حفظ کنیم. امروز همه می‌دانیم که آمریکا نمی‌خواهد الحشد را حفظ کند چون این گروه ضامن بقای عراق و وحدتش است. برخی کشورهای منطقه‌ای هم قدرت عراق را در الحشد می‌دانند. دوم، اخراج کردن آمریکا از منطقه است. شما باید با هر وسیله که می‌توانید این هدف را محقق کنید. نباید این هدف را فراموش کنید. آمریکایی‌ها میخواهند با گذشت زمان این را از ذهن همه پاک کنند. این انتقام است که مسئولیت شما مردم عراق است. سوم، تلاش برای ساخت عراق است. جایی که ابومهدی و حاج قاسم ایرانی در آن زندگی می‌کردند و هم و غمش این بود که عراق آزاد، مستقل، عزیز و سربلند باشد. این مسئولیت همه ما و مردم عراق است.

    وضعیت داخلی لبنان

    نصرالله در بخش پایانی سخنانش، به وضعیت داخلی لبنان پرداخت. دبیر کل حزب الله گفت، نقل مجالس وضعیت اقتصادی است. برخی از سپرده‌هایشان در بانک‌ها می‌پرسند که سرنوشتش چه می‌شود. مشکل نرخ دلار و لیره و افزایش نرخ بیکاری و نبود اشتغال و ورشکستگی شرکت‌ها و رکود سراسری و مشکلات صنعت‌کاران و کشاورزان همه از جمله این مشکلات است. برخی هم از انعکاس این وضعیت مالی و اقتصادی بر وضعیت امنیتی نگرانند.

    نصرالله گفت، وضعیت مالی و اقتصادی در لبنان نیازمند اقدام است و این مسئولیت همه است. موضع حزب‌الله از هفدهم اکتبر [آغاز اعتراضات در لبنان] بر اساس نگرانی برای سرنوشت کشور بود و هیچ وقت حزبی و مذهبی نیندیشیدیم. ما از امام خمینی آموخته‌ایم -این مکتب امام است- که وظیفه خود را انجام دهیم و تنها دغدغه‌ای که داریم این است که روز قیامت پاسخ خدا را چه خواهیم داد. ما آماده مشارکت و ادای وظیفه در یافتن راهکار برای حل مشکلات موجود فعلی هستیم و هرگز از زیر بار مسئولیت خود فرار نخواهیم کرد.

    دعوت به تسلیم شدن مقابل خارج، خیانت ملی است

    نصرالله گفت:‌ ما امیدوار بودیم که دولت قبل استعفا نمی‌کرد. [بعدش که استعفا کرد] همچنین امیدوار بودیم که دولتی فراگیر تشکیل شود. به هر حال این دولت تشکیل شده است. باید از نخست‌وزیر و وزرایش متشکر باشیم که در شرایطی سخت و حساس قبول مسئولیت کرده‌اند. وقتی کسی مثل دکتر حسان دیاب و وزرایش می‌آینده و مسئولیت قبول می‌کنند، باید از آنها تقدیر کرد. آیا هیچ فرقی میان قبول مسئولیت و فرار از مسئولیت نیست؟. امروز لبنان مقابل شرایط سخت اقتصادی است. اولا خواستار جدا کردن مسئله اقتصادی از مسائل ی هستیم. بگذارید که مشکلات اقتصادی به شکلی دیگر حل شود. شاید در خیلی از مسائل ی. دچار اختلاف نظر باشیم، اما بگذارید کنار تا مشکل اقتصادی حل شود. نکته دیگر اینکه مدت مشخصی به دولت کنونی مهلت داده شود. از اتهام‌زنی در خصوص بحران اقتصادی دست برداریم و مهلتی معقول به دولت بدهیم. نکته دیگر این است که همه کمک کنند. هر حزب یا گروهی فکری، ایده‌ای دارد کمک کند. این مسئولیت همه است. اگر این دولت شکست بخورد کسی سوار بر اسب سفید برای نجات کشور نمی‌آید. هر اتفاقی بیفتد عموما احزاب ی در مصونیت هستند و بیشتر کسی که تاوان خواهد داد مردم هستند. امروز هر کس مردم را ناامید کند یا به تسلیم شدن مقابل خارج دعوت کند، مرتکب خیانت ملی شده است. مسئله نیازمند همکاری، فداکاری و مسئولیت‌پذیری است.

    این که می‌گویند دولت فعلی، دولت حزب‌الله است، دروغ است

    نصرالله در پایان گفت، این دولت را دولت حزب‌الله می‌نامند که حزب‌الله بر کل کشور سیطره پیدا کرده است. این حرف پوچی است. این به مناسبات و روابط لبنان صدمه می‌زند. شما ببینید که این نامگذاری به روابط خارجی لبنان صدمه می‌زند یا مواضعی که مقاومت در مقابل جنگ یمن می‌گیرد. شما ببینید که دیروز در یمن ن و مردمی که جمع شده‌ بودند که هواپیمای ساقط شده را ببینند، عربستان آنان را بمباران کرد و حدود چهل نفر جان خود را از دست دادند.  پس حرف‌های تحریک‌آمیز علیه دولت فعلی لبنان را در رسانه‌ها، سفارتخانه‌ها، دیدارهای بین‌المللی متوقف کنید و حداقلش این است که سکوت کنید. چون این نامگذاری دروغ است و اصلا اینطور نیست. در مقابل بیایید و کمک کنید. اگر این دولت بتواند فروپاشی [اقتصادی] را متوقف کند و وضعیت مالی و اقتصادی را آرام کند، خدمت بزرگ و جدیدی به لبنان کرده است.[مشرق]


    دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب

    رهبر انقلاب ضمن تشکر از مردم ایران در پی امتحان بزرگ انتخابات فرمودند: در مقابل توطئه دشمن برای ضربه زدن به ارکان مختلف کشور، همه باید برای دفاع هوشیار، و آماده ضربه و حمله متقابل باشیم.

    رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در ابتدای جلسه درس خارج فقه با تشکر از درخشش مطلوب ملت ایران در امتحان بزرگ انتخابات و ناکام گذاشتن فرصت‌طلبی و تبلیغات همه‌جانبه دشمنان، تأکید کردند: در مقابل توطئه دشمن برای ضربه زدن به ارکان مختلف کشور، همه باید برای دفاع هوشیار، و آماده ضربه و حمله متقابل باشیم.


    حضرت آیت الله ‌ای با اشاره به فضاسازی منفی و پر حجم دستگاههای تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم در انتخابات، خاطرنشان کردند: این تبلیغات منفی از چند ماه قبل آغاز و با نزدیک‌شدن به انتخابات بیشتر شد و در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانه‌های آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشم‌پوشی نکردند.

    رهبر انقلاب اسلامی با شکر خداوند متعال و قدردانی عمیق از حضور گسترده مردم در انتخابات برغم این تبلیغات مغرضانه، گفتند: خداوند اراده کرده است این ملت را پیروز کند.

    ایشان دشمنیِ دشمنان با ملت ایران را محدود به عرصه‌های اقتصاد، فرهنگ و باورهای دینی و انقلابی مردم ندانستند و افزودند: آنها حتی با انتخابات ملت ایران نیز مخالف هستند چرا که نمی‌خواهند پدیده شرکت مردم به‌نام دین در پای صندوق رأی و در خدمت انقلاب، به‌عنوان یک واقعیت تثبیت شود.

    حضرت آیت الله ‌ای برگزاری انتخابات در نظام اسلامی را باطل‌کننده ادعای دشمنان مبنی بر مخالفت دین با آزادی و دموکراسی خواندند و گفتند: انتخابات در جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که دین مظهر کامل یک دموکراسی همه‌جانبه است و برگزاری ۳۷ انتخابات در طول ۴۱ سال نشان‌دهنده اهتمام بی‌نظیر نظام اسلامی به مردم‌سالاری است.

    رهبر انقلاب اسلامی با دعوت همگان به شناخت دشمن و هوشیاری در مقابل آن، تأکید کردند: در مقابل فعالیت هزاران نفر از جبهه دشمن علیه مسائل گوناگون ایران، در جبهه ملت ایران باید میلیونها نفر آماده دفاع، ضربه و حمله متقابل در امور تبلیغاتی و انواع کارهای ممکن برای ملت باشند.

    رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در ابتدای جلسه درس خارج فقه با تشکر از درخشش مطلوب ملت ایران در امتحان بزرگ انتخابات و ناکام گذاشتن فرصت‌طلبی و تبلیغات همه‌جانبه دشمنان، تأکید کردند: در مقابل توطئه دشمن برای ضربه زدن به ارکان مختلف کشور، همه باید برای دفاع هوشیار، و آماده ضربه و حمله متقابل باشیم.

    منبع: دفتر مقام معظم رهبری

    کانال تلگرامی لیبانیران درباره حواشی شیوع کرونا از ایران به لبنان نوشت:

    شیعیان لبنان در پاسخ به شبکه مسیحی صهیونیستی ام‌تی‌وی و آمریکا، با انتشار این تصویر، هشتگ  ‎#إنا_نری_السم_من_إیران_عسل را به راه انداختند و می گویند از لج شما، سم ایران هم عسل است.


    سردار اصغر پاشاپور

    پیکر پاک سردار شهید حاج اصغر پاشاپور (ذاکر) به آغوش همرزمانش بازگشت.

     به نقل از روابط عمومی دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در سوریه، مدافع حرم حضرت زینب(س) اصغر پاشاپور یکی از مجاهدانی بود که یک ماه پس از شهادت حاج قاسم در سوریه شهید شد. او از همان ایام ابتدایی آغاز جنگ سوریه همراه سردار بزرگ اسلام حاج قاسم سلیمانی به سرزمین شام هجرت کرد. این شهید عزیز از اقوام نزدیک شهید مدافع حرم محمد پورهنگ بود که او نیز جانش را در دفاع از حرم حضرت زینب(س) فدا کرد. 

    بر اساس این گزارش، مراسم تشییع پیکر این شهید مدافع حرم امروز عصر در حرم مطهر حضرت زینب (س) با حضور گسترده زائران و همرزمانش برگزار خواهد شد.

    پیکر این شهید عزیز حالا پس از حدود یک ماه که از شهادتش می گذرد قرار است به کشور باز گردد. حاج اصغر هم اکنون  در جمع همرزمانش است و قرار است پیکر مطهرش فردا در حرم حضرت زینب(س) تشییع و به ایران منتقل شود.

    مراسم گرامیداشت شهید مدافع حرم اصغر پاشاپور عصر دوشنبه ۲۸ بهمن ماه در حسینیه فاطمه اهرا(س) سپاه سیدالشهدای استان تهران برگزار شد. 

    پدر شهیدپاشاپور»: فرزند من فدای رهبر



    رهبر انقلاب

    رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دقایق آغاز رأی‌گیری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و اولین میان‌دوره‌ای پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری با حضور در محل صندوق سیار ۱۱۰ در حسینیه امام خمینی (ره)، آراء خود را به صندوق انداختند.

    به گزارش خبرگزاری حوز، حضرت آیت‌الله ‌ای سپس در سخنانی، روز انتخابات را روز جشن ملی خواندند و با تبریک این جشن به همه هم‌میهنان گفتند: روز انتخابات روز احقاق حق مدنی ملت است که می‌خواهند با رأی دادن، شرکت خود در اداره امور کشور را که حق آنها است به‌دست آورند، ضمن اینکه رأی دادن یک تکلیف شرعی است.
    رهبر انقلاب اسلامی انتخابات را متضمن منافع ملی دانستند و افزودند: بنابراین هر کسی که به منافع ملی علاقه‌مند است، در انتخابات شرکت می‌کند.
    ایشان با توصیه عمومی به حرکت با همت ملت برای رأی دادن گفتند: توصیه همیشگی ما این است که مردم رأی دادن را هر چه زودتر و در نیمه اول روز انجام دهند و آن را به ساعات پایانی شب موکول نکنند.
    حضرت آیت الله ‌ای افزودند: مردم در هر شهر به تعداد نامزدهای مورد نیاز آن شهر رأی بدهند، مثلاً در تهران به ۳۰ نفر رأی بدهند چرا که این کار کمک زیادی به تشکیل مجلس قوی خواهد کرد.
    رهبر انقلاب اسلامی همچنین با آرزوی اینکه انتخابات مایه برکت الهی برای ملت ایران شود، از عناصر رسانه‌ای فعال در برگزاری با شکوه انتخابات، تشکر کردند.


    آیت الله مکارمحضور مراجع و علما

    حوزه/ مراجع تقلید، علما و شخصیت های حوزوی در 

    حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نخستین دقایق آغاز رای گیری، رای خود را به صندوق سیار در قم انداختند.

     حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نخستین دقایق آغاز رای گیری، در انتخابات مجلس شورای اسلامی و میاندوره ای مجلس خبرگان رهبری  شرکت نموده و رأی خود را در صندوق انداختند.

    بر اساس این گزارش: این مرجع تقلید در محل مدرسه علمیه امام سجاد (ع) قم رای خود را به صندوق سیار شماره 563 انداختند و از آحاد ملت نیز خواستند در این انتخابات شرکت کنند.

    حضورآیت الله العظمی نوری همدانی در پای صندوق رأی

     حضرت آیت الله نوری همدانی در نخستین ساعات امروز رای خود را به صندوق انداختند.

    حضرت آیت الله نوری همدانی در نخستین دقایق آغاز رای گیری، در انتخابات مجلس شورای اسلامی و میاندوره ای مجلس خبرگان رهبری  شرکت نموده و رأی خود را در صندوق 562انداختند.

    این مرجع تقلید هنگام انداختن رأی خود به صندوق، گفتند:از همه ملت ایران می خواهم برای تقویت کشور پای صندوق های رأی حاضر شوند.


    مجلس شورای اسلامی

     مدرس با دقت و تیزبینی جزئیات بودجه سالانه و طرح های دولت را مورد مداقه قرار می داد تا از سوء استفاده و اسراف جلوگیری کند. در جلسه ۱۸۹ مجلس ششم با اختصاص اضافه بودجه سال ۱۳۰۵ ش برای تعمیر قصرهای سلطنتی مخالفت نمود و پیشنهاد کرد این مبلغ جهت سرمایه بانک تخصیص داده شود.

     در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار داریم و یکی از نمایندگان مجلسی که می توان از ایشان به عنوان الگو برای دیگر نمایندگان نام برد، شهید مدرس است که در سه شماره به برخی از ویژگی های این شهید والامقام اشاره خواهیم کرد تا بتوانیم افرادی با این شاخصه ها و ویژگی ها برای دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی انتخاب نماییم.

    * شجاعت و استقلال شخصیتی

    امام خمینی(ره) درباره آزادمنشی مدرس در برابر رضاخان نقل می‌کنند: من بودم آنجا که یک کسی چیزی نوشته بود، زمان قدرت رضاشاه، زمانی که آن وقت باز شاه نبود، یک قلدر نفهمی بود که هیچ چیز را ابقاء نمی‌کرد. یک کسی که آمد، گفت: من یک چیزی نوشتم برای عدلیه، شما ببرید پیش حضرت اشرف(رضاشاه) تا ببیند. مدرس در جواب گفت: رضاخان نمی‌داند عدلیه را با الف» می‌نویسند یا با عین» من بدهم این را او ببیند؟ نه اینکه این را در غیاب می‌گفت؛ در حضورش هم می‌گفت . برای اینکه وارسته بود. وابسته به هواهای نفس نبود . این برای مقام و برای جاه و برای وضعیت کذا نمی‌رفت عمل بکند. او برای خدا عمل می‌کرد».

    عدم وابستگی مدرس به دستگاه‌های قدرت و ثروت او را به چنین جایگاهی رساند. مدرس خود می‌گوید: من ده رییس‌الوزرا و چهل، پنجاه وزیر را دیدم و رد کردم، اگر هر کدام از این‌ها در مجلس مدعی شد که مدرس یک توقعاتی از من کرده است، آن شخص خیلی مرد است. یک کاغذ در هیچ کابینه‌ ندارم. هیچ تقاضایی از کسی نکرده‌ام».  (رومه جمهوری اسلامی، ۱۱ آذر ۱۳۶۶)

    مدرس که رهبر اکثریت مجلس چهارم بود خطاب به نمایندگان و در انتقاد از رضاخان گفت: شما مگر ضعف دارید این حرفها را می‌زنید و درپرده سخن می‌گویید، ما بر هر کس قدرت داریم. از رضاخان هم هیچ ترسی و واهمه نداریم. ما قدرت داریم پادشاه را عزل کنیم، رئیس الوزراء را بیاوریم، سؤال کنیم، استیضاح کنیم، عزلش کنیم و همچنین رضاخان را استیضاح کنیم، عزل کنیم می‌روند در خانه شان می‌نشینند. »

    - این مجسمه هم مثل صاحبش دو رو دارد!

    سید عبدالباقی مدرس:

    رضاخان در اول خیابان سپه، محوطه بزرگی را که به نام باغ ملی بود، تعمیر و بازسازی کرد تا مراسم نظامی را در آن برگزار کند. در بالای سر در بزرگ آن، مجسمه نیم تنه‌ای از خود نصب نمود که مانند دو مجسمه از پشت به هم چسبیده بود که هم از بیرون شمایل تمام صورت او را داشت و هم از درون.

    روزی برای مراسمی پدرم را دعوت کردند و من نیز همراه ایشان از منزلمان که سرچشمه بود، به آنجا رفتم. وقتی رسیدیم، رضاخان و عده‌ای دیگر از آقا استقبال کردند و رضاخان به شرح و وصف پرداخت. در چادری نشستیم. رضاخان از شهید مدرس پرسید: حضرت آقا، در ورودی را ملاحظه فرمودید؟ » پدرم گفت: بله، مجسمه شما را هم دیدم. درست مثل صاحبش دو رو دارد! » رضاخان از شرم و ناراحتی به خود می‌پیچید و تا پایان مجلس دیگر سخنی نگفت.

    مدرس در یکی از نطق‌های خود پرده از این آزادگی و استقلال شخصیتی بر می‌دارد.

    آنجا آمده است: اگر من نسبت به بسیاری از اسرار آزادانه اظهار عقیده می‌کنم و هر حرف حقی را بی‌پرده می‌زنم، برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمی‌خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع را کم نمایید آزاد می‌شوید . باید جان انسان از هرگونه قید و بندی آزاد باشد تا مراتب آزادگی خویش را حفظ نماید. وقتی کسی به دنیا دل بست باید بنده مردم جهان گردد و من هیچگاه راضی نیستم به خاطر خود و هوای دل، استقلال و آزادی انسانی را فدای جهان و جهانیان کنم. »

    (حمیدرضا ملک‌محمدی، مدرس و ت‌گذاری عمومی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۴۳)

    * اهمیت کار کارشناسی

    مدرس با دقت و تیزبینی جزئیات بودجه سالانه و طرح های دولت را مورد مداقه قرار می داد تا از سوء استفاده و اسراف جلوگیری کند.

    در جلسه ۱۸۹ مجلس ششم با اختصاص اضافه بودجه سال ۱۳۰۵ ش برای تعمیر قصرهای سلطنتی مخالفت نمود و پیشنهاد کرد این مبلغ جهت سرمایه بانک تخصیص داده شود.  

    (مدرس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، ج ۲، ص ۵۰۵ – ۵۰۳)

    رفاه عمومی، توسعه و تقویت منابع عایداتی مملکت مورد توجه خاص مدرس قرار داشت. در جلسه ۷۶ ششمین دوره مجلس شورای ملی با افزایش حقوق نمایندگان مجلس مخالفت کرد.

    (درس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، ج ۲، ص ۳۵۹ - ۳۵۸-)

    مدرس: بنده خدمتگزاری می‌کنم. خرده‌گیری کردن از همدیگر که به درد این ملت غرق شده نمی‌خورد چه فایده دارد به‎جز تلف کردن وقت مجلس؛ که جلسه‌اش را قیمت کردند، هفت‎صد تومان شده. از نظر بنده دقیقه‌اش مقابل تمام دنیا قیمت دارد».

    - آدم انتخاب کنید

    یک روز وقتی که مدرّس از مجلس به خانه بازگشت، عدّه‌ای از مردم به منزل مدرّس ریخته با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد؟ خلاف مصلحت است».

    مدرّس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آن‌ها بپرسند که ناهار چه می‌خورید، جواب چه می‌دهند؟

    همه گفتند: جو»

    مدرّس گفت: آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند. این وکلایی که شما انتخاب کرده‌اید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب کنید».

    - راه آهن

    هنگامی که بحث لایحه اجاره ساختمان راه آهن میان بندر خرمشهر و بندرگز در مجلس مطرح بود، مدرس گفت: در اینکه خط آهن برای ما از اام امور است و هر ساعتی زودتر، بهتر است و چیز مرغوبی است که تمام ملت ایران طالب آنند، حرفی نیست . ولی اینجا حرف در خط اول است که آیا آن خط اولی کدام است و کدام اصرف و اصلی است، این را باید تأمل کنیم . اگر خودشان از متخصصین ما چیزی فراگرفتند به ما حالی کنند که جهات حسن این راه این است و جهات مضره آن راه آن است.

    (مدرس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، ج ۲، ص ۳۴۷ – ۳۴۶)

    آقای مدرس خطاب به آقای دکتر مصدق اظهار داشتند: اگرجنابعالی فرمایشی دارید بنده وقت خود را به شما واگذار میکنم. سپس دکتر مصدق پشت تریبون آمد. شاید دلیل اینکه شهید مدرس تریبون را به مصدق سپرد این بود که مصدق نسبت به جزئیات حقوقی و کارشناسی قرارداد ۱۹۱۹ تحلیل های حقوقی مناسبی می توانست ارائه کند.

    * پایبند به مردم سالاری

    رضاشاه که برخی تئاتر جمهوری خواهی او را باور کرده اند، تمام دستاوردهای دموکراتیک انقلاب مشروطه را بر باد داده و رسما در انتخاب نمایندگان مجلس دخالت می کرد.

    انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای ملی به پایان رسید و یک رأی هم از صندوق به نام مدرس بیرون نیامد و مدرس آن جمله معروف را بیان کرد که اگر هیچ کس از مردم تهران به من رأی نداده باشند، ولی خودم که یک رأی به خودم دادم، پس این رأی که به نام مدرس در صندوق بود چه شد و چرا خوانده نشد.

    مدرس نه فقط با خوی مستبدانه رضاخان بلکه با هر رفتاری که رنگ دیکتاتوری داشت مخالفت می‌کرد. در انتخابات دوره پنجم مجلس، احمدشاه به درباریانی که معروف بود هزار رأی دارند سپرده بود که شاهزاده سلیمان میرزا رأی دهند. مدرس که این را شنید گفت: پادشاهی که به حزب سوسیالیست رأی بدهد، منعزل است. »

    (حمیدرضا ملک‌محمدی، مدرس و ت‌گذاری عمومی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۲۳)

    او در پیامی که درباره "مخالفت خود با طرح تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی" توسط رحیم‌زاده صفوی برای احمدشاه در فرانسه می‌فرستد، به او یادآور می‌شود که این موضع در جهت حمایت از شاه قاجار نیست بلکه استقلال و تمامیت ارضی کشور را در خطر می‌بیند و عنوان می‌دارد: اگر هدف فقط تغییر شاه بود من هم به مبارزه نمی‌پرداختم».

    مدرس همچنین در جواب نامه احمدشاه با آزادمنشی تمام همین جملات کوتاه را می‌نویسد: خداوند دو چیز را به من نداده. یکی ترس و دیگری طمع! هرکس با مصالح ملی و امور مذهبی همراه باشد، من هم با او همراهم، و الّا فلا. »

    (حمیدرضا ملک‌محمدی، مدرس و ت‌گذاری عمومی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۴۴)

    * تقوای فردی و ی

    سید اسماعیل مدرس:

    شبی که مأمورین رضاخان به خانه ما ریختند تا پدرم را پس از دستگیری تبعید کنند، چراغ‌های محل را خاموش کردند. درگاهی» رئیس شهربانی، شخصاً با چند مأمور به خانه ما وارد شد و بنای هتاکی به پدرم را گذاشت. پدرم با همان عصای مخصوص به خود به وی حمله کرد و با او درگیر شد.

    سپس پدرم را گرفتند و بردند. پس از این درگیری، خانه را تفتیش کردند و کتاب‌های او را بردند. یک بقچه پیدا کردند که در آن بسته‌ای بود. مأموری که این را پیدا کرده بود گفت: هان. پیدا کردم! » فکر می‌کرد پول است. وقتی بسته را باز کرد، پیراهن خون‌آلودی را در آن مشاهده نمود. این پیراهن مال آن موقعی بود که او را هدف گلوله قرار داده بودند. پدرم می‌گفت: این پیراهن را در کفنم بگذارید».

    - تو در غربت خواهی مرد

    سید عبدالباقی مدرس:

    در دومین روز اقامت خود در خواف به آقا گفتم: نمی‌شد کاری کنید که از این زندان بیغوله رهایی یابید؟ » آقا فرمودند: چرا خیلی هم آسان است. همین یک ماه پیش رضاخان به وسیله مأموران پیغام داده بود که من دخالت در ت نکنم و به عتبات بروم و آنجا ساکن شوم. گفتم: به رضاخان بگویید مدرس گفت من وظیفه خود را دخالت در ت می‌دانم. اینجا هم جای خوبی است و به من خوش می‌گذرد. تو را هم روزی انگلیسی‌ها کنارت گذاشته و به جایی پرتاب می‌کنند. اگر قدرت داشتی و توانستی، بیا همین جا (خواف). هرچه باشد بهتر از تبعیدگاه‌ها و زندان‌های خارج از ایران است. ولی من می‌دانم که من در وطنم به قتل می‌رسم و تو در غربت، در سرزمین بیگانه خواهی مرد».

    (کتاب سرگذشت، افکار و آثار آیت‌الله شهید سید حسن مدرس سید محمد صادق مزینانی»)

    انتخابات مجلس شورای اسلامی

     نشست بصیرتی ویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی در جامعه اهرا (س) برگزار شد و حجت‌الاسلام والمسلمین لونی و حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم درآن به سؤالات طلاب جامعه اهرا علیهاالسلام پاسخ دادند.

     نشست بصیرتی ویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی ویژه طلاب خوابگاهی جامعه اهرا علیهاالسلام به صورت گفتگوی آزاد با هماهنگی اداره کل امور فرهنگی و به همت امور فرهنگی خوابگاه در خوابگاه حضرت خدیجه علیهاالسلام برگزار شد.

    در آغاز نشست، مجری برنامه در رابطه با ضرورت شرکت در انتخابات نکاتی مطرح کرد و در ادامه، حجت‌الاسلام والمسلمین ولی الله لونی، عضو هیئت رئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا ایمانی مقدم، معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام به تبیین مسائل مرتبط با انتخابات و پاسخگویی به سؤالات طلاب پرداختند.

    نقش جامعه دینی بر سرنوشت جامعه

    در ابتدای جلسه، حجت‌الاسلام والمسلمین لونی بحث خود را با طرح سؤالی در رابطه با اینکه نقش مردم و رأی آنها در سرنوشت کشور چگونه است و نظام مردم‌سالاری دینی چگونه نظامی است، اگر ملاک رأی مردم است پس اسلامش کجاست اگر اسلام ملاک  است، پس مردم چه نقشی دارند؟ آغاز کرد و گفت: نظام دینی، نظامی است که مردم را دینی تربیت کند، وقتی جامعه دینی تربیت شود، با اختیار خودش و آنگونه که تربیت شده در جامعه نقش‌آفرینی خواهد کرد.

    عضو هیئت رئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه در نظام دینی، دین اساس و محور است ما باید طبق نسخه دینی عمل کنیم، اظهار داشت: وقتی مردم  بر اساس خواسته دین نظر و رأی بدهند و کشور را مدیریت کنند، یعنی دین از مسیر اراده ملت بیرون می‌آید، پس هرچه تربیت دینی کمتر در جامعه رخ دهد، فاصله جامعه از مردم‌سالاری دینی بیشتر خواهد بود.

    مدیریت ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران، بهترین الگوی مدیریت صحیح دینی در جامعه است

    وی تصریح کرد: در نظام اندیشه ی اصطلاحی به نام مشروعیت داریم؛ مشروعیت به معنای دینی و مقبولیت به معنای پذیرش مردم است، در سایر اندیشه‌ها مقبولیت را همان مشروعیت می‌گویند؛ بر این اساس نظام باید هم مشروعیت داشته باشد و هم مقبولیت.

    حجت‌الاسلام والمسلمین لونی افزود: علاوه بر این که نظام باید مشروعیت و مقبولیت داشته باشد، نسخه مدیریت صحیح دینی را هم باید به جامعه معرفی کنیم که نماد این نوع مدیریت ولی فقیه است.

    وی با بیان اینکه ولی فقیه محور قانون اساسی است، متذکر شد: وقتی رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی اجازه مذاکره را دادند، یعنی رأی مردم را پذیرفتند و به دولت اجازه دادند طبق شعارش عمل کند، اما از آن طرف چون باید اصل امنیت ملی، اصل منافع ملی و اصل عزت ملی را که پایه هست و اصل مهم ارزش‌های دینی و اجتماعی ما در چارچوب قانون اساسی تأمین شود و رهبری از این ارزش‌ها مواظبت می‌کنند، ایشان اخیرا فرمودند به هیچ وجه دیگراجازه مذاکره ندارید.

    وم شناخت معیارها در انتخابات

    در ادامه برنامه، یکی از طلاب خوابگاهی سؤال خود را اینگونه مطرح کردکه با توجه به این که انتخابات نزدیک است  و ما شناختی از کاندیدهای قم نداریم، چگونه شناخت پیدا کنیم؟ که حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم در پاسخ به این سؤال، گفت: ما باید معیارها را بشناسیم و ببینیم کدام فرد با این معیارها مطابق است.

    معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام با اشاره به وم حضور در انتخابات، تصریح کرد: اصل شرکت در انتخابات مهم‌تر است و شرکت در انتخابات وجوب شرعی دارد.

    رأی سفید، بدترین نوع موضع‌گیری در انتخابات است

    حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم یادآور شد: برخی درباره دادن رأی سفید سؤال می‌کنند، باید گفت این بدترین نوع موضع‌گیری است، رأی سفید به معنی بی‌تفاوت بودن است؛ اگر تحقیق کردید و رأی دادید حتی اگر بعدا آن فرد به وعده‌هایش عمل نکند  شما دیگر تکلیفی ندارید.

    وی بیان داشت: برای هر صندلی مجلس شورای اسلامی، حدود 30 نفر نامزد هستند و همه حداقل صلاحیت را دارند؛ هنر من و شما انتخاب اصلح است، اگر فرد صالح را انتخاب کردیم، باز هم کار خوبی است چون از رأی ندادن بهتر است.

    شاخص‌های فرد اصلح در انتخابات روشن است

    معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام تصریح کرد: در مجلس فعلی شورای اسلامی، طی بیست دقیقه کل برجام تصویب شد، از سوی دیگر همین مجلس بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی یک طرح سه فوریتی داشت. طرح سه فوریتی  یعنی همین الان باید به شور نشست و شورای نگهبان هم باشد و همان لحظه بیایند رأی بدهند و فوری اجرا شود .

    حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم افزود: این طرح اولین سه فوریتی در انقلاب بود که دو مصوبه داشت، یک مسئله اینکه آمریکا باید از منطقه برود، همچنین باید 200 میلیون یورو برای تقویت بنیه سپاه قدس اختصاص داده شود؛ این مصوبه ناشی از ایمان و غیرت دینی نمایندگان مجلس است که جای تقدیر دارد.

    وی درباره معیارهای فرد اصلح در انتخابات با تأکید بر اینکه شاخص‌های فرد اصلح در انتخابات روشن است، گفت: شما ببینید چه کسی پای حرف رهبری می‌ایستد و از ولایت فقیه اطاعت می‌کند، جبهه مقاومت پیروز شد، چون حرف رهبر معظم انقلاب مدظله العالی اطاعت شد.

    وظیفه مجلس یازدهم در مجلس شورای اسلامی چیست؟

    معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام در پاسخ به سؤال یکی از طلاب درباره این موضوع که چه مصوباتی در  مجلس یازدهم بررسی می‌شود و ضرورت شرکت در انتخابات چیست؟، بیان داشت: ت‌های راهبردی ما معلوم است، الان اخراج قطعی آمریکا از منطقه که در مجلس دهم تصویب شد، جزو ت‌هاست و باید دید مجلس بعدی چه موضعی در این مورد دارد.

    حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم، بحث اقتصاد را از دیگر موارد مهم در مجلس یازدهم برشمرد و عنوان کرد: نکته سوم اینکه امنیت ملی منافع و عزت ملی و ارزش‌های دینی با مذاکره خدشه دار می‌شود و هر فردی که اشاره به مذاکره کند، صلاحیت ورود به مجلس را ندارد و  هرکس بوی مذاکره با آمریکا دهد بدانید اخراج آمریکا از منطقه را نمی‌پذیرد و دروغ می‌گوید.

    وی بیان کرد: مجلس یازدهم در مقابل هفت سال عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم دو وظیفه دارد؛ اولین وظیفه نمایندگان مجلس یازدهم ارزیابی عملکرد دولت است و دومین وظیفه آنان، برنامه ریزی کلان چهارساله است که یک سال آن همزمان با این دولت دوازدهم است و سه سال همزمان با دولت سیزدهم خواهد بود.

    معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام تصریح کرد: انتخابات سال 1400 در زمان این مجلس است و ریل گذاری برای دولت بعدی در این مجلس انجام می‌شود، بنابراین مجلس یازدهم از این نظر مهم است.

    چگونه به وعده های نامزدهای انتخاباتی اعتماد کنیم

    یکی از بانوان طلبه این سؤال را مطرح کرد که با توجه به اینکه انتخاب اصلح یک وظیفه شرعی است، گاهی ما با دو فرد مواجه می‌شویم که هردو انقلابی هستند، فرد اصلح استقبال عمومی کمی دارند و فرد صالح مقبولیت بیشتری دارند در این حالت وظیفه چیست؟ که حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم در پاسخ گفت: حضرت آیت الله مصباح یزدی اشاره کردند که ما مکلف به وظیفه‌ایم؛ چه کار به رأی آوردن یا نیاوردن فرد داشته باشیم. نکته بعدی این است که رأی نهایی مشخص نیست.

    وی اضافه کرد: در مجموع دو نکته مهم وجود دارد؛ گاهی تا انتخابات زمان داریم و می‌توانیم فرد اصلح را به مردم بشناسانیم که در این صورت تبلیغات می‌کنیم تا فرد اصلح رأی بیاورد؛ گاهی نیز نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که فرد صالح رأی دارد و فرد اصلح رأی ندارد و فرصت هم نیست، در این حالت باید به سراغ فرد صالح  رفت. اما در شناخت صالح دقت کنید.

    یکی دیگر از سؤالات مطرح شده در این نشست که از سوی یکی از طلاب مطرح شد، درباره هزینه‌های زیاد تبلیغاتی بود که از سوی برخی کاندیداها انجام شده است که حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم در این باره، اظهار داشت: در مورد هزینه‌های انتخاباتی بدانید آن کسی که میلیاردی خرج می‌کند با زد و بند ی بعدا می‌خواهد  این پول را به دست بیاورد.

    معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام در پاسخ به این سؤال که به وعده و وعیدهای نامزدهای انتخاباتی چگونه می‌توان اعتماد کرد، ابراز داشت: باید به کدهای صحبت‌های آنان توجه کرد. اگر به کنوانسیون‌ها و برجام اشاره کردند یا اگر گفتند بین اروپا و امریکا اختلاف انداختیم یا اگر گفتند مگر می‌شود با دنیا رابطه نداشته باشیم و این را از موضع ضعف گفتند، کدهای خوبی برای تشخیص جهت‌گیری نامزدهای انتخاباتی است.

    حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی مقدم تصریح کرد: کسی که بر حقوق‌های نجومی اشاره کرد و بر علوم انسانی که اسلامی نیست بازهم به کدهای مناسبی اشاره داشته که می‌توان براساس آن انتخاب صحیحی داشت.

    انتخابات

     حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی با اشاره به وم حضور حداکثری مردم در انتخابات، به برخی سؤالات و شبهات درباره این موضوع پاسخ گفت.

     حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن زمانی روز چهارشنبه در نشست بصیرت‌افزایی جامعه اهرا علیهاالسلام که با حضور اساتید و طلاب در سالن بیداری اسلامی برگزار شد، به ادامه بحث پیرامون منشور انتخابات جمهوری اسلامی از دیدگاه قرآن» پرداخت و اظهار داشت: جلسه گذشته اصل حاکمیت و تحلیلی از نظام جمهوری اسلامی، وم حضور حداکثری مردم در انتخابات و اخلاق انتخاباتی از نظر قرآن و روایات مطرح شد.

    وم حضور حداکثری مردم در انتخابات

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور بر وم حضور حداکثری مردم در انتخابات تصریح کرد و گفت: در تعبیری که رهبر معظم انقلاب مدظله العالی فرمودند، سوخت موشک‌های پرتاب شده به پایگاه نظامی عین الاسد را حضور مردم و فریاد انتقام خواهی مردم تأمین کرد و این شعار نیست، بلکه حقیقت است.

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی افزود: آمریکا، اسرائیل، انگلستان و دول استعمارگر و غارتگر دنیا مانند گرگ‌هایی هستند که به دنبال غارت کشورهایی می‌گردند که حکومت‌های آنان پایگاه مردمی قوی ندارند و حاکمان آن کشورها در پی پناهگاه و پشتیبان هستند و دول استعمارگر آنان را پشتیبانی می‌کنند و باج می‌گیرند و با قراردادهای مختلف، آن کشورها را غارت می‌کنند و تأسیس پایگاه‌های نظامی خود را در آن کشورها مطالبه می‌کنند، به همین خاطر آمریکا در کشورهای مختلف دنیا، پایگاه‌های نظامی دارد.  

    دو سیلی محکم ایران به آمریکا

    وی با اشاره به اینکه کشورهای استعمارگر از کشورهای مستعمره و ضعیف همواره فزون‌طلبی و زیاده‌طلبی دارند، به نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره و تصریح کرد: نظام جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه به کشورهای استعمارگر همچون آمریکا باج نداد، دو سیلی محکم هم به آمریکا زد، اما آمریکا جرئت مقابله با ایران را ندارد.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور ادامه داد: سیلی اول، پهباد غول پیکری که فرستاد تا اقتدار خود را نشان دهد، اما ایران با یک موشک آن را ساقط کرد و آمریکا جرئت مقابله نداشت، سیلی دوم ایران به آمریکا، حمله و موشک باران پایگاه نظامی عین الاسد بود که باز آمریکا جرئت مقابله نداشت.

    مردم ایران پای نظام ایستاده‌اند

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی تأکید کرد: آمریکا در نظام جمهوری اسلامی ایران، عناصر مقاومتی می‌بیند که موجب اقتدار نظام هستند و آمریکا می‌داند اگر وارد جنگ شود، در نهایت شکست خواهد خورد؛ آمریکا یک بار در هشت سال دفاع مقدس امتحان کرد، اما وقتی دیدند مردم ایران در مقابل آنان ایستاده‌اند، ناچار شکست خود را اعلام کردند.

    وی بیان داشت: استعمار یک بار در ایران شکست را تجربه کرده است که یک عنصر آن، حضور دهها میلیونی مردم در حماسه‌های انقلابی از جمله راهپیمایی 22 بهمن، روز جهانی قدس، حضور در انتخابات، نماز جمعه‌ها و غیره است و معنای این حضور این است که مردم ایران پای نظام ایستاده اند.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور تصریح کرد: یکی از رازهای پیروزی و غلبه کشور جمهوری ایران بر استعمار جهانی این است و این راز را دشمن فهمیده و تلاش می‌کند که بخشی از مردم را مأیوس و دچار شبهه کند تا در انتخابات شرکت نکنند و متأسفانه این مکر دشمن اثر گذاشته و برخی از مردم دچار یأس شدند.

    وجوب شرکت در انتخابات را به مردم گوشزد کنیم

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی تأکید کرد: اولین رسالت ما این است که یأس را از مردم بگیریم، به آنان امید دهیم و وجوب شرکت در انتخابات را به آنان گوشزد کنیم، زیرا همه باید در انتخابات شرکت کنند و وظیفه ما این است که علاوه بر حضور در انتخابات، برای شرکت کردن دیگران هم تلاش کنیم.

    وی اضافه کرد: ما باید افراد را در خانواده، فامیل و دوستان را به حضور حداکثری در انتخابات دعوت کنیم و تبیین کنیم این حضور در انتخابات اولین واجب است.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور یادآور شد: برخی راجع به رأی ممتنع در انتخابات سؤال می‌کنند، این حداقل وظیفه است که اگر فرد اصلح را نتوانستیم انتخاب کنیم، رأی سفید دهیم، گرچه کار درست و منطقی نیست، اما حضور حداکثری تمامی مردم ضروری است.

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی عنوان کرد: ما نباید رأی باطل بدهیم، شورای نگهبان افرادی را به عنوان کاندیداها تأیید کرده، اما در بین نامزدها سه طیف اصلح، صالح و یا غیرصالح هستند و کسی که رأی باطل دهد، شاید فرد غیرصالح انتخاب شود، بنابراین ما باید اصلح را به جامعه معرفی کنیم تا افراد اصلح انتخاب شوند.

    راه‌های شناخت فرد اصلح در انتخابات/شاخص‌های نامزد اصلح را بدانیم

    وی با طرح این سؤال که اصلح کیست و چگونه باید اصلح را مشخص کرد، اظهار داشت: شاخص‌های اصلح از سوی رهبر معظم انقلاب مدظله العالی، حضرت امام خمینی (ره)، آیات و روایات مشخص است؛ دو راه برای شناخت اصلح وجود دارد، اول اینکه ببیند در بین اینها چه کسی شاخص‌های نامزد اصلح را دارد، اگر برای شناخت واقعی دسترسی نداشته باشد، باید راه دوم را برگزیند و آن، لیستی است که توسط معتمدین شما اعلام شده است، یعنی کسانی تأیید کنند که حجت شرعی برای فرد باشد.  

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور با بیان اینکه نسبت به شاخص ها، سؤالاتی مطرح شده است، گفت: ایمان قوی اولین شاخصه نامزدهای اصلح است، فرد باید مؤمنانه زندگی کرده باشد و دارای تقوا باشد، دومین شاخصه سلامت مالی در زندگی است، یعنی دنبال حرام خواری و رانت خواری نبوده باشد.

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی افزود: یکی از شاخصه‌های فرد اصلح این است که برخاسته از یک خانواده و محیط محروم باشد، رنج تلخی فقر را چشیده باشد و معتقد به حمایت از محرومان باشد. کسانی ثروت‌های انبوه به دست آوردند، درد محرومان را نمی فهمند، حضرت امام خمینی(ره) فرمودند یک موی کوخ نشینان به همه کاخ‌نشینان می‌ارزد، بنابراین فرد اصلح باید خادم محرومان باشد.

    اصول اخلاقی فرد اصلح در انتخابات/ نامزد انتخاباتی باید ایجابی و اثباتی تبلیغ کند، نه سلبی/ وم صرفه‌جویی در هزینه‌های تبلیغاتی

    وی، تبعیت و اعتقاد و اطاعت از ولایت مطلقه فقیه را از دیگر شاخصه‌های فرد اصلح برشمرد و در ادامه به بحث اخلاق در تبلیغات اشاره کرد و افزود: جزوه منشور اخلاقی اسلامی انتخابات» از سوی دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور تدوین و منتشر شده است که برای مطالعه مفید است.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور ادامه داد: از جمله اصول اخلاقی فرد اصلح، مبالغه نکردن در امتیازات خود است، برخی نامزدها غلو و مبالغه می‌کنند و افراد را دچار اشتباه می‌کنند، حال آنکه باید صداقت داشته باشند.

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی اضافه کرد: نامزد انتخاباتی باید ایجابی و اثباتی تبلیغ کند، نه سلبی؛ یعنی توانمندی‌های خود را بگوید و راهکارها و پیشنهادات خود را درباره مسائل مختلف جامعه ارائه دهد. مشکلات را بیان کند و برای هر یک از مشکلات، راهکارهای خود را به به صورت شفاف ارائه کند.

    وی تصریح کرد: تبلیغات انتخابات نباید سلبی باشد، یعنی فرد نباید علیه رقبا اقدامی انجام دهد، این کار کسانی است که خود امتیازی ندارند و با پس زدن دیگران سعی می‌کنند برای خود رأی جمع کنند؛ البته نقد نظرات دیگران اشکال ندارد، اما وارد زندگی خصوصی افراد نباید شد.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور، صرفه‌جویی در هزینه‌های تبلیغاتی را از دیگر وظیفه نامزدهای انتخاباتی دانست و گفت: عکس‌های فراوان، بنرهای زیاد، پذیرایی‌های فراوان، سوءاستفاده از بیت المال در تبلیغات که متأسفانه در جامعه ما وجود دارد، برخی نامزدها برای انتخابات هزینه‌های هنگفت صرف می‌کنند، حال آنکه سلامت مالی در بحث تبلیغات مهم است.

    وم پایبندی کاندیداها به الگوهای اخلاقی اسلامی بعد از انتخابات

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی به الگوهای اخلاقی اسلامی بعد از انتخابات اشاره کرد و یادآور شد: آخرین نکته اخلاقی در بحث انتخابات مربوط به بعد از انتخابات و اعلام قانوان نمایندگان است، بعد از انتخابات، دو طیف در جامعه هستند، افرادی که رأی آوردند و افرادی که رأی نیاوردند. متأسفانه در گذشته وقایعی بعد از انتخابات رخ داد که مطلوب نبود.

    وی افزود: رقبایی که رأی نیاوردند بعد از انتخابات باید دو کار انجام دهند، اول اینکه به کسانی که رأی آوردند، تبریک بگویند، همچنین برای موفقیت نمایندگان اعلام همکاری کنند، شرعا، اخلاقا و از نظر روحیه انقلابی باید به نمایندگان کمک کرد تا کارها درست پیش برود و برنامه‌ها و طراحی‌های جدید در دستور کار قرار بگیرد.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور ادامه داد: گروهی که رأی آوردند هم دو کار انجام دهند، به رقبای خود اعلام کنند که نمایندگان مخلص همه مردم هستند و منافع رقبا را هم در نظر می‌گیرند، همچنین از نیروهای توانمند رقیب در پیکره نظام حکومتی به کار بگیرند و اگر این دو اتفاق رخ دهد، وحدت و الفت شیرینی بعد از انتخابات و جامعه ما این شیرینی را خواهد چشید.

    مردم به لیست رأی دهند یا فرد اصلح؟

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی در ادامه به سؤال دیگری درباره شرکت خانم‌ها برای رأی دادن بدون اذن همسر اشاره کرد و گفت: سؤال پرسیدند که آیا رضایت شوهر برای رأی دادن همسر شرط است، جواب این است که رضایت شوهر در امور مبایع یعنی غیرواجب  و حرام شرط است اما در انجام واجب و ترک حرام شرط نیست، پس شرکت در اصل انتخابات چون واجب شرعی است، باید رأی داد.

    وی عنوان کرد: سؤالی مطرح شده که ما باید به لیست رأی دهیم و یا به فرد اصلح، گرچه در لیست نباشد؟ سؤال دقیقی است، شاید لیستی را قبول دارید اما خارج از لیست، فردی را هم اصلح می‌بینید، اگر در این لیست که داده شده، فردی ناصالح است، نباید به آن فرد رأی داد. اگر همه افراد لیست صالح بودند و در کنار آن لیست، فرد اصلحی را هم می‌شناسید، این دو تا مرجح است و انتخاب با شما است.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور افزود: اگر شما در کنار لیست به فرد اصلح خارج از لیست هم رأی دهید، وجدان شما راحت تر است، اما این نگرانی وجود دارد که آن فرد اصلح خارج از لیست که انتخاب کردید، رأی نیاورد ، اینجا انتخاب با شماست؛ اگر احتمال رأی آوردن فرد خارج از لیست وجود دارد، به او رأی دهید، اما اگر مطمئن باشید که او رأی نمی‌آورد، بهتر است به صالح رأی دهید تا ناصالح رأی نیاورد.

    نماینده مردم باید مدافع محرومان جامعه باشد

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی سؤال دیگری مطرح کرد که یکی از شرایط و شاخصه‌ها این است که رنج محرومیت کشیده باشند و مدافع محرومان باشند، رهبر معظم انقلاب مدظله العالی تعبیر دیگری هم داشتند که فرد باید چشم و دل سیر باشد، چگونه این دو با هم سازگار است، در پاسخ باید گفت: چشم سیر بودن به معنای پولدار بودن نیست؛ بلکه کسانی که چشم و دل سیرند، نگاه به دنیا ندارد و اسیر دنیا نیست و این یک روحیه است.

    وی ادامه داد: برخی ثروتمند هستند اما به مال حرام طمع ندارند، برخی هم ثروتمند نیستند و در محرومیت بزرگ شدند اما باز هم چشم و دل سیرند و طمع خوردن ندارد، آنچه رهبری فرمودند اینکه چشم طمع به مال دنیا نداشته باشند، شاخصه دیگر اینکه زجر محرومیت را نیز چشیده باشد وقتی تلخی فقر را چشیده باشد، محرومان را بیشتر درک خواهد کرد؛ پس این دو شاخص را باید با هم در نظر گرفت.

    لیست واحد دادن منافاتی با آزادی انتخابات ندارد

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور در پاسخ به این سؤال که چطور می‌توان بدون امضا و تعهد قانونی از نامزدهای انتخاباتی، اطمینان به عمل کردن وعده‌ها داشته باشیم، تصریح کرد: با امضا نمی‌شود از کاندیداها و نامزدها تعهد گرفت که در دوره نمایندگی نلغزند، فقط باید به پیشینه افراد نگاه کرد.

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی عنوان کرد: سؤال شده اگر در لیستی، سر لیست آدم مناسبی و اصلح نباشد، چگونه می‌توان به آنان اعتماد کرد؟؛ اگر سر لیست فرد اصلح نیست، به او رأی ندهید و به بقیه رأی دهید. همچنین سؤال شده آیا لیست واحد دادن منافاتی با آزادی انتخابات دارد یا نه؟ که در پاسخ باید گفت این لیست واحد مانع آزادی نیست، بلکه معرفی کنندگان لیست پیشنهاد می‌کنند، اام نیست و جلوی آزادی رأی را نمی‌گیرند.

    وی در پاسخ به این سؤال که از چه طریق می‌توانیم شناخت پیدا کنیم که رهبر انقلاب کدام نامزدها را اصلح می‌دانند، تأکید کرد: رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی نظر شخص خود را ابراز نکردند تا مردم آزاد باشند، البته می‌توان از اطلاعات قبلی استفاده کنیم و کسانی که رهبر انقلاب آنان را دوست دارند، شناسایی و به آنان رأی دهیم.

    توجه به شاخصه‌های نمایندگان انقلابی بر اساس بیانات رهبری

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور در پاسخ به سؤال یکی دیگر از طلاب، گفت: گذشته افراد همراه با وضع فعلی افراد باید با هم در نظر گرفت، ممکن است فردی در گذشته خدمات زیادی برای انقلاب انجام داده، اما امروز در جریان ضد ولایت فقیه و استفاده از بیت‌المال قرار گرفته، بنابراین گذشته کافی نیست و حال افراد هم باید در نظر گرفت.

    حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی همچنین در پاسخ به شناخت کاندیدای انقلابی، تصریح کرد: کاندیدای انقلابی دارای شاخص‌هایی است که رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی به آنها اشاره کردند که شاخص‌ها در هر فردی بیشتر بود به او رأی دهیم.

    وی اضافه کرد: برخی از این شاخصه‌های کاندیدای انقلابی این است که معتقد به اقتصاد مقاومتی باشد، اعتقاد به ملت داشته باشد، وابسته به بیگانه نباشد، از دشمن نترسد و نگاه به بیرون نداشته باشد.

    رئیس دفتر امور اجتماعی و ی حوزه‌های علمیه کشور در پایان اظهار امیدواری کرد که ملت ایران در انتخابات حضور پرشور داشته باشند و بانوان طلبه هم در برگزاری بهتر انتخابات نقشی تأثیرگذار داشته باشند.[حوزه]


    دنیا

     دنیا بازاری است که عده‌ای استفاده کرده‌اند، اینها هستند که یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ » و عده‌ای هم ضرر کرده‌اند .

    به مناسبت ایام شهادت امام هادی علیه السلام گزیده ای از سخنان آیت الله العظمی جوادی آملی را که ناظر به حدیثی از آن امام همام ایراد فرمودند را از نظر می گذرانیم:

    معظم له با اشاره به احادیثی نورانی از امام هادی علیه السلام آورده اند : بیان نورانی امام دهم(سلام الله علیه) این است من هانت نفسه علیه فلا تأمن شرّه» کسی که خود را گرامی نمی‌دارد و به عظمت خود پی نبرده است تو از شرّ او در امان مباش! ممکن است به تو آسیب برساند.

    دنیا را امام هادی(سلام الله علیه) معرفی کرد فرمود: انما الدنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون» دنیا یک بازاری است عده‌ای در این تجارت سودی بردند همان‌ها که راه شهادت را طی کردند راه آزادگی را انتخاب کردند راه جانبازی را انتخاب کردند، راه مفقود شدن را انتخاب کردن مبادا خدای ناکرده خاندان‌های گرانقدر شهدا، جانبازان، آزادگان، مفقودان بگویند ما طرْفی نبستیم این نعمت را از دست ندهند.

    فرمود دنیا بازاری است که عده‌ای استفاده کرده‌اند، اینها هستند که یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ » چون اینها هستند که در سوره صف به اینها وعده داده شد ﴿ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی‏ تِجارَةٍ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ﴾ عده‌ای هم ضرر کرده‌اند همان‌هایی هستند که ﴿ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ ﴾ امام هادی فرمود دنیا بازار است انسان دارد عمر می‌دهد و کالا می‌گیرد ببیند چه می‌گیرد، چیزی که باید بگذارد و برود نگیرد، چیزی که به همراه می‌برد بگیرد.                                                                                                                                                                                                                                                                گوشه ای از کرامات امام هادی (ع)


    در سال 212 هجری، نیمه ذیحجّة، در اطراف مدینه، در محلی به نامصریا» ستاره دیگری از نسل پاکرسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در آسمانامامت و ولایت طلوع کرد، و بانورانیت مَقدَم خویش، قلب پدر وشیعیان را پر از نشاط و شادی نمود.


    آری، نام او علی» است و القابزیبایش عبارت اند از: نقی»، هادی»،عالم»، فقیه»، امین»، و طیّب». و بهآن حضرت علی رابع»، و ابوالحسنثالث» نیز گفته اند. پدر گرامیش، امامجواد علیه السلام و مادر گرامی اش، سمانهمغربیّه» است که او را به اسامی ماریهقبطیه، یدش، و حویث، و القابی چون:عابده، سیده شب زنده دار، قاری قرآنو. یاد کرده اند.(2)

    امام هادی علیه السلام در سن هشتسالگی (سال 220 هجری) به امامترسید. دوران امامت آن حضرتهمزمان بود با خلافت معتصم، واثق،متوکل، منتصر، مستعین و معتز، که ازبین آنها متوکل، ستمگرترین خلیفهعباسی، سخت دشمن اهل بیت علیهم السلام وشیعیان بود. ابن اثیر می گوید: متوکلنسبت به علی بن ابی طالب علیهماالسلام و اهلبیت او بُغْض شدیدی داشت و اگر به اوخبر می دادند که کسی علی و اهل بیتشرا دوست دارد، قصد مال و جانش رامی کرد.»(3)

    با این حال، امام هادی علیه السلام خدماتعلمی و فرهنگی زیادی به جامعهاسلامی و شیعه ارائه نمود. نوشته هایحدیثی متعددی به حضرت هادی علیه السلام منسوب است که در چنان دوراناختناقی برای شیعیان و پیروان بیاننموده است، مانند: رِسالَةٌ فی الرّد علیاَهْلِ الْجَبْرِ وَاَلتَّفْویض» که ابن شعبه درتحف العقول آن را نقل کرده است.(4) وکلمات امام هادی علیه السلام که درمجموعه ای به نام مسند الامام الهادی»توسط عزیزالله عطاری گردآوری شدهاست. و همچنین زیارت جامعه کبیرهکه یک دوره امام شناسی ژرف و عمیقاست، یادگار آن امام همام است.

    و شاگردان فراوانی تربیت کرد که27 نفر از آنان دارای تألیف بودند، ومجموعا 414 اثر را به رشته تحریر درآوردند. از میان آنها احمد بن محمدبرقی 120 کتاب، فضل بن شاذاننیشابوری 0 کتاب، محمد بن عیسیبن عبید 19 کتاب، محمد بن ابراهیم60 کتاب، و یعقوب بن اسحاق 12کتاب نگارش کرده اند.(5) و راویانمتعددی از حضرت روایت نقلکرده اند که اسامی 5 نفر از آنان دررجال گرد آوری شده است.(6)

    آنچه در پیش رو دارید، بیانگوشه هایی از معجزات و کرامات آنبزرگوار است، بدان منظور که پاسخیباشد برای آنان که امامان معصوم علیهم السلام راانسانهایی عادی می پندارند، و برایآنکه وسیله ای برای دست یابی بهمعرفت و شناخت بیشتر نسبت بهامامان از جانب شیعیان و پیروان باشد.

    1. صد نگهبان شمشیر به دست

    از ابو سعید سهل بن زیاد نقل شدهاست که: ما در خانه ابوالعباس فضلبن احمد بن ادریس» بودیم و صحبتاز امام هادی علیه السلام به میان آمد. ابو العباساز پدرش نقل کرد که روزی نزد متوکلرسیدم، او را خشمگین و مضطربدیدم. او به وزیرش فتح بن خاقان» باخشم و غضب می گفت: این چهسخنانی است که در مورد این مردمی گویی و مرا از اجرای تصمیم بازمی داری؟ فتح می گفت: یاامیرالمؤمنین! سخن چینها دروغگفته اند. و بدین ترتیب تلاش می کردمتوکل را آرام سازد، ولی او آرامنمی گرفت و هر لحظه خشم و غضبشبیشتر می شد تا آنجا که گفت: به خداسوگند! او را می کشم. او مرتب مردم را[علیه من] می شوراند و می خواهدفتنه ای برپا سازد و چشم طمع به دولتمن دارد.

    آن گاه دستور داد چهار نفر جلادآماده شوند و به چهار نفر از غلامانخود دستور داد هنگامی که علی بنمحمد علیهماالسلام » وارد شد، بر او بتازید و باشمشیرهای خود او را قطعه قطعهکنید. ناگاه متوجه شدم امام هادی علیه السلام است که مأموران، حضرت را با وضعنامناسبی به حضور متوکل آوردند.ناگهان چهار غلامی که مأمور به قتل اوبودند، به سجده افتادند و دستورمتوکل را اجرا نکردند، و خود متوکلنیز از تخت به زیر آمده، عرض کرد:یابن رسول الله! چرا نابهنگام تشریفآورده اید؟ و مرتب دستها و صورتحضرت را می بوسید! حضرت فرمود:من به اختیار خود نیامده ام، بلکه بهدعوت تو آمده ام و پیک تو مرا احضارنموده است.

    آن گاه متوکل به فتح بن خاقان ودیگران خطاب کرد: مولای من وخودتان را بدرقه کنید! پیک بد مادر»به دروغ او را احضار کرده است.

    بعد از آنکه حضرت برگشتند،متوکل رو کرد به جلاّدها که چرادستور مرا [در باره علی بن محمد علیهماالسلام [اجرا نکردید؟ جواب دادند: آن گاه کهاو را وارد ساختید، ناگهان مشاهدهکردیم که بیش از یکصد نفر شمشیر بهدست دور او را گرفته اند! از دیدن آنانآن قدر وحشت کردیم که نتوانستیممأموریت را انجام دهیم.(7)

    2. نیروهای مسلّح امام هادی علیه السلام

    امام هادی علیه السلام گاه اراده می کرد کهاز طریق کرامت، قدرت معنوی وولایت تکوینی خویش را به ستمگراندوران نشان دهد که از جمله، موردذیل است:

    متوکل عباسی برای تهدید وارعاب امام هادی علیه السلام او را احضار کردو دستور داد هر یک از سپاهیانش کیسه(و توبره) خود را پراز خاک قرمز کنندو در جای خاصی بریزند.

    تعداد سپاه او که نود هزار نفر بود،خاکهای کیسه های شان را روی همریختند و تلّ بزرگی از خاک را ایجادکردند. متوکل با امام هادی علیه السلام روی آنخاکها قرار گرفتند و سربازان ولشکریان او در حالی که به سلاح روزمسلح بودند، از برابر آنان رژه رفتند.

    خلیفه ستمگر عباسی از اینطریق می خواست آن حضرت رامرعوب سازد و از قیام علیه خود بازدارد. حضرت برای خُنثی نمودن ایننقشه، به متوکل رو کرد و فرمود: آیامی خواهی سربازان و لشکریان مراببینی؟»

    متوکل که احتمال نمی دادحضرتش سرباز و سلاح داشته باشد،یکوقت متوجه شد که میان زمین وآسمان پر از ملائکه مسلح شده، وهمگی در برابر آن حضرت آمادهاطاعت می باشند. آن ستمگر از دیدنآن همه نیروی رزمی، به وحشت افتادو از ترس غش کرد. چون به هوش آمد،حضرت فرمود: نَحْنُ لا نُناقِشُکُمْ فِی الدُّنْیانَحْنُ مُشْتَغِلُونَ بِاَمْرِ الاْآخِرَةِ فَلا عَلَیْکَ شَی ءٌمِمّا تَظُنُّ؛<SUP>(8) در دنیا با شما مناقشهنمی کنیم [چرا که] ما مشغول امرآخرت هستیم. پس آنچه گمان می کنی،درست نیست.»

    3. تصویر و شیر درنده

    خلفای عباسی هر چند از نظرنسب، قرابت و خویشاوندی با ائمهاطهار علیهم السلام داشتند و در حضرت عبدالمطلب» که پدر عباس و ابوطالب بود،مشترک بودند، ولی با این حال، بدتر ازبنی امیه عمل کردند. و ظلم و ستمهایفراوانی به اولاد علی علیه السلام روا داشتند واز هیچ گونه تحقیر و ستم در موردخاندان عصمت فروگذار نکردند.

    متوکل یکی از خلفای عبات که از هر راهی تلاش داشت امامهادی علیه السلام را تحقیر کند و شخصیت وعظمت او را درهم شکند. از جمله،روزی فردی را به سراغ شعبده باز وجادوگر بی نظیری فرستاد که اهلهندوستان و از دشمنان اهل بیت علیهم السلام به شمار می آمد. متوکل به او هزار دینارطلا داد که حضرت هادی علیه السلام را تحقیرو شرمنده کند. او نیز قبول کرد و درمجلس مهمانی خلیفه در کنار حضرتهادی علیه السلام نشست. و در قرص نانیعمل سحر انجام داد؛ به گونه ای کهوقتی حضرت هادی علیه السلام دست مبارکخود را به طرف آن نان دراز کرد؛ نان بههوا پرید. و حاضران خندیدند وحضرت را به خیال خامشان تحقیرکردند.

    در کنار شعبده باز هندی بالشیقرار داشت که روی آن تصویر شیربود. امامِ کائنات و صاحب ولایتتکوینی، دست مبارکش را بر آنتصویر نهاد و فرمود: این فاسق رابگیر! [با عنایت الهی و کرامت امامهادی علیه السلام ] آن تصویر به شیر درندهتبدیل شد و در جا ساحر هندی را پارهکرد و بلعید! [و جریان مجلس هارونو امام موسی بن جعفر علیهماالسلام و امامرضا علیه السلام و مأمون تکرار شد] و شرکتکنندگان در مجلس مبهوت و متحیرماندند. متوکل از آن امام بزرگواردرخواست کرد که دستور دهد آن شیر،ساحر هندی را برگرداند.

    حضرت فرمود: او را دیگرنخواهی دید. آیا تو دشمنان خدا را بردوستان او مسلط می کنی!» این جمله رافرمود و مجلس متوکل را ترک گفت.(9)

    4. خبر از شیعه شدن پسر

    گونه ای دیگر از کرامات امامهادی علیه السلام خبر از آینده افراد است، کهبه نمونه ای در این موضوع اشارهمی شود.

    هبة الله بن ابی منصور» نقلمی کند که مردی بود به نام یوسف بنیعقوب» اهل فلسطین، روستایکفرتوثا» که بین او و پدرم رفاقت ودوستی بود. روزی یوسف به دیدارپدرم به موصل» آمد و چنین گفت:متوکل مرا به سامره» احضار نموده ومن برای نجات از شرِّ او یکصد دینارطلا برای امام هادی علیه السلام نذر کرده ام.پدرم نیز کار و نذر او را تحسین کرد.آن گاه به سوی سامرا حرکت کرد.

    یوسف که مردی نصرانی(مسیحی) بود، با خود گفت: اوّل پولنذری را به علی بن محمد الهادی علیه السلام برسانم، آن گاه نزد متوکل روم. امامشکلش این بود که آدرس منزلحضرت را نمی دانست و از سراغگرفتن نشانی خانه آن حضرت نیزمی ترسید؛ چون احساس می کرد اگرمتوکل از این امر باخبر شود، او رابیشتر آزار می دهد. ناگهان بر دلشگذشت که مرکب خود را آزاد گذارد،شاید به خانه آن حضرت دست یابد.

    مرکب او همین طور درکوچه های سامرا می رفت تا سرانجامدر کنار خانه ای ایستاد. هر کاری کردحیوان حرکت کند، از جایش تکاننخورد! در این میان، جوانیسیاه پوست از داخل خانه خارج شده،خطاب به او گفت: تو یوسف بنیعقوب هستی؟ او با تعجب به غلامنگاه کرد و گفت: بلی! آن گاه غلام بهدرون خانه برگشت. یوسف می گوید:من با خود گفتم که دو نشانه به دستآمد: یکی اینکه مرکب، مرا به خانه اینمرد خدا راهنمایی کرد و دیگر اینکهدر این شهر غربت آن غلام با نام مراصدا زد.

    در همین فکر بودم که غلام دوبارهدر را باز کرد و گفت: یکصد دینار را درکاغذی در آستینت قرار داده ای؟ باتعجب گفتم: بلی! با خود گفتم: این همنشانه سوم. پول را به آن جوان داده، بااجازه امام هادی علیه السلام وارد خانه شدم وراز آمدنم را به سامرا و خدمت آنحضرت بیان کردم و اضافه کردم کهمولای من! تمام نشانه ها برای من ثابتگردیده و حجت بر من تمام شده وحقیقت آشکار گشته است.

    حضرت هادی علیه السلام فرمود: اییوسف! [با این حال] تو مسلماننمی شوی! ولی از تو پسری به دنیامی آید که او از شیعیان ما می باشد! واین را بدان که ولایت و دوستی ما بهشما سودی می رساند. تو از متوکلنگران مباش، او دیگر نمی تواند به توضرری برساند. .»

    یوسف نزد متوکل رفت و بدونکوچک ترین آسیبی از نزد متوکلبرگشت، و طبق خبر حضرتهادی علیه السلام بدون ایمان از دنیا رفت، ولیخداوند پسری به او داد که از دوستاناهل بیت علیهم السلام بود، و همیشه افتخارمی کرد که مولایم امام هادی علیه السلام از تولدو آمدن من خبر و بشارت داده است.(10)

    5. خبر غیبی هدایتگر

    کرامات امام هادی علیه السلام گاه بینیستمگرانی چون متوکل را به خاکمی مالید و گاه مظلومی را نجات می داد،و گاه زمینه هدایت فرد یا افرادی رافراهم می نمود، مانند آنچه در ذیلمی خوانیم.

    در روایت آمده که گروهی از مردماصفهان در زمانی که در آن شهر ازولایت و امامت خبری نبود، نزدشخصی به نام عبد الرحمن» که عاشقامامت و ولایت بود آمده، از اوپرسیدند که چرا شما شیعه شدید؟ درجواب آنها گفت: من در جمع گروهیاز مردم این شهر به کنار خانه متوکلرفته بودیم. هدف ما تظلّم ودرخواست کمک از خلیفه عباسی بود.جمع زیادی در آنجا ایستاده بودند،ناگاه فرمان متوکل صادر شد که علیبن محمد» را دستگیر کنید.

    من از رفقا و از بعض حاضرینپرسیدم که علی بن محمّد» کیست؟ جوابدادند: او امام شیعه هاست و به احتمال زیادمتوکل او را به قتل می رساند. من با خودمگفتم: از اینجا نمی روم تا چهره او را ببینم واز نتیجه کار او آگاه شوم. ناگهان دیدم او راسوار بر اسب نموده، آوردند و مردم برایدیدن او صف کشیده بودند.

    عبد الرحمان می گوید: من از دیدن آنحضرت دگرگونی در خود احساس کردم وقلبم پر از عشق و محبت گردید؛ لذا مرتبدعا می کردم که از ناحیه متوکل به او آسیبینرسد. مأموران همچنان آن حضرت را درمیان صفوف جمعیت می آوردند، ولی او باتمام متانت و وقار بر مرکبش قرار گرفتهبود و به جایی نگاه نمی کرد و به کسی توجّهنمی نمود تا اینکه مقابل من رسید، صورتخود را به سوی من گردانید و فرمود:خداوند دعایت را مستجاب کرده است وبه تو عمر طولانی و مال زیاد و فرزندانمتعدد مرحمت می فرماید.»

    من از شنیدن این سخنان به خودلرزیدم و همراهان و حاضران از من سؤالمی کردند: شما کیستی؟ و چه کار داری؟ واو با تو چه گفت؟.

    جواب دادم: خیر است. و راز گفتهشده را به آنها نگفتم. تا زمانی که به اصفهانبرگشتم و خداوند گشایشی در روزی منایجاد کرد و علاوه بر مال زیاد، عمرم نیز ازهفتاد گذشت و دارای دو فرزند شدم.؛ لذابه امامت او معتقد گشتم و از شیعیان اوگردیدم.(11)

    6. خبر از مرگ متوکل

    ابو القاسم بغدادی از زرّافه نقلمی کند که متوکل عباسی دستور دادحضرت امام هادی علیه السلام در روز تشریفاتییوم السلام» همراه با مردم شرکت کند.وزیرش فتح بن خاقان» مخالف اینتصمیم بود، ولی متوکل ستمگر گفت: اینکار حتما باید انجام گیرد!

    سرانجام امام علی النقی علیه السلام مجبورشد با پای پیاده در راهپیمایی شرکت کند،در حالی که متوکل و وزیرش سوار اسببودند. حضرت در گرمای سوزانعرق ریزان در حالی که انگشتش مجروحشده بود، حرکت می کرد. زرّافه می گوید: بااینکه شیعه نبودم، [بر حال او رقت کردم و[گفتم: از پسر عمویت متوکل غمگین وناراحت نباش! امام هادی علیه السلام به آیه 65سوره هود که می فرماید: تَمَتَّعُوا فی دارِکُمْثَلاثَةَ اَیّامٍ ذلِکَ وَعَدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ»؛[حضرت صالح به آنها گفت: مهلت شماتمام شد!] سه روز در خانه تان بهره مندگردید. این وعده ای است که دروغ نخواهدبود.» اشاره کرده و آنگاه فرمود:

    من در پیشگاه الهی از ناقه حضرتصالح کم ارزش تر نیستم و شما تا سه روزدر این دنیا بگذرانید، وعده خدا را حتمیخواهید یافت.»

    زرافه می گوید: در همسایگی منمعلم شیعه ای بود که من گاهی با او شوخیمی کردم. به او گفتم: امام شما چنین می گفتو مثل اینکه ناراحت بود. آن معلم عارف باشنیدن سخنان من گفت: اگر امام هادی علیه السلام چنین سخنانی فرموده باشد، متوکل تا سهروز دیگر می میرد و یا اینکه به قتلمی رسد. تو اگر اموالی در خانه او داری،احتیاط کرده، آنها را بیرون ببر!

    زرافه (که حاجب متوکل بود)می گوید: من از شنیدن سخنان او ناراحتشدم و حتی سخنان ناروا به او گفتم وبلافاصله از او جدا شدم؛ ولی بعد، مقداریفکر کردم، دیدم سخنان نابه جا نگفته است،مناسب است احتیاط کنم و اموال خود را ازخانه متوکل بیرون ببرم. اگر سخنان معلمراست بود، ضرری نمی کنم و اگر همحقیقت نداشت، زحمت چندانی متحملنشده ام. اموالم را بیرون بردم. روز سوممنتصر» پسر متوکل به پدرش حمله کرد،او و کابینه او را به جهنم و اصل نمود.(12) ومن به برکت امام هادی علیه السلام جان سالم به دربردم و اموالم نیز سالم ماند. آن گاه خدمتامام هادی علیه السلام شرفیاب شدم و به ولایت وامامت او اعتقاد پیدا کردم.(13)

    فوائد نقل کرامات

    کرامات امام هادی علیه السلام بیش از آناست که در یک مقال بگنجد، آنچه بیان شد،نمونه هایی از کرامات حضرت بود.

    نقل کرامات ائمه اطهار علیهم السلام اثرات وفوائدی دارد، از جمله:

    1. آشنا شدن با مقام رفیع و بلند امامانمعصوم علیهم السلام و نقش کارساز آنها در هستیو درک ولایت تکوینی آن اولیاء خدا.

    2. ایجاد محبت بیشتر نسبت به ائمهاطهار علیهم السلام ؛ چرا که معرفت بیشتر وعمیق تر، محبت و عشق بیشتر را به دنبالخواهد داشت.

    3. اثر دیگر این است که با امکانکرامات در امامان معصوم و اثباتولایت تکوینی آنها بر هستی، اینمعنی به دست می آید که برای دیگراننیز چنانچه راه پاکی و تقوا را پیشه کنندو تسلیم محض خدا و رسول صلی الله علیه و آله وامامان بر حق باشند، این راه باز است؛منتها در حَد توان و استعدادشان، نه درآن حدی که برای امامان علیهم السلام وجوددارد؛ لذا امام هادی علیه السلام به سهل بنیعقوب فرمود: اِنَّ لِشیعَتِنا بِوِلایَتِنا لَعِصْمَةًلَوْ سَلَکُوا بِها فی لُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ وَ سَباسِبِالْبَیْداءِ الْغابِرَةِ بَیْنَ سِباعٍ وَ ذِئابٍ وَ اَعادِی الْجِنِّوَ الاِْنْسِ لاَءَمِنُوا مِنْ مَخاوِفِهِمْ بِوِلایَتِهِمْ لَنا فَثِقْبِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ اَخْلِصْ فِی الْوَلاءِ لاَِئِمَّتِکَالطّاهِرینَ وَ تَوَجَّهْ حَیْثُ شِئْتَ وَ اقْصِدْ ماشِئْتَ؛ <SUP>(14) براستی ولایت ما برای شیعیانمانعصمت [و پناهی] است که اگر با آن درعمق دریاها روند و یا در بیابانی دوردستو خالی از سکنه بی منتها در بین درندگان وگرگها و یا دشمنان [خود] از جن و انسقرار گیرند، از ترس آنها در امان خواهندبود، به خاطر ولایت و دوستی آنان نسبتبه ما. پس [ای سهل!] بر خدای عزیز وجلیل اعتماد کن و در ولایت امامان پاکخود خالص باش، آن گاه به هر جامی خواهی رو کن، و هر جا می خواهیقصد و آهنگ داشته باش!»

    منابع

    *. تاکنون مقالات ذیل درباره امام هادی علیه السلام درمجله مبلغان به چاپ رسیده است.

    1. گذری بر زندگی امام هادی علیه السلام ، محمد عابدی، شماره 14، 1421 ه . ق، ص 44.

    2. نگاهی به شیوه های رهبری امام هادی علیه السلام ، عبد الکریم پاک نیا، شماره 26، 1422، ص 21.

    3. شمه ای از فضائل و مناقب امام هادی علیه السلام ، حسین صادقی، علی تقوی، شماره 36، 1423 ه . ق، ص 26.

    4. امام هادی علیه السلام در مصاف با انحراف عقیدتی، حسین مطهری محب، شماره 57، 1425 ه . ق، ص 14.

    پی نوشتها:

    1. ر. ک: الارشاد، شیخ مفید، مؤسسة الاعلمی،ص 327؛ بحار الانوار، مجلسی، ج 50، ص 113؛عیون المعجزات، ص 448؛ الکافی، ج 1، ص498.

    2. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دار صادر، ج 7،ص 56.

    3. تدوین السنة، سید محمد رضا حسینیجلالی، صص 3 ـ 4؛ ر. ک: سیر حدیث دراسلام، سید احمد میرخانی، ص 281.

    4. همان، صص 283 ـ 298.

    5. رجال الشیخ، صص 409 ـ 427.

    6. اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج 3، ص 379،ح 48.

    7. بحار الانوار، ج 50، ص 155؛ محجّة البیضاء،فیض کاشانی، ج 4، ص 3؛ کشف الغمة، اربلی،ج 2، ص 395؛ تجلّیات ولایت، ص 478.

    8. الخرائج و الجرائح، راوندی، ص 400،شماره 6؛ بحار الانوار، ج 50، ص 146، ح 30؛اثبات الهداة، حر عاملی، ج 3، ص 374، شماره41؛ محجة البیضاء، فیض کاشانی، ج 4، ص 317؛تجلّیات ولایت، ص 479.

    9. بحار الانوار، ج 50، ص 144، ح 28؛ کشفالغمّة، ج 2، ص 392؛ تجلیات ولایت، ص 480.

    10. اثبات الهداة، ج 3، ص 371، ح 37؛ محجةالبیضاء، ح 4، ص 313.

    11. راز کشته شدن متوکل توسط پسرشمنتصر» این بود که متوکل به حضرت امیرمؤمنان علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام اهانت کرد. منتصر کهشیعه بود، نتوانست تحمل کند؛ لذا پدرش را بهقتل رساند.

    12. سید عبدالله شُبّر، جلاء العیون، ج 3، ص122؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج 1، ص402، شماره 8.

    13. امالی الطوسی، ص 276، ح 67؛ امالیالصدوق، ص 276؛ بحار الانوار، ج 59، ص 24،ح 7؛ بلد الامین، کفعمی، ص 27؛ القطرة، ج 1،ص 430.[حوزه]


    ماه رجب

    هان! ای برادران عزیز و گرامیم؛ آگاه باشید! متوجّه و هشیار باشید که ما در قرقگاه زمانی (ماه های رجب، شعبان و رمضان) داخل شده ایم!

    آیت الحق مرحوم حاج میرزا علی قاضی طباطبائی درباره ماه های رجب، شعبان و رمضان فرمود:

    هان! ای برادران عزیز و گرامیم؛ آگاه باشید! متوجّه و هشیار باشید که ما در قرقگاه زمانی (ماه های رجب، شعبان و رمضان) داخل شده ایم!

    و همان گونه که در زمین های حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می شود، در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می شوند، چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می شود، در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می رسد. پس چقدر نعمت های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است!؟ و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است.

    پس حال که چنین است، قبل از هر چیز، آنچه که بر ما واجب و لازم می باشد، توبه ایست که دارای شرایط لازم و نمازهای معلومه است (۱) و پس از توبه، واجب ترین چیز بر ما، پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جایی که توان و قدرت و استطاعت داریم!.

    پس به راستی، هر کسی که در صدد متذکّر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، می تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکّر گردد!.

    پس از این مرحله، با دل های خود، به خداوند رو آورده، بیماری های گناهانتان را معالجه و مداوا نمائید و به وسیلۀ استغفار، بزرگی و سنگینی عیوب خود را کاهش دهید و بپرهیزید از اینکه حریم الهی را بشکنید و پرده های حجاب را بالا زده، حرمت حرم را هتک نمائید!

    زیرا به راستی چنین شخصی در نظام تکوین بی آبرو و مهتوک است؛ گرچه خداوند کریم از روی کرمش، به حسب ظاهر، آبروی او را حفظ نماید و همین جزای اوست و نیازی به مجازات پروردگار ندارد!.

    و امّا دستورالعمل این سه ماه:

    ۱. بر شما باد به اینکه نمازهای فریضۀ خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت آن را به جا بیاورید؛

    ۲. و امّا در مورد نافلۀ شب، به خصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنان و سالکان حضرت معبود، از واجبات است و هیچ چاره ای جز به جا آوردن آن نیست؛

    ۳. بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافله های شب! که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع می نماید و برای او بسیار مفید است. پس تا می توانید در شب ها قرائت قرآن کنید، زیرا قرائت قرآن شراب مؤمنان است؛

    ۴. بر شما باد به انجام دادن اوراد و أذکاری که هر یک از شما به عنوان دستور در دست دارید و بر شما باد به مداومت سجدۀ یونسیّه و گفتن ذکر یونسیّه: لا إلهَ إلا أنتَ سُبحانکَ إنی کُنْتُ مِن الظالمین۷» در سجده از پانصد تا هزار مرتبه؛

    ۵. بر شما باد به زیارت مشهد اعظم، که مراد همان حرم مطهّر امیرمؤمنان(ع) و قبر نورانی آن بزرگوار است و نیز سایر مشاهد مشرّفۀ اهل بیت(ع) و مساجد معظّمه، مانند: مسجد الحرام»، مسجدالنّبی»، مسجد کوفه»، مسجد سهله» و به طور کلّی هر مسجدی از مساجد؛ زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی است در آب دریا!

    ۶. هیچ گاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدّیقه(س) را ترک ننمایید؛ زیرا این تسبیحات، یکی از انواع ذکر کبیر» شمرده شده است؛

    ۷. یکی از وظایف مهم و لازم برای سالک إلی الله، دعا برای فرج حضرت حجّت(عج) در قنوت وَتْر» است. بلکه باید در هر روز و در همۀ اوقات و همۀ دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا نمود؛

    ۸. یکی دیگر از وظایف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به جامعۀ کبیره» در روز جمعه است؛

              ۱. لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد؛

              ۲. تا می توانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید؛ زیرا به راستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمی را از تنگناها و عقبات نفس عبور می دهند!؛

              ۳. به زیارت اهل قبور ملتزم باشید؛ ولی نه به صورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد) و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد.

    پی نوشت ها:

    ۱. مقصود همان دستور توبه ای است که رسول خدا(ص) در ماه ذی قعده داده اند و در کتب ادعیه، مثل مفاتیح الجنان» آمده و چهار رکعت نماز دارد.

    اعمال ماه رجب

    یکی از ماه هایی که فضائل بسیاری برای آن ذکر شده، ماه مبارک رجب است که اعمال این ماه عزیز تقدیم شما می شود .

     رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به پایه آن نمی رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می گردد. »[۱]

    اعمال عمومی ماه مبارک رجب

    دعایی که موجب آمرزش گناهان می گردد

    از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: هر که در هر شب و هر روز ماه رجب و شعبان و رمضان سه مرتبه هر یک از حمد و آیة الکرسی و قل یأیها الکافرون و قل هو الله أحد و قل أعوذ به رب الفلق و قل أعوذ به رب الناس بخواند و سه مرتبه بگوید: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکبَرُوَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ و سه مرتبه بگویداللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و سه مرتبه بگوید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ و چهار صد مرتبه بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ خداوند تعالی گناهانش را بیامرزد اگر چه به عدد قطره های باران و برگ درختان و کف دریاها باشد.

    ثواب تهلیل در ماه رجب

    روایت شده است کسی که در ماه رجب هزار مرتبه بگوید: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ خداوند عز و جل برای او صد هزار حسنه بنویسد و برای او صد شهر در بهشت بنا فرماید.

    ثواب روزه ماه رجب

    هر که در ماه رجب یک روز روزه بدارد و چهار رکعت نماز گزارد بگذارد، در رکعت اول صد مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم دویست مرتبه قل هو الله أحد نمیرد تا جای خود را در بهشت ببیند یا دیده شود برای او.

    فضیلت نماز در ماه رجب

    در روایت است: هر که در یک شب از شب های رجب ده رکعت نماز بجا آورد و بخواند در هر رکعتی حمد و قل یأیها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه بیامرزد حق تعالی هر گناهی که کرده است.

    فضیلتی عجیب برای دو رکعت نماز در ماه رجب

    از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت شده است: کسی که در یک شب از ماه رجب بخواند صد مرتبه قل هو الله أحد را در دو رکعت نماز، پس گویا صد سال روزه گرفته در راه خدا و حق تعالی در بهشت صد قصر به او مرحمت فرماید هر قصری در جوار پیغمبری از پیغمبران علیهم السلام.

    راه استجابت دعا

    در تمام ماه رجب شصت رکعت نماز کند به این طریق که در هر شب آن دو رکعت بجا آورد بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل یأیها الکافرون سه مرتبه و قل هو الله أحد یک مرتبه و چون سلام دهد دست ها را بلند کند و بگوید: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیک لَهُ؛ لَهُ الْمُلْک وَ لَهُ الْحَمْدُ یحْیی وَ یمِیتُ وَ هُوَ حَی لاَ یمُوتُ بِیدِهِ الْخَیرُوَ هُوَ عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ وَ إِلَیهِ الْمَصِیرُوَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِی الْأُمِّی وَ آلِهِ؛ و بکشد دست ها را به صورت خود از حضرت رسول صلی الله علیه و آله در روایت است که کسی که این عمل را بجا آورد حق تعالی دعای او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرماید تا خداوند رحمان او را بیامرزد.

    فضیلت استغفار در ماه رجب

    روایت است کسی که در رجب در وقت صبح هفتاد مرتبه و در وقت پسین نیز هفتاد مرتبه بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ و چون تمام کرد دست ها را بلند کند و بگوید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ تُبْ عَلَی پس اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضی باشد و آتش او را مس نکند به برکت ماه رجب.

    از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت شده که هر که در ماه رجب صد مرتبه بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَحْدَهُ لاَ شَرِیک لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ و ختم کند آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالی برای او به رحمت و مغفرت و کسی که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد برای او اجر صد شهید.

    توصیه به خواندن سوره توحید در ماه رجب

    سید در اقبال فضیلت بسیار از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل کرده برای خواندن قل هو الله أحد ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در ماه.

    فضیلت لا اله الا الله

    نیز از آن حضرت مروی است که: کسی که بگوید در ماه رجب هزار مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بنویسد خداوند عز و جل برای او صد هزار حسنه و بنا فرماید برای او صد شهر در بهشت.

    اعمال اختصاصی ماه مبارک رجب

    اعمال شب اول

    ۱. دعای دیدن هلال ماه ۲. غسل ۳. زیارت امام حسین علیه السلام ۴. بعد از نماز مغرب بیست رکعت نماز کند به حمد و توحید و بعد از هر دو رکعت سلام دهد تا محفوظ بماند خود و اهل و مال و اولادش و از عذاب قبر در پناه باشد و از صراط بی حساب مانند برق بگذرد. ۵. بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز کند بخواند: در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و أ لم نشرح و توحید و معوذتین را و چون سلام نماز داد سی مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بگوید و سی مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالی گناهان او را بیامرزد مانند روزی که از مادر متولدشده. ۶. بخواند سی رکعت نماز، در هر رکعت حمد و قل یأیها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه.

    روز اول رجب

    روز شریفی است و در آن چند عمل وارد شده است:

    ۱. روزه گرفتن ۲. غسل کند ۳. زیارت امام حسین علیه السلام ۴. نماز سلمان. [۲]

    شب سیزدهم

    مستحب است در هر یک از ماه رجب و شعبان و رمضان آنکه در شب سیزدهم دو رکعت نماز بگزارند در هر رکعت حمد یک مرتبه و یس و تبارک الملک و توحید بخوانند و در شب چهاردهم چهار رکعت به دو سلام به همین کیفیت و در شب پانزدهم شش رکعت به سه سلام به همین کیفیت از حضرت صادق علیه السلام مروی است که هر که چنین کند جمیع فضیلت این سه ماه را دریابد و جمیع گناهانش غیر از شرک آمرزیده شود.

    روز سیزدهم

    اول أیام البیض است و ثواب بسیاری برای روزه این روز و دو روز بعد واردشده و اگر کسی خواهد عملم داود بجا آورد باید این روز را روزه بگیرد.

    شب نیمه ماه رجب

    شب شریفی است و در آن چند عمل است: اول غسل دوم احیاء آن به عبادت سوم زیارت امام حسین علیه السلام چهارم شش رکعت نماز که در شب سیزدهم ذکر شد پنجم سی رکعت نماز در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید.

    روز نیمه رجب

    روز مبارکی است و اعمال آن عبارت است از: ۱. غسل؛ زیارت حضرت امام حسین علیه السلام ۳. اعمال ام داود.

    شب بیست و هفتم

    شب مبعث و از لیالی متبرکه است و در آن چند عمل است اول: بعد از نماز عشا که به رختخواب رفتی پس بیدار می شوی هر ساعتی که خواستی از شب تا پیش از نیمه آن و بجا می آوری دوازده رکعت نماز می خوانی در هر رکعتی حمد و سوره ای از سوره های کوچک مفصل و مفصل از سوره محمد است تا آخر قرآن پس چون سلام دادی در هر دو رکعتی و فارغ شدی از نمازها می نشینی بعد از سلام و می خوانی حمد را هفت مرتبه و معوذتین را هفت مرتبه و قل هو الله أحد و قل یأیها الکافرون هر کدام را هفت مرتبه و إنا أنزلناه و آیة الکرسی هر کدام را هفت مرتبه و بخوان در عقب همه این دعا را: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَدا وَ لَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک وَ لَمْ یکنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَ کبِّرْهُ تَکبِیرا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِمَعَاقِدِ عِزِّک عَلَی أَرْکانِ عَرْشِک وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کتَابِک وَ بِاسْمِک الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ وَ ذِکرِک الْأَعْلَی الْأَعْلَی الْأَعْلَی وَ بِکلِمَاتِک التَّامَّاتِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ پس بخوان هر دعایی که خواستی و مستحب است غسل در این شب و گذشت در شب نیمه نمازی که در این شب نیز خوانده می شود دوم زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام.

    روز بیست و هفتم

     اول: غسل،

    دوم: روزه و آن یکی از چهار روزی است که در تمام سال امتیاز دارد برای روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال سوم بسیار صلوات فرستادن چهارم زیارت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علی علیه السلام.

    سوم: دوازده رکعت نماز که خوانده شود در هر رکعت حمد و سوره و بعد از فراغ از نمازها خوانده شود هر یک از حمد و توحید و معوذتین چهار مرتبه و لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکبَرُ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ چهار مرتبه اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی لا أُشْرِک بِهِ شَیئا چهار مرتبه لا أُشْرِک بِرَبِّی أَحَدا چهار مرتبه.

     روز آخر ماه:

     غسل در آن واردشده و روزه اش سبب آمرزش گناهان گذشته و آینده است و نماز سلمان به نحوی است که در روز اول(گذشت) التماس دعا.

    پی نوشت ها:

    [۱] فضائل الاشهر الثلاثه، ابن بابویه قمی، تحقیق غلامرضا عرفانیان، ص ۲۴

    [۲] نماز سلمان:     

    به این صورت که ده رکعت نماز گذارد، بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد»، سه مرتبه توحید» و سه مرتبه قل یا ایها الکافرون» را خوانده و پس از هر سلام دستها را بلند کند و بگوید: لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیک لَهُ لَهُ الْمُلْک وَ لَهُ الْحَمْدُ یحْیی وَ یمِیتُ وَ هُوَ حَی لا یمُوتُ بِیدِهِ الْخَیرُ وَ هُوَ عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ»

    معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی شریک است، فرمانروایی و سپاس تنها برای اوست، زنده می کند و می میراند، و اوست زنده ای که نمی میرد، خیر به دست اوست و او بر هر کاری تواناست.

    سپس بگوید: اللَّهُمَّ لا مَانِعَ لِمَا أَعْطَیتَ وَ لا مُعْطِی لِمَا مَنَعْتَ وَ لا ینْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْک الْجَدُّ

    خدایا! از آنچه عطا کردی بازدارنده ای نیست، و آنچه را بازداری دهنده ای ندارد و شخص کوشا را کوشش از تو بی نیاز نمی کند،

    سپس دستها را بر چهره خود بکشد. و نیز در روز نیمه ماهر رجب این نماز را با همین کیفیت بخواند، ولی پس از: عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ او بر هر کاری تواناست

    بگوید: إِلَها وَاحِدا أَحَدا فَرْدا صَمَدا لَمْ یتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا

    معبود، یگانه، یکتا، فرد، مقصود نیازمندان، که همصری و فرزندی نگرفته است

    و هم در روز آخر ماه این عمل را بجا آورد و بعد از: عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ بگوید وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ.

    او بر هر کاری تواناست خدایا! بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و جنبش و نیرویی جز به خدا نیست، خدای برتر و بزرگ.

    پس دستها را بر چهره خود کشیده و حاجتش را بطلب، از فواید این نماز که بسیار است نباید غفلت نمود.[حوزه]


    سخن از بایسته های كتاب مقدسی كه به حق، به انجیل اهل بیت(ع) و زبور آل محمد(ص) لقب یافته، امری بس گران و مشكل است.


    صحیفه كامله سجادیه، چشمه بی پایانی است كه باران نیایش و مناجات را در سرتاسر عالم و تا دامنه قیامت جاری كرده و جان های شیفته و كام های تشنه انسان های حق طلب و معنویت خواه رابه زلال تمنّا، مصفّا گردانده و مشام جانهایشان را از عطر پاك بندگی الهی و رحمت بی پایان لطف خداوندی انباشته است.

    این كتاب، نخستین نیایش نامه مكتوب جهان اسلام و سومین كتاب مقدس شیعیان است كه از وجود چهارمین امام معصوم صادره گردیده، پنجمین دُرّ ولایت آن را كتابت فرموده و ششمین كتابی است كه در اسلام تألیف یافته است.

    امام زین العابدین(ع) به مقتضای زمان و با بهترین و زیباترین شیوه ممكن، نیازهای فطری انسان را بیان می كند، خویشتنِ آدمی را به او می شناساند و راه ارتباط و اتصال به خالق بی نیاز را به او می آموزد. بدین ترتیب انسان را در پیوندی وثیق و متین با محبوب و خالق خویش به اوج می رساند و از هر چه غیر اوست بی نیاز می سازد. از سویی چگونه دعا كردن را می آموزد و از سوی دیگر درقالب دعا به تعلیم دین و اصول اعتقادات دینی، اخلاق و ارزش های انسانی، حقوق و دیگر مسائل مذهبی، فرهنگی و اجتماعی می پردازد.

    مراجعه تاریخی به عصر و زمانه ای كه آن حضرت در آن می زیسته و دعاهای گرانسنگ صحیفه سجادیه را در آن دوران القاء فرموده، به خوبی نشان می دهد كه دین و معرفت دینی در آن دوره با خطری بزرگ و آفتی سترگ مواجه بوده است. جمود فرهنگی و ركود علمی حاصل از سیطره زیانبار بنی امیّه بر امّت اسلامی، چنان فضای تاریكی را پدید آورده بود كه تنها، یك حركت اجتهادی فكری و اندیشگی جدید و یك جنبش علمی و فرهنگی نو پدید، می توانست آن فضای جامد و راكد را درهم شكند و به باز گشایی آفاق ذهنی و فكری مسلمانان بیانجامد. بدین ترتیب در كویر حیرت اندیشه سوز آن دوران، این سید ساجدان و زینت عابدان، امام علی بن الحسین(ع) بود، كه نقشه رهایی از سلطه سنگین و ظالمانه فكری و فرهنگی امویان را طراحی و با تأسیس و ایجاد مدرسه علمی، فرهنگی و دینی عظیمی، آن حركت علمی – دینی شگفت را پایه گذاری فرمود.

    چنین حركتی وصدورچنین كتابی،همگان را بر آن داشت تادر حراست از آن بكوشند،حضرت صادق(ع)تلاش در راه حفظ و صیانت از صحیفۀ سجادیه را از فرزند خود خواست و در هنگام تحویل صحیفه به محمد و ابراهیم از آنان پیمان گرفت كه آن را از مدینه خارج نكنند، چرا كه فتنه ها در پیش است. زید بن علی بن الحسین(ع) نیز به فرزندش یحیی،دستوربه حفظ و حراست از صحیفه را داده بود. از این رو عالمان بی شماری در طول تاریخ تشیع،با تبعیت از ائمه اطهار(ع) و اعاظم مذهب، بر حفظ وحراست واستنساخ وتكثیرنسخ صحیفه سجادیه و همچنین دقت نظر و تأمل و شرح و تفسیراین كتاب ارزشمند، شخصاً اهتمام ورزیده اند.

    جای آن دارد كه اندیشمندان شیعی، با نگاهی دیگر به این كتاب ارزشمند، در احیای مجدد آن قدم های بلندی بردارند، فرمان امام صادق(ع) بر حفظ و حراست از صحیفه را خطاب به خود دانند و خلأهای موجود را هر چه سریعتر از میان بردارند تا این كتاب از خطر انزوا و گوشه گیری در امان بماند و به فراموشی سپرده نشود.

    در این مسیر پیشنهادات زیر به عنوان بایسته هایی در باب صحیفه سجادیه، مطرح می گردد.

    1. اهتمام همگانی به صحیفه سجادیه؛

    اندیشمندان و عالمان شیعی اذعان دارند صحیفه مكرمه سجادیه در ضوء نزول قرآن كریم نشأت یافته و ذخیره ای عظیم و برتر از همه ارزش هاست و حضرت زین العابدین علی بن الحسین(ع) آن را به امت اسلامی هدیه نموده. امّا می بینیم صحیفۀ سجّادیۀ، آنگونه كه شاید و باید، در بین عوام مردم تا اندیشمندان جامعه و عالمان دینی، مورد توجّه كافی و وافی قرار نگرفته است. به طور نمونه می توان گفت: مراسم بسیار كمی یافت می شود كه جهت زمزمۀ یك یا چند دعای صحیفه، بر پا شده باشد، در حالی كه مراسم دعای ندبه، كمیل و دیگر ادعیه، بحمد الله بسیار فراوان و پر رونق برگزار می گردد.

    در هیچ یك از كتاب های درسی دانش آموزان، درسی پیرامون معرّفی صحیفه سجّادیّه وجود ندارد. در دانشگاه ها نیز حتی در رشتۀ معارف، بحث جامعی پیرامون صحیفۀ سجّادیّه صورت نمی گیرد، در حالی كه بسیاری از كتاب هایی كه مورد نیاز و توجّه دانش آموزان قرار نگرفته و حتّی نسخه ای از آن را ندیده اند، معرّفی و تجلیل می شود.

    جای آن داردكه این كتاب مقدّس درحوزه های علمیّه، به عنوان متن درسی قرار گیرد، طلّاب علوم دینی به یادگیری وپرداختن به شرح وترجمۀ آن اهتمام ورزند واز غنای آن استفاده ها ببرند.

    در بررسی اجمالی كه از چند كتاب موضوعی حدیث به عمل آمد، ارجاعات و استنادات به صحیفۀ سجّادیه، بسیار كم بود. در صورتی كه در بسیاری از موضوعات، می توان از فرازهای صحیفۀ سجّادیّه استفاده برد، ولی نویسندگان آن كتاب ها به دلیل عدم توجّه به صحیفه و فقدان موضوع بندی جامع صحیفه، نتوانسته اند از آن بهرۀ موضوعی گیرند. پس راهی طولانی را باید برای مطرح كردن صحیفه در جامعه پیمود. از عموم مردم گرفته تا اندیشمندان جامعه باید برای نشر و ترویج این اثر باقی امام سجاد(ع) اهتمام كنند.

    2. تهیۀ كتابخانۀ دیجیتالی صحیفه سجّادیّه؛

    تحوّلات دهه های اخیر در زمینۀ فن آوری ارتباطات واطّلاعات،ازجمله تولید نرم افزارهای رایانه ای و وجود شبكه های داخلی (اینترانت) و شبكۀ بین المللی (اینترنت)، اطّلاعات و انتقال آن وجستجو در متون را در كمترین زمان و با حداقل هزینه، ممكن ساخته است.

    هر فرد با امكانات رایانه ای مناسب به اطّلاعات مورد نیاز خود دست می یابد، می تواند در رایانۀ خود صاحب هزاران كتاب و در شبكه های جهانی هزاران كتاب دیگر را جستجو كند و به كتابخانۀ خود بیفزاید. در این میان، تولید كننندگان متون دیجیتالی به رقابتی تنگاتنگ با كتابخانه ها و ناشران سنّتی برخاسته اند. رایانه های شخصی، لوح های فشرده، اینترنت، وب و همه زمینه های علمی كه برای اشاعه اطلاعات، ارزشی قائل بودند، به یاری این جریان شتافته اند.

    امروزه تولید كنندگان نرم افزار، می توانند صدها و هزاران كتاب را در لوح های فشرده جای دهند، امكانات پژوهشی وسیعی را برای آن طرّاحی كنند و با كمترین هزینه به تمامی جهان ارسال دارند. تولیدكنندگان نرم افزارهای تحقیقاتی شیعی نیز با تولید نرم افزارهای غنی در وادی كتابخانه های دیجیتال، قدم های بلندی را در زمینه اطلاع رسانی متون دینی برداشته اند. ولی جای دانشنامه جامع صحیفه سجّادیّه همچنان خالی است.

    در كنار نرم افزار، بایستی این كتاب ارزشمند را در شبكه های جهانی نیز بشناسانیم. اینترنت محیطی است كه همه روزه بر تعداد كاربران آن اضافه می شود، به طوری كه تعداد كاربران ایرانی از دویست هزار نفر در سال 1379 به شش میلیون و هفتصدو پنجاه هزار نفر در سه ماهه اول سال 1384 رسیده و 137 برابر افزایش یافته است. صفحات سایت ها نیز بیشترین بازدید كنندگان را دارند.

    متأسّفانه دراینترنت به جزمتن صحیفه وشرحی از استادحسن ممدوحی وصوت بعضی از ادعیّه، هیچ اثر دیگری از صحیفه سجّادیّه وجود ندارد.

    جای آن دارد كه با راه اندازی سایت ها و پایگاهجهای اینترنتی كه اختصاص به مطرح نمودن صحیفه سجّادیّه درشبكه های جهانی به زبان های مختلف جهان دارد،نوای دلنشین وكلمات بلندومعارف والای آن رابه گوش همگان برسانیم و عالم اسلام بلكه جهان فرو رفته در منجلاب شهوات را با این كلام وحی آشنا سازیم.

    در این میان، وبلاگ ها و تالارهای گفتگو نیز نبایستی از نظر دور بمانند. كشور ایران دارای مقام سوم وبلاگ نویسی و فارسی دوّمین زبان وبلاگ نویسی در سطح دنیاست و تعدادجوانانی كه از وبلاگ استفاده می برند ودر تالارهای گفتگو شركت میجكنند، بسیار زیاد است.چرامامعارف دینی وصحیفه مباركه سجّادیّه را از این طریق به آگاهی دیگران نرسانیم؟

    3. بازخوانی دعاهای صحیفه ، به صورت ادبیات روز؛

    امروزه برای آشنایی نسل جوان با متون كهن ایران و جهان، از زبان روز و ادبیات جدید، استفاده های فراوان می شود. و برای معرّفی و برگردان آن به زبانی ساده و انتقال مفاهیم وگسترش شناخت آن،مقالات و كتاب های متعدّدی داریم.

    در قدیم شاهنامه و مثنوی خوانی امری رایج بود، امّا امروز برای ترویج آن داستان های حماسی و پند های آموزنده به جوان امروز، بایستی از شیوه دیگری بهره گرفت و آن داستان های شیرین را در قالب ادبیات امروزی بیان كرد تا پس از آشنایی نسبی، خواننده به سراغ اصل و مرجع آن نوشتار برود، با آن آشنا گردد و بتواند از آن استفاده ببرد.

    دریغا! كه مفاهیم بلند صحیفه سجّادیه و دعاهای روح بخش آن برای جوانان ما شناخته شده نیست، تا آنجا كه وقتی سخن از این كتاب مقدّس به میان می آید، بسیاری از مردم و حتی برخی از پژوهشگران به این كتاب به چشم كتابی دعایی برای برآورده شدن حاجات می نگرند. باید برای شناساندن این كتاب ارزشمند، با قلم روز و ادبیّات آشنا با مردم، قدم هایی برداشته شود تا پس از آشنایی اجمالی، مخاطبان را به سوی آشنایی هر چه بیشتر بكشانیم. باید در كتاب هایی با حجم پایین و در قطع های كوچك، نكته هایی از فراز های بعضی از دعاهای صحیفه ذكر شود و در اختیار همگان قرار گیرد و بر اساس آنها داستان و قطعات ادبی نوشته شود.

    4. موضوع نگاری صحیفه سجّادیّه؛

    نخستین فهرست نگاری در متون مقدّس اسلامی بر روی قرآن صورت پذیرفت. فرهنگ موضوعی قرآن سابقه كهنی ندارد، چرا كه گذشتگان برای موضوع یابی به ذهن خود رجوع می كردند، چون یا تمامی آیات و یا اكثر آن را حفظ بودند.

    مركز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیّه اصفهان، چندین سال است اقدام به فهرست نگاری و موضوع یابی صحیفه نموده كه به زودی در چند مجلد به چاپ خواهد رسید. ولی این به معنای پایان كار نیست. محقّقان و دانشمندان اسلامی در جهت موضوع نگاری دقیق صحیفه، باید گام های مؤثّری بردارند.

    5. تلاوت و صوت دلنشین صحیفه سجّادیّه؛

    امروزه با پیشرفتی كه دستگاه های صوتی داشته اند، انواع صوت ها با كیفیّت بالا در حجم بسیار كم، در دسترس همگان قرار دارد. دستگاه های MP3 توانسته است جای ضبط صوت های قبلی را پر كند. نوار های كاست كم كم جای خود را به CD می دهند.

    ابزار دیگر،MP3 PLAYERاست كه با حجمی بسیار ناچیز،می تواند ده ها ساعت صوت را درخود جای دهد وهمیشه همراه كاربر باشد.

    تولید كنندگان صوت ها و نواهای مذهبی از این تكنولوژی استفاده بردند و هم اكنون شاهد صدها ترتیل كامل قرآن در سایت ها هستیم. در كشور ما نیز، علاوه بر ارائه ترتیل قرآن كریم توسّط چندین قاری برتر كشور، توسّط شورای عالی قرآن، مداحی ها و مرثیه سرایی ها و دعاها به صورت MP3 ارائه گردیده است. در این میان صوت صحیفه سجّادیّه در سایت های اینترنتی ارائه گردیده، كه جای آن دارد، اولاً با نواها و صوت های متعدّدی ارائه شود، ثانیاً در ترویج و همگانی كردن استفاده از آن قدم های بعدی را برداریم.

    6. احیای ترجمه ها و شرح های صحیفه سجّادیّه؛

    صحیفه سجّادیّه از نخستین كتاب هایی است كه در سده آغازین ظهور اسلام به بیان و بنان امام معصوم تألیف و تصنیف یافته و بدین جهت در شمار امّهات تراث حدیثی اهل بیت عصمت قرار دارد.عالمان دینی بر شرح و ترجمه آن اهتمام فراوانی گمارده اند. متأسفانه بسیار از آن شروح هنوز به صورت نسخه های محدود خطّی در گوشه های گنجینه های شخصی و عمومی، كناره انزوا گزیده اند، كه جای آن دارد احیاگران تراث شیعی در جهت احیای این آثار، بیشتر اهتمام كنند. احیای آن شروح می تواند در زمینه زنده نگهداشتن درون مایه این كتاب مقدس، اثرآفرین باشد.

    7. ترجمه صحیفه به زبان های مختلف؛

    تا آن زمان كه اسلام به سرزمین حجاز و بین اعراب، محدود بود نیازی به ترجمه قرآن و احادیث صادره از نبی مكرم و ائمه معصومین(ع) به دیگر زبان ها احساس نمی شد. در آن زمان، سؤالهای اعراب از كلمات قرآن و روایات، در حقیقت نیاز تفسیری و توضیحی بود كه آن هم با پرسش مستقیم ازپیامبراكرم و ائمّه اطهار(ع) یا اصحاب پیامبر برطرف می شد.

    اما از آن زمان كه مسلمانان پا را از مرزهای حجاز فراتر نهادندو ملت های غیر عرب به اسلام گرویدند و به تلاوت قرآن علاقه مند شدند، برای آشنایی آنان با قرآن و كلام پیامبر و ائمه معصومین(ع) نیاز شدید به فهم لغت عرب و ترجمه قرآن و احادیث پدید آمد.

    امروزه كه اسلام از مرزهای جغرافیایی گذشته و در همه ممالك نفوذ كرده، نیاز بیشتری به ترجمه متون مقدس اسلامی احساس می شود.

    اگر سهم مسیحیان را در ترجمه كتاب مقدس، از زمان مسیح تاكنون هر ساله یك عنوان فرض كنیم، سهم مسلمانان در ترجمه قرآن به دیگر زبان ها، از زمان نزول قرآن تاكنون هر بیست سال یك عنوان بوده است.

    در ترجمه نهج البلاغه وضعیت اسف بارتر است، چرا كه ترجمه نهج البلاغه به دیگر زبان ها فقط 9 عنوان و سهم صحیفه سجّادیه در ترجمه به زبان های دیگر بسیار ناچیز است. هم اكنون صحیفه سجادیّه به جز زبان فارسی، تنها به زبان های انگلیسی، تاجیك، اردو، روسی، ترجمه ای یگانه شده و دیگر زبان ها از ترجمان صحیفه بی بهره مانده اند.

    در جهان امروز كه نیاز بشریت به مناجات عارفانه با خالق یگانه بسیار احساس می شود باید با ترجمه های زیبا از صحیفه سجّادیه، راه مناجات و راز و نیاز عارفانه را به بشریتِ امروز آموخت. بدین سان می توان باورهای اصولی، اعتقادی را به او فرا دهیم و سیمای انسان و فضائل انسانی را در قالب بی بدیل مناجات و دعا برای وی تبیین كنیم.

    8. شرح موضوعی صحیفه سجّادیّه؛

    فایده تفسیرهاوشرح های موضوعی رامی توان در چند مورد دانست. اوّلاً ابهاماتی كه در بدو نظردربعضی ازآیات ویا فرازها به چشم می خورد را رفع می كند.ثانیاًآگاهی ازشرایط وخصوصیّات مختلف آن موضوع را فراهم می آورد و دست یابی به یك تفسیر و شرح جامع درباره موضوعات مطرح شده را آسان می سازد. ثالثاً راه دست یابی به اسرار و پیام های تازه را هموار می كند. همچنین خصوصیّات و فوائد، مفسران را بر آن داشته تا علاوه بر تفسیر آیه به آیه، به تفسیر موضوعی قرآن روی نمایند.

    صحیفه سجّادیّه شروح فراوانی دارد. ولی هیچ یك از شارحان به صورت موضوعی، صحیفه سجادیّه را به نگارش شرح نیازموده و صحیفه سجّادیّه، در اینجا نیز ـ مانند بسیاری از موارد ـ در انزوا زیسته و هیچ عالمی در زمینه شرح موضوعی صحیفه سجّادیه اثری ارائه نكرده است.

    9. معناشناسی واژگان صحیفه سجّادیّه؛

    ترجمه و شرح لغات عربی در كتاب های قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجّادیه، برای كسانی كه زبان مادریشان غیر عربی است و حتی عرب زبانانی كه از لغت فصیح عرب فاصله گرفته اند، بسیار كارگشا است و به آنها كمك می كند تا معانی دشوار را دریابند.

    برای صحیفه سجادیّه چند كتاب ترجمه لغات نگاشته اند، از جمله:

    1 ـ حل لغات الصحیفه السّجادیّه. اثر محمد باقربن محمد شفیع منجم، كه به توضیح بعضی از لغات و فرازهای دعا پرداخته است.

    2 ـ فرهنگ صحیفه سجّادیّه. نوشته منصور خاكسار، در این كتاب به ترجمه های متعدد از هر واژه پرداخته شده است.

    3 ـ لغت نامه صحیفه سجّادیّه. به ترجمه بسیاری از لغات صحیفه در ذیل هر فراز پرداخته است.

    با توجه به كتاب های ترجمه لغات صحیفه سجّادیه كه در دسترس است، بایستی اذعان كرد تمامی این كتاب ها در پی ترجمه تحت اللفظی بعضی از كلمات صحیفه بوده اند و هیچ اهتمامی به شرح واژگانی صحیفه، نداشته اند.

    جای آن دارد به واژه شناسی، معنا شناسی و شرح واژگان صحیفه سجّادیه پرداخته شود و با استناد به منابع دست اول و كهن، كتاب هایی در شرح كلمات و جملات صحیفه به صورت مستقل تدوین شود.

    10. ترویج صحیفه سجّادیّه دربین اهل سنّت؛

    صحیفه سجّادیه به شكل خطاب به خداوند و گفتگوی نیایشی با اوست و در قالب اعلام نیاز ها و حاجت خواهی انسان از خداوند تعالی است، لیكن متن ناب دینی است كه مجموعه ای انعكاس یافته از وحی الهی را در بر دارد. این متن در بین عوام اهل سنت و حتی اندیشمندان آنان ناشناخته مانده است.

    11. یافت و احیاء روایت های دیگر از صحیفه سجّادیّه؛

    صحیفه كامله سجّادیه، با استناد متّصل توسّط صدها محدّث و دانشمند اسلامی، روایت شده واسناد ونسخه های متعدّدی ازآن دردست می باشدو روایات وتعداد مشایخی كه صحیفه را روایت كرده اند به حدّ تواتر و تعدّد رسیده است.

    كشف روایات متعدد ازصحیفه،ما را در یافتن دعاهای مفقوده صحیفه یاری كرده در اتقان نسخه ای نهایی ازصحیفه نقش آفرین است.

    بایسته های یازده گانه ای كه ذكر شد نخستین قدم هایی است كه باید برای معرفی زبور آل محمد برداشته شود. در این مسیر نباید نگارش دانشنامه ای جامع را جهت صحیفه سجّادیه و راه اندازی بنیاد و پژوهشگاهی جهت تحقیق، پژوهش و ایجاد مأمنی برای محقّقان صحیفه پژوه را از خاطر دور كرد.

    سید احمد سجادی

    ماهنامه آموزشی، اطلاع رسانی معارف - شماره 41



    مراجع عظام تقلید

     آیات عظام وحید خراسانی و سیستانی به استفتائی مبنی بر اینکه آیا الکل پاک است و اینکه استفاده از آن به عنوان ضدعفونی کننده چه حکمی دارد، پاسخ دادند.

    به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرات آیت‌ وحید خراسانی و سیستانی در پاسخ به استفتائی مبنی بر اینکه آیا الکل پاک است و اینکه استفاده از آن به عنوان ضدعفونی کننده چه حکمی دارند آن را پاک دانستند.

    متن استفتاء و پاسخ آن به این شرح است.

    * نظر آیت الله العظمی وحید خراسانی درباره موضوع پاک بودن یا نجس بودن الکل

    سوال) برخی از داروها نظیر محلول های جلوگیری از ریزش مو یا برطرف کننده جوش های جلدی حاوی الکل می باشند. آیا استفاده از این محلول ها موجب نجاست پوست و موی بدن می شود؟

    جواب) الکل اگر از شراب یا نبیذ مسکر یا فقّاع گرفته نشده باشد و در فرایند تولیدشان از این مواد و سایر نجاسات استفاده نشده باشد، پاک است و الکل صنعتی هم به تمام اقسامش پاک است؛ ولی خوردن یا نوشیدن الکل طبی و صنعتی جایز نیست و اگر در دارو درصد کمی الکل باشد، بنابر احتیاط واجب نباید آن را خورد. بنابراین داروهائی که مشتمل بر الکل هست تا مادامی که علم به نجاست محتویات آنها نیست پاک است و چیزی را نجس نمی کند.

    لینک منبع خبرhttp://wahidkhorasani.com
     

     

    * نظر حضرت آیت‌الله سیستانی درباره موضوع پاک بودن یا نجس بودن الکل

    استفتاء: آیا همه انواع الکل (صنعتی، طبی و.) پاک هستند؟

    جواب: بله همه انواع الکل‌ها پاک‌اند (نجس نیستند)، اما خوردن آنها جایز نمی‌باشد.


    سید هادی خسروشاهی

    اگر دولت سوریه به درخواست اخوان‌المسلمین سوریه برای شرکت در انتخابات و همکاری در اداره کشور پاسخ مثبت می‌ داد، و تظاهرات مسالمت‌آمیز هواداران آن را سرکوب نمی‌کرد و قتل عام به وقوع نمی‌پیوست، بی‌تردید با هماهنگی عقلانی، حوادث طور دیگری رقم می‌خورد و به یقین، جبهه‌النصره» برای جنگ با سوریه، به وجود نمی‌آمد.

    به گزارش خبرگزاری حوزه، دفتر مرکز بررسی های اسلامی قم، گفت و گویی با مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی، پژوهشگر و کارشناس ارشد حرکت های اسلامی درباره ماهیت گروه تکفیری داعش انجام داده بود که به مناسبت ارتحال این پژوهشگر حوزوی، این مصاحبه را بازنشر خواهیم داد.

    داعش ساخته و پرداخته چه نوع تفکری است؟ و پدیدآورندگان این تفکر چه کسانی هستند؟

    داعش یعنی دولت اسلامی عراق و شام» پدیده نوظهور یا ایدئولوژی جدید نیست. داعش در واقع چکیدة تفکر سلفی وهابی است که افکار اصلی خود را از ابن‌تیمیه گرفته‌ که در دوره‌های بعد، توسط محمد بن عبدالوهاب اجرائی و عملیاتی گردید و در زمان سلطنت سعود» بزرگ خاندان آل سعود، به اوج رسید و دژخیمان آن با قتل عام مردم جزیره‌العرب و سپس قبایل موجود در منطقه، به سوی عراق آمدند و باز همه مردم را قتل عام کردند و مراکز عبادی و مراقد ائمه اطهار را چه در حجاز ـ مدینه منوره ـ و چه در عراق ویران ساختند.

    پس پدیدآورنده واقعی و اصلی این نوع تفکر جامد و بی منطق، پس از ابن تیمیه»، محمد بن عبدالوهاب است که به همین دلیل هم این فرقه، وهابی» نامیده می‌شود.

    مرکز نفوذ نخستین این فرقه در جزیره‌العرب منطقه نجد» بود که با توجه به شرایط جغرافیایی‌اش یک منطقه خشک و بی روح و جامد، خشن و متکی به شمشیر به شمار می‌رفت. در جنگ بین قبائل منطقه، نجدی‌ها حتی اگر با قبیله‌ای پیمان می‌بستند و در مراحل بعدی احساس می‌کردند که آن قبیله در جنگهای محلی شکست خواهد خورد، بلافاصله پیمان شکنی می‌کردند و خود به قتل و غارت افراد و اموال آن قبیله متحد می‌پرداختند و معتقد بودند به جای آنکه دشمن مشترک اموال آنها را به غارت ببرد و افرادشان را به قتل برساند، ما باید خود این کار را انجام بدهیم.

    اکنون نیز شاهدیم که هر چند یک بار، داعشی‌ها گروهی از هم‌پیمانان خود را قتل عام می‌کنند و این جنایات را در حق اعضا و رهبران جبهه‌النصره» (با گرایش اخوانی) و احرار الشام» و ارتش آزاد» چندین بار در سوریه انجام داده‌اند.

    یعنی می‌فرمایید که هسته‌های نخستین وهابی در شبه‌جزیره و بلاد عربی دیگر هم، مرتکب چنین جنایاتی می‌شدند؟

    بله، این را تاریخ می‌گوید. دهها کتاب درباره نجد و پیروان وهابیت و تاریخ عرب نوشته شده که من به یکی از آنها اشاره می‌کنم که محقق و مورخ معاصر مصری به نام حافظ وهبه تحت عنوان تاریخ جزیره‌العرب فی القرن العشرین» (تاریخ جزیره‌العرب در قرن بیستم) نوشته و در قاهره و بیروت چاپ شده است. او در کتاب قطور خود توضیح می‌دهد که وهابیان نخستین، در دوره سلطه فکری محمد بن عبدالوهاب و سلطه ملک سعود، در دو قرن گذشته، به هر نقطه‌ای از بلاد عربی که حمله کردند، همه را قتل عام نمودند و همه جا را به آتش کشیدند و شهرها را ویران نمودند؛ مثلاً پیش از سقوط مکه و مدینه به دست افراد وهابی در دوران عبدالعزیز، مردم شهر طائف را به طور کامل، اعم از زن و مرد و کودک و پیر و جوان را قتل عام کردند و سپس کل شهر را به آتش کشیدند؛ در شهرهای عراق نیز همین جنایات را تکرار کردند.

    کربلا و نجف را ویران نمودند و همین وحشیگری بی حساب و کتاب، باعث شد که مردم دیگر شهرهای عربی منطقه، تسلیم شوند؛ چون در حمله وحوش وهابی، اصول جنگی مراعات نمی‌شد و هدف، در واقع هر وسیله‌ای را توجیه می‌کرد. همان‌طور که امروزه شاهد تکرار این روش توسط داعش، یا نوادگان و بازماندگان بنی‌امیه و بنی‌سعود هستیم.

    رهبری فکری این گروه و سازمان به عهده چه کسانی است؟

    قبل از پیدایش رسمی داعش، گروههای تکفیری و افراطی متعدد ولی کوچکی، در گوشه و کنار جهان اسلام، به وجود آمده بود که تمویل آنها عمدتاً به عهده آل‌سعود بود. در همین راستا، طالبان در افغانستان به وجود آمد. البته با همکاری سازمان جاسوسی امریکا و بعد بن لادن وهابی سازمانهای کوچکی را متحد کرد که القاعده به وجود آمد. پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر و حمله امریکا به افغانستان و متلاشی شدن تشکیلات القاعده در این کشور، افراد و اعضای برجسته و فعال آن، از کشورهای خود و یا دیگر مناطق کوچ کردند و جریانهای تکفیری، باز باکمک مالی آل‌سعود و سازماندهی سیا و غرب و رهنمودهای صهیونیسم، در بلاد مختلف و رهبری‌های متفاوت به وجود آمدند و جنایات بی‌شماری را به نام اسلام در کشورهایی چون الجزایر، سومالی، سنگال، نیجریه، پاکستان و غیره مرتکب شدند و می‌شوند تا اینکه نوبت به خاورمیانه عربی رسید.

    یعنی در عراق و سوریه و مصر و لبنان …

    البته به این صورت سازمان توسعه نیافت، بلکه به‌تدریج و پس از آموزشهای نظامی لازم، با خرج ارتجاع عرب در منطقه خلیج فارس، نخست به صورت سازمان یافته در سوریه و سپس عراق به فعالیت و خرابکاری پرداختند. و به علت تهای غلط و زورگویانه بعضی از سران دولتهای عربی، دامنه عدم رضایت گسترش یافت و سرخوردگی مردم از به اصطلاح بهار عربی»(!) باعث شد که نیروهای منفعل به این سازمان‌ بپیوندند و ثروت هنگفتی هم به دستشان رسید و دامنه اقدامات توسعه یافت.

    یعنی اگر عقلانیتی در کار بود، کار به اینجا نمی‌کشید؟

    بی‌تردید چنین بود؛ یعنی اگر دولت سوریه به درخواست اخوان‌المسلمین سوریه برای شرکت در انتخابات و همکاری در اداره کشور پاسخ مثبت می‌ داد، و تظاهرات مسالمت‌آمیز هواداران آن را سرکوب نمی‌کرد و قتل عام به وقوع نمی‌پیوست، بی‌تردید با هماهنگی عقلانی، حوادث طور دیگری رقم می‌خورد و به یقین، جبهه‌النصره» برای جنگ با سوریه، به وجود نمی‌آمد و زمینه برای تولد مولود نامشروع جدیدی به نام داعش مساعد نمی‌گشت.

    در عراق هم اگر دولت جدیدی پس از حمله امریکا، برادران اهل سنت را که قرنها با شیعیان زندگی مسالمت‌آمیز در کنار هم داشتند، به بازی می‌گرفت و با توجه به سوابق و حضور آنها در عراق، میدان فعالیت و کار به آنها می‌داد و در اداره کشور به انحصارطلبی نمی‌پرداخت، بسیاری از حوادث تلخ بعدی رخ نمی‌داد.

    متأسفانه وقتی زورمداری‌ها جای عقلانیت را بگیرد، وقتی تمامت خواهی و انحصارطلبی به جای پذیرفتن تعدد و کثرت و ایجاد وحدت عمل بین گروهها و اصحاب مذاهب به وجود آید، نتیجه آن می‌شود که اکنون شاهدش هستیم و با علم به اینکه دشمنان اسلام، در پشت صحنه فعال بودند که به قول امام خمینی (ره) نه شیعه را می‌خواستند و نه سنی را.

    رهبران داعش چه کسانی هستند؟ مقصد نهایی آنها کجاست؟

    بحث درباره عناصر و رهبران این سازمانها در بلاد مختلف به ویژه در سوریه و عراق، نیاز به کتاب مستقلی دارد، ولی ما فقط اشاره می‌کنیم که دواعش در عراق و سوریه، رهبران خاص خود را داشتند ولی با گسترش دادن به فعالیت خودشان در مصر و لیبی و سومالی و اخیراً افغانستان، نام دولت خلافت اسلامی» به خود دادند و این هدف نهایی رهبری آن را به خوبی نشان می‌دهد؛ یعنی مقصد نهایی داعش، سیطره بر کل دنیای اسلام و سپس به قول خودشان، کل جهان است که البته این نوعی تخیل توأم با توهم است. و البته ما شاهد هستیم که امپریالیسم خبری، هر روز در ماهواره‌ها و مطبوعات و رسانه‌ها، جنایات اینها را نه به عنوان داعش»، بلکه تحت عنوان دولت اسلامی» و یا حکومت اسلامی به سمع و نظر مردم جهان می‌رسانند!

    آیا هدف، اسلام‌زدایی است یا اسلام‌هراسی؟

    اسلام‌هراسی که برنامه اصلی تمامی رسانه‌های غربی، اعم از امپریالیستی و صهیونیستی است و از سالیانی پیش، یعنی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده است، که به موازاتش، توطئه هراس از هلال شیعی» و ایران هراسی» نیز به راه افتاد؛ ولی اکنون به وضوح روشن است که هدف نهایی، اسلام زدایی» در سطح جهان است، چون اعمال وحشیانه و ارتکاب جرائم قرون وسطائی به نام اسلام، آن هم از نوع جهادی آن(!) نمی‌تواند مردم جهان را به اسلام رحمانی و آسمانی دعوت کند، بلکه ریشه و اساس را هدف قرار می‌دهد و نه تنها مردم جهان، بلکه حتی مردم مسلمان را نیز در بلاد اسلامی، نسبت به اساس اسلام، بدبین می‌سازد؛ چرا که همه این فجایع و جنایات به نام اسلام انجام می‌پذیرد.

    درباره چگونگی پیدایش داعش توضیحی بفرمایید.

    داعش علاوه بر جنبه عقیدتی، از لحاظ ی نیز در واقع محصول اندیشه میشل عفلق ـ نظریه‌پرداز وتئوریسین معروف حزب بعث ـ است که خواستار وحدت همه‌جانبه عراق و سوریه است. این هدف در دوران حکومت بعثی‌ها مطرح بود و پس ازسقوط رژیم بعثی‌ در عراق، این گروه با همکاری فراریان رژیم صدام، اعم از کادر رهبری حزبی و ارتشیان، در سوریه تحت عنوان القاعده» و نصره‌الاسلام» و احرار الشام» به فعالیت پرداختند و داعش را به وجود آوردند و همزمان بخشی از سنی‌های سرخورده از تهای دولت آقای نوری المالکی هم در عراق متحد شدند و با حرکت مسلحانه سوریه هماهنگ ‌شدند. نامگذاری دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) نشان‌دهنده هدف نخستین آنها، قبل از اعلام نظام خلافت بود.

    یعنی در عراق هم داعش فعالیت زیرزمینی داشت؟

    بله، همزمان با سوریه، سنی‌های معارض حکومت مرکزی که آن را حکومت شیعی» می‌نامیدند، متحد شدند تا دولت مستقلی تشکیل دهند. در این اتحاد بیش از ده گروه و سازمان شرکت داشتند که جیش الاسلام عراق، نقشبندی‌ها، گروه اسلامگرای وابسته به شیخ حارث الضاری، گردانهای انتفاضه و مجموعه فراری‌های حزب بعث، از جمله آنها بودند.

    وقتی قیام ضد حکومتی آنها رسمی و علنی شد، بسیاری از اعضای سنی ارتش عراق در موصل، تکریت، سامرا و عده‌ای در فلوجه و الانبار که جمعاً بالغ بر دهها هزار نفر می‌شدند، به داعش پیوستند و به همین دلیل نیروهای ارتش رسمی یا متلاشی شدند و گریختند و یا به داعش پیوستند! البته در این توطئه عده‌ای از ارتشیان عالیرتبه هم با دریافت رشوه‌های کلان از بنی‌سعود، همه تسلیحات جنگی موجود در پادگانها را به داعش تحویل دادند که اخیراً گویا قرار است در عراق این عده محاکمه» شوند. البته گفته می شود که حدود سه هزار نفر از نیروهای داعش در سوریه در حمله به موصل، شرکت داشتند و دومین شهر بزرگ عراق با دو میلیون جمعیت، با فرار جمعی سرباز و ارتشی، که چندین برابر مهاجمان بودند، در عرض شش ساعت سقوط کرد!

    و می‌دانیم که برای بازسازی ارتش عراق و خرید اسلحه، بیش از ۲۵ میلیارد دلار هزینه شده بود؛ ولی در عمل معلوم شد که این سلاح نیست که پیروز می‌شود، بلکه اراده و ایمان جهادی لازم است که مقاومت را به هر قیمتی به وجود می‌آورد و پیروز می شود.

    اصولاً علت اینکه حتی بغداد و اربیل در معرض هجوم و سقوط قرار گرفت، این بود که ارتش رسمی و سربازان موقت روحیه جنگ و مقاومت نداشتند و بی‌تردید اگر فتوای مرجعیت شیعه در نجف ـ آیت‌الله سیستانی ـ نبود، بسیج مردمی (الحشد الشعبی) با همکاری جمهوری اسلامی ایران تشکیل نمی‌شد، بی‌گمان بغداد هم سقوط می‌کرد. و داعش برای تخریب اماکن مذهبی شیعه و مشاهد مقدسه اهل بیت در سامرا و جاهای دیگر، حتی بولدزر و وسایل لازم را همراه خود آورده بودند!

    به هرحال داعش» اکنون یک پدیده سرطانی نامیمونی است که توسط بنی‌سعود و امپریالیسم غربی ـ در کلیت خود ـ به وجود آمده و هدف نهایی برنامه‌ریزان، تجزیه و تقسیم بلاد اسلامی ـ عربی است تا با تشکیل حکومتهای کوچک فرقه‌ای، منافع خود وامنیت رژیم صهیونیستی را تأمین کنند.

    به نظر شما اشتباه حکومت های عراق و سوریه در این امر نقش داشت؟

    بی‌تردید! اگر آقای مالکی با سنیهای منطقه موصل و سامرا و فلوجه همکاری عملی داشت و اگر بشار اسد، چند نفر از رهبران اخوان المسلمین سوریه را در دولت خود جای می‌داد، گروههای افراطی ـ تکفیری نمی‌توانستند همه آنها را زیر پرچم خود جای دهند…

    چرا اکثریت اعضای داعش از نومسلمانان اروپایی هستند؟

    نه، چنین نیست. اکثریت اعضای داعش در سوریه و عراق و لیبی، از خود مردم آن کشورها هستند؛ ولی امپریالیسم غربی و صهیونیسم بین‌المللی، امکاناتی را فراهم ساختند که جوانان مسلمان اروپایی (عمدتاً با تبار عربی ـ افریقایی) را بدین دو کشور گسیل دارند و دولت اردوغان هم در این میان حمّاله الحطب» شد و با پول بنی‌سعود و شیخ قطر و دیگر مرتجعان وابسته به غرب، این عناصر را به عراق و سوریه انتقال دادند و هدف اصلی‌شان، علاوه بر زمینه‌سازی برای تجزیه و تقسیم این کشورها، دور کردن عناصر افراطی ـ تکفیری از کشورهای خود بود، وگرنه سازمانهای جاسوسی و امنیتی غرب که به قول خودشان پشه را در هوا نعل می‌زنند»، معقول نبود که نتوانند این گروه انبوه از مهاجران تکفیری به منطقه را شناسایی کنند و مانع از سفرشان شوند!

    این عناصر خطر بالقوه برای خود آن کشورها نخواهند بود؟

    چرا، بی‌شک چنین است و از هم اکنون شاهد هستیم که گروههای تکفیری در ترکیه، کویت، عربستان و… به اقدامات مشابه دست زده و با انفجار و قتل عام مردم بی‌گناه، در مساجد و یا در کوچه و بازار، کار خود را آغاز کرده‌اند و در واقع باید آنها را خطر بالفعل» نه بالقوه» نامید که آثارش در آینده نه چندان دور، بیشتر دیده خواهد شد.

    دشمنی آنها با شیعه و تشیع چه انگیزه‌ای دارد؟

    انگیزه آنها ناشی از تعلیمات ابن‌تیمیه و عبد الوهاب و شیوخ وابسته به بنی‌سعود است. آنها شیعه را رافضی» می نامند و قتل عام آنها را هم نوعی جهاد» و ثواب» می‌دانند. البته جهاد اینها، در مسئله جهاد نکاح» رسوائی دیگری است که با سکوت فقهاءالبترول(!) و مفتیان اهل سنت، متأسفانه به عنوان یک پدیده زشت به نام اسلام، در تاریخ به ثبت رساند!

    عجیب است کسانی که ازدواج موقتِ مشروع در زمان پیامبر اکرم(ص) را نوعی و حرام می دانند، استفاده جنسی از بردگان اسیرشده، توسط چند نفر از وحوش داعش در یک روز را تحت عنوان جهاد نکاح»، حلال می‌شمارند و فقهای بزرگوار الازهر و بلاد عربی و اسلامی، همچنان در غیبوبت به سر می برند!

    و اکنون به نظر شما چه باید کرد؟

    مبارزه با داعش که تا مصر و مغرب عربی (لیبی، مراکش و الجزایر) نفوذ کرده است، سخت طولانی خواهد بود؛ اما به علت آنکه این نوع تفکر و عملکرد وحشیانه مورد قبول مردم جهان به ویژه ملتهای مسلمان منطقه نیست، در نهایت شکست خواهد خورد و البته با تخریبها و خونریزی‌های بسیار همراه خواهد بود و به نظر من قبل از هر چیزی، روشنگری‌ علما و شخصیت‌های معروف اسلامی در باره ماهیت ضداسلامی ـ ضد بشری تفکر داعشی و نتیجه این پدیده زشت، می‌تواند بستر لازم برای مبارزه همه‌جانبه و تأثیرگذار و نابودی این فرقه را فراهم سازد.


    موشک

    با تحولات حقوقی در عرصه بین الملل و افزایش تنش‌ها در منطقه و جهان، رقبای مختلفی در سال ۲۰۲۰ میلادی برای دستیابی به موشکهای بالستیک تاکتیکی با دقت ویژه، در کنار جمهوری اسلامی ایران ظهور کرده اند.

     در تعریفی مرسوم و متداول، موشک های بالستیک کوتاه برد، به پرتابه های تا برد ۱۰۰۰ کیلومتر گفته می شود که سابقه توسعه آن ها بیشتر به دوره جنگ سرد بر می گردد. در این دوره بیشتر این سلاح ها برای حمل کلاهک های اتمی و شیمیایی توسعه پیدا کردند. موشکی مثل اسکاد از جمله پر مصرف ترین نمونه های این تسلیحات در حالت متعارف بود که خصوصا توسط ارتش صدام در حجم بالایی علیه ایران استفاده شد.

    این موشک ها در آن دوره عمدتا بدون دقت بوده و بیشتر به عنوان سلاح جنگ روانی و کشتار دست جمعی غیر نظامیان در شهرها استفاده می شد. اما در دوره پس از جنگ سرد و خصوصا در هزاره سوم با توسعه فناوری های الکترونیک و سامانه های تصویر ساز و البته هدایت ماهواره ای، موشک های بالستیک متعارف به دقت بسیار چشم گیری رسیده اند.


    از جمله تحولات مهم در این نوع موشکها آن است که آمریکا در چند سال اخیر با تغییر دکترین نظامی خود به سمت توسعه موشک های بالستیک کوتاه برد با کلاه جنگی متعارف برای نبردهای زمینی رفته و حتی بحث توسعه سلاح های ماوراء صوت را نیز در کلاس مطرح کرده است. اما این حوزه، از جمله بخش هایی است که برخی قدرتهای قبلی موشکی از جمله آمریکا، نمی توانند به راحتی خود را جزو قدرتهای انحصاری و بلامنازع جهان نام ببرند چراکه جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشوری با یکی از مدرنترین سامانه های موشکی جهان از جمله بزرگان در این بخش بوده و البته سابقه رزمی بسیار خوبی در این زمینه نیز برای خود رقم زده است.

    با توجه به افزایش رقابت ها و حساسیت دستیابی به چنین موشکهای مدرن و نقطه زنی در دنیا، در ادامه به برخی از این موشک ها و اهمیت آن در یگانهای رزمی نیروهای مسلح برتر دنیا خواهیم پرداخت.

    آمریکا به دنبال تهاجم عمقی

    اخیرا موشک Deep Strike از شرکت ریتهون آمریکا با بردی در حدود ۵۰۰ کیلومتر و برای جایگزنی موشک های سری AtacMS توسعه پیدا کرده است. این موشک در حال حاضر آزمایش های انفجاری سر جنگی و سیستم پیشران سوخت جامد خود را با موفقیت انجام داده و به زودی (طبق برخی خبرها سال ۲۰۲۰) وارد سازمان رزم نیروی زمینی ارتش آمریکا خواهد شد. این موشک حدود ۵۰۰ کیلومتر برد خواهد داشت و بر اساس برنامه موجود در پرتابگرهای حامل دو موشک روی کشنده های سری M۲۷۰A۱ و M۱۴۲ حمل و پرتاب خواهند شد.

    نمایه گرافیکی از موشک Deep Strike

    سازنده آمریکایی ادعا کرده که این موشک توان حمله به اهداف سخت مثل سنگرهای بتونی و زیر زمینی و حتی اهداف متحرک را نیز دارد. این موشک از سیستم پیشران سوخت جامد بهره برده و سرعت آن نیز در حدود ۶ برابر سرعت صوت اعلام شده است. وزن سر جنگی این موشک در حدود ۹۰ کیلوگرم بوده و از نوع شدید الانفجار و ترکش شونده است. در بحث هدایت این موشک از ترکیب هدایت سامانه جی پی اس و سیستم اینرسیایی بهره می برد.

    روسها با اسکندر به دنبال حملات دقیق

    موشک روسی اسکندر که از سال ۲۰۰۶ میلادی به این سو در ارتش روسیه عملیاتی شده، از سوخت جامد بهره برده و از سرجنگی در حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ کیلوگرم استفاده می کند. برد آن در حدود ۵۰۰ کیلومتر بوده و می تواند به صورت تقریبا عمودی روی سر هدف فرود بیاید. سرهای جنگی این موشک می تواند از نوع اتمی، شدید الانفجار ترکش شونده، حامل ریز مهمات و یا ترموباریک باشد. این موشک از ترکیب هدایت ماهواره ای و سیستم تصویر ساز در مرحله نهایی بهره می برد.

    در جریان تحرکات آمریکا برای نصب سامانه های راداری مربوط به سپر دفاع موشکی در سال ۲۰۰۹ میلادی، تنها تهدید حضور این موشک ها در منطقه کالینگراد روسیه کافی بود تا آمریکایی ها در آن مقطع از تصمیم خود عقب نشینی کنند. این موشک روسی اخیرا به الجزایر و ارمنستان صادر شده و ارتش سعودی نیز علاقه خود را برای خرید این موشک در دوره ای اعلام کرده بود. البته برد این موشک در مدل صادراتی به ۲۸۰ کیلومتر کاهش پیدا کرده که قابل مقایسه با نمونه های عملیاتی در ارتش روسیه نیست.

    روایتی از ترکیب علم اوکراینی و پول سعودی

    بالاتر اشاره شد که حکومت سعودی مدتی به دنبال خرید موشک اسکندر از روسیه بود ولی به آن نرسید و البته این مسئله حاکمان ریاض را از رویای رسیدن به موشک دور نکرد. سعودی ها اما این بار برای رسیدن به موشک های بالستیک کوتاه برد به سراغ میراث دار بزرگ شوروی سابق از نظر موشکی یعنی اوکراین رفتند.

    از چندین سال قبل اخباری مبنی بر توسعه یک موشک بالستیک کوتاه برد، چیزی شبیه به موشک اسکندر روسیه، توسط اوکراین در فضای مجازی منتشر شده بود. با توجه به اوضاع نا مساعد مالی این کشور از همان زمان حرف‌هایی درباره یک اسپانسر خارجی در این طرح مطرح شده و بعد از مدتی عربستان سعودی به عنوان حامی مالی این طرح شناخته شد. این موشک تک مرحله‌ای سوخت جامد، می‌تواند تا برد نهایی ۵۰۰ کیلومتر نیز پرواز کند و هدف خود را با سرعت بالا مورد اصابت قرار دهد.

    این موشک که صاعقه ۲ نام دارد و طبق برخی شواهد و گمانه زنی ها احتمالاً تحویل آن به سعودی‌ها از سال ۲۰۲۲ میلادی آغاز می‌شود.

    کره جنوبی به دنبال بازدارندگی موشکی

    معمولا هر وقت حرفی از موشک های در شبه جزیره کره می شود چشم ها به سمت شمال می چرخد ولی باید گفت در سالهای اخیر طرف جنوبی نیز تبدیل به قدرتی موشکی در فاز کوتاه برد شده و در حال حاضر در این بخش و با برد ۸۰۰ کیلومتر موشکی با دقت ویژه در اختیار دارد. موشک Hyunmoo-۲ در مدل C یکی از دقیق ترین موشک های بالستیک کوتاه برد حال حاضر جهان با برد ۸۰۰ کیلومتر است که توسط کره جنوبی به صورت خاص برای درگیری با همسایه شمالی توسعه یافته است.

    قابلیت نقطه زنی و البته نفوذ به سنگرهای بتونی و سازهای سخت کاری شده از جمله قابلیت های مهم این موشک کره ای است.

    این موشک که در سال ۲۰۱۷ میلادی رونمایی و اعلام شد که خطایی بین ۱ تا ۵ متر دارد. کره جنوبی در جریان بالا گرفتن تشنج ها با همسایه شمالی اقدام به تست این موشک و نمایش لحظه اصابت آن به هدف از پیش تعیین شده کرده و گام مهمی را در مسیر بازدارندگی برداشت. این موشک از هدایت اینرسیایی و جی پی اس بهره برده و گفته شده که می تواند اهداف متحرک را نیز هدف قرار دهد.

    وزن سر جنگی آن نیز در حدود ۵۰۰ کیلوگرم است و یکی از نکات جالب در خصوص این موشک شباهت زیاد آن به سری اسکندر روسیه است که احتمال همکاری دو طرف در این خصوص را تقویت می کند. دو کشور پیش از این در توسعه موشک های ضد هوایی با هم همکاری هایی داشتند.

    یک موشک خاص برای اژدهای چینی

    چین شاید از نظر تعداد موشک های بالستیک به نوعی یک رکورد دار جهانی باشد و در سالهای اخیر نیز هم در زمینه موشک های بالستیک و هم کروز این کشور هزینه های بسیار زیادی را تقبل کرده است. یکی از بحث های چالش برانگیز برای فرماندهان چینی مسئله جزیره تایوان و احتمال درگیری با آن است. چین همیشه این جزیره را یک استان شورشی و بخشی از خاک خود قلمداد می کند و از طرفی تایوان نیز به لطف حمایت های غرب و البته پیشرفت های اقتصادی و فناوری صاحب ارتشی نه خیلی بزرگ ولی قدرتمند است و به نظر چین برای تصرف آن کاری ساده در پیش نخواهد داشت.

    موشک های سری DF-۱۵ در چندین مدل برای ارتش چین توسعه پیدا کرده ولی مدل C آنها یک گونه ویژه با ماموریتی خاص و دقتی بالا به حساب می آید. این موشک خطایی در حد ۱۵ تا ۲۰ متر دارد و از سیستم ترکیبی ژیروسکوپ لیزری و سامانه هدایت ماهواره ای "بایدو" نیز استفاده می کند. سر جنگی نفوذگر ویژه برای آن طراحی شده و بنا به نظر کارشناسان ماموریت آن نفوذ و نابودی تاسیسات کنترل و فرماندهی ارتش تایوان در زمان بروز درگیری است.

    برد این موشک در حدود ۷۰۰ کیلومتر است و از سر جنگی جدا شونده و مانور دهنده بهره می برد. این موشک از سیستم پیشران سوخت جامد تک مرحله ای استفاده کرده و می تواد به سرجنگی متعارف یا اتمی مجهز شود.

    نبرد موشکی در شبه قاره هند ادامه دارد

    مشخصا هیچ لیستی در خصوص بحث های موشکی بدون هند و پاکستان ممکن نیست. این دو همسایه اتمی از جمله دو قدرت موشکی در جهان شناخته می شوند. در بخش موشک های کوتاه برد تاکتیکی بالستیک نیز هر دو کشور دارای حرفهای زیادی برای گفتن هستند. در پاکستان شاید بتوان دقیق ترین موشک بالستیک کوتاه برد را حاتف ۳ نامید که حدود ۲۹۰ کیلومتر برد دارد و با استفاده از هدایت ترکیبی می تواند به شعاع خطای ۵۰ متر برسد. این موشک از سوخت جامد و سیستم پیشران تک مرحله ای بهره برده و سر جنگی آن نیز ۷۰۰ کیلوگرم است.

    این موشک در سال ۲۰۰۴ میلادی وارد خدمت شده و بنا به روایت هایی در رسانه های تخصصی، چینی ها بر اساس موشک های سری DF-۱۱ کمک هایی را به پاکستان برای توسعه آن انجام دادند.

    از طرف دیگر هندوستان توسعه موشک های بالستیک کوتاه برد جدید را با سری Prahaar ادامه داد و در سال ۲۰۱۱ اولین آزمایش این موشک را با برد ۱۵۰ کیلومتر انجام داد. این موشک که از سیستم هدایت ترکیبی ژیروسکوپ فیبر نوری و هدایت ماهواره ای بهره می برد با بردی در حدود ۱۵۰ کیلومتر خطایی زیر ۱۰ متر دارد. سر جنگی این موشک در حدود ۲۰۰ کیلوگرم بوده و از یک سیستم پیشران تک مرحله ای سوخت جامد بهره می برد. هندی ها برنامه هایی برای توسعه مدلی از این موشک با برد ۲۰۰ کیلومتر را با نام Pranash دارند.

    آقای یاغی و رویاهای موشکی

    در سالهای اخیر صنایع دفاعی ترکیه در بخش های خاصی ورود کرده و مشغول تولید انبوه تجهیزات مختلفی شده که از جمله آنها راکت های توپخانه ای و البته موشک های بالستیک تاکتیکی است. موشک Bora از جمله محصولات جدید این کشور است که توسط شرکت ROKETSAN طراحی و ساخته شده و در تابستان سال ۲۰۱۹ میلادی نیز بر اولین بار ارتش ترکیه از آن به صورت عملیاتی استفاده کرد و حداقل یک موشک از این سری علیه گروه های تروریستی در شمال عراق پرتاب شد و گفته می شود در سال جاری میلادی نیز تست های مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است.

    این موشک ۲۸۰ کیلومتر برد داشته و به لطف داشتن سیستم هدایت شونده ترکیبی اینرسیایی و جی پی اس بر اساس تخمین برخی کارشناسان به خطای زیر ۱۰ متر دست پیدا کرده است. این موشک از سر جنگی به وزن حدود ۵۰۰ کیلوگرم بهره می برد. ترکیه روی مدل پیشرفته تری از این موشک با برد بیشتر نیز کار می کند.

    ایران و خانواده سرافراز فاتح

    وقتی در این لیست به کشور عزیزمان می رسیم بدون هیچ بحثی در این کلاس باید به سراغ خانواده موشک های سری فاتح بریم که در این سالها از فرماندهان داعشی تا تروریست های لانه کرده در شمال عراق و صد البته شیطان بزرگ در عین الاسد به دست اعضای این خانواده موشکی تنبیه شده اند. در روزهای پر از غم و اندوه بعد از ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی در بغداد بود که غرش موشک های بالستیک سری قیام و فاتح ۳۱۳ به سمت عین الاسد به صدا در آمد و دقت آنها در نابود کردن آشیانه ها و نقاط حساس آن پایگاه مایه تعجب، تحسین و ترس دوست و دشمن شد.

    موشک فاتح ۳۱۳

    اما مدتی بعد از حمله به عین الاسد، نیروی هوافضای سپاه موشک جدید خود از خانواده فاتح یعنی رعد ۵۰۰ را رونمایی کرد؛ موشکی که تغییرات قابل توجهی به نسبت سری قبلی داشته و به قولی ایران را وارد لیگ جدیدی در بین موشک سازها کرده است. یک قانون کلی در طراحی و ساخت سیستم های نظامی وجود دارد و آن هم این است که هر چه یک جنگ افزار یا سامانه نظامی سبک تر باشد، بهتر است و اکثر طراحان و سازندگان مهم در دنیا به دنبال کاهش وزن در عین حال با حفظ کارایی در محصولات خود هستند.

    نکته مهم و کلیدی در خصوص موشک رعد ۵۰۰ دقیقا همین جاست. این موشک نه فقط در بخش بدنه بلکه در بخش سیستم پیشران نیز به سامانه کامپوزیتی مجهز است. این سیستم پیشران کامپوزیتی "زهیر" نام دارد. این مسئله به این معنی است که هم در سیستم پیشران و هم بدنه به طور کامل از مواد کامپوزیتی با استفاده از فناوری الیاف کربن استفاده گردیده که باعث کاهش شدید وزن این موشک نسبت به گونه های دیگر در خانواده فاتح ۱۱۰ شده است.

    موشک رعد ۵۰۰

    موشک رعد ۵۰۰ نسبت به مدل های قبلی با کاهش ۵۰ درصدی وزن رو به رو شده و از طرف دیگر برد آن با افزایش ۲۰۰ کیلومتری به حدود ۵۰۰ کیلومتر افزایش پیدا کرده است. آنطور که رسانه ها و خبرگزاری کشورمان نوشته اند، در موشک جدید رعد ۵۰۰ قابلیت تحمل ۱۰۰ بار فشار و دمای سه هزار درجه سانتیگراد فراهم شده است. کاهش وزن در اینجا به معنای راحت تر شدن حمل و نقل و البته امکان افزایش تعداد بیشتر موشک روی پرتابگرهای متحرک نیز تفسیر می شود.

    این موشک کمتر از ۳۰ متر خطا داشته و البته بر اساس گمانه زنی های رسانه ای انجام شده در خصوص آن به نظر به راحتی توان رسیدن به سرعت هایی بین ۵ تا ۷ برابر سرعت صوت را دارد. موشک مورد نظر جدیدترین و به نوعی پیشرفته ترین عضو خانواده فاتح و البته پیشرفته ترین موشک تاکتیکی بالستیکی ایران در حال حاضر به حساب می آید تا مشخص شود جمهوری اسلامی ایران که حدود ۲۰ سال قبل، هیچ جایگاهی در این حوزه نداشت، در سال ۲۰۲۰ اجازه جلو افتادن رقبای منطقه ای و جهانی در این حوزه را نخواهد داد و پا به پای آنها پیش می رود.[مشرق]


    عیادت جمعی از طلاب و اساتید از بیماران بستری در بیمارستان فرقانی

    حوزه/ رئیس نظام پزشکی کاشان خواستار حضور ون در کنار بیماران کرونایی و کاهش استرس پرسنل درمانی شد.

     خانم دکتر مژگان صحت، رئیس نظام پزشکی کاشان، در نامه‌های جداگانه ای از آیت الله نمازی، نماینده ولی فقیه در کاشان؛ دکتر مروجی، رئیس دانشگاه علوم پرشکی کاشان و همچنین دکتر ظفرقندی رئیس سازمان نظام پزشکی کشور درخواست کرد تا ان برای کمک به بیماران و کاهش استرس پرسنل درمانی، به صورت تمام وقت در بخش های تنفسی مراکز درمانی شهرستان کاشان حضور داشته باشند.

    متن نامه های ارسالی به این شرح است:

    با سلام و احترام

    برای اپیدمی پیش آمده خواهشمند است در صورت صلاحدید دستور فرمایید، با توجه به استرس بالای بیماران تنفسی و تأثیر مثبت ایجاد آرامش در سیر درمان بیماران با توجه به تراکم بخش ها و حجم کاری پرسنل درمانی، جهت کمک به این بیماران و همین طور کاهش استرس پرسنل درمانی در هر بخش تنفسی، یک به صورت تمام وقت حضور داشته باشد تا همچون همیشه، ون در سخت ترین شرایط، همراه مردم رنج کشیده ایران باشند. مسلماً گان و وسایل حفاظت شخصی همچون پرسنل در اختیار این عزیزان قرار خواهد گرفت و مطمئنا در اجر اخروی پرستاری از بیمار شریک خواهند بود.

    رهبر انقلاب

     رهبر معظم انقلاب اسلامی به استفتائی پیرامون غسل، کفن و نماز میت بر اثر کرونا» پاسخ گفتند.

     حضرت آیت الله ای به استفتائی پیرامون غسل، کفن و نماز میت بر اثر کرونا» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.

    * غسل، کفن و نماز میت بر اثر کرونا

    سؤال: اگر شخصی بر اثر بیماری واگیردار کرونا ویروس که طبق نظر متخصصان، سرایت سریعی دارد، فوت کند در خصوص غسل، کفن و نماز چنین میتی وظیفه چیست؟

    جواب: مجرد ابتلای به این بیماری، موجب سقوط احکام واجب مربوط به میت نمی شود؛ بنابراین با مراعات کامل نکات بهداشتی و استفاده از تجهیزات ایمنی – هر چند با صرف هزینه – باید حداقل واجب در مورد غسل، حنوط، کفن، نماز میت و دفن انجام گیرد.

    در صورت عدم امکان غسل ترتیبی، باید به صورت ارتماسی، غسل داده شود و در صورت عدم امکان غسل، با دست میت، میت را به ترتیب، بدل از غسل با آب و سدر، غسل با آب و کافور و غسل با آب خالص، تیمم داده و حنوط  کنند و - هر چند از روی لباس - کفن کرده و دفن نمایند.


    فرزام کمال آبادی

    به تازگی یکی از سرکردگان فرقه بهاییت از شیوع کرونا در ایران ابراز خوشحالی کرده است. همچنین رد پای شبکه بهاییت در احتکار ماسک و مواد بهداشتی نیز شناسایی و کشف شده است.

    در حالی که مردم ایران روزهای سخت مبارزه با ویروس کرونا را پشت سر می‌گذرانند، غرب شیفتگان و دشمنان ملت ایران نیز ترور روانی مردم از طریق شبکه‌های رسانه‌ای دشمنان ایران را با شدت دنبال می‌کنند. حالا با شیوع کرونا در سایر نقاط دنیا (بویژه اروپا و آمریکا) ابعاد این ترور روانی علیه ملت ایران بیشتر روشن می‌شود.

    در روزهای اخیر، فایل صوتی منسوب به فرزام کمال‌آبادی» ، از رهبران محفل بین‌المللی فرقه ضاله بهاییت، منتشر شده که با رضایت و خشنودی عیان از شیوع کروناویروس و بیمارشدن هموطنان، این مساله را به انتقام کبیر الهی حضرت بهاء الله» (بنیان‌گذار این فرقه ضاله) مرتبط کرد و وعده داد که فاز اصلی این انتقام» هنوز در پیش است! لازم به ذکر است که فرزام کمال‌آبادی، برادر فریبا کمال‌آبادی»، عضو حلقه رهبری فرقه بهاییت در داخل کشور و محکوم امنیتی است که فایزه هاشمی»، با او رفاقت دیرینه دارد و دو بار هم به خانه او رفته و با او و دیگر رهبران بهایی دیدار کرده است.

    فرزام کمال آبادی
    فریبا کمال آبادی(راست)
    دیدار فایزه هاشمی با فریبا کمال آبادی در منزل او

    این در حالی است که روز 6 اسفند، خبرگزاری‌های داخلی از شناسایی و متلاشی شدن یک باند بزرگ احتکار ماسک» خبر دادند که اعضای آن، وابستگان فرقه ضاله بهاییت بودند. [1]  

    همزمان، شبکه تلویزیونی متعلق به بهاییان از لندن، شبکه من و تو»، یک ضلع از مثلث سه‌گانه‌ی رسانه‌ای دشمنان ملت ایران برای ترور روانی مردم ایران است. دو ضلع دیگر این مثلث شوم، شبکه ایران اینترنشنال» (وابسته به سعودی) و تلویزیون بی بی سی فارسی (که در آن‌جا هم بهاییانی چون بهروز آفاق نقش کلیدی داشته و دارند) هستند. جالب این‌جاست که شبکه من و تو» آن اندازه در خبرسازی و موج‌سواری در بیماری و محنت مردم ایران هول و ولا دارد که گاف‌های سنگین می‌دهد.

    نمونه اخیر و معروف آن، گزارش مضحک این شبکه درباره توصیه‌های حضرت آیت‌الله بهجت(ره) به "بیماران مبتلا به کرونا" بود که تبدیل به یک افتضاح بزرگ شد. البته دست‌اندرکاران وقیح و روسیاه این شبکه به جای عذرخواهی از این خبرسازی درباره مرجع بزرگواری که ده سال پیش به رحمت خدا رفته، در اقدامی رسوا آن قسمت را دوباره ضبط کردند و در تکرار برنامه از آن استفاده کردند و در یوتیوب نیز قرار دادند، گرچه دیگر فایده‌ای نداشت.در اقدامی دیگر، یکی از عوامل این شبکه در تماس با رامین »، پزشک ایرانی مقیم آمریکا که در پروژه‌های سازمان بهداشت جهانی در نقاط مختلف دنیا حضور داشته، تلاش کرد با ارجاع به یک منبع مجهول و ناشناس، بحران» کرونا در ایران را از دست رفته» جلوه دهد که البته با پاسخ معقول، منطقی و مستدل این مهمان، تیرش به سنگ خورد.به موازات پرده‌برداری از باطن خبیث و ضدایرانی این مزدوران رسانه‌ای، پرده‌ها درباره واقعیات قبله آمال غرب‌شیفتگان» داخلی و خارجی، یعنی ایالات متحده، در مواجهه با کرونا» هم بیش از پیش کنار می رود.

    همزمان با سقوط بی‌سابقه‌ی ارزش سهام در بازارهای مالی آمریکا، حجم انتقادات از نحوه مدیریت دولت آمریکا در رسانه‌های و حتی درون ساختار ی این کشور هر روز عمق و گسترش بیشتر می یابد. در آخرین مورد، روز 29 فوریه، خبرنگار ارشد سی ان ان، دان لمون» به شدت به سهل‌گیری، دروغگویی و پنهان‌کاری و بی‌برنامگی دولت ترامپ در برابر کرونا انتقاد کرد.

    همچنین کانال تلگرامی کاوش مدیا» بخشی از  برنامه تلویزیونی معروف Greate Boston» در آمریکا را به اشتراک گذاشت که در گزارشی، ضعف آشکار حکومت در ایالات متحده را در مدیریت بحران کورونا به تصویر می کشد:از همه جالب‌تر در این گزارش، اظهارات ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی چند روز پیش در هند است که در پاسخ به سوالاتی درباره شیوع کرونا در آمریکا می‌گوید: بزارید ببینیم چطور میشه.فکر می‌کنم درست بشه. امیدوارم»

    ترامپ روز جمعه، در یک گردهمایی انتخاباتی در کارولاینای شمالی، کرونا ویروس را "حُقّه‌ی دمکرات‌ها برای خراب کردن او و دولتش" خواند!

    در حالی که کمبود ماسک، محلول‌های ضدعفونی در فروشگاه‌های آمریکایی، کار به فروش و حتی پیش‌فروش این اقلام با قیمت‌های نجومی و فضایی در سایت‌های خرید و فروش آنلاین کشانده، وقتی سناتور جان کندی» (سناتور جمهوری‌خواه لوئیزیانا) از چاد ولف»، کفیل وزارت امنیت سرزمینی ایالات متحده، اطلاعات پایه‌ای و ساده را درباره آمادگی سراسری برای مقابله با کرونا(همچون در اختیار بودن تعداد کافی ماسک) می پرسد، وزیر کابینه ترامپ اظهار بی‌اطلاعی می کند که عصبانیت سناتور سوال‌کننده را در پی دارد. جالب‌تر این که در همین جلسه سنا، چاد ولف مدعی می شود که ظرف یک ماه و نیم، واکسن کرونا در آمریکا ساخته خواهد شد و وقتی جان کندی صحت ین ادعا را از وزیر بهداشت کابینه ترامپ می پرسد، او کاملا آن را انکار می کند:همزمان، خبرگزاری رویترز در گزارشی تفصیلی در روز جمعه(28 فوریه)، با استناد به مشاهدات سه خبرنگار خود جولی استین‌هاوزن» در شیکاگو، اندرو هی» در نیومکزیکو و برد بروکس» در تگزاس از پنهان‌کاری و بی‌توجهی دولت آمریکا نسبت به شیوع ویروس کرونا پرده برداشت.

    اهم سرفصل‌های این گزارش، به این قرار بوده‌اند:

    مهمترین موارد ذکر شده در این گزارش مفصل به شرح زیر است:

    تعداد انگشت شماری از بخشهای بهداشت عمومی در سراسر کشور قادر به آزمایش ویروس جدید کرونا موسوم به کووید ۱۹ هستند.

    دولت فدرال کمتر از ۱۰٪ از ماسک‌های محافظ مورد نیاز برای محافظت از کارمندان و مردم را در اختیار دارد.

    واشنگتن هنوز بودجه کافی برای حمایت از تلاش‌های بخش‌های بهداشتی در نظر نگرفته و مبلغ درخواستی ترامپ به اذعان جمهوریخواهان و دموکرات‌ها بسیار اندک است.

    ایالات متحده با لجبازی هفته‌های گذشته را برای پیشگیری از دست داده است. اکنون نیز گرچه مقامات بهداشت آمریکا ۶۰ مورد ابتلا را تأیید کرده‌اند، اما به اذعان کارشناسان هیچ راهی برای دانستن رقم واقعی ندارد.

    انجمن آزمایشگاه‌های بهداشت عمومی از مراکز بسیار کم غربالگری خبر داده و نتایج برخی از آزمایشگاه‌ها را نادست اعلام کرده است.

    در حدود ۱۵ بخش بهداشتی ایالتی با تماس با رویترز نگرانی‌های خود را در مورد چالش‌هایی که در صورت گسترش ویروس با آنها روبرو خواهند شد از جمله نداشتن وسایل محافظت شخصی کافی برای محافظت از کارکنان پزشکی عنوان کرده‌اند.

    وزارت بهداشت و درمان آمریکا تخمین زد که ایالات متحده به ۳۰۰ میلیون ماسک صورت نیاز دارد، این در حالی است که این کشور فعلا دارای کمتر از ۲۰ میلیون نوع از ماسک‌های مورد نیاز است.

    ایالت‌ها قصد دارند افراد بیمار را در خانه‌های خود منزوی کنند، هم برای کاهش سرعت جامعه و هم برای کاهش فشار بر بیمارستان.

    نگرانی دیگر، هجوم بیماران به مراکز بهداشتی است که در حال حاضر در بسیاری از مناطق کشور خصوصاً در فصل آنفولانزا با شلوغی زیادی مواجه هستند. [2]

    در حالی که مثلث شوم رسانه‌ای پیش‌گفته(به ویژه ایران-اینترنشنال)، با زیر پا گذاشتن هر نوع قاعده و اصول و شرافت خبرنگاری تلاش دارند هر نوع شیوع ویروس کورونا در کشورهای مختلف را به منشاء‌ ایرانی» ربط دهند، بحران کرونا در ایران را کنترل خارج شده» تصویر نمایند و مقامات ایران را به پنهان‌کاری» متهم کنند،  گمانه‌زنی‌ها و ارزیابی‌های کارشناسی در سطح بین‌المللی، حاکی از ان است که بسیاری از کشورها در اعلام شیوع بیماری و تعداد مبتلایان، عملا سکوت پیشه کرده‌اند، در حالی که فاجعه در آن کشورها، عنقریب از پرده بیرون خواهد افتاد.

    برای مثال، در حالی که هنوز از هند(با جمعیتی بالای یک میلیارد نفر و در مجاورت جمهوری خلق چین) اخبار چندانی از کورونا مخابره نمی‌شود، روز جمعه رویترز در گزارش دیگری، از نگرانی شدید دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا از میزان بالای شیوع در هند و تبدیل آن به جایگزین چین در انتقال ویروس خبر داد، در حالی که هم سطح امکانات، هم سطح رعایت بهداشت فردی و عمومی و زیرساخت‌های بهداشت و درمان در هند، قابل مقایسه با قدرت اقتصادی بزرگی چون چین نیست.

    همین موضوع درباره کشورهایی چون پاکستان، عراق، افغانستان و بنگلادش هم صدق می‌کند. در عین حال، کشورهایی چون امارات متحده و ترکیه، که اقتصاد آنان به شدت به بحث گردشگری و رفت‌ و آمد مسافران خارجی گره خورده‌ است، از سوی رسانه‌های بین‌المللی به پنهان‌کاری مفرط درباره شیوع این بیماری در خاک خود متهم هستند، چنان که برخی کارشناسان چنین ارزیابی می‌کنند که دیر یا زود، بعد از گذشتن دوره پیک شیوع در ایران، عمق و گستردگی شیوع و ابتلاء به ویروس در دیگر کشورهای منطقه رخ‌نمایی خواهد و مقامات مسوول در ایران باید تدابیر ویژه‌ای برای کنترل و حفاظت از مرزها اتخاذ کنند.

    مثل معروفی در آمریکا وجود دارد که تمدن تا زمانی برقرار است که 911(شماره فوریت‌های پلیسی در این کشور) پاسخگو باشد». تصاویر و ویدیوها و گزارش‌هایی که از کشورهای الگو» در نظام لیبرال-سرمایه‌داری(همچون آمریکا، آلمان، فرانسه، ژاپن و کره‌ جنوبی) از نحوه تعامل مسوولان و مردم با کورونا مخابره می‌شود، در حال کنار زدن لایه‌های غلیظ بازنمایی» رسانه‌ای از اسطوره‌ی حکمت»، تمدن»، عقلانیت» و اخلاق» در این کشورهاست.

    تصاویر قفسه‌های خالی اقلام بهداشتی و مواد غذایی در شهر کلن آلمان بعد از هجوم مردم برای احتکار، افزایش ده تا بیست برابری قیمت ماسک در ایالات متحده، پیش فروش محلول ضدعفونی در ایتالیا، کتک‌کاری مردم در یکی از شهرهای ژاپن بر سر ماسک، تجمع صدها نفری مردم یکی از شهرهای کره جنوبی برای دریافت ماسک ارزان(در حالی که اکیدا توصیه می شود در مکان‌های شلوغ و تمرکز جمعیتی به هیچ عنوان حضور پیدا نکنید) و.تنها طلیعه‌ی شکستن بت‌های بازنمایی» از اسطوره لیبرالیسم-سرمایه‌داری» است و هفته‌های آینده قطعا ویدیوها و تصاویر بسیار تلخ و تاسف‌باری از غرب» مخابره خواهد شد.

    قیمت یک بسته صدتایی ماسک معمولی یک‌بار مصرف،   160 دلار در سایت آمازون آمریکا

    ما عمیقا و از صمیم قلب امیدواریم که این بیماری هر چه زودتر، سایه شوم خود را از سر مردم ایران و مردم سایر ملل دنیا و بشریت» بردارد، اما شرایط سخت جهانی همچون شیوع یک بیماری سراسری، آوردگاهی است که بسیاری از دعاوی و مدعیات و تصویرسازی» ها را (که عمدتا به مدد امپراتوری‌های رسانه‌ای شکل گرفته) بر محک تجربه خواهد زد و باطل خواهد کرد.

     

    [1] https://www.dana.ir/1585513

    [2] https://www.nasimonline.ir/Content/Detail/2347868


    همه در کنار هم؛ برای شکست کرونا

    با وجود شیوع ویروس کرونا در کشور برخی از طلاب و گروه های جهادی برای همدلی با مردم، به عنوان همراه بیمار در حال خدمت رسانی در بیمارستان ها هستند.

    این روزها کرونا با تمام توانش در حال حمله به گوشه و کنار جهان است و از شرق این کره خاکی گرفته تا غرب آن، همگی در حال دست و پنجه نرم کردن با ویروس کرونا هستند.

    اما حمله این ویروس عجیب به دنیای انسانی نه تنها جسم مردم بلکه روح و روان مردم جهان را نیز نشانه گرفته است. کرونا تاکنون به حدود ۵۰ کشور جهان پای گذاشته و ترس از ابتلا به آن بیشتر از خود ویروس مردم را نگران کرده است. بیش از ۸ هزار و ۵۰۰ نفر در سطح جهان نیز اسیر کرونا شده و بسیاری دیگر نیز در وضعیت استرس ناشی از آن به سر می‌برند.


    حال قریب به ۱۲ روز از ورود این ویروس ناخوانده به کشور می‌گذرد و شماری از هموطنان‌مان نیز به آن مبتلا شده و تعدادی نیز جان باخته‌اند. سرعت بالای شیوع کرونا منجر به محدود شدن رفت و آمدها و ارتباطات مردم شده است اما در این روزهای کرونایی برخی از مردم کشور، جان خود را برای کمک به هموطنان بیمار در کف دستشان گذاشته و در کنار مردم باقی مانده‌اند.

    کسانی که مدت هاست خانواده‌های خود را ندیده‌اند و در طول شبانه روز ساعت‌ها با همان لباس‌های سفید رنگ و صورت‌های ماسک زده، امید را در دل بیماران کرونایی زنده نگه داشته‌اند.

    اما این روزها فداکاری جامعه پزشکی به اقشار دیگر هم سرایت کرده و مردم را به میدان مبارزه با کرونا کشانده است.

    حال که قم به شهر مرکزی شیوع کرونا تبدیل و رفت و آمد به خیابان‌ها و بیمارستان‌های این شهر محدود شده، گروه‌های جهادی طبق عادت همیشگی خود در کنار مردم باقی مانده‌اند.

    از هفته گذشته تاکنون گروهی از طلاب و مردم شهر قم در قالب گروه‌های جهادی به بیمارستان‌ها رفته و در شرایطی که امکان حضور همراه برای بیماران وجود ندارد، در حال همراهی بیماران بیمارستانی هستند. در روزهای اخیر طلاب قرارگاه جهادگران سلامت» علیرغم شیوع ویروس کرونا، به صورت شبانه روزی به بیمارستان‌های قم می‌روند و نقش همراه را برای بیماران ایفا می‌کنند.

    به همین منظور به سراغ حجت الاسلام کاظم زاده مسئول این گروه رفتیم و درباره اقدامات جهادی اعضای این گروه گفتگو کردیم.

    عادت همیشگی جهادگران و کمک به مردم

    مسئول قرارگاه جهادگران سلامت»، درباره اقدامات این گروه و حضور طلاب در بیمارستان‌ها گفت: در پی انتشار خبر درگذشت دو تن از هموطنان به خاطر ویروس کرونا، فضای ترس شهر قم و کشور را فرا گرفت به همین منظور عده‌ای از طلبه‌های موسسه خانه طلاب جوان»، به رئیس دانشگاه علوم پزشکی نامه نوشتند و برای کمک به کادر درمانی فداکار و خدمت رسانی به هموطنان بیمار، خواستار حضور در بیمارستان‌ها شدند.

    وی افزود: سه شنبه ۶ اسفند ماه و با پیگیری‌های طلاب جهادی، جلسه‌ای با دکتر توکلی نماینده وزارت بهداشت در استان قم، داشتیم و پس از آن فعالیت عملیاتی ما در این عرصه شکل گرفت.

    وی درباره محورهای فعالیت این گروه توضیح داد: همراهی با بیمار و کمک به پرستاران خدوم و مجاهد که پرستاری از بیماران مبتلا به ویروس کرونا را بر عهده دارند، به عنوان مهم‌ترین عرصه‌ی فعالیت گروه جهادی ما است. به علاوه فعالیت‌های تبلیغی و تبیینی، بسته‌بندی، جابجایی و توزیع بسته‌های بهداشتی که از سوی وزارت بهداشت به قم ارسال شده، از دیگر زمینه‌های فعالیت قرارگاه است.

    مسئول قرارگاه جهادگران سلامت با بیان اینکه ۴ شنبه گذشته ۵۰ نفر از داوطلبان ازجمله طلاب و نیروهای مردمی به بیمارستان‌ها اعزام شدند، عنوان کرد: در حال حاضر روزانه اعضای گروه به بیمارستان‌ها می‌روند و پیش از اعزام نیز حدود ۲ الی ۳ ساعت جلسه آموزشی و توجیهی را طی می‌کنند. داوطلبان به انجام امور روزانه و کمک به بیماران، یاری رساندن به پرستاران و ایجاد دلگرمی در بیماران می‌پردازند.

    کاظم زاده با بیان اینکه طلاب تاکنون در دو بیمارستان فرقانی» و کامکار» حضور یافته‌اند، اظهار داشت: داوطلبان در طول شبانه روز در سه شیفت تقسیم می‌شوند و در هر شیفت نیز ۱۰ نفر حضور دارند. هر داوطلب نیز مسئولیت همراهی ۲۰ بیمار را بر عهده دارد.

    وی با تشریح جزئیات همراهی طلاب با بیماران ابراز داشت: بیمارستان‌ها به سه منطقه زرد، قرمز و مشکی تقسیم شده است. فضای بیرونی و اداری بیمارستان به عنوان منطقه زرد و منطقه قرمز منطقه عمومی است که بیماران مشکوک به بیماری را در این منطقه نگهداری می‌کنند. حضور در این منطقه نیاز به رعایت ملاحظات بهداشتی، تعویض لباس‌های شخصی و پوشیدن لباس‌های مخصوص دارد. منطقه مشکی نیز مخصوص نگهداری از بیماران قطعی است که ملاحظات بهداشتی شدیدتری در آن رعایت می‌شود و طلاب در منطقه قرمز حضور دارند.

    وی با بیان اینکه حضور طلاب در بیمارستان‌ها موجب امیدواری مردم شده است، بیان کرد: در روزهای اخیر و با توجه به شرایط خاص شیوع ویروس کرونا، امکان حضور ملاقات کنندگان در بیمارستان‌ها کم‌تر است اما حضور طلاب و نیروهای مردمی در کنار هموطنان بیمار موجب بهبود شرایط روحی و روانی بیماران شده است. به طوری که پس از این اقدام رئیس یکی دیگر از بیمارستان‌های قم تقاضای حضور طلاب را داد و پس از اعلام فراخوان از سوی ما، حدود ۲۰۰ نفر از مردم و طلبه‌ها اعلام آمادگی کردند.

    توزیع اقلام بهداشتی در شهر توسط نیروهای داوطلب

    مسئول قرارگاه جهادگران سلامت با اشاره بر نقش این گروه در توزیع اقلام بهداشتی نیز خاطرنشان کرد: یکی دیگر از ابعاد اعضای قرارگاه توزیع اقلام بهداشتی است.

    وی افزود: بر این اساس مواد ضد عفونی کننده و ماسک‌های بسته بندی شده از سوی بسیج که به قم ارسال شده، توسط داوطلبان گروه میان مردم سطح شهر و منازل مردم توزیع شده است.

    خرید مایحتاج سالمندان شهر قم

    کاظم زاده ادامه داد: به علاوه از روز گذشته نیز اعضای گروه طرح جدیدی مبنی بر خرید مایحتاج افراد سالمند شهر را آغاز کرده‌اند.

    وی توضیح داد: بر این اساس افراد سالمند، بیماران و کسانی که امکان خروج از منزل را ندارند توسط معتمدین محل و گروه‌های دیگر به ما معرفی می‌شوند و داوطلبین گروه نیز مایحتاج و اقلام مورد نیاز آنها را خریداری کرده و به منزل آنها می‌برند.

    مسئول قرارگاه جهادگران سلامت با بیان اینکه به موازات این حضور و فعالیت جهادگران در بیمارستان، فراخوان قرارگاه برای دعوت از داوطلبین ادامه دارد، یادآور شد: در پی اقبال عموم مردم، قرارگاه در دو شاخه تامین و اعزام نیروی انسانی فراخوان داده است. حضور به عنوان همراه بیمار، توزیع اقلام بهداشتی، تامین مایحتاج گروه‌های آسیب پذیر مانند سالمندان و بیماران ریوی و تنفسی و همراهی با اعضای خانه بهداشت از جمله زمینه‌های فعالیت داوطلبین خواهد بود.

    کاظم زاده در پایان تصریح کرد: حضور طلاب و داوطلبین مردمی به عنوان همراه بیماران در بیمارستان‌ها همچنان ادامه دارد و آماده همکاری با افراد متقاضی هستیم.[مشرق]


    ضریح

    انتشار یک ویدیو از فردی وابسته به فرقه شیرازی‌ها در فضای مجازی بار دیگر نگاه‌ها را به سوی این فرقه و افراط‌گرایی‌های آنان متوجه ساخت؛ شیرازی‌هایی که مروج قمه‌زنی هستند، اکنون با لیس زدن ضریح امام رضا

     در روزهای گذشته ویدئوهایی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که در آن افرادی در اعتراض به ایجاد محدودیت در زیارت اماکن مقدسه به دلیل شیوع بیماری کرونا، اقدام به رفتارهای شنیعی همچون لیس زدن ضریح و در و دیوار این اماکن کرده بودند. 

    اگرچه اکثر علما و مراجع عمل به توصیه‌های پزشکی را واجب دانستند، اما این افراد با سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم درصدد ایجاد دوقطبی در جامعه بودند و از سوی دیگر، با اقدام غیرمتعارف و غیراخلاقی خود زمینه سوءاستفاده رسانه‌های ضدانقلاب را فراهم کردند. 

    مدت کوتاهی پس از انتشار این تصاویر، با ورود دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خراسان رضوی، یکی از این افراد بازداشت شد و پرونده وی برای رسیدگی به شعبه ۳۰۱ بازپرسی مشهد ارجاع داده شد.

    اما روز گذشته کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که از پشت پرده این اقدامات نامتعارف رمزگشایی می‌کرد. 

    این کلیپ نشان می داد فرد دستگیر شده از طرفداران سیدصادق شیرازی بود که اقدامات افراطی او در سالهای اخیر چهره‌ای شنیع و منزجرکننده از تشیع را به جهان مخابره می‌کرد و نشان می‌داد، جریان وابسته به وی از هر بهانه‌ای برای ضربه به باورهای تشیع و کشور سوء استفاده می‌کند. 

    در این گزارش نگاهی به تاریخچه خاندان شیرازی و سیر تبدیل شدن آنها به یک فرقه افراطی در تشیع داریم.

    خانواده شیرازی‌ها» از جمله خاندان‌های علمی شهر کربلا بودند. پدر سید صادق شیرازی، مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی شیرازی از مراجع وقت کربلا به‌شمار می‌آمد که در سال ۱۳۳۹ دار فانی را وداع گفت. وی ۴ فرزند به نام‌های سید محمد، سید حسن، سید صادق و سید مجتبی داشت.

    چند سال بعد از رحلت مرحوم میرزا مهدی شیرازی، سید محمد شیرازی فرزند ارشد وی که در آن زمان کمتر از ۴۰ سال سن داشت اعلام مرجعیت کرد. این ادعای مرجعیت او در حالی مطرح می‌شد که اساتیدش از جمله آیت‌الله شیخ یوسف خراسانی حائری در جواب عده‌ای درباره مرجعیت سید محمد اعلام کردند که "سید محمد شیرازی قطعاً مجتهد نیست و تقلید از او جایز نیست".

    این رد مرجعیت و صلاحیت علمی او توسط آیت‌الله العظمی خویی بزرگ حوزه علمیه نجف و آیت‌الله سید محمود شاهرودی نیز اعلام شده بود.

    همچنین شهید آیت الله سید محمدباقر صدر نیز درباره شیرازی‌ها اعلام کرده بود، "شیرازی‌ها به هیچکس از بزرگان حوزه علمیه نجف رحم نکردند و ما برای مقابله با فتنه سکوت کردیم و شکایت خود را نزد خداوند متعال می‌بریم."

    متن جوابیه آیات عظام خویی و شاهرودی درباره عدم‌صلاحیت علمی سید محمد شیرازی

    با ورود امام خمینی(ره) به عراق در جریان تبعید، سیدمحمد شیرازی ابتدائاً به حمایت از امام راحل پرداخت و در چند روز اقامت امام در کربلا، محل اقامه نماز خود در این شهر را نیز به ایشان سپرد اما به مرور زمان از انقلاب اسلامی فاصله گرفت و زمانی که برای در امان ماندن از حزب بعث عراق راهی کویت شده بود، بیت  خود در کویت را به محل رفت و آمد عناصر ساواک تبدیل کرد. 

    آیت‌الله خاتم یزدی عضو دفتر امام در نجف و از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در خاطراتش می‌نویسد: بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی‌پور و آقای فردوسی‌پور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت می‌رفتند، نقل می‌کردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه می‌کند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی بر ضد رژیم نگوییم.»

    سید محمد شیرازی در کنار امام خمینی در ایام ورود ایشان به شهر کربلا

    سیدمحمد شیرازی همچنین قرار بود در ایام اقامت امام خمینی در نوفل لوشاتو به فرانسه سفر کند و نقش واسطه بین رژیم پهلوی و امام را بازی کرده و به نوعی این دو را باهم آشتی دهد. 

    خبرنگار خبرگزاری فرانسه سوم آبان ۵۷ از امام چنین می‌پرسد: شما آقای مهندس بازرگان را به حضور پذیرفتید و آقای دکتر کریم سنجابی نیز به پاریس می‌آید و گفته می‌شود آیت‌اللّه‌ شیرازی (سید محمد شیرازی) هم خواهد آمد. معروف است که همۀ اینها هوادار ت آشتی هستند. آیا شما به این ت ملحق می‌شوید؟ آیا فکر می‌کنید در میان مخالفان ی، جبهۀ ملی و دیگران، مردانی با وزن و اعتبار کافی برای جانشینی این دولت وجود دارد؟

    ــ من با روش آشتی و بینابینی مخالفم و از اول هم با این روش مخالف بودم. علت هم آن است که این کار نه رژیم شاه را از بن‌بست خارج می‌کند ـچرا که علت در بن‌بست قرار گرفتنش برنامه‌هایی است که مأمور اجرایشان بوده استـ و نه از فشار و اختناق و کشت و کشتار می‌کاهد. (صحیفه نور، ۱۳۵۷/۰۸/۰۳)

    با پیروزی انقلاب اسلامی، خاندان شیرازی که تحت تعقیب عوامل حزب بعث بودند راهی ایران شدند. سید محمد شیرازی به همراه برادرانش در قم ساکن شد و به فعالیت‌های علمی خود ادامه داد با اینحال ناسازگاری او با خط مشی امام خمینی(ره) همچنان ادامه یافت.

    جمهوری اسلامی بستری برای فعالیت آزادانه شیرازی‌ها در قم فراهم کرده بود تا از آزار و اذیت حکومت صدام در امان باشند. امام خمینی نیز بعد از شهادت سیدحسن شیرازی در بیروت، پیام تسلیتی خطاب به سیدمحمد شیرازی صادر کرده و فرمودند "در اینگونه ترورهای ناجوانمردانه که به وسیلۀ ایادی مزدور بعث عراق صورت می‌گیرد، دست جنایتکار آمریکای جهانخوار به وضوح پیداست؛ که امید است با هوشیاری و اتحاد کامل مسلمانان بزودی قطع گردد." با اینحال بیت آن‌ها همچنان مشی مخالفت با انقلاب را در پیش گرفتند و به رغم اینکه برادر سیدمحمد شیرازی در بیروت به دست بعثی‌ها ترور شده بود، وی فتوا به حرمت جنگ علیه عراق داد! اقدامی که عملاً به‌نفع رژیم بعث عراق بود و در طول آن دوران وی و سایر اعضای خاندان شیرازی حرفی علیه صدام در جنگ تحمیلی نمی‌زدند.

    با فوت سیدمحمد، برادر وی سیدصادق شیرازی اقدام به اعلام مرجعیت کرد و اداره بیت شیرازیها و موسسات تابعه را در دست گرفت. در حدود دو دهه مرجعیت سیدصادق شیرازی، وی در اقدامی مشکوک که نیازمند هزینه‌های بسیار زیادی است، چندین شبکه ماهواره‌ای راه‌اندازی کرد که می‌توان از جمله آن‌ها شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، اهرا، المهدی و. را نام برد. 

    تمام این شبکه‌ها دو ت اصلی را پیگیری می‌کنند: "اختلاف‌افکنی میان شیعه و سنی" و "تبلیغ مراسم‌هایی وهن‌آمیز مانند قمه‌زنی، به‌روی ذغال راه رفتن" و. . این روند تا جایی ادامه یافت که در سال‌های اخیر، ایام هفته وحدت از طرف سیدصادق شیرازی به هفته برائت نام‌گذاری شد و در روز نهم ربیع‌الاول دسته‌ای در قم راه انداخته و به‌طور علنی مقدسات اهل‌سنت را به‌ تمسخر گرفتند.

    مراسم قمه زنی در بیت سیدصادق شیرازی با حضور وی انجام می‌گیرد

    برادر دیگر وی، سیدمجتبی شیرازی نیز در انگلستان مستقر است و بارها با حضور در شبکه‌های وابسته به این جریان، اهانت‌های مستقیمی را به مراجع تقلید از جمله رهبر معظم انقلاب  و آیت‌الله بهجت نسبت داده است. برای مثال، آیت الله بهجت را در سخنانی کافر، ملحد و زندیق می‌نامد.

    از دیگر اقدامات آنها پر و بال دادن به طلبه‌ای جوان و افراطی به‌نام یاسر الحبیب» است. وی در سال ۲۰۰۱ هیئتی به‌نام خدام المهدی» در کویت تأسیس کرد ولی به‌دلیل تندروی‌هایش زندانی و پس از مدتی آزاد شد و به لندن رفت، جایی که سید مجتبی شیرازی برادر کوچکتر صادق شیرازی از سال‌های دهه پنجاه در آنجا ست دارد. او با راه‌اندازی شبکه‌ای ماهواره‌ای به‌نام فدک‌ و محلی به‌نام فدک‌الصغری در اطراف لندن آزادانه به ترویج عقاید افراطی خود و اختلاف‌افکنی میان شیعه و سنی می‌پردازد.

    از آخرین اقدامات این جریان علیه جمهوری اسلامی، حمله به سفارت ایران در لندن بود. روز جمعه ۱۹ اسفند ۹۶ عده‌ای که لباس سیاه بر تن داشتند، با ورود به بالکن سفارت ایران، پرچم جمهوری اسلامی را برداشته پرچم خود را تکان دادند. این حمله آن‌ها با ورود البته دیرهنگام پلیس لندن خاتمه یافت و چند ساعت بیشتر طول نکشید. انگیزه حمله‌کنندگان، اعتراض به دستگیری سیدحسین شیرازی فرزند سیدصادق شیرازی بود.

    خاندان شیرازی‌ها که قریب ۵ دهه قبل یک جریان علمی و فقهی در عراق و به ویژه شهر کربلا به شمار می‌رفتند، به دلیل نزدیکی به ت‌های دشمنان انقلاب در سال‌های گذشته به یک فرقه در شیعه تبدیل شده‌اند که تنها کارویژه آن‌ها ضدیت با مبانی اصلی تشیع و نشان دادن یک چهره خشن و منزجرکننده از مکتب اهل بیت است.

    دستگیری نمایه

    فرد مرتکب اقدام غیر متعارف در حرم حضرت معصومه (س) دستگیر شد.

     به گزارش مشرق، حسب اعلام روابط عمومی دادسرای مرکز استان قم، با توجّه به انتشار فیلم اقدام غیر متعارف یک فرد در حرم حضرت معصومه (س) و وصول گزارش به سامانه گزارشات مردمی قرارگاه کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی دادسرای قم، با دستور دادستان مرکز استان و با تلاش عوامل نیروی انتظامی این فرد شناسایی، دستگیر و بازداشت شد وبرای وی پرونده قضایی تشکیل و در حال رسیدگی می‌باشد.


    حضرت امام علی (علیه السلام) در روز جمعه ۱۳ رجب سال سى‌‏ام عام الفیل در مکه مکرمه متولد شد و در ۲۱ رمضان سال چهلم هجری و در سن ۶۳ سالگی در کوفه به شهادت رسید.

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
    السَّلامُ عَلَى مَوْلانَا أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَاحِبِ السَّوَابِقِ وَ الْمَنَاقِبِ وَ النَّجْدَةِ
    وَ مُبِیدِ الْكَتَائِبِ الشَّدِیدِ الْبَأْسِ الْعَظِیمِ الْمِرَاسِ الْمَكِینِ الْأَسَاسِ سَاقِی الْمُؤْمِنِینَ بِالْكَأْسِ مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ الْمَكِینِ الْأَمِین
    السَّلامُ عَلَیْكَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَعْسُوبَ الدِّینِ وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ .

    زندگی‎نامه مولای متقیان حضرت امام علی (علیه السلام)
    یا آبَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا
    اِنا تَوَجَّهنا وَ استَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
    *****

     حضرت مولی الموحدین و امام المتقین اسدالله الغالب امام علی ابن ابیطالب (علیه الصلوة و السلام) مولود عظیم الشأن کعبه، پسرعمو و جانشین رسول گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت (ص)، اولین امام شیعیان و دومین معصوم عالم امکان، همسر گرامی حضرت فاطمه زهرا (س) و پدر عظیم الشأن حضرات ائمه معصومین (علیه و علیهم السلام) می‌باشند.
    حضرت امام علی (ع) در روز جمعه ۱۳ رجب در سال سى‌‏ام عام الفیل (۱۰ سال قبل از بعثت و ۲۳ سال قبل از هجرت حضرت خاتم الانبیاء (ص)) در مکه معظمه دیده به جهان گشودند.
    پدر گرامیشان ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبد مناف و مادر عزیزشان هم فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبد مناف می‌باشد.
    حضرت امام علی (ع) نخستین فرزند خانواده بنی هاشم است که پدر و مادر او هر دو از فرزندان هاشم هستند.
    خاندان بنی هاشم از لحاظ فضایل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و این طایفه در طوایف عرب، زبانزد خاص و عام بوده است.
    فتوت، مروت، شجاعت و بسیاری از فضایل دیگر اختصاص به بنی هاشم داشته و هر یک از این فضایل در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت امام علی (ع) متجلی بود.

    ولادت امام علی (ع) در درون خانه کعبه

    ولادت آن حضرت (ع) به شکل عجیب و بی سابقه ‏اى، در درون خانه کعبه به وقوع پیوست. رخداد و معجزه بس عظیمی که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است.
    فاطمه بنت اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و گفت: خداوندا! به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم ابراهیم، سازنده این خانه ایمان راسخ دارم. پروردگارا! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت و به حق کودکی که در رحم من است، تولد این کودک را بر من آسان فرما.»
    لحظه‌ای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد.
    فاطمه بنت اسد وارد خانه کعبه شد و دیوار به هم پیوست. فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان گیتی میهمان خدا بود و نوزاد مبارک خویش را در سیزدهم رجب سال سی ام عام الفیل به دنیا آورد. سپس همان شکاف دیوار کعبه دوباره گشوده شد و فاطمه بنت اسد به همراه مولود عزیز و ارجمندش بیرون آمد و گفت: پیامی از غیب شنیدم که نامش را علی بگذار.»

    علی است صاحب عز و جلال و رفعت و شأن       *      علی است بحر معارف، علی است کوه وقار
    دلیل رفعت شأن علی اگر خواهی      *      بدین کلام دمی گوش خویشتن می‌دار
    چو خواست مادرش از بهر زادنش جایی      *      درون خانه خاصش بداد جا جبّار
    ز بهر مدخل آن پیشوای خیل ن      *      شکافت حضرت ستار، کعبه را دیوار
    پس آن مطهره با احترام داخل شد      *      در آن مکان مقدس بزاد مریم وار
    برون چو خواست که آید پس از چهارم روز      *      ندا شنید که رو نام او علی بگذار
    فدای نام چنین زاده‌ای بود جانم      *      چنین امام گزینند، اولی الابصار.

    زندگی‎نامه مولای متقیان حضرت امام علی (علیه السلام)

    آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه نهاد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و بشارت ولادت علی (ع) را داد. همه خانواده که در پیشاپیش آن‌ها حضرت محمد مصطفی (ص) قرار داشتند، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند. حضرت محمد (ص)، نوزاد را در بغل گرفت و زبان خویش را در دهان او قرار داد و اذان و اقامه در گوش مبارک ایشان خواند.
    حضرت امام علی (ع) تا سه سالگی را نزد پدر و مادر خویش به سر برد و بسیار مورد تکریم و احترام آنان بود، زیرا جدای از فرزندى که محبوب والدین خویش بود، کمالات آن حضرت (ع) از قبیل سخن گفتن در شکم مادر، باز شدن‏ دیوار کعبه به احترام وى و تولد در خانه خدا، سلام به پدر و مادر و تمام انبیای الهى و بویژه به رسول خدا (ص)، تلاوت قرآن و سایر کتاب‏هاى آسمانى در حضور پیامبر اسلام (ص) و دیگر موارد، موقعیت امیرالمؤمنین (ع) را در میان مردم و به ویژه خانواده‏ اش چندین برابر نموده بود؛ لذا پدر بزرگوارش ابوطالب، شتران زیادی را قربانی و در میهمانى تولد مولود کعبه، همه مردم را به ولیمه دعوت نمود (به این صورت که اوّل، هفت بار خانه خدا را طواف نمایند و آن گاه داخل خانه ابوطالب شوند).

    دوران کودکی مولود کعبه

    على (ع) از نظر تربیت ‏خانوادگى فوق العاده بالا و چشمگیر بود. هر چند پدر گرامی ایشان ابوطالب (یکی از ۱۰ فرزند عبدالمطلب) نیز از بزرگان و رئیس قبائل مکه، رئیس قبیله بنی هاشم، متصدى امور کعبه و یکی از شخصیت‌های نقش آفرین صدر اسلام بود و در میان مردم موقعیت بى نظیرى داشت.
    ابوطالب (ع) پس از وفات عبدالمطلب، سرپرستی پیامبر اکرم (ص) را بر عهده گرفت و پس از بعثت و آغاز رسالت رسول خدا (ص)، قوی‌ترین حامى و یاور آن حضرت (ص) در برابر دشمنان و بداندیشان محسوب می‌شد و سراسر وجودش، سرشار از بخشش، مهربانی و فداکاری در راه آیین توحیدی بود و در راه هدف مقدس حضرت خاتم الانبیاء (ص) که همان گسترش آیین یکتاپرستی بود، با تمام وجود جانبازی و فداکاری کرد و گفت: تا جان دارم، از محمد (ص) دفاع می‌کنم.»
    مادر ارجمندش فاطمه بنت اسد هم از ن پاکدامن و اسوه حقیقت و ایمان به شمار مى ‏آمد و نخستین زن از ن عالم می‌باشند که پس از حضرت خدیجه کبرى (س) به رسول خدا (ص) ایمان آورد.
    از آنجا که خداوند متعال می‌خواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید، پیامبر اکرم (ص) وی را از بدو تولد، تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد. پس از چند سال و در سن شش سالگی امام علی (ع)، بر اثر قحطی و خشکسالی عجیبی که در مکه اتفاق افتاد، ابوطالب پدر گرامی امام علی (ع) و عموی پیامبر اسلام (ص)، با تأمین هزینه سنگین زندگی چند فرزند روبرو شد و پیامبر اسلام (ص) با م عموی خود ـ عباس ـ توافق کردند که هر یک از آنان فرزندی از فرزندان ابوطالب را نزد خود ببرند تا گشایشی در کار ابوطالب باشد. بر این اساس عباس، جعفر را و پیامبر (ص) هم علی (ع) را به خانه خود بردند و از آن پس حضرت علی (ع) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر (ص) منتقل و به طور کامل در کنار ایشان و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت (ص) درآمد و آن چنان با پیامبر (ص) همراه بود که حتی هر گاه پیامبر (ص) از شهر خارج می‌شد یا به کوه و بیابان هم می‌رفت، او را همراه خود می‌برد.

    اولین مرد مسلمان و یار پیامبر (ص)

    از فضایل ویژه حضرت امام علی (ع)، سبقت ایشان در کار‌های خیر است که آن بزرگوار، نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌باشد.
    پس از نخستین وحی الهی و بعثت حضرت محمد بن عبدالله (ص) در غار حرا، وقتی که آن حضرت (ص) از غار حرا رهسپار شهر و خانه خود شد، شرح حال را فرمود: و علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و مجری طرح‌ها و یار همراه و دلسوز پیامبر اکرم (ص) در دعوت و مأموریت الهی ایشان بود.
    پس از سه سال دعوت مخفیانه ایشان به اسلام نیز سرانجام پیک وحی فرا رسید و فرمان دعوت همگانی داده شد و باز در مجلس ضیافتی که پیغمبر بزرگ اسلام (ص) برای آشنا کردن و دعوت خویشاوندان نزدیک خود به دین اسلام ترتیب داد، از حاضران سؤال فرمود که: چه کسی از شما مرا در این راه کمک می‌کند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد؟»، فقط علی (ع) تنها کسی بود که از جای خود بلند شد و پاسخ داد: ای پیامبر خدا! من تو را در این راه یاری می‌کنم.»، پیامبر (ص) بعد از سه بار تکرار سؤال و شنیدن همان جواب، فرمود: ای خویشاوندان و بستگان من! بدانید که علی (ع) برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست.»

    همراهی با پیامبر (ص) و ازدواج با حضرت زهرا (س)

    امام علی (ع) پیوسته ملازم رسول اکرم (ص) بود تا آن حضرت (ص) از مکه به مدینه هجرت فرمود: و از افتخارات دیگر حضرت علی (ع) این است که در شب هجرت که کفار، خانه رسول خدا (ص) را محاصره کرده و در پی قتل آن حضرت (ص) در بسترشان بودند، با شجاعت کامل و برای خنثی سازی این توطئه پلید، به جای ایشان در بستر خوابید و زمینه هجرت حضرت محمد (ص) را فراهم ساخت و پیامبر اسلام (ص) نیز به سلامت از خانه بیرون آمد و رهسپار مدینه گردید.
    حضرت امام علی (ع) پس از هجرت، در مدینه هم ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و در هیچ امری با آن حضرت (ص) مخالفت نکرد. جانبازی و فداکاری در میدان جهاد و حضور شجاعانه و مؤثر در ۲۶ غزوه از ۲۷ غزوه پیامبر (ص)، جز جنگ تبوک که آن حضرت (ص) او را در مدینه به جای خود نشانده بود و سریه‌های مختلف و همچنین ضبط و کتابت وحی (قرآن مجید) به عنوان یکی از کاتبان وحی و حافظان قرآن و تنظیم بسیاری از اسناد تاریخی و ی و نوشتن نامه‌های تبلیغی و دعوتی، از جمله فضایل و کار‌های حساس و پر ارج امام علی (ع) در این دوران به شمار می‌رود.
    در همین دوران، رسول اکرم (ص) یگانه دختر محبوب خود حضرت فاطمه زهرا (س) را هم به امام علی (ع) تزویج فرمود.
    یکی از افتخارات ویژه حضرت علی (ع) انتخاب وی از سوی پیامبر اعظم (ص) به عنوان برادر خویش در جریان پیمان مؤاخات (پیمان اخوت و برادری مسلمانان) پس از هجرت به مدینه است که به ایشان فرمودند: تو برادر من در این جهان و سرای دیگر هستی. به خدایی که مرا به حق برانگیخته است. تو را به برادری خود انتخاب می‌کنم، اخوتی که دامنه آن، هر دو جهان را فرا گیرد.»

    واقعه غدیر خم؛ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ .

    پیامبر اکرم (ص) پس از اتمام مراسم حج سال دهم هجرت (حجة الوداع»، حج البلاغ» و حج الاسلام») که آخرین حج در آخرین سال عمر شریف ایشان بود، در راه برگشت در محلی به نام غدیر خم (در نزدیکی منطقه جحفه، میان جاده مکه مکرمه و مدینه منوره و محل گذر کاروان ها) بر اساس فرمان الهی دستور توقف دادند تا رسالتشان را به اتمام برسانند. پس از نماز ظهر، بر بالای منبری از جهاز شتران رفتند و فرمودند: ای مردم! نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. درباره من چه فکر می‌کنید؟»، مردم گفتند: گواهی می‌دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ می‌کردی.»، پیامبر (ص) فرمودند: آیا شما گواهی نمی‌دهید که جز خدای یگانه، خدایی نیست و محمد بنده خدا و پیامبر اوست؟»، مردم گفتند: آری، گواهی می‌دهیم.»، سپس پیامبر (ص) دست مبارک حضرت علی (ع) را بالا گرفتند و فرمودند: ای مردم! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کیست؟»، مردم گفتند: خداوند و پیامبر او بهتر می‌دانند.»، سپس فرمودند: ای مردم! هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی هم مولا و رهبر اوست. (مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ .)» و این جمله را سه بار تکرار فرمودند. بعد مردم این انتخاب را به حضرت علی (ع) تبریک گفتند و با ایشان بیعت نمودند.

    رحلت رسول خدا (ص)، شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، غصب خلافت و خانه نشینی امام علی (ع)

    پس از رحلت رسول اکرم (ص)، امام علی (ع) ۳۳ سال داشتند و با اینکه در همه فضایل و کمالات سرآمد و در میان اصحاب پیامبر (ص) ممتاز و منحصر به فرد بودند و علیرغم تمامی سفارشات مکرر و صریح پیامبر اکرم (ص)، با بهانه‌ها و توطئه‌های مختلف، ایشان را از خلافت و جانشینی ظاهری پیامبر بزرگ اسلام (ص) کنار زدند و بنابراین ایشان هم از صحنه اجتماع کناره گرفتند و به مدت ۲۵ سال (زمان سه خلیفه پس از رحلت رسول اکرم (ص)) خانه نشین شدند و سکوت اختیار فرمودند.
    از جفا‌ها و مصایب سنگین بر قلب مبارک حضرت امام علی (ع)، هجوم به خانه آن حضرت (ع) در جریان سقیفه و برای بیعت امام علی (ع) با ابوبکر، و بیماری و شهادت همسر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا (س) به فاصله بسیار کوتاهی (۷۵ یا ۹۵ روز) از رحلت اندوهبار نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) بود.
    حضرت فاطمه زهرا (س) آن زمان هجده سال سن داشت و ثمره پیوند آسمانی ایشان با حضرت امام علی (ع)، چهار فرزند به نام‎های امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و حضرت زینب کبری (س) و ام کلثوم (س) بود.

    آغاز خلافت امیرالمونین علی بن ابیطالب (ع)

    نهایتاً پس از کشته شدن خلیفه سوم در ذی الحجه سال ۳۵ هجری قمری در مدینه (یعنی در سن ۵۸ سالگی امام علی (ع))، مردم با آن حضرت (ع) بیعت کردند و ایشان را به خلافت ظاهری برگزیدند.
    آن حضرت (ع) در مدت حکومت خود (به مدت ۴ سال و ۹ ماه)، سیرت پیامبر اکرم (ص) را عملی و به اجرای عدالت و اصول اسلامی پرداخت که برخی از صحابه و سودجویان که از رفتار و منش الهی و عادلانه آن حضرت (ع) متضرر می‌شدند (و پیشاپیش آن‌ها هم عایشه، طلحه، زبیر و معاویه بودند.) به بهانه‌های مختلف و از جمله خون خواهی خلیفه سوم، سر به مخالفت برافراشته و بنای شورش و آشوب‎گری گذاشتند.
    بیشتر مساعی آن حضرت (ع) در زمان خلافت بر مسلمین به عنوان حکومت عدل الهی، صرف رفع اختلافات داخلی شد و در این زمان، جنگ‌های فراوانی از جمله صفین، جمل و نهروان (که هر یک پیامد‌های خاصی به دنبال داشت) رخ داد. آن حضرت برای خوابانیدن فتنه در نزدیکی بصره، جنگی با عایشه و طلحه و زبیر نمود که به جنگ جمل معروف است. جنگی هم با معاویه، به مدت یک سال و نیم در مرز عراق و شام کرد که به جنگ صفین و نیز جنگی با خوارج در نهروان نمود که به جنگ نهروان معروف می‌باشد.

    انتخاب و تغییر مرکز خلافت اسلامی از مدینه به کوفه

    به دنبال توطئه‌ها و تحرکات پیمان شکنان در جنوب عراق و وقوع جنگ جمل و پیروزی سپاه امیرالمؤمنین امام علی (ع) و بازگشت بصره به آغوش حکومت اسلامی، امام (ع) در بازگشت از بصره و پس از م با یاران، راه کوفه را برگزید و در روز دوشنبه ۱۲ رجب سال ۳۶ هجری قمری و پس از حدود ۸ ماه از آغاز خلافت و حکومت خود، به همراه لشکریان و گروهی از مردم بصره به کوفه وارد شد و این شهر را به جای مدینه، به عنوان مرکز حکومت اسلامی انتخاب کرد و تا پایان عمر مبارکشان در کوفه ماندند.
    یکی از دلایل انتقل مرکز خلافت اسلامی از مدینه به کوفه، وجود یاران و جان نثاران زیادی در کوفه و حوالی آن برای یاری دین خدا و دیگر دلیل این موضوع، موقعیت کشور عراق، نزدیکی به شام و ضرورت قطع ریشه‌های فساد و فتنه علیه حکومت اسلامی از سوی بنی امیه و معاویه بود.
    ایشان پس از ورود به کوفه به مسجد رفت و پس از نماز، خطبه‏‌ای ایراد کرد و از آن پس با فرستادن استانداران به سوی محل‌های مأموریتشان، به تنظیم و اداره امور حکومت پرداخت.

    شهادت اندوهبار و مظلومانه و دفن مولای متقیان (ع)

    بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج، برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی، برک بن عبدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در یکی از شب‌ها گرد هم آمده و اوضاع آن روز و خونریزی‌ها و جنگ‌های داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزی و برادرکشی حضرت علی (ع) و معاویه و عمروعاص هستند و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست.
    سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر شود. ابن ملجم ملعون متعهد قتل امام علی (ع) شد. برک بن عبدالله تنها توانست معاویه را از ناحیه ران زخمی کند که پس از مدتی درمان شد و بهبود یافت. عمرو بن بکر نیز قاضی شهر را که آن روز به سبب بیماری عمروعاص به جای او اقامه جماعت می‌کرد، به قتل رساند. اما در این میان فقط ابن ملجم ملعون نقشه خود را با موفقیت اجرا کرد.
    ابن ملجم پس از گذشت زمانی کوتاه، در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری و در مسجد کوفه، با ضربه شمشیر زهرآلودی، فرق مبارک حضرت امام علی (ع) را در حالی که در محراب عبادت در سجده بودند شکافت، خون از سرش جاری و محاسنش به خون رنگین شد و در این حال فرمودند: فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة» (به خدای کعبه، رستگار شدم.)، سپس آیه ۵۵ سوره مبارکه طه را تلاوت فرمودند: مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى» (شما را از خاک آفریدیم و به آن بازتان می‌گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می‌آوریم.)، مردم به سوی ابن ملجم دویدند، ولی هر کس به او نزدیک می‎شد، ابن ملجم با شمشیر خود او را می‌زد. سرانجام قُثَم بن عباس بن عبدالمطلب پسر عموی پیامبر (ص) پیش رفت و او را به زمین کوبید. امام حسین (ع) به اتفاق بنی هاشم، بدن مجروح پدر بزرگوار را بر روی گلیمی، به خانه منتقل کردند.
    امیرالمؤمنین (ع) به ابن ملجم اشاره کردند و فرمودند: اگر من از دنیا رفتم، او را بکشید، همان طور که مرا کشته و اگر سالم ماندم، خودم درباره او تصمیم می‌گیرم.»
    قدری شیر برای امام علی (ع) آوردند. امام (ع) کمی از آن نوشیدند و فرمودند: به زندانی خود نیز از این شیر بدهید و او را اذیت نکنید.»
    پزشکان کوفه و از جمله اثیر بن عمرو که از همه ماهرتر بود، به بالین ایشان گرد آمدند. اثیر وقتی زخم سر مبارک امام (ع) را دید، پس از معاینه‌ای گفت: یا علی (ع)! وصیت‌های خود را بکن، زیرا شمشیر زهرآلود به مغزت رسیده و معالجه مؤثر نیست.»
    و بدین ترتیب امام مظلوم شیعیان، امام متقین و پیشوای آزادگان (ع) در شب بیست و یکم همان ماه و در سن ۶۳ سالگی، پس از سال ها خدمت به دین خدا، مردم و برای سعادت بشریت و تحمل مظلومانه رنج ها، مصائب، بی‎مهری‎ها و پیمان‎شکنی‎ها، به فیض شهادت رسیدند.
    حضرت امام علی (ع) در واپسین لحظات زندگی نیز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنین وصیت فرمودند: شما را به پرهیزکاری و به نظم در کار‌ها سفارش می‌کنم و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید. یتیمان را فراموش نکنید، حقوق همسایگان را مراعات کنید. قرآن را برنامه عملی خود قرار دهید. نماز را بسیار گرامی بدارید که ستون دین شماست.»
    غسل و تکفین امام علی (ع) بر اساس سفارش آن حضرت (ع) توسط دو فرزند گرامیشان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) انجام شد. سپس جنازه مطهر آن حضرت (ع) را به سوی سرزمین غری» (نجف اشرف) بردند و در آنجا ـ در کنار مرقد حضرت آدم (ع) و حضرت نوح (ع) از انبیای الهی ـ دفن و بر اساس وصیت خود آن حضرت (ع)، قبر شریفشان را پنهان فرمودند.
    مرقد مطهر امام علی (ع) همچنان مخفی بود، تا اینکه با از میان رفتن بنی امیه و رفع خطر خوارج در زمان بنی عباس، توسط حضرت امام جعفر صادق (ع) به شیعیان شناسانده شد.
    مضجع شریف و نورانی مولای متقیان (ع) در نجف اشرف هم اکنون مطاف فرشتگان و آسمانیان و زیارتگاه شیعیان و ارادتمندان آن حضرت (ع) می‌باشد.
    عبادت و راز و نیاز شایسته به درگاه الهی، تفسیر قرآن کریم و حل مسائل دینی، پاسخ به پرسش‌های دانشمندان ملل و شهر‌های دیگر، بیان حکم بسیاری از رویداد‌های نوظهور در اسلام، تربیت و پرورش گروهی پاک ضمیر با روح آماده برای سیر و سلوک، سرکشی، دلجویی و یاری یتیمان، ستمدیدگان و مظلومان، کار و کوشش برای تأمین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان تا آنجا که با دست خویش باغ احداث می‌کرد و قنات و چاه آب حفر می‌نمود و سپس آن‌ها را در راه خدا وقف می‌فرمود، از جمله برنامه‌های حضرت امام علی (ع) در زمان غصب خلافت آن امام همام (ع) و پس از آن بود.

    کنیه‌ها و القاب مولی الموحدین (ع)

    حضرت امام علی (ع) دارای کنیه‌ها و القاب مختلفی هستند. از جمله، ابوالحسن، ابوتراب (به دلیل سجده‌های طولانی که ایشان داشتند. همچنین در سال دوم هجری هم علی (ع) روی زمین خوابیده و مقداری گرد و غبار بر لباسشان نشسته بود. در این هنگام پیامبر اسلام (ص) بر بالین ایشان آمد و با خطاب یا ابوتراب» آن حضرت را بیدار کرد. از آن زمان، به این کنیه مشهور شدند)، ابوریحانتین (این کنیه را هم پیامبر (ص) برای ایشان قرار داد و به معنای پدر دو ریحانه بهشت، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می‌باشد.)، مرتضی، امیرالمؤمنین، یعسوب الدین (مالک و رئیس و حاکم دین)، یعسوب المؤمنین (آقا و رئیس مومنان)، اسدالله و اسدالله الغالب (شیر خدا)، حیدر و حیدر کرار (شیر بیشه ایمان)، سید العرب، سید المسلمین، امام المتقین، مولی الموحدین و کاشف الکرب (برطرف کننده غم)

    نهج البلاغه امام علی (ع)

    کتاب نفیس، ارزشمند و مقدس نهج البلاغه» شامل مجموعه‌ای از سخنان زیبای امیر کلام حضرت امام علی (ع) و برگزیده‌ای از خطبه ها، نامه‌ها و سخنان کوتاه و حکمت آمیز آن حضرت (ع) به عنوان یکی از نیاز‌های اساسی جامعه اسلامی در تمام اعصار می‌باشد.[باشگاه خبرنگاران]

    *****
    الّلهُمَّ ارْزُقْنا زِیارَتَهُ وَ شَفاعَتَهُ وَ اجعَلنَا مِن خَیرِ شِیعَتِهِ وَ مُحِبِّیهِ

    در جریان عملیات خیبر، همچنان که نیروهای ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت می‌کردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلوله توپ در نزدیکی‌اش همراه با معاونش اکبر زجاجی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جاده‌های جزایر مجنون شمالی و جنوبی شهید شدند.

     هفدهم اسفندماه، سالروز شهادت شهید گرانقدر، محمد ابراهیم همت است که به این مناسبت، گزیده ای از تولد تا شهادت این شهید والامقام به همراه فیلمی از شهید حاج قاسم سلیمانی درباره این شهید عزیز تقدیم شما می شود.

    محمد ابراهیم همت در روز ۱۲ فروردین سال ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان بدنیا آمد و در همان شهر نوجوانی خود را با تحصیل گذراند و در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و در همان سال هم وارد دانشسرای تربیت معلم اصفهان شد و مدرک فوق دیپلم خود را در سال ۱۳۵۴ اخذ کرد.

    ۲ سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی اقدام کرد. پس از سربازی به شهر خود بازگشت و مدتی در مدارس راهنمایی شهرضا به تدریس تاریخ پرداخت.

    وی پس از پیروزی انقلاب در ایجاد نظم و دفاع از شهر و راه‌اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرستان شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دو تن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشکیل داد. اواخر سال ۱۳۵۸ به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیت‌های عقیدتی پرداخت. همت در خرداد سال ۱۳۵۹ به منطقه کردستان اعزام گردید.

    با آغاز جنگ، او و حاج احمد متوسلیان، به دستور فرمانده کل سپاه مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمدرسول الله را تشکیل دهند.

    در عملیات سراسری فتح المبین، مسئولیت قسمتی از کل عملیات به عهده وی بود. وی در موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی شاوریه» نقش مهمی داشت. او در عملیات بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسول الله فعالیت و تلاش قابل توجهی را در شکستن محاصره جاده شلمچه ـ خرمشهر انجام داد.

    او و یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشتند. در سال ۱۳۶۱ با توجه آغاز جنگ در جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم لبنان راهی آن دیار شد و پس از دو ماه حضور در این خطه به جبهه‌های ایران بازگشت.

    با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۲۳/۴/۶۱ در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد. در عملیات مسلم بن عقیل و عملیات محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، با دشمن جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا بود، به عهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او در عملیات والفجر ۴ قابل توجه بود. وی در تصرف ارتفاعات کانی مانگا نقش ویژه‌ای داشت.

    در جریان عملیات خیبر، همچنان که نیروهای ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت می‌کردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلوله توپ در نزدیکی‌اش همراه با معاونش اکبر زجاجی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جاده‌های جزایر مجنون شمالی و جنوبی شهید شدند.

    ابراهیم همت در جریان عملیات خیبر به همرزمانش گفته بود: باید مقاومت کرده و مانع از بازپس‍گیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه این‍جا شهید می‌شویم و یا جزیره مجنون را نگه می‌داریم».

    محسن رضایی در مصاحبه‌ای گفته است: اولین باری که در جنگ به کسی عنوان سید الشهدا» دادند، در همین خیبر و برای حاج همت بود. »

    ابراهیم همت قرار بود در قطعه ۲۴ بهشت زهرا دفن شود ولی به اصرار خانواده در زادگاهش و در کنار امامزاده شاهرضا دفن شد. با این حال در (قطعه: ۲۴ ردیف:۷۷ شماره:۵۲۴) بهشت زهرا و در کنار مصطفی چمران، عباس کریمی و رضا چراغی سنگ مزاری برای وی نصب کرده‌اند و بسیاری تصور می‌کنند که او در بهشت زهرا دفن شده‌است.زندگی نامه شهید همت

    زندگینامه
    به روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحl مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلای معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش كربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.
    محمد ابراهیم درسایه محبّت‍ های پدر ومادر پاكدامن، وارسته و مهربانش دوران كودكی را پشت‍سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش واستعداد فوق‍العاده‍ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.
    هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با كار وتلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می‍آورد و از این راه به خانواده زحمتكش خود كمك قابل توجه ای می‍كرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی كه داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می‍بخشید.
    پدرش از دوران كودكی او چنین می‍گوید: هنگامی كه خسته از كار روزانه به خانه برمی‍گشتم، دیدن فرزندم تمامی خستگی‍ها و مرارت‍ها را از وجودم پاك می‍كرد و اگر شبی او را نمی‍دیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. »
    اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می‍شد كه از مادرش با اصرار بخواهد كه به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره‍ ها كمك كند. این علاقه تا حدی بود كه از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت كتاب ‍آسمانی قرآن را كاملاً فرا گیرد و برخی از سوره‍ه ای كوچك را نیز حفظ كند.

    دوران سربازی :
    در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سرگذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه‍ تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرك تحصیلی به سربازی رفت ـ به گفته خودش تلخ ‍ترین دوران عمرش همان دوسال سربازی بود ـ در لشكر توپخانه اصفهان مسؤولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود.
    ماه مبارك ‍رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفكر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد كه آنها هم اگر سعی كنند تمام روزهای رمضان را روزه بگیرند، می‍توانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. ناجی» معدوم فرمانده لشكر، وقتی كه از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عده‍ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثناء آب بنوشند و روزه خود را باطل كنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود: اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می‍كردند برایم گواراتر از این بود كه با چشمان خود ببینم كه چگونه این از خدا بی‍خبران فرمان می‍دهند تا حرمت مقدس ‍ترین فریضه دینمان را بشكنیم و تكلیف الهی را زیرپا بگذاریم. »
    امّا این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفكر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهی آشنا شود و به تعدادی از كتب ممنوعه (از نظر ساواك) دست یابد. مطالعه آن كتاب‍ها كه مخفیانه و توسط برخی از دوستان، برایش فراهم می‍شد تأثیر عمیق و سازنده‍ای در روح و جان محمدابراهیم گذاشت و به روشنایی اندیشه و انتخاب راهش كمك شایانی كرد. مطالعه همان كتاب‍ها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد كه ابراهیم فعالیت‍ های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز كند و به روشنگری مردم و افشای چهره طاغوت بپردازد.

    دوران معلمی:
    پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید. در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از ون متعهد و انقلابی ارتباط پیدا كرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیت حضرت امام (ره) بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعی می‍كرد تا در محیط مدرسه و كلاس درس، دانش آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه های انقلابی حضرت امام (ره) و یارانش آشنا كند.
    او در تشویق و ترغیب دانش آموزان به مطالعه و كسب بینش و آگاهی سعی وافری داشت و همین امور سبب شد كه چندین نوبت از طرف ساواك به او اخطار شود. لیكن روح بزرگ و بی‍باك او به همه آن اخطارها بی اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندك تزلی پی می‍گرفت و از تربیت شاگردان خود لحظه ‍ای غفلت نمی‍ورزید.
    با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و بطور مستمر برای گرفتن رهنمود، ملاقات با ون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت وآمد می‍كرد.
    سخنرانی‍های پرشور و آتشین او علیه رژیم كه بدون مصلحت اندیشی انجام می‍شد، مأمورین رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، به گونه ای كه او شهربه شهر می‍گشت تا از دستگیری درامان باشد. نخست به شهر فیروزآباد رفت و مدتی در آنجا دست به تبلیغ و ارشاد مردم زد. پس از چندی به یاسوج رفت. موقعی كه درصدد دستگیری وی برآمدند به دوگنبدان عزیمت كرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سكنی گزید. در این دوران اقشار مختلف در اعتراض به رژیم ستمشاهی و اعمال وحشیانه اش عكس العمل نشان می‍دادند و ابراهیم احساس كرد كه برای سازماندهی تظاهرات باید به شهرضا برگردد.
    بعد از بازگشت به شهر خود در كشاندن مردم به خیابان‍ها و انجام تظاهرات علیه رژیم، فعالیت و كوشش خود را افزایش داد تا اینكه در یكی از راهپیمایی‍های پرشورمردمی، قطعنامه مهمی كه یكی از بندهای آن انحلال ساواك بود، توسط شهید همت قرائت شد. به دنبال آن فرمان ترور و اعدام ایشان توسط فرماندار نظامی اصفهان، سرلشكر معدوم ناجی»، صادر گردید.
    مأموران رژیم در هرفرصتی در پی آن بودند كه این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس وقیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال می‍كرد تا اینكه انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی ره، به پیروزی رسید.

    فعالیت های پس از پیروزی انقلاب:
    پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم ودفاع از شهر و راه اندازی كمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله كسانی بود كه سپاه شهرضا را با كمك دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشكیل داد.
    درایت و نفوذ خانوادگی كه درشهر داشتند مكانی را بعنوان مقر سپاه دراختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل كردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج و نیازمندی‍ها را رفع كردند.
    به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه درآمدند. هنگامی كه مجموعه سپاه سازمان پیدا كرد، او مسؤولیت روابط عمومی سپاه را به عهده داشت.
    به همت این شهید بزرگوار و فعالیت‍های شبانه‍روزی برادران پاسدار در سال 58، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا كه به آزار واذیت مردم می‍پرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل داده شدند و شهر از لوث وجود افراد شرور و قاچاقچی پاكسازی گردید.
    از كارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیت‍های فرهنگی، تبلیغی منطقه بود كه در آگاه ساختن جوانان و ایجاد شور انقلابی تأثیر بسزایی داشت.
    اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیل تجربیات گران‍بهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و كنارك (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت كرد و به فعالیت‍های گسترده فرهنگی پرداخت.

    نقش شهید در كردستان و مقابله با ضدانقلاب:
    شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه كردستان كه بخش‍هایی از آن در چنگال گروهك‍های مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید. ایشان با توكل به خدا و عزمی راسخ مبارزه بی‍امان و همه جانبه‍ای را علیه عوامل استكبار جهانی و گروهك‍ های خودفروخته در كردستان شروع كرد و هر روز عرصه را برآنها تنگ‍تر نمود. از طرفی در جهت جذب مردم محروم كُرد و رفع مشكلات آنان به سهم خود تلاش داشت و برای مقابله با فقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری از خود نشان می داد تا جایی كه هنگام ترك آنجا، مردم منطقه گریه می‍كردند و حتی تحصن نموده و نمی‍خواستند از این بزرگوار جدا شوند.
    رشادت‍ های او دربرخورد با گروهك‍ های یاغی قابل تحسین وستایش است. براساس آماری كه از یادداشت‍ های آن شهید به‍دست آمده است، سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تا دی‍ماه 60 (بافرماندهی مدبرانه او) عملیات موفق در خصوص پاكسازی روستاها از وجود اشرار، آزادسازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعث داشته است.

    گوشه ای از خاطرات كردستان به قلم شهید :
    در هفدهم مهرماه 1360 با عنایت خدای منان و همكاری بی‍دریغ سپاه نیرومند مریوان، پاكسازی منطقه اورمان» با هفت روستای محروم آن به‍انجام رساند و به خواست خدا و امدادهای غیبی، حزب رزگاری» به كلی از بین رفت. حدود 300 تن از خودباختگان سیه‍بخت، تسلیم قوای اسلام گردیدند. یكصد تن به هلاكت رسیدند و بیش از 600 قبضه اسلحه به دست سپاهیان توانمند اسلام افتاد.
    پاسداران رشید با همت ومردانگی به زدودن ناپاكان مزاحم از منطقه نوسود و پاوه پرداختند و كار این پاكسازی و زدودن جنایتكاران پست، تا مرز عراق ادامه یافت.
    این پیروزی و دشمن سوزی، در عملیات بزرگ و بالنده محمّدرسول الله ص و با رمز لااله الا الله» به‍دست آمد.
    در مبارزات بی‍امان یك ساله، 362 نفر از فریب‍ خوردگان دمكرات، كومله، فدایی و رزگاری» با همه سلاح‍های مخرب و آتشین خود تسلیم سپاه پاوه شدند و امان‍ نامه دریافت نمودند.
    همزمان با تسلیم شدن آنان، 44 سرباز و درجه دار عراقی نیز به آغوش پرمهر اسلام پناهنده شده و به تهران انتقال یافتند.
    منطقه پاوه و نوسود به جهنمی هستی سوز برای اشرار خدانشناس تبدیل گشت، قدرت وتحرك آن ناپاكان یرت رو به اضمحلال و نابودی گذاشت، بطوری كه تسلیم و فرار را تنها راه نجات خود یافتند. در اندك مدتی آن منطقه آشو ب‍خیز و ناامن كه میدان تك‍تازی اشرار شده بود به یك سرزمین امن تبدیل گردید. »

    شهید همت و دفاع مقدس:
    پس از شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم م عراق، شهید همت به صحنه كارزار وارد شد و درطی سالیان حضور در جبهه‍ های نبرد، خدمات شایان توجهی برجای گذاشت و افتخارها آفرید.
    او و سردار رشید اسلام، حاج احمد متوسلیان، به دستور فرماندهی محترم كل سپاه مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمدرسول الله (ص) را تشكیل دهند.
    در عملیات سراسری فتح المبین، مسؤولیت قسمتی از كل عملیات به عهده این سردار دلاور بود. موفقیت عملیات درمنطقه كوهستانی شاوریه» مرهون ایثار و تلاش این سردار بزرگ و همرزمان اوست.
    شهید همت در عملیات پیروزمند بیت ‍المقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسول الله (ص) فعالیت و تلاش تحسین برانگیزی را در شكستن محاصره جاده شلمچه ـ خرمشهر انجام داد و به حق می‍توان گفت كه او یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشته ‍اند و با اینكه منطقه عملیاتی دشت بود، شهید حاج همت با استفاده از بهترین تدبیر نظامی به نحو مطلوبی فرماندهی كرد.
    در سال 1361 با توجه به شعله ور شدن آتش فتنه و جنگ در جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم مسلمان و مظلوم لبنان كه مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود راهی آن دیار شد و پس از دو ماه حضور در این خطه به میهن اسلامی بازگشت و درمحور جنگ وجهاد قرارگرفت.
    با شروع عملیات رمضان در تاریخ 23/4/1361 درمنطقه شرق بصره» فرماندهی تیپ 27 حضرت رسول اكرم (ص) را برعهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشكر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی انجام وظیفه نمود. پس از آن در عملیات مسلم بن‍ عقیل و محرم ـ كه او فرمانده قرارگاه ظفر بود ـ سلحشورانه با دشمن زبون جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی بود كه شهیدحاج همت، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را كه شامل لشكر 27 حضرت محمدرسول الله (ص) ، لشكر 31 عاشورا، لشكر 5 نصر و تیپ 10 سیدالشهدا (ع) بود، برعهده گرفت.
    سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشكر 27 تحت فرماندهی ایشان در عملیات والفجر 4 و تصرف ارتفاعات كانی‍مانگا در آن مقاطع از خاطره ها محو نمی‍شود.
    صلابت، اقتدار و استقامت فراموش‍نشدنی این شهید والامقام و رزمندگان لشكر محمدرسول‍الله (ص) در جریان عملیات خیبر درمنطقه طلائیه و تصرف جزایرمجنون و حفظ آن با وجود پاتك‍های شدید دشمن، از افتخارات تاریخ جنگ محسوب می‍گردد.
    مقاومت و پایداری آنان در این جزایر به قدری تحسین برانگیز بود كه حتی فرمانده سپاه سوم عراق در یكی از اظهاراتش گفته بود :
    . ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم كه از جزایر مجنون جز تلی خاكستر چیز دیگری باقی نیست! »
    اما شهید همت بدون هراس و ترس از دشمن و با وجود بی‍خوابی‍های مكرر همچنان به ادای تكلیف و اجرای فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی برحفظ‍جزایر می اندیشید و خطاب به برادران بسیجی می‍گفت :
    برادران، امروز مسأله ما، مسأله اسلام و حفظ و حراست از حریم قرآن است. بدون تردید یا همه باید پرچم سرخ عاشورایی حسین (ع) را به دوش كشیم و قداست مكتبمان، مملكت و ناموسمان را پاسداری و حراست كنیم و با گوشت و خون به حفظ جزیره، همت نمائیم، یا اینكه پرچم ذلت و تسلیم را درمقابل دشمنان خدا بالا ببریم و این ننگ و بدبختی را به دامن مطهر اعتقادمان روا داریم، كه اطمینان دارم شما طالبان حریت و شرف هستید، نه ننگ و بدنامی. »

    ویژگی‍های برجسته شهید :
    او عارفی وارسته، ایثارگری سلحشور و اسوه‍ای برای دیگران بود كه جز خدا به چیز دیگری نمی اندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی و كسب رضای خدا و حضرت احدیت، شب و روز تلاش می‍كرد و سخت‍ترین و مشكل‍ترین مسؤولیت های نظامی را با كمال خوشرویی و اشتیاق و آرامش ‍خاطر می‍پذیرفت.
    سردار رحیم صفوی درباره وی چنین می‍گوید :
    او انسانی بود كه برای خدا كار می‍كرد و اخلاص در عمل از ویژگی‍های بارز اوست. ایشان یكی از افراد درجه اولی بود كه همیشه مأموریت‍ های سنگین برعهده ‍اش قرار داشت. حاج همت مثل مالك اشتر بود كه با خضوع و خشوعی كه درمقابل خدا و در برابر دلاورمردان بسیجی داشت، درمقابله با دشمن همچون شیری غرّان از مصادیق اشداء علی الكفار، رحماء بینهم» بود. همت كسی بود كه برای این انقلاب همه چیز خودش را فدا كرد و از زندگیش گذشت. او واقعاً به امرولایت اعتقادكامل داشت و حاضر بود در این راه جان بدهد، كه عاقبت هم چنین كرد. همیشه سفارش می‍كرد كه دستورات را باید موبه‍مو اجرا كرد. وقتی دستوری هرچند خلاف نظرش به وی ابلاغ می‍شد، از آن دفاع می‍كرد. ابراهیم از زمان طفولیت، روحی لطیف،عبادی و نیایشگر داشت. »
    پدر بزرگوارش می‍گوید :
    محمدابراهیم از سن 10 سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز ونشیب‍های ی ونظامی، هرگز نمازش ترك نشد. روزی از یك سفرطولانی و خسته كننده به منزل بازگشت. پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید. ابراهیم آن شب را با همه خستگی‍هایش تا پگاه، به نماز ونیایش ایستاد و وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای كاش به سراغم نمی ‍آمدی و آن حالت زیبای را از من نمی‍گرفتی.»
    این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا ونیایش برنداشت. نماز اول وقت را برهمه چیز مقدم می‍شمرد و قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. او به راستی همه چیزش را فدای انقلاب كرده بود. آن چیزی كه برای او مطرح نبود خواب وخوراك و استراحت بود. هر زمان كه برای دیدار خانواده‍اش به شهرضا می‍رفت، درآنجا لحظه‍ای از گره‍ گشایی مشكلات و گرفتاری‍های مردم بازنمی‍ایستاد و دائماً در اندیشه انجام خدمتی به خلق‍الله بود.
    شهید همت آنچنان با جبهه وجنگ عجین شده بود كه در طول حیات نظامی خود فرزند بزرگش را فقط شش بار و فرزند كوچكتر خود را تنها یكبار در آغوش گرفته بود.
    او بسان شمع می‍سوخت و چونان چشمه‍ساران درحال جوشش بود و یك آن از تحرك باز نمی‍ایستاد. روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباس خود را به دیگران می‍بخشید و با همان كم، قانع بود و درپاسخ كسانی كه می‍پرسیدند چرا لباس خود را كه به آن نیازمند بودی، بخشیدی؟ می‍گفت: من پنج سال است كه یك اوركت دارم و هنوز قابل استفاده است! »
    او فرماندهی مدیرو مدبّر بود. قدرت عجیبی درمدیریت داشت. آن هم یك مدیریت سالم در اداره كارها و نیروها. با وجود آنكه به مسائل عاطفی و نیز اصول‍مدیریت احترام می‍گذاشت و عمل می‍كرد، درعین حال هنگام فرماندهی قاطع بود. او نیروهای تحت امر خود را خوب توجیه می‍كرد و نظارت و پیگیری خوبی نیز داشت. كسی را كه در انجام دستورات كوتاهی می‍نمود بازخواست می‍كرد و كسی را كه خوب عمل می‍كرد تشویق می‍نمود.
    بینش ی بُعد دیگری از شخصیت والای او به شمار می‍رفت. به مسائل لبنان و فلسطین وسایر كشورهای اسلامی بسیار می‍اندیشید و آنچنان از اوضاع آنجا مطلع بود كه گویی سالیان درازی در آن سامان با دشمنان خدا و رسول ص درستیز بوده است. او با وجود مشغله فراوان از مطالعه غافل نبود و نسبت به مسائل ی روز شناخت وسیعی داشت.
    از ویژگی‍های اخلاقی شهید همت برخورد دوستانه او با بسیحیان جان بركف بود. به بسیجیان عشق می‍ورزید و همواره در سخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و قدرشناسی می‍كرد. من خاك پای بسیجی‍ها هم نمی‍شوم. ای كاش من یك بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی‍شدم.»
    وقتی درسنگرهای نبرد، غذای گرم برای شهید همت می‍آوردند سؤال می‍كرد : آیا نیروهای خط مقدّم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرها همین غذا را می‍خورند یا خیر؟ و تا مطمئن نمی‍شد دست به غذا نمی‍زد.
    شهیدهمت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسؤلان امر تأكید و توصیه داشت. او كه از روحیه ایثار واستقامت كم‍نظیری برخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقی‍اش در واقع معلمی نمونه و سرمشقی خوب برای پاسداران و بسیجیان بود و خود به آنچه می‍گفت، عمل می‍كرد. عشق وعلاقه نیروها به او نیز از همین راز سرچشمه می‍گرفت. برای شهید همت مطرح نبود كه چكاره است، فرمانده است یا نه. همت یك رزمنده بود، همت هم مرد جنگ بود و هم معلمی وارسته.

    نحوه شهادت :
    شهید همت در جریان عملیات خیبر به برادران گفته بود: باید مقاومت كرده و مانع از بازپس‍گیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه این‍جا شهید می‍شویم ویا جزیره مجنون را نگه می‍داریم.» رزمندگان لشكر نیز با تمام توان دربرابر دشمن مردانه ایستادگی كردند. حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه توحید را از نزدیك بررسی كند، كه گلوله توپ در نزدیكی اش اصابت می‍كند و این سردار دلاور به همراه معاونش، شهید اكبر زجاجی، دعوت حق را لبیك گفتند و سرانجام در 24 اسفند سال 62 در عملیات خیبر به لقاء خداوند شتافتند.


    خاطراتی از شهید همت



    خاطره ۱

    هر وقت با او از ازدواج صحبت می‌كردیم لبخند می‌زد و می‌گفت‌: "من همسری می‌خواهم كه تا پشت كوههای لبنان با من باشد چون بعد از جنگ تازه نوبت آزادسازی قدس است‌." فكر می‌كردیم شوخی می‌كند اما آینده ثابت كرد كه او واقعا چنین می‌خواست‌. در دیماه سال هزار و سیصد و شصت ابراهیم ازدواج كرد‌. همسر او شیرزنی بود از تبار زینبیان‌. زندگی ساده و پر مشقت آنان تنها دو سال و دو ماه به طول انجامید از زبان این بانوی استوار شنیدم كه می‌گفت‌:

    عشق در دانه است و من غواص و دریا میكده سر فرو بردم در اینجا تا كجا سر بر كنم
    عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست تنگ چشمم گر نظر در چشمه كوثر كنم

    بعد از جاری شدن خطبه عقد به مزار شهدای شهر رفتیم و زیارتی كردیم و بعد راهی سفر شدیم‌. مدتی در پاوه زندگی كردیم و بعد هم بدلیل احساس نیاز به نیروهای رزمنده به جبهه‌های جنوب رفتیم من در دزفول ساكن شدم‌. پس از مدت زیادی گشتن اطاقی برای سكونت پیدا كردیم كه محل نگهداری مرغ و جوجه بود‌. تمیز كردن اطاق مدت زیادی طول كشید و بسیار سخت انجام شد‌. فرش و موكت نداشتیم كف اطاق را با دو پتوی سربازی پوشاندم و ملحفه سفیدی را دو لایه كردم و به پشت پنجره آویختم‌. به بازار رفتم و یك قوری با دو استكان و دو بشقاب و دو كاسه خریدم‌. تازه پس از گذشت یك ماه سر و سامان می‌گرفتیم اما مشكل عقربها حل نمی‌شد‌. حدود بیست و پنج عقرب در خانه كشتم‌. بدلیل مشغله زیاد حاج ابراهیم اغلب نیمه‌های شب به خانه می‌آمد و سپیده‌دم از خانه خارج می‌شد‌. شاید در این دو سال ما یك ۲۴ ساعت بطور كامل در كنار هم نبودیم‌. این زندگی ساده كه تمام داراییش در صندوق عقب یك ماشین جای می‌گرفت همین قدر كوتاه بود‌.



    خاطره ۲

    سال ۱۳۵۹ بود تاخت و تاز عناصر تجزیه‌طلب و ضد انقلابیون كردستان را ناامن كرده بود ابراهیم دیگر طاقت ماندن نداشت بار سفر بست و رهسپار پاوه شد‌. در بدو ورود از سوی شهید ناصر كاظمی مسوول روابط عمومی سپاه پاوه شده و در كنار شهیدانی چون چمران‌، كاظمی‌، بروجردی و قاضی به مبارزات خود ادامه می‌داد‌. خلوص و صمیمیت آنان به حدی بود كه مردم كردستان آنها را از خود می‌دانستند و دوستی عمیقی در بین آنان ایجاد شده بود‌. ناصر كاظمی توفیق حضور یافت و به دیدن معبود شتافت‌. ابراهیم در پست فرماندهی عملیات‌ها به خدمت مشغول و پس از مدتی بدلیل لیاقت و كاردانی كه از خود نشان داد به فرماندهی سپاه پاوه برگزیده شد‌. از سال هزار و سیصد و پنجاه و نه تا سال هزار و سیصد و شصت‌، بیست و پنج عملیات موفقیت‌آمیز جهت پاكسازی روستاهای كردستان از ضد انقلاب انجام شد كه در طی این عملیاتها درگیری‌هایی نیز با دشمن بعثی بوقوع پیوست‌.



    خاطره ۳

    محمدابراهیم تحصیلات خود را در شهرضا و اصفهان تا فارغالتحصیلی از دانشسرای این شهر ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ به سربازی اعزام شد‌. فرمانده لشكر او را مسوول آشپزخانه كرد‌. ماه مبارك رمضان از راه رسید‌. ابراهیم به بچه‌ها خبر داد كسانیكه روزه می‌گیرند می‌توانند برای گرفتن سحری به آشپزخانه بیایند‌. سرلشكر ناجی فرمانده گردان از این موضوع مطلع شد و او را بازداشت كرد‌. پس از اتمام بازداشت ابراهیم باز هم به كار خود ادامه داد‌. خبر رسید كه سرلشگر ناجی قرار است نیمه شب برای سركشی به آشپزخانه بیاید‌. ابراهیم فكری كرد و به دوستان خود گفت باید كاری كنیم كه تا آخر ماه رمضان نتواند مزاحمتی برای ما ایجاد كند‌. كف آشپز خانه را خوب شستند و یك حلب روغن روی آن خالی كردند‌. ساعتی بعد صدایی در آشپزخانه به گوش رسید، فرمانده چنان به زمین خورده بود كه تا آخر ماه رمضان در بیمارستان بستری شد‌. استخوان شكسته او تا مدتها عذابش می‌داد‌.




    معلم فراری

    دانش آموزان مدرسه درگوشی باهم صحبت می‍كنند.
    بیشتر معلم‍ها بجای اینكه در دفتر بنشینند و چای بنوشند، درحیاط مدرسه قدم می‍زنند و با بچه‍ ها صحبت می‍كنند. آنها این‍كار را از معلم تاریخ یاد گرفته ‍اند. با این‍كار می‍خواهند جای خالی معلم تاریخ را پر كنند.
    معلم تاریخ چند روزی است فراری شده. چند روز پیش بود كه رفت جلوی صف و با یك سخنرانی داغ و كوبنده، جنایت‍های شاه و خاندانش را افشاء كرد و قبل از اینكه مأمورهای ساواك وارد مدرسه شوند، فرار كرد.
    حالا سرلشكر ناجی برای دستگیری او جایزه تعیین كرده است.
    یكی از بچه ها، درگوشی با ناظم صحبت می‍كند. رنگ ناظم از ترس و دلهره زرد می‍شود. درحالی‍كه دست و پایش را گم كرده ، هول‍ هولكی خودش را به دفتر می‍رساند. مدیر وقتی رنگ و‍روی او را می‍بیند، جا می‍خورد.
    ـ چی‍ شده، فاتحی ؟
    ناظم آب دهانش را قورت می‍دهد و جواب می‍دهد : جناب ذاكری، بچه ها . بچه ها . »
    ـ جان بكن، بگو ببینم چی شده ؟
    ـ جناب ذاكری، بچه ها می‍گویند باز هم معلم تاریخ .
    آقای مدیر تا اسم معلم تاریخ را می‍شنود، مثل برق گرفته ها از جا می‍پرد و وحشت زده می‍پرسد : چی‍ گفتی، معلم تاریخ ؟! منظورت همت است ؟»
    ـ همت باز هم می‍خواهد اینجا سخنرانی كند.
    ـ ببند آن دهنت را. با این حرف‍ها می‍خواهی كار دستمان بدهی؟ همت فراری است، می فهمی؟ او جرأت نمی‍كند پایش را تو این مدرسه بگذارد.
    ـ جناب ذاكری، بچه ها با گوش‍های خودشان از دهن معلم‍ها شنیده‍اند. من هم با گوش‍های خودم از بچه‍ها شنیده‍ام.
    آقای مدیر كه هول كرده، می گوید : حالا كی قرار است، همچین غلطی بكند ؟ »
    ـ همین حالا !
    ـ آخر الان كه همت اینجا نیست !
    _ هرجا باشد، سر ساعت مثل جن خودش را می‍رساند. بچه ها با معلمها قرار گذاشته اند وقتی زنگ را می‍زنیم بجای اینكه به كلاس بروند، تو حیاط مدرسه صف بكشند برای شنیدن سخنرانی او.
    ـ بچه‍ ها و معلم‍ ها غلط كرده‍اند. تو هم نمی ‍خواهد زنگ را بزنی. برو پشت بلندگو، بچه ها را كلاس به كلاس بفرست. هر معلم كه سركلاس نرفت، سه روز غیبت رد كن. می‍روم به سرلشكر زنگ بزنم. دلم گواهی می‍دهد امروز جایزه خوبی به من و تو می‍رسد!
    ناظم با خوشحالی به طرف بلندگو می‍رود.
    از بلندگو، اسم كلاس‍ها خوانده می‍شود. بچه‍ ها به جای رفتن كلاس، سرصف می‍ایستند. لحظاتی بعد، بیشتر كلاس‍ها در حیاط مدرسه صف می‍كشند.
    آقای مدیر میكروفون را از ناظم می‍گیرد و شروع می‍كند به داد وهوار و خط و نشان كشیدن. بعضی از معلم‍ها ترسیده ‍اند و به كلاس می‍روند. بعضی بچه‍ ها هم به دنبال آنها راه می‍افتند. در همان لحظه، در مدرسه باز می‍شود. همت وارد می‍شود. همه صلوات می‍فرستند.
    همت لبخند ن جلوی صف می‍رود و با معلم‍ها و دانش ‍آموزان احوال‍پرسی می‍كند. لحظه‍ای بعد با صدای بلند شروع می‍كند به سخنرانی.

    بسم الله الرحمن الرحیم.
    خبر به سرلشكر ناجی می‍رسد. او ، هم خوشحال است و هم عصبانی. خوشحال از اینكه سرانجام آقای همت را به چنگ خواهد انداخت و عصبانی از اینكه چرا او باز هم موفق به سخنرانی شده!
    ماشین‍های نظامی برای حركت آماده می‍شوند. راننده سرلشكر، در ماشین را باز می‍كند و با احترام تعارف می‍كند. سگ پشمالوی سرلشكر به داخل ماشین می‍پرد. سرلشكر در حالی كه هفت ‍تیرش را زیر پالتویش جاسازی می‍كند سوار می‍شود. راننده ، در را می‍بندد. پشت فرمان می‍نشیند و با سرعت حركت می‍كند. ماشین‍های نظامی به دنبال ماشین سرلشكر راه می‍افتند.
    وقتی ماشین‍ها به مدرسه می‍رسند، صدای سخنرانی همت شنیده می‍شود. سرلشكر از خوشحالی نمی‍تواند جلوی خنده‍اش را بگیرد. ازماشین پیاده می‍شود، هفت تیرش را می‍كشد و به مأمورها اشاره می‍كند تا مدرسه را محاصره كنند.
    عرق سر و روی همت را گرفته. همه با اشتیاق به حرف‍های او گوش می‍دهند.
    مدیر با اضطراب و پریشانی در دفتر مدرسه قدم می‍زند و به زمین وزمان فحش می‍دهد. در همان لحظه صدای پارس سگی او را به خود می‍آورد. سگ پشمالوی سرلشكر دوان‍دوان وارد مدرسه می‍شود.
    همت با دیدن سگ متوجه اوضاع می‍شود اما به روی خودش نمی‍آورد. لحظاتی بعد، سرلشكر با دو مأمورمسلح وارد مدرسه می‍شود.
    مدیر و ناظم، در حالی‍كه به نشانه احترام دولا و راست می‍شوند، نفس ‍ن خودشان را به سرلشكر می‍رسانند و دست او را می‍بوسند. سرلشكر بدون اعتناء، درحالی كه به همت نگاه می‍كند، نیشخند می‍زند.
    بعضی از معلم‍ها، اطراف همت را خالی می‍كنند و آهسته از مدرسه خارج می‍شوند. با خروج معلم‍ها، دانش ‍آموزان هم یكی یكی فرار می‍كنند.
    لحظه‍ای بعد، همت می ‍ماند و مأمورهایی كه او را دوره كرده اند. سرلشكر از خوشحالی قهقه ای می‍زند و می‍گوید : موش به تله افتاد. زود دستبند بزنید، به افراد بگویید سوار بشوند، راه می‍افتیم. »
    همت به هرطرف نگاه می‍كند، یك مأمور می‍بیند. راه فراری نمی‍یابد. یكی از مأمورها، دستهای او را بالا می‍آورد. دیگری به هردو دستش دستبند می‍زند.
    همت می‍نشیند و به دور از چشم مأمورها، انگشتش را در حلقومش فرو برده، عق می‍زند. یكی از مأمورها می‍گوید: چی شده؟ »
    دیگری می‍گوید: حالش خراب شده. »
    سرلشكر می‍گوید: غلط كرده پدرسوخته. خودش را زده به موش مردگی. گولش را نخورید . بیندازیدش تو ماشین، زودتر راه بیفتیم. »
    همت باز هم عق می‍زند و استفراغ می‍كند. مأمورها خودشان را از اطراف او كنار می‍كشند. سرلشكر درحالی‍كه جلوی بینی و دهانش را گرفته، قیافه‍اش را در هم می‍كشد و كنار می‍كشد. با عصبانیت یك لگد به شكم سگ می‍زند و فریاد می‍كشد: این پدرسوخته را ببریدش دستشویی، دست وصورت كثیفش را بشوید، زودتر راه بیفتیم. تند باشید. »
    پیش ‍از آنكه كسی همت را به طرف دستشویی ببرد، او خود به طرف دستشویی راه می‍افتد. وقتی وارد دستشویی می‍شود، در را از پشت قفل می‍كند. دو مأمور مسلح جلوی در به انتظار می‍ایستند.
    از داخل دستشویی، صدای شرشر آب و عق ‍زدن همت شنیده می‍شود. مأمورها به حالتی چندش‍آور قیافه هایشان را در هم می‍كشند.
    لحظات از پی هم می‍گذرد. صدای عق زدن همت دیگر شنیده نمی‍شود. تنها صدای شرشر آب، سكوت را می‍شكند. سرلشكر در راهرو قدم می‍زند و به ساعتش نگاه می‍كند. او كه حسابی كلافه شده، به مأمورها می‍گوید: رفت دست وصورتش را بشوید یا دوش بگیرد ؟ بروید تو ببینید چه غلطی می‍كند. »
    یكی ازمأمورها، دستگیره در را می فشارد، اما در باز نمی‍شود.
    ـ در قفل است قربان!
    ـ غلط كرده، قفلش كرده. بگو زود بازش كند تا دستشویی را روی سرش خراب نكرده‍ایم.
    مأمورها همت را با داد و فریاد تهدید می‍كنند، اما صدایی شنیده نمی‍شود. سرلشكر دستور می‍دهد در را بشكنند. مأمورها هجوم می‍آورند، با مشت و لگد به در می‍كوبند و آن را می‍شكنند. دستشویی خالی است، شیر آب باز است و پنجره دستشویی نیز !
    سرلشكر وقتی این صحنه را می‍بیند، مثل دیوانه ها به اطرافیانش حمله می‍كند. مدیر و ناظم كه هنوز به جایزه فكر می‍كنند، در زیر مشت و لگد سرلشكر نقش زمین می شوند.[تبیان]

    image-20200306003640-1.png

    روزی آقای شیخ‌الاسلام با بنده صحبت کردند و گفتند که همه می‌توانند متخصص کامپیوتر شوند اما هر کسی نمی‌تواند برای جمهوری اسلامی یک تمدار خوب باشد.

    ساعاتی قبل خبر درگذشت مرحوم حسین شیخ الاسلام مشاور وزیر امور خارجه و معاون بین‌الملل مجمع تقریب مذاهب اسلامی بر اثر ابتلا به بیماری کرونا منتشر شد.

    دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در کتاب خاطرات خود -آقای سفیر-  درباره مرحوم شیخ الاسلام می‌نویسد:

    پس از پیروزی انقلاب، روزی آقای شیخ‌الاسلام با بنده صحبت کردند و گفتند که همه می‌توانند متخصص کامپیوتر شوند اما هر کسی نمی‌تواند برای جمهوری اسلامی یک تمدار خوب باشد. تغییر رشته و در نتیجه تغییر مسیر زندگی و تقدیر بنده به خاطر فرمایشات و اصرار ایشان بر این امر اتفاق افتاد.»

    تصویر سمت چپ، حسین شیخ‌الاسلام و تصویر سمت راست، محمدجواد ظریف را در دوران جوانی نشان می‌دهد

    دکتر حسین شیخ‌الاسلام، معاون امور بین‌الملل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی، معاونت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سفیر ایران در سوریه، دبیرکلی دبیرخانه کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین و مدیرکلی امور بین‌الملل مجلس شورای اسلامی و همچنین سمت‌هایی چون معاون ی و معاون عربی و آفریقا، معاون خاورمیانه و کشورهای مشترک‌المنافع وزیر امور خارجه در سال‌های اخیر و در دوره کوتاهی قائم مقامی وزارت خارجه را در کارنامه داشت، ساعتی پیش بر اثر ابتلا به بیماری کرونا، دار فانی را وداع گفت.

    وی که متولد ۱۳۳۱ اصفهان بود، در زمره دانشجویانی بود که لانه جاسوسی آمریکا را در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ تسخیر کردند.قشقاوی: شیخ الاسلام» حاج قاسم وزارت خارجه بود

    حسین شیخ الاسلام همواره عاشق مشی و مرام، شهید عزیز سلیمانی بود و بی تاب شهادتش، ولی خود نیز حاج قاسم وزارت خارجه بود

    حسن قشقاوی سفیر جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا دلنوشته‌ای به مناسبت درگذشت حسین شیخ الاسلام نوشت.

    متن این دلنوشته به شرح ذیل است:

    . به برکت حداقل 10 سال دوستی و ارتباط کاری تنگاتنگ با مرحوم آقای حسین شیخ الاسلام، درمسولیتم به عنوان معاون پارلمانی وزارت خارجه، به چند ویژگی ارزشمند ایشان در دیانت و تقوی، اشاره می‌کنم، باشد که اسباب تنبه و تذکری برای بنده و دیگران گردد.

    ۱-ایشان شدیدا به برپایی نماز اول وقت مقید بود، هیچ کاری را بر نماز اول وقت، ترجیح نمی‌داد، حتی در وقت دیدارهای عالیترین سطوح  پارلمانی، اقامه فریضه اول وقت را بعضا به قیمت، گلایه‌های تشریفاتی به وضوح، ترجیح می‌داد.

    ۲-اقامه نماز به جماعت را نیز همواره مورد اهتمام جدی قرار می‌داد، همکاران من در وزارت خارجه می‌دانند که او همیشه در صف اول نمازجماعت یا در نمازخانه این وزارت، یا در مسجد فخرالدوله (نزدیکترین مسجد به وزارت خارجه) حضور داشت. حتی بارها شاهد بودم که در سفرهای خارجی، گاهی برای برپایی نماز جماعت 2 نفره در اول وقت، به اطاقم می‌آمد.

    ۳- شدیدا اهل نماز جمعه بود تا جایی‌که در سفرهای خارجی، برنامه حضور در نمازجمعه مسلمانان این کشورها، توسط ریس محترم مجلس یا هیئت‌های پارلمانی را همواره از تشریفات مجلس، درخواست می‌نمود.

    ۴- در 6 سال سفیری در سوریه، تقریبا هر روز صبح نماز را در حرم حضرت رقیه (ع)، اقامه می‌نمود، همه روزها در همه فصول.

    ۵- در قرائت ادعیه و اذکار وارده اهتمام عجیبی داشت، هر روز صبح دعای پر مضمون صباح» و هر عصر جمعه، دعای ملکوتی سمات» را قرائت  می‌نمود (درسفر یا حضر).

    ۶- اهل نماز شب و شب زنده داری کامل  بود.

    ۷- حداقل بنده هیچ دروغی اعم از به اصطلاح مصلحتی یا غیر مصلحتی در این مدت از ایشان نشنیدم. او سمبل صداقت، پاکی، تقوی، بردباری و تحمل بود.

    ۷- او هر چند که همواره عاشق مشی و مرام، شهید عزیز سلیمانی بود و بی تاب شهادتش، ولی خود نیز حاج قاسم وزارت خارجه بود . اللهم لا نعلم منه الا خیرا.

    محمد فرازمند

    حسین آقای شیخ الاسلام از مردانی بود که اولین و آخرین دیدارش را بسیار پررنگ بیاد دارم و مطمئنم که در این تجربه خیلی از همکاران عزیز ما در وزارت امور خارجه با حقیر شریک هستند.

    محمد فرازمند سفیر ایران در ترکیه به مناسبت درگذشت حسین شیخ الاسلام دیپلمات کهنه‌کار کشورمان، دلنوشته‌ای برای او منتشر کرده است.

    سلام ‌و درود خدا بر روح بلند حسین آقای شیخ اسلام، بزرگمردی که فقط مثل خودش بود. یگانه ای که در فضای رنجیدن و رنجاندن ت نرجاند و نرنجید، که اولی کار هر مدعی نیست و دومی فقط کار روح های بلند است.

    از معدود همکاران و روسائی بود که می توانستی با نظراتش مخالف باشی ولی ساعت‌ها دوستانه با او گفتگو و بحث کنی،

    زیرک بود و پشت کلماتت را زود کشف می کرد با وجود ساده گویی و ساده نمایی فریب نمی خورد.  

    نه در کار و نه در بحث اهل مچ گرفتن نبود.

    تعهد و وفاداریش به آرمان‌های نظام صادقانه و بی مزد و منت بود اما ندیدم به احدی از  مخالفانش انگ برند.  

    رئیس و رفیق اصولگرا و آرمانگرایی که اخم و قهر بلد نبود. و چه صفات حسنه دیگری که نه حالا، بلکه در حیاتش نیز گفتیم و شنیدیم و چه حیف که به همین سادگی باید از این حسنات با فعل ماضی یاد کنیم.

    حسین آقای شیخ الاسلام از مردانی بود که اولین و آخرین دیدارش را بسیار پررنگ بیاد دارم و مطمئنم که در این تجربه خیلی از همکاران عزیز ما در وزارت امور خارجه با حقیر شریک هستند.
    ‌و در میان اولین و آخرین خاطره، دریایی از خاطرات فراموش نشدنی.

    در سال‌های اخیر به واسطه همراهی و حضور در جلسه ای هفتگی، بعد از جلسه مسیری را سوار بر اتومبیل پژو ایشان طی می کردیم. لوطی بود و با وجود درد زانو و سختی رانندگی و پیشکسوتی  اگر سوار اتومبیلش می شدی تا به مقصد نمی رساند رهایت نمی کرد. عادت داشت موقع رانندگی صدای تلفنش را از طریق بلندگوی اتومبیل می شنید، از این همسفریهای کوتاه
    و باصفا خاطرات شیرینی دارم منجمله مکالمه های تلفنی کوتاه و عاشقانه ایشان با فرزندانش، که برای حقیر بُعدی جدید و درس آمیز از شخصیت شیخ بود.

    شیخ برای فرزندانش آلاف و الوف جمع نکرد، اما محبوب خانواده بود به هزار دلیل. و یک دلیل آنکه بین شعار و عملش فاصله ای نبود. به درد مزمن تناقض گفتاری و کرداری مردان ت که بین پدران و فرزندان فاصله انداخته گرفتار نبود پدری آرمانگرا و بی تناقض از جوانی تا پایان حیات.
     
    خداوند رفیق عزیز ما را قرین رحمت و  به خانواده ایشان صبر جمیل و اجر جزیل و سلامتی عطا فرماید.

    * محمد فرازمند - سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه

    امیرعبدالهیان شیخ الاسلام

    شیخ الاسلام عزیز، صدای رسای انقلاب اسلامی» در عرصه دیپلماسی بود. به راستی او را باید سردار دیپلماسی مقاومت» خواند، شهید غضنفر رکن آبادی یکی از رویش‌های همنشینی با این دیپلمات فهیم بشمار می‌رود.

    حسین امیرعبداللهیان دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی و مدیرکل امور بین‌الملل مجلس شورای اسلامی دلنوشته‌ای به مناسبت درگذشت حسین شیخ‌الاسلام نوشت. 

    متن این دلنوشته به شرح ذیل است: 

    عروج ملکوتی سردار دیپلماسی مقاومت برادر عزیز مهندس حسین شیخ الاسلام را به نمایندگی از همه همکارانم در دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین مجلس شورای اسلامی  (سازمانهای‌ مردم نهاد حامی فلسطین) و اداره کل بین الملل مجلس شورای اسلامی صمیمانه تسلیت می‌گویم. 



    شیخ الاسلام عزیز، صدای رسای انقلاب اسلامی» در عرصه دیپلماسی و ت خارجی بود. به راستی او را باید  سردار دیپلماسی مقاومت» خواند، شهید غضنفر رکن آبادی یکی از رویش های همنشینی و همکاری با این دیپلمات فهیم، اندیشمند، ولایی، متین، متفکر، حرفه ای و انقلابی ایران اسلامی بشمار می‌‌رود. 

    شیخ الاسلام عزیز تا آخرین روزهای حیات پربرکتش ، به تداوم مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست قدس شریف (قبله اول مسلمین) می‌اندیشید و تا آخرین لحظات حیاتش برای آزادسازی قدس و حمایت از محور مقاومت طراحی و ایده پردازی می‌کرد. 

    آخرین جلسه ما در بررسی تحولات منطقه و فلسطین، چند روز پیش، در دبیرخانه کنفرانس بین المللی‌ حمایت از انتفاضه فلسطین برگزار شد، شیخ ما، مانند همیشه، متواضعانه آمد و نشست و آخرین انتظاراتش در حمایت از مقاومت و امنیت حداکثری ایران عزیز و منطقه را تبیین کرد.

    سپس به اتفاق به نشست پژوهشگاه قوه قضاییه که به بررسی ابعاد حقوقی ترور سپهبد شهید سردار سلیمانی عزیز می‌پرداخت رفتیم.

    در این جلسه ایشان به عنوان پیشکسوت ما در وزارت امورخارجه، خواستار اقدام موثر قاضی ویژه پرونده ترور سردار سلیمانی شدند. 

    ٤٠ سال تلاش شبانه روزی بی‌وقفه، صادقانه، مخلصانه، متعهدانه و ولایتمدارانه ، وی را شایسته عنوان شهید شاهد ساخته است.[مشرق]


    سید حسن نصرالله نمایه

    سخنرانی سید حسن نصرالله»، دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان در خصوص تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی آغاز شد.

     سید حسن نصرالله»، دبیر کل جنبش حزب‌الله لبنان شامگاه جمعه (۲۳ اسفند) در مورد تحولات اخیر منطقه و جهان و موضوع کرونا در لبنان و منطقه سخنرانی کرد.

    او در ابتدای سخنرانی خود گفت که ویروس کرونا به دغدغه اول در همه جهان تبدیل شده و منحصر در منطقه غرب آسیا و لبنان نیست.

    سید حسن نصرالله گفت که باید خود را در وسط میدان نبرد با کرونا بدانیم؛ چرا که این نبرد، نبرد یک شهر یا روستا نیست نبرد جهانی است و کشورها و ملت‌های جهان با آن درگیرند و در آن مشارکت دارند و اولویت‌ها در این شرایط برعهده دولت‌ها و ملت‌هاست».

    وی ادامه داد: دراین نبرد هم دشمنانی وجود دارد و هم کسانی هستند که هدف قرار گرفته‌اند و کسانی که در این نبرد هدف قرار نگرفته‌و در صحت کامل هستند باید با دشمن به مقابله برخیزند».

    سید حسن نصرالله گفت که آنچه که در مورد کرونا همچنان مجهول باقی مانده این است که هنوز بیشتر جوانب این ویروس مشخص نیست و نیاز به آزمایش و بررسی دارد.

    او با بیان اینکه نباید در برابر این دشمن و ویروس تسلیم شد، اظهار داشت گزینه ما در این نبرد مقاومت در برابر دشمنی است که به وبائی جهانی تبدیل شده است و نباید در برابر آن از خود تسلیم، نامیدی و یا سهل‌انگاری نشان دهیم

    دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت که همه در لبنان، از دولت گرفته تا شهروندان لبنانی و پناهنده‌های سوری باید به وظایف خود و مسئولیت‌های خود عمل کنند و در این بین بخش بهداشت، وظیفه خطیری دارد چرا که در خط مقدم نبرد با کرونا است.

    او گفت که هدف از نبرد اخیر جلوگیری از انتشار کرونا و کاستن از صدمات و خسارت‌های انسانی و اقتصادی آن است تا جایی که درمان قطعی برای آن پیدا شود.

    سید حسن نصرالله با بیان اینکه پیشگیری گزینه خوبی برای شرایط پیش‌آمدهاست، از شهروندان لبنانی خواست که تا جایی که می‌توانند به دستورالعمل‌های اعلام شده به منظور جلوگیری از کرونا عمل کنند.

    وی اظهار داشت که در مقطع کنونی آنچه بدان نیاز داریم همکاری در این نبرد است و ما باید با روحیه اخلاقی به مقابله با کووید ۱۹ بپردازیم.

    دبیر کل حزب‌الله گفت که در این نبرد هیچ مانعی نیست که کسی زبان به انتقاد بگشاید ولی باید از به‌کارگیری زبانی که منجر به ایجاد کینه و نفرت می‌شود، بپرهیز شود؛ چرا که ما در برابر نبرد انسانی قرار داریم و ما در این نبرد وظایف دینی، شرعی، اخلاقی و ملی داریم که باید به آن‌ها عمل کنیم.

    او گفت که عمل به تدابیر و دستورالعمل‌های مربوط به ویروس کرونا نه مستحب بلکه که واجب شرعی است و نمی توان به آن‌ها عمل نکرد. سید حسن گفت که این دستورات باید موبه‌مو اجرا شود تا بتوان این ویروس را شکست داد.

    دبیر کل حزب‌الله در ادامه توصیه‌های خود در باره کرونا گفت: وظیفه شرعی هر شخص این است که جان خود و خانواده‌اش را حفظ کند و هر کسی که از این وظیفه و عمل بدان عدول کند، مرتکب یکی از گناهان کبیره شده است».

    او گفت که در نبرد با کرونا نیاز به شفافیت و صداقت است و هرکسی که احساس می‌کند کرونا گرفته یا علایمش را دارد، باید حقیقت را بگوید یا به بیمارستان برود و درمان را شروع کند و قرنطینه را شروع کند.

    سید حسن نصرالله به فتوای یکی از مراجع در قم اشاره کرد که گفته بود هرکسی کرونا را به دیگری منتقل کند و فرد مبتلا فوت کند، باید دیه فرد را بپردازد. از این رو به هیچ وجه نباید در این قضیه کذب گفت و واقعیت را کتمان کرد.

    او گفت که وزارت بهداشت لبنان در تعامل با کرونا شفاف و صادق بوده و اخباری که در مورد کتمان واقعیت و آمار دقیق  از سوی حزب‌الله و وزارت بهداشت گفته می‌شود، کذب است و صحت ندارد.

    سید حسن نصرالله از این وزارت خانه خواست به کار خود با روحیه‌ای که تاکنون از خود نشان داده ادامه دهد. او به اقدامات مقامات آمریکایی و انگلیس اشاره کرد و گفت که دونالد ترامپ و مقامات انگلیس در اعلام آمار کرونا شفاف نبودند و ترامپ حتی تلاش کرد که خطر کرونا را ناچیز نشان دهد.


    ترامپ در قضیه کرونا بزرگترین دروغ‌گو است

    دبیر کل حزب‌الله لبنان ادامه داد: در نبرد کرونا، بزرگترین دروغ‌گو بر روی کره خاکی ترامپ و تیم او است». سید حسن به اظهارات مقامات آمریکایی در خصوص پیشنهاد کمک به ایران نیز اشاره کرد و گفت که ایران نیازی به کمک آمریکا برای مقابله با کرونا ندارد بلکه آنچه این کشور باید بدان عمل کند، لغو تحریم‌هاست.

    سید حسن نصرالله به شماتت رسانه‌های عربی در خلیج فارس علیه ایران و مقامات این کشور در مقابله با کرونا نیز اشاره کرد و گفت که این کار زشتی است؛ چرا که خیلی از آن در خط مقدم مقابله با این ویروس مبتلا شده‌اند و شماتت آن‌ها کار خوبی نیست.

    او به لبنانی‌ها توصیه کرد که در خانه بمانند؛ چرا که بهترین تدبیر لازم برای جلوگیری از این ویروس قرنطینه خانگی است. باید از خروج بی‌جهت از خانه اجتناب کرد مگر برای انجام کارهای ضروری. او همچنین از مردم خواست که در خانه نماز بخوانند و از برگزاری مراسم شادی و سرور و دینی حتی مراسم تشییع شهدا  اجتناب کند.

    حزب‌الله آماده است امکانات خود را در اختیار دولت قرار دهد

    دبیر کل حزب‌الله لبنان توصیه کرد که در مقابله با کرونا از تجربیات همه کشورها از ایران و چین گرفته تا آمریکا استفاده شود. سید حسن نصرالله گفت که حزب‌الله این آمادگی را دارد که همه امکانات و کادر بیمارستانی و پزشکی خود و همه توانمندی‌های انسانی و مؤسساتی را در اختیار دولت و وزارت بهداشت قرار بدهد تا بتوانند با کرونا مقابله کنند.

    او گفت که دولت لبنان نبرد با کرونا را مدیریت می‌کند و اگر تصمیم بگیرد که وقت آن رسیده است که اعلام وضعیت اضطراری کند، این مسئله، مسؤولیت آن است و مخیر است.

    سید حسن در بخشی از سخنان خود نبرد با کرونا را نبردی دانست که در آن به صبر و بردباری و امید و استقامت و اداره نیاز است و ایمان به خدای متعال در این نبرد، سلاح بُرنده‌ای است.

    بانک‌ها به وظایف خود عمل کنند

    دبیر کل حزب‌الله لبنان در ادامه از بانک‌های لبنان خواست به وظایف و مسؤولیات خود عمل کنند. او کارمندان و رؤیای بانک را خطاب قرار داد و گفت: شما پول زیادی دارید و سود زیادی به دست آورده‌اید. وقت آن رسیده است که مسؤولیت خود عمل کنید. شما باید اولین کسی باشید که دست یاری را به سوی حکومت و بخش بهداشت دراز کنید تا مردم مقاومت کند و کشور در این نبرد پیروز شود.

    او گفت که ایجاد ترس و اضطراب در بین مردم و اشاعه اخبار کذب و یأس در بین‌ آن‌ها جرم است و همه باید در برابر آن قوی باشد و نباید دچار تزل و سستی اراده شوند. سید حسن به موضوع قرض گرفتن دولت از منابع مالی خارجی نیز اشاره کرد و گفت که اگر شرایط با حاکمیت و منافع و مصالح ملی در تضاد است، مانعی در این که قرض بگیرد حتی از صندوق بین‌المللی پول، وجود ندارد.

    جنایت آمریکایی‌ها در عراق بدون پاسخ نخواهد ماند

    سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود به حملات تروریستی آمریکا علیه نیروهای مقاومت در عراق اشاره و آن را محکوم کرد. او گفت: جنایتی که نظامیان آمریکایی در عراق مرتکب شدند، پاسخ عراقی‌ها را خواهد داشت؛ عراقی‌هایی که زیستن در سایه خفت و خواری اشغالگران را بر نمی‌تابند».[مشرق]


    ‌

    صفحه اینستاگرامی نوجوان منتسب به دفتر مقام معظم رهبری، پستی با مضمون "این روزها را قدر بدانید" منتشر کرد.

    درست است که متاسفانه امسال ماه عزیزو مبارک رجب برابر شد با روزهای سخت و متفاوت کرونایی، اما خوب است حتی در این موقعیت نیز از فواید و مبارکی ماه رجب غافل نشده و این فرصت را حتی غنیمت بدانیم برای توسل و نزدیکی به خدا و معصومین و مطمئن باشیم قطعا آرامش فکری و ذهنی ما در شرایط سخت و دشوار ماحصل همین اعتقادات قلب و معنوی ما است.

    بر همین اساس صفحه اینستاگرامی نوجوان منتسب به دفتر مقام معظم رهبری که سخنان و توصیه‌های ایشان را در قالب تصاویر و ویدئوها برای مردم به خصوص نوجوانان بازگو و منتشر می‌کند به تازگی نیز تصویرنوشته‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب منتشر کرده و نوشت:

    "این روزها را قدر بدانید.

    اگر زرنگ باشیم، چیزی را به دست می‌آوریم که همه نعمت های دنیایی در مقابلش پوچ است.

    بهار به توان بهار

    ‌نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار"[مشرق]


    image-20200312202933-1.png - کراپ‌شده

    تشکیل قرارگاه بهداشتی و درمانی با توجه به قرائنی که احتمال حمله‌ی بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده می‌تواند جنبه‌ی رزمایش دفاع بیولوژیک داشته و بر اقتدار ملّی بیفزاید.

    حضرت آیت الله ‌ای فرمانده معظم کل قوا با صدور فرمانی به سردار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با تقدیر از خدمات نیروهای مسلّح به مردم در زمینه مقابله با ویروس کرونا، بر وم سازماندهی این خدمات در قالب یک قرارگاه بهداشتی و درمانی» برای پیشگیری از شیوع بیشتر این بیماری تأکید و خاطرنشان کردند: این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال حمله‌ی بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده می‌تواند جنبه‌ی رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملّی بیفزاید.

    متن فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

    بسمه‌تعالی

     سردار سرلشکر باقری

    با تقدیر از خدماتی که نیروهای مسلّح تاکنون در زمینه‌ی کرونا به مردم عزیز تقدیم کرده‌اند و با تاکید بر ادامه و گسترش هرچه بیشتر آن، لازم است سازماندهی این خدمات به شکل یک قرارگاه بهداشتی و درمانی بوده و علاوه بر درمان و ایجاد مراکز درمانی مانند بیمارستان صحرایی و نقاهتگاه و غیره، به پیشگیری از شیوع بیشتر بیماری با شیوه‌های لازم نیز بپردازد.

    تقسیم وظائف و مأموریتهای سازمانها و بخشهای نیروهای مسلّح از وظائف این قرارگاه است. این قرارگاه باید در هماهنگی کامل با دولت و وزارت بهداشت و درمان عمل کند.

    این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال حمله‌ی بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده می‌تواند جنبه‌ی رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملّی بیفزاید.

    امید است با هدایت الهی و پشتیبانی ویژه‌ی حضرت بقیه الله ارواحنا فداه ملت ایران همواره پیروز و برخوردار از امنیت و سلامت باشند.

    سیّدعلی ‌ای
    ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ 

    سرلشکر باقری

    رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: روال خلوت کردن فروشگاه‌ها و خیابان‌ها و جاده‌ها با تصمیم ملی که اتخاذ می‌شود در ۲۴ ساعت آینده سازماندهی خواهد شد.

    سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح در حاشیه نخستین جلسه قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا(ع) نیروهای مسلح به منظور پیشگیری و مقابله با ویروس کرونا و در جمع خبرنگاران، اظهار داشت: رصد ملی و یافتن افراد مشکوک و افرادی که احتمال بیماری در آنها وجود دارد مهم است. ظرف یک هفته تا ۱۰ روز آینده کل ملت ایران یک بار از طریق فضای مجازی، تماس تلفنی و در صورت ضرورت با مراجعه حضوری مورد رصد قرار خواهند گرفت و افراد مشکوک به بیماری کاملا مشخص می‌شوند

    وی افزود: کسانی که مشکوک نیستند به منزلشان بر می‌گردند و موارد مشکوک باید در مراکز مقدماتی مورد معاینه و رسیدگی اولیه قرار بگیرند؛ این موضوع را ما بر عهده گرفتیم که تا هزار مورد درمانگاه ثابت و سیار نیروهای مسلح را به بخش کشوری در سراسر کشور کمک کنیم تا این رصد بالینی صورت گیرد.

    رئیس ستادکل نیروهای مسلح با اشاره به دیگر تصمیمات قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا(ع)، گفت: از جمله تصمیمات دیگر این بود که کمیته انتظامی و امنیتی ما به همراه وزارت کشور و استانداران روال خلوت کردن فروشگاه‌ها و خیابان‌ها و جاده‌ها که با تصمیم ملی اتخاذ می‌شود انجام می‌دهند که این کار هم در ۲۴ ساعت آینده سازماندهی خواهد شد.

    سرلشکر باقری تاکید کرد: از ملت عزیز خواهش می کنم که به توصیه ها و درخواست های وزارت بهداشت عمل کنیم و با کمکی که می کنند این زنجیره انتقال بیماری را قطع کنیم. اگر زنجیره ادامه پیدا کند، طبعتا کنترل بیماری طولانی تر خواهد شد.

    وی گفت: در بخش لجستیک چه ماسک تخصصی N۹۵ که برای کادر بیمارستانی مورد نیاز هست و چه لباس مخصوص آنها، وزارت دفاع خط تولید بسیار مفصلی را ایجاد کرده است، در مورد کیت تشخیصی این توان وجود دارد که هر مقدار لازم است تولید شود. در خصوص ماسک های عمومی هم میزانی را که اعلام کردند از طریق مجموعه وزارت دفاع، سازمان های نیروهای مسلح و مجموعه های مردمی که از طریق بسیج اصناف و بسیج کشور سازماندهی شده و با تصمیم امروز توسعه چشمگیر پیدا خواهد کرد، به سرعت موضوع تجهیزات محافظتی مردمی را برطرف خواهیم کرد.

    رئیس ستادکل نیروهای مسلح همچنین عنوان کرد: از جمله مسائل اساسی و مشکل، کادر درمانی است که زحمت کشیدند در این چند روز، سازماندهی کردیم که بسیجیان، دانشجویان دانشجویان پزشکی و همچنین سربازان متخصص و بازنشستگانی که علاقه مند هستند و تخصص دارند بلافاصله به کار گرفته شوند و کسانی که نیاز به آموزش فشرده دارند نیز این کار انجام شود و در خدمت کادرهای درمانی باشند.[مشرق]


    پزشکیان

    نایب رییس مجلس شورای اسلامی از نامه رییس مجلس به رهبری برای تغییر ریاست ستاد مقابله با کرونا خبر داد و گفت که رهبری خواستار این شدند که خود رییس جمهور مسئولیت را برعهده بگیرند.

     غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور و مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس شورای اسلامی امشب ۲۰ اسفندماه در برنامه گفتگوی ویژه خبری به بررسی مقابله با ویروس کرونا پرداختند.

    مسعود پزشکیان نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با دعوت از وزیر بهداشت و کارشناسان مربوطه در صحن علنی حدود سه ساعت جلسه‌ای را برگزار کردیم؛ گفت: از روز اول باید قم قرنطینه می‌شد، باید با بیماری با قاطعیت برخورد می‌کردیم، وقتی بیماری در حال گسترش است و دیگران را مبتلا می‌کند نباید اجازه دهیم تا عامل بیماری به راحتی در جامعه بگردد.

    او ادامه داد: باید از روز اول با موضوع به طور قاطع برخورد صورت می‌گرفت، چین با قاطعیت ایستاد و منطقه ووهان را قرنطینه کرد و تدارکات و اقدامات لازم را انجام داد.

    پزشکیان با اشاره به اینکه رئیس جمهور رئیس شورای عالی سلامت است؛ افزود: این شورا باید کل دولت را در این ماجرا درگیر می‌کرد، دولت و رئیس‌جمهور باید در خصوص بیماری مسئول باشند به طوری که رئیس مجلس هم خدمت مقام معظم رهبری نامه‌ای ارائه دادند تا مسئولیت این ماجرا پیگیری شود، در این گرفتاری دولت موظف است تمام وجود خود را بگذارد تا مشکل برطرف شود.

    پزشکیان گفت: رئیس مجلس به مقام معظم رهبری در مورد تغییر ریاست ستاد مقابله با کرونا نامه نوشت.

    پزشکیان خاطرنشان کرد: آنطور که شنیدم رهبری (در پاسخ این نامه) نوشته‌اند که رییس‌جمهور باید خودشان مسوولیت را برعهده بگیرند و عملیات مقابله با این بیماری را راهبری کنند.

    وی‌ همچنین اضافه کرد: آقای لاریجانی همچنین با وزیر کشور و وزیر بهداشت جلسه گذاشتند تا با قدرت از این معضل عبور کنیم.

    نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه ۲۲ نماینده از۱۰۰ نماینده مجلس تست مثبت داشتند گفت: دولت و معاونان رئیس جمهور باید با قدرت بایستند تا با تمام وجود مشکل موجود در کشور را برطرف کنند، باید به یکدیگر کمک کنیم لذا برخورد صادقانه اگر تلخ باشد بهتر از برخوردهای دیگر است.

    او با اشاره به اینکه باید از ابتدای بروز بیماری با قاطعیت برخورد می‌شد؛ خاطرنشان کرد: طبق قانون باید ستادهای استانی، شهرستانی و منطقه‌ای وارد عمل می‌شدند و خانه به خانه را مانیتور و نظارت می‌کردند، در این صورت کسی نمی‌تواند آمار غلط و یا اطلاعات غلط بدهد.

    باید دولت با تمام وجود به صحنه بیاید

    پزشکیان با اشاره به اینکه وزیر بهداشت مجبور است تا ت دولت را پیگیری کند؛ افزود: ما می‌گوییم باید قانون اجرا می‌شد و رئیس دولت و کل سیستم با تمام وجود به صحنه می‌آمدند و خانه به خانه پیگیر ماجرا می‌شدند، دولت باید زندگی و خدمات مردم را تدارک می‌کرد، اگر قانون را درست اجرا می‌کردیم دیگر وزیر بهداشت گیر نمی‌کرد که نتواند حرفی بزند، باید به وزارت بهداشت کمک کرد، باید دولت با تمام وجود به صحنه بیاید و همه با قاطعیت بایستند لذا با شل کن و سفت کن نمی‌توان کاری را انجام داد.

    در ۲۴ بهمن ماه هیچ گونه مورد کرونایی به صورت رسمی اعلام نشده بود

    سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور با اشاره به اینکه وضعیت سفید یعنی هیچ گزارشی از کرونا در کشور اعلام نشده است گفت: این گزارش‌ها از آزمایشگاه‌های مختلف بر اساس سلسله مراتب موجود اعلام می‌شود، اما بر اساس جمع بندی و در ۲۴ بهمن ماه اعلام کردیم که هیچ موردی از کرونا در کشور وجود ندارد و این به معنای آن است که هیچ گونه مورد کرونایی به صورت رسمی اعلام نشده بود؛ البته ممکن است مواردی در جاهای مختلف وجود داشته باشد، اما به صورت رسمی اعلام نشده است.

    او با بیان اینکه ما در همان زمان و بعد از گسترش ویروس کرونا در چین جلسه قرارگاه پدافند غیرعامل را تشکیل و شرایط را برای آن‌ها تشریح کردیم ادامه داد: اقدامات مرحله پیشگیری و مقابله با گسترش ویروس کرونا در کشور را بررسی و دستورالعمل‌های لازم را اعلام کردیم تا هر دستگاه بداند چه اقداماتی را باید انجام دهند.

    سردار جلالی با اشاره به اینکه در آن زمان تیم‌هایی را برای بررسی کنترل ورود و خروج‌های مسافران خارجی در فرودگاه اعزام کردیم تا مشخص شود ادامه داد: ما گزارش‌هایی را تهیه و به وزارت دفاع اعلام کردیم تا دستگاه‌هایی برای تشخیص حرارت بدن مسافران تولیدشود و در اختیار آن‌ها قرار بگیرد.

    در سال‌های گذشته سازمان پدافند زیستی را طراحی کردیم

    رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور با اشاره به اینکه در سال‌های گذشته سازمان پدافند زیستی را طراحی کردیم افزود: ساختارهای مختلف را تعیین و ابلاغ کردیم لذا قرارگاه زیستی فعال شد، در ۱۰ استان سازمان پدافند زیستی تشکیل شد و وظایف آن‌ها را اعلام کردیم.

    او تصریح کرد: وقتی ستاد ملی مبارزه با کرونا تشکیل شد دیدیم که اسم سازمان پدافند غیر عامل در این ستاد ملی وجود ندارد و من به عنوان نماینده ستاد کل در این جلسات شرکت می‌کنم.

    سردار جلالی با اشاره به بیوتروریسم بودن ویروس کرونا عنوان کرد: برای این ویروس گمانی اولیه وجود داشت، گمانه اول؛ طغیان طبیعی و بدون دخالت انسان بود، گمانه دوم نشت آزمایشگاهی از آزمایشگاه یوهان چین بوده است و گمانه زنی سوم این است که این ویروس یک مدلی از جنگ بیولوژیک باشد.

    او با اشاره به اینکه در این خصوص گمانه زنی‌های متفاوتی وجود دارد گفت: در این حوزه حدود ۶۰ درصد از فضا رسانه‌ای است که با استفاده از رسانه صنایع و مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهند، به عنوان مثال شبکه بی‌بی‌سی ۱۲۰ برنامه تولید می‌کند که ۸۰ مورد آن مربوط به ایران است و در داخل یک شرایط منفی هم شکل گرفته است؛ البته برای اینکه مطمئن شویم یک جنگ بیولوژیک است باید از طریق ویروس شناسی و بررسی در آزمایشگاه‌ها این اطمینان را به دست آوریم، ما برای بررسی این موضوع انجمن ویروس شناسی کشور را دعوت و در یک جلسه به بررسی موضوع پرداختیم.

    به صورت قاطع نمی‌توان گفت که این ویروس جنگ بیولوژیک است

    سردار جلالی خاطرنشان کرد: به صورت قاطع نمی‌توان گفت که این ویروس جنگ بیولوژیک است یا نه البته بخش زیادی از ویژگی‌های یک جنگ بیولوژیک را دارد، آزمایشگاه بیولوژیک آمریکا در اطراف ایران، چین و روسیه وجود دارد این ویروس بخش زیادی از ویژگی‌های جنگ بیولوژیک را دارد.

    او با اشاره به جنگ رسانه‌ای و بمباران اطلاعاتی دشمن علیه کشورمان گفت: اخبار بخشی از پدافند زیستی است و اقدامات مقابله کار رسانه‌ای است، رسانه باید کارهای آموزشی را انجام دهد، در آمریکا یک ستاد ویژه‌ای برای اعلام اخبار کرونا تشکیل شده و اگر کسی غیر از این ستاد اخبار کرونا را اعلام کند جریمه می‌شود. ما باید یک ستاد رسانه‌ای برای مقابله با جنگ رسانه‌ای و اخباری که در فضای موجود وجود دارد تشکیل دهیم، بر اساس قانون موجود کشور ما بهترین کسی که می‌تواند شرایط را مدیریت کنند رئیس‌جمهور یا معاون اول رئیس جمهور است.

    سردار جلالی خاطرنشان کرد:پدافند زیستی تنها مسئله پزشکی نیست و بخش‌های مختلفی دارد، وقتی این کار به وزارت بهداشت سپرده می‌شود کارهایی به او داده شده که در اختیار او نیست و توان انجام آن را ندارد و ما می‌بینیم که مواجه می‌شویم با احتکار ماسک.

    رئیس سازمان پدافند غیرعامل افزود: سازمان پدافند غیر عامل کشور تمامی برنامه‌ها، آموزش‌ها و ساختارسازی و رزمایش‌های مختلف را انجام داده و آمادگی‌های لازم را داریم و در سال گذشته سناریو مشابه کرونا که امروز وجود دارد را تمرین کردیم، اما وقتی در شب عملیات و آغاز موضوع شما ساختار را به هم می‌زنید آن آمادگی‌ها را از بین می‌برد، زیرا کسی یاد نگرفته است که از پزشک دستور بگیرد، در دستگاه مانند دستگاه اجرایی، پلیس و بخش صنعتی از یک پزشک دستور نمی‌گیرند و این وظیفه باید به عهده یک استاندار بر اساس ساختار قرار می‌گرفت، ستاد ملی مقابله با کرونا نیز باید به ریاست رئیس‌جمهور یا معاون اول شکل بگیرد و این مهم یک ضرورت بسیار جدی است که می‌تواند به رفع بحران موجود کمک بسیاری کند.

    او افزود: وقتی که وزارت بهداشت تصمیم می‌گیرد که گردشگری و مسافرت تعطیل شود بخشی از آن اقتصاد است بخش‌هایی مانند گردشگری، هتلداری و مسائلی جانبی تعطیل می‌شود و به شدت اقتصاد را تحت تأثیر قرار می‌دهند؛ پس باید تصمیم گیری و برنامه ریزی درست در این زمینه وجود داشته باشد.

    حسین عرفانی رئیس اداره مراقبت‌های واگیر وزارت بهداشت طی تماس تلفنی با برنامه با اشاره به اینکه ارائه روند افزایشی یا کاهشی بیماری کرونا، زمانی یک هفته‌ای یا ده روزه را می‌طلبد گفت: روند افزایش بیماری کرونا تا شب عید بیشتر خواهد بود.



    نماینده سازمان جهانی بهداشت تصریح کرد ایران یکی از قوی‌ترین نظام‌های مراقبت درمانی را دارد.

    دکتر کریستف هاملمن در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی سی‌بی‌اس اظهار داشت: من از تعدادی از بیمارستان‌ها نه تنها در تهران بازدید کردم بلکه از بیمارستان‌ها در سایر استان‌ها نیز دیدن کردم. هیئت سازمان جهانی بهداشت در این بازدیدها حضور داشت.

    موسسه رابرت کخ برلین هم از این هیئت سازمان جهانی بهداشت حمایت کرده است. ما همچنین کارشناسانی از چین همراه خود داشتیم تا از تجارب آن‌ها بیاموزیم. این هیئت از تاسیسات مراقبت‌های درمانی سطح ثالث (بیمارستان‌های موارد ارجاعی) بازدید کرد و تحت تاثیر کیفیت خدمات در آن قرار گرفت.

    ما همچنین از تاسیسات پی‌اچ‌سی (مراقبت‌های درمانی اولیه) بازدید کردیم که جالب است، چون وقتی کسی می‌خواهد موارد ابتلا را زود تشخیص بدهد و مسیر تماس بیماران را رصد کند و جلوی سرایت بیماری را بگیرد موضوع ارجاع بیماران از بخش مراقبت‌های درمانی اولیه به تاسیسات درمانی ثالث (بیمارستان‌های موارد ارجاعی) بسیار اهمیت دارد. ایران سیستم مراقبت‌های درمانی اولیه (PHC) بسیار قوی دارد. هیئت نمایندگی سازمان جهانی بهداشت تحت تاثیر تاسیسات درمانی اولیه ایران قرار گرفت.

    دکتر کریستف هاملمن درباره نحوه شناسایی و روند مواجهه ایران با شیوع ویروس کرونا گفت:  باید این نکته را مدنظر قرار داد که دو مورد اول در ۱۹ فوریه شناسایی شدند. ما امروز شاهد افزایش گسترده ظرفیت آزمایشگاهی و بالینی هستیم، همچنین تعامل با جامعه و داوطلبان وجود دارد که موارد جدید را رصد و شناسایی می‌کنند.

    من کاملا بر این باورم که به زودی تصویری واضح و کامل از اپیدمی را شاهد خواهیم بود. همان‌طور که در چین هم اینگونه بود وقتی که سیستم را مستقر کنید و قدرت واکنش وجود داشته باشد، در این صورت احتمال شکست دادن ویروس و دست کم رسیدن به وضعیتی ثابت وجود دارد.

    مجری پرسید: آیا شما معتقدید که ایران چنین ظرفیتی داشته باشد؟ آیا معتقدید که ایران قادر به چنین کاری باشد؟ آیا وضعیت طوری است که شما نگران گسترش ویروس هستید؟

    دکتر کریستف هاملمن گفت: فکر می‌کنم اکثر افراد، ایران را نمی‌شناسند. ایران یکی از قوی‌ترین نظام‌های مراقبت درمانی اولیه (PHC) در منطقه شرق مدیترانه را در اختیار دارد. ایران قبل از شروع اپیدمی، بهترین الگوی عملی برای بسیاری از کشورها بوده است. برای مثال شما وقتی شاهد بحث جهانی درباره پوشش بیمه همگانی هستید ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین میزان حمایت مالی از بیماران را در منطقه ما دارد.

    دکتر کریستف هاملمن گفت: به نظر من وقتی که شما همه اقدامات دولت جمهوری اسلامی ایران را در نظر می‌گیرید - پس از بحث و گفت‌وگو با سران و مقامات مهم و کلیدی- برای من عجیب‌ترین اقدام تعلیق برگزاری نماز جمعه بود.

    این برخلاف چیزی است که پیش‌تر در این مصاحبه (زیارت اماکن دینی) گفتید. اکنون تدابیری اتخاذ شد تا اجتماعات کاهش یابد. آنها حتی به‌دنبال جلوگیری از ورود افراد به مکان‌های زیارتی مهم در ایران هستند. دولت ایران اقداماتی می‌کند که نشان می‌دهد اقداماتش جدی است و شایسته حمایت ما است.[مشرق]


    شهید حسین املاکی - کراپ‌شده

    پس فردای حادثه شهادت بچه‌ها، حسین املاکی من را بالای دکل برد و گفت چه می‌بینی؟ گفتم منطقه هور و خط دشمن و این چیزها را. گفت خوب نگاه کن که امشب باید با تعدادی از بچه‌ها همان جایی را شناسایی کنید که

     شهید حسین املاکی قائم‌مقام لشکر ۱۶ قدس گیلان بود که در عملیات والفجر ۱۰ واژه ایثار را به خوبی معنی کرد و با دادن ماسک شیمیایی خود به یک بسیجی، جان او را نجات داد، اما خودش بر اثر استشمام گازهای سمی سیانور، دهم فروردین ماه ۱۳۶۷ در ارتفاعات بانی‌بنوک به شهادت رسید. شاید گفتنش برای ما آسان باشد، اما در وقت عمل است که مرد واقعی شناخته می‌شود و ایثار خالصانه به منصه ظهور می‌رسد. حاج‌حسین املاکی مردی بود که به قول همرزمش مسلم حبیب‌نیا، آن قدر در طول حیات زمینی‌اش رفتار حسنه داشت که اگر در چنان موقعی ایثار نمی‌کرد و به مرگ طبیعی از دنیا می‌رفت، جای تعجب داشت. گفت‌وگوی ما با همرزم شهید املاکی را پیش رو دارید.


    چه زمانی با شهید املاکی آشنا شدید؟
    سال ۶۱ در سومین اعزامم با ایشان آشنا شدم. قبل از عملیات رمضان، سپاه تیپ‌هایش را به استان‌ها واگذار کرد و قرار شد لشکر ۲۵ کربلا به استان‌های مازندران و گیلان واگذار شود. بعد از عملیات رمضان، پاسدارهایی که از سایر استان‌ها بودند تسویه کردند و رفتند. در خلأ آنها، ما باید خودمان معاونت‌ها و واحدهای تیپ را تشکیل می‌دادیم؛ بنابراین من و شهید املاکی و تعداد دیگری از بچه‌ها به اطلاعات- عملیات رفتیم و یک دوره آموزشی فشرده را پشت سر گذاشتیم. در خلال آموزش‌ها املاکی را می‌دیدم، ولی چون بیشتر وقت ما به آموزش می‌گذشت و خستگی به همه بچه‌ها فشار می‌آورد، آن طور که باید رفاقت نداشتیم. بعد از آموزشی به منطقه فکه رفتیم و بعد هم به منطقه عمومی دهلران و بخش موسیان و همین طور مناطق مختلف را شناسایی می‌کردیم. در این شناسایی‌ها و گشت‌هایی که معمولاً چند نفره می‌رفتیم، خیلی زود انس و الفت بین بچه‌ها به وجود آمد و با حسین املاکی بیشتر آشنا شدیم. شناخت‌مان که بیشتر شد، همه بچه‌ها شیفته ایشان شدند طوری که اگر چند روز او را نمی‌دیدیم، دل‌مان برایش تنگ می‌شد.


    چه چیزی باعث تمایز املاکی می‌شد؟ خود شما اولین بار چطور جذب اخلاق و منش ایشان شدید؟
    لشکر ما در عملیات محرم سه محور داشت که بعد از عملیات به دو محور کاهش پیدا کرد. گروه ما در محور یک عمل می‌کرد و گروه دیگری از بچه‌های اطلاعات عملیات در محور دو شناسایی می‌کردند. حسین، چون پاسدار بود و سن و سالش هم از ما بیشتر بود، خودمان خواستیم مسئولیت را به عهده بگیرد. اوایل سال ۶۲ ایشان جانشین مسئول اطلاعات- عملیات محور یک بود. مسئول محور هم حسین کیا بود. به نظرم اردیبهشت ۶۲ بود که قرار شد از لشکر ما سه نفر برای آموزش نقشه‌خوانی و نقشه هوایی و.

    به تهران بروند که حسین کیا یکی از آن‌ها بود. یک روز حسن بادلی مسئول اطلاعات- عملیات لشکر پیش ما آمد و نماز مغرب و عشا را با هم خواندیم و شام را با ما بود. بعد همه را جمع کرد و گفت از این به بعد حسین املاکی مسئول محور یک است. هیچ کدام از ما قبلش نمی‌دانستیم که قرار است حسین مسئول شود. خودش هم انگار مثل ما بی‌خبر بود که یکهو رنگش پرید و با اصرار از بادلی خواست او را از این مسئولیت معاف کند. می‌گفت من نمی‌توانم مسئولیت جان بچه‌ها را برعهده بگیرم. خدای نکرده برای کسی اتفاقی بیفتد من چطور جواب خونش را بدهم. بادلی هم استدلال آورد که همه ما انسانیم و جایزالخطا و. خلاصه از بادلی اصرار و از حسین انکار که یکهو حسین زد زیر گریه.

    برای من خیلی عجیب بود کسی مثل حسین این‌طور برای مسئولیت نگرفتن گریه کند. در جمع ما، حسین از همه قد بلندتر بود و هیکل ورزشکاری هم داشت (رزمی کار می‌کرد). ما در زبان می‌گفتیم که اهل مسئولیت نیستیم، اما حالا در عمل و آن هم با چنان اصراری می‌دیدیم که حسین یک ذره دلش با سمت و مسئولیت و این چیزها نیست. به نظر من، آن شب یک نقطه عطف بود که حسین را پیش همه ما عزیز و بزرگ کرد. آن شب یک شب باارزش و با تجربه‌ای ماندگار بود.


    پس ایشان یک دوره‌ای مسئول شما شده بود، به عنوان یک مسئول چه برخوردی با نیروهایش داشت؟
    راستش ما هیچ وقت احساس نکردیم که ایشان مسئول ماست. من از محور دیگر خبر ندارم، اما بچه‌های اطلاعات- عملیات محور یک با مسئولیت حسین، یک جمع صمیمی و بسیار دوستانه داشتند. وقت کار، کار می‌کردیم و وقت استراحت، شوخی و سر به سر گذاشتن‌های‌مان سرجایش بود. با حسین مثل خودمان شوخی می‌کردیم، از سر و کول هم بالا می‌رفتیم، کشتی می‌گرفتیم یا غذا را از دست هم قاپ می‌زدیم و از این جور کارها. آن زمان اگر یک نفر به جمع ما وارد می‌شد اصلاً نمی‌توانست حدس بزند چه کسی مسئول است و چه کسی نیرو. حسین آدم خاکی و صاف و صادقی بود. صداقت فوق‌العاده‌ای داشت. اگر به یک نفر می‌گفت دوستت دارم، واقعاً دوستش داشت. نه اینکه بگوید، چون مسئولیت دارم، فلانی را با زبان برای خودم نگه دارم. حرف و دلش یکی بود. آن چه را که در دلش می‌گذشت بر زبان جاری می‌کرد. اگر می‌خواست یک نفر را به یک موقعیت حساس و خطرناکی بفرستد، رک و راست به او می‌گفت چه شرایطی در انتظارش است. مثلاً می‌گفت فلانی تو آدمی قوی هستی یا در نظر من چنین و چنان خصوصیتی داری، پس تو را به این موقعیت که خطرات زیادی دارد، می‌فرستم. اصلاً ی‌کاری نمی‌کرد و همین خصوصیاتش بود که دوستش داشتیم.


    از همین مأموریت‌های رک و راستی که محول می‌کرد، نصیب شما هم شده بود؟ اگر می‌شود یک خاطره از دوران شناسایی‌ها تعریف کنید.
    در یک مقطعی ما در زاویه غرب هورالعظیم، حوالی پاسگاه طلائیه که آن موقع دست دشمن بود، برای شناسایی می‌رفتیم. یک شب هفت نفر از بچه‌های محور دو به کمین دشمن افتادند و دو نفرشان به نام‌های مهدی کیاطبری و کاشفی به شهادت رسیدند. در منطقه خودی یک دکل ۲۴، ۲۵ متری داشتیم که از روی آن دیدیم چطور عراقی‌ها پیکر این دو شهید را برداشتند و به خط عقب‌ترشان بردند و همان جا دفن کردند. حتی یادم است بعثی‌ها یک ماده سفید رنگی که گویا گچ و آهک بود روی پیکرها پاشیدند.

    خلاصه پس فردای حادثه شهادت بچه‌ها، حسین املاکی من را بالای دکل برد و گفت چه می‌بینی؟ گفتم منطقه هور و خط دشمن و این چیزها را. گفت خوب نگاه کن که امشب باید با تعدادی از بچه‌ها همان جایی را شناسایی کنید که مهدی کیاطبری و کاشفی آنجا شهید شدند. به شوخی گفتم می‌خواهی سر من را زیر آب کنی؟ بچه‌ها همین دیشب آنجا شهید شدند، آن وقت ما باید همان جا به شناسایی برویم؟ یادم است گرای منطقه ۲۷۵ بود. به حسین گفتم حداقل گرایش را کمی تغییر بده. یا ۲۷۰ کن یا ۲۸۰. اما حسین گفت باید در همین گرا برویم و حتی به شوخی گفت مگر دوست نداری شهید بشوی؟ نهایتش این است که تو هم شهید می‌شوی و می‌روی پیش مهدی طبری‌کیا. نهایتاً قبول کردم و شب، شش تا از بچه‌های باتجربه را انتخاب کردم و حرکت کردیم.

    به خاکریز خودی که رسیدیم دیدیم حسین پشت سر ما آمده است. گفتم اینجا چه کار می‌کنی؟ گفت همین جوری آمده‌ام، شما بروید من برمی‌گردم. از خاکریز حرکت کردیم و به نقطه رهایی گرا که رسیدیم، دیدم باز حسین پیدایش شد. این بار جدی به او گفتم یا من می‌روم یا تو، اگر تو بیایی من برمی‌گردم. نمی‌شود هر دوی ما برویم و اگر اتفاقی افتاد، هر دو شهید شویم. حسین خواست حرف را بپیچاند و من را قانع کند که کوتاه نیامدم و با اصرار خواستم برگردد. نهایتاً کمی دلخور شد و برگشت. ما هم رفتیم و شناسایی خوبی انجام دادیم. وقتی پیش حسین برگشتم تا گزارش شناسایی را بدهم، پرسیدم واقعاً می‌خواستی همراه ما بیایی؟ گفت بله. گفتم آخر چرا؟ گفت دلم راضی نشد شما بروید. گفتم اگر قرار است اتفاقی بیفتد، لااقل خودم باشم شاید بتوانیم به کمک هم از مهلکه خارج شویم.


    شما در لشکر ۲۵ کربلا بودید، اما در خصوص شهید املاکی آمده است که در سمت جانشین لشکر قدس گیلان به شهادت رسیده است.
    بعد از اینکه تیپ قدس گیلان تشکیل شد، از بچه‌های باتجربه لشکر کربلا خواستند به این تیپ بروند و کادرش را تقویت کنند. حسین هم دو ماه قبل از عملیات والفجر ۸ به این تیپ رفت و مسئول اطلاعات- عملیات شد. بعد که تیپ تبدیل به لشکر شد، حسین همچنان در سمت مسئول اطلاعات- عملیات بود تا اینکه جانشین فرمانده لشکر ۱۶ قدس گیلان به ایشان سپرده شد.


    ماجرای ایثار ایشان چه بود؟ شما آن موقع کنارش بودید؟
    نه من آن موقع در لشکر ۲۵ کربلا بودم و جانشین تیپ سوم لشکر شده بودم. اما کار خدا بود که چند روز قبل از شهادت حسین او را دیدم. دومین روز عملیات والفجر ۱۰ من و آقای مرتضی قربانی و چند نفر دیگر از بچه‌ها روی یک ارتفاع پشت شهر خورمال عراق بودیم که از دور دیدم یک عده رزمنده به طرف ما می‌آیند. راه رفتن یک نفرشان خیلی شبیه حسین بود. احساس کردم باید خودش باشد، چون حسین طرز خاصی راه می‌رفت. جلوتر که آمدند دیدم خودش است. بعد از رفتن حسین به لشکر قدس، او را ندیده بودم.

    با خوشحالی پیشش رفتم و با هم خوش و بش کردیم. با خنده گفت من الان جانشین لشکر هستم مراقب باش چطور رفتار می‌کنی! کم نیاوردم و به شوخی گفتم من هم جانشین تیپ هستم، تو هم مراقب باش. خلاصه کمی با هم کل‌کل کردیم که یکهو حسین گفت مسلم مراقب باش اینجا آخر خط است. فکر کنم برگشتم عقب باید پلویت را بخورم. از حرفش دلم یک‌طوری شد. اما به شوخی گرفتم و خودم هم شروع به شوخی کردم. آقای قربانی دید کل‌کل ما تمام نمی‌شود وارد بحث شد. بعد با هم کمی از روی نقشه در مورد منطقه صحبت کردیم و حسین به همراه نیروهایش از بلندی سرازیر شد. هنوز ته دلم از حرف حسین شور می‌زد. گفتم حسین جداً مراقب خودت باش. دلم من به چیزهایی گواهی می‌دهد.

    از اینجا پایین رفتن دست ماست، اما بالا آمدنش نه. گفت ان‌شاءالله چیزی نمی‌شود و رفت. من از آن روز هر بار که با بچه‌های لشکر قدس تماس می‌گرفتم، سراغ حسین را می‌گرفتم. چون دلم به شک افتاده بود. عاقبت در یکی از این تماس‌ها، خبری که از آن می‌ترسیدم مخابره شد. خبر رسید منطقه را شیمیایی زده‌اند و، چون یک بسیجی ماسک همراهش نداشته، حسین ماسکش را به او می‌دهد و خودش بر اثر استشمام گاز شیمیایی سیانور به شهادت می‌رسد.


    از شنیدن کاری که شهید املاکی کرد متعجب نشدید؟ به هر حال او جانشین لشکر بود و شاید افراد دیگری باید به آن بسیجی کمک می‌کردند؟
    اجازه بدهید سؤال‌تان را این طور جواب بدهم؛ برای عملیات والفجر ۸ ما میزان جزر و مد آب را ثبت می‌کردیم. اروند یک جزر طبیعی داشت که هر شب اتفاق می‌افتاد و یک جزر کامل که ماهی یک بار رخ می‌داد. در جزر کامل ارتفاع آب تا پنج متر می‌رسید و دیگر جا نداشت که بیشتر از آن بالا بیاید. این طور مواقع می‌گفتند آب مد مد است. شهید حاج‌عباس صفری این اصطلاح را برای معنویت افراد به کار می‌برد. مثلاً می‌گفت معنویت فلانی مد مد است. یعنی به بالاترین حد خودش رسیده است. شهید املاکی هم معنویتش مد مد شده بود. اگر می‌شنیدیم حسین در چنین موقعیتی قرار گرفت و کار دیگری کرد، باید تعجب می‌کردیم. هر کس او را می‌شناخت می‌دانست چه روح بزرگی دارد. یک ذره تکبر در این آدم نبود.

    هیچ وقت به دنبال پست و مقام نرفت. به نظر من در میان رزمنده‌های گیلانی کسی مثل حسین نیامد و شاید نخواهد آمد. خیلی وقت‌ها از حسین می‌خواستند سمتی بگیرد و در ستاد باشد، اما می‌گفت من نمی‌توانم در پادگان بنشینیم، باید کف میدان نبرد و میان رزمنده‌ها باشم. اصلاً خودش به استقبال کار و خطر می‌رفت. مسئول محور نمی‌بایست در عملیات شناسایی شرکت می‌کرد، ولی حسین املاکی خودش داوطلبانه می‌آمد و اگر کاری از ما می‌خواست خودش اولین نفر انجام می‌داد. با چنین روحیه‌ای، ایثاری که انجام داده بود قابل پیش‌بینی بود.


    اگر می‌شود برای حسن ختام این گفتگو ما را مهمان یک خاطره ناب از شهید املاکی بکنید.
    خاطره‌ای که برای‌تان تعریف می‌کنم از قول یک شهید است. شهید سیدمهدی حسینی از بچه‌های اطلاعات- عملیات بود. ایشان یک بار برایم تعریف کرد: تازه به مرخصی رفته بودم که دلم برای حسین املاکی تنگ شد. تصمیم گرفتم به خانه‌شان بروم. (خانه پدری شهید املاکی در یکی از روستاهای منطقه کومله از توابع لنگرود بود. روستای‌شان در یک منطقه صعب‌العبور است که همین الان هم با امکانات فعلی دسترسی به آنجا کار راحتی نیست) خودم را به لنگرود رساندم و، چون ماشین نبود، با پای پیاده به کومله و روستای‌شان رفتم.

    در که زدم، مادر حسین در را باز کرد. از او سراغ حسین را گرفتم. گفت در چای باغ» است. آدرس داد. از یک بلندی بالا و پایین رفتم تا اینکه به مزرعه‌شان رسیدم. حسین داشت توی مزرعه کار می‌کرد و یک سبد بزرگ به دوشش بسته بود. تا من را دید با خوشرویی به استقبالم آمد و پرسید اینجا چه کار می‌کنی؟ گفتم دلم برایت تنگ شده بود. گفت مرد حسابی مگر چند روز از هم دور بودیم که دلت تنگ شد. خلاصه کمی حرف زدیم و پرسیدم چرا داری در مزرعه کار می‌کنی؟ انگار کمی توی خودش رفت. بعد از من قول گرفت به کسی چیزی نگویم و گفت که مخارجش تأمین نمی‌شود و برای اینکه کمکی به خانواده پدری و خانواده خودش بکند، باید در مزرعه کار کند. شهید حسینی می‌گفت: خیلی دلم برای حسین سوخت.

    در جبهه سمت و مسئولیتی داشت، با این وجود در روستای‌شان مثل یک کارگر کار می‌کرد. من هم زنبیلی برداشتم و کمی به او کمک کردم.» نکته جالب در خصوص این خاطره شرایطی است که حسینی آن را برایم تعریف کرد. سال ۶۵ ما در هورالعظیم شناسایی می‌کردیم و معمولاً سیدمهدی حسینی همراه من بود. یک‌بار که با هم تنها بودیم، دیدم در فکر فرورفته است. گفتم به کدام شهید فکر می‌کنی که این‌طور توی خودت هستی؟ گفت شهید نیست، ولی مطمئنم روزی شهید می‌شود. بعد ماجرای دیدن حسین در مزرعه را تعریف کرد و گفت: حسین از من قول گرفته بود به کسی این قضیه را نگویم، ولی فکر کردم اگر من شهید شدم، حیف است این خاطره جایی بازگو نشود. برای همین برای تو تعریف کردم.» شهید حسینی کمتر از یک ماه بعد به شهادت رسید.[مشرق]


    طلبه

    طلبه جهادگری که داغ همسر و فرزند دیده و اما میدان مجاهدت را خالی نکرده است، واکنش‌های بسیاری را در بین مردم برانگیخته است.

     محمد مداح» از طلبه‌های جهادگر یکی از بیمارستان‌های قم است. او چند روز قبل همسر باردارش که در آی‌سی‌یوی همان بیمارستان بستری بود را از دست داد و عزادار شد. در شبکه های اجتماعی تصویری از این طلبه جهادگر منتشر شد که در بیرون از بیمارستان و برای اینکه روحیه بیماران آسیبی نبیند، در گوشه ای آرام گریه می کند. و البته از ساعاتی بعد، بازهم به میدان جهاد مقابل کرونا و خدمت به بیماران کرونایی بازگشت.

    این مجاهدت ناب، با واکنش های بسیاری در شبکه های اجتماعی و رسانه ها همراه شد. در ادامه برخی از نظرات مخاطبان مشرق که برای این طلبه جوان نوشته شده، آمده است. شما هم در انتهای همین خبر، دلنوشته های خود را برای این طلبه جهادگر و همه جهادگران این روزهای ایران، بنویسید.

    *****


    مَرد خوب ایران :)

    ***

    امثال این طلبه هستن که ضد انقلاب رو ناامید میکنن، پس خوشا به سعادتش ت مبارز یعنی ایشان. اجرکم عندالله.

    و ت خائن هم یعنی اوشون که نوچه هاش میرن ضریح رو می لیسن.

    لعنت الله علیهم.دلم آتش میگیره از داستان زندگی این مرد میشنوم. خدایا برترین تعالیها رو براش بخواه.کار براشون فعالیت مثبتی هستش تا مشغول باشن و رنج کمتر بکشند. خدا صبر به اشون بده.

    افتخار میکنم هموطن همچین عزیزانی هستم

    ***

    ایران زیبا :)

    ***

    خدا به این سربازان واقعی حضرت ولی عصر (عج) اجر و صبر عطا کند راستی سلبریتی ها این روزها خفه شدند ان شاالله برای همیشه خفه بشن

    ***

    خداوندبه محمدمداح عزیز صبر و اجرعظیم عنایت فرماید،واموات ایشان را قرین رحمت واسعه خودنماید،هرکه دراین بزم مقرب تر است ، جام بلا بیشترش میدهند.

    ***

    خدا حفظشون کنه . مدتها بود که من دانشگاهی کم لطف ،دلم میخواست بشنوم حوزوی های ما درست مثل شاگردان اقا امام صادق علیه السلام مردانی محقق و متهجد هستند و این روزها می بینم. الحمدلله .

    ***

    واقعا کجای این دنیا چنین صحنه هایی از عشق به مردم را میتوان دید آیا لیبرال مسلکان داخلی هنوز گوششان به همان خناسان و دجاله های خارج نشین است که از روزی شیطان ارتزاق میکنند و به خاک بر آفتاب می پاشند. عشق#ایمان#اخلاص

    ***

    اینجا DNA مقاومت و ایستادگی است. درود خدا بر شما

    ***

    خداوند درقرآن فرمودن :مصیبت بهتون وارد شد بگید انالله و انا الیه راجعون اگه اینو گفتید خودم بهتون درود میفرستم و مورد رحمت و برکت خودم قرار می گیرید

    ***

    خداوند هر چه میخواهید در دنیا و آخرت بهتون بدهد ون عزیز و بسیجیان عزیز واقعا انسانهای بزرگ و شریفی هسیتد و کار شما را با این حرفها نمیشود توصیف کرد ،از یک طرف با ایثار جان فشانی در این وضعیت بحرانی تمام کارهای سخت که دیگران فراری هستند انجام میدهید و از طرف دیگه در برابر حرف و متلک این منافقان خم به ابرو نمیاورید و برای رضای خداوندکار می کنید فقط میتوان گفت اجرتان با خدا.

    ***

    اتفاقا واقعی و آشنا برای ملت ایران این افراد هستند دلسوزند و ایثارگر و بی ریا و خالص…… نه آنکه فقط اسمش آشنا است و باطنش ناآشنا با درد و غم و محنت و رنج هموطنانش در ایران……

    ***

    کثّرالله امثالهم ان شاءالله و حفظهم الله تعالی ، بله همان هایی هستند که با اینکه پایین ترین درآمد را دارند ( زیریک میلیون) ولی زندگی بابرکتی دارند و اهل نق زدن نیستند اینها هستند مردان بی ادعا ، ولو تعداشان معدود باشد اما این افراد مردان علم در میدان عمل اند.

    ***

    خوشا به سعادت بندگانی که خداوند جهان هستی به او نظر لطف دارد و مورد آزمونش قرار می دهد، برادرم سربلند بیرون بیا که پاداشت آخرت بخیری است از بندگان خاص حضرت دوست هستی، التماس دعا.

    ***

    خیلی از این اشنایان گمنام داریم بخدا زمان جنگ حبهه پر بود از این مردان مرد مردان خدا مردان بی ادعا ولی حیف که دیگر کسی قدرشان را نمیداند فقط باید یا جنگ شود یا چنین اتفاقی برای کشور بیفتد تا اینها را بشناسیم ولی کدام بار مسعولین برای تقدیر از اینها کاری انجام داده اند. فق باید گفت مردان خدا خدا کمک کارتان .

    ***

    به خدا این جوان طلبه و نسل جدید طلاب مانند او ، مردانی بزرگ برای سرنوشت سازی های بزرگ و اتفاقاتی نیک در آینده میشن. اینها عزمی پولادین دارن. زندگیت از الطاف خدا نورانی !

    ***

    کسانی که بازندگی طلبه هامخصوصا درقم ومشهد اشنایی دارندمیبینند باچشم شان که چقدرزندگی فقیرانه وساده ودرنهایت سلدگی وتواضع ومهربانی وچقدراهل مطالعه وکتابند وبسیارغیرتمند به ایران واسلام

    ***

    الله اکبر.ادم اینجورادمهارومیبینه اونم توی این روزگارنامردی وظلم ئناامیدی که فسادداره ازدرودیواردولت بالا میره وحتی اونهایی روکه روزگاری روشون حساب بازمیکردورغرق درفسادمیبینه بازم نورامیدی درته قلبش روشن میشه.خدایا اینجورانسانهای راستین روازجامعه مانگیر.روح همسرش وفرزندانش شادباشه وبافاطمه محسنش محشورباشه.دردوبلاش بخورتوکاسه سرکسانی که درلباس مسئولیت دارندخیانت میکنندبه این ملت.

    ***

    درودبرپدر ومادرش که چنین شیعه علی (ع) را پرورش دادند .خدا یار ومعینت باشد مرد.

    ***

    سلام من با ا زیاد میونه خوبی ندارم. اما جلو این انسان بامعرفت و مومن خود ساخته پر تلاش که زیاد تحت تاثیر نبوده سر تعظیم و دستشو میبوس.

    ***

    این طلبه انسان است وانسانیت فراتر از طلبگی و ت و پزشکی و معلمی و آیت الله و هر جا ومقامی قرار داشتن است .کرونا و مشکلات است که جایگاهها را رتبه بندی میکنند ونهایتا زیرنمهره اش مینویسند عالی بود انسان است.

    ***

    خدا به این انسان وارسته وشریف صبر دهد وانسان هایی که با عث بردن آبروی مومنین می شوند اگر قابل هدایتند هدایت واگر نیستند خداوند شرشان را از سر مومنین کم کند

    ***دستانش را می بوسم و از خدای متعال برکت در زندگی اش را خواستارم

    ***
    در خصوص آن طلبه با تقوا و عمل ، زبانم قاصر است چیزی بگوییم اگر جان بخواهد به مولا دریغ نخواهم کرد برادر ما هم درد کشیده ایم ، سینه سوخته ایم ،می فهمم چه کشیده ای فقط میگویم اجرت با سرور و سالارمان حسین بن علی (ع) خداوند متعال صبرت دهد.

    ***

    این طلبه ها از امام حسین درس گرفتند شاگرد امام صادق ودرمکتب خمینی و ای پرورش یافته اند خیلی ناراحت شدم واشک ریختم ازخدا خواستم بهش صبرعطانمایدوهمسروفرزندانش را باحضرت زهرامحشورنماید

    ***

    خدا رحمت کنه همسر گرامی ایشان را و به ایشان و خانواده اش خدا صبر و اجر بده و من بعنوان یک ایرانی به این بزرگوار افتخار می کنم.

    ***

    سلام واحسنت براین مرد حقیقی خدا گفتنش ونوشتنش راحته ولی در عمل بسیار سخت وسنگین است این عزیز با عمل خیرخواهانه نشان داد که می شود در شرایط خاص ایثار گر باشد از مسئولین مملکت تقاضا می شود با مردم روراست باشندوخودشون هم در کنار مردم باشند

    ***

    خدا رحمت کنه همه رو بخصوص همسر طلبه فداکار رو خدا خیر بده به همه طلابی که از جنس امام خمینیند . مردم دوست و متواضع متن خوبی بود ممنون.

    ***

    اینها سربازان واقعی امام زمان عج هستند خدا حفظش کنه

    ***

    دلم با اشکش سوخت من که دلم سنگ است

    ***

    متاسفانه مظلومترین قشرجامعه طلبه های امثال آقای بی نام ونشان بالاست که رسانه های معاند همواره برعلیه آنهاتبلیغ میکنندودرداخل نیزازتنگدستی آنهاکسی خبرندارد.

    ***

    شرمنده شما هستیم خداوند اجرتان بدهد . زبان قاصر است از تشکر . خداوند یارتون باشه و بهتون صبر فراوان

    ***

    درود به شرفت ان شاءالله خداوند یاورت باشه روح همسرت با اولیا الله همسفره باشد

    ***

    او یک خلف از نسل ان قبل انقلاب است که به برکت آنها دادگاهها خلوت بود و امور مردم را راه می انداختند و با واسطه گری از ثروتمندان برای صدها دختر ندار جهزیه تهیه میکردند و در خانه آنها بزرگترین دعواهای ایلی و استفاده از آب در دهات حل میشد. نمونه قبل انقلاب این یک تبریزی بود که هنوز هم در تبریز خوشنام است و صحبت هایش ضرب المثل پیرو جوان است.

    ***هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند.ان شاءالله عاقبتت شهادت در رکاب امام زمان ارواحنا فداه مَرررررد

    ***

    کاش منم مثل تو بودم قلبم اتش گرفت

    ***

    همه ما قدر دان ون مخلص و فداکار هستیم اینان سربازان واقعی امام زمان علیه السلام هستند

    ***

    ما نوکر هرچی آدم ولائی از نوع طلبه و غیر طلبه هستیم این بزرگوارها در قلب ما جا دارند

    ***

    پس این سلبریتی های بی کفایت کجایند حقیقت این است کجایند مردان بی ادعا

    ***

    تسلیت کم هست . ارزو دارم روح از دست رفته ات ارام و خداوند بهت صبر بده . امیدوارم خوش معامله ای باشد خیر با پروردگار

    ***

    درودخدابراین طلبه ی فداکارکه معنای اسلام حقیقی رازنده کرد

    ***

    برادر عزیزطلبه ! شما مصداق بارز "یجاهدون فی سبیل الله باموالهم وانفسهم" ونیز " ولیبلونکم بنقص من الاموال والانفس هستید . طبق آیه شریفه " انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب" خداوند اجر کامل مجاهدان وصابران را به شما عنایت بفرماید. التماس دعا

    ***

    بخدا با خوندن این متن اشک از چشمام سرازیر شد.فقط میتونم بگم شرمنده ام که من تو خونه ام راحت نشستم ولی توشرمندم

    ***

    درود برشما مرد باغیرت ،طلبه باشهامت، خداوند به شما صبر دهد و روح همسرت را با فاطمه زهرا محشور بگرداند.

    ***

    خاک برسر مان که قدر خوبان مان را نمیدانیم و فقط ادعا داریم

    ***

    خداوند تمامی رفته گان این بیماری را بیامورزد وبه بازماندگان راهم صبر عطافرماید عزیزان تابه مصیبتی گرفتارنشویم هیچ وقت نمی توانیم مصیبت دیده رادرک کنیم .دراین روزگارسخت به همدیگر انرژی مثبت بدهیم وبرای هم آرزوی صحت وسلامتی کنیم تالطف خداوند شامل تمامی ماشود دوستدارهمگی شما خوبان هستم وبرای شمادعامی کنم

    ***

    یک ایرانی اصیل اینگونه است.

    ***

    درود بر شرف و غیرتشان که در موج هجمه های وارد شده بر علیه حوزه و انقلاب مردم را تنها نگذاشتند

    ***

    خداوند به این مجاهد فی سبیل الله صبر جمیل و اجر جزیل عنایت فرماید و مرحومه را با حضرت فاطمه سلام الله علیها محشور فرماید

    ***

    انشالله پای رکاب امام عصر روحی فداه شهید بشی جوونمرد این بهترین دعایی بود که میتونستم بکنم داداش

    ***

    هم متاثر شدم و هم احساس مباهات از چنین سربازان مخلص دین و ایمان و  ایران و خلق خدا

    ***

    سلامقلبم شکستالصبر ثمرت الیقین.خدا صبرت دهد

    ***

    خدا صبرش بده وفرزند به دنیا نیامده اش،شفاعت کننده پدر جهادگرش باشد ان شاالله

    ***

    خدا همسر و فرزندش را بیامرزه. خودش هم از خدا طلب مغفرت کنه و عمرش را وقف خدمت به مردم کنه. روح آنها اینگونه خوشنود خواهد بود.

    ***

    ای جانم قربون دل شکستت خیلی سخته مرد خدا بهت ارامش بده دلم گرفت خدایا مهدی فاطمه رو برسان

    ***

    عرض سلام و تسلیت به این سرباز گمنام امام زمان علیه السلام . خداوند به ایشان صبر بده و همسر ایشان و فرزندش را در بهشت با صالحین و نیکان محشور کنه و این مصیبت رو برای ایشان تبدیل به خیر کثیر در دنیا تبدیل کنه

    ***

    آذربایجان سرزمین ولایت و تکیه گاه ایران بوده و مردان بزرگی ازون بپا خواستند مطمئئنا ادم خیلی بزرگی بوده که خداوند اونو مثل انیای الهی و حضرت ایوب به امتحان کشیدند روحشون شاد و با حضرت زینب و حضرت علی اصغر محشور شوند

    ***

    هرچه از تاریخ این انقلاب می گذرد شهدایش خاص تر می شوند شهدای انقلاب ،شهدای ترور ، شهدای دفاع مقدس شهدای مدافع حرم ، شهدای مدافع وطن، شهدای سلامت وطن ان شا الله بعدی شهدای ظهور باشه

    ***

    سلام برادر من چقدرسخت است .همدرد مولی امیرالمومنین شدی .لعنت خدابرامریکاکه چنین داغی بر دل ماگذاشت !الهی در اتشی که به پاکرد بسوزد الهی

    ***

    البلا للولاء خد صبر و اجر فروان بشون بده و غفران الهی شامل حال آن مرحومه بشه

    ***

    آخه خدا بعضی از بنده هاشو مثل این برادر عزیز چقدر دوست داره که اینهمه معرفت خوبی انسانیت ایمان عشق .را دروجود این عزیزان جمع میکند بخدا ایشان وافرادی مثل ایشان کلکسیون عزیزان خداوند هستند در برهه ای از زمان که همه به دنبال منفعت خویش هستند اینجنین مظلوم وبی ادعا در حال خدمت له مردم هستند اجشان با خدا وروح همسر و فرزند به دنیا نیامده شان شاد

    ***

    خداوند بر شما و خانواده عزیز صبر عنایت کند شما مصداق بارز تی هستید که آتش به اختیار گوش به فرمان حضرت آقا هستید روح فرزند و همسرتان شاد و قرین رحمت الهی

    ***

    ما رو توغمت شریک بدون برادر، اجرت با امام حسین، خدا رحمتشو ن کنه وسر سفره خانم فاطمه زهرا روزی شون کنه، خدا صبرت بده

    ***خدا بهتون آجر عظیم و عاقبت به خیری بده.انشاءالله اهل بیت بهتون نظر کنند.خیلی دلمون به درد آمد.

    ***

    دورود بر شرفتان و غیرتتان که همیشه در همه سختی ها هستید.خداوند صبر دهد

    ***

    جگرم براش سوخت خدااا اشکش حسابی اشک منو دراورد خدا بهش صبر بده

    ***

    کاش ذره ای از شرافت تو در ذات بعضی سلبریتی ها و بعضی از یون که نمک بر زخم ملت می پاشن بود

    ***

    روحشون شاد باشه برادر. ان شاءالله هم نشین حضرت زهرا باشن در دنیای باقی خون می‌چکد از دیده در این کنج صبوری این صبر که من می‌کنم افشردن جان است .

    ***

    رحمت خدا بر چنین مردان پاک و مومنی که در معرض امتحان سخت الهی قرار میگیرند تا جایگاه بالاتری نزد خالق یکتا پیدا کنند.

    ***

    سلام. یاد اول مظلوم عالم، علی بن ابی طالب افتادم. خدا غمت را تسکین دهد و به هر سه شما اجر عظیم. خدا پشت و پناهت باشد ای یار و یاور ولی فقیه و امام زمان.

    ***

    انا لله و انا علیه راجعون . برادرم از خدا برات صبر جزیل خواستارم . انشالله روح همسرت و فرزندت با روح خانم فاطمه زهرا و محسن فرزندش محشور بشه.

    ***

    سخته اما مایی که توی خونه خوابیدیم یه روز از مشاهده مقامات این طلبه نزد حضرت حق میخکوب و متحیر می شیم. خدا بهش صبر جمیل و جزیل عنایت فرماید

    ***

    خیلی مردی خدا بهت صبر بده دمت گرم

    ***

     خیلی سخته بیچاره تنها نشسته داره گریه میکنه زن و بچه شو از دست داد. خدا کمک کند بنده خدا روح فرزند و همسر گرامی شان شاد باد.

    ***

    حالا یک عده از خدا بی خبر در فضای مجازی جار میکشند که طلبه ها کرونا را در ایران پخش کردند از نفوذی ها جز این انتظار نیست ولی ان سلبریتیهایی که بلند گوی اینها هستند در روز قیامت طلبه ها از اینها نخواهند گذشت

    ***

    واقعا ناراحت کننده اس خدا بهت صبر بده از دست دادن عزیز درد بزرگیه که هیچ قلبی تحلمش رو نداره من تازه مادرمو از دست دادم با شنیدن اسم مادر اشک چشمام سرازیر میشه خدا بهت صبر بده و همسر و فرزندونتون جایگاهشون بهشت ابدی باشه امیدوارم خدا سلامتی رو به تموم انسان های روی کره زمین برگردونه وگل مهربونی رو توی قلبهاشون بکاره

    ***

    برادر عزیز ضمن عرض تسلیت به شما بزرگوار میدانم چه غم جانکاهی در جانتان ریشه دوانده ولی بخدا قسم این زندگی اصلا ارزش ندارد خوش بحال کسانی که چشمشان را بروی این زندگی میبندندو دیگرهر روز هزار بار دق مرگ ‌نمیشوند امیدوارم خدا روحشان را شاد کند

    ***

    با سلام آزمایش خدا بعضی اوقات بسیار سخت می باشد. تسلیت به این طلبه جوان و هم وطن عزیز . خداوند به ایشان صبر دهد.

    ***

    سلام. خداوند به دل سوخته ات صبر بده. ما رو تو غم خودت شریک بدون. درد و بلات بخوره تو سر مسببین وضعیت فعلی مملکت عزیزمون.

    .

    این‌روزها صحنه‌هایی ناب از جوشش عشق و عاطفه و ایمان در کارزار مبارزه با ویروس کرونا دیده می‌شود که شاید تنها با حال و هوای روزگار دفاع مقدس قابل قیاس باشد.

     تصویر منتشر شده از طلبه‌ای که در گرماگرم جهاد در مبارزه با کرونا، همسر و طفل در بطن همسرش را از دست داده و محجوبانه و غریبانه، دور از چشم دیگران، اشک می ریزد، بار دیگر توجهات را به حماسه‌های بزرگ انسانی جلب کرد که در زیر پوست فضای تلخ و غمزده‌ شیوع بیماری کرونا در جریان است.

    این طلبه جوانمرد و شریف، در حالی که در حال جهاد درمانی و خدمت به بیماران کرونایی در شهر مقدس قم بود، همسر و طفل به دنیا نیامده‌ی خود را که در آی سی یو بودند، از دست داد و این چنین محجوب و مظلوم در گوشه‌ای به عزاداری نشست تا تاثیری بر روحیه‌ی کادر درمان و بیماران نگذارد.

    محمد مداح، طلبه‌ی جهادی که سوگوار همسر و فرزندش شد
    حال و هوای منزل طلبه‌ی جهادی که سوگوار عزیزانش شد

    و البته این روزها، در کنار بلیه‌ای که هم کشور عزیز ما و هم عالم بشریت را درگیر کرده، در همین گوشه و کنار کشور، در گمنامی و دور و از هیاهو، تابلوهایی وصف‌ناشدنی از ایثار در حال رقم خوردن است که حجتی است بر این که چرا ملت بزرگ ایران، بزرگ‌ترین یاری‌گران موعود منتظر در آن روز بزرگ خواهند بود: از طلبه‌ای که در حال نظافت کف اتاق بیماران کرونایی است؛ گروه‌های جوانان بسیجی در شیراز که 4 هفته‌ است شب‌ها خواب و قرار ندارند تا شهر و معابر عمومی را ضدعفونی کنند؛ دو طلبه‌ای که در حال کفن کردن میت فوت کرده از کرونا هستند؛ آن بانوی خیاط سوادکوهی که کار و کسب خود را تعطیل کرده تا برای همشهریان گرفتارش ماسک بدوزد؛ تا کلیپ‌های متعددی از لحظات سخت و توان‌فرسای آماده‌سازی پرستاران و کادر ایثارگر درمان برای ورود به بخش قرنطینه که حقیقتا چون نبرد در جبهه‌ی بی خاکریز است تااین‌روزها صحنه‌هایی ناب از جوشش عشق و عاطفه و ایمان در کارزار مبارزه با ویروس کرونا دیده می شود که شاید تنها با حال و هوای روزگار دفاع مقدس قابل قیاس باشد. بخش قرنطینه بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی کشور، بعضا صحنه‌های شب عملیات در جبهه را زنده می کند. پزشکان و پرستاران و بهیارانی که باید چندین لایه گان و ماسک و دستکش و محافظ را به تن کنند و ساعت‌ها با این پوشش سنگین و عذاب‌آور، در هوایی مملو از ویروس مرگبار خدمت‌رسانی کنند، در هنگام ورود از زیر قرآن رد می شوند و گویی درگاه بخش قرنطینه، همان نقطه رهایی» نیروهای خط‌شکن در شب عملیات است.

    در چنین فضایی، طلبه‌ها و نیروهای جهادی که بدون داشتن وظیفه‌ یا ماموریتی رسمی، داوطلب» خدمت در بخش کرونایی مراکز درمانی می شوند، تجسم همان بسیجی‌های داوطلبی هستند که در دشت‌های فراخ و بی‌حفاظ خوزستان در شب عملیات، زیر رگبار جهنمی و دیوانه‌وار دشمن، به قصد فتح، عاشقانه در میدان به حرکت درمی آمدند و شاهد شهادت را عاشقانه در آغوش می گرفتند. این تکرار حماسه‌ی بسیجی داوطلب»، آن هم در نسل‌هایی که زیر هجوم سهمگین و بی وقفه‌ی تبلیغات و القائات سیاه ضددینی امپراتوری رسانه‌ای نظام سلطه رشد کرده و به عرصه رسیده‌اند، تنها به مدد معجزه‌ی ایمان» پدید آمده است.

    قطعا آن طلبه یا بسیجی داوطلب» که این‌چنین برای خدمت به هم‌نوع از جان گذشته است، مهری جوشان و عاطفه‌ای لبریز برای زن و فرزند دارد و ته دلش دوست دارد که در این روزهای سخت در کنار پاره‌های تن خود بماند و از سلامت و امنیت حریم خانه‌اش دفاع کند، لیکن آن‌چه که یک مومن را به این حد از قطع تعلق و پا گذاشتن بر عمیق‌ترین و قوی‌ترین عواطف برای خدمت به خلق خدا می رساند، نوعی خاص از ایمان خالص شده برای خدا است. گویی هر اندازه که طعن و آزار و ترور و شایعه و تخریب علیه اهل دین بیشتر می شود، انگیزه‌های خدایی این سنخ از انسان‌ها برای خدمت قوی‌تر می گردد و این وصف کسانی است که در غربال» فتنه‌های عصر ظهور، چون بید بر ایمان خود می لرزند، اما فرو نمی افتند.حضرت امام صادق (ع) افراد با ایمان در آخرامان فرمودند:

    "آیا می دانید آنان که با ایمان راسخ در انتظار حضرت مهدی (عج) هستند و در بدترین شرایط صبر می کنند از آزار ها و سختی ها و ترس و ناملایمات بسیاری می بینند ، آنها روز قیامت از پیروان راستین ما هستند و به ما نزدیکترند."[1]

    وجود مبارک حضرت رسول اکرم(ص) در بخشی از توصیفات در باب مومنان عصر ظهور منجی، به حضرت امیرالمومنین(ع) فرمودند:

    "یا علیّ ! عجیب‏ترین مردم از جهت ایمان، و عظیم ترین ایشان از جهت یقین گروهی هستند که در آخر امان زیست می‌کنند، زیرا ایشان به دیدار پیامبر نپیوسته‏اند، و حجّت از ایشان غائب است، ولی ایشان به نوشته‏ای(کتاب‌های روایات معصومین) ایمان آورده‏اند."[2]

    در حالی که رسانه‌های جبهه‌ی کفر و نفاق، با موج‌سواری بر شرایط حاصل از شیوع ویروس کرونا، از هیچ فرصتی برای تخریب اعتقادات و باورهای مذهبی نمی گذرند و عملا شمشیر را برای دین خدا از رو بسته‌اند، صدها تن از طلبه‌های خالص و مخلص، که در حالت عادی در کمال قناعت و قطع تعلقات مادی روزگار می گذراندند، زیر هجمه‌ی سنگین تروریسم رسانه‌ای که علیه شهر مقدس قم و ون شریف ایجاد شده، در کارزاری شهادت‌گونه، لباس جهاد بر تن کرده‌اند و سخت‌ترین وظایف را در بخش‌های قرنطینه بیماران کرونایی به عهده گرفته‌اند تا بار دیگر اوصاف واقعی مومنین در عصر ظهور را آشکار کنند.

    این‌جاست که روایتی تکان‌دهنده از حضرت امام باقر(ع) از قول نبی مکرم اسلام(ص) به ذهن می آید:

    "ابو بصیر و او از امام محمد باقر علیه السّلام‏ روایت نموده که پیغمبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله روزی در جمعی از اصحاب خود دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟  فرمود: نه! شما اصحاب من می‌باشید، برادران من مردمی در آخر امان هستند که به من ایمان می‏آورند، با این که مرا ندیده‏اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آن که از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانی، دشوارتر است. و یا مانند کسی است که پاره‏ای از آتش چوب درخت غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغهای شب تار می‌باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تاری نجات می‌دهد."[3]

     

    [1] (مسند احمد، ج‏2، ص‏390)

    [2] من لا یحضره الفقیه ، شیخ صدوق(381 هق، ج 4 ، ص 366 )

    [3]  (بحار الأنوار، علامه مجلسی ، ج 52 ، ص 124)[مشرق]


    پهپاد

    هم اکنون در لیبی، اماراتی ها پهپادهای چینی را به متحدان خود و ترک ها نیز پهپادهای Bayraktar را به حامیانشان تحویل داده اند که منجر به تک و پاتکهای متعددی میان طرفین درگیر در این کشور شده است.

     هنوز هم دیدن و صحبت درباره "مهاجر" حاتمی کیا لذتبخش و شیرین است اما مهاجر، همه داشته های نیروهای مسلح ایران در دوران جنگ تحمیلی نبود. از حدود سال ۱۳۶۲ به گوش فرماندهان سپاه رسید که افرادی در جهاد دانشگاهی اصفهان بنا به علاقه شخصی پهپادهایی برای عکس‌برداری هوایی می‌سازند. آن سال‌ها هواپیماهای شناسایی RF۴ ارتش با محدودیت پروازی مواجه بودند درحالی‌که تهیه عکس هوایی از مناطق جنگی ارزشی حیاتی داشت. چند نفر از این محققان برای تکمیل پروژه‌شان به جبهه‌ها رفتند و نخستین گردان پهپادی ایران شکل گرفت؛ گردان پهپادی رعد سپاه.

    در گردان رعد آزمایش‌هایی در مناطق عملیاتی برای رفع نواقص پهپادها انجام می‌شد. این گردان به‌مرور تشکیلات گسترده‌تری یافت و پایه تشکیل صنایع هوایی قدس» در سال ۱۳۶۴ شد. پهپاد تلاش» اولین محصول صنایع هوایی قدس بود که بر اساس طرح‌های محققان جهاد دانشگاهی اصفهان ساخته شد. پس‌ازآن به دلیل نیازهای جنگی کار ساخت پهپادها با سرعت پیش می‌رفت تا اینکه مهم‌ترین محصول صنایع هوایی قدس به میدان آمد؛ پهپاد مهاجر. پهپادی آشنا برای ایرانی‌ها شاید رؤیاهای پهپادی ایرانی‌ها از تماشای همان فیلم شکل گرفت و در دهه‌های بعد به بار نشست.

    حالا هرچه زمان و فناوری جلو می رود، اهمیت و دقت نقشه راهی که فرماندهان و متخصصان کشورمان در زمینه طراحی و ساخت پرنده های بدون سرنشین مدرن و متنوع کشیده اند، بهتر مشخص می شود. علاوه بر افتضاح ارتش پرپول اما ترسو و بدون برنامه سعودی در از دست دادن مداوم پرنده های بدون سرنشین گران قیمت، اخیر بین ارتش ترکیه و تروریست های حامی آن به خاک سوریه و درگیری انها با ارتش این کشور آخرین نمونه از تلاش برای قدرتنمایی پهپادهاست که به نظر می رسد این حوادث در حقیقت نشانگر آغاز عصر جدیدی در نبردها و حملات پهپادی خصوصا در غرب آسیا محسوب می شود و در عین حال، کیفیت محصولات ایرانی در این عرصه را بیش از پیش نمایان می کند.

    اگرچه در میان دشمنان کشورمان در منطقه، رژیم صهیونیستی هم هزینه فراوانی در حوزه پهپادی کرده و آنها به لطف دسترسی به فناوری های پیشرفته غربی در  ابتدای این رقابت جلوتر از ایران بودند اما جمهوری اسلامی در دهه گذشته به صورت آرام اما مقتدرانه در حال توسعه توانایی های خود در این بخش بود. تا سالها در منطقه غرب آسیا به نوعی فقط ایران و رژیم صهیونیستی دارای این توانایی به صورت بومی بودند و دیگر کشورها اصولا در حد حتی خرید از منابع خارجی نیز دسترسی به این نوع تجهیزات نداشتند.

    حادثه ۱۱ سپتامبر و ورود یانکی ها به میدان نبرد پهپادی

    می توان ۱۱ سپتامبر را یک مبداء مهم تاریخی (البته از نوع ساختگی) دانست که بسیاری از امور خصوصا در بخش نظامی به قبل و بعد از آن تقسیم می شود. با وقوع ان حادثه و سرازیر شدن نیروهای آمریکا و ناتو به افغانستان و سپس عراق دیگر پرنده های بدون سرنشین یک جنگ افزار تقریبا سری و خجالتی نبوده و بلکه تبدیل به ستاره شماره یک نمایش آمریکا در منطقه بدل شد.

    پهپاد MQ-۱ نزدیک‌تر و MQ-۹ دورتر از دوربین

    ایران بعد از حضور پررنگ آمریکا در شرق و غرب خود،   لازم دید که ابزار دفاعی کشور را بیشتر از قبل در معرض نمایش قرار دهد. اینجا بود که غرش بالستیک های ایرانی و شلیک موشک های کروز در خلیج فارس آغاز شده و به ناگهان جهان دریافت که یک قدرت موشکی جدید در منطقه متولد شده است. در جریان همین رونمایی ها و رزمایش ها بود که پهپاد ابابیل ایرانی به سراغ سپاه ابرهه رفته و با تصاویر برداری از یک ناو هواپیمابر آمریکایی در نزدیکی آب های کشورمان این سیگنال را نیز به جهان مخابره کرد که قدرتی پهپادی نیز در این بخش از جهان وارد کارزار شده است.

    دهه ۹۰؛ توسعه علنی پهپادهای ایران

    دهه ۹۰ شمسی که به انتهای آن نزدیک می شویم را می توانیم دهه ای بسیار پر حادثه و دستاوردهای دفاعی خصوصا در بخش موشکی و پهپادی بنامیم. در حوزه پهپادی از طرفی آغاز فصل شکار و تصرف پهپادهای متجاور یانکی و صهیونیست و از طرف دیگر وارد شدن گسترده پرنده ای مثل شاهد ۱۲۹ به سازمان رزم نیروی هوافضای سپاه از جمله مواردی بود که واژه پرنده های بدون سرنشین و پهپاد را بیش از پیش وارد ادبیات مردم عامه و رسانه های کشور و البته کارشناسان خارجی تعقیب کننده مسائل ایران کرد.

    نسل جدید پهپاد شاهد ۱۲۹ مجهز به هدایت ماهواره ای

    در میدان عمل و رزم هم البته کمک های ایران به محور مقاومت در قالب هایی چون برادران ایوب، در چند مورد در لبنان و سرزمین های اشغالی مین صهیونیست را غافلگیر کرده و البته در مکان هایی مثل سوریه و عراق نیز پرنده های بدون سرنشین ایران مثل سری ابابیل و خانواده شاهد صدها و بلکه هزاران ساعت را مشغول شناسایی، هدایت حملات هوایی و توپخانه ای و البته پرتاب مهمات به سمت تروریست ها بودند. آسمان غرب آسیا در این سالها تبدیل به مسابقه ای در سطح فرمول یک برای رخ نمایی در مقابل پهپادهای ساخت ایران، از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی شد و در این میان موشک های ضد هوایی و اخلال گرها نیز وارد کار شده و بازار ساقط کردن پهپاد ها نیز گرم بود. اما این روند قرار بود که دچار تغییراتی بزرگ شود. در این میان نام هایی مثل گلوبال هاوک، هرمس، آرکیو ۱۷۰ و ریپر و پردیتور در لیست شکارهای انهدامی و سالم تصرف کردن های ایران ثبت شده که در سرعت گرفتن توسعه توان کشور ما در این بخش نقش داشته است.

    ایران امروز به لطف بیش از سه دهه تجربه در زمینه طراحی و ساخت پرنده های بدون سرنشین و شاید نزدیک به یک دهه تجربه حضور محصولاتش در این بخش در درگیری های منطقه ای هم از نظر بحث طراحی و ساخت و هم در بحث تجارب عملیاتی از جمله غنی ترین کشورهای جهان به حساب می آید. احتمالا شاهد ۱۴۹ محصول جدید پهپادی ایران است که بنا بر اعلام غیررسمی مشخصاتی شبیه به MQ-۹ آمریکایی دارد. توسعه پهپادهای جت نیز در سالهای اخیر در دستور کار گرفته و مدل هایی از آنان نیز در حملات بر علیه داعش از مبداء سرزمینی ایران حضور داشتند. این پهپادهای جت بر اساس طرح پرنده بدون سرنشین معروف RQ-۱۷۰ توسعه پیدا کرده اند و به نظر آینده نهایی پهپادهای ایرانی به سمت آن طراحی خواهد رفت.

    چین؛ بازیگر جدید در رقابت پهپادی منطقه

    یکی از نکات جالب در خصوص ت های فروش تسلیحاتی آمریکا به کشورهای منطقه خاورمیانه از جمله اعراب این بوده که فروش پهپادهای مسلح به آنها فعلا ممنوع است! با آغاز حمله ائتلاف کوچک کشورهای عربی به رهبری سعودی ها به یمن و از طرف دیگر خیزش داعش و حمله آنها به عراق بسیاری از کشورهای عربی به دنبال پهپاد مسلح رفتند. اعراب جنوب خلیج فارس بعد از خوردن به در بسته آمریکا برای پهپاد مسلح به سمت چین چرخیدند و حجم زیادی از پهپادهای مسلح ساخت این کشور مثل سری CH-۴ را خریداری و در جنگ یمن وارد کارزار کردند. این پهپادها البته بعد از مدتی با تاکتیک خلاقانه و موثر دفاع هوایی یمن رو به رو شده و در این سالهای اخیر در کنار برادران بزرگتر آمریکایی خود یکی بعد از دیگری ساقط شده و سوژه عکاسی مبارزان یمنی با لاشه آنها می شوند.

    پهپاد CH-۴ ارتش عراق

    از طرف دیگر عراقی ها، اردنی ها و مصری ها نیز به جمع مشتریان پهپادهای مسلح چینی پیوستند تا بتوانند با کمک آنها در مرزهای خود با داعش درگیر شوند. در برخی رسانه ها گزارش شده عراقی ها که بیش از ۱۰ فروند از پهپادهای مسلح چینی را دریافت کردند به دلیل مشکلات مختلف تنها ۱ پهپاد کاملا عملیاتی را در اختیار دارند. ترکیه نیز برای سالهای متمادی در بخش پرنده بدون سرنشین محتاج به اسراییلی ها و برخی دیگر از کشورهای دیگر بود. با سرد شدن روابط بین دو طرف ترک ها به سراغ سر هم کردن برخی محصولات در این حوزه رفتند.

    سرمایه گذاری بلندپروازانه داخلی و البته کمک هایی از خارج خصوصا از انگلستان، ترک ها را قادر کرد تا پهپادهای شناسایی و رزمی را توسعه دهند. اولین پهپاد شناسایی رزمی ترکیه Bayraktar TB۲ بود که در سال ۲۰۱۶ اولین مورد اصابت مستقیم را ثبت کرد. این پهپاد در جریان درگیری اخیر و در کنار پرنده های بدون سرنشین Anka اصابت های موفق و البته سرنگونی های متعددی را در خاک سوریه ثبت کرده اند بخصوص انکه یکی از این پهپادها، با امضای اردوغان سرنگون شد که از نظر فنی و تبلیغاتی، یک باخت بزرگ برای آنها محسوب می شود.

    پهپاد Bayraktar TB۲

    لاشه پهپاد Bayraktar TB۲ در لیبی

    پهپاد وینگ لونگ ساقط شده در لیبی

    در لیبی در شمال آفریقا نبردی بین نیروهای دولت وفاق تحت حمایت ترکیه و نیروهای ارتش ملی لیبی تحت فرمانده ژنرال خلیفه حفتر با حمایت امارات متحده عربی جریان دارد. در این نبرد هم اماراتی ها پهپادهای ساخت چین را در اختیار متحدان خود قرار داده و ترک ها نیز پهپادهای Bayraktar TB۲ را به دولت وفاق تحویل داده اند. هر دو طرف با پهپادهای خود خسارت هایی را به طرف مقابل وارد کرده و البته فصل شکار بدون سرنشین ها در لیبی نیز از هر دو طرف بسیار داغ است.

    تبدیل غرب آسیا به اولین میدان واقعی نبرد پهپادی

    منطقه غرب آسیا از سال ۲۰۰۱ به این طرف پیوسته صحنه جنگ و نا آرامی هایی بوده که عمدتا به دلیل حضور بیگانگان و طمع آنها به اشغالگری در منطقه رخ داده است. در این درگیری ها از پرنده های بدون سرنشین تا موشک های کروز و بالستیک و ابزار متعارف تر جنگ مثل توپ و تانک و هواپیما و بالگرد و نیروهای ویژه و سلاح های سبک نیز استفاده شده است. اما آنچه نبردهای چند سال اخیر منطقه را متفاوت و حساس تر از دوران قبل می کند تبدیل شدن پهپادها به سلاح استاندارد در میدان نبرد حتی بین گروه های غیر دولتی و شبه نظامی است. این پیش بینی همیشه وجود داشت که دیر یا زود پهپادها به مانند بسیاری از جنگ افزار های دیگر تبدیل به سلاحی استاندارد در میدان نبرد بدل شوند و امروز منطقه غرب آسیا اولین نقطه در جهان است که این مسئله در آن به حقیقت عملیاتی بدل شده است.

    امروز در منطقه خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران بالاترین قدرت پهپادی با توان بومی است که حرفهای بسیار زیادی در این بخش برای مطرح کردن دارد و مقایسه وضعیت ایران با رقیبانی مثل رژیم صهیونیستی و ترکیه که همچنان نیازمند شرق و غرب هستند به خوبی نمایان گر این جایگاه است. البته نکته جالب اینجاست که با وجود حضور پر رنگ چین در بازار پهپادهای مسلح کشورهای عربی، آمریکا هنوز هم حاضر نیست این کلاس از سلاح ها را در اختیار سعودی ها و امثال آنها قرار دهد.

    قطعا در سال ۹۹ و ۱۴۰۰، این رقابت و اهمیت بیش از امسال و سالهای قبل خواهد بود و طبیعتا حمایت های مالی مجلس و دولت در کنار تداوم روحیه و تلاش جهادی متخصصان دفاعی کمک خواهد کرد کشورمان همچنان پیشتاز حوزه پهپادی در رقابت های منطقه ای و قدرتی موثر در عرصه جهانی باقی بماند.

    شاهد 129

    بر اساس آنچه درباره ویژگی های پهپاد شاهد ۱۴۹ سپاه پاسداران اعلام شده، این پرنده ایرانی اندازه ای در حدود ریپر یا همان MQ-۹ آمریکایی دارد که قابلیت حمل انواع سلاح ها را به آن خواهد داد.

     شاهد ۱۲۹ را می توان یکی از مهمترین الگو و دستاورد های دفاعی نیروهای مسلح کشورمان در سالهای اخیر برشمرد؛ پرنده ای بدون سرنشین و مسلح که مرتبه و جایگاه ایران را بیش از پیش در بین تعداد محدود کشورهای صاحب فناوری در این بخش، اثبات کرد. پهپاد شناسایی و تهاجمی شاهد ۱۲۹ کارنامه ای پر بار در سالهای اخیر از خود به جای گذاشته و از تروریست های جا خوش کرده در همسایگی شرق ایران تا تکفیری ها در سوریه و عراق خاطره هایی بسیار تلخی از آن به یاد دارند.

    این هواگرد مدرن، حاصل سالها تلاش در مجموع نخبگان جوان شرکتهای دانش بنیان کشور و نیروی هوافضای سپاه است. اما در روزهای اخیر خبری منتشر شده که نشان می دهد مجموعه های علمی و صنعتی هوافضای سپاه به دنبال نسل جدید یا به قولی برادر بزرگتری برای شاهد ۱۲۹ به نام شاهد ۱۴۹ هستند. برخی ویژگی های اعلام شده در خصوص این پهپاد جدید نیز بسیار قابل توجه بوده که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت، اما اول بد نیست نگاهی به ستاره پهپادی سپاه داشته باشیم.


    ماجرای پهپاد در ایران را باید از ماجرای مهاجرهای شناسایی آغاز کنیم که از اواسط جنگ به میدان وارد شده و بخشی از وظایف یگان های اطلاعات و شناسایی را بر عهده گرفتند. بسیاری از ایرانیان برای اولین بار با فیلم مهاجر ساخته ابراهیم حاتمی کیا با بحث پرنده های بدون سرنشین آشنا شدند. در سالهای بعد از جنگ بخش پهپادی از جمله حوزه هایی بود که شاید در بسیاری از موارد به صورت چراغ خاموش و در آرامش توسعه خود را آغاز کرد اما حوادثی در آینده مسیر را به کلی تغییر داد.

    پهپاد شاهد ۱۲۹ نسل اولیه

    بعد از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر و تهاجم آمریکا به عراق و افغانستان، پرنده های بدون سرنشین هر روز بیشتر از روز قبل در تعداد و کیفیت بیشتر و بهتر در نزدیکی مرزهای ایران به پرواز درآمدند. این اقدام از جمله مسائلی بود که به نوعی انگیزه ها را برای توسعه پهپادی در کشور دو چندان کرد. در آن زمان نام پهپاد پردیتور به عنوان چهره جدید از جنگ و جنگ افزارهای هوایی بدون سرنشین بر سر زبان ها در دنیا بود. پردیتور نشان داد که گزینه ای خوب برای نگاه کردن و آموختن است. ایران تا پیش از این محصولاتی در حوزه بدون سرنشین ها مثل سری مهاجر را در اختیار داشت ولی ترکیب بحث شناسایی و حملات مسلحانه اقدامی بزرگ و مهم بود که هنوز هم بسیاری از کشورها به صورت کامل آن را در اختیار ندارند.

    شاهد ۱۲۹ اولین بار در شهریور ماه سال ۱۳۹۲ به صورت رسمی رونمایی شد. این پهپاد با نگاهی به طراحی مدل WK۴۵۰ ساخت فرانسه توسعه پیدا کرده و پرنده با قابلیت شناسایی و تهاجم به صورت همزمان بود.

    پهپاد WK۴۵۰

    این هواپیمای بدون سرنشین اولا دارای مداومت پروازی ۲۴ ساعته بدون نیاز به سوختگیری است و می تواند از یک جاده ساده بدون هیچ قابلیت خاص به پرواز درآمده و در عین حال از یک مرکز کنترل به اندازه کابین یک تریلر، کنترل شود. ارتفاع پروازی این پهپاد در حدود ۷۶۰۰ متر از سطح زمین بوده و آن را از برد اکثر سامانه های ضد هوایی دوش پرتاب که ممکن است برخی از گروه های تروریستی در اختیار داشته باشند، نیز خارج می کند. برد پروازی شاهد ۱۲۹ نیز بین ۱۷۰۰ الی ۲۰۰۰ کیلومتر اعلام شده است.

    سیستم اپتیکی این پهپاد توان شناسایی ۲۰۰ کیلومتری اطراف را داشته و در شب، روز و کلیه شرایط آب و هوایی می تواند تصویر واضحی را در اختیار فرماندهان قرار دهد. طول این پهپاد حدودا ۸ متر و فاصله بین دو بال آن نیز در حدود ۱۶ متر بوده و از یک موتور پیستونی برای تامین نیروی خود بهره می برد.

    نسل جدید پهپاد شاهد ۱۲۹ مجهز به هدایت ماهواره ای

    یک مدل جدید از شاهد ۱۲۹ مدتی بعد رونمایی شد که یک تفاوت عمده با مدل اولیه داشت و آن هم اضافه شدن سیستم هدایت ماهواره ای به آن بود. سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه به اضافه شدن این توانایی در اواخر سال ۱۳۹۴ اشاره کرد. این مدل با بخش قوس دار در جلوی پهپاد کاملا قابل تشخیص است و ظاهری شبیه به سری پردیتور آمریکایی پیدا کرده است. اضافه شدن قابلیت هدایت ماهواره ای بحث افزایش برد عملیاتی این پهپاد را بدون نیاز به افزایش تعداد ایستگاه های زمینی را میسر می کند.

    از پردیتور تا ریپر، چرا و چطور؟

    با توجه به اخبار منتشر شده در خصوص پهپاد شاهد ۱۴۹ و به نوعی کمک گرفتن از پهپاد ریپر برای توسعه آن بد نیست چند عدد مقایسه ای بین دو پهپاد معروف آمریکایی یعنی MQ-۱ و MQ-۹ داشته باشیم.

    پهپاد پردیتور ۸.۲ متر طول، ۱۴.۸ متر دهانه بال و ۲.۱ متر ارتفاع دارد. این مشخصات برای پهپاد ریپر عبارت است از ۱۱ متر طول، ۲۰ متر دهانه بال و ارتفاع ۳.۸۱ متر. مشخصا مقایسه همین اعداد به ما کمک می کند تا متوجه بشویم با یک پرنده بسیار بزرگتر طرف هستیم. اما این بدنه بزرگتر، مشخصا نیروی بیشتری را نیز طلب می‌کند.

    پهپاد MQ-۱ نزدیک‌تر و MQ-۹ دورتر از دوربین

    لذا در پهپاد ریپر از یک موتور توربوپراپ ۹۰۰ اسب بخاری مدل TPE۳۳۱-۱۰ ساخت شرکت آمریکایی  Honeywell استفاده می شود در حالی که قدرت موتور در پهپاد پردیتور ۱۱۵ اسب بخار بود! و جالب این که وزن پهپاد پردیتور ۵۱۲ و پهپاد ریپر ۲۲۰۰ کیلو است. همچنین سرعت در پهپاد پردیتور ۲۱۷ و در ریپر ۴۸۲ کیلومتر بر ساعت است. در پهپاد ریپر امکان حمل محموله تا وزن نزدیک به ۱ تن است و در پردیتور این عدد به دو عدد موشک هلفایر محدود می شود.

    ارتفاع پروازی ریپر ۱۵ کیلومتر و ارتفاع پروازی پردیتور ۷۶۰۰ متر است. پهپاد ریپر می تواند به مهماتی مثل موشک هلفایر، بمب هدایت لیزری جی بی یو ۱۲ و یا بمب هدایت ماهواره ای جی بی یو ۳۸ نیز مجهز شود. در عین حال شرکت اروپایی MBDA موشک های بریمستون را نیز با موفقیت از روی این پهپاد شلیک کرده است. آمریکا با رضایت از عملکرد پردیتور به دنبال بهسازی آن رفت و در حقیقت طرحی خیلی جدید و متفاوت را برای این کلاس از پهپادها ارائه نکرد و بلکه بر اساس همان طرح پردیتور، پهپادی بزرگتر با کارایی بیشتر طراحی و ساخته شد.

    شاهد ۱۴۹؛ منتظر چه باشیم؟

    بر اساس آنچه درباره پهپاد شاهد ۱۴۹ اعلام شده این پهپاد ایرانی اندازه ای در حدود ریپر یا همان MQ-۹ آمریکایی خواهد داشت که اعداد مربوط به آن در بالا آمده و می توان تا حدی ذهنیتی به ما از اندازه پرنده بدون سرنشین جدید ایرانی بدهد. این یعنی سپاه از کلیتی به اسم طرح شاهد راضی بوده و حالا به دنبال بهسازی و ارتقاء آن می رود و برای مدل سازی در این زمینه نیز از یک طرح معروف و امتحان شده مثل ریپر بهره برده است.

    اما نکته مهم دیگر که در خصوص این پهپاد اعلام شده بحث توسعه یک موتور توربوپراپ برای آن است. همانطور که در خصوص پهپاد ریپر آمریکایی هم توضیح داده شد نصب یک موتور توربوپراپ قدرتمند یکی از دلایل تغییرات بسیار زیاد در مشخصات پروازی بوده است. پهپاد شاهد ۱۲۹ از موتورهای با فناوری وانکل بهره می برند که البته در آن اندازه و برای مصرف در آن کلاس انتخابی مناسب است. ولی وقتی باید به سمت پلتفرم های بزرگ تر رفت ناچار بایستی نیرو را نیز افزایش داد.

    دو موتور وانکل ساخته شده توسط سپاه به ترتیب قدرت هایی در حدود ۳۸ و ۵۰ اسب بخار داشتند. سپاه با این موتورها و با این توان توانسته محصولی مثل شاهد ۱۲۹ را با ارتفاع پروازی و مداومت قابل قبول ارائه کند؛ مشخصا با موتوری قدرتمند تر حاصل کار بسیار بهتر خواهد بود.

    به یک زبان ساده تعریف موتورهای توربوپراپ نوعی موتور توربین گازی است که در آن، از گردش محور توربین برای گرداندن ملخ وایجاد پیش رانش استفاده می‌شود. با اینکه گاز خروجی این موتورها نوعی جت است ولی در طراحی توربوپراپ، سرعت گاز خروجی را فدای قدرت چرخاندن محور می‌کنند تا بیشتر نیروی موتور، صرف گرداندن ملخ شود. با این فناوری سرعت بیشتر، توان حمل بار بیشتر و البته ارتفاع پروازی بیشتر نیز بدست خواهد آمد. آنچه در بالا گفته شد صرفا یک پیش درآمد و آشنایی اولیه بر اساس آن چیزی بود که تا به امروز درباره شاهد ۱۴۹ می دانیم؛ پرنده ای که مشخصا با ورود به خدمتش تحول بزرگی در توان رزمی در نیروی هوای فضای سپاه و سایر نیروهای مسلح - همچنانکه در تحویل شاهد ۱۲۹ به نیروی دریایی ارتش شاهد بودیم- خواهد داشت.


    جانبازان اگرچه قصیده صبر را سروده اند و اسوه پایداری و استقامت هستند و سخن از مشکلاتشان نمی‌گویند، اما نباید سختی‌هایی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنند را فراموش کرد.


    فعالیت گروه‌های جهادی بانوان درباره کرونا دختران انقلاب

    با شیوع کرونا در کشور، بسیاری از جوانان جهادی ازجمله دختران و پسران با انجام اقدامات مختلف به مقابله با ویروس کرونا پرداخته‌اند.

     این روزها کرونا آشنا ترین نام برای مردم جای جای زمین است. بیش از سه ماه است که این موجود عجیب و غریب به جان جهان افتاده و از شرق و غرب جهان گرفته تا کشور خودمان را درگیر کرده است.

    اما شیوع کرونا در ایران با تمام کشورها و قاره‌های جهان تفاوت اساسی دارد. در اروپا، آمریکا و حتی آسیا خط مقدم درگیر با کرونا صرفاً دولتها هستند و مردم به غیر از ماندن در خانه و مشارکت در حفظ قرنطینه، نقش دیگری در مهار کرونا ندارند.

    اما در ایران کرونا حکایت دیگری دارد. نبرد با کرونا در ایران به غیر از دولت به دست مردم نیز در حال انجام است و به جرأت می‌توان گفت که مقابله با کرونا بدون یاری مردم ممکن نبوده و نخواهد بود. این روزها این مهمان ناخوانده مرد و زن یا پیر و جوان نمی‌شناسد و همه را به میدان جهاد کشانده و هرکس در حد توان خود در حال تلاش برای مقابله با ویروس کرونا است.

    از جوانانی که شب‌ها به صورت ناشناس در خیابان‌ها قدم می‌گذارند و معابر را ضد عفونی می‌کنند یا آن‌هایی که به درب خانه نیازمندان می‌روند و اقلام بهداشتی توزیع می‌کنند، گرفته تا ن و دخترانی که در خانه‌ها و کارگاه‌ها به تولید ماسک و دیگر وسایل می‌پردازند، همگی در حال برداشتن قدمی برای ریشه کن کردن کرونا هستند.

    در این میان دختران جوان نیز بیکار نمانده و برای کمک به مهار کرونا دست به کار شده‌اند. گروه‌های جهادی در گوشه و کنار شهر مملو از دختران و پسران جوانی است که همگی در حال خدمت و فعالیت هستند. همزمان با آغاز تعطیلات نوروز و حتی پیش از آن، خانه‌های بسیاری تبدیل به کارگاه خیاطی شده و دختران و بانوان در حال دوخت ماسک و لباس‌های مخصوص کادر درمان هستند.

    به علاوه در این ایام، شمار زیادی از حوزه‌های علمیه، مساجد، حسینیه‌ها، کارگاه‌ها و دیگر اماکن به محل بلند شدن صدای چرخ‌های خیاطی تبدیل شده است. صدایی که اغلب به دست دختران جوان به گوش می‌رسد و آنها را به تولید شیلد، لباس مخصوص، دستکش و ماسک برای کادر درمان و مردم عادی مشغول کرده است.

    توزیع بسته‌های سلامت در محلات توسط دختران جهادی

    در این میان مجموعه جهادی دختران انقلاب نیز با نیروهای جوان خود پای در این مسیر گذاشته و با راه اندازی پایگاه در سطح شهر، به توزیع اقلام بهداشتی میان هموطنان می‌پردازد.

    بهاره جنگ روی مسئول مجموعه مردمی دختران انقلاب»، درباره فعالیت‌های این گروه می‌گوید: این مجموعه در لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب مبنی بر وم مقابله با حمله بیولوژیکی دشمن و ویروس منحوس کرونا، اقدام به راه اندازی ستادهای مردمی دختران انقلاب به یاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، در مناطق محروم شهر تهران کرده است.

    جنگ روی افزود: این ستادها به صورت کاملاً مردمی و با حمایت خیرین در مناطق میدان خراسان و شوش، پیروزی، محلاتی، میدان شهدا، بریانک و شهرری، نازی آباد و خیابان دهم فروردین برقرار است.

    وی درباره فعالیت این ستادها توضیح داد: در ستادهای مذکور توزیع بسته‌های سلامت و مشاوره به مردم محروم مناطق انجام می‌شود. مشاوره‌های سلامت و خدماتی به صورت غیر حضوری و بدون مراجعه متقاضیان انجام می‌شود.

    جنگ روی با بیان اینکه ستادهای مجموعه دختران انقلاب تاکنون در ۷ منطقه راه اندازی شده است، ابراز داشت: این مراکز به تدریج در حال افزایش است و در خبرهای بعدی مناطق جدید نیز به هموطنان اطلاع رسانی می‌شود.

    مسئول مجموعه مردمی دختران انقلاب» با بیان اینکه در برخی از ستادها دوخت ماسک نیز انجام می‌شود، تصریح کرد: در هر مرکز ۵ نیروی فعال برای بوده و به ثبت تماس‌ها و آدرس‌ها می‌پردازند. از ساعت ۵ عصر نیز تمامی اعضا بسته‌های سلامت را میان منازل خانواده‌های مستضعف مناطق توزیع می‌کنند.

    وی عنوان کرد: روزانه در هر ستاد ۱۰۰ الی ۱۳۰ بسته بهداشتی شامل ماسک، محلول ضدعفونی، دستکش و غیره میان مردم محلی مناطق توزیع و این بسته‌ها تماماً با کمک خیرین تهیه می‌شود.

    جنگ روی در پایان تصریح کرد: ستادهای مردمی دختران انقلاب در مساجد و حسینیه‌های محلات مختلف ایجاد شده و دختران جوان و جهادی در راستای شعار آتش به اختیار رهبر معظم انقلاب در حال خدمت رسانی هستند. شمار داوطلبان نیز در حال افزایش است و تمام برای مقابله با این ویروس با تمام توان تلاش خواهیم کرد.

    بانوان بسیجی در خط مقدم مبارزه با کرونا

    پیش‌تر نیز مینو اصلانی رئیس بسیج جامعه ن کشور با اشاره بر فعالیت‌های متعدد بانوان و دختران بسیجی در این زمینه گفته بود: از ابتدای شیوع ویروس کرونا بانوان بسیجی کشور اقدامات متعددی برای مقابله با این ویروس داده و به اموری نظیر ضدعفونی‌کردن محلات، تولید ماسک و لباس‌های ضد عفونی کننده در کارگاه‌های بسیج ن، برگزاری دوره‌های آموزشی برای خانواده‌ها و توزیع اقلام میان خانوارها پرداخته‌اند.

    اصلانی با اشاره بر راه اندازی بیش از ۱۰۰۰ کارگاه تولید ماسک و اقلام بهداشتی در سطح کشور ابراز داشت: این کارگاه‌ها توسط بانوان و دختران بسیجی در حال گردش است و روزانه چند صد هزار تولیدات دارد.

    حضور ن جهادگر در بیمارستان‌ها

    وی افزود: به‌علاوه بانوان و داوطلبان گروه‌های جهادی از طرف سازمان بسیج ن نیز برای کمک به کادر درمان در بیمارستانها حضور یافتند و تا این لحظه ۳ الی ۴ هزار نفر به بیمارستان‌های سطح کشور اعزام شده‌اند.

    رئیس بسیج جامعه ن کشور با اشاره بر دیگر خدمات بانوان بسیجی عنوان کرد: توزیع غذای گرم میان خانواده‌های نیازمند و درگیر کرونا، اهدای بسته‌های معیشتی و بهداشتی به هموطنان مستضعف، آموزش و اقدامات فرهنگی برای خانواده‌ها و ضد عفونی کردن معابر و خیابان‌ها از دیگر اقدامات ن کشور برای مهار کرونا است و این امور با شدت هر چه بیشتر نیز ادامه دارد.

    شیوع کرونا منجر به بسیج و همکاری اقشار مختلف جامعه برای مقابله با این بحران شده است. اتفاقی که ظرفیت‌های پنهان کشور را پدیدار و عامل همدلی هموطنان با یکدیگر شده است. اما در این میان نقش جوانان جهادی در کنار دیگر اقشار به ویژه جهادگران سلامت، برای همیشه در خاطر مردم باقی خواهند ماند.[مشرق]


    ۴ عمل مهم و مورد علاقه امام حسین (ع)»/اعمال روز سوم ماه شعبان

    امام سوم (ع)» خطالب به برادر بزرگوار خود حضرت ابوالفضل العباس (ع)» در آستانه واقعه عاشورا فرمودند: پیش دشمن برو و از آن‌ها یک شب فرصت بگیر، زیرا من قصد دارم چهار کار را انجام دهم.

     محمد گودرزی کارشناس علوم قرآنی پیرامون سیره اخلاقی امام حسین (ع)»گفت: امام سوم(ع)» علاقه وافری به عبادت و نماز داشتند، سخنان امام حسین (ع)» در عصر تاسوعا بخش‌هایی از ابعاد شخصیتی ایشان را مشخص کرد اما عمق این علاقه در کربلا مشخص می‌شود زمانی که امام سوم (ع)» خطالب به برادر بزرگوار خود حضرت ابوالفضل العباس (ع)» فرمودند: پیش دشمن برو و از آن‌ها یک شب فرصت بگیر، زیرا من قصد دارم چهار کار را انجام دهم، این چهار عمل مورد توجه و علاقه من است، نماز بخوانم، قرآن کریم را تلاوت کنم، همچنین به درگاه پروردگار دعا و استفغار کنم.


    *** ارزش‌های نهفته در علایق امام حسین(ع)»

    وی با اشاره به ارزش‌های نهفته در علایق امام حسین(ع)» اظهار کرد: زمان گرفتن از دشمن برای کارهای ارزشمندی  همچون خواندن نماز، دعا و تلاوت قرآن کریم نشان دهنده بصیرت و ارزش‌ها بزرگ انسانی و عبادی در امام حسین(ع)» است.

    گودرزی پیرامون علاقه وافر امام حسین(ع)» به خواندن نماز بیان کرد: فردی در روز عاشورا نزد امام حسین (ع)» رسید و خبر از رسیدن وقت نماز داد در عین حال گفت آرزو دارم پشت سر شما نماز بخوانم، امام حسین (ع)» او را دعا کردند و فرمودند: جایگاه این عمل از همه امور نزد من ارزشمندتر است، نکته دیگری که در سیره عبادی امام حسین (ع)» وجود دارد این است که از لحظه‌هایی هر چند کوتاه برای خواندن قرآن کریم استفاده می‌کردند در حقیقت ایشان از لحظه به لحظه زندگی خود استفاده درست کردند، این همان نکته قابل توجه برای زندگی مردم امروز است، استفاده بهینه از لحظه‌های زندگی امری مهم محسوب می‌شود.

    ***تاکید امام حسین (ع)» بر دو عمل دعا و استغفار»

    وی اهمیت و ارزش‌های نهفته در دو عمل دعا و استغفار» را مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد: از دعا و استغفار» به عنوان دو فضیلت مهم و عاملی برای رسیدن به سعادت می‌توان یاد کرد، دعا»، مسیری برای نزدیکی با خداوند است، این امری بود که امام حسین (ع)» بر آن تاکید داشتند و حتی در آخرین لحظه‌های زندگی خود دست از آن بر نداشتند.

    وی امام حسین (ع)» را مصداق زیباترین رفتارها دانست و ابراز کرد: کربلا میدان جنگ بود و امام حسین (ع)» مصداق زیباترین رفتارها با دشمن در قبال زشت‌ترین رفتارها، رابطه امام سوم (ع)» با برادر، خواهر و خانواده زبانزد بود، در زمان حیات امام حسن(ع)» ایشان به احترام برادر بزرگتر خود جلوتر از ایشان سخن نمی‌گفتند و در مقابل حضور خواهر از جای بر می‌خواستند و رفتارشان نسبت به همسر خود بسیار قابل تحسین بود.
    ***سیره اخلاقی امام حسین (ع)»

    گودرزی به سیره اخلاقی امام حسین (ع)» اشاره و ابراز کرد: امام حسین (ع)» اخلاقی نیکو داشتند و کودکان را افراد  بی آلایشی می‌دانستند، این امام بزرگوار حتی گاهی با کودکان غذا می‌خوردند و هنگامی که از ایشان در مورد رفتارشان با کودکان سوال می‌شد ایشان می‌فرمودند: این کودکان از من سخی‌تر هستند، چون همه چیز خود را به من می‌بخشند، در حالی که من همه چیزم را به آن‌ها ندادم.

    وی پیرامون چند نکته مهم از زندگی امام حسین (ع)» بیان کرد: غربت امام حسین (ع)» نکته قابل توجهی در حیات  ایشان است، این امام بزرگوار خصوصا پس از امامت خود در بین مردم غریب بودند، در کتاب مرحوم صدوق صفحه ۸۰ در روایتی بیان شده که امام حسین (ع)» روزی در مسجد نشسته بودند و فردی به نام ابن عباس به عنوان مدرس در مسجد به سئوالات مردم پاسخ می‌داد در این میان فردی برخاست و سئوالی پیرامون توحید» پرسید، امام حسین (ع)» رو به سوی آن فرد کرده و بیان فرمودند: سئوال شما را من باید پاسخ دهم، اما کسی که سئوال پرسیده بود گفت: اگر قرار باشد تو پاسخ بگویی من اصلا آن پاسخ را قبول نخواهم داشت. این اتفاق نشان می‌دهد که امام سوم (ع)» در زمان امامت خود با چه دشواری‌های روبرو بودند و تبلیغات دشمن تا چه میزان در اعماق فکر و ذهن مردم آن زمان مدینه و مکه جای گرفته بود لذا ایشان قیام کردند تاحقیقتی که در پس حیله دشمنان نهفته شده بود را آشکار کنند.

    ***رویکرد امام حسین (ع)» نسبت به دشمنان

    گودرزی پیرامون رویکرد امام حسین (ع)» نسبت به دشمنان خاطرنشان کرد: امام حسین (ع)» فردی دانا و با تدبیر بودند، اما دشمنی داشتند که با حیله ی قدرت را به چنگ آورد، حکومت خود را از سوی خدا و قضای الهی می‌دانست او خود را برای اهل شام هم‌ردیف پیامبران، بندگان صالح خدا و از مدافعان دین و احکام آن معرفی می‌کرد لذا در منحرف کردن اذهان عمومی دست توانا داشت.

    *** اعمال روز سوم ماه شعبان

    محمد علی رضایی کارشناس علوم قرآنی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان پیرامون اعمال روز سوم ماه شعبان گفت: در روز شنبه سوم ماه شعبان که مصادف است با ولادت امام حسین (ع)» اعمالی ذکر شده که از جمله مهمترین آن گرفتن روزه» است، روزه به عنوان یکی از اعمال ارزشمند محسوب می‌شود که برکات ویژه‌ای را با خود در بر دارد روزه در روز ولادت سالار شهیدان و کسی که برای برپا نمودن حقیقت دین اسلام از جان و مال خود گذشت بسیار ارزشمند است.

    وی خواندن دعای روز سوم ماه شعبان را عملی ارزشمند برای مسلمانان دانست و بیان کرد: امام صادق (ع)» در دعایی که به نام دعای روز سوم شعبان مطرح شده است به راز و نیاز با پروردگار پرداخته‌اند که فضیلتی عظیم را برای مناجات کننده به همراه دارد.

    ***ذکرهای مهم روز سوم ماه شعبان

    این کارشناس علوم قرآنی پیرامون ذکرهای مهم روز سوم ماه شعبان اظهار کرد: بیان هفتاد مرتبه أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» و هفتاد مرتبه أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»‏ از جمله ذکرهای این روز عزیز هستند همچنین بیان استغفار بسیار مورد تاکید بزرگان دین در روز سوم ماه شعبان قرار گرفته است.

    ***نماز روز سوم ماه شعبان

    رضایی در مورد نماز روز سوم ماه شعبان خاطرنشان کرد: دو رکعت نماز در روز سوم ماه شعبان سفار شده است که در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد» و یازده مرتبه سوره توحید» خوانده می‌شود که ثواب فراوانی دارد و فضیلتی ارزشمند با خود به همراه می‌آورد، پرداختن صدقه در این روز نیز جزو اعمال پسندیده است.[مشرق]


    نتانیاهو هیتلر نازی رژیم صهیونیستی

    یک اندیشکده صهیونیستی در گزارشی اذعان کرد که ده‌ها میلیون نفر از مردم کشورهای اروپایی رژیم ‌صهیونیستی را با نازی‌های آلمان یکسان می‌دانند چراکه آنها معتقدند این رژیم در حال نسل‌کشی فلسطینیان ‌است.

     مرکز مطالعات راهبردی بگین سادات در گزارشی به قلم دکتر مانفرد گرتستنفلد از محققان این اندیشکده و رئیس سابق کمیته راهبری اندیشکده مرکز امور عمومی اورشلیم می‌نویسد: ده‌ها میلیون نفر از شهروندان اروپایی، دیدگاهی منفی نسبت به رژیم صهیونیستی دارند. این مسئله خود را به شیوه‌های مختلفی نشان می‌دهد که جدی‌ترین آن، مقایسه اقدامات رژیم صهیونیستی علیه فلسطین، با اقدامات نازی‌های آلمان است.


    خواننده گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


    نگارنده این یادداشت می‌نویسد: افکارسنجی‌های جدید در اروپا تصویر روشنی از نگرش مردم کشورهای اروپایی نمایش می‌دهد. یکی از جزئی‌ترین این مطالعات، گزارشی است که اخیراً توسط لیگ اقدام و محافظت مجارستان تهیه و توسط شرکت مجاری اینسپایرا آماده شده است.

    بر اساس این گزارش اینسپایرا با نمونه‌هایی از مجموعه آماری جمعیت بزرگسالان بین سنین ۱۸ تا ۷۵ سال به تفکیک جنسیت، گروه سنی و تحصیلات در ۱۶ کشور اروپایی مصاحبه کرده است. بیست و پنج درصد از مصاحبه‌شوندگان با این گزاره که رژیم صهیونیستی در مقابل دشمنانش به شکل قانونی به دفاع از خود می‌پردازد، مخالف هستند. بیست و هفت درصد با این گزاره که رژیم صهیونیستی تنها کشور دموکراتیک در خاورمیانه است، مخالف هستند. وقتی ۲۵% از جمعیت مذکور به ت‌های رژیم صهیونیستی فکر می‌کنند، احساس می‌کنند که می‌توانند درک کنند چرا بعضی از مردم از یهودی‌ها متنفر هستند. بیست و چهار درصد معتقدند که ت رژیم صهیونیستی در قبال فلسطینی‌ها، تحریم بین‌المللی رژیم صهیونیستی را توجیه می‌کند. همین درصد از افراد فکر می‌کنند که رفتار صهیونیست‌ها با فلسطینی‌ها، مشابه نازی‌هاست. در جوامع غربی امروز، اصطلاح "رفتاری مانند نازی‌ها" برای انتقال یک مفهوم کاملاً شرورانه و خبیثانه مورد استفاده قرار می‌گیرد، زیرا به معنی تمایل یا اقدام عملی برای ارتکاب نسل‌کشی است.

    اعتراضات ضد رژیم صهیونیستی

    این اندیشکده در ادامه گزارش خود آورده است: در دنیای امروز، رژیم صهیونیستی و یهودیان با یک نظریه جدید شناخته می‌شوند: اینکه رژیم صهیونیستی، کشور یهود، یک رژیم نازی است که قصد دارد فلسطینی‌ها را از صحنه روزگار حذف کند. نظرسنجی شرکت اینسپایرا داده‌هایی جدید را برای تکمیل مطالعات قبلی در این زمینه فراهم ساخت. اگرچه اعداد و ارقام تفاوت قابل توجهی میان مطالعات دارند، می‌توان همه آن‌ها را اینگونه ترجمه کرد که ده‌ها میلیون نفر از اروپایی‌ها باور دارند که رژیم صهیونیستی با این تعریف جدید از شیطانیت و خباثت مطلق مطابقت دارد.

    گرتستفلد در بخش دیگری از این گزارش می‌نویسد: قبل از اینسپایرا، گزارشی در سال ۲۰۱۱ توسط دانشگاه بیلفلد به نمایندگی از بنیاد سوسیال دموکرات آلمانی فردریش اوبرت، منتشر شده بود. تحقیقات آن در هفت کشور اروپایی انجام شده بود. مصاحبه‌کنندگان در پاییز ۲۰۰۸، در هر کشور ۱۰۰۰ نفر از افراد بالای ۱۶ سال را افکارسنجی کردند. یکی از پرسش‌های این نظرسنجی این بود که آیا افراد با این گزاره موافق هستند که رژیم صهیونیستی در حال انجام یک جنگ نسل‌کشی علیه فلسطین است یا خیر. کمترین درصد افرادی که با این گزاره موافق بودند، در ایتالیا و هلند، به ترتیب با ۳۸% و ۳۹% مشاهده شد. سایر ارقام به این شکل بود:‌ مجارستان ۴۱%، بریتانیا ۴۲%، آلمان ۴۸% و پرتغال ۴۹%. در لهستان، رقم حیرت‌انگیز ۶۳% بود.

    در سال ۲۰۰۴، دانشگاه بیلفلد تحقیقاتی مشابه را اجرا کرد که فقط آلمان را پوشش می‌داد. از بیش از ۲۵۰۰ نفر بزرگسال آلمانی پرسیده شد که آیا با این عبارت موافق هستند:‌"کاری که امروز دولت رژیم صهیونیستی با فلسطینی‌ها می‌کند، در اصل با آنچه نازی‌ها در رایش سوم کردند تفاوتی ندارد. " پنجاه و یک درصد از مصاحبه‌شوندگان گزاره فوق را تأیید کردند. شصت و هشت درصد با این گزاره موافق بودند که "رژیم صهیونیستی جنگ نابودی را علیه فلسطین به راه انداخته است. "

    بگین سادات در بخش دیگری از این گزارش اینگونه می‌نویسد: در پاییز ۲۰۰۳، یک نظرسنجی در ایتالیا توسط پائولا مرولا نشان داد که ۱۷% از ایتالیایی‌ها گفته‌اند که بهتر است رژیم صهیونیستی وجود نداشته باشد. تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۷ توسط جی‌اف‌اس‌برن در سوئیس منتشر شد نشان داد که ۵۰% از جمعیت سوئیس، رژیم صهیونیستی را به مثابه "جالوت در جنگ نسل‌کشی فلسطینی‌ها" می‌بینند. در سال ۲۰۱۲، گزارشی در نروژ انجام شد و در آن از یک گروه نمونه از افراد پرسیده شد "آیا کاری که رژیم صهیونیستی با فلسطین انجام می‌دهد شبیه به کاری است که نازی‌ها کردند؟ " سی و هشت درصد به این سؤال پاسخ مثبت دادند.

    تظاهرات ضد صیونیستی

    این اندیشکده صهیونیستی در بخش پایانی گزارش خود به چند نمونه دیگر از افکارسنجی‌های صورت گرفته در اروپا اشاره می‌کند: در گزارشی که در سال ۲۰۱۳ توسط بنیاد برتلسمان انجام گرفت، مشخص شد که ۴۱% از جمعیت آلمانی‌ها موافق این عبارت هستند که رفتار رژیم صهیونیستی با فلسطینی‌ها مشابه نازی‌هاست. در سال ۲۰۰۷، این رقم ۳۰% بود. ارقام سال ۲۰۱۳ بدین معناست که بیش از ۲۵ میلیون از بزرگسالان آلمانی باور دارند که رژیم صهیونیستی مطلقاً شرور است.

    یافته‌های یک تحقیق انگلیسی در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد که ۲۳% از جمعیت بریتانیا فکر می‌کنند که رژیم صهیونیستی عامدانه سعی دارد مردم فلسطین را پاکسازی کند. بیست و یک درصد، رژیم صهیونیستی را یک کشور آپارتاید می‌دانند. هیجده درصد فکر می‌کردند که منافع رژیم صهیونیستی با منافع بقیه جهان در تضاد است. ده درصد فکر می‌کردند که رژیم صهیونیستی، عامل همه مشکلات در خاورمیانه است و ۹% معتقد بودند که مردم باید کالاها و محصولات رژیم صهیونیستیی را تحریم کنند.

    آژانس حقوق بنیادین اتحادیه اروپا، در سال ۲۰۱۸ یک نظرسنجی در میان یهودیان اروپایی انجام داد. این گزارش نشان داد که رایج‌ترین عباراتی که یهودی‌ها با آن روبرو هستند، این است که صهیونیست‌ها مشابه نازی‌ها با فلسطین رفتار می‌کنند. این مسئله توسط ۵۱% از مصاحبه‌شوندگان ذکر شده بود.

    نویسنده این یادداشت به مقامات این رژیم هشدار می‌دهد که لازم است برای مقابله با تشدید این اوضاع لابی و هماهنگی‌های بیشتری با اتحادیه انجام دهند تا از شتاب گرفتن افزایش دیدگاه‌های منفی مردم اروپا و جهان جلوگیری شود.

    اگرچه این اندیشکده به دنبال مظلوم‌نمایی و وارونه نشان دادن حقایق در خصوص رژیم صهیونیستی است اما لازم به یادآوری است با نگاهی به گزارش این اندیشکده مطرح صهیونیستی می‌توان دریافت که  نگرش منفی به رژیم صهیونیستی تنها مختص به کشورهای مسلمان نیست و طبق نظرسنجی‌های انجام شده در اروپا صدها میلیون نفر از شهروندان کشورهای اروپا، ‌ دیدگاه بسیار منفی به ت‌ها و حتی خود رژیم صهیونیستی دارند.

    آخرین نمونه این نگرش منفی نسبت به رژیم اشغالگر قدس را می‌توان در اخبار امتناع کشورهای مختلف جهان در فروش یا ارسال تجهیزات و محصولات پزشکی به رژیم صهیونیستی برای مقابله با ویروس کرونا مشاهده کرد.[مشرق]


    رهبرانقلاب نمایه خطابه امضا عفو دستور خطاب  ای رهبری عزاداری ولادت

    ‏همزمان با حلول ماه شعبان، حساب توییتری منتسب به رهبر انقلاب اسلامی، پوستری جدید از بیانات حضرت آیت الله ‌ای منتشر کرد.

     همزمان با حلول ماه شعبان و فرارسیدن اعیاد شعبانیه ماه مناجات و رحمت الهی، حضرت آیت الله ‌ای این ماه را فصل مناجات با خدای متعال دانستند. ‏شعبان از جمله ماه‌های قمری است که مردم در این ماه برای طلب مغفرت دست به دعا و مناجات برمی‌دارند، تا زمینه را برای ماه بندگی رمضان المبارک فراهم کنند.

    در همین راستا حساب توییتری منتسب به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، طرحی جدید از ایشان منتشر کرد و ذیل آن نوشت:

    "رهبرانقلاب: وارد ماه شعبان شدیم؛ فصل مناجات با خدای متعال"

    ماه شعبان، ماه رسول خدا(ص)
    شعبان یكی از ماههای قمری است و آن را شعبان نامیده‎اند چون مردم در این ماه برای طلب آب متفرق و پراكنده می‎شدند و در كتاب الغارات هم گفته شده همچنین ثعلب هم گفته است كه: برخی می‎گویند شعبان را شعبان نامیده‎اند چون بین دو ماه رجب و رمضان واقع شده است] در كتاب تاج العروس هم قریب به همین الفاظ و همین معانی را برای ماه شعبان و وجه تسمیه اش ذكر كرده است.
    بازدید : 1370
    منبع : مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم ,

    كلمۀ شعبان كه از سه حرف اصلی ش ع ب» گرفته است معانی متعددی دارد و اسم برای مكان و زمان و بمعانی شعبه شعبه شدن، طریق، متفرع شدن، تقسیم و . آمده است.

    وجه تسمیه ماه شعبان
    در لغت به یك نحوه و در روایات به نحوة دیگری ذكر شده است، مثلاً در لسان العرب گفته شده است و شعبان اسم للشهر، سمی بذلك تشعبهم فیه ای تفرقهم فی طلب المیاه و قیل فی الغارات و قال ثعلب: قال بعضهم انما سمی شعبان شعبان لانه شعب ای ظهر بین شهری رمضان و رجب[1].
    شعبان یكی از ماههای قمری است و آن را شعبان نامیده‎اند چون مردم در این ماه برای طلب آب متفرق و پراكنده می‎شدند و در كتاب الغارات هم گفته شده همچنین ثعلب هم گفته است كه: برخی می‎گویند شعبان را شعبان نامیده‎اند چون بین دو ماه رجب و رمضان واقع شده است] در كتاب تاج العروس هم قریب به همین الفاظ و همین معانی را برای ماه شعبان و وجه تسمیه اش ذكر كرده است[2].

    اما وجه تسمیه شعبان در روایات شریفه:
    1. شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در ابتدای اعمال شعبان المعظم روایتی را از امیرالمؤمنین ذكر فرموده است كه در آن هست: [تازه كارها امروز غره شعبان كریم است، نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراكنده شدن خیرات [در آن]. و جلوه داده ابلیس شعبه‎های شرور خود را ][3].
    2. قال رسول الله(ص) وقد تذاكر اصحابه عند فضائل شعبان، فقال صلی الله علیه وآله وسلم انما سمی شعبان لانه یتشعب فیه ارزاق المؤمنین[4] [رسول خدا(ص) در حالی كه اصحابشان دربارة فضائل ماه شعبان گفتگو می‎كردند فرمودند. [ماه شعبان، شعبان نامیده شده است زیرا در آن روزیهای مؤمنین تقسیم می‎شود].
    3. . روی زیاد بن میمون ان النبی صلی الله علیه وآله قال انما سمی شعبان لانه یشعب فیه خیر كثیر لرمضان و شهر رمضان سمی بذلك لانه یرمض الذنوب[5] [زیاد بن میمون می‎گوید پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: ماه شعبان را به این نام نامیده‎اند زیرا از این ماه خیر زیادی به رمضان سرازیر می‎شود و ماه رمضان هم رمضان نامیده شده است زیرا گناهان را می‎ریزد].

    فضیلت ماه شعبان از نگاه احادیث و روایات
    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ان رجب شهر الله، و شعبان شهری و شهر رمضان شهر امتی[6] رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است. همچنین فرمودند: شعبان شهری رحم اللّه من أعاننی علی شهری[7] شعبان ماه من است خدا بیامرزد کسی که مرا به ماه من اعانت کند. و نیز در حدیثی دیگر پیامبر می فرماید: ماه شعبان ماهی است که اعمال انسانها بالا می رود در حالیکه مردم از آن غفلت می کنند.[8] همینطور از امام علیع گزارش شده که فرمودند: ماه شعبان ماه رسول خدا(ص) است.

    روزه داری در ماه شعبان
    پیامبر می فرمایند: شعبان ماه من است هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب می شود، و در برخی احادیث از شعبان به سید و سرور ماهها تعبیر شده است.[9]
    در روایتی از حضرت صادق(ع) گزارش شده که هنگامی ماه شعبان فرا می رسید، پدرم امام سجادع اصحاب و یاران خود را جمع می کرد و چنین می فرمود:ای اصحاب من، می دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول ص می فرمود:
    شعبان ماه من است پس روزه بدارید برای دوستی و محبت پیامبر خود و برای تقرّب و نزدیک شدن به پروردگار، به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد می کنم که از پدرم حسین بن علیع شنیدم که او نیز از پدرش امیرالمؤمنینع شنیده است که می فرماید: هر کس روزه بدارد ماه شعبان را برای محبّت پیامبرص و تقرّب به سوی خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت و بزرگواری خود در قیامت نزدیک گرداند و بهشت را بر او واجب نماید.
    از صفوان جمال روایت شده که می گفت امام صادق(ع) به من فرمود وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان. گفتم فدایتان شوم. مگر در فضیلت آن چیزی می بینید فرمودند: بلی به درستیکه رسول خدص هرگاه می دید هلال ماه شعبان را، امر می فرمود به منادی که در مدینه ندا می کرد: ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است. پس خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند یعنی روزه بدارد.[10]
    از امام صادق روایت است که امیرالمؤمنینع فرمود: ما فاتنی صوم شعبان مذ سمعت منادی رسول اللّهص ینادی تلی شعبان فلن یفوتنی ایّام حیاتی صوم شعبان ان شاء اللّه[11] روزه ماه شعبان از من فوت نشد از زمانی که شنیدم منادی رسول خدص فریاد می کرد. بنابراین هرگز روزه ماه شعبان از من در ایام زندگانی ام فوت نخواهد شد.اگر خدا بخواهد.
    روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.[12]
    روزی در نزد امام صادق(ع)، ذکر روزه ماه شعبان به میان آمد. حضرت فرمود که در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است. حتّی آنکه مردی مرتکب خون حرام می شود پس در ماه شعبان روزه می گیرد. به او نفع بخشیده و او آمرزیده می شود.[13]
    اعمال زیادی در ماه شعبان وارد شده ولی آنچه از روایات استفاده می شود این است که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است. هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماههای دیگر استغفار کرده است. عمل دیگری که در این ماه سفارش شده صدقه دادن است اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایی باشد. تا خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند.[14]
    عمل دیگر روزه ماه شعبان آنچه در قبل گذشت، از امام صادق(ع) درباره فضیلت روزه ماه رجب سؤال کردند حضرت فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافلید؟ پرسیدند کسی که یکروز از شعبان را روزه بدارد چه قدر ثواب دارد؟ فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب اوست.[15]
    دوباره پرسیدند بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود تصدّق و استغفار. هر که در این ماه صدقه دهد خداوند او را تربیت کند. همچنان که یکی از شما بچه شترش را تربیت می کند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد.[16]
    روزه ماه شعبان به خصوص در پنجشنبه ماه ثوابی بسیار دارد، روایت شده که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت می کنند، پس ملائکه عرض می کنند: خداوندا روزه داران این روز را بیامرز و دعای آنها مستجاب می شود.[17]
    همچنین پیامبرص فرموده: هر که روز دوشنبه و پنجشنه شعبان را روزه دارد حقتعالی 20 حاجت دنیوی و 20 حاجت اخروی او را برآورده می سازد.[]
    در این ماه صلوات بر محمّد و آل محمدص بسیار سفارش شده. همچنین نمازهای بسیار سفارش شده که برای طریقه انجام آن به مفاتیح الجنان مراجعه فرمائید.
    در مجموع این ماه انجام نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، صدقه بر فقرا و مساکین، نیکی به پدر و مادر و همسایگان و اصلاح بین بستگان سفارش بسیار شده است.

    مناجات در ماه مبارک شعبان
    یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است از جمله مناجات ها مناجات معروف شعبانیه است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان می خواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس می شوند بلکه انتظار آن را می کشند و مشتاق آمدن ماه شعبان می شوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.

    دعا در ماه شعبان
    دعا غیر از قرائت و خواندن کلمات و حروف است، تا اینکه بداند چه می گوید؟ و از پروردگار خود چه درخواست می کند؟ در این صورت بر دعا کننده صدق نمی کند که از پروردگار خود فلان چیز را خواسته است بلکه صدق می کند که الفاظی را قرائت کرده و خواننده الفاظ، غیر دعا کننده و خواهنده است.
    خدای متعال می فرماید: امّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء[19] و نیز در جای دیگر می فرماید: ادعونی استجب لکم[20] و همچنین می فرماید: اسألوا اللّه من فضله[21] انّ اللّه کان بکم رحیم[22] گفتنی است این مناجات تکان دهنده با این مفاهیم عظیم از برکات محمّد و خاندان اوست که قدر و عظمت آن را کسی نمی داند که صاحب دل آگاه و قلبی آکنده از محبت کوی دوست باشد چون در قرآن به صراحت بیان شده است برای کسی که قلبی آگاه و گوشی شنوای از حقیقت دارد شهادت و گواهی را به همراه می آورد انّ فی ذالک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید.[23]
    و غافلان، از معرفت آن دور و از فوائد بزرگ و انوار درخشان آن مهجوراند و به جانم سوگند که بیشتر از مردم قدر نعمت مناجات را نمی دانند و همانا منشأ این مناجات علوم و معارف ارجمندی است که جز کسانی که پا در این راه گذاشته اند، کس دیگری بر مقام و حدود آن آگهی نخواهد یافت و آنان اولیاء خدا یعنی آنچنان کسانی هستند که از راه کشف و مشاهده به آن دسترسی یافته اند و رسیدن به حقایق این مکاشفات همانا بزرگترین نعمات آخرت است که هیچ یک از نعمات دنیوی را به آن مقایسه و سنجش نتوان نمود و اشاره صادق آل محمّدع به این موضوع است، آنجا که می فرماید: اگر مردم آنچه را که در فضیلت معرفت خداست می دانستند چشمان خود را به آنچه دشمنان از زرق و برق حیات دنیوی بهره ورند نمی گشودند و دنیای آنها در نزد آنان از آنچه در زیر پاهای خود لگد می کنند پست تر می نمود و به معرفت خداوند مانند آن کسی که همواره در باغهای بهشت با اولیاء خدا مصاحب باشد متنعم می شدند و لذّت می بردند.
    مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت کرده که: شنیدم از اباعبداللّه ع که می فرمود: کسی که روز اول ماه شعبان روزه بگیرد بهشت بر او واجب می شود و هر کس دو روز روزه بگیرد، خداوند در هر روز و شبی در دنیا به او نظر می افکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه می دهد و هر کس سه روز روزه بدارد، خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت می نماید. یعنی زائر خدا می شود همانطور که اگر کسی قصد خانه خدا کند، قصد خدا را نموده است.[24]
    البته همه اعمال را بهتر است به آنچه سبک و آسانتر است عمل نماید تا آنکه آن عمل را از روی نشاط به جای آورد و بین آن و بین ذکر خود از سایر اعمال و فکر خویش را بر حسب حال خود جمع نماید.[25]

    اول شعبان
    خداوند در روز اول شعبان به درهای بهشت امر می کند که باز شوید و به شاخه های درخت طوبی امر می کند که شاخه هایش را نزدیک این دنیا بیاورد، هر کس دری از خیر و نیکی را در این روز فرا گیرد، هر که نماز مستحبی در این روز ادا کند، هرکه در این روز، روزه بگیرد، هر که میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه اش یا مرد و زن بیگانه صلح برقرار کند، کسی که طلبی از کسی دارد از او کم کند، کسی که قرضی را که صاحبش از بازگشت آن مأیوس شده به یادآورد و آنرا ادا کند، کسیکه کفالت یتیمی را بر عهده بگیرد، کسیکه قرآن یا چیزی از آنرا بخواند، کسیکه خدا را به یاد آورد و نعمتهای او را بشمارد و او را شکر کند، کسیکه مریضی را عیادت کند، کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند، کسی که جنازه ای تشییع کند، کسی که مصیبت زده را تسلیت گوید، کسی که کار خیر انجام دهد. حتماً به شاخه ای از درخت طوبی آویخته می شود.
    همچنین اگر دری از شرّ و گناه را در این روز فرا گیرد، کسی که در ادای نمازش کوتاهی کند و آنرا ضایع کند، کسی که فقیری در نزد او بیاید و او قادر بر تغییر حالش باشد و به وی نرسد ولی او را کمک نکند، کسی که بدکاری از او عذرخواهی نماید امّا او عذر او را نپذیرد بلکه او را بیشتر از بدی او عقوبت کند، کسی که میان زن و شوهرش، پدر با فرزندش یا میان دو همسایه جدایی اندازد، کسی که بر تنگدستی سختگیری بگیرد، کسی که بر یتیمی جفا کند و به او آزار رساند و همچنین مال او را تباه نماید، کسی که خوانندگی کند و در آن خواندن بر معاصی و گناهان برانگیزند، کسی که کارهای قبیح خود را در جنگها و انواع ستم های خود را بر بندگان بشمارد و بر آنها افتخار کند، کسی که به عیادت مریض خود نرود، کسی که جنازه ای را تشییع نکند به دلیل خوار و پست بودن آن فرد در نظرش، کسی که از مصیبت زده دوری نماید و به او به خاطر حقارت و کوچکی جفا کند، کسیکه پدر و مادر خود یا یکی از این دو را عاق کند، حتماً به شاخ های درخت زقّوم آویخته می شود البته منافقین، بیشتر به شاخه های او آویخته می شوند.[26]

    مهمترین رویداهای این ماه عبارتند از:
    - دوم شعبان؛ آمدن حکم وجوب روزه ماه رمضان درسال دوم هجری
    - سوم شعبان؛ ولادت امام حسین(ع)
    - چهارم شعبان؛ ولادت حضرت عباس(ع)
    - پنجم شعبان؛ ولادت امام سجاد(ع)
    - یازده شعبان؛ ولادت حضرت علی اکبر(ع)
    - پانزده شعبان؛ ولادت امام زمان(عج)

    اعمال مشترکه ماه شعبان
    اوّل : هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
    دوّم : هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَالرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایاتالْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و ازروایات مستفاد مى شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هرروز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آنست که هفتاد هزار در ماههاى دیگراستغفار کند .
    سوّم : تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن اورا برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است که از آن جناب سؤال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض کرد یابنرَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق واستغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربیت کند همچنانکه یکى ازشما شتر بچّه اش را تربیت مى کند تا آنکه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتى که بقدر کوه اُحُد شده باشد
    چهارم: در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُاِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که ثواببسیار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند .
    پنجم: در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى که دارد ازامر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماهشعبان زینت مى کنند آسمانها را پس ملائکه عرض مى کنند خداوندا بیامرز روزه داراناین روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه وپنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد .
    ششم: در این ماه صلوات بسیار فرستد

    صلوات هر روز شعبان
    هفتم: در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن بخوانداین صلوات مَرْویّه ازحضرت امام زین العابدین علیه السلام را:
    اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِوَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَاءْمَنُ مَنْرَکِبَها وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَمَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَعِصْمَةِالْمُعْتَصِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاًوَلِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَقَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یارَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِالاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ وَاَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى کانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ یَدْاَبُفى صِیامِهِ وَقِیامِهِ فى لَیالیهِوَاَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَنَیْلِالشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاًوَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِوَمَحَلَّ الاْخْیارِ.
    هشتم: این مناجات را كه از ابن خالویه روایت شده بخواند به گفته او این مناجات حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام و امامان پس از اوست، كه در ماه شعبان می خواندند:

    مناجات شعبانیه
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ مُسْتَكِیناً لَكَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْكَ رَاجِیاً لِمَا لَدَیْكَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَى عَلَیْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُكَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَكُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِكَ لا بِیَدِ غَیْرِكَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی.
    خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنواى دعایم باش آنگاه كه می خوانمت، و صدایم را بشنو گاهى كه صدایت می كنم، و به من توجّه كن هنگامی كه با تو مناجات می نمایم، همانا به سوى تو گریختم، و در حال درماندگى و زارى در برابرت ایستادم، پاداشى را كه نزد توست امیدوارم، آنچه را كه در درون دارم می دانى، بر حاجتم خبر دارى، نهانم را می شناسى، كار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشیده نیست، و آنچه كه می خواهم به زبان آرم، و خواهش خویش را بازگو كنم و هم آنچه را كه براى عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست، همانا آنچه تقدیر نموده اى بر من اى آقاى من در آنچه كه تا پایان عمر بر من فرود می آید از نهان و آشكارم جارى شده است، و تنها به دست توست نه به دست غیر تو فزونى و كاستی ام و سود و زیانم، خدایا! اگر محرومم كنى پس كیست آن كه به من روزى دهد؟ و اگر خوارم سازى پس كیست آن كه به من یارى رساند،
    إِلَهِی أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ إِلَهِی إِنْ كُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ إِلَهِی كَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِی عَلَیْكَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ ] مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِكَ إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْكَ بِذَلِكَ وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی [یَدْنُ ] مِنْكَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْكَ وَسِیلَتِی إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّكَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی كَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی ] إِلّا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی.
    خدایا! به تو پناه می آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت.
    خدایا! اگر شایسته رحمت نیستم، تو سزاوارى كه بر من با فراوانى فضلت بخشش نمایى، خدایا! گویى من با همه هستی ام در برابرت ایستاده ام، درحالیكه حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سایه افكنده است، و آنچه را تو شایسته آنى بر من جارى كرده ای و مرا با عفوت پوشانده اى، خدایا! اگر گذشت كنى، چه كسى از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیك شده باشد و عملم مرا به تو نزدیك نكرده، اعترافم را به گناه وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم.
    خدایا بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار كردم، پس واى بر او اگر او را نیامرزی، خدایا نیكی ات بر من در روزهاى زندگی ام پیوسته بود، پس نیكى خویش را در هنگام مرگم از من قطع مكن.
    خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم ناامید شوم؟ ، درحالیكه در طول زندگی ام مرا جز به نیكى سرپرستى نكردى.
    إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِكَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْكَ فِی الْأُخْرَى [إِلَهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیَ ] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ إِلَهِی جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِكَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِكَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ .
    خدایا كارم را چنان كه سزاوار آنى بر عهده گیر، خدایا به سوى من با فضلت بازگرد، به سوى گناهكارى كه جهلش سراپایش را پوشانده، خدایا گناهانى را در دنیا بر من پوشاندى، كه بر پوشاندن آن در آخرت محتاج ترم، گناهم را در دنیا براى هیچیك از بندگان شایسته ات آشكار نكردى، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مكن، خدایا جود تو آرزویم را گسترده ساخت، و عفو تو از عمل من برترى گرفت.
    بار خدایا، روزى كه در آن میان بندگانت حكم میكنى، مرا به دیدارت خوشحال كن.
    خدایا عذرخواهى من از پیشگاهت عذرخواهى كسى است كه از پذیرفتن عذرش بی نیاز نگشته، پس عذرم را بپذیر اى كریم ترین كسی كه بدكاران از او پوزش خواستند.
    إِلَهِی لا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِی وَ أَمَلِی إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی إِلَهِی مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْكَ إِلَهِی فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّكَ إِلَهِی إِنْ كَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِی فَقَدْ كَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِی إِلَهِی كَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوما إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِكَ وَ رُكُونِی إِلَى سَبِیلِ سَخَطِكَ.
    خدایا، حاجتم را برمگردان، و (طمع ام) را قرین نومیدى مساز، و امید و آرزویم را از خود مبر.
    خدایا، اگر خواری ام را می خواستى، هدایتم نمی نمودى، و اگر رسوایی ام را خواسته بودى عافیتم نمی بخشیدى، خدایا، این گمان را به تو ندارم كه مرا در حاجتى كه عمرم را در طلبش سپرى كرده ام، از درگاهت بازگردانى.
    خدایا تو را سپاس، سپاسى ابدى و جاودانه، همیشگى و بی پایان، سپاسى كه افزون شود و نابود نگردد، آنگونه كه پسندى و خشنود گردى، خدایا اگر مرا بر جرمم بگیرى، من نیز تو را به عفوت بگیرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن آگاهى دهم كه تو را دوست دارم.
    خدایا اگر عملم در برابر طاعتت كوچك بوده، همانا از سر امید به تو آرزویم بزرگ است.
    خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدى و محرومیت بازگردم، درحالی كه خوش گمانی ام به بخشش وجودت این بوده كه مرا نجات یافته و بخشیده باز می گردانى، خدایا عمرم را در آزمندى غفلت از تو نابود ساختم، و جوانی ام را در مستى دورى از تو پیر نمودم.
    خدایا در روزگار غرور نسبت به تو، بیدار نشدم و گاه تمایلم به سوى خشم تو آگاه نگشتم.
    إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَیْكَ إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِكَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ إِلَهِی لَمْ یَكُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِكَ إِلا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِی فِی كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ إِلَهِی انْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ یَا قَرِیباً لا یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَاداً لا یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ إِلَهِی هَبْ لِی قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً یُرْفَعُ إِلَیْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوكٍ ]مَمْلُولٍ [ ،
    خدایا و من بنده تو و فرزند بنده توام، در برابرت ایستاده ام، به كرمت به حضرت تو متوسّلم.
    خدایا، بنده ای هستم، كه به درگاهت از آنچه كه با آن با تو روبرو بوده ام از كمى حیایم از مراقبتت نسبت به من بیزارى می جویم و از تو درخواست گذشت میكنم، زیرا گذشت صفتى درخور كرم توست.
    خدایا برایم نیرویى نیست كه خود را بوسیله آن از عرصه نافرمانی ات بیرون برم، مگر آنگاه كه به محبّتت بیدارم سازى، و آنچنان كه خواستى باشم، پس تو را شكر گذارم، براى اینكه در آستان كرمت واردم كردى، و هم اینكه دلم را از آلایه هاى غفلت از حضرتت پاك نمودى.
    خدایا بر من نظر كن، نظر به كسی كه صدایش كردى و تو را اجابت كرد، و به یاری ات به كارش گماشتى و او از تو اطاعت كرد، اى نزدیكى كه از فریفتگان دور نمی شود، و اى سخاوتمندی كه از امید بستگان به پاداشش دریغ نمی ورزد.
    خدایا، قلبى به من عنایت كن، كه اشتیاقش او را به تو نزدیك كند، و زبانى كه صدقش به جانب تو بالا برده شود.
    و نگاهى كه حق بودن او را به تو نزدیك نماید، خدایا، كسی كه به تو شناخته شد، ناشناخته نیست، و آن كه به تو پناهنده شد خوار نیست، و هركه را تو به او روى آورى برده نیست،إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ یَا إِلَهِی فَلا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِكَ إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلایَتِكَ مُقَامَ مَنْ رَجَا اِّیَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِكْرِكَ إِلَى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ إِلَهِی بِكَ عَلَیْكَ إِلا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ فَإِنِّی لا أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعاً إِلَهِی أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِیبُ [الْمَعِیبُ ] فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ إِلَهِی هَبْ لِی كَمَالَ الأِنْقِطَاعِ إِلَیْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْكَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا.
    خدایا، آن كه به تو راه جوید راهش روشن است، و آن كه به تو پناه جوید در پناه توست، و من به تو پناه آوردم اى خداى من، پس گمانم را از رحمتت ناامید مساز، و از مهربانی ات محرومم مكن، خدایا، در میان اهل ولایتت برنشانم، نشاندن آن كه به افزون شدن محبّتت امید بسته، خدایا، شیفتگى به ذكرت را پیوسته به من الهام فرما، و همّتم را در نسیم كامیابى نامهایت و جایگاه قدست قرار ده.
    خدایا به حق خودت بر خودت، مرا به جایگاه اهل طاعتت، و جایگاه شایسته بر ساخته از خشنودی ات برسان، زیراكه من نه بر دفعى از خود قدرت دارم، و نه بر نفع خویش مالك هستم.
    خدایا، من بنده ناتوان گنهكار توام، و مملوك توبه كننده به پیشگاهت، مرا از كسانی كه رویت را از آنان برگرداندى قرار مده، و نه از كسانى كه غفلتشان از بخششت محرومشان نموده.
    خداى كمال جدایى از مخلوقات را، براى رسیدن كامل به خودت به من ارزانى كن، و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه به سوى خویش روشن كن، تا دیدگان دل پرده های نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد، و جانهایمان آویخته به شکوه قدست گردد، خدایا مرا از كسانى قرار ده كه آوازشان دادى، پس پاسخت دادند، به آنها توجه فرمودى، پس در برابر بزرگی ات مدهوش شدند، و با آنان راز پنهان گفتى و آنان آشكارا براى تو كار كردند،إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ كَرَمِكَ إِلَهِی إِنْ كَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْكَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَكُّلِی عَلَیْكَ إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى كَرَمِ عَطْفِكَ إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِكَ إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِكَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَى الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِكَ إِلَهِی فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِكْرَكَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خَائِفاً مُرَاقِباً یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما كَثِیرا.
    خدایا بر خوش بینی ام ناامیدى و یأس را چیره نسازم، و امیدم از زیبایى كرمت نَبُرد.
    خدایا گر خطاهایم مرا از نظرت انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم پوشى كن.
    خدایا، اگر گناهان از جایگاه مكارم لطفت مرا پائین آورده، اما یقین به كرم عنایتت هوشیارم نموده.
    خدایا اگر غفلت از آماده شدن براى دیدارت به خوابم فرو برده، ولى معرفت به نعمت هاى كریمانه ات مرا بیدار ساخته است.
    خدایا اگر بزرگى مجازاتت مرا به سوى آتش فرا خوانده، هرآینه ثواب برجسته ات مرا به سوى بهشت خوانده است، خدایا از تو درخواست می كنم، و به پیشگاهت زارى نموده، و رغبت می ورزم، و از تو می خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و مرا از كسانى قرار دهى كه ذكرت را همواره بر زبان دارند، و پیمانت را نمی شكنند، و از سپاست غافل نمی شوند، و فرمانت را سبك نمی شمارند، خدایا مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غیر تو روی گردان شود، و از تو هراسان و برحذر باشم، اى داراى بزرگى و بزرگوارى، و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده اش، و برخاندان پاكش باد.[27]

    پی‌نوشت‌ها:
    [1] . لسان العرب، ابن منظور، ج 1، ص 502، ناشر: دارالاحیاء التراث العربی.
    [2] . تاج العروس، زبیدی، ج 1، ص 320، ناشر: مكتبة الحیاة بیروت.
    [3] . مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی(ره)، ص 265، انتشارات بینش، تابستان 76.
    [4] . اقبال الاعمال، سیدبن طاووس(ره)، ج 3، ص 292، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامی.
    [5] . بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی(ره)، ج 55، ص 341، ناشر: مؤسسه الوفاء، بیروت.
    [6] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 480.
    [7] . همان، ص 497.
    [8] . همان، ص 502.
    [9] . همان، ج 8، ص 98.
    [10] . بحارالانوار، ج 94 و 79 باب 56.
    [11] . المراقبات، ص 173.
    [12] . کافی، ج 4، ص 93.
    [13] . بحارالانوار، ج 101، ص 382، باب 9 و ج 94 ص 71.
    [14] . همان، ج 94، ص 72.
    [15] . شیخ طوسی، الخصال، ج 2، ص 605.
    [16] . همان.
    [17] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 493.
    [] . الاقبال، ص 685.
    [19] . سوره نمل، آیه 62.
    [20] . سوره غافر، آیه 60.
    [21] . سوره نساء،آیه 32.
    [22] . سوره نساء، آیه 29.
    [23] سوره ق، آیه 37.
    [24] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 503.
    [25] . مراقبات به نقل از من لایحضره الفقیه، ص 176.
    [26] . مفاتیح الجنان، ص 267 و بحارالانوار، ج 73، ص 357، باب 67 و ج 94، ص 61.
    [27] . بخشی از مقاله استفاده شده است از: پاسدار اسلام شماره 332 / فضیلت ماه شعبان[اندیشه قم]


    برخی از عملیات رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس

    دفاع مقدس

    شماره

    نام عملیات 

     رمز

    منطقه

    تاریخ

    1-

    بدر

    یا فاطمة اهرا

    شرق دجله

     19/12/63

    2-

    بیت المقدس 1

     یا على بن ابی طالب

    غرب كارون

      10/2/61

    3-

     بیت المقدس 2

     یا زهرا

    شمال سلیمانیه

     25/10/66

    4-

    بیت المقدس 3

    یا موسى بن جعفر

    سلیمانیه

    24/12/66

    5-

    بیت المقدس 4

     یا ابا عبدالله

    دربندیخان

     6/1/67

    6-

    بیت المقدس 5

    یا ابا عبدالله الحسین

     پنجوین

    22/1/67

    7-

    بیت المقدس 6

    یا امیرالمۆ منین

    سلیمانیه

      27/2/67

    8-

    بیت المقدس 7

    یا ابا عبدالله الحسین

    شلمچه

    23/3/67

    9-

    تحریر القدس

    لبیک یا خمینی

    دربندیخان عراق

    21/11/62

    10-

    ثار الله

    -

    قصر شیرین

     15/5/61

    11-

    ثامن الائمه

    نصر من الله و فتح قریب

    شمال آبادان

    5/7/61

    12-

    حسین بن على

    یا جواد الائمه

    میمك

     26/6/61

     13-

    خیبر

    یارسول الله

    هور الهویزه و جزایر مجنون

      3/12/62

    14-

    رمضان

    یاصاحب امان ادركنى

    شرق بصره

        23/4/61

    15-

    طریق القدس

     یا حسین

    غرب سوسنگرد و بستان

     8/9/60

    16-

    ظفر 7

    یا محمد رسول الله

    شرق سلیمانیه

      23/12/66

    17-

    عاشورا

    یا سید الشهداء

    شمال فكه

      25/5/64

    -

    فتح 7

    یا فاطمة اهراء

    حلبچه

     7/4/66

    19-

    فتح 10

    یا ابا عبدالله الحسین

    شمال اربیل عراق

      13/6/66

    20-

    فتح المبین

     یا زهرا

    غرب دزفول وشوش

     1/1/61

    21-

    قدس 1

    یا محمد رسول الله

    شرق دجله

      24/3/64

    22-

    قدس 2

    یا محمد رسول الله

    هور الهویزه

      4/4/64

    23-

    قدس 3

    یا امام جعفر صادق

    جنوب دهلران

       19/4/64

    24-

    قدس 4

    محمد رسول الله

    هور الهویزه

     1/5/64

    25-

     قدس5

    یا على بن ابیطالب

    غرب الهویزه

     16/5/64

    26-

    كربلاى1

      یاابالفضل العباس ادركنى

    مهران

     10/4/65

    27-

     كربلاى2

    یا ابا عبدالله الحسین

    حاج عمران

      10/6/65

    28-

    كربلاى3

    حسبنا الله ونعم الوكیل

     اسكله نفتى الامیه والبكر

    11/6/65

    29-

    كربلاى 4

    محمد رسول الله

    غرب اروند رود

     3/10/65

    30-

    كربلاى5

    یا زهرا

    شلمچه و شرق بصره

    19/10/65

    31-

    كربلاى 6

     یا فاطمة اهراء

    شمال سومار

     23/10/65

    32-

    كربلاى 7

    یا مولای‌ متقیان

    حاج عمران

     12/12/65

    33-

    كربلاى 8

    یا صاحب امان

    شرق بصره

       /1/66

    34-

    كربلاى9

    یا مهدى ادركنى

    قصر شیرین

       20/1/66

    35-

    كربلاى 10

    یا صاحب امان ادركنى

    ماووت عراق

    30/1/66

    36-

    محرم

    یازینب

    شرهانى و زبیدات

      10/8/61

    37-

    محمد رسول الله

    لا اله الا الله محمد رسول الله

    غرب نوسود

      12/10/61

    38-

    مسلم بن عقیل

    یا ابالفضل العباس

    غرب سومار

       9/7/61

    39-

    مطلع الفجر

    یا مهدى ادركنى

    گیلانغرب ، سرپل ذهاب

      10/9/60

    40-

    مولاى متقیان

    یا على ادركنى

    چزابه

     1/12/60

    41-

    نصر 1

    یاصاحب امان

    غرب بانه درعراق

     25/1/66

    42-

    نصر 2

    یاحسین مظلوم

    میمك

       13/3/66

    43-

     نصر3

    -

    جنوب دهلران

      27/3/66

    44-

    نصر 4

    -

    سلیمانیه

    31/3/66

    45-

    نصر5

    یا زهرا

    جنوب غربى سردشت

     3/4/66

    46-

    نصر6

    یاابا عبدالله

    میمك

      10/5/66

    47-

    نصر7

    یا فاطمة اهراء

    غرب سردشت

    14/5/66

    48-

    نصر8

    یا محمد بن عبدالله

    ماووت عراق

     29/8/66

    49-

    نصر 9

     یا مولاى متقیان

    حاج عمران

      1/9/66

    50-

    و الفجر مقدماتى

     یا الله یا الله یا الله

    فكه چزابه

    /11/61

    51-

    و الفجر1

     یا الله یا الله یا الله

    شمال غرب فكه

      20/1/62

    52-

    و الفجر 2

    یا الله یا الله یا الله

    حاج عمران

    29/4/62

    53-

    و الفجر3

     یا الله یا الله یا الله

    مهران

      7/5/62

    54-

    و الفجر4

    یا الله یا الله یا الله

     پنجوین

     27/7/62

    55-

    و الفجر5

     یا زهرا

    چنگوله

     27/11/62

    56-

    و الفجر6

    یا زهرا

    چزابه و چیلات

      2/12/62

    57-

    و الفجر 7

    یا زهرا

    چزابه و چیلات

    اسفند 62

    58-

    و الفجر8

    یا زهرا

    فاو

     20/11/64

    59-

    و الفجر9  

    یا الله یا الله یا الله

    شرق چوارته عراق

    5/12/64

    60-

    و الفجر10

    یا الله یا الله یا الله

    حلبچه

    25/12/66

     

    1 - آغاز جنگ و عراق به میهن اسلامى ایران 31 شهریور 1359

    2 - سرنگونى هواپیماى مسافربرى ایران توسط آمریكا 12/4/1367

    3 - پذیرش قطعنامه سازمان ملل توسط ایران 5/5/1367

    4 - عملیات مرصاد در غرب كشور و سركوبى منافقین 27/4/1367

    5 - پایان یافتن جنگ 29/5/67[تبیان]

     گنجینه معارف

    تقویم دفاع مقدس

    .31/شهریور/59 آغازجنگ تحمیلی با تهاجم نظامی رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران - آغازهفته ی دفاع مقدس5/مهر/60 شکسته شدن حصرآبادان درعملیات ثامن الائمه علیه الاسلام بارمز "نصر منالله وفتح قریب"8/مهر/60 شهادت سرداران شهید اسلام: فلاحی، فکوری، نامجو،کلاهدوزوجهان آرا در سانحه ی سقوط هواپیمای ارتش.

    جنگ عراق علیه ایران 2887 روز به طول انجامید که طی آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت که 793 روز حمله از سوی نیروهای ایرانی و 207 روز از سوی ارتش م عراق بوده است. در طول جنگ شمار381 هزار و 680 نفر از نیروهای دشمن کشته یا زخمی شدند و 72 هزار نفر به اسارت نیروهای ایران در آمدند. در این 8 سال 371 فروند هواپیما و 82 فروند هلی کوپتر دشمن منهدم شد.1700دستگاه تانک و نفربر،480 قبضه توپ و سه هزار و 363 دستگاه خودرو نظامی به غنیمت ایران در آمد و 5758 دستگاه تانک و نفربر،532 قبضه توپ و 5152 دستگاه خودرو نظامی دشمن منهدم شد. جانفشانی نیروهای ایران سبب شد تا ذخایر ارزی عراق که در ابتدای جنگ حدود30 میلیارد دلار بود، پس از شکست آنها در عملیات آزاد سازی خرمشهر به صفر برسد و پس از پایان جنگ این کشور بیش از 70 میلیارد دلار بدهی داشته باشد.

    فروردین

    1/فروردین/61 عملیات فتح المبین -غرب رودخانه ی کرخه، غرب دزفول وشوش و منطقه ی عمومی غرب رودخانه ی کرخه

    6/ فروردین/66 پایان عملیات کربلای 5

    6/ فروردین/67 عملیات بیت المقدس 4 - منطقه عمومی دربندیخان واقع در سلیمانیه عراق

    7/ فروردین/61 آغازمرحله یپایانی عملیات فتح المبین

    8 / فروردین/61 پایان پیروزی مرحله چهارم عملیات فتح المبین-انهدام سپاه چهارم عراق در جبهه شمال خوزستان ورسیدن به مرز فکه - العماره

    15/ فروردین/60 عملیات محور کرخه -دزفول

    / فروردین/64 شهادت سردار ولی ا.چراغچی جانشین لشگر 5 نصر درعملیات بدرمنطقه ی جزیره ی مجنون

    / فروردین/66 سالروزعملیات کربلای 8 درمنطقه ی شرق بصره

    19/ فروردین/59 شهادت آیت ا. سیدمحمدباقرصدروخواهرایشان بنت الهدی توسط حکومت بعث عراق

    19/ فروردین/67 انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی

    20/ فروردین/59 قطع رابطه ی ی ایران وآمریکا

    20/ فروردین/62 عملیات والفجر 1 درشمال غرب فکه

    20/ فروردین/66 عملیات کربلای 9 درمنطقه ی قصرشیرین

    20/ فروردین/72 سالروزشهادت هنرمند بسیجی سیدمرتضی آوینی

    21/ فروردین/78 شهادت امیر سپهبدعلی صیادشیرازی

    22/ فروردین/67 عملیات بیت المقدس 5 منطقه عمومی پنجوین عراق

    25/ فروردین/60 عملیات در محور شوش

    25/ فروردین/66 عملیات نصر 1 در غرب بانهدر داخل خاک عراق

    25/ فروردین/66 عملیات فتح 5 در منطقه ی چوارته وماووت از استان سلیمانیه عراق

    29/ فروردین/60 روزارتش جمهوری اسلامی ایران ونیروی زمینی

    30/ فروردین/66 عملیات کربلای 10 درمنطقه ی عمومی ماووت عراق

    اردیبهشت

    5/اردیبهشت/59 شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس در اثر طوفان شن

    8/اردیبهشت/60 شهادت سروان خلبان علی اکبرشیرودی

    10/اردیبهشت/61 آغازعملیات بیت المقدس - غرب کارون، جنوب غربی اهوازوشمال خرمشهر

    25/اردیبهشت/60 عملیات شهید فضل ا.نوری - تپه های مودنی -مدن- شمال آبادان

    26/اردیبهشت/65 حمله ی ارتش عراق به مهران واشغال این شهر

    27/اردیبهشت/65 عملیات بیت المقدس 6 _منطقه ی عمومی سلیمانیه عراق

    31/اردیبهشت/60 عملیات امام علی

    31/اردیبهشت/60 عملیات در محور شوش

    31/اردیبهشت/60 عملیات حضرت مهدی عج -ارتفاعات ا.اکبر شمال سوسنگرد

    31/اردیبهشت/61 شهادت سردار سرتیپ پاسدار محمدمهدی خادم الشریعه، اولین فرماندهی تیپ امام رضاع

    خرداد

    1/خرداد/59 آغازمحاصره اقتصادی جمهوری اسلامی ایران توسط آمریکا

    3/خرداد/61 فتح خرمشهر درعملیات بیت المقدس - روزمقاومت وپیروزی

    12/خرداد/79 درگذشت آزاده ی مقاوم، نماینده ولی فقیه درامورآزادگان، حجه الاسلام والمسلمین سید علی اکبرابوترابی وپدربزرگوارشان

    13/خرداد/66 عملیات نصر 2، منطقه ی میمک

    17/خرداد/64 عملیات ایذائی ظفر 1، جزیره ی مینو

    20/خرداد/60 عزل بنی صدر ازفرماندهی کل قوا به فرمانحضرت امام ره

    21/خرداد/60 عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا - شرق کارون و جنوب دارخوین

    23/خرداد/67 عملیات بیت المقدس 7-منطقه عمومی شلمچه عراق

    24/خرداد/64 عملیات قدس 1- منطقه هور الهویزه وشرق رود خانه دجله عراق

    27/خرداد/66 عملیات فتح 6 - منطقه عمومی شمال اربیل عراق

    27/خرداد/66 عملیات نصر 3 - جنوب دهلران

    31/خرداد/60 شهادت سردار رشیداسلام دکترمصطفی چمران

    31/خرداد/66 عملیات نصر 4- استان سلیمانیه عراق

    تیر

    3/تیر/66 عملیات نصر 5، جنوب غربی سردشت در منطقه مرزی شمال عراق

    4/تیر/64 عملیات قدس 2، منطقه هورالهویزه عراق

    4/تیر/67 حمله گسترده ی ارتش عراق درجبهه جنوب وبازپس گیری جزایر مجنون و منطقه ی شمالی کوشک

    5/تیر/64 عملیات(ایذائی ) ظفر 2، منطقه ی پنجوین عراق

    7/تیر/64 عملیات(ایذائی) ظفر3 -شمال غرب کشور

    7/تیر/66 عملیات فتح 7، منطقه حلبچه، شانه دری، اربت درشمال عراق

    8/تیر/66 بمباران شیمیائی سردشت - روزملی مبارزه با سلاحهای شیمیائی ومی

    10/تیر/64 عملیات(ایذائی) ظفر 4 منطقه فکه

    10/تیر/65 عملیات کربلای 1 - مهران

    11/تیر/60 عملیات پارتیزانی روح ا. وآزادسازی منطقه مرزی نوسود

    12/تیر/67 سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکائی در خلیج فارس وشهادت 298سرنشین غیر نظامی آن

    14/تیر/61 ربوده شدن حاج احمدمتوسلیان وهمراهانش توسط عناصروابسته به رژیم صهیونستی درلبنان

    /تیر/59 کشف شبکه کودتای آمریکائی -نقاب - درپایگاه شهیدنوژه همدان

    19/تیر/64 عملیات قدس 3، جنوب دهلران

    23/تیر/64 آغازمرحله ی یکم عملیات قادردر جبهه ی شمال غرب-محور سیدکان

    23/تیر/61 عملیات رمضان شرق بصره

    24/تیر/66 حمله ی هوائی جنگنده های عراقی به سکوی نفتی ومیدان نفتی رشادت

    25/تیر/61 آغازمرحله ی دوم عملیات رمضان درمنطقه ی شرق کانال پرورش ماهی

    26/تیر/66 قطع رابطه ی ی فرانسه باایران در پی سالها حمایت مالی ونظامی ازرژیم معراق

    27/تیر/67 پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی جمهوری اسلامی ایران

    28/تیر/66 عملیات فتح 8 - شهراتروش درشمال استان موصل عراق

    29/تیر/62 عملیات والفجر 2 درمنطقه ی حاج عمران

    29/تیر/ تصویب قطعنامه 598 درشورای امنیت ملل متحد66

    30/تیر/61 آغازمرحله ی سوم عملیات رمضان

    مرداد

    1/مرداد/65 عملیات قدس 4- منطقه ی جنوب شرق عماره عراق هورالهویزه

    1/مرداد/67 اشغال شهرگیلان غرب توسط ارتش م عراق

    2/مرداد/67 عملیات غدیر در جبهه ی غرب خرمشهروشلمچه ایران

    2/مرداد/67 عملیات دفع مجدد مازمرزهای جنوبی پس ازپذیرش قطعنامه 598، منطقه خرمشهر، پادگان حمیدوایستگاه حسینیه

    3/مرداد/67 تهاجم وپیشروی مشترک منافقین وارتش عراق از محور سرپل ذهاب

    5/مرداد/67 عملیات پیروزمندانه ی مرصاد درمنطقه غرب کشور، کرند،اسلام آباد علیه منافقین م

    5/مرداد/60 عملیات محدود رمضان در محور حمیدیه، کرخه نور

    6/مرداد/61 آغازمرحله پنجم عملیات رمضان درمحور شمال پاسگاه زید

    7/مرداد/62 عملیات والفجر 3،منطقه عملیاتی مهران

    10/مرداد/66 عملیات نصر6، درمنطقه ی میمک

    10/مرداد/67 فرارمفتضحانه ی ارتش عراق به پشت مرزهای بین الملل در جنوب

    14/مرداد/66 عملیات نصر 7 - غرب سردشت

    15/مرداد/66 شهادت سرلشگرخلبان عباس بابائی فرمانده نیروی هوائی ارتش ج.ا.ایران

    15/مرداد/61 عملیات ثارالله، درمنطقه ی قصرشیرین

    16/مرداد/64 عملیات قدس 5، درمنطقه عملیاتی غرب هورالهویزه

    /مرداد/66 عملیات فتح 9 در منطقه عملیاتی خرمال ازاستان سلیمانیه عراق -شمال کردستان

    24/مرداد/67 پذیرش قرارداد 1975الجزایر ازسوی عراق

    24/مرداد/64 عملیات عاشورای 2- منطقه چنگوله جنوب مهران

    25/مرداد/64 عملیات عاشورای 3 درمنطقه ی عملیاتی شمال فکه

    26/مرداد/69 آغازبازگشت آزادگان دفاع مقدس به میهن اسلامی

    26/مرداد/58 حماسه خونین پاوه

    29/مرداد/67 آغازآتش بس رسمی ایران وعراق

    شهریور

    10/شهریور/65 عملیات کربلای 2- منطقه حاج عمران عراق

    11/شهریور/65 شهادت سرلشگرمحمود کاوه فرمانده لشگر ویژه شهدا

    11/شهریور/65 عملیات کربلای 3،شمال غربی خلیج فارس ترمینال نفتی الامیه والبکر

    11/شهریور/60 عملیات در محورشحیطیه، غرب ارتفاعات ا.اکبر

    13/شهریور/66 عملیات نامنظم فتح10، شمال شرق استان اربیل عراق

    /شهریور/64 عملیات قادر، غرب اشنویه وارتفاعات کلاشین در داخل خاک عراق

    26/شهریور/61 عملیات حسین بن علی (ع)، در منطقه ی عملیاتی میمک

    27/شهریور/66 عملیات نامنظم ظفر 1،عمق 200کیلومتری استان دهوک واستان سلیمانیه عراق

    27/شهریور/60 عملیات شهید مدنی، منطقه ی عملیاتی سوسنگرد

    28/شهریور/60 آزادی سوسنگرد، پس از یک سال محاصره

    30/شهریور/66 تهاجم هلی کوپتر های آمریکائی به کشتی تجاری ایران درخلیج فارس

    31/شهریور/59 آغازجنگ تحمیلی با تهاجم نظامی رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران - آغازهفته ی دفاع مقدس

    مهر

    5/مهر/60 شکسته شدن حصرآبادان درعملیات ثامن الائمه علیه الاسلام بارمز "نصر منالله وفتح قریب"

    8/مهر/60 شهادت سرداران شهید اسلام: فلاحی، فکوری، نامجو،کلاهدوزوجهان آرا در سانحه ی سقوط هواپیمای ارتش

    9/مهر/61 عملیات مسلم بن عقیل غرب سومار -ارتفاعات مسلط برمندلی

    12/مهر/66 عملیات نامنظم ظفر 2شهر کوی ازتوابع استان کرکوک عراق

    16/مهر/66 بمباران شیمیائی شهرسومار توسط رژیم جنایکارصدام

    16/مهر/66 حمله هلی کوپترهای آمریکائی به قایق های گشتی سپاه پاسدارن درخلیج فارس

    19/مهر/65 عملیات نامنظم فتح 1، منطقه ی کرکوک واقع در عمق 150کیلومتری داخل خاک عراق

    25/مهر/63 عملیات میمک -ارتفاعات منطقه مرزی

    27/مهر/62 والفجر4- شمال مریوان ومنطقه عمومی پنجوین دردره شیلر درداخل خاک عراق

    30/مهر/64 عملیات عاشورای 4-غرب دریاچه امالنعاج درهور الهویزه

    آبان

    8/آبان/59 شهادت محمد حسین فهمیده، دانش آموزبسیجی - روزنوجوان - روزبسیج دانش آموزی

    8/آبان/65 عملیات نامنظم فتح 2 -منطقه دوکان در شمال شرقی عراق

    10/آبان/61 عملیات محرم، درمناطق عملیاتی شرهانی،زبیدات، بیات، غرب عین خوش و جنوب شرقی دهلران

    12/آبان/59 اسارت محمد جوادتندگویان، وزیر نفت دولت شهیدرجائی وهمراهان درمناطق عملیاتی جنوب

    24/آبان/65 عملیات نامنظم فتح 3، منطقه زاخو ودهوک در عمق 300کیلومتری شمال عراق

    25/آبان/59 سالروزشهدای پاسدارسوسنگرد

    25/آبان/66 عملیات نامنظم ظفر 3، در منطقه دربندی خان عراق در جنوب استان سلیمانیه عراق وبخش سنگاوا ازاستان کرکوک

    28/آبان/66 عملیات نامنظم ظفر 4، درعمق 250 کیلومتری استان دهوک عراق

    29/آبان/66 عملیات نصر 8، منطقه عملیات ی ماووت ازاستان سلیمانیه عراق

    آذر

    1/آذر/66 عملیات نصر 9 - منطقه حاج عمران عراق

    5/آذر/58 تشکیل بسیج مستضعفین، ارتش بیست میلیونی به فرمان امام خمینی ره - روزبسیج مستضفین

    8/آذر/60 عملیات طریق القدس، منطقه ی عملیات ی عمومی غرب شهرستان سوسنگرد ومنطقه عمومی بستان

    17/آذر/63 شهادت مهدی زین الدین فرمانده ی لشگر 17علی ابن ابیطالب ع

    /آذر/70 معرفی رژیم عراق به عنوان آغازگر جنگ علیه ایران از سوی سازمان ملل متحد

    /آذر/59 شهادت سرگرد خلبان احمد کشوری

    20/آذر/60 عملیات مطلع الفجر، منطقه گیلان غرب وسرپل ذهاب

    28/آذر/61 اولین حمله موشکی رژیم صدام به شهرقهرمان پروردزفول

    دی

    3/دی/65 عملیات کربلای 4، درمنطقه ی غرب اروند رود جنوب خرمشهردر غرب جزیره ی مینو

    12/دی/60 عملیات محمد رسول ا. صدر منطقه ی عملیاتی غرب نوسود

    15/دی/73 شهادت تیمسارسرلشگرستاری، فرمانده نیروی هوائی وتنی چند از دیگرفرماندهان ارشد این نیرو درسانحه ی سقوط هواپیما

    16/دی/59 شهادت حماسی شهدای هویزه به فرماندهی سید حسین علم الهدی

    19/دی/65 آغازعملیات عظیم کربلای 5 درمنطقه عمومی شلمچه وشرق بصره

    22/دی/66 عملیات نامنظم ظفر 5، عمق 200 کیلومتری استانهای کرکوک، دهوک ودیاله ی عراق

    23/دی/65 عملیات کربلای 6، شمال سومار

    26/دی/66 آغازعملیات دلیرانه ی بیت المقدس 2در منطقه ی سلیمانیه وماووت عراق

    بهمن

    9/بهمن/61 شهادت حسن غلامحسین افشردی جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه ودکتر مجیدبقائی فرمانده قرارگاه کربلا درمنطقه فکه

    /بهمن/61 عملیات والفجرمقدماتی -منطقه فکه وچزابه

    20/بهمن/64 آغازعملیات والفجر 8- مصب اروند

    21/بهمن/62 عملیات تحریر القدس در منطقه ی دربندی خان

    21/بهمن/65 عملیات نامنظم فتح 4، در منطقه یعمومی رواندوز- دیانا- در عمق هفتادکیلومتری داخل خاک عراق

    27/بهمن/62 عملیات والفجر 5 حدفاصل مهران ودهلران، چنگوله

    اسفند

    1/اسفند/64 حمله 2جنگنده عراقی به هواپیمای مسافربری و شهادت 40تن ازنمایندگان مجلس ومسئولان از جمله حجه الاسلام محلاتی

    1/اسفند/60 عملیات مولای متقیان درمنطقه ی چزابه

    2/اسفند/62 عملیات والفجر 6 درجنوب دهلران

    3/اسفند/62 آغازعملیات خیبربا رمز "یارسول الله" درهورالهویزه وجزایرمجنون - روز تجلیل از اسرا ومفقودان

    5/اسفند/64 عملیات والفجر 9 درمنطقه ی عملیاتی شرق چوارته ی عراق

    5/اسفند/66 عملیات نامنظم ظفر 6منطقه ی عمومی سنگاودر شرق استان کرکوک عراق

    8/اسفند/65 شهادت حاج حسین خرازی فرمانده ی لشگر امام حسین ع

    10/اسفند/66 آغازحملات وحشیانه ی موشکی مان بعثی عراق

    12/اسفند/65 عملیات کربلای 7 درمنطقه ی عملیاتی حاج عمران عراق

    17/اسفند/62 شهادت سرلشگر پاسدارحاج محمدابراهیم همت فرمانده دلیر لشگر 27محمد رسول ا.ص

    17/اسفند/62 حملات موشکی عراق به شهرها ی دزفول، خرم آباد ومسجدسلیمان

    19/اسفند/63 عملیات بدر، شرق رودخانه ی دجله ی عراق

    22/اسفند/58 سالروزصدور فرمان امام خمینی ره مبنی برتاسیس بنیاد شهیدانقلاب اسلامی- روز بزرگداشت شهدا

    23/اسفند/66 عملیات نامنظم ظفر7، شرق استان سلیمانیه عراق

    24/اسفند/66 عملیات بیت المقدس 3، منطقه ی عمومی سلیمانیه ی عراق

    24/اسفند/60 عملیات ام الحسنین- منطقه کرخه نور

    25/اسفند/66 عملیات والفجر 10، منطقه عمومی حلبچه ی عراق

    26/اسفند/59 عملیات امام مهدی عج، درمنطقه ی عملیاتی غرب سوسنگرد

    28/اسفند/66 بمباران شیمیائی شهرحلبچه عراق توسط رژیم بعث عراق[حوزه نت]

     


    قرآن کریم :

    اِنَّ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ هُمْ خَیْرُ البَریَّةِ؛[سوره بینه ، آیه ۷]

    در حقیقت كسانى كه ایمان آورده و نیكوكار شده اند بهترین اهل عالمند.                                                                                                            

    ۱- پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُكُمْ خَیْرُكُمْ لاَِهْلِهِ وَاَنَا خَیْرُكُمْ لاَِهْلى ما اَكْرَمَ النِّساءَ اِلاّ كَریمٌ وَ لااَهانَهُنَّ اِلاّ لَئیمٌ؛

    بهترین شما كسى است كه براى خانواده خود بهتر باشد و من از همه شما براى خانواده ام بهترم، ن را گرامى نمى دارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى كند،مگر شخص پَست و بى مقدار.[نهج الفصاحه، ح ۱۵۲۰]

    ۲- پیامبر صلی الله علیه و آله:شَرُّ النّاسِ الضَّیِّقُ عَلى اَهْلِهِ، قالوا یا رَسُولَ اللّه ِ وَ كَیْفَ یَكُونُ ضَیِّقاعَلى اَهْلِهِ قالَ: الرَّجُلُ اِذا دَخَلَ بَیْتَهُ خَشَعَتِ امْرَأَتُهُ وَ هَرَبَ وَلَدُهُ وَ فَرَّ فَاِذا خَرَجَضَحِكَتِ امْرَأَتُهُ وَ اسْتَأْنَسَ اَهْلُ بَیْتِهِ؛

    بدترین مردم كسى است كه بر خانواده اش سخت گیر باشد. گفتند اى رسول خدا!سخت گیرى بر خانواده چگونه است؟ فرمودند: مرد وقتى وارد خانه شود، همسرش از اوهراسان و فرزندان از او گریزان شده، فرار كنند و چون بیرون رود همسرش شاد گردد وخانواده اش با یكدیگر انس گیرند.[مجمع اوائد و منبع الفوائد، ج ۸، ص ۲۵]                                                                                                                                             

    ۳- پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُكُمْ مَنْ یُرْجى خَیْرُهُ وَ یُؤْمَنُ شَرُّهُ؛

    بهترین شما كسى است كه به خیرش امیدوار و از شرّش در امان باشند.[نهج الفصاحه، ح۱۵۲۶]                                                                           

    ۴- پیامبر صلی الله علیه و آله:شَرُّكُمْ مَنْ لا یُرجى خَیْرُهُ وَ لا یُؤْمَنُ شَرُّهُ؛

    بدترین شما كسى است كه به خیرش امیدى نیست و از شرش امانى نباشد.[نهج الفصاحه، ح ۱۵۲۶]                                                                  

    ۵- پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُ اِخْوانِكُمْ مَنْ اَهْدى اِلَیْكُمْ عُیوبَكُمْ؛

    بهترین برادران شما كسى است كه عیب هایتان را به شما هدیه كند.[نهج الفصاحه، ح ۱۵۰۹]                                                                                

    ۶- امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَعْفو عَنِ اَّلَّةِ وَ لا یَسْتُرُ الْعَوْرَةَ؛

    بدترین مردم كسى است كه خطا را نمى بخشد و عیب (دیگران) را نمى پوشاند.[غررالحكم، ج۴، ص۱۷۵، ح ۵۷۳۵]                                               

    ۷- پیامبر صلی الله علیه و آله:خیارُكُمْ اَحْسَنُكُمْ قَضاءً لِلدَّیْنِ؛

    بهترین شما كسانى هستند كه قرض خود را بهتر ادا كنند.[نهج الفصاحه، ح ۱۴۷۴]                                                                                                   

    ۸- امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَعْتَقِدُ الاَْمانَةَ وَ لا یَجْتَنِبُ الْخیانَةَ؛

    بدترین مردم كسى است كه پایبند به امانت نباشد و از خیانت دورى نكند.[غررالحكم، ج۴، ص۱۷۵، ح ۵۷۳۴]                                                               

    ۹- پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُكُمْ مَنْ لَمْ یَتْرُكْ آخِرَتَهُ لِدُنْیاهُ وَلا دُنْیاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَمْ یَكُنْ كَلاًّعَلَى النّاسِ؛

    بهترین شما كسى است كه آخرت خود را براى دنیا و دنیاى خود را براى آخرت رهانكند و سربار مردم نباشد.[نهج الفصاحه، ح ۱۵۲۵]                           

    ۱۰- پیامبر صلی الله علیه و آله:یا عَلىُّ، شَرُّ النّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ وَ شَرٌّ مِنْ ذلِكَ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیا غَیْرِهِ؛

    اى على، بدترین مردم كسى است كه آخرت خود را به دنیاى خود بفروشد و بدتر از اوكسى است كه آخرت خود را به دنیاى دیگرى بفروشد.[بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۴۶، ح ۳]                                                                                                                                                                                

    ۱۱- پیامبر صلی الله علیه و آله:خیارُ اُمَّتى مَنْ دَعا اِلَى اللّه ِ تَعالى وَحَبَّبَ عِبادَهُ اِلَیْهِ؛

    بهترین امت من كسانى هستند كه مردم را به سوى خدا دعوت و بندگانش را محبوب او كنند (با اطاعت از امر و نهى خداوند محبت او بدست مى آید).[نهج الفصاحه، ح ۱۴۷۱]                                                                                                                                                                             

    ۱۲ پیامبر صلی الله علیه و آله:یا عَلىُّ شَرُّ النّاسِ مَنِ اتَّهَمَ اللّه َ فى قَضائِهِ؛

    اى على، بدترین مردم كسانى هستند كه خداوند را در قضا و قدرش (به بى عدالتى)متهم كنند.[الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۳، ح۳]                                      

    ۱۳ پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُ الرِّجالِ مِنْ اُمَّتِىَ الَّذینَ لایَتَطاوَلونَ عَلى اَهْلیهِمْ وَ یَحِنّونَ عَلَیْهِمْوَ لا یَظْلِمونَهُمْ؛

    بهترین مردان امت من كسانى هستند كه نسبت به خانواده خود خشن نباشند،اهانت نكنند، دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نكنند.[مكارم       الاخلاق، ص ۲۱۶]                                                                                                                                                                                                    

    ۱۴ پیامبر صلی الله علیه و آله:شَرُّ النّاسِ مَنْ اَكْرَمَهُ النّاسُ اتِّقاءَ شَرِّهِ؛

    بدترین مردم كسى است كه دیگران از ترس شرش به او احترام بگذارند.[مكارم الاخلاق، ص ۴۳۳]                                                                           

    ۱۵ پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ؛

    بهترین شما كسى است كه قرآن بیاموزد و آموزش دهد.[نهج الفصاحه، ح ۱۵۲۴]                                                                                                 

    ۱۶ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ یَخْشَى النّاسَ فى رَبِّهِ وَ لا یَخْشى رَبَّهُ فِى النّاسِ؛

    بدترین مردم كسانى هستند كه در اطاعت از خدا از مردم بترسند ولى در اطاعت ازمردم از خدا نترسند.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۷۴۰]                 

    ۱۷ پیامبر صلی الله علیه و آله:اِنَّ مِنْ خَیْرِ نِسائِكُمْ الْوَلودَ الْوَدودَ السَّتیرَةَ الْعَفیفَةَ الْعَزیزَةَ فى اَهْلِهَاالذَّلیلَةَ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصانَ مَعَ غَیْرِهِ الَّتى تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطیعُ اَمْرَهُ وَ اِذا خَلا بِها بَذَلَتْ لَهُ ما اَرادَ مِنْها؛

    بهترین ن شما، زنى است زایا، بسیار مهربان، باحجاب، پاكدامن، در میان خویشاوندان خود عزیز و در برابر شوهرش متواضع باشد، خودش را براى شوهرش بیاراید و از دیگران حفظ كند، از شوهرش حرف شنوى داشته باشد و امر او را اطاعت نماید و در خلوت خواسته شوهرش را برآورده نماید.[من لایحضره الفقیه، ج۳، ص ۳۸۹،ح ۴۳۷۶]                                                                                                                                      

    ۱۸ پیامبر صلی الله علیه و آله:مِنْ شَرِّ نِسائِكُمْ؛ الذَّلیلَةُ فى اَهْلِهَا، العَزیزَةُ مَعَ بَعلِهَا، العَقیمُ الحَقُودُالَّتى لا تَتَوَرَّعُ عَن قَبیحٍ، المُتَبَرِّجَةُ اِذا غابَ عَنْها زَوْجُها، الحِصانُ مَعَهُ اِذا حَضَرَ، الَّتى لا تَسمَعُ قَولَهُ، وَ لا تُطیعُ اَمْرَهُ، فَاِذا خَلابِها تَمَنَّعَتْ تَمَنُّعَ الصَّعْبَةِ عِندَ رُكُوبِها، وَ لاتَقْبَلُ لَهُ عُذرا وَ لا تَغْفِرُ لَهُ ذَنْبا؛

    از بدترین ن شما، زنى است كه در میان خویشاوندان خود، خوار و در برابر شوهرخود سرسخت باشد، نازا و كینه توز بوده، از زشتى ها دورى نكند، در غیاب شوهرش زینت خود را نمایش دهد ولى در حضور او از این كار خوددارى كند، از شوهرش حرف شنوى نداشته باشد و امر او را اطاعت نكند، در خلوت با او چون شترى سركش بهره ندهد و هیچ عذرى را از شوهرش نپذیرد و هیچ خطایى را از او نبخشد.          [من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۹۱،ح ۴۳۷۶]                                                                                                                                                                       

    ۱۹ پیامبر صلی الله علیه و آله:اِنَّ مِنْ خَیْرِ رِجالِكُمُ التَّقِىُّ النَّقِىُّ السَّمِحُ الْكَفَّیْنِ النَّقىُّ الطَّرَفَیْنِ البَرُّبِوالِدَیْهِ وَلا یُلْجِى ءُ عِیالَهُ اِلى غَیْرِهِ؛

    به درستى كه از بهترین مردان شما كسى است كه با تقوا، پاك، با سخاوت، حلال زاده،حلال خور، پاكدامن، پرهیزگار از ناسزاگویى باشد و به پدر و مادر خود نیكى كند وخانواده خود را به پناه دیگرى نفرستد.[كافى، ج ۲، ص ۵۷، ح ۷]                                                                                     

    ۲۰ پیامبر صلی الله علیه و آله:شَرُّ النّاسِ الظّانُّونَ وَ شَرُّ الظّانِّینَ المُتَجَسِّسونَ وَ شَرُّ الْمُتَجَسِّسینَ القَوّالونَ وَ شَرُّ القَوّالینَ الهَتّاكونَ؛

    بدترین مردم، بدگمانانند و بدترین بدگمانان تجسس كنندگانند و بدترین تجسس كنندگان بازگو كنندگانند و بدترین بازگو كنندگان پرده درانند.[مستدرك الوسائل، ج ۹، ص ۱۴۷، ح ۱۵]                                                                                                                                                                      

    ۲۱ پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُكُمْ مَنْ اَطابَ الْكَلامَ وَاَطْعَمَ الطَّعامَ وَ صَلّى بِاللَّیلِ وَالنّاسُ نیامٌ؛

    بهترین شما كسى است كه خوش زبان باشد، به دیگران طعام بدهد و هنگامى كه مردم در خوابند نماز (شب) بخواند.                            [عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۷۱]                                                                                                                                                                                

    ۲۲ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ یَبْتَغِى الْغَوائِلَ لِلنّاسِ؛

    بدترین مردم كسى است كه بدخواه دیگران باشد.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۷۴۱]                                                                                             

    ۲۳ پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُ اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَهْلِ الآْخِرَةِ اَخْلاقا مَنْ یَعْفو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ مَنْ یُعْطى مَنْ حَرَمَهُ وَ مَنْ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ مِنْ ذَوى اَرْحامِهِ وَ اَهْلِ وِلایَتِهِ؛

    بهترین اهل دنیا و آخرت از نظر اخلاق كسى است كه اگر كسى به او ستم كرده،عفوش نماید و به كسى كه محرومش نموده عطا كند و با خویشاوندان و دوستانش كه با وى قطع رابطه كرده اند، رابطه برقرار كند.[مستدرك الوسائل، ج ۹، ص ۱۰،ح ۱۰۰۵۲]                                           

    ۲۴ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَقْبَلُ الْعُذرَ وَ لا یُقیلُ الذَّنْبَ؛

    بدترین مردم كسى است كه عذر را نمى پذیرد و گناه را نمى بخشد.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۶۵، ح ۵۶۸۵]                                                                 

    ۲۵ امام على علیه السلام:خَیْرُ هذِهِ الاُْمَّةِ النَّمَطُ الاَْوْسَطُ؛

    بهترین این امت، میانه روها هستند.[بحارالأنوار، ج ۴، ص ۴۱، ح ۱۸]                                                                                                                          

    ۲۶ پیامبر صلی الله علیه و آله:اِنَّ شَرَّ النّاسِ عِنْدَ اللّه ِ تَعالى یَوْمَ القیامَةِ عالِمٌ لا یَنْتَفِعُ بِعِلْمِهِ؛

    بدترین مردم نزد خداوند در روز قیامت عالمى است كه از علم خود بهره نگیرد.[امالى، الطوسى، ص ۵۲۷]                                                               

    ۲۷ امام على علیه السلام:خَیْرُ النّاسِ مَنْ كافى عَلَى الْقَبیحِ بِالْجَمیلِ؛

    بهترین مردم كسى است كه در برابر بدى، خوبى نماید.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۷۸، ح ۵۷۵۰]                                                                                      

    ۲۸ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ كافى عَلَى الْجَمیلِ بِالْقَبیحِ؛

    بدترین مردم كسى است كه در برابر خوبى، بدى نماید.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۷۸، ح ۵۷۵۰]                                                                                         

    ۲۹ امام على علیه السلام:خَیْرُ العِبادِ مَنْ اِذا اَحْسَنَ اسْتَبْشَرَ وَ اِذا اَساءَ اسْتَغْفَرَ؛

    بهترین بندگان خدا كسى است كه اگر كار نیك انجام دهد شاد شود و اگر بدى نماید،آمرزش طلبد.[غررالحكم، ج ۳، ص ۴۳۳، ح ۵۰۱۹]                    

    ۳۰ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ یَرى اَنَّهُ خَیْرُهُمْ؛

    بدترین مردم كسى است كه خود را بهتر از دیگران بداند.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۶۸، ح ۵۷۰۱]                                                                                      

    ۳۱ امام على علیه السلام:خَیْرُ اِخْوانِكَ مَنْ دَعاكَ اِلى صِدْقِ الْمَقالِ بِصِدْقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَكَ اِلى أفْضَلِ الاَْعْمالِ بِحُسْنِ اَعْمالِهِ؛

    بهترین برادران (دینى) تو كسى است كه با راستگویى اش تو را به راستگویى وباكردار نیكش تو را به بهترین كارها دعوت كند.               [غررالحكم، ج ۳، ص ۴۳۴، ح ۵۰۲۲]                                                                                                                                                                      

    ۳۲ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ یَغُشُّ النّاسَ؛

    بدترین مردم كسى است كه دیگران را فریب مى دهد.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۶۴، ح ۵۶۷۷]                                                                                      

    ۳۳ امام على علیه السلام:خَیْرُ النّاسِ عِنْدَ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ اَقْوَمُهُمْ لِلّهِ بِالطّاعَةِ فیما لَهُ وَ عَلَیْهِ وَاَقْوَلُهُمْ بِالْحَقِّ وَ لَوْ كانَ مُرّا فَاِنَّ الحَقَّ بِهِ قامَتِ السَّماواتُ وَالاَْرْضُ؛

    بهترین مردم نزد خداى متعال كسانى هستند كه در اطاعت از خدا استوارترند چه به سودشان باشد چه به ضررشان و حق گو باشند، هر چند تلخ باشد، زیرا كه آسمان ها وزمین براساس حق استوار است.[بحارالأنوار، ج ۳۲، ص ۴۰۱]                                                                                       

    ۳۴ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ كانَ مُتَتَبِّعا لِعُیوبِ النّاسِ عَمِیّا لِمَعایِبِهِ؛

    بدترین مردم كسى است كه در پى عیوب مردم باشد و عیوب خود را نبیند.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۷۳۹]                                                        

    ۳۵ امام على علیه السلام:خَیْرُ النّاسِ مَنْ اِذا اُعْطِىَ شَكَرَ وَ اِذَا ابْتُلِىَ صَبَرَ وَ اِذا ظُلِمَ غَفَرَ؛

    بهترین مردم كسى است كه چون چیزى به او داده شود شكر كند و چنانچه گرفتارشود صبر نماید و اگر به او ظلم شود درگذرد.        [غررالحكم، ج ۳، ص ۴۳۳، ح ۵۰۲۰]                                                                                                                                                                         

    ۳۶ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَشْكُرُ النِّعْمَةَ وَ لا یَرْعَى الحُرْمَةَ؛

    بدترین مردم كسى است كه نعمت را شكر نمى كند و حرمت را نگه نمى دارد.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۷۰، ح ۵۷۰۵]                                                    

    ۳۷ پیامبر صلی الله علیه و آله:خَیْرُ النّاسِ مَنْ نَفَعَ وَ وَصَلَ وَ اَعانَ؛

    بهترین مردم كسى است كه مفید باشد، رابطه برقرار كند و یارى دهد.[مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۹۰،ح ۱۴۳۷۶]                                                 

    ۳۸ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ یَظْلِمُ النّاسَ؛

    بدترین مردم كسى است كه به مردم ظلم مى كند.[غررالحكم، ج ۴، ص ۱۶۴، ح ۵۶۷۶]                                                                                              

    ۳۹ امام صادق علیه السلام:خَیْرُ النّاسِ قُضاةُ الْحَقِّ؛

    بهترین مردم كسانى هستند كه به حق قضاوت كنند.[بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۲۶۶، ح ۲۰]                                                                                         

    ۴۰ امام على علیه السلام:شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَثِقُ بِاَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ وَ لا یَثِقُ بِهِ اَحَدٌ لِسوءِ فِعْلِهِ؛

    بدترین مردم كسى است كه به خاطر بدگمانیش به كسى اعتماد نمى كند و به خاطركردار بدش كسى به او اعتماد نمى نماید.          [غررالحكم، ج ۴، ص ۱۷۸، ح ۵۷۴۸]  [حدیث نت]


    رادار فتح 14

    راداری که موفق به شناسایی جنگنده اف-۱۸ آمریکا در اولین ساعات بامداد ۱ فروردین شد، فتح-۱۴ نام دارد که یک رادار برخوردار از فناوری حالت جامد بوده و قابلیت ردگیری بیش از ۴۰ هدف را حین جستجو داراست.

     اگرچه پایش شبانه روزی آسمان ایران در مناطق مختلف کشورمان، یکی از ویژگی های مهم و پرافتخار یگانهای مختلف نیروهای مسلح است اما هر بار که نکته و خبر جدیدی از این رزمندگان در رسانه ها منتشر می شود، اهمیت و حساسیت این رصد بیش از پیش مشخص و عیان می شود. حالا نیز انتشار تصاویری که اشراف اطلاعاتی مرکز پدافند هوایی ارتش در تنگه هرمز را به مردم کشورمان آنهم در ساعات منتهی به تحویل سال ۱۳۹۹ نشان داد، ارزش و جایگاه این نهاد و پرسنل آنرا بیش از پیش به نمایش گذاشت.

    تصاویر مذکور که از رسانه ملی منتشر شد، نمایانگر آن بود که با اقدام قاطع یکی از مراکز اشراف و رصد قرارگاه پدافند هوایی ارتش، یک جنگنده F۱۸ ابتدا شناسایی و سپس با هشدار قاطع مبنی بر شلیک موشک به آن، از نزدیکی مرزهای کشورمان دور کرد. بر اساس این گزارش، اعلام شد که مرکز پدافند هوایی ارتش در جنوب کشورمان، در عمق ۵۰ متری زمین در نزدیکی بندرعباس واقع شده و سامانه های مختلفی برای شناسایی هواپیماهای بیگانه و خودی در اختیار دارد.

    آنطور که در گزارش منتشره مشخص شد، یک فروند جنگنده اف ۱۸ ارتش آمریکا در حال نزدیک شدن به مرزهای هوایی کشورمان بود که با اخطار به موقع مدافعان آسمان ایران، مجبور شد مسیر خود را اصلاح کرده و آنرا تغییر دهد.

    سوپر هورنت آمریکایی در حوالی مرزهای ایران

    اواخر  دهه ۱۹۸۰ میلادی بود و نیروی دریایی امریکا با تعداد زیادی جنگنده قدیمی مواجه بود که با شرایط جدید میدان جنگ هماهنگ نبوده و عمر مفید آنها نیز به پایان رسیده بود. تنها طرح موجود که با شرایط آنها تطبیق می کرد پروژه ای با نام هورنت ۲ بود. لذا در سال ۱۹۹۲ دولت امریکا تصمیم به سفارش چند پیش نمونه هورنت ۲ که شامل نسخه تک سرنشین و دو سرنشین اموزشی و رزمی بود و بعدها سوپر هورنت نامیده شد، گرفت. جنگنده جدید قرار بود جایگزین ای ۶، اف۱۸ هورنت، اف۱۴ تامکت و چند نمونه دیگر شود.

    جنگنده جدید که در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی اولین پرواز خود را انجام داد سوخت بیشتری حمل می کرد و  و توان حمل تسلیحات  بیشتری داشت. تلاش شده بود تا در جنگنده جدید یعنی سوپر هورنت، از تسلیحات هدایت شونده بیشتری استفاده شده و موتورهایش نیز پرقدرت تر بودند در عین حال، کاهش میزان امواج برگشتی رادار و سطح مقطع راداری نیز مورد توجه طراحان قرار گرفته بود.

    بالاخره در اوایل قرن جدید، سوپر هورنت وارد ارتش شد و تا چند سال قبل، مجموعا بیش از ۵۰۰ فروند از این هواپیما، تحویل نیروی دریایی امریکا شد. البته در طول سالهای گذشته، بخش های الکترونیکی و راداری این جنگنده نیز ارتقاء پیدا کرده و مدلهایی از اف-۱۸ های جدید از مدلهای جدیدتر سامانه جنگال و ایجاد پارازیت هم بهره می برند. نسخه دو سرنشین سوپر هورنت به دلیل توان بالا در انجام عملیات های شبانه، در نیروی دریایی امریکا محبوبیت زیادی دارد. سوپر هورنت در حل حاضر در کنار اف۳۵ بسیاری از وظایف و ماموریت های نیروی دریایی ارتش آمریکا را بر عهده داشته و عملا آچار فرانسه آنها محسوب می شود.

    البته انتقادات زیادی در سالهای اخیر به این جنگنده و نحوه عملیاتی شدن آن وارد شده به گونه ای که سی ان ان، در گزارشی سال ۱۳۹۵ خود اعلام کرده بود جنگنده سوپر هورنت برای شش هزار ساعت پرواز طراحی شده اما اکنون به دلیل نبود جنگنده های جایگزین و مشکلاتی که برای جنگنده های پرهزینه اف-۳۵ بوجود آمده، از این جنگنده ها بین هشت تا ۹ هزار ساعت پرواز کار کشیده شده که بیش از سقف مجاز طراحی شده برای آنها محسوب می شود.

    سی ان ان در حالی از نگرانی و هراس های روانی خلبانان جنگنده های اف-۱۸ نیروی دریایی آمریکا خبر می دهد که در گزارشی دیگر، عنوان کرده بود که دو سوم از این جنگنده ها به دلیل نبود قطعات یدکی و تاخیر در تعمیرات قادر به پرواز نبوده و زمین گیر شده اند. این رسانه آمریکایی در آن گزارش خبر داده بود که دریاسالار 'ویلیام موران' (William Moran) معاونت فرماندهی عملیات نیروی دریایی آمریکا به نمایندگان کمیته خدمات نظامی سنا گفته است: "کارخانه های کشتی سازی و هواپپمایی ما به دلایل گوناگون در تعمیر به موقع ناوها و جنگنده ها با مشکل مواجهند و اکنون ۶۲درصد از جنگنده های اف-۱۸ نیروی دریایی آمریکا قادر به پرواز نیستند و همچنین ۵۳ درصد از مجموع ناوگان هوایی نیروی دریایی آمریکا نیز زمین گیر است. "

    کدام رادار ایرانی جنگنده امریکایی را شناسایی کرد؟

    اگرچه به طور دقیق مشخص نبود که مرکز SOC قرارگاه پدافند هوایی، با کدام سامانه راداری جنگنده آمریکایی را در روز اول فرودین امسال شناسایی کرد، اما با توجه به نمایش تصاویری از یکی از رادارهای جدید و مدرن ایرانی با نام "فتح ۱۴" در این گزارش، به نظر می رسد با همین سامانه، شناسایی مذکور انجام شده و با توجه به اینکه این جنگنده در نیمه های شب و علی رغم مجهز بودن به انواع سامانه های جنگ الکترونیک،   با رصد دقیق یگانهای پدافندی کشورمان مواجه شده، این اقدام، علاوه بر داشتن ارزش عملیات روانی و بالا بردن اعتماد به نفس پرسنل، از نظر فنی نیز حائز ارزش باشد.

    فتح ۱۴» یکی از جدیدترین رادارهای تحویلی به یگانهای پدافند هوایی ارتش است که مهرماه سال ۱۳۹۴ و در جریان رزمایش محرم در غرب کشور رونمایی و عملیاتی شد. این رادار با برد ۶۰۰ کیلومتر قابلیت کشف اهداف ریزپرنده را در ارتفاع بالا دارد. تحرک بالا و اتصال سریع به شبکه فرماندهی و کنترل از جمله ویژگی های این رادار نیمه هادی است که می تواند تمام اهداف استراتژیک دشمن را در همه زوایا در فاصله صدها کیلومتری شناسایی کند.

    بنا بر اطلاعاتی که در ان ایام توسط سخنگوی وقت قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) اعلام شد، این سامانه اطلاعات را در کمترین زمان ممکن به مراکز تصمیم‌گیری ارائه می‌دهد و برای سامانه‌های موشکی بهترین رادار محسوب می‌شود. فتح۱۴ به شدت در برابر جنگ الکترونیک مقاوم است و در قواره‌های ثابت و تاکتیکی تعبیه شده؛ که اولین نمونه ثابت آن در منطقه غرب کشور در ان زمان نصب شده بود.
    رادار به نمایش درآمده در گزارش رسانه ملی
    این سامانه که در غرب آسیا برای نخستین بار مورد استفاده قرار می‌گیرد، قابلیت اتصال سریع به شبکه فرماندهی و کنترل و جابجایی را داراست و می‌تواند اهداف را در تمامی زوایا و در ارتفاعات مختلف اعم از متوسط و بلند مورد شناسایی قرار دهد. به گزارش مشرق، با توجه به نصب یکی دیگر از نمونه های این رادار در منطقه تنگه هرمز، به نظر می رسد تولید انبوه و استقرار این رادار مدرن، با موفقیت در کشورمان اجرا شده است.

    بررسی ها نشان می دهد این رادار پیشرفته اواخر سال ۱۳۹۲ در شیراز معرفی و توسط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ساخته شده است. با تولید و عملیاتی شدن فتح-۱۴ به عنوان رادار هشدار اولیه در شبکه پدافند هوایی، توان مراقبت هوایی کشورمان بیش از پیش تقویت شده و علاوه بر نمونه‌ای از این رادار که به صورت ثابت روی زمین نصب شده و پایه آن با چرخش ۳۶۰ درجه امکان پوشش فضای اطراف را در صفحه افقی فراهم کرده، دارای نمونه متحرک نیز می باشد.

    ۶۴ المان که هر یک به شکل ۶ ضلعی است روی آنتن این رادار در ۴ ردیف و ۱۶ ستون نصب شده که با توجه به ابعاد آنها می‌توان گفت قاعدتاً رادار در محدوده فرکانس‌های VHF عمل می‌کند. نوع آنتن به کار رفته در این رادار از نوع آرایه ای هارچنکوف (یا خارتچنکوف) ، معرفی شده بود. همچنین آنتن سامانه تشخیص دوست از دشمن که قبلاً در رادارهای دیگر مانند آخرین نمونه مطلع الفجر-۱ و کاشف-۲ دیده شده بر فراز این رادار نیز وجود دارد. بنا بر اطلاعاتی که قبلا در خصوص این سامانه اعلام شده، دستکم ۵ روش ویژه مقابله با ضد جنگ الکترونیک یا ECCM در این رادار به کار گرفته شده است. فتح-۱۴ یک رادار برخوردار از فناوری حالت جامد بوده و قابلیت ردگیری بیش از ۴۰ هدف را حین جستجو داراست.

    اگرچه در روزها و هفته های اخیر، عمده توجهات و انتشار خبرها، معطوف به شیوع کرونا در ایران و جهان است و حتی نیروهای مسلح کشورمان هم حضور جدی و شبانه روزی در این موضوع دارند، اما نباید از اهمیت و ارزش فعالیت سایر جهادگران فعال در ایران اسلامی همچون پرسنل شجاع و ایثارگر پدافند هوایی یا مرزبانان زمینی کشورمان نیز غافل شد که امنیت و آرامش نقاط مختلف این سرزمین، مدیون خدمات بی نظیر آنهاست.[مشرق]


    پزشکان

    هنوز دیر زمانی نگذشته که ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکاو سازمان اطلاعات فرانسه در پوشش بازرسان» آژانس انرژی اتمی، از سایت‌های نظامی مثل پارچین بازدید می‌کردند.

     رهبر معظم انقلاب در بیانات روز سوم فروردین خطاب به ملت ایران، درباره ادعاهای مضحک آمریکا درباره امادگی کمک به ایران برای مواجهه با ویروس کرونا فرمودند:

    " صحبت‌های آمریکایی‌ها جزو حرف های بسیار عجیب است، زیرا اولاً خودشان دچار کمبود شدید دارو و تجهیزات پیشگیری از بیماری هستند و برخی مسئولانشان صراحتاً از این کمبودهای وحشت‌آور سخن به میان آورده‌اند، بنابراین آنها اگر امکاناتی دارند به مردم خودشان برسند. "

    حضرت آیت‌الله ‌ای تاکید کردند:

    " ثانیاً هنگامی که آمریکایی‌ها متهم به تولید این ویروس هستند، کدام انسان عاقلی، کمک از این کشور را قبول می کند. به آمریکایی‌ها هیچ اعتمادی نیست زیرا ممکن است داروهایی را ارسال کنند که ویروس را در ایران شایع‌تر و یا ماندگار کند و یا حتی ممکن است افرادی را به‌عنوان درمان‌کننده بفرستند تا ببینند اثرگذاری این ویروسی را که گفته می شود بخشی از آن فقط مخصوص ایران ساخته شده، چگونه بوده و اطلاعات خود را تکمیل و دشمنی خود را بیشتر کنند، بنابراین سخنان آمریکایی‌ها قابل قبول نیست. "[1]

    در حالی که کشور ما تحت بی‌سابقه‌ترین رژیم‌های تحریمی تاریخ قرارد دارد و دولت شیطان بزرگ (آمریکا) و متحدان آن حاضر نیستند حتی کوچک‌ترین روزنه‌ای برای ورود دارو و تجهیزات پزشکی باز کنند، به ناگهان دو محموله تجهیزات پزشکی ذیل نام پزشکان بدون مرز» ، به همراه کارشناسان» ظاهرا اروپایی وارد کشور می شوند. سوال این‌جاست که این کارشناسان دقیقا قرار است چه کمکی به ایران بکنند، در حالی که در حال حاضر نرخ و روند شیوع کرونا در اروپا و آمریکا از ایران پیشی گرفته و صدها و هزاران گزارش و خبر از وضعیت وخیم این کشورها در مقابله با شیوع ویروس در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر می شود.

    در یکی از آخرین نمونه‌ها، تصاویری از بیمارستان‌های آمریکا و بریتانیا منتشر شده که کادر درمان به علت کمبود گان و تجهیزات پزشکی، از کیسه زباله»، لباس درست کرده‌اند! یا در روزهای اخیر، دانلد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، به پزشکان و کادر درمانی این کشور، توصیه کرده که به جای تعویض ماسک، آن را ضدعفونی کرده و مجدد استفاده کنند!

    پرستاران انگلیسی کیسه زباله به تن می کنند!

    سی ان ان: علی‌رغم توصیه‌های فدرال، ترامپ پیشنهاد می کند که ماسک‌ها ضدعفونی و دوباره استفاده شود

    در حالی که اخبار بهت‌آوری از مسابقه تنازع بقا» در کشورهای اروپایی به ما می رسد و در یک نمونه، دولت جمهوری چک، چند صدهزار ماسک اهدایی چین به ایتالیا را(که پرواز آن در جمهوری چک توقف داشته) یده است و حاضر نیست به ایتالیای بحران‌زده مسترد کند، و از سوی دیگر، حساب توئیتری وزارت امور خارجه کشورمان در یک توئیت چالشی به راه انداخته که هر کسی بتواند یک عدد ماسک» یا یک بسته قرص یا یک کیلو عدس به مقصد ایران ارسال کند، مدارک ان را به وزارت خارجه آمریکا بفرستد، که کنایه از تحریم‌های نامشروع و ضدانسانی نظام سلطه علیه ایران است.

    در چنین شرایطی، هیات‌های کارشناسی» زیر پرچم سازمان بهداشت جهانی»، که بزرگ‌ترین حامی مالی و در واقع هدایت‌گر آن، خاندان صهیونیستی راکفلر» است  و موسس شاخه آمریکایی آن ریچارد راکفلر» فرزند دیوید راکفلر و نوه‌ی جان راکفلر(چهره‌های اصلی خاندان صهیونیستی ابر-سرمایه‌دار راکفلر) بود که اصولا این سازمان را در آمریکا در مرکز راکفلر» راه‌اندازی کرد، دقیقا قرار است چه خدمتی به مردم ایران صورت دهد؟

    ریچارد راکفلر، پسر ابر-میلیاردر صهیونیست، دیوید راکفلر، موسس پزشکان بدون مرز» در آمریکا/ بنیاد صهیونیستی راکفلر، بزرگ‌ترین حامی و هدایت‌کننده این سازمان  است

    هنوز دیر زمانی نگذشته که ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و سازمان اطلاعات فرانسه در پوشش بازرسان» آژانس انرژی اتمی، از سایت‌های نظامی ما مثل پارچین بازدید می کردند. [2]

    همین سه روز پیش بود که خبرگزاری آمریکایی رویترز از قول منابعی در کاخ سفید اعلام کرد که کرونا ایران ار از تحریم‌ها نجات نخواهد داد» و ذره‌ای از استراتژی فشار حداکثری» بر ایران کاسته نخواهد شد. حالا چطور می توان باور کرد که سازمان پزشکان بدون مرز که مثل سایر سازمان‌های بین‌الملل این‌چنین زیر سیطره نقفوذ آمریکایی‌هاست، نگران جان ایرانی‌ها شده و برای کمک به ایران، تجهیرات و کارشناس» اعزام کرده است؟ این تحرکات در حالی است که غربی‌ها حتی کشوری چون ایتالیا را که شریک و همپیمان و هم‌ریشه‌ی آن‌هاست، کاملا رها کرده‌اند و هیچ کمک قابل ملاحظه‌ای به ان صورت نداده‌آند، تا جایی که روسیه، چین و حتی کوبا برای کمک به ایتالیایی‌ها، پزشک و تجهیزات می فرستند.

    گزارش نشریه فارن پالیسی» : اتحادیه اروپا، ایتالیا را در وقت نیاز، رها کرده است

    در ثانی، کشور ما چه به لحاظ کارشناس» و چه به لحاظ تجهیزات»، چیزی کم ندارد که نیاز به پذیرش هیات‌ها و محموله‌های به شدت مشکوک از اروپا و آمریکای بحران‌زده در کرونا باشد، چرا که کشور ما هم از لحاظ نیروی نخبه علمی در حوزه پزشکی، هم سیستم بهداشت و درمان و هم خطوط تولید تجهیزات پزشکی، کاملا غنی است و صرفا مستم اراده جهادی در سطوح بالای مدیریتی است که این ظرفیت‌ها را در جهت مقابله با کرونا بسیج کند.

    حافظه تاریخی ملت ایران نباید از یاد ببرد که در سال‌های 1362 و 1363، درست در زمانی که بحران ویروس HIV یا همان ایدز در حال اوج‌گیری در غرب بود، یک انستیتوی فرانسوی به نام مریو» ، محموله‌های خون آلوده به این ویروس را به ایران ارسال کرد و چند هزار نفر از هموطنان ما را مبتلا به این طاعون قرن بیستم» نمود. [3]

    سوال جدی از دستگاهای نظارتی و دیگر دستگاه‌های مسوول این است که آیا هیچ تضمیمنی وجود دارد که این تجهیزات پزشکی، خود آلوده نباشند و این هیات‌های کارشناسی»، به قصد جاسوسی از آثار و تبعات ویروس روی ملت ایران وارد عمل نشده‌اند؟ آیا سوابق سیاه آمریکا و متحدان آن در سوء‌استفاده از نهادهای بین‌الملی» با هدف پیشبرد نیات شوم، نباید چشم‌ها را بیناتر و گوش‌ها را تیزتر کند؟ آیا فایده پذیرش این محموله‌ها و این تیم‌های اعزامی، با هزینه‌های محتمل آن، توازن برقرار می کند؟[مشرق]


    سبک زندگی نبوی در کلام آیت‌الله بهجت(ره)؛ رأفت و رحمت در سبک زندگی رسول خدا(ص)

    عبای پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را با شدت بر گردن حضرت فشار داد و باعث خراش و ناراحتی حضرت شد. آن حضرت تنها فرمودند: آیا از انتقام نترسیدی؟»، او گفت: مطمئن بودم که انتقام نمی‌گیری!»

     سبک زندگی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله دارای نکات و آموزه‌های مهمی است که در رأس آن‌ها مکارم اخلاق قرار دارد، چنان‌که در حدیثی فرمودند: إنّما بعثتُ لأتمّم مکارم الأخلاق؛ به‌درستی که من برای به کمال رساندن اخلاق مبعوث شده‌ام.»، با وجود این، هنوز هم گاهی در حل مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی دست به دامن ابزارها و روش‌هایی می‌شویم که از مکارم اخلاقی دور و بعید است، طوری که گویا ضرورت بازخوانی آموزه‌ها و سبک زندگی نبوی ضروری به‌نظر می‌رسد تا توجه دوباره‌ای به منش و روش آن حضرت در زندگی داشته باشیم.

    بخش‌هایی از سخنان آیت‌الله العظمی بهجت رحمة الله علیه را در خصوص سیره و منش پیغمبر گرامی اسلامی صلّی اللّه علیه و آله مورد بررسی و بازخوانی قرار داده شده است. این مطالب گزیده‌ای از سخنان این عالم بزرگوار و حکیم است که پس از تأیید دفتر معظم‌له، در کتابی با عنوان در محضر حضرت آیت‌الله بهجت» به‌کوشش محمدحسین رخشاد در قالب سه جلد توسط انتشارات مؤسسه فرهنگی سماء منتشر شد.

    کلام الهی

    سؤال شد: در مورد اینکه صدایی که خداوند ایجاد می‌فرماید (کلام اللّه) خواه در لوح، یا بر قلب ملک و بعد به قلب پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله، چگونه است؟

    پاسخ: در روایت است که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله از شش‌جهت می‌شنید.

    رسول خدا صلّی الله علیه و آله در حال وحی

    از خلیفه دوم پرسیدند: آیا در وقت وحی، پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را دیده‌ای؟ جواب داد: آری، گفتند: کی و چگونه؟

    جواب داد: روزی دخترم، حفصه من را خبر کرد. رفتم و دیدم آن حضرت صلّی الله علیه و آله در حال وحی است و پارچه‌ای روی آن حضرت است. وقتی وحی تمام شد، پارچه را از روی ایشان عقب زدم، دیدم روی حضرت سرخ شده است.

    مطمئن بودم که انتقام نمی‌گیری!

    شخصی عبای پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را با شدت بر گردن حضرت فشار داد و کشید و باعث خراش و ناراحتی حضرت شد، ولی حضرت فرمودند: آیا از انتقام نترسیدی؟»، او گفت: مطمئن بودم که انتقام نمی‌گیری.»

    ما باید در تحصیل صبر و حلم و تواضع سعی کنیم و از اینکه دیگران از ترس به ما احترام بگزارند، احتراز کنیم، به‌خصوص کسانی که ارباب رجوع و مناصب و مراجع و رؤسای ادارات و اولیای منازل و مدارس هستند.

    امروز، روز مهربانی و ترحم است

    در روایتی آمده است: ثلاث خِصال مِن مَکارمَ الأخلاق: تُعطی مَن حرمک و تَصل مَن قَطَعَک و تَعفو عمن ظَلَمَک» (بحارالانوار؛ جلد66 صفحه370؛ اعلام الدین، صفحه133؛ غررالحکم؛ صفحه88)

    یعنی سه خصلت از مکارم اخلاق است؛ نخست اینکه به کسی که تو را محروم و ناامید کرده و چیزی به تو نداده، عطا کنی. دوم اینکه با کسی که از تو قطع رابطه نموده ارتباط برقرار کنی و سوم اینکه از کسی که به تو ستم کرده، گذشت کنی.»

    مردم به‌هنگام فتح مکه در اطراف پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله شعار می‌دادند: الیوم، یوم الملحمه؛ امروز، روز انتقام است.»

    ولی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: بگویید؛ الیوم یوم المرحمه» یعنی امروز، روز مهربانی و ترحم است.»

    نمونه دیگر از گذشت آن‌حضرت

    در ماجرای شهادت جناب حمزه رضوان اللّه تعالی علیه، عموی بزرگوار حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و بیرون آوردن جگر آن بزرگوار و مُثله کردن ایشان، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: از هفتاد نفر انتقام می‌گیرم.»، آیه نازل شد که: وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیرٌ لِّلصَّابِرینَ؛ و هرگاه خواستید مجازات کنید، تنها به‌مقداری که به شما تعدّی شده کیفر دهید؛ و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است.» (سوره نحل، آیه126)

    لذا آن حضرت صَبَرَ. عَفی و غَفَرَ» (هم صبر پیشه کرد و هم عفو و گذشت نمود.)

    همچنین آیه دیگری نازل شد که: وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوک فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا؛ و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‏‌کردند (و پیرابند خدا را زیر پا می‏‌گذاردند)، به‌نزد تو می‏‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‏‌کردند؛ و پیامبر هم برای آن‌ها استغفار می‏‌کرد؛ خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‏‌یافتند.» (سوره نساء، آیه64)

    آن حضرت بعد از نزول این آیه، وحشی را ــ که قاتل عموی خود بود ــ عفو کرده به او مژده مغفرت بعد از توبه دادند.

    عظیم‌ترین انقلاب فرهنگی در سایه بعثت رسول اکرم(ص) شکل گرفت/ آیا در زمان مبعث، پیامبر دیگری هم وظیفه هدایت را بر عهده داشت؟

    انقلاب بزرگ فرهنگی در اثر مبعث پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله ایجاد شد؛ انقلابی که چراغ هدایت را برای جان‌های مشتاق و هدایت طلب در طول تاریخ روشن کرد تا کسی بهانه واماندن در تاریکی و ظلمت را نداشته باشد.

     بعثت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله به عنوان هدیه و منتی بزرگ از جانب خدا متعال برای مردم روی زمین بود تا در سایه آن از هر نوع ظلم، فساد و آزار در امان بمانند. چنانکه از آغاز بعثت آن حضرت شاهد تلاش‌های شبانه‌روزی ایشان در جهت نهادینه کردن آموزه‌های اسلامی و بهبود سبک زندگی مردم هستیم. تلاش‌هایی که از مبارزه با اندیشه‌های خرافی، انحرافی و قبیله گرایی شروع می‌شد و تا جزئی‌ترین نکات و مطالب مورد استفاده در زندگی ادامه پیدا می‌کرد. هرچند که نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله عمر شریف خود را در جهت هدایت و سعادت مردم در تمام جغرافیا و تاریخ دنیا صرف کردند، اما کسانی از این فیض الهی بهره اصلی را برده و می‌برند که سر به راه بوده و طی کردن مسیر حق را به بهای ثروت و موقعیت و شهرت دنیایی نفروخته باشند.

    در گفت‌وگویی که با آیت‌الله حسن ممدوحی، استاد حوزه و پژوهشگر دینی انجام داده ایم به بررسی رویدادها و تأثیرات بعثت رسول گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله پرداخته است. آن طور که این پژوهشگر اسلامی توضیح می‌دهد، در اثر بعثت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و برقرار حکومت اسلامی از سوی آن حضرت، انقلاب بزرگی در آداب و رسوم مردم آن دوران در شبه جزیره عربستان به وجود آمد که بعدها در اثر تلاش ائمه اطهار علیهم السلام در سرزمین‌های دیگر هم گسترش پیدا کرد. تصور ابتدایی این است که در اثر آموزه‌های اسلامی رسول گرامی صلی‌الله علیه و آله، مردمی که قبلاً بت‌ها را به عنوان معبود انتخاب کرده بودند و مجسمه‌هایی که با سنگ و چوب درست کرده بودند را ستایش می‌کردند، بعد از مبعث به خداپرستی روی آوردند و خدای یکتا را شناختند. این مطلب صحیح است اما در اثر این خداپرستی انقلاب فرهنگی در نوع زندگی، تفکرات، آداب و رسوم و کل زندگی و اندیشه‌های مردم ایجاد شد که حتی نظام حکومتی آن‌ها را تغییر داد.

    بررسی امور وحی پیش از بعثت نبی مکرم اسلام

    می‌دانیم که پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله به عنوان خاتم الانبیاء علیهم السلام از سوی خدای متعال معرفی شده‌اند. پیامبر قبل از آن حضرت چه کسی بود و چه زمانی بوده؟

    در میان 124 هزار پیغمبری که از سوی خدای متعال برای هدایت مردم تعیین شده‌اند، پنج پیامبر اولوالعزم داریم که آخرین آن‌ها و سرآمد همه ایشان، حضرت خاتم الانبیاء رسول اسلام صلی‌الله علیه و آله هستند. در این میان آخرین پیامبر اولوالعزم حضرت عیسی علیه السلام بوده که چند قرن قبل از تولد پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله زندگی می‌کرد؛ اما مژده و بشارت میلاد و ظهور رسول اسلام را به مردم دنیا داده بودند.

    هرچند که یهودیان ادعا می‌کردند که حضرت عیسی علیه السلام را به قتل رساندند، اما خدای متعال ادعای آن‌ها را رد کرده و می‌فرماید: وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَی ابْنَ مَرْیمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَک مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یقِینًا؛ و گفتارشان که: ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم! در حالی که نه او را کشتند و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آن‌ها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می‏کنند و قطعاً او را نکشتند.»

    به هر حضرت عیسی بن مریم علیه السلام سال‌ها قبل از میلاد رسول اسلام صلی‌الله علیه و آله زندگی می‌کرده و در زمان میلاد و بعثت نبی مکرم اسلام هیچ پیامبری نبوده است.

    او را هنگامی به رسالت فرستاد که در جهان رسولانی نبودند

    غیر از پیامبران اولوالعزم چطور؟ آیا در زمان مبعث رسول خدا صلی‌الله علیه و آله پیامبری که اولوالعزم نبوده و صاحب شریعت نباشد، زندگی می‌کرده؟

    برای پیدا کردن جواب این سؤال خوب است به احادیث مراجعه کنیم. در یکی از خطبه‌های نهج البلاغه از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام می‌خوانیم که بعثت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله، عظمت این ماجرا و منت و لطفی که از جانب این رویداد مهم خدای متعال بر بنده‌های خود گذاشته را یاد کرده‌اند.

    آن حضرت در ضمن فرمایشات خود فرموده‌اند که: أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ؛ او را هنگامی به رسالت فرستاد که در جهان رسولانی نبودند.» فتره وحی به دوران میان دو پیامبر گفته می‌شود که در این مدت هیچ وحی از سوی خدا بر پیامبری ارسال نشده است. در این دوره وحی قطع شده بود تا اینکه آن حضرت به نبوت رسیدند.

    و در ادامه اشاره می‌کنند که: زمانی دراز بود که مردم به خواب رفته بودند. فتنه‌ها سربرداشته و کارها نابسامان بود. آتش جنگ‌ها شعله می‌کشید، روشنایی از جهان رخت بربسته و فریب و نادرستی آشکار گردیده بود. جهان به باغی می‌مانست که برگ درختانش به زردی گراییده بود و کس از آن امید ثمره‌ای نداشت. آبش فروکش کرده بود. پرچم‌های هدایت کهنه و فرسوده گشته و رایات ضلالت پدیدار شده بود. دنیا در آن روزگاران بر مردمش چهره دژم کرده بود و بر خواستاران خود ترشروی گشته بود. میوه‌اش فتنه بود و طعامش مردار. در درون وحشت نهفته داشت و از بیرون شمشیر ستم آخته.»

    این بیان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نشان می‌دهد که در زمان بعثت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله هیچ پیامبری نبوده و آن حضرت در شرایطی به نبوت مبعوث شدند که مردم در گمراهی جهل فرو رفته بود.

    نبوت در شرایط نیاز شدید انسان به هدایت

    بر این اساس نبی مکرم اسلام در دورانی به پیغمبری مبعوث شدند که مدت‌ها از زمان ابلاغ وحی بر پیامبر قبلی می‌گذشت و مردم به شدت نیاز به هدایت داشتند. در عین حال ادیان دیگر هم دچار تحریف شده بودند. یعنی اگر از بقایای تعلیمات حضرت عیسی و موسی علیهما السلام وجود داشت، همگی دچار تحریف شده بودند و اصل حقیقت دین و بندگی خدا نیاز به بازخوانی و یادآوری دوباره داشت. تا اینکه پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله کامل‌ترین و جامع‌ترین دین را از سوی خداوند متعال برای انسان‌ها در طول تاریخ ابلاغ فرمودند.

    تأثیر مبعث بر جهل و خرافات مردم

    در تاریخ صدر اسلام عنوان شده که قبل از بعثت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله، جامعه آن دوران دچار خرافات و انحرافاتی بود. به عنوان مثال نوزادان دختر را زنده به گور می‌کردند. تأثیر مبعث بر هدایت مردم در آن دوران چه اندازه بود؟

    در اثر بعثت پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و برقرار حکومت اسلامی از سوی آن حضرت، انقلاب بزرگی در آداب و رسوم مردم آن دوران در شبه جزیره عربستان به وجود آمد که بعدها در اثر تلاش ائمه اطهار علیهم السلام در سرزمین‌های دیگر هم گسترش پیدا کرد. تصور ابتدایی این است که در اثر آموزه‌های اسلامی رسول گرامی صلی‌الله علیه و آله، مردمی که قبلاً بت‌ها را به عنوان معبود انتخاب کرده بودند و مجسمه‌هایی که با سنگ و چوب درست کرده بودند را ستایش می‌کردند، بعد از مبعث به خداپرستی روی آوردند و خدای یکتا را شناختند. این مطلب صحیح است اما در اثر این خداپرستی انقلاب فرهنگی در نوع زندگی، تفکرات، آداب و رسوم و کل زندگی و اندیشه‌های مردم ایجاد شد که حتی نظام حکومتی آن‌ها را تغییر داد.

    در اثر این تحولات، آداب و رسوم جاهلی و خرافاتی که میان مردم رواج داشت، به همت و هدایت پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله از بین رفت و آداب دوستی، صلح و رحمت در سایه خداپرستی و رسوم اسلامی میان آن‌ها رواج پیدا کرد.

    در این شرایط، آیا بعد از بعثت نبی مکرم اسلام هیچ خرافات و انحرافی از گذشته در بین مردم باقی نماند؟

    از آنجا که مردم کج‌فکر و کج‌اندیش در همه طول تاریخ زندگی می‌کرده‌اند، در آن دوران هم در اثر کج‌فکری و غرض‌ورزی‌های عده‌ای بقایایی از اندیشه‌های انحرافی که بین عده‌ای نهادینه شده بود، باقی ماند. چراکه عمر پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله کفاف آن را نداد که همه این آداب غلط را به طور ریشه‌ای از بین ببرند. به این ترتیب است که بعد از رحلت آن بزرگوار شاهد بروز و ظهور انحرافات دوباره‌ای در فرهنگ مردم تاریخ هستیم.

    ریشه اصلی انحرافات

    دلیل اصلی این انحرافات چه بود که حتی بعد از بعثت رسول اسلام صلی‌الله علیه و آله هم شاهد باقی ماندن آن‌ها هستیم؟

    اصل این انحرافات تعصب‌های قبیله‌ای بود و هر کس قبیله و طایفه خود را از دیگران برتر و بالاتر می‌دانست. در عین حال عشق و علاقه به اموال دنیا و دل‌بستگی‌های مادی دلیل دیگری بود که گروهی از مردم را از رفتن در راه حق منصرف می‌کرد. آن‌ها ترجیح می‌دادند برای بهره بردن بیتش را اموال و ثروت دنیایی، گمراه باشند و از حق پیروی نکنند.

    رسول خدا صلی‌الله علیه و آله بارها و با شدت با نظام برده‌داری مخالفت و مبارزه می‌کردند، اما گروهی از مردم ثروتمند با این منش آن حضرت و این دستور اسلامی مخالف بودند چون ن و مردانی را به عنوان برده در اختیار می‌گرفتند و بدون پرداخت هزینه‌ای از آن‌ها استفاده می‌کردند.

    در عین حال آن‌ها پیوندهای خویشاوندی خود را آن‌قدر مهم می‌دانستند که قبیله خود را از دیگران برتر و ممتاز محسوب می‌کردند. به همین دلیل جنگ‌های قبیله‌ای و ریشه‌داری میان مردم آن زمان در می‌گرفت و هر کسی در پی برتر معرفی کردن خویشاوندان خودش بود.

    در این شرایط بود که رسول گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله به جای نژاد و قبیله مشترک، ایمان و دین مشترک را ملاک دوستی و برادری افراد معرفی کردند و به این ترتیب بین همه مسلمانان دوستی و رأفت ایجاد شد. چنانکه خدای متعال می‌فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ به درستی که مؤمنان برادر یکدیگر هستند.» به این صورت آن حضرت میان آن‌ها صلح و برادری ایجاد کردند.[مشرق]


    اعمال شب و روز مبعث پیامبر(ص)

    همزمان با فرا رسیدن سالروز بعثت نبی مکرم اسلام(ص)، اعمال مربوط به شب و روز این عید با عظمت منتشر شده است.

    یکشنبه سوم فروردین و 27 رجب المرجب مصادف با عید بزرگ مبعث رسول‌الله (ص) است. رهبر معظم انقلاب اسلامی دربارۀ اهمیت این روز فرمودند: هر فضیلتی که در دنیا، ولو به‌ طور غیرمستقیم وجود دارد، ناشی از آن بعثت و اقامۀ مکارم اخلاق به‌ وسیله‌ ی آن پیغمبر عظیم‌الشّأن است.» در کتاب مفاتیح الجنان اعمال مفصّلی برای شب و روز این عید با عظمت ذکر شده که در ادامه آمده است: 


    * شب عید مبعث

    شب بیست و هفتم، شـب بعثـت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و از شب‌های پربرکت است و در آن چند عمل مستحبّ است:

    اوّل:

    شیخ طوسی در کتاب مصباح» فرموده: از حضرت جواد علیه‌السلام روایت شده: همانا در ماه رجب شبی است که از هر آنچه آفتاب بر آن می‌تابد بهتر است و آن، شب بیست‌وهفتم رجب است که در صبح آن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به رسالت مبعوث شد. برای کسی که از شیعه ما عامل در آن شب است، پاداش نیکوکاری 60 سال مقرّر است، به محضر آن حضرت عرض شد: عمل در آن شب چیست؟ فرمود: چون نماز عشاء را خواندی و به بستر استراحت رفتی تا پیش از نیمه شب، هر ساعتی که خواستی از بستر برمی‌خیزی و 12 رکعت نماز هر دو رکعت به یک سلام به‌جای می‌آوری، در هر رکعت حمد» و سوره‌ای از سوره‌های کوچک مفصّل می‌خوانی و کوچک مفصّل از سوره محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله تا آخر قرآن است.

    زمانی که از 12 رکعت نماز فارغ شدی، در همان حال نشسته هر یک از سوره‌های حمد» و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» و قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» و قُلْ یٰا أَیُّهَا الْکٰافِرُونَ» و إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» و آیت‌الکرسی» را هفت مرتبه بخوان و به دنبال همه آنها این دعا را به بخوان:

    الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیراً. اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَیٰ أَرْکانِ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، وَذِکْرِکَ الْأَعْلَی الْأَعْلَی الْأَعْلیٰ، وَبِکَلِماتِکَ التَّامَّاتِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ.

    سپاس خدای را که فرزندی بر نگرفته و شریکی در فرمانروایی و یاوری از روی خواری و نیاز برایش نبوده است، او را بسیار بزرگ شمار. خدایا! از تو درخواست می‌کنم به‌حق جایگاه‌های عزّتت بر پایه‌های عرشت و منتهای رحمتت در قرآنت و بنام بزرگ‌تر بزرگ‌تر بزرگترت و ذکر برتر برتر برترت و به کلمات کاملت، بر محمّد و خاندانش درود فرست و با من چنان کن که شایسته آنی.

    سپس بخوان هر دعایی را که می‌خواهی؛

    و نیز غسل در این شب مستحب است و نمازی که داود بن سرحان از امام صادق علیه‌السلام برای شب نیمه رجب» روایت کرده و جزو اعمال شب نیمه ذکر شد در این شب هم خوانده می‌شود.

    دوّم:

    زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام که برترین اعمال این شب است؛

    و بدان که ابوعبدالله محمّد بن بطوطه که یکی از دانشمندان اهل‌سنت است در 600 سال پیش از این زمان [زمان تألیف مفاتیح‌الجنان] می‌زیسته، در سفرنامه خود معروف به رحله ابن بطوطه» در بیان ورودش از مکه معظّمه به نجف اشرف، روضه و قبر مبارک مولایمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام را ذکر کرده و گفته است همۀ اهل این شهر رافضی هستند، و برای این روضه مبارکه کراماتی ظاهر شده است:

    از جمله در شب بیست‌وهفتم ماه رجب که نامش نزد اهل آنجا لیلة المحیا» [شب بیداری یا شب زندگانی] است، از عراقین [بصره و کوفه] و خراسان و شهرهای فارس و روم، افراد شل و مفلوج و زمین‌گیری را که حدود سی یا چهل نفر می‌شوند پس از عشاء نزد ضریح مقدّس علی می‌آورند، آنگاه مردم اجتماع می‌کنند و به انتظار شفا یافتن و برخاستن آنان می‌مانند.

    گروهی از اجتماع‌کنندگان نماز می‌خوانند و عده‌ای ذکر می‌گویند و گروهی قرآن تلاوت می‌کنند و بعضی هم به تماشای روضه مبارکه مشغول می‌شوند تا آنکه نصف یا دوسوم از شب بگذرد، در این هنگام تمام مبتلایان و زمین‌گیران که محروم از حرکت بودند، از جای برمی‌خیزند درحالی‌که صحیح و تندرست‌اند و نقصی در آنان نیست و می‌گویند:

    لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰه»، مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ»، عَلِیُّ وَلِیُّ اللّٰه»

    من گرچه آن شب را در آن روضه در نیافتم اما از مردمان مورد اطمینان که بر گفتارشان اعتماد داشتم شنیدم.

    و همچنین در مدرسه‌ای که مهمانخانه آن حضرت است، سه نفر زمین‌گیر را که قدرت بر حرکت نداشتند مشاهده کردم، یکی از مردمان روم و دیگری از اهالی اصفهان و سومی از مردم خراسان بود، از هر سه پرسیدم، چگونه شما درمان نیافته و در اینجا مانده‌اید؟ گفتند: ما شب بیست‌وهفتم رجب را درک نکردیم، اینجا مانده‌ایم تا شب بیست‌وهفتم آینده برسد و شفای خود را بگیریم و به خاطر این شب، مردم زیادی از شهرها جمع می‌شوند و بازار بزرگی به مدّت ده روز برپا می‌گردد.

    مؤلّف گوید: مبادا این حکایت را دور از واقع بدانی، چه همانا معجزات و کراماتی که از این مَشاهد مشرّفه به ظهور رسیده و به حدّ تواتر نقل‌شده بسیار زیادتر از آن است که در شمار آید.

    و در ماه شوّال گذشته [نسبت به زمان نوشتن این قسمت از مفاتیح‌الجنان به وسیله مؤلّف بزرگوارش مرحوم محدّث قمی(رحمة‌الله‌علیه)] سال هزار و سیصد و چهل‌وسه هجری قمری در حرم مطهّر حضرت امام رضا علیه‌السلام، سه زن که هر سه به علت بیماری فلج و مانند آن زمین‌گیر بودند و علاجشان از توان پزشکان بیرون بود، شفا یافتند و این معجزه از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشکار شد، همچون نمودار شدن خورشید در آسمان صاف و بی‌ابر و باز شدن دروازه نجف به روی عرب‌های بادیه‌نشین؛

    و شفا یافتن این سه زن به اندازه‌ای روشن بود که برای مردم بیان شد و دکترهایی که از بیماری آنان مطلّع بودند، با اینکه در امر مداوای آنان دقت بسیار داشتند، شفا یافتن معجزه‌گونه آنان را تصدیق کردند و بعضی از آن‌ها تصدیق خود را بر شفای آنان به صورت نوشته اعلام داشتند و اگر ملاحظه اختصار و عدم مناسبت محل نبود، داستان آن‌ها را به تفصیل نقل می‌کردم.

    سوم:

    شیخ کفعمی در کتاب بلد الامین» فرموده است: شب مبعث این دعا را بخواند:

    اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هٰذِهِ اللَّیْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ، وَالْمُرْسَلِ الْمُکَرَّمِ، أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَنْ تَغْفِرَ لَنا مَا أَنْتَ بِهِ مِنَّا أَعْلَمُ ، یَا مَنْ یَعْلَمُ وَلَا نَعْلَمُ

    خدایا! از تو درخواست می‌کنم، به تجلّی اعظم، در این شب از ماه معظّم و به‌حق رسول مکرّم که درود فرستی بر محمّد و خاندانش و بیامرزی بر ما، آنچه را تو به آن از ما داناتری، ای آن‌که می‌داند و ما نمی‌دانیم.

    اللّٰهُمَّ بارِکْ لَنا فِی لَیْلَتِنا هٰذِهِ الَّتِی بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها، وَبِکَرامَتِکَ أَجْلَلْتَها، وَبِالْمَحَلِّ الشَّرِیفِ أَحْلَلْتَها

    خدایا! بر ما برکت ده در این شب، شبی که آن را به شرف رسالت برتری دادی و به کرامتت بزرگ نمودی و به جایگاه شریفی برآوردی

    اللّٰهُمَّ فَإِنّا نَسْأَلُکَ بِالْمَبْعَثِ الشَّرِیفِ، وَالسَّیِّدِ اللَّطِیفِ، وَالْعُنْصُرِ الْعَفِیفِ، أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَنْ تَجْعَلَ أَعْمالَنا فِی هٰذِهِ اللَّیْلَةِ وَفِی سائِرِ اللَّیالِی مَقْبُولَةً، وَذُنُوبَنا مَغْفُورَةً، وَحَسَناتِنا مَشْکُورَةً، وَسَیِّئاتِنا مَسْتُورَةً، وَقُلُوبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِ مَسْرُورَةً، وَأَرْزاقَنا مِنْ لَدُنْکَ بِالْیُسْرِ مَدْرُورَةً

    خدایا! ما از تو درخواست می‌کنیم به‌حق بعثت شریف و آقای مهربان و موجود پارسا که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و اعمال ما را در این شب و در سایر شب‌ها پذیرفته پیشگاهت قرار دهی و گناهانمان را آمرزیده بداری و خوبی‌هایمان را مورد سپاس و بدی‌هایمان را پوشیده گردانی و دل‌هایمان را به گفتار خوش شادمان کنی و روزی‌هایمان را از جانب خود به آسانی فراوان گردانی.

    اللّٰهُمَّ إِنَّکَ تَریٰ وَلَا تُریٰ، وَأَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلیٰ، وَ إِنَّ إِلَیْکَ الرُّجْعیٰ وَالْمُنْتَهیٰ، وَ إِنَّ لَکَ الْمَماتَ وَالْمَحْیا، وَ إِنَّ لَکَ الْآخِرَةَ وَالْأُولیٰ

    خدایا! تو می‌بینی و خود دیده نمی‌شوی و تو در چشم‌انداز برتری و بازگشت و سرانجام به‌سوی توست و ممات و حیات و آخرت و دنیا از آن تو است.

    اللّٰهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزیٰ، وَأَنْ نَأْتِیَ مَا عَنْهُ تَنْهیٰ

    خدایا! به تو پناه می‌آوریم از اینکه خوار و رسوا شویم و از اینکه مرتکب عملی شویم که از آن نهی کرده‌ای.

    اللّٰهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ، وَنَسْتَعِیذُ بِکَ مِنَ النَّارِ فَأَعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِکَ، وَنَسْأَلُکَ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ فَارْزُقْنا بِعِزَّتِکَ، وَاجْعَلْ أَوْسَعَ أَرْزاقِنا عِنْدَ کِبَرِ سِنِّنا، وَأَحْسَنَ أَعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ آجالِنا، وَأَطِلْ فِی طاعَتِکَ، وَما یُقَرِّبُ إِلَیْکَ، وَیُحْظِی عِنْدَکَ، وَیُزْ لِفُ لَدَیْکَ أَعْمارَنا ، وَأَحْسِنْ فِی جَمِیعِ أَحْوالِنا وَأُمُورِنا مَعْرِفَتَنا، وَلَا تَکِلْنا إِلیٰ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ فَیَمُنَّ عَلَیْنا، وَتَفَضَّلْ عَلَیْنا بِجَمِیعِ حَوائِجِنا لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، وَابْدَأْ بِآبائِنا وَأَبْنائِنا وَجَمِیعِ إِخْوانِنَا الْمُؤْمِنِینَ فِی جَمِیعِ مَا سَأَلْناکَ لِأَ نْفُسِنا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

    خدایا درخواست بهشت را به رحمتت از تو داریم و به تو پناه می‌آوریم از آتش دوزخ، پس ما را به قدرتت از آتش پناه ده و از تو درخواست حورالعین داریم، پس به عزّتت روزی ما فرما و فراخ‌ترین روزی را هنگام پیری ما قرار ده و نیکوترین اعمالمان را به گاه فرا رسیدن مرگمان و عمر ما را در طاعتت و در آنچه ما را به سویت نزدیک کند و در نزدت بهره‌مندمان نماید و در پیشگاهت بر منزلتمان افزاید، طولانی گردان و در همه حالات و کارها معرفتمان را نیکو گردان و ما را به احدی از خلقت وامگذار تا بر ما منّت نهد و بر ما به برآورده ساختن تمام حاجات دنیا و آخرتمان تفضّل فرما و بخشش آغاز کن به پدرانمان و فرزندانمان و همه برادران با ایمانمان، در همه آنچه از تو برای خود درخواست کردیم، ای مهربان‌ترین مهربانان؛

    اللّٰهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظِیمِ، وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَ الْعَظِیمَ، إِنَّهُ لَایَغْفِرُ الْعَظِیمَ إِلّا الْعَظِیمُ 

    خدایا! از تو درخواست می‌کنیم به نام بزرگت و فرمانروایی دیرینه‌ات که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و بیامرزی بر ما گناه بزرگ را، چراکه بزرگ را جز بزرگ نمی‌آمرزد.

    اللّٰهُمَّ وَهٰذا رَجَبٌ الْمُکَرَّمُ الَّذِی أَکْرَمْتَنا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ، أَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الْأُمَمِ، فَلَکَ الْحَمْدُ یَا ذَا الْجُودِ وَالْکَرَمِ، فَأَسْأَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ الَّذِی خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِی ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلیٰ غَیْرِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ، وَأَنْ تَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلِینَ فِیهِ بِطاعَتِکَ، وَالْآمِلِینَ فِیهِ لِشَفاعَتِکَ.

    خدایا! این ماه مکرّم رجب است که ما را به آن گرامی داشتی، نخستین ماه‌های حرام است که ما را به آن از میان امّت‌ها اکرام نمودی، پس تو را سپاس ای دارای بخشش و کرم، از تو درخواست می‌کنم به‌حق ماه رجب و به‌حق نام بزرگ‌تر بزرگ‌تر بزرگ‌تر باشکوه‌تر و گرامی‌تری که آن را آفریدی، پس در سایه‌ات استقرار یافت، نامی که از تو به غیر تو نرسد که بر محمّد و اهل‌بیت پاکش درود فرستی و ما را در این ماه از برپادارندگان طاعتت و آرزومندان شفاعتت قرار دهی.

    اللّٰهُمَّ اهْدِنا إِلَیٰ سَواءِ السَّبِیلِ، وَاجْعَلْ مَقِیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقِیلٍ، فِی ظِلٍّ ظَلِیلٍ، وَمُلْکٍ جَزِیلٍ، فَإِنَّکَ حَسْبُنا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ

    خدایا! ما را به راه راست هدایت فرما و جایگاه ما را نزد خود بهترین استراحتگاه در سایه‌سار رحمت همیشگی و فرمانروایی عظیمت قرار ده، تو ما را بسی و چه نیکو کارگشایی.

    اللّٰهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحِینَ مُنْجِحِینَ غَیْرَ مَغْضُوبٍ عَلَیْنا وَلَا ضَالِّینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

    خدایا! ما را به حالت رستگاری و موفقیت برگردان‌ که در گروه غضب شدگان و در طایفه گمراهان نباشیم، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

    اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِعَزائِمِ مَغْفِرَتِکَ، وَبِواجِبِ رَحْمَتِکَ، السَّلامَةَ مِنْ کُلِّ إِثْمٍ، وَالْغَنِیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ، وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ، وَالنَّجاةَ مِنَ النَّارِ

    خدایا! به وسایل موجب آمرزشت و به رحمتت که بر خود حتم کرده‌ای، از تو درخواست می‌کنم، سلامت از هر گناه و بهره‌مندی از هر کار نیک و رسیدن به بهشت و رهایی از دوزخ را به من عطا فرمایی.

    اللّٰهُمَّ دَعاکَ الدَّاعُونَ وَدَعَوْتُکَ، وَسَأَلَکَ السَّائِلُونَ وَسَأَلْتُکَ، وَطَلَبَ إِلَیْکَ الطَّالِبُونَ وَطَلَبْتُ إِلَیْکَ

    خدایا! خوانندگان تو را خواندند و من هم تو را خواندم و درخواست‌کنندگان از تو درخواست کردند و من هم از تو درخواست نمودم و جویندگان تو را جویا شدند و من هم جویای تو شدم.

    اللّٰهُمَّ أَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجاءُ، وَ إِلَیْکَ مُنْتَهَی الرَّغْبَةِ فِی الدُّعاءِ

    خدایا! تو مورد اطمینان و امیدی و نهایت میل و رغبت در خواندن دعا به‌سوی توست.

    اللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلِ الْیَقِینَ فِی قَلْبِی، وَالنُّورَ فِی بَصَرِی، وَالنَّصِیحَةَ فِی صَدْرِی، وَذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عَلَیٰ لِسانِی، وَرِزْقاً واسِعاً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَلَا مَحْظُورٍ فَارْزُقْنِی، وَبارِکْ لِی فِیما رَزَقْتَنِی، وَاجْعَلْ غِنایَ فِی نَفْسِی، وَرَغْبَتِی فِیما عِنْدَکَ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

    خدایا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و قرار ده یقین را در قلبم و روشنی را در دیده‌ام و خیرخواهی را در سینه‌ام و ذکرت را در هر شب و روز بر زبانم و روزی گسترده بی‌منّت و غیر حرام را روزی‌ام فرما و در آنچه روزی‌ام نمودی برکت افزا و بی‌نیازی‌ام را در خودم و دلبستگی‌ام را در آنچه نزد توست قرار ده، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

    پس به سجده برو و بگو:

    الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ، وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ، وَوَفَّقَنا لِطاعَتِهِ، شُکْراً شُکْراً 

    (تا صد مرتبه)

    سپاس خدای را که ما را به معرفتش رهنمون شد و به ولایتش خاص گرداند و به طاعتش توفیقمان داد، سپاس، سپاس.

    پس سر از سجده بردار و بگو:

    اللّٰهُمَّ إِنِّی قَصَدْتُکَ بِحاجَتِی، وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْأَلَتِی، وَتَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِأَئِمَّتِی وَسادَتِی. اللّٰهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ، وَأَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ، وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ، وَأَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فِی زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

    خدایا من تو را برای رفع حاجتم قصد کردم و به خواسته‌ام بر تو اعتماد کردم و روی آوردم به تو به واسطه امامان و سرورانم. خدایا! ما را به محبتشان سود بخش و به جایگاه آنان وارد کن و هم‌نشینی با ایشان را روزی ما گردان و ما را در زمره آنان وارد بهشت کن، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

    * روز عید مبعث:

    روز بیست و هفتم یکی از اعیاد بزرگ است و روزی است که حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله به پیامبری مبعوث شد و جبرئیل برای ابلاغ پیامبری، بر آن حضرت فرود آمد و برای این روز چند عمل وارد است:

    اوّل:

    غسل کردن.

    دوّم:

    روزه گرفتن و آن یکی از چهار روزی است که در طول سال برای روزه گرفتن امتیاز ویژه دارد و ثوابی برابر با روزه هفتاد سال دارد.

    سوّم:

    صلوات زیاد فرستادن.

    چهارم:

    زیارت حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام.

    پنجم:

    شیخ طوسی در کتاب مصباح» فرموده: که از ریان بن الصّلت روایت شده: حضرت جواد علیه‌السلام زمانی که در بغداد بود روز نیمه و روز بیست‌وهفتم رجب را روزه گرفت و همه خدمتکاران آن حضرت نیز روزه گرفتند و به ما فرمان داد دوازده رکعت نماز بجا آوریم به این صورت که:

    در هر رکعت یک مرتبه حمد» و سوره[توحید]» خوانده و پس از پایان نماز، هر کدام از سوره‌های حمد» و توحید» و قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ الْفَلَقِ» و قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ النَّاسِ» را چهار مرتبه» بخواند، آنگاه چهار مرتبه» بگوید:

    لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ، وَاللّٰهُ أَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللّٰهِ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ؛ معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر از هر چیزی است و منزّه است خدا و خدا را سپاس و نیست جنبش و نیرویی جز به عنایت خدای برتر و بزرگ.

    و چهار مرتبه»:

    اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّی لَاأُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً.

    خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمی‌آورم.

    و چهار مرتبه»:

    لَاأُشْرِکُ بِرَبِّی أَحَداً.

    هیچ‌کس را برای پروردگارم شریک نسازم.

    ششم:

    شیخ طوسی از جناب ابوالقاسم حسین بن روح روایت کرده که در این روز دوازده رکعت نماز به جا می‌آوری در هر رکعت سوره حمد» و سوره‌ای که آسان باشد می‌خوانی و پس از گفتن تشهّد و سلام بین هر دو رکعت می‌گویی:

    الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَکَبِّرْهُ تَکْبِیراً. یَا عُدَّتِی فِی مُدَّتِی، یَا صاحِبِی فِی شِدَّتِی، یَا وَلِیِّی فِی نِعْمَتِی، یَا غِیاثِی فِی رَغْبَتِی، یَا نَجاحِی فِی حاجَتِی، یَا حافِظِی فِی غَیْبَتِی، یَا کافِیَّ فِی وَحْدَتِی، یَا أُنْسِی فِی وَحْشَتِی، أَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتِی، فَلَکَ الْحَمْدُ، وَأَنْتَ الْمُقِیلُ عَثْرَتِی، فَلَکَ الْحَمْدُ، وَأَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتِی، فَلَکَ الْحَمْدُ، صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتِی، وَآمِنْ رَوْعَتِی، وَأَقِلْنِی عَثْرَتِی، وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمِی، وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتِی فِی أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کانُوا یُوعَدُونَ

    خدا را سپاس که فرزندی بر نگرفته و برایش در فرمانروایی شریکی و یاوری از روی خواری نبوده است و او را بزرگ شمار، ای توشه‌ام در همه عمر، ای هم‌نشینم در سختی‌ها، ای سرپرستم در نعمت، ای فریادرسم در رغبت، ای پیروزیم در حاجت، ای نگهدارم در غیبت، ای کفایتم در تنهایی، ای همدمم در هراس، تو پوشاننده کاستی منی، تو را سپاس، تو نادیده گیرنده لغزش منی، تو را سپاس، تو بلندی بخش من در وقت افتادگی هستی، تو را سپاس، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و عیبم را بپوشان و هراسم را ایمنی بخش و لغزشم را نادیده گیر و از گناهم چشم بپوش و از زشتی‌هایم درگذر و در زمره بهشتیان قرارم ده همراه با آن وعده صادقانه‌ای که به آن‌ها داده‌ای.

    هنگامی‌که از نماز و دعا فارغ شدی، هر یک از سوره‌های حمد» و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ الْفَلَقِ» و قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ النَّاسِ» و قُلْ یٰا أَیُّهَا الْکٰافِرُونَ» و إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» و آیت‌الکرسی» را هفت مرتبه می‌خوانی و هفت بار می‌گویی:

    لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ، وَاللّٰهُ أَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللّٰهِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ.

    معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر است و پاک است خدا و جنبش و نیرویی جز به خدا نیست.

    و هفت بار:

    اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّی لَاأُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً.

    خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمی‌آورم.

    و هر دعایی که بخواهی می‌خوانی.

    هفتم:

    در کتاب اقبال» و در بعضی نسخه‌های مصباح» آمده که مستحب است در این روز این دعا را بخوانند:

    یا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ، وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ، یَا مَنْ عَفا وَتَجاوَزَ اعْفُ عَنِّی وَتَجاوَزْ یَا کَرِیمُ. اللّٰهُمَّ وَقَدْ أَکْدَی الطَّلَبُ، وَأَعْیَتِ الْحِیلَةُ وَالْمَذْهَبُ، وَدَرَسَتِ الْآمالُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ إِلّا مِنْکَ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ

    ای آن‌که به عفو و گذشت فرمان داده و عفو و گذشت را بر عهده خویش ضمانت کرده است، ای آن‌که بخشید و درگذشت، مرا عفو کن و از من درگذر ای کریم. خدایا! طلب سخت شده و چاره‌جویی و راه‌یابی مرا به زحمت افکنده و آرزوها کهنه گشته و رشته امید جز از تو که یگانه‌ای و شریکی نداری بریده شده است.

    اللّٰهُمَّ إِنِّی أَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ إِلَیْکَ مُشْرَعَةً، وَمَناهِلَ الرَّجاءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً، وَأَبْوابَ الدُّعاءِ لِمَنْ دَعاکَ مُفَتَّحَةً، وَالاسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً، وَأَعْلَمُ أَنَّکَ لِداعِیکَ بِمَوْضِعِ إِجابَةٍ، وَ لِلصَّارِخِ إِلَیْکَ بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ، وَأَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلیٰ جُودِکَ وَالضَّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلِینَ؛ وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَیْدِی الْمُسْتَأْثِرِینَ، وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ

    خدایا! من راه‌های خواهش را به‌سوی تو باز می‌یابم و چشمه‌سارهای امید نزد تو پرآب است و درهای دعا را برای هرکه به درگاهت دعا کند گشوده‌ای و یاری‌ات آن را که از تو یاری خواهد فراهم است و می‌دانم که برای آن‌که تو را خواند در جایگاه اجابتی و برای فریادکننده‌ات درصدد فریادرسی هستی و همانا در طمع ورزیدن به بخششت و اعتماد به وعده‌ات جایگزینی است برای دریغ ورزی بخیلان؛ و گشایشی است از آنچه در دست ثروت‌اندوزان است، تو از بندگانت در پرده نمی‌روی، جز اینکه کردارشان بین تو و ایشان پرده می‌افکند

    وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زادِ الرَّاحِلِ إِلَیْکَ عَزْمُ إِرادَةٍ یَخْتارُکَ بِها وَقَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الْإِرادَةِ قَلْبِی، وَأَسْأَلُک بِکُلِّ دَعْوَةٍ دَعاکَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ أَمَلَهُ، أَوْ صارِخٌ إِلَیْکَ أَغَثْتَ صَرْخَتَهُ، أَوْ مَلْهُوفٌ مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ، أَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ، أَوْ مُعافیً أَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ، أَوْ فَقِیرٌ أَهْدَیْتَ غِناکَ إِلَیْهِ، وَ لِتِلْکَ الدَّعْوَةِ عَلَیْکَ حَقٌّ وَعِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ إِلّا صَلَّیْتَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَقَضَیْتَ حَوائِجِی حَوائِجَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ

    و هرآینه دانستم که برترین توشه کوچ‌کننده به‌سویت، اراده نیرومندی است که بدان تو را برمی‌گزیند و با همین اراده نیرومند دلم با تو مناجات کرده و از تو می‌خواهم هر دعایی را که تو را به آن خواند امیدواری که او را به آرزویش رساندی، یا فریادکشی به درگاهت که به دادش رسیدی، یا دل‌سوخته غم‌زده‌ای که اندوهش را زدودی، یا گنه‌کار خطاکاری که او را آمرزیدی، یا تندرستی که نعمت خویش را بر او تمام کردی، یا بی‌چیزی که توانگری‌ات را به او هدیه دادی و چنین دعایی را بر تو حقّی است و نزدت مقامی، به‌حق این دعا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و حاجات دنیا و آخرتم را برآور.

    وَهٰذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُ الَّذِی أَکْرَمْتَنا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ أَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الْأُمَمِ، یَا ذَا الْجُودِ وَالْکَرَمِ فَنَسْأَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ الَّذِی خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِی ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلیٰ غَیْرِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلِینَ فِیهِ بِطاعَتِکَ، وَالْآمِلِینَ فِیهِ بِشَفاعَتِکَ

    این رجب مرجّب مکرم است که ما را به آن گرامی داشتی، نخستین ماه‌های حرام است که ما را به خاطر آن از بین ملّت‌ها اکرام نمودی، ای دارای جود و کرم، از تو درخواست می‌کنیم به‌حق ماه رجب و به نام بزرگ‌تر بزرگ‌تر بزرگ‌تر باشکوه و گرامی‌تری که آن را آفریدی پس در سایه‌ات استقرار یافت و جلوه‌اش از تو به دیگری نمی‌رسد، بر محمّد و اهل‌بیت پاکش درود فرستی و ما را در این ماه از عاملین به طاعتت و آرزومندان شفاعتت قرار دهی

    اللّٰهُمَّ وَاهْدِنا إِلیٰ سَواءِ السَّبِیلِ، وَاجْعَلْ مَقِیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقِیلٍ فِی ظِلٍّ ظَلِیلٍ، فَإِنَّکَ حَسْبُنا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ، وَالسَّلامُ عَلَیٰ عِبادِهِ الْمُصْطَفَیْنَ وَصَلَواتُهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ

    خدایا! ما را به راه راست هدایت فرما و استراحتگاه ما را در سایه‌سار همیشگی‌ات نزد خویش بهترین استراحتگاه قرار ده که تو ما را بسی و چه نیکو کارگشایی هستی و سلام و درود بر همه بندگان برگزیده‌اش،

    اللّٰهُمَّ وَبارِکْ لَنا فِی یَوْمِنا هٰذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ، وَبِکَرامَتِکَ جَلَّلْتَهُ، وَبِالْمَنْزِلِ الْعَظِیمِ الْأَعْلیٰ أنْزَلْتَهُ، صَلِّ عَلَیٰ مَنْ فِیهِ إِلَیٰ عِبادِکَ أَرْسَلْتَهُ  وَبِالْمَحَلِّ الْکَرِیمِ أَحْلَلْتَهُ

    خدایا! به ما در این روز برکت ده، روزی که آن را برتری دادی و به کرامتت بزرگ نمودی و به جایگاه بزرگ و برتر وارد ساختی، بر آن‌که در این روز به‌سوی بندگانت فرستادی و او را به مقام با کرامتی برآوردی درود فرست.

    اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً دائِمَةً تَکُونُ لَکَ شُکْراً، وَلَنا ذُخْراً، وَاجْعَلْ لَنا مِنْ أَمْرِنا یُسْراً، وَاخْتِمْ لَنا بِالسَّعادَةِ إِلیٰ مُنْتَهیٰ آجالِنا، وَقَدْ قَبِلْتَ الْیَسِیرَ مِنْ أَعْمالِنا، وَبَلَّغْتَنا بِرَحْمَتِکَ أَفْضَلَ آمالِنا، إِنَّکَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَصَلَّی اللّٰهُ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَسَلَّمَ

    خدایا! بر او درود فرست، درودی همیشگی که برای تو سپاس و برای ما ذخیره‌ای باشد و در کارمان آسانی قرار ده و پایان عمرمان را به سعادت و نیکبختی ختم کن، در حالی که اعمال اندک ما را پذیرفته و با رحمت بی‌کرانت ما را به برترین آرزوهایمان رسانده باشی که تو بر هر چیز توانایی و درود و سلام خدا بر محمّد و خاندانش باد.

    مؤلّف گوید: این دعا را حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام در آن روزی که آن جناب را به طرف بغداد حرکت دادند، بر زبان جاری کرد و آن روز، روز بیست‌وهفتم رجب بود و این دعا از دعاهای برگزیده ماه رجب است.[مشرق]


    محمد الناعم - نمایه

    سربازان اسرائیلی ابتدا با شلیک به محمد الناعم» او را شهید کردند؛ وقتی جوانان فلسطینی تلاش کردند پیکر او را با خود ببرند، یک بولدوزر اسرائیلی به آن‌ها حمله و به پیکر الناعم اهانت کرد.

    یکشنبه، ۴ اسفند ۹۸، نیروهای اسرائیلی در مرز نوار غزه با اراضی اشغالی با شلیک گلوله به یک جوان ۲۷ ساله فلسطینی به نام محمد علی الناعم» او را به شهادت رساندند [۱] . اسرائیلی‌ها مدعی هستند الناعم و یک فلسطینی دیگر قصد کار گذاشتن بمب در مرز را داشته‌اند [۲] ، در حالی که هیچ مدرکی در این‌باره با مبنی بر مسلح بودن الناعم ارائه نشده است [۳] . اگرچه این ادعاها یا جنایت رژیم صهیونیستی علیه این جوان فلسطینی موضوعات تازه‌ای نیستند، اما ارتش رژیم صهیونیستی بعد از به شهادت رساندن الناعم دست به جنایت دیگری زد که شبکه‌های اجتماعی را در سراسر جهان تکان داد.

     

    تصویر منتسب به محمد الناعم» شهید فلسطینی‌ای که صهیونیست‌ها با بولدوزر به پیکرش اهانت کردند (+)

    جنایت ضدبشری رژیم صهیونیستی با اهانت به پیکر یک شهید فلسطینی

    پس از شهادت الناعم، تعدادی از جوانان فلسطینی تلاش کردند پیکر او را به نوار غزه برگرداندند، اما با تیراندازی نیروهای رژیم صهیونیستی مواجه شدند. صهیونیست‌ها سپس با این ادعا که ممکن است الناعم جلیقه انفجاری یا مواد منفجره دیگر با خود همراه داشته باشد، یک بولدوزر نظامی را با حمایت یک تانک مرکاوا به منطقه اعزام کردند تا پیکر الناعم را از آن‌جا خارج کنند [۴] . این بولدوزر پس از آن‌که به تعدادی دیگر از جوانان فلسطینی، از جمله معتز النجار» ۲۳ ساله، حمله کرد، با تیغه‌اش پیکر الناعم را تکه‌تکه کرد، به شکلی توهین‌آمیز آن را از روی زمین برداشت [۵] ، و به رسم صهیونیستی گروگان‌گیری پیکرهای فلسطینیان [۶] » آن را با خود برد. یکی از خبرنگاران حاضر در محل از این اقدام غیربشری فیلم‌برداری کرد. این ویدیو سپس در شبکه‌های اجتماعی منتشر [۷] و با واکنش‌های مختلفی مواجه شد.

    معتز النجار» یکی از جوانان فلسطینی بود که در حمله بولدوزر اسرائیلی آسیب دید؛ وی می‌گوید: وقتی بولدوزر به من خورد، احساس کردم پایم کنده شده است» 

    اُم حسین» مادر محمد الناعم می‌گوید: من تک‌تک ضربه‌هایی را که به بدن پسرم وارد شد، درک کردم. این ضربه‌ها به قلب من وارد می‌شدند؛ درد او را احساس می‌کردم، گویی که دارند این کارها را با خودم می‌کنند. هرگز فراموش نخواهم کرد که اسرائیلی‌ها چگونه پسرم را کشتند [۸] .» وی همچنین می‌پرسد: اکنون چه کسی پسرش را بزرگ خواهد کرد؟» اُم حمزه» همسر الناعم می‌گوید خانواده‌اش درباره ویدیو و هولناک بودن آن برایش توضیح داده‌اند [۹] ، اما خودش هرگز تاب نیاورده ویدیو را ببیند: من نگاه نخواهم کرد که چگونه بدنش را قطعه‌قطعه کرده‌اند؛ کاش این ویدیو از بین می‌رفت.» بلال الناعم» برادر محمد هم می‌گوید با دیدن ویدیو در شبکه‌های مجازی منزجر شده و بعداً فهمیده پیکری که از تیغه بولدوزر آویزان است، پیکر برادر خودش است.

     

    اُم حسین» مادر محمد الناعم می‌گوید با دیدن ویدیوی جنایت صهیونیست‌ها احساس کرده بدن اوست که به جای پسرش دارد زیر تیغه بولدوزر اسرائیلی خرد می‌شود (+)

    اگرچه خبر این جنایت جنگی [۱۰] در شماری از رسانه‌های تراز اول غربی هم منعکس شد، اما این گزارش‌ها در بحبوحه بحران شیوع ویروس کرونا در جهان عملاً گم شدند. با این حال، اقدام غیرانسانی صهیونیست‌ها، از چشم بسیاری از کاربران فضای مجازی و همچنین برخی کارشناسان مسائل بین‌المللی [۱۱] مخفی نماند و برخی حتی با دیدن این ویدیو به یاد ریچل کوری [۱۲] » (یا راشل کوری») افتادند؛ دختر ۲۳ ساله آمریکایی که در دفاع از خانه‌های فلسطینیان توسط یکی از بولدوزرهای اسرائیلی زیر گرفته و کشته شد [۱۳] . در حالی که حتی برخی اسرائیلی‌ها هم از این جنایت ارتش رژیم صهیونیستی انتقاد کردند [۱۴] ، آن‌چه کاربران را بیش‌تر عصبانی کرد، دفاع تمام‌قد نفتالی بنت» وزیر دفاع رژیم صهیونیستی از اقدام ارتش این رژیم بود.

     

    ریچل کوری، فعال ۲۳ ساله آمریکایی و محمد علی الناعم فلسطینی ۲۷ ساله، به فاصله ۱۷ سال از یک‌دیگر توسط دولت جنایت‌کار اسرائیل» توسط بولدوزرهای اسرائیلی» خرد و کشته شدند. دو زمان متفاوت، یک آرمان واحد: فلسطین آزاد»؛ برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی، الناعم را با ریچل کوری مقایسه کرده‌اند (+)

    بنت در توئیتر خود نوشت: از انتقادات جناح چپی‌های متظاهر علیه اقدام ضدبشری» یک بولدوزر در جمع‌آوری بدن تروریستی که تلاش می‌کرد اسرائیلی‌ها را بکشد، خسته شده‌ام. من از ارتش اسرائیل که یک تروریست را کشت و بدنش را آورد، حمایت می‌کنم. این همان روشی است که [در مقابله با فلسطینی‌ها] باید استفاده شود و از این پس هم از همین روش استفاده خواهد شد. [۱۵] » چنان‌که گفته شد، تقریباً هیچ چیز درباره جنایت جدید صهیونیست‌ها تازگی ندارد، اما یک مسئله در این‌باره غیرقابل‌انکار است: ارتباط اقدام اخیر صهیونیست‌ها با معامله قرن» ترامپ؛ معامله‌ای که رومه آمریکایی نیویورک‌تایمز نیز اخیراً با انتشار گزارشی به یک‌سویه و ناعادلانه بودن آن اذعان کرد.

    یک دستگاه بولدوزر و یک دستگاه تانک متعلق به ارتش رژیم صهیونیستی؛ صهیونیست‌ها بارها از بولدوزرهای نظامی خود برای ارتکاب جنایت علیه فلسطینی‌ها استفاده کرده‌اند (+)


    آیا معامله قرن» ابتکار دونالد ترامپ است؟

    نیویورک‌تایمز طی یادداشتی تحت عنوان طرح صلح خاورمیانه ترامپ واقعیت زشت را افشا می‌کند [۱۶] » به قلم ناتان ترال» مدیر پروژه عربی-اسرائیلی» در گروه بین‌المللی بحران [۱۷] » تأکید می‌کند که حمایت بی‌چون‌وچرای ترامپ از رژیم صهیونیستی ویژگی منحصربه‌فرد دولت کنونی آمریکا نیست، بلکه نتیجه ده‌ها سال چشم‌پوشی واشینگتن از جنایات صهیونیست‌ها علیه فلسطینیان است. در ابتدای این یاداشت درباره تقسیم‌بندی جغرافیایی طرح به‌اصطلاح صلح ترامپ [۱۸] توضیح داده شده است. آن‌چه موجب می‌شود جنایت رژیم صهیونیستی علیه محمد الناعم را به معامله قرن» آمریکا مربوط بدانیم، آن است که نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی اقدام ضدبشری خود را درون صدها متر درون مرزهای نوار غزه مرتکب شدند، اما خود این رژیم ادعا می‌کند جوانان فلسطینی به سرزمین‌های اسرائیل» کرده بوده‌اند.

    در گزارش نیویورک‌تایمز درباره سخاوتمندی ترامپ در اعطای اراضی فلسطینی به رژیم صهیونیستی می‌خوانیم:

    این طرح خواستار تشکیل یک کشور فلسطینی در کرانه باختری و غزه است؛ تمام بیت‌المقدس، از جمله شهر قدیم»، را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت می‌شناسد؛ و با الحاق همه شهرک‌ها[ی غیرقانونی] و همین‌طور دره اردن (که تقریباً یک‌چهارم از کرانه باختری شامل مرزهای شرقی این منطقه با اردن را در بر می‌گیرد) به اسرائیل موافقت می‌کند. به این ترتیب، یک مجمع‌الجزایر پراکنده به نام فلسطین در دل دریایی از مناطق متعلق به اسرائیل ایجاد می‌شود. آقای ترامپ [پس از اعلام جزئیات معامله قرن»] اعلام کرد حاکمیت اسرائیل بر تمام اراضی‌ای را به رسمیت می‌شناسد که در قالب این طرح به اسرائیل اختصاص داده شده‌اند؛ چیزی نگذشت که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، وعده داد در عرض چند روز تمام شهرک‌ها و دره اردن را به اسرائیل ملحق کند [۱۹] .

    نویسنده گزارش سپس به اتفاق‌نظر موافقان و مخالفان درباره یک واقعیت اشتباه اشاره می‌کند:

    اعضای جناح راست در اسرائیل و سایر مخالفان راه‌حل دوکشوری، از این توافق استقبال کردند، چراکه آن را پایان قطعیِ احتمال تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی می‌دانستند. اتفاقاً جناح چپ در اسرائیل، سازمان آزادی‌بخش فلسطین» و سایر حامیان راه‌حل دوکشوری نیز دقیقاً به همین دلیل با طرح صلح ترامپ مخالفت کردند و آن را میخ آخر در تابوت راه‌حل دوکشوری دانستند. به هر حال، هم طرفداران و هم مخالفان معامله قرن» متفق‌القول بودند که این پیشنهاد گامی مهم در مسیری متفاوت نسبت به ت‌های آمریکا و جامعه بین‌المللی در دهه‌های گذشته است. اما آیا این طرح واقعاً نقطه مقابل رویکرد دیرینه جامعه بین‌المللی در قبال این مناقشه است؟ یا اتفاقاً برآمد منطقی این رویکرد است؟

    نقشه مدنظر مردخای مانوئل نوح» (نویسنده و دیپلمات آمریکایی در قرن هجدهم میلادی) برای سرزمین اسرائیل» (جزئیات بیش‌تر(+)

    مهرهای تأیید جامعه بین‌المللی بر جنایت‌های صهیونیست‌ها

    نویسنده نیویورک‌تایمز در انتقاد از رویکرد کشورهای غربی در قبال مسئله فلسطین می‌نویسد:

    غرب بیش از یک قرن است که از اهداف صهیونیستی در فلسطین به قیمت [کشتار و آوارگی] مردم بومی این کشور حمایت می‌کند. سال ۱۹۱۷، دولت انگلیس قول داد که یک خانه ملی» برای یهودیان در فلسطین تأسیس کند، جایی که یهودیان کم‌تر از ۸ درصد از جمعیت را تشکیل می‌دادند. ۳۰ سال بعد، سازمان ملل طرحی را برای تقسیم‌بندی فلسطین پیشنهاد داد: بخش اعظم اراضی فلسطین به یهودیانی تقدیم شد که کم‌تر از یک‌سوم جمعیت را تشکیل می‌دادند و کم‌تر از ۷ درصد از سرزمین این کشور را در اختیار داشتند. سپس اسرائیل، در طول جنگی که پس از این تقسیم‌بندی رخ داد، بر بیش از نیمی از سرزمین‌های اختصاص‌یافته به کشور عربی» [اعراب فلسطین] تسلط پیدا کرد؛ به این ترتیب، چهارپنجم از فلسطینی‌هایی که در مرزهای جدید اسرائیل زندگی می‌کردند، از بازگشت به خانه‌های خود محروم شدند. جامعه بین‌المللی باز هم اسرائیل را وادار نکرد تا قلمرویی را که تصرف کرده بود پس دهد و یا به پناهندگان اجازه بازگشت به خانه‌هایشان را بدهد.

    مردم فلسطین هم‌اکنون برای رفت‌وآمد در سرزمین اجدادی‌شان و رفتن به خانه‌های خودشان باید از نیروهای اشغالگر صهیونیستی اجازه بگیرند (+)

    ترال درباره تداوم دست‌اندازی رژیم صهیونیستی به اراضی فلسطینی پس از تأیید تلویحی سازمان ملل می‌نویسد:

    اسرائیل پس از جنگ سال ۱۹۶۷ (وقتی ۲۲ درصد دیگر از فلسطین را به علاوه شبه‌جزیره سینا در مصر و ارتفاعات جولان در سوریه فتح کرد) به شکلی غیرقانونی شهرک‌هایی را در سرزمین‌های اشغالی خود ساخت و رژیمی را بنیان گذاشت که قوانین آن میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌هایی که همگی در یک منطقه زندگی می‌کردند، تمایز قائل می‌شدند. سال ۱۹۸۰، اسرائیل رسماً قدس شرقی را [به سرزمین‌های تحت اشغال خود] ضمیمه کرد [۲۰] . مانند شهرک‌سازی‌های اسرائیل، این‌بار هم جامعه بین‌المللی در واکنش به اقدامات تل‌آویو اخم کرد و آن‌ها را محکوم نمود، اما نتیجه این اتفاقات تشدید حمایت‌های مالی و نظامی آمریکا از اسرائیل بود.

    یادداشت نیویورک‌تایمز در ادامه، اولین طرح آمریکایی برای حل‌وفصل مسئله اسرائیل را متعلق به دولت بیل کلینتون» معرفی می‌کند و به بیان شباهت‌های آن با به‌اصطلاح معامله قرن» ترامپ می‌پردازد:

    سال ۱۹۹۳، توافقات اسلو» به فلسطینیانی که در یک سری جزیره کوچک و پراکنده زندگی می‌کردند، اندکی استقلال اعطا کرد. با این حال، هیچ‌یک از این توافق‌نامه‌ها اسرائیل را وادار به برچیدن شهرک‌ها یا حتی توقف شهرک‌سازی وادار نکرد. اولین طرح آمریکایی برای به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی توسط پرزیدنت بیل کلینتون در سال ۲۰۰۰ ارائه شد. به موجب این طرح، شهرک‌های بزرگ اسرائیلی و همچنین کلیه شهرک‌های یهودی در قدس شرقیِ اشغالی به اسرائیل ملحق می‌شدند. به علاوه، کشور فلسطین باید غیرنظامی‌سازی [و خلع‌سلاح] می‌شد و پایگاه‌های نظامی اسرائیل و همچنین نیروهای بین‌المللی در دره اردن باید در سرزمین‌های فلسطینی مستقر می‌شدند و صرفاً در صورت رضایت اسرائیل [نه به درخواست فلسطینی‌ها] امکان خروج آن‌ها وجود می‌داشت. طرح کلینتون هم که پایه و اساس همه طرح‌های بعدی شد، مانند معامله قرن» [در حرف] استقلال بیش‌تری به فلسطینی‌ها اعطا می‌کرد و سرزمین آن‌ها را یک کشور» می‌نامید.

     

    نیروهای صهیونیست در آغاز جنگ شش‌روزه سال ۱۹۶۷؛ سرزمین‌هایی که صهیونیست‌ها در این جنگ اشغال کردند، هنوز به فلسطینی‌ها بازگردانده نشده‌اند (+)

    طرح‌های به‌اصطلاح صلح آمریکا و راه‌حل یک‌و نیم‌کشوری»

    مدیر پروژه عربی-اسرائیلی» در گروه بین‌المللی بحران» خاطرنشان می‌کند: به گفته ارتش اسرائیل، اکنون شمار فلسطینی‌هایی که در قلمرو تحت کنترل اسرائیل زندگی می‌کنند، بیش‌تر از یهودیان است [۲۱] . این یعنی طرح‌های آمریکا، چه طرح مدنظر آقای ترامپ و چه طرح آقای کلینتون، اکثریت جمعیت یک گروه قومی [اعراب فلسطینی] را در کم‌تر از یک‌چهارمِ سرزمین [اشغالی] محدود کرده‌اند [و سه‌چهارم دیگر را در اختیار اقلیت یهودی گذاشته‌اند]. ضمناً محدودیت‌هایی که طرح‌های آمریکایی علیه حاکمیت فلسطینی‌ها وضع کرده‌اند آن‌قدر گسترده هستند که نتیجه این طرح‌ها را باید [به جای راه‌حل دوکشوری»] راه‌حل یک‌و نیم کشوری» نامید [یک کشور کامل برای یهودی‌ها و یک نیمه‌کشور» برای فلسطینی‌ها].»

     

    این چه معامله»ای است که در مراسم رونمایی از آن صرفاً یک طرف حضور دارد؟ (+)

     

    نویسنده نیویورک‌تایمز سپس بخشی از نقاط ضعف طرح ترامپ را نیز برمی‌شمارد:

    طرح آقای ترامپ دارای نواقص بزرگِ بسیاری است: منافع یهودیان را به منافع فلسطینیان ترجیح می‌دهد؛ [با به رسمیت شناختن شهرک‌های اسرائیلی،] اسرائیل را به خاطر شهرک‌سازی تشویق می‌کند و حتی به تل‌آویو انگیزه می‌دهد تا شهرک‌سازی را ادامه بدهند و فلسطینی‌ها را از داشته‌هایشان محروم کنند. با این حال، هیچ‌یک از این ویژگی‌ها [و نواقص] نسبت به ویژگی‌های طرح‌های قبلی تازگی ندارند. طرح ترامپ صرفاً نازک‌کاریِ خانه‌ای است که قانونگذاران آمریکایی، چه جمهوری‌خواه و چه دموکرات، ده‌ها سال صرف ساخت آن کرده‌اند. طی چندین دهه گذشته، همزمان با اقدام اسرائیل به تصرف تدریجی کرانه باختری و آوردن بیش از ۶۰۰,۰۰۰ مهاجر به سرزمین‌های اشغالی، آمریکا نیز با حمایت دیپلماتیک، وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، فشار بر دادگاه‌های بین‌المللی و نهادهای تحقیقاتی با هدف جلوگیری از پیگرد تل‌آویو، و اعطای میلیاردها دلار کمک سالیانه، با اسرائیل همکاری کرد.

    یادداشت‌نویس نیویورک‌تایمز به مواضع دوگانه دموکرات‌ها در قبال مناقشه اسرائیل به فلسطین نیز اشاره می‌کند:

    برخی از دموکرات‌ها که اکنون نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری هستند، از مخالفت با الحاق سرزمین‌های جدید به اسرائیل سخن گفته‌اند، اگرچه هیچ پیشنهادی برای مقابله با این اقدامات اسرائیل نمی‌دهند. به این ترتیب است که یک دموکرات جریان اصلی مانند سناتور ایمی کلوبوچار» [که اخیراً به نفع جو بایدن از رقابت کناره‌گیری کرد [۲۲] ] می‌تواند با الحاق [سرزمین‌های اشغالی] به اسرائیل اعلام مخالفت کند و پای نامه‌ای را امضا بزند که از طرح ترامپ به خاطر نادیده گرفتن قوانین بین‌المللی» انتقاد می‌کند [۲۳] ، در حالی که خود او از نویسندگان یکی از قطعنامه‌های مجلس سنا بود که موضوع آن ابراز اعتراض شدید» آمریکا [۲۴] به قطعنامه سال ۲۰۱۶ شورای امنیت سازمان ملل با موضوع توقف شهرک‌سازی‌های غیرقانونی اسرائیل بود [۲۵] .

    نمایی از کوه صهیون» در بیت‌المقدس، شهری که ترامپ آن را رسماً به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخت (+)

    در ادامه گزارش آمده است:

    دموکرات‌های دیگر مانند سناتور الیزابت وارن» و پیت بوتجج» می‌گویند مایل نیستند حمایت‌های مالی آمریکا را صرف الحاق سرزمین به اسرائیل کنند. این در حالی است که این مواضع صرفاً یک لفاظی جذاب است که به این نامزدها اجازه می‌دهند محکم» به نظر برسند، بدون آن‌که هیچ چیزی [از جمله تعهدشان به حمایت از اسرائیل] به خطر بیفتد. واقعیت این است که کمک‌های آمریکا به تل‌آویو به هر حال مستقیماً صرف انجام کارهای اداری مربوط به الحاق سرزمین به اسرائیل، مثلاً انتقال اختیار زمین‌های کرانه باختری از ارتش به دولت نمی‌شود. به استثنای سناتور برنی سندرز» [۲۶] ، هیچ نامزد دیگری پایش را فراتر از اظهارات مبهم درباره استفاده از کمک‌های مالی به اسرائیل به عنوان اهرم نگذاشته و پیشنهادی ارائه نکرده است که به معنای تلاش برای توقف هم‌دستی آمریکا در نقض حقوق فلسطینیان به دست اسرائیل باشد.

    گشت نیروهای رژیم صهیونیستی در دره اردن، منطقه‌ای که طبق معامله قرن» ترامپ، اشغال آن به دست صهیونیست‌ها رسمیت پیدا خواهد کرد (+)


    صهیونیست‌ها راست می‌گویند که اسرائیل موردتبعیض است

    نویسنده در بخش پایانی گزارش خود بار دیگر از دفاع آمریکا از تبعیض رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در کشور اشغالی خودشان انتقاد می‌کند و می‌نویسد:

    اعلام مخالفت با الحاق سرزمین به اسرائیل هیچ معنایی ندارد، مگر آن‌که همراه با ارائه برنامه‌هایی برای جلوگیری یا جبران این اقدامات تل‌آویو باشد: منع خرید محصولات تولیدشده در شهرک‌ها، کاهش کمک‌های مالی به اسرائیل به همان اندازه‌ای که تل‌آویو در سرزمین‌های اشغالی خرج می‌کند، جلوگیری از سرمایه‌گذاری صندوق‌های بازنشستگی فدرال و ایالتی در شرکت‌هایی که در شهرک‌های غیرقانونی فعالیت می‌کنند، و تعلیق کمک‌های نظامی تا زمانی که اسرائیل مجازات جمعی دو میلیون نفر در غزه با محاصره این منطقه را پایان دهد و برای فلسطینی‌ها در کرانه باختری همان حقوق مدنی‌ای را قائل شود که برای یهودیان همسایه آن‌ها قائل می‌شود.

    سهم فلسطینیان از سرزمین اجدادی‌شان (از چپ) در دوره پیش از اشغال، پس از تقسیم‌بندی سازمان ملل در سال ۱۹۴۷، پس از جنگ سال ۱۹۶۷، و طبق معامله قرن» ترامپ (+)


    ترال برخی دیگر از نقاط ضعف معامله قرن» ترامپ و در عین حال، حمایت غربی‌ها از این معامله یک‌طرفه را این‌گونه توصیف می‌کند:

    طرح ترامپ، دقیقاً مانند طرح‌های صلح آمریکاییِ چندین دهه گذشته که [معامله قرن] نگین انگشتری آن است، پوششی در اختیار اسرائیل می‌گذارد تا آن چیزی را تداوم ببخشد که به عنوان وضع موجود» شناخته می‌شود: اسرائیل به عنوان تنها حاکمیت مستقلی که قلمروی میان رود اردن و دریای مدیترانه را کنترل می‌کند، میلیون‌ها نفر انسان بی‌کشور را از حقوق مدنی اساسی‌شان محروم می‌کند [۲۷] ؛ حرکت این افراد [در کشور اشغالی خودشان] را محدود می‌کند؛ هرگونه اظهاراتی را که ممکن است به نظم عمومی» آسیب برساند، جرم‌انگاری می‌کند؛ آن‌ها را در قالب بازداشت حکومتی» بدون اتهام یا محاکمه به طور نامحدود بازداشت می‌کند؛ زمین‌های آن‌ها را از آن‌ها می‌گیرد؛ و همه این‌ها در حالی است که رهبران کنگره، اتحادیه اروپا و بخش اعظم کشورهای دیگر جهان این بی‌عدالتی را تحسین و تشویق، و تعهد خود به تداوم مذاکرات مؤثر [۲۸] » را اعلام می‌کنند.

     


    نویسنده نیویورک‌تایمز یادداشت خود را با یادآوری یک نکته به پایان می‌رساند:

    مدافعان اسرائیل دوست دارند بگویند اسرائیل موردتبعیض قائل می‌شود؛ و درست هم می‌گویند. اسرائیل تنها» حکومتی است که اقدام به اشغال نظامی دائمی یک کشور کرده و برای گروه‌های مختلفی که در یک سرزمین مشترک زندگی می‌کنند، قوانین تبعیض‌آمیز وضع نموده و در عین حال آن‌هایی خود را لیبرال می‌دانند برای توجیه، دفاع و حتی تأمین مالی اقداماتش تمام تلاش خود را می‌کنند. منتقدان دموکراتِ طرح ترامپ، بدون ت‌های معنادار حمایتی [به نفع فلسطینی‌ها]، بهتر از رئیس‌جمهور آمریکا نیستند. آن‌ها هم نه در حرف، بلکه در عمل، طرفدار اقدامات اسرائیل در الحاق سرزمین و سلطه [بر فلسطینیان] هستند.

    حتماً برمی‌گردیم، فلسطین»؛ بزرگداشت آرمان فلسطینی بازگشت به سرزمین مادری» در روز آغاز اشغال فلسطین، موسوم به روز [مشرق]نکبت» 



    ابوبکر البغدادی

    در اواخر دهه ۸۰ و ابتدای دهه۹۰ صدام حسین رییس‌جمهور معدوم عراق و سران حزب بعث به این نتیجه میرسند که تفکرات حزب حاکمشان و تاکید صرف بر اندیشه ناسیونالیسم عربی برای جلب حمایت عمومی مردم کافی نیست.

     کشته شدن ابوبکر البغدادی رهبر گروه تروریستی داعش در حمله اکتبر سال جاری توسط نیروهای امریکایی در منطقه باریشه استان ادلب تحلیل‌های متفاوتی را از جانب کارشناسان در خصوص آینده این گروه و فعالیت‌های تروریستی در منطقه خاورمیانه به همراه داشت. گروهی معتقد بودند که کشته شدن بغدادی در کنار از دست رفتن کلیه مناطق تحت تصرف این گروه و کشته شدن اکثر رهبران و فرماندهان بارز آنها به منزله پایان عمر داعش خواهد بود. دسته ای دیگر اما معتقدند مطالعه تاریخچه فعالیت گروه‌های تکفیری در منطقه نشان می‌دهد مرگ یک رهبر نه تنها به معنی پایان کار گروه نبوده بلکه در مواردی موجب آزادسازی ناگهانی پتانسیل مخفی آنها شده است. به منظور تحلیل بهتر این موضوع بهتر است ابتدا به تاریخچه و زمینه‌های شکل گیری تروریسم تکفیری در کشور عراق بپردازیم.

    تاثیر اقدامات صدام حسین بر رشد اندیشه‌های تکفیری

    در اواخر دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ میلادی صدام حسین رییس‌جمهور معدوم عراق و سران حزب بعث به این نتیجه میرسند که تفکرات حزب حاکمشان و تاکید صرف بر اندیشه ناسیونالیسم عربی برای جلب حمایت عمومی مردم کافی نیست. انتخاب حاکمان بعثی عراق برای ایجاد جنبشی جدید "اسلامگرایی" بود. البته این گرایش به تفکرات اسلامی و دینی تا جایی مجاز بود که اساس تفکرات حزب بعث و قوانین اصلی آن را زیر سوال نبرد. طبق اسنادی که در سال ۲۰۰۳ پس از اشغال عراق، به دست نیروهای امریکایی افتاد نخستین بار این موضوع در جلسه سری حزب بعث موسوم به رهبری ملی (القیاده القومیه) در سال ۱۹۸۶ مطرح میشود که با موافقت عمده اعضا به جز ۲ نفر همراه میشود: طارق عزیز تنها عضو غیر مسلمان (مسیحی) حلقه اصلی رهبری حزب بعث و برزان التکریتی برادر ناتنی صدام و رییس سازمان اطلاعات عراق.

    طارق عزیز

    برزان در کتاب خاطرات خود میگوید: اتحاد با مذهبی ها اشتباه است زیرا اساس بنیان بعث و تفکر مدرن نمیتواند با آنها پیوند داشته باشد.

    برزان التکریتی

    جنگ کویت و سرعت بخشیدن به اندیشه‌های تبلیغاتی دینی

    حمله ارتش بعث عراق به کویت و اشغال این کشور در ماه آگوست ۱۹۹۰ میلادی موجب شد امریکا و ائتلافی از کشورهای عضو سازمان ملل تصمیم به حمله نظامی و آزادسازی کویت بگیرند. در ابتدای ژانویه ۱۹۹۱ حدود ۵ ماه پس از اشغال کویت، نبرد آغاز شد. تنها چند روز پیش از شروع حملات ائتلاف در ۱۷ ژانویه، صدام حسین طی یک برنامه زنده تلویزیونی با دست خط خود عبارت "الله اکبر" را به پرچم این کشور اضافه کرد.

    دیگر اقدام صدام در این ماه تاسیس بانک اسلامی عراق بود. شکست سنگین و خردکننده ارتش عراق در جنگ کویت و وضعیت نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم در دوره پس از آن موجب شد حزب بعث علاقه بیشتری به ترویج تفکرات اسلامی نشان دهد. تابستان سال ۱۹۹۳ صدام رسما تاسیس "جنبش ایمان" یا الحمله الایمانیه را اعلام کرد. به موجب این قانون کلیه کلوپ‌های شبانه و مشروب فروشی‌ها در سراسر عراق تعطیل شدند و کمی بعد مجوز فروش مشروبات الکلی را تنها به غیر مسلمانان ارائه میدادند و فروش آن در شهرهای مذهبی نظیر کربلا و نجف و محله اعظمیه بغداد به کلی ممنوع شد.

    همچنین دانشگاه مطالعات قرآنی بغداد که در سال ۱۹۸۹ به منظور مقابله با تفکرات سلفی تشکیل شده بود اینبار به محلی برای اجرا شدن طرح های جدید حزب بعث مبدل گشت. از سال ۱۹۹۲ ون شیعه و سنی به شرط تایید از سوی کمیته مرکزی حزب بعث مجاز به فعالیت در راستای تبلیغات دینی در این دانشگاه شدند.

    عزت ابراهیم الدوری در کنار صدام 

    همچین پزوهشگاه عالی حوزه قرآن کریم به ریاست عزت ابراهیم الدوری از سران مشهور حزب بعث و نفر دوم تشکیلات پس از صدام حسین، مامور نظارت بر آموزش مبانی قرآنی به اعضای حزب بعث شد. ساخت مساجد جدید و باشکوه با هزینه بسیار زیاد در بغداد و سایر مناطق عراق از جمله مسجد مشهور ام المعارک در منطقه غزالیه بغداد که ساخت آن ۸ سال طول کشید از دیگر اقدامات حزب بعث در این دوره زمانی بود.

    ظهور رهبران آینده تروریسم عراق از دل برنامه‌های تبلیغی حزب بعث

    ترویج تفکرات دینی و اسلامی توسط حکومت صدام باعث شد تا مبلغان و گروه‌های تندرو و سلفی و نمایندگان گروه القاعده که مدت‌ها از ترس مجازات حزب بعث جرات فعالیت نداشتند فرصت مغتنم را برای به واقعیت پیوستن رویایی حکومت اسلامی مد نظر خود به دست آورند. یکی از مشهورترین افرادی که دکترای علوم دینی خود را از دانشگاه مطالعات قرآنی بغداد گرفت جوانی با نام ابراهیم البدری بود که سالها بعد تحت نام ابوبکر البغدادی رهبری گروه تروریستی داعش را به عهده گرفت.

    همچنین اجبار پرسنل امنیتی و ارتش برای کسب آموزه‌های دینی در این دوره موجب شد پس از سقوط صدام بسیاری از ارکان اصلی سیستم نظامی و اطلاعاتی حزب بعث جذب اندیشه‌های تندرو و تکفیری نمایندگان القاعده که از سوی اسامه بن لادن به این کشور فرستاده شده بودند. مشهورترین افراد در این بین سمیر الخلیفاوی(حاجی بکر)، عبدالرحمن مصطفی(ابوعلی الانباری)، عدنان البیلاوی و فاضل حیالی(ابومسلم الترکمانی) بودند.

    جدولی از رهبران گروه تروریستی داعش همراه با ملیت و سابقه عضویت در ارتش بعث عراق (علامت X )

    سقوط حکومت صدام و آغاز دوره تروریسم تکفیری در عراق

    در دوران پس از اشغال نظامی عراق توسط ارتش امریکا گروه‌های مختلف تروریستی نظیر "جماعت توحید و جهاد"، "تنظیم القاعده فی بلاد الرافدین" و . تشکیل شد. اما اصلی ترین گروه که به ثبات کامل رسید القاعده عراق تحت رهبری ابومصعب ارقاوی نماینده رسمی بن لادن بود. زرقاوی بدون شک تندروترین و خشن ترین رهبر گروه‌های تکفیری منطقه در دو دهه اخیر بوده است. فردی که به دلیل کشتار و خشونت بیش از حد حتی نسبت به مردم اهل سنت عراق شدیدا از سوی گروه‌های تحت بیعت خود تحت انتقاد و فشار بود. همچنین با توجه به ملیت اردنی و غیر بومی وی بسیاری از سران عشایر و قبایل عراقی که تمایل به اندیشه‌های تکفیری داشتند حاضر به اطاعت از وی نشدند. زرقاوی در سال ۲۰۰۶ در خانه امنی در شهر بعقوبه استان دیاله عراق هدف حمله نیروی هوایی امریکا قرار گرفت و کشته شد.مرگ وی مثال بارزی از ظهور قدرتی جدید و آزاد شدن پتانسیل نهفته در دل یک جریان تکفیری پس از کشته شدن رهبر آن است. پس از مرگ زرقاوی شورای رهبری القاعده عراق، ابوعمر البغدادی را به عنوان رهبر جدید گروه منسوب کرد. اما در واقعیت وی به هیچ وجه فرد مهم و در جایگاه رهبری این گروه نبود. ابوعمر بر خلاف لقب دروغینش حتی اهل شهر بغداد نیز نبود و محل تولد وی شهر حدیثه در استان الانبار و در فاصله ۱۳۰ کیلومتری پایتخت عراق بود.

    ابوعمر البغدادی

    شخصی که در پشت پرده رهبری این گروه را به عهده داشت ابوحمزه المهاجر عضو سابق جهاد اسلامی مصر و از اعضای قدیمی القاعده بود که در سال ۲۰۰۳ پایه گروه القاعده عراق را بنا نهاده و اداره آن را به ابومصعب ارقاوی سپرده بود. ترکیب ابو عمر و المهاجر موجب شد خونین‌ترین ماه‌های عراق در دوره پس از اشغال با موج گسترده عملیات ترور و بمبگذاری در سراسر این کشور همراه شود. این حوادث بیشتر در مناطق شیعه نشین یا بغداد پایتخت عراق روی میداد اما به تدریج دامنه آن به استان‌های سنی نشین نظیر نینوا و الانبار نیز کشیده شد زیرا رهبری القاعده عراق کشتار مردم اهل سنت را در مناطقی که با دولت عراق یا ارتش امریکا همکاری میکنند نیز مجاز می‌دانست.

    ابوحمزه المهاجر

    تشکیل شوراهای بیداری و تضعیف القاعده

    کشتار بیرحمانه مردم به ویژه در مناطق سنی نشین باعث شد تا جنبشی تحت عنوان شورای بیداری (صحوات) از میان جوانان اهل سنت عراق برای مقابله با ترویج تروریسم تکفیری شکل گیرد. این جنبش در دوران اوج خود بیش از ۱۰۰ هزار عضو داشت که در کنار بازسازی مجدد ارتش عراق و حضور گسترده نظامیان امریکایی موجب تضعیف شدید تروریسم و محدودیت شدید حوزه فعالیت ابوحمزه المهاجر و گروهش شد.

    در تاریخ ۶ آوریل ۲۰۱۰ نیروهای ویژه ارتش عراق با کشف محل زندگی ابوعمر البغدادی و ابوحمزه المهاجر در جنوب شهر تکریت، این منطقه را به محاصره خود درآوردند. ابوعمر و المهاجر با فعال کردن کمربند انفجاری خودکشی میکنند اما ۱۶ نفر از همراهان آنها توسط ارتش عراق دستگیر شدند. مقامات عراقی در آن زمان این عملیات را بزرگترین ضربه به القاعده تا آن تاریخ و به منزله پایان تروریسم در عراق میدانستند اما سرنوشت سودای دیگری در سر داشت.

    ظهور زوج مخوف حجی بکر_ البغدادی و اوج گیری تروریسم

    ماجرای زندان بوکا و آزادی افراد دستگیر شده در این زندان توسط نیروهای امریکایی را بسیاری از افراد مشتاق به مطالعات منطقه ای به یاد دارند. زندانی که در جنوب عراق به منظور نگهداری اعضای تروریست و یا افرادی که مظنون به ارتباط با گروه‌های تروریستی توسط ارتش امریکا دایر شده بود. در سال ۲۰۱۰ امریکایی ها به بهانه عدم وجود مدارک کافی برای اثبات اتهام، تعداد زیادی از زندانیان این محل را آزاد کردند. مشهورترین این افراد "سمیر عبد محمد الخلیفاوی" ملقب به "حجی بکر" سرهنگ سابق اطلاعات نیروی هوایی عراق  و "ابراهیم عواد البدری السامرایی" ملقب به "ابوبکر البغدادی" بودند.

    پس از مرگ ابوعمر و المهاجر، حجی بکر که نفر بعدی تشکیلات به حساب می‌آمد با یک ترفند زیرکانه گزینه مطلوب خود یعنی بغدادی را به رهبری گروه منصوب کرد. وی با ارسال نامه‌ای تحت این مضمون که "تمام رهبران با ریاست بغدادی موافقت کرده اند و رای شما باقی مانده " به تک تک اعضای شورای رهبری القاعده عراق، موفق شد موافقت عمده اعضا را برای ریاست البغدادی و در حقیقت ریاست خودش جلب کند. حجی بکر طراح اصلی هجوم داعش به خاک سوریه در زمانی بود که عمده اعضا معتقد بودند که نخست باید خاک عراق به شکل کامل به تصرف این گروه در بیاید.

    اما پس از جدایی جولانی و گروه جبهه النصره از داعش بلافاصله حجی بکر طرح هجوم به شرق و شمال سوریه و تصرف مناطق وسیعی از استان‌های دیراور، حسکه، رقه و حلب را کلید زد. این حملات موجب شد تا در ابتدای سال ۲۰۱۵ مناطق تحت تصرف داعش در سوریه حتی وسیع تر از خاک عراق باشد. حجی بکر در میان نیروهایش به ارباب سایه‌ها مشهور بود به این دلیل که هرگز استقرار در مناطق محافظت شده این گروه در شهرهای اصلی تحت اشغال را قبول نمیکرد و معمولا در مناطق دورافتاده و یا حتی در مناطق تحت کنترل دشمنانش زندگی میکرد. این موضوع در مورد ابوبکر البغدادی نیز صدق میکرد که در حالی کشته شد که در غرب استان ادلب و محل تحت کنترل گروه هیات تحریرالشام زندگی میکرد که نفرت عمیق و کینه قدیمی از یکدیگر داشتند. سرنوشت حجی بکر نیز مشابه بغدادی بود. در سال ۲۰۱۴ محل حضور وی در خانه‌ای در شهر تل رفعت شمال استان حلب توسط همسایه وی لو میرود. تل رفعت در آن زمان تحت اشغال مخالفین دولت سوریه قرار داشت که بلافاصله به محل گزارش شده هجوم میبرند و حجی بکر در حالی که با اسلحه شخصی خود در حال درگیری بود به دست رقیب به هلاکت میرسد. مرگ حجی بکر موجب شد تا رهبری داعش مجددا از جناح بعثی این تشکیلات به افراد سلفی و تکفیری برسد.

    زخمی شدن بغدادی و اداره امور توسط ترکمانی و العدنانی

    نوامبر سال ۲۰۱۴ میلادی ابوبکر بغدادی در حمله جنگنده‌های امریکایی به محل ستش در شهر موصل به شدت زخمی شد. وی مدت‌ها توان فعالیت و اداره امور این گروه تروریستی را نداشت. در غیاب وی اداره تشکیلات داعش بر عهده ابومحمد العدنانی و ابومسلم الترکمانی بود.

    ابومحمد العدنانی

    طه صبحی فلاحه ملقب به ابومحمد العدنانی سخنگوی رسمی و مغز متفکر شورای رهبری داعش، متولد شهر ادلب سوریه بود که به هنگام تشکیل گروه "جماعت توحید و جهاد" در عراق به این گروه پیوسته و در سال ۲۰۰۵ توسط نیروهای امنیتی عراق دستگیر شد. العدنانی ۵ سال بعد در سال ۲۰۱۰ به دلایل نامعلوم از زندان آزاد شده و بلافاصله به عنوان یکی از اعضای برجسته شورای رهبری القاعده عراق و سپس داعش شروع به فعالیت میکند. العدنانی به عنوان طراح اصلی حملات تروریستی شهر پاریس در نوامبر ۲۰۱۵ شناخته میشود که منجر به کشته شدن بیش از ۱۳۰ نفر از شهروندان فرانسوی شد. وی سرانجام در آگوست سال ۲۰۱۶ میلادی در حمله یک فروند پهپاد پریدیتور امریکایی در شمال حلب به هلاکت رسید.

    نفر دیگر فاضل الحیالی ملقب به ابومسلم الترکمانی نفر دوم داعش و جانشین ابوبکر بغدادی بود. وی زاده شهر تلعفر در استان نینوا بوده و با لقب حجی معتز نیز نام برده میشد.

    پس از واقعه زخمی شدن ابوبکر بغدادی، العدنانی سخنگوی گروه طی سخنانی اعلام کرد که خلیفه داعش اعلام کرده که در صورت مرگش ابومسلم الترکمانی رهبر جدید این گروه خواهد بود.

    الترکمانی به عنوان مسئول لجستیک و جابه جایی نیرو و تجهیزات این گروه مابین دو کشور عراق و سوریه شناخته میشد و همچنین طراح عملیات اشغال شهرهای موصل و تکریت نیز بود. آفتاب عمر ترکمانی نیز در آگوست سال ۲۰۱۵ غروب کرد و وی در حمله نیروی هوایی امریکا در شهر موصل به هلاکت رسید.

    پس از مرگ عدنانی و ترکمانی دوره زوال این گروه تروریستی آغاز شد و تا پایان سال ۲۰۱۷ داعش تقریبا از تمامی مناطق تحت اشغال خود بیرون شده و با مرگ ابوبکر بغدادی در سال جاری میلادی دوره اخیر فعالیت تکفیری‌ها در سرزمین شام تقریبا خاتمه یافت.[مشرق]


    آمریکایی‌ها به خوبی از شعاع عملیاتی موشک‌ها و پهپادهای یمنی با هدف قرار دادن ریاض مطلع هستند و می دانند که پایگاه‌های آمریکایی در سقطره و دیگر جزایر یمن در شعاعی محدودتری قرار دارند.

     یک گزارش مطبوعاتی چند روز قبل و به نقل از مقامات آمریکایی و پنتاگون، حکایت از ایجاد آمادگی برای حمله به کتائب حزب الله» عراق و مقاومت در این کشور داشت.

    این در حالی بود که آمریکا پایگاه های فرعی و محدود خود در القیاره، کی وان(k1) و القائم را تخلیه و در پایگاه های تاجی و برخی دیگر از پایگاه ها، کاهش و یا جابجایی نیرو به عین الاسد را اجرا کرده و کارمندان سفارت در بغداد و کنسولگری در اربیل را از عراق خارج کرده است. این رخداد که تلاش شد، هراس در عراق را دامن بزند، در ابعاد تاکتیکی و راهبردی دارای مفهوم و ارتباط ویژه ایست.

    1- اقدام تروریستی آمریکا در شهادت رساندن سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس که رفتاری غیرقانونی و تروریستی و مداخله گرانه و نقض حاکمیت عراق محسوب می‌شد به راهبرد اخراج آمریکا منتهی و به جز واکنش اولیه ایران در عین الاسد، به مصوبه پارلمان عراق مبنی بر اخراج سریع این نیروها و تکلیف دولت عراق مبنی بر ضرورت پیگیری این مصوبه، رسید.

    آمریکا دچار سردرگمی شدیدی در عراق شد و دست به اقدامات متناقض زد، که شامل تهدید و تمرد از قواعد همکاری طبیعی بین آمریکا و عراق بود ولی مقامات آمریکایی از عزم خود مبنی بر ماندن در عراق سخن راندند. به موازات اقدامات آمریکا، هشدار و نوعی آمادگی هوشمندانه در نیروهای مقاومت عراقی و دیگر دستگاه‌های مسئول عراقی به اجرا گذاشته شد. هدف قرار دادن پایگاه های ارتش و حشدالشعبی موجب همگرایی و همکاری بیشتر بین این دو سازمان نظامی عراقی و عزم بیشتر برای اخراج آمریکا گردید.

    لذا آمریکا دست به اقدامات نقض حاکمیتی بیشتر در عراق زده و بدون هماهنگی با فرماندهی نظامی و ارتش عراق، پروازها و جابجایی و تقویت پایگاه‌ها خود در عراق را به اجرا گذاشت و پروازهای شناسایی بر روی پایگاه های ارتش و حشدالشعبی را افزایش داده که با اعتراض حکومت عادل عبدالمهدی روبه‌رو شد.

    2- به موازات اقدامات نظامی در عراق، آمریکا تلاش کرد، از طریق رهبران سازش‌کار و یا وابسته و یا نفوذی‌های خود در دستگاه اطلاعاتی عراق در مسیر تعیین نخست وزیر جدید کارشکنی و یا مداخله جدی نمود نموده و افراد وابسته به آمریکا را بر رهبران عراقی تحمیل نماید. این پروژه نیز آنچنان رسوا و فاقد وجاهت پیش رفت‌ که امید آمریکا در این عرصه نیز به حداقل تنزل پیدا کرد.


    3- اقدامات امنیتی در عراق، فضای سنگینی را علیه نیروها و پایگاه‌های نظامی آمریکا، ثبت کرد و مجموعه متغیرهای ی، نظامی و امنیتی، در مسیر مطلوب آمریکا به پیش نرفت. از آنجا که آمریکا، صراحتاً از چشم داشت کارانه به نفت و ثروت عراق سخن گفته بود و جنگ بیولوژیک کرونایی نیز، همبستگی عراقی را افزایش و موقعیت اجتماعی و ی حشدالشعبی را ارتقا داد، آمریکا و سعودی به جنگ قیمت نفت روی آورده که آن هم به چشم انداز مطلوب دست نیافت.

    4- آنچه از طرف آمریکا در عراق و انتقال بخشی از نیرو و تجهیزات خود به شمال سوریه و شرق فرات ملاحظه می‌شود، یک استراتژی منطقه ایست که با اقدامات چند ماه اخیر در پرونده یمن تکمیل می شود. آمریکایی توازن قدرت کلان و تاکتیکی در یمن را به شدت به زیان خود و هم‌پیمانان سعودی، اماراتی، اسرائیلی و انگلیسی ارزیابی کردند، و در واکنش به اقدام فقدان امنیت نظامیان، ناوها و پایگاه‌های خود در بحرین و ناوگان پنجم دریایی خود و دیگر پایگاه‌های مستقر در عربستان و امارات و . به شکل چراغ خاموش، استقرار در جزیره سقطره و تعدادی دیگر از جزایر دریای سرخ و بنادر عدن و مکلا و. را به عنوان جایگزین، و توانمندی‌های خود در خلیج فارس در نظر گرفتند.

    آمریکا و ترامپ که باج خواهی جهانی را در سال‌های اخیر علنی‌تر از قبل به اجرا می‌گذارند، غارت نفتی و گازی یمن را در دستور کار قرار دادند و به موازات قلدری و استقرار در آبراه استراتژیک باب‌المندب، دریای سرخ و بخش جنوبی دریای عمان، استقرار در استان‌های نفت‌خیز یمن به عنوان اولویت فوری تعیین شد و لذا گریفیتس» نماینده دبیرکل با نگرانی از پیشروی‌های ارتش و انصارالله یمن به سمت استان مآرب، خواستار آتش بس فوری گردید.

    مآرب، شاهراه نفتی در بین استانهای  یمن و در مسیر انتقال نفت و گاز به دریای عمان و دریای سرخ قرار دارد. از نگاه آمریکا و غرب، همانگونه که آشوب در لیبی و تسلط بر منابع نفتی باید بخشی از برنامه‌های جهانی آمریکا در مدیریت نفت و قیمت آن و اقتصاد کشورها باشد، تسلط بر منابع عظیم گازی و نفتی یمن، حلقه تکمیلی برنامه جهانی آمریکاست. لذا با واکنش ناوگان روسیه در باب المندب و تا حدودی چین در این آبراه ها مواجه شده است.

    5- اگر قرار باشد که پنتاگون و ترامپ از مشغله‌های دولت‌های منطقه در جنگ بیولوژیک برای هدف قرار دادن مقاومت منطقه‌ای بهره بگیرد، واکنش‌های مقاومت نیز منطقه ای و استراتژیک خواهند بود.

    عملیات موشکی و پهپادی در ریاض، جیزان، نجران و عسیر که در دو روز گذشته از سوی انصارالله و ارتش یمن به اجرا در آمد، دارای پیام و کارکردهای تاکتیکی و استراتژیک هستند.


    این عملیات از یک سو در پاسخ به ات روزانه ائتلاف سعودی و بمباران همه مناطق  یمن و مجبور کردن آنها به شرایط آتش بس در یمن است و از سوی دیگر، پیامی راهبردی، دارد.

    آمریکایی‌ها که با خروج از خلیج فارس، نیروها و ناوگان خود را از مرزهای امنیتی ایران دور کرده ولی از تهدیدات روزانه در منطقه دست برنمی‌دارند، آنها به خوبی از شعاع عملیاتی موشک ها و پهپادهای یمنی با هدف قرار دادن ریاض مطلع هستند و می دانند که پایگاه‌های آمریکایی در سقطره و مکلا و دریای سرخ و شبوه و حضرموت و مهره در شعاع محدودتری قرار دارند.

    این پیام نامرئی ولی محسوس، به خوبی تأکید دارد که به جز آسیب پذیری راهبردی حاکمان وابسته در ریاض و امارات، هرگونه ماجراجویی در عراق و اجرای عملیات احتمالی نظامی، اطلاعاتی و امنیتی و ربایش و ترور و یا فراری دادن چند هزار داعشی از زندانی‌های آمریکا در جنوب حسکه و یا جلوگیری از پایان جنگ یمن که وارد سال ششم شده است، می تواند خسارت و پیامدهای راهبردی برای آمریکا و متحدان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن در بر داشته باشد.

    امروز رخدادهای منطقه در غرب آسیا، شرایط پیچیده ای دارند و نمی‌توانند غیرمرتبط تحلیل شوند. هر کنش و رفتار غیرعادی از سوی آمریکا و متحدان آن، می‌تواند با واکنش هم طراز و متناسب در نقطه ای دیگر از منطقه مواجه شود. همان گونه که پرونده یمن، خلبان صهیونیستی که اسیر در دست ارتش یمن و انصارالله است، با فلسطینی‌های دستگیر شده در عربستان معاوضه می شوند، ماجراجویی در عراق و خارج شدن از قواعد بازی در عراق نیز، واکنش فلج کننده در یک نقطه دیگر از منطقه در بردارد.

    این بازدارندگی و موازنه قدرت برتر مقاومت، منحنی صعودی و فزاینده خود را در مقابل امریکا و متحدانش با شتاب به پیش می‌برد. و از یک مدیریت هوشمند منطقه ای و قدرتمند برخوردار است.[مشرق]

    * هادی محمدی


    حاج میرزا سلگی

    به سلگی گفتم: سردار! کتاب آب هرگز نمی‌میرد» را که می‌خواندم، هرچه به صفحات آخرش نزدیک‌تر می‌شدم، غصه‌دارتر می‌شدم! یواش‌یواش شما داشتی تمام می‌شدی! واقعا شما جانباز چند درصدی یا شهید صددرصد؟!»

    حسین قدیانی در صفحه شخصی‌اش نوشت: نوروز دو سال پیش با لطف استاد حمید حسام رفتیم خانه میرزامحمد و در عظمت این جانباز همین بس که همه متقاضی دیدار با رهبر انقلاب هستند، اما حضرت‌آقا باری فرموده بود؛ اگر قادر بودم می‌رفتم همدان دیدن سلگی!» در راه به این فکر می‌کردم که ویلایی سوبلکس با بهترین تجهیزات هم قادر نیست حق این قهرمان را ادا کند؛ ابرقهرمانی که در هر عملیات، بخشی از بدن خودش را جا می‌گذاشت! این پا، آن پا، آن‌طرف سینه، این‌طرف سینه، ریه، گوش، چشم، حلق و بینی! بله! هیچ‌کجای تن میرزامحمد سالم نبود، ولی بدبختی این‌جاست؛ حتی خبری از یک خانه نسبتا شیک هم نبود! خانه سلگی در نهایت سادگی، در پای الوند بلندبالا، خبر از مردی می‌داد که مظهر نداشتن و نخواستن است! و شگفتا از زمانه عروجش! او حتی مراسم تشییع و ترحیم هم نخواست! و تحقیقا هیچ‌چیز از این دنیا نخواست!


    به سلگی گفتم: سردار! کتاب آب هرگز نمی‌میرد» را که می‌خواندم، هرچه به صفحات آخرش نزدیک‌تر می‌شدم، غصه‌دارتر می‌شدم! یواش‌یواش شما داشتی تمام می‌شدی! اوایل کتاب تا حدی جانباز، بعد کمی بیش‌تر، بعد درصدی فزون‌تر، بعد چند درصد بالاتر، اما آخرش هم زنده ماندی! واقعا شما جانباز چند درصدی یا شهید صددرصد؟!» استاد حسام درآمد: آقای سلگی! فلانی علاوه بر آن‌که می‌نویسد، خودش هم فرزند شهید است!»

    سپس نوبت سلگی فرا رسید: من در خیلی از عملیات‌ها شهادت را به‌چشم خودم دیدم ولی قسمت نبود! الان هم بی‌خیال! چای تازه‌دم است! سرد می‌شودها! پدرت کجا شهید شد؟! اسمش چی بود؟!» اسم پدر. بگذار درست بنویسم؛ اسم پدر من #میرزامحمد_سلگی است! میرزامحمد پدر همه ماست! پدر همه ایرانی‌های باشرف! ما رفته بودیم خانه میرزا تا قهرمان برای ما از خودش بگوید، غافل از آن‌که سلگی قهرمان گذشتن از نام بود! چند تایی البته خاطره تعریف کرد ولی با محوریت این شهید و آن شهید! شهدایی که همگی از خانه‌هایشان تا باغ بهشت همدان تشییع شدند ولی حکمت خدا را ببین! میرزا را امروز بدون تشییع سپرد به خاک نهاوند! نگویی غریبانه‌ها! شرایط اگر عادی بود، نه‌تنها همدان و نهاوند، ‌بل‌که تمام ایران به احترام سلگی قیام به‌پا می‌کرد و در مشایعت پیکرش قیامت می‌کرد، اما میرزامحمد، این را هم نخواست این دم آخری! مثل پاهایی که نداشت! و نخواست! و با این وجود، با عصا هم راه نمی‌رفت! چه می‌نویسم؛ او خود عصای ما بود که بوسه بر دستانش، لبت را معطر به کف‌العباس می‌کرد! ما از این نهضت و نظام دفاع می‌کنیم، به شهادت سلگی! قهرمانی که حتی با عکس پروفایل تلگرامش هم خط می‌داد.

    حاج میرزا خودش یکی از ستاره‌های درخشان نسل جنگ و انقلاب است. روزی قهرمان جنگ بود و روزی هم خاطراتش از آن روزها حال جوان‌ترها را دگرگون می‌کرد.

     سردار میرزا محمد سلگی راوی کتاب تحسین شده "آب هرگز نمی‌میرد" که به دلیل عوارض ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی در دوران دفاع مقدس و جراحات جانبازی در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بود صبح امروز آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست.

    رهبر معظم  انقلاب بر کتاب آب هرگز نمی‌میرد»؛ روایت دوران حضور جانباز سرافراز سردار میرزامحمد سُلگی در دوران دفاع مقدس در کسوت فرماندهی گردان ۱۵۲ حضرت اباالفضل در لشکر انصارالحسین (علیهم‌السلام) همدان، به قلم آقای حمید حسام تقریظی ارزشمند نوشتند که بدین شرح است.

    سلام بر یاران حسین (علیه‌السّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانه‌هایی چون سُلگی و خوش‌لفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم:

    درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم

    هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم .

    در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترین‌ها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شده‌اند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالی‌مقام علی چیت‌سازیان نیز دارای همین برجستگی‌ها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.

     آنچه می‌بینید بخشی کوتاهی از سخنان سردار شهید میرزامحمد سلگی درباره ناگفته‌های هشت سال دفاع مقدس است.

    سردار سلامی نمایه

    فرمانده کل سپاه در پی شهادت سردار سلگی پیامی صادر کرد که در آن آمده است رشادت‌ها و فداکاری‌های درس‌آموز آن سردار دلاور در جنگ تحمیلی و دفاع از ارزش‌ها هرگز فراموش نمی‌شود».

     سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه شهادت سردار سلگی را تبریک و تسلیت گفت.

    متن پیام سرلشکر سلامی بدین شرح است:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    شهادت پر افتخار جانباز سرافراز و سردار عالیقدر حاج میرزا محمد سلگی رئیس ستاد لشکر انصارالحسین (ع) همدان و فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع) در دوران دفاع مقدس را به محضر مقام معظم رهبری، مردم شریف و انقلابی استان همدان و خانواده مکرم و همرزمان گرانقدر وی تبریک و تسلیت عرض می نمایم.

    رشادت‌ها و فداکاری‌های درس‌آموز آن سردار دلاور در جنگ تحمیلی استکبار جهانی، صبر و بردباری باشکوه در دوران جانبازی و مجاهدت های ارزشمند او در روایت‌گری حماسه مقاومت و پایداری ملت عظیم‌الشأن ایران در هشت سال دفاع مقدس که در اهتزاز پرچم بصیرت، انقلابی‌گری و ولایتمداری در استان شهیدپرور همدان جایگاه والا و قابل احترامی دارد، هرگز فراموش نمی شود و مشعل پرفروغ هدایت نسل‌های امروز و فردای میهن اسلامی در پاسداری از انقلاب و آرمان‌ها و ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) برابر اردوگاه دشمنان خبیث قرآن و ولایت قرار خواهد گرفت.

    فقدان ظاهری آن مجاهد نستوه و انقلابی بصیر که آثار فرهنگی و ادبی او پیرامون حماسه دفاع مقدس مورد تفقد و عنایت ویژه رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) قرار گرفته است، هرچند سخت و طاقت‌سوز است اما نام، یاد، خاطره و آرمان سترگ آن سردار عزیز تسلی بخش سوگواران و بازماندگان ارجمند وی است.

    از درگاه کبریایی برای خانواده مکرم و ارادتمندان ارجمند آن شهید والامقام ، صبر و شکیبایی و ثبات قدم توام با توفیق و اجر خواستارم.

    سلگی

    سردار شهید همدانی در خاطرات خود در مورد شهید حاج‌میرزا سلگی می‌گوید: اگر در تاریخ جنگ بخواهند شناسنامه فتح قله کدو در عملیات والفجر۲ را بنویسند نام میرزا محمد سلگی به عنوان فاتح این قله باید ثبت شود.

     سردار شهید حاج میرزامحمد سلگی در طول زندگی پرافتخارش با شهدای بسیاری همنشین بود و از آنها درس‌های بزرگی آموخت، یکی از آن شهدا سردار حاج حسین همدانی بود که دوستی آنها به همان روزهای اولیه جنگ برمی‌گردد، سردار همدانی خاطرات بسیاری از او در کتاب آب هرگز نمی‌میرد» نقل کرده که در زیر می‌خوانیم:

    او ملایی به تمام معنا اهل دعا و قرآن بود

    میرزا محمد سلگی را از سرپل ذهاب و مهران می‌شناختم و به ویژه در عملیات تکمیلی مسلم‌بن عقیل در سومار او را زیر نظر داشتم که عملکرد بسیار خوبی داشت.قبل از عملیات والفجر ۲ طی دو ما م شورای فرماندهی تیپ و مسؤولان شهرستان نهاوند، تصمیم گرفتیم که میرزا محمد سلگی را جایگزین او کنیم و همه می‌دانستند برای میرزا محمد عنوان و مرتبه و جایگاه مهم نیست، او ملایی به تمام معنا اهل دعا و روایت و قرآن بود و فقط به ادای تکلیف فکر می‌کرد.


    حاج میرزا همه خوبی‌ها و کمالات را یک جا داشت

    با سرهنگ صیاد شیرازی و سرهنگ آبشناسان از ارتش و تعدادی از فرماندهان یگان‌های سپاه برای ادامه عملیات والفجر ۲ جلسه داشتیم همه نگران وضعیت ارتفاع بلند و استراتژیک کدو بودند، کدو مثل عقاب بالای همه ارتفاعات منطقه ایستاده و روی بقیه پنجه کشیده بود.قرار شد یک گردان از تیپ ما روی این کوه با هلیکوپتر پیاده شود در چنین مواقعی گردان اباالفضل(ع) را بهترین گزینه می‌دیدیم دلیل اصلی این انتخاب ویژگی‌های منحصر به فرد فرماندهانش میرزا محمد سلگی بود؛ او همه خوبی‌ها و کمالات را یک جا در خود داشت، شجاعت، توکل، صبر، اخلاص، مدیریت و تعبد. ابتدا در جمع فرمانده گردان‌ها مطرح کردم که باید یک گردان داوطلب هلی‌برن روی کوه کدو شود. فرمانده گردان‌ها نه نگفتند و آره هم نگفتند و سکوت کردند و تنها میرزا محمد بود که گفت: آماده‌ام.

    میرزا محمد سلگی فاتح  قله کدو

    دم غروب بود که با هلیکوپتر ۲۱۴ دامنه کوه پیاده شدیم. همزمان نیروهای گردان حاج میرزا با هلیکوپتر شنوک هلی‌برن شدند. انصافا بالای کدو رفتن دل و جیگر می‌خواست اما در آن شرایط و آن سرمای سخت در دل تاریکی و مقابل تیر مستقیم دشمن سلگی به همراه نیروهایش بی‌هیچ اعتراضی و گلایه‌ای راه صعود را پیش گرفتند آنها ساده‌ترین امکانات را نداشتند. مدیریت ۴۰۰ نفر بالای کوه با این شرایط کار هر کسی نبود اما چون میرزا محمد مرد میدان عمل بود و نیروهایش عاشقانه پشت سر او بودند. ساعت ۸ شب از آنها جدا شدیم و سلگی و نیروهایش چند شبانه‌روز آن بالا بودند. پوستشان از سرما سیاه شده بود. گاهی با بی‌سیم از میرزا محمد پرسیدم: چه خبر؟» و یک کلمه می‌گفت: امن و امان» و من می‌دانستم او و گردانش هم با آتش دشمن مقابله می‌کند و هم با سرمای کدو. سلگی فرماندهی نمی‌کرد، پدری می‌کرد. نیروهایش را نوازش می‌کرد و همیشه با حال و با اخلاص بود. اگر در تاریخ جنگ بخواهند شناسنامه فتح قله کدو در عملیات والفجر ۲ را بنویسند نام میرزا محمد سلگی به عنوان فاتح این قله باید ثبت شود. از نظر من که فرمانده‌اش بودم او نمره ۲۰ گرفت.

    تا همدانی اجازه ندهد به عقب نمی‌روم

    با گردان حضرت اباالفضل چند بار تماس گرفتم. اول گفتند که حاج میرزا شهید شده و بعد معاونش حسن بهرام‌نیا گفت: نه حاجی از پهلویش تیر خورده و زخمی است. کمی آرام شدم و بالاخره صدای او را داخل شبکه شنیدم. پرسیدم میرزا وضعت چطوریه؟

    گفت: خوبم.

    گفتم: وضع گردان

    گفت: بهتر از من

    گفتم .باید به عقب برگردی

    گفت: خواهش می‌کنم،‌ تمنا می‌کنم، اجازه بدهید تا صبح کنار بچه‌ها باشم تا خط تثبیت شود،‌ او درست تشخیص داده بود همه می‌گفتند که اگر لحظه اول مجروحیت به عقب می‌آمد معلوم نبود سرنوشت گردانش چه می‌شود. او پس از تماس با من به نیروهایش گفته بود تا همدانی اجازه ندهد به عقب نمی‌روم.

    نمازخوان ساده را نمازشب‌خوان می‌کرد

    لذت‌بخش‌ترین صحنه جهاد،‌ دیدن اشک‌های بچه‌ها در خلوت نماز شب‌ها بود. معروف بود که یک نمازخوان ساده که خیلی اهل نوافل و مستحبات نیست اگر پایش به گردان حضرت ابالفضل(ع) برسد نمازشب‌خوان می‌شود. سلگی در طول روز با نیروهایش کار آموزشی می‌کرد،‌ گاهی شب‌ها خودش به شناسایی می‌آمد اما با این وجود از لذت خواندن نماز شب نه او و نه بچه‌هایش محروم نبودند. یک شب مهمان گردان او بودم. خیلی خسته و کوفته از منطقه برگشته بودم.دو ساعت مانده به نماز صبح بیدار شدم. فکر کردم که وقت نماز صبح است، دیدم که بیشتر نیروهای او مثل نماز صبح بیدارند.

    میرزامحمد از نیروهایش عقب نمی‌ماند

    به یاد ندارم که میرزا محمد حتی یک بار از نیروهایش عقب بماند و این رمز موفقیت او در گردانش بود. در منطقه سومار از او و بقیه گردان‌ها خواستم که از دل نیروهای گردان، دسته‌ای متمایز و متفاوت را به نام دسته ویژه انتخاب کنند. میرزا محمد التماس می‌کرد که بگذار خودم فرمانده این دسته ویژه باشم و مسئولیت گردان به را جانشینم بسپارم.

    شهید صیاد شیرازی علاقه خاصی به میرزا داشت

    سرهنگ صیاد شیرازی روحیه بسیجی بسیار بالایی داشت و از فرماندهان سپاه خواست گردان‌هایی را برای تقویت بنیه رزمی ارتش به یگان‌های او مأمور کنند و من به دلیل روحیات خاص حاج میرزا او و گردانش را به عنوان گردان نمونه انصارالحسین(ع) به فرمانده نیروی زمینی ارتش معرفی کردم. سرهنگ حاج میرزا را از عملیات والفجر۲ می‌شناخت و به او علاقه خاصی داشت.

     ایمان او تحمل هر سختی را آسان می‌کرد

    ایمان میرزا محمد سلگی تحمل هر سختی را آسان می‌کرد. از آلمان آمده بود و ما برای عیادتش به نهاوند رفتیم. با اینکه برای ادامه درمان باید به آلمان برمی‌گشت ولی تمام فکر و ذهنش جبهه بود. آن روز از همه چیز صحبت شد الا پاهای قطع شده‌اش.

    هنوز فرمانده من هستی

    دو سال بود که از لشگر انصارالحسین(ع) رفته بودم و عملیات مرصاد با آقای حمید سالکی بود. وقتی میرزا محمد سلگی من را در عملیات دید خیلی خوشحال شد و از روی اخلاص و صداقتی که داشت گفت: تا اینجا کار با من بود و شما هنوز فرمانده من هستی و حالا که آمدی ادامه کار با تو باشد. گفتم: من مسئولیت دیگری دارم و از طرف قرارگاه قدس آمده‌ام و نمی‌خواهم در کار فرماندهی لشگر دخالت کنم.

    میرزا محمد قهرمان عملیات مرصاد بود

    میرزا محمد قهرمان عملیات مرصاد بود. همه فرماندهانی که با او کار کرده بودند عاشق مرام و اخلاقش بودند. در شجاعت و صبر بی‌نظیر بود. دفاع مقدس ۸ ساله با عملیات پرشکوه و افتخارآمیز مرصاد به پایان رسید و به نظرم میرزا محمد قهرمان گمنام این حماسه بود. چند روز بعد از عملیات برای دیدنش به نهاوند رفتم، خیلی دل گرفته بود. دل گرفته‌تر از تمام سال‌هایی که او را می‌شناختم. تمام دوستان و همرزمانش طی این سال‌ها به شهادت رسیده بودند.

    گفتم: حاج میرزا خوش به حالت، تو کارنامه درخشانی در جنگ داشتی و پیش شهدا و در محضر خدا روسفیدی، سند این روسفیدی همین بدن پر از تیر و ترکش و دو پای قطع شده توست. دستش را روی قلبش گذاشت و با سوز و آه و افسوس گفت: خوش به حال آنان که خون قلبشان را نثار راه و مکتب حسین(ع) کردند و خواند الذین بذلوا مهجهم دون‌الحسین علیه السلام»

    برگرفته از کتاب آب هرگز نمی‌میرد»[مشرق]

     خاطره نماینده رهبر معظم انقلاب در دانشگاه‌ها از شهیدسلگی

    رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها بعد از خبر شهادت سردار میرزا محمد سلگی به نقل خاطره‌ای از این شهید بزرگوار پرداخت.

    خاطره نماینده رهبر معظم انقلاب در دانشگاه‌ها از شهیدسلگی

    حجت‌الاسلام رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها بعد از خبر شهادت سردار میرزا محمد سلگی به نقل خاطره‌ای از این شهید بزرگوار در صفحه اینستاگرام پرداخت.

    حجت الاسلام رستمی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: شانزدهم مرداد سال98 در مراسمی که برای تجلیل از میرزا محمد» برگزار شده بود، سپاسگزار حضور و سرزندگی او بودم و گفتم که "حاج میرزامحمد سلگی هنوز هم در دفاع از انقلاب و حرکت‌بخشی به جبهه نیروهای مومن تأثیرگذار و طلایه‌دار است." و چنین هم بود.

    با داشتن جسمی که بارها تا مرز شهادت رفته و خونین برگشته، ریه‌ای که در جنوب شیمیایی شده و پاهایی که در غرب جامانده بود؛ پیشقراول دفاع از مکتب و انقلاب و ولایت بود.

    فرمانده گردان اباالفضل (ع) علمدار مدافعان عزت و شرف بود. چهل روز پیش شب دوم اسفند با تقاضایم مراسم یادواره شهدای مسجد مهدیه همدان را ترک کرد و در منزل آیت‌الله اصفهانی برای آخرین بار زیارتش کردم. امروز که در میانه‌ کتاب آب‌ هرگز نمی‌میرد بودم از پرکشیدنش خبردار شدم.

    اللهم الحقنا بهم وارزقنا مرافقتهم.[تسنیم]


    استفتائات رهبری

    حوزه/ رهبر معظم انقلاب اسلامی به استفتائاتی پیرامون موضوعات گوناگون پاسخ گفتند.

    به گزارش خبرگزاری حوزه»، حضرت آیت الله ای به استفتائاتی پیرامون موضوعات گوناگون پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.

    کیفیت خواندن نماز نافله در حال حرکت

    سؤال ۱: خواندن نماز نافله در حال حرکت چگونه است؟ رکوع و سجود و تکبیرةالاحرام آن چگونه ادا می‌شود؟

    جواب: بدون نیاز به رعایت قبله، پس از تکبیرة الاحرام و قرائت حمد و سوره، رکوع و سجود با اشارۀ سر یا چشم، انجام می شود.

      

    تصرف در هدیه با علم به بدهکار بودن هدیه دهنده

    سؤال ۲: فردی فرشی را به شخصی هدیه داد و بعد از هدیه فوت کرد، شخصی که هدیه گرفته، می داند که هدیه دهنده پول هدیه را به مغازه دار نداده است، تکلیف چیست؟

    جواب: اگر هدیه را قبل از فوت هدیه دهنده تحویل گرفته است، تکلیفی ندارد و بدهی بابت هدیه از اصل مال میت پرداخت می شود.

      

    قسم خوردن به غیر خداوند

    سؤال۳: آیا قسم خوردن به قرآن یا امام حسین یا حضرت عباس(علیهم السلام) حکم قسم به الله را دارد؟

    جواب: قسم به غیر اسماء خداوند تبارک و تعالی، قسم شرعی محسوب نمی شود و اام آور نیست و تخلف از آن کفاره ندارد، ولی در هر صورت اگر قسم دروغ بخورد، حرام است.

      

    اداء نماز قضا به صورت نشسته برای میت

    سؤال ۴: زنی هستم ۵۰ ساله، درد زانو دارم، آیا می توانم برای مادرم که از دنیا رفته است به صورت نشسته نماز قضا بخوانم؟

    جواب: بنا بر احتیاط واجب خواندن نماز قضا برای میت به صورت نشسته کافی نیست و باید به صورت ایستاده خوانده شود.

      

    مس میت

    سؤال ۵: اگر شخصی سال ها قبل میتی را لمس کرده باشد و بر وجوب غسل علم نداشته و غسل نکرده

    ۱-در حال حاضر غسل بر او واجب است؟

    ۲-حکم نمازهای او در این سال ها به چه صورت است؟

    ۳- حکم روزه های او چیست ؟

    ج۱و ۲) مس بدن میت، اگر قبل از سرد شدن بدن باشد، غسل واجب نمی شود، و اگر بعد از سرد شدن تمام بدن و قبل از تمام شدن غسل میّت باشد، غسل مس میت واجب می شود و بدون غسل میت، نماز باطل است و باید قضای نمازهایی که بدون غسل خوانده شده است، خوانده شود، اما اگر بعد از آن شخص جنب شده و غسل جنابت انجام شده باشد، کفایت از غسل مس میت می کند و نماز صحیح است، اما بقیۀ غسلها بنا بر احتیاط واجب کفایت از غسل مس میت نمی کند.

    ج۳) روزه بدون غسل مس میت، صحیح است.

      

    افطار روزه استیجاری بعد از اذان ظهر

    سؤال ۶: فردی که روزه استیجاری گرفته است، آیا می تواند بعد از اذان ظهر اختیارا افطار کند؟

    جواب: بنا بر احتیاط واجب، جایز نیست.

       

    ازدواج سفید

    سؤال ۷ : ازدواج سفید ـ زندگی مشترک زن و مرد همچون زن و شوهر، بدون اجرای صیغۀ عقد ازدواج ـ چه حکمی دارد؟

    جواب: ازدواج بدون اجرای صیغه شرعی عقد ازدواج، باطل و روابط زن و مرد در آن حرام است.

      

    هبه معوض از ارث

    سؤال ۸: اگر شخصی مقداری از اموالش را به عوض ارث به یکی از ورثه ببخشد، آیا این هبه و وصیت نافذ است؟ آیا پس از فوت، این وارث می تواند ادعای ارث کند؟

    جواب: انسان می تواند با بخشیدن و تحویل مقداری از اموال خود به یکی از ورثه، وصیت کند که وارث مذکور از اموال او ارث نبرد و سهم او به سایر ورثه برسد، در صورتی که این وصیت توسط همه ورثه تأیید شود، عمل به آن واجب است و بعد از فوت وصیت کننده، هیچ یک از ورثه حق ردّ آن را ندارند.

      

    درآمدهای قبل از بلوغ

    سؤال ۹: شخصی که درآمدهایی از قبل از بلوغ داشته است، شروع و مبدأ سال خمسی او هنگام اولین درآمد این شخص است یا درآمدهای قبل از بلوغ ملاک نمی باشد؟

    جواب: مبدأ سال خمسی، اولین درآمد ـ هر چند قبل از بلوغ ـ است.

      

    مسح مجدد سر یا پا

    سؤال ۱۰: هنگام مسح سر یا پا، اگر اطمینان حاصل نکنیم که عمل مسح به خصوص مسح سر به صورت درست و کامل انجام شده است و مجدد مسح بکشیم وضو صحیح است؟

    جواب: اگر شک از روی وسواس نباشد مسح را دوباره بکشید، ولی باید توجه داشته باشید که محل مسح باید خشک باشد.

    خمس هدیه

    حوزه/ رهبر معظم انقلاب اسلامی به استفتائی پیرامون خمس هدیه» پاسخ گفتند.

     حضرت آیت الله ای به استفتائی پیرامون خمس هدیه» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.

    * خمس هدیه

    سؤال: آیا به هدیه‌ و عیدی هایی که دریافت می کنیم اعم از عیدی از محل کار یا عید نوروز، خمس تعلّق می گیرد؟

    جواب: عیدی و آنچه به عنوان هدیه پرداخت می شود، خمس ندارد.[حوزه]



    تصاویر/ مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) در بیت آیت الله العظمی وحید خراسانی

    حوزه/از آن‌جا که دعای دسته جمعی، مورد تاکید و مقرون به استجابت است، توصیه می‌شود ان‌شاءالله همگان در منازل و در جمع خانوده، رأس ساعت یازده شب نیمه‌ی شعبان، دعای ” الهی عظم البلاء…” را خوانده و بعد از آن یک سوره‌ی حمد، هدیه به حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام، مادر گرامی حضرت صاحب امان علیه‌السلام، نمایند.

     متن پیام حضرت آیت الله وحید خراسانی به این شرح است:

    باسمه‌تعالی

    ابواب رحمت خداوند متعال، در شب نیمه‌ی شعبان بر روی بندگان باز است. امیدواریم با توسّل به حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، رحمت واسعه‌ی پروردگار، شامل حالمان شده و این بلا رفع گردد.

    از آن‌جا که دعای دسته جمعی، مورد تاکید و مقرون به استجابت است، توصیه می‌شود ان‌شاءالله همگان در منازل و در جمع خانوده، رأس ساعت  یازده شب نیمه‌ی شعبان، دعای ” الهی عظم البلاء…” را خوانده و بعد از آن یک سوره‌ی حمد، هدیه به حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام، مادر گرامی حضرت صاحب امان علیه‌السلام، نمایند.


    دیدگاه متخصصان دینی و پزشکی دربارۀ روزه ماه رمضان در زمان شیوع کرونا/چه کسانی نباید روزه بگیرند؟

    در آخرت که سرانجامِ همه انسان‌ها روشن می‌شود؛ برنده کسی است که با اعمالش، یا با برخورداری از غفران الهی، از عذاب نجات یابد و بهشتی شود.

     برای کسانی که در پی ارتقای سطح خواسته‌های خویش از پیشگاه خدای متعالند, مناسب است که در مضمون دعاها حتما دقت کنند؛ خاصه ادعیه ماه مبارک رمضان. در این مختصر, مجال دسته‌بندی همه محتویات ادعیه نیست؛ لذا به عنوان نمونه به چند محور و مبحث اشاره می‌شود:

    سیری در کلیات ادعیه ماه مبارک رمضان

    1ـ آمرزش خواهی
    ماه رمضان طبق روایات بسیار و ادعیه, ماه آمرزش و مغفرت الهی است.
    به تناسب همین معنا بخش عمده‌ای از خواسته‌های ما در دعاها, طلب آمرزش از درگاه خداوند است و این که از گناهان درگذرد و مبادا این ماه سپری شود و هم‌چنان بار گناهانِ نابخشوده برگردن ما سنگینی کند.
    از دعاهای هر شب این است:
    اَعوذُ بجلال وجهک الکریم اَن ینقضی عنّی شهر رمضان.»
    این مضمون در بسیاری از دعاها و مناجات‌های این ماه دیده می‌شود و راستی هم بدون آن, انسان از برکات این ماه محروم می‌ماند.

    2ـ حج و زیارت خانه خدا


    انجام حج و اعمال مناسک آن و تعظیم شعائر, زمینه‌ای برای شمول مغفرتِ الهی است. در دعاهای متعدد این ماه, توفیق زیارت خانه خدا و حرم پیامبر خواسته شده است و چون شب‌های قدر طبق خواسته‌ها و عمل‌های ما و مشیّت الهی, شب‌های تعیین سرنوشت و مقدّرات است, با اصرار از خدا خواسته شده که در مقدّرات حتمی این ماه, ناممان را جزء زائران بیت‌الله الحرام ثبت کند.
    در دعای هر شب است:
    . و أنْ تَجْعَلَ لی فی عامی هذا إلی بَیْتِکَ الحرامِ سَبیلاً حِجَّةً مَبرورةً .».
    در دعای هر شب است (پس از دعای افتتاح):
    . أن تَکْتُبَنی مِن حُجّاج بَیتکَ الحرامِ المَبرورُ حَجُّهم .».

    در اعمال شب نوزدهم است:
    اَللّهمَ اجْعَل فیما تَقْضی و تقدّرُ مِن الأمرِ المَحْتومِ .».
    و موارد متعدد دیگر از جمله دعای پس از افتتاح.

    3ـ شهادت طلبی


    از ارزش‌های مهم مکتبی, شهادت طلبی و آرزوی کشته شدن در راه خداست. امیرالمؤمنین(ع) هم سال‌ها در انتظار فوز شهادت بود. شهادت طلبی مرحله والای وارستگی از تعلّقات دنیوی و دل بستگی به آخرت است.

    در اعمال مشترکه ماه رمضان از جمله در دعایی این خواسته مطرح است:
    أسئَلَک أن تَجْعَلَ وَفاتی قَتلاً فی سبیلک تَحتَ رایةِ نبیّک مَعَ اولیائِک .».

    از جمله در دعای دوازدهم از اعمال شب‌های ماه رمضان بعد از دعای افتتاح می‌خوانیم:
    وَقَتْلاً فی سَبیلِکَ فَوِفِّق لَنا».

    4ـ نجات از دوزخ و ورود به بهشت


    در آخرت, سرانجامِ همه انسان‌ها روشن می‌شود. برنده کسی است که با اعمالش, یا با برخورداری از غفران الهی از عذاب نجات یابد و بهشتی شود.
    درخواست نجات از جهنّم و برائت از آتش و همچنین ورود به بهشت و برخورداری از انواع نعمت‌های الهی, از خواسته‌های دیگر مطرح در دعاهای این ماه است. از جمله در دعای پس از افتتاح می‌خوانیم:
    و من ثمار مِنَ النّارِ فاکتُبْ لَنا وَ فی جَهنَّم فلا تَغُلَّنا.».

    در دعای پس از ابوحمزه ثمالی هم (یا عُدَّتی فی شِدَّتی.) این مضامین مطرح است.

    5ـ نعمت‌های دنیوی


    اسلام, هم دنیای انسان را تأمین می‌کند و هم سعادت اخروی او را. در دعاهای این ماه, هم خواسته‌های معنوی و نیازهای اخروی مطرح است و هم خواسته‌های دنیوی و مادّی. و این جامعیّت اسلام را می‌رساند.
    در دعای هر روز ماه اللّهم اَدْخِل علی أهلِ القبور.» از جمله‌ خواسته‌های ما بی‌نیازی فقیران, سیری گرسنگان, پوشش بی‌جامگان, ادای قرض بدهکاران, گشایش برای گرفتاران, بازگشت غریبان, آزادی اسیران, اصلاح امور و شفای بیماری‌ها مطرح است.

    در دعای شب بیست و سوم نیز, در کنار حج و زیارت, طول عمر و وسعت رزق خواسته شده است:
    وَاجْعَل فیما تقضی و تُقّدر اَن تُطیلَ عُمری, تُوسِّعَ علیَّ فی رِزقی».
    طول عمر در طاعت الهی و وسعت رزق از راه حلال,‌ از بهترین خواسته‌های بندگان است.

    6ـ اوصاف خدا و درس توحید


    این محور نه به عنوان یک خواسته, بلکه به صورت توجّه دادن به اوصاف خداوند, در بیشتر دعاهای این ماه مطرح است. و درس توحید را از ادعیه منقوله می‌توان آموخت.

    دعای جوشن کبیر, سراسر نام‌های پروردگار و اوصاف اوست. دعای افتتاح, دعای ابوحمزه ثمالی, دعای سحرهای ماه رمضان اللهُم إنّی اَسْئَلُکَ مِنْ بَهائِکَ.», الهی لا تُؤدِّبنْی بِعُقُوبَتِک.», دعای ششم از اعمال هر شب و روز ماه یا ذَا الّذی کانَ قبلَ کُلِّ شیء.», دعای هر روز و بعد از هر نماز یا علیّ یا عظیم.» و ده‌ها دعای دیگر, همه مبیّن اوصاف خداست و این که او را چگونه باید بشناسیم همچنین تسبیحات صدگانه پروردگار (دعایی با ده بخش که هر کدام حاوی ده‌بار سبحانَ» است) از جمله ادعیه‌ای است که صفات خدا را می‌شناساند.

    7ـ اهل بیت عصمت(ع)


    محور دیگری که در دعاها مطرح است توجه دادن به مقام, فضیلت, جایگاه و نقش ائمه و عترت پیامبر(ص) است. یادکرد پیوسته و همه روزه آنان,‌نوعی تجدید عهد با ولایت» و پیوند با اهل بیت» است.

    در دعای افتتاح یکایک معصومین یاد می‌شوند. و نیز در عمل سوم از اعمال روزه‌های ماه رمضان, یک به یک با القاب و مشخّصات و ویژگی‌های ائمه اطهار نام برده شده است. این بخش از ادعیه نیز, تقویت کننده مبانی اعتقادی امامت و ولایت را تحکیم می‌کند و پیوند روحی با آنان را استوارتر می‌سازد.

    8ـ نزول قرآن


    ماه رمضان, ماه نزول قرآن است. به ویژه شب قدر که به تصریح سوره قدر در این شب, قرآن نازل شده است. در دعاها نیز به این مضمون اشاره شده تا بندگان الهی به فضیلت ماه و وظایف عبادی در تلاوت کلام خدا بیشتر توجه کنند.

    در دعای یا علی یا عظیم» آمده است: الّذی أنزلتَ فیهِ القرآن .».

    در دعای هر روز آمده است: اللّهم هذا شهرُ رمضان الّذی أنزلتَ فیه القرآن.».

    در چندین دعای شب اول رمضان, در دعای قرآن بر سر گرفتن در شب‌های قدر اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ المُنْزَل فیه» و موارد دیگر به این حقیقت اشاره شده است. باشد که مؤمنان, با قرآن بیشتر مأنوس باشند و از فیض تلاوت و تدبّر بهره‌مند شوند.

    مضامین دعای افتتاح


    از آن جا که بیش از دعاهای دیگر,‌خواندن دعای افتتاح در این ماه متداول است, مناسب است که محتوای این دعا برای مردم تشریح شود. با یک نگاه اجمالی می‌بینیم که سرفصل‌های مهم و مضامین عمده این دعا این‌هاست:
    1. صفات متعالی خداوند, درس توحید و معارف اعتقادی؛
    2. بیان نعمت‌ها و بزرگواری‌ها و کرامت‌های الهی در حق انسان و خطاپوشی او (عبودیّت)؛
    3. صلوات بر چهارده معصوم (پیوند ولایی با اهل بیت)؛
    4. دعا برای ظهور امام زمان و تشکیل دولت کریمه (بینش ی شیعه)؛
    5. جایگاه و نقش رهبری و ولایت در جامعه اللهم به شَعْثَنا . تا اله الحق آمین».
    6. شکوه به درگاه خدا و التجا برای فرج امام زمان(عج) (بحث انتظار و آینده)؛

    مضامین دعاهای روزانه
    از جمله دعاهای متداول که همه جا درایام ماه رمضان و پس از نمازها چه به صورت فردی یا گروهی خواسته می‌شود, دعاهایی است که برای هر روز ازاین ماه نقل شده است. تشریح مفاهیم هر یک از این دعاها در یک برنامه روزانه می‌تواند سودمند باشد؛ هم موضوعاتی مفید و اخلاقی است, هم کمک می‌کند که دعا خوانان, با توجه بیشتر بدانند که از خداوند چه می‌خواهند.

    در این جا به عناوینی کلّی از خواسته‌های این دعاها اشاره می‌شود:

    دعای روز اول: نماز و روزه راستین و واقعی, بیداری از غفلت, بخشایش جرم.

    دعای روز دوم: خشم و رضای خدا,‌ قرائت قرآن و تدبّر در آن.

    دعای روز سوم: ذهن باز و حق‌جو,‌ دوری از سفاهت و تزویر, برخورداری از نیکی‌ها.

    دعای روز چهارم: اقامه امر خدا,‌ یاد خدا و ذکر, شکر نعمت‌ها, ستّار بودن خدا.

    دعای روز پنجم: استغفار و توبه, عبد صالح, اولیای الهی.

    دعای روز ششم: گناه, انتقام الهی از مجرمان, دوری از موجبات خشم خدا.

    دعای روز هفتم: امداد الهی برای عبادت, یاد مداوم خدا, توفیق الهی.

    دعای روز هشتم: یتیم نوازی, اطعام و رسیدگی به محرومان, سلام, هم‌نشینی با خوبان.

    دعای روز نهم: در کمین فرصت‌های کمیاب, زندگی برهانی و عقلانی, تلاش در مسیر رضایت الهی.

    دعای روز دهم: مفهوم توکّل, فوز و کامیابی, قرب به خدا در سایه بندگی.

    دعای روز یازدهم: روحیه احسان و نیکوکاری, پرهیز از گناه و توجه به زشتی آن, سرانجام گنه‌کاران جهنم است.

    دعای روز دوازدهم: پوشش و ستر الهی, قناعت و کفاف, عدالت و انصاف, ایمنی از عواقب گناه.

    دعای روز سیزدهم: پاکی از گناه, صبر و مقاومت در برابر مشکلات, تقوا و هم‌نشینی با صالحان.

    دعای روز چهاردهم: گناه و توبه, ایمنی از بلاهای الهی, آفت‌شناسی, عزت در سایه بندگی.

    دعای روز پانزدهم: خشوع در طاعت, شرح صدر و ظرفیت داشتن, خدا تکیه‌گاه بندگان.

    دعای روز شانزدهم: هم‌نشینی با نیکان و بدان و تأثیر مجالست, آسایش در خانه آخرت.

    دعای روز هفدهم: عمل صالح, خواسته‌ها و آرزوها, علم الهی به ضمیر انسان و نیّات او.

    دعای روز هجدهم: سحرخیزی و برکات آن, نورانیت دل, در خدمتِ خدا بودن.

    دعای روز نوزدهم: مفهوم برکت, برکات این ماه, انجام کار خیر, ملاک کارها قبولی خداست.

    دعای روز بیستم: اعمال صالح‌ درهای بهشت است, گناه از دروازه جهنم است, تلاوت و انس با قرآن, آرامش در سایه ایمان.

    دعای روز بیست و یکم: کسب رضای الهی,‌ نجات از سلطه شیطان و نفس امّاره, در طلب بهشت بودن.

    دعای روز بیست و دوم: تفضّلات الهی, برکات این ماه, کار برای رضای خدا, بهشت پاداش خالصان.

    دعای روز بیست و سوم: توبه از گناهان, پاکی از رذایل اخلاقی, ریشه درونیِ تقوا.

    دعای روز بیست و چهارم: شناخت رضای الهی, پرهیز از موجبات غضب الهی, طاعت و ترک گناه با توفیق خداست.

    دعای روز بیست و پنجم: نفس محبت در سازندگی, محبوب‌ها چه کسانی‌اند؟ ولایت و برائت تولاّ و تبرّا», الگوگیری از پیامبر.

    دعای روز بیست و ششم: تلاش‌های ثمربخش, تلاش برای آمرزش گناهان, ملاک در عمل قبولی آن است, عیب‌پوشی.

    دعای روز بیست و هفتم: مفهوم شب قدر و سرنوشت, نقش اراده انسان در خودسازی, مهمترین خواسته‌ بخشایش گناهان است.

    دعای روز بیست و هشتم:‌ عمل به مستحبات, رسیدن به خواسته‌ها, توسل, التماس به درگاه خدا.

    دعای روز بیست و نهم: برخورداری از رحمت واسعه الهی, توفیق خدا برای ترک گناه, تهمت و بهتان.

    دعای روز سی‌ام: قبولی اعمال, پایانِ خوبِ کارها, رضای خدا و رسول, توسل و پیوند با آن پیامبر.[مشرق]


    قرآن

    حضرت آیت‌الله ‌ای با تاکید بر اینکه قرآن دستور زندگی است و علاوه بر جنبه معرفتی، دستورات کاربردی هم برای زندگی دارد، تاکید کردند: مواردی را دیدیم که دولت‌های کشور خودمان از دشمن می‌ترسیدند.

    در اولین روز از ماه مبارک رمضان، بهار قرآن و موسم ضیافت الهی، مراسم انس با قرآن در مصلای تهران و ارتباط زنده تصویری با حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد و قاریان قرآن کریم به تلاوت آیات نور پرداختند.

    رهبر انقلاب اسلامی در این مراسم در سخنانی ضمن تبریک حلول ماه مبارک رمضان ماه نزول قرآن، به بیان مواردی از دستورهای کاربردی و سعادت‌بخش قرآن برای تنظیم قواعد و روابط فردی و جمعی زندگی انسانها پرداختند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای تنها راه نجات بشریت از ظلم، تبعیض، جنگ، ناامنی، لگدمال شدن ارزشها و حاکم شدن امنیت و سلامت و آسایش را عمل به دستورهای کاربردی قرآن دانستند و گفتند: یک دسته از دستورهای کاربردی قرآن، نحوه قاعده سازی در زندگی است. اگر این قاعده‌سازی بر مبنای قدرت و پول و شهوت باشد، انسان از زندگی واقعی و اخروی بی‌نصیب خواهد ماند اما اگر انسانها بنای زندگی خود را در دنیا براساس نیکی و حسنه قرار دهند، علاوه بر منافع دنیوی قطعاً به مقاصد واقعی و حقیقی زندگی نیز خواهند رسید.

    وسیله قرار دادن نعمت های الهی همچون ثروت و قدرت برای آباد کردن زندگی انسانهای دیگر و نجات نیازمندان و نیکی به همنوعان، یکی دیگر از دستورهای کاربردی قرآن بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای، عمل به دسته دیگری از آیات قرآن و دستورهای کاربردی آن را موجب تنظیم مناسبات اجتماعی دانستند و افزودند: از جمله این دستورها، نهی از غیبت در جامعه» و رعایت انصاف حتی در قبال مخالفان و دشمنان» است.

    ایشان پیروی نکردن از موضوعاتی را که نسبت به آنها یقین وجود ندارد» از جمله دستورهای قرآن خواندند و یکی از مشکلات ژورنالیسم رایج در دنیا را عمل نکردن به این دستور و تلاش برای شایعه پردازی و خبرسازی دانستند

    رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: متأسفانه در داخل جامعه ما هم از این موارد به چشم می‌خورد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای پرهیز از اعتماد و گرایش به ظالمان»، رعایت قسط و عدل و انصاف در زندگی» و خیانت نکردن در امانت» را از دیگر دستورهای اسلام برشمردند و با تأکید بر اینکه خیانت نکردن در امانت شامل مسئولیت هم می شود، گفتند: نترسیدن از دشمن و محکم ایستادن در مقابل او» از دستورهای مهم قرآن است و وضعیت امروز برخی دولتهای اسلامی و تحقیر آنها به‌وسیله قدرتهای ظالم نتیجه ترسیدن آنها از دشمنان اسلام است.

    ایشان با اشاره به سیره و درس بزرگ امام بزرگوار مبنی بر نترسیدن از قدرتهای زورگو تأکید کردند: هراس از امریکا نتایج تلخی را به بار خواهد آورد و ما در سالهای گذشته در برخی دولتهای خودمان مشاهده کردیم که ترس از امریکا، آنها را دچار چه مشکلات سختی کرد.

    رهبر انقلاب اسلامی اقامه نماز با توجه و برای یاد خدا» و توبه و درخواست عفو و بخشش از خداوند بخصوص در ایام ماه مبارک رمضان» را زمینه ساز اعتلای روحی دانستند و در پایان اظهار امیدواری کردند که آحاد ملت و مسلمانان و بویژه دولتهای اسلامی و مسئولین توفیق عمل به دستورهای کاربردی قرآن را بیابند زیرا نسخه شفابخش مشکلات است.

    در این مراسم نورانی، تعدادی از اساتید قرآنی و قاریان جوان و یکی از مناجات‌خوانان به اجرای برنامه پرداختند. 

    محفل انس با قرآن رهبر انقلاب

    محفل قرآنی رهبر معظم انقلاب با شکلی متفاوت به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزار شد.

     محفل قرآنی رهبر معظم انقلاب با شکلی متفاوت و به صورت ارتباط تصویری آغاز شد.

    قاریان، حافظان و گروه تواشیح در مصلای امام خمینی (ره) مستقر هستند و رهبر معظم انقلاب از طریق ارتباط تصویری شاهد تلاوت و اجرای این عزیزان است.

    آغازگر برنامه امین پویا دارنده چند مقام بین‌المللی قرآن کریم بود که آیاتی از سوره مبارکه احزاب را تلاوت کرد.

    پس از پویا امید حسینی‌نژاد از مشهد به تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید پرداخت، از نکات جالب تلاوت حسینی‌نژاد پخش تلاوتی از وی مربوط به ۱۴ سال قبل در محضر رهبر معظم انقلاب بود که سال ۱۳۸۴ وی در ۱۳ سالگی در همین محفل تلاوت کرده بود و پس از پخش این تلاوت قدیمی حسینی‌نژاد که اکنون جوانی ۲۷ ساله است، توسط مجری برروی جایگاه دعوت شد و تلاوت زیبایی اجرا کرد.

    در ادامه حمیدرضا نصیری از زنجان آیاتی از سوره مبارکه آل‌عمران را تلاوت کرد.

     
    تلاوت حمیدرضا نصیری



    تلاوت قاسم مقدمی آیتم بعدی این محفل بود که تلاوت زیبای مقدمی تحسین رهبر معظم انقلاب را بارها درپی داشت.

     
    تلاوت قاسم‌ مقدمی



    محمدرضا جعفرپور قاری و حافظ کل قرآن نوجوان و اهل استان گیلان نفر بعدی بود که در جایگاه تلاوت قرار گرفت و از آیه ۳۸ سوره مبارکه ق تلاوت کرد. تلاوت این قاری نوجوان تحسین ویژه رهبر معظم انقلاب را در پی داشت و معظم‌له علاوه بر کلمات مرسوم برای تحسین و تشویق قراء مانند الله»، احسنت» با واژه آفرین او را تحسین کرد.

     
    تلاوت قاری نوجوان محمدرضا جعفرپور


    احمد راهی مالکی مناجات‌خوان اهل خوزستان در ادامه برروی جایگاه قرار گرفت و با اجرای ابتهالی زیبا به مدح و ثنای رسول الله (ص) و اهل بیت (ع) طاهرینش پرداخت.

     
    تلاوت احمد راهی مالکی


    در ادامه سیدجواد حسینی قاری اهل مشهد از آیه ۱۳۳ سوره مبارکه آل‌عمران تلاوت کرد و پس از وی محمدحسین سعیدیان از آیه ۱۰ سوره مبارکه زمر تلاوت کرد.

     
    تلاوت سیدجواد حسینی




    تلاوت محمدحسین سعیدیان


    گرامی‌داشت یاد و خاطره مرحوم سیدقاسم قهار ادعیه‌خوان معروف دهه‌های اخیر از دیگر آیتم‌های این محفل نورانی بود که در همین راستا تصاویری از ادعیه‌خوانی آن مرحوم در محضر رهبر معظم انقلاب در سال‌های قبل پخش شد.

     سخنان رهبر معظم انقلاب پایان بخش این مراسم بود.


    منبع: دفتر مقام معظم رهبری[مشرق]


    اردشیر زاهدی

    اردشیر زاهدی گفت: من به او[ قاسم سلیمانی] افتخار می‌کردم، افتخار می‌کنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد نه کسانی که خودشان را به پول فروخته‌اند.

    اردشیر زاهدی، وزیر امورخارجه دوران پهلوی در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی صحبت‌هایی انجام داد، هرچند که مجری این شبکه چند بار سعی کرد حرف‌های خودش را در دهان وی بگذارد اما در این کار موفق نبود و در نهایت به استفاده از تیتر زیر اکتفا کرد.

     وزیرخارجه پهلوی: من به سردار سلیمانی افتخار می‌کنم

    بخش‌هایی از صحبت‌های داماد شاه پهلوی که زمانی سفیر ایران در انگلستان و آمریکا بود را می‌خوانید:

    * در پاسخ به این سوال که: مخالفت شما با تحریم، نتیجه‌ای جز تقویت جمهوری اسلامی ندارد و نوعی حمایت از جمهوری اسلامی تلقی می‌شود آیا شما از جمهوری اسلامی حمایت می‌کنید گفت: راجع به دولت و جمهوری اسلامی هیچ وقت صحبت نکردم و نمی‌کنم، در این موضوع عقیده‌ام بوده و هست درحالی که ما در اینجا[خارج] خوش می‌گذرانیم و خوب می‌خوریم، دلم با ایرانی‌هایی است که در ایران شرایط اقتصادی مساعد و حتی دارو ندارند. آن‌ها را برادران و خواهران خودم می‌خوانم.

    * دیپلمات‌های ایران الحق و الانصاف ۵ سال زحمت کشیدند و توافقنامه‌ای را امضا کردند اما رئیس جمهور آمریکا[ترامپ] آمد گفت چون رئیس‌جمهور قبلی[اوباما] که امضا کرده سیاه پوست من آن را قبول ندارم؛ این چیزها در دنیای امروز قابل قبول نیست.

    * ایرانی‌هایی که در خارج می‌گویند بروید آنجا بمب بیاندازید، به نظرم آن‌ها دیگر ایرانی نیستند و شرافتشان را فروختند و از خارج پول بگیرند.

    * من به قدرت ارتش ایران که برای مملکت خودش قسم خورده افتخار می‌کنم، به همین دلیل با یک ژنرالش بد بودند آن برخلاف قوانین بین‌المللی چه کردند؟ بعد به سایرین می‌گویند شما تروریست هستید تروریست کسانی هستند که برخلاف قوانین ترور می‌کنند و بعد می‌گویند افتخار می‌کنیم که ترور کردیم.

    * درپاسخ به این سوال که آیا حمایت شما از آقای سلیمانی به این معنا نیست که شما به سمت حمایت جمهوری اسلامی کشیده شده اید؟ بگذارید هرکسی هرچیزی دلش می‌خواهد بگوید این سربازان و افسران و به بالا[فرماندهان] به قرآن و مملکتشان قسم خوردند و برای مملکتشان مقابل اسرائیل جنگیدند و از مملکتشان دفاع کردند.

     * من به او[ قاسم سلیمانی] افتخار می‌کردم، افتخار می‌کنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد نه کسانی که خودشان را به پول فروخته‌اند.

    * 60 میلیون از جمعیت امروز ایرانی سواد دارند و 40 میلیون آن‌ها مدرسه و دانشگاه رفته و یا دکتر و مهندس هستند 20 میلیون از این جمعیت خانم‌ها هستند و این سرمایه‌ای است که بسیاری از کشورها آن را ندارند.من به منابع انسانی ایران افتخار می‌کنم.

    * آینده ایران در اختیار کسانی است که اراده دارند و می‌توانند خودشان دولت را بیاورند و ببرند و ما در خارج چنین حقی را نداریم.

    * غلط می‌کنند کسانی که تغییر حکومت در ایران را عامل پیشرفت می‌دانند.

    * آمریکا و شرکایش مانند اسرائیل  و سعودی در برابر ایران به زانو درآمدند. آن‌ها خلاف قانون سازمان ملل که خودشان در آن حضور دارند و در آنجا رای دادند عمل می کنند.

    * اگر می‌خواهید علیه مردم ایران زور بگوید، من طرفدار هرکسی[ جمهوری اسلامی] می‌خواهید بگویید هستم.

    * دولت ایران امروز مال مردم ایران است. آن جوانان هستند که برای خودشان تصمیم می‌گیرند. ما کسانی که از ایران رفتیم پول هم برای خودمان برداشتیم و آوردیم حق نداریم بگوییم لنگش کن! این خلاف شرف است.

    *  ایران بیدی نیست که با این بادها بلرزد.

    * ما چندین میلیارد پول برای خرید طیاره(هواپیما) و . دادیم اما امروز ایران خودش هواپیما  و زیردریایی می‌سازد، من به آن‌ها افتخار می‌کنم.

    * وزیر خارجه آمریکا غلط می‌کند که از خلیج ع ر ب ی به جای خلیج فارس استفاده می‌کند، کجا خوانده؟ او بچه بوده.

    * من  صریح بگویم آینده ایران برای جوانان ایران است. من به این جوان ها سر تعظیم فرود می‌آورم، من به آن ها حسادت نمی‌کنم چرا که بیشتر از من می‌فهمند و مناسبات زندگی امروزی را هم رعایت می‌کنند حتی در مساجد ما هم امروزه کامپیوتر است.

    * من نمی‌خواهم کسی از خارج برای ما تصمیم بگیرد.[مشرق]



    سردار فضلی

    بدون مبالغه، حاج علی فضلی با هر درجه و مقام ، اسطوره خدشه ناپذیر یک بسیجی تمام عیار» است.گرد آوری و انتشار تصاویری از سردار حاج علی فضلی ، برای مشرق و مشرقیان افتخار است.

    حاج علی فضلی در میان یادگاران دفاع مقدس از سرشناس ترین هاست. کمتر پیدا خواهید کرد جوانان بسیجی ، آن هم از نوع نسل سومی را که حاج علی» را نشناسند ، چه برسد به نسل دومی ها و بر و بچه های جنگ. حاج علی فضلی در سال های آسمانی جهاد و شهادت فرماندهی لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) را بر عهده داشت . در چند موقعیت محدود هم فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) را به دست گرفت اما در نهایت ایشان را سردار لشکر سیدالشهدا می دانند و بر و بچه های بسیجی سپاه تهران و کرج بیشتر با او مانوس بودند. مدتی طولانی هم جانشین سازمان بسیج مستضعفین» بود و باز هم بسیجیان بیش از همه با او دمخور بودند.

    در پنجمین همایش چهره های ماندگار، حاج علی»به عنوان یکی از نماد های ملی ایران اسلامی معرفی شد اما بدون مبالغه و تعارف ، حاج علی فضلی با هر سطحی از مسئولیت و درجه و مقام ، اسطوره خدشه ناپذیر یک بسیجی تمام عیار» است. هر کس ، با هر عقیده و مرامی (به غیر از دشمنان خونی انقلاب) فقط کافی است دقایق اندکی را در کنار این مرد بگذراند تا تایید کند در جملات قبل اغراق و گزافه نیست. در عین حال، افتادگی و خضوع این شیرمرد حقیقتا تکان دهنده است و چشم های هر صاحب دلی را به اشک می نشاند.

    دو ویژگی منحصربفرد این سردار ، روحیه بسیجی او و اقتدارِ بی تعارفش در مواقع برخورد با دشمنان انقلاب است. طعم اقتدار علوی» حاج علی را ، البته بیشتر از بسیجیان ، گردنکشان و یاغیان به اسلام و انقلاب چشیده اند. وی در ایامی که به عنوان فرماندار نظامی تهران ، مسئولیت حفظ امنیت پایتخت ام القرای اسلام را بر عهده داشت ، مصداق روشنِ یک پاسدار نظام اسلامی» را به کسانی که به هر دلیلی امر برایشان مشتبه شده بود نشان داد و هنوز خاطرات این سردار آهنین ، نقل محافل آن کسان و ناکثان است.

    از حاج علی فضلی اطلاعات شخصی زیادی منتشر نشده است. او احتمالا متولد نیمه اول دهه ۳۰ شمسی است و از ناحیه یکی از چشمانش جانباز است. حیات جهادی او از فرماندهی سپاه فیروزکوه آغاز شد وآخرین مسئولیت او فرماندهی دانشگاه تربیت پاسداری امام حسین(ع) بود و امروز در کشاکش با کسالت جسمی، در مقام صبر و رضا ایستاده است . اما از آن چه هم که در آسمان ها می گذرد ما بی خبریم. حاج علی قطعا در میان افلاکیان ، ارادتمندان بیشتری دارد تا در بین ما خاکیان.

    حاج علی فضلی ، همانند همه فرزندان روح الله ، فرزند آب و خاک و آتش است ؛ امتحان خود را بارها پس داده و بی ادعا و هیاهو در صف و منهم من ینتظر» ایستاده است.

    گرد آوری و انتشار صد تصویر از سردار حاج علی فضلی ، برای مشرق و مشرقیان افتخاری غیر قابل جایگزین است. امید که نفس های گرم این سردار ، از فضای ایران اسلامی گرفته نشود و در عصر ظهور منجی»حضورش در خیل ۳۱۳ منادی عدل و عدالت ، چشمان مدعیان بی عمل و پرادعا را کور سازد. انشاءالله

      



    سردار حاجی زاده

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت: ما می‌دانستیم دشمنان به دنبال رصد این کار هستند و تلاش کردیم به صورت چراغ خاموش کار را پیش ببریم.

    سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه شامگاه پنجشنبه با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری به منظور تشریح فرآیند پرتاب موفق ماهواره نظامی نور توسط ماهواره‌بر قاصد، اظهار داشت: این موفقیت لطف و عنایت الهی بود و همین ابتدا یادی می کنم از شهید تهرانی مقدم که پایه گذار این صنعت بودند؛ از دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش بنیان، عزیزان وزارت دفاع و به ویژه سازمان صنایع هوافضا که ما را در ساخت موتور مرحله اول که مربوط به موشک‌های زمین به زمین است یاری کردند تشکر می‌کنم.

    وی افزود: ما میدانستیم که دشمنان به دنبال رصد این کار هستند و تلاش کردیم که به صورت چراغ خاموش کار را پیش ببریم.

    ** فضا بعد پنجم امور نظامی است

    سردار حاجی زاده با بیان اینکه فضا یک نیاز است، گفت: بدون حضور در فضا از خیلی از امکانات نظامی و غیرنظامی که ابعاد وسیعی دارد در فضا هستند. بعد پنجم امور نظامی پس از زمینی، دریایی، هوایی و سایبری، فضایی است.

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه تاکید کرد: محدودیت‌هایی که در حوزه زمینی و هوایی برای اشراف اطلاعاتی داریم، در حوزه فضایی خیلی کمتر است.

    ** کاربری ماهواره نور در روزهای آینده صددرصد می‌شود

    وی با بیان اینکه زمانی که این پرتاب را انجام دادیم از ایستگاه های تهران، زاهدان و چابهار این ماهواره را کنترل کردیم، گفت: پس از ۹۰ دقیقه که این ماهواره یک دور به دور زمین چرخید، سیگنال آن را در شمال غرب کشور دریافت کردیم. بین ۳ تا ۱۰ روز آینده برخی فرمان‌های آن صادر خواهد شد و تنظیمات آن کامل می‌شود و کاربری آن صد درصد می‌شود.

    ** به دنبال توسعه فرماندهی فضایی هستیم

    سردار حاجی زاده در خصوص ضرورت ورود سپاه به عرصه فضایی، گفت: در سال ۸۸ با تصویب فرمانده معظم کل قوا نیروی هوایی سپاه به نیروی هوافضای سپاه تبدیل شد. از آن روز ما یک فرماندهی بعنوان فرماندهی فضایی در نیرو تاسیس کردیم و طی این یازده سال اقدامات بسیار گسترده ای انجام شده است. طبیعتا به دنبال توسعه این فرماندهی هستیم. همانطور که فرماندهی موشکی ما در سال ۶۳ با دو سکو شروع کرد و امروز به یک قدرت نظامی تبدیل شده است، انشالله روزی خواهد رسید که فرماندهی فضایی ما هم جایگاه ویژه‌ای در کشور هم در بخش دفاعی و هم بخش غیردفاعی پیدا خواهد کرد.

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه ادامه داد: این پروژه یک ابرپروژه بود که مجموعه ای از پروژه‌های خیلی بزرگ بود. تزریق ماهواره به فضا یک موفقیت است، اما اصل کار شکستن سدهای بسیار زیادی از فناوری است که امروز آنها را به دست آوردیم.

    وی با بیان اینکه آنچه ساخته شده است با محاسبه و ارقام دقیق بوده است، خاطرنشان کرد: ماهواره‌بر ما یک ماهواره‌بر چند مرحله‌ای است که هر مرحله آن یک پروژه است. ما مجبور بودیم بدنه پیشران‌ها را سبک کنیم که از مواد کامپوزیتی استفاده کردیم و خود این موضوع پیچیدگی‌های زیادی داشت.** با اولین تلاش موفق شدیم

    سردار حاجی زاده افزود: ابرقدرت‌هایی که به مرز دانش تزریق ماهواره به مدار رسیده‌اند، شکست های زیادی را تجربه کرده‌اند، اما بحمدالله برای ما در اولین مرحله موفقیت آمیز بود.

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه با بیان اینکه کار فضایی را حتما توسعه خواهیم داد، گفت: امروز حوزه نظامی و غیرنظامی در بخش کارهای اطلاعاتی نیاز به سنجش دارد که از طریق فضا اتفاق می‌افتد. در حوزه ارتباط، تعیین موقعیت و . نیز همینطور است. پیشرفت های امروز دنیا با تکیه بر فناوری‌های فضایی است. ما تحریم هستیم و طبیعتا ما باید این امکان را برای خودمان فراهم کنیم.

    وی با بیان اینکه تحریم برکات زیادی برای ما داشته است، عنوان کرد: اگر چشممان به دست بیگانه باشد، همیشه محتاجیم. در همین قضیه کرونا، دیدیم که جامعه پزشکی ما چقدر ایثارگر هستند و ملت ما چقدر بزرگ هستند. ما از فرصت های تحریم ها استفاده حداکثری کردیم.

    سردار حاجی زاده گفت: امروز در حوزه هواپیماهای بدون سرنشین در جایگاه بسیار بالایی در دنیا هستیم، در بحث موشکی، پدافند هوایی همینطور و انشالله در حوزه فضایی هم به جایگاه بالایی خواهیم رسید.

    ** تمام مراحل ماهواره‌برها را سوخت جامد خواهیم کرد

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه با بیان اینکه سمتگیری ما به سمت استفاده از ماهواره برهای سوخت جامد است و تمام مراحل را سوخت جامد خواهیم کرد، گفت: در همین مورد اخیر موتور مرحله اول سوخت مایع بود برای اینکه میخواستیم ارزان شود. الان که کار ما تثبیت شده است، موتور مرحله اول را هم سوخت جامد خواهیم کرد. ما این پرتاب را با یک سکوی پرتاب متحرک انجام دادیم که معنای آن این است که نیازی به پایگاه ثابت پرتاب نداریم و همه اینها باعث ارزان سازی می‌شود.

    وی ادامه داد: امروز لبه تکنولوژی دنیا در حوزه ماهواره‌برها همین ماهواره برهای سوخت جامد است.

    سردار حاجی زاده با بیان اینکه در رونمایی موشک رعد-۵۰۰ از بدنه کامپوزیتی استفاده کردیم، گفت: این موشک در عین حالی که وزن آن نصف یعنی ۱.۸ تن شده است اما ۲۰۰ کیلومتر بیشتر برد دارد.

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه، گفت: هر کشوری که در حوزه فضایی به این مرحله می‌رسد در رده ابرقدرت‌ها محسوب می‌شود.

    ** به تکنولوژی نازل متحرک موتورها دست یافته‌ایم

    وی درباره موتور نازل متحرک این ماهواره‌بر، اظهار داشت: در موشک های سوخت مایع هدایت توسط بالک‌های انتهایی انجام می‌شود؛ اما در سوخت جامد ما کنترلی روی سوخت نداریم و تراست هم خیلی بالاست و طبیعتا باید نازل بتواند خودش حرکت کند. الحمدالله به تکنولوژی نازل متحرک رسیده‌ایم.

    سردار حاجی زاده در خصوص دیگر اجزای پرتاب ماهواره نور به فضا، تصریح کرد: افراد زیادی در این کار دخیل بودند؛ اطلاعات سنسورهای تله‌متری ماهواره‌بر در لحظه مخابره می‌شود که همه این اقدامات توسط جوانان همین کشور انجام شده است.

    ** آمریکایی‌ها از موفقیت ما ناراحت هستند

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه پیرامون تاثیر این کار بر قدرت دفاعی کشور، گفت: اینکه داد آمریکایی ها درآمده نشان دهنده اهمیت این مسئله است. آنها می‌دانند که ما به توانمندی جدیدی رسیده‌ایم و از این کار ناراحت هستند.

    وی ادامه داد: آمریکایی‌ها شهید سلیمانی را شهید کردند؛ برای چه مسئولیت آن را قبول کردند؟ آنها میخواستند بگویند نماد مقاومت را زدیم تا فرماندهان مقاومت بترسند. آنها اطمینان کاذبی پیدا کرده بودند که ایران پاسخ نمی‌دهد، وقتی دیدند مردم شعار انتقام می‌دهند، گفتند اگر ایران اقدامی کند، ۵۲ نقطه را خواهیم زد؛ آن نقطه فرهنگی هم که می‌گفتند بیت رهبری بود؛ اما دیدند که عین الاسد موشک باران شد و صبح همان روز برنامه دیدار رهبری به صورت زنده از حسینیه امام خمینی(ره) پخش شد.

    سردار حاجی زاده با بیان اینکه آنها به دنبال این بودند که ایران را بی‌حیثیت کنند، گفت: اما به عکس ایران عزیز شد و ما امروز با افتخار اعلام می کنم که یک ابرقدرت هستیم و با قدرت به ملت ایران قول می‌دهیم که فناوری فضایی را پیش می‌بریم و قوی خواهیم شد.

    ** آمریکا به حمله موشکی عین الاسد پاسخ می داد ۴۰۰ نقطه را می زدیم

    فرمانده نیروی هوافضای سپاه با بیان اینکه آن روزی که عین الاسد را می‌زدیم؛ تصور خود ما این بود که پاسخ می‌دهند، خاطرنشان کرد: ما هم ۴۰۰ نقطه را آماده کرده بودیم که بزنیم.

    وی با بیان اینکه انشالله ماهواره بعدی را در مدار بالاتر قرار خواهیم داد، خاطرنشان کرد: ما نقش نخ تسبیح را داریم و دانه های این تسبیح همین جوانان و شرکت‌های دانش بنیان است.

    سردار حاجی زاده گفت: کل کارهای موشک های زمین به زمین و ماهواره‌برها بنیانش را شهید تهرانی مقدم گذاشت و شاگردان ایشان ادامه دادند و نتیجه آن را امروز می‌بینیم. [مشرق]


    ماهواره بر قاصد

    تاکتیک و اقدام سریع سپاه، سرویس های اطلاعاتی دشمنان را در یک شرایط آچمز شدید قرار داد به گونه ای که آنها هیچ اطلاعی از این پرتاب و فعالیت های مقدماتی نداشتند که شاهکار اطلاعاتی بسیار مهمی محسوب می شود

     صبح امروز چهارشنبه سوم اردیبهشت ماه، نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران توسط سپاه پاسداران با موفقیت به فضا رفت. ماهواره نور به عنوان یک ماهواره خاص و استراتژیک توسط ماهواره بر ۳ مرحله‌ای "قاصد" و از کویر مرکزی ایران با موفقیت پرتاب و در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین قرار گرفت. این دستاورد مهم دفاعی از چند نظر قابل توجه و بررسی است که در این گزارش به برخی از مهمترین موارد آن خواهیم پرداخت.

    شاهکار اطلاعاتی سپاه در پنهان کردن مسئله پرتاب

    یکی از مسائل مهم در خصوص پرتاب های فضایی و البته آزمایش های موشکی برای کشوری مثل ایران، رعایت مسئله حفاظتی و پنهانکاری است. در چند سال اخیر برنامه فضایی کشور ما دچار مشکلاتی شده و چند پرتاب قبلی با عدم توفیق کامل مواجه شدند. یکی از نکات منفی در خصوص آن پرتاب ها، رسانه ای شدن مراحل قبل از شلیک ماهواره از طریق تصاویر ماهواره ای بود که باعث افزایش جنگ روانی و فضای مسموم تبلیغاتی علیه کشور می شد.

    با حرکت اخیر، به نوعی سپاه نه فقط از حرکت دشمن برای ایجاد جنگ روانی و ایجاد مانور برتری اطلاعاتی نسبت به ایران جلوگیری کرد، بلکه با غافلگیر کردن آنها توان پنهانکاری و حفاظت اطلاعات خود را به رخ دشمن کشیده و به نوعی یک آفند روانی اطلاعاتی را بر علیه آنها انجام داده است.پرتاب ماهواره نور

    این مسئله در عین حال باعث می شود تا از فشار روانی روی تیم پرتاب کننده نیز کم شود. در چند مورد گذشته با توجه به رسانه ای شدن تلاش ها قبل از پرتاب و البته نرسیدن ماهواره به مدار، باعث فشار روانی و رسانه ای شدیدی خصوصا از طرف برخی بنگاه های خبری ضد انقلاب فارسی زبان و حتی ورود مسئولان ارشد غربی به این جوسازی ها میشد. اما این تاکتیک و اقدام سریع و قاطعانه سپاه، آنها را نیز در یک شرایط آچمز و تدافعی شدید قرار داد و می توان آن را به عنوان مهم ترین دستاورد غیر فنی این پرتاب در نظر گرفت.

    قاصد؛ اولین پرتابگر ۳ مرحله ای ایران

    بعد از پرتاب موفق امروز می توانیم بگوییم که در کنار سفیر و سیمرغ، کشورمان حالا یک پرتابگر مدرن و جدید در اختیار دارد که قاصد نام دارد که البته ماهواره بر ۳ مرحله ای است. بر اساس اطلاعات اعلام شده این پرتابگر در مرحله اول خود از سوخت مایع و در دو مرحله دیگر نیز از سوخت جامد بهره می برد. درست است که برنامه فضایی کشور خصوصا پرتابگری مثل سری سفیر در حقیقت از ریزش دانش بخش موشکی نظامی استفاده کرده و به پیشران سوخت مایع مجهز شدند، اما در ادامه راه متفاوتی را در پیش گرفتند.

    ماهواره بر سفیر

    ماهواره بر سیمرغ

    البته از دهه ۱۳۸۰ شمسی اخباری در خصوص توسعه برنامه پیشران های سوخت جامد در داخل کشور منتشر شد. در این میان موشک هایی مثل سری فاتح یا سجیل در بردهای مختلف و با سیستم پیشران جامد رونمایی شدند که نشان دهنده حرکت بخش دفاعی در این سمت بود. در عین حال پدر موشکی ایران، شهید حسن طهرانی مقدم نیز در حال فعالیت در خصوص برنامه فضایی با محوریت پیشران های سوخت جامد بود.

    تصویر منتشر شده از یکی از مراحل ماهواره بر سوخت جامد قائم تحت مدیریت قاصد؛ اولین پرتابگر ۳ مرحله ای ایران

    برای اولین بار پس از شهادت حاج حسن طهرانی مقدم بود که خبر از برنامه فضایی سپاه بر اساس پیشران سوخت جامد منتشر شد. از آن پس تنها به اعلام به نتیجه رسیدن پروژه آخر این شهید اکتفا شد.

    در اوائل دهه ۱۳۹۰ و پس از شهادت ایشان گفته شد که هدف نهایی تیم شهید طهرانی مقدم و برنامه فضایی سپاه توسعه ماهواره‌بر چهار مرحله ای قائم با قطر ۳.۵ متر و ارتفاع ۲۰ متر در مرحله اول بوده که ماهواره ها را در مدار پارکینگ ۱۰۰۰ کیلومتری قرار دهد. از ابعاد مراحل بعدی این ماهواره‌بر اطلاعاتی منتشر نشده است اما اعلام شده بود که این مراحل به صورت جداگانه آزمایش شده است. با تزریق ماهواره ها در این مدار و سپس تغییر مدار توسط پیشران خود ماهواره امکان قرارگیری ماهواره در مدارهای بسیار بالاتر تا ۳۶۰۰۰ کیلومتر که مدار زمین آهنگ است وجود دارد.

    در تابستان سال ۱۳۹۸ ماهواره های غربی تصاویر متعددی از آزمایش پیشران های سوخت جامد در محوطه آزمایش پایگاه ثبت شده فضایی سپاه منتشر نمودند. این امر نشان می داد که سپاه در حال ورود به مرحله بسیار مهمی از آماده سازی پرتابگر فضایی سوخت جامد خود است که این آزمایش ها را به انجام می رساند. درباره پرتاب ماهواره قاصد چند نکته مهم دیگر نیز وجود دارد. اولا که بر اساس اعلام سردار حاجی زاده از پیشران غیر فی و کامپوزیتی در این ماهواره بر استفاده شده و در مرحله سوم آن نیز از موتور فضایی سلمان برای رساندن محموله به مدار استفاده شده است.

    این سیستم پیشران کامپوزیتی "زهیر" نام دارد. این مسئله به این معنی است که هم در سیستم پیشران و هم بدنه به طور کامل از مواد کامپوزیتی با استفاده از فناوری الیاف کربن استفاده گردیده که باعث کاهش شدید وزن پرتاب گر نسبت به حامل های عادی می شود.

    الیاف کربن یکی از مهم ترین خانواده های الیاف پیشرفته است که استحکام بسیار بالا (بین ۷ تا ۱۰ برابر فولاد ساختمانی بسته به گرید الیاف)، چگالی پایین (حدود دو سوم آلومینیوم)، رسانایی الکتریکی بسیار خوب، قابلیت بافت و تولید پارچه، ساخت کامپوزیت های سبک و مستحکم و پایداری در برابر حرارت آن را از سایر مواد مهندسی متمایز می سازد.

    ماهواره بر ۳ مرحله‌ای قاصد

    مرحله آخر ماهواره بر قاصد

    خواصی که به آن اشاره شد باعث می شود تا گستره بسیار وسیعی از وسائل نظامی را بتوان با استفاده از الیاف کربن ساخت. ؛ جلیقه های ضد گلوله و کلاهخود سربازان، بدنه پهپادها و انواع هواپیماهای جنگی و مسافربری، ناوشکن ها و زره تانک ها از جمله بخش هایی به حساب می آید که در آنها می توان از الیاف کربن استفاده کرد. برای این که بیشتر به اهمیت این محصول استراتژیک پی ببریم به برخی از سلاح هایی که در ساخت آن از این مواد استفاده شده است اشاره می کنیم: هواپیمای آمریکایی اف ۲۲ رپتور به عنوان یکی از پیشرفته ترین جنگنده های حال حاضر جهان از ۳۵۰ قطعه از جنس الیاف کربن بهره می برد. دیگر جنگنده نسل پنجم و پنهان کار دیگر آمریکا یعنی اف ۳۵ نیز از این ماده بهره می برد. چیزی در حدود یک سوم این جنگنده پیشرفته از الیاف کربن ساخته شده است. ناوشکن های آمریکایی کلاس Zumwalt به عنوان ناوشکن آینده نیروی دریایی آمریکا نیز در حجم زیاد از این مواد در بدنه خود بهره می برد.

    باید گفت که الیاف کربن به عنوان یکی از اصلی ترین مواد در ساخت بدنه های جاذب امواج رادار و همچنین تیغه های جاذب حرارت که برای کاهش تشعشع فروسرخ حاصل از فعالیت موتور به کار می روند استفاده می شود. در حقیقت بدون داشتن این ماده رسیدن به بحث فناوری پنهان کاری میسر نمی باشد. بر اساس اعلام صنایع دفاعی کشور ایران از سال ۱۳۹۳ به این فناوری دست پیدا کرده است. البته در اینجا ذکر این نکته نیز بسیار مهم است که الیاف کربن در صنعت هسته ای و بحث ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته نیز بسیار مهم است و حتی مورد اشاره رهبر انقلاب نیز قرار گرفتند. ایشان در ملاقات مسئولین کشوری در خرداد ماه سال ۱۳۹۵ اینگونه فرمودند: توقعات طرف مقابل را در زمینه الیاف کربنِ دارای کاربرد در ساخت سانتریفیوژها» و در خصوص اندازه‌گیری ۳۰۰ کیلو مواد هسته‌ای» مطلقاً قبول نکنید و زیر بار آنها نروید.

    مسئله مهم بعدی پیشران مرحله آخر سلمان است. نحوه طراحی و ساخت سیستم پیشران سلمان را می توان از چندین جهت دارای اهمیت ویژه برشمرد. مسئله اول استفاده از مواد فیبرکربن و کامپوزیت در ساخت این موتور است که به نظر کم کم در حال تبدیل شدن به یک ماده استاندارد برای موشک ها و ماهواره برهای ایرانی شده؛ ماده ای سبک و در عین حال فوق العاده مستحکم که می تواند فشار و حرارتی های فوق العاده بالا را تحمل کرده و به عنوان بدنه اصلی سازه سیستم پیشران به کار رود.

    پیشران سوخت جامد سلمان

    تغییر جهت گازهای خروجی در پیشران سوخت جامد سلمان

    مسئله بعدی قابلیت تغییر گازهای خروجی سیستم پیشران در سامانه سلمان است که امکان تغییر در مسیر را نیز برای آن ممکن کرده و علاوه بر نقش انتقال های مداری می تواند پایه ای مناسب برای موشک های ضد ماهواره و البته دفاع ضد موشک های بالستیک در زمان حرکت در مسیر جو زمین خواهد بود. با حرکتی که در مورد این ماهواره انجام شد مشخص شد که پیشران کامپوزیتی و پیشران سلمان در اولین آزمون جدی و موفق خود سربلند از میدان خارج شدند.

    چشم سپاه در مدار زمین باز شد

    درباره ماهیت واقعی و توانایی های فنی ماهواره نور به صورت رسمی خبری اعلام نشده است اما به نظر می توان با توجه به صحبت های سرلشکر سلامی بعد از این پرتاب، تا حدودی به ماهیت آن پی برد. این فرمانده عالی رتبه کشورمان این گونه گفته است: "امروز ما می توانیم جهان را از فضا رویت کنیم و این به معنای گسترش اطلاعات راهبردی نیروی دفاعی قدرتمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. "

    این صحبت سرلشکر سلامی به احتمال فراوان مشخص می کند که ماهواره نور، حداقل یک سیستم تصویربرداری پیشرفته است و به سپاه توانایی رصد نقاط مختلف در کره زمین را می دهد. اما در خصوص اهمیت این دستاورد باید گفت که چندین دهه است که بار زیادی از عملیاتهای شناسایی و رصد فعالیت های کشورهای رقیب و دشمن چه در زمان صلح و چه در جنگ ها بر عهده ماهواره ها است. در زمان ۸ سال دفاع مقدس رژیم بعثی با دسترسی به تصاویر ماهواره ای که قدرت های بزرگ در اختیار آن قرار می دادند در چندین مرتبه توانست عملیات های نظامی ایران را از قبل متوجه شده و باعث ایجاد تلفات و خسارات گسترده برای ما شود. امروزه بخش مهمی از توانایی های ارتش های جهان و سرویس های امنیتی و اطلاعاتی بر اساس تصاویر ماهواره ای قرار گرفته است. از دوره جنگ سرد تا به امروز بسیاری از مناقشات جهانی توسط تصاویر ماهواره ای کشف شده و در خیلی از پرونده های مهم بین المللی این تصاویر ماهواره ای بودند که باعث شدند حقیقت آشکار شوند.

    مشخصا این بخش از توانایی ها در رده دارایی های استراتژیک بوده و کمتر کشوری حاضر است آن را با دیگر کشورها به اشتراک بگذارد. ورود این توانایی به دارایی های سپاه پاسداران دریچه جدیدی را به روی فرماندهان نظامی و اطلاعاتی ایران باز کرده و به آنها کمک می کند تا در طرح ریزی های نظامی و اطلاعاتی خود با دقت بسیار بیشتری عمل کرده و برآورد بهتری از نقاط حساس در اطراف ایران و در کل جهان داشته باشند.

    شاید آن روزی که ترامپ با غرور و خوشحالی، تصویر ماهواره ای نقص فنی ماهواره بر کشورمان را در توییتر خود منتشر کرد، فکرش را هم نمی کرد که در مدتی کوتاه، این بار ماهواره مدرن ایرانی بالای سر تاسیسات و مراکز حساس آمریکا قرار گرفته و تا بیش از ۱ یا ۲ سال، به رصد مداوم آنها بپردازد که "یدالله فوق ایدیهم ." [مشرق]



    آمریکا چالش کرونا

    یک نشریه آمریکایی می‌گوید با اینکه معلوم نیست همه‌گیری بیماری تا چه مدت بر عملیات‌ها در خارج سایه خواهد افکند، رقبای آمریکا به دنبال بهره‌برداری از شکاف به وجود آمده در اثر شیوع کووید-۱۹ هستند.

    نشریه آمریکایی تایم در گزارشی نوشت: یک فروند هواپیمای شناسایی پی-۸ ای آمریکا روز چهارشنبه مشغول گشت‌زنی بر فراز دریای مدیترانه بود که به ناگاه یک فروند جنگنده سوخو-۳۵ روسی از پشت آن پیدا شد. به گفته مسئولان نیروی دریایی آمریکا، خلبان روسی به مدت ۴۲ دقیقه به شکلی ناایمن» به پرواز ادامه داد ــ یک بار هم هواپیمایش را وارونه کرد و از فاصله ۲۵ پایی دماغه هواپیمای آمریکایی عبور کرد.


    مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


    به چالش کشیدن اقتدار نظامی آمریکا

    این اقدام پرمخاطره که به گفته مقامات آمریکایی جان خدمه هواپیمای آمریکایی را به خطر انداخت، صرفاً یکی از مجموعه رویدادهایی است که طی ساعات و روزهای گذشته اتفاق افتادند و عزم و اراده نیروهای مسلح آمریکا را در سرتاسر دنیا به بوته آزمون گذاشتند. هیچ پرسنل آمریکایی در جریان این رویدادها کشته یا زخمی نشد، اما زمان‌بندی این رویدادها به‌هیچ‌وجه اتفاقی نبود. نشریه تایم به نقل از مقامات کنونی و سابق وزارت دفاع آمریکا نوشته در شرایطی که موارد ابتلا به ویروس کرونا در میان سربازان آمریکایی اکنون به ۲۴۸۶ مورد رسیده و همچنان رو به افزایش است، دشمنان آمریکا دل و جرئت پیدا کرده‌اند تا سلطه نظامی این کشور را به چالش بکشند.

    ستاد فرماندهی فضایی آمریکا گزارش داد که ارتش روسیه موشکی را آزمایش کرده که قادر است ماهواره‌های آمریکایی را در مدار نزدیک زمین نابود» سازد. به گفته نیروی دریایی آمریکا، مدت زمان کوتاهی پس از آن، ۱۱ قایق سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران دست به اقدامات خطرناک و ایذایی» علیه شش کشتی جنگی آمریکایی مستقر در خلیج فارس زدند. این قایق‌ها با سرعت بالا و فاصله کم به ‌طور مرتب در امتداد کشتی‌های آمریکایی حرکت کردند و به صورت متقاطع از مقابل آنها رد شدند ــ یک بار هم از ۱۰ متری یکی از کشتی‌ها عبور کردند. این سه حادثه همگی پس از آن اتفاق افتادند که کره شمالی رگباری از موشک‌های کوتاه برد را از آتشبارهای زمینی و جنگنده‌هایش واقع در سواحل شرقی خود شلیک نمود.

    بهره‌برداری رقبای آمریکا از شکاف به وجود آمده

    تایم در ادامه می‌نویسد: این اقدامات خصمانه هیچگونه تهدید جدی متوجه نیروهای مسلح آمریکا نمی‌کنند. اما بیماری کووید-۱۹ دردسرهای جدی به وجود آورده است. در شرایطی که آمریکا درگیر مقابله با بیشترین تعداد موارد ابتلا به ویروس کرونا در دنیاست، محدودیت‌هایی در خصوص عملیات‌ها و تحرکات نظامی این کشور به ‌واسطه دغدغه‌های بهداشتی تقریباً در همه جای دنیا وضع شده‌اند. تعویض چرخشی نیروها و جابجایی خانواده نظامی‌ها در پی صدور دستور توقف تحرکات» در همه سطوح نظامی متوقف شده است. ناوهای هواپیمابر آمریکا که نماد قدرت و توان این کشور بر روی آب‌ها هستند، به حاشیه رفته‌اند. با اینکه معلوم نیست همه‌گیری بیماری تا چه مدت بر عملیات‌ها در خارج سایه خواهد افکند، رقبای آمریکا به دنبال بهره‌برداری از شکاف به وجود آمده در اثر شیوع کووید-۱۹ هستند.

    آمریکا برای این شرایط آماده نبود

    چاک هگل وزیر دفاع سابق آمریکا و سناتور جمهوری‌خواه از ایالت نبراسکا در این باره می‌گوید:

    هنگامی که دنیا و آمریکا در وضعیت نامتعادل قرار دارند، فرصت‌هایی برای دشمنان ما فراهم می‌آید. آنها در مقطع کنونی همچنان تمام تلاش خود را بکار خواهند بست تا خودشان را نشان دهند. فکر نمی‌کنم هیچگاه به اندازه کافی برای مواجهه با رویدادهایی نظیر آنچه داریم تجربه می‌کنیم، به ویژه همه‌گیری بیماری در مقیاس جهانی، آماده بوده‌ایم.»

    برنامه نیروهای مسلح آمریکا جهت بازداشتن دشمنان از زمان جنگ جهانی دوم به بعد قدرت‌نمایی از طریق استقرار فوری هزاران نیرو، به پرواز درآوردن بمب‌افکن‌های هسته‌ای، یا اعزام ناوهای هواپیمابر به مناطق دردسرآفرین بوده است. این رویه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ بیش از پیش اهمیت یافته است. ترامپ به سخت‌افزارهای نظامی که دولتش ۷۰۰ میلیارد دلار در قالب بودجه پنتاگون برای آنها هزینه کرده است، می‌بالد.

    گزینه‌های محدود نمایش قدرت آمریکا در برابر رقبا

    در بخش دیگری از این گزارش آمده است: در حال حاضر و در بحبوحه همه‌گیری بیماری کووید-۱۹، گزینه‌های نمایش قدرت بسیار محدودند. پنتاگون تا به اینجای کار به موج تهدیدات پاسخ لفظی داده و مرتباً به ‌طور علنی به دشمنان هشدار داده که بحران ملی کنونی را با ضعف اشتباه نگیرند. ژنرال مایک میلی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا روز سه‌شنبه در محل پنتاگون در گفتگو با خبرنگاران اظهار داشت: همچنان به انجام مأموریت‌های خود در آسیا، اروپا، خاورمیانه، و غیره ادامه می‌دهیم. آمادگی ما همچنان بالاست. آمادگی ما همچنان راسخ است. ما قادریم در برابر هر چالشگری که به دنبال بهره‌برداری از مقطع بحرانی کنونی است، بازدارندگی ایجاد کنیم و بر آن فائق آییم.»

    کاپیتان یک ناو هواپیمابر نیروی دریایی آمریکا که با شیوع فزاینده ویروس کرونا بر روی عرشه ناو خود مواجه است، اجازه خواسته تا بخش اعظم حدود ۵۰۰۰ خدمه خود را در ساحل قرنطینه کند، امری که ناو مذکور را از حالت عملیاتی خارج خواهد کرد.

    ناو هواپیمابر تئودور روزولت که به مثابه یک نیروی بازدارنده در برابر پیشروی‌های چین در دریای چین جنوبی عمل می‌کند، برای مدت نامعلومی در گوام لنگر انداخته است. بیماری کووید-۱۹ ماه قبل در میان خدمه ۴۸۶۵ نفری این ناو شیوع پیدا کرد و تاکنون حداقل ۶۱۵ نفر از ملوانان را مبتلا ساخته، یک نفر را به کام مرگ فرستاده، و پنج نفر را روانه بیمارستانی در گوام کرده است. تنها ناو هواپیمابر دیگر آمریکا مستقر در اقیانوس آرام، ناو رونالد ریگان، اکنون چهار ماه می‌شود که در شهر یووکای ژاپن در حال تعمیر و نگهداری است و صرفاً در قالب دسترس‌پذیری محدود گزینشی» قابل استفاده است. در شهر برمرتون ایالت واشنگتن نیز پرسنل گروه ضربت بعدی که قرار است تحت فرماندهی ناو هواپیمابر یواس‌اس نیمیتز به اقیانوس آرام اعزام شوند، توسط نیروی دریایی قرنطینه شده‌اند.

    بیشتر بخوانید:

    پنتاگون از تمدید ممنوعیت مسافرت نظامیان آمریکا خبر داد

    از بین رفتن ابزارهای قدرت آمریکا

    وضعیت بحرانی پنتاگون در پی شیوع کرونا/ نیروهای مسلح آمریکا راه مقابله با کرونا را بلد نیستند +تصاویر

    نیروهای لشکر ۸۲ هوابرد آمریکا در غرب آسیا گیر افتاده‌اند

    مبتلایان به کرونا در پنتاگون به ۲۶۵۷ نفر رسید

    چین و کره‌شمالی بازدارندگی خود را به نمایش گذاشتند

    در شرایطی که این ناوها به حاشیه رفته‌اند، چین تنها ناو هواپیمابر عملیاتی را در منطقه داراست. طی روزهای پایانی هفته، چین ناو هواپیمابر لیائونینگ و یک گروه رزمی متشکل از پنج کشتی جنگی را به نزدیکی آب‌های سرزمینی ژاپن و تایوان از متحدان آمریکا فرستاد. بر اساس بیانیه روز ۶ آوریل مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، این جدیدترین تلاش چین جهت قدرت‌نمایی در منطقه پس از غرق کردن یک قایق ماهیگیری ویتنامی در آب‌های تحت مناقشه در دریای چین جنوبی؛ اعلام راه‌اندازی ایستگاه‌های پژوهشی» جدید در پایگاه‌های نظامی واقع در منطقه؛ و نشاندن هواپیمای نظامی ویژه» در یکی از این ایستگاه‌ها موسوم به فایری کراس ریف به شمار می‌رود.

    در ضمن، کیم جونگ اون رهبر کره شمالی و متحد چین نیز رزمایش‌های نظامی خود را به اجرا گذاشته است. پیونگ‌یانگ که پرتاب موشک‌هایش را سال گذشته به صورت داوطلبانه متوقف ساخت، طی هفته‌های جاری طیف گسترده‌ای از موشک‌ها را آزمایش کرده است. به گفته تحلیلگران اندیشکده صلح آمریکا، این شلیک‌ها تلاشی جهت نشان دادن توان و بازدارندگی در داخل و خارج» در بحبوحه همه‌گیری کووید-۱۹ محسوب می‌شوند.

    این امر از بسیاری جهات تازگی ندارد. به گفته زاک کوپر کارشناس امور آسیا در اندیشکده امریکن انترپرایز، اقدامات چین و کره شمالی به‌عنوان دو دشمن آمریکا در منطقه به یک رویه معمول» تبدیل شده‌اند. جفری لوئیز تحلیلگر تسلیحات هسته‌ای مرکز مطالعات عدم اشاعه جیمز مارتین واقع در مونتری ایالت کالیفرنیا نیز نظر مشابهی دارد. وی معتقد است اکنون که دیپلماسی با آمریکا به مشکل خورده است، کره شمالی مجموعه‌ای از آزمایشات موشکی ناتمام را به اجرا می‌گذارد. وی در این خصوص اظهار داشت: ما صرفاً منتظریم آنها دست به آزمایش بعدی بزنند. کار اصلی هنوز مانده است.»

    \

    بحران کرونا محاسبات راهبردی ایران را تغییر نداده است

    ایران دیگر دشمن دیرین آمریکا نیز بر تلاش‌ها جهت تقویت نفوذ خود در منطقه و بیرون راندن نیروهای آمریکایی از منطقه افزوده است. ایران علیرغم مقابله با شیوع گسترده کووید-۱۹ در داخل، حمایت از حملات مسلحانه عوامل نیابتی خود به نیروهای آمریکایی در عراق را متوقف نساخته است. علی واعظ مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران در این باره می‌گوید:

    ایرانی‌ها مشتاقند به آمریکا نشان دهند که بحران ویروس کرونا نه آنها را از پا انداخته و نه محاسبات راهبردی آنها را دستخوش تغییر کرده است. در حقیقت، ایرانی‌ها هرچه که چیز کمتری برای از دست دادن داشته باشند، احتمالاً کمتر ریسک‌گریز می‌شوند.»

    روسیه قدیمی‌ترین دشمن آمریکا دست به اقدامات نظامی جسورانه‌ای زده که از قاره اروپا فراتر رفته‌اند. روسیه قبل از عملیات آکروباتیک با هواپیما بر فراز دریای مدیترانه و شلیک موشک ضدماهواره همچنین هواپیماهایش را در نزدیکی سواحل آلاسکا به پرواز درآورده بود. روز ۸ آوریل، نیروی هوایی آمریکا جنگنده‌های اف-۲۲ خود را به پرواز درآورد تا دو هواپیمای ایل-۳۸ روسی را بر فراز دریای برینگ در ۵۰ مایلی آلاسکا رهگیری کنند. ژنرال ترنس اوشاگنسی فرمانده ستاد فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی در این باره گفته است: کووید-۱۹ باشد یا نباشد، ستاد فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی به ‌طور فعال هرگونه تهدید را رصد می‌کند و ۲۴ ساعت روز، ۷ روز هفته، و ۳۶۵ روز سال از خاک کشور دفاع می‌کند.»

    کرونا تأثیر بلندمدتی بر آمادگی نیروهای مسلح آمریکا خواهد گذاشت

    کوپر کارشناس اندیشکده امریکن انترپرایز می‌گوید حتی پس از آنکه نبرد نیروهای مسلح با بیماری کووید به لحاظ فیزیکی پایان یافت، یک نبرد ادامه‌دار پیش رو خواهد بود: بیماری کووید تأثیر کوتاه مدت بر آمادگی نیروهای مسلح آمریکا دارد، اما تأثیر بلند مدت آن شدیدتر خواهد بود که همانا کاهش بودجه دفاعی است. در شرایطی که ۲ تریلیون دلار جهت جبران خسارات ناشی از کووید هزینه شده است، مسئولان و مالیات‌دهندگان آمریکایی به دنبال صرفه‌جویی در هزینه‌ها خواهند رفت و در این خصوص نگاهشان به سمت وزارت دفاع متمایل خواهد شد و احتمالا از بودجه وزارت دفاع کاسته خواهد شد.»[مشرق]


    ۱۰ توصیۀ امام رضا(ع) برای روزهای پایانی ماه شعبان

    حضرت امام رضا علیه‌السلام دعایی زیبا را در آخرین روزها و شب‌های ماه مبارک شعبان به ما آموخته است.

    ماه مبارک شعبان به روزهای پایانی خود نزدیک شده است، ماهی که پیامبر اکرم (ص) دربارۀ آن فرمود: ماه شعبان، شعبان» نامیده شد؛ زیرا روزی‌های مؤمنان در این ماه قسمت می‌شود.» این ماه از آن جهت حائز اهمیت است که فرصتی روحی و معنوی جهت آمادگی برای ورود به با ارزش‌ترین ماه سال یعنی ماه مبارک رمضان فراهم می‌کند.

    در این واپسین روزها و شب‌های این ماه مبارک شایسته است این آموزۀ بزرگ امام رضا علیه‌السلام که خود نیز به آن مقیّد بوده‌اند، مورد توجه‌مان باشد تا بهانه‌ای باشد به درگاه الهی برای نزول توفیقات و محبت‌های بیشتر بر بندگان.

    اباصلت هروی روایت کرده: در جمعه آخر ماه شعبان خدمت حضرت رضا علیه‌السلام رسیدم، حضرت فرمود: ای اباصلت بیشتر ماه شعبان گذشت و این روز جمعه آخر آن است، پس تدارک و تلافی کن در انجام آنچه از این ماه باقی مانده و کوتاهی‌هایی که در گذشته این ماه کرده‌ای و بر تو باد که بر آنچه برای تو سودمند است روی آوری و بسیار دعا و استغفار کرده و قرآن تلاوت کن و از گناهان خود به‌سوی خدا توبه کن تا وقتی ماه مبارک فرا رسد، خود را برای خدا خالص کرده باشی؛ و امانت و حق کسی را بر عهده خود مگذار مگر آنکه ادا کنی و در دل خویش کینه کسی را وامگذار مگر آنکه بیرون کنی و گناهی را مگذار جز آنکه ترک کنی و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود، بر او توکل کن که هرکس بر خدا توکل کند، خدا او را بس است و در باقیمانده ماه این دعا را بسیار بخوان:

    اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِی‏ مِنْه؛ خدایا اگر ما را در روز هایی که از ماه شعبان گذشت نبخشیدی پس ما را در باقیمانده آن بیامرز.»

    به‌درستی که حق‌تعالی در این ماه، بنده‌های بسیاری را به خاطر حرمت ماه مبارک رمضان، از آتش دوزخ برهاند.

    روزه نمایه

    امام صادق علیه‌السلام در حدیثی به ثواب روزۀ سه روز پایانی ماه مبارک شعبان اشاره کرده است.

     ماه مبارک شعبان به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود، ماهی که پیامبر اکرم (ص) دربارۀ آن فرمود: ماه شعبان، شعبان» نامیده شد؛ زیرا روزی‌های مؤمنان در این ماه قسمت می‌شود.» این ماه از آن جهت حائز اهمیت است که فرصتی روحی و معنوی جهت آمادگی برای ورود به باارزش‌ترین ماه سال یعنی ماه مبارک رمضان فراهم می‌کند.

    یکی از اعمالی که در این ماه و در آستانۀ ماه مبارک رمضان بسیار به آن تأکید شده‌ایم، روزه است. امام صادق علیه‌السلام فرمود: مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ آخِرِ شَعْبَانَ وَ وَصَلَهَا بِشَهْرِ رَمَضَانَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ صَوْمَ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْن‏؛ هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل کند، خداوند ثواب روزه دو ماه پی‌درپی را برایش محسوب می‏‌کند.» (من لا یحضره الفقیه ج ۲ ، ص ۹۴ ، ح ۱۸۲۹ - امالی(صدوق) ص ۶۷۰)

    پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرمود: شَعبانُ شَهری. فَمَن صامَ شَهری کُنتُ لَهُ شَفیعاً یَومَ القِیامَةِ؛ شعبان ماه من است. هر که ماه مرا روزه بدارد، روز قیامت شفیع او خواهم بود.» (فضائل الاشهر الثلاثه ص ۶۴ - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج ۹۴ ، ص ۸۳ ، ح ۵۴)

    امیر‏المؤمنین علیه‏‌السلام نیز فرمود: صَومُ شَعبانَ یَذهَبُ بِوَسواسِ الصَّدرِ وَ بَلابِلِ القَلبِ؛ روزه ماه شعبان، وسواس دل و پریشانی‌های جان را از بین می‌برد.» (الخصال، ص ۶۱۲)[مشرق]



    حاج

    حجت الاسلام و المسلمین سید حمید حسینی گفت: در واقع نخست وزیر و پارلمان تصمیم گرفتند توسط قانون ، آمریکا را از عراق بیرون کنند و این یک کار بزرگ بود که توسط نیروهای مقاومت انجام گرفت.

     بعد از گذشت حدود ۱۰۰ روز از شهادت فرماندهان ارشد مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، محور مقاومت در منطقه موفقیت های مختلفی را کسب کرده است. از جمله اینکه جریان های مقاومت در ساختار ی عراق به برکت خون این شهدا توفیقاتی را به دست آوردند که تصویب قانون اخراج نیروهای بیگانه از عراق برای اولین بار و توافق بر نخست وزیری شخصی به نام "مصطفی الکاظمی" که نشان دهنده وحدت شیعیان در عراق است از جمله این دستاورد ها محسوب می شود .

    ۱۰۰ روز بعد از شهادت فرماندهان ارشد مقاومت در عراق ؛ نا کامی آمریکایی ها در اختلاف افکنی بین شیعیان عراق، موافقت بیش از ۱۵۰ نماینده عراقی با اخراج نیروهای آمریکایی از عراق، تخلیه ۹۰درصد پادگان های آمریکایی در عراق، نا کامی آمریکا  در تولید مجدد داعش برای ماندن در عراق؛ از جمله مهمترین محورهای سخنان فرمانده حشد رسانه ای عراق است.

     حجت الاسلام و المسلمین سید حمید حسینی فرمانده حشد رسانه ای و رئیس اتحادیه رادیو و تلوزیون های اسلامی عراق گفت : در رابطه با انتخابات نخست وزیری در عراق  همانطور که می دانید نخست وزیری در عراق سهم اکثریت مردم عراق است که همان شیعیان هستند و این  یک عرف مردمی است از روزی که صدام سقوط کرده تا کنون جریان داشته و طبق همین عرف ریاست مجلس برای اهل تسنن و ریاست جمهوری که تشریفاتی است سهم کردها است.

    تلاش های آمریکایی ها برای اختلاف افکنی میان شیعیان عراق

    وی ادامه داد: دشمنان عراق و شیعیان همواره به  دنبال این بودند  که بین شیعیان تفرقه بیندازند تا بتوانند در خصوص نخست وزیری عراق اثرات خودشان را  بگذارند و مشکل ایجاد کنند. در همین راستا و برای تحقق این هدف تلاش های زیادی انجام دادند.  لذا فرادی مثل زرفی را که شیعیان قبول نکردند مد نظر داشتند، اما او نیروی آمریکایی بود و برنامه  آمریکایی داشت.

    وی تصریح کرد: اما درباره "الکاظمی" شیعیان توافق کردند و برای نخست وزیری به اجماع رسیدند؛ یعنی کلیه نیروهای شیعه که در مجلس عراق نماینده دارند توافق کردند که در این شرایط فعلی او به عنوان کاندید نخست وزیری معرفی شود و پست نخست وزیری در عین حال فرمانده کل قوا هم هست .و قرار شد ایشان کابینه خودش را تشکیل بدهد و به مجلس معرفی کند تا تصویب شود .

    حجت الاسلام حسینی با اشاره به نظرات جریان های مقاومت برای کاندید شدن الکاظمی به عنوان نخست وزیر گفت: جریان های مقاومت مختلفی در عراق هستند که برخی از آنها در مجلس نماینده دارند که جریان فتح از جمله آنها است که چندین گروه مقاومت مثل عصائب اهل حق، بدر، کتائب سید الشهدا، کتائب امام علی(ع)  و جریانات دیگر در تشکیلات فتح در مجلس حضور دارند. آنها موافقت خودشان را با نخست وزیری الکاظمی در شرایط کنونی اعلام کردند؛ چون وحدت شیعه برای ما مهم است از این رو جریان های مقاومت پذیرفتند که الکاظمی کاندیدای نخست وزیری باشد تا از این طریق  زرفی را ساقط کنند که نماینده آمریکا است تا الکاظمی رای بیاورد.

    مخالفت کتائب حزب الله با نخست وزیری الکاظمی

    فرمانده حشد رسانه ای عراق با اشاره به مخالفت برخی از جریان های مقاومت با گزینه الکاظمی گفت: یک گروهی از مقاومت به نام کتائب حزب الله وجود دارد  که در مجلس نماینده ندارند و نظرشان مخالف نخست وزیری الکاظمی است. آنها چون نماینده در مجلس ندارند، مخالفتشان اثر وضعی ندارد اما اثر معنوی دارد که یک گروه مقاومت با کاندید شدن  الکاظمی برای نخست وزیری مخالفت کرده است.

    موافقت بیش از ۱۵۰نماینده عراقی با اخراج نیروهای آمریکایی

    وی با بیان تحولات عراق و محور مقاومت  پس از گذشت ۱۰۰ روز از شهادت فرماندهان مقاومت شهیدان حاج قاسم سلیمانی و شهید المهندس، افزود: در رابطه با اینکه بعد از شهادت فرماندهان مقاومت شهید حاج قاسم  سلیمانی و شهید المهندس  و ده ها شهید دیگر در مرز عراق و سوریه چه گذشته باید بگوییم در حال حاضر از جریان مقاومت بیش از ۱۵۰ نماینده در مجلس عراق حضور دارند یعنی از مجموع ۳۲۹ نماینده این تعداد به مقاومت معتقد و وابسته اند البته بعضی اوقات این رقم به ۲۰۰ نماینده نیز می رسد که به عنوان نیروهای مقاومت عراق قلمداد می شوند و معتقدند باید نیروهای آمریکا از عراق خارج شوند.

    اخراج نیروی آمریکایی از عراق دستاورد تلاش نیروهای مقاومت

    وی تاکید کرد: این گروه از مقاومت در جریانات ی عراق معتقدند باید نیروهای آمریکایی از طریق مجلس و جریان ی از عراق اخراج شوند تا در دنیا ثبت شود که آمریکا توسط دولت عراق و جریانات مقاومت از عراق بیرون رفت. لذا درخواست کردند هیچ عملیاتی علیه نیروهای آمریکایی انجام نشود تا ما کارها را انجام دهیم و همه این نمایندگان گرد هم آمدند و  برای اولین بار در عراق قانونی در مجلس تصویب کردند که نیروهای آمریکایی و  تمام نیروهای اجنبی از عراق بیرون بروند که این بزرگترین شکست برای آمریکا است.در واقع  نخست وزیری و مجلس شورا تصمیم گرفتند توسط قانون آمریکا را از عراق بیرون کنند  این یک کار بزرگی بود که توسط نیروهای مقاومت انجام گرفت.

    تخلیه ۹۰ درصد پادگان های آمریکایی در عراق

    وی با اشاره به تلاش دیگر نیروهای مقاومت در خارج از مجلس برای اخراج آمریکایی ها از عراق گفت: نیروهای مقاومتی هم هستند که اعتقاد داشتند باید از لحاظ نظامی بر آمریکا فشار بیاورند تا کمکی بشود به نیروهای مقاومت و نیروهای  ی در مجلس که این کار تسریع پیدا کند. آنها عملیات هایی را انجام دادند از جمله حمله موشکی به سفارت آمریکا در بغداد و هم  چند پادگان ، آمریکایی ها مجبور شدند تحت ضربات مقاومت از این پادگانها خارج شوند و تقریبا ۹۰ درصد پادگانها را  تخلیه کردند و تنها دو پایگاه حریر در کردستان و عین الاسد باقی مانده که هنوز تخلیه نشده و از لحاظ ی به آنها فرصت داده شده تا آنجا را ترک کنند. بنابراین نیروهای مقاومتی که در مجلس نماینده ندارد و مقاومتی که در داخل مجلس است هر دو دارند فشار می آورند که نیروهای خارجی را از عراق اخراج کنند.

    وی با اشاره به سوء استفاده آمریکا از نیروهای تروریستی داعش برای ماندن در عراق گفت: ما می دانیم آمریکا تش همواره بر این است که هر کجا می خواهد حضور پیدا کند نا امنی بوجود می آورد وقتی که نا امنی بوجود آورد  حضور نظامیش را مشروعیت می بخشد و در آن کشور حضور پیدا می کند.

    نا کامی آمریکا در تولید مجدد داعش برای ماندن در عراق

    فرمانده حشد رسانه ای عراق ادامه داد: آنها زمانی که دیدند ضربات مقاومت هم در مجلس از بعد ی به آمریکا لطمه می زند و هم نیروهای مقاومت در خارج از مجلس به آنها ضربه زدند تهدید کردند اگر از عراق خارج شویم دوباره داعش در عراق جان می گیرد؛ گویی که بیرون رفتن داعش از عراق توسط آمریکا انجام شده  نه نیروهای مقاومت. و  می خواست از طریق این تهدید به دیگران نشان دهد که آمریکا در مقابله با داعش سهم داشته با اینکه مردم عراق می دانند داعش ساخته و پرداخته آمریکا است این کارشیوه آمریکا در هرکشوری است که اول نیروهای انحرافی،  تکفیری و وهابی را بوجود می آورد،  بعدا خودشان حضور پیدا می کنند. لذا آمریکایی ها اعلام کردند ما اگر از عراق بیرون برویم  دوباره داعش فعالیت می کند از این رو نیروهایی که در اختیار داشتند در پادگان خودشان آموزش داده و  این ها را دوباره فعال می کنند تا بر نمایندگان مقاومت در مجلس و بر مردم عراق فشار بیاورند.

     وی با بیان اینکه  این کار مذبوحانه است و اجرایی نمی شود، ادامه داد: مردم عراق دست آمریکا را خواندند که آمریکا یک نیروی شر در منطقه است و هیچ تاثیری ندارد. مردم عراق الحمدلله دارای حشد الشعبی و یک مقاومت قوی  هستند و هیچ وقت این ها دوباره بر نخواهند گشت.این اطمینان وجود دارد مردم عراق علاوه بر  دو بازوی بزرگ ارتش و پلیس ، حشد الشعبی و مقاومت دارند و  آمریکایی ها هیچ کاری نمی توانند در عراق انجام دهند .

    گفت و گو از وجیهه سادات حسینی.حوزه



    عکس/ سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت ولادت امام زمان(عج)

    حضرت آیت‌الله ‌ای با اشاره به اینکه مسئله کرونا ما را نباید از توطئه دشمنان و استکبار غافل کند، تاکید کردند: اصل جمهوری اسلامی و مردمسالاری اسلامی از نظر استکبار قابل فهم نیست.

    رهبر معظم انقلاب اسلامی در خجسته عید نیمه‌شعبان و میلاد حضرت بقیت‌الله‌الاعظم ارواحنا فداه در سخنان زنده و تلویزیونی خطاب به ملت شریف ایران، احساس نیاز عمیق و گسترده بشریت امروز به منجی را در طول تاریخ کم‌سابقه خواندند و با تأکید بر معنای حقیقی و سازنده انتظار یعنی امید و اعتقاد به گشایش و فرج و تحرک و اقدام برای دستیابی به آینده روشن» افزودند: ملت ایران در آزمون بیماری اخیر خوش درخشید و رفتار و نظم عمومی آن در به‌کار بستن توصیه‌ها خوب است البته زندگی برای برخی قشرهای ضعیف با سختی در حال گذران است که مسئولان باید برنامه‌های کمک به آنها را هر چه سریع‌تر و بهتر اجرا و مردم نیز ماه رمضان امسال را به رزمایش گسترده کمک به نیازمندان تبدیل کنند.

    رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید میلاد حضرت ولی‌عصر(عج) به ملت ایران، مسلمانان و همه آزادیخواهان جهان افزودند: احساس نیاز آگاهانه نخبگان جهان و نیاز ناخودآگاه امروز توده‌های ملتها به یک دست قدرت الهی، به امامت معصوم و به حقیقت والای مهدی موعود» نشان‌دهنده این واقعیت است که مکاتب گوناگون و مسلک‌های مختلف بشری با همه‌ی ادعاها، نتوانسته‌اند آرامش و خوشبختی را برای ملت‌ها به ارمغان بیاورند.

    ایشان با اشاره به مشکلات گوناگون جامعه بشری با وجود پیشرفت‌های علمی گفتند: بی‌عدالتی، فقر، بیماری، فحشا، گناه، شکاف طبقاتی بسیار وسیع و سوء استفاده قدرت‌ها از علم، موجب شده که جامعه بشری دچار احساس خستگی، اضطراب وگرفتاری باشد و احساس نیاز به یک دست نجات‌بخش در همه جای دنیا، اوج بگیرد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای علم و خرد و تجربه را از نعمتهای بزرگ الهی و حل کننده بسیاری از مشکلات بر شمردند اما خاطرنشان کردند: علم و خرد همچنان که تا کنون اثبات شده، نمی‌تواند گره بی‌عدالتی را باز کند و تحقق این آرزوی همیشگی بشر نیاز به دست قدرت الهی دارد و به همین علت، مأموریت بزرگ حضرت بقیه‌الله الاعظم پر کردن زمین از قسط و عدل است.

    رهبر انقلاب اسلامی عدالت وعده داده‌شده در زمان ظهور صاحب‌امان را عدالت در همه شئون زندگی بشر از جمله عدالت در قدرت، ثروت، سلامت، کرامت انسانی و منزلت اجتماعی خواندند و افزودند: به لطف و قدرت الهی این وعده با دست قدرت امام عصر حتماً محقق خواهد شد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با اشاره به بیان وعده فرج و حرکت عظیم الهی» در همه ادیان افزودند: انتظار فرج در اسلام انتظاری سازنده و همراه با امید و تحرک و اقدام است و به همین علت همان‌گونه که پیامبر خاتم و ائمه هدی فرموده‌اند، انتظار فرج جایگاه بسیار مهمی دارد و برترین اعمال است.

    رهبر انقلاب انتظار فرج حضرت ولی‌عصر را مهمترین مصداق انتظار خواندند و افزودند: البته انتظار فرج و گشایش باید ناظر به همه امور زندگی باشد و به همین علت انتظار فرج، خودش یک گشایش است چرا که انسان را از یأس و درماندگی نجات می‌دهد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با تأکید بر این که امت محمدی(ص) در هیچ حادثه‌ای نباید دچار یأس و ناامیدی شود، افزودند: انتظار فرج به معنای نشستن، بی‌عملی و چشم به در دوختن نیست بلکه به معنای آماده شدن و اقدام کردن برای دستیابی به آینده روشن و وعده داده‌شده است.

    ایشان افزودند: به همین علت برای ایجاد جامعه مهدوی باید هم خودسازی کرد و هم به قدر توان دگرسازی، و محیط پیرامونی را به جامعه مهدوی که جامعه قسط، عدالت، معنویت، معرفت و برادری و عزت است، نزدیک کرد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای انتظار حقیقی فرج را در تضاد با بی‌صبری و مدت معین کردن برای ظهور حضرت خواندند و افزودند: در آماده‌سازی برای فرج، بی‌صبری و عجله کردن ممنوع است چرا که پروردگار بر مبنای شتاب و عجله انسان‌ها تصمیم نمی‌گیرد، ضمن این که هرحادثه وقت معین و حکمتی دارد و بر اساس آن حکمت انجام می‌شود.

    ایشان با اشاره به اوضاع ناشی از بیماری کرونا در جهان افزودند: انتظار فرج به معنای فرج و گشایش بعد از شدّت نیز هست به همین علت، انسان منتظر از این حادثه مأیوس و متلاطم نمی‌شود و با حفظ آرامش خود می‌داند که این اوضاع بلاشک تغییر خواهد کرد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای دعا و مناجات را موجب افزایش آرامش ناشی از انتظار فرج دانستند و افزودند: در دو ماه پر برکت شعبان و رمضان، ادعیه فراوان و دارای مضامین عالی وجود دارد که می‌توان با مناجات واستغاثه با پروردگار و راز و نیاز با ائمه هدی، رحمت الهی را جلب و احساس آرامش بیشتری کرد.

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مناجات دیشب ملت ایران با پروردگار در شب میلاد حضرت مهدی موعود تأکید کردند: میلیون‌ها دستی که دیشب به آسمان بلند شد و با خدا راز و نیاز و به درگاه او استغاثه کرد، قطعاً و بلاشک موجب جلب رحمت الهی و منجر به بروز برکات فردی و اجتماعی خواهد شد.

    رهبر انقلاب اسلامی در بخش دوم سخنانشان به موضوع بیماری کرونا اشاره کردند و با تأکید بر اینکه این موضوع یک آزمون عمومی و عجیب برای دولتها و ملتها است، گفتند: در مورد آمارها و اقدامات بسیار خوب انجام شده و توصیه‌های مسئولان، به قدر کافی مطالبی گفته شده و صداوسیما هم انصافاً در این زمینه بسیار خوب عمل کرده اما نکته مهم، خوش درخشیدن ملت ایران در آزمون این بیماری وبای مدرن است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای اوج این افتخار ملی را متعلق به کادر درمانی کشور دانستند و افزودند: کادر درمانی کشور با تحمل رنج دوری از خانواده حتی در تعطیلات نوروز و تحمل فشارهای ناشی از مراقبت از بیماران بدحال، جان و سلامت خود را در خدمت به مردم قرار دادند و این موضوع بسیار با عظمت، خاطره خوشی را در ذهن ملت ایران بر جای خواهد گذاشت.

    رهبر انقلاب اسلامی، حضور داوطلبانه طلاب و دانشجویان جهادی و هزاران بسیجی پر تلاش و آحاد مردم در میدان ارائه خدمات به کادر درمانی و بیماران و حتی نیازمندان را بسیار با ارزش و خرسندکننده برشمردند و گفتند: نیروهای مسلح نیز انصافاً همه توان سازندگی و ابتکار خود از بیمارستانها و نقاهتگاههای تجهیز شده تا توانایی‌های علمی و تولید امکانات بهداشتی و درمانی را وارد میدان کردند و ظرفیتهای جدید نیز در این مسئله در نیروهای مسلح و جوانان خارج از آنها کشف شد.

    ایشان مشارکت های مردمی در سراسر کشور را نیز انصافاً زیبا و شگفت انگیز خواندند و با اشاره به نمونه‌هایی از این اقدامات افزودند: همه این حرکت‌های ارزشمند نشان‌دهنده عمق و رسوخ فرهنگ اسلامی در مردم است و برخلاف خواسته برخی که در یکی دو دهه اخیر تلاش کردند فرهنگ اسلامی- ایرانی را تحقیر و مردم را متوجه سبک زندگی غربی کنند، این حرکتها نشان داد خوشبختانه احساس تفکر و فرهنگ اسلامی و زنجیره ارزشهای اسلامی در مردم ایران قوی و راسخ است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای در ادامه به رفتار و عملکرد دنیای غرب در ماجرای کرونا اشاره کردند و با برشمردن مصادیقی همچون مصادره ماسکها و دستکش‌های کشورها به‌وسیله برخی کشورهای اروپایی و امریکا، هجوم مردم به فروشگاهها و خالی کردن قفسه‌ها و به جان هم افتادن برای چند دستمال توالت، صف کشیدن مردم برای خرید اسلحه، معالجه نکردن بیماران سالمند و خودکشی افراد به علت ترس از کرونا، گفتند: در این ماجرا فرهنگ و تمدن غرب محصول خود را نشان داد که این نتیجه طبیعی فلسفه حاکم بر تمدن غربی مبتنی بر فردگرایی و مادی گرایی و غالباً بی‌خدایی است.

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سخنان یکی از سناتورهای غربی که گفته بود غرب وحشی زنده شده است»، افزودند: هنگامی که ما می‌گوییم غرب یک روح وحشی‌گری برخلاف ظاهر اتوکشیده و ادکلن زده خود دارد، برخی آن را انکار می‌کنند اما حالا خود آنها صراحتاً همین واقعیت را می‌گویند.

    ایشان به بُعد دیگری از ماجرای بیماری کرونا در کشور یعنی رفتار عمومی ملت در به‌کار بستن توصیه‌ها اشاره کردند و گفتند: مردم واقعاً به آنچه ستاد ملی مقابله با کرونا به‌صورت تصمیم قاطع می‌گوید عمل می‌کنند، البته ممکن است چیزی را به صورت مردّد اعلام کنند و مردم به این نتیجه نرسند که باید به آن عمل شود اما در جایی که مطلبی قاطعانه گفته می‌شود مردم همراهی می‌کنند که نمونه بارز آن نرفتن به سیزده به‌در امسال و پذیرفتن یک نظم عمومی بود البته این رفتار باید ادامه یابد و تصمیم‌های ستاد ملی جدی گرفته و به آنها عمل شود.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با اشاره به یک وجه دیگر حادثه کرونا تأکید کردند: کرونا یک مشکل بزرگ و ابتلایی خطرناکی برای بشریت است اما این قضیه نباید ما را از دیگر مشکلات و حوادث مهم دنیا غافل کند زیرا در سالهای گذشته، دنیا و یا کشور ما با مشکلات و حوادث بزرگ‌تر از آن هم مواجه بوده است.

    ایشان یکی از این حوادث را که در ۳۲ سال قبل روی داد، حمله شیمیایی هواپیماهای رژیم بعث صدام به شهر حلبچه عراق و بخشهایی از مناطق مرزی ایران برشمردند و گفتند: در آن زمان، برخی از همین کشورهای مدعی تمدن و ترقی، سلاح‌های شیمیایی را در اختیار صدام قرار دادند و تا امروز هم هیچ‌یک از آنها درباره جنایتشان جوابی نداده‌اند.

    رهبر انقلاب اسلامی، جنگهای جهانی اول و دوم، جنگ ویتنام و حمله آمریکا به افغانستان و عراق را از دیگر حوادث مهم و بزرگ سالهای گذشته دانستند و خاطر نشان کردند: حادثه کرونا نباید موجب غفلت ما از ظلم و ستم قدرتمندان دنیا به ملتهای مختلف از جمله مردم فلسطین و یمن شود و همچنین نباید از توطئه و دشمنی استکبار غافل شد چرا که بر خلاف تصور عده‌ای که می‌گویند اگر ما دشمنی نکنیم آنها نیز دشمنی نمی کنند، دشمنی استکبار با اصل نظام جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی است.

    ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به تلاش جدی مسئولان در ستاد ملی مقابله با کرونا و ارائه گزارشها به رهبری گفتند: در ستاد ملی تصمیم‌هایی برای قشرهای ضعیف جامعه گرفته شده است که توصیه و تأکید می‌کنم این برنامه‌ها را هر چه سریع‌تر، بیشتر و بهتر به اجرا درآورند، البته مردم نیز برای کمک به اقشار ضعیف وظیفه دارند.

    رهبرانقلاب اسلامی به مشکلات و سخت شدن شرایط زندگی برای برخی افراد جامعه به علت تبعات ناشی از کرونا اشاره کردند و افزودند: افرادی که توانایی و تمکن مالی دارند، فعالیت‌های وسیعی را به‌منظور کمک به نیازمندان آغاز کنند، به‌خصوص که در آستانه ماه مبارک رمضان که ماه انفاق و ایثار است، قرار داریم.

    حضرت آیت‌الله ‌ای تاکید کردند: خوب است که در ماه مبارک رمضان یک رزمایش گسترده برای مواسات، همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا در جامعه شکل بگیرد و برای اثبات ارادتمان به امام زمان(عج) صحنه‌ها و جلوه‌هایی از جامعه مهدوی را که جامعه ای همراه با قسط، عدل، عزت، علم، برادری و همیاری است، به‌وجود آوریم.

    ایشان همچنین با اشاره به برگزار نشدن جلسات عمومی دعا، توسل و سخنرانی در ماه مبارک رمضان امسال، آحاد مردم را به عبادت، تضرع و خشوع در تنهایی و در خانه‌ها و در میان خانواده‌ها توصیه کردند.

    رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان به مسئولان و فعالان جوان در عرصه علم و فناوری نیز توصیه کردند موضوع جهش تولید حیاتی است و فراموش نشود زیرا باید به هر قیمتی که شده موضوع تولید پیگیری شود و به مرحله جهش برسد. همچنین جوانان فعال در عرصه علم و فناوری کار آزمایشگاهی و تولید نیازهای کشور را به‌صورت جدی پیگیری کنند.[مشرق]


    کرونا خدا

    یک اندیشکده آمریکایی با اشاره به ناتوانی بشر در برابر کووید-۱۹ اذعان کرد عجز و ناتوانی ما در برابر اراده خداوند اکنون دیگر بر همگان روشن شده است و اینکه بشر محتاج خداست.

    پایگاه دیلی سیگنال متعلق به اندیشکده بنیاد هریتج در یادداشتی به قلم آرمسترانگ ویلیامز از زاویه‌ای دیگر به بررسی یکی از پیامدهای بحران کرونا پرداخت و نوشت: بهترین روزگاران و بدترین ایام بود.» این واژگان جاودانه چار دیکنز هیچگاه به اندازه حالا و در بحبوحه بحران کرونا در سرتاسر دنیا رنگ واقعیت به خود نگرفته بودند. بیم و امید هر روزه در هم آمیخته‌اند و به ما یادآور می‌شوند که چقدر ناتوانیم و اینکه باید به قادر مطلق ایمان بیاوریم.

    این مصیبت عالم‌گیر سرتاسر دنیا را درهم نوردیده است و ما را وادار ساخته تا به لحاظ فیزیکی از هم فاصله بگیریم، امری که تا همین چند ماه پیش حتی قابل تصور نبود. آن نوع زندگی که برایمان آشنا بود اکنون جای خود را به یک روال تازه داده که عباراتی نظیر خودقرنطینگی و فاصله‌گذاری اجتماعی از مشخصه‌های آن هستند.آری، متخصصین پزشکی در بیمارستان‌ها جان خود را به خطر می‌اندازند و رو در رو با افراد بسیار بیمار مواجه می‌شوند. آنها تلاش می‌کنند بیماران را شفا بخشند و کسانی که گرفتار این بیماری جانکاه شده‌اند را یاری دهند.

    نویسنده در ادامه با کنایه می‌نویسد: ما آمریکایی‌ها دوست داریم خودمان را مرکز و کانون دنیا بدانیم. ما اغلب بر روی خودمان تمرکز می‌کنیم و می‌خواهیم بدانیم رویدادهای جهانی از چشم‌انداز میهن‌پرستی و استئناانگاری خودخوانده آمریکا چگونه به نظر می‌رسند. اما در سرتاسر دنیا، بشریت در مواجهه با نیروهایی که از کنترلش خارج هستند، خوار و کوچک شده است. فرقی نمی‌کند خداباور هستید یا علم را برتر می‌دانید. همه با پیامدهای یکسانی مواجهیم.

    حتی در آمریکا که سرزمین فراوانی‌هاست و پیشرفته‌ترین خدمات پزشکی ارائه می‌شوند، ما در تقلاییم تا از این موج بیماری جان سالم به در ببریم. خودتان تصور کنید جاهایی که امکانات به خاطر بی‌پولی فراهم نیستند وضعیت تا چه حد وخیم است و وخیم‌تر خواهد شد. تعداد تلفات اوج خواهد گرفت و تأثیر پررنگ‌تری از خود به جای خواهد گذاشت. با این وجود، در همین چند مایلی برخی دوستان و خویشان و همسایگان من به خاطر ابتلا به بیماری کووید-۱۹ به سختی نفس می‌کشند. وقتی کسی را می‌شناسید که در بستر مرگ افتاده است، این مصیبت واقعی‌تر می‌شود و اثرات آن ابعاد شخصی به خود می‌گیرد.

    در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: ماهیت بیماری به گونه‌ای است که مجبوریم به لحاظ فیزیکی از کسانی که بیش از هر وقت دیگری به ما نیاز دارند فاصله بگیریم. این امر قساوت و بی‌رحمی این ویروس هولناک را نشان می‌دهد. مردم پیرامون ما مستأصلانه نیازمند محبت و ارتباط فیزیکی هستند، اما مجبوریم از آنها فاصله بگیریم و به جای اینکه آغوش گرم خود را بر روی آنها بگشاییم، به گفتگوی تصویری با آنها بسنده کنیم. تا قبل از آنکه ویروس همه‌گیر شود، دوست داشتیم خودمان را با روایات کاذب درباره اهمیت خویشتن فریب بدهیم. اما عجز و ناتوانی ما در برابر اراده خداوند اکنون دیگر بر همگان روشن شده است.

    متأسفانه، آنهایی که فکر و ذکرشان ویروس کرونا شده و تمام وقت خود را با ترس و وحشت به تماشای تلویزیون می‌نشینند و آمار مرگ‌ومیر را در رسانه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند عملاً خودشان را به هول و هراس می‌اندازند و ناخوش احوال‌تر می‌شوند. آنها در واقع تسلیم شده‌اند و منتظرند که مریض شوند و بمیرند. ویروس در میان ما بوده است حتی قبل از آنکه برایش نام انتخاب کنیم و از این پس نیز در میان ما خواهد بود حتی پس از آنکه از دنیا رخت بربندیم. برادرم به این ویروس مبتلا شد. اما او ایمانش را از دست نداد و حالش خوب شد. بسیاری دیگر از مردم نیز اینگونه‌اند. ترس از همه‌گیری به اندازه خودِ ویروس ویرانگر است.

    این اندیشکده در پایان عنوان کرده است: در این لحظات از زندگی به ناچار باید بار دیگر به تفکر و تأمل بنشینیم و ببینیم وقت و انرژی خود را کجا می‌خواهیم صرف کنیم. این امر اعتمادبه‌نفس ما را متزل می‌سازد، اما به ما یادآور می‌شود که ما انسان‌ها همگی موجودات بی‌اراده‌ای هستیم که در برابر نیروهای طبیعت و خداوند قادر مطلق عاجز و ناتوانیم. ما آنقدرها که تصور می‌کنیم بر امور مسلط نیستیم. ما مرهون قدرت‌هایی بسیار بزرگ‌تر از قدرت خود هستیم و ما در برابر این قدرت برتر هیچ نیستیم. ویروس کرونا به وضوح به ما نشان داد که به یکدیگر نیاز داریم و اینکه بشر محتاج خداست.[مشرق]


    اما احکام؛

    یکی از مسائل مهم در ماه مبارک رمضان، مسائل مربوط به مشاغل سخت است؛ چون در کل دنیا اقشاری را داریم که شغل آنان جزو مشاغل سخت است و در ماه مبارک رمضان احساس می کنند که روزه داری برای آنان مشکل است و مرتب سؤال می کنند چه کنیم؟

    مثل معدن کار ، کشاورز ، شاطر ، چوپان ، راننده تاکسی ، کارگر .

    این افراد گلایه دارند که ما اگر بخواهیم روزه بگیریم، توان ادامه روزه را نخواهیم داشت؛ مخصوصا ایامی که در تابستان واقع شود؛ البته ماه مبارک رمضان امسال در فصل بهار است و روزها مقداری کوتاه تر و مقداری خنک تر است و شاید این بهانه کمتر باشد؛ اما در عین حال افرادی هستند که گلایه دارند و می گویند نمی توانیم روزه بگیریم.

    پاسخ این سؤال چیست و این افراد چکار کنند؟

    یکی از عذرهای روزه خوردن، شغل سخت نیست؛ یعنی هیچ فقیه و مجتهدی فتوا نداده است که اگر کسی شغل سخت دارد، می تواند روزه را بخورد.

    اما راهکار این مسئله چیست؟

    ۱. اگر می تواند شیفت کاری خود را تغییر دهد، باید این کار را انجام دهند؛ مثل نانواها که نیازی نیست که شیفت کاری خود را در صبح قرار دهند؛ این عزیزان می توانند شیفت کاری خود را به عصر تغییر دهند و روزه خود را بگیرند.

    ۲. بعضی از افراد می توانند مرخصی بگیرند که باید این مرخصی را با ماه مبارک رمضان همراه کنند تا بتوانند روزه خود را بگیرند.

    ۳. برخی از افراد می گویند شیفت قابل تغییر نیست و نمی توانیم مرخصی بگیریم؛ این شخص می تواند هر روز به سفر رفته و تقریبا ۲۵ کیلومتر برود و در آنجا چیزی بخورد و این راه را برگردد و چون مسافر بوده، از نظر شرعی مشکلی ندارد و خود شرع مقدس این راهکار را قرار داده و کلاه شرعی هم نیست و همه روزه این کار را انجام دهد و روزه خود را بگیرد.

    ۴. اگر کسی گفت که من نه می توانم هر روز به سفر بروم و نه می توانم مرخصی بگیرم و نه می توانم شیفت کاری خود را تغییر دهم، آخرین راهکار این است که این شخص از ابتدای سحر روزه خواری نکند؛ برخی خیال می کنند چون شغل سخت دارند، می توانند صبحانه را در منزل خورده و به سرکار برود که درست نیست؛ این اشخاص باید نیت روزه کرده و به سرکار خود بروند و در هنگامی که وضعیتشان بحرانی شد و نتوانستند روزه خود را نگه دارند و توان نداشتند و به حرج (مشقت و سختی غیرقابل تحمل) افتادند، روزه خود را افطار نمایند و بخورند.

    این کار روزه خواری عمدی نیست و کفاره نخواهد داشت؛ فقط باید بعد از ماه رمضان، آن را قضا نمایند.                                                                      امام صادق علیه السلام فرمودند:

    أفضَلُ الجِهادِ الصَّومُ فی الحَرِّ/ برترین جهاد، روزه گرفتن در هوای گرم است».

    روزه داری در گرما یکی از مبارزات است؛ همانطوری که یک رزمنده به میدان نبرد می رود، دین‌دار هم برای اینکه به واجب الهی خود عمل نماید، در گرما روزه می گیرد و این روزه داری مخصوصا برای برخی از مشاغل همچون نانوا، راننده تاکسی، کشاورز، کارگر کوره و . یکی از انواع جهاد است.

     آیا انجام برخی از کارهای مرتبط با بیماری در روزهای ماه مبارک رمضان، روزه را باطل می کند یا خیر؟ 

    ۱. اهداء خون که الان اعلام هم شده که ذخیره های خونی کم شده و مردم باید اهدای خون سالم داشته باشند، مبطل روزه نیست و اشکالی هم ندارد؛ به شرط اینکه موجب ضعف شدید برای روزه دار نشود؛ به این معنا که وقتی برای اهدای خون می رود، مجبور شود چیزی بخورد.

    ۲. حجامت که تأکید بسیاری نیز بر روی آن شده، به همین شرط بالا مانعی ندارد و مبطل روزه نیست.

    ۳. زیاد سوال می کنند که برای نمونه گیری و آزمایش خون می رویم که این کار هم مبطل روزه نیست.

    ۴. خانم ها و آقایانی که به دلائلی برای سونوگرافی در ماه مبارک رمضان می روند، مانعی برای روزه نیست.

    ۵. بعضی از چیزها مثل آندوسکوپی به نظر فقها اشکال دارد و سبب بطلان روزه می شود؛ چون وسیله ای از مسیر دهان وارد حلق می شود که همراه با ژلی بوده تا به گلو آسیب نرساند و در این صورت، روزه را باطل می کند.

    راه حل بحث آندوسکوپی این است که اگر شخص، مریض است و نمی تواند روزه بگیرد که مشکلی نیست و اصلا نباید روزه بگیرد؛ اما اگر روزه برای او ضرر ندارد، آندوسکوپی را در روز انجام ندهد.

    برخی سؤال می کنند که گاهی غذا بی اختیار به دهان بر می گردد یا مثلا استفراغ می کنند که اگر بی اختیار باشد روزه را باطل نمی کند؛ منتها اگر به دهان وارد شد، حتما باید دهان را تخلیه کرده و شستشو دهند و مواظبت کنند که مجددا به داخل حلق برنگردد؛ اما اگر ناخودآگاه چیزی از آن غذا به داخل حلق برگشت، چون بی اختیار و سهوی است، روزه باطل نیست؛ ولی اگر برگرداندن آن به داخل حلق عمدی باشد، روزه خواری عمدی به حساب می آید و کفاره دارد.

    سؤال دیگر استفاده از شیاف جامد است که از راه مقعد استفاده می شود و مبطل روزه نیست؛ آنچه که روزه را باطل می کند، إماله است که مایع بوده و در زمان قدیم از راه مقعد به داخل شکم فرستاده می شد که باطل کننده روزه است.                                                                                                    امام صادق علیه السلام فرموده‌اند: إذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعُکَ و بَصَرُکَ و شَعرُکَ و جِلدُکَ/ آنگاه که روزه می ‏گیری باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه‏ دار باشند. یعنی از گناهان پرهیز کند».

    در این ماه باید حواسمان جمع باشد که اگر ظاهرمان روزه دار است و از خوردن و آشامیدن پرهیز می کنیم، از گناه هم پرهیز نماییم.

     آیا  با این بیماری روزه بگیریم یا نه؟ مثلا دیابت دارم؛ روزه بگیرم یا نگیرم؟

    پاسخ به این سؤالات دو طرف دارد.

    یک طرف مربوط به متخصصین پزشکی است که باید نظر بدهند؛ سمت دیگر مربوط به احکام شرعی است.

    افرادی که بیماری های مرتبط با روزه دارند؛ مثل میگرن، یا مثل ویروس کرونا که افرادی بودند که کرونا داشته و بستری بودند؛ اما الان خوب شدند، باید به همان پزشک مراجعه کنند و از او بخواهند که نظر بدهد؛ البته دکتر باید هم متخصص باشد؛ هم متعهد.

    همچنین دکتر عمومی نمی تواند نظر دهد؛ چون تخصصی در زمینه آن بیماری ندارد و نکته دیگر اینکه دکتر بی طرف و بی غرض باشد و فقط نظریه علمی خود را ارائه کند.

    پس اگر دکتر متخصص و متعهد گفت که به واسطه فلان بیماری نباید روزه بگیرید، مشکلی نیست و نباید روزه گرفت.

    تا اینجای کار، یک طرف مشخص شد.

    وقتی دکتر چنین نظریه ای را داد، به سراغ احکام شرعی می رویم و احکام می گوید:

    ۱. اگر مریض از گفته دکتر متخصص و متعهد یا از تجربه خودش اطمینان پیدا کرد که نمی تواند روزه بگیرد و برای او مضر است، نباید روزه بگیرد و می تواند بخورد.

    ۲. مریض به گفته پزشک متخصص یا به تجربه شخصی خود یقین یا اطمینان ۱۰۰ درصد ندارد؛ اما ۶۰ یا ۷۰ درصد گمان و احتمال دارد و اگر این احتمال، احتمال و گمان عقلایی باشد، می تواند روزه را بخورد.

    برخی گمان عقلایی ندارند؛ بلکه ترس شخصی دارند که نمی توان به این ترس ها اطمینان کرد و باید روزه بگیرند.

    درباره کرونا نیز یک نکته عرض کنم:

    امسال متأسفانه هجمه بدی در فضای مجازی توسط برخی از افراد علیه روزه داری انجام شده و برخی ناآگاهانه و برخی مغرضانه و برخی شبکه های خارجی نیز آن حمایت و تقویت کردند که در این وضعیت کرونا افراد روزه نگیرند.

    خب تلاش هایی در این زمینه انجام شد؛ اما خوشخبتانه شورای پزشکان متخصص و فوق تخصص که از تخصص های مختلف تشکیل شده، همه بالاتفاق و بالاجماع نظر دادند به اینکه افراد سالم روزه بگیرند و کرونا هیچ مشکلی برای افراد سالم ندارد.

    بهانه کسانی که می گفتند گلویمان خشک می شود و این میکروب باید با خوردن آب به داخل معده برود و از بین برود نیز تکذیب شده است؛ نهایت این است که با شستشوی دهان در ایام روز، این میکروب را از دهان خارج نماییم؛ بنابراین افراد سالم همانند سال های قبل روزه را می گیرند؛ فقط افرادی که مبتلا شده و بستری بودند و الان در حال مصرف دارو هستند، عذر دارند و روزه خود را نمی گیرند.    أمیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند:

    صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِکرِ فِی الآثامِ أفضَلُ مِن صِیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعامِ/ روزه گرفتن دل از فکر گناه، برتر است از روزه گرفتن شکم از غذا».

    اما احکام:

    یکی از گروه های معذور که عذر دارند و روزه نمی گیرند، بیماران هستند.

    رابطه بیماری و روزه چیست؟

    ما دو نوع بیماری داریم؛

    یک نوع بیماری است که هیچ ارتباطی به روزه ندارد؛ مثلا شخصی دیسک کمر یا آرتروز زانو یا سائیدگی مفصل و امثال این امراض را دارد که این افراد تقسیم بندی دارند؛

    ۱. ممکن است بیماری او هیچ ربطی به روزه ندارد؛ چراکه در روز اصلا مصرف دارو ندارد و داروهای او باید در شب (افطار و سحر) مصرف شود که حتما باید روزه بگیرد.

    ۲. ممکن است این بیمار در روز مصرف دارو داشته باشد؛ ولی اگر به دکتر بگوید که آیا می توانم زمان مصرف دارو را تغییر دهم؟ که دکتر اجازه تغییر زمان مصرف دارو را بدهد که در این صورت باید زمان مصرف دارو را به زمان افطار و سحر تغییر دهد و روزه را بگیرد.

    ۳. اما همین بیمارانی که دیسک کمر دارند و امثال این مریضی ها، کسانی هستند که مصرف دارویشان قابل تغییر نیست و دکتر اجازه تغییر زمان دارو را نمی دهد که در این صورت، این شخص نباید روزه بگیرد؛ بنابراین این دسته از بیمارانی که بیماری آنان ربطی به روزه ندارد ولی مصرف داروی آنان در روز است و غیرقابل تغییر است، روزه نگیرند و بعد از ماه رمضان اگر توانستند که در یازده ماه دیگر قضا کنند، آن را قضا نمایند.

    دسته دوم از بیماری ها، بیماری هایی است که رابطه مستقیم با روزه دارد؛ مثل بیماری های کلیه، کبد، معده، میگرن، مشکلات گوارشی، بیماری های داخلی و .

    اینجور افراد در دو صورت روزه را نمی گیرند.

    ۱. در صورتی که اطمینان دارند که روزه برای آنان مضر است.

    ۲. در صورتی که ولو یقین ندارند؛ اما نگرانی و ترس دارند که بیماری آنان بدتر شود که البته باید نگرانی عقلایی باشد؛ نه ترس شخصی بی جهت.

    البته این اشخاص گاهی دارو هم مصرف نمی کنند؛ ولی روزه برای آنان ضرر دارد و می توانند روزه نگیرند.

    نکته دیگر این است که شخص چگونه بفهمد که روزه برای او ضرر دارد که بحث دیگری است و در جلسات بعدی به آن خواهیم پرداخت.                        پسران بر خلاف دختران دو نوع بلوغ دارند.

    یک نوع بلوغ سنی دارند که آخرین مرحله بلوغ آنان است؛ اما ممکن است قبل از پایان ۱۵ سال قمری، بلوغ جنسی داشته باشند که قطعا اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد، باز هم مکلف هستند.

    برخی خانواده ها فکر می کنند که حتما باید ۱۵ سال قمری پسر تمام شود که اینجور نیست.

    حتما خانواده ها باید به این مسئله توجه داشته باشند.

    بلوغ جنسی به این معناست که ممکن است این پسر در خواب محتلم شده و حالت جنابت به او دست دهد؛ این اولین زمانی است که او به سن تکلیف می رسد؛ گرچه ممکن است این اتفاق در ۱۳ یا ۱۴ سالگی بیفتد که در بسیاری از افراد نیز معمول است.

    اگر این اتفاق نیفتاد و این نوجوان تا ۱۵ سال به تکلیف نرسید و این نشانه در آن اتفاق نیفتاد، منتظر می مانیم که به بلوغ سنی که ۱۵ سال تمام قمری است برسد.

    ۱۵ سال تمام قمری تقریبا مطابق است با ۱۴ سال و شش ماه و ۱۵ روز؛ به این دلیل که سال های قمری ۱۱ روز کمتر از سال های شمسی است؛ بنابراین زودتر شروع شده و زودتر تمام می شوند.

    این اشخاص که ۱۵ سال قمری آنان تمام شده، حتما باید روزه خود را بگیرند؛ البته اگر علائم بلوغ قبل از آن اتفاق نیفتاده باشد؛ اما اگر علائم بلوغ را قبل از اتمام ۱۵ سال قمری داشت، از همان زمان مکلف شده و باید نماز و روزه خود را داشته باشد.

     

    چند نکته:

    برخی از نوجوانان این مسئله را نمی دانستند و قبل از ۱۵ سالگی به تکلیف رسیده بودند و نماز و روزه را نمی خواندند و نمی گرفتند که در این صورت باید گفت:

    "کسی که جاهل به مسئله بوده و نماز را نخوانده و روزه نگرفته، نمازها را حتما به اندازه ای که یقین دارد، باید قضا کند و روزه ها نیز حتما قضا دارد و باید گرفته شود؛ اما کفاره ندارد."

    این پسر نوجوان وقتی به سن تکلیف می رسد یا قبل از ۱۵ سالگی بالغ می شود، باید توجه داشته باشد که حتما روزه را بگیرد؛ چطور وقتی ۹ سال دختران تمام می شود، باید روزه بگیرند، این نوجوان پسر ۴ تا ۵ سال بزرگتر از آن دختر است و چطور می گوید که من نمی توانم روزه را بگیرم؟؛ حتما پدر و مادر باید فرزند خود را تشویق کنند و مراقب باشند تا پسران بتوانند روزه خود را بگیرند.

    همچنین پدر و مادر بپرهیزند که به خاطر دلسوزی بیجا فرزندشان را تشویق به روزه خواری کنند.

    بعضی از دختران و پسرانی که به سن بالایی رسیدند، الان می گویند که والدین ما در زمان تکلیف نگذاشتند روزه بگیریم که کار غلطی است و پدر و مادر باید مشوق فرزندان در گرفتن روزه باشند.                                                                                                                                                            در بخشی از حدیث معراج آمده است:

    قالَ رسول الله (ص) یَا رَبِّ مَا أَوَّلُ الْعِبَادَةِ- قَالَ أَوَّلُ الْعِبَادَةِ الصَّمْتُ وَ الصَّوْمُ- قَالَ یَا رَبِّ: و ما میراثُ الصَّومِ ؟ قالَ: الصَومُ یُورِثُ الحِکمَةَ، و الحِکمَةُ تُورِثُ المَعرِفَةَ، و المَعرِفَةُ تُورِثُ الیَقینَ ، فإذا استَیقَنَ العَبدُ لا یُبالِی کیفَ أصبَحَ، بِعُسرٍ أم بِیُسرٍ.

    در حدیث معراج آمده است: . [پیامبر] خطاب به خدای سبحان عرضه داشت: اول عبادت چیست؟ فرمود اول عبادت، سکوت و روزه گرفتن است: عرضه داشت: پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرمود : روزه، حکمت را به ارث می برد و حکمت، معرفت را معرفت و یقین، چون بنده به یقین رسد، دیگر برایش اهمیتی ندارد چگونه شب و روز خود را بگذراند ؛ به سختی یا به آسانی.

    و اما احکام ماه مبارک رمضان

    یکی از سؤالات در ماه مبارک رمضان، استفاده از قطره چشم، گوش و بینی است که می توان استفاده کرد یا خیر.

    آنچه که بیشتر راه به حلق دارد، بینی است؛ اما گوش و چشم هم راه به حلق دارند و اگر بیماران مواظبت کنند که به حلق نرسد، مانعی ندارد و می توان از این قطره ها استفاده کرد.

    نکته دیگر درباره قطره این است که احساس طعم و مزه اشکالی ندارد و معمولا انسان وقتی قطره می ریزد، شاید به حلق نرسد؛ اما احساس طعم و مزه می کند و اشکالی ندارد.

    مسواک کردن را زیاد سوال می کنند که باید گفت انسان باید هنگام سحر دهان خود را شستشو دهد؛ البته واجب نیست؛ اما برای برخی از افراد لازم است؛ مثلا کسانی که احساس می کنند لای دندانشان ممکن است غذا بماند و در روز وارد حلق شود که باید دهان را شستشو داده و مسواک بزنند و قبل از اذان صبح این کار را انجام دهند.

    اگر این کار را انجام ندادند، مشکلی نیست که در روز مسواک انجام دهد و باید مراقبت کند که مواد خمیر و آب به حلق نرسد.

    چشیدن غذا نیز بدون مشکل است و بانوانی که قرار است برای افطار غذا درست کنند و در حال پخت غذا هستند، می توانند غذا را بچشند؛ ولی باید مراقبت کرد که به حلق نرسد.

    شستن دهان، مشکلی ندارد و باید مواظبت کنند که آب به حلق نرسد.

    کشیدن و پرکردن دندان هم از دیگر سؤالات این روزهاست که باید مراقبت بیشتری انجام شود؛ چون هم مسئله خون را در پی دارد و باید مراقبت کرد که هم خون به داخل حلق نرود و هم موادی که دندانپزشک استفاده می کند به داخل حلق نرود و هم آب به داخل حلق نرسد.

    اگر مواظبت کرد، روزه درست است؛ اگر هم ناخودآگاه به حلق وارد شد اشکالی ایجاد نخواهد کرد.

    سؤال بعدی مسئله تزریق است.

    تزریق در ماه مبارک رمضان انواع و اقسامی دارد. که هم تزریق سرم را داریم و هم تزریق آمپول.

    سرم ها هم متفاوت است که هم سرم غذایی داریم و هم سرم غیرغذایی؛ یعنی سرمی که برای مداوا و معالجه است.

    اگر بیمار، روزه دار باشد و سرم او غذایی باشد، احتیاط در این است که استفاده نکند و اینجا این سؤال پیش می آید که اگر استفاده نکند، وضعیت جسمی او بدتر می شود که باید گفت آیا می تواند روزه بگیرد؟ اگر نمی تواند روزه را ادامه دهد، روزه را می خورد و سرم را می زند و روزه بر او واجب نیست؛ اما اگر می تواند تا بعد از افطار تأخیر بیندازد، باید پس از افطار این سرم را تزریق نماید.

    درباره سرم غیرغذایی که فقط جنبه درمانی و معالجه دارد، اشکالی ندارد. برخی از مراجع عظام تقلید احتیاط می کنند؛ اما اکثرا می فرمایند اشکالی ندارد.

    تزریق آمپول های غیر سرم را هم داریم که آنها هم دو دسته هستند؛ یک سری از آنان صرفا آمپول هایی هستند که جنبه دارویی دارند و دسته دیگر جنبه تقویتی دارد.

    این آمپول ها هم دو دسته هستند؛ برخی عضلانی هستند و برخی داخل رگ زده می شود.

    اگر داخل رگ زده شود، برخی از مراجع احتیاط کرده و می گویند مبطل روزه است؛ پس در این موارد روزه داران حتما به رساله مرجع تقلید خود مراجعه کنند تا به صورت دقیق متوجه فتوای مرجع تقلید خود شوند؛ اما اختصارا باید عرض کنیم که اگر آمپولی باشد که جنبه دارویی داشته باشد نه جنبه غذایی و عضلانی هم باشد، اکثر مراجع می فرمایند که برای روزه مشکلی نخواهد داشت.                                                                                                         رسول گرامی اسلام فرمودند:

    لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّیَامُ/ برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدن ها روزه است».

    سؤال می کنند که آیا سحر واجب است که بیدار شویم؟ که باید پاسخ داد: خیر؛ واجب نیست.

    بیدار شدن سحر واجب نیست؛ بلکه مستحب است؛ اگر کسی توان جسمی دارد که بدون سحری روزه بگیرد، هیچ مانعی ندارد و باید از شب که می خوابد، نیت روزه فردا را داشته باشد و لازم نیست که سحر بیدار شویم و نیت روزه را انجام دهیم.

    اگر کسی است بدون سحری نمی تواند روزه بگیرد، حتما لازم است سحری بخورد تا توان گرفتن روزه را داشته باشد.

    بیدار بودن در هنگام سحر مطابق با آنچه در آیات و روایات آمده، برکت و فضیلت دارد و اگر نمازشب، دعا، قرائت قرآن و مناجات داشته باشد، فضیلت بسیار بالایی خواهد داشت.

    به دو نکته اساسی اشاره کنم و آن این است که فرزندان در منزل اعم از دختران و پسران ممکن است اولین سالی باشد که بخواهند روزه بگیرند.

    حال سؤال اینجاست که در چه سنی دختران و پسران به تکلیف می رسند؟

    بلوغ دختران فقط سنی است؛ یعنی غیر از سن، نشانه دیگری برای بلوغ وجود ندارد و آن هم تمام شدن ۹ سال قمری است و کاری به سال شمسی نداریم.

    در شناسنامه های فرزندان ما علاوه بر سال شمسی، سال قمری هم نوشته می شود؛ اما اگر خانواده ای گفت که سال قمری در شناسنامه نیست، باید بگوییم که ۹ سال قمری حدودا مطابق است با هشت سال و هشت ماه و ۱۸ روز (با دو سه روز کمتر و بیشتر).

    اگر هشت سال و هشت ماه و ۱۸ روز از تاریخ تولد شناسنامه ای شمسی دختران گذشته باشد، امسال حتما باید روزه بگیرند.

    نگوییم که بچه ما نمی تواند روزه بگیرد؛ اصل اولیه واجب بودن روزه است؛ مگر موارد استثنایی.

    ما باید مقدماتی را بیندیشیم که بچه های ما روزه را بگیرند؛ مثلا در روز که امسال با تعطیلی مدارس مصادف شده و در منزل هستند و گرما نخواهند خورد و رفت و آمدی ندارند، برنامه ریزی داشته باشیم که بتوانند روزه را بگیرند.

    باید مقید باشیم که سحر فرزندان خود را بیدار کرده و سحری بخورند تا بتوانند توان گرفتن روزه را داشته باشند و در طول روز هم به دختر بچه ها کار آنچنانی در منزل ندهیم و استراحت کنند.

    اگر والدین مدیریت کنند و تلقین و تشویق کنند، بالای ۹۰ درصد از دختران به سن تکلیف رسیده، توانایی گرفتن روزه را دارند.

    اگر دختری نتوانست روزه بگیرد، لا یکلف الله نفسا الا وسعا/ خدا بیشتر از طاقت هر شخص نمی خواهد و به اندازه توان، روزه بگیرد. مثلا یک روز در میان بگیرد و به اندازه روزهایی که نتوانست روزه بگیرد، در طول سال تقسیم کند و مثلا هر ۱۵ روز یکبار روزه بگیرد و حتما می تواند قضا را تا ماه رمضان بعدی انجام دهد و اگر نتوانست قضا کند، کفاره روزی ۷۵۰ گرم مواد غذایی را بپردازد.                                                                                                                  رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: علیک بالصوم فانه جنة من النار/ بر تو باد روزه گرفتن که او سپری است از آتش».

    یکی از مهم ترین واجبات الهی، روزه است که جزو ارکان دین می باشد؛ بنابراین باید توجه داشت که بی جهت مرتکب روزه خواری نشویم.

    یکی از سؤالات این است که چه کسانی می توانند روزه نگیرند؟

    ما حتما باید آن گروه های معذور را بشناسیم تا هم با برخورد با آنان دقت داشته باشیم؛ هم در مورد خودمان بتوانیم داوری و قضاوت کنیم که آیا جزو معذورین هستیم یا خیر.

    افرادی که معذورند و به خاطر عذر شرعی نمی توانند روزه بگیرند، هیچ گناهی مرتکب نمی شوند و اگر نیتشان هم این بوده که اگر عذری نمی داشتم، قطعا روزه را می گرفتم، خدا ثواب آن روزه را به او خواهد داد ان‌شاءالله.

    البته کسانی که نمی توانند روزه بگیرند، نباید تظاهر به روزه خواری کرده و در ملأ عام روزه خود را بخورند.

    دسته دوم از کسانی که روزه نمی گیرند، کسانی هستند که معذور نیستند و متأسفانه عمدا روزه خواری کرده و مرتکب گناه بزرگی می شوند.

    ما افراد زیادی را داشته ایم که به ما مراجعه کرده و در گذشته بسیاری از روزه های خود را عمدا نگرفته اند که باید توبه کرده و سپس به تعداد روزهایی که یقین به روزه خواری دارند، قضا کرده و به تعداد روزهای نگرفته، کفاره بپردارند که البته کفاره سنگینی است.

    کفاره روزه خواری عمدی این است که یا برای هر روز، ۶۰ فقیر را غذا دهند یا ۶۰ روز، روزه بگیرند که ۳۱ روز آن حتما باید پی در پی باشد.

    حال آن اشخاصی که عمدا روزه خواری کرده اند، اگر تظاهر به روزه خواری در ملأ عام هم کرده اند و در خیابان مثلا غذایی را خورده است، علاوه بر اینکه روزه خواری عمدی کرده و گناه نموده، تظاهر به روزه خواری هم یک گناه دیگری است که به آن گناه اضافه می کند و باید توجه داشته باشیم که از نظر قانون شرع و قانون جمهوری اسلامی ایران، روزه خواری عمدی جرم است و البته نیروهای محترم انتظامی، مطابق با قانون موظف هستند که از این کار جلوگیری نمایند و شخص با حضور دادگاه تنبیه هم خواهد داشت.[حوزه]


    آیت الله سید احمد خاتمی

     آیت‌الله سید احمد خاتمی عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در ویژه برنامه رسانه‌ای خانه‌های فاطمی طی سخنانی جایگاه و انواع صبر را از نگاه روایات و کلام معصومین(ع) تبیین کرد.

      آیت‌الله سید احمد خاتمی در ویژه‌برنامه خانه‌های فاطمی که هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء از شبکه قرآن و معارف سیما پخش می‌شود، با بیان این‌که صبر در دین و فرهنگ اسلامی جایگاه برجسته‌ای دارد، بیان کرد: جایگاه صبر نسبت به ایمان در روایات همانند نقش سر نسبت به تن است.

    وی افزود: اگر بدنه ایمان انسان بخواهد تأثیرگذار باشد نیاز به صبر دارد و اگر صبر نباشد، ایمان نیز کامل نخواهد بود.

    امام جمعه موقت تهران، حوزه دوم صبر و مقاومت را صبر در برابر معصیت دانست و ادامه داد: در این مقام، شیطان با لشکرش می‌آید و هجوم می‌آورد و برای مقابله با شیطان باید صبر کرد.

    وی گفت: امیرمؤمنان علی علیه‌السلام مطرح کرده‌اند که الصّبر امّا صَبْر علی المُصیبة او علی الطّاعة او عن المعصیة و هذا القسم الثالث اعلی درجةً مِنَ القسمین الاولین؛ صبر یا صبر بر بلیّه و مصیبت یا صبر بر اطاعت و بندگی و عبودیت یا صبر از گناه و معصیت است و این قسم سوم از دو قسم اول بالاتر و پرارزش‌تر است»،؛ با صبر در برابر معصیت است که انسان به اطاعت خداوند می‌رسد.

    آیت‌الله خاتمی اظهار کرد: حضرت یوسف پیامبر(ع) در برابر معصیت صبر کرد و به مقام والا رسید، که این مسأله در ۳۰ سال ابتدایی زندگی حضرت شامل دوران کودکی با آزار و اذیت برادران، زندگی در منزل عزیز مصر با دسیسه های ن و دوره ۱۰ ساله زندان با آن مشقت و سختی قابل مشاهده است و این صبر موجب شد که یوسف پیامبر(ع) عزیز و بزرگ مصر شده و تا سن ۱۲۰ سالگی یعنی ۹۰ سال آقا و عزیز باشد.

    وی با اشاره به آیه ۱۱۵ سوره هود که خداوند می‌فرماید؛ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ؛ و صبر کن که خدا هرگز اجر نیکوکاران را ضایع نگذارد»، گفت: کسی که برای خداوند حریم نگه دارد و صبر کند، جزء نیکوکاران می‌شود.

    عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: امام جعفر صادق علیه‌السلام در مورد صبر می فرمایند که کَم مِنْ صَبر ساعةٍ قَدْ أورَثتْ فَرَحاً طویلاً و کَم من لذَّةِ ساعةٍ قَدْ أورَثَتْ حًُ طویلاً؛ چه بسا یک لحظه صبر کردن موجب سرور و خوشحالی طولانی شود و چه بسا لحظه ای لذت بردن موجب اندوه طولانی گردد».

    وی با بیان این‌که یوسف شدن و بندگی خدا کردن برای همه افراد قابل تحقق است به شرطی که صبر در برابر معصیت داشته باشیم، ادامه داد: حضرت علی علیه‌السلام در مورد صفت متقین فرموده‌اند که صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَهً؛ آنها برای مدتی کوتاهی در این جهان صبر و شکیبایی پیشه کردند و به دنبال آن آسایشی طولانی نصیبشان شد».[حوزه]


    آیت الله مکارم شیرازی

    متأسفانه این کتاب با عظمت، و این نسخه شفابخش آلام بشریت، حتی در بین مسلمانان غریب و مظلوم است. به نحوی که قرآن و قرآن خوان فراوان است، اما تفکر و تأمل و اندیشه پیرامون دستورات آن کم.

     حضرت آیت الله مکارم شیرازی در سخنانی به تبیین ابعاد مختلف مهجوریت قرآن کریم پرداخته اند که به این شرح است:

    بزرگ ‌ترین معجزه پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم)، قرآن است و مهم ‌ترین سند حقانیت اسلام و برترین برنامه زندگی سعادت‌بخش انسان ‌ها می ‌باشد.[۱] پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) در گفتار حکیمانه ‌اش می‌فرماید: عَلَیکُمْ بِـالْقُرآنِ فَاتَّخِذُوهُ اِمـامـاً وَ قائِداً؛[۲] بر شما باد که چنگ به دامان قرآن بزنید و آن را پیشوا و رهبر خود قرار دهید».[۳]

    امیرمؤمنان علی(علیه السلام) نیز در یک کلام پرمعنا می‌فرماید: فَتَجَلَّی سُبْحَانَهُ لَهُمْ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ؛ خداوند در قرآن مجید از طریق نشان دادن قدرتش تجلی فرموده بی آن که مردم او را ببینند»[۴].

    قدرت ‌نمایی خداوند در قرآن چنان است که هر زمان درباره آن دانشمندان غور و مطالعه کنند به حقایق بیشتری می‌رسند، گذشت زمان هرگز آن را کهنه نمی‌کند و تلاوت آن همیشه لذت ‌بخش و مطالعه و دقت در آن همیشه پرفایده و نورانی است.[۵]

    قرآن شجره طیبه ‌ای است که ریشه ‌های آن در اعماق جهان اسلام فرو رفته و شاخه‌ های آن برفراز آسمان ‌هاست. تمام جهان بشریت می‌توانند در سایه این شجره طیبه قرار گیرند و از میوه ‌های آن هر زمان بهره ‌مند ‌شوند.[۶]

    از این رو حفظ قرآن، دل و جان را نورانی می‌کند و تلاوت آن به انسان نور و صفا می‌بخشد و آهنگ ترتیل آن روح را در آسمان معنویت به پرواز درمی‌آورد و شادی می‌آفریند.[۷]

    هم چنین خواندن آیات قرآن‏ همراه با تدبر و اندیشه، روح و جان انسان را تازه می کند[۸] و فرد در نهایت عمل خود را بر اساس آن تنظیم می نماید.[۹]

    البته سخن در مورد قرآن بسیار زیاد است؛[۱۰] اما حقیقت آن است که قرآن در بین ما مهجور و متروک‏ است.[۱۱] مهجور از نظر مغز و محتوا و متروک از نظر اندیشه و تفکر و از نظر برنامه ‏های سازنده ‏اش![۱۲] لذا هنوز تا رسیدن به حد لازم از حضور قرآن در جامعه، راه بسیاری در پیش داریم. [۱۳]

    مهجوریت قرآن در ممالک اسلامی

    متأسفانه این کتاب با عظمت، و این نسخه شفابخش آلام بشریت، حتی در بین مسلمانان غریب و مظلوم است. به نحوی که قرآن و قرآن خوان فراوان است، اما تفکر و تأمل و اندیشه پیرامون دستورات آن کم.[۱۴]

    به عنوان نمونه اگر به خاستگاه قرآن، عربستان سعودی سری بزنیم می بینیم، کشوری که قسمت مهمی از قرآن های موجود دنیا، در آنجا چاپ می ‏شود، و مدارس فراوان جهت حفظ قرآن مجید دارد، و در تمام مساجد شهر های مختلف آن، مخصوصاً مسجد النبی و مسجد الحرام قفسه ‏های زیبا و فراوان آن، مملو از قرآن های زیباست، و هر کس وارد می‏ شود به تلاوت آن می‏ پردازد. اما در همین کشور قرآن در ظواهر زندگی آنها فراوان، اما در اعمال و رفتار و کردارشان نایاب است.[۱۵]

    متأسفانه اکثریت مسلمانان جهان، اکثریت کسانی که به قرآن ایمان داریم و دم از اسلام می زنیم، در حقیقت قرآن را گم کرده ‏ایم.[۱۶]

    درست است که قرآن به تمام زبان های زنده جهان ترجمه شده، و در تمام خانه‏ های مسلمانان و عموم کتابخانه ‏های دنیا وجود دارد، همه روزه از تمام فرستنده‏ های ممالک‏ اسلامی و جمعی از ممالک غیر اسلامی نیز پخش می‏ شود، ولی افسوس که بسیاری از ما از حقیقت تعلیمات عالی قرآن‏ و روح معانی این کتاب بزرگ آسمانی و درس های آموزنده آن عملا بی‏خبریم.[۱۷]

    ما مسلمانان اگر قرآن را گم نکرده بودیم امروز چنین پراکنده نبودیم، این چنین در چنگال بیگانگان استعمارگر گرفتار نبودیم و اینچنین در ادامه زندگی و حیات خود به کمک های این و آن نیازمند نبودیم![۱۸]

    نگاه تشریفاتی و زینتی به قرآن

    از جمله آسیب‌ هایی که ممکن است به قرآن وارد شود این است که قرآن در میان پیروانش کمرنگ و بی‌رنگ شود.[۱۹]بدین نحو که قرآن به صورت یک کتاب تشریفاتی در آید،[۲۰] و به آن، به عنوان یک کتاب مقدس و آسمانی و قطع نظر از جنبه ‏های علمی نگاه ‏کنند. به نحوی که زینت مراسم تشریفاتی آنان باشد.[۲۱] و جای آن در کاشی کاری های مساجد و افتتاح خانه نو، حفظ مسافر، شفای بیماران، و حد اکثر برای تلاوت به عنوان ثواب از آن استفاده می‏ کنند.[۲۲]

    حال آنکه قرآن مجید، برای این نیست که تنها در خانه ‏ها خاک بخورد، و یا به عنوان دوری از چشم زخم دیگران» حمایل کنند، و یا ضمیمه آئینه» و شمعدان» مهریه عروسان نمایند و یا مخصوص مجالس فاتحه و اموات گردد و تا این حد آن را تنزل دهند و یا آخرین همت آنها تلاش و کوشش برای تجوید و تلاوت زیبا و ترتیل و حفظ آن باشد، ولی در زندگی فردی و اجتماعی کم ترین انعکاس نداشته باشد و در عقیده و عمل از آن اثری به چشم نخورد![۲۳]

    آری برادرم تا وقتی قرآن را فقط در طاقچه‏ های خانه ‏ها و در کنار مقابر و مجالس ترحیم و در موقع خطبه عقد و انتقال از منزلی به منزل دیگر و در وقت مسافرت رفتن به کار گیریم، وضع به همین منوال است، و باید از بیماری فردی و اجتماعی بنالیم‏.[۲۴]حال آنکه قرآن‏ کتاب عمل است نه یک کتاب تشریفاتی‏.[۲۵]

     لذا امیرمؤمنان در آخرین وصایای خود فرمودند: الله الله فی القُرْآن، لا یَسْبِقکُمْ بالعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ؛ مسلمانان، خدا را خدا را درباره قرآن به شما می‌گویم مبادا دیگران با عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند و شما تنها به ظاهر قرآن مشغول باشید».[۲۶]

    مهجوریت قرآن در تعلیم و تربیت

    در بعضی از کشورهای اسلامی مدارس پر طول و عرضی به عنوان مدارس تحفیظ القرآن» دیده می‏ شود، و گروه عظیمی از پسران و دختران به حفظ قرآن مشغولند.[۲۷]هم چنین برای تجوید و قرائت قرآن بسا کلاس‏ ها برگزار شده و بسا کتاب‏ هایی که نوشته ‏اند.[۲۸]

    اگرچه همه اینها خوب است،[۲۹] ولی آیا این اهتمامی که برای حفظ و قرائت و تجوید به کار می‏رود، برای پیاده شدن محتوی آن هم به کار می‏رود؟! به راستی چه اندازه از مفاهیم قرآن در آنجا پیاده شده است.[۳۰] به راستی وقتی تجوید و قرائت با عمل به قرآن و فهم و درک آن همراه نباشد چه دردی را دوا می‏ کند؟[۳۱]

    متاسفانه باید اذعان نمود برخورد گروهی از مسلمانان با قرآن برخورد با یک مشت اوراد نامفهوم است، تنها به تلاوت سرسری می‏ پردازند، و در نهایت به تجوید و مخارج حروف و زیبایی صوت اهمیت می‏ دهند، و بیشترین بدبختی مسلمانان از همین جاست که قرآن را از شکل یک برنامه جامع زندگی خارج ساخته و تنها به الفاظ آن قناعت کرده ‏اند.[۳۲]

    من از این می ‌ترسم یک وقت برای عده ‌ای این تصور پیش بیاید که هدف نهایی همان تجوید و صوت خوب است،[۳۳] همانگونه که بعضاً شاهدیم جلساتی به نام قرآن تشکیل می‏ شود، و صرفاً روی قرائت و تجوید، متمرکز می شوند، گویی ماورای قرائت و تجوید چیز دیگری وجود ندارد.[۳۴]

    و یا قرائت قرآن یا حفظ قرآن، که گاهی به صورت یک کار هنری در می‌آید که قرآن را از انتها بخوانند، یا با یک نفس آیات متعددی خوانده شود، قاریان، حافظان و مستمعان بدانند که اینها مقدمه برای فهم قرآن و فهم مقدمه برای عمل به قرآن و نشر و ترویج آن است.[۳۵]

    بدیهی است آنها که به تلاوت و حفظ قرآن قناعت می‏ کنند، و از تدبر» و عمل» به قرآن خبری ندارند، گرچه یکی از سه رکن را انجام داده، ولی دو رکن مهم‏تر را از دست داده ‏اند و گرفتار خسارت عظیمی شده ‏اند.[۳۶] چرا که به نام قرآن، قرآن را به نابودی می‏ کشند.[۳۷]

    این مسأله در حالی است که روایات وارده در زمینه فضیلت سوره ‏های قرآن، روی محتوای سوره ها و جنبه های عملی آن تأکید شده است، مثلاً می‏بینیم از امام صادق علیه السلام در فضیلت تلاوت سوره نور چنین نقل شده: حَصِّنُوا أمْوالَکُمْ وَ فَرُوجَکُمْ بِتِلاوَةِ سُورَةِ النُّورِ وَ حَصِّنُوا بِها نِسائَکُمْ فَاِنَّ مَنْ أدْمَنَ قَرائَتَها فِی کُلِّ یَوْمٍ أوْ فِی لَیْلَةٍ لَمْ یَزْنِ أحَدٌ مِنْ بَیْتِهِ أبَداً حَتّی یَمُوتَ؛[۳۸] اموال و دامان عفت خود را با تلاوت سوره نور محفوظ دارید، و هم چنین به وسیله آن همسران خود را (از سقوط در دامان فساد) حفظ کنید، هر کس هر شب یا هر روز این سوره را بخواند، هیچ یک از خانواده او گرفتار بی‏عفتی نخواهد شد».[۳۹]

    روشن است که سوره نور با بحث ‏های مؤثری که درباره حجاب و مبارزه با چشم‏چرانی کرده، و هم چنین دستورات مؤکدی که در زمینه ازدواج دختران و پسران و مانند اینها داده است، داروی مؤثری است برای مبارزه با بی‏عفتی و همچنین حیف و میل اموالی که از این رهگذر به دره نیستی ریخته می‏شود.[۴۰]

    شک نیست که منظور از تلاوت این سوره در هر شب و روز در محیط خانه و خانواده هشدارهای پی در پی‏ و یادآوری‏ های مکرر در زمینه‏ های اجتماعی و اخلاقی است، و بنابراین افراد باید آن را بخوانند و مضمون آن را درک کنند، نه تنها تلاوت و قرائت خالی از هر گونه فهم و درک.[۴۱]

    در مجموع مبادا خیال شود که تلاوت قرآن یک هنر است و هر فردی که بتواند آن را قوی ‌تر اجرا کند به هدف اصلی رسیده است، بلکه باید سعی کنیم همه با نگاه تربیتی به قرآن بنگریم و این نگاه است که می‌تواند جامعه ما را عوض کند و گرنه مصداق روایت آن کسانی هستیم که قرآن می‌خوانند اما قرآن آنها را لعن می‌کند.[۴۲]

     ای کاش در جامعۀ اسلامی، تنها به تلاوت و تجوید و زیبایی صوت و قرائت، قناعت نمی‏ شد و مراحل دیگر که هدف اصلی را تشکیل می‏دهد، درباره قرآن پیاده می‏ گشت.[۴۳]

    استفاده سطحی از مفاهیم وحیانی

    کسانی هستند که آیات قرآن را قرائت می‏ کنند؛ اما فهم و درک آنها از مفاهیم بلند آیات الهی، سطحی است و به عمق آن‏ نمی ‏رسند؛ همانند خوارج و وهابی ها؛[۴۴] در نتیجه وهابی ‏ها فقط به الفاظ قرآن بسیار اهمیت می‏ دهند و در قرائت می‏ کوشند، اما به محتوای آن کاری ندارند. وقتی قاری قرآن آیات را یک ‏نفس می‏ خواند الله‏ الله می ‏گویند، اما زمانی که آیات تکان‏دهنده قیامت قرائت می‏ شود چون یک ‏نفس نخوانده الله ‏الله ندارد.[۴۵]

    با توجه به این مسأله، حرکت قهقرائی امت اسلامی و به عقب برگشتن کاملاً روشن می‏ شود، که می ‏بینیم در کشورهائی مثل حجاز و عراق و مصر حفظ الفاظ قرآن‏ بسیار مورد توجه است، به طوری که بچه‏ های کوچک مبادرت به حفظ قرآن می ‏کنند، در حالی که احکام آن مراعات نمی‏ شود، و در کنار این عدم رعایت، علمای راستین محزونند، و خون دل می ‏خورند، با چشمی گریان و دلی پرخون نظاره‏گر این اوضاع هستند، و کاری از دست آنها ساخته نیست، آنقدر که به صورت زیبا و تجوید قرآن توجه می‏ شود، به‏ تفسیر و بیان احکام توجه نمی‏ شود، و این نقشه ‏ای بود که بعد از به انحراف کشیدن خط امامت بعد از پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) کشیده شد، و تا به حال ادامه دارد، این ت شومی بود که بعد از پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) ریخته شد که قرآن خوانده شود ولی تفسیر نشود.[۴۶]

    تفسیر به رأی قرآن

    امروز بحث ‌های قرآنی انحرافی کم نیست، از جمله  برخی با تفسیر به رأی، با آیات قرآن بازی می‌کنند.[۴۷] معنی تفسیر به رأی در یک عبارت ساده این است که ما قرآن را با خواسته ‌های خودمان تطبیق بدهیم. به عنوان مثال بعضی‌ ها در محیط ‌های اسلامی تفکرهای خاصّ سوسیالیستی» و کاپیتالیستی» و امثال این ‌ها را داشتند و دنبال این بودند که آیاتی از قرآن را دست‌آویز کنند و آن را با این‌گونه تفکرات تطبیق دهند. در صورتی که قرآن راهنما و استاد و پیشواست نه پیرو! [۴۸]

    تفسیر واقعی این است که ما پیرو قرآن باشیم و به تعبیر دیگر ما شاگرد قرآن باشیم نه استاد قرآن. یعنی باید ببینیم قرآن چه می‌گوید نه این که رأی و فکر خودمان را بر قرآن تحمیل کنیم و به قرآن بگوییم تو این طور بگو که ما می‌پسندیم. به همین دلیل باید به هنگام تفسیر، پیش‌داوری‌ ها را کنار بگذاریم و با ذهن صاف و خالی در محضر قرآن بنشینیم و بگوییم ای کتاب بزرگ آسمانی، ای قانون اساسی اسلام تو چه می‌گویی؟ که ما همان را می‌خواهیم.[۴۹]

    کوتاه سخن این‏که، همان طور که جمود بر الفاظ قرآن مجید و عدم توجه به قرائن عقلی و نقلی معتبر، نوعی انحراف است، تفسیر به رأی نیز انحراف دیگری محسوب می‏شود، و هر دو مایه دور افتادن از تعلیمات والای قرآن و ارزش ‏های آن است.[۵۰]

    قرآن ستیزی به سبک غرب

    سال ‌هاست دشمن، جسم و روح قرآن را هدف قرار داده است. مثلاً در عراق، آمریکایی‌ها قرآن را گذاشتند و تیراندازی کردند؛ این یعنی هدف قرار دادن جسم قرآن،[۵۱] و یا اقدام دیگر در این عرصه، اقدام زشت آتش زدن قرآن بود[۵۲] که به کوری چشم کسانی که قرآن را احمقانه سوزاندند و گمان کردند با سوزاندن قرآن این کتاب فراموش می‌شود، دیدیم که توجه جهانیان روز به روز به این کتاب الهی بیشتر گردید[۵۳] به نحوی که در کشور آمریکا در سال های گذشته کتابی که بیش از همه کتاب ها منتشر شد، ترجمه قرآن مجید به زبان انگلیسی بود؛ یعنی همان کتابی که آن را آتش زدند. [۵۴]

    و گروهی هم در دین ما شبهه ایجاد می‌کنند و مفاهیم قرآنی را زیر سوال می‌برند، و به روح قرآن ما حمله می‌کنند. [۵۵] هم چون نوشتن کتاب‌ آیات شیطانی که کار بسیار زشتی بود، ولی زمانی که امام(رحمه الله علیه) آن فتوا را دادند، این مسئله در سراسر جهان مطرح شد، در آن سال در آمریکا و دیگر کشورها، قرآن، به عنوان پرفروش ‌ترین کتاب مطرح شد و به واسطه این دشمنی با روح قرآن، عده زیادی با این کتاب آسمانی آشنا شدند و مطمئناً آثار مثبت فراوانی هم بر جای گذاشت. [۵۶]

    هم چنین یک عده از مستشرقین، در لباس استشراق هجمه به قرآن کرده و دست به قرآن ستیزی زدند. از جمله نسبت به شیعیان مدعی شدند که آن ها کاری به قرآن ندارند.[۵۷]

    در این میان فعالیت قرآن پژوهان و کسانی که با احساس وظیفه برای حفظ قرآن جان‌فشانی می‌کنند، و در این راه، شبهات را پاسخ می‌دهند و با ترجمه قرآن،‌ آموزه ‌های آن را نشر می‌دهند، تمامی این مسائل،[۵۸] جوابی برای این حرف های بی اساس دشمنان،[۵۹] و گامی در راستای رفع مهجوریت قرآن کریم است.[۶۰]

    شکایت قرآن در قیامت

    یکی از شاکیان در روز قیامت قرآن است.[۶۱] شکایت‏ قرآن درباره کسانی است که آن را پشت سر افکنند و نسبت به آن بی اطلاع باشند.[۶۲]

     امام صادق علیه السلام می‏فرماید: ثَلاَثَةٌ یَشْکُونَ إِلَی اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْجِدٌ خَرَابٌ لاَ یُصَلِّی فِیهِ أَهْلُهُ وَ عَالِمٌ بَیْنَ جُهَّالٍ وَ مُصْحَفٌ مُعَلَّقٌ قَدْ وَقَعَ عَلَیْهِ غُبَارٌ لاَ یُقْرَأُ فِیهِ؛ سه چیز نزد خدا شکایت می‏ کنند: مسجدی که خراب شده و در آن نماز خوانده نمی ‏شود، عالمی که در بین مردم قرار دارد و از او بهره نمی‏ برند، و قرآنی که غبار روی آن را گرفته و خوانده نمی‏ شود».[۶۳]

    شکایت پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلّم) از امت

    پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) طبق آیه سی‏ام سوره فرقان از برخی مسلمانان به خداوند شکایت می‏ کند: یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً؛ پروردگارا! این قوم من قرآن را ترک گفتند و از آن دوری جستند».[۶۴]

    آری آن حضرت از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت می‏ برد که این قرآن را به دست فراموشی سپردند، قرآنی که مملو از برنامه‏ های زندگی می‏ باشد، این قرآن را رها ساختند و حتی برای قوانین مدنی و جزائیشان دست گدایی به سوی دیگران دراز کردند![۶۵]

    سخن آخر: (نگذاریم قرآن مهجور بماند)

    واقعا شرم‏آور است که با قرآن چنین کردیم، با چه روئی به محضر رسول گرامی (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و قرآن عزیز و بالاتر از همه خداوند متعال رویم، آیا به ما نمی‏ گویند هدف از نزول قرآن همین بود که کردید؟![۶۶]

    نتیجه اینکه در چنین زمانی ما باید قرآن را تنها نگذاریم تا قرآن هم ما را تنها نگذارد. نباید قرآن و پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) روز قیامت از ما شکایت کنند،[۶۷] بلکه باید همواره، مخصوصاً در ماه مبارک رمضان که به تعبیر قرآن ماه قرآن است، در معارف و دستورهای الهی که در قرآن آمده بیندیشیم، و دردها و آلام و بیماری ها و مشکلات خویش را در سایه عمل به آن درمان کنیم، باید به قرآن بازگردیم، و آن را فراگیریم، و شعاع نور آن را در سراسر زندگی و اعمال و حرکاتمان بیندازیم، تا مبادا جز افرادی باشیم که پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) از آنها شکایت خواهد کرد.[۶۸]

    ۱. بیانات معظم له

    ۲. تفسیر نمونه

    ۳. انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی[حوزه]


    دریادار تنگسیری

    فرمانده نیروی دریایی سپاه درباره مواجه اخیر قایق‌های تندروی این نیرو با ناوهای آمریکایی در خلیج فارس گفت: آنها وارد حریم منطقه تمرین ما شده بودند، برای همین به آنها دستور داده شد تا خارج شوند.

    دریادار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه در گفت وگویی با تاکید بر اینکه راهی جز این که آمریکایی ها از منطقه بروند وجود ندارد، اظهار داشت: ما چشم انداز روشنی برای منطقه خلیج فارس می بینیم. ‌اگر گفتیم آمریکایی ها از منطقه بروند چون با رفتن آنها، منطقه عاری از مشکلات شده و امنیت در خلیج فارس برقرار خواهد شد.

    وی افزود: آمریکایی ها دنبال تنش و آتش افروزی در منطقه هستند و به هر کجا که رفتند نا امنی به ارمغان بردند لذا در خلیج فارس که منطقه آرامی بوده است و سال ها کشورها کنار هم در آرامش زندگی می کنند، این حضور آمریکا و کشورهای فرامنطقه ای موجب ناامنی شده است.

    دریادار تنگسیری در ادامه گفتگو با رادیو تهران با بیان اینکه ترامپ و نظام آمریکا در وضعیت کنونی و با توجه به مشکلات داخلی در آنجا، نیاز مند فرافکنی هستند، گفت: این فرافکنی در خلیج فارس توجیهی برای حضور نامشروع خودشان است اما ملت های منطقه بیدار شدند و اولین خروج اینها از عراق شکل خواهد گرفت و ان‌شاءالله در کشورهای دیگر هم این روند شروع خواهد شد.


    فرمانده نیروی دریایی سپاه ادامه داد: 40 سال است حضور اینها برای مردم قابل قبول نیست و ما معتقدیم تنها راه ثبات منطقه، امنیت دسته جمعی است و اعلام می کنیم جمهوری اسلامی در این منطقه قصد چالش با کسی را ندارد.

    وی با بیان اینکه آمریکایی ها دنبال آبروی رفته خودشان در منطقه هستند، با اشاره به مورد اصابت قرار دادن پهپاد و پایگاه آمریکا در منطقه توسط ایران، اظهار داشت:  همانطور که عرض کردم، علاوه بر این، آنها به نوعی درگیر مشکلات داخلی نیز هستند و برای همین نیاز به فرافکنی دارند.

    فرمانده نیروی دریایی سپاه تاکید کرد: قطعا بدانید، از آنجا که منطقه خلیج فارس خانه ماست، ما دنبال آتش افروزی در خانه خودمان نیستیم ولی ما نمی پذیریم که لنج های صیادی ما مورد بازرسی آمریکایی ها قرار بگیرند و بالگردهای آمریکایی ها در منطقه سکوهای نفتی ما پرواز کنند و نمی پذیریم که به حقوق ما دهن کجی بشود.

    دریادار تنگسیری همچنین درباره مواجه اخیر قایق های تندروی نیروی دریایی سپاه با ناوهای آمریکایی در خلیج فارس عنوان کرد: آنها وارد حریم منطقه تمرین ما شده بودند درحالیکه از قبل اعلام شده بود که در این منطقه تمرین برگزار می شود. آنها با این اقدامات دنبال ناامنی هستند و برای همین به آنها دستور داده شد تا خارج شوند.

    فرمانده نیروی دریایی سپاه اظهار داشت: چند سال پیش که ناو آمریکایی یک کشتی اماراتی را مورد هدف قرار داد و ‌ دو هندی کشته شدند چه اتفاقی افتاد؟ آمریکای ها قوانین کشتیرانی را رعایت نمی کنند. چرا باید آنها به خودشان این حق را بدهند که هر زمانی که می خواهد مانور برگزار کنند؟

    وی تصریح کرد: امروز ما بر تمام خلیج فارس و تنگه هرمز و هرجایی که آمریکایی ها حضور دارند مانند یک شاهین آنها را دنبال می کنیم و در دریای عمان هم برادران ما در ارتش اینها را دنبال می کنند. نیروهای جمهوری اسلامی در دریای عمان و خلیج فارس تمام حرکت آمریکایی ها را دنبال می کنند.

    تنگسیری در پایان گفت: آمریکایی ها در حال افول و از درون در حال شکستن هستند ولی همچنان سعی می‌کنند ابهت پوشالی خود را به مردم مظلوم منطقه نشان دهند.

    لحظه نزدیک شدن قایق‌های سپاه به ناوآمریکایی

    پیام فعالیت قایق‌های سپاه ایران در برابر ناوهای آمریکایی در خلیج فارس و اقدام حزب‌الله در ایجاد شکاف در مرز لبنان با فلسطین اشغالی دارای مشترکاتی برای دشمن آمریکایی و صهیونیستی است.

    طی هفته گذشته (۱۵ تا ۱۸ آوریل جاری) دو اتفاق حساس غیرمستقیم در منطقه رخ داد که دارای ابعاد نظامی استراتژیک بود. اولین رویداد، ادعای آمریکایی‌ها در خلیج فارس مبنی بر نزدیک شدن ۱۱ قایق تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به ناوهای دریایی آمریکا بود. اتفاق بعدی در مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی افتاد؛ جایی که یگان‌های گارد مرزی رژیم صهیونیستی متوجه ۳ شکاف در حصار مرزی آنها با لبنان ایجاد شده و ادعا کردند که کار نیروهای حزب‌الله بوده است.

    در عمل٬ هر اتفاقی که در منطقه می‌افتد، معمولا از نظر جغرافیایی دور از یکدیگر بوده و نه از نظر شکل و نه از نظر حساسیت ارتباطی با هم پیدا نمی‌کنند. اما می‌توان از طریق پیام‌هایی که این دو رویداد برای طرف‌های مقابل ارسال کردند، مخرج مشترکی میان آنها پیدا کرد.

    ** تحریکات دریایی در خلیج فارس

    درست است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ادعاهای آمریکا در خصوص نزدیک شدن قایق‌های سپاه به ناوگان آمریکایی را تکذیب کرد؛ اما این موضوع نشان می‌دهد که یگان‌های سپاه پاسداران ایران از طریق یک مانور پیچیده مبتنی بر نظارت و نگهبانی و تامین تجهیزات نظامی مناسب برای حمایت از آب‌های منطقه‌ای و امنیت آن به شکل کامل ماموریت دفاعی خود را در خلیج فارس انجام می‌دهد.

    ناوهای آمریکایی چگونه به خود اجازه می‌دهند تا به شکل دائم در این منطقه حساس که نوار ساحلی شرق ایران را در خلیج فارس به شکل کامل در بر گرفته و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در آنجا برای محافظت از امنیت کشور خود حضور دارد، تردد کنند.

    احاطه ناوگان آمریکایی توسط قایق های سپاه

    تکذیب ادعاهای ایالات متحده درباره عملیات قایق‌های سپاه علیه ناوگان آمریکایی٬ به این معنا نیست که سپاه ایران اقدامات لازم برای محافظت از حاکمیت خود بر آب‌های منطقه‌ایش و حفظ احترام ویژه برای حریم جغرافیایی و تاریخی خود در منطقه را انجام نمی‌دهد.

    این اقدامات از نظر عملی٬ یک مانور گسترده برای قایق‌های ایرانی ایجاب می‌کند که در این منطقه مستقر شده و تردد کنند؛ به ویژه اینکه حضور دریایی آمریکا در این منطقه حساس گسترش یافته است. ما در اینجا درباره ناوشکن‌های "یو إس إس بول هامیلتون" و"یو إس إس لویس بی. بولر" و"یو إس سی جی سی ماوی" صحبت می‌کنیم که برای تردد نیاز به یک مساحت بزرگ و تامین امنیت مستقیم دارند. این امر موجب می‌شود تا محل عبور برای قایق‌های ایرانی در منطقه تنگ شده و امکان ایجاد ترافیک و برخورد آنها با ناوهای آمریکایی افزایش ‌یابد.

    آنچه که در عمل آمریکایی‌ها را تحریک کرده آن است که آنها  از خلال اطلاعاتشان درباره اصطلاح حمله های زنبوری» که یک عبارت درباره استراتژی ایران برای مقابله با ناوهای هواپیمابر آمریکایی در خلیج فارس است می‌دانند که قایق‌های تندروی سپاه دارای قابلیت های بسیاری هستند و تهدید بسیار بزرگی برای ناوهای جنگی چند صد میلیون دلاری آمریکا به حساب می‌آیند. فقط یکی از این قایق‌های کوچک تندرو می‌تواند حفره‌ای بزرگ در ناو هواپیمابر ایجاد کند که میلیون‌ها دلار خسارت بوجود خواهد آورد.

    مدت‌ها قبل اندیشکده "آمریکن اینترپرایز" گزارشی منتشر کرده بود مبنی بر اینکه ناوهای آمریکایی در برابر قایق‌های جنگی تندروی ایران آسیب‌پذیر هستند. بنا براین گزارش، خلیج فارس هم باریک و هم کم‌عمق است و ناوهای هواپیمابر آمریکایی قدرت مانور کمی در چنین گذرگاه‌هایی دارند. این ناوها در برابر هجوم قایق‌های تندروی ایران بسیار آسیب‌پذیر هستند.

    احاطه کشتی جنگی آمریکایی توسط قایق های سپاه

    ** ایجاد شکاف در حصار مرزی لبنان با فلسطین اشغالی

    عملیات ایجاد شکاف در حصار مرزی لبنان با فلسطین اشغالی را می‌توان یک دستاورد بزرگ برای مقاومت لبنان دانست. زیرا اول اینکه اغلب اوقات زمانی که یک درگیری و یا اقدام تحریک‌آمیز در این منطقه اتفاق می‌افتاد، رژیم صهیونیستی سعی می‌کرد آن را نادیده بگیرد. دوم، کاملا طبیعی است که هیچ طرفی به جز حزب‌الله نمی تواند چنین عملیات دقیق و حساسی را که حامل یک پیام رمزی و البته واضح در پاسخ به اقدام گستاخانه و مانه رژیم اشغالگر صهیونیستی در مورد هدف قرار دادن خودروی حزب‌الله در مرز لبنان با سوریه بود، انجام دهد.

    در اینجا یک نکته جدید در پیامی که حزب‌الله با ایجاد شکاف در حصار مرزی لبنان با فلسطین اشغالی برای دشمن صهیونیستی فرستاد وجود دارد؛ چرا که نیروهای مقاومت لبنان به آسانی این کار را انجام داده و مشخص شد که تجهیزات اطلاعاتی صهیونیست‌ها که مدعی بودند یک پرنده نیز نمی‌تواند به مرزهای آنها نزدیک شود تا چه اندازه ضعیف است.

    تاثیر این اتفاق در جبهه داخلی صهیونیست‌ها به این صورت است که آنها اعتماد خود را به بسیاری از عناصر تولیدیشان مانند نظارت الکترونیکی و سنسورهای تشخیص صدا و تصویر برای شناسایی هرگونه تحرک در نوار مرزی از دست داده‌اند؛ به طوری که در حال حاضر در شهرک‌های مرزی فلسطین اشغالی با لبنان خودروهای نظامی در کنار خودروهای غیرنظامی تردد می‌کنند.

    ** وجه شباهت و ارتباط استراتژیک پیام سپاه و حزب‌الله برای دشمن

    با بررسی دقیق مضمون و ماهیت حرکت قایق‌های تندوری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در نزدیکی ناوهای آمریکایی در خلیج فارس و شکاف‌هایی که حزب‌الله در مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی ایجاد کرده می توان با ارتباط قائل شدن میان این دو اتفاق به یک معادله رسید:

    اول٬ درباره حزب‌الله دیگر لازم نیست که بازدارندگی خود را در برابر دشمن صهیونیستی با سلاح‌هایی که موازنه میان دو طرف را تغییر می‌دهد تثبیت کند. حزب‌الله با رسیدن به حصار مرزی و ایجاد شکاف در آن و تامین نقاط کانونی برای ورود نیروهای مقاومت به الجلیل» با مناطق اشغالی بازدارندگی موثر خود را ثابت و قابل تحقق کرد که تاثیر آن را در شهرک‌نشینان و نظامیان صهیونیست دیدیم.

    در این تقابل هیچ بمب و بالگرد و پهپاد صهیونیستی به کار نمی‌آید و دیگر سلاح‌های پشتیبانی مستقیم (توپخانه‌ای و یا تجهیزات زرهی) صهیونیست‌ها نیز ارزشی نخواهند داشت.

    پیام حزب‌الله از ایجاد شکاف در مرزها به عبارت دیگر این است که از امروز به بعد پیگیری و رصد موشک‌های حزب‌الله برای شکستن موازنه بازدارندگی چه در سوریه و چه در لبنان هیچ ارزشی ندارد.

    از امروز به بعد حزب‌الله با موشک‌های پیشرفته و یا بدون آن وحشت بازدارندگی خود را در میان کوچه‌ها و خانه‌های شهرک‌های صهیونیست‌نشین و پناهگاه‌هایی که میلیاردها دلار برای مقابله با طوفان موشک‌های دقیق حزب‌الله هزینه کرده‌اند غالب می‌کند.

    دوم٬ در رابطه با مانور قایق‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در مقابل حضور نیروهای دریایی آمریکا در خلیج فارس و تنگه هرمز و سواحل خلیج عدن و دریای عرب٬ دیگر برای تهران مهم نخواهد بود که خود را متمرکز بر استراتژی توسعه موشک‌های بالستیک دقیق و پهپادها برای کاربردهای گوناگون کند.

    همچنین ایران با وجود اهمیت محافظت از روند توسعه توانایی‌های خود در زمینه موشکی و انجام عملیات‌هایی نظیر مورد مورد هدف قرار دادن پایگاه عین‌الاسد» و یا هر پایگاه آمریکایی دیگر، با مانور قایق‌های سپاه در برابر ناوها و ناوشکن‌های آمریکایی نشان داد که اهداف گرانبهاتری در مقابله با دشمن دارد.


    پایگاه آمریکایی نشنال اینترست با اشاره به لفاظی اخیر دونالد ترامپ علیه ایران به رئیس‌جمهور کشورش درباره قدرت بالای موشکی سپاه پاسداران هشدار داد.

     یک پایگاه خبری-تحلیلی آمریکایی در یادداشتی درباره پیام توئیتری اخیر رئیس‌جمهور این کشور در خصوص صدور فرمان حمله به قایق‌های ایرانی» به او درباره موشک‌های کشنده» ایران هشدار داد.

    پایگاه  نشنال اینترست درباره توئیت ضد ایرانی ترامپ مطلبی با این عنوان منتشر کرده است: یادداشتی برای دونالد ترامپ: نیروی دریایی شبه‌نظامیان ایران (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) موشک‌های کشنده‌تری در اختیار دارد».

    در این گزارش آمده است: قایق‌های تندروی متعلق به نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بر حسب عادت کشتی‌های نیروی دریایی ایالات متحده و متحدانش را در خلیج فارس و بویژه در تنگه استراتژیک هرمز آزار می‌دهند. حالا به ادعای شبه نظامیان (سپاه پاسداران) این قایق‌های تندرو مجهز به موشک‌های پرنده هستند».

    نشنال اینترست ادامه داد: علی رضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به رسانه دولتی این کشور گفت که این نیرو موشک‌های دریایی با برد ۴۳۰ مایلی در اختیار دارد».

    این رسانه آمریکایی هشدار داد: این ادعای موشکی می‌تواند برای تنش‌ها در منطقه خلیج (فارس) تبعاتی در پی داشته باشد».

    نشنال اینترست سپس ادعای ۲۸ فروردین سازمان تروریستی سنتکام (فرماندهی نیروهای آمریکا در منطقه) درباره ایجاد مزاحمت یازده شناور ایرانی برای شناورهای آمریکایی را تکرار کرد. سنتکام در بیانیه خود ادعا کرده بود، کشتی‌های آمریکایی در حال عملیات مشترک با بالگردهای آپاچی در آب‌های بین‌المللی خلیج فارس بوده‌اند. همچنین ادعا شده که شناورهای ایرانی از نزدیکی دماغه و انتهای کشتی‌های آمریکایی عبور کرده‌اند.

    پیشتر روابط عمومی نیروی دریایی سپاه در پی بیانیه ناوگان پنجم نیروی دریایی تروریست آمریکا در منطقه و متعاقباً ادعاهای مقامات این کشور درباره ایجاد مزاحمت ۱۱ قایق سپاه برای ناوهای آمریکایی در شمال خلیج فارس اطلاعیه‌ای منتشر کرده بود.

    در این اطلاعیه با هالیوودی خواندن روایت تروریست‌های آمریکایی تاکید شد: به آمریکایی‌ها توصیه می‌کنیم مقررات بین‌المللی و پروتکل‌های دریانوردی را در خلیج فارس و دریای عمان تمکین و از هرگونه ماجراجویی و روایت‌های جعلی پرهیز کنند.

    نشنال اینترست در ادامه گزارش خود به کشتی‌هایی که واشنگتن مدعی است شناورهای ایرانی آنها را مورد آزار قرار دادند، اشاره می‌کند.

    به گفته سنتکام، کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا به نامهای یواس‌اس بی. پولر، یواس‌اس پل همیلتون، یواس‌اس فایربولت، یواس‌اس سیروکو» و کشتی‌های گارد ساحلی به نام‌های رنگل» و مائوی» مورد آزار شناورهای ایرانی قرار گرفتند.

    نشنال اینترست سپس می‌نویسد: پولر یک کشتی با عرشه بسیار بزرگ است. همیلتون یک ناوشکن موشکی است. فایربولت و سیروکو کشتی‌های گشتی هستند. رنگل و مائوی هم کرجی‌های گارد احلی هستند».

    این پایگاه آمریکایی ادامه داد: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ۲۲ آوریل ۲۰۲۰ در توئیتر نوشت که او به نیروی دریایی برای "زدن و نابود کردن" قایق‌های ایرانی آزاردهنده کشتی‌های آمریکایی مجوز داد اما ترامپ رسما به نیروی دریایی فرمان نداد که شیوه مقررات و تعامل خود را تغییر دهند».

    نشنال اینترست در پایان این گزارش درباره توانمندی‌های موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هشدار می‌دهد و می‌نویسد: موشک‌های با برد بیشتر می‌تواند نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را در برهه جنگی، خطرناک‌تر از قبل کند».

    دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا روز گذشته در دنباله ادعای مقامات آمریکایی درباره ایجاد مزاحمت قایق‌های سپاه برای ناوهای این کشور در شمال خلیج فارس به لفاظی علیه ایران پرداخت.

    وی در توییتی نوشت: به نیروی دریایی ایالات متحده دستور داده‌ام به سمت هر یا همه قایق‌(های) ایرانی که قصد مزاحمت برای کشتی‌های ما را در دریا دارند، شلیک و آنها را نابود کنند.

    سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (پنج شنبه ۴ اردیبهشت) به لفاظی ترامپ پاسخ داد.

    وی با یادآوری این نکته که آمریکایی‌ها رفتارهای ما را در گذشته تجربه کرده‌اند و آن عبرت‌ها کافی است تا این حقایق را دریافت کنند، گفت: ما نیز به واحدهای نظامی خودمان در دریا دستور دادیم که اگر شناور یا واحد جنگی از نیروهای دریایی ارتش تروریست آمریکا بخواهد امنیت کشتی‌های غیرجنگی و یا شناورهای رزمی ما را مورد مخاطره قرار دهد، آن شناور و یا واحد نظامی را مورد هدف قرار بدهند[مشرق]


    حاجی صادقی

    قبل از این دیدار بنده و سردار سلامی و دیگران بودیم که حاج قاسم گفت بیایید با هم برویم و با فلانی صحبت کنیم و بگوییم این چه کاری است که انجام می دهید؟

    حجت الاسلام والمسلمین حاجی صادقی نماینده رهبر معظم انقلاب اسلامی در سپاه پاسداران و رئیس قرارگاه معنویت و سلامت سپاه پاسداران میهمان این هفته برنامه دست خط» بود. 

    *از این قرارگاه معنویت و سلامت شروع کنیم؛ این قرارگاه چطور تشکیل شد؟ با چه ایده ای تشکیل شد و چه کاری انجام می دهد؟

    بعد از اینکه کشور ما با ابتلای کرونا، مانند همه دنیا مواجه شد، احساس کردیم کارهایی هست که مانده است و باید انجام گیرد. قرار شد کنار خدمات خوبی که همه مردم ما، دستگاه های مختلف به ویژه جهادگران امروز ما و عزیزان ما در بحث بهداشت و درمان انجام می دهند، اما خدمات دیگری نیز لازم است.

    دور هم جمع شدیم که قرارگاه فرعی در سراسر کشور و قرارگاه مرکزی با چهار محور ایجاد کردیم؛ یکی خدمت به امر سلامت است. من به دوستان بیان کردم در امر سلامت کارهایی که کسی نیست انجام دهد، شما انجام دهید مثلاً به پمپ بنزین ها بروید و ببینید اگر متصدی یک نفر است ولی پمپ ها متعدد هستند باید آنجا بایستید و ماشین های مردم را بنزین بزنید. اگر دیدید برای ضدعفونی کردن برخی جاها مشکل وجود دارد، اقدام کنید. در بیمارستان ها ببینید چه کارهایی متصدی یا ندارد یا کم است، انجام دهید؛ از تخلیه زباله یا هر هر کار دیگری باشد. محور دوم کمک به بیماران بود. احساس ما این بود که بیمار کرونا همراه ندارد، ملاقاتی هم ندارد، ارتباط او با تلفن است. برای بیمار همراه خیلی موثر است. ما یک ماموریتی برای خودمان تعریف کردیم که همراه بیمار بودن است. همراه بیمار بودن از کارهای شخصی بیمار تا روحیه دادن است. ما یک چیزی را تجربه کردیم؛ بیمارانی که در بیمارستان ها از نظر روحی، نشاط، نگاه به آینده شاداب بودند طول درمان آنها هم کوتاه‌تر شد.

    *اینجا از ظرفیت بسیج استفاده کردید.

    بله. یک واقعیتی که در این امر اشاره خواهم خیلی عجیب است. یک جمله ای که در ذهنم بود اینجا بیان کنم که در این ایام، مسابقه بین بسیجیان در خدمت‌رسانی را در همه اقشار دیدم. محور سوم این بود که نگران بحث متوفی ها بودیم.

    *که خیلی هم واقعاً سخت بود.

    بله. ابتدا شاهد بودیم که برخی از دنیا رفتند. حضرت آقا هم یک فتوایی دادند که حرمت مومن حفظ شود. خیلی سختی داشت تا همکاران و دوستان ما، هم در بهداشت و درمان و هم جاهای دیگر که من همین جا از دوستان بهداشت و درمان تشکر می کنم که انصافاً خیلی همراهی کردند، تا این کار انجام شود. عزیزانی که مسئولیت این کار را برای غسل و کفن برعهده داشتند، به این سادگی نمی‌پذیرفتند. ما این را پذیرفتیم که خودمان انجام دهیم.

    *خود طلاب؟

    بله. در سراسر کشور از جمله تهران طلابی هستند که با همکاری خوبی که عزیزان آرامستان‌ها انجام دادند، الان غسالخانه ای وجود دارد بدون این که ارتباطی با باقی متوفی ها داشته باشند، غسالخانه ها جداست، غسالخانه در اختیار ما قرار می گیرد و با رعایت تمام اصول بهداشتی و درمانی غسل انجام می شود. از مسئولین بخش ها سوال کردم که تا الان حتی یک نفر نیروهای خودتان آلوده به کرونا شده باشند؟ گفتند احدی مبتلا نشده است، چون به خوبی رعایت می کنند.

    الان من ادعا می کنم که در سراسر کشور تمام عزیزانی که متاسفیم که از دنیا می رویم با کمال احترام هم غسل داده می شوند، کفن می شود، نماز خوانده می شود.

    *یعنی غسل داده می شوند؟ تیمم نمی کنند.

    نه، غسل داده می‌شوند. آن روزهای اول بود؛ الان غسل داده می شوند. مثلاً از مرحله اول که مخصوصاً در تهران خیلی سختی داشتیم، چون حجم سنگین تر بود، در زیرزمین بیمارستان بقیه الله دوستان با رعایت همه مسائل بهداشتی این کار را انجام می دادند، حتی دقت داشتند ترشحات آب به کجا برود را نیز رعایت کردند. کار چهارم از همه اینها دشوارتر، بحث خانواده ها بود، چه خانواده بیماران و چه خانواده متوفیان!

    متوفیانی که از دنیا رفته اند قبلا مجلس ختم بود، منزل آنها می رفتند و تسلیت می گفتند ولی الان با این مسئله مواجه بودیم که خانواده متوفیان تحریم هم می‌شدند! چون می گفتند اینها ممکن است خودشان هم آلوده شده باشند. این خیلی سخت بود. یکی از محورهایی که روی آن تکیه کردیم این مسئله بود. از انواع کارها و اقداماتی که بیان کردم که اقدامات حدود 60 مورد است، مثلاً درباره خانواده ها اولین کار ما این بود که سریع به خانه این عزیزان برویم و پاکسازی کنیم. اعضای خانواده آزمایشات را انجام دهند. خودشان اطمینان یابند و دوم مورد تماس تلفنی بود.

    در خیلی از استان ها این کار را انجام دادیم که مجلس ختم نمی شود، برگزار کرد امشب با هماهنگی خانواده، تعدادی با هم ارتباط برقرار می کنیم و جلسه ختم قرآن برای متوفی در خانه می‌گیریم. این باعث می شد خانواده متوفی تسلی یابد. بعد هم رسیدگی به برخی از خانواده که مشکلاتی داشتند. به طور مثال، در تهران فردی دیابت داشت و کرونا گرفت و فوت شد. در تهران غریب بود و فرزند هم نداشت. یک خانم در یک آپارتمان در یک واحد زندگی می کرد. این که از دنیا رفت جنازه او را نمی بردند و هیچ احدی سراغ این خانم نمی رفت. خیلی غریبانه بود. فوری دوستان ما سراغ ایشان رفتند و اگر کاری بود انجام می دادند. کارهای غسل و کفن و تدفین شوهر ایشان یعنی متوفی انجام می شد. این هم محوری بود که کار بزرگی را این عزیزان انجام دادند.

    البته این نکته را بیان کنم که خودمان این کارها را نکردیم، طلبه های بسیجی یا برخی طلبه های کادر سپاه پاسداران انجام می دادند. قرارگاه با این اهداف تشکیل شد و الحمدالله الان در کنار فعالیت های دیگر، یک محور پنجمی را اخیراً اضافه کردیم، بعد از این که حضرت آقا امر فرمودند در نیمه شعبان وارد بحث های خدمت‌رسانی شویم. چون کرونا یک آثاری داشت. آثار اقتصادی آسیب های زیادی بود و قرار شد سه و نیم میلیون خانواده را کمک معیشتی کنیم.

    *از نیروهای طلبه بودند کسانی که آلوده شده باشند و جان خود را از دست داده باشند؟

    بله.

    *چند نفر بودند؟

    تا کنون 6 نفر را داشته ایم که در این مسیر شهید شده اند؛ دلمان می خواست اگر فمنهم من قضی نحبه» در دفاع مقدس نبودیم، حداقل از فمنهم من ینتظر» این طلبه های جوان با انگیزه های خوب بودیم.

    *خوشا به سعادتشان! به عنوان کسی که تقریباً از ابتدای تاسیس سپاه حضور داشتید چند سال است که به صورت ویژه تر حضور سپاه را در خدمات‌دهی به مردم شاهد هستیم. سیل می شود سپاه وارد می شود، البته می توان گفت کلا نیروهای مسلح ما وارد می شوند. این از کجا شروع شد؟ آیا یک ایده ای بود یا از قبل در دستورالعمل ها بود که در مواقع حساس به خدمت مردم بروید؟ یا یک جایی دیدید این پیوند دارد شل می شود و حساب کردید که باید در این عرصه ها حاضر شوید که بتوانید پیوند مردمی بودن سپاه را حفظ کنید؟

    من به دو محور اشاره می‌کنم. نکته اول، ماهیت دینی و انقلابی سپاه پاسداران بود. ما پیرو قرآن و دینی هستیم که خدا و مردم را مقابل هم نمی‌بیند. ما معتقدیم مهمترین عامل تقرب به سوی خدا خدمت به بندگان خدا است. این یک عامل است که سپاه باور بر این دارد که نوکری مردم، بندگی خداست؛ این یک واقعیت است. نکته دوم بحث بسیج است؛ این هم مهم است. بسیج به معنی مردم و همه آحاد است. ما به اینجاوصل هستیم و خود را غیر مردم نمی بینیم.

    *شده سپاه پاسداران خواسته و ناخواسته فاصله گرفته و ضربه خورده باشد؟

    بله.

    *کجاها بود؟

    مثلا، در برخی از مقاطع تحت تاثیر فضای ی کشور، جناح‌بندی ها و مسائل مختلف، اگر در جایی ولایتمداری و مطالبه حضرت آقا از سپاه را فراموش کردیم گرفتار برخی جریان ها شدیم. البته نسبت به اصل انقلاب از همه ی تر هستیم.

    *و باید از آن صیانت هم کنید.

    بله. اما درون جبهه انقلاب جریاناتی هستند که کارهایی انجام می دهند. اگر یک زمانی گرفتار برخی از اینها شویم، بُعد مردمی ما ضعیف می شود و آسیب می بیند. ما باید ضمن اینکه خوب می فهمیم و باید جریان ها را خوب تشخیص دهیم، بصیرت داشته باشیم، اما متعلق به کل امت باشیم با سلائق مختلفی که وجود دارد. مسلماً ممکن است برخی سلائق را نپسندیم. به عنوان نمونه بیان می کنم که یکی از نمایندگان جدید به من زنگ زد که در فلان موضوع نظر شما چیست؟ گفتم این موضوع به ما مربوط نمی شود. گفتند نظری ندارید؟ گفتم نظر دارم، ولی این موضوع به ما مربوط نمی شود که بگوییم چی کار کنید. خودتان بررسی کنید.

    *از نمایندگان منتخب بودند؟

    بله. اگر این هدایت ها، مدیریت ها و اتصال به اقیانوس بیکران بسیج نبود، ممکن بود از مردم فاصله بگیریم و بسیار آسیب ببینیم. این امر را محدود به سپاه نمی‌بینم و در برادران ارتشی هم روز به روز بُعد مردمی خود را تقویت می کنند. این امر کارکرد نیروهای مسلح را افزایش می دهد.

    *خدا رحمتش کند، شهید حاج قاسم سلیمانی همین سال گذشته برای سیل خوزستان رفت و حضور ایشان کار را دگرگون کرد.

    نه فقط رفت و دگرگون کرد، که از توان خارج از کشور هم کمک گرفت تا کمک کند. یکی از ویژگی های حاج قاسم بعد مردمی ایشان بود. با ایشان از زمان جنگ محشور بودم. الان یک خاطره ای بیان کنم. در همین قضیه ای که آبان سال گذشته در زمینه بنزین پیش آمد. یکی از کسانی که دغدغه داشت مردم آسیب نبینند، می گفت بی‌انصاف ها و دشمنان ضدانقلاب، کارگردانی می کنند و هنرپیشه ها را از یکسری جوانان خوب ما بکار می‌گیرند.

    باید کاری کنیم تا می توانیم این بچه ها آسیب نبینند. این واقعیت است که فوق‌العاده در این مرد دیدم و حضور ایشان در جاهای مختلف برای این امر بود که کمک کند و تلاش برای این کار کند و اثرگذار هم بود.

    *و چقدر مردم این را خوب حس می کنند. خیلی ها باور نمی کردند چنین جمعیتی برای تشییع حاج قاسم ایشان بیاید.

    آقا جواب این مسئله را دادند که مقلب القلوب خداوند است. شما دیدید با قلب ملت ها چه کرد. این نمایشی هم نبود؛ آن چه مردم در برابر حاج قاسم انجام دادند، همه از عشق و ایمان و باورها بود. خیلی گلایه از جانب برخی استان ها داشتیم که چرا در چند استان ایشان را تشییع کردید.

    *درباره لحظه تلقین نمی خواهید بگوئید؟

    لحظه تلقین چیزی که خیلی زیبا بود را بیان کنم .

    *خود حاج قاسم وصیت کردند شما تلقین بخوانید یا مسئولیت به شما افتاد؟

    اصلاً نه حاج قاسم وصیت کرد و نه مسئولیت بر گردن من بود. اتفاقاً ایشان کسی دیگری را مشخص کرده بودند. آن روزی که چهارشنبه نشد و قرار بود، روز بعد از شهادت ایشان سخنرانی کنم، تشییع جنازه نرفته بودم چون برای تشییع جنازه در قم رفته بودم و تا خواستم بیایم شبش تا فردا برویم، تشییع جنازه تمام شده بود و من ساعت 12 یا یک بود که به کرمان رسیدم. گفتم برنامه چیست؟ گفتند بعد از نماز صبح! من یک ساعت قبل از نماز صبح آنجا رفتم و دیدم جمعیت چه خبر است ولی آن دور را بسته بودند.

    مسئول دفتر نمایندگی ما در کرمان گفت چند روز پیش که قبر را می کندیم شهیدی عزیزی که حاج قاسم گفتند من را جوار ایشان دفن کنید، قبر را می کندیم دیواره قبرش فرو ریخت. ایشان گفت من داخل قبر رفتم و دستم را به سمت قبر این شهید دراز کردم دیدم پلاستیک سالم است. با خودم گفتم شاید پلاستیک سالم است. دستم را بیشتر داخل بردم و فهمیدم کفن و بدن سالم است. اصلاً آن روز که این مطالب را شنیدم با خودم می گفتم چرا حاج قاسم این اندازه به این شهید عشق می ورزید؟

    اصرار ما این بود حاج قاسم در جایی دفن شود که زیارت او آسان باشد اما اصرار داشت کنار این رفیقش دفن شود. پیکر مقدس ایشان را آوردند و به تعبیر آقا شهید عربا عربا» بود. خانواده ایشان آمدند و خیلی سخت بود. من که از قبر بیرون آمدم و فاصله گرفتم، سخت بود. با همه مقاومتی که این خانواده انجام دادند و با همه استقامت ولی در لحظه آخر سخت بود، چون بابا در قبر می رود که یکی از فرزندان ایشان صدا زد به یکی از سرداران ما که پیکر را می خواستند در قبر بگذارند، گفت عمو بابای من را نبر! پیکر مقدس را گذاشتند و هر چه صدا زدیم آن بنده خدایی که می خواست تلقین را بخواند پیداش نشد. از ناچاری، من رفتم چون جمعیت فشار وارد می کرد و باید زود کار را تمام می کردیم. فوری وارد قبر شدم و تلقین را خواندیم. روحش شاد. احساس می کنم حاج قاسم به آرزوی خود رسید.

    *آخرین دیدار شما با حاج قاسم چه زمانی بود؟

    تا جایی که به یاد دارم یک هفته یا ده روز قبل از شهادت ایشان در یک جلسه ای خدمت ایشان بودم. اتفاقاً بعد از جلسه مطلبی درباره نیروی قدس بود که ایشان وقتی بلند شدند، به من گفت چنین مطلبی وجود دارد. من گفتم چه زمانی فلان موضوع را اقدام کنم؟. چون هر اقدامی درباره نیروی قدس و برون مرزی می خواستیم انجام دهیم حضرت آقا اصرار داشتند حتما با حاج قاسم هماهنگ شود. البته شاید 8-7 ماه قبل یکبار منزل ایشان رفتم خیلی زیبا در اتاق معروف ایشان رفتم و گفتم چه چیزی درست کرده ای؟ عکس همه شهدا و آثار شهدا بود. پیراهن عماد مغنیه را به من نشان داد. همان پیراهنی که عماد مغنیه با آن شهید شده بود و سوراخ سوراخ بود. گفت دو تا از این پیراهن با هم خریدیم که یکی را او پوشید و دیگری را من پوشیدم. او اینطور شده و برای من سالم است. حاج قاسم بعد از احمد کاظمی دیگر طاقت نداشت؛ یکی هم بعد از شهید طهرانی مقدم. وقتی پیکر مقدس شهید طهرانی مقدم را در ستاد مرکزی آوردند و حضرت آقا آمدند و نماز خواندند، نوع گریه و زار زدن حاج قاسم را دیدم، به دوستان گفتم مراقب باشید که ایشان جان ندهد.

    *گفته بودید ت هیچگاه برای حاج قاسم مانع اخلاق نبود و جامعیت شخصیت، یکی از ویژگی ها و ترازهای فکری او بود.

    در فرهنگ دینی ما، آقای مطهری یک بحثی دارند که انسان کامل کیست، در مکتب اسلام، انسان کامل اسلامی انسانی است که همه ارزش های انسانی هماهنگ با هم در او رشد کرده و به کمال رسیده باشد. جامعیت حاج قاسم به این بود که معنویتش او را از مباحث اجتماعی و ی و کارهای دیگر باز نمی‌داشت. کما اینکه رزم او، مانند یک مجاهد میدان رزم در برابر استکبار بود. یک زمانی دلم می خواست پیشنهاد کنم برای سالگرد ایشان این کار را کنیم و با کسانی که در سوریه و عراق تحت تاثیر حاج قاسم انقلابی عمل کردند، مصاحبه کنند. توانمندی نظامی فوق العاده ای داشت و امریکایی ها را به ذلت کشانید. با صراحت هم بیان کرد من برای همه شما کافی هستم. اما همین آدم وقتی در میدان عبادت می آید و می رود، ببینید چه عبد ذلیلی در برابر خداوند می شود.

    *یادم هست موضوع تحریم آقای ظریف بود که حاج قاسم بیانیه صادر کردند و دفاع جانانه ای کردند و برخی افراد ی داخلی ایراد گرفتند که چرا حاج قاسم این کار را کرده است و یا ارتباطات زیادی که با جناح های مختلف ی داشته است. برخی که نام خود را انقلابی می گذاشتند و ان شاالله هستند، ایراد می گرفتند که چرا این کار را می کنند.

    از خودشان نقل کنم که می گفتند من هر جا ببینم برای انقلاب، برای نظام کاری بشود انجام داد، انجام می دهم. هر کسی را ببینم برای انقلاب کار می کند کمک می کنم. یک زمانی به ایشان گفتم، چرا نامه می نویسید برای احترام می نویسید ما دست‌بوس شما هستیم. گفت برای این نظام همه این کار را انجام می دهم. یک خطوط قرمز هم در مسئله ت داشت. مثلاً انقلاب و رهبری از خطوط قرمز حاج قاسم بودند. چه کسی را همانند حاج قاسم پیدا می کنید که وصیت می نویسد درباره رهبری اینطور بیان کند و حتی خطاب به مراجع با صراحت حرف بزند. نسبت به ولایت اینچنین بود. حاج قاسم با خیلی از این افراد اختلاف سلیقه داشت. بحث هم می کرد؛ ما که خبر داریم. یک بار شاید 20 روز قبل از شهادت حاج قاسم بود، بنده و سردار سلامی و دیگران بودیم، گفتند بیایید با هم برویم و با فلانی صحبت کنیم و بگوییم این چه کاری است که انجام می دهید، اما وقتی بیرون می آمد بزرگ ترین حامی‌اش هم بود. بصیر بود.

    *نمی گویید چه کسی بود؟

    از مسئولین دولتی بودند. حرفش این بود عزیزانی که مسئولیت دارند باید تلاش کنیم کمک و هدایت کنیم. حاج قاسم موضع هدایتی داشت. خیلی از بچه های انقلابی که از برخی جاها خسته می شدند، یا مورد کم لطفی قرار می گرفتند کسی که آنها را جذب می کرد و بعضی هم به شهادت هم رسیدند، حاج قاسم بود.

    *گفته بودید امروز برخی از مسئولین در زمین دشمن بازی می‌کنند و این مسئله‌ای است که از ده‌ها برجام بدتر است.

    ببینید، یکی از بحث هایی که دشمن ما دارد، این است که کارگردانی کند و هنرپیشگی را که هزینه دارد، خودش انجام ندهد. یکی از مسائلی که باید هوشیار باشیم، همین است. اینجا آنجایی است که بدون این که مصداق مشخص کنیم به عنوان پاسداری از انقلاب محکم از آن حرف می‌زنیم. ما می‌گوییم به گونه ای عمل نکنید که پیاده نظام دشمن باشید. باورم این است برخی از عملکردها - من آدم ها را بیان نمی‌کنم – برخی عملکردها کاملاً اجرای همان خواسته‌هایی است که جبهه دشمن ما استکبار انجام می‌دهد. اگر کاری مردم را سرد کند.

    مقام معظم رهبری بیش از یک بار در ذهن دارم و در روز 14 خرداد که صحبت‌های راهبردی است، فرمودند بزرگ ترین مبارزه با استکبار امروز خدمت به این مردم است. بین این دو متغیر چه ارتباطی وجود دارد؟ خدمت به مردم بزرگ‌ترین ضربه به امریکایی‌هاست. در نظام ت‌گذاری را کار رهبری می‌دانیم. خدا هم بر ما حجت را تمام کرده است، همه تلاش کنند، موضع‌گیری، اقدام، جهت‌گیری، ارتباطات چه داخل و چه خارج را مقلد ولایت عمل کنند؛ نه اینکه بگویند کنار ولایت هستیم. این را نه به خاطر شخصی می‌گوییم بلکه این مبنای دینی ما است. ولایت در ادبیات دینی ما، زمینی شدن و تجلی توحید ربوبی روی زمین است. دوستانه هم سراغ این مسئولین می‌رویم. خیلی مواقع سراغ این مسئولین رفتم و به آنها گفته ام که چون شما را دوست داریم، نظام اسلامی فرصتی فراهم کرده که تا به این مردم خدمت کنیم، خدمت به نظام کنیم، چرا این فرصت‌ها را می‌سوزانید؟ چرا طوری صحبت کنیم که امریکایی‌ها برای ما دست بزنند؟ چرا طوری عمل کنیم که ضدانقلاب خوشحال شود؟ گاهی مواقع هم قصدی ندارند و نمی‌خواهند اینطور شود ولی زیرکی هم مهم است. فقط خوب بودن مومن مهم نیست باید زیرک هم باشد.

    *گفته بودید سید حسن نصرالله دنبال بهانه‌ای می‌گردد تا سفره رژیم صهیونیستی را جمع کند. این خبر است یا تحلیل؟

    من یک شب تا سحر، خدمت سید حسن نصرالله بودم. حاج قاسم سفری را فراهم کردند و بیش از یک سال پیش بود که به سوریه رفتم و بعد از آنجا به لبنان رفتیم. یک شب تا سحر بلکه بیشتر خدمت سید حسن نصرالله بودم. آمادگی، توانمندی و اینکه تسلط ایشان بر نقاط ضعف رژیم اشغالگر بی‌نظیر بود. این تلقی و برداشت را آنجا داشتم که سید حسن نصرالله می‌گوید چه زمانی بشود که این سفره را جمع کنیم.

    این در ذهن من بود تا این که یک بار در ایران خدمت ایشان رسیدم. فاصله این کمتر بود. ایشان توضیح داد. بررسی کرده بود که اگر بخواهیم الان عمل کنیم چه کار می‌توانیم انجام دهیم که یک گوشه‌ای را بعد در رسانه‌ها در لبنان بیان کرد که ما الان می‌توانیم کجاهای اسرائیل را بزنیم و برخی اشارات به نقاط آسیب‌پذیر رژیم اشغالگر را داشت تا آنها بفهمند آنچه ایشان بیان می کند با محاسبه است. خیلی دقیق این کار را کردند. محاسبات ایشان را دیدم فهمیدم آمادگی ایشان کامل است. این که حاج قاسم می‌گفتند بیایید، شبیه این حرف که می‌گفتند شما که می‌گویید بیایید، سید حسن نصرالله منتظر است چه زمانی آنها بیایند.

    چون انقلاب اسلامی بنا ندارد اهل تعرض باشد، بنا ندارد شروع کننده هیچ درگیری باشد اما این بنا را دارد که در برابر هر ی محکم جواب بدهد. ایمان به این بچه‌ها بسیار جالب است. دلم نمی‌آید این موضوع را در ماه رمضان در برنامه شما بیان نکنم. من یک دیداری داشتم بعد از اینکه پهپاد امریکایی‌ها را بچه‌های عزیز ما زدند و بعد کشی انگلیسی را توقیف کردند، همزمان دیدن آنها رفتم. دو خاطره زیبا دارم. ایشان گفت وقتی پهپاد در آن فاصله در بین هواپیمای دیگر به من اذن دادند، هر چه کردم به گونه‌ای بزنم که به هواپیمای دیگری نخورد، چون وقتی موشک بالا می‌رود حرارت هوا زیاد باشد موشک این را به خود می‌گیرد. این هم لابه‌لای هواپیماها بود و فاصله نیز زیاد بود. یک زمانی بریدم و دیدم هر کاری می‌کنم نمی‌شود تا بتوانیم او را بزنیم. ایشان از همرزمان شهید مهدی لطفی بود که در سوریه شهید شده بود.

    *شهید لطفی نیاسر.

    بله. گفت یکباره دلم شکست گفتم آقا مهدی به دادم برس! ایشان گفت سه دقیقه این پهپاد را در تیررس دیدم و چه قوت و اراده‌ای پیدا کردم، نمی‌دانم، ولی زدم. ایشان گفت فوری زنگ به خانه مهدی لطفی در قم زدم.

    آن برادرانی که کشتی انگلیسی را گرفته بودند، فرمانده آنها گفت سوار هلی‌کوپتر شدیم دیدیم آنها اصلاً کوتاه نمی‌آمدند چون ناو انگلیسی هم اسکورتشان می‌کرد و از زمانی که فهمیدند اخطار کردیم و گفتیم وارد آب ما شدید و باید بایستید، با یک سرعت بالایی و آخرین سرعتی که کشتی می‌تواند حرکت کند به سمت آب‌های دریای عمان می‌رفت و هر چه با هلی کوپتر اخطار دادیم و ناو هم اخطار داد که می‌زنیم. گفتم یک توسل به حضرت زهرا (س) کردیم و به 6 نفر از بچه‌ها گفتم پیاده شوید. گفتم احتمال نمی دادید این بچه‌ها را بزنند؟ گفت احتمال می‌دادم هلی کوپتر را بزنند. مرتب هم می گفت می‌زنیم ولی چه قوت قلبی به ما داده شد که اقدام کردیم. این 6 نفر پیاده شدند ولی این کشتی همچنان می‌رود. هنوز راه خود را ادامه می داد. ایشان گفت این الان وارد آب‌های عمان می‌شوند و 6 نفر از ما هم اسیر می‌برند و می‌گویند ببینید اینها می‌خواستند کشتی ما را سرقت کنند. گفت یکی از این بچه‌ها همان زمان که پیاده شد به سرعت روی سکان رفته بود و یکی از سکانداران که از کشورهای دیگر بود، را کنار کشید و یکباره کشتی بزرگ 0 درجه چرخید. می‌خواهم بگویم این توسل‌ها تاثیرگذار است.

    *حاج آقای حاجی صادقی متولد 1339 در دهاقان اصفهان؛ درسته؟.

    بله.

    *پدر چه کاره بودند؟ بودند؟

    بنا و کارگر بودند. من در آنجا بزرگ شدم و در سال 53 وارد حوزه علمیه اصفهان شدم. وقتی در سال 52 دوره دبستان من تمام شد و می خواستم به راهنمایی بروم، دیدم پدرم خیلی ناراحت است. گفت این مدرسه‌هایی که من می‌بینم، با همان نگاه روستایی خودشان، شما می‌روید و ما تابحال شما را با نان امام زمان و دینداری بزرگ کردیم، می‌ترسم بی دین شوید. گفتند من نگران هستم. گفتم من چه کار کنم و مدرسه دیگری ندارد. بنا بر این شد که چون خانواده من از نظر معیشتی سختی داشتند، روزها سر کار بنایی بروم و شب ها درس بخوانم. یک سال همین طور درس خواندم. آن زمان کار بنایی هم سخت بود. از صبح ساعت 7 تا 4 بعدازظهر می‌رفتیم و پشت سر هم در روزهای آفتابی کار می‌کردیم. تابستان هم بود. ماه رمضانی بود که من خسته به خانه برگشته بودم و نماز را خواندم و خوابیدم که بیدار شدم دیدم مادرم گریه می‌کند. گفتم چه شده است؟ گفت من دلم می‌خواهد یکی از فرزندانم سرباز امام زمان شود. هیچ کدام نشدید. گفتیم برای این که مادرم راضی شود چند وقتی درس طلبگی بخوانم. پدرم با همه اینها از کار کردن من گذشت. دست من را گرفت و نزد یکی از علمای آن زمان برد. معروف به آیت الله سید حسن امامی در اصفهان، پدرم من را به ایشان سپرد. هر چه وارد شدم دیدم چه فضایی من داشتم و چه فضایی اینجا دارد. خاطره‌ای که می‌خواستم از مادرم عنوان کنم، این بود که داشتیم درس می‌خواندیم که جنگ شروع شد. این قابل توجه است که هدیه کنم به همه مادرانی که واقعاً کارهای بزرگی کردند. برنامه من برای رعایت حال پدر و مادرم هر پنج شنبه در مخابرات قم می‌آمدم و با تلفن‌های سکه‌ای زنگ می‌زدم و آنها اصفهان بودند اطلاع می‌دادم که حالم خوب است و صله رحم من این بود. چون نه پول داشتیم و نه امکانات که مرتب بتوانیم برویم. زنگ زدم و مادرم یک خانم سیده‌ای بودند و گفتند از کجا زنگ می‌زنید؟ گفتم مثل همیشه از قم زنگ می زنم. ایشان با همان لحن مادری فرمود عجب! من فکر کردم دشمن حمله کرده و جنگ شده، شما به جبهه رفتی و از جبهه زنگ می‌زنی! آنچنان شرم سراسر وجودم را گرفت که نتوانستم تحمل کنم و به خدمت برادران عزیز سپاه در خرمشهر رفتم. آن زمان هنوز تیپ و لشگرها شکل نگرفته بود. این شروع وصل من با برادران عزیز سپاه بود.

    *چه زمانی ازدواج کردید؟

    من سال 58 ازدواج کردم.

    *چطور آشنا شدید؟

    از بستگان ما بودند.

    *مهریه چقدر بود؟

    مهریه 60 هزار تومان بود.

    *حاج خانم اهل درس هستند؟

    در دوران دفاع مقدس موقع تولد بچه‌ها من نبودم، یکی در شیراز بودم و اینها در شیراز گذاشته بودم و غریب بودیم و کسی را نداشتیم. من ماموریت منطقه رفته بودم و همسایه ها خانمم را برای وضع حمل برده بودند و این را برای من تعریف کردند که فردا آمدند و گفتند مرخص هستید. گفتم لباس‌هام چطور می‌شود؟ گفتند همسایه ها بردند. خانمم می‌گفتند من بچه تازه به دنیا آمده را بغل کردم و چادر نداشتم و کرایه ماشین هم نداشتم. خلاصه خیلی تحمل کردند. در خوزستان هم خیلی تحمل کردند. از نظر تحصیلات حوزوی هم سطح سه حوزه را تمام کرده و الان هم بیماری دارند که ان‌شاالله خداوند عافیت بدهند.

    *ان‌شاالله. چند فرزند دارید؟

    4 دختر دارم. همه ازدواج کردند و همسرانشان طلبه هستند.

    *دخترخانم‌ها چه خوانده‌اند؟

    درس های دانشگاهی را خواندند و برخی هم در خانه شوهر ادامه می دهند و بچه‌دار هم هستند.

    *چند نوه دارید؟

    فعلاً 11 نوه دارم و یکی هم در راه است. دخترانم دستور آقا را از این جهت خوب عمل کرده اند.

    *اهل بحث با دخترخانم‌ها و آقادامادها هستید؟

    بله.

    *به شما و مسائل روز کشور انتقاد دارند؟

    بله. چون در خانواده ما همه ی هستند، به معنای انقلابی‌اش.

    *در خانه به حاج خانم کمک می کنید؟

    تا حدودی.

    *اشاره کردید در عنفوان جوانی اعلامیه و فعالیت‌های انقلابی داشتید. دستگیر نشدید؟

    یک مدت کوتاهی بود. آن زمان انقلاب شروع شده بود. یکی دو بار در تظاهرات ما را گرفتند و بردند. زیاد ما را نگه نمی‌داشتند.

    *خاطره جبهه رفتن را هم که بیان کردید. خرمشهر پیش شهید جهان آرا بودید؟

    بله. ما 6 طلبه بودیم که سال 59 تصمیم گرفتیم به جبهه برویم. از قم کسی ما را اعزام نکرد. به اصفهان رفتیم چون آنجا آشنا داشتیم. ما را اعزام کردند و پایگاه منتظران شهادت رفتیم و گفتند آموزش ندیده‌اید. 15 روز آموزش دیدیم و بعد گفتند نمی‌گذاریم 6 طلبه یکجا بروید. هر چه گفتیم قبول نکردند. دو تا سپاه خرمشهر، دو نفر سپاه آبادان، دو نفر سپاه اهواز برود. چون تیپ و لشگری هم شکل نگرفته بود.

    *خاطره ای از شهید جهان آرا دارید؟

    فراوان خاطره دارم و یکی را بیان می کنم. یکی این بود که یک روز عصری در مقر سپاه خرمشهر با هم قدم می‌زدیم. من به عنوان طلبه بودم و ایشان فرمانده بود، ایشان با همه رفیق بود. ناراحت بود، چون دورانی بود که بنی صدر مدتی آنجاها را فرماندهی کرده بود. گفت 35 روز در پل نو در خرمشهر، در برابر یک لشگر 80 تانکی بودم که تنها سلاح سنگین من یک آرپی‌چی بود. هیچ چیزی نداشتم. زیر پای من مهمات 106 فراوان بود. هرچه به این بنی صدر التماس کردیم که یک قبضه 106 به ما بدهد، همان جمله معروف را بنی صدر می‌گفت که توپخانه اصفهان در راه است. شما بلد نیستید 106 استفاده کنید و مهمات نداد.

    یک خاطره هم از آخرهای عمر ایشان بگویم. شاید یک هفته قبل از شهادت ایشان بود، چون جهان آرا در عملیات ثامن‌الائمه در هواپیمایی بود که به تهران می‌آمدند. این هم خاطره قشنگی است که نقش معنویت را در دفاع مقدس ما می‌رساند. به من گفت هر وقت فرصت کردید و به قم رفتید، سلام من را به آیت‌الله مشکینی برسانید. گفتند آقای مشکینی من را می‌شناسد، گفت سلام من را به ایشان برسانید و بگویید آقای مشکینی ما فرماندهان در این جنگ خیلی هنر کنیم با این سختی‌ها، یک شکم رزمندگان را از غذا پر کنیم که گرسنه نباشند و سلاح آنها را از مهمات پر کنیم، اما بدانید اینجا نه شکم پر می جنگد و نه سلاح پر، اینجا ایمان پر می‌جنگد. این هم باید شما پر کنید. گفتند این را به آقای مشکینی بگویید.

    *این مطلب را بیان کردید؟

    بله. خیلی هم آقای مشکینی اشک ریختند و بعد همانجا بود که ایشان دستور داد لازم نیست در حوزه بمانید. چون ما شبهه‌ای داشتیم که برخی می‌گفتند الان که جنگ است، بیایید درستان را بخوانید و فردا به شما نیاز است و کسان دیگری ماموریت دارند. آقای مشکینی گفتند در این شک نکنید و دنبال جبهه بروید.

    *چه کسانی این مطلب را بیان می کردند؟

    برخی از کسانی که شاید قصد بدی هم نداشتند، می‌گفتند این انقلاب آینده دارد و آدم باسواد می خواهد.

    *الان هم این نگاه در حوزه وجود دارد؟

    الان هم برخی از جریاناتی که وجود دارند این نگاه را دارند. تحجر همیشه این گونه بوده است. همه جا هستند. الان هم شکل ضعیف این وجود دارد. الان هم کسانی هستند که ممکن است تلقی آنها این باشد که دینداری منهای روحیه انقلابی داشته باشند. این خیلی تفاوت کرده است. این کجا و این که امروز پنهانی و در انزواست و آن زمان که امام می‌فرمود حاج آقا مصطفی آب از سقاخانه مدرسه فیضیه خورد، چون بابای او ی بود و فلسفه می‌گفت، لیوان را آب کشیدند. الان ی‌ترین نیروها را در قم داریم. طلبه‌ها مسلط و قوی هستند اما دشمن دست برنمی‌دارد؛ چرا؟ سال 2003 موسسه رند آمریکائیان پژوهشی را انجام دادند که اشتباه کردیم برای تاثیرگذاری بر ایران روی دانشگاه‌ها متمرکز شدیم در حالی که بخشی از نیروهای این نظام در حوزه‌های علمیه تربیت می‌شوند. باید به فکر اصلاح حوزه‌ها و مساجد هم باشیم. اما جریان غالب را موافق نیستم که این نگاه وجود دارد. جریان جوان، جریان امام (ره) و رهبری است.

    *آن جریانی که از انقلاب فاصله می‌گیرد می توان گفت این حوزه هایی که حوزه های لاکچری به آنها گفته می شود ناشی از این دیدگاه است؟

    شاید آنها هم بخشی از این باشند اما تحجر از نظر امام، با سکولاریسم دو لبه یک قیچی هستند، اما خطر بیشتری دارد. شیعه انگلیسی هنرپیشه دشمن است. من با این تعبیر بیان می‌کنم. مخصوصاً کسانی که کار را مدیریت می‌کنند. منظور بچه‌هایی که بازی خوردند نیست. در حوزه ممکن است کسانی باشند که روی اعتقاد اشتباه کنند و تحجر داشته باشند. مثل زمان امیرالمومنین که عده‌ای می‌گفتند ما شیعه تو هستیم اما شما با مسلمان می‌جنگی و ما اجازه نمی دهیم. زمان جنگ هم به امام می‌گفتند.

    *برخی گلایه دارند که سرشاخه های شیعه انگلیسی مشخص است به ویژه در قم، چرا برخورد جدی با آنها نمی‌شود؟

    جریان های فکری با برخوردهای فیزیکی حذف نمی‌شوند؛ باید قدرت انتخاب باشد. اگر بخواهیم این جریانات را حذف کنیم، موجب رواج آنها می‌شود. به نظرم می‌رسد برخی از این نیروهای کارگردان شیعه انگلیسی می‌خواهند که با آنها برخورد شود تا مظلوم‌نمایی کنند. بعد هم این یک جریان فکری متعلق به قم نیست. جریان فکری است که در دنیا کار می کند. باید به لحاظ بنیادین فکر را بسازیم. جوانان را طوری تربیت کنیم که منفعل اینها نشوند.

    *آقای حاجی صادقی وقتی دولت‌های بعد از جنگ را مقایسه می کنند، کدام را در خدمت به مردم که دغدغه شما است، موفق‌تر ارزیابی می‌کنید؟

    هر کدام از یک زاویه‌ای است. 4 سال اول آقای که جهت‌گیری ها خوب بود، عدالت شعار شده بود، جهت گیری ها مردمی بود. حیف که آلوده شد به چیزهای دیگر. من خودم می‌روم سراغ افراد و اواخر ریاست جمهوری یک جلسه ای با آقای رفتم.

    *نزدیک 92 بود؟

    اواخر سال 91 بود. به نظرم اسفند یا بهمن سال 91 بود. آنجا این سوال را کردم که آقای چرا آدم 8-7 سال قبل نیستی؟ چرا آدم 6 سال قبل نیستی؟ ایشان گفتند من عوض نشدم و . من 4 سال اول دوره آقای را خوب می‌دیدم و دوران بعد از جنگ را هم اگر ت های آقای هاشمی افراطی به مسائل اقتصادی نمی‌رسید، خوب بود. چون خدمت ایشان هم بیان کردیم. باور ایشان این بود که سقوط همه انقلاب‌ها در دنیا از نظر مسئله اقتصادی بود و الان باید سازندگی انجام شود. این حرف درستی است، اما کنار این به مسائل فکری و فرهنگی هم بپردازیم. یک شب مهمان آقای هاشمی بودیم و ایشان همین را بیان کردند و گفت این باور را اینجور ندارم.

    *گفته بودید اقداماتی نظیر بازداشت جاسوسان و افراد مزدور توسط سپاه در بسیاری مواقع جلوی آسیب ها به نظام از جمله دولت را گرفته است. اگر آنچه برخی آقایان در جلسات خصوصی درباره اثرات خوب دستگیری جاسوسان می‌گویند در جلسات عمومی هم بگویند جلوی بسیاری از این قبیل شایعه‌پراکنی ها گرفته می‌شود.

    ببینید، اقتدار مسئولین ی به این توانمندی‌ها و قوت‌ها از جمله قدرت نظامی است. یعنی عقبه هر کسی که می‌خواهد در مسائل ی حرف بزند این است که عقبه قوی و محکمی داشته باشد. حرف من این است برخی از این دوستان وقتی با ما می‌نشینند، باور دارند که این کاری که بچه‌های انقلاب اسلامی کردند، چه گرفتن کشتی این‌ها و .همه می‌دانند که کسی تعرضی به ماشین و کشتی و سفارت‌خانه و .

    قدری را آقای فدوی بیان کردند اما واقعاً تفنگداران امریکایی بسیار ذلیلانه برخورد کردند و بسیار آبروی امریکایی‌ها را بردند. شاید یک دهم را دوستان مصلحت ندیدند که بیان کنند. ابهت آمریکا در اینجا ریخته شد. اینکه شما پهپاد امریکایی ها را می‌زنید و ترامپ اول می گوید چه می‌کنم و چه می‌کنم، بعد می گوید دستشان درد نکند هواپیمای سرنشین‌دار ما را نزدند و این هم اشتباه یک افسر یا ژنرال یا یک سرباز بود! پهپاد ما بالای سر ناو آنها می‌رود و بیش از دو ساعت همه کارها را انجام می‌دهد، نه اینکه نمی‌توانستند بزنند، جرات تعرض نداشتند. ما به مسئولین ی می‌گوییم ما قدرت را تامین می کنیم و شما هم کمک کنید، از موضع قدرت با دنیا مذاکره کنید[مشرق]


    رهبر انقلاب

    حضرت آیت‌الله ‌ای خاطرنشان کردند: کار بزرگ و جهاد معلمان شکوفاسازی استعدادهای کودکان و نوجوانان در مسیر ارزش‌های انقلابی و اسلامی است.

     رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی با تبریک روز معلم به همه معلمان در مدارس، دانشگاهها و حوزه‌های علمیه، کار بزرگ و جهاد معلمان را آموزش شکوفاسازی استعدادهای کودکان و نوجوانان در مسیر ارزشهای اسلامی و انقلابی با هدف ایجاد یک جامعه دینی عادلانه و آرمان‌خواه دانستند و خاطرنشان کردند: نسل جوانی که در این مسیر پرورش می‌یابد ثروتی آن‌چنان انبوه است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری با آن برابری نمی‌کند.

    متن پیام حضرت آیت الله ‌ای به این شرح است:

    بسمه تعالی

    روز معلم را به همه‌ی معلمان عزیز که در مدارس و دانشگاهها و حوزه‌های علمیه به پرورش اندیشه و دانش کودکان و جوانان کشور میپردازند تبریک میگویم.

    این سخن امام خمینی که معلمی را شغل انبیا دانستند، یک شعار تبلیغاتی نبود، سخن قرآن بود که فرموده است: ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحمکة. تزکیه و تعلیم و کتاب و حکمت الهی چهار واژه‌ی کلیدی در دعوت اسلام و همه پیامبران است. واژه کلیدی دیگر قیام به قسط است. در مدرسه نبوّتها، نسلهای بشر با کتاب و حکمت، آموزش وپرورش می‌یابندو آنگاه زندگی عدالت‌محور بنا میکنند و جوامع بشری بدین ترتیب به هدفهای آفرینش انسان نزدیک میشوند.

    نظام اسلامی با همین هدف یعنی شکل‌گیری یک جامعه‌ی دینی عادلانه و آرمان‌خواه پدید آمد، و طبیعی است که نظام آموزشی کشور نیز نمیتواند هدفی جز هدف کلّی نظام داشته باشد.

    کودک و نوجوان و جوان در کشور اسلامی می‌آموزد که استعداد و توان بالقوه‌ی خود را برای ارزشهای متعالی ملی یعنی ارزشهای اسلامی و انقلابی شکوفا کند و به‌کار گیرد.

    این آموزش حیاتی و سازوکار تحقق آن، همان کار بزرگ و جهاد مبارکی است که معلمان عهده‌دار آن شده‌اند.

    اسلام ما را به علم نافع فرا میخواند، علم نافع از سوئی جوان ایرانی را به ابزارهای لازم برای پیشرفت و اعتلای کشور و ملتش مجهز میسازد، و از سوئی به او هویت می‌بخشد و او را از وزانت و اعتبار روحی و معنوی و اعتماد به نفس برخوردار میکند.

    نسل جوانی که در این مسیر، صیرورت و پرورش می یابد، ثروتی آن‌چنان انبوه و ذخیره‌ئی آنچنان عظیم است که هیچ پدیده‌ی ارزشمند دیگری برای کشور با آن برابری نمیکند.

    این ثروت، محصول کار و انگیزه‌ی معلمان در مدارس و دانشگاهها و حوزه‌های علمیه است. رحمت و فضل خدا بر دستهای پرکار و دلهای پر انگیزه‌ی آنان باد.

    نسل جوان ما بحمدالله الگوهای درخشان و برجسته‌ئی را هم میشناسد که در دنیای مادی امروز نظائر آنها را کمتر میتوان یافت.

    از شهید چمران و شهید آوینی تا شهدای هسته‌ئی و تا شهید سلیمانی و تا شهید بزرگوار مطهری که در دهه‌ی سی از عمر خود در حوزه‌ی قم و دانشگاه تهران درخشید و در دهه‌ی پنجاه با بال شهادت به ملکوت اعلی پرکشید.

    درود خدا بر شهیدان و سپاس ما به معلمان و خوشامد ما نثار نسل جوان خوش عاقبت ملت ایران باد.

    سیّدعلی ‌ای

    ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

    منبع: دفتر مقام معظم رهبری

    برادران شهید نوعی اقدم

    عملیات سخت در جریان بود و کار در یک قسمت سخت شده بود. به آن قسمت رفتم. دیدم سلمان باآنکه اولین اعزامش بود، تیربار گرفته بود و آتش می‌ریخت.

     ساعت ۳:۱۵ برای سحری روز چهارم رمضان تلویزیون را روشن کرده و کانال ۳ را می‌زنم. برادر جانباز رحیم اقدم می‌گوید:

    ما در عملیات کربلای۵، چهار برادر بودیم، سلیم، سلمان، سلیمان و من. دو روز به شروع عملیات پدرم از اردبیل تلفن زد و سلیمان گفت: شما چهار نفر از خانۀ ما در عملیات هستید و من طاقت چهار نفر را ندارم. سلیم و سلمان را هر طور هست بفرست بیایند.» سلیمان گفت:

    - قبول نمی‌کنند.

    - اگر شده دست‌وپایشان را ببند و آن‌ها را در گونی بگذار و بفرستشان.»

    - قبول نمی‌کنند.

    - اقلاً سلمان را بفرست.

    سلیم دانشجوی پزشکی در دانشگاه تهران بود و سلمان دانشجوی پزشکی در مشهد. موضوع را به آن‌ها گفتیم و گفتیم شما دو نفر دانشجوی پزشکی هستید. بابا هم خواسته که به اردبیل برگردید.

    گفتند ما دوست داریم با شهادتمان پزشک روح مردم شویم. اصرار کردیم. سلیم گفت یک‌شب به من مهلت بدهید. فرماندۀ گردان بودم و برادرانم در چادر ما خوابیده بودند. نیمه‌شب دیدم در خواب دست‌وپا می‌زند و گریه می‌کند. از خواب بلند شد و گفت. خواب دیدم می‌خواهم شهید شوم و شما نمی‌گذارید.



    فردای آن روز دنبالش می‌گشتم. دیدم شاد و خندان و رقصان رقصان می‌آید. آن‌ها برای عبادت شبانه‌شان قبر درست کرده بودند. به من که رسید گفت: مزدم را گرفتم در این عملیات شهید خواهم شد. سلمان هم فردایش خبر شهید شدنش را داد. آن‌ها یک وصیت‌نامۀ مشترک نوشتند. گفتم اگر یک نفر از شما شهید شد، چگونه از وصیت‌نامه مشترک استفاده شود. گفتند خاطرت جمع باشد.

    من فرماندۀ گردان بودم. وقتی عملیات اعلام شد، تصور خداحافظی چهار برادر که دو نفرشان مطمئن از شهادت خودشان بودند چه سخت بود. قدری که پیش رفتیم، در یک مرحله از استراحت دیدم که سلیم برای بچه‌ها روضۀ حضرت علی‌اکبر را می‌خواند و بچه‌ها هم در حالت سجده می‌گریند. گفتم دیر می‌شود و باید برویم. سلیم و سپس سلمان قمقمۀ آبشان را خالی کردند و گفتند می‌خواهیم تشنه به شهادت برسیم. به اعتراض من هم توجه نکردند.

    به هر جهت جلو رفتیم و خط را شکستیم. قدری که گذشت برادرم سلمان که فرمانده و معاون گروهانش به شهادت رسیده بودند، با بیسیم تماس گرفت و گفت مشتلق بده که برادر شهید شدی. رفتم سراغش. درحالی‌که می‌خواندم: گلی گم‌کرده‌ام، می‌جویم او را .» به او که رسیدم لبم را روی لبش گذاشتم و سخت بوسیدمش. دردی به ستون فقراتم افتاد که هنوز آن درد با من است.عملیات سخت در جریان بود و کار در یک قسمت سخت شده بود. به آن قسمت رفتم. دیدم سلمان باآنکه اولین اعزامش بود، تیربار گرفته بود و آتش می‌ریخت. به او گفتم: در این سنگر بشین و آتش بریز تا من بتوانم جلو بروم و وضع را ببینم. او به‌شدت آتش می‌ریخت. قدری که جلو رفتم یک‌باره با برخورد گلولۀ توپ تانک به سنگر سلمان به هوا پرتاب شد و به زمین خورد. رفتم سراغش. مثل گنجشکی که به ماشین می‌خورد، دست‌وپا می‌زد و جانش بالا نمی‌آمد. آن‌قدر صحنه دردناک بود که شهادتش را از خدا خواستم. کمی از حالت کما بیرون آمد و گفت: به امام سلام برسانید و بگویید تاآخرین‌نفس ایستادیم.»


    کمی بعد من هم مجروح شدم. من را به بیمارستانی در شیراز بردند. پدرم تلفن کرده بود برای دفن شهیدانمان به اردبیل بروم. رویم نمی‌شد به اردبیل بروم و حالم خوب نبود، ولی برادرم گفت: بابا گفته تا رحیم نیاید، شهدایمان را دفن نمی‌کنیم.

    به اردبیل رفتم. وارد حیاط شدم. رویم نمی‌شد وارد خانه شوم. کمی درنگ کردم. یک‌باره مادرم سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت: شب عملیات خوابم نمی‌برد. آمدم توی حیاط و روبه‌قبله گفتم: خدایا رحیم زن دارد؛ سلیم و سلیمان را به تو بخشیدم.»
     

    ***
    در وصیت‌نامه شهیدان "نوعی اقدم" آمده است، بارالها، پروردگارا، بنده کمترین کمتر توایم، رو به بارگاهت آورده‌ایم، توشه اخروی نداریم فخر کنیم چشم امید به عفو و غفران تو دوخته‌ایم، ما را ببخش و از بندگان نیک و صالح و مقرب خود قرار فرما. بارگاه با عظمت تو خیلی والاست. حاشا از کرامت و عفو و بخشش تو ما را نبخشیده از دنیا ببری. درست است زمانی در غفلت بودیم، خطا کردیم، اشتباه کرده‌ایم، اما خدا چون فرموده‌ای می‌بخشم، پس گستاخ شده بودیم.

    اکنون متوجه‌ایم آمده‌ایم به بارگاهت، خود ببخش. خدایا با آن که حتم داریم که می‌بخشی و غیرممکن است که قهر و غضبت شامل حال ما نیز شود ولی بار خدایا التماس می‌کنیم و این بارگاهت وسیع است.

    بارالها تو کریمی تو رحیمی، ای مهربانترین مهربانان تو خود می‌دانی که فقط برای کسب رضای تو عازم جبهه‌ها شده‌ایم و تا آخرین نفس فقط برای کسب رضای تو می‌جنگیم. عاجزانه می‌خواهیم در آخرین لحظات نیز وقتی دیگر پیشانی به خاک از برای سجده می‌گذاریم باز هم رضای تو باشد و به یاد تو و برای تو، باز هم در دل و قلب و نیت ما باشی ای خدای مهربان.

    معبودا! معشوقا! اگر قرار است قلم تقدیر تو فرمان شهادت ما را امضا کند چنان کن که ابتدا مزه فتح را به چشیم و آن گاه از این محیط خراب آباد به‌سوی ملکوت اعلی تو پرواز کنیم.

    به عشق دیدن یار نظاره‌ یک لبخند حاکی از رضایت حسین تو رضایت مهدی تو، به‌سوی بارگاهت پر گشاییم.

    اما ای خدای بزرگ نه به خاطر آن عطایایی که وعده داده بودی بلکه به عشق دیدن یار نظاره‌ یک لبخند حاکی از رضایت حسین(ع) تو رضایت مهدی(عج) تو، بسوی بارگاهت پر گشاییم.

    امیدواریم که انشاءالله بتوانیم ندای حسین زمان، امام عزیز را لبیک بگوئیم تا به کمک دیگر عزیزان رزمنده، اسلام را به پیروزی برسانیم و به وظیفه الهی خود که داشتیم و شهدا بر دوش ما گذاشته بودند عمل کنیم.[مشرق]

    ** محمد مهدی عبدالله زاده


    بن سلمان

    براساس اسناد پزشکی محمد بن سلمان، از کودکی به صرع» مبتلا بوده و از مشکلات و بیماری های روحی و روانی شدیدی رنج می برد، موضوعی که اعتراض متحدین عربستان در سپردن امور مملکت به وی را درپی داشته است.

    سعود السبعانی»، در کتاب عربده کش ریاض» تلاش می کند، زوایای تاریک زندگی سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه عربستان و فرزندش، محمد بن سلمان»، ولی عهد این کشور را روایت کند.

    تاکنون هفت قسمت از این کتاب منتشر شده که طی آنها به دوران کودکی سلمان» و پیشینه ی پدر(ملک عبدالعزیز) و مادرش(حصه السدیری) و انتصاب به امارت ریاض در ۱۹ سالگی (قسمت اول)؛ دوره ی جوانی و غرق شدن در شراب خواری و زن بارگی» (قسمت دوم)؛ قربانی کردن فلاح بن سلطان»، پدر بزرگ مادری محمد بن سلمان» برای فرار از یکی از رسوایی (قسمت سوم)؛ سرقت اموال جمعیت های خیریه (قسمت چهارم)؛ ورود به عرصه فرهنگ و هنر و رسانه» دنبال کردن اهدافش در این حوزه (قسمت پنجم)؛ وسواس مفرط برای جوان تر دیده شدن باعث روی آوردن سلمان» که حالا به سلطنت رسیده بود، به عمل های زیبایی، تزریق بوتاکس و بزک کردن می شود (ششم) و سرانجام در قسمت هفتم نقل شد که چگونه محمد» توانست دل سلمان» را به دست آورد و چرا بن سلمان» از ملک عبدالله» کینه و نفرت داشت، احساسی که باعث می شود، از عموزاده هایش انتقام بگیرد.

    کتاب عربده کش ریاض نوشته سعود السبعانی

    این بخش از کتاب عربده کش ریاض» به زوایای پنهان شخصیتی محمد بن سلمان»، ولی عهد عربستان سعودی می پردازد که در آن چنین آمده است.  

    قسمت اول: آنچه از فساد جوانی شاه سعودی نمی‌دانید/ شاهزاده‌هایی که یک زن را دست به دست می‌کردند! +عکس

    قسمت دوم:  رسوایی ییلاق معیزیله» چه بود / دختر فراری سر از خیمه ملک سلمان درآورد +عکس

    قسمت سوم: موسسات خیریه چگونه شاه سعودی را میلیاردر کرد/ماجرای ازدواج دوم ملک سلمان پس از رسوایی اخلاقی/ مادر بن سلمان» کیست؟ + عکس

    قسمت چهارم: آشغال‌هایی که ملک سلمان» را میلیاردر کردند/ بی‌سوادی که سر از دنیای هنر در آورد/ از آرشیو سری سلمان» چه می‌دانید؟ +عکس

    قسمت پنجم: الشرق الاوسط» لانه فساد جدید شاهزاده/ سلمان» از چه زمانی با صهیونیست‌ها ارتباط گرفت/ عمه‌هایم مخالف دیدن ن بدون حجاب بودند +عکس

    قسمت ششم: آبروریزی شاهزاده در مراسم استقبال از اوباما/هزینه‌های هنگفت سلمان» برای جوان‌تر دیده شدن/ تصمیمات بزرگ را در جلسات ورق بازی» می‌گرفتیم +عکس

    قسمت هفتم: ماجرای نفرت ملک عبدالله» از بن سلمان» / سلمان دستور قتل پسرش را صادر کرد/ چگونه بن سلمان جای سلطان را گرفت؟ +عکس

    و حالا ادامه داستان:

    دسامبر ۲۰۱۵ میلادی سازمان اطلاعات و امنیت آلمان گزارش بی سابقه ای درباره نقش عربستان سعودی در متزل کردن صلح و امنیت جهانی و منطقه ای منتشر کرد که جامعه بین المللی را در بهت و حیرت فرو برد.

    این گزارش به شکلی ویژه روی محمد بن سلمان تمرکز کرده و از سپردن زمام امور اقتصادی و ت خارجی عربستان به وی به شدت انتقاد و تاکید کرده بود، این اقدام روابط عربستان با متحدین منطقه ایش را به ورطه سقوط خواهد کشاند.

    انتشار این گزارش از این جهت موجب حیرت محافل سعودی و جامعه بین المللی شده بود، چون سابقه نداشت، آلمان ها روی چنین موضوعاتی کار کنند. در آن زمان این باور شکل گرفت که قراردادهای تجاری و روابط اقتصادی دلیل انتشار چنین گزارشی بوده است، تا وقتی که خبر ترور جمال خاشقجی» در سفارت عربستان در استانبول منتشر شد.

    محمد بن سلمان، ولی عهد سعودی

    در این زمان رومه انگلیسی دیلی میل» گزارشی منتشر کرد که در آن پرده از حقیقت گزارش سازمان اطلاع و امنیت آلمان بر می داشت. در این گزارش گفته شده بود که دلیل انتشار گزارش آلمان ها پرونده پزشکی محمد بن سلمان، ولی عهد سعودی بود که سازمان اطلاع و امنیت آلمان به آن دست یافته بود.

    این پرونده نشان می داد، بن سلمان در کودکی مبتلا به صرع» و بیماری های روحی و روانی» بوده و در این کشور تحت درمان قرار گرفته و داروهای آرام بخش برایش تجویز شده است.                                                                                                                           فیلمی که حرکات غیر طبیعی و نامتعارف محمد بن سلمان در دوران کودکی را نشان می دهد

    به ظاهر آلمان ها پیش از دیگران از وضعیت روحی و روانی محمد بن سلمان مطلع شده بودند که اینگونه نسبت به انتصاب وی به ولی عهدی عربستان واکنش نشان دادند. درحالی که رفتارهای محمد بن سلمان در طول این سال ها درستی چنین گزارشی را ثابت می کند.

    برخی از نزدیکان بن سلمان درحالی که ابتلای او به بیماری های روحی و روانی را تایید کرده اند، می گویند، ولی عهد از سن ۲۰ سالگی به مصرف مواد مخدر  روی آورده است. در ابتدا میزان مصرف او کم بود، اما هرچه می گذشت، بر میزان آن افزوده می شد که باعث تشدید بیماری های قدیمی و کودکی در وی شده و نشانه های این بیماری ها مانند روان پریشی، استرس، عدم تمرکز و پرخاشگری بار دیگر خود را آشکار کرده، به همین دلیل بن سلمان لیست بلند بالایی از داروهای مصرف می کند که پدر و مادرش نیز سال هاست، مصرف کننده ی آن هستند.

    بی خوابی» شدید یکی از مشکلاتی است که بن سلمان با آن دست به گریبان است، طوری که ۴ – ۵ شبانه روز بیدار است و پس از آن با استفاده از مقدار زیادی داروهای آرام بخش و خواب آور برای ۴۸ ساعت به خواب می رود و هنگامی که بعد از ۲ روز از خواب بیدار می شود و این بار برای به دست آوردن نشاط گذشته و تمرکز روی کارها از داروهای انرژی زا و نشاط آور استفاده می کند. به اعتقاد پزشکانش ادامه این روند بی تردید باعث می شود، در آینده خیلی زود نتواند، این وضعیت خود را از دیگران مخفی نگهدارد و این داروها تاثیرات مخرب خود را روی مغزش نشان دهند.

    تصویری از دوران کودکی محمد بن سلمان

    به نظر می رسد، بن سلمان این بیماری را از مادرش فهده» به ارث برده باشد، چون گزارش های پزشکی موجود نشان می دهد که از زمانی که سلمان» در عربستان به قدرت رسیده، فهده» دختر فلاح بن سلطان آل حثلین» به بیماری روانی مبتلا شده که یک بیماری ارثی است و در خانواده اش وجود داشته و به همین ترتیب به بن سلمان و خواهران و برادران تنی اش هم رسیده است. موضوعی که باعث شده بود، تا قبل از قرار گرفتن تحت اقامت اجباری از سوی بن سلمان، جادوگرها و رمال ها رفت و آمد بسیاری به قصرش داشته باشند.

    درحالی که از آن طرف، ملک سلمان هم به دلیل آایمر و زانو درد و کمر درد شدید شرایط خوبی ندارد. افزون بر آن، شاه سعودی چند سال قبل نیز به دلیل بسته شدن رگ های قلبش مجبور به انجام عمل قلب شده بود، بالطبع بی خوابی و تند مزاجی بدیهی ترین عوارض چنین بیماری هایی است و همین باعث شده تا بن سلمان تا جای ممکن شاه سعودی را از کارهای حکومتی دور نگهدارد و سرش را با بازی ورق و مهمانی ها و جشن های بزم و رقص گرم کند.

    محمد بن سلمان و عشق بازی های رایانه ای

    بنابراین، ملک سلمان هم به نوعی تحت اقامت اجباری قرار دارد و بن سلمان تنها به چهار نفر اجازه ملاقات با شاه سعودی را می دهد: نایف اهرانی»، مربی نوادگان سلمان، شدید» از اهالی نجران که با تقلید صداها موجب خنده ی سلمان می شود، عبدالرحمن اهرانی»، دایی فهده، مادر بن سلمان که پای ثابت در بازی ورق ملک سلمان محسوب می شود و فهد الحثلین»، برادر فهده و دایی بن سلمان که مهمتر و مسئول نگهداری از شتر پادشاه سعودی به شمار می آید.

    این افراد صرف نظر از مسئولیت هایی که دارند، موظف هستند، طول روزهای هفته به جز ۵ شنبه و جمعه ساعت های متمادی از شبانه روز با شاه سعودی ورق بازی کنند و اواخر هفته جای خود را به دوستان بادیه نشین و بسیار نزدیک ملک سلمان دهند.

    ملک سلمان به همراه برادر زاذه اش، محمد بن فهد درحال بازی ورق

    گرچه وضعیت خود بن سلمان هم بهتر از پدرش نیست، طوری که گفته می شود، روزانه چند ساعت را به بازی پوکر» با دوستان بسیار نزدیکش می گذراند که در راس آنها ترکی آل شیخ» قرار دارد و هم بازی های خود را مجبور می کند که روی مبلغی شرط بندی کنند که کمتر از یک میلیون ریال سعودی نیست.

    تعداد همبازی های بن سلمان در هر دور بازی متفاوت است و افراد نیز تغییر می کنند، اما آنچه مسلم است، اینکه ترکی آل شیخ» پای ثابت و حاضر در تمام بازی های بن سلمان است.

    اگر بخواهیم، از افراد تشکیل دهنده حلقه نزدیک بن سلمان سخن بگوییم، باید از سه نفر نام ببریم: سعود القحطانی»، ترکی آل شیخ» و بدر العساکر» این سه تن از نفوذ بسیار زیاد و اختیارات مالی گسترده ای برخوردار هستند و اولین طبقه از افراد نزدیک به بن سلمان را تشکیل می دهند.

    در طبقه ی دوم افرادی چون عبد الرحمن الراشد» و مساعد العیبان» و احمد الخطیب» جای می گیرند. درحالی که طبقه ی سوم را افرادی مانند ترکی الحمد» و محمد آل الشیخ» تشکیل می دهند.

    ترکی آل شیخ و سعود القحطانی در یکی از هواپیماهای اختصاصی سلطنتی

    اما در این میان دو نفر دیگر هستند که از این سه نفر به بن سلمان بسیار نزدیک ترند. اولین نفر از ن خاندان سعودی که نام وی تاکنون افشا نشده، اما گفته شده از طرف پدری، جدش سعد بن عبدالرحمن» و از طرف مادری، جدش به محمد بن عبدالعزیز» معروف به ابو شرین» می رسد و ۵ سال از بن سلمان بزرگ تر است و به فعالیت های گسترده تجاری و بازرگانیش معروف است.

    کسی تاکنون نمی داند، چرا بن سلمان شیفته ی اوست، اما به شکلی عجیب و شگفت آور به او اعتماد دارد و مسئولیت تمام سرمایه گذاری های شخصی اش در خارج عربستان و همچنین رسیدگی به تمام امور موسسات خیریه در داخل را به او سپرده و در عزل ها و نصب ها نظر او بر تمام نظرها و دیدگاه ها ارجحیت دارد.

    از این حیث، بن سلمان به او حقوق و مزایای خاصی، صرف نظر از حقوق و مزایایی که به عنوان یکی از اعضای خاندان حاکم دریافت می کند، اختصاص داده و فرمان هایی به وزارت خارجه جهت تسهیل سفر و استفاده از هواپیماهای اختصاصی و همچنین وزارت دارایی و صندوق سرمایه گذاری دستوراتی جهت پاسخ به درخواست هایش داده است.

    محمد بن سلمان به همراه مجری شبکه سی بی اس آمریکا، درحالی برادرش شاهزاده خالد و سعود القحطانی در سمت چپ ایستاده مشاهده می شوند

    این زن برای ناشناس ماندن، یا حضور و فعالیتی در صفحات ارتباط جمعی به ویژه اینستاگرام» ندارد و یا فعالیتش بسیار اندک و محدود است، مثلا آخرین فعالیت وی در توئیتر به یک سال قبل باز می گردد. اندک کسانی که با وی ارتباط دارند، هم نمی دانند که برای بن سلمان کار می کند، چون همواره گفته که فعالیت های تجاریش خصوصی و شخصی است.

    نکته مهم این است که پدرش از وفاداران به شاهزاده احمد بن عبدالعزیز» بوده، اما وی همواره سعی کرده، مانع بزرگنمایی این موضوع شود. برخی بر این باورند که او درصدد نفوذ درون بن سلمان جهت رسیدن به اموال غارت شده ای است که ولی عهد سعودی اجازه دسترسی هیچ کس به آنها را نمی دهد و هزینه کرد آنها علیه خود بن سلمان است که البته این گفته ها صرفا حدس و گمان است.

    اما نفر دوم، فهد بن فلاح آل حثلین» است که دایی بن سلمان است و گفته شده نیم نگاهی به منصب مسئول دفتر پادشاهی دارد و به موجب فرمانی که از بن سلمان دریافت کرده، تمام افسران گارد سلطنتی موظف به ادای سلام نظامی به وی هستند. او نیز دارای اختیارات مالی و اداری گسترده ای است و یکی از ده شخصیت اول مملکت است که اجازه دارد، هر سخنی درباره هر شخصیت مملکتی و سلطنتی بر زبان آورد.

    فهد بن فلاح آل حثلین دایی صاحب نفوذ محمد بن سلمان

     فهد بن فلاح نیز در سفرهای داخلی و خارجی خود از هواپیماهای دفتر پادشاهی سعودی استفاده می کند و همواره تعدادی از گارد سلطنتی او را اسکورت و همراهی می کنند. او را نسخه ی دوم بن سلمان می دانند و همواره با هیأت رفاه و تامین اجتماعی عربستان درگیر است و بالطبع هر بار بن سلمان به دفاع از دایی وارد منازعات شده و اختلافات را به سود وی حل و فصل می کند.

    افزون بر آن، بن سلمان کاخ بزرگی را برای اقامت به وی اختصاص و اجازه داده، به صلاحدید هرکس از دوستان و آشنایان را که علاقه دارد، در آن اسکان دهد. موضوعی که مورد سوء استفاده ی فهد بن فلاح قرار گرفت و بن سلمان را وادار کرد، این امتیاز را لغو کند.

    از دیگر امتیازات داده شده به فهد بن فلاح مصونیت قضایی است، لذا هر شکایتی که از او صورت می گیرد، راه به جایی نمی برد و او با دست باز و خیالی آسوده دست به هر تخلفی می زند.[مشرق]


    شهید سید احمد نبوی چاشمی

    در سال ۱۳۶۲ شمسی به عنوان فرمانده سپاه شهر ری» منصوب شد و با همین مسئولیت، روز پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۴، طی عملیات والفجر۸» مورد اصابت ترکش توپ قرار گرفت.

     سید احمد»  در دومین روز فروردین ماه ۱۳۲۹ هجری شمسی در خانه سید رحیم چاشمی» در روستای چاشم» از توابع مهدیشهر در استان سمنان متولد شد . پدرش کشاورزی مومن، از مقلدین امام خمینی بود . شهید نبوی دوران ابتدایی را در روستا به پایان رساند و سپس به حوزه علمیه صادقیه (ع) سمنان رفت. ایشان پس از مدتی هم برای ادامه تحصیل به قم عزیمت نمود و تا سطح حوزوی خارج یک و دو ادامه تحصیل داد. به سال ۱۳۵۵ ، به دلیل مبارزات ی‌اش در تهران دستگیر و مدت ۴ ماه در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری بسر برد و پس از آن به زندان اوین منتقل شد.

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دفتر نمایندگی ولی فقیه در سمنان شروع به کار کرد . در سال ۱۳۶۰ مسئولیت روابط عمومی سپاه سمنان را پذیرفت و پنج ماه بعد به عنوان مسئول سپاه شهرکرد» راهی آن شهر شد . به سال ۱۳۶۱ فرماندهی سپاه پاسداران قم را بر عهده گرفت. وی در سال ۱۳۶۲ شمسی به عنوان فرمانده سپاه شهر ری» منصوب شد و با همین مسئولیت، روز پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۴، طی عملیات والفجر۸» مورد اصابت ترکش توپ قرار گرفت و بال در بال ملائک گشود.

    روحمان با یادش شاد

    هدیه به روح بلندپروازش صلوات

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

      


    موشک

    تاکنون کمتر از ۱۰ کشور جهان به صورت بومی موفق به تولید سلاح ضد زره "تاپ اتک" و تنها تعدادی انگشت شمار موفق به نصب آن روی پرنده های بدون سرنشین خود شده اند اما اکنون ایران نیز عضو این باشگاه مهم است.

    موشک های ضد زره با قابلیت حمله از بالا و اصطلاحا "شلیک کن- فراموش کن"، امروز جزو پیشرفته ترین سلاح های موشکی ضد زره در جهان شناخته می شوند و چیزی کمتر از ۱۰ کشور جهان دارای توانایی تولید بومی این نوع از سلاح ها را دارند که بر اساس اعلام برخی ویژگی های یکی از جدیدترین محصولات تولیدی در صنایع دفاعی کشورمان، جمهوری اسلامی ایران نیز حالا جدیدترین عضو باشگاه موشکی از نوع حمله از بالا است.

    شلیک کن فراموش کن نیز به معنای این است که بعد از شلیک کاربر نیازی به هدایت موشک به سمت هدف ندارد و اطمینان از اصابت به محل مورد نظر، به کاربران آن در زمان هر عملیات و اقدام نظامی، کمک شایانی می کند.


    طی روزهای گذشته و همزمان با تحویل چند پهپاد جدید به نیروی هوایی ارتش، تصاویری از این پرنده های بدون سرنشین جدید منتشر شد که حاکی از آزمایش موفق یک سلاح هوا پرتاب جدید در کشور بود؛ یک موشک ضد زره هوا پرتاب که قابلیت شلیک کن – فراموش کن و حمله از بالا یا همان "تاپ اتک" را داشته و می تواند با دقت فوق العاده هدف را مورد اصابت قرار دهد.آزمایش ضد زره جدید ایرانی

    طبق تصاویر منتشره از این محصول جدید، به نظر می رسد این موشک از جستجوگر تصویری حرارتی به عنوان سامانه هدایت خود بهره می برد و بر اساس شکل ظاهری، می توان حدس زد که احتمالاً همان موشک مشاهده شده در بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی از دستاوردهای دفاعی در دی ماه ۱۳۹۵ باشد؛ موشکی شبیه به یکی از نمونه های موشک ضد زره مشهور اسپایک».

    موشک ناشناخته ایرانی

    خانواده موشک‌های اسپایک دارای انواع مختلفی هستند که قابلیت نفوذ تا بیش از ۱۰۰۰ میلیمتر، هدایت به کمک فیبر نوری، امکان حمله از بالا، قابلیت "شلیک کن-فراموش کن" و گستره وسیعی از برد در نمونه های مختلف آنها وجود دارد.

    برد نهایی موشک اسپایک در مدل LR در شلیک از سطح زمین بین ۴ تا ۵ کیلومتر، جرم ۱۴ کیلوگرم و میزان نفوذ ۷۰۰ میلیمتر عنوان شده است. نمونه LR-۲ این موشک نیز دارای برد ۵.۵ کیلومتر با شلیک از زمین و تا ۱۰ کیلومتر با پرتاب از بالگرد بوده و جرم آن به ۱۲.۷ کیلوگرم کاهش یافته است. با توجه به محدوده ارتفاع و سرعت پروازی مشابه بین بالگردها و پهپادهای متوسط و سبک، همین حدود برد برای شلیک آن از پهپادهای این رده قابل تخمین است.

    ورد ایران به یک باشگاه خاص دیگر دفاعی

    با این مقدمه از آنچه درباره این سلاح جدید ایرانی می دانیم، نگاهی خواهیم داشت به کشورهای دیگر جهان که اکنون دارنده موشک های تاپ اتک هستند. پیش از این باید به این مسئله اشاره کنیم که در بحث تاپ اتک یک سری از موشک ها مثل سری طوفان ۳ با پرواز مستقیم از روی هدف و استفاده از حسگرهای خود حضور هدف را تشخیص داده و منفجر می شوند. در این لیست به این موشک ها نخواهیم پرداخت بلکه به تاپ اتک هایی خواهیم پرداخت که با تغییر زاویه شلیک از بالا به هدف حمله ور می شوند. در عین حال تمام موشک هایی نیز که در این لیست به آنها پرداخته خواهد شد از نوع شلیک کن – فراموش کن و عملیاتی نیز هستند.

    با یک بررسی متوجه می شویم که کمتر از ۱۰ کشور جهان به صورت بومی به این توانایی دست پیدا کرده و باقی کشورهای جهان در زمره خریداران این فناوری به شمار می آیند. صنایع دفاعی ایران بعد از درس های سخت ۸ سال دفاع مقدس از همان ابتدا بحث توسعه توان ضد زره را یکی از اولویت های همیشگی خود داشته و امروزه با رسیدن به این موشک با قابلیت شلیک کن فراموش کن و حمله از بالا مشخصا تبدیل به یکی از بازیگران قدرتمند جهانی در بحث ضد زره شده است.

    در ادامه با دارندگان دیگر این فناوری آشنا خواهیم شد.

    آمریکا با هلفایر و جاولین در میدان اشغالگری

    دو سلاح اصلی حمله از بالا در ارتش آمریکا یکی موشک های سری هلفایر و دیگری موشک جاولین است. موشک هلفایر در اصل برای مسلح کردن بالگردهای آپاچی طراحی و ساخته شده است. این موشک هوا به سطح که تا به امروز نزدیک به بیش از ۱۰ مدل از آن توسعه پیدا کرده و تولید شده است از هدایت ترکیبی نیمه فعال لیزری و امواج رادار موجی میلی متری بهره می برد. سازنده اصلی این موشک شرکت لاکهید مارتین است و این موشک برای نصب بر روی انواع بالگردها، پهپادها و یک سری از هواپیماهای بال ثابت توسعه پیدا کرده.

    بالگردهای آپاچی، کبری، بلک هاوک و تایگر در کنار پهپادهای سری پردیتور و ریپر و هواپیماهای بال ثابت مثل سری Archangel و AC-۲۰۸ از جمله حامل های این موشک هستند. هلفایر از زمان تهاجم آمریکا به پاناما در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی در تمامی جنگ های این کشور حضور فعالی داشته است. این موشک امکان پرتاب از روی پلتفرم های زمینی و دریایی را نیز دارد. برد موشک هلفایر بسته به ارتفاع پرواز بین ۸ تا ۱۰ کیلومتر، سرعت آن در حدود ۱.۳ ماخ بوده و از انواع سر جنگی با قابلیت ضد زره، ترموباریک و شدید الانفجار بهره می برد.

    عربستان، امارات، عراق، کویت، تایوان، کره جنوبی، انگلستان، ترکیه، لبنان، ژاپن، اردن، استرالیا، هند و رژیم صهیونیستی از جمله کاربران این موشک هستند.

    موشک هلفایر

    موشک جاولین

    تاپ اتک معروف دیگر آمریکایی ها جاولین ساخت شرکت های ریتهون و لاکهید مارتین در کنار موشک قدیمی تر و معروف تاو سلاح ضد زره اصلی پیاده نظام ارتش آمریکا را تشکیل می دهند. این موشک می‌تواند با اهدافی در فاصله ۲۷۵۰ الی ۴۷۵۰ متری بسته به پروفایل پروازی خود درگیر شود. این موشک از سیستم هدایت تصویر ساز فروسرخ بهره برده و وزن موشک در حدود ۲۲ کیلوگرم است. وزن سر جنگی موشک در حدود ۸.۴ کیلوگرم است. این موشک از دو پروفایل پروازی تاپ اتک و حمله مستقیم بهره می برد. موشک جاولین سابقه حضور در نبردهای مختلف از زمان تهاجم آمریکا به افغانستان تا به امروز را در کارنامه داشته است.

    قطر، نیوزلند، ایرلند، انگلستان، فرانسه، استونی، نروژ و عربستان سعودی از جمله کاربران این موشک ضد زره هستند.

    رقابت تاپ اتک ها در شرق آسیا

    سه کشور ژاپن، کره جنوبی و چین در شرق آسیا از دیگر دارندگان فناوری موشک های ضد زره تاپ اتک هستند. در کشور ژاپن شرکت معروف کاوازاکی موشک های سری  Type ۰۱ LMAT را توسعه داده است و یکی از سلاح های اصلی ضد زره این کشور است. این موشک ژاپنی البته به دلیل ت های بسیار سخت گیرانه توکیو در بحث صادرات جنگ افزار فرصت حضور در بازارهای نظامی را نداشته است. این موشک از سیستم هدایت فروسرخ بر اساس حسگرهای غیر سرد شونده بهره برده و سر جنگی آن نیز از مکانیزم نفوذگر دو مرحله ای استفاده می کند. این موشک از سیستم پیشران سوخت جامد بهره برده و ۴ کیلومتر برد دارد. وزن موشک و سیستم هدایت آن روی هم نزدیک به ۳۰ کیلوگرم است.

    موشک Type ۰۱ LMAT

    کره جنوبی از دیگر بازیگران قوی در زمینه موشک های حمله کننده از بالا است. موشک ضد زره AT-۱K Raybolt ساخت شرکت LIG Nex۱ از جمله محصولات تقریبا جدید ساخت شده در این رده است و در سال ۲۰۱۷ میلادی به ارتش کره جنوبی تحویل شده است. این موشک به عربستان سعودی و امارات نیز صادر شده و بر اساس مدارک تصویری موجود توسط عربستان در جریان تهاجم به یمن مورد استفاده قرار گرفته است. این موشک ضد زره ۲۰ کیلوگرم وزن داشته و برد آن در حدود ۳ کیلوگرم است. سیستم هدایتی آن نیز از نوع تصویرساز فروسرخ و سرجنگی آن نیز از نوع دو مرحله ای شدید الانفجار ضد تانک است.

    موشک Raybolt  در خدمت عربستان سعودی

    اما به چینی ها می رسیم که از سال ۲۰۱۴ میلادی اولین تصاویر و اطلاعات را درباره موشک HJ-۱۲ ملقب به پیکان سرخ را منتشر کردند. این موشک از نظر ظاهری شدیدا شبیه به جاولین آمریکایی است. برد این موشک در طول روز ۴ و در طول شب دو کیلومتر است. وزن آن در حدود ۲۲ کیلوگرم است و از سامانه هدایت فروسرخ بهره می برد. این موشک دارای قابلیت حمله عمودی از بالا به اهداف زرهی را داشته و می تواند در ۱۱۰۰ میلی متر زره نفوذ کند. این موشک از نوع شلیک کن - فراموش کن می باشد.

    بر اساس خبرهای رسیده اخیرا چینی ها این موشک را به  یک کشور صادر کرده اند. برخی منابع خبری اعتقاد دارند نیجریه کشور مقصد این موشک ها بوده است.

    موشک پیکان سرخ

    ترکیه و رژیم صهیونیستی؛ رقبای ایران مشغول کارند

    در بحث رقابت های نظامی یک مسابقه پنهان بین سه ضلع قدرتمند منطقه یعنی ایران، ترکیه و رژیم صهیونیستی وجود دارد که در بخش های زیادی ادامه پیدا کرده است. یکی از این موارد موشک های ضد زره حمله از بالا است. در رژیم صهیونیستی با سری اسپایک ساخت شرکت رافائل رو به رو هستیم که از جمله محصولات معروف اسراییلی ها در بازارهای جهانی است. این سری از موشک های ضد زره در چندین مدل ارائه شده و در بردهای کوتاه مثل حدود زیر یک کیلومتر تا نزدیک به ۲۵ کیلومتر را پوشش می دهد.

    این موشک از سیستم هدایت ترکیبی الکترواپتیکی و تصویرساز فروسرخ برای هدف یابی بهره برده و از سرجنگی آن از نوع دو مرحله ای شدید الانفجار ضد تانک است. کشورهایی مثل هند، استرالیا، سنگاپور، آذربایجان، فنلاند، آلمان، لهستان، کره جنوبی، اسپانیا و انگلستان از جمله کاربران این موشک هستند.

    موشک اسپایک انلوس

    موشک OMTAS

    در کشور ترکیه نسل جدیدی از موشک های ضد زره برای جایگزینی سری تاو و کورنت که در خدمت ارتش این کشور بوده وارد خدمت شده که سری OMTAS ساخت شرکت روکستان ترکیه است. این موشک ضد زره با قابلیت شلیک کن فراموش کن و حمله از بالا از سال ۲۰۱۸ وارد فاز تولید انبوه و تحویل به ارتش ترکیه شده است. این موشک بردی در حدود ۴ کیلومتر داشته و علاوه بر حالت حمله از بالا توان حمله مستقیم و البته به روز شدن اطلاعات در زمان پرواز را دارد. کل مجموعه موشک و سیستم هدف گیری و پایه های آن در حدود ۳۶ کیلوگرم وزن دارد.

    دو غول اروپا همچنان موشک می سازند

    فرانسه و آلمان را شاید بتوان بدون شک از جمله نیرومند ترین کشورهای اروپایی در بحث طراحی و تولید سلاح معرفی کرد. این دو کشور با سابقه بسیار طولانی در بحث طراحی و توسعه سیستم های تسلیحاتی در مسئله موشک های تاپ اتک نیز دستی بر آتش داشته و حرفهایی برای گفتن دارند. آلمان ها برای مسلح کردن بالگردهای سری تایگر موشک PARS ۳ LR را استلفاده می کنند که ۷ کیلومتر برد داشته و در ابتدا یک پروژه مشترک بین این کشور، فرانسه و انگلستان بود.

    به ترتیب انگلیس و فرانسه از این طرح خارج شدند و در نهایت آلمان ها این طرح را به تنهایی به پیش بردند. این موشک ها از سیستم هدف یابی الکترواپتیک و فروسرخ غیر فعال بهره برده و دارای سر جنگی به وزن ۹ کیلوگرم است.

    موشک PARS ۳ LR

    موشک MMP

    موشک آخر در لیست، MMP ساخت فرانسه است که به تازگی وارد خدمت ارتش این کشور شده است. این موشک ضد زره توانایی شلیک کن فراموش کن و حمله از بالا را داشته و امکان هدایت شدن در میانه راه توسط شخصی به غیر از کاربر را نیز دارد. MMP توسط کمپانی MBDA طراحی و ساخته شده است. این موشک ۱۵ کیلوگرم با متعلقات خود وزن داشته و می تواند به برد ۵ کیلومتر دست پیدا کند. این موشک برای حمل توسط نیروهای پیاده توسعه پیدا کرده ولی امکان نصب آن بر روی خودرو نیز وجود دارد.

    نگاهی به فهرست بالا نشان می دهد باید مجموعه ای از تکنولوژی ها و فناوری های ویژه در اختیار صنایع دفاعی یک کشور باشد تا بتواند چنین سلاحی را طراحی و تولید کند که خوشبختانه اکنون در جمهوری اسلامی ایران به ثمر نشسته است. در عین حال، مجهز شدن پهپادهای ایرانی به این سلاح، نکته ویژه ای است که دایره مذکور را کوچکتر و دارندگان و سازندگان چنین سلاحی را محدودتر می سازد.


    ایران و توازن نظامی در خلیج فارس

    ایران، آمریکا و متحدان عرب آن تمایلی به ورود به یک جنگ بزرگ دیگر را ندارند. در عوض، انجام عملیات در مناطق خاکستری و جنگ‌های ترکیبی، به بخشی پایدار در توازن خلیج فارس تبدیل خواهد شد.

    مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی با انتشار گزارشی راهبردی با عنوان ایران و تغییر توازن نظامی در خلیج فارس» به قلم آنتونی کوردزمن از مدیران و اعضای ارشد این اندیشکده آمریکایی به بررسی و ارزیابی نقش ت‌ها و نیروهای امنیتی ایران، کشورهای عرب خلیج فارس و آمریکا در منطقه خلیج فارس پرداخت و نوشت: این ارزیابی در زمانی منتشر می‌شود که کرونا ویروس به وضوح می‌تواند تأثیر عمده‌ای بر توازن منطقه‌ای داشته باشد، اما این تأثیر هنوز به حدی مبهم است که پرداختن به جزئیات آن را ناممکن می‌کند. اما حتی اگر تنها روندهای اصلی جاری و تأثیرگذار بر توازن خلیج فارس مورد بررسی قرار گیرند، به روشنی می‌توان دید که تغییراتی- کم‌وبیش در همه ابعاد ی و استراتژیک که توازن را شکل می‌دهند- در حال رخ دادن است. دورانی که در آن، مجموعه اختلافات نسبتاً ساده‌ای بین بلوک متشکل از ایالات متحده و کشورهای عرب خلیج فارس و بلوک کوچک‌تر، شامل بازیگران دولتی و غیردولتی به رهبری ایران وجود داشت، مدت‌هاست که پایان یافته است.


    مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


    برای دریافت متن کامل این گزارش راهبردی روی تصویر کلیک کنید

    نقش در حال تغییر و غیرقطعی دولت‌های کلیدی

    این اندیشکده در بخش نخست این گزارش، مجموعه تغییرات عمده در توازن نظامی کشورها را بررسی کرده. این تغییرات عبارتند از تغییر جهت ی و استراتژیک ایالات متحده، کشورهای عرب منطقه و ایران، که گستره آن فراتر از منطقه خلیج فارس است. این تغییرات، تأثیر سه جنگ مهم منطقه‌ای، مجموعه‌ای از جنگ‌های داخلی و تحولات ی و دو دهه مبارزه با افراطی‌گری و تروریسم را نشان می‌دهد. این تغییرات باعث شده عراق، نقش استراتژیک مهم و سرنوشت‌سازی در کشمکش‌های بین ایران و ایالات متحده و شرکای استراتژیک عرب آن ایفا کند. در همین حال، ایران نفوذ و درگیری‌های خود در خلیج فارس را به یمن، اقیانوس هند و دریای سرخ گسترش داده است. تغییرات عمده‌ای که در حال تغییر شکل توازن در خلیج فارس هستند و بسیاری از آنها به نفع ایران پیش می‌روند، شامل روندهای زیر است:

    • ت‌های ایران در تقابل با همسایگان و ایالات متحده سختگیرانه‌تر شده است. اکثریت انتخابات اخیر مجلس ایران را اصولگرایان، سپاه پاسداران و افراد نزدیک به آیت‌الله علی ‌ای رهبر ایران که به تدریج قدرت گرفته‌اند، تشکیل خواهند داد. ایران با استفاده از تهدیدات و حملات ی، نامتقارن و موشک/راکتی در مناطق خاکستری، سطح تنش‌ها و برخوردهای خود با ایالات متحده و کشورهای عرب خلیج فارس را افزایش داده است. همچنین پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با کشورهای ۱+۵، ایران سطح فعالیت‌های خود در زمینه غنی‌سازی اورانیوم را به حالت قبل بازگردانده که این با توافق سازگاری ندارد. همزمان، آینده نفوذ منطقه‌ای ایران در کشورهایی مانند لبنان، سوریه، عراق و یمن- که همه آنها کشورهای بی‌ثبات تلقی می‌شوند- نامشخص است. اقتصاد ایران نیز به دلیل بازگشت تحریم‌های آمریکا به شدت تحت فشار قرار دارد. ایران با افت تقاضای جهانی برای خرید نفت و کاهش درآمدهای نفتی روبروست و مانند همه کشورها برای مقابله با کرونا ویروس یا بیماری کووید-۱۹ و تأثیر آن بر اقتصاد جهانی و ملی، با چالش‌های بزرگی مواجه است.
    • نقش آینده ایالات متحده در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه و شمال آفریقا نسبت به آنچه ده‌ها سال وجود داشته، به مراتب مبهم‌تر است. در مورد نقش آینده ایالات متحده در خلیج فارس به لحاظ اندازه نیروهای پیشرو مستقر، نقش آن در عراق و سوریه و میزان تعهد آن به شرکای استراتژیک عرب، ابهام زیادی وجود دارد. ایالات متحده تاکنون به حفظ نیروهای پیشرو مستقر ادامه داده و هر زمان که برخورد یا رویارویی جدیدی در عراق اتفاق افتاده، از شرکای عرب خود حمایت کرده است. اما نیروهایی که برای مقابله با تهدید داعش مستقر شده بودند را به شدت کاهش داده است. به علاوه، ایالات متحده، نیروهای خود در سوریه و عراق را کاهش داده و به وضوح اعلام کرده که کاهش عمده نیروها در منطقه غرب آسیا و استقرار مجدد آنها در مناطق دیگر را در دست بررسی دارد. ایالات متحده فعالانه به دنبال کاهش بار مسئولیت ناشی از استقرار نیروهای خود در خلیج فارس است و از کشورهای عرب منطقه خواسته تا ضمن خریداری تسلیحات جدید، به توسعه و مدرن‌سازی نیروهای خود بپردازند. نقش آینده ایالات متحده در مبارزه با نیروهای افراطی، مقابله با نفوذ ایران در عراق و دفاع از کشورهای عرب خلیج فارس به هیچ وجه روشن نیست و این در مورد تمرکز استراتژیک آمریکا روی اطمینان از جریان امن صادرات نفت خلیج فارس نیز صدق می‌کند.
    • تنش بین کشورهای عرب، اکنون به‌طور نگران‌کننده‌ای قابلیت جمعی آنها برای بازدارندگی و دفاع از خود در برابر ایران را محدود می‌کند. به لحاظ نظری، نیروهای بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در شورای همکاری خلیج فارس متحد هستند. شورایی که منابع جمعی آن به مراتب بیشتر از ایران است و پتانسیل به دست آوردن برتری در توازن نظامی خلیج فارس را دارد. اما در عمل، سابقه طولانی رقابت بین این کشورهای عربی موجب شده که شورای همکاری خلیج فارس، به جای واقعیتی که پیش‌بینی می‌شود، تنها پوسته‌ای توخالی از یک اتحاد نظامی باشد. دشمنی‌های کم‌اهمیت شاهزاده‌های حاکم در این کشورها، محدودیت‌های مهمی برای میزان تعامل‌پذیری و یکپارچگی شورای همکاری خلیج فارس در دنیای واقعی ایجاد کرده و این دشمنی‌ها از سال ۲۰۱۱، پیوسته بیشتر شده است.
    • قطر توسط چند همسایه خود به انزوا کشیده شده و از ژوئن ۲۰۱۷، به دلیل مدارا با اخوان‌المسلمین و حمایت از شبکه الجزیره، توسط عربستان سعودی، امارات، بحرین و چند کشور عربی دیگر تحریم شده است. فهرست کامل کشورهای تحریم‌کننده قطر شامل عربستان سعودی، امارات، بحرین، اردن، مصر، موریتانی، مالدیو، جیبوتی، سنگال، مجمع‌الجزایر کومور، دولت لیبی مستقر در طبرق، دولت منصور هادی در یمن است. تمامی این کشورها روابط دیپلماتیک خود با قطر را قطع کرده و ورود هواپیماها و کشتی‌های قطری را به خاک خود ممنوع کردند. همچنین عربستان سعودی، تنها گذرگاه زمینی قطر را مسدود کرد. اما تنها دو کشور عربستان سعودی و امارات در این قطع رابطه، تقویت ابعاد مهمی از نیروهای نظامی خود و جنگ در یمن همکاری فعالانه‌ای داشتند. اگرچه، حتی این دو کشور عربی نیز در موضوعات مختلفی مانند نحوه جنگ در یمن و نقش امارات در خارج از خلیج فارس، تنش‌های خاص خود را دارند.
    • اقلیت سنی حاکم در بحرین، وابستگی بیشتری به عربستان سعودی پیدا کرده است. عمده این وابستگی برای تأمین امنیت و مقابله با اکثریت شیعه بحرین و همچنین نیاز به کمک‌های خارجی و حمایت مالی برای صنایع نفت این کشور است.
    • روابط بین عمان و عربستان سعودی سردتر شده است. این دو کشور هرگز شرکای نزدیکی نبوده‌اند و عمان بیش از پیش خود را از عربستان سعودی و امارات جدا کرده و به همان اندازه به حمایت از قطر برخاسته است. به علاوه، عمان در موضوع جنگ داخلی یمن، از ائتلاف عربستان سعودی و امارات کناره گرفت و در روابط با ایران، انعطاف بیشتری نشان داده است.
    • کویت تلاش کرده به عنوان یک میانجی بی‌طرف، کشورهای عرب را متحد کند، اما اکنون به لحاظ نظامی نسبتاً از دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس جدا شده است. این کشور در خانواده سلطنتی خود با تنش‌های داخلی روبروست و از طرف ایران نیز تحت فشار قرار دارد.
    • عراق به جدی‌ترین عامل غیرقابل پیش‌بینی در امنیت خلیج فارس تبدیل شده است. پیروزی» عراق در از هم پاشیدن خلافت» داعش، نه منجر به نابودی داعش و افراط‌گرایان اسلامی شده، نه کشور را متحد کرده و نه از فروپاشی تقریبی حکومت عراق جلوگیری کرده است. تنش‌ها میان گروه‌های قومی- مانند عرب‌ها و کردها- و گروه‌های فرقه‌ای- مانند سنی‌ها و شیعیان- همچنان منبع مهم اختلافات و درگیری‌های این کشور محسوب می‌شود. جهت‌گیری آینده گروه‌های مذکور با ایران، ایالات متحده، کشورهای عربی و ترکیه، همگی مهم است، همچنان که توسعه و اتحاد نیروهای نظامی و امنیتی عراق و گروه‌های مختلف شبه‌نظامیان مردمی» آن نیز اهمیت دارد. همراستایی آینده عراق با ایران یا ایالات متحده و کشورهای عربی و علاوه بر آن، تأثیر آن بر توانایی عراق برای بازسازی پدافندهای ملی مؤثر، یکی از موضوعات بسیار مهم و حساس است که می‌تواند توازن نظامی آینده را شکل دهد.
    • کشورهای عربی خارج از خلیج فارس، نقشی جزئی در حمایت از کشورهای عرب خلیج فارس ایفا می‌کنند. با وجود بحث‌هایی که در مورد اتحاد کلی کشورهای عربی برای تأمین امنیت و مقابله با تروریسم مطرح شده، کشورهای عربی مهم خارج از حوزه خلیج فارس مانند مصر و اردن، به‌طور فزاینده‌ای روی ثبات و مسائل امنیتی خود تمرکز کرده‌اند و نقش مهمی در امنیت خلیج فارس ایفا نمی‌کنند. اتحاد کشورهای عربی همچنان یک افسانه است و چنین اتحادهایی عمدتاً بیهوده و ناکارآمد ارزیابی می‌شوند.
    • سوریه همچنان صحنه نبردی است که در آن، حکومت اسد به عنوان پیروز میدان، مخالفان عمدتاً سنی خود را شکست داده و در به دست گرفتن کنترل مناطق کردنشین سوریه در شمال شرقی این کشور، پیشرفت داشته است. اقتصاد سوریه به دنبال جنگ داخلی آن تقریباً نابود شده و حکومت اسد هنوز به حمایت‌های خارجی از جانب ایران و گروه‌هایی مانند حزب‌الله وابسته است. در عین حال، جنگ بین سوریه و ترکیه نیز بعد جدیدی به این جنگ داده است. با این وجود، به نظر می‌رسد که حکومت اسد برنده» این میدان بوده، چراکه علاوه بر بقای خود، کنترل بیشتر مناطق پرجمعیت کشور را نیز به دست گرفته و از حمایت ایرانی‌ها و روس‌ها بهره زیادی برده است. اکنون جنگ بر سر ادلب سوریه گسترش یافته و به برخوردهای شدید بین نیروهای ترکیه و روسیه-سوریه کشیده شده است. این منطقه هنوز ناآرام است و این در مورد سرنوشت منطقه کردنشین شمال شرق سوریه نیز صدق می‌کند. البته حضور ترکیبی اسد و نیروهای روسیه در سوریه می‌تواند اسد را به پیروز بالفعل این جنگ تبدیل کند، اما به نظر می‌رسد تداوم نوعی تنش بین اسد/ روسیه و اردوغان محتمل خواهد بود. همین مسئله در مورد همراستایی اسد با ایران و حزب‌الله نیز صدق می‌کند.
    • ترکیه به یک عامل غیرقابل پیش‌بینی و کلیدی دیگر در منطقه تبدیل شده است. اردوغان رئیس‌جمهور این کشور، از تحرکات اسلام‌گرایان تندرو در ادلب و جنگ با حکومت اسد پشتیبانی کرده است. به علاوه، درگیری با کردهای کشور خود را نیز از سر گرفته و تلاش کرده کردهای سوریه و عراق را از حمایت از جدایی‌طلبان کرد ترکیه بازدارد. این کشور از ایالات متحده و ناتو فاصله گرفته و به سمت روسیه متمایل شده که البته نتایج بسیار متناقضی در پی داشته است. همچنین ترکیه از قطر در برابر تحریم عربستان و امارات حمایت کرده است.
    • لبنان تقریباً دست به خودتخریبی دولت و اقتصاد خود زده است، هرچند که نیروهای نظامی آن و حزب‌الله همچنان دست‌نخورده باقی مانده‌اند. میزان نفوذ آینده ایران در این کشور غیرقابل پیش‌بینی به نظر می‌رسد.
    • انگلیس و فرانسه نیز نقشی نامشخص ایفا می‌کنند. این کشورها، امکانات و قابلیت‌های قدرت‌نمایی خود را در منطقه حفظ کرده و برخی از نیروهای نمایش قدرت خود را نیز مدرن‌سازی کرده‌اند. اما به کاهش کلی نیروها و قابلیت‌های قدرت‌نمایی خود در منطقه ادامه می‌دهند.
    • چین و روسیه به افزایش نقش استراتژیک خود و قابلیت‌های پیشرو مستقر در منطقه متعهد شده‌اند. پایگاه روسیه در سوریه، آن را به بازیگری عمده در امنیت منطقه تبدیل کرده و چین نیز اولین پایگاه منطقه‌ای خود را در جیبوتی راه‌اندازی کرده است.

    تغییر ابعاد نظامی توازن

    این تغییرات با تغییرات دیگری که در قدرت منطقه‌ای رخ داده، برهم‌کنش داشته‌اند. در درجه اول، ایران به رقیبی به مراتب موفق‌تر از آنچه منابع نظامی آن نشان می‌دهد، تبدیل شده است. در واقع، اگر توازن را با مفهوم نظری و آرمانی آن بررسی کنیم، ایالات متحده و کشورهای عرب خلیج فارس باید از مزیت قاطع برخوردار باشند.

    این ایران بوده که از بسیاری از شکاف‌های بین کشورهای عرب بهره‌گیری کرده و موفقیت فزاینده‌ای به دست آورده است. ایران همواره از اختلافات داخلی در لبنان و ظهور حزب‌الله از زمان تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲، بهره‌برداری کرده است. تحولات ی که از سال ۲۰۱۱ در سوریه آغاز شد، این کشور را دچار چنددستگی کرد. در نتیجه این امکان برای ایران فراهم شد تا از آن زمان، نفوذ خود در سوریه را به‌طور پیوسته گسترش دهد. ایران همچنین توانسته از اختلافات بین کشورهای عرب خلیج فارس در مورد نحوه مقابله با ظهور جنبش‌های افراطی- مانند اخوان‌المسلمین- بهره‌برداری کند و در بهره‌گیری از جنگ داخلی یمن که از سال ۲۰۱۵ آغاز شده نیز موفق عمل کرده است.

    این اندیشکده در بخش دیگری از گزارش خود مدعی شد: در دهه گذشته، قابلیت ایران در حمایت از دولت‌هایی مانند سوریه و بازیگران غیردولتی مانند حوثی‌ها و حزب‌الله و نفوذ در آنها پیوسته بهبود پیدا کرده و این کار را با بهره‌گیری از جنگ‌های ترکیبی و درگیری‌های ی-نظامی در مناطق خاکستری انجام داده است. ایران برای بهره‌برداری از درگیری اعراب با افراط‌گرایان اسلامی و اختلافات فرقه‌ای بین اهل سنت و شیعیان و همچنین، اختلافات قومی بین اعراب و کردها از ابزارهایی مانند نیروی قدس، انتقال سلاح، نیروهای داوطلب و کمک‌های نقدی استفاده کرده است.

    قابلیت‌های جنگ نامتقارن

    در بخش بعدی این ارزیابی، دومین مجموعه عمده از تغییرات در توازن بررسی شده است. این تغییرات، ناشی از توسعه گستره وسیعی از قابلیت‌های جنگ نامتقارن ایران در خلیج فارس و آب‌های مجاور آن در دریای عمان، اقیانوس هند و دریای سرخ است. این بخش، تنها به ارزیابی توازن دریایی نپرداخته و تمرکز آن فراتر از نیروی قدس است، یعنی همه عناصر نامتقارن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که نیروهای نظامی منظم ایران یا ارتش و دیگر بخش‌های حکومت ایران می‌شود. این تحلیل همچنین توازن نیروی زمینی را از دیدگاه متفاوتی بررسی می‌کند. همه قدرت‌های بزرگ درگیر، نیروهای زمینی بزرگی را برای کشورهایی با حد و اندازه متفاوت توسعه داده‌اند. اما جغرافیا و توازن کلی‌تر قابلیت‌های جنگی مشترک در منطقه، قابلیت آنها برای انجام تهاجم پایدار و تحرکات جنگی در خارج از قلمرو خود را به شدت محدود کرده است و حمله به ایران یا عربستان سعودی و اشغال هر یک از آنها پیروزی چندان معناداری برای پیروز» میدان نخواهد بود.

    ایران از توسعه نظامی نیز بهره‌برداری کرده است. فوری‌ترین گام روبه‌جلوی ایرانی‌ها، توسعه طیف وسیعی از قابلیت‌های مقرون‌به‌صرفه جنگ نامتقارن و قابلیت‌های موردنیاز برای جنگ ترکیبی و جنگ در مناطق خاکستری بوده است. این قابلیت‌ها از نیروی قدس- و توانایی حمایت از نیروهای نظامی خارجی و بازیگران غیردولتی- تا قابلیت‌های مهم دریایی- موشکی- هوایی برای تهدید و حمله به اهداف دریایی، کشتی‌ها/ نفتکش‌ها و اهداف ساحلی ثابت در خلیج فارس را شامل می‌شوند.

    حمله عراق به ایران که در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد، حکومت ایران را بر آن داشت تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تأسیس کند، نیرویی که به شدت به تسلیحات و تاکتیک‌های نامتقارن اتکا داشت. اما حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ منجر به بازسازی نیروهای دفاع ملی ایران شد. این کشور با ترکیب نیروهای نظامی منظم، نیروهای سپاه و نیروهای مقاومت مردمی موسوم به بسیج، علاوه بر ایجاد قابلیت دفاع در عمق، توانایی انجام جنگ‌های نامنظم مستمر در برابر هر قدرت مهاجم یا اشغالگری- که تهدیدی مهم برای کشور بزرگی با بیش از ۸۰ میلیون نفر جمعیت محسوب می‌شود- را به دست آورد.

    نیروهای ایران به لحاظ آموزش، تسلیحات و قابلیت‌ها به‌طور پیوسته و به مرور زمان پیشرفت کرده‌اند. این باعث شده، قابلیت ایران برای تهدید جریان صادرات نفت از خلیج فارس و ارعاب یا حمله به کشتی‌ها و تحرکات دریایی در سراسر خلیج فارس و تنگه هرمز بهبود پیدا کرده و در دریای عمان، اقیانوس هند، باب‌المندب و دریای سرخ نیز افزایش یابد. این وضعیت، تهدید مهم و نگران‌کننده‌ای برای صادرات حدود ۲۰ درصد از نفت و بخش بزرگی از صادرات گاز طبیعی مایع جهان مطرح می‌کند.

    قابلیت‌های جنگ موشکی

    بخش نهایی این ارزیابی به بررسی تغییراتی پرداخته است که ناشی از رشد قابلیت‌های موشکی و راکتی ایران و علاوه بر آن، افزایش طیف وسیع قابلیت‌های تهاجمی متعارف و دقیق این کشور است. این تحلیل نشان می‌دهد که تغییرات مذکور، چه تأثیری روی توازن پدافند هوایی زمین‌پایه و هواپایه و علاوه بر آن، روی توازن نسبی قابلیت‌های بازدارنده و جنگی ایرانی‌ها و کشورهای عرب خلیج فارس داشته‌اند.

    ایران با بهبود قدرت موشکی و راکتی خود نیز در حال انجام مجموعه مهم دیگری از برنامه‌های توسعه نظامی است. از زمان جنگ ایران و عراق، ایران در تلاش برای جبران ناتوانی در مدرن‌سازی نیروی هوایی و قابلیت‌های پدافند هوایی خود و همچنین قطع وابستگی به جنگنده‌های فرسوده آمریکایی، نسخه‌های صادراتی هواپیماهای روسی و چینی و چند دهه استفاده از موشک‌های زمین به هوای قدیمی، اقدام به توسعه موشک‌های بالستیک کرده است. ایران در سال ۲۰۱۹ و در جریان حملات دقیق خود به پایگاه هوایی آمریکا در عراق و تأسیسات نفتی سعودی ثابت کرد که به لحاظ قابلیت‌های تهاجمی متعارف و دقیق، علاوه بر موشک‌های بالستیک، در زمینه موشک‌های هواپایه کروز و پهپادهای جنگی نیز از مزیت عمده‌ای برخوردار است. این کشور همچنین نشان داده که می‌تواند سامانه‌هایی را مستقر کند که بازیگران غیردولتی متحد آن مانند حزب‌الله و حوثی‌ها از آنها استفاده کنند.

    اکنون ایران در حال توسعه و استقرار طیف فزاینده‌ای از سامانه‌های موشکی بالستیک و کروز زمین، دریا و هواپایه است که می‌توانند اهداف نظامی کلیدی را مورد حمله قرار دهند. برخی کارشناسان معتقدند که این سامانه‌ها به اندازه‌ای دقیق هستند که ضمن توانایی انهدام اهداف نظامی کلیدی آمریکا و کشورهای عربی، به‌طور بالقوه می‌توانند با استفاده از کلاهک‌های متعارف، پایگاه‌های هوایی و عملیات‌های دشمن را نیز سرکوب کنند. ایران هم‌اکنون نیز می‌تواند با حمله به اهداف ثابت غیرنظامی و حیاتی مانند تأسیسات کلیدی تولید و صادرات نفت، تا حد قابل توجهی به نابودی حتمی طرفین» دست یابد. همچنین احتمالاً قادر است خسارت‌های عمده‌ای به زیرساخت‌هایی مانند نیروگاه‌های برق، تأسیسات آب‌شیرین‌کن، خدمات رفاهی شهری و ساختمان‌های مهم وارد آورد. علاوه بر این، ایران این سامانه‌ها را روی طیف وسیعی از سکوهای پرتاب، از کشتی‌ها گرفته تا پرتابگرهای زمینی متحرک و هواپیماها مستقر می‌کند و حالا به سراغ سوخت جامد یا سامانه‌های کوچک‌تری رفته که سطح بالایی از پراکندگی، تحرک‌پذیری و واکنش سریع را ارائه می‌دهند.

    خلیج فارس به استراتژی‌ها و تاکتیک‌های سان تزو» نیاز دارد

    به‌طور خلاصه، به هیچ وجه معلوم نیست که توانایی پیروز شدن در یک جنگ بزرگ، معیار مناسبی برای توازن نظامی در خلیج فارس باشد. خلیج فارس به استراتژی‌ها و تاکتیک‌های سان تزو» نیاز دارد و نه کلاوزویتس». این توانایی استفاده از نیروهای نظامی برای نفوذ و تهدید، حمایت از دیگر بازیگران دولتی و غیردولتی و انجام عملیات در مناطق خاکستری، نشانگر محدوده‌ای عملی است که می‌توان در آن، از نیروها در منطقه به بهترین وجه استفاده کرد. جالب اینجاست که ضعف‌های ایران آن را وادار کرد تا یاد بگیرد چگونه در این محدوده، از قدرت خود بهترین بهره‌گیری را داشته باشد. دولت‌های عربی نیز دچار چندپارگی، اختلاف و ناکارآمدی شده‌اند و در عین حال، ایالات متحده بر مبارزه با تروریسم و فروش تسلیحات تمرکز کرده و به‌طور چشمگیری، به کاهش استقرار نیروهای خود در منطقه روی آورد.

    احتمال جنگ با ایران فراتر از محدوده احتمالات نیست، اما طبق آنچه این تحلیل ارائه می‌دهد، در مقایسه با احتمال بروز درگیری‌ها در سطح مناطق خاکستری، امکان کمتری دارد. با توجه به تاریخچه این تغییرات، واضح است که ایران، ایالات متحده و شرکای استراتژیک عرب آن تمایلی به ورود به یک جنگ بزرگ دیگر را ندارند. در عوض، انجام عملیات در مناطق خاکستری و جنگ‌های ترکیبی، همراه با اقداماتی برای نفوذ ی در جهت دستیابی به کنترل و نفوذ منطقه‌ای و جنگ تهدید و ارعاب و خشونت سطح پایین‌تر به بخشی پایدار در توازن خلیج فارس تبدیل شده است.

    با این وجود، رویدادها نیز می‌توانند رفتارها را تغییر دهند. کرونا ویروس می‌تواند در آینده، تأثیر چشمگیری روی برداشت دولت‌های حوزه خلیج فارس از چالش‌های امنیتی خود و اولویت نسبی بودجه غیرنظامی در برابر بودجه امنیت ملی داشته باشد. شیوع این ویروس می‌تواند منجر به کاهش استقرار نیروهای آمریکایی، بودجه نظامی و واردات تسلیحاتی اعراب و نیز بودجه نظامی و تولید داخلی تسلیحات نظامی ایران شود.

    هم‌اکنون این ویروس تقاضا برای خرید نفت و قیمت نفت را به‌طور قابل توجهی کاهش داده است. پایدار شدن این روند می‌تواند حتی ثروتمندترین کشورها را به کاهش بودجه امنیت ملی، واردات تسلیحات و اتخاذ اقداماتی برای اصلاحات اقتصادی و کاهش وابستگی به صادرات نفت وادار سازد. اما همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، این روند چنان غیرقطعی و نامشخص است که در حال حاضر، هرگونه تلاش برای ارزیابی تأثیر این ویروس نمی‌تواند چیزی بیش از حدس و گمانه‌زنی باشد. بر همین اساس، این تحلیل هشدار می‌دهد که برآورد تأثیر شیوع کرونا ویروس به تفصیل امکان‌پذیر نیست، اما قطعاً این تأثیر واقعی خواهد بود.[مشرق]


    امیر حسن نژاد

    فرمانده یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش گفت: این مژده را به مردم می‌دهم که در سال ۹۹ خبرهای جدیدی را در حوزه پهپادی از زنجیره تامین در حوزه‌های عملیاتی و انتحاری نیروی زمینی ارتش خواهند شنید.

    پهپادها (پرنده هدایت پذیر از دور) یکی از سلاح‌های راهبردی در تمام جهان هستند و به همین دلیل هم توجه طراحان و نیروهای نظامی را به خود جلب کردند، به نحوی که تاکنون ۳۲ کشور دست به ساخت آن زدند و بیش از ۲۵۰ نوع پهپاد تولید شده است.

    پهپادها با قابلیت‌های فراوان خود در حال حاضر به طور گسترده در زمینه‌های مخابرات، ناوبری جهانی، تحقیقات هواشناسی و جغرافیایی به کار گرفته می‌شوند، اما به جرات می‌توان گفت که بیشترین استفاده از این پرنده‌ها در حوزه نظامی جهت انجام عملیات نظامی یا شناسایی است.

    در حال حاضر بسیاری از کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران برای حراست از منافع خود و مراقبت از مرزها انواع پهپادها را تولید و به کار گرفتند، اما می‌توان گفت تنها کشورهایی که در لبه این تکنولوژی قرار دارند به تعداد انگشت‌های دو دست هم نمی‌رسد که کشور ما هم در میان آن‌ها قرار دارد.

    گواه این موضوع را می‌توان در تحویل‌دهی پهپادهای جدیدی دید که روز شنبه ۳۰ فروردین امسال با حضور امیر سرتیپ امیر حاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، امیر سرتیپ عزیز نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی و امیر صباحی‌فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش دید، در این مراسم ده‌ها فروند پهپاد کرار، ابابیل ۳ و جت چندمنظوره که با دانش بومی ساخته شدند به دو بازوی مراقبتی ارتش جمهوری اسلامی ایران یعنی نیروی پدافند هوایی و نیروی هوایی تحویل داده شد.

    ایده ساخت پهپاد در کشور دقیقا پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۶۴ با ساخت پهپاد تلاش که سرعتی بالغ بر ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت داشت، آغاز شد و پس از آن هم نمونه آن با سرعت ۱۴۰ کیلومتر بر ساعت، شعاع عملیاتی ۵ کیلومتر، سقف پروازی ۲۷۰۰ متر و مداومت پروازی ۴۵ دقیقه ساخته شد، اما این تازه شروع راه بود.

    پس از تلاش‌های بسیار دروازه ساخت پهپادهای فوق پیشرفته بر روی جوانان ایران اسلامی باز شد و پرنده‌هایی، چون خانواده پهپادی مهاجر، کمان و شاهد ۱۲۹ ساخته شد، اما بی‌تردید می‌توان گفت که یکی از پهپادهای ویژه جمهوری اسلامی ایران که می‌توان از آن در هر ماموریتی استفاده کرد کرار است.

    در این میان نیروی زمینی به عنوان یکی از نیروهای چهارگانه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیرویی است که بیشتر مردم هنوز فکر می کنند که فقط روی زمین فعالیت می‌کند و تنها از ادوات زمینی مانند تانک و نفربر بهره می برد و تنها بازوی پروازی آن، یکان بالگردی هوانیروز است. اما حدود یک دهه است که یکان جدیدی هم در نیروی زمینی ارتش آغاز به کار کرده با نام یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش که مردم کمتر با آن و فعالیت هایش آشنایی دارند. به همین دلیل و برای آشنایی بیشتر مخاطبان و مردم با این یکان به سراغ امیر  شهرام حسن نژاد فرمانده یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش رفتیم تا با چگونگی و نحوه فعالیت و همچنین وظایف این یکان بیشتر آشنا شویم.

    امیر شهرام حسن نژاد فرمانده یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش دانش آموخته دانشگاه عالی دفاع ملی است. او مدارج پیشین خود را در دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش (دافوس) و دانشگاه افسری امام علی (ع) گذرانده است.

    متن این گفت‌وگو در ادامه می خوانید.

    امیر عرض سلام و ادب دارم خدمت شما. 

    امیر حسن نژاد: من هم خدمت شما و هم خدمت مردم عزیز ایران اسلامی عرض سلام و ادب دارم.

     امیر لطفا در ابتدا از خودتان بگوئید. چه زمانی وارد ارتش شدید؟

    امیر حسن نژاد: من در سال ۶۷ همزمان با عملیات مرصاد وارد ارتش شدم و ورود به ارتش در هنگامی که جنگ هنوز ادامه داشت از افتخارات من است. 

    امیر چه شد که ارتش در زمینه پهپادی ورود کرد؟

    امیر حسن نژاد: ما در ارتش جمهوری اسلامی ایران برنامه ریزی‌های خود را با فواصل یک‌ساله، ده ساله و در گام دوم انقلاب به صورت چهل ساله در قالب ۲۹ فروردین بیان می‌کنیم و خروجی امروز ۲۹ فروردین در دهه گذشته و ورود ما به گام دوم انقلاب، بهره برداری از توانمندی‌های هایتک و توانمندی‌هایی است که صحنه نبرد را به سمت نیروهای مسلح ما تغییر دهد. یکی از این خروجی‌ها که من از آن به عنوان یکی از دستاوردهای ۲۹ فروردین یاد می‌کنم دستیابی به حوزه‌های پهپادی و پرنده‌های بدون سرنشین است.

    در واقع این اهمیت موضوع بود که مسئولان کشورمان به خصوص در ارتش و نیروی زمینی تصمیم گرفتند تا در این باره یک کار جدی را صورت دهند. جمع بندی نهایی ما در پنج سال گذشته در یک برنامه ریزی مدون به خصوص از ۳ سال گذشته این را نشان می‌دهد که پرنده‌های بدون سرنشین‌ توانمندی‌های عملیاتی ما را در صحنه نبرد ارتقا خواهند داد. ضمن اینکه می‌تواند یک مسئله رقابتی را در آینده برای ما ایجاد کند و ما امروز بر همین اساس حرکت می‌کنیم.

    احساس نیاز در ساختار گروه پهپاد، نیروی زمینی را برآن داشت تا در این حوزه اقدام مهمی را انجام دهد. البته ساختار پهپادی ما به ۱۰ سال گذشته باز می‌گردد، ولی به صورت جدی از سه سال قبل وارد حوزه‌های ساخت تولید و توسعه شدیم. یعنی از زمانی که فرمانده نزاجا تصمیم به بازطراحی نیروی زمینی در قالب طرح‌های لبیک یا امام ‌ای گرفتند و این طرح‌ها را به محضر فرمانده کل قوا ارائه دادند.

    یکی از مباحث حوزه ساختاری و توسعه بحث‌های تولید حوزه پهپاد بود که نیروی زمینی به صورت جدی از ۳ سال قبل وارد این مباحث شد. اما در بحث‌های توسعه ساختاری شرکت‌ها و صنایع داخلی را از نیروی زمینی جدا نمی‌دانیم و در کنار تولیدات خودمان قسمتی از توانمندی‌های خودمان را مدیون صنایع داخلی هستیم و افتخار داریم که نیروی زمینی در کنار صنایع داخلی توانسته از توانمندی‌های پهپادی خوبی استفاده کند.

     امیر لطفا درباره جزئیات این تصمیم‌گیری‌ها و برنامه ریزی‌های پهپادی در ارتش و نیروی زمینی ارتش بیشتر توضیح دهید.

    امیر حسن نژاد: طراحی و تنظیم یک برنامه‌ریزی مدون در حوزه پهپادی، از سه سال گذشته با یک مطالعه راهبردی آغاز شد. آنچه در این میان اهمیت دارد تنظیم یک برنامه مطالعاتی دقیق بود که ضمانت اجرایی داشته باشد. در همین راستا، ما در هر مرحله از این برنامه ریزی با بازخوردگیری برنامه‌های خود نقاط ضعف و قوت آن‌ها را بررسی کردیم. در این میان نقاط ضعف خود را از بین بردیم و نقاط قوت خود را تقویت کردیم.

    حمایت‌ها از تاسیس، تقویت و توسعه یکان پهپادی در نیروی زمینی ارتش به چه صورت است؟

    امیر حسن نژاد: باید به این نکته اشاره کرد که پشتیبانی‌های مادی و معنوی نیروی زمینی ارتش بر اساس اهداف عملیاتی از حوزه پهپادی غیرقابل انکار است. فرمانده نیروی زمینی ارتش و هیئت رئیسه نزاجا همه به این نتیجه رسیده‌اند که حوزه بدون سرنشین‌ها می‌تواند یک نکته قابل تامل و اساسی در رزم آینده باشد و حمایت کامل و خوبی از این موضوع دارند.

    از سویی دیگر پشتیبانی‌های ارزشیابی و ارزیابی عملکرد که توسط ارتش جمهوری اسلامی و ستاد کل نیروهای مسلح انجام شد در از بین بردن کاستی‌ها و تقویت توانمندی‌های ما بسیار موثر است و مجموعه این اقدامات حرکت ما برای دستیابی به نتایج قابل لمس و محسوس نیروی زمینی را در پی داشت که نتیجه آن یک رشد قابل ملاحظه است.

    در بحث توسعه پهپادی نیروی زمینی ارتش چه نکاتی اهمیت دارد؟ 

    امیر حسن نژاد: نکته‌ای که در اینجا در مبحث توسعه پهپادی نیروی زمینی ارتش طی سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته، زنجیره تامین پهپاد و استفاده بهینه از پهپادها در رزم است.

    ما در این زمینه ابتدا نیازهای خود را مطرح کردیم، یعنی اینکه در چه حوزه‌هایی و با چه مشخصاتی باید پهپاد داشته باشیم. شناسایی و ایجاد ارتباط مستقیم با مراکز علمی، تحقیقاتی و پژوهشی و همچنین ایجاد توانمندی‌های تولید پهپاد در نیروی زمینی ارتش نکته‌ای بود که در زنجیره تامین مورد توجه قرار گرفت و امروز ما مفتخر هستیم که بگوییم قسمتی از نیازهای حوزه دست پرتابی و حتی برخی قسمت‌های حوزه عملیاتی خارج از تاکتیک‌های یکان‌های در خط را توسط خودمان تامین می‌کنیم.

    انجام تست‌های تخصصی، کارهای ویژه بر روی قطعات، ترکیبات قطعات و نحوه به کارگیری آن‌ها کاری بود که در زنجیره تامین شکل گرفت. طراحی و فعال سازی زنجیره تامین براساس نیاز ما در این حوزه هاست.

    مجموعه صنایع پهپاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، پهپادهای شناسایی، رزمی و انواع آن را طراحی کرده و می‌سازد. در واقع این موضوع  است که ارتش جمهوری اسلامی ایران در این حوزه احساس نیاز کرده و فعالیت‌های خود را روز به روز تکمیل می‌کند.

     شما اشاره کردید که در تولید و طراحی انواع پهپادهای مورد نیاز در نیروی زمینی ارتش مطالعه دقیقی را انجام دادید، آیا در این مطالعه انواع پهپادهای مورد نیاز نیروی زمینی احصاء شده است؟

    امیر حسن نژاد: ابتدا بهره گیری از پهپادهای رزمی، یعنی آن‌هایی که بتوانند اهداف مورد نظر را در دور دست مورد اصابت قرار دهند و به سلامت بازگردند.

    دوم پهپادهایی که به صورت انتحاری عمل کنند، یعنی بتوانند در یک برنامه ریزی مشخص در محل مورد نظر خود را به هدف زده و آن را منهدم کنند. البته بُرد و نحوه تخریب بسیار اهمیت دارد که در این حوزه ما تا ۲۰۰ کیلومتر دقت را افزایش داده‌ایم.

    سوم پهپادهایی که در حوزه فاوا و جنگال بتواند به ما کمک کند.

    چهارم تقویت حوزه‌های شناسایی و مراقبت در حوزه پهپادی است، یعنی به صورت خلاصه باید بگوییم که ما پهپاد را صرفا در یک یا دو حوزه مورد توجه قرار ندادیم. بلکه پهپادهای نیروی زمینی ارتش در حوزه ترکیبی به واسطه گستردگی نحوه استفاده بسیار مورد توجه قرار گرفت.

    پرواز در شب دیگر حوزه مورد توجه ما در حوزه پهپادی بود. پرنده‌های بدون سرنشین باید این قابلیت را داشته باشند که چه به صورت انتحاری و چه به صورت مراقبت و شناسایی در شب پرواز کنند و بدون هیچ زیرساخت ویژه‌ای بتوانند پس از عملیات به پایگاه اصلی بازگردند.

     نیروی زمینی ارتش در حوزه آموزش های پهپادی چگونه فعالیت می‌کند؟

    امیر حسن نژاد: نکته دیگر که اهمیت دارد و امروز باید به آن توجه داشته باشیم بحث آموزش است که به عنوان زیرساخت پهپادی مورد توجه قرار می‌گیرد. این نیروی انسانی باید به عنوان خلبان، اپراتور، کارشناسان حوزه پهپادی در حوزه موتور، بال و بدنه، اویونیک، الکترونیک و دوربین کار ‌کند. امروز ما به حدی از توانمندی رسیده‌ایم که به زودی برای تربیت نیروهای پهپادی، آموزشگاه اختصاصی و تخصصی پهپاد را در نیروی زمینی ارتش خواهیم داشت که پس از آموزش‌های مقدماتی و آموزشی در نیروی هوایی ارتش وارد آموزش‌های تایپ پهپادی خواهند شد.

     با توجه به اینکه بیشتر کارکنان یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش از قشر جوان هستند، این جوان گرایی در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی دارد؟

    امیر حسن نژاد: توسعه پهپاد امروز به طور کامل در قالب آن چیزی است که در گام دوم انقلاب توسط رهبر انقلاب تبیین شده است، صئرت می گیرد. ما در حوزه‌های علم، پژوهش و همچنین جوان گرایی در پهپاد توانستیم بخشی از این بیانیه را اجرایی کنیم. البته تلاش داریم تا با استفاده از تجارب گذشته و قدرت روز افزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه این گام را بسیار محکم‌تر از قبل برداشته و از تکنولوژی‌های نوظهوری که وجود دارد بیشتر استفاده کنیم.

    در حوزه برنامه‌های توسعه‌ای آینده نیروی زمینی ارتش چه فعالیت‌هایی داشته است؟

    امیر حسن نژاد: ما در مجموعه مطالب مربوط به زنجیره تامین یک اقدام ترکیبی را با به کارگیری تکنولوژی در اختیار نزاجا مورد توجه قرار دادیم. در واقع تمامی این برنامه‌ها و مطالعات نشان از این دارد که نیروی زمینی ارتش در آینده می‌تواند در عرصه پهپادی حرف‌های زیادی را  برای گفتن داشته باشد.

    نکته اساسی در برنامه‌های توسعه‌ای آینده این موضوع است که ما در نیروی زمینی از منویات رهبر انقلاب به عنوان محور اصلی انجام عملکردها بهره می‌بریم.

    نکته بعدی در توسعه آینده، ایجاد شرکت‌های دانش بنیان، استارتآپ ها، برقراری ارتباط علمی و پژوهشی با دانشگاه‌ها و مراکز علمی و مراکز توسعه پهپاد است که طی دو سال گذشته فعالیت‌های خوبی در نیروی زمینی انجام شده و این ارتباط‌ها و تواقفنامه‌ها با اساتید و دانشمندان حوزه‌های هوافضا، الکترونیک و مکانیک پهپاد است.

    یکی از وظایف نیروی زمینی ارتش رصد و پایش مرزهای کشور و تامین امنیت آن‌هاست، یکان‌های پهپادی نیروی زمینی ارتش چه نقشی در این زمینه دارند؟

    امیر حسن نژاد: نکته اصلی مورد توجه رهبر انقلاب تقویت یکان‌های پهپادی درمناطق مرزی است و ما باید بتوانیم به عنوان ماموریت اصلی نیروی زمینی ارتش چه در داخل و چه در آن سوی مرزها، این مهم را به خوبی انجام دهیم. مناطقی که امروز نیروی زمینی ارتش به عنوان ماموریت‌های مرزی در اختیار دارد، یک یکان پهپادی هم به لحاظ ساختاری در کنار آن وجود دارد و توانایی اجرای ماموریت‌های مرزی در دو حوزه تاکتیکی و عملیاتی را دارد.

    در حوزه دارابودن پایگاه‌های پهپادی مرزی تاکنون چه اقداماتی را انجام داده‌اید؟

    امیر حسن نژاد: همان‌طور که فرمانده کل قوا تاکید داشتند که باید در مناطق مرزی توجه به پهپاد بیشتر شود، ما فعلا در شرایط کنونی در مناطق شمال شرق و غرب در حال ایجاد زیرساخت‌های مطمئن برای انجام عملیات‌های پهپادی هستیم. به گونه‌ای که پرنده‌ها در یک فضای ایمن پرواز کنند و در یک فضای عملیاتی بتوانند اهداف خود را شناسایی رهگیری و منهدم کنند.

    نیروی زمینی ارتش برای استفاده از پهپادهای موجود در سال ۹۹ چه برنامه‌های عملیاتی دارد؟

    امیر حسن نژاد: ما در سال ۱۳۹۹ در ۳ حوزه در حال آماده سازی خود برای رزم آینده هستیم. اول برخورداری از پرنده‌های عملیاتی یعنی علاوه بر شناسایی و رهگیری، هدف را هم منهدم می‌کنند. در واقع بتوانند در یک اقدام ترکیبی ماموریت‌های مهمی را انجام دهند.

    دوم پرنده‌های انتحاری است که در مقیاس وسیع در حال عملیاتی شدن در نیروی زمینی هستند. در سال ۹۹ ما در حوزه پرنده‌های عملیاتی و انتحاری اخبار خوبی را برای مردم خواهیم داشت.

    نکته بعدی تعداد و افزایش ساعت پرواز پرنده‌های بدون سرنشین نزاجا برای پرواز در شب است. یعنی باید براساس آموخته‌های هشت سال دفاع مقدس که بیشترین عملیات‌های موفق ما در شب انجام شده، بتوانیم پرنده‌هایی را با کسب تجربه لازم برای این ماموریت‌ها داشته باشیم.

     نقش پهپادها در زمینه افزایش تحرک نیروی زمینی ارتش چگونه بوده است؟

    امیر حسن نژاد: در یکان‌های پروازی نوع ماموریت‌ها تعریف شده است. یعنی اگر یک شناسایی باید با بالگرد انجام شود باید به همان ترتیب انجام شود و یا اگر قرار است عملیات مراقبتی با پهپاد انجام شود، آن ماموریت را برعهده پهپادها می‌گذارند. یعنی هیچ ورود غیرقابل پیش بینی در رابطه با بحث‌های پروازی به واسطه هماهنگی‌های مورد نظر وجود ندارد. اما بسیاری از عملیات‌هایی که امروز در سطوح مختلف ارتش انجام می‌شود توسط پهپادها تسهیل می‌شود.

    شما می‌توانید با پهپادها یک مجموعه عملیات را حذف کنید و صرفا از پهپاد به عنوان یک نقطه اتکا استفاده کنید.

    بزرگ‌ترین مزیت این پرنده‌ها را باید بدون سرنشین بودن، اقتصادی بودن آن‌ها دانست چراکه به مراتب قابل دستیابی و سهل‌تر از سایر پرنده‌هاست. البته باید به این نکته نیز توجه کنیم که هر پرنده جایگاه خود را داراست، یعنی نیروی هوایی با ماموریت‌های خاص خود و یکان‌های بالگردی نیز به همین صورت.

    آیا نیروی زمینی در حوزه ساخت و تامین یعنی در واقع در عرصه زنجیره تامین خودکفا و خوداتکا شده است؟

    امیر حسن نژاد: نیروی زمینی ارتش در بخش‌های تولیدی، ساختاری و تلاش عملکردی در حوزه‌های خرد و کلان پهپاد در بخش‌های تاکتیکی و عملیاتی خودکفاست و در صورت وم کمک به حوزه‌های راهبردی برای انجام عملیات آماده است، به خصوص در هنگامی که دشمن به صورت غیرمترقبه یا پیش بینی نشده بخواهد عملیاتی انجام دهد، آن‌گاه پهپادهای نیروی زمینی ارتش در اقصی نقاط کشورمان عملیات‌های شناسایی - مراقبت و رزمی را به خوبی انجام می‌دهند.

    اما نکته قابل توجه در این زمینه استفاده از قطعات کاملا بومی در قسمت‌های مختلف مانند موتور و دوربین‌های کاملا بومی است که در داخل جمهوری اسلامی ساخته می‌شود و هیچ گونه وابستگی به خارج وجود ندارد.

     خانواده پهپادهای نیروی زمینی شامل کدام پهپادهاست؟

    امیر حسن نژاد: اگر بخواهیم به صورت کلی به خانواده پهپادهای نیروی زمینی بپردازیم، ما ترکیبی از پرنده‌ها را در قالب‌های شناسایی، مراقبت، رزمی و انتحاری را به صورت عملیات داریم. این پرنده‌ها از انواع مهاجر، ابابیل و انواع دیگر که تولیدات نیروی زمینی هستند که به صورت اختصاصی توسط نیروی زمینی نامگذاری شده اند.

    دست پرتاب‌ها دیگر نوع پهپادها هستند که برای عملیات‌های شناسایی – مراقبت استفاده می‌شوند، اما آنچه اهمیت دارد این است که ترکیب ذکر شده باعث شده تا توان نیروی زمینی برای انجام عملیات درمناطق مرزی افزایش پیداکند.

     بسیاری از کارشناسان دفاعی جهان معتقد هستند که ایران جزو ۱۰ قدرت پهپادی دنیاست، این قدرت به چه پشتوانه‌ای حاصل شده است؟

    امیر حسن نژاد: این حرف بسیار صحیحی است و بنده هم در جای دیگری نیز این موضوع را مطرح کردم. ما جزو ۵ کشور اول پهپادی دنیا هستیم و علت آن هم دستیابی به لبه علم در حوزه پهپاد است. این قدرت هم به صورت بومی و بدون هیچ وابستگی حاصل شده است.

    امروز صنایع داخلی جمهوری اسلامی ایران و به کارگیری پهپادها، کاملا بومی است و همین بومی بودن عامل رشد و توسعه این صنعت است. چراکه ما به طور مداوم برای خود نیاز تعریف می‌کنیم و از طرفی هم ارتش و نیروهای مسلح یکی از عوامل توسعه خود را، حوزه‌های پهپادی می‌داند.

    سپاه در اواخر سال ۹۷ یک رزمایش پهپادی را برگزار کرد که در آن تعداد زیادی از پهپادها حضور داشتند، با توجه به اینکه همه چهار نیروی ارتش مجهز به پهپادها هستند آیا قرار است تا مشابه این رزمایش در ارتش برگزار شود؟

    امیر حسن نژاد: ما در حال طراحی یک سناریو برای این موضوع هستیم که بتوانیم گردان‌های پهپادی را در یک مجموعه ویژه در قالب یک عملیات صرفا پهپادی مورد استفاده قرار دهیم. به این موضوع فکر شده و در حال طراحی نهایی است، چراکه کار ساده‌ای نیست. برای انجام این کار باید بتوانیم یک طراحی بسیار خوبی را انجام دهیم و از اینجا اعلام می‌کنیم که بسته رزمایش پهپادی در دستور کار نیروی زمینی ارتش قرار دارد.

     شما گفتید که همه نیروهای چهارگانه ارتش به پهپاد مجهز هستند، در صورت وقوع یک یا حمله احتمالی به کشورمان نحوه هماهنگی یکان‌های پهپادی این نیروها با یکدیگر به چه صورت است؟

    امیر حسن نژاد: ما در نیروی زمینی ارتش و مجموعه ارتش یک خلاء ساختاری داشتیم که این خلاء طی دو یا سه سال اخیر برطرف شده و آن هم ایجاد مرجع هماهنگ کننده فعالیت‌های پهپادی در ارتش است. اکنون در ستاد مشترک ارتش و همچنین ستاد نیروی زمینی مراکز هماهنگی، سنجش و ارتقای توانمندی‌های حوزه پهپادی وجود دارد.

    این مرکز وظیفه طراحی رزمایش‌ها و بازدید و ارزشیابی عملکرد حوزه عملیاتی را دارد که مجموعه این موارد در کنار یکدیگر باعث ایجاد یک هماهنگی در نیروهای زمینی، هوایی، دریایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شده چراکه ما آن‌ها را جدا از خودمان نمی‌دانیم.

     در قضیه داعش که به مرزهای ایران نزدیک شده بود ارتش به خصوص هوانیروز با یک واکنش رسمی از مرزهای کشور دفاع کرد، آیا پهپادهای نیروی زمینی در آن عملیات حضور داشتند یا خیر؟

    امیر حسن نژاد: مدارک مستدل در گروه پهپاد نیروی زمینی ارتش وجود دارد که در کنار آحاد کارکنان و یکان‌های ارتش، یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش هم فعالیت‌های خوبی را در حوزه شناسایی، مراقبت، رهگیری تحرکات داعش انجام داده است. ما در آن دوران دستی بر آتش داشتیم و اقداماتی را انجام دادیم که لازم است تا نتیجه آن اقدامات به کمک مراکز اطلاع رسانی و سامانه‌های اطلاعاتی به اطلاع مردم برسد. در واقع آحاد نیروهای مسلح در این رابطه نقش مهمی داشتند که یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش هم از این قاعده مستثنی نبود.

     چگونه قرار است که یکان پهپادی نیروی زمینی ارتش در این زمینه تجربه کسب کند؟

    امیر حسن نژاد: ساختار پهپاد بیش از ۱۰ سال در نیروی زمینی ارتش قدمت ندارد. این یکان همچنان جوان است و بیش از گذشته نیاز به کسب تجربه و دانش دارد و یکی از موارد مورد توجه گروه پهپادی نیروی زمینی ارتش، توسعه عملکردی است. این توسعه عملکردی به این شکل به دست می‌آید که خلبانان، نیروهای فنی و پشتیبانان ما دائم خود را در صحنه‌های رزمی ببینند، یعنی به موضوعات پهپادی به شکل شب عملیاتی نگاه کنند.

    ما در نیروی زمینی ارتش سه بستر را در حال طراحی داریم؛ نحوه ارزیابی، چگونگی سنجش‌های آتی و نکته سوم هم بازی جنگ پهپادی است. یعنی بتوانیم در فضای شبیه سازی شده، اما حقیقی بازی جنگ پهپادی را در داخل و خارج از مرزها به عنوان یک اقدام آموزشی - عملیاتی و ایجاد انگیزه در بین کارکنان پهپادی خود داشته باشیم.

    امیر به عنوان یکی از فرماندهان عالی‌رتبه ارتش چه خبر خوبی برای مردم در سال ۹۹ دارید؟

    امیر حسن نژاد: این مژده را به مردم می‌دهم که در سال ۹۹ خبرهای جدیدی را در حوزه پهپادی از زنجیره تامین در حوزه‌های عملیاتی و انتحاری نیروی زمینی ارتش خواهند شنید. این موضوع هم از آنجا نشات می‌گیرد که قراردادها، توافقنامه ها، فعالیت‌های تولیدی و انجام تست‌های عملیاتی ما را به مرحله‌ای از اجرا رسانده‌ایم که در سال ۹۹ ما وارد فاز جدیدی از تامین و توسعه پهپادهای نزاجا خواهیم بود.

    کلام آخر.

    امیر حسن نژاد: مردم در این شرایط که بیماری سخت کرونا آن‌ها را درگیر کرده باید بدانند که نیروی زمینی همچنان در مرزها مستقر است و همچنان ماموریت خود را به عنوان حافظ مرزهای جمهوری اسلامی ایران انجام می‌دهد و در کنار کارهایی که برای خدمات رسانی به مردم شریف ایران انجام می دهد، همچنان در خط مقدم حفظ و حراست از مرزهای کشور حضور دارد و ذره‌ای از توانمندی‌های نیروی زمینی به خصوص در حوزه پهپادی کمبود احساس نمی‌شود و مرزهای کشورمان امروز نه تنها در سطح منطقه بلکه در جهان یکی از امن‌ترین مرزهاست.[مشرق]


    حضرت آدم

    حوزه/ این سؤال مطرح است که خوردن از آن درخت برای آدم و همسرش حرام بوده یا مکروه. در صورت حرمت با عصمت انبیا منافات دارد یا خیر؟ در این باره اقوال مختلف است. آنچه مشکل را تا حدی حل می کند این است که آدم در آن مرحله .

    به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب "قصه های قرآن" با موضوع تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم» به قلم سید جواد رضوی، به ارائه داستان زندگی انبیاء پرداخته که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما قرآن یاوران خواهد شد.

    - پرسش ها و پاسخ ‌های داستان حضرت آدم

    ۱- چرا ابلیس بر آدم سجده نکرد و با فرمان الهی مخالفت کرد؟

    قرآن صراحت دارد که ابلیس از جنس فرشتگان نبود بلکه در صف آنان بود. او از طائفه جن بود که مخلوق مادی است. (۵۶)

    انگیزه او در این مخالفت کبر و غرور بود. او می پنداشت که از آدم برتر است و نمی بایست دستور سجده بر آدم به او داده شود. بلکه آدم بر او سجده کند. خداوند ابلیس را به خاطر سرکشی و طغیانگری مؤ اخذه کرد و فرمود: چه چیز سبب شد که بر آدم سجده نکنی و فرمان مرا نادیده بگیری. (۵۷)

    او در پاسخ گفت : من از او برترم زیرا مرا از آتش آفریده ای و او را از خاک و گل. (۵۸)

    ۲: سجده فرشتگان برای خدا بود یا آدم؟

    دانشمندان اسلامی اتفاق نظر دارند که سجده فرشتگان از روی عبادت و بندگی نبوده است تا شرک به خداوند به شمار آید. از سجده فرشتگان دو تفسیر ارائه شده است :

    الف : فرشتگان برای خدا سجده کردند و آدم به منزله قبله آنان بود.

    ب : سجده بر آدم هر چند تعظیم و تکریم او بود ولی در حقیقت عبادت خداوند بود چون به فرمان خدا بود. این وجه با متن روایات سازگارتر است. در حدیثی امام رضا (علیه السلام) می فرماید: سجده فرشتگان از یک سو پرستش حق بود و از سوی دیگر اکرام و احترام آدم بود زیرا ما در صلب آدم بودیم (۵۹).

    ۳ - شجره ممنوعه چه درختی بوده است؟

    در شش موضع از قرآن به شجره ممنوعه اشاره شده است. در منابع اسلامی به دو دسته تفسیر درباره شجره بر می خوریم. دسته ای از روایات آن را مادی تفسیر کرده اند و مصداق آن را گندم دانسته اند. عرب شجره را تنها به درخت اطلاق نمی کند بلکه به بوته های گیاهان نیز شجره می گوید. در قرآن به بوته کدو هم شجره اطلاق شده است.

    دسته دیگر از روایات، شجره را تفسیر معنوی کرده اند و از آن تعبیر به شجره حسد شده است. طبق این روایات، آدم پس از ملاحظه مقام و موقعیت خود چنین تصور کرد که مقامی بالاتر از مقام او نیست، ولی خداوند او را به مقام جمعی از اولیا از فرزندان او - پیامبر اسلام و خاندانش - آشنا کرده، او حالتی شبیه به حسد پیدا کرد و همین شجره ممنوعه بود که آدم مأمور بود به آن نزدیک نشود.

    در حقیقت، طبق روایات درخت ممنوعه، آدم از دو درخت تناول کرد. یکی از مقام او پایین تر بود او را به سوی جهان ماده تنزل می داد که آن گندم بود. دیگری درخت معنوی مقام جمعی از اولیای خدا بود که از مقام و موقعیت او بالاتر قرار داشت. چون او در دو جنبه از حد خود کرد، به آن سرنوشت گرفتار شد. باید توجه داشت که این حسد از نوع حسد حرام نبود و تنها یک احساس نفسانی بوده است. با توجه به اینکه آیات قرآن دارای معانی مختلف است مانعی ندارد که هر دو معنی مراد باشد.

    ۴: نهی شدن آدم از شجره ممنوعه، تحریمی بود یا تنزیهی؟

    در اینجا این سؤال مطرح است که خوردن از آن درخت برای آدم و همسرش حرام بوده یا مکروه. در صورت حرمت با عصمت انبیا منافات دارد یا خیر؟ در این باره اقوال مختلف است. آنچه مشکل را تا حدی حل می کند این است که آدم در آن مرحله هنوز به مقام نبوت نرسیده بود و حال آنکه ضرورت عصمت در انبیا از لوازم منصب نبوت است.

    پاسخ دیگری که به این پرسش می توان داد این است که آدم با مقام والایی که در معرفت و تقوی داشت مسجود ملائکه بزرگ الهی بود و مسلما گناه نمی کند. افزون بر این او پیامبر معصوم است. در اینجا سؤال دیگری که مطرح می شود این است که آن چه از آدم سر زد چه بود.

    در پاسخ سه نظر وجود دارد که مکمل یکدیگرند:

    الف : آنچه آدم مرتکب شد ترک اولی - گناه نسبی - بود نه گناه مطلق. گناه مطلق گناهانی است که از هر کس سر زند گناه است و مستوجب عقاب و مجازات مانند شرک و کفر و ظلم و و گناه نسبی یا ترک اولی این است که فرد باید از اعمال مباح و یا حتی مستحب که در خور مقام افراد بزرگ نیست چشم بپوشد، در غیر این صورت ترک اولی کرده است. مثلا قستمی از نماز ما با حضور قلب و قسمتی بی حضور قلب می گذرد که در خور شأن ما است ولی این نماز هرگز در خور مقام شخصی چون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) نیست که باید سراسر نمازش حضور در پیشگاه خدا باشد، اگر غیر این کند حرامی مرتکب نشد اما ترک اولی کرده است. آدم نیز سزاوار بود از آن درخت نخورد هر چند برای او ممنوع نبود بلکه مکروه بود.

    ب : نهی شدن (۶۰) آدم از درخت ممنوعه، نهی ارشادی بوده است؛ همان که پزشک می گوید: فلان غذا را نخور که بیمار می شوی خداوند نیز به آدم فرمود اگر از درخت ممنوع بخوری از بهشت بیرون خواهی رفت و به درد و رنج خواهی افتاد؛ پس مخالفت فرمان خدا نکرد بلکه مخالفت نهی ارشادی کرد.

    ج : بهشت جای تکلیف نبود، بلکه دورانی بود برای آزمایش و آمادگی آدم برای آمدن بر زمین. این نهی تنها جنبه آزمایشی داشت (۶۱).

    طبرسی (رحمه الله) در تفسیرش می گوید: همه علما متفقند که آدم و حوا با این کار خود مستوجب عقاب نگشتند، زیرا این کار بیش از ترک اولی نبود، اینکه در مقام توبه برآمدند از این رو بود که هر کس در امر دین و دینداری مقامش والاتر بود پشیمانیش بر اندک لغزشی فراوان است.

    ۵: بهشت آدم علیه السلام کدام بهشت بود؟

    بعضی آن را بهشت موعود نیکان و پاکان می دانند، ولی ظاهر این است که آن بهشت نبود بلکه از باغهای پرنعمت و روح افزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است؛ زیرا اولا بهشت موعود قیامت، جاودانی است. در آیات بسیاری به جاودانگی اشاره شده است. ثانیا در آن بهشت نه جایی برای وسوسه های شیطانی است و نه نافرمانی خدا. ثالثا در روایاتی که از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده این موضوع صراحت دارد.

    یکی از روایان حدیث می گوید: از امام صادق (علیه السلام) از بهشت آدم پرسیدم. امام (علیه السلام) در جواب فرمود: باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن می تابید، اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمی شد.

    از آنچه آمد روشن می شود که منظور از هبوط آدم به زمین، نزول مقامی است نه مکانی؛ یعنی از مقام ارجمند خود پایین آمد. احتمال دیگر این است که این بهشت در یکی از کرات آسمانی بوده است. شواهد فراوانی نشان می دهد که این بهشت غیر از بهشت سرای دیگر است، چرا که آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود. این مقدمه اعمال و آن نتیجه اعمال او است.

    ۶: کلماتی که خدا بر آدم القا کرد چه بود؟

    در این که کلمات » و سخنانی که خدا برای توبه، به آدم تعلیم داد چه بوده است تفاسیری مطرح است. معروف است که آن سخنان، این جملات می باشد: قالا ربنا ظلمنا أنفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنن من الخاسرین؛ خداوندا! ما بر خود ستم کردیم اگر تو ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود (۶۲»).

    روایات متعددی که از اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده - همچنان که در فصل روایات بدان اشاره شد - که مقصود از کلمات، تعلیم اسامی بهترین مخلوقات خدا یعنی محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) بوده است که آدم با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضای بخشش نمود و خدا او را بخشید.

    لازم به ذکر است که این تفسیرها منافاتی با هم ندارند زیرا ممکن است مجموع این کلمات به آدم تعلیم شده باشد تا با توجه به حقیقت و عمق باطن آنها، خدا او را مشمول لطف و هدایتش قرار دهد.

    داستان هابیل و قابیل فرزندان آدم علیه السلام

    خداوند متعال در قرآن کریم درباره فرزندان آدم می فرماید:

    واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق اذ قربا قربانا فتقبل من أحدهما و لم یتقبل من الآخر قال لأقتلنک قال انما یتقبل الله من المتقینَ لئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما أنا بباسط یدی الیک لأقتلک انی أخاف الله رب العالمینَ انی ارید أن تبوأ باثمی و اثمک فت من أصحاب النار و ذلک جزأ الظالمینَ فطوعت له نفسه قتل أخیه فقتله فأصبح من الخاسرینَ فبعث الله غرابا یبحث فی الأرض لیریه کیف یواری سوءة أخی فأصبح من النادمینَ من أجل ذلک کتبنا علی بنی أسرائیل أنه من قتل نفسا بغیر نفس أو فساد فی الأرض فکأنما قتل الناس جمیعا و من أحیاها فکأنما أحیا الناس جمیعا و لقد جأتهم رسلنا و بالبینات ثم ان کثیرا منهم بعد ذلک فی الأرض ‍ لمسرفون؛ و داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به حق و درستی بر آنان بخوان آنگاه که آن دو، کار تقرب آوری انجام دادند (هابیل شتر نحر کرد و قابیل اندکی گندم پیش آورد) پس از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. (قابیل) گفت : حتما تو را خواهم کشت. (هابیل) گفت : جز این نیست که خدا از پرهیزکاران می پذیرد. البته اگر تو دستت را به سوی من دراز کنی که مرا بکشی من هرگز دستم را به سویت دراز نمی کنم که تو را بکشم، همانا من از پروردگار جهانیان می ترسم. من می خواهم (سبقت نکنم) تا تو با گناه (کشتن من و دیگر گناهان) من و گناهان خود (به نزد خدا) بازگردی و از دوزخیان باشی و این است کیفر ستمکاران. پس ‍ نفس (اماره) او کشتن برادرش را در نظر وی مرغوب کرد و آسان جلوه داد؛ پس او را کشت و از زیانکاران گردید. پس خداوند زاغی را برانگیخت که زمین را (برای دفن چیزی) می کند تا به وی نشان دهد که چگونه جسد برادرش را که نباید دیده شود، پنهان سازد. وی گفت : ای وای بر من! آیا من ناتوان بودم از این که مثل این زاغ باشم تا جسد برادر خود را پنهان نمایم!؟ پس از پشیمانان گردید و بدین سبب (به سبب وقوع چنین فاجعه ای) بر بنی اسرائیل نوشته و مقرر داشتیم که هر کس انسانی را جز برای قصاص نفس و یا فسادی که در روی زمین کرده باشد بکشد، چنان است که گویی همه مردم را کشته و هر کس انسانی را حیات بخشد، گویی همه مردم را زنده کرده است و به یقین فرستادگان ما برای آنان (بنی اسرائیل) دلایل روشنی آوردند. سپس بسیاری از آنان پس از آن در روی زمین بیش از حد به فساد و خونریزی پرداختند (۶۳»).

    مورخان و راویان اهل سنت گفته اند که آدم و حوا وقتی در زمین قرار گرفتند، خداوند اراده کرد که نسل آنها را پدید آورد و در سراسر زمین منتشر کند. پس از مدتی حوا آبستن شد و در اولین وضع حمل از او دو فرزند، یکی دختر و دیگری پسر به دنیا آمد. نام پسر را قابیل » و نام دختر را اقلیما» گذاشتند.

    مدتی بعد که حوا دوباره آبستن شد باز دو فرزند به دنیا آورد که یکی پسر و دیگری دختر بود. پسر را هابیل » و دختر را لوذا» نامید. وقتی که هابیل و قابیل به سن ازدواج رسیدند، خداوند به آدم وحی کرد که قابیل با لوذا و هابیل با اقلیما ازدواج کند. آدم نیز فرمان خدا را به فرزندانش ‍ ابلاغ کرد ولی هوا پرستی موجب شد که قابیل از فرمان خدا سرپیچی کند؛ زیرا اقلیما» زیباتر از لوذا» بود. حرص و حسد چنان قابیل را گرفتار کرده بود که به پدرش تهمت زد و با تندی گفت : خداوند چنین فرمانی نداده است بلکه این تو هستی که چنین انتخاب کرده ای. (۶۴)

    اما روایات شیعه عموما این مطلب را انکار کرده اند و گفته اند: خداوند برای همسری هابیل حوریه ای فرستاد و برای قابیل از جنیان انتخاب کرد و نسل آدم از آن دو به وجود آمد. در چند روایت دیگر همسر شیث را نیز حوریه ای از بهشت ذکر کرده اند (۶۵). در برخی از روایات نیز آمده است که همسر هابیل یا شیث از همان زیادی گل آدم و حوا خلق شد و موضوع اختلاف قابیل و هابیل را هم که منجر به قتل هابیل گردید، موضوع وصیت جانشینی آدم (علیه السلام) دانسته اند. از روایات معصومین (علیهم السلام) چنین به نظر می رسد که ازدواج برادر و خواهر در تمام شرایع حرام بوده و آدم نیز چنین کاری انجام نداده است. خدایی که آدم و حوا را از گل خلق کرد، این قدرت را داشت که افراد دیگری را نیز برای همسری پسران آدم خلق کند یا از عالم دیگری بفرستد.

    از جمله روایت های جالب و جامع، روایتی است که عیاشی در تفسیر خود از سلیمان بن خالد آورده که : به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم قربانت گردم مردم می گویند که آدم دختر خود را به پسرش تزویج کرد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردم چنین می گویند، اما ای سلیمان! آیا ندانسته ای که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود که اگر من می دانستم که آدم دختر خود را به پسرش تزویج کرده بود من هم دخترم زینب را به پسرم قاسم می دادم و از آیین آدم پیروی می کردم.

    [سلیمان گوید:] گفتم فدایت شوم! مردم می گویند سبب این که قابیل، هابیل را کشت آن بود که به خواهرش رشک برد. امام (علیه السلام) فرمود: ای سلیمان! چگونه این حرف را می زنی آیا شرم نمی کنی که چنین سخنی را درباره پیغمبر خدا آدم (علیه السلام) نقل می کنی؟

    عرض کردم : پس علت قتل هابیل به دست قابیل چه بود؟

    حضرت فرمود: به خاطر وصیت بود. سپس فرمود: ای سلیمان! خدای تبارک و تعالی به آدم وحی فرمود که وصیت و اسم اعظم را به هابیل بسپارد. با این که قابیل از او بزرگ تر بود؛ چون قابیل مطلع شد خشمگین شد و گفت که من سزاوارتر به وصیت بودم. از این رو آدم بنابر فرمان الهی به آن دو دستور داد تا قربانی کنند. چون قربانی به درگاه خداوند بردند، قربانی هابیل قبول شد و از قابیل پذیرفته نشد. این واقعه سبب شد که قابیل بر او رشک برد و او را به قتل برساند.

    [حسین بن خالد گوید] عرض کردم : فدایت شوم! نسل فرزندان آدم از کجا پیدا شد؟ آیا به جز حوا زنی و به جز حضرت آدم مردی بود؟

    حضرت فرمود: ای سلیمان! خدای تبارک و تعالی از حوا قابیل را به آدم داد و پس از وی هابیل به دنیا آمد. چون قابیل به بلوغ و رشد رسید، زنی از جنیان برای او فرستاد و به آدم وحی کرد تا او را به ازدواج قابیل در آورد. آدم نیز این کار را کرد و قابیل هم راضی و قانع بود تا اینکه نوبت ازدواج هابیل شد. خدا برای او حوریه ای فرستاد و به آدم وحی فرمود او را به ازدواج هابیل در آورد؛ حضرت آدم این کار را کرد. هنگامی که قابیل برادرش را هابیل را کشت آن حوریه حامله بود و پس از گذشتن دوران حمل، پسری زایید و آدم نامش هبه الله گذارد، به آدم وحی شد که وصیت و اسم اعظم را به او بسپارد.

    حوا فرزند دیگری زایید و حضرت آدم نامش را شیث گذارد. وقتی او به حد رشد و بلوغ رسید، خداوند حوریه دیگری فرستاد و به آدم وحی کرد او را به همسری شیث درآورد، حضرا آدم نیز این کار را کرد و شیث از آن حوریه دختری پیدا کرد و او را حوره نامید و چون حوره بزرگ شد او را به ازدواج هبه الله در آورد و نسل آدم از آن دو به وجود آمد. وقتی هبه الله از دنیا رفت، خداوند به آدم وحی کرد که وصیت و اسم اعظم را به شیث بسپارد و آدم نیز این کار را کرد. (۶۶)

    سبب قتل هابیل

    از روایات اهل بیت (علیهم السلام) استفاده می شود که علت قتل هابیل مسئله وصایت و جانشینی حضرت آدم بود. قابیل که دید آدم برادرش را به این منصب رساند، به او رشک برد و درصدد قتل او برآمد. برخلاف نظر اهل سنت که قائلند قابیل به خاطر همسر هابیل، به او رشک برد و به قتلش ‍ رساند.

    از این رو قابیل اولین خون ناحق را بر روی زمین ریخت و طولی نکشید که پشیمان شد. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: قابیل جسد هابیل را در بیابان افکند. او سرگردان بود و نمی دانست که آن جسد را چه کند. چیزی نگذشت که دید درندگان بیابان به سوی جسد هابیل روی آوردند؛ قابیل برای نجات جسد برادرش آن را بر دوش کشید ولی پرندگان منتظر بودند که او چه وقت جسد را به خاک می افکند تا به آن حمله ور شوند. خداوند زاغی به آنجا فرستاد. زاغ زمین را کند و طعمه خود را میان خاک پنهان کرد و به قابیل نشان داد چگونه جسد برادرش را به خاک بسپارد. قابیل نیز به آن روش زمین را گود کرد و جسد برادرش را دفن کرد. دراین هنگام قابیل از غفلت و بی خبری خود پشیمان و ناراحت شد و فریاد برآورد: ای وای بر من! آیا من باید از این زاغ هم ناتوان تر باشم و نتوانم مانند او جسد برادرم را دفن کنم؟ (۶۷).

    مرگ آدم و حوا

    طبق برخی از نقل ها، آدم از مرگ هابیل به شدت متأثر شد و چهل شبانه روز بر مرگ او گریست. خداوند به او وحی کرد که من به جای هابیل پسر دیگری به تو خواهم داد؛ پس از آن حوا حامله شد و پسر پاک و زیبایی آورد که او را شیث یا هبة الله (یعنی بخشش خدا) نامید. برخی هبه الله را ترجمه عربی کلمه شیث که عبری است دانسته اند.

    هنگامی که شیث بزرگ شد طبق دستور خداوند، آدم او را وصی خود کرد و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات انبیا را نزد او گذارد، درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرد و گفت : چون من از دنیا رفتم مرا غسل بده و کفن کن و بر من نماز بگذار و بدنم را در تابوتی قرار ده. تو نیز هنگامی که مرگت فرا رسید آنچه را که به تو آموختم و نزدت گذاشتم به بهترین فرزندانت بسپار.

    در مدت عمر حضرت آدم (علیه السلام) اختلاف است، اقوام از نهصد و سی سال، نهصد و سی و شش سال، هزار سال، هزار و بیست سال و هزار و چهل سال گفته اند. جنازه آدم (علیه السلام) را در سرزمین مکه و در غار کوه ابوقبیس (کنار کعبه) دفن کردند و پس از هزار و پانصد سال، حضرت نوح (علیه السلام) هنگام طوفان جنازه آدم را از غار کوه ابوقبیس بیرون آورد و همراه خود به کوفه برد و در غری (شهر نجف کنونی) به خاک سپرد چنانکه در زیارت نامه امیرالمؤ منین (علیه السلام) چنین می خوانیم :

    ألسلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح؛ سلام بر تو و بر آدم و نوح که در کنار تو به خاک سپرده شده اند».

    پس از فوت آدم، حوا به مدت یکسال و پانزده روز بیمار شد و از دنیا رفت و در کنار آدم مدفون شد (۶۸) (۶۹). در برخی از کتب تاریخی مدت بیماری حوا پانزده روز ذکر شده است.

    اوصیای الهی پس از شیث تا ادریس

    جانشینان پس از شیث به این ترتیب ذکر شده اند: آنوش یا ریسان، قینان بن انوش، مهلائیل یا حلیث و پس از او فرزندش یارد یا غنمیشا که به این مقام رسیدند. یارد پدر اخنوخ است که نام ادریس پیغمبر است.

    عمر هر یک از آنان را بین هشتصد تا هزار سال نوشته اند؛ عمر انوش را نهصد و پنج یا نهصد و شصت و پنج، عمر قینان را هشتصد و چهل یا نهصد و بیست و عمر مهلائیل را هشتصد و شصت و پنج یا نهصد و بیست و شش ‍ سال و عمر یارد را نهصد و شصت و دو سال ذکر کرده اند. (۷۰)

    هابیل و قابیل در روایات

    معاویه بن عمار از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت، تفصیل داستان هابیل و قابیل را این گونه بیان فرمود که خداوند به آدم وحی کرد، اسم اعظم و میراث نبوت و اسمایی را که به تو تعلیم کرده ام و آنچه مردم بدان احتیاج دارند را به هابیل بسپار، آدم نیز چنین کرد. چون قابیل مطلع شد خشمناک شد و نزد آدم آمد و گفت : پدر جان! مگر من از وی بزرگتر نبودم و بدین منصب شایسته تر از او نیستم؟

    آدم فرمود: ای فرزند! این کار به دست خداست و او هر که را بخواهد به این منصب می رساند. خداوند این منصب را مخصوص او قرار داد؛ اگر چه تو از او بزرگتر هستی. اگر می خواهید صدق گفتار مرا بدانید، هر کدام یک قربانی به درگاه خداوند ببرید، قربانی آنکه قبول شد شایسته تر از دیگری است. نشانه پذیرفته شدن - قبولی قربانی - این بود که آتشی می آمد و قربانی را می خورد.

    قابیل چون دارای زراعت بود، برای قربانی مقداری از گندم های بی ارزش و نامرغوب را جدا کرد و به درگاه خداوند برد؛ ولی هابیل که گوسفنددار بود یکی از بهترین گوسفندان چاق و فربه خود را جدا کرد و برای قربانی برد. در این هنگام آتشی آمد و قربانی هابیل را خورد و قربانی قابیل رابه حال خود واگذاشت.

    شیطان نزد قابیل آمد و به او گفت : این پیشامد در حال حاضر برای تو اهمیتی ندارد چون تو و هابیل برادرید اما بعدها فرزندان هابیل به فرزندان تو افتخار خواهند کرد و به آنان خواهند گفت که ما فرزندان کسی هستیم که قربانیش قبول شد ولی قربانی پدر شما قبول نشد؛ اگر تو هابیل را به قتل برسانی پدرت به ناچار منصب او را به تو واگذار می کند. او قابیل را ترغیب کرد تا برادرش را بکشد (۷۱).

    ابن مسعود گوید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خون هیچ انسانی به ناحق ریخته نمی شود، مگر این که سهمی از گناه آن به گردن پسر آدم است، چون او اولین کسی بود که این سنت شوم - قتل نفس - را بنا نهاد (۷۲).

    در تفسیر قمی می گوید: پدرم از حسن بن محبوب و او از هشام بن سالم و او از ابی حمزه ثمالی و او از ثویربن ابی فاخته برای ما حدیث کرد که گفت : من از علی الحسین (علیهما السلام) شنیدم، که برای رجالی از قریش سخن می گفت تا آنجا که فرمود:

    هنگامی که دو پسران آدم قربانی خود را انتخاب می کردند، یکی از آن دو از میان گوسفندانی که خود پرورش داده بود گوسفندی چاق تر قربانی کرد و دیگری یکی دسته گندم قربانی کرد؛ در نتیجه قربانی صاحب گوسفند که همان هابیل باشد قبول و ازدیگری پذیرفته نشد. از این رو قابیل بر هابیل خشم کرد و گفت : به خدا سوگند تو را می کشم. هابیل گفت : خدای تعالی تنها از متقیان قبول می کند. اگر تو برای کشتن من دست به سویم دراز کنی من هرگز دست به سویت نمی گشایم که به قتلت برسانم، چرا که من از پروردگار جهانیان ترس دارم. من می خواهم تو، هم گناه مرا به دوش بکشی و هم گاه خودت را، تا از اهل آتش شوی. سزای ستمکاران این است.

    سرانجام، هوای نفس قابیل، کشتن برادر را در نظرش زینت داد و امر پسندیده ای جلوه گر ساخت ولی در این که چگونه برادر را بکشد سرگردان ماند و ندانست که چگونه تصمیم خود را عملی سازد. ابلیس به نزدش آمد و به او تعلیم داد که سر برادر را بین دو سنگ بگذارد و سنگ زیرین را بر سر او بکوبد. قابیل بعد از آنکه برادر را کشت نمی دانست جسد او را چه کند؛ در این حال دو کلاغ از راه رسیدند و به هم حمله ور شدند، یکی از آنها دیگری را کشت و آنگاه زمین را با پنجه اش حفر کرد و کلاغ مرد را در آن چاله دفن نمود. قابیل چون این منظره را دید فریاد برآورد که : وای بر من! آیا من عاجزترم از یک کلاغ که نتوانستم به قدر آن حیوان بفهمم که چگونه جسد برادرم را دفن کنم؟ در نتیجه از پشیمانان گردید و گودالی کند و جسد برادر را در آن دفن نمود. پس از آن دفن مردگان در میان انسان ها سنت شد.

    قابیل به سوی پدر برگشت. آدم، هابیل را با او ندید. از او پرسید: پسرم را کجا گذاشتی؟ قابیل گفت : مگر او را به من سپرده بودی؟ آدم گفت : با من بیا ببینم کجا قربانی کردید. در آن لحظه آن اتفاق به آدم الهام شد. وقتی به محل قربانی رسید؛ همه چیز برایش روشن شد. آدم آن سرزمین را که خون هابیل را در خود فرو برد، لعنت کرد و دستور داد قابیل را لعنت کنند. از آسمان ندا شد که تو به جرم کشتن برادرت ملعون شدی. پس از آن زمین هیچ خونی را فرو نبرد.

    آدم از آنجا برجگشت و چهل شبانه روز بر هابیل گریست. چون بی تابیش ‍ افزون شد به درگاه خدا شکایت کرد. خدای تعالی به او وحی کرد، که من پسری به تو می دهم تا جای هابیل را بگیرد. چیزی نگذشت که حوا پسری پاک و پربرکت زایید. روز هفتم میلاد آن پسر، خدای تعالی به آدم وحی کرد که ای آدم! این پسر بخششی از من به توست. او را هبة الله نام بگذار. آدم نیز چنین کرد (۷۳).

    امام باقر (علیه السلام) در روایتی می فرماید: قابیل به خاطر کشتن برادرش، در میان خورشید آویزان است او با سرمای کشنده و گرمای طاقت فرسا همراه است تا در آتش قهر الهی غوطه ور گردد (۷۴).

    امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: چهره قابیل در جهت گردش خورشید قرار داده خواهد شد تا پیوسته گداخته گردد و در هنگام سرما بر پیکرش ‍ آب سرد و در گرما آب جوش خواهند ریخت (۷۵).

    فلسفه آتش پرستی

    عبدالحمید بن ابی دیلم گوید که امام صادق (علیه السلام) فرمود: هنگامی که قابیل دید آتش، قربانی هابیل را پذیرفت و قربانی او را اعتنا نکرد، شیطان به او گفت : علت پذیرفته شدن قربانی هابیل آن است که او این آتش ‍ را می پرستد پس تو نیز آن را عبادت کن.

    قابیل در جواب شیطان گفت : آتشی را که هابیل پرستیده عبادت نمی کنم ولی نسبت به آتشی دیگر حرفی ندارم و قربانی برایش می برم. این بار آتش ‍ جدید قربانی او را پذیرفت. از این رو قابیل آتشکده ای بنا کرد و در آن آتش ‍ افروخت و به آن تقرب می جست و عبادتش می کرد تا اینکه از پروردگار عزوجل غافل گردید و همین سبب شد که آتش پرستی در خاندانش به میراث باقی ماند (۷۶).

    چگونگی پیدایش نسل

    ابوبصیر گوید: امام باقر (علیه السلام) در حرم نشسته بود، گروهی از دوستانش به دور او حلقه زده بودند، که طاووس یمانی با گروهی وارد مسجد شد و گفت : صاحب این حلقه کیست؟

    به او گفتند: محمد (الباقر) بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) است.

    گفت: من هم او را می خواهم، در مقابل حضرت ایستاد و سلام کرد و نشست و گفت : آیا اجازه پرسش می فرمایید؟

    امام باقر (علیه السلام) فرمود: اجازه دادیم، بپرس.

    گفت : به من خبر بده کدام روز بود که یک سوم مردم هلاک شد؟

    حضرت فرمود: اشتباه پنداشتی ای شیخ! باید بگویی یک چهارم مردم!؟ آن روزی بود که هابیل کشته شد، مردم در آن زمان چهار نفر بودند: قابیل، هابیل، آدم و حوا، پس یک چهارم آنان هلاک شد. گفت : شما درست گفتی. من اشتباه کردم. کدام یک پدر مردم بود، قاتل یا مقتول؟

    حضرت فرمود: هیچ یک؛ پدر مردم شیث بن آدم بود (۷۷).

    ابوبکر حضرمی می گوید: امام باقر (علیه السلام) به من فرمود: مردم - اهل سنت - درباره تزویج فرزندان حضرت آدم (علیه السلام) چه می گویند؟

    عرض کردم که می گویند: حوا هر بار که بارور شد، دو فرزند آورد؛ یک پسر و یک دختر، پسر شکم اول با دختر شکم دوم ودختر شکم اول با پسر شکم دوم ازدواج کرد تا اینکه نسلی به وجود آمد.

    امام باقر (علیه السلام) فرمود: چنین نیست. وقتی هبة الله متولد شد و بزرگ شد، حضرت آدم از خداوند متعال خواست که او را تزویج کند. خداوند حوریه ای از بهشت برای او فرستاد و با او ازدواج کرد و از او چهار پسر به دنیا آورد، پس از آن از آدم فرزند دیگری متولد شد که چون بزرگ شد به او اجازه ازدواج داد. او با جن ازدواج کرد و از آن چهار دختر به دنیا آورد. بنابراین، پسران این پسر با دختران پسر دیگر ازدواج کردند.

    پس آنکه دارای جمال و زیبایی است از جانب حوریه است و آن که صاحب حلم و شکیبایی است از جانب آدم و آن که دارای سبکی و خفت است از جن است. چون زاد و ولد شد، حوریه به سوی آسمان صعود نمود (۷۸).

    زراره گوید: از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد که پیدایش نسل آدم چگونه بود و نیز کیفیت تولید نسل از ذریه او چگونه بود؟

    امام (علیه السلام) فرمودند:. برای آدم هفتاد پشت متولد شد که در هر پشت یک پسر و یک دختر بود، تا وقتی که هابیل به دست قابیل کشته شد. پس از وقوع این حادثه آدم سخت به جزع آمد و از فراغ هابیل بسیار گریست؛ به طوری که تا پنجاه سال توان نزدیکی کردن با حوا را نداشت. پس از آنکه با حوا مقاربت کرد، خداوند متعال بر خلاف هر بار، تنها شیث را به او داد. نام اصلی شیث، هبه الله بود. او اولین کسی بود که در زمین به عنوان وصی تعیین شد. بعد از شیث خداوند متعال تنها یافث را به آدم داد که با او نیز دومی نبود؛ وقتی هر دو به سن بلوغ رسیدند، حق عزوجل آنچه قلم بر صفحه لوح محفوظ ثبت کرده و نکاح خواهر با برادر را حرام کرده است، رعایت نمود، از این رو بود که روز پنجشنبه، بعد از عصر، فرشته ای از بهشت به نام نزله به زمین فرستاد و به آدم امر کرد که او را به تزویج شیث درآورد و آدم نیز چنین کرد.

    بعد از عصر فردای آن روز، فرشته ای به نام منزله از بهشت به زمین فرستاد و به آدم فرمان داد که او را به تزویج یافث درآورد. از ازدواج شیث با حوریه پسری و از تزویج یافث با فرشته دختری متولد شد و پس از بلوغ آنان، حق تعالی دستور داد، دختر یافث با پسر شیث ازدواج کند؛ انبیا و سفرا از نسل این دو به وجود آمدند. از آنچه بعضی می گویند و معتقدند که نسل انبیا از تزویج خواهر و برادر به وجود آمده است باید به خدا پناه برد (۷۹).

    کلینی (رحمه الله) از امام باقر یا امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که : آدم به درگاه خدا شکایت کرد و گفت : پروردگارا! شیطان را بر من مسلط کردی چون خونی که در بدنم جریان دارد! خداوند فرمود: ای آدم! در عوض آن مقرر می دارم که هر یک از فرزندانت که قصد گناه کند (تا آن را انجام نداده) بر او نوشته نشود و چون انجام داد آن را بنویسند و اگر کسی قصد کار نیکی کرد، اگر انجام نداد یک حسنه و اگر انجام داد ده حسنه برای او ثبت کنند.

    حضرت آدم عرض کرد: پروردگارا! بیفزا».

    خطاب شد: هر یک از آنان که گناهی انجام داد و استغفار کرد او را می آمرزم.

    حضرت آدم عرض کرد: پروردگارا! باز هم بیفزا.

    خطاب شد: توبه را برایشان مقرر داشتم تا وقتی که نفس به گلویشان برسد. یعنی تا آن وقت توبه شان را می پذیرم، آدم خشنود شد و گفت: مرا بس ‍است (۸۰).

    -----------------------

    پی نوشت ها:

    (۵۶) - کهف / ۵۰. جمیل بن دراج می گوید: از امام صادق (علیه السلام) سؤال کردم که آیا شیطان از فرشتگان بود یا کاری از کارهای آسمانی به او سپرده شده بود؟ حضرت فرمود: نه از فرشتگان بود و نه کاری به او سپرده شده بود و نه مورد احترام و کرامتی بود. من نزد طیار [ظاهرا مقصود حمزه بن طیار است] آمدم و آنچه را شنیده بودم به او گفتم، طیار سخن امام (علیه السلام) را انکار کرد و گفت : چگونه او از فرشتگان نبود، در حالی که خدای عزوجل می فرماید: و هنگامی که به فرشتگان گفتیم، در برابر آدم سجده کردند مگر ابلیس ». پس طیار خدمت امام (علیه السلام) رسید و در آن هنگام که من هم خدمت حضرت بودم این مطلب را جویا شد و عرض کرد: قربانت شوم این که خدای عزوجل در بسیاری آیات قرآنی مؤ منان را مورد خطاب قرار داده و می فرماید:یا أیها الذین آمنوا آیا منافقان هم در این خطاب داخل هستند؟ فرمود: آری، منافقان هم در آن وارد هستند چنانکه گمراهان و هر کسی داخل در آن است که به دعوت ظاهر اسلام اعتراف دارد. [شر: با همین جمله حضرت پاسخ او را داد یعنی همچنان که خطاب یا أیها الذین آمنوا شامل منافقان و گمراهان نیز می شود با این که آنها در واقع ایمان نیاورده اند، همچنین ابلیس نیز با اینکه از فرشتگان نبود، ولی چون با آنان بود از آنان محسوب می شد و فرشتگان » شامل او هم می شود] نقل از روضه کافی، ص ۲۷۴، ح ۴۱۳.

    (۵۷) - اعراف / ۱۲.

    (۵۸) - اعراف / ۱۲. امام صادق (علیه السلام) فرمود: اولین کسی که قیاس کرد ابلیس بود که گفت : مرا از آتش و آدم را از گل آفریدی. اگر او به حقیقت خلقت آدم آگاه بود هرگز بر او فخر نمی نمود. خداوند عزوجل ملائکه را از نور و جنیان را از آتش و صنفی از جن را از باد و صنف دیگر را از آب آفرید. اما آدم را از گلی آمیخته بیافرید و آنگاه نور و آتش و باد و آب را در وجودش قرار داد که به وسیله نور ببیند و بداند و تعقل نماید و به وسیله آتش بخورد و بیاشامد که اگر آتش در معده نبود غذا گوارش ‍ نمی یافت و اگر باد در اندورن نبود آتش معده افروخته نمی گشت و اگر آب در جوف آدمی نمی بود آتش معده اندرون را می سوزاند پس خداوند در آدم پنج عنصر گرد آورده است. (خاک، آب، آتش، باد و نور) و در ابلیس یک عنصر (آتش) بیش نبود و خود را بر آدم برتر می دانست. (بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۰۲).

    (۵۹) - تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۸.

    (۶۰) - مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه شریفه فتا من الظالمین چنین می نویسد: که منظور از ظلم در جمله مزبور ظلم به نفس و مخالفت ارشادی است نه معصیت و مخالفت امر مولوی پس نهی (نزدیک این درخت مشوید) نهی تنزیهی و ارشادی و خیرخواهانه بوده نه نهی مولوی که نافرمانیش عذاب داشته باشد؛ مثل اینکه شما به فرزند خود بگویی پا راه نرو چون ممکن است میخ پای تو را سوراخ کند و مخالفت با این نهی را معصیت نمی گویند. (المیزان، ج ۸، ص ۳۹ و ج ۱، ص ۲۰۱).

    (۶۱) - سلیمان بن عبدالله می گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم : آیا فرزندان یعقوب به علت جرمی که به پدر و برادر مرتکب شدند از ایمان خارج شدند؟ فرمود: آری و پس از توبه، به ایمان بازگشتند. گفتم : درباره آدم چه می فرمایید؟ فرمود: به آدم کار نداشته باش که تو را توان درک آن نباشد. [نقل از تفسیر نمونه، ج ۱].

    (۶۲) - اعراف / ۲۳.

    (۶۳) - مائده / ۲۷ - ۳۲.

    (۶۴) - مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۸۳.

    (۶۵) - علل الشرایع، ص ۱۷.

    (۶۶) - تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۱۲.

    (۶۷) - مائده / ۳۱ و مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۸۵.

    (۶۸) - آنچه که بین برخی از مردم معروف است که حوا در جده مدفون است، به همین سب آن شهر به جده موسوم گردیده ظاهرا بی اساس است؛ زیرا جده در لغت به معنی کنار دریا و نهر است. بلکه سبب نامیدن شهر جده به این لفظ کنار دریا بودن آن است.

    (۶۹) - سعدالسعود، ص ۳۷.

    (۷۰) - تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۱۰.

    (۷۱) - بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۲۲۷.

    (۷۲) - الدر المنثور، ج ۲، ص ۲۷۶.

    (۷۳) - تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۶۵.

    (۷۴) - تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۱۱.

    (۷۵) - پیشین، ج ۱، ص ۱۶۶.

    (۷۶) - علل الشرایع، ج ۱، ص ۳۶، ب ۲، ح ۱.

    (۷۷) - بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۲۴۱، ح ۳۲.

    (۷۸) - تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۱۶، ح ۶.

    (۷۹) - علل الشرایع، ج ۱، ص ۸۴، ۱۷، ح ۲.

    (۸۰) - اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴.[حوزه]


    فیلم/ ویژگی های خاص حضرت خدیجه(س)؛"حجت الاسلام رفیعی"

    او در ضمن وصیت هایش به پیامبر گفت: من در حق شما کوتاهی کردم، مرا عفو کن.» پیامبر فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و تو نهایت تلاش خود را به کار بردی و در خانه من بسیار خسته شدی.»

    در این مقاله پیرامون ویژگی‌های رفتاری خدیجه علیها السلام نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله سخن خواهیم گفت.

    ۱ - نگرش ارزشی:
    اولین ویژگی حضرت خدیجه علیها السلام نسبت به پیامبر، درک ارزش‌های واقعی او در برابر فریبندگی‌های ظاهری و دنیوی بود. او معنای کمالات انسانی را به خوبی شناخت و چون توانست آن را تنها در وجود پیامبر اکرم بیابد، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک آن فدا کند. او در این راه هم از مال خود گذشت، هم از موقعیت اجتماعی اش. خدیجه برای درک این کمال واقعی، قالب‌های جاهلی را شکست و بهایی سنگین از جمله قطع رابطه ن، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه علیها السلام را به جان خرید. خدیجه علیها السلام این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، این گونه با پیامبر مطرح کرد:

    یابن عم انی رغبت فیک لقرابتک و سعلتک فی قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حدیثک؛ (۱۲) ‌ای پسر عمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانت داری، خوش خلقی و راستگویی ات به تو تمایل پیدا کردم.»

    این نوع نگرش و رفتار، در جامعه‌ای که عموم توده‌ها براساس ظواهر و زرق و برق‌های دنیوی روابط خود را پایه ریزی می‌کنند، نمی‌توانست بدون پی آمدهای تلخ و ناگوار باشد، لذا به فاصله‌ای اندک از پخش خبر ازدواج وی با امین قریش، گروهی از ن به عیب جویی از وی روی آوردند و در محافل خود او را سرزنش کردند. آنان می‌گفتند: او با این همه حشمت و شوکت با یتیم ابوطالب که جوانی فقیر است ازدواج کرد. چه ننگ بزرگی!» خدیجه علیها السلام در مقابل این جهالت‌ها ساکت ننشست و آن‌ها را به صرف نهار دعوت کرد و بعد از پایان مراسم گفت: ای ن! شنیده‌ام شوهران شما (و خودتان) در مورد ازدواج من با محمد صلی الله علیه و آله خرده گرفته اید و عیب جویی می‌کنید، من از خود شما می‌پرسم آیا در میان شما، شخصیتی مثل محمد وجود دارد؟ آیا در گستره مکه و اطراف آن شخصیتی در فضائل و اخلاق نیک، مانند او سراغ دارید؟ من به خاطر این ویژگی‌ها با او ازدواج کردم و چیزهایی از او دیده‌ام که بسیار عالی است. پس شایسته نیست شما این گونه سخن بگویید و نسبت‌های ناروا به دیگران دهید.»

    ن قریش بعد از این سخنان خدیجه، همگی سکوت اختیار کردند و به تدریج پراکنده شدند. (۱۳)

    این شیوه استدلال خدیجه هر چند عمق ارزش گرایی در انتخاب‌ها را نشان می‌داد، برای جامعه جاهل و متعصب آن روز قابل درک نمی‌نمود، لذا ن لجوج قریش به حالت قهر با او رفتار می‌کردند. آن‌ها دیگر به خدیجه سلام نمی‌کردند و نزد او نمی‌رفتند حتی تا سال پنجم بعثت که حضرت زهرا علیها السلام متولد شد، نیز این شیوه رفتاری همچنان پا برجا بود. لذا حتی هنگام وضع حمل، او را تنها گذاشته و پیام فرستادند که: تو با ما مخالفت و با یتیم ابوطالب ازدواج کردی، ما هرگز نزد تو نمی‌آییم و در هیچ کاری کمک نمی‌کنیم!!» این حجم از کینه ورزی‌ها
    دل خدیجه را آزرد تا آن جا که خداوند چهار بانوی پاکیزه (ساره، آسیه، مریم، صفورا دختر شعیب پیامبر) را به یاری او فرستاد و به این سان خدیجه پاداش عشق و علاقه به کمالات انسانی را دریافت کرد و فرزندش فاطمه زهرا علیها السلام را نیز به دنیا آورد. (۱۴)

    ۲ - احترام به شخصیت پیامبر:
    خدیجه به رغم اموال فراوان و موقعیت اجتماعی ویژه‌ای که داشت، در برخورد با رسول اکرم همواره حرمت او را پاس می‌داشت و کوچک‌ترین رفتاری که نشانی از اظهار برتری دهد از خود بروز نمی‌داد. جلوه‌ای عالی از این رفتار را می‌توان در ماجرای عروسی آن دو سراغ گرفت. آن گاه که مراسم عقد و جشن پایان یافته بود و پیامبر می‌خواست به خانه عمویش ابوطالب برگردد، ملکه بطحا و بانوی قریش که اینک همسر او شده بود، این گونه او را مخاطب قرار می‌دهد: الی بیتک فبیتی بیتک و انا جاریتک؛ (۱۵) به خانه خودتان وارد شوید، خانه من خانه شماست و من کنیز شما هستم.» و البته این همه احترام و پاسداشت به خاطر عقیده و ایمان او به توحید بود و بس. (۱۶)

    ۳ - تلاش برای جلب رضایت:
    خدیجه علیها السلام تمام توان خود را به کار می‌برد تا امور منزل را مطابق میل پیامبر اداره کند. از جمله چون به میزان علاقه پیامبر به عبادت آگاه بود، چنان رفتار می‌کرد که پیامبر به راحتی به عبادت و راز و نیازش مشغول باشد و حضور خدیجه را مانعی برای عباداتش نداند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت، در هر ماه چند بار و نیز همه ساله ماه رمضان را در غار حرا به تفکر و عبادت خداوند می‌گذراند (۱۷) و این عمل بعد از ازدواج نیز ادامه داشت. لذا امام هادی علیه السلام می‌فرمود: پیامبر اسلام پس از سفر تجاری شام، درآمدش را بین فقرا تقسیم کرد و هر روز بامداد به فراز کوه حرا می‌رفت و به تماشای شگفتی‌های خلقت مشغول می‌شد و تحت تاثیر عظمت خدا قرار می‌گرفت و خدا را آن گونه که شایسته بود عبادت می‌کرد.» (۱۸)

    خدیجه علیها السلام با درک چنین روحیاتی از پیامبر، هرگز برای او مزاحمتی ایجاد نمی‌کرد و همیشه با همدلی و همراهی او را بدرقه می‌کرد، غذایش را به وسیله حضرت علی علیه السلام به بالای کوه می‌فرستاد و گاه خود نیز با حضرت همراه می‌شد. علامه مجلسی به نقل از صحاح اهل سنت می‌نویسد: در آن ماه رمضان که پیامبر در کوه حرا به سر می‌برد و وحی و بعثت آغاز می‌شد، حضرت علی و خدیجه و یکی از غلامان در حضورش بودند.» (۱۹)

    برای نمونه تنها یکی از این عبادت‌های پیامبر ۴۰ روز به درازا کشید که خدیجه علیها السلام تمام این مدت را به تنهایی گذراند.

    چنین عبادت‌های طولانی به طور طبیعی می‌توانست موجب ناراحتی، دلشوره‌ها و نگرانی‌های مختلفی برای خدیجه شود، اما او نه تنها اعتراض نمی‌کرد بلکه با رسول خدا همراهی نیز می‌نمود، لذا پیامبر صلی الله علیه و آله که خود متوجه نگرانی‌های خدیجه بود، عمار یاسر را نزد خدیجه فرستاد و پیام داد که: ای خدیجه! گمان نکن کناره گیری من به خاطر بی اعتنایی به تو است، بلکه پروردگارم چنین فرمود تا امر خود را اجرا کند. جز خیر و سعادت فکر دیگری نکن. خداوند هر روز، چند بار به خاطر تو به فرشتگان بزرگش مباهات می‌کند. پس وقتی شب شد، در را ببند و در بستر خود استراحت کن.» (۲۰)

    همراهی و همدلی خدیجه و تلاش او برای کسب رضایت رسول اکرم به حدی بود که وقتی هنگام وفات در ضمن وصیت هایش به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: من در حق شما کوتاهی کردم، مرا عفو کن.»، پیامبر فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و تو نهایت تلاش خود را به کار بردی و در خانه من بسیار خسته شدی.» (۲۱)

    ۴ - تصدیق و تایید پیامبر :
    روایات بسیاری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که گویای اهمیت رویکرد خدیجه به پیامبر در آن فضای جاهلی و غربت رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. وقتی که حتی بسیاری از بستگان رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز پیامبر را تنها گذاشتند و حتی کمر همت به نابودی او بستند، خدیجه به محمد صلی الله علیه و آله روی آورد و با او پیمانی جاودانی بست و تا لحظه آخر زندگی بر عهد و پیمانش استوار ماند. پیامبر نیز با درک چنین فضیلتی از خدیجه بود که همواره تاکید می‌کرد این مثل خدیجة.» از جمله زمانی که هاله، خواهر خدیجه برای زیارت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه آمد، پیامبر با دیدن او به یاد خدیجه افتاد و از شدت تاثر به خود لرزید. بعد از رفتن او، عایشه پرسید: چه قدر از پیر زن قریش که سال خوردگی صورتش را چروکین و سرخ کرده بود یاد می‌کنی با این که امروز روزگار او را نابود کرده و خداوند همسری بهتر به شما بخشیده است!؟ پیامبر فرمود:
    هرگز، به خدا سوگند! بهتر از خدیجه هیچ گاه نصیبم نشد، او هنگامی به من ایمان آورد که مردم مرا تکذیب می‌کردند و. و.» (۲۲)

    عبدالله بن مسعود نمونه‌ای از مشاهدات خود پیرامون ایمان خدیجه را آن زمان که هیچ کسی به پیامبر ایمان نیاورده بود، اینگونه بیان می‌کند: نخستین چیزی که از اسلام دانستم این بود که با عموهایم و تعدادی از اعضای قبیله، وارد مکه شدیم. چون می‌خواستیم مقداری عطر بخریم ما را به عباس بن عبدالمطلب راهنمایی کردند. او بالای چاه زمزم، در کنار کعبه نشسته بود. زمانی که پیش او نشسته بودیم، دیدیم مردی که دو لباس سفید پوشیده بود و گیسوان و ریش پر و دندان‌های سفید و. داشت و چهره‌اش مثل ماه می‌درخشید، از باب صفا وارد مسجدالحرام شد. در طرف راست او یک نوجوان و پشت سرش بانویی پوشیده را دیدم. آن‌ها کنار حجرالاسود رفتند. ابتدا آن مرد به حجرالاسود دست کشید، سپس آن نوجوان و بعد آن بانو. آن گاه هر سه به طواف کعبه مشغول شدند. وقتی هفت بار طواف کردند، کنار حجر اسماعیل آمدند و نماز جماعت خواندند. آن مرد هنگام تکبیر دست هایش را تا کنار گوشش بلند می‌کرد تا به قنوت نماز رسیدند. قنوت را طولانی کردند تا آن که نماز تمام شد. من که چنین چیزی ندیده بودم، از ابن عباس پرسیدم: آیا دین جدیدی به مکه آمده است؟ من چنین دینی را در مکه ندیده بودم؟ گفت: این مرد برادرزاده من، محمد بن عبدالله است و آن نوجوان برادرزاده دیگرم علی بن ابی طالب و آن خانم هم همسر محمد؛ خدیجه دختر خویلد است. به خدا قسم غیر از این سه نفر کسی در روی زمین به این دین اعتقاد ندارد.» (۲۳)

    ۵ - انفاق اموال:
    پیرامون مظاهر ثروت خدیجه نوشته اند: هشتاد هزار شتر، اموال تجاری او را حمل و نقل می‌کردند، بارگاهی از حریر سبز با ابریشم بر بام خانه‌اش برافراشته بودند که مردم رفت و آمد می‌کردند و به فقرا کمک می‌شد، چهار صد غلام و کنیز امور اقتصادی و شخصی او را اداره می‌کردند.» (۲۴) با این همه او بلافاصله بعد از ازدواج نزد عمویش ورقة بن نوفل رفت و اموال فراوانی به او داد و گفت: این‌ها را نزد محمد صلی الله علیه و آله ببر و بگو این اموال هدیه به شماست و هرگونه بخواهی در آن‌ها تصرف کن و هر چه غلام و کنیز و ثروت و ملک دارم، همه را به احترام حضرت، به او بخشیدم. ورقة بن نوفل نیز کنار کعبه آمد و بین زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و با صدای بلند گفت:‌ای عرب! بدانید که خدیجه شما را شاهد می‌گیرد که خود و همه ثروت خود از غلامان، کنیزان، املاک، دام‌ها، مهریه و هدایایش را به محمد صلی الله علیه و آله بخشیده است و همه آن‌ها هدیه‌ای است که محمد آن را پذیرفته است و این کار خدیجه به خاطر علاقه و محبت او به محمد صلی الله علیه و آله است. شما در این باره گواه باشید و گواهی دهید.» (۲۵)

    دامنه این یاری مالی به سال‌های اولیه ازدواج ختم نیافت بلکه هنگام محاصره اقتصادی در شعب ابی طالب و حتی بعد از آن نیز اموال خدیجه نقش اساسی در نجات اسلام و مسلمانان از نابودی ایفا کرد تا آنجا که پیامبر در ماجرای شعب فرمود: هیچ ثروتی، هرگز مثل ثروت خدیجه به من سود نرساند.» (۲۶)

    طبق بعضی روایات در ماجرای محاصره، از اموال خدیجه چیزی نماند و به نقل از حضرت خدیجه علیها السلام چیزی جز دو پوست باقی نماند که هنگام استراحت یکی را زیرانداز و دیگری را روانداز قرار می‌دهیم.» در این مدت ابوالعاص بن ربیع، داماد حضرت خدیجه، شترها را با گندم و خرما با شگردهای مختلف به آن‌ها می‌رساند و در طول سه سال محاصره، مصارف آنان از اموال خدیجه تامین می‌شد. (۲۷)

    ۶ - تحمل پذیری و صبر:
    خدیجه صبر و تحمل را در زندگی با رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشه خود ساخت و در برابر فشارهای مختلف همسایه‌های مشرک، ن متعصب، محاصره اقتصادی و. بردباری و تحمل پذیری ویژه‌ای از خود نشان می‌داد. از جمله این وقایع می‌توان به واقعه شعب اشاره کرد که نقش مهمی نیز در تحلیل قوای جسمانی خدیجه علیها السلام داشت، به اندازه‌ای که به فاصله اندکی از پایان محاصره، آن بانوی بزرگوار وفات یافت. در این محاصره یاران پیامبر (چهل نفر) جز چهار ماه حرام سال را در گرمای داغ تابستان و بیابان خشک و. تحمل می‌کردند و در این زمان بانوی محمد که ۶۳ تا ۶۵ ساله بود، علاوه بر صرف اموال، خود نیز در شمار محاصره شدگان بود.

    میزان فشاری را که بر محاصره شدگان وارد می‌شد می‌توان از گزارش سعد وقاص فهمید. او می‌گفت: شبی از دره بیرون آمدم، از شدت گرسنگی تمام توانم را از دست داده بودم، چشمم به پوست خشکیده شتری افتاد، آن را برداشتم و بعد از شستن و پختن و کوبیدن، با آب خمیر مخلوط کردم و سه روزی با آن به سر بردم.» (۲۸)

    بنت الشاطی از نویسندگان عرب در مورد میزان تحمل خدیجه علیها السلام در این دوران می‌نویسد: خدیجه در سنی نبود که تحمل آن همه رنج برایش آسان باشد، و از کسانی نبود که در جریان زندگی با تنگی معیشت خو گرفته باشد. اما در عین حال و با وجود کهولت سن، سختی‌هایی را که در اثر محاصره در شعب وارد می‌شد تا سر حد مرگ تحمل کرد. (۲۹)

    در این دوره حتی برخی بستگان پیامبر نیز با بی رحمی تمام بر این فشارها می‌افزودند که از جمله آن‌ها می‌توان از ابوجهل نام برد که مانع می‌شد تا حکیم بن حزام برای عمه‌اش خدیجه علیها السلام که در شعب بود، حتی از اموال خود خدیجه آذوقه برساند. (۳۰)

    ۷ - انیس و غم زدای پیامبر:
    با این همه سختی و فشار، خدیجه خم به ابرو نمی‌آورد و در تمام دوران زندگی قبل و بعد از بعثت به سان بانویی شفیق، بر گرد وجود پیامبر می‌گشت و با سیمای خندان خود غم‌ها را از رخ پیامبر می‌زدود و در این بین به سان یاور، وزیر و کمک رسانی توانمند او را یاری می‌کرد.

    ابن هشام می‌نویسد: خدیجه به پیامبر ایمان آورد، گفتارش را تصدیق کرد و او را یاری داد و.

    خداوند به وسیله او به پیامبرش آرامش داد به نحوی که هیچ خبر ناراحت کننده‌ای از قبیل رد و تکذیب را نمی‌شنید مگر این که خداوند به وسیله خدیجه گشایش برایش ایجاد می‌کرد. وقتی خدا پیامبرش را به خدیجه برمی گرداند، دشواری‌ها را بر او آسان می‌کرد و تصدیقش کرده، اعمال مردم را (که موجب آزار شده بود) بی اهمیت جلوه می‌داد. رحمت خدا بر او باد. (۳۱)

    حجم سنگین فشارهای قریش و مشرکان با این سخن پیامبر روشن می‌شود که: ما اوذی نبی بمثل ما اوذیت؛ (۳۲) هیچ پیامبری مثل من آزار ندید.» و خدیجه علیها السلام در تمام این آزارها، یار و غم زدای پیامبر بود.

    علامه مجلسی می‌نویسد: در سال‌های آغازین بعثت بود که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله با سیمایی غمگین و محزون از غار حرا به خانه برگشت. خدیجه علیها السلام می‌گوید، به پیامبر گفتم: نشانه اندوه در چهره ات می‌بینم، چه شده است؟ فرمود: علی از من جدا شده و معلوم نیست کجاست؟ [عده‌ای از مسلمانان به خاطر پرهیز از گزند مشرکان پراکنده شده بودند و میان علی علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز فاصله افتاده بود] در مورد آسیب رسانی مشرکان به وی نگرانم!

    به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردم: بر شترم سوار می‌شوم، یا او را می‌یابم و یا مرگ بین من و او فاصله می‌اندازد.

    خدیجه سوار شتر شد و به جست و جو پرداخت تا آن که قیافه کسی را دیده بر او سلام کرد و از صدای جوابش فهمید علی است. آن گاه به سوی خانه برگشت و با دادن خبر سلامتی علی، پیامبر را خوشحال کرد به اندازه‌ای که پیامبر یازده بار شکرا للمجیب گفت.

    ۸ - مجاهدت و دفاع از رسول خدا صلی الله علیه و آله:
    از مصادیق مجاهدت خدیجه علیها السلام می‌توان به موضوع پذیرش اسلام در سال‌های جهل و گمراهی و نیز تقیه شدید در شرایط خوفناک و وحشتناک آن عصر اشاره کرد. میزان خطرات پذیرش اسلام در آن دوره به حدی بود که امام صادق علیه السلام می‌فرمود: پیامبر خدا پنج سال در مکه به طور پنهانی می‌زیست، علی و خدیجه با او بودند و اسلام خود را پنهان و به شدت تقیه می‌کردند. (۳۳)

    علاوه بر این خدیجه علیها السلام در مقام دفاع از پیامبر نیز برمی آمد. از جمله اصبغ بن نباته می‌گوید: عصر روز جمعه در مسجد در حضور علی علیه السلام بودیم که مردی بلند قامت به نام سواد بن قارب خدمت امام آمد. او بعد از رد و بدل شدن مطالبی گفت: از یمن سوار شتر شدم و به سوی مکه آمدم. با نخستین کسی که روبه رو شدم ابوسفیان بود. بر او سلام کردم و پیرامون خاندان قریش پرسیدم، گفت: مشکلی نیست فقط یتیم ابوطالب دین ما را فاسد کرده است.

    گفتم نام او چیست؟ گفت: محمد و احمد. پرسیدم کجاست؟ گفت با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرده و در خانه اوست. مهار شتر را کشیدم و به خانه خدیجه رفتم و در زدم. خدیجه پشت در آمد

    و پرسید: کیستی؟ خود را معرفی کردم و گفتم: می‌خواهم با محمد ملاقات کنم.

    او این گونه پاسخ داد: اذهب الی عملک ماتذرون محمدا یاویه ظل بیت قد طردتموه و هربتموه و حصنتموه اذهب الی عملک؛

    به دنبال کار خود برو، محمد را رها نمی‌کنید تا در پناه خانه‌اش بیاساید. شما او را از خود دور کردید و فراری دادید و در مقابلش سنگربندی کردید، برو به دنبال کارت.»

    پیامبر فرمود:‌ای خدیجه در را بگشا، وقتی وارد شدم سیمای نورانی پیامبر را دیدم و به رسالت او ایمان آوردم و بعد از وداع به یمن برگشتم. (۳۴)

    یک بار هم که جهال عرب با سنگ پرانی حضرت را زخمی کردند و در پی او تا خانه خدیجه آمدند و خانه را سنگ باران کردند، خدیجه بیرون آمد و گفت: آیا از سنگباران کردن خانه زنی که نجیب‌ترین قوم شماست، شرم ندارید؟ و مردم با شنیدن این سخن شرمنده و متفرق شدند و آن گاه خدیجه به مداوای همسرش شتافت. در همین واقعه بود که پیامبر از سوی خداوند به او سلام رساند و خدیجه در برابر سلام الهی گفت: ان الله هو السلام و منه السلام و علی جبرئیل السلام و علیک یا رسول الله السلام و برکاته.» (۳۵)
    ----------
    پاورقی
    ۱) بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۳۵۲.
    ۲) همان، ج ۱۰۲، ص ۲۷۲.
    ۳) همان، ج ۱۶، ص ۶۹.
    ۴) همان، ج ۷۵، ص ۵۶.
    ۵) همان، ج ۱۶، ص ۶۹.
    ۶) همان، ج ۱۹، ص ۲۱.
    ۷) سیره اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۱۱؛ کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۱۱.
    ۸) تاریخ طبری، ج ۴، ص ۵۹۳.
    ۹) سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۸۰.
    ۱۰) سیره نبوی، ابن هشام، ج ۱، ص ۱۹۹.
    ۱۱) سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۸۱.
    ۱۲) سیره نبوی، ابن هشام، ج ۱، ص ۲۰۱؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۵۲۱.
    ۱۳) بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۸۱؛ ج ۱۰۳، ص ۳۷۴.
    ۱۴) همان، ص ۸۰.
    ۱۵) بحارالانوار، ج ۱، ص ۴.
    ۱۶) سفینة البحار، ج ۲، ص ۵۷۰؛ وفات اهرا، مقرم، ص ۷.
    ۱۷) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۳، ص ۲۰۸.
    ۱۸) بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۰۹.
    ۱۹) همان، ج ۱۵، ص ۳۶۳.
    ۲۰) بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۷۹ و ۸۰.
    ۲۱) شجره طوبی، ج ۲، ص ۲۳۵.
    ۲۲) قاموس الرجال، ج ۱۰، ص ۴۳۲.
    ۲۳) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۳، ص ۲۲۵.
    ۲۴) بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۲.
    ۲۵) همان، ج ۱۶، ص ۷۵ تا ۷۷.
    ۲۶) همان، ج ۱۹، ص ۶۳.
    ۲۷) ریاحین الشریعه، ج ۲، ص ۲۱۱.
    ۲۸) سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۳۷۹؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۷۹.
    ۲۹) خدیجه کبری، نمونه زن مجاهد مسلمان.
    ۳۰) سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۳۳۵؛ بحارالانوار، ج ۱۹، ص ۱۸.
    ۳۱) سیره نبوی، ابن هشام، ج ۱، ص ۲۴۹؛ استیعاب، ج ۴، ص ۱۸۲۰؛ با اختلاف اندک.
    ۳۲) بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۱.
    ۳۳) کمال الدین، ص ۱۹۷؛ نمونه‌هایی از مجاهدت این بانو در ماهنامه مبلغان ش ۱۱، ص ۸ به بعد مطالعه کنید.
    ۳۴) اختصاص مفید، ص ۱۸۱؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۹۸.
    ۳۵) استیعاب، ج ۴، ص ۱۱۱ و ج ۲، ص ۷۱۹؛ اسد الغابة، ج ۵، ص ۴۳۸.[مشرق]


    حضرت خدیجه کبری (س) ۶۸ سال پیش از هجرت پیامبر (ص) در مکه مکرمه به دنیا آمد و دهم ماه رمضان سال دهم بعثت، چشم از جهان فرو بست.

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

    اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خَدیجهَ الکُبری .

    زندگی‌نامه حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

    اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَهَ اَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خالِصَهَ الْمُخْلِصاتِ، اَلسَّلامُعَلَیْکِ یا سَیِّدَهَ الْحَرَمِ وَ مَلائِکَهَ الْبَطْحآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اَوَّلَ مَنْ صَدَّقَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ مِنَ النِّساءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّهِ حَقَّ الْوَفآءِ، وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا قَرینَهَ حَبیبِ اِلهِ السَّمآءِ، اَلْمُزَوَّجَهِ بِخُلاصَهِ الْأَصْفِیآءِ، یَا ابْنَهَ اِبْراهیمَ الْخَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرآئیلُ، وَ بَلَّغَ اِلَیْهَا السَّلامُ مِنَ اللَّهِ الْجَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا حافِظَهَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا ناصِرَهَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَوَلّى‏ دَفْنَها رَسُولُ اللَّهِ، وَ اسْتَوْدَعَها اِلى‏ رَحْمَهِ اللَّه، اَشْهَدُ اَنَّکَ حَبیبَهُ اللَّهِ وَ خِیَرَهُ اُمَّتِهِ، اِنَّ اللَّهَ جَعَلَکِ فى‏ مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ فى‏ قَصْرٍ مِنَ الْیاقُوتِ وَ الْعِقْبانِ، فى‏ اَعْلى‏ مَنازِلِ الْجَنانِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ

    زندگی‌نامه حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

     حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و مادر ارجمند حضرت فاطمه زهرا (س) است.
    حضرت خدیجه (س) از قبیله قریش بود. پدرش خُوَیلد بن اسد و مادرش فاطمه بنت زائده است که هر دو از ریشه دارترین و اصیل‌ترین خاندان‌های عرب در حجاز بودند.
    خویلد در دوره جاهلیت، مهتر طائفه خود و از محترمان قریش به شمار می‌رفت و دارای موقعیتی ممتاز بود.
    خدیجه کبری (س) چند سال (حدود ۱۵ سال) قبل از عام الفیل و ۶۸ سال پیش از هجرت پیامبر (ص)، در مکه مکرمه به دنیا آمد.
    آن حضرت (س) پیش از ظهور اسلام از ن بر جسته قریش محسوب می‌شد و به او طاهره»، مبارکه‏»، سیده ن قریش»، بانوی دوراندیش و خردمند» و بانوی عاقل» می‌گفتند که نشان دهنده جایگاه بالای او در میان مردم است.
    او بانویی وزین و با وقار، عفیف و پاک‏دامن، پرهیزکار و مورد احترام، و انسانی روشن بین و دور اندیش، علاق‏مند به‏ معنویات، با سخاوت، معتقد به حق و حقیقت، و متمایل به ‏اخبار آسمانی بود.
    آن حضرت (س) علاوه بر کثرت اموال و املاک، از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ‏ای داشت و او را ملکه بطحاء» می ‏گفتند.
    حضرت خدیجه (س) در دوران جوانی با تشکیل کاروان‏‎های تجاری و با مدیریت و درایتی قوی، و به دور از رسم تاجران آن زمان که از طریق رباخواری ثروت اندوزی می‌کردند، به تجارت و کسب درآمد روی آورد. چندین شتر در دست کارگزاران او بود که در اطراف کشور‌هایی مثل شام، مصر و حبشه، رفت و آمد و داد و ستد می‌کردند.
    خدیجه کبری (س) از ثروتمندترین افراد مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه‎‏اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه‏گاه نیازمندان بود.
    حضرت خدیجه (س) از طرف پدر با رسول خدا (ص)، عموزاده بود و نسب هر دو به قصی بن کلاب می‌رسید. او از لحاظ نسب از همه ن پیامبر اکرم (ص) به ایشان نزدیک‏تر است.
    خدیجه کبری (س) قبل از ازدواج با رسول خدا (ص)، دو بار ازدواج کرده بود. نخست زن ابوهاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن، زن عتیق بن عائذ از بنی مخزوم گردید که هر دو از دنیا رفته بودند. وی از ابوهاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب یک دختر شد.
    البته عده‌ای از علما هم معتقدند که خدیجه (س) پیش از آن، ازدواجی نکرده بود و فرزندان منتسب به او، مربوط به خواهرش می‌باشد.
    پس از این دو ازدواج، با آن که زنی زیبا و ثروتمند بود و خواستگاران فراوانی از جمله مردان ثروتمندی از قریش مانند ابوجهل بن هشام و عقبه بن ابی معیط داشت، ازدواج نکرد و با دارایی که داشت به بازرگانی پرداخت.

    آشنایی و ازدواج با محمد امین (ص)

    خدیجه (س) وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی محمد امین (ص) را شنید، در پی مذاکراتی با ابوطالب عموی پیامیر (ص)، برادر زاده او محمد (ص) را برای امور مربوط به داد و ستد‌ها در کاروان تجارتی خود انتخاب کرد و محمد امین (س) از سوی او و برای تجارت، به شام رفت.
    پس از این سفر تجارتی بود که خدیجه (س) شیفته لیاقت، نجابت، امانت داری و راستگویی، خوی نیکو، مکارم اخلاقی و معنوی، شخصیت ممتاز و محترم، و خصال پسندیده محمد امین (ص) شد و به ازدواج با او مایل گردید. سپس زنی به نام نفیسه دختر علیه را واسطه قرار داد تا آمادگی او را برای ازدواج، به اطلاع محمد (ص) برساند و با برپایی مجلس عقد باشکوهی در خانه خود، همسر آن حضرت (ص) شد.
    بعضی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با محمد امین (ص) در میان گذاشت و به گفته ابن هشام مورخ مشهور، به وی گفت: عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، می‌خواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم»، پیامبر (ص) موضوع را با عموی خود ابوطالب در میان گذاشت، و ابوطالب نظر موافق خود را اعلام کرد که نفیسه بانوی واسطه نیز آمادگی محمد امین (س) را به خدیجه (س) خبر داد.
    این ازدواج مبارک، ۱۵ سال قبل از بعثت پیامبر (ص) و هنگامی صورت گرفت که ۲۵ سال از عمر شریف آن حضرت (ص) و ۴۰ سال از عمر حضرت خدیجه (س) می گذشت.
    چنان که بین مورخان مشهور است و اهل سنت نیز آن را تأیید می‌کنند، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) ۴۰ سال داشت، اما با توجه به تعداد فرزندانی که از این ازدواج به دنیا آمده است، می‌توان گفت: تاریخ نویسان عدد ۴۰ را از آن جهت که عدد کاملی است انتخاب کرده اند. ابن سعد به اسناد خود از ابن عباس روایت می‌کند که سن خدیجه (س) هنگام ازدواج با حضرت محمد (ص)، ۲۸ سال بوده است.
    مراسم عقد آن‌ها با حضور عمو‌های پیامبر (ص) و بستگان خدیجه (س) که از همه مشهورتر پسر عموی او ورقه بن نوفل بود، انجام و خطبه عقد توسط ابوطالب که بزرگ بنی هاشم و عمو و کفیل پیامبر (ص) بود، اجرا شد و بر خلاف سنت‌های ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، خدیجه (س) بخش زیادی از مال و ثروت و دارایی خود را به حضرت محمد (ص) هدیه کرد.
    مهریه حضرت خدیجه (س) بنا بر برخی نقل‎ها، ۲۰ شتر و بنا بر نقل بعضی ۱۲ اوقیه و نیم که ۵۰۰ درهم می‌شود، بود.
    این جریان باعث شد ن مکه رابطه شان را با خدیجه (س) قطع کنند و او را تنها بگذارند.
    امام جعفر صادق (ع) می‌فرمود: وقتی خدیجه (س) پیامبر اکرم (ص) را به همسری برگزید، ن مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه (س) سلام نمی‌کردند، حتّی از رفت و آمد ن دیگر با او هم جلوگیری می‌نمودند. به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه (س) مستولی شد. البته او بیشتر از این می‌ترسید که به پیامبر (ص) آسیبی برسانند. وقتی خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله شد، فاطمه (س) در شکم مادر با او سخن می‌گفت و مونس مادر بود و او را به صبر توصیه می‌فرمود. امّا خدیجه (س) این حالت را از پیامبر (ص) مخفی می‌داشت تا آن که روزی حضرت (ص) داخل شد و شنید که خدیجه (س) با کسی سخن می‌گوید. حضرت (ص) به اطراف نگریست، امّا کسی را ندید، پرسید: ای خدیجه! با چه کسی سخن می‌گویی؟ خدیجه در پاسخ به کودکی که در شکم داشت اشاره کرد و گفت: فرزندی که در شکم دارم، با من سخن می‌گوید و مونس من است. حضرت (ص) فرمود: در همین لحظه جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجسته است و خداوند، نسل مرا از او به وجود خواهد آورد. از نسل او امامان دین متولّد می‌شوند و حق تعالی بعد از قطع وحی، آن‌ها را جانشین خود در زمین قرار می‌دهد.»
    به هر حال ثمره این ازدواج و پیوند آسمانی و مبارک، دو پسر به نام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبر (ص) از دنیا رفتند و چهار دختر به نام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا (س) بود. فاطمه زهرا (س) بعد از بعثت به دنیا آمد.

    زندگی‌نامه حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

    اولین بانوی مسلمان

    حضرت ام المؤمنین خدیجه (س) از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می‎رود. او نخستین زنی بود که به اسلام گروید و به پیامبری حضرت محمد (ص) ایمان آورد، همان‎طور که علی ‏بن ابی طالب (ع) اولین ‏مردی بود که اسلام آورد.

    او همچنین اولین بانویی بود که همراه امام علی (ع) با پیامبر (ص) به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید.

    خدیجه کبری (س) از کتب آسمانی آگاهی داشت و از کسانی بود که انتظار بعثت و پیامبری خاتم الانبیاء (ص) را می‏ کشید و همیشه از ورقه‏ بن نوفل و دیگر علما، جویای نشانه‎های‏ نبوت می‌شد.

    اشعار فصیح و پر معنای وی در شأن پیامبر اکرم (ص)، از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‏ کند.

    حضـرت خدیجه (س) به عنوان اولین بانوی مسلمان، نقش والایی در ترویج دین و فرهنگ اسلامی داشت و بانوان بسیاری از وی به عنوان یک الگوی زن مـسلمان، درس آموختند.

    این بانوی مکرمه (س) نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر (ص) ایمان آورد، بلکه هم با انفاق اموال و دارایی خود و هم با حمایت و همراهی، او را در برابر سختی‎ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد.

    خدیجه کبری (س) تا زمانی که زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا (ص) سخت و دشوار شود. هنگامی که آن حضرت (ص) با باری از مصیبت و اندوه به خانه می ‏آمد، او را دلداری می‏ داد و نگرانی را از ذهن و خاطرمبارکش می‏ زدود.

    حضور همراه پیامبر (ص) در شعب ابی‌طالب

    یکی از ماجراهای بسیار جانسوزی که در سال ششم یا هفتم تا دهم بعثت، یعنی در طول حدود سه سال و به قولی چهار سال رخ داد، محاصره شدید اقتصادی پیامبر اسلام (ص) و چهل نفر از یاران و مدافعان آن حضرت (ص) از سوی مشرکان، در دره ای به نام شعب ابی‎طالب در میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکه مکرمه بود. آن‎ها در این مدت جز در چهار ماه حرام سال، در آن دره سوزان محصور بودند، گرمای داغ تابستان در آن بیابان خشک بی آب و علف و بدون هیچ گونه وسایل و امکانات، و گرسنگی شدید و تشنگی طاقت فرسا را تحمل کردند. حضرت خدیجه (س) بانویی که ۶۳ تا ۶۵ سال از عمر شریفش گذشته بود هم در کنار همسر گرامیش رسول خدا (ص) در این محاصره قرار گرفت و از او حمایت کرد.

    گرمای سوزان و گرسنگی و تشنگی، و فشارهای محاصره به قدری بود که صدای گریه کودکان بنی هاشم، از پشت کوه ابوقبیس تا کنار کعبه به گوش طواف کنندگان می رسید.

    حضرت خدیجه (س) بیشتر اموال و دارایی خود را در این مدت صرف کرد و دو ماه پس از اینکه از محاصره آزاد شد، بر اثر آن رنج‎های بسیار سخت و طاقت فرسای دوران محاصره، از دنیا رفت و در حقیقت به شهادت رسید.

    انفاق اموال در راه خدا و گسترش اسلام

    اموال و دارایی حضرت خدیجه (س) به عنوان ابزاری مناسب، از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت تا این که آخرین بخش این دارایی هم توسط امیرالمونین امام علی (ع) در جریان هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه صرف شد.
    پیامبراکرم (ص) سه شبانه روز در غار ثور ماند، امام علی (ع) هم شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر آورد. در آن جا پیامبر (ص) به امیرالمومنین (ع) فرمود: امانت‌های زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپه‌ای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو؛ هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعه‌ای دارد بیاید و تحویل بگیرد . از آخرین باقی‎مانده اموال خدیجه، برای خود و فاطمه و هر کس از بنی هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت‎ها، دیگر درنگ نکن.»
    و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود.»

    وفات ام المومنین و همسر شایسته پیامبر خدا (ص)

    حضرت خدیجه کبری (س) حدود ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام (س) و به عنوان همسر ایشان زندگی کرد و دوران پر فراز و نشیبی را با آن حضرت (ص) پشت سر گذاشت تا اینکه سرانجام در سال دهم بعثت و سه سال قبل از هجرت، در سن ۶۵ سالگی (و همان طور که گفته شد بر اثر رنج های دوران محاصره در شعب ابی‎طالب) بیمار شد و به فاصله کوتاهی بعد از وفات ابوطالب (ع) عمو و سرپرست پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفت. به همین دلیل آن سال را عامُ الحُزْن به معنای سال غم و اندوه نامیدند و البته این نام‌گذاری به پیامبر (ص) نسبت داده شده است. در همین سال بود که محاصره مسلمانان در شعب ابی‎طالب پایان یافت.
    چون بیماری خدیجه (س) شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم. من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.
    عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید، و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از ن قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‌ای داشته باشد.
    اما وصیت سوم را شرم می‌کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه (س) عرض می‌کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه (س) را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم می‌گوید: من از قبر در هراسم. از تو می‌خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه (س) فرستاد و او بسیار خوشحال شد.
    بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم. پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کرد. آن گاه شخصاً درون قبر رفت و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهاد و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرش خدیجه (س) اشک می‌ریخت، دعا می‌کرد و آمرزش می‌طلبید.
    پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شد.
    قبرستان مَعلاة قدیمی‌ترین قبرستان شهر مکه است که به قبرستان حَجون (یا حُجون) و نزد ایرانیان به قبرستان ابوطالب نیز مشهور است. مقبره بنی‌هاشم نیز گفته می‌شود. عبدالمطلب (ع)، ابوطالب (ع)، یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام هم در این قبرستان دفن شده‌اند.

    فضایل حضرت خدیجه کبری (س)

    از فضایل حضرت خدیجه (س) به عنوان همسر گرامی رسول خدا (ص) و ام المؤمنین، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم (ص) نیز بارها این مسأله را به خدیجه (س) بشارت می داد و می فرمود: در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمی بینی.»
    امام جعفر صادق (ع) نیز می فرماید: هنگامی که خدیجه (س) وفات یافت، فاطمه خردسال بی تابی می کرد و گرد پدرش می گشت و سراغ مادر را از او می گرفت. پیامبر (ص) از این حالت دختر کوچکش بیشتر محزون می شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه (س) همچنان بی تابی می کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت، در خانه ای کنار آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران نشسته است. هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی تابی نکرد.»
    طبق حدیث مشهوری میان اهل شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام حضرت خاتم الانبیا (ص) فرمود: از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان ن، فقط چهار زن که عبارتند از آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد (ص)» و نیز فرمود: بهترین ن بهشت، چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص) و آسیه دختر مزاحم.»[باشگاه خبرنگاران]


    تصاویر دیده نشده از سردار شهید حسین اسداللهی

    حاج حسین رزمنده‌ای بود که برایش فرقی نمی‌کرد فرماندهاش چه پستی به او بدهد. در سخت‌ترین شرایط هر کاری به او سپرده می‌شد به بهترین شکل انجامش می‌داد.

     سردار حاج حسین اسداللهی فرمانده سابق لشکر عملیاتی ۲۷ محمد رسول‌الله سپاه تهران در دوم فروردین ۱۳۹۹ پس از عمری مجاهدت و ایثار و خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام بر اثر عوارض شیمیایی دوران دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست.

    شهید اسدالهی از رزمندگان فعال در دوران جنگ تحمیلی بود که پس از جنگ، سال‌ها در سپاه حضرت محمد رسول‌الله‌(ص) تهران بزرگ مشغول به خدمت بوده و فرماندهی سابق لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول‌الله‌(ص) در کارنامه مدیریتی ایشان است.

    سردار اسدالهی مدتی طولانی به عنوان فرمانده در سوریه به افتخار مدافع حرم بودن نائل گردید و مبارزه با تکفیری‌ها همراه و همقدمی مؤثر برای شهید قاسم سلیمانی بود.
    سردار اسدالهی در اسفند ۱۳۹۳، با موافقت فرماندهی معظم کل قوا به درجه سرتیپ دومی ارتقاء یافت.

    شهید اسدالهی در صحنه خدمت‌رسانی به ملت قهرمان و شهیدپرور ایران اسلامی در عرصه امدادرسانی به زله‌زدگان در غرب کشور و سیل‌زدگان در شمال و غرب کشور دوشادوش بسیجیان و گروه‌های جهادی حضوری شبانه‌روزی داشت.

    بسیجی مخلص و سرباز سرافراز ولایت
    پس از پر کشیدن این سردار عاشورایی به عالم ملکوت، پیام‌ها و اظهارنظرهای متعددی در تجلیل از شخصیت و عملکرد انقلابیِ شهید اسدالهی منتشر گردید.

    برخی توصیفات و تعابیری که در پیام‌های تسلیت، نوشته‌ها و اظهارنظرهای مختلف در مورد عظمت شخصیت شهید حسین اسدالهی در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر گردید عبارت است از:
    - بسیجی مخلص و سرباز سرافراز ولایت و امت اسلامی و سردار دلاور
    - سردار سرافراز، یادگار هشت سال دفاع مقدس
    - فرمانده شجاع و دلیر
    - شهید زنده، مرد روزهای سخت
    - مظلوم، کم‌حرف، از خودگذشته، مورد احترام همه
    - جهادگر واقعی، زحمتکش، بی‌ریا
    - فرماندهی کردن بر دلها
    - نمونه بارز و واقعیِ یک بسیجی
    - گمنامی، اخلاص، خوشرویی و بی‌ادعا بودن
    - در راه دفاع از انقلاب اسلامی و خدمت به مردم از هیچ کوششی دریغ نکرد

    یادآور خاطرات همت‌ها و سلیمانی‌ها
    - فرمانده دلاوری که ایثار و شهامت و عشق به شهادتش، یادآور خاطرات همت‌ها، کریمی‌ها، مهتدی‌ها، سلیمانی‌ها، همدانی‌ها و فرزانه‌ها می‌باشد
    - پاسداران جوان، او را مصداق و منهم من ینتظر» می‌دانستند و ما بازمانده‌های دفاع مقدس و ما بدّلوا تبدیلا» را در رفتار او مشق می‌کردیم
    - مصداق بارز سرباز ولایت و یک بسیجی خاکی به تمام معنا بود که در طول زندگی خود همواره در حال مجاهدت و تلاش و جهاد برای سربلندی کشور و سرافرازی انقلاب و رفع محرومیت مناطق محروم کشور بوده است

    یار و یاور و گوش به فرمان حاج قاسم
    یکی از همرزمان شهید اسدالهی، وی را این‌گونه توصیف کرده است:
    با تعدادی از همرزمان و دوستان این شهید عزیز تماس گرفتیم تا برایمان از حاج حسین بگویند. اما بغض در گلو اجازه نمی‌داد درد فراق را روایت کنند. حاج حسین به قول یکی از سربازانش بر دل‌ها فرماندهی کرده بود. حالا تصور اینکه رفته و باید در موردش از افعال گذشته استفاده کنند آن قدر برایشان ناباور است که توان صحبت را می‌گیرد.

    یکی از همرزمانش علی‌رغم ناراحتی و ناتوانی برای صحبت کردن لحظاتی را از شهید اسدالهی اینگونه گفت: حاج حسین رزمنده‌ای بود که برایش فرقی نمی‌کرد فرماندهاش چه پستی به او بدهد. در سخت‌ترین شرایط هر کاری به او سپرده می‌شد به بهترین شکل انجامش می‌داد.

    درست است ایشان فرمانده لشکر بود اما با شناختی که من از او پیدا کرده بودم خدا شاهد است اگر می‌گفتند حالا دژبان باش با جان و دل قبول می‌کرد و همان کار را به درستی انجام می‌داد.
    در جنگ سوریه من کنارش بودم. حاج قاسم سلیمانی وقتی با شرایط سختی مواجه می‌شد حاج حسین را صدا می‌زد او هم بدون هیچ حرفی می‌رفت کار را انجام می‌داد و می‌گفت این تکلیف است.
    یکی از فرماندهان دفاع مقدس برای ما تعریف می‌کرد وقتی در عملیات مرصاد به گرهی خوردیم حاج حسین را صدا کردم و گفتم باید با گروهانت به فلان نقطه بروی اما بدان اگر قبول کنی ممکن است برگشتی در کار نباشد. شهید اسدالهی می‌گوید: ما نیامده‌ایم که برگردیم. می‌رود و کار را به سرانجام می‌رساند.

    در جنگ سوریه چون من توفیق داشتم روزهای زیادی کنار حاجی باشم یادم هست کاری نبود که حاج قاسم از سردار اسدالهی بخواهد و او نه بیاورد. هر چه بود اطاعت میکرد و برای انجام آن اگر توانش کم بود توان خود را تقویت می‌کرد.»

    اثرگذاری شگفت‌انگیز بر مردم سوریه
    در ادامه خاطرات این همرزم، درباره شهید اسدالهی می‌خوانیم: حاجی به منطقه‌ای مأمور شده بود که اغلب به گروه‌های تکفیری پیوسته بودند. سردار اسدالهی چنان رفتاری با مردم آنجا کرده بود که به قلب‌هایشان نفوذ پیدا کرده بود آنقدر که هم از پیوستن‌شان به گروه‌های تروریستی کاسته شد و هم وقتی فرزندانشان به دنیا می‌آمد نامش را به یاد او حسین می‌گذاشتند. روحیه مردم آنجا را تغییر داده بود.»

    کمک شبانه‌روزی به سیل‌زدگان و زله‌زدگان
    وی همچنین گفته است:
    وقتی در سر پل ذهاب زله آمد و نیز در سیلاق قلا سردار حتی گاهی بدون هماهنگی به این منطقه سفر می‌کرد و شب و روز برای کمک به مردم آسیب‌دیده تلاش می‌کرد. با اینکه این حق را داشت تا برای سفرهایش از هواپیما استفاده کند اما حاج حسین با اتوبوس رفت و آمد می‌کرد مبادا بی‌خود از پول بیت‌المال خرج شود.»

    در اردیبهشت ۱۳۹۷، زمانی که سردار اسدالهی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله بود، در مراسمی خدمات درخشان و بی‌نظیر این لشکر در سرپل ذهاب را تشریح نمود.

    سردار در مراسم تحویل‌دهی ۲۷ باب منزل مسی به زله‌زدگان سرپل‌ذهاب گفت: همزمان با وقوع زله در غرب کشور سپاه تهران در منطقه سر پل‌ذهاب که بیشترین خسارت را دیده بود حضور پیدا کرده و مقری به نام حاج احمد متوسلیان برای امدادرسانی برای این مردم احداث کرد. سپاه تهران تنها مجموعه‌ای است که توانسته منزل مسی بسازد و به مردم این منطقه تحویل دهد. ما تاکنون ۲۳ واحد مسی تحویل مردم این منطقه داده‌ایم و بنا داریم امروز هم ۲۷ واحد دیگر تحویل آنها بدهیم که هر خانه به نام یک شهید مدافع حرم مزین شده است. ۲۲ روستای زله‌زده به سپاه تهران تحویل شده است که می‌بایست در نهایت ۱۹۲ واحد مسی در آنها ساخته شود. ما تاکنون ۱۰۰ سرویس بهداشتی و حمام در این منطقه ساخته‌ایم و ۲۰۰ سرویس دیگر هم در حال ساخت داریم. در فصل سرما ۶۰۰ آبگرمکن تهیه و به مردم این منطقه اهداء شد و ۹۵۰ کانکس نیز بین مردم منطقه توزیع شد.

    ارادت عمیق به معصومین، انقلاب، ولایت و شهدا
    صحبت‌های سردار در یادواره‌های شهدا به خوبی نمایانگر عشق و ارادت عمیقِ شهید اسدالهی به معصومین(ع)، حضرت زینب(س)، انقلاب اسلامی، ولایت‌فقیه و شهدا دارد. گزیده‌ای از آنها را نقل می‌نماییم:

    دفاع عاشورایی
    هر گوشه از تاریخ دفاع مقدس را بنگریم، یک واقعه از عاشورا در آن رخ داده است. دفاع مقدس برگرفته از فرهنگ عاشورا است. ملت ایران هر آنچه داشتند از جان و مال به میدان نبرد آوردند. به همین جهت ما توانستیم با دست خالی اما توسل به خدا و از خودگذشتگی ملت، پیروز جنگ تحمیلی شویم.

    عظمت جایگاه شهدا
    شهدای مدافعان حرم سال‌ها در روضه حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) یا لیتنا کنا معک» گفتند و زمانیکه تنها بُرشی از صحنه‌های سال ۶۱ هجری قمری در سوریه و عراق تداعی شد، مخلصانه در میدان جهاد حاضر شدند. شهدای مدافع حرم ثابت کردند یا لیتنا کنا معک» شعار نیست. این شهدا برای صحنه‌ای که ندیدند و فقط در تاریخ شنیده‌اند امروز منصب علمدار کربلا را عاریه گرفتند و ثابت کردند که مثل ابوالفضل‌العباس(ع) مدافع حریم آل‌الله هستند شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم ‌اشتراکاتی با هم دارند که هیئتی بودن، ولایت‌مدار بودن و محبت به اهل‌بیت‌(ع) از اصلی‌ترین این ‌اشتراکات است؛ هر چقدر تاریخ ورق بخورد تا زمانیکه ولایت‌مداری برقرار است، فرهنگ شهادت نیز پابرجا خواهد بود.

    تربیت‌یافتگان مکتب ولایت
    هر زمانی که سخن از دفاع مقدس به میان می‌آید دیدگاه عده‌ای بر این است که آنها یک نسل طلایی غیرقابل تکرار و دست‌نیافتنی هستند اما با گذشت سه دهه بار دیگر جامعه اسلامی تحولاتی را شاهد شدند و با رهبری مقام معظم رهبری بار دیگر نسلی جدید از نسل جوانان دفاع مقدس رونمایی شد و بعد از این رونمایی همه متوجه شدند که هر کسی در مکتب ولایت بنشیند تربیت پیدا می‌کند و مایه عزت و افتخار جامعه اسلامی می‌شود.

    حاج قاسم برای امت اسلامی پدری کرد
    شهادت حاج قاسم سلیمانی» موجب شد تا همه احساس کنند که پدرشان را از دست داده‌اند؛ چرا که حاج قاسم سلیمانی» برای امت اسلامی پدری کرد.

    ثمره خون شهدا
    نعمت امنیت یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است و امنیتی را که امروز کشور ایران دارد را مدیون شهدای بزرگوار انقلاب اسلامی و شهدای مدافع حرم هستیم.

    شهدای مدافع حرم هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشته و در غربت و مظلومیت به شهادت رسیدند و ما نیز در قبال این جانفشانی آنها دارای وظایفی هستیم و باید ادامه‌دهنده راه آنها باشیم. کدخداها به بهانه آب به ما سراب نشان دادند اما آب واقعی در قمقمه شهداست و ته مانده آب قمقمه شهدا این نسل و نسل آینده را سیراب می‌کند. امروز به اعتبار شهدای مدافع حرم روی ملت ایران جور دیگری حساب می‌کنند.

    حاصل خون شهدای مدافع حرم این است که امروز در حلب» در حالی که اکثریت مردم اهل سنت هستند، موقعی که صدای اذان بلند می‌شود، در آن اشهد أن علی ولی‌الله» گفته می‌شود و در ایام محرم، علمای اهل سنت برای مردم از حضرت سیدالشهداء(ع) می‌گویند.

    خط سرخ شهادت، آرزوی همه ما
    دشمنان ما می‌گویند گزینه‌های مختلفی روی میز دارند، آنها هر ترفندی که می‌خواهند و هر گزینه‌ای که دوست دارند رو کنند همچنان‌که سال‌هاست برعلیه نظام ما توطئه می‌کنند اما بدانند ما با نثار خون خودمان همه این گزینه‌ها را باطل می‌کنیم، خط سرخ شهادت و رسیدن به این وصال آرزوی همه ماست و هرگز نخواهیم گذاشت به حریم ولایت جسارتی بکنند.

    ایستادگی شاگردان معصومین در برابر همه ابرقدرت‌ها
    سردار اسدالهی همچنین درباره بمباران پایگاه آمریکایی عین‌الاسد»، گفته بود: این اقدام در تاریخ ۴۰ ساله انقلاب اسلامی ایران بی‌سابقه است؛ چراکه تاکنون اتفاق نیفتاده بود که این‌گونه در صحنه نظامی ما به آمریکا پاسخ بدهیم. انتقام اخیر ما این پیام را دارد که جوانانی که در مکتب حضرت سیدالشهداء‌(ع) و حضرت زهرا(س) تربیت شده‌اند، مقابل همه ابرقدرت‌های جهان خواهند ایستاد.[مشرق]


    آیت الله مکارم شیرازی

     آنچه از طاعات و عبادات بر عهده ماست، منتی از حق است زیرا اصلاح حال ما فقط با انجام دادن فرایض صورت می‏ گیرد و آنچه از خداوند به‏ عنوان طاعت و عبادت صادر می‏ شود وظیفه ما و برای اصلاح حال خود ما وضع شده است.

     حضرت آیت الله مکارم شیرازی در شرح دعای یا علی یا عظیم» آورده اند :

    ماه مبارک رمضان‏ برای این است که مردم با دعاکردن، به همه این روز ها و شب ها اهمیت دهند، چرا که خداوند اجابت را در میان دعاها،[۱] در زمان ‏ها و مکان ‏هایی که مظان اجابت دعاست‏،[۲] پنهان کرده تا همه مردم به دعا ها روی آورند.[۳]

    در این میان، دعای یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ» از جمله دعاهایی است که از مضامین و محتوای بسیار بلندی برخوردار است،[۴] و قرائت آن در ماه مبارک رمضان‏ بعد از نمازهای واجب توصیه شده است؛[۵] سید بن طاووس» از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام روایت کرده است که فرمودند: از اول ماه تا آخر ماه مبارک بعد از هر نماز فریضه‏ ای، آن دعای شریف زمزمه شود.[۶]

    خداشناسی در دعای یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ»یا عَلِیُّ، یا عَظیمُ، یا غَفُورُ، یا رَحیمُ، اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ، الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ ،وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ؛ ای برتر و با عظمت، ای آمرزنده و مهربان، تویی پروردگار با عظمتی که چیزی همانندت نیست‏ و تویی شنوای بینا».[۷]

    فراز های فوق پیرامون مسأله خداشناسی‏ سخن می‏ گوید.[۸] علو مقام و عظمت خداوند» اولین و دومین اوصاف الهی در این دعاست.[۹]

    کلمه علی» که از ماده علو» گرفته شده به معنی بلند مقام است، و نیز به کسی گفته می ‏شود که قادر و قاهر است و کسی قدرت مقاومت در برابر اراده او ندارد.[۱۰]هم چنین تنوع موارد استعمال کلمه‏ عظیم‏» در قرآن مجید نشان می دهد، این واژه به هر چیزی که به نوعی دارای بزرگی، عظمت و وسعت باشد اطلاق می‏ گردد.[۱۱]

    در ادامه دو صفت‏ از صفات مهر آمیز خدا، یعنی غفور» و رحیم» ذکر شده که بیان کننده نهایت لطف و رحمت خداست‏،[۱۲] و به جنبه آمرزش خداوند اشاره دارد،[۱۳] که بیان غفران و رحمت الهی جنبه امیدواری را در میان دعا کنندگان غلبه می دهد.[۱۴]

    اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ؛ تویی پروردگار با عظمت»؛[۱۵] یعنی او هم رب‏» است و پروردگار، و هم عظیم‏» است و قادر و مقتدر.[۱۶]

    واژه ربّ‏» در اصل به معنای پرورش و تربیت کننده و سوق دهنده به کمال است،[۱۷]و هنگامی که به طور مطلق به کار رود تنها بر خداوند اطلاق می‏ شود چرا که او مالک حقیقی و مربی و مصلح همه چیز است.[۱۸]

    تعبیر به رب‏» (مالک و مربی) در این دعای شریف، بهترین محرک برای تفکر و اندیشه است، چرا که مهم ترین مساله در زندگی انسان این است که بداند از ناحیه چه کسی آفریده شده؟ و امروز صاحب اختیار و مربی و ولی نعمت او کیست؟[۱۹]

     الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ؛ که چیزی همانندت نیست». این جمله در حقیقت پایه اصلی شناخت تمام صفات خداست که بدون توجه به آن به هیچ یک از اوصاف پروردگار نمی‏ توان پی‏ برد، زیرا خطرناک ترین پرتگاهی که بر سر راه پویندگان طریق معرفة الله» قرار دارد همان پرتگاه تشبیه» است که خدا را در وصفی از اوصاف شبیه مخلوقاتش بدانند این امر سبب می‏شود که به دره شرک سقوط کنند.[۲۰]

    سپس اوصاف دیگر ذات مقدسش آمده است: وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ؛ و تویی شنوای بینا».[۲۱]

    مقصود از توصیف خداوند به این دو صفت این است که تمام دیدنی ‏ها و شنیدنی‏ ها پیش او حاضرند، هرگز خداوند از آنها غافل نیست، به عبارت دیگر آنچه را که دیگران با چشم و گوش می‏ بینند و یا می‏ شنوند، او با علم نامتناهی خود از آنها آگاه بوده و اطّلاع دارد.[۲۲]

    شناخت ماه مبارک رمضان

    وَهذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ، وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ عَلَی الشُّهُورِ، وَهُوَ الشَّهْرُ الَّذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَیَّ، وَهُوَ شَهْرُرَمَضانَ، الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ؛ و این ماهی است که عظمت بخشیده و گرامی داشتی و بر ماه های دیگر شرافت و برتری دادی، و ماهی است که روزه ‏اش را بر من واجب فرمودی و این همان ماه‏ رمضانی است که قرآن را در آن فرو فرستادی».[۲۳] ماه رمضان‏، از ماه های بسیار پرفضیلت است‏[۲۴] به نحوی که آن ماه مبارک‏ را شهر الله؛ ماه خدا» می‏ نامند.[۲۵] که اشاره به عظمت ماه مبارک رمضان‏ است؛ وگرنه همه ‏جا خانه او و همه ماه‏ ها ماه او است.[۲۶]

    اینکه ماه رمضان برای روزه گرفتن انتخاب شده بخاطر این است که این ماه بر سایر ماه ها برتری دارد.[۲۷]

    در ادامه خداوند متعال، اهمیت و ارزش ماه رمضان را به خاطر نزول قرآن در این ماه می‏ داند.[۲۸] معنای این سخن آن است که قرآن آن قدر ارزشمند و والاست که شعاع آن، ماه رمضان، که بسان ظرفی برای قرآن است، را نیز گران بها کرده است. [۲۹]

    این ویژگی‏ مهم که در ماه رمضان واقع شد تصادفی نیست بلکه بین آن ارتباط وجود دارد، ماه رمضان ماه تربیت است و تربیت بدون تعلیم نمی‏ شود و قرآن تعلیم دهنده است و باید قرآن در این ماه نازل شود و بهار تلاوت قرآن باشد، در نتیجه آنها که در این ماه خود را ساختند مقدرات خود را در این ماه تعیین می‏ کنند.[۳۰]

    شناخت قرآن

    هُدیً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ؛ که مایه هدایت انسان ها و نشانه هدایت و جدا کننده حق از باطل است‏».[۳۱]

    این جملات قرآن مجید را در سه جمله توصیف می‏ کند: ۱. هدی للناس. ۲. بینات من الهدی. ۳. والفرقان.

    به نظر می ‏رسد تفاوت آنها به این شرح زیر باشد:

    هدایت قرآن مجید دارای سه مرحله است؛ در مرحله نخست: (هُدیً لِلنّاسِ)[۳۲] برای تمام مردم، با تمام تفاوت ها و اختلافاتی که در سطح درک و معرفت و علم و دانش و آگاهی و دیگر امور دارند، مایه هدایت است. و همگان را هدایت می‏ کند. این مرحله هدایت عامه است، و شامل همه توده ‏های مردم می ‏گردد.[۳۳]

    اما در مرحله دوم: (وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدیِ)[۳۴] افراد خاصی را شامل می‏ شود؛ کسانی که بینش عمیق ‏تری دارند. قرآن مجید برای این دسته از افراد نشانه ‏های روشنی ذکر کرده است. بنابراین، وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدیِ»[۳۵]، هدایت های مخصوصی است که ویژه گروه خاصی است.[۳۶]

    و مرحله سوم (َالْفُرْقانِ)[۳۷] ویژه أخص الخواص است. آنها که مراحل عالی ایمان و تقوا را پیموده، و بر اثر آن نورانیت خاصی پیدا کرده ‏اند، تا آنجا که قادر بر تشخیص حق از باطل هستند.[۳۸]

    اینها به مرحله ‏ای از کمال دست یافته ‏اند که چنانچه حق و باطل در مسائل مختلف فرهنگی، ی، اقتصادی، اعتقادی، و مانند آن مشتبه شود، با نور فرقان خویش، به راحتی راه را از چاه تشخیص داده، و به سوی حق گام بر می‏ دارند.[۳۹]

    شناخت شب قدر

    وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ، وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ؛ و شب قدر را در این ماه مقرر داشتی، که آن شب را بر هزار ماه برتری دادی».[۴۰]

    در اینکه لیلة القدر» در ماه رمضان‏ است تردیدی نیست، چرا که جمع میان آیات قرآن همین معنی را اقتضا می‏کند، از یک سو می‏ گوید: شهرُ رَمَضانَ‏ الَّذی انزِلَ فیهِ القُرآن‏؛[۴۱] قرآن در ماه رمضان نازل شده است»، و از سوی دیگر می‏ فرماید: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛[۴۲] ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم».[۴۳]

    ‏بهتر بودن این شب از هزار ماه به خاطر ارزش عبادت و احیای آن شب است، و روایات فضیلت لیلة القدر و فضیلت عبادت آن، که در کتب شیعه‏ و اهل سنت فراوان است این معنی را کاملا تأیید می‏ کند.[۴۴]

    شناخت آداب دعا

    فَیاذَالْمَنِّ وَلا یُمَنُّ عَلَیْکَ مُنَّ عَلَیَّ بِفَکاکِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ فیمَنْ تَمُنُّ عَلَیْهِ وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَم َالرّاحِمینَ؛ پس ای صاحب هر منتی که منتی بر تو نیست، با رهاییم از آتش در میان آنان که بر آنها منت نهاده ‏ای بر من منت گذار، و در بهشت داخلم کن به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان».[۴۵]

    منّت از ماده منّ» به معنی وزنه مخصوصی است که با آن وزن می‏کنند، سپس به هر نعمت سنگین و گرانقدری اطلاق شده، منّت بر دو گونه است اگر جنبه عملی داشته باشد (به معنی بخشش نعمت گرانقدر) ممدوح است، و منت‏ های الهی از این قبیل است، ولی اگر جنبه لفظی داشته باشد مانند منّت بسیاری از انسان ها عملی است زشت و ناپسند.[۴۶]

    افراد کوته ‏فکر غالباً تصورشان این است که با قبول ایمان، و انجام عبادات و طاعات، خدمتی به ساحت قدس الهی یا پیامبر صلی الله علیه و آله و اوصیای او کرده ‏اند، و به همین دلیل انتظار پاداش دادند.[۴۷] در حالی که خدا خالی از هر نقصی است و خالی از نقص و کمبود، احتیاج به عبادت ما ندارد که رفع نیاز کند، و از معصیت ما ضربه ‏ای ببیند، حتی ما نمی‏ توانیم با اسلام خود منّتی بر ساحت خداوندی بنهیم، بلکه او بر ما منّت‏ دارد، که خودش به پیامبرش فرمود: یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلإِیمَانِ؛[۴۸] آنها بر تو ای پیامبر به خاطر اسلام آوردنشان منت می‏ گذارند بگو منت نگذارید بر من اسلامتان را، بلکه خداوند منت بر شما گذارده که هدایت کرد شما را برای ایمان آوردن».[۴۹]

    لذا آنچه از طاعات و عبادات بر عهده ماست، منتی از حق است زیرا اصلاح حال ما فقط با انجام دادن فرایض صورت می‏ گیرد و آنچه از خداوند به‏ عنوان طاعت و عبادت صادر می‏ شود وظیفه ما و برای اصلاح حال خود ما وضع شده است.[۵۰]

    به تعبیر شاعر:تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن‏                  که خواجه خود روش بنده‏ پروری داند[۵۱]

    منابع:۱. کلیات مفاتیح نوین۲. تفسیر نمونه

    [۱] تفسیر نمونه، ج‏۲۷، ص۱۹۰.[۲] داستان یاران: مجموعه بحث های تفسیری حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)، ص۱۲۷.

    [۳] تفسیر نمونه، ج‏۲۷، ص۱۹۰.[۴] کلیات مفاتیح نوین، ص۷۱۶.[۵] آیین رحمت، ص۴۰.[۶] کلیات مفاتیح نوین، ص۶۹۷.[۷] همان، ص۶۹۸.

    [۸] پیام قرآن، ج‏۱، ص۱۳۲.[۹] تفسیر نمونه، ج‏۲۰، ص۳۴۹.[۱۰] تفسیر نمونه، ج‏۱۴، ص۱۵۵.[۱۱] رمی جمرات در گذشته و حال، ص۸۴.

    [۱۲] تفسیر نمونه، ج‏۸، ص۹۶.[۱۳] برگزیده تفسیر نمونه،ج‏۱، ص۲۷.[۱۴] چهره منافقان در قرآن با استفاده از تفسیر پر ارزش نمونه، ص۱۲۶.

    [۱۵] کلیات مفاتیح نوین، ص۶۹۸.[۱۶] برگزیده تفسیر نمونه، ج‏۵، ص۸۵.[۱۷] پیام قرآن، ج‏۳، ص۳۷۷.[۱۸] همان.[۱۹] تفسیر نمونه، ج‏۱۹، ص۱۴۱.

    [۲۰] همان، ج‏۲۰، ص۳۶۷.[۲۱] کلیات مفاتیح نوین، ص۶۹۸.[۲۲] پاسخ به پرسش های مذهبی، ص۷۳.[۲۳] کلیات مفاتیح نوین، ص۶۹۸.[۲۴] همان، ص۶۲۲.

    [۲۵] تفسیر نمونه ، ج‏۱۱، ص۷۸.[۲۶] پیام قرآن، ج‏۲، ص۱۱۷.[۲۷] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۶۳۴.[۲۸] سوگندهای پر بار قرآن، ص۳۰.[۲۹] همان.

    [۳۰] گفتار معصومین(ع)، ج‏۲، ص۱۲۰.[۳۱] کلیات مفاتیح نوین، ص۶۹۸.[۳۲] سوره بقره، آیه۱۸۵.[۳۳] سوگندهای پر بار قرآن، ص۳۰.[۳۴] سوره بقره، آیه۱۸۵.

    [۳۵] همان.[۳۶] سوگندهای پر بار قرآن، ص۳۰.[۳۷] سوره بقره، آیه۱۸۵.[۳۸] سوگندهای پر بار قرآن، ص۳۱.[۳۹] همان.[۴۰] کلیات مفاتیح نوین، ص۶۹۸.

    [۴۱] سوره بقره، آیه۱۸۵.[۴۲] سورۀ قدر، آیه۱.[۴۳] تفسیر نمونه، ج‏۲۷، ص۱۸۸.[۴۴] برگزیده تفسیر نمونه، ج‏۵، ص۵۴۹.[۴۵] اقبال، ص ۲۴؛ (کلیات مفاتیح نوین، ص۶۹۸).[۴۶] تفسیر نمونه، ج‏۲۲، ص۲۱۶.[۴۷] همان، ص۲۱۷.[۴۸] سوره حجرات، آیه ۱۷.[۴۹] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏۱، ص۳۸.[۵۰] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص۵۶۸.[۵۱] حافظ ، غزلیات، غزل شماره ۱۷۷؛ (انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص۵۶۹).[حوزه]


    پرتاب ماهواره نور توسط سپاه

    ماهواره‌بر قاصد که اولین ماهواره نظامی ایران را به مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین فرستاد، اولین موشک ۳ مرحله‌ای است که در کشور ساخته شده و در حوزه عملیاتی نیز به کار گرفته شده است.

    روزچهارشنبه سوم اردیبهشت ماه، نیروی هوافضای سپاه پاسداران، اولین ماهواره نظامی با نام نور را بوسیله ماهواره‌بر قاصد»به مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین فرستاد؛ قاصد»، جدیدترین ماهواره‌بر ساخت ایران و یک ماهواره‌بر ۳ مرحله بود که خبر آن یکی از مهمترین سوژه‌های روزهای اخیر محسوب می‌شود.

    نیروی هوافضا که از تغییر در تعاریف مأموریتی نیروی هوایی سپاه در سال ۸۸ شکل گرفت، با تشکیل فرماندهی فضایی، اقدام به تدوین نقشه راهی برای ایجاد قدرت مورد نیاز در عرصه فضا در حوزه دفاعی برای جمهوری اسلامی ایران کرد.

    ایجاد قابلیت پرتاب ماهواره با توجه به نیاز گسترده به بسترهای فضاپایه که امروزه به طور قطعی به یک ضرورت برای قدرتمند بودن تبدیل شده از جمله اهداف نیروی هوافضای سپاه بود.

    همانطور که گفته شد، ماهواره‌بر ۳ مرحله ای قاصد که بدون هیچ خبر قبلی ساخته و پرتاب شد، اولین ماهواره‌بر سپاه بوده و اولین ماهواره نظامی ایران با نام نور-۱ را در مدار حدود ۴۲۵ کیلومتری با موفقیت کامل در اولین پرتاب خود تزریق کرد و ما در این گزارش به بررسی نکات مختلف پیرامون این ماهواره‌بر و برخی مهمترین ویژگی‌های آن خواهیم پرداخت.

    * ساختار قاصد

    ماهواره‌بر قاصد از سه مرحله تشکیل شده است. مرحله اول پیشران راکتی سوخت مایع، مرحله دوم، سوخت جامد و مرحله سوم بنا بر شواهد موجود، سوخت مایع است.

    این سه مرحله با یک ساختار خطی و در طول هم قرار گرفته اند که در مرحله اول قاصد، سپاه به جای توسعه یک پیشران جدید، از یک ابتکار آزموده شده در دنیا استفاده کرده و آن هم به کارگیری یک موشک نظامی بالستیک در مأموریت پرتاب ماهواره است.

    در گذشته و خصوصاً پس از پایان جنگ سرد و کاهش تنش های نظامی، موشک های بالستیک قاره‌پیمای متعددی به منظور قراردهی ماهواره ها در مدار زمین به کار گرفته شدند. سپاه نیز از مرحله اول موشک قدر برای این منظور استفاده کرده است که سبب حذف کامل هزینه تحقیق و توسعه، طراحی، شبیه سازی، ساخت و آزمایش و کسب قابلیت اطمینان برای مرحله اول ماهواره‌بر می شود.

    ساختار ماهواره‌بر قاصد-۱ با طول کلی حدود ۱۸.۱ متر

    در نتیجه با کاهش قابل توجه هزینه و زمان و استفاده از محصولی با سطح آمادگی فناوری (TRL) بالا، بخش مهمی از پروژه، به انجام رسیده است.

    در قسمت فوقانی موشک‌های قدر، یک بخش هماهنگ کننده بین قطر ۱.۲۵ متری بدنه و قطر کمتر کلاهک وجود دارد. در قاصد نیز با توجه به قطر کمتر مراحل دوم و سوم، نیاز به چنین بخشی وجود داشت که مجدداً طراحی شده است زیرا قطر مراحل دوم و سوم قاصد بیشتر از قطر پایه سرجنگی موشک قدر است.

    موشک قدر در انواع مختلف خود جرم ۱۷۰۰۰ تا ۱۷۲۵۰ کیلوگرم داشته و به طور معمول سرجنگی ۶۵۰ کیلوگرمی حمل می کند. در نتیجه با حذف سرجنگی، جرم باقیمانده که در مرحله اول قاصد-۱ استفاده شده است در حدود ۱۶۳۵۰ تا ۱۶۶۰۰ کیلوگرم قابل تخمین است.

    موشک قدر-اف

    سرجنگی و بخش تطبیق قطر در موشک قدر

    لازم به ذکر است که پیشران سوخت مایع موجود در موشک‌های قدر از نمونه های بهبود یافته در موشک های شهاب-۳ و مشابه موتور مرحله اول ماهواره‌بر سفیر-۱ است.

    این پیشران تا کنون در پرتاب های فضایی متعدد ماهواره‌برهای سفیر-۱ و سیمرغ (که ۴ موتور از این نوع را در مرحله اول خود دارد) و نیز در شلیک های متعدد موشک های بالستیک شهاب-۳ و انواع مختلف قدر در حدود دو دهه گذشته به خوبی کار کرده و قابلیت اطمینان مطلوبی دارد.

    مقایسه ابعاد موشک بالستیک قدر-اچ، ماهواره‌بر قاصد-۱ و ماهواره‌بر سفیر-۱ که در مرحله اول، از یک پیشران سوخت مایع مشابه استفاده می کنند؛ مخازن سوخت و اکسید کننده در سفیر-۱ بزرگتر هستند

    * سلمان؛ عضو تازه شگفتی ساز

    اما در مرحله دوم، قاصد از پیشران سوخت جامد سلمان استفاده کرده است. این پیشران در بهمن ۱۳۹۸ رونمایی شده و جزو دستاوردهای جدید نیروی هوافضای سپاه محسوب می شود.

    دو ویژگی مهم در سلمان وجود دارد اول اینکه مجهز به سامانه تغییر بردار رانش بر اساس حرکت دادن خروجی (نازل) پیشران است.

    پیش از این موشک های خانواده شهاب و قدر، قیام و سجیل همگی از روش کنترل بردار رانش اما مبتنی بر بالک های نصب شونده در خروجی پیشران موشک استفاده می کردند.

    در این روش چهار بالک که از جنس های بسیار مقاوم و عموماً از گرافیت ساخته می شوند در خروجی پیشران قرار گرفته و کار ایجاد تغییر جهت گازهای خروجی و ایجاد نیروی لازم برای تغییر مسیر را به انجام می رسانند.

    روش فوق هر چند از پیچیدگی های فنی کمتری در بحث ساخت قطعات و اجزاء لازم برخوردار است اما همواره مقداری از نیروی رانش موتور را هدر می دهد که مستقیماً به کاهش کارایی موشک از بیشترین کارایی که می توانست به آن برسد منجر می شود. به علاوه، جنس بالک های نصب شونده در خروجی موتور نیز باید بسیار مقاوم باشد زیرا باید چندین دقیقه در معرض گازهایی داغ با سرعت بسیار زیاد قرار بگیرد.

    راهکار دیگر برای بهره برداری از روش کنترل بردار رانش، حرکت دادن کل خروجی پیشران یا همان نازل پیشران است. در این روش عملگرهایی بیرون نازل نصب شده که با حرکت دادن نازل در جهت مورد نیاز، سبب تغییر جهت بردار رانش پیشران و در نتیجه تغییر مسیر موشک می شوند. در این روش هیچ میزانی از نیروی رانش هدر نمی رود.

    توسعه این فناوری دارای گلوگاه های خاصی بوده و علاوه بر تنظیم دقیق زوایای نازل در برخورد با گازهای بسیار داغ خروجی، عملگرهایی با توانایی و مقاومت بالا نیز مورد نیاز است.

    ویژگی دوم پیشران فضایی سلمان این است که بدنه محفظه موتور و بدنه بیرونی پیشران به جای ف، از مواد مرکب غیرفی ساخته شده که وزن بسیار کمتری نسبت به فات دارند. این امر سبب کاهش وزن قابل توجه و افزایش بهره‌وری پیشران در مأموریت خود می شود. این وزن صرفه جویی شده باعث ایجاد شتاب بیشتر یا امکان حمل محموله بیشتر در مأموریت می شود.

    بخش تطبیق قطر مراحل و پیشران سوخت جامد سلمان

    پس از پیشران سلمان، مرحله سوم ماهواره‌بر قاصد قرار دارد که بنا بر شواهد موجود از یک پیشران سوخت مایع کوچک تشکیل شده است. در بالای این پیشران، ماهواره قرار داده می شود. این پیشران تا لحظات نهایی رسیدن ماهواره به سرعت و زاویه لازم برای مدار مربوطه، کار می کند. سپس ساز و کار جدایش ماهواره عمل کرده و آن را از نگه‌دارنده جدا می کند.

    پوشش ماهواره و پیشران مرحله سوم قاصد-۱ که تقریباً همزمان با جدایش مرحله اول جدا می شود

    قاصد یا به تعبیر دقیقتر، قاصد-۱، در طی فرایند کاری ۵۱۰ ثانیه ای خود، سه بار فرایند جدایش مراحل و نیز جدایش پوشش آیرودینامیکی بالایی ماهواره‌بر را به انجام می رساند.

    تصویر منتشر شده از اتاق کنترل ماهواره‌بر قاصد-۱

    در تصاویر منتشر شده از اتاق کنترل ماهواره‌بر قاصد-۱ که مربوط به لحظات پس از خاموش شدن موتور مرحله دوم و پیش از روشن شدن موتور مرحله سوم است، نکات جالبی مشاهده می شود.

    در تصویر زیر، نمودار ایمپالس کلی (معیاری از نیروی رانش) مورد انتظار از عملکرد ماهواره‌بر در طی پرواز ارائه شده است. خط افقی که نشان دهنده زمان پرواز است به صورت واحدهای ۱۰۰ ثانیه ای تقسیم بندی شده است.

    از نمودار مذکور مشخص می شود که یک فاصله زمانی مشخص بین جدا شدن مرحله کاری فعلی و روشن شدن پیشران مرحله بعدی در نظر گرفته شده است.

    نمودار رانش بر حسب زمان در ماهواره‌بر قاصد-۱

    بر اساس تصویر فوق، گام اول مأموریت که زمان کاری مرحله اول تا لحظه جدایش آن است تا ثانیه ۱۱۷ طول کشیده، در گام دوم به مدت ۴۲ ثانیه موتور دوم هنوز روشن نشده و ماهواره‌بر با انرژی جنبشی خود حرکت می کند.

    یکی از اتفاقاتی که در این مدت ۴۲ ثانیه صورت می گیرد، جدا شدن پوشش فوقانی ماهواره‌بر است که بر روی هر دو بخش ماهواره و موتور مرحله سوم قرار گرفته است.

    در ثانیه ۱۵۹ از لحظه پرتاب، گام سوم یعنی روشن شدن موتور مرحله دوم آغاز می شود. این گام در حدود ۵۰ تا ۵۵ ثانیه به طول انجامیده و با خاموش شدن موتور سلمان، جدایش مرحله دوم نیز انجام شده و ماهواره‌بر وارد فاز چهارم می شود.

    در این فاز به مدت نسبتاً طولانی، پیشران مرحله سوم شروع به کار نکرده (یا به احتمال ضعیفتر بدون رسیدن به رانش نامی کار می کند) و در حدود ثانیه ۴۳۰ از شروع پرتاب، پیشران مرحله سوم وارد فعالیت شده و تا ثانیه ۵۱۰ یعنی اتمام مأموریت و جدایش ماهواره، کار می کند.

    تصویر جدایش مرحله اول از دید دوربین حرارتی (سمت چپ) و از دید دوربین های داخل ماهواره‌بر (تصویر وسط و سمت راست)

    روشن شدن موتور سوخت جامد سلمان

    در طی زمانی که در فیلم پرواز قاصد-۱ از اتاق کنترل ارائه شده، با وجود طی شدن زمان و افزایش فاصله مکانی از ۱۳۲۰ کیلومتر به ۱۳۳۱ کیلومتر از مکان پرتاب ظرف مدت حدود ۲ ثانیه و نیز افزایش ارتفاع از ۴۰۲.۹ به ۴۰۴.۲ کیلومتر، سرعت ماهواره‌بر به میزان حدود ۲ متر بر ثانیه افت کرده است.

    این امر نشان می دهد که به احتمال زیاد هنوز پیشران مرحله سوم روشن نشده است (یا به احتمال کمتر، هنوز به نیروی رانش نامی خود نرسیده) زیرا در این صورت افت سرعت رخ نمی داد.

    نشانگر روی نمودار رانش که قبلاً مورد بحث قرار گرفت در تصویر مربوطه نیز در حال اشاره به نقطه ای در نزدیکی ثانیه ۴۰۰ است که نمودار به صورت افقی بوده و نشان دهنده ثابت بودن نیروی رانش است.

    اطلاعات دریافت شده از پرواز ماهواره‌بر در فاصله زمانی دو ثانیه (ثانیه ۳۹۱.۲ و ۳۹۳.۲) که فاصله طولی طی شده را بیش از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۱ کیلومتر نشان می دهد

    نکته بسیار مهم دیگر، سرعت قاصد-۱ در این برهه از پرواز است. بر اساس طی مسافت افقی ۱۱ کیلومتر در ۲ ثانیه که معادل ۵۵۰۰ متر بر ثانیه است و نیز داده های دریافتی که سرعت را در حدود ۵۲۲۰ متر بر ثانیه نمایش داده سرعت قاصد در حدود ۱۸.۵ تا ۱۹.۵ ماخ (با توجه به حدود سرعت صوت در ارتفاع ۴۰۰ کیلومتری) قابل محاسبه است.

    البته با توجه به دریافت اطلاعات تله متری، مقداری خطا و اختلاف در محاسبات وجود دارد. در ادامه مسیر، قاصد با طی حدود ۱۲۰ ثانیه دیگر در نهایت خود را به سرعت حدود ۲۶ تا ۲۷ ماخ می رساند که متناسب با سرعت مورد نیاز ۷۵۰۰ متر بر ثانیه ای برای موازنه با جاذبه زمین است.

    نکته مهم دیگری که از تصاویر اتاق کنترل ماهواره‌بر قاصد دریافت می شود، ساختار پیشران مرحله سوم است. طبق تصویر، این پیشران در واقع ترکیبی از ۶ نازل مختلف است که با یک دیگر زاویه ۹۰ درجه در نمای گرافیکی منتشر شده ایجاد کرده اند.

    این نازل ها قطعاً دارای زاویه رو به پائین نیز هستند تا راستای رانش آنها سبب افزایش ارتفاع ماهواره شود اما نکته مهم، امکان تنظیم دقیق زاویه و سرعت تزریق ماهواره با تنظیم میزان رانش تولیدی در هر یک از ۶ نازل است. این مجموعه پیچیدگی بیشتری نسبت به موتور مرحله دوم ماهواره‌برهای سفیر-۱ با دو نازل و سیمرغ با چهار نازل دارد.

    تصویر گرافیکی صفحه نمایشگر عملکرد پیشران مرحله سوم قاصد-۱ که از ۶ نازل در جهات مختلف تشکیل شده است

    مرحله دوم ماهواره‌بر سیمرغ با چهار نازل

    * پرتاب سریع و غافلگیرانه

    همانطور که کار روی ایجاد چرخه کامل فضایی شامل ساخت ماهواره، ساخت ماهواره‌بر، پایگاه پرتاب و ایستگاه های کنترل ماهواره در سکوت خبری و با رعایت کامل و بی نقص اصول حفاظتی انجام شده بود، پرتاب قاصد به عنوان اولین ماهواره‌بر سپاه نیز بسیار سریع و در اوج حفاظت اطلاعات انجام شد.

    در واقع به جز پایگاه پرتاب فضایی سپاه در کویر مرکزی ایران که به دلیل ابعاد بزرگ سکوی پرتاب، قبلاً شناسایی شده بود، سایر بخش های چرخه فضایی سپاه از دید دشمن پنهان مانده و اظهار شگفتی تحلیلگران و ناظران خارجی نیز گواهی بر این مدعا است.

    یک نکته بسیار مهم در مورد قاصد، پرتاب آن از یک پرتابگر متحرک مشابه موشک های بالستیک بود. این امر البته نیازمند مراعات نکات و اامات مهم فنی است که چنین قابلیتی را ایجاد کند.

    از آن جمله ضریب اطمینان بالای پیشران های مراحل فوقانی، عدم نیاز به پشتیبانی خاص تا لحظه پیش از پرتاب و. از مواردی است که سبب عدم نیاز قاصد به سکوی پرتاب ثابت یا برج خدمات شده است.

    قاصد-۱ و پرتابگر متحرک آن

    در نتیجه قاصد امکان پرتاب از هر نقطه ای را داشته است و در آینده نیز می تواند از جایی غیر از پایگاه پرتاب فضایی مأموریت خود را آغاز کند. قابلیت سوختگیری موشک های سپاه به صورت افقی نیز از مواردی است که سال ها پیش محقق شده و این امر نیز به اجرای سریع عملیات پرتاب آن پیش از شناسایی توسط ماهواره های دشمن و اعلام خبر توسط آنها کمک نموده است.

    نکته جالب اینکه با وجود بهره مندی از پرتابگر متحرک، پرتاب قاصد از همان پایگاه شناخته شده سپاه که قطعاً در هر روز تحت نظارت ماهواره های جاسوسی دشمن قرار دارد انجام شد تا باز هم گواه دیگری بر توانایی اجرای سریع یک عملیات پرتاب موشک باشد.

    عملیات پرتاب قاصد با وجود اجرا از پایگاه فضایی شناخته شده سپاه در کویر مرکزی، پیش از انجام توسط دشمن کشف نشد

    * قاصدهای بعدی در راهند

    آنچه از جمع بندی سخنان فرمانده نیروی هوافضای سپاه و فرمانده یگان فضایی این نیرو در روزهای پس از پرتاب قاصد برداشت می شود این است که اولاً نقشه راه توسعه فناوری فضایی نظامی در این نیرو تدوین شده و برنامه ها طبق این نقشه راه پیگیری خواهد شد.

    ماهواره نور-۱ به عنوان یک گام ابتدایی مجهز به حسگرهای شناسایی و قابلیت دریافت و ارسال سیگنال است که چندین فناوری مهم و زیرسامانه های اصلی را آزمایش کرده و راه را برای پرتاب ماهواره های بعدی باز می کند.

    ماهواره نور-۲ نیز که بنا بر شواهد موجود در گفته های مسئولان سپاه آماده عملیات است با قابلیت های بیشتر و در مدار بالاتری اما در سطح لئو تزریق خواهد شد.

    در نهایت نیز سپاه برای بهره برداری از خدمات ناوبری و ارتباطی پیشرفته به مدارهای میانی (مئو) و مدار زمین آهنگ (ژئو) ورود خواهد کرد. طبعاً مدارهای بالاتر و محموله های سنگین تر، ماهواره‌برهای قدرتمندی تری را نیز طلب می کند.

    نکته مهم دیگر این است که نمونه بعدی ماهواره‌بر قاصد به گفته فرمانده نیروی هوافضای سپاه سردار حاجی زاده، قرار است در مرحله اول خود نیز از پیشران سوخت جامد استفاده کند.

    پیشران‌های سوخت مایع و جامد، مزیت ها و معایب مختص خود را دارند و با وجود پیشرفت های بزرگ در دانش و فناوری هوافضا همچنان از هر دوی آنها در مأموریت های فضایی استفاده می شود. اما با در نظر گرفتن رویکرد نیروی هوافضای سپاه به عدم توسعه یک پیشران جدید در مرحله اول قاصد-۱ احتمالاً صرفاً به منظور افزایش توان حمل محموله از پیشران های سوخت جامد موجود در مرحله اول ماهواره‌بر بعدی سپاه استفاده خواهد شد.

    بنا بر شواهد موجود، آماده ترین موشک سوخت جامد برد بلند و رسانه ای شده توسط سپاه موشک سجیل است که در دو نسل توسط وزارت دفاع ساخته و بیش از یک دهه است که در حال خدمت در نیروی هوافضای سپاه است.

    در نتیجه این موشک کاندیدای اول به کارگیری به عنوان مرحله اول در ماهواره‌بر بعدی است. البته لازم به ذکر است که سجیل خود موشکی دو مرحله ای بوده و در نتیجه در صورت استفاده کامل از آن در ماهواره‌بر بعدی سپاه و حفظ بقیه ساختار قاصد-۱ ماهواره‌بری چهار مرحله ای حاصل خواهد شد.

    تصویر گرافیکی از قاصد-۲ بر مبنای موشک سجیل و حفظ بقیه ساختار قاصد-۱

    موشک بالستیک سجیل برخوردار از دو مرحله سوخت جامد

    مراحلی که برای ماهواره‌بر سنگین سوخت جامد قائم آماده شده و در گزارش های قبلی به آن پرداخته بودیم نیز از گزینه های قابل طرح برای استفاده در ماهواره‌بر بعدی سپاه است.

    با توجه به عدم انتشار اطلاعات خاصی از مراحل ۲ تا ۴ قائم، نمی توان گمانه زنی خاصی در مورد قطر و طول آنها داشت اما تصاویر و اطلاعات فعلی، احتمال به کارگیری اجزائی از قائم را به جای مرحله اول سوخت مایع فعلی در قاصد، کمرنگ می کند.

    یک نکته مهم نیز در اینجا قابل ذکر است و آن اینکه در سال های گذشته در مناسبت های مختلف فرماندهان سپاه از ورود به خدمت نسل جدیدی از موشک های بالستیک سوخت مایع و جامد در سپاه سخن گفته بودند.

    موشک های خرمشهر-۱ و ۲ در زمینه سوخت مایع نسل جدیدی بودند که معرفی شده و از موتور متفاوتی نسبت به خانواده شهاب و قدر برخوردار هستند. در نتیجه یک علاقمندی برای خروج از خدمت موشک های قدیمی از خدمت عملیاتی به مرور زمان وجود دارد.

    استفاده از این موشک ها در مأموریت های پرتاب های فضایی سبب مصرف بخشی از موشک های آماده خروج از خدمت نظامی شده و البته هزینه های پرتاب های فضایی سپاه را نیز به شدت کاهش می دهند.

    همچون پرتاب ماهواره‌برهای سفیر-۱ و سیمرغ، دشمنان به سرعت در پی وانمود کردن موشک قاصد به عنوان یک موشک بالستیک و حتی قاره‌پیما برآمدند. نحوه توسعه، نحوه پرتاب و میزان منابع در دسترس خود نیروی هوافضای سپاه، نشان می دهد که این نیرو امکان ساخت تعداد بسیار زیادی قاصد-۱ یعنی به تعداد موشک های قدر موجود در شهرهای زیرزمینی را دارد.

    حال با این وجود دشمنان هر چقدر هم که فریاد بزنند، یک توان جدید موشکی در داخل نیروهای مسلح ایران به ثمر رسیده و بهتر است آنچه را که به چشم دیده اند بپذیرند چه قاصد، یک ماهواره‌بر باقی بماند و چه مصارف دیگری داشته باشد.

    آنچه پشتوانه موفقیت سپاه در اولین پرتاب فضایی خود شده علاوه بر ایمان راسخ به آرمان های انقلاب و نصرت الهی، تلاش های شبانه روزی آنها خصوصاً در نیروی هوافضا در طی سه دهه گذشته بوده است که به جنبه های مختلف و تاریک ترین نقاط دانش و فناوری موشکی قدم گذاشته و در این مسیر از بذل جان نیز کم نگذاشته اند.

    با این تفاسیر، پیش بینی می‌شود سپاه گام‌های لازم برای بهره برداری از فناوری های فضایی در مسیر قدرتمند شدن هر چه بیشتر نیروهای مسلح را با سرعت و ایمنی لازم طی کند.[مشرق]


    ارتباط تصویری هفت مجموعه‌ی تولیدی با رهبر انقلاب

    رهبر انقلاب در این دیدار مجازی با اشاره به حقوق کارگران فرمودند: امنیت شغلی، مسئله‌ی بیمه، مسئله‌ی آموزش، مسئله‌ی خدمات رفاهی، مسئله‌ی بهداشت و درمان، اینها چیزهایی است که جزو حقوق کارگران است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) به مناسبت هفته کار و کارگر، در ارتباط تصویری مستقیم و ۳ ساعته با هفت مجموعه تولیدی ضمن تأکید بر نقش و اهمیت جایگاه کارگر و وظایف متقابل کارگر و کارفرما در افزایش کمّی و کیفی تولید و ایجاد ثروت در یک اقتصاد سالم، به بیان نکاتی در خصوص علت نامگذاری امسال به عنوان سال جهش تولید و اامات تحقق این شعار و بخش‌هایی که باید بر آنها تمرکز ویژه شود، پرداختند و وظایف مسئولان در این عرصه را بیان کردند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با تبریک هفته کارگر به همه کارگران و زحمتکشان، شنیدن گزارش‌های امیدبخش از تولید را شیرین و جذاب خواندند و با تأکید بر انتشار عمومی این گزارشها گفتند: رفع مشکلات جامعه کارگری یکی از مسائل مهم است که باید نسبت به آن اهتمام شود.

    رهبر انقلاب اسلامی بخش اول سخنانشان را به مسائل کارگری اختصاص دادند و با تقسیم‌بندی مفهوم کار در نگاه اسلامی به کار عمومی» و کار اقتصادی» افزودند: کار به معنای عمومی همه انواع کار را شامل می‌شود و در قرآن کریم و روایات نیز تأکید بر تلاش و انجام عمل صالح و به سرانجام رساندن کار است که البته یکی از مشکلات ما در کشور نیمه‌تمام ماندن کارها است.

    ایشان تشویق اسلام به کار عمومی را نقطه مقابل انتظار غلط و نابجای مفت‌خواری» و مفت‌جویی» دانستند و گفتند: اسلام در معنای اقتصادی نیز بر کار تأکید دارد همچنانکه پیامبر اکرم(ص) دست کارگر را می‌بوسد و می‌فرماید خداوند کسی را که کار را محکم و با احساس مسئولیت انجام دهد، دوست می‌دارد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای هدف اقتصاد کشور را تولید ثروت و تقسیم عادلانه آن بین آحاد مردم خواندند و افزودند: برای رسیدن به اقتصاد سالم، کارگر یکی از ستونهای اصلی و از عوامل درجه یک تولید ثروت در کشور است.

    رهبر انقلاب اسلامی، کارگرِ ماهر و نوآور را موجب افزایش کیفیت کار دانستند و گفتند: بنابراین بنگاههای اقتصادی و کارفرمایان باید دانش و مهارت نیروی کار و سهم آن را از عوائد بنگاههای اقتصادی افزایش دهند و کارگر نیز با احساس مسئولیت بیشتر و بدون سهل‌انگاری عمل کند.

    ایشان، کارگر و کارفرما را دو ستون اصلی رشد و پیشرفت اقتصادی خواندند و با  اشاره به شکایت برخی افراد از مصوباتی که نظر کارگر در آنها ملاحظه نشده است، افزودند: این مقررات حتماً باید با نگاه عادلانه تنظیم شود.

    حضرت آیت‌الله ‌ای اهتمام به حقوق نیروی کار از جمله دستمزد عادلانه و پرداخت منظم و بدون تأخیر آن، امنیت شغلی، بیمه، آموزش، خدمات رفاهی و بهداشت و درمان» را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: در دنیای کنونی و تحولات پر سرعت فناوری، یادگیری مداوم آموزشی و استفاده از تجربیات قبلی برای مجموعه‌های تولیدی و کارگران آنها یک ضرورت است تا با ارتقاء بهره‌وری و کیفیت تولید، رونق اقتصادی افزایش یابد.

    بشنوید:

    صوت/ بیانات رهبر انقلاب درباره حقوق کارگران

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تأثیرگذاری کارگران در تحولات ی دو قرن گذشته‌ی دنیا، نقش کارگران کشورمان در پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و حوادث گوناگون را بسیار برجسته دانستند و افزودند: کارگران از همراه‌ترین قشرها در تحقق اهداف انقلاب بوده‌اند و پیوند آنها با نظام جمهوری اسلامی یک پیوند دائمی است البته این پیوند عمیق، وظایف مسئولان در هر سه قوه را برای حل مشکلات کارگران افزایش می‌دهد.

    رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به موضوع جهش تولید» به عنوان شعار سال اشاره کردند و با اشاره به فرصت کافی که تا پایان سال برای تحقق این شعار وجود دارد، نکاتی را درخصوص آن بیان کردند.

    بشنوید:

    صوت/ فرصت خوب جهش تولید

    حضرت آیت‌الله ‌ای، مقوله تولید در اقتصاد کشور را همچون سیستم ایمنی و دفاعی بدن انسان دانستند و گفتند: همانگونه که نقش سیستم ایمنی بدن در مقابله با ویروسها بسیار مهم است، اگر تولید مناسب و رو به رشد باشد، می‌تواند پیکره اقتصادی کشور را در مقابل ویروسهای طبیعی و ویروسهای دست‌ساز همچون تحریم و یا نوسانات قیمت نفت و تکانه‌های مختلف محافظت کند.

    ایشان با تأکید بر اینکه تولید، عامل اصلی شکل‌گیری یک اقتصاد ملی و قوی است، افزودند: تولید علاوه بر اینکه برای اقتصاد کشور حیاتی است، از لحاظ ی، اجتماعی و فرهنگی نیز تأثیرهای زیادی دارد به‌گونه‌ای که توانایی یک ملت در تولید نیازهای اساسی خود، به آن ملت اعتماد به‌نفس و احساس عزت خواهد بخشید و زمینه‌ساز رفاه عمومی جامعه، افزایش تولید ناخالص ملی و افزایش صادرات و تأثیرگذاری فرهنگی صادرات کالاهای داخلی در کشورهای دیگر خواهد شد.

    رهبر انقلاب اسلامی، روند فعلی تولید در کشور را برای جبران عقب‌ماندگی‌ها ناکافی دانستند و با تأکید بر وم توسعه و تقویت بیشتر تولید، نکاتی را درخصوص جهش تولید و راههای تحقق آن در شرایط کنونی بیان کردند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای یکی از مسائل مهم برای تحقق جهش تولید را مشارکت دادن مردم در اقتصاد از طریق استفاده از استعدادها و ظرفیت‌های گوناگون مردم برشمردند و افزودند: در این زمینه سه قوه وظایف مهمی دارند که اگر به این وظایف عمل نشود، جهش تولید اتفاق نمی افتد.

    ایشان حمایت از تولید و تولیدکننده را اصلی‌ترین وظیفه مسئولان دانستند و تأکید کردند: حمایت از تولید فقط به معنای تزریق نقدینگی نیست بلکه باید با برداشتن موانع، میدان را برای سرمایه‌گذار، صاحب فکر و تولیدکننده باز کرد.

    رهبر انقلاب اسلامی به برخی از مصادیق برداشتن موانع اشاره کردند و گفتند: حذف مقررات دست و پاگیر، مبارزه جدی با قاچاق کالا، مقابله با واردات بی رویه، مبارزه با فساد مالی و فساد اداری، رعایت حقوق مالکیت معنوی، مقابله با سفته‌بازی‌ها و سوداگری‌های زیان‌بخش، و معافیت‌های مالیاتی در موارد ضروری و وضع مالیات در موارد لازم همچون ثروتهای بادآورده از جمله کارهای ضروری است که باید سه قوه نسبت به آن اهتمام بورزند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای قضایای اخیر مربوط به ویروس کرونا و پای کارآمدن همه ظرفیت‌های کشور برای تولید اقلام بهداشتی از جمله ماسک را نمونه بارزِ باز کردن میدان و حمایت از تولید خواندند و افزودند: علت اینکه در تولید ماسک توانستیم در مدت کوتاهی به ظرفیتی دست پیدا کنیم که بیشتر از نیاز کشور است، برطرف شدن موانع از جانب دولت و باز شدن میدان برای حضور دستگاههای مختلف و حتی مردم در عرصه تولید ماسک بود.

    ایشان با تأکید بر اینکه بهبود محیط کسب‌وکار یکی از موارد ضروری برای تحقق جهش تولید است، گفتند: براساس بررسی‌های کارشناسی وزارت امور اقتصاد و دارایی، اگر دو اقدامِ ایجاد پنجره واحد صدور مجوزها» و تشکیل دادگاههای تجاری برای رفع اختلافات اقتصادی» انجام شود، جایگاه کشور از لحاظ شاخص کسب و کار چهل تا پنجاه رتبه ارتقاء خواهد یافت.

    رهبر انقلاب اسلامی به موضوع ممنوعیت واردات» به‌عنوان یکی از زمینه‌های جهش تولید اشاره و خاطرنشان کردند: ما با واردات مخالف نیستیم اما تأکید داریم محصولی که در کشور تولید می‌شود و یا امکان تولید دارد، وارد نشود.

    حضرت آیت‌الله ‌ای افزودند: در برخی مواقع، برخی دستگاههای اجرایی، به بهانه‌هایی به دنبال باز کردن راه واردات بی مورد هستند. به عنوان مثال می گویند برای اینکه کیفیت خودروی داخلی ارتقا یابد، باید خودروی خارجی وارد شود در حالی‌که باید کیفیت خودروی داخلی از راههای دیگر افزایش یابد و نه از طریق واردات خودروهای خارجی و به خاک سیاه نشاندن تولید داخلی.

    ایشان با تأکید بر اهمیت جهش کیفی در کنار جهش کمّی، موضوع افزایش امید به کار و تلاش را در کشور بسیار مهم خواندند و گفتند: متأسفانه عده ای در کشور به‌طور دائم می گویند نمی‌شود و نمی‌توانیم» در حالی‌که می‌توانیم» و دلیل آن هم این است که ما وقتی می‌توانیم یک ماهواره‌بر را با سرعت ۷۵۰۰ متر بر ثانیه به فضا پرتاب کنیم و ماهواره را در مدار قرار دهیم، و یا در صنایع دفاعی آن پیشرفتهای بزرگ را داشته‌ایم، پس در تولید هم می‌توانیم به جهش دست پیدا کنیم.

    رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آن ذهن و فکری که می‌تواند ماهواره را تولید کند و برای ارسال ماهواره بعدی در مدار ۳۶ هزار کیلومتری هدف‌گذاری کند، قطعاً چنین روحیه ابتکار و خلاقیتی برای تولید خودرو با مصرف ۵ لیتر بنزین در یک صد کیلومتر و در دیگر بخشهای تولید نیز وجود دارد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای سپس به برخی بخشها که باید در جهش تولید به آنها اهمیت و اولویت داده شود، اشاره کردند و گفتند: توسعه ظرفیت پالایشگاهی همچون ساخت پالایشگاه میعانات در بندرعباس و مجتمع پالایشگاهی سیراف، اجرای طرح‌های پتروشیمی که منجر به افزایش چند برابری تولید محصول خواهد شد، طرح‌های کشاورزی به‌خصوص تمرکز بر تولید محصولات اساسی، همچون گندم، دانه های روغنی، گیاهان دارویی و آبزیان و خودکفایی در این عرصه‌ها با استفاده از شیوه‌های آبیاری مدرن، تمرکز بر زیرساخت‌ها به‌خصوص حمل و نقل ریلی، توجه ویژه به قطعه‌سازی و تمرکز به بخش معدن که بسیار هم عقب ماندگی داریم، بخشهایی هستند که باید در موضوع جهش تولید مورد اهتمام ویژه قرار گیرند.

    ایشان یکی دیگر از بخشهایی را که باید در موضوع جهش تولید به آن نگاه ویژه‌ای شود، بخش دارو و واکسن دانستند و افزودند: اکنون در کشور در خصوص تولید دارو و واکسن برای مقابله با ویروس کرونا، کارهای تحقیقاتی خوبی انجام شده است و چه بسا دانشمندان خوب و جوان و محققان کارآمد ما بتوانند زودتر از کشورهای دیگر موفق به تولید دارو و واکسن برای مقابله با کرونا شوند.

    رهبر انقلاب اسلامی، زنجیره پوشاک، کفش و لوازم خانگی را یکی از ظرفیتهای مهم و ریشه‌دار کشور خواندند و گفتند: برای تحقق جهش تولید باید بر این زنجیره تمرکز جدی شود و از واردات این محصولات جلوگیری شود.

    حضرت آیت‌الله ‌ای به یک اقدام ناپسند در تولید پوشاک نیز اشاره کردند و افزودند: با اینکه کشور همواره در تولید پوشاکِ با کیفیت سرآمد و صاحب قدمت است اما برخی تولیدکنندگان بر روی تولیدات خود برچسب تولید خارج می زنند که این کار غلط است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای تأکید کردند: به لطف خداوند حرکت تولید در کشور آغاز شده است اما ادامه این حرکت معمولی، مشکلات کشور را حل نخواهد کرد و نیازمند یک حرکت مضاعف و یک جهش هستیم که در این عرصه نیز جوان‌های آماده به کار و عناصر مبتکر بسیارند و باید میدان برای ورود آنان مهیا شود.

    ایشان در پایان اظهار امیدواری کردند شرایط جدید پیش آمده بعد از شیوع کرونا در کشور و گسترش روحیه همکاری میان مردم برای تأمین نیازها، زمینه‌سازِ کارهای نو و تحولات در عرصه‌های اقتصادی کشور باشد.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، ارتباط تصویری با هفت مجموعه تولیدی در صفادشت (استان تهران)، ورزقان (استان آذربایجان شرقی)، زنجان، شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان، پاکدشت (استان تهران)، شهرک صنعتی پرندک (استان مرکزی) و روستای به‌آباد مشهد برقرار شد.

    در این برنامه که وزیران نیرو، صمت و جهاد کشاورزی نیز حضور داشتند، آقای شریعتمداری وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی گزارشی از اقدامات دولت در بخش تولید و همچنین برنامه‌های آن برای صیانت از اشتغال در شرایط کرونا بیان کرد و از یک کارگر نمونه تقدیر شد.

    در ادامه این برنامه آقایان: صمدی رئیس هیئت مدیره شرکت اَورَند پیشرو و مصطفی بازیار کارگر نمونه سال مستقر در این شرکت»، سعدمحمدی مدیرعامل شرکت ملی مس ایران و فیروزکوهی کارگر معدن مس»، ظهیری مدیرعامل شرکت ایران ترانسفو»، نجات‌بخش رئیس‌هیأت مدیره شرکت دانش‌بنیان بهیار صنعت سپاهان»، فتاحی مدیرعامل شرکت تولیدات لوازم خانگی اِمِرسان»، فیهمی‌پور مدیرعامل شرکت تعاونی تولیدی نویدکاران»، رزم‌حسینی استاندار خراسان رضوی و صبوری از مزرعه نمونه صبوری»، گزارشهایی از وضعیت تولید، دستاوردها و مشکلات واحدهای تولیدی خود و پیشنهادهایی برای حل مشکلات و تحقق شعار سال بیان و بر این نکات تأکید کردند:

    - وم سرمایه‌گذاری برای افزایش ظرفیت تولیدی پتروشیمی‌های داخلی برای تأمین مواد اولیه صنایع و کاهش واردات

    - تسریع در ارائه تسهیلات بانکی، ارزی و امور گمرکی برای واردات مواد اولیه مورد نیاز صنایع

    - ممانعت از ورود هر گونه کالا و ترانسفورماتور دارای تولید داخل

    - وم کاهش مجوزها و مقررات دست‌وپا گیر و ایجاد انگیزه برای ورود سرمایه‌گذاران و کارآفرینان

    - مزایا و امکانات بی‌نظیر اقتصاد دانش‌بنیان برای جهش تولید و نزدیک شدن به الگوی اقتصاد مردمی در بخش تولید

    - ضرورت هدفگذاری دقیق تسهیلات دولتی برای اصابت به تولیدکنندگان واقعی با توجه به کمبود سرمایه در گردش واحدهای دولتی

    - وم اتخاذ روش مناسب خرید تضمینی محصولات کشاورزی با نرخ مشخص برای جلوگیری از ریسک در انتخاب محصول برای کشت

    - ضرورت بها دادن به جوانان تحصیلکرده روستایی و تشویق و حمایت از آنها برای ماندن در روستا و توسعه کشاورزی صنعتی

    - وم به‌روزرسانی ماشین‌آلات کشاورزی برای افزایش تولید[مشرق]


    جودی ایوانز

    جودی ایوانز می‌گوید تحریم‌های آمریکا از رسیدن دارو به ایران جلوگیری می‌کنند و این یعنی دست واشینگتن به معنای واقعی کلمه به خون ایرانی‌ها آغشته است.

     گروه ضدجنگ آمریکایی کدپینک [۱] » یکی از سازمان‌هایی است که طی سال‌های گذشته برای حمایت از ایران و جلوگیری از جنگ میان آمریکا و ایران تلاش کرده است. اگرچه این گروه فعالیت‌های ی و اجتماعی گسترده‌ای در داخل آمریکا دارد، اما ایران نیز یکی از موضوعات مهم فعالیت‌های این گروه در خصوص ت خارجی واشینگتن بوده است [۲] . اعضای این گروه بارها به ایران سفر کرده‌اند [۳] ، خطاب به مردم ایران نامه نوشته‌اند [۴] ، اقدام به ایجاد اختلال در جلسه‌های ضدایرانی مقامات دولت آمریکا کرده‌اند [۵] ، و فعالیت‌های دیگری از این دست انجام داده‌اند.

    سفرهای متعدد به ایران یکی از فعالیت‌های اعضای گروه کدپینک طی سال‌های گذشته بوده است (+)

    جودی ایوانز

    یکی از محورهای فعالیت‌های کدپینک طی هفته‌های اخیر، تلاش برای لغو یا دست‌کم تعلیق تحریم‌های ضدایرانی واشینگتن [۶] در دوره شیوع کرونا از جمله با آماده کردن نامه‌ای درباره برداشتن تحریم‌ها بوده است که برخی اعضای کنگره آمریکا، چه نماینده و چه سناتور، آن را تأیید کرده‌اند [۷] . در خصوص تلاش‌های کدپینک در حمایت از ایران و همچنین تحریم‌های نامشروع واشینگتن علیه تهران به ویژه در دوره شیوع کرونا با جودی ایوانز [۸] » یکی از بنیانگذاران این گروه آمریکایی گفت‌وگو کرده است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، متن این مصاحبه است.


    لطفاً درباره فعالیت‌های کدپینک و خودتان در حمایت از ایران توضیح بدهید. می‌دانم که کارهای زیادی تا کنون انجام داده‌اید.

    اتفاقاً من هم می‌خواستم بگویم فکر نمی‌کنم وقت کافی داشته باشید.

    من به عنوان یکی از بنیانگذاران کدپینک همراه با اعضای دیگر گروه یک روز بعد از آن‌که در جلوگیری از جنگ عراق ناکام ماندیم، کار خود را برای جلوگیری از جنگ با ایران آغاز کردیم. این یعنی ۱۷ سال تمرکز روی ایران. در این مدت بارها مانع از اقدامات جنگی علیه ایران شده‌ایم. به عنوان مثال، لایحه‌ای توسط [گری ال.] آکرمن» [نماینده دموکرات سابق ایالت نیویورک در مجلس نمایندگان آمریکا] مطرح شد که می‌خواست خلیج فارس را مسدود کند، اما ما توانستیم جلوی تصویب این لایحه را بگیریم، اگرچه حتی نانسی پلوسی» [رئیس مجلس نمایندگان آمریکا] هم می‌گفت هیچ راهی برای متوقف کردن این لایحه وجود ندارد. بنابراین ایران طی ۱۷ سال گذشته در قلب ما و بطن بسیاری از کارهایمان بوده است.

    در این مدت حدود شش هیأت به ایران اعزام کرده‌ایم و من در چهار عدد از آن‌ها حضور داشته‌ام که آخرین بار آن ماه فوریه سال گذشته بود. ما همیشه برای پایان دادن به تحریم‌ها تلاش کرده‌ایم و فیلم‌های کاملاً بی‌پرده و اکشنی از من و مدیا [بنیامین]» [دیگر بنیانگذار کدپینک  وجود دارد که نشان می‌دهند چگونه جلسات عاملان تحریم، از جمله برایان هوک» [مدیر گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا  و [سیگال] مندلکر» [مسئول ارشد سابق تحریم‌های ایران] عضو وزارت خزانه‌داری آمریکا ، را مختل کرده‌ایم. مندلکر طراح تحریم‌هایی بود که خودش آن‌ها را تحریم‌های حداکثری» [و فشار حداکثری»] می‌نامید و شدیدترین تحریم‌هایی هستند که در دولت ترامپ علیه یک کشور وضع شده‌انداعتراض مدیا بنجامین» دیگر بنیانگذار کدپینک در جلسه سخنرانی برایان هوک» مدیر گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه ترامپ؛ روی تی‌شرتی که بنجامین به تن دارد به فارسی نوشته شده: صلح با ایران» 

    در دوران دولت ترامپ و با سِفت‌تر شدن پیچ تحریم‌ها، کار ما هم به صورت جدی‌تر ادامه پیدا کرده است. تلاش ما برای بالا بردن هزینه تحریم‌ها علیه مردم ایران یک پروژه مستمر و هفتگی بوده است. تازه این‌ها مربوط به قبل از شیوع کروناست؛ زمانی که مردم ایران مبتلا به سرطان و سرطان خون می‌شدند، اما به دارو دسترسی نداشتند؛ وقتی مردم ایران نمی‌توانستند برای تحصیل به خارج از این کشور بروند، چراکه آمریکا بانک‌های بزرگ این کشور را تحریم کرده بود. بنابراین مسئله فقط ویروس کرونا نیست، بلکه به قبل از ویروس کرونا برمی‌گردد.ایران یکی از موضوعات اصلی فعالیت‌های کدپینک طی سال‌های گذشته بوده است 

    سال گذشته ما هشدار دادیم که اگرچه آمریکا می‌گوید کمک‌های بشردوستانه می‌تواند به ایران برسد، اما به خاطر پیچیدگی سیستم مالی، تحریم بانک مرکزی ایران، و ترس کمپانی‌های حمل‌ونقل و شرکت‌های بیمه از این‌که در صورت تجارت با ایران کار خود را از دست بدهند، در واقع این کمک‌ها به ایران نمی‌رسند. این تحریم‌های نامشروع چنان ایران را خفه کرده‌اند و غیرانسانی هستند که به معنای واقعی کلمه اشک من را درمی‌آورند.

    من در لس‌آنجلسِ کالیفرنیا و وسط منطقه‌ای زندگی می‌کنم که نام آن را تهرانجلس» گذاشته‌ایم. بهترین دوستان من، ایرانی هستند. اولین بار سال ۱۹۷۲ به ایران سفر کردم و تمام عمرم عاشق ایران و فرهنگ ایرانی بوده‌ام. به محض این‌که یک بار پایتان به ایران باز شود، ناخودآگاه عاشق مردم این کشور خواهید شد.

    ما در سازمان کدپینک به این نکته پی بردیم که تا وقتی نتوانیم اقتصاد جنگ‌محور [در آمریکا] را پایان دهیم، نخواهیم توانست جنگ را متوقف کنیم، زیرا جنگ در خدمت اقتصاد جنگ‌محور است. بنابراین ما در تلاشیم تا آن چیزی را گسترش دهیم که آن را اقتصاد صلح‌محور» می‌نامیم؛ اقتصادی که حول محور بخشش، تقسیم، دل‌سوزی، شکوفایی، روابط و انعطاف‌پذیری می‌چرخد و اگر وجود نداشت، هیچ‌یک از ما زنده نبودیم.

    از دید من، ایرانی‌ها عمیق‌ترین نمود این اقتصاد هستند. ایران خودش یک اقتصاد صلح‌محور است، زیرا احساسی که در جامعه این کشور وجود دارد، حس اجتماع است. در ایران فردگرایی وجود ندارد، بلکه این اعتقاد وجود دارد که همه ما در این [کشتی در کنار هم] هستیم.» بخشش، تقسیم و دل‌سوزی چنان در ایران زیاد است که عملاً به بخشی از ویژگی ذاتی و تعریف ایرانی بودن» تبدیل شده است.

    بی‌اندازه غم‌انگیز است که این اقتصاد جنگ‌محور، این جنگ ترکیبی تحریم‌ها» علیه مردم ایران روا داشته شده است، با وجود این‌که آن‌ها هیچ کاری نکرده‌اند که سزاوار این میزان خشونت باشند. تحریم‌ها به معنای واقعی کلمه خشونت» هستند. من با آمریکایی‌ها که صحبت می‌کنم به آن‌ها می‌گویم تحریم‌ها از بمب بدتر هستند. مانند بمب‌های نوترونی‌ای هستند که مردم را می‌کشند بدون آن‌که ساختمان‌ها را فرو بریزند. اما ما حتی در مورد تحریم‌ها صحبت هم نمی‌کنیمتحریم‌ها مانند بمب‌های نوترونی هستند، با این تفاوت که انسان‌ها را می‌کشند، اما ساختمان‌ها را تخریب نمی‌کنند

    شما به عبارت همه ما با هم هستیم» اشاره کردید که این روزها در مبارزه با کرونا زیاد آن را می‌شنویم، اما به نظر نمی‌آید دولت آمریکا اعتقادی به همراهی با مردم ایران داشته باشد. لطفاً توضیح بدهید چرا با وجود آن‌که بسیاری از افراد اهمیتی به این موضوع نمی‌دهند، این مسئله برای شما و گروه همراهتان اهمیت دارد.

    چون ما معتقدیم تمام جهان یکی است، همه ما یک ملت هستیم، کره زمین متعلق به همه ماست، و زنده ماندن همه» ما در گرو زنده ماندن یک» نفر از ماست. سبک زندگی ما موجب ویرانی سیاره‌مان شده است. من اقتصاد جنگ‌محور را اقتصاد سرکوبگرانه، تخریبگرانه و استعمارگرانه» می‌نامم. با نگاه به این‌که چه اتفاقی برای مردم، جوامع و سیاره ما دارد رخ می‌دهیم، می‌فهمیم که این اقتصاد جواب نمی‌دهد، بلکه از جهات زیادی به معنای واقعی کلمه مرگ‌آور» است.

    ما در سازمان کدپینک شروع به متوقف کردن جنگ و تخصیص بودجه‌های آن به تأمین نیازهای بشر برای حیات‌بخشی به دیگران کردیم، زیرا در آمریکا ۶۰ درصد از دلارهای مالیاتی ما صرف این خشونت و جنگ می‌شود. این واقعیت شرم‌آور است و خود من شخصاً از آن شرمنده هستم. این در حالی است که ما می‌توانیم مردم جهان را دور هم جمع کنیم؛ باید در صلح زندگی کنیم؛ باید بدانیم که همه ما یکی هستیم؛ و باید راه‌هایی برای همزیستی مسالمت‌آمیز پیدا کنیم.

    وقتی [توافق هسته‌ای امضا شد و] صلح میان ایران و آمریکا آغاز شد، ما بسیار هیجان‌زده بودیم؛ همان توافقی که اخیراً دولت ترامپ و افرادی آن را پاره کردند که زندگی‌شان از راه حرص و خودشیفتگی و خشم می‌گذرد. اما این شخصیت، شخصیت مردم آمریکا نیست؛ شخصیت مردم جهان این نیست. ما این را به خوبی می‌دانیم. من به بیش از ۱۰۰ کشور جهان سفر کرده‌ام و در تک‌تک آن‌ها دیده‌ام که مردم در همه‌جا زیبا هستند. همه مردم بر اساس همین حس عمیق زندگی می‌کنند که همه ما یکی هستیم. فارغ از این‌که خدای شما کیست، فارغ از این‌که چه چیزی را می‌پرستید یا نمی‌پرستید، همه ما در یک سیاره زیبا زندگی می‌کنیم و باید از یک‌دیگر و از این سیاره مراقبت کنیم.

    هویت کدپینک هم همین است؛ ما خشونت جنگ را درک می‌کنیم و در سراسر جهان کار می‌کنیم تا جلوی این خشونت را بگیریم. در آمریکا هم داریم تلاش می‌کنیم تا بزرگ‌ترین سازمان تروریستی روی کره زمین، یعنی دولت آمریکا، را تغییر بدهیم.جودی ایوانز تلاش می‌کند یک پارچه صلح با ایران» را در نشست سازمان ضدایرانی متحد علیه ایرانِ هسته‌ای» با حضور سیگال مندلکر» (نشسته روی صندلی) مسئول سابق تحریم‌ها در خزانه‌داری آمریکا  به حضار نشان دهد؛ وی در حالی که مأموران او را بیرون می‌کنند، خطاب به مندلکر می‌گوید: تو خودت سلاح کشتار جمعی هستی»

    بسیاری افراد وقتی درباره تأثیرات درمانی و دارویی تحریم‌ها در بحران کرونا صحبت می‌کنند و البته هدفشان هم این است که روی جنبه‌های بشردوستانه تحریم‌ها تأکید کنند. اما واقعیت این است که تأثیر تحریم‌ها بسیار عمیق‌تر است، زیرا این تحریم‌ها طی چند ماه یا حتی چند سال گذشته اِعمال نشده‌اند، بلکه ده‌ها سال است که وضع شده‌اند. تأثیر آن‌ها هم صرفاً محدود کردن دسترسی ایران به تجهیزات پزشکی نبوده، بلکه زندگی تمام مردم را به خطر انداخته‌اند.

    ما خودمان به ایران آمدیم و شاهد این وضعیت بودیم و این را به خوبی می‌دانیم. یکی از اهداف سفرهای ما به ایران جمع‌آوری داستان‌هایی بوده است که می‌توانیم با آن‌ها نشان دهیم که تحریم‌ها به معنای واقعی کلمه دارند بافت جامعه ایران را متلاشی می‌کنند. تحریم‌ها طی چند سال گذشته عملاً طبقه متوسط را در ایران از بین برده‌اند.

    اگر به دهه‌های گذشته نگاه کنید، می‌بینید که تحریم‌ها شدیدتر و شدیدتر شده‌اند. ما هم در این مدت به طور مداوم تلاش کرده‌ایم تا به اعضای کنگره و مجلس سنا بگوییم که نمی‌توانند مردم ایران را بکُشند و فکر کنند این کار باعث تغییر دولت این کشور می‌شود؛ اتفاقاً تحریم‌ها موجب تقویت دولت می‌شوند. ما این را در عراق و کشورهای دیگر هم دیده‌ایم؛ تحریم موجب می‌شود دولت‌ها تقویت شوند، نه تضعیف. بنابراین تنها نتیجه تحریم‌ها کشته شدن مردم و نابود شدن زندگی آن‌هاست.

    و تازه دولت آمریکا دارد فرهنگی مانند فرهنگ ایرانی را نابود می‌کند؛ فرهنگ صلحی که ما در سراسر جهان به آن نیاز داریم؛ فرهنگی که دنیای ما به خرَد آن نیاز دارد؛ و این کار فراتر از جنایت است. مدت‌های زیادی است که پیام ما همین بوده است. به طور خاص سال گذشته ما در تمام سفرهایمان تلاش کردیم نشان بدهیم که تحریم‌ها فقط مردم را نمی‌کشند، بلکه بافت جامعه را از بین می‌برند. به همین منظور طی ۱۷ سال گذشته ایرانی‌های زیادی را به کنگره آمریکا برده‌ایم.

    در حال حاضر موفق شده‌ایم نامه‌ای را از اعضای هر دو مجلس نمایندگان و سنا در کنگره، از جمله الکساندریا اوکازیو کورتز» [نماینده دموکرات ایالت نیویورک]، برنی سندرز» [سناتور مستقل-دموکرات ایالت ورمانت] و الیزابت وارن» [سناتور دموکرات ایالت ماساچوست] بگیریم که اکنون دارد میان دیگر اعضای کنگره نیز پخش می‌شود. البته این نامه صرفاً خواستار تعلیق تحریم‌ها برای دست‌کم ۱۲۰ روز شده است، اما به هر حال به تأیید اعضایی از کنگره رسیده است که دارند کاری انجام می‌دهند. ما دستانمان را قرمز می‌کنیم و به اعضای کنگره می‌گوییم: دست‌های شما به خون ایرانی‌ها آغشته است»؛ به معنای واقعی کلمه خون»، چون شما شرایطی را ایجاد کرده‌اید که این همه ایرانی کشته شوند.

    دیزایری آنیتا علی-فیروز» (چپ) عضو کد پینک» با ریختن خون نمادین روی دست‌هایش مقابل کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت آمریکا به ت‌های جنگ‌طلبانه واشینگتن در خاورمیانه اعتراض می‌کند (+)

    آن‌چه در مورد ویروس کرونا می‌دانیم این است که اگر درمان صحیح را انجام دهید، می‌توانید جان انسان‌ها را نجات دهید. ما این واقعیت را از تجربه چین می‌دانیم و از چین آموختیم. اگر ونتیلاتور نداشته باشید، انسان‌ها جان خود را از دست می‌دهند. این واقعیت، پیچیده نیست. این را از ووهان و دانشمندان و دکترهای این شهر می‌دانیم که اطلاعات خود را به سرعت به اشتراک گذاشتند. می‌دانم که بسیاری از پزشکان چینی به ایران هم آمده‌اند تا کمک کنند.

    آمریکا نه تنها پزشک و ونتیلاتور به ایران نمی‌فرستد، بلکه هنوز هم این کشور را تحت فشار قرار می‌دهد؛ و این یعنی دست دولت آمریکا به خون ایرانی‌ها آغشته است. من اندکی بعد از جنگ عراق با ایران [که صدام در آن تحت حمایت مستقیم دولت آمریکا بود] به ایران سفر کردم. می‌دانم ایرانی‌ها چه غم و اندوهی را از کشته شدن هموطنان خود در دل دارند. اکنون [در بحران کرونا] با ارقام بزرگ‌تری مواجه هستیم. تک‌تک خانواده‌ها در ایران تحت تأثیر این بحران هستند و این بی‌اندازه ظالمانه است. دولت آمریکا باید در این‌باره کاری کند و این همان چیزی است که ما روزانه روی آن کار می‌کنیم.دست دولت آمریکا به خون مردم ایران آغشته است

    بسیاری از کارشناسان معتقدند که تحریم‌های آمریکا علیه تهران مصداق مجازات دسته‌جمعی» هستند، زیرا اقتصاد ایران را تضعیف کرده‌اند و به این کشور اجازه نمی‌دهند با تمام قوا مقابل بحران کرونا بایستد. به عبارت دیگر، بسیاری از ایرانی‌ها در نتیجه تحریم‌های آمریکا پیشاپیش در زندگی روزمره خود با مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم می‌کردند و شیوع کرونا این مشکلات را پیچیده‌تر کرد؛ از جمله موجب شد تا بسیاری از افراد شغل خود را از دست بدهند.

    قطعاً همین‌طور است. تحریم‌ها نه تنها یک ت مجازات دسته‌جمعی» هستند، بلکه فراتر از مجازات هستند؛ تحریم‌ها زندگی انسان‌ها را خفه می‌کنند و این کار را به آهستگی [و به شکلی دردناک] انجام می‌دهند. وقتی این همه مدت تحت تحریم باشید، اثر خفه‌کننده تحریم واقعاً گلوی شما را می‌فشارد؛ همان‌طور که گفتم، بافت فرهنگی کشور را از بین می‌برد.

    من یک سال پیش در ایران بودم و با افراد زیادی صحبت کردم که واقعاً به لپه پرتگاه رسیده بودند. به بازار اصفهان رفتم، اما هیچ‌کس در آن نبود. مغازه‌داران زیادی را دیدم که بی‌کار بودند و تنها تقلا می‌کردند. حاضر بودند اجناس مغازه خود را به بهای ناچیزی بفروشند، فقط برای آن‌که پول سیر کردن شکم فرزندانشان در آن روز را دربیاورند. اما وقتی همه مغازه‌ها تعطیل شوند و حتی نتوانید همان درآمد ناچیز را داشته باشید، آن‌وقت چه اتفاقی می‌افتد؟

    من حتی نمی‌توانم فکر آن را بکنم، اما می‌دانم که این اتفاق دارد می‌افتد. می‌دانم زیرا با افراد زیادی صحبت کرده‌ام و می‌دانم که چه‌قدر به لبه پرتگاه نزدیک هستند. این مسئله منحصر به ایران هم نیست؛ بلکه دارد در سرتاسر جهان رخ می‌دهد، زیرا ساختارهای اقتصادی در سراسر جهان به گونه‌ای چیده شده‌اند که تعداد زیادی کارگر، ثروت هنگفت دنیا را میان افرادی اندک تقسیم می‌کنند که نیمی از ثروت کل سیاره ما را در اختیار دارند، در حالی که بقیه مردم همه در رنج زندگی می‌کنند.

    تحریم‌ها صرفاً بخشی از همین استراتژی اقتصادی هستند که مردم را خفه می‌کند؛ و افرادی که این همه برای ایجاد زیبایی و ایجاد و حفظ زندگی تلاش کرده‌اند، همان کسانی هستند که دارند هزینه این استراتژی را می‌پردازند. این فراتر از جنایت است؛ غیرقابل تصور است؛ جنایت‌آمیزتر از هر چیزی است که ما تا کنون تصور کرده‌ایم.

    وقتی ما به خودمان فکر می‌کنیم، می‌بینیم وقتی گرسنگی می‌کشیم، دیگر نمی‌توانیم مقابل هیچ چیزی بایستیم. این در حالی است که ایران به عنوان یک کشور، دائماً محروم و ممنوع شده است، اما همچنان ایستادگی می‌کند؛ همچنان پای عزت خود ایستاده و همچنان زیبایی‌های خود را حفظ کرده است.

    از شما متشکرم.

    یکی از سفرهای اعضای کدپینک به ایران، از جمله جودی ایوانز (اول از چپ) و مدیا بنجامین (دوم از راست)[مشرق]


    سوخو22

    با توجه به برد بیش از ۱۰۰ کیلومتر این موشک مافوق صوت، ناوگان عملیاتی سپاه می توانند هرنوع سامانه پدافندی در منطقه همچون پاتریوت های نسل جدید و هر مرکز مهم را بدون هیچ گزند یا تهدیدی، نابود کنند.

    دستیابی به تکنولوژی پرتاب موشک از هواپیما بحث جدیدی نه در عالم رسانه و نه در صنایع نظامی نیست ولی آنگاه که پرتابه مورد نظر را موشکی با خاصیت های پرواز بالستیک در نظر بگیریم، باید بگوییم که با پدیده ای جدید و قدرتی کم نظیر در میان نیروهای مسلح دنیا رو به رو هستیم. در جهان امروز و با توجه به توسعه بیش از پیش سامانه های دفاع هوایی، کشورهای مختلف به دنبال توسعه راه های گوناگون برای دور زدن این سیستم های دفاعی و رسیدن به هدف بوده اند. در این میان در دوره جنگ سرد برخی طرح ها برای امکان سنجی پرتاب موشک های بالستیک از هواپیما ارائه شده که در نهایت هیچگاه عملیاتی نشدند.

    در عصر فعلی نیز ارتش و صنایع نظامی کشور چین تلاش هایی را برای مجهز کردن بمب افکن های اچ ۶ خود به موشک های بالستیک با قابلیت ضد کشتی کرده که به نظر تا حدی موفقیت آمیز بوده و روسها نیز توسعه پرتاب های بالستیک از جنگنده های میگ ۳۱ را شدیدا دنبال می کنند. اما در این میان بحث مجهز کردن جنگنده ها به راکت های خاص و بعضا هدایت شونده زمین به زمین از جمله راه حل های خاص و نادری است که به نظر می رسد صحنه جدید نوآوری برای صنایع نظامی جمهوری اسلامی ایران باشد.

    اسراییلی ها و سرمایه گذاری روی راکت های Rampage

    تابستان سال ۲۰۱۸ میلادی بود که شرکت صنایع نظامی رژیم صهیونیستی موسوم به IMI از طرح جدیدی خود رونمایی کرد که در آن راکت های توپخانه ای سری EXTRA توسط جنگنده های اف ۱۶ حمل و پرتاب می شدند. این راکت های توپخانه ای به شکل موشک های بالستیک عمل کرده و به صورت منحنی و با سرعت بسیار بالاتری نسبت به بسیاری از موشک های کروز به سمت هدف پرواز می کنند. زمانی که این پرتابه ها در ارتفاع بالا و با سرعت زیاد از یک جنگنده شلیک شوند انرژی حاصل پرتاب از ارتفاع و سرعت جنگنده در حال پرواز که راکت مورد نظر را حمل می کند سرعت و برد بیشتری را به پرتاب مورد نظر خواهد داد.

    به همین دلایل، در زمان برخورد انرژی وارد شده به هدف نیز بیشتر خواهد بود و قدرت تخریب این راکت یا موشک نیز افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد؛ مضاف بر اینکه سرعت رسیدن به هدف نیز بیشتر خواهد شد.

    راکت هوا پرتاب Rampage در حال پرتاب از اف ۱۶ اسراییلی

    برخی از گزارش ها در سال ۲۰۱۹ میلادی حاکی از این بود که صهیونیست ها از این راکت در یکی از حملات هوایی به سوریه نیز بهره بردند و در همین سال نیز تولید انبوه این سامانه برای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی آغاز شده است.

    تحلیلگران نظامی بعد از رونمایی از این سلاح توسط صهیونیست ها، به سرعت به سراغ ماموریت هایی رفتند که می توان برای این نوع سلاح جدید در دنیا تعریف کرد. با توجه به استفاده از سیستم های هدایت ترکیبی و دقت بالای این نوع از تسلیحات می توان از آنها به عنوان نوعی از سلاح های دقیق زن اما با قابلیت قدرت تخریب و سرعت و برد بیشتر استفاده کرد. در عین حال در مقایسه موضوع تولید انبوه، میتوان گفت قیمت آن ها نسبت به موشک های کروز حمله به اهداف زمینی نیز ارزان تر بوده و در عین حال پروسه تولید آنها نیز ساده تر است.

    وزن این راکت ها حدود ۵۷۰ کیلوگرم، طول آنها در حدود ۴.۷ متر و سیستم هدایت آنها نیز ترکیبی از هدایت اینرسیایی و جی پی اس است. درباره برد این سامانه صحبت خاصی مطرح نشده و عدد دقیقی اعلام نگردیده اما برخی منابع اعتقاد دارند با توجه به برد ۱۵۰ کیلومتری همین راکت ها در سامانه زمین پرتاب EXTRA، با توجه به بحث پرتاب از ارتفاع و سرعت بالا شاید بتوان بردی ۲۰۰ کیلومتر و بیشتر را نیز با این مهمات جدید محقق کرد.

    شاهکار موشکی جدید سپاه پاسداران با یک ترکیب ابتکاری

    اما طی روزهای اخیر کلیپی توسط نیروی هوافضای سپاه منتشر شده که بر اساس تصاویر مندرج در آن، مشخص است که بمب افکن های مافوق صوت سوخو ۲۲ نیروی هوافضای سپاه هم به سلاحی مجهز شده اند که می تواند راکت (موشک زمین به زمین) ایرانی را شلیک کند که اتفاقا سلاح مورد استفاده در این پروژه، نامی آشنا برای اشغالگران قدس در سالهای اخیر است. این بار نیروی هوافضای سپاه از راکت های سری فجر برای این طرح جدید بهره برده که با توجه به برآوردهای صورت گرفته از روی تصاویر، می توان آن را از کلاس راکت های سری فجر ۴CL معرفی کرد.

    راکت های سری فجر خصوصا در مدل های ۳ و ۵ از جمله اولین سلاح های راکتی برای رسته توپخانه بودند که در حجم انبوه در داخل کشور پس از پایان دفاع مقدس تولید شده و در سالهای اخیر نیز مدل های هدایت شونده آنها نیز توسعه یافته است. این سلاح در حجم قابل توجهی در اختیار گروه های مقاومت در منطقه قرار گرفته و در جریان درگیری ها با گروه تروریستی داعش و رژیم صهیونیستی نیز به کار رفته و نتایج درخشان و چشمگیری به همراه داشته است. راکت های فجر ۵ سلاحی بودند که برای اولین بار مقاومت در غزه را قادر کرد تا بتواند تل آویو را نیز هدف قرار دهد.

    سوخو ۲۲ نیز پرنده ای از دوران شوروی سابق است که در زمان ۸ سال رژیم بعث عراق در تعداد بالایی خریداری شده و علیه کشور ما نیز مورد استفاده قرار گرفت. در زمان اشغال کویت توسط عراق و عملیات طوفان صحرا ضد رژیم بعث، تعدادی از جنگنده های عراقی از جمله سوخو ۲۲ ها به ایران پناهنده شدند و بعد از چندین سال غیر عملیاتی بودن در نهایت توسط کارشناسان هوافضای سپاه عملیاتی و با طیف جدیدی از تسلیحات و امکانات وارد خدمت شدند.

    راکت فجر و بمب هوا پرتاب سقوط آزاد در حال پرتاب از سوخو ۲۲ سپاه

    راکت فجر بعد از رها شدن از سوخو ۲۲ از نمای بالا

    راکت فجر مدل ۴CL

    با نگاهی به بخش جلوی راکت پرتاب شده از هواپیمای سوخو ۲۲ مورد نظر، امکان اینکه دقیقا مشخص شود این سلاح از هدایت اپتیکی برخوردار است یا نه، مشخص نیست ولی به نظر می رسد بالک های موجود در انتهای بخش سر جنگی این مسئله را مشخص می کنند که راکت مورد نظر از سیستم هدایت اینرسیایی داخلی بهره خواهد بود. باید توجه داشت که در سالهای اخیر و با دست پیدا کردن صنایع دفاعی کشور به بحث ژیرسکوپ های فیبرنوری و البته انواعی از هدایت های ماهواره ای و ترکیب این دو ویژگی، بسیاری از راکت های توپخانه ای و موشک های بالستیک کوتاه برد ما توانسته اند به دقت فوق العاده بالایی دست پیدا کرده و به معنای واقعی به نقطه زنی یک موشک دقیق برسند.

    درباره راکت های فجر ۴، اطلاعات زیادی در دسترس نیست اما کالیبر آنها را با توجه به ظاهر و مقایسه با دیگر اعضای این خانواده می توان در همان کلاس ۳۳۳ میلی متری برآورد کرد. از نظر بحث هدایت نیز با توجه به ظاهر بخش سرجنگی در راکت مورد استفاده احتمالا با ترکیبی از هدایت اینرسیایی و ماهواره ای رو به رو هستیم. همچنین در بحث برد با توجه به نگاهی به مدل های قبلی این سری می توان بردی بین ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر را برای مدل زمین پرتاب این خانواده در نظر گرفت. حال در زمان پرتاب از یک هواپیما و بسته به شرایطی مثل ارتفاع و سرعت پرنده حامل در زمان پرتاب می توان این برد را و در عین حال شتاب راکت را افزایش داد.

    با این اوصاف، رسیدن به برد بیش از ۱۰۰ کیلومتر، سوخو ۲۲ سپاه به عنوان حامل اصلی این سلاح را از برد بخش زیادی از سیستم های دفاع هوایی شناخته شده در جهان خارج می کند. قطعا در ادامه این روند مهم و با تغییر سر جنگی و استفاده از مدل های آشیانه یاب راداری و اپتیکی مثل موشک های سری هرمز و خلیج فارس می توان این راکت های فجر را به صورت تخصصی در نقش ضد رادار و ضد کشتی نیز مورد استفاده قرار داد که یک افزایش قدرت آتش سنگین برای ناوگان سوخو ۲۲ سپاه محسوب می شود.

    البته در تصاویر مربوط به این آزمایش، شاهد پرتاب یک بمب سقوط آزاد نیز در کنار راکت مورد نظر هستیم که شاید برای برخی مخاطبین سوال برانگیز باشد. این بمب های تمرینی با توجه به آزمایش شده بودن و مشخص بودن اطلاعات مربوط به آنها در بحث سرعت در هنگام سقوط، به کارشناسان کمک می کنند که بتوانند رفتار راکت بعد از سقوط را با نسبت بندی بین دو جسم رها شده بهتر محاسبه کنند که گفته می شود فرآیندی مرسوم در بسیاری از نیروهای مسلح دنیا و صنایع نظامی جهان است.

    دقت اصابت در کلیپ منتشره به خوبی قابل مشاهده است

    فراموش نکنیم در سلاح های موجود ضد کشتی هوا پرتاب در کشور ما، رسما موشک کروز مافوق صوت وجود ندارد و حالا با اضافه شدن این سلاح به سازمان رزم نیروی هوا فضای سپاه در قالب نمونه هواپرتاب، می توان علنا اعلام کرد که تسلیحات مافوق صوت هواپرتاب نیز به زرادخانه هوافضای سپاه افزوده شده است. طبق آنچه در مصاحبه ها و اطلاعات سالهای گذشته بیان شده، سرعت نهایی راکت های سری فجر در حالت زمین پرتاب در حدود ۱۱۰۰ متر بر ثانیه است که چیزی در حدود ۳.۲ ماخ محاسبه می شود. مشخصا در زمان پرتاب از یک پرنده همچون سوخو ۲۲، موشک با افزایش سرعت رو به رو بوده و می توان رسیدن سرعت به حدود ۴ ماخ را به راحتی برای این راکت (موشک) در وضعیت هوا پرتاب تخمین زد.

    بر این اساس، اکنون این سلاح جدید با توسعه بیشتر در نقش های متنوع و خاص، می تواند بسیاری از نیازهای نیروهای مسلح کشورمان را برای ماموریت های مختلف تامین کرده و قدرت آتش بیشتری را برای ناوگان هوایی سپاه تامین کند. با توجه به اینکه برآورد می شود هر سوخو ۲۲ بتواند تا ۲ موشک فجر را با خود حمل کند، ناوگان عملیاتی موجود می توانند هرنوع سامانه پدافندی در منطقه همچون پاتریوت های نسل جدید و هر مرکز مهم را بدون آنکه در تیررس سامانه ها قرار بگیرند، نابود کند.

    سوخو 22

    بمب خوشه ای سیمرغ، موشک بینا و بمب با قابلیت پرواز بدون موتور در کنار موشک های هوا به هوای حرارتی آر ۶۰ ، راکت های هوا به سطح اس ۸ و توپ ۳۰ میلی متری، از تسلیحات به نمایش درآمده برای سوخو ۲۲ بودند.

     در یکی از بزرگترین طرح های اورهال و ارتقاء جنگنده ها در نیروهای مسلح، روز ۴ شنبه ۱۰ فروند هواپیمای تهاجمی سوخو ۲۲ (فیتر) که با سامانه ها و مهمات جدید مجهز شده اند، در پایگاه سپاه پاسداران در شیراز، به نیروی هوافضا تحویل داده شدند. این هواپیماها با توجه به ارتقاء های صورت گرفته روی آنها می تواند تا سالها، به عنوان یک هواپیمای تهاجمی در خدمت کشور باشد و نیازهای نیروهای مسلح در حوزه ای خاص و مورد توجه، برطرف سازد. هواپیمای های سری سوخوی ۲۲ از جمله میهمان ناخوانده بودند که به ایران پناهنده شده و در کنار تعدادی از جنگنده های دیگر مثل سوخوی ۲۴، میگ ۲۹ و میراژ اف ۱ توسط متخصصان دفاعی کشورمان مورد به روزرسانی و اورهال قرار گرفتند.

    البته برخی جنگنده هایی که اینگونه به کشورمان آمدند مثل سوخوی ۲۴ و میراژ اف ۱ در اویل دهه ۱۳۷۰ شمسی عملیاتی شده و به خدمت وارد شدند اما سوخوهای ۲۲ برای سالها، فرصتی جهت حضور در آسمان نیافتنددر سالهای اخیر سوخو ۲۲ ها به نیروی هوایی سپاه منتقل شده و عملیات بازسازی و وارد خط کردن مجدد آنها صورت گرفت اما در تحویل دهی اخیر به نیروی هوایی سپاه نه فقط شاهد تحویل آمادگی پروازی بلکه شاهد نصب تجهیزات جدید بر روی این هواپیما بودیم.

    در تصاویر منتشر شده از این مراسم، بمب خوشه ای سیمرغ مشخص است که از جمله محصولات قابل توجه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح محسوب می شود. با توجه به ساختار ظاهری و نوع طراحی این بمب، می توان اینگونه عنوان کرد که این بمب وزنی در حدود ۲۵۰ کیلوگرم داشته و جنس بدنه آن مانند مدل BL ۷۵۵ انگلیسی از آلومنیوم است.

    در این بدنه آلومینیومی ۷ بخش و در هر کدام از آنها ۲۱ ریز بمب و در مجموع ۱۴۷ بمب کوچک در هر یک بمب وجود دارد .به طور استاندارد، هر کدام از ریز بمب ها معمولا تا ۱۸ متر از بمب فاصله گرفته و سپس چتر آنها باز می شود و برای اصابت، به سمت زمین حرکت می کنند.

     اهدافی مثل زره پوش ها و نیروهای پیاده نظام دشمن، باندهای فرود و محل های تجمع و استقرار نیروهای متخاصم از جمله اهدافی است که می توان با این بمب آنها را به راحتی از بین برد. کافی است بدانید که مجموعا ۱۴۷ ریز بمب نصب شده در سیمرغ، توان تبدیل شدن به ۲۰۰ تا ۲۹۴ هزار عدد ترکش را دارند.

    سلاح دیگر موشک هدایت لیزری بینا است که چندین سال پیش بر روی هواپیماهای سوخو ۲۵ سپاه با موفقیت آزمایش شد. از موشک بینا در این سالها خبری نبود تا این که در جریان این مراسم در کنار هواپیمای سوخو ۲۲ دیده شد. پیکربندی این موشک شامل بدنه استوانه‌ای، بالک‌های کنترلی ذوزنقه‌ای در دماغه و بال‌های اصلی مثلثی امتداد یافته تا نزدیک دماغه با زائده‌های ذوزنقه‌ای در نوک بال است. پیشران سوخت جامد این موشک مانند سایر موشک‌های همرده در انتهای بدنه قرار گرفته و بخش جست‌وجوگر لیزری و دماغه آن مشابه بمب هدایت لیزری ستار-۴ و در واقع به فرم بمب‌های هدایت لیزری پیووِی-۲ است.

     تسلیحات جدید برای سوخو ۲۲
    مجموعه تسلیحات جدید برای سوخو ۲۲ از جمله بمب خوشه ای (شماره ۱)، موشک بینا (شماره ۲) و بمب های بالدار (شماره ۳)

    با توجه به برد و میزان محموله جنگی موشک‌های ستار، می‌توان میزان محموله جنگی بینا را در دست‌کم ۷۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم تخمین زد. با بهره‌گیری از سامانه هدایت لیزری در فاز نهایی پرواز، این موشک با خطایی اندک به هدف خود اصابت می کند. با توجه به شکل مقطع بال‌ها و بالک‌های این موشک می‌توان گفت بینا با "سرعت مافوق صوت" به سمت هدف خود سرازیر می‌شود.

    در تصاویر پخش شده از این مراسم در زیر بال یکی از سوخوها یک غلاف هدف گیری دیده می شود که البته اطلاعاتی درباره آن ارائه نشده است. بخش جلویی این غلاف هدف گیری تا حدودی به سیستم هدف گیری نصب شده روی پهپاد شاهد ۱۲۹ شبیه است و می توان این گمانه زنی را مطرح کرد که این پاد شناسایی، به نوعی حاصل توسعه سیستم های هدف گیری پهپادی باشد. این غلاف برای اولین بار در جنگنده های ایران دیده شده است و به نظر می توان از آن برای هدف گیری و تصویر برداری از اهداف مختلف استفاده کرد.

    غلاف شناسایی نصب شده بر روی جنگنده سپاه با رنگ فلش قرمز مشخص شده است

    همچنین یکی از مهمات ناشناخته در کنار این هواپیما دو مدل بمب مجهز به بالچه بودند که درباره این سلاح ها نیز توضیحی داده نشده است. بمب های مجهز به بالک این روزها در جهان در حال ازدیاد و مصرف بالا هستند و معمولا در صورت رها شدن از ارتفاع بالا می توانند تا فاصله ۱۰۰ کیلومتر یا بیشتر از آن را نیز در حالت گلاید ( پرواز بدون نیاز به موتور ) پوشش بدهند. معمولا این گونه بمب ها در دنیا از هدایت ترکیبی اینرسیایی و ماهواره ای بهره می برند. در کشور ما سامانه های هدایت اینرسیایی پیشرفته ای در این سالها توسعه پیدا کرده ولی در زمینه بحث هدایت ماهواره ای اطلاعات خاصی در دسترس نیست.

    یکی دیگر از قابلیت های جالبی که در سوخو ۲۲ های سپاه اضافه شده است بحث توان دریافت اطلاعات از پهپادها است که می تواند در جریان عملیات های ضربتی و حمله به اهدافی با اولویت های بالا بسیار موثر باشد. این تبادل اطلاعات می تواند از غافلگیر شدن هواپیمای سوخو در بسیاری از سناریوها جلوگیری کند و پهپادها با توجه به سطح مقطع راداری کمتر اطلاعات حساس را به سوخوها منتقل کرده و آنها را از تهدیدات موجود آگاه کنند. موشک های هوا به هوای حرارتی آر ۶۰، راکت های هوا به سطح اس ۸ و توپ ۳۰ میلی متری از دیگر تسلیحات به نمایش درآمده برای سوخو ۲۲ بودند.

    موشک کروز ۱۵۰۰ کیلومتری؛ تبدیل سوخو ۲۲ به یک سلاح استراتژیک

    البته در کنار رونمایی امروز خبری مبنی بر نصب موشک کروز با برد ۱۵۰۰ کیلومتر در آینده نزدیک توسط سردار حاجی زاده، فرمانده نیروی هوا فضای سپاه اعلام شد که بحثی بسیار مهم است. در کنار بحث ها و چالش های فنی این مسئله، در صورتی که سپاه موفق به انجام این حرکت شود باید گفت که سوخو ۲۲ در ایران از یک هواپیمای تهاجمی تاکتیکی به یک حامل موشک استراتژیک بدل شده و نقشی را بر عهده خواهد گرفت که تقریبا تا به امروز در هیچ جای دنیا بر عهده هواپیمایی مثل سوخو ۲۲ نبوده است. زمان مشخص خواهد کرد که چه وقتی این برگ برنده سپاه رو خواهد شد.

    خانواده هواپیماهای سوخو با بهسازی ‌های مختلف از جمله هماهنگی با پهپادها برای نشانه‌گیری هدف و انتقال اطلاعات به آن (که در رزمایش پیامبر اعظم(ص) اعلام شد) و نیز تجهیز به تسلیحات جدید مانند موشک های متنوع، اکنون به قابلیت‌های عملیاتی خاصی دست یافته و می توانند ماموریت‌ های مهم و سرنوشت سازی را بر عهده بگیرند. روند ارتقاء و بهینه سازی سلاح ‌های هواپایه در کشور نیز با درک صحیح نیاز به توسعه بیشتر چنین سامانه‌ هایی در چند سال اخیر، سرعت بیشتری گرفته و با مشارکت بخش‌های خودکفایی وزارت دفاع، نهاجا و نیروی هوافضای سپاه از کیفیت بالاتری هم برخوردار شده است.[مشرق]


    ارتباط تصویری ستاد ملی مبارزه با کرونا با رهبر انقلاب

    رهبر انقلاب فرمودند: باید از نیروهای داوطلبِ جوان، بسیجی و طلبه نیز قدردانی کرد که در عرصه‌های سخت و خطرآفرین از جمله غسل و کفن و دفن ورود کردند و این کار دشوار را بر عهده گرفتند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا که با حضور اعضای این ستاد و استانداران ۳۱ استان کشور برگزار شد، عملکرد ملت و مسئولان را در این زمینه در ابعاد مختلف اجتماعی- فرهنگی، درمانی، بهداشتی، علمی، مدیریتی و خدماتی حرکتی جهادی، عظیم و افتخارآمیز» خواندند و با تأکید بر ثبت، بازخوانی و روایت هنرمندانه این تلاش و فداکاری ملی افزودند: مردم عزیز ایران با رفتار متین و صبورانه خود انصافاً خوش درخشیدند و فرهنگ اسلامی- ایرانی را جلوه‌گر ساختند.

    ایشان با قدردانی از گزارش‌های بسیار خوب و روشنگری که در جلسه بیان شد، از زحمات شبانه‌روزی مسئولان و دست‌اندرکاران مبارزه با کرونا تشکر کردند و خدای متعال را به علت توفیق بزرگی که در این زمینه نصیب ملت و مسئولان کشور کرده است، شکر و سپاس گفتند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با عرض تسلیت به همه مصیبت‌دیدگانی که عزیزانشان را از دست داده‌اند، برای درگذشتگان، رحمت الهی و برای مبتلایان به بیماری کرونا و همه بیماران شفا مسألت کردند و برای شهیدان این حرکت جهادی، علوّ درجات را از پروردگار کریم خواستار شدند.

    رهبر انقلاب اسلامی در تبیین ابعاد مختلف توفیقات ملت و مسئولان در ماههای اخیر گفتند: در زمینه درمان و انواع خدمات پزشکی، پیشگیری، غربالگری، بهداشت محیط و مراکز عمومی، کاری حقیقتاً بزرگ و در خور قدردانی انجام شده است.

    ایشان تولید لوازم و تجهیزات در دستگاه‌های مختلف از جمله شرکت‌های دانش‌بنیان و نیز تلاش مردم را در زمینه تهیه و تولید لوازم مورد نیاز بهداشتی یک عرصه پرافتخار دیگر دانستند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای ارائه خدمات رفاهی و حضور ملت، بسیج، نیروهای مسلح و همه دستگاهها را در این زمینه از لحاظ گستردگی و تنوع خدمات مردمی، حرکتی مؤمنانه و حیرت‌انگیز بر شمردند و افزودند: این حرکت عظیم و حضور مردم در صحنه جز به اراده الهی و دست قدرت پروردگار امکان‌پذیر نبود.

    حضور نیروهای داوطلب در کارهای سخت و خطرآفرین» از دیگر ابعادی بود که رهبر انقلاب در تبیین حرکت پرافتخار ملت به آن اشاره کردند.

    ایشان گفتند: مکرر از پرستاران، پزشکان و کادر درمانی- بهداشتی تشکر کرده‌ایم که جا هم دارد اما در کنار این‌ها، باید از نیروهای داوطلبِ جوان، بسیجی و طلبه نیز قدردانی کرد که در عرصه‌های سخت و خطرآفرین از جمله غسل و کفن و دفن ورود کردند و این کار دشوار را بر عهده گرفتند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای تلاش‌های علمی و تحقیقاتی مراکز دانشگاهی و برخی شرکت‌های دانش‌بنیان را برای شناخت رفتار این ویروس متقلب و پیدا کردن واکسن و داروی مقابله با کرونا، بُعد دیگری از افتخار ایرانیان بر شمردند و ابراز امیدواری کردند جوانان دانشمند میهن بتوانند هر چه زودتر در این زمینه نیز افتخار بیافرینند و استعداد ایرانی را بار دیگر به دنیا نشان دهند.

    ایشان برنامه‌ریزی و مدیریت ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت بهداشت را نیز حقیقتاً خیلی خوب خواندند و افزودند: این افتخارات ملی باید ثبت شود.

    حضرت آیت‌الله ‌ای رزمایش کمک مؤمنانه را عرصه‌ای برای بروز جلوه‌هایی از فرهنگ اسلامی و انقلابی دانستند و افزودند: این کار در بسیاری از موارد رایحه خوش خدمات و پشتیبانی دوران دفاع مقدس را دوباره در کشور جاری کرد.

    ایشان با بیان مطالبه‌ای جدی، آرزو کردند هنرمندان بتوانند همچون شهید آوینی با گفتار و نوشتار و کارهای هنری و نمایشی، جزئیات این جهاد عظیم مردمی را به شیرینی روایت و آن را در تاریخ ماندگار کنند.

    رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از رفتار متین و صبورانه ملت در برخورد با قضیه کرونا گفتند: وقوع چنین حوادثی معمولاً نگرانی‌هایی درباره مصارف زندگی به وجود می‌آورد و ممکن است همچنان که در برخی کشورها در حمله به فروشگاه‌ها دیدیم باعث رفتارهایی خاص شود اما این‌گونه رفتارها در ایران عزیز مطلقاً دیده نشد و مردم با متانت و بردباری در این زمینه نیز انصافاً خوش درخشیدند.

    رهبر انقلاب اسلامی ماههای اخیر را از زاویه‌ای دوران خانه‌نشینی عمومی خواندند و افزودند: در این دوران نقش و جایگاه خانواده در فرهنگ اسلامی- ایرانی آشکارتر شد در حالی‌که در کشورهایی که خانواده پایه و معنای درستی ندارد، دوران خانه‌نشینی عمومی به این شکل قابل تحمل و درک نیست.

    ایشان افزودند: در این زمینه باید زحمات زن خانواده را مورد توجه و عنایت ویژه قرار داد که با صبر و حلم در اداره خوب خانه و خانواده نقش‌آفرینی کرده است.

    حضرت آیت الله ‌ای در بخش دیگری از سخنانشان شکست غرب در آزمون جهانی مقابله با کرونا را مورد توجه قرار دادند و افزودند: غرب و غرب‌زدگان نمی‌خواهند این شکست دیده شود اما لازم است ابعاد این ناتوانی بررسی و بیان شود چرا که انتخاب سرنوشت‌های مهم برای ملتها به این آگاهی‌ها بستگی دارد.

    ایشان در زمینه شکست توانایی‌های مدیریتی غرب» خاطرنشان کردند: کرونا در آمریکا و اروپا در مقایسه با دیگر کشورها دیرتر شیوع پیدا کرد یعنی این کشورها فرصت داشتند خود را آماده مواجهه با این ویروس کنند اما آن چنان که باید و شاید نتوانستند که آمار بالای مبتلایان و فوت‌شدگان در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و مشکلات مختلف مردم در این کشورها از جمله بیکاری، این ناتوانی‌ها را اثبات می‌کند.

    رهبر انقلاب اسلامی فلسفه اجتماعی غرب» را نیز در مقابله با کرونا شکست خورده خواندند و افزودند: روح و محتوای فلسفه اجتماعی در غرب بر پایه مادیات و پول استوار است به همین علت است که آن‌ها در موضوع کرونا به سالمندان، افراد مریض، بی‌پول و عقب‌مانده بی‌اعتنایی کردند چرا که این قشرها توانایی کسب پول و ایجاد مادیات را ندارند به همین خاطر شمار زیادی در خانه‌های سالمندان جان باختند که این واقعیات شکست فلسفه اجتماعی غرب را نیز آشکار می‌کند.

    شکست در عرصه نمایش اخلاق عمومی» از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب در بررسی ابعاد مختلف ناتوانی غربی‌ها به آن پرداختند.

    ایشان با اشاره به مواردی همچون هجوم به مغازه‌ها و برخی چالش‌های دیگر افزودند: غربی‌ها با همه ادعاها در این زمینه نیز شکست خورده‌اند که باید این واقعیات برای افکار عمومی تبیین شود.

    رهبر انقلاب در پایان سخنانشان دو نکته را مورد تأکید قرار دادند: اهمیت دادن به شبکه بهداشتی درمانی» و بررسی های دقیق درباره بسته بودن یا نبودن مساجد و مراکز دعا».

    ایشان درباره نکته اول گفتند: شبکه بهداشتی درمانی خیلی مهم است و اگر آن‌طور که حدس می‌زنند و مکرر می‌گویند در برهه‌ای بازتولید این ویروس را داشته باشیم، این شبکه می‌تواند در مقابله با آن وضع کمک فراوانی کند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای در آخرین نکته سخنانشان با اشاره به یک سؤال بی‌پاسخ درباره مراسم دعا، نماز و عبادات در مساجد و اماکن مقدس تأکید کردند: بنده هیچ پیشنهادی در این باره ارائه نمی‌کنم و تابع نظر و تشخیص کارشناسی ستاد ملی مبارزه با کرونا هستم اما باید توجه داشت که عبادات و توسل بخصوص در ماه رمضان و شبهای قدر جزو نیازهای اساسی و حتمی مردم است و مردم در قضایای مهم نیز بیشتر به ارتباط با پروردگار نیاز دارند البته معتقدم اگر قواعد سخت‌گیرانه‌ای هم در این زمینه وضع شود مردم مؤمن و مسجدی حتماً بیشتر از دیگران به آن عمل می‌کنند.

    رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان افزودند: همان گونه که گفتم نظر کارشناسی‌شده در ستاد ملی مبارزه با کرونا را معتبر می‌دانم اما این بررسی را باید به کسانی سپرد که حقیقت و ضرورت دعا و توسل را درک می‌کنند آن وقت هر چه آن‌ها تصمیم بگیرند بنده و همه مردم به آن عمل خواهیم کرد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای در پایان سخنانشان با تشکر از رئیس جمهور و اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا گفتند: خدا کمکتان کند که این کار را به بهترین وجه به پایان برسانید و یک نقطه ماندگار تاریخی در افتخارات ملت ایران ثبت کنید و مشکلات گوناگون در حواشی این قضیه مثل مشکلات مالی را نیز با تدابیر لازم برطرف کنید.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی آقای رئیس‌جمهور از فعالیت ستاد ملی مبارزه با کرونا و کمیته‌های هشت‌گانه آن در ۸۰ روز گذشته گزارش داد.

    آقای با تشکر از تلاشهای همه دستگاهها و دست‌اندرکاران مقابله با بیماری بویژه کادر درمانی و بخشهای فعال در زمینه بهداشت و درمان، نیروهای مسلح، نیروهای داوطلب و آحاد مردم گفت: در مقابله با بیماری کاملاً حساب شده عمل کردیم و بر خلاف کشورهای غربی اجازه ندادیم دوگانه نان و جان راه بیفتد و امروز نیز آمار و ارقام کشور در قضیه کرونا قابل قبول است.

    رئیس‌جمهور به مصوبه امروز جلسه ستاد کرونا در خصوص بازگشایی مدارس از هفته آینده نیز اشاره کرد و افزود: حضور دانش‌آموزان در مدارس اختیاری خواهد بود یعنی دانش‌آموزانی که نیاز به رفع اشکال حضوری دارند می‌توانند با حضور در مدرسه خدمات آموزشی دریافت کنند.

    آقای از موافقت رهبر انقلاب اسلامی با برداشت یک میلیارد یورویی از صندوق توسعه ملی برای تأمین مخارج ناشی از بیکاری و همچنین تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی تشکر کرد و گفت: موافقت رهبر معظم انقلاب با آزادسازی سهام عدالت کار بزرگ دیگر و بزرگ‌ترین کمکی بود که در این ایام نصیب مردم به‌ویژه قشرهای ضعیف شد و مقدمات اجرای کامل این دستور در حال انجام است.

    در این جلسه آقای نمکی وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی نیز گزارشی از اقدامات این وزارتخانه بلافاصله پس از اعلام شیوع بیماری در چین و همچنین اقدامات انجام‌شده پس از ورود بیماری به کشور بیان کرد و افزود: با افتخار اعلام می‌کنیم بر خلاف بعضی کشورهای غربی که افراد در راهروها و محوطه بیمارستان معطل ماندند و خدمات دادن به افراد سالمند محدود شد، در کشور ما حتی یک بیمار پشت در هیچ بیمارستانی سرگردان نماند و هیچ فرد سالمندی را اولویت دوم تلقی نکردیم.

    آقای نمکی، غربالگری و اجرای طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا را یکی دیگر از کارهای مهم انجام‌شده دانست و با تشکر از همکاری سازمان بسیج مستضعفین در اجرای این طرح، خاطرنشان کرد: در حال حاضر ۹۰ درصد کشور در فاز کنترل و مهار بیماری قرار دارد و امیدواریم با همکاری مردم این روند ادامه داشته باشد.

    همچنین آقای رحمانی فضلی وزیر کشور و رئیس کمیته امنیتی اجتماعی ستاد ملی مبارزه با کرونا در این نشست گفت: در حالی که کرونا برخی کشورها را با کمبودهایی مواجه و برای آنها مشکلات امنیتی ایجاد کرد، در کشور ما هیچ‌یک از این مشکلات پدید نیامد و برعکس صحنه‌های پر شکوه از حضور و همدلی مردم به دنیا نشان داده شد.

    وزیر کشور از فعال شدن ستاد رفع موانع تولید برای حل مشکل بیکاری ناشی از کرونا خبر داد و گفت: در بخش اجتماعی، حضور فعالان و گروههای جهادی افتخارآمیز بود و موکب‌های اربعین نیز برای خدمات‌رسانی به مردم فعال شدند.

    در ادامه سردار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از اختصاص ۷۰ درصد تختهای درمانی بیمارستانهای نیروهای مسلح به درمان بیماران کرونا و بستری کردن ۱۰ هزار بیمار قطعی یا مشکوک به کرونا در طول این مدت خبر داد و از فعالیتها و خدمات نیروهای مسلح در بخشهای درمان، تولید و توزیع انبوه اقلام بهداشتی، حفاظتی و مراقبتی، مقابله با احتکار اقلام بهداشتی، مشارکت چشمگیر در طرح غربالگری و پاکسازی معابر و اماکن گزارش داد.[مشرق]


    حاج احمد کریمی، به تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ شمسی، طی عملیات کربلای ۵»، در منطقه عملیاتی شلمچه»، خرقه شهادت پوشید.

    حاج احمد کریمی» به تاریخ  اول دی ماه ۱۳۴۰ شمسی و در شب میلاد حضرت حسین‌بن‌ علی(ع) در تهران» متولد شد. ۱۰ ساله بود که به همراه خانواده اش به قم» مهاجرت کرد. وی بیست و پنج سال بعد، هنگامی که فرماندهی گردان حضرت معصومه(سلام الله علیها) از لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(صلوات الله علیه) را بر عهده داشت، به تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ شمسی، طی عملیات کربلای ۵»، در منطقه عملیاتی شلمچه»، خرقه شهادت پوشید.

    روحمان با یادش شاد

    هدیه به روح بلندپروازش صلوات

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرحهم


    بچه مهندس 3

    منتقد حوزوی سینما و تلویزیون گفت: صدا و سیما باید از تولید و پخش سریال هایی از جنس"بچه مهندس ۳" حمایت بیشتری به عمل آورد.

    با اشاره به مطلب فوق اظهار داشت: کسانی که دو فصل قبلی این سریال را دنبال کرده اند، در این فصل با داستانی جذاب روبرو هستند که می خواهد بگوید حتی کودکان یتیم این کشور که به سختی بزرگ شده و رشد و نمو داشته اند، می توانند باعث سامان کشورمان شوند و موفقیت های علمی خیره کننده ای کسب کنند، کما این که شخصیت جواد جوادی در این سریال از همان دوران کودکی، فردی پیشرو و جستجوگر نشان داده می شود که میل به پیشرفت و موفقیت دارد.

    وی افزود: در واقع در این فصل از سریال به طور مشخص تقابل نگاه خودباورانه با نگاه از خود بیگانه را نشان می دهد و این که عده ای نگاه به توانمندی های درون و بهره گیری از ظرفیت جوانان کشور را دارند و در مقابل عده ای همچنان امیدشان به بیرون است و توجهی به داشته های درونی ندارند.

    وی گفت: از این رو به نظر بنده، سریال" بچه مهندس ۳" دست روی سوژه مهم و جذابی گذاشته که به طور خاص ارتباط مناسبی هم با عنوان و شعار سال جاری مبنی بر" جهش تولید" دارد و از این حیث باید از عوامل و سازندگان این سریال تقدیر و تشکر کرد.

    عضو هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای طلاب همچنین بیان داشت: البته امیدواریم که در ادامه سریال شاهد نقاط قوت و ریتم مناسب داستانی باشیم و در نهایت این حس هر چه بیشتر و بهتر به مخاطب انتقال پیدا کند که برخلاف خواست و القای دشمنان، ما قدرتمند هستیم و می توانیم روی پای خود بایستیم و بسیاری از کارهای به ظاهر ناشدنی را عملی سازیم.

    وی خاطرنشان کرد: شعار" ما می توانیم" را ملت ما به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برهه های مختلف از جمله در دوران دفاع مقدس و نیز گذر از امتحانات و فتنه های مختلف به خوبی به مرحله عمل رسانده و امروز هم ما می توانیم به مدد الهی و اتکای به داشته های خود، به قله های افتخار برسیم و بر مشکلات فعلی از جمله در زمینه اقتصاد غلبه کنیم.

    حجت الاسلام قهرمانی همچنین گفت: در هر صورت آنچه قابل توجه است این که جای خالی سریال ها و فیلم هایی از جنس بچه مهندس، کاملاً در صدا و سیما احساس می شود، ضمن آن که باید تأکید کرد صدا و سیما به عنوان دانشگاه عمومی نباید صرفاً به بُعد سرگرمی مخاطب توجه کند، بلکه می بایست با تغییر در رویکردهای خود، به تولید این قبیل آثار با پیام مهم ملی و دینی اهتمام داشته باشد.[حوزه]


    سید حسین آقا میری

     حجت الاسلام سیدحسین آقامیری در واکنش به رفتارهای برادرش سید حسن آقا میری گفت: به صراحت عرض می کنم که حقیر از جهت مبانی فکری و برآیند عملی، با برادرم اختلاف نظر مبنایی دارم و تفکر اگر از یک مبدا و مبنای روشن نباشد جز به هم بافتن حق و باطل، ماهیتی برای توجیه مسیر غلط ندارد.

     حجت الاسلام سید حسین آقامیری در واکنش به رفتارهای برادرش سید حسن آقامیری گفت: به جهت وظیفه و مسئولیت، نکاتی را در مورد برادرم عرض می کنم. البته دوستان و عزیزانی که در این سالها با حقیر ارتباط دارند کاملا به نظر بنده واقفند و  به صراحت عرض می کنم که حقیر از جهت مبانی فکری و برآیند عملی، با ایشان اختلاف نظر مبنایی دارم و تفکر اگر از یک مبدا و مبنای روشن نباشد جز به هم بافتن حق و باطل، ماهیتی برای توجیه مسیر غلط ندارد.

    متن بیانیه به این شرح است:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فقیر

    سختی‌ها و وحشتها و اهوال گوناگونی در قیامت برای انسان وجود دارد و فرقی هم بین مؤمن و غیر مؤمن نیست؛ "یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیـهِ  وَ اُمِّه وَاَبیهِ  وَ صاحِبَتِه وَ بَنیهِ ‌ لِکُلِّ امرِئٍ مِنهُم یَومَئِذٍ شَأنٌ یُغنیه". امروز همه ما شرایط خود را برای ورود در یک چنین معرکه‌ی سختی که اهمّیّت و دشواری آن اصلاً برایمان قابل تصوّر نیست، آماده می سازیم؛ یوم یجعل الولدان شیبا».

    به خدای متعال پناه می بریم، چراکه همه ما در معرض گرفتاریهای مختلف نفس هستیم و هیچکدام از گزند و کید شیطان در امان نیستیم. برهمین اساس و به جهت وظیفه و مسئولیت، نکاتی را در مورد، برادرم  آقای سیدحسن آقامیری عرض می کنم. البته دوستان و عزیزانی که در این سالها با حقیر ارتباط دارند کاملا به نظر بنده واقفند و این مرقومه برای آنها مطلب جدیدی ندارد اما به جهت سوالات و گلایه هایی که در مورد بعضی موارد گذشته و این مسأله اخیر پیش آمده بود لازم دانستم نگاهم را به صورت روشن بیان کنم.

    با این مقدمات به صراحت عرض می کنم که حقیر از جهت مبانی فکری و برآیند عملی، با ایشان اختلاف نظر مبنایی دارم. برای فهم صحیح و دقیق از گوهر معارف دینی می بایست سیر متمرکز و مشخص تحصیلی تحت نظر استاد خبره داشت و از التقاط و برداشت ذوقی و سلیقه ای و مطالعات پراکنده و سطحی احتراز کرد.  تفکر اگر از یک مبدا و مبنای روشن نباشد جز به هم بافتن حق و باطل، ماهیتی برای توجیه مسیر غلط ندارد.

    متأسفانه نتیجه نگاه سطحی به دین بیش از هر کسی دامنگیر جوانان بی دفاع می شود و این گناهی بزرگ است.

    البته واقعا صمیمانه امیدوارم ایشان به شکرانه ی استعدادها و توانمندیهایی که دارند تلاش در اصلاح این روندکنند و از فرصت کوتاه عمر و داشته های خود به بهترین شکل استفاده نمایند. اصرار برعمل غیر صالح از جانب خود فرصت دفاع را سلب میکند.

    تمام عمر ما در اینجا ولو خیلی طولانی، در برابر ابدیتی که در پیش داریم یک لحظه هم نیست.

    نمی توان از روز موعودی که با لطائف باطن عمل و فکر و نیتمان مواجه می شویم، غافل ماند.

    والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته[حوزه]


    چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام


    قالَ الامامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی علیه الصلوة السّلام:
    ۱ - مَنْ عَبَدَاللهَ، عبَّدَاللهُ لَهُ کُلَّ شَیْءٍ.
    فرمود: هر کسی که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خدای متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.
    [مجموعه ورام ص ۲۲۷] .

    ۲ - قالَ علیه السلام: وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللهِ، وَسَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.
    به دنباله وصیّتش در حضور جمعی از أصحاب فرمود: و ما دو نفر - یعنی حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام - ریحانه رسول الله صلی الله علیه وآله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم، پس خدا لعنت کند کسی را که بر ما پیشقدم شود یا دیگری را بر ما مقدّم دارد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۲۱۱] .

    ۳ - قالَ علیه السلام: وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
    فرمود: همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۲۵]

    ۴ - قالَ علیه السلام: لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ آلاَّْخِرُونَ.
    پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام، در جمع اصحاب فرمود:
    شخصی از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است، و کسی در آینده نمی تواند هم تراز او قرار گیرد.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۱۸۳]

    ۵ - قالَ علیه السلام: مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ.
    فرمود: کسی که قرآن را - با دقّت - قرائت نماید، در پایان آن - اگر مصلحت باشد - دعایش سریع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آینده مستجاب می گردد.
    [دعوات راوندی ص۲۴]

    ۶ - قالَ علیه السلام: إنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.
    فرمود: همانا در این قرآن چراغ های هدایت به سوی نور و سعادت موجود است و این قرآن شفای دل ها و سینه ها است.
    [بحار ج۷۵ ص۱۱]

    ۷ - قالَ علیه السلام: مَنَ صَلّی، فَجَلَسَ فی مُصَلاّه إلی طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.
    فرمود: هر که نماز - صبح - را بخواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع کند، برایش پوششی از آتش خواهد بود.
    [وافی ج۴ ص۱۵۵۳]

    ۸ - قالَ علیه السلام: إنَّ اللهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.
    فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد.
    پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می نمایند.
    [تحف العقول ص۲۳۴]

    چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

    ۹ - قالَ علیه السلام: مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَی الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدی ثَمانٍ: آیَةً مُحْکَمَةً، أَخاً مُسْتَفادا، وَعِلْما مُسْتَطْرَفا، وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدی، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدی، وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَةً.
    فرمود: هر کس فرصت هایی از شب و روز خود را در مسجد قرار دهد یکی از هشت فایده شاملش می گردد: برهان و نشانه ای - برای معرفت -، دوست و برادری سودمند، دانش واطلاعاتی جامع، رحمت و محبّت عمومی، سخن و مطلبی که او را هدایت گر باشد، - توفیق إجباری - در ترک گناه به جهت شرم از مردم و یا به جهت ترس از عقاب.
    [تحف العقول ص۲۳۵]

    ۱۰ - قالَ علیه السلام: مَنْ أکْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ اِّیادَةِ فی نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَةٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إفادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.
    فرمود: هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه می یابد و بر معلوماتش افزوده می گردد و به سادگی می تواند دیگران را هدایت نماید.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۳۸]

    ۱۱ - قالَ علیه السلام: تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فی بُیُوتِکُمْ .
    فرمود: علم و دانش را - از هر طریقی - فرا گیرید، و چنانچه نتوانستید آنرا در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود - در جای مطمئن - قرار دهید.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۳۵]

    ۱۲ - قالَ علیه السلام: مَنْ عَرَفَ اللهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.
    فرمود: هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسی که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ ص۱۴۰]

    ۱۳ - قالَ علیه السلام: هَلاکُ الْمَرْءِ فی ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ .
    هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد.
    تکبّر سبب نابودی دین و ایمان شخص می باشد و به وسیله تکبّر شیطان - با آن همه عبادت ملعون گردید.
    حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طوری که حضرت آدم علیه السلام به وسیله آن از بهشت خارج شد.
    حسد سبب همه خلاف ها و زشتی ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.
    [اعیان شیعه ج۱ص۵۵۷]

    ۱۴ - قالَ علیه السلام: بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیرا.
    فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه که را با چشم خود ببینی حقّ است؛ و آنچه را شنیدی یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.
    [تحف العقول ص۲۲۹]

    ۱۵ - قالَ علیه السلام: ألْعارُ أهْوَنُ مِنَ النّارِ.
    فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصیت و گناهی که موجب آتش جهنّم شود.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۱۳۸ ]

    ۱۶ - قالَ علیه السلام: إذا لَقی أحَدُکُمْ أخاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.
    فرمود: وقتی انسان برادر مؤمن - و دوست - خود را ملاقات نمود، باید پیشانی و سجده گاه او را ببوسد.
    [تحف العقول ص۲۳۶]

    ۱۷ - قالَ علیه السلام: إنَّ اللهَ لَمْ یَخْلُقْکُمْ عَبَثا، وَلَیْسَ بِتارِکِکُمْ سُدًی، کَتَبَ آجالَکُمْ، وَقَسَّمَ بَیْنَکُمْ مَعائِشَکُمْ، لِیَعْرِفَ کُلُّ ذی لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، وأنَّ ماقَدَرَ لَهُ أصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ یُصیبَهُ.
    فرمود: خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نکرده است.
    لحظات آخر عمر هر یک معیّن و ثبت می باشد، نیازمندی ها و روزی هرکس سهمیّه بندی و تقسیم شده است تا آن که موقعیّت و منزلت شعور و درک اشخاص شناخته گردد.
    [تحف العقول ص۲۳۲]

    چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

    ۱۸ - قالَ علیه السلام: مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَةِ، کَساهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.
    فرمود: هرکس لباس شهرت - و انگشت نما، از جهت رنگ، دوخت، مد و. - بپوشد، روز قیامت خداوند، او را لباس آتشین خواهد پوشاند.
    [مستدرک الوسائل ج ۳ ص۲۴۵]

    ۱۹ - سُئِلَ علیه السلام: عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ أنْ یَریَ الرَّجُلُ ما أنْفَقَهُ تَلَفا، وَما أمْسَکَهُ شَرَفا.
    از حضرت پیرامون بخل سؤال شد؟ در جواب فرمود:
    معنای آن چنین است که انسان آنچه را به دیگری کمک و انفاق کند فکر نماید که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است خیال کند برایش باقی می ماند و موجب شخصیّت و شرافت او خواهد بود.
    [اعیان شیعه ج۱ص۵۵۷]

    ۲۰ - قالَ علیه السلام: تَرْکُ اِّنا، وَکَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْناء مَجْلَبَةٌ لِلْغِناء.
    فرمود: انجام ندادن ، جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل، و شستن ظروف سبب رفاه و بی نیازی می گردد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۲۱۲]

    ۲۱ - قالَ علیه السلام:السِّیاسَةُ أنْ تَرْعی حُقُوقَ اللهِ، وَ حُقُوقَ الاْحْیاءِ، وَ حُقُوقَ الاْمْواتِ .
    فرمود: - مفهوم و معنای - ت آن است که حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعایت کنی.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۵۷]

    ۲۲ - قالَ علیه السلام: ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلی رُشْدِهِم .
    فرمود: هیچ گروهی در کارهای - اجتماعی، ی، اقتصادی، فرهنگی و. - با یکدیگر م نکرده اند مگر آن که به رشد فکری و عملی و. رسیده اند.
    [تحف العقول ص۲۳۳]

    ۲۳ - قالَ علیه السلام: اَلْخَیْرُ الَذّی لا شَرَّ فیهِ: ألشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَةِ، وَالصّبْرُ عَلَی النّازِلَةِ.
    فرمود: آن خوبی که شرّ و آفتی در آن نباشد شکر در مقابل نعمت ها و صبر و شکیبائی در برابر سختی ها است.
    [تحف العقول ص۲۳۴]

    ۲۴ - قالَ علیه السلام: یَابْنَ آدَمٍ، لَمْ تَزَلْ فی هَدْمِ عُمْرِکَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّکَ، فَخُذْ مِمّا فی یَدَیْکَ لِما بَیْنَ یَدَیْکَ .
    فرمود: ای فرزند آدم از موقعی که به دنیا آمده ای در حال گذراندن عمرت هستی، پس از آنچه داری برای آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۳۵]

    ۲۵ - قالَ علیه السلام: إنَّ مَنْ خَوَفَّکَ حَتّی تَبْلُغَ الاْ مْنَ، خَیْرٌ مِمَّنْ یُؤْمِنْکَ حَتّی تَلْتَقِی الْخَوْفَ .
    فرمود: همانا کسی تو را - در برابر عیب ها و کم بودها - هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوی، بهتر است از آن کسی که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۴۲]

    ۲۶ - قالَ علیه السلام: القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ قَرُبُ نَسَبُهُ .
    فرمود: بهترین دوست نزدیک به انسان آن کسی است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندی نزدیک نداشته باشد.
    و بیگانه ترین افراد کسی است که از محبّت و دلسوزی بعید باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.
    [تحف العقول ص۲۳۴]

    ۲۷ - وَ سُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّةِ؟ فَقالَ علیه السلام: شُحُّ الرَّجُلِ عَلی دینِهِ، وَ إصْلاحُهُ مالَهُ، وَ قِیامُهُ بِالْحُقُوقِ .
    از حضرت سلام الله علیه پیرامون مُروّت و جوانمردی سؤال شد، فرمود:
    جوانمرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.
    [تحف العقول ص۲۳۵]

    ۲۸ - قالَ علیه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ یُفَکِّرُ فی مَأکُولِهِ کَیْفَ لا یُفَکِّرُ فی مَعْقُولِهِ، فَیَجْنِبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَ یُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما یُرْدیهِ.
    فرمود: تعجّب می کنم از کسی که در فکر خوراک و تغذیه جسم و بدن هست ولی درباره تغذیه معنوی روحی خود نمی اندیشد، پس از غذاهای فاسد شده و خراب دوری می کند.
    و عقل و قلب و روح خود را کاری ندارد - هر چه و هر مطلب و برنامه ای به هر شکل و نوعی باشد استفاده می کند -.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۳۹]

    ۲۹ - قالَ علیه السلام: غَسْلُ الْیَدَیْنِ قَبْلَ الطَّعامِ یُنْفِی الْفَقْرَ، وَ بَعْدَهُ یُنْفِی الْهَمَّ.
    فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستی را می زداید و بعد از آن ناراحتی ها و آفات را از بین می برد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۴۳]

    ۳۰ - قالَ علیه السلام: حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ .
    فرمود: کسی که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد.
    [کلمه الامام حسن ج۷ص۱۲۹]

    ۳۱ - قالَ علیه السلام: إنّ الْحِلْمَ زینَةٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّةٌ، وَالْعَجَلةَ سَفَهٌ .
    فرمود: صبر و شکیبائی زینت شخص، وفای به عهد علامت جوانمردی، و عجله و شتابزدگی (در کارها بدون اندیشه) دلیل بی خردی می باشد.
    [الامام حسن ج۷ص۱۹۸]

    چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

    ۳۲ - قالَ علیه السلام: مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.
    فرمود: کسی که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آن ها بی اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است.
    [الامام حسن ج۷ص۲۰۹]

    ۳۳ - قالَ علیه السلام: إنّما یُجْزی الْعِبادُ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِمْ.
    فرمود: همانا در روز قیامت بندگان به مقدار عقل و درک و شعورشان مجازات می شوند.
    [الامام حسن ج۷ص۲۰۹]

    ۳۴ - قالَ علیه السلام:إنَّ النّاسَ عَبیدُ الْمالِ، وَالدّینُ لَعِبُ عَلی ألْسِنَتِهِمْ، یُحیطوُنَهُ مادَرَتْ بِهِ مَعایِشُهُمْ، فَإذا مُحِّصُوا لِلاْبْتِلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ .
    فرمود: همانا مردم اسیر و بنده دنیا و اموال آن هستند، و دین را وسیله رسیدن به أهداف خود قرار داده اند و به هر نوعی که زندگی آن ها تأمین شود حرکت می کنند. بنابر این هنگامی که در بوته آزمایش در آیند، دین داران اندک خواهند شد.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۳۴]

    ۳۵ - قالَ علیه السلام: ألْمِزاحُ یَأْکُلُ الْهَیْبَةَ، وَقَدْ أکْثَرَ مِنَ الْهَیْبَةِ الصّامِت.
    فرمود: مزاح و شوخی - های زیاد و بیجا - شخصیّت و وقار انسان را از بین می برد، و چه بسا افراد ساکت دارای شخصیّت و وقار عظیمی می باشند.
    [الامام حسن ج۷ص۱۳۹]

    ۳۶ - قالَ علیه السلام: أللُؤْمُ أنْ لا تَشْکُرَ النِّعْمَةَ.
    فرمود: از علائم پستی شخص، شکر نکردن از ولی نعمت است.
    [الامام حسن ج۷ص۱۳۹]

    ۳۷ - قالَ علیه السلام: لَقَضاءُ حاجَةِ أخٍ لی فِی اللهِ أحَبُّ مِنْ إعْتِکافِ شَهْرٍ.
    فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل برادرم، از یک ماه اعتکاف، در مسجد - و عبادت مستحبّی نزد من - بهتر و محبوب تر است.
    [الامام حسن ج۷ص۱۳۹]
    ۳۸ - قالَ علیه السلام: إنَّ الدُّنْیا فی حَلالِها حِسابٌ، وَفی حَرامِها عِقابٌ، وَفِی الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَأنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزَلَةِ المیتَةِ، خُذْ مِنْها ما یَکْفیکَ.
    فرمود: چیزهای دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسی می شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختی و ناراحتی خواهد داشت.
    پس باید دنیا (و موجوداتش) را همچون میته و مرداری بشناسی که به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده کنی.
    [الامام حسن ج۷ص۳۶]

    ۳۹ - قالَ علیه السلام: وَاعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأنَّکَ تَعیشُ أبَدا، وَاعمَلْ لاَِّخِرَتِکَ کَأنّکَ تَمُوتُ غدَا .
    فرمود: در دنیا چنان برنامه ریزی کن - از نظر اقتصاد و صرفه جوئی و. - مثل آن که می خواهی همیشه دوام داشته باشی، و نسبت به آخرت به نوعی حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهی مُرد.
    [الامام حسن ج۷ص۳۷]

    ۴۰ - قالَ علیه السلام: أکْیَسُ الْکَیِّسِ التُّقی، وَ أحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکَریمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤالِ.
    فرمود: زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزکار می باشد؛ أحمق و نادان ترین افراد، کسی است که تبه کار و اهل معصیت باشد؛ گرامی ترین و باشخصیّت ترین افراد، آن کسی است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، کمک نماید.
    [احقاق الحق ج۱۱ ص ۳۰)[باشگاه خبرنگاران]


    شب قدر

     

     

    سیره امامان در شب قدر

    شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمى برخوردار است تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، و شب نزول قرآن، و شب تعیین تقدیرات یکسال و شب مبارک معرفى شده است.

     

    و در روایات هم تعبیرات زیبایى از شب قدر آمده است، همچون شب بخشیده شدن گناهان و اینکه هر کس در آن شب بخشیده نشود، مورد نفرین خدا واقع می شود.(1)

     

    و پیامبر اکرم صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله فرمود: مَنْ حُرِمَها فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ؛(2) هر کس از شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى ‏نصیب شده است.»

     

    با توجّه به عظمت شب قدر، سیرى در سیره پیشوایان معصوم علیهم‏ السلام در این شب خواهیم داشت:

     

    الف. عبادت و شب زنده ‏دارى در شب قدر

    از اعمالى که در طول سال، مخصوصا شبهاى مبارک رمضان و على الخصوص در شب قدر بدان سفارش اکید شده است، اِحْیا و شب زنده‏ دارى است. پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله فرمود:

    مَنْ اَحْیا لَیْلَةَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذابُ اِلَى السَّنَةِ الْقابِلَةِ؛(3)

     کسى که شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آینده از او روى می ‏گرداند.»

     

    و معصومان علیهم ‏السلام همه این سنت حسنه را پاس و گرامى می داشتند و از آن بهره می ‏بردند:

    1. پیامبر اکرم صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله نه تنها در شب قدر بیدار بود، بلکه دهه سوم ماه مبارک رمضان کاملاً بستر خواب را جمع می ‏کرد و به عبادت می پرداخت.

     

    حضرت على علیه‏السلام در این باره فرموده است: أنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَطْوى فِراشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ کانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ کانَ یَرُشُّ وُجُوهَ النِّیامِ بِالْماءِ فى تِلْکَ اللَّیْلَةِ؛(4)

     

    رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله [این چنین] بود که رخت‏خواب خویش را جمع می ‏کرد و کمربند [همّت براى عبادت] را در دهه آخر از ماه رمضان محکم می ‏بست و همیشه این گونه بود که اهل و عیالش را در شب بیست و سوم بیدار نگه می ‏داشت و بر روى خواب رفتگان در آن شب آب مى‏پاشید [تا از درک شب قدر، و درک شب زنده‏دارى محروم نشوند].»

     

    حتى در شبهاى بارندگى در حالى که مسجد مدینه سقف نداشت، عبادت و شب ‏زنده ‏دارى را ترک نمى‏ کرد و دیگران را با رفتار خویش وا مى‏ داشت که در همان گل و باران بیدار باشند و نماز گزارند.(5)

     

    2. امام على علیه ‏السلام نیز در طول سال، شب هنگام آن گاه که شب پرده‏ هاى تاریکى را انداخته بود، بیدار می ‏شد و مشغول عبادت و شب‏ زنده ‏دارى می ‏گشت.(6) اما در شبهاى قدر حال ویژه‏ اى داشت و در بدترین وضعى که مسجد مدینه را آب و گل فرا گرفته بود، مشغول عبادت و شب زنده ‏دارى می ‏شد و به ویژه در شب قدر آخر عمر خویش، حال فوق العاده عجیبى داشت.

     

    3. فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز آن قدر عبادت می ‏کرد که امام حسن علیه ‏السلام می ‏فرماید:

    ما کانَ فِى الدُّنْیا اَعْبَدَ مِنْ فاطِمَةَ علیهاالسلام ، کانَتْ تَقُومُ حَتّى تَوَرَّمَ قَدَماها؛(7)

    عابدتر از فاطمه علیهاالسلام در دنیا نبود؛ همیشه این گونه بود که آن قدر به عبادت مى‏ ایستاد که پاهاى [مبارکش[ ورم می ‏کرد.»

     

    علت نام‏گذارى او به زهرا» نیز این است که شبها نور عبادت و شب بیدارى او به سوى آسمان می ‏تابید(8) و امّا در شب قدر، حال به خصوصى داشت، نه تنها بیدار بود که بچه‏ ها و فرزندان خویش را نیز وادار می ‏کرد که شب بیدار باشند؛ چنان که در روایتى می ‏خوانیم:

     

    وَ کانَتْ فاطِمَةُ علیهاالسلام لا تَدَعُ اَحَدا مِنْ اَهْلِها یَنامُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ تُداویهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَها؛(9)

    روش فاطمه علیهاالسلام این بود که هیچ فردى از خانواده خویش را نمى‏ گذاشت در آن شب (بیست و سوم) بخوابد و [مشکل خواب] آنها را با کمى غذا و آمادگى در روز درمان مى‏ نمود و می ‏فرمود: محروم است کسى که از خیر [و برکت] آن شب محروم شود.»

     

    4. امام باقر علیه‏ السلام فرمود: هر کس شب قدر را احیا بدارد، خداوند مهربان گناهان او را مى ‏آمرزد.»(10)                                                                و شیخ عباس قمى نقل کرده که امام باقر علیه ‏السلام در شب بیست و یکم و بیست و سوم تا نیمه شب دعا می ‏خواند و آن گاه به نماز مى ‏پرداخت.»(11)

     

    5. امام هفتم علیه‏السلام نیز اهل شب‏ زنده ‏دارى و عبادت در طول سال بود. در زیارت‏نامه آن حضرت می ‏خوانیم: او شبها تا سحر بیدار بود، و طلب آمرزش می ‏کرد و همدوش سجده هاى طولانى، چشم گریان و اشکبار، و مناجات بسیار و زاری هاى پیوسته و پی ‏در پى بود.»(12)وقتى حضرت در غیر رمضان چنان باشد، حالِ آن حضرت در شب قدر براى ما قابل توصیف نخواهد بود.

     

    او نه تنها خود شب‏ زنده ‏دارى و عبادت داشت که به دیگران نیز مى‏ فرمود: مَنِ اغْتَسَلَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ أَحْیاها اِلى طُلُوعِ الْفَجْرِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ؛(13)

    کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب ‏زنده‏ دارى کند، گناهانش آمرزیده می ‏شود.»

     

    6. امام حسن عسکرى علیه ‏السلام نیز چون پدران خود، اهل مناجاتهاى طولانى و شب ‏زنده دارى در طول سال و مخصوصا در شب قدر بود.(14) و به شیعیان خود نیز این اعمال را اکیدا سفارش می‏کرد.

     

    از جمله، می‏فرمود:فَلا یَفُوتُکَ إِحْیاءُ لَیْلَةِ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ؛(15)پس بیدارى در شب بیست و سوم را از دست نده!»

     

    ب. حضور در مسجد

    از مسائلى که معصومان علیهم ‏السلام نسبت به آن حساسیت ویژه نشان داده ‏اند، حضور در مسجد، در شب قدر است. قبلاً اشاره شد که پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله حتى در شبهاى بارانى و گل بودن مسجد مدینه، حضور در آن را در شبهاى قدر ترک نمی ‏کرد. از آن بالاتر، پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله در دهه سوم ماه مبارک رمضان، شب و روز در مسجد معتکف بود.

     

    امام على علیه ‏السلام در این زمینه می‏ فرماید: فَلَمْ یَزَلْ یَعْتَکِفُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتّى تَوَفّاهُ اللّهُ؛(16)

    پس [پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ] همیشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتکاف بود تا آن وقت که خداوند او را گرفت.»

     

     

    شب قدر

     

     

    یحیى بن رزین نقل نموده که کانَ اَبُو عَبْدِ اللّهِ مَریضا مُدْنِفا فَأَمَرَ فَأُخْرِجَ اِلى مَسْجِدِ رَسُولِ اللّهِ فَکانَ فیهِ حَتّى أَصْبَحَ لَیْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ؛(17)امام صادق علیه‏ السلام بیمارى شدیدى داشت، دستور داد او را به مسجد پیامبر صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله [با همان حال] ببرند. پس حضرت تا صبح شب بیست و سوم ماه رمضان در آنجا باقى ماند.»

     

    ج. مراسم قرآن سرگرفتن در شب قدر

    یکى دیگر از اعمال شب قدر که در سیره معصومان دیده مى‏شود مراسم قرآن سرگرفتن است. امام صادق علیه ‏السلام در این باره فرمود: براى سه شب قرآن کریم را مقابل خود قرار دهید و آن را بگشایید و بخوانید: اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُکَ. .»()

     

    د. برپایى نماز جماعت در شب قدر

    از عباداتى که سخت در اسلام بر آن سفارش شده، مخصوصا در ماه مبارک رمضان، برپایى نماز جماعت است. انس بن مالک از پیامبر گرامى اسلام صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله نقل کرده که فرمودند:

    مَنْ صَلّى مِنْ اَوَّلِ شَهْرِ رَمَضانَ اِلى آخِرِه فى جَماعَةٍ فَقَدْ اَخَذَ بِحَظٍّ مِنْ لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛(19)

     

    کسى که از اوّل تا آخر ماه رمضان در نماز جماعت حاضر شود، بهره‏ اى از شب قدر گرفته است.» و امام صادق علیه‏ السلام نیز نماز صبح را به جماعت برگزار می ‏نمود، و بعد از آن تا مدّتى مشغول تعقیبات مى‏ شد.(20)

     

    پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله و یاران او و دیگر معصومان علیهم ‏السلام در سخت ‏ترین شرائط نماز جماعت شب قدر را ترک نمی ‏کردند. حضرت على علیه ‏السلام می ‏فرماید: شب بیست و سوم در عین حالى که باران شدیدى آمده بود و مسجد مدینه را گل و آب فرا گرفته بود، رسول خدا صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله ما را به نماز وامى‏ داشت.» آن گاه فرمود: فَصَلّى بِنا رَسُولُ اللّهِ صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وَ إِنَّ أَرْنَبَةَ اَنْفِهِ لَفِى الطّینِ؛(21) پس رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله با ما نماز[جماعت] خواند، در حالى که نوک بینى حضرت در گل [فرو رفته[ بود.»

     

    ه . افطارى دادن و اطعام نمودن

    از اعمالى که در ماه مبارک رمضان مورد تأکید قرار گرفته، افطارى دادن به دیگران است. پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله در خطبه معروف شعبانیه می ‏فرماید:مردم بیدار باشید! کسى که از شما به روزه‏ دار مؤمن در این ماه افطارى دهد، پاداش آزاد نمودن یک برده و بخشش گناهان گذشته را همراه دارد. عرض شد: اى رسول خدا! ما توان افطارى دادن نداریم. حضرت فرمود: بترسید از آتش! ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهیزید! گر چه با دادن شربت آب باشد.»(22)

     

    پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله از کسانى بود که هر چه به دیگران می ‏فرمود، خود بیش از دیگران بدان عمل می ‏نمود و در این مورد نیز چنین است. ابو شیخ ابن حیان» از پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه‏ و‏آله نقل کرده که حضرت فرمود:

     

    مَنْ فَطَرَ صائِما فى شَهْرِ رَمَضانَ مِنْ کَسْبٍ حَلالٍ صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ لَیالِىَ رَمَضانَ کُلَّها وَ صافَحَهُ جَبْرائیلُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ مَنْ صافَحَهُ جَبْرائیلُ یَرِقُّ قَلْبُهُ وَ تَکْثُرُ دُمُوعُهُ.؛(23)

     

    کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده در ماه رمضان روزه‏ دارى را افطارى دهد، در تمام شبهاى رمضان فرشتگان بر او درود مى‏فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه مى‏کند و هر کس جبرئیل با او مصافحه کند، قلبش نرم و اشک چشمش زیاد شود.»

     

    امام على علیه ‏السلام نیز در شبهاى مبارک رمضان و شبهاى قدر به مردم اطعام می ‏کرد و آنها را موعظه می ‏نمود؛ چنان که در روایتى می ‏خوانیم:

     

    کانَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ علیه ‏السلام یَعُشُّ النّاسَ فى شَهْرِ رَمَضانَ بِاللَّحْمِ وَ لا یَتَعَشّى مَعَهُمْ فَإِذا فَرِغُوا خَطَبَهُمْ وَ وَعَظَهُمْ. وَ قالَ فى خُطْبَتِهِ إِعْلَمُوا أَنَّ مِلاکَ اَمْرِکُمُ الدّینُ وَ عِصْمَتَکُمُ التَّقْوى وَ زینَتَکُمُ الاْءَدَبُ وَ حُصُونُ اَعْراضِکُمُ الْحِلْمُ؛(24)

     

    همیشه على بن ابى طالب علیهماالسلام شام[و افطارىِ تهیّه شده] از گوشت را به مردم در ماه رمضان مى‏ داد، ولى خود از آن [گوشت] استفاده نمی ‏کرد. پس هنگامى که [از خوردن شام] فارغ مى ‏شدند، براى آنها خطبه مى‏خواند و آنها را موعظه مى ‏نمود. و در خطبه‏ اش فرمود: بدانید ملاک امر [و کارهاى] شما دین است و نگه‏دارنده شما تقوا، و زینت شما ادب، و دژهاى [نگه‏دارنده] آبروى شما حلم است.»

     

    و امام زین العابدین علیه ‏السلام نیز در طول ماه مبارک رمضان در راه خدا انفاق می ‏کرد و صدقه می ‏داد؛ چنان که در حدیثى مى‏خوانیم:

     

    کانَ إِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضانَ تَصَدَّقَ فى کُلِّ یَوْمٍ بِدِرْهَمٍ فَیَقُولُ: لَعَلّى اُصیبُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ؛(25)

     

    (امام سجاد علیه ‏السلام ) روشش این بود که هر روز از ماه [مبارک] رمضان درهمى صدقه مى‏داد و آن گاه مى‏ فرمود: شاید [با این کار صدقه] شب قدر را دریابم.»

     

    و امام صادق علیه ‏السلام فرمود: جدّم امام زین العابدین علیه ‏السلام روزى که روزه مى‏ گرفت، دستور می ‏داد گوسفندى ذبح کنند و آن را تکه تکه نموده، بپزند. هنگام افطار که نزدیک مى‏ شد، حضرت به دیگها سر می ‏زد تا بوى آنها را استشمام کند، در حالى که روزه‏ دار بود. سپس دستور می ‏داد ظرفها را پر کنند و یکى یکى به در خانه افراد [فقیر] ببرند تا آنجا که غذا تمام مى ‏شد. آن گاه خود با نان و خرما افطار مى ‏نمود.»(26)

     

    و همچنین امام صادق علیه ‏السلام نیز شب در خانه فقرا مى‏رفت و به آنها نان و خرما مى‏ داد و سفارش می ‏فرمود: در ماه رمضان به مردم افطارى بدهید.»(27)

    --------------------------------------------------------------------------------

    1. ر. ک: بحار الانوار، ج 94، ص 80.

    2. کنز العمّال، على متقى هندى، مؤسسة الرسالة، ج 8، ص 534.

    3. بحار الانوار، ج 95، ص 145.

    4. همان، ج 95، ص 10.

    5. همان، ص 10.

    6. همان، ج 41، ص 21.

    7. همان، ج 43، ص 76.

    8. همان، ص 12.

    9. بحار الانوار، ج 94، ص 10؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 470.

    10. وسائل الشیعة، ج 7، ص 261.

    11. مفاتیح الجنان، اعمال شب 21، ص 425.

    12. مفاتیح الجنان، ص 720.

    13. بحار الانوار، ج 80، ص 128.

    14. ر. ک: مصباح المتهجد، ص 227؛ نهج الدعوات، ص 277.

    15. وسائل الشیعة، ج 7، ص 261.

    16. بحار الانوار، ج 94، ص 7.

    17. همان، ص 4، ذیل روایت 4.

    . همان، ح 5 و ر. ک: مفاتیح الجنان، ص 224.

    19. کنز العُمّال، ج 8، ص 545، ح 24090.

    20. وسائل الشیعة، ج 7، ص 260.

    21. بحار الانوار، ج 95، ص 10.

    22. عیون اخبار الرضا علیه‏السلام ، ج 1، ص 230.

    23. الترغیب و الترهیب، ج 2، ص 95، ح 14.

    24. سفینة البحار، ج 1، ص 703.

    25. بحار الانوار، ج 95، ص 82.

    26. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 134.

    27. همان، ص 134.

       شب قدر در نگاه علامه طباطبایى(اعمال شب قدر)



     

    شب قدر,شب قدر چیست,شب های قدر,اعمال شب قدر

     

    شب قدر در نگاه علامه طباطبایى

    آنچه در پیش رو دارید بحثى پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره قدر» و دخان‏» مطرح گردیده است.

     

    شب قدر یعنى چه؟

    مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‏گیرى است و شب قدر شب اندازه ‏گیرى است و خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می ‏کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى ازاین قبیل را دراین شب مقدر می ‏گرداند.

     

    شب قدر کدام شب است؟

    در قرآن کریم آیه‏ اى که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمی ‏شود. ولى از جمع‏ بندى چند آیه از قرآن کریم می ‏توان فهمید که شب قدر یکى از شب‏هاى ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می ‏فرماید: انا انزلناه فى لیله مبارکه‏.»( دخان / 3 ) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر می ‏فرماید: شهررمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 5) و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

     

    و در سوره قدر می ‏فرماید: انا انزلناه فى لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده می ‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏هاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزى برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار می ‏توان آن شب(شب قدر) را معین کرد.

     

    در بعضى از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخى دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگرى متعین در شب بیست و سوم است. (1) وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.

     

    پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب‏هاى ماه رمضان و یکى از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت‏ به طورعجیبى با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولى معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (2) و در آن شب قرآن نازل شده است.

     

    تکرار شب قدر در هر سال

    شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى که قرآن درآن نازل شد نیست ‏بلکه با تکرار سالها، شب قدر نیز تکرار می‏شود. یعنى درهر ماه رمضان شب قدرى است که درآن شب امور سال آینده تقدیر می ‏شود. دلیل براین امر این است که:

     

    اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکى از شب‏هاى قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولى تعیین حوادث تمامى قرون گذشته و آینده درآن شب بى‏ معنى است.

     

    ثانیا: کلمه یفرق‏» در آیه شریفه فیها یفرق کل امر حکیم‏.» (دخان / 6 ) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می‏رساند و نیز کلمه تنزل‏» درآیه کریمه تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر / 4 ) به دلیل مضارع بودنش دلالت ‏بر استمرار دارد.

     

    ثالثا: از ظاهر جمله شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 5 ) چنین برمی ‏آید که مادامى که ماه رمضان تکرار می ‏شود شب قدر نیز تکرار می ‏شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست ‏بلکه درهر سال در ماه رمضان تکرار می ‏شود.

     

    در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت‏ شده که گفت: به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شب قدر شبى است که درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل می ‏شده و چون از دنیا می ‏رفتند نزول امر درآن شب تعطیل می ‏شده است؟ فرمود: نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.‏» (3)

     

    عظمت‏ شب قدر

    در سوره قدر می ‏خوانیم: انا انزلناه فى لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت ‏شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: وما ادریک ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با این که می ‏توانست در آیه دوم و سوم به جاى کلمه لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.

     

    شب قدر

     

     

    از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است).

    حضرت فرمود: عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.» (4)

     

    وقایع شب قدر

     

    الف- نزول قرآن در شب قدر

    ظاهر آیه شریفه انا انزلناه فى لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجى است.

     

    قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:

    1- نزول یکباره در یک شب معین.

    2- نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص).

     

    آیاتى چون قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مکث ونزلناه تنزیلا.»( اسراء / 106 ) نزول تدریجى قرآن را بیان می‏ کند.

    در نزول دفعى (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سوره ‏ها و آیات است ‏یک دفعه نازل نشده است ‏بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتى که درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه‏اى دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتى درست در نمی ‏آید مگر این که زمان و مکانش و واقعه‏اى که درباره ‏اش نازل شده رخ دهد به طورى که اگر از آن زمان‏ها و مکان‏ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می ‏شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی ‏کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است.

     

    همان اجمال و تفصیلى که درآیه شریفه کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»( هود / 1) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

     

    ب- تقدیر امور در شب قدر

    خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت ‏یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و. تقدیر می ‏کند.

     

    در آیه شریفه انا انزلناه فى لیله القدر»( قدر / 1 ) کلمه قدر» دلالت‏ بر تقدیر و اندازه ‏گیرى دارد و آیه شریفه فیها یفرق کل امر حکیم.‏» (دخان / 6 ) که در وصف شب قدر نازل شده است‏ بر تقدیر دلالت می ‏کند. چون کلمه فرق‏» به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏ گیرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله ‏اند، یکى اجمال و ابهام و دیگرى تفصیل. و شب قدر به طورى که از آیه فیها یفرق کل امر حکیم.‏» برمی ‏آید شبى است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می ‏آیند.

     

    ج- نزول ملائکه و روح در شب قدر

    بر اساس آیه شریفه تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.»( قدر / 4) ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می ‏شوند. مراد از روح، آن روحى است که از عالم امر است و خداى متعال درباره ‏اش فرموده است قل الروح من امر ربى‏.»( اسراء / 85 ) دراین که مراد از امر چیست؟ بحث‏هاى مفصلى در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث ‏به دو روایت در مورد نزول ملائکه و این که روح چیست ‏بسنده می ‏شود.

     

    1- پیامبر اکرم (ص) فرمود: وقتى شب قدر می ‏شود ملائکه‏اى که ساکن در سدره المنتهى‏» هستند و جبرئیل یکى از ایشان است نازل می‏شوند در حالى که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم‏هایى را به همراه دارند.

    یک پرچم بالاى قبر من، و یکى بر بالاى بیت المقدس و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طورسینا نصب می‏کنند و هیچ مؤمن و مؤمنه ‏اى دراین نقاط نمی‏ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام میکند، مگر کسى که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت ‏خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد. (5)

     

    2- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمى‏بینى خداى تعالى فرموده: تنزل الملئکه والروح‏» پس معلوم مى‏شود روح غیر از ملائکه است. (6)

     

    د- سلام و امنیت در شب قدر

    قرآن کریم در بیان این ویژگى شب قدر می ‏فرماید: سلام هى حتى مطلع الفجر.»( قدر / 5 ) کلمه سلام و سلامت ‏به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. و جمله سلام هى‏» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهى تعلق گرفته است‏ به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوى او روى می ‏آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد.

     

    به این معنا که عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطان‏ها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.

    البته بعضى از مفسرین گفته ‏اند: مراد از کلمه سلام‏» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می ‏دهند.

     

    پی ‏نوشت‏ها:

    1- مجمع البیان، ج 10، ص‏519 .

    2- تفسیر الدرالمنثور، ج‏6 .

    3- تفسیر البرهان، ج‏4، ص‏488، ح‏26 .

    4- فروع کافى، ج‏4، ص‏157، ح‏4 .

    5- مجمع البیان، ج‏10، ص‏520 .

    6- تفسیر برهان، ج‏4، ص‏481، ح‏1[بیتوته]



    شب قدر اعمال ویژه ای دارد که لازم است از آنها مطلع بود؛ چرا که راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر است.

     اهمیت شب قدر در متون دینی اسلام به اندازه ای است که آگاهی از این مهم و اعمال ویژه آن برای هر مسلمانی لازم است.

    از پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرین بر کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود.

    "انس بن مالک" از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمودند: ماه مبارک به شما رو آورده است و در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است و هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بی‌نصیب مانده است و محروم نمی‌ماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است.

    از امام باقر (ع) نیز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است: که اگر خداوند کارهای مؤمنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمی‌رسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آن‌ها را چند برابر می‌فرماید تا کاستی هایشان جبران شود.

    بر این اساس، راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر می‌شود.

    از حضرت رسول (ص) نیز پیرامون شب زنده داری شب قدر نقل است که فرمودند: کسی که شب قدر را شب زنده‌داری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

    امام موسی بن جعفر (ع) نیز درباره شب قدر فرمودند: کسی که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده‌داری کند، گناهانش آمرزیده می‌شود.

    تمامی این روایات بر این مطلب دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداش‌ها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتیجه کار خود بندگان است و سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم می‌خورد.

    در شب قدر به خواندن دعاهایی از جمله "جوشن کبیر"، "دعای افتتاح" و "ابوحمزه ثمالی" سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بی‌پایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش می‌بیند و نور امید در دلش می درخشد.

    ذکر معروف شب قدر چیست؟

    ذکر معروف شب قدر بخشی از اعمال شب قدر دعایی است که در ادامه می آید از امام زین العابدین علیه السلام روایت است که این ذکر معروف را شب ها می خوانده اند

    اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْدا دَاخِرا لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَا سُوءا أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَی نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّهِٔ حِیلَتِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَهِٔ فِی هَذِهِ اللَّیْلَهِٔ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ الْفَقِیرُ الْمَهِینُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِی نَاسِیا لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِکَ فِیمَا أَعْطَیْتَنِی وَ لا آیِسا مِنْ إِجَابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ [کُنْتُ‌] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّهٍٔ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَهٍٔ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ

    خدایا شام کردم درحالی‌ که برای تو تنها بنده کوچک و خواری هستم، که برای خویش سود و زیانی را به دست ندارم،و نمی‌ توانم از خود پیش‌آمد بدی را بازگردانم، به این امر بر خویش گواهی می ‌دهم، و در پیشگاهت به ناتوانی و کمی چاره‌ام اعتراف می ‌کنم، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و آنچه را به من و همه مردان و ن مؤمن، از آمرزش در این شب وعده دادی وفا کن، و آنچه را به من عنایت فرموده‌ای کامل ساز، که من بنده بیچاره، درمانده، ناتوان، تهیدست خوار توام. خدایا مرا فراموش کننده‌ ذکرت قرار مده، در آنچه سزاوار آنم فرمودی، و نه فراموش کننده احسانت، در آنچه عطایم نمودی، و نه ناامید از اجابتت، گرچه مدّت زمانی طولانی گردد، چه در خوشی یا ناخوشی، یا سختی، یا آسانی، یا عافیت، یا بلا، یا تنگدستی، یا در نعمت‌ همانا تو شنونده دعایی.

    این دعا را کفعمی از امام زین العابدین علیه السّلام روایت کرده که در این شبها، در حال قیام و قعود و رکوع و سجود می‌ خواندند، و علاّمه مجلسی فرموده: بهترین اعمال در این شبها، درخواست آمرزش و دعا است، برای‌ حوایج دنیا و آخرت خود، و پدر و مادر و خویشان، و برادران و خواهران مؤمن، چه آنان‌که زنده‌ اند، و چه آنان‌که از دنیا رفته‌ اند، و خواندن اذکار، و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام به هر اندازه که بتواند.

    در بعضی از روایات وارد شده: دعای‌ جوشن کبیر را در این سه شب بخواند. روایت شده که خدمت‌ رسول خدا صلی اللّه علیه و آله عرض شد:اگر شب قدر را یافتم، از خدای خود چه بخواهم؟ فرمود: عافیت. [برنا] 

       بهترین عمل در شب قدر چیست؟



    شب قدر,اعمال شب قدر,فضیلت شب قدر,فواید شب قدر

    زمان هایی در زندگی انسان وجود دارد که انسان با بهره جستن از آن می تواند بهترین هایی، برای باقی روزهای زندگی خویش رقم زند. یکی از این اوقات، لیالی قدر است. شاید شما نیز در زمره افرادی باشید که به دنبال بهترین عمل و عبادت در طول این ایام هستند تا بدین واسطه نهایت استفاده را از این شب ها ببرید. از این رو به دنبال بهترین عمل و عبادت نیز خواهید بود، اگر می خواهید شب قدری متفاوت از شب های پیش داشته باشید، قدری به این نوشتار تأمل کنید.
    قدر

    شبی بهتر از هزار ماه
    امام على علیه السلام مى فرماید: فرصت، چون ابر مى گذرد. پس فرصت هاى خوب را غنیمت شمرید. (منتخب میزان الحکمه) فرصت هایى كه در زندگى براى انسان پیش مى آید مثل طلا و بلكه ارزشمندتر است و باید قدر آن ها را دانست یکی از این فرصت ها شب قدر است اما با چه عملی می توان نهایت استفاده را از این شب برد؟

     اعمال شب قدر
    شب قدر آداب و اعمالی را به خود اختصاص داده است، از آن جمله می توان به شب زنده داری، غسل، دعا، واسطه قرار دادن قرآن و اهل بیت علیهم السلام، زیارت امام حسین علیه السلام و نماز اشاره داشت. حال آنکه، در کنار این اعمال می توان از عمل دیگری نام برد که به جرأت می توان گفت در میان سایر اعمال غریب واقع شده، و آن (تفکر) است.

     بهترین عمل در شب قدر
    اکثرا شب های قدر ما به خواندن قرآن و دعای جوشن کبیر، نماز و قرآن به سر گرفتن و استغفار به سر شده است، در خوب و نیکو بودن این اعمال شکی نیست اما سخن جای دیگری است، هدف از خواندن دعا چیست؟ چرا قرآن کریم در این شب نازل شده؟

    یکی از دلایل عزت این شب نزول کتاب هدایت قرآن کریم و تمامی کتاب های مقدس در این شب است ماه رمضان، ماهى كه قرآن در آن نازل شده است، تا هدایتى براى مردم و نشانه هایى روشن از هدایت و جدایى حق از باطل باشد». این شب، عزیز است چرا که، موجبات هدایت انسان به سوی خدا را فراهم می سازد، هدف رسیدن به خداست و این سفر الهی و لقاء خدا جز با قدم های معرفت ممکن نیست. آری اگر دعا، نماز، قرآن را بخوانی اما تدبری و تفکری در آن نباشد راه رسیدن به خدا بس سخت و دشوار خواهد شد.

    پس بهترین عمل در این شب ها عبادت همراه با بینش است، اگر قرآنی می خوانیم، دعایی می خوانیم یادمان باشد که در فلسفه همه این ها بیندیشیم، در شبی که عبادتش بهتر از هزار سال است بیاییم به بنیان های فکری خود هم نظمی دهیم بیاییم با خداوند عهد کنیم من بعد همه کارهای ما حرف زدن های ما، رفتار ما همه و همه همراه با  تعقل و تفکر باشد.

     زمانی را به تفکر اختصاص دهید
    رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: تفكر یك ساعت بهتر از عبادت یك سال است. البته كسى موفق به تفكر مى‏شود كه خداوند متعال قلب او را به نور معرفت و توحید روشن كرده، و در راه سلوك و عبودیت باشد. تفكر در خصوصیات مخلوقات: انسان را به مبدأ جهان و صفات عالیه او آشنا مى‏كند، و تفكر در نفس خود مرحله بندگى و وظیفه داشتن و اطاعت اوامر پروردگار متعال را تعلیم مى‏كند، و تفكر در اعمال و رفتار خود و دیگران، نواقص و عیوب و نقاط ضعف خود را نشان مى‏دهد، و تفكر در حالات گذشتگان، انسان را براى عواقب امور و نتائج اعمال و مراحل خوشبختى و گرفتارى و عالم ماوراء طبیعت متوجه مى‏كند. تفكر وسیله‏اى است كه هرگز نظیر آن را براى وصول به مقامات بندگى و عوالم عبودیت نتوان پیدا كرد. (مصباح الشریعة/ ترجمه مصطفوى؛ متن؛ ص115) اولین جاده رسیدن به خدا معرفت است و بهترین عمل در شب قدر کسب معرفت الهی است.

    شب قدر شب علم و معرفت
    بالاترین عبادت در شب های قدر، طلب علم و یادگیری احکام خدا و اصول و فروع دین خدا است؛ زیرا علم به معارف الهی باعث می شود که انسان در عرصه های مختلف زندگی نلغزد. بسیاری از بزرگان دین توفیق خود را در بزرگ داشت این شب ها می دانند، چنان که نگارش کتاب دعای با ارزشی مثل جواهر الکلام و المیزان در شب های مبارک قدر به پایان رسیده است.

    محدّث بزرگوار، ابن بابویه رحمه‏الله در مجلس 93 از كتاب الأمالى، مى‏گوید: هر كس این دو شب را با گفتگوى علمى احیا بدارد، بهتر است. به نظر مى‏رسد كه این مطلب، برگرفته از سخن پیامبر خدا به ابوذر است كه در آن، برترى علم را بر عبادت به تفصیل، بیان، و در پایان آن فرموده است: اى ابوذر! یك ساعت نشستن براى گفتگوى علمى براى تو، از عبادت یك سال كه روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بِایستى، بهتر است.( جامع الأخبار: 109 / 195)

    لیكن براى روشن‏تر شدن این موضوع، توجّه به چند مطلب ضرورى است:

    الف ـ كدام علم و كدام عبادت؟
    از دیدگاه فقهى، آموختن علم»، احكام پنجگانه را دارد و بررسى متن احادیث فراوانى كه علم را برتر از عبادت مى‏دانند، به روشنى مى‏رساند كه مقصود، برترى آموختن واجب یا مستحب بر عبادات مستحب است. امام صادق علیه السلام» فرمودند: اگر مردمان ارزش‏ علم‏ و دانش را مى‏دانستند، به جستجو و طلب آن بر مى‏خاستند، اگر چه به ریختن خون ها بیانجامد و به فرو رفتن در گرداب هاى مرگبار. (الحیاة / ترجمه احمد آرام ؛ ج‏1)

     ب ـ نقش عبادت در پیدایش نور علم
    از نگاه متون اسلامى، عبادات، نقشى بنیادى در پیدایش و تداوم فروغ علم دارند. از این رو، هدف احادیثى كه علم را برتر از عبادت مى‏دانند، تضعیف یا انكار نقش سازنده عبادت در كنار علم نیست؛ بلكه تأكید بر همراه ساختن عبادت با علم و برحذر داشتن از عبادتِ ناآگاهانه است كه نه تنها بى‏ارزش، بلكه خطر آفرین است. امام علی درود خدا بر او، فرمود: نزدیکترین مردم به پیامبران، داناترین آنان است، به آنچه كه آورده‏اند.(نهج البلاغة / ترجمه دشتى)

    دوستان عزیز بیاییم این شب ها را مغتنم بدانیم و اگر دعایی را زمزمه می کنیم قدری بر شرح آن نیز تأمل کنیم اگر قرآنی تلاوت می نماییم زمانی را نیز اختصاص به تفسیر آن دهیم تا از چشمه معرفت الهی نیز سیراب گردیم.

    شب قدر در احادیث و روایات



    شب قدر,عکس شب قدر,حدیث درباره ی شب قدر

    احادیثی درباره‌ی فضیلت شب قدر

     

    پیامبر اکرم صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله نه تنها در شب قدر بیدار بود، بلکه دهه سوم ماه مبارک رمضان کاملاً بستر خواب را جمع می‌کرد و به عبادت می‌پرداخت. معصومان علیهم ‏السلام همه این سنت حسنه را پاس و گرامى می‌داشتند و از آن بهره می ‏بردند.

    قرآن کریم درباره‌ی فضیلت می‌فرماید:

    انّا انزلناه فی لیلة مبارکة انّا کنّا منذرین - فیها یفرق کل امر حکیم»

    ما قرآن را در شبی فرخنده نازل کردیم؛ زیرا که هشدار دهنده بودیم. پس در آن شب هر کاری محکم و استوار می شود.

     

    حضرت على علیه‏‌السلام فرمود:

    أنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَطْوى فِراشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ کانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ کانَ یَرُشُّ وُجُوهَ النِّیامِ بِالْماءِ فى تِلْکَ اللَّیْلَةِ؛

    رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله [این چنین] بود که رخت‏‌خواب خویش را جمع می‌کرد و کمر [همّت براى عبادت] را در دهه آخر از ماه رمضان محکم می‌بست و همیشه این گونه بود که اهل و عیالش را در شب بیست و سوم بیدار نگه می ‏داشت و بر روى خواب رفتگان در آن شب آب می‌پاشید تا از درک شب قدر، و درک شب زنده‏‌دارى محروم نشوند.

     

    پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله فرمود:

    مَنْ اَحْیا لَیْلَةَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذابُ اِلَى السَّنَةِ الْقابِلَةِ؛

    کسى که شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آینده از او روى می ‏گرداند.

     

    پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله فرمود:

    مَن قامَ لَیلَةَ القَدرِ إیماناً وَ احتِساباً ، غُفِرلَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ؛

    هر كه از روی ایمان و برای رسیدن به ثواب الهی، شب قدر را به عبادت بگذراند، گناهان گذشته‏ اش آمرزیده می شود.

     

    امام صادق ‏علیه السلام فرمود:

     قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَیلَةُ القَدرِ؛

     قلب ماه رمضان، شب قدر است.

     

    امام صادق ‏علیه السلام فرمود:

    التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرینَ؛

    مقدّرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یكم تأیید و در شب بیست و سوم ماه [رمضان] امضا می شود.

     

    امام صادق ‏علیه السلام فرمود:

    راس السنة لیلة القدر یكتب فیها ما یكون من السنة الى السنة؛

    آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته می شود.

     

    امام رضا علیه السلام فرمود:

    کانَ امیرُالمومِنینَ لا یَنامُ ثَلاثَ لَیال: لَیلَة ثَلاثَ و عِشرینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ و لَیلَة الفِطرِ و لَیلَة النِّصفِ مِن شَعبانَ و فیها تُقسَمُ الاَرزاقُ و الآجالُ و ما یَُ فِی السِّنَه؛

    امام علی (ع) سه شب را نمی خوابید: شب های شب بیست و سوم ، عید فطر و نیمه شعبان. زیرا در این شب ها روزی ها و اجل و آنچه در طول سال اتفاق می افتد، تقسیم و تعیین می شوند.

     

    قال موسى (علیه السلام): الهى ارید قربک، قال: قربى لمن استیقظ لیله القدر،

    قال: الهى ارید رحمتک، قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیله القدر،

    قال: الهى ارید الجواز على الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقه فى لیله القدر،

    قال: الهى ارید من اشجار الجنه و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیله القدر،

    قال: الهى ارید النجاه من النار، قال: ذلک لمن استغفر فى لیله القدر،

    قال: الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیله القدر.

     

    موسی علیه السلام گفت:

    خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود،

    گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند.

    گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد.

    گفت‏: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه‏هایش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد.

    گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند.

    گفت‏: خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.

     

    سالته عن علامه لیله القدر، فقال: علامتها ان یطیب ریحها، و ان کانت فى برد دفئت، و ان کانت فى حر بردت فطابت.

    (محمد بن مسلم) از علامت لیله القدر پرسید؟ پس امام (ع) فرمود: علامت لیله القدر این است که بوى خوشى از آن پخش مى ‏شود، اگر در سرماى (زمستان) باشد گرم و ملایم مى‏ گردد، و اگر لیله القدر در گرماى (تابستان) باشد خنک و معتدل و نیکو مى‏ گردد.

     [بیتوته]


    حدیث قُدسی کلامی است که پیامبر اکرم(ص) آن را از خداوند نقل می‌کند، به آن حدیث ربانی و حدیث الهی نیز می‌گویند. در این احادیث، معنی و مضمون از خداوند و الفاظ از پیامبر است؛ مضمون مورد نظر ممکن است به واسطه فرشته و یا الهام و یا القا در خواب به پیامبر منتقل شده باشد. این احادیث معمولا با کلماتی مانند قال الله» یا یقول الله» شروع می‌شوند. حدیث قدسی با قرآن تفاوت دارد؛ زیرا قرآن از لحاظ مفهوم و لفظ از جانب خداوند(ج) است ولی حدیث قدسی فقط مضمونش از جانب خداوند است.

    به گزارش شفقنا کتاب امیرالمومنین علیه السلام در کلام چهارده معصوم علیهم السلام یازده حدیث قدسی روایت میکند که بشرح زیر است:

     

    قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: یا محمد اقراء علی علی بن ابی طالب امیر المؤمنین فما سمیت بهذا احدا قبله ولا اسمی باحدٍ بعده؛ ای محمد! علی ابن ابی طالب را امیر المؤمنین علیه السلام بخوان . قبل از او این نام را به کسی نگذارده و بعد از او به کسی نامگذاری نخواهم نمود.»(۱)

     

    * لَوِ اجْتَمَعَ النَّاسُ کُلُّهُمْ عَلَی وَلَایَهِ عَلِیٍّ علیه السلام مَا خَلَقْتُ النَّارَ؛ اگر همه مردم بر ولایت حضرت علی علیه السلام می پیوستند آتش جهنم را خلق نمی کردم.(۲)

    * قَدْ جَعَلْتُ عَلِیّاً عَلَماً لِلنَّاسِ فَمَنْ تَبِعَهُ کَانَ هَادِیاً؛ به تحقیق حضرت علی علیه السلام را علم (نشانه هدایت) قرار داده ام که پیرو او هدایت می یابد.(۳)

     

    * یا محمد بِکَ وَ بِهِ وَ بِالْأَئِمَّهِ مِنْ وُلْدِهِ أَرْحَمُ عِبَادِی وَ إِمَائِی؛ ای محمد! به واسطه تو و علی علیه السلام و امامانی که از فرزندان تو هستند به بندگانم رحم می کنم.(۴)

     

    * أَلَا یَا مَلَائِکَتِی وَ سُکَّانَ جَنَّتِی بَارِکُوا عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام حَبِیبِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ فَاطِمَهَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَقَدْ بَارَکْتُ عَلَیْهِمَا ؛ آگاه باشید ای فرشتگان و ساکنان بهشتم ! به تحقیق من علی علیه السلام حبیب محمد صلی الله علیه و آله و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله را مَجد و عظمت دادم و شما پیوسته نسبت به ایشان در این راستا باشید.(۵)

     

    * به یُقام دینی و تُنفذ احکامی ؛ به واسطه علی علیه السلام دین و دستوراتم بر پا می شود.(۶)

     

    * وَ بِهِ اُحْیِی عِبَادِی وَ بِلَادِی ؛ به واسطه علی علیه السلام بندگانم و سرزمین های خودم را احیا می کنم.(۷)

     

    * بِهِ یُمَیَّزُ حِزْبُ الشَّیْطَانِ مِنْ حِزْبِی ؛ به واسطه حضرت علی علیه السلام حزب شیطان از حزب خودم مشخص می شود.(۸)

     

    * لولا علی ما خلقت جنتی ؛ اگر علی علیه السلام نبود، بهشتم را نمی آفریدم.(۹)

     

    * إِنَ عَلِیّاً إِمَامُ أَوْلِیَائِی ؛ به طور یقین علی علیه السلام امامِ دوستان درگاه الهی است.(۱۰)

    * لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ نَبِیُ الرَّحْمَهِ وَ عَلِیٌ مُقِیمُ الْحُجَّهِ ؛ معبودی جز الله نیست؛ محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و پیامبر رحمت و حضرت علی علیه السلام بر پا کننده حجت است.(۱۱)

     

    در مدح تو ای مظهر اضداد چه گوییم

     

    بالاست مقام تو و گفتار قصیر است

     

    با این که تویی پادشه عالم هستی

     

    کرباس تو را جامه و فرش تو حصیر است

    پی نوشت:

    ۱ – جواهر السنیه ، ص ۲۰۴.
    ۲- امالی صدوق، ص ۶۵۷.

    ۳ – بحارالانوار، ج۳۹، ص ۲۵۳، ح ۲۴.

    ۴ – امالی صدوق، ص ۶۳۲.

    ۵ – روضه الواعظین، ج۱، ص ۱۴۵.

    ۶ – جواهر السنیه ، ص ۱۸۴.

    ۷ – همان، ص ۴۶۵.

    ۸- بحارالانوار، ج۱۸، ص ۳۴۲.

    ۹ – جواهر السنیه ، ص ۲۱۱.

    ۱۰- بشاره المصطفی لشیعه النرتضی، ص ۳۵؛ امالی صدوق، ص ۳۰۰.

    انتخاب شفقنا از کتابامیرالمومنین علیه السلام در کلام چهارده معصوم علیهم السلام


    تعالی مفهومی "عافیت"  در فرهنگ اسلامی

    (به مناسبت دهه آخر ماه رمضان و شب قدر؛ 23 رمضان المبارک)

    شخصی از محضر پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسید: اگر من شب قدر را درک کردم، از خدای خود چه بخواهم؟ حضرت فرمودند: عافیت بخواه!(قِیلَ لِلنَّبِیِّ صلی‌الله‌علیه‌وآله: إِنْ أَنَا أَدْرَكْتُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ فَمَا أَسْأَلُ رَبِّی؟ قَالَ: الْعَافِیَة!(مستدرك الوسائل/ ج7/ ص458)).

    پیامبر صلى الله علیه و آله می‌فرمایند: از خدای متعال چیزى خواسته نشده است كه نزد او محبوبتر از عافیت باشد»(مَا سُئِلَ اللهُ شَیْئاً أحَبَّ إلَیْهِ مِنْ أنْ یُسْألَ الْعَافِیَةَ(میزان الحكمه/ ج7/ ص477)).

    داود نبی(علیه‌السلام) به لقمان فرمود: خوشا به حالت‌ای لقمان، به تو حكمت داده شده و بلا و گرفتاری از تو دور شده است.(مجمع البیان/ ج8/ ص494)؛ وَ فِی حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ: اَلْعَافِیَةُ اَلْمُلْكُ اَلْخَفِیُّ»(بحار الأنوار/ ج۷۸/ ص۱۷۳).

    مفهوم‌شناسی عافیت

    حضرت امام ‌ای: عافیت که در روایات آمده آن چیزی نیست که ما در عُرف خودمان از آن تعبیر به عافیت‌طلبی می‌کنیم، که انسان در کنجی خزیده و در میدان جهاد وارد نشده با وظائف بزرگِ زندگی مواجه نگردد. بلکه مراد، عافیت در اعتقاد و عمل و محفوظ ماندن از وساوس شیطانی و نفسانی است. انسان در میدان جنگ هم باید از پروردگار طلب عافیت کند، یعنی از او بخواهد که دچار شک و ترس و تزل نشود. امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست‌ و سوم صحیفه سجادیه به ابعاد مختلف عافیت، اشاره کرده و آن را از پروردگار طلب نموده‌اند»(27/ 10/ 1378).

    برخی از راهكارهای رسیدن به عافیت

    1) تقوا (خویشتن‌بانی)؛ 2) دقت در معاشرت‌ها؛ 3) شكر عافیت؛ امام باقر علیه السلام: وقتی شخص گرفتار و دردمندى را دیدى، آرام و زیر لب بطوری كه او نشنود سه بار بگو: خدا را شكر كه مرا از آنچه تو را به آن مبتلى ساخته معاف داشت و اگر می‌خواست می‌توانست مبتلا كند الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَاكَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ»، هر كه این را بگوید، آن بلا به او نمی‌رسد.(الكافی/ ج2/ ص97)

    4) ذكر صلوات؛ 5) دعا ؛ امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): خَیْرُ مَا یَسْأَلُ اللَّهَ الْعَبْدُ الْعَافِیَةُ»(بحارالانوار/ ج83/ ص1).

       [ایجنا]


    کربلا سیاه پوش شد

    آن حضرت وقتی در کربلا فرود آمدند، محل فرود آمدن امام حسین علیه السلام و اصحاب و خاندان آن حضرت و محل به شهادت رسیدن آنان و محل به اسارت درآمدن عزیزان آن حضرت را به دیگران نشان دادند.

    ابن ملجم مرادی قبل‌ها یکی از یاران و دوستداران امام علی علیه‌السلام بود که وقتی پیش‌بینی آن حضرت مبنی بر اقدام خود به قتل ایشان را شنید، نتوانست باور کند. اما مرور زمان جوهره او را نمایان کرد و نشان داد کسی که مدح‌های طولانی و شعرهای زیبا در وصف امیرالمؤمنین علیه السلام می‌سرود، دست خود را به خون پاک و مطهر آن حضرت آلوده می‌کند.

    در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام سید کاظم ارفع، سخنران و پژوهشگر دینی انجام داده به بررسی نکات مهمی از زندگی سراسر خیر و برکت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرداخته است. آن طور که این محقق دینی شرح می‌دهد، در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آن‌ها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دارند. او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی علیه السلام از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی علیه السلام را شنید.

    او همچنین ادامه می‌دهد: امام علی علیه السلام دارای ویژگی‌های خاص و مسائل خارق‌العاده‌ای بودند که می‌توان از آن‌ها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی آن‌ها قضاوت‌های محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود. به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره می‌کند به قضاوت‌های شگفت‌آور آن حضرت که هیچ‌کس مانند ایشان قادر به چنین قضاوت‌هایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوت‌های معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی می‌شد، مسائل را حل و حکم صادر می‌کردند. این قضاوت‌ها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.

    دلیل عدم حضور امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در مسجد

    به چه علتی در شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در مسجد کوفه حضور نداشتند تا مانع از اقدام خبیثانه ابن ملجم شوند؟

    حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خودشان مانع حضور آن دو فرزند بزرگوارشان علیهماالسلام شدند. طبق نقل‌هایی که در تاریخ داریم، امام حسن مجتبی علیه السلام قصد داشتند پدر بزرگوار خود را تا مسجد همراهی کنند، اما امام علی علیه السلام او را قسم دادند به مسجد نیاید و امام حسن علیه السلام هم امر پدر و امام خود را اطاعت کردند.

    چه دلیلی در این اتفاق بود؟

    دلیل این کار واضح است. چون حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از توطئه قتل خود و اینکه در این سحرگاه به شهادت می‌رسند، آگاه بودند. به همین علت اگر امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در آنجا حضور داشتند خطر متوجه جان ایشان بود و تداوم امامت در معرض تهدید قرار می‌گرفت. بر همین اساس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اجازه ندادند این بزرگواران همراه ایشان در مسجد کوفه حضور داشته باشند.

    اطلاع حجر بن عدی از توطئه قتل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

    می‌دانیم که ابن ملجم به همراه چند نفر از خوارج توطئه قتل امام علی علیه السلام را داشتند. در این میان، آیا شخصی از شیعیان و دوستداران آن حضرت متوجه این قصد ظالمانه نشد؟

    اتفاقاً در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آن‌ها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دارند.

    با این وجود چرا امام علی علیه السلام را از این حیله و توطئه آگاه نکرد؟

    او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی علیه السلام از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی علیه السلام را شنید.

    خوب است بدانیم که حجر بن عدی در زمان به خلافت رسیدن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از یاران خاص آن حضرت شد و بسیار به ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ایمان و ارادت داشت. او متوجه خیانت‌های اشراف و قبایل کوفه از جمله اشعث بن قیس کندی که از قبیله او بود، شد. برای همین سعی فراوان در دفاع از ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل این خائنین داشت.

    او در عین حال در هر سه جنگ مشهور امام علی علیه السلام یعنی جنگ‌های جمل، صفین و نهروان حضور داشت و از فرماندهان درجه اول سپاه حضرت به شمار می‌رفت و چنان شوق و عشق به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داشت که حضرت درباره او فرمود خدا تو را از شهادت محروم نگرداند که من گواهی می‌دهم که تو از اهل شهادت هستی.

    عنوانی که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به حضرت دادند

    یکی از عنوان‌هایی که به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داده می‌شود، کنیه ابو تراب» است. چرا آن حضرت را با این عنوان خوانده‌اند؟

    این کنیه را رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دادند. ماجرا به دوران اوایل هجرت پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله از مکه به مدینه مربوط است. آن زمان غزوه‌ای به نام ذوالعشیره برای آن حضرت پیش آمد که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن همراه پیامبر صلی‌الله علیه و آله بودند. آن‌ها در منطقه‌ای که مستقر شده بودند جنگی پیش نیامد. برخی از افراد سپاه اسلام از جمله حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه عمار یاسر برای گشت زنی به اطراف رفته بودند. آن‌ها در گشت زنی خود به باغی از قبیله بنی مدلج رسیدند.

    امام علی علیه السلام همان طور که مشغول تماشای کار کردن باغبانان بودند، در آنجا به خواب رفتند. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در جست‌وجوی حضرت امیرالمؤمنین وارد باغ شدند و وقتی حضرت را در آن حالت دیدند، ایشان را بیدار کرده و فرمودند: ابو تراب! تو را چه می‌شود؟»

    این اولین بار بود که این تعبیر به کار برده شد. از آنجا که لباس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خاکی شده بود، پیامبر صلی‌الله علیه و آله ایشان را ابو تراب نامیدند. درواقع این عبارت یک عبارت عاطفی بود که پیامبر به خاطر دیدن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن وضعیت خاکی به او گفتند.

    ظاهراً معاویه ملعون هم با همین عبارت، قصد آزار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را می‌کرد.

    چون پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در یک حالت عاطفی این کنیه را به حضرت علی داده بودند، آن حضرت از این کنیه راضی و خرسند بودند. اما بعدها معاویه که در برابر امام علی علیه السلام ایستاد به خاطر فکر ناقص و خبیثانه خود برای تحقیر و کوچک کردن حضرت امیرالمؤمنین، آن حضرت را ابو تراب خطاب می‌کرد، در حالی که آن حضرت می‌فرمودند: معاویه نمی‌فهمد من از این کنیه‌ای که رسول‌الله به من داده بسیار راضی و خشنود هستم.»

    کرامات و معجزات حضرت

    در مورد کرامت‌های حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مطالبی عنوان شده است. در منابع مستند در مورد کرامت‌ها و معجزه‌های آن حضرت چه مطالبی نوشته شده است؟

    حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دارای ویژگی‌های خاص و مسائل خارق‌العاده‌ای بودند که می‌توان از آن‌ها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی آن‌ها قضاوت‌های محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود.

    به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره می‌کند به قضاوت‌های شگفت‌آور آن حضرت که هیچ‌کس مانند ایشان قادر به چنین قضاوت‌هایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوت‌های معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی می‌شد، مسائل را حل و حکم صادر می‌کردند. این قضاوت‌ها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.

    پیش‌بینی‌های خارق‌العاده

    همچنین حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پیش‌بینی‌های بسیار عجیبی از حوادث آینده داشتند که در نهج البلاغه به برخی از پیش‌بینی‌های ایشان اشاره و در برخی از کتب تاریخی نیز منعکس شده است. به عنوان مثال پیش‌بینی آن بزرگوار از وقوع حادثه جان‌سوز کربلا هنگامی که به سمت صفین می‌رفتند. گویا آن حضرت وقتی در کربلا فرود آمدند، محل فرود آمدن امام حسین علیه السلام و اصحاب و خاندان آن حضرت و محل به شهادت رسیدن آنان و محل به اسارت درآمدن عزیزان آن حضرت را به دیگران نشان دادند.

    همچنین پیش‌بینی راجع به سقوط بنی‌امیه و روی کار آمدن بنی‌عباس، پیش‌بینی درباره هجوم مغولان و فجایعی که به بار می‌آورند و امثال این موارد. این‌ها از معجزات و کرامات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود.

    معجزه‌ای از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

    اما نمونه‌های دیگری هم از کرامات آن حضرت وجود دارد. مثلاً حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هنگامی که در کوفه به عنوان خلیفه حضور داشتند، روزی بر فراز منبر بودند که ناگهان در مقابل چشمان حیرت‌زده مردم اژدهایی از یکی از درب‌های مسجد وارد شد و مردم با مشاهده آن، وحشت‌زده فرار کردند. آن اژدها آمد جلوی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و ایشان همان طور که بالای منبر بودند، به او توجه داشتند.

    اژدها بر دم خود ایستاد و سرش را نزدیک حضرت آورد و حضرت با او سخن می‌گفتند و بعد از مدتی اژدها از همان‌جایی که آمده بود بازگشت. مردم که شگفت‌زده شده بودند، آمدند و از حضرت پرسیدند این مسئله چه بود و این اژدها چه ماجرایی داشت؟ حضرت فرمودند این اژدها از بزرگان جنیان بود. سؤالی داشت که پاسخش را دریافت کرد و رفت.

    به سبب این واقعه شگفت، مردم کوفه آن درب مسجد را باب الثعبان» نامیدند. ثعبان به معنای اژدهاست و درب مسجد به این اسم معروف شده بود. اما در زمان حاکمیت بنی‌امیه برای اینکه معجزه حضرت به فراموشی سپرده شود، فیلی را در مقابل آن درب قرار دادند و به عنوان اینکه مردم از دری وارد می‌شدند که این فیل مقابلش بود، آن درب باب الفیل نام گرفت، که تا امروز هم چنین اسمی دارد.

    هدیه‌ای آسمانی

    در مورد شمشیر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هم مطالبی عنوان شده است. آیا صحت دارد که این شمشیر از آسمان‌ها و از سوی خدای متعال به آن حضرت هدیه شده است؟

    در خصوص ذوالفقار امام علی علیه السلام دو نقل قول وجود دارد: در نقل قولی گفته شده که این شمشیر یک شمشیر استثنایی بوده و متعلق به یکی از سران مشرکین به نام امیه بن خلف بوده که در جنگ بدر کشته شد و در تقسیم غنائم، این شمشیر سهم پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله شد. آن حضرت هم در جنگ احد هنگامی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اثر کثرت شمشیر زدن در برابر دشمنان سلاحش شکست، ذوالفقار را به ایشان دادند.

    نقل قول دیگر این است که می‌گوید وقتی شمشیر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شکست، جبرئیل علیه السلام ذوالفقار را از آسمان آورد و به رسول خدا صلی‌الله علیه و آله داده و ایشان، آن شمشیر را به حضرت امیرالمؤمنین سپردند. همان موقع از آسمان ندایی شنیده شد که می‌گفت: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار».

    به نظر می‌رسد که نقل دوم صحیح‌تر باشد و این شمشیر آسمانی باشد و ذوالفقار جزو میراث خاص امامت است که از امام پیشین به امام بعدی به ارث می‌رسد. ذوالفقار در حال حاضر در اختیار حضرت صاحب‌امان ارواحنا له الفدا قرار دارد. در روایات عنوان شده که وقتی آ حضرت ظهور می‌کنند، ذوالفقار هم در دست ایشان است.

    شهادت حضرت علی

    نقل شده است که امام در آن شب برای نماز شب به مسجد نیامد و در تمام آن شب بیدار بود و به عبادت حق تعالی مشغول بود.

     ماه رمضان مزین است به شب قدر، شبی که به تعبیر قرآن، مبارک یاد شده است. مبارک از حیث بخشش، استغفار و بندگی در یک ماه. بنابر روایات تاریخی و مستندات ویژه این ماه، شب های نوزدهم، بیست و یکم و شب بیست و سوم ماه رمضان را به عزاداری اهل بیت (ع) می پردازیم.

    یکی از رویدادهای حائز اهمیت در این ماه، شهادت حضرت امیرالمومنین (ع) است، که در زیر به نحوه شهادت و همچنین وصیت نامه این حضرت بیشتر اشاره خواهیم کرد.

    بعد از راز و نیاز با خداوند سحرگاه روز نوزدهم ماه مبارک رمضان، امام به شبستان مسجد وارد شد و در حالی که مشغول تسبیح خداوند بود کسانی که به خواب رفته بودند را بیدار فرمود. ابن ملجم به روی خوابیده بود. امام او را بیدار کرد و به او فرمود: برخیز از خواب برای نماز و چنین مخواب که این خواب شیطان است، بلکه بر دست راست بخواب که خواب مؤمنان است، و بر پشت خوابیدن خواب پیغمبران است. امام سپس به ابن ملجم فرمود: قصد کاری داری که نزدیک است آسمان فروپاشد و زمین شکافته شود. اگر بخواهم می توانم خبر دهم که در زیر جامه ات چه داری.

    ابن ملجم در نزدیکی امام به نماز ایستاد و هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) سر از سجده اول برداشت ضربتی به سر ایشان زد که تا پیشانی امام را شکافت. در آن حال امام فرمود: بسم اللّه و باللّه و علی ملّة رسول اللّه»، و گفت: فزت بربّ الکعبه»، به خدای کعبه قسم که رستگار شدم ابن ملجم در حال حمله شعار خوارج را فریاد می زد که: للّه الحکم یا علیّ، لا لک و لا لأصحابک.

    در برخی نقل ها آمده که امام در حال بیدار کردن مردم برای نماز یا در مدخل ورودی مسجد مورد حمله قرار گرفت.

    اهل مسجد صدای حضرت را شنیدند و بسوی محراب دویدند، و امیرالمؤمنین علی (ع) را دیدند که در محراب خونین افتاده. حضرت را برداشتند، ردای مبارکش را بر سرش بستند، حضرت خون سر خود را بر محاسن مبارکش کشید و فرمود: این آن است که خدا و رسول مرا وعده داده بودند، راست گفتند خدا و رسول.

    امام حسن و امام حسین علیهما السلام با اندوه زیاد نزد پدر آمدند.امیر المؤمنین علیه السّلام امام حسن علیه السّلام را به جای خود گذاشت که با مردم نماز گزارد و خود با وجود زخم عمیقی که در سر داشت نمازش را نشسته تمام کرد و در هنگام نماز از شدت ضعف به چپ و راست متمایل می شد.

    امام حسن علیه السّلام پس از نماز سر پدر را در آغوش گرفت، و ‏گفت: ای پدر کمرم شکست، چگونه تو را در این حال ببینم. امیرالمؤمنین فرمود: ای فرزند! از این پس پدرت را رنجی نیست، اینک جدّ تو محمّد مصطفی- صلوات اللّه علیه- و جدّه تو خدیجه کبری، و مادر تو فاطمه زهرا علیهما السّلام و حوریان بهشت حاضرند و انتظار پدر تو را دارند تو شاد باش و دست از گریستن بدار که گریه تو ملائکه آسمان را به گریه‏ در آورده است.

    دستگیری قاتل

    مردم ابن ملجم را دستگیر کرده و دست بسته نزد امام آوردند. امام حسن علیه السلام به او فرمود: ای ملعون! آیا کسی را کشتی که به تو پناه داد و تو را بر دیگران اختیار کرد و بخشش های فراوان به تو فرمود؟ آیا او بد امامی بود برای تو؟ آیا عوض نیکی‏های او به تو این بود؟ ابن ملجم سر به زیر افکنده بود و پچیزی نمی‏ گفت. آنگاه امام حسن علیه السّلام به پدر عرض کرد: این ابن ملجم دشمن خدا و رسول و دشمن شماست که نزد شما حاضر و اسیر شماست» امیر المؤمنین علیه السّلام به به ابن ملجم نگاه کرد و فرمود: ای ابن ملجم جنایتی بزرگ کردی. آیا من برایت بدامامی بودم؟ آیا تو را مورد مرحمت قرار ندادم و بر دیگران برنگزیدم؟

    با وجود اینکه می دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده ای بازگردی اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی ای شقی ‏ترین اشقیاء. ابن ملجم گریست و این آیه از قرآن را خواند: أ فانت تنفذ من فی النّار؟» آیا تو می توانی کسی را که جایگاهش دوزخ است نجات دهی؟ آنگاه علی علیه السلام سفارش او را به امام حسن علیه السّلام کرد و فرمود: فرزندم! با اسیر خود مدارا کن، و با مهربانی و رحمت با او رفتار کن. آیا نمی ‏بینی چشمهای او را که از ترس چگونه گردش می ‏کند و دلش چگونه مضطرب است؟ ای فرزند! ما اهل بیت رحمت و مغفرتیم پس بخوران به او از آنچه خود می ‏خوری، و بیاشام او را از آنچه خود می‏ آشامی، پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را بکش و جسد او را به آتش نسوزان و او را مثله مکن. یعنی دست و پا و گوش و بینی و سایر اعضای او را قطع مکن … اگر زنده ماندم من خود داناترم که با او چه کار کنم، و من سزاوارترم به عفو کردن، زیرا ما اهل بیتی می‏ باشیم که با گناهکار در حقّ ما جز به عفو و کرم رفتار دیگر ننماییم.

    حالات امام پیش از ضربت خوردن

    امام و در این ماه یک شب در خانه امام حسن علیه السّلام و یک شب در خانه امام حسین علیه السّلام و یک شب در خانه زینب دختر خود که در خانه عبد الله بن جعفر بود افطار می‏ نمود و بیش از سه لقمه طعام میل نمی کرد. و درباره سبب این کارش می فرمود: امر خدا نزدیک شده است یک شب یا دو شب بیش نمانده است، می‏ خواهم چون به رحمت حق واصل شوم شکم من از طعام پر نباشد.

    در تمام آن شب بیرون می ‏آمد به اطراف آسمان نظر می‏ کرد و می ‏فرمود: به من دروغ نگفته اند و دروغ از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نشنیده ‏ام، این شبی است که مرا وعده شهادت داده» و شعری با این مضمون خواند: کمر خود را برای مرگ محکم ببند که مرگ البتّه به تو خواهد رسید، و جزع مکن از مرگ چون به وادی تو درآید» همچنین نقل شده است که حضرت در آن شب بسیار به درگاه خداوند تضرع می کرد و و به درگاه خداوند دعا می کرد و عرضه میداشت: اللّهمّ بارک لی فی الموت»؛خداوندا مبارک گردان برای من مرگ را، و بسیار می گفت: انّا للّه و انّا الیه راجعون». و کلمه مبارکه لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلیّ العظیم» را بسیار ذکر می کرد و بسیار صلوات‏ می فرستاد و استغفار می کرد.

    همچنین نقل شده است که امام در آن شب برای نماز شب به مسجد نیامد و در تمام آن شب بیدار بود و به عبادت حق تعالی مشغول بود.امّ کلثوم پرسید: یا امیر المؤمنین سبب بیداری و بی تابی شما چیست؟ امام فرمود: در صبح این شب شهید خواهم شد.امّ کلثوم گفت: پدر امشب شخص دیگری را برای نماز به مسجد بفرست. امام فرمود: از قضای الهی نمی ‏توان گریخت.

    سخنان امام پیش از شهادت

    مشهور در میان علمای شیعه این است که امام در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری ضربت خورد، و درشب بیست و یکم وقتی یک سوم از شب گذشته بود به شهادت رسید. در این شب امام علیه السلام فرزندان و اهل بیت خود را جمع کرد و با ایشان وداع فرمود که: خداوند پس از من نگهدار شما باشد. نیکو وکیلی است خداوند و همو مرا کفایت خواهد کرد» امام سپس فرزندان و اهلبیتش را به نیکیها وصیت فرمود. آن شب اثر زهر بر بدن امام علیه السلام ظاهر شده بود و هر خوردنی که برای امام آوردن تناول نفرمود و لبهایش فقط به ذکر خداوند مشغول بود و عرق از جبین مبارکش مثل مروارید می‏ریخت. امام با دست مبارکش عرق پیشانی را پاک کرد و فرمود: شنیدم از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که چون نزدیک وفات مؤمن می‏شود، عرق می‏کند جبین او مانند مروارید تر، و ناله او ساکن می ‏شود».

    همه به گریه افتادند. امام حسن علیه السّلام گفت: ای پدر به گونه ای سخن می ‏گوئی که گویا از خود ناامید شده‏ ای» امام فرمود: ای فرزند گرامی یک شب پیش از آنکه این واقعه بشود جدّت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را در خواب دیدم، از آزارهای این امّت به او شکایت کردم، گفت: نفرین کن بر ایشان، پس گفتم: خداوندا بدل من بدان را بر ایشان مسلّط گردان، و بدل ایشان بهتر از ایشان به من روزی کن، پس حضرت رسول فرمود که: خدا دعای تو را مستجاب کرد، بعد از سه شب تو را به نزد من خواهد آورد، و اکنون سه شب گذشته است». سپس امام فرمود: ای حسن! تو را وصیّت می‏ کنم به برادرت حسین. شماها از منید و من از شمایم» سپس امام رو کرد به فرزندان دیگر که از همسران دیگر امام غیر فاطمه بودند وایشان را وصیّت فرمود که با حسن و حسین علیهما السلام مخالفت نکنند، پس فرمود: حق تعالی شما را صبر نیکو کرامت کند، امشب از میان شما می ‏روم و به حبیب خود محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ملحق می‏ شوم، چنانچه مرا وعده داده است».

    وصیت امام درباره تجهیز و تدفین

    سپس امام به فرزندشان امام حسن علیه السلام فرمود: ای حسن! وقتی از دنیا رفتم، مرا غسل ده و کفن کن و با بقیّه حنوط رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که از کافور بهشت است و جبرئیل برای آن حضرت آورده بود حنوط کن. هنگامی که مرا برای تدفین روی تخت گذاشتید جلوی آن را رها کنید و فقط پشت تخت را بگیرید. ملائکه جلوی آن را خواهند گرفت و تخت حرکت خواهد کرد. به هر سو که تخت روان شد شما هم به همان سو حرکت کنید و جایی که توقف نمود همانجا محل قبر من است. … پس از اینکه بر من نماز خواندی جنازه را از موضع خود بردار و خاک را از آن موضع کنار بزن. در آنجا قبر کنده شده و لحد ساخته ای خواهی یافت که پدرم حضرت نوح علیه السّلام برای من ساخته در آنجا گذاشته است، پس مرا بر روی آن تخته دفن کن، و هفت خشت ساخته در آنجا خواهی یافت از خشتهای بزرگ، آنها را بر روی من بچین، پس اندکی صبر کن و یک خشت را بردار و به قبر نگاه کن، مرا در آنجا نخواهی دید زیرا به جدّ تو رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ملحق خواهم شد، بدان که هر پیغمبری بمیرد اگر چه در مشرق مدفون شده باشد و وصیّ او در مغرب باشد، حق تعالی روح و جسد او را با روح و جسد وصیّ او خواهد پیوست، بعد از آن جدا می ‏شوند، باز هر یک به قبرهای خود برمی ‏گردند. سپس قبر مرا از خاک پر کن و محل قبر مرا پنهان کن. هنگام صبح تابوتی بر ناقه ‏ای ببند، و سر آن ناقه را به کسی بده که به جانب مدینه بکشد تا آنکه مردم ندانند که من در کجا مدفون شده‏ ام در بعضی از روایات معتبر از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرزند خود امام حسین علیه السّلام را امر کرد که برای ایشان چهار قبر در چهار محل ایجاد نماید: در مسجد کوفه و در رحبه و در نجف و در خانه جعدة بن هبیره، تا دشمنان امام از خوارج و بنی امیّه محل قبر ایشان را نشناسند مبادا که اراده کنند جسد مطهر امام را خارج نمایند.

    وصیت امام درباره فتنه های پس از شهادت ایشان

    سپس حضرت به فرزندان خود فرمود: به زودی که فتنه ‏ها از هر سو رو به شما آورد و منافقان این امّت کینه‏ های دیرینه خود را از شما طلب نمایند و از شما انتقام بگیرند، پس بر شما باد به صبر که عاقبت صبر نیکو است».

    سپس به امام حسن و امام حسین علیه السلام فرمود: بعد از من به خصوص بر شما فتنه ‏های بسیار واقع خواهد شد از جهت های مختلف، پس صبر کنید تا خدا حکم کند میان شما و دشمنان شما، او بهترین حکم کنندگان است. پس رو کرد به امام حسین علیه السّلام و فرمود: ای ابو عبد الله توئی شهید این امّت، پس بر تو باد به تقوی و صبر بر بلا».

    لحظه شهادت امام علیه السلام

    پس از این سخنان امام بیهوش شد، وقتی به هوش آمد فرمود: در این وقت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و عمویم حمزه و برادرم جعفر به نزد من آمدند گفتند که: زود بیا به نزد ما که ما مشتاقیم بسوی تو» امام سپس به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود: همه را به خدا می ‏سپارم، خدا همه را به راه حقّ درست بدارد و از شرّ دشمنان حفظ نماید»

    سپس گفت: بر شما باد سلام ای رسولان وحی پروردگار من» و این ایه را قرائت فرمود که: لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلُونَ» برای مثل این ثواب و منزلت باید که عمل کنند عمل کنندگان و نیز این آیه را إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ» یعنی به درستی که خدا با آنهاست که پرهیزکاری کردند و آنها که نیکوکار بودند. پس پیشانی مبارک امام در عرق نشست و مشغول ذکر خدا گردید، رو به قبله کرد و چشمان خود را بر هم گذاشت، دستها و پاهای مبارک خود را بسوی قبله کشید و شهادت به وحدانیّت الهی و رسالت پیامبر داد و به لقاء پروردگارش شتافت.

    پی نوشت:

    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۴۱
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۴۱
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۴۱
    منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ‏۱، ص :۴۲۲
    الإرشاد، المفید، ج ‏۱، ص :۱۹؛ أعیان الشیعة: سید محسن امین عاملی‏، ج. ۱، ص. ۵۳۱
    أنساب الأشراف، البلاذری، ج ‏۲، ص :۴۹۲
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۴۲؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ‏۱، ص :۴۲۳
    منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ‏۱، ص :۴۲۴
    منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ‏۱، ص :۴۲۴
    منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ‏۱، ص :۴۲۷
    منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ‏۱، ص :۴۲۷
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۱۸
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۳۶
    منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ‏۱، ص :۴۱۹
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۳۶
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۴۸
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۴۹
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۵۰
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۵۰
    آیه ۶۱ سوره صافات
    آیه ۱۲۸ سوره نحل
    جلاء العیون، المجلسی، ص :۳۵۰

    منبع: باشگاه خبرنگاران[مشرق]


    گزارش| سالروز تجزیه بحرین؛ روزی که محمدرضا شاه استان چهاردهم ایران را "شوهر" داد!

    "بحرین دختر خودمان بود، به هرکس می‌خواستیم شوهرش دادیم!" این جمله را هویدا نخست‌وزیر وقت رژیم پهلوی درباره تجزیه بحرین گفته بود.

     ۲۳ اردیبهشت‌ماه نمایندگان مجلس شورای ملی در دوره محمدرضا شاه پس از استماع گزارش نمایندگان سازمان ملل، به جدا شدن بحرین از ایران رای دادند و این جزیره نفت خیز و استراتژیک که از پیش از ظهور اسلام تحت حاکمیت ایران بود از این کشور منفک شد و حاکمیت چند صد ساله ایران بر استان چهاردهم آن زمان پایان پذیرفت.

    به همین‌ مناسبت سید امیر مکی پژوهشگر تاریخ و سندپژوه به بررسی علل جدایی بحرین از ایران و نقش انگلیس در تحمیق دربار پهلوی پرداخته است که در ادامه می‌خوانید: 

    جزیره بحرین در خلیج فارس از پیش از ظهور اسلام جزو قلمرو ایران بود اما در دوره حاکمان نابخرد قاجار و بنا به نفوذ بیش از پیش دولت انگلستان بر پایه قراردادهای منعقده در سال های ۱۸۲۰ تا ۱۸۹۲  که مستقیماً با حکام وقت بحرین انجام گرفته بود، به تدریج  براستراتژی  نفوذ خود در آنجا و حتی دیگر سرزمین‌های حوزه خلیج  فارس  افزود و آنطور که بعدها مدعی شد از زمان قرارداد ۱۸۲۰، دولت انگلستان، شیخ بحرین و به تبع آن حکومت آن دیار را  مستقل می‌شناخته و نسبت به استقلال آن در تلاش بود و پنهان و آشکار ایفای نقش می‌کرد تا اینکه بتواند درراستای اهداف دراز مدت خود پایگاهی خاص و به واقع جهت حضور نظامی و جاسوسی در منطقه ایجاد کند.

    اما دولت ایران نسبت به این دخالت خارجی مدعی و معترض بود تا جایی‌که حتی در ماه نوامبر سال ۱۹۲۷ مساله بحرین را به جامعه ملل ارجاع داد، اما متاسفانه راه حلی در این مورد نه تنها به دست نیامد بلکه در پی آن بنا به توضیحات ذیل از مواضع خود صرف نظر کرده و آنچه را که می‌خواستند بی چون و چرا تقدیم کرد و منافع ملی ملت ایران زمین را به پشیزی فروخت .

    پس از جنگ جهانی دوم لوایحی در ایران به تصویب رسید و به موجب آن دولت ایران موظف شد که نسبت به احقاق حقوق ایران در بحرین اقدام کند. همچنین دولت وقت در سال ۱۹۵۷، بحرین را به عنوان استان چهاردهم ایران اعلام کرد و در سال ۱۹۵۸ نیز از شیخ سلمان بن احمد الخلیفه شیخ بحرین خواست که وفاداری خود را به دولت ایران نشان دهد.

    چنانچه در آن زمان دولت ایران در مورد حاکمیت خود بر بحرین چنین استدلال می‌کرد که:

    ۱. بحرین هرگز کشوری کاملاً مستقل نبوده و حاکمیت ایران بر این جزیره چندین قرن ادامه داشته است، به استثنای دوره کوتاهی از تاریخ که پرتغالی ها این جزیره را اشغال کردند.

    ۲. ایران هرگز حاکمیت خود را بر بحرین به قدرت دیگری واگذاری نکرده و حاکم بحرین را به عنوان رئیس یک کشور به رسمیت نشناخته است. حتی محمد رضا شاه در مارس ۱۹۶۸ مسافرت خود به عربستان سعودی را به خاطر اعتراض به این کشور که از حاکم بحرین به عنوان رئیس یک کشور در دیدار از عربستان سعودی استقبال کرده بود، لغو کرد.

    ۳. ایران حمایت بریتانیا را از بحرین به عنوان مداخله در امور داخلی جزایر و در نتیجه در امور داخلی خود تلقی کرده است.

    کشور بحرین ,

    اما مجلس شورای ملی در واکنش به این ادعاها عکس‌العملی نشان داد و در نطق‌های پرشوری در اعتراض به سردمداران انگلیسی،  پیوندهای تاریخی ایران و بحرین را یادآور شدند که یکی از پررین این نطق‌ ها متعلق به ارسلان خلعتبری بود که در جلسه ۱۳۲ مجلس نوزدهم شورای ملی (پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۳۶) ایراد شد که بخش کوتاهی از آن بدین شرح است:

    "بحرین یکی از استان‌های ایران شناخته می‌شود و هست و بحرین همیشه مال ایران بوده است. تاریخ قدیم ایران را که نگاه کنیم، می‌بینیم بحرین همیشه مال ایران بوده است. بنده می‌خواهم اینجا حق ‌گزاری کنم از یک ایرانی با اطلاع و وطن‌ پرست به نام فریدون آدمیت. او کتابی نوشته است راجع به بحرین و از اسنادی که خود اروپایی‌ها منتشر کرده‌اند و در تمام کتابخانه‌های دنیا نیز موجود است، با دلیل و مدرک ثابت کرده است که بحرین همیشه مال ایران بوده است تا زمان ناصرالدین شاه هم در دست ایران بوده است.  انگلیس ‌ها فقط برای اینکه راجع به خرید و فروش برده با شیخ بحرین قرارداد بسته ‌اند، از این جهت خودشان را حامی شیخ غاصب بحرین معرفی می‌کنند، و الا هیچ سند تاریخ‌ پسند، محکمه‌ پسند، عامه ‌پسندی ندارند. باکمال تاسف ما یک ضعفی که داریم این است که بحریه قوی نداریم. آقایان! من پارسال هم اینجا تذکر دادم و عرض کردم که یک مثلی ما داریم که می‌گوید: یک بند انگشت شاخ، بهتر است از صد ذرع دُم!"

    علاوه بر واکنش های روز ۲۳ آبان سال ۱۳۳۶، ۵ روز دیگر نیز در مجلس شورای ملی نطق ارزشمندی توسط آقای حشمتی، معاون وزیر دارایی مطرح  و لایحه‌ای را برای تصویب به مجلس برده بود که در حاشیه آن سخنی در مورد مسائل مطرح شده درباره استان چهاردهم ایران یعنی بحرین گفت که "در سال ۱۷۸۲ ایران بحرین را از دست داد و از آن به بعد حکومت مجمع الجزایر از طرف سلسله آل‌خلیفه اداره می‌شود. از سال۱۸۲۰ شیخ نشین بحرین یکی از مناطق تحت الحمایه بریتانیا بشمار می‌رود.

    این خبر عین اظهاری است که مخبر خبرگزاری فرانسه از قول سخنگوی وزارت خارجه انگلستان نقل کرده است. ملاحظه می‌فرمایید که وزارت خارجه انگلستان صریحاً اقرار می‌کند که بحرین تا ۱۷۸۲، جزیی از قلمروی ایران بوده است. تا اینجا ما هم با وزارت خارجه انگلستان موافقیم، موضوعی که مورد موافقت ما نیست ولی برای اثبات ادعای ما بهترین دلیل است، این است که به سخنگوی وزارت خارجه انگلستان می‌گوید که چطور شده که بعد از این تاریخ، بحرین از ایران منتزع شده است؟

    آقایان به خوبی اطلاع دارند که در این‌گونه موارد یا باید جنگی شده باشد و قسمتی از خاک کشوری با قدرت و زور مجزا شده و یا در هنگام عقد قرارداد متارکه جنگ و صلح، هر دو طرف موضوع، تصدیق شده باشند؛ یا قراردادی بدون جنگ بسته شود مثل: اختلافات مرزی، و یا آنکه معامله‌ای صورت گرفته باشد. یقین است که هیچ یک از موارد بالا در مورد بحرین صادق نیست و به موجب قوانین بین‌المللی و سابقه، بحرین ملک ایران محسوب می‌شود."

     اما با افزایش فشار انگلیس، یک ماه بعد اردلان وزیر وقت امور خارجه در روز یکشنبه ۱۷ آذرماه ۱۳۳۶ در مجلس حاضر می شود و ضمن دفاع قانونی و مستند از مالکیت ایران بر بحرین، از موضع‌گیری انگلیسی‌ها ابراز تاسف می‌کند و می‌گوید: "بحرین بخشی از بدن ماست"

    اردشیر زاهدی وزیر خارجه وقت ایران گفت: "ایجاد چیزی به نام فدراسیون امارات خلیج فارس با شرکت جزایر بحرین از دیدگاه ایران مطلقا قابل قبول نیست."

    محمدرضا شاه هم اعلام کرد: "ایجاد این فدراسیون چیزی جز یک اقدام استعماری و امپریالیستی و تلاش برای بازگشت انگلیس به منطقه از در پشتی نیست." شاه هشدار داد که در صورت وم برای حفظ منافع تاریخی و حقوق سرزمینی خود، قدرتمندانه اقدام خواهد کرد.

    اما این آخرین برخورد جدی و قدرتمندانه او بود. شاه پس از این سخنان با حمایت جدی عربستان، انگلستان و برخی دولت‌های دیگر از استقلال بحرین مواجه شد، و منافع تاریخی و حقوق سرزمینی ایران را به فراموشی سپرد.

    کشور بحرین ,

    محمدرضا شاه یک‌بار اعلام کرد "ایجاد این فدراسیون چیزی جز یک اقدام استعماری و امپریالیستی و تلاش برای بازگشت انگلیس به منطقه از در پشتی نیست." اما این آخرین برخورد جدی و قدرتمندانه او در دفاع از بحرین بود

    قبل از جدایی بحرین از ایران، در طی تلاش‌های دولت انگلستان برای این جدائی، (Sir Dennis Wright)، دنیس رایت سفیر اسبق انگلستان در ایران طی گزارش تلگرافی شماره‌ی ۵۹۲، در تاریخ دوم آپریل ۱۹۶۸، به دولت متبوع‌اش صریحا اعلام کرده بود که " شاه، تمایلی به استفاده از نیروی نظامی برای اشغال بحرین» ندارد، ولی به ملاحظه‌ی افکار عمومی مردم ایران نمی‌تواند از ادعای مالکیت بحرین» بدون دست‌یابی به امتیاز دیگری دست بردارد. "

    سرانجام تحت فشار انگلستان، شاه در سفری به هند در چهاردهم دی ۱۳۴۷ در دهلی ‌نو اعلام کرد که  "دولت شاهنشاهی نمی‌خواهد با  اعمال زور بحرین را تصاحب کند، بلکه حاکمیت بحرین را به دلخواه اکثریت مردم، در یک همه ‌پرسی آزاد زیر نظر سازمان ملل متحد می‌گذارد، تا اگر اکثریت مردم بحرین علاقه به ملحق ‌شدن به ایران داشتند، بحرین در حاکمیت ایران بماند و اگر خواستند از ایران تجزیه شوند، کشوری مستقل شوند."

     اما با بسترسازی و هماهنگی های گسترده ایجاد شده ،همه پرسی فرمایشی، گزینشی و در عین حال نمایشی در بحرین با دخالت تمام و کمال انگلیسی ها در حالی انجام شد که در مقابل آن شاه نیز به نظر مردم و مجلس شورای ملی هیچ اهمیتی نداد و با توجه به نقش تعیین کننده دنیس رایت ، مذاکرات جداسازی بحرین از ایران به نتیجه رسید و حاصلش برای دول مخاصم عاید شد.

    اما شنیدن خاطرات سردمداران و رجال آن عصر خالی از لطف نمی‌باشد. اسدالله علم در زمینه مقاومت انگلیسی‌ها در پذیرش حق حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه می‌نویسد: جمعه ۴۹/۳/۲۲ ــ . عصری سفیر انگلیس آمد. گفتم شما دارید با ما بازی می‌کنید و این بخشودنی نیست. بر فرض که این جزایر ارزش استراتژیکی نداشته باشد با افکار عمومی ملت ایران که ما نمی‌توانیم بازی کنیم. بحرین را بدهیم، جزایر را بدهیم ، بعد از کجا که نوبت خوزستان نرسد واین برای رژیم خطرناک است».

    با وجود همه این عجز و لابه‌های دربار پهلوی، انگلیسی‌ها حاضر نمی‌شوند جزایر سه‌گانه را که آن هم جزء قطعی خاک ایران بود، از کنترل خود خارج سازند؛ زیرا صرفاً دراین‌صورت بود که آنان هم در جنوب خلیج فارس و هم در شمال آن می‌توانستند حاکمیت کم‌هزینه و استراتژیکی داشته باشند. در نهایت با طرح یک ترفند و فریبکاری، زمینه را برای یک حرکت تبلیغاتی دیگر فراهم ساختند. علم در این بخش بسیار مرموز و خلاصه گویی می‌کند که : درباره ابوموسی، ایران و شارجه توافق کردند این جزیره را به دو نیم مساوی تقسیم کنند و بخش بی‌جمعیت آن به ایران تعلق یابد. از این گذشته مبلغی نیز برای تقدیر از شیخ شارجه به‌عنوان کمک، محرمانه به او پرداخت شد».

    کشور بحرین ,

    اسدالله علم در زمینه مقاومت انگلیسی‌ها در پذیرش حق حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه می‌نویسد: جمعه ۴۹/۳/۲۲ ــ . عصری سفیر انگلیس آمد. گفتم شما دارید با ما بازی می‌کنید و این بخشودنی نیست. بر فرض که این جزایر ارزش استراتژیکی نداشته باشد با افکار عمومی ملت ایران که ما نمی‌توانیم بازی کنیم.»

    محمدرضا پهلوی علاوه بر آنکه دست از ادعای مالکیت بحرین برداشت، توجیهاتی نیز برای کم‌کاری در بازپس‌گیری حاکمیت بحرین هم مطرح ‌کرد آنچنانکه شاه برای توجیه این عقب‌نشینی غیر قابل توجیه و نابخشودنی خود، در ۲ آبان ۱۳۴۷ موافقت‌نامه‌ای با دولت عربستان امضا و پس از آن بود که در دهلی نو در سفر به هند مواضع خود را مطرح کرد.

    امیرخسرو افشار قائم مقام وزارت خارجه و مسئول مذاکره با دولت انگلستان، موضع‌گیری جدید شاه را نتیجه توصیه‌های رییس اینتلیجنت سرویس انگلیس در تهران» دانسته و این احتمال را مطرح کرده که شاید عقب‌نشینی بهت‌آور شاه در پی توافق با دولت انگلستان در تثبیت مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک اتخاذ شده است.

    شاه که در عمل ، دیگر یارای ایستادن در برابر انگلستان و وارد کردن نیروی نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی ایران را نداشت،درتاریخ ۲۴ دی ۱۳۴۸ در جمع کارکنان وزارت امور خارجه با تاکید بر تسلط ۱۵۰ ساله انگلیس بر بحرین گفت: " انگلیس این جزیره را به ایران پس نخواهد داد و من نمی‌توانم چون دن‌کیشوت رفتار کنم."

    محمدرضا پهلوی در کنار دنیس رایت سفیر ساف انگلستان در ایران

    دنیس رایت در گزارشی به دولت متبوعش می‌نویسد: " شاه، تمایلی به استفاده از نیروی نظامی برای اشغال بحرین» ندارد!"

    در خاطرات اسدالله علم هم بخش‌هایی از توجیهات پیاپی شاه نقل شده است که : "اکثریت ساکنان آن جزیره عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع‌الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، زیرا نفت آنجا که تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد."

    همچنین محمد رضا شاه اضافه کرده است که: "از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق‌الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز آن جزایر دیگر ارزشی ندارد، از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست."

    و آخرین توجیه محمدرضا پهلوی برای عدم دفاع از تمامیت ارضی ایران، این است:  "من اهل این نیستم که به زور حضور لشگرم ، یک جایی را ضمیمه خاک خود کنم.» این اظهارات شاه در حالی بیان شده است که با وجود ادعای عراق درباره شط العرب»، توانست با پشتیبانی جت‌های جنگنده نیروی هوایی، کشتی ابن سینا را از اروندرود وارد خلیج فارس کند و مالکیت اروندرود را تثبیت و ضبط کند.

    اردیبهشت ۱۳۴۹، استقلال بحرین در شورای امنیتی سازمان ملل مورد تایید قرار گرفت. ۲۴ اردیبهشت، مجلس شورای ملی با مخالفت تنها ۴ نماینده عضو حزب پان‌ایرانیست به رهبری محسن پزشک‌پور، جدایی بحرین را تایید کرد. در ۲۸ اردیبهشت نیز با رأی همه ۶۰ نماینده مجلس سنا، آخرین گام برای جدا شدن استان چهاردهم ایران برداشته شد.

    اسدالله علم در خاطرات خود چنین نوشته است: "گوینده رادیو ایران خبر جدایی بحرین را چنان با افتخار خواند که گویی هم‌اکنون بحرین را فتح کرده‌ایم." در ماجرای بحرین هم انگلیسی‌ها به عنوان میانجی و با ژست خیرخواهانه ظاهر می‌شوند. آنها ظاهرا نقش میانجی ودوست را به خود می‌گیرند و با محمدرضا پهلوی به بحث و گفت‌وگو می‌نشینند؛ در حالی که هدف آنها تنها و تنها کم کردن حضور و نفوذ ایران در خلیج فارس و آبهای آزاد بود تا در نهایت از لحاظ  کمی و کیفی ساختارمنطقه ای ایران بکاهند. 

    آنها با علم به اینکه بحرین متعلق به ملت ایران است، به عنوان میانجی وارد ‌شدند و بر خلاف حقوق ملت ایران اقدام کرده و به نفع تجریه‌طلبان بحرینی وارد عمل شوند.  قصد داشتند که جزایر ایرانی را یا بخرند،   و یا بتوانند- بخش‌هایی از خاک. بدین ترتیب بحرین با همین ژست میانجی‌گری اروپایی‌ها و در راس آن انگلستان، از ایران جدا شد.

    انگلیسی‌ها مسئله بحرین را به وضوح با طرح جزایر سه گانه گره زدند و تهدیدات خود را بیش از پیش افزایش دادند. آن‌ها وانمود می‌کردند که اگر شاه با استقلال بحرین موافقت کند، در عوض از حمایت انگلیس برای نگهداری جزایر سه‌گانه برخوردار خواهد بود.

    عَلَم در یاداداشت‌هایش می‌نویسد: "سفیر انگلیس امروز راغب‌تر از ملاقات قبلی بود که حل مساله بحرین را به پیشنهادهای مربوط به جزایر مرتبط سازد. خاطرنشان کرد که اگر ایران به تاسیس فدراسیون امارات عربی کمک کند، در این صورت ما خواهیم توانست به دعوت و از جانب فدراسیون ، جزایر را تصرف کنیم، بی‌آنکه ترس از واکنش عرب‌ها داشته باشیم."

    محمدرضا پهلوی در شهریورماه سال ۱۳۴۹ به رومه گاردین گفت: با توجه به این که ذخایر مروارید بحرین به پایان رسیده است، بحرین از نظر ایران دیگر اهمیتی ندارد». هویدا نخست وزیر وقت هم گفت:  "به هیچ کس مربوط نیست. دختر خودمان بود، به هر کس می‌خواستیم شوهرش دادیم"

    کشور بحرین ,

    هویدا نخست وزیر وقت درباره جدایی بحرین گفته بود "به هیچ کس مربوط نیست. دختر خودمان بود، به هر کس می‌خواستیم شوهرش دادیم!"

    اما در همان زمان هم بالغ بر سه میلیون و هشتصد هزارتن نفت از چاههای نفتی بحرین استخراج می شد. (۱۳۴۷/۱۹۶۹) ودرکنار نفت منابع دیگری مانند آلومینیوم نیز در صدر منابع بحرین و پروسه فرآوری آن در کارخانه مربوطه سود آوری بسیار بالایی را حاصل می‌کرد که به موازات موارد یاد شده صنعت شیلات و صید ماهی و همچنین صید صدف و مروارید هم قابل توجه بود.

    فریدون زند فر محقق تاریخ ت خارجی ایران و خلیج فارس و معاون پیشین وزارت خارجه می‌گوید: "ویتوریا گیچیاردی ( نماینده دبیر کل سازمان ملل متحد در امور جدایی بحرین از ایران ) حدود سه هفته بیشتر در بحرین نماند. به نظر من این زمان برای انجام چنین کار مهمی بسیار کوتاه است. هیاتی که او را همراهی می‌کرد نیز بسیار کوچک بود و به نظر نمی‌رسد که آماده انجام دقیق چنین ماموریتی بود. اما به هر حال او شخصیت شناخته‌شده‌ای بود و به راحتی نمی‌شد نظر او را مخدوش اعلام کرد. مشکل این بود زمانی که او به منامه رفت تا کارش را آغاز کند هیچ طرحی از نحوه‌ای که کارش را باید انجام می‌داد در دست نداشت. پس از چند روز اقامت تازه تصمیم می‌گیرد که چگونه عمل کند. به او پیشنهاد می‌شود کلوپ‌ها یا همان باشگاه‌ها محور اصلی نظرسنجی‌اش قرار گیرد. گی چیاردی ابتدا با این امر مخالفت می‌کند اما پس از مدت کوتاهی به این نتیجه می‌رسد که بهترین راه همین است. در واقع‌ همان راه پیشنهادی بحرینی‌ها بود؛ باشگاه‌ها یا نهاد دیگری از این قبیل."

    لذا محمد رضا پهلوی در اقدامی از پیش تعیین شده اعلام کرد که نظر نمایندگان سازمان ملل را در صورتی که با تایید شورای امنیت سازمان ملل همراه باشد خواهد پذیرفت. بریتانیا نیز از پیشنهاد استقبال کرده و اوتانت» دبیرکل سازمان ملل هیئتی را به ریاست ویتوریا گیچاردی» را مأمور انجام این کار کرد. هیئت سازمان ملل بدون درنظر گرفتن خواست عمومی مردم، با دستور انگلیس و آمریکا اعلام کرد که تقریبا تمام مردم بحرین خواهان یک حکومت کاملا مستقل هستند و اکثریت بزرگی از آن‌ها آن را یک کشور عربی می‌دانند. این تصمیم بدون همه پرسی از مردم در شورای امنیت نیز به سادگی تایید شد و بحرین استقلال خود را از ایران، در ۱۴ اوت ۱۹۷۱ اعلام کرد و حکومت ایران نیز اولین کشوری بود که آن را به سادگی به رسمیت شناخت.

    ایران بحرین را از دست داد و شاه پس از کوششهای بسیاری در نهایت تنها موفق شد یک موافقتنامه درباره جزایر سه ‌گانه از سران انگلیس و قبایل عربی بگیرد که در این موافقتنامه از عبارت: "Occupation" استفاده شده است که به معنای اشغال است. در واقع اعراب خلیج فارس موافقتنامه‌ای را امضا می‌کنند و می‌پذیرند که ایران جزایر سه گانه را اشغال کرده است و همین کلمه بعدها بهانه به دست اماراتی ها داده که ادعا کردند ایران این جزایر را اشغال کرده است و خواستار بازپس گیری آن گردند.

    اما نتایج جدایی بحرین چه بود؟

    ۱- افزایش نفوذ انگلیس در منطقه

    ۲- خدشه بر غرور ملی

    ۳- از دست دادن مزایای اقتصادی، راهبردی بحرین

    و سرانجام این تنش در بیست و دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ شمسی شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه شماره ۲۷۸، نظرخواهی فرستاده سازمان ملل از مردم بحرین را تأیید کرد و به این ترتیب، این کشور جزیره‌ای، مستقل اعلام شد که در پی آن و در ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۴۹، به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

    فرستاده سازمان ملل به بحرین، در مدت دو هفته، از طریق گفتگو با سران قبایل و افراد صاحب نفوذ در این کشور، به این نتیجه رسیده بود که بحرین مستقل شود و بدین ترتیب پاره تن از وطن جدا شد.[مشرق]


    نصرالله

    سید حسن نصرالله گفت: امروز به خاطر ایمان و پایداری و بردباری و صداقت و اخلاص و پیوند بین کشورها و نیروهای محور مقاومت، خودمان را از هر زمان دیگری به قدس و آزادسازی آن نزدیکتر می‌بینیم.‎

    سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان  طی سخنانی در مراسم جشن رسانه الکترونیکی که توسط کمیته جهانی بزرگداشت روز قدس و با همکاری   IRTVU  برگزار شده است،گفت: روز قدس میراث مبارک حضرت امام خمینی (ره) است. ‎امام خمینی (رض) امید مستضعفان و مظلومان جهان را با انقلاب اسلامی عظیم خود در ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی احیا و زنده کرد.

    وی افزود: امام خمینی (ره) پایبندی و التزام ثابت و نهایی ایران و همه نیروهای مقاومت در قبال مسئله فسلطین و قدس را بیان داشت.

    ‎سید حسن نصرالله گفت: مسئله قدس و جهاد برای آن از اوجب واجبات» است که باوجود همه فشارها و هزینه‌ها  نمی‌توان از آن دست کشید.

    دبیرکل حزب الله لبنان افزود: کسانی که بدنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند و در برابر این رژیم تسلیم می‌شوند، بازتاب دهنده تصویر واقعی امت ما نیستند.‎

    وی افزود: عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تصویر واقعی کسانی است که مواضع خود را پنهان می‌کردند اما امروز حقیقت خود را برملا کردند و نقاب از چهره برداشتند‎.

    دبیرکل حزب الله لبنان گفت: تصویر واقعی همان پایداری و استقامت و افزایش نیروهای مقاومت اعم از دولت‌ها و کشورها و گروهها و جنبش‌ها و ملت‌ها و نخبگان در جهان عربی و اسلامی ما است. ‎

    سید حسن نصرالله ادامه داد: مسئولان صهیونیست آشکارا ترس شدید خود را از افزایش و رشد و قدرت گیری مقاومت از نظر کمی و کیفی و انسانی و تسلیحاتی و فنی و معنوی در همه سطوح بیان می‌کنند. ‎

    وی تصریح کرد: روز قدس بیانگر التزام و پایبندی ثابت ایران به مسئله فلسطین و جهاد برای آن و دست نکشیدن از آن است.

    سید حسن نصرالله با بیان اینکه ما بر پایبندی قاطع خود به مسئله فلسطین تاکید می‌کنیم» گفت: همه فتنه‌ها و توطئه‌ها برای گسستن و جدایی ما شکست خورده است و پیوند و تلاقی ما نشان می‌دهد که تلاش‌ها برای منزوی کردن فلسطین نیز به شکست انجامیده است. 

    وی گفت: مسئولان صهیونیست از پیروزی‌های محور مقاومت دچار ترس شده‌اند و از شکست‌های هم پیمانان خود و آمریکا دچار تعجب شده‌اند.

    دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به شهادت سردار سلیمانی گفت : ما امسال شهید قدس حاج قاسم سلیمانی را در بین خودمان نداریم که یک رکن اصلی از ارکان مقاومت در منطقه بود.

    ‎وی بر ادامه راه شهید سردار سلیمانی تاکید کرد و افزود: ما راه شهید سلیمانی را تکمیل خواهیم کرد و با وی پیمان می‌بیندیم که خواسته‌ها و آرزوهایش  را برآورده کنیم و در این راه گام برداریم و در جبهه‌ها حاضر شویم؛ همانطور که وی حاضر بود.  ‎

    سید حسن نصرالله تاکید کرد: با روح شهید سلیمانی پیمان می‌بندیم که راهش را ادامه دهیم و خواسته‌ها و آرزوهایش را تحقق بخشیم؛ حال جنگ‌های روانی و تحریم‌ها و اشکال محاصره و تهدیدات هرچه می‌خواهد باشد. 

    ‎دبیرکل حزب الله لبنان ادامه داد: پیمان ما با شهید قدس حاج قاسم سلیمانی و همه شهیدان و مجاهدان منتظر این است که روز آزادسازی قدس در راه است.

    ‎وی تصریح کرد: ما همه بسترها را برای روزی آماده می‌کنیم به طور قطع فرا خواهد رسید و همگی در قدس نماز خواهیم خواند.

    ‎سید حسن نصرالله خواستار برگزاری مناسب روز قدس امسال شد و  خطاب به دست اندرکاران و برگزار کنندگان مراسم  روز قدس گفت:  امروز از همه فرزندان امت خودمان می‌خواهم که روز قدس را با شیوه‌های مناسب رسانه‌ای، فرهنگی ، اجتماعی و فنی در چارچوب همه تدابیر پیشگیرانه لازم برگزار کرده و گرامی بدارند. ‎

    وی تصریح کرد: روز قدس امسال باید با قدرت در وجدان، ذهن‌ها و قلب‌ها و عواطف و اراده و فرهنگ و برنامه‌ها و کارهای ما حضور داشته باشد.[مشرق]



    مقاومت فلسطین - نمایه

    موشه دایان، رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی اذعان می‌کند تک‌تک ساختمان‌های اسرائیلی، روی ویرانه‌های خانه فلسطینیان ساخته شده‌اند؛ به عبارت دیگر وجب به وجب اسرائیل» فلسطین اشغالی است.

     اگرچه ۷۲ سال از اشغال فلسطین به دست صهیونیست‌ها می‌گذرد، اما فلسطینی‌ها هنوز بر حق خود در بازگشت به سرزمین آباء و اجدادی‌شان تأکید دارند و هر سال در مراسم‌هایی مانند روز نکبت» و راهپیمایی بازگشت» امید خود به پس گرفتن میهن‌شان را به جهان نشان می‌دهند. از سوی دیگر، میلیون‌ها نفر از مردم سراسر جهان نیز هر سال در راهپیمایی روز قدس به جامعه جهانی یادآوری می‌کنند که زیر پا رفتن حق بین‌المللی آوارگان فلسطینی در بازگشت به خانه‌هایشان تنها به پای رژیم صهیونیستی نوشته نخواهد شد.

    جامعه جهانی به جای محکوم کردن اشغالگری صهیونیست‌ها و محاصره مردم غزه، تلاش فلسطینی‌ها برای پس گرفتن کشورشان را تقبیح می‌کند (+)

    نشریه انگلیسی میدل‌ایست مانیتور» که به طور تخصصی در امور فلسطین و اسرائیل گزارش منتشر می‌کند، طی مقاله‌ای تحت عنوان اسرائیل: ۷۲ سال نکبت [۱] » به تاریخ جنایات رژیم صهیونیستی پرداخته و بر حق مشروع فلسطینیان در بازگشت به کشور و خانه‌هایشان تأکید کرده است. آن‌چه در ادامه می‌آید، ترجمه گزارش این پایگاه تحلیلی مستقر در لندن است.

     

    نکبت با صهیونیسم آغاز شد و با نابودی صهیونیسم پایان می‌یابد

    بین سال‌های ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ میلادی [۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ شمسی]، شبه‌نظامیان صهیونیست و ارتش تازه‌تأسیس اسرائیل بیش از نیمی از جمعیت بومی فلسطین را از کشورشان اخراج کردند. حدود ۸۰۰,۰۰۰ فلسطینی یا به معنای واقعی کلمه به زورِ اسلحه وادار به فرار از خانه‌های خود شدند و یا از ترس قتل‌عام به دست نیروهای صهیونیست آواره شدند [۲] . فلسطینی‌ها هر سال این اتفاقات را طی مراسمی تحت عنوان روز نکبت [۳] » یادآوری می‌کنند؛ نکبت» در زبان عربی به معنای مصیبت» است. تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ یک فاجعه تمام‌عیار برای مردم بومی فلسطین بود و این فاجعه تا همین امروز هم باقی است. با این حال، مراسم روز نکبت [۴] فقط برای یادآوری» نیست، بلکه تأکیدی روی مقاومت» هم هست.

    نقشه مدنظر مردخای مانوئل نوح»  (نویسنده و دیپلمات آمریکایی در قرن هجدهم میلادی)  برای سرزمین اسرائیل» (جزئیات بیش‌تر(+)

    نکبت» یک واقعه مفرد نبود که صرفاً ۱۵ می ۱۹۴۸ (فردای روزی که دولت جدید اسرائیل تشکیل شد) اتفاق افتاده [و تمام شده] باشد. چنان‌که جوزف ماساد» کارشناس برجسته مسائل فلسطین [استاد مطالعات ی معاصر جهان عرب در دانشگاه کلمبیای آمریکا] سال‌هاست [۵] توضیح می‌دهد، نکبت هرگز به پایان نرسیده است [۶] . آواره‌سازی، توقیف اموال و کشتار مردم بومی فلسطین به دست صهیونیست‌ها تا همین امروز ادامه دارد. بنابراین نکبت نه تنها از چندین دهه قبل تا الآن به صورت پیوسته وجود داشته، بلکه در آینده هم تا زمانی که صهیونیسم وجود داشته باشد، ادامه خواهد داشت [۷] .

     


    اخراج برای فلسطینیان و قانون بازگشت» برای یهودیان

    سال ۱۹۴۸، شبه‌نظامیان رژیم صهیونیستی قتل‌عام‌های استراتژیکی را در روستاهای فلسطینی مرتکب شدند تا مردم این روستاها را به الگویی برای دیگر فلسطینیان تبدیل و آن‌ها را به فرار از خانه‌هایشان وادار کنند. قتل‌عام دیر یاسین [۸] » صرفاً شناخته‌شده‌ترین نمونه این قتل‌عام‌هاست [۹] [نه تنها نمونه آن‌ها]. آوارگان فلسطینی سال ۱۹۴۸ به این خاطر از خانه‌هایشان فرار کردند که جانشان در خطر بود و فکر می‌کردند بعد از پایان جنگ می‌توانند دوباره به خانه‌های خودشان برگردند. این در حالی است که هرگز اجازه بازگشت به آن‌ها داده نشد، فقط به یک دلیل: یهودی نبودنشان.

    مردم فلسطین هم‌اکنون برای رفت‌وآمد در سرزمین اجدادی‌شان و رفتن به خانه‌های خودشان باید از نیروهای اشغالگر صهیونیستی اجازه بگیرند (+)

    اسرائیل بلافاصله اقدام به واردات یهودی» (عملاً محموله‌های انسانی) از سراسر جهان به داخل فلسطین نمود و آن‌ها را تشویق و در برخی موارد مجبور کرد تا در کشور تازه‌تأسیس یهودی ساکن شوند. طی سال‌های بعد از ۱۹۴۸، اسرائیل مجموعه‌ای از قوانین نژادپرستانه و آپارتاید را وضع کرد که به یهودیان سراسر جهان (فارغ از وجود یا عدم وجود پیوندهای خانوادگی میان آن‌ها با کشور فلسطین) به طور انحصاری امکان رفت‌وآمد، حق ست و دریافت تابعیت در کشور جدید را اعطا می‌کردند. این قوانین سپس تحت عنوان قانون بازگشت [۱۰] » رسمیت پیدا کردند؛ قانونی که بر اساس این ادعای خلافِ تاریخ استوار است که همه یهودیان در سراسر جهان به شکلی از نظر نژادی» با عبریان باستانی در فلسطین مرتبط هستند.


    راهپیمایی بازگشت»؛ چگونه جامعه بین‌الملل به فلسطینی‌ها پشت کرد

    اسرائیل همزمان با وضع این قوانین نژادپرستانه، حق بازگشت به وطن را از پناهندگان فلسطینی و نوادگان آن‌ها دریغ کرد، در حالی که این حق بازگشت طبق قوانین بین‌المللی برای فلسطینیان محفوظ است. آوارگان فلسطینی تا امروز هم از حق بازگشت به سرزمین‌شان محروم هستند. طی سال‌های اخیر، فلسطینی‌های ساکن غزه مراسمی به نام راهپیمایی بازگشت» را برگزار کرده‌اند. (جمعیت نوار غزه دو میلیون نفر است که حدود ۷۰ درصد در آن‌ها پناهنده هستند.)

    با این حال، تنها به همین دلیل که این فلسطینی‌ها جسارت استفاده صلح‌آمیز از حقوقشان تحت قوانین بین‌المللی را دارند، اسرائیل در یک سری عملیات وحشیانه انتقام‌جویی صدها نفر از آنان را با گلوله‌های تک‌تیراندازانش با بی‌رحمی به قتل رساند. واکنش مقامات کشورهای جهان به این کشتارها چیزی نبود جز اعتراض ظاهری؛ در حالی که برخی از مقامات بین‌المللی حتی فعالانه از این کشتارها دفاع کردند. 

    اعتراف موشه دایان: وجب به وجب اسرائیل» سرزمین اشغالی است

    پس از سال ۱۹۴۸، اسرائیل به شکلی نظام‌مند زمین‌ها و خانه‌های آوارگان فلسطینی را به یهودیان اروپا و بعداً خاورمیانه واگذار کرد [۱۱] . بیش از ۵۰۰ روستای فلسطینی به همین شیوه توسط شبه‌نظامیان صهیونیست و ارتش جدید اسرائیل با استفاده از بولدوزر و دینامیت از روی کره زمین محو شدند. چنان‌که موشه دایان [۱۲] » ژنرال بدنام اسرائیلی [و رئیس سابق ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی] چند سال بعد در این‌باره این‌گونه اعتراف کرد:

    روستاهای یهودی به جای روستاهای اعراب [فلسطینی] ساخته شدند. شما حتی نام آن روستاهای عربی را نمی‌دانید و حق هم دارید؛ چون دیگر کتاب جغرافیایی وجود ندارد [که نام این روستاها در آن ثبت باشد]. نه تنها کتابی وجود ندارد، بلکه خود آن روستاهای عربی هم دیگر وجود ندارند. نحلل» به جای روستای معلول [۱۳] » ساخته شد؛ گوات» به جای جباتا»؛ سارید» به جای خنافس»، و کفر-یهوشوا» به جای تل الشمام». حتی یک نقطه در این کشور [فلسطین اشغالی] پیدا نمی‌کنید که ساخته شده باشد و قبلاً در آن جمعیتی از اعراب زندگی نکرده باشند [۱۴] 

    البته امروزه دیگر نمی‌توان گفت کتاب جغرافیایی وجود ندارد که نام روستاهای فلسطینی در آن ثبت شده باشند. به لطف مورخان و جغرافیدانان پیشگام فلسطینی مانند ولید خالدی [۱۵] » و سلمان ابو سته [۱۶] » امروز می‌دانیم [۱۷] که روستاهای ویران‌شده فلسطینی دقیقاً در کدام نقاط بوده‌اند [۱۸] و کدام شهرک‌های اسرائیلی در ویرانه‌ها و زمین‌های آن‌ها ساخته شده‌اند. چنان‌که ابو سته» نشان داده است، حق بازگشت دیگر صرفاً یک اصل انتزاعی نیست، بلکه یک هدف کاملاً عملی و تحقق‌پذیر است. فلسطینی‌ها حق بازگشت به میهن خود را دارند. عدالت، آزادی و برابری همین را می‌طلبد. و تا وقتی اسرائیل وادار به اذعان به این حقایق نشود، صلح در خاورمیانه برقرار نخواهد شد.[مشرق]


    [۱] Israel: 72 years of catastrophe Link

    [۲] How We Became Refugees: The Day My Grandfather Lost His Village in Palestine Link

    [۳] روز نکبت لینک

    [۴] On the Nakba anniversary, the two-state politics hold more value for the PA Link

    [۵] Prof. Joseph Massad on 'Nation Law: Israeli Apartheid State' at Palestine Expo 2019 Link

    [۶] Resisting the Nakba Link

    [۷] The future of the Nakba Link

    [۸] کشتار دیر یاسین لینک

    [۹] The scars of Deir Yassin and our determination to survive Link

    [۱۰] قانون بازگشت لینک

    [۱۱] The world must halt Israel’s annexation and reverse its colonisation of Palestine Link

    [۱۲] موشه دایان لینک

    [۱۳] Ma'alul Link

    [۱۴] The Persistence of the Palestinian Question: Essays on Zionism and the Palestinians Link

    [۱۵] ولید خالدی لینک

    [۱۶] سلمان ابو سته لینک

    [۱۷] All That Remains By Prof. Walid Khalidi Link

    [۱۸] Palestine Land Society Link


    نشست دانشجویان با رهبر انقلاب

    دولت جوان حزب‌اللّهی‌ علاج مشکلات کشور است. البتّه معنی‌اش این نیست که مثلاً رئیس این دولت یک جوان سی‌ودوساله باشد؛ بلکه یعنی دولتِ سرِپا، بانشاط، آماده و در سنینِ کار و تلاش باشد.

     حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه) در نشستی تصویری با مجموعه‌ای از جوانان دانشجو و تشکلهای دانشگاهی، با اشاره به واقعیت های امیدآفرین کشور در مقابله با جبهه ظلم و کفر و استکبار، جوانان و دانشجویان را به برافراشته نگه داشتن پرچم حقیقی آرمانخواهی و مطالبه گری فراخواندند و به بیان ده توصیه مهم درباره مسائلی نظیر تفکیک مطالبه‌گری با پرخاش و بدگویی، ضرورت گفتمان سازی، تلاش برای گسترش جبهه انقلاب از طریق یارگیری، اصالت ندادن به اختلاف سلیقه‌ها، مرزبندی با تردید افکنان در مبانی انقلاب، تأکید بر پیشرفت علمی، هوشیاری در مقابل سرمایه گذاری دشمن بر روی جوانان و همچنین تبیین مفهوم صحیح دولتِ جوان و انقلابی پرداختند.


    رهبر انقلاب اسلامی با سپاس از پروردگار به علت استمرار برگزاری جلسه رمضانی هرساله با دانشجویان آن‌هم در شرایط کرونا، سخنان دانشجویان را خوب، پخته و سنجیده خواندند و گفتند: سطح مباحث در مقایسه با جلسات مشابه قبل بالاتر بود که نشان می دهد روی موضوعات فکر و کار شده است.


    ایشان با اشاره به سئوالات و ابهامات دانشجویان در این جلسه از جمله در خصوص منصوبان و یا دستگاههای مرتبط با رهبری افزودند: پاسخ ها و توضیحات روشنی در این زمینه‌ها وجود دارد که طبعاً وقت جلسه، بیان همه آنها را اجازه نمی دهد اما مسئولان نمایندگی رهبری در دانشگاهها و بخشهای مرتبط با دانشجویان و دانشگاهها در دفتر رهبری باید خود را متعهد به پاسخگویی و رفع ابهامات بدانند.


    ایشان برخی اشکالات و پیشنهادهای دانشجویان را ناشی از احاطه نداشتن به موضوع مورد بحث خواندند و افزودند: برخی پیشنهادها نیز قابلیت کار بیشتر و تصمیم گیری دارد که دفتر رهبری آنها را جزء به جزء بررسی خواهد کرد.


    حضرت آیت الله ‌ای گفت و شنود رودررو را زمینه ساز حل ابهامات و سئوالات دانستند و افزودند: بسیاری از مطالب بیان شده درست بود و طرح آنها در این جلسه به ایجاد گفتمان لازم و عمومی کمک می کند.


    ایشان مجموعه جوانان کشور را اعم از دانشجو و غیر دانشجو، مخاطب این جلسه دانستند و تأکید کردند: اصرار مکرر بنده درباره گفت و شنود با جوانان بر این پیش فرض قطعی و تردید ناپذیر استوار است که آینده ایران متعلق به جوانان است و این قشر در آینده کوتاه یا میان مدت بسیاری از مدیریت‌ها و مسئولیت‌ها را برعهده می گیرد، بنابراین هرکس به آینده کشور علاقه مند است، باید جوانان را در ساختن هرچه بهتر آینده کمک کند.


    رهبر انقلاب، طبیعت جوانی را بخش دیگری از زیرساخت منطق گفت‌وگو با جوانان برشمردند و گفتند: طبیعت جوان با عناصری همچون امید، ابتکار، صراحت، خطرپذیری و خستگی ناپذیری همراه است که همه این عناصر برای اداره جامعه، ضروری و ذی‌قیمت هستند و برخی از مشکلات کنونی هم ناشی از فقدان برخی از این عناصر است.


    رهبر انقلاب اسلامی گفت و شنود با جوانان را در شرایط فعلی کشور دارای اهمیتی مضاعف خواندند و افزودند: برای هرگونه تصمیم گیری و اقدام باید به موقعیت بسیار حساس و مهم کنونی کشور توجه کامل کرد.


    ایشان در نگاهی کلی به موقعیت کشور خاطرنشان کردند: واقعیت این است که امروز در مقابل ایران یک جبهه وسیع و عظیم ظلم و کفر و استکبار وجود دارد که در تلاش است با هر وسیله و ترفند و امکانات، نظام اسلامی را وادار به عقب نشینی و تسلیم کند که اگر این هدف محقق شود، برای آینده کشور بسیار گران تمام خواهد شد که البته به فضل الهی و هوشیاری و ایستادگی مردم، جبهه استکبار در این هدف ناکام خواهد ماند.


    رهبر انقلاب هدف اصلی دشمنان از مقابله با ملت ایران را جلوگیری از ایجاد یک الگوی جذاب برای ملتها دانستند و افزودند: باید متوجه بود که جمهوری اسلامی در کوران نبرد ی، فکری، جنگ نرم و احیاناً برخوردهای سخت با جبهه مستکبران قرار داشته و دارد.


    حضرت آیت الله ‌ای توجه به ظرفیت بسیار بالای کشور برای مقابله و پیروزی بر جبهه قدرتمند ظلم و استکبار را واقعیتی تردیدناپذیر خواندند و گفتند: تجربیات نظامی و غیرنظامی ۴۰ سال اخیر به خوبی ثابت می کند ملت عزیز ایران ظرفیت پیروزی بر دشمنان عنود خود را دارد.


    ایشان سرعت افزون‌تر حرکت علمی ایران در قیاس با متوسط جهانی، وجود مجموعه ای عظیم از جوانان پایبند به مبانی دینی، اعتقادی و فرهنگیِ نظام و حضور تحسین برانگیز مردم در هنگام حوادث عمومی و طبیعی از جمله کرونا، زله و سیل را نشانه های ظرفیت بالای کشور برای پیروزی در جهاد علمی، فرهنگی و اجتماعی خواندند و افزودند: در جهاد فکری نیز کارهای بسیار خوبی شده که مباحث امروز دانشجویان، گوشه ای از نتایج آن است.


    رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان گفتند: مجموعه واقعیاتی که بیان شد نشان می دهد نظام اسلامی در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، نظامی و دیگر زمینه ها ظرفیت بسیار بالایی برای پیروزی در مقابل جبهه دشمن دارد و این واقعیت روشن، امیدی حقیقی را در دلها ایجاد می کند.


    رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از ظرفیت های بالای کشور برای مقابله با جبهه وسیع ظلم و کفر و استکبار را احساس قدرت و عزت نهادینه شده در عموم ملت ایران دانستند و گفتند: با وجود برخی منفی‌بافانی که منزوی و در اقلیت هستند و ضعف های خود را به جامعه و نظام اسلامی نسبت می دهند، در کشور یک احساس عمومی و عمیقِ عزت و قدرت وجود دارد.


    حضرت آیت الله ‌ای با تأکید بر اینکه یکی از شگردهای مهم قدرتهای استعماری و سلطه‌گر ایجاد حس حقارت و بی هویتی در ملتها است، افزودند: پیروزی انقلاب اسلامی این احساس را در جوانان و ملت ایران ایجاد کرد که قادرند یک کار به ظاهر نشدنی یعنی ریشه‌کنی حکومت استبدادی مورد حمایت قدرتهای خارجی بویژه امریکا را انجام دهند و دنیا را متحیر کنند.


    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ایستادگی صریح و قدرتمندانه کشور در برابر زورگویی ها و اقتدار ملی کنونی خاطرنشان کردند: البته این نکته مدنظر باشد که دشمن از تلاش برای تحقیر ملت و مخدوش کردن اعتماد نفس ملی مأیوس نشده است اما با وجود تلاش‌های دشمن، خداوند خلاف آن را تقدیر کرده است.


    حضرت آیت‌الله ‌ای خاطرنشان کردند: همین قضایای مربوط به کرونا از جمله نحوه مدیریت این بیماری در کشور در مقایسه با غرب، تلاش‌های علمی برای شناخت این ویروس و نهضت عظیم کمک مؤمنانه و همچنین پرتاب ماهواره، موجب احساس قدرت و عزت بیشتری در ملت ایران شده است.


    رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان با اشاره به تأکیدهای فراوان درباره توجه به مسئله جوان، گفتند: خوشبختانه اکنون توجه ویژه‌ای برای حضور جوان‌ها در بخش‌های مختلف به وجود آمده و به دیدگاههای آنان و حضور جوانان در مدیریت‌های میانی اهتمام به چشم می‌خورد.


    حضرت آیت‌الله ‌ای به برخی اقدامات خوب در محیطهای دانشجویی و حوزه‌های علمیه نیز اشاره کردند و افزودند: طرح برخی مسائل در قالب مسئله محوری، پرداختن به مسائل متعدد بین‌المللی، و فعالیت‌های جهادیِ شگفت‌انگیز از جمله این اقدامات است.


    ایشان همچنین گلایه نماینده گروه‌های جهادی را مبنی بر اینکه دستگاه‌های تصمیم‌گیر از نمایندگان این گروهها دعوت به عمل نمی‌آورند و دیدگاه‌های آنان را لحاظ نمی‌کنند، بجا دانستند و با اشاره به حساسیت مجموعه‌های جوان به موضوع واگذاری‌ها خاطرنشان کردند: اصل این اقدام کار خوبی بود و مسئولان را متوجه مسئولیت‌شان کرد، اما برخی تندروی‌ها هم در این زمینه انجام گرفت.


    رهبر انقلاب اسلامی، پیگیری مسائل مربوط به خانواده و حوزه زن را در برخی تشکل‌های خودجوش، از دیگر اقدامات خوب مجموعه‌های جوان برشمردند و تأکید کردند: این موضوع از مسائل مهمی است که حتماً باید به صورت جدی پیگیری شود زیرا در این زمینه یقیناً کم‌کاری‌های جدی صورت گرفته است.


    حضرت آیت‌الله ‌ای سپس به بیان ده توصیه کاربردی و عملی به جوانان و مجموعه های فعال دانشجویی پرداختند که خودسازی در ابعاد فردی و جمعی، نخستین توصیه بود.


    ایشان گفتند: اگرچه ماه مبارک رمضان به آخرین روزهای خود رسیده اما بهترین فرصت برای خودسازی از طریق انس با قرآن، نماز با حضور و اول وقت و دعا و تضرع است و نباید با اتمام این ماه، ارتباط معنوی قطع شود.


    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ارتقای توانایی‌های فکری، تصمیم‌گیری و عملیاتی در جوانان» و عبورِ سالم از لغزشگاهها» نیازمند بنیه روحی و معنوی قوی است، افزودند: از جمله این لغزشگاهها، ترس، تردید، احساس ضعف و انگیزه‌های ناسالم» است.


    دومین توصیه حضرت آیت الله ‌ای به جوانان تقویت مبانی معرفتی» بود.


    ایشان با تأکید بر اینکه انفعال» و انحراف» دو آسیب بزرگ محیط‌های جوان به‌ویژه دانشگاهها است، گفتند: در ابتدای پیروزی انقلاب برخی جوانان مسلمان که دارای مبانی معرفتی قوی نبودند، جذب گروههای التقاطی شدند و در نهایت هم به روی هم‌میهنان خود اسلحه کشیدند و به زیر پرچم صدام رفتند اما جوانانی که مبانی قوی داشتند، محکم ایستادند.


    ایشان به یک نمونه دیگر اشاره کردند و افزودند: برخی افراد در ابتدای انقلاب بسیار انقلابی عمل می‌کردند اما به دلیل مبانی ضعیف معرفتی اکنون جزو پشیمان‌ها هستند که یکی از مسائل انقلاب اکنون همین حضرات پشیمان شده هستند.


    رهبر انقلاب اسلامی دعاهای صحیفه سجادیه به ویژه دعای بیستم موسوم به دعای مکارم الاخلاق را برای تقویت مبانی معرفتی بسیار مهم ارزیابی و جوانان را به خواندن این ادعیه‌ی فوق العاده عمیق و تدبر در آنها دعوت کردند.


    توصیه سوم رهبر انقلاب به جوانان میهن برافراشته نگه داشتن پرچم آرمانخواهی و مطالبه گری» بود.


    ایشان مباحث امروز دانشجویان را جلوه ای از این آرمانخواهی خواندند و افزودند: ممکن است همه مطالبات قابل اجرا نباشد اما مهم این است که بازگو شود تا اصل بسیار با ارزش آرمانخواهی همچنان زنده و پرنشاط بماند و اجازه ندهد راه انقلاب گم یا منحرف شود.


    رهبر انقلاب عدالتخواهی، رفع فساد و در نهایت ایجاد تمدن اسلامی» را از مظاهر آرمانخواهی دانستند و افزودند: مطالبه گری طبعاً نوعی اعتراض و تأکید بر رفع مشکلات و نقایص موجود است اما باید جداً مراقب و هوشیار بود که نحوه بیان و ارائه مطالبات به گونه ای نباشد که اعتراض به نظام تلقی شود و یا دشمن بتواند آن را اعتراض به نظام القا کند.


    حضرت آیت الله ‌ای در بیان نکته ای دیگر در ضرورت آرمانخواهی یادآور شدند: اگر جوانان مؤمن و پاک این پرچم را زمین بگذارند، ممکن است کسانی آن را سردست بگیرند که هدفشان ضربه زدن به نظام است نه حل مشکلات مردم.


    ایشان در همین زمینه افزودند: البته جریان چپ مارکسیستی دیگر در دنیا آبرویی ندارد و از فقر اندیشه ورزی، فقر ی و فقر نیروی میدانی کارآمد در رنج است اما به هرحال همیشه ممکن است عده ای با تصاحب شعارهای خوب، سوءاستفاده کنند.


    چهارمین توصیه مهم رهبری به جوانان و دانشجویان این بود که مطالبه گری و انتقاد و اعتراض را با پیشنهادهای خوب و قابل اجرا همراه کنید تا فایده جدی و ماندگار داشته باشد همچنان که در اسلام نیز نهی از منکر همراه امر به معروف یعنی بیان پیشنهادهای راهگشا و خوب توصیه شده است.


    ضرورت پرهیز از توأم کردن مطالبه گری با پرخاش و بدگویی» از دیگر توصیه های حضرت آیت الله ‌ای به جوانان بود.


    ایشان گفتند: همیشه به مسئولان تأکید کرده ام به دانشگاهها و جمع های جوان بروند اما برخی از آنان می گویند در این اجتماعات، مطالبات با تخریب و بدگویی ارائه می شود بنابراین فایده ای ندارد.


    رهبر انقلاب یادآوری کردند: تخریب فضای گفتگو را مسدود می کند، بنابراین مطالبات را با استدلال و منطق و بدونِ پرخاش و اهانت مطرح کنید.


    گفتمان سازی در زمینه مسائل مهم نظام و راه حل های آنها» توصیه بعدی رهبر انقلاب به مجموعه های جوانان بود.


    ایشان گفتند: از جمله برکات اینگونه جلسات این است که مطالب بیان شده به تدریج در افکار عمومی ذهنیت و جهت گیری مشخص ایجاد می کند و در نهایت می تواند به گفتمان تبدیل و در پرتو اقبال عمومی، در انتخاب مدیریت‌ها تأثیر گذار شود.


    رهبر انقلاب کمک رسانه ملی در این زمینه را ضرورتی تردیدناپذیر دانستند و گفتند: رسانه ملی البته بخش‌های جوان، شاداب و انقلابی هم دارد که در سخنان امروز دانشجویان مورد توجه قرار نگرفته بود اما به هر حال صدا و سیما باید به دیدگاههای جوانان توجه و در عرصه گفتمان‌سازی به آنها کمک کند.


    حضرت آیت الله ‌ای در همین زمینه در تبیین معنای حقیقی جوان و دولت جوان و حزب اللهی» افزودند: مکرر گفته ام که به چنین دولتی معتقد و امیدوارم اما معنای این حرف صرفاً این نیست که یک جوان سی و چند ساله رئیس دولت باشد بلکه معنای دولت جوان و حزب اللهی یک دولت پای کار، آماده و با نشاط است که علاج مشکلات است و می تواند کشور را از راههای دشوار عبور دهد.


    ایشان افزودند: برخی در سنین بالا نیز به معنایی جوان و پر تلاش و با نشاط هستند، مانند شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی که بیشتر از ۶۰ سال داشت اما اگر شهید نمی شد، او را تا ده سال دیگر نیز در همان مسئولیت حفظ می کردم.


    ششمین توصیه رهبری به جوانان یارگیری و گسترش جبهه انقلاب در میان کسانی بود که به مبانی پایبندند».


    ایشان افزودند: برخی به مبانی انقلاب معتقدند اما ممکن است در برخی موارد با شما اختلاف سلیقه داشته باشند، آنها را طرد نکنید و هرچه می توانید جبهه انقلاب را با جذب اینگونه افراد وسعت دهید.


    توصیه هفتم حضرت آیت الله ‌ای به جوانان و دانشجویان، مرزبندی صریح و با قدرت و بدون مماشات» در مقابل تردیدافکنان در مبانی انقلاب بود که نشانه‌های پیشرفت کشور را انکار و با تزئین دشمن، راههای غلط را به‌عنوان راه حل مسائل کشور بیان می‌کنند.


    ایشان تردیدافکنی را ستون فقرات کار فرهنگی دشمن و اساس کار نرم علیه انقلاب خواندند و با تأکید بر اینکه باید در مقابل کسانی که به این کار دشمن کمک می‌کنند ایستاد، گفتند: با وجود هزینه‌های سنگینی که آمریکایی‌ها در طول سالهای متمادی برای تزیین و القای چهره‌ای جذاب از خود انجام داده‌اند، امروز کشور و نظام آمریکا در بخش مهمی از دنیا منفورند.


    رهبر انقلاب اسلامی از آتش زدن پرچم آمریکا در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی در داخل خود آمریکا به‌عنوان یکی از مصادیق نفرت ملتها از این رژیم یاد کردند و افزودند: علاوه بر ملتها، حتی رؤسای برخی دولتهای همکار آمریکا نیز وقتی حرف دلشان را بیان می‌کنند از دولتمردان و حکومت آمریکا متنفر و به آن بی‌اعتماد و بی‌اعتنا هستند.


    ایشان بخشی از نفرت کنونی از آمریکا را ناشی از رفتار مسئولان فعلی آن از جمله رئیس‌جمهور و وزیر خارجه کم‌مایه، پرحرف، بی‌منطق و مهمل‌گوی این رژیم دانستند و خاطرنشان کردند: البته علت نفرت از آمریکا فقط این مسئله نیست بلکه به عملکرد بلندمدت آمریکا از جمله کشتار، جنایت، بی‌عدالتی، تروریست‌پروری، کمک به دولتهای مستبد و بدنام، حمایت بی‌دریغ از ظلم روزافزون رژیم صهیونیستی و اخیراً مدیریت افتضاح در قضیه کرونا برمی گردد.


    حضرت آیت الله ‌ای جنگ‌افروزی در کشورها از جمله افغانستان، عراق و سوریه را از دیگر دلایل منفور بودن آمریکا برشمردند و افزودند: آمریکایی‌ها صریحاً می‌گویند در سوریه نیروی نظامی پیاده کردیم چون آنجا نفت وجود دارد البته آنها نه در عراق نه در سوریه ماندنی نیستند و قطعاً باید از آنجا خارج شوند و بدون تردید اخراج خواهند شد.


    رهبر انقلاب اسلامی در هشتمین توصیه خود با تأکید بر ادامه پیشرفت علمی» و حفظ شتاب علمی کشور، دانشگاهها و محیطهای علمی و تحقیقاتی را به اهمیت علم در اقتدار کشور توجه دادند و گفتند: پیشرفت علمی با هدف سود کوتاه‌مدت شخصی ارزش چندانی ندارد. علم باید در خدمت پیشرفت کشور و گشایش افقهای آینده باشد تا همچنان‌که چند سال قبل گفتیم به نقطه‌ای برسیم که محققان برای استفاده از تازه‌های علمی ناگزیر از یادگیری زبان فارسی باشند.


    نهمین توصیه حضرت آیت‌الله ‌ای ناظر به مسئله حجاب و حیاء اسلامی در دانشگاهها بود.


    ایشان گفتند: بنده در این زمینه دغدغه دارم و خواهش می کنم که مسئولان و رؤسای دانشگاهها و وزارتخانه‌های مربوط و به‌ویژه خود دانشجویان و دختر خانم‌ها به مسئله حجاب و فاصله‌گذاری بین زن و مرد که مورد تأکید اسلام است اهمیت بدهند و موازین شرعی را در دانشگاهها رعایت کنند.


    دهمین و آخرین نکته رهبر انقلاب اسلامی، مراقبت از جوانان و جلوگیری از سربازگیری دشمن از جامعه جوان کشور» بود.


    ایشان افزودند: همه و بویژه مجموعه‌هایی که با مسائل جوانان سر و کار دارند بدانند همچنانکه مسئله جوان برای آینده کشور و نظام اسلامی اهمیت دارد، دشمن نیز برای تخریب و به زانو درآوردن انقلاب به آن اهمیت می‌دهد و برای سوءاستفاده از جوانان کار و برنامه‌ریزی می‌کند که البته در مواردی نیز برای اجرای برنامه‌های خود به عواملی در داخل کشور نیاز دارد.


    حضرت آیت الله ‌ای با اشاره به نمونه‌هایی از طراحی دشمن برای سوء استفاده از جوان ایرانی مانند وادار کردن برخی عناصر به پشت کردن به کشور و یا استفاده از افرادی به‌عنوان عناصر تبلیغاتی، ی و تحلیل‌گر تأکید کردند: همه باید مراقب باشند که به سربازگیری دشمن از جامعه جوان کشور کمک نشود.


    رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان با اشاره به دعای همیشگی خود برای هدایت و سعادت جوانان و حل مشکلات اشتغال و ازدواج آنان، گفتند: به توفیق الهی و به دعای حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه مطمئناً فردای جامعه جوان ما از امروز آن بهتر خواهد بود.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی هفت تن از نمایندگان تشکلها دانشجویی، دیدگاهها و دغدغه های خود را بیان کردند. آقایان:


    محمد زادمهر – دبیر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
    علی طلوعی – نماینده بسیج دانشجویی سراسر کشور
    علی دهقان – دبیر اتحادیه دفتر تحکیم وحدت
    علی اسکندری – دبیر اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی
    محمدحسین حبیبی – مسئول گروه جهادی روح الله دانشگاه صنعتی امیرکبیر
    میلاد مفاخری – نماینده نشریات دانشجویی وزارت علوم
    و سجاد اسدی – دبیر اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل

     بر این نکات و پیشنهادها تأکید کردند:


    -    ضرورت گسترش خدمات آموزشی نیمه متمرکز برای تحقق عدالت آموزشی
    -    وم در نظر گرفتن تدابیر لازم در بازار سرمایه و هدایت نقدینگی به سمت تأمین مالی تولید
    -    پیشنهاد تشکیل شورای عالی اطلاع رسانی
    -    اهمیت استفاده بیشتر از ظرفیت های مردمی برای نقش آفرینی در عرصه های مختلف از جمله مبارزه با استکبار، نظارت بر مسئولان و مبارزه با فساد
    -    وم تعریف سازوکار عادلانه و عاقلانه برای جوانگرایی در عرصه‌های مدیریت کشور و پیشگیری از برخی آفات آن
    -    ضرورت پاسخگویی مسئولان و بازگشت به نظام ارزشی دوران دفاع مقدس یعنی هرچه مسئولیت بیشتر، شفافیت و پاسخگویی بیشتر اما برخورداری کمتر
    -    انتقاد از برخی اقدامات و بیان ابهام درخصوص وظایف و اختیارات شورای عالی هماهنگی اقتصادی
    -    تأکید بر اهمیت فراهم کردن سازوکارهای قانونی برای بیان دیدگاهها و اعتراضهای مردم طبق اصل ۲۷ قانون اساسی
    -    وم تصویب نظام انتخاباتی تناسبی براساس تهای کلی انتخابات
    -    پیشنهاد فعال‌تر شدن صدا و سیما در مواجهه با جنگ شناختی دشمن علیه افکار عمومی
    -    انتقاد از اهمال و کم کاری مسئولان متولی امور خانواده و جمعیت در عمل به وظایف
    -    پیشنهاد تشکیل کارگروهی برای تهیه طرح تحول کیفیت ارتقای سربازی
    -    وم ارائه مدل مطلوب شفافیت در نهادهای عمومی و انقلابی و چگونگی نظارت بر پیشبرد راهبردهای رهبری در این مجموعه‌ها
    -    گسترش فعالیت‌های دانشجویی جهادی از خدمات به مناطق محروم روستایی تا مناطق حاشیه شهرها
    -    پیشنهاد حضور نماینده گروههای مردمی و جهادی در ساختارهای رسمی و تصمیم‌گیرِ مقابله با بحران
    -    وم توسعه ظرفیت شبکه‌های اجتماعی داخلی و گسترش زیرساخت‌های شبکه ملی اطلاعات
    -    ضرورت آسیب شناسی عملکرد شوراهای عالی فضای مجازی و انقلاب فرهنگی
    -    وم تبیین نسبت نظری جمهوری اسلامی با مقولاتی مثل سرمایه و ساختارهای آن، هنر و رسانه، و خصوصی سازی در آموزش و بهداشت
    -    انتقاد از گره زدن حل مسائل کشور به ت خارجی در سالهای اخیر
    -    انتقاد از غافلگیر کردن مردم از جانب دولت در قضیه افزایش قیمت بزین
    -    و وم الگو قرار دادن مشی ی و مدیریتی شهید سلیمانی به عنوان نمونه اعلای عقلانیت انقلابی برای اداره بخشهای مختلف کشور[مشرق]


    نصرالله نمایه

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که بنی گانتز»، وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیستی تجارب گسترده‌ای از شکست و ناکامی در جنوب لبنان در پرونده خود دارد.

    سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به مناسبت بیستمین سالروز آزادی جنوب این کشور از دست ارتش رژیم صهیونیستی (۲۰۰۰) با رادیو النور لبنان مصاحبه کرد.

    سید حسن نصرالله در ابتدا سخنرانی خود عید مقاومت را به مردم لبنان تبریک و از رسانه‌های مقاومت تقدیر و تشکر کرد.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان  با بیان اینکه حزب‌الله با محیط و فضایی که مقاومت در آن شکیل گرفته، بسیار اعتماد دارد، گفت که روحیه‌ای که مقاومت اسلامی در لبنان با آن بر دشمن صهیونیست پیروز شد، این روحیه همچنان موجود و پابرجاست. او تأکید کرد که حفظ این روحیه، همواره عامل اصل حفظ مقاومت لبنان است.

    او گفت که حزب‌الله هم‌اکنون توانایی‌هایی در تجهیزات و تعداد نیروها دارد که قبل از سال ۲۰۰۰ نداشت و این مسئله‌ای است که متفکران و تحلیلگران رژیم صهیونیستی بدان اشاره کرده و معترف‌اند.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که بنی گانتز»، وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیستی تجارب گسترده‌ای از شکست و ناکامی در جنوب لبنان در پرونده خود دارد.

    سید حسن نصر الله به مقوله و عبارت اسرائیل از از تار عنکبوت هم سست‌تر است» اشاره کرد و گفت که شکست ارتش این رژیم در جنوب، همزمان شد با این مقوله در لبنان.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان راهبرد بازدارندگی مقاومت اسلامی در لبنان در برابر رژیم صهیونیستی را نتیجه بررسی‌ها و اطلاعات واقعی و نه سخنرانی‌ها دانست و گفت که مقاومت در لبنان از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ شاهد رویدادها و تحولات جنوب بود.

    سید حسن نصرالله به طرح اشغالی رژیم صهیونیستی علیه کرانه باختری و تلاش برای اشغال ۳۰ درصد از این مناطق اشاره و اردنی‌ها را خطاب قرار داد و گفت: به اردنی‌ها می‌گویم اسرائیل ۱۹۸۲ به دنبال توطئه علیه اردن بود و امروز نیز از طرق الحاق کرانه باختری (اشغال) به دنبال اجرای توطئه است».

    سید حسن نصرالله افزود: طرح اصلی، [اشغال] کل فلسطین است و وطن جایگزین [برای آوارگان فلسطینی] اردن تعیین شده است».

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که از نظر رژیم صهیونیستی ضعف حزب‌الله و مقاومت در جنوب لبنان، مردم بودند. آن‌ها با هدف قرار دادن مردم در مناطق مسی و زراعی به دنبال اعمال فشار بیشتر بود ولی ما در مقابل هدف قرار دادن مردم، با موشک شهرک‌های شمال فلسطین اشغالی را هدف قرار دادیم.

    او گفت که مقاومت در لبنان کشف کرد که کمربند امنی که رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود، قادر به حمایت از شهرک‌ها نبود و این مسئله‌ای بود که آن‌ها نیز بدان رسیدند.

    سید حسن نصرالله گفت که عملکرد مقاومت در لبنان طی سال ۲۰۰۰ باعث شد که این کشور از یم جنگ داخلی و لبنانی و لبنانی به دور بماند.

    اسرائیل دولت دینی نیست

    دبیرکل حزب‌الله لبنان فت که رژیم اسرائیل دولت یهودی و دینی نیست و نمی تواند دولتی که قتل‌ها و کشتارها را در سابقه خود دارد، دولت دینی باشد. این دولت دولت نژادپرست است و مدعی است که قوم برتر بر روی زمین هستند.

    او گفت که بقا و حضور رژیم صهیونیستی در منطقه به دلیل حمایت خارجی مخصوصاً آمریکا است والا از نظر شرعی و اخلاقی این دولت مشروعیت بقا ندارد و غده سرطانی و شرّ مطلقی است که باید از بین برود.

    سید حسن نصرالله ادامه داد: ما اطمینان داریم که رژیم نژاد پرست اسرائیل از بین خواهد رفت؛ چرا که رژیمی اضطراری است و دیگر همانند قبل از سال ۲۰۰۰ نیستو این رژیم در هر نبرد آتی به لطف خدا شکست خواهد خود و هنگامی که عامل خارجی (حامی) که این رژیم بدان تکیه دارد، تضعیف شود، فرو خواهد پاشید».

    سید مقاومت در ادامه مصاحبه به چرایی حضور آمریکا در منطقه پرداخت و گفت که این حضور دلیلی است بر این که محور مقاومت به دلیل ناتوانی رژیم اسرائیل و رژیم‌های منطقه، در حال پیشروی است؛ رژیم‌هایی که از منافع اسرائیل در منطقه حفاظت می‌کنند.

    او ادامه داد: تحولات موجود در منطقه به نفع اسرائیل نیست و مقاومت در منطقه در سطح بالایی از توازن هست و قادر به اقدام هست کم اینکه رژیم اسرائیل نیز این گونه است. نتیجه این توازن باعث شده است که هر دو طرف حساب و کتاب و بررسی می‌کنند».

    سید حسن نصرالله گفت که مقاومت امروز در لبنان، فلسطین و غزه در حال تقویت است؛ مثلا غزه‌ای  که از سال ۲۰۰۰ اشغال بود امروز آزاد شده و گروه‌های فلسطینی در این منطقه توانایی موشکی ای دارند که همه شهرهای فلسطین اشغالی را می‌تواند، زیر آتش خود قرار دهند.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه به معادله بازدارنده این جنبش در برابر رژیم صهونیستی اشهاره کرد و گفت که قواعد و اوصل درگیری بعد از ۲۰۰۶ تا به امروز بوده و هست و اقدام سال گذشته این رژیم در ارسال پهپاد به ضاحبه بیروت با این هدف بود که عملیات امنیتی بدون برجا گذاشتن اثر انگشت انجام شود؛ چرا که هر عملیاتی با رد پای آن‌ها پاسخ ما را در بر خواهد داشت.

    او در مورد عملیات ارتش رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی و هم مرز با لبنان نیز گفت که اسرائیلی‌ها از طریق مصر، قبرس جنوبی و سازمان ملل به دولت لبنان پیام داده بودند که تنها به دنبال کشف تونل در این منطقه هستند نه چیز دیگر.

    دبیرکل حزب‌الله گفت که در ابتدای تحولات سوریه اسرائیل مستقیم به دنبال هدف قرار دادن حزب‌الله، ارتش سوریه و یا سایر گروه‌های مقاومت نبود و صرفاً به حمایت از گروهک‌ها و گروه‌های مسلح می‌پرداخت ولی بعد از اینکه امیدش در ساقط شدن دولت سوریه و تکه‌نکه شدن ارتش این کشور بر باد رفت و خروج ایران و حزب‌الله از سوریه محقق نشد، شروع کرد به هدف قرار دادن مستقیم.

    او با بیان اینکه حضور ایران و گروه‌های مقاومت در سوریه تثبیت می‌شود، اظهار داشت: سوریه تا حد خیلی زیادی پیروز شده و [گزینه دشمن برای ] تکیه بر گروه‌های تکفیری-تروریستی، ساقط‌شده تلقی می‌شود. عملیات اخیر که در مرز با سوریه انجام شد [و یک خودرو حامل عناصر حزب‌الله هدف حمله هوایی اسرائیل قرار گرفت] ابتدا یک موشک اخطار شلیک شد تا رزمندگان از خودرو خارج شوند. چرا؟ برای اینکه کسی کشته نشود که حزب‌الله پاسخ بدهد».

    سید حسن نصرالله گفت ادامه داد که این، بخشی از قواعد نبرد است. اسرائیل خیلی الان اصرار دارد اگر حمله‌ای می‌کند، کسی در آن کشته نشود تا مقاومت ناچار به پاسخ نشود.

    سید مقاومت در ادامه مصاحبه به شرایط سوریه و اینکه موضع سران این کشور از حملات هوایی اسرائیل به داخل سوریه چیست، اظهار داشت که موضوع اعمال معادل (بازدارنده) در سوریه تا به امروز محل مناقشه بوده و این کشور امروز بین دو اولیت است، نبردی که در داخل هنوز به پایان نرسیده (آزادسازی کامل سوریه) و دوم کشیده شدن به جنگ با اسرائیل که در تضاد با نبرد داخلی است.

    او ادامه داد: ما نمی‌دانیم که سران سوریه تا چه وقت حملات هوایی اسرائیل را تحمل کرده و خویشتن‌داری خواهد کرد، ولی به نفع سوریه نیست که در مقطع کنونی وارد جنگ با اسرائیل شود. البته صبر هم سقفی دارد. امروز سران سوریه ممکن است سطح مشخصی از را تحمل کنند اما ممکن است اسرائیل حماقتی کند که سوریه پاسخ آن را بدهد».

    فلسفه حضور یونیفل (نیروهای بین‌المللی حافظ صلح) در جنوب لبنان

    نصرالله با بیان اینکه حضور یونیفل [در مرز لبنان] برای فشار بر مقاومت است، تأکید کرد که لبنان تن به نقض حاکمیت خود توسط یونیفل [صلح‌بانان سازمان ملل] نمی‌دهد و حضور یونیفل و تعدادشان اساساً خواسته اسرائیل است نه لبنان.

    او افزود: اسرائیل دنبال تغییر دادن مأموریت یونیفل است. این موضوع ما را نگران نمی‌کند چون موضع رسمی دولت لبنان مشخص است و تن به نقض حاکمیت خود نمی‌دهد.

    سید حسن نصرالله در ادامه از فضای داخلی لبنان به دلیل عدم توجه کافی به مناسبت عید آزادسازی انتقاد کرد و گفت که می‌شد و آرزو داشت که این عید و پیروزی به یک عید ملی در لبنان تبدیل می‌شد ولی متأسفانه این  گونه نشد.

    او تأکید کرد که زمان تعضیف لبنان گذشته و اسرائیل نمی‌تواند شروط خود را بر لبنان تحمیل کند.

    سید حسن نصرالله گفت که حزب‌الله در لبنان از اینکه جنگ داخلی رخ دهد هراس دارد ولو این جنگ باعث شود که این حزب حاکم لبنان شود. او گفت که  حزب‌الله اطمینان دارد که کشور لبنان معلول ترکیب و ساختارش است و جز با مشارکت ملی واقعی ادامه نمی‌شود و مقاومت در لبنان نه با منزوی کردن خود است و نه به دنبال دور کردن دیگران از قدرت.

    او گفت که امام موسی صدر معتقد بود که انقلاب مردمی تا زمانی که از فرقه‌ها فراتر نرود نمی‌تواند منجر به نتیجه شود. سید حسن نصرالله گفت که حزب الله همان گونه که از جنگ داخلی هراس دارد و نگران است  از جنگ با اسرائیل نیز نگران است؛ چرا که که این نگرانی و هراس ناشی از نگرانی از پیامدهای آن بر کشور لبنان است.

    دبیرکل حزب‌الله گفت که این جنبش در رابطه با مبارزه با فساد خط قرمزی ندارد و وزرا و نمایندگان وابسته به حزب‌الله ‌می‌توانند در دادگاه حاضر شوند و ما تحت هر شرایطی حاضر به حضور در دادگاهیم.

    نصرالله: حزب‌الله دنبال حکومت بر لبنان نیست
     

    سید حسن نصرالله با بیان اینکه حزب‌الله دنبال حکومت بر کل کشور لبنان نیست، اظهار داشت که اگر لبنانی‌ها بیاییند و اجماع کنند و بگویند می‌خواهیم مثلا پنج سال، کل دولت را دست حزب‌الله بدهیم، ما می‌گوییم نمی‌خواهیم، خیلی ممنونیم».

    او گفت که الان کنفرانس‌هایی در فلسطین اشغالی، در غرب، در برخی کشورهای خلیج فارس برگزار می‌شود و عنوانش این است که چگونه حزب الله را نابود کنیم.

    وی ادامه داد: هر کس [در لبنان] دنبال مبارزه با ما [حزب الله] است، تا [طبق ادعایش] وضعیت داخلی لبنان اصلاح شود، بداند که ما در صدر لیست مقابله جهانی هستیم. شاید این افراد حساب و کتابی داشته باشند اما ما هم اولویت‌هایی داریم در لبنان. ما کشور را تقسیم‌بندی مذهبی نمی‌کنیم. نباید به دشمن اسرائیل فرصت [سوء استفاده] داد».

    سید حسن نصرالله با بیان اینکه انتخابات پارلمانی جایی است که مردم می‌توانند مفسدان را مجازات کنند، تأکید کرد که بدون دستگاه قضا نمی‌توان به سراغ مبارزه با فساد رفت. او گفت که امر مبارزه با فساد باید تدریجی و گام‌به‌گام باشد، هر کس دنبال کار دفعی و یک باره است، به نتیجه نمی‌رسد.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان مبارزه با فساد سخت‌تر از مبارزه با اسرائیل دانست و گفت که در لبنان قوانینی وجود دارد که از فساد حمایت می‌کند و حزب‌الله بارها خواستار تغییر این گونه قوانین شده است.

    سید حسن نصرالله در مورد برنامه دولت برای قرض گرفتن از صندوق بین‌المللی پول اشاره کرد و گفت که ما مخالف این تصمیم هستیم چرا که در آینده، موضع چانه‌زنی دولت را تضعیف خواهد کرد و علت عدم مخالف و مانع تراشی به این دلیل است که بهانه به دست مخالفان ندهیم.

    آمریکا در مسائل مختلف منطقه شکست خورده و اسرائیل در جنگ بزرگ زائل خواهد شد

    نصرالله در بخش پایانی مصاحبه به مسائل منطقه و حضور آمریکا و احتمال ضعیف جنگ در منطقه پرداخت و گفت، تقابل با آمریکا بعد از ترور حاج قاسم تقابلی فراگیر است و صرفا نظامی نیست.  اراده مردم برای اخراج آمریکایی‌ها از عراق، اراده‌ای قطعی است. و امام ‌ای هم [در این خصوص هم] از عراق صحبت کردند هم از سوریه؛ آمریکایی‌ها در نهایت باید بروند

    نصرالله با اشاره به مشکلات آمریکا در جهان، گفت،  وزیر خارجه چین از جنگ سرد با آمریکا صحبت کرده است؛ . شکست در جنگ یمن،‌ شکست آمریکاست. شکست طرح معامله قرن» شکست ت آمریکاست. تمام اقدامات آمریکا در این خصوص [فلسطین] یکجانبه است؛ فلسطینی‌ها نپذیرفتند

    دبیر کل حزب‌الله در پاسخ به سوالی درباره احتمال جنگ گفت، رفتن منطقه به سوی جنگی میان آمریکا با ایران، بسیار بعید» است. او گفت،  آمریکا در حال بازنگری در حضور نظامیانش در منطقه است. و در آینده نزدیک، ‌نشانه‌ای از جنگ در چند جبهه دیده نمی‌شود همچنانکه اشاره کرد، هیچ نشانه‌ای از نیت اسرائیل برای آغاز جنگ علیه لبنان هم دیده نمی‌شود.

    در عین حال، نصرالله بشدت هشدار داد،  اگر اسرائیل جنگی علیه لبنان آغاز کند، ممکن است کل محور مقاومت وارد جنگ با اسرائیل شود. این همان جنگ بزرگ است و زوال اسرائیل در آن رقم خواهد خورد ما اسرائیل را از آغاز جنگ بزرگ در منطقه برحذر می‌داریم و محور مقاومت بازکردن جبهه‌های مختلف را بررسی می‌کند. اگر جنگ بزرگ رخ دهد، نتیجه‌اش زوال اسرائیل خواهد بود و یکی از اشکال بازدارندگی، آماده شدن برای جنگ بزرگ است».

    نصرالله گفت، شاید اسرائیل با تغییر شرایطی که بر اساس آن شکل گرفت، و بدون نیاز به جنگ ، زائل شود و این احتمالی واقعی است. او همچنین با اشاره به پدیده همه‌گیری کرونا نیز گفت، به دلیل مسائل رخ داد، به نظر می‌رسد دنیا به سوی شکل‌گیری نظامی جدید حرکت می‌کند. باید صبر و استقامت به خرج داد و خسته و ناامید نشد  و محور مقاومت در موضع قدرت است؛ به وعده خدا باید امیدوار بود.[مشرق]


    پهپاد

    شاید نظیر چنین عملیات‌هایی را تنها نیروی هوایی امریکا با تجهیزات و تکنولوژی ده‌ها برابر بیشتر از نیروهای خودی توانسته باشند در جنگ سوریه انجام دهند.

     در حالیکه با دخالت ارتش ترکیه و پیمان آتش بس موقت در استان ادلب، تروریست‌ها چند صباحی بیشتر (اما اندک) به حیات خود در مناطق اشغالی استان ادلب ادامه می‌دهند، اما کم کم زمزمه‌های آغاز عملیات جدید ارتش سوریه در شمال این کشور به گوش می‌رسد.

    در چند ماه گذشته علی رغم آتش بس اعمال شده در خطوط تماس، تروریست‌ها چندین بار با حملات به مواضع ارتش سوریه اقدام به نقض آتش بس کرده‌اند که این اقدامات با پاسخ متقابل و کوبنده ارتش مواجه شده است. اما در این میان نیروهای مقاومت نیز به عنوان حامی دولت و ارتش سوریه در نبرد با تروریسم تکفیری در این کشور، اقدامات درخشانی را در کارنامه خود ثبت کرده‌اند.

    روز گذشته خبری در رسانه‌های مختلف وابسته به گروه‌های تروریستی منتشر شد مبنی بر اینکه فرمانده تیپ یکم نیروهای جبهه وطنی تحریر NLF که ائتلاف زیرمجموعه‌های سابق گروه تروریستی ارتش آزاد هستند در حمله یک فروند پهپاد ایرانی به خودرو وی در منطقه جبل ااویه ادلب به هلاکت رسیده است.

    این شخص "هشام ابواحمد" از نظامیان سابق و فراری از ارتش سوریه و از فرماندهان مشهور تروریست‌ها در استان ادلب به شمار میرفت.

    هشام ابواحمد فرمانده تیپ 1 گروه تروریستی موسوم جبهه وطنی تحریر

    اما این فرمانده تروریست‌ها توسط کدام پهپاد شکار شد؟

    از آنجاییکه تنها گروه حامی ارتش سوریه که مجهز به پهپادهای مسلح تهاجمی است، مستشاران ایرانی حاضر در این کشور هستند، قطع به یقین این عملیات از سوی یگان‌های پهپادی کشورمان صورت گرفته است. در تصاویری که در سالهای گذشته از عملیات پهپادهای تهاجمی جمهوری اسلامی ایران در خاک سوریه منتشر شده است دو مدل پهپاد تهاجمی شاهد۱۲۹ و مهاجر۶ به کرات در مناطق مختلف سوریه دیده شده‌اند. یکی از این مراکز کنترل پهپادی در فرودگاه شهر حماه قرار دارد که با توجه به اینکه نزدیک‌ترین پایگاه به منطقه جبل ااویه، محل انجام عملیات محسوب می‌شود، به احتمال زیاد پهپادهای مهاجر۶ کشورمان در این مقر مسئول شکار فرمانده بزرگ تروریست‌ها بوده‌اند.

    در گذشته بارها تصاویر ماهواره‌ای از حضور پهپاد مهاجر۶ در فرودگاه حماه منتشر شده است.

    تصویر ماهواره‌ای از حضور پهپاد مهاجر۶ در فرودگاه حماه

    اما این تنها شکار موفق پهپادهای ایرانی در سال جدید نبوده است.

    در روز ۱۸ آوریل سال جاری نیز اخباری به سرعت در حسابهای کاربری وابسته به تروریست‌ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان میدهد یکی از مشهورترین اپراتورهای ضد زره آنها در حالی که با خودرو شخصی خود در منطقه سهل الغاب در استان ادلب در حال حرکت بوده است توسط یک فروند پهپاد تهاجمی ایرانی شناسایی شده و با شلیک و اصابت موشک به هلاکت رسیده است.

    این شخص "ماهر کوجاک" از گروه ضد زره تیپ یکم ساحلی ارتش آزاد نام داشت که بنا بر ادعای تروریست‌ها در طول سالهای جنگ داخلی این کشور ۱۵۵ شکار موفق با موشک ضد زره BGM۷۱ Tow را در کارنامه خود داشته است.

    ماهر کوجاک

    تیپ ۱ و ۲ ساحلی، تیپ ۱۳ و چندین گروه دیگر از جمله تروریست‌هایی بودند که از سال ۲۰۱۴ مستقیما توسط ارتش امریکا به موشک‌های تاو مجهز شده و تحت تعلیم اساتید امریکایی قرار گرفتند.

    خالد خلوف، سهیل حمود(معروف به ابوتاو)، ابوحمزه و بسیاری از اپراتورهای مشهور ضد زره تروریست‌ها عضو همین گروه‌های نامبرده بودند.

    خالد خلوف اپراتور ضد زره تروریست‌ها که در سال ۲۰۱۷ به هلاکت رسید

    این عملیات از منظر اطلاعات دقیق، شناسایی به موقع و توان بالای رصد نیروهای خودی از قوای دشمن در عمق استان ادلب و همچنین شکار خودروی حامل تروریست‌ها در جاده‌های عبوری به راستی درخشان و کم نظیر بوده است.

    شاید نظیر چنین عملیاتهایی را تنها نیروی هوایی امریکا با تجهیزات و تکنولوژی ده ها برابر بیشتر از نیروهای خودی توانسته باشند در جنگ سوریه انجام دهند، اما متاسفانه ضعف و شاید کم کاری رسانه‌ها در پوشش چنین دستاوردهای بزرگی در عرصه میدانی جنگ سوریه موجب شده تا افراد اندکی از جزئیات آن و توانایی‌های رزمندگان ایرانی و محور مقاومت مطلع باشند.

    برای مقایسه تنها کافیست به عملکرد ارتش ترکیه در پوشش رسانه‌ای انهدام چند دستگاه سامانه پدافندی در لیبی نگاهی بیندازیم : جایی که ده‌ها فیلم و تصویر تبلیغاتی برای نابودی سامانه‌های پانتسیر ارتش امارات توسط پهپادهای Bayraktar ارتش ترکیه ساخته شده و تمامی فضای مجازی را در بر می‌گیرد.[مشرق]


    image-20200527091720-1.png

    وم موضع‌گیری‌های انقلابی در حوادث مهم و تعامل برادرانه با قوای مجریه و قضائیه از توصیه‌های رهبر معظم انقلاب به نمایندگان مجلس یازدهم است.

    رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، یکی از اامات در رأس امور بودن مجلس را حضور نمایندگان فعال، منظم، پاکدست، امانتدار و دارای شناخت از شرایط و اولویتهای کشور دانستند و با تأکید بر اینکه اقتصاد و فرهنگ» در صدر اولویتهای کشور است، نمایندگان را به مسائلی همچون اولویت دادن به معیشت طبقات ضعیف، اصلاح خطوط اصلی اقتصاد مثل اشتغال و تولید و تورم، رعایت تقوا و انصاف در انجام وظایف نظارتی، موضع‌گیری‌های انقلابی در حوادث مهم و تعامل برادرانه با قوای مجریه و قضائیه توصیه کردند.

    در این پیام که صبح امروز حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی‌گلپایگانی آن را در افتتاحیه یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی قرائت کرد، رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از آغاز دور جدید مجلس و رخ نمایاندن این پیشانیِ باشکوه و درخشان مردم‌سالاری اسلامی در برابر چشم جهانیان، از همت و انگیزه ملت برای تشکیل مجلس تشکر کردند و به منتخبان جدید تبریک گفتند.

    ایشان تعبیر امام راحل مبنی بر در رأس امور بودن مجلس را جامع‌ترین توصیف برای شأن و وظیفه مجلس دانستند و افزودند: اگر قانون را راه کشور به سمت قله‌ها و مقصدهای معین شده در قانون اساسی بدانیم، مجلس، متعهدِ این ریل‌گذاری و رهگشایی حیاتی است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با تأکید بر وم حرکت همگان در مسیر قانون، به ظرفیتهای موجود برای ضمانت اجرای قانون در قوه قضائیه و همچنین در خود مجلس نظیر حق تحقیق و تفحص، حق ردّ و قبول مدیران ارشد دولت و حق تذکر، سؤال و استیضاح اشاره کردند و گفتند: اگر قانون، درست و بسنده و قابل اجرا باشد و از ضمانتهای اجرای آن به‌درستی استفاده شود، کشور به هدفهای والای خود دست می‌یابد.

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر نقش اساسی نمایندگان در نشاندن مجلس در جایگاه شایسته آن، افزودند: آنگاه که نمایندگان مجلس با شناخت درست از شرایط و اولویتهای کشور و با کارشناسی، حضور فعال و منظم، پاکدستی و امانتداری، وظایف خود را انجام دهند، مجلس نقطه امید مردم و نقطه اتکاء مجریان و به معنی حقیقی در رأس امور کشور خواهد بود.

    حضرت آیت الله ‌ای، سرگرم شدن به حواشی زیان‌بار، وارد کردن انگیزه‌های ناسالم شخصی و جناحی، سهل‌انگاری در کار و دسته‌بندیهای ناسالم قومی و منطقه‌ای را آفات عمده نمایندگی مجلس دانستند و با تأکید بر اقتصاد و فرهنگ به‌عنوان دو اولویت اصلی کشور، گفتند: در باب اقتصاد، علاوه بر مشکلات عمده مشهود، نمره مطلوبی در باب عدالت در دهه پیشرفت و عدالت به‌دست نیاورده‌ایم و این واقعیتِ ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف به مثابه اولویت وادار سازد.

    ایشان برای رفع این نقیصه، اصلاح خطوط اصلی اقتصاد ملی مانند اشتغال، تولید، ارزش پول ملی و تورم» و مبنا قرار دادن تهای کلی اقتصاد مقاومتی» را مورد توجه قرار دادند و با اشاره به یک وظیفه نزدیک مجلس یعنی تنظیم برنامه هفتم توسعه کشور خاطرنشان کردند: توجه به این وظیفه و نیز توجه به کاهش نقش تعیین‌کننده نفت خام در منابع مالی دولت که فرصت مغتنمی برای ترسیم خط اقتصادی کشور است، توصیه دیگر اینجانب به شما عزیزان است.

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر رعایت تقوا و انصاف و اجتناب از حُب و بغضهای شخصی و جناحی در انجام وظیفه نظارتی مجلس، افزودند: همکاری نمایندگان با یکدیگر، درهم‌تنیدگی تجربه مجربان با شور و حرارت جوانان و تازه‌واردان، مسابقه در عملِ پاکیزه و نیکو و عدم مسابقه در احراز این یا آن جایگاه، موضع‌گیری‌های انقلابی در حوادث مهم جهانی و داخلی، اهتمام به مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات، صدور آرامش و اطمینان به افکار عمومی کشور در نطقها، تعامل برادرانه با قوای مجریه و قضائیه، نسخ قوانین زائد و مزاحم و اجتناب از تکثر و تراکم قوانین، توصیه‌های دیگر این جانب به شما نمایندگان ملت است.

    حضرت آیت الله ‌ای با ابراز اطمینان از اینکه رعایت این سرفصلها به ملت ثابت خواهد کرد انتخاب آنان درست بوده و میل به حضور در انتخابات را افزایش خواهد داد، در پایان از نمایندگان دوره پیش مجلس بویژه از رئیس پر انگیزه و پر تلاش آن آقای دکتر لاریجانی قدردانی کردند.

    متن کامل پیام رهبر انقلاب بدین شرح است:

     
    بسم الله الرّحمن الرّحیم
    والحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.

     امروز به هدایت و توفیق الهی یازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی آغاز میشود و پیشانیِ باشکوه و درخشان مردم‌سالاری اسلامی بار دیگر در برابر چشم جهانیان رخ مینماید. خداوند حکیم و قدیر را بر کمک به ملّت ایران در حرکت بی‌وقفه‌ی تشکیل مجلس قانونگذاری سپاس میگویم و از همّت و انگیزه‌ی ملّت عزیز تشکّر میکنم و به منتخبان ملّت که توانسته‌اند امید و اعتماد رأی‌دهندگان را جلب کنند تبریک میگویم.

     امام راحل عظیم‌الشّأن، مجلس را در رأس امور دانستند؛ این را میتوان جامع‌ترین تعبیری دانست که شأن مجلس و نیز وظیفه‌ی آن را در یک جمله‌ی کوتاه اعلام میکند. اگر قانون را راه و مسیر کشور به سمت قلّه‌ها و مقصدهایی بدانیم که در قانون اساسی معیّن شده است، مجلس، متعهّد این ریل‌گذاری و رهگشاییِ حیاتی است. همه‌ی دستگاه‌های حکومتی و مردمی و همه‌ی آحاد، وظیفه دارند از این مسیر حرکت کنند. ضمانت اجرای این وظیفه نیز ــ علاوه بر قوه‌ی قضائیه که مسئولیتش تضمین اجرای قانون است ــ در خود مجلس پیش‌بینی شده است که حقّ تحقیق و تفحّص، حقّ ردّ و قبول مدیران ارشد قوّه‌ی مجریّه، حقّ تذکّر و سؤال و استیضاح، از آن جمله است. پس اگر قانون، درست و بسنده و قابل اجرا باشد و از ضمانتهای اجرای آن بدرستی استفاده شود، کشور به هدفهای والای خود دست می‌یابد. این است شأن والای مجلس و این است تکلیف حیاتی و مهمّ آن.

     آن که میتواند مجلس را در این جایگاه شایسته بنشاند، شما نمایندگان محترمید. آنگاه که نمایندگان مجلس با شناخت درست از شرایط و اولویّتهای کشور، و با کارشناسی، و با حضور فعّال و منظّم، و با پاک‌دستی و امانت‌داری، وظیفه‌ی قانونگذاری و دیگر وظایف خود را انجام دهند، مجلس، نقطه‌ی امید مردم و نقطه‌ی اتّکاء مجریان، و به معنی حقیقی، در رأس امور کشور خواهد بود و چنین مجلسی در رساندن کشور به هدفهای والا، سهم بسزا خواهد داشت. آفت عمده، سرگرم شدن نماینده به حواشی زیان‌بار، یا وارد کردن انگیزه‌های ناسالم شخصی و جناحی، یا سهل‌انگاری در کار، یا دسته‌بندی‌های احیاناً ناسالم قومی و منطقه‌ای و قبیله‌ای و امثال آن است.

     در حال حاضر، اقتصاد و فرهنگ در صدر فهرست اولویّتهای کشور است. در باب اقتصاد، علاوه بر مشکلات عمده‌ی مشهود، باید اذعان کنیم که در دهه‌ی پیشرفت و عدالت، نمره‌ی مطلوبی درباب عدالت به ‌دست نیاورده‌ایم. این واقعیّتِ ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف، به مثابه‌ی اولویت، وادار سازد. توصیه‌ی صاحب‌نظران به ما میگوید که راه درست برای این مقصود اصلاح خطوط اصلی اقتصاد ملّی یعنی: اشتغال، تولید، ارزش پول ملی، تورم، اسراف و امثال آن است.

     تهای کلّی اقتصاد مقاومتی در این زمینه، راهنمای معتبری است. توجّه به تنظیم برنامه‌ی هفتم که در شمار وظایف نزدیک مجلس یازدهم است و نیز توجّه به کاهش نقش تعیین‌کننده‌ی نفت خام در منابع مالی دولت که خود فرصت مغتنمی برای ترسیم خطّ اقتصادی کشور است، توصیه‌ی دیگر اینجانب به شما عزیزان است.

     در اقدام به وظیفه‌ی نظارتی، تأکید اینجانب بر رعایت تقوا و انصاف و اجتناب از حبّ و بغض‌های شخصی و جناحی است. نه حقّی از مدیر و مجری خدوم و زحمت‌کش ضایع شود و نه اغماض و اهمالِ بی‌مورد صورت گیرد.

     همکاری نمایندگان با یکدیگر، درهم‌تنیدگی تجربه‌ی مجرّبان با شور و حرارت جوانان و تازه‌واردان، مسابقه در عمل پاکیزه و نیکو و عدم مسابقه در احراز این یا آن جایگاه، موضع‌گیری‌های انقلابی در حوادث مهمّ جهانی و داخلی، اهتمام به مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات، صدور آرامش و اطمینان به افکار عمومی کشور در نطقها، تعامل برادرانه با قوای مجریّه و قضائیّه، نسخ قوانین زائد و مزاحم، و اجتناب از تکثّر و تراکم قوانین، توصیه‌های دیگر اینجانب به شما نمایندگان ملّت است. مطمئنّم که رعایت این سرفصل‌ها به ملّت ایران ثابت خواهد کرد که انتخاب آنان درست بوده است، و میل به حضور در انتخابات را در آنان افزایش خواهد داد. تقوا و توکّل و اعتماد به خدا را سرمایه‌ی بی‌پایان خود بدانید و با قدرت و جدّیّت حرکت کنید. خدا یارتان باد.

     لازم میدانم از نمایندگان محترم دوره‌ی پیش بویژه از رئیس پُرانگیزه و پُرتلاش آن جناب آقای دکتر لاریجانی قدردانی کنم و اجر و ثواب الهی را برای هر عمل صالح آنان مسألت نمایم. سلام و صلوات خدا بر حضرت بقیّة‌الله اعظم (روحی فداه) و رحمت و مغفرت الهی نثار ارواح طیّبه‌ی شهیدان و امام و پیشوای آنان حضرت امام خمینی.
    والسّلام علیکم و رحمةالله
    سیّدعلی ‌ای    
    ۷ خرداد ۱۳۹۹[مشرق]

    گزارش تاریخ| سیر قدرت ایران در دریاها؛ از جنگ و مصادره تا تردد در حیات خلوت آمریکا

    توان دریایی ایران تا پیش از انقلاب اسلامی در خدمت آمریکا و انگلیس بود ‌و آنها نیز مانع از قدرت گرفتن نیروی دریایی می‌شدند اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گذشت ۴ دهه ایران توانست از تهدید به جنگ یا مصادره عبور کند و به بازدارندگی برسد.

    حضور ایران در دریا و شکل‌گیری قدرت دریایی ایران، هرچند در دوره صفویه و با اخراج پرتغالی‌ها از خلیج فارس و جزیره هرمز کلید خورد، اما با مداخله انگلیسی‌ها به سرانجام نرسید. در دوره قاجاریه نیز تلاش‌های جسته و گریخته‌ای برای خرید تجهیزات دریایی انجام گرفت، اما استفاده‌ای از آنان نشد و چند کشتی خریداری شده نیز به تدریج در نزدیکی بوشهر در آب فرو رفتند و غرق شدند.

    در اواخر دوره قاجار و همزمان با جنگ جهانی اول، انگلیس که در خلیج فارس حضور نظامی داشت، اقدام به تشکیل پلیس جنوب در ایران کرد و از سواحل و بنادر ایران به نفع خود بهره برد. تا زمانی که انگلیس در خلیج فارس حضور داشت، خبری از ظهور توان دریایی ایران نبود.

    در دوره پهلوی نیز هرچند نیروی دریایی ایران با خرید تجهیزات مدرن از آمریکا و انگلیس قدرت گرفت، اما توان آن در راستای تامین منافع آمریکا و تبدیل شدن ایران به ‌ژاندارم منطقه و خلیج فارس بود. در همین راستا هم بود که شاه با نظر انگلیسی‌ها، بحرین را از ایران جدا کرد.

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین گام در راستای بومی شدن قدرت دریایی ایران برداشته شد و جوانان متخصص ایرانی در غیاب مستشاران خارجی موفق شدند تجهیزات را به کار بگیرند و تعمیر کنند.

    قدرت نوپای دریایی ایران در دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی با جنگ تحمیلی عراق و حملات ناوهای آمریکایی در خلیج فارس روبرو شد. هرچند در این دوره ضرباتی به نیروی دریایی ایران وارد شد، اما مقاومت نیروهای دریایی ارتش و سپاه مانع از توقف رشد توان دریایی ایران شد و پس از پایان جنگ تحمیلی با تقسیم کاری که بین دو نیروی دریایی سپاه و ارتش انجام گرفت، سپاه به یک نیروی قوی در دفاع از مرزهای آبی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس تبدیل شد و ارتش در نقش یک قدرت فرامرزی دریایی ظهور پیدا کرد.

    نتیجه قدرت‌گیری توان دریایی ایران، اتفاقاتی است که در یک دهه اخیر به وقوع پیوسته است. از دستگیری ملوانان م آمریکایی و انگلیس در مرزهای آبی ایران گرفته تا اینکه تفنگداران نیروی دریایی سپاه در مرداد ماه سال گذشته با توقیف نفتکش انگلیسی متخلف توانستند نفتکش ایرانی را آزاد سازند. این روزها نیز نفتکش‌های ایرانی علیرغم تهدیدات مکرر آمریکا پس از عبور مسافت‌ طولانی و عبور از کانال سوئز، خود را به ساحل ونزوئلا رساندند.

    ** سیطره پلیس جنوب» بر خلیج فارس

    در جریان جنگ جهانی اول، دولت‌های روس و انگلیس که از نفوذ آلمان در ایران هراس داشتند و این نفوذ را برخلاف منافع خود می‌دانستند، در قراردادی محرمانه ایران را بین خود تقسیم کردند. طبق قرارداد 1907 ایران منطقه‌ای بی‌طرف پیش‌بینی شده بود، اما روس‌ها و انگلیسی‌ها برای حفظ منافع خودشان در ایران قشون نظامی تشکیل دادند.

    ابتدا روس‌ها نیروی قزاق را با استعداد 11 هزار نفر و با فرماندهی خود ایجاد کردند. سپس دولت انگلیس که در خلیج فارس حضور نظامی داشت در جنوب کشور پلیس تشکیل داد. با تشکیل نیروی قزاق توسط روس‌ها در شمال کشور، انگلیسی‌ها به بهانه ناامنی و دستبرد به اموال بازرگانان انگلیسی و هندی در جنوب ایران در اخطاری به دولت ایران هشدار دادند که در صورت تکرار این اتفاقات، درجنوب ایران و فارس قوای نظامی تشکیل خواهند داد. در آن اخطاریه تهدید هم کردند که هزینه نگهداری این قشون باید توسط دولت ایران و از محل سود گمرک جنوب و مالیات فارس تامین شود.

    خلیج فارس , نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش , نیروی دریایی | ندسا | نیروی دریایی سپاه ,

    پس از انقلاب اکتبر روسیه در سال 1917 نیروهای روس از ایران عقب‌نشینی کردند و انگلیسی‌ها تنها نیروی مداخله‌کننده در امور نظامی و انتظامی ایران بودند. مداخلات انگلیس در ایران به حدی افزایش پیدا کرد که مورد اعتراض علما و مراجع قرار گرفت.

    انگلیسی‌ها ابتدا با تعداد اندکی نیرو پلیس جنوب را به راه انداختند و سپس حکومت هندوستان که مستعمره انگلستان بود، نیروهایی را برای تقویت پلیس جنوب به ایران عازم کرد. انگلیس با هدف مبارزه با نفوذ خارجی‌های غیرانگلیسی به ویژه آلمانی‌ها و عثمانی‌ها در بخش جنوب ایران، تأمین امنیت راه‌های جنوبی ایران برای تردد کاروان‌های تجاری و تدارکاتی و نظامی انگلیسی‌ها و تأمین امنیت منابع نفتی ایران که تحت سلطه انگلستان قرار داشت، پلیس جنوب را تشکیل داد.

    پس از انقلاب اکتبر روسیه در سال 1917 نیروهای روس از ایران عقب‌نشینی کردند و انگلیسی‌ها تنها نیروی مداخله‌کننده در امور نظامی و انتظامی ایران بودند. مداخلات انگلیس در ایران به حدی افزایش پیدا کرد که مورد اعتراض علما و مراجع قرار گرفت. آیت‌الله سید محمدکاظم یزدی، آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی و بسیاری از علمای نجف تعرضات انگلیسی‌ها به حقوق و نوامیس و اموال مردم ایران را محکوم کردند و به تشویق و تأیید مبارزان پرداختند.

    ** مصادره نفتکش رزماری توسط انگلیس

    پس از ملی شدن صنعت نفت در سال 1329، ایران از سوی انگلستان مورد تحریم اقتصادی قرار گرفت و انگلیس در راستای اعمال تحریم اقتصادی، مانع از فروش نفت ایران به دیگر کشورها شد؛ آنها ملی شدن صنعت نفت را به رسمیت نمی‌شناختند و نفت ایران را طبق قرارداد بین دو کشور متعلق به شرکت نفت انگلیس و ایران می‌دانستند.

    اولین قضاوت لاهه در مرداد سال 1330، ملی کردن صنعت نفت را به دلیل خساراتی که به انگلستان وارد کرده بود، غیرقانونی شناخت و این حکم باعث شد موسسات کشتیرانی خارجی از حمل نفت ایران خودداری کنند. در واقع از این به بعد اگر کشتی‌های نفتکش یک کمپانی از ایران نفت خریداری می‌کردند مورد تهدید ناوهای جنگی انگلیس قرار می‌گرفتند.

    در این بین شرکت خصوصی "ایپم" ایتالیایی قبول کرد تا با 25 درصد تخفیف و با پرداخت شکر در برابر نفت، نفت ایران را بخرد. در گام اول قرار شد این شرکت یک هزار تُن نفت از ایران خریداری و در ایتالیا تخلیه کند. البته قرار بود، خرید شرکت ایتالیایی در شرایط تحریم آزمایشی باشد و در صورت موفقیت، این شرکت 20 میلیون تُن از نفت خام را در دهه بعد از ایران خریداری کند.

    خلیج فارس , نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش , نیروی دریایی | ندسا | نیروی دریایی سپاه ,

    نفتکش رزماری در سال 1331 و در دوران نخست‌وزیری مصدق با پرچم هندوراس راهی دریا شد، اما به ناگهان کشتی در مسیر اروپا متوقف و به مدت چند روز کسی خبری از وضعیت آن نداشت تا اینکه در روز 29 خرداد خبر توقیف نفتکش رزماری توسط انگلیس منتشر شد.

    نفتکش رزماری توسط یک شرکت خصوصی ایتالیایی اجاره شده بود و در حصار تحریم اقتصادی انگلیس وارد بندر ماهشهر شد. اقدام ایران در راستای مقابله با تحریم اقتصادی انگلیس بود و اگر نفتکش رزماری بدون هیچ اتفاقی به ایتالیا بازمی‌گشت، تحریم اقتصادی شکسته می‌شد و ایران در مسیر بهبود وضعیت اقتصادی قرار می‌گرفت.

    نفتکش رزماری در سال 1331 و در دوران نخست‌وزیری مصدق با پرچم هندوراس راهی دریا شد، اما به ناگهان کشتی در مسیر اروپا متوقف و به مدت چند روز کسی خبری از وضعیت آن نداشت تا اینکه در روز 29 خرداد خبر توقیف نفتکش رزماری توسط انگلیس منتشر شد.

    در دادگاه عدن وکلای انگلیسی استدلال کردند که شرکت نفت انگلیس - ایران، مالک قانونی تمام نفت ایران است و رزماری در حال حمل دارایی‌های مسروقه بوده است. هرچند حکم دادگاه به نفع انگلیس بود، اما برای چند ماه ارائه نشد و اخبار توقیف نفتکش‌ حامل نفت ایران موجب هراس دیگر مشتریان نفت ایران شد. در نهایت با رای دادگاه، نفت ایران به شرکت سابق (انگلیس) رسید و حتی هزینه‌های تخلیه بار و دادرسی نیز از ایران دریافت شد.

    ** ژاندارمی آمریکا در خلیج فارس

    پس از کودتای 28 مرداد و خروج انگلیسی‌ها از ایران، آمریکا بر جای انگلیس نشست و در راستای ایجاد یک قدرت محلی برای تامین منافع خود در غرب آسیا و خلیج فارس، اقدام به تجهیز و تقویت توان نظامی ایران کرد. از این رو اقدام به خرید تجهیزات هنگفت دریایی و آموزش نیروهای خود در دانشگاه‌های نظامی آمریکا و اروپا کرد.

    ایران همچنین پایگاه‌های دریایی گران‌قیمتی در مناطق جنوبی کشور ایجاد کرد. این پایگاه‌ها در مناطقی احداث شد که مردم آن محروم بودند و فقر و دست پنجه نرم می‌کردند.

    خلیج فارس , نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش , نیروی دریایی | ندسا | نیروی دریایی سپاه ,

    نیکسون دو ستون برای حفظ منافع آمریکا در منطقه مشخص کرده بود که ستون نخست ایران و ستون دوم عربستان بود. به همین دلیل مستشاران آمریکایی در ایران حضور داشتند و در تمامی ارکان نظامی ایران مداخله داشتند.

    خریدهای تجهیزاتی و تسلیحاتی با هدف ژاندارمی ایران در منطقه و حمایت و حفظ منافع آمریکا انجام گرفت. نیکسون دو ستون برای حفظ منافع آمریکا در منطقه مشخص کرده بود که ستون نخست ایران و ستون دوم عربستان بود. به همین دلیل مستشاران آمریکایی در ایران حضور داشتند و در تمامی ارکان نظامی ایران مداخله داشتند. به عبارت دیگر از راهبرد تا تاکتیک نظامی کشور در اختیار آمریکایی‌ها بود.

    امیر معنوی از فرماندهان سابق نیروی دریایی ارتش در گفتگو با تسنیم گفت: ناوهای نیروی دریایی ارتش در جریان جنگ ظفار از ساحل عمان، مواضع چپ‌گراهای عمانی را هدف قرار دادند و آن ناوهایی که با پول مردم محروم بندرعباس و دیگر شهرها خریداری شده بود، در اینجا وارد عمل شدند. پیش از انقلاب اسلامی، نیروی دریایی ارتش با پول مردم ایران برای حفظ منافع کشوری دیگر می‌جنگید. علاوه بر آن ایران به مستشاران آمریکایی که برای آن‌ها می‌جنگیدیم، حقوق، مزایا و خدمات پرداخت می‌کرد.»

    ** جدایی بحرین از ایران با نظر انگلیسی‌ها

    انگلیس قبل از اجرایی کردن تصمیم خود برای کاستن از هزینه‌های حضور فیزیکی و ناوگانی‌اش در خلیج فارس نقاط استراتژیکی را در این منطقه برای داشتن پایگاه ثابت کم‌هزینه مشخص ساخت که از آن جمله بحرین بود.

    رضاخان با اینکه نمی‌خواست ننگ جدایی بحرین را به جان بخرد، سعی می‌کرد انگلیسی‌ها را راضی کند که نگهداشتن این جزیره، خطری برای منافع بریتانیا ندارد. با این حال، رضاشاه نمی‌توانست به طور علنی اعتراض خود را به انگلیسی‌ها اعلام کند. از این رو هیچگاه از اتباع ایرانی جزیره حمایت نکرد.

    محمدرضا شاه در سال 1347 در سفری به هند گفت‌: اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند هرگز به زور متوسل نخواهیم شد و هر کاری که بتواند اراده مردم بحرین را به نحوی که نزد همه جهانیان به رسمیت شناخته شود، نشان دهد خوب است‌.» شاه استقلال بحرین را منوط به نظر مردم بحرین کرد و این عمل در تاریخ ایران سابقه نداشت.

    ایران سعی داشت تا سرنوشت بحرین در یک همه‌پرسی تعیین شود، در حالی که دولت‌های بحرین و بریتانیا با آن مخالفت کردند. در نتیجه ایران و بریتانیا توافق کردند تا به جای برگزاری همه‌پرسی‌، از سازمان ملل متحد خواسته شود سرنوشت ی این سرزمین را از طریق یک نظرسنجی از میان گروه‌ها و طبقات مختلف تعیین کند. حکومت بحرین که تحت نفوذ بریتانیا بود برای تأثیرگذاری بر نتیجه نظرخواهی مصمم شد تا ساختار جمعیتی این سرزمین را با اکثریت دادن به عرب‌ها دگرگون کند.

    در نهایت در بهار سال 1350 شمسی تهران و منامه مرزهای دریایی میان خود را تعیین و تصویب کردند و روابط دوجانبه را در همه زمینه‌ها آغاز نمودند. جزیره بحرین در روز 23 مرداد 1350 رسما استقلال خود را از سرزمین مادری اعلام کرد و ایران نخستین کشوری بود که یک ساعت پس از اعلام استقلال، آن کشور را به رسمیت شناخت.

    یکی از علل از دست رفتن بحرین نداشتن قوای بحریه(نیروی دریایی) قوی و مستقل در خلیج فارس بود و به‌دلیل نداشتن توان و همچنین اراده لازم بحرین را از ایران جدا کردند. ارسلان خلعتبری نماینده مجلس شورای ملی در جلسه 132 مجلس نوزدهم شورای ملی (پنجشنبه 23 آبان 1336) در نطقش درباره بحرین به‌همین موضوع اشاره داشت و می‌گوید: "بحرین یکی از استان‌های ایران شناخته می‌شود و هست و بحرین همیشه مال ایران بوده است. تاریخ قدیم ایران را که نگاه کنیم، می‌بینیم بحرین همیشه مال ایران بوده است. بنده می‌خواهم اینجا حق‌گزاری کنم از یک ایرانی بااطلاع و وطن‌پرست به‌نام فریدون آدمیت. او کتابی نوشته است راجع به بحرین و از اسنادی که خود اروپایی‌ها منتشر کرده‌اند و در تمام کتابخانه‌های دنیا نیز موجود است، با دلیل و مدرک ثابت کرده است که بحرین همیشه مال ایران بوده است تا زمان ناصرالدین شاه هم در دست ایران بوده است. انگلیس‌ها فقط برای اینکه راجع به خرید و فروش برده با شیخ بحرین قرارداد بسته‌اند، از این جهت خودشان را حامی شیخ غاصب بحرین معرفی می‌کنند، و الّا هیچ سند تاریخ‌پسند، محکمه‌پسند، عامه‌پسندی ندارند. باکمال تأسف ما یک ضعفی که داریم این است که بحریه قوی نداریم. آقایان! من پارسال هم اینجا تذکر دادم و عرض کردم که یک مثلی ما داریم که می‌گوید: یک بند انگشت شاخ، بهتر است از صد ذرع دُم!"

    ** جنگ نفتکش‌ها در خلیج فارس

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مستشاران آمریکایی از ایران خارج شدند. آنان فکر نمی‌کردند که جوانان ایرانی بتوانند از تجهیزات دریایی استفاده کنند، اما با آغاز جنگ و شرایطی که بر ایران تحمیل شد، متخصصان نیروی دریایی ارتش توانستند تجهیزات را به کار بیاندازد و در عملیات‌هایی همچون اشکان، شهید صفری و مروارید علیه دشمن م بعثی استفاده کنند.

    عملیات مروارید 67 روز پس از آغاز جنگ تحمیلی و در آب‌های خلیج فارس علیه نیروی دریایی ارتش عراق اجرا شد. نیروی دریایی ارتش ایران در این عملیات توانست چند ناوچه عراقی را غرق کند و ضرباتی را بر نیروی دریایی عراق وارد سازد.

    خلیج فارس , نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش , نیروی دریایی | ندسا | نیروی دریایی سپاه ,

    هرچند عملیات مروارید توانست توان دریایی عراق نابود کند، اما جنگ در دریا تا سال 67 ادامه پیدا کرد. نیروی هوایی ارتش عراق با مجهز شدن به جنگنده‌های میگ و سوپراتاندار فرانسوی توانست در طول جنگ تهدیداتی را متوجه کشتی‌های تجاری و نفتکش‌های ایرانی سازد؛ اما با اقداماتی که ایران در جهت تقویت پدافند هوایی و طراحی هدف‌های کاذب انجام داد، توانست مانع از وارد آمدن آسیب‌های چندانی به کشتی‌های تجاری و نفتکش‌ها شود.

    درگیری‌ها ایران و عراق در خلیج فارس که به جنگ نفتکش‌ها شهرت یافته بود، با مداخله نظامی آمریکا دور تازه‌ای به خود گرفت. در این زمان نیروی دریایی سپاه شکل گرفته و توان خود را متوجه مقابله با اقدامات آمریکا در خلیج فارس کرده بود.

    در سال‌های 66 و 67 درگیری‌هایی بین ایران و آمریکا در خلیج فارس به وجود آمد. آمریکا در این زمان به برخی شناورهای ایرانی، پایانه‌های نفتی و هواپیمای مسافربری حمله کرد. ایران نیز در مقابل به مقاومت پرداخت و ضرباتی را به ناوهای آمریکایی وارد کرد.

    ** متوقف ساختن نفتکش انگلیسی توسط ایران

    نیروهای دریایی سپاه و ارتش پس از پایان جنگ تحمیلی، با تقسیم ماموریتی که انجام دادند به توسعه توان رزمی خود پرداختند و به قدرت بازدارندگی دست یافتند. در این مدت شناورهای مختلف نظامی از نوع سبک و سنگین توسط ایران طراحی و تولید شد که نمونه برجسته آن ناوشکن جماران است.

    67 سال پس از ماجرای نفتکش رزماری، انگلیس دوباره اقدام به توقیف نفتکش ایرانی کرد، اما این بار انگلیس پس از 40 روز و با رای دادگاه جبل الطارق مجبور به آزادسازی نفتکش ایرانی گریس-1 شد.

    نفتکش ایرانی گریس-1 سیزدهم تیر ماه 98 به اتهام ادعایی ارسال نفت به سوریه و نقض تحریم‌های اتحادیه اروپا در جبل الطارق (واقع در شبه‌جزیره ایبریا و از سرزمین‌های برون‌مرزی تحت حاکمیت انگلیس) توقیف و بلافاصله تصاویری از حضور کماندوهای نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بر روی عرشه نفتکش منتشر شد؛ اقدامی که مورد استقبال آمریکا قرار گرفت و بعدها مشخص شد که اصلا با درخواست خود آمریکایی‌ها صورت گرفته است.

    خلیج فارس , نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش , نیروی دریایی | ندسا | نیروی دریایی سپاه ,

    با پایان یافتن زمان اولیه توقیف نفتکش ایرانی، دادگاه جبل‌الطارق حکم داد که نفتکش گریس-1 به مدت 2 هفته دیگر در توقیف می‌ماند. پس از حکم تمدید توقیف نفتکش ایرانی، یک فروند نفتکش انگلیسی با نام "stena impero" هنگام عبور از تنگه هرمز به علت آنچه رعایت نکردن قوانین و مقررات بین المللی دریایی اعلام شد و بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط نیروی دریایی سپاه توقیف شد.

    انگلیس پس از اینکه واسطه‌هایی به ایران فرستاد و نتوانست نفتکش خود را آزاد سازد، مجبور به آزادسازی نفتکش ایرانی در جبل الطارق شد و در نهایت دادگاه جبل الطارق حکم آزادی نفتکش انگلیسی را صادر کرد. گفته می‌شود که انگلیس اصرار داشت، ابتدا نفتکشش آزاد شود تا سپس نفتکش ایرانی را آزاد کند، اما نفتکش ایرانی آزاد شد و نفتکش انگلیسی به دلیل تخلفاتی که مرتکب شده، در بندرعباس متوقف ماند و پس از مدتی آزاد شد.

     این روزها نیز نفتکش‌های ایرانی در حال ارسال بنزین به ونزوئلا هستند. این اقدام در حالی انجام می‌گیرد که دو کشور از سوی آمریکا تحریم شده‌اند و آمریکا تهدید کرده بود که نفتکش‌ها را هدف قرار خواهد داد ولی با همه این حواشی، از 5 فروند نفتکش ایرانی تا کنون 2 فروند ر سواحل ونزوئلا پهلوگیری کرده و مابقی آنها نیز بزودی به لنگرگاه این کشور خواهند رسید. 

    یک فعال رسانه ای در صفحه شخصی خود طی توییتی درباره بی اثر کردن تحریم های آمریکا علیه ونزوئلا توسط ایران نوشت:

    [مشرق]



    مقدمه

    یکی از موضوعات مهم جهان معاصر به خصوص پس از دهه 1970 میلادی به این طرف توجه بهمحیط زیست» و مسائل زیست محیطی» است؛ تا جایی که در هر کشور سازمانهایی دربارهمحیط زیست» و مسائل زیست محیطی» به وجود آمده است. متأسفانه پس از انقلاب صنعتیدر اروپا و رشد و توسعه بی حد و مرز فن آوری تخریب کننده طبیعت»، محیط زیست در معرضخطر جدی واقع شده که این امر مایه نگرانی جهانیان شده است.

    امروزه محیط زیست به سبب سودجوییهای ظالمانه و خودکامگیهای قدرتهای جهانخواربیشتر از هر زمانی در معرض خطر و نابودی قرار گرفته است. آلودگیهای فزاینده خاک، آب و هوابیش از پیش محیط زیست» را تهدید نموده و آسیبهای جبران ناپذیری به آن وارد ساخته است.

    از میان عوامل مهّم نابود کننده طبیعت، می توان استفاده بی رویه از ابزارآلات صنعتی وادوات نظامی و مواد شیمیایی و سموم نام برد.

    امروزه عوامل تخریب کننده طبیعت و محیط زیست چنان رو به گسترش است که از سویدانشمندان زنگ خطر ویرانی محیط زیست در همه جای جهان به صدا درآمده است.

    اکنون این پرسش مطرح است که اسلام به عنوان یک دین کامل و پاسخگو به نیازهای بشر،چه نقشی در حمایت از طبیعت و محیط زیست دارد؟ آیا مسائل زیست محیطی در اسلام موردتوجه قرار گرفته است یا نه؟

    این تحقیق سعی دارد پاسخ مناسبی برای این پرسش ارائه دهد.

    پیش از پرداختن به اصل بحث لازم است تعریفی از محیط زیست» ارائه و عواملی که نقشتخریبی در محیط زیست» دارد به طور خلاصه بررسی گردد و سپس به نقش اسلام در حمایت ازمحیط زیست اشاره شود.امروزه محیط زیست به سبب سودجوییهای ظالمانه و خودکامگیهای قدرتهای جهانخوار،

    بیشتر از هر زمانی در معرض خطر و نابودی قرار گرفته است. آلودگیهای فزاینده خاک، آب و هوا بیش از پیش محیط زیست را تهدید نموده و آسیبهای جبران ناپذیری به آن وارد ساخته است.

    محیط زیست چیست؟

    محیط زیست، از دو کلمه ترکیب یافته است، یکی محیط» که واژه ای عربی است، و دیگریزیست» که واژه ای فارسی است.

    محیط» به معنای مکان و اوضاع و احوال آمده است و آنچه که شخص یا چیزی را احاطهکرده و منشأ تغییر و تحول می باشد. به دیگر تعبیر: محیط فراگیرنده و جای زندگی آدمی است.(1)

    واژه زیست» به معنای زندگی و حیات و زیستن آمده است.(2)

    شورای اقتصادی اروپا محیط زیست را این گونه تعریف کرده است: محیط زیست شاملآب، هوا، خاک و عوامل درونی و برونی مربوط به حیات هر موجود زنده می گردد.»(3)

    محیط زیست» به دو مفهوم به کار رفته است: یکی مفهومی است که از علوم طبیعت نشأتگرفته و در آن با جوامع انسانی با بینش اکولوژیک برخورد می شود؛ یعنی مجموعه ای ازپدیده های طبیعی و تعادل بین نیروهای رقیب در طبیعت که زندگی یک گروه بیولوژیک را مقیدمی کند.

    مفهوم دوم کلمه محیط زیست» از علوم معماری و شهر سازی ناشی می شود، و دربارهتعاملی است که بین ساختمان، به مفهوم عام، و محیطی که در آن ایجاد می شود (محیط طبیعییا مصنوعی) وجود دارد.(4) 

    اهمیت و نقش محیط زیست در زندگی انسان

    محیط زیست طبیعی تأثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم، زندگیرا شاداب و معطر می سازد. شنیدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلربایچشمه ساران، صفای سبز سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیباییشهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات انسان دارند. هر کسی از تماشایچنین منظره های زیبایی احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویشلمس می کند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودی طبیعت باعث وارد آمدنصدمات و زیانهای جبران ناپذیری به بشریت می شود.

    افسردگی و افزایش بیماریهای روحی و روانی انسان امروز بدون ارتباط به آسیب رساندنبه محیط زیست نیست. هیچ کس نمی تواند منکر بشود که تخریب محیط زیست تأثیر منفی برشیوه رفتار آدمیان می نهد، و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه بشری بر جایمی گذارد.

    امام خمینی ـ قدس سره ـ در مورد تأثیر محیط زندگی بر شخصیت آدمی می نویسد:

    محیط تربیت، شخصیت مربی، رفیق همنشین، اثرات شگفت آوری دارند که همهآن را مشاهده می کنند.»(5)

    قرآن کریم درباره اثر طبیعت می فرماید:

    سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار می روید؛ اما سرزمینهای بد طینت [وشوره زار]، جز گیاه ناچیز و بی ارزش، از آن نمی روید.»(6)

    از این آیه مبارک استفاده می شود همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورشبهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر می باشد، و همان گونه که از زمینهایشوره زار جز گیاهان بی ارزش نمی روید، محیط آلوده نیز تأثیر منفی و اثرات زیانباری بر تربیتانسان دارد.

    امام علی ـ علیه السلام ـ درباره اثر طبیعت بر انسان فرموده است:

    از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به پیشواز آنبشتابید؛ زیرا سرما بر بدنها همان تأثیر را می گذارد که بر درختها؛ اوّل آن سوزاننده ونابود کننده است، و پایان آن رویاننده و شکوفا کننده.»(7)

    کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و جان آدمی بسیار روشن و صریح است و همان سانکه طبیعت بر جسم و بدن اثر گذار است، بر روح و روان بشر نیز اثر گذار می باشد.

    امروزه هیچ کس نمی تواند نقش زیانبار جنگهای بین المللی و منطقه ای را در تخریبمحیط زیست و اثرات سوء آنها را بر زندگی انسانها منکر شود. جوامعی که محیط زندگی آنها دراثر جنگ و تخریب نابوده شده است، ساکنان آنها دچار انواع بحرانهای روانی و جسمی شده اند.افغانستان یکی از جوامعی است که جنگ، تأثیر عمیقی بر زندگی مردم گذاشته است؛ چنانکهپژوهشگران مرکز کنترل و جلوگیری از بیماری یک سازمان تحقیقاتی پزشکی مستقر درآتلانتای آمریکا در گزارش خود گفته اند: از هر سه شهروند افغانستان که پانزده سال یا بیشترسن دارند دو نفر نشانه های افسردگی و سایر ناراحتیهای روانی را از خود بروز می دهند.»

    باربارا لوپز کاردوزو، از نویسندگان این گزارش، گفته است: در میان شهروندان افغانستانیمیزان بالایی از افسردگی، اضطراب و نگرانی ناشی از ضربات روانی مشاهده می شود.»(8)

    این گزارش به خوبی اثرات سوء تخریب طبیعت و تأثیر نابسامانیهای اجتماعی را که بر اثرجنگ در این کشور به وجود آمده است، نشان می دهد و اثرات سوء و زیانبار جنگ را که یکی ازعوامل تخریب محیط زندگی انسان است را بیان می دارد

    دور شدن بشر از طبیعت

    روند زندگی ماشینی سبب شده که بشر از زیباییهای طبیعت فاصله بگیرد. انسان امروزی رابطهمستقیم با طبیعت را از دست داده است و فقط به وسیله الفاظ بی جان و داستانها و تصاویر بیروح سعی دارد رابطه خود را با طبیعت برقرار کند؛ ولی غافل از اینکه رابطه غیر مستقیم باطبیعت هیچ گاه اثر رابطه

    محیط زیست طبیعی تأثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم،

    زندگی را شاداب و معطر می سازد. شنیدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران،آهنگ دلربای چشمه ساران، صفای سبز سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشیندرختان و زیبایی شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات انسان دارند.

    بشرِ دور مانده از طبیعت، برای جبران این کمبود به فکر غنای مادی بیشتر افتاده و برای بهدست آوردن ثروت، به تاراج طبیعت پرداخته است. از بین بردن بی رویه منابع طبیعی، آلودهکردن هوا و آب و خاک و نابودی گیاهان و انقراض نسل جانواران همه ناشی از سودجوییها و بهرهبردن ظالمانه بشر بخصوص قدرتهای جهانخوار در عرصه جهانی است.

    عوامل آلودگی محیط زیست

    دانشمندان آلودگیهای محیط زیست را به آلودگی هوا، آب، خاک، و آلودگی صوتی تقسیمکرده اند. هر کدام از این آلودگیها نیز معلول عواملی است که در نهایت به سودجوییها و استفاده بیرویه بشر از طبیعت بر می گردد.

    نقش اسلام در حمایت از منابع طبیعی و محیط زیست

    انسان، اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند در زمین است و تمام پدیده های طبیعی برای او آفریدهشده است.

    خداوند نظر ویژه ای به انسان دارد. آسمان و زمین و دریاو کوهها را در تسخیر بشر قرار دادهتا از آنها به شیوه صحیح و مناسب بهره ببرد؛ چنان که آیات ذیل بر آن دلالت دارد:

    خداوند همان کسی است که دریا را مسخر شما کرد تا کشتیها به فرمانش در آنحرکت کنند و بتوانید از فضل او بهره گیرید، و باشد که سپاس دارید. او آنچه درآسمانها و آنچه در زمین است به سود شما رام کرد؛ در این نشانه های [مهمی [استبرای کسانی که اندیشه می کنند.»(9)

    او خدایی است که همه آنچه را [از نعمتها] درزمین وجود دارد، برای شما آفرید؛سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتّب نمود؛ و او به هر چیزآگاه است.»(10)

    او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانه های آن راه بروید و از روزیهایخداوند بخورید؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست.»(11)

    و از آیات [عظمت] خدا این است که بادها را به عنوان بشارتگرانی می فرستد تابخشی از رحمتش را به شما بچشاند و کشتیها به فرمانش حرکت کنند و از فضل اوبهره گیرید؛ و امید که شکرگزاری کنید.»(12)

    در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا به سودمردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ،زنده نموده، و انوع جنبندگان را در آن گسترده، و [همچنین] در تغییر مسیر بادها وابری که میان زمین و آسمان آرمیده است، نشانه هایی است [از ذات پاک خداویگانگی او] برای مردمی که می اندیشند.»(13)

    با توجه به آیاتی که ذکر شد، طبیعت در تسخیر انسان و برای بهره برداری در اختیار او قراردارد. انسان می تواند با استفاده از تواناییها و خلاقیتهایی که خداوند در سرشت او قرار دادهبهترین بهره را از طبیعت ببرد، و با خردورزی دنیا را مزرعه آخرت و سرمایه زندگی اخرویخویش قرار دهد.

    متون مختلف تعالیم اسلامی به انحای گوناگون به طبیعت و عناصر آن و همچنین بهفواید و اثرهای آن اشاره نموده اند و در کنار این اشارات به وم حفاظت از آن نیزپرداخته اند . آیاتی از قرآن کریم انسان را مورد سؤال قرار داده و یا او را بهدستورهایی امر کرده اند که یکی از مصادیق بارز این سؤالات و اوامر می تواند محیطزیست باشد.(14) این در عین حالی است که قرآن کریم به بسیاری از اصول و قوانینی کهضامن بقا و تداوم حیات عالم هستی و حرکت آن به سوی کمال است، اشارهمی فرماید که مراعات این قوانین خود مرحله ای از حفاظت از محیط زیست است.

    برای نمونه می توان به موزون بودن عالم هستی و خلق عالم بر اساس توازن اشارهکرد،(15) به این معنا که انسان نباید عملی مرتکب شود که سبب بر هم خوردن اینتوازن و تعادل گردد . موضوع بعدی اشاره شده در قرآن که به آن سبب بر همخوردن این تعادل محیط می گردد، اندازه و قدر است.(16) به بیان دیگر، در تماس باطبیعت و بهره گیری از منابع آن باید به گونه ای رفتار شود که اولاً؛ قدر و اندازه ملاکعمل قرار گیرد و ثانیا تغییرات اندازه ها به حدّی نباشد که سبب تخریب محیطزیست و از بین رفتن گونه هایی گردد.

    حق بودن خلق الهی و یا به باطل و بازیچه آفریده نشدن آنها(17) نیز موضوع مهمدیگری است که به بشر می آموزد تا از انهدام طبیعت و عناصر طبیعی در راههایباطل و بیهوده احتراز نماید.

    علاوه بر اینها قواعد فقهی متعددی همچون قاعده لاضرر»، ضمان»، اتلاف»،تسبیب» و عدالت» را نیز می توان به عنوان بستری برای حقوق محیط زیست درفرهنگ اسلامی معرفی نمود. مضافا بر اینکه بسیاری از اصول که بظاهر به عنوانیک ارزش اخلاقی تلقی می شوند و می توانند در قلمروی از حیات مصداق خاصخویش را داشته باشند، مثل قناعت، خودکفایی، احتراز از اسراف و تبذیر و . نیزپشتوانه های محکمی در حمایت از حقوق محیط زیست هستند.»()

    در اینجا به برخی از قواعد و اصول که می توانند منبعی برای حفاظت از محیط زیست تلقّیشوند، اشاره می کنیم.

    امروزه هیچ کس نمی تواند نقش زیانبار جنگهای بین المللی و منطقه ای را در تخریب محیط

    زیست و اثرات سوء آنها را بر زندگی انسانها منکر شود. جوامعی که محیط زندگی آنها در اثرجنگ و تخریب نابوده شده است، ساکنان آنها دچار انواع بحرانهای روانی و جسمی شده اند.

    1ـ قاعده لاضرر»

    قاعده لاضرر» در دین اسلام قلمرو بسیار وسیعی دارد، و تمامی زوایای زندگی بشر را در برمی گیرد. از جمله موارد ضرر، تخریب محیط زیست و آسیب رساندن به زندگی فردی و اجتماعیانسان است.

    درباره قاعده لاضرر» دانشمندان و صاحب نظران نامداری چون: مرحوم شیخ انصاری، خراسانی، آقا ضیاء عراقی و دیگران به تفصیل بحث کرده و رساله های مستقلّی در تبیین وتوضیح این قاعده تدوین نموده اند.

    قاعده لاضرر در قالب حدیث در حدّ تواتر به اثبات رسیده(19) و اهل سنّت نیز به این قاعدهاهتمام ورزیده و از طریق آنها نیز وارد شده است.(20)

    از باب نمونه به احادیثی اشاره می شود که نشان دهنده این است که شعاع قاعده لاضررسراسر زندگی انسان را در بر می گیرد. نحوه استدلال در احادیث زیر نشان می دهد که اسلام ضررو زیان و آسیب رساندن به دیگران را نمی پذیرد، و بدون تردید یکی از موارد ضرر و زیان، تخریبمحیط زیست انسان و دیگر موجودات زنده است.

    1ـ از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که پیامبر خدا در مورد شفعه در میان شرکایزمین و مسکن داوری نمود و فرمود: ضرر و آسیب رساندن به دیگری [در اسلام [وجود ندارد.»(21)

    حدیث شریف لاضرر عمومیت دارد؛ چنان که نحوه استدلال به آن در موارد اختلاف نشان

    دهنده این مطلب است. جای تردید نیست که تخریب محیط زیست، و آلوده کردن محیطزندگی، و بی توجهی به آثار و زیانهای ناشی از نابودی بی رویه این تخریب و آلودگی ازمصداق ضرر و زیان به آدمیان است.

    2ـ زراره از ابا جعفر ـ علیه السلام ـ روایت کرده که سمرة بن جندب درختی در کنار دیوارمردی از انصار داشت، و منزل مرد انصاری نزدیک دروازه باغ بود. سمرة هر زمان که می خواست بهدرخت خرمایش سر بزند بدون اجازه وارد منزل مرد انصاری می شد. مرد انصاری به سمرة گفت:هر زمان که خواستی وارد شوی، نخست اجازه بگیر، ولی او قبول نکرد. مرد انصاری به رسول خداشکایت برد. رسول خدا آن مرد را طلبید و به وی فرمود: هر وقت خواستی داخل خانه بشویاجازه بگیر. امّا مرد قبول نکرد. به او مبلغ زیادی پیشنهاد کرد که درختش را بدان مبلغ بفروشد.،نپذیرفت، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به مرد انصاری فرمود: درخت او را قطع کن و درنزدش بینداز، چون ضرر و آسیب رساندن [در دین] وجود ندارد.(22)

    3ـ از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ درمیان اهل مدینه در مورد مشارب نخل دستور صادر کرد که از نفع رساندن چیزی به یکدیگرامتناع نورزند، و به بادیه نشینان دستور داد که از استفاده از آب ممانعت به عمل نیاورند تادیگران نیز از آبها و چراگاهها بهره ببرند؛ زیرا که ضرر و زیانی وجود ندارد.(23)

    4ـ زراره از امام باقر ـ علیه السلام ـ در حدیثی روایت کرده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آلهو سلم ـ فرمود: ضرر و ضرر وارد کردن وجود ندارد.(24)

    5ـ از رسول خدا روایت شده که آن حضرت فرمود: ضرر و ضرر زدن به مؤمن وجود ندارد.»(25)

    6ـ در کتاب عوالی این حدیث شریف آمده است لاضرر و لا ضرار فی الإسلام»؛ در اسلامضرر [به خود] و اضرار [به دیگران] وجود ندارد.»(26)

    7ـ در نهج الحق نیز حدیث شریف لاضرر و لاضرار فی الإسلام» از رسول خدا نقل شدهاست.(27)

    8ـ در وسائل الشیعه آمده است: لاضرر و لاضرار فی الاسلام، فالاسلام یزید المسلم خیرا ولا یزیده شرا»؛ در اسلام ضرر و ضرار نیست، اسلام به مسلمانان خیر را فزونی می بخشد،نه شر را.»(28)

    حدیث شریف لاضرر عمومیت دارد؛ چنان که نحوه استدلال به آن در موارد اختلاف نشاندهنده این مطلب است. جای تردید نیست که تخریب محیط زیست، و آلوده کردن محیطزندگی، و بی توجهی به آثار و زیانهای ناشی از نابودی بی رویه این تخریب و آلودگی از مصادیقضرر و زیان به آدمیان است.

    توضیح حدیث لاضرر

    در باره مفهوم و معنای لاضرر و لاضرار تفسیرهای متفاوت و احتمالات مختلفی ارایه شده استکه به بعضی از آنها اشاره می شود.

    1ـ به نوشته مرحوم شیخ انصاری مراد از لاضرر و لاضرار» این است که در اسلام حکمضرری وضع نشده است؛ یعنی شارع مقدس نه در احکام تکلیفیه و نه در احکام وضعیّه، حکمیجعل نکرده است که به سبب آن مکلف ضرر ببیند؛ مثل وجوب وضو برای کسی که تهیه آب برایاو ممکن نیست، مگر به پرداخت پول بسیار زیاد که موجب ضرر باشد، در این صورت شارع حکمبه وجوب وضو نکرده است.(29) یا آنکه در زمستان سرد با آب سرد غسل بکند و به سبب آن ضررببیند و کسالت شدید پیدا کند، در این صورت شارع حکم به وجوب غسل نکرده است.(30)

    2ـ مرحوم خراسانی نوشته است: در ظاهر، ضرر چیزی است که در برابر نفع قراردارد، بینایی» و داشتن مال» برای انسان نفع است، کوری» و ناداری» ضرر است. ضرار نیز بهمعنای ضرر است. و نفی ضرر هم به نحو حقیقی است، به این معنا که در اسلام حقیقتا ضرریوجود ندارد، و کسی نمی تواند به دیگری و یا به خودش ضرر بزند.(31)

    3ـ مرحوم نایینی می فرماید: اصوب الوجوه این است که لاضرر، حکم ضرری را به طورحقیقت نفی می کند.(32)

    4ـ آقا ضیاء در فوائدالاصول تصریح می کند که ادله ضرر و عسر و حرج» تشریع احکامضرریّه و حرجیّه را نفی می کند،(33) نیز ایشان در قاعده لاضرر و لاضرار، تصریح می کند که ضررنقص در شی ء است.(34)

    5ـ احتمال دیگری نیز وجود دارد که لاضرر» حکم ضرری را نفی نمی کند، بلکه ضرری رانفی می کند که قابل تدارک نباشد، به این معنا که هر کجا در اسلام ضرری وجود داشته باشد، آنضرر تدارک و جبران دارد، و ضرری که قابل تدارک و جبران نباشد در اسلام وجود ندارد(35)

    6ـ بعضی احتمال داده اند لاضرر و لاضرار» دلالت بر این معنا دارد که در اسلام جایز نیستکه کسی به دیگری ضرر بزند.(36)

    با توجه به اینکه انفال از اموال عمومی است، و همه مردم در منافع آن شریک هستند، استفاده

    بهینه از اموال عمومی اقتضا دارد که زیر نظر حکومت اسلامی مورد بهره برداری قرار گیرند تاحقوق مردم تضییع نشود، و عده ای خاص، این منابع راوسیله سودجوییهای بی رویه و استفاده های ستمگرانه خود قرار ندهند

    7ـ معنای دیگری که برای ضرر ذکر شده این است که ضرر امر وجودی است که از پدیدآمدن نقص در جان، مال، و آبرو، پدید می آید.(37)

    حال لاضرر و لاضرار» را به هر مفهومی که بگیریم، قدر متیقن این است که احکام اسلام نهبرای مکلفان ضرری است، ونه در آنها ضرر زدن به غیر تجویز شده است. در مواردی که نتوانیمضرر را تشخیص بدهیم مرجع در تعیین ضرر و ضرار عرف است. اگر عرف امری را ضرریندانست، قاعده لاضرر آن را نمی گیرد، و ارتکاب آن نیز حرام نمی باشد. البته این در جایی استکه دلیلی از طرف شارع برای تفسیر و توسعه و تضییق ضرر نداشته باشیم. ولی اگر دلیل خاصیداشته باشیم که شارع امری را ضرری بداند، به عرف مراجعه نمی شود.

    ناگفته نماند که ضرر همیشه امر ثابتی نیست؛ بلکه نسبت به اشخاص، اموال و مکانها وزمانها فرق می کند، و باید این اعتبارات همیشه مورد نظر باشد. از باب مثال، ممکن است درهوای سرد استعمال آب سرد برای غسل و وضو نسبت به شخصی مضر باشد، و همان آب با هماناوصاف، نسبت به شخص دیگر ضرر نداشته باشد. پس نمی توان حکم کرد که استعمال آب سردبرای همه مضر است.(38)

    با توضیحی که درباره مفهوم ضرر و ضرار ارائه شد، بخوبی درمی یابیم که قاعده لاضرر درقلمرو محیط زیست نیز جاری است؛ به این معنا که انسانها نمی توانند به دلیل بهره برداریافراطی از طبیعت، به دیگران ضرر و زیان وارد کنند، و شارع مقدس چنین اجازه ای نداده است.اگر بهره برداری و سودجویی بی رویه از محیط زیست انسانها و جانداران، موجب اضرار به خود و یادیگران باشد، از نظر اسلام مردود است، به سبب این که در اسلام، ضرر و ضرار» وجود ندارد.

    آیا آلودگی صوتی، و یا آلودگی هوا و خاک و آب، موجب ضرر به دیگران نیست؟ آیااستفاده های ناصحیح از طبیعت و از بین بردن محیط زیست، ضرر و زیان به حساب نمی آید؟

    استفاده علامه حلی از قاعده لاضرر

    مرحوم علامه در کتاب قواعد درباره استفاده از مکانهای عمومی مثل راه ها، مساجد، مدارس ومشاهد نوشته است: فایده راهها تردد و استفاده بهینه بردن از آن است، و در صورتی که توقف ونشستن در مسیر موجب ضرر و زیان به عابران گردد، حق استفاده از منافع راه از او ساقط می شود.

    نیز در باب تزاحم حقوق در استفاده از راههای عمومی می نویسد: همه مردم در منافع راه هاشریک و مستحقند، و کسی نمی تواند با بهره برداری بیش تر از منافع راهها موجب از بین بردنحقوق دیگری شود، یا با سوء استفاده، خرابی و نقص در آنها وارد سازد و یا منافع راهها را از بینببرد، یا با بنا کردن دیوار و ساختن دکه و سایر تصرفات نابجا موجب وارد آوردن ضرر به عابرانگردد.

    همچنین اگر کسی به دلیل مشرف بودن بر همسایه اش، پنجره های [خانه و مغازه و .] را کهبه سمت خیابان باز می شوند باز کند، همسایه اش می تواند او را از باز کردن پنجره ها منع کند؛چون او با این کارش به همسایه اش ضرر می زند.(39)

    علامه در کتاب تذکره نیز گفته است:

    این مسأله اتفاقی و اجماعی است که برای احدی جایز نیست که در راه و جاده دکهبسازد و یا درختی بکارد و در صورتی که با این عملش موجب تنگی راه شود و بهعابران آسیب و ضرر وارد کند، ضامن است؛ چون "ضرر و ضرار وجود ندارد."»(40)

    [در اسلام] برخی از فقها مثل امام خمینی ـ قدس سره ـ به پرهیز از هر امری که موجباذیت و آزار دیگران بشود دستور داده است ـ ولو موجب ضرر جانی یا مالی نباشد ـ :

    بر هر کسی که به خدا و پیامبرش و روز رستاخیز ایمان دارد لازم است از هر چیزیکه باعث اذیت همسایه بشود اجتناب نماید، هر چند که موجب فساد و ضرر نباشد.»

    وی سپس اضافه می کند:

    شکی نیست که سوراخهای دیوار که مشرف بر منزل همسایه باشد باعث اذیت وآزار او است، و ایجاد هر چیزی که همسایه را اذیت بکند مثل بو، دخان و صداهایآزار دهنده و ایجاد مانع از رسیدن هوا و تابیدن آفتاب و مانند اینها.»(41)

    از کلام امام به دست می آید که مسلمانان نه تنها از ضرر زدن بلکه از هر چیزی که موجباذیت و آزار دیگران باشد می باید پرهیز نمایند، و بدون تردید رعایت چنین حکمی موجبحفظ محیط زیست» می گردد.

    بدین سان ملاحظه می کنیم که قاعده لاضرر حمایت روشن و شفافی از محیط زیست دارد،و به ما می آموزد که مناسب ترین بهره را از محیط زیست ببریم و اگر اعمال سوء ما به آن آسیببرساند و موجب تضییع حقوق دیگران یا باعث اذیت و آزار آنان گردد، چنین رفتاری نا صحیح،مذموم و خلاف قانون عرف و شرع است.

    2ـ انفال

    در اسلام انفال (اراضی موات و بدون مالک، سرزمینهای مخروبه و خالی از سکنه، سواحل دریاها،کوهها، بیابانها، معادن، جنگلها و مراتع، فضا و هوا و آبهای زیرزمینی و .) از آن خدا و رسول اواست.(42)، و به امام اختصاص دارد(43) و تحت تصرف و اختیار اوست، و هر گونه تصرفی که بخواهدمی تواند اعمال نماید.(44)

    انفال به فرد و یا افراد مشخصی تعلق ندارد، و در زمان غیبت تحت اداره حاکم اسلامی استو از اموال عمومی به حساب می آید و برای شیعیان حلال و مباح است.(45) آنان می توانند با احیاءسرزمینهای موات، و استفاده صحیح از معادن، سواحل دریاها، مراتع و جنگلها بهره های شایستهببرند(46)؛ ولی هر گونه زیاده روی در این منابع عمومی که باعث هرج و مرج و تضییع حقوق مردم ونابودی طبیعت شود، مورد نکوهش و منع است.

    در احادیث متعددی، از قطع درختان و از بین بردن مزارع و گیاهان و آتش زدن آنها نهی و

    نکوهش شده و پرهیز از بریدن و نابود کردن درختان به عنوان عامل افزایش عمر به حسابآمده است. نیز کسانی که درختان مفید و میوه دار را نابود کنند، به عذاب الهی تهدید شده اند.

    با توجه به اینکه انفال از اموال عمومی است، و همه مردم در منافع آن شریک هستند،استفاده بهینه از اموال عمومی اقتضا دارد که زیر نظر حکومت اسلامی مورد بهره برداری قرارگیرند تا حقوق مردم تضییع نشود، و عده ای خاص، این منابع را وسیله سودجوییهای بی رویه واستفاده های ستمگرانه خود قرار ندهند و غارتگران اموال عمومی، اراضی، سواحل دریاها،کوهها، بیابانها و معادن و جنگلها را غارت نکنند، بدین منظور، لازم است که سازمانهای ویژه ایبرای حمایت و حفاظت از انفال به وجود آید. در کشور ما این وظیفه سنگین بر دوش سازمانحفاظت محیط زیست» قرار دارد که زیر نظر ریاست جمهوری اداره می شود.

    3ـ اهتمام به عمران و آبادانی

    اسلام اهمیت ویژه ای به عمران و آبادانی منابع داده است و سفارشهایی که از پیشوایان معصومـ علیهم السلام ـ در خصوص آبادی زمین، زراعت و حفاظت و حمایت از آنها وارد شده بی شماراست که به عنوان نمونه به برخی اشاره می شود:

    1ـ حضرت امام علی ـ علیه السلام ـ در فرمان معروف خود به مالک اشتر، فرماندار بصرهنوشته است:

    وَلْیَکُنْ نَظَرُکَ فی عِمارَةِ الاَْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجلابِ الْخَراجِ، لاَِنَّ ذلِکَلایُدْرَکُ اِلاّ بِالْعِمارَةِ، وَ مَنْ طَلَبَ الْخَراجَ بِغَیْرِ عِمارَةٍ أَخْرَبَ الْبِلادَ وَ اَهْلَکَ الْعِبادَ.»(47)

    باید توجه تو در آبادی زمین بیشتر از توجه تو به گرفتن مالیات و خراج از مردمباشد؛ زیرا خراج بدون توجه به آبادانی به دست نمی آید و کسی که بدون آباد نمودنبه گرفتن مالیات و خراج بپردازد، به ویرانی شهرها و از بین بردن بندگان خدا دستزده است.»

    در این فرمان می بینیم که حضرت علی ـ علیه السلام ـ مهم ترین امر حکومتی را که اخذمالیات و خراج باشد، متوقف بر عمران و آبادانی می کند، به گونه ای که اگر دستگاه حکومتی بدونتوجه به عمران و آبادانی به اخذ مالیات اقدام کند، گویا به نابودی و هلاکت بندگان خدا دست زدهاست.

    2ـ حدیث دیگری از علی ـ علیه السلام ـ نقل شده که آن حضرت فرمود:

    معاش و کسب روزی مردم در پنج چیز است: امارت، عمارت و آبادانی، تجارت،اجاره و صدقات . و دلیل اهمیت آبادانی در این است که خداوند فرمود: "اوست کهشما را از زمین آفرید، و آبادی او را به شما واگذاشت" و ما از کلام خدا در می یابیم کهخداوند بندگانش را به آباد نمودن زمین دستور داده است، تا آنچه که از زمین بهدست می آورند وسیله زندگی و حیات ایشان باشد.»(48)

    3ـ در حدیث دیگری از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نهال کاری و حفر قنات ازصدقات جاریه شمرده شده است:

    پنج گروه دارای صدقه جاریه اند که ثواب آن پیوسته در نامه عملشان ثبت می شود:کسی که نهالی بکارد؛ کسی که چاه آبی حفر کند؛ کسی که مسجدی برای خداوندبسازد؛ کسی که قرآنی بنویسد، و کسی که فرزند صالحی به یادگار بگذارد.»(49)

    بدین سان می بینیم که پرورش درخت و درختکاری و جنگل داری از اهمیت و جایگاهخاصی برخوردار است.

    احادیثی که اهمیت عمران و آبادانی را بیان نموده زیاد است، مانند احادیث جابر(50)، زید بنهارون(51)، محمد بن عیسی(52)، سهل بن زیاد(53) و غیر اینها که علاقه مندان می توانند به آنها مراجعهکنند.

    4ـ نهی از قطع درختان و از بین بردن مزارع و گیاهان

    در احادیث متعددی، از قطع درختان و از بین بردن مزارع و گیاهان و آتش زدن آنها نهی ونکوهش شده و پرهیز از بریدن و نابود کردن درختان به عنوان عامل افزایش عمر به حساب آمدهاست.(54) نیز کسانی که درختان مفید و میوه دار را نابود کنند، به عذاب الهی تهدید شده اند.(55)

    رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به مجاهدان اسلام سفارش و تأکید می کرد که ازقطع کردن درختان، و سوزاندن مزارع شدیدا اجتناب نمایند.(56) فقهای شیعه قطع درختان وتخریب مزارع را حتی در سرزمین دشمن که در حال جنگ با مسلمانان باشند، جایز نشمرده اند وآن را مکروه و ناپسند قرار داده اند.(57) بدون تردید تشویق به درختکاری و هشدار و نهی از نابودیدرختان، فوق العاده به حفظ و بقای محیط زیست کمک می کند، و حمایت و اهتمام اسلام را بهحمایت از محیط زیست می رساند.

    5ـ حمایت از حیوانات

    در اسلام تمام انسانها در برابر حمایت از حیوانات و جانداران مسؤول شناخته شده اند. دکترگوستاولوبون نوشته است:

    در بلاد اسلامی جمعیت حمایت از حیوانات لازم نیست، این قطعه از دنیا را می توانبهشت حیوانات دانست؛ مسلمانان حقوق سگ، گربه و طیور را رعایت می کنند،مخصوصا در مساجد و معابر، طیور با کمال آزادی پرواز می کنند، و در مناره ها لانهدارند، مسلمانان در این باره به گونه ای هستند که باید ما اروپائیان خیلی چیزها را ازآنان بیاموزیم.»(58)

    حضرت علی ـ علیه السلام ـ در خطبه ای که در آغاز خلافتش ایراد کرد و در آن مسؤولیت وحقوق مسلمانان را یادآوری نمود، فرمود:

    اِتَّقُوا اللّهَ فی عِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتّی عَنِ الْبِقاعِ وَ الْبَهائِمِ، اَطیعُوا اللّهَ وَ لاتَعْصَوْهُ»

    درباره بندگان و بلادو شهرها از خداوند بترسید، (مبادا بر کسی ستم کنید و بهویرانی و تبهکاری زمین در بلاد و شهرها اقدام کنید) همه شما مسؤولید و موردپرسش قرار می گیرید، حتی درباره زمینها و چهارپایان (که به چه دلیل مزارع وجنگلها را از بین بردید، شهرها و خانه ها را ویران نمودید، و حیوانات زبان بسته رامورد اذیت و آزار قرار دادید).»(59)

    در این خطبه شریف به گونه ای از محیط زیست» حمایت شده که همانند آن در هیچمکتب بشری دیده نشده است. در اسلام کشتن و پی کردن حیوانات بدون جهت و دلیل ممنوعشده است.

    رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به مجاهدان اسلام سفارش می نمود که حیوانات رابی جهت کشتار نکنند:

    وَ لا تَعْقَرُوا مِنَ الْبَهائِمِ مِمّا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ إِلاّ ما لابُدَّ لَکُمْ مِنْ أَکْلِهِ»

    حیوانات حلال گوشت را جز در صورت احتیاج به گوشت آنها، کشتار نکنید.»(60)

    در اسلام مثله کردن حیوانات و خوردن چهارپایان مثله شده، مورد نکوهش شدید قرارگرفته و در حدیث آمده است:

    کسی که حیوانی را مثله کند خداوند او را لعنت کرده است.»(61)

    نیز رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از مثله کردن حیوانات نهی نموده(62) چه رسد بهمثله کردن انسان، که متأسفانه در قرن توحّش و بربریت مدرن عصر حاضر، شکنجه و مثله نمودنانسان، یک امر عادی به شمار می رود.

    در اسلام حمله و هجوم به لانه جوجه های پرنده ها نهی شده و از بین بردن خواب و آسایشو استراحت آنها مورد نکوهش قرار گرفته است.

    رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده است:

    لاتَأْتُوا الْفِراخَ فی اَعْشاشِها وَ لاَالطَّیْرَ فی مَنامِهِ حَتّی یَصْبَحَ»

    به لانه جوجه ها حمله نکنید و در هنگام استراحت آنها، خواب و آسایش آنها را ازبین نبرید تا آن که صبح طلوع کند.»(63)

    ولی در قرن کنونی توحّش به جایی رسیده که بشر متمدّن امروزی از حمله به خانهانسانهای بی دفاع با پیشرفته ترین ابزارهای کشنده و رعب آور، هراس و ابایی ندارد.

    معاویة بن عمار از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت نموده که آن حضرت فرمود:

    از کشتن حیوانات به جز افعی، عقرب و موش بپرهیزید.»(64)

    چون وجود افعی، عقرب و موش در محیط زندگی انسان موجب ضرر و زیان است در موردنابودی آنها منعی نیامده و دلایل آن در حدیث ذکر شده است.

    اسلام به طیور و حیوانات و جنبنده ها آن قدر اهمیت داده که در کتابهای حدیثی بابی بهاحکام و قوانین مربوط به حیوانات و جانداران اختصاص داده شده است که با مراجعه و دقت درآنها در می یابیم که اسلام درباره محیط زیست و رعایت حقوق جانداران و حفاظت از آنها تا چهاندازه حساسیت نشان داده است.

    در اسلام تمام انسانها در برابر حمایت از حیوانات و جانداران مسؤول شناخته شده اند. دکتر

    گوستاولوبون نوشته است: در بلاد اسلامی جمعیت حمایت از حیوانات لازم نیست، این قطعه ازدنیا را می توان بهشت حیوانات دانست؛ مسلمانان حقوق سگ، گربه و طیور را رعایت می کنند،مخصوصا در مساجد و معابر، طیور با کمال آزادی پرواز می کنند، و در مناره ها لانه دارند،مسلمانان در این باره به گونه ای هستند که باید ما اروپائیان خیلی چیزها را از آنان بیاموزیم.

    6ـ اهتمام به نظافت و نهی از آلودگی

    اهتمام به نظافت و رعایت بهداشت یکی از مصادیق برجسته حفظ محیط زیست» است. دراسلام رعایت بهداشت و نظافت و پرهیز از آلودگی از جایگاه برجسته ای برخوردار است. رسولخدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ همواره امتش را با بیانهای مختلف به پاکیزگی ترغیب می نمود(65)و می فرمود:

    خداوند طیب و پاک است و پاکیزگی را دوست دارد؛(66) و هر قدر که می توانید نظافتنمایید، خداوند متعال اسلام را بر نظافت و پاکی بنا نهاده است، و به جز پاکان هرگزکسی داخل بهشت نمی شود.»(67)

    در اسلام، قضای حاجت در کنار نهرهای جاری و زیر درختان میوه دار مکروه و ناپسندشمرده شده است.(68) در اسلام تاکید شده است که زباله ها مانند مو، خون و ناخن دفن شوند.(69)

    اهمیت ویژه اسلام به نظافت و پرهیز از آلودگی، حمایت روشن اسلام را از حفظ محیطزیست، و نیالودن آن می رساند.

    پنج گروه دارای صدقه جاریه اند که ثواب آن پیوسته در نامه عملشان ثبت می شود: کسی که نهالی

    بکارد؛ کسی که چاه آبی حفر کند؛ کسی که مسجدی برای خداوند بسازد؛ کسی که قرآنی بنویسد، وکسی که فرزند صالحی به یادگار بگذارد. [حوزه]

    ارتش

    در سالهای اخیر حجم زیادی از جنگ افزارها خصوصا گونه های مربوط به جنگ شهری مثل سلاح های تهاجمی، تفنگ های تک تیرانداز و خودروهای امرپ از ارتش آمریکا به پلیس این کشور واگذار شده است.

    از روزی که جرج فلوید شهروند سیاه پوست آمریکایی در اتفاقی که بارها و بارها در ایالت متحده تکرار شده، توسط پلیس مینیاپولیس به قتل رسید جرقه اعتراضات سراسری در ایالات مختلف آمریکا زده و به سرعت شهرهای کوچک و بزرگ این کشور حتی پایتخت و نزدیکی کاخ سفید نیز به صحنه رویارویی پلیس و معترضان بدل شده است. در ابتدای امر صرفا پلیس های محلی با تجهیزات ضد شورش وارد خیابان ها شده و با معترضین برخورد کردند اما با بالا گرفتن درگیری ها، کار به حضور نیروهای گارد ملی و حتی خبرهایی در خصوص حضور بخش هایی از ارتش آمریکا نیز کشیده است.

    در این گزارش نگاهی به تجهیزات مورد استفاده توسط پلیس و گارد ملی آمریکا در این رویارویی چند روزه خواهیم داشت.

    پلیس آمریکا و ماجرایی به اسم نظامیگری

    پلیس آمریکا در سالهای اخیر و حتی مدت ها قبل از این اعتراضات، با بحثی به اسم نظامی گرایی پلیس رو به رو بوده است. این مسئله عبارت از انتقال حجم زیادی از تجهیزات مربوط به نیروهای مسلح آمریکا به درون سیستم پلیس و تامین امنیت داخلی آمریکاست که عملا پلیس این کشور را در مواردی هم ردیف ارتش در بحث تجهیزات قرار داده است. یکی از مهم ترین دلایل این مسئله، تهاجم آمریکا به عراق و افغانستان ، تولید حجم زیادی از جنگ افزارها خصوصا گونه های مربوط به جنگ شهری مثل سلاح های تهاجمی، تفنگ های تک تیرانداز و البته خودروهای موسوم به امرپ مخصوص مقابله با انفجارهای سنگین، باعث شد زمانی که آتش جنگ تا حدی در خاورمیانه فروکش کند پنتاگون با حجم زیادی از سلاح رو به رو شود که عملا نیازی به آنها نداشت.

    زره پوش پلیس در شهر سنتا مونیکا در ایالت کالیفرنیا

    این مسئله باعث شد که سیستم نظامی این کشور علاوه بر صادرات بخشی از این تجهیزات اضافه، قسمت هایی از آن را نیز در اختیار پلیس این کشور قرار دهد. در عین حال انتقال برخی از تاکتیک های نظامی به سیستم نیروهای عملیات ویژه آمریکا مثل یگان SWAT باعث اعتراض هایی در بین کارشناسان شده بود چراکه حجم خشونت و حملات ناگهانی این نیروها در جریان عملیات های گوناگون باعث کشته شدن افراد بیگانه به دلایل گوناگون شده است.

    بعد از قتل جرج فلوید و آغاز تظاهرات در شهرهای مختلف آمریکا، در ابتدا شاهد حضور نیروهای پلیس در خیابان های شهرهای مختلف بودیم. در ابتدا نیروهای پلیس به صورت معمول به تجهیزات حفاظت شخصی و باتوم در کنار سلاح های کمری استاندارد یا شوک دهنده الکترونیکی مجهز بودند. در ادامه تفنگ های پینت بال و البته نارنجک اندازهای مخصوص پرتاب گاز اشک آور و گلوله های لاستیکی وارد کار شد.

    با آنکه بارها هشدار داده شده بود که استفاده بی رویه و بدون هدف از گازهای اشک آور می تواند در صورت حضور افراد کم سن و سال یا دارای بیمارهای تنفسی در میان جمعیت مرگبار باشد، اما این رویه طی روزهای اخیر بارها تکرار شده است وحتی در جریان حضور ترامپ در کنار یک کلیسای آتش گرفته در نزدیکی کاخ سفید و پیاده روی ترامپ به سمت آن ، نیروهای پلیس از چند ساعت قبل با گاز اشک آور به تظاهرکنندگان در مسیر حمله کرده تا شرایط برای حرکت ترامپ به سمت کلیسا را آماده کنند.

    پلیس آمریکا در مقابل تظاهرکنندگان مجهز به نارنجک انداز 6 تیری

    درگیری پلیس با استفاده از گاز اشک آور برای متفرق جمعیت از نزدیکی کلیسایی که ترامپ قصد بازدید از ان را داشت

    تک تیرانداز تیم حفاظتی ترامپ در واشنگتن مجهز به اسلحه MK13 Mod 7

    درباره گلوله های لاستیکی نیاز به توضیحات بیشتری است. گلوله های لاستیکی سلاحی به جهت عملیات های ضد شورش و قابلیت مرگباری کمتر هستند اما در صورت استفاده غلط توسط شخصی با آموزشی نا مطلوب یا استفاده عمدی به صورت غیر استاندارد توان ایجاد آسیب ها و فلج های دائمی و حتی زخم های منجر به مرگ نیز می شود.

    نمونه ای از گلوله های سنگین لاستیکی استفاده شده در تظاهرات اخیر آمریکا

    در روزهای اخیر تصاویر زیادی از افراد مختلف در آمریکا پخش شده که توسط گلوله های لاستیکی مورد اصابت قرار گرفته و دچار خونریزی های شدید شده اند. پیش از این نیز در جریان اعتراضات در فرانسه موسوم به حرکت جلیقه زردها نیز استفاده از نوعی از همین مهمات باعث آسیب های شدید از جمله نابینایی تعداد زیادی از تظاهر کنندگان شد.

    تصاویر مربوط به برخی از مصدومین در تظاهرات آمریکا با گلوله های لاستیکی

    نکته جالب در خصوص گازهای اشک آور و گلوله های لاستیکی مورد استفاده توسط پلیس آمریکا این که حجم زیادی از آنها ساخت شرکت های انگلیسی است و به آمریکا صادر شده است. رومه ایندیپندنت در روزهای اخیر در گزارشی به این موضوع پرداخته است. در سالهای اخیر گروه های حقوق بشری بارها از دولت لندن درخواست کردند صادرات این موارد به آمریکا را متوقف کند اما انگلیسی ها خصوصا بعد از مباحث مربوط به خروج از اتحادیه اروپا که نیاز به همکاری با آمریکا و البته کسب درآمد قابل توجه داشتند به صادرات این اقلام به آمریکا ادامه دادند.

    ورود گارد ملی به خیابان های آمریکا با تجهیزات خاص

    با افزایش سطح درگیری ها در شهرهای آمریکا یگان های گارد ملی این کشور در کنار نیروهای پلیس وارد کار شدند. نیروهای گارد ملی آمریکا بخشی از نیروهای مسلح این کشور هستند که به صورت ایالتی در نقاط مختلف حضور دارند و در مواقع ضرورت با فرمان فرماندار ایالت یا رییس جمهور وارد عمل می شوند.با نگاهی به تصاویر متوجه می شویم این نیروها گاهی در نقش ضد شورش با کلاه و سپر و باتوم در خیابان حاضر شدند و در مواردی نیز با تجهیزات کامل جنگی و سلاح های تهاجمی سری M16 یا M4 و جلیقه ضد گلوله و کلاه کولار و خودروهای تاکتیکی هاموی در خیابان ها حضور پیدا کردند.

    نیروهای گارد ملی در خیابان های آمریکا

    در عین حال، اخباری در خصوص بروز شواهدی از دخالت مستقیم یگان هایی از نیروی زمینی ارتش آمریکا و احتمال حضور لشکر 82 هوابرد در درگیری های خیابانی نیز مطرح شده است. این که یک نیروی نظامی با تخصص عملیات هوابرد که برای عملیات در پشت خطوط دشمن آموزش دیده وارد یک معرکه خیابانی شود می تواند نشان از بحرانی بودن اوضاع و امکان بروز درگیری شدید مسلحانه بین طرفین باشد. اخیرا ژنرال مارک الکساندر میلی به عنوان رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا و بلند پایه ترین نظامی این کشور در خیابان های واشنگتن نیز حضور یافته و وضعیت را بررسی کرده است؛ مسئله ای که در در درگیرهای اجتماعی سابق آمریکا تقریبا هرگز رخ نداده و در عین حال بالگردهای ارتش آمریکا نیز در چند نوبت در ارتفاع بسیار پایین بر فراز پایتخت آمریکا به پرواز در آمده اند و برخی فیلم ها از احتمال شلیک مستقیم به مردم از آسمان، منتشر شده است.

    ژنرال مارک الکساندر میلی در خیابان های واشنگتن

    با این اوصاف حتی کارشناسان داخلی نیز در این میان نسبت به احتمال بروز درگیری بین ارتش و مردم با توجه به مسلح بودن نزدیک به 80 درصد مردم آمریکا هشدار داده اند چراکه در شب های گذشته چندین مورد تیراندازی در متقابل بین نیروهای پلیس و معترضین گزارش شده و این احتمال می رود که در صورت افزایش روند خشونت ها این مسئله گسترش نیز پیدا کند.

    هرچند نحوه مواجهه و پوشش این تظاهرات سراسری و اعتراض امیز در رسانه های فارسی زبان متعلق به انگلیس و آمریکا و حتی حکومت سعودی، به هیچ وجه قابل مقایسه با هر نوع تظاهرات و اعتراض هرچند کوچک در کشورمان نیست اما نوع تصاویر منتشره در شبکه های اجتماعی می تواند به افکار عمومی داخل کشورمان کمک کند تا متوجه شوند تفاوت ها میان نیروی انتظامی حاضر در خیابان های کشورمان و یگانهای تا دندان مسلح آمریکا و انبوه لباس شخصی های مسلح در این کشور چقدر زیاد است.

    اعتراضات آمریکا

    در آمریکا بیش از چهل میلیون نفر بیکار شده‌اند، اقتصاد دچار رکود شده، نابرابری ثروت و قطبی‌شدن جامعه به نهایت خود رسیده است. آمریکا به سرعت در حال نزدیک شدن به اعتراضات و ناآرامی‌های گسترده است.

    پایگاه آمریکایی نیشن‌انداستیت در یادداشتی به قلم تیلور داردن نوشت: در پی تداوم ناآرامی‌ها و اعتراضات به تبعیض نژاد سراسری در آمریکا در پی مرگ جورج فلوید سیاهپوست ۴۶ ساله آمریکایی، فرمانده گارد ملی و فرماندار مینه‌سوتا خواستار استقرار چند هزار سرباز دیگر از گارد ملی برای مقابله با اعتراضات گسترده در مینه‌سوتا و مینیاپولیس شد.

    نقشه اعتراضات سراسری در آمریکا - منبع: نیویورک تایمز

    تاکنون در حداقل ۱۴۰ شهر در سرتاسر آمریکا اعتراضات به تبعیض نژادی آغاز و در اکثر شهرهای آمریکا حکومت نظامی اعلام شده و ۲۱ شهر دیگر گارد ملی را فعال کرده‌اند. اما اینگونه اقدامات از سوی دولت آمریکا سؤال‌های متعددی را در خصوص نیات واقعی و پنهانی حاکمیت این کشور برای مواجهه با معترضان به وجود آورده است.

    بیشتر بخوانید:

    اعلان جنگ ترامپ علیه سیاه‌پوستان/ رئیس‌جمهور آمریکا چگونه آتش خشم معترضان را شعله‌ورتر کرد +عکس و فیلم

    حکومت آمریکا از قبل خود را برای این روزها آماده کرده بود

    شاید بد نیست نگاهی به گذشته بیندازیم جایی که چندین سال قبل، فرماندهی شمالی ارتش ایالات متحده در آریزونا تاکتیک‌های کنترل غیرخشونت‌آمیز شورش» را در سال ۲۰۱۸ تمرین کردند. شاید این اقدام، تدارکی بود برای مقابله با ناآرامی‌های اجتماعی گسترده در سراسر این کشور. آیا حاکمیت آمریکا می‌دانسته که چنین روزی فرا خواهد رسید و خود را آماده مقابله با این شرایط می‌کرد؟.

    دونالد ترامپ همچنین در اواخر ماه مارس یک فرمان اجرایی را امضا کرد که به پنتاگون اجازه می‌دهد تا یک میلیون نیروی نظامی را برای مقابله با شیوع ویروس کرونا در آمریکا بسیج کند. این فرمان اکنون می‌تواند در رابطه با ناآرامی‌های اجتماعی به کار گرفته شود. دیر یا زود فرمانداران ایالات دیگر نیز مانند فرماندار مینه‌سوتا به نیروهای گارد ملی متوسل خواهند شد. حتی مشاهده شد که دولت فدرالی آمریکا یک پهپاد نظامی را بر فراز مینیاپولیس برای جاسوسی از معترضان به پرواز درآورده است.

    یک توفان تمام‌عیار در آمریکا به راه افتاده است. ۴۰ میلیون نفر بیکار شده‌اند، اقتصاد دچار رکود شده، نابرابری ثروت و قطبی‌شدن جامعه به نهایت خود رسیده است، آمریکا به سرعت در حال نزدیک شدن به اعتراضات گسترده و ناآرامی و آشوب طی ماه‌های تابستان پیش رو است. تصور کنید وقتی که دولت این کشور اعطای پول به افرادی که اخیراً شغلشان را از دست داده‌اند را متوقف کند چه اتفاق وحشتناکی خواهد افتاد؟

    آمریکا را به منطقه جنگی تبدیل می‌کنیم

    از سویی دیگر معترضان نیز به اقدامات وحشیانه و برخورد خشونت‌آمیز پلیس آمریکا در مقابله با اعتراضات مردمی واکنش نشان داده‌اند. در همین رابطه خبرگزاری راشاتودی گزارش داد یکی از فعالان اجتماعی در رابطه با اعتراضات و ناآرامی‌های بیشتر و شدیدتر در شهرش هشدار داده است. وی همچنین هشدار داد که برای بازیابی آرامش باید تغییر گسترده حاکمیتی و سیستمی در کشور صورت گیرد.

    کایلا جانسون که هنگام تظاهرات مسالمت‌آمیز، مورد حمله نیروهای پلیس قرار گرفته بود به راشاتودی گفت که قبل از شروع ناآرامی‌ها در ابتدای هفته جاری، اعتراضات غیرخشونت‌آمیز با گلوله‌های پلاستیکی، گاز اشک‌آور و تاکتیک‌های زرهی پاسخ داده شد.

    جانسون گفت:

    پلیس با مواد منفجره به من حمله کرد. من به خاطر اعتراض مسالمت‌آمیز، توسط پلیس مینیاپولیس دچار سوختگی درجه دو شدم. این کشوری است که ما اکنون در آن زندگی می‌کنیم». جامعه مدنی باید محکم بایستد و ترسی از خود نشان ندهد، و افزود که نظم تنها زمانی دوباره برقرار خواهد شد که تغییراتی درون سیستم» صورت گیرد.

    سوءاستفاده نژادپرستان سفیدپوست از اعتراضات مسالمت‌آمیز سیاهپوستان

    با این وجود، وی همچنین مدعی شد که فرصت‌طلبان پیشاپیش وارد عمل شده» و از برخی اعتراضات سوءاستفاده کرده‌اند، و گفته می‌شود که نژادپرستان سفیدپوست آغازگر غارت» در شهر بوده‌اند. وی افزود این وضعیت احتمالاً بدتر می‌شود، حتی علی‌رغم اینکه به مردم گفته‌شده که در خانه بمانند.

    لازم به ذکر است مینیاپولیس و دیگر شهرهای بزرگ آمریکا شاهد تظاهرات‌هایی بوده که اکنون حدود یک هفته است که ادامه دارد، و در برخی موارد نیز غارت و شورش‌هایی گزارش شده است. گارد ملی آمریکا نیز به بهانه برقراری مجدد نظم و قانون به شهرهای مختلف این کشور اعزام و حکومت نظامی اعلام شده است. گفته می‌شود این اعتراضات در روزهای آینده گسترده‌تر خواهد شد.[مشرق]


    کاربران توییتر از آنجایی که امسال ملت انقلابی ایران به دلیل محدودیت‌های کرونایی امکان حضور در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) را نداشتند با انتشار مطالبی یاد و خاطره آن فقید بزرگ را گرامی داشتند.


    شهادت امام صادق علیه السلام

    حضرت آیت الله صافی گلپایگانی، به مناسبت سالروز شهادت امام صادق علیه السلام نوشتاری با عنوان در سوگ پیشوای معرفت و فضیلت» ارائه کرده اند.

     حضرت آیت الله صافی گلپایگانی، به مناسبت سالروز شهادت امام صادق علیه السلام نوشتاری با عنوان در سوگ پیشوای معرفت و فضیلت» ارائه کرده اند.که به این شرح است:

     بسم الله الرحمن الرحیم

    قال الله الحکیم فی کتابه الکریم: یَا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»(۱)

    حضرت امام جعفر صادق علیه السلام با آن شخصیت بسیار با عظمت علمی ‌و جامع الأطرافشان، بر تمامی عالم اسلام حق دارند، یعنی در تمام رشته‌های علمی، اسلامی، ‌از ایشان، هدایت‌ها و معارفی که کافی و وافی باشد باقی مانده است؛ در رشته الهیات، عقاید، توحید، اخلاق، فقه، احکام، تفسیر قرآن و همه علومی ‌که در اسلام مطرح بوده، آثار حضرت صادق علیه السلام درخشندگی و تابندگی فوق‌العاده‌ای دارد که نه فقط در بین ما شیعیان، بلکه در تمام عالم اسلام، جلوه خودش را دارد.

    افقه و افضل امّت

    مدرسه‌ای که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام برای امّت اسلام افتتاح کردند، اگر نبود می‌توان گفت دین ناقص می‌ماند. هر چه از اصول و فروع که لازم بود فرمودند. ابوحنیفه می‌گوید: مَا رَأیتُ أفقهَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد؛ من فقیه‌تر از جعفر بن محمّد ندیدم.»(۲)

    ابن عقده متوفای ۳۳۳ هجری - که از محدّثان معتبر و مورد قبول نزد عامه مسلمانان از شیعه و سنّی است- کتابی نوشته به نام أسماء الرِّجال الّذین رووا عن الصادق علیه السلام» و در آن کتاب نام چهار هزار نفر را نقل کرده که همه از حضرت صادق علیه السلام حدیث نقل کرده‌اند و اخذ علم نموده‌اند، که متأسفانه این کتاب مانند کتاب‌های دیگر از بین رفته فقط بزرگانی از آن یاد کرده‌اند.(۳)

    نجاشی در رجال خود از احمدبن عیسای اشعری نقل کرده، می‌گوید: قَالَ: خَرَجتُ إلَی الکُوفَةِ فِی طَلَبِ الحَدیثِ فَلَقیتُ بِها الحَسنَ بنَ عَلی الوَشّاء فَسَألتُهُ أنَ یَخرُجَ إلی کِتابِ العَلاء بنِ رَزین القلاء وَ أبان بن عُثمان الأحمر فَأخرَجَهُما إلیّ فَقُلتُ لَهُ: أحَبُّ أن تُجیزَهُما لِی. فَقَال لِی: یَا رَحِمَک اللهُ وَ ما عَجَلتُک أذهَب فَاکتُبهُما وَ أسمع مِن بعد. فَقُلتُ: لا آمُنُ الحَدثان‏. فَقَال: لَو عَلِمتُ أنَّ هذا الحَدیثَ یَکُونُ لَه هذَا الطَّلب لاستَکثَرتُ مِنهُ فَإنّی أدرَکتُ فِی هذَا المَسجِد تِسع‌مِائة شیخٍ کُلٌّ یَقُولُ حَدَّثَنی جَعفَرُ بنُ مُحمَّد؛ من در طلب علم حدیث به کوفه رفتم و در آنجا به خدمت حسن بن علی وشا رسیدم، به او گفتم: کتاب علاء بن زرین و ابان بن عثمان احمر را به من بدهید تا از روی آن‌ها نسخه‌برداری کنم؛ او آن دو کتاب را به من داد، گفتم: اجازه روایت نیز بدهید. فرمود: خدا تو را رحمت کند، چقدر عجله داری ببر بنویس؛ سپس بیا برای من بخوان تا بشنوم؛ آن‌گاه اجازه روایت بدهم. گفتم: بر خودم از پیشامدهای زمان خاطر جمع نیستم.

    حسن بن وشا گفت: عجب! اگر من می‌دانستم که حدیث اینگونه مشتری و خواهان دارد، بیشتر از این جمع می‌کردم. من در مسجد کوفه ۹۰۰ شیخ را درک کرده‌ام که همه می‌گفتند: حدیث کرد مرا جعفر بن محمد.»(۴)

    در رشته‌های دیگر علمی، ‌مثل علوم جدیده امروز، مانند شیمی ‌و فیزیک نیز حضرت شاگردانی داشته‌اند که فوق‌العاده بودند، مثل جابر بن حیان که وقتی کتاب‌هایش را در اروپا ترجمه کردند لقب پدر شیمی ‌به او دادند، هزار یا پانصد کتاب در رشته‌های مختلف علوم دارد و دائماً از حضرت امام صادق علیه السلام روایت می‌کند؛ شخصیتی است که علوم و اطلاعات علمی ‌عجیب و غریبی داشته است. او یک شاگرد از شاگردان حضرت است. در رشته‌های دیگر هم، حضرت شاگردانی داشته است، مثلاً رشته تشریح یا همین توحید، که در رساله توحید مفضّل آمده است.

    در بسیاری از فروع فقهی، فقط یک روایت از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام هست. اصلاً به‌واسطه روایاتی که از ایشان هست فقه و احکام دین به ما رسیده است.

    امام صادق و معرّفی امام عصر علیهماالسلام

    مرحوم شیخ صدوق و شیخ طوسی رحمهماالله هریک به سند خود، حدیث مفصلی را از سدیر صیرفی» روایت کرده‌اند که در آن، گریه و ندبه امام جعفر صادق علیه السلام بر غیبت صاحب‌امان علیه السلام بیان شده است. برای رعایت اختصار، جمله‌ها و مضمون قسمتی از این حدیث شریف را نقل می‌نماییم:

    سُدیر صیرفی می‌گوید: من و مُفضّل بن عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب به محضر آقایمان حضرت صادق علیه السلام شرفیاب شدیم. دیدیم حضرت بر روی خاک نشسته و لباسی که از مو بافته شده و طوق‌دار و بی‌گریبان بود، پوشیده است و مانند فرزند مرده جگرسوخته گریه می‌کند. آثار حزن و اندوه از گونه و رخسارش آشکار، و اشک کاسه چشم‌هایش را پر کرده بود و می‌فرمود:

    سَیِّدِی! غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی، وَضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی، وَابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی. سَیِّدِی! غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ، وَفَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یَفْنِی الْجَمْعَ وَالْعَدَدَ .؛ ای آقای من! غیبت (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و آرامش و راحت دلم را ربوده است. آقای من! غیبت تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته، و از دست‌دادن یکی پس از دیگری، جمع و عدد را فانی می‌سازد. پس احساس نمی‌کنم به اشکی که در چشمم خشک می‌گردد و ناله ای که در سینه‌ام آرام می‌گیرد، مگر آن که مصائب بزرگ‌تر و دل‌خراش‌تر و پیشامدهای سخت‌تر و ناشناخته‌تر در برابر دیده‌ام مجسّم می‌شود.»

    امام صادق(ع)

    سدیر گفت: عقل از سر ما پرید و دل‌های ما از غم و اندوه این پیشامد هولناک و حادثه خطرناک پاره شد، و گمان کردیم از اتّفاق ناگوار کوبنده‌ای این‌چنین گریان و سوگوار است، یا از روزگار به او مصیبتی رسیده است.

    عرض کردیم: خدا دیدگانت را نگریاند ای پسر خیرالوری! از چه پیشامدی این‌گونه گریانی و از دیده اشک می‌باری؟ چه حالی روی داده که این‌گونه سوگواری؟

    حضرت چنان آه عمیقی کشید که ناراحتی‌اش از آن افزون شد، و فرمود: وای بر شما، بامداد امروز در کتاب جَفر نگاه کردم و آن کتابی است که علم مرگ‌ها و بلاها و آنچه واقع شده و تا روز قیامت واقع می‌شود، در آن مندرج است و خدای، محمّد صلی الله علیه و آله و امامان بعد از او را به آن اختصاص داده است و تأمّل کردم در موضوع ولادت غایب ما و غیبت و طول عمر او و گرفتاری‌های مؤمنان در آن زمان، و شک‌هایی که از جهت طول غیبت در دل‌هایشان پیدا می‌شود، و اینکه بیشتر آنها از دین برگردند و رشته اسلام را از گردن بردارند (تا آخر حدیث).»

    عظیم ترین مکتب و دانشگاه

    این چه مدرسه‌ای بوده است؟ این چه علوم و معارفی بوده است که این‌ها داشته‌اند؟ مرور زمان نشان داد این‌که پیغمبر اکرم بارها می‌فرمود: عترت من، اهل بیت من؛ أُذَکِّرُکُمُ‏ اللهَ‏ فِی أَهْلِ بَیْتِی»(۵) و یا لَا تُعَلِّمُوهُمْ‏ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ»(۶) این‌ها همین طور نبود که مثلاً چون قوم و خویش او هستند این را بفرماید، بلکه برای همین مقامات و علوم و درجاتی بود که این‌ها داشتند.

    احمد بن عبد العزیز معروف به ابن عیاش از علمای بزرگ ما در قرن چهارم که در سال ۴۰۱ وفات کرده است کتابی دارد به نام مُقتَضَب الأثَر فِی النَّصِّ عَلی الائمَّة الإثنی عَشَر» من بیش از ۵۰ سال پیش نسخه‌ای از آن را دیدم که خوب چاپ نشده بود. تصمیم گرفتم مجدد آن چاپ شود و برای این‌که معلوم شود که این کتاب اثر آن وقت‌ها است، به همان شکل چاپ کردم و تمامی مدارک و شواهد را دیدم و از کتاب‌های دیگر که بعد از آن روایت کرده‌اند همه را استخراج کردم و مقدمه‌ای هم بر آن نوشتم که در آن، کلامی از شبراوی رییس اسبق جامعه الأزهر نقل نمودم. الشیخ عبدالله الشبراوی کتابی به نام الإتحاف بحبّ الأشراف» دارد که در موضوع فضایل سادات نوشته است. او در آن کتاب از قول بعض اهل علم نقل می‌کند که:

    إنَّ آلَ البَیتِ حَازُوا الفَضَائلَ کُلَّها عِلماً وَحِلماً وَ فَصَاحَةً، وَ ذَکاءً وَ بَدیهَةً وَ جُوداً وَ شُجَاعَةً. فَعُلُومُهُم لا تَتَوَقَّفُ عَلی تَکرارِ دَرسٍ، وَلا یَزیدُ یَومَهُم فِیها عَلی مَا کَانَ بِالأمسِ. بَل هِیَ مَواهِب مِن مَولاهِم. مَن أنکَرَها وَ أرادَ سَترَها کَانَ کَمَن أرادَ سَترَ وَجهِ الشَّمسِ. فَمَا سَأَلَهُم فِی العُلومِ مُستَفید وَ وَقفوا  وَلا جَری  مَعَهُم فی مِضمَار الفَضلِ قَومٌ  إلّا عَجَزُوا وَ تَخَلَّفُوا وَ کَم عَایَنُوا فِی الجِلاد و الجِدالِ  أمُوراً، فَتَلَقَّوها  بِالصَّبرِ الجَمیلِ،  وَمَا استَکَانُوا و ما ضعفوا تقرّ  الشقائق إذا هدرت شقائقهم و تصغی الأسماع إذا قال قائلهم  و نطق ناطقهم سجایا خصهم بها خالقهم»

    می‌گوید: هر کس فضایل اهل بیت علیهم السلام را منکر شود، مثل کسی است که بخواهد آفتاب را بپوشاند. و هیچ‌کس از آن‌ها تا به حال سؤالی نکرده که آن‌ها در جواب بمانند.

    تا این‌که می‌گوید: وَقَد أشرَقَ نُورُ هذِه السِّلسلةِ الهَاشِمیّة، وَالبیضَةُ الطَّاهرة النبویة، والعِصَابة العَلَویة، وَهُم إثناعشر اماماً مَناقِبُهم عَلیة، وَ صِفاتهم سَنِیة، وُنُفُوسُهم شَریفَة أبیه، و أرومَتُهم کریمة محمّدیة. ثم ذکر اسمائهم الشریفة علیهم الصلوة والسلام.»

    وم رجوع به اهل بیت علیهم‌السلام

    و امّا متأسفانه در عالم اسلام، ت به سمت ترک رجوع به اهل بیت علیهم‌السلام پیش رفت تا آنجا که مثل بخاری از حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام یک روایت هم نقل نکرده است. به قول شاعر:

    قضِیَّةٌ أشْبَهَ بِالمرْزِئَةِ * هذا البُخاریّ إمامُ الفِئَةِ

    بِالصَّادِقِ الصِّدِّیقِ ما إحتجَ فی *صَحیحِهِ وَ احتجّ بِالمرجِئَة

    وَمِثل عُمران بْن حطان أو * مَروان وَ ابْن المرأة المخْطِئة

    مُشْکِلَة ذات عوار إلی * حیْرَة أرباب النّهْی مُلْجِئَة

    وَحَقُّ بَیْت یمّمته الوَری *مغذة فی السّیرِ أو مُبْطِئة

    إنَّ الإمَامَ الصَّادِقَ المجْتَبی * بفَضْلِهِ الآی أتَت منبئة

    أجَلّ مِنْ فی عَصْرِه رُتْبَة * لم یَقْتَرِفْ فی عُمْرِه سَیِّئَة

    قَلامة مِنْ ظفر إبهَامِه * تَعْدِلُ مِنْ مِثْلِ البُخاری مِئَة(۷)

    ما باید قدر مکتب اهل بیت علیهم السلام و این معارف و هدایت‌هایی که از آن بزرگواران در دست ماست را بدانیم و این تعالیم نورانی را به گوش جهانیان برسانیم تا تشنگان حقیقت و معرفت، از این اقیانوس بی نظیر بهره‌مند گردند و همگان در این دانشگاه بزرگ، زانوی شاگردی بزنند.

    باید دوستداران علم و فضیلت، در ایام شهادت آن امام همام علیه السلام، همانند سابق در مجالس عزای آن حضرت شرکت ‌کنند و با شکوه هر چه بیشتر این ایام را تجلیل و احترام نمایند.

    پی‌نوشت‌ها:

    ۱. ای مؤمنان! تقوای الهی پیشه سازید و با راستگویان همراه باشید. سوره توبه، آیه ۱۱۹.

    ۲. طبقات الحفاظ؛ الذهبی، الطبقة الخامسة، ص۱۶۶.

    ۳. در رجال علامه حلی؛ قسم دوم، باب چهارم، شرح حال احمد بن محمد بن سعید معروف به ابن عقدة و رجال طوسی، المقدمة به این کتاب اشاره شده است.

    ۴. رجال نجاشی؛ شرح حال حسن بن علی بن زیاد الوشا.

    ۵. بحارالانوار؛ج۲۳،باب۷،حدیث۱۰.

    ۶. کافی؛ جلد۱، بَابُ مَا نَصَّ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ رَسُولُهُ عَلَی الْأَئِمَّةِ.

    ۷. این ابیات از شاعر شهیر أبوبکر بن شهاب الدّین علویّ حضرمیّ می‌باشد.

    امام صادق

     مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی برای دسترس‌پذیرتر کردن روایات ائمه علیهم السلام، پایگاه جامع الاحادیث را با بیش از ۳۹۱ هزار حدیث بر بستر اینترنت راه‌اندازی کرده است.

     اهمیت روایات و احادیث نورانی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در عرصه مطالعات دینی و اسلامی و پژوهش‌های حدیثی بر کسی پوشیده نیست، به‌ویژه در عصر دیجیتال که می‌توان با کمک ابزارهای فناورانه و هوش مصنوعی بر سرعت و دقت در پژوهش‌های علمی و حدیثی افزود.

    بر همین اساس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی برای پاسخ به این نیاز پژوهشگران پس از ارائه نرم‌افزار ارزشمند جامع الاحادیث ۳.۵ و سایر نرم‌افزارهای ویندوزی حدیثی، برای دسترس‌پذیرتر کردن روایات ائمه علیهم السلام پایگاه جامع الاحادیث را با بیش از ۳۹۱ هزار حدیث بر بستر اینترنت راه‌اندازی کرد.

    از میان حجم انبوه احادیث ارائه شده بر روی پایگاه جامع الاحادیث، بیش از ۱۳۸ هزار حدیث را روایات صادر شده از امام صادق علیه السلام تشکیل می‌دهد که بیانگر عظمت علمی آن امام همام است و دسترسی سریع و آسان به کمیت بسیارِ احادیثِ این امام همام می تواند راهگشا و مفید برای خیل عظیم علاقه‌مندان و حدیث‌پژوهان علوم اسلامی و معارف اهل بیت علیهم السلام باشد تا از این طریق در اقیانوس ژرف و گسترده علمی امام صادق علیه السلام، توشه های علمی برگیرند.

    گفتنی است، یکی از مهمترین ویژگی‌های وب‌گاه جامع الاحادیث حدیث محوری در شیوه‌ی عرضه است. در این وب‌گاه به جای عرضه متن کامل کتاب‌ها، فهرست کاملی از احادیث اهل بیت علیهم السلام از کتاب‌های حدیثی استخراج و ارائه شده است که این نوع فضا امکان ارائه امکانات بیشتری در ارتباط با هر حدیث را فراهم نموده است.

    همچنین، پایگاه جامع الاحادیث با بهره‌گیری از روش متن کاوی، روایاتی که شباهت بالای لفظی آنها دال بر اتحاد آنها بوده، گردهم آورده و با عنوان گروه‌بندی احادیث» در اختیار کاربران قرار داده است و کاربران با مشاهده احادیث گروه‌بندی شده می‌توانند ضمن پیشگیری از مشکلات ناشی از تکرار پاسخ‌ها، از مزایای مشاهده همزمان نسخه های مختلف یک روایت که بر اساس تاریخ مرتب شده ‌اند بهره ‌مند گردند.

    از دیگر امکانات ارائه شده در پایگاه جامع الاحادیث می‌توان ترجمه و شرح حدیث،  احادیث هم نشانی، احادیث مرتبط، اطلاعات سندی، حدیث در کتب، ترجمه حدیث در کتب و . اشاره نمود که بر  ارزش و سهولت استفاده از منابع این پایگاه افزوده است.

    همچنین، با توجه به تعداد بالای احادیث، کاربران میتوانند احادیث را بر اساس عوامل مختلفی مانند منابع، احادیث تفکیکی هر یک از معصومان علیهم السلام و احادیث ترجمه‌دار، اندازه حدیث و قرن  فیلتر نمایند.

    لازم به ذکر است،:مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی به تازگی نیز با توجه به احساس نیاز و درخواست مکرر کاربران نور، نرم‌افزار جامع الاحادیث همراه که نسخه اندروید پایگاه ارزشمند جامع الاحادیث است را تولید کرد و به‌صورت رایگان در اختیار حدیث‌پژوهان و عموم علاقه‌مندان قرار داد.[حوزه]


     آیت الله العظمی سبحانی

    حضرت آیت الله سبحانی گفتند: امام صادق(ع) با تدبیر الهی و روش های خردمندانه بی نظیر خود نهضت عاشورا را زنده نگه داشت، و در احیا، گسترش، بزرگداشت و پاسداری نهضت حسینی نقش بی بدیلی ایفا کرد.

     حضرت آیت الله جعفر سبحانی پیامی به همایش بین المللی مجازی نهضت حسینی در مکتب امام صادق» عصر امروز در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد صادر کردند که متن آن به این شرح است:
     
    بسم الله الرحمن الرحیم
    إنّ الحسین مصباح الهدی وسفینة النجاة
    حسین بن علی(علیهما السلام) چراغ هدایت و رستگاری و کشتی نجات از غرق در مهلکه ها است.
    مراسم اربعین - بدون شک - پر شکوه ترین حرکتی است که در طول سال در جهان امروز برگزار می گردد. مراسمی است پرشور، پر احساس، همگانی، تکان دهنده و وحدت آفرین که روز به روز بر عظمت و اهمیت آن افزوده می گردد و بسان امواجی که هر چه از مرکز پیدایش خود دورتر می گردد، پر دامنه تر و وسیع تر می شود، با این تفاوت که امواج دریا با توسعه خود ضعیف تر می گردند ولی موج اربعین هم وسیع تر و هم نیرومندتر می شود. این هم از عجایب تاریخ نهضت حسینی است.
    امام حسین (ع) فرزند اسلام و فرزند پیامبر (ص) و تربیت یافته دامان وحی، برای حفظ موجودیت این آیین پاک، برای کوبیدن دشمنان دین ، و برای احیای اصول حق و عدالت که می‌رفت با گسترش سلطه بنی امیه به کلی برچیده شود،  قیام کرد و این رسالت بزرگ را با فداکاری بی نظیر خود و به قیمت خون پاک خود و فرزندان و یارانش انجام داد.
    او راه و رسم فداکاری، آزادگی، شهادت و افتخار، جانبازی و فضیلت، تسلیم نشدن در برابر کجرویها و ستمگریها، مردانگی و شهامت را به بشریت آموخت.
    او بحق رهبر آزادگان و سر سلسله شهدای راه خدا است، و همین موضوع است که به تاریخ زندگی او رنگ ابدیت بخشیده و دلهای آزادگان و مجاهدان و مردم با ایمان و حق طلب را به سوی خود مجذوب ساخته است.
    اگر شخصیت امام حسین علیه السَّلام جاودانی و جهانی است به این دلیل است که ستیز حق و باطل، پیکار عدالت با بیدادگری، مخصوص قوم و ملت و زمان و مکان معینی نیست.
    پیغمبر گرامی ما (ص) سالها پیش از شهادت فرزندش، امام حسین (ع)، این حقیقت را پیش بینی کرده و فرمود: شهادت امام حسین (ع) آن چنان شعله‌ ای از عواطف واحساسات را در دلهای مردم با ایمان برمی افروزد، که هرگز سرد و خاموش نمی گردد».
    نهضت حسینی مربوط به عصر و زمان خویش نیست، بلکه یک مکتبی است برای بشر که در مقابل نظام های فاسد و مستبد که هر نوع آزادی را از انسان ها سلب می کنند، دست روی دست نگذارند و به مبارزه عدالت طلبانه در راستای احقاق حقوق انسانها برخیزند و لذا حسین بن علی علیهما السلام می فرماید: انّی خرجت للاصلاح فی أُمّة جدّی»، قیام من به منظوراصلاح و قطع ریشه های گندیده حکومت جائر و سامان دادن به نظام اسلامی است.
    سرور آزادگان با شهادت خود در روز عاشورا حیات جاودانه پیدا کرد و لذا امروز هم حسین علیه السلام زنده است، زیرا مکتب او زنده است.
    نه تنها حسین  سلام الله علیه زنده است بلکه کلیه یاران او که در عاشورای حسینی شربت شهادت نوشیدند، زنده هستند، از این رو می توان گفت همه انقلابیون جهان که برای خدا، و رفع ظلم از زندگی مستضعفان برخاسته اند در پیشگاه خدا زنده هستند، چنان که می فرماید:
    "وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ" (آل  عمران:169)
    هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.»
    امام صادق علیه السلام با تدبیر الهی و روش های خردمندانه بی نظیر خود نهضت عاشورا را زنده نگه داشت، و در احیا، گسترش، بزرگداشت و پاسداری نهضت حسینی نقش بی بدیلی ایفا کرد.
    آن حضرت با ایجاد شبکه گسترده تبلیغاتی حقیقت و ماهیت قیام حضرت سیدالشهدا (ع) و اصحاب بزرگوارش را بیان داشت و آن را برای همیشه الهام بخش و جاویدان نمود.
    در اینجا کلام خود را با سه بیت به پایان می رسانم:
    پایان زندگــانی هــرکس به مرگ اوست * جز مرد حق، که مرگ وی آغاز دفتر است
    آغاز شد حیات حسینـــی به مرگ او  * این قِصّه، رمز آب حیات است و کوثر است
    سربازی حسین و سرافرازی حسین  *  امروز، زینت سر هر تاج و افسر است                               
    قم ـ حوزه علمیه

    جعفر سبحانی                                                                                                                                                                                                   آیت الله خاتمی مطرح کرد؛

    راهبردهای هفتگانه امام صادق(ع) برای پاسداشت قیام عاشورا

    آیت الله خاتمی

     عضو شورای عالی حوزه های علمیه، با اشاره به راهبردهای هفتگانه امام صادق(ع) برای پاسداشت قیام عاشورا گفت: از جمله آنها تأکید بر زیارت، عنصر عاطفه و گریه، عنصر شعر، مجلس گرفتن و استفاده از ترتب امام حسین(ع) است.

     آیت الله سید احمد خاتمی در همایش بین المللی مجازی نهضت حسینی در مکتب امام صادق» که عصر امروز در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد، با بیان این که نهضت امام حسین(ع) از زمان شهادت حضرت پیوسته به عنوان یک پرچم برای اهل بیت(ع) مطرح بوده است، گفت: این پرچم، پرچم احیای دین، امر به معروف و نهی از منکر، آزادگی و ظلم ستیزی است.

    عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر این که امامان در عرصه ی راهبردهایی داشتند، گفت: از جمله راهبردهایی که هیچگاه از نگاه اهل بیت(ع) دور نشد، احیای نهضت سالار شهیدان بود؛ در روایتی هست که امام صادق(ع) فرمودند: کسی از امام سجاد(ع) پرسید که در نهضت عاشورا چه کسی پیروز شد؟ امام در حالی که در محمل بودند و صورتشان پوشیده بود، فرمودند: اگر می‌ خواهی چه کسی پیروز شد، وقت نماز اذان و اقامه بگو تا بفهمی» یعنی بنی امیه برای جمع کردن سفره دین و سفره خدا و معنویت آمده بودند ولی امام حسین(ع) نگذاشت این اتفاق بیافتد.

    وی در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشت: نهضت سالار شهیدان، دین را زنده نگاه داشت؛ به همین جهت در زیارت های سیدالشهدا(ع) مکرر آمده است که دین مدیون ایشان است، از این رو در هر مناسبت ویژه ای از جمله شب های قدر، نیمه رجب و روز عید قربان غیر از ایام محرم و صفر زیارت امام حسین(ع) مستحب شمرده شده است.

    آیت الله خاتمی عنوان کرد: همه این ها برای این است که تأکید کنند اگر فطر و قربان و شب قدری داریم همه مدیون حسین است، حال امام صادق(ع) روی چند راهبرد برای این منظور تأکید دارد که یکی از آنها استفاده از استفاده هنر و شعر برای برجسته کردن قیام عاشورا است.

    وی با بیان این که راه دیگری که امام صادق(ع) روی آن تأکید داشتند، استفاده از عاطفه بود، ابراز داشت: این همه تأکید بر گریه بر اباعبدالله الحسین(ع) برای همین مسأله است؛ در روایتی امام صادق(ع) فرمودند: هر گریه و ناله ای مکروه است مگر گریه برای حسین بن علی(ع)» .

    استاد درس خارج حوزه علمیه قم افزود: باید روی دو نکته تأکید کنیم یکی این که ذلت از ناحیه امام حسین(ع) به دور است از این رو اشعار و روضه های ما نباید بوی ذلت داشته باشد و نکته دوم بیان مظلومیت ایشان است؛ بیان مظلومیت، ذلت نیست به همین جهت امام صادق(ع) برای جدشان مجلس روضه می‌ گرفتند.

    وی در ادامه عنوان کرد: مسأله سوم در سیره ائمه اطهار(ع) استفاده از مناسبت های ویژه بود؛ امام سجاد(ع) 35 سال بعد از قیام عاشورا زنده بود و همواره یاد پدرشان را زنده نگاه می‌ داشتند به همین جهت وقتی می‌ خواستند گوسفندی را بکشند، سؤال می‌ کردند آیا به این گوسفند آب داده اید یا نه؟ وقتی می‌ گفتند بله آب داده ایم؛ حضرت می‌ فرمودند پس چرا پدر مرا با لب تشنه به شهادت رساندند.

    آیت الله خاتمی با اشاره به این که ائمه همواره به زیارت امام حسین(ع) تشویق می‌ کردند، گفت: زیارت یک مکتب در شیعه است به همین جهت امام صادق(ع) ثواب بالایی برای زیارت امام حسین(ع) مطرح کرده اند و تنها اگر شما به زیارت اربعین مراجعه کنید متوجه می‌ شوید که دنیا را متحول می‌ کند.

    وی بیان داشت: ائمه اطهار(ع) از جمله امام صادق(ع) به سجده بر تربت امام حسین(ع) تأکید داشتند و می‌ فرمودند که این کار حجاب های هفتگانه را از بین برده و نماز انسان را بالا می‌ برد.

    عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: عنصر دیگری که اهل بیت(ع) به ویژه امام صادق(ع) از آن برای در احتزاز نگاه داشتن پرچم امام حسین(ع) استفاده می‌ کردند، برپایی مجلس برای امام حسین(ع) است؛ امید که دین خود را به این نهضت الهی ادا کنیم چون هرچه داریم از حسین بن علی(ع) و کربلای حسین و به تعبیر امام خمینی(ره) از محرم و صفر است و باید پاسدار این سرمایه بزرگ باشیم.

    آیت الله حسینی بوشهری دبیر شورای عالی حوزه های علمیه

     عضو شورای عالی حوزه های علمیه، در تشریح تعالیم گفتاری و رفتاری امام صادق(ع) در احیای نهضت عاشورا گفت: تعالیم گفتاری ایشان، صادر کردن زیارت اربعین بود که معرفی نامه کامل امام حسین(ع) و نهضت عاشورا محسوب می‌ شود. آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری در همایش بین المللی مجازی نهضت حسینی در مکتب امام صادق» که عصر امروز در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد، با اشاره به روایت ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا» از پیامبر گرامی اسلام(ص) اظهار داشت: نقش امام صادق(ع) در احیا و بزرگداشت سید و سالار شهیدان حقیقتا قابل توجه است.

    دبیر شورای عالی حوزه های علمیه افزود: مسأله زنده نگاه داشتن و تلاش در جهت زنده نگاه داشتن حادثه عاشورا و فلسفه این که چرا حادثه عاشورا جاودانه باقی مانده است، عوامل مختلفی دارد که از عوامل کلیدی و اساسی در ماندگاری عاشورا، سیره معصومین و از آن جمله وجود مقدس امام صادق(ع) است.

    وی در ادامه عنوان کرد: در زمان امام صادق(ع) این فرصت طلایی به وجود آمد که توانست آن پیام ناگفته حسین بن علی(ع) به جامعه آن رو منتقل کند؛ ایشان در سایه تعالیم گفتاری و در سایه تعالیم عملی این کار را انجام دادند و تمام تلاش شان این بود که حادثه عاشورا را زنده نگاه بداند و این نکته مهم و اساسی است، هرچند منحصر به امام صادق(ع) نیست بلکه در زندگی دیگر امامان هم دیده می‌ شود.

    آیت الله حسینی بوشهری با اشاره به این که امام سجاد(ع) که در حادثه عاشورا حضور داشت، چهل سال نام و یاد سید و سالار شهیدان را زنده نگاه داشت، گفت: ایشان هر وقت غذا و آب می‌ دید، می‌ فرمودند چطور غذا بخورم و آب بنوشم؟ در حالی که پدرم حسین بن علی با لب تشنه و گرسنه به شهادت رسید.

    وی بیان داشت: اهتمامی که امامان ما برای بیان جایگاه وجود مقدس امام حسین(ع) داشتند، خیلی بالا بود؛ تا جایی که امام هادی(ع) وقتی مبتلا به بیماری شدند، چند نفر از دوستان نزدیک را صدا می‌ زنند و از آنها می‌ خواهند که به کربلا بروند و زیر قبه جدشان امام حسین(ع) برای ایشان دعا کنند و می‌ فرمودند: خداوند برای جد ما حسین بن علی حساب ویژه ای باز کرده است.

    عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نهضت حسینی در اندیشه امام صادق(ع) تصریح کرد: امام صادق(ع) هم در تعالیم گفتاری و هم در رفتار نسبت به احیا گری حادثه عاشورا تلاش جدی دارند؛ از تعالیم گفتاری ایشان صادر کردن زیارت اربعین است که زیارتی ماندگار در طول تاریخ به شمار می‌ رود و در حقیقت شناسنامه و معرفی نامه کامل سید الشهدا و قضیه عاشورا و معرفی دوستان و دشمنان ایشان به شمار می‌ رود.

    وی اضافه کرد: امام صادق(ع) در یک فرصت طلایی در هنگام منازعه بین امویان و عباسیان علاوه بر این که مردم را تشویق به زیارت امام حسین(ع) می‌ کند و ثواب زیادی برای آن بیان می‌ کنند؛ باز می‌ فرمایند کام فرزندان خود را با ترتب حسین بن علی بردارید که برای امنیت و حفظ کودکان تان لازم است.

    آیت الله حسینی بوشهری در ادامه سخنان خود خاطرنشان ساخت: در رفتار چهار هزار شاگرد تربیت کرد تا با فرهنگ عاشورا و اهداف حسین بن علی(ع) آشنا شوند چراکه امام حسین(ع) یک هدایت گر و اصلاح گر جامعه بود و امام صادق(ع) با آن کرسی تدریس و با آن فراوانی شاگردانی که داشت چه در سطح عموم جامعه و چه در بین نخبگان همان اهداف امام حسین(ع) را دنبال کرد و توانست نضهت حسین بن علی را زنده نگاه بدارد و جامعه از برکت آن نهضت استفاده کنند.

    امام صادق(ع)

     حجت الاسلام مکی با بیان این که قیام عاشورا و نهضت امام حسین(ع) مقدمه ظهور امام زمان(عج) است، گفت: علمای اسلام مسیر امام صادق(ع) را در احیای مکتب حسینی ادامه دهند.

     حجت الاسلام حسین مکی در همایش بین المللی مجازی نهضت حسینی در مکتب امام صادق» که عصر امروز در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد، با بیان این که مهمترین هدف خلقت تقرب انسان به خدا است، اظهار داش: همه ما باید برای این تقرب مسیری را طی بکنیم و به کلام اهل بیت(ع) در این باره مراجعه کنیم.

    این اندیشمند اهل آمریکا افزود: امام صادق(ع) نزدیک ترین مسیر یعنی مسیر امام حسین(ع) را معرفی کرده و آن را بهترین راه برای تقرب به امام حسین(ع) دانستند که این مسأله از کلام و سیره ایشان به دست می‌ آید.

    وی با تأکید بر این که باید مسیر امام حسین(ع) را ادامه بدهیم، گفت:  اگر می‌ خواهیم زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) آماده کنیم باید مکتب حسینی را احیا کنیم چراکه انتها و بروز و ظهور نهایی مکتب امام حسین(ع) در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج) است.

    حجت الاسلام مکی در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشت: کسانی که مقام رهبری جامعه را دارند و علمای اسلام در این بین نقش بزرگی دارند که باید مسیر امام صادق(ع) را در تبیین، ارزش های نهضت حسینی ادامه بدهند.

    شهادت امام صادق

    حجت الاسلام منیر مصطفی با اشاره به اقدامات ائمه اطهار(ع) به ویژه امام صادق(ع) در احیای فرهنگ عاشورا و قیام امام حسین(ع) تأکید کرد که امام صادق(ع) با استراتژی فرهنگی قیام عاشورا را زنده کرد.

     شیخ منیر مصطفی در همایش بین المللی مجازی نهضت حسینی در مکتب امام صادق» که عصر امروز در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد، با اشاره به نقش امام صادق(ع) در معرفی نهضت عاشورا اظهار داشت: ائمه اطهار(ع) در زمان های مختلف نقش های مختلفی ایفا می‌ کردند.

    استاد جامعه المصطفی العالمیه با بیان این که قیام امام حسین(ع) نه فقط برای امام صادق(ع) بلکه برای همه ائمه مسأله ای مهم و حیاتی به شمار می‌ رفته است، خاطرنشان کرد: همه اهل بیت(ع) به گونه های مختلفی سعی در معرفی نهضت عاشورا داشتند.

    این عالم آفریقایی اهل غنا یادآور شد: امام صادق(ع) با توجه به موقعیتی که برایشان با توجه به نزاع بنی امیه و بنی العباس فراهم شد، بیش از ائمه دیگر توانستند انقلاب امام حسین(ع) را معرفی کرده و مردم را با این نهضت آشنا کنند.

    وی با بیان این که استراتژی ایشان استراتژی فرهنگی بود، گفت: درست است که امام صادق(ع) همچون امام حسین(ع) نبود که بخواهد به میدان جنگ برود ولی کارهای فرهنگی ایشان در دوران زندگی شان قابل توجه است.

    شیخ منیر مصطفی تصریح کرد: حضرت امام صادق(ع) با معرفی اهداف قیام عاشورا و دعوت از مردم برای زنده نگاه داشتن نهضت ایشان، تلاش کردند تا قیام حسینی را معرفی کرده و آن را زنده نگاه دارند.

    رجبی دوانی

    پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به فرهنگ زیارت و عزاداری امام حسین(ع) در مکتب امام صادق(ع) گفت: آنچه به یادگار از زیارت و عزاداری امام حسین(ع) داریم از آموزه های امام صادق(ع) است.

    محمدحسین رجبی دوانی در همایش بین المللی مجازی نهضت حسینی در مکتب امام صادق» که عصر امروز در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد، با اشاره به فرهنگ زیارت و عزاداری امام حسین(ع) در مکتب  امام صادق(ع) اظهار داشت: در یک کلام اگر نبود آن چه از وجود امام صادق درباره زیارت و عزاداری امام حسین علیه السلام،  ما هیچ آداب و فرهنگی را در این ارتباط نداشتیم.

    استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام خاطرنشان ساخت: بخش اعظم آموزه های ما درباره عزاداری و زیارت امام حسین(ع)  از حضرت صادق صادر شده است؛ دوران امامت امام صادق 34 سال به طول انجامید، سال اول را معاصر با بنی امیه بودند؛ بنی امیه ای که خون پاک او را ریخنته بودند و روزهای عاشورا را جشن می‌ گرفتند و به ساحت مقدس سیدالشهداء جسارت و اهانت می کردند.

    وی اضافه کرد: در زیارت عاشورا داریم؛ عاشورا روزی است که بنی امیه به آن تبرک می جستند و آن را جشن می گرفتند؛ امام صادق(ع) در دوران حاکمیت بنی امیه موفق به زیارت امام حسین(ع) نشدند؛ ایشان برای نخستین بار در عصر بنی عباس و ابوالعباس سفاح وارد عراق شدند و به سوی کوفه و کربلا آمدند و نقل هایی که ایشان در آن به شیعیان خود چگونگی زیارت را توضیح داده اند قاعدتا باید مربوط به این ایام باشد، مانند این که محزون، گرسنه، تشنه، ژولیده، و غبار آلود به زیارت بروید یا قبل از زیارت سه روز روزه بگیرید یا فضیلت فراوان برای پیاده رفتن به زیارت امام حسین دارند.

    رجبی دوانی با تأکید بر این که زمان صدور این روایات،  قاعدتاً مربوط به دوره بنی عباس است، خاطرنشان ساخت: ایشان در سال 114 در پی شهادت پدرشان امام باقر(ع) و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک خلیفه پر قدرت و جبار  اموی به امامت رسیدند؛ اگر چه هشام در 125 مرد و بعد از او بنی امیه رو به ضعف نهاد اما امام صادق(ع) تا زمان سقوط بنی امیه در سال 132، برای رفتن به عراق آزادی عمل نداشتند.

    وی اضافه کرد: اولین خلیفه عباسی(ابوالعباس سفاح) از 132 تا 136 قدرت را در دست داشت؛ وی امام صادق را به عراق دعوت کرد، ما نمی دانیم که امام(ع)  در کدام یک از این چهار سال به عراق رفته است اما مشخص است که در عصر بنی عباس به عراق رفتند، در سال 136  ابوالعباس مرد و منصور به قدرت رسید و او بارها امام صادق(ع) را احضار کرد.

    این استاد دانشگاه یادآور شد: پایتخت اولیه بنی عباس کوفه بود اما بنی عباس وقتی دیدند کوفیان با نظر شک و تردید به آنان می نگرند؛ احساس امنیت در کوفه نکرده لذا همین ابوالعباس در نزدیکی کوفه شهری به نام هاشمیه بنا کرد و پایتخت را به آنجا منتقل نمود؛ گاهی اوقات هم در حیره در نزدیکی کوفه مقیم بودند و در سال 145 در اواخر دوران امامت امام صادق منصور شروع به ساختن شهر بغداد کرد.

    وی عنوان کرد: بنابراین وقتی که گفته می شود امام صادق(ع) را بارها به عراق احضار کردند حضرت در کوفه یا هاشمیه یا حیره حضور داشتند و در همان زمان به زیارت امام علی و حسین مشرف می‌ شدند و آن زیارت هایی را که داریم حضرت در ورود حرم این گونه نماز خواندند و این گونه اشک ریختند مربوط به این دوره است.

    رجبی دوانی با بیان اینکه امام صادق ع به ما آموزه های گوناگونی در این ارتباط فرموده اند، یادآور شد: زیارت او در ایام متبرک مثل اول رجب، نیمه رجب، اول و  نیمه شعبان، شب های قدر، عید فطر و همچنین زیارت اربعین که حتی الفاظ این زیارت ها همه صادر شده از وجود مقدس امام صادق(ع) است.

    وی بیان داشت: همچنین، امام صادق(ع) خود بانی عزاداری جدش امام حسین(ع) بود؛ آن حضرت در این زمینه چنان آموزه هایی دارد که انسان به شگفتی می افتد، یکی از اصحاب ایشان نقل کرده زمانی که به خدمت ایشان رسیدم، امام  در سجده بودند و دعاهای بسیاری برای زائران امام حسین کردند؛ وقتی امام علیه السلام سر از سجده برداشتند به او گفتم به خدا سوگند این گونه که شما دعا برای زائران سیدالشهداء کردید؛ اگر کسی خدا را هم نمی شناخت و به زیارت وی می رفت هم آمرزیده می شد، گویی که زیارت حسین علیه السلام از حج هم بالاتر است.

    این پژوهشگر تاریخ اسلام اضافه کرد: در این هنگام، امام پیرامون فضیلت های فراوان زیارت امام حسین(ع) مطالبی را به او می‌ گوید و حتی تاکید دارد که مبادا خوف از خطر و تهدیدات جانی مانع از زیارت جدم شود؛ جالب است حج از فروعات ما و واجب بوده و بر هر مستطیع واجب است تا یک بار این فریضه را به جا بیاورد اما چنان چه راه حج ناامن باشد و جان زائر خانه خدا در تهدید باشد تا رفع این تهدید فریضه حج از او ساقط می‌شود، اما زیارت حسین که مستحب است را حضرت فرمودند که خوف از خطر نمی تواند مانع از این زیارت شود.

    وی با بیان این که حضرت صادق علیه السلام در خانه خود مراسم عزای حسین را به پا کرده اند، گفت:  یکی از اصحابش نقل می کند من در خدمت ایشان بودم که دیدم سید حمیری شاعر معروف بر حضرت وارد شد. حضرت به او فرمود اشعاری را که در رثای جدم سرورده ای را برای ما قرائت کن؛ حضرت به ن خانه خود فرمود تا پشت پرده ای حاضر شوند و مرثیه سید حمیری برای جدشان را بشنوند.

    رجبی دوانی بیان داشت: در این هنگام، سید حمیری شروع به خواندن این اشعار کرد: بر آن استخوان های پاک بر کربلا گذر کن و ابرهای پربارانی که این استخوان ها را سیراب می کنند.». او چند بیتی بیشتر  نخوانده بود که اشک های امام صادق(ع) چنان بر گونه ی مبارکش جاری شد و صدای شیون ن از پشت پرده برخاست که امام به او فرمود لب های خود را فرو ببند و ساکت باش» بنابراین در پایان مجددا عرض می کنم که آنچه به یادگار از زیارت و عزاداری حسین علیه السلام داریم از آموزه های امام صادق(ع) است.[حوزه]


    سید حسن نصرالله نمایه

    سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان شامگاه سه‌شنبه در مورد تحولات داخلی این کشور و همچنین تحولات منطقه غرب آسیا سخنرانی کرد.

    سید حسن نصرالله در ابتدا با درگذشت رمضان عبدالله شَلح، دبیرکل سابق جنبش جهاد اسلامی فلسطین اشاره کرد و او را رهبری حکیم و بزرگ دانست که به مقاومت بسیار ایمان داشت و همه ویژگی‌های لازم برای فرماندهی را داشت.

    دبیر کل حزب‌الله لبنان با بیان اینکه رمضان شلح به تقریب مذاهب اسلامی اعتقاد داشت و از آن حمایت می‌کرد، اظهار داشت که دبیرکل جهاد اسلامی شدیداً به وحدت بین گروه‌های فلسطینی و هم‌پوشانی آن‌ها تمایل داشت.

    سید حسن نصرالله گفت که مسئولیت‌ها و توجهات مرحوم شلح تنها به فلسطین و آرمان آن محدود نبود، بلکه تا امت اسلامی و ایجاد تقریب بین آن امتداد داشت. به گفته سید حسن نصرالله، دبیرکل سابق جهاد اسلامی توانست این جنبش را در مسیر پیشرفت و توسعه به پیش ببرد.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان به طرح اشغالی آمریکایی و اسرائیلی در کرانه باختری فلسطین اشاره کرد و گفت که محور مقاومت در فلسطسین برای مقابله با این طرح اشغالی به شخصیتی چون شلح نیاز دارد.

    سید حسن نصرالله شرایط مردم فلسطین در مقطع کنونی را مرحله خطرناکی دانست و گفت که حقوق، سرزمین و موجودیت آن‌ها با این طرح اشغالی در معرض خطر است.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان در مورد اوضاع داخلی، اخبار منتشر شده در مورد استعفای دولت این کشور را بی‌اساس و شایعه خواند و گفت که حزب‌الله به این قضیه فکر نمی‌کند و در این باره چیزی نشنیده است.

    او به تظاهرات و اعتراضات اخیر در لبنان به دنبال افزایش قیمت دلار اشاره کرد و گفت که برخی مدعی شدند که دو گانه شیعه حزب‌الله و جنبش امل به دنبال سرنگونی دولت هستند. این‌ها پیشتر می‌گفتند که این دولت، دولت حزب‌الله است.

    سید حسن نصرالله ادامه داد: مصلحت لبنان در این است که این دولت (به نخست‌وزیری حسان دیاب) ادامه داشته باشد و تا میتواند برای تغییرات مثبت تلاش و کوشش از خود نشان دهد. شرایط به گونه‌ای نیست که بتوان تغییرات (در سطح دولت) ایجاد کرد».

    دبیر کل حزب‌الله در مورد درخواست برخی از معترضان مبنی بر خلع سلاح این حزب»، آن را خواسته‌ای اشتباه و ظلم به انقلاب ۱۷ اکتبر دانست.  سید حسن نصرالله این تظاهرات را شکست خورده خواند و گفت خلط بین شعار خلع سلاح مقاومت با درخواست‌های محق اقدام مردودی است.

    او از روش برخی از جریان‌های ی لبنان انتقاد کرد و گفت روشی که این جریان‌ها با هدف خلع سلاح حزب‌الله در پیش گرفته‌اند هیچ فایده‌ای نخواهد داشت و بهتر است آن‌ها به جای این گونه اقدامات، گزینه جایگزین ارائه بدهند.

    سید حسن نصرالله گفت: سلاح مقاومت برای محیط مقاومت لبنان بخشی از فرهنگ و باور راهبردی بوده و ریشه‌دارتر از این است که برخی آن را مطرح کنند».

    دبیرکل حزب‌الله لبنان به معترضان در این کشور توصیه کرد که از هرگونه درگیری با ارتش و فحاشی و مسدود کردن راه‌ها اجتناب کنند. او اقدام برخی از افراد منتسب به حزب‌الله در سب و لعن برخی از شخصیت‌های لبنان را اقدامی فردی و غیر اخلاقی خواند و گفت که سوء استفاده از این مسائل و تعمیم آن به یک مجموعه و دیگران، در حق ما جنایت است.

    او تحریک احساسات مذهبی و دینی با هدف ایجاد اختلاف بین مسلمانان و مذاهب را خطرناک‌تر از تخریب اموال عمومی دانست و گفت که این گونه اقدامات، زمینه را برای فتنه آماده می‌کند.

    سید حسن نصرالله حملات رسانه‌ای مغرضانه علیه حزب‌الله لبنان و نیروهای ی شیعه و مسئول دانستن آن‌ها در قضیه حمله به مؤسسات و اموال عمومی در تظاهرات اخیر را محکوم کرد و گفت که حزب‌الله برای ممانعت از ایجاد فتنه و درگیری و بازگشت به خطوط تماس هر کاری که بتواند، انجام خواهد داد.

    دبیر کل حزب‌الله لبنان به موضوع افزایش قیمت دلار در این کشور اشاره کرد و گفت که این مسئله به عرضه و تقاضا ارتباط دارد ولی آمریکایی‌ها برای ممانعت از تزریق دلار در بازار، به بانک مرکزی فشار وارد می‌کنند.

    او ادامه داد: دولت آمریکا مانع از این است که دلار به لبنان وارد شود و به بانک مرکزی به این بهانه که دلارها از لبنان به سوریه فرستاده می‌شود، فشار اعمال می‌کند».

    سید حسن نصر الله به اقدام یکی بانک لبنان در ایجاد اختلال در بازار ارز اشاره کرد و گفت این بانک که مورد حمایت برخی از تمداران است، از آگوست، ده‌ها میلیون دلار را در لبنان جمع کرده و به خارج فرستاده است.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان با بیان اینکه طی مدت اخیر ۲۰ میلیارد دلار از بانک‌های لبنان براساس آمارها و اظهارات رسمی خارج شده است، پرسید چه کسانی این پول‌ها را از لبنان خارج کرده‌اند.

    نصرالله نمایه

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که بنی گانتز»، وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیستی تجارب گسترده‌ای از شکست و ناکامی در جنوب لبنان در پرونده خود دارد.

    سید حسن نصرالله نوسانات اخیر در بازار ارز لبنان را توطئه دولت آمریکا علیه لبنان دانست و گفت که مسئله افزایش قیمت دلار به موضوع امنیت ملی تبدیل شده است و مردم لبنان نباید به شایعات گوش دهند؛ چرا که گوش دادن به این شایعات به امنیت ملی لبنان صدمه وارد کرده و آن را تهدید می‌کند.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که برقراری ارتباط با سایر کشورها به منظور تأمین ما یحتاج در این کشور بدون اینکه نیازی به تبادل دلار باشد، باعث ارتقا و تغییر در جایگاه لبنان خواهد شد.

    او در ادامه به دست داشتن اسرائیل در توطئه‌های اخیر علیه لبنان اشاره کرد و گفت: آمریکایی‌ها از لبنان و اقتصاد آن برای تحقق منافع خود استفاده می‌کنند و این مصالح، همان تحقق امنیت برای اسرائیل و ایجاد ثبات در مرزهای دریایی و زمینی آن است».

    حزب‌الله و دولت لبنان، کشور را رها نخواهد کرد

    سید مقاومت کسانی را که به دنبال تحریک مناطق حامی مقاومت در لبنان علیه حزب‌الله است، خطاب قرار داد و گفت که این طرح و توطئه آن‌ها شکست خواهد خورد. او گفت: کسانی که به گرسنگی ما در لبنان امید بسته و روی اینکه اجازه بدهیم کشور در گرسنگی به سر ببرد، باید گفت که این مسئله هرگز محقق نخواهد شد».

    او به خروج نام عربستان سعودی از لیست کشورهای ناقض حقوق کودکان یمن اشاره کرد و گفت که قوانین بین‌الملل و سازمان ملل از لبنان حمایت نخواهد کرد؛ چرا که آنتونیو گوترش»، دبیرکل سازمان ملل، طی اقدامی خفت‌بار اسم ائتلاف سعودی را از این لیست خارج کرده و جنایت‌های آن در یمن را فراموش کرده است.

    قانون سراز آمریکا علیه سوریه

    سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود به اقدام آمریکا در وضع تحریم‌های اقتصادی علیه سوریه که قرار است از فردا اجرایی شود، اشاره کرد و گفت که اینکه واشنگتن به این قانون متوسل شده، نشان دهنده پیروزی سوریه در جنگ است و این تحریم‌ها آخرین حربه و سلاح آمریکایی‌هاست.

    متحدان سوریه، در جنگ اقتصادی هم آن را رها نخواهند کرد

    وی ادامه داد: متحدان سوریه در کنار این کشور ایستادند و برای لحظه‌ای هم این کشور را رها نکردند و [از این به بعد] در مواجهه با جنگ اقتصادی آمریکا نیز سوریه را ترک نخواهند کرد».

    سید حسن نصرالله گفت که تحریم‌های آمریکا علیه سوریه مردم این کشور را هدف قرار داده و هدف از وضع این گونه تحریم‌ها، تلاش آمریکا برای بازگرداندن آشوب و هرج و مرج و جنگ داخلی به سوریه است.

    قانون سزار آمریکا، لبنانی‌ها را هم تحت تأثیر خواهد

    دبیرکل حزب‌الله لبنان در باره تبعات و تأثیرات این تحریم‌ها هشدار داد و گفت که لبنانی‌ها باید از اینکه سوریه تحریم خواهد شد، خوشحال نباشند؛ چرا که به گفته وی، این تحریم‌ها لبنانی‌ها را آزار خواهد داد و چه بسا، حتی بیشتر از خود سوری‌ها، آن‌ها را هدف قرار داده و آزار دهد.

    او گفت که حزب‌الله واقف است که دولت لبنان توانایی مقابله با تحریم‌های آمریکا را ندارد ولی حداقل کاری که می‌تواند انجام دهد این است که زیر بار این تحریم‌ها نرفته و از آن‌ها تبعیت نکند.

    سید حسن نصرالله در پایان سخنان خود گفت که آمریکایی‌ها همه تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا فرصت‌های ایجاد شده در برابر لبنانی‌ها را از بین برده و آن‌ها را مجبور به تسلیم در برابر صهیونیست‌ها کند. دبیرکل حزب‌الله لبنان تأکید کرد که این مسئله نیز محقق نخواهد شد.

    سید حسن نصرالله نمایه

    دبیر کل جنبش حزب‌الله لبنان در سخنرانی خود به مناسبت چهارمین سالروز شهادت مصطفی بدرالدین، فرمانده حزب‌الله، به مسائل منطقه پرداخت.

     دبیر کل جنبش حزب‌الله لبنان به مناسبت سالروز شهادت مصطفی بدرالدین، فرمانده حزب‌الله در سوریه سخنرانی کرد.

    شهید مصطفی بدرالدین» فرمانده شاخه نظامی حزب الله ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ (۱۳ مه ۲۰۱۶) در حمله راکتی و توپخانه‌ای تکفیری‌ها به نزدیکی فرودگاهی نظامی در حوالی دمشق، پایتخت سوریه ترور شد.

    شهید بدرالدین (معروف به سید ذوالفقار)

    سید حسن نصرالله در ابتدای سخنرانی خود سالروز ضربه خوردن امیرالمؤمنین علی (ع) به دست یکی از خوارج (ابن ملجم مرادی) را به مسلمانان و شیعیان تسلیت گفت. او همچنین روز جهانی پرستار را به همه پرستاران لبنان تبریک و تهنیت گفت.

    سید حسن نصرالله گفت: این حادثه هنوز هم دارای پند و عبرت است. امام علی با قدرت در برابر اولین پدیده خطرناک تکفیری در جهان اسلام ایستاد. این گروه خیلی از مردم را به خاطر کمترین شبه کشته و جنایت‌های زیادی مرتکب شده‌اند. مقابله با این گروه نیازمند رهبری بزرگ بود تا در برابر آن‌ها بایستد. این پدیده در سال‌های اخیر دوباره برگشته و تفکر تکفیری دیروز در کابل بیمارستان ن و زایمان را هدف قرار داد».

    دبیر کل حزب‌الله لبنان سالروز شهادت سید مصطفی بدرالدین را به خانواده این شهید مقاومت به ویژه مادر، همسر و دختران وی تبریک و تسلیت گفت.

    سید حسن نصرالله گفت که پیشتر در مورد صفات شخصی شهید ذوالفقار صحبت کرده است ولی امروز قصد دارد به آن دسته از ویژگی‌های شخصیتی او بپردازد که همه در جنبش مقاومت اسلامی به این ویژگی‌ها نیاز دارند.

    سید حسن نصرالله اظهار داشت که شهید بدرالدین روحیه قوی و بالایی داشت و این مسئله باعث مقاومت، ثبات و همبستگی و توانایی تفکر شد. او گفت: هنگامی که روحیه انسان پایین یا ضعیف یا در برابر حوادث مضطرب باشد، این مسئله باعث فروپاشی و ناتوانی وی در مدیریت و فرماندهی خواهد شد و پیامدهای خطرناکی برای این گونه افراد خواهد داشت».

    او به نقش سید ذوالفقار در جنگ حرب نیسان» (معروف به جنگ خوشه های نزداسرائیلی ها) اشاره کرد و گفت که شهید مصطفی بدرالدین در این جنگ (۱۹۹۶) فرمانده نظامی کل مقاومت لبنان بود و نقش بزرگی در این جنگ (۱۶ روزه) داشت.

    چرا جنگ علیه سوریه در سال ۲۰۱۱ آغاز شد؟

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که مهمترین نقش شهید بدرالدین در سوریه بود. چرا که بهانه جنگ در سوریه، قانون اساسی و نظام ی نبوده بلکه مشکل سوریه این بود که این کشور خارج از هیمنه غرب و آمریکا بود.

    سید حسن نصرالله تصریح کرد: در سال ۲۰۱۱ و در بحبوحه سوء استفاده خطرناک از بهار عربی، آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها و سعودی‌ها طرح و نقشه مشترک داشتند. ترکیه، قطر و کشورهای عربی و اسلامی و اروپایی از این طرح حمایت کردند. این طرح همان طرح سیطره  هیمنه بر سوریه بود.».

    او ادامه داد: از نظر آن‌ها تا زمانی که بشار اسد مواضع خود را [بر اساس خواسته های آن‌ها] تغییر دهد، مشکلی نداشت که در رأس قدرت باشد. مشکل سوریه شخصی و ترکیبی و نظام ی نبود بلکه سوریه خارج از سیطره آمریکا در منطقه بود؛ چرا که نفت و گاز و حاکمیت ی [مستقل] داشت».

    او با بیان اینکه سوریه کشور ضعیف یا فقیری و حاشیه‌ای نبود بلکه سوریه در مرکز جهان عرب جای اشت، گفت که هدف این بود که سوریه به زیر هیمنه و سلطه آمریکا برود. اسرائیل را به رسمیت بشناسد و قدس و فلسطین را کنار بگذارد.

    درک مشترک ایران و حزب‌الله از شرایط سوریه

    سید حسن نصرالله گفت که این فهم و درک ما و برادران ما در ایران از شرایط سوریه و هدف اصلی از ایجاد جنگ جهانی علیه سوریه» بود. بنابر این ما باید اقدام می‌کردیم».

    وی اظهار داشت که سوریه حاضر به تسلیم در برابر فشارهای استکبار جهانی و غرب نشد و از این‌رو، قدرت‌های استکباری و ادوات آن‌ها در منطقه و جهان خواستند، آن را به زانو درآوردند.

    هزینه نرفتن حزب‌الله له سوریه، بیش از رفتن بود

    سید حسن نصرالله گفت با درک این شرایط، ما در حزب‌الله تصمیم گرفتیم که برای کمک به دولت سوریه برای مقابله با نقشه استکبار و آمریکا، به این کشور برویم. با این حال می‌دانستیم که این تصمیم ما چه تبعاتی خواهد داشت. ما می‌دانستیم که این تصمیم برای ما هزینه‌های مالی و جانی خواهد داشت. ما میدانستیم که عده‌ای به همین دلیل، به ما حمله رسانه‌ای و ی خواهند کرد و تلاش خواهند نمود چهره ما (حزب‌الله) را تخریب کنند.

    سید حسن نصرالله  در چرایی این تصمیم حزب‌الله گفت که میزان و حجم خطرات (نرفتن به سوریه) به گونه‌ای بود که فلسطین، لبنان، سوریه و مسائل برحق در منطقه را تهدید می‌کرد و این مسائل باعث شد که ما به فکر رفتن به سوریه بیفتیم.

    شهید مصطفی دوشادوش شهید سردار سلیمانی جنگید

    دبیرکل حزب‌الله گفت که شهید بدرالدین با توجه به این ارزیابی و درک شرایط و خطرات پیرامون، به همراه نیروهای حزب‌الله به سوریه رفت و دوشادوش شهید سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه علیه تکفیری‌ها و در راستای خنثی‌سازی نقشه استکبار آمریکا جنگید.

    سید حسن نصرالله گفت که سوریه با رشادت‌های محور مقاومت و نیروهایش تا به امروز در برابر حملات ایستاده و هم‌اکنون به رغم فشار جنگ روانی و محاصره چند ساله، در مصاف ی نیز موفق بوده است.

    او گفت: کسانی که دست به محاصره ایران، سوریه، ونزوئلا غزه و یمن زده‌اند همان کسانی هستند که امروز از چالش‌ها و پیامدهای به وجود آمده از شیوع کرونا رنج می‌برند و با مشکلات عدیده‌ای روبه رو هستند».

    تکذیب نزاع در سوریه بر سر نفوذ قدرت در این کشور

    سید حسن نصرالله گفت که حرف‌وحدیث‌ها در مورد وجود نزاع و درگیری بین ایران و روسیه در سوریه صحت ندارد؛ چرا که ایران به دنبال جنگ نفوذ قدرت در این کشور نبوده است؛ نه با روسیه و نه با دیگران.

    سید حسن نصرالله مداخله ایران در امور سوریه را رد کرد و گفت که ایران به هیچ وجه به دنبال مداخله در امور داخلی سوریه نبوده بلکه به دنبال این بوده که دمشق در برابر طرح هیمنه آمریکا سرپا بایستد.

    دبیرکل حزب‌الله تصریح کرد: چه بسا بین متحدان در سوریه در ارزیابی برخی اختلاف نظر وجود داشته باشد ولی این مسئله منجر به نزاع بر سر نفوذ نمی‌شود. من حامیان و طرفداران مقاومت را مطمئن کنم که در سوریه چیزی به نام نزاع بر سر نفوذ  وجود ندارد که ما بگوییم جبهه حمایت از سوریه وارد فرساش شده است».

    او حضور نیروهای ایرانی در سوریه در مقطع کنونی را تکذیب کرد و گفت که ایران فقط حضور مستشاری در سوریه دارد و گفت که شماری از این مستشاران به دلیل کمک به ارتش سوریه در خطوط مقدم جبهه به فیض شهادت نائل شده‌اند.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که رژیم اسرائیل در جنگ سوریه بر روی گروه‌های تکفیری و تروریستی حساب باز کرده بود. با این حال این رژیم و گروه‌های مورد حمایت صهیونیست‌ها در سوریه شکست خوردند و هم‌اکنون متوجه خطرات جدید علیه خود شده‌اند.

    وی ادامه داد: سید حسن نصرالله با بیان اینکه رژیم صهیونیستی از تحولات سوریه ترسیده است، اظهار داشت که همین نگرانی و ترس باعث شده ست که دست به ماجراجویی حساب نشده‌ای در سوریه بزند.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان با بیان اینکه سوریه در جنگ علیه خود پیروز شده است، اظهار داشت که این کشور همچنان چند نبرد دیگری پیش رو دارد. اوگفت: رهبران و ارتش سوریه وبخش بزرگی از مردم این کشور در این جنگ پیروز شدند و سایر نبردها فقط نیاز به صبر و استقامت دارد».

    سید حسن نصرالله گفت که سوریه از تجزیه و طرح توطئه علیه خود که اموال و تسلیحات و هزاران نیروی مسلح برای آن درنظر گرفته شده بود، نجات یافته است.

    او گفت: سوریه به لطف مقاومت رهبران و ارتش و ملت و استقامت متحدانشان توانستند در این جنگ پیروز شوند. دشمنان سوریه به دنبال این هستند که آنچه را که با جنگ به دست نیاورده‌اند با ت به دست بیاوردند».

    سید حسن نصرالله ادامه داد: نبرد ی شدیدتر از نبرد نظامی است و خطرات این گونه جنگ و نقابل بزرگتر از خطرات جنگ نظامی است و سوریه همچنان در نبرد ی و نظامی به سر می‌برد».

    سید حسن نصرالله  اظهارات اخیر نفتالی بنت، وزیر جنگ اسرائیل را نادان» خواند و گفت که این وزیر نادان وعده خروج نیروهای ایران از سوریه را تا پایان سال میلادی جاری وعده داده است.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان اظهار داشت که رژیم سهیونیستی خود و شهروندان خود را فریب می‌دهد و این چنین وانمود می‌کند که در سوریه پیروز شده است و ایران در حال خروج از این کشور است.

    او اظهارات نفتالی بنت را کذب و  و تلاشی برای انحراف افکار عمومی دانست و گفت که صهیونیست‌ها نمی‌توانند به حضور مستشاری ایران و نیروهای حزب‌الله در سوریه پایان دهند؛ چرا که حضور در سوریه تصمیم رهبران این کشور بوده و حضور این نیروها بنا به درخواست دمشق بوده است.

     اسرائیل با حملات خود در سوریه، خود را وارد یک جنگ خیالی کرده است

    سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود، در باره حضور نظامی ایران و ادعای رژیم صهیونیستی در این باره گفت که مشاوران ایرانی در سوریه نظامی نیستند. در نتیجه اسرائیل با حملات خود در سوریه، خود را وارد یک جنگ خیالی کرده است.

    او گفت: سوریه نیازی به آمدن نیروهای ایرانی نداشت و برخی از نیروهای ایران فقط به مدت دو ماه در نبرد حلب حضور داشتند».

    دبیرکل حزب‌الله لبنان در مورد خروج نیروهای مقاومت از برخی مناطق نیز اظهار داشت که بعد از فیصله دادن به نبردها در جبهه‌ها به نفع خود، کاهش نیرو در این مناطق و جبهه‌ها با هماهنگی ارتش سوریه انجام می‌شود.

    او در مورد ادعاهای مقامات صهیونیست مبنی بر اینکه با حملات هوایی در سوریه پیروزی نصیبشان شده، اظهار داشت که بر خلاف این ادعاها و دستاوردهای تل‌آویو، این محور مقاومت است که پیروز شده است.

    سید حسن نصرالله با بیان اینکه رژیم اشغالگر قدس به عمد به دنبال گمراه کردن افکار عمومی و دروغ گفتن در باره دستاوردهای ادعایی» خود در سوریه است، به ساکنان فلسطین اشغالی و اسرائیلی‌ها توصیه کرد که به دروغ و ادعاهای رهبرانشان گوش ندهند؛ چرا که این امکان است که آن‌ها مرتکب حماقتی شده و منجر به انفجار اوضاع در منطقه شود.

    هدف اسراییل درباره خروج نیروهای ایرانی از سوریه محال است

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که ادعای اسرائیل در خصوص هدفش از اخراج نیروهای ایرانی (اسرئیل مدعی است ایران در سوریه نیروی نظامی دارد)، محقق نشدنی و محال است.

    سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود به اوضاع داخلی لبنان پرداخت و گفت که برخی از لبنانی‌ها باید در نحوه ارتباط با دولت سوریه بازنگری کنند؛ چرا که این مسئله اول از همه به مصلحت آن‌هاست.

    او به تصمیم دولت حسان دیاب برای قرض گرفتن از صندوق بین‌المللی پول نیز اشاره کرد و گفت که حزب‌الله به رغم تحفظات و احتیاط‌هایی که در این مسئله دارد، نمی‌خواهد اوضاع را برای دولت پیچیده کند.

    سید حسن نصرالله برقراری روابط با سوریه را مسئله مهمی برای لبنان دانست؛ چرا که به گفته وی، این ارتباط زمینه را برای حل بحران اقتصادی لبنان فراهم خواهد کرد.

    او با ابیان اینکه بهترین کار این است که در لبنان به احیا بخش‌های زراعی و صنعتی پرداخته شود، اظهار داشت که بازارهای عربی پیش‌روی لبنان است و برای رسیدن به این بازارها باید از سوریه عبور کرد و به عراق رسید.

    سید حسن نصرالله وجود قاچاق در لبنان را یکی از مشکلات این کشور دانست و گفت که لبنان به تنهایی قادر به نمی‌تواند این معضل را حل کند.

    او گفت که ارتش لبنان به تنهایی قادر به جلوگیری از قاچاق کالا نیست و برای منع قاچاق باید باید همکاری دوجانبه وجود داشته باشد.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان در مورد استقرار نیروهای بین‌المللی در مرز لبنان با سوریه نیز گفت که یکی از اهداف جنگ 2006 اسرائیل علیه مقاومت،  تحقق این مسئله بود و نمی توان حضور این نیروها را قبول کرد.

    سید حسن نصرالله هشدار داد اگر در مورد روابط ی و به تبع آن روابط اقتصادی با سوریه بازنگری نشوند، احتمال فروپاشی در لبنان هست.

    او گفت که دولت سوریه آماده بازنگری در روابط با لبنان است و مسئولیت تاخیر در این بازنگری و طولانی‌کردن آن، بر عهده لبنانی‌هاست.

    سید حسن نصرالله در پایان سخنان خود از همه مردم خواست به توصیه‌ها و مقررات مربوط به مقابله با شیوع کرونا، عمل کنند.[مشرق]



    ایران آمریکای لاتین

    یک نشریه آمریکایی مدعی شد ایران در تلاش است تا فعالیت‌های ضدآمریکایی و نفوذ خود را در آمریکای لاتین احیا کند.

    فارین پالیسی در مقاله‌ای به قلم استیون جانسون مشاور ارشد امور آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب در مؤسسه بین‌المللی ریپابلیکن و دستیار اسبق معاون دفاع آمریکا در امور نیمکره غربی بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ میلادی نوشت: در حالی که ماجراجویی‌های ایران در نیمکره غربی در حال فراموشی بودند، این کشور به طور غیرمنتظره‌ای به کمک ونزوئلا آمد. با اینکه چنین اقداماتی به نظر در پاسخ به درخواست کمک یک متحد سابق صورت گرفته‌اند، اما یادآور کار نیمه‌تمام ایران در قاره آمریکا هستند ــ و همچنین یادآور نقش محوری و مهمی که ایران امیدوار است کاراکاس بتواند در راستای احیای نفوذ ایران در منطقه ایفا کند.


    مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


    تداوم روابط گرم ایران با آمریکای لاتین

    در این گزارش آمده است: ایران و کوبا از دیرباز از یک کمیسیون دوجانبه در خصوص همکاری‌های اقتصادی، علمی، و فنی برخوردارند. روابط ایران با جناح ی چپ بولیوی نیز همچنان گرم است. لوییس آرس نامزد انتخابات ریاست جمهوری از حزب مورالس موسوم به جنبش به سوی سوسیالیسم به سراغ شبکه تلویزیونی اسپانیایی زبان هیسپان تی‌وی متعلق به ایران رفته تا از دولت موقت حاکم در بولیوی انتقاد کند.

    این روابط شاید در مقایسه با روابط نظامی، مالی، و صنعتی مشترک که زمانی مشخصه نفوذ ایران در منطقه بودند، چندان پررنگ به نظر نرسند ــ اما برای آنکه کار را برای آمریکا و متحدانش سخت و دشوار سازند کفایت می‌کنند، به ویژه اگر پاندول ی در آمریکای لاتین به سمت جناح چپ رادیکال گرایش پیدا کند.

    اهمیت ونزوئلا برای دستیابی ایران به اهداف خود

    این نشریه آمریکایی در ادامه به اهمیت ونزوئلا برای پیشبرد اهداف ایران اشاره می‌کند و می‌نویسد: مسئله این است که اگر مادورو سقوط کند، موفقیت طرح‌های ایران سخت و دشوار خواهد بود. از این رو، ایران بر روی کمک به صنعت نفت ونزوئلا متمرکز شده است، صنعتی که ۹۰ درصد درآمد ونزوئلا را تأمین می‌کند و این کشور را قادر می‌سازد تا برنامه‌های اجتماعی را تأمین مالی کند و از یک ارتش بزرگ نگهداری کند. ونزوئلا در حوزه سرمایه‌گذاری و نگهداری در صنعت نفت سهل‌انگاری کرده و در نتیجه اکنون به سختی قادر است یک سوم میزان نفتی که زمانی تولید می‌کرد را تولید کند و هیچ بخشی از آن به بنزین یا دیگر فرآورده‌های قابل استفاده تبدیل نمی‌شود. از دید تهران، کشور حامی امید و آرزوهای ایران در منطقه در حال فروپاشی است.

    اگر دولت حاکم بر ونزوئلا سقوط کند، کوبا و نیکاراگوئه نیز ممکن است در پی آن سقوط کنند و دیگر شریکی برای ایران در نیمکره غربی باقی نماند که بخواهد نفوذ آمریکا را خنثی کند. بنابراین، از نظر ایران کمک به حکومت مادورو جهت فعال‌سازی مجدد فعالیت‌های پالایشگاهی و تأمین بنزین مورد نیاز کشور و درآمدزایی به وضوح به دردسرش می‌ارزد. باید دید ایران با توجه به اقتصاد در حال انقباض خود چه کارهای دیگری می‌تواند در این خصوص صورت دهد.

    احتمال کمک روسیه و چین به ونزوئلا

    در بخش دیگری از این گزارش نوشته شده: روسیه و چین که هر دو شاهد به هدر رفتن سرمایه‌گذاری‌هایشان در ونزوئلا بوده‌اند هم شاید مایل باشند بخشی از بار ایران را به دوش بکشند و بدین طریق جای پای ژئوپلیتیکی خود را در منطقه تضمین کنند. جدای از این، رهبران ایران شاید در راستای جبران زیان‌های پیشین مترصد فرصتی باشند و از ونزوئلا بخواهند تا در ازای خدماتی که با هدف ساماندهی اوضاع به این کشور گسیل داشته است، از باقیمانده ذخایر طلای ۳/۶ میلیارد دلاری خود به ایران چیزی بپردازد.

    فارین پالیسی در پایان می‌نویسد: در بحبوحه بجران بیماری کرونا به سختی می‌توان حدس زد که آمریکا و متحدانش در آمریکای لاتین در واکنش به حضور مجدد ایران در قاره آمریکا چه اقداماتی صورت خواهند داد. آنچه قطعی و مسلم است این است که مداخله‌ای در این مقیاس را به سختی می‌توان نادیده گرفت  

    پرچم نمایه ونزوئلا و ایران

    رومه واشنگتن پست، نزدیکی روابط ایران و ونزوئلا را که هدف شدیدترین تحریم‌های اقتصادی بوده‌اند، موجب نگرانی آمریکا به عنوان دشمن مشترک آنها دانست.

     رومه کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

    واشنگتن پست نوشت: ونزوئلا و ایران، دشمنان آمریکا که از تحریم‌های این کشور ضربه خورده‌اند، در حال شکل دادن به یک همکاری استراتژیک هستند. این همکاری برای نیکلاس مادورو رئیس‌جمهور ونزوئلا حیاتی است و از طرف دیگر برای ایران به، چشم‌انداز حوزه نفوذی جدید را در امتداد دریای کارائیب فراهم می‌کند.


    پنج نفتکش حامل بنزین ایران که بنابر تخمین تحلیلگران ۶۰ میلیون گالن بنزین را با گذشتن از اقیانوس اطلس به دست دولت مادورو می‌رسانند، نشان از عمیق‌تر شدن روابط این دو کشور هستند. گفته می‌شود که ونزوئلا در ازای آن‌ها، طلا به تهران پرداخت کرده است. بحران انرژی در ونزوئلا به حدی است که بیماران نمی‌توانند خود را به بیمارستان برسانند و محصولات کشاورزی این کشور در حال نابود شدن است.

    الیوت آبرامز»، نماینده ویژه آمریکا در امور ونزوئلا گفت: دو کشور دریافته‌اند که می‌توانند چیزهایی را که در اختیار دارند در ازای چیزهایی که نیاز دارند مبادله کنند.

    تحریم‌های آمریکا علیه ایران هر کسی را که فرآورده‌های نفتی ایران را می‌خرد یا خرید آن را تسهیل می‌کند، هدف قرار می‌دهد. اما شرکت نفت ونزوئلا هم تحت تحریم‌های مشابهی قرار دارد. دولت ترامپ می‌کوشد با استفاده از دکترین مونرو، ت مربوط به قرن نوزدهم که مداخله خارجی در نیم کره غربی را رد می‌کند، مانع تجارت نهادهای خارجی با دولت مادورو شود.ایران به آمریکا درباره هرگونه تلاشی برای ایجاد مزاحمت یا مسدود کردن مسیر راه این نفتکش‌ها هشدار داده است. ونزوئلا هم قول داده با کشتی‌های جنگی نفتکش‌های ایرانی را در آب‌های خود همراهی کند.

    مقامات آمریکایی گفته‌اند بر ارسال محموله‌های ایران نظارت دارند اما از ادعاهای خود مبنی بر مداخله مستقیم در این مسئله کاسته‌اند.

    سفرهای دریایی این چنینی از ایران به ونزوئلا، آزمایشی است که نشان می‌دهد دولت ترامپ تا کجا نزدیک شدن روابط دو کشوری که دشمن خود می‌داند را برمی‌تابد. ایوان الیس»، استاد مطالعات آمریکای لاتین در کالج جنگ ارتش آمریکا گفت: حس می‌کنم ایرانی‌ها تمایل دارند از نفتکش‌های خود استفاده و با آمریکا بازی کنند.

    به هرحال، هرگونه ممانعت آمریکا در این مسئله، با برخورد ایران و ونزوئلا مواجه خواهد شد. ونزوئلا و ایران سابقه ۲۰ سال روابط تجاری و همکاری با یکدیگر را دارند.

    اولین نفتکش ایرانی روز شنبه وارد آب‌های ونزوئلا شد و در دریای کارائیب جایی که آمریکا بزرگ‌ترین حضور نظامی خود را در این دریا در دست کم یک دهه گذشته تجربه می‌کند، حرکت کرد. پنتاگون با ادعای عملیات برای مسدود کردن مسیرهای قاچاق مواد مخدر، ناوشکن، کشتی‌های جنگی و سایر تجهیزات نظامی به این منطقه اعزام کرده بود. جاناتان هافمن»، سخنگوی پنتاگون، روز پنجشنبه به خبرنگاران گفته بود از هیچ برنامه‌ای برای اجرای عملیات نظامی علیه نفتکش‌های ایرانی خبر ندارد. اما یک مقام ارشد دولت ترامپ که نخواست نامش فاش شود گفته واشنگتن حمایت ایران از مادورو را نخواهد پذیرفت.

    "صادرات بنزین" برگ برنده اقتصاد مقاومتی در روزهای تحریم

    هنوز فرصت های بسیاری در بازار جهانی فرآورده های نفتی داریم که نمود کوچکی از آن در صادرات بنزین به ونزوئلا ظهور کرده و می توان ده ها فرصت مشابه را با توسعه ظرفیت های پالایشگاهی برای کشور به وجود آورد.

    پس از خودکفایی در تولید بنزین، با عبور ظرفیت تولید روزانه بنزین کشور از مرز ۱۱۰ میلیون لیتر و باقی ماندن متوسط مصرف روزانه پایین تر از ۹۰ میلیون لیتر، فرصت ذخیره سازی و صادرات این فرآورده استراتژیک نفتی برای کشور با هدف افزایش ارزآوری و ارتقای سهم ایران در تجارت جهانی فرآورده های نفتی فراهم شد.


    ایران در اواخر سال ۹۷ صادرات محموله های بنزین را آغاز کرده و در سال گذشته با دستیابی به بازارهای باثبات و متنوع، به جمع کشورهای صادرکننده بنزین پیوست.

    صادرات بنزین امروز در شرایطی که امریکا تلاش دارد از هر راه ناعادلانه و مغرضانه ای ایران را در تجارت آزاد جهانی محدود کند، به عنوان برگ برنده روزهای تحریمی استفاده شده و اسم ایران را در تجارت این فرآورده استراتژیک نفتی با ونزوئلا، تیتر یک رومه ها و خبرگزاری ها کرده است.

    این مهم، دستاوردی است که در سایه توجه به ت های کلان اقتصاد مقاومتی حاصل شده و در جای جای پروسه دستیابی به خودکفایی در تولید و تأمین بنزین، رد پای تکیه بر توان داخلی دیده می شود و این مهم، مصداق بارز درون‌زایی و برون‌گرایی اقتصاد مقاومتی است؛ چرا که با تکیه بر ظرفیت های داخلی و ارتقای سطح دانش فنی، پتانسیلی ایجاد شده که امروز می توانیم نتیجه و محصول آنرا در جهان عرضه کنیم.

    "انتخاب مشتریان راهبری" و "افزایش صادرات فرآورده های نفتی" دو بند از تأکیدات مقام معظم رهبری در ابلاغ ت های کلان اقتصاد مقاومتی در سال ۹۲ بود و امسال نیز دوباره رهبر معظم انقلاب، بر "توسعه ظرفیت پالایشگاهی"، "تکمیل زنجیره ارزش در صنایع پایین‌دستی نفت" و "جلوگیری از خام‌فروشی" تأکید کرده اند. درحالی که نفت خام در شرایط آشفته جهانی، ی کاری ها و تحریم ها، بازار مناسبی همچون گذشته ندارد، اقتصاد جهانیِ در تلاش برای حرکت در شرایط پساکرونا، محموله های فرآورده نفتی باکیفیت را با رغبت بیشتری خریداری و صرف چرخش اقتصاد می کند؛ این یعنی هنوز فرصت های بسیاری در بازار جهانی فرآورده های نفتی داریم که نمود کوچکی از آن در صادرات بنزین به ونزوئلا ظهور کرده و می توان ده ها فرصت مشابه را با توسعه ظرفیت های پالایشگاهی برای کشور به وجود آورد.

    ایران و ونزوئلا

    هرگونه شیطنت آمریکا و ناامن‌ساختن آب‌های آزاد برای تجارت ایران می‌تواند منجر به ناامن‌سازی تجارت‌های بین‌المللی به ویژه در خلیج‌فارس، دریای عمان و دریای سرخ شود.

     اتحاد ایران و ونزوئلای تحریمی در میانه بحران‌های اقتصادی، نفتی و کرونایی را می‌توان خبر مهم هفته‌های اخیر دانست؛ خبری که از قضا بخش عمده اطلاع‌رسانی آن به دوش رسانه‌ها و مقامات آمریکایی افتاده و نگرانی‌های‌شان پیرامون این اتحاد باعث تمرکز انکارناپذیر روی آن شده است.

    به گزارش وطن امروز»، 2 هفته پس از انتشار خبری در خبرگزاری بلومبرگ مبنی بر آنکه یک هواپیمای ایرانی بعد از حمل تجهیزاتی برای تعمیر تأسیسات پالایشگاهی ونزوئلا، ۹ تن طلا به ایران حمل کرده است، حالا اخبار جدید حکایت از حرکت نفتکش‌های ایرانی به سمت ونزوئلا برای رساندن بنزین به این کشور دارد. در همین زمینه یک مقام آمریکایی در گفت‌وگو با خبرگزاری انگلیسی رویترز مدعی شد واشنگتن اطمینان دارد دولت نیکلاس مادورو» رئیس‌جمهور ونزوئلا به‌ازای دریافت سوخت از ایران، چندین تن طلا در اختیار این کشور قرار می‌دهد. وی در ادامه ادعاهای خود با اشاره به این نکته که این مسأله نه‌تنها با انتقاد آمریکا روبه‌رو است، بلکه کشورهای منطقه نیز از آن استقبال نمی‌کنند، افزود: ما به ‌دنبال بررسی اقدام‌هایی هستیم که می‌توان در این ‌باره انجام داد. وی در عین حال از ارائه جزئیات پیرامون اقدامات آمریکا در این‌ باره خودداری کرد اما گفت گزینه‌های مربوط به دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا ارائه خواهند شد.

    با این حال با وجود آنکه سیدعباس ، سخنگوی وزارت امور خارجه چند روز پیش ادعای انتقال 9 تن طلا از ونزوئلا به کشورمان را تکذیب کرده بود و با بی‌اساس خواندن این ادعا، آن را زمینه‌چینی برای فشارهای گسترده‌تر به دولت ونزوئلا از سوی دولت آمریکا توصیف کرده و گفته بود دولت آمریکا که در اجرای ت‌های خود در ونزوئلا از جمله تحریم اقتصادی، تهدید نظامی و اخیرا تشکیل شورای انتقالی، به‌دلیل مقاومت دولت و مردم آن کشور با شکست مواجه شده، با ایراد این‌گونه اتهامات سعی دارد در برنامه دولت ونزوئلا برای بازسازی پالایشگاه‌های آن کشور و تولید فرآورده‌های نفتی از جمله بنزین که هم‌اکنون به‌دلیل تحریم‌های ظالمانه آمریکا با کمبود روبه‌رو است، مانع‌تراشی کند»، به نظر می‌رسد افزایش مراودات میان تهران و کاراکاس به‌عنوان 2 کشوری که تحریم‌های آمریکا حکومت‌های‌شان را نشانه گرفته باعث دستپاچگی واشنگتن شده است.

    خبر حرکت نفتکش ایرانی فورچون یا همان کشتی حامل بنزین تولید ایران که برای کمک به ونزوئلا در حال دریانوردی در اقیانوس اطلس است و آغاز عملیات رصد آنها توسط آمریکا، باعث موضع‌گیری توئیتری خورخه آرئاسا، وزیر خارجه ونزوئلا نیز شد و وی در صفحه توئیتر خود نوشت: شواهد بیشتری برای جهان وجود دارد که ما آنها را به دادگاه کیفری بین‌الملل خواهیم فرستاد. در بحبوحه اپیدمی (ویروس کرونا) واشنگتن کشتی‌هایی را ردگیری می‌کند که نفت و سوخت ما را حمل می‌کنند. این نقض آشکار حقوق بین‌الملل و حقوق اساسی ونزوئلا است».

    با این حال روز گذشته پس از انتشار خبری که حکایت از عبور یکی از نفتکش‌های ایرانی از کانال سوئز داشت، پایگاه خبری نورنیوز» گزارش داد اخبار دریافت شده از منابع مطلع حاکی است نیروی دریایی آمریکا نیز ۴ ناو جنگی به نام‌های یواس‌اس دیترویت، یواس‌اس لاسن، یواس‌اس پربل و یواس‌اس فاراگات را به همراه هواپیمای پی ۸ پوسایدون» از اسکادران VP-26 را به منطقه کارائیب اعزام کرده است. این اقدام آمریکایی‌ها پس از آن انجام شد که دولت این کشور با انتشار دستورالعمل 35 صفحه‌ای از بازیگران صنعت دریانوردی خواست در برابر تاکتیک‌های متداول برای دور زدن تحریم‌ها از جمله خاموش کردن سیستم شناسایی اتوماتیک کشتی، تغییر فیزیکی هویت کشتی، دستکاری اسناد محموله و کشتی، انتقال کشتی به کشتی، سفرهای غیرمعمول مانند مسیرهای غیرمستقیم و انحراف ناگهانی از مسیر، هوشیار باشند.

    انجام اقداماتی از این دست، آن هم 2 هفته پس از آنکه ایران با انجام چند پرواز مواد مورد نیاز برای تعمیر و تجهیز پالایشگاه‌های ونزوئلا را به این کشور منتقل کرده بود خبر از اهمیت راهبردی تعمیق چنین مبادلاتی میان تهران و کاراکاس دارد، مبادلاتی که تلاش عمده آمریکا برای تاثیرگذاری روی گستره آنها به‌مثابه اقدامی دفعی برای مهار اثرات سازنده آن به روی فاز اقتصادی 2 کشور دارد. سابقه روابط نزدیک و موفقیت‌آمیز جمهوری اسلامی و ونزوئلا در دهه‌های اخیر و پشتیبانی‌هایی که این 2 کشور از یکدیگر داشته‌اند و بیم تقویت مجدد آن، باعث شده است آمریکا برای مهار آن، خود را وارد چنین قماری کند.

    ***

    تعامل بلوک تحریمی‌ها

    تقویت و تعمیق روابط تجاری و صنعتی میان ایران و ونزوئلا به‌ عنوان 2 کشوری که تحت شدیدترین نظام‌های تحریمی آمریکا قرار گرفته‌اند و پروژه تحریم اقتصادی در خدمت هدف ی براندازی حاکمیت آنها قرار گرفته است، می‌تواند به مثابه یک پادزهر به کمک هر دو کشور بیاید. در شرایطی که تلاش آمریکا و تحریم‌های تجاری معطوف است به بستن شاهراه‌های مراوده اقتصادی کشورهای تحریم شده، ارتباطاتی از قبیل مراوده‌های تهران و کاراکاس که با واسطه‌هایی غیر از ارزهای رایج انجام می‌شود، می‌تواند کمکی دوجانبه برای هر دو کشور به شمار رود. سخنان 2 هفته پیش الیوت آبرامز» مسؤول امور ونزوئلا در دولت آمریکا مبنی بر آنکه ایران در ازای کالاهایی که برای ونزوئلا فرستاده، 9 تن طلا دریافت کرده است (فارغ از صحت یا کذب آن) می‌تواند نمودی از اهمیت انکارناپذیر رواج چنین تعاملاتی در بلوک کشورهای تحریم شده باشد. نظام تحریمی که به دنبال تکرار ایده و تجربه نفت در برابر غذا» در کشورهای مورد غضب آمریکا می‌گشت، از رواج یافتن ایده نفت در برابر طلا» و دور خوردن نظام تحریم‌هایی که در چارچوب ارز معیار شکل گرفته بود، ضربه جدی خواهد خورد. در چنین وضعیتی واکنش شتابزده نسبت به افزایش مراودات اقتصادی ایران و ونزوئلا می‌تواند به مثابه یک ضدحمله به الگوی تحریم‌های فعلی به شمار رود.

    ***

    آمادگی حقوقی در برابر ی دریایی

    مقامات آمریکایی در حالی از اقدام ایران برای انتقال بنزین به ونزوئلا خشمگین هستند که بر اساس قواعد بین‌المللی اقدام ایران هیچ‌یک از حقوق بین‌الملل را نقض نمی‌کند. ایران در یکی از بنادر متعلق به خود محموله را بارگیری کرده و در مسیر آب‌های آزاد بین‌المللی به سمت کشور مقصد در حال حرکت است. بر پایه حقوق دریاها، همه کشورها می‌توانند از آزادی آب‌های آزاد» (مانند آزادی عبور و مرور و پرواز) و سایر کاربردهای قانونی آن آب‌ها استفاده کنند. به طور کلی، این به آن معناست که کشتی‌های هر کشوری– حتی کشتی‌ای که پرچم یک کشور بدون دسترسی به دریا را نصب کرده است– حق برخورداری از آن آزادی‌ها را بدون دخالت هر کشور دیگری دارند. این نظام قوانین مرسوم بین‌المللی در کنوانسیون سازمان ملل متحد در رابطه با حقوق دریاها منعکس شده است. بنابراین اقدام آمریکا علیه کشتی ایرانی اقدامی بر خلاف حقوق دریاها و در واقع ی دریایی به حساب می‌آید. حمله احتمالی یا ایجاد اخلال در روند عبور کشتی ایرانی اقدامی آشکار علیه منافع ایران است. نه ‌تنها ایران باید پاسخ متناسب را در همان سطح به کشور م بدهد، بلکه باید از ابزار حقوقی برای محکومیت این اقدام احتمالی آمریکا بهره گیرد. البته آمریکا نشان داده است به منظور افزایش یا نمایش قدرت خود ابایی از نادیده گرفتن حقوق بین‌الملل و حتی قراردادها و توافقنامه‌ها ندارد. با این حال واکنش حقوقی ایران به اقدام احتمالی آمریکا یکی از پاسخ‌های ایران می‌تواند باشد.

    ***

    باروت روی بنزین؟

    اعزام 4 ناو جنگی ارتش آمریکا به سوی نفتکش ایرانی که در حال ارسال سوخت برای ونزوئلاست و وجود احتمال تعدی طرف آمریکایی به آن می‌تواند واکنش‌های تند و مقابله به مثل را از سوی ایران در بر داشته باشد. تجربه توقیف نفتکش ایرانی توسط نیروی دریایی انگلیس در منطقه جبل‌الطارق در سیزدهم تیرماه سال گذشته که با مقابله به مثل طرف ایرانی در توقیف کشتی بریتانیایی همراه شد، هدف قرار دادن پهپاد جاسوسی گلوبال هاوک آمریکا به محض ورود به محدوده مرزی کشورمان و همچنین رویارویی اخیر قایق‌های جنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ناو جنگی آمریکایی که به نزدیکی‌های محدوده مرزی کشورمان در آب‌های خلیج‌فارس رسیده بود را می‌توان از جمله مصادیق تجربه موفق جمهوری اسلامی در مقابله به مثل با اقدامات کارانه دانست.

    تلاش طرف آمریکایی برای به خطر انداختن امنیت تجارت با ایران و ناامن کردن آب‌های آزاد برای ایجاد مانع در راه شکل‌گیری مراوداتی از قبیل مبادلات متقابل میان ایران و ونزوئلا را می‌توان آوردگاهی جدید برای صیانت از منافع و امنیت ملی کشورمان به شمار آورد. یقینا تلاش ایران برای تثبیت الگوهایی مشابه مصداق مبادلاتی که در ماه‌های اخیر با ونزوئلا داشته است، به مثابه گامی عملی برای پیشبرد روابط با سایر دولت‌هایی که تمایلی به پیروی از تحریم‌های آمریکا ندارند، خواهد بود.

    ******

    براساس گزارش رسانه‌های بین‌المللی ایران در حال ارسال محموله‌های بنزین به ونزوئلا برای کمک به تامین سوخت این کشور است و در ازای آن طلا دریافت می‌کند.

    طبق گزارش رسانه‌های خارجی، آمریکا برای ممانعت از ارسال سوخت ایران به ونزوئلا، چند ناو جنگی به منطقه کارائیب فرستاده است.

    به گزارش وطن امروز» پنجشنبه هفته گذشته بود که خبرگزاری رویترز با استناد به اطلاعات ردیابی نفتکش‌ها، از ارسال محموله‌های بنزین از سوی ایران به ونزوئلا خبر داد. طبق گزارش رویترز، نفتکش حامل بنزین حدود 3 هفته پیش با پرچم ایران از بندرعباس عازم ونزوئلا شده است. گزارش رویترز بیان می‌دارد از ماه گذشته پروازهایی از ایران به ونزوئلا  انجام شده که از طریق آن، اقلام مورد نیاز برای بازسازی ترک خوردگی واحد کاتالیزوری پالایشگاه کاردون (CARDON) ارسال شده است. این پالایشگاه یکی از واحدهای تامین‌کننده سوخت در کشور ونزوئلا است که ظرفیت پالایش روزانه 310 هزار بشکه نفت خام را دارد. همچنین خبر پروازهای ایران به ونزوئلا برای تامین تجهیزات پالایشگاهی را 2 هفته پیش بلومبرگ منتشر کرده بود.

    * بلومبرگ: ونزوئلا 9 تن طلا به ایران داده است

    پنجشنبه 11 اردیبهشت‌ماه بود که بلومبرگ در گزارشی تایید نشده، از تحویل 9 تن طلا به ایران از سوی ونزوئلا خبر داد. بر اساس این گزارش، مقامات دولت ونزوئلا 9 تن طلا معادل 500 میلیون دلار را در همین ماه در هواپیماهایی به مقصد تهران بارگیری کرده‌اند تا هزینه کمک این کشور به احیای پالایشگاه‌های بنزین ونزوئلا را بپردازند. ارسال این محموله‌ها که باعث کاهش ناگهانی ذخایر خارجی ونزوئلا شده، تنها 3/6 میلیارد دلار سرمایه ارزی برای این کشور به جا گذاشته که پایین‌ترین حد طی 3 دهه گذشته است. ایران و ونزوئلا هر 2 سعی دارند در برابر تحریم‌های آمریکا، همه‌گیری ویروس کرونا و کاهش قیمت نفت که درآمد اصلی آنها را تشکیل می‌دهد مقابله کنند. این معامله‌ها با ونزوئلا یک منبع جدید درآمد برای ایران است و به ونزوئلا اطمینان می‌دهد عرضه بنزین ادامه دارد.

    بلومبرگ در این گزارش مدعی شد: هواپیمایی ماهان ایران فقط در هفته گذشته چندین پرواز به این کشور آمریکای جنوبی انجام داده است. ایران در اکثر این پروازها افزودنی‌های لازم برای بنزین، قطعات و متخصصان را برای کمک به تعمیر یکی از پالایشگاه‌های حساس ونزوئلا در شمال غرب این کشور ارسال کرده است. در همین حین، ماهان هواپیماهای دیگری را به یک فرودگاه بین‌المللی در خارج از کاراکاس فرستاده تا شمش‌های طلا را به مقصد تهران بارگیری کنند.

    بلومبرگ همچنین نوشت: با سقوط قیمت نفت، طلایی که در کاراکاس نگهداری می‌شود تبدیل به یک منبع با اهمیت ثروت برای ونزوئلا شده است. در حالی که این کشور 70 تن طلا در ذخایر خود دارد، فروش آنها روز به ‌روز سخت‌تر می‌شود. ایران و ونزوئلا در زمان ریاست ‌جمهوری هوگو چاوز، قراردادهایی در زمینه پروژه‌های انرژی، کشاورزی و مالی امضا و یک کارخانه مونتاژ خودروی مشترک در غرب کاراکاس راه‌اندازی کرده بودند.

    * اتحاد تحریمی‌ها؛ راهکاری که دیر اجرا شد

    خبر صادرات بنزین ایران به مقصد ونزوئلا که توسط رسانه‌های خارجی منتشر شده حاوی پیام‌های مهمی است. تشکیل اتحادی نامرئی میان کشورهای تحریم شده به منظور کاهش آثار تحریم و دسترسی حداکثری به درآمدهای حاصل از تجارت خارجی، نتیجه ناگزیر طولانی شدن تحریم‌های یکجانبه آمریکاست. جنگ‌افروزی اقتصادی آمریکا با کشورهای مختلف، کشورهای طرف مقابل آمریکا را به ناچار در مسیر تعامل حداکثری با یکدیگر قرار داده است. این در شرایطی است که فهرست طرف‌های جنگ اقتصادی آمریکا بویژه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ بزرگ‌تر شده است. در همین رابطه جنگ تجاری آمریکا با چین بزرگ‌ترین بخش این جنگ اقتصادی است اما گذشت زمان ابعاد جدیدی به این کارزار اقتصادی خواهد داد.

    * تأمین متقابل نیازهای وارداتی کشورهای تحریم‌شده

    از جمله مهم‌ترین راهکارهای کشورهای تحریمی برای کاهش آثار تحریم، تجارت متقابل این کشورها برای تامین نیازهای وارداتی است. خبر صادرات بنزین ایران به ونزوئلا جدیدترین مصداق این موضوع است. ایران و ونزوئلا هر دو جزو مهم‌ترین اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) هستند که به دلیل تحریم‌های یکجانبه آمریکا با محدودیت در صادرات نفت مواجه شده‌اند. این تحریم البته برای ونزوئلا آثار مخرب‌تری داشته است، چرا که ونزوئلا در مقایسه با ایران وابستگی به مراتب بیشتری به درآمدهای نفتی دارد. طبق اخبار منتشر شده، ونزوئلا بر اثر آسیب وارد شده به پالایشگاه کاردون (Cardon) در تامین سوخت مورد نیاز خود دچار مشکل شده است. در مقابل اما ایران اکنون به بزرگ‌ترین پالایشگاه خاورمیانه و عظیم‌ترین تامین‌کننده سوخت در میان کشورهای عضو اوپک تبدیل شده است. تناظر نیاز ونزوئلا به سوخت با توان ایران در تامین و صادرات این کالای راهبردی، منجر به باز شدن مسیر تجارت این کالا در این مدت شده است.

    صادرات بنزین ایران به ونزوئلا نکته جالب دیگری هم دارد. پس از شیوع ویروس کرونا در ایران، مصرف بنزین و سایر فرآورده‌های سوختی بشدت کاهش یافت. در همین راستا طبق گفته مسؤولان شرکت پالایش و پخش، مصرف بنزین در ایران از 80 میلیون لیتر در روز تا پیش از شیوع کرونا به 45 میلیون لیتر در روز طی 15 روز اول فروردین کاهش یافته است. کاهش اجباری مصرف بنزین به دلیل اعمال مقررات قرنطینه کار را به جایی رساند که ذخیره‌سازی بنزین در ایران به یک مسأله تبدیل شد. این مسأله تا جایی پیش رفت که وزارت نفت مجبور به استفاده از مخازن ذخیره نفت خام برای ذخیره‌سازی بنزین شد. در همین راستا علی ‌پور، معاون عملیات شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران با اشاره به افزایش 120 میلیون لیتری ظرفیت ذخیره‌سازی بنزین در کشور گفت: طی ماه گذشته با توجه به اینکه مصرف بنزین به صورت چشمگیری کاهش پیدا کرده بود، مخازن ذخیره نفت خامی که امکان تخلیه آنها فراهم بود، تخلیه و پاکسازی شد تا در انتها ظرفیت آنها به ذخایر بنزین تخصیص داده شود. در چنین شرایطی صادرات بنزین ایران به مقصد ونزوئلا علاوه بر رها کردن کشور از تنگنای ذخیره‌سازی بنزین، درآمد قابل توجهی را نصیب کشور می‌کند.

    * سبد ارزی کشورهای تحریمی؛ بدل تحریم بانکی

    یکی از مهم‌ترین مسائل اقتصادی پیش روی کشورهای تحریم‌شده، مسدود بودن دسترسی آنها به چرخه دلار و ناممکن بودن روابط بانکی بین‌المللی است. در چنین شرایطی استفاده از طلا برای تسویه معاملات اقدام رایجی است اما محدودیت ذخایر طلای کشورها، دوام این روش را به خطر می‌اندازد. با این حال راهکار دیگری برای تسویه مبادلات تجاری میان کشورها وجود دارد؛ گسترده شدن فهرست کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا این امکان را برای این کشورها فراهم کرده تا ضمن افزایش حجم مبادلات تجاری میان خود، بخش قابل توجهی از مبادلات مالی خود را از طریق ارزهای یکدیگر تسویه کنند. روی آوردن کشورهای تحریم شده به اجرای پیمان‌های چندجانبه ارزی می‌تواند راهکار مناسبی برای بی‌اثر کردن تحریم‌های بانکی باشد. در همین راستا چین یکی از فعال‌ترین کشورهای جهان در استفاده از پیمان‌های پولی برای تسویه معاملات بدون نیاز به چرخه دلار است. بزرگی حجم اقتصاد چین این فرصت را به دیگر کشورهای طرف مقابل آمریکا می‌دهد تا از رهگذر اجرای پیمان‌های پولی، بخش عظیمی از مساله بانکی خود را حل کنند.

    طلا به جای  کالا

    یکی از نکات مثبت صادرات محصولات نفتی بین ایران و ونزوئلا نحوه تسویه حساب کشور مقصد است. آنطور که مشهود است کاراکاس هزینه محصولات نفتی تهران را با شمش طلا پرداخت می‌‎کند و  بر اساس برخی گزارش‌ها تنها در یک محموله 9 تن شمش طلا وارد کشورمان شده است. طلا یک دارایی با ارزش پایدار است که اغلب تجار علاقه‌مند هستند به جای حواله‌های پولی که هزینه بسیاری در زمان وصول دارد از آن استفاده کنند. گفتنی است پس از شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان تنها دارایی ارزشمندی که نسبت به ارزهای مختلف، نفت، سهام‌ بورس‌های مختلف و. قدرت خود را حفظ کرد و حتی ارزشمندتر هم شد، طلا بود.  دارایی طلای کشورها می‌تواند قدرت چانه‌زنی ی آنها را در مباحث ی و اقتصادی بین‌المللی بالا ببرد. صندوق بین‌المللی پول به طور دوره‌ای آمار دارایی‌های طلای بانک‌های مرکزی را بر اساس گزارش رسمی آن کشورها اعلام می‌کند و شورای جهانی طلا بر اساس این آمار به طور دوره‌ای فهرست دارایی‌های کشورها و سازمان‌های بین‌المللی مختلف را تنظیم می‌کند، این یعنی میزان دارایی طلا یکی از معیارهای سنجش اقتصادهاست. 

    حتی برخی کشورها اصلی‌ترین هدف اقتصاد خود را افزایش ذخایر طلا اعلام کرده‌اند. نگهداری این ذخایر به سازمان و کشورها اجازه می‌دهد در مواقع وم اقدام به خرید پول داخلی کنند که این امر خود مانع از افزایش نقدینگی در کشور است. از طرفی نباید فراموش کرد که این کنترل از طریق بازارهایی همسو با بازار پول (ارز و سرمایه) صورت می‌گیرد. در نهایت با به کارگیری درست این شیوه می‌توان نظامی پویا و توانمند را نیز در عرصه اقتصاد داخلی کشورها شاهد بود.  یکی دیگر از اهداف بانک‌های مرکزی کشورهای دنیا برای خرید طلا این است که بانک‌های مرکزی برای کاهش ریسک ناشی از تغییرات قیمت ارزها در بازار جهانی، تصمیم به افزایش میزان ذخایر طلای خویش گرفته‌اند.

    در یک جمله می‌توان گفت طلا، دلار را مطیع خود می‌کند. به همین دلیل است که کشور چین اقدام به خرید طلا و اوراق قرضه دیگر کشورها می‌کند تا بتواند با تنزیل جایگاه دلار، پول ملی خود را به عنوان ارز معتبر بین‌المللی در مبادلات تجاری وارد کند.  حتی طلا توسط ایالات متحده آمریکا به همراه مبادلات بانکی کشورمان تحریم شد که نشان از اهمیت این ف گران‌بها دارد، در اصل طلا یک دارایی نقدشونده بسیار ارزشمندتر از پول نقد است.  پس از خروج ایالات متحده از برجام در بهترین قراردادهای بین ایران و کشورهای اروپایی در ازای نفت به کشورمان دارو و غذا صادر می‌شد یا به تعبیر دیگر طلا را در برابر غذا صادر می‌کردیم اما حالا با گشایشی که در ونزوئلا رخ داد، محصولات نفتی را در ازای طلا صادر می‌کنیم.[مشرق]


    ایران، کشوری با جمعیت پیر تا ۳۰ سال آینده

    یک نماینده مجلس گفت: اگر در کشورهای اروپایی جریان سالمندی طی ۱۰۰ سال به تدریج اتفاق افتاد، ما طی ۳۰ سال آینده کشوری با جمعیت پیر خواهیم شد.

     زهره الهیان نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات در مجلس یازدهم با اشاره به اینکه باید به جمعیت از ابعاد مختلف پرداخته شود، گفت: یکی از ابعاد، دورنمای اقتصادی ماست که تأثیرگذار است.

    این نماینده مجلس ادامه داد: تغییر ساختار جمعیت ما را به سمت سالمندی پیش می‌برد و اگر در کشورهای اروپایی جریان سالمندی طی 100 سال به تدریج اتفاق افتاد، ما طی 30 سال آینده کشوری با جمعیت پیر هستیم و این در شرایطی است که زیرساخت‌های لازم را فراهم نکردیم و برای سالمندی جمعیت آماده نیستیم.



    وی درباره شعار فرزندکمتر، ‌زندگی‌بهتر» در سالهای اولیه ت‌های جمعیتی گفت: متأسفانه قوانین و ت‌های ما تا به حال رویکرد آینده‌نگرانه نداشته و از پژوهشگران در این زمینه استفاده نکردیم.

    وی افزود: در کشورهای توسعه‌یافته تصمیم‌های کلان ملی با رویکرد آینده‌پژوهانه اتخاذ می‌شود، اما تا زمانی که رهبری در سال 91 نسبت به کاهش جمعیت هشدار ندادند، متأسفانه مسئولان به فکر نبودند و آینده‌پژوهان هم رصد لازم را در این زمینه نداشتند.

    نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات درباره زمزمه‌های تشکیل کمیسیون ویژه جمعیت در مجلس یازدهم گفت: زمزمه‌ها در مجلس یازدهم به این دلیل بود که ساختاری در مجلس برای نظارت بر حسن اجرای قوانین داشته باشیم و همچنین در بحث قانون‌گذاری این شرایط برای مجلس فراهم شود.

    الهیان افزود: از مجلس هفتم تا به حال قانون تسهیل ازدواج جوانان اجرا نشده است و حدود 13 میلیون جوان در سن ازدواج داریم و امکانی برای ازدواج آنها به جز یک وام ازدواج فراهم نکردیم.

    وی ادامه داد: این کمیسیون ویژه این اختیار را به نمایندگان می‌دهد که این موضوعات را پیگیری و نظارت کنند و مجلس توانایی حل این مشکلات را دارد. اگر مجلس تشخیص دهد که دولت کوتاهی کرده، با قوه نظارتی پیش خواهد رفت.

    الهیان یادآوری کرد: درحال حاضر ما ساختاری متناسب با نیاز جوانان نداریم و همان ابتدای تشکیل وزارت ورزش و جوانان این هشدار را دادیم که بحث ورزش منجر به کمرنگ‌شدن توجه به جوانان نشود که آقای عباسی وزیر وقت قول داد چنین اتفاقی نیفتد، اما افتاد.

    "تله جمعیتی" اقتصاد و امنیت کشور را نابود می‌کند!/ بحران‌ جمعیتی در انتظار ایران/ کاهش نرخ رشد به ۰.۹۶ درصد!

    مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت با اشاره به تهدید جدی "تله جمعیتی" در کشورمان گفت: در حدود سال ۲۰۵۰ میلادی حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور سالمند خواهد بود! اکنون رشد جمعیت در ایران به زیر یک درصد رسیده است؛ عدد دقیق آن ۹۶ صدم درصد است!

    حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی گفت‌وگویی با تذکر این نکته که "پنجره جمعیتی" فرصتی است که نسبت جمعیتی کشور فرصت جبران و رشد جمعیت را می‌دهد، تاکید کرد: پنجره جمعیتی به زمانی گفته می‌شود که هنوز دو سوم جمعیت بین 15 تا 65 سال هستند و پیر نشده است اما اگر این نسبت کمتر شود، پنجره جمعیتی بسته می‌شود؛ هنوز 25 سال تا بسته شدن پنجره جمعیت فرصت داریم؛ اگر این زمان را هم از دست بدهیم به یک کشور سالمند تبدیل می‌شویم که باید همه توان و ظرفیت کشور را صرف نگهداری و مراقبت از سالمندان کنیم و از روند توسعه و پیشرفت عقب می‌مانیم؛ همین الان هم توان رسیدگی به سالمندان را نداریم و اگر اقدامی انجام ندهیم، 25 سال آینده ایران دچار بحران جمعیتی بزرگی می‌شود.

    شاخص‌های مرتبط با رشد جمعیت در ایران چه می‌گویند؟

    برکاتی: مسئله جمعیت موضوع بسیار مهمی است؛ متاسفانه بسیاری از دستگاه‌هایی که در این زمینه مسئولیت دارند به وظیفه خود عمل نکرده‌اند؛ 20 سال آینده می‌بینیم که کشور با بحران‌های بسیار جدی و شدید مواجه می‌شود و می‌گوییم اگر برای این کار 20 سال پیش اقدام می‌کردیم، حالا وضعیت بهتری داشتیم.

    در حوزه جمعیت کل دنیا و همه کشورها با چالش های بسیار جدی مواجه هستند البته از ابتدای قرن بیستم به علت تسلط انسان بر طبیعت و پیشرفت تکنولوژی و بهره‌وری انسان از امکانات زندگی با افزایش جمعیت انسان مواجه شدیم که البته هم زمان شد با کاهش تنوع و تعداد گونه‌های جانوری اما در سال‌های اخیر روند قهقرایی کاهش رشد جمعیت را در اغلب کشورهای جهان شاهد هستیم؛ حالا هر کشوری بتواند از فرصت باقیمانده برای حفظ پنچره جمعیتی خود استفاده کند، می‌تواند از فرصت اندک باقیمانده استفاده کند.

    اما در ایران ظاهرا هنوز پنجره جمعیتی بسته نشده و هنوز فرصت باقی است؟

    برکاتی: پنجره جمعیتی تا زمانی باز است که بیش از دو سوم یا بیش از 66 درصد جمعیت بین 15 تا 65 سال باشند، جمعیت سالمند نیز کمتر از 15 درصد و جمعیت کودکان نیز کمتر از 10 درصد باشد؛ هنوز ما در این پنجره جمعیتی قرار داریم اما با روند کاهش رشد جمعیت در سال 1425 با پنج سال کمتر یا بیشتر یعنی بین 1420 تا 1430 پنجره جمعیتی بسته می‌شود.

    ما هنوز در فرصت استفاده پنجره جمعیتی هستیم؛ باید تا حدود سال 1425 باید برای افزایش رشد جمعیت و استفاده از این فرصت اقدامات لازم را انجام دهیم بعد از آن با وجود نسل جوان باقیمانده از قبل می‌توانیم برای مدتی بعد از بسته شدن پنجره جمعیت به تولید، رشد اقتصادی و توسعه کشور ادامه دهیم که به آن فرصت دوم جمعیتی گفته می‌شود مثل ژاپن که پنجره جمعیتی آن بسته و کشوری سالمند شده اما هنوز با اتکا به جمعیت جوان، مولد و در سن کار خود روند توسعه اقتصادی و اجتماعی خود را ادامه می‌دهد؛ دوران طلایی پنجره جمعیتی ژاپن دهه 70 تا 80 و ابتدای دهه 90 میلادی بود هنوز هم به علت زیرساخت‌هایی که در دوران طلایی خود ایجاد کرده از در روند توسعه خارج نشده اما به زودی دچار مشکلات جدی می‌شود؛ چقدر فرصت برای جبران داریم؟

    برکاتی: ایران بعد از سال 1425 یا بازه زمانی بین 1420 تا 1430 پنجره جمعیتی را از دست می‌دهد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم در حدود سال 2050 میلادی حدود 30 درصد جمعیت کشور سالمند خواهد بود و کشوری سالمند می‌شویم؛ کاری که از اکنون باید انجام دهیم این است که زیرساخت‌هایی برای زندگی سالم سالمندان ایجاد کنیم تا نسل جوان بتواند به توسعه و رشد کشور بپردازد؛ اگر این زیرساخت ایجاد نشود دچار بحران می‌شویم، البته با تعاریف جهانی ممکن است با توسعه خدمات سلامت سن سالمندی از 60 تا 65 سال مثلا به 75 سال تغییر کند اما در هر صورت روزی به کشوری با جمعیت بالای 25 تا 30 درصد سالمند می‌رسیم.

    چند درصد جمعیت ایران سالمند است؟

    برکاتی: اکنون 10 درصد جمعیت ایران سالمند بالای 60 سال است؛ همین حالا نمی‌توانیم خدمات خوبی به این جمعیت سالمند ارائه کنیم و اگر با همین روند جلو برویم جمعیت سالمند ایران در سال 1425 سنگی بر پای توسعه کشور می‌شود و عملا درصدی از جمعیت که جوان است باید همه انرژی خود را برای رسیدگی به سالمندان بگذارد؛ همه کشورها این خطر را احساس می‌کنند به همین علت تلاش می‌کنند بسته شدن پنجره جمعیتی و سالمند شدن را به تاخیر بیندازند برای اینکه بتوانند جمعیت سالمند خود را بهتر مدیریت کنند و فرصت‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ی و امنیتی بهتری برای خودشان بسازند به همین علت در فرصت اول پنجره جمعیتی و فرصت دوم وجود نسل جوان باقیمانده از قبل برای ظرفیت سازی و ایجاد ساختار استفاده می‌کنند.

    رشد جمعیت و نرخ فرزندآوری و جایگزینی جمعیت در ایران اکنون چقدر است؟

    برکاتی: در ایران از حدود سال 1385، پنجره جمعیتی شروع شده است اما اکنون رشد جمعیت در ایران به زیر یک درصد رسیده است؛ عدد دقیق آن 96 صدم درصد است و این برای اولین بار در تاریخ ایران است که نرخ رشد جمعیت به زیر یک می‌رسد؛ شاخص "TFR" یا نرخ جایگزینی جمعیت در ایران اکنون به زیر 1.7 رسیده و اگر به 1.5 برسد گرفتار تله جمعیتی می‌شویم وضعیتی که دیگر شاخص جمعیت نمی تواند ساماندهی شود؛ شواهد این وضعیت نیز کاملا آشکار است همه می دانند که تعداد موالید و متولدان در کشور طی چهار سال (94 تا 98) از یک میلیون و 570 هزار نفر به یک میلیون و 196 هزار کاهش یافته است یعنی 370 هزار نفر از متولدان کشور در سال کم شده است یعنی در سال 98 نسبت به سال 94 حدود 25 درصد کمتر تولد داشته‌ایم.

    شاخص جایگزینی جمعیت در سال 94 حدود 2.11 بود. سال 95 به 2.08 رسید. سال 96 به 1.98 کاهش یافت. سال 97 این شاخص 1.88 شد و سال 98 به 1.7 رسید. یعنی هر خانم در سن باروری در صورتی که زنده باشد به طور متوسط 1.7 فرزند به دنیا می آورد. عدد بین المللی برای اینکه جمعیت فعلی جایگزین شود، نرخ جایگزینی 2.1 است که رشد جمعیت را به بالای یک می رساند. این عدد البته در کشورهای مختلف متفاوت است و در کشور ما با توجه به میزان بالای تصادفات و بالاتر بودن مرگ کودکان و نوجوانان به نرخ جایگزینی 2.2 نیاز داریم تا ترکیب جمعیتی فعلی حفظ شود.

    البته یک دوره رشد جمعیت بالا را در دهه 60 داشتیم که البته اکنون به سن میان سالی رسیده اند.

    برکاتی: بله. جمعیت مولد دهه 60. اکنون به سن میان سالی و به حدود 40 سالگی رسیده‌اند و به زودی از سن باروری خارج می شوند. اگر سال 65 را ملاک قرار دهیم تعداد متولدان سال 70 حدود 25 درصد کمتر از سال 65 است؛ سال 1360 حدود 10.5 میلیون خانم در سن باروری داشتیم و سالانه دو میلیون و 400 هزار نفر متولد می شد اما در سال 98 تعداد ن در سن باروری به 22 میلیون و 400 هزار نفر رسید با یک میلیون و 196 هزار تولد و باید بدانیم که جمعیت مولد کشور پنج سال آینده باز هم کمتر می شود زیرا تعداد ن بارور رو به کاهش است در حالی که تاکنون رو به افزایش بوده است.

    علت تغییر این روند جمعیتی و کاهش رشد جمعیت و فرزندآوری چیست، بیشتر مسائل اقتصادی است یا فرهنگی؟

    برکاتی: به نظر من، عوامل فرهنگی مهمتر است؛ نهادهای فرهنگی نباید خودشان را کنار بکشند؛ البته زیرساخت‌های رشد جمعیت مولد به عوامل اقتصادی، ی و اجتماعی مثل مسکن و شغل و درآمد بستگی دارد که رسیدگی به آن کار دولت است؛ همه ما در این کشور زندگی می‌کنیم؛ جوان تا زمانی که امنیت خاطر نداشته باشد که فردا تامین خواهد بود، حتی اگر به او وام هم بدهیم تمایلی به ازدواج و فرزندآوری نخواهد داشت؛ اگر شغلی مطمئن داشته باشد که حداقل درآمد را برای یک زندگی خانوادگی برایش فراهم کند برای ازدواج اقدام می‌کند.

    بیشترین عامل کاهش رشد جمعیت در سال‌های گذشته مسائل فرهنگی است؛ چون وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم نسبت به دهه 60 و زمان جنگ بدتر نشده است؛ خانواده دهه 60 اگر به پول امروز سه میلیون تومان در ماه حقوق می‌گرفت، نمی‌رفت یک موبایل 10میلیونی بخرد، حدود 11 درصد خانواده‌ها در سال 55 ماشین لباسشویی داشتند اما در آخرین سرشماری در سال 85 مشخص شد که حدود 90 درصد خانواده‌های ایرانی ماشین لباسشویی دارند و 10 درصد ندارند.

    ما در سال 80 به نرخ جایگزینی جمعیت رسیدیم اگر آن زمان به فکر رشد جمعیت و بحث‌های فرهنگی آن می‌افتادیم اکنون دچار مشکل بسته شدن پنجره جمعیتی نمی‌شدیم؛ البته حق همه مردم است که رفاه داشته باشند اما شاید با کار فرهنگی می‌توانستیم کاری کنیم که توقعات از زندگی کمتر می‌شد و فرزندآوری بیشتر. به هر حال حاکمیت باید شرایط لازم برای تامین شغل و مسکن مناسب برای سه فرزند را در اختیار مردم قرار دهد.

    البته مسائل فرهنگی دیگری هم داریم که با تهاجم فرهنگی و به صورت نرم بخشی از جوانان را به این سمت کشانده‌اند که دیگر به دنبال ازدواج نیستند یا ازدواج به شکلی دیگر را می‌خواهند با این وجود بخش بزرگی از جامعه هنوز هم به ازدواج و هم به فرزندآوری تمایل دارند اگر این کار را کمتر انجام می‌دهند به علت اقتضائات و ملاحظات فرهنگی و اقتصادی- اجتماعی است.

    جوانان امروز اگر امید به آینده داشته باشند و بدانند که در آینده می‌توانند شغل پایدار داشته باشند، حتما ازدواج می‌کنند و فرزندآوری خواهند داشت؛  بسیاری از دانشجویان اکنون به این فکر می‌کنند که تحصیلات خود را در مراحل عالی تمام کنند؛ شغل مناسبی به دست آورند. امکانات زندگی مناسبی فراهم کنند و بعد ازدواج کنند به همین علت فرزندآوری در تحصیلکردهها به مراتب کمتر از افراد کم سواد است؛ یک زن که تحصیلات عالی دارد از یک طرف فرصت ازدواج باب طبعش را از دست می‌دهد بعد هم در سنی ازدواج می‌کند که امکان بیش از دو فرزند به دنیا آوردن را ندارد؛ مثل در 32 سالگی می‌خواهد ازدواج کند.

    میزان فرزندآوری و فاصله بین فرزندان در خانواده های ایرانی چقدر است؟

    برکاتی: بعد هر خانوار ایرانی در سال 57 حدود 5.7 بوده است و امروز به 3.3 رسیده است.

    متوسط سن ازدواج و فرزندآوری چقدر است؟

    برکاتی: متوسط سن ازدواج دختران ایرانی به 25 سال رسیده یعنی نیمی از دختران کشورمان بعد از 25 سالگی ازدواج می‌کنند؛ متوسط سن اولین فرزندآوری ن ایرانی هم بالای 29 سال است! زنی که اولین فرزندآوری را در سن 29 سالگی به دنیا می آورد، فرصت زیادی برای فرزند دوم ندارد.

    متوسط فاصله اولین و دومین فرزند بعد از ازدواج چقدر است؟

    برکاتی: بعد از 25 سالگی که دختران ازدواج می‌کنند؛ 4.5 سال بعد به طور متوسط اولین فرزند به دنیا می‌آید و 5.3 سال بعد فرزند دوم به طور متوسط به دنیا می‌آید؛ یعنی به طور متوسط 10 سال پس از ازدواج دو فرزند می‌آورند؛ این وضعیت متوسط است؛ ممکن است در موارد اندک یک خانواده چهار یا پنج فرزند بیاورد اما وضعیت عمومی این نیست؛ اگر در یک سازمان دولتی مثلا یک همکار خانم که همسرش وضع مالی خوبی دارد، چهار فرزند یا حتی سه فرزند به دنیا بیاورد همه با تعجب به او نگاه می‌کنند؛ این نشان می‌دهد که نرم‌های فرهنگی در کشور تغییر کرده است و نهادهای فرهنگی باید در این زمینه ورود کنند؛ البته نباید فقط توصیه کنیم باید به گونه‌ای باشد که اگر به مردم می‌گوییم فرزند بیشتر بیاورید از آن طرف امکانات مالی لازم هم برای آنها فراهم کنیم.

    راه حل چیست؟

    برکاتی: راه آن حمایت از خانواده، حمایت از خانواده و حمایت از خانواده است و برای این کار باید اقدام کرد دیگر زمان حرف زدن و توصیه کردن گذشته است؛ باید شرایط و امکانات مناسب برای ازدواج جوانان فراهم کنیم.

    منظورتان حمایت اقتصادی مثل تامین مسکن است؟

    برکاتی: بله؛ با این قیمت‌های مسکن واقعا تامین مسکن یک دغدغه جدی برای خانواده‌ها و جوانانی است که می‌خواهند ازدواج کنند.

    وزارت بهداشت برای رشد جمعیت و افزایش فرزندآوری خانواده‌ها چه کار کرده است؟

    برکاتی: ما در وزارت بهداشت ادعا داریم که خیلی از کارهایی که باید انجام می‌دادیم را انجام دادیم و حتی یکسری اقدامات جدید هم در سال‌های اخیر انجام داده‌ایم که به صورت برنامه عملیاتی به دانشگاه‌های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی - درمانی ابلاغ شده است و باید دنبال کنیم که به صورت کامل اجرا شود.

    مثل چی؟

    برکاتی: در حوزه فرهنگ سازی و صحبت کردن با مردم و کارشناسان از سال 93 تاکنون بیش از چهار هزار کارگاه و همایش برگزار کرده‌ایم؛ مراکز درمان ناباروری در چهار سال اخیر افزایش یافته و از 12 مرکز به 44 مرکز درمان ناباروری دولتی افزایش یافته است.

    که خدمات درمان ناباروری رایگان ارائه میکنند.

    برکاتی: بله! البته 40 مرکز درمان ناباوری خصوصی هم مجوز گرفته و فعالیت می‌کنند اما در مراکز دولتی بر اساس دستورالعمل ابلاغی دکتر نمکی وزیر بهداشت در صورت ارجاع خانواده‌های ناباور از شبکه بهداشتی سه بار هزینه درمان و کمک باروری به روش آی یو آی و آی وی اف و هزینه داروها و سونوگرافی از طرف دولت پرداخت می‌شود و رایگان است.

    خدمات پیشگیری از بارداری هم حذف شده است؟

    برکاتی: بله؛ روزگاری در گذشته چنین توصیه‌ای وجود داشت اما اکنون دیگر چنین توصیه و اقدامی در شبکه بهداشتی انجام نمی‌شود؛ قبلا به خانواده‌ها توصیه می‌شد که فاصله ایمن بین دو بارداری سه تا پنج سال باشد و می‌گفتیم کمتر از سه سال و بالای پنج سال فاصله بین بارداری‌ها غیر ایمن است؛ این دستورالعمل دیگر وجود ندارد؛ تغییر کرده است و بر اساس دستورالعمل جدید بارداری که حدود آبان پارسال ابلاغ شد؛ فاصله بارداری بین تا 24 ماه را به خانواده‌ها توصیه می‌کنیم.

    یعنی بلافاصله بعد از شیردهی به فرزند اول، فرزند دوم به دنیا بیاید.

    برکاتی: بله؛ به شرطی که مادر یک سری شرایط تغذیه‌ای را رعایت کند؛ علاوه بر آن اقداماتی که در مسیر تحدید جمعیت و پیشگیری از بارداری در شبکه بهداشتی بوده مثل وازکتومی، توبکتومی یا توزیع رایگان اقلام پیشگیری از بارداری همه برداشته شده است؛ وازکتومی که به طور کلی در سیستم دولتی انجام نمی‌شود؛ توبکتومی فقط در موارد استثنایی که جان مادر به علت بارداری به خطر می‌افتد انجام می‌شود؛ ارائه اقلام بهداشتی پیشگیری از بارداری نیز فقط در موارد خاص که برای سلامت مادر لازم است انجام می‌شود.

    البته این خدمات در بخش خصوص با پرداخت هزینه قابل انجام است؟

    برکاتی: بله؛ این خدمات به خصوص خدمات دارویی را اگر کسی بخواهد با هزینه شخصی دریافت کند در دسترس هست و خانواده‌ها خودشان می‌توانند این اقلام را از داروخانه‌ها تهیه کنند.

    در مجموع وزارت بهداشت با اصلاح دستورالعمل‌ها، توسعه خدمات باروری و آموزش عمومی بیش از آنچه معاون اول رئیس جمهوری در تابستان 93 به عنوان تقسیم کار ملی برای افزایش جمعیت ابلاغ کرد به وظیفه خود عمل کرده است. در این تقسیم کار ملی برای پنج وزارتخانه و دو معاونت ریاست جمهوری وظایفی تعیین شده بود، وزارت بهداشت به وظیفه خود عمل کرده است؛ قطعا بیرون دولت هم دستگاه‌های دیگر از جمله مجلس می‌توانند اقدامات مفصل دیگری را برای افزایش فرزندآوری انجام دهند.

    مثل چی؟

    برکاتی: مثال بارز آن این است که اکنون بین تحصیل و اشتغال بانوان و فرزندآوری آنان تناقض به وجود آمده است؛ بسیاری از خانم‌ها علاقه دارند هم درس بخوانند و هم اشتغال داشته باشند؛ یکی از وظایف حاکمیت که قطعا وظیفه وزارت بهداشت نیست و مجلس و قوه قضاییه می‌توانند کمک کنند این است که بین تحصیل، اشتغال و فرزندآوری بانوان تناقض نباشد؛ این امر قانون می‌خواهد که طول دوره تحصیل و فعالیت شغلی را به نحوی هماهنگ کنیم که ن در سن باروری مناسب بتوانند فرزند به دنیا بیاورند.

    منظورتان این است که در شرایط کنونی ن زمان مناسب باروری را از دست می‌دهند.

    برکاتی: دقیقا. با شرایط کنونی و طول دوره تحصیل و وضعیت اشتغال چه در بخش دولتی و چه خصوصی؛ ن، زمان طلایی فرزندآوری را از دست می‌دهند و اگر حاکمیت این هماهنگی را فراهم نکند بخش مهمی از خانواده‌ها فرصت فرزندآوری را از دست می‌دهند البته حدود 20 درصد بانوان شاغل هستند؛ اما اگر این گیرها و تناقض ها بر طرف نشود به زودی سن اولین فرزندآوری در کشور به بالای 30 سال می رسد.

    البته این اقدامات برای دولت هزینه دارد.

    برکاتی: بله حتما هزینه دارد اما اگر می‌خواهیم به فکر آینده کشور باشیم باید این هزینه را به شکل سرمایه گذاری ببینیم.

     برآوردی از میزان هزینه حمایت های دولت برای افزایش فرزندآوری دارید؟

    برکاتی: برآوردهایی انجام شده اما چون کار وزارت بهداشت نبوده، ما وارد نشده‌ایم؛ اما در طرح تعالی جمعیت عدد 13 هزار میلیارد تومان برآورد شده بود که اعلام شد به علت هزینه بالا این طرح غیرقابل انجام است، در حالی که نص صریح فرمایش مقام معظم رهبری بود که باید این طرح اجرا شود؛ اگر به این طرح و حداقل به بخش های مهم آن مثل هماهنگی بین فرزندآوری و تحصیل و اشتغال بانوان و حمایت از مسکن مناسب برای جوانان توجه می شد امروز بخشی  از مشکلات حل شده بود؛ لایحه تسهیل ازدواج جوانان هم سال 83 تصویب شد اما هنوز بخش عمده مواد کلیدی آن اجرا نشده است؛ هیچ کس هم نمی‌پرسد چرا اجرا نشد؛ فرصت های اقتصادی و اجرایی مناسب‌تری هم در سال‌های گذشته داشتیم که از دست دادیم.

    چرا فرصت ها را از دست دادیم؟

    برکاتی: به نظر من یک علتش این است که دوستان و افرادی که دغدغه جمعیت داشتند، مسیر را گم کردند و به جای اینکه دنبال اجرای مصوبات باشند، بیشتر فرصت کشور صرف این شد که دنبال مقصر بگردیم.

    حقیقت تلخی که در انتظار ایران است

    حرکت جمعیت کشور به سوی سالمندی پیامدهای ناگوار ی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی به دنبال دارد و در صورت عدم توجه به آنها با اتفاقات ناگواری در دهه های آتی روبرو خواهیم شد.

       این روزها اکثر خانواده‌ها تنها دارای یک فرزند یا حداکثر دو فرزند هستند، ولی سوال مطرح این است که چطور پس از نسلی که هر خانواده ۶ فرزند یا بیشتر داشتند، این نوع از سبک زندگی فراگیر شد؟

    طبق بررسی‌های رسمی صورت گرفته، نرخ باروری ایران سال ۱۳۶۵ حدود ۶.۱ بوده است. دولت پس از بررسی این نرخ، تصمیم به کاهش نرخ باروری گرفت. طبق این تصمیم باید ت‌هایی اتخاذ می‌گشت تا در سال ۹۰ نرخ باروری به حدود عدد ۴ می‌رسید اما طبق بررسی‌های صورت گرفته و بر اساس گزارش بانک جهانی نرخ باروری با سرعت و شیب بسیار بالایی رو به کاهش رفت، تا جایی که در سال ۱۳۷۵ به حدود ۳.۸ رسید.

    این در حالی بود که دولت‌ها ت‌های ضد جمعیتی و حجم بالای تبلیغات فرزند کمتر، زندگی بهتر» را متوقف نکرده و حتی سازمان‌های بین‌المللی نیز در راستای کنترل جمعیت ایران کمک‌ها و دستورالعمل‌های خود را ادامه می‌دادند. ادامه این روند تا جایی ادامه یافت که بر اساس پژوهش بررسی وضعیت جمعیتی کشور توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، نرخ باروری در ابتدای دهه ۸۰ به زیر حد جانشینی رسید و در سال ۱۳۹۰ رقم ۱.۷ را نشان داد.

    حتی ذکر شده که این رقم در شهرهای بزرگ کمتر بوده و در تهران به حدود ۰.۸ رسید. چنین ارقامی به معنای این است که به طور متوسط هر زوج در یک خانواده کمتر از دو فرزند داشته و این زنگ خطری برای کاهش بحرانی جمعیت با شیبی غیر قابل جبران است.

    محصول بحران جمعیت چه خواهد بود!

    اصلی‌ترین پیامد کاهش نرخ باوری پیری جمعیت» است؛ تا جایی که پیش‌بینی می‌شود در صورت عدم تغییر مثبت نرخ باروری، در دو دهه آینده بیش از یک سوم جمعیت را سالمندان تشکیل خواهند داد. این رخداد می‌تواند موجب پیامدهایی از جمله کاهش نیروی کار و سرمایه‌ی نیروی انسانی جوان، افزایش بار نیازمندی‌های مراقبتی و اقتصادی سالمندان، کاهش رشد اقتصادی، مشکلات امنیتی و … گردد که اگر به سرعت برای آن‌ها تدبیری نشود تا دهه‌ها قابل جبران و بازگشت نخواهند بود.

    البته این مشکلات مسائل و بحران‌های دیگری به دنبال دارد از جمله کاهش تولیدکنندگان و افزایش مصرف‌کنندگان که خود می‌تواند موجب ایجاد اختلال و فشار به ساختارهای اقتصادی کشور از جمله صندوق‌های بازنشستگی، تأمین اجتماعی و حتی بیمه‌ای گردد.

    همچنین نیازمندی بیشتر کشور به نیروهای پزشک و پرستار برای مراقبت‌های بهداشتی از این جمعیت سالمند و کمبود نیروی جوان خود می‌تواند در بحران‌هایی مشابه بحران کرونا، موجب فاجعه‌ای غیرقابل توصیف گردد. به علاوه این مسئله می‌تواند موجب اجبار کشور به پذیرش مهاجرین از کشورهای همسایه در سطح بسیار بالا شود. این موضوع با علم به حضور کشور ما در میان جنگ‌ها و بحران‌های منطقه‌ای، پیامدهای نامطلوب و حتی دارای خطر امنیتی، اجتماعی و فرهنگی نیز خواهد داشت.

    اهمال‌کاری نهادهای متولی جلوگیری از بحران

    متأسفانه با وجود این پیامدهای نامطلوب هیچ نهاد مسئولی اقدام درخور این بحران را انجام نداده است و حتی در بسیاری از موارد جامعه شاهد اجرای ت‌های ضد جمعیتی از نهادها و سازمان‌ها بوده‌ایم. به طور مثال دولت در اقدامی بحث برانگیز در پرداخت یارانه معیشتی بنزین، نشان داد هرچه تعداد فرزندان یک خانواده بیشتر باشد به اعضای آن یارانه کمتری پرداخت می‌گردد، تا جایی که برای فرزند ششم و هفتم یارانه‌ای در نظر گرفته نشده‌است.

    یا در مورد پرداخت وام یک میلیون تومانی در روزهای کرونایی، به سادگی با نادیده گرفتن تعداد فرزندان خانواده، خانوارهای تک فرزند را با خانواده ۴ فرزند برابر دانست! این در حالی است که در دیگر کشورهای درگیر بحران جمعیت، بعضاً به ازای تولد هر فرزند مبالغ هنگفتی به والدین پرداخت می‌شود و مادران از حمایت‌های متعدد دیگر از جمله مرخصی زایمان طولانی مدت همراه با حقوق و … برخوردار می‌شوند.

    این در حالی است که جوانان ایرانی به علت مضیقه اقتصادی و نداشتن مسکن حتی از ازدواج نیز بازمانده‌اند، از سوی دیگر دولت‌ها بدون توجه به اسناد و قوانین به راحتی از ساخت منازل ارزان مانند مسکن مهر دست کشیده‌اند. عدم برنامه ریزی صحیح شغلی و نبود پشتوانه برای جوانان در سن ازدواج نیز در کنار تمام فرهنگ‌سازی‌های نادرست، موجب افزایش سن ازدواج و درنتیجه کاهش نرخ باروری شده و دولت بدون مسئولیت‌پذیری در این حوزه با دست خود به بحران جمعیت دامن می‌زند.

    دولت در این ت‌های ضد جمعیتی تنها نبوده و مجلس نیز با عدم تصویب بودجه مناسب برای درمان ناباروری و پیش نگرفتن ت نظارتی در حوزه‌ی بحران جمعیت به جمع مسببین بحران پیوسته است. حتی سازمان‌هایی مانند بنیاد مستضعفین و ستاد اجرایی فرمان امام (ره) نیز در مواردی مانند کمک‌های بلاعوض به کولبران و دست‌فروشان با در نظر نگرفتن تعداد فرزندان، نشان می‌دهند که اراده‌ای برای ت‌های افزایش جمعیتی در هیچ نهادی به صورت اجرایی وجود ندارد.

    در مثالی دیگر نیز سازمان صدا و سیما به عنوان متولی فرهنگ‌سازی در چنین حوزه‌های استراتژیک و سرنوشت سازی، ساعت‌های متوالی پخش برنامه را با کمترین توجه به این بحران روی آنتن می‌برد. از جمله وظایف این سازمان در شرایط حاضر پخش برنامه‌های تحلیلی، فیلم و سریال‌هایی از ازدواج‌های آسان، تشویق به فرزندآوری و نکات مثبت خانواده‌های پرجمعیت و همچنین پرداختن به آگاه‌سازی در جهت بحران پیری جمعیت است اما متأسفانه این امر چندان جدی گرفته نمی‌شود.

    راه حل خروج از بحران پیری جمعیت

    اصلی‌ترین راه حل هر بحرانی، تعامل همه بخش‌ها و نهادها است و از نزدیک‌ترین تجربه‌های موفق آن می‌توان به کنترل بحران کرونا با همراهی دولت و مردم در کنار سایر نهادها اشاره کرد. برای حل این بحران نیز باید تمام نهادهای مرتبط و مسئول در راستای رفع موانع افزایش جمعیت قدم بردارند که البته برای رفع آن نیازمند شناخت موانع هستیم.

    شاید اولین و مهمترین عامل، افزایش سن ازدواج و حتی افزایش مجردان قطعی کشور باشد که باید برای رفع این روند نامطلوب، باید اقدامات بسیاری از جمله فرهنگ‌سازی رخ دهد. مورد دیگر وم حمایت‌های مؤثر از زوج‌های جوان تا ۵ سال پس از ازدواج و تشویق به فرزندآوری آنها در سال‌های ابتدایی ازدواج است.

    این حمایت‌ها شامل عمل به قوانین تصویب شده از جمله قانون تسهیل ازدواج، مرخصی زایمان برای مادران، تلاش برای تأمین مسکن ارزان، آسان‌سازی اشتغال و افزایش حقوق فرزند داران، کاهش هزینه‌های زایمان، حمایت از فرزند سوم (و بیشتر) خانواده‌ها به شکلی ویژه‌تر و ارزش‌آفرینی در این راستا در جامعه است که در صورت بی توجهی به آن‌ها به‌زودی بحرانی بسیار پرهزینه‌تر و البته مشکل‌تر را بر سر کشور خواهد آورد.

    امید است مسئولین پیش از آنکه این بحران به نقطه‌ی غیرقابل جبران خود برسد، اقدامات هم‌راستای خود را آغاز کنند؛ چرا که هر روزی که از دست برود می‌تواند خسارت‌های چندین ساله‌ای را به دنبال داشته باشد.[مشرق]


    دانش و کمالات امام صادق(ع) در بیانات آیت‌الله بهجت/ امام صادق(ع) دانش پیامبران را به ارث برده بود

    امام صادق علیه‌السلام فرمودند: إِی وَاللهِ، صُحُفُ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی وَ عِیسی وَرِثْتُها مِنْ آبائِی علیهم‌السلام؛ به خدا سوگند کتاب‌ها و صحف حضرت ابراهیم و موسی و عیسی را که از پدرانم علیهم‌السلام به ارث برده‌ام.»

    علم، دانش، درایت، سخنوری، قدرت روحی، شجاعت و سایر کمالات شخصیتی و معنوی امام جعفر صادق علیه السلام به اندازه‌ای است که هر کسی که با ذره‌ای از شخصیت والای آن حضرت را بشناسد، به آن اقرار می‌کند؛ چه شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام باشد و چه نباشد. این موضوع نکته‌ای است که با مرور بخش‌هایی از زندگی و سیره امام صادق علیه السلام و برخورد مدم از اقوام گوناگون و با تفکرات و رویکردهای مختلف مشخص می‌شود و به هیچ عنوان قابل انکار نیست.

    بخش‌هایی از سخنان گهربار آیت‌الله العظمی محمدتقی بهجت رحمه‌الله علیه را در مورد سبک زندگی اما صادق علیه السلام و روایات و احادیث ارزشمند آن حضرت را مورد بازخوانی قرار داده است. آن طور که این عالم بزرگوار شرح داده است، روزی ابوحنیفه به خدمت امام صادق علیه السلام وارد شد. حضرت سؤال‌های متعدد از او نمود و او در جواب همه آن‌ها گفت: وَ اللهِ ما أَدْرِی، وَ اللهِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمی‌دانم، به خدا سوگند نمی‌دانم.» هنگامی که ابوحنیفه از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه می‌گفت: أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَه عِنْدَ عالِمٍ! از همه مردم عالم‌تر است، با اینکه ما او را نزد هیچ عالِمی ندیده‌ایم» یعنی درس ناخوانده، ولی عالم‌تر است.

    آری، من کتاب‌های پیامبران گذشته علیهم السلام را دارم!

    عبدالله بن حسن که قائل به وصایت و امامت امیرالمؤمنین و امامان بعد از ایشان نبود، برای امام صادق علیه السلام ـ چنان که در کافی روایت شده است ـ پیغام می‌فرستد که: أَنَا أَشْجَعُ مِنْک وَ أَسْخی مِنْک، وَ أَنَا أَعْلَمُ مِنْک؛ من از تو شجاع تر، بخشنده‌تر و داناتر هستم».


    حضرت در جواب او فرمود: اینکه می‌گویی: أَنا أَشْجَعُ مِنْک» هنوز جنگی به پا نشده تا معلوم شود تو بیشتر شمشیر می‌زنی یا من، و اینکه می‌گویی: أَنا أَسْخی مِنْک»، سخی کسی است که از مورد صحیح به دست آورد و در مورد خود و به جا مصرف کند، نه اینکه بی‌جا زیاد بدهد و یا اینکه از هر راهی به دست آورده باشد. و اینکه می‌گویی: أَنَا أَعْلَمُ مِنْک»، جدت علی بن ابی‌طالب علیه السلام هزار مملوک داشت که آن‌ها را در راه خدا آزاد کرد، نام پنج تن از آنان را یاد کن. او نتوانست پاسخ دهد و در جواب حضرت گفت: أَنْتَ رَجُلٌ صُحُفِی؛ تو با کتاب‌ها سروکار داری.»

    امام صادق علیه السلام جواب داد: إِی وَاللهِ، صُحُفُ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی وَ عِیسی وَرِثْتُها مِنْ آبائِی علیهم السلام؛ بله به خدا سوگند چنین است، [منتهی] کتاب‌ها و صحف حضرت ابراهیم و موسی و عیسی را که از پدرانم علیهم السلام به ارث برده‌ام.»

    شبیه همین حرف را ابوحنیفه به امام صادق علیه السلام گفت، هم او که مخالف آن حضرت و مدعی اعلمیت بود!

    شخصی به خدمت امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: نزد ابوحنیفه بودم، درباره مسئله‌ای فتوا داد، به او گفتم: امام صادق علیه السلام برخلاف تو می‌گوید، او به من گفت: أَنَا أَعْلَمُ مِنْهُ، أَنَا لَقَیتُ الرجالَ وَ سَمِعْتُ مِنْ أَفْواهِهِمْ، وَ جَعْفَرُ بن مُحَمد صُحُفِی؛ من از او داناتر هستم؛ زیرا من اساتید فراوان دیده و از سخنان آنان بهره برده‌ام، و جعفر بن محمد با کتاب‌ها سروکار دارد.»

    حضرت فرمود: راست می‌گوید؛ زیرا قَرَأْتُ صُحُفَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی؛ من کتاب‌ها و صحف حضرت ابراهیم و موسی علیهماالسلام را خوانده‌ام.»

    سختی و بلا برای اهل ایمان

    در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است: مؤمن و بلا هم چون کفه ترازو هستند، هر چه بر ایمانش افزوده شود، بر بلا و مصیبتش افزوده می‌شود.» (بحارالانوار، جلد 64، صفحه 210) و نیز فرمود: اهل حق همیشه در سختی هستند، ولی مدت آن کوتاه، و سرانجام آن آسایش و راحتی همیشگی در جهان جاوید است.»

    وم ناراحتی برای گرفتاری شیعیان و دعا برای فرج مسلمانان

    آیا درست است در حالی که شیعیان در معرض حمله هستند و به نابودی کشانده می‌شوند، در مستحبات تأمل کنیم که آیا مثلاً حضرت امام صادق علیه السلام در دعای هر روز و بعد از فریضه ماه رجب: یا من أرجُوهُ لِکُلِّ خَیرِ» (بحارالانوار، جلد 95، صفحه 390) از اول دعا، انگشت سبابه خود را حرکت می‌داد، یا فقط در هنگام گفتن جمله یا ذَالجَلالِ وَ الاکرام» با این که یَلوذُ بِسبابته الیُمنی»؛ (با انگشت سبابه دست راست اظهار تضرع و مسکنت می‌نمود).

    قید دعا نیست بلکه امر راجحی (یعنی مستحب در مستحب و به نحو تعدد مطلوب است) است که در تمام ادعیه می‌شود انجام داد. اما نباید ناراحت باشیم و دعا کنیم و فرج مسلمانان را بخواهیم. هنگامی که یک خلخال از پای ذمیه ای بیرون آورند، حضرت امیر- علیه السلام- فرمود: فَلَو أَنَ اَمرَءاً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا أسَفَاً، ما کانَ بِهِ مَلوماً» (بحارالانوار، جلد 34، صفحه 64) اگر شخص مسلمانی از شدت ناراحتی بر این ماجرا جان دهد، به هیچ وجه سزاوار ملامت و .امام صادق(ع)؛ طراح مطالبه‌گری اجتماعی


    اهمیت یاد خدا در همه حال

    در کتاب کافی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است: ثلاث لاتطیقها هذه الامة . و ذکر الله علی کل حال» (بحارالانوار، جلد 71، صفحه 395) سه چیز است که این امت توان آن را ندارند. تا این که می‌فرماید: و یاد خدا در هر حال.

    در روایت دیگر می‌فرماید: لا اقول سبحان الله و الحمدلله، و ان کان ذکرا و لکن ذکره عند حلاله و حرامه» (بحارالانوار، جلد 72، صفحات 34،35 و .) مقصود من گفتن سبحان الله و الحمدلله نیست، هرچند این هم ذکر است، بلکه منظور من یاد خدا به هنگام {پیش آمدن} حلال و حرام است.

    اعتراف ابوحنیفه در برابر دانش امام صادق علیه السلام

    راوی می‌گوید: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم که ابوحنیفه وارد شد، حضرت سؤال‌های متعدد از او نمود و او در جواب همه آن‌ها گفت: وَ اللهِ ما أَدْرِی، وَ اللهِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمی‌دانم، به خدا سوگند نمی‌دانم.»

    هنگامی که از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه می‌گفت: أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَه عِنْدَ عالِمٍ! از همه مردم عالم‌تر است، با اینکه ما او را نزد هیچ عالِمی ندیده‌ایم» یعنی درس ناخوانده، ولی عالم‌تر است!

    بر ما لازم است که به فرزندان آنان هم احترام کنیم، چه امامی باشند و یا غیر امامی، به جز امامزادگانی که پرچمی بلند کرده‌اند؛ أَخْرَجَ رایةً» این گونه امامزادگان در احترام و تجلیل به دیگر اولاد ائمه علیهم السلام ملحق نمی‌شوند؛ زیرا می‌دانستند که خون خود و طرف دارانشان در کشته شدن و کشتن به هدر می‌رود. 

    توصیه امام صادق(ع) به شیعیان در مورد اهل سنت

    علاوه بر عمده روایات فقهی شیعه که از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است، عقاید امروز مذهب تشیع نیز ثمره مناظرات ایشان با فرقه های مختلف بوده است.

     ۲۵ شوال سالروز شهادت رئیس مکتب جعفری، امام صادق (ع) است. هندسه فعلی مکتب تشیع چه از لحاظ فقهی و چه از لحاظ کلامی تشکیل یافته این برهه از تاریخ و به دست امام صادق (ع) است از همین رو گزارشی از میزان تأثیر گزاری ایشان در شکل گیری مذهب تشیع عرضه خواهیم داشت؛

    زندگی نامه امام صادق (ع)

    امام صادق (ع) در ۱۷ ربیع‌الاول سال ۸۳ قمری در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۴۸ قمری در ۶۵ سالگی همان‌جا به شهادت رسید. در خصوص نحوه به شهادت رسیدن ایشان باید گفت که منصور توسط والی خود در مدینه امام را با انگور زهرآلود به شهادت رساند و سپس خود حیله گرانه به گریه و زاری و عزاداری ایشان پرداخت. بنی العباس که ابتدا با شعار طرفداری از اهل بیت روی کار آمده بودند تاب رشد و گسترش نفوذ امام صادق (ع) را نداشتند و در زمان حیاتشان چندین بار جان حضرت را تهدید نمودند. برای نمونه مفضّل بن عمر می‌گوید: منصور دوانیقی برای فرماندار مکه و مدینه حسن بن زید پیام داد: خانه جعفر بن محمد را بسوزان، او این دستور را اجرا کرد و خانه امام صادق (ع) را سوزانید که آتش آن تا به راهرو خانه سرایت کرد. امام صادق (ع) آمد و میان آتش گام بر می‌داشت و می‌فرمود: اَنَا بنُ اَعراقِ الثَّری اَنا بنُ اِبراهِیمَ خَلیلِ اللهِ.

    شیعه یعنی شبکه حزبی امام صادق (ع)

    حضرت آیت الله ای در خصوص نقش امام صادق (ع) در مذهب تشیع می‌فرمایند: امام صادق (ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود. مرد علم و دانش بودنش را همه شنیده‌اید. محفل درس امام صادق (ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به وجود آورد، هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بی‌نظیر بود. همه حرفهای درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن و اندی به وسیله‌ی مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بود، همه آنها را امام صادق (ع) به شکل درست بیان کرد، اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیده‌اید. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزه دامنه‌دار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی… شیعه یعنی شبکه حزبی امام صادق (ع)، شبکه امام صادق همه جا گسترده بود»

    نقش امام صادق (ع) در شکل گیری شیعه

    در این خصوص رضا ایراندوست، استاد تاریخ و رجال حوزه و دانشگاه می‌گویند: در روز غدیر خم نبی مکرم اسلام دو ثقل قرآن و اهل بیت را به عنوان ادامه دین معرفی می‌کنند. قرآن شالوده دین است، اما تبیین آن بر عهده امام است. برای فهم میزان تأثیر گذاری امام صادق (ع) تنها نگاهی به کتاب شریف کافی، ما را کفایت می‌کند. در کتاب کافی بیش از ۱۸ هزار سند روایی وجود دارد. از این تعداد چیزی نزدیک به ۱۲ هزار سند آن از امام صادق (ع) نقل می‌شود، این یعنی نزدیک به هفتاد درصد از روایات شریف کافی ا ز امام صادق (ع) نقل شده است. در همین کتاب کافی تعداد روایاتی که از نبی اکرم نقل شده، هزار و ششصد و نود و پنج روایت است، از این تعداد چیزی در حدود هزار و ششصد روایت را امام صادق (ع) نقل می‌کنند. حتی ذکر این نکته لازم است که از مجموعه روایاتی که از امیر المومنین علی (ع) در کافی وجود دارد عمدتاً از امام صادق (ع) نقل شده است. پس اگر امام صادق (ع) نبودند ما حجم عمده‌ای از روایات از امیر المومنین (ع) و دیگر اهل بیت را هم نداشتیم.»

    در کتاب کافی بیش از ۱۸ هزار سند روایی وجود دارد. از این تعداد چیزی نزدیک به ۱۲ هزار سند آن از امام صادق (ع) نقل می‌شود، این یعنی نزدیک به هفتاد درصد از روایات شریف کافی ا ز امام صادق (ع) نقل شده است

    وی عقاید امروز شیعه را ثمره فعالیت‌های امام صادق (ع) دانسته و می‌گوید: کاری که امام در این مقطع انجام می‌دهند تربیت شاگردان فقیه و عالمانی است که مردم را تربیت کنند. مشهورترین راویان شیعه شاگردان حضرت هستند، همچنین مشهورترین متکلمان شیعه مانند مؤمن طاق و حشام بن حکم همگی جز شاگردان حضرت بوده‌اند. خیلی از اینها ساکن شهرهای دیگر مانند کوفه هستند که علم امام را در نقاط مختلف ترویج می‌نمودند. از طرف دیگر مجموعه اعتقادات شیعه در مواجهه با فرقه‌های ضاله مانند قدریه، جسمیه، خوارج، معتزله و … به واسطه امام صادق (ع) و شاگردان ایشان در مناظرات شکل گرفته است. پس به طور خلاصه امام در یک نزاع سراسر مکتبی شیعه جعفری را شکل داده‌اند. طبق گزارشات تاریخی حضرت و شاگردان همواره در مناظرات پیروز بوده‌اند.»

    ایراندوست در توضیح قدرت شبکه سازی امام گفت: در شیعه چیزی داریم با نام سازمان وکالت که در زمان غیبت صغری بیشتر به چشم می‌خورد. آغاز این سازمان وکالت با حضرت صادق (ع) بوده است. ایشان در هر منطقه‌ای وکیلی را قرار می‌دهند که نه تنها وجوهات را دریافت کند، بلکه نایب امام باشد تا قضاوت‌ها را انجام دهد و محل رجوع مردم قرار گیرد. بعدها بنی العباس بسیار تلاش کردند تا این سازمان را نابود کنند اما نتوانستند.»[مشرق]


    امام صادق علیه‌السلام فرمود: مصلحت زندگى و معاشرت اجتماعى، به پیمان‌ه‏اى پر می‌ماند که دو سوم آن هوش و زیرکى، و یک‌سومش نادیده گرفتن و تجاهل است‏.

    ۱. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: مَنْ أَنْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ رُضِیَ بِهِ حَكَماً لِغَیْرِهِ. (کافی، ج۲، ص۱۴۶)

    از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود: هرکس که در مورد خود، رعایت انصاف نماید، به داورى دیگران پذیرفته شود.

     

    ۲. قَالَ علیه‌السلام: إِذَا كَانَ اَّمَانُ زَمَانَ جَوْرٍ وَ أَهْلُهُ أَهْلَ غَدَرٍ فَالطُّمَأْنِینَةُ إِلَى كُلِّ أَحَدٍ عَجْزٌ. (تحف‌العقول، ص۳۵۷)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: آنگاه که روزگار، زمانۀ ستم باشد و مردمش اهل نیرنگ باشند، اعتماد به هرکسى درماندگى است.

     

    ۳. قَالَ علیه‌السلام: إِذَا أُضِیفَ الْبَلَاءُ إِلَى الْبَلَاءِ كَانَ مِنَ الْبَلَاءِ عَافِیَةٌ. (تحف‌العقول، ص۳۵۷)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: چون بلا بر بلا فزاید، (نشانۀ) رهایى از بلا باشد.

     

    ۴. قَالَ علیه‌السلام: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ صِحَّةَ مَا عِنْدَ أَخِیكَ فَأَغْضِبْهُ فَإِنْ ثَبَتَ لَكَ عَلَى الْمَوَدَّةِ فَهُوَ أَخُوكَ وَ إِلَّا فَلَا. (تحف‌العقول، ص۳۵۷)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: چون خواستى سلامت نفس برادرت را دریابى، او را به خشم آور. اگر در رفاقت با تو استوار ماند، او برادر تو است، وگرنه برادرت نیست‏.

     

    ۵. قَالَ علیه‌السلام: لَا تَعْتَدَّ بِمَوَدَّةِ أَحَدٍ حَتَّى تُغْضِبَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. (تحف‌العقول، ص۳۵۷)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: به رفاقت کسى اعتماد مکن، تا او را [از روی امتحان،] سه بار به خشم آورى.

     

    ۶. قَالَ علیه‌السلام: لَا تَثِقَنَّ بِأَخِیكَ كُلَّ الثِّقَةِ، فَإِنَّ صَرْعَةَ الِاسْتِرْسَالِ لَا تُسْتَقَالُ. (تحف‌العقول، ص۳۵۷)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: به دوستت اعتمادِ مطلق مکن، زیرا زمین‌خوردن و ازپاى‌درآمدن بر اثر دلباختگى و اعتماد همه‌جانبه، درمان و جبرانى ندارد.

     

    ۷. قَالَ علیه‌السلام: الْإِسْلَامُ دَرَجَةٌ وَ الْإِیمَانُ عَلَى الْإِسْلَامِ دَرَجَةٌ وَ الْیَقِینُ عَلَى الْإِیمَانِ دَرَجَةٌ وَ مَا أُوتِیَ النَّاسُ أَقَلَّ مِنَ الْیَقِینِ. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: اسلام یک درجه است، و ایمان درجه‌‏ای ا‌ست روى اسلام، و یقین درجه‏‌ای است روى ایمان، آنچه مردم به آن رسند کمتر از یقین است‏.

     

    ۸. قَالَ علیه‌السلام: إِزَالَةُ الْجِبَالِ أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ قَلْبٍ عَنْ مَوْضِعِهِ. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: برکندن کوه‌ها آسان‌تر از برکندن دل‌ها از جاى خویش است‏.

     

    ۹. قَالَ علیه‌السلام: الْإِیمَانُ فِی الْقَلْبِ وَ الْیَقِینُ خَطَرَاتٌ. (محاسن برقی، ج۱، ص۲۴۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: ایمان در قلب است، و یقین، خطورها و الهاماتى است.

     

    ۱۰. قَالَ علیه‌السلام: الرَّغْبَةُ فِی الدُّنْیَا تُورِثُ الْغَمَّ وَ الْحَزَنَ وَ اُّهْدُ فِی الدُّنْیَا رَاحَةُ الْقَلْبِ وَ الْبَدَنِ. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: میل به دنیا، مایۀ غم و اندوه است و بى‏‌میلى و زهد به دنیا، مایۀ آسایش دل و پیکر است.


    امام صادق,احادیث  امام صادق,حدیث از امام صادق

    ۱۱. قَالَ علیه‌السلام: مِنَ الْعَیْشِ دَارٌ یُكْرَى وَ خُبْزٌ یُشْرَى. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: از عیش در زندگی، داشتن خانه‏‌اى اجاره‏‌اى و نانى خریدنى است‏.

     

    ۱۲. قَالَ علیه‌السلام لِرَجُلَیْنِ تَخَاصَمَا بِحَضْرَتِهِ: أَمَا إِنَّهُ لَمْ یَظْفَرْ بِخَیْرٍ مَنْ ظَفِرَ بِالظُّلْمِ وَ مَنْ یَفْعَلِ السُّوءَ بِالنَّاسِ فَلَا یُنْكِرِ السُّوءَ إِذَا فُعِلَ بِهِ. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام به دو مرد که در حضورش نزاع مى‏‌کردند، فرمود: هان! هرکه با زورگویى پیروزى یابد، پیروزى‏‌اش نیکو نباشد و آن‌کس که با مردم بدى کند، نبایستى از بدى مردم، ناراحت گردد.

     

    ۱۳. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: التَّوَاصُلُ بَیْنَ الْإِخْوَانِ فِی الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ وَ فِی السَّفَرِ التَّكَاتُبُ. (کافی، ج۲، ص۶۷۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمودند: برقرارى ارتباط بین برادران در وطن، دیدار یکدیگر است و هنگام سفر، نامه‌نگارى است‏.

     

    ۱۴. قَالَ علیه‌السلام: لَا یَصْلُحُ الْمُؤْمِنُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ التَّفَقُّهِ فِی الدِّینِ وَ حُسْنِ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ وَ الصَّبْرِ عَلَى النَّائِبَةِ. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: مؤمن جز به سه خصلت نیک نشود: فهم عمیق در دین، اندازه‌دارى نیکو در زندگانى و بردبارى بر ناگوارى.‏

     

    ۱۵. قَالَ علیه‌السلام: الْمُؤْمِنُ لَا یَغْلِبُهُ فَرْجُهُ وَ لَا یَفْضَحُهُ بَطْنُهُ. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: بر مؤمن، عورتش چیره نگردد و شکمش او را رسوا نسازد.

     

    ۱۶. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: صُحْبَةُ عِشْرِینَ سَنَةً قَرَابَةٌ. (کافی، ج۶، ص۱۹۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هم‌نشینىِ بیست‌ساله، [به‌منزلۀ] خویشاوندى است.

     

    ۱۷. قَالَ علیه‌السلام: لَا تَصْلُحُ الصَّنِیعَةُ إِلَّا عِنْدَ ذِی حَسَبٍ أَوْ دِینٍ وَ مَا أَقَلَّ مَنْ یَشْكُرُ الْمَعْرُوفَ. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: احسان جز به خانواده‌دار و دیندار شایسته نیست، و چه کمیابند آنها که احسان و محبت را حق‌شناسند.

     

    ۱۸. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: إِنَّمَا یُؤْمَرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ یُنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مُؤْمِنٌ فَیَتَّعِظُ أَوْ جَاهِلٌ فَیَتَعَلَّمُ وَ أَمَّا صَاحِبُ سَوْطٍ أَوْ سَیْفٍ فَلَا. (کافی، ج۵، ص۶۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: به‌راستى مؤمن [چون‏] امربه‌معروف شود یا نهى‌ازمنکر گردد، پند پذیرد؛ یا نادان یاد گیرد، ولى آنکه که تازیانه و شمشیر دارد [پند یا آموزش را‏] قبول نکند.

     

    ۱۹. قَالَ علیه‌السلام: إِنَّمَا یَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ كَانَتْ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ عَالِمٌ بِمَا یَأْمُرُ عَالِمٌ بِمَا یَنْهَى عَادِلٌ فِیمَا یَأْمُرُ عَادِلٌ فِیمَا یَنْهَى رَفِیقٌ بِمَا یَأْمُرُ رَفِیقٌ بِمَا یَنْهَى. (تحف‌العقول، ص۳۵۸)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: تنها کسى مى‏‌تواند امربه‌معروف کند یا نهى‌ازمنکر نماید که داراى سه صفت باشد: به آنچه امر مى‏‌کند و از آنچه نهى مى‏‌نماید آگاه باشد، عادلانه امر کند و نهى نماید، با مهربانى و نرمی امر و نهى کند.

     

    ۲۰. قَالَ علیه‌السلام: إِنَّ اللَّهَ أَنْعَمَ عَلَى قَوْمٍ بِالْمَوَاهِبِ فَلَمْ یَشْكُرُوهُ فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَى قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَكَانَتْ عَلَیْهِمْ نِعْمَةً. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: خداوند بخشش‌هایی به مردمى داد و شکرش نکردند و آن نعمت‌ها وبال آنها شد؛ و مردمى را به مصیبت‌ها گرفتار کرد و صبر کردند، و بلاها براى آنها نعمت شد.

     

    ۲۱. قَالَ علیه‌السلام: صَلَاحُ حَالِ التَّعَایُشِ وَ التَّعَاشُرِ مِلْ‏ءُ مِكْیَالٍ ثُلُثَاهُ فِطْنَةٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: مصلحت زندگى و معاشرت اجتماعى، به پیمان‌ه‏اى پر می‌ماند که دو سوم آن هوش و زیرکى، و یک‌سومش نادیده گرفتن و تجاهل است‏.

     

    ۲۲. قَالَ علیه‌السلام: مَا أَقْبَحَ الِانْتِقَامَ بِأَهْلِ الْأَقْدَارِ. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: انتقام‌جویى قدرتمندان چه زشت است‏.

     

    ۲۳. قِیلَ لَهُ مَا الْمُرُوَّةُ؟ فَقَالَ علیه‌السلام: لَا یَرَاكَ اللَّهُ حَیْثُ نَهَاكَ وَ لَا یَفْقِدُكَ مِنْ حَیْثُ أَمَرَكَ. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    از امام صادق علیه‌السلام پرسیده شد: مردانگى چیست؟ فرمود: خدا تو را آنجا که منع کرده، نبیند و آنجا که امر کرده، گم نکند.

     

    ۲۴. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: مَكْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَیْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ. الشُّكْرُ زِیَادَةٌ فِی النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِیَرِ. (کافی، ج۲،‌ ص۹۴)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: در تورات نوشته شده: سپاس آن‌کس که نعمتت داده، بگذار؛ و بر کسى که شکرت گفت، نعمت بخش، که نعمت‌ها با شکرگزارى زوال نپذیرند، و با کفران و ناسپاسى بقا نیابد. سپاس‌گزارى نعمت را افزون کند، و ایمنى و پناه از دگرگونی [نعمت] باشد.

     

    ۲۵. قَالَ علیه‌السلام: فَوْتُ الْحَاجَةِ خَیْرٌ مِنْ طَلَبِهَا مِنْ غَیْرِ أَهْلِهَا وَ أَشَدُّ مِنَ الْمُصِیبَةِ سُوءُ الْخُلُقِ مِنْهَا. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: از دست‌دادن حاجت و نیاز، بهتر از تقاضاى به نااهل است، و دشوارتر از گرفتارى، بدخویی ناشى از آن گرفتارى است‏.

     

    ۲۶. سَأَلَهُ علیه‌السلام رَجُلٌ أَنْ یُعَلِّمَهُ مَا یَنَالُ بِهِ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ لَا یُطَوِّلَ عَلَیْهِ، فَقَالَ علیه‌السلام: لَا تَكْذِبْ. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    مردى از امام صادق علیه‌السلام درخواست کلامى کوتاه نمود که حاوى خیر دنیا و آخرت باشد، ایشان فرمود: دروغ مگو.

     

    ۲۷. قَالَ علیه‌السلام: الدَّیْنُ غَمٌّ بِاللَّیْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهَارِ. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: بدهکارى، اندوه شب است و خوارى روز.

     

    ۲۸. قَالَ علیه‌السلام: إِذَا صَلَحَ أَمْرُ دُنْیَاكَ فَاتَّهِمْ دِینَكَ. (تحف‌العقول، ص۳۵۹)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: چون کار دنیایت سامان یافت، به دین و آئین خود بدگمان شو.

     

    ۲۹. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: بَرُّوا آبَاءَكُمْ یَبَرَّكُمْ أَبْنَاؤُكُمْ وَ عِفُّوا عَنْ نِسَاءِ النَّاسِ تَعِفَّ نِسَاؤُكُمْ. (کافی، ج۵، ص۵۵۴)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: با پدران خود خوش‌رفتارى کنید تا مشمول خوش‌رفتارى فرزند خود گردید؛ و نسبت به ن مردم رعایت عفّت و پاکدامنى بنمایید تا نتان عفیف و پاکدامن گردند.

     

    ۳۰. قَالَ علیه‌السلام: مَنِ ائْتَمَنَ خَائِناً عَلَى أَمَانَةٍ لَمْ یَكُنْ لَهُ عَلَى اللَّهِ ضَمَانٌ. (تحف‌العقول، ص۳۶۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: هرکه خائنى را امانت‌دارِ امانتى کند، او را نزد خدا ضمانتى نباشد.

     

    ۳۱. قَالَ علیه‌السلام: الْحَیَاءُ عَلَى وَجْهَیْنِ فَمِنْهُ ضَعْفٌ وَ مِنْهُ قُوَّةٌ وَ إِسْلَامٌ وَ إِیمَانٌ. (تحف‌العقول، ص۳۶۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: حیا دو گونه است: یکى ضعف و ناتوانى است، و دیگرى نیرومندى و اسلام و ایمان.

     

    ۳۲. قَالَ علیه‌السلام: تَرْكُ الْحُقُوقِ مَذَلَّةٌ وَ إِنَّ الرَّجُلَ یَحْتَاجُ إِلَى أَنْ یَتَعَرَّضَ فِیهَا لِلْكَذِبِ. (تحف‌العقول، ص۳۶۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: رعایت نکردن حقوق، زبونى است، و مرد را براى پوزش‌خواهى به دروغ وامى‏‌دارد.

     

    ۳۳. قَالَ علیه‌السلام: إِذَا سَلَّمَ الرَّجُلُ مِنَ الْجَمَاعَةِ أَجْزَأَ عَنْهُمْ وَ إِذَا رَدَّ وَاحِدٌ مِنَ الْقَوْمِ أَجْزَأَ عَنْهُمْ. (تحف‌العقول، ص۳۶۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: یک نفر که از میان جمعى سلام کند، از همه کافى است و یکى هم که از جمعى جواب گوید، کفایت کند.

     

    ۳۴. قَالَ علیه‌السلام: السَّلَامُ تَطَوُّعٌ وَ الرَّدُّ فَرِیضَةٌ. (تحف‌العقول، ص۳۶۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: سلام، مستحب است و جواب سلام، واجب‏.

     

    ۳۵. قَالَ علیه‌السلام: مَنْ بَدَأَ بِكَلَامٍ قَبْلَ سَلَامٍ فَلَا تُجِیبُوهُ. (تحف‌العقول، ص۳۶۰)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: هرکه پیش از سلام، آغاز سخن کند، جوابش نگویید.

     

    ۳۶. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: تَصَافَحُوا فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالسَّخِیمَةِ. (کافی، ج۲، ص۱۸۳)

    از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود: به‌هم دست بدهید که کینه را می‌برد.

     

    ۳۷. قَالَ علیه‌السلام: اتَّقِ اللَّهَ بَعْضَ التُّقَى وَ إِنْ قَلَّ وَ دَعْ بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ سِتْراً وَ إِنْ رَقَّ. (تحف‌العقول، ص۳۶۱)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: از خدا اندکى هم که باشد، پروا کنید؛ و میان خود و خدا پرده‌‏اى، هرچند نازک، بگذارید.

     

    ۳۸. قَالَ علیه‌السلام: مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ إِذَا غَضِبَ وَ إِذَا رَغِبَ وَ إِذَا رَهِبَ وَ إِذَا اشْتَهَى حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ. (تحف‌العقول، ص۳۶۱)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: آن‌کس که هنگام خشم، طمع، ترس، و خواهش نفس خویشتن‏‌دار باشد، خدا بدنش را بر آتش حرام می‌کند.

     

    ۳۹. قَالَ علیه‌السلام: الْعَافِیَةُ نِعْمَةٌ خَفِیفَةٌ إِذَا وُجِدَتْ نُسِیَتْ وَ إِذَا عُدِمَتِ ذُكِرَتْ. (تحف‌العقول، ص۳۶۱)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: عافیت، نعمتى سبک‌وزن است. تا هست، فراموش مى‌‏شود و چون رفت، به یاد مى‏‌آید.

     

    ۴۰. قَالَ علیه‌السلام: لِلَّهِ فِی السَّرَّاءِ نِعْمَةُ التَّفَضُّلِ وَ فِی الضَّرَّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ. (تحف‌العقول، ص۳۶۱)

    امام صادق علیه‌السلام فرمود: خداى را در حال گشایش، نعمت احسان و تفضل است، و در سختى، نعمت پاکى [از گناه].[مرکزنشرآیت الله بهجت] 

    احادیثی دیگرازبیتوته                                                                                                                                                                            حدیث اول :

    من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن كمل إیمانه .

    امام جعفر صادق (ع) : هر كه برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء كند ، از كسانی است كه ایمانش كامل است .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 9

    حدیث دوم :

    ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .

    امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان كه به هم برخورد می كند آن كه دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 193

    حدیث سوم :

    جعل الخیر كله فی بیت و جعل مفتاحه اهد فی الدنیا .

    امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه ای نهاده شده و كلیدش را زهد و بی رغبتی به دنیا قرار داده اند .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 194

    حدیث چهارم:

    اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة .

    چون خدا خیر بنده‏ اى را خواهد، او را نسبت بدنیا بى ‏رغبت و نسبت بدین دانشمند كند. و به عیوب دنیا بینایش سازد، و بهر كه این خصلت ها داده شود، خیر دنیا و آخرت داده شده.

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 196

     

    حدیث پنجم:

    خف الله كأنك تراه و إن كنت لا تراه فإنه یراك .

    امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس كه گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 110

    حدیث ششم :

    كان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول : أفضل العبادة العفاف .

    امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام  می فرمود : بهترین عبادت عفت است .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 125

    حدیث هفتم :

    قال رسول الله : من ترك معصیة لله مخافة الله تبارك و تعالی أرضاه الله یوم القیامة .

    امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر كه گناهی را برای خدا و ترس از او ترك كند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 128

    حدیث هشتم :

    قال الله تبارك و تعالی : ما تحبب إلی عبدی بأحب مما افترضت علیه .

    امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نكند .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 129

    حدیث نهم :

    العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلك عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارك و تعالی طلب الثواب ، فتلك عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلك عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة .

    امام جعفر صادق (ع) : عبادت كنندگان سه دسته اند : گروهی خدای متعال را از ترس عبادت كنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت كنند و این عبادت مزدوران است . دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت كنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 131

    حدیث دهم :

    إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم كانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة فی الجنة لأن نیاتهم كانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا ، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالی : " قل كل یعمل علی شاكلته " قال : علی نیته .

    امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند كه نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا كنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند كه نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا كنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند ، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود : بگو هركس طبق طریقه خویش عمل می كند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 135 - 136

    حدیث یازدهم :

    لا تكرهوا إلی أنفسكم العبادة .

    امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مكروه و ناپسند ندارید .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 137

    حدیث دوازدهم :

    ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قلیلا جزاه بالقلیل الكثیر.

    امام جعفر صادق (ع) : چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد و او عمل كوچكی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 137 – 138

    حدیث سیزدهم :

    الصبر رأس الایمان .

    امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 140

    حدیث چهاردهم :

    ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من یحب و من یبغض .

    امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 192

    حدیث پانزدهم :

    من ابتلی من المؤمنین ببلاء فصبر علیه ، كان له مثل أجر الف شهید .

    امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر كند ، اجر هزار شهید برای اوست .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 146

    حدیث شانزدهم :

    محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام - فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : كیف عقله ؟ قلت : لا أدری : فقال : ان الثواب علی قدر العقل .

    امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض كردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 12

    حدیث هفدهم :

    أكمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .

    امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 27

    حدیث هیجدهم :

    قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبیاء أمرنا أن نكلم الناس علی قدر عقولهم .

    امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران مأموریم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 27

    حدیث نوزدهم :

    قال رجل له - علیه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان . قال : قلت : فالذی كان فی معاویة ؟ فقال : تلك النكراء ، تلك الشیطنة ، وهی شبیهة بالعقل ، و لیست بالعقل .

    امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل چیست ؟ فرمود : چیزی است كه به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 11

    حدیث بیستم :

    عبدالله بن سنان قال : ذكرت لابی عبدالله - علیه السلام - رجلا مبتلی بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أی عقل له و هو یطیع الشیطان ؟ فقلت له : و كیف یطیع الشیطان ؟ فقلت له : سله هذا الذی یأتیه من أی شیء هو ؟ فانه یقول لك من عمل الشیطان .

    امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض كردم : مردی هست عاقل كه گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود چه عقلی كه فرمانبری شیطان می كند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه ای كه به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 13

    حدیث بیست و یک :

    قال - علیه السلام - : قال رسول الله : یا علی لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .

    امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : ای علی هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 30

    حدیث بیست و دو :

    لیس بین الایمان و الكفر الا قلة العقل قیل : و كیف ذاك یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلك .

    امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و كفر فاصله ای جز كم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی كه اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیكتر از آن وقت به او رسد .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 32 – 33

    حدیث بیست و سه :

    اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین .

    امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای خواهد ، او را در دین دانشمند كند .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 39

    حدیث بیست و چهار :

    لیس بین الایمان و الكفر الا قلة العقل قیل : و كیف ذاك یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلك .

    امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و كفر فاصله ای جز كم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی كه اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیكتر از آن وقت به او رسد .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 32 - 33

    حدیث بیست و پنج :طلب العلم فریضة .

    امام جعفر صادق (ع) : كسب دانش واجب است .

    اصول كافی ، ج 1 ، ص 35

    حدیث بیست و ششم :

    من زار أخاه فی الله قال الله عز و جل : إیای زرت و ثوابك علی و لست أرضی لك ثوابا دون الجنة .

    امام جعفر صادق (ع) : هر كسی كه برای خدا از برادرش دیدن كند ، خدای متعال فرماید : مرا دیدن كردی و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت برایت خرسند نیستم .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 255

    حدیث بیست و هفتم :

    تصافحوا فإنها تذهب بالسخیمة .

    امام جعفر صادق (ع) : با یكدیگر مصافحه كنید ، زیرا مصافحه كینه را می برد .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 264

    حدیث بیست و هشتم :

    لا یقبل رأس احد و لا یده إلا رسول الله أو من ارید به رسول الله صلی الله علیه و آله .

    امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست كسی بوسیده شود مگر دست پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یا كسی كه از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد شود .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 267

    حدیث بیست  و نهم :

    شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذكروا الله .

    امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یكدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را یاد كنند .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 268

    حدیث سی ام :

    من أحب الاعمال الی الله عز و جل إدخال السرور علی المؤمن : اشباع جوعته أو تنفیس كربته أو قضاء دینه .

    امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای متعال شادی رسانیدن به مؤمن است و سیر كردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاری او یا پرداخت بدهیش .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 276

    حدیث سی و یک ام :

    قال عن سدیر قال : قلت له - علیه السلام - هل یجزی الولد والده ؟ فقال : لیس له جزاء إلا فی خصلتین یكون الوالد مملوكا فیشتریه ابنه فیعتقه أو یكون علیه دین فیقضیه عنه .

    امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض كردم : آیا فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی برای پدر نیست جز در دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد كند،پدر بدهی داشته باشد و پسر آن را بپردازد .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 237

    حدیث سی و دوم :

    شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس .

    امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 2

    حدیث سی و سوم :

    قیل له - علیه السلام - ای الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله عز و جل .

    امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . كدام اعمال بهتر است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیكی با پدر و مادر و جهاد در راه خدای متعال .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 231

    حدیث سی و چهارم:

    مثل الدنیا كمثل ماء البحر كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله .

    امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست كه هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بكشد .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 205

    حدیث سی و پنجم :

    من رضی من الله بالیسیر من المعاش رضی الله منه بالیسیر من العمل .

    امام جعفر صادق (ع) : هر كه به یك زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم به عمل اندك او راضی شود .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 207

    حدیث سی و ششم :

    إن كان ما یكفیك یغنیك فأدنی ما فیها یغنیك و إن كان ما یكفیك لا یغنیك فكل ما فیها لا یغنیك .

    امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه كفایت ، بی نیازت كند ، كمترین چیز دنیا بی نیازت كند و اگر اندازه كفایت بی نیازت نكند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت نكند .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 209

    حدیث سی و هفتم :

    لا تستقل ما یتقرب به إلی الله عز و جل و لو شق تمرة .

    امام جعفر صادق (ع) : چیزی كه مایه تقرب به خدای متعال است كوچك مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 212

    حدیث سی و هشتم :

    اذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و هو علی شیء من الطاعة فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبك بعدها أبدا و اذا هممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من المعصیة فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لك بعدها أبدا .

    امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده كار خیری نمودی تأخیرش مینداز زیرا خدای متعال گاهی بر بنده مشرف می شود كه او مشغول طاعتی است ، پس می فرماید : به عزت و جلالم سوگند كه تو را پس از این هرگز عذاب نكنم و چون اراده گناهی كردی انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود كه او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم كه تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 213

    حدیث سی و نهم :

    لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض .

    امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را كه برای مصیبتها دارد بداند ، آرزو می كند كه او را با قیچی تكه تكه كنند .

    اصول كافی ، ج 3 ، ص 354

    حدیث چهلم :

    سئل النبی (ص ) : ما كفارة الاغتیاب قال : تستغفر الله لمن اغتبته كلما ذكرته .

    امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : كفاره غیبت چیست ؟ فرمود : برای آن كس كه غیبتش كردی هر زمان به یادش افتادی از خدا طلب آمرزش كنی[بیتوته]


    شهادت امام جعفر صادق(ع), 25 شوال شهادت امام صادق (ع), القاب امام جعفر صادق (ع)

    دوران امامت امام جعفر صادق (ع) ۳۴ سال بوده است 


    امام جعفر صادق (ع) در سن ۳۱ سالگی پس از مرگ پدرش به امامت رسید. امامت امام صادق(ع) همزمان با سال‌های پایانی حکومت بنی امیه و سال‌های آغازین حکومت بنی عباس بود و به علت ضعف و عدم استقرار نظام ی، وی فرصت بسیار مناسبی برای فعالیت فرهنگی و مذهبی به دست آورد.

    مقدمه

    ابو عبدالله، جعفر بن محمد الصادق معروف به جعفر صادق، امام ششم شیعیان است. وی فرزند امام محمد باقر (ع) و ام‌فروه است. امام جعفر صادق (ع) در ۱۷ ربیع‌الاول ۸۳ هجری قمری (۷۰۲-۷۰۳ میلادی) در مدینه بدنیا آمد و در ۲۵ شوال ۱۴۸ هجری قمری در سن ۶۵ سالگی توسط منصور دوانیقی، خلیفه عباسی مسموم شد و به شهادت رسید. امام صادق(ع) بیشترین سال عمر را در میان یازده امام اول شیعیان داشته‌ است.

     

    نام‌ها و القاب امام جعفر صادق (ع)
    معروفترین لقب امام ششم، صادق به معنی راستین و راستگو است و القاب دیگر او عبارتند از:
    - فاضل (دارای فضیلت و برتری)
    - قائم (به معنی ثابت و پایدار، قیام کننده، برپا و استوار)
    - کامل (و او کسی است که از عیب‌ها منزه و دور و برکنار است)
    - منجی (نجات بخش و رستگار کننده، عامل رستگاری و نجات)
    - کلمه الحق (سخن حق)
    - لسان الصدق (راستگوی در سخن، گویای راستی)
    - صابر (بردبار)

     

    امامت امام صادق (ع)
    به عقیده شیعه دوران امامت امام جعفر صادق (ع) ۳۴ سال بوده که با اواخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان مصادف بوده‌است. امام صادق (ع) با پنج تن از خلفای بنی امیه، هشام بن عبدالملک، ولید بن یزید بن عبدالملک، یزید بن ولید بن عبدالملک، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ملقب به حمار و دو تن از خلفای بنی عباس ابوالعباس (عبدالله بن محمد) معروف به سفاح و ابوجعفر معروف به منصور دوانیقی معاصر بود.

     

    جنبش فرهنگی در دوران امامت امام جعفرصادق (ع)
    عصر امام صادق (ع)، عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آن روز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد.


    امام صادق با توجه به فرصت مناسب ی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و . . . . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند. ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.

     

    شهادت امام جعفر صادق(ع), 25 شوال شهادت امام صادق (ع), زندگینامه امام جعفر صادق (ع)

    معروفترین لقب امام ششم، صادق به معنی راستین و راستگو است

     

    امام جعفر صادق (ع) از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد.

     

    همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراههای جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است. بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می شود.

     

    شهادت حضرت صادق علیه السلام
    پس از به قدرت رسیدن عباسیان، همانطور که آن حضرت پیش بینی کرده بود فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور این فشار به اوج خود رسید. امام جعفر صادق (ع) نیز از این فشار ها مستثنی نبود. این دوران، یعنی چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اولیه امامتشان،‌ دوره سختی ها و انزوای دوباره آن حضرت و حرکت تشیع بود.

     

    منصور شیعیان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود. سرانجام کار به جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگی در سال 148 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع در کنار مرقد پدر و جدّ خودش مدفون گردید.
    در زمینه فضایل و مکارم اخلاقی حضرت صادق روایات و وقایع بسیار زیادی نقل شده است. آن حضرت با رفتار کریمانه و خلق و خوی الهی خود بسیاری از افراد را به راه صحیح هدایت فرمود، به گونه ای که پیروان دیگر مکاتب و ادیان نیز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند.[بیتوته]  

    سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد!

    بر هرمسلمانى كه مارا مى‏ شناسد، سزاوار است كه كردارش را در هر شبانه روز بر خودعرضه دارد و به محاسبه آن‏ها بپردازد، تا اگر كار نیكى در آن‏هادید، برآن‏ها بیفزاید و اگر كردار بدى در اعمال خود مشاهده كرد،از آن‏ها توبه كند، تا دچار ذلت و خوارى روز قیامت نگردد.
    سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد!
    زندگینامه امام جعفر صادق(ع)

    امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الأول سال ۸۰ هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و كلینى، ولادت آن حضرت در سال ۸۳ هجرى اتفاق افتاده است. لیكن ابن طلحه روایت نخست را صحیح ‏تر میداند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان كه ذراع براى ما نقل كرده، روایت نخست، سال ۸۰ هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در ۲۵ شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال ۱۴۸ هجرى روى داده است. با این حساب مى‏توان عمر آن حضرت را ۶۸ یا ۶۵ سال گفت كه از این مقدار ۱۲ سال و چند روزى و یا ۱۵ سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و ۱۹سال با پدرش و ۳۴ سال پس از پدرش زیسته است كه همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار میآید و نیز بقیه مدتى است كه سلطنت هشام بن عبد الملك، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملك و یزید بن ولید عبد الملك، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

    كنیه مادر امام (ع) را ام فروه گفته ‏اند. برخى نیز كنیه او را ام القاسم نوشته و اسم او را قریبه یا فاطمه ذكر كرده ‏اند. كنیه آن حضرت ابو عبد الله بوده است و این كنیه از دیگر كنیه ‏هاى وى معروف‏تر و مشهورتر است. محمد بن طلحه گوید: برخى كنیه آن حضرت را ابو اسماعیل دانسته ‏اند. ابن شهر آشوب نیز در كتاب مناقب می ‏گوید: آن حضرت مكنى به ابو عبد الله و ابو اسماعیل و كنیه خاص وى ابو موسى بوده است.

    لقب امام صادق (ع)
    آن حضرت القاب چندى داشت كه مشهورترین آنها صادق، صابر، فاضل و طاهر بود. از آنجا كه وى در بیان و گفتار راستگو بود، او را صادق خواندند.

    فضایل امام جعفر صادق (ع)

    مناقب آن حضرت بسیار است كه به اختصار از آنها یاد می ‏كنیم. فضایل امام صادق بیش از آن است كه بتوان ذكر كرد. جمله ای از مالك بن انس امام مشهور اهل سنت است كه: بهتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و در هیچ قلبی خطور نكرده است.» از ابوحنیفه نیز این جمله مشهور است كه گفت: ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» یعنی: از جعفر بن محمد، فقیه تر ندیدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنویم ضریس می گوید: امام صادق در این آیة شریفة: كل شیء هالك الا وجهه، یعنی: هر چیز فانی است جز وجه خدای متعال،» فرمود: نحن الوجه الذی یوتی الله منهم» یعنی ماییم آیینه ای كه خداوند از آن آیینه شناخته می شود.» بنابراین امام صادق (ع) فرموده است او آیینه ذات حق تعالی است.

    شیخ مفید در ارشاد مى‏نویسد: علومى كه از آن حضرت نقل كرده‏ اند به اندازه ‏اى است كه ره توشه كاروانیان شد و نامش در همه جا انتشار یافت. دانشمندان در بین ائمه (ع) بیشترین نقل ها را از امام صادق روایت كرده ‏اند. هیچ یك از اهل آثار و راویان اخبار بدان اندازه كه از آن حضرت بهره برده ‏اند از دیگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راویان موثق آن حضرت را جمع كرده ‏اند كه شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقیده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

    بیشترین حجم روایات، احادیثی است كه از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است كه شیعه به ایشان منسوب شده است: ”شیعه جعفری. كمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. كثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:

    یكی اینكه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (۱۴۸ – ۸۳ هجری)، و دیگری كه به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت ی به بسط و اشاعه معارف دینی همت می گمارد. گسترش زائدالوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیع با افكار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق هویت مذهبی تشیع” پرداخت. از عصر جعفری است كه شیعه در عرصه های گوناگون كلام، اخلاق، فقه، تفسیر و… صاحب هویت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است كه ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالك خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) كمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.
    امام و فقه اسلامی

    ـ فقه شیعه امامیه كه به فقه جعفری مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زیرا قسمت عمده احكام فقه اسلامی بر طبق مذهب شیعه امامیه از آن حضرت است و آن اندازه كه از آن حضرت نقل شده است از هیچ یك از (ائمه) اهل بیت علیهم السلام نقل نگردیده است. اصحاب حدیث اسامی راویان ثقه كه از او روایت كرده اند به ۴۰۰۰ شخص بالغ دانسته اند.

    ـ در نیمه اول قرن دوم هجری فقهای طراز اولی مانند ابوحنیفه و امام مالك بن انس و اوزاعی و محدثان بزرگی مانند سفیان شوری و شعبه بن الحجاج و سلیمان بن مهران اعمش ظهور كردند. در این دوره است كه فقه اسلامی به معنی امروزی آن تولد یافته و روبه رشد نهاده است. و نیز آن دوره عصر شكوفایی حدیث و ظهور مسائل و مباحث كلامی مهم در بصره و كوفه بوده است.

    ـ حضرت صادق (ع) در این دوره در محیط مدینه كه محل ظهور تابعین ومحدثان و راویان و فقهای بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه تابعیان» و نه محدثان» و نه فقها» ی آن عصر بودند بلكه او تنها از یك طریق كه اعلاء و اوثق طرق بود نقل می كرد و آن همان از طریق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علی بن الحسین (ع) و او از پدرش حسین بن علی (ع) و او از پدرش علی بن ابیطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و این ائمه بزرگوار در مواردی كه روایتی از آباء طاهرین خود نداشته باشند خود منبع فیاض مستقیم احكام الهی هستند.
    سیماى شیعه در نگاه امام صادق(ع)

    امام صادق(ع) در سفارش‏هاى خود به عبدالله بن جندب پس از هشدار شیعیان به دام‏هاى شیطان، ویژگى‏هاى برجسته دوستان حقیقى خود را بر مى‏شمرد و سپس خصلت‏هاى دیگر شیعیان را بیان مى‏كند. دو ویژگى‏ممتاز شیعیان از نگاه امام صادق(ع) عبارت است از:
    ۱- آخرت
    لقد جلت الاخره فى اعینهم حتى ما یریدون بها بدلا. و انماكانت الدنیا عندهم بمنزله الشجاع الارقم و العدو الاعجم‏»; آخرت‏در نگاه آن ها بسیار بزرگ است، به اندازه‏اى كه چیزى را با آن‏عوض نمى‏كنند. و دنیا نزد آن‏ها همانند مارگزنده و دشمن بى‏زبان‏است.
    پیروان حقیقى و دوستان واقعى خاندان نبوت علیهم السلام به چیزى‏جز آخرت نمى‏اندیشند و تمام كردارها و رفتارهاى خود را با نگاه‏به آخرت مى‏سنجند. دنیا در نظر مؤمن وسیله‏اى است‏براى رسیدن به‏هدفى بزرگ كه همان زندگى جاودان آخرت است. دوستان حقیقى اهل‏بیت‏علیهم السلام از مواهب دنیوى بهره مى‏برند، اما هرگز زندگى‏جاودان را با زندگى گذراى دنیا عوض نمى‏كنند.
    ۲- انس با خدا

    انسوا بالله واستوحشوا مما به استاءنس المترفون‏»; آن‏ها باخدا انس گرفته‏اند و از آن‏چه كه مال اندوزان به آن انس‏گرفته‏اند، در هراسند.

    مومنان از نعمت‏هاى الهى بهره مى‏برند اما به آن‏ها وابسته‏نمى‏شوند. وابستگى به مال دنیا موجب بندگى انسان در برابرمادیات خواهد شد. زراندوزان هماره به ثروت خود وابسته‏اند.شیعیان واقعى با یاد خدا آرامش مى‏یابند نیستند.

    حضرت صادق(ع) پس از برشمردن این دو ویژگى مهم، فرمود: اولئك‏اولیائى حقا بهم تكشف كل فتنه و ترفع كل بلیه‏»; آن‏ها دوستان‏حقیقى من هستند. به وسیله آن‏ها فتنه شكست مى‏خورد و هرگرفتارى‏هابر طرف مى‏شود.
    - حسابرسى خود

    حق على كل مسلم یعرفنا ان یعرف علمه فى كل یوم ولیله على‏نفسه فیكون محاسب نفسه فان راى حسنه استزاد منها و ان راى‏سیئه استغفر منها، لئلایخزى یوم القیمه‏»; بر هرمسلمانى كه مارا مى‏شناسد، سزاوار است كه كردارش را در هر شبانه روز بر خودعرضه دارد و به محاسبه آن‏ها بپردازد، تا اگر كار نیكى در آن‏هادید، برآن‏ها بیفزاید و اگر كردار بدى در اعمال خود مشاهده كرد،از آن‏ها توبه كند، تا دچار ذلت و خوارى روز قیامت نگردد.
    - سخاوت

    یابن جندب! ان شیعتنا یعرفون بخصال شتى: بالسخاء و البذل‏للاخوان‏»; اى پسر جندب! همانا شیعیان ما به چند خصلت‏شناخته‏مى‏شوند: به سخاوت و بخشش به برادران.
    - خواندن پنجاه ركعت نماز و رعایت وقت نماز

    وبان یصلوا الخمسین لیلا و نهارا. و یحافظون على‏اوال‏»;شیعیان ما در شبانه روز پنجاه ركعت نماز مى‏خوانند و توجه به‏وقت نماز ظهر (خواندن نماز اول وقت) دارند.
    - دورى از پرخاش و داد و فریاد

    لایهرون هریرالكلب‏»; شیعیان ما همانند سگ زوزه نمى‏كشند.
    - دورى از طمع

    ولایطمعون طمع الغراب‏»; شیعیان ما همانند كلاغ طماع و حریص‏نیستند.
    - دورى از دشمنان

    و لایجاورون لنا عدوا و لا یساءلون لنا مبغضاولوماتوا جوعا»;شیعیان ما با دشمنان همسایگى نمى‏كنند و اگر از گرسنگى بمیرند،چیزى از آن‏ها نمى‏خواهند.
    - دقت در خوراك

    شیعتنا لایاءكلون الجرى. و لا یشربون مسكرا»; شیعیان مامارماهى نمى‏خورند. و شراب نمى‏نوشند.
    شهادت امام صادق(ع)
    شیخ كلینى و دیگران از ابو ایوب جوزى نقل مى‏كنند كه گفت: ابو جعفر منصور شبانه به سراغ من فرستاد. پس نزد او رفتم. منصور بر صندلى نشسته و روبه‏رویش شمعى قرار داشت و در دستش نامه‏اى بود. چون به او سلام گفتم نامه را به سویم افكند در حالى كه مى‏گریست گفت: این نامه محمد بن سلیمان، والى مدینه، است كه در آن ما را خبر داده كه جعفر بن محمد به‏درود حیات گفته است. آنگاه سه مرتبه گفت: انا لله و انا الیه راجعون‏». دیگر مانند جعفر كجاست؟آنگاه به من گفت: بنویس. من در جاى كتابت نشستم منصور گفت: بنویس اگر جعفر به كسى بعد از خود وصیت كرد او را پیش آر و گردنش را به شمشیر بزن. در پاسخ او نوشتند: جعفر بن محمد به پنج نفر وصیت كرده است: ابو جعفر منصور، محمد بن سلیمان، عبد الله و موسى از فرزندانش و حمیدة. منصور با دیدن نام این افراد گفت: هیچ راهى براى كشتن اینها وجود ندارد.

    ابن شهر آشوب در مناقب از داود بن كثیر رقى، نقل كرده است كه گفت: یكى از اعراب نزد ابو حمزه ثمالى آمد. ابو حمزه از او پرسید: چه خبرى دارد؟گفت: جعفر صادق (ع) از دنیا رفت. ابو حمزه فریاد بلندى كشید و بى‏هوش افتاد. چون به حال آمد پرسید: آیا به كسى وصیت كرده است؟پاسخ داد: آرى به عبد الله و موسى، فرزندانش، و به ابو جعفر منصور وصیت كرده است. پس ابو حمزه خندید و گفت: سپاس خدایى را كه ما را به هدایت رهنمون شد و بیان كرد براى ما از كبیر و راهنمایى كرد ما را بر صغیر و امرى عظیم را پوشیده داشت. چون از منظور وى پرسش كردند گفت: مقصود بیان كرد عیوب كبیر (بزرگ) را و بر صغیر (كوچك) دلالت كرد و صغیر (موسى) را به اوصیا اضافه كرد و او را از جمله آنان دانست و امر امامت را با وصیت ‏به منصور نهان داشت‏ براى آنكه اگر منصور از وصى پرسش كند به او گفته مى‏شود وصى امام، تو هستى. عبد الله، اگر چه بزرگ‏ترین فرزند امام صادق (ع) بود، اما عیبى جسمانى داشت او افطح بود حال آنكه امام نباید نقصى و عیبى داشته باشد. معذلك وى نسبت ‏به احكام دین هم آگاهى نداشت.

    مسعودى در مروج الذهب نویسد: در سال ۱۴۸ هجرى ده سال از خلافت منصور گذشته بود كه ابو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى طالب وفات یافت وى در قبرستان بقیع و در كنار پدر و جدش به خاك سپرده شد. به هنگام وفات ۶۵ سال داشت و گفته شده كه او را مسموم كرده بودند. در این قسمت از بقیع بر قبور آنان سنگ مرمرى است كه بر روى آن نوشته شده:

    بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله مبید الامم و محیى الرمم هذا قبر فاطمه بنت رسول الله (ص) و سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن على بن ابى طالب و على بن الحسین بن على بن ابى طالب و محمد بن على و جعفر بن محمد علیهم السلام‏».

    در تذكرة الخواص حكایت نوشته روى این مرمر از واقدى نقل شده است.[آوا]


    امام حسن مجتبی (ع)

     جناده که از اصحاب امام حسن مجتبی سلام‌الله‌علیه بوده، نقل می کند در بیماری منجر به رحلت آن حضرت، خدمت ایشان رسیدم. دیدم وضعیّت جسمی امام سلام‌الله‌علیه خیلی ناراحت‌کننده است. سمّ مهلکی که به ایشان خورانده بودند، اثر کرده و.

     حضرت آیت الله مظاهری، سلسله دروس اخلاقی با موضوع شرح چهل حدیث اخلاقی» داشته اند که مطالب شنیدنی و خواندنی این استاد اخلاق حوزه در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.

      

    - حدیث بیست و پنجم: سه توصیۀ کاربردی امام حسن مجتبیسلام‌الله‌علیه» برای رستگاری دنیا و آخرت

      

    بِسْمِ‏ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

    رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری‏ وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی‏»

    جناده که از اصحاب امام حسن مجتبیسلام‌الله‌علیه» بوده، نقل می کند در بیماری منجر به رحلت آن حضرت، خدمت ایشان رسیدم. دیدم وضعیّت جسمی امامسلام‌الله‌علیه»خیلی ناراحت‌کننده است. سمّ مهلکی که به ایشان خورانده بودند، اثر کرده و جگرشان را تکه تکه کرده است. گفتم: چرا معالجه نمی‌کنید؟ فرمودند: مرگ معالجه ندارد. جناده می‌گوید: فهمیدم کاری از دستم برنمی آید، از این رو به ایشان عرض کردم مرا موعظه کنید.

    افرادی که توجه دارند و هوشیارند، فرصت‌ها را غنیمت می‌شمرند. جناده هم از آن فرصت کوتاه، به جای گریه و زاری، استفادۀ علمی و معنوی کرد. وقتی دریافت که در حال از دست دادن مولای خویش است، از ایشان نصیحت خواست.

      

    این توصیه، که حاوی چندین فراز مهم است، در حساس‌ترینِ مواقع، یعنی هنگام شهادت امام حسنسلام‌الله‌علیه»بیان شده است و از این جهت، مهم‌ترینِ نصایح است؛ چراکه اگر مطالبی مهم‌تر از آن بود، قاعدۀ فصاحت و بلاغت اقتضا می‌کرد که امامسلام‌الله‌علیه»در آن موقعیّت ویژه، همان مطالب را بیان کنند.

      

    در این جلسه، به شرح سه فراز از نصایح امام حسن مجتبیسلام‌الله‌علیه»می‌پردازیم. آن حضرت می‌فرمایند:

    اسْتَعَدَّ لِسَفَرِکَ وَ حَصِّلْ زَادَکَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِکَ . وَ اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ‏کَأَنَّکَ‏ تَعِیشُ‏ أَبَداً وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً، وَ إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِیرَةٍ وَ هَیْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللَّهِ إِلَی عِزِّ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۱]؛ برای سفر آخرت آماده باش و توشۀ آخرت را قبل از آنکه اجل فرا برسد، جمع‌آوری کن. . برای دنیا چنان کار کن که گویا تا ابد زنده هستی و برای آخرت به‌گونه‌ای تلاش کن که گویی فردا خواهی مرد. هرگاه بخواهی بدون داشتن فامیل و قبیلۀ بزرگ، عزیز گردی، و بدون داشتن سلطنت (مانند سلاطین) مهابت و بزرگی داشته باشی، از ذلّت نافرمانی خداوند، به سوی عزّت فرمانبرداریش بیرون آی.

    اگر انسان مهیّا و آمادۀ عزیمت به منزل آخرت نباشد، معلوم است که خیلی خسارت خواهد دید. توصیه برای این آمادگی، در آیات و روایات زیاد به چشم می‌خورد. در نصایح فقها و علمای اخلاقی نیز شبیه این سفارش فراوان یافت می‌شود. مثلاً مرحوم ‌شهید اوّلرحمت‌الله‌علیه» در رسائل می‌فرماید: باید دائماً به فکر مرگ باشیم، همیشه آمادگی کوچ از این دنیا را داشته باشیم، در شبانه‌روز ده بیست مرتبه به یاد معاد بیفتیم تا نصب العین ما شود. [۲]چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

    انسان باید وقت خروج از خانه، به این فکر کند که آیا بر می‌گردد یا نه؟ در محلّ کار به خود بگوید: آیا من از اینجا خارج می‌شوم یا نه؟ هر شب موقع خواب، با خود بیندیشد که آیا فردا صبح بیدار می‌شود یا نه؟ و به این صورت، ده بیست مرتبه به فکر مرگ، قبر و قیامت باشد. با این فکر، اعمال خویش را اصلاح کند و راجع به گذشته، واقعاً توبه نماید و با توبه، گناهان و خطاهای خود را جبران کند.

      

    علمای علم اخلاق، به این عمل، قانون مراقبه می‌گویند که انصافاً قانون بسیار خوبی است. حتی امام هفتم، حضرت موسی‌بن‌جعفرسلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند:لَیْسَ‏ مِنَّا مَنْ‏ لَمْ‏ یُحَاسِبْ‏ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ»[۳]؛ کسی که هر روز نفس خود را محاسبه نکند، شیعه نیست.

    بر این اساس، شیعۀ حقیقی باید پیش از خواب و هنگام رفتن به رختخواب، حساب روزش را بکند و محاسبۀ او نظیر کسی باشد که اکنون می‌خواهند او را در قبر بگذارند.

      

    قرآن کریم می‌فرماید: برخی انسان‌ها هنگام قبض روح، با خدا دردِ دل می‌کنند و می گویند:رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ»[۴]؛ خدایا مرا برگردان تا آدم بشوم. خطاب می‌شود: امکان ندارد و باید در عالم برزخ بمانی!

    امّا هر شب موقع خواب، انسان می‌تواند برگردد، می‌تواند توبه کند و توبۀ وی پذیرفته می شود. همان موقع انسان باید فکر کند که اگر اکنون ملک الموت جان مرا گرفته بود و به‌جای رختخواب، به سوی قبر می‌رفتم، چه می‌کردم؟ پس حال که خداوند متعال توفیق توبه و بازگشت داده و می‌تواند پروندۀ اعمال خویش را پاک گرداند، باید نهایت استفاده را از این فرصت داشته باشد. به‌خصوص در زمان حاضر که مرگ‌های ناگهانی فراوان شده، انسان باید بیشتر به یاد قیامت باشد و هر شب اعمال خویش را محاسبه و پس از آن توبه کند.

    به عبارت دیگر، بنابر سفارش امام حسن مجتبیسلام‌الله‌علیه»آمادۀ مرگ باشد. آن حضرت می‌فرمایند: قبل از آن که پشیمان بشوید، قبل از آن که بگویید: ‌ای کاش! ای کاش! مهیّای سفر آخرت باشید.

    توجه داشته باشید که این ای کاش گفتن‌ها، در عالم قبر و برزخ و قیامت، فایده‌ای ندارد. چنان‌که قرآن در آیۀ دیگری می‌فرماید: ذلِکَ‏ بِما قَدَّمَتْ‏ أَیْدیکُمْ‏»[۵]؛ یعنی هرچه انسان از دنیا به آخرت بفرستد، در قیامت به همان مبتلا خواهد شد؛ اگر اعمالش خوب است، مونس خوب دارد و جایگاهش نیز مطلوب است، و اگر اعمال بد داشته، مونس او بد و وحشتناک خواهد شد و جایگاه ناپسندی به وی می‌دهند.

      

    احتمال وجود معاد و عذاب برزخ و قیامت نیز کافی است که انسان مهیّای مرگ باشد، چه رسد اینکه قطعی و یقینی است. اساساً اگر کسی به این یقین هم نرسد، رفع ضرر احتمالی» لازم و واجب است.

    ابن‌ابی‌العوجاء که در زمان امام صادقسلام‌الله‌علیه» می‌زیسته، شخصی نابغه، ولی کوردل بوده است. روزی امام صادقسلام‌الله‌علیه» او را در مکّه دیدند. به وی  فرمودند: تو چرا اینجا آمده‏ای؟ گفت: برای اینکه تفریح کنم و کارهای جنون‏آمیز مردم را تماشا نمایم. امامسلام‌الله‌علیه» فرمودند: 

    انْ یَکُنِ الْامْرُ کَما تَقُولُ- وَ لَیْسَ کَما تَقُولُ- نَجَونا وَ نَجَوتَ وَ انْ یَکُنِ الْامْرُ کَما نَقُولُ- وَ هُوَ کَما نَقُولُ- نَجَونا وَ هَلَکْتَ»؛ اگر مطلب این باشد که تو می‏گویی؛ که قطعاً چنین نیست؛ ما و تو اهل نجات هستیم، ولی اگر مطلب این باشد که ما می‏گوییم؛ که قطعاً چنین است؛ ما نجات می‏یابیم و تو هلاک خواهی شد. نقل شده است که ابن ابی العوجاء، ساعتی بعد از این جریان عبرت انگیز از دنیا رفت. [۶]

      

    همه باید توجه به مرگ و معاد داشته باشند و فکر این را بکنند که اگر الان به عالم برزخ بروند، چه دارند؟ چه توشه‌ای آماده کرده‌اند؟ در عالم برزخ، شفاعت هم مشکل است، امام صادقسلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: برزخ با خودتان، در قیامت از شفاعت ما استفاده کنید. [۷] این جمله نیاز به شرح دارد، ولی آنچه مسلّم است، اینکه پروردگار عالم، از حقّ‌النّاس نمی‌گذرد. به عزّت و جلال خودش قسم خورده که از ظلم ظالم، یعنی از حقّ مردم نمی‌گذرد: وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا یَجُوزُنِی ظُلْمُ ظَالِمٍ»[۸]

      

    خواب یکی از علمای بزرگ را دیدند و فهمیدند که نگران است. گفت: من هیجده تومان به فلان کاسب بدهکار بودم و این بدهکاری باقی مانده است. در عالم برزخ از من می‌پرسند که چرا هیجده تومان را ندادی؟ آن آقا بیدار شده و به پسر ایشان که او نیز یکی از علما بود، ماجرا را گفته بود. پسر به بازار رفته بود و کاسب مورد نظر را پیدا کرده بود و پرسیده بود شما از پدر ما طلب دارید؟ گفته بود: بله، هیجده تومان طلب دارم. گفته بود: چرا به ما نگفتید تا پرداخت کنیم؟ آن کاسب گفته بود: ترسیدم بگویم و شما منکر شوید، ‌چرا خود آقا در دفترش ننوشته بود؟ بالأخره فرزندان آن عالم، بدهی او را رد کردند. همان آقا یا پسر ایشان خواب دیده بودند که آن عالم راحت و آسوده شده است.

      

    اگر کسی از غفلت دوری کند و آمادۀ سفر آخرت باشد، از تضییع حقّ مردم حذر می‌کند، اموال مردم را به ناحق نمی‌خورد، احتکار نمی‌کند، گران فروشی نمی‌کند، از غیبت، تهمت و شایعه دوری می‌گزیند، به بزرگان، به‌عنوان ت و به‌عنوان انجام وظیفه، تهمت نمی‌زند. آبروی دیگران را نمی‌ریزد، که بردن آبرو، بدتر از بردن مال است.

    آدم باید تلاش کند که راحت از دنیا برود. خوشا به حال کسانی که مثل گلی که بو می‌کنند، جانشان را به جان آفرین تسلیم می‌نمایند. این‌گونه مردن، علم نمی‌خواهد، تقوا می‌خواهد، آمادگی برای سفر می‌خواهد.

      

    مرحوم آیت‌الله آقای میانجیرحمت‌الله‌علیه» از رفقای خاص من بود. پدر ایشان که از علمای گران‌قدر تبریز بود، گفته بود: من یک مرید بسیار متّقی در تبریز داشتم. آن مرد که سواد چندانی هم نداشت، اما با تقوا بود، روزی به دنبال من فرستاد و گفت: من حقّ‌الله و حقّ‌النّاس بر عهده ندارم و اکنون آمادۀ سفر مرگ هستم. خیلی مهم است کسی بتواند دم مرگ چنین ادعایی بکند، خوشا به حال این افراد! خلاصه، از پدر آقای میانجی خواسته بود که هنگام مرگ در کنار او باشد. بنا بر نقل ایشان، بعد از نماز شب و اقامۀ نماز صبح، آن پیرمرد یک تلاطم درونی پیدا کرده و اسماء مبارک اهل بیتسلام‌الله‌علیهم» را بر زبان جاری کرده و به آنان سلام داده است. وقتی به نام مبارک حضرت ولی عصرارواحنا فداه»، رسیده، سعی کرده است از جای خود بلند شود که نتوانسته و با همان حالت به آن حضرت سلام کرده و از دنیا رفته است.

      

    وقتی انسان خود را برای سفر مرگ آماده کرده باشد، هنگام مرگ، چهارده معصومسلام‌الله‌علیهم» به دیدن او می‌آیند و او را باخود به بهشت می‌برند. عالم برزخ که شاید میلیاردها سال باشد، برای چنین شخصی یک لحظه است. در قیامت هم زیر لوای حمد، به دست أمیرالمومنینسلام‌الله‌علیه» از آب کوثر می‌نوشد. با نوشیدن آب کوثر، اگر پیر باشد، جوان می‌شود. اگر جاهل باشد، عالم می‌شود، اگر صفت رذیله داشته باشد، رفع می‌شود و به یک انسان کامل مبدّل می‌گردد. با یک چشم بر هم زدن به دنبال أمیرالمومنینسلام‌الله‌علیه» به بهشت موعود راه می‌یابد.

      

    فراز دیگری از نصایح امام حسن مجتبیسلام‌الله‌علیه» این جمله است که: اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ‏کَأَنَّکَ‏ تَعِیشُ‏ أَبَداً وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً»؛ برای دنیایت چنان کوشا باش، مثل این که تا ابد زنده‌ای! و برای آخرتت طوری عمل کن که گویا فردا می‌میری!

      

    سعادت دنیا و آخرت با عمل به این دستور، فراهم می‌شود. بر این اساس، همه باید در کارهای مربوط به دنیا محکم‌کار باشند، سرهم‌بندی در کارها نباشد و از تسامح و تساهل دوری کنند. هرکس هر کاری می‌کند و هرچه می‌سازد، ابدی و محکم باشد.

    در روایات می‌خوانیم: رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در تدفین یک نفر شرکت کردند. سنگ‌های لحد او را پیامبر اکرم بستند و در بستن لحد دقت می‌کردند تا محکم باشد. به ایشان گفتند: این محکم کاری برای چیست؟ جمله‌ای فرمودند که باید سرمشق همه باشد. فرمودند: لَکِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ‏ عَمَلًا فَأَحْکَمَه‏»[۹]؛ خدا دوست دارد وقتی بنده‌اش کار را انجام داد، آن را محکم کند.

      

    سرهم‌بندی و کوتاهی در محکم‌کاری در هر کاری غلط است. حتی در درس خواندن دانش‌آموزان، دانشجوها و طلبه‌ها نیز غلط است. یک طلبه باید تمام وقت خود را صرف خوب درس خواندن و تحصیل تقوا و تهذیب نفس کند. حال اگر در درس خود کوشا نباشد و با سرهم‌بندی درس بخواند تا نمره‌ای بگیرد، به جایی نخواهد رسید. دانش‌آموز و دانشجو نیز اگر با جدیّت درس نخوانند و فقط به دنبال مدرک باشند، آیندۀ مفید و درخشانی ندارند.

    سرهم‌بندی، در ساختن ساختمان، خسارت به بار می‌آورد، ضمان‌آور هم هست. گاهی ساختمان به‌خاطر تسامح سازندۀ آن، پس از مدّت کمی تخریب می‌شود یا آسیب جدی می‌بیند و قیمت آن با افت شدید مواجه می‌گردد، یعنی خریدار متضرّر می‌شود. گناه این سرهم‌بندی‌ها بزرگ است.

      

    سرهم‌بندی، در اداره‌ها مصیبت دیگری است. بعضی کارمندان با قاطعیّت کار نمی‌کنند و مدّت زیادی ارباب رجوع را معطل می‌کنند. مردم در اثر کم کاری، بد کاری و بیکاری برخی کارمندها، دچار دردسر می‌شوند و باید از کار و زندگی خویش دست بکشند و مرتب در رفت و آمد به اداره باشند تا کارشان حل شود. در صورتی که اگر محکم‌کاری در اداره‌ها حاکم باشد، فوراً مشکل ارباب رجوع را حل می‌کنند.

    صرفنظر از ضرورت محکم‌کاری، طبق این روایت شریف، همه باید در زندگی کوشا و فعّال باشند و از کار کردن و تلاش برای آبادی دنیا مضایقه نکنند.

    امام کاظمسلام‌الله‌علیه» فرموده‌اند: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغ»[۱۰]؛ خداوند متعال، بندۀ تنبل، کسی که زیاد می‌خوابد و بندۀ بیکار را دوست ندارد.

    در روایتی نقل کرده‌اند که هرگاه پیامبر اکرمصلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» مردی را می‌دیدند و از او خوششان می‌آمد، یعنی از حیث ظاهر، او را مفید و مستعدّ کار می‌یافتند، می‌پرسیدند: شغل او چیست؟ آیا حرفه‌ای دارد؟ اگر می‌گفتند: بیکار است، می‌فرمودند: سَقَطَ مِنْ ‏عَیْنِی»[۱۱]؛ از چشمم افتاد.

      

    آیات فراوانی در قرآن کریم، حاوی دو مفهوم ایمان» و عمل صالح» در کنار هم است، یعنی معمولاً هر جا در قرآن صحبت از ایمان شده، بدون فاصله، با عباراتی نظیر: الَّذینَ‏ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏»[۱۲]، بر عمل صالح و بر  کار و کوشش نیز تأکید شده است. [۱۳]

      

    قرآن شریف در آیه‌ای می‌فرماید: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون‏»[۱۴]؛ هرکس از زن و مرد، ایمان داشته باشد و عمل شایسته و نیکو انجام دهد، در دنیا حیات طیّب و زندگی روشن و پاکیزه پیدا می‌کند و در آخرت از حیات طیّب‌تر برخوردار می‌گردد.

    باید توجه شود که منظور از عمل صالح در این آیۀ شریفه، صرفاً ارتباط با خدا و عباداتی نظیر نماز و روزه نیست، بلکه هر تلاشی در جهت آبادی زندگی دنیا از راه حلال و نیز هر عمل مشروعی که برای جامعه مفید باشد و عقل انسان آن را بپسندد، عمل صالح است.   

    کوتاهی در کار و تلاش و تسامح در تأمین معیشت زندگی، منجر به احتیاج و وابستگی می‌شود که منفور تعالیم دینی است. انسان باید با کوشش خود زندگی را تأمین کند و در این زمینه مستقل باشد. یکی از مصائب بزرگ، بیکاری است؛ البته مسئولان وظیفه دارند زمینۀ کار و فعالیّت جوانان را فراهم سازند و بیکاری را ریشه کن کنند، امّا گذشته از آن، خود مردم و جوان‌ها نیز باید به فکر کار و تولید باشند و به دنبال کارهای راحت و پشت میز نشستن و نظایر آن نگردند.

      

    اگر به آمار میزان کار در کشورهای پیشرفته مراجعه شود، معلوم می‌گردد که میانگین ساعت انجام کار در آن کشورها بالاست و همین، عامل موفقیّت، پیشرفت و استقلال آنهاست. اساساً هر ملّتی که تلاش و کوشش کند، از احتیاج و وابستگی در امان است و به پیشرفت و توسعه دست می‌یابد و در مقابل، ملّت‌های تنبل که به درستی تلاش نمی‌کنند و کارهای آنها توأم با محکم‌کاری نیست، محکوم به احتیاج و وابستگی هستند.

    ارزش کار در تعالیم دینی به قدری است که امام صادقسلام‌الله‌علیه» آن را مانند جهاد در خط مقدّم جبهه می‌دانند: الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»[۱۵].

    سورۀ عصر، سورۀ عجیبی است؛ در حلی که مختصر است، یک دنیا معنا دارد.

    بِسْمِ ‏اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْر»

    در ابتدای آن، به کار و کوشش قسم می‌خورد. بعد می‏فرماید: همۀ انسان‏ها ورشکسته هستند، بدبخت هستند، خسارت می‌بینند؛ مگر یک طائفه و آن کسانی هستند که ایمان دارند، پایۀ زندگی آنها ایمان است و علاوه بر آن، عمل صالح و شایسته به‌جا می‌آورند. البته امربه‏معروف و نهی‏ازمنکر نیز دارند؛ امّا با تأکید، مردم را به کار و کوشش توصیه کرده، از کارهای زشت و بدون منفعت باز می‏دارد. اگر در قرآن کریم، برای اهمیّت کار و کوشش، آیۀ دیگری نداشتیم، آیات سورۀ عصر برای پی بردن به اهمیّت فراوان آن کافی بود.

      

    امام حسن مجتبیسلام‌الله‌علیه» در فراز بعدی توصیه‌های خود می‌فرمایند: إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِیرَةٍ وَ هَیْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللَّهِ إِلَی عِزِّ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ یعنی جناده، اگر دوست داری بدون برخورداری از اطرافیان و قوم و عشیره، عزیز باشی، یعنی اگر می‌خواهی عزیز خدایی باشی، اگر تمایل داری همه تو را دوست داشته باشند و در میام مردم ابهت و شخصیّت داشته باشی، با تقوا باش؛ لباس ذلّت معصیّت را از تن در آور، گناه نکن، و لباس عزّت اطاعت را بپوش، رابطه‏ات با خدا محکم باشد و به دستورات الهی عمل کن.

    یکی از فواید مهم کسب تقوا، برخورداری از وجاهت و محبوبیّت اجتماعی است. کسی که از گناه اجتناب می‌ورزد و واجبات را به‌جا می‌آورد، نزد مردم عزّت و آبرو دارد و از ابهّت و شخصیّت اجتماعی ویژه‌ای برخوردار است. همه از او حساب می‌برند، زیرا بر دل مردم حکومت می‌کند و حکومت بر دل‌ها، به انسان ابهت می‌دهد و دیگران را تابع او می‌سازد. قرآن کریم، وعده داده است که محبّت چنین کسی در دل‌ها ریخته می‌شود و در بین مردم محبوب خواهد شد: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»[۱۶]

      

    بهترین موهبت برای انسان، این است که دوستان او را دوست داشته باشند و دشمنان از وی حساب ببرند، در بین مردم عزیز باشد، ابهت داشته باشد و قدرتمند باشد. امام دوّمسلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: این موهبت، در اثر رعایت تقوا به دست می‌آید.

      

    پی نوشت ها:

    [۱]. کفایة الاثر، ص ۲۲۷ و ۲۲۸.

    [۲]. رسائل الشهید الاوّل، ص ۲۹۰.

    [۳]. تحف العقول، ص ۳۹۶.

    [۴]. مؤمنون، ۹۹ و ۱۰۰: پروردگارا، مرا بازگردانید، شاید من در آنچه وانهاده‏ام کار نیکی انجام دهم. نه چنین است. »

    [۵]. آل عمران، ۱۸۲: این [عقوبت‏] به خاطر کار و کردار پیشین شماست. »

    [۶]. الکافی، ج ۱، ص ۷۸.

    [۷]. الکافی، ج ۳، ص ۲۴۲.

    [۸]. الکافی، ج ۲، ص ۴۴۳.

    [۹]. علل الشرائع، ج ۱، ص ۳۱۰.

    [۱۰]. من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۶۹.

    [۱۱]. جامع الاخبار، ص ۱۳۹. 

    [۱۲]. بقره، ۲۵: و کسانی را که ایمان آورده‏اند و کارهای شایسته انجام داده‏اند. »

    [۱۳]. عنکبوت، ۹؛ لقمان، ۸؛ فصّلت، ۸؛ محمّد، ۲؛ بیّنه، ۷ و.

    [۱۴]. نحل، ۹۷: هر کس -از مرد یا زن- کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه‏ای، حیاتِ [حقیقی‏] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‏دادند پاداش خواهیم داد. »

    [۱۵]. کافی، ج ۵، ص ۸۸.

    [۱۶]. مریم، ۹۶: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند، به زودی [خدای‏] رحمان برای آنان محبتی [در دل‌ها] قرار می‏دهد. »[حوزه]


    زن آمریکایی که نیمی از عمرش را با اسلام گذرانده است

     زن مسلمانی که ۲۳ سال پیش به دین اسلام گروید و هم اکنون نیمی از عمرش را به عنوان یک مسلمان سپری کرده، درباره دین اسلام و آنچه در این راه به دست آورده سخن می‌گوید.

     سمیه میهان، ۲۳ سال پیش به دین اسلام گروید. وی فارغ التحصیل دانشگاه وینسبورگ در پنسیلوانیای آمریکای و دارای مدرک لیسانس عدالت کیفری است. سمیه یک رومه‌نگار، بازاریاب و طراح گرافیک مستقل است. او یک مادر مجرد است که به همراه  ۵ فرزند خود در کارولینای شمالی زندگی می‌کند و داستان گرویدن خود به اسلام را این گونه تعریف می‌کند:

     به لطف و رحمت خداوند ، من نیمه اول عمرم را به عنوان یک مسیحی و نیمه دوم را به عنوان یک مسلمان گذرانده ام. انگار همین دیروز بود که من در مسجد محلی ایستادم و شهادتین خواندم.

    من در این راه چیزهای زیادی آموخته ام و از پروردگار به خاطر جایی که رسیده‌ایم قدردان هستم.

    فقط با اسلام همه چیز معنا پیدار می‌کرد.

    من هرگز پیش از مسلمان شدن آرامش را پیدا نکردم و در سردرگمی و ناامیدی به سر می‌بردم. همیشه سئوالاتی داشتم اما نتوانستم کسی را پیدا کنم که جوابگوی آن‌ها باشد.

    اما اولین باری که یک ترجمه انگلیسی از قرآن مجید را باز کردم و خواندم ، یک حس سادگی و درک وجود داشت که مرا به خود جذب می‌کرد. یکی از بزرگترین سوءبرداشت‌ها درباره اسلام این است که برخی تصور می‌کنند درک اسلام دشوار است.

    قرآن صریح است و سهولت درک آن باعث شد که به سرعت در قلب من نفوذ کند.

    یک سفر شفگت انگیز

    باید اذعان  کنم که مدتی پس از شهادتین، ناامیدی به سراغم آمد. از یک سو از مسلمان بودن خود راضی و قدردان بودم و خوشحال از اینکه خدا این دین را برای من برگزیده است. اما از سوی دیگر کسی نبود که در یادگیری اصول دینی، نماز و روزه و وضو گرفتن مرا پشتیبانی و راهنمایی کند.

    با این حال به سرعت دریافتم اگر از لاک خودم بیرون بیایم و به سراغ آن‌ها رفته و درخواست کمک کنم، یافتن آن‌ها بسیار آسان است. در طی دو دهه گذشته به عنوان یک تازه مسلمان، نادانسته‌ها درباره اسلام هنوز هم مرا غافلگیر می‌کنند، زیرا من هنوز هم همه چیز را راجع به این دین نمی‌دانم و من همیشه شاگرد مادام العمر این ایمان باشکوه خواهم بود. .

    خداوند جایگزین همه چیز

    یکی از بزرگترین درس‌هایی که من به عنوان یک تازه مسلمان آموخته ام این بود که ترک دین والدین می‌تواند دوستی‌ها و روابط خانوادگی را برهم بزند.

    وقتی نیمه اول عمرم را به عنوان یک مسیحی به یاد می‌آورم ، بیشتر از همه تعطیلات را به یاد می‌آورم. کریسمس، عید شکرگذاری و عید پاک محبوب‌ترین مناسبت‌های خانواده من بودند. با ورود هر یک از خانواده‌ها ، تمام خانواده در خانه مادربزرگم جمع می‌شدند تا اوقات خوبی را در کنار هم گذرانده و از سنت‌های خانوادگی چند ساله لذت ببرند.

    در نیمه دوم زندگی‌ام به خاطر دین جدید از این اجتماع دور افتاده و محروم شدم. این واقعیت تلخ بود اما من خدا را جایگزین کردم و خدا کافیست.

    اسلام: خانه ای برای قلب

    به لطف و رحمت بی‌نهایت خداوند ، من خانواده ام را از امت یا جامعه مسلمانان بنا کرده‌ام. من برکت پیدا کرده‌ام که خواهران از سراسر جهان را بصورت آنلاین ملاقات کنم و یک گروه خواهران همبسته داشته باشم که بتوانم در جامعه محلی خود به آنها اعتماد کنم. از همه مهمتر، فرزندان من بچه‌های مسلمان دارند و همه یک خانواده بزرگ هستیم.

    فصل بعدی

    با نگاه به گذشته ، من تقریباً فراموش کرده ام که روزی مسلمان نبوده‌ام. تمام آن سالها به نظر می رسد مانند یک چشمک تار بودند و به به یادماندنی‌ترین‌ و پرمعنی‌ترین سال‌های عمرم را مسلمان بوده‌ام. هر روز ، ماه و سالی که من صرف عبادت خداوند یکتا کردم ، زمان بسیار خوبی بوده است.

    خداوند به من برکت داشتن ۵ فرزند را داده و من مشتاقانه منتظر فصل بعدی زندگی خودم هستم.[حوزه]     اسلام دین پاکیزگی

                                                               رهیافته امریکایی :قرآن صریح است و سهولت درک آن باعث شد که به سرعت در قلب من نفوذ کند 


    موشک ذوالفقار

    دستیابی به دانش ساخت موشک های برد بلند ضد هوایی زمین پایه با برد بیش از ۲۰۰ کیلومتر و در نقش ضد پلتفرم های پروازی پشتیبانی مثل آواکس ها به طور رسمی فقط در اختیار سه کشور آمریکا، روسیه و چین قرار دارد.

     اگرچه در دکترین تهاجم هوایی غربی، پرنده های پشتیبانی مثل سوخت رسان ها، آواکس ها، مدل های جنگال دورایستا و شنود الکترونیک نقش مهمی در برنامه آنها برای اجرا آفند هوایی ایفا می کنند، اما در مقابل این تفکر نیز، در سالهای اخیر بحثی موسوم به Anti Access/Area Denial (A۲/AD) تعریف شده که می توان به صورت ساده و کلی آن را "دکترین ضد دسترسی دشمن به مناطق خاص" ترجمه کرد. یکی از مباحث مهم در خصوص تاکتیک های ضد دسترسی در مقابله با آفند هوایی در دکترین غربی، نابودی یا عقب نگاه داشتن پلتفرم های پشتیبانی است که در بالا به آن ها اشاره شد.

    هواپیمای آواکس E-۳

    در این شرایط حتی لازم نیست که پلتفرم مورد نظر نابود شود، بلکه کافی است که دورتر از شعاع عملیاتی و مورد نظر قرار گرفته و محدوده اخلال راداری یا سوخت رسانی به جنگنده های دشمن نیز کاهش پیدا کند که این مسئله خود در ادامه به کاهش تعداد سورتی های دشمن و در عین حال کم تر شدن فشار به جبهه خودی منجر خواهد شد.

    نیروی هوافضای سپاه پاسداران در سالهای اخیر قدم های بسیار مهمی را در بحث توسعه توان پدافند هوایی برداشته است که یکی از مهم ترین دستاورد در این بخش سامانه سوم خرداد بوده است. این سامانه که بنا به تحلیل برخی از کارشناسان خارجی به سامانه مشهور و مدرن بوک روسی شباهت دارد، امروز تبدیل به بخش مهمی از شبکه پدافند هوایی کشور ما شده و البته تقریبا یک سالی نیز از اولین استفاده عملیاتی و شکار موفق و شگفت انگیز پهپاد جاسوسی MQ-۴C توسط این سامانه می گذرد. اما در روزهای اخیر، سردار شبان فرمانده پدافند هوایی سپاه در مصاحبه خود از ورود سپاه به بحث توسعه سیستم های پدافندی برد بلند خبر داده است. سردار رضا شبان می گوید: "هم در سطح ارتفاع پست، ارتفاع متوسط و ارتفاع بالا نیازمند برخورداری از سامانه‌های پدافندی هستیم. این امروز نقطه شروعش انجام شده. در ارتفاع بالا و برد بلند هم که یکی از نیازمندی‌های ضروری پدافند هوایی است، طرح‌های بسیار خوبی وجود دارد که انشالله در آینده نزدیک شاهد ورود سامانه‌های متنوعی در این بخش خواهیم بود. "

    گزینه های سپاه چه خواهد بود؟

    در بحث موشک های سطح به هوای برد بلند، معمولا سامانه هایی با برد درگیری ۱۵۰ کیلومتر به بالا در این رده قرار می گیرند. در کشور ما در حال حاضر سامانه های اس ۲۰۰، اس ۳۰۰ و باور ۳۷۳ در این کلاس حضور دارند. البته در جریان رونمایی از سامانه پدافند هوایی سوم خرداد با حضور فرماندهی معظم کل قوا در نمایشگاه هوافضای سپاه، صحبت هایی از مسلح شدن این سامانه به موشک هایی با برد ۲۰۰ کیلومتر نیز مطرح شده بود که می تواند یکی از گزینه های مدر نظر سپاه در این بخش باشد.

    سامانه پدافند هوایی سوم خرداد

    سامانه پدافند هوایی رعد مجهز به موشک طائر ۲ - به اندازه موشک ها توجه کنید

    اما در جریان بازدید سال ۹۳ رهبر انقلاب از نمایشگاه دستاوردهای هوافضای سپاه و با دقت به تصاویر منتشر شده از آن بازدید، سامانه ای ناشناخته به اسم علم الهدی نیز مشاهده می شد. شاید بتوان "علم الهدی" را مرموز ترین سامانه بومی پدافند هوایی ایران معرفی کرد. سبک طراحی رادار اصلی این سامانه شباهت‌های معناداری به یکی از معروف‌ترین رادارهای پیشرفته دنیا در زمینه شناسایی اهداف پنهانکار یعنی رادار نبو (Nebo) و در واقع مدل یو ئی (UE) آن دارد. رادار علم الهدی یک رادار آرایه فازی کنترل آتش در باند VHF است که اولین رادار کنترل آتش در این باند محسوب می‌شود.

    در بنر مربوط به این سامانه که در آن نمایشگاه دیده شد اما یک نکته جالب وجود دارد. در این تصویر شاهد شلیک دو موشک هستیم که احتمالا مربوط به این سامانه هستند. یکی از موشک های احتمالا از سری طائر است که بر پایه سام ۶ توسعه پیدا کرده و دیگری به نظر یکی از موشک های خانواده فاتح ۱۱۰ است!

    موشک شبیه به سری فاتح در بنر مربوط به سامانه علم الهدی با فلش قرمز مشخص شده

    آیا فاتح ۱۱۰ به شکار آواکس ها می رود؟

    در این تصویر موشکی شبیه به سری فاتح ۱۱۰ دیده می شود ولی سوال بزرگ اینجاست که آیا می توان این موشک زمین به زمین را تبدیل به یک شکارچی هواپیما کرد؟ علاقمندان به مسائل نظامی می دانند که خانواده موشک های فاتح ۱۱۰ دقیق ترین موشک های بالستیک تاکتیکی حال حاضر کشور ما و یکی از نمونه های ویژه در دنیا محسوب می شود و در چندین مرحله نیز سابقه استفاده عملیاتی از آنها وجود دارد که نتایج آن با حیرت و شگفتی جهانیان همراه بوده است. ولی نابود کردن یک هدف هوایی و بهره بردن از یک موشک برای آن نقش نیازمند یک طراحی متفاوت است. در این جاست که مسئله اصلی به ذهن می آید. مشخصا با موشکی با طراحی و بر پایه خانواده فاتح نمی توان به جنگ جنگنده های پیشرفته و شدیدا مانور پذیر نسل جدید رفت ولی با کمی تحول در طراحی مثل اضافه کردن بالک های کنترلی و کنترل کردن گازهای خروجی موتور می توان این سلاح را در نقش A۲/AD  یا همان (Anti Access/Area Denial) به کار برد.

    با این فرض، می توان یک تیر از موشک های سری فاتح ۱۱۰ را تصور کرد که بالک هایی به بدنه آن اضافه شده و در بخش جلویی آن نیز به دلیل قطر بیشتر، یک رادار جستجوگر صفحه تخت بزرگتر نسبت به نمونه های عادی موشک های سام نصب شده باشد. فراموش نکنید که قطر موشک های سری فاتح ۱۱۰ حدود ۶۱۰ میلی متر است و فضای بسیار بزرگی را برای نصب انواع جستجوگرها در اختیار کاربر قرار می دهد. در عین حال با توسعه نسل جدید مواد الیاف پیشرفته برای ساخت بدنه و سیستم پیشران که در موشک رعد ۵۰۰ شاهد آن بودیم شاهد کاهش وزن و افزایش تحرک این موشک خواهیم بود که فاکتور مهمی حتی برای موشک های ضد هوایی بزرگ و برد بلند نیز است.

    موشک فاتح ۱۱۰ - به اندازه موشک در مقایسه با گونه های ضد هوایی دقت کنید

    هدف این سلاح نیز پرنده های نظامی بزرگ و عمدتا ۴ موتوره با سطح مقطع راداری بالا است که مانور پذیر نبوده و در فواصل دور تر به اجرای عملیات می پردازند. در عین حال امکان نصب سیستم های اپتیکی تصویر ساز بزرگ نیز روی دماغه این موشک ها نیز ممکن است تا هدف گیری اپتیکی را نیز بتواند برای آن انجام دهد. رصد این اهداف در فواصل دور بسیار ساده تر بوده و با توجه به قابلیت نصب جستجوگرهای بزرگتر و تواناتر می توان اهداف را شناسایی و روی آن ها قفل انجام داد. برای این کلاس از موشک ها قدرت مانور آنچنان مهم نیست چون اهداف آنها نیز مانور پذیر نیستند ولی آنچه برای این کلاس از موشک ها مهم است، برد و سرعت بالاست.

    برای رسیدن به این امر یا موتورهای نسل جدید نیاز است که در اندازه های موشک های هوا به هوای معمول قرار بگیرد یا در سناریوهای A۲/AD و مقابله با اهدافی مثل آواکس ها و سوخت رسان ها، یک پیشران و طراحی مورد استفاده در موشک های زمین به زمین که نیروی کافی برای طی این مسافت ها در سرعت بالا را داشته باشد. توجه داشته باشید که برای نمونه در دنیای امروز موشک هایی مثل سری ۴۰N۶E برای سری اس ۴۰۰ با برد ۴۰۰ کیلومتر نیز وجود دارند ولی به جهت توانایی درگیری با طیف بیشتر اهداف، گزینه ای سخت تر و گران تر برای توسعه یا خرید هستند.

    در صورت صحت این مسئله مشخصا موشک مورد نظر سپاه در برد بالای ۲۰۰ کیلومتر و احتمالا در کلاس ۳۰۰ الی ۴۰۰ کیلومتر قرار خواهد گرفت. دستیابی به موشک های برد بلند ضد هوایی زمین پایه با برد بیش از ۲۰۰ کیلومتر و در نقش ضد پلتفرم های پروازی پشتیبانی مثل آواکس ها و سوخت رسان ها مشخصا یکی از لبه های فناوری و حوزه های خاص در عرصه موشک های ضد هوایی است که به طور رسمی فقط در جهان امروز در اختیار نیروهای مسلح سه کشور آمریکا، روسیه و چین قرار گرفته است. در هر صورت باید منتظر ماند و مشاهده کرد که در جریان رونمایی از سامانه پدافند برد بلند سپاه، آیا شاهد موشک فاتح ضد هوایی خواهیم بود یا خیر.[مشرق]


    گزارش| فریم به فریم با کلیپ مهم هوافضا/ آشنایی با مشهورترین سامانه پدافندی سپاه در ۲۵ سکانس

    سامانه موشکی سوم خرداد ازجمله مهمترین سامانه‌های پدافندی ایران محسوب می‌شود که به گفته سردار حاجی زاده در زمان ساخت، پیچیده ترین فناوری‌های موجود کشور در آن بکار گرفته شده است.

    طی روزهای اخیر به مناسبت اولین سالگرد اصابت پهپاد آمریکایی MQ-4C (تریتون از خانواده گلوبال هاوک) توسط سامانه موشکی سوم خرداد سپاه در منطقه کوه مبارک (سواحل جنوبی ایران)، ویدئوی جدیدی از سوی نیروی هوافضای سپاه منتشر شد که حاوی نکات بسیار مهمی از دستاوردهای جدید حوزه پدافندی سپاه است.

    سامانه موشکی سوم خرداد نیز ازجمله مهمترین سامانه‌های این نیرو در حوزه پدافندی محسوب می‌شود که به گفته سردار حاجی زاده در زمان ساخت، پیچیده ترین فناوری‌های موجود کشور در آن بکار گرفته شده است.


    در ادامه، 25 نکته از فیلم منتشر شده اخیر نیروی هوافضا را مورد بررسی قرار خواهیم داد که حاوی مطالب مهمی در حوزه پدافندی سپاه است.

    1- همانطور که گفته شد، پروژه سامانه پدافند هوایی موشکی سوم خرداد در زمان خود، بزرگترین پروژه صنعتی دفاعی کشور بود که شبکه ای از مراکز صنایع دفاعی سپاه، دانشگاه‌ها، پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دانش بنیان در آن نقش داشتند.

    مراحلی از تحقیق و توسعه، طراحی، ساخت، آزمایش‌های کارخانه‌ای، آزمایش های میدانی علیه اهداف بدون سرنشین تا رسیدن به قابلیت اطمینان کافی در طی چند سال روی این سامانه به انجام رسیده است.

    اصلاح طراحی‌های پرتابگر، تجهیزات اتاقک خدمه و موشک نسبت به نسل‌های رونمایی شده اولیه در سال 91 به چشم می‌خورد که شامل توسعه برد موشک از 50 کیلومتر به بیش از 100 کیلومتر نیز می‌شود.

    2- بکارگیری شرکت‌های دانش بنیان در مراحل تحقیق و توسعه و طراحی و ساخت زیرسامانه‌ها و حضور مهندسین زن و مرد از نکات بارز پروژه توسعه سامانه سوم خرداد است. این امر سبب کاهش زمان و هزینه توسعه در مقایسه با اجرای تمام کار در داخل جهادخودکفائی نیروی هوافضای سپاه شده است.

    3- خط تولید بردهای الکترونیکی، مجموعه‌های هدایت و کنترل و ناوبری و نیز تصاویر جستجوگر پیشرفته صفحه تخت آرایه‌ای شکاف‌دار این سامانه در ویدئوهای اخیر به نمایش در آمده است.

    این نوع آنتن که ممکن است عملکرد آرایه فازی نیز داشته باشد، از جمله آنتن‌های پیشرفته محسوب می‌شود که قابلیت‌های بالاتری در مقایسه با نسل‌های قدیم داشته و در صورت آرایه فازی بودن، علاوه بر دقت بالاتر، امکان اخلال روی آن نیز کمتر است. جهش فرکانسی در عملکرد این رادارها نیز امری مسبوق به سابقه در تولیدات دیگر ایرانی است که باز هم اخلال روی آن را دشوارتر می کند.

    4- تولید قطعات موشک‌های طائر با ماشینکاری تمام خودکار انجام شده یعنی پس از تکمیل کار در نرم افزارهای طراحی، به واسطه جی-کد، نقشه‌ها مستقیماً به زمان ماشین ابزار ترجمه شده و کار تراش قطعه به صورت خودکار صورت می‌پذیرد که دقت و سرعت عمل بالاتری دارد.

    5- وجود دریچه دسترسی روی بدنه موشک که امکان برخی دسترسی‌های سریع را می‌دهد، در تصاویر بدنه موشک مشخص است. این دسترسی مستقیماً به بخش سامانه‌های هدایت و کنترل و ناوبری موشک است.

    دریچه دسترسی پشت دماغه در زیر بدنه مشاهده می شود

    6- برخلاف برخی از موشک‌ها که بردهای الکترونیکی به صورت باز در داخل فضای موشک قرار دارند، به نظر می‌رسد در این موشک، مجموعه‌های الکترونیکی در داخل محفظه قرار داده شده‌اند.

    7- بال و بدنه موشک از آلومینیوم ساخته شده و در آینده با فناوری بدنه‌های کامپوزیت غیرفی در بدنه موشک و موتور سوخت جامد آن، مانند موشک رعد-500 و موتور سلمان، موشک‌های طائر نیز بسیار سبک‌تر خواهند شد.

    8- به نظر می‌رسد که موتور سوخت جامد موشک به صورت یک بخش مجزا به موشک اضافه می‌شود که امکان تعویض خواهد داشت.

    9- جعبه‌های حمل و نقل ضد ضربه و آب بندی کامل مورد استفاده قرار می‌گیرند.

    10- سامانه سوم خرداد اولین سامانه پدافند هوایی موشکی تمام متحرک ساخت ایران است که خط تولید پرتابگر آن با طراحی داخلی خودرو، که حامل 3 فروند موشک است در این ویدئوها به نمایش در آمده است.

    در سامانه سوم خرداد 2 نوع خودرو وجود دارد که در نوع اول رادار هم روی پرتابگر قرار دارد (TELAR) و در نوع دیگر فقط پرتابگر (TEL) است. نوع اول این خودروها سبب افزایش پایداری بیشتر سامانه در محیط نبرد می‌شود.

    11- تایرهای مقاوم در حرکت‌های خارج از جاده یا آفرود مورد استفاده قرار گرفته که به حمل و نقل و حرکت بهتر این پرتابگر در مناطق مختلف منجر می‌شود.

    12- تجهیز پرتابگرهای سوم خرداد به سامانه اپتیکی یا یک آنتن کوچک خاص به طور واضح در این تصاویر مشاهده می‌شود. درصورتیکه سامانه مذکور اپتیکی باشد، به معنی امکان شناسایی دوربرد اهداف در تمام شرایط آب و هوایی است که در نمونه دوربین‌های ساخت داخل به برد بیش از 100 کیلومتر نیز می‌رسد و اگر یک آنتن خاص مانند تصویر زیر باشد، قابلیتی در جهت افزایش قابلیت اطمینان از عملکرد رزمی سامانه در شرایط خاص است.

    تجهیز پرتابگر سوم خرداد به یک سامانه اپتیکی یا آنتن خاص

    13- اتاقک خدمه که زیر پرتابگر در داخل خودرو قرار دارد به طور کامل در تصاویر به چشم می خورد که سه مجموعه نمایشگر در آن مشاهده می شود. برخی جزئیات تجهیزات این مجموعه نسبت به نسل‌های قبلی تغییر کرده است.

    14- نمایش اتاق‌های فرماندهی رده‌های مختلف در پدافند سپاه در ویدئوها صورت پذیرفته است که نقش اشراف کلی روی مناطق تحت پوشش و هماهنگی با شبکه یکپارچه قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء را دارند.

    15- از مراحل شکار پهپاد هدف توسط سامانه سوم خرداد، هم با سامانه‌های اپتیکی زمینی دوربرد و هم با پهپاد دیگر تصویربرداری شده است. به نظر می‌رسد روی سطح فوقانی پهپادهای بال پرنده سپاه نیز دوربین نصب شده است.

    16- دقت بسیار خوب موشک طائر در رسیدن به کره احتمالی اصابت یا SEP حدود 1.5 تا 2 متری یک پهپاد کوچک ابابیل-2 با دهانه بال حدود 3 متر ستودنی است. خصوصاً کسب این دقت برای موشکی با طول حدود 6 متر و سرعت دستکم 3 تا 4 برابر سرعت صوت نیازمند کارهای علمی و فنی بسیار دقیقی است.

    فیوزهای مجاورتی موشک که از نوع لیزری هستند با عملکرد دقیق و قابلیت پوشش 360 درجه اطراف محور طولی موشک، در بهترین زمان ممکن نسبت به موقعیت هدف دستور انفجار سرجنگی را صادر می کنند.

    17- بر اساس تصاویر منتشر شده به نظر می‌رسد به طور معمول اولین شلیک از پرتابگر سامانه سوم خرداد با موشک وسطی آغاز می‌شود. با توجه به وزن چند صد کیلوگرمی این موشک‌ها، شلیک موشک وسطی در ابتدا کمک می‌کند که در صورت نیاز به جابجایی سامانه پس از شلیک، تعادل سامانه بهتر حفظ شود.

    پروفایل پرواز موشک طائر به صورت اوج‌گیری در ابتدای پرواز و سپس شیرجه روی هدف است. این شیوه که کارامدی آن بارها در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران توسط موشک هوا به هوای فینیکس آزموده شده سبب می‌شود که هدف راه فرار مؤثری نداشته باشد.

    تصاویر پرواز موشک طائر، ابتدا اوج‌گیری و سپس شیرجه روی هدف را نشان می‌دهد

    تصاویر از چپ به راست، پروفیل پرواز موشک طائر به خوبی اوجگیری و سپس شیرجه روی هدف را نشان می دهد

    - استقرار سامانه در نقاط مختلف ساحلی جنوب حتی در جزایر ایرانی غرب تنگه هرمز به صورت گسترده صورت پذیرفته است. در یکی از تصاویر، استقرار سامانه در جزیره بوموسی نیز به وضوح به چشم می خورد که می تواند از سواحل تا عمق چندده کیلومتری کشورهای جنوبی را نیز پوشش دهد.

    19- به کارگیری سامانه از روی شناور در حال حرکت برای اولین بار در این ویدئوها مشاهده شد که از تصاویر و تفاوت موشک‌ها مشخص است که به دفعات صورت پذیرفته است و امکان پوشش مناطق بیشتری را در دریا فراهم می‌کند.

    20- شلیک از شناور در حال حرکت نشان می‌دهد که سامانه سوم خرداد امکان شلیک در حال حرکت روی زمین را نیز به دست آورده است زیرا دینامیک حرکت روی سطح به مراتب از حرکت روی دریا پیچیدگی کمتری دارد. این توانایی به افزایش ایمنی سامانه در برابر حملات هوایی دشمن منجر می شود

    21- بکارگیری چند نوع از موشک‌های سامانه روی شناور مشهود است. احتمال داده می‌شود که یکی از موشک‌ها از جستجوگر اپتیکی استفاده کند که قسمت دماغه آن نیز به رنگ متمایز است. در این صورت سامانه قابلیت درگیری با هدف در صورت از کار افتادن رادار را نیز خواهد داشت.

    همچنین در صورتی که تمایل به روشن نکردن رادار و عملکرد سامانه به صورت غیرفعال یا پسیو وجود داشته باشد، موشک با جستجوگر اپتیکی قابل استفاده است.

    22- اشراف اطلاعاتی بر عملکرد و نقش کلیدی پهپاد MQ-4C و رصد پرواز آن در این ویدئوها مورد تأکید بوده است. این پهپاد در واقع یکی از گره‌های ارتباطی قدرت هوایی دشمن بوده است که علاوه بر نقش شناسایی کار رله ارتباطات را نیز به انجام می رساند.

    23- سایر هواپیماهای مرتبط با این پهپاد که شامل یک هواپیمای سرنشین‌دار گشت دریایی P-8 با بیش از 30 سرنشین و یک پهپاد شناسایی و رزمی MQ-9 با فواصل تقریباً مساوی 17 کیلومتری از یکدیگر بوده است نیز تحت اشراف اطلاعاتی شبکه پدافند هوایی ایران و سامانه های سپاه قرار داشته است.

    24- طبق اطلاعات منتشر شده، پهپاد آمریکایی ابتدا توسط رادارهای هشدار زودهنگام در فاصله 490 کیلومتری از رادار کشف و در فاز درگیری توسط سامانه سوم خرداد در فاصله 120 کیلومتری روی آن فقل شده و در 90 کیلومتری موشک به سمت آن شلیک و در حالیکه پهپاد در ارتفاع 14 کیلومتری و در فاصله 75 کیلومتری قرار داشته، مورد اصابت قرار گرفته است.

    25- بازیابی قطعات لاشه و زیرسامانه‌های پهپاد مذکور که در روزهای مختلف توسط نیروی دریایی سپاه و با پذیرش خطرات زیاد و از خودگذشتگی آنها صورت پذیرفته و بخش‌های مختلف این پهپاد بسیار گرانقیمت و راهبردی در محل نمایشگاه نیروی هوافضا در کنار هم قرار گرفته است از دیگر نکات موجود در اطلاعات منتشر شده در روزهای اخیر است.


    مثل چمران بمیرید!

    امام خمینی رضوان الله علیه، در اول تیر سال 1360 یعنی فردای شهادت دکتر چمران فرمودند: چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا كرد و در این دنیا شرف را بیمه كرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه كرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید.»(صحیفه امام/ ج‌14/ ص491)

    طبق فرمایش مهم و عمیقی که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کَمَا تَعِیشُونَ تَمُوتُونَ وَ کَمَا تَمُوتُونَ تُبْعَثُونَ وَ کَمَا تُبْعَثُونَ تُحْشَرُونَ»(عوالی اللئالی/ ج4/ ص72)- همانگونه که زندگی می‌کنید، می‌میرید، و همانطور که می‌میرید مبعوث می‌شوید، و همانگونه که مبعوث می‌شوید، محشور خواهید شد-. اینکه امام خمینی رضوان الله علیه گفتند: مثل چمران بمیرید» تنها کسانی می‌توانند چمرانی بمیرند که چمرانی زیسته باشند.

    این همان هنر مردان خداست که امام خمینی رضوان الله علیه در پیام شهادت شهید چمران به آن اشاره کردند. ایشان پس از اینکه شهادت دکتر چمران را شهادت انسان‌ساز» معرفی کردند، اینگونه نوشتند: چمران عزیز با عقیده‌ی پاکِ خالصِ غیر وابسته به دستجات و گروه‌هاى ى و عقیده به هدف بزرگ الهى، جهاد را در راه آن، از آغاز زندگى شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگى به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازى زیست و با سرافرازى شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بى‌هیاهوهاى ى و خودنمایی‌هاى شیطانى براى خدا به جهاد برخیزد و خود را فداى هدف کند نه هوى‌، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خداى بزرگ با آبرو رفت.»(صحیفه امام/ ج14/ ص478).

    همچنین به تعبیر سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی: هزاران سال از آغاز حیات بشر بر این کره خاکی می گذرد؛ و همه ی آنان که پیش از این بوده‌اند، مُرده‌اند؛ ما نیز خواهیم مُرد و بر مرگ ما نیز هزاران سال خواهد گذشت. خوشا آنان که مردانه مُرده‌اند! و تو ای عزیز! می‌دانی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه زیسته باشند.»(کتاب گنجینه‌های آسمانی، گفتارهای روایت فتح)؛ سال‌ها بعد بزرگ‌مرد دیگری از جنس شهید چمران، یعنی شهید حاج قاسم سلیمانی بر این نوع مرگ هنرمندانه تأکید داشت که: برای شهید شدن باید شهید زندگی کرد.»

     

    سرّ زیست چمرانی و شهید زندگی کردن

    اصلی‌ترین شاخص در سبک زندگی شهدایی، این است که شهدا به حقیقت عبودیت رسیده‌اند. در حدیث معروف، وقتی عنوان بَصْری» از محضر امام صادق علیه السلام سؤال می‌کند: مَا حَقِیقَةُ اَلْعُبُودِیَّةِ؟» حضرت فرمودند: حقیقت بندگی سه چیز است: نخست آنکه انسان برای خود ملکیتی نبیند، و هر آنچه هست و دارد را از خدا بداند و باید آن را برای خدا و در جایی که خدا خواسته قرار دهد، تلاش و کار را برای خدا خالص کند و جز خدا در مُخیله‌اش نباشد (أَنْ لاَ یَرَى اَلْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اَللَّهُ مِلْكاً لِأَنَّ اَلْعَبِیدَ لاَ یَكُونُ لَهُمْ مِلْكٌ یَرَوْنَ اَلْمَالَ مَالَ اَللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اَللَّهُ بِهِ).

    دوم آنکه به سود خویش مصلحت اندیشی نكند و همه تدبیرش را به خدا واگذارد و معتقد باشد که عبد است و هر جا مرضی نظر خدا باشد حضور یابد و غائب نباشد (وَ لاَ یُدَبِّرُ اَلْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً). اگر انسان تدبیر امورش را به خدا واگذار کند، مصائب هم برای او آسان می‌شود، اگر انسان تکلیف‌گرا باشد و تکالیف الهی را با احساس مسئولیت انجام دهد دچار خودبرتربینی و غرور نمی‌شود.

    سوم آن است که انسان دائماً به انجام واجبات و ترک محرمات مشغول باشد، تکلیف‌گرایی و مسئولیت‌پذیری داشته باشد؛ اگر انسان برای خود مالکیت قائل نباشد، می تواند انفاق کرده و از جان بگذرد. شهید چمران در پنجاه سالگی و حاج قاسم در 62 سالگی یعنی سنین بازنشستگی و نزدیک به بازنشستگی و استراحت به شهادت رسیدند، و این یعنی همه وقت خود را برای خدا گذاشته بودند(وَ جُمْلَةُ اِشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ.(بحار الأنوار/ ج1/ ص224)). واقعا مصداق حقیقة العبودیة، شهدایی مثل چمران و حاج قاسم‌اند.

    در زمانه این دو شهید، هیچ محاسبه مادی به نفع آنها نبود و کارهای آنها تنها با انگیزه عقلانیت الهی درست بود؛ چرا كه بسیاری دنبال مقاصد دنیوی و حزبی خودشان بودند، ولی چمران و حاج قاسم دنبال اهداف خود بودند. معیار حرف زدن و تصمیم‌گیری‌های شهید چمران و شهید سلیمانی، طبقه‌بندی مادی نیست؛ چرا كه آنها عکس پیشرفت مادی حرکت می‌کردند. زندگینامه آنها در سیر معی که بسیاری از ما پیش می‌رویم، پیش رفت؛ چمران از آمریکا به مصر و سپس به لبنان و جبهه‌های ایران می‌رود و حاج قاسم با درجه سرلشگری، سنگر به سنگر مدافعان حرم دوشادوش و هم‌نفس رزمندگان می‌دود و می‌جنگد؛ هر دو اهل ورود در محاصره‌های دشمن و شکستن آنها بودند.

    همانطور که شهید چمران اولین هسته‌های مقاومت انقلابی را تشکیل داد؛ و می توان گفت كه چمران بنیانگذار حزب الله و انتفاضه حماس است، حاج قاسم نیز تکمیل کننده این راه می‌باشد؛ لذا همانگونه که جناب سید حسن نصرالله می‌گوید: من تربیت شده امام موسی صدر و چمران هستم و تحت طرز تفکر این دو، بزرگ شده‌ام.» با روحیه‌ی عاشقانه‌ی برآمده از عمق اخوت ایمانی با حاج قاسم انس داشت. ما امروز و در گام دوم انقلاب، بیش از پیش نیازمند چمران و حاج قاسم هستیم، چمران و حاج قاسم مردانی نه برای گذشته بلکه برای آینده‌اند.

       

    امام خمینی و شهید چمران

    تجلی عبودیت انقلابی در مناجات‌نامه‌های شهیدان چمران و سلیمانی

    همانطور که شهادت این دو شهید- چمران و سلیمانی- انسان‌ساز» است؛ دست‌نوشته‌های مناجاتی این دو شهید نیز با هم شباهتی شگفت دارند و عنصر عبودیت، محبة الله و اخلاص در تمام نوشته‌های‌شان موج می‌زند. بازخوانی نوشته‌های آنها تقویت کننده ایمان حُبّی است. ایمان حُبّی بالاترین درجه ایمان است: وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»(بقره/ 165)

    بخشی از مناجات‌نامه شهید مصطفی چمران:

    خدایا عذر می‌خواهم از این که در مقابل تو می‌ایستم و از خود سخن می‌گویم و خود را چیزی به حساب می‌آورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد! خدایا آنچه می‌گویم از قلبم می‌جوشد و از روحم لبریز می‌شود. خدایا دل شکسته‌ام، زجر کشیده‌ام، ظلم زده‌ام، از همه چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم، در مقابل آینده‌ای تیره و مبهم و تاریک فرو رفته‌ام، تنها تو را می‌شناسم، تنها به سوی تو می‌آیم، تنها با تو راز و نیاز می‌کنم.

    خدایا از آنچه کرده ام اجر نمی خواهم و به خاطر فداکاریهای خود بر تو فخر نمی‌فروشم، آنچه داشته‌ام تو داده‌ای و آنچه کرده‌ام تو میسرنمودی، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم.

    تو ای خدای من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نا امیدی دست مرا گرفتی و هدایت کردی. در ایامی که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی. خدایا تو را شکر می کنم که مرا بی نیاز کردی تا از هیچکس و از هیچ چیز انتظاری نداشته باشم. خدایا تنها با تو راز و نیاز می‌کنم و به سویت می‌آیم».

    بخشی از مناجات‌نامه شهید حاج قاسم سلیمانی: ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

    خداوندا! . این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.

    عزیزم! من از بی‌جاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام،  تو خود می‌دانی دوستت دارم. خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن.»[ایجنا]

                 

    درسی از امام خمینی (س) / چمران شرف را بیمه کرد

        جان کلام این جا است که حضرت امام که درباره چمران با قطعیت و قاطعیت سخن می راند، با نوعی آرزومندی برای خویش چنین عاقبتی را مطرح می سازد که: او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر. و اما، ما می‏ توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند»

    شهید چمران

    هنر آن است که بی‏ هیاهوهای ی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی‏، و این هنر مردان خداست.» این فراز قسمتی از پیامی به مناسبت شهادت شهید بزرگوار مصطفی چمران است که بر خامه خمینی کبیر جاری شده و در کنار سایر مطالب از این دست، مجموعه ای منحصر به فرد و آموزنده را از تعاریف نسبت به شخصیت یک فرد ارائه می کند که: ضمن آنکه بزرگی شخصیت چمران عزیز را می رساند، بسیار پند آموز و سازنده است و با در نظر گرفتن این امر که حضرت امام (س) اهل غلو و تعریف و تمجید بی مورد نبودند، برحلاوت و دلنشینی آن افزوده می شود. در این جا به جا است اگر به این سؤال بپردازیم که حضرت امام با چه عباراتی به تعریف از چمران می پردازند؟ و جهت و مقصود از به کارگیری این عبارات چیست؟
    در پاسخ باید گفت: اولین جائی که درآثار حضرت امام این موضوع رخ می نماید، در تاریخ ۱۳شهریور ۱۳۵۸است که با استناد به اوصاف مردم کردستان از خوشرفتاری چمران با آنها چنین می فرمایند: . تشکر می‏ کنند از وضع معاشرت اینها با آنها. همان دیشب در رادیو راجع به آقای چمران بود که از آن تعریف کرده بودند که چه قدر با ما خوشرفتاری می ‏کند. لشکر اسلام است دیگر، لشکر اسلام که بدرفتاری نمی‏ کند.» (صحیفه امام؛ ج ‏۹، ص ۴۱۹)
    اوضاع و احوال آن روزهای کردستان و قضایای پاوه و آن همه قصاوت و سنگدلی گروههای معارض با سپاهیان اسلام و در کنار آن بروز و ظهور این روش، یقینا نشان دهنده ی اعمال و انتخاب آگاهانه کردارها در راستای هدف مقدسی است که کردار را ماندگار و مثال زدنی و رفتار سردار بزرگ اسلام حضرت مالک اشتر را تداعی می کند.
    مورد بعد عبارات به کار گرفته شده در پیام به مناسبت شهادت چمران است. در این پیام عبارات و جملاتی خودنمائی می کند که اوج تعالی شخصیت چمران را به عنوان اسوه ای حسنه معرفی می کند: سردار پر افتخار اسلام، مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی، جنگجوی پرهیزکار، معلم متعهد، دارای عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای ی، صاحب عقیده به هدف بزرگ الهی، دارای زندگی سراسر جهاد در راه عقیده و هدف، دارای حیات آمیخته به نور معرفت و پیوستگی به خدا، واجد هنر برخوداری از خلوص در جهاد در راه هدف و دور بودن از هواهای نفسانی در این باب که اورا در زمره مردان خدا قرار می دهد، در مجموع چمران را در اندیشه حضرت امام خمینی(س)، در جایگاه بی نظیری قرار می دهد که منحصر به مجاهدان این چنینی راه خدا و از جمله شهید چمران است.»
    چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای ی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بی‏ هیاهوهای ی و خودنماییهای شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی‏، و این هنر مردان خداست.»
    اما جان کلام این جا است که حضرت امام که درباره چمران با قطعیت و قاطعیت سخن می راند، با نوعی آرزومندی برای خویش چنین عاقبتی را مطرح می سازد که: او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر. و اما، ما می‏ توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند.»‏ (صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۴۷۸ - ۴۷۹ )
    اما درس آموزتر از همه، انذار حضرت امام به تعدادی از مبارزین قدیمی است که بعضا هم در مقطعی با آن شهید بزرگوار همراه بوده اند و از اعتبار بالای چمران و موضوعات تاریخی چنین یادآوری می فرمایند که البته برای همه عبرت گیرندگان آموزنده و وسیله عبرت است:            
     من در حالات همه ‏تان مطالعه کردم و می‏ کنم و نمی‏ خواهم که منتهی بشود آن رأیی که من دارم به اینکه شما- خدای نخواسته- دیگر در فکر اسلام نیستید، و همه فکر خود هستید. مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ مگر شماها چه قدر می‏ خواهید عمر بکنید؟ مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضا خان و محمد رضا خان بیشتر می‏ شود؟ عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ. تاریخ معلم انسان است.
    تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع می‏ شود. شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید.» (صحیفه امام؛ ج ‏۱۴، ص ۴۹۱)یکی از همرزمان شهید دکتر چمران " کمال عون" در خاطره ای جالب نقل می کند: حقیقت این است که در هنگام ورود شهید دکتر چمران به لبنان  ایشان چیز زیادی در خصوص امام موسی صدر نمی دانست و قصد داشت تنها یک سال بماند اما بعد از گذشت یک سال و تجربه نمودن امور بسیاری با شخصیت امام موسی صدر آشنا شد  به همین خاطر هنگامی  که دکتر چمران قصد رفتن به لبنان را داشت او به امام خمینی می گوید : از من در خواست کرده اند که به لبنان رفته و به امام موسی صدر کمک کنم آیا من آنجا بروم؟ و حضرت امام خمینی با قاطعیت در جواب ایشان می فرمایند : اگر نروی گناه کرده ای. 

    منبع:  مصطفی چمران مردی برای تمام فصول نرگس علی مردانی ، ص۶۱



    اشاره: در نظام مدیریت فرهنگی انقلاب و جمهوری اسلامی، روز میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، روز زن» و روز مادر»؛ و روز میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها؛ روز دختر» نامیده شده است. این اقدام نمادین، علاوه بر اینکه گویای جایگاه والای نهاد خانواده در منظومه فکری و فرهنگی نظام اسلامی ایران است؛ حاکی از نگاه ویژه‌ی فرهنگی و اجتماعی گفتمان انقلاب اسلامی، به محور و قطب خانواده -یعنی مادران و دختران- نیز هست.
    ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر - ایرنا

      در اصلی‌‌ترین و متقدم‌ترین کتاب‌های حدیثی شیعه یعنی کتاب کافی، بابی با عنوان فَضْلِ الْبَنَات»(الكافی/ ج6/ ص4- 7)‌ وجود دارد؛ از این رو اینکه از قدیم الأیام، در برخی از فرهنگ‌ها، باوری عوامانه، پسر و جنس مذكر را بر دختر و جنس مؤنث برتری می‌دادند، در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام باوری جاهلانه و منحط است. همان‌گونه که قرآن در اخلاقیات عصر جاهلیت می‌فرماید: وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِیمٌ یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ.»(نحل/ 58- 59). قرآن دوبار اصلِ وجود دختر را، بشارت معرفی می‌کند، امّا جهالت و خرافات، این بشارت را مایه ذلّت مى‌شمرد.

     

    سیری در روایات دخترانه

    (1)     امام صادق علیه السلام به فردی فرمودند: به من خبر رسیده از این كه دخترى براى تو زاده شده، ناراحتى. چرا ناراحت شده‌ای؟ آن دختر، گُلى خوشبو است كه عطر او مى‌بویى [وجود او، زندگی تو را عطرآگین و با طراوت می‌نماید] و روزى‌اش تضمین شده است. پیامبر خدا، خود، پدر چندین دختر بود.

    (2)     همچنین امام صادق علیه السلام به کسی که تازه ازدواج نموده بود فرمودند: زندگی مشترک را چگونه دیدى؟ عرض کرد: هر خیر و برکتی که در بانوان است، من در همسرم دیده‌ام، فقط اینکه او به من خیانتی كرده است. حضرت با تعجب پرسیدند: چه خیانتى؟ عرض کرد: دختر زائیده است. حضرت با ناراحتی فرمودند: گویا از دختر خوشت نمی‌آید که چنین سخن می‌گویی با اینکه خدای متعال مى‌فرماید: .لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً»(نساء/ 11)- شما نمى‌دانید كدام یك براى شما سودمندترند-.

              فرض كن اگر خداوند به تو چنین وحى مى‌كرد: آیا من براى تو انتخاب كنم یا خودت انتخاب مى‌كنى؟ تو در جواب خداوند چه مى‌گفتى؟ آن مرد عرض كرد: مى‌گفتم: پروردگارا! تو براى من انتخاب كن. حضرت فرمود: حالا هم خدا این دختر را براى تو انتخاب كرده است.

              در داستان همراهی حضرت موسی و خضر علیهما السلام،(کهف/ 60- 82)، قرآن در خصوص تصرف دوم حضرت خضر که پسر بچه ای را کشت(إِذا لَقِیا غُلاماً فَقَتَلَهُ.‌(کهف/ 74)) می‌فرماید: حضرت خضر در تبیین کار خود به حضرت موسی فرمود: من این کار را به دل‌خواه خود نکردم بلکه دستور خدای متعال بود(وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری(کهف/ 82))، آن پسر بچه را به این دلیل کشتم که اگر بزرگ می‌شد، کافر می‌گشت و پدر و مادر خویش را به کفر می‌کشاند»(وَ أَمَّا الْغُلامُ فَكانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ كُفْراً.(کهف/80)). اما خداوند به جاى آن پسر، فرزندى پاك‌تر، بهتر و با محبّت‌تر به آن پدر و مادرش می‌دهد.»(فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَكاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً.(کهف/ 81)) حضرت امام صادق علیه السلام در ادامه فرمودند: این فرزند پاك‌تر، بهتر و با محبّت‌تر، دختری بود که هفتاد پیامبر از او به دنیا آمدند.»(أَبْدَلَهُمَا اللَّهُ بِهِ جَارِیَةً وَلَدَتْ سَبْعِینَ نَبِیّاً).

    (3)     یکی از اصحاب امام هادی علیه السلام نیز وقتی به آن حضرت نامه نوشت که: من، فرزندى در راه دارم، از خدا بخواهید كه پسرى روزى‌ام كند. امام علیه السلام در پاسخ وى نوشتند: چه بسا دخترى كه از پسر بهتر باشد»(رُبَّ ابنَةٍ خَیرٌ مِن ابنٍ). و براى او دخترى زاده شد.

    (4)     به همین جهت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در فرمایش‌های متعددی، دختران را چنین توصیف فرموده‌اند: دختران، چه فرزندان خوبى هستند؛ مهربان(مُلْطِفَاتٌ)، مددکار(مُجَهِّزَاتٌ)، اهل انس و الفت(مُونِسَاتٌ)، با بركت(مُبَارَكَاتٌ) و خوش‌تربیت(مُفَلِّیَاتٌ) مى‌باشند.  دختران دلسوز(المُشفِقاتُ) و همدم‌هایی گران‌بها(المُؤنِساتُ الغالِیاتُ) هستند.»

    (5)     به همین دلیل حضرت فرمودند: از مباركىِ زن این است كه فرزند نخست او، دختر باشد.»  و حضرت ابراهیم آرزوی داشت دختری داشته باشد تا با رأفت و شفقت دخترانه‌اش، همواره به یاد آن حضرت باشد.  و اساسا در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، علاقه به فرزند دختر، از نشانه‌های ایمان معرفی شده است و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده‌اند: جز مؤمن، كسى دختران خود را دوست نمی‌دارد.»

    (6)     همچنین در این فرهنگ متعالی، دختردارى، نوعى عبادت و كار نیك محسوب مى‌شود؛ چرا که امام صادق علیه السلام فرمودند: پسرها نعمت‌اند و دخترها نیكى. خداوند، از نعمت‌ها سؤال مى‌كند و بر نیكى‌ها پاداش مى‌دهد.»  و به همین جهت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله توصیه کردند: در تهیه مایحتاج خانواده‌. ابتدا به نیازهای دختران خویش توجه نمایید و برای آنها خرید نمایید؛ زیرا شاد کردن دختران، ثواب آزاد کردن فرزندان حضرت اسماعیل را از بردگی و اسارت دارد. .

    (7)     تربیت دختران در تراز سبک زندگی اسلامی نیز اهمیتی مضاعف دارد و پیامبر صلی الله علیه و آله در روایات متعددی بر آن تأکید داشته‌اند. به عنوان نمونه فرمودند: چه خوبْ فرزندانى هستند دخترانِ در حجاب! هر كس یكى از این دختران با حجاب و عفاف را داشته باشد، خداوند، وجود آن دختر را براى وى مانع آتش دوزخ‌ قرار مى‌دهد و هر كس دو تا داشته باشد، خداوند، به خاطر آنان، او را وارد بهشت مى‌سازد. .»  علت این فرمایش بدان جهت است که دختران امروز، همسران و مادران فردای جامعه‌اند، و سلامت فکری و اخلاقی دختران امروز در تراز سبک زندگی ایمانی، مهم‌ترین زمینه و عامل برای سلامت جامعه ایمانی آینده است.

    میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر مبارک


    برنامه دشمن برای دختران ایران اسلامی

    رابرت مُرداک» یهودی صهیونیست مشهور به غول رسانه‌ای و امپراطور رسانه‌ای دنیا، کسی که دارای ۶۰  شبکه تلویزیونی، که روزانه حداقل ۳۰۰ میلیون مخاطب دارد و همچنین مالک، پشتیبان و ت‌گذار ۱۰۰ رومه و مجله مشهور و شبکه‌های خبری معروف و مؤسس و سهامدار عمده‌ی ده‌ها شبکه و سایت غیر اخلاقی و مستهجن است.

    او در مصاحبه‌ای در سال 2010، گفته است: برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به نام خانواده» هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر» را در دستور کار خود قرار دهم. چون در ایران، مادرِ خانواده همه چیز را مدیریت می‌کند؛ از این رو اگر بتوانیم مادر را به لجن بکشیم، تمام جامعه به لجن کشیده خواهد شد. ما این کار را از طریق سریال‌های نمایشی برای مادران فعلی و مادران فردای جامعه‌ی ایرانی انجام می دهیم.

    از این رو می‌بینیم از دهه گذشته ساخت سریال‌هایی که موضوعاتش برای دختران و خانم‌ها جاذبه دارد و اصطلاحا به سریال‌های ترکیه‌ای و کره‌ای معروف شده است، یکی از ابعاد جنگ نرم فرهنگی دشمن شده است. یکی از اصول سریال سازی که در دنیا پذیرفته شده ‌است، این است که اگر سریالی بتواند با خانم‌ها در خانه ارتباط برقرار کند، به تدریج همه‌ی خانواده را جذب می‌کند.

    ژانر و تِمِ این سریال‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های خصوصی، عموما موضوعات نه و عاطفی دارد و در آن مولفه‌های جذب ن به شدت رعایت شده است، تا بتواند فرایند همذات‌پنداری» را تحقق بخشد. حتی برای خانواده‌های نسبتا مقیدتر نوعا سریال‌های ترکیه‌ای و کره‌ای که به فرهنگ شرقی ما تا حدودی نزدیک‌ترند، ولی با همان تِمْ‌های ضد اخلاقی ساخته می‌شود. رویکرد رایج این سریال‌ها عبارت است از:

    1.       سست نشان دادن بنیاد خانواده.

    2.       سخیف جلوه دادن شغل خانه‌داری و فرزندپروری.

    3.       نفی هرگونه تقیدات مذهبی و دینی.

    4.       ترویج بی بندوباری، بی‌حیائی و بی‌غیرتی.

    5.       قبح‌زُدایی از روابط نامشروع.

    6.       اشاعه پدیده فرزندان نامشروع و حرام‌زاده.

    7.       عادی‌سازی خیانت به همسر و عشق و هوس‌های چند ضلعی.

     

    اصلی‌ترین راهکارهای مقابله

    (1) امام ‌ای: جواب کار فرهنگىِ باطل، کار فرهنگی حقّ است. در مقابل کسی که از ابزار فرهنگی استفاده می‌کند، ابزار فرهنگی لازم است.»(21/ 06/ 1373)؛ آیت الله جوادی آملی در دیدار با یکی از کارگردانان مطرح کشور - آقای مجید مجیدی- نکته‌ای جالب توجهی گفتند: اگر فرضاً کسی به صورت پیامبر در این عصر مبعوث می‌شد، گزاف نبود که با زبان هنر، سینما و رسانه بیاید. فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْكُمْ.»(بقره/194)

    (2) پرهیز از اقدامات انفعالی و رقابتی و کپی‌کاری از برنامه‌های ماهواره.

    (3) بصیرت‌بخشی اقناعی به مردم از طریق محافل و رسانه(سخنرانی، تحلیل گری، مستند سازی، بیان احکام، تقویت بنیه های معرفتی نسل نو، تکثیر فرصت ها و اماکن تبلیغی سنتی و نو.)

    (4) آموزش مستقیم و غیر مستقیم عوامل تحکیم و هشدار نسبت به عوامل تزل خانواده.

    (5) تبلیغ ازدواج آسان(عاقلانه، به‌هنگام و ساده).

    (6) تربیت و دانش افزایی نیروهای فرهنگی، ارزشی، اهل هنر و قلم، صاحب فکر و ایده برای تولیدات متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی. تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب  دختران آفتاب»، به عنوان هنرمندی در طرح مسائل فکری ن در قالب داستان در همین راستا است.[ایجنا]                                                                                                                                                                                                                                          حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـجری قمری،  25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.

     از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا  ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.

    حضرت معصومه به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.

    اطلاق معصومه» بر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع)

    نام حضرت معصومه، فاطمه است. در کتاب های روایی و تاریخی نیز، از آن حضرت با عنوان فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) یاد شده است،امّا صدها سال است که آن حضرت با این لقب مشهور هستند، و این لقب نزد ایرانیان تبدیل به اسم برای ایشان شده است.

    حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.

    لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است، می توان مرتبه ای از عصمت ، نه در حد ائمه برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.

    ورود حضرت معصومه (س) به قم

    در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.

    حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال 201 هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.

    به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 201  هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند و در محلى که امروز میدان میر» نامیده مى شود در منزل موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.

    آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.

    سالروز ولادت حضرت معصومه (س ) در تقویم ملی ایران به نام روز دختر و برای ارج نهادن به این قشر وسیع از جامعه نامگذاری شده است. روزی، هر چند نمادین می‌توان پای درد و دل دختران جوان نشست و به فکر راه چاره‌ای برای رفع مشکلات آنان بود. زیرا این دختران، مادران فردای این مرز و بوم هستند.


    نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده,نماز ماه ذی‌القعده,نماز توبه ماه ذی‌القعده

    برای خواندن نماز روز یکشنبه ماه ذی‌القعده پاداش های بسیاری ذکر شده است
    نماز روز یکشنبه ماه ذی‌القعده از جمله اعمال این ماه پر برکت است که پاداش‌هایی نظیر وسیع‌ شدن قبر، بخشیده شدن ذریه، وسعت روزی و با ایمان از دنیا رفتن برای آن ذکر شده است.

    فضیلت خواندن نماز یکشنبه ذی القعده:

    یکی از ماه‌های طلایی که ندامت توبه کننده و دعای حاجتمند در آن به شایستگی پذیرفته می‌شود ماه ذی‌القعده است، ماه حرامی که باب رحمت الهی در روز و شب آن به روی بندگان باز است، ماهی که می‌توان در آن به سوی معبود بازگشت و بار گناهان را بر زمین نهاد و رحمت و عنایت خداوندی را به آغوش کشید.

    برای ماه پر برکت ذی‌القعده یکی از اعمالی که ذکر می‌شود، نماز روز یکشنبه این ماه است که پیامبر اکرم(ص) برای بجا آورنده آن بشارتی نیکو داده است: هر کس آن را بجا آورد توبه‌اش پذیرفته مى‌شود و گناهانش آمرزیده مى‌شود و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده‌اش خواهد بود و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقى دارند، از وى راضى شوند و با ایمان از دنیا مى‌رود و قبرش براى او وسیع و نورانى شود و پدر و مادرش از او راضى شوند و آن‌ها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند، ذریه او نیز بخشیده شوند و روزى او وسیع شود، فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند و به آسانى جانش را بگیرد».

     

    وقت نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده:
    زمان اصلی خواندن این نماز یکشنبه ماه ذی القعده است و در هر ساعتی از روز می‌توان آن را خواند. و مطابق فراز انتهایی روایت، اگر در یکشنبه سایر ماهها نیز این نماز به جای آورده شود همین پاداش را خواهد داشت.

     

    نحوه خواندن نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده:
     در همین رابطه انس بن مالک می‌گوید: رسول خدا(ص) در یکشنبه ماه ذیقعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم! کدام یک از شما می‌خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می‌خواهیم توبه کنیم.

    فرمود: غسل کنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز- در هر رکعت یک بار حمد»، سه بار توحید» و هر کدام از دو سوره معوذتین(فلق و ناس)  را یک بار- بخوانید، سپس هفتاد بار استغفار کنید و آن را به لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» ختم کنید. آن گاه بگویید: یا عزیزُ یا غفار، اِغفِرلی ذُنوبی و ذُنوبَ جَمیعِ المُومنینَ و المُومِنات، فَاِنّه لا یَغفِرُ الذُّنوبَ الّا اَنت».

    سپس فرمود: هر بنده‌ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می شود: ای بنده خدا! عمل خود از نو آغاز کن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد و فرشته‌ای از زیر عرش به او خطاب می‌کند: ای بنده! خجسته باد بر تو و فرزندان تو! و فرشته‌ای دیگر ندا می‌کند: ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند شد و فرشته‌ای دیگر ندا می‌کند: ای بنده! تو مؤمن از دنیا می‌روی و دین تو از تو گرفته نمی‌شود و قبر تو گشوده و نورانی می‌شود.

    و فرشته‌ای دیگر ندا می‌کند: ای بنده! پدر و مادر تو از تو راضی خواهند شد، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گشوده و فراوان خواهد بود.

    و جبرئیل ندا می‌کند: من همراه با فرشته مرگ می‌آیم و به او سفارش می‌کنم که با تو به نرمی رفتار کند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد کرد و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.

    عرض کردیم: ای رسول خدا! اگر بنده‌ای این عمل را در غیر این ماه انجام دهد، چه اثری خواهد داشت؟ فرمود: همانند آن چه توصیف کردم برای او خواهد بود و این سخنان را جبرئیل آن گاه که خداوند مرا به آسمان(معراج) برد، به من آموخت.[بیتوته]یکشنبه 16 تیر 1398 - 08:50

    نماز

    منابع:

    1- قمی، مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیقعده، نماز روز یکشنبه، ص۳۴۴.
    2- قمی، مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیقعده، نماز روز یکشنبه، ص۳۴۴.
    3- ابن طاووس، اقبال الإعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۸.
    4- ابن طاووس، اقبال الإعمال، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۳.


    اشاره: یکی از اامات کار در قرارگاه‌های فرهنگی، کار گروهی و دسته جمعی و اصطلاحاً تشکیلاتی کار کردن است. در میان نام‌آوران این عرصه نام شهید بهشتی بر تارک انقلاب می‌درخشد. چه خوب است که به مناسبت شهادت مظلومانه‌شان به این موضوع بپردازیم؛ و چه خوش‌تر آنکه خصوصیات این شهید والامقام را در این باره از کسی بشنویم که آن‌ها را به تمام معنا نوش کرده و بهره برده است. امام ‌ای در سال‌های دهه شصت، به فراخور، مواردی را ذکر کرده‌اند. پنج خصوصیت تشکیلاتی از آیت‌الله شهید دکتر بهشتی احصاء شده که در ذیل می‌آید؛

     

    خصوصیت اول؛ عادت به کار دسته جمعی و محور کار دسته جمعی قرار گرفتن

    یکی از خصوصیات بارز شهید بهشتی، عادت به کار دسته جمعی و محور کار دسته جمعی قرار گرفتن بود، کاملا به جاست که اینجا شخصیت شهید بهشتی را از این دیدگاه تحلیل کنیم. شاید بتوانم من بگویم که همه ویژگی‌های یکی مدیریت دسته جمعی را ایشان داشت، نه فقط کار دسته جمعی که خصلت‌های کار دسته جمعی هم در او باشد. اولا روی خصلت‌های کار دسته جمعی من بگویم، یکی از بارزترین خصلت‌های کار دسته جمعی این است که آدم بتواند از عقیده خودش در مقابل عقیده جمع صرف نظر کند، یعنی تشخیص جمع را بر تشخیص خودش غلبه بدهد و آقای بهشتی این جوری بود. ایشان با اینکه یک آدمی بود که تقریبا در همه مسائلی که مطرح می‌شد، یک نظری داشت. آدمی که بنشیند، هیچ نظر نداشته باشد نبود. نمی گویم حالا در همه جا آن نظری که ایشان داشت، یک نظر صد درصد درستی بود، اما بالاخره آدمی بود که فکر داشت، نظر داشت در هر قضیه ای که مطرح می‌شد. با وجود اینکه آدم نظرداری بود من منفعل نبود در مقابل قضایا، خیلی از اقوات می‌شد که نظر دیگران را وقتی که مثلا تشخیص داده می‌شد، جمع تشخیص می‌داد که آن نظر بهتر است، ایشان کاملا قبول می‌کرد. یک یخصوصیت این چنینی داشت.

    در اولین جلسه ای که ما در مشهد درباره مسائل مربوط به تجمع و تشکل با هم داشتم(16/3/64) در تابستان سال پنجاه و شش با دو نفر از برادرانمان، صحبت تشکیلاتی شد که ما چرا، مبارزین چرا، تشکیلاتی ندارند؟ (31/5/61)

    من یادم می‌آید یک شب در مسجد الجواد یک سخنرانی کردم، شب عاشورا بود. یک سخنرانی بسیار پرشوری. مرحوم طالقانی، مرحوم مطهری، و بعضی از اساتید دیگری که جزو بزرگان بودند، در آن جلسه خیلی تحسین کردند، تشویق کردند که عجب سخنرانی ای بود. آمدم منزل، یکی از دوستان مبارزمان آمد گفت : تو فهمیدی امشب چه کار کردی؟ گفتم : بله، مثل این که می‌گفتند سخنرانی خیلی خوبی بود. گفت : بله سخنرانی خیلی خوبی بود برای سازمان‌ها و گروه‌های چپ. گفتم : چطور؟ گفت : برای خاطر اینکه شما این دل‌ها را آتش زدید و ولشان کردید. شما سخنرانی کردید از امام حسین و از حرکت پرشور عاشورا و از اسلام، که به ما می‌گوید با ظلم مبارزه بکنید و از قرآن، که به ما می‌گوید با بدی سازش نکنید و از جان، که ودیعه ای است در دست انسان‌ها و باید در راه خدا بریزند و از من رأی سلطانا جائرا» ؛ اینها را به مردم گفتی بعد آمدی بیرون، آنها را رهایشان کردی. خب، این جوان مننتظر است یک جایی برود این متاع را عرضه کند. شما که تشکیلات ندارید، سازمان ندارید، آنها سازمان دارند، می‌آیند دامی می‌گسترانند، از این زمینه مساعدی که شما آماده کردید آنها استفاده می‌کنند.

    من ناگهان احساس کردم سرمان کلاه رفته. ده شب در مسجد سخنرانی می‌کردیم، حرف می‌زدیم، مطلب می‌گفتیم، اما رها می‌کردیم جوان را. نه به سؤالش پاسخ می‌دادیم، نه به اشکالش جواب می‌دادیم، نه هدایتش می‌کردیم، نه آموزشش می‌دادیم، می‌رفت می‌افتاد توی دام تشکل‌های دیگر – چه تشکل‌های چپ، چه تشکل‌های راست – همه خسارتی که ما کردیم از این باب است. شما خیال می‌کنید که ایدئولوژی‌ای که توده‌ای‌ها و منافقین و پیکاری‌ها و چریک‌های فدایی و به – و به اصطلاح فدایی و – دیگران دادند، ایدئولوژی محکمی بود؟ ابدا، والله این قدر پوچ است این ایدئولوژی‌ها که هر کسی یک مقدار فکر کند، پوچی آن را خواهد فهمید. پس چرا به دام افتادند؟ چون ما این طرف سازماندهی نداشتیم، تشکل نداشتیم. ما رها کردیم، همین طور رفتند آنها. آمدند بنا کردند از این فضای مناسب و مساعد هیجانی و احیانا حتی فکری که ما فراهم کرده بودیم، استفاده کردند. یکی را زودتر بردند و یکی را دیرتر ؛ ما این تجربه را کردیم، ما این ضرر را بردیم، می‌خواهیم لایلسع العاقل من جحر مرتین »(من لا یحضره الفقیه/ باب النوادر)(7/4/63)

    مخصوصا ون که عمده‌ترین مبارزین در آن روزها آنها بودند، و اداره می‌کردند بقیه کارهای مبارزات را در سطح توده مردم، اینها چرا هیچ با هم متشکل نیستند، کاری ندارند؟ یک نفر آنجا پیشنهاد کرد، از این سه نفر، که بیاییم تشکیلات را به وجود بیاوریم. بعضی دیگر گفتند که آخر می‌شود، نمی شود، آن یک نفر اصرار کرد، بالاخره قرار بر این شد که یک تشکیلاتی انجام بشود. باز در همان جلسه گفته شد که اگر آقای بهشتی در این تشکیلات باشد، این تشکیلات عاقبت به خیر خواهد شد و به جایی خواهد رسید. تصادفا آقای بهشتی در مشهد بود. گفتیم پس پا شویم برویم الآن پیش آقای بهشتی. از همان جلسه پا شدیم آمدیم سوار ماشین شدیم و آمدیم طرف منزل آقای بهشتی. داشتیم می‌رفتیم منزل آقای بهشتی، در خیابان دیدیم که آقای باهنر، سبزی و ماست و این چیزها برای خانه‌اش گرفته، آن هم دارد می‌رود. ما خبر نداشتیم که آقای باهنر هم مشهد است. نگه داشتیم و گفتیم آقای باهنر سوار شو. گفت: کار دارم.» گفتیم کار بی کار، این کار مهمتر است. ایشان آن چیزها را مثل اینکه به یک بچه ای، کسی که، همراهش بد داد، و آقای باهنر را هم سوار کردیم، رفتیم با همدیگر چهار نفری منزل آقای بهشتی. رفتیم آنجا در خانه. در زدیم و ایشان از در خانه آمد بیرون. آقای بهشتی هم بسیار منظم و مقرراتی بود تا پیش از انقلاب، البته بعد از انقلاب این قدر کار روی سر ایشان ریخته بود که این نظم و ترتیبی که همیشه دوستانمان همه از او یاد می‌کردند، به هم خورد در زندگی ایشان. اما آن وقت‌ها خیلی مقرراتی بود. آن ساعت ایشان با یکی قرار داشت. ما چهار تا رفیق‌های نزدیک ایشان، رفتیم دم در، ما را به خانه دعوت نکرد! از در خانه آمد بیرون و گفت: متاسفانه من الان کار دارم و نمی توانم.» گفتیم که کار مهمی است. گفت: به هر حال فردا قرار می‌گذاریم، یک روز که این کار دیر نمی شود.» گفتیم نه. فردا منزل ما قرار گذاشتند.

    پیش‌بینی جالب شهید بهشتی درباره آیت‌الله ‌ای در سال ۵۲

    آمدند منزل ما، ته سرشور(محله ای در مشهد)؛ و ما نشستیم آن مسئله را با آقای بهشتی مطرح کردیم،ایشان استقبال کرد. از خصوصیات آقای بهشتی این بود که در مسائل ذهنی کمتر می‌غلتید. تا یک بحثی می‌شد، می‌گفت حالا بیاییم شروع کنیم، یعنی از جای عملی ایشان شروع می‌کرد. صحبت کردیم که مثلا چه کسانی باشند، فلانی، ایشان گفتند: یا الله کاغذ بردارید، بنویسید چه کسانی باشند توی این جمع» بنده کاغذ و قلم آوردم، بنا کردم نوشتن.(31/5/61) ایشان گفتند: کسی را انتخاب بکنید که راحت حاضر باشد در جمع حل بشود. هیچ گونه خود» در او نباشد.» بنده آنجا یک مثالی زدم. گفتم باید مثل آن قندی باشیم که توی لیوان آب حل می‌شود که از بین نمی‌رود، شیرینی‌اش هست، خاصیتش هست، نیروبخشی‌اش هست، اما خودش را نشان نمی‌دهد، من» تویش نیست. حالا یکی پیدا بشود بخواهد یک نردبانی درست کند، من» را بکشد بالا؛ من خودش را. گفتند آره همین است. نشستیم با این حساب، گفتیم بسیار خب. گفت: حالا من هم، خود من را شما بسنجید، اسم مرا همین طور ننویسید، ببینید من اینجوری هستم یا نیستم یعنی خیلی دموکراتیک و جالب برخورد کرد ایشان در آن لحظه، که ما گفتیم بله، شما اینجوری هستید و اسم ایشان را در صدر آن لیست نوشتیم، یعنی واقعا اینجوری بود. اهل کار جمعی بود و اهل هضم شدن در جمع بود. علاوه بر اینها ایشان خصوصیات به اصطلاح اساسی یک مدیریت دسته جمعی را داشت. یکیاز اینها این بود که ایشان آدم با ابتکاری بود. هیچ وقت مدیر یک مجموعه که بخواهد یک کاری را انجام بدهد، نمی تواند ابتکار نداشته باشد، والا سر رشته کار را از دست خواهد داد. ایشان یکی آدمی بود که مظهر ابتکار بود. همیشه حرف نو و کار نو پیشنهاد می‌کرد و یک خصوصیت اینجوری داشت که اصلا کار پیشنهاد نوی او خیلی از اوقات محور مباحثات جمع و محور کار و تلاش جمع می‌شد.                                                                                                                  خصوصیت دوم؛ حلم

    یکی از خصوصیات ایشان که در این زمینه به او کمک می‌کرد، حلم ایشان بود. آقای بهشتی مردی بود به معنای حقیقی کلمه حلیم. حلم را غالبا نمی توانند معنا کنند. بنده آن معادل فارسی‌اش را پیدا کردم. آن وقت‌ها می‌گفتند که، ما مشهدی‌ها می‌گوییم – نمی دانم حالا شما هم می‌گویید یا نه، ما وقتی که در مشهد بودیم می‌گفتیم – فلانی جنبه دار است، با جنبه است؛ مراد، ظرفیت نفسانیاست. مراد از این کلمه جنبه‌داری که در مشهد خیلی معمول و رایج است، این است که فلانی ظرفیت نفسانی دارد، ظرفیت روحی دارد، به هر نسیمی برآشفته نمی شود. ببینید یکی عمق کم، مثلا بیست سانتر متر وقتی عمق آب هس، یک فوت هم می‌تواند موج ایجاد کند، اما وقتی که این عمیق شد، نه؛ بادهای خیلی تندتر از آن هم نمی تواند این را زیر و بالا کند. آقای بهشتی یک همچین آدمی بود. آدمی که از میدان در برود، اصلا نبود. ممکن بود در یک جلسه ای حتی اهانت به او بشود، که خب، بارها دیده بودند دوستان، دیده بودیم، اتفاق افتاده بود. ایشان آدمی بود که این تحمل را داشت که آن آدم اهانتش را بکند تا آخر، حتی آن ناله آخرش را هم بکند، ایشان سکوت کرده، بعد که او حرفش تمام شد، آن وقت حالا ایشان شروع کند. حالا بعد هم که شروع کند، تازه با اهانت متقابل نه، با دشنام متقابل نه، با استدلال و توجیه و اشتباه کردید و این جور نیست؛ یک آدم این جوری بود.

    این بسیار صفت مهمی است. آدم هایی که این ظرفیت نفسانی را ندارند، برای کار دسته جمعی آدم‌های مناسبی نیستند که زود بر آشفته بشوند از حوادث یا از (هر چیز دیگر) چه از اهانت، چه از ستایش، فرق نمی کند. حلم، آن ظرفیت و جنبه دار بودن، در همه جا اثر خودش را نشان می‌دهد، یکی هم ستایش می‌کند، تعریف می‌کند. توفقانی که از ستایش در انسان به وجود می‌آید، کمتر از توفانی که از خشم به وجود می‌آید، نیست. گاهی از آن هم بیشتر است، کاملاً غرق کننده است. نه؛ آدمی بود که به خصوص در آنجاهایی که اهانت و نمی دانم اینها بود، عجیب مظهر حلم بود واقعاً ایشان؛ و این خصوصیت کار دسته جمعی است. لذا آدمی که می‌تواند اهانت به خودش را تحمل کند، طبیعی است که حرف مخالف حرف خودش را راحت می‌تواند تحمل بکند؛ یعنی خوب گوش بدهد تا همه نظراتشان را بگویند و خودشان را تخلیه کنند؛ این نتیجه حلم او بود و این لازمه مدیریت یک کار دسته جمعی است.

     

    خصوصیت سوم؛ اتکای به نفس

    یکی از خصوصیات ایشان اتکای به نفس بود. من قبلا یک بعدی از این اتکای به نفس را به صورت شجاعت معنا کردم، تعبیر کردم. شاید بشود گفت که بیشترین مظهر این شجاعت، این بود که ایشان به خودش متکی بود؛ یعنی هیچ خودکم‌بینی نداشت، که این البته مربوط می‌شود به مسائل خانوادگی‌شان است. یعنی محیط خانوادگی‌اش یک محیطی نبود که این آدم در دوران کودکی احساس ضعف و عجز و توسری خوری و خود کم بینی کرده باشد، اصلاً. اگر چنانچه مثلا به ایشان می‌گفتند که آقا حالا شما را برای ریاست کل دنیا در نظر گرفتند، هیچ احساس نمی‌کرد که کوچکتر از این است. ممکن بود بگوید وقت ندارم مثلا، اما نمی گفت اِ، من برای دنیا؟ مگر می‌شود؟ ببینید، این جوری بود، یعنی حالت اتکای به نفس داشت، که این خیلی به ما کمک کرد در این جریان انقلاب. در جریان مبارزات قبل از پیروزی انقلاب و بعد هم، در برخوردها این خیلی به ما کمک کرد. می‌دانید، بتهایی که در ذهن‌های افرادِ آشنای به مسائل ی ساخته شده بود، خیلی دیر می‌شد اینها را کنار گذاشت. آقای بهشتی همه این مثلا شخصیت‌ها برایش عادی بودند. حالا نمی‌خواهم تعبیر دیگری بکنم. یعنی برای مقابله با حرفها و شخصها و مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها، آدمی بود که احساس آمادگی می‌کرد، احساس ضعف نمی‌کرد، اصلا و ابدا، کاملا احساس می‌کرد که آماده است آن کار را انجام بدهد. این آدم می‌تواند مدیر خوبی باشد و هیچ احساس خودکم بینی و احتقار نکند، واقعا خودش را حقیر نمی بیند. این هم یکی از خصوصیاتشان بود.

     

    خصوصیت چهارم؛ عقل

    یکی دیگر از خصوصیات آقای بهشتی، عقل بود؛ ایشان مرد عاقلی بودند. هیچ‌گونه چیزی که بشود بی‌هوشی و ساده‌لوحی تعبیر کرد، در او نبود. آدمی بود عاقل، متین، منطقی، هوشیارانه با مسائل برخورد می‌کرد، دقت‌ها را می‌فهمید، چیزهای ظریف را خیلی زود درک می‌کرد و منتقد می‌شد فورا؛ این ابزار خیلی مهمی بود که کار هر کسی نبود.

     

    خصوصیت پنجم؛ قدرت جمع بندی

    یکی از خصوصیات ایشان قدرت جمع بندی بود که من واقعا تا حالا هیچ کس را چنین ندیدم. گاهی دو تا حرف کاملا ضد هم را که مطرح می‌شد در جلسه، ایشان می‌گفت مثلا اینجوری. یک راهی بالاخره پیدا می‌کرد این دو تا ضد را به همدیگر می‌بست و یک جمع بندی پیدا می‌کرد. حقیقت این است که گاهی جمع بندی‌ها نه این بود، نه آن؛ اما راضی می‌کرد طرف را. این یک ابتکار بود و در جلساتمان دائم با این مسئله برخورد می‌کردیم، چون معمولا رئیس جلسات ما آقای بهشتی بود. هم در شورای انقلاب، ایشان رئیس شورای انقلاب بود قبل از ریاست بنی صدر البته، وقتی بنی صدر رئیس جمهور شد، خود ایشان گفتند که دیگر باید ایشان رئیس شورای انقلاب بشوند. قبلا آقای بهشتی بود و حتی آن وقتی هم که آقای طالقانی رئیس شورای انقلاب بودند، در حقیقت عملا چون ایشان نایب رئیس بودند، عملا اداره جلسه با آقای بهشتی و همه کار با آقای بهشتی بود. (16/3/64) بعد که آیت الله طالقانی وفات کردند، ریاست شورای انقلاب با اقای بهشتی بود، ایشان رئیس بود. بعد هم که شورای انقلاب مسئولیت را بعد از دولت موقت به عهده گرفت، باز رأی گیری شد، ایشان رئیس شورای انقلاب (شدند). اولا، ایشان گفت: رئیس اسم من را نگذارید؛ دبیر شورای انقلاب»؛ یعنی این یک تواضع بسیار بزرگی بود. خود ایشان هم امضا می‌کرد دبیر شورای انقلاب، بالاخره این جمع، یک نفری لازم دارد که مثلا اداره کند جمع را، نوبت بدهد، کاغذهایشان را امضا کند، نظم جلسه را حفظ کند، آن دبیر است اسمش. ایشان می‌گفت من دبیر جلسه ام، نمی گفت من رئیسم – با اینکه به ریاست او رأی داده شده بود – و امضا هم می‌کرد دبیر. (8/3/61)

    مجلس خبرگان یک نمونه‌اش بود، مجلس شورای انقلاب یک نمونه‌اش بود، جلسات حزب یک نمونه‌اش بود، جلسا کوچک جمعی که ما چهار، پنج نفر با همدیگر غالبا داشتیم، یک نمونه‌اش بود. در همه جلسات، خب، آقای بهشتی نقش مدیر جلسه و رئیس جلسه را ایفا می‌کرد. از برادرانی که در آن جلسه بودند، واقعا هم، یک سر و گردن ایشان از همه بلندتر بود. بنده که هیچ، از دیگران هم حتی ایشان بزرگتر بود. من یکهو یک چیزی به ذهنم آمد – به نظرم به ایشان هم گفتم – گفتم به نظر من اجتهاد یعنی همین جمع بندی. گفتم: شما یک مجتهدی واقعا، اجتهاد همین است دیگر. اصلا اجتهاد یعنی قدرت جمع بندی بین دلایل مختلف، ادله مختلف.» من دیدم واقعا یک مجتهد حقیقی است آقای بهشتی، درست جمع بندی می‌کند و به آن نقطه می‌رسد. عمده‌اش همین‌ها بود. آن حالت اتکای به نفس، حالت حلم و تحمل آن نظرات مخالف که خیلی لازم و مفید هست و قدرت ابتکار و عاقبل بودن و هوشمند بودن و جمع بندی.

    البته همان طور که قبلا در یک مناسبت دیگری گفتم؛ آدم محاسبه‌گری بود، یعنی به هیچ وجه به تصادف واگذار کننده نبود. مثلا یک آدمی ما داریم که وقتی رانندگی می‌کند، اگر از آن پشت، دید که این یک پلی است که احتمال دارد تنگ تر از این ماشین باشد، می‌گوید که حالا برویم، ببینیم چه می‌شود؟ می‌رود و غالبا هم می‌افتد توی پل، گاهی هم تصادفا رد می‌شود. از این جوری هم ما در دوستنمان داریم، که حالا ببینیم چه می‌شود، که حوادث هم زیاد برایش پیش می‌آید. آقای بهشتی آدمی بود که محال بود چنین کاری بکند، مثلا رانندگی. من یادم می‌آید یک بار در مشهد سوار ماشین ایشان بودیم. یک ماشین آریا بود، یکی چیز بزرگ هیکل دار کم محتوا؛ ایشان در این آینه بغل نگاه می‌کردند و همین طور رانندگی می‌کردند، با سرعت خیلی کم. من گفتم آقا شما مثل اینکه رانندگی تان هم تعریفی ن دارد؟ ایشان گفت: نه، من چون آهسته می‌روم، تو می‌گویی تعریف ندارد.» من گفتم نه، می‌فهممم که شما راننده درست و حسابی ای نیستید. این جور راه رفتن، توی این خیابان، خب، یک قدری گازی، چیزی. البته ایشان به هیچ وجه تحریک هم نمی شد با این حرفها و اینها. بعد دیدم ایشان گفت: نه، من باید این آینه بغل را (نگاه کنم).» حالا ما مثلا با این آینه وسط نگاه می‌کردیم، آینه بغل را خیلی اهمیت نمی دادیم. دیدیم نه خیر، ایاشن اگر آینه بغل نباشد، اصلا حاضر نیست مثل اینکه رانندگی بکند. آدمی بود که حساب می‌کرد. حالا نمی گویم این حسابها همیشه درست از آب در می‌آمد، نه، یک جا دست بود، یک جا هم غلط از آب در می‌آمد، اما آدمی بود که حساب می‌کرد و با حساب حرف می‌زد. (16/3/64)

    و امام فرمودند (بهشتی) مثل یک ملت بود، این یک تعبیر قرآنی است که در قرآن درباره حضرت ابراهیم گفته شده، اِنَّ ابراهیمَ کانَ اُمَّةً» (نحل/ آیه ۱۲۰) یک انسان گاهی مثل یک مجموعه است، و این حکایت از عظمت و همه جانبه بودن و چند بعدی بودن آن انسان است.» (6/4/62)[ایجنا]


    تداوم قدرتمندانه مبارزه انسان 250 ساله در عصر امامت امام رضا(ع)

    مقاطع زمانی دوران امامت بیست ساله امام رضا(علیه‌السلام) را می‌توان به سه بخش تقسیم نمود؛ مقطع اول، دوره ۱۰ ساله حکومت هارون عباسی است که اختناقی کامل حکم‌فرما بود و به گفته یکی از یاران حضرت علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) وَ سَیفُ هَارونَ یُقَطّرُ الدَّم. (الکافی/ ج۸/ ص۲۵۷) -از شمشیر هارون خون می‌چکید-. مقطع دوم، دوره ۵ ساله جنگ داخلی میان حکومت‌های امین در بغداد و مأمون در خراسان؛ و مقطع سوم، ۵ سال پایانی عمر شریف حضرت در حکومت مأمون.

    از ۱۵ سال اول، تاریخ نتوانسته ترسیم روشنی ارائه کند. اما با توجه به استراتژی بعد از عاشورایی اهل بیت (تلاش بلندمدت برای تشکیل حکومت خدا) می‌توان فهمید که امام رضا(علیه‌السلام) در حال مبارزه حادّ ی در قالب مبارزه خاموش و کار تشکیلاتی بوده‌اند.

    کشتن یا حبس امام شاید برای مأمون ممکن نبود چون هنگامی که مأمون در سال 198 ه.ق از جنگ قدرت با امین فراغت یافت و خلافت بی‌منازع را به چنگ آورد، یکی از اولین تدابیر او، حل مشکل علویان و مبارزات تشیع بود. او برای این منظور، تجربه همه خلفای سلف خود را پیش چشم داشت. تجربه‌ای که نمایشگر قدرت و وسعت و عمق روز افزون آن نهضت و ناتوانی دستگاه‌های قدرت از ریشه‌کن کردن و حتی متوقف و محدود کردن آن بود. او می‌دید که سَطوَت و حشمت هارونی حتی با حبس طولانی و بالاخره مسموم کردن امام هفتم در زندان هم نتوانست از شورش‌ها و مبارزات ی، نظامی، تبلیغاتی و فکری شیعیان مانع شود. او اینک در حالی که از اقتدار پدر و پیشینیان خود نیز برخوردار نبود و به علاوه بر اثر جنگ‌های داخلی میان بنی‌عباس، سلطنت عباسی را در تهدید مشکلات بزرگی مشاهده می‌کرد، بی‌شک لازم بود به خطر نهضت علویان به چشم جدی‌تری بنگرد.

    فاصله پانزده ساله بعد از شهادت امام هفتم تا آن روز، و به‌ویژه فرصت پنج ساله جنگ‌های داخلی، جریان تشیع را از آمادگی بیشتری برای برافراشتن پرچم حکومت علوی برخوردار ساخته بود. مأمون این خطر را زیرکانه حدس زد و درصدد مقابله با آن برآمد و به دنباله همین ارزیابی و تشخیص بود که ماجرای دعوت امام هشتم از مدینه به خراسان و پیشنهاد اامی ولیعهدی به آن حضرت پیش آمد و این حادثه که در همه دوران طولانی امامت کم‌نظیر و یا در نوع خود بی‌نظیر بود تحقق یافت. در این حادثه امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) در برابر یک تجربه تاریخی عظیم و در معرض یک نبرد پنهانی ی قرار گرفت که پیروزی یا ناکامی آن می‌توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند.

    مأمون با هوشی سرشار و تدبیری قوی و فهم و درایتی بی‌سابقه قدم در میدانی نهاد که اگر پیروز می‌شد و اگر می‌توانست آن‌چنان که برنامه‌ریزی کرده بود کار را به انجام برساند، یقینا به هدفی دست می‌یافت که هیچ یک از خلفای اموی و عباسی نتوانسته بودند به آن دست یابند، یعنی می‌توانست درخت تشیع را ریشه‌کن کند و جریان معارضی را که همواره همچون خاری در چشم سردمداران خلافت‌های طاغوتی فرو رفته بود، به کلی نابود سازد.

     

    اهداف مأمون از طرح ولایت‌عهدی امام رضا(علیه‌السلام)

    مأمون از دعوت امام هشتم به خراسان چند مقصود عمده را تعقیب می‌کرد:

    هدف اول مأمون: تبدیل مبارزات حاد انقلابی شیعه به عرصه ی آرام و بی‌خطر

    اولین و مهم‌ترین آنها، تبدیل صحنه مبارزات حاد انقلابی شیعیان به عرصه فعالیت ی آرام و بی‌خطر بود. شیعیان در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگی‌ناپذیر و تمام نشدنی داشتند، این مبارزات با دو ویژگی مظلومیت» و قداست» همراه بود و شیعیان با اتکای به این دو عامل نفوذ، و با پشتوانه تفکر شیعی، در همه دوران‌ها قیامهای مسلحانه و حرکات شورشگرانه را ضد دستگاه‌های خلافت سازماندهی می‌کرد. مأمون می‌خواست یک باره آن خفا و استتار را از این جمع مبارز بگیرد و امام را از میدان مبارزه انقلابی به میدان ت بکشاند و بدین وسیله کارایی نهضت تشیع را به صفر برساند. با این کار، مأمون آن دو ویژگی مؤثر و نافذ را نیز از گروه علویان می‌گرفت. زیرا جمعی که رهبرشان فرد ممتاز دستگاه خلافت و ولیعهد باشد، نه مظلوم است و نه آنچنان مقدس.

    هدف دوم مأمون: تخطه ادعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت‌های اُموی و عباسی

    دوم؛ تخطئه مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت‌های اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافت‌ها بود. مأمون با این کار به همه شیعیان، مُزوّرانه ثابت می‌کرد که ادعای غاصبانه و نامشروع بودن خلافتهای مسلط که همواره جزو اصول اعتقادی شیعه به حساب می‌رفته یک حرف بی پایه و ناشی از ضعف و عقده‌های حقارت بوده است، و چون علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) با قبول جانشینی مأمون، او را قانونی و مشروع دانسته پس باید بقیه خلفا هم از مشروعیت برخوردار بوده باشند و این نقض همه ادعاهای شیعیان است. با این کار نه فقط مأمون از علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) بر مشروعیت حکومت خود و گذشتگانش اعتراف می‌گرفت بلکه یکی از ارکان اعتقادی تشیع را که همان ظالمانه بودن پایه حکومت‌های قبلی است نیز در هم می‌کوبید.

    علاوه بر این، ادعای دیگر شیعیان مبنی بر زهد و پارسایی و بی‌اعتنایی ائمه علیهم السلام به دنیا نیز با این کار نقض می‌شد، و چنین وانمود می‌شد که آن حضرت فقط در شرایطی که به دنیا دسترسی نداشته اند، نسبت به آن زهد می‌ورزیدند و اکنون که درهای بهشت دنیا به روی ایشان باز شد، به سوی آن شتافتند و مثل دیگران خود را از آن مغتنم کردند.

    هدف سوم مأمون: کنترل فعالیت‌های امام رضا(علیه‌السلام)

    سوم؛ اینکه مأمون با این کار، امام را که همواره یک کانون معارضه و مبارزه بود در کنترل دستگاه‌های خود قرار می‌داد و به جز خود آن حضرت، سلحشوران علوی را نیز در سیطره خود در می‌آورد، و این موفقیتی بود که هرگز هیچ یک از اسلاف مأمون چه بنی امیه و چه بنی عباس بر آن دست نیافته بودند.

    هدف چهارم مأمون: ایجاد فاصله میان مردم و امام رضا(علیه‌السلام)

    چهارم؛ اینکه امام را که یک عنصر مردمی و قبله امیدها و مرجع سؤال‌ها و شِکوه‌ها بود در محاصره‌ مأموران حکومت قرار می‌داد و رفته رفته رنگ مردمی بودن را از او می‌زدود و میان او و مردم و سپس میان او و عواطف و محبت‌های مردم فاصله می‌افکند.

    هدف پنجم مأمون: کسب وجهه و حیثیت معنوی برای خود

    هدف پنجم؛ این بود که مأمون با این کار برای خود وجهه و حیثیتی معنوی کسب می‌کرد، طبیعی بود که در دنیای آن روز، همه او را برای اینکه فرزندی از پیغمبر و شخصیت مقدس و معنوی را به ولیعهدی خود برگزیده و برادران و فرزندان خود را از این امتیاز محروم ساخته است، ستایش کنند و همیشه چنین است که نزدیکی دین‌داران به دنیاطلبان، از آبروی دین‌داران می‌کاهد و بر آبروی دنیاطلبان می‌افزاید.

    هدف ششم مأمون: تبدیل کردن امام رضا(ع) به توجیه‌گر زشتی‌های دستگاه خلافت

    ششم؛ آنکه در پندار مأمون، امام با این کار به یک توجیه‌گر دستگاه خلافت بدل می‌گشت، بدیهی است شخصی در حد علم و تقوای امام با آن حیثیت و حرمت بی‌نظیری که در چشم همگان داشت، اگر نقش توجیه حوادث را در دستگاه حکومت برعهده می‌گرفت، هیچ نغمه مخالفی نمی‌توانست خدشه ای بر حیثیت آن دستگاه وارد سازد، این همان حصار منیعی بود که می‌توانست همه خطاها و زشتی‌های دستگاه خلافت را از چشم‌ها پوشیده بدارد.

    به جز اینها هدف‌های دیگری نیز برای مأمون متصور بود. در مجموع این تدبیر به قدری پیچیده و عمیق است که یقینا هیچ‌کس جز مأمون نمی‌توانست آن را به‌خوبی هدایت کند و بدین جهت بود که دوستان و نزدیکان مأمون حتی فضل بن سهل وزیر و فرمانده کل و مقرب‌ترین فرد دستگاه خلافت از ابعاد و جوانب آن بی‌خبر بودند.

     

    تدابیر حکیمانه امام رضا(ع) در مقابل نقشه هوشمندانه و خطرناک مأمون

    ت مأمون از پختگی و عمق بی نظیری برخوردار بود، اما آن سوی دیگر این صحنه نبرد، امام علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) است که تدبیر پخته و همه‌جانبه مأمون را به حرکتی بی‌اثر و بازیچه‌ای کودکانه، و ت او را به تی علیه خود او بدل می‌کند. اکنون به تشریح ت‌ها و تدابیر امام علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) در این حادثه می‌پردازیم.

    اعلام گسترده نیتی خود از سفر به خراسان

    1- هنگامی که امام را از مدینه به خراسان دعوت کردند آن‌حضرت فضای مدینه را از کراهت و نیتی خود پر کرد، به طوری که همه کس در پیرامون امام یقین کردند که مأمون با نیت سوء، حضرت را از وطن خود دور می‌کند. امام بدبینی خود به مأمون را با هر زبان ممکن به همه گوش‌ها رساند.

    استنکاف شدید از قبول پیشنهاد ولایت‌عهدی

    ٢- هنگامی که در مرو پیشنهاد ولایت‌عهدی آن حضرت مطرح شد، حضرت به شدت استنکاف کردند و تا وقتی مأمون صریحا آن حضرت را تهدید به قتل نکرد، آن را نپذیرفتند. این مطلب همه جا پیچید و دست‌اندرکاران امور که به ظرافت تدبیر مأمون واقف نبودند، ناشیانه عدم قبول امام را همه جا منتشر کردند، حتی فضل بن سهل در جمعی از کارگزاران و مأموران حکومت گفت: من هرگز خلافت را چنین خوار ندیده‌ام، امیر المؤمنین آن را به علی بن موسی الرضا تقدیم می‌کند و علی بن موسی دست رد به سینه او می‌زند.»(. فَمَا رَأَیْتُ خِلاَفَةً قَطُّ كَانَتْ أَضْیَعَ مِنْهَا أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ یَتَفَصَّى فِیهَا وَ یَعْرِضُهَا عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى وَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى یَرْفُضُهَا وَ یَأْبَى.(عیون أخبار الرضا(علیه‌السلام)/ ج2/ ص141)

    شخص امام از هر فرصتی، اجباری بودن این منصب را به گوش این و آن می‌رساند، و این سخنان همچون عجیب‌ترین پدیده ی، دهان به دهان و شهر به شهر پراکنده شود و همه آفاق اسلام در آن روز یا بعدها فهمیدند، مأمونی که به دلیل آنکه از ولی‌عهدی برادرش امین عزل شده است به جنگی چند ساله دست می‌زند و هزاران نفر از جمله برادرش امین را به قتل می‌رساند و سر برادرش را شهر به شهر می‌گرداند، کسی مثل علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) را ولی‌عهد خود قرار می‌دهد! امام رضایی که علاوه بر اینکه از نظر سنی 22 سال از مأمون بزرگ‌تر است، به ولی‌عهدی با بی‌اعتنایی نگاه می‌کند و آن را جز با کراهت و در صورت تهدید به قتل نمی‌پذیرد!. مقایسه‌ای که از این رهگذر میان امام علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) و مأمون عباسی در ذهن‌ها نقش می‌بست، درست عکس آن چیزی را نتیجه می‌داد که مأمون به خاطر آن، این سرمایه‌گذاری را کرده بود.

    عدم دخالت در هیچ یک از شئون حکومت؛ شرط قبول ولایت‌عهدی تحمیلی

    ۳- با این همه علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) فقط بدین شرط ولی‌عهدی را پذیرفت که در هیچ یک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد و مأمون که فکر می‌کرد فعلا در شروع کار، این شرط قابل تحمل است و بعدها به تدریج می‌توان امام را به صحنه فعالیت‌های خلافتی کشانید، این شرط را از آن حضرت قبول کرد. روشن است که با تحقق این شرط، نقشه مأمون نقش بر آب می‌شد و بیشترین هدف‌های او نابرآورده می‌گشت.

    بهره‌برداری اصلی از ماجرای ولایت‌عهدی و اعلام آشکار داعیه امامت شیعه

    ۴- اما بهره‌برداری اصلی امام از این ماجرا بسی از این‌ها مهم‌تر است. امام با قبول ولی‌عهدی، دست به حرکتی می‌زند که در تاریخ زندگی ائمه اطهار علیهم السلام -از پایان خلافت اهل بیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت- بی‌نظیر بوده است و آن برملا کردن داعیه امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمان‌ها است. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد.

    مناظرات امام در مجمع علما و در دربار مأمون که در آن قوی‌ترین استدلال‌های امامت را بیان فرموده است، نامه جوامع الشریعة» که در آن همه رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعی را برای فضل بن سهل نوشته است، حدیث معروف امامت که در مرو برای عبدالعزیز بن مسلم بیان کرده است، قصاید فراوانی که در مدح آن حضرت به مناسبت ولایت‌عهدی سروده شده و برخی از آن مانند قصیده دعبل و أبونواس همیشه در شمار قصاید برجسته عربی به شمار رفته است، نمایشگر این موفقیت عظیم امام است.

    استفاده از هر فرصتی برای ارتباط با مردم

    ۵- مأمون امام را جدا از مردم می‌پسندید و این جدایی را در نهایت وسیله‌ای برای قطع رابطه معنوی و عاطفی میان امام و مردم می‌خواست، اما امام در هر فرصتی خود را در معرض ارتباط با مردم قرار می‌داد، با اینکه مأمون آگاهانه مسیر حرکت امام از مدینه تا مرو را به طرزی انتخاب کرده بود که شهرهای معروف به محبت اهل‌بیت مانند کوفه و قم در سر راه قرار نگیرند. امام در همان مسیر تعیین شده، از هر فرصتی برای ایجاد رابطه جدیدی میان خود و مردم استفاده کرد.

    دلگرمی مبارزان شیعی تشیع و بهبود اوضاع مخالفان حکومت

    ۶- نه تنها سران تشیع از سوی امام به سکوت و سازش تشویق نشدند بلکه قراین حاکی از آن است که وضع جدید امام موجب دلگرمی آنان شد و مبارزانی که بیشترین دوران‌های عمر خود را در کوه‌های صعب العبور و آبادی‌های دوردست و با سختی و دشواری می‌گذراندند با حمایت امام علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) حتی مورد احترام و تجلیل کارگزاران حکومت در شهرهای مختلف نیز قرار گرفتند. شاعر ناسازگار و تند زبانی چون دعبل که همیشه مورد تعقیب و تفتیش دستگاه‌های دولتی به سر می‌برد، توانست به حضور امام برسد و معروف‌ترین و شیواترین قصیده خود را که ادعانامه نهضت علوی بر ضد دستگاه‌های خلافت اموی و عباسی است برای آن حضرت بسراید و شعر او در زمانی کوتاه به همه اقطار عالم اسلام برسد.

    مأمون چه در متن فرمان ولایت‌عهدی و چه در گفته‌ها و اظهارات دیگر، امام را به فضل و تقوا و نسب رفیع و مقام علمی منیع ستوده است و او اکنون در چشم آن مردمی که برخی از او فقط نامی شنیده و جمعی به همین اندازه هم او را نشناخته و شاید گروهی بغض او را همواره در دل پرورانده بودند، به عنوان یک چهره درخور تعظیم و تجلیل و یک انسان شایسته خلافت که از خلیفه به سال و علم و تقوی و خویشی با پیغمبر، بزرگ‌تر و شایسته‌تر است شناخته‌اند. کوتاه سخن آنکه یک سال پس از ولایتعهدی؛ اوضاع برعکس آن چیزی است که مأمون می‌خواست و مأمون در این قمار بزرگ نه تنها چیزی به دست نیاورده که بسیاری چیزها را از دست داد. این گذری بر یکی از فصل‌های عمده زندگی ی 250 ساله ائمه هدی علیهم السلام بود.#

    (برش و منتخبی از کتاب انسان 250 ساله، ص307- 3)[ایجنا]


    نماز

     حضرت آیت الله ای به سؤالی پیرامون خطاب به غیر خدا در نماز» پاسخ دادند.

    رهبر معظم انقلاب به استفتائی پیرامون خطاب به غیر خدا در نماز» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.

      

    * خطاب به غیر خدا در نماز

      

    سؤال: آیا در قنوت نماز می توان دعای فرج (الهی عظم بلا) را قرائت کرد؟

      

    جواب: خواندن دعای مذکور تا جایی که مخاطب خداست اشکال ندارد ولی مابقی که مخاطب غیر خدا می باشد جایز نیست و باعث بطلان نماز می شود.


    رهبر انقلاب نمایه

    حضرت آیت‌الله ‌ای تأکید کردند: جمهوری اسلامی همچون گذشته از هیچ کوششی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین و استیفای حقوق آنان و همچنین دفع شر رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی دریغ نخواهد کرد.

    رهبر انقلاب در پیامی، به نامه اخیر اسماعیل هنیه رئیس دفتر ی جنبش حماس پاسخ دادند. متن پاسخ رهبر انقلاب بدین شرح است:

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    برادر مجاهد و عزیز جناب آقای اسماعیل هنیه دامت توفیقاته

    رئیس محترم دفتر ی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس

    سلام علیکم،

    مرقومه‌ی جنابعالی در خصوص تحولات اخیر در عرصه‌ی فلسطین عزیز را بادقّت ملاحظه کردم، از اینکه حرکت مقاومت فلسطین با مجاهدت و ایستادگی خود در برابر توطئه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی، موجبات ضعف و ناکامی آنها را فراهم آورده و در مقابل، عزّت و سربلندی امت اسلامی را باعث گردیده است، خداوند سبحان را شکر می‌گزارم و از شما مجاهدان شجاع تشکر و قدردانی میکنم.

    دشمن زبون که در عرصه‌ی میدانی شکست‌های غیر قابل جبرانی متحمل شده است، راهبرد توسعه طلبی خود و تضییع حقوق مسلم فلسطینی‌ها را ابتدا با فشار اقتصادی و محاصره‌ی غزّه‌ی مظلوم و آنگاه با نیرنگ مذاکره و طرح صلح و سازش دنبال می‌نماید، و لکن جریان مقاومت و ملت شجاع فلسطین با منطق عقل و تجربه، تهدید و تطمیع آنها را برنتافته و همچون گذشته با ایستادگی مثال‌زدنی خود مسیر عزت و شرف را رقم زده و از این پس هم در همین صراط مستقیم حرکت خواهد کرد ان‌شاءالله. قطعاً حفظ هوشیاری، وحدت و یکپارچگی مردم و جریان‌های فلسطینی در خنثی‌سازی نقشه‌های شوم دشمن مؤثر بوده، جلب نصرت الهی را به همراه خواهد داشت.

    جمهوری اسلامی همچون گذشته به حکم وظیفه‌ی دینی و انسانی و مبتنی بر اصول ارزشی انقلاب اسلامی از هیچ کوششی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین و استیفای حقوق آنان و همچنین دفع شر رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی دریغ نخواهد کرد. امیدوارم پروردگار متعال بر عزت و قدرت شما بیافزاید.

    والسّلام علیکم و رحمة ‌الله

    سیّدعلی ‌ای

    منبع: khamenei.ir

    حکم جلب ترامپ

    حکم جلب صادره توسط ایران به خاطر ترور سردار قاسم سلیمانی نشان می‌دهد که دفتر ریاست جمهوری آمریکا تا چه حد بدنام شده است. ترامپ کاخ سفید را که زمانی قوی‌ترین در دنیا بود بدنام کرده است.

     فینیان کانینگهام رومه‌نگار و نویسنده انگلیسی نشریات میرور، آیریش تایمز، و ایندینپندنت انگلیس با انتشار یادداشتی در راشاتودی نوشت:  حکم جلبی که ایران در رابطه با ترور فرمانده نیروی قدس علیه دونالد ترامپ صادر کرده و برای اینترپل فرستاده است شاید به طرزی غیر عادی توسط برخی به اجرا گذاشته شود. مثلاً دموکرات‌ها در آمریکا؟

    این نویسنده انگلیس می‌افزاید: صحنه ت آمریکا بقدری مسموم و جناحی شده که دور از ذهن نخواهد بود اگر مخالفان رئیس‌جمهور در صورت ورود وی به حوزه صلاحیتشان گزینه بازداشت وی را مدنظر قرار دهند.

    دموکرات‌ها و رسانه‌های حامی آنها ترامپ را عامل روسیه (یعنی یک دشمن داخلی) می‌دانند. ترامپ همین هفته پیش به خیانت به نیروهای مسلح متهم شد، زیرا بنابر ادعاها، گزارشات اطلاعاتی مبنی بر اینکه عوامل روسیه به ستیزه‌جویان افغان پول می‌دهند تا نیروهای آمریکایی را ترور کنند را نادیده گرفته است.  

    اعتبار ترامپ نزد رقبای دموکرات تا کجا می‌تواند لطمه بخورد؟ اگر او به خاطر مجموعه‌ای از جنایات و خطاها که علیه وی مطرح شده‌اند گناهکار باشد، پس چرا نباید هنگام خروج وی از هواپیمای ایرفورس وان در یک ایالت دموکرات از اعلان وضعیت قرمز صادره توسط اینترپل نهایت بهره را برد؟

    در ادامه این گزارش آمده است: اما جدای از شوخی، حکم جلب صادره توسط ایران به خاطر ترور سردار قاسم سلیمانی در ماه ژانویه نشان می‌دهد که دفتر ریاست جمهوری آمریکا تا چه حد بدنام شده است. ترامپ به خاطر صدور دستور ترور فرمانده ایرانی که از احترام فراوانی برخوردار بود علناً به خود افتخار کرده است.

    در گذشته، رؤسای جمهور آمریکا در خصوص از میان برداشتن دشمنان خارجی حداقل احتیاط به خرج می‌دادند اما ترامپ اینگونه نیست. او به خاطر این ترور ابراز خوشحالی کرد. از دید خیلی از مسؤلان لیبرال آمریکایی، پهلوان‌پنبه‌بازی ترامپ خجالت‌آور است. رئیس‌جمهور که نباید ماهیت متمرد و قانون‌شکن واشنگتن را افشا کند.

    در بخش دیگری از این گزارش آمده است: اینکه حکم بازداشت صادره توسط ایران از جنبه نمادین فراتر رود جای شک و تردید دارد. دولت ترامپ آن را ترفند تبلیغاتی» خوانده است. اینترپل که مقر آن در فرانسه است و نقش یک سازمان بین‌المللی مرتبط با پلیس کشورها را ایفا می‌کند در گفتگو با خبرگزاری ریانووستی گفته که اگر درخواست بازداشت ترامپ را دریافت کند، قوانین سازمان اجازه چنین کاری را نمی‌دهند.  

    این استدلال که اقدام ایران دارای انگیزه‌های ی» و در نتیجه غیرقانونی است، هیچگونه ارزشی ندارد. ترامپ در حقیقت مسئول صدور مجوز ترور سردار سلیمانی است. خودروی وی هنگام خروج از فرودگاه بین‌المللی بغداد توسط یک پهپاد آمریکای مورد اصابت موشک قرار گرفت. بنابراین، مقامات ایران حق دارند که به دنبال پیگرد قانونی ترامپ و ده‌ها نفر از دیگر مقامات دولتی باشند که نام‌شان در کیفرخواست ترور [سردار] سلیمانی آمده است.

    کانینگهام به رفتار دوگانه نهادهای بین‌المللی هم اشاره می‌کند و معتقد است: می‌توان با اطمینان گفت که اگر قضیه برعکس بود، آمریکایی‌ها با جار و جنجال از اینترپل می‌خواستند تا علیه ایرانی‌ها وضعیت قرمز اعلام کند. احتمال آن بسیار کم است که ترامپ به کشوری سفر کند که شاید حکم جلب را از طرف ایران به اجرا بگذارد.

    با این وجود، این حکم جلب موجب تردید و دودلی ترامپ می‌شود، زیرا مقامات ایران خواستار پیگرد قانونی ترامپ حتی بعد از کنار رفتن وی از منصب ریاست جمهوری و بازگشت به وضعیت یک شهروند عادی شده‌اند.  دونالد مجبور است هنگام افتتاح زمین‌های گلف جدید در خاورمیانه مخاطرات امنیتی مربوطه را ارزیابی کند.

    اما اوج نمادگرایی آنجاست که حکم جلب یک رئیس‌جمهور آمریکا توسط کشور دیگری صادر شده است. این واقعیت که اینترپل حتی به یک درخواست بازداشت بین‌المللی از این نوع رسیدگی کند به خودی خود به نهاد ریاست جمهوری آمریکا خدشه وارد می‌کند.

    توییتر پیام‌های ترامپ را به خاطر نفرت‌پراکنی نشان‌دار کرده است، متحدان اروپایی آمریکا او را به خاطر فقدان روحیه رهبری خوار شمرده‌اند، و حالا نام وی در پایگاه داده مجرمان گنجانیده شده است. ترامپ دفتر ریاست جمهوری آمریکا که زمانی قوی‌ترین در دنیا بود را بدنام کرده است.

    حتی اگر برخی دشمنان آمریکا حتی به شوخی هم که شده دوست داشته باشند که او بازداشت شود، چیز عجیبی نخواهد بود. [مشرق]


    جان بولتون - نمایه

    بولتون در کتابش می‌نویسد: سرنگون شدن پهپاد آمریکا توسط ایران به خاطر این بود که ما طی یک سال قبل به اقدامات ستیزه‌جویانه ایران در منطقه پاسخ مناسبی نداده بودیم.

     کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [۱] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانه‌های آمریکایی و به ویژه خبرگزاری‌های منتقد ترامپ، بخش‌هایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان می‌داد حاوی توصیفات افشاگرانه‌ای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.

    جلد کتاب اتاق اتفاق: خاطرات کاخ سفید» نوشته جان بولتون»  (+)


     طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخش‌هایی از کتاب اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» را که در آن‌ها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها تمداری به شدت افراطی و جنگ‌طلب است، بلکه به فریب‌کاری و ت‌زدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آن‌چه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد.  بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه ی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات کتاب مذکور وماً مورد تأیید نیست.


    قسمت ششم/

    شنبه ۸ سپتامبر، گروه‌های شبه‌نظامی شیعه در عراق، که بدون تردید توسط ایران تأمین شده بودند، به سفارت بغداد و کنسولگری ما در بصره حمله کردند و خود ایران نیز با موشک به اهدافی در نزدیکی اربیل در کردستان عراق حمله کرد [۲] . در آستانه سالگرد ۱۱ سپتامبر و با توجه به حمله سال ۲۰۱۲ به مجموعه دیپلماتیک آمریکا در بنغازی، باید واکنشی استراتژیک به این حملات نشان می‌دادیم. اما این کار را نکردیم. کِلی [۳] » [رئیس وقت ستاد کارکنان کاخ سفید] به من گفت ترامپ بعد از برگزاری یک مراسم تبلیغاتی، دوباره علاقه‌اش را به خروج کامل از خاورمیانه، سر او خالی کرده است.» اگر به دقت درباره این موضوع فکر نمی‌کردیم، کشته شدن نیروهای آمریکایی در عراق، که به خودی خود مصیبت‌بار بود، می‌توانست موجب خروج آمریکا از عراق هم بشود که به نوبه خود در درازمدت مصیبت دیگری برای ما، اسرائیل و همپیمانان عرب ما می‌بود.

    معترضان عراقی مقابل کنسولگری ایران در بصره، ۱۶ شهریور ۹۷؛ پس از حمله به کنسولگری آمریکا در بصره که واشینگتن شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران» را مسئول آن دانست، عده‌ای از عراقی‌ها کنسولگری ایران در این شهر را به آتش کشیدند؛ نیویورک‌تایمز، ضمن انتشار این عکس، می‌نویسد: برخی آمریکا یا عربستان را به طراحی این حمله متهم کرده‌اند»  (+)

    با این حال، تا روز دوشنبه، واکنش» ما به یک بیانیه‌ی احتمالی در محکومیت نقش ایران در این حملات تقلیل پیدا کرد. متیس [۴] » [وزیر دفاع وقت آمریکا] حتی با همین کار هم مخالف بود و هنوز می‌گفت کاملاً مطمئن نیستیم که این گروه‌های شبه‌نظامی شیعه، وابسته به ایران باشند؛ حرفش بیش از حد ساده‌لوحانه بود. تزل ما در تصمیم‌گیری تا روز سه‌شنبه همچنان ادامه داشت. تا این‌که متیس تشکیل جلسه‌ای را دفتر بیضی [دفتر کار رئیس‌جمهور آمریکا] جلو انداخت که قرار بود در آن بیانیه‌ای یک پاراگرافی صادر شود. در این جلسه، من، ترامپ، پنس [۵] [معاون اول ترامپ]، متیس، پمپئو و کِلی حضور داشتیم، اما آن‌قدر برای صدور بیانیه دیر شده بود که کم‌تر کسی اصلاً به آن توجهی می‌کرد؛ هرچند محتوای خود بیانیه هم چنگی به دل نمی‌زد. کارشکنی‌های متیس این‌گونه بود؛ بدون هرگونه واکنش نظامی و چه‌بسا حتی یک بیانیه رسانه‌ای در واکنش به حملات علیه پرسنل و تأسیسات نظامی آمریکا. ایران و گروه‌های شبه‌نظامی چه درسی از انفعال کامل ما گرفتند؟

    چنان‌که قابل‌پیش‌بینی هم بود، تهدیدات گروه‌های شبه‌نظامی شیعه ظرف چند هفته بعد بیش‌تر شد و دو حمله راکتی دیگر علیه کنسولگری ما در بصره صورت گرفت. پمپئو برای جلوگیری از تکرار فاجعه‌ای شبیه به بنغازی، تقریباً بلافاصله تصمیم گرفت کنسولگری را (که بیش از هزار نفر شامل کارمندان دولت و پیمانکاران در آن کار می‌کردند) تعطیل کند. این بار، حتی متیس نیز نمی‌توانست ارتباط ایران با حملات را انکار کند. اما باز هم بدون آن‌که خود را از تک و تا بیندازد، و در حالی که هنوز با هرگونه پاسخ نظامی مخالفت می‌کرد، نگران این هم بود که بستن کنسولگری، این پیام را مخابره کند که ما قصد داریم از عراق عقب‌نشینی کنیم. با این وجود، پمپئو، ۲۸ سپتامبر، تعطیلی کنسولگری را اعلام کرد [۶] . وقتی به رخدادهای تابستان سال ۲۰۱۹ و سرنگون شدن پهپاد آمریکا توسط ایران و دیگر اقدامات ستیزه‌جویانه ایرانی‌ها در منطقه نگاه می‌کنید، یادتان بیاید که [دلیل این اقدامات آن است که] یک سال قبل، دولت واکنشی به اقدامات تحریک‌آمیز ایران نشان نداده بود.   اروپایی‌ها دیگر تمرکز خود را از خطر حمله اسد به ادلب برداشته و معطوف به حمله احتمالی ترکیه به شمال شرقی سوریه کرده بودند؛ منطقه‌ای مثلثی‌شکل واقع در شرق رود فرات، جنوب ترکیه، و غرب عراق. این منطقه عمدتاً تحت کنترل معن سوری قرار داشت که اکثریت آن‌ها را مبارزان کُرد تشکیل می‌دادند. به علاوه، چندین هزار نیروی آمریکایی و ائتلاف هم در آن‌جا مستقر بودند تا به ادامه حملات علیه خلافت منطقه‌ای داعش» کمک کنند. این حملات که در دوران ریاست جمهوری اوباما (که ت‌های غلطش در عراق در وهله اول کمک بزرگی به ظهور داعش و خلافت آن کرده بود) شروع شده بود، سرانجام به موفقیت نزدیک می‌شد. ما به آزادسازی مناطق تحت تصرف داعش در غرب عراق و شرق سوریه نزدیک شده بودیم؛ اگرچه همچنان با نابودی خود داعش فاصله داشتیم و این گروه تروریستی هنوز هزاران جنگجو و تروریست وفادار داشت که در عراق و سوریه رفت‌وآمد می‌کردند، اما هیچ منطقه مشخصی را در کنترل خود نداشتند.

    اردوغان ظاهراً به نابودی خلافت داعش علاقه‌مند بود، اما دشمن واقعی او کُردها بودند. او بنا بر دلایلی، بعضاً موجه، اعتقاد داشت که کردها با حزب کارگران کردستان» یا پ‌ک‌ک» (که از مدت‌ها قبل در فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار داشت) در ترکیه متحد شده‌اند. دلیل این‌که داشتیم با یک گروه تروریستی برای نابود کردن یک گروه تروریستی دیگر همکاری می‌کردیم این بود که اوباما درک نکرده بود که ایران، چه الآن و چه در آینده، تهدید به مراتب جدی‌تری است. بسیاری از طرف‌های درگیر در این جنگ، از جمله ایران، گروه تروریستی وابسته به آن، حزب‌الله، و دولت تقریباً دست‌نشانده ایران در سوریه، با داعش مبارزه می‌کردند. با این حال، تهران، بر خلاف اوباما، روی جنگ بعدی هم تمرکز کرده بود؛ جنگِ بعد از شکست داعش. همزمان با تضعیف خلافت داعش، ایران حوزه کنترل خود را در منطقه افزایش داد و آمریکا را با ائتلاف متحدان عجیب و غریبش [از جمله گروه‌های تروریستی] تنها گذاشت.

    در همین حال، در پنتاگون جنجال به پا بود. پنج‌شنبه، ۱۳ دسامبر، روحیه حاضران دور میز صبحانه در اتاق فرماندهی به چند دلیل به شدت پایین بود. اصلی‌ترین دلیلش هم این بود که همه ما، بدون آن‌که یک کلمه در این‌باره حرف بزنیم، احساس می‌کردیم دوران متیس در دولت به پایان رسیده است. من بدم نمی‌آمد که متیس و کارشکنی‌هایش داشتند با هم دولت را ترک می‌کردند، اما رفتن او بخشی از یک روند مشکل‌ساز و تقریباً اجتناب‌ناپذیر بود. تعدد و چگونگی جابه‌جایی مقامات ارشد در هیچ‌کدام از سه دولت جمهوری‌خواه قبلی‌ای که در آن‌ها خدمت کرده بودم، حتی شبیه به این دولت هم نبود.

    ترامپ و اردوغان، ۱۴ دسامبر، با هم گفت‌وگوی تلفنی داشتند. قبل از این تماس، ترامپ را در جریان اوضاع سوریه قرار دادم و او گفت: هر طور شده باید از آن‌جا بیاییم بیرون.» نگران بودم که این را مستقیماً به اردوغان هم بگوید. ترامپ به اردوغان گفت اگر ترکیه نابودی بقایای داعش را به عهده بگیرد، آمریکا سوریه را ترک خواهد کرد؛ به این ترتیب، آمریکا می‌تواند بقیه کار را به ترکیه بسپارد و از سوریه خارج شود. اردوغان قول مساعد داد، اما گفت نیروهایش نیاز به پشتیبانی لجستیک دارند. بعد نوبت به بخش دردناک گفت‌وگو [برای شخص من] رسید. ترامپ گفت از من (که مطابق معمول، همزمان در حال گوش دادن به تماس تلفنی ترامپ بودم) خواهد خواست فوراً روی طرحی برای خروج نیروهای آمریکا از سوریه کار کنم تا به این ترتیب، ترکیه مسئولیت جنگ با داعش را به عهده بگیرد.

    از من خواست این کار را بی‌سروصدا انجام بدهم، اما در عین حال گفت داریم سوریه را ترک می‌کنیم، چون کار داعش تمام شده است. چیزی نگذشت که ترامپ گفت باید بیانیه‌ای تهیه کنیم و در آن بگوییم در جنگ علیه داعش پیروز شده‌ایم، مأموریت‌مان در سوریه را به پایان رسانده‌ایم، و حالا می‌خواهیم خارج شویم [۷] . ذره‌ای شک نداشتم که خروج از سوریه هم (مثل خروج از افغانستان) برای ترامپ یکی دیگر از وعده‌های انتخاباتی‌ای است که مصمم است بگوید به آن‌ها عمل کرده است. کمی بعد با متیس تماس گرفتم تا او را در جریان قرار بدهم؛ ناگفته پیداست که از شنیدن این خبر اصلاً ذوق‌زده نشد.این مسئله برای من یک بحران شخصی بود. احساس می‌کردم خروج از سوریه اشتباه بسیار بزرگی است؛ هم به دلیل تداوم تهدید جهانی داعش و هم با توجه به این‌که موجب افزایش نفوذ پیشاپیش قابل‌توجه ایران می‌شد. از مدت‌ها قبل، از ماه ژوئن، به پمپئو و متیس گفته بودم باید ت‌های تکه‌تکه خود در سوریه را پایان دهیم؛ باید به جای آن‌که تمرکز روی هر بار یک استان یا منطقه (مثلاً منبج، ادلب، منطقه آتش‌بس جنوب غربی، و غیره)، روی موضوع گسترده‌تر تمرکز کنیم. از آن‌جایی که بیش‌تر مناطق تحت کنترل خلافت داعش آزاد شده بودند (اگرچه هنوز با از میان رفتن خود تهدید داعش فاصله زیادی داشتیم)، موضوع گسترده‌تر، متوقف کردن ایران بود. با این وجود، در آن مقطع اگر آمریکا کُردها را رها می‌کرد، مجبور بودند یا با اسد علیه ترکیه متحد شوند (چراکه کردها به‌درستی، ترکیه را تهدید بزرگ‌تری علیه خود می‌دانستند) که به این ترتیب، اسد که وابسته ایران بود، تقویت می‌شد، یا به تنهایی به جنگ ادامه بدهند که به این ترتیب، در منگنه اسد-اردوغان گیر می‌کردند و شکست‌شان تقریباً قطعی بود. پس چه کار باید می‌کردیم؟

    تهدیدات میدانی، به شدت خطیر بودند؛ اول از همه هزاران زندانی داعشی در زندان‌های کُردها. اواسط دسامبر، ترامپ پیشنهاد داد زندانیان داعشی را از شمال شرقی سوریه به گوانتانامو ببریم، اما متیس مخالفت کرد. بعد، ترامپ خواستار این شد که هر کشوری شهروندان خودش را از زندان‌های کردها پس بگیرد که اصلاً غیرمنطقی نبود، اما دولت‌های خارجی به شدت با آن مخالفت کردند، چون نمی‌خواستند خودشان تروریست‌ها را وارد خانه خودشان بکنند. طبیعی بود که هیچ‌کس نخواهد چنین کاری بکند، اما این مقاومت کشورهای مختلف به هیچ وجه به پیدا شدن یک راه‌حل کمکی نمی‌کرد. به هر حال، تا زمانی که من در کاخ سفید حضور داشتم، نتوانستیم راه‌حلی برای این موضوع پیدا کنیم.

    مسئله دیگر، خروج نیروهای آمریکایی و ائتلاف از سوریه بود. من درباره امکان حفظ [پایگاه آمریکا در] منطقه آتش‌بس التنف [۸] » واقع در داخل سوریه در مرز سه‌گانه این کشور با اردن و عراق، سؤال کردم. این منطقه در شمال شرقی سوریه نبود، اما تحت کنترل نیروهای آمریکا بود. حفظ التنف موجب خنثی شدن یک گذرگاه مرزی کلیدی در جاده میان بغداد و دمشق می‌شد و ایران و کشورهای دیگر را وادار می‌کرد برای ورود از عراق به سوریه از گذرگاه دورتری در شمال این گذرگاه کلیدی استفاده کنند. عجیب این‌جاست که متیس مردد بود که آیا التنف ارزش نگه داشتن را دارد یا نه؛ شاید به این دلیل که به جای ایران روی داعش متمرکز بود. نگرانی اصلی من، ایران بود و در تمام دوران مسئولیتم به عنوان مشاور امنیت ملی، در مورد التنف روی نظرم مصمم باقی ماندم. به علاوه، چرا باید سرزمینی را به خاطر هیچ از دست می‌دادیم؟

    نقشه کنترل طرف‌های درگیری بر مناطق مختلف سوریه، اواسط ماه دسامبر سال ۲۰۱۸؛ دولت (آبی)، کُردها (سبز)، شورشی‌ها (زرد) و داش (سیاه) (+)

    طبق توافقی که انجام شده بود، من، متیس، دانفورد [۹] » [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا] و پمپئو با همپیمانان آمریکا تماس گرفتیم تا آن‌ها را برای آن‌چه در شرف وقوع بود آماده کنیم؛ اما هیچ نشانه‌ای از حمایت دریافت نکردیم. اتین [۱۰] » [مشاور دیپلماتیک رئیس‌جمهور فرانسه] به من گفت مکرون می‌خواهد حتماً در مورد این تصمیم با ترامپ صحبت کند، که برای من غافلگیرکننده نبود. واکنش دیگران نیز به همین ترتیب قابل‌پیش‌بینی بود. بعدازظهری که مکرون تماس گرفت، من در اتاق بیضی بودم؛ مکرون اصلاً راضی نبود. ترامپ با گفتن این‌که کار ما با داعش تمام شده، و ترکیه و سوریه بقایای آن را از بین خواهند برد، اعتراضات مکرون را رد کرد. مکرون هم گفت تمرکز ترکیه روی حمله به کردهاست و حتی با داعش هم مصالحه خواهد کرد. سپس با گفتن این‌که در مدت بسیار کوتاهی پیروز خواهیم شد و این کار را تمام خواهیم کرد، از ترامپ خواست از سوریه خارج نشود. ترامپ بالأخره موافقت کرد یک بار دیگر با مشاورانش م کند؛ و گفت من با مشاوران مکرون صحبت کنم (کاری که پیشاپیش انجام داده بودم)، و متیس و دانفورد هم با همتایان خود گفت‌وگو کنند. تقریباً بلافاصله، متیس تماس گرفت و گفت فلورنس پارلی» وزیر دفاع فرانسه، اصلاً از این تصمیم ترامپ راضی نیست. رون درمر» سفیر اسرائیل [در آمریکا] هم به من گفت آن روز بدترین روزش در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ بوده است.نتانیاهو: می‌خواهید سه تهدید بزرگ علیه اسرائیل را بشناسید؟ ایران، ایران، ایران» 

    روز بعد، چهارشنبه، ۱۹ دسامبر، من، متیس و پمپئو جلسه صبحانه هفتگی خود را در اتاق فرماندهی برگزار کردیم. با وجود گفت‌وگوهای مفصل روز قبل در پنتاگون، این جلسه هم به سوریه اختصاص داشت. مقالات متعددی در رسانه‌ها منتشر شده بود که پر از اطلاعات غلط بودند [۱۱] و به نظر من عمدتاً پنتاگون از طریق متحدانش در کنگره آن‌ها را منتشر کرده بود. همان روز، ترامپ ویدیویی را هم در توئیتر منتشر کرد [۱۲] و در این‌باره توضیحات خودش را داد، که سیلی از تماس‌های رسانه‌ها و اعضای کنگره با کاخ سفید را به همراه داشت. جمهوری‌خواهان کنگره تقریباً بلااستثنا با تصمیم ترامپ در مورد سوریه مخالف بودند، اما عمدتاً می‌گفتند از گفت‌وگو با رسانه‌ها اجتناب می‌کنند؛ اما دموکرات‌ها در این خویشتنداری شریک نبودند. البته این سکوت جمهوری‌خواهان مقابل ت‌های اشتباه امنیت ملی، نهایتاً به کشور یا به خود این حزب کمکی نکرد. آن روز صبح، واکنش منفی نشریه هیل» را گزارش کردم، اما ترامپ باورش نمی‌شد؛ شاید به این دلیل که هنوز هم تضمین‌های رند پال [۱۳] » [سناتور جمهوری‌خواه ایالت کنتاکی] مبنی بر این‌که ترامپ نماینده حامیان واقعی حزب جمهوری‌خواه است، را باور داشت.

    تا روز پنج‌شنبه، ترامپ دیگر فهمیده بود که پوشش رسانه‌ای درباره خروج آمریکا از سوریه چه بلایی سر او آورده است، و این‌که این تنها بخش کوچکی از بلایی است که در صورت خروج کامل ما از افغانستان به سرش خواهد آمد. به این نتیجه رسیدیم که تعیین مهلت برای خروج کار عاقلانه‌ای نیست، اما تأکید کردیم که این کار باید منظم» انجام شود. آن روز بعدازظهر، متوجه شدم که متیس در اتاق بیضی با ترامپ تنهاست و مراسم برنامه‌ریزی‌شده برای امضای یک لایحه، بیش از حد طول کشیده است. در حال صحبت بودیم که متیس و بلافاصله پشت سرش ترامپ، بیرون آمدند. فوراً فهمیدم که اتفاقی افتاده است. به نظر می‌رسید متیس از دیدن این‌که من بیرون منتظر آمدن آن‌ها بوده‌ام، حیرت کرده، اما به هر حال با من دست داد؛ بدون این‌که چهره‌اش احساسات زیادی را نشان بدهد. ترامپ گفت: جان، بیا داخل» و من رفتم. فقط ما دو نفر در اتاق بیضی بودیم. ترامپ گفت: می‌خواهد برود. هیچ‌وقت واقعاً از او خوشم نمی‌آمد.»

    بعد از مراسم امضای لایحه، ترامپ و من تقریباً بیست دقیقه در مورد نحوه مدیریت کناره‌گیری متیس صحبت کردیم. ترامپ می‌خواست پیش از به راه افتادن ماشین روابط عمومی متیس، توئیتی در این‌باره منتشر کند. متیس نامه استعفای بلندبالایی خطاب به ترامپ نوشته و در آن دلایل رفتنش را توضیح داده بود. بدون شک این نامه را برای انتشار عمومی و گسترده نوشته بود، اما ترامپ حتی آن را نخوانده بود؛ فقط نامه را روی میز رزولوت» [میز کار رئیس‌جمهور آمریکا] گذاشته بود و یک نفر هم برای برگزاری مراسم امضای لایحه، نامه را از روی میز برداشته بود. وقتی نامه را پیدا کردیم و آن را خواندیم، در کمال تعجب متوجه شدم که متیس خواسته تا پایان ماه فوریه در سِمتش به عنوان وزیر دفاع باقی بماند و در این مدت، ضمن شهادت در کنگره، در نشست وزرای دفاع ناتو در ماه فوریه نیز سخنرانی کند.

    آن‌چه برای ترامپ (با توجه به ماهیت گفت‌وگویش با متیس) عجیب‌تر به نظر می‌رسید، محتوای نامه و انتقاد متیس به ت‌هایش بود. برای ترامپ توضیح دادم که این زمان‌بندی کاملاً توجیه‌ناپذیر است، اگرچه مطمئن نبودم که منظورم را درک کرده باشد. با این حال، ترامپ از آن به بعد دیگر عدم علاقه‌اش به متیس را بیش‌تر و بیش‌تر نشان داد. یک بار گفت: وقتی نامش را سگِ دیوانه» گذاشتم، در واقع از او یک هیولا ساختم» ؛ دست‌کم تا حدی درست می‌گفت. (لقب اصلی متیس آشوب» بود.) ساعت ۵:۲۰ به دفترم برگشتم و به پمپئو تلفن کردم. تا آن موقع، توئیت ترامپ منتشر شده و حملات رسانه‌ها درباره استعفای متیس نیز در راه بود. پمپئو گفت متیس سر راهش به کاخ سفید [قبل از دیدار با ترامپ]، در وزارت خارجه توقف کرده و نسخه‌ای از نامه استعفای خود را به وی داده است. متیس به پمپئو گفته بود: رئیس‌جمهور دیگر توجهی به من نمی‌کند. به این روش می‌خواهد نشان دهد که من را نمی‌خواهد. دیگر وقت رفتن است.» من گفتم به نظرم تک‌تک این گزاره‌ها صحیح هستند؛ و پمپئو هم اظهار موافقت کرد.  

    البته همه این جنجال‌ها در مورد متیس بر ماجرای سوریه، و به موازات آن افغانستان، هم تأثیرگذار بود، به خصوص که متیس در نامه‌اش دستور ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را عاملی تعیین‌کننده در استعفای خود توصیف کرده بود. با این حال، موضوع پیدا کردن جانشین برای متیس نیز باقی بود. روز شنبه، دو روز بعد از ملاقات با متیس در اتاق بیضی، ترامپ حدود ساعت شش و پانزده دقیقه بعدازظهر به من گفت نمی‌خواهد برای رفتن متیس تا ماه فوریه منتظر بماند، و تصمیم گرفته پت شاناهان» معاون وزیر دفاع را به عنوان وزیر دفاع موقت معرفی کند. (آن زمان، ترامپ هنوز میان معرفی شاناهان به عنوان وزیر دفاع دائم، یا انتخاب جک کین» ژنرال بازنشسته ارتش، برای این شغل مردد بود.) به علاوه، ترامپ حالا می‌خواست متیس فوراً برود و حتی دوشنبه [شب پیش از کریسمس] نیز در پنتاگون نباشد. به ترامپ یادآوری کردم که چیزی به کریسمس باقی نمانده، اما گفت: کریسمس سه‌شنبه است [و تا آن زمان دیر می‌شود]. باید او را همین امروز اخراج کنیم.»


    [۱] The Room Where It Happened: A White House Memoir Link

    [۲] Rockets hit Iranian Kurdish opposition offices in Iraq's Koya Link

    [۳] جان اف. کلی لینک

    [۴] جیمز متیس لینک

    [۵] مایک پنس لینک

    [۶] Blaming Iran, U.S. Evacuates Consulate in Southern Iraq Link

    [۷] Trump orders rapid withdrawal from Syria in apparent reversal Link

    [۸] Al-Tanf (U.S. military base) Link

    [۹] Joseph Dunford Link

    [۱۰] Philippe Étienne Link

    [۱۱] Trump to Withdraw U.S. Forces From Syria, Declaring ‘We Have Won Against ISIS’ Link

    [۱۲] After historic victories against ISIS, it’s time to bring our great young people home! Link

    [۱۳] رند پال لینک


    بازداشت متهم امنیتی سابقه دار پیش از اقدام تروریستی

    یک متهم امنیتی سابقه دار که به دلیل نگرانی از ابتلا به کرونا مورد رأفت اسلامی قرار گرفته و از زندان آزاد شده بود، پیش از اقدام تروریستی دستگیر شد.

    در اوایل خرداد ماه امسال بود که مجموعه اطلاعاتی کشور از وقوع یک سری اقدامات خرابکارانه از سوی یکی از متهمان قدیمی در کشور با خبر شد.

    بررسی ها حکایت از آن داشت که زن جوانی به نام سهیلا-ح.ب» اقدامات ضد انقلابی و ضد امنیتی خود را از سر گرفته و ضمن ارتباط‌گیری با عناصر معاند و خرابکار خارج نشین، ماموریت جدیدی مبنی بر انفجار محل ست امام جمعه شهرستانی که ساکن آن دارد.


    این فرد با هوشیاری نیروهای امنیتی در خرداد ماه سال جاری مجددا بازداشت شد که پس از انتقال به بازداشتگاه اقدام به انتشار فایل‌های صوتی مبنی بر مظلوم‌نمایی و بیگناه نشان دادن خود کرد.

    بررسی ها حکایت از آن داشت که متهم در راستای مظلوم نمایی کذب، در تماس تلفنی با یکی از اعضای خانواده خود، میزان اثرگذاری نوع لحن فایل‌های صوتی منتشر شده‌اش را بررسی می‌کند و می‌گوید صدای من پشت تلفن غم انگیز و مضطرب به نظر میرسد؟ مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد ؟ »

    وی همچنین با انتشار فایل‌های صوتی و نامه‌نگاری به بیرون از زندان سعی داشت ضمن جریحه دار کردن احساسات مردم و خوراک برای رسانه‌های بیگانه ضدانقلاب، ضمن تحت فشار قراردادن دستگاه امنیتی و قضایی آن‌ها را مجبور به آزادی خود کند.

    یکی از افراد مطلع در خصوص پرونده این متهم گفت: وی در سال 97 در حین شعارنویسی و فعالیت های ضد امنیتی در شیراز توسط نیروی انتظامی بازداشت و بعد از گذشت 6 ماه دوران محکومیت، آزاد شد، ولی متاسفانه در خرداد ماه سال 98 با همدستی دوستان خود در حین شعارنویسی و پخش تراکت علیه نظام و پرچم شیر و خورشید مجددا بازداشت شد و یک قبضه سلاح کمری به همراه عدد فشنگ از وی کشف شد.

    این فرد در بازجویی‌ها صراحتا بیان کرده‌است که با تهیه سلاح به دنبال ترور و کشتن افراد بسیجی و نیروهای وابسته به نظام بوده‌است و به همراه دو تن از دوستان سابقه دار خود ، قصد تعرض و تسخیر پایگاه بسیج به منظور دستیابی به سلاح های سازمانی بسیج را داشته اند، که بازداشت و به 12 سال حبس محکوم شد.

    بازداشت 12 نفر در پی حادثه آتش‌سوزی کلینیک سینا اطهر

    جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ از بازداشت ۱۲ نفر به دنبال آتش‌سوزی در کلینیک سینا اطهر خبر داد.

     سردار حمید هداوند جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ، در خصوص آخرین جزئیات تحقیق و بررسی پلیس در خصوص آتش‌سوزی کلینیک سینا اطهر اظهار داشت: بررسی‌های پلیس امنیت و پلیس‌ آگاهی تهران همچنان ادامه دارد و ۱۲ نفر در خصوص این پرونده آتش‌سوزی بازداشت شده‌اند.


    وی گفت: از تعداد ۱۲ نفر بازداشت شده ۱۰ نفر مرد و ۲ نفر زن هستند. 

    وی خاطرنشان کرد: ‌بررسی پلیس در مورد علت آتش‌سوزی مرکز درمانی سینا اطهر با قوت ادامه دارد.

    گفتنی است، آتش‌سوزی در کلینیک سینا اطهر در روز ۱۱ تیر ماه منجر به جان باختن ۱۹ نفر از جمله ۱۵ زن و ۴ مرد شد.

     محمد مالی فعال رسانه‌ای در توییتر نوشت: برسانید به دست پیروز حناچی شهردار و محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران. قهرمان ماجرای تلخ آتش‌سوزی مرگبار کلینیک سینا اطهر، جوان رشید و شجاع اهل روستای باوج رامهرمز، عنایت آزغ است. او که بساط دستفروشی‌اش در تجریش را رها کرد و به دل آتش زد و ۷ زن را نجات داد. او را دریابید.

    [مشرق]


    ارتباط تصویری با صحن مجلس با رهبرانقلاب

    رهبر انقلاب خطاب به نمایندگان فرمودند: مجادلات مردم را ناراحت می‌کند همه باید در مقابل دشمن یکصدا باشیم.

     رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در ارتباط تصویری با نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی، مجلس یازدهم را مظهر امید و انتظار مردم» خواندند و با استناد به بنیه قوی و ظرفیت‌های مادی کشور» و توانایی‌هایی معنوی و ایمانی ملت» تأکید کردند: اطمینان داریم همه مشکلات موجود قابل حل است و مجلس باید با اولویت‌بندی مسائل، پرهیز از حاشیه‌سازی و نیز کار مخلصانه برای مردم در روند حل مشکلات، تأثیر محسوس بگذارد.

    ایشان همچنین با ابراز تأسف عمیق از اوج‌گیری مجدد کرونا، همه را به رعایت کامل دستورالعمل های بهداشتی فراخواندند و افزودند: مردم با گسترش نهضت تعاون به نیازمندان بار دیگر کشور را از طراوت کمک به قشرهای ضعیف وخانواده‎های نیازمند سرشار کنند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای حضور درصد قابل قبولی از مردم در انتخابات مجلس را با وجود شرایط سخت اقتصادی و تبلیغات مأیوس‌کننده دشمنان نشان‌دهنده امیدواری و انتظار ملت برای حل مشکلات خواندند و به نمایندگان مجلس توصیه کردند: قدر این موقعیت مهم را بدانید.

    ایشان مجلس یازدهم را از قوی‌ترین و انقلابی‌ترین مجالس پس از انقلاب خواندند و افزودند: حضور جوانان پرانگیزه، پر ایمان، پر توان، تحصیل‌کرده و کارآمد» در کنار شماری از مدیران انقلابی و دارای سوابق اجرایی، و نیز شماری از پیشکسوتان دارای سوابق نمایندگی، مجلس یازدهم را به مجلسی بسیار خوب و امیدبخش تبدیل کرده است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با ابراز خرسندی از حساسیت نشان دادن مجلس یازدهم به مسائل انقلاب و سرعت عمل نمایندگان در تشکیل هیئت رئیسه و کمیسیون‌ها افزودند: مهلت چهار ساله نمایندگی، فرصت خوبی برای ریل‌گذاری حرکت عمومی کشور و تأثیرگذاری فراوان در روند حل مسائل و پیشرفت و آینده ایران است.

    رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان مشکلات فراوان اقتصادی کشور را به بیماری» تشبیه و در عین حال تأکید کردند: به علت بنیه قوی و قدرت دفاعی، کشور بدون تردید توان غلبه بر این بیماری را دارد، همان‌گونه که دشمنان نیز امروز اذعان می‌کنند که با وجود سخت‌ترین تحریم‌ها و فشارهای همه‌جانبه نتوانسته‌اند به اهداف ضد ایرانی خود دست یابند.

    ایشان تورم، کاهش ارزش پول ملی، گرانی‌های بی‌منطق، مشکلات بنگاه‌های تولیدی و مشکلات ناشی از تحریم‌ها» را از جمله مسائلی خواندند که سختی معیشت را بویژه برای طبقات پایین و متوسط به همراه آورده است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای در تشریح برخی ظرفیت‌های کشور افزودند: ایجاد هزاران شرکت دانش‌بنیان، اجرای صدها طرح زیربنایی، بهره‌برداری مستمر از طرح‌های جدید، پیشرفت‌های حیرت‌انگیز در صنایع نظامی و موفقیت‌های تحسین‌برانگیز در مسائل فضایی نتایج استفاده از بخشی از ظرفیت‌های بسیار قوی وگسترده در کشور است.

    رهبر انقلاب ظرفیت‌های معنوی ملت را که در ایمان مذهبی و انقلابی مردم ریشه دارد، مکمل ظرفیت‌های فراوان طبیعی، جغرافیایی و تاریخی برشمردند و افزودند: باید ظرفیت‌های معنوی را به عنوان عاملی بسیار مهم، مورد توجه و استفاده قرار داد.

    ایشان حضور بهنگام و فداکارانه مردم در مقابله با موج اول کرونا»، خدمات بسیار با ارزش ملت در نهضت کمک مؤمنانه به خانواده‌های ضعیف» و حضور با شکوه و خیره‌کننده مردم در بدرقه سردار سلیمانی» را نمونه‌هایی از ظرفیت معنوی عمیق ملت ایران دانستند و افزودند: مردم در تجلیل از مظهر اقتدار ملی و جهادی» ایرانیان یعنی شهید سلیمانی نشان دادند که به مبارزه و مقاومت در مقابل استکبار ایمان دارند و برای قهرمان ملی خود بالاترین ارزش‌ها را قائل هستند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با یادآوری حضور تعیین‌کننده مردم در مقابله با غائله‌هایی نظیر حوادث سال‌های ۷۸ و ۸۸ افزودند: ملت در مقابله با هر حرکت ضدنظام، دشمن را مأیوس می‌کند و آیا توانایی و ظرفیتی بالاتر از این برای یک کشور قابل تصور است؟

    رهبر انقلاب در نوعی جمع‌بندی از این بخش از سخنانشان، بخشی از مشکلات موجود را نیز ناشی از بی‌توجهی و کم‌توجهی مسئولان در طول سال‌های مختلف خواندند و افزودند: اگر تفکر خوداتکایی و اعتماد به نفس ملی بویژه در جوانان همچنان رو به گسترش باشد و از بنیه قوی کشور استفاده شود و امیدهای واهی به بیرون مرزها و شرطی کردن اقتصاد کشور تضعیف شود، من اطمینان کامل دارم که مشکلات اقتصادی قابل حل است.

    رهبر انقلاب اسلامی سپس توصیه هایی را خطاب به نمایندگان مجلس یازدهم بیان کردند.

    نیت الهی و خالص»، کار برای مردم» و پرهیز از جو زدگی» اولین توصیه حضرت آیت الله ای به نمایندگان مجلس بود.

    توصیه دیگر رهبر انقلاب مربوط به سوگند نمایندگان» بود که گفتند: سوگندی که نمایندگان در آغاز به کار مجلس ادا می کنند، یک سوگند شرعی است و بر اساس آن باید به صورت جدی پاسدار حریم اسلام و نگهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی باشند.

    حضرت آیت الله ای در سومین توصیه، توجه به مسائل کلیدی و اصلی کشور و پرهیز از دچار شدن به حاشیه‌ها و اولویت دادن به مسائل فرعی» را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: در شرایط کنونی، در موضوع اقتصاد، مسائل اصلی کشور عبارتند از تولید، اشتغال، مهار تورم، مدیریت نظام پولی و مالی، و عدم وابستگی اقتصاد کشور به نفت».

    ایشان در زمینه مسائل اجتماعی هم تأکید کردند: موضوع مسکن» به عنوان یک مسئله بسیار مهم و کلیدی، مسئله ازدواج جوانان و راههای تسهیل آن»، مسئله فرزندآوری و جلوگیری از حرکت کشور به سمت پیری جمعیت» و مسئله مدیریت فضای مجازی در کوتاه مدت و میان مدت» از دیگر مسائل اصلی کشور هستند.

    رهبر انقلاب اسلامی توصیه چهارم خود به نمایندگان مجلس یازدهم را به تعامل و هم افزایی قوا» اختصاص دادند و گفتند: نقشه کلی تعامل قوا، از جانب دستگاه اجرایی و قوه قضاییه به اینگونه است که آنها باید مصوبات مجلس را به صورت دقیق و کامل اجرا کنند و هیچگونه تعللی در این زمینه جایز نیست.

    حضرت آیت الله ای افزودند: این تعامل از جانب مجلس نیز باید به اینگونه باشد که در مصوبات، ظرفیت ها و واقعیت های کشور در نظر گرفته شود.

    ایشان در موضوع تعامل قوا خطاب به نمایندگان مجلس تأکید کردند: روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤال و تفحص به عنوان حق مجلس وجود داشته باشد اما توهین و دشنام و نسبتِ بدون علم به دولتمردان به هیچ وجه جایز نیست و برخی از این نسبت‌ها حرام شرعی است.

    رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: حضور وزرا در یک ماه اول آغاز به کار مجلس و ارائه گزارش از شرایط کشور، کار بسیار خوبی بود اما نباید به وزرا توهین و یا تهمتی زده شود.

    حضرت آیت الله ای افزودند: از برخوردهای احساسی و غیرمنطقی پرهیز شود و بیان دیدگاه و نظر مخالف متین، خردمندانه، قوی و قابل توجیه باشد.

    ایشان درباره همکاری مجلس با قوای دیگر گفتند: مردم از مجلس و دو قوه دیگر انتظار بیان حق و پیگیری آن رادارند و به شدت با مجادله و گریبان گیری و تشنج میان قوا مخالف هستند و همه بدانند فضای منازعه در رئوس دستگاهها برای افکار عمومی زیان بخش و ناراحت کننده است.

    رهبر انقلاب اسلامی، اتحاد و انسجام داخلی و یک صدایی در برابر جبهه گسترده دشمن را تکلیف همه مسئولان و قوا برشمردند و افزودند: امروز جبهه دشمن که خبیث ترین و قبیح ترین آن امریکا است، تمام توان ی، اقتصادی و تبلیغاتی خود را برای به زانو درآوردن ملت قوی ایران به کار گرفته است و در چنین شرایطی حتی با وجود اختلاف سلیقه و نظر در داخل، در مقابل دشمن یاوه‌گو باید دست به دست هم بدهیم و یک سخن گفته شود.

    حضرت آیت الله ای نقش نظارتی مجلس را بسیار مهم و حیاتی دانستند و خاطرنشان کردند: این نقش باید با متانت، خردمندانه و بدون حاشیه ایفا شود.

    ایشان همچنین با اشاره به سال آخر دولت گفتند: سال آخر دولتها معمولاً سال حساسی است و باید مراقبت شود که پیگیری امور به هیچ وجه سست نشود و بر همین اساس اعتقاد راسخ دارم که دولت ها باید تا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورت وضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند.

    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در شرایط حساس سال آخر دولت و همچنین سال اول مجلس، باید دو قوه فضا را به گونه ای مدیریت کنند که به کار مهم کشور لطمه نخورد.

    حضرت آیت الله ای همچنین مرکز پژوهش های مجلس و مرکز نظارت بر رفتار نمایندگان را دو مرکز بسیار مهم برشمردند و بر وم استفاده مطلوب از دیدگاههای کارشناسی مرکز پژوهش ها تأکید کردند.

    رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان، گسترش مجدد بیماری کرونا و جان‌باختن روزانه تعداد زیادی از مبتلایان را حقیقتاً غم‌انگیز خواندند و با تجلیل چندین باره از خدمات درخشان و فداکاری‌های کادرهای درمانی که بعضی از آنها نیز در راه خدمت به مردم به بیماری مبتلا شدند و یا جان باختند، گفتند: با وجود این خدمات، بعضی افراد حتی کار ساده‌ای مثل ماسک زدن را انجام نمی‌دهند که من واقعاً از آن پرستاری که فداکارانه در حال ارائه خدمت است خجالت می‌کشم.

    حضرت آیت الله ‌ای با اشاره به واقعیت تلخ دور شدن کشور از موفقیت اولیه در مقابله با کرونا، خطاب به همه دستگاهها، گروههای خدمت‌رسان و آحاد مردم تأکید کردند: همه نقش خود را به بهترین وجه ایفا کنند تا در کوتاه‌مدت زنجیره سرایت را قطع کنیم و کشور را به ساحل نجات برسانیم.

    ایشان مشارکت گسترده مردم در نهضت خدمت مؤمنانه در آستانه ماه رمضان را بسیار با ارزش و گره‌گشا از زندگی قشرهای ضعیف دانستند و افزودند: این نهضت تعاون و احسان باید رشد و توسعه پیدا کند و هر کس به هر شکل که می‌تواند کمک و مراقبت کند که کسی از نیازمندان از قلم نیفتد.

    رهبر انقلاب اسلامی در پایان همگان بویژه جوانان را به دعا و توسل عمومی به درگاه خداوند متعال برای دفع بلا فراخواندند.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای قالیباف رئیس مجلس در گزارشی از رویکردها، اقدامات و برنامه‌های مجلس، هدف اصلی نمایندگان را حل مسائل مردم و تبدیل مجلس به یک نهاد چابک و انقلابی بیان کرد و گفت: اصلاح ساختار بودجه ریزی»، نوسازی نظام مالیاتی»، حمایت از قشرهای ضعیف»، رفع موانع جهش تولید» و تحول در حوزه تجارت خارجی» از جمله‌ محورهای بسته تحولی مجلس یازدهم برای اقتصاد است.

    آقای قالیباف ساماندهی امور نمایندگان و صیانت از آنان»، شفافیت در فرایندهای قانون‌گذاری» و توجه ویژه به نظارت در کنار تقنین» را نیز از دیگر برنامه‌های مجلس برشمرد.

    رئیس مجلس همچنین با بیان اینکه پرداختن به هرگونه حاشیه‌ای که مجلس را از حل مسائل مردم دور کند خطا است، بر ضرورت همکاری با سایر قوا تأکید کرد.[مشرق]


    ناو آمریکا

    شناور USS Bonhomme Richard از ناوهای تهاجم آبی خاکی کلاس Wasp است که هر فروند آن در حدود ۱.۵ میلیارد دلار قیمت داشته و توان پذیرش و به پرواز درآوردن جنگنده های AV-۸B هریر و F-۳۵B را نیز دارد.

    آتش سوزی در یک کشتی می تواند بزرگترین دشمن آن شناور در شرایط مختلف باشد؛ چه این اتفاق در زمان جنگ و بر اثر حمله دشمن رخ دهد و چه در زمان صلح و بر اثر یک بی احتیاطی باشد، کوچکترین آتش سوزی می تواند به سرعت کل یک واحد شناور را تحت تاثیر قرار داده و آن را کاملا از حالت عملیاتی خارج کند. در روزهایی که رسانه ها و سرویس های اطلاعاتی دشمن تلاش دارند موضوع آتش سوزی در کشورمان را یک بحران با تبعات مختلف اجتماعی- امنیتی جلوه دهند، قرعه به نام ناو تهاجم آبی - خاکی USS Bonhomme Richard از کلاس Wasp افتاده که در پایگاه دریایی در سواحل سان دیگو در ایالت کالیفرنیای آمریکا جلوی چشم میلیون ها نفر بیننده در اتش بسوزد.

    تصاویر تلویزیونی نشان دهنده آسیب بسیار شدید به این شناور است و احتمالا این ناو به طور کامل از موجودی عملیاتی نیروی دریایی آمریکا خارج شود. قبل از پرداختن به بحث مربوط به آتش سوزی بهتر است با این شناور آشنا شویم.

    شناور USS Bonhomme Richard از ناوهای تهاجم آبی خاکی کلاس Wasp است که هر فروند آن در حدود ۱.۵ میلیارد دلار قیمت دارد. شناور مورد نظر که با کد LHD-۶ شناخته می شود ششمین شناور در این کلاس محسوب شده و در کل آمریکا نیز ۸ فروند از این ناوها را در اختیار دارد. این شناور  بیشتر از ۴۰ هزار تن وزن داشته و طول آن ۲۵۷ متر و عرض آن ۳۱ متر است. خدمه استاندارد این ناو در حدود ۱۲۰۰ نفر است و می تواند تا حدود ۱۶۷۸ نفر تفنگدار دریایی را نیز با خود حمل کند. این ناو در ۱۵ آگوست سال ۱۹۹۸ میلادی وارد خدمت شده است.

    شناور USS Bonhomme Richard

    این ناو میتواند علاوه بر قوای مسلح و تجهیزات زرهی، انواع بالگرد های ترابری و تهاجمی و نوع عمود پرواز جنگنده نسل پنجم اف ۳۵ را حمل کند. از دیگر هواگردهایی که این ناو معمولا آنها را حمل می کند می توان به بالگردهایی مثل سری ۷۰ AH-۱Z، UH-۱Y، CH-۵۳E، SH  و۲۲ MV اشاره کرد. بسته به نوع ماموریت تعداد هواگردهای قابل حمل در این شناورها تفاوت خواهند داشت. در عین حال با توجه به مدل های مختلف در این ناو امکان حمل و به آب اندازی مدل های مختلفی از هاورکرافت ها و لندینگ کرافت ها نیز وجود دارد. هاورکرافت های سری LCAC با توان حمل ۶۰ تن محموله از جمله این شناورها به حساب می آید. این شناور در ماموریت های تهاجم هوایی توان پذیرش و به پرواز درآوردن جنگنده های AV-۸B هریر و F-۳۵B را نیز دارد.

    در بحث سامانه های راداری این ناوها به سیستم هایی مثل رادار جستجوی هوایی  AN/SPS- ۴۹ و رادار جستجوی سطحی ۶۷ AN/SPS مجهز هستند. در بخش پیشرانه ناوهای کلاس Wasp به دو دستگاه توربین گازی LM ۲۵۰۰ ساخت شرکت جنرال الکتریک مجهز است که سرعت نهایی ۴۱ کیلومتر در ساعت را برای این شناور تامین می کند. برد این ناوها در حرکت با سرعت قریب ۳۳ کیلومتر در ساعت، حدود ۱۷ هزار و ۶۰۰ کیلومتر است.

    در فاز دفاع هوایی یا سیستم های پدافندی، این ناو مجهز به دو مجموعه لانچر موشک های دفاع نزدیک۱۱۶  RIM، دو مجوعه لانچر RIM ۷، دو سامانه دفاع نزدیک فالانکس و توپ های ۲۵ میلی متری مارک ۳۸ می باشد و همچنین چند قبضه مسلسل کالیبر ۱۲.۷میلی متری روی این ناو نصب شده است. این شناورها نقش مهمی در حمل و نقل نیروهای سپاه تفنگداران دریایی آمریکا داشته و در جریان هر عملیات آبی خاکی جزو دارایی های مهم و راهبردی ارتش آمریکا محسوب می شوند. در حال حاضر آمریکا شناورهای کلاس Wasp و America را برای این منظور در اختیار دارد.

    چه اتفاقی برای USS Bonhomme Richard رخ داد؟

    در حال حاضر و با توجه به این که حادثه هنوز نیز به پایان نرسیده نمی توان به صورت خیلی دقیق علت وقع حادثه را مشخص کرد اما بر اساس اطلاعات اولیه موجود، آتش سوزی در بخش پایینی کشتی آغاز شده و از همان ابتدا صدای چندین انفجار نیز ثبت شده است. با شروع آتش سوزی، واحدهای آتش نشانی خود کشتی در کنار واحد هایی از پایگاه دریایی میزبان و البته آتش نشانی شهری به محل اعزام شدند ولی آتش سوزی همچنان ادامه پیدا کرده است.

    بر اساس اطلاعات موجود ناو مورد نظر از سال ۲۰۱۸ در این پایگاه حضور پیدا کرده و در حال طی دوره اورهال و ارتقاء نیمه عمر خود بوده است.                آتش سوزی در پل فرماندهی کشتی

    آتش در پل فرماندهی کشتی

    در ابتدای کار، شناورهای آتش خاموش کن در اطراف کشتی حاضر شده و سعی کردند آتش را با آب پاشی از بیرون خاموش کنند. در عین حال فرمانده کشتی نیز اعلام کرده بود که کشتی بعد از خاموش شدن آتش و تعمیرات اساسی دوباره به دریا باز خواهد گشت. بر اساس اعلام نیروی دریایی آمریکا ۱۸ نفر از خدمه این ناو به دلیل شرکت در عملیات مبارزه با آتش مصدوم شده و به بیمارستان منتقل شده اند. محوطه ای به اندازه یک و نیم کیلومتر از اطراف این کشتی نیز تخلیه شده و صرفا پرسنل گروه های آتش نشانی و نجات اجازه حضور در این منطقه را دارند و از باقی پرسنل خواسته شده محل را ترک کنند.                      ساعت های اولیه آتش سوزی و تلاش برای خاموش کردن آتش از بیرون

    تلاش ها در ساعات اولیه برای خاموش کردن آتش در ناو شناور USS Bonhomme Richard

    اما از چند ساعت پیش، آتش به پل فرماندهی و عرشه اصلی کشتی رسیده و تقریبا به طور کامل آن را از درون ذوب کرده است. شدت خسارت به حدی بالاست که بعید است این شناور بعد از اطفاء حریق نیز از نظر مالی ارزش تعمیر داشته باشد. در شرایط اینچنینی معمولا هزینه تعمیر یک شناور برآورد شده و با عبور رقم مورد نظر از یک حد مشخص، شناور بدون ارزش برای تعمیر شناخته شده و از رده عملیاتی خارج می شود.

    بخش پل فرماندهی محلی است که اکثر سامانه های حساس راداری و الکترونیکی در آن قرار داشته و هدایت کشتی و عملیات پروازی در کنار کنترل سامانه های تسلیحاتی از آن بخش انجام می شود. با از بین رفتن این بخش مشخصا شناور آسیب بسیار سنگینی دیده و به احتمال فراوان برای همیشه از خدمت خارج خواهد شد.

    در حالی که معمولا در چنین اتفاقاتی در داخل کشور، حجم وسیعی از اخبار رسانه های فارسی زبان که توسط امریکا و متحدانش تزریق مالی می شوند، به بزرگنمایی و انعکاس ثانیه به ثانیه این اتفاق می پردازند، اما در این حادثه که دهها و بلکه صدها میلیون دلار به ارتش امریکا ضربه مالی و حیثیتی وارد کرده، خبری از چنین رفتارهایی نیست. از سوی دیگر، همواره در اتفاقات داخل کشورمان، کمبود امکانات و فقدان مدیریت مرتبا در کلیدواژه های شبکه های اجتماعی و کارشناسان رسانه های خارجی تکرار می شود اما اینکه ارتش امریکا و مراکز آتش نشانی شهری از زمین و دریا نمی توانند با گذشت ۱۲ ساعت آتش یک ناو را خاموش کنند، موجب چنین تحلیل هایی از سوی این رسانه ها و کارشناسان نمی شود تا مشخص شود مهمتر از هر پیام در این اتفاقات، تزریق مجدد خودتحقیری و خودکم بینی به مردم ایران و رسانه های داخلی است.[مشرق]


    وزیر بهداشت سعید نمکی نمایه

    وزیر بهداشت در نامه خود به رهبر معظم انقلاب آورده است: بی تردید دوباره بر می گردیم به روزهائی که مردم عزیز کشورمان با سلامتی و شادمانی در کنار هم زندگی کنند.

    سعید نمکی وزیر بهداشت در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب آورده است: بی تردید دوباره بر می گردیم به روزهائی که مردم عزیز کشورمان با سلامتی و شادمانی در کنار هم زندگی کنند و دیری نخواهد پائید تا بر چهره نازنین فرمانده مهربانمان لبخند رضایتمندی بنشانیم.

    متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

    حضرت آیت ا.العظمی ای

    مقام معظم رهبری (مد­ظله العالی)

    سلام علیکم؛

    فراز اول فرمایشات حکیمانه امروزتان که همچون پیش، مایه وفاق و همگرائی ملی بود پس از چند هفته تلاش شبانه روزی و نفس گیرمان در مدیریت بیماری کرونا بخصوص در استان­های مرزی و پرمشکل کشور که به لطف پروردگار به مهار نسبی آن نیز انجامید بارانی لطیف بود بر تنهای رنجور و دلهای داغدیده مان اما آهنگ محزون صدایتان در فراز دوم که غمگینانه از افتادن آتش دوباره بیماری بر نیستان وجود هموطنانمان گفتید و سوز دل مهربانتان را از داغ فقدان عزیزانمان بر زبان جاری فرمودید وجودم را گداخت و نگاشتن سوز دل را تنها راه علاج این رنج جان گداز یافتم.

    اگر در دوره اول بیماری سربازان حضرتعالی بعنوان مدافعین سلامت در کنار دیگر عزیزان دست­آوردی شگرف در اوج تحریم و تنگدستی نثار ملت شریف ایران کردند علاوه بر همه جان فشانی­‌ها، همدلی­‌ها و هم افزائی­‌های مردم و کارگزاران نظام، حمایت­های بزرگ منشانه رهبری مهربان و فرزانه بود که یقین دارم در تاریخ این سرزمین بعنوان برگ زرین بی بدیل، جاودانه به یادگار خواهد ماند.

    اینجانب بعنوان سربازی کوچک که از روزهای قبل از ورود بیماری به کشور خدمتگزار بوده‌ام و یاد هر روزش را در دفتر خاطراتم می‌نگارم، گرانبهاترین اوراق این نگارش را سرشار از ردپای کلام، عمل و محبت حضرتعالی می بینم و امروز که پس از آن­‌همه بردباری و حمایت، بجای شادمانی و رضایت، اندوه در آهنگ صدایتان می شنوم، برایم بسیار، بسیار غم انگیزست.

    قبل از این موج جدید بلاخیز پیش بینی ایام را بدلیل غفلت های ساده انگارانه به محضرتان تقدیم کرده بودم دلم نمی خواست آنچه می دیدم، تحقق یابد. دلم می خواست در عالم پیش بینی و رویا بماند همچون انسانی که خوابی تلخ می بیند و در عالم بیداری خوشحال می شود که خواب بود ولی متأسفانه به حقیقت پیوست.

    اما بگویم عزیز دل، هنوز دیر نشده است، تا خدا هست که یاریمان کند، شما هستید که نصیحت و دعایمان کنید، مردمی هستند که حرفهایمان را بشنوند و همراهیمان کنند، قوای سه گانه­ای هستند که دست در دست هم حمایت‌مان کنند، نیروهای مسلح، سازمان‌­های مردم نهاد و خیرینی هستند که دست‌مان را بگیرند، جوانان و دانشگاهیان فرهیخته ای هستند که در راه پیشگیری و درمان، معجزه خلق کنند.

    مدافعین عاشق سلامتی هستند که مهر بورزند و خسته نشوند، مادران و پدران شهدائی هستند که دعای نیمه شبانشان عطر دل‌­انگیز کاروان‌مان باشد هراسی از هجمه بیماری نداریم و یقین داریم که مهارش می‌کنیم و بی‌تردید دوباره بر می‌گردیم به روزهائی که مردم عزیز کشورمان با سلامتی و شادمانی در کنار هم زندگی کنند و دیری نخواهد پائید تا بر چهره نازنین فرمانده مهربانمان لبخند رضایتمندی بنشانیم.

    انشاالله

    دکتر سعید نمکی[مشرق]


    مستند نظامی| تانک ها و نفربرهای سپاه کجا و چگونه اورهال و مدرنیزه می شوند؟/ گزارش تصویری تسنیم از مرکز بازسازی زرهی شهید زین الدین

    موسسه شهید زین الدین از سال ۱۳۶۳ مسئولیت اورهال و بازسازی اساسی تجهیزات زرهی در سپاه را برعهده دارد و در این راستا توانسته گام های مهم در جهت بی اثر سازی تحریم ها بردارد.

     در تمامی ارتش های دنیا مراکزی به عنوان دفاتر تحقیق و توسعه وجود دارد که متناسب با تهدیدات روز و نیازهای یگان های رزمی، تسلیحات و تجهیزات مورد نیاز نیروهای مسلح آن کشور را طراحی و تولید می کند.

    درکشور ما هم با شروع جنگ تحمیلی و همزمان با اعمال تحریم های تسلحیاتی، نیروهای مسلح برای تامین نیازهای تجهیزاتی و تسلیحاتی خودشان دست بکار شدند و با راه اندازی سازمان‌های تحقیقات و جهاد خودکفایی، ساخت تسلیحات مورد نیاز را شروع کردند.

    یکی از این سازمان‌ها، سازمان تحقیقات و جهاد خود کفایی نیروی زمینی سپاه است که وظیفه آن تحقیق، پژوهش و طراحی و تولید محدود سامانه‌های مورد نیاز رزم زمینی در سپاه است.


    در سفر به اصفهان، با همکاری سردار کوهستانی رئیس سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی نزسا، این اجازه را یافت تا با حضور در یکی از مراکز تحقیقاتی و تعمیرات و نگهداری تجهیزات زرهی نیروی زمینی سپاه پاسداران، ضمن تهیه گزارش از وضعیت این مرکز، به گفتگو با فرمانده و برخی دست اندرکاران این مجموعه نیز بپردازد.

    یکی از مراکزی که در کشور ما کار تعمیر، بازسازی و اورهال تانک و تجهیزات زرهی را برعهده دارد، موسسه شهید زین الدین نیروی زمینی سپاه است که کار خودش را از سال 63 آغاز کرده و تا چند سال پیش زیر نظر معاونت آماد و پشتیبانی سپاه فعالیت می کرده است. اما چند وقتی هست که به دستور فرمانده کل سپاه، این مرکز به نیروی زمینی برگشته و زیر نظر سازمان تحقیقات و جهاد خود کفایی این نیرو به فعالیت خودش ادامه می دهد.
    این مرکز وظیفه تعمیر، بازسازی، اورهال و ارتقاء انواع تانک و نفربر و خودروهای مهندسی در سپاه را به عهده دارد.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    ایستگاه اول: تعیین تکلیف

    در ابتدا به محل دپوی تجیزات زرهی آسیب دیده رفتیم. وارد یک محیط وسیع شدیم که انبوهی از تانک ها و نفربرهایی که عمدتا در دوران جنگ آسیب دیده بودند در آنجا نگهداری می شدند تا تعیین تکلیف شوند که آیا اساسا بازسازی آنها به صرفه است یا نه؟

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    محل دپوی تجهیزات زرهی آسیب دیده در موسسه  شهید زین الدین


    با ورود به این بخش، سرهنگ سعید راستا» جانشین موسسه شهید زین الدین توضیحاتی را ارائه  داد و گفت: اینجا یکی از صف های ورودی خط اورهال دستگاه های زرهی است. معمولا در جنگها یکی از تجهیزاتی که به سبب رویارویی با دشمن آسیب می بیند تانک ها ونفربرها هستند. البته در کنار این، هر خودروی زرهی یک عمر اورهال دارد که پس از به پایان رسیدن این زمان، برای اورهال به موسسه شهید زین الدین ارسال می شوند.

    معمولا خط بازسازی، یک برنامه تولید دارد که بر حسب نوع خودروی زرهی تعیین تکلیف می کنند که چه دستگاهی وارد خط بشود و در این پلن با چه ریتمی عملیات اورهال انجام شود.

    معولا یک تانک  تی 55، 4700 ساعت نفر ساعت برای اورهال زمان می خواهد و این زمان برای یک تانک تی 72، 7200 نفر ساعت است.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    دستگاه های زرهی  برای تعیین تکلیف به اینجا می آیند و ممکن است برخی از آنها ارزش اورهال نداشته باشند اما به دلیل قیمت بالای دستگاه های زرهی کمتر پیش می آید که ما به این موضوع رضایت بدهیم.

    اگر دستگاهی قابلیت اورهال نداشته باشد، برای استفاده در موزه های دفاع مقدس فرستاده می شود. شاید برخی دستگاه ها هم برای موضوع آموزش مناسب باشند. اما اگر دستگاهی ارزش داشته باشد، وارد خط بازسازی و مدرنیزه  می شود.

    خودروهای زرهی سه دسته اند که شامل نفربرهای چرخ دار، نفربرهای شنی دار و تانک ها می شوند. به لحاظ گروهی تانک و نفربرها دو تایپ متفاوت هستد و ما در موسسه یک خط اورهال تانک و یک خط اورهال نفربر داریم.

    تانک ها و نفربرها هم تایپ های مختلفی دارند. نوعا برنامه ریزی خط هست که نوعی خط اورهال را چیدمان می کند که به برنامه سال لطمه ای نخورد و حداقل زمان مورد نیاز برای آن طی شود. یعنی چیدمان خط اورهال تانک ها بر اساس برنامه ریزی تولید انجام می شود.   

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    در این قسمت انواع تانک و نفربر برای ورود به خط بازسازی تعیین تکلیف می شوند                                


    ما در شرایط بحران می توانیم تا سه شیفت کاری داشته باشیم. معمولا خط اورهال در شرایط جنگ باید این توانمندی را داشته باشد تا بتواند نیاز های صحنه نبرد را تامین کند. برای همین، زیرساخت های لازم و نیروی انسانی متخصص و تجهیزات کافی برای آن زمان باید تعبیه شده باشد.

    برخی دستگاه های زرهی که در اینجا حضور دارند ممکن خیلی آسیب دیده باشند و تنها بتوان از برخی قطعاتی آنها استفاده کرد که با توجه به قیمت بالا، این قطعات از روی آن دستگاه ها باز می شوند تا در دیگر دستگاه ها مورد استفاده قرار گیرند.

    در مورد نفربرهای بی ام پی 1 باید گفت که این نفربرها در زمان جنگ خیلی مورد استفاده بودند اما بعد از آن از سازمان رزم خارج شدند. موسسه تصمیم گرفته است با نصب برجکی که جدیدا برای این نفربر طراحی کرده -که دارای دوربین دید در شب ترمال و استابلایزر و سیستم کنترل آتش و قفل روی هدف است- آن را بهینه کرده و دوباره به سازمان رزم برگرداند.

    ایستگاه دوم: صافکاری نقاشی

    از صف تعیین تکلیف دستگاه های زرهی خارج شده به سمت خط دمونتاژ تانک و نفربر می رویم. جایی که تمامی قطعات را از روی تانک ها و نفربرها باز کرده، آنها را برای ورود به خط مونتاژ، آماده شستشو، صافکاری و نقاشی می کنند. این بخش از کارخانه به دلیل استفاده از مواد شیمیایی و هم چنین سر و صدای زیاد آلوده ترین بخش مجموعه است.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    بخش دمونتاژ تانک و نفربر در موسسه  شهید زین الدین 


    با سرهنگ راستا همراه می شویم تا توضحیاتش در این بخش را نیز بشونیم. برایمان می گوید: دستگاه ها بعد از خروج از صف ورودی، وارد خط دمونتاژ و شستشو می شوند. در اینجا 6 بخش وجود دارد. در بخش اول تمامی قطعات دستگاه که قابل جدا شدن است باز شده و  در بخش های مختلف به صورت سالنی و ایستگاهی، شستشو روی این قطعات انجام می شود. بنابراین اینجا همکاران ما کار سختی در پیش دارند زیرا باید دستگاه را به طور کامل تبدیل به آهن تمیز کنند تا فرایندهای اورهال روی آنها انجام شود.

    در این بخش یکی از فرآیندهایی که ضرورت دارد، عملیات آبکاری است. بدلیل اینکه برخی قطعات در محیطی هستند که خورده می شوند لازم است با فرآیندهای آبکاری عمر دوباره به آنها بدهیم.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    یکی از اقداماتی که برای جلوگیری از خوردگی مجدد انجام می شود آبکاری گالوانیزه است. این فرآیند باعث کم شدن هزینه های بازسازی می شود زیرا اگر مجبور به تعویض این قطعات شویم، باید هزینه بیشتری پرداخت کنیم.

    بعد از اینکه دستگاه دمونتاژ شد هرکدام از این مجموعه ها به کارگاه مربوطه خودشان می روند چون باید فرایند اورهال به صورت مجزا روی هرکدام از اجزای دستگاه انجام شود.

    روی بدنه، یک سری فرآیندهای آنگری یا صافکاری انجام شود. عملیات جوشکاری نیز با فرایند خاصی صورت می گیرد که عمدتا دستگاه وقتی وارد خط می شود عیب یابی شده و در ابتدای این خط، عملیات ترمیمی روی بدنه دستگاه انجام می شود.

     این عملیات ترمیمی به وسیله جوشکاری و برش و صافکاری انجام می شود. ممکن است دستگاهی هم نیاز به مدرنیزه شدن داشته باشد و برای مثال اگر قرار باشد بی ام پی 1 به بی ام پی 2 تبدیل شود باید روی سیستم تعلیق این خودرو تغییراتی انجام شود. لذا تمام تغییرات اصلاحی مربوط به بدنه در این قسمت انجام می شود.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    زمانیکه می خواهیم عملیات جوشکاری انجام دهیم تمام فرآیندهایی که انجام می شود تحت پایش است. در نهایت یک مقداری این نوع کار متفاوت با کارهای تجاری است و تمام فرآیندها تحت کنترل است و  یک روند مهندسی در این دستگاه ها رعایت می شود زیرا استانداردهای نظامی فراتر از استانداردهای عمومی و تجاری است و تمام کارها بر اساس یک متد و روش خاص صورت می گیرد.

    عملیات جوشکاری برای تجهیزات زرهی متفاوت است و در این حوزه مشکلی نداریم. در حوزه مواد اولیه بدنه، فولاد زره یا آرمور در داخل کشور وجود ندارد و از خارج خریداری می شود اما فولاد مورد نیاز بخش های دیگر مانند هاردوکس در داخل تولید می شود و ما در این زمینه مشکلی نداریم. در بخش های بهینه سازی با استفاده از همین فولاد، برجک هم ساختیم و در حال استفاده از آنها هستیم.

    قطعاتی که به کارگاه های مختلف داده می شود و همه فرایندهایی که در موسسه انجام می شود نیاز به رنگ کوره دارد و در خط رنگ کوره موسسه کار رنگ آمیزی بر روی آنها انجام می گیرد. در این خط، قطعات پس از رنگ آمیزی وارد کوره با دمای بالا می شوند تا ماندگاری رنگ روی قطعه بهتر شود.

    در این خط برای لایه نشانی رنگ روی قطعات، ابتدا آنها در خط دیگری فسفاته می شوند تا رنگ به خوبی روی آنها بنشیند. رنگی که در این قسمت استفاده می شود از نوع رنگ پودری است و الحمد لله در کشور هیچ مشکلی برای تامین مواد اولیه آنوجود ندارد و لذا رنگ هایی که در این قسمت استفاده می شود تماما ایرانی است.

    کاری که در این کارگاه می شود، همراه با آلاندگی بالا است و این کارگاه به لحاظ شرایط محیطی بسیار آلوده است و موجب شده تا ما خطوطی را که از آلودگی خاصی بهره می برند در این کارگاه جای دهیم.

    یکی از فرایندهای آهنگری که در کارخانه اتفاق می افتاد فرآیندهای اصلاحی است که روی بدنه صورت می گیرد. این کارها توسط وسیله ای به نام بورینگ انجام می شود. بوسیله این دستگاه کار هم محور کردن چرخ های جاده ادوات زرهی و ماشین الات راهسازی را انجام می دهیم.

    بعد از عملیات آهنگری، دستگاه زرهی وارد کابین بلاستینگ می شود. در این جا تمام رنگی که داخل و خارج دستگاه وجود دارد از آن جدا شده و این فرآیند توسط شن های ریز که بوسیله فشار هوای به بدنه دستگاه پاشیده می شود انجام می شود. شنهای ریزی که به دستگاه پاشیده شده اند برای استفاده دوباره بازیافت می شود. 

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    بعد از سند بلاست توسط یک وینچی، قطعه به خط رنگ انتقال پیدا می کند. دستگاهی که از سند بلاست بیرون آمده را نمی شود مدت زیادی بیرون نگه داشت زیرا دوباره آسیب می بیند.

    در کابین رنگ، رنگ مایع طی سه مرحله روی دستگاه نشانده می شود. در این کابین یک آبشار رنگ داریم و یک جریان هوا از بالا به پایین ایجاد کرده ایم.

    جریان هوا، پودر رنگ های معلق در هوا را از بالا به پایین منتقل می کند و زمانیکه این پودر رنگ به آبشار رنگ برخورد می کنند در آن حل می شود و وارد حوضچه ای می شود که دائما تخلیه شده به این صورت یک فضای تمیز برای رنگ کاری محیا می شود.  رنگهای مورد استفاده پلی ارتان و زنیک اپوکسی هستند تا طول عمر زیادی روی دستگاه داشته باشند.

    ما باید جوری دستگاه را رنگ آمیزی کنیم که بتواند دوره اورهال خود را پشت سربگذارد. دستگاه رنگ آمیزی شده وارد کابینی می شود که دما 80 درجه داشته و بسیار تمیز است. این محفظه باید بسیار تمیز باشد تا استحکام رنگ دچار خدشه نشود.

    در رنگ آمیزی باید شرایط استتار نیز لحاظ شود و بسته به اینکه تانک قرار است در چه محیطی عملیات کند به همان صورت رنگ شود.

    ایستگاه سوم: مونتاژ تانک و نفربر

    پس از پشت سرگذاشتن بخش دمونتاژ، حالا وارد بخشی شده ایم که قرار است تانک و نفربر دوباره  مونتاژ شوند و به چرخه عملیات  بازگردند. در این بخش با سالنی بسیار بزرگ روبرو هستیم که در سمت راست آن خط مونتاژ تانک و در سمت چپ آن خط مونتاژ نفربر قرار دارد. در اینجا کارها به صورت ایستگاه به ایستگاه و بسیار دقیق انجام می شود.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    نمای کلی خط تولید موسسه  شهید زین الدین


    جانشین موسسه  شهید زین الدین که در این بخش توضیحاتش دقیق و جزئی تر شده می گوید: در این بخش از اول تا ایستگاه تست استاتیک، مجموعه هایی که برای اروهال رفته بودند،  طی یک فرآیند تحت پایش اعم از کنترل کیفیت و تولید توسط تگ هایی که روی آنها نصب می شود تاییده نصب این قطعه روی دستگاه زرهی را گرفته و مشخص می شود که در چه زمانی باید این قطعه به خط مونتاژ برسد و روی دستگاه زرهی نصب شود.

    تمامی این قطعات یک شناسنامه دارند که این فرآیندهای اورهال که روی اینها اتفاق می افتد را دنبال می کند و یک ضابط کنترل کیفیت صحت کار انجام شده روی قطعه را تایید کرده و تگ نصب قطعه روی سیستم زرهی را صادر می کند.

    در خط مونتاژ ابتدا بخش تعلیق تانک و چرخ های جاده را شروع می کنند. به وسیله همین چرخ های جاده دستگاه زرهی در زمین های ذوعارضه بدون اینکه فشاری به دستگاه زرهی وارد شود حرکت می کند.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    تعمیر سیستم تعلیق تانک 


    نصب سیستم تعلیق، دقت خاصی را می طلبد. در فرآیند سندبلاست و رنگ آمیزی باید مواظب بود تا رزوه های نصب پیچ سیستم های تعلیق از بین نرود و برای همین، همه فرآیندهایی که اینجا اتفاق می افتد توسط نیروهای کاربلد انجام می شود.

    در دنیا معمولا بسیاری از کارخانه های ساخت، کارخانه های بازسازی نیز بودند. بازسازی به سه رده D,M,O انجام می شود. رده تعمیراتی O توسط اپراترو قابل اجرا است. رده تعمیراتی M توسط تعمیرکار قابل اجرا است و رده تعمیراتی D توسط مراکز بازسازی انجام می شود.

    یک صنعت وقتی می خواهد وارد اورهال شود نیاز به مستندات دارد. اما به جهت مشکلاتی که در زمان جنگ داشتیم دسترسی به این اطلاعات به سادگی برای ما مقدور نبود و این اسناد به روش های مختلفی از جمله غنائم زمان جنگ به دست ما رسیده است. همچنین در رده تعمیراتی رده میانی نیز توسط آموزش کشورهای سازنده  اطلاعات منتقل شده است.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    اما مهمترین بخش توسط یک تیم 113 نفره از متخصصان موسسه صورت گرفت که تدوین دانش فنی بازسازی تانک تی 72 را در حوزه های مختلف انجام داده و اقدام به بومی سازی این مستندات کردند. یعنی این دانش فنی را به فرهنگ کار کف کارگاه تبدیل کردند.

    این کارها در روز اول برای ما نشدنی بود اما به لطف خدا و زحمت دوستان محقق شده و امروز در مرحله ای هستیم که نه تنها اورهال بلکه می توانیم تجهیزات زرهی را مدرنیزه کنیم.

    تجهیزات نظامی بنا بر تهدیدات، عمر مصرفی هم دارند. تانک هم باید متناسب با رزم امروز مدرن شود لذا باید تجیهزات را طوری ارتقا دهیم تا علیه تهدیدات وارد عملیات شود.

    ما قبل از دانش فنی اورهال کار را شروع کرده و امروز با عبور از این مرحله وارد حوزه مدرنیزه و ساخت شده ایم و توانسته ایم بسیاری از قطعات مورد نیاز را بسازیم و این روند ادامه دارد.

    امروز ما موفق به طراحی و ساخت برجک در یکی از خودروهای زرهی شدیم و از تعمیرات وارد دانش فنی حوزه ساخت شده ایم و ان شاء الله به مرحله ای می رسیم که دانش ساخت را بومی کنیم.

    ساخت یک تانک و رسیدن به مرحله تولید انبوه آن به سادگی نیست و ما سعی می کنیم به این مرحله برسیم. در حوزه نفربر طرح هایی برای ساخت بدنه در دست داریم و در تانک هم همینطور.

    به جهت اینکه تانک در صحنه رزم باید حد اقل سطح مقطع را داشته باشد، تانک را کوتاه و کوچک ساخته اند و این امر کار مهندسان را سخت کرده است چون باید همه این سیستم ها در یک فضای کوچک جا دهند.

    خوب ما یک موتور 12 سیلندر داریم که در دهلیز موتور نصب می شود. در برجک هم سیستم های پیش کرمگن، سیستم هیرولیک در سمت، سیستم لغزنده و سیستم هیدرولیک وجود دارد. سیستم لغزنده برجک بوسیله تعداد زیادی کابل و فشار برق قوی امکان چرخش 360 برجک را فراهم می کند.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    در بخش از بدنه، باک های کندویی وجود دارد که در عین حال که می توانند مخزن مهمات باشند در بین اینها سوخت جایگذاری می شود. راننده در بخش بسیار کوچکی باید کار سختی را انجام دهد و این افراد معمولا آسیب های جدی می بینند.

    در کل، عملیات مونتاژ در حوزه زرهی در دو خط برای تانک و نفربر، مونتاژ موتور و تاسیسات در این خط ها انجام می شود. بعد از اینکه تمام قطعات مونتاژ شد دستگاه خشک است و نمی دانیم سیستم ها در کنار یکدیگر درست کار می کنند یا نه برای همین تانک را به ایستگاه تست استاتیک می بریم تا آن را مورد ارزیابی قرار دهیم.

    در خط بازسازی نباید برگشت به عقب داشته باشیم. در خط مونتاژ هر گونه برگشت به عقب به معنای از دست دادن زمان است. لذا نباید هیچ خطایی صورت بگیرد.

    قبل از برجک گذاری و بعد از مونتاژ، بدنه تانک وارد ایستگاه تست استاتیک می شود. در این ایستگاه تمامی دیوارها ضد صدا هستند تا صدایی به بیرون نرود.

     در این ایستگاه چون هنوز باتری روی دستگاه نصب نشده است یک برق 28 ولت به تانک وصل می شود. سوخت را از طریق سیستم های انتقال سوخت به دستگاه اضافه می کنیم و برای خروج دود هم مقری را ایجاد کرده ایم تا دود به خارج منتقل شود.

    حالا این کارگاه به محیط مناسبی برای تست سیستم های مکانیکی، پنوماتیکی، الکتریکی و هیدرولیکی تانک بدل شده تا قبل از نصب برجک بتوان تمام این سیستم ها را تست و ارزیابی کرد.

    در ایستگاه، هنوز شنی روی تانک نصب نشده و لذا می توان به صورت درجا تانک را روشن و در دنده های مختلف قرار داد.

    دمای آب، فشار روغن و باقی سیستم ها و گیربکس در این بخش چک می شوند. بعد توسط کنترل کیفیت این تست ها تایید شده و بعد از تایید، اجازه برجک گذاری به تانک داده می شود.

    بعد از ایستگاه تست استاتیک، وارد برجک تانک تی 72 می شویم. سرهنگ راستا شروع به شرح قسمت های مختلف می کند: اینجا داخل برجک تانک تی 72 است. در اینجا جای بسیار کوچکی برای عملیات سخت در اختیار نیرو قرار دارد. در جلوی شما سایت توپچی قرار دارد. این سایت امکان دید و هدفگیری و شلیک بر اساس نوع گلوله را به اپراتور می دهد.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    نمای داخلی برجک تانک تی 72 در این بخش سایت های قدیمی دید فرمانده و توپچی با سایت های جدید تعویض می شوند


    در وسط، یک لوله 125 م م بدون خان تعبیه شده که توسط یک سیستم خودکار گلوله ها از مخزن توسط یک بازو به درون لوله انتقال می دهد. در طرف مقابل بی سیم و مجموعه هایی برای دید فرمانده و دریچه پرتاب پوکه به بیرون وجود دارد.

    بلوک های الکتریکی مانند کا 1 که عملیات کنترل سیستم گلوله گذاری و سیستم استابلایزر را تسهیل می کنند در قسمت راست قرار دارند. این سیستم کمک می کند هنگامی که تانک در زمین ناهموار حرکت می کند توپچی بتواند در سایت هدفگیری همواره بدون لغزش هدف خود را ببیند و به سمت آن شلیک کند.

    در برجک همچنین یک تیربار پی کا تی 7.62 هم محور با توپ اصلی وجود دارد. در کف برجک هم یه جعبه کراز و یک جعبه حافظه داریم که امکان بارگیری انواع مهمات را برای توپچی فراهم می کند که بسته به نوع هدف از چه نوع گلوله ای برای شلیک استفاده کند.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    بارگیری و مونتاژ برجک هم مانند بدنه است. در نهایت ما باید به یک برجکی برسیم که بتواند 360 درجه بچرخد و لوله آن از -5 تا + درجه حرکت به بالا و پایین داشته باشد و برای توپچی این امکان را فراهم کند که توپچی بتواند سمت هدف را حفظ کند. سختی اینکار در حوزه کنترل آتش و دقت کار در این مرحله بسیار بالا است. این سیستم باید طوری کار کند که در فاصله 2500 متری روی هدف ثابت بماند.

    11 بلوکی که مربوط به سیستم استابلایزر است در این مرحله نصب می شود و پس از آن بلوک های مربوط به سیستم گلوله گذاری هم نصب می شود. سیستم مخابرات و بی سیم هم همگی در این مرحله نصب می شود.

    نرخ آتش اسمی تانک تی 72، هفت گلوله در دقیقه است ولی نرخ عملیاتی آن کمتر از 6 گلوله است. یک سلاح 12.7 NSVT هم روی برجک به عنوان تیربار فرمانده نصب می شود.

    یکی از تغییراتی که خیلی برای تانک ضرورت دارد،  قابلیت رزم شبانه است و متناسب با این نیاز، سایت های دید توپچی هم می بایست تغییر کند. امروز ما به  این فناوری دست پیدا کردیم و سایت دید راننده و توپچی را اعم از سیستم های سرد شونده و غیر سرد شونده را به تانک ها اضافه کردیم. البته در این مسیر از همکاری صنعت های همکار هم بهره می بریم و توانسته ایم برای دید راننده یک سیستم Fov را توسط یک یا چند سنسور تعبیه کنیم که دید راننده را در شب ارتقا دهیم و برای دیدشبانه توپچی هم این امکان را فراهم کنیم که اهداف را تا فاصله 4 کیلومتری ببیند و مورد هدف قرار دهد.

    ما این امکان را فراهم کردیم که دیگر توپچی نیاز نداشته باشد توسط چشمی تصاویر بیرون را ببیند بلکه یک نمایشگر ال سی دی برای توپچی تعبیه کرده ایم که تصویر واضح تری را ببیند و علیه آن عملیات اجرا کند.

    موضوع دیگر، استابلایزر جایرویی است که قبلا روی برجک نصب بوده است. امروز توسط ایمیج پروستینک این امکان را ایجاد کردیم که روی هدف قفل داشته باشیم. البته این امکان در سرعت های خاصی فراهم است. لذا برای توپچی قابلیت دید شبانه و قفل روی هدف تعبیه شده است.

    این برجک ها یک موتور درسمت و هیدرولیک در برد دارند. سیگنال های خطا نسبت به آنچه برجک دنبال می کند و مسیری که تانک حرکت می کند را اصلاح می کند و همواره لوله توپ را در مسیر هدف نگه می دارد.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    با توجه به اینکه مهمات تانک مستقیم زن» هستند به این فناوری هم دست یافته ایم که افت گلوله را در مسافت های مختلف محاسبه کرده و جدول تیر را بدست آوریم. توسط یک سنسور لیزری که روی برجک نصب شده مسافت هدف به توپچی داده می شود و بسته به مسافت، شرایط جوی و نوع هدف مهمات مناسب  انتحاب شده و توپچی رتیکل را طوری روی هدف نگه می دارد که با توجه به تحرک تانک بتواند با دقت روی آن اجرای آتش کند.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    عملیات نصب برجک تانک تی 72


    حالا برجک آماده نصب روی بدنه است. در این ایستگاه توسط جرثقیل های 35 تنی برجک را بلند کرده روی بدنه قرار می دهیم و آن را روی بدنه نصب می کنیم و بعد تست چرخش برجک در شیب های مختلف انجام می شود. اگر تست های این مرحله پاس شد، تانک وارد ایستگاه نصب شنی می شود.

    ایستگاه چهارم: سلول تست موتور

    متخصصان موسسه  شهید زین الدین در سال های اخیر موفق به طراحی یک سلول تست موتور شده اند که به آنها این امکان را می دهد تا موتور تانک را پیش از نصب در این سلول تست کنند و تمام ایرادات احتمالی را در این قسمت شناسایی کرده  و برای رفع آن  بکوشند. با سرهنگ راستا وارد سلول تست می شویم و به توضیحاتش گوش می دهیم.

    بعد از اینکه موتور مونتاژ شد خانه آخر سلول تست است. در سلول تست موتور روی یک استند نصب می شود و ما می توانیم تا 1200 کیلو وات موتور را باردهی کنیم. مجموعه این سلول تست را خود موسسه طراحی کرده و دیناموتر آن توسط یکی از شرکت های داخلی طراحی کرده است.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    نمای داخلی سلول تست موتور موسسه شهید زین الدین


    موتور دیزل وقتی در سلول نصب می شود بارهای مختلفی روی آن اعمال می شود. معمولا تست یک موتور 8 ساعت طول می کشد و در این زمان فشار روغن دمای آب دمای اگزوز دستگاه را کنترل می کنند و توسط نرم افزار به ما یک گراف می دهد که اگر بتواند شرایط را پاس کند مورد تایید است و می تواند روی دستگاه نصب شود.

    با توجه به شعار محوری امسال که جهش تولید است، ما علاوه بر ماموریتی که در حوزه بخش دفاعی  داریم، از جوانان مستعد کهو می توانند گره گشا باشند اسفاده می کنیم. خیلی از اینها در شرکت های دانش بنیان کار می کنند و ما با آنها قرارداد داریم.

    در حوزه ساخت قطعات هم با این شرکت ها کار می کنیم یعنی هم طراحی و هم تولید این قطعات را توانسته ایم به  صورت بومی محقق کنیم.

    ایستگاه آخر

    تانک پس از پشت سر گذاشتن مراحل مختلف اروهال برای تست 50 کیلومتر تحویل بخش تکمیل می شود. در این بخش تانک را وارد جاده می کنند و با پیمودن 50 کیلومتر مسافت، تمام سیستم های کنترل آتش و سایر سامانه ها کنترل می شود و اگر ایرادات جزیی داشته باشد رفع می شود.

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    تانک T-72Sبازسازی شده  در موسسه شهید زین الدین


     

    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,
    تانک T-72Mبازسازی شده در موسسه  شهید زین الدین


    سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه , سپاه پاسداران | سپاه , تجهیزات نظامی , تجهیزات نظامی ایران , اخبار نظامی | اخبار دفاعی , نیروی زمینی سپاه ,

    پس از آن تست شلیک توسط خدمه یگان عملیاتی انجام می شود و در صورت عبور از این مرحله، تانک تحویل یگان عملیاتی خواهد شد.[مشرق]


    حجاب

     خیابان اصلی انقلاب جایی است که ن و مردان آن برای حفظ امنیت جان و ناموس خود به خدا پناه می‌آورند، برای حفظ استقلال و آزادی سرزمین خود از جان خود می‌گذرند.

     بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، ایران آزادشده است، آزاد تصمیم می‌گیرد، سربازان آمریکایی و انگلیسی در سر چهارراه‌ها نیستند به عبور و مرور مردم نگاه نمی‌کنند، مردم با سربازان غیر ایرانی عکس یادگاری نمی‌گیرند.

    این کشور دارای قانون اساسی است و مردم آن ۴ سال یک‌بار زن و مرد بالای ۱۸ به‌پای صندوق رأی می‌روند و نماینده مجلس قانون‌گذار و رئیس‌جمهور آینده خود را انتخاب می‌کنند.

    دولت ایران مستقل است و مردم آن توسط دولت‌ها و کشورهای دیگر دنیا به استثمار کشیده نشده اند.

    در خیابان‌ها ن و دختران باحجاب اسلامی می‌توانند رفت‌وآمد کنند، بعد از غروب بازارها باز است و بانوان ایرانی می‌توانند برای خرید به فروشگاه‌ها بروند و خرید کنند، در طول روز ن و دختران ایرانی نیازی نیست برای رفتن به دانشگاه و مدرسه همراه یکی از برادران و پدر خود بروند، مسیر راه امن است وکسی مزاحم آن‌ها نمی‌شود.

     ن و دختران می‌توانند در دانشگاه‌های مختلف ایران، با توجه به نیازهای جامعه و کشور خود در رشته‌های تحصیلی مختلف شرکت کنند و بعد از فارغ‌التحصیلی می‌توانند در بازار کار فعالیت کنند.

     در حوزه‌های علمیه جمع کثیری از ن و مردان به آموزش و تدریس علوم اسلامی می‌پردازند، آراء گوناگون و نظرات دینی و علمی مطرح می‌کنند و به بحث و تبادل‌نظر می‌پردازند.

    این تصویری از گفته‌های ن و دختران مسلمان منطقه در کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان است و کشورهایی که مسلمانان در آن زندگی می‌کنند مانند آذربایجان که حکومت اسلامی ندارند.

    بانوان غیرایرانی از ایران می گویند

    خبرنگار حوزه به سراغ بانوان غیر ایرانی که در جامعه الصمطفی مشهد تحصیل می‌کنند و یا به‌عنوان مهمان مراکز علمی این روزها در شهر مشهد به فعالیت علمی مشغول هستند، رفته و از آنان درباره اهمیت حجاب پرسیده است.

    زهرا آوا از کشور آذربایجان درباره حجاب بانوان مسلمان این کشور و پوشش چادر گفت: در کشور ما ن مسلمان اجازه ندارند، چادر بپوشند و حتی در انتخاب پوشش باحجاب برای حضور در فعالیت‌های اجتماعی دارای محدودیت‌های زیادی هستیم تا جایی که بسیاری از مادران ما سال‌ها است، به خاطر این محدودیت‌ها که نمی‌توانند چادر بپوشند و محجبه باشند از خانه بیرون نیامده‌اند.

    وی ادامه داد: بسیاری از دختران ما پس از پایان درس‌های ابتدایی ترک تحصیل می‌کنند، زیرا در مقاطع بالاتر نظام آموزشی اجازه پوشش حجاب کامل را به آن‌ها در مراکز آموزشی نمی‌دهد.

    به خاطر چادر مادرم، برادرم را کشتند!!

    این بانوی طلبه جامعه الصمطفی مشهد یادآور شد: چند سال پیش وقتی من ۱۳ ساله بودم، مادرم همراه با برادرم و من قصد داشت به بازار برود و چادر پوشید، در خیابان سربازان با مشاهده چادر به او دستور دادند حجاب را بردارد و برادرم در مقابل چادر مادرم ایستاد و سربازان دو گلوله به برادرم زدند.

    وقتی برای شکایت از جنایت سربازان مراجعه کردیم، مراجع قانونی کشور نه‌تنها سربازان را محکوم نکردند، بلکه به ما گفتند آن‌ها به وظیفه خودشان عمل کردند و ما باید جریمه مالی هم بشویم، زیرا مادرم برخلاف قانون باحجاب و با چادر به خیابان آمده است.

    پس‌ از این اتفاق جنازه برادرم را به ما دادند و اجازه ندادند در قبرستان مسلمانان آن را دفن کنیم و در قبرستان افرادی که بی‌سرپرست و بی‌هویت هستند برادر ۱۸ ساله‌ام را دفن کردیم.

    محدودیت های اجتماعی برای بانوان محجبه آذربایجان

    آیلین رحمان، دختر جوان دیگری از کشور آذربایجان است که مدتی به ایران آمده است تا در جامعه المصطفی درس بخواند. از او درباره محدودیت‌هایی که برای مسلمانان در کشورشان وجود دارد، گفت: مراسم مذهبی به‌صورت عمومی برگزار نمی‌شود، شب‌های قدر، عزاداری امام حسین (ع) در منازل شیعیان جمع می‌شوند و مراسم احیا و مناسبت‌های مذهبی را با شبکه‌های ایرانی در خانه‌های خود برگزار می‌کنیم.

    وی ادامه داد: به خاطر وجود محدودیت‌های فراوان برای بانوان محجبه در کشور آذربایجان، بسیاری از دختران از تحصیلات پایین برخوردارند و در فعالیت‌های اجتماعی شرکت نمی‌کنند.

    خانم رحمان که باحجاب اسلامی بسیار کامل و زیبا که همراه چادر، نقاب و کلاه حجاب و مقنعه در گفتگو با خبرنگار حوزه حاضر شده بود، در پاسخ به علاقه خود، به حجاب اسلامی گفت: یکی از علت‌هایی که من ایران را دوست دارم به این خاطر است که حکومت ایران اجازه می‌دهد خانم‌ها پوشیده و باحجاب کامل در اجتماع حاضر شوند تا جایی که حکومت ایران، ن و دختران این کشور برای داشتن پوشش کامل اسلامی تشویق می‌کند. 


    کن کن یا ژرژت مسئله این است/چشم بادامی ها،سردمدار تولید پارچه ی .

    محدودیت بانوان پاکستانی در استفاده از چادر

    عرفانه نصیر از شهر پنجاب که به همراه خانواده به زیارت امام رضا(ع) آمده است، درباره علاقه به حجاب و پوشش خود در پاکستان گفت: من، پدر و برادرم دندان‌پزشک هستیم، من علاقه زیادی به چادر و پوشش کامل دارم، ولی در مراکزی آموزشی و دانشگاهی که درس خواندم این اجازه را نداشتیم که از پوششی مانند چادر استفاده کنیم و به همین خاطر تلاش می‌کردم در طول تحصیل پوششی را که انتخاب می‌کنم کامل پوشیده و مناسب باشد.

    این پزشک پاکستانی افزود: شیعیان در برخی از مناطق پاکستان با محدودیت‌های زیادی روبرو هستند و این محدودیت‌ها برای بانوان‌ها شیعه که بخواهند در فعالیت‌ها اجتماعی و فرهنگی مشارکت داشته باشند بیشتر است.

    خانم رحمان افزود: هدف از انتخاب تخصص دندانپزشکی، درمان بانوان شیعه است که به خاطر محدودیت‌هایی که در برخی از مناطق وجود دارد، بانوان از مراجعه به پزشک خودداری می‌کنند.

    وی ادامه داد: یکی از آرزوهای من این است که روزی حکومت پاکستان اجازه دهد همانند حکومت اسلامی ایران، ن بتوانند از پوشش چادر و حجاب اسلامی کامل برخوردار باشند و در همه عرصه‌های اجتماعی باحجاب کامل به فعالیت خود بپردازند.

    یک‌بار هم به‌تنهایی از خانه بیرون نیامدم و به مدرسه نرفتم

    زینت سادات از شهر کابل افغانستان در جامعه المصطفی مشهد درس‌خوانده است، از روزهایی که در کابل درس‌خوانده است، گفت: کشور افغانستان به خاطر مواجهه با جنگ‌های داخلی، حضور طالبان و آمریکا به‌خصوص در کابل از امنیت واقعی برخوردار نیست، به یاد دارم در تمام مدتی که در کابل زندگی کردیم، یک‌بار هم به‌تنهایی از خانه بیرون نیامدم و به مدرسه نرفتم.

    وی بابیان اینکه ۴ سال در ایران زندگی می‌کند و با شرکت در آزمون ورودی جامعه المصطفی شهر مشهد را توانست برای اقامت تحصیلی خود انتخاب کند، افزود: با حضور آمریکا در افغانستان و تبلیغ شبکه‌های تلویزیونی داخلی افغانستان که بانام اسلام بسیار فاصله‌دارند، حجاب و پوشش اسلامی در کابل و شهرهای بزرگ افغانستان برای بانوان بسیار کم‌رنگ شده است و این بی‌حجابی ناامنی و مشکلات بیشتری برای بانوان به‌خصوص در شهر کابل ایجاد کرده است.

    وی افزود: ن و دختران افغانستان سال‌های زیادی است که تا به امروز نتوانستند غروب خیابان‌های شهر خود را ببینند، بسیاری از فضاهای تفریحی مانند پارک‌های جنگلی در این کشور برای بانوان جای مناسبی نیست.

    تا امروز در هرات به‌تنهایی وارد فروشگاه و بازار برای خرید نشدم!!

    سودابه ارباب، دانشجوی دانشگاه اشراق هرات درباره علاقه خود به فعالیت‌های اجتماعی و رعایت موازین شرعی در این شهر گفت: من در هرات به دنیا آمدم و امروز در دانشگاه غیردولتی شیعیان هرات اشراق درس می‌خوانم، در تمام دوران مدرسه و دانشگاه همیشه یکی از برادران و پدرم با من همراه بودند تا به مراکز آموزشی که می‌خواستم وارد شوم و تا به امروز در هرات به‌تنهایی وارد فروشگاه و بازار برای خرید نشدم.

    دانشجوی افغانستانی در اسفندماه سال گذشته به دعوت دانشگاه فردوسی مشهد، مدتی در این شهر اقامت داشت از خاطرات خود درباره ایران گفت: چادر مشکی در افغانستان نماد ن و دختران شیعه است، در روزهایی که در کنار درس و مطالعه در دانشکده حقوق دانشگاه فردوسی مشغول فعالیت بودم، باافتخار چادر مشکی را به تن داشتم و به فعالیت‌های خود در امنیت کامل در این شهر پرداختم.

    وی ادامه داد: متأسفانه در بسیاری از مراکزی علمی افغانستان که با پشتیبانی کشورهای اروپایی اداره می‌شود، بانوان و دختران افغانستانی باید بدون پوشش چادر و حجاب کامل حاضر شوند، ظاهری مانند نی که در یک میهمانی مجلل حاضرشده‌اند، در محل کار خود چنین پوششی داشته باشند، به همین خاطر بسیاری از خانواده‌ها که فرزندشان برایشان ارزشمند است دخترانشان باید خانه‌داری را انتخاب کنند.

    کلام آخر

     انقلاب اسلامی دارای ارزش‌ها و ویژگی‌هایی زیادی است، یکی از ویژگی‌های انقلاب اسلامی، امنیت و حجاب اسلامی کامل برای دختران ون این سرزمین است که به خاطر استقلال و آزادی این کشور و ایستادگی آن در مقابله استکبار برای مردم آن فراهم‌شده است.

    در سال ۲۰۲۰ بسیاری از کشورهای همسایه ایران و کشورهایی که در صنعت علمی و تجاری پیشرفت زیادی در دنیا کرده‌اند، آرزوی دختران و بانوان مسلمان در این سرزمین‌ها، امینت و حجاب اسلامی کامل است.

    کشورهایی که از دولت‌های غربی و آمریکایی برنامه‌های ی و اقتصادی خود را می‌گیرند، ن و دختران این سرزمین آرزوی داشتن امنیت در شهر و محله خوددارند تا بتوانند به کوچک‌ترین آرزویشان که دیدن غروب خیابان‌های زادگاه خود است برسند.

    خیابان اصلی انقلاب در ایران جایی نیست که ن برای اینکه روسری از سرخود بردارند تا رضایت رسانه‌های معاند انقلاب اسلامی را کسب کند و دریافت اقامت کشورهای اروپایی و آمریکایی برای دشمنی با نظام اسلامی دریافت کنند.

    خیابان اصلی انقلاب جایی است که تمام ن و دختران مسلمان و غیرمسلمانی که در دنیا آوازه امام خمینی (ره) و امام ‌ای را شنیده‌اند، آرزوی آن‌ها لحظه‌ای امنیت و در کنار آن پوشش کامل اسلامی در شهر و محل تحصیلشان است.

    خیابان اصلی انقلاب جایی است که ن و مردان آن برای حفظ امنیت جان و ناموس خود به خدا پناه می‌آورند، برای حفظ استقلال و آزادی سرزمین خود از جان خود می‌گذرد.

    گزارش: زهرا حسینی[مشرق]

    خانم ایرینا، پزشک خصوصی پریماکوف (رئیس وقت سازمان اطلاعات روسیه) در سفر به تهران نه تنها از پوشیدن حجاب امتناع نکرد، بلکه به این مد ایرانی» علاقه‌مند شد و چندی بعد با پریماکوف ازدواج کرد.

     موضوع حجاب برای ن خارجی‌ که به ایران سفر می‌کنند، بهدلیل تبلیغات رسانه‌ای علیه اسلام و ایران، گهگاهی با اما و اگرهایی روبرو می‌شودو هر از چند گاهی پوشش این ن به یک از اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی تبدیل می‌گردد؛موضوعی که یکی از قوانین جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.

    جدیدترین نمونه آنمربوط به حجاب مهمان‌داران زن شرکت هواپیمایی فرانسوی ایرفرانس» در ایران بود. اینشرکت که قرار است، 17 آوریل جاری پس از 8 سال غیبت، نخستین پرواز خود را از پاریس بهتهران انجام دهد، پیش‌تر از مهمان‌داران خود خواسته بود از پوشش اسلامی (زمان پروازکت و شلوار گشاد بپوشند و هنگام خروج هم با روسری موهای خود را بپوشانند)، به سمت ایران استفادهکنند که برخی از کارکنان این شرکت، از پذیرش این دستورالعمل اجتناب کردند.

    خانم دکتر روس که عاشق حجاب ن ایرانی شد
    شرکت هواپیمایی فرانسوی ایرفرانس» از مهمان‌داران خود خواسته از پوشش اسلامی در پرواز به سمت ایران استفاده کنند

    ایرفرانس پس از اعتراض‌ها، به مهمان‌دارانی که نمی‌خواستند درزمان ورود به ایران روسری به سر کنند، فرصت امتناع و خدمت در مسیرهای دیگری پیشنهادکرد. نکته طنز ماجرا این‌جا است که پس از اعطای حق انتخاب از سوی ایرفرانس فرانسه بهمهمان‌داران و خدمه زن درخصوص حضور در پروازها به ایران، خدمه همجنس‌باز این شرکت نیزبا تهیه طوماری در تلاش برای دریافت حق انتخابی مشابه از سوی مدیریت ایرفرانس هستند.به نوشته رومه فرانسوی فیگارو، این طومار هم‌اکنون خواستار آن است که خدمه همجنس‌بازاین شرکت نیز بتوانند از حضور در پروازها به ایران که همجنس‌بازی در آن امری غیرقانونیو با اشد مجازات همراه است، امتناع کنند.

    خانم دکتر روس که عاشق حجاب ن ایرانی شد
    سایت روسی اسپوتنیک با توجه به رفتار اخیر برخی از مهمان‌دارانشرکت هوایی ایرفرانس برای امتناع از خدمت در مسیر پاریس تهران، خاطره‌ای در رابطه با حجاب یک پزشک روس منتشر کرد

    در همین رابطه داستان حجاب و سفرسرّی پریماکوف به ایران درنوع خود جالب است؛ هفته گذشته سایت روسی اسپوتنیک با توجه به رفتار اخیر برخی از مهمان‌دارانشرکت هوایی ایرفرانس برای امتناع از خدمت در مسیر پاریس تهران، خاطره‌ای به قلم ایوانزاخاروف منتشر کرد:

    این اتفاق به سال 1992 بر می‌گردد، وقتی که روسیه معاصر گام‌هایاولیه را در ت داخلی و خارجی خود برداشت. باید گفتگویی با شرکای قدیمی و جدید انجاممی‌شد.

    ایران به کدام دسته تعلق دارد، قضاوت با شما، اما رهبریت روسیهعادلانه قضاوت کرد و گفت: به خودتان یادآوری کنید که همکاران ما از جمهوری اسلامی ایراناضافی نخواهند بود. یوگنی پریماکوف، فردی که برای شرق ساخته نشده بود، اما در آن لحظهرئیس اول سازمان اطلاعات خارجی روسیه بود، برای ماموریت به تهران عازم شد. این سفرخصوصی و به شدت محرمانه و برای یک شب برنامه‌ریزی شده بود.

    خانم دکتر روس که عاشق حجاب ن ایرانی شد
    خانم ایرینا پریماکوف (بکاریوا) در مراسم ختم همسرش (رئیس وقت سازمان اطلاعات روسیه) در کنار پوتین

    آقای پریماکوف، به همراه دو خانم زیبا (پزشک شخصی و منشی‌اش)به فرودگاه "مهرآباد" رسید. همان‌طور که در چنین مواردی انتظار می‌رود، اتومبیلیبه پلکان هواپیما نزدیک شد، به نظر می‌رسید که طرف پذیرنده کارش را به خوبی انجام دادهاست. اما ناگهان دردسری رخ داد. کارمند روسی در صندلی عقب اتومبیل راحت نشست اما بهخانم‌های همراه به هیچ طریقی اجازه ندادند که به زمین ایران مهمان‌نواز پا بگذارند.خیلی زود دلیل آن مشخص شد، چرا که خانم‌ها حجاب نپوشیده بودند. کارمندان سفارت روسیهبرآن شدند که مسئله را حل و فصل نمایند. چند دقیقه بعد یکی از آنها از همسرش چند روسریگرفت و به هواپیما آورد. و بدین ترتیب اتومبیل مهمانان به خیر و سلامت راهی شد.

    نمونه‌‎های زیادی از این داستان‌ها هست، وقتی که ناخواسته عدمرعایت نکات دقیق و ظریف پروتکل، متحدین ی را به دشمنانی آشتی‌ناپذیر تبدیل می‌کند.فکر می کنم، یوگنی پریماکوف هم در داستان بالا اینطور فکر می‌کرد. اما همان‌طور کهمشخص شد، نگرانی‌اش بیهوده بود.

    خانم دکتر روس که عاشق حجاب ن ایرانی شد
    خان ایرینا بکاریوا در زمان سفر سری رئیس وقت سازمان اطلاعات روسیه که به عنوان پزشک شخصی وی را همراهی می‌کرد، نه تنها از پوشیدنحجاب اجباری امتناع نکرد بلکه در مغازه‌های تهران به دنبال شال ومانتوهای متنوع بود

    روز بعد، خانم ایرینا، پزشک اول پریماکوف نه تنها از پوشیدنحجاب اجباری امتناع نکرد، بلکه به این مد ایرانی علاقه‌مند شد. آن‌طور که می‌گویند،او به همراه کارمند سفارت تقریبا نصف روز بعد را در مغازه‌های تهران به دنبال شال ومانتوهای متنوع بود.

    چندی بعد یوگنی پریماکوف و ایرینا بکاریوا ازدواج کردند. چهمی‌دانیم، شاید داستانی که در تهران اتفاق افتاد، آنها را به هم نزدیک‌تر کرد؟

    حالا من اگر به جای صاحبان بوتیک‌های لباس در پایتخت ایران بودم،انتظار داشتم که از هفدهم آوریل فروشم بیشتر شود. چرا که در این روز اولین خط پروازایر فرانس در مسیر پاریس - تهران کارش را آغاز کرد.»

    خانم دکتر روس که عاشق حجاب ن ایرانی شد
    خانم ایرینا پریماکوف (بکاریوا) در مراسم ختم همسرش (رئیس وقت سازمان اطلاعات روسیه) در کنار پوتین


    کمپین توییتری: در دوبی "حجاب" خود راحفظ کنید

    احترام به قوانین و هنجارهای جامعه مخصوص ایران نیست و بایدبه سنت، عقاید و ارزش‌های هر کشوری احترام گذشت. برای نمونه در سال 2012 کمپین توییتریدر امارات شکل گرفته بود که از ن توریست و مهاجر در این کشور می‌خواست تا بدن خودرا مطابق "حساسیت‌های مذهبی و سنتی" مردم این کشور بپوشانند.

    این کمپین از توییت ساده "اسما المحیری"، دختر ۲۳ ساله اماراتی،آغاز شد: تا کی می‌خواهیم به کسانی که برخلاف اصول ما رفتار می‌کنند و لباس‌های شرم‌آورمی‌پوشند، تنها نگاه کنیم؟»

    خانم دکتر روس که عاشق حجاب ن ایرانی شد
    در امارات کمپین تویتری راه افتاد که در آن از ن توریست و مهاجر در این کشور می‌خواست تا بدن خودرا مطابق "حساسیت‌های مذهبی و سنتی" مردم این کشور بپوشانند

    المحیری به رسانه‌ها گفته بود که در پی آن است که آگاهی توریست‌هارا نسبت به حساسیت‌های جامعه خود افزایش دهد. پس از آن‌که تعداد زیادی از شهروندانامارات با این حرکت همراه شده‌اند، رسانه‌های محلی، فعالان و افراد شناخته شده واردبحث این کمپین شده و از مسئولان کشور و مدیران مراکز خرید خواسته‌اند نسبت به پوششن سخت‌گیری به خرج دهند. برخی می‌گویند باید به محض ورود توریست‌ها به کشور به آن‌هابروشوری در فرودگاه داده شود که در آن پوشش استاندارد توضیح داده شده باشد.


    فرصت استفاده از جذابیت حجاب برای ن خارجی

    فارغ از احترام به قوانین ایران، "تجربه" حجاب برایبعضی از ن خارجی که به ایران سفر ‌کرده‌اند، "جذاب" بوده مانندخانم "ایرینا بکاریوا" که به روسریعلاقه‌مند شده بود. با توجه به این موضوع می‌توان از این پتانسیل برای یک"تجربه جدید" استفاده کرد.

    طرح‌ها و پیشنهادات مختلفی در این باره می‌توان ارائه داد؛به عنوان نمونه می‌توان از بدو ورود ن خارجی به ایران در فرودگاه، یک بستهفرهنگی شامل بروشوری که اطلاعاتی درباره قوانین و ارزش‌های فرهنگی ایرانیان، معرفیجاذبه‌های گردش‌گری و همچنین یک روسری و مانتوی سنتی ایرانی باشد، هدیه داد.

    خانم دکتر روس که عاشق حجاب ن ایرانی شد + عکس
    "تجربه" حجاب برایبعضی از ن خارجی که به ایران سفر ‌کرده‌اند، "جذاب" بوده که می‌توان از این پتانسیل برای آشنایی آنان
    در بدو ورود با این موضوع، به آنها بسته فرهنگی مناسب هدیه کرد

    برگزاری تور ویژه اسلامی برای گردش‌گران خارجی شبیهآنچه توسط یک سازمان غیرانتفاعی ترکیه تحت عنوان "مسلمان یک ماهه" که درواقع افراد تنها 9 روز مثل مسلمانان زندگی می‌کنند، نیز از دیگر پیشنهادات در اینزمینه است. اقدامی ابتکاری در حوزه دیپلماسی عمومی است که به شیوه غیر رسمی، چهرهبهتری از مسلمانان نشان خواهد داد.

    جان بولتون - نمایه

    بولتون در کتابش با افسوس خوردن از ناتوانی‌اش در سرنگونی حکومت ایران، می‌نویسد: اعطای مهلت به کشورها برای قطع روابط با ایران پیش از اِعمال مجدد تحریم‌ها، نعمتی از الله» بود که تهران لیاقتش را نداشت.

    کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [۱] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانه‌های آمریکایی و به ویژه خبرگزاری‌های منتقد ترامپ، بخش‌هایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان می‌داد حاوی توصیفات افشاگرانه‌ای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.

    جلد کتاب اتاق اتفاق: خاطرات کاخ سفید» نوشته جان بولتون» 

     طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخش‌هایی از کتاب اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» را که در آن‌ها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها تمداری به شدت افراطی و جنگ‌طلب است، بلکه به فریب‌کاری و ت‌زدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آن‌چه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد.  


    قسمت نهم/

    یکی از راه‌های فرار مهم ایران، معافیت‌های نفتی‌ای بود که در زمان ازسرگیری تحریم‌ها در ماه نوامبر سال ۲۰۱۸، یعنی شش ماه پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای، به هشت کشور (تایوان، چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا، یونان و ترکیه) اعطا شده بود. تایوان، یونان و ایتالیا به سرعت، خرید نفت از ایران را متوقف کردند. بنابراین طبیعی بود که معافیت آن‌ها تمدید نشود. با این حال، بوروکرات‌های سرسپرده در وزارت خارجه [۲] دلایل متعددی برای تمدید معافیت‌های کشورهای دیگر پیدا می‌کردند؛ می‌گفتند ولی هند خیلی مهم است» یا ژاپن خیلی مهم است» و با استدلال‌هایشان می‌خواستند منافع کشورهای خودشان» را به جای منافع آمریکا به کرسی بنشانند. یکی از بدترینِ این موارد، هند بود، که مانند کشورهای دیگر، نفت ایران را به قیمتی بسیار پایین‌تر از قیمت بازارهای جهانی [۳] خریداری می‌کرد؛ چون ایران برای فروش نفتش مستأصل شده بود [۴] . هند گله می‌کرد که تحریم‌ها به ضررش هستند؛ نه فقط به خاطر این‌که مجبور بود تأمین‌کننده جدیدی برای نفتش پیدا کند، بلکه به این دلیل که فروشنده‌های جدید، اصرار می‌کردند نفتشان را به قیمت رایج بازار به هند بفروشند! قابل‌درک بود که هند چنین گلایه‌ای داشته باشد، اما آن‌چه غیرقابل‌درک بود، این بود که بوروکرات‌های آمریکایی، همدردانه، این گلایه را تکرار می‌کردند.

     

    تأسیسات نفتی ایران در حال استخراج از میدان نفتی سروش» در خلیج فارس 



    پمپئو میان فشارهای متناقض، گیر کرده و متزل شده بود. به علاوه، تردید داشت که کشورهای عربی تولیدکننده نفت واقعاً به وعده‌های خود مبنی بر افزایش تولید برای جبران فقدان» نفت ایران در بازار در صورت لغو معافیت‌ها عمل کنند؛ که در آن صورت قیمت جهانی نفت بالا می‌رفت. ترامپ که نظراتش هر روز و بر سر هر موضوعی نوسان داشت، به طور فزاینده‌ای روی کفه‌ی معافیت‌ها را لغو کنیدِ» ترازو فشار می‌آورد. ۲۵ مارس صراحتاً در دفتر بیضی گفت: آماده لغو آن‌ها [معافیت‌ها] هستم»؛ ۱۲ آوریل گفت: تحریم‌ها را افزایش دهید؛ به حداکثر برسانید. همین الآن این کار را بکنید؛ به خصوص درباره نفت»؛ و ۱۸ آوریل گفت: [فروش نفت ایران را] صفرش کنید.» ترامپ در تماس تلفنی‌ای که با پمپئو داشت، بدون ابراز همدردی با نارندرا مودی» نخست‌وزیر هند، گفته بود: مشکلی برایش پیش نمی‌آید.» من هم گفت‌وگوی مشابهی را با ترامپ به خاطر دارم که نشان می‌داد برایش اهمیتی ندارد که همپیمانان آمریکا را در جریان تصمیمات مربوط به معافیت‌های تحریمی قرار دهد. پیش از سفر یکی از رهبران خارجی به واشینگتن، که موضوع لغو یکی از معافیت‌ها هم قرار بود در آن مطرح شود، ترامپ یک پیشنهاد آماده داشت: قبل از این‌که به این‌جا برسد، معافیتش را لغو کنید؛ بعد، من می‌گویم چیزی در این مورد نمی‌دانسته‌ام» و این کار را اول هفته انجام بدهید. نمی‌خواهم نزدیک [به این سفر] باشد.»

    ۲۲ آوریل، پس از شش ماه مخالفتِ بی‌پایان، بیهوده و وقت‌گیرِ عده زیادی در دولت، اما با حمایت گسترده جمهوری‌خواهان در کنگره، کاخ سفید پایان معافیت‌ها را اعلام کرد [۵] . بسیاری از اصحاب رسانه که اطلاعاتی خلاف این را از سیستمِ بوروکراسی وزارت خارجه شنیده بودند، غافلگیر شدند. پرسنل نظامی و غیرنظامی آمریکا در منطقه، به‌درستی، برای مدت زمان مناسبی در حالت آماده‌باش قرار گرفتند و ما صراحتاً اعلام کردیم که مسئولیت هرگونه مقابله‌به‌مثل، به عهده ایران خواهد بود. این گام مهمی رو به جلو بود، اگرچه این معافیت‌ها از اول هرگز نباید اعطا می‌شدند. تحریم‌های اولیه، ماه می سال ۲۰۱۸ اعلام و شش ماه بعد اجرایی شده بودند. این مدت برای آن‌که همه طرف‌های ذی‌نفع بتوانند ترتیبات جایگزین را اتخاذ کنند، کفایت می‌کرد. بنابراین بلافاصله بعد از لغو توافق هسته‌ای ایران، تحریم‌ها علیه هرگونه معامله جدیدی» با تهران باید فوراً اجرایی می‌شدند. شاید استثنا قائل شدن درباره معامله‌هایی که پیشاپیش معصومانه» با ایران امضا شده بودند، محلی از اِعراب داشت، اما اعطای شش ماه مهلت حتی برای پایان دادن به همین معامله‌ها هم بی‌نهایت سخاوتمندانه بود؛ نود روز هم برای این کار خیلی زیاد بود. اعطای شش ماهِ کامل فرصت، پیش از مجازات کشورها به خاطر ادامه یا امضای قرارداد با ایران، نعمتی از جانب الله بود که تهران لیاقت آن را نداشت. دولت بعدی باید فوراً این رویکرد منوچین [۶] » [وزیر خزانه‌داری آمریکا] را اصلاح کند تا همه بفهمند تحریم سلاح اقتصادی‌ای است که ما از آن استفاده‌ی مؤثر می‌کنیم، نه ابزاری که از به کار بردن آن احساس گناه کنیم.

     

    (از چپ) جان بولتون، مایک پمپئو، دونالد ترامپ، و مایک پنس (معاون اول ترامپ)؛ بولتون نسخه‌ای از این تصویر (مورخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷) را در کتاب خود آورده و زیر آن نوشته است: دورانی خوش‌تر، اندکی پیش از مراسم تحلیف پمپئو به عنوان وزیر خارجه، در ساختمان وزارت خارجه در واشینگتن، ۲ می ۲۰۱۸» (+)

    *          *          *

    دسته دیگری از معافیت‌های جنجال‌برانگیز، معافیت‌های هسته‌ای» بودند که به متحدان غربی آمریکا امکان می‌دادند تا در بخش‌های ظاهراً غیرنظامی» برنامه هسته‌ای ایران با این کشور، همکاری یا به آن کمک کنند. وزارت خارجه، همان ماه نوامبر سال ۲۰۱۸ که تحریم‌ها از سر گرفته شدند، با وجود مخالفت‌های شورای امنیت ملی، هفت مورد معافیت هسته‌ای صادر کرد. اگرچه همه این معافیت‌ها به یک اندازه در تشویق ایران به فعالیت هسته‌ای نقش نداشتند، اما معنای ی همه آن‌ها، معنای بدی بود. با نزدیک شدن به موعد انقضای این معافیت‌ها، یعنی ماه می سال ۲۰۱۹، به دنبال توافق ی در داخل دولت بودیم تا دست‌کم چند مورد از این معافیت‌ها را لغو کنیم و مدت زمان بقیه آن‌ها را هم به نود روز کاهش دهیم. تلاش‌های ما آن‌قدری که من امیدوار بودم، ثمربخش نبودند، عمدتاً به این دلیل که وزارت خارجه یک جنگ خندقی را به راه انداخته بود تا هرچه می‌تواند معافیت‌های بیش‌تری را حفظ کند. با این وجود، اوایل ماه می، توانستیم دو معافیت را لغو کنیم (که تعداد معافیت‌ها را به پنج رساند) و مدت زمان و گستره‌ی همه معافیت‌های باقی‌مانده را نیز محدود کنیم.

    پیش از رفتن من [از دولت]، کانون مقاومت در برابر لغو معافیت‌ها، به منوچین و وزارت خزانه‌داری منتقل شده بود. استدلال آن‌ها این بود که لغو معافیت‌ها به منافع مهم چین و روسیه آسیب وارد خواهد کرد و بنابراین باید معافیت‌ها را تمدید کنیم. من، منوچین و پمپئو، ۲۵ جولای، در دفتر بیضی و در حضور ترامپ در این‌باره بحث کردیم؛ نگرانی منوچین درباره چین و روسیه به تلاش‌های من برای افزایش فشار بر ایران چربید؛ پمپئو در این جلسه عمدتاً ساکت بود.


    ترامپ اغلب گلایه می‌کرد که همه از سراسر دنیا می‌خواهند با او مذاکره کنند، اما به دلایل نامعلومی هرگز موفق نمی‌شوند. بنابراین جای تعجب نبود که بالأخره به فکر باز کردن باب مذاکره با ایران افتاد. جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، طی چند مصاحبه در نیویورک گفته بود که ترامپ می‌خواهد مذاکره کند، اما من، بی‌بی نتانیاهو [نخست‌وزیر اسرائیل] و محمد بن سلمان (ولیعهد سعودی)، به جای مذاکره، می‌خواهیم رژیم آیت‌الله‌ها را سرنگون کنیم. که ای کاش می‌شد [۷] . علاوه بر این، [از نظر ترامپ] ، رئیس‌جمهور ایران، می‌خواست با ترامپ مذاکره بود؛ پوتین می‌خواست مذاکره کند؛ همه می‌خواستند با ترامپ مذاکره کنند، اما یک نفر داشت مانع می‌شد. البته واقعیت این بود که نه پوتین و نه هیچ‌کدام برای تماس با ما تلاشی نکرده بودند؛ ظریف و افراد دیگری که با رسانه‌ها صحبت می‌کردند، داشتند با غرور کاذب [و توهمات] ترامپ بازی می‌کردند.

     

    جدیدترین شکل این بازی، که کیم جونگ‌اون» [رهبر کره شمالی] آن را به حد اعلا رسانده بود، این بود که از مشاوران ترامپ انتقاد می‌کردند، احتمالاً با این هدف که ترامپ را متقاعد کنند تنها از دستش خودش کاری برمی‌آید. ایران، کوبا و کره شمالی، هر سه، اواخر ماه آوریل، یک بار دیگر این ترفند را امتحان کردند و همه شواهد حکایت از آن داشت که این تاکتیک همه‌گیر خواهد شد. این رویکرد، کاملاً زیرکانه بود، چون ترامپ هم دقیقاً همین فکر را می‌کرد [که مشاورانش دارند جلوی پایش سنگ می‌اندازند]. چیزی که نمی‌توانست بپذیرد، این بود که این دشمنان می‌خواهند با خود او صحبت کنند تا به توافقی بهتر از نظر خودشان دست پیدا نکنند؛ و برای این ترجیح می‌دهند با مشاوران مزاحمش وارد مذاکره نشوند. پیش خودم فکر کردم، این واقعیت را حتماً روزی که می‌خواهم دولت را ترک کنم به ترامپ خواهم گفت؛ روزی که هر لحظه داشت نزدیک‌تر می‌شد.

    ترامپ در ملاقاتی که ماه آوریل با آبه» [نخست‌وزیر ژاپن] در کاخ سفید داشت، گفت نه من [بولتون] و نه پمپئو، روابط چندانی با ایران نداریم، و خود او [ترامپ] هم هیچ رابطه‌ای با ایران ندارد، اما آبه با ایران رابطه دارد. نهایتِ درک ترامپ از ژئوپلتیک بین‌الملل همین بود. شاید در بازار املاک و مستغلات نیویورک [که شغل اصلی ترامپ است] این‌گونه است. الآن که دارم به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم این اظهارات ترامپ اولین نشانه‌ای بود که نشان می‌داد ترامپ مأموریتی برای آبه در نظر دارد؛ مأموریتی که البته به هیچ عنوان نمی‌توانست پایان خوشی داشته باشد. اما به هر حال، بحث درباره این مأموریت هم خیلی به جایی نرسید. ترامپ (که به خاطر اخبار خوشایند اقتصادیِ آن روز صبح، هنوز در آسمان‌ها سیر می‌کرد) موضوع را تغییر داد و به خاطر تلاش جروم پاول [۸] » رئیس فدرال رزرو» [بانک مرکزی آمریکا] برای افزایش نرخ سود، او را رئیسِ احمق فدرال رزرو» توصیف کرد.

     

     

    با این حال، ۳۰ آوریل، ترامپ در تماسی تلفنی با مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، دوباره مسئله [میانجیگری میان آمریکا و ایران] را پیش کشید و مکرون را (که جانش برای توافق هسته‌ای ایران در می‌رفت) تشویق کرد تا از این فرصتی که ظاهراً آمریکا فراهم کرده، استفاده کند. ترامپ تقریباً تنها کسی در میان رهبران جهان بود که هرگز این تلاش‌ها برای مذاکره با ایران را به منزله تضعیف موضع کلی ما نمی‌دانست؛ در حالی که دیگران، چه دوست و چه دشمن، دقیقاً همین برداشت را می‌کردند. نمی‌توانست جلوی خودش را بگیرد؛ می‌گفت: من آدمِ مذاکره‌ام، دوست دارم مذاکره کنم.» راهبرد کلان» در دولت ترامپ این بود.

    *          *          *

    همزمان، ایران در حال تدارک عملیاتی بزرگ علیه منافع آمریکا در خاورمیانه بود. شورشیان حوثی [انصارالله] یمن و گروه‌های شبه‌نظامی شیعه عراقی را به موشک‌ها و پهپادهای پیشرفته‌تری‌ مجهز کرده بود. نیروی قدس، که عملاً مؤسس حزب‌الله لبنان است، حامی مهمِ رژیم اسد در سوریه بود؛ و هم بیروت و هم دمشق، از قابلیت‌های نظامی فزاینده‌ای که تهران در اختیارشان قرار می‌داد، بهره می‌بردند (دست‌کم وقت‌هایی که اسرائیل محموله‌های نظامی ایرانی‌ها را با حملات هوایی مکرر در سوریه، و بعداً عراق، نابود نمی‌کرد). ایران همچنین کمک‌های خود به طالبان [۹] را نیز گسترش داد [۱۰] ، و یک بار دیگر ثابت کرد، تا زمانی که منافع ملی‌اش حکم کند، در حمایت دولتی از تروریسم قائل به فرصت‌های برابر» است و میان [گروه‌های تروریستی] شیعه و سنی فرق نمی‌گذارد.

    پنتاگون در واکنشی تدافعی، تجهیزات نظامی آمریکا در منطقه را افزایش داد؛ از جمله با تسریع اعزام ناوگروه تهاجمی تحت رهبری ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن» به خاورمیانه. ۵ می، بیانیه‌ای عمومی هم در توضیح این اقدام صادر کردیم که به نام من منتشر شد [۱۱] . صدور این بیانیه، رسانه‌ها را شوکه کرد؛ نمی‌دانستند چرا بیانیه را پنتاگون صادر نکرده است. جواب این سؤال چه بود؟ دانفورد [۱۲] » [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا] با من تماس گرفت و گفت: سلام جناب سفیر [۱۳] ؛ کارمان گره خورده.» مشکل این‌جا بود که نمی‌توانست بیانیه پنتاگون را از پیچ‌وتاب بوروکراسی کاخ سفید عبور دهد؛ که مثل بقیه دولت هر روز دست‌وپاگیرتر می‌شد. دانفورد چند روز بعد به من گفت: ما یک ضرب‌المثل داریم: در جنگ، گاهی کارهای ساده، دشوار می‌شوند.» من خوشحال بودم که توانسته‌ام کمک کنم. جواب سؤال رسانه‌ها همین بود.

    تصویر ماهواره‌ای از تعقیب ناوگروه آمریکایی آبراهام لینکلن توسط قایق‌های سپاه پاسداران ایران در تنگه هرمز در اواخر ماه دسامبر سال ۲۰۱۹                                                                                                                                                                                                               تنش‌زایی‌های ایران به هیچ عنوان نتیجه تصمیم‌گیری‌های بداهه توسط فرماندهان میدانی نیروی قدس نبودند، بلکه اقدامی نظام‌مند و تدریجی در جهت تی بود که ایران نام آن را مقاومت حداکثری [۱۴] » مقابل فشارهای آمریکا گذاشته بود. این تغییر استراتژی ایران و اقدام این کشور در تقویت مستمر گروه‌های تروریستی و دیگر نیروهای وابسته‌اش، به وضوح نشان می‌داد که انجام هر اقدامی توسط آمریکا که نشان از تضعیف اراده واشینگتن داشته باشد، چه‌قدر خطرناک است؛ چراکه موجب می‌شد تهران تصور کند دست برتر را دارد. طی چهار ماه بعد، رفتارهای دمدمیِ ترامپ این خطر را ملموس‌تر کرد.

    در همین بین، ، ۸ می، اعلام کرد ایران شصت روز دیگر اقدام به نقض چهار بند کلیدی در توافق هسته‌ای خواهد کرد؛ بندهایی که: (۱) ذخیره اورانیوم غنی‌شده با غنای پایین (برای مصارف رآکتور) را به ۳۰۰ کیلوگرم محدود می‌کردند؛ (۲) ذخیره آب سنگین را به ۱۳۰ تُن محدود می‌کرد (و ایران را موظف می‌کرد مازاد آن را به کشورهای دیگر بفروشد)؛ (۳) سطح غنی‌سازی اورانیوم آن به ۳/۶۷ درصد ایزوتوپ U-۲۳۵ محدود می‌کرد (یعنی مانع از حرکت ایران به سمت غنی‌سازی با درصد بالاتر و مناسب برای سلاح هسته‌ای می‌شد)؛ و (۴) تبدیل رآکتور آب سنگین اراک به رآکتور تولیدکننده پلوتونیوم را ممنوع می‌کرد (چراکه می‌توان از پلوتونیوم به جای اورانیوم غنی‌شده به عنوان ماده شکافت‌پذیر در سلاح‌های هسته‌ای استفاده کرد) [۱۵] . همزمان با ارسال نامه‌ای به پوتین، تهدید کرد که از پیمان منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج خواهد شد؛ که چرخش جالبی در موضع کشوری به حساب می‌آمد که مدعی بود به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست [۱۶] .

    چهار محدودیتی که ایران قصد داشت کنار بگذارد، محورهای اصلی توافق هسته‌ای محسوب می‌شدند. اگر برنامه هسته‌ای تهران واقعاً ماهیت غیرنظامی داشت، نیازی به نقض هیچ‌یک از این محدودیت‌ها نبود. تنها توضیح منطقی برای این تهدید ، تلاش ایران برای کوتاه کردن زمان گریز [۱۷] » به منظور دستیابی به اورانیوم با غنای بالا و آغاز ساخت سلاح‌های هسته‌ای بود. اخاذی‌های و متعاقب آن، گام برداشتن ایران در مسیر ساخت سلاح‌های هسته‌ای، توجه اروپایی‌ها را جلب کرد. اگرچه این واقعیت‌ها می‌توانست چشم انگلیس، فرانسه و آلمان را باز کند، اما این اتفاق نیفتاد. سه کشور اروپایی از اولتیماتوم» به خاطر لحنش انتقاد نمودند، اما از محتوای اظهارات وی چشم‌پوشی کردند [۱۸] .



    [۱] The Room Where It Happened: A White House Memoir Link

    [۲] منظور بولتون، حضور نمایندگان کمپانی‌ها یا کشورهای مختلف در وزارت خارجه است که منافع آن کمپانی‌ها یا کشورها را به منافع ملی آمریکا ترجیح می‌دادند.

    [۳] Iran keeps crude prices in Asia at wide discounts against Saudi oil in January Link

    [۴] Iran is desperately trying to save its oil market share ahead of US sanctions Link

    [۵] U.S. to end all waivers on imports of Iranian oil, crude price jumps Link

    [۶] استیون منوچین لینک

    [۷] Zarif: B-Team targeting Iranian people with economic terrorism Link

    [۸] جروم اچ. پاول لینک

    [۹] Iran’s cooperation with the Taliban could affect talks on U.S. withdrawal from Afghanistan Link

    [۱۰] Pompeo accuses Iran of undermining Afghanistan peace efforts Link

    [۱۱] Statement from the National Security Advisor Ambassador John Bolton Link

    [۱۲] Joseph Dunford Link

    [۱۳] بولتون پیش از آن‌که مشاور امنیت ملی ترامپ شود، در آخرین سِمت دولتی‌اش بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ سفیر آمریکا در سازمان ملل بود.

    [۱۴] ‘Maximum pressure’ has produced ‘maximum resistance’, says Iran’s Araqchi Link

    [۱۵] Iran announces it will stop complying with parts of landmark nuclear deal Link

    [۱۶] Kremlin: Russia warned Iran against withdrawing from nuclear non-proliferation treaty Link

    [۱۷] حداقل زمان لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای بدون آن‌که جامعه جهانی متوجه شود.

    [۱۸] European powers reject Iran’s nuclear ‘ultimatums’ Link


    مراجع

     مراجع معظم تقلید با اشاره به مشکلات جامعه تاکید کردند: وضعیت اقتصاد و معیشت مردم نگران‌کننده است، شرایط فعلی جامعه و ناله‌های قشر مستضعف و متوسط جامعه از فشار گرانی و ‌بی‌ثباتی قیمت‌ها قلب هر انسان دلسوز نسبت به مملکت را می‌آزارد.

     مراجع معظم تقلید همواره در همه صحنه و موضوعات در کنار آحاد جامعه هستند و به معنای واقعی دغدغه مند مشکلات مردم هستند.

    گرانی و مشکلات معیشتی فشار زیادی به اقشار مختلف جامعه به خصوص قشر متوسط و ضعیف جامعه آورده است و مراجع و علما نیز بر وم توجه مسئولان به رفع مشکلات جامعه تاکید کردند.

    آیت الله مکارم شیرازی: گرانی افسار گسیخته را مهار کنید/مسئولین حتی اظهار شرمندگی هم نمی کنند

    ‌آیت‌الله مکارم‌شیرازی مرجع تقلید شیعیان با صدور بیانیه‌ای در ارتباط با گرانی‌های اخیر اعلام کرد: در این ایام، بسیاری از مردم نسبت به گرانی روزافزون کالاها که برخی چند برابر شده است، به شدت اعتراض دارند. دیگر اجاره مسکن، خرید جهیزیه و مایحتاج زندگی جز با وام‌های سنگین ممکن نیست. از سوی دیگر، برخی بیان می‌کنند که چرا مراجع تقلید در برابر این وضع سکوت کرده‌اند؟! ما نه تنها سکوت نکرده‌ایم، بلکه بارها در این باره سخن گفته ایم و باز هم می‌گوییم.

    مسألۀ مهم، خونسردی مسئولین است که با وعدۀ حل مشکلات و مسئولیتی که دارند، اکنون حتی اظهار شرمندگی هم نمی‌کنند و غالباً با پرداختن به مسائلی همچون برخی دستاوردها یا افتتاح پروژه‌ها، کشف داروهای جدید، تأمین آب و برق برای برخی مناطق و .که در جای خود قابل تقدیر است، عملاً خود را از زیربار مسئولیت سنگین گرانی سرسام آور، کنار می‌کشند.

    مشکل مهم دیگر این است که این گرانی‌های لجام‌گسیخته متوقف نمی‌شود و همچنان افزایش‌ها ادامه دارد و مجلسیان محترم نیز جز انتقاد، چندان که لازم است، راهکارهای عملی ارائه نداده، و حتی بعضاً به امور حاشیه‌ای می‌پردازند.

    در این میان، برخی سودجویان نیز از این وضع سوء‌استفاده کرده و سیلی به روی هموطنان ضعیف خود می‌زنند.

    به یقین، این مشکل تنها با اعتراض و انتقاد حل نمی‌شود بلکه باید قوای سه‌گانه عوامل گرانی را پیدا کرده، با توجه به محدودیت‌های موجود همچون تحریم‌های ظالمانه، با ارائۀ راهکارهای مناسب، جلوی این وضع نابه‌سامان را بگیرند و تا آنجا که امکان دارد در حل این مسأله اجتماعی که خدای نکرده ممکن است منشأ سوء استفاده دشمنان و ضد انقلاب گردد، بیاندیشند و به جای سخن، بر عمل بیافزایند؛ ان شاء الله

    آیت‌الله علوی‌گرگانی: ناله‌های مردم از گرانی‌ها قلب‌ها را می‌آزارد /‌ هر چه سریع‌تر فکر عاجلی کنید

     آیت‌الله علوی‌گرگانی مرجع تقلید شیعیان نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور در مورد گرانی‌های اخیر و بی‌ثباتی قیمت‌ها نوشته ‌که متن آن به این شرح است: شرایط فعلی جامعه و ناله‌های قشر مستضعف و متوسط جامعه از فشار گرانی و ‌بی‌ثباتی قیمت‌ها قلب هر انسان دلسوز نسبت به مملکت را می‌آزارد.

    افزایش بی‌حساب و کتاب قیمت ارز و سکه و افزایش اجاره‌بها در کنار کوتاهی برخی مدیران در سال‌های گذشته برای حل مشکلات مردم و دلبستگی بیش از حد به خارج از کشور، مردم را دلسرد کرده است.

    گر چه مدیران دولتی و مسئولین امر با توجه به فشارهای تحریم تلاش‌هایی را مبذول داشته‌اند، لکن این تلاش‌ها برای مردم ملموس نبوده و مردم از ضعف نظارت و افزایش بی‌رویه  قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی سخت آزده‌خاطر گشته‌اند که باید هر چه سریع‌تر فکر عاجلی برای آن بشود.

    تلاش برای افتتاح طرح‌های نیمه‌تمام و تأمین کالاهای اساسی گرچه لازم و ضروری است اما بسنده کردن به این مسائل و آمارهای مدیران و بی‌توجهی به کف بازار و خواسته‌های به حق مردم موجب پشیمانی خواهد بود، لذا لازم است هر چه سریع‌تر فکری کرده و با تقویت نظارت بر بازار و کاهش  قیمت دلار به قیمت‌های سابق و ثبات بخشی به اقتصاد کشور جبران کاستی ها شود.

    آیت‌الله نوری همدانی: وضعیت اقتصاد و معیشت مردم نگران‌کننده است

    آیت‌الله نوری همدانی مرجع تقلید شیعیان با اشاره به مشکلات جامعه اظهار داشت: وضعیت اقتصاد و معیشت مردم به‌ویژه طلاب نگران‌کننده است، ما در حد توان کمک می‌کنیم ولی باید مشکل به‌صورت اساسی حل شود.

    مرجع تقلید شیعیان بیان کرد: پیشرفت حوزه در سال‌های بعد انقلاب به‌ویژه سال‌های اخیر بسیار خوب است و با همه این پیشرفت‌ها با نقطه مطلوب فاصله داریم و باید تلاش‌ها را مضاعف کنیم و همه باید به مدیریت حوزه کمک کنند.

    وی  برقراری عدالت را مورد توجه قرار داد و افزود: مسئولان باید نسبت به این موضوع اهتمام داشته باشند، همه مردم خواهان برقراری عدالت هستند و برابری و عدالت نظام را بیمه می‌کند.

    استاد سطوح عالی حوزه علمیه خاطرنشان کرد: مردم از نظر معیشت و اقتصاد دچار مشکل هستند و مسئولان باید با نظارت جلوی این گرانی را بگیرند و امروز ضعف نظارت بر بازار یکی از عوامل گرانی است.


    دحوالارض

    دحوالارض به روز ۲۵ ذی القعده اطلاق می شود . در چنین روزی خداوند زمین را از زیر کعبه گسترش داد. در این روز روزه و غسل مستحب است و مخصوصا روزه که ثوابش معادل ثواب شصت سال عبادت است.


    * چیستی دحوالارض و اعمال این روز

    بیست و پنجم ذی القعده روزی  است که  دحوالارض اتفاق افتاد ه  و به همین خاطر این روز و شبش از ایام و لیالی شریفه است که خداوند رحمت خود را در این روز و شب شامل حال بندگانش می کند و بر اساس روایات اسلامی به قیام و عبادت در آن اجر و ثواب فراوانی تعلق می گیرد. و روز دحوالارض یکی از روزهایی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.

    "دحو"  از لحاظ لغوی به معنای، بسط دادن و گستراندن است. [۱] و دحو الارض یعنی گستراندن زمین و کشیدن زمین، و نیز به چیزی که گسترده و همچنین کشیده شود (دحو الشیء) گفته می شود. یعنی گسترده شد. [۲]

     آیه قرآن که می فرماید: و الارض بعد ذلک دحها [۳] اشاره به این معنی دارد.

    یعنی و زمین را بعد از آن (برای انتفاع بشر و سایر مخلوقات) بگسترانید».

    و اینکه در دعای علی ـ علیه السلام ـ وارد شده است! اللّهم داحی المدحوات، یعنی بسط دهنده و گستراننده زمین و وسعت دهنده. [۴] اشاره به این معنا دارد که خداوند زمین را از کعبه و محل آن گستراند و روز دحوالارض که به روز ۲۵ ذی القعده گفته می شود، اشاره به این است که در چنین روزی خداوند بعد از اینکه مکان کعبه را ظاهر و آشکار کرد شروع به گستراندن زمین از این نقطه کرد و به همین خاطر، دحوالارض گفته می شود یعنی روز گستراندن و بسط دادن به زمین، در احادیث و روایات و متون اسلامی به این مسئله اشاره شده است. چنان چه شیخ طوسی می گوید:

    دحوالارض به روز ۲۵ ذی القعده اطلاق می شود که در چنین روزی خداوند زمین را از زیر کعبه گسترش داد. [۵] و در چنین روزی روزه و غسل مستحب است و مخصوصا روزه که ثوابش معادل ثواب شصت سال عبادت است.

    در روایتی از امام رضا ـ علیه السلام ـ نقل شده است که روز ۲۵ ذی القعده همان روز دحوالارض که در چنین روزی خداوند زمین را از نقطه کعبه وسعت داد و نیز در چنین روزی حضرت ابراهیم و حضرت عیسی ـ علیهما السلام ـ متولد شدند. [۶] البته این تاریخ مطابق با تاریخ قمری است و با تاریخ میلادی منافات ندارد.

    بر اساس آیه ۹۶ سوره آل عمران که می فرماید: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکةَ مُبَارَکا وَ هُدًی لِّلْعَالَمِینَ [۷]

    اول خانه ای که برای مکان عبادت خلق بنا شد همان خانه کعبه است که در آن برکت و هدایت خلایق است.

    بین مفسران و دانشمندان در نحوه گستراندن زمین اقوال مختلفی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.دحو الارض چه روزی است؟/ اعمال سفارش شده در روز ۲۵ ذی‌القعده


    ۱. برخی می گویند که زمین در ابتدا زیر آب غرق بود، تدریجا آبها در گودال های زمین قرار گرفت و خشکی ها سر برآورد و گسترده شد و اول نقطه ای که سر بر آورد محل کعبه بود و از آن تعبیر به دحوالارض می شود. [۸]

    ۲. و نیز گفته شده در آغاز زمین به صورت پستی ها و بلندی های تند و غیر قابل ست بود و باران های سیلابی به صورت مدام می بارید. ارتفاعات زمین را می شست و در دره ها جمع می کرد و تدریجا زمین های مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. [۹]

    ۳. از امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ نیز قول سومی نقل شده است که فرمودند: خدای متعال وقتی می خواست زمین را خلق کند، بادها را فرمان داد تا به شکم آب بزنند و آب را به موج در آورند، آبها در اثر طوفان کف کرده، همه کفها یک جا جمع شد، که همان محل فعلی کعبه به وجود آمد. آنگاه آن را به صورت کوهی از کف درآورده، زمین را از زیر (دامنه) آن کوه بگسترانید و آیه ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمین» سخن از همین مطالب دارد. [۱۰] پس اولین بقعه ای که خدا از زمین خلق کرده کعبه بود و سایر نقاط از ناحیه کعبه گسترانیده شدند و به این امر دحو الارض گفته می شود.

    پس خداوند در خلقت زمین ابتدا موضع و محل کعبه را خلق کرد که آن محاذی بیت المعمور در عرش الهی است و ملائکه در آسمان به سان انسان ها در روی زمین دور آن طواف می کنند و بعد از خلق محل کعبه زمین از نقطه کعبه وسعت یافت و گسترانیده شد. [۱۱]

    در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که حضرت فرمودند: ۲۵ ذی القعده خداوند محل بیت را وضع (خلق) کرد و آن اولین رحمتی بود که خداوند بر روی زمین ایجاد کرد. [۱۲] همان طور که قبلا ذکر شده در این زمینه روایات فراوانی از سوی معصومین ـ علیهم السلام ـ نقل شده است که غالبا به موارد ذکر شده اشاره دارند.

    بنابراین، دحو به معنای بسط دادن و گستراندن است و دحوالارض نیز به معنای گستراندن زمین است و علت نامگذاری این است که چون خداوند بعد از خلق محل کعبه از آنجا شروع به گستراندن زمین و قابل ست قرار دادن زمین نمود. و این امر در روزی مثل ۲۵ ذی القعده اتفاق افتاد که به خاطر عظمت چنین روزی، روزه و غسل آن سفارش شده است.

      

    اعمال شب و روز دحوالارض

     روزه :

    روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه ‌اش مثل روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه‌دار باشد استغفار می‌کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است.

     نماز :

    خواندن نمازی که در کتب شیعه روایت شده. و آن دو رکعت است در وقت چاشت(نیمه اول روز) در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره والشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ.

    دعا :

     خواندن این دعا است که شیخ در مصباح فرموده مستحب است خواندن آن:

    اللَّهُمَّ دَاحِی الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیوْمِ مِنْ أَیامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یا خَیرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یا کَفِی یا وَفِی یا مَنْ لُطْفُهُ خَفِی الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَینَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِینِی النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ اَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یوْمَ یقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِیائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیقْ عَلَیهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیتَ إِلَیهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یدَیهِ جَدِیدا غَضّا وَ یمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیامَهُ وَ صَلِّ عَلَیهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَینَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیهِ [عَلَیهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ

      

    معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

    ۱ـ ترجمه تفسیر المیزان، ج ۳، آیت الله محمد باقر همدانی

    ۲ـ صحبای حج، آیت الله جوادی آملی

    ۳ـ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی

       

    پی نوشت ها:

    [۱]. زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، بیروت: مکتبة الحیاة، (بی تا)، ج۲، ص۳۰۴

    [۲]. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، نشر ثقافة اسلامی، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۴

    [۳]. نازعات / ۳۰

    [۴]. ابن منظور، لسان العرب، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق، ج۱۴، ص۲۵۱ و نهج البلاغه، خطبه ۷۲

    [۵]. شیخ طوسی، مبسوط، تهران، حیدری، (بی تا)، ج۱، ص۲۸۲

    [۶]. عاملی، سید محمد، مدارک الاحکام، قم، مهر، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۲۶۵

    [۷]. آل عمران / ۹۶

    [۸]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامی، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۴۳

    [۹]. همان، ج۲۷، ص۴۳

    [۱۰]. طریحی، همان، ج۲، ص۱۵

    [۱۱]. خوانساری، محقق، مشارق الشموس، قم، آل البیت، (بی تا)، ج۲، ص ۴۵۵ 

    [۱۲]. همان[حوزه]

     آشنایی با دحوالارض در قرآن و حدیث/ چرا دحوالارض معجزه علمی قرآن محسوب می‌شود؟

    پس از آنکه تمام سطح کره زمین را آب فراگرفته بود، خداوند اراده کرد زمین را برای زندگی موجودات آماده کند و اولین نقطه‌ای از آب بیرون آمد، کعبه بود.

    به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در آغاز آفرینش موجودات زنده بر روی زمین و در حالی که تمام سطح زمین را آب‌های حاصل از باران‌های سیلابی فراگرفته بود، این آب‌ها به مرور در گودال‌ها جا گرفتند، خشکی‌ها از زیر آب بیرون آمدند و به تدریج گسترده شدند. در این میان، اولین نقطه‌ای که از آب بیرون زد، محل کعبه بود و این ماجرا در روزی برابر با بیست و پنجم ذیقعده اتفاق افتاد. موضوع دحو الارض هم در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته و هم در اسناد و مدارک روایی بر آن تأکید شده است.

    در گفت و گویی که با حجت‌الاسلام و المسلمین رضا صدر، استاد حوزه و محقق دینی، انجام داده به بررسی رویداد دحو الارض پرداخته است. آن طور که این پژوهشگر دینی توضیح می‌دهد، منظور از دحو الارض این است که زمین از زیر کعبه گسترانیده شد. پس از آنکه تمام سطح کره زمین را آب فراگرفته بود، خداوند اراده کرد زمین را از زیر آب بیرون آورد تا آن را برای زندگی موجودات زنده آماده کند. خدای سبحان در آیه 30 از سوره مبارکه نازعات می‌فرماید:                      وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» البته در آیات قبل از این آیه در خصوص آفرینش و خلقت زمین مطالبی را عنوان می‌فرماید و سپس به موضوع دحو الارض و گسترده شدن زمین برای حیات اشاره می‌فرماید. بسیاری از مفسران قرآن کریم این آیه از قرآن کریم را در ارتباط با موضوع دحو الارض می‌دانند. علامه حسن زاده آملی در این باره مطلبی را نوشته است که البته علم امروز آن را تایید می‌کند. اینکه کره زمین از دو طرف قطب کمی فرورفتگی دارد و قسمت‌های استوایی مانند مکه مکرمه کمی برجستگی دارند. به این ترتیب در زمان دحو الارض آب همه کره زمین را فراگرفته بود و وقتی که فرونشست، طبیعتاً جای برآمده زمین که قبه آن است و برجستگی آن بیشتر از جاهای دیگر است، در ابتدا بیرون آمد. این منطقه اولی همان محل کعبه و بیت الله الحرام بود. وقتی آب‌های روی زمین به مرور فروکش کردند و کم شدند، قسمت‌های پدید آمده زمین به تدریج گسترش پیدا کرد که از آن تعبیر به دحوالارض شده است. بنابراین دحو باید قبه به معنی برآمده‌ترین جای زمین مکه مکرمه باشد.

    بیرون آمدن خشکی از زیر آب

    برای آشنایی با رویداد دحو الارض خوب است ابتدا آشنایی کلی با این ماجرا داشته باشیم.

    آن طور که در تفاسیر قرآن کریم و احادیث و روایت‌ها اشاره شده است، یک شب و یک روز در طول سال به عنوان دحو الارض شناخته می‌شود. این عبارت به مفهوم گسترده شدن زمین است. درواقع دحو از منظر لغت‌شناسی به معنای پرتاب کردن و تکان دادن و یا گسترده شدن چیزی است.

    بنابراین منظور از دحو الارض این است که زمین از زیر کعبه گسترانیده شد. پس از آنکه تمام سطح کره زمین را آب فراگرفته بود، خداوند اراده کرد زمین را از زیر آب بیرون آورد تا آن را برای زندگی موجودات زنده آماده کند.


    دحو الارض در قرآن کریم

    آیا در قرآن کریم هم به این مفهوم اشاره شده است؟

    بله. خدای سبحان در آیه 30 از سوره مبارکه نازعات می‌فرماید: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» البته در آیات قبل از این آیه در خصوص آفرینش و خلقت زمین مطالبی را عنوان می‌فرماید و سپس به موضوع دحو الارض و گسترده شدن زمین برای حیات اشاره می‌فرماید. بسیاری از مفسران قرآن کریم این آیه از قرآن کریم را در ارتباط با موضوع دحو الارض می‌دانند.

    اما منظور از گسترده شدن زمین چیست؟

    منظور این است که در ابتدا، همه سطح زمین را آبهای حاصل از باران‌های سیلابی نخستین، فراگرفته بود. این آب‌ها به مرور زمان در گودال‌های زمین جا گرفتند و خشکی‌ها از زیر آب بیرون آمدند. این اتفاق روز به روز ادامه پیدا کرد و خشکی‌ها هر روز گسترده تر شد تا اینکه به وضع امروزی درآمد.

    البته یادآوری این نکته هم ضرورت دارد که بدانیم اولین برآمدگی که آشکار شد، موضع خانه کعبه بود و این مسئله بعد از آفرینش زمین و آسمان روى داد.

    دحو الارض در احادیث

    آیا این مطالب در احادیث رسیده از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام هم عنوان شده است؟

    بله. در چندین مورد ائمه اطهار علیهم السلام به رویداد دحو الارض و گسترده شدن زمین از زیر کعبه اشاره کرده‌اند. به عنوان مثال امام صادق علیه السلام فرموده‌اند که: خداوند زمین را از زیر کعبه تا سرزمین منا حرکت داد. سپس از منا تا عرفات و سپس از عرفات تا منا و همین طور خشکی‌ها گسترش پیدا کرد.»

    در روایت دیگری امام رضا علیه السلام فرمودند که: در 25 ذی القعده رحمت خدای متعال نشر پیدا کرد و زمین در این روز گسترش یافته و کعبه در آن نصب شده و آدم در این روز به زمین هبوط کرده است.» در جای دیگری از امام رضا علیه السلام درباره علت قرار گرفتن کعبه در وسط زمین سؤال کردند و آن حضرت در جواب فرمودند: آن‌جا موضعی است که زمین از زیر آن حرکت کرده و همه بادها که در دنیا می‌وزد، از زیر رکن شامی کعبه خارج می‌شود و آن اولین بقعه‌ای است که در زمین وضع شده، چون آن وسط زمین است و برای اهل مشرق و مغرب تکلیف آن یکسان است.»

    با این توضیحات آیا درست است که کلمه دحو» را به معنای گسترده شدن» در نظر بگیریم؟

    در آیات 30 و 31 سوره نازعات می‌خوانیم که: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا؛ أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَ مَرْعَاهَا» بعضی از مفسران قرآن کریم نوشته‌اند که دحو و دحی هر دو به معنی بسط و گستردن است. حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هم در خطبه هفتادم از نهج البلاغه می‌فرمایند: اللّهمّ داحى المدحوّات و داعم المسموکات» یعنی ای خدایی که که گسترنده گستردنی‌هایى و برپاکننده بالا رفته‌ها هستى.» اما اگر دحو را به معنی غلطاندن در نظر بگیریم، معنای این خطبه این طور می‌شود که: خدایی که غلطاننده غلطنده‌هایى و بالابرنده آسمان‌ها هستى.»

    در آیه شریفه هم اگر منظور از دحو، گسترش باشد، معنى آن عبارت است از اینکه زمین را پس از آسمان بگسترد» و اگر به معنى غلطاندن باشد، در این صورت با حرکت وضعى و انتقالى زمین مطابقت دارد. یعنى زمین را بعد از آسمان به گردش و چرخش درآورد. اما گستردن بیشتر از این مفهوم در تفاسیر مورد توجه قرار گرفته است.

    اولین قسمت کره زمین که از آب بیرون آمد

    این رویداد، یعنی گسترده شدن از کعبه به چه صورتی اتفاق افتاد؟

    علامه حسن زاده آملی در این باره مطلبی را نوشته است که البته علم امروز آن را تایید می‌کند. اینکه کره زمین از دو طرف قطب کمی فرورفتگی دارد و قسمت‌های استوایی مانند مکه مکرمه کمی برجستگی دارند. به این ترتیب در زمان دحو الارض آب همه کره زمین را فراگرفته بود و وقتی که فرونشست، طبیعتاً جای برآمده زمین که قبه آن است و برجستگی آن بیشتر از جاهای دیگر است، در ابتدا بیرون آمد. این منطقه اولی همان محل کعبه و بیت الله الحرام بود.

    وقتی آب‌های روی زمین به مرور فروکش کردند و کم شدند، قسمت‌های پدید آمده زمین به تدریج گسترش پیدا کرد که از آن تعبیر به دحوالارض شده است. بنابراین دحو باید قبه به معنی برآمده‌ترین جای زمین مکه مکرمه بوده باشد که عرض آن 21 درجه و 25 دقیقه شمالی است و طول آن از ساحل بحر محیط غربی 67 درجه است.

    معجزه علمی دیگری از قرآن کریم

    همان طور که اشاره شد، بیشتر مفسران دحو را به معنی گسترده شدن» تعبیر کرده‌اند. به طور کلی، مسلمان‌ها تا امروز لفظ دحو را به معنی بسط و گستردن برده‌اند، اما بعد از رجوع به کتب لغت عرب و مواضع استعمال این لفظ و مشتقات آن مشاهده می‌کنیم که آن را در اکثر یا همه لغات و استعمالات معنای دیگری است و آن راندن و جنباندن است.

    بعضی از آن‌ها هم دحو را به مفهوم به گردش درآوردن» گرفته‌اند. یعنی گردشی که چیزی ضمن گردش به دور خودش، بر محور دیگری هم بچرخد و حرکت کند.

    جالب این است که این مفهوم، دقیقاً اشاره به حرکت وضعی و انتقالی زمین دارد. چراکه زمین در عین حال که به دور خودش می‌چرخد، بر مدار مشخصی به دور خورشید هم در چرخش است. اما قرآن کریم در زمانی از این مطلب خبر داد که علم انسان به این حد نرسیده بود که حرکت وضع و انتقالی این کره خاکی را درک کند.

    آیا در مورد حرکت و چرخش زمین، آیات دیگری هم در قرآن کریم وجود دارد که این موضوع را بیان کند؟

    در چندین مورد این نکته عنوان شده است. به عنوان مثال در آیه‌ای از قرآن کریم می‌خوانیم که: وَ أَلْقَى فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَ أَنْهَارًا وَ سُبُلاً لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ » و در آیه دیگری نیز می‌فرماید: هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا و کُلُوا مِن رزْقِهِ و إِلَیْهِ النُّشُورُ».

    در سوره مبارکه شمس هم به حرکت زمین اشاره می‌فرماید که: أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا » و یا در سوره نازعات می‌فرماید: وَ الْأَرْضِ وَ مَا طَحَاهَا ». همچنین آنجا که می‌فرماید: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا » دحى که فقط در این سوره آمده و از جهت لفظ و معنا به معناى به شدت پرتاب کردن است. اشاره آیه نشریفه به مرحله ابتدایی خلقت و جدا شدن زمین از منشأ اصلى خود است و اگر به معناى گستردن و آماده کردن باشد، نظر آیه به دوره‌ای است که زمین سرد شده و سطح آن از مواد خاک و عناصر اولیه، آماده براى ظهور برکات و رحمت خداوند و زندگى شده است.

    [تسنیم] 

    فضایل و اعمال شب و روز دحوالارض

    فضایل و اعمال شب و روز دحوالارض

    بیست و پنجم ذی‌القعده، همزمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. از امیرالمومنین حضرت علی(ع) روایت شده است که فرمودند: نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنج ذی‌القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است، خواهد داشت.»

    به گزارش ایسنا، دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی‌اش تفسیر کرده‌اند. در برخی از روایات این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده و خاتم المحدثین، شیخ عباس قمی (ره) روز دحوالارض را از چهار روز معروفی ذکر کرده که روزه آن ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.

    دحوالارض از روزهای پر برکت خدا برای بندگان است. در کتاب شریف المراقبات» روایت است که امام رضا(ع) فرموده‌اند: در شب بیست و پنجم ماه ذی‌القعده حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع) متولد شده‌اند.

    در این روز، رسول خدا (ص) به قصد حجة‌الوداع از مدینه با یکصد و چهار هزار یا یکصد و بیست و چهار هزار و حضرت فاطمه (ع) و تمامی اهل بیت خود از راه شجره به مکه عزیمت کردند.

    مطابق روایات، اولین نقطه‌ای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت‌الله الحرام بود. در قرآن کریم و احادیث اسلامی به روز دحوالارض (یعنی بسط و گسترش زمین) اشاره شده است و عبادت در این روز از ارزش بسیار زیادی برخوردار است.

    آداب و اعمال ویژه روز بیست و پنجم ذی‌القعده

    زمین، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه‌ها، دریاها، درّه‌ها، جنگل‌ها، چشمه‌ها، رودخانه‌ها، معادن و منابع گران بهایش، نشانه‌ای از نشانه‌های آفریدگار به شمار می‌آید که آن را گسترانیده است. روز دحوالارض روز گسترش زمین روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه‌ای دارد؛ از جمله:

    ۱. روزه داشتن که ثواب ۷۰ سال عبادت را دارد.

    ۲. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.

    ۳. ذکر و دعا.

    ۴. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض

    ۵- خواندن دو رکعت نماز، نزدیک ظهر به این کیفیت: در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره الشّمس بخواند و آنگاه بعد از سلام نماز بگوید: لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلی العظیم»

    و سپس این دعا را بخواند:

    یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.

    ای درگذرنده لغزش‌ها، از لغزشم درگذر! ای اجابت‌کننده دعاها! دعایم را مستجاب کن! ای شنوای آوازها! صدایم را بشنو و به من رحم کن و از بدی‌هایم و آنچه نزد من است درگذر! ای صاحب جلالت و بزرگواری.

    زیارت حضرت رضا(ع) در این روز را از بهترین اعمال مستحب و از سنت‌های مؤکد شمرده‌اند.

    منابع:

    - مفاتیح الجنان

    - کتاب دروس هیات علاّمه حسن زاده آملی[ایسنا]



    غـدیـر چـشـمـه اى است كه زلال اسلام ناب از آن مى جوشد هركس به این حقیقت اعتراف كند و جـان خویش ، در زلال حقیقتش شستشو دهد، به پیشگاه باعظمت اسلام ناب بار مى یابد و آن كس كـه به هرعذر و بهانه ، چشم از دیدن و گوش از شنیدن فرو بندد، جز صداى جرسى از دور نصیب نخواهدبرد.

    تهران- الکوثر: در کتاب هاى بسیارى از دانشمندان اهل تسنن (و همه کتب معروف شیعه) اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ بیان شده است که آیه شریفه یَـأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِى الْقَوْمَ الْکَـفِرِینَ; (مائده،67) اى پیامبر! آن چه را از سوى پروردگارت نازل شده است، به طور کامل ]به مردم برسان [و اگر نکنى رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از خطرهاى ]احتمالى[ مردم نگاه مى دارد و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمى کند»، در شأن امیرالمؤمنین على(علیه السلام) نازل شده است.
    این روایات را گروه بسیارى از صحابه، از جمله: ابوسعید خُدرى»، زیدبن ارقم»، جابربن عبدالله انصارى»، ابن عباس»، براءبن عازب»، حذیفه»، ابوهریره»، ابن مسعود» و عامر بن لیلى» نقل کرده اند; بنابراین روایاتى که در این زمینه در کتب معروف اهل سنت و شیعه نقل شده بیش از آن است که کسى بتواند آن ها را انکار کند.•
    علاوه بر روایات فوق، روایات فراوان دیگرى در دست است که با صراحت مى گوید: این آیه در ماجراى غدیر خم و خطبه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و معرفى امیرالمؤمنین على(علیه السلام) به عنوان وصى و ولىّ نقل شده است و عدد آن ها به مراتب بیش از روایات گذشته است تا آن جا که محقق بزرگ، علامه امینى در کتاب الغدیر، حدیث غدیر را از 110 نفر از صحابه و یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) با اسناد و مدارک معتبر نقل مى کند و همچنین از 84 نفر از تابعین و 360 دانشمند و مؤلف معروف اسلامى نام مى برد.•
    فشرده جریان غدیر»، که از روایات فوق استفاده شده، از این قرار است:
    در آخرین سال حیات مبارک پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و بر خلاف سنوات قبل، پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)با ارسال نامه هایى به اطراف، از مسلمانان درخواست نمودند که امسال براى انجام مراسم حج، مسلمانان در کنار پیامبر(صلى الله علیه وآله)حاضر شوند مراسم حجة الوداع، با شکوه هر چه تمام تر در حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) به پایان رسید. یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) که عدد آن ها فوق العاده زیاد بود، از خوشحالى درک این فیض و سعادت بزرگ در پوست نمى گنجیدند. ظهر نزدیک شده بود، کم کم سرزمین جحفه» و سپس بیابان هاى خشک و سوزان غدیرخم» از دور نمایان مى شد، این نقطه سه یا چهار راهى بود که حجاج در آن جا از یکدیگر جدا مى شدند.
    ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر(صلى الله علیه وآله) به همراهان داده شد; مؤذن پیامبر(صلى الله علیه وآله) با صداى الله اکبر» مردم را به نماز ظهر دعوت کرد. مردم به سرعت آماده نماز مى شدند; بعد از خواندن نماز ظهر، مسلمانان تصمیم داشتند، فوراً به خیمه هاى کوچکى که با خود حمل مى کردند، پناهنده شوند، ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آن ها اطلاع داد که همه باید براى شنیدن یک پیام تازه الهى که در ضمن خطبه مفصلى بیان مى شد خود را آماده کنند.

    آن گاه پیامبر(صلى الله علیه وآله) منبر رفت و نخست حمد و سپاس پروردگار به جا آورد و خود را به خدا سپرد; سپس مردم را مخاطب ساخت و چنین فرمود: من به همین زودى دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما مى روم. من مسئولم، شما هم مسئولید; شما درباره من چگونه شهادت مى دهید؟» مردم صدا بلند کردند و گفتند: ما گواهى مى دهیم تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردى و شرط خیرخواهى را انجام دادى و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودى، خداوند تو را جزاى خیر دهد».
    آن گاه فرمود: . اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار مى گذارم چه خواهید کرد؟ یکى از میان جمعیت صدا زد، کدام دو چیز گرانمایه یا رسول الله؟!
    پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: اوّل ثقل اکبر، کتاب خداست که یک سوى آن به دست پروردگار و سوى دیگرش در دست شماست، دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید و امّا دومین یادگار گرانقدر من، خاندان منند و خداوند لطیف خبیر به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نشوند تا در بهشت به من بپیوندند; از این دو پیشى نگیرید که هلاک مى شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد.»
    ناگهان مردم دیدند پیامبر(صلى الله علیه وآله) به اطراف خود نگاه کرد; گویا کسى را جستجو مى کند و همین که چشمش به امیرالمؤمنین على(علیه السلام)افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد; آن چنان که سفیدى زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم او را دیدند و شناختند که او همان افسر شکست ناپذیر اسلام است; در این جا صداى پیامبر(صلى الله علیه وآله) رساتر و بلندتر شد و فرمود: چه کسى از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آن ها سزاوارتر است؟!»
    مردم گفتند: خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) داناترند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: خدا، مولى و رهبر من است و من مولى و رهبر مؤمنانم و نسبت به آن ها از خودشان سزاوارترم» سپس فرمود: فمن کنت مولاه فعلى مولاه; هر کس من مولا و رهبر او هستم، على مولا و رهبر او است» و این سخن را سه بار و به گفته بعضى از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد و به دنبال آن سر به سوى آسمان برداشت و عرض کرد: خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار; محبوب بدار آن کس که او را محبوب دارد و مبغوض بدار آن کس که او را مبغوض دارد; یارانش را یارى کن و آن ها را که ترک یاریش کنند از یارى خویش محروم ساز و حق را همراه او بدار و او را از حق جدا مکن.»
    سپس فرمود: آگاه باشید، همه حاضران وظیفه دارند این خبر را به غایبان برسانند.»
    و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحى خدا نازل شد و این آیه را بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) خواند: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِى.;(مائده،3) امروز آیین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم»، در این هنگام پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: الله اکبر، همان خدایى که آیین خود راکامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد و از نبوت و رسالت من و ولایت على(علیه السلام) پس از من راضى و خشنود گشت».
    در این هنگام، شور و غوغایى در میان مردم افتاد و امیرالمؤمنین على(علیه السلام) را به این موقعیت تبریک مى گفتند و از افراد سرشناس که به او تبریک مى گفتند، ابوبکر و عمر بودند که این جمله را در حضور جمعیت بر زبان جارى ساختند: آفرین بر تو باد، آفرین بر تو باد، اى فرزند ابوطالب! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و ن با ایمان شدى». و ابن عباس گفت: به خدا سوگند که این امر ]ولایت على(علیه السلام)[ بر همه واجب گشت».
    سپس حسان بن ثابت شاعر معروف، از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اجازه خواست که به این مناسبت اشعارى بسراید; پس از سرودن اشعار، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: بارالها! دوست او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار.».

    تأکید معتمدین اهل سنت؛ با شیعیان در مورد غدیر مناظره نکنید/ بعضی از علمای اهل سنت که حدیث غدیر را ضعیف میدانند/ مناظره شیخ مفید با قاضی عبدالجبار (سنی)

    جمله معروف پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، که در همه کتب بیان شده است (من کنت مولاه فعلى مولاه) حقایق بسیارى را روشن مى سازد; البته بسیارى از نویسندگان اهل سنّت اصرار دارند که مولى» را در این جا به معناى دوست و یار و یاور» تفسیر کنند; زیرا یکى از معانى معروف مولى» همین است.
    ما هم قبول داریم که یکى از معانى مولى» دوست و یار و یاور است، ولى قراین متعدّدى درکار است که نشان مى دهد، مولى» در حدیث یاد شده به معناى ولى» و سرپرست» و رهبر» مى باشد; این قراین به طور فشرده چنین است:
    1. مسئله دوستى على(علیه السلام) با همه مؤمنان، مطلب مخفى و پنهان و پیچیده اى نبود که به این همه تأکید و بیان نیاز داشته باشد; آن هم میان بیابان خشک و سوزان و خطبه خواندن و گرفتن اعتراف هاى پى در پى از جمعیت.
    2. جمله ألست أولى بکم من أنفسکم; آیا من نسبت به شما از خود شما سزاوارتر و اولى نیستم، در این روایت هیچ تناسبى با بیان یک دوستى ساده ندارد.
    3. تبریک هایى که از سوى مردم در این واقعه تاریخى به على(علیه السلام) گفته شد، مخصوصاً تبریکى که عمر» و ابوبکر» به ایشان گفتند، نشان مى دهد، مسئله، جز موضوع نصب خلافت نبوده است.
    4. اشعارى که حسان بن ثابت، در این روایت سروده، با آن مضمون و محتواى بلند و آن تعبیر صریح و روشن، نیز گواه دیگرى بر این مدّعاست.•
    پس با این که حدیث غدیرخم و قضیه ولادت حضرت على(علیه السلام) در کعبه، در کتاب هاى معتبر اهل سنت موجود و حدیث غدیرخم یکى از احادیث متواتر و معتبر است که از طریق اهل سنت و شیعه نقل شده و هیچ کس ـ به جز لجوج ها ـ در صحت حدیث شکى ندارد; اما به عللى که در ذیل خواهد آمد، برخى از صحابه از عمل به آن سرپیچى کردند; همان گونه که در زمان پیامبر گرامى، با فرامین و روش هاى ایشان مخالفت کردند; مانند مخالفت با فرمانده قرار دادن اسامه، مخالفت با صلح حدیبیه، مخالفت با نوشتن مطلبى هنگام احتضار از جانب پیامبر و. .
    برخى از علت هاى سرپیچى از عمل به حدیث غدیر خم از این قرار است: 1. از آنجا که حضرت على(علیه السلام) در جنگ هاى متعدد، برادرها و پدران عده اى را به خاک افکنده بودند، پذیرفتن ولایت حضرت از سوى آنان به جهت کینه اى که داشتند سنگین بود.
    2. برخى از علماى اهل سنت در دلالت حدیث غدیر خدشه مى کنند و مولا» را به معناى دوست مى دانند که این توجیه، با توجه به قراین موجود در صدر حدیث (اَلَستُ أولى بکم) که در مورد گرفتن شهادت از مردم بر توحید و رسالت است، درست نیست; زیرا مناسب است که بعد از آن، شهادت بر امامت باشد. و عده دیگر این مسأله را بهانه کردند که حضرت جوان است و براى حفظ وحدت جامعه و. ایشان را از منصب ولایت کنار گذاشتند.
    3. اصولا طرز تفکر و روحیه خاص حاکم بر علماى اهل سنت و به تبع آنها بر مردم عوام این است که اشتباه گذشتگان را نمى پذیرند; چون آنها همه صحابه را عادل و داراى تقوا مى دانند; به گونه اى که معتقدند صحابه هیچ مخالفتى با کتاب و سنت ندارند; به عبارت دیگر، آنها فقط ظاهر را نگاه مى کنند و دیدشان آنقدر تیز نیست که باطن و حقیقت هر واقعه اى را ببینند. آنها اعتقاد دارند که اگر عده اى از صحابه و پیرمردها و سابقه دارهاى اسلام راهى را رفتند، نمى توان گفت اشتباه کرده اند. با این طرز تفکر است که عمل خلیفه اوّل و دوم را در غصب خلافت توجیه مى کنند; حال آنکه چنین طرز تفکرى با صریح قرآن و احادیث نبىّ اکرم(صلى الله علیه وآله)در تضاد است. قرآن کریم مى فرماید: فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرت بإِذن الله;• پس برخى از آنان ]حاملان کتاب [بر خود ستمکارند و برخى از ایشان میانه رو و برخى از آنان در کارهاى نیک به فرمان خدا پیشگامند.» و.•
    4. حقیقت آن است که واقعه سقیفه، از نظر تاریخى، معلول علل و توطئه هاى دقیق از پیش طراحى شده اى است که بحث از آن از عهده این پاسخ نامه خارج است.

    پاورقی ها:
    1. ر.ک: شواهد التنزیل، الحاکم الحسکانى، ج 1، ص 239، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه
    2. ر.ک: الغدیر، علامه امینى، جلد اول.
    3. ر.ک: پیام قرآن، آیة الله مکارم شیرازى و دیگران، ج 9، ص 1 ـ 200، دارالکتب ال
    4. فاطر، 32.
    5. ر.ک: الالهیات، جعفر سبحانى، ج 4، ص 82 ـ 105، مؤسسه امام صادق(علیه السلام).[الکوثر]



    مأموریت نصب، اختصاصی به موسم حج نداشت که این مأموریت به پیغمبر اکرم داده شد. این مأموریت بین پیغمبر اکرم و ربّش در شب معراج واقع گردید. اِخبار قبل از آن هم بود و خود پیغمبر اکرم هم این مطلب را می دانست، لذا از همان اول هم آن را می فرمود؛ امّا مأموریت در شب معراج واگذار گردید.

    چرا حبّ پیغمبر» نشانه ایمان نیست ولی حبّ علی» هست؟
    به گزارش مشرق، آیت الله مجتبی تهرانی(ره) در باب رابطه ولایت و رسالت یک دیدگاه خواندنی دارد که در یکی از سخنرانی‌های خود آن را تبیین کرده است. در ادامه مشروح آن می آید:

    أعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمد و آله الطیّبین الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین

    * دو آیه که در روز هجدهم ذی الحجّۀ نازل شد
    دوستان خطاباتی را که در چنین روزی به پیغمبر اکرم شد، زیاد شنیده اند؛ یکی در مورد تبلیغ بود: یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» [۱] الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» [۲]. و یکی هم درباره اکمال دین بود: در اینجا دو مسأله وجود دارد؛ یکی این که خطاب یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» آیا در روز غدیر از ناحیه خداوند به پیغمبر اکرم القاء شده یا قبل از آن بوده است؟ یعنی آیا بعد از آنکه حج تمام شد و پیغمبر اکرم داشتند به سوی مدینه تشریف می آوردند، به ایشان امر شد که ولایت علی(علیه السلام) که مظهر تامّ ولایت است را به مردم برسانند؟ یا در زمان دیگری بود؟ مورخین این قضیه را مختلف نقل کرده اند. مطلب دیگر این است که چه نسبتی که بین رسالت و ولایت وجود دارد؟

    * زمانِ امر به نصب» امروز نبود

    در مورد مسأله اوّل باید بگوییم که چنین نبوده است که خدای متعال امروز یا در این موسم حج به پیغمبر اکرم این معنا را القاء کرده باشد. بلکه این، مطلبی بود که خداوند مکرّر در مکرّر به پیغمبر اکرم فرموده بودند. یکی از مواردی که به پیغمبر اکرم این معنا القاء شد و بالاترین مورد القای این معنا نیز هست، زمانی بود که پیغمبر اکرم به معراج رفت. خدای متعال این امر را در آنجا و در بالاترین مقام به پیغمبر القاء فرمود. مسأله ولایت علی(علیه السلام) از آنجا سرچشمه می گیرد.

    * یک روایت با سندی عالی

    در این مطلب، نکات بسیار لطیف، بالا و والای معرفتی وجود دارد که چرا در معراج این معنا به پیغمبر اکرم القاء شد. حالا من روایتی را می خوانم که در همین مورد است. روایت از امام صادق(صلوات الله علیه) است که ایشان از پدر بزرگوارشان امام باقر(صلوات الله علیه) نقل می کنند، ایشان هم از علی بن الحسین زین العابدین(صلوات الله علیه)، آن حضرت هم از پدر بزرگوارش امام حسین(علیه السلام) روایت را نقل می کنند تا به پیغمبر اکرم می رسد. پس سند روایت بسیار عالی و والا است؛ چون در این سند، همه راویان از معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) هستند.

    * سخن گفتن رودرروی خدا با پیغمبرش

    روایت این است: قال رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم) لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ کَلَّمَنِی رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ» پیغمبر اکرم فرمود: در شبی که مرا به سوی آسمان ها بردند، پروردگارم با من سخن گفت. اوّلاً این شب همان شب معراج است که قرآن کریم می فرماید: سُبْحانَ الَّذی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی » [۳] نکته دیگر این است که ظاهراً این صحبت کردن خدای متعال با پیغمبر، بدون حجاب بوده است؛ چون که مِن وَراء حجاب» ندارد.

    ما در روایات داریم که وقتی خداوند با دیگر انبیایش سخن می گفت به آن ها وحی می کرد و از پس حجاب با آنها ارتباط برقرار می کرد، ولی این سخن گفتن با پیغمبر خاتم و در شب معراج، وحی از ورای حجاب نبود، بلکه خدا رویارو با آن حضرت صحبت می کرد. عبارت کلّمنی ربّی جلّ جلاله» هم همین معنا را درباره کیفیت صحبت می رساند که خداوند در شب معراج یک صحبت رویارو با آن حضرت رسول داشته است.

    * بعد از تو، علی(علیه السلام) حجّت من است

    حال آن سخن چه بود؟ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ!» خدا مرا صدا زد. فَقُلْتُ لَبَّیْکَ رَبِّی» من هم عرض کردم: بله؛ پروردگار من! فَقَالَ إِنَّ عَلِیّاً حُجَّتِی بَعْدَکَ عَلَی خَلْقِی». فرمود: علی بعد از تو حجّت من بر بندگان است. ببینید مسأله ولایت حضرت از کجا شروع می شود! اصل ماجرای ولایت حضرت از خود خدا شروع می شود.

    ریشه و اصل ولایت امیرالمؤمنین بله؛ ما این خبر را هم در روایات داریم که پیغمبر اکرم در ابتدای بعثت، هنگامی که رسالتش را ابلاغ کرد، همان جا فرمود که هرکس که دعوت مرا بپذیرد، او وزیر و جانشین من است. ظاهر این ماجرا این است که قضیه ربطی به حکم و نصب خدا ندارد؛ امّا اینها جنبه ظاهری قضیه است و ریشه کار به خود خدا بر می گردد. لذا حضرت رسول می فرماید: خداوند» به من فرمود که علی بعد از تو بر خلق من حجّت است. وَ إِمَامُ أَهْلِ طَاعَتِی» او است که رهبر و پیشوای اهل طاعت من است. مَنْ أَطَاعَهُ أَطَاعَنِی وَ مَنْ عَصَاهُ عَصَانِی». هرکس او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و هر که او را عصیان کند، مرا عصیان کرده است.

    * امر به نصب» در شب معراج

    حالا دقت کنید که در اینجا چه فرمانی صادر می شود؛ فَانصِبْهُ عَلَماً لِأُمَّتِکَ یَهْتَدُونَ بِهِ بَعْدَکَ» [۴] خدا به پیغمبرش دستور می دهد که تو او را به عنوان عَلمی برای امّتت نصب کن تا مردم بعد از تو، به سبب او هدایت شوند». پس اصل فرمان نصب» در شب معراج بوده است نه حجّۀ الوداع. خوب دقت کنید!

    تفاوت إخبار به نصب» با دستور به آن»

    توجّه داشته باشید که ما یک خبر دادن داریم و یک دستور دادن؛ إخبار به منصب» یک چیز است و مأموریت دادن برای نصب» مطلب دیگری است. این طور نبود که مأموریت نصب علی (علیه السلام) در حج به پیغمبر اکرم داده شده باشد؛ بلکه این مأموریت در شب معراج به حضرت محوّل شد.

    این نکته خیلی ظریفی است که عرض کردم؛ مأموریت نصب» در شب معراج به پیغمبر اکرم ابلاغ می شود، آن هم بدون واسطه و از ناحیه خود خداوند که علی(علیه السلام) را به این مقام منصوب کن. این خطاب در شب معراج بوده که هیچ حجابی بین پیغمبر اکرم و ربّش نبود. این مأموریّت در یک مکالمه رویارو بین ربّ و عبد واگذار گردید.

    چرا حبّ پیغمبر» نشانه ایمان نیست ولی حبّ علی» هست؟
    * تقدِم ولایت بر رسالت

    بحث دوم در مورد رابطه بین رسالت و ولایت» است. اوّلاً این طور نیست که ولایت یک امر ظاهری باشد، ثانیاً این طور هم نیست که بعضی گفته اند، صرفاً برای رسالت، جنبه کمکی دارد. برخی این معنا را طرح می کنند که ولایت، عون و کمک رسالت است» حال اینکه مسأله این نیست.

    خود آیه هم گویای این معنا است که ولایت، نقش محوری داشته و عون و کمک رسالت نیست. این تعبیر دقیق تر و رساتر است که اصلاً رسالت، برای ولایت جنبه مقدّمی دارد». ثقل و سنگینی بحث، به طرف ولایت است نه رسالت. تعبیرهایی که می گوید ولایت به رسالت کمک می کند و ثقل بر روی رسالت است، درست نیست. ثقل در ناحیه ولایت است و رسالت، همچون پلی است تا ما از آن عبور کنیم و به ولایت برسیم. مقصد، ولایت است و رسالت گذرگاهی برای رسیدن به ولایت است.

    * همه کارهای پیغمبر، به دستور الهی بود

    حالا من نکته ای را می خواهم بگویم که ندیده ام کسی روی این مسأله بحثی کرده باشد. شما می دانید تمام اعمالی که پیغمبر اکرم در باب رسالت انجام می داد، همه اش حساب شده و از ناحیه خدا بود. کسی منکر این مطلب نیست که تمام گفتار و اعمال حضرت، همه و همه به دستور الهی بود؛ و چه بسا بسیاری از اعمال پیغمبر اکرم معانی مجسّمی بود که مظهر یک سنخ حقایق در خارج بودند. یعنی این رفتارها و گفتارها، ظهور آن معانی بلند حقیقی بود که حضرت دریافته بودند و آن را این گونه ابراز می کردند.

    نمونه ای از تقدّم ولایت بر رسالت

    مثلاً حضرت در فتح مکّه وقتی که می خواست مسأله شرک از نظر ظاهری ریشه کن شود، وارد کعبه شدند و با همراهی علی(علیه السلام) بت ها را بیرون ریختند. این از فضیلت های بسیار بلند حضرت امیر است که وقتی وارد خانه کعبه می شوند، ایشان قدم روی شانه های پیغمبر اکرم می گذارد و بالا می رود تا بت ها را سرنگون کند. ببینید در اینجا رسول، پل و گذرگاهی است برای اینکه ولایت کار خودش را انجام دهد. نقش اساسی مربوط به ولایت است و رسالت گذرگاه است. بنابراین صحیح، این است که عبارت مشهور را بر عکس کنیم و بگوییم رسالت، کمک ولایت است» نه اینکه ولایت، کمک رسالت باشد.

    * امر خدا بود که علی پا بر شانه رسول خدا بگذارد

    این عمل و فعل خارجی رسول خدا، اتفاقّی نیست که مثلاً دو نفر به هم رسیده باشند و یکی بگوید: تو بالا برو و بت ها را بشکن! تمام این ها حساب شده است. اصلاً پیغمبر اکرم از ناحیه خدا اجازه نداشت که علی(علیه السلام) را نگه دارد تا خودش پایش را روی شانه او بگذارد و بت ها را سرنگون کند. حضرت چنین وظیفه ای نداشت. وظیفه پیغمبر همین بود که از علی(علیه السلام) بخواهد که او بالا رود و این کار را انجام دهد. اینها همه حساب شده بوده و از معانی بسیار بالایی است که گویای حقایقی می باشد که در پشت پرده ظاهر است. همه اینها گویای این حقیقت است که رسالت، گذرگاهی برای ولایت است و این ولایت است که کار اساسی را انجام می دهد.

    * بررسی یک شبهه؛ پیغمبر، صاحب ولایت و رسالت

    در اینجا نکته ای را بگویم که یک وقت اشتباه نشود؛ ممکن است کسی بگوید: مگر پیغمبر اکرم دارای ولایت نبود که شما این حرف ها را می زنید؟ جواب این است که بله؛ پیغمبر اکرم هم دارای ولایت بود و اصلاً حضرت مجمع دو عنوان رسالت و ولایت» بود، امّا نکته اینجا است که ایشان از نظر خارجی، مظهر رسالت» بود.

    * چگونگی تشخیص کارهای رسالی و ولایی رسول خدا

    حال اگر ما بخواهیم در وجود پیغمبر و نسبت به کارهایی که ایشان انجام دادند، تفکیک کنیم و ببینیم که کدام کار مربوط به جنبه رسالت ایشان است و کدام مربوط به جنبه ولایت است، چه باید بکنیم؟ چون ایشان هر دو جنبه را دارند. امّا از کجا بفهمیم که این کار مربوط به جنبه رسالت است یا ولایت چه باید بکنیم؟ اینجا است که آن موجودی که مظهر ولایت است، نقش ولایت را ایفا می کند و آن کسی که مظهر رسالت است، نقش رسالت را باید ایفا کند؛ ولو اینکه آن موجودی که مظهر رسالت است، مظهر ولایت هم باشد.

    لذا در آن روز که باید کار نهایی صورت پذیرد، وظیفه پیغمبر اکرم این است که بایستد و گذرگاه ولایت شود تا ولایت کار اساسی اش را انجام دهد. اهمیّت ولایت در این جهت است.



    * کار نهایی با ولایت است

    حالا ما یک سنخ اصطلاحاتی داریم که به کار هم گرفته می شود؛ مثلاً در این آیه هم، همین مطلب آمده است که رسالت نقش ارائه طریق دارد و ولایت، ایصال به مطلوب می کند؛ یعنی یکی راه را نشان می دهد و دیگری دست انسان را گرفته و او را به هدف نهایی می رساند.

    اگر دقّت کنید می بینید که همه این اعمال حضرت نیز با این بحث تطبیق می کند؛ چرا که پیغمبر می ایستد و به علی می گوید که بالا برو! این ارائه طریق است. راه هدایت این است که بت ها شکسته شوند. امّا چه کسی عملاً بت ها را می شکند؟ چه کسی حقیقتاً ایصال به مطلوب می کند و کار اساسی و نهایی را انجام می دهد؟ شما می بینید ولایت است که نقش ایصال به مطلوب دارد.

    * ولایت یعنی ایصال به مطلوب نه تبلیغ

    این اصطلاح اهل معرفت درست است و کار رسول با ولی فرق دارد. همه انبیاء که رسولان الهی هستند، کارشان تبلیغ است؛ یا ایها النبی، یا ایها الرسول و .» هرکدام ازا ین خطاب ها می گوید: بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ»؛ و بیش از این وظیفه ای متوجّه آن ها نیست. تنها وظیفه شان ابلاغ و ارائه طریق است. امّا آنکه دست انسان را می گیرد و او را به مقصد می رساند، ولایت است.

    ایمان» بعد از اسلام و ولایت» شرط ایمان است

    شما به روایاتی که در باب ایمان داریم، نگاه کنید! می شود گفت که سرآمد روایات در ارتباط با ولایت، آنجا است و حرفی از رسالت در میان نیست. در روایات گاهی بین اسلام و ایمان تفکیک می شود و می گویند که اسلام یک چیز ابتدایی و صرفاً یک گذرگاه است؛ اسلام گذرگاهی برای رسیدن به توقفگاه ولایت است. لذا می بینیم که می فرمایند: حُبُّ عَلِیٍّ إِیمَانٌ وَ بُغْضُهُ کُفْر» [۵].

    * چرا حبّ پیغمبر» نشانه ایمان نیست؟

    آیا شما حتّی یک روایت دیده اید که بگوید: حبّ محمّد ایمان»؟ ما چقدر روایت از خود پیغمبر اکرم داریم که ایمان را مختصّ در صاحب ولایت و مظهر آن یعنی حضرت علی(علیه السلام) می داند! خود پیغمبر اکرم مظهر ولایت و منبع ولایت است، امّا فعلاً در خارج به عنوان رسول مطرح بوده و مظهر رسالت است نه ولایت؛ برای همین کمال ایمان را در مظهر ولایت معرّفی می کنند. نه اینکه حضرت رسول إعمال ولایت نمی کند؛ می کند، ولی فعلاً مظهر ولایت ایشان نیست.

    * دین مورد رضایت خدا، دین با ولایت است

    من نمی خواهم تفسیر بگویم، ولی اینجا که قرآن می فرماید: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» معنایش این است که دینی که مرضی خداوند است، تنها ارائه طریق نمی کند، بلکه دینی است که انسان ها را به خدا می رساند». ایصال به مطلوب هم با ولایت ممکن است. دین مورد پسند و رضایت خدا باید عملاً شرک شکن باشد و حقیقتاً انسان ها را به توحید برساند نه اینکه فقط راه توحید را به آها نشان دهد. دین کامل و نعمت تمام، این است که از انسان ها دستگیری کند و آنها را واقعاً موحد کند. این دین، مرضی خدا است.

    * ولایت یعنی عمل» نه حرف»

    لذا مسائل زیادی در کنار این مطلب مطرح می شود؛ مثلاً مساله ولایت ظاهری و باطنی، ولایت در سطح جامعه و. با این توضیحات می فهمیم که ولایت، جنبه عملی دارد. در ولایت، کار و عمل مطرح است، نه تبیین و توضیح. لذا مبیّن احکام، رسول است و مجری آنها در سطح جامعه، کار صاحب ولایت است. برای همین است که می بینیم ولایت اصلاً جنبه ارشادی ندارد. مثلاً یک پدر که ولی فرزند خویش است، عملاً دست او را می گیرد و این طرف و آن طرف می برد. به این می گویند: ولی».

    * علی، امام اهل طاعت» است نه اهل حرف»

    برای همین است که در ذیل روایت آمده است که خداوند فرمود: انّ علیاً حجّتی بعدک علی خلقی و امام اهل طاعتی». علی پیشوای اهل طاعت است. در اینجا مسأله عمل مطرح شده است. امام اهل طاعتی» یعنی علی امام کسی است که اهل عمل است. اینجا دیگر بحث حرف نیست، حرف بیان احکام هم نیست. حتی اعتقاد به حکم ظاهری هم مطرح نیست؛ امام اهل طاعتی».

    * علی، پدری است که دست فرزندش را می گیرد

    من أطاعه أطاعنی و من عصاه عصانی» یعنی علی(علیه السلام) دست هر کسی را که گرفت، به سویی سوق داد و او هم با علی همسفر شد و رفت، علی او را به مطلوب، ایصال می کند. دست علی، دست خدا است. لذا طاعت علی، طاعت خدا است؛ این مثل پدری است که ولی فرزندش بوده و دست او را می گیرد و راه می برد. من عصاه عصانی» هر کس هم که عملاً از او سرپیچی کند مرا عصیان مرا کرده است. مثل اینکه دستش را از دست منِ خدا رها کرده است. بعد از همه اینها خداوند می فرماید که فَانصِبْهُ عَلَماً لِأُمَّتِکَ یَهْتَدُونَ بِهِ بَعْدَکَ».

    * خلاصه بحث

    من دو مطلب را می خواستم عرض کنم؛ یکی اینکه مأموریت نصب، اختصاصی به موسم حج نداشت که این مأموریت به پیغمبر اکرم داده شد. این مأموریت بین پیغمبر اکرم و ربّش در شب معراج واقع گردید. اِخبار قبل از آن هم بود و خود پیغمبر اکرم هم این مطلب را می دانست، لذا از همان اول هم آن را می فرمود؛ امّا مأموریت در شب معراج واگذار گردید.

    مطلب دیگر اینکه نسبت بین رسالت و ولایت چه نسبتی است؟ باید گفت که رسالت بما انّها رسالة گذرگاهی برای ولایت است و ولایت است که اساس کار بوده و کار اصلی را به سرانجام می رساند. اگر ولایت نبود، رسالت لغو بود. اگر ولایت نبود، لغویت نسبت به رسالت لازم می آمد. چون مقصد همه ادیان همان ولایت و امامت است و بس.

    ------------
    [۱] سوره مبارکه مائده، آیه۶۷ [۲] سوره مبارکه مائده، آیه۳ [۳] سوره مبارکه اسراء، آیه۱ [۴] بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۴۰ [۵] بحارالانوار، ج۳۸، ص۹۵[مشرق]     

    موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته شده است، کشف تاییدات و تناقضات علمای اهل سنت درباره حدیث غدیر است. سعی نویسنده در این مقاله بر آن است که برای تایید یا رد گفتار آنان در حد مقدور از کلمات خود آنان، نه متکلمان شیعه، استفاده کند تا معلوم شود توجیهات آنان بی اساس و بی پایه است و بر هیچ قانون و قاعده عقلی و نقلی استوار نیست.

    گزارشی از واقعه غدیر

    در آخرین سال عمر پیامبر، مراسم حجة الوداع باشکوهی هر چه تمام تر و با حضور مسلمانان مدینه و سایر نقاط عربستان برگزار شد. در بازگشت از این سفر با وجود آفتاب داغ حجاز، به خاطر لذت این سفر الهی گرمای طاقت فرسا در وجود همراهان پیامبر اثری نداشت. پس از پیاده روی بسیار، کم کم سرزمین جحفه و بیابان های خشک و سوزان غدیر خم از دور نمایان می شد. اینجا در حقیقت چهارراهی است که مردم سرزمین حجاز را از هم جدا می کند: راهی به سوی مدینه در شمال، راهی به سوی عراق در شرق، راهی به سوی غرب و سرزمین مصر و راهی به سوی یمن در جنوب پیش می رود.

    روز پنجشنبه سال دهم هجرت بود و درست هشت روز از عید قربان می گذشت. ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر به همراهان داده شد. مسلمانان با صدای بلند، آنها را که در پیشاپیش قافله در حرکت بودند، به بازگشت فراخواندند و صبر کردند تا عقب افتادگان هم برسند. مؤذّن با صدای الله اکبر مردم را به نماز ظهر دعوت کرد. مردم به سرعت آماده نماز شدند، اما هوا به قدری داغ بود که بعضی مجبور بودند قسمتی از عبای خود را به زیر پا و طرف دیگر آن را به روی سر بیفکنند که در غیر این صورت، ریگ های بیابان و اشعه آفتاب پا و سر آنها را اذیت می کرد. نماز ظهر تمام شد. پیامبر به مردم اطلاع داد که همه باید برای شنیدن یک پیام تازه الهی خود را آماده کنند. به خاطر جمعیت زیاد مردم، منبری از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر بر فراز آن قرار گرفت و نخست حمد و سپاس پروردگار به جای آورد و خود را به خدا سپرد، سپس مردم را مخاطب ساخته، فرمود:

    من به همین زودی دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما می روم. من مسئولم، شما هم مسئولید. شما درباره من چگونه شهادت می دهید؟ مردم صدا بلند کرده، گفتند: نشهد أنّک قد بلغت و نصحت و جهدت فجزاک الله خیراً؛ ما گواهی می دهیم تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردی و شرط خیرخواهی را انجام دادی و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت به کار بستی. خداوند تو را جزای خیر دهد».

    آن حضرت فرمود: ایا شما گواهی به یگانگی خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان در آن روز نمی دهید؟ همه گفتند: آری، گواهی می دهیم. فرمود: خداوندا! گواه باش. بار دیگر فرمود: ای مردم! ایا صدای مرا می شنوید؟ . گفتند: آری، و به دنبال آن سکوت سراسر بیابان را فراگرفت و جز صدای زمزمه باد چیزی شنیده نمی شد. پیامبر فرمود: . اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گران قدر که در میان شما به یادگار می گذارم، چه خواهید کرد؟ یکی از میان جمعیت صدا زد: کدام دو چیز گرانمایه یا رسول الله؟ پیامبر فرمود: اول ثقل اکبر، کتاب خداوند است که یک سوی آن به دست پروردگار و سوی دیگر در دست شماست. دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید و اما دومین یادگار گران قدر من، خاندان من اند و خداوند لطیف خبیر به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نشوند تا در بهشت به من بپیوندند. از این دو، پیشی نگیرید که هلاک می شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد. در این هنگام مردم دیدند که پیامبر به اطراف خود نگاه کرد. گویا کسی را جستجو می کند و همین که چشمش به علی افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد، آن چنان که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم او را دیدند و شناختند که او همان افسر شکست ناپذیر اسلام است. در اینجا صدای پیامبر بلندتر شده، فرمود:

    ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم؟؛ ای مردم! چه کسی از همه مردم به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است؟» گفتند: خدا و پیامبر داناترند. پیامبر فرمود: خدا، مولای من است و من، مولا و رهبر مؤمنانم و به آنها از خودشان سزاوارترم.

    سپس فرمود: فمن کنت مولاه فعلی مولاه؛ هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست».

    و این سخن را سه بار و به گفته برخی از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد و به دنبال آن سر به سوی آسمان بلند کرده، فرمود: اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله و ادر الحق معه حیث دار؛ خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار، محبوب بدار آن کس را که او را محبوب دارد و مبغوض بدار آن کس را که او را مبغوض دارد، یارانش را یاری کن، و آنها را که ترک یاری اش کنند، از یاری خویش محروم ساز و حق را همراه او بدار و او را از حق جدا مکن».

    سپس فرمود: الا فلیبلغ الشاهد الغائب؛ آگاه باشید، همه حاضران وظیفه دارند این خبر را به غائبان برسانند».

    خطبه پیامبر به پایان رسید، عرق از سر و روی پیامبر و علی و مردم فرو می ریخت و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحی خدا نازل شد و این ایه را بر پیامبر خواند: )الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی .(؛ امروز ایین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم.». پیامبر فرمود: الله اکبر الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی والولایة لعلی من بعدی؛ خداوند بزرگ است، همان خدایی که ایین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد و از نبوت و رسالت من و ولایت علی پس از من راضی و خشنود گشت».

    در این هنگام شور و غوغایی در میان مردم افتاد و علی را به این مقام ممتاز تبریک گفتند و از افراد سرشناسی که به او تبریک گفتند، ابوبکر و عمر بودند که این جمله را در حضور جمعیت بر زبان جاری ساختند:

    بخًّ بخًّ لک یا بن ابی طالب اصبحت و امسیت مولای و مولا کل مؤمن و مؤمنة؛ آفرین بر تو باد، ای فرزند ابوطالب ! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و ن با ایمان شدی».

    در این هنگام ابن عباس گفت: به خدا این پیمان در گردن همه خواهد ماند.

    حسان بن ثابت، شاعر معروف، از پیامبر اجازه خواست که به این مناسبت اشعاری بسراید، سپس اشعار معروف خود را آغاز کرد که ترجمه اش چنین است:

    پیامبر آنها در روز غدیر در سرزمین خم به آنها ندا داد و چه ندا دهنده گران قدری! فرمود: مولای شما و پیامبر شما کیست؟ و آنها بدون چشم پوشی و اغماض صریحاً پاسخ گفتند: خدای تو مولای ماست و تو پیامبر مایی و ما از پذیرش ولایت تو سرپیچی نخواهیم کرد. آن گاه پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: برخیز، زیرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب کردم و سپس فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم، این مرد مولا و رهبر اوست. پس شما همه از سر صدق و راستی از او پیروی کنید. در این هنگام، پیامبر عرض کرد: بارالها! دوست او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار».[1]

    حدیث غدیر در آثار اهل سنّت

    بزرگان اهل سنت به طریق مختلف حدیث غدیر خم را نقل کرده اند. در ذیل به بعضی از مهم ترین کتب ایشان که بر این حدیث مهر صحت گذاشته و آن را تایید کرده اند، همراه با حدیث اشاره می شود.

    1. سنن ترمذی: زید بن ارقم عن النبی(ص) قال: من کنت مولاه فعلی مولاه.[2]

    2. مصنف ابن ابی شیبه: حدثنا مطلب بن زیاد عن عبدالله بن محمد بن عقیل عن جابر بن عبدالله قال: کنّا بالجحفة بغدیر خم إذا خرج علینا رسول الله فأخذ بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه.[3]

    3. المعجم الکبیر للطبرانی: عن أبی إسحاق الهمدانی قال سمعت حبشی بن جناده یقول: سمعت رسول الله(ص) یقول یوم غدیر خم: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اعن من اعانه.[4]

    همچنین وی حدیث مذکور را به همین طریق از زید بن ارقم، ابو ایوب انصاری و بریده نقل می کند.

    4. تفسیر ابی السعود و تفسیر اللباب لابن عادل: در این دو کتاب در تفسیر ایه )سأل سائل بعذاب واقع( [5] وارد شده است: می گویند سائل، حارث بن نعمان فهری بود و علت نزول ایه این است هنگامی که قول پیامبر مبنی بر اینکه هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست به گوش او رسید، سوار بر ناقه خود شد و پیش پیامبر آمد و گفت: ای محمد! امر کردی ما را که شهادت بدهیم خدایی جز خدای واحد نیست و اینکه تو فرستاده از جانب اویی و ما آن را پذیرفتیم. امر کردی پنج بار در روز نماز بخوانیم و زکات اموالمان را بدهیم و ما قبول کردیم. امر کردی که در هر سال یک ماه روزه بگیریم و حج بگزاریم و ما پذیرفتیم؛ ولی به اینکه پسر عمت را بر ما برتری دهی، هیچ گاه راضی نمی شویم. ایا آنچه گفتی، از جانب خودت بود یا از جانب خدا؟ پیامبر فرمود: به آن خدایی که کسی غیر از او خدا نیست قسم که آن را از نزد خداوند گفتم. پس در این وقت حارث می گوید: خدایا! اگر آنچه محمد می گوید، حق است، از آسمان بر ما سنگی فرود آر یا عذابی بر ما نازل کن!

    پس به خدا قسم، به ناقه اش نرسید، مگر اینکه خدا سنگی به جانبش پرتاب نمود که از مغز سرش وارد شد و از دبرش بیرون آمد و کشته شد.[6]

    5. الدر المنثور عن ابی هریره: لما کان یوم غدیر خم و هو یوم ثمانی عشر من ذی الحجة قال النبی(ص): من کنت مولاه فعلی مولاه فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم».[7] شگفت اینکه صاحب این کتاب پس از نقل این یک حدیث، آن را ضعیف و غیر قابل اطمینان دانسته است و ما در فصل بعد، راویان حدیث غدیر را از نگاه خود ایشان مورد بررسی قرار می دهیم.

    6. تفسیر ابن کثیر: در شأن نزول ایه )یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک.( می گوید: و قد روی ابن مردویه من طریق ابی هارون عن ابی سعید خدری انها نزلت علی رسول الله(ص) یوم غدیر خم حین قال لعلی: من کنت مولاه فعلی مولاه» ثم رواه عن أبی هریره و فیه انه الیوم الثامن عشر من ذی الحجه یعنی مرجعه من حجة الوداع.[8]

    7. تفسیر آلوسی: در شأن نزول همین ایه می گوید: عن ابن عباس (رضی الله تعالی عنه) قال: نزلت هذه الایة فی علی (کرم الله وجهه) حیث امر سبحانه ان یخبر الناس بولایته فتخوف رسول الله أن یطعنوا فی ذلک علیه فاوحی الله تعالی الیه هذه الایة فقام بولایته یوم غدیر خم و أخذ بیده. فقال (علیه الصلاة و السلام): من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه؛[9] این ایه زمانی نازل شد که خداوند ابلاغ ولایت علی به مردم را به پیامبر امر فرمود و آن حضرت از طعن مردم بر این خائف بود. پس این ایه نازل شد و پیامبر در روز غدیر امر حق تعالی را به اجرا رساند و فرمود: هر که من مولای اویم، علی مولای اوست.».

    8. فتح القدیر: قال رسول الله(ص) إلی بریده: یا بریده ألست بالمؤمنین من أنفسهم؟ قلت: بلی یا رسول الله. قال: من کنت مولاه فعلی مولاه».[10]

    9. تفسیر رازی: نزلت الایة فی فضل علی بن ابی طالب(ع) و لما نزلت هذه الایة أخذ بیده و قال: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». فلقیه عمر فقال: هنیئاً لک یا بن ابی طالب أصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنة. و هو قول ابن عباس و البراء بن عازب و محمد بن علی.[11]

    10. امالی، المحاملی: قال سعید بن جبیر عن ابن عباس: قال رسول الله(ص) : من کنت مولاه فعلی مولاه».[12]

    11. الکنی و الاسماء للدولابی: عن زید بن ارقم قال: کنا مع رسول الله(ص) بین مکة و المدینة إذا نزلنا منزلاً یقال له غدیر خم فنودی أن الصلاة جامعة فقام رسول الله(ص) فحمدالله و اثنی علیه ثم قال: اَلستم تعلمون انی أولی بکلّ مؤمن من نفسه». قالوا: بلی نشهد انک أولی بکلّ مؤمن من نفسه. قال: فانی من کنت مولاه فهذا مولاه» و اخذ بید علی.[13]

    حاصل اینکه زید بن ارقم می گوید: با رسول خدا(ص) بین مکه و مدینه در غدیر خم بودیم که ندای نماز جماعت داده شد، پس از نماز رسول خدا برخاست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: ایا نمی دانید که من به جان هر مؤمن از خودش اولی هستم؟ همه گفتند: بله، یا رسول الله! تو از نفس هر مؤمن به او سزاوارتری. آن گاه فرمود: هر که من مولای او هستم، پس این مولای اوست»، درحالی که دست علی را بالا گرفته بود.

    12. شرح مذاهب اهل السنه: عن زید بن ارقم و البراء قالا: کنّا مع رسول الله(ص) یوم غدیرخم و نحن نرفع غصن الشجرة عن رأسه فقال:ألا ان الله ولیی و أنا ولی کلّ مؤمن، من کنت مولاه فعلی مولاه» و فی غیر هذه الروایة: اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».

    نویسنده پس از ذکر حدیث چنین می گوید: و هذا حدیث غریب صحیح و قد روی حدیث غدیر خم عن رسول الله(ص) نحو مائة نفس و فیهم العشرة و هو حدیث ثابت لا أعرف له علة. تفرّد علی بهذه الفضیلة لم یشرکه فیها احد؛ این حدیثِ غریب اما صحیحی است که حدود صد نفر که عشره مبشره هم در میان آنهاست، نقل کرده اند. علی به این فضیلت یگانه شده است؛ به گونه ای که هیچ کس در این فضیلت با او برابر نیست».[14]

    علاوه بر موارد فوق، این حدیث در کتب زیر هم وارد شده است. این روایات تقریباً از لحاظ مضمون شبیه به هم هستند.

    13. السنة، ابن ابی عاصم. وی حدیث غدیر را به 25 طریق مختلف نقل می کند(ج3، ص356ـ386) .

    14. ابوبکر محمد بن حسن بغدادی در کتاب الشریعه، حدیث فوق را به پانزده طریق از بزرگان صحابه و غیر آنها نقل می کند.

    15. نویسنده کتاب نظم المتناثر، حدیث غدیر را منقول از افراد زیر می داند:

    زید بن ارقم، علی(ع)، ابوایوب انصاری، عمر، ابوهریره، طلحه، عماره، ابن عباس، بریده، ابن عمر، مالک بن حویرث، حبشی بن جناده، جریر، سعد بن ابی وقاص، ابو سعید خدری، انس، قیس بن ثابت، حبیب بن بدیل ورقاء، براء بن عازب، ابو طفیل، حذیفة بن اُسید الغفاری(ج1، ص194).

    16. الاستیعاب فی معرفة الاصحاب (ج1، ص338).

    17. اسد الغابة (ج1ـ2و3).

    . تاریخ اصبهان (ج1، ص58، 67، 121، 249و300).

    19. مروج الذهب (ج1، ص346).

    20. مختصر تاریخ دمشق، به 12 طریق مختلف (ج2، 3، 4و5).

    21. مرآة الجنان (ج1، ص51).

    22. المختصر فی اخبار البشر (ج1، ص126).

    23. تاریخ الخلفاء (ج1، ص69).

    24. تاریخ بغداد (ج3، ص333).

    راویان حدیث غدیر از نگاه علمای اهل سنت

    بزرگان اهل سنت، به جز عده ای، با اعتراف و اذعان به صحت و مورد وثوق بودن روات حدیث غدیر با عباراتی نظیر رجال صحیح و ثقه، خبر غدیر را تایید کرده اند؛ از آن جمله:

    1. در المستدرک، حاکم نیشابوری عبارات زیر را برای بررسی سندی حدیث غدیر به کار می برد: هذه حدیث صحیح علی شرط الشیخین،[15] هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم.[16]

    2. در کتاب مجمع اوائد، مؤلف پس از نقل حدیث مذکور از احمد بن حنبل و طبرانی می گوید: در رجال احمد ثقات[17] و در جای دیگر می گوید: رواه احمد و رجاله رجال صحیح».[]

    3. مؤلف کتاب فلک النجاه می گوید:

    اقول حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه متواتر لا حاجة الی تفصیل اسانیده و مخرجیه لهذا بیناه مختصراً مخافة التطویل و قد أورد مؤلف ارجح المطالب ناقلاً عن ابن عقده فی کتاب الموالاة اسماء رواته من الصحابة نحومائة فصاعداً و أسماء المخرجین نحومائة و خمس و اربعین. فی الصواعق، بیان حدیث من کنت مولاه حدیث صحیح لامریة فیه و قد أخرجه جماعة کالترمذی والنسائی و احمد و طرقه کثیراً جداً و فی روایة لأحمد انه سمعه من النبی(ص) ثلاثون صحابیاً و شهدوا به لعلی لما نوزع ایام خلافته و کثیر من أسانیده صحاح و حسان ولا التفات لمن قدح فی صحته؛[19] حدیث من کنت مولاه حدیث متواتری است که حاجتی به ذکر تفصیلی اسناد و ناقلانش نیست و به همین خاطر ما نیز مختصری در این رابطه بیان می کنیم. مؤلف کتاب ارجح المطاب از کتاب الموالاة نام حدود صد نفر بلکه بیشتر از راویان صحابه و نیز نام 145 نفر از کسانی که حدیث را خارج کرده اند، نقل می کند. همچنین در کتاب الصواعق درباره حدیث من کنت مولاه وارد شده است: حدیث صحیحی است که شائبه هیچ شک و ریبی در آن نیست و جماعتی از بزرگان از جمله ترمذی، نسائی و احمد در کتب خود نقل کرده اند که البته طرق نقل احمد بسیار زیاد است. و از احمد روایت شده که حدیث را سی نفر از صحابه شنیدند و برای علی(ع) زمانی که درگیر مسئله خلافت (غصب شده خود) بود، آن را شهادت دادند و بسیاری از سند های این روایت صحیح و حسن است و به کسی که شکّ در آن ایجاد کند، اعتنایی نباید کرد».

    نکته

    در اینجا توجه به دو مطلب مناسب است: اول اعتراف صاحب الصواعق به اینکه علی(ع) مسئله مذکور را در ایام خلافت خود مطرح کرده است. این مطلب به کنایه نشان از آن دارد که آنچه در حدیث مذکور مورد عنایت حضرت امیر بوده است و علمای اهل سنت هم آن را متوجه شده و درک کرده اند، مسئله خلافت بر مسلمین است. تناقض گویی هایی که میان بزرگان اهل سنت اتفاق می افتد ـ که ما نیز به بعضی از آنها اشاره می کنیم ـ ناشی از همین علت است و نشانه درگیری و نزاع بین عقل و منطق با هوای نفس و میان عشق و ترس است.

    مطلب دوم اینکه تواتر حدیث غدیر چنان نزد بزرگان اهل سنت به مثابه روز روشن است که گفتار کسی که آن را انکار کند، هیچ ارزشی ندارد؛ چنان که حافظ ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلاء به متواتر بودن حدیث غدیر اعتراف کرده، می گوید: هذا حدیث حسن عال جداً و متنه متواتر».[20] بنابراین سخن ابن حجر در لسان المیزان که گفته است تواتری در این حدیث وجود نداشته و ساختگی است»، کاملاً بی اساس و پوچ است و قابل اعتنا نیست.

    وی در معرفی حسین بن محمد بن خسرو بلخی می گوید:

    رایت بخط هذا الرجل جزءاً من جملته نسخه رواها عن علی بن محمد بن علی بن عبیدالله الواسطی حدثنا ابوبکر محمد بن عمر البابزائی بجامع واسط حدثنا الدقیقی عن یزید بن هارون عن حمید عن انس و النسخة کلها مکذوبة علی الدقیقی فمن فوقه ما حدثوا منها بشیء. فمنها حدیث من کنت مولاه و غیر ذلک و هذه الأحادیث و إن کانت رویت من طریق غیر هذه فانها بهذا الاسناد مختلفة و ما ادری هی من صنعه الحسین أو شیخه او شیخ شیخه. و ذکره ابن ابی طی فی رجال الشیعه».[21]

    آری، این جماعت عالم نما در مواجهه با این سند های انکار ناپذیر، چاره ای جز این ندارند که حدیث غدیر را ساخته حسین بن محمد خسرو بلخی بدانند و در نهایت او را جزء شیعیان معرفی کنند؛ در حالی که تواتر چنان محکم و اساسی است که نقل های این چنینی در برابر بسیاری روایات معتبر منقول از خود بزرگان اهل سنت، کاملاً مردود است.

    نمونه تناقضات و اعترافات

    غزالی که معروف به امام شکاکان در همه مسائل است، در کتاب خود با نام سرّالعالمین خلافت خلفای راشدین را مورد انتقاد شدید قرار داده و آنها را نکوهش کرده و ذهبی، یکی از بزرگان اهل سنت، ضمن نقل این قول از غزالی، او را به شدت نکوهش کرده و در کتاب سیراعلام النبلاء گفته است:

    ولأبی مظفر یوسف سبط ابن الجوزی فی کتاب ریاض الافهام فی مناقب اهل البیت قال: ذکر ابوحامد فی کتابه سرالعالمین و کشف ما فی الدارین فقال فی حدیث: من کنت مولاه فعلی مولاه ان عمر قال لعلی بخّ بخّ أصبحت مولی کل مؤمن و مؤمنة.

    قال ابوحامد: و هذا تسلیم و رضی ثم بعد هذا غلب علیه الهوی حباً للریاسة و أمر الخلافة و نهیها فحملهم علی الخلاف فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمناً قلیلاً فبئس ما یشترون و سرر کثیراً من هذا الکلام الفسل الذی تزعمه الامامیة و ما أدری ماعذره فی هذا؟ و الظاهرانه رجع عنه و تبع الحق.

    قلت: قد الف الرجل فی ذم الفلاسفة کتاب التهافت و کشف عوارهم و وافقهم فی مواضع ظناً منه ان ذلک حق او موافق للملة و لم یکن له علم بالاثار و اخبره بالسنن النبویة القاضیة علی العقل و لولا ان أبا حامد من کبار الاذکیاء و خیار المخلصین لتلف. فالحذار الحذار من هذه الکتب و اهربوا بدینکم من شبه الاوائل و الا وقعتم فی الحیرة فمن رام النجاة و الفوز فلیم العبودیة و لیبتهل الی مولاه فی الثبات علی الاسلام و ان یتوفی علی الایمان الصحابة و سادة التابعین فبحسن قصد العالم یغفرله».[22]

    حاصل کلام اینکه ابوحامد می گوید: کلام عمر به علی(ع): بخ بخ اصبحت مولی کل مؤمن و مؤمنة»، نشانه تسلیم و رضایت وی در مورد امر خلافت علی(ع) است، اما بعد از آن به جهت غلبه هوای نفس بر وی و محبت ریاست و امر و نهی خلافت، همه را به بهایی اندک فروخت و پا برآنها نهاد.

    ذهبی در ادامه می گوید: از این کلام سست و بی پایه که مبنای کلام امامیه نیز هست، بسیاری خوشحال شده اند و من نمی دانم عذر و دلیل وی بر این گفتار چه بوده است؟ ظاهر این است که از این گفتار توبه کرده و از مذهب حق (به گمان خودش) پیروی کرده است.

    آن گاه در ادامه می گوید: این مرد در نکوهش فلاسفه کتاب تهافت را نوشته و در بعضی از موارد که گمان برده حق یا موافق با مذهب ملت است، از ایشان پیروی کرده است (آن گاه از این نتیجه می گیرد:) وی هیچ اطلاع و اخباری از آثار بزرگان و سنت نبوی که حاکم بر عقل است، نداشته است. و اگر نه اینکه ابوحامد از بزرگان اذکیا و پاکان و بهترین مخلصان بود، بی شک با این کلمات هلاک و تلف می شد. پس دور باشید، دور باشید از این کتب و از دینتان بترسید. پس هر کس که امید نجات دارد، ملتزم عبودیت باشد و به حق ابتهال کند در ثبات اسلام و ایمان به صحابه و تابعین.

    بررسی نکات

    یکی از موارد مهم که در کنار حدیث غدیر مورد توجه قرار گرفته و راویان حدیث آن را نقل کرده اند، مسئله تبریک عمر به علی(ع) به عنوان امیرالمؤمنین است و جمع بسیاری از بزرگان شیعه و اندکی از اهل سنت به این مطلب اشاره کرده اند. سرّ اینکه بزرگان اهل سنت کمتر به این عنوان پرداخته و آن را ساخته پرداخته مخالفان خود می پندارند، آن است که با پذیرفتن این مطلب که عمر به علی(ع) تبریک گفته، کلام شیعه مبنی بر ولایت امیرالمؤمنین مورد تایید قرار خواهد گرفت. از این رو، بی تردید غزالی به مسئله مهمی اشاره کرده و لبّ سخن وی آن است که به لحاظ منطقی و عقلی تبریک عمر، معنایی جز پذیرش خلافت نخواهد داشت. پس جای هیچ شکی باقی نمی ماند که با قبول این امر، تمام کلمات و گفتار اهل سنت در مورد معنای مولا بر باد فنا خواهد بود؛ زیرا تبریک عمر به علی(ع) معنایی جز رسیدن به مقام ریاست بر مؤمنان ندارد. غیر از این معنا هر چه را در نظر بگیریم، تبریک و تهنیت عمر را بی معنا خواهد کرد.

    ابن کثیر در کتاب السیرة النبویه پس از نقل حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه به طرق مختلف از جمله نسائی می گوید: هذا اسناد جید قوی رجاله کلهم ثقات»، اما آنجا که کلام به تبریک عمر به علی(ع) می رسد، می گوید: رواه ابن جریر عن ابی زرعه عن موسی بن اسماعیل عن حماد بن سلمه عن علی بن زید و ابی هارون العبدی و کلاهما ضعیف عن عدی بن ثابت عن البراء بن عازب و روی هذا الحدیث من حدیث موسی بن عثمان الحضرمی و هو ضعیف جداً».[23] این در حالی است که تناقض ناشی از نقل این کلام عمر، بسیار در منابع اهل سنت دیده می شود.

    غیر از آنچه ما از تفسیر رازی نقل کردیم، ابن عساکر در کتاب تاریخ دمشق حدیث زیر را به دو طریق نقل کرده است. وی از ابوهریره نقل می کند: من صام یوم ثمانی عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهراً و هو یوم غدیر خم لما اخذ النبی(ص) بید علی بن ابی طالب فقال: الست ولی المؤمنین». قالوا: بلی یا رسول الله. قال : من کنت مولاه فعلی مولاه». فقال عمر بن خطاب: بخًّ بخًّ لک یا بن ابی طالب اصبحت مولای و مولی کل مسلم. فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی.(مائده/3)».[24]

    این حدیث در کتب الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) نیز نقل شده است و نیز با کمی تفاوت در عبارت، در بخش عمر بن خطاب به دو طریق از ابی هریره و شهر بن حوشب نقل شده است. (ج1، ص193).

    در کتاب مصنف»، ابن ابی شیبه پس از نقل عبارت من کنت مولاه فعلی مولاه» نقل می کند: فلقیه عمر بعد ذلک فقال: هنیئاً لک یا بن ابی طالب اصبحت و امسیت مولی کل مؤمن و مؤمنة».[25] همین عبارت در کتب الشریعه (آجری، ج4، ص1)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197) نیز نقل شده است.

    معلوم نیست با وجود این همه تناقض در نقل کلامِ بخ بخ از عمر بن خطاب، بزرگان اهل سنت که از نقل کلام مزبور دوری جسته و حق را پنهان کرده اند، چگونه می توانند به شیعه پاسخ این ابهام را بدهند؟ چنانکه معلوم شد، ذهبی در نقل گفتار غزالی حتی قادر نبوده است که پاسخی عقلانی به کلام وی بدهد و با صرف ردّ و انکار و توهین، این تعارض حل نخواهد شد.

    غزالی پس از بیان مطلب مذکور در مورد کلام عمر می گوید:

    و لما مات رسول الله(ص) قال قبل وفاته ائتوا بدواة و بیضاء لازیل لکم اشکال الامر و اذکر لکم من المستحق لها بعدی. قال عمر: دعوا الرجل فانه لیهجر. و قیل یهدر. فاذا بطل تعلقکم بتأویل النصوص فعدتم الی الاجماع و هذا منصوص ایضاً فان العباس و اولاده و علیاً و زوجته و اولاده لم یحضروا حلقة البیعة و خالفکم اصحاب السقیفة فی متابعة الخزرجی.».[26]

    پی نوشت ها

    [1] . تفسیر نمونه، ایت الله مکارم شیرازی، ج5، ص12، دارالکتب الاسلامیه، چاپ 12.

    [2] . ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175.

    [3] . المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.

    [4] . معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.

    [5] . معارج/1.

    [6] . تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.

    [7] . الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.

    [8] . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.

    [9] . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.

    [10] . فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20.

    [11] . مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113.

    [12] . امالی، المحاملی(235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م.

    [13] . الکنی و الاسماء، الدولابی(224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420.

    [14] . شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415.

    [15] . المستدرک علی الصحیحین، الحاکم، ابو عبدالله محمد بن عبدالله ، ج3، ص109.

    [16] . همان، ص110.

    [17] . مجمع اوائد و منبع الفوائد، الهیثمی(807ق)، نورالدین علی بن ابی بکر، ج9، ص103، بیروت دارالکتب العلمیه، 1408.

    [] . همان، ص104.

    [19] . سیر اعلام النبلاء، الذهبی(748)، شمس الدین محمد بن احمد، ج8، ص200. موسسه الرساله، 1413.

    [20] . همان، ص335.

    [21] . لسان المیزان، ابن حجر العسقلانی، ج1، ص335.

    [22] . سیر اعلام النبلاء، ج19، ص331.

    [23] . السیره النبویه، اسماعیل بن کثیر(741)، تحقیق مصطفی عبدالواحد، ج4، ص417 ـ 419، دارالمعرفه للطباعه و النشر بیروت، 1396.

    [24] . تاریخ دمشق، الشافعی، ابی القاسم علی بن الحسن (ابن عساکر) (571ق)، دارالفکر، ج42، ص233.

    [25] . مصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص503.

    [26] . سرّ العالمین و کشف ما فی الدارین، الغزالی، ابوحامد، ج1، ص4.[حوزه نت]


    رهبر انقلاب نمایه - کراپ‌شده

    حضرت آیت‌الله ‌ای در پیامی در پی فاجعه‌ی انفجار دردناک بندر بیروت، با مردم لبنان ابراز همدردی کردند.

     متن کامل پیام رهبر انقلاب اسلامی که در حساب توئیتر پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR منتشر شد به شرح زیر است:
     

    در فاجعه دردناک انفجار بندر بیروت -که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم و خسارات شدید شده- با شهروندان عزیز لبنانی همدردیم و در کنار آنان هستیم. صبر در برابر این حادثه، برگ زرینی از افتخارات لبنان خواهد بود.»

    کوشکی صمدی

    در بررسی حادثه انفجار بندر بیروت اگرچه شواهد امر بر کوتاهی در نگهداری ماده نیترات آمونیوم تاکید دارد، اما در دل این پاسخ شفاف و روشن رازهای بسیاری نهفته است.

     بعد از ظهر روز سه شنبه برابر با ۱۴ مرداد جاری (۴ اوت ۲۰۲۰) رسانه های لبنانی و جهان ابتدا از وقوع یک انفجار در انبار مواد محترقه و آتش بازی در بندر بیروت خبر دادند.  

    هنوز دقایقی از این انفجار نگذشته بود که انفجاری مهیب به دنبال انفجار اول رخ داد که شکل و ماهیت ابتدایی این انفجار، آثار برجای مانده از آن، دود ناشی از احتراق مواد محترقه و شعاع آن بسیار سوال برانگیز بود.

    آنچه نگاه ها را به خود جلب کرد، دود ناشی از انفجار بود که در ذهن تداعی کننده انفجار اتمی دو شهر ژاپنی ناکازاکی» و هیروشیما» بود. ساعتی بعد از انفجار اگرچه رسانه ها اعلام کردند که انفجار ناشی از احتراق ۲۷۵۰ تن نیترات آمونیم ذخیره شده در انبار شماره ۱۲ بندر بیروت بود.

    پایگاه خبری مشرق در این خصوص گفتگویی با دکتر کوشکی» استاد دانشگاه و کارشناس مسائل منطقه درباره این انفجار و دلایل و عوامل پشت پرده انجام داده است.

    آنچه در پی می آید، حاصل این گفتگو با اقای دکتر کوشکی می باشد که در همان ابتدای امر تاکید می کنند، در ارتباط با انفجار بیروت باید به چند نکته توجه داشته باشیم:

    - انفجار؛ مکمل محاصره آمریکا علیه مردم لبنان

    این انفجار مکمل محاصره جدی اقتصادی آمریکا علیه ملت لبنان برای به زانو در آوردن این ملت و در راس آن حزب الله محسوب می شود. در حقیقت آمریکا تلاش دارد، با ابزار محاصره مردم و تحت فشار شدید گذاشتن دولت، حزب الله را به زانو درآورد.

    این محاصره و تحریم، مشکلات جدی را برای مردم لبنان ایجاد کرده بود، از جمله اینکه موجب کاهش ارزش پول ملی و رشد تورم و بیکاری شده بود و از آنجا که اقتصاد لبنان اقتصاد خودکفایی نیست و نیازهای خود را از بیرون تامین می کند، لذا این محاصره به شدت مردم را نگران می کرد و آزار می داد و این انفجار دقیقا مکمل این تحریم هاست، چون لبنان کشوری است که ۸۰ درصد گندمش وارداتی است و این انفجار دقیقا جایی اتفاق می افتد که مرکز سیلوهای آنهاست، لذا به نوعی برداشت می شود که آمریکا درحال تهدید منابع غذایی آنها و حتی از بین بردن این منابع و گرسنگی دادن مردم لبنان است.

    در اینجا این سوال مطرح می شود، چرا این انفجار در این منطقه یعنی در نزدیکی مرکز سیلوهای گندم و در این مقطع زمانی رخ می دهد. بیش از ۶ سال است که این محموله نیترات آمونیوم در این بندر نگهداری می شود، بدون اینکه مشکلی برایش پیش آمده باشد. چرا در طول این مدت منفجر نشد، اما در این مقطع زمانی منفجر می شود؟

    در پاسخ به این سوال باید گفت، چون برای آمریکا و اسرائیل این مقطع زمانی بهترین مقطع به شمار می آید. در واقع انفجار لبنان حلقه محاصره مردم این کشور را کامل و فشار روی آنها را دو چندان می کند. آمریکا و رژیم صهیونیستی به این طریق امیدوار هستند، تحت فشار شدید گذاشتن مردم لبنان از آنها به عنوان اهرم فشار علیه حزب الله استفاده و مقاومت را وادار به تسلیم کند.

    در اینجا سوالات دیگری مطرح می شود که انگشت اتهام را در این انفجار به طرف آمریکا و رژیم صهیونیستی نشانه می گیرد، چون اگر صهیونیست ها یا آمریکایی ها به طور مستقیم و یا حتی غیرمستقیم می آمدند و تاسیسات بندر بیروت و این انبارها و ذخایره را بمباران می کردند، بی شک موجب وحدت و یکپارچگی مردم علیه آنها می شد.   درحالی که دیدیم آنها چگونه بندر را هدف گرفتند و آن را نابود کردند، بدون اینکه کوچکترین ردی از خود باقی بگذارند.

    نکته ای که در اینجا باید به آن توجه داشت، این است که آمریکایی ها و صهیونیست ها تنها مخزن نگهداری از آمونیاگ را هدف نگرفتند، بلکه یک انبار بزرگ حاوی داروهای مورد نیاز کشور را هم در بندر هم نگهداری می کردند که در این انفجار به طور کامل نابود شد، به ویژه داروهای بیماران خاص مثل بیماران سرطانی که به دلیل تحریم ها و عدم امکان تهیه آنها توسط دولت با مشکلات جدی روحی و روانی مواجه می شوند، حالا با تمام این توصیفات که گفتم، می بینید آنها دست به چه جنایاتی زنده اند، بدون اینکه به ظاهر در این انفجار اصلا دست داشته باشند.

    آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی داشتند، چنان برنامه انفجار بندر بیروت طراحی و پیاده سازی شود که در همان برداشت اولیه نگاه ها و انگشت های اتهام متوجه کسانی شود که در نگهداری از ماده نیترات آمونیوم کوتاهی کرده باشند.

    در این نقشه هیچ کس آمریکا و رژیم صهیونیستی را به دست داشتن در این انفجار متهم نمی کند و این دقیقا همان چیزی است که آنها خواهان آن بودند، یعنی بدون اینکه نامی از آنها برده شود، اقداماتی را تدارک دیدند تا تحریم ها نه تنها همچون گذشته بلکه شدیدتر و جدی تر از قبل ادامه یابد.

    آنچه در این مقوله لازم به ذکر است، این است که عدم امکان تهیه کالاهای مورد نیاز به ویژه دارو، آن هم از نوع خاص آن که باید حتما از خارج تهیه شود، نه تنها بار روانی منفی روی فرد و جامعه دارد، بلکه در بعد اقتصادی نیز موجب افزایش سرسام آور تورم  و گرانی می شود.

    بنابراین آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی توانستند، چنین اقدامی را در قالب و به شکل یک تهاجم و اقدام تروریستی مستقیم و علنی دست به آن بزنند.

    اما این حرکتی که انجام دادند، باعث انفجاری شد که بعد از دو انفجار هیروشیما و ناکازاکی از آن به عنوان بزرگ ترین انفجار تاریخ بشریت نام برده می شود، انفجاری که همه ساکنان بیروت را تحت الشعاع خود قرار داد و ساکنان پایتخت لبنان دستکم به شکل شکسته شدن شیشه ها و ریختن روی خود را تجربه و از آن آسیب دیدند.

    - خروج رژیم صهیونیستی از برزخ انتقام حزب الله

    بی شک هیچ کس به اندازه نظامیان رژیم صهیونیستی و ارتش این رژیم از شنیدن خبر انفجار خوشحال نشد، چون آنها دو هفته بود که در انتظاری کشنده بسر می بردند و نگران انتقامی بودند که حزب الله از آنها خواهد گرفت، به خصوص با ماجرای خود زنی هفته گذشته که نشان دهنده اوج این آشفتگی و نگرانی بود، اما حالا با این انفجار می دانند، حداقل برای مدتی از انتقام حزب الله در امان خواهند بود، علاوه بر اینکه درحال حاضر اولویت اول حزب الله کمک به مردم و کشورشان است تا از آثار و پیامدهای این انفجار تا جای ممکن بکاهند.

    لذا ارتش رژیم صهیونیستی اکنون به خوبی می دادند، امکان انتقام گیری و حمله به آنها برای حزب الله فراهم نیست و تا بیروت بخواهد به شکل و شمایل سابق و گذشته خود باز گردد، مدت زمان قابل توجهی نیاز دارد و این بهترین زمان است که بابت حملات حزب الله آسوده خاطر باشند.

    با توجه به آنچه گفته شد، آمریکا و رژیم صهیونیستی با ارتکاب این جنایت دو هدف خود را محقق کردند، اول تمام کردن حلقه محاصره  و تحریم علیه مردم لبنان و دیگری آسوده خاطر کردن ارتش رژیم صهیونیستی از حملات حزب الله و این جز فرصت طلبی و سوء استفاده از شرایط نامساعد دیگران معنای دیگری نخواهد داشت و اوج این فرصت طلبی را می شود در امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه مشاهده کرد که به محض انتشار خبر انفجار به امید بستن قراردادهای جدید اعلام کرد که به بیروت سفر می کند. اگرچه پیشتر وزیر خارجه فرانسه را برای باز کردن راه جهت سفرش به بیروت فرستاده بود و متاسفانه برخی از لبنانی ها از این سفر ابراز خوشحالی کرده بودند.

    اینجاست که هم جای خالی مقامات کشور ما آشکار می شود و اینکه چقدر خوب بود، به جای مقامات فرانسوی مسئولان ما به لبنان سفر می کردند و اینکه واقعا چرا مقامات کشور ما به چنین برنامه ای فکر نکردند. بنابراین می بینیم در بی خبری مسئولان ما فرانسوی به سرعت خودشون را به میدان بیروت رسانده اند تا شاید روزنه ای بیایند که از طریق آن بتوانند، به گذشته استعماری خود باز گردند.

    اما اینکه چه نشانه هایی دال بر مشارکت رژیم صهیونیستی در این جنایت وجود دارد، ابتدا می توانیم به یکی از نمایندگان سابق این رژیم در کنست اشاره کنیم که نه تنها ابراز خوشحالی کرده بود، بلکه خاطر نشان کرده بود که حتی اگر هم در این جنایت ما دست داشتیم هم من دست میزدم و ابراز خوشحالی می کردم.

    البته این یکی از خصوصیات یهودیان است که وقتی مرتکب جنایتی می شوند، آن را انکار می کنند و بعد کم کم به دست داشتن در آن اعتراف می کنند، نمونه اش هم ترورهایی بود که علیه دانشمندان هسته ای ما انجام دادند. در ابتدا نمی پذیرفتند، اما بعد کم کم به این جنایت اعتراف کردد، حالا در خصوص بندر بیروت هم به همین ترتیب ابتدا انکار می کنند، اما بعد از مدتی به دست داشتن در این جنایت اذعان می کنند.

    سید حسن نصرالله نمایه

    دبیرکل جنبش مقاومت اسلامی لبنان اظهار داشت که حادثه انفجار بیروت، فاجعه انسانی بزرگی است» و این حزب آماده کمک به دولت برای برون‌رفت از این بحران و فاجعه است.

     سید حسن نصرالله» دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان عصر جمعه (۱۷ مرداد) در خصوص تحولات منطقه و تحولات این کشور بعد از انفجار بندر بیروت از طریق ویدئو کنفرانس سخنرانی کرد.

    قرار بود سخنرانی سید حسن نصرالله چهارشنبه این هفته انجام شود که به دلیل وقوع انفجار در بندر بیروت و کشته و زخمی شدن شمار زیادی از شهروندان لبنانی به جمعه موکول شد. تاکنون بر اثر این انفجار، بیش از ۱۵۰ نفر جان خود را از دست داده و پنج هزار نفر دچار مصدومیت شدند و ده‌ها نفر نیز همچنان مفقود هستند.

    انفجار بندر بیروت، موضوع ویژه سخنرانی سید

    سید حسن نصرالله در ابتدای سخنرانی خود اظهار داشت که قرار بود در سخنرانی روز چهارشنبه در مورد تحولات لبنان از اوضاع اقتصادی تا بحران سوخت در لبنان سخنرانی کند ولی به دلیل انفجار لغو شد و سخنرانی امروز مختص حادثه انفجار بندر بیروت خواهد بود.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان این حادثه را به بازماندگان و خانواده‌های قربانیان تسلیت گفت و برای زخمی‌های حادثه طلب شفای عاجل کرد و ابراز امیدواری کرد که هرچه زودتر با همکاری همه لبنانی‌ها، بتوان پیامدهای این حادثه را که در تاریخ معاصر لبنان بی‌سابقه بوده، پشت سر گذاشت.

    او گفت: در برابر این گونه حوادث استثنائی در تاریخ لبنان نیاز به تعامل استثنائی در سطوح روانی، ی و رسانه‌ای وجود دارد». سید حسن نصرالله گفت که آنچه بعد از این حادثه جلب توجه کرد همبستگی و همکاری جمعی از فراخوان برای جمع کردن کمک و   گرفته تا پیام‌های همدردی و همبستگی به رغم همه بحران‌های لبنان بود.

    حزب‌الله در کنار دولت و آماده  است برای عبور از این فاجعه به آن کمک کند

    دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که این حزب و همه نیروها و کادر و تجهیزات آن در اختیار دولت است تا این بحران را پشت سر بگذارد. وی اظهار داشت که حزب‌الله آماده است در قضیه اسکان و پناه دادن به خانواده‌های بی‌پناه و تهیه مسکن جایگزین برای آن‌ها مشارکت و همکاری کند.

    وی افزود: بر طرح اسکان تأکید می‌کنیم و اعلام می‌کنیم که هر خانواده‌ای که مسکن خود را از دست داده یا نیازمند ترمیم است یا فعلا به سرپناهی موقت نیاز دارد، ما آماده کمک به این خانواده‌ها هستیم. خوب نیست [برای ما] که خانواده‌ای در خیابان باشد یا اینکه احساس کند باری بر دوش کسی یا نزدیکانش شده است».

    انفجار بیروت، فاجعه انسانی بزرگی است

    سید حسن نصرالله با بیان اینکه فاجعه انفجار بیروت، فاجعه بسیار بزرگ و خطرناکی» است و نتایج و پیامدهای اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی برای لبنان خواهد داشت.

    او از تلاش برخی گروه‌ها و جریان‌ها در داخل و خارج لبنان برای تخریب حزب‌الله و متهم کردن این حزب به دست داشتن در این انفجار انتقاد کرد و گفت که از همان ساعات اولیه وقوع انفجار، برخی نیروهای ی و رسانه‌ها شروع کردند و گفتند که این انفجار مربوط به انبار موشک‌های حزب‌الله است.

    انفجار بندر بیروت هیچ ارتباطی به حزب‌الله ندارد

    سید حسن نصرالله ادامه داد: این که گفته شود انفجار بیروت ناشی از مخازن تسلیحاتی و انبارهای موشکی حزب‌الله است، نهایت ظلم و جنایت در حق ماست. ما قاطعانه و با جدیت وجود هرگونه موشک یا مواد [منفجره] متعلق به ما در بندر بیروت چه در گذشته و چه در حال حاضر را تکذیب می‌کنیم».

    مدیریت بندر بیروت دست حزب‌الله نیست

    وی ادعای برخی از رسانه‌ها و جریان‌ها مبنی بر اینکه حزب‌الله بندر بیروت را مدیریت می‌کرد شدیداً رد کرد و گفت که ما همواره بر این موضع خودمان مبنی بر اینکه در این انفجار دخالتی نداشتیم، تأکید خواهیم کرد.

    سید حسن نصرالله اظهار داشت که موضع‌گیری‌ها و اظهارنظرهای شتابزده در مورد این حادثه و فاجعه مبتنی بر تحریف  واقعیت‌ها بوده و بر اساس این قاعده که دروغ بگو، تا همه باور کنند» است.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان به روند سناریوی دروغ‌پراکنی جریان مخالف مقاومت اسلامی در قضیه انفجار اشاره کرد و گفت برخی بعد از اینکه آمریکا از اظهارات ترامپ عقب‌نشینی کرد و عاملیت خارجی در انفجار را رد کرد، خواستند به طریق دیگری حزب‌الله را متهم کنند. آن‌ها گفتند که حزب‌الله مسئول این حادثه است؛ چرا که بندر را اداره می‌کند و همه‌کار بندر حزب‌الله است. این هم یک دروغی بیش نبود.

    حزب‌الله بندر حیفا را بهتر از بیروت می‌شناسد

    سید حسن نصرالله گفت: ما بندر بیروت را نه مدیریت می‌کنیم و نه سیطره و نظارت بر آن داری. و اصلا نه می‌دانیم در این بندر چه چیزی وجود دارد. ما بندر حیفا (واقع در فلسطین اشغالی) را بیشتر از بندر بیروت می‌شناسیم. بندر بیروت مسئولیت ما نیست بلکه مسئولیت حیفا بر عده ماست؛ چرا که این بندر بخشی از راهبرد دفاع از لبنان است».

    زمان مرهم گذاشتن بر زخم است نه تسویه‌حساب‌های ی

    وی اظهار داشت که برخی به دنبال بهره‌برداری ی از حادثه انفجار هستند ولی حزب‌الله مُصر است که این شرایط و لحظات، زمان مناسبی برای تسویه حساب‌های ی و حزبی نیست. سید حسن نصرالله از مردم لبنان خواست رسانه‌هایی را که اقدام به تحریم و تشویق و سوق دادن به جنگ داخلی در لبنان کرده‌اند، محاکمه کنند.

    وی در پاسخ به یاوه‌گویی‌های رسانه‌های مخالف و اتهام‌زنی‌ها علیه حزب‌الله نیز گفت: فعلاً وقت تسکین درد و مرهم گذاشتن بر زخم  است [نه نمک پاشیدن]. ما در آینده پاسخ این‌ها را خواهیم داد و اثبات خواهیم کرد که چه کسی در وهم و خیال زندگی می‌کند».

    ضرورت انجام تحقیقات شفاف و منصفانه در قضیه انفجار

    دبیرکل حزب‌الله لبنان خواستار انجام تحقیقات شفاف در حادثه پیش‌آمده و محاکمه کسانی شد که در مسئولیت خود کوتاهی کرده‌اند. وی با بیان اینکه امکان مشارکت دادن ارتش در انجام تحقیقات وجود دارد، اظهار داشت که همه حتی ارتش و پارلمان نیز در برابر محاکمه عاملان حادثه انفجار بیروت مسئولیت دارند.

    اگر حقیقت برملا نشود، لبنان در آینده با بحران موجودیتی مواجه خواهد شد

    او گفت: حادثه انفجار بندر بیروت، فاجعه‌ای نیست که در باره آن دست به ی‌کاری و فرقه‌گرایی زد و اظهارات مبتنی بر وهم و خیال بر زبان آورد. باید حقیقت برملا شود بدون اینکه در این ارتباط از کسی یا گروهی حمایت شود. در غیر این صورت، ما با بحرانی به نام بحران نظام و حتی بحران موجودیتی مواجه خواهیم شد».

    دولت با جدیت‌تمام در قضیه انفجار ورود کند

    سید حسن نصرالله از دولت لبنان به نخست‌وزیری حسان دیاب» خواست با جدیت تمام و قاطعانه با طبقه ی تعامل کند. وی اظهار داشت که می‌توان از این بحران عبور کرد.

    وی اظهار داشت: به مردم حامی مقاومت می‌گویم که وضعیت منطقه‌ای،‌ بین‌المللی و وضعیت حزب الله کاملا متفاوت است و [نباید تحت تاثیر دروغ‌ها و شایعات قرار بگیرند] اینگونه افراد [شایعه‌پراکن] ناامید خواهند شد و به نتیجه نخواهند رسید».

    سید مقاومت به مخالفان حزب‌الله و مقاومت در لبنان و خارج نیز گفت: مقاومت با صداقت و اعتبار و قوت و موقعیت منطقه‌ای و ملی خود بزرگتر از آن است که برخی ظالمان کذاب دروغگو و تحریف‌کنندگان حقیقت و دامن‌زنندگان به جنگ داخلی صدمه‌ای به آن بزنند؛ اینها شکست خواهند خورد».

    دولت از فرصت‌ها استفاده کند

    دبیرکل حزب‌الله گفت که تعامل و همبستگی جهانی‌ای که در حادثه انفجار با لبنان به دست آمده فرصت خوبی برای دولت و لبنانی‌هاست تا از آن استفاده کنند و باید فرصت‌های دیگری را که این فاجعه ایجاد کرده، بحث و بررسی قرار داد.[مشرق]



    امر به معروف و نهی از منکر

    امر به معروف و نهی از منکر

    آنچه در زیر می‌آید، دروس "هفتادوششم و هفتادوهفتم" از جلد اول رساله‌ی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیت‌الله‌العظمی ‌ای مدظله‌العالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.

    * معنای امر به معروف و نهی از منکر
    امر به معروف و نهی از منکر یعنی مردم را به کار نیک واداشتن و از کار زشت بازداشتن.

    * وجوب امر به معروف و نهی از منکر
    امر به معروف و نهی از منکر از واجبات و فرایض بسیار مهم و بزرگ اسلامی به شمار می‌رود، و افرادی که این فریضه‌ی بزرگ الهی را ترک می‌کنند یا در برابر آن بی‌تفاوتند گناهکار خواهند بود و کیفری سخت و سنگین در انتظار آنها است. امر به معروف و نهی از منکر نه تنها به اتفاق فقهای اسلام واجب است، بلکه اصل وجوب آن جزو ضروریات دین مبین اسلام به شمار می‌آید.
    توجه:
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif امر به معروف و نهی از منکر با رعایت شرایط آن یک تکلیف شرعی عمومی برای حفظ احکام اسلام و سلامت جامعه است، و صرف توهم این که موجب بدبینی فاعل منکر یا بعضی از مردم نسبت به اسلام می‌گردد باعث نمی‌شودکه این وظیفه‌ی بسیار مهم ترک شود.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif افرادی که از تخلفات قانونی مثل اختلاس از بیت المال مطلع می‌شوند وظیفه دارند با رعایت شرایط و ضوابط شرعی نهی از منکر کنند، و توسل به رشوه و راههای غیر قانونی برای هر عملی هر چند به منظور جلوگیری از فساد، جایز نیست. بلی اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشته باشد تکلیفی نخواهند داشت، مثلاً اگر خوف داشته باشند که در صورت مبادرت به این فریضه، ضرری از طرف مسؤولین بالاتر متوجه آنان می‌شود تکلیف از آنها ساقط می‌شود. البته این حکم در مواردی است که حکومت اسلامی حاکم نباشد، ولی با وجود حکومت اسلامی که اهتمام به اجرای فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر دارد برکسی که قادر بر این فریضه نیست واجب است که نهادهای ذیربط را که از طرف حکومت برای این کار اختصاص یافته‌اند مطلع نماید و تا کنده شدن ریشه‌های فاسد که فسادآور هم هستند موضوع را پیگیری کند.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif منکرات از این جهت که منکر هستند فرقی بین آنها نیست، ولی در عین حال ممکن است که بعضی از آنها در مقایسه با منکرات دیگر دارای حرمت شدیدتری باشد. به هر حال نهی از منکر برای کسی که شرایط آن را احراز کرده یک وظیفه‌ی شرعی است و ترک آن جایز نیست، و در این حکم بین منکرات و محیطهای دانشگاهی و غیر دانشگاهی تفاوتی وجود ندارد.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif بر مسؤولین ذیربط واجب است که به متخصصین بیگانه که گاهی در بعضی از مؤسسات کشور اسلامی کار می‌کنند دستور دهند که از تظاهر به اموری مثل شرابخواری، خوردن گوشت‌های حرام خودداری کنند و آنان را از خوردن علنی آنها منع نمایند، ولی اموری که با عفت عمومی منافات دارد به هیچ وجه نباید به آنان اجازه‌ی انجام آن داده شود. به هر حال، از طرف مسؤولین ذیربط باید تدابیر مناسبی در این باره اتخاذ شود.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif بر جوانان مؤمن واجب است در دانشگاههای مختلط در برابر مفاسدی که در بعضی از آن مکانها مشاهده می‌کنند ضمن دوری جستن از ابتلا به مفاسد، در صورت تمکن و تحقق شرایط امر به معروف و نهی از منکر مبادرت به انجام این فریضه کنند.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif امر به معروف و نهی از منکر نی که حجاب کامل ندارند متوقف بر نگاه با ریبه به آنها نیست، از این رو واجب است. بلی بر هر مکلفی واجب است که از حرام اجتناب کند به خصوص زمانی که مبادرت به انجام فریضه‌ی نهی از منکر می‌کند.

    * محدوده‌ی امر به معروف و نهی از منکر
    محدوده‌ی امر به معروف و نهی از منکر منحصر به قشر و صنف خاصی از مردم نیست و تمام اقشار و اصناف واجد شرایط را در بر می‌گیرد حتی بر زن و فرزند واجب است که هنگام مشاهده‌ی ترک معروف یا انجام حرام توسط پدر و مادر یا شوهر، به امر به معروف و نهی از منکر در صورت تحقق شرایط آن مبادرت کنند.
    توجه:
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif هرگاه موضوع و شرایط امر به معروف و نهی از منکر محقق باشد، تکلیف شرعی و وظیفه‌ی واجب اجتماعی و انسانی همه‌ی مکلفین است، و حالت‌های مختلف مکلف مانند مجرد یا متأهل بودن در آن تأثیر ندارد و به صرف این که مکلف مجرد است تکلیف از او ساقط نمی‌شود.

    * شرایط امر به معروف و نهی از منکر
    ۱. علم به معروف و منکر.
    ۲. احتمال تأثیر.
    ۳. اصرار بر گناه.
    ۴. نداشتن مفسده.
     
    ۱. علم به معروف و منکر
    شرط اول امر به معروف و نهی از منکر، علم به معروف و منکر است یعنی امر و نهی‌کننده باید معروف و منکر را بشناسد و در غیر این صورت موظف نیست امر به معروف و نهی از منکر کند، بلکه نباید چنین کاری بکند؛ زیرا ممکن است در اثر جهل و نادانی امر به منکر و نهی از معروف کند، بنابراین نهی از منکر کردن کسی که نمی‌دانیم کارش حرام است یا نه (مثلاً معلوم نیست موسیقی که گوش می‌دهد از نوع مبتذل و حرام آن است یا حلال) واجب بلکه جایز نیست.

    ۲. احتمال تأثیر
    شرط دوم امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است یعنی امر و نهی‌کننده باید احتمال بدهد که امر و نهی او اثر و نتیجه‌یی ولو در آینده دارد.
    توجه:
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif اگر برای مسؤولین به طور قطعی ثابت شود که بعضی از کار مندان ادارات در خواندن نماز کوتاهی کرده و یا اصلاً نماز نمی‌خوانند و نصیحت و راهنمایی هم تأثیری نداشته باشد واجب است از تأثیر مداومت بر امر به معروف و نهی از منکر با رعایت شرایط آن غفلت نکنند، و در صورت نا امیدی از تأثیر امر به معروف نسبت به آنان، اگر بر حسب مقررات قانونی محروم ساختن این گونه افراد از مزایای شغلی مجاز باشد باید در مورد آنان اجرا شود و به آنان تذکر هم داده شود که این محرومیت بر اثر سستی و کوتاهی‌شان در انجام این فریضه‌ی الهی اتخاذ شده است.

    ۳. اصرار بر گناه
    شرط سوم امر به معروف و نهی از منکر اصرار بر گناه است یعنی  باید شخص گناهکار بر استمرار گناه، اصرار و سماجت داشته باشد و چنانچه معلوم شود که وی بدون این که امر و نهی شود خود از خطا دست بر می‌دارد یعنی معروف را به‌جا می‌آورد و منکر را ترک می‌کند امر و نهی او واجب نیست.

    امر به معروف و نهی از منکر

    ۴. نداشتن مفسده
    شرط چهارم امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن مفسده است یعنی باید امر و نهی مفسده نداشته باشد، بدین‌ترتیب اگر امر و نهی موجب شود به شخص امر و نهی‌کننده و یا به مسلمان دیگر مفسده‌یی از قبیل ضرر جانی و یا آبرویی و یا مالی برسد، در این‌جا امر و نهی واجب نیست. البته مکلف موظف است ملاحظه‌ی اهمیت را بکند یعنی باید در تمام معروف و منکرها بین مفسده‌ی امر و نهی و مفسده‌ی ترک امر و نهی مقایسه کند و سپس به آنچه مهمتر است عمل نماید.
    توجه:
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif کسی که می‌ترسد در صورت اقدام به امر به معروف و نهی از منکر در مورد کسی که دارای نفوذ و موقعیت اجتماعی خاصی است از ناحیه‌ی او ضرر قابل توجهی ببیند، واجب نیست او را امر و نهی کند به شرطی که منشأ ترسش، عقلایی باشد، ولی سزاوار نیست کسی به صرف ملاحظه‌ی مقام کسی که واجب را ترک کرده و یا مرتکب فعل حرام شده و یا به صرف احتمال وارد شدن ضرر کمی از طرف او، تذکر و موعظه به برادر مؤمن خود را ترک کند به هر حال رعایت اهم و مهم لازم است.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif چند نکته در ارتباط با شرایط امر به معروف و نهی از منکر
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif امر به معروف و نهی از منکر در صورتی واجب است که واجد شرایط چهارگانه باشد، بنابراین اگر امر و نهی یکی از آن شرایط را نداشته باشد، مثلاً مفسده داشته باشد در این صورت، امر و نهی واجب نیست، هر چند شرایط دیگر را دارا باشد.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در امر به معروف و نهی از منکر شرط نیست که امر و نهی کننده به آنچه امر می‌کند عمل نماید و از آنچه نهی می‌کند اجتناب ورزد یعنی امر و نهی بر شخص گناهکار هم واجب است و او نمی‌تواند به عذر این که گناه می‌کند خود را از این وظیفه‌ی بزرگ تبرئه سازد. (این که در منابع دینی از افرادی که خود عمل نمی‌کنند و دیگران را به عمل وامی‌دارند و یا خود گناه می‌کنند و دیگران را از گناه باز می‌دارند مذمت و نکوهش بسیار شده برای این است که چرا خود عمل به وظیفه نکرده‌اند نه برای این که چرا امر و نهی کرده‌اند).
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در امر به معروف و نهی از منکر شرط نیست که امر و نهی موجب بی‌آبرویی یا کاسته شدن احترام کسی که واجب را ترک کرده و یا فعل حرام را به‌جا آورده باشد نشود، بنابراین اگر در امر به معروف و نهی از منکر شرایط و آداب آن رعایت شود و از حدود آن نشود و در عین حال مستم بی‌آبرویی یا کاسته شدن احترام کسی که مرتکب خلاف شده شود اشکال ندارد.
     
    * مراحل و مراتب امر معروف و نهی از منکر
    ۱. امر و نهی قلبی.
    ۲. امر و نهی لسانی(زبانی).
    ۳. امر و نهی عملی.
    توجه:
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif  رعایت مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر واجب است یعنی تا به مرحله‌ی پایین‌تر مقصود حاصل می‌شود نباید وارد مرحله‌ی بالاتر شد.

    ۱. امر و نهی قلبی
    الف) مرحله‌ی اول امر به معروف و نهی از منکر، امر ونهی قلبی یا امر و نهی با قلب است. مقصود از امر و نهی قلبی، اظهار رضایت یا کراهت قلبی است یعنی مکلف باید رضایت قلبی خود را نسبت به معروف و تنفر و انزجار درونی خود را نسبت به منکر آشکار سازد و از این راه فردی که معروفی را ترک می‌کند و یا منکری را به جا می‌آورد را به انجام معروف و ترک منکر وارد سازد.
    ب) امر و نهی قلبی(اظهار رضایت و تنفر) درجاتی دارد که تا با پایین‌ترین درجه و سبک‌ترین راه می‌توان امر و نهی کرد و به مقصود دست یافت نباید متوسل به درجه‌ی بالاتر شد. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب انواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: با تبسم و لبخند و روی گشاده برخورد کردن، چشم فرو بستن، خیره شدن، به روی دست زدن، دندان به لب گرفتن، با دست یا سر اشاره کردن، سلام نکردن، رو گرداندن، پشت گرداندن، صحبت را قطع کردن، قهر و ترک معاشرت کردن.

    ۲. امر و نهی لسانی
    الف) مرحله‌ی دوم امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی لسانی(زبانی) یا امر و نهی با زبان است. مقصود از امر و نهی زبانی این است که مکلف باید با گفتن از طرف بخواهد از منکر دست بردارد و معروف را انجام دهد.
    ب) امر و نهی لسانی، درجاتی دارد که تا با پایین‌ترین درجه و آرام‌ترین لحن می‌توان به مقصود رسید نباید اقدام به درجه‌ی بالاتر کرد. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب انواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: ارشاد کردن، تذکر دادن، موعظه کردن، پند و اندرز دادن، مصالح و مفاسد و سود و زیانها را بر شمردن، بحث و مناظره کردن، استدلالی سخن گفتن، با غلظت و درشتی حرف زدن، با تهدید صحبت کردن.

    ۳. امر و نهی عملی
    الف) مرحله سوم امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی با دست(کنایه از اِعمال قدرت و به‌کار بردن جبر و زور) است. مقصود از امر و نهی عملی این است که مکلف باید با اِعمال قدرت و به‌کار بردن جبر و زور، طرف را از انجام منکر و ترک معروف باز دارد.
    ب) امر و نهی درجاتی دارد که تا با پایین‌ترین درجه و آسانترین روش می‌توان نتیجه گرفت نباید به درجه‌ی شدیدتر پرداخت. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب نواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: حایل شدن و جلوی فرد را گرفتن، حربه از دست‌گرفتن، وسایل گناه را از دسترس او خارج ساختن، عقب‌راندن، دست طرف را محکم نگه‌داشتن، حبس‌کردن، سختگیری‌کردن، کتک‌زدن، به درد آوردن، مجروح و زخمی‌کردن، شکستن عضو، از کارانداختن، ناقص‌کردن، کشتن.
    توجه:
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif با توجه به این که در زمان حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامی می‌توان مراتب بعد از مرحله‌ی امر و نهی زبانی را به نیروهای امنیتی داخل (پلیس) و قوه‌ی قضاییه واگذار کرد، به خصوص در مواردی که برای جلوگیری از ارتکاب معصیت چاره‌یی جز اِعمال قدرت از طریق تصرف در اموال کسی که فعل حرام انجام می‌دهد یا تعزیر و حبس او ومانند ان نیست، در چنین زمانی با حاکمیت و اقتدار چنین حکومت اسلامی، واجب است مکلفین در امر به معروف و نهی از منکر به امر و نهی(قلبی و) زبانی اکتفا کنند، و در صورت نیاز به توسل به زور، موضوع را به مسؤولین ذیربط در نیروی انتظامی و قوه قضاییه ارجاع دهند، ولی در زمان و مکانی که حاکمیت و اقتدار با حکومت اسلامی نیست، بر مکلفین واجب است که در صورت وجود شرایط، جمیع مراتب امر به معروف و نهی از منکر را با رعایت ترتیب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif این‌که وظیفه‌ی مردم در امر به معروف و نهی از منکر در نظام جمهوری اسلامی، اکتفا به امر به معروف و نهی از منکر قلبی و زبانی است و مراتب دیگر آن بر عهده‌ی مسؤولین است فتوای فقهی است (نه حکمی از طرف دولت).

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif چند نکته در ارتباط با مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif جوابِ سلامِ مسلمان شرعاً واجب است، ولی اگر بر خودداری از جواب سلام کسی که فعل حرام انجام می‌دهد به قصد نهی از منکر، عرفاً نهی و منع از منکر صدق کند، این کار جایز است.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif اگر مأمورانی که از طرف دولت وظیفه‌ی جلوگیری از فساد را بر عهده دارند در انجام وظیفه‌ی خود کوتاهی کنند دخالت اشخاص دیگر در اموری که از وظایف نیروهای امنیتی و قضایی محسوب می‌شود جایز نیست، ولی مبادرت مردم به معروف و نهی از منکر با رعایت حدود و شرایط آن، اشکال ندارد.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif کسی که با رانندگانی مواجه می‌شود که از نوارهای موسیقی غنا و حرام استفاده می‌کنند وظیفه دارد با تحقق شرایط نهی از منکر، نهی از منکر کند، منتها بر او بیشتر از نهی از منکر زبانی واجب نیست و در صورتی که مؤثر واقع نشود واجب است که از گوش دادن به غنا و موسیقی حرام اجتناب کند و اگر به طور غیر ارادی صدای موسیقی حرام و غنا به گوش او برسد چیزی بر او نیست.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif فردی که در بیمارستان به کار مقدس پرستاری مشغول است و گاهی در بعضی از قسمت‌های محل کار خود ملاحظه می‌کند که تعدادی از بیماران، نوارهای موسیقی مبتذل و حرام گوش می‌دهند و نصیحت نیز در آنها بی‌اثر است، چنانچه بخواهد محتویات باطل نوار را برای جلوگیری از استفاده‌ی حرام از آن پاک کند جایز است ولی بایستی برای این کار از مالک یا حاکم شرع اجازه بگیرد.
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif تعرض به داخل خانه‌های مردم به منظور امر به معروف و نهی از منکر جایز نیست، بنابراین هرگاه صدای بلند موسیقی از بعضی از منازل باعث اذیت و آزار مؤمنین شود نباید متعرض داخل منازل شد. (بلکه باید با رعایت شرایط امر به معروف و نهی از منکر و رعایت مراتب آن، نهی از منکر قلبی و زبانی کرد و در صورت عدم تأثیر به نیروهای انتظامی اطلاع داد).
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif هرگاه یکی از اقوام انسان مبادرت به ارتکاب معصیت کند و نسبت به آن لاابالی باشد، باید از اعمال خلاف شرع وی اظهار تنفر کرد و او را به هر روش برادرانه‌یی که مفید و مؤثر است پند و اندرز داد، ولی قطع رحم جایز نیست. بلی چنانچه احتمال داده شود که ترک معاشرت با او موقتاً موجب خودداری او از ارتکاب معصیت می‌شود به عنوان امر به معروف و نهی از منکر واجب است.
    توجه:
    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif بر هر مکلفی واجب است شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر و موارد وجوب و عدم وجوب آن را یاد بگیرد تا مبادا در امر و نهی خود دچار عمل خلاف و منکر شود.

    * مسایل متفرقه‌ی امر به معروف و نهی از منکر
    ۱. معیار در رابطه با اشخاصی که در گذشته مرتکب اعمال حرامی مانند شرب خمر شده‌اند، وضعیت فعلی آنهاست، اگر از آنچه انجام داده‌اند توبه کرده باشند، معاشرت با آنان، مانند معاشرت با سایر مؤمنین است، ولی کسی که در حال حاضر هم مرتکب حرام می‌شود باید او را از طریق نهی از منکر از آن کار منع کرد، و اگر از انجام فعل حرام اجتناب نمی‌کند مگر با دوری جستن از او، قطع رابطه و ترک معاشرت با وی از باب نهی از منکر واجب می‌شود.
    ۲. پوشیدن طلا یا آویختن آن به گردن بر مردان مطلقاً حرام است، و پوشیدن لباسهایی که از نظر دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلید و ترویج فرهنگ مهاجم غیرمسلمانان در نظر عرف محسوب می‌شود، جایز نیست، همچنین استفاده از زیورآلاتی که استعمال آن تقلید از فرهنگ تهاجمی دشمنان اسلام و مسلمین محسوب شود، جایز نیست و بر دیگران واجب است که در برابر این گونه مظاهر فرهنگی تقلیدی از بیگانگان مبادرت به نهی از منکر زبانی کنند.    
    ۳. فردی که مجبور به صحبت و معاشرت با کسی است که نماز نمی‌خواند و گاهی او را در بعضی از کارها کمک می‌کند، موظف است بر امر او به معروف و نهی از منکر در صورت تحقق شرایط آن مداومت ورزد و جز این وظیفه‌یی دیگر ندارد، و یاری کردن و معاشرت با او اگر سبب تشویق بیشتر او بر ترک نماز نباشد اشکال ندارد.
    ۴. خانمی که همسرش به مسایل دینی اهمیت چندانی نمی‌دهد، مثلاً نماز نمی‌خواند وظیفه دارد زمینه‌ی اصلاح او را به هر وسیله‌ی ممکن  فراهم آورد و باید از هرگونه خشونت که حاکی از بداخلاقی و ناسازگاری او باشد خودداری کند و اطمینان داشته باشد که شرکت در مجالس دینی و رفت و آمد با خانواده‌های متدین تأثیر بسیار زیادی در اصلاح او دارد.
    ۵. مرد مسلمانی که با استناد به قراینی اطلاع پیدا کند که همسرش به طور پنهانی مرتکب اعمال خلاف عفت می‌شود واجب است از سوء ظن و استناد به قراین و شواهد ظنی اجتناب کند و در صورت احراز ارتکاب فعلی که شرعاً حرام است، جلوگیری از آن از طریق تذکر و نصیحت و نهی از منکر واجب است، و اگر نهی ازمنکر مؤثر نباشد در صورت وجود دلایل اثبات‌کننده می‌تواند به مراجع قضایی مراجعه نماید.    
    ۶. دختر می‌تواند پسر جوانی را راهنمایی کرده و با رعایت موازین اسلامی به او در درس و غیر آن کمک کند، ولی باید از فریب و وسوسه‌های شیطانی جداً پرهیز شود و احکام شرع در این رابطه مانند خلوت نکردن با اجنبی مراعات گردد.
    ۷. رفت و آمد و معاشرت علمای اعلام با ظالمین و سلاطین جور در صورتی که برای ایشان ثابت شود که ارتباط با ظالم منجر به منع ظلم او می‌شود و در نهی از منکر مؤثر است و یا مسأله‌ی مهمی مستم اهتمام و پیگیری آن نزد ظالم باشد اشکال ندارد.

    در این مجموعه‌ی آموزشی، علاوه بر موارد موجود در رساله‌ی اجوبة الإستفتائات»، استفتائات جدید نیز اضافه و از جزوه‌های دروس خارج فقه معظم‌له نیز بهره گرفته شده است، تا بر غنای آموزشی مجموعه،‌ بر طبق اسلوب و بیان معظم‌له اضافه شود.
    شایان ذکر است که دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی ‌ای این رساله‌ی آموزشی را تأیید و عمل به آن را مجزی اعلام کرده است.
    پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، دروس این رساله‌ی آموزشی را برای استفاده مقلدان، به مرور منتشر می‌کند
    .


    اشاره: حادثه عاشورا، ماندگارترین حادثه در عالم است. هرچند در طول تاریخ، حوادث ماندگار، وجود دارند ولی هیچ‌کدام به عمق، گستردگی و اثربخشی عاشورا نیستند. عاشورا یک واقعه استثنایی بود.(۱٠/٠۴/۱۳۷۱) یک حادثه‌ی تاریخی صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمی برای امت اسلام بود.»(۵/۱۱/۱۳۸۴) در واقع حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام به برکت جهادش، اسلام را زنده کرد.»(٠۳/٠۳/۱۳۷۴) چنین حادثه‌ای حاوی ویژگی‌ها و خصوصیاتی است که آن را از دیگر حوادث و قیام‌ها در طول تاریخ متمایز کرده و باعث شده که قیام عاشورا اثری بنیادین در سرنوشت اسلام و حفظ آن بگذارد. سرّ ماندگاری حادثه عاشورا هم به این دلیل است که این رویداد بی‌نظیر تاریخ، ترکیب چهار عنصر خدامحوری و اخلاص»، منطق و عقل»، عزت و حماسه» و عاطفه و انگیزش احساس» است.

     

    (1) عنصر خدامحوری و اخلاص

    اخلاص یعنی خالص کردن و ناب کردن نیّت. به دنبال ناب کردن نیت هم خالص کردن و ناب شدن عمل می‌آید.»(/۰۷/۱۳۷۷) در زیارت وداع حضرت سیدالشهداء می‌خوانیم: السَّلامُ عَلَیْكَ یَا خَالِصَةَ اللَّهِ»-سلام بر تو ای خالص شده از سوی خدا-.

    از مهم‌ترین خصوصیات نهضت حسینی اخلاص» است، حرکت حسین‌بن‌علی، حرکتی خالصاً، مخلصاً و بدون هیچ شائبه، برای خدا و دین و اصلاح جامعه مسلمین بود. کار امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام، از کارهایی است که یک سر سوزن ناخالصی در آن نیست. لذا شما می‌ببینید این جنس ناب، تا کنون مانده است و تا ابد هم خواهد ماند.»(26/۱۰/۱۳۷۲)

    حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) خود در خطبه‌اى دیگر با صراحت هدف از نهضت خویش را چنین بیان می‌فرمایند: خداوندا! تو مى دانى که آنچه از ما صورت گرفته و می‌گیرد، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و حکومت و یا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلکه هدف ما آن است که نشانه هاى دین تو را آشکار سازیم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا کنیم تا بندگان مظلومت آسوده باشند و فرایض و سنّت ها و احکامت مورد عمل قرار گیرد.»(اَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنافُساً فِی سُلْطان، وَ لا التماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لکِنْ لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الاِصْلاحَ فِی بِلادِکَ، وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ، وَ یُعْمَلُ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَّتِکَ وَ أَحْکامِکَ»(تحف العقول، ص170)).

     

    اخلاص امام خمینی، شهید حججی و شهید سلیمانی؛ بارقه‌های اخلاص عاشورایی

    در انقلاب اسلامی نیز امام، آن کاری که کرد. به برکت اخلاص بود؛ اگر اخلاص نبود، شخصیت عظیم و جوهر مستحکم امام هم برای این‌که این کارها را پیش ببرد، کافی نبود.»(5/9/۱۳۷۶) وقتی جوان گمنامی به نام محسن حُججی در جبهه دفاع از حرم اهل بیت مظلومانه به شهادت رسید و با شهادت خود، جامعه و جهان را تکان داد، حضرت آیت‌الله ‌ای راز این محبوبیت و تأثیرگذاری را در اخلاص» شهید دانستند و چنین خاطر نشان کردند: ببینید چه غوغایی در کشور راه افتاده به‌خاطر شهادت این جوان. شهید خیلی هستند؛ همه‌ی شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند لکن یک خصوصیّتی در این جوان وجود داشته -خداوند هیچ‌وقت کارش بدون حکمت نیست- اخلاص این جوان و آن نیّت پاک این جوان و به موقع حرکت کردن این جوان و نیاز جامعه به این‌جور شهادتی، این موجب شده که خدای متعال، نام این جوان را بلندمرتبه کرد. کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که این‌جور خدای متعال او را در چشم همه عزیز کرده باشد.»(5/7/۱۳۹۶)

    راز محبوبیت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی نیز در اخلاص اوست. رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها، او را با صفت اخلاص» معرفی کرده‌اند. به عنوان نمونه در دیدار با خانواده سردار فرمودند: می‌بینید مردم چه کار دارند می‌کنند برای حاج قاسم. این ناشی از اخلاص است؛ این اخلاص است. اگر اخلاص نباشد، این جور دلهای مردم متوجّه نمیشود؛ دلها دست خدا است؛ این که دلها این جور همه متوجّه میشوند، نشان‌دهنده‌ی این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت.»(13/۱۰/۱۳۹۸) حتی ایشان در نمازی که بر پیکر مطهر سردار سلیمانی اقامه فرمودند، عبارت ویژه‌ای در نماز به کار بردند و به اخلاص سردار اشاره کردند: اللهُم اِنَّکَ تَوَفَّیتَهُم مُتَلَطِّخِینَ بِدِمائِهِم فِی سَبیلِ رِضاکَ، مُستَشهَدینَ بَینَ اَیدیهِم، مُخلِصینَ فِی ذلکَ لِوَجهِکَ الکَریمِ» (خداوندا! تو آنان را در حالی قبض روح کردی که در راه خشنودی‌ات، به خون غلتیده بودند و در برابر یکدیگر به شهادت رسیدند. آنان انسان‌هایی بودند که در مسیر شهادت، خود را برای ذات بزرگوارت خالص گردانیده بودند.)

     

    عوامل و آثار و راهکارهای اخلاص(مومات وملحقات اخلاص)

    اخلاص فضیلتی است که مرتبط با چند فضیلت دیگر است، این فضائل اخلاقی هم می‌تواند به عنوان راهکار کسب اخلاص باشد و هم به عنوان نتیجه و اثر اخلاص، که عبارتند از:

    اول. اعتماد به خدا

    اساساً اخلاص ناشی است از روحیه‌ی اعتماد به خدا؛ می‌دانیم که پیش خدای متعال ضایع نمی‌شود.»(22/۰۷/۱۳۹۰) وقتی کار برای خدا باشد، هر قدر عقلِ انسان بیشتر و تیزتر باشد، فداکاری او بیشتر خواهد شد؛ چون می‌داند که این همه عمر گذراندن، در دنیا تلاش کردن، عرق ریختن، فکر کردن، دویدن، پول به‌دست آوردن و کیف و عیش کردن، از بین می‌رود. هر چه کام بیشتر باشد، ناکامی بیشتر می‌شود.»(29/۰۶/۱۳۷۳)

    به عنوان نمونه در حادثه‌ی عاشورا، ظواهر حکم می‌کرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد.»(2/9/۱۳۷۷) همه در نصحیت‌های خودشان به امام حسین (علیه‌السّلام) همین را می‌گفتند؛ ولی اعتماد به خدا حکم می‌کرد که علی‌رغم این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد.»(همان) همین اعتماد به خدا باعث می‌شود انسان، کار را تنها برای رضای خدا انجام دهد.

    دوم. بصیرت

    مهم‌ترین ویژگی افراد در جبهه حق بویژه جوان مؤمن انقلابی در دوران کنونی بصیرت» است و این ویژگی ارتباط محکمی با اخلاص» دارد. ارتباط این دو فضیلت اخلاقی به این‌گونه است که این اخلاص و بصیرت روی هم اثر می‌گذارند. هرچه بصیرت شما بیشتر باشد، شما را به اخلاص عمل نزدیک‌تر می‌کند. هرچه مخلصانه‌تر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر می‌کند.»(4/9/۱۳۸۹)

    سوم. ایثار و گذشت

    صفت مهم دیگری که با صفت اخلاص ارتباط دارد و به عنوان راهکاری برای کسب صفت اخلاص به‌شمار می‌رود، ایثار و گذشت است. اخلاص، نوعی گذشت است. هرچه انسان بتواند از انگیزه‌های شخصی عبور کند و به انگیزه‌های والا برسد، به اخلاص نزدیک‌تر است. اخلاص، یعنی خالص کردن و ناب کردن نیّت. به دنبال ناب کردن نیّت هم خالص کردن و ناب شدن عمل می‌آید. چگونه می‌شود به این رسید؟ خب؛ یک مقدار با گذشت. مثل همه‌ی کارهای دیگری که مجاهدت انسان در آن شرط است و مجاهدت لازم دارد، این هم از همان قبیل است. باید انسان یک مقدار گذشت کند. گاهی شما می‌بینید در یک فضا انسان احساس می‌کند که اگر من این کلمه را بگویم، ممکن است برای من وجهه ایجاد کند، در حالی که معتقد به آن کلمه نیست. خوب؛ آدمی که اهل اخلاص نباشد، آن کلمه را خواهد گفت. آدمی که اهل اخلاص است، یعنی می‌خواهد کارهایش خالص برای اهداف والا - یعنی در نهایت برای ذات مقدّس پروردگار - باشد، این را نخواهد گفت. یعنی در واقع، یک نوع گذشت.»(/7/۱۳۷۷)

    چهارم. دوست نداشتن ستایش دیگران

    اصلی‌ترین راه رسیدن به اخلاص و تقویت آن، دوری از خوش‌آمدهای دیگران است. پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در روایتی می‌فرمایند: إنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقةً» هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. و ما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الإخْلاصِ» بنده به حقیقت اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمی‌رسد حتّی لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ علی شَی‌ءٍ مِن عَمَلٍ للّه»(روضة الواعظین، ج۲، ص۴۱۴). مگر این‌که دوست نداشته باشد که مردم او را برای هیچ یک از کارهایی که برای خدا انجام می‌دهد، ستایش کنند.»(4/۱۲/۱۳۷۱)

    پنجم. قبول کارهایی با رنج زیاد و بازده مادی کم»

    از بهترین راهکارهای کسب اخلاص این است که انسان کارهایی را انتخاب کند که در آن کار، رنج زیاد و بازده مادی کم وجود دارد. این شیوه، ویژگی اخلاص را بیشتر در انسان تقویت می‌کند. در این کاری که با این خصوصیّات عرض کردیم -رنج زیاد و بازده مادّی کم- امکان اخلاص هست. این در خیلی از جاها پیدا نمی‌شود. خیلی از کارها را انسان خیال می‌کند برای خدا انجام داده، بعد یک خرده که خودش با انصاف دقّت می‌کند، می‌بیند داخلش قاطی دارد[وَ اَستَغفِرُکَ مِمّا اَرَدتُ بِه‌ وَجهَکَ فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک» (خدایا من استغفار می‌کنم از آن عملی که خواستم برای تو آن را انجام بدهم امّا در بین آن. یک انگیزه و نیّت غیرخدایی وارد شد.)]. آنجایی که انسان امکان دارد اخلاص بورزد غنیمت است.»(13/2/۱۳۹۵)

    ششم. انجام دادن همه کارها به قصد قربت

    همه‌ی کارها را می‌شود برای خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همه‌ی کارهای معمولىِ روزمره‌ی زندگی را هم با نیت تقرب به خدا انجام می‌دهند و می‌توانند. بعضی هم هستند که حتّی قُربی‌ترین و عبادی‌ترین کارها - مثل نماز - را نمی‌توانند برای خدا انجام دهند.» (29/7/۱۳۸۴)

    هفتم. با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن

    این کار به انسان روح اخلاص می‌دهد. دعا روح اخلاص را در انسان می‌دمد.»(همان) راه عمل کردن به این راهکارها نیز این است که انسان مراقب رفتار خود باشد.

     

    پیامدها و برکات اخلاص

    الف. پیش رفتن کارها

    ما اگر اخلاص داشته باشیم، کارهامان پیش می‌رود.(/۱۲/۱۳۹۰) اگر کار برای خدا انجام گیرد و نیت برای خدا خالص باشد، اشکالاتی که معمولاً در کارها مشاهده می‌شود، پیش نخواهد آمد.»(4/۱۲/۱۳۷۱) با نگاهی به تاریخ، یک سؤال مهم برای همه انسان‌ها پیش می‌آید: چرا از دوران حضرت آدم، هابیل، نوح و ابراهیم گرفته تا دوران پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، امام حسین (علیه‌السّلام) و دیگر ائمه و تاکنون، با اینکه در ظاهر همه محنت‌ها، مصیبت‌ها و سختی‌ها علیه جبهه‌ی الهی بوده، اما نه تنها اهداف پیامبران، ائمه و شهدا از بین نرفته است، بلکه ماندگارتر و قوی‌تر شده است؟ بر اساس محاسبات باید در طول تاریخ نامی از پیام پیغمبران نمانده باشد؛ باید فکر آن‌ها، ایده‌ی آن‌ها، راه آن‌ها در زیر تندباد حوادث تلخ بکلی نابود شده باشد، در هم پیچیده شده باشد، از بین رفته باشد.»(6/4/۱۳۹۰) اما چرا به عکس شده است؟ راز آن مشخص است؛ اخلاص، صبر، بصیرت، گذشت و اعتماد به خدا.

    ب. محبوبیت و جذب دل‌ها

    چیزی که می‌تواند دل مردم را به طرف ما جلب کند - اگر جلب دل مردم لازم باشد؛ که البته لازم هم هست - اخلاص للَّه است. این، راز قضیه است.» زیرا فرمود: مَن اَصلَح ما بَینَه وَ بَینَ اللَّه، اَصلَحَ اللَّهُ ما بَینَه وَ بَینَ النّاس»(نهج‌البلاغه، حکمت۸۹) یعنی من و شما، اگر میانه‌ی خودمان را با خدا درست کنیم، خدا میانه‌ی ما را با مردم، درست خواهد کرد. راه دیگری وجود ندارد.»(20/3/۱۳۷۱)

    ممکن است کسی سؤال کند چه ارتباطی بین رفتارهای مخلصانه و محبوبیت وجود دارد؟ پاسخ این است که طبق محاسبات مادی و ظاهری، گاهی این‌ها، هیچ ارتباطی با هم ندارد. اما، ماورای این محاسبات بسیار حقیر و کوته‌بینانه‌ی مادی، محاسباتی حقیقی در عالم وجود، وجود دارد که آن، محاسبات حکمت‌آمیز الهی است.»(20/۰۳/۱۳۷۱)

    ج. شکرگذاری خدا و ماندگاری نام نیک در تاریخ

    معمولا انسان‌ها به دنبال ماندگاری نام نیک در تاریخ هستند. اما انسان‌های مخلص، تنها به دنبال ماندگاری نام اسلام در تاریخ هستند. خداوند نیز به به خاطر اخلاص و تکلیف‌گرایی آن‌ها، نام آن‌ها را در تاریخ ماندگار می‌کند. این، نوعی شکر الهی و شکر پروردگار عالم است از بندگان خودش؛ انّ اللَّه شاکر علیم»(بقره/۱۵۸) با اینکه ما هیچ طلبی نداریم، خدا هم شکرگزاری می‌کند. خدای متعال از بندگانی که با اخلاص کار کردند و همه‌ی سرمایه‌ی خودشان را آوردند وسط، شکرگزاری می‌کند. یکی از بخش‌های شکرگزاری هم همین است که این نام نیک در سال‌های متمادی برای این‌ها باقی می‌ماند.»(8/6/۱۳۸۹)

    د. پاداش بی‌نهایت

    در آیه دیگری از قرآن کریم می‌خوانیم: و ما تُجزَون اِلاّ ما کُنتم تَعمَلون، الاّ عِبادَاللَّهِ المخلصین»(صافات/39- 40) یعنی همه‌ی مردم، پاداش متناسب با عمل کاری را که انجام داده‌اند می‌گیرند، مگر بندگان مخلص خدا. اینها عمل‌شان و پاداش‌شان متناسب نیست. عمل‌شان هرچه که باشد، پاداش آن‌ها بی‌نهایت است؛ زیرا این وجود متعلق به خدا، برای خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهی است. او، همه‌ی وجودش برای خدا خالص شده است.» (4/۱۲/۱۳۷۱) در روایتی نیز گفته‌اند: خدای متعال می‌فرماید: اگر به بنده‌ی مخلص یا مخلص، همه‌ی دنیا را هم بدهم، حق او ادا نشده است. بنابراین، جزای او متناسب با عملی که انجام می‌دهد، نیست. یک نماز او برابر هزاران نمازی است که بندگان خوب خدا بخوانند.» (همان)

     

    اخلاص؛ کلید پیروزی در جنگ احزاب امروز

    در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبهه‌ی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه‌سازی بکنیم، می‌شود جنگ احزاب.»(12/4/۱۳۹۵) یعنی ما با یک جبهه‌ی دشمن که جبهه‌ی استکبار و دنباله‌ها و حواشی‌اش است، درگیریم. محورش آمریکا و صهیونیسم است، دنباله‌ها و آویزه‌ها و حاشیه‌هایش هم بعضی از این قدرت‌ها و نیمه‌قدرت‌های موجودی هستند که مشاهده می‌کنید.»(۱۳۹۵/2/۱۳۹۵) در این جنگ احزاب جدید هم مانند جنگ احزاب صدر اسلام، اوّلین آماج آن‌ها. اصل نظام اسلامی است.»(12/4/۱۳۹۵)

    اما در این مبارزه‌ی عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب می‌دانم.»(13/۱۲/۱۳۷۰) و بدانیم اگر اخلاص بود همه‌ی مشکلات حل خواهد شد، همه‌ی راه‌ها گشاده خواهد شد؛ این اگر شد، رحمت الهی و کمک الهی شامل حال خواهد شد.»(24/3/۱۳۹۱) زیرا انسان‌ها ضعیفند؛ اما وقتی یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودی، خودش را به اقیانوس بی‌پایانی وصل می‌کند، دیگر هیچ عاملی وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید.»(21/3/۱۳۶۸)

     

    (2) عنصر منطق و عقل

    یکی از زوایایی که کمتر عاشورا از آن زاویه نگریسته شده است زاویه و منظر عقلانی است و اینکه این قیام مبتنی بر منطق، تأملات و محاسبات عقلانی استوار بوده است. عقلانیت یعنی کار سنجیده، به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات؛ عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظه‌کاری فرق دارد. محافظه‌کار، طرف‌دار وضع موجود است؛ از هر تحولی بیمناک است؛ هرگونه تغییر و تحولی را برنمی‌تابد و از تحول و دگرگونی می‌ترسد؛ اما عقلانیت این‌طور نیست؛ محاسبه‌ی عقلانی گاهی اوقات خودش منشأ تحولات عظیمی می‌شود.»(٠۸/٠۶/۱۳۸۴)

    اساسا در حرکت انسان ۲۵۰ ساله عنصر عقلانیت، رکن اساسی محاسبات و تصمیمات ائمه اطهار علیهم السلام است و بر حسب این حرکت عقلایی، حرکت انسان ۲۵۰ ساله چهار مقطع قابل مطالعه و مداقه است. در مقطع دوم، که مقطع امامت دو سید جوانان بهشت، حضرات امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام است و پیامبر صلی الله علیه و آله درباره‌شان فرمودند: الحَسَنُ و الحُسَینُ إمامانِ قاما أو قَعَدا»(مناقب آل أبى طالب، ج2 ، ص138)- حسن و حسین دو امامند ؛ چه قیام كنند، و چه قیام نكنند-. یعنی هر دو، هم قیام» دارند و هم قعود»، تنها با تفاوت در تقدم و تأخر، به این معنا که امام حسن علیه السلام ابتدا شش ماه قیام داشتند و بعد ده سال قعود، و امام حسین علیه السلام، ده سال قعود داشتند و بعد شش ماه قیام.

    حرکت امام حسین (علیه‌السلام) درحالی بود که: جامعه‌ی اسلامی، جامعه‌ی امامت است. اما بنی‌امیّه، امامت را در اسلام به سلطنت و پادشاهی تبدیل کردند.»(۲٠/٠۳/۱۳۷۵) از این رو حرکت حسینی مبتنی بر منطقِ قیام علیه حاکمیتی که بزرگ‌ترین انحراف را به جامعه‌ی اسلامی تحمیل کرده شکل می‌گیرد، عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات آن بزرگوار متجلی است؛ قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. جمله، جمله‌ی این بیانات نورانی، بیان‌کننده‌ی یک منطق مستحکم است.»(٠۵/۱۱/۱۳۸۴)

    ازجمله آنکه: [حضرت] خطاب به لشکر دشمن، این‌گونه فرمود: أَیُّهَا النّاسُ؛ إِنَّ رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) قالَ: مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ»؛-یعنی اگر کسی ببیند حاکمی در جامعه، بر سرِ کار است که ظلم می‌کند، حرام خدا را حلال می‌شمارد، حلال خدا را حرام می‌شمارد، حکم الهی را کنار می‌زند -عمل نمی‌کند- و دیگران را به عمل وادار نمی‌کند؛ یعنی در میان مردم، با گناه، با دشمنی و با ظلم عمل می‌کند -حاکمِ فاسدِ ظالمِ جائر، که مصداق کامل‌اش یزید بود- و لم یغیّر بقول و لافعل»، و با زبان و عمل، علیه او اقدام نکند، کان حقّاً علی الله ان یدخله مدخله»، خدای متعال در قیامت، این ساکتِ بی‌تفاوتِ بی‌عمل را هم به همان سرنوشتی دچار می‌کند که آن ظالم را دچار کرده است؛ یعنی با او در یک صف و در یک جناح قرار می‌گیرد. این را پیغمبر فرموده است.»(۱۹/٠۳/۱۳۷۴)

    عقلانیت و حکمت امام حسین علیه السلام در واقعۀ عاشورا امتیازات این حماسه بزرگ است که قدرت تأثیرگذارى آن در افکار عمومى مسلمانان، بلکه آزادمردان جهان در طول تاریخ را به همراه داشته است، به نحوی که به جرأت مى‌توان گفت این بُعد از قیام عاشورا در طول تاریخ بى‌نظیر است. نمى‌توان عقلانیت قیام و نهضتى را در عالم پیدا کرد که تا این اندازه حکمت‌ساز و سبب حرکت و جوشش مبارزان در برابر ظالمان و ستمگران، آن هم از زمان وقوع حادثه تا عصر حاضر باشد.

    به تعبیر دیگر تجلی عقلانیت در حماسۀ حسینی،آن را به یک نهضت فرا زمانى و فرامکانى تبدیل کرده است؛ لذا کمتر نهضتى را همانند نهضت حسینى مى‌توان یافت که از همان روز شکست، فاتح و پیروز باشد؛ و از همان روز مغلوب شدن، غالب گردد. لذا باید عقلانیت واقعه عاشورا حفظ شود و پایگاه علمی و فرهنگی عاشورا احیاء شود.

    از زاویه‌ای دیگر، قیام عاشورا به مثابه یک جریان همیشه زنده، می‌تواند عقل را از سرگرمی در لذت ها و بی‌خردی در ترس‌ها و تقلید از گذشتگان رها کرده و انسان را متوجه ظلم‌ها و فریب‌ها کند. با قیام عاشورا نه تنها می‌توان ظلم سرمایه‌داری و فریب دموکراسی و آزادی را برای مردم تبیین کرد، بلکه ساخت جامعه و تمدن اسلامی را هم با یک انقلاب اسلامی شروع کرد.

    در ابتدای نهضت انقلاب اسلامی، سخنرانی امام خمینی بعد از واقعه حمله ساواک به حوزه علمیه قم و شهادت تعداد زیادی از طلاب، در مورد مصیبت‌های کربلا و توجه دادن مردم به پیمودن راه امام حسین علیه السلام در حال حاضر است. انقلاب اسلامی تازه، آغازی بر پایان ظلم تاریخی بر جامعه مسلمین و بلکه بشریت است. تفکر عاشورایی در این مرحله وارد جامعه‌سازی می‌شود تا درآمدی بر تمدن سازی با صدور پیام انقلاب به دیگر مردم منطقه و جهان باشد.

    امام راحل در آن روز تاریخی فرمودند: .ناراحت و نگران نشوید. مضطرب نگردید. ترس و هراس را از خود دور کنید. شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصایب و فجایع صبر و استقامت کردند که آنچه ما امروز می‌بینیم نسبت به آن چیزی نیست. پیشوایان بزرگوار ما، حوادثی چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته‌اند و در راه دین خدا یک چنان مصایبی را تحمل کرده‌اند. شما امروز چه می‌گویید؟ از چه می‌ترسید؟ برای چه مضطربید؟ عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از حضرت امیر – علیه السلام – و امام حسین – علیه السلام – را دارند، در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحت‌آمیز دستگاه حاکمه خود را ببازند . دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیت چنگیزی خود را به خوبی نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم. ما از خدا می‌خواستیم که این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد و خود را رسوا کند.

    بزرگان اسلام ما، در راه حفظ اسلام و احکام قرآن کریم کشته شدند.زندان رفتند. فداکاری‌ها کردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ کنند و به دست ما برسانند. امروز وظیفه ماست که در برابر خطراتی که متوجه اسلام و مسلمین می‌باشد، برای تحمل هر گونه ناملایمات آماده باشیم، تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلوی اغراض و مطامع آنها را بگیریم.» (صحیفه‌ی امام، ج1، ص166) امامین انقلاب با استفاده از آموزه‌های عقلانیت محور حماسه حسینی علیه السلام، گفتنانی را در منظومه معرفتی انقلاب با عنوان عقلانیت انقلابی بنیان نهادند.

     

    (3) عزت و حماسه

    حرکت امام حسین، حرکت عزّت بود؛ یعنی عزّت حق، عزّت دین، عزّت امامت و عزّت آن راهی که پیغمبر ارائه کرده بود. امام حسین علیه‌السّلام مظهر عزّت بود و چون ایستاد، پس مایه‌ی فخر و مباهات هم بود. این عزّت و افتخار حسینی است. یک وقت کسی حرفی را می‌زند، حرف را زده و مقصود را گفته است، اما پای آن حرف نمی‌ایستد و عقب‌نشینی می‌کند؛ این دیگر نمی‌تواند افتخار کند. افتخار متعلّق به آن انسان، ملت و جماعتی است که پای حرفشان بایستند و نگذارند پرچمی را که آن‌ها بلند کرده‌اند، توفان‌ها از بین ببرد و بخواباند. امام حسین علیه‌السّلام این پرچم را محکم نگه داشت.»(٠۹/٠۱/۱۳۸۱)

     

    حماسه در لغت و اصطلاح

    حماسه در عربی از ماده حَمِس، یَحْمِسُ، حَمْسا به معنای دلیری دلاوری و شجاعت و كلمه حُمْس جمع احمس است، و حماسه به معنای شدت است، و قریش را از این جهت (در گذشته) حُمس می‌‌گفته‌‌اند كه در امر دین خود تعصب و شدت داشتند،(مجمع‌ البحرین، ج4، ص632) و یا بدین جهت بوده كه اصولاً مردمی باصلابت و خطرناك بوده‌‌اند.(ترجمه المیزان، ج2، ص۸۴)

    مرحوم شهید مطهری می‌نویسد: كلمه حماسه» به معنی شدت و صلابت است و گاه به معنی شجاعت و حمیت استعمال می‌شود.»(مجموعه آثار، ج17، ص۲۴) در زبان فارسی حماسه» اصطلاحی است که در معنای كاری دور از انتظار و خارق‌العاده كه موجب تحولی بزرگ در جامعه می‌شود به كار می‌رود. بنابراین حماسه با قهرمانی و پهلوانی متفاوت است اگرچه پهلوانی و قهرمانی جزئی از حماسه است ولی از آن بیگانه نیست. حماسه در اصطلاح ادیبان گونه‌ای شعر است كه در آن از دلیری، پیكار‌مندی، و چالاكی در جنگ، نبرد با ستمكاران و پشتیبانی از ستمدیدگان و كارهای ناجوانمردانه سخن به میان می‌آید.(دایرة المعارف تشیع، ج6، ص512)

     

    ویژگی‌های كار حماسی

    بنابراین حماسه یعنی اقدامی همراه با صلابت، غیرت، شجاعت، حمیت، حق‌طلبی، عدالت‌خواهی و مردانگی در مسیرهای آرمانی. حماسه ویژگی‌هایی دارد که برای آگاهی از كار حماسی باید ویژگی‌های آن را شناخت. مهم‌ترین ویژگی‌های كار حماسی عبارت است از:

    1. خارق‌العاد‌گی

    در حماسه، رخدادهایی اتفاق می‌افتد كه هركس از عهده آن بر نمی‌آید. تفاوتش با رویداد‌های عادی در همین است. در حماسه ممكن است جمعیتی اندك با ایمان و ارادهای استوار بر جمعیتی انبوه پیروز شود. نظیر آنچه كه در جنگ بدر» برای مسلمانان صدر اسلام پیش آمد. در جنگ بدر مشركان و مخالفین مكه بسیج عمومی اعلام نمودند. لشگری حدود هزار نفر سرباز، دویست اسب و هفتصد شتر تهیه نموده به سوی مدینه رهسپار شدند تا اسلام را در نطفه خفه سازند و ریشه مسلمانان را از بیخ‌وبن درآورند.در مقابل این لشگر مجهز، مسلمانان 313 نفر سرباز، دو اسب و هفتاد شتر داشتند و با چنین عده قلیلیبه دفاع از اسلام پرداختند.

    در این جنگ علی علیه السلام ، حمزه سیدالشهدا و دیگر مسلمانان حاضر در جنگ از جمله شخص پیامبر صلی الله علیه و آله چنان شجاعانه با دلاوری حماسه‌آفرین بودند كه جنگ‌جویان مكه نام جنگ بدر را مرگ سرخ» نهادند. در این جنگ نابرابر، فقط چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند. ولی هفتاد نفر از مشركان به قتل رسیدند.

    2. هدف‌مندی

    كار حماسی، كاری هدف‌مند و مهم است. مضمون و محتوای هدفش، ممكن است یك ملت یا همه اجتماع یا اهداف دین را دربر بگیرد. هدف حماسه‌آفرینان معمولاً شخصی نیست یا حداقل در حماسه‌های دینی این‌گونه است. چنان‌كه در جنگ احزاب وقتی حضرت علی علیه السلام در عین ناباوری كفار در برابرحریف نامور خود قرار می‌گیرد و او را به خاك ذلت می‌افكند، امام علیه السلام قصد می‌كند بر روی سینه حریف بنشیند و كار را یكسره كند. اما حریف زبون از ناراحتی به امام جسارت نموده، آب دهان به صورت مبارك حضرت می‌اندازد. آن‌حضرت كه در سراسر زندگی خود برای رضای خدا و پیشرفت دین كار كرده بود حاضر نمی‌شود به خاطر این جسارت كار دشمن را سریع تمام كند. بنابراین از روی سینه حریف گستاخ خود، برمی‌خیزد چند قدمی راه می‌رود تا عصبانیتش برطرف گردد سپس برمی‌گردد كار دشمن را یكسره می‌كند و با فریاد الله‌اكبر پیروزی خود را بر دشمن اعلام می‌كند.

    3. جاودانگی

    كار حماسی، ماندگار و پویا و مثال‌زدنی است. نشانه جاودانگی ماجراهای حماسی این است كه در طول تاریخ این ماجراها یا به صورت كتبی مدون می‌شوند یا اینكه به صورت شفاهی در بین نسل‌های یك ملت سینه به سینه با افتخار نقل می‌شوند. چنان‌كه مبارزه و حماسه‌آفرینی امام علی علیه السلام در جنگ احزاب (خندق) با قهرمان عرب -عمرو بن عبدود- در صدر اسلام هنوز با گذشت چندصد سال از زمان وقوع آنها نقل مجالس است.

    در حماسه‌های دینی منشأ جاودانگی حماسه‌ساز، از ایمان به خدا نشأت می‌گیرد. به بیان مرحوم علامه طباطبایی: ایمان به خدا نیرویی است كه هیچ نیرویی معادل آن نبوده در برابر آن تاب مقاومت نمی‌آورد. چون به دست آوردن نیروی ایمان مبنی بر فهم صحیح است و همین فهم صحیح صاحبش را به هر خلق و خوی پسندیده‌ای متعصب می‌سازد و او را شجاع و باشهامت و پرجرئت و دارای استقامت و قار و آرامش قلب و وثوق به خدا بار می‌آورد. (به همین جهت حماسه‌آفرین) به هر تقدیر چه كشته شود یا بكشد برد با اوست. زیرا، در هردو تقدیر پاداشش بهشت (جاودانگی) است و او در خود مصداقی برای مرگ به آن معنایی كه كفار معتقدند و آن را نابودی می‌پندارند نمی‌بیند.(ترجمه المیزان، ج9، صص161- 162)

    4. فرصت‌سازی

    حماسه، همواره برای تکرار پذیر بودن و الگو برداری در آینده، فرصت آفرینی دارد. به طور مثال حماسه عاشورا فرصتی به گسترده همه تاریخ آفریده است که در تمام مکان‌های و زمان‌ها می‌توان از آن الگو برداری نمود و آن حماسه را در تکرار نمود. نمونه بارز این مطلب، قیام‌های پسا عاشورایی از قبیل قیام توابین، قیام مختار، قیام زید، قیام شهید فخ، قیام یحیی بن عبدالله، قیام ادریس بن عبدالله، قیام ابن طباطبا، قیام محمد دیباج، قیام داعی کبیر و همچنین در دوران معاصر قیام 15 خرداد و از همه مهم‌تر انقلاب اسلامی و در استمرار آن حماسه دفاع مقدس و حماسه 9 دی سال 1388 همه و همه گویای فرصت آفرینی حماسه کربلا است.

    5. اقتدار در عمل

    حماسه در لغت به معنی شجاعت است و در مقابل رذیله جبن» قرار دارد كه به معنای آن است كه اثر پذیری نفس آن‌قدر سریع و زیاد باشد كه عقل و رأی و تدبیر را از كار بیندازد و مستم تحیّر و سرانجام فرار از میدان گردد. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ضربت علی علیه السلام در روز جنگ خندق می‌فرماید: ضربت علی در روز خندق بهتر از عبادت جن و انس است و مبارزه علی علیه السلام با عمرو بن عبدود در جنگ خندق بهتراز اعمال امت من تا روز قیامت است». درست است كه ضربت علی علیه السلام یك ضربت بیش نبود. اما ضربتی بود كه مایه استمرار آیین یكتاپرستی در روی زمین گردید.

    6. امید و نشاط‌آفرینی

    حماسه باید امیدآفرین باشد یعنی به گونه‌ای خلق شود كه موجب تقویت نیروهای خودی شود و از سوی دیگر در طرف مقابل (دشمنان) موجب تضعیف روحیه و یأس و ناامیدی شود. تفكر در قصه‌های قرآن ما را به این حقیقت رهنمون می‌سازد كه یكی از اهداف این قصه‌های حماسی ایجاد روحیه امید در دل‌هاست و خداوند سبحان از طریق بیان زندگی انسان‌های كامل به پرورش روحیه امید و تقویت آن در سایر افراد و جوامع بشری می‌پردازد.

    7. توأم بودن احساس و منطق

    حماسه، حضوری است كه همراه با منطق و احساسات است. یعنی اگر حضور و نقش‌آفرینی تنها جنبه احساسی داشته باشد یا تنها جنبه عقلانی داشته باشد، این حضور و نقش‌آفرینی كاری حماسی نخواهد بود. به تعبیری حماسه با شور و شعور همراه است. حماسه‌آفرین ضمن اینكه با عزمی استوار با رجز و مبارزه شجاعانه و دلیرانه، در بین نیروهای خودی امیدآفرینی و نشاط‌آفرینی می‌كند، و در بین دشمن گرد یأس و ناامیدی می‌پاشد نسبت به رفتار و اعمال خود از نظر عقلانی نیز كنترل و بصیرت دارد و هدف خود را از حماسه‌آفرینی فراموش نمی‌كند.

    8. تیزهوشی و تدبیر و فراست

    در آفرینش حماسه باید با تدبیر و باهوش بود. مقام معظم رهبری تیزهوشی و تدبیر در خلق حماسه مقابل دشمن را چنین تبیین می‌كنند: ملت و مسئولان كشور باید هوشیار باشند؛ محاسبه‌ این دشمنی‌ها را بكنند؛ در مقابله‌ با این دشمنی‌ها، با تدبیر و با شجاعت عمل كنند. هم تدبیر لازم است، هم شجاعت لازم است. اگر شجاعت وجود نداشته باشد، در مقابل ابهت و هیبت و چهره‌ عبوس دولت‌های مستكبر، كسی دل خود را ببازد، قطعاً شكست‌خورده است. دولت‌های مستكبر یكی از كارهایشان همین تشر زدن است؛ چهره‌ عبوس گرفتن است؛ حق را ناحق كردن است. در مقابل اینها تدبیر لازم است. تدبیر یعنی آگاهی از آنچه كه در برنامه دشمن است، و تصمیم درست و بجا در مقابله‌ با آن. دشمن به شكل‌های مختلفی ظاهر می‌شود. شما امروز ملاحظه كنید؛ در مقابل ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، صهیونیست‌ها هستند، دولت امریكا قرار دارد؛ گاهی لباس گرگ می‌پوشند، گاهی لباس روباه می‌پوشند؛ گاهی چهره‌ خشن و خصمانه‌ خودشان را نشان می‌دهند، گاهی چهره‌ فریب‌گرانه نشان می‌دهند؛ باید متوجه بود.»(01/01/1389)

    9. ولایت‌مداری

    در جنگ بدر زمانی كه مسلمانان با انبوه دشمن مواجه شدند. رسول خدا شورایی تشكیل داد تا نظر یاران خویش را درباره جنگ جویا شود. در این هنگام مقداد برخاست، به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: ما هرگز مانند بنی‌اسراییل نیستیم كه به موسی علیه السلام گفتند: تو برو با خدایت جنگ كن و ما در این جا نشسته‌ایم، بلكه می‌گوییم تو و خدایت بروید ما به دنبال تو هستیم.

    10. پایداری

    مشركان مكه زمانی كه نتوانستند با ت‌های مختلف مسلمانان را از راهی كه انتخاب كرده‌اند بازدارند، پیمانی امضا كردند كه مسلمانان را از نظر اقتصادی و اجتماعی در تنگنا قراردهند. از جمله اینكه: خرید و فروش اجناس، ازدواج را با مسلمانان ممنوع اعلام كردند. همچنین قرار شد در تمام پیش‌آمدها، با تعصب خاص خود از مخالفان پیامبر صلی الله علیه و آله حمایت كنند. این تحریم‌ها به مدت سه سال ادامه داشت ولی شدت عمل قریش در اجرای مواد پیمان از مقاومت و فداكاری مسلمانان ذره‌ای نكاست و جریان شعب ابی‌طالب الگویی برای حماسه پایداری شد.

     

    (4) عنصر عاطفه

    بیان ماجرای عاشورا، فقط بیان یک خاطره نیست. بلکه بیان حادثه‌ای است که دارای ابعاد بی‌شمار است که یادآوری آن، می‌تواند به برکات فراوان و بی‌شماری منتهی شود. لذا شما ملاحظه می‌کنید که در زمان ائمّه علیهم‌السّلام، قضیه گریستن و گریاندن برای امام حسین علیه‌السّلام، برای خود جایی دارد. مبادا کسی خیال کند که در زمینه فکر و منطق و استدلال، دیگر چه جایی برای گریه کردن و این بحث‌ها قدیمی است! نه! این خیالِ باطل است. عاطفه به‌جای خود و منطق و استدلال هم به‌جای خود، هر یک سهمی در بنای شخصیّت انسان دارد. خیلی از مسائل است که باید آن‌ها را با عاطفه و محبّت حل کرد و در آن‌ها جای منطق و استدلال نیست. شما اگر در نهضت‌های انبیا ملاحظه کنید، خواهید دید وقتی که پیغمبران مبعوث می‌شدند، در وهله اوّل که عدّه‌ای دور آن‌ها را می‌گرفتند، عامل اصلی، منطق و استدلال نبود. دلیل و استدلال، زمانی کاربُرد دارد که نهضت پیش‌رفته است. در وهله اوّل، حرکت، حرکتی احساسی و عاطفی است. البته در خلال هر احساسی که صادق باشد، یک برهان فلسفی خوابیده است. اما بحث سرِ این است که نبی وقتی می‌خواهد دعوت خود را شروع کند، استدلال فلسفی مطرح نمی‌سازد؛ بلکه احساس و عاطفه صادق را مطرح می‌کند. البته آن احساس صادق، احساس بی‌منطق و غلط نیست؛احساسی است که در درون خود، استدلالی هم دارد. اوّل توجّه را به ظلمی که در جامعه جاری است؛ اختلاف طبقاتی‌ای که وجود دارد و فشاری که انداد اللَّه» از جنس بشر و شیاطین انس بر مردم وارد می‌کنند، معطوف می‌سازد. این، همان عواطف و احساسات است. البته بعد که حرکت وارد جریانِ معقول و عادّی خود شد، نوبت استدلال منطقی هم می‌رسد. یعنی کسانی که دارای تحمّل عقلی و پیشرفت فکری هستند، به استدلالات عالی می‌رسند. ولی بعضی افراد هم، در همان درجات ابتدایی می‌مانند. در عین حال، معلوم هم نیست آنهایی که از لحاظ استدلال سطح بالاتری دارند، از لحاظ درجات معنوی هم، حتماً سطح بالاتری داشته باشند. نه؛ گاهی کسانی که سطح استدلالىِ پایین‌تری دارند، اما جوشش عواطفشان بالاست، ارتباط و علقه‌شان با مبدأ غیبی بیشتر و محبتشان نسبت به پیغمبر، جوشان‌تر است و به درجات عالی‌تری می‌رسند. قضیه این‌گونه است.

    در حرکت‌های معنوی، عاطفه سهم و جای خود را دارد. نه عاطفه جای استدلال را می‌گیرد و نه استدلال می‌تواند به جای عواطف بنشیند. حادثه عاشورا، در ذات و طبیعت خود، یک دریاىِ خروشانِ عواطفِ صادق است. یک انسان والا، پاک، منوّر و بدون ذرّه‌ای شائبه تردید در شخصیت ملکوتىِ والای او، برای هدفی که همه منصفین عالم در صحّتِ آن، که مبتنی بر نجات جامعه از چنگ ظلم و جور و عدوان است، متّفقند، حرکت شگرفش را آغاز می‌کند و می‌گوید: ایها النّاس! انّ رسول اللَّه صلّی اللَّه‌ علیه‌ و آله، قال: من رأی سلطاناً جائراً.» بحث سرِ این است. امام حسین علیه‌السّلام، فلسفه حرکت خود را مقابله با جور قرار می‌دهد: یعمل فی عباداللَّه بالاثم و العدوان.» بحث بر سرِ مقدّس‌ترین هدف‌هاست که همه منصفین عالم آن را قبول دارند. چنان انسانی، در راه چنین هدفی، دشوارترین مبارزه را تحمّل می‌کند.»(17/۰۳/۱۳۷۳)[ایجنا]


    اشاره: حُذَیفة بن یمان»، از اصحاب مشهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، مأمور مخفی، محافظ و محرم اسرار ایشان بوده است که به همراه سلمان و مقداد و أبوذر و عمار از ارکان اصحاب حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نیز شمرده می‌شود و از کسانی است که بر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها نماز گزارده است. آنچه در مورد حذیفه بسیار مهم است این است که او ملقب به صاحب سرّ رسول الله» بود زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله، از باطن بسیاری افراد، به او خبر داده و منافقان را به او شناسانده بودند، به‌ ویژه رسول خدا صلی الله علیه و آله، به هنگام بازگشت از تبوک، نام تک‌تک منافقانی را که قصد ترور آن‌حضرت را داشتند، به او فرمودند از همین‌رو، امیرالمومنین علیه‌السلام درباره وی فرموده‌اند: کانَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِالْمُنَافِقِینَ»(المستدرک حاکم نیشابوری/ج۳/ص۳۸۱).

     

    نیم نگاهی به شخصیت پولادین شهید لاجوردی

    بازشناسی شخصیت و عملکرد شهید لاجوردی، مدخلی است برای آشنایی با بخشی از تاریخ پیدا و پنهان انقلاب که با حیات این شهید رقم خورد است. امام ‌ای در چهلم شهید سید اسدالله لاجوردی فرمودند: از دست دادن ایشان و فقدان ایشان، خیلى براى ما سنگین بود؛ یک عنصر مؤمن، کارآمد، صادق و ریشه‌دارِ در این زمینه‌ى انقلابى و مبارزات؛ امثال ایشان واقعاً عناصر بسیار کم‌یاب و مغتنمى هستند و از دست دادنشان سخت است؛ عنصر مستحکم، پولادین، آن نیّت صادق، با آن سابقه‌ى مبارزات. من از وقتى که به یاد مى‌آورم، ایشان را در حال مبارزه‌ى صادقانه به یاد مى‌آورم. در جمع دوستانِ ما گفته می‌شد این مرد، مرد پولادین است؛ این مرد، آدم خسته‌نشو است. همیشه در راه مستقیم، در صراط مستقیم حرکت کردند و ذرّه‌اى انحراف پیدا نکردند از طریق مستقیم و خطّ صحیح.»(نک: 14/07/1377)

    شهید لاجوردی دانش‌آموخته علوم حوزوی تا کفایه بود و به دلیل هوش و ذکاوت و قدرت استنباط بالا انس زیادی با تفسیر قرآن داشت و در جلسات بحث شهید مطهری نیز شرکت می‌کرد. او در طول دوران مبارزه با رژیم شاه بارها به زندان افتاد و تحت سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گرفت. لاجوردی اولین فردی بود که در زندان به ارتباط سازمان مجاهدین خلق با عوامل رژیم شاهنشاهی پی برد و به افشاگری انحطاط فکری سازمان منافقین در میان مبارزین راستین پرداخت که منجر به آشکار شدن چهره مارکسیستی مستتر در میان ظاهر اسلامی‌شان شد.

     

    شهید لاجوردی، منافق‌شناس و منافق‌ستیز انقلابی

    بعد از انقلاب به دستور شهید بهشتی، دادستانی پرونده اعضای گروهک فرقان را دست گرفت و چند ماه بعد، از طرف امام خمینی به پیشنهاد آیت الله بهشتی دادستان انقلاب تهران در بحبوحه سال‌های 60 تا 63 شد‌. وی با اینکه سهم بسیار زیادی در خنثی‌کردن توطئه‌های گروهک‌های معاند، از قبیل گروهک فرقان و منافقین داشت اما فشارهای بسیار زیادی از سوی باند مهدی هاشمی و از طریق آیت الله منتظری برای برکناریش وجود داشت.

    اسدالله لاجوردی از اولین شخصیت‌هایی بود که بنای برخورد با باند مهدی هاشمی را داشت و این برخورد سبب فعالیت گسترده آیت الله منتظری علیه او شده بود. حتی گواهی شهید محمد منتظری بر عدم برخوردهای غیراسلامی در زندان‌ها نیز آیت الله منتظری را ساکت نکرد و هیأت‌های تحقیق منتظری که برای مچ‌گیری از لاجوردی تشکیل شده بود با حمایت محقق داماد، رئیس وقت سازمان بازرسی کشور، خوئینی‌ها، یوسف صانعی دادستان کل کشور مشغول بودند.

    برخورد مقتدرانه لاجوردی با منافقین محارب و تروریست، سبب شد تا نیتی کسانی که دوستان و یا اقوامشان در این برخوردها زندانی و یا اعدام می‌شدند، برانگیخته شود. بازداشت حسن لاهوتی، پدر دامادهای هاشمی رفسنجانی از جمله این برخوردها بود. همچنین توصیه‌ناپذیری لاجوردی سبب نیتی شدید جناح چپ شده بود تا آنجا که پس از گذشت نزدیک 30 سال از اعدام محمدرضا سعادتی، رهبر منافقین در زندان اوین هنوز عده‌ای نمی‌توانند عصبانیتش را پنهان کنند.

    این شهید بزرگوار در دی ماه 1363 و در جلسه تودیع خود، علت عزل و برکناری را چنین توضیح می‌دهد که بزرگ‌ترین مشکل او، توصیه‌ناپذیریش در برابر کسانی بوده است که بعدها در وصیت‌نامه خود آن‌ها را "منافقین انقلاب" نامیده است و اعتراض به عدم اجرای عدالت از سوی کسانی که تحت تأثیر آن‌ها قرار گرفته‌اند.

    مثلا وی در جریان این اعتراض‌ها، موضوع نوشین نفیسی را مطرح کرد و گفت: نوشین نفیسی جزو یکی از سه نفر مرکزیت جناح انقلابی راه کارگر (سازمان پیکار) بود. وقتی دستور آزادی او را دیدم، از خدا مرگم را خواستم و در پرونده هم نوشتم. نوشتم خدایا تو شاهدی وقتی که این تبعیض را در جمهوری اسلامی دیدم از تو مرگم را خواستم. نوشین نفیسی را آزاد می‌کنید تا پدرش خوشش بیاید؛ اینکه مرکزیت و محور آزاد شود و زیرمجموعه آن اعدام، ظلم است. چرا 5 ردیف زیر او اعدام بشود اما مرکزیت آزاد بشود؟ این ظلم است و اگر قرار است یک وقت خدای نکرده این نظام جمهوری اسلامی لطمه بخورد، از ناحیه این ظلم‌ها است. ظلم برای من قابل تحمل نیست. یا علیرضا تشید را مطرح کردم که در تیرماه حکم اعدامش تأیید شده، اما شما تا حالا نمی‌گذارید اعدام بشود، در زندان 150 نفر را کمونیست کرده و دنبال کارش هستید تا این را هم از مرگ نجات دهید. اینها برای من قابل تحمل نیست.»

    اما مهم‌ترین دلیل برکناری شهید اسدالله لاجوردی از دادستانی انقلاب، پیگیری گسترده و بدون اغماض پرونده هشتم شهریور -شهادت رجایی و باهنر- بود که مستقیماً دفتر اطلاعات نخست وزیر را هدف گرفته بود. شهید لاجوردی هرگز زیر بار استعفا نمی‌رفت و البته امام هم به ایشان فرموده بودند که استعفا ندهد، ولی در هر صورت شهید لاجوردی را سال 1363 از کار برکنار کردند. مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز در کتاب خاطرات سال 63 خود به این امر اشاره می‌کند که امام از برکناری آقای لاجوردی که بدون اطلاع ایشان بوده است، ناراحت گردیدند.

    وی پس از عزل به شغل آزاد روی آورد و چندین‌بار به جبهه‌ها اعزام شد و علی رغم سن زیاد و آثار باقی مانده از شکنجه‌های زندان، کارهای سنگینی مانند ساختن سنگر و خالی کردن جعبه‌ مهمات در خطوط مقدم را نیز به عهده گرفت.

    پس از تغییر مدیریت قوه قضائیه، آیت الله یزدی با سفارش مرحوم سید احمد خمینی، شهید لاجوردی را به همکاری دعوت کرد و ریاست سازمان زندان‌ها را به او سپرد و شهید لاجوردی جایگزین مجید انصاری شد. ریاست سازمان زندان‌ها در دوره او دارای ابعادی نوین از مدیریت اسلامی است که بررسی آن فرصت دیگری می‌طلبد. پایمردی و اصرار لاجوردی بر اجرای قانون سبب می‌شود که توسط برخی جریان‌ها تحمل نشود و بر اساس یک پروژه زیرکانه و بر خلاف نظر ریاست قوه قضاییه، استعفای او از رسانه‌ها اعلام شود.

     


     

    کینه دیرینه جریان نفاق از شهید لاجوردی

    در طول سال‌های پس از انقلاب منافقین بارها کمر به قتل او بستند تا اینکه در اول شهریور ۱۳۷۷ این سردار مبارزه با کفر و نفاق در زمانی که مسئولیتی نداشت و در کمال ساده‌زیستی در بازار تهران کار می‌کرد، ناجوانمردانه به شهادت رسید. در شب اجرای این ترور، گروهک منافقین، طی بیانیه‌ای، به صورت رسمی، مسئولیت ترور را پذیرفت ولی ساعاتی پس از شهادت اسدالله لاجوردی، خبرگزاری جمهوری اسلامی که زیر نظر فریدون وردی‌نژاد اداره می‌شد، حاضر نشد عنوان شهید را برای لاجوردی به کار گیرد. این مسئله حتی در سخنان رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه ظهر روز عاشورای (26 فروردین) سال 79 نیز انعکاس یافت: من این درد درونی خودم را فراموش نمی‌كنم كه در یك‌سال‌ونیم پیش، وقتی كه شهید عالی‌مقام و سیّد عزیز و بزرگوار، شهید لاجوردی به شهادت رسید - كسی كه چهره بسیار درخشانی بود و بسیار كسان از مجاهدات او در دوران مبارزات و در دوران اختناق خبر ندارند كه این مرد چه كرد و كجاها بود و چگونه زندگی كرد؛ چه زندان‌هایی كشید و چه زحمت‌هایی متحمّل شد. بعد از انقلاب نیز بی‌تظاهرترین كارها را كه سخت‌ترین هم بود، بر دوش گرفت و آخر هم شهید شد - یكی از رومه‌های آلمان نوشت ترور لاجوردی، ترور نیست! یعنی آنها عنوان ترور را هم عوض كردند؛ چرا؟ چون به وسیله ناراضیان داخلی انجام گرفته است.».

     

    افشای جریان منافقین انقلاب» در وصیت‌نامه شهید لاجوردی

    با انتشار وصیت نامه شهید لاجوردی که در آن طیفی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را منافقین انقلاب» نامیده و از نفاق آن‌ها پرده برداشته بود و خطیب جمعه آن هفته تهران- آیت‌الله یزدی- مطالعه آن را به همگان توصیه نموده بود، نشریه "عصر ما" ارگان مطبوعاتی سازمان مجاهدین انقلاب، مقاله‌ای تحت عنوان"دشمن‌شناسی وارونه" علیه این وصیت‌نامه منتشر نمود.

    شهید لاجوردی در بخشی از وصیت‌نامه‌اش نوشته است: خدایا تو شاهدی چندین‌بار با عناوین مختلف خطر منافقین انقلاب را به مسئولین گوشزد کرده‌ام. همان‌هایی که التقاط -به گونه منافقین خلق- سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را گرفته. هم رجایی و باهنر را می‌کشند هم به سوگشان می‌نشینند، هم با منافقین خلق، پیوند تشکیلاتی برقرار می‌کنند، هم آنان را دستگیر می‌کنند و هم برای آزادی‌شان و اعطای مقام و مسئولیت بدانان تلاش می‌کنند و از افشای ماهیت کثیف آنان سخت بیمناک می‌شوند، . و هم در حوزه‌های علمیه به فقه و فقاهت روی می‌آورند تا مسیر فقه را عوض کنند. خطر اینان به مراتب زیادتر از خطر منافقین خلق است چرا که علاوه بر همه شیوه‌های منافقانه منافقین، سالوسانه در صف حزب اللهیان قرار گرفته، صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود درآورده‌اند، به گونه‌ای که عملاً عقل و اراده منفصل برخی تصمیم‌گیرندگان قرار گرفتند.»#

     

    منابع

    -         KHAMENEI.IR ، بیانات رهبر انقلاب درباره شهید لاجوردی منتشر شد؛ خبرگزاری تسنیم، علت کینه مجاهدین‌انقلاب از لاجوردی؛ جهان نیوز، کد مطلب: 570227؛ مشرق نیوز، کد خبر 147857؛ رجا نیوز، شناسه خبر : 52266؛ فاش نیوز، وصیت‌نامه شهید اسدالله لاجوردی.[ایجنا]


    اشاره: از سال ۱۳۷۱ شمسی، هفته اول ماه محرم الحرام به نام هفته "احیای امر به معروف و نهی از منكر" به‌منظور یادآوری اصلی‌ترین هدف قیام امام حسین(ع) نامگذاری شده است. از پیام‌های سالار شهیدان در نهضت عاشورا نشر امر به معروف و نهی از منكر بود. خداوند در سوره‌ی لقمان» وقتی كه حكمت را معنا كرد و حكیم را معرّفی نمود و لقمان را به وصف صاحب حكمت ستود، فرمود: چنین انسان حكیمی به فرزندش نصیحت حكیمانه كرد و گفت: وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»(لقمان/۱۷).

    معروف» یعنی چیزی كه عقل و نقل (قرآن و روایات) او را به رسمیّت می‌شناسند؛ بر خلاف منكر» كه پیش عقل و نقل، نكره و ناشناس است و او را به رسمیّت نمی‌شناسند. حضرت لقمان فرمود: امر به معروف، عزم می‌خواهد و مصائب و رخداد‌های تلخ به همراه دارد و باید در آن صبر پیشه كرد. این فریضه، از جایگاه قدرت سخن گفتن لازم دارد، و به این جهت بحث امر به معروف و نهی از منكر در كتاب های فقهی در بخش جهاد مطرح شده است.

     

    موضوع شناسی فریضه امر به معروف و نهی از منکر

    كسی كه ندانسته گناه می‌كند، مورد امر به معروف نیست؛ بلكه باید او را به حكم شرعی آگاه كرد و به او فهماند كه عمل وی حرام است و این كار، وظیفه‌ی عالمان دین، دانش‌پژوهان، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و مانند آن است. امّا كسی كه می‌داند فلان كار گناه است و عالماً، عامداً، مرتكب آن می‌شود، مورد امر به معروف و نهی از منكر است و در این جا باید از موضع قدرت برخورد نمود و جلوی تبهكار را گرفت و چنین كاری نیازمند عزم است. از این رو، به عنوان واجب كفایی مطرح است كه مسؤولیت همگان را به همراه دارد.

    همه‌ی مردم موظّفند كه از جایگاه قدرت، جلوی زشتی‌ها را بگیرند؛ لیكن آن بخش‌های حسّاس اجرای این فرمان الهی مانند ضرب و جرح، به دست هیأت حاكمه است. چرا که فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منكر با حدّ و تعزیر فرق جوهری دارد. در امر به معروف به انجام كار فرمان می‌دهند و در نهی از منكر جلوی كار زشت را می‌گیرند و به عامل آن می‌گویند: این كار خوب را انجام بده یا كار بد را نكن، ولی در حدّ و تعزیر، شخص بزهكار را تنبیه می‌كنند كه چرا فلان كار قبیح را مرتكب شدی؟ از این رو، چنین كاری به عهده‌ی مسؤولان قضای شرعی است؛ بر خلاف امر به معروف و نهی از منكر كه وظیفه‌ی همگان است، نه خصوص قاضی. بنابراین، سؤال از این كه چرا منكر را انجام دادی، مربوط به دستگاه قضاست؛ ولی فرمان انجام یا ترك كار، مربوط به امر به معروف و نهی از منكر است كه عزم عمومی می‌طلبد.

     

    امر به معروف و نهی از منکر؛ نماد حیثیت اجتماعی مسلمانان

    حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ كس نباید در جامعه‌ی اسلامی از خود سلب مسؤولیت كند و بگوید: به من چه! یا دیگری را مسؤول نداند و به او گوید: به تو ربطی ندارد و با مال خودم گناه می‌كنم و بزه و تباهی مربوط به خودم است. آن‌حضرت فرمودند: مسؤولیت عمومی برای آن است كه انسان دارای حیثیّت جمعی است. انسان، هم حیثیّت فردی و هم حیثیّت اجتماعی دارد و چون حیثیّت جمعی دارد، به دیگران وابسته است.

    آنگاه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از باب تشبیه معقول به محسوس، جریان امر به معروف و نهی از منكر را چنین تبیین كردند: افراد جامعه مانند سرنشینان یك كشتی‌اند كه با آب و خطر مرگ و غرق شدن روبه روست. اگر یكی از مسافران این كشتی به همراه خود تیشه‌ای ببرد و بر اثر غفلت با آن تیشه زیر صندلی خود را سوراخ كند و در برابر اعتراض دیگران به وی كه چه می‌كنی، بگوید: زیر صندلی خود را سوراخ می‌كنم و به شما ارتباطی ندارد و افراد ساده‌لوح هم كاری به او نداشته، بگویند: زیر صندلی خود را با تیشه‌ی خود سوراخ می‌كند و كاری با ما ندارد و او را رها كردند، زیر صندلی او شكاف برمی‌دارد و از شكاف آن، آب دریا وارد كشتی می‌شود و تعادل آن را به هم می‌زند؛ آنگاه كشتی به همراه همه‌ی مسافران خود به كام دریا فرو خواهد رفت و همگان می‌میرند.

    امّا اگر به او بگویند: اگر می‌خواهی زیر صندلی خود را سوراخ كنی، برو در جایی زندگی كن كه در آن جا تنها باشی و تنها زندگی كنی. كره‌ی زمین زندگی‌اش جمعی است؛ چون اگر چنین كاری كردی آب دریا به درون كشتی می‌آید و همه را به كام مرگ فرو می‌برد. بنابراین، اگر تیشه را از دست او گرفتند، همگان نجات می‌یابند؛ وگرنه همه می‌میرند. اگر مردم بگویند: به ما ربطی ندارد، همه هلاك می‌شوند؛ امّا اگر بگویند: ما مسؤولیم و با عزم تیشه را از خراب كار بگیرند، در این صورت همگان به ساحل مقصد و مقصود می‌رسند.

    صورتجلسات ستاد امر به معروف و نهی منکر مدارس - مدرسه یار

    امر به معروف و نهی از منکر؛ راهکار تخلُّق بأخلاق الله

    حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای آشنا كردن انسان‌ها با این فضیلت می‌فرماید: مگر نه آن است كه شما مأمورید به اخلاق الهی متخلّق شوید و مگر نه آن است كه به همه‌ی ما گفته اند: تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللّه»(بحار الأنوار، ج61، ص129). یكی از اخلاق‌های الهی همین امر به معروف و نهی از منكر است؛ إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنكَرِ، لَخُلُقان مِن خُلُقِ اللّهِ»(همان، ج100، ص89).

    سپس امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمودند: اگر می‌ترسید با امر به معروف و نهی از منكر، گرفتار مرگ زودرس شوید، این چنین نیست؛ چون امر به معروف و نهی از منكر نه رزق را كم می‌كند، نه عمر انسان را؛ لَا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ»(بحار الأنوار، ج32، ص24). این دو خصلت ممتاز در وصیّت‌نامه‌ی معروف آن‌حضرت (علیه السلام) به حسنین (علیهماالسلام) و سایر مخاطبان آمده است: لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَیُسْتَعْمَلَنَّ عَلَیْكُمْ شِرَارُكُمْ فَیَدْعُو خِیَارُكُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ»(الكافی، ج5، ص56)؛ یعنی اگر شما امر به معروف و نهی از منكر را ترك كنید، دیگران حكومت را به دست می‌گیرند.

    از این جا معلوم می‌شود كه امر به معروف و نهی از منكر، جنبه‌ای دارد كه نمی‌گذارد ت‌بازان وارد صحنه شوند. اگر امر به معروف و نهی از منكر ترك شود، افراد شرور والی مردم می‌گردند؛ آنگاه ولایت فقیه عادل مطرح نخواهد بود، بلكه سرپرستی سفیه و فاسق پذیرفته می‌شود. در این حال، مردانِ برجسته دعا می‌كنند و مستجاب نمی‌شود.

    آن‌حضرت (علیه السلام) در خطبه‌ی قاصعه فرمودند: خداوند تبهكاران گذشته را لعنت نكرد، مگر به سبب ترك امر به معروف و نهی از منكر؛ لَمْ یَلْعَنِ الْقَرْنَ الْمـاضِىَ بَیْنَ اَیْدیكُمْ اِلاّ لِتَرْكِهِمُ الاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ»(نهج البلاغه، خطبه193). آن‌حضرت (علیه السلام) پس از روشن كردن معنای امر به معروف كه از اخلاق الهی است و بیان اینكه باید به آن متخلّق شد و انجام آن بار منفی ندارد، شؤون امر به معروف و اقسام آن را چنین ذكر فرمودند: امر به معروف و نهی از منكر دارای درجاتی است؛ اگر كسی كار زشتی و گناهی را عالماً و عامداً انجام داد، باید قلباً از آن منزجر بود و با زبان از او انتقاد كرد و فرمان به ترك آن عمل داد و در نهایت، جلوی عمل بد را گرفت. اگر كسی هر سه كار را نكرد، یعنی هر سه وظیفه را با هم انجام نداد، دست كم دو كار را انجام دهد: یكی انزجار قلبی و دیگری امر زبانی. اگر این را هم محقّق نكرد، دست كم انزجار قلبی داشته باشد و اگر كسی هیچ یك از این سه كار را نكرد، او جنازه ای است متحرك و عمودی كه در بین زندگان به سر می‌برد؛ فَذَلِكَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ»(بحار الأنوار، ج97، ص82). پس مردم چهار دسته اند: یا مُرده‌اند، یا زنده‌هایی هستند كه در یكی از مراتب سه‌گانه‌ی آمران به معروف و ناهیان از منكر قرار دارند.

     

    امر به معروف و نهی از منکر؛ شعبه‌ای از جهاد

    آنگاه حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: جهاد شعبه‌ها و پایه‌هایی دارد كه یكی از آن‌ها امر به معروف است. جهاد مراتبی دارد كه بعضی برتر از دیگری است و كسی كه قلبش از منكر منزجر است و زبان او به انجام خوبی و ترك بدی فرمان می‌دهد و نیز با دست وعمل از ارتكاب زشتی جلوگیری می‌كند، در بالاترین مرحله‌ی جهاد است؛ چون جهاد در راه خدا شامل امر به معروف و نهی از منكر است و خود امر به معروف هم از اقسام جهاد است و درجاتی دارد كه درجه‌ی برین آن نسبت به درجات نازل آن افضل است و تفوق دارد؛ یعنی مرحله‌ی عالی جهاد نسبت به مرحله‌ی وسط یا نازل جهاد فضیلتی دارد.

    از این جاست كه در كلمات قصار حضرت علی (علیه السلام) چنین آمده است: جهاد در راه خدا نسبت به امر به معروف، مانند آب دهان است در برابر دریا؛ یعنی آن جهاد نرم در برابر این جهاد شدید و سخت، چنین است. هر دو جهادند؛ امّا یكی بالاتر از دیگری است.(نک: شكوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی(تألیف آیت الله جوادی آملی)، ص۱۰۹- ۱۱۵)[ایجنا]


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَوةُ وَ السَّلامُ عَلَى رَسُولِ اللهِ وَ عَلَى آلِهِ آلِ اللهِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ. نثار روح منور و مطهر جمیع شهدا، شهدای دفاع مقدس، شهدای انقلاب، شهداى مدافع حرم و شهداى مدافع اسلام در همه جا، اجماعاً صلوات!

     

    ت شیعه؛ سربازان حقیقى اسلام، مدافعان حقیقى دین و پایه‌گذاران اساسى ایثار و جهاد و فداكارى و معنویت‌

    اولا عذرخواهى مى‌كنم از همه شما سروران عزیز و بزرگوارم، علماى عظیم الشأن، سربازان حقیقى اسلام، مدافعان حقیقى دین و پایه‌گذاران اساسى ایثار و جهاد و فداكارى و معنویت؛ این جلسه - طبیعتا هر جلسه‌اى یك شأنى دارد براى سخنران خودش-. من بیشتر در رودربایستى گیر كردم براى این‌كه بیایم اینجا صحبت بكنم، واقعا خجالت‌كشم براى این‌كه در حضور شما و این جمع بزرگ علما و ائمه مساجد صحبت كنم. در این جلسه، مثل نماز جماعت كه مستحب است كه خلاصه باشد، سخنرانان هم باید خلاصه بگویند و بروند.

     

    شهید حججى و قاتلش؛ هر دو ثمره و عصاره دو نوع مسجد

    خداوند بعضى وقت‌ها براى تبلیغ یك چیزى، براى بزرگ نشان دادن عظمت یك موضوعى، یك حادثه را مى‌آفریند. این شهید حججى براى عظمت بخشیدن به همه عظمت‌هاى دفاع از حرم بود، به این دلیل باید بزرگ بشود كه آن بزرگ‌هاى مغفول مانده را همه متوجه بشوند، خدا مى‌خواهد اینطورى بشود. این تصویر شهید حججى تنها براى شخص حججى نیست، بلكه براى همه كسانى است كه مظلومانه در عالم اسلامى دارند ذبح مى‌شوند.

    این تصویر شهید حججى را ببینید! در واقع این شهید نتیجه مسجد است، عصاره مسجد است. به این دو چهره‌اى كه در این تصویر وجود دارد، توجه كنید! آن‌كه مى‌خواهد ذبح شود و آن‌كه ذباح است. هم ذباح ثمره مسجد است و هم كسى‌كه دارد جانش فدا مى‌شود و ذبح مى‌شود، ثمره مسجد است. هم این خبیثى كه در پشت سر شهید حججى قرار دارد ثمره مسجد است، این شهید هم ثمره مسجد است، این دو مسجد است. عذرخواهى مى‌كنم به‌عنوان یك مأموم در محضر شما ائمه جمعه و جماعات عرض مى‌كنم.

     

    محوریت مسجد؛ در تقابل جبهه حق و جبهه باطل‌

    همه دعواى ما در عالم اسلام با غرب، بر سر یك مسجد است، همه وحدت ما هم در عالم اسلام، بر سر یك مسجد است. همه این جنگ بر سر مسجدالاقصى است. همه این توطئه‌هاى حول عالم اسلامى هم، بر سر این مسجد است. و همه آن‌چیزى كه مى‌توانست و مى‌تواند عالم اسلامى را وحدت بدهد، بر سر یك مسجد است و آن مسجد الحرام است. این نكته را اگر بخواهیم توسعه‌اش بدهیم خیلى بحث گسترده و مهم و اساسى دارد، این عظمت مسجد، نقش مسجد و این‌كه مسجد حیات دینى و ى و اجتماعى عالم اسلامى است.

     

    انواع سه‌گانه مساجد در عالم‌

    ما در عالم اسلامى سه نوع مسجد داریم، و امروز ثمره‌هاى این سه نوع مسجد را مى‌بینیم. این سه بخش مسجدى كه در عالم اسلامى فعالند در كشور ما هم هستند. در همین كشور شیعه‌اى كه نزدیك دویست و هفتاد هزار شهید براى دفاع از آن و تثبیتش داده شده است، این سه نوع مسجد وجود دارد.

     

    نوع اول مساجد

    یك مسجد، مسجدى است كه آگاه‌سازى و تربیت مى‌كند و در دو بُعد از اسلام دفاع مى‌كند، یكى در بُعد فرهنگى و دینى، ایجاد رأى در مردم به‌طور عمومى و مقابله با تهاجم فرهنگى كه امروز خیلى پیچیده‌تر و شدیدتر و وسیع‌تر و ناپیداتر از دیروز شده است.

     

    واژه‌هاى بیداركننده‌اى مثل تهاجم فرهنگى» و شبیخون فرهنگى»؛ به‌مثابه فریاد

    واژه تهاجم فرهنگى» را رهبر معظم انقلاب اسم گذاشتند و اسم بجایى بود. حقیقتا تمام مطالبى كه مقام معظم رهبرى مى فرمایند در موضوعات گوناگون و نامگذارى‌هایى كه مى‌كنند، از حكمت‌هاى عظیمى برخوردار است. نام‌هایى مثل شبیخون فرهنگى» و تهاجم فرهنگى» كلمات بیداركننده‌اى است، مثل یك فریاد است. مانند این است كه شما در جایى حادثه تلخى را مى‌بینید، و مى‌بینید با اشاره و صداى آهسته نمى‌شود افراد را از آن آگاه كرد، لذا داد مى‌زنید، فریاد مى‌كشید. این كلمه شبیخون فرهنگى» آن داد است، این كلمه تهاجم فرهنگى» آن فریاد بلند است كه اگر كسى در خودش یك ذره توجه داشته باشد مى‌تواند به عمقش پى ببرد. این حرف را یك جوان احساسى نمى‌زند، بلكه یك مرجع تقلید و یك ولى فقیه، شخصیتى كه بیش از هفتاد سال در بستر اسلام رشد كرده است و رشد ایجاد كرده است، این حرف را مى‌زند. سال‌ها طول مى‌كشد تا ما به این حس و درك و توجه او برسیم.

       

    نتیجه تصویری برای شهید سلیمانی و رهبر

    پیروزى در جنگ هشت ساله را مدیون مسجد هستیم‌

    بنابراین یك نوع مسجد، وظیفه‌اش این است كه با تهاجم و شبیخون فرهنگى مقابله كند. هم مدافع فرهنگى تربیت كند، و هم مدافع نظامى و امنیتى، براى ایثار و فداكارى در آن‌جایى كه بنا باشد دفاع نظامى و دفاع امنیتى صورت بگیرد. این دو كار، در دولت‌ها نمى‌شود، در ساختارهاى دولتى نمى‌شود، در پارلمان نمى‌شود، در وزارتخانه‌شود، این در مسجد مى‌شود. این حجم و كانون گسترده‌اى كه وجود دارد، باید این دو كار را انجام دهند. یك نوع مسجد كارش این است، و ما تا كنون از این نوع مسجد، نتایج بزرگى گرفته‌ایم، ما پیروزى مان را در جنگ هشت ساله مدیون مسجد هستیم. البته وقتى مى‌گوییم مسجد، فقط منظور پیكره مسجد نیست -كه به‌عنوان خانه خدا مقدس است - بلكه آن امام جماعت و امام مسجدى كه وجود دارد، مدیون او هستیم؛ كه در رأس آن‌ها دیروز امام راحل(ره) بود و امروز، مقام معظم رهبرى در رأس همه این ائمه جماعات و جمعه وجود دارد.

     

    نوع دوم مساجد

    یك مسجد دیگر هم داریم كه وظیفه‌اش -یا نگوییم وظیفه‌اش-، كاركردش این است كه خودآگاه یا ناخودآگاه روح‌ بی تفاوتى،بى‌انگیزگى و به من چه مربوط» را در جامعه مى‌كارد، این نوع مسجد هم در جامعه ما، در كشور ما، در شهر ما، در تهران ما، در این اطراف ما وجود دارد. نگاه مى‌كند به مأمومین، به متمكنین، به آدم‌هایى كه هستند، از چه حرفى خوششان مى‌آید و چه حرفى ناراحتشان مى‌كند، و چه حرفى ممكن است حمایتشان را از مسجد بگیرد. این وجود دارد، هم در شیعه و هم در سنى؛ این‌كه با نوعى‌بى‌انگیزگى وبى‌توجهى، نماز جماعتشان را بخوانند و بروند، رونق را در این مى‌بینند.

     

    نوع سوم مساجد

    یك مسجد هم داریم كه وظیفه‌اش انفجار ماشین اسلام است، آن مسجدى است كه ائمه تكفیرى بر آن سوارند، نتیجه‌اش هم تولد و مولود نامبارك و خبیثه‌اى است كه امروز ما به‌عنوان داعش و جبهة النصرة و سطوح گوناگونى داریم مى‌بینیم؛ این هم یك مسجد است. این‌ها سه نوع مسجداند كه در عالم اسلامى وجود دارند، حضور دارند، و ما این‌ها و نتیجه‌شان را مى‌بینیم.

     

    فتنه مذهبى و بى‌خاصیتى مساجد؛ دو خطر در جهان اسلام‌

    ما الآن مواجه با دو درگیرى و دو خطر هستیم، یك خطر داخلى كه اسمش را گذاشتیم فتنه مذهبى »، و یك خطر خارجى كه در واقع تهاجم گسترده‌ترى علیه عالم اسلامى است و همه تلاشش این است كه یك همسان‌سازى در عالم اسلامى ایجاد كنند. هیچ كارى به حجم مصلین و عدد نمازگزاران ندارند، بلكه با آن‌چیزى كه به نمازگزاران تزریق‌شود كار دارند، حال این مسجد هر كجا مى‌خواهد باشد. به این جنبه كار دارند، وگرنه شما در كشور اُردن هم بروید، مساجد گسترده‌اى مى‌بینید بیشتر از شهر تهران، اما بابى‌خبرى وبى‌خیالى نسبت به كنار خودشان یعنى رژیم صهیونیستى و كشتارى كه وجود دارد. در مصر همین‌طور، دانشگاه الازهر یعنى حوزه علمیه قم، به شكل دیگرى؛ یك مركز اساسى تربیت دینى علماى اهل سنت. علماى اهل سنت عموما تربیت یافتگان دو مدرسه الازهر و مدرسه مدینه هستند و این دو مدرسه اثر گذارند. این الازهر با این تاریخ، با این عظمت، با این علما، با این تربیت با این حجم مساجدى كه تحت پوشش پیكره خودش دارد، با این حال هیچ اثرى در تغییر وضعیت غزه كه در كنار مرز مصر است، ندارد؛ و مردم غزه در محاصره از بیمارى و از گرسنگى مى‌میرند.

     

    ارزشیابى انقلاب در تقابل با دو خطر جهان اسلام‌

    در مقابل این دو خطر، انقلاب اسلامى مهم‌ترین رویدادى بود كه اتفاق افتاد و امام رضوان الله تعالى علیه، با آن برجستگى كه نسبت به همه مراجع و علما داشت، جسارت تشكیل حكومت اسلامى براى ماهیت‌بخشى و هویت‌بخشى به همه اركان دین را بروز و ظهور داد. چه كسى مى‌تواند خدمات امام را محاسبه كند؟ اصلاً قابل مقایسه نیست، نه با هیچ مرجعى و نه با هیچ دوره‌اى. كارى كه امام كرد و آن‌چیزى كه امروز مقام معظم رهبرى با خون دل، با تمام وجود از آن مراقبت مى‌كند، و در هر نطقى استناد به امام مى‌كند به‌عنوان یك مرجعى در پایه گذارى همه موضوعات اساسى، با هیچ چیز قابل مقایسه نیست؛ این یك نكته.

     

    بازشناسى محدوده مأموریت قرارگاهى مساجد

    نكته دوم؛ ما در كشور خودمان امروز مواجه هستیم با رشد الحادگرى و لااُبالى گرى. چه كسى را مى‌خواهیم مسؤول بدانیم؟ آیا فكر مى‌كنیم ما همه مسؤولیتمان را انجام مى‌دهیم؟ مثلاً عرض مى‌كنم، به من مأموریت مى‌دهند وگویند شما مسؤول جلوگیرى از سقوط این پُل هستید! خب، من دور همین پل كه عرضش بیست متر و طولش -فرض كنید- دویست متر است، سربازان را بچینم، رویش بایستم، آیا مى‌توانم این پل را حفظ كنم؟ حفظ این پل یك، محیطى دارد اگر این محیط سقوط كرد، دیگر این پل سقوط كرده است، اگر این ارتفاع مشرف بر این پل سقوط كرد، این پل سقوط كرده است، اگر این محدوده اطراف این پل، به دست دشمن افتاد، دیگر نمى‌توانیم اینجا مقاومت كنیم. نگاه شما به مسجد و به‌عنوان ائمه جماعات، یك وقت نگاه به محیط داخلى مسجد و همان تعداد نمازگزارى است كه خدمت شما نماز مى‌خوانند-كه مثل همان پُل است- این حفظ مسجد نیست؛ حفظ مسجد این است كه مى‌خواهیم جامعه را حفظ كنیم. یك مسجد مثل یك قرارگاه است، كه یك محیط وسیع فرهنگى را تحت مأموریت دارد. اگر شما همین محدوده داخل مسجد را مقیاس قرار مى‌دهید و ارزیابى مى‌كنید، اشتباه است، هیچ فایده ندارد و باختید.

     

    سقوط خط خودى به این است كه نیروى خودى متفرق شود

    من یك وقت رفتم در مقرى از سپاه -اجازه بدهید از خودمان مثال بزنم- پرسیدم فلانى كجاست؟ - فلانى كه مى‌گویم یعنى بچه‌ى جنگ، فرمانده‌ى لشكر، فرمانده‌ى گردان، فرمانده‌ى تیپِ خط شكن، مسؤول اطلاعات عملیات و. -. گفتند: ولش كن! دیگر مسؤولیت ندارد و اصلاً متأسفانه رفته است. من به برادرمان و مسؤول مقر گفتم: شما فرمانده‌اى هستى كه خطش شكسته و سقوط كرده، كسى‌كه نتواند سربازهاى خودش را در خط حفظ كند، خطش سقوط كرده است. سقوط خط من به این نیست كه به دست دشمن بیفتد، سقوط خط من این است كه اصلاً نیروى خودم متفرق بشود. اگر مسجدى نیروى خودش، یعنى محیط دور خودش سقوط كرد، خب این امام جماعت سقوط كرده است، خطش شكسته و دشمن وارد خطش شده است، این نتوانسته است خوب مراقبت كند، دیده‌بانى خوب، ارتباط خوب، جاذبه‌ى خوب و همت خوبى نداشته است.

     

    وم توجه به محیط فرهنگى مسجد بجاى فضاى ساختمانى آن‌

    این‌كه مثلا ما یك برادر روحانى محترم را كه چند شغله است، با خستگى مى‌آوریم و امام جماعت یك مسجد قراردهیم، مسجد محله‌اى كه چند هزار نفر آدم در محیطش هستند، چطور مى‌خواهیم از این آدم پُرمشغله و خسته، یك محیط به این بزرگى را حفظ بكند؟ ! اگر نقشه این محیط را كشیدیم و گفتیم آقاى امام مسجد! این محیط شماست، این محیط فرهنگى شماست، طول و عرضش این‌قدر است، این ده كیلومتر مربع مسجد تو است، نه آن دویست متر مربع حیاط و شبستان مسجد! او هم راه افتاد و رفت بین مردم جذب كرد، این درست است.

     

    جامعه ما؛ خانواده ما

    این‌كه بگوییم این‌بى‌حجاب است، این باحجاب است؛ این، این‌جورى است، آن این‌جورى است؛ این چپ است، این‌راست است؛ این اصلاح طلب است، آن اصولگراست؛ خب چیه چیزى را مى‌خواهیم حفظ كنیم؟ آخر این‌ها مردم ما هستند، بچه‌هاى ما هستند. پدر چه كار مى‌كند؟ شما در خانه خودتان، آیا بچه‌ها مثلاً همه متدینند؟ همه نماز شب خوانند؟ همه مثل هم نماز مى‌خوانند؟ ابداً! این‌ها متفاوتند و هر كسى با كس دیگر فرق دارد، پدر چه كاركند؟ پدر اداره مى‌كند، جذب مى‌كند و نگهدارى مى‌كند و خانواده را حفظ مى‌كند. جامعه ما، خانواده ما است؛ باید دنبال این برویم. نه این‌كه بچه حزب‌اللهى‌ها فقط جمع خودشان، من و آدم‌هاى خودم، من و رفقاى خودم، من و مریدهاى خودم در یكجا جمع بشویم. این‌كه نمى‌شود انقلاب را حفظ كردن، این‌كه نمى‌شود جمهورى اسلامى را حفظ كردن، این‌كه نمى‌شود اثرگذارى بر جامعه!

     

    ما حرف حساب داریم و نباید بترسیم‌

    انتظار و ارزیابى از یك امام جماعت این است كه بتواند سفید و سیاه، باحجاب وبى‌حجاب جذب كند، حفظ كند و هدایت كند. ما یك سرى اصول متقن و منطق قوى‌اى داریم، این اصول و منطق ما ضعیف نیست. مسأله انقلاب، انقلابى گرى، مسأله دین و مذهب مسأله مبارزه با آمریكا همه اصول و منطق دارند. ما حرف حساب خیلى داریم. مگر ما دستمان خالى است كه بترسیم حرف بزنیم؟ چرا بترسیم از این‌كه با بچه‌هاى خودمان حرف بزنیم و با آن‌ها مواجه باشیم. مثلا درباره مبارزه با آمریكا كه یكى از اصول است، كسى به من گفت، چرا این‌قدر جمهورى اسلامى علیه آمریكا حرف مى‌زند؟ چرا این‌قدر آمریكا آمریكا مى‌كنید؟ گفتم: یك سؤال از تو دارم، آمریكا پنجاه سال در ایران، فعّال ما یشاء بود، پنجاه سال هیچ مانعى مقابلش نبود، هر اراده‌اى مى‌خواست بكند، مى‌كرد؛ اما یك اثر از آثار آمریكا را به من بگو! از آثار پنجاه سال حضور آمریكایى‌ها در ایران چیزى پیدا مى‌كنید؟ خوب ما منطق داریم ما حرف حساب خیلى داریم ما در دانشگاه‌هایمان حرف حساب خیلى داریم و براى آن‌ها منطق داریم.

     

    بستگى انقلاب به مساجد

    من عرضم این است، واقعاً انقلاب بستگى به مساجد دارد. -البته حجم مساجد هم مهم است، یعنى وقتى آدم نگاه مى كند، مثلا وقتى با هواپیما برفراز مثلاً شهر دمشق هستید، این همه مناره را مى‌بیند، بعد مى‌آیید بر فراز شهر تهران -مركز انقلاب- -یك طور دیگر مى‌بینید، خب آدم حتماً یك حالى پیدا مى‌كند. فراوانى مسجد یك مسأله اساسى است اما- مسأله اداره مسجد هم، مسأله اساسى است. ما براى اداره یك گردان - كه سیصد نفر است - دوره‌هاى مختلف مى‌گذاریم، دوره عالى، دوره دافوس و دوره چه و چه.؛ براى چه؟ براى این‌كه مدیر لایقى براى این گردان سیصد نفره تربیت كنیم؛ آیا مساجدمان كمتر از یك گردان است؟ این‌كه امام جماعتى نصب مى‌كنیم و بعد رها كنیم و تنها سالى دو سه مرتبه سخنرانى كنیم و بگوییم برویم خداحافظ شما، این كافى نیست. این هم نكته دوم.

     

    بهره‌مندى جمهورى اسلامى از قدرت فائقه‌ى حقیقیِ غیرِ قابلِ خدشه‌ی اساسی‌

    اما نكته سوم و نكته آخر؛ ما بنا نداریم هر اقدامى را تبلیغاتى كنیم و بر آن تأكید كنیم كه یا دوستانمان دچار مشكل بشوند و یا دشمنانمان تحریك بشوند. بعضى وقت‌ها در كشور ما، بعضى از تبلیغات‌هایى كه صورت مى‌گیرد، تبلیغات مؤثرى نیست، و یا تكرار و تأكید فراوان آن هم چندان مؤثر نیست، اما یك بار گفتن آن هم مفید است. جمهورى اسلامى امروز در منطقه -به لطف خداوند- از یك قدرت فائقه‌ى حقیقیِ غیر قابل خدشه‌ی اساسی بهره‌مند است. من فكر نمى‌كنم در طول تاریخ ایران، در بُعد ملیت و در بُعد مذهبى، صاحب چنین قدرتى بوده باشیم كه تنیده شده باشد. این خیلى مهم است؛ البته بودند گردباد قدرت‌هایى مثل نادرشاه كه تا هندوستان رفته است؛ مثل گردباد رفته و مثل گردباد برگشته است. اما قدرتى كه تنیده باشد و اولاً دو مذهب سنى و شیعه را به همدیگر اتصال بدهد، خیلى مهم است؛ بقاى قدرت در این است كه بتوان این تنیدگى را ایجاد كرد، و باید دید چه عاملى باعث مى‌شود كه این تنیدگى در دو مذهب به‌وجود بیاید.

    دوم مسائل قومى و زبانى را حل كند، این‌كه بتواند در اینجا هم یك عمق و یك تنیدگى ایجاد بكند، این باعث ثبات است؛ تثبیت به این است، تثبیت یعنى آن‌چیزى كه، غیر قابل جدا شدن باشد؛ وقتى یك چیزى به یك چیز دیگرى، متعلق شد و آنقدر چسبندگى پیدا كردند كه نشود تفكیك و جدایشان كرد، این تثبیت به‌وجود آمده است. در این دوره انقلاب، در بُعد مذهبى و بُعد ملى این چسبیدگى، تنیدگى و این در هم فرو رفتگى به‌وجود آمده است.

     

    وجود ولیّ فقیه و رهبری حكیمانه و شجاعانه او؛ مهم‌ترین دلیل قدرت و تثبیت جمهوری اسلامی‌

    چند دلیل اساسى دارد كه مهم‌ترین و بارزترین و شاخص‌ترینش، رهبرى بوده است. مقام معظم رهبرى در این دو بُعد و در این عمق اثرگذار بودند. چون كلام، وقتى حقیقت داشته باشد، اثر هم پیدا مى‌كند. یك اثرش در حكمت است؛ حكمت در مسائل خیلى مهم است، در تشخیص موضوع و تشخیص مكانى و زمانى آن. شما ممكن است تشخیص درستى بدهید اما اگر از نظر زمانى به موقع عمل نكنید، نمى‌توانید فرصت را به دست آورید، اما اگر در وقتش وارد شدید، این ارزش دارد. مثلا شما یك وقتى در یك بیابانى براى یك موضوعى فریاد مى‌زنید، این فریاد در آن بیابان شنیده مى‌شود؛ اما یك وقتى، وقتى داد مى‌زنید كه یك عالَمى دارند داد مى‌زنند، دیگر این داد زدن شما، در یك عالَمى از داد، گم مى‌شود و دیده نمى‌شود.

    ما وقتى رفتیم به مقابله با تكفیر، كه دوستان ما، ما را نصیحت مى‌كردند كه وارد این ماجرا نشوید و انقلاب را محترم حفظ كنید. این دوستان هم در داخل كشور و در سطوح عالى بودند و هم در خارج از كشور كه دوستداران انقلاب اسلامى بودند. مى‌گفتند محترم بمانید! محترم باشید! مسلمان‌ها شما را دوست دارند، انقلاب را دوست دارند، وارد این موضوعات نشوید، وارد سوریه و عراق نشوید، خودتان را وارد این مناقشات نكنید، این یك فكر بود و خیلى‌ها هم پیرامون آن استدلال مى‌كردند؛ استدلالشان هم ظاهرا استدلال‌هاى ضعیفى نبود، این‌كه ما مصالح را باید تشخیص بدهیم. ما بعضى وقت‌ها كه ظلم مى‌كنیم، این ظلم دو نوع است، یكى در بیاناتمان، یكى هم در عدم فهم و شناخت ما نسبت به این جایگاه.

    اثر دوم، شجاعت است. خود این تشخیص یك مسأله‌اى است، اما وقتى مى‌رسیم به محاسبه عمل، كه آیا ورود كنیم یا ورود نكنیم؟ نتیجه ورود چه مى‌شود و چه عواقبى دارد؟ اینجا است كه خیلى‌ها درجا مى‌زنند؛ اینجا جسارت و شجاعت مى‌خواهد كه بتواند این حكمت و این تشخیص را به منصه ظهور برساند. ما در این دو بُعد موفق بودیم، این برجستگى ما نسبت به دشمنانمان است. یك حرف مهمى -خدا رحمت كند- آقاى‌هاشمى نسبت به آمریكایى‌ها زد و گفت: مثال آمریكایى‌ها مثل این است كه عقل یك گنجشك را در كله‌ى دایناسور بگذارند. » این حرف درست است.

     

    داشتن منطق صحیح در مواجهه با مسائل منطقه؛ دومین عامل تثبیت جمهورى اسلامى‌

    بنابراین اولین و مهم‌ترین موضوع كه باعث تثبیت ما است، وجود رهبرى حكیم و شجاع است. موضوع دوم ما كه موجب این تثبیت شد، منطق ما بود. وقتى ما براى دفاع از مردم عراق ورود پیدا كردیم، هیچ‌وقت نیامدیم تفكیك كنیم بین منافع ایران و منافع عراق. ما منافع مردم عراق را منافع خودمان تعریف كردیم، گفتیم اگر این‌ها پیروز بشوند، آزاد بشوند، استقلال داشته باشند، یك كشور دوست ما باشد، این منافع ماست.

    ظاهر و باطن تعریف ما از كار با عراق هم همین است، ما چاه نفت عراق را نمى‌خواستیم، ما مثل بعضى كشورها مدعى شهرهاى عراق نبودیم كه موصل مال ماست، كركوك مال ماست، كجا براى ماست، ادعاى ارضى نداشتیم، ادعاى مالى هم نداشتیم، ادعاى خاصى نداشتیم منطق ما بر مبناى این بود كه منافع آن‌ها، منافع ما هم مى‌تواند باشد.

    از فلسطین، امروز ما چه مى‌خواهیم؟ آیا منافع شیعى داریم؟ نه! بالعكس، اگر امروز در فلسطین كسى اظهار شیعى بكند، ما با او كار نمى‌كنیم. منطقى كه براى دفاع از فلسطین قرار دادیم، این منطق ایران را در چشم‌هاى بزرگ كرد، به رغم همه توطئه‌ها، به‌خصوص توطئه و فتنه مذهبى كه كوچك نبود و خیلى بزرگ بود.

     

    خطر ویران‌كننده جنگ‌هاى مذهبى‌

    قدرت داعش، قدرت كوچكى نبود، خیلى قدرتش از قدرت سلسله خلافت فاطمیان اسماعیلى كه [كه در سال‌هاى 297 تا 567 قمرى‌] بر مناطق وسیعى از سرزمین‌هاى غرب جهان اسلام فرمان مى‌راندند، از قدرت مغول كه همین كشور ما را سال‌ها تار و مار و تاراج كردند، خیلى بیشتر بود. قدرتى كه در یك روز صدتا انتحارى را به میدان مى‌فرستد، قدرت كمى نیست. داعش كشورى ایجاد كرد كه به تنهایى از كل عراق و كل سوریه به تنهایى بزرگ‌تر بود و اسمش را گذاشته بود حكومت اسلامى عراق و شام.

     

    نقش ایران در ثبات منطقه‌

    اگر ایران -ایران مثل این سلسله جبال البرز است كه كارشناسان مى‌دانند چه اثرى دارد- خداوند هم طورى مقرر كرده است كه كشور ایران، در وسط مرز عالم اسلامى قرار بگیرد و عامل سكان و ثبات آن باشد. عالَم اسلامى را اگر به شرق و غرب تقسیم بكنید ایران وسطش قرار دارد. هیچ‌وقت ایران كشور تكفیرخیز نیست، هیچ‌وقت ایران كشور بحران‌خیز نیست، همیشه ثبات دهنده بوده است، هفتصد سال این كشور مورد هجوم‌هاى گسترده بوده است اما روى پاى خودش ایستاده است. این كشور در سطوح گوناگون داخل خودش اصالتى دارد كه امروز منشاء ثبات در منطقه شده است و سوریه و عراق را ثبات داد.

    چه كسى باور مى‌كرد این همه ارتش‌هایى كه در مقابل ما ساختند، سعودى دو ارتش ساخت -جیش الاسلام بعد جیش الحر، این دو ارتش-، احرار شام سه ارتش، جبهه نصره چهار ارتش، به اضافه سازمان‌هاى گسترده‌اى كه صد و بیست ساختار نظامى را به نام مذهب در مقابل ما درست كردند.

    جنگ مذهبى ساده نیست، هیچ ارتشى مقابل جنگ مذهبى مقاومت نمى‌تواند بكند و سقوط مى‌كند؛ آن‌چیزى كه در مقابل فتنه مذهبى ایستادگى كرد، حقیقت مذهب بود. با مذهب مقابل یك فتنه مذهبى گرفته شد نه با قدرت نظامى. آمریكا چرا گفت این جنگ سى سال طول خواهد كشید، اما چرا در عراق این فتنه روبه خشكیدن است و در سوریه همینطور. آن‌چیزى كه ناجى شد این‌قدرت مذهب بود، این از درون مسجد متولد شد.

     

    مراقبت از جمهورى اسلامى؛ آخرین توصیه‌

    من در این موضوع خیلى حرف دارم، منتها خواهشم از شما این است برادران عزیز! سروران گرامى ! مظهر همه این‌قدرت اسلام امروز ایران است، مظهر همه این‌قدرت جمهورى اسلامى است و اگر در این مظهر، خدشه‌اى وارد شود همه عالم اسلامى سیلى مى‌خورد كه سال‌ها كسى نمى‌تواند برایش كارى كند. باید كار كنیم! همان‌طور كه این شهید و آن شهید گلوى خودش را دم تیغ مى‌دهد، باید استراحت و حلاوت خودمان را دم شلاق خودمان ببریم، اگر این كار را كردیم مجاهدت كرده‌ایم. وحدت هم با این مسجد مى‌شود، همه‌چیز با این مسجد مى‌شود.

    خدا بحق محمد و آل محمد به شما سلامتى و طول عمر و موفقیت عطا كند. شهداى گرانقدر ما را با سرور و سالار شهیدان محشور كند، رهبر عزیز و بزرگوار ما را، این منشاء و محور اقتدار و عزت ما، براى ما حفظ كند. واقعاً سروران گرامى ! اگر امروز این جمله را كه بعضى وقت‌ها مثل همین تعقیبات، شعارهایى كه در تعقیب نماز مى‌دهیم، امروز از صدق نیت بگوییم: خدایا! از عمر ما بردار و بر عمر رهبر ما اضافه كن!» یك حرف ارزشمند و مهمى است یك ضرورت حقیقى است. السلام علیكم و رحمة الله و بركاته.[ایجنا]


    اشاره: بیش از ۸۰ هزار مسجد موجود در سراسر کشور، علاوه بر آنکه یاد و نام بلند مرتبه خداوند را در دوران تضعیف هویت‌های معنوی و گسست‌های فرهنگی، زنده نگه می‌دارند، ظرفیتی مردم‌نهاد برای پیشبرد بسیاری از مشارکت‌های نیکوکاری، خیرخواهانه و کاهش آسیب‌های اجتماعی هستند. نگاهی به تاریخ صدر اسلام، آیات قرآن کریم و احادیث معتبر، نشان می‌دهد شارع مقدس اسلام نیز همین منظور و اهداف را برای مساجد در نظر داشته اما امروز با وجود استقرار حکومت دینی در ایران، بسیاری از کارکردهای اجتماعی مسجد، هنوز به علت ضعف تگذاری‌ها مغفول یا معلق مانده است. گرچه برنامه‌ریزی‌هایی برای تقویت فعالیت‌های اجتماعی مساجد انجام شده اما اهمیت و ضرورت آن هنوز برای بسیاری از متولیان مساجد و مسئولان اجرایی، تبیین نشده است.

     

    نقش‌آفرینی مساجد در خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی؛ راز عظمت مساجد

    در فرهنگ قرآن، مساجد به مثابه اَبَرتشکیلاتی با هدف ایجاد امت توحیدی هستند. وَ أَنَّ‌الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»(جن:۱۸) -یعنی: ﻣﺴﺎﺟﺪ، ویژه ﺧﺪاﺳﺖ پس هیچ کس را با خدا نخوانید!- همه مساجد، شعبه‌ای از مسجدالحرام و مسجدالاقصی و دارای قداست و احترام هستند، به همین جهت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمودند: مساجد محل نشست و برخاست پیامبران، خانه اهل تقوا و بازاری از بازارهای آخرت است و برای من نشستن در مسجد از نشستن در بهشت بهتر است.»(اَلمَساجِدُ مَجالِسُ الأنبیاء، بُیوتُ الْمُتَّقین، سُوقٌ مِنْ اَسْواقِ الـآخِرَةِ، الجَلسةُ فی ‌الجامع‌‌ خَیرٌ لِی مِنَ ‌الجَلسةِ‌ فی ‌الجَنّةِ(نک: مستدرک، ج3، ص363)).

    مسجد مهد تمدن حقیقی بشری و بستر تحقق حکومت جهانی دین است. خلقت خشکی و محل استقرار انسان، از مسجد شروع شد.(دحو الأرض)، مسجد اولین بنای ساختمانی (اول بیت وضع للناس) و مأموریت مسجدسازی و خدمت به آن از شئون اصلی انبیاء است. (وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ)، معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله) از مسجد، به مسجد و از آنجا به آسمان‌ها صورت گرفت. آن‌حضرت در بدو ورود به مدینه، اول مسجد ساختند و مسجد، مرکز حکومت ایشان شد. همچنین جالب است که دقت کنیم محل تولد، حکومت و شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) که صاحب نرم‌افزار مدیریت اسلامی جهان هستند(نک: سوره نور: آیه55)، در مسجد بود. ظهور امام زمان (عج) نیز از مسجد‌الحرام و فتح مسجدالأقصی، شروع حکومت جهانی ایشان است. در روایات آمده که مرکز حکومت و محل زندگی ایشان در مسجد خواهد بود.

     

    مهار آسیب‌های اجتماعی؛ از کارکردهای اصیل مساجد در منطق قرآن کریم

    در قرآن کریم عبارت اگر دفع الهی نبود.» (لولا دفعُ الله) دو مرتبه آمده است: وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ.»(بقره:۲۵۱) و همچنین: وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یُذْكَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِیرًا وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ.»(حج:۴۰) این دو آیه، نظریه‌پرداز است و چند نکته مهم را به ما ارائه می‌دهد:

    ۱.       جریانی اجتماعی وجود دارد که به دنبال فساد روی زمین یعنی ایجاد آسیب‌های فردی و اجتماعی است.

    ۲.       اصلی‌ترین ترفند این جریان در راستای تولید آسیب‌های فردی و اجتماعی، نابودی مراکز اشاعه یاد خدا هستند.

    ۳.       اشاعه یاد خدا در جامعه، مهم‌ترین و شاخص‌ترین پیشگیری، کاهش و رفع آسیب‌های اجتماعی است.

    ۴.       در این راستا به پایگاه‌هایی نیاز است، و پایگاه های یاد خدا (صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ)، اصلی ترین موانع دفع فسادها هستند(لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ).

    ۵.       از مهم‌ترین برنامه‌های دشمن، نابودى مساجد است. پیامد اصلی تخریب مساجد، غفلت از یاد خدا و به دنبال آن بُروز آسیب‌های متعدد اجتماعی اعم از انحرافات فکری، اعتقادی و اشاعه فساد و فحشاست.

    ۶.       دشمن با یاد خدا و راه خدا به هر شكل و در هر جا، مخالف است، نام عبادتگاه مهم نیست، صومعه» و بیعه» مسیحیان، کنیسه‌های یهودیان یا مسجد» مسلمانان برای دشمنان فرق ندارد، مهم خاصیت و ذکر خدا در آن‌هاست یُذْكَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِیرا»(حج:۴۰).

    ۷.       اگر دشمن بتواند، ابتدا مساجد را قلع و قمع مى‌كند و اگر نتوانست آن‌ها را بی‌خاصیت می‌کند.

    ۸.       در نیم قرن اخیر از زمان آتش‌زدن مسجد الاقصی در۳۰ مرداد ۱۳۴۸ تا امروز، بیش از چهارهزار مسجد در جهان توسط مثلث صلیبی»، صهیونی» و سَلَفی تکفیری»(غربی، عبری، عربی) تخریب شده است. اگر دشمنان مساجد دفع نشوند، آسیب‌های متعدد روز به روز فراگیرتر خواهد شد.

    ۹.       امام صادق(ع) فرمودند: اَبَى‌ اللَّهُ‌ أَنْ‌ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ؛ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَیْ‌ءٍ سَبَباً»(الکافی، ج1، ص۱۸۳)، -یعنی خداوند خوددارى و امتناع می‌کند از اینکه امری را جز از طریق اسباب طبیعی‌اش محقق کند-. پس عملیات دفع الهی، از راه متعارف و طبیعى انجام مى‌شود. یعنی حریم مسجد، مدافع می‌خواهد و مؤمنین باید برای حفظ مسجد و پویایی آن، جهاد کنند.

    ۱۰.     مؤمنان مدافع حریم مسجد، جنود خدا هستند وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ»(حج: ۴۰) و در هر زمانی از مصادیق وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمینَ» هستند، این آیه می‌گوید خدای قوی» و عزیز» نصرت‌دهنده مجاهدان و مدافعان حریم مسجد است.

    ۱۱.     مساجد مرکز اجتماع و تشکّل مُصلحان جامعه است.

    ۱۲.     مسجد پایگاهی جامعه‌گُزین» است نه جامعه‌گُریز»، مسجد در جامعه هم می‌تواند مثل پیامبر(ص)، طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه‌» باشد و مؤمنین از این قرارگاه به سراغ مردم بروند و خدمت‌‌رسانی داشته باشند و منتظر مراجعه مردم نباشند؛ و هم می‌تواند مثل امام، پناهگاه امن مردم باشد و آغوش خود را برای همه باز نماید: مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ، اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِی»(بحارالانوار، ج36، ص353).

    ۱۳.     ترویج یاد خدا، شاخص اصلی مراکز دینی و فعالیت‌های فرهنگی است. زیرا اصلی‌ترین نیاز انسان ذکرُ الله» است به همین دلیل شیطان و جنود او با آن دشمنی می‌کنند. إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ . یَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ.»(مائده:۹۱) و اِسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ.»(مجادله:۱۹)

    ۱۴.     اصلی‌ترین کارکرد مساجد، اقامه نماز است و این به دلیل خاصیت تربیتی و انسان‌سازی نماز است إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ»(عنکبوت: ۴۵) از این رو مرکز ثقل نماز، یاد خداست، أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی»(طه: ۱۴).

      مسجد؛ معجزه دوم پیامبر اکرم(ص)

    بعد از این بحث مختصر قرآنی به یکی از فرمایش‌های شاخص رهبر معظم انقلاب اشاره می‌کنیم که در این موضوع به مثابه راهبردی اساسی است، ایشان در پیام خود به بیستمین اجلاس سراسری نماز در سال ۱۳۹۰ یادآوری کردند: اگر مسجد کیفیت شایسته خود را بیابد، هزینه‌های مادی و معنوی بسیاری از دوش جامعه، مردم و مسئولان برداشته خواهد شد.» از منظر بحث ما، فرمایش ایشان به این معناست که آسیب‌های اجتماعی، یکی از سنگین‌ترین هزینه‌های مادی و معنوی بر دوش جامعه، مردم و مسئولان است و رساندن مساجد به کیفیت شایسته خود، از اصلی‌ترین راهکارهای رفع این هزینه سنگین به شمار می‌آید.

    به نظر می‌رسد جایگاه مسجد در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب بسیار متفاوت‌تر از نگاه بسیاری از کارشناسان و دست‌اندرکاران حوزه‌های فرهنگی و از جنس نگاه تمدنی» است، اگر پیام‌های ایشان به اجلاس‌های سراسری نماز را بازخوانی کنیم، به این نگاه به خوبی پی می‌بریم، برای نمونه ایشان از تعبیراتی همچون هویت مسجد، زیباترین و پرمغزترین ابتکارهای اسلام»، اجتماعی‌ترین نهاد دینی»، مرکزِ مردم‌نهادِ الهی» استفاده می‌کنند. مسجد، مظهر آمیختگی دنیا و آخرت» و پیوند اضلاع مثلث انسان»، اجتماع» و وحی» و معجزه دوم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پس از قرآن کریم به شمار می‌آید.

    مسجد، متنوع‌ترین نقش و کارکرد را در بین نهادهای اجتماعی دارد و در فرهنگ دینی برای مسجد تراز اسلامی، حداقل ۱۰ کلان‌کارکرد برای آن قابل ترسیم است: ۱‌- عبادی، ۲- تربیتی، ۳-فرهنگی، ۴- علمی و آموزشی، ۵- هنری، ۶- اجتماعی، ۷- اقتصادی، ۸- ی، ۹- نظامی و۱۰ - قضایی. بخاطر همین کلان کارکردها است که رهبر انقلاب راهکار "رساندن مساجد به کیفیت شایسته خود" را ارائه می‌کنند.

     

    برخی از توانمندی‌های مساجد در عرصه‌های اجتماعی از منظر روایات

    در روایات نیز کارکردهای زیادی برای مساجد ذکر شده است اما متأسفانه به این نکته کمتر توجه می‌شود که مراد این احادیث منحصر در کارکردهای انفرادی نیست و بسیاری از آن‌ها کاربست اجتماعی دارند. بطور مثال احادیث ذیل، ناظر به توان مساجد در مهار آسیب‌های اجتماعی است.

    حدیث اول

    عن امیرالمؤمنین علیه السلام: مَنِ اخْتَلَفَ الَىَّ الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إحدى الثَّمَان»: کسى که اهل مسجد است، یکى از این هشت چیز را به دست مى‌آورد:

    أَخاً مُسْتَفَاداً فِى اللَّهِ». برادرى كه در راه خدا سودمند است.

    أو عِلْماً مُسْتَطْرَفاً». علم روز و تازه

    أَوْ آیةً مُحْکَمِةً». اعتقادات استوار

    أَوْ رَحِمَةً منتظرةً». رحمتی که در انتظار اوست

    أَوْ کَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى». سخن نجات‌دهنده از انحراف و بدبختی

    أَوْ یَسْمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى». سخنی الهام‌بخش و هدایت‌کننده

    أو یَترکُ ذَنْباً خَشِیَةً أَوْ حَیَاءً». و سرانجام ترک گناه چه از روی ترس خدا و چه از روی حیا.(من لا یحضره الفقیه، ج1، ص۲۳۷ )

    مسجد، سبب افزایش برادری یعنی پیوندهاى اجتماعی در ساحت آموزه‌های دینی» می‌شود زیرا در فضای مسجد، اهل ایمان در ارتباطی خداپسندانه، یكدیگر را زیارت می‌کنند، از حال هم باخبر می‌شوند و به كمك یكدیگر می‌شتابند. دامنه آشنایى در مساجد، باید به گونه‌اى باشد كه اگر كسى به مسجد نیامد، عدم حضور وى، محسوس باشد، دیگران نسبت به آن، حساس باشند و پِی جوى او شوند. رسول خدا(ص) اینگونه بود و هر وقت كسى را در مسجد نمى‌‌دید، سراغ وى را مى‌‌گرفت. این نشان مى‌‌دهد.

    حدیث دوم

    عن النبی صلی الله علیه و آله: لا یَرجِعُ صاحِبُ المَسجِدِ بِأَقَلَّ مِن إحدى ثَلاث»، اهل مسجد دستِ کم به یکی از این سه موهبت می‌رسند:

    إمّا دُعاءٍ یَدعو بِهِ یُدخِلُهُ اللّهُ بِهِ الجَنَّةَ»، ارتباط بهشت‌آفرین با خدای متعال.

    و إمّا دُعاءٍ یَدعو بِهِ لِیَصرِفَ اللّهُ بِهِ عَنهُ بَلاءَ الدُّنیا، دفع بلاء»، دعایی که نجات‌بخش از عذاب خداست.

    و إمّا أخٍ یَستَفیدُهُ فِی اللّهِ عَزَّ و جَل»‌. و پیداکردن برادری که در راه خدا کمک‌رسان باشد.(بحار الأنوار/ج۷۵، ۱۹۵)

    حدیث سوم

    النبی صلی الله علیه و اله: إذا نَزَلَتِ العاهاتُ وَ الآفاتُ عوفِیَ أهلُ المَساجِدِ»( مستدرك الوسائل، ج3، ص۳۵۶)، هرگاه آسیب‌‌ها و آفت‌‌ها فرود آیند، مسجدیان در امان‌اند.

    حدیث چهارم

    إنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى إذا أرادَ أن یُصیبَ أهلَ الأَرضِ بِعَذابٍ قالَ: لَو لَا الَّذین یَتَحابّونَ بِجَلالی، و یَعمُرونَ مَساجِدی، و یَستَغفِرونَ بِالأَسحارِ، لَأَنزَلتُ عَذابی.»(من لا یحضره الفقیه، ج1، ص۴۷۳) -خداوند فرموده است سه گروه برای اهل زمین امنیت می‌آورند و از عذاب من جلوگیری می‌کنند، كسانى كه به پاس بزرگى و عظمت من، یكدیگر را دوست مى‌‌دارند و به هم محبت می‌ورزند، آبادکنندگان مساجد و اهل سحر-.

    در واقع این احادیث از معصومان(علیهم السلام) می‌خواهند این نکته را تأکید کنند که مساجد، مراکزی هستند که آبادانی و رونق آن‌ها به منزله آبادانی جامعه و حکومت دینی است و ضعف‌های آن، ضعف جامعه اسلامی محسوب می‌شود. این دست روایات، می‌بایست مبانی دغدغه‌مندان اصلاح‌گران دین‌باور در عرصه‌های اجتماعی قرار گیرد.

     

    وم باور توانمندی مساجد در مهار آسیب‌های اجتماعی

    باید همه مسئولان و مدیران جامعه به این باور برسند که مساجد با توجه به قدرت نرم‌شان، این اماکن توانایی مهار آسیب‌های اجتماعی را دارند و این ظرفیت در تمام مساجد وجود دارد. بسیاری از کارشناسان حوزه مطالعات آسیب‌های اجتماعی بر این باورند اساساً بروز و ظهور آسیب‌های اجتماعی در جامعه ایرانی اسلامی ما وقتی شدت یافت که نقش و کارکرد مساجد، کم‌رنگ شد و مساجد از گردونه اثربخشی اجتماعی بیرون رانده شدند. دهه ۵۰ و ۶۰ شمسی، دو دهه طلایی مساجد با بالاترین سطح کارآمدی در جامعه بود، مساجد در این دو دهه توانستند حماسه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را رقم بزنند تا آنجا که بیش از ۹۵ درصد از شهدای ما اصطلاحاً بچه‌های مسجدی بودند.

    بسیاری از دردمندان حوزه آسیب‌های اجتماعی مدت‌هاست مساجد را به عنوان درمان‌گر آسیب‌های اجتماعی مطرح می‌کنند ولی هنوز ارتقای نقش مساجد در کاهش آسیب‌های اجتماعی» در حد شعار است، از این رو باید صریحا بگوییم اصلی‌ترین آسیب در رفع آسیب‌های اجتماعی، عدم باورمندی متولیان امر به محوریت مساجد در ساختار آسیب‌زُدایی اجتماعی است.

     

    مروری بر مصادیق آسیب اجتماعی

    اگر بخواهیم بطور مختصر، آسیب‌های متعدد موجود در جامعه امروز را بازگو کنیم، مواردی همچون: بحران هویت و گسست فرهنگی در جوانان و نوجوان، رواج شبهات اعتقادی، ترویج سبک زندگی آمریکایی، بالارفتن سطح رفتارهای هیجانی، خشونت‌آمیز و کاهش ارتباطات عاطفی، ازدیاد برخی رذایل اخلاقی مثل دروغ، آمار وحشتناک دوستی‌های خیابانی و ازدیاد تمایل دختران به این کار، آشفتگی کانون خانواده و آمار بالای طلاق عاطفی، نبود مهارت‌های لازم تربیت فرزند، اعتیاد به انواع مواد مخدر، پوشش‌های نامناسب و بی‌توجهی به عفاف و حجاب، شکاف طبقاتی اجتماعی، شیوع پدیده رشوه، قانون‌گریزی، پارتی‌بازی، اعتیادهای الکترونیک و اشاعه جمع‌های انفرادی، افسردگی، اضطراب و استرس، اشاعه عرفان‌های کاذب شرقی و غربی نظیر اشوو، حلقه، درویشی‌گری، کابالا، سیتنیسم، کلیساهای خانگی و. جامعه ما را تهدید می‌کنند.

    همچنین موارد دیگری مانند: کاهش سن بلوغ غیر رسمی، بالا رفتن سن ازدواج، پائین آمدن آمار ازدواج، کاهش فرزندآوری خانواده‌ها، توسعه افسار گسیخته شهر نشینی و آپارتمان‌سازی‌های غیرمتناسب با وضعیت فرهنگی و اجتماعی، پائین‌بودن سطح فرهنگ همزیستی شهروندی و بی‌توجهی به حقوق همسایگی، مدرک‌گرایی مفرط، پدیده حیوانات خانگی، آمار بالای کلاس‌های موسیقی و رقص، سلبریتی‌زدگی جامعه، بی‌انضباطی در امور شهروندی، تضییع حق‌الناس‌ها، تجاهر ولنگارمآبانه جوانان بخصوص دختران، مشکلات معیشتی، فقر، بیکاری، قاچاق فروشی، آمار بالای هرزه‌گرایی، پائین‌بودن سطح سواد رسانه‌ای، پائین‌بودن سطح مطالعه کتاب، وفور اطلاعات و نشریات زرد در سطح افکار عمومی، گرفتاری مراکز اصلی آموزشی و تربیتی جامعه به تکرار مکررات و عدم تناسب، تطابق و پاسخگویی آموزش ها با نیاز جامعه مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی موجود هستند.

     

    ایجاد مسجد تراز با هدف تحقق محله‌های اسلامی

    در چشم‌انداز آسیب‌شناسی اجتماعی، مسجدِ توانمند در مهار آسیب‌های اجتماعی، همان مسجد با کیفیت شایسته» و مسجد تراز اسلامی» است و به مثابه یک قرارگاه فرهنگی عمل می‌کند. قرارگاه»، اصطلاحی نظامی و به معنای مرکز طرح و اجرای عملیات علیه دشمن است. مسجد تراز اسلامی، مسجدی برقرار، متمکن و توانمند، انقلابی و محور در محله اسلامی است، محوریت در محله به این معنا است که مسجد مرکز اتصال چهار میم؛ منازل»(خانواده)، مدرسه»، محله» و مسجد» است. هر محله، یک خُرده‌جامعه است، با اسلامی شدن محلات، جامعه اسلامی تولید می‌شود و با اسلامی‌شدن جامعه، دولت اسلامی محقق می‌شود. بنابراین حوزه تأثیرگذاری مسجد در پنج ساحت انسان‌سازی»، خانواده‌سازی»، جامعه‌سازی»، دولت‌سازی» و تمدن‌سازی» قابل تعریف است.

    متأسفانه بر سر راه ایجاد مسجد تراز اسلامی در محله‌ها و یا حداقل، توانمندشدن مساجد برای کاهش آسیب‌های اجتماعی مشکلاتی وجود دارد، مشکلاتی همچون: عدم تبیین درست جایگاه مسجد برای مردم و مسئولان، خلاء قوانین مسجدمحور، مدیریت‌های متداخل و متزاحم، ایجاد نهادهای موازی و رقیب، عدم تلقی صحیح از مردمی‌بودن و دولتی‌نبودن مساجد، بی‌توجهی مسئولان اجرایی به محوریت مساجد در فرهنگ‌سازی جامعه و عدم حمایت جدی از مساجد، کمبود مساجد نسبت به جمعیت، عدم توزیع متناسب مساجد در محلات، مدیریت ناکارآمد کارگزاران مسجد، ضعف شبکه مدیریتی و ارتباطاتی مساجد، نامناسب‌بودن موقعیت و امکانات و آسیب‌های ظاهری، کالبدی، معماری، فیزیکی و بهداشتی و در نهایت عدم انگیزه‌سازی برای جذب جوانان به مساجد، مواردی هستند که اگر با برنامه‌ریزی و تگذاری‌های صحیح حل شوند، به هدف خود نزدیک می‌شویم.[ایجنا]



    اشاره:  خانواده به عنوان سلول تشکیل‌دهنده‌ی پیکره جامعه از ابتدای خلقت و بالتَّبع تشریع، مورد اهمیت ادیان مختلف بویژه کامل‌ترین آنها یعنی اسلام بوده است. هر نتیجه‌ای از حرکت و سویه‌ی رحمانی یا ظلمانیِ جامعه انتظار می‌رود لاجرم ریشه آن را باید در بنیاد خانواده جست‌وجو کرد. بنابراین در این نوشتار تلاش شده تا از باب تصحیح رویکرد به تشکیل زندگی مشترک و امتداد کاربردی آن در لحظه لحظه آن، مجموعه‌ای از رهنمودهای مقام معظم رهبری در سایه کلام وحی به نحوی کاربردی گردآورری شود.

    امیر المؤمنین علیه السلام در جواب این سوال به نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله که چگونه همسرت را یافتی؟! با توصیفی که از زندگی مشترک خود با صدیقه طاهره سلام الله علیها ارائه می‌دهند زاویه دید صحیح را از این سرمایه مودت و رحمت یعنی ازدواج بیان می‌دارند و می‌فرمایند: نِعمَ العَون عَلی طاعَة اللّه

     

    مفهوم خوشبختی

    فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» [مائده/100]

    خوشبختی عبارتست از آرامش، احساس سعادت و احساس امنیت. (نک: خطبه عقد 30/3/79) جشن و اسراف و زیاده‌روی، کسی را خوشبخت نمی‌کند. مهریّه و جهیزیّه هم کسی را خوشبخت نمی‌کند، پای بندی به روشِ شرع است که انسان را خوشبخت و سعادتمند می‌کند.

     

    همدیگر را بهشتی کنید!

    وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوىٰ وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ» [مائده/2]

    ازدواج و اختیار همسر، گاهی در سرنوشت انسان مؤثر است، خیلی از زن‌ها هستند که شوهرانشان را بهشتی می‌کنند، خیلی از مردها هم هستند که زن‌هایشان را بهشتی می‌کنند، عکس آن هم هست، اگر زن و شوهر این کانون خانوادگی را قدر بدانند و برای آن اهمّیت قائل باشند، زندگی، امن و آسوده خواهد شد و کمال بشری برای زن و شوهر در سایه‌ی ازدواج خوب ممکن خواهد شد.

    گاهی هست که مرد در فعالیت‌های زندگی سر دو راهی می‌رسد، انتخاب باید بکند یا دنیا را و یا راه صحیح امانت و صداقت را، یکی از این دو تا را باید انتخاب کند؛ این جا است که زن می‌تواند او را به راه اول یا به راه دوم بکشاند، متقابلاً، طرف عکس آن هم هست، شوهرها هم در مورد همسرانشان می‌توانند این طور تأثیرات را داشته باشند، سعی کنید باهم این طور باشید، هر دو کوشش کنید که متدیّن، در راه خدا، در راه اسلام، در راه حقیقت، در راه امانت و صداقت، نگهدارید و مانع از انحراف و لغزش شوید.

    در دوران بسیار دشوار سال‌های مبارزات و همچنین سال‌های انقلاب، خیلی از زن‌ها شوهران خود را با صبر و همکاری‌شان بهشتی کردند، مردها رفتند در جبهه‌های گوناگون و خطرات را متحمّل شدند، این زن‌ها در خانه‌ها لرزیدند و دچار تنهایی و غربت گشتند، امّا زبان به شِکوه باز نکردند، شوهرهایشان از رفتن به جبهه و از ورود در میدان مبارزه، از ادامه مبارزه پشیمان شوند، می‌توانستند این طوری عمل کنند ولی نکردند، بی‌صبری نشان ندادند، شوهرانی هم بودند که همسرانشان را بهشتی کردند، هدایت آن‌ها، دستگیری و کمک آن‌ها موجب شد که این زن‌ها بتوانند در راه خدا حرکت کنند، عکس آن را هم داشته‌ایم. زن‌هایی بوده‌اند که شوهران خود را اهل جهنّم کرده‌اند و مردهایی هم بوده‌اند که زن‌های خود را جهنّمی کرده‌اند، می‌توانید با هم همکاری کنید، هم‌دیگر را اهل بهشت کنید، هم‌دیگر را سعادتمند کنید، هم‌دیگر را در راه تحصیل علم، تحصیل کمال، پرهیزگاری، تقوی و ساده زیستی کمک کنید.

     

    همدیگر را خوشبخت کنید!

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» [آل عمران٢٠٠]

    خیلی از زن‌ها هستند که شوهر خودشان را بهشتی می‌کنند، خیلی از مردها هستند که همسر خود را حقیقتاً سعادتمند می‌کنند، موارد عکس این هم هست، ممکن است مردهای خوبی باشند، زن‌هایشان آن‌ها را اهل جهنّم کنند و زن‌های خوبی باشند که مردهایشان آن‌ها را اهل جهنّم کنند، اگر چنانچه زن و مرد هر دو توجّه داشته باشند، با توصیه‌های خوب، با همکاری‌های خوب، با مطرح کردن دین و اخلاق در محیط خانه آن هم بیشتر از مطرح کردن زبانی، مطرح کردن عملی این طور یک‌دیگر را کمک می‌کنند، آن وقت زندگی کامل و حقیقتاً وافی و شافی خواهد شد.

    انسان با راهنمایی، دلسوزی و تذکّر بجا، با مانع شدن از زیاده‌روی‌ها و بعضی کج رفتاری‌های همسرش، می‌تواند او را اهل بهشت کند، البتّه عکس آن هم هست، با افزون طلبی‌ها، با توقّعات و با روش‌های غلطی که وجود دارد، می‌تواند همسر خود را جهنّمی کند.

     

    توصیه متقابل

    تواصّوا بالحقّ و تواصّوا بالصّبر» [عصر/3]

    همدلی و همکاری کردن، معنایش این است که هم‌دیگر را در راه خدا حفظ کنید، تواصی به صبر و تواصی به حق کنید، اگر خانمِ خانه می‌بیند شوهرش دارد دچار یک انحرافی می‌شود، فرضاً در یک معامله‌ی نامشروعی دارد قرار می‌گیرد، توی یک جریان غلطی دارد می‌افتد، توی پول در آوردن‌های نادرست دارد می‌افتد، توی رفیق بازی‌های ناسالم دارد می‌افتد، اوّل کسی که باید او را حفظ کند، اوست، اگر کتقابلاً مرد این احساس‌ها را به نوع دیگری از زنش کرد، اوّلین کسی که باید زن را حفظ کند شوهر اوست، البته حفظ کردن هم، با محبّت کردن و با زبان خوش، با منطق صحیح و با برخورد مدبّرانه، حکیمانه حاصل می‌شود نه با بد اخلاقی و قهر و این چیزها، یعنی هر دو مراقب باشند تا آن دیگری را در راه خدا حفظ کنند.

    باهم همکاری کنید، به هم کمک کنید خصوصاً در امر دین، اگر می‌بینید طرف شما، شوهر یا زن شما کاهل نماز است، به نماز کم اهمیت می‌دهد، به راستگویی کم اهمیت می‌دهد، به مال مردم کم اهمیت می‌دهد، به شغل دولتی کم اهمیت می‌دهد، او را بیدار کنید، به او بگویید، به او بفهمانید و کمک کنید که خودش را اصلاح کند یا اگر می‌بینید که در امر محرم و نامحرم، در امر پاکی و نجسی، در امر حلال و حرام آدم بی‌اعتنا و بی‌مبالاتی است، به او توجه بدهید، او را آگاه کنید، کمک کنید که خوب شود، دروغگوست، غیبت کن است، به او تفهیم کنید، نه اینکه دعوا کنید، نه این‌که اوقات تلخی کنید، نه این‌که مثل یک منتقد بداخلاق بنشینید یک کناری هی نق بزنید.

     

    نقش و وظایف شوهر و پدر در خانواده

    مثل یک پرستار، نه آقا بالاسر

    .لِتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً» [روم/21]

    زن و شوهر باید هم‌دیگر را در راه صحیح و صراط مستقیم الهی حمایت کنند، اگر هر کدام از این‌ها مشاهده می‌‌کنند یک عمل خیر و یک کار شایسته‌ای از همسرشان سر می‌زند، آن را تشویق کنند و اگر بر عکس، احساس کردند که خطایی، یک انحرافی، خدای نخواسته، وجود دارد، سعی در اصلاح آن بکنند، یک‌دیگر را در راه خدا کمک و تشویق کنند.

    زن و شوهر باید سعی کنند که یک‌دیگر را اصلاح کنند، نه مثل یک آقا بالاسر که مرتب به دیگری نیش بزند؛ نه! مثل یک پرستار، یک مادر و پدر دلسوز.

    وجه مشترک زوجین در زندگی باید عبارت باشد از توجه به خدا و اطاعت دستورات الهی و عمل به فرامین خدا، زن و شوهر باید هم‌دیگر را در این جهت حفظ کنند، اگر زن می‌بیند که شوهر او بی‌اعتنا به مسائل دینی است، او را با حکمت و اخلاق خوش و ظرافت و زیرکی نه، وادار به آمدن در راه خدا کند، مرد هم اگر می‌بیند زنش بی‌اعتناست، او هم باید همین تکلیف را انجام دهد، این از کارهای اساسی زندگی است.

     

    مراقبت اخلاقی

    ادْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» [نحل/125]

    مهمترین کمک به همسر، این است که سعی کنید هم‌دیگر را دین‌دار نگهدارید، مراقب باشید همسرتان خطای دینی نکند، این مواظبت هم به معنای پاسبانی و دیده‌بانی نیست، این مراقبت، مراقبت اخلاقی است، مراقبت مهربانانه و مراقبت پرستارانه است، اگر چنانچه خطایی از همسرتان دیدید، آن را باید با شیوه‌ی بسیار لطیف و عاقلانه‌ای در او از بین ببرید و برطرف کنید، یا با تذکّر و یا با بعضی از مراعات‌ها نسبت به هم مسؤولیت دارید.

    زن اگر می‌بیند شوهرش در معاملات بد افتاده، در رفیق بازی‌های بد و معاشرت‌های بد افتاده، یا مرد می‌بیند زنش افتاده در بعضی تجمّل پرستی‌های غلط یا ولنگاری‌های غلط، نباید بگوید حالا او خودش است» نه، شما هر کدام نسبت به هم وظیفه دارید، باید همّت خود را متمرکز کنید، زن و مرد می‌توانند بر روی هم اثر بگذارند.[ایجنا]


    صد و دوازده سال پیش، در تاریخ 5 خرداد 1287 ه. ش نفت در ایران و هم‌چنین در خاورمیانه در منطقه شهر مسجدسلیمان استان خوزستان توسط ویلیام ناكسى دارسى» كشف و استحصال شد. این اتفاق در حالى بود که دارسى طى قراردادى امتیاز استفاده انحصارى از نفت براى مدت 60 سال را از مظفرالدین شاه قاجار گرفته بود، قراردادى كه ایران تنها 16٪ از سود سالانه این شركت را به خود اختصاص مى‌داد.

    با انقراض قاجار، رضاخان - كه با ژستى وطن‌پرستانه در شب 6 آذر ماه 1311 در حضور هیأت وزیران امتیامه دارسى و پرونده نفت را در آتش بخارى انداخت و دستور داد امتیاز را ملغى كنند -  در هفتم خرداد 1312ه. ش قراردادى به مراتب بدتر از قرارداد دارسى با دستیارى تقى‌زاده» - وزیر وقت دارایى - و چند نفر دیگر، با دولت انگلستان منعقد كرد. این قرارداد دوم كه به قرارداد 1933 مشهور شد، سى و دو سال، مدت امتیاز انحصارى استعمار انگلیس را افزایش داد و امتیازى كه در سال 1340 ه. ش به پایان مى‌رسید تا سال 1386 ه. ش تمدید یافت.

    فضاى بسته ى دوران استبدادى رضاخان اجازه نداد تا ملت و رهبران ملى و اسلامى از قرارداد 1933 به‌طور كامل مطلع شده و در برابر آن مقاومت نمایند تا این‌كه بعد از سقوط رضاخان در شهریور 1320ه. ش و ایجاد فضاى نسبتا باز ى برخى از نمایندگان مجلس به تنظیم این قرارداد اعتراض نمودند. تقى زاده - امضاكننده قرارداد - نیز اعتراف كرد كه قرارداد را تحت فشار دولت بیگانه و رضاخان امضا نموده است. این قرارداد ننگین در ماجراى نهضت ملى نفت الغاء گردید.

     

    عوامل كودتا 28 مرداد و شكست نهضت ملى شدن صنعت نفت‌

    الف)    عوامل خارجى‌

    اما این نهضت در مقطعى به‌وقوع پیوست كه بعد از جنگ جهانى دوم، دو اتفاق مهم زمینه‌ساز تغییرات در حوزه بین‌المللى شد. یكى حضور قوى و پررنگ آمریكا در مناطق استعمارى اروپایى‌ها بود كه دیگر قادر به اداره آن‌ها نبودند و به تعبیرى تسامحى آمریكایى‌ها میراث‌خوار استعمار شدند و در حال تبدیل به استكبار جهانى بودند. دوم این‌كه نفت به‌عنوان كالایى بسیار تعیین‌كننده در معادلات جهانى درآمده بود و به این دلیل تسلط بر منابع نفتى دنیا یكى از اهداف اساسى و تغییرناپذیر آمریكا از بعد از جنگ جهانى دوم تاكنون قرار گرفت.

    علاوه بر این دو اتفاق مهم - یعنى ظهور قدرت پسا استعمارى و استكبارى آمریكا و محوریت سرمایه نفت در معادلات جهانى - دشمن دو دلیل براى تقابل با نهضت ملى شدن نفت داشت؛ اول این‌كه با ملى شدن صنعت نفت در ایران این امر تبدیل به یك الگو براى كشورهاى دیگر منطقه مى‌شد تا منابع ملى خود را از چنگال قدرت‌هاى استعمارى خارج كنند. لذا براى این‌كه چنین اتفاقى در دیگر كشورهاى نیفتد، تصمیم گرفتند كه حتما این نهضت در ایران با شكست مواجه شود تا دیگر كشورها چنین راهى را دنبال نكنند. دلیل دیگر آن‌كه غربى‌ها باید بر منابع نفتى مسلط مى‌شدند تا از درآمدهاى ‌بى‌حساب نفت ویرانه‌هاى جنگ جهانى دوم را بسازند، و به این دلیل، آمریكا و انگلیس متحداً برنامه كودتا را به اجرا درآوردند.

     

    ب)      عوامل داخلى‌

    علاوه بر عوامل و زمینه‌هاى خارجى، كودتا و شكست نهضت زمینه‌هاى داخلى نیز داشت:

    1) استبدادگرایى‌

    مصدق با این‌كه قبل از رسیدن به مقام نخست وزیرى بارها در نطق‌هاى مجلسى خود، با واگذارى اختیارات قانونگذارى به دولت مخالفت كرده بود و آن‌را مخالف قانون اساسى مى‌دانست، در تیر ماه 1331 از مجلس تقاضاى اختیارات قانونگذارى به مدت شش ماه را نمود كه مجلس، در آن موقع با این تقاضا موافقت نكرد و او تحت عنوان اختلاف با شاه بر سر گرفتن پُست وزارت جنگ در 25 تیرماه استعفاء كرد، ولى سرانجام پس از قیام 30 تیر و به قدرت رسیدن مجدد، در 21 مرداد 1331 این اختیارات را از مجلس گرفت و براى بار دوم در دى ماه همان سال تقاضاى تمدید این اختیارات را  كرد. در آن موقع، آیت‌الله كاشانى كه رئیس مجلس شوراى ملى بود با لایحه مصدق مخالفت كرد و آن‌را ناقض اصول 11، 13، 24، 25، 27 قانون اساسى و اصول 7، 27، 28 متمم آن دانسته و از اصل تفكیك قوا به‌عنوان ضامن بقاى دموكراسى و آزادى ملت دفاع كرد.

    2 و 3) از دست رفتن سرمایه اجتماعى و مماشات با عوامل نفوذ بیگانه‌

    عدم دستگیرى و مجازات جنایتكاران و مسببین كشتار مردم در 30 تیرماه 1331، نجات قوام‌السلطنة از اعدام و ممانعت از مصادره اموالش، با حمایت دكتر مصدق، انتصابات افراد معلوم‌الحالى مثل احمد وثوق، احمد متین دفترى، شاپور بختیار، دكتر اخوى، نصرت اله امینى و. كه یا در جنایت كشتار 30 تیر دست داشتند و یا جاسوس انگلیس و آمریكا بودند، و هم‌چنین توهین‌هاى آشكار طرفداران او به ت و در رأس آن‌ها آیت‌الله كاشانى مردم انقلابى را در حمایت از نهضت دلسرد كرد.

    4) حذف عوامل حقیقى تولید قدرت ى یعنى مجلس» و ت» از صحنه رهبر نهضت‌

    مصدق براى از بین بردن مصونیت پارلمانى نمایندگان مخالف خود، در صدد انحلال مجلس برآمد. زیرا عده‌اى از نمایندگان مجلس در مقابل خلافكارى‌هاى دولت سكوت نمى‌كردند و حتى چند نفر از آنان طرح استیضاح دولت را مطرح كردند. دكترمصدق مدعى شد كه مجلس در كار دولت كارشكنى مى‌كند و با عذرهاى گوناگون از حضور در مجلس و جواب، خوددارى كرد و سرانجام با رفراندمى عجیب و غریب در 12 مرداد 1332 مجلس را منحل كرد. كودتاى 28 مرداد تنها شانزده روز پس از انحلال مجلس به اجراء درآمد چراكه دیگر، سنگرى به نام مجلس براى افشاى نقشه‌ها و توطئه‌هاى دشمنان وجود نداشت و دست شاه و حامیان داخلى و خارجى‌اش براى اجراى نقشه كودتا باز بود.

    5) بروز اختلاف و از دست رفتن اتحاد

    استعمار و استكبار با همكارى ظاهر و پنهان، تنها راه غلبه بر نهضت ملى مردم ایران و به شكست كشاندن آن‌را جدا كردن مردم و دولت دكتر مصدق از ت راستین و مبارز، كه پرچمدار مبارزات ى - مذهبى آن آیت‌الله كاشانى بود، تشخیص داد. از این‌رو نقشه‌هاى وسیعى براى ایجاد اختلاف و بدبینى در میان این دو قشر، به اجراء درآمد و در این‌راه از عوامل حزب توده و چپ‌گرایان تا  روشنفكران غرب‌زده وابسته به خود، حداكثر استفاده را بردند. وقتى آیت‌الله كاشانى مقدمات كودتا را مشاهده كرد و توطئه دربار و هماهنگى آمریكا و انگلیس را جهت سرنگونى دكتر مصدق محرز دید، یك روز قبل از كودتا، حتمى بودن وقوع آن‌را طى نامه‌اى به وى اطلاع داد. درقسمتى از این نامه آمده است: . صلاح دین و ملت براى این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصى است و على‌رغم غرض‌ورزى‌ها و بوق وكرناى تبلیغات شما، خودتان بهتر از هركس مى‌دانید كه هم و غم‌ام در نگهدارى دولت جنابعالى است كه خودتان به بقاى آن مایل نیستید. از تجربیات روى كار آمدن قوام و لج‌بازى‌هاى اخیر، برمن مسلم است كه مى‌خواهید مانند سى‌ام تیر كذایى، یك بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. . همان‌طور كه در آخرین ملاقاتم به شما گفتم. [هر چند] آمریكا ما را در گرفتن نفت از انگلیس‌ها كمك كرد و حالا به‌صورت ملى و دنیاپسندى مى‌خواهد به دست جنابعالى این ثروت‌ها را به چنگ آورد. این نامه من سندى درتاریخ ملت ایران خواهد بود كه من شما را با وجود همه بدى‌هاى خصوصى‌تان نسبت به خودم از وقوع حتمى یك كودتا به‌وسیله زاهدى كه مطابق با نقشه خود شماست آگاه كردم كه فردا جاى هیچ گونه عذر موجهى نباشد.»

     6) اعتماد به آمریكا

    به فرمایش امام ‌اى: مصدق یك اشتباه تاریخى انجام داد و آن تكیه به آمریكا بود. در مقابل دشمنى انگلیسى‌ها، فكر كرد باید یك پشتیبانى در عرصه بین‌المللى داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریكا بود؛ به آمریكایى‌ها اعتماد كرد؛ امید او به آمریكایى‌ها بود. از این خوش‌بینى و ساده‌اندیشى، آمریكایى‌ها استفاده كردند، كودتاى بیست وهشتم مرداد را به راه انداختند. هر ملتى به آمریكا اعتماد كرد، ضربه خورد. حتى آن كسانى‌كه دوست آمریكا بودند. حالا در كشور ما دكتر مصدق به آمریكایى‌ها اعتماد كرد؛ براى این‌كه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسى‌ها نجات بدهد، به آمریكایى‌ها متوسل شد؛ آمریكایى‌ها به جاى این‌كه به دكتر مصدق كه به آن‌ها حسن ظن پیدا كرده بود كمك كنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مامور خودشان را فرستادند اینجا و كودتاى 28 مرداد را راه انداختند. مصدق اعتماد كرد، كتكش را هم خورد.»

    7) غفلت از مبانى دینى و طرد نیروهاى اسلامى‌

    امامین انقلاب، بارها درباره عوامل پیروزى انقلاب اسلامى ایران تصریح كردند كه عامل مهم پیروزى انقلاب اسلامى و تداوم آن، اسلامى بودن نهضت و فداكارى و جان‌فشانى براى مكتب بود و از همین رو عامل شكست و ناتمام ماندن نهضت ملى شدن نفت، تكیه بر ملى‌گرایى صرف بود. علاوه بر این از اشتباهات فاحش ملى‌گرایان جبهه ملى، ناجوانمردى، حق‌نشناسى و عناد ورزى این جریان علیه جمعیت فدائیان اسلام و شخص شهید نواب صفوى بود.

    8) عدم توجه به ضرورت تشكیل حكومت اسلامى و مبارزه با عامل سلطنت به‌عنوان منشاء اصلى فساد و انحراف‌

    از عوامل مهم دیگر شكست نهضت ملى، در آن عصر این است كه هیچ یك از رجال ى و مذهبى، مبارزه خود را متوجه دربار و شخص شاه كه عامل فساد و توطئه و وابستگى كشور به اجانب بود نكرد. شاید در آن مقطع یا آن دید وسیع ى و گسترده وجود نداشت و یا شرایط اجتماعى را مناسب براى چنین اقدامى نمى‌دیدند.[ایجنا]

    کودتای 28 مرداد

    ۶۵ سال از کودتای ۲۸ مرداد آمریکا و سلطنت پهلوی علیه دولت قانونی وقت ایران و ملت ما می‌گذرد. در این گزارش به سوالات اصلی درباره این کودتا و نقش عوامل مختلف پاسخ داده شده است.

    حدود 65 سال از 28 مرداد سال 32 می‌گذرد. روزی که خیابان‌های تهران صحنه عربده کشی‌های هواداران شاه و برهم زدن امنیت عمومی شد.

    چند ساعت بعد برنامه‌های رادیو قطع شد. یک نفر پشت تریبون قرار گرفت و گفت "الو! الو! اینجا تهران، الو! الو! اینجا تهران، مردم! خبر بشارت‌آمیز. چند دقیقه‌ دیگر سرلشکر زاهدی، نخست‌وزیر، پیام شاهنشاه را برای شما قرائت می‌کند. مردم شهرستان‌های ایران بیدار و هوشیار باشید. مصدق خائن فرار کرده است. مردم حسین فاطمی را قطعه قطعه کرده‌اند."


    آن روزها مثل حالا نبود که وسایل ارتباط جمعی حقایقِ رخ داده در یک شهر را در عرض چند دقیقه به گوش و چشم همه برساند. تنها وسیله خبررسانی رادیو بود و مردم شهرستان‌ها صحبت‌های نماینده مجلس درباره فرار مصدق و تکه تکه شدن شهید فاطمی را قبول می‌کنند.

    کودتای 28 مرداد به نهضت ملی مردم ایران برای استقلال نفت از بیگانگان مهر خاتم زد تا سال 1342 که امام خمینی نهضت جدید اسلامی را با توجه به تجربه‌های ملی شدن نفت و مشروطه آغاز کرد. روابط ایران و انگلستان که به دلیل مخالفت با حقوق اساسی ملت ایران قطع شده بود، دوباره از سر گرفته شد و روابط ایران و آمریکا بیش از گذشته حسنه شد.

    هرچند نباید اشتباهات محمد مصدق و هوادارانش را در به نتیجه رسیدن کودتا نادیده گرفت اما آنچه مهم است، توطئه بیگانگان بر مصالح ملت بود که دوباره بر نفت ایران سلطه یافتند. محیط خفقان و استبداد شدید نزدیک یک دهه بر فضای یک کشور حاکم شد. استبدادی که تا سال 57 همچنان ادامه یافت.

    در این گزارش سعی شده تا به سوالات اصلی درباره کودتای 28 مرداد پاسخ داده شود.

    **شاه در کودتای 28 مرداد کجا بود؟

    روز 22 مرداد شاه دو برگه را امضا کرده بود. در یکی از آنها فرمان عزل مصدق و در دیگری فرمان بر سر کار آمدن فضل‌الله زاهدی(از فرماندهان ارتش) نوشته شده بود. شاه از راه احتیاط تهران را ترک و به بهانه استراحت به سواحل خزر می‌رود. سرهنگ نصیری رئیس گارد شاهنشاهی نیمه شب 24 مرداد  به قصد دستگیری مصدق به منزل وی می‌رود اما خود را در محاصره نیروهای نظامی می‌بیند.

    ارتشبد ریاحی رئیس ستاد ارتش از هواداران مصدق که از جریان کودتا آگاه شده بود طرح شاه را به مصدق لو داده بود. نصیری بازداشت شد و اکثر افسران حامی شاه دستگیر و دستور محاصره سعدآباد داده می‌شود. روز 25 مرداد، رادیو تهران بیانیه ویژه دولت را پخش کرد که در آن از انجام کودتایی نافرجام در شب گذشته یاد شده بود.

    شاه که آن زمان در کلاردشت بود با خبردار شدن از دستگیری فرماندهان نظامی و محاصره کاخ سعدآباد، با کمک خلبان خاتمی (شوهر فاطمه پهلوی خواهر شاه) ابتدا به بغداد و سپس به رم فرار می‌کند. رومه‌ها و رادیو، شاه را مقصر اوضاع موجود می‌دانستند. حزب توده خواستار سقوط سلطنت و اعلام جمهوری شد. طرفداران مصدق هنوز هم به ابقای سلطنت نظر داشتند و  مصدق خواستار انحلال مجلس و تشکیل شورای سلطنت شد.

    در روزهای 25 تا 28 مرداد، تظاهرات احزاب و گروه‌ها علیه سلطنت و پایین کشیدن مجسمه شاه از خیابان‌ها در جریان بود اما در پس پرده، فضل‌الله زاهدی به کمک‌ خارجی‌ها در حال ساماندهی کودتا بود. بعد از ظهر روز 27 مرداد، عده‌ای از ارتشی‌ها که لباس شخصی به تن داشتند حوالی لاله‌زار به نفع شاه تظاهرات کردند.

    روز 27 مرداد تیمسار ریاحی رئیس ستاد ارتش به افسران عالی رتبه ارتش تأکید کرده بود که ارتش در هر شرایطی به  دولت وفادار  بماند چرا که احتمال می‌داد شورش‌هایی به نفع شاه صورت بگیرد. با وجود این  روز 28 مرداد، چنان‌که باید و شاید آنها از حکومت مصدق دفاع نکردند.

    دکتر مصدق در دادگاه نظامی بعد از 28 مرداد

    روز 28 مرداد،  فعالیت‌ آنها بیشتر شد و با چوب و چماق به مراکز احزاب طرفدار مصدق حمله کردند. فرمانداری نظامی تهران که در اختیار مصدق بود ممانعتی نکرد  و از جانب سران کودتا به فرماندهان واحدهای نظامی مقیم تهران دستور داده بودند که اگر از کودتا حمایت نمی‌کنید، سکوت اختیار کنید.

    رفته رفته نقاط حساس شهر  از جمله رادیو را به‌تصرف درآورده و خانه مصدق محاصره شد. ساعت 3/5 بعد از ظهر 28 مرداد، زاهدی رسما سقوط مصدق و انتصاب خود به نخست‌وزیری را اعلام کرد.  ساعت 7:30 با دستگیری مصدق کودتا پیروز شد و وی به بازداشتگاه رفت و شاه با تلگراف زاهدی به کشور بازگشت .

    شعبان جعفری از عوامل کودتای 28 مرداد در کنار محمدرضا شاه

    ** نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد

    کرملین روزولت (برادرزاده تئودور روزولت رئیس‌جمهور اسبق آمریکا) کارشناس امور خاورمیانه سازمان سیا بود که نقش برجسته‌ای در طراحی کودتا داشت.

    روزولت اواخر سال 57 شمسی در مصاحبه‌ای اعلام می‌کند "کودتای 28 مرداد نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بوسیله سیا در  ماه‌های آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود." روزولت مدعی شده بود که اواسط سال 1953 به مدت سه هفته در ایران اقامت داشته و با کمک ژنرال شوارتکسف(مامور سازماندهی کادر شهربانی ایران در سالهای 20 تا 27 و از دوستان فضل‌الله زاهدی) کودتا را رهبری کرده است.

    صحنه‌ای از کودتای 28 مرداد

    روزولت معتقد بود "اجرای کودتا برای سیا ضرورت داشت" وی 75 هزار دلار را برای خرج کودتا به سه آمریکایی و 5 ایران داده بود. تنها سه نفر هویت او را در تهران می‌دانستند. یکی شاه که از پیشنهاد عزل مصدق و سرکار آوردن زاهدی استقبال می‌کند. پیشنهاد رفتن به بغداد در صورت موفقیت آمیر نبودن مرحله اول کودتا نیز پیشنهاد روزولت بود.

    محمدرضا پهلوی نیز در کتاب "ماموریت برای وطنم" درباره نقش آمریکا در کودتا چنین می‌نویسد "گاهی این سوال مطرح می‌شود که آیا  دولت‌های امریکا و انگلستان در قیام تاریخی 28 مرداد و برانداختن مصدق کمک مالی کرده‌اند یا خیر؟ هرچند من در حین انقلاب در خارج از ایران بودم ولی از جزئیات امور اطلاع داشتم و بعد از مراجعت به ایران نیز در جریان حوادث بودم و انکار نمی‌کنم که شاید بمنظور پیشرفت هدف این انقلاب ملی وجوهی هم از طرف هموطنان من خرج شده باشد."

    کرملین روزولت به جبران خدمتش در کودتا از سیا خارج شد و به معاونت کمپانی نفتی "گلف" رسید . جایی که بوی نفت می‌داد!

    ** شعبان بی‌مخ و ‌های شهرنو علیه مصدق!

    روز 28 مرداد ن فاسد ساکن "شهرنو" (محله بدنام و فاسد تهران) با چوب و چماق لات‌های تهران را همراهی کردند. به‌ آنها گفته بودند در صورت برانداختن مصدق و بازگشت شاه، پول خوبی نصیب‌شان می‌شود.

    آنها با سردادن شعار "مرگ بر مصدق" و "زنده باد شاه" به سمت خانه نخست‌وزیر در خیابان فلسطین کنونی رفتند. پری بلنده»، ملکه اعتضادی» و پری آژدان قزی» از اهالی قلعه (همان شهرنو) با جمعی از ن ساکن آنجا به جمعیت شعبان جعفری( بی‌مخ) پیوستند. پری آژدان قزی» روز قبلش به دیدار شعبان جعفری در زندان رفته بود تا رخصت همراهی‌ نوچه‌هایش با کودتاگران را بگیرد.

    صحنه‌ای از حضور یکی از ن ساکن شهرنو در کودتای 28 مرداد

    بعد از بازگشت شاه به اوضاع‌ آن محله سر و سامان داده شد و دیواری دورتا دور آن کشیده شد. سهام‌هایی هم در بانک به نام سردسته‌هایشان شد.

    اما شعبان جعفری هم حکایتی دارد. وی متولد 1300 در تهران است که به "شعبون بی‌مخ" و "شعبان درخونگاه" شهرت داشت. وی در خاطراتش مدعی است که در روز 28 مرداد تا ظهر در زندان شهربانی بوده اما تصاویر متعدد از روز 28 مرداد نشان می‌دهد وی و نوچه‌هایش در ایجاد جو رعب و وحشت حرف اول را می‌زدند.

    شعبان جعفری و نوچه‌هایش در خیابان‌های تهران

    جعفری از شاه‌دوستان معروف بود و بعد از 28 مرداد یکی از معروفترین باشگاه‌های زورخانه‌ای ایران در پیش از انقلاب اسلامی را با کمک مالی رژیم به نام باشگاه جعفری» تاسیس کرد و شاه شخصا برای افتتاح آن حاضر شد.

    وی پس از پیروزی انقلاب به خارج از کشور رفت و در روز 28 مرداد 85 (سالگرد کودتایی که در آن دست داشت!) در کالیفرنیا درگذشت.

    ** آیا آیت‌الله کاشانی از کودتاگران حمایت می‌کرد؟

    فضل‌الله زاهدی تصور می‌کرد مقابله‌ای که مصدق در روزهای نخست‌وزیری با ت کرده بود و توهین‌های مکرر طرفدارانش به آیت‌الله کاشانی موجب خواهد شد تا وی را در کودتا یاری کنند.

    توهین‌های آن زمان به ت و آیت‌الله کاشانی در نشریات دولتی و حزب توده به‌قدری شدید بود که علما و طلاب حوزه‌های علمیه نجف، قم و مشهد در اعلامیه‌های مختلفی اعتراض خود را نشان دادند.

    با این‌ حال تصور زاهدی، فردای کودتا نقش بر آب شد چرا که آیت‌الله کاشانی که  قبل از 28 مرداد در محدودیت بسر می‌برد،  رویه دولت و محدودیت‌های حکومت نظامی را مورد اعتراض قرار داد و از دستگیر کردن افراد برخلاف قانون ناراضی بود. بعد از در دست گرفتن رادیو توسط حامیان زاهدی نیز، سخنگوی دولت وی اعلام کرد "اخیرا شخص گمنام و ماجراجویی بنام سید ابوالقاسم کاشی به تحریک علیه دولت دست زده و عوام‌فریبی می‌کند."

    آیت‌الله کاشانی حتی روز 27 مرداد آخرین هشدار را در نامه‌ای به مصدق درباره احتمال کودتا می‌دهد و چنین می‌نویسد "حضرت‌ نخست‌ وزیر معظم‌ جناب‌ آقای‌ دکتر مصدق‌ دامت اقباله‌

    گرچه‌ امکانی‌ برای‌ عرایضم‌ باقی‌ نمانده‌ است‌ ولی‌ صلاح‌ دین‌ و ملت‌ برای‌ این‌ خادم‌ اسلام‌ بالاتر از احساسات‌ شخصی‌ است خودتان‌ بهتر از هر کسی‌ می‌دانید که‌ تمام‌ هم‌ و غمم‌ در نگهداری‌ دولت‌ جنابعالی‌ است‌ که‌ خودتان‌ به‌ بقای‌ آن‌ مایل‌ نیستید از تجربیات‌ روی‌ کار آمدن‌ قوام‌ و لجبازی‌های‌ اخیر بر من‌ مسلم‌ است‌ که‌ می‌خواهید مانند سی‌ام‌ تیر کذائی‌ یکبار دیگر ملت‌ را تنها گذاشته‌ و قهرمانانه‌ بروید. حرف‌ اینجانب‌ را درخصوص‌ اصرارم‌ در عدم‌ اجرای‌ رفراندم‌ نشنیدید مرا لکه‌ حیض‌ کردید خانه‌ام‌ را سنگ‌ باران‌ و یاران‌ و فرزندانم‌ را زندانی‌ فرمودید و مجلس‌ را که‌ ترس‌ داشتید شما را ببرد بستید حالا نه‌ مجلسی‌ هست‌ و نه‌ تکیه‌ گاهی‌ برای‌ این‌ ملت‌ گذاشته‌اید. زاهدی‌ را که‌ من‌ با زحمت‌ در مجلس‌ تحت‌ نظر و قابل‌ کنترل‌ نگه‌ داشته‌ بودم‌ با لطایف‌ الحیل‌ خارج‌ کردید و حالا همانطور که‌ واضح‌ بود درصدد به‌ اصطلاح‌ کودتا است.

    اگر نقشه‌ شما نیست‌ که‌ مانند سی‌ ام‌ تیرماه‌ عقب‌ نشینی‌ کنید و به‌ ظاهر قهرمان‌ بمانید. همان‌ طور که‌ گفتم‌ آمریکا ما را در گرفتن‌ نفت‌ از انگلیسی‌ها کمک‌ کرد حالا به‌ صورت‌ ملی‌ و دنیاپسندی‌ می‌خواهد به‌ دست‌ جنابعالی‌ این‌ ثروت‌ ما را به‌ چنگ‌ آورد و اگر واقعاً‌ با دیپلماسی‌ نمی‌خواهید کنار بروید این‌ نامه‌ من‌ سندی‌ است‌ در تاریخ‌ ملت‌ ایران‌ که‌ من‌ شما را با وجود همه‌ بدی‌های‌ خصوصی‌تان‌ نسبت‌ به‌ خودم‌ از وقوع‌ حتمی‌ یک‌ کودتا توسط‌ زاهدی‌ که‌ مطابق‌ با نقشه‌های‌ خود شماست‌ آگاه‌ کردم‌ که‌ فردا جای‌ هیچ‌ گونه‌ عذری‌ نباشد اگر براستی‌ در این‌ فکر اشتباه‌ می‌کند با اظهار تمایل‌ شما سید مصطفی‌ و ناصر خان‌ قشقایی‌ را برای‌ مذاکره، خدمت‌ می‌فرستم. سیدابوالقاسم‌ کاشانی»

    دکتر مصدق‌ در پاسخ‌ نامه‌ دلسوزانه آیت‌ الله‌ کاشانی‌ اما چنین نوشت:

    27 مرداد ماه‌ مرقومه حضرت‌ آقا توسط‌ آقای‌ حسن‌ سالمی‌ زیارت‌ شد اینجانب‌ مستظهر به‌ پشتیبانی‌ ملت‌ ایران‌ هستم. والسلام. دکتر محمد مصدق.»

    به دلیل حکومت نظامی، انحلال مجلس توسط مصدق و تعطیلی رومه‌ها عملا فضا برای ابراز عقیده توسط مخالفان شاه فراهم نبود. یکی از اشتباهات آن زمان انحلال مجلس توسط مصدق بود که می‌توانست تا حدی انعکاس صدای مردم و سدی در برابر نفوذ بیگانگان باشد.

    با پیروزی کودتاچیان، برخی افراد مانند مصدق به حبس و تبعید و شخصیتی همچون دکتر فاطمی به حکم دادگاه نظامی تیرباران شد و به شهادت رسید. آیت‌الله کاشانی که تا پایان عمرش (اسفند سال40) منزوی و خانه‌نشین شده بود گاهی با صدور اعلامیه‌ها و گفتگو با رسانه‌ها  مخالفت خود را به از سرگیری روابط با انگلیس و نفوذ بیگانه اعلام می‌کرد.[مشرق]


    اشاره: درتاریخ 23 ساله بعثت نبی معظّم، روزهای بسیار مهم و سرنوشت‌سازی وجود دارد که هریک از آن‌ها به تنهایی برای اثبات حقانیت اسلام، نزد دوست و دشمن کافی است. یکی از این رویدادهای مهم و ممتاز روز مباهله» است که در آن توحید، نبوّت و امامت در کامل ترین چهره ها جلوه کرده و حقیقت ناب و نورانی خود را نشان داد. مباهله -که یاد آن را باید گرامی داشت و بسیار مهم است- در واقع مظهر اطمینان و اقتدار ایمانی و تکیه‌ی بر حقّانیّت است.15/6/1397

     در این نوشتار برآنیم تا با بهره‌گیری از واکاوی حقیقت مباهله تطبیقی تاریخی از این واقعه جاوید داشته باشیم.

     

    آیه مباهله

    فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ (آل عمران/61)

    پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی(ع)]، با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان، و نمان و نتان، و جان‌هایمان و جان‌هایتان را فراخوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم.

     

    معنای لغوی مباهله

    مباهله» یعنی یکدیگر را لعن و نفرین کردن  بَهَلَهُ اللهُ» یعنی خدا او را لعنت نماید و از رحمت خویش دور کند. 

     

    شرح واقعه

    پیامبرخداصلواة‌الله‌علیه‌وآله» به دنبال مكاتبه با سران جهان، نامه‌ای به اسقف نجران ابوحارثه» نوشتند و آن‌ها را به اسلام دعوت نمودند. هیئتی جهت مذاكره به مدینه آمدند؛ پیامبرصلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: به آیین اسلام در آیید. گفتند: ما پیش از تو اسلام آورده و تسلیم خدا شده‌ایم. حضرت فرمودند: پس چگونه است كه برای خداوند فرزند قائلید و صلیب را عبادت می‌كنید و گوشت خوك می‌خورید، در حالی‌كه همة این امور مخالف آیین حق است؟

    آنها از پیامبرصلواة‌الله‌علیه‌وآله» پرسیدند: اگر عیسی پسر خدا نیست، پس پسر كیست؟ آیه 59 سوره آل‌عمران نازل شد كه: إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَیَكُونُ». در واقع مَثَل عیسى نزد خدا همچون مثل آدم است كه او را از خاك آفرید سپس بدو گفت باش پس وجود یافت .پس از نزول این آیه، آن هیئت سكوت انتخاب كردند، ولی چون اسلام را نپذیرفتند و خواستند مدینه را ترك كنند آیه مباهله نازل شد كه: فَمَنْ حَآجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِینَ»  ای پیامبر! حال پس از این‌كه مسئله روشن شد، اگر باز با تو محاجّه می‌كنند بگو ما فرزندانمان را و شما نیز فرزندانتان را بخوانید و ما نمان را و شما نیز نتان را و ما جان‌هایمان را و شما نیز جان‌هایتان را بخوانید و سپس لعنت خدا را برای دروغگویان قرار دهیم.

    چون روز مباهله فرا رسید اسقف نجران كه چگونگی هیئت مباهله‌كننده را دید گفت: من مردی را می‌بینم كه نسبت به مباهله با كمال جرئت اقدام می‌كند و می‌ترسم راستگو باشد و ریشة نصرانیت را بر اندازد و لذا پیشنهاد مصالحه دادند و پیامبرصلواة‌الله‌علیه‌وآله» با آن‌ها مصالحه كردند و آن‌ها حاضر به پرداخت جزیه شدند. 

     

    ولایت در مباهله

    علامه مجلسی احادیث دلالت کننده بر اینکه آیه در شان آل عباست را متواتر دانسته است.   قاضی نور الله شوشتری اینکه ابناءنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نساءنا اشاره به فاطمه(س) و انفسنا اشاره به امام علی(ع) است را مورد اجماع مفسرین دانسته است  و در کتاب احقاق الحق حدود شصت منبع از منابع اهل سنت ذکر شده‌‌اند که تصریح نموده‌‌اند آیه مباهله درباره این افراد نازل شده است 

    از میان روایات شیعه در مورد مباهله به یک روایت اکتفا می‌کنیم: در روایتى آمده است که روزی مأمون به امام رضا(ع) گفت: بزرگ‌ترین فضیلت امام علی(ع) را که قرآن بر آن دلالت دارد به من بگو. امام رضا (ع) فرمود: فضیلت او در مباهله. سپس آیه مباهله را قرائت کرد و  فرمود:

                رسول خدا(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را دعوت کرد که پسرانش بودند، و حضرت فاطمه(س) را دعوت کرد که در اینجا مصداق کلمه ن است و امام علی(ع) را دعوت نمود که به حکم خداوند عزّ و جلّ، نفس [= جان] پیامبر(ص) است. هیچ آفریده‌ای برتر از پیامبر(ص) نیست؛ پس به حکم خداوند، بایستی کسی برتر از نَفْس[جان] پیامبر(ص) نباشد.

    سخن امام(ع) که به اینجا رسید، مأمون گفت: خداوند فرزندان» را به لفظ جمع آورده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دو پسرش را آورده است، و ن نیز به لفظ جمع آمده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دخترش را آورده است، پس چرا نگوییم که دعوت از نفس [جان] نیز در حقیقت، مرادش خود پیامبر(ص) باشد، و در این صورت، فضیلتی را که برای امیرالمؤمنین(ع) بیان کردی، ساقط می‌شود؟ امام رضا(ع) در پاسخ فرمود:

                آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوت کننده، کسی غیر از خودش را دعوت می‌کند، هم چنان که آمِر، به غیر خودش دستور می‌دهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، هم چنان که کسی حقیقتاً نمی‌تواند به خودش دستور دهد. رسول خدا(ص) مردی را در مباهله غیر از امیرالمؤمنین(ع) دعوت نکرد، پس ثابت می‌شود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است.

    پس مأمون گفت: با آمدن پاسخ، سؤال، برکنده شد. 

       

    نتیجه تصویری برای عکس مباهله اهل بیت

    اهمیت بیان و ابلاغ حقیقت در جریان مباهله

    روز مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه می‌آورد. نکته‌ی مهم در باب مباهله این است: و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ و نساءنا و نساءکم» در آن هست؛ عزیزترین انسان‌ها را پیغمبر اکرم انتخاب می‌کند و به صحنه می‌آورد برای محاجه‌ای که در آن باید مایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد. هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمؤمنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است. یعنی نشان دهنده‌ی این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ میآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشه‌کن بشود با عذاب الهی.

     

    عاشورا؛ جلوه مباهله عملی

    همین قضیه در محرّم اتفاق افتاده است به شکل عملی؛ یعنی امام حسین (علیه الصّلاة و السّلام) هم برای بیان حقیقت، روشنگری در طول تاریخ، عزیزترین عزیزان خود را برمیدارد میآورد وسط میدان. امام حسین (علیه‌السّلام) که می‌دانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زینب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزیز خود را آورد. اینجا هم مسئله، مسئله‌ی تبلیغ دین است؛ تبلیغ به معنای حقیقی کلمه؛ رساندن پیام، روشن کردن فضا؛ ابعاد مسئله‌ی تبلیغ را این جوری می‌شود فهمید که چقدر مهم است. در آن خطبه من رأی سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللَّه ناکثا لعهداللَّه . و لم‌یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقّا علی اللَّه ان یدخله مدخله»   یعنی وقتی او دارد فضا را به این شکل آلوده می‌کند، خراب می‌کند، باید یا با فعل یا با قول آمد روشنگری کرد. و امام حسین (علیه‌السّلام) این کار را انجام می‌دهد، آن هم با این هزینه‌ی سنگین؛ عیالات خود، همسران خود، عزیزان خود، فرزندان امیرالمؤمنین، زینب کبری، اینها را برمی‌دارد می‌آید وسط میدان. 22/9/1388

     

    مباهله؛ نیاز امروز ما

    این (مباهله)، آن چیزی است که ما همیشه به آن احتیاج داریم. امروز هم ما احتیاج داریم به همین اقتدار ایمانی و همین تکیه‌ی بر حقّانیّت خودمان؛ چون در راه حق داریم حرکت می‌کنیم، به این باید در مقابل دشمنی دشمنان و دشمنی استکبار تکیه کنیم و الحمدلله تکیه هم می‌کنیم؛ از این جهت، ملّت ایران، افکار عمومی، سرجمع گرایش‌های مردمی کشور ما همین است که چون حقند، چون در راه درست دارند حرکت می‌کنند، یک اطمینان عمومی‌ای بحمدالله وجود دارد. سوره‌ی هل‌اَتی هم مظهر برکت یک کار مخلصانه است؛ یک ایثار مخلصانه که خدای متعال به‌خاطر این ایثاری که اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) انجام دادند، یک سوره نازل کرد در حقّ اینها - سوره‌ی هل‌اَتی- که این هم ضمن اینکه حالا یک حادثه‌ی تاریخی بسیار مهم و عزیز و افتخارآفرین است، درس است؛ ایثار در نظر پروردگار وقتی با اخلاص همراه باشد پاداش دنیوی و اخروی دارد. 15/6/1397  

     

    پیروزی ملت در مباهله ی امروز

    همان‌طور که در مباهله همه‌ی ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه‌ی ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همان‌طور که معنویّت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر اکرم و خانواده‌اش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی و به حول‌وقوّه‌ی الهی ملّت ایران با اقتدار خود و با معنویّت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد.[ایجنا] 


    حدیث اخلاقى ؛ صفت‌هاى برجسته اخلاقى (1)

     

    بسم الله الرّحمن الرّحیم‌؛  وَ بِهذَا الاِسنادِ عَن اَبى قَتادَة قالَ: قالَ ابوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَكارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعضٍ، یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاءُ تَكونُ فِى الرَّجُلِ وَ لا تَكونُ فى اِبنِهِ وَ تَكونُ فِى العَبدِ وَ لا تَكونُ فى سَیِّدِهِ: صِدقُ الحَدیثِ وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُكَافَاَةُ بِالصَّنائِعِ.

     قالَ اَبوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَكارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعض‌

    [امام صادق (علیه‌السّلام) مى‌فرماید:] بعضى از مكارم اخلاق و خصلت‌ها بسته‌ى به بعضى دیگر است، یعنى با هم ارتباط دارد؛ یا ارتباط علّى و معلولى دارد كه یكى علّت آن دیگرى است، یا به‌نحوى ارتباط عملیّاتى و رفتارى با همدیگر دارند.

     

    یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاء

    این‌ها را هم مثل بقیّه‌ى چیزها از خدا بدانید؛ این‌را هم خدا مى‌دهد. بله، كار خداى متعال ‌بى‌حكمت نیست و رفتار ما، اختیار ما، و اراده‌ى ما در ایجاب رحمت الهى تأثیر دارد لكن بالاخره آنچه به ما داده مى‌شود، از همه‌ى مكارم، از همه‌ى خوبى‌ها، از همه‌ى نِعَم -ازجمله مكارم اخلاق- از طرف خدا است، خداوند تقسیم مى‌كند؛ به شما یك چیزى می‌دهد، به دیگرى یك چیز مى‌دهد، به آن دیگرى یك چیز [دیگر] مى‌دهد.

    تَكونُ فِى الرَّجُلِ وَ لا تَكونُ فِى ابنِه‌

    گاهى یك صفت خوبى در پدر هست، در پسر نیست. این‌كه حالا مى‌گویند ژن یا ژنِ [خوب‌] این‌ها خیلى اعتبارى ندارد. گاهى اوقات پدر یك صفت خوبى دارد، پسر ندارد؛ عكس‌اش هم هست كه پسر یك صفت خوبى دارد كه پدر ندارد. این‌ها ایجاب الهى و اِنعام الهى است.

    وَ تَكونُ فِى العَبدِ وَ لا تَكونُ فى سَیِّدِه‌

    این‌جور هم نیست كه موقعیّت اجتماعى و شأن اجتماعى هم تأثیر داشته باشد؛ نه، گاهى یك صفت خوبى را یك برده‌اى دارد كه سیّد او، ارباب او ندارد. مستخدم شما گاهى‌اوقات، یك خصوصیّتى دارد كه شما آن خصوصیّت را ندارید. یك صفت خوبى در فرد زیردست ما هست كه آن صفت در ما نیست؛ یعنى او بالاتر از ما است. خب، حالا این صفات و مكارم اخلاق كه این‌قدر هم درباره‌اش فرموده‌اند، چه چیزهایى است؟ چند صفت را حضرت بیان می‌فرمایند. این‌ها واقعاً همان جلوه‌هاى درخشان اسلام است؛ لبّ اسلام این‌ها است. این خصوصیّات [است‌] كه انسان‌هاى برجسته مى‌سازد و به بركت وجود انسان‌هاى برجسته در یك اجتماع، در یك جامعه‌ى بشرى، نظام اجتماعیِ برجسته به‌وجود می‌آورد و [اگر] انسان‌های كریم، انسان‌های شجاع، انسان‌های باگذشت، انسان‌های صادق در یك جامعه‌اى باشند، این جامعه، جامعه‌ى برجسته‌اى مى‌شود؛ [البتّه‌] عكسش هم صادق است. واقعاً انسان باید این‌ها را مثل دُر و گوهر گران‌بها روى چشم‌اش بگذارد و به دنیا عرضه كند. حالا این صفات چیست؟[ایجنا]


    اشاره: طى هفته گذشته دو رویداد مهم در جبهه مقاومت رخ داد كه قابل توجه است. یكى، اجلاس سران گروه‌هاى فلسطینى و دومى دیدار اسماعیل هنیه و سیدالمقاومه جناب سیدحسن نصرالله. این دو اتفاق مى‌تواند منشا تحولات زیادى در مقابله با توطئه‌هاى استكبار برعلیه مقاومت فلسطین باشد. در این مقاله به بررسى ابعاد این دو رخداد مهم مى‌پردازیم.

     

    الف- هم آوایى گروه‌هاى مقاومت بعد از دو دهه جدایى !

    رهبران گروه‌هاى فلسطینى روز پنجشنبه 13شهریور 99 به‌صورت ویدئوكنفرانس نشستى همزمان را در بیروت و رام الله برگزار كردند. در این نشست رهبران گروه‌هاى فلسطینى ازجمله حماس، جهاد اسلامى، فتح، جبهه خلق و جبهه دمكراتیك براى آزادى فلسطین مشاركت داشتند. این نشست به‌منظور بررسى آخرین تحولات فلسطین و توطئه‌هاى پیش‌ روى مسأله فلسطین ازجمله معامله قرن، طرح الحاق كرانه باخترى و عادى‌سازى روابط برخى رژیم‌هاى عربى با رژیم صهیونیستى برگزار شد.

     

    مفادمهم اولین بیانیه پایانى جبهه متحد مقاومت‌

    -         تشكیل كمیته‌اى ملى متشكل از شخصیت‌هاى برجسته و منتخب به‌منظور ارائه رویكردى استراتژیك براى پایان دادن به دودستگى و اختلافات داخلى‌

    -         تشكیل یك كمیته ملى یكپارچه براى رهبرى مقاومت مردمى همه‌جانبه‌

    -         محكومیت همه اشكال عادى‌سازى با اشغالگران به‌عنوان خیانتى آشكار به ملت فلسطین و امت عربى و اسلامى‌

    -         وم مقابله ملت‌هاى عربى و اسلامى و آزادگان جهان با همه توان خود با نقشه‌هاى جریان سازش در منطقه‌

    -         وم فعال‌سازى فاكتور منطقه‌اى و بین‌المللى براى مقابله با طرح كشورهاى حاضر در جریان عادى‌سازى روابط با رژیم صهیونیستى‌

    -         فعال‌سازى ابزارها و سازوكارهاى مقابله با اشغالگران در سرزمین اشغالى فلسطین ازجمله سازوكارها و ابزارهاى مندرج در منشورها و معاهدات بین‌المللى درخصوص حق ملت‌ها در مقاومت در برابر اشغالگران‌

    -         تأكید بر حق ملت فلسطین در اعمال همه شیوه‌هاى مبارزاتى مشروع‌

    -         توافق بر فعال‌سازى مقاومت مردمى» به‌عنوان مناسب‌ترین گزینه این مرحله براى دفاع از حقوق مشروع ملت فلسطین در برابر اشغالگران‌

    -         تسریع روند پایان دادن به شكاف و دو دستگى و تحقق آشتى و شراكت ملى در راستاى پایان دادن به اشغالگرى و تشكیل كشور فلسطین‌

    -         برپایى كشور فلسطین در سراسر سرزمین اشغالى به پایتختى قدس (كشورى در غزه یا كشورى بدون غزه وجود خارجى نخوهد داشت)

    -         تشكیل كمیته‌اى متشكل از شخصیت‌هاى ملى متعادل و برخوردار از اعتماد همگان جهت تبیین چشم‌انداز راهبردى براى پایان دادن به شكاف و دو دستگى و برقرارى آشتى و شراكت در چارچوب سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) به‌عنوان تنها نماینده قانونى ملت فلسطین در طول حداكثر پنج هفته و ارائه گزارش آن به شوراى مركزى فلسطین‌

    -         تشكیل كمیته ملى واحد رهبران مقاومت مردمى فراگیر با هدف تأمین همه نیازهاى لازم براى تداوم مقاومت مردمى فراگیر

    چنان‌چه مى‌بینیم، مفاد این بیانیه نشان از یك هم‌آوایى تحسین‌برانگیز و خوشحال‌كننده دارد كه تلخى آن توافق ننگین را در كام مردم مظلوم فلسطین و مسلمانان آزادیخواه جهان مى‌كاهد.

     

    تشكیل این جبهه چه پیام‌هایى دارد؟

    اگرچه این جبهه در آغاز راه خود قرار دارد اما تا همین‌جا هم، دستاوردهاى مهمى را باخود در پى داشته است. ازجمله این‌كه:

    یكم- این نشست و بیانیه واكنشى بهنگام و مناسب به جنگ ادراكى و شناختى استكبار در تغییر محاسبات و رفتارها و تضعیف روحیه مردم جبهه مقاومت به‌حساب مى‌آید. در واقع این اقدام نشان داد، توافق مزبور نه تنها در اراده گروه‌هاى فلسطینى خللى وارد نخواهد آورد بلكه آن‌ها را پس از حدود سه دهه جدایى به هم نزدیك ساخته است.

    دوم- این نشست مهم و راهبردى، پیام مهمى براى كشورهاى مرتجع عرب دارد كه مرزهاى اسلامیت و عربیت را زیر پاگذاشته‌اند و برخى تن به ننگ سازش داده‌اند و گروهى نیز در سوداى شوم پذیرفتن این ننگ ابدى هستند. دولت‌هاى مفلوك عربستان و بحرین اكنون خوب مى‌دانند كه تداوم خط سازش چندان كم‌هزینه نیست. به همین جهت است كه دوره‌گردى وزیر منفور خارجه آمریكا به عمان و كشورهاى دیگر تاكنون نتیجه‌اى در برنداشته است.

    سوم- نفسِ حضور و مشاركت و هم‌آوایى گروه‌هاى فلسطینى و هم‌آوایى جنبش فتح و هم‌پیمانانش از یك سو و حماس و جهاد و هم‌پیمانانشان براى مردم فلسطین و جبهه مقاومت مطلوب است. در واقع از شرنگ تلخ این توافق ننگین با شیرینى اتحاد این گروه‌ها در كام مردم‌ بى‌پناه فلسطین، كاسته خواهدشد.

    چهارم- این اتحاد، جبهه درهم‌ریخته و شكست‌خورده‌ى تكفیرهاى مسلح را ضعیف‌ترخواهد ساخت. در طى هشت سال گذشته، نفوذ تفكر داعش‌ها و امثال ایشان، در صفوف گروه‌هاى فلسطینى رخنه ایجاد كرده و توجه آن‌را از مسأله اصلى‌شان، منحرف كرده بود. این اتحاد جاى پاى آنان را در برخى جناح‌هاى فلسطینى كم‌رنگ خواهد كرد.

    پنجم- این هم‌آوایى - كه انشاالله به اتحاد كامل گروه‌هاى فلسطینى براى آزادى قدس شریف خواهد انجامید- نشان داد كه با تمسك به وحدت و اتحاد دینى و انقلابى و با روحیه مقاومت و تسلیم‌ناپذیرى است كه مى‌توان تهدیدها را تبدیل به فرصت» كرد. این منطق انقلاب اسلامى و مقاومت اسلامى در مواجهه با بحران‌ها و تهدیدهاست كه شاگرد برجسته مكتب امام اى، سردار مقاومت آن‌را چنین بیان كرد: من با تجربه این‌را مى‌گویم كه میزان فرصتى كه در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است كه نترسید و نترسیم و نترسانیم.»

     

    ب- دیدار هنیه و سید مقاومت پس از 28 سال‌

    در كنار اجلاس گروه‌هاى فلسطینى - و از جهتى مهم‌تر- دیدار جناب سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه بعد از 28 سال بود. این دیدار كه در حاشیه اجلاس گروه‌هاى فلسطینى و در بیروت برگزار شد، پیام‌هاى زیادى را در بر دارد: برخى از این پیام‌هاى عبارتند از:

    یكم- عربستان و امارات با این دیدار به‌خوبى دریافته‌اند كه تمام تلاش‌هایشان براى تفرقه بین جبهه مقاومت برهم‌خورده است و اقدام اخیر امارات، نتیجه عكس داده و همان‌گونه كه آن‌ها اقدام به آشكارسازى روابط خود با صهیونیست‌ها كرده‌اند، گروه‌هاى مقاومت در دو كشور فلسطین و لبنان نیز رسما و پس از حدود سه دهه به گفتگوهاى راهبردى و تأثیرگذار و آشكار روى آورده‌اند.

    دوم- این دیدار نتیجه نامه دو ماه قبل اسماعیل هنیه به سید حسن نصرالله، بود كه در آن خواستار یكپارچه‌سازى بیشتر جبهه مقاومت و تحركات فورى‌تر شد. این نامه شاهدى است كه نشان مى‌دهد كه در دو ماه گذشته ابعاد این یكپارچه‌سازى تعیین و در جلسه نصرالله و اسماعیل هنیه به تصویب نهایى و عملیاتى بسیار نزدیك شده است. موضوعى كه نشان مى‌دهد جبهه مقاومت دوران جدیدى را آغاز كرده و تصمیات و اقدامات مهمى در راه هست. كه البته توافق ننگین امارات موجب تسریع در این اقدام شده است.

    سوم- اظهارات هنیه در اردوگاه آوارگان فلسطینى در جنوب لبنان نكته مهمى داشت. او در سخنانى اظهار داشت: موشك‌هاى ما در گذشته تنها 15 كیلومتر بُرد داشت، ولى اكنون قادر است به تل آویو و ما بعد تل آویو برسد». به تعبیر ساده‌تر اینك بندر حیفا و تاسیسات هسته‌اى رژیم صهیونیستى الان فقط توسط حزب الله و ایران تهدید نمی‌شود بلكه یك ضلع سوم نیز ممكن است پیدا كرده باشد. از سوى دیگر موشك‌هاى فراتر از تل آویو یعنى اهدافى فراتر از سرزمین اشغالى و حتى مى‌تواند شامل اهداف غیر اسرائیلى ولى همسو با تل آویو در منطقه نیز شود. این یك جمله نشان از اهمیت توافقات راهبردى در این دیدار داشته است كه تأثیرات آن در آینده براى تضعیف سازشكاران عرب و صهیونیست‌ها معلوم خواهد شد.

    چهارم- طبیعى است كه ضلع سوم این دیدار مى‌توانست حضور ایران انقلابى باشد. اكنون پس از شهادت سردار مقاومت این تلاش‌هاى حاج اسماعیل قاآنى و سپاه بدون مرزِ قدس است كه سایه‌وار، به تعقیب اهداف دشمن درآمده و در خنثى‌سازى و نابودى آن تلاش مى‌كند.[ایجنا]



    سرلشکر سلامی

    فرمانده کل سپاه با قدردانی از اقدامات قرارگاه خاتم الانبیا(ص) در اجرای پروژه آبرسانی به روستاهای غیزانیه اهواز تاکید کرد: خدمت‌رسانی به مردم و رفع مشکل آب در خوزستان ادامه خواهد یافت.

    در پی تکمیل و تحویل فازهای دوم و سوم پروژه آبرسانی به روستاهای غیزانیه اهواز در استان خوزستان و سرعت در رفع مشکل مردم این منطقه، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با قدردانی از اهتمام جهادی و انقلابی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) در این عرصه گفت: خدای بزرگ را شاکریم به فرزندان ملت ایران در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قرارگاه حضرت خاتم الانبیا (ص) توفیق داد در لبیک به مطالبه رهبرعظیم الشان انقلاب اسلامی (مد ظله العالی ) با سرعتی مثال‌زدنی کاری  که باید طی  چندین ماه صورت می پذیرفت، در یک مدت کوتاه و ۲۵ روزه، دغدغه  مردم خونگرم، مومن، مقاوم، مجاهد و فهیم خوزستان  با اجرای پروژه آبرسانی به روستاهای غیزانیه اهواز مرتفع و یک رکورد کم نظیر در اجرای پروژه های آبرسانی رقم زده شود.


    سرلشکر سلامی رفع مشکل آب در برخی مناطق کشور را در زمره اولویت‌های سپاه و قرارگاه خاتم (ص) قلمداد و ضمن قدردانی از مجاهدان و تلاش گران خدمت در  این عرصه تصریح کرد: به توفیق الهی نقش آفرینی های نیروهای انقلاب و ملت در نهاد مردمی و انقلابی سپاه با پیشتازی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص)  شتاب بیشتری ادامه خواهد داشت و با همراهی دولت محترم و مردم شریف ایران در آینده ای نه چندان دور شاهد حل مشکل آب و دغدغه های ناشی از آن به ویژه دراستان‌های جنوبی کشور خواهیم بود.

    فرمانده کل سپاه همچنین با تشکر از همکاری بنیاد مستضعفان و سایر مجموعه های استانی در اجرایی فاز های دوم و سوم این پروژه که شامل ۳۰ کیلومتر خط انتقال لوله پلی اتیلن بود ، بر وم  توسعه و تعمیق  خدمت رسانی های مشترک و دلسوزانه توسط دستگاه‌های اجرایی و نهادی کشور تاکید کرد و گفت :ما در مکتب امام و رهبری معظم انقلاب آموخته ایم که بزرگترین راه مبارزه با آمریکا و دشمنان انقلاب و نظام خدمت به مردم است.

    سرلشکر سلامی در پایان با اشاره به طرح ساماندهی حاشیه شهر اهواز خاطرنشان کرد: با توجه به برنامه ریزی ها و توافقات خوب به عمل آمده بین  قرارگاه خاتم الانبیا(ص)، استانداری خوزستان و فرمانداری اهواز امیدواریم در  اجرای طرح ساماندهی حاشیه شهر اهواز که می تواند  شرایط بهتری برای زندگی مردم عزیز فراهم می کند تسریع به عمل آید.

    تلاش شبانه‌روزی قرارگاه خاتم برای تکمیل پروژه آبرسانی غیزانیه +عکس

    معاون هماهنگ‌ کننده قرارگاه خاتم الانبیا گفت: الحمدلله امروز شاهدیم بخشی از وظایفی که به عنوان یک جریان پیمانکاری به عهده قرارگاه گذاشته شد در این زمان کوتاه که برای ما نیز یک رکورد بود انجام شد.

     سردار علیرضا فخاری، معاون هماهنگ‌ کننده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا امروز در آیین بهره‌برداری از پروژه آبرسانی غیزانیه اظهار کرد: امروز چند پروژه در حوزه آب و در جهت پایداری و افزایش ظرفیت کلنگ‌زنی شد و انشالله تداوم آبرسانی مطمئن به شهرهای خوزستان را شاهد باشیم.


    معاون هماهنگ‌ کننده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا عنوان کرد: آلامی که برای مردم منطقه در رابطه با کمبود و مشکلات آب پیش آمد نه تنها دل شما را بلکه دل رهبر عزیزمان را نیز خراشید.

    وی افزود: رهبری نیز در رابطه با مشکلات آب منطقه خوزستان پیامی داده بودند که همه دستگاه‌های اجرایی باید وارد قصه شده و به فوریت این مشکل را حل کنند.

    فخاری بیان کرد: این فصل مشترک همکاری جدی، دلسوزانه و هدفمند دستگاه‌های اجرایی بود که در کنار هم قرار گرفت و تبدیل به یک فرصت و قدرتی شد که توانست مقام جدیدی را در اجرای پروژه مهم آبرسانی غیزانیه کسب کند.

    وی افزود: یعنی در دستورکار قرار گرفتن فاصله زمانی ۲۵ روز کاری برای لوله‌کشی ۳۰ کیلومتر مسیر مورد نظر که انشالله به ۳۳ کیلومتر و تا عین امان نیز ادامه پیدا خواهد کرد.

    معاون هماهنگ‌ کننده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا گفت: الحمدلله امروز شاهدیم بخشی از وظایفی که به عنوان یک جریان پیمانکاری به عهده قرارگاه گذاشته شد در این فاصله زمانی کوتاه که برای ما نیز یک رکورد بود انجام شد.

    وی افزود: این اتفاق نیز به همت، وحدت، همکاری، درایت و مدیریت صحیح و توان جوانان و فرزندان انقلاب به منصه ظهور رسید و ما امروز شاهدیم که انشالله آلام دل مردم غیزانیه آرام بگیرد و این آرامش به دل امام نیز منتقل شود.


    سَلامٌ عَلى قَلبِ زَینَبَ الصَّبور وَ لِسانِهَا الشكور؛ وقتى از محضر حضرت سجاد علیه السلام سؤال كردند در ماجراى نهضت عاشورا كجا از همه بیشتر به شما سخت گذشت؟ امام فرمودند: الشام، الشام، الشام!». (سوگنامه آل محمد، ص 408؛ ناسخ التواریخ، ص 304). این سختى تا بدانجا بود كه حضرت در بیانى منظوم چنین فرمودند: فَیا لَیتَ امّى لَمْ تَلِدْنِى وَ لَم اَكُنْ یزیدُ یرانِى فِى البِلادِ اَسِیرُ» (وسیله الدارین، ص‌381) -اى كاش مادرم مرا نزاییده بود و من زنده نبودم و یزید مرا اسیر ببیند-.

    با این وجود هنگامى كه كسى از محضر آن امام سؤال كرد در این ماجرا چه كسى پیروز شد؟ فرمودند: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاهِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِمْ» (بحار الأنوار، ج‌45، ص‌177)؛ موقع نماز، اذان و اقامه بگو! ببین نام چه كسى را مى‌برى؟ ما رفتیم این نام را زنده كردیم و برگشتیم.

    هم‌چنین حضرت عقیله بنى‌هاشم، زینب سلام الله علیها كه مى‌فرماید: مَا رَأَیتُ إِلَّا جمِیلا»؛ این بیان هم، بیانى تحلیلى است. زینب كبرى (سلام الله علیها) عَالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیرُ مُفَهَّمَة» است و از این آیه با خبر است: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فى سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُون فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» (آل‌عمران.170 -169) یعنى حضرت حسین بن على علیه السلام، عصر عاشورا خوشحالِ خوشحال بود، چون به مقصد رسید. مبادا خیال كنید این‌ها مرده‌اند: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فى سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ»، یك؛ عِنْدَ رَبِّهِمْ»، دو؛ یرْزَقُونَ»، سه؛ فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»، چهار؛ خیلى خوشحال‌اند. خدا مى‌فرماید این‌ها خوشحال‌اند، به مقصد رسیده‌اند؛ هم وظیفه خودشان را ادا كردند هم میلیاردها بشر را إلى یوم القیامة به مقصد راهنمایى كردند و هم آن‌جا در بهشت‌اند، این‌كه براى آن‌ها رنجى نیست.

     

    قد عجبت من صبرك ملائكة السماوات‌

    یكى از مؤلفه‌هاى اصلى كه باعث مى‌شد آل الله در اوج این مصائب سنگین، چنین بیانات تحلیلى داشته باشند، تخلّق این بزرگواران به عنصر صبر» بود. امام صادق (علیه السلام) : اَلصَّبْرُ مِنَ اَلْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ اَلرَّأْسِ مِنَ اَلْجسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ اَلرَّأْسُ ذَهَبَ اَلْجسَدُ كَذَلِكَ إِذَا ذَهَبَ اَلصَّبْرُ ذَهَبَ اَلْإِیمَانُ. (الكافى، ج‌2، ص‌87) أَنَّ اَلْیقِینَ فَوْقَ اَلْإِیمَانِ بِدَرَجةٍ وَاحِدَةٍ وَ اَلصَّبْرَ فَوْقَ اَلْیقِینِ (بحار الأنوار، ج‌68، ص‌90). سیدالشهداء (علیه السلام) عنصر صبر را تا جایى پیش بُرد كه امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) در زیارت ناحیه مقدسه درباره صبر ایشان مى‌فرمایند: قَدْ عَجبَتْ مِنْ صَبْرِكَ مَلآئِكَةُ السَّماواتِ».

     

    صبر، مقاومت است نه تسلیم‌

    مفهوم صبر از مفاهیمى است كه مورد برداشت‌هاى غلط قرار گرفته و مى‌گیرد. متأسفانه بلاى تحریف - كه بلاى عمومى یا اغلبی واژه‌های اسلامی است- واژه صبر» را نیز بی‌نصیب نگذارده و می‌توان گفت تا حد مسخ و تغییر مفاد و مفهوم، آن‌را دگرگون ساخته است. جامعه‌اى كه فهم غلطى از مفهوم صبر داشته باشد، مبتلا به‌بى‌تحرّك خواهد شد و روز به روز براى ستمگران و مفسدان مجال بیشترى فراهم مى‌نماید كه بیشتر ظلم كنند و فسادانگیزى نمایند.

    هرچند در فرهنگ لغات فارسى، صبر را به شكیبایى، آرام گرفتن، تحمل و بردبارى ترجمه كرده‌اند ولى به نظر مى‌رسد معناى رایج و عرفى شكیبایى، مفهومى نارسایى براى این واژه قرآنى است و معناى استقامت» براى آن سازگارتر است كه معادل‌هاى دیگر آن پایدارى، ایستادگى، عقب‌گرد نكردن، استحكام، پافشارى است. به عبارتى صبر یعنى در برابر همه موانعِ رسیدنِ به تكامل و تعالى، مقاومت ورزیدن و با اراده و عزمى استوار از آن‌ها گذشتن و ره سپردن. درست مانند كوهنوردانى كه در برابر موانعِ رسیدن به قله مقاومت مى‌كنند و با اراده و حوصله آن‌ها را از سر مى‌گذارند تا به قله برسند.

    ترجمه و تفسیر صبر» به معانى مانند شكیبایى، تحمل، آرام بودن، بردبارى و. این مفهوم را به ذهن جامعه القا مى‌كند كه مشكلات، سختى‌ها و مصیبت‌ها را باید تحمل» كرد. معمولاً صبر را به‌معناى تحمل ناگوارى‌ها معنا مى‌كنند. این تعبیر كه به همین صورت نیز تا حدود زیادى آمیخته با ابهام و قابل توجیه‌ها و بیان‌هاى مخالف و متضاد است. هنگامى كه در یك جامعه‌ى ستمكش وبى‌اراده و اسیر عوامل فساد و انحطاط مطرح شود بزرگترین وسیله براى ستمگران و مفسدان و بزرگترین عامل و مشوق عقب‌ماندگى و انحطاط و فساد خواهد شد. هنگامى كه آیات و روایات مربوط به صبر مورد مطالعه‌ى جامع قرار گیرد تأسف و تعجب از این تحریف بنیانى بمراتب شدیدتر و گزنده‌تر مى‌گردد. اگر صبر را طبق دلالت صریح وبى‌شائبه‌ى آیات قرآن و روایات صادر از ائمه (علیهم‌السلام) تفسیر كنیم نتیجه درست به عكس و كاملاً در جهت مخالف استنتاج رائج و متداول عامیانه است.

    در مقابل، معنا و مفهوم استقامت، علاوه بر آن‌كه برگرفته از آیات و روایات است، با معناى اصلى لغات عرب نیز سازگارتر است؛ زیرا كتب لغت معتبر و قدیم، صبر را به حبس» و منع» معنا كرده‌اند: الصَّبْر، و هو الحَبْس. (معجم مقاییس اللغة، ج‌3، ص‌329) الصَّبْرُ: حَبس النفس عن الجزع. (الصحاح، ج‌2، ص‌706)، صَبَرْتُ: حَبَسْتُ النَّفْسَ عَنِ الجزَع. (المصباح المنیر، ج‌2، ص‌331)». مرحوم علامه طباطبایى نیز در توضیح صبر ذیل آیه یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا استَعینوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرین» (بقره/ 153)، از تعبیر مقاومت و استقامت» استفاده نموده است. (المیزان فى تفسیر القرآن، ج‌1، ص‌152)

    با این نگاه، صبر یك مفهوم محرّك» است نه یك مفهوم منفعل» و نتیجه آن نه تنها تحمل كردن سختى‌ها و مشكلات نیست، بلكه غالب شدن بر مشكلات و گذشتن از آن‌ها است و انسان را وادار به تلاش و عمل كردن و مبارزه مى‌كند.#

     

    سایر منابع:

              - درسنامه ترجمه قرآن، آیه 153 سوره بقره؛ پایگاه اطلاع‌رسانى KHAMENEI.IR

              - معرفى كتاب گفتارى در باب صبر»؛ همان.

              - جلسه درس اخلاق آیت الله جوادى آملى (21/ 06/ 1398).

    حماسه شام؛ پیروزی حق بر باطل درجنگ روایت ها

     

    (به مناسبت سالگرد ورود اهل بیت به شام؛ اول ماه صفر)

     

     

     

    نهضت عاشورا؛ جبهه‌بندى همیشگى حق و باطل‌

    مبناى قیام حضرت امام حسین (علیه السلام) این بود كه در نظام هستى، حق پیروز است؛ خواه از قدرت مادى برخوردار باشد یا نه، و نیز باطل محكوم به شكست است. مبناى امویان نیز این بود هر كه قدرت مادى دارد، پیروز است؛ خواه با حق همراه باشد یا نه؛ وگرنه محكوم به شكست است، هر چند حق باشد. این دو طرز فكر كه همواره بوده و هست، از دو نوع جهان بینى نشأت مى‌گیرد. كسى‌كه جهان را در ماده خلاصه مى‌كند و اصالت را به ماده مى‌دهد، هرجا جریان طبیعت بیش‌تر حضور داشت، آن‌جا محور قدرت تلقّى مى‌شود و در آن محور، قیام و قعود، عزل و نصب، عزت و ذلت دور مى‌زند؛ ولى كسى‌كه جهان بینى را بر اساس حقیقت هستى تنظیم كرده است، اصالت را به معنا مى‌دهد و در محور حق حركت مى‌كند. این گروه، حق محورند، در قبال دیگران كه مادّه محورند. بر همین اساس، همیشه در مقابل انبیا و اولیاى الهى افرادى قیام مى‌كردند كه چنین معتقد بودند: قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى» (طه/ 64 ) ؛ در برابر پیام آوران خدا كه مى‌گفتند: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى» (اعلی/ 14). بنابراین همیشه عده‌اى معتقدند كه قد أفلح الیوم من استعلى» و دسته‌اى برآنند كه قد أفلح من تزكّى» و این نكته متن واقعیت تقابل جبهه حق و جبهه باطل از ابتدا تا انتهاى تاریخ است.

     

    وسعت آفاقى و انفسى جبهه‌بندى‌هاى حق و باطل‌

    بارزترین تجلى تقابل جبهه حق و باطل، واقعه كربلا است. نبردى كه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به‌عنوان سرسلسله جبهه حق آغاز كرده بود، به قدرى براى استمرار حیات حقیقى انسان و جامعه بشرى اهمیت داشت كه حتى اگر اهل بیت آن امام را هم به اسارت به شام نمى‌بُردند، خود آن بزرگواران به مركز حكومت باطل مى‌رفتند و حماسه كربلا» را با حماسه شام» تكمیل مى‌كردند.

    روز عاشورا و زمین كربلا، به وسعت همه تاریخ است چراكه اتفاقى كه به روز دهم محرم سال 61 هجرى و به سرزمین كربلا، معنا و تشخص داد، یك اتفاق همه‌گیر و همیشگى در آفاق عالَم است، یعنى مبارزه حق و باطل. و نه تنها این نبرد ظهور و بروز آفاقى دارد، بلكه ابتداءً انفسى است و بعد در بُعد آفاق شكل مى‌یابد. كسانیكه در عرصه آفاق در یكى از دو جبهه حق یا باطل، قرار مى‌گیرند، در حقیقت قبلا در جبهه انفسى، در یكى از این دو جبهه قرار یافته‌اند. سرّ این‌كه در زیارات حضرت سید الشهداء علیه السلام دائما اعلام موضع رسمى داریم و مى‌گوییم إنى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم» ریشه در همین جبهه‌بندى انفسى دارد.

    جریان باطل، علاوه بر استفاده از جنگ سخت (جنگ نظامى متعارف) و نیمه سخت (جنگ اقتصادى و تحریمى)، از انواع و اقسام جنگ نرم (تحریف‌گرى و تغییر حقایق) و تعابیر نوین آن مثل جنگ روایت‌ها، جنگ شناختى، جنگ باورها، جنگ اراده‌ها نیز بهره مى‌برد و به همین جهت، جریان حق نیز از ورود به تمام این عرصه‌ها ناگزیر و ناگریز است و حماسه شام یعنى ورود جریان حق در عرصه جنگ‌هایى تاریخى ولى با تعابیرى نوین.

    در این نوع جنگ، فتح و پیروزى فقط بر روى زمین معنا پیدا نمى‌كند بلكه گام اول پیروزى، به تغییر ادراك و فتح دل‌ها وابسته است به همین جهت، عرصه جنگ اراده‌ها را شاید بتوان اصلى‌ترین عرصه تقابل حق و باطل قلمداد نمود. جنگ‌هاى امروز دنیا در واقع جنگ اراده‌ها است» (02/09/1394) و جغرافیاى ى دنیا را، اراده و ایمان انسان‌ها در آینده تعیین خواهد كرد.» (19/10/1383).

    جنگ امروز، جنگ ارده‌هاست، اراده نیز متكى بر شناخت‌ها است و شناخت‌ها نیز متكى بر روایت‌ها و قرائت‌ها است. بنابراین جنگ نرم در این سه لایه جنگ بروز و ظهور دارد: جنگ روایت‌ها، جنگ شناختى، جنگ اراده‌ها؛ كه در محافل استراتژیك امروز دنیا، این گزاره مطرح است كه در جنگ‌هاى فردا، برنده كسى نیست كه بمب دارد بلكه كسى پیروز است كه بهترین روایت را دارد». در جنگ روایت‌ها، دشمن حقیقت را چنان باورپذیرانه و اقناعى تحریف مى‌كند و تغییر مى‌دهد كه كمتر كسى به این فكر مى‌كند كه واقعاً حقیقت چیست و اكثریت جامعه همان روایت، قرائت و براشت القایى دشمن را واقعیت مى‌پندارند.

     

    حماسه شام، عرصه پیروزى جنگ روایت‌هاى بعد از واقعه عاشورا

    در نهضت عاشورا، عملیات روانى گسترده دستگاه بنى امیه و القاى دروغ در پوشش واقعیت، افكار عمومى آن دوران را براى همراهى در جنگ علیه خاندان رسالت، اقناع و متقاعد كرد. پنهان‌سازى بخشى از واقعیت و استفاده از تكنیك دروغ بزرگ توسط دستگاه حاكم، باعث شد تا بعد از حادثه عاشورا بسیارى ندانند آنكسى كه یزید و ابن زیاد از او به‌عنوان خارجى یاد كردند و به قتلش رساندند، نوه رسول خدا (صلى الله علیه و آله) بوده است. آن‌ها با روایت سازى و تمسك به تكنیك برچسب زنى و عنوان‌سازى مردم را متقاعد كردند علیه كسى وارد جنگ شوند كه در برابر حكومت خروج كرده است و روایت قیام علیه ظلم» را به روایت خروج علیه خلیفه» تغییر دادند. بنابراین استفاده از تكنیك‌هاى مختلف پیش از وقوع حادثه كربلا، در وقوع آن نقش مهمى را ایفا كرد و اینجا است كه تكمیل حماسه كربلا، با حماسه شام اهمیت مى‌یابد.

    اهل بیت علیهم السلام پیام عاشورا را در محیطى كه دستگاه حاكم با القاى دروغ و انگاره‌سازى‌هاى مختلف علیه امام حسین (علیه السلام) وارد عمل شده است، به گوش افكار عمومى زمانه‌اى خویش مى‌رسانند و با خطبه‌هاى تاریخى و رفتار توام با صبر و وقار به گوش دنیا مى‌رساند كه آنچه به آن‌ها گفته شده، دروغ بوده و آن‌كه در دشت كربلا به شهادت رسیده، حسین (علیه السلام) بوده و آن‌جاست كه مردم متوجه مى‌شوند چه روى داده و آنكسى كه علیه‌وارد جنگ شدند نوه رسول گرامى اسلام بوده است. آل الله با افشاگرى خود، انگاره‌سازى، دستكارى واقعیت و رمزگشایى اشتباه توسط دستگاه حاكم را ناكارآمد نمودند و توانستند تمام عمق فاجعه دشت كربلا را به گوش همگان برساند.

     

    جنگ شناختى، بُعد دیگرى از حماسه شام‌

    مرحله بعدى جنگ روایت‌ها، جنگ شناختى (جنگ ادراكى) است كه به‌معناى تغییر نگرش‌ها، باورها و رفتارها از طریق مدیریت ادراك و برداشت افراد جامعه است. اساسى‌ترین نتیجه در جنگ شناختى، تلفات مضاعف انسانى است. به دو دلیل:

    اولا) در جنگ سخت وقتى یك نفر مجروح یا كشته شد، فقط یك نفر از جبهه خودى كم مى‌شود، اما در جنگ شناختى وقتى یك نفر نسبت به باورهاى خود تردید كرد، علاوه بر این‌كه یك نفر از گروه خودى كم شده، یك نفر هم به گروه مقابل اضافه مى‌شود. ثانیا) در جنگ شناختى نه تنها سربازانِ خط مقدم، بلكه عموم مردم جامعه كه اصلى‌ترین سرمایه هر نظام ى است آماج قرار گرفته، نسبت به جامعه و كشور خود بدبین و حالت رویگردانى شكل مى‌گیرد.

    جنگ شناختى در صورت تداوم، به وارونگى افكار عمومى، بحران اعتماد و اقناع، و در نهایت به زایل شدن اراده‌هاى راسخ منتهى خواهد شد. مهم‌ترین راه مقابله با عملیات روانى و جنگ شناختى و ادراكى، ایجاد شفافیت، اطلاع‌رسانى دقیق و بصیرت افزایى به جامعه است. هرچه فضاى جامعه، شفاف‌تر و مردم آگاه‌تر شوند، فرصت براى دروغ گویى و جولان دشمن در افكار عمومى و مدیریت آن كاسته مى‌شود. به همین جهت بُعد دیگر حماسه شام، فتح نبرد شناختى است.

     

    استمرار منطق عاشورا تا امروز؛ ثمره پیروزى حماسه شام در جنگ اراده‌ها

    لایه سوم جنگ، جنگ اراده‌ها است. دشمن در این عرصه به‌دبنال این است كه تا اراده‌هاى مستحكم سُست و خلل‌پذیر شده و زمینه براى تسلیم و به تعبیر روایات نصر بالرعب» فراهم شود. عملیاتى چند بُعدى براى اثرگذارى بر سیستم محاسباتى حریف، هیمنه‌سازى و شكل دادن به باورهاى وى.

    این‌كه با فاصله اندكى پس از قیام امام حسین علیه السلام، قیام‌هایى مانند قیام مردم مدینه (واقعه حره)، قیام توابین، قیام مختار و رخ داد و تا امروز راه و مرام امام حسین علیه السلام جان‌مایه قیام‌هاى متعدد است، نشانه این است كه بُعد مهمى از حماسه شام معطوف به ظفرمندى در عرصه جنگ اراده‌ها است. هم‌چنین این‌كه به تعبیر رهبر معظم انقلاب: حادثه عظیم عاشورا، پایه اصلى انقلاب اسلامى است» به‌معناى پیروزى اهل بیت علیهم السلام در جنگ اراده‌ها است.[ایجنا]


    شهد و شهود

    چمران لاذقیه‌

     

    [به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت مدافع حرم شهید حجت الاسلام محمد پورهنگ‌]

     

    تكرار چمران در لاذقیه‌

    ایشان هم مثل بقیه مدافعان حرم كه به سوریه مى‌روند مستشار نظامى بودند و هم مُبلّغ فرهنگى بودند و كار تبلیغى انجام مى‌دادند. البته آن‌جا كسى نمى‌دانست كه ایشان روحانى است و همسرم یك كارى شبیه كار شهید چمران در لبنان را در شهر لاذقیه سوریه شروع كردند. با توجه به هدفى كه داشتند به مدارسى وارد شدند كه افراد جنگ‌زده در آن تحصیل مى‌كردند. در این مدارس دانش‌آموزان نیازمند را شناسایى كردند و با برقرارى ارتباط با آن‌ها به خانواده‌هایشان نزدیك شدند. از همین‌جا هم بحث تبلیغ دین شروع شد و هم بحث كمك به نیازمندان و رفع نیازهاى بهداشتى، تحصیلى، خانوادگى، مالى و. كه در نهایت چون اخلاص زیادى در این كار داشتند، لطف و عنایت خدا هم شامل حالشان شد و خیلى زود در لاذقیه شناخته شدند. تا جایى كه وزیر آموزش و پروش سوریه از ایشان تقدیر كرد و همین مسأله باعث شد كه هم توسط افراد نیازمند شناسایى بشوند و هم توسط دشمن. از همین‌جا بود كه نیروهاى دشمن فهمیدند كه یك ایرانى در لاذقیه بواسطه كارهاى فرهنگى درحال تبلیغ تشیع است.

    بناى زندگى بر محبت‌

    در جمع به راحتى ابراز محبت مى‌كرد. با این‌كه از گل خریدن و هدیه دادن و محبت كردن كم نمى‌گذاشت، ولى چند وقت یك بار مى‌پرسید: از من راضى هستى؟» بناى زندگى را گذاشته بود بر محبت. مى‌گفت: وقتى همسرت از تو راضى باشد خدا یك‌جور دیگرى نگاهت مى‌كند.»

    شهادت علوى‌

    31 شهریور 95 كه روز عید غدیر هم بود. ایشان با من تماس گرفت و گفت حالم خوب نیست. گفت از حضرت على(ع) بخواه كه یك نگاه به من بكند، اگر ایشان نگاه كند كار من دیگر حل است. من مى‌دانستم كه معنى این حرف چیست. همانجا احساس كردم كه چیزى جز شهادت دیگر همسرم را راضى نمى‌كند و همانجا با تمام وجودم براى ایشان شهادت را خواستم. حتى همان لحظه‌اى كه داشتم این دعا را مى‌كردم احساس كردم كه آن فرشته‌اى كه مسؤول تقدیر آدم‌هاست قلمش را نگه داشته تا ببیند من چه چیزى به زبان مى‌آورم و همان را براى همسرم رقم بزند. من براى همسرم شهادت را خواستم كه خواسته قلبى‌اش بود و غروب همان روز همسرم شهید شد.#

    به نقل از همسر شهید محمد پورهنگ‌[ایجنا]


    بُرشی از كتاب گران‌سنگ مفاتیح الحیاة به قلم حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعالی

    فرآیندهای اجتهادی جامعه‌پردازی

    راز جاودانگی اسلام در داشتن منابع غنی اولا و تشویق به استنباط مبانی قویم از آن منابع سرشار ثانیا و ترغیب به استخراج مواد فقهی، حقوقی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، درمانی و. ثالثا نهفته است و به‌منظور تكامل برداشت از منابع عقلی و نقلی و تعامل بیشتر با آن‌ها دو طرز اجتهاد را به جامعه بشری تعلیم و یادآوری كرد كه هر یك مكمل دیگری است، هرچند یكی از آن دو اصلی‌ترین سبك اجتهاد است: اجتهاد نخست كه اصلی‌ترین سنخ آن به شمار می‌رود، همان است كه در حوزه‌های علمی رایج و در میان مجتهدان فن شریف فقه و اصول دارج است. و اجتهاد دوم كه صبغه موضوع پروری آن واضح و جریان اجرایی بودن نه تقنینی آن روشن است، همان است كه در میان اقوام و ملل با گرایش‌ها و منش‌های متفاوت رواج دارد و اسلام قسم زیبا و خیر و عدل و احسان آن‌را امضا و ترغیب فرمود و به جامعه بشری چنین تعلیم داد: أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ سَنَ سُنَّةَ هُدًی كَانَ لَهُ أَجْرٌ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِذَلِكَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْ‌ءٌ أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ سَنَّ سُنَّةَ ضَلَالَةٍ كَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْ‌ء» این اجتهاد به‌وهیچ‌وجه صبغه تشریع نداشته و كاملا از بدعت منحوس منزه و از لوث سنت شكنی مبرّاست؛ زیرا زیربنای مشروعیت قانونی خود را از اصول عقلی و مبانی نقلی گرفته و از اطلاقات و عمومات، مطلوب بودن چیزی را كشف كرده و در كیفیت اجرا و تعامل آن سعی بلیغ شده تا به‌صورت كاربردی و كارآمد مقبول جامعه گردد.

    نكاتی درباره حسن خلق و معاشرت‌

    منظومه اخلاق اسلامی نوع دوم از اجتهاد مذكور را می‌طلبد كه یكی از اصول اساسی آن حسن خلق است. حسن خلق محبوب‌ترین و ارزشمندترین عمل نزد خدا پس از واجبات الهی است.

    خوش خویی براساس روایات، نه تنها سبب نشاط زندگی فردی و اجتماعی و موجب آبادانی دیار و فزونی روزی و محبوبیت است، بلكه موجب نجات آدمی و آمرزش گناهان او و زمینه ساز قرب به پیامبر (ص) در روز قیامت و بهره‌مندی از شفاعت آن بزرگوار است.

    حسن خلق در فرهنگ اسلام از رحمت الهی ریشه می‌گیرد كه خدای مهربان با معرفی پیامبر اكرم (ص) به‌عنوان الگوی برتر حسن خلق (وَ إِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم) (سوره قلم، آیه 4) در خطاب به آن گرامی می‌گوید: به‌سبب لطف و رحمت خدا بود كه با آنان نرم‌خویی و مهربانی كردی و اگر درشت خوی و سخت دل بودی، قطعاً از گرد تو پراكنده شده بودند. (فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ) (سوره آل عمران، آیه 159) حسن خلق كه از فضایل نفسانی است، با لبخندها و خوش‌رویی‌های ظاهری و تصنعی كه برای جلب منافع مادی است، تفاوت دارد.

    سالمندان‌

    فرد مسلمان در دایره تعاملی خود با اقشار و افراد گوناگونی مواجه است كه ناظر به منزلت و جایگاه فرد د رمنظومه اخلاق اسلامی با او به تعامل می‌پردازد. سالمندان در فرهنگ دینی جایگاه و منزلت ویژه‌ای دارند و درباره رعایت حقوق آنان فراوان سفارش شده است. خدا درباره حضرت موسی (ع) و دختران حضرت شعیب (س) و رعایت كردن پدر سالمندشان چنین گزارش می‌دهد: و در نزدیكی آنان دو دختر را یافت كه گوسفندانشان را از ورود به آبشخور باز می دارند. به آن دو گفت: كارتان چیست و چه می‌كنید؟ گفتند: روش ما این است كه گوسفندان را آب نمی‌دهیم تا چوپانان از آبشخور در آیند و گوسفندان خود را از آن خارج سازند. پدرمان پیری سالخورده است و خود نمی‌تواند گوسفندانمان را به اینجا آورد. (وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ كَبِیرٌ) (سوره قصص، آیه 23)

    از اقدام فرزندان یعقوب برای رهایی برادرشان بنیامین از زندان عزیز مصر نیز چینن آورده است: آنان گفتند:ای عزیز! او پدری كهن‌سال دارد. یكی از ما را به جای وی بگیر (بازداشت كن). (قالُوا یا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَیْخاً كَبِیراً فَخُذْ أَحَدَنا مَكانَه) (یوسف، آیه 78) آنان خواستند با حرمتی كه پیران نزد دیگران دارند، آن‌را وسیله قرار دهند تا برادرشان را آزاد یا دیگری را جایگزین وی سازند.

    جایگاه سالمندان‌

    رسول خدا (ص) فرمود: كهنسال در میان خاندانش، همانند پیامبر در میان امت خویش است. (الشَّیْخُ فِی أَهْلِهِ كَالنَّبِیِّ فِی أُمَّتِه) (روشه الواعظین، ص 476).

    امام زین العابدین (ع) فرمود: از حقوق همكیشانت این است كه (در نگاه تو) پیرمردانشان همانند پدرت و جوانانشان به سان برادرانت و پیرزن‌هایشان همانند مادرت و كودكانشان همسان فرزندانت باشند. (. وَ أَنْ یَكُونَ شُیُوخُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أَبِیكَ وَ شُبَّانُهُمْ بِمَنْزِلَةِ إِخْوَتِكَ وَ عَجَائِزُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أُمِّكَ وَ الصِّغَارُ بِمَنْزِلَةِ أَوْلَادِك) (الفقیه، ج 2، ص 625).

    حرمت نهادن به پیران‌

    امیرمومنان (ع) در وصیت خود به امام حسن (ع) فرمود: با خردسالان خانواده‌ات مهربان باش و پیرانشان را بزرگ شمار. (وَ ارْحَمْ مِنْ أَهْلِكَ الصَّغِیرَ وَ وَقِّرِ مِنْهُمُ الْكَبِیرَ) (الامالی، طوسی، ص 8).

    پرهیز از قتل پیران در جنگ‌

    اسلام نه تنها به پیران امت اسلامی حرمت نهاده، حتی منزلت پیران كافر را نیز از نظر دور نداشته است. به نقل امام صادق (ع)، رسول خدا هرگاه، سپاهی اعزام می‌كرد، آنان را می‌نشاند و ازجمله رهنمودهایش این بود كه پیر فرتوت را نكشید. (وَ لَا تَقْتُلُوا شَیْخاً فَانِیا) (الكافی، ج 5، ص 27).

    پاداش بزرگداشت پیران‌

    رسول خدا (ص) فرمود: بزرگ شمردن ریش سفید مسلمان، بزرگ شمردن خداست. (مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ ذِی الشَّیْبَةِ الْمُسْلِم) (الكافی، ج 2، ص 165).

    رسول خدا (ص) فرمود: هركس برتری پیر را به‌دلیل سنش بشناسد و او را احترام كند، خدا وی را از هراس روز قیامت در امان می‌دارد. (مَنْ عَرَفَ فَضْلَ كَبِیرٍ لِسِنِّهِ فَوَقَّرَهُ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَة) (الكافی، ج 2، ص 658)

    امام صادق (ع) فرمود: سه گروه‌اند كه حقشان را جز منافقان شناخته‌شده نادیده نمی‌گیرند: ریش سفید مسلمان، حافظ قرآن و پیشوای دادگر. (ثَلَاثَةٌ لَا یَجْهَلُ حَقَّهُمْ إِلَّا مُنَافِقٌ مَعْرُوفٌ بِالنِّفَاقِ ذُو الشَّیْبَةِ فِی الْإِسْلَامِ وَ حَامِلُ الْقُرْآنِ وَ الْإِمَامُ الْعَادِل) (الكافی، ج 2، ص 658)

    كیفر اهانت به مومن سپید موی

    امام صادق (ع) فرمود: هركس مومن ریش سفیدی را سبك شمارد، خدا كسی را به‌سوی او می‌فرستد تا پیش از مردنش وی را سبك كند. (مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ ذِی شَیْبَةٍ أَرْسَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَنْ یَسْتَخِفُّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِه) (الكافی، ج 2، ص 658)


    اشاره: امسال چهلمین سال آغاز جنگ تحمیلى و دفاع مقدس هشت ساله است. فرصتى است تا ازابعاد مختلف به این مقوله جاودانه و تاریخ ساز پرداخته شود. نقش ائمه جمعه در دفاع مقدس، ازجمله موضوعاتى است كه كمتر بدان پرداخته شده است. این مقاله، پیش در آمدى براى این اقدام است و همین جا ازهمه ائمه محترم جمعه و علاقمندان به موضوع دفاع مقدس براى كندوكاو و بررسى مى‌دانى بیشتر و پژوهش‌هاى عمیقتر دعوت بعمل مى‌آورد.

    ت و دفاع مقدس‌

    امروز و پس ازگذشت چهار دهه ازآغاز دفاع مقدس، كمتر كسى است كه به نقش طلاب و ون در دفاع مقدس اذعان و اعتراف نداشته باشد. این افتخار ت است كه دردوران انقلاب اسلامى و دفاع مقدس، نقش قیادت» (جلودارى) را در این عرصه‌ها ایفا كرده است. تعداد شهداى ت كه طبق برخى ازآمار به حدود 5000نفر رسیده است، حكایت ازآن دارد كه ین، ببش ازده برابر اقشار دیگر جامعه در جنگ شركت كرده و شهید داده‌اند. به گفته حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان (نماینده وقت رهبرى در بنیاد شهید)، در حالى كه از هر هزار ایرانى چهار نفر در دفاع شركت داشته است این نسبت در ت، از هزار نفر، 48نفر است!بر این باوریم چنان‌چه احصاء دقیقترى انجام شود به احتمال زیاد به آمار افزونترى در این‌رابطه دست خواهیم یافت.

    ت؛ از شهیدان تا شهید پروران‌

    وقتى از نقش ت در جنگ سخن مى‌گوییم، نباید ذهنمان فقط به سراغ رزمندگان و ایثارگران این قشر برود. ما علاوه بر ون ایثارگر و شهید، قشر عظیمى از ون را داریم كه رزمنده پرور و شهیدپرور بوده‌اند. رزمندگان و شهیدان دفاع مقدس نوعا تربیت یافتگان مساجد و هیأت‌ها و حسینیه‌ها هستند. به هریك از این عزیزان كه بنگریم اثرى از تربیت دینى یك عالم و روحانى خدمتگزار را در زندگى و رشد معنوى او مشاهده مى‌كنیم.

    بنابر این نقش ت در رشد فرهنگ ایثار و شهادت و جنگ هشت ساله را، در نقش‌هاى زیر مى‌توان مورد فحص و جستجو قرار داد:

    1.       نقش معنوى و تربیتى و اخلاقى‌

    2.       نقش تبیینى و بصیرتى‌

    3.       نقش آموزشى و تعلیمى‌

    4.       نقش تبلیغى و ترویجى‌

    5.       نقش پشتیبانى و امدادرسانى‌

    6.       نقش رزمندگى و حضور در خط مقدم‌

    7.       نقش فرماندهى و هدایتگرى جنگ درسطوح مختلف‌

    در هر یك از عرصه‌هاى هفت‌گانه فوق، ت نقش فعال و تأثیرگذار داشته است. تاكنون مطالب و مقالات و تحقیقات زیادى در این باره نوشته شده است و البته نیاز به تحقیق و پژوهش بیشتر و عمیقتر نیز دارد.

    ائمه جمعه، ازحضور درخطّ مقدم تا پشتیبانى جنگ‌

    هر یك از نقش‌هاى هفت گانه مزبور را كه مرور كنیم. وقتى به جایگاه ائمه جمعه در نسبت بااین نقش‌ها توجه مى‌كنیم در مى‌یابیم كه در هر منطقه‌اى كه پرچم اقامه جمعه برپاشد، ائمه جمعه در ارتباط با جنگ نقش پرچمدارى و پیشتازى را داشتند. ازحضور در میدان جنگ تا تربیت و آموزش نیروهاى رزمنده تا حضور تبلیغى رزمى و تا پشتیبانى و تداركات جنگ.

    ما در این مقال، انواع این نقش‌ها را به شرح زیر فهرست كرده ایم. این فهرست و محورهاى آن مى‌تواند موضوعى‌ براى مطالعه و تحقیق قرار گیرد:

    اول- ائمه جمعه حاضر در خطّ مقدم جنگ. در طول جنگ هشت ساله، امامان جمعه فراوانى بودند كه ازهمان ابتداى جنگ در جبهه حضور یافتند.

    این گروه از امامان جمعه به دو دسته تقسیم مى‌شوند:

    1.       ائمه جمعه‌اى كه درشهرهاى خط مقدم، حضور داشتند. نام امامان جمعه‌اى مانندمرحوم حجت الاسلام و المسلمین سیدابوالحسن نورى امام جمعه رزمنده خرمشهر، مرحوم حجت الاسلام عسكرى امام جمعه رزمنده گیلانغرب و به چشم مى‌خورد.

    2.       ائمه جمعه‌اى كه ازشهرهاى دیگر به جبهه آمدند و به‌عنوان رزمنده مشغول خدمت شدند. در بین امامان جمعه شهرها اسامى زیادى به چشم مى‌خورد. اما سرسلسله این امامان جمعه، شخصیت‌بى‌بدیل رهبر حكیم انقلاب اسلامى است كه از روزهاى اول جنگ در جبهه جنوب حاضرشد و مدت 9ماه نقشى‌بى‌نظیر و ماندگار را در هدایت جنگ برعهده داشت. در این ماه‌ها ایشان عصر جمعه به جبهه مى‌رفتند و دوباره براى نمازجمعه برمى گشتند، خطبه‌هاى جمعه ایشان در فاصله مهرماه 59تا خرداد 60 پایگاه اصلى گزارش و تحلیل در باره دفاع مقدس است و مطالبى ناب و دست نخورده را دارد. نقش ایشان در آزادى سوسنگرد و شكست حصر آبادان و در مقابله با كارشكنى‌هاى بنى صدر و حوادث دیگر آن روزها خواندنى است كه بحمدالله خاطرات و یادداشت‌هاى ایشان ازآن روزها موجود است و امیدواریم هرچه زودتر منتشر شود.

    دوم- ائمه جمعه‌اى كه در استان‌ها و شهرهاى مرزى مانند: خوزستان، كرمانشاه، ایلام، آذربایجان غربى، و حتى بوشهر و هرمزگان، حضور داشته و تا پایان جنگ در مناطق خود ماندند. مانند آیت الله موسوى جزایرى در اهواز، آیت الله شهیداشرفى اصفهانى در كرمانشاه،

    آیت الله قاضى دردزفول، آیت الله محمدى درایلام، حجت الاسلام و المسلمین حسنى در ارومیه و امامان جمعه شهرهاى دیگر. وجود این ائمه جمعه در شهرهاى خود پشتوانه قوى براى ررمندگان اسلام بود و اثرات و بركات بسیار زیادى داشت.

    سوم-امامان جمعه‌اى كه در طول سال، چندین بار به جبهه آمده و نقش تبلیغى و روحیه بخشى را براى رزمندگان ایفا مى‌كردند. این گروه ازامامان جمعه،

    بیشتر در مقرهاى نیروهاى رزمنده استان و شهرستان خود در مواقف مختلف، خصوصا ایام عملیات شركت مى‌كردند. این گروه شامل همه ائمه جمعه مى‌شود.

    حضور بزرگانى چون شهید محراب آیت الله مدنى، شهید محراب آیت الله صدوقى، مرحوم آیت الله مشكینى و نمایندگان امام در استان‌ها در این بخش بسیار پررنگ بود.

    چهارم- باتوجه به فقدان رسانه‌هاى محلى و منطقه‌اى و عدم توسعه صدا وسیما در آن زمان؛ نمازهاى جمعه در هرشهرستان و منطقه، محل اصلى تبیین وبصیرت افزایى بود. نمازهاى جمعه پاتوق رزمندگان، محل اعزام نیروهاى رزمى به جبهه و پایگاه دریافت آخرین تحلیل‌ها در باره جنگ و دفاع مقدس تلقى مى‌شد.

    پنجم- ائمه جمعه در همه مناطق، مسؤولان ارشد ستاد پشتیبانى جنگ بودند و ستادهاى نماز جمعه در كنار فعالیت فرهنگى و خدماتى در نماز جمعه، بازوان تواناى ستاد پشتیبانى جنگ محسوب مى‌شدند. بخش عمده‌اى از كمك‌هاى مردمى در نمازهاى جمعه جمع آورى مى‌شد و از پایگاه‌هاى جمعه ارسال مى‌گردید.

    ششم- امامان جمعه مسؤولان و تولیت‌ها و مدیران حوزه علمیه هر استان و شهرستان بودند. نقش ایشان در آماده‌سازى و تعلیم و توجیه طلاب و فضلا براى حضور در جبهه به‌عنوان نیروهاى تبلیغى یا تبلیغى رزمى، بسیار مهم است.

    هفتم-بسیارى از امامان جمعه، فرزندان خود را به جبهه فرستاده و برخى از ایشان پدران شهید یا دو شهید یا شهیدان سرافرازى بودند كه نظیركمترى براى ایشان مى‌توان یافت، مانند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین جنیدى امام جمعه وقت رودسر كه سه فرزند شهید و یك فرزند جانباز خود را در جنگ هشت ساله تقدیم كرد و نیز آیت الله ارومیان كه زمانى، امام جمعه میانه بودند و سه فرزند خود را تقدیم انقلاب كرده و فرزند دیگرش نیز به افتخار جانبازى نائل آمد.

    هشتم- بخش زیادى از امامان جمعه، از سال‌هاى قبل ازانقلاب جزو مبلغان برجسته، مدرسین بنام حوزه و دانشگاه، ائمه جماعات مساجد بودند كه نقش عظیمى را در تربیت نسل انقلاب و رزمندگان و ایثارگران ایفا كرده و در زمان امامت نیز مساجدشان نگین حلقه رزمندگان و خاستگاه شهیدان عزیز بود.

    نهم- خطّ سیر جهاد و ایثار، نیز اكنون منقطع نشده است. باگذشت سى و دو سال ازمایان دفاع مقدس، بقیه السیف آن دوران در میان امامان جمعه حضور دارند كه آن سال‌ها جزو رزمندگان بوده و به افتخار ایثارگرى و جانبازى یا آزادگى نائل آمده‌اند ویا مفتخر به تربیت فرزندان شهید و جانباز و آزاده هستند.

    دهم- مهم‌تر این‌كه، بخش زیادى از امامان جمعه كنونى جزو كسانى هستند كه در زمان جنگ دانش آموز یا طلبه یا دانشجو بودند و به‌عنوان نیروى رزمى در جنگ مشاركت داشتند.

    جنگ هشت ساله پایان یافت. اماسختى‌ها و رنج‌هاى آن براى بخش زیادى از جامعه باقى ماند. خانواده‌هاى شهدا و جانبازان از این جمله بودند. اكنون اگر به هرشهر ودیار سر بزنید كمتر امام جمعه‌اى را مى‌یابید كه در اقتداء با امام جمعه بزرگ تهران و امام امت اسلام هفته‌اى و ماهى به خانواده شهیدان سركشى نكند و یاد شهیدان را پاس ندارد و ساحت خاندان شهدا و ایثارگران را تكریم نكند. ائمه جمعه پرچمداران تكریم خانواده‌ى شهدا هستند.

    مهم‌تر از این نقش‌بى‌بدیل امامان جمعه در طراحى و برنامه‌ریزى و اجراى برنامه‌ها و اقدامات ماندگار براى حفظ ونشر و ترویج فرهنگ دفاع مقدس است. یادمان‌ها، بزرگداشت‌ها، كنگره‌ها و سمینارهایى كه براى شهیدان و سرداران دفاع مقدس و نكوداشت ایشان در سراسر كشور برگزار مى‌شود با هدایت و طراحى و برنامه‌ریزى ائمه محترم جمعه در كشور اجرا شده و به سرانجام مى‌رسد. یادواره‌هاى شهدا مانند رودخانه جارى عشق و ایثار هستند كه سالانه درشهرها و روستاها و محلات جارى مى‌شوند و زندگى‌ها را رنگ و بوى تازگى و طراوت مى‌دهند و بدون تردید نقش ائمه جمعه در این میان و در بیشتر اوقات، نقش اولى واصلى است.

    این خط سیر در دوران‌هاى دیگر تاكنون ادامه یافته است و در جنگ نیابتى هفت ساله كه مدافعان حرم برعهده داشتند، نقش تبلیغى و تبیینى و حتى مشاركت حضورى امامان جمعه باز هم خوش مى‌درخشد.

    آنچه كه به تحریر در آمد پیش درآمدِ یك طرح تحقیقى و پژوهشى و اجرایى براى ثبت و ضبط و نشر ت انقلابى به طلایه دارى ائمه جمعه است كه همراهى و همكارى همه شما عزیزان و مشاعل هدایت را مى‌طلبد. یكى از مهم‌ترین وظایف امام محترم جمعه در هرشهر واكاوى و نقش خوانى و روایت نقش امامان جمعه پیشین، به‌خصوص ائمه جمعه دوران دفاع مقدس است.

    یك پیشنهاد:

    فرصت مناسبى است تا آن گروه از امامان جمعه كه در زمان دفاع مقدس، مسؤولیت امامت جمعه را در هرشهرستان و استان داشته‌اند، تكریم و تعظیم شوند.

    طبعا گروهى از ایشان به لقاء الله پیوسته‌اند كه شایسته یاد و نام ایشان به نحو مطلوب بزرگ داشته شود و یا الحمد لله در قید حیات هستند؛ شایسته است از ایشان دعوت بعمل آید تا در نماز جمعه از ایشان تجلیل شده و حتى المقدور خاطرات ایشان ازآن دوران و شهیدان آن دوران و حضورشان در رزمندگان منطقه و عكس‌ها و نوشته‌هاشان دریافت شده و ثبت شود و به‌عنوان سند ماندگار نهاد امامت هر شهر و دیار در آن دوران طلایى، نگاهدارى گردد.#

    نگاهی آماری به  شهدای  ت

    مقدمه‌

    حضور ت درتاریخ درخشان دفاع مقدس برگ زرینى است بر تارك افتخارات ت شیعه. مردان نام آور و دلاوران بیشه شجاعت كه در راه اخلاص در پیش گرفتند. شبانگاهان و در خلوت انس، جبین بر مهر ارادت مى‌گذاشتند و از حضرت دوست مسئلت شهادت مى‌كردند. و به گاه حماسه در میدان نبرد شیرغرانى بودند كه خوش مى‌درخشیدند. ت در ابعاد مختلف در جنگ حضور داشتند؛ از نقش اصلى، یعنى نقش رهبرى انقلاب حضرت امام(ره) گرفته تا یك طلبه كم سنّ و سالى كه غیر ملبّس بوده و به‌صورت بسیجى در جبهه حضور پیدا مى‌كرد. این ت بود كه در پُشت جبهه، تنور حمایت و پشتیبانى از جنگ را گرم مى‌كرد و شوق حضور را در خیل مردم به‌سوى دیار عاشقان صد چندان مى‌كرد، جنگ را بیش از آن‌كه دولت‌ها اداره بكنند مردم اداره مى‌كردند و این نیز برعهده ت بود تا مردم را براى بسیج كمك‌هاى ترغیب كنند، وقتى پیكرهاى مقدس شهیدان به شهرها و روستاها بازگشت دوباره این ت بود كه باید شهدا را تا بهشت زهراها بدرقه مى‌كردند به پدر و مادرها تبریك و تسلیت مى‌گفتند و یاد شهدا را در برنامه اى مختلف زنده نگه مى‌داشتند. و به گاه عملیات‌ها اولین كسانى بودند كه در صف مقدم جبهه حاضر مى‌شدند. در جبهه هم یكى از صحنه‌هاى فعالیت و تلاش و ایثارگرى ت بود. اگر بركت حضورشان در آمار نمى‌گنجد ولى دانستن بخشى از اطلاعات و آمارها دفع شبهاتى است كه درباره حضور آنان در جبهه دارد. اگرچه ستاد كنگره شهداى روحانى هنوز هم فعال است و آمار نهایى هنوز اعلام نشده است ولى آمار فعلى را در كنار تحلیل‌هاى دیگر ذكر مى‌كنیم:

    سامان دهى نحوى حضور در جبهه‌

    اصولا سامان دهى و سازمان دهى براى حضور ت در جبهه به چند صورت بود كه به‌طور كلّى به سه شكل اصلى مى‌توان اشاره كرد:

    الف: حضور از طریق ارگان‌هاى رسمى‌

    شاید بتوان گفت كه اراده فرهنگى و مذهبى جبهه‌ها به دست ت بود و این همان نقش تبلیغى بود كه تا خطوط مقدّم، ترویج و تشریح احكام شرعى و مسایل معنوى و اخلاقى، تفسیر قرآن و كلاس‌هاى آموزش عقیدتى ایفا مى‌شد. دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، سازمان تبلیغات اسلامى، ستادهاى اعزام مبلّغ به جبهه، دفاتر ائمه جمعه، مدارس علمیه، به‌طور مستقیم و بعضى از كانال‌هاى دیگر، روحانى به منطقه اعزام مى‌كردند. البته بعضى از مراكز اعزام ها تخصصى‌تر عمل مى‌كردند مانند دفتر تبلیغات اسلامى كه محوریّت اصلى اعزام را برعهده داشت. بعضى از جاها محدودتر بودند.

    ب: طلاب داوطلب مستقل‌

    ت و طلبه‌هاانگیزه‌هاى متفاوتى براى حضور داشتند بعضى بعد تبلیغى برایشان مهم‌تر بود و بعضى اولویت حضور رزمى مهم بودن كه این‌ها براى این‌كه بعد فرهنگى شان مزاحم كار رزمى شان نشود، غالباً سعى مى‌كردند به‌صورت گمنام باشند و به‌صورت بسیجى در جبهه شركت مى‌كردند كه غالباً هم اعزامشان پایگاه بسیج بود و از مراكزى كه سپاه اعزام داشت، به جبهه اعزام مى‌شدند و در منطقه بودند و تا زمانِ شهادتشان هم مشخّص نمى‌شد كه این‌ها طلبه هستند و بعضى‌ها ابا داشتند از این‌كه عنوان طلبگیِ خود را مطرح كنند؛ چون ممكن بود مسؤولیّت‌های فرهنگى روى دوش آن‌ها گذاشته شود و از كار رزمى باز بمانند.؛ (4/7/1389 فارس نیوز)

    ج: گروه‌هاى رزمى تبلیغى‌

    رزمندگان روحانى اغلب به عنوانِ رزمى و تبلیغ به جبهه‌ها مى‌رفتند، لذا سعى مى‌شد كه در قم آموزش‌هاى نظامى ببینند ضرورت این كار باعث ایجاد تشكّل‌هاى رزمى طلبگى شد. در سال‌هاى آغازین جنگ، بسیج طلاب در قم تشكیل شد كه با نام هنگ طلاب» در مدرسه فیضیه استقرار داشت. سردر مدرسه فیضیه هم تابلویى نصب بود كه روى آن درج شده بود: هنگ طلاب». آیت الله فاضل لنكرانى اولین فرمانده بسیج طلاب بودند كه تاكنون كمتر به این موضوع پرداخته شده است. در هنگ طلاب» فعالیت‌هاى آموزش نظامى انجام مى‌شد و پس از آن طلاب را به جبهه اعزام مى‌كردند. با این وجود، اعزام طلاب تا پیش از تیپ امام صادق (ع) پراكنده بود و سامان دهى نداشت.

    د: تیپ مستقل امام صادق علیه السلام‌

    براى سازمان دهى ون رزمى و تبلیغى ضرورت تشكیلاتى در قالب تیپ و لشگر مطرح شد آقاى مجتبى ذالنور به‌عنوان اولین فرمانده روحانى تیپ مستقل امام صادق علیه السلام در این باره مى‌گوید: من ضرورت ایجاد چنین مجموعه اى را محضر مقام معظم رهبرى كه آن زمان رئیس جمهور بودند، مطرح كردم و این ایده را نزد ایشان بردم ایشان در جایگاه ریاست جمهورى خیلى استقبال كردند و در مورد این طرح فرمودند كه این كار را باید انجام داد. و در اواخر سال 1365 تیپ 83 امام صادق علیه السلام رسما تأسیس شد. محور كار این تیپ منطقه بود و در چند حوزه كار مى‌كردیم، كه یكى تأمین ونِ رزمى تبلیغیِ مورد نیاز یگان‌های رزم بود.

    گونه‌شناسى حضور ت در جبهه‌

    حضور در رده فرماندهى‌

    یكى از اهداف این تیپ 83 امام صادق علیه اسلام تأمین ون مورد نیازِ درحوزه‌هاى تخصصى بود. آموزش‌هاى تخصّصى در رسته‌هاى مختلف و رشته‌هاى مختلفِ نظامى كه یكى از آن‌ها هم رسته فرماندهى بود. به‌عنوان مثال بعضى از لشكرها مانند لشكر ویژه پاسداران كه لشكر 6 ویژه عملیات‌هاى برون مرزى را انجام مى‌داد، هم زمان سه فرمانده گردانش طلبه بودند و فرماندهان گروهان‌هاى این لشكر نیز از همین طلبه‌هاى رزمنده بودند. در لشكر سید الشهداء، لشكر 10 و بعضى از لشكرها مثل لشكر امام حسین، تیپ 48 فتح و لشكر 25 كربلا، گردانى به‌عنوان گردانِ فاتحین بود كه همه آن‌ها طلبه بودند. در لشكر 41 ثاراللّه یك گردانى بود كه غالب نیروهایشان طلبه بودند و در لشكر 27 حضرت رسول، گردانى به نام گردان حبیب ابن مظاهر داشتیم كه غالب بچه‌هاى آن‌ها طلبه بودند. حتّى فرمانده آن نیز روحانى بود. در مجمع 143 نفر از ون در جبهه در سمت فرماندهى بودند.

    رده‌هاى تخصصى‌

    طلاب بسیجى و ت با توجه به استعدادها و گاه مهارت‌هاى فردى در رده‌هاى تخصصى وارد عرصه جنگ مى‌شدند و آمار ستاد كنگره شهداى روحانى در این زمینه منتشر شده است كه قابل توجه است.

    تعدادشهدای در رده های مهارتی و تخصصی

    طلبه معلم       45 نفر آرپیچی زن       124 نفر

    طلبه دانشجو   74 نفر تك تیرانداز       94 نفر

    غواص   72 نفر تخریب چی      47 نفر

    مخابرات          88 نفر اطلاعات و عملیات       38 نفر

    امداد گر          55 نفر رزمی و تبلیغی 2667 نفر

    فرمانده 143 نفر         

    شهدای كه مناصب و مسوولیت اجرایی داشتند

    ائمه جمعه       43 نفر قوه قضائیه       20نفر

    نماینده مجلس 26نفر  ائمه جماعت    72 نفر

    شهدای بر اساس نحوه شهادت

    ترور     132 نفر          شمیایی         33نفر

    سوانح هوایی   38 نفر شكنجه و زندان           26 نفر

    دفتر حزب جمهوری      19 نفر          

    سایرین (شهدای )

    طلاب غیر ایرانی         283نفر خواهران طلبه   15 نفر

    اهل سنت       84 نفر        [ایجنا]  


    چیستی جنگ روایت‌ها

    در جهان حاضر كسی برنده است كه داستانش پذیرفته شود»؛ این جمله جوزف‌نای»، كلیدی‌ترین استراتژی رسانه‌های دنیا را بیان می‌كند: جنگ روایت‌ها. جنگی كه در آن هر یك از طرف‌ها تلاش می‌كنند داستان خودشان را از یك موضوع، به‌عنوان حقیقت ماجرا جا بیندازند و حتی معادلات را با آن تحت‌تأثیر قرار دهند.

    روایت» آن‌چیزی است كه به ما از جهان واقع گزارش می‌دهد و واقعیت بیرونی را برای ما بازنمایی و تفسیر می‌كند. اما این روایت، بسته به این‌كه از زاویه نگاه چه كسی باشد، متفاوت است. وقتی آدم‌ها با هم تعارض منافع پیدا كنند، بین روایت‌هایشان جدال شكل خواهد گرفت؛ پس در بحث روایت‌ها، واقعیت‌ها بنا به‌انگیزه‌ها، رفتارها، تربیت، فرهنگ، عوامل اقتصادی و فردی بازنمایی می‌شوند و وقتی تعارض منافع وجود داشته باشد، بین روایت‌ها جدال شكل‌گیرد.

    جریان تحریف با شیوه جنگ روایت در عرصه فكری و ذهنی، برای تصاحب افكار عمومی تلاش می‌كند. این جنگ یكی از ابعاد مهم جنگ‌روانی، برای انحراف افكار عمومی از حقایق و واقعیت‌هاست. روایت، چیزی فراتر از تلاش برای اطلاع‌رسانی و پیام‌رسانی است. جنگ روایت‌ها، تركیبی از علوم جامعه‌شناسی، روانشناسی، ارتباطات، روابط بین‌الملل و ی و هنر و به‌ویژه فناوری اطلاعات است. حوادث اخیر عراق و لبنان، بهانه‌ای است برای پرداختی دوباره به این موضوع.

    در یك تعریف ساده، جنگ روایت‌ها، جنگی است كه با قدرت تولید معنا و روایت و قدرت رسانه و فضای مجازی، روایت غالب را تعیین می‌كند. افكار عمومی همواره تحت سیطره‌ی روایت غالب است. مهم‌ترین هدفِ جنگ روایت‌ها روایت معكوس و انتشار اطلاعات گمراه‌كننده درباره یك موضوع خاص است تا از این طریق افكار عمومی را به آن موضوع حساس كرده و بر اساس اطلاعات و آماری كه به آن‌ها می‌دهند افكار عمومی را با اهداف از پیش تعیین شده و مغرضانه خود بمباران رسانه‌ای كنند.

    روایت غالب، غالب میدان افكار عمومی‌

    بنابراین برنده جنگ كسی همواره كسی نیست كه بیشترین پیروزی را داشته باشد! پیروز جنگ كسی است كه اولین و بهترین روایت را تقدیم افكار عمومی كند. در جنگ روایت‌ها، اگر طرف برنده، روایت نكند، روایت خواهدشد. از پیروزی‌ها شكست و از شكست‌ها پیروزی ساخته خواهدشد.

    بنابراین فراموش نكنیم جریانی در عرصه فكری و ذهنی پیروز است كه بتواند روایت بسازد، كنترل روایت را به دست بگیرد و روایت خود را تثبیت كند. كسی‌كه روایت اول را ارائه می‌دهد و تثبیت می‌كند، چه از ایدئولوژی چه از اتفاقات جاری، افكار را تصاحب می‌كند و می‌تواند ت‌های خود را بر آن‌ها تحمیل كند.

    در این جنگ هركدام از جریان‌های خبری می‌كوشند با بهره‌گیری از تكنیك‌های عملیات روانی مانند انزوا و ایجاد تردید در افكار عمومی، موجب تضعیف هرچه بیشتر گفتمان رقیب شوند.

    در جنگ روایت‌ها كسی پیروز است كه به دو مؤلفه اصلی توجه كند:

    اول؛ زمان: بدین معنا كه به سرعت و چابكی، اولین روایت را به افكار عمومی ارائه كند.

    دوم؛ جذابیت: یعنی روایت اول را هنرمندانه و جذاب، مطرح سازد.

    تأثیر جنگ روایت‌ها در ساختار روایت‌های تاریخی‌

    اما جنگ روایت‌ها نسبت به بقیه تكنیك‌های جنگ روانی چه مشخصه‌ای دارد كه بیشترین سرمایه‌گزاری روی آن انجام می‌شود؟ یك جمله‌ی متواتری هست كه می‌گوید تاریخ را قدرت‌مندها می‌نویسند. زمانی كه یك روایت را تولید می‌كنید و آن‌را در افكار عمومی تثبیت می‌كنید، زمانی كه سی سال از آن بگذرد آن مسأله به یك واقعیت خدشه ناپذیر تبدیل خواهد شد. اما شما در جنگ‌های رسانه‌ای كوتاه‌مدت كه یكی از تكنیك‌های دیپلماسی عمومی در آن اعمال میشود، می‌بینید كه نتیجه آن در كوتاه مدت و شاید بلند مدت برداشت می‌شود و بعد هم تمام می‌گردد. مثلا شما در یك جامعه نسبت به یك موضوع جنگ روانی به راه می‌اندازی و تمام می‌شود. اما در جنگ روایت اگر روایت شما غالب شود، تاریخ را شما نوشته‌اید.

    جنگ روایت‌ها، عنوانی نوین اما قدمتی طولانی‌

    هرچند تعبیر جنگ روایت‌ها از عناوین نسبتا نوین در علوم ی، رسانه‌ای و استراتژیك است ولی حقیقت این است كه جنگ روایت‌ها به‌عنوان شیوه‌ای مهم از جنگ روانی و تحریفگری قدمتی به درازای تاریخ تقابل جبهه حق و جبهه باطل دارد و در طول تاریخ می‌تواند شواهد و مصادیق متعددی از جنگ روایت‌ها را پیدا كرد.

    اساسا وقتی باطل از فضای مفهومی و ذهنی به عینیت و مصداق می‌آید، دیگر و عریان نیست بلكه با لباس حق می‌پوشد و به میدان می‌آید. خود قرآن می‌فرماید: وَ لَا تَلْبِسُوا الْحَقَ‌ بِالْبَاطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَ‌.» (بقره/ 42). باطل عمدتا بلكه همیشه اصطلاحا شبهه‌وار» وارد میدان واقعیت می‌شود؛ شبهه، باطل حق‌نما» است. به فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام: وَ إِنَّمَا سُمِّیتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ.» (نهج‌البلاغه/ خطبه‌38).

    عجب خطبه‌ای است خطبه 50 نهج‌البلاغه؛ آن‌جا كه حضرت می‌فرماید: فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِ‌[ آمیختگی با حق‌] لَمْ یخْفَ عَلَی الْمُرْتَادِینَ‌[ حق‌طلبان‌] وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ، انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ، وَ لَكِنْ یؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیمْزَجَانِ، فَهُنَالِكَ یسْتَوْلِی الشَّیطَانُ عَلَی أَوْلِیائِهِ.».

    خطرناك‌ترین نوع تحریف و جنگ روایت‌ها

    حركت و جریان یافتن شبهه‌وار باطل با شیوه و تكنیك همین جنگ روایت‌ها و تحریفغ حقیت‌ها و واقعیت‌ها نُضج می‌یابد. اما به نظر شهید مطهری، خطر و اثر تخریبی تحریف در موضوعات بزرگ اجتماعی، مثل تحریف شخصیت‌های بزرگ و یا تحریف حوادث تاریخی كه سند و پشتوانه امور اجتماعی و اخلاقی و تربیتی قلمداد می‌شود بسیار بیشتر بیشتر و عمیق‌تر از تحریف سایر حقایق است. ایشان تصریح دارد: خطرناك‌تر از هر نوع تحریف، تحریف در اسناد دینی، یعنی در كتب آسمانی و احادیث پیغمبر و سیرت پیغمبر و آثار ائمه اطهار علیهم السلام است.» (مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری، ج‌22، ص‌202)

    با این وصف باید گفت یكی از ابعاد مهم مظلومیت و غربت ائمه اطهار علیهم السلام به‌خصوص شخصیت نازنین امام مجتبی علیه السلام قرار گرفتن آن عزیزترین در آماج جنگ روایت‌ها است. دو نمونه از تحریف حقایق و جنگ روایت علیه امام مجتبی عبارت است از:

    (1) اتهام مُذلُّ المؤمنینی‌

    شبیه این اتهام، از برخی صحابه در برابر رسول الله (صلی الله علیه و آله) نیز سر زده است؛ مانند اعتراض به پیامبر در صلح حدیبیه؛ و یا مثلا در تقسیم غنائم جنگ حنین به رسول الله(ص) گفت: در این تقسیم رضای الاهی رعایت نشده است. همان‌گونه كه دیگری گفت:ای محمد به عدالت رفتار كن. یا این‌كه بر خوردش با امام(ع) مانند برخورد خلیفه دوم در اعتراض به صلح حدیبیه است. آن‌گونه كه در منابع اهل سنت آمده است. (نك: تفسیر القرطبی/ج‌1/ ص‌449؛ و.)

    این اتهام ناروا به امام مجتبی علیه السلام در حالی صورت گرفت كه صلح ابتكاری الهی و تجلی وَ مَكَرُوا مَكْرًا وَ مَكَرْنَا مَكْرًا وَ هُمْ لَا یشْعُرُونَ» (نمل/ 50) از طرف امام علیه السلام بود. اگرچه این صلح، صلحی تحمیلی برای آن حضرت محسوب می‌شود چراكه اكثریت سپاهیان امام(ع) مایل به جنگ نبودند و عملا صلح را بر ایشان تحمیل نمودند، اما در نگاه كلی امام مجتبی علیه السلام كه مظهر جامع اسماء الله است، اسم وَ اللَّهُ خَیرُ الْمَاكِرِینَ» (آل‌عمران/ 54) را تجلی بخشید.

    با این حال می‌بینیم به‌دلیل ضعف تحلیل ی، برخی از دوستان نادان و دشمنان تحریفگر، حقیقت ماجرا را چنان به محاق می‌برند كه حضرت دردمندانه در مقابل این هجمه جنگ روایتی می‌ایستند و می‌فرمایند: من خواركننده مؤمنان نیستم، بلكه عزّت بخش آنانم. وقتی دیدم شما در برابر دشمن قدرتی ندارید، كار را به او واگذاشتم تا من و شما در میان آنان باشیم. همچنان كه آن فرزانه [خضر ]كشتی را سوراخ كرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و این‌چنین است حكایت من و شما تا در میان آن‌ها باقی بمانیم.» (ما أنَا بِمُذِلِ‌ المُؤمِنینَ ولكِنّی مُعِزُّ المُؤمِنینَ، إنّی لَمّا رَأَیتُكُم لَیسَ بِكُم عَلَیهِم قُوَّةٌ سَلَّمتُ الأمرَ لأِبقی أنا و أنتُم بَینَ أظهُرِهِم، كَما عابَ العالِمُ السَّفینَةَ لِتَبقی لأِصحابِها و كَذلِكَ نَفسِی و أنتُم لِنَبقی بَینَهُم. (میزان الحكمه/حدیث‌1051))

    امام ‌ای در تحلیل فضا و شرایط آن روزگار می‌فرماید: بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مكرراً گفته‌ام كه چیزی كه امام حسن مجتبی علیه السلام را شكست داد، نبودن تحلیل ی در مردم بود. مردم، تحلیل ی نداشتند. چیزی كه فتنه‌ی خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمؤمنین علیه السلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم كرد، نبودن تحلیل ی در مردم بود والّا همه‌ی مردم كه‌بی‌دین نبودند. تحلیل ی نداشتند. یك شایعه دشمن می‌انداخت؛ فوراً این شایعه همه جا پخش می‌شد و همه آن‌را قبول می‌كردند!» (12/ 08/ 1372).

    (2) اتهام مِطلاقیت‌

    نمونه‌ای دیگری از ظالمانه‌ترین تحریف‌ها و جنگ روایت‌ها علیه حضرت، تبلیغ و ترویج شایعه بی‌اساس مِطلاقیت امام حسن مجتبی علیه السلام توسط حكومت بنی عباس با هدف مهار و نابود كردن قیام‌های بنی الحسن علیه السلام بوده است. شهید مطهری در این خصوص می‌فرماید: لازم است به یك شایعه بی‌اساس كه دست جنایتكار خلفای عباسی آن‌را به‌وجود آورده. اشاره مختصر بكنم. این‌كه امام مجتبی علیه السلام فرزند برومند امیرالمؤمنین علیه السلام از كسانی بوده كه زیاد زن می‌گرفته و طلاق می‌داده است» (مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری، ج‌19، ص‌256 -255)

    استاد مطهری با تصریح به این‌كه مِطلاقیت (بسیار طلاقی) از نظر اسلام یك كار مبغوض و منفوری است و شایسته مردم عیاش و غافل است نه شایسته. مقام اقدس امامت و طهارت.» (همان) در مورد ریشه این تحریف می‌فرماید: ریشه این شایعه تقریباً از یك قرن بعد از وفات امام حسن علیه السلام بوده است. چنان‌كه می‌دانیم در گردش خلافت از امویان به عباسیان، بنی الحسن علیه السلام یعنی فرزندزادگان امام حسن علیه السلام با بنی العباس همكاری داشتند، اما بنی الحسین علیه السلام یعنی فرزندزادگان امام حسین- كه در رأس آن‌ها در آن وقت امام صادق علیه السلام بود- از همكاری با بنی العباس خودداری كردند. بنی العباس با این‌كه در ابتدا خود را تسلیم و خاضع نسبت به بنی الحسن علیه السلام نشان می‌دادند و آن‌ها را از خود شایسته‌تر می‌خواندند، در پایان كار به آن‌ها خیانت كردند و اكثر آن‌ها را با قتل و حبس از میان بردند.

    بنی العباس برای پیشبرد ت خود شروع كردند به تبلیغ علیه بنی الحسن علیه السلام. ازجمله تبلیغات ناروای آن‌ها این بود كه گفتند ابوطالب- كه جد اعلای بنی الحسن علیه السلام و عموی پیغمبر صلی الله علیه و آله است- مسلمان نبود و كافر از دنیا رفت و اما عباس كه عموی دیگر پیغمبر صلی الله علیه و آله است وجد اعلای ماست مسلمان شد و مسلمان از دنیا رفت. پس ما كه اولاد عموی مسلمان پیغمبریم از بنی الحسن علیه السلام كه اولاد عموی كافر پیغمبرند برای خلافت شایسته‌تریم. در این‌راه پول‌ها خرج كردند و قصه‌ها جعل كردند.

    موضوع دومی كه بنی العباس علیه بنی الحسن علیه السلام عنوان كردند این بود كه گفتند نیای بنی الحسن علیه السلام بعد از پدرش علی علیه السلام به خلافت رسید و اما چون مرد عیاشی بود و به ن سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنیامد؛ از معاویه كه رقیب سرسختش بود پول گرفت و سرگرم عیاشی و زن گرفتن و طلاق دادن شد و خلافت را به معاویه واگذار كرد

    من از ساده دلی بعضی از ناقلان حدیث شیعی مذهب تعجب می‌كنم كه از طرفی از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام اخبار و احادیث بسیار زیادی روایت می‌كنند كه خداوند دشمن می‌دارد یا لعنت می‌كند مردمان بسیارطلاق را، پشت سرش می‌نویسند: امام حسن علیه السلام مرد بسیارطلاقی بوده.

    این اشخاص فكر نكرده‌اند كه یكی از سه راه را باید انتخاب كنند: یا بگویند طلاق عیب ندارد و خداوند مرد بسیارطلاق را دشمن نمی‌دارد، یا بگویند امام حسن علیه السلام مرد بسیارطلاق نبوده است، یا بگویند- العیاذ باللَّه- امام حسن علیه السلام پابند دستورهای اسلام نبوده است. اما این آقایان محترم از یك طرف احادیث مبغوضیت طلاق را صحیح و معتبر می‌دانند و از طرف دیگر نسبت به مقام قدس امام حسن علیه السلام خضوع و تواضع می‌كنند و از طرف دیگر نسبت بسیارطلاقی را برای امام حسن علیه السلام نقل می‌كنند و بدون این‌كه انتقاد كنند از آن می‌گذرند.» (همان)[ایجنا]


    اشاره : بسیاری از اختلاف نظرها درباره کم و کیف هشت سال جنگ تحمیلی از رویکردهاست. به این معنا که تعریف متعدد و بسا متناقضی که افراد از این واقعه تاریخی ارائه می دهند منجر به اختلاف نظر در تحلیل‌ها شده است. در هر موضوع مورد مناقشه اگر اراده بر حل آن باشد ارائه یک شاخص یا رأیِ میزان راهگشاست. برخی جنگ ایران و عراق را از این منظر بررسی می‌کنند که یک جنگ همانند دیگر مصادیق آن در جهان است. برخی دیگر آن را دفاع در مقابل تهاجم یک دیکتاتور فرصت طلب می‌دانند. اما گروهی دیگر دیکتاتور را نوک پیکانِ تقابل با انقلابی برای نظم نوین جهان معرفی می‌کنند. از این‌رو استفاده از کلمه دفاع» و تأکید بر آن در یاد کردن از جنگ تحملی یا تعبیر جنگ احزاب» توسط امامین انقلاب ما را بر آن داشت اندک تلاشی در جهت ارائه تعریف با شاخص این بزرگان بکنیم.

    تفاوت جنگ دفاعی و تهاجمی

    در مورد قضیه‌ی اصل جنگ: اولاً این جنگ، یک جنگ دفاعی بود. جنگ دفاعی با جنگ تهاجمی دو فرق عمده در معنا و مضمون دارد؛ یک فرق این است که جنگ تهاجمی، حاکی از خوی طلبی است؛ اما جنگ دفاعی این‌طور نیست. دوم اینکه جنگ تدافعی و دفاعی، محل بروز غیرت و تعصب و وفاداری عمیق انسانها به آرمانهایی است که به آنها پایبند است؛ حالا یا این آرمانها وطن است یا بالاتر از آن؛ یعنی دین و عقیده و اسلام. در جنگ تهاجمی، این مطرح نیست. فرض کنید امریکا که به عراق حمله میکند، سرباز امریکایی نمیتواند ادعا کند که این کار را دارد برای عشق به وطن خود میکند؛ عراق به وطن او چه ربطی دارد؟! در خدمت اهداف دیگری است. اما اگر عراقی در داخل کشور خود، در مقابل این حمله و این هجوم نظامی و حضور نظامی ایستادگی کرد، معنای این ایستادگی، دفاع از وطن، دفاع از هویت ملی و دفاع از ارزشهایی است که این به آن پایبند است. جنگ دفاعی و جنگ هجومی، این دو تفاوت را دارد. 29/7/1385

    جنگ ما، سرمشقِ دفاع

    تلاشی که بسیاری از جریانات برانداز برای القای کلمه جنگ و به طبع آن معنای خون‌ریزی و خشونت می‌کنند آنست که از تبادر ذهنی مخاطب بهره جسته و حماسه ملت مسلمان ایران را به حاشیه رانده و تصویر زشتی را جایگزین آن کنند. اما برجسته‌سازی کلمه دفاع توسط امامین انقلاب به همین منظور اتفاق می افتد و می فرمایند: جنگ ما، جنگ دفاعی بود. ملت ایران نشان نداد که مایل به و تعرض است؛ و ملت ایران نشان داد آنجایی که پای دفاع از هویت ملی و آرمانهای عزیزتر از هویت ملی درمیان است، ایستادگی او، ایستادگىِ درس‌آموز است؛ ایستادگىِ معمولی نیست، ایستادگی ای است که می تواند برای ملت های دیگر، به عنوان الگو و سرمشق به حساب بیاید؛ کما اینکه به حساب آمد؛ هم فلسطینیها به ما گفتند که ما از شما یاد گرفتیم؛ هم لبنانیها در طول این سالها مکرر به ما گفتند که ما از شما یاد گرفتیم. 29/7/1385

    عزت؛ نتیجه دفاع غیرتمندانه

    وقتی جنگ‌های گذشته ایران را با دفاع مقدس مقایسه می کنیم به وضوح برایمان آشکار می شود که قدر و عیار حماسه هشت ساله چقدر است و فقط دستاور عزت داشته آن در مقابل حقارت جنگ‌های دیگر انسان را مبهوت می‌کند.

    امروز بیش از صدوپنجاه سال و نزدیک به دویست سال از قرارداد ننگین ترکمانچای می گذرد. هر ایرانی که آن تاریخ را بخواند، بعد از گذشت نزدیک به دو قرن، در روح خود احساس شرمساری، حقارت و شکست می کند و از خود می پرسد: چطور در حادثه‌ای به آن عظمت، سردمداران کشور قادر نشدند عزم ملی و سرمایه‌های مادّی و معنوی کشور را به کمک هویّت ملی این کشور به میدان بیاورند؟! . ببینید بر ملت ایران در آن حادثه تلخ چه گذشت، احساس خجلت و احساس سرافکندگی و ذلّت می کنید. 6/7/1379

    همین طور شبیه این، در حوادث جنگ بین‌الملل دوم، همین شهر تهران محل خودنمایی و پُز دادن افسران کشورهای مختلف شد که در خیابانها راه بروند، به ایرانی با چشم تحقیر نگاه کنند، از او کار بکشند، به او اهانت و به نوامیس او کنند. این یک نوع بود، آن نوع دیگری بود. اینها نشانه یک خسارت بزرگ برای یک ملت در یک جنگ است. 6/7/1379

    در جنگی که در سال 1359 در این کشور رخ داد، همه این حوادث ممکن بود. آنهایی که میخواستند قطعه‌ای از خاک ایران را از ایران جدا کنند، هدفشان فقط این نبود که ایران را از آنچه که هست، قدری کوچکتر کنند. هدف این بود که این ملت را برای قرنها - حداقل یک قرن، دو قرن - با احساس حقارت سرِ جای خود بنشانند. 6/7/1379

    اگر آن کاری که رزمندگان کردند، آن کاری که خانواده‌ها کردند، آن کاری که بسیج عمومی ملت کرد، آن کاری که گزارشگران این صحنه‌های شرف کردند و در مقابل چشم مردم قرار دادند و آن کاری که آن سلسله‌جنبان همه این افتخارها کرد؛ نمیبود، همین میشد؛ تردید نداشته باشید. قطعه‌ای از خاک ایران را میگرفتند، بعد با قدری چک و چانه مقداری از آن را پس میدادند و منّت هم سر ملت ایران میگذاشتند - البته در طول سالهای متمادی و قطعاً بیش از هشت سالی که جنگ طول کشید این کار را می کردند. و اگر عزم ملی و تدبیر و خردمندی سردمداران و مسؤولان کشور و اخلاص و جدّیت کسانی که در این راه قدم گذاشتند، نمی بود، قطعاً این پیش می آمد. با این عزم ملی و با این ایمان، تبدیل به یک فرصت شد. آری؛ ما در جنگ، بسیار جانهای عزیز را از دست دادیم و خسارتهای مادّی و معنوی زیادی هم تحمل کردیم؛ اما چیزی در دل این ملت جوشید که برکات و ارزشش برای امروز و فردای این ملت، از همه چیز بالاتر است و آن، احساس اتّکاء به نفس، احساس عزّت، احساس استقلال، احساس خودباورىِ ملىِ عظیم و احساس اعتقاد به این بود. 6/7/1379

    جلب نصرت الهی با پایداری

    حال که نتیجه دفاع و پایداری بر اصول اعتقادی روشن شد باید به این معنا توجه داشته باشیم که این پیروزی حاصل نمی‌شد مگر با عنایات خاص خداوند منان. شما امروز کدام کشور را در دنیا سراغ دارید (بروید سراغ قویترین کشورها) که اگر همه دنیا علیه او، با یکدیگر همدست شوند، بتواند سرِ پای خود بایستد و دچار تزل نشود؟ بروید این کشورهای قوی دنیا را یکی پس از دیگری ببینید. آیا چنین ظرفیتی در این کشورها هست؟ چه کسی میتوانست آن‌طور بایستد، جز آن که دل او به خدای بزرگ و وعده نصرت الهی - به معنای حقیقی کلمه - باور داشت؟ ولینصرنّ اللَّه من ینصره. (2)» این‌که دیگر قابل تأویل نیست؛ و واقعیت جامعه ما و حوادث تاریخ ما هم این را ثابت کرد. 25/6/1372

    قطعا هزینه ایستادگی و مقاومت به مراتب کمتر از وادادگی و تسلیم است و اگر آن کاری که رزمندگان کردند، آن کاری که خانواده‌ها کردند، آن کاری که بسیج عمومی ملت کرد، آن کاری که گزارشگران این صحنه‌های شرف کردند و در مقابل چشم مردم قرار دادند و آن کاری که آن سلسله‌جنبان همه این افتخارها کرد؛ نمیبود، تردید نداشته باشید قطعه‌ای از خاک ایران را میگرفتند، بعد با قدری چک و چانه مقداری از آن را پس میدادند و منّت هم سر ملت ایران میگذاشتند - البته در طول سالهای متمادی و قطعاً بیش از هشت سالی که جنگ طول کشید این کار را میکردند - بعد ملت ایران هر وقت به آن منطقه از کشور خود مینگریست، احساس حقارت میکرد! 6/7/1379#

    بازبینى بركات دفاع مقدس  در آیینه  پیام  منشور ت

    اشاره‌: یكى از بهترین منابع براى بازخوانى و بازشناسى بركات الهى دفاع مقدس، پیام منشور ت امام راحل (ره) است. فضایى كه پیام سوم اسفند امام راحل (ره) - مشهور به پیام منشور ت- در آن انتشار یافته است، فضاى خاص و ویژه‌اى است. رخدادهایى مثل پذیرش قطعنامه 598 شوراى امنیت و نوشیدن جام زهر، موضوع كتاب آیات شیطانى و صدور فتوا علیه سلمان رشدى، اعدام منافقین بعد از عملیات مرصاد، مشكلاتى كه مرحوم منتظرى -قائم مقامى رهبرى وقت- ایجاد مى‌نمود و چندین و چند رخداد دیگر، فضاى ملتهبى را ایجاد نموده بود.

    بعضى از مسؤولین كشور به‌عنوان یا بهانه ارزیابى روند ده ساله انقلاب اسلامى، بر ت‌هاى ده ساله انقلاب با دیده تردید مى‌نگرند. ازجمله یكى از افراد، در پاسخ به این سؤال رومه اطلاعات كه پرسیده بود: اگر شما اكنون به ده سال گذشته برگردید، در برابر جنگ چگونه موضع‌گیرى مى‌كنید؟» گفته بودند: اگر به ده سال قبل برگردیم، كارى مى‌كنیم كه جنگ اصلا شروع نشود». در همان حال، بعضى دیگر ازجمله حزب نهضت آزادى به رهبرى مهندس بازرگان، شبهه افكنانه، ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر را زیر سؤال برده بودند. اما بیش از همه موضع‌گیرى تند و غیر منطقى قائم مقام رهبرى وقت- آیت الله منتظرى - در یك سخنرانى عمومى، براى انقلاب مسأله‌ساز شده بود.

    نامه مهندس بازرگان و سخنرانى آیت الله منتظرى؛ واكنش امام راحل (ره)

    سخنرانى آقاى منتظرى در 22 بهمن سال 1367 جامعه را در بُهت فرو برد. وى در در بخشى از این خطاب گفت: باید حساب كنید در ظرف این ده سال كه جنگ را به ما تحمیل كردند آیا جنگ را خوب طى كرده‌ایم یا نه؟ دشمنان ما كه جنگ را بر ما تحمیل كرده‌اند آن‌ها پیروز از كار درآمده‌اند. باید این‌ها بررسى شود و ببینیم اگر اشتباهى كردیم این‌ها توبه دارد و اقلاً متنبه شویم كه بعدها تكرار نكنیم.»

    وى با زیر سؤال بردن ت‌هاى نظام، در مورد جنگ تحمیلى مدعى شد كه ما هیچ دستاوردى نداشته‌ایم، و براثر لجاجت، سرمایه‌ها و جوانان خود را تباه كرده‌ایم. او مسؤولین كشور را فاقد صلاحیت و كفایت لازم خواند و مدعى شد با برگرداندن كسانى‌كه از مناصب كشور كنار گذاشته شده‌اند، باید روند انقلاب را دگرگون كرد.

    این سخنان نسنجیده در حالى صورت مى‌گرفت كه دشمنان انقلاب اسلامى آشكارا پذیرش قطعنامه توسط جمهورى اسلامى را، آغاز بازگشت انقلاب از مسیر خود مى‌خواندند و با تبلیغات خود در جهت ایجاد یأس در بین مردم تلاش مى‌كردند.

    ضمن این‌كه این سخنان تازگى نداشت و نامه محرمانه مهندس بازرگان در اردیبهشتِ همان سال را براى عموم تداعى كرد. بازرگان براى امام (ره) نوشته بود: از تجربه نزدیك به هشت سال تداوم جنگ‌بى‌امان كه هست و نیست و دنیا و آخرتمان را نثارش كرده‌ایم چه حاصلى برده‌ایم؟ چه درس‌هایى باید بگیریم؟ و رهبر انقلاب چه جوابى براى ملت ایران دارند؟»

    امام در پاسخ به این سخنان این‌گونه شكوه مى‌كنند: من در این‌جا از مادران پدران خواهران و برادران همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به‌خاطر تحلیل‌هاى غلط این روزها رسماً معذرت مى‌خواهم و از خداوند مى‌خواهم مرا در كنار شهداى جنگ تحمیلى بپذیرد. ما در جنگ براى یك لحظه هم نادم و پشیمان از عملكرد خود نیستیم.»

    قائم مقام رهبرى وقت در بخش دیگرى از صحبت‌هاى خود مى‌گوید: ما خیلى جاها لج‌بازى كردیم و گوش به حرف و تذكرات افراد عاقل در رومه‌ها و اعلامیه‌هاى خارج و داخل كه راهنمایى و وساطت مى‌كردند در بعضى مسائل نداده‌ایم و قبول نمى‌كردیم و توجه نداشتیم!»

    منظور آیت الله منتظرى از تذكرات افراد عاقل، نامه مهندس بازرگان بود. به‌طورى كه در بخشى از نامه بازرگان آمده است: جنابعالى اگر عقیده و علاقه دارید كه باید هست و حقوق انسان‌ها را فداى صدور جنگى و اجراى اجبارى اسلام و از بین بردن فتنه و فساد نمود و این یك كار عملى موفق و مأجور مى‌باشد، عقیده در دنیا آزاد و محترم است شخصاً و پیروان این طرز تفكر مختارند مبادرت به چنین رسالت، انتخابى بنماید، ولى نه به هزینه و حیات كسان دیگرى كه چنین اعتقاد و اام را ندارند و نگفته‌اند كه حاضرند تا آخرین نفر و آخرین خانه در زیر بمب و موشك و سلاح‌هاى جهنمى شیمیایى آتش‌زا و اتمى نابود شده، شعار جنگ جنگ تا پیروزى بدهند.»

    امام به این تفكرات چنین پاسخ مى‌دهند: راستى مگر فراموش كرده‌ایم كه ما براى اداى تكلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز كه احساس كرد كه توان و تكلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان كه تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتى هم كه مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل كرده است، آیا از این‌كه به وظیفه خود عمل كرده است نگران باشد؟ !

    بازخوانى بُرش‌هایى از پیام منشور ت‌

    موفقیت انقلاب اسلامى در اكثر اهداف و زمینه‌ها حتى در جنگ تحمیلى‌

    در یك تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث ده سال پس از پیروزى باید عرض كنم كه انقلاب اسلامى ایران در اكثر اهداف و زمینه‌ها موفق بوده است و به یارى خداوند بزرگ در هیچ زمینه‌اى مغلوب و شكست خورده نیستیم، حتى در جنگ پیروزى از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزى به دست نیاوردند.»

    دفع و اثبات صلابت اسلام؛ هدف اساسى ما در جنگ تحمیلى‌

    البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاترى مى‌نگریستیم و مى‌رسیدیم ولى این بدان معنا نیست كه در هدف اساسى خود كه همان دفع و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده‌ایم.»

    بركت‌هاى الهى دفاع مقدس‌

    هر روز ما در جنگ بركتى داشته‌ایم كه در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم مان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهان‌خواران كنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم كه باید روى پاى خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستیم، ما در جنگ ریشه‌هاى انقلاب پر بار اسلامى‌مان را محكم كردیم، ما در جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد یكایك مردمان بارور كردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم كه علیه تمامى قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال مى‌توان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به افغانستان را به‌دبنال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به‌دبنال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد كه تمامى سردمداران نظام‌هاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما بیدارى پاكستان و هندوستان را به‌دبنال داشت، تنها در جنگ بود كه صنایع نظامى ما از رشد آن چنانى برخوردار شد و از همه این‌ها مهم‌تر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق یافت همه این‌ها از بركت خون‌هاى پاك شهداى عزیز هشت سال نبرد بود، همه این‌ها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با آمریكا و غرب و شوروى و شرق نشأت گرفت.»

    مدیریت خداباورانه در  پیشبرد  نظام اسلامى‌

    پیگیرى چند تذكر!!

    اشاره‌: در نخستین ماه‌هاى رهبرى امام ‌اى و در اولین هفته دفاع مقدس پس از جنگ تحمیلى، پیامى به این مناسبت توسط ایشان صادر مى‌شود كه با تأكید بر پیروزى بلاشك رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس جوابى قاطع به شبهات رواج یافته در آن روزها مى‌دهد. آنچه در این نوشتار مطمح نظر است قسمت پایانى این پیام، یعنى هفت تذكر آن است. در ذیل هر یك از این تذكرات شواهدى بر تحقق قدرت مندانه آن‌ها در حوزه مسؤولیت مستقیم رهبر عظیم الشان انقلاب به‌عنوان فرمانده كل قوا مى‌آوریم و آن‌را گواه بر كارآمدى یك مدیریت توحیدى مى‌دانیم. امید است الگویى باشد براى همه خادمان نظام مقدس اسلامى ان شا الله‌

    باید قوى شد.

    1)       دشمن سَبُك‌سَر و جاهل، ما را ضعیف پنداشت و به مرزهاى ما حمله كرد و آتش جنگى هشت‌ساله و پُرخسارت را برافروخت. ما باید آن‌چنان قوى باشیم كه چنین پندار غلطى دیگر در فكر هیچ جاهل قدّاره‌بندى نیاید و فكر به ایران براى همیشه دفن شود.

    2)       تقویت بنیه‌ى دفاعى، در وهله‌ى اوّل به تقویت نیروهاى مسلّح، اعمّ از سپاه و ارتش است كه باید از طریق بالا بردن آموزش‌ها، سازمان‌دهى و نظم، تدوین تاكتیك‌ها و انتقال تجارب جنگ و تمرین‌ها و مانورها و نیز مجهّز شدن به سلاح‌هاى لازم و مدرن تأمین شود؛ امّا پشتوانه‌ى زوال‌ناپذیر دفاع عبارت است از سازمان‌دهى عمومى بسیج و نیروهاى رزم‌دیده و تكمیل ارتش عظیم بیست‌میلیونى كه آحاد مردم، سازمان‌یافته و آماده‌ى دفاع از انقلاب و میهن و نظام اسلامى خود، آن‌را تشكیل خواهند داد. لازم است برنامه‌اى ریخته شود كه طبق آن همه‌ى افرادى كه به سنّ مشمولیّت مى‌رسند بدون استثنا -جز بیماران و اشخاص ناتوان- آموزش نظامى ببینند و آمادگى لازم را بیابند.

              بهترین گواه براى عملى شدن تذگر فوق در طول زعامت ایشان تاكنون اعتراف دشمنان انقلاب به این مهم است. در این خصوص گوشه اى از گزارش سالانه سازمان اطلاعات وزارت دفاع آمریكا (پنتاگون) درباره پیشرفت‌هاى نظامى ایران را مى‌خوانیم:

              ایران به‌صورت مستمر توانمندى‌هاى نظامى‌اش را ارتقاء مى‌دهد. نیروى دریایى ایران در حال ساخت شناورهاى سریعتر است، نیروى زیردریاى خودش را توسعه مى‌دهد، توانمندى‌هاى دفاع موشك‌هاى كروز خودش را توسعه مى‌دهد و حضورش را در آب‌هاى بین‌المللى افزایش مى‌دهد. نیروى دریایى ایران، دورترین استقرار فرامنطقه‌اى خودش را در مارس 2013 انجام داد به‌طوریكه در آب‌هاى چین حضور یافت و براى اولین بار یك زیردریایى ایرانى در دسامبر 2013 به هند رفت. نیروى دریایى ایران مى‌خواهد تا به آب‌هاى اقیانوس اطلس برسد.»

              در ادامه گزارش پنتاگون آمده است: ایران در تلاش است نیروى دفاع هوایى و نیروى هوایى خودش را مدرنیزه كند. هرسال ایران سامانه‌هاى ساخت ایران را رونمایى مى‌كند ازجمله این سامانه‌ها مى‌توان به سامانه‌هاى موشكى، رادارها و پهپادها اشاره كرد. ایران در سال 2013 نیز همین كار را انجام داد (سامانه‌هاى جدیدى به نمایش گذاشت). ایران همچنان در تلاش است به سامانه‌هاى موشكى پیشرفته دوربرد زمین به هوا دست پیدا كند.»

              در این گزارش هم‌چنین اذعان شده است: ایران به قدرى پیشرفت كرده كه مى‌تواند اهدافى را در سراسر منطقه و در شرق اروپا هدف قرار بدهد. ایران علاوه بر فناورى‌هاى موشكى و راكتى فزاینده‌اش، در تلاش است میزان كارایى سامانه‌هاى موجودش را تقویت كند. ایران در حال ساخت موشك بالستیك ضدكشتى به نام خلیج فارس است. وسیله پرتاب فضایى سیمرغ ایران نشان دهنده عزم این كشور براى توسعه فناورى‌هاى موشك‌هاى بالستیك قاره پیماست.»

    خدمات اجتماعى در شرایط صلح‌

    3)       ارتش و سپاه و نیروهاى مشمول، ضمن آن‌كه آمادگى‌هاى رزمى را حفظ مى‌كنند در شرایط صلح كامل باید در خدمت آبادانى و بازسازى كشور باشند. بنابراین خدمت وظیفه‌ى عمومى، خدمت واقعاً مقدّسى است كه در جنگ و صلح، در صف اوّل نیازهاى ملّت و كشور قرار دارد. همه‌ى خانواده‌ها و همه‌ى آحاد جوانان باید اهمّیّت آن‌را درك كنند و با شوق و علاقه به آن بشتابند. معافیّت از این خدمت -جز در مواردى كه باید مشخّصاً تعیین شود- كارى برخلاف قاعده و ضدّارزش است.

              بر كسى پوشیده نیست در همه حوادث طبیعى نیروهاى مسلح اعم از سپاه، ارتش و بسیج پا به پاى امدادگران هلال احمر در اولین ساعات حادثه حضور پیدا مى‌كنند. و با تمام امكانات لجستیكى و تخصصى مهندسى و درمانى مشغول به فعالیت مى‌شوند. نقش آفرینى ایشان در زله‌هاى سهمگینى چون بم و سرپل ذهاب یا سیل فراگیر سال گذشته خود گواهى بر این مدعاست. علاوه بر این تأسیس قرارگاه‌هایى از نوع خاتم الانبیا صل الله علیه و آله، پیشرفت و آبادانى و بسیج سازندگى در سپاه پاسداران با هدف خدمت‌رسانى و توسعه زیرساخت‌هایى نظیر سد، راه، پالایشگاه و. یا خدماتى كه نیروى زمینى ارتش و هوانیروزِ آن در حوادث طبیعى انجام مى‌دهند و بسیارى موارد دیگر در تداوم و ترویج فرهنگ خودباوى و ایثار پس از سال‌هاى دفاع مقدس تأثیر بسزایى در ارتقاى قدرت ملى داشته است.

    تقابل فراگیر

    4)       دفاع از اسلام به دفاع از میهن اسلامى ختم نمیشود. ما در همه‌ى مرزهاى اسلام با كفر، آماده‌ى دفاع و مجاهدتیم. البتّه میدان چنین جهادى وسیع‌تر، و میدان‌داران آن، رجال ى و علمى و فرهنگى و هنرى‌اند كه همواره باید آماده‌ى دفاع از اسلام باشند.

              از موضعگیرى‌هاى مقتدارنه‌اى كه در بیشتر مواقع توسط مسؤولین كشورى و لشكرى جمهورى اسلامى صورت مى‌پذیرد گرفته، تا اقدامات عملى نیروى بدون مرزى چون نیروى قدس، مى‌توان دریافت كه طبق این تذكر على الدوام صیانت غیرتمندانه از مرزهاى نه فقط فیزیكى، بلكه اعتقادیِ ملت عزیز ایران پس از سال‌های دفاع مقدس ادامه داشته است.

              دفع فتنه بزرگ، پیچیده و خطیر تكفیر در منطقه و صف آرایى سپاه اسلام در مرزهاى زمینى رژیم غاصب صهیونیستى جز با ایمان فرزندان ولایى زنده‌دل اباعبدالله الحسینعلیه السلام در زمان ما محقق نمى‌شد.

    هوشیارى تا استقرار كامل صلح‌

    5)       نیروهاى مسلّح جمهورى اسلامى در شرایط فعلى كه هنوز صلح كامل استقرار نیافته است، باید هوشیارى و آمادگى كامل خود را حفظ كرده، لحظه‌اى از آموزش و تمرین و فورى‌تر از همه حفظ و حراست از سنگرهاى خطوط مقدّم غفلت نورزند و فرماندهان ارتش و سپاه موظّفند مراقبت و برنامه‌ریزى در این موارد را در صدر اولویّت‌ها قرار دهند.

              این تذكر نیز به نحو احسن در همان زمان انجام شد و دست‌ندازى جدیدى به مرزهاى جمهورى اسلامى اتفاق نیفتاد.

    حفظ آثار جنگ‌

    6)       همان‌گونه كه امام عزیز فرمودند، حفظ آثار جنگ در بعضى از شهرها و مناطق جنگى در شمار وظایف مهمّ كنونى است. این كار و بازسازى یادگارهاى دوران مقاومتِ پیروز و تشكیل موزه‌ى جنگ باید در برنامه‌هاى دولت و سازمان‌هاى نظامى قرار گیرد.

              یادمان‌ها و كاروان‌هاى راهیان نور كه هر سال توسط سازمانى با همین نام برگزار مى‌شود در پى این فرمان محقق شد. انقلاب‌هاى درونى و تحولاتى كه در این سفرها به بركت قدمگاه شهدا به‌وجود مى‌آید و ارتباط قلبى بین النسلى كه در آن حاصل مى‌شود سال به سال نه تنها با گذر زمان افول نمى‌كند بلكه بر شور و شدت آن افزوده مى‌شود و استقبال از اردوهاى راهیان نور به‌ویژه در جوانان به نحو چشم‌گیرى رو به افزایش است.

              راه اندارى موزه‌هاى دفاع مقدس در شهرهاى مختلف مانند خرمشهر، كرمان، همدان، شهركرد و. به‌ویژه باغ موزه بزرگ دفاع مقدس در تهران اقداماتى است كه در این‌باره صورت پذیرفته است.

    تأمین نیروهاى مسلح‌

    7)       از دست‌اندركاران اجرائى كشور مى‌خواهم كه به وضع نیروهاى مسلّح رسیدگى و مشكلات این عزیزان را به شكل مناسب برطرف كنند. هم‌چنین بازماندگان شهدا كه برترین ایثارگرانند، معزَّز باشند و همه‌ى مسؤولان در هرچه بیشتر خدمت كردن به آن‌ها بكوشند و در این كار، رضاى خدا را طلب كنند.

              خدماتى اعم از مسكن، درمانى، تسهیلات، امكانات فروشگاهى و. براى تأمین نیازهاى نیروهاى مسلح در این سال‌ها بسیار ارتقا یافته و حتى المقدور نیازهاى اولیه ایشان در بنیادهاى تعاون و پشتیبانى، تأمین مى‌شود.

              لازم به ذكر است با گذشت 32 سال از پایان جنگ تحمیلى همچنان برخى از جانبازان و خانواده‌هاى عزیز شهدا خدماتى كه باید و خور شأن ایشان است از برخى از دستندركاران اجرایى دریافت نمى‌كنند كه جاى بسى تأسف است!

    جمع بندى‌

    به نظر مى‌آید راهبرد قوى شدن كلید حل بسیارى از مشكلات است. همانگونه كه در تذكر اول رهبر عزیزمان مى‌بینید دلیل اصلى طمع ورزیِ دشمنِ سبك سر را توهم ضعف نظام و ملت غیور ایران دانستند فلذا تذكرات بعدی به‌ویژه مورد دوم را دادند. نتیجه آن شد كه به تصدیق بسیارى از تحلیلگران داخلى و خارجى چندین باز گزینه حمله نظامى آمریكا به كشور عزیزمان جدى شد لكن در بررسى‌هاى مطالعاتى و شبیه‌سازى‌هاى میدانى مانند رزمایش چالش هزاره 2002 با 250 ملیون دلار كه شكست مفتضحانه نیروهاى آمریكایى را نمایش مى‌داد، به تعبیر مقام معظم رهبرى از غلط ابلهانه خود منصرف شدند. پس در عرصه‌هاى دیگر مانند اقتصاد نیز باید قوى شویم.#


    اشاره: لبنان این روزها، ایام سخت و دشوارى را مى‌گذراند. استعفاى مصطفى ادیب از نامزدى صدارت، موجب پیچیده‌تر شدن اوضاع شده است. تردیدى نیست كه تمام این تلاش‌ها به‌خاطر تضعیف و جبهه مقاومت است. آیا دشمن در این نبرد نرم و نیمه سخت، موفق خواهدشد؟ این مقاله در صدد پاسخگویى به این سؤال است.

    ده میلیارد دلار هزینه براى تضعیف جبهه مقاومت‌

    چند روز قبل و همزمان با انصراف مصطفى ادیب از نامزدى نخست وزیرى لبنان، اعلام كرد آمریكا در سالیان اخیر بیش از ده میلیارد دلار به ارتش و گروه‌ها و انجمن‌هاى مردم نهاد، كمك كرده است. طبق برخى آمار 4میلیارد دلار كمك به ارتش لبنان و 6میلیارد دلار مساعدت به ان.جى.او.هاى لبنانى بوده است. همین گزارش‌ها حاكى است این مبلغ كه تا 15میلیارد دلار هم بالغ شده است از سال 2005میلادى انجام گرفته است.

    به عبارت دیگر به‌طور میانگین سالانه یك میلیارد دلار در كشور كوچك و متكثرِ لبنان براى افشاندن بذر اختلاف و تفرقه، هزینه شده است. معلوم است كه دشمن طى این سال‌ها برنامه‌ریزى كرده است تا به زعم خودش در موقع مناسب، از آن بهره‌گیرى كند. طبق برآوردِ مثلثِ غربى - عبرى - عربى ؛ اكنون- ازیكسال گذشته به اینطرف- زمان‌ درو كردنِ آنچه در این سال‌ها كاشته‌اند فرارسیده است.

    شبیه این سرمایه گذارى و البته درسطحى وسیع‌تر را در عراق شاهد هستیم. پرواضح است كه هدف اصلى این همه هزینه‌هاى هنگفت، تضعیف و محو جبهه مقاومت اسلامى لبنان به رهبرى حزب الله است.

    گویا انفجار فاجعه‌بار بندر بیروت فرصت طلایى دیگرى را براى جبهه استكبار به‌وجود آورد تا بتواند طبق دلخواه خود، ازآب گل آلود ماهى بگیرد و در كوتاه‌ترین زمان ممكن به اهداف خود برسد، لكن كیاست و هوشمندى سیدحسن نصرالله و مردم حامى مقاومت، در مواجهه با این حادثه، برنامه‌هاى از پیش طراحى شده ایشان را تاكنون نقش برآب كرده است.

    تصویرى از فضاى این روزهاى لبنان‌

    1. همه مى‌دانیم كه لبنان درطى سال گذشته دچار مشكلات زیادى شده است كه مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: به‌وجود آمدن خلاء قدرت در 8 ماه ازیكسال گذشته، آشوب‌هاى ى و امنیتى مكرر و متناوب در بیروت و برخى مناطق دیگر، تشدید تصنعى دعواهاى طائفى و مذهبى، ایجاد بحران ارزى و كاهش‌ بى‌سابقه‌ى پول ملى لبنان در برابر دلار، كمبود كالاهاى اساسى مانند آرد، قطع یارانه سوخت و به‌وجود آوردن كمبود مصنوعى بنزین، گرانى سرسام‌آور كالاها و سرانجام محدودیت‌هاى به‌وجود آمده به‌خاطر اوج‌گیرى بیمارى كرونا. با این همه، مردم لبنان به لطف وحدت خود بر گرد محور مقاومت، توانستند دولت لبنان را با حسن دیاب و كابینه او تشكیل داده و در سه ماه صدارت دیاب، اوضاع را به سمت و سوى ثبات پیش ببرند كه انفجار فاجعه‌بار بیروت رخ داد و گلوگاه اصلى اقتصاد لبنان به یكباره فشرده شد و شرایط پُرابهامى را به‌وجود آورد.

    2.       دو روز پس از انفجار بیروت، در 16مرداد ماه، امانوئل ماكرون وارد بیروت شده و در حلقه چندلایه محافظان خود در منطقه‌اى نسبتا خلوت و حفاظت شده، عكس سِلفى گرفت و با قیافه مصلحانه و منجیانه كه در لایه پنهان آن تفرعن و تكبر نهفته بود باادبیاتى مستكبرانه با مردم و دولت لبنان سخن گفت. این روحیه البته به‌خاطر سابقه استعمارگرى فرانسه در لبنان و دلدادگى برخى از گروه‌ها و احزاب لبنانى مسیحى و سنى و شیعه به فرانسه و فرهنگ فرانسه بود. وى در این سفر، تعیین هرچه سریع‌تر نخست وزیر لبنان را مطالبه كرد و چند روز پس از سفر دو هفته بعدش، به بیروت مصطفى ادیب كه عنصروفادار به فرانسه و كاخ الیزه بود به‌عنوان نامزد نخست وزیرى لبنان معرفى شد. تصور دشمن این بود كه حزب الله با این انتخاب مخالفت مى‌كند، لكن حزب الله و جنبش امل و دیگر هم‌پیمانان ایشان بالاتفاق با مصطفى ادیب كه- مانند حسان دیاب- شخصیتى تقریبا ناشناخته و كم‌حاشیه بود، موافقت كردند.

    3.       اما نكته مهم، این‌كه سعد حریرى و احزاب 14مارس، علیرغم استقبال از نامزدى مصطفى ادیب، یكباره، بناى سنگ‌اندازى در مسیر تشكیل كابینه را در برنامه خود نهادند و نگذاشتند مصطفى ادیب در تشكیل كابینه خود به توفیق برسد. محور سنگ‌اندازى سعدحریرى، اصرار وى، بر تعیین وزیر دارایى لبنان، خارج از احزاب شیعه بود. این درحالى است كه به‌طور سنتى و براساس رسم موجود، وزیر دارایى لبنان معمولا از میان احزاب شیعى و خصوصا از جنبش امل انتخاب مى‌شد. این اقدام سعد حریرى با مخالفت حزب الله و امل مواجه شد. در وهله بعد سعد حریرى از خواسته خود تنزل كرده و پذیرفت كه وزیر دارایى، ازمیان شیعیان باشد لكن، به شرطى كه به انتخاب احزاب چهارده مارس باشد! این تقاضاى شیطنت‌آمیز دوباره باعث شد كه تشكیل كابینه به تاخیر بیفتد و مصطفى ادیب، پس ازیكماه تلاش، از ادامه مسؤولیت خود، انصراف دهد.

    پشت صحنه این اتفاقات چیست؟

    در باره مخالفت سعد حریرى و احزاب همراهش و نیز تلاش ایشان براى كناره‌گیرى مصطفى ادیب و تداوم بى‌دولتى و خلاء قدرت در لبنان دو نظر وجود دارد:

    اول- گروهى بر این باورند كه حضورسریع و فورى مكرون در بیروت و ادا و اطوار ناجیانه و اصلاح‌گرانه‌ى‌ او در لبنان و حلّ مشكل سریع مشكل نخست وزیرى لبنان و انتخاب عنصرى وابسته به كاخ الیزه و توافق جمعى داخلى و خارجى بر نخست وزیرى او، چندان به ذائقه آمریكا و عربستان خوش نیامده است. در واقع آمریكا دوست ندارد هیچ كشورى - حتى نزدیك‌ترین كشورها به آمریكا- نقش محورى را در لبنان و غرب آسیا ایفاء كنند. برخى گزارش‌ها حاكى ازآن است كه سعد حریرى توسط عربستان توبیخ شده و تهدید شده است كه چنان‌چه كابینه لبنان تشكیل شود، وى براى همیشه، از صحنه ى لبنان حذف خواهد شد. لذا تحركات غیر منتظره و دفعى سعد حریرى براى جبران كوتاه آمدن در این عرصه است.

    دوم- عده‌اى از صاحبنظران بر این باورند كه فرانسه و خصوصا مكرون، همیشه نقش پادوى آمریكا در جهان و منطقه را بازى كرده است. در واقع بر مبناى یك سناریوى دو مرحله‌اى و از قبل طراحى شده بین آمریكا و فرانسه، مكرون، وارد صحنه شده و با چهره‌اى میانجیگرانه و مصالحه‌گرانه، امور را به دست گیرد و مهره‌اى مانند مصطفى ادیب در این میان قربانى گردد تا در مرحله دوم، نگاه‌ها و اشاره‌ها دوباره متوجه سعدحریرى شده و وى مجدداً به‌عنوان نخست وزیر لبنان وارد میدان شود. در این باره چند نكته گفتنى است:

    1. مثلث غربى - عبرى - عربى با گروگان‌گیرى معیشت و اقتصاد آسیب‌دیده لبنان، درصددند، تصویرى سیاه و فلاكت‌زده را از لبنان به‌عنوان یكى از اصلی‌ترین كشورهاى محور مقاومت، در اذهان عمومى، ارائه كنند.

    2. تمام تلاش و جنگ نرم و رسانه‌اى استكبار بر این است تا مشكلات پیچیده اقتصادى امروز لبنان را محصول مقاومت اسلامى و ایستادگى مردم جلوه داده و حزب الله را به‌عنوان مقصر اصلى مشكلات معیشتى، معرفى كنند تا افكار عمومى و مردم لبنان را در مقابل حزب الله قرار دهند.

    3.از این رهگذر به‌شدت در تلاش هستند با توطئه‌هاى گوناگون بین گروه‌هاى شیعى با یكدیگر و احزاب شیعى با هم‌پیمانان مسیحى و سنى خود، اختلاف و تفرقه، ایجاد كنند. نمونه‌ى آن، فشار آوردن براى كوتاه آمدن احزاب شیعى در موضوع وزارت دارایى بود. حریرى با ترفند مى‌خواست توپ را در زمین حزب الله و امل بیاندازد و آنان را عامل عدم تشكیل دولت معرفى نماید.

    4. هدف آینده استكبار این است تا با تداوم‌ بى‌دولتى و تشدید خلا قدرت یا برسركار آوردن یك عنصر وابسته به‌عنوان نخست وزیرلبنان و تحمیل او به مردم ومقاومت اسلامى، دوباره سلاح مقاومت» را موجب ناامنى لبنان‌ قلمداد كرده وآن‌را تبدیل به یك مطالبه عمومى نماید.

    5. حتى اگر استكبار به این هدف اصلى و مطلوب خود، نرسد، همین كه حزب الله و مقاومت اسلامى براى چند صباحى دیگر گرفتار اختلافات داخلى باشند، فرصت تنفس تازه‌اى براى رژیم صهیونیستى خواهد بود.

    6.چه حذف مقاومت به‌عنوان هدف نهایى استكبار و چه تضعیف و مشغول‌سازى حزب الله به خنثى‌سازى پروژه‌هاى دشمن، براى رژیم صهیونیستى و عربستان و آمریكا درجه‌اى ازمطلوبیت را دارد.

    7.بنابراین بعید نیست كه لبنان تا چند ماه آینده و در سخت‌ترین شرایط كرونایى و اقتصادى و امنیتى، شاهد تداوم خلاقدرت وبى‌دولتى باشد و رفت و آمد نامزدهاى‌ نخست وزیرى و كابینه تشكیل نشده و شرایط اقتصادى‌ و ى بلاتكلیف باشد.

    8.آنچه در این میان مهم است این‌كه آمریكا و خصوصا ترامپ براى انتخابات ریاست جمهورى در لبنان برگ برنده چندانى نخواهد داشت. حزب الله نشان داده است رقیب قدرتمند وپیروز روزهاى سخت و دشوار است. حتى اگر سعد حریرى یا برادر وى و شخص دیگرى از جناح 14مارس سر كار بیاید، حزب الله راه مواجهه‌ى هوشمندانه را بلد است. اكنون همه دوستان و دشمنان مى‌دانند، بدون موافقت حزب الله، هیچ عنصر و جریان داخلى نمى‌تواند اهداف خود را پیش ببرد.[ایجنا]


    اشاره: آنچه اربعین را اربعین کرده است در این حدیثِ نبویِ کوتاه خلاصه می شود که إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَةً فی‌ قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً. حرارتی که هیزم آن عشقی است لایزال که در قلب یکایک محبینش وجود دارد. رابطه ای که هیچ جای عالم جز میان امام و مأموم یافت نتوان کرد. این محبت در تطور تاریخی اش در حال حرکت بوده و به هر موقفی رسیده، جنبش ایجاد کرده است. سرِّ قیام، فهم مقام امام است! چیزی که خون‌های پاک بیشماری تاکنون صرف ایجادش شده است. حال باید دید در این تطورِ تاریخیِ تشیع، به چه میزان رشد کرده است؟!

    سازمان شیعه

    اگر جمعی به نام شیعیان در عالم می شناسیم بدیهی است محوری وجود دارد که آن را تشکیل داده است. شیعه یک جمع متفرّقى بود؛ یک جامعه‌اى بود که در یک جا و در یک مکان زندگى نمیکرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند -اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرّق و در این اجزای متشتّت در جریان است؛ مثل دانه‌هاى تسبیح، یک رشته و یک نخ، همه‌ى اینها را به هم وصل میکرد. آن رشته چه بود؟ رشته‌ى اطاعت و فرمان‌بَرى از مرکزیّت تشیّع، از رهبرى عالى تشیّع یعنى امام؛ همه‌ى این رشته‌ها به آنجا متّصل میشد؛ قلبى بود که به همه‌ى اعضا فرمان میداد؛ و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود. اما باید گفت صرف اتصال تشکیلات بوجود نمی‌آورد. اتصال با منتظم و هماهنگ باشد به گونه ای که ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانى که از حال همه باخبر بودند. اطاعت و فرمان‌بَرى آنها به‌حساب، فریاد زدنشان از روى دستور، سکوتشان برطبق نقشه، همه چیزشان با حساب. باید این اطاعت و فرمان‌بری همه‌گیر شود و این نیاز به اتصال خارجی ورای اتصال قلبی دارد. برای بی‌خبری ها باید فکری می شد. پس با وجود اینکه اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، یکدیگر را می دیدند، امّا یک کنگره‌ى جهانى لازم بود براى شیعیانِ روزگار ائمّه علیهم‌السّلام. این کنگره‌ى جهانى را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جاى شرکت، سرزمین کربلا است؛ چون روح شیعه روح کربلائى است، روح عاشورائى است؛ در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است؛ شیعه هرجا که هست دنباله‌روِ عاشوراى حسین است. این است که مى‌بینیم همه جا این تپش‌هایى که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک ناشى است؛ اینها شعله‌هایى بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالى‌مقدار سرکشیده؛ به جانها و روحها زده؛ انسانها را به گلوله‌هاى داغى تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.

    اشک؛ سلاح راهبردی تشیع

    در مشاهده منظره‌ی حُزن بر قتیل کربلا از بیرون و بدون هیچگونه توضیحی، بعضى خیال می کنند این گریه وسیله‌ى عقده‌گشایى است؛ بله، گریه وسیله‌ى عقده‌گشایى است، درصورتى‌که با فکر همراه نباشد. اگر گریه را و اشک ریختن را فقط احساسات هدایت بکند، همین است که گفته‌اند، امّا اگر فکر و اندیشه به انسان اشکى بدهد و چشم انسان قطره‌ى اشکى بچکاند، این مثل همان آب کبابى است که آتش را تیزتر و تندتر میکند؛ این عقده نیست، سلاح است؛ لذاست که گریه جزو کارهاى معمولى شیعیان صدر اوّل است که همه‌ی آنها در راه ستیزه‌گرى بودند، همه‌ی آنها در راه عاشورا قدم برمی‌داشتند. امام رضاصلوات‌الله‌ علیه اهل گریه است؛ شعرا را وادار میکنند و میگویند این قصائد بلند را بگویید، بروید گروه‌ها را به یاد گذشته‌ى تشیّع بگریانید که با این گریه، آتششان مشتعل‌تر و برافروخته‌تر بشود. اگر اشک بر اباعبدالله حسین علیه السلام گریه برای عقده گشایی نیست و ستیزگری در راه حق را بوجود می‌آورد پس اندیشه درباره آن حق، برای متهم نشدن لازم می‌شود.

    فلسفه قیام

    یک جمله در زیارت اربعینِ امام حسین علیه السّلام ذکر شده است که مانند بسیاری از جملات این زیارتها و دعاها، بسیار پُرمغز و در خور تأمّل و تدبّر است. آن جمله این است: و بذل مهجته فیک». این زیارت اربعین است؛ منتها فقره‌های اوّل آن، دعاست که گوینده‌ی این جملات، خطاب به خداوند متعال عرض می‌کند: و بذل مهجته فیک»؛ یعنی حسین‌بن‌علی، جان و خون خود را در راه تو داد؛ لیستنقذ عبادک من الجهالة»؛تا بندگان تو را از جهل نجات دهد؛ و حیرة الضّلالة»؛ و آنها را از سرگردانیِ ناشی از ضلالت و گمراهی برهاند. این یک طرف قضیه، یعنی طرفِ قیام کننده؛ حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام است. طرف دیگر قضیه، در فقره‌ی بعدی معرفی می‌شود: و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالارذل الأدنی» نقطه‌ی مقابل، کسانی بودند که فریب زندگی، آنها را به خود مشغول و دنیای مادّی، زخارف دنیایی، شهوات و هواهای نفس، از خود بیخودشان کرده بود؛ و باع حظّه بالارذل الأدنی»؛ سهمی را که خدای متعال برای هر انسانی در آفرینش عظیم خود قرار داده است (سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت) به بهای پست و ناچیز و غیر قابل اعتنایی فروخته بودند. این، خلاصه‌ی نهضت حسینی است. 26/11/1379

    در این صورت می توان گفت، امام چون شمع می‌سوزد و با پرتو افشانیِ حقیقت نورانی‌اش، حیرت ضلالت را از بین می‌برد. البته مورد استفاده‌ی چشم‌های بینا قرار می‌گیرد.

    آزمون ولایت‌مداری

    در این سالها، با پایان دهه محرم تنها مُسکِّن دلتنگی آن، امید به آرامشِ زیارت در روز اربعین است. اما شیوع ویروس منحوس، مانع از رفع دلتنگی است. اما اگر قدم نهادن در مسیر پیاده روی لبیک به ندای تاریخی امام است، باید پیام قیام را در ولایت‌مداری و تبعیت از اولی الامر خلاصه نمود تا نجات از حیرت ضلالت معنا پیدا کند. پس چگونه می توان تعارض مستقر بین تصریح ولی جامعه بر عدم حضور در پیاده روی، به دلیل عدم صلاحدید ستاد ملی مبارزه با کرونا را با پیام ولایتمداری قیام حسینی توجیه کرد؟!! در حالی که ایشان به نحو امر ولایی و نه ارشادی فرموده اند: رفتن برای راه‌پیمایی اربعین، فقط متوقّف به صلاحدید مسئولان ستاد ملّی مربوط به کرونا است. اگر گفتند نه -که تا الان گفتند نه- باید همه تابع باشند، همه باید تسلیم باشند. اینکه مثلاً فرض کنید ما بلند شویم برویم لب مرز اظهار ارادت به حضرت بکنیم، نه [نمی‌شود]!! خداوند ما را آماده‌ی ولایتمداری در رکاب امام معصوممان گرداند. ان شا الله[ایجنا]


    بنده به ضرس قاطع به‌عنوان كسى‌كه قریب به بیش از هفت سال از دفاع مقدس كنار ایشان بودم و به‌عنوان معاون و جانشین ایشان از لحظه‌ای‌كه تیپ انصارالحسین تشكیل شد - ازسال 1361 تا پایان جنگ كه بعد از جنگ هم ادامه داشت- مى‌گویم ندیدم آقاى همدانى از صحنه درگیرى عقب باشد. همیشه خودش در خط اول درگیرى‌ها بو د. چه از روزهاى اول جنگ مثال بزنم و نبردهایى كه در سر پل ذهاب انجام مى‌شد تا عملیات‌هاى بعدى مثل شهید رجایى و شهید باهنر كه ایشان قرار بود حدود 10 كیلومتر عقب‌تر از منطقه درگیرى، با برادران ارتشی قرارگاه مشترك بزنند. به نقل از سردار مظاهرى، همرزم شهید حسین همدانى‌

    مردم‌دارى‌

    آقاى همدانى ارتباط خاصى با افراد مستضعف و ضعیف جامعه داشت مثلاً وقتى مى‌آمد وضعیت جامعه را مى‌دید، ناراحت مى‌شد، مى‌گفت رفتم بسیج فلان روستا كه چند سال سابقه خدمت جبهه دارند اما الان براى نان شبشان مانده‌اند و كسى هم نیست كه كارى بكنند. آقاى همدانى مى‌رفت همه این‌ها را پیدا مى‌كرد و تا اونجایى كه مى‌توانست به‌دبنال حل مشكلاتشان بود. به نقل از سردار مظاهرى همرزم شهید حسین همدانى‌

    همدانى به نقل از سلیمانى‌

    آخرین لحظه‌اى كه من شهید همدانى را دیدم، تقریباً چند ساعت قبل از شهادتش بود. یك حالت جوانى‌اى در او دیدم. من در آن لحظه‌ى آخر كه شهید همدانى را دیدم، یك لحظه تكان خوردم. بعداً فهمیدم كه او از شهادتش مطلع بوده است. این‌كه مى‌گویم در یك شكل جوانى او را دیدم، چون آن حالت خاص را در او ندیده بودم، آن سكوت خاص را، خیلى بشاش و خندان بود؛ خیلى ! آن‌جا با خنده به من گفت بیا باهم یك عكسى بگیریم، شاید این آخرین عكس من و تو باشد.» او خیلى اهل این كارها نبود كه به چیزى اصرار كند و بخواهد مثلاً عكسى بگیرد؛ چه خودش، چه با كسى. وقتى این حرف را زد من تكان خوردم. خواستم بگویم شما نروید، چون از همان جایى كه او مى‌خواست برود، من داشتم برمى‌گشتم؛ ولى یك حسى به من گفت، چیزى نیست خبرى نیست، لذا چیزى به او نگفتم. وقتى كه این حالت را در شهید همدانى دیدم، این شعر در ذهنم آمد:

    چون رهد از دست خود دستى زند/چون جهد از نفس خود رقصى كند

    من این دست رقص را، این حالت پرواز را، این حالت اشتیاق را، این حالت عروج را در او دیدم. كتاب ذوالفقار/برش‌هایى از خاطرات شفاهى حاج قاسم سلیمانى‌[ایجنا]


    مثلث خطیب ،خطبه و مخاطب ساختار شكوهمندى نماز جمعه‌

    (ملاحظاتى درباره اقامه نماز جمعه در شرایط كرونایى و پساكرونایى)

    اشاره‌: به لطف و عنایت الهى، و با حضور امت انقلابى ایران اسلامى، در جمعه‌هاى آتى، همه نمازهاى جمعه با رعایت اصول بهداشتى برقرار خواهد بود. در این بازگشایى جامع و مبارك، آنچه دغدغه اصلى دلسوزان انقلاب به‌ویژه فرماندهان قرارگاه‌هاى فرهنگى - ائمه جمعه معزز- است، حضور مقبول» و درست» مردم خداجو در مراسم نماز جمعه است تا این آئین الهى با شكوه متناسب با شرایط كرونایى خود، برگزار شود.

    منظور از حضور مقبول و درست نیز همین نكته است كه جمعیت حاضر در نماز جمعه از نظر كمّى و متناسب با ظرفیت مصلاها، قابل قبول و قابل مدیریت باشد و هم‌چنین این حضور، درست و مطابق با پروتكل‌هاى بهداشتى در شرایط اشاعه ویروس منحوس كرونا باشد.

    سه‌گانه خطبه»، خطیب» و مخاطب»، اساس و بنیان نماز جمعه‌

    به نظر مى‌رسد آنچه در این شرایط باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، همان اساس و فلسفه وجودى آئین الهى نماز جمعه است كه مى‌توان این فلسفه وجودى را در اضلاع مثلث خطبه»، خطیب» و مخاطب» خلاصه كرد. اساس و بنیان نماز جمعه، مبتنى بر این سه ضلع است. اول، خطبه كه حكم ركعتین نماز دارد و محور تبیین‌گرى نماز جمعه است و تمامى ائمه جمعه موظفند این ضلع را در نهایت اتقان و كارآمدى تأمین و در یك كلام خطبه تراز» را محقق نمایند. ضلع دوم، خطیب است كه مى‌بایست در كمال لیاقت و كفایت و با برخوردارى از عِلمیت»، عدالت» و بصیرت» در جایگاه مقدس و خطیر منبر و محراب نماز جمعه استقرار یابد و جامعه اسلامى را با شایستگى‌هاى حائز خود، به سمت تعالى راهبرى نماید. اما ضلع سوم، كه به‌مثابه قاعده این مثلث است، مخاطبین -یعنى آحاد مردم و بدنه جامعه و بافت اجتماعى - است و اضلاع خطبه» و خطیب» را قوام و استوارى مى‌بخشد. تناسب، تناظر و رابطه این سه ضلع نیز تا بدانجاست كه این سه، نسبت به یكدیگر هم‌آهنگى و هم‌پوشانى حداكثرى دارند و هر ضلع، اضلاع دیگر را اتقان و استحكام مى‌بخشد و از همین روى، ضعف و عدم تكمیل هر كدام از این اضلاع، اساس مثلث را متزل و ضعیف خواهد نمود.

    ضرورت توجه و تمركز برنامه‌اى به ضلع مخاطب‌

    این‌كه مى‌گوییم در این شرایط كه باید در عین رعایت نكات بهداشتى، نماز جمعه را با شكوه متناسبش برگزار كرد و این شكوهمندى به قوام هر سه ضلع خطبه»، خطیب» و مخاطب» وابسته است و در وضعیت فعلى تقویت ضلع قاعد (یعنى مخاطب») بیشتر مطمع نظر است، به این علت است كه به نظر مى‌رسد مى‌بایست مهم‌ترین محتواى خطبه‌ها را به بیان اهمیت و فضائل نماز جمعه و نقش و تأثیر آن در بهبود وضعیت معنوى و روحى و هم‌چنین ارتقاء بركت‌هاى مادى جامعه اعم از رزق و روزى، امنیت همه‌جانبه، صحت و سلامت، رفاه، آسایش و آرامش متمركز ساخت.

    برخى از كارشناسان فرهنگى بر این باورند كه در مقوله نماز جمعه، روى ضلع مخاطب به‌طور شاید و باید كار نشده است و این كم‌كارى باعث خلوتى نسبى نمازهاى جمعه شده است. اساس كار در این ضلع،انگیزه‌سازى،انگیزه‌بخشى، و تقویت كشش‌ها و عزم‌ها به سمت نماز جمعه با تبیین آثار نماز جمعه در ابعاد امنیت‌بخشى و مصونیت‌سازى جامعه در ابعاد مختلف مادى و معنوى است. اهمیت این فریضه تا آن‌جا است كه به فرمایش امام ‌اى : اگر دستگاه امامت جمعه و نمازهاى جمعه از انقلاب گرفته شود یقینا به انقلاب لطمه‌اى سخت خواهد خورد.» (07/03/1369)

    اثرگذارى نماز جمعه در بركت‌هاى مادى‌

    به‌عنوان مثال، قرآن عزیز مى‌فرماید: وقتى نماز جمعه پایان یافت، به طلب فضل الهى در زمین پراكنده شوید» (فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِى الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ (جمعه/ 10)). امر به انتشار در زمین و طلب روزى، چنین دلالت دارد كه تحصیل روزى بعد از نماز جمعه، مطلوبیت و بركتى خاص و ویژه دارد و از این‌رو پیامبر(صلى‌الله‌علیه‌وآله) بعد از نماز جمعه، سرى به بازار مى‌زدند. هم‌چنین حضرت مى‌فرمودند: . كسى‌كه از روى استخفاف یا انكار نماز جمعه را ترك كند، خداوند وضعیت او را پریشان مى‌كند، و به زندگى او بركت نمى‌دهد» (إِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى فَرَضَ عَلَیْكُمُ الْجُمُعَةَ فَمَنْ تَرَكَها فِى حَیاتِى أَوْ بَعْدَ مَوْتِى اسْتِخْفافاً بِها أَوْ جُحُوداً لَها فَلا جَمَعَ اللّهُ شَمْلَهُ، وَ لا بارَكَ لَهُ فِى أَمْرِهِ. (وسائل الشیعه، ج‌5، ص‌7)).

    از این دست نكات ناب معرفتى به وفور در منابع ثقلینى وجود دارد كه مبلغان دینى به‌ویژه خویشتن ائمه جمعه محترم مى‌بایست گوهرشناسانه این نكات معرفتى را استخراج و انتشار نمایند. واقعیت این است كه هرقدر جامعه ما، به فضائل اقامه نماز جمعه معرفت یابد و انگیزه‌هاى حضور حداكثرى مردم تعالى یابد، بركات و مواهب مادى و معنوى این فریضه مبارك و متعالى بیشتر بهره‌مند خواهد شد. این‌كه نظام تبلیغى و رسانه‌اى ما به‌طور شاید و باید عَلَم اعتلایى نماز جمعه را برافراشته نساخته است، به این دلیل است كه عمق و ابعاد اثرگذارى نماز جمعه در جامعه به‌خوبى تبیین نشده است، از این‌رو مى‌بایست از تمام ظرفیت‌هاى تبلیغى، هنرى و رسانه‌اى براى انجام این امر مهم ولى زمین‌مانده استفاده كرد.

    تقویت روحیّه اخوت و برادرى و تأمین ولایت عام، تشكّل و بسیج نیروهاى انقلاب، رشد بصیرت و قدرت تحلیل جامعه و بسیارى از آثار دیگر نماز جمعه از نكات مهمى است كه باید به‌طور تفصیل براى جامعه تبیین شود و براى بسط فرهنگى آن، برنامه‌ریزى داشت و این سخن امام راحل(ره) را محقق نمود: نمازجمعه، كه نمایشى از قدرت ى و اجتماعى اسلام است، باید هرچه با شكوه‌تر و پر محتواتر اقامه شود. ملّت عظیم و عزیز، با شركت خود، باید این سنگر اسلامى را هرچه عظیم‌تر و بلند پایه‌تر، حفظ نماید، تا به بركت آن، توطئه‌هاى خائنان و دسیسه‌هاى مفسدان خنثى شود.» (21/06/1358)

    نكته‌اى قابل تأمل درباره اهمیت حضور در نماز جمعه‌

    یك نكته قابل تأمل و تفكر این است كه در فرهنگ دینى، دغدغه‌مندى و برنامه‌ریزى براى حضور در نماز جمعه امرى مقدس و مهم ارزیابى شده است. یاران پیامبر صلى الله علیه و آله، روز پنج‌شنبه براى جمعه آماده مى‌شدند.» (. كَانَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ یَتَجَهَّزُونَ لِلْجُمُعَةِ یَوْمَ الْخَمِیسِ. (وسائل الشیعة، ج‌7، ص‌353)) ؛ هم‌چنین امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: روز پنج‌شنبه، دارویى‌هایى كه بدنتان را ضعیف مى‌كند، نخورید تا شما را از حضور در نماز جمعه باز ندارد.» (. لَا یَشْرَبْ أَحَدُكُمُ الدَّوَاءَ یَوْمَ الْخَمِیسِ. لِئَلَّا یَضْعُفَ عَنْ إِتْیَانِ الْجُمُعَةِ (همان)) ؛ آن‌حضرت زندانیان و متّهمان پرونده‌هاى بدهكارى، تهمت و. را براى نماز جمعه بیرون مى‌آورد، تا در نماز جمعه حضور داشته باشند، و اولیاء آنان ضمانت مى‌كردند كه برگردند. فاسقان زندانى را هم براى شركت در نماز جمعه، با مراقبت‌هاى لازم بیرون مى‌فرستاد (أَنَّ عَلِیّاً علیه السلام كَانَ یُخْرِجُ أَهْلَ السُّجُونِ مِنَ الْحَبْسِ فِى دَیْنٍ أَوْ تُهَمَةٍ إِلَى الْجُمُعَةِ فَیَشْهَدُونَهَا وَ یُضَمِّنُهُمُ الْأَوْلِیَاءَ حَتَّى یَرُدُّونَهُمْ؛ أَنَّ عَلِیّاً علیه السلام كَانَ یُخْرِجُ الْفُسَّاقَ إِلَى الْجُمُعَةِ وَ كَانَ یَأْمُرُ بِالتَّضْیِیقِ عَلَیْهِم (مستدرك الوسائل، ج‌6، ص‌27)). این سیره فقط در عصر حكومت دینى نبوده است چراكه درباره امام كاظم علیه السلام كه در اوج طغیان حكومت طاغوت بنى العباس آمده است: وَ كَانَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ یَتَهَیَّأُ یَوْمَ الْخَمِیسِ لِلْجُمُعَةِ» (وسائل الشیعة، ج‌7، ص‌353).

    توسعه مفهومى تجهیز و تهیوء براى نماز جمعه‌

    نكته دیگرى كه درباره تجهیز و تهیوء از یوم الخمیس باید مورد امعان نظر قرار گیرد این است كه این آمادگى براى روز جمعه، مفهومى فراتر از تجهیز فردى دارد. اگر یك فرد باید خود را آماده كند، داروى ضعف آورنخورد، مسافرت نرود پس به طریق اولى وظیفه امام جمعه هم این هست. اگر مخاطب خطبه جمعه و مأموم نماز جمعه، یك روز قبل از یوم الجمعه باید خود را آماده كند، به طریق اولى خطیب جمعه و امام جمعه باید از نظر جسمى، روحى، معنوى، علمى و ى خود را آماده انجام وظیفه عبادى - ى خود نماید. در یك گام فراتر، ستاد اقامه نماز جمعه باید از روزهاى قبل، خود را و محل نماز را و مخاطبان را آماده كند. در واقع دو واژه تجهیز» و تهیاء»، نگاه به استعداد و آمادگى خطیب و خطبه و مخاطب، هر سه دارد. این تأكیدات هم نگاه به طراحى، ایده‌یابى و ایده‌پردازى ستادهاى نماز جمعه هم دارد و هم به كسب آمادگى‌هاى افزون‌تر علمى و معنوى امام جمعه توجه دارد و باید به توسعه مفهومى تجهیز و تهیوء بیشتر اندیشید و برنامه‌ریزى داشت.[ایجنا]


    امنیت فصل مهم زندگى‌

     

    [به مناسبت سیزدهم مهرماه، روز نیروى انتظامى‌]

    اشاره‌: فلسفه وجودى پلیس در هر كشورى مشخص است؛ یعنى ایجاد نظم و امنیت در جامعه. اما این مأموریت محورى با توجه به فرهنگ و قوانین بالادستى، حدود و صغور، اختیارات و نفوذ آن در استفاده از قدرت مشروعش مشخص مى‌شود. در ایران اسلامى نیز چنین نسبى میان پلیس و مأموریت اصلى‌اش یعنى ایجاد امنیت برقرار است. در این نوشتار به‌دبنال سعه مأموریتى نیروى انتظامى ج. ا. ا با توجه به بیانات امام ‌اى هستیم.

    دلیل اهمیت نیروى انتظامى‌

    اولاً باید دید نیروى انتظامى كه ذیل نیروهاى مسلح و قوه قضائیه اقدام مى‌كند چرا خود مستقلاً داراى چنین اهمیتى مى‌شود كه چندین بار رهبرى عزیز درباره ابعاد مختلف آن ایراد سخن كنند. اهمیت نیروى انتظامى كه این‌قدر ما روى آن تكیه مى‌كنیم، ناشى از اهمیت مأموریّت نیروى انتظامى است. اهمیت هر انسانى به‌قدر آن مسؤولیّتى است كه بر دوش مى‌گیرد و این انسان یا این مجموعه یا این سازمان به همان اندازه اهمیت پیدا مى‌كند. مأموریّتى كه شما آن‌را بر عهده گرفته‌اید، استقرار امنیت در كشور است. امنیت خیلى مهم است. مهم‌ترین سازمانى و مجموعه‌اى كه این وظیفه‌ى مهم را بر دوش گرفته است، نیروى انتظامى است و این خیلى كار مهمّى است. بنابراین سازمان با نگاه به این مأموریّت اهمیت پیدا مى‌كند. 6/2/1394

    حدود امنیت‌

    نباید مسأله امنیت را محدود به امنیت جانى كرد. در ادامه همین بیانات ایشان به سطح بالاترى از ناامنى یعنى ناامنى فرهنگى ناشى از سرمستى ثروت اشاره مى‌كنند و پلیس را موظف به برخورد با آن مى‌نمایند.

    یك مسأله هم این است كه من شنیده‌ام گاهى اوقات در بعضى از خیابان‌ها این جوان‌هایى كه مست ثروتند - مست غرور ثروت - سوار ماشین‌هاى آن‌چنانى مى‌شوند و در خیابان بنا مى‌كنند به جَوَلان دادن و رفت‌وآمد كردن و محیط خیابان را ناامن [كردن این‌ها هم ناامنى است. بایستى در قبال هر نوع ناامنى برنامه داشت و حركت كرد و كار كرد. این‌ها چیزهایى است كه جوانب گوناگون امنیت است. 6/2/1394

    امنیت براى همه‌

    برخى از نیازها براى نوع بشر است و نمى‌توان گروهى را از آن مستثنى كرد با این توجیه كه به آن نیاز ندارند. امام جعفر صادق علیه السلام مى‌فرمایند : ثَلاثَةُ اَشْیاءَ یَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَیْها: اَلاَمْنُ و َالْعَدْلُ و َالْخِصْبُ ؛ تحف العقول ص 320

    سه چیز است كه همه مردم به آن‌ها نیاز دارند: امنیّت، عدالت و آسایش. بنابراین مى‌توان گفت امنیت از نیازهاى اولیه توده مردم است نه یك عده‌ى خاص! اگر ما بخواهیم ضروریات زندگى بشر را در فصول عمده خلاصه كنیم و مثلاً به دو فصل، سه فصل و حداكثر به چهار فصل برسد، یك فصل از این چند فصل، فصل امنیت» است. بدون امنیت، نه خوراك لذّتى مى‌بخشد، نه خانواده اُنسى ایجاد مى‌كند و نه شغل و درآمد فایده‌اى مى‌دهد. 25/4/1376

    مسأله اینجاست كه این نعمت همگانى نباید در گروه یا قشرى خاص محدود شود. امنیت هم متعلّق به همه است. امنیتِ تهران، واجبتر از امنیتِ مردم مرزنشین جنوب و شرق و غرب كشور نیست. امنیت افراد مرفّه كه از سرمایه و امكاناتى برخوردارند، واجب‌تر از امنیت آن كارگرى كه چشمش به مزد روزانه است، نیست. لذا امنیت، متعلّق به همه است؛ نیروى انتظامى هم متعلّق به همه است. 25/4/1376

    تبعیض در مسأله امنیت منظره زشتى از جامعه به‌وجود مى‌آورد كه برازنده نظام اسلامى نیست همانگونه كه اساس نیروى انتظامى در دوران رژیم غیر مردمى و طاغوتى، براى حفظ امنیت طبقات ویژه بود و بقیه مردم هرچه بر سرشان مى‌آمد، اهمیتى نداشت!. امنیت، عبارت بود از امنیت خوانین و بزرگان و سرمایه‌داران منطقه و دیگران حقى از آن نداشتند. در نظام اسلامى، قضیه این‌طور نیست. امنیت، امنیت عموم مردم است. 25/4/1376

    دو روى سكه امنیت!

    طرف دیگر امنیت؛ ایجاد ناامنى براى گناهكاران است. قطعاً اجراى امنیت قواى نظام اسلامى، امنیت برخى افراد را به خطر مى‌اندازد. تمییز بین این دو دسته در ایجاد امنیت، منتهى به عدالت لازم است. به‌عنوان نمونه وقتى ما مى‌گوییم كه باید با طبقه‌ى بهره‌مندان از پول‌هاى حرام مقابله شود، فوراً عدّه‌اى نگران مى‌شوند كه امنیت سرمایه‌گذارى در جمهورى اسلامى به خطر افتاد! نه؛ امنیت سرمایه‌گذارى و امنیت تلاش اقتصادى به خطر نمى‌افتد، این كمك به آن سرمایه‌گذارى‌هاست. كسى‌كه متخلّف نیست، چرا بترسد؟ كسى‌كه متخلّف است و مى‌ترسد، بگذار بترسد و احساس ناامنى كند. در نظام اسلامى، آدم گناهكار باید احساس ناامنى كند. 25/4/1376

    شاخصِ تشخیصِ امنیت و ناامنى این است كه هر نظامى در آن بیگناهان بترسند كه مبادا مورد تعرّض قرار گیرند و گناهكارانِ عمده، احساس آسایش و آرامش كنند، آن نظام، نظامِ منحرفى است. نباید بگذاریم نظام ما این‌گونه شود. در نظام اسلامى، متخلّف و گناهكار و متخطّى - هر كه هست - باید احساس نگرانى كند و بداند كه پنجه عدالت، دیر یا زود گریبان او را خواهد چسبید. 25/4/1376

    اقتدار لازمه تحقق امنیت‌

    یك مسأله‌ى مهمّ [دیگرى‌] كه وجود دارد - كه بنده بارها تكرار كرده‌ام - مسأله‌ى اقتدار نیروى انتظامى است. نیروى انتظامى در مسؤولیّت خود كه ایجاد امنیت است، مظهر حاكمیّت جمهورى اسلامى است. یعنى جزو وظایف جمهورى اسلامى این است كه در جامعه امنیت ایجاد كند. مظهر این امنیت و عامل وسطِ میدانِ این امنیت عبارت است از نیروى انتظامى ؛ بنابراین بایستى اقتدار داشته باشید؛ باید بتوانید مقتدرانه عمل كنید؛ باید بتوانید با قاطعیّت عمل كنید. 6/2/1394 طرح این مسأله براى هر ناظرِ كنترل‌كننده‌اى بدیهى است؛ لكن این مهم در طراز و قامت جامعه اسلامى نمى‌تواند به هر قیمتى اتفاق بیفتد. یعنى اقتدار را با ظلم نباید اشتباه كرد؛ اقتدار را با حدومرز نشناختن و بى‌مهار حركت كردن نباید اشتباه كرد. مثلاً فرض كنید در بعضى از كشورها - فرضاً در آمریكا - پلیس خیلى مقتدر است؛ لكن مى‌زنندبى‌گناه‌ها را مى‌كُشند؛ كسى را به‌عنوان این‌كه مثلاً مى‌خواسته اسلحه بكِشد، پانزده شانزده گلوله مى‌زنند و پدرش را درمى آورند، نابودش مى‌كنند - این اقتدار اقتدار مطلوبى نیست. 6/2/1394

    نكته جالب توجه آن است كه در صورت اقتدارسازى نامطلوب نقض قرض مى‌شود و این اقتدارى است كه در نهایت، ایجاد امنیت نمى‌كند، ایجاد ناامنى مى‌كند. 6/2/1394

    پس اقتدار مطلوب اسلام كه سرمایه اصلى ایجاد امنیت مى‌شود چگونه است؟ قاطعیّت، اقتدار درعین‌حال با عدالت، با مروّت، با ترحّم؛ جاهایى بایستى با ترحّم همراه باشد؛ این مظهر اسلام است. ذات مقدّس پروردگار از این طرف رحمانِ رحیم است، از آن طرف صاحب عذاب الیم است؛ یعنى این دو در كنار هم مورد توجّه قرار مى‌گیرد. این باید بیاید همین‌طور در پایین این هرم و پخش بشود در زندگى ما و رفتارهاى ما و كارهاى ما كه ازجمله درمورد پلیس این معنا بایستى وجود داشته باشد. 6/2/1394

    قدرت لازمه تحقق اقتدار

    باز هم بدیهى است كه تصور اقتدار، براى فرد ضعیف امرى مضحك است. قدرت یافتن نیروى انتظامى علاوه بر ایمان راسخ به هدف، ارتقاء فناورى و آموزش‌هاى مهارتى به پشتوانه چهارمى نیز احتیاج دارد و آن زیرساخت‌هاى قانونى است.

    سرپنجه عدالت باید قوى باشد. دستگاه قضایى باید قوى باشد. نیروى انتظامى در چارچوبى كه قانون براى او معیّن كرده است، باید قوى باشد. قوّت و اقتدار و سرپنجه پولادین با مردم ضعیف بد است؛ دست خشن، هنگام چیدن گلبرگ مضرّ است؛ اما هنگام جابه‌جا كردن صخره‌ها لازم است. مى‌گویند قانون نداریم. من به مجلس شوراى اسلامى عرض مى‌كنم: نمایندگان محترم! اگر قوّه قضاییه و دستگاه انتظامى، براى مقابله با ثروت‌هاى بادآورده دچار كمبود قانونند، در اسرع وقت برایشان قانون فراهم كنید. من احتمال مى‌دهم كه در مواردى كمبود قانون باشد؛ چون پیش آمده و دیده‌ایم.[ایجنا]


    اشاره‌: در آخرین دیدار مقام معظم رهبرى با روساى آموزش و پرورش كه در یازدهم شهریور ماه امسال برگزار شد، نكته‌اى تكرارى اما دردآور مورد اشاره قرار گرفت و آن رها بودن مهدهاى كودك بود. ایشان در این خصوص فرمودند: مهدكودك‌ها متأسّفانه رها است؛ مهدكودك‌ها هم ذیل آموزش و پرورش است. اوّلاً دستگاه‌هاى مختلف دولتى با هم در این زمینه بگومگو دارند كه این بگومگوها باید برطرف بشود؛ وانگهى وقتى كه دستگاه را شما رها بگذارید، دیگران مىآیند بچّه‌هاى مردم را مى‌گیرند، مى‌برند آن‌جا و تربیت‌هاى غلط داده مى‌شود. 11/6/1399

    این نگرانى قبلاً ضمن فراگیر شدن موضوع سند منحوس 2030 بیان شده بود. این‌كه اگر رها كنید، دیگرانى هستند كه آن‌را تصاحب كنند. در باب اهمیت موضوع همین بس كه در جایى دیگر ایشان فرمودند: لُبّ كلام و جان كلام در این سند 2030 این است كه جنابعالى [فرهنگى محترم‌] انسان متدیّن و علاقه‌مند به كان، علاقه‌مند به آینده‌تان، در كلاس درستان سرباز براى غرب درست كنید. 11/2/1398 در این نوشتار به بررسى سند 2030 در كلام مقام معظم رهبرى و استفاده از خلاء بى‌سرپرستى مهدكودك‌ها مى‌پردازیم.

    جان‌مایه سند منحوس 2030 ناقض استقلال كشور

    همانگونه كه اشاره شد لُبّ كلام و جان كلام در این سند 2030 كه فصل مهمّى مربوط به آموزش و پرورش دارد، این است كه نظام آموزشى باید سبك زندگى را و فلسفه‌ى حیات را بر اساس مبانى غربى به كودك بیاموزد. 11/2/1398 هدف اصلى از این كار یكسان‌سازى فرهنگى و برداشتن مرزهاى هویتى است. در چنین شرایطى است كه دهكده جهانى معروف تحقق مى‌یابد و كدخداى بلامنازع آن آمریكا و جهان غرب خواهند بود.

    با این فرض اولین چیزى كه در مسیر توسعه به سبك سند 2030 مورد هدف قرار مى‌گیرد استقلال ملت‌هاست. شاید برخى ساده‌اندیشان یا حتى وادادگان فرهنگ غرب چنین توجیه كنند كه سند مذكور را از موارد ضد اسلامى و ایرانى تزكیه كرده‌ایم لكن همین مسأله‌ى 2030 از قبیل این مسأله‌ى استقلال است. حالا بعضى‌ها مى‌آیند مى‌گویند آقا، مثلاً فرض كنیم ما تحفّظ داده‌ایم یا گفته‌ایم فلان‌چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر این‌ها نیست. فرض كنیم در این سند، هیچ‌چیز واضح بیّنى هم كه مخالف با اسلام باشد وجود نداشته باشد -كه البتّه وجود دارد؛ آن‌هایى كه خیال مى‌كنند ما گزارش درست نگرفته‌ایم؛ نه، گزارش‌هاى ما گزارش‌هاى درستى است- حرف من این است كه نظام آموزشى كشور نباید بیرون كشور نوشته بشود؛ حرف من این است. شما مى‌گویید این مثلاً فرض كنید خلاف اسلام ندارد؛ داشته باشد یا نداشته باشد، اینجا ایران است، اینجا جمهورى اسلامى است، اینجا یك ملّت بزرگند. نظام آموزشى ما را چهار نفر در یونسكو یا سازمان ملل یا فلان‌جا بنشینند بنویسند؟ چرا؟ این همان مسأله‌ى استقلال است. استقلال ابعادش تا اینجاها است.

    مهد كودك و پیش دبستانى‌ها منفذ ورود 2030

    گزارش‌هاى بسیار بدى بنده دریافت كردم از بعضى از مهدكودك‌ها كه واقعاً نگران‌كننده است. 11/6/1399 این ابراز نگرانى اخیر امام حاضرمان از وضعیت مهدكودك‌ها در پى اجرایى شدن مخفیانه سند 2030 در سال جارى درحالى صورت مى‌پذیرد كه ایشان دو سال قبل فرمودند: بنده رسماً علناً قاطعاً منع كردم از این‌كه این كار انجام بگیرد؛ مسؤولین آموزش و پرورش استقبال كردند، دنبال كردند؛ منتها بنده شنیده‌ام در بخش‌هاى مختلفى، اجزاى سند 2030 دارد تحقّق پیدا مى‌كند. 19/2/1397 این بخش‌هاى مختلف منافذى است كه ویروس منحس 2030 از آن‌جا رخنه مى‌كند؛ فلذا در ادامه فرمایشات اخیر با اتاب مى‌فرمایند: اداره كنید مهدكودك‌ها را. !

    گزارشى كوتاه از وضعیت مهدهاى كودك‌

    خبرگزارى جهان: آموزش رقص و موسیقى و آرایشگرى و حالا هم نوبت به برگزارى برنامه‌هاى آموزشى آشنایى با حیواناتى مثل سگ و گربه در دستور كار برخى از مهدكودك‌ها قرار گرفته است، كه عملا مجارى انتقال ارزش‌هاى غربى به كودكان ایرانى است. (http://www.jahannews.com/analysis/437910)

    باشگاه خبرنگاران جوان- گروه فضاى مجازى : انتشار فیلمى از رقص كودكان در مهد كودكى در خراسان شمالى واكنش كاربران فضاى مجازى را به همراه داشت. در فیلم مذكور مربى مهد، كودكان را به رقص دسته جمعى دعوت مى‌كند و از آن‌ها مى‌خواهد خجالت نكشند و در كنار بقیه، حركات موزون انجام دهند. (https://www.yjc.ir/fa/news/6937936)

    خبرگزارى اقتصاد آنلاین به نقل از فارس: باز هم استخر مختلط- تقریبا هر چند سال یك‌بار خبر وجود استخرهاى مختلط در مهدكودك‌ها یا استخرهایى كه از مربى غیرهمجنس براى آموزش استفاده مى‌كنند در رسانه‌ها منتشرمى شود. یكى از جنجال‌برانگیزترین این خبرها در سال 1395 رسانه‌اى شد. مهدكودكى كه براى بچه‌ها كلاس استخر مختلط برگزار كرده بود؛ آن‌قدر حاشیه امنى براى خود متصور بود كه عكس‌هاى این كلاس‌ها را هم در سایت خود منتشر كرده بود. (https://www.eghtesadonline.com)

    مركز خدماتى یا آموزشى - پرورشى؟!

    یكى از موارد محل تأمل، قرار گرفتن صدور مجوز تأسیس مهدهاى كودك در اختیار یك مجموعه‌ى خدماتى مانند سازمان بهزیستى كشور است. طبق ماده واحده در جهت تحقق مفاد اصول 21 و 29 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران و به‌منظور تأمین موجبات برنامه‌ریزى، هماهنگى، نظارت و ارزشیابى و تهیه هنجارها و استانداردهاى خدماتى و توسعه دامنه اجراى برنامه‌هاى بهزیستى در زمینه حمایت خانواده‌هاى‌ بى‌سرپرست و نیازمند و ارائه خدمات مختلف به كودكان و تدارك امكانات پیشگیرى و درمانى و توانبخشى حرفه‌اى و اجتماعى معلولین جسمى و روانى و تجدید تربیت منحرفین اجتماعى و حمایت و نگهدارى از كودكان و اطفال‌بى‌سرپرست و معلولین غیرقابل توانبخشى و سالمندان نیازمند و آموزش نیروى انسانى خدمات بهزیستى و توانبخشى و تأمین موجبات تشویق، جلب مشاركت و فعالیت‌هاى گروه‌هاى داوطلب و موسسات غیردولتى، سازمان بهزیستى كشور تشكیل مى‌شود.» (لایحه قانونى راجع به تشكیل سازمان بهزیستى كشور مصوب 1359 و اصلاحات و الحاقات به عمل آمده در جلسه مورخ 25/4/59 شوراى انقلاب جمهورى اسلامى ایران و جلسه علنى روز سه شنبه مورخ نهم بهمن 1357 مجلس شوراى اسلامى (تهیه و تنظیم از دفتر حقوقى سازمان بهزیستى كشور))

    این واقعیت كه یك سازمان خدماتى در شرایط خلاء قانونیِ عدم نظارتِ نهادِ رسمی و اصلیِ آموزش و پرورش، یعنی وزارتخانه، و تحت عنوان كلى فوق الذكر در آیین نامه، متولى امور كودكان در سنین پیش از 6 سال مى‌شود، یكى از منافذى است كه در بالا ذكر آن گذشت.

    به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 7/6/99 رئیس سازمان مدارس غیردولتى و مشاركت‌هاى مردمى بابیان این‌كه اختلاف‌نظرى در تعریف گروه سنى مهدكودك و پیش‌دبستانى بین وزارت آموزش‌وپرورش و سازمان بهزیستى وجود داشت، افزود: پیشنهاد وزارت آموزش‌وپرورش این است كه گروه سنى 4 تا 6 سالگى به‌عنوان دوره پیش‌دبستانى و قبل از 4 سالگى دوره مهدكودك تعیین شود.»

    با این تفاسیر موضع‌گیرى صریحِ اخیرِ رهبر حكیم انقلاب در جلسه با رؤساى آموزش و پرورش مبنى بر این‌كه مهدكودك هم فقط یك مركز خدماتى نیست كه بچّه را حفظ كنند و خدمت بدهند، [بلكه‌] به یك معنا مركز آموزشى و پرورشى است، منتها خب با زبان خاصّ خود، با شیوه‌ى خاصّ خود. !!11/6/1399 مهدها را تخصصاً از ذیل موضوع خدمات خارج كرده و در آموزش و پرورش وارد مى‌كند.

    حال چه باید كرد؟ !!

    موضوع مشخص، حكم صریح، آنچه مى‌ماند اقدامى انقلابى است براى تصویب قوانین و مصوبات لازم به‌منظور خاتمه بخشى به بگومگوهاى مورد اشاره امام حاضرمان. !!

    پیشنهاد مى‌شود اكنون كه در پى سخنان رهبرى عزیز، اراده‌اى جدى در نمایندگان مجلس و شوراى عالى انقلاب فرهنگى و دیگر مسؤولین مرتبط به‌وجود آمده است شبكه عظیم امامت جمعه نیز به‌منظور مسدود كردن این‌راه نفوذ و تلاش براى حفظ سلامت جامعه اسلامى، با لحن پدرانه‌اى كه همیشه داشته‌اند تمام قد و مُصرّانه به پیگیریِ این مطالبه‌ى به حق امام و مردم عزیزمان بپردازند؛ و نگذارند تا حصول نتیجه این حركت به كندى و خداى نخواسته فراموشى میل كند. این اقدامِ در خورى است براى لبیك به نهیب امام حكیممان كه در اولین مواجهه با این ویروس فرهنگى زدند كه اینجا جمهورى اسلامى است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایى نیست كه سبك زندگى معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربى بتواند در اینجا این‌جور اِعمال نفوذ كند.[ایجنا]


    اشاره: كثرت مناسبت‌هاى مهم در تاریخ انقلاب اسلامى، باعث شده است، آنچنان كه بایسته است به نقش و جایگاه آن‌ها پرداخته نشود. مطالعه این حوادث، نباید صرفا براى بیان یك مناسبت و بزرگداشت آن باشد، بلكه آنچه در این وقایع و حوادث اهمیت دارد، نگاه مدرسه‌اى و تعلیمى و تعلّمى به آن است. این آن‌چیزى است كه قرآن و روایات ما را بدان فرامى‌خواند؛ درس‌آموزى و عبرت‌گیرى. واقعه هجرت امام راحل، از نجف به پاریس در سال 57 ازآن دست وقایعى است كه در اطراف آن درس‌ها و نكته‌هاى آموزنده و تنبه برانگیزى نهفته است. این مقاله، روزنه‌اى به این درس‌ها و آموزه‌ها، مى‌گشاید.

    سه گانه ایمان، هجرت، جهاد؛ نشانِ مومن تراز اسلام‌

    درآیاتى از قرآن كریم، سه گانه ایمان»؛ هجرت» و جهاد» در كنار هم آمده‌اند. آیات 2سوره بقره، 72 و 74 و 75سوره انفال، آیه 20سوره توبه. آیات سوره انفال البته؛ به زیبایى هرچه تمام‌تر، هم‌آغوشى مفاهیم سه گانه را بیان كرده است:

    1- إِنَّ‌ الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَایَتِهِمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ حَتَّى یُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَیْنَكُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

    كسانى‌كه ایمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جان‌هاى خود در راه خدا جهاد كردند، و آن‌ها كه پناه دادند و یارى نمودند، آن‌ها یاران یكدیگرند؛ و آن‌ها كه ایمان آوردند و مهاجرت نكردند، هیچ‌گونه ولایت [دوستى و تعّهدى‌] در برابر آن‌ها ندارید تا هجرت كنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یارى طلبند، بر شماست كه آن‌ها را یارى كنید، جز بر ضدّ گروهى كه میان شما و آن‌ها، پیمان (ترك مخاصمه) است؛ و خداوند به آنچه عمل مى‌كنید، بیناست!

    2- وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِى سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِیمٌ

    و آن‌ها كه ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند، و آن‌ها كه پناه دادند و یارى نمودند، آنان مؤمنان حقیقى‌اند؛ براى آن‌ها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزى شایسته‌اى است.

    3- وَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولَئِكَ مِنْكُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِى كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ‌ اللَّهَ بِكُلِ‌ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ

    و كسانى‌كه بعداً ایمان آوردند و هجرت كردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند؛ و خویشاوندان نسبت به یكدیگر، در احكامى كه خدا مقرّر داشته، (از دیگران) سزاوارترند؛ خداوند به همه‌چیز داناست.

    چند نكته آموزنده:

    یك-حقیقت ایمان، دلبستگى است و آن باور قلبى و حالتى است كه انسان را به اعتقاداتش- از مبدا تا معاد- دلبسته مى‌كند. البته اساس این دلبستگى اعتقاد به توحید است. یعنى دلبستگى به الله تعالى» پایه ایمان است. (سلوك عاشورایى - منزل سوم. هجرت و مجاهدت- مرحوم حاج آقا مجتبى طهرانى ره»)

    دو- هجرت» و جهاد» اگرچه جزء ماهیت ایمان نیستند اما دو لازمه‌ى وجودى آن هستند. یعنى كسى‌كه مومن بالله باشد، نمى‌تواند هجرت و مجاهدت نداشته باشد. این‌ها از ایمان جداشدنى نیستند. (همان)

    سه-به عبارت روشن‌تر ایمانى را ایمان مى‌گویند كه؛ زاینده و تعهدآفرین باشد. ایمانِ تنها، ایمانِ‌ بى‌تعهد، ایمانى كه همراه آن احساس مسؤولیتى نباشد، نه به درد دنیا مى‌خورد نه به درد عقبى؛ این منطق قرآن است. (طرح كلى اندیشه اسلامى - 113)

    چهار- هجرت مومنانه در منطق قرآن، یعنى انسان مومن و متعهد به اسلام، به‌خاطر دلبستگى به خدا و اوامر الهى و به‌خاطر بناى جامعه توحیدى، از راحتى و آسایش خود بگذرد و به‌خاطر اهداف بالاتر از خانه و كاشانه خود كوچ كند؛» هجرت یعنى، به یكباره از همه‌چیز دست شستن به‌خاطر هدف، به‌خاطر پیوستن به جامعه اسلامى. هجرت یعنى براى بناى كاخ عظیم جامعه اسلامى یك خشت برداشتن (طرح كلى اندیشه اسلامى - 128 و129)

    پنجم- هجرت و جهاد را به دو قسم كبرى و اكبر و صغرى و اصغر، تقسیم كرده‌اند كه اولى هجرت از گناه و سئیات و جهاد با هواهاى نفسانى است و دومى براى حفظ دستاوردهاى باطنى و معنوى، هجرت از خانه و سرزمین براى حفظ دین و ایمان جهاد براى حراست از آن. كه چنان‌چه مى‌بینیم بین هجرت و جهاد با ایمان رابطه تنگاتنگى وجود دارد. هم‌چنین هرچه انسان مومن در مراتب ایمانى‌اش بالاتر باشد مراتب هجرت و جهاد او نیز بالاتر است.

    ششم- هجرت و جهاد را مى‌توان البته به گونه‌اى دیگر نیز تقسیم كرد و بزرگى و كوچكى آن‌را به اندازه سعه وظرفیت رسالت و ماموریت انسان مومن درنظر گرفت. گاهى انسان مومن براى نجات خود و دین و معنویات خود وخانواده‌اش از مكانى به مكان دیگر هجرت مى‌كند. اما گاهى انسان مومن ازبلنداى یك افق آسمانى به نجات دین و جامعه مى‌اندیشد و براى اعتلاى اسلام و مردم دست به هجرت مى‌زند و جهاد مى‌كند. اینجاست كه، هجرت كبرى، معنا پیدا مى‌كند.

    هفتم- در قرآن كریم، سخن از هجرت‌هاى گوناگون انبیاى الهى و پیروان ایشان است، اساسا گویا پیشرفت دین خدا و اعتلاى كلمه حق جزبا هجرت و جهاد میسر نمى‌شود. در این میان، در كتاب الهى، سه هجرت كبرى بیشتر به چشم مى‌خورد، اول- هجرت ابراهیم از فلسطین به مكه دوم -هجرت موسى و بنى اسرائیل و سوم - هجرت پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله از مكه به مدینه. ازآن پس هجرت‌هاى تاریخ‌ساز دیگرى به چشم مى‌خورد كه هجرت انسان‌ساز و تاریخ‌ساز حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل‌بیت و یارانش و هجرت بى‌نظیر امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه سلام الله علیها، قله‌هاى این مهاجرت‌ها، هستند.

    هشتم- هجرت و جهاد مومنان داراى ابعاد مختلفى است: هجرت و نفر»، براى رشد و كمال علمى، هجرت براى اشاعه فرهنگ اسلام و اهل‌بیت علیهم السلام‌ هجرت براى گریز از ظلم دشمنان دین و حفظ ایمان خود و خانواده، هجرت براى استیفاى حقوق مظلومان، هجرت براى تحصیل مال حلال و خودكفایى و بى‌نیازى از غیر به‌خصوص دشمنان دین و

    امام خمینى میراث دار شش قرن، هجرت و جهاد و شهادت‌

    در میان عالمان و مصلحان دینى و اجتماعى، شاید كمتر كسى را بسان امام خمینى بتوان یافت كه زیست و زندگى خود و خاندانش با هجرت و جهاد آمیخته شده باشد. با مطالعه‌اى گذرا به خاندان و تبار حضرت امام، به دو واژه هجرت و جهاد» بسیار برمى خوریم. گویا این دو كلمه با خاندان این بزرگمرد تاریخ عجین شده است. با هم مرورى گذرا به این هجرت‌ها در خاندان امام خمینى(ره) مى‌كنیم :

    اول- چنان‌چه در كتب مختلف و اسناد موجود تاریخى، آمده است، اجداد حضرت امام، به‌خاطر تبلیغ دین و صیانت از فرهنگ شیعه، در قرون گذشته از ایران به هند و كشمیر مهاجرت كرده‌اند. اسناد تاریخى گواه است كه جد سیزدهم امام، عالم بزرگى به نام سید حیدر موسوى صفوى اردبیلى كردى بوده است كه از طرف والدین، از سادات حسینى بوده و در سال 766 هجرى قمرى، براى تبلیغ معارف دینى به كشمیر اعزام مى‌شوند. (یادها/9-خاطرات آیت الله پسندیده-42)

    دوم- هم‌چنین اخوى بزرگ امام، آیت الله پسندیده از عالم بزرگوارى به نام سید بزرگ یا دین علیشاه نام مى‌برد كه جد اعلاى امام و پدر سید احمد (پدربزرگ امام) بوده و در سرزمین هند و كشمیر و لَكِنهو، به تبلیغ احكام الهى مشغول بوده است. وى در كتاب یادها، اجداد خود را از نیشابور مى‌داند.

    سوم- آنچه مسلّم است این‌كه دربرهه‌اى از زمان، نیاكان امام، از ایران به هند رفته‌اند و درآن‌جا براى دو قرن ماندگار شده‌اند و مهاجرت ایشان بیشتر به نجف و براى تحصیل و تكمیل علوم دینى بوده است. برخى اسناد حكایت ازآن دارد كه تعدادى از نیاكان امام در هند و در مبارزه با دشمنان اهل بیت به شهادت رسیده‌اند (كتاب خاندان امام خمینى - مؤسسه نشرآثار امام)

    چهارم- پس از هجرت سید احمد موسوى پدرسید مصطفى به نجف و سكونت او در حوزه نجف، گروهى از مردم منطقه كمره (خمین و اطراف آن) به همراه یوسف خان، از بزرگان كمره، از آیت الله سید احمد موسوى براى هجرت به خمین دعوت مى‌كنند كه مورد موافقت ایشان واقع مى‌شود و سیداحمد به خمین مهاجرت مى‌كند. سید مصطفى (پدر امام) فرزند سیداحمد در خمین متولد مى‌شود و رشد مى‌یابد و در كنار پدر درخدمت دین و مردم در مى‌آید.

    پنجم- سیدمصطفى براى تكمیل تحصیلات دینى خود پس از ازدواج با هاجرآغا خانم احمدى خوانسارى، عازم نجف مى‌شود و ده سالى درآن‌جا مى‌ماند تا به مدارج عالى علمى مى‌رسد. با رحلت سیداحمد، سیدمصطفى دوباره به خمین مهاجرت مى‌كند و درآن دیار، بیت او ماوا و پناهگاه محرومان مى‌شود. سید مصطفى زندگى‌اش را وقف رسیدگى به مردم و مبارزه با خوانین ظالم و اشرار كرد و سرانجام جان پاكش را تقدیم آرامش مردم كرد. و سید روح الله كه تازه پنج ماه از تولدش مى‌گذشت یتیم می‌شود.

    ششم- جالب این‌كه عمه مومنه وشجاع و مادر بزرگوار امام براى احقاق حق خود و به مجازات رساندن قاتلان سیدمصطفاى مجتهد، به همراه فرزندان شیخوار و خردسال خود، ابتدا به اراك و سپس به تهران، هجرت كرده و بیش ازچند ماه سكونت در تهران و تحصن در باغ عین‌الدوله، موفق به اخذ حكم اعدام قاتلان و اجراى آن مى‌شوند و به خمین برمى‌گردند.

    طبیعى است در چنین خانواده‌اى كه بیش از شش قرن، اجداد و نیاكان و پدران و مادران خانواده، با ایمان و تدین و هجرت و جهاد و شهادت، عجین شده باشند، باید چنین فرزندى نیز به دنیا بیاید و رشد كند و تاریخ‌ساز شود.

    زندگى امام خمینى ؛نماد یك عمر هجرت و جهاد

    زندگى حضرت امام خمینى از هنگام تولد تا رحلت آمیخته به هجرت و مبارزه و جهاد بوده است. ازآن هنگام كه كودكى پنج ماهه بوده و در آغوش مادر براى مطالبه خون بناحق ریخته شده پدرش به تهران مى‌آید تا سنین هشتاد و چند سالگى كه براى مطالبه حق اسلام و ملت ایران تن به هجرت مى‌دهد. در یك فهرست كوتاه این هجرت‌هاى علمى، ى و اجتماعى و انقلابى را كه با دو ویژگى فى الله» و لله» بود چنین مى‌توان برشمرد:

    یكم- هجرت علمى و تحصیلى ازخمین به اراك (سلطان آباد) در سال 1299هجرى شمسى براى درك محضر حاج شیخ عبدالكریم حائرى ؛

    دوم- هجرت علمى و تحقیقى، از اراك به قم در ركاب شیخِ موسس و اقامت در قم از سال 1301 تا 1343 (42 سال) ؛

    سوم- دستگیرى در 15خرداد 1342 به‌خاطر سخنرانى برعلیه شاه خائن و آمریكا و رژیم صهیونیستى، هجرت اجبارى به تهران (دو ماه زندان انفرادى و هشت ماه حصر) تا فروردین 1343. این انتقال و هجرت اجبارى، منجر به هجرت اعتراضى تعداد زیادى ازعلماى طراز اول بلاد ازقم و مشهد و دیگر شهرها به تهران شد. در میان این علما كه بهمهاجرین» مشهور شدند بزرگانى چون حضرات آیات؛ مرعشى نجفى، میلانى، علامه طباطبایى، حاج شیخ مرتضى حائرى و شیخ‌هاشم قزوینى، به چشم مى‌خوردند.

    چهارم- هجرت از قم به تركیه، (13 آبان 1343) در پى تبعید به‌خاطر اعتراض به كاپیتولاسیون و اقامت یكساله در بورساى تركیه. تالیف دو جلد تحریر الوسیله در این مدت و در نهایت تنهایى و سختى وغربت انجام شد.

    پنجم- سیزدهم، مهرماه 1344، هجرت به عراق و نجف و اقامت سیزده ساله در حوزه علمیه نجف كه منشا بركات و آثار بسیار علمى و پژوهشى و تربیتى و ى شد كه ازجمله آن درس‌هاى ولایت فقیه درسال 1348 است.

    ششم- هجرت از نجف و عراق به فرانسه و پاریس (نوفل لوشاتو) در 13مهرماه 1357 كه ابتدا به كویت و سپس به پاریس مهاجرت كردند. این هجرت چهارماهه، منشا تحولات بسیار عظیم و سریعى در اوج‌گیرى و پیروزى انقلاب اسلامى شد.

    هفتم- هجرت از پاریس به تهران در 12 بهمن 1357 كه آغاز دهه فجر انقلاب اسلامى و پیروزى انقلاب و سرمنشا تحولات بزرك تاریخى در جهان و تاریخ زندگى بشر شد و بركات آن، كماكان تداوم دارد.

    هشتم- حضرت امام در تاریخ 12اسفندماه 1357 پس از 14سال دورى از قم به این شهر مهاجرت كردند و حدو یكسال، این شهر، مركز تحولات وقلب تپنده جهان اسلام بود اما با بیمارى امام، ایشان ناگزیر به تهران آمده و در اردیبهشت 1359 در جماران اقامت گزیدند.

    آموزه‌هایى از هجرت‌هاى امام خمینى ره»

    كندوكاو در آموزه‌هاى هجرت‌هاى امام خمینى به‌ویژه سه هجرت تاریخ ساز (قم به تركیه و عراق- نجف به پاریس و پاریس به تهران) نكات درس‌آموز و شنیدنى دارد كه با مطالعه تاریخ این مهاجرت‌ها و سخنان حضرت امام در اثناء و پس از هر مهاجرت، به دست مى‌آید و تحقیق پیرامون آن یك فصل جداگانه مى‌طلبد. اما در این مجال به چند نكته درس‌آموز اشاره كنیم:

    1.       سه هجرت مزبور، با خطرپذیرى و امتحانات گوناگون روبه‌رو بوده است. ترجیع‌بند هر سه هجرت، غربت و مظلومیت بوده است. تنهایى و غربت امام در 15خرداد 42 و در 13آبان 43 و مهرماه 57 موج مى‌زند و قصه‌ها و حكایت‌ها دارد.

    2.       آنچه در این هجرت‌ها بیش از هرچیز به چشم مى‌آید، ثبات قدم، استوارى گام، عزم راسخ و سازش‌ناپذیرى امام با دشمن است كه هیچكدام از سختى‌ها و رنج‌ها در اراده او براى ادامه مبارزه خللى وارد نمى‌آورد.

    3.       هركدام از این هجرت‌ها، تأثیرى شگرف در تاریخ ایران و انقلاب داشته است. هجرت امام از قم به تهران و زندان و حبسِ نظرِ ایشان در قیطریه و داودیه موجب شد حركت عالمان دینى و هجرت ایشان اتفاق بیفتد و پیام قیام امامایران» را درنوردد. هجرت امام به تركیه و نجف، پیام و قیام امام را در حوزه بین‌الملل اسلامى و ملت‌هاى اسلامى مطرح كرد و هركدام ازطلاب و علماى مختلف بلاد اسلامى با درك پیام امام رسولان قیام امام در كشورهاى خود مانند لبنان، پاكستان، افغانستان، هند، كویت و عراق و. شدند. هم‌چنین هجرت امام از نجف به پاریس، پیام انقلاب امام را جهانى كرده و درسطح دنیا مطرح ساخت و به گوش جهانیان رسانید.

    4.       امام راحل در این سفرها و هجرت‌ها از هر تهدیدى فرصت ساخت. در تنهایى و غربت بورسا، تحریرالوسیله را نوشت كه كتابى بدیع و نو در نوع خود بشمار مى‌رفت و فصول متروكه‌اى از ابواب فقه مانند جهاد و امربمعروف و نهى ازمنكر را احیاء كرد. امام در هجرتش به عراق ابواب جدیدى از نگاه به اسلام را فراروى حوزه كهنسال و هزارساله نجف گشود و با جلسات درس ولایت فقیهش، بنیان‌هاى نظرى حكومت اسلامى را در حوزه‌اى بنا نهاد كه دشمن سال‌هاى سال قصد داشت آن‌را نماد جدایى دین از ت قلمداد كند. امام این برنامه چندین ساله استعمار راخنثى كرد.

    5.       هجرت‌هاى امام از دیارى به دیار دیگر این درس را دارد كه اگر براى خدا با ایمان و اعتقاد محكم به هدف قدم بردارى و از مسیر حق خودت پاى بیرون ننهى و كوتاه نیایى، خداوند هم نصرت‌هاى خود را بر تو و راه تو ارزانى خواهد داشت.

    6.       نوع مواجهه امام با این‌گونه حوادث بسیار درس‌آموز است. ایشان در سیزده مهرماه 57 وقتى سخن سازمان امنیت عراق را میشنود كه ما باحكومت ایران ارتباطاتى داریم كه اگر شما بخواهید درعراق بمانید باید از مبارزه دست بكشید! امام مى‌فرماید: من درمقابل اسلام و ملت ایران مسؤولیت دارم و باید به وظیفه اسلامى خود، عمل كنم. هم‌چنین وقتى دولت كویت اجازه حضور در این كشور را نمى‌دهد و دولت عراق نیز فرودگاه بغداد را به روى امام مى‌بندد، این مرد خدا مى‌گوید: براى ابلاغ هدف و پیامم كشتى اجاره خواهم كرد و در آب‌هاى آزاد جهان خواهم گشت و پیام مردم ایران را به گوش جهان خواهم رساند. این اوج غربت و تنهایى را وقتى در كنار اوج عزت او مى‌گذاریم كه در هواپیماى پاریس به تهران، وقتى احساس او را پس از 15سال دورى از وطن مى‌پرسند، پاسخ مى‌دهد؛ هیچ! به راستى كه آن یگانه دوران مثل اعلاى توكل و خداباورى در بین عالمان دینى درطول تاریخ بوده وهست.

    7.       نكته آخر و مهم‌ترین نكته این‌كه هجرت امام از نجف به پاریس در 13مهر57 و ازپاریس به تهران در 12بهمن 57، مصداق بارز هجرت كبرى است. چراكه خمینى كبیر، نه براى نجات خود، كه براى نجات یك ملت و نجات اسلام از دست مستكبران و براى رهایى انسان‌ها از سلطه دشمنان اسلام ؛استبداد پهلوى و استعمار آمریكایى - صهیونیستى، هجرت كرد. این هجرت مبدا تحولات بزرگى در جهان شد. تحولاتى كه اسلام را آبرو بخشید و سرافراز كرد و به ملت بزرگ ایران هویت واقعى بخشید و نداى اسلام ناب محمدى را برفراز گیتى صلا داد و سرانجام نظام و حكومت اسلامى را بنیان نهاد. هجرت‌هاى امام عموماً و دو هجرت سال 57 ایشان خصوصاًجزو هجرت‌هاى تاریخ ساز و نظام‌ساز و تمدن‌ساز به شمار مى‌رود و از این جهت، فقط با هجرت‌هاى انبیا و اولیاء دین قابل مقایسه است. چراكه پرتوى تابناك از آن هجرت‌هااست و احیاگر واقعى مكتب توحید در عصر حاضر است.

    درود خدا و ملائك الهى و انبیا و اولیا و شهدا، بر روح پاك آن عبد صالح خدا و مهاجر الى الله، كه ایمان و هجرت و جهاد، را در عصر ما معنایى دوباره بخشید.[ایجنا]


    روایت فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا از غوغای رزمندگان در عملیات کربلای ۵ / حاج علی فضلی چگونه طلسم عملیات را شکست؟

    فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهداء استان البرز بخش از خاطرات شکل گیری این لشکر در دفاع مقدس و رشادت‌های رزمندگان مخلص این لشکر ا بازگو کرد و گفت:چگونه می‌توان عظمت فرزندان کرج در دفاع مقدس را به تماشا نشست.

    سردار رستمعلی رفیعی آتانی در این یاداشت نوشته است: هر وقت به تابلوی نقاشی هنرمندانه  استاد فرشچیان می‌اندیشم و تحسین اهل ذوق و دل را می‌بینم به این فکر می‌افتم راستی چه کار کنیم که استان البرز و شهر کرج با نگاه به یک تابلو همه عظمت فرزندان عاشورایی خود را به تماشا بنشینند.

    لشکر پر آوازه ۱۰ حضرت سیدالشهداء (ع) با همه برجستگانش همچون ستاره ای در آسمان جهاد و شهادت  می‌درخشد، لحظه آغازین تولد این شجره طیبه که ماجرای پیوند نا گسستنی لشکر با عاشورا را تجسم می سازد ماجرای شنیدنی  است.


    آقا محسن وزوایی حکم تشکیل تیپ حضرت سید الشهداء (ع) را از سردار کریمی در تهران دریافت می‌کند، با حکم به منطقه می آید ، اما سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان به آقا محسن  می‌فرماید که این عملیات ( بیت المقدس ) را مشترک با تیپ ۲۷ حضرت رسول( ص) انجام بدهیم و بعد از اتمام عملیات رسما تأسیس تیپ ۱۰ حضرت سید الشهداء( ع) را اعلام کنید، درست اینجا  آغاز  قصه سر به مهر مجاهدان این لشکر شروع می‌شود.

    آقا محسن وزوایی در همان عملیات آسمانی می‌شود و حاج احمد متوسلیان بر بلندی‌های افق جاودانگی تاریخ قرار می‌گیرد و اسرار اهل سر همچون اصحاب عاشورا جاری در حقیقت تاریخ می‌شوند.

    این آغازین لحظه تولدی لشکری شد که با نام مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) بر تارک فرزندان عاشورایی امام خمینی(ره) انقلاب وشهر کرج  درخشید.

    گردان‌های حضرت قاسم (ع)، حضرت علی‌اکبر (ع)، حضرت قمر بنی‌هاشم (ع)،گردان زهیر شناسنامه یگانی را رقم زد که متنعمان از شهد شیرینش حماسه‌سازان دوران طلایی دفاع مقدس وافتخار آفرینان عملیات رمضان تا پایان دفاع مقدس و بعداز آن تا این لحظه  هستند.

    سرداران بزرگی چون شهیدان موحدی دانش، کلهری، کاظم نجفی رستگار و ستاره گان پیشتاز بزرگش همچون حاج محمدخزاعی، سردار فضائل انسانی و جهادی حاج علی فضلی، سردار حاج اسدالله ناصح، سردار حاج یزدان مؤیدی‌نیا، سردار حاج عبدالله عراقی، ،سردار حاج ابوالفضل اسلامی‌، سردار مولایی و برادر مخلص و محجوبم جناب سرهنگ قنبری‌ها، گنجینه تمام‌نشدنی را به یادگار گذاشتند که هر انسان در مسیر جهاد وفداکاری را مقهور عظمتشان می‌سازد.

    جنگ به سرعت به پیش می‌رفت‌، میدان عمل به روی اصحاب روح‌الله گشوده می‌شد و یکی و پس از دیگری سرزمین جبهه‌ها را محل عشق بازی و مهبط ملائکه الله تبدیل می‌کردند و رقص کنان به سوی قله‌های نور به پیش می‌رفتند.

    در این میانه فضل و عنایتی از خداوند بزرگ بر کرجی‌ها هدیه می‌گردد تا لشکر ۱۰ حضرت سید الشهداء(ع) تحت فرماندهی سردار فضائل خوبی‌ها ، انسانی و جهادی حاج علی فضلی قرار می‌گیرد.فضلی

    قصه حاج علی غصه عاشوراست که دیگر "هل من ناصر ینصرنی" امام خویش را در بی‌وفایی نسرایند، او با یارانش بیت المقدس‌ها ،کربلاها و والفجرها را یکی پس از دیگری خلق می‌کردند تا خنده بر لبان امام خویش جاری سازند.

    وقتی طلسم عملیات کربلای ۵ باید شکسته شود، حاج علی فضلی به آقا محسن امام خمینی(ره)  می‌فرماید که وعده دیدار با امام عزیز را بگیرید تا در خط بچه‌ها غوغای عاشورا را برپا کنند، او می‌دانست وعده دیدار با نائب امام زمان (عج) غوغای در جبهه به پا خواهد کرد و تجسم اینکه خنده بر لبان امام جاری شود لشکر کاری خواهد کرد که آدمیان و عالمیان در توصیف آن انگشت به دهان بمانند، وعده دیدار امام (ره ) رمز بی‌سیم حاج علی فضلی با رزمندگان است و دیدار رزمندگان با امام در جماران اوج این عشق بازی است که آوینی سراینده آن صحنه به یاد ماندنی می‌شود.

    حال مائیم و آن همه زیبائی‌های نگفته و نشنیده اما محتاج تر از همیشه به آن ،این قصه را چگونه روایت کنیم؟ چگونه تصویر حاج یدالله را به نسل جوان نشان بدهیم؟ چگونه آقامهدی شرع پسندها  را در شریعت شهادت طلبی به تصویر بکشیم؟چگونه در اجر  آجورلوها سهیم شویم؟

    چگونه تأدیب نفس  و قصه خلوص کیانپور را برای شناسایی منطقه کربلای ۵ در مشتی خاک به حاج علی فضلی  عرضه نمودند به امروزیان نشان دهیم؟ که تفاوت من و ما تا کجا در معنی به اوج می‌رسد.

    چگونه شهیدان زنده و  اهل مکتوم را به رخ همه بکشانیم؟

    راستی حرف‌های نگفته صاحبان سر شهیدان را با چه التماسی از گنجینه اسرار آنها بیرون بکشیم ؟

    سوال‌ها همچنان زیاد می‌شود و ما بر سر برگه امتحان پاسخگویی،در سالن ناتوانی خویش نشسته ایم.چه فرقی می‌کند پایان وقت را چه کسی سوت می‌زند:دل مشغولی‌هایمان ، غرق شدن در حاشیه‌ها ، سکوت شهر، بوق‌های ممتد ماشین‌ها و پیچیده شدن صداهای مردم در کار زار زندگی روزانه آن‌ها و  هر چه هست زمان به جلو می‌رود و ما هنوز پاسخ به سوالات را نداده ایم.این‌ها بهانه ای شده است تا قدری در خودمان تأمل کنیم و به ساکنان شهر بگوئیم تابلوی ورودی و خروجی خیابان شهید بهشتی در حد فاصل پل حصارک را از این تاریخ به بعد فقط یک پل عابر پیاده نبینید. 

    این پل راهی است به سوی آسمان،در دو طرف این پل تابلوی نقش بسته است که اهل دل را به اهل آسمان لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء( ع) پیوند می‌زند و این پیوند ازظهر عاشورای ۶۱ هجری بر قرار است و  تا دولت امام آخر امانی عشق به پیش می‌رود.

    تابلوی نصب شده در این پل سیمای برجستگان  لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء (ع) را در جلوی دیدگان همه مشتاقان در شبانه روز به تماشا می‌گذارد، سیمای انسان‌هایی که روزگاری غبار غم از امام خویش زدودند و شیوه  زدودن غبار غم از روی ولی خدا را به ما آموختند، سیمای شهرمان را سیمای حقیقی فرزانگان، پیشگامان، پیشقراولان و پیشتازان عزت ، مردانگی ، شرف ، پایداری و پیشرفت به سوی قله‌هایی که حق ملت ایران است بسازیم.

    توجه به افتخارات گذشته این لشکر چراغ راه  آینده  است  چون این لشکر یک تاریخ سراسر پیروزی، عمل موفق، افتخارات، برجستگی و روشنایی از خود به یادگار گذاشته که می‌تواند چراغ راه نسل‌های آینده قرار گرفته و خطوط روشنی را برای نسل‌های بعدی بسازد، هنر اصلی این است که بتوانیم این گنج‌های نهفته در درون لشکر را استخراج و از این تجربیات و ارزش‌های به‌ جامانده بهترین حظ معنوی را ببریم.

    اینجانب  به نمایندگی از طرف از همه رزمندگان حاضر در لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء( ع)  از همه کسانی که کمک کردند، همراهی کردند و بر ما منت نهادند تا این تابلو زینت بخش ورودی شهرمان گردد تشکر می‌کنم از جمله از عزیزان شورای شهر و شهرداری شهر کرج

    خاک پای  مردم خوب  استان البرز

    سرتیپ دوم پاسدار رستمعلی رفیعی آتانی

    فرمانده لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء(ع)

    فضلی

    سردار علی فضلی» فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) پس از انجام یک دوره شیمی‌درمانی، روز نوزدهم آذر امسال در یکی از بیمارستان‌های تهران مورد عمل پیوند مغز استخوان قرار گرفت.

     سردار علی فضلی» فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) پس از انجام یک دوره شیمی‌درمانی، روز نوزدهم آذر امسال در یکی از بیمارستان‌های تهران مورد عمل پیوند مغز استخوان قرار گرفت.

    جراحات و صدماتی که سردار علی فضلی در دوران دفاع مقدس متحمل شد، باعث شد که ۲۱ سال پس از پایان جنگ سرانجام عمل پیوند مغز استخوان بر روی این شهید زنده دفاع مقدس انجام شود.

    طی روزهای گذشته و پس از انتشار خبر عمل جراحی سردار فضلی، شایعه‌ای در فضای مجازی با عنوان پیوستن حاج علی فضلی به یاران شهیدش منتشر شد که این خبر خیلی زود تکذیب شد.

    فضلی

    سردار حسین سلامی» فرمانده کل سپاه نیز در شب یلدای امسال، با حضور در بیمارستان از سردار علی فضلی عیادت کرد و در گفتگو با کادر پزشکی بیمارستان ضمن تقدیر و تشکر از زحمات آنان، از نزدیک در جریان روند اقدامات درمانی و وضعیت سلامتی سردار فضلی قرار گرفت.  


    با توجه به عمل موفقیت‌آمیز صورت گرفته بر روی سردار فضلی، این فرمانده دلاور هشت سال دفاع مقدس در اولین روز از دی ماه امسال از بیمارستان مرخص شد.

    فضلی

    سردار علی فضلی» که در میان رزمندگان دوران دفاع مقدس به حاج علی» معروف است، در سال ۱۳۴۰ در شهر تویسرکان استان همدان متولد شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸ مدرک دیپلم خود را گرفت و به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.

    اشتیاق شهادت حاج علی فضلی را آن‌گاه می‌توان خوب درک کرد که بدانیم قبل از شروع تهاجم ارتش بعث علیه کشورمان، او با حضور در جنوب و همچنین غرب کشور به مقابله و مبارزه با ضدانقلاب مشغول شده بود. مردم خوزستان و کردستان به هنگام ایستادگی در برابر گروه‌های ضدانقلاب خلق عرب و همچنین دموکرات و کومله، حاج علی فضلی را در کنار خود می‌دیدند و آشنایی آن‌ها با این سردار سرافراز سپاه اسلام قدمتی دیرینه‌تر از دوران دفاع مقدس دارد.

    با شروع ارتش بعث به کشورمان، علی فضلی بلافاصله راهی خوزستان شد و تا هشت سال بعد در جبهه‌های مقابله با صدام در میدان ماند. نقل است که سردار فضلی در این مدت کمتر از ۵۰ روز به دیدار خانواده خود رفته است. فرماندهی لشکر المهدی و لشکر ۱۰ سید الشهداء، از جمله مسئولیت‌های مهم سردار فضلی در دوران دفاع مقدس بود.

    فضلی

    حاج علی فضلی در عملیات‌های مختلف دوران دفاع مقدس بیش از ۱۵ بار مجروح و شیمیایی شد. یکی از نمونه‌های آن در زمان عملیات والفجر هشت در سال ۱۳۶۴ بود؛ زمانی که یک راکت در ۱۵ متری حاج علی فضلی به زمین اصابت کرد و همین باعث شد که ترکش‌های راکت، یکی از چشم‌های سردار فضلی را از بین ببرد.

    سردار فضلی که با روحیه و منش بسیجی‌وار خود، بسیاری از دل‌ها را به خود شیفته کرده بود، پس از دوران دفاع مقدس مسئولیت‌های همچون جانشینی سازمان بسیج مستضعفین و جانشینی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس را بر عهده گرفت. او در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ نیز با حکم سرلشکر محمدعلی جعفری» فرمانده وقت کل سپاه، فرماندهی دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) را بر عهده گرفت.

    حاج علی فضلی همچنین در پنجمین دوره همایش چهره‌های ماندگار که در سال ۱۳۸۴ برگزار شد، به عنوان یکی از چهره‌های ماندگار نظام جمهوری اسلامی ایران شناخته شد.

    فضلی

    یکی از بیانات به یاد ماندنی حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در رابطه با حاج علی فضلی در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۷۷ در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء (ع) بیان شد. آنجا که فرمانده معظم کل قوا گفتند: در صدر اسلام، فتح‌الفتوح، یک حادثه نظامی بود. مسلمانان مدّت زمانی در منطقه‌ای از مناطق شرقیِ آن روزِ میدانگاه جنگ و غربیِ امروز ایران، معطّل شدند تا توانستند چند دژ را بگیرند. وقتی گرفتند، گفتند این فتح‌الفتوح» است. امروز هم در تاریخ، فتح نهاوند» و جلولا»، به نام فتح‌الفتوح» خوانده می‌شود؛ یعنی یک حادثه نظامی. امام ما فرمود فتح‌الفتوحِ انقلاب اسلامی، نه یک حادثه نظامی که یک حادثه انسانی است؛ یعنی پیدایش این جوانان، خلقِ این انسان‌های نورانی، بیرون آمدن فرشتگان از دنیایی که جز اهریمن در مناطق مختلفِ جوانانه آن به چشم نمی‌خورد و نمی‌خورَد. امروز تا حدودی در گوشه‌هایی از دنیا جلوه‌های نورانی دوباره پیدا میشود. فتح‌الفتوح، این جوانان بودند؛ همین سرداران شهیدی که این لشکر را به وجود آوردند؛ همین سردار علی فضلی»؛ همین سردار ناصح»؛ همین جوانان مؤمن و همین نورانی‌هایی که نورانیّت آن‌ها میتواند دل‌هایی را روشن کند. این‌ها مایه شرفند؛ این‌ها مایه عزّتند. برای یک کشور، داشتن این‌ها افتخار است؛ بردن نامشان افتخار است؛ تکرار یادشان افتخار است؛ ادامه‌ی راهشان افتخار است.


    همچنین سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا درباره ویژگی‌های بارز سردار فضلی می‌گوید: ۴۰ سال است که من سردار علی فضلی را می‌شناسم. اگر از من سوال شود که او مصداق چیست عنوان می‌کنم که علی فضلی از مصادیق شهید زنده است. او یک سرباز برای امام زمان (عج) است و همچنین کسی است که همواره تبعیت محض از ولایت فقیه داشته است.

    فضلی

    بدون تردید بوسه سردار حسین سلامی» فرمانده کل سپاه بر دستان حاج علی فضلی که مهر ماه امسال در آیین رونمایی از آثار اسنادی و پژوهشی دفاع مقدس انجام شد، یکی از صحنه‌های زیبای امسال بود. ویدئوی این لحظه به‌یادماندنی بلافاصله در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شد و جزو پربازدیدهای فضای مجازی قرار گرفت.

    فضلی

    سرلشکر محسن رضایی» فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: از زمانی که ۱۹ ساله بود پا به صحنه سخت جنگ گذاشت و تا آخر جنگ حضور مستقیم و موثر در خط مقدم داشت. در هیچ عملیاتی نبود که جزو افراد داوطلب نباشد. یادم می‌آید در یکی از صحنه‌های سخت به او پیشنهادی دادیم. ایشان پذیرفتند، اما خواهشی داشتند، اینکه پس از پایان عملیات به دیدار امام (ره) بروند. بی‌شک فداکاری در آتش و جنگ با حضور در آرامشی که در صلح است بسیار فرق می‌کند. به همین دلیل است که تأکید دارم سردار علی فضلی مظهر فداکاری و عشق در آتش است.[مشرق]



      لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیراً.»1

    قبل از این که آیه را ترجمه کنم و دربارة آن توضیحی بدهم، توجه شما را به مقدمة کوتاهی جلب می‎کنم؛ هیچ یک از افراد و هیچ گروهی از جوامع انسانی در دنیا بدون الگو و سرمشق زندگی نمی‎کنند. آنها که گمان دارند مستقلند و الگو ندارند، خود نمی‎دانند که ناخودآگاه الگوی زندگی را انتخاب کرده‎اند. بی تردید انسان در زندگی جمعی اثرپذیر و احیاناً اثرگذار است و همه برای خود الگو دارند. در یک خانواده، پدر یا مادر الگوست و در مدرسه، معلم و مدیر و در دانشگاه، استاد ممتاز و در میان ورزشکاران، قهرمانان و در میان هنردوستان، هنرمند محبوب و نمونه و در میان شهروندان، افراد سرشناس و در میان گروههای ی، لیدرها رهبران احزاب و در میان رجال ی، رییس جمهور و صاحبان قدرت و در بین مسجدی‎ها و نمازگزاران، امام جماعت و در میان حزب اللهی‎ها، مقام رهبری و در میان شیعیان، امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان اسوه و الگو پذیرفته شده‎اند و هیچ کس بدون الگو حرکت نمی‎کند.

    قرآن با توجه به این که داشتن الگو و اسوه امری ضروری و عمومی است، اصل مسأله را مسلم گرفته و مصداق الگو و شرایط آن را مطرح می‎کند و می‎فرماید: لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة. اسوه‎ها به دو دستة حسنه و سیئه تقسیم می‎شوند. اسوة قرآن، اسوه حسنه است؛ اما اسوه حسنه قرآن برای کسانی که ایمان دارند و به دیدار خدا و روز قیامت امیدوارند اسوه است. لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر»؛ می‎گوید: کسانی به دنبال این گونه الگو هستند که به لقای خداوند و روز قیامت امید دارند؛ یعنی قیامت و لقای خدا را باور دارند و برای آن خود را آماده می‎کنند. مشابه این آیه حدیث معروف: من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لأمر مولاه فللعوام ان یقلدوه»2 می‎باشد. ضرورت تقلید مسلم است؛ یعنی هر کسی که مجتهد و عالم نباشد، از کسی که عالم است تقلید می‎کند.

    در این حدیث سخن از صلاحیت و شرایط مرجع تقلید است نه در اصل تقلید. از این رو پس از ذکر شرایط و اوصاف مرجع می‎گوید که فللعوام ان یقلدوه». یعنی عامه مردم می‎توانند از چنین شخصیتی تقلید کنند. در اینجا کلمه علی العوام» که مشعر بر اام است نیامده، بلکه للعوام» که دلالت برجواز وصلاحیت دارد، آمده است.

    پس بحث در وجوب تقلید و عدم وجوب آن نیست، زیرا ضرورت تقلید مورد تردید نیست. آنچه مورد بحث است، شرایط و اوصاف کسی است که از او می‎توان تقلید کرد و به عبارت دیگر حدیث در مقام بیان اوصاف مقَلَّد و مرجع تقلید است. چنان که در آیة اسوه نیز بحث در ضرورت اتخاذ اسوه نیست، بلکه در شخص اسوه و شخصیت او است که چه شخصیتی می‎تواند برای مؤمنان اسوه حسنه باشد.

    نکته دیگر این است که شرایط مذکور در این حدیث، شرایط احرازی است و با حمل به صحت نمی‎توان به آن رسید. از این رو در آخر حدیث می‎گوید: این اوصاف فقط در برخی از فقهای شیعه یافت می‎شود.» پس باید این شرایط احراز شود و شرایط سختی هم است. حافظاً لدینه، صائناً لنفسه، مخالفاً لهواه و مطیعاً لأمر مولاه»، چهار شرط مهمی است که این حدیث بیان می‎کند. واقعاً خیلی سخت است که انسان تحت تأثیر جوسازی‎ها، شرایط ی و جار و جنجالها قرار نگیرد و به خاطر جلب رضایت مردم فتوی ندهد و تنها رضای خدا را در نظر بگیرد. بسیار مشکل است که فقیه بتواند به مردم احترام بگذارد و این شرایط را نیز حفظ کند.

    بنابراین علاوه بر فقاهت و اجتهاد، شرایط دیگری هم در مرجع تقلید باید احراز شود: پاسدار نفس خویش وحافظ دین خود بودن، با هواهای نفسانی مبارزه کردن و مطیع اوامر مولا بودن.

    آیا این شرایط همان عدالت است که معمولاً در قاضی و مرجع تقلید وامام جماعت لازم است یا آن که بالاتر از آنها است؟ از مضمون این حدیث استفاده می‎شود که عدالت مرجع و مفتی بالاتر از عدالت امام جماعت و حتی بالاتر از عدالت قاضی است و به عبارت دیگر عدالت مرجع بایستی با این اوصاف احراز شود؛ یعنی آن اوصاف و شرایط همان عدالت است، لکن مرتبة اعلای آن که مرجع تقلید باید به این اوصاف متصف باشد و در پاسداری از دین ومصونیت نفس، پیرو مولی ومخالف هوای نفس در مرتبة اعلی باشد. یعنی این پیروی و مبارزه با تمایلات نفسانی در مرتبه‎ای بالاتر و در دایره‎ای گسترده‎تر از دیگران است؛ زیرا مرجع تقلید در مقام افتاء و استنباط حکم خدا است. او باید در کرسی فتوی خالی از هر حب و بعض بنشیند تا بتواندحکم خدا را درست استنباط کند؛ اگر ذره‎ای حب و بغض شخصی، گروهی، حزبی قومی و نفسانی بر او چیره شود، ناخودآگاه تحت تاثیر آن قرار می‎گیرد و با این تأثر و انفعال معلوم نیست که استنباط وافتاء او درست باشد. نقل می‎کنند مرحوم محقق حلی صاحب کتاب شرایع الاسلام» پیش از نوشتن شرایع دربارة تنجس و آلوده شدن آب چاه در اثر افتادن حیوان مرده‎ای بررسی می‎کرد. در چاه منزل مسی ایشان اتفاقاً پرنده‎ای افتاد و مرد. در این جا مسأله از حالت عمومی به شخصی مبدل شد. اینک بحث در این است که آب چاه منزل در اثر سقوط مردار در آن نجس شده است یا خیر؟

    پوستر پیامبر؛ اسوه حسنه

     در مقام بررسی احساس کرد که قلباً متمایل است فتوی به طهارت بدهد، زیرا چاه ماده دارد و در واقع آب چاه، آب جاری و کثیر است و روایاتی که امر می‎کند آب چاه را بکشند تا آلودگی آن رفع شود، دلالت بر وجوب ندارد، بلکه امر مستحبی است تا سلامت و پاکی آب، بیشتر و بهتر احراز شود. در این جا مرحوم محقق احساس خطرکرد مبادا تمایلات نفسانی بر او غلبه کرده و استظهار و استنباطش خالص و ناب نباشد. از این رو دستور داد چاه منزل را پر کنند تا از دغدغه آن بیرون آید. آنگاه در مقام استنباط برآمد و سرانجام فتوی به طهارت داد، ولی این بار خاطر جمع بود که تحت تأثیر مسأله شخصی واقع نشده است.

    ملاحظه می‎فرمایید که موضوع چه اندازه دقیق و ظریف است که انسان در مقام افتاء و استنباط بایستی خالی از هر گونه حب و بغض و تمایلات شخصی باشد. گر چه این گونه تمایل امری طبیعی و عادی است و حرام هم نیست، لکن می‎تواند مسیر فتوی را منحرف کند. پس مخالفاً لهواه» معنای دقیقتر و سخت‎تری پیدا می‎کند. آیا حب جاه و مقام درمرجع تقلید خطرناک نیست؟ بلی ممکن است حب جاه و مقام برای افراد عادی حرام نباشد ولی برای مراجع تقلید مشکل آفرین است. آیا برای یک مرجع تقلید صیانت نفس و پاسداری از دین در حداکثر امکان ضرورت ندارد؟ این ریاضت و صیانت در افراد عادی در حد معمول کافی است ولی در مرجع کافی نیست. علی القاعده او باید در جایگاه رفیعی از صیانت و پاسداری باشد که تحت تأثیر جوسازیها وغوغا سالاریها و تهدیدها واقع نشود و حکم خدا را در هر حال بدون واهمه و بدون تأثیر از جوسازیها استنباط و اعلام کند. او در جایگاه پیامبران و امامان نشسته است. خداوند می‎فرماید: الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احداً الا الله و کفی بالله حسیب3». آنان که رسالات الله (پیام‎های الهی) را تبلیغ می‎کنند و تنها از او می‎ترسند و از احدی جز او باکی ندارند و خداوند برای حسابرسی اعمالشان کافی است.

    نکته دیگری که در تفسیر آیه اسوه» قابل توجه است آن است که تأسی و اقتدا به اسوه و الگو در چیزهایی متصور است که قابل پیروی و تأسی باشد؛ یعنی رفتار و گفتار و آداب و اخلاق رسول الله صلی الله علیه و آله که می‎توان آن را تقلید کرد و سرمشق قرار داد.

    و اما صفات و فضایل و مناقب موهبتی از قبیل نبوت و ولایت و عصمت و علم غیب و وحی که از اختصاصات مقام رسالت و نبوت است، قابل تقلید نیست که انسان بر آن شود که با ریاضت و عبادت به مقام نبوت و ولایت مطلقه و عصمت برسد. این‎ها مقامات اختصاصی و موهبتی است که خدا می‎داند و به هر کس بخواهد عنایت می‎فرماید که الله اعلم حیث یجعل رسالته»4 و اوست که مقام امامت را جعل و نصب می‎کند که به ابراهیم گفت: انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین»5

    خداوند پس از آن که ابراهیم خلیل را به کلماتی» امتحان کرد و او از آزمایش سرافراز برآمد، او را مقام امامت بخشید. ابراهیم عرض کرد خدایا فرزندانم نیز بهر‎ه‎ای از امامت دارند؟ خداوند فرمود: عهد من به ظالمان و ستگمران نمی‎رسد.

    بنابراین تأسی و تقلید از رسول الله در اموری است که الگو‎پذیری و تقلید در آن امکان داشته باشد. خداوند فرمود: وما آتیکم الرسول فخذوه و مانهیکم عنه فانتهوا»6

    آن چه را که پیامبر برای شما آورده بگیرید و آن چه را که نهی کرده و از آن بازتان داشته رها کنید. پس گسترة تأسی و پیروی محدود به چیزهایی است که پیامبر به عنوان دستور الهی و ادب دینی آورده است و احکام اختصاصی پیامبر و نیز امور عادی و معمولی که مربوط به زندگی شخصی و عادی پیامبر است، ظاهراً از دایرة اسوه و الگو بودن بیرون است؛ برای مثال اگر پیامبر بر اسب یا استر یا شتر سوار می‎شدند و یا آن که از میان غذاها فلان غذا را دوست می‎داشتند، این گونه امور ظاهراً ربطی به مسأله اسوه» بودن ندارد. مگر آن که قرائن و شواهدی وجود داشته باشد که پیامبر این امور را به عنوان ادب دینی انجام می‎داده است.

    نکته دیگری که از آیه اسوه» می‎توان برداشت کرد، این است که پیامبر به عنوان اسوه و سرمشق و انسان کامل بر قله‎ای از فضیلت و اخلاق گام نهاده و در پیشاپیش جمعیت قطب نما و قبله‎گاه امت است و پیروانش به سوی او حرکت می‎کنند ولی هیچگاه به او نمی‎رسند. او همواره امام و پیشواست و مردم به دنبال او و در جهت اویند و سعی و کوششان در این راستاست که خود را شبیه او – نه عین او – کنند ولی او همیشه امام است و مردم مأمومان اویند و شاید واژه اسوه» را که به صورت نکره – نه معرفه – (الاسوه) تعبیر فرموده است، به این علت باشد که خداوند شخصیت پیامبر را به دو بخش قابل تأسی و بخش غیر قابل تأسی معرفی نموده است که در این آیه به بخش اول اشارت دارد؛ یعنی برای شما مؤمنان و دینداران در شخصیت رسول خدا نوعی اسوه وجود دارد که شما می‎توانید از آن الگو بردارید و پیروی کنید؛ زیرا او انسان کاملی است که تمام شخصیتش الگوبردار نیست. نقطه اوج او و مرتبه کمال او از دسترس عموم دور است وحتی جبرئیل نیز در شب معراج نتوانست به آن نقطه نزدیک شود و گفت: لو دنوت انملة لاحترقت» اگر یک بند انگشت نزدیک شوم پروبالم می‎سوزد. پس بخشی از او برای شما اسوه است نه کل او. از این رو فرمود: لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة» و نفرمود: لقد کان رسول الله لکم أسوة حسنة» یعنی در شخصیت رسول خدا خصوصیاتی هست که شما می‎توانید آن را الگو و سرمشق قرارداده و روش زندگی خود را با آن تطبیق دهید.

    قرآن کریم نخواسته که ما در تمام جهات و در جمیع مراحل و مراتب کمال و فضیلت همانند پیامبر باشیم و سر مویی با او فرق نداشته باشیم، بلکه بر ما لازم است که سیره و روش او را پیش رو قرار دهیم و به آن سو جهت‎گیری کنیم. قرآن کریم دربارة قبله تعبیری دارد که می‎تواند مطلب ما را روشن کند.

    خداوند می‎فرماید: و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره»7هر جا باشید روی خود به سوی مسجد الحرام بگردانید.

    آنها که در مسجد الحرام نماز می‎خوانند واجب است عین کعبه را قبله خویش قرار دهند و از این رو برای نمازگزاردن در مسجد الحرام به صورت دایره به صف می‎ایستند تا همه رو به سوی کعبه داشته باشند. آنها که در مکه بیرون از مسجد الحرام نماز می‎گذارند،لازم است که مسجد الحرام را قبله قرار دهند و به سوی آن نماز بخوانند؛ و هر چه نمازگزاران از مسجد الحرام و مکه دور می‎شوند، دیگر نمی‎توانند به عین مسجد الحرام نماز خوانند؛ چنانکه اگر خطی از پیشانی هر یک از نمازگزاران ترسیم شود، به یقین تمام خطوط به کعبه و مسجد الحرام برخورد نمی‎کند. بنابراین آنچه امکان دارد جهت کعبه و مسجد الحرام است. از این روی خداوند فرموده: فولوا وجوهکم شطره» بدان سو نماز گزارید که مسجد الحرام در آن جاست.

    هر چند زمین کروی است ولی ممکن نیست که همه عیناً به سوی کعبه و مسجد الحرام نماز بگزارند. آن چه ممکن است جهت مسجد الحرام است؛ یعنی همه به سویی که مسجد الحرام در آن قرار گرفته است، متوجه شوند. اگر مسجد الحرام در جهت جنوب شهر ما باشد ما هم به جهت جنوب نماز می‎خوانیم. اگر در جهت شرق ماست ما هم به سوی شرق نماز می‎خوانیم و هکذا.

    ما نیز در تأسی به اسوه حسنه» یعنی تأسی به روش رسول الله صلی الله علیه و آله و سرمشق قرار دادن آن حضرت به آن سو می‎رویم و کوشش می‎کنیم که حتی المقدور به او نزدیک شویم ولی نمی‎توانیم پا به پای او گام برداریم. چنان که امیر المؤمنین علی علیه السلام با آن همه نزدیکی به پیامبر اکرم خود را در مرتبه‎ای نازلتر از او می‎دید و می‎گفت: انا عبد من عبید محمد»8 من بنده‎ای از بندگان محمدم.

    همچنین امامان شیعه عبادات خود را در برابرعبادت مولی امیر المؤمنین و زهدخود را در برابر زهد حضرت علی ناچیز می‎شمردند و او را برتر می‎دیدند در چنین وضعی معلوم است که عامه مردم نسبت به پیامبر و اولیای خدا در چه جایگاهی قرار دارند و تا چه حدی می‎توانند پرواز کنند.

    امیر المؤمنین علیه السلام در نامه‎ای که به عثمان بن حنیف فرماندار بصره می‎نویسد، پس از آن که او را مورد عتاب و خطاب قرار می‎دهد و شرکت او را در میهمانی اشراف بصره نکوهش می‎کند، می‎گوید: بدانید که هر مأمومی پیشوایی دارد که به او اقتدا می‎کند و از نور علمش بهره‎ می‎گیرد، شما خود می‎دانید که امام شما از دنیایش به دو پیراهن کرباس کهنه و از خوراکش به دو قرض نان بسنده کرده است. سپس می‎فرماید: البته شما توان این گونه زندگی را ندارید. الا وانکم لاتقدرون علی ذلک فاعینونی بورع و اجتهاد و عفة وسداد»9یعنی اکنون که نمی‎توانید مانند من زندگی کنید، پس لااقل با التزام به چهار خصلت مرا یاری دهید: گناه نکنید و در راه خدا و اجرای عدالت کوشا باشید، دامن و شکم خود را به حرام و شبهه آلوده نسازید و در زندگی درست و راست کردار باشید.

    امیرالمؤمنین طبق این بیان اعتراف دارد که پیروان و حتی کارگزارانش نمی‎توانند مانند او زاهدانه زندگی کنند و از لذایذ آن بگذرند.

    در این نامه که به عثمان بن حنیف فرماندار بصره می‎نویسد، صریحاً اعلام می‎دارد که شماها نمی‎توانید مانند علی رفتار کنید ولی مواظب باشید که آلوده نشوید وبا شرکت در میهمانیهای کذایی و طرح دوستی با اعیان و اشراف از تودة مردم فاصله نگیرید و در برنامه‎ها از حقوق و منافع فقر و ضعفا غافل نشوید وهمواره حقوق عامه را بر حقوق خواص مقدم بدارید. در هر حال امیرالمؤمنین با تمام اصرار و تأکیدی که بر ساده زیستی دارد ولی روش خود را بر دیگران حتی مسؤولان و کارگزاران اام نمی‎کند.

    امیر المؤمنین وقتی به دیدار یکی از پیروانش به نام علاء بن زیاد حارثی می‎رود، مطلع می‎شود که برادر علاء عاصم» ترک زن و فرزند کرده و خرقه عبادت پوشیده و شب و روزش را به عبادت می‎گذراند، دستور داد او را آوردند و به او گفت: وای بر تو! این چه روشی است که در پیش گرفتی و نعمتهای الهی را بر خود حرام کرده و بر خانواده و فرزندانت سخت گرفته‎ای. تو گمان داری خدایی که این همه نعمتهای خوب را بر تو حلال کرده دوست ندارد تو از آنها بهره‎مند شوی؟ تو کوچک‎تر از آنی که نسبت به خداوند چنین گمانی داشته باشی.

    عاصم عرض کرد: ای امیر المؤمنین پس شما چرا این گونه به خود سخت می‎گیرید، با این لباس خشن و با این خوراک ناگوار و ناجور؟

    حضرت فرمود: وای برتو! من با تو تفاوت دارم. خداوند متعال بر پیشوایان عدل اام کرده که زندگی خود را با تهیدستان وضعفا موازنه و مقایسه کنند یعنی سطح زندگیشان را با اعیان و اشراف مقایسه نکنند تا فقر و تنگدستی بر فقرا سنگینی نکند.

    و تو چنین وظیفه‎ای نداری

    ملاحظه می‎فرمایید که حضرت امیر علیه السلام مرتبه اعلی از زهد را مخصوص به خود و امامان عدل می‎داند که در زمان حاکمیّت این گونه زندگی کنند. ولی به دیگران حتی کارگزاران و مسؤولان چنین روشی را اام نمی‎کند و در فرمان مالک اشتر نیز چنین سخت گیری دیده نمی‎شود؛ بلکه به مالک دستور می‎دهد نسبت به حقوق قضات و ارتش توسعه بیشتری قائل شود و سعة صدر داشته باشد مبادا آنها در اثر سختی زندگی به سستی و خطا و رشوه‎گرفتار شوند. پس بایستی مطالب و موضوعات را از هم تفکیک کرد و مسایل حقوقی را با مسایل اخلاقی و فضایل و کرامات معنوی از قبیل ایثار و مواسات و زهد و قناعت خلط نکرد؛ البته همان گونه که حضرت در نامه عثمان بن حنیف تصریح کرده‎اند، مسؤولان و کارگزاران بایستی از زندگی اشرافی بپرهیزند و خرج خود را از عامه مردم جدا نکنند. اکنون که همه برای خود اسوه و الگویی دارند و به او اقتدا می‎کنند و از او سرمشق می‎گیرند، پروردگار مهربان نیز برای شما مؤمنان خداجو اسوه نیکویی معرفی می‎کند که از هر حیث در رفتار و گفتار و آداب و اخلاق حجت و سرمشق می‎باشد.

    او نه به عنوان فرشته‎ای آسمانی که به عنوان انسانی وحیانی10 در میان شماست او از سنخ فرشتگان نیست تا شما به بهانة عدم سنخیت و عدم تشابه در خلقت از اقتدا به او بگریزید و از پیروی او سرباز زنید؛ او بشری است همانند شما که راه می‎رود و غذا می‎خورد و سخن می‎گوید و استراحت می‎کند و مانند شما فرزند آدم است و دارای زن و فرزند. او پیامبر خدا و شاهد بر اعمالتان می‎باشد، پس می‎توانید به او تأسی کنید و در زندگی او را الگو قرار دهید و همواره آداب و اخلاق او را سرمشق خود کنید و به راه و روش او ملتزم باشید. او غمخوار و دلسوز مردم بود و در هدایت و دستگیری از آنها حریص و جدّی. ناراحتی‎ها و سختی‎های مردم بر دوشش سنگینی می‎کرد و نسبت به مؤمنان به خصوص رأفت و رحمت داشت11. او برای هدایت و نجات مردم تا سر حدّ جان که تلاش می‎کرد تا آن جا خداوند او را نصیحت کرد و گفت: فلا تذهب نفسک علیهم حسرات»12تو جان خویش در این راه مگذار. طه ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی»13ای رسول طه، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت اندازی.

    برخی واژه اسوه» را به معنای تسلّی بخش و غمخوار گرفته‎‎اند که صبر و پایداری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درتحمل سختی‎ها و شداید برای مؤمنان تسلّی بخش باشد و آنها نیز به پیروی از پیامبرشان از سختی‎ها نهراسند در برابر مشکلات استوار باشند و دست از عقیده و هدفشان برندارند. برخی هم واژه اسوه» را از مواسات گرفته و گفته‎اند پیامبر اکرم خود را شریک غم دیگران می‎دانست ومواهب زندگی و نعمتهای خدا را با مسلمانان و بندگان خدا تقسیم می‎کرد. پس شما نیز با دیگران مواسات داشته و دیگران را در شادیهای خود شریک کنید و غمخوار دیگران باشید.

    نکته دوم آن که اسوه» چنان که از عنوانش پیداست انسان کاملی است که شایسته رهبری و تأسی و سرمشق است و افراط و تفریط در او وجود ندارد؛ از این رو دیگران می‎توانند با کمال آرامش واطمینان راهش را پی بگیرند و سرمشق خویش قرار دهند، ولی باید بدانند هیچ گاه به رتبه و درجه او نمی‎رسند که اسوه» همواره پیشرو و پیشتاز و امام است و مأموم و اسوه پذیر به دنبال او نه درمرتبه او و یا جلوتر از او.

    بر مأموم لازم است که همواره ملازم امام خویش باشد و در پرتوی نورش به پیش برود و هیچ‎گاه از او و نور وجودش جدا نشود. نور امام همانند نور خورشید همگانی و همه جایی است ولی همه به طور برابر از آن بهره‎مند نمی‎شوند. هر کس که خود را از آن محجوب کند از قافله باز خواهد ماند و هر کس از او جلو بیفتد گمراه خواهد شد. البته آنها که در این راه پیشرو باشند از سابقانند و بر دیگران مقدم خواهند بود (والسابقون السابقون اولئک المقربون)14؛ نتیجه کلام آن که دونکته را همواره باید مورد توجه قرارداد و از آن غفلت نکرد: نخست آن که ما بایستی همواره چشم به راه اسوه دوخته و به دنبال او باشیم و راه و روش او را سرمشق قرار دهیم وکارها و برنامه‎های خود را با او هم آوا و هم آهنگ کنیم. دوم آن که انتظار نداشته باشیم که همه مانند حضرت محمد و حضرت علی صلوات الله علیهما زندگی کنند. چنین انتظاری بی مورد است و از ما چنین چیزی را نخواسته‎اند. متأسفانه در برابر این روش میانه و معتدل دو گروه افراطی و تفریطی وجود داشته و دارند. گروهی افراطی می‎گویند: مسؤولان و خدمتگزاران اسلام و انقلاب بایستی علی‎وار زندگی کنند و مانند او باشند، حال که چنین نیستند بایستی صحنه را خالی کنند و به دیگران بسپارند.

    اما دیگران چه کسانی هستند، معلوم نیست. این‎ها که سالها امتحان خود را داده‎اند چنین است وای بر حال آنها که تازه از راه رسیده و سرد و گرم دنیا را نچشیده و سختی‎ها را ندیده و در مراحل مختلف حضور نداشته‎اند. چه می‎شود، خدا می‎داند. واقعاً چه کسانی می‎توانند انقلاب را تحویل بگیرند و به سلامت آن را به پیش ببرند و به صاحب ولایت تحویل دهند، خدا می‎داند. این گروه افراطی ناخودآگاه آب به آسیای دشمن می‎ریزند و زمینه‎ساز ورود دشمن می‎باشند.

    اما گروه تفریطی می‎گویند در اداره کشور روش دینی و انقلابی کارساز نیست. امور عرفی را بایستی به دست مردم سپرد و از روشها و برنامه‎های علمی و تجربی بهره جست و اصول ارزشی و اخلاقی را در مساجد و معابد و مدارس بایگانی کرد. اینها به توسعه ی و اقتصادی بیشتر از مسأله اخلاق و عدالت اجتماعی فکر می‎کنند و عدالت و اخلاق را در روابط اجتماعی و ی فرعی و تبعی به شمار می‎آورند.

    ما معتقدیم هر دو نظریه در تهاجم فرهنگی سوغاتی است که از غرب برای ما آورده‎اند و مذهبی‎های افراطی و روشنفکران تفریطی از دو سو ارکان انقلاب و سابقان در انقلاب را مورد حمله و هجمه قرار می‎دهند و دشمن هم درکنارگود ایستاده و آنها را ترغیب و تشویق می‎کند و برای آنها سوت و کف می‎زند. دلسوزان انقلاب گروهی خون دل می‎خورند و به خاطر حفظ انقلاب دم برنمی‎آورند و گروهی هم ناامیدند و در اثر نومیدی بی‎تفاوت شده‎اند و احساس مسؤولیت نمی‎کنند.

    از این بحث می‎توان درسهای آموزنده آموخت و به کار بست:

    1- آن که مؤمن بایستی در زندگی هدفمند و حق مدار بوده و برای زندگی خویش معیار و شاخص و الگوی شایسته داشته باشد.

    2- آن که راه و روش زندگی را همواره بر مدار هدف و الگوی تنظیم و اجرا کند.

    3- آن که در هدف و عقیده آرمان‎گرا بوده و قله را منظور بدارد ولی توجه داشته باشد که در عمل با واقع‎بینی گام بردارد؛ یعنی همواره بی نهایت را در نظر داشته باشد و در حد امکان به سوی آن پرواز کند.

    4- آن که عدم دسترسی به آرمان نهایی مانع از تلاش و کوشش او نشود؛ یعنی با علم به این که به بی نهایت نمی‎توان رسید، هیچ گاه از کوشش و تلاش در راه رسیدن به آن و نزدیک شدن باز نایستد.

    5- از هر کس به اندازه توان انتظار داشتن.

    6- آن که تفاوت افراد را در فداکاری و گذشت در راه هدف مانع از همکاری و همراهی نشمارد، از هر کس به میزان قدرت و کوشش بهره‎گیرد و هیچ کس را در مسیر و انگذارد و طرد نکند و هیچ نیرویی را معطل نگذارد.

    7- با ترغیب و تشویق، حداکثر بهره‎وری را از استعدادها و امکانات داشته باشد.

    8- از نصیحت و خیرخواهی نسبت به دیگران دریغ نداشتن.

    9- موانع را از سر راه برداشتن و راه را برای شکوفایی استعدادها باز کردن.

    10- مسؤولان بالا بیشتر فداکاری کنند تا دیگران امیدوار شوند و به آنها اقتدا کنند.

    11- در پرتو اصول و ارزشها گام برداشتن و از جوسازیها نهراسیدن.

    12- عدالت را سر لوحة تمام برنامه‎های اجتماعی و اقتصادی و ی قرار دادن و به نام توسعه ارزشها را نادیده نگرفتن که مولی امیر المؤمنین می‎فرمود: آیا می‎خواهید من با جور و ستم پیروز شوم؟»

    وقتی انقلاب شد، آرزو داشتیم همه با هم به این سو حرکت بکنیم. همه آنهایی که در صف انقلاب بودند، قبل از انقلاب به مبارزه با طاغوت پرداختند تا سرانجام به رهبری امام و فداکاری فداکاران و ایثارگران، ابهت طاغوت را شکستند. آرزو داشتیم همه دست به دست هم بدهند و با همان جهت‎گیری و سمت و سو، روز به روز به سوی هدف نزدیک‎تر بشویم. متأسفانه در مقاطعی این اتحاد، اتفاق، برادری و همکاری ضربه خورد. اما برای این که بتوانیم به یک سو حرکت کنیم باید اسوه و رهبر، کار را به پیش برد. اگر بنا باشد هر روز نوای تازه‎ای باشد و روی آن بحث شود و وقت‎ها صرف بحث شود و در وسط راه‎ بمانیم و دعوا کنیم به مقصد نمی‎رسیم و دشمنی که در کمین ماست سوء استفاده خواهد کرد. انقلاب ما تا به حال با همة مشکلات به پیش رفته است، ولی دشمن درصدد است که با دست خود ما آن را از درون بپوساند و از ریشه بخشکاند و افرادی را که واقعاً علاقه‎مند به انقلابند از صحنه خارج کند. باید فصل الخطابی وجود داشته باشد و مسأله را تمام کند و قانون اساسی هم این مطلب را پیش‎بینی کرده است.

    برادران عزیز، اگر دیدیم راه و شعاری را که انتخاب کرد‎ه‎‎ایم، دشمنان خونین انقلاب با آن همراهند، باید حداقل احساس خطر کنیم و احتمال دهیم که گوشه‎ای از کار ما اشکال دارد. امام رحمةالله علیه گفتند: اگر دیدید آمریکا از شما تعریف می‎کند، بدانید که اشکالی در کارتان وجود دارد. من به شما برادران و خواهران نصیحت می‎کنم که واقعاً کاری کنید که استوانه انقلاب (امامت و ولایت) عملاً حفظ شود و به صحبت و شعار قناعت نکنید. بهترین شکل و ساختاری که برای نظام اسلامی متصور است، در نظام ما وجود دارد و آخرین مرحله‎اش مجمع تشخیص مصلحت بود که امام با روشن بینی خود این مسأله را پیش‎بینی کردند و به رفراندوم گذاشتند. پیامبر اکرم هم مأمور به مشاوره بود و مجمع تشخیص مصلحت نیز مجمعی است که بازوی مشاوره رهبری است که رهبری با مشاوره با عقلای قوم و خیر خواهان امت در کارهای مهم و اساسی م می‎کنند و سپس تصمیم می‎گیرند.امید است که خداوند متعال همه را بر آنچه خیر و صلاح است، موفق بدارد .آمین

    --------------------------------------------------------------------------------

    1 الاحزاب / 21

    2 وسایل الشیعه، ج، ص 95 و 94.

    3 الاحزاب / 39.

    4 الانعام / 124.

    5 البقره / 124

    6 ال/ 7.

    7 البقره / 144

    8 اصول کافی، ج3، ص 90.

    9 نهج البلاغه/ نامه 45

    10 اشاره به آیه شریفه قل انما انا بشر مثلکم یوحی الیّ.» (الکهف/ 110)

    11 اشاره به آیه شریفه لقد جائکم رسول من انفکسم حریص علیکم عزیز علیه ما عنتم بالمؤمنین رئوف رحیم»(التوبه / 128)

    12 فاطر / 8 .

    13 طه / 1 و 2.

    14 الواقعه/ 10 و 11[مطالب فوق، سخنان مرحوم آیت ا. مهدوی کنی –بناینگذار دانشگاه امام صادق علیه السلام در یکی از جلسات درس اخلاق است که در مسجد دانشگاه ایراد نموده و سپس به قلم خود ویرایش و بازبینی نموده‎اند. حوزه نت]


    شهید حاج احمد مایلی - کراپ‌شده

    حاجی خیلی تمکن مالی داشت، اما در قید و بند مادیات نبود. این قضیه که دارم می گویم سه سال قبل شهادتش بود، سال ۹۲ . یادم است انحصار وراثت کردند و حاجی ۱۸۰ میلیون خمس به دفتر آقا داد.

     می‌پرسم: حاج خانم! حاج احمد شما را بیشتر دوست داشتند یا پرواز را؟ با خنده و صادقانه می‌گوید: واقعیتش را بخواهی پرواز را بیشتر دوست داشت.

    استاد خلبان سردار شهید حاج احمد مایلی» فرمانده یگان ویژه هوایی صابرین» و یگان ویژه هوایی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران بود که در جریان یک عملیات شناسایی در منطقه ایرانشهر سیستان و بلوچستان در نوزدهم مهرماه ۱۳۹۵ به درجه رفیع شهادت نائل شد. او در بیشتر عملیات‌های مبارزه با اشرار و قاچاقچیان در مناطق عملیاتی کردستان و مناطق مرزی سیستان و بلوچستان حضور داشته و در دفاع از حریم اهل بیت و آموزش نیروهای جهان اسلام از جمله حزب الله لبنان و مدافعان حرم نقش مهم و تاثیرگذار داشت. شهید مایلی» با راه‌اندازی گشت‌های هوایی در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان در ایجاد امنیت این منطقه استراتژیک بسیار موثر بود.

    از خانم مهناز رسول‌زاده، همسر، آقای محسن مایلی پسر، ‌خانم زهرا مایلی دختر و آقای سجاد مایلی برادرزاده و مدیر برنامه‌های سردار دعوت کردیم تا در گفتگویی ما را با این دلاورمرد، ‌بیشتر آشنا کنند. حالا متن کامل این گفتگو را در چهارمین سالگرد شهادت حاج احمد، تقدیمتان می‌کنیم.

    ***

    ـ حاج خانم! کمی‌مایلیم حاج احمد مایلی را به روایت شما بشناسیم.

    همسر شهید:‌ من با حاج آقا سال ۱۳۶۰ آشنا شدم. خواستگاری‌مان سنتی بود. هیچ مراسمی‌هم نداشتیم. فقط خواستیم زندگی‌مان را شروع کنیم. رفتیم مشهد پابوس امام رضا(ع)، برگشتیم و زندگی‌مان را شروع کردیم. حاج احمد ۲۴ ساله و من ۱۹ ساله بودم. دو تا از همشهری ها واسطه آشنایی ما شدند.

    ـ آن روزها ایشان عضو سپاه شده بودند؟

    همسر شهید:‌ نه، سال ۱۳۶۷ وارد سپاه شدند. قبلش شغل آزاد داشتند. بیشترین هدفشان این بود که رشته چتربازی را ادامه بدهند و به همین خاطر وارد سپاه شدند. چتر بازی را از سال ۵۴ شروع کرده بودند.

    محسن مایلی، پسر شهید:‌ پدرم سال ۵۴ کار پرواز و سال ۵۶ سقوط آزاد را شروع کرد. را شروع کرد. سال ۷۱ اولین نفری بود که پاراگلایدر را وارد ایران کرد. سال ۷۵ پاراموتور را وارد ایران کرد. سال ۸۲ به بعد هم که بحث جایرو و هواپیماهای فوق سبک را شروع کرد و در همه هم حکم مربی‌گری داشت. حاج احمد ۱۱تخصص مربی‌گری در امور پرواز داشت.

    ـ در دوران جوانی و از زمان سربازی علاقمند شدند به این کار؟

    پسر شهید:‌ قبل از سربازی یاد گرفته بود. از حدود ۱۳ سالگی.

    ـ پایه اش از کجا بود؟

    پسر شهید:‌ قبل از انقلاب هم مثل الان نبود که پول بخواهند و شرایط نباشد، آن موقع شرایط مهیا بود و رایگان هم بود، اما تست ورزشی می‌گرفتند، حاجی هم رفته بود تست داده بود و قبول شده بود و دوره‌هایش را آن موقع شروع کرده بود.

    ـ ربطی به نظام نداشت؟

    پسر شهید:‌ نه، فعالیت شخصی بود. اوایل که جنگ شروع شده بود وارد هوابرد سپاه شده بود حاجی، البته یک ورود و خروج داشت و دوباره وارد سپاه شد. سال ۶۱ ـ ۶۲ بود وارد هوابرد شد، یک تایمی‌بود بیرون آمد دوباره سال اوایل ۷۰ بود که وارد شد.

    ـ حاج خانم! در مورد خانواده‌شان بفرمایید؛ حاج احمد فرزند چندم خانواده بودند؟

    همسر شهید:‌ ایشان فرزند دوم خانواده‌ای خوب و مذهبی بودند. ۷ تا برادر بودند و یک خواهر.۴ تا از برادرها اهل پرواز بودند. من بعد از اینکه وارد سپاه شد، پروازهایش را دیدم. اکثر وقت ها خانوادگی می‌رفتیم سمت امامزاده هاشم و کل خانواده پرواز می‌کردند.

    ـ خانم مایلی شما چقدر پدری بودید؟ چقدر به حاج احمد وابسته بودید؟

    دختر شهید: دخترها پدری هستند دیگر. وقتی پدرم به مأموریت می‌رفت، نگران بودم اما امیدم به خدا بود. چون خودم هم پرواز می‌کردم، ترسم از پرواز کم بود اما بالاخره می‌دانستم که مأموریت‌های بابا خطرناک است.

    ـ شما خبر شهادت حاج احمد را چگونه فهمیدید؟

    دختر شهید: شب تاسوعا قرار بود مراسم عزاداری داشته باشیم و دسته عزاداری بیاید منزل مادرم. من از هیچ‌چیز خبر نداشتم. پسرعموهایم کوچک بودند. فکر کردند من در جریان هستم. یکی‌شان گفت: آبجی زهرا! عمو را آوردند. گفتم: از کجا آوردند؟ احساس کردم یک اتفاقی افتاده ولی فکر نمی‌کردم پدرم شهید شده باشد.

    ـ حاج خانم! آخرین دیدارتان کی بود؟

    همسر شهید:‌ همان سال ۹۵ که به شهادت رسید، روز عرفه از ماموریت برگشت تا دو سه روز بعدش به زیارت امام رضا(ع) برویم. من و دخترها و نوه‌ها با حاج آقا رفتیم مشهد و روز عیدغدیر برگشتیم. وقتی داشتیم برمی‌گشتیم جلوی حرم ایستاد و گفت: حاج خانم! دارم می‌روم مأموریت، ان‌شالله اردیبهشت ماه که برگشتم با دخترها می‌رویم کربلا.سوم مهر رفت، ۱۹ مهر هم به شهادت رسید.

    ـ شما چطوری از شهادت حاج‌آقا باخبر شدید؟

    همسر شهید: شب قبل از شهادت حاجی، خواب خیلی بدی دیدم. از خواب پریدم. دو سه روز قبلش هم حاج‌آقا زنگ زده بود. هر روز به من زنگ می‌زد. گفتم یک گوسفند تدارک ببینید جلوی دسته عزاداری محرم  قربانی کنیم. من آن روز کلافه بودم. سردرد داشتم. از ساعت ۳ بعدازظهر شروع کردم تماس گرفتن با حاج‌آقا. مدام تماس گرفتم. آنتن نمی‌داد. به دخترم گفتم: زهرا جان! نمی‌دانم چرا زنگ می‌زنم بابات جواب نمی‌دهد، من نگرانم. سر نماز مغرب بودم که پسر کوچکم آمد و با عجله رفت. گفت: عمویم گفته بیا جلسه فوری داریم.  حاجی با برادرهایش فروشگاهی داشتند که قرارهایشان را هم همانجا می‌گذاشتند. ‌دیدم دختر بزرگم حال ندارد. دختر جاریم هم آمد و دیدم همه اضطراب دارند. گفتم چیزی شده؟ گفتند: نه؛ حاج‌آقا سانحه داده خیلی دلم شور می‌زند. آمدم وسط پذیرایی نشستم به گریه. حالم بد شد و اصلا متوجه اطرافم نشدم.

    ـ پیکر حاج احمد را کی آوردند؟

    همسر شهید: فردا صبحش یعنی روز تاسوعا آوردند ولی ما سوم امام او به خاک سپردیم.

    ـ محسن‌آقا، پس شما از اولین نفرهایی بودید که خبردار شدید.

    پسر شهید:‌ از محل کار آمده بودم خانه. تلفنم زنگ خورد و عمو گفت بیایید فروشگاه جلسه داریم. رفتم فروشگاه. یکسری همکارهای حاجی هم بودند. عموهایم آنجا به من گفتند که چه اتفاقی افتاده.

    ـ از صحنه شهادت حاج احمد اطلاعی دارید؟

    پسر شهید:‌ در زاهدان جایی بین دو تپه که دکل‌های برق داشت، این سانحه اتفاق افتاد. در جهان دکل‌های برق بیشترین سانحه‌های هوایی را می‌دهد. حاجی و همرزمشان برای شناسایی به پاکستان رفته بودند و در راه بازگشت، دم غروب که نور خورشید در چشمشان بود، سیم‌های  برق باعث حادثه شد و حاجی از ناحیه گردن زخمی‌شد و به شهادت رسید.

    ـ پرنده‌ای که حاج احمد با آن شهید شدند چه بود؟

    پسر شهید:‌ جایروپلن تلفیقی از هواپیما و هلی کوپتر و بسیار عملیاتی است. حاجی تغییراتی در این پرنده داده بود که به غیر از شناسایی، کاربردهای دیگری هم داشت.

    ـ خود این پرنده که ایرانی نیست؟

    پسر شهید:‌  نه ایرانی نیست. چیزهایی را اضافه کردند ولی الان چند سالی است دارد مونتاژ می‌شود، موتورش از آن طرف می‌آید، بقیه چیزهایش همه چیز اینجا درست می‌شود و مونتاژ می‌شود. بعد این وسیله را هم اولین کسی که وارد ایران کرده بود و شخصی خریده بود خود حاج احمد بود.

    ـ حاج خانم؛ حاج‌آقا مگر بازنشسته نشده بودند؟

    همسر شهید: سی سال‌شان پر شده بود اما سردار فرماندهی قرارگاه قدس سپاه به سردار خاکپور فرمانده نیروی زمینی درخواست داده بود که ما حاجی را لازم داریم. امسال دوباره باید این نامه تمدید می‌شد که شهید شدند. عاشق کارش بود. می‌گفتم خسته شدی، تو الان چند سال است صبح می‌روی، شب می‌آیی.  بیشتر هم ماموریت بود تا خانه؛ این سال‌های آخر هم در زاهدان بود، شاید در ماه یک هفته می‌آمد یا هر چهل روز، سه روز می‌آمد به تهران، سری می‌زد و می‌رفت.

    ـ برادرِ‌حاج‌آقا کجا شهید شدند؟

    پسر شهید: شهید داود مایلی سال ۶۵ در کربلای۵ شهید شد. عین همدیگر هم شهید شدند. عمو داودم دقیقا ترکش خمپاره خورده بود به شاهرگش و گردنش را بریده بود. حاجی هم همانطور شهید شد، دقیقا ملخ جایرو به شاهرگش خورده و گردنش را بریده بود. همراهش هم چهار پنج ساعت بعد در بیمارستان شهید شد.

    ـ به لحاظ مالی وضع حاج آقا چطور بود؟ اینطور که در ذهنم دارم به لحاظ مالی خیلی متموّل بودند شکر خدا. می‌خواهم بگویم همین باعث نمی‌شد بیایند به سمت کارهای اقتصادی و یک مقدار کار عملیاتی را کم کنند؟

    همسر شهید: ما راضی بودیم به رضای خدا. مثلا اوایلش زیاد خوب نبود از نظر وضع مالی، بعدها یک فروشگاهی راه اندازی شد و از آن به بعد وضع مالی بهتر شد. اما من شکرگزار خدا بودم، همیشه به کمش هم راضی بودم.

    پسر شهید: خیلی حاجی دغدغه مالی نداشت، با اینکه اگر می‌خواست بیاید در فروشگاه بایستد درآمدش خیلی بهتر بود، ولی نه، تا لحظه آخر هم، چون خیلی ها درجه‌شان بالا می‌رود کار ستادی انجام می‌دهند ولی حاجی تا لحظه آخر کار عملیاتی انجام می‌داد و در کار عملیاتی هم شهید شد.

    ـ داستان پرش حاج احمد از برج میلاد چیست؟

    پسر شهید: اولین بار یک سرهنگ رفت پرش کرد.

    ـ یعنی سقوط آزاد؟

    پسر شهید: بله، اصطلاحاً بیس جامپ می‌گویند، اصطلاح ورزشی آن، از جای ثابت پرش می‌کنی بیس جامپ می‌گویند، حالت دکل، از روی کوه می‌تواند باشد،  از روی برجیا هر جای ثابت.

    ـ بدون بند؟!

    پسر شهید: بله، فقط با چتر، هر وقت خودت دوست داشتی پایلوتت را می‌کشی و چترت باز می‌شود. اولین نفر یک سرهنگ از تیپ ۶۵ نوهد رفته بود پرش کرده بود از آنجا، البته قبل از آن، موقعی که برج میلاد تکمیل نشده بود جرثقیل رویش بود، آن موقع حاجی می‌خواست پرش انجام بدهد، هماهنگ نشد و شهرداری اجازه نداد. وقتی برج تکمیل شد یک سرهنگی به اسم بهزاد پاینده اولین پرش را انجام داد. بعد آن سرهنگ به کسانی دیگر می‌گفت که اینجا هر کسی غیر از من بپرد مرگش حتمی‌است.

    پرش شهید مایلی در 22 بهمن از میدان آزادی 

    ـ سن ایشان از حاج آقا بالاتر بود؟

    پسر شهید: نه، یکی دو سال از حاجی کوچکتر بود. مسابقات سیزن ایتالیا را سال۷۲، مسابقات ارتش‌های جهان را با همدیگر رفته بودند ایتالیا، که آن موقع ایران ۶ تا هدف زد، ۵ تای آن را حاجی زده بود،‌ یکی را آقای بهزاد پاینده زده بود. گفته بود اینجا هر کسی بپرد مرگش حتمی‌است. حاجی سال بعد برای دهه فجر هماهنگ کرد، یک کار خیلی خاصی انجام داد، تنها نرفت پرش کند، خیلی‌ها دوست دارند در این رشته ها تک باشند، در انحصار خودشان باشد هر چیزی. اما حاجی رفت یک تیم دوازده نفره هماهنگ کرد، دو نفر از نیروی انتظامی‌آورد، از بچه‌های بسیج آورد، از بچه های هوابرد آورد، از بچه‌های آتش نشانی آورد، یک تیم دوازده نفره رفتند پرش کردند.

    ـ اینها قبلش رفتند آموزش دیدند؟

    پسر شهید: اینها قبلش پرش کرده بودند، تجربه اش را داشتند، اما پرش بیس‌جامپ» را همه اولین بار بود که می‌خواهند انجام بدهند، از جای ثابت پرش می‌کنند. پرش بیس‌جامپ چتر مخصوص به خودش را دارد. چتر سقوط آزاد که از هواپیما می‌خواهی بپری دو تا چتر دارد، چتر رزرو دارد که بزرگتر است، اما بیس‌جامپ یک دانه چتر دارد، کوچکتر است و چتر خیلی خاصی است، تا پایلوتت را می‌کشی در جا و در یک ثانیهباز می‌شود، اما چتر سقوط آزاد دو سه ثانیه طول می‌کشد تا چتر دو سر تخت شود و یک مقدار زمانبر است، ایمنی آن هم برای کار بیس‌جامپپایین‌تر است. خب آن موقع هم اصلا چتر بیس‌جامپ در ایران نیامده بود.

    ـ از همان امکانات امن‌تر نمی‌شد استفاده کرد؟

    پسر شهید: می‌شود، آن موقع نبود چنین چیزی، بیس جامپ هنوز در ایران نیامده بود. دوازده نفر رفتند پریدند، کسانی که می‌پرند همان بالا تا پرش می‌کردند، سریع پایلوت را حاجی نگه می‌داشت می‌پریدند و سریع پایلوت را پرت می‌کردند. آن دوستمان که بچه ارتش بود همین کار را انجام داد. حاجی نفر آخر بود، در این تیم دوازده نفره، یازده نفر را پراند آخرین نفر خودش پرید. حاجی پرید، تقریبا دو سوم برج را آمد پایین بعد کشید. این پرشش خیلی ترکاند. بعد مسئولین وقت نیروی زمینی آن موقع آقای پوردستان، آقای پاینده را توبیخ کرد و گفت تو چرا گفتی اینجا هر کس برود بپرد مرگش حتمی‌است، این رفت پرید اینقدر هم سقوط کرد، شما که در جا آن بالا می‌کشیدید، این اینقدر هم سقوط کرد.

    ـ برای چه سالی بود؟

    پسر شهید: اگر اشتباه نکنم ۸۹ بود. بعد همین تیمی‌که رفتند، همین دوازده نفر، بعد باب شد که هر کس دلش می‌خواهد برود. قبلا در انحصار آقای پاینده بود، اما چون حاجی تیم برد، الان هر کس دلش بخواهد از آنجا پرش می‌کند.

    ـ آقای مایلی عزیز؛ بفرمایید حاج آقا در قامت عمو چگونه مردی بود؟

    سجاد مایلی(برادرزاده شهید): من از کودکی با عمو حاج احمدم بودم. برای ما پر از جاذبه بود. در محله ما از همه سنین دوستدار حاج احمد هستند، از بچه های سه چهار ساله تا پیرمردهای ۷۰ ـ ۸۰ ساله. خیلی به ارتباط با نوجوانان اهمیت می‌دادند.

    من رشته تحصیلی ام چیز دیگری است البته، یعنی در کار فرهنگی متخصص نیستم، اما همیشه دوست داشتم برای شهدا کار بکنم، در منطقه خودمان هم بالاخره منطقه ای هست که در هر کوچه هفت تا هشت تا، ممکن است ۱۷ شهید باشد در یک کوچه و این همیشه برای من جذابیت داشت. یعنی اگر محله ما بیایید اکثراً خانواده شهید هستند. حالا الان یک مقدار شلوغ تر شده، خانه ها آپارتمان شده یک مقدار از این تراکم پایین تر آمده، اما غالباً آنجا یا خانواده شهید هستند یا جانباز هستند، من آن فکری که خودم داشتم اینکه واقعاً رواست آن شهدایی که بهش نزدیکتر هستند و شناخت دارند روی او کار کند. در محله مان یکسری شهدای گمنام هستند، شهدای بزرگی هستند واقعاً که یکی از آنها عموی خودم است، یکی شهید ناظری، در شهدای گمنام شهید صبوری. یعنی کاری که می‌کنم نه اینکه حاج احمد عمویم است، واقعاً به این دلیل نیست، ولی خوب به خاطر آن شناختی که روی عمویم دارم و راحت تر می‌توانم کار کنم، بیشتر به خاطر آن فضای کاری که در آن منطقه هست است، اما این نیست که بگویم چون عمویم هست دارم این کار را انجام می‌دهم، بیشتر به خاطر این نزدیکی است که بینمان بوده، چه بسا برای شهید ناظری، کمتر از عمویم ولی خوب می‌شناختیمش، هر سال محرم حداقل چند روزی ایشان را می‌دیدیم.

    ـ خانم مایلی حاج احمد آقا بچه هایش را بیشتر دوست داشت یا نوه ها را؟

    همسر شهید: نوه ها را.

    ـ چند تا نوه دارند؟

    دختر شهید: تا وقتی در قید حیاط بود دو تا ، ولی بعد خواهرم دوباره بچه دار شد، سه تا نوه دارند.

    ـ اینکه می‌گویید نوه ها را بیشتر دوست دارند، مصداقش چی بود؟

    دختر شهید: من خانه روبه روی پدر و مادرم بودم از ماموریت که می‌آمد، زنگ می‌زد می‌گفت آیهان را بیاور پشت پنجره، خیلی دوستشان داشت. هر جا هم می‌رفت به خاطر بچه‌ها بود؛ مثلا می‌گفت برویم بچه ها را ببریم باغ وحش، پارک ببریم، مسافرت هایمان، اولین مسافرت پسر من با پدرم بود.

    ـ مایلم بدانم در مقدمات ازدواج شما و خواهرتان سخت گرفتند یا راحت گرفتند؟ معیارهایشان برای انتخاب همسر برای شما چه بود؟

    دختر شهید: پدرم بالاخره ما را راهنمایی می‌کرد نسبت به اخلاق یا خانواده، ولی انتخاب را به عهده خودمان می‌گذاشت، می‌گفت خودتان تصمیم گیرنده آخر باشید، کمک می‌کرد، راهنمایی می‌کرد، ولی انتخاب آخر را به عهده ما می‌گذاشت. می‌گفت زندگی خودتان است تصمیم بگیرید، من هم کمک و راهنمایی می‌کنم؛ ولی انتخاب با خود من یا خواهرم بود.

    ـ دامادهایشان چه شغلی دارند؟ احیاناً پاسدار که نیستند؟

    دختر شهید: نه، پاسدار نیستند. همسر خواهرم کارآزاد دارد، همسر من هم رشته اش برق است، دولتی است، در بیمارستان کار می‌کند.

    ـ دامادها را بیشتر دوست داشتند یا پسرها را؟

    دختر شهید: طبیعتاً پسرها را. (خنده حضار)

    ـ دامادها هم رفتند برای پرش و پرواز؟

    پسر شهید: آنها هم تفریحی پرواز کردند اما، دوره ای ندیدند. کلا رابطه اش با جوان ها خیلی خوب بود، کلا جذب می‌کرد. می‌آمدند در بچه های خودمان، بچه های بسیج، خوب هم سن و سال نبودند، پدر من سی سال از همه‌مان بزرگتر بود، اما به هر مشکلی بر می‌خوردند اول سراغ حاجی می‌آمدند، با ماشین تصادف می‌کردند، پول کم داشتند دنبال حاجی می‌آمدند،  می‌خواستند یک کاری انجام بدهند پول کم می‌آوردند می‌آمدند پیش حاجی، یعنی هیچ کس هم دست خالی از پیشش نمی‌رفت، هر کسی هر کاری داشت واقعا اولین نفر می‌رفت پیش حاجی، انگار مثل رفیقش می‌رفت، باهاشون دوست بودند، خیلی با جوان ها رابطه خوبی داشت.

    همسر شهید: خیلی جاها که زن و شوهرها  به مشکل بر می‌خوردند یا دعوایشان می‌شد همیشه می‌آمدند مشاورشان حاج آقا بود، مثلا راهنمایی می‌کردند و برمی‌گشتند زندگی خوبی را شروع می‌کردند. هنوز یک خانمی‌هست کهمی‌گوید من مدیون حاج آقاهستم این زندگی را، چون من را راهنمایی کرد برگشتم به زندگی. خیلی از این اتفاق ها می‌افتاد می‌آمدند از حاج آقا مشاوره می‌گرفتند.

    ـ احیاناً صحبت شهادت و اینها هم داشتند حاج خانم که شما را آماده کنند؟

    همسر شهید: بله، خیلی دوست داشتند شهادت را. من یادم می‌آید دو ماه قبل از آن، من خوابیده بودم شهادت حاج آقا را در خواب دیده بودم ولی به هیچ کس نگفتم، حتی به خودش نگفتم. ولی یک روز مادرم می‌خواست برود کربلا برگشت گفت من می‌خواهم با شما بروم. من به حاج  آقا که داشت می‌رفت نماز جمعه، ناهار هم خانه خواهرم دعوت بودیم، در راه گفتم اینطوری مامان گفته که اگر شما بیایید من با شما می‌خواهم بروم کربلا، دوست دارم بروم کربلا. حاجی گفت: من پول می‌دهم به یک شرط، منم ماندم چه شرطی؟ گفت برو آنجا از امام حسین بخواه من هم شهید شوم. همین طور ماندم.

    ـ این مال چقدر قبل از شهادتشان است؟

    همسر شهید: شاید ۵ ـ ۶ ماه قبل از شهادت.

    ـ قبل از آن سفر کربلا که قرار بود با هم بروید؟

    همسر شهید: بله قبل از آن بود. گفت من این پول را می‌ریزم به حسابت که فقط این را از امام حسین برای من بخواه. خیلی دوست داشتن. آخر هم به آرزویش رسید.

    ـ آقای گودرزی،‌ شما زحمت نقاشی چهره حاج احمد را بر عهده داشتید. از بین عکس‌های مختلف شهید مایلی، شما چطور به این انتخاب رسیدید؟

    گودرزی، ‌نقاش:‌ معمولا با آقا سجاد مایلی زیاد بحث کردیم بر سر این مسأله، که آقای مایلی عکس می‌فرستادند می‌گفتیم این عکس خیلی بی‌کیفیت است یا حالتش مناسب کار نیست.

    ـ چطور به آن گزینه رسیدید؟

    گودرزی، ‌نقاش:‌ معمولا اینطور است که ما می‌گوییم بهترین عکس ها را برای ما بفرستید، بعد یک تعداد عکس می‌فرستند، از بین آنها یکی را انتخاب می‌کنیم. یا تایید می‌کنند یا رد می‌کنند. تایید که شد شروع می‌کنیم کار کردن، بعد با ترکیب فضاهای مختلف. مثلا این عکس لباسش لباس نظامی‌بود، گفتیم این عکس فضای محرمی‌باشد، آمدیم عکس را اول با لباس یقه دیپلمات طراحی کردم، بعد یقه‌اش معمولی بود، بعد رسیدیم به اینکه لباسش لباس عزاداری بود. سربند هم در کار نبود، این هم طراحی شده، تکنیک کار هم هاشور است.

    همسر شهید: روزی هم که حاج آقا به شهادت رسید، حتماً باید برای پرواز لباس نظامی‌تنش باشد دیگر، یکی از دوستانش که هم اتاقش بود، آقای دهقان برگشت گفته بود که چرا لباس نظامی‌نمی‌پوشی، گفته بود نه من همان لباس مشکی را میپوشم، چون من عاشق امام حسینم، با لباس مشکی می‌خواهم بروم برای پرواز. روزی هم که به شهادت رسید لباس مشکی تنشان بود.

    ـ شما یک خاطره از حاج آقا بگویید تا برویم سراغ حاج خانم.

    پسر شهید: داشتیم از کرج می‌آمدیم، دیروقت بود زمستان هم بود خیلی هوا سرد بود. از کرج آمدیم خانه مان، حاجی ماشین را گذاشت در پارکینگ، داشت درِ پارکینگ را می‌بست، دو نفر پیرمرد مسن را دید.  از افغانستان آمده بودند، اصلا هم نمی‌توانستند فارسی صحبت کنند، به سختی صحبت می‌کردند. دنبال یک جایی بودند که بخوابند. حاجی هم دستشان را گرفت آورد بالا. آدرسی داشتند و می‌خواستند آن شب بخوابند و فردا بروند دنبال کار. اولین بار بود تلویزیون رنگی می‌دیدند، با ذوق نگاه می‌کردند، صبحش هم حاجی می‌خواست برود ماموریت. بعد اینها هم دنبال یک آدرسی بودند، دنبال کسی آمده بودند، نمی‌شناختند. حاجی ماموریت نرفت و اینها را برداشت برد. من هم خیلی بچه بودم، و از این دو نفر افغانی که لباس های خاصی داشتند، خیلی ترسیدم ولی حاجی خیلی راحت گفت بیایید بالا بخوابید.

    همسر شهید: شب که می‌خواستیم برای اینها جا بیندازیم، تاکید کرد که بهترین رختخواب را برای اینها بیاوریم بیندازیم، به هر حال مهمان هستند و مهمان هم حبیب خداست، برای ما عزیز هستند. بهترین رختخواب ها را برایشان انداختیم.

    ـ اهل مهمانی بودند، مهمانی بدهند و…

    همسر شهید: بله، عاشق مهمان بودند، دوست داشتند همیشه خانه مان مهمان باشد.

    پسر شهید: یک خاطره هم که سردار میریان این را تعریف کرد، سال ۸۸ بود حضرت آقا رفتند کردستان برای سخنرانی، برای امنیت آن منطقه بچه های صابرین را برده بودند. سردار میریان تعریف کرد، گفت یک خانمی‌آمد، ما ایستاده بودیم با چند نفر داشتیم صحبت می‌کردیم، گفت این نامه را لطف می‌کنید بدهید دست آقا؟ گفت این نامه را داد دست حاج احمد، حاجی گفت چیه؟ گفت یک مقدار وسایل می‌خواهیم از آقا درخواست کردیم اینها را برای ما تهیه کنند. فردا صبحش حاجی یکی از تویوتاها را برداشت رفت شهر، چیزهایی که می‌خواستند از میز و صندلی تا کمد و چیزهای دیگر را خرید و برد در خانه آن خانم. گفت این را آقای ‌ای برایتان فرستاده، خیلی هم سلام رسانده.

    ـ مسئولین وقتی درجه و جایگاه‌شان بالا می‌رود سعی می‌کنند خانه شان را هم بیاورند مناطق بالاتر، هیچ وقت این روحیه را حاج احمد نداشت؟

    همسر شهید: نه، بچه های من خیلی وقت ها می‌گفتند بیا جابه جا شویم، دیگر این منطقه شلوغ شده. حاج می‌گفت نه، ما هر چی خیر و برکت داریم از این امامزاده حسن(ع) داریم، شماها بزرگ شدید بروید برای خودتان هر جا دوست دارید زندگی کنید اما من کلا همین جا به دنیا آمدم و همین جا می‌مانم. آخر هم همین شد.

    ـ مزارشان هم همان جا است.

    پسر شهید: اول ۵ تا شهید گمنام آوردند به امامزاده حسن ، فکر می‌کنم سال ۸۵ بود، خیلی پیگیری کرد، سردار باقرزاده هم مسئول تفحص بودند، سردار باقرزاده را آورد آنجا، اول اجازه نمی‌دادند می‌گفتند اگر شهدا بیایند حالت امامزاده به هم می‌ریزد، شأن امامزاده می‌آید پایین، به خاطر همین اجازه نمی‌دادند، خیلی پیگیری کرد، تا شهدا را آورد آنجا.

    دقیقا شبی که می‌خواستند جنازه شهید صبوری (همان شهیدی که مادرش سال‌ها دنبالش بودو اخیرا هم کلیپی از او در فضای مجاری منتشر شد) را بهشت زهرا دفن کنند، با حاج احمد رفتیم خانه پیش مادر شهید. حاجی خیلی صحبت کرد گفت اینجا دفن کنند. حاجی خیلی صحبت کرد تا مادرش اجازه داد در امامزاده دفن شود. خود حاجی هم که خیلی دوست داشت همین جا دفن شد.

    ـ چند وقت به چند وقت می‌روید سر مزارشان حاج خانم؟

    همسر شهید: من هر روز. اوایل روزی دو بار سه بار، الان دروغ نباشد روزی یک بار می‌روم، یک وقتی کاری پیش بیاید نتوانم آن روز را بروم، ولی از زمان کرونا که امامزاده بسته بود، ما می‌رفتیم، خادم آنجا ما را می‌شناخت ، در را باز می‌کرد. اما الان چند وقت است باز است، صحن امامزاده حسن را بستند اما حیاط باز است. من هر روز خدا می‌روم، شاید روزی دو بار مسیرم بیفتد بروم، چون نزدیک خانه‌مان است. ولی از این لحاظ خیلی خوب است برای ما، اگر بهشت زهرا بود نمی‌توانستم اینطور زود به زود بروم، اما الان شاید ببینی صبح یک بار بروم، یک بار بعد از ظهر بروم، بستگی دارد.

    ـ الان تجهیزات پروازی حاج آقا کجاست؟ احیانا در موزه نگهداری می‌شود؟

    پسر شهید:‌ دست خودمان است.

    ـ از آن استفاده می‌کنید؟

    پسر شهید:‌ نه، از آن استفاده نمی‌کنیم، یادگاری نگه داشته‌ایم. در همان جایرویی که سانحه دادند، ما همان جایرو را از بیمه خریدیم، درستش کردیم، سالم کردیم، الان جایرو به عنوان یادمان در میدانی نزدیک محله‌مان نصب شده است. پارک آنجا را هم به نام حاج احمد کردند. یک پارک ۸ هزار متری است. ۴ تا زمین ورزشی دارد، زمین بازی دارد. یک ایستگاه صلواتی بزرگ هم در بهشت زهرا، قطعه ۵۳ به اسم حاجی زدیم.

    ـ الحمدلله با گفته‌های شما یک شناختی از ویژگی‌های حاج احمد مایلی برای ما ایجاد شد.

    پسر شهید: حاجی خیلی تمکن مالی داشت، اما در قید و بند مادیات نبود. این قضیه که دارم می‌گویم سه سال قبل شهادتش بود، سال ۹۲ . یادم است انحصار وراثت کردند و حاجی ۱۸۰ میلیون خمس داد، حالا به ارث هم خمس تعلق نمی‌گیرد اما رفت ۱۸۰ میلیون خمس به دفتر حضرت آقا داد. خیلی راحت می‌گذشت از مالش.

    همسر شهید: مثلا خمس سالیانه اش به جا بود، هر سال خمس سالیانه را خیلی وقت ها می‌داد بچه ها بدهند اگر ماموریت بود. حتی به اینها می‌گفت شما که کار می‌کنید اول ماه از حقوقتان خمستان را بگذارید کنار که آن پول شما برکت داشته باشد. که این را همیشه به پسرها می‌گفت، به برادرهای من هم می‌گفت.

    ـ نقطه طلایی که باعث شد ایشان عاقبت به خیر شود چی بود به نظر شما؟

    همسر شهید: نماز اول وقت، خمس و زکات دادن؛ همه اینها در زندگی من خیلی تاثیر داشت. همه کارهای حاج آقا خیلی به موقع بود. از ماموریت که می‌آمد نماز صبح را همیشه می‌رفت صحن امامزاده حسن برای نماز جماعت. برمی‌گشت از این کارگرهای فصلی می‌آمدند سر کوچه ما جمع می‌شدند، بارها شده بود مثلا من یک بار عدسی درست می‌کردم می‌گفت فردا ببریم برای آنها بدهیم، یا عسل و خامه، یا شیر و کیک، بالاخره یک چیزی می‌گرفت می‌برد برایشان به آنها می‌داد می‌گفت حالا که آنها خوردند خودم هم می‌توانم با خیال راحت صبحانه بخورم.

    *گفتگو: میثم رشیدی مهرآبادی
    *عکس‌ها:‌ فرهاد خیابانی


    زیارتی از خان‌طومان تا مشهدالرضا/ از شام بلا شهید آورده‌اند

    امروز مشهدالرضا میزبان شهدای مدافع حرم بود و شهدا، مهمان امام رئوف؛ پیکر پاک شهدا به حرم رضوی مشرف شدند تا از پناه سلطان خراسان عازم دیار خود شوند.

     خبر آمد که از شام بلا شهید آورده‌اند» بار دیگر قرار بود، شهدا میهمان امام رئوف شوند و این بار قرعه به نام شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) رسید. شهدایی که سال ۹۵ در منطقه خان‌طومان شهرکی که در شمال سوریه واقع شده، در مقابله با تکفیری‌ها در دفاع از حرم به شهادت رسیدند.


    دیداری دوباره با خانواده در جوار امام رئوف (ع)

    مجید سلمانیان، رضا حاجی زاده، علی عابدینی، مهدی نظری، زکریا شیری، حسن رجایی فر و محمد بلباسی، شهدایی بودند که پس از چند سال چشم انتظاری خانواده‌هایشان، از خان طومان راهی مشهدالرضا شدند تا دیداری دوباره با عزیزانشان داشته باشند، آن هم در جوار امام رئوف.

    بامداد امروز پیکر پاک این شهدای تازه تفحص شده عملیات خان طومان برای طواف وارد بارگاه ملکوتی ثامن الحجج (ع) شدند و در ادامه پیکر این شهدا توسط خادمان و با حضور خانواده‌های شهدا در حرم طواف و زیارت عاشورا در جوار آنها قرائت شد.

    خلوت خانواده شهدا با پیکر عزیزانشان که بعد از چند سال دوری به وطن بازگشته بودند، از دیگر صحنه‌هایی بود که امروز ملائک آستان قدسی امام هشتم شاهد آن بودند. صحنه‌هایی که تداعی گر عصر عاشورا و حضور عقیله بنی هاشم و خاندان اهل بیت بر پیکر شهدای افتاده در خون دشت کربلا بود.

    در ادامه برنامه‌های امروز در حرم، مراسم بزرگداشت و وداع با پیکر این شهدا با حضور آیت‌الله سیداحمد علم الهدی، نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی، حجت‌الاسلام احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی، و خانواده‌های شهدا در رواق امام خمینی برگزار شد.

    رعایت دقیق پروتکل های بهداشتی در مراسم طواف و وداع شهدا

    مراسم امروز بدون حضور مردم و صرفاً با حضور خانواده این شهدا و با رعایت دقیق پروتکل های بهداشتی برگزار شد؛ از همین رو از ساعت ۹ درب رواق امام خمینی (ره) بسته شد و کسی امکان حضور در مراسم را نداشت.

    در ادامه نماز میت به امامت آیت الله علم الهدی، نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی و با حضور مسئولان از جمله حجت الاسلام احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی بر پیکر پاک این شهدا اقامه شد.

    مداحی مداحان اهل بیت (ع) از دیگر برنامه‌های مراسم امروز بود، همچنین مداحان در این مراسم به زبان مازندرانی به مدیحه سرایی پرداختند.

    در ادامه مراسم بزرگداشت، حجت‌الاسلام حجت گنابادی نژاد، رئیس فرهنگی سازمان آستان قدس رضوی گفت: امروز فرصتی دست داد تا تجدید میثاقی دوباره با شهدا داشته باشیم، همیشه رویکرد در حرم مطهر رضوی اینگونه بوده است که ادب و حق شناسی نسبت به شهدا در این محیط انجام شود، اما طبق برنامه‌ریزی مسئولان ایثارگران سپاه مقرر شده بود که اطلاع رسانی تشییع پیکر شهدا انجام نشود.

    وی اظهار کرد: بر همین اساس، پیشنهاد مدیران آستان قدس رضوی بر این بود تا محفل و مجلسی شب گذشته یا امشب برای گرامیداشت شهدا در رواق امام خمینی (ره) برگزار شود، اما به دلیل شرایط زمانی این امر محقق نشد از همین رو از خانواده شهدا عذرخواهی می‌کنم.

    آخرین زیارت شهدا و عزیمت به دیار خود

    گویی این شهدا آمده بودند همانگونه که اذن شهادتشان را از امام رئوف گرفته بودند، برای آخرین بار در این دنیای خاکی بارگاه ملکوتی امام رئوف را زیارت کنند و از پناه سلطان خراسان عازم دیار خود شوند.

    گفتنی است، مجید سلمانیان، رضا حاجی زاده، علی عابدینی، مهدی نظری، زکریا شیری، حسن رجایی فر و محمد بلباسی، شهدایی هستند که سال ۹۵ در منطقه خان طومان سوریه به شهادت رسیدند و پیکر آنها بعداز ۵ سال در تفحص این منطقه شناسایی شد.[مشرق]


    رهبر

    حضرت آیت‌الله ‌ای تحصیل در دانشگاه‌های نظامی را یکی از با شرف‌ترین کارها برشمردند و خاطرنشان کردند: بدون امنیت همه‌ی ارزش‌های مهم کشور دچار اختلال خواهند شد.

     حضرت آیت‌الله ‌ای فرمانده معظم کل قوا صبح امروز (دوشنبه) در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در دانشگاه افسری امام‌علی علیه‌السلام، لازمه حفظ اقتدار و هویت ملی و تأمین منافع ملی را محاسبه صحیح و عقلانی از تهدیدها و ظرفیتها در مسائل مربوط به قدرت دفاعی»، استحکام و ثبات اقتصادی» و توانایی و قوام فرهنگی» دانستند و تأکید کردند: مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، به شرط تلاش شبانه‌روزی مسئولان» و مدیریت قوی، جامع و خسته‌نشو» و تمرکز بر تولید داخلی و چشم امید نداشتن به خارج» قابل حل هستند و سر و صداهای اراذل مسلط بر ملت امریکا هم نباید ذهن کسی را مشغول کند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای، اجرای مراسم مشترک دانش آموختگی دانشگاههای نیروهای مسلح را فرصتی برای استفاده از تجارب یکدیگر و هم افزایی بیشتر خواندند و افزودند: جوانانی که در دانشگاههای نیروهای مسلح تحصیل می کنند در واقع تأمین کنندگان و حافظان امنیت به عنوان یک ارزش بسیار والا و یک عنصر حیاتی برای کشور هستند.

    فرمانده کل قوا با اشاره به ارائه خدمات مختلف نیروهای مسلح به ملت از جمله امدادرسانی و کمک در حوادث طبیعی همچون سیل گلستان و زله سرپل ذهاب و عرصه های بهداشت و درمان بویژه در شرایط کنونی بیماری کرونا و همچنین نقش آفرینی در رزمایش همدلی و کمکهای مؤمنانه خاطرنشان کردند: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حقیقتاً نیروهایی آبرومند و شرافتمند هستند.

    رهبر انقلاب اسلامی قدرت دفاعی»، استحکام و ثبات اقتصادی»، و توانایی و قوام فرهنگی» را ارکان اقتدار ملی برشمردند و گفتند: مبنای اقتدار در جمهوری اسلامی یک مبنای عقلانی و براساس محاسبات صحیح و منطقی درخصوص اندازه قدرت دفاعی، چگونگی تقسیم کار بین نیروهای مسلح و تعیین انواع ابزارهای دفاعی است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای افزودند: برای تأمین منافع ملی و حفظ موجودیت و هویت ملی باید محاسبات دقیق و منطقی از حد و اندازه واقعی تهدیدها و همچنین ظرفیت ها و استعدادهای واقعی کشور وجود داشته باشد.

    ایشان تأکید کردند: قدرت دفاعی برآمده از چنین محاسبات عقلانی، موجب می شود که مسئولان و مردم با طمأنینه و آرامش مشغول کارهای اساسی شوند.

    رهبر انقلاب اسلامی عقلانیت را به معنای محاسبه صحیح دانستند و گفتند: بعضی‌ها اسم عقلانیت و عقل را می آورند اما منظورشان ترس، انفعال و فرار از مقابل دشمن است در حالی‌که فرار کردن و ترسیدن، عقلانیت نیست.

    حضرت آیت‌الله ‌ای تأکید کردند: ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند زیرا عقلانیت به معنای محاسبه درست است. البته دشمن تلاش دارد تا معنای غلط عقلانیت را تلقین کند و برخی هم نادانسته، در داخل همان حرف دشمن را تکرار می کنند.

    ایشان علت هیاهوی اراذل یاوه‌گو در امریکا درباره توانایی های دفاعی و موشکی و منطقه‌ای ایران را، محاسبات دقیق و عقلانی جمهوری اسلامی برای رسیدن به این توانایی‌ها دانستند و گفتند: این یاوه گویی ها ناشی از ترس آنها و همچنین عقب ماندگی آنها در این عرصه است اما باید بدون توجه به این فضاسازی ها، دستگاه محاسباتی عقلانی را حفظ کرد و به لطف خداوند، جمهوری اسلامی در همه این عرصه ها باز هم پیش خواهد رفت.

    رهبر انقلاب اسلامی، عقلانیت را لازمه همه امور دانستند و خاطرنشان کردند: باید ظلم ستیزی، عدالت خواهی و مبارزات اجتماعی نیز براساس عقلانیت باشد و گرفتار حاشیه نشویم و اصل و فرع را اشتباه نگیریم.

    حضرت آیت‌الله ‌ای در خصوص مسائل فرهنگی به عنوان یکی دیگر از ارکان اقتدار ملی، افزودند: زمانی که موضوع مبارزه با تهاجم فرهنگی مطرح شد دشمن، سراسیمه تبلیغات خود را به سمت مقابله با این موضوع سوق داد زیرا از بیداری مردم و مقابله با تهاجم فرهنگی هراس دارد.

    ایشان با اشاره به استحکام و ثبات اقتصادی» به عنوان سومین رکن اقتدار ملی گفتند: اقتصاد کشور زیر فشار است و مردم از نظر معیشت دچار مشکلات هستند اما همه این مشکلات قابل حل است.

    رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من عقیده ندارم که مسئولان در زمینه مسائل اقتصادی تلاش نمی‌کنند. تلاش‌های زیاد و خوبی در برخی بخش‌ها انجام شده اگرچه در بعضی بخش‌های اقتصادی توان مدیریتی ضعیف است. ضمن اینکه مصوبات خوبی هم وجود دارد که باید پیگیری شوند.

    حضرت آیت‌الله ‌ای لازمه حفظ اقتدار ملی را نگاه جامع و صحیح به مسائل دفاعی، اقتصادی و فرهنگی و حضور مدیران قوی، فعال و خسته‌نشو دانستند و تأکید کردند: در هر عرصه‌ای که مدیریت های خستگی‌ناپذیر، فعال و پرنشاط را داشتیم، کارها پیشرفت کرده است.

    رهبر انقلاب اسلامی گفتند: مکرراً گفته شده که علاج مشکلات اقتصادی در گرو تمرکز بر مسئله تولید، جلوگیری از سقوط پی در پی ارزش پول ملی و بستن رخنه‌هایی همچون قاچاق، واردات بی‌رویه و فسادهای مالی است.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با اشاره به حضور مدیران خوب و وم تلاش شبانه‌روزی و خستگی‌ناپذیر افزودند: البته در مشکلات اقتصادی، ما نقش خباثت‌آمیز آمریکایی‌ها و تحریم‌های آنها را که حقیقتاً جنایت است، نادیده نمی‌گیریم و به ایستادگی و مقاومت ادامه خواهیم داد تا به لطف خداوند فشار حداکثری آمریکا را به روسیاهی حداکثری و مایه پشیمانی آنها تبدیل کنیم.

    ایشان با اشاره به ابراز خوشحالی رئیس‌جمهور آمریکا از اختلال در اقتصاد کشور و جنایت علیه ملت ایران، گفتند: افتخار به چنین جنایتی فقط از آدمهای رذلی مثل شما برمی آید.

    رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته وضع امروز آمریکا با هزاران میلیارد دلار کسری بودجه و دهها میلیون گرسنه و انسان زیر خط فقر بسیار بد است و ملت ایران به توفیق الهی با قدرت ایمان و عزم ملی و به کوری چشم مسئولین رذل، خائن و جنایتکار آمریکا بر مشکلات فائق خواهد آمد و از تحریم نیز به‌عنوان وسیله‌ای برای مقاوم‌سازی واقعی اقتصاد کشور استفاده خواهد کرد.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با تأکید مجدد بر این موضوع که علاج مشکلات کشور در داخل است،  گفتند: اگرچه بسیاری از مشکلات ما مربوط به خارج از کشور است اما علاج آنها در داخل و با تکیه بر محاسبه درست و نگاه صحیح به مسائل کشور و منطقه و با بکارگیری تدبیر، تلاش، خرد و عزم راسخ است، بنابراین نباید علاج را در خارج از کشور جستجو کرد چرا که ما هیچ خیر و بهره‌ای از خارج نمی‌بینیم و سر و صدای اراذل مسلط بر ملت آمریکا نیز نباید ذهن کسی را مشغول کند.

    بخش دیگری از سخنان فرمانده کل قوا در مراسم مشترک دانش‌آموختگی نیروهای مسلح به بیان چند توصیه به دانشجویان و مسئولان این دانشگاهها اختصاص داشت.

    حضرت آیت‌الله ‌ای با اشاره به تحول در تهدیدها، مقابله با آنها را نیز نیازمند برنامه‌های جدید دانستند و تأکید کردند: در پژوهش‌های دانشگاههای نیروهای مسلح باید پیش‌بینی تهدیدهای جدید و شناخت راههای مقابله با آنها مورد توجه جدی قرار بگیرد.

    ایشان تجربیات نیروهای مسلح در دوران دفاع مقدس را سرمایه‌ای ارزشمند خواندند و با تأکید بر وم تبدیل آن تجربیات برجسته به نظریات دفاعی و بسط و تکمیل آنها، بر توجه ویژه به تربیت اخلاقی در دانشگاههای نظامی توصیه کردند و گفتند: البته این توصیه برای همه جوانان کشور بویژه نیروهای انقلابی است که باید اخلاص و مجاهدت را سرلوحه عمل خود قرار دهند  و در مسئولیتها چشم به مقام بالاتر یا مال دنیا نداشته باشند.

    رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان بار دیگر با تشکر از مسئولان بخش بهداشت و درمان و پزشکان و پرستاران فداکار، ابتلائات و تلفات موج سوم کرونا را بسیار دردآور خواندند و افزودند: همچنانکه از مدتها قبل به رئیس‌جمهور و مسئولان محترم گفته‌ام، ضابطه‌گذاری‌ها برای مقابله با بیماری باید از جایگاه حاکمیتی و اام‌آور باشد.

    ایشان گفتند: همچنانکه در موضوع سفر اربعین، مردم متدین به مرزها نرفتند و در عزاداری‌های محرم نیز ضوابط ستاد ملی را دقیقاً رعایت کردند، عموم مردم باید در مسائلی همچون نرفتن به سفرها و رعایت شیوه‌نامه‌ها، مراقبت جدی کنند تا از این بیماری خلاص شویم.

    پیش از سخنان فرمانده معظم کل قوا، سردار سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گزارشی از توانمندی‌ها و فعالیت‌های نیروهای مسلح و دانشگاههای افسری در سال گذشته بیان کرد و گفت: ناکامی‌های اخیر آمریکا تنها بخشی از شکست‌های دشمن محسوب می‌شود و عصبانیت شیطان بزرگ و تلاش‌ها و تحرکات نظامی پرطمطراق اما توخالی دشمنان و عادی‌سازی روابط خیانت‌بار برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، تردیدی در برتری جبهه حق ایجاد نخواهد کرد.

    در این مراسم که همزمان در همه دانشگاههای افسری نیروهای مسلح از طریق ارتباط تصویری دریافت می‌شد، امیر سرتیپ دوم اوجاقی فرمانده دانشگاه امام علی(ع)، سردار سرتیپ پاسدار غلامی فرمانده دانشگاه امام حسین(ع) و سردار سرتیپ دوم بختیاری فرمانده دانشگاه علوم انتظامی امین گزارشی از فعالیت‌ها، اقدامات و برنامه‌های تحصیلی این دانشگاه‌ها بیان کردند.

    قرائت سوگندنامه، اعطای پرچم توسط دانشجویان قدیم به جدید، اجرای سرود مشترک توسط دانشجویان مستقر در میدان از دیگر برنامه‌های مراسم مشترک دانش‌آموختگی نیروهای مسلح بود.

    همچنین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با کسب اجازه از فرمانده کل قوا به تعدادی از برگزیدگان دانشگاههای افسری جایزه، درجه و سردوشی داد.

    منبع: دفتر مقام معظم رهبری

    سابقه نام‌گذاری یک روز در سال با نام وقف به سال‌های اولیه انقلاب برمی‌گردد که نمایندگان امام راحل (ره) در سازمان اوقاف و امور خیریه دهه آخر صفر را به نام دهه وقف نامیدند. این تسمیه بدان جهت بود که بیشترین درآمد موقوفات در ایران طبق نیات واقفین باید صرف عزاداری سیدالشهداء(علیه السلام) شود. بعدها روز بیست‌وهشتم صفر، روز رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله- که خود بنیان‌گذار وقف هستند- روز متعین برای گرامی‌داشت سنت وقف انتخاب شد ولی با توجه به عظمت روز بیست‌وهشتم صفر که روز مصیبت و عزاداری حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله است، یک روز قبل از آن، یعنی ۲۷ صفر به نام روز وقف نامیده شد و از سال ۱۳۷۶ روز ۲۷ صفر با عنوان "روز وقف" به تقویم رسمی‌کشور وارد شد.

    پیشینه سنت وقـف در اسلام

    پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) خود بنیان‌گذار وقف هستند و در تاریخ اسلام به عنوان اولین واقف به شمار می‌آیند. در تاریخ می‌خوانیم مُخَیْرِیق»، که از یهودیان بنی نضیر مدینه و از عالمان و ثروتمندان آن‌ها بود، به هنگام جنگ اُحد، اقوام و عشیره خویش را جمع کرد و به آنان گفت:ای یهودیان! شما می‌دانید که "محمد" همان پیامبری است که ما و پدرانمان در انتظار ظهورش به سر می‌بردیم و اکنون نصرت و یاری او برهمه واجب است. پس به پا خیزید و از وی در مقابل دشمنانش دفاع کنید. گفتند: امروز یوم السبت(شنبه) است و در این روز جنگ جایز نیست. مخیریق در پاسخ آنان گفت: وای بر شما! دیگر سبتی نیست و دین یهود با آمدن پیامبر اسلام منسوخ گردید. او وقتی دید دعوت و موعظه‌اش در هم‌کیشانش مؤثر واقع نمی‌شود، خود آماده جنگ با مشرکان مکه شد و به هنگام حرکت به اُحد وصیت کرد که: اِن اُصِبتُ فما لی لمحمّد یصنع فیه ما شاء»- اگر من در این جنگ کشته شدم همه ثروتم از آنِ محمد است و هرگونه صلاح بداند تصرّف خواهد کرد-. او سرانجام در جنگ اُحد به شهادت رسید و پیامبر(صلی الله علیه وآله) پس از شهادتش فرمود: مُخَیْرِیق خَیرُ یَهُود».(صفوة الصحیح من سیرة النبى الأعظم(سید جعفر مرتضى عاملی)/ ج1/ ص226) در روایات اهل سنت است که همان‌طورکه جناب سلمان، الگو، پیش‌ران و مُحرّک فارس برای اسلام بوده است، مخیریق نیز برای یهود چنین بود(و قال رسول الله صلی الله علیه و آله: مخیریق سائق یهود و سلمان سائق فارس و بلال سائق الحبشة»(تفسیر الشعراوی/ ج5/ ص2634)) آنچه از این شهید بزرگوار به تصرف پیامبر صلی الله علیه و آله درآمد هفت باغ بود که به حوائط سبعة» مشهور است و حضرت آن‌ها را به تولیت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها درآوردند. راوی می‌گوید: از محضر امام رضا علیه السلام درباره حوائط‍ سبعه سؤال كردم كه آیا آن‌ها ارث رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى فاطمه علیها السّلام بوده است‌؟ فرمودند: آن‌ها وقف بودند و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از محل در آمد آن‌ها مخارج مهمان‌هاى خود را تأمین مى‌كرد و هنگامى كه رحلت نمود، عبّاس عموى پیامبر در بارۀ آن‌ها با حضرت فاطمه سلام الله علیها به خصومت پرداخت و حضرت على علیه السّلام و سایرین شهادت دادند كه آن‌ها وقف حضرت فاطمه علیها السّلام بوده است»(. سَأَلْتُهُ عَنِ اَلْحِیطَانِ اَلسَّبْعَةِ اَلَّتِی كَانَتْ مِیرَاثَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِفَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَقَالَ إِنَّمَا كَانَتْ وَقْفاً فَكَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَأْخُذُ إِلَیْهِ مِنْهَا مَا یُنْفِقُ عَلَى أَضْیَافِهِ وَ اَلتَّابِعَةُ تَلْزَمُهُ فِیهَا فَلَمَّا قُبِضَ جَاءَ اَلْعَبَّاسُ یُخَاصِمُ فَاطِمَةَ فِیهَا فَشَهِدَ عَلِیٌّ وَ غَیْرُهُ أَنَّهَا وَقْفٌ عَلَى فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ.(الكافی/ ج7/ ص47)). سنت وقف از سیره مستمره ائمه اطهار علیهم السلام و به تبع ایشان علماء اسلام ناب بوده است. در روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: إِذَا مَاتَ اِبْنُ آدَمَ اِنْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلاَّ عَنْ ثَلاَثٍ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ وَ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ بَعْدَهُ وَ صَدَقَةٍ جَارِیَةٍ»(جامع الأخبار/ ج1/ ص۱۰۵)- وقتی انسان از دنیا می‌رود، پرونده اعمال وی نیز بسته می‌شود، مگر در سه مورد، فرزند صالحی که برایش دعا کند، علم سودمند و صدقه جاریه-.

    برکات وقف

    فرهنگ وقف می‌تواند اثر بسزایی در تعالی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و. جامعه اسلامی داشته باشد و بسیاری از مشکلات را حلّ و فصل نماید. وقف، آثار و برکات فردی و اجتماعی زیادی دارد. در عرصه فردی، علاوه بر اینکه تجلی‌بخش اثر معنوی، تربیتی و تزکیه نفس است، دو برکت عظیم دارد: یکی نشان‌دهنده فضیلت والای احساس مسئولیت نسبت به دیگران و تقویت‌کننده روح برادری و مواسات و دیگری مؤثر در تحقق عدالت اجتماعی اسلامی.

    الف) تحقق‌ بخش تعهد اجتماعی اسلامی

    بخش مهمی از تکالیف و مسئولیت‌های اسلامی ما معطوف به تکالیف اجتماعی است. تکالیف اجتماعی، وظایفی است که هر فرد باید برای تحقق ارزش‌های الهی در جامعه انجام دهد. اینکه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: كُلُّكُمْ راعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»(كشف المحجة، ص88)، همچنین فرمودند: مَنْ أَصْبَحَ وَ لایهْتَمْ بِامُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیسَ مِنْهُمْ.»(وسائل الشیعه، ج11، ص559) -کسی که به امور مسلمین اهتمام ندارد، مسلمان نیست-. در فرهنگ اسلام ناب تمام مسلمانان به منزله حافظ و نگهبان و شبان دیگران هستند و همه ما نسبت به همه خودمان مسئولیم. این بیان ایجاد نوعى تعهد و مسؤولیت مشترك میان مسلمانان براى حفظ و نگهدارى جامعه اسلامى بر مبناى تعلیمات اسلامى است.

    اساساً زندگى دنیا، اجتماعى است و در زندگى اجتماعى همبستگى و وحدت حكم‌فرماست، كارهاى خوب نیكوكاران در سعادت دیگران مؤثر است و كارهاى بد بدكاران نیز در جامعه اثر مى‌گذارد و به همین دلیل است كه مسئولیت‌هاى مشترك نیز وجود دارد. رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم این حقیقت را‌ ضمن این مثال بیان كرده‌اند كه گروهى سوار كشتى‌ بودند و كشتى در دریا حركت مى‌كرد؛ یكى از مسافران، در جایى كه نشسته بود مشغول سوراخ كردن كشتى شد، دیگران به عذر این‌كه جایگاه شخص خودش را سوراخ مى‌كند متعرّض او نشدند و كشتى غرق شد؛ ولى اگر دستش را گرفته و مانع كارش مى‌شدند هم خود جان به سلامت مى‌بردند و هم او را نجات مى‌دادند. مَثَل جامعه‌، مَثَل كشتى‌ است. اگر در یك كشتى‌ آب وارد بشود، ولو از جایگاه یك فرد وارد بشود، تنها آن فرد را غرق نمى‌كند بلكه همه مسافرین را یكجا غرق مى‌كند.

    در جامعه كه گروهى زندگى مشترك دارند و در آن، هم بدكار هست و هم نیكوكار، گاهى بدكاران از ثمره كار نیكوكاران منتفع مى‌گردند و گاهى مردم بی گناه از صدمه گناهكاران آسیب مى‌بینند.(نک: مجموعه‌آثارشهیدمطهرى، ج‌1، ص221؛ ج‌16، ص202؛ ج17، ص282)

    واقف تنها انسان بخشنده و اهل مواسات و ایثار نیست، بلکه کسی است که نقش و مسئولیت خود را روی زمین درک کرده و این از آثار عمیق ایمان الهی اوست. او انسانی خودآگاه و مسئول است که رسالت سنگین خلافت خدا بر روی زمین را بر دوش خویش، احساس می کند. افرادی که با جهان بینی مادی زندگی می کنند، هیچ‌گاه نمی توانند ارزش وقف و فلسفه آن را درک کنند. احساس مسئولیت(تعهد اجتماعی) به عنوان یکی از ابزارهای تربیتی در عمل به فرهنگ وقف متبلور است و علاوه بر اینکه نشان از اوج مسئولیت‌پذیری نسبت به دیگران است، زمینه مسئولیت‌پذیر شدن دیگر افراد جامعه را نیز فراهم می کند.

    ب) تحقق‌بخش عدالت اجتماعی اسلامی

    برکت عظیم دیگری که در سنت و فرهنگ متعالی وقف نهفته است، تحقق عدالت اجتماعی، رفع فقر و از بین بردن فاصله طبقاتی است. وقف با دو کارکرد عمده: (1) توزیع و تعمیم ثروت در جامعه، و (2) جلوگیری از تمرکز ثروت در دست گروهی معدود، ابزاری مناسب در راه تحقق عدالت اجتماعی، به شمار می رود. در وقف وقتی ثروتمندان برخی اموال خود را وقف کنند و منافع آن میان فقیران و مستمندان توزیع شود، ثروت‌ها به همه افراد می‌رسد و فاصله طبقاتی تقلیل می‌یابد. وقف یکی از راه های کنترل تراکم ثروت به شمار می آید. انباشته شدن ثروت در دست فرد، قشر یا طبقه‌ای خاص، یکی از محوری‌ترین عوامل به زوال و انحطاط جوامع است؛ زیرا این کار مانع توزیع عادلانه سرمایه و امکانات مادی میان طبقات مختلف جامعه می‌شود. وقف، به عنوان پدیده‌ای در برابر تراکم ثروت، سرمایه‌ها را از طبقه ثروتمند جامعه به طبقه فقیر منتقل و نیازمندان را از امکانات رفاهی بهره‌مند می‌سازد. بر این اساس وقف، زمینه تحقق عدالت اجتماعی را فراهم می سازد و روابط انسانی بر مبنای ارزش های انسانی، میان طبقات گوناگون جامعه گسترش می‌یابد. گسترش فرهنگ وقف، بستری مناسب برای رشد ارزش‌های معنوی و الهی، در شکل توزیع عادلانه ثروت، به شمار می آید.[ایجنا]


    زندگینامه حافظ شیرازی,حافظ

    تحقیق درباره حافظ شیرازی

     

    خواجه شمس الدین محمد، حافظ شیرازی، از محبوب ترین شعرای ایران زمین است که با گذشت قرن ها، آثارش نه تنها در ایران بلکه در سراسر نقاط جهان به شهرت رسیده است.  برای تحقیق در مورد حافظ شیرازی ادامه ی مقاله را مطالعه فرمایید.

    زندگی نامه حافظ شیرازی :

    خواجه شمس‌ُ الدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی (زادهٔ ۷۲۷ هجری قمری – درگذشتهٔ ۷۹۲ هجری قمری در شیراز)، مشهور به لِسان‌ُ الْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُ الْعُرَفا و ناظِم‌ُ الاُولیاء، شاعر فارسی زبان سده ی هشتم ه‍جری قمری شیراز است.

     

    تولد او را برخی از مورخان 717 هجری قمری و برخی دیگر 727 هجری قمری می دانند. برخی تخمین می زنند سال وفات حافظ نیز 792 هجری قمری بوده است.

     

    خواجه شمس الدین محمد، حافظ شیرازی، از محبوب ترین شعرای ایران زمین است که با گذشت قرن ها، آثارش نه تنها در ایران بلکه در سراسر نقاط جهان به شهرت رسیده است. موضوع اشعار حافظ بسیار متنوع بوده و از شعرهای او در موسیقی سنتی ایرانی، هنرهای تجسمی و خوشنویسی استفاده می شود.

     

    نام پدر وی، بها الدین و مادرش اهل کازرون بوده است. در خانواده ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه ی زمان خویش متولد شده است. در نوجوانی قرآن را به چهارده روایت آن از بر کرده از این رو به حافظ ملقب شد.

     

    خواجه شمس الدین محمد، حافظ شیرازی، از محبوب ترین شعرای ایران زمین است که با گذشت قرن ها، آثارش نه تنها در ایران بلکه در سراسر نقاط جهان به شهرت رسیده است. موضوع اشعار حافظ بسیار متنوع بوده و از شعرهای او در موسیقی سنتی ایرانی، هنرهای تجسمی و خوشنویسی استفاده می شود.

     

    در نزد ما ایرانی ها، "حافظ شیرازی" داننده اسرار نهان و عالم غیب می باشد که هنگام مواجه شدن با مشکلات یا دو راهی های زندگی یا در مراسم های مختلف ملی به او مراجعه کرده و تفال می زنیم و از شعرهای آن استفاده می کنیم. ( بیشتر بخوانید: فال حافظ اصلی )

     

    بیوگرافی حافظ شیرازی

     

    غزلیات حافظ شیرازی

    حافظ شیرازی را چیره دست ترین غزل سرای زبان فارسی می دانند. نوآوری اصلی حافظ در تک بیت های درخشان، مستقل و خوش مضمون است که سروده است. موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازله‌ است و غزل سرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازی است.

     

    با آنکه حافظ غزل عارفانه ی مولانا و غزل عاشقانه ی سعدی را پیوند زده، نوآوری اصلی او در تک بیت های درخشان، مستقل، و خوش مضمون فراوانی است که سروده است. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره های قرآن تأثیر گرفته است، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانسته اند.

     

    گرایش حافظ به شیوه ی سخن پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوه ی سخنش با وی مشهور است. او از مهمترین اثر گذاران بر شاعران بعد از خود شناخته می شود. حافظ از مهمترین اثرگذاران بر شاعرانِ فارسی زبانِ پس از خود شناخته می شود. در سده های هجدهم و نوزدهم میلادی اشعار او به زبان های اروپایی نیز ترجمه شد و نامش به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هر ساله در تاریخ 20 مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می شود. 

     

    در دوران امارات شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرده و علاوه بر شاه اسحاق در دربار شاهان آل مظفر به نام شاه مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی راه داشته است.

     

    همسر و پسر حافظ :

    او فقط یک بار ازدواج کرد و پس از درگذشت همسرش دیگر ازدواج نکرد. همسر حافظ در همان سال های اول ازدواج پسری به دنیا آورده باشد که تنها فرزند حافظ است و او هم در دوران جوانی در راه سفر نیمه کاره به هند همراه پدرش، فوت می شود.

     

    شغل حافظ شیرازی :

    شاعری شغل اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر که احتمالا کار با اسناد بیوتات، فرمان ها و مکاتبات دولتی دربار بود تامین می شد

     

    آثار حافظ :

    دیوان حافظ شامل 500 غزل، 42 رباعی و چندین قصیده می باشد که در طول 50 سال سروده است. از آن جایی که حافظ تنها در لحظاتی که خاص و الهام بخش بود به سرودن اشعارش می پرداخت، به طور متوسط در هر سال فقط 10 غزل سروده و تمرکز او خلق اثری شایسته مقام واقعی معشوق بوده است. تاکنون بیش از چهارصد بار به اشکال مختلف به زبان فارسی و زبان های دیگر در دنیا به چاپ رسیده است.

     

    آثار حافظ شیرازی

     

    ویژگی های شعر حافظ

    برخی از مهم ترین ابعاد هنری در شعر حافظ عبارتند از:

     

    1- رمز پردازی و حضور سمبولیسم غنی

    رمز پردازی و حضور سمبولیسم شعر حافظ را خانه راز کرده است و به آن وجوه گوناگون بخشیده است. شعر وی بیش از هر چیز شبیه به آینه ای می ماند که صورت مخاطبانش را در خود نشان می دهد، و این موضوع به دلیل حضور سرشار نمادها و سمبول هایی است که حافظ در اشعارش آفریده است و یا به سمبول های موجود در سنت شعر فارسی روحی حافظانه دمیده است.

     

    2- رعایت دقیق و ظریف تناسبات هنری در فضای کلی ادبیات

    این تناسبات که در لفظ پیشینیان (البته در معنایی محدودتر) "مراعات النظیر" نامیده می شد، در شعر حافظ از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

     

    3- لحن مناسب و شور افکن شاعر در آغاز شعرها

    ادبیات شروع هر غزل قابل تأمل و درنگ است. به اقتضای موضوع و مضمون، شاعر بزرگ لحنی خاص را برای شروع غزل های خود در نظر می گیرد، این لحن ها گاه حماسی و شورآفرین است و گاه رندانه و طنزآمیز و زمانی نیز حسرتبار و اندوهگین.

     

    4- طنز

    زبان رندانه شعر حافظ به طنز تکیه کرده است. طنز ظرفیت بیانی شعر او را تا سر حد امکان گسترش داده و بدان شور و حیاتی عمیق بخشیده است. حافظ به مدد طنز، به بیان ناگفته ها در عین ظرافت و گزندگی پرداخته و نوش و نیش را در کنار هم گرد آورده است.

     

    5- ایهام و ابهام

    شعر حافظ، شعر ایهام و ابهام است، ابهام شعر حافظ لذت بخش و راک است.

     

    آرامگاه حافظ

    آرامگاه حافظ در شهر شیراز و در منطقه ی حافظیه، در فضایی آکنده از عطر و زیبایی گل های جان پرور درآمیخته با شعرهای خواجه واقع شده است.

     

    امروزه این مکان یکی از جاذبه های مهم گردشگری به شمار می رود و مسافران زیادی در داخل و خارج به این منطقه سفر کرده و از نزدیک با این مفاخر ارزشمند آشنا می شوند. اسکناس های هزار ریالی ایران از سال 1341 تا سال 1358 با نمایی از آرامگاه حافظ چاپ می شده است که نشان دهنده ی بالا بودن ارزش این شاعر در میان ایرانیان می باشد.

     

    آرامگاه حافظ شیرازی

     

    گلچینی از بهترین اشعار حافظ

     

    ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی

    تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

     

    در مکتب حقایق پیش ادیب عشـق

    هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

     

    دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

    تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی …

     

    *****

     

    شعر ادبی زیبا از حافظ

    گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید

    گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید

     

    گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز

    گفتا ز خوبرویان اینکار کمتر آید

     

    گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم

    گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید

     

    گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

    گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

     

    گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد

    گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید

     

    گفتم که نوش لعلت ما رابه آرزو کشت

    گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید

     

    گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد

    گفتا مگوی با کس تا وقت ان درآید

     

    گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد

    گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید حافظ

     

    *****

     

    شعر غمگین حافظ

    مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

    که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید

     

    از غم هجر مکن ناله و فریاد که من

    زده ام فالی و فریاد رسی می آید

     

    ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس

    هرکس آنجا به امید قبسی می آید

     

    هیچکس نیست که در کوی تواش کاری نیست

    هرکس آنجا به طریق هوسی می آید

     

    کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست

    این قدر هست که بانگ جرسی می آید

     

    جرعه‌ای ده که به میخانه ارباب کرم

    هر حریفی ز پی ملتمسی می آید

     

    دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است

    گو بیا خوش که هنوزش نفسی می آید

     

    خبر بلبل این باغ بپرسید که من

    ناله ای میشنوم کز قفسی می آید

     

    یار دارد سر صید دل حافظ، یاران

    شاهبازی به شکار مگسی می آید

     [بیتوته]


    سند بردگی یک ملت

    [به مناسبت سالگرد تصویب لایحه کاپیتولاسیون(عنوانی است برای کل پیمان‌هایی که حقوق قضایی کنسولی و یا حقوق قضایی برون‌مرزی کشور در داخل همان‌کشور به دولتی خارجی اعطا می‌کند.) در مجلس ملی 21 مهر 1343]

     

    دشمنی آمریکا با اسلام

    امام خمینی(ره): من نمی‌دانم دستگاه جبار از قرآن کریم چه بدی دیده است، از پناه به اسلام و قرآن چه ضرری برده است که این‌قدر پافشاری برای محو اسم آن می‌کند. اگر پناه به قرآن و اسلام بیاورید، اجنبی به خود اجازه نمی‌دهد که از شما سند بردگی بگیرد؛ اجازه نمی‌دهد که مفاخر ملی و اسلامی شما پایمال شود. جدابودن ملت از هیات حاکمه، برخوردار نبودن آن‌ها از پشتیبانی ملت، این مصیبت‌ها را پیش می‌آورد. اکنون من اعلام می‌کنم که این رای ننگین مجلسین مخالف اسلام و قرآن است، و قانونیت ندارد؛ مخالف رای ملت مسلمان است. وکلای مجلسین وکیل ملت نیستند؛ وکلای سرنیزه هستند! رای آن‌ها در برابر ملت و اسلام و قرآن هیچ ارزشی ندارد. و اگر اجنبی‌ها بخواهند از این رای کثیف سوء استفاده کنند، تکلیف ملت تعیین خواهد شد.

    دنیا بداند که هر گرفتاری‌ای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است؛ از امریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از امریکا خصوصاً متنفر است. بدبختی دوَل اسلامی از دخالت اجانب در مقدرات آن‌هاست. . آمریکاست که وکلا را، یا بی‌واسطه یا با واسطه، بر ملت ایران تحمیل می‌کند. آمریکاست که اسلام و قرآن مجید را به حال خود مضر می‌داند، و می‌خواهد آن‌ها را از جلو خود بردارد. آمریکاست که ون را خار راه استعمار می‌داند، و باید آن‌ها را به حبس و زجر و اهانت بکشد. صحیفه نور، جلد ۱، از صفحه ۴۰۹ تا صفحه ۴۱۴ - 4/8/1343

     

    ذلّت یك ملّت

    امام ‌ای دام ظله العالی: معنای كاپیتولاسیون این است كه اگر چنانچه یك گروهبان آمریكایی بزند توی گوش یك افسر ارشد ایرانی، كسی حق ندارد او را تحت تعقیب قرار بدهد. اگر یك مأمور خُرده‌پای آمریكایی در تهران به یك مرد شریف ایرانی یا به یك زن شریف ایرانی تعدّی بكند، كسی حق ندارد او را تحت تعقیب قرار بدهد؛ آمریكایی‌ها می‌گویند حق ندارید، خودمان قضیّه را حل می‌كنیم؛ ذلّت یك ملّت از این بیشتر نمی‌شود. این را تحمیل كردند، دوستشان هم بود، به دوست خودشان هم رحم نكردند. همین محمّدرضا را بعد از آن‌كه از ایران فرار كرد و یك مدّت كوتاهی به آمریكا رفت، از آن‌جا بیرون كردند، او را نگه نداشتند؛ یعنی این‌قدر هم به او وفاداری نكردند؛ این‌جوری هستند. ملّت‌ها و حتّی دولت‌ها به آمریكا بی‌اعتمادند به خاطر همین رفتار و رویكردی كه در ت آمریكایی‌ها هست. هركسی اعتماد كرد به آمریكا، ضربه‌اش را خورد.12/8/1392[ایجنا]

    کاپیتولاسیون به این معناست که اگر تبعه کشوری در کشور دیگر مرتکب جرم یا جنایتی می شد آن کشور حق دستگیری و مجازات وی را نداشت و باید به کشور خود فرستاده می شد تا طبق قوانین آن محاکمه و مجازات شود.

    کاپیتولاسیون ( یک کلمه لاتین به معنی انعقاد عهدنامه و قرارداد یا خود عهدنامه) بدون توجه به معنی لغوی آن در اصطلاح تاریخ حقوق اروپایی به اسناد یکجانبه یا عهدنامه هایی گفته می شود که به موجب آن "باب عالی" و حکومت های شامات (سوریه و لبنان) و آفریقای شمالی وضع حقوقی بیگانگان مقیم امپراتوری عثمانی را تعین می کردند و امتیازات و معافیتهایی به دول اروپایی در مورد ابتاع آنها اعطا می کردند.

    مفهوم عام حقوقی کاپیتولاسیون عبارت از نظام قضاوت کنسولی و برخی تضمینات و امتیازات و مصونیتهای قضایی است که به موجب تصمیمات یکجانبه یا اسناد قضایی دیگر به دول مسیحی در سرزمین های غیر مسیحی داده می شد. در ممالک و سرزمین های مزبور به طور کلی اتباع بیگانه گاهی بدون رعایت اصل متقابل از حدود صلاحیت مقامات قضایی محلی خارج بوده و تابع صلاحیت مقامات و به ویژه ماموران کنسولی و ی دولت متبوعه خود محسوب می شدند و دعاوی و شکایات و محاکمات مربوط به امور جزایی آنان به وسیله کنسول با نماینده دولت متبوع آنان حل و فصل می شد.

    حق کاپیتولاسیون در ایران، اولین بار در معاهده ترکمنچای در سال 1203 ه ش در زمان فتحعلی شاه قاجار به روسیه داده شد که آسیب های فراوانی در طول یک قرن به ایران وارد کرد. حق کاپیتولاسیون در ایران کم کم از انحصار دولت روسیه خارج شد و بسیاری از دولتهای دیگر نیز با استفاده از اصل کامله الوداد صاحب این حق شدند و قضاوت کنسولی خود را بر ایران تحمیل کردند. اسپانیا، فرانسه، آمریکا، آلمان، ایتالیا و چند کشور دیگر از جمله دولت عثمانی بعدها از ایران حق کاپیتولاسیون را به دست آوردند.

    کاپتولاسیون

    کاپیتولاسیون موجب برتری و تقدم اتباع خارجی بر اتباع کشور می شد و باعث می گردید که رجال مملکت را به بیگانگان و قدرت قضایی و ی آنان سوق دهد و حتی در سایه کاپیتولاسیون، بیگانگان هر چه می خواستند به ایران وارد و یا از ایران خارج می کردند. کاپیتولاسیون اصل حاکمیت و استقلال کشور را متزل می ساخت و به قوانین خارجی اعتبار برون مرزی می بخشید و اتباع کشور را از حمایت کامل قضایی محروم می کرد و حق مشروع آنان را به بیگانگان می داد و به دلیل همین مضرات جبران ناپذیر، مردم ایران نسبت به کاپیتولاسیون عکس العمل های شدیدی از خود نشان می دادند.

    در سال 1297 ه ش یعنی دو سال قبل از کودتای رضاخان در دولت صمصام السلطنه لایحه ای به تصویب رسید که به موجب آن حق کاپیتولاسیون روسها در ایران لغو شد. پس از لغو قرارداد کاپیتولاسیون بین ایران و روسیه، قرارداد کاپیتولاسیون تعدادی از کشورهای دیگر نیز لغو شد. اما کشورهای غربی همچنان به این امتیاز پایبند بودند. سرانجام مجلس شورای ملی در سال 1306 ه ش الغاء کاپیتولاسیون را اعلام کرد و به همه دولی که از این حق استفاده می کردند یک سال وقت داد که در قراردادهای خود تجدیدنظر و این امتیاز را لغو کنند؛ لیکن از جانب کشورهای غربی اقدامی صورت نگرفت بلکه لایحه مصونیت مستشاران و تبعه آمریکا در ایران در 13 مهرماه 1342 در مجلس عالیه به تصویب رسید و در 21 مهرماه 1343 مجددا مورد تصویب نمایندگان دو مجلس سنا و شورای ملی قرار گرفت.

    در 4 آبان 1343، امام خمینی (ره) با ایراد سخنرانی مهیج و کوبنده، موضع نهضت را در برابر استکبار غرب و شرق روشن ساخت. اعلامیه امام (ره) در تیراژ وسیعی چاپ و منتشر شد؛ فرازهایی از این اعلامیه به شرح زیر است: " آیا ملت ایران می داند که مجلس به پیشنهاد دولت سند بردگی ملت ایران را امضا کرد؟ سند وحشی بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد قلم سیاه کشید بر جمع مفاخر اسلامی و ملی ما. اهانت به ارتش محترم ایران و صاحب منصبان و درجه داران نمود. حیثیت دادگاههای ایران را پایمال کرد. اکنون مستشاران نظامی و غیر نظامی آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتی بکنند. هر خیانتی بکنند، پلیس حق بازداشت آنها را ندارد. بر پیشوایان دول اسلامی است که فریاد ما را به دنیا برسانند. هدف مراجع عظام و ون در هر جا باشند یکی است و آن پشتیبانی از دیانت مقدسه اسلام و قرآن مجید و طرفداری از مسلمین است

    لذا در سیزده آبان امام (ره) را از قم دستگیر و به ترکیه تبعید کردند. و حسنعلی منصور نخست وزیر شاه در سخنرانی خود در مجلس سنا اعلام کرد که پس از مذاکرات، دولت آمریکا موافقت کرد، چنانچه دولت ایران تشخیص دهد در هر موردی که ضرورت داشته باشد، فرد مجرم از اتباع آن کشور در ایران محاکمه شود نسبت به آن فرد سلب مصونیت ی به عمل خواهد آمد. این سخنرانی در واقع اعلام یک عقب نشینی دولت از موضع قبلی بود.

    حسنعلی منصور که تصویب کاپیتولاسیون و به دنبال آن تبعید امام خمینی را انجام داده بود در نخستین روز بهمن سال 1343 توسط یکی از اعضای "هیات موتلفه اسلامی" به نام محمد بخارایی کشته شد.

    سرانجام با پیروزی انقلاب به پیشنهاد هیات وزیران و تصویب شورای انقلاب در تاریخ 23 اردیبهشت 1358، حق کاپیتولاسیون و امتیازات و ملحقات آن برای همیشه و به طور نهایی لغو شد.[مهر]

    ۴ آبان ۱۳۴۳ امام خمینی(ره) در نطقی تاریخی علیه لایحه کاپیتولاسیون سخنرانی کرده آن را سند بردگی ملت ایران دانستند.

    "من نمی‌دانم دستگاه جبار از قرآن کریم چه بدی دیده است، از پناه به اسلام و قرآن چه ضرری برده است که این‌قدر پافشاری برای محو اسم آن می‌کند. اگر پناه به قرآن و اسلام بیاورید، اجنبی به خود اجازه نمی‌دهد که از شما سند بردگی بگیرد؛ اجازه نمی‌دهد که مفاخر ملی و اسلامی شما پایمال شود. جدابودن ملت از هیأت حاکمه، برخوردار نبودن آنها از پشتیبانی ملت، این مصیبت‌ها را پیش می‌آورد. اکنون من اعلام می‌کنم که این رأی ننگین مجلسین مخالف اسلام و قرآن است، و قانونیت ندارد."، اینها بخشی از سخنان امام خمینی(ره) در جمع اقشار مردم و ون در قم به‌تاریخ 4 آبان ماه سال 43 است که در آن از لایحه‌ای صحبت شد که مخالفت با آن تبعیدی 14ساله را برای ایشان در پی داشت، لایحه‌ای که بعدها به کاپیتولاسیون معروف شد.

    در دوران نخست‌وزیری حسنعلی منصور» قانونی به مجلس شورای ملی برده شد که قرار بود براساس آن مستشاران آمریکا که در ایران خدمت می‌کردند از مزایای کنوانسیون وین برخوردار شوند. کنوانسیون وین که در 1961 میلادی در شهر وین به‌تصویب رسید و امروزه مورد توافق تقریباً تمامی کشورهای جهان است برای سفیران و مأموران کنسولی کشورهای خارجی مصونیت‌هایی را قائل می‌شود اما براساس لایحه‌ای که منصور آن را به مجلس سنا برد قرار بود این مصونیت‌ها این بار به تمام مستشاران آمریکایی که در ایران کار می‌کردند داده می‌شد.

    سابقه‌ی دادن امتیازات ویژه و مصونیت قضایی به اتباع بیگانه یا همان کاپیتولاسیون در ایران به دوران قاجار برمی‌گردد. پس از شکست فتحعلی شاه قاجار از قوای روسیه و انعقاد قرارداد ترکمنچای، امتیازات حقوقی و جزایی فراوانی به اتباع روسیه در ایران داده شد. براساس بند 10 قرارداد ترکمنچای "اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران برای دولت روس کما فی السابق این اختیار را مرعی می‌دارد که در هر جا که مصلحت دولت اقتضا کند سولها و حامیان تجارت تعیین نمایند و تعهد می‌کند که این سولها و حامیان تجارت را که هر یک زیاده از ده نفر اتباع نخواهد داشت فراخور رتبه ایشان مشمول حمایت و احترامات و امتیازات سازد.".

    براساس قرارداد ترکمنچای، کاپیتولاسیون که تنها برای یک گروه کوچک دیپلمات وضع شده بود، به همه روس‌ها در ایران تعمیم داده می‌شد. با فروپاشی امپراتوری تزاری روسیه و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، با امضای قرارداد ایران و شوروی در 9121، عهدنامه ترکمنچای و حقوق کاپیتولاسیون برای شهروندان معمولی روسیه در ایران لغو شد. شوروی الغای این امتیازات را در سایر کشورها رعایت کرد.

    کاپیتولاسیون اولین‌بار در ایران بعد از انعقاد قرارداد ترکمنچای به اتباع دولت روسیه داده شد.
    این امتیازات تا زمان فروپاشی امپراتوری روسیه در ایران برقرار بود

    در دوران ناصرالدین شاه نیز بعد از انعقاد معاهده پاریس میان دُوَل ایران و انگلستان در 65 میلادی و از دست رفتن خاک هرات، انگلیسی‌ها همان امتیازاتی را که دولت برای اتباع روس درنظر گرفته بود برای اتباع خودشان تقاضا کردند. براساس متن معاهده پاریس، "دولت ایران هم تعهد می‌کند که همان امتیازات و معافات در ممالک ایران به دولت انگلیس و نوکرها و رعایای آن داده خواهد شد که به دول کاملة الوداد و به نوکرها و رعایای ایشان داده می‌شود و همچنین دولت انگلیس و نوکرها و رعایای آن بهره‌یاب خواهند بود از همان احترام و اعتبار که به دول کاملة الوداد و به نوکرها و رعایای آنها داده می‌شود."

    در دوران پهلوی و با کاهش تدریجی نفوذ روسیه و انگلیس در ایران، اولین‌بار در سال 1322 علی سهیلی نخست‌وزیر وقت قراردادی یک‌ساله درباره هیئت مستشاری نظامی ایالات متحده» امضا کرد و هدف این پیمان این بود که ارتش ایران بازسازی و مدرن شود. این پیمان در پایان هرسال تنها برای یک سال دیگر تمدید می‌شد.

    در دوران ناصرالدین شاه نیز بعد از انعقاد معاهده پاریس میان دول ایران و انگلستان در 65 میلادی و از دست رفتن خاک هرات توسط قاجاریه، انگلیسی‌ها همان امتیازاتی را که دولت برای اتباع روس درنظر گرفته بود برای اتباع خودشان تقاضا کردند.

    بعد از کودتای 28 مرداد و کمک ایالات متحده به محمدرضا پهلوی برای بازگشت به سلطنت، نفرات مستشاران این کشور در بخش‌های مختلف از جمله نظامی و صنعتی افزایش یافت. 28 اسفند ماه 1340 در دوره نخست وزیری علی امینی، سفیر آمریکا در تهران نامه‌ای به وزارت امور خارجه ایران نوشت و خواستار بهره‌مندی کارمندان آمریکایی که در ایران کار می‌کردند از مزایای قرارداد وین شد: "شرایط موجود، وضعیت کارمندان مستشاری آمریکا را روشن نمی‌کند، برای حل این مسئله، پیشنهاد می‌شود که این کارمندان از مزایا و مصونیت‌های کارمندان اداری و فنی امضاشده در کنوانسیون سازمان ملل درباره روابط دیپلماتیک در تاریخ آوریل 1361 بهره‌مند شوند."

    دولت امینی به این درخواست سفارت آمریکا توجهی نکرد تا اینکه با استعفای وی و روی کارآمدن اسدالله علم در تاریخ 20 اسفند 1340 وزارت امور خارجه به سفارت آمریکا پاسخ داد که به این امر رسیدگی خواهد شد. 25 دی 1342 برابر با 15 ژانویه 1964 دولت علم قانون اجازه استفاده مستشاران آمریکایی در ایران از مصونیت‌ها و معافیت‌های قرارداد وین را که برای کارمندان اداری و فنی نوشته شده بود به مجلس سنا برد. در واقع مستشاران آمریکایی عملاً در استخدام دولت ایران بودند و مستقیماً کارکنان آمریکایی یا وابستگان سفارت محسوب نمی‌شدند، ولی به‌تقاضای آمریکا، ایران آنها را هم ذیل کنوانسیون وین قرار داد.

    یکی از تبعات تصویب کاپیتولاسیون ترور حسنعلی منصور عامل امضای این سند به‌دست جوانان مؤتلفه اسلامی بود

    با روی کارآمدن حسنعلی منصور در اسفند، 3 مرداد 1343 مجلس سنا قانون اجازه استفاده مستشاران آمریکایی از قرارداد وین درباره روابط ی را تصویب کرد و به مجلس شورای ملی فرستاد. در مجلس شورا درباره این قانون بحث‌های زیادی شد تا اینکه با 74 رأی مثبت به‌تصویب رسید.

    با توجه به حساسیت‌های جامعه و همچنین مخالفت سابق علما و مردم با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که به الغای آن انجامید، تصویب کاپیتولاسیون در سکوت کامل خبری صورت پذیرفت. آیت‌الله فیض گیلانی از شاگردان امام خمینی درباره نحوه افشای سند تصویب کاپیتولاسیون برای امام می‌گوید "شاه یک قانونی در مجلس تصویب کرده بود که تمام مستشاران آمریکایی که در ایران هستند اگر جنایتی مرتکب شدند و یک کسی را در خیابان مثلاً اذیت کردند و یا با ماشین زیر گرفتند یا هر جریانی پیش آمد، تنها دادگاه آمریکا می‌تواند وی را مجازات کند. قانونی وضع کرده بودند که تمام مستشاران آمریکایی در ایران مصونیت دارند و هر جرم و جنایتی در ایران مرتکب شوند، ایرانی­‌ها می­‌توانند در دادگاه آمریکا برای رسیدگی به آن کار شکایت کنند. درباره این مصونیت نه رومه‌ها چیزی نوشتند و نه رادیو و تلویزیون آن زمان گفت که اینها این قانون را تصویب کردند ولی یکی از کارمندان مجلس که متدین بود این قانون و مصونیت مستشاران آمریکایی را یک نسخه پیدا کرد و کپی گرفت و آمد به امام خمینی نشان داد که اینها دارند چه‌کارهایی می­‌کنند.

    امام آنجا متوجه شدند که در مجلس چه می­‌کنند چون سخنرانی­ها و مصوبات مجلس را نه رومه می­‌نوشت و نه رادیو و تلویزیون اعلام می­‌کرد و ما هم اینجا نفهمیدیم و بعد آن کارمند که آن نسخه مصونیت مستشاران آمریکایی را برای امام آورد، ایشان تصمیم گرفت علیه آنها سخنرانی کند."

    با افشای این سند امام خمینی در 4 آبان 1343 سخنرانی تندی در دیدار ون، طلاب، بازاریان و دانشگاهیان و اهالی قم و سایر شهرستانها علیه کاپیتولاسیون ایراد می‌کنند. ایشان امضای این سند را نه‌تنها ازبین‌برنده عظمت ایران بلکه توهین به شاه و ارتش قلمداد می‌کنند: "ملت ایران را از سگ‌های آمریکا پست‌تر کردند. اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛ لکن، اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگتر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق‌تعرض ندارد!"

    سخنان امام خمینی در روز 4 آبان بازتاب گسترده‌ای در جامعه داشت. به‌گفته مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی از اعضای هیأت‌های مؤتلفه آن روز تولد محمدرضای خائن بود و تمام نیروهای امنیتی برای حفظ او و برنامه‌ها در مرکز جمع شده بودند و از طرفی روز تولد صدیقه طاهره(ع) بود و توجه مردم به حضرت معصومه(س) سبب شده بود قم نیز از جمعیت مملو باشد.»

    متن سخنرانی امام  توسط گروهی از جوانان عضو هیأت‌های مؤتلفه از روی نوار پیاده و شامگاه نهم آبان ماه در تهران و شهرستان‌ها تکثیر شد. رژیم که تجربه دستگیری امام در 15 خرداد سال 42 و همچنین مخالفت‌های ایشان با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را در سال 41 داشت، فوراً دست به کار شد و روز 13 آبان امام خمینی در توافق دولت ایران و ترکیه به شهر بورسای این کشور تبعید شد.

    شاید بتوان یکی از اولین پس‌لرزه‌های این مصوبه را تبعید امام خمینی و شروع نهضت اسلامی دانست چراکه از بعد واکنش امام به کاپیتولاسیون، شاهد شکل‌گیری احزاب و گروه‌های مبارز و مسلح و غیرمسلح هستیم که برای هماهنگی مبارزات از سال 44 راهی نجف می‌شدند.

    همچنین ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت در اول بهمن 1343 مقابل مجلس شورای ملی به‌دست جوانان مؤتلفه اسلامی از تبعات دیگر احساس سرخوردگی جامعه به دادن امتیازات زیاد به آمریکایی‌ها بود. قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی آمریکایی از بند دوم کنوانسیون وین، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در 23 اردیبهشت 1358، توسط نظام جمهوری اسلامی ایران لغو شد.[مشرق]



    ایرانیان نخستین ملتی بودند که از حدود سه هزار سال پیش در زمان سلسله هخامنشی اقدام به تاسیس تشکیلات منظم پست با عنوان "چاپار" کردند. ایرانیان این تشکیلات اداری را از روزگاران بسیار دور بنیانگذاری و سازماندهی کردند تا تمامی امور ارتباطی ایران زمین از آن طریق انجام شود. در واقع در ایران باستان، چاپارخانه ها مشهورترین و حساس ترین تشکیلات اداری هخامنشیان بودکه گروه چابک سواران آن با اسب های تند رو و طی مسافت های طولانی، ارتباط دایمی بین مرکز و ایالات را برقرار می کردند و در کوتاهترین زمان اخبار و گزارش های واصله از گوشه و کنار ممالک را به مرکز و از مرکز به دور ترین نقاط کشور می بردند. داریوش هخامنشی برای اداره بهتر کشور و سهولت در امر نظارت بر قلمرو وسیع و پهناور ایران نظام ارتباطی را سامان بخشید. به دستور وی برای آگاهی و اطلاع از جدیدترین رخدادها در سراسر قلمرو خود، جاده هایی ساخته شد که مهمترین آنها به "راه شاهی" معروف بود که 2400 کیلومتر مسافت داشت. به فاصله هر 24 کیلومتر چاپارخانه ای ساختند که در این چاپارخانه ها همیشه اسب های تازه نفس آماده بودند. پیک های دولتی با رسیدن به این چاپارخانه ها اسب های خود را عوض می کردند و با اسبی تازه نفس با سرعت به راه خود ادامه می دادند. انتقال پیام از یک ایستگاه به ایستگاه دیگر به همین صورت ادامه می یافت تا به مقصد می رسید. داریوش در مورد چابک سواران دولتی خود می گوید: " نه برف، نه باران، نه گرما و نه تاریكی شب نمی تواند پیك های تندرو را از حركت بازدارد. " امروزه این جمله در بالای سر در ساختمان اداره پست نیویورك به چشم می خورد. چاپارخانه های ایران تا مدت ها یکی از وسیع ترین شبکه ارتباطی دنیای کهن محسوب می شد. 

    الوپست

    دوره دوم؛ پستخانه


    در این دوره پست دستخوش تحولات بسیاری شد.پست در ایران تا پیش از سال 1258 به صورت اداره» بود و تمامی امور پستی در آن زمان توسط همین اداره صورت می‌گرفت. در پی موفقیت های پست در انجام امور کشور، "ناصرالدین شاه قاجار" دستور تاسیس وزارت پست را صادر کرد. کشور ایران در سال 1264 دارای 7 خط اصلی و پنج خط فرعی پستی بود. با تاسیس اتحادیه پستی جهانی، ایران به عنوان یکی از نخستین کشورهای دنیا به عضویت این اتحادیه درآمد. هم زمان با صدارت "میرزا تقی خان امیرکبیر" تحولات تازه‌ای در پست کشور رخ داد و پست نوین بنیان شد. در این دوره سرویس های پستی منظم بین شهرها ایجاد، تعرفه های پستی تعیین و آیین نامه پستی به تصویب رسید. در سال 1288 وزارت پست تشکیلاتی نو یافت. اداره‌ی تلگراف در این زمان به پست اضافه شد و وزارت پست و تلگراف تشکیل شد. در اواخر سال 1308 با خرید سهام شرکت تلفن، وزارت پست و تلگراف و تلفن شکل گرفت. با تاسیس وزارتخانه جدید، نظام پستی کشور توسعه چشمگیری یافت.

    دوره سوم؛ تحول در پستخانه

    این دوره را می توان دوره سرنوشت ساز همراه با تحولی عظیم در صنعت پست ایران شمرد. با پیروزی انقلاب اسلامی، شیوه های نوین پستی روز به روز گسترش و کمیت و کیفیت خدمات ارتقا یافت. در دوران انقلاب و سازندگی فعالیت های بی شماری در شبکه پستی کشور صورت گرفت. تغییر ساختار پست و فعالیت آن به عنوان یک شرکت مستقل دولتی در سال 1367 را می توان به عنوان مهمترین رویداد این دوره برشمرد.
    حذف ساختار سنتی پست و اجرای مکانیزاسیون و اتوماسیون شبکه پستی ایجاد سرویس های نوین و متنوع نظیر پست پیشتاز، پست مستقیم، سلف سرویس پستی، تحویل هوشمند مرسولات به گیرندگان، پست تصویری، پست جواب قبول، پست یافته، صندوق شخصی، پست تلفنی 193، پست اکسپرس، پست خرید، پست رستانت، خرید اینترنتی، پست ویژه، پیک ویژه و دهها خدمت دیگر را موجب گردید.
    رفته رفته پست با یافتن جایگاه واقعی خود به عنوان مهمترین ابزار ارتباطی توانست همکاری سایر نهادهای دولتی را جلب نموده و ارایه خدمات دولتی را از طریق پیشخوان خود سامان بخشد. در همین راستا شرکت پست جمهوری اسلامی ایران در اجرای طرح های کلان ملی از جمله توزیع کارت سوخت، توزیع کالابرگ های شهری، روستایی و عشایری، ثبت نام و توزیع کارت ملی، تعویض پلاک های خودرویی، توزیع فرم های اطلاعات اقتصادی، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، ثبت نام تلفن همراه و غیره مشارکتی گسترده داشت.
    در این دوره با توسعه روزافزون فناوری های نوین ارتباطی، دفاتر خدمات ارتباطی(ICT) در روستاها و دور افتاده ترین نقاط کشور ایجاد شد و ارایه خدمات پستی و نیابتی سایر سازمان ها به روستاییان روز به روزگسترش یافت.
    شرکت پست جمهوری اسلامی ایران به منظور توسعه هر چه بیشتر رقابت پذیری، پویایی در عرضه خدمات پستی و پاسخگویی مناسب به نیازهای متنوع و جدید مشتریان ، بستر مناسب جهت حضور ومشارکت فعال بخش غیردولتی را به موازات اپراتور دولتی ایجاد نموده و خصوصی سازی آن در دست انجام است.[پرتال شرکت ملی پست]

    • پست پیشتاز
    • پست مستقیم
    • سلف سرویس پستی
    • تحویل هوشمند مرسولات به گیرندگان
    • پست تصویری
    • پست جواب قبول
    • پست یافته
    • صندوق شخصی
    • پست تلفنی ۱۹۳
    • پست اکسپرس
    • پست خرید
    • پست رستانت
    • خرید اینترنتی
    • پست ویژه
    • پیک ویژه و…

    ارسال با الوپست

    دوره چهارم؛ پست از خانه!

    اما حالا دیگر پست از این هم فراتر رفته است و فرایند ارسال بسته پستی کاملا متحول شده است! در سال ۱۳۹۸ با همکاری الوپیک و شرکت ملی پست، سرویس جدیدی تحت عنوان الوپست ارائه شد که به شما امکان می‌دهد بدون مراجعه به دفتر پستی بسته خود را از هرجای تهران به هرک شهری که می‌خواهید ارسال کنید. تصور کنید که استفاده از چنین سرویسی چقدر در زمان شما صرفه‌جویی خواهد کرد.

    روزجهانی پست برمدیران وکارکنان شریف پست جمهوری اسلامی مبارکباد


    اشاره: در فضای جامعه اسلامی، هرگاه حرف از تربیت، پرورش و بطور کلی اعتلای فرهنگی زده می‌شود لاجرم ذهن به سوی نقش اسلام در آن‌ها می‌رود. اولین جلوه‌ی تمدنی اسلام، مسجد است؛ جایی که مقرّ خدمت‌رسانیِ ت، در ردای امامت است. اگر امام بخواهد مأموریت ذاتی خود را جامه عمل بپوشاند ناگزیر است که مجموعه‌های تأثیرگذار، در اطراف کانون فعالیت خود را شناسایی، پالایش و بهره‌برداری کند. یکی از این مجموعه‌های تأثیرگذار، مدرسه است. در این نوشتار بدنبال آن هستیم با نسبت‌سنجی میان مسجد و مدرسه نقش این تعامل را در توفیق امام، برای انجام مأموریتش، بررسی کنیم.

    جایگاه تربیتی مسجد

    مسجد؛ به عنوان تجسم هدف غایی تربیت و محور عبودیت، کارکردهای متنوع و بی‌بدیلی را در ارتقای فرهنگ توحیدی در جامعه اسلامی داشته است. مسجد در طول تاریخ اسلام مرکز تجمع و معاشرت با دینداران، سلوک جمعی، تاثیرپذیری و الگوسازی صحیح، تشاور، تواصی به خیر و فراگیری قرآن و احکام بوده است. از سوی دیگر مدرسه نیز به عنوان کانون رسمی تعلیم و تربیت در دوره معاصر مرکز یادگیری و یاددهی، نظم آموزی، انضباط پذیری و قانون گرایی است و به طور مسلم تلاقی و ارتباط این دو با خانواده می‌تواند حلقه مفقوده در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی را، ایجاد کند. به این معنا که اولیا و مربیان، مسجد را ضلع سوم تربیت بدانند و برای پرورش نسل صالح به آن بیندیشند، و ائمه جماعات و جمعه بدون خانواده و مدرسه کار خود را ناقص بدانند. حتی جا دارد که خانواده، مسجد خانه دوم فرزندشان از نوزادی و قبل مدرسه ببینند. با تجمیع این اضلاع بسیاری از مشکلات فرهنگی تربیتی یا ایجاد نمی شود یا حل می‌شود.

    این ارتباط وثیق به رغم اتصال این سه نهاد مهم، اولاً زمان قرار گرفتن دانش آموزان زیر چتر تربیتی را افزایش داده و مدیریت می‌کند. ثانیاً تناسب بستر تربیت اسلامی با مفاهیم را فراهم می‌سازد. ثالثاً ابعاد مختلف وجود (مبانی فکر، علاقه و عمل) او را منطبق بر نظریه تعلیم و تربیت اسلام رشد می‌دهد.

    وابستگی تحقق جامعه اسلامی به محله اسلامی

    از سوی دیگر اگر تحقق جامعه و در نهایت تمدن اسلامی را هدف انقلاب شکوهمندمان بدانیم، ناگزیر شکل‌دهی مسجد طراز اسلامی را باید در دستور کار جدیِ خود قرار دهیم؛ چراکه این مسجد، مرکز اتصال چهار میمِ منازل» (خانواده)، مدرسه»، محله» و مسجد»، در راستای تولید محله‌ی اسلامی است. هر محله، یک خُرده‌ جامعه است. با پیوند محلات اسلامی است که جامعه اسلامی بوجود می‌آید؛ و با اسلامی شدن جامعه، دولت اسلامی محقق می‌گردد.

    طرح پیوندِ شایسته»

    چرا چند سالی است بویژه پس از فرمایش رهبر آینده‌نگر انقلاب مبنی بر اینکه: میان مسجد و مراکز آموزشی در هر محل، همکاری و پیوند تعریف شده و شایسته‌ای برقرار شود.»20/7/1389 حرف از این پیوند فراگیر شد؟ آیا به وضع امام حاضر این اتفاق افتاد یا این ظرفیت از ذات مسجد، و این نیاز از درون مدرسه بروز کرده است که چنین چیزی را اقتضا می‌کند؟ طبیعی است، مسجد که کانون همه تجمعات مؤمنانه در طول تاریخ اسلام بوده است در دل خود عطش اجتماع مبارکی مثل دانش آموزان عزیز، مربیان و معلمان دغدغه‌مند و اولیاء دلسوز را داشته باشد. چه بهتر که متولیان مساجد، ائمه محترم جماعات، آغوش خود را برای پذیرایی از ایتام آل‌محمدعلیهم السلام، با رفع موانع و ایجاد مقتضیات بُگشایند. این کهف حصین، جایی است که خانواده‌ها با اطمینان خاطر، مربیان با طمأنینه و امام با افتخار در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند تا آینده‌ای روشن را برای دانش‌آموزان رقم بزنند.

    در این راستا و به منظور عمل به وظیفه ذاتی نهاد مقدس امامت جمعه مبنی بر تقویت ظرفیت‌های پیش‌رانِ انقلاب اسلامی، می‌توان با بهره‌گیری از امکان قانونی که در ساختار کمینه همکاری حوزه‌های علمیه و آموزش و پرورش برای ائمه محترم جمعه به عنوان رئیس وجود دارد طرح پیوند مسجد و مدرسه را اجرایی کرد.

    این طرح که در استان تهران و ضمن تفاهم نامه‌ای ما بین مرکز رسیدگی به امور مساجد و ادارات کل شهر و شهرستان‌های تهران تجربه شده است پیشنهادی است که می‌تواند به همت ائمه محترم جماعات و راهبریِ ائمه جمعه‌ی عزیزمان در سراسر کشور اجرا شود.

    اهداف طرح

    1.       تقویت ارتباط میان مدرسه و مسجد، با محوریت خانواده

    2.       دستیابی به الگوی قابل تعمیم تحقق اهداف مرتبط تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، در بستر سازنده تعامل مساجد و مدارس

    3.       احصای برش برنامه‌های منعطف تربیتی قابل استفاده برای دانش آموزان در مسجد طراز اسلامی، با مشارکت مدارس و خانواده ها.

    4.       جوان‌سازی و نشاط‌بخشی به مساجد از طریق تقویت حضور دانش آموزان.

    5.       ایجاد فضایی سالم و معنوی جهت ایجاد رقابت صحیح بین برگزیدگان استانی جشنواره.

    6.       ایجاد محیطی مناسب جهت برقراری ارتباط و تعامل و همکاری بین گروه‌ها و نفرات برگزیده استانی.

    7.       برگزاری جلسات هم‌اندیشی جهت ارائه یافته‌های جدید، توسط گروه‌ها و نفرات برگزیده و میهمانان مدعو جشنواره.

    معرفی و تقدیر از برترین‌های عرصه ارتباط مسجد و مدرسه

    -         ایده و اقدام برتر

    -         طرحنامه و نظام‌نامه تربیتی

    -         مدیران مدارس و مربیان پرورشی موفق

    -         مدیران و کارشناسان فعال ستاد آموزش و پرورش

    -         مساجد نمونه

    -         ائمه جماعات موفق

    -         فعالین فرهنگی ممتاز مساجد

    -         مدیران و کارشناسان فرهنگی فعال نواحی مرکز رسیدگی به امور مساجد

    -         خیرین ارتباط مسجد و مدرسه

    -         خانواده‌های دانش آموزان و نوجوانان مسجدی

    -         انجمن نهای اولیاء و مربیان فعال در پیوند مسجد و مدرسه

    -         خدام مساجد هدف در طرح پیوند

    عناوین مورد ارزیابی انتخاب برترین‌های جشنواره پیوند مسجد و مدرسه:

    1.       برقراری ارتباط موثر بین مسجد و مدرسه

    2.       حضور دانش آموزان به همراه مربیان تربیتی در نماز جماعت مراسم‌های مساجد همجوار مدرسه

    3.       برگزاری اعتکاف دانش‌آموزی

    4.       برگزاری کلاس‌های تقویتی و آموزشی در مساجد

    5.       هیات هفتگی دانش‌آموزی در مساجد

    6.       برگزاری مسابقات فرهنگی و ورزشی در مساجد ویژه دانش آموزان مدارس همجوار

    7.       برگزاری مراسمات و جلسات مدارس در مسجد

    8.       حضور موثر امام جماعت مسجد در بین دانش آموزان

    9.       تقدیر از دانش آموزان برتر مدارس در مسجد و بالعکس

    10.     مشارکت و مسئولیت دهی به دانش آموزان در برنامه‌های مسجد

    11.     برگزاری جلسات معرفتی و اعتقادی ویژه دانش آموزان در مسجد

    12.     برگزاری جلسات آموزش خانواده‌های دانش آموزان به صورت مرتب در مسجد

    13.     تشکیل جلسات هماهنگی برای اجرای طرح در سطوح مختلف

    14.     مشارکت و حضور فعال در جلسات اتاق فکر پیوند مسجد و مدرسه

    خاتمه

    سرحلقه اتصال شبکه‌ایِ نهاد امامت در سراسر کشور ائمه محترم جمعه هستند که سلول‌های محلی مساجد را به بافت منطقه‌ای بدل ساخته و می‌توانند حرکتی هماهنگ را به نمایش بگذارند. در شرایطی که چنین ظرفیت خوبی برای رسیدن به چُنان اُفق روشنی یعنی تمدن اسلامی بوسیله مسجد و محله طراز وجود دارد پس جای هیچ تعلل نیست! و به عنوان مأموریت اصلی باید به آن نگریست. بویژه اینکه برگزیده شدن ائمه محترم جمعه از میان فرهیختگان حوزوی با اشراف فرهنگی-اجتماعی، جاگرفتن اهمیت موضوع در جان ایشان را قطعی می‌سازد. پس انتظار می‌رود به این مناسبت اگر مأموریتِ پیوند مسجد و مدرسه به هر دلیل پیش نرفته است در صدد رفع موانع آن باشند؛ و اگر به لطف الهی در آن موفقند از جهت ارزیابی عملکرد نیروها با همین موضوع جلسه امامت مساجد را برگزار کنند.[ایجنا]


    اشاره‌: اربعین ادامه راهبرد (استراتژى) عاشور است و اگر عاشورا نبود، اربعین هم نبود. راهبرد یا استراتژى طرحى است كه براى نیل به یك هدف بلند مدت طراحى و تبیین مى‌گردد. این اصطلاح، مفهومى است كه از عرصه نظامى نشأت گرفته و بعدها در سایر عرصه‌ها ازجمله ى، حاكمیتى و تمدنى از كاربرد زیادى برخوردار شده است. در یك بیان اجمالى، اگر مجموعه‌اى از آگاهى‌ها و اطلاعات منظم درباره یك یا چند موضوع را (علم) بنامیم و مهارت به كارگیرى علم در صحنه عمل نیز (هنر) باشد، راهبرد و استراتژى؛ آگاهى‌هاى منظمى است كه نحوه به خدمت گرفتن قدرت ى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى را براى رسیدن به هدف‌هاى مورد نظر نشان مى‌دهد. بنابراین، استراتژى هم علم است و هم هنر. به بیانى ساده‌تر راهبرد (استراتژى) عبارت است از یك طرح عملیاتى به‌منظور هماهنگى و سازماندهى اقدامات براى دستیابى به هدف.

    راهبرى الهى، ماهیت اصلى ولایة الله‌

    اصلاح راهبردى و استراتژیكى كه امام حسین (علیه السلام) در امت ایجاد نمودند (إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِى أُمَّةِ جَدِّى.)، این است كه امت را از مدار ولایت طاغوت و حاكمیت منكر و زشتى‌ها به مدار ولایة الله و حاكمیت معروف و زیبایى‌ها برگرداندند و دعوت كردند.

    تفاوت عمده ولایت طاغوت و ولایة الله در آیة الكرسى به‌خوبى تبیین شده است. هرچند آیة الكرسى یك آیه است ولى سیره متشرعه دو آیه بعدى آن‌را هم به‌عنوان آیة الكرسى مى‌شناسد. به تعبیر مرحوم آیت الله شاه آبادى - استاد امام راحل(ره) - این سه آیه ناظر به سه اصل توحید، نبوت و ولایت است. آیه اول (اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ.) تبیین توحید است، آیه دوم (لَا إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ.) مبیّن اصل نبوت، و آیه سوم (اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ كَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ. (بقره/ 257 -255)) بیان‌كننده حقیقت ولایت است و حداقل حاوى دو نكته اساسى درباره ولایت است.

    اول این‌كه؛ در عالَم انسان بى‌ولیّ وجود ندارد و همه انسان‌ها در هر آن و در هر شرایط و وضعیتی، ذیل یكی از این دو ولایت هستند، ولایة الله یا ولایت طاغوت. دوم این‌كه؛ حقیقت ولایت، راهبرى است و ولیّ» كسی است كه انسان و جامعه انسانى را به سمت هدف خلقت انسان- مقام خلافة الله-، رشد» و صیرورت» مى‌دهد؛ همان نكته‌اى كه حضرت سیدالشهداء علیه السلام در نامه خود به اهل بصره مرقوم فرمودند: . اِنْ تَسْمَعُوا قَوْلى وَ تُطیعُوا أَمْرى اَهْدِكُمْ سَبیلَ الرَّشادِ. » (تاریخ طبرى، ج 4، ص 266-265).

    این صیرورت، شُدن» و گردیدن» (تحول باطنى) یا به سمت نور (فضیلت و زیبایى) است و یا به سمت ظلمت (رذیلت و زشتى). و تفاوت عمده ولایة الله و ولایت طاغوت دقیقا در همین جاست كه ولیّ خدا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» دارد و ولیّ طاغوت یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ».

    راهبرد اصلى سیدالشهداء علیه السلام در قیام عاشورا

    اصل اصلاحى كه امام حسین (علیه السلام) در امت ایجاد نمودند، همین بود كه امت را از مدار ولایت طاغوت و حاكمیت مُنكر به مدار ولایة الله و حاكمیت معروف برگرداندند. به فرموده تأویلى امام صادق (علیه السلام) آن معروفى كه سیدالشهداء (علیه السلام) مردم را به آن دعوت كردند، امیرالمؤمنین (علیه السلام) است (الْمَعْرُوفُ فِى أَهْلِ السَّمَاءِ الْمَعْرُوفُ فِى أَهْلِ الْأَرْضِ وَ ذَاكَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (بحار الأنوار، ج‌24، ص‌58)) یعنى نهایت سیر و صیروت اهل ایمان كه ذیل ولایة الله هستند و از ظلمت به نور مى‌رسند، امیرالمؤمنین علیه السلام و شباهت به آن حضرت است.

    امیرالمؤمنین علیه السلام، ثار الله اول و مصداق اتم و اكمل خلیفة اللهِ قرآن و شبیه‌ترین مخلوق به خداوند متعال است: إِنَّ عَلِیَّاً مَمْسُوسٌ فِى ذَاتِ اللَّهِ.» (مناقب ابن شهرآشوب، ج‌3، ص‌221) مرحوم مجلسى در شرح این حدیث نبوى صلى الله علیه و آله مى‌نویسد: ممسوس -از ریشه مَسّ» به‌معناى لمس كردن- در دو مورد استعمال شده است، اولاً به‌معناى مخلوط و ممزوج، و ثانیاً به‌معناى مجنون. بنابراین این‌كه پیامبر صلى الله علیه و آله حضرت على علیه السلام را ممسوس فى ذات الله خواند یا به‌معناى سرگشتكى و عشق وافر به ذات خداوند متعال است هو لشدة حبه لله و اتباعه لرضاه كأنه ممسوس أى مجنون». همان‌طوركه در روایاتى مؤمن را مجنون خوانده‌اند و مردم گمان‌ كنند كه او مجنون است ولى در واقع چنین نیست. و یا این‌كه مجازا امیرالمؤمنین علیه السلام را مخلوط و ممزوج فانى در ذات الهى است . المراد بالممسوس المخلوط و الممزوج مجازا أى خالط حبّه تعالى لحمه و دمه. » (بحار الأنوار، ج‌39، ص‌313).

    وقتى نتیجه راهبرى ولایة الله، نیل انسان به مقام خلافت الله و هدف خلقتش مى‌گردد، وضعیت صیرورت با ولایت طاغوت همان مَسخى مى‌شود كه امام باقر علیه السلام درباره بارزترین مصداق ولایت طاغوت -یعنى بنى امیه- بیان فرموده‌اند: . لَیْسَ یَمُوتُ مِنْ بَنِى أُمَیَّةَ مَیِّتٌ إِلَّا مُسِخ. » (الكافى، ج‌8، ص‌232).

    فلسفه زیارت؛ اتصال به راهبرد حسینى و امتداد مهدوى آن‌

    عاشورا نقطه كانونى تقابل نور با ظلمات براى رفع حجاب حاكمیت طاغوت است و زیارت» ماهیةً اتصال عقلى و قلبى به این استراتژى و امتداد آن تا ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف یعنى تجلى تام و تمام استراتژى عاشوراى حسینى است. بسیاری از ما شاید هنوز عظمت زیارت را متوجه نشده‌ایم. اگر بخواهیم از عظمت زیارت دركى و دریافتى داشته باشیم، مى‌توان به این فرمایش گوهربار حضرت امام رضا علیه السلام اشاره كرد كه تصریح دارد زیارت امام(ع) تمام عهد و وفاست: إِنَّ لِكُلِ إِمَامٍ عَهْداً فِى عُنُقِ أَوْلِیَائِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِیَارَةَ قُبُورِهِم. » (الكافى، ج‌4، ص‌567) - هر امامى را بر گردن دوستان و شیعیانش پیمانى هست، و از علامات و موجبات كمال وفاء به آن پیمان، زیارت قبور ایشان است-. با این فلسفه انسان بهتر متوجه مى‌شود كه چرا این همه ثواب و فضیلت براى زیارت ائمه علیهم السلام به‌خصوص زیارت سید الشهداء علیه السلام قرار داده شده است.

    یك روایت شیرین و شگفت‌انگیز در كامل ایارت است كه صفوان جمّال نقل مى‌گوید: وقتى امام صادق علیه السلام به حِیرَه‌ [شهرى در نزدیكى نجف‌] تشریف آوردند به من فرمودند: آیا مایل به زیارت قبر حسین علیه السّلام هستى؟ عرض كردم: فدایت شوم آیا قبر آن‌حضرت را زیارت مى‌كنى؟ حضرت فرمودند: چگونه آن را زیارت نكنم و حال آن‌كه خداوند متعال در هر با فرشتگان و انبیاء و اوصیاء به زمین هبوط كرده و او را زیارت مى‌كنند (وَ اللَّهُ یَزُورُهُ فِى كُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ یَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ إِلَیْهِ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَوْصِیَاء). سپس عرض كردم: فدایت شوم پس، هر قبر آن‌حضرت را زیارت نماییم تا بدین وسیله زیارت پروردگار را نیز كرده باشیم؟ حضرت فرمودند: بلى!. (جُعِلْتُ فِدَاكَ! فَتَزُورُهُ فِى كُلِّ جُمُعَةٍ حَتَّى تُدْرِكَ زِیَارَةَ الرَّبِّ؟ قَالَ: نَعَمْ یَا صَفْوَانُ الْزَمْ ذَلِكَ. (كامل ایارات، ص‌113)). یعنى سفره خاصى به احترام سید الشهداء علیه السلام گسترده مى‌شود كه لقاء الله رزق ویژه آن است. این‌كه حضرت‌ می‌فرمایند: خداى متعال در هر به كربلا هبوط مى‌كند»؛ درك معنى این هبوط از فهم ما خارج است ولى قطعاً هبوط جسمانى نیست ولى هرچه هست، هبوط است.

    زیارت اربعین؛ مصداقى بارز براى تحقق فلسفه زیارت‌

    هرچند همه زیارت‌ها فوق‌العاده هستند اما در بین زیارات، زیارت اربعین از جایگاه ویژه‌اى برخوردار است و این تعجب‌آور است كه تعداد روایات درباره زیارت اربعین اندك است اما با این حال زیارت اربعین قرن‌هاست كه سیره مستمره بزرگان شیعه بوده است. پس دعوت، حقیقت و توجهى خاص در میان است. بنابراین در بین زیارات، زیارة الحسین علیه السلام و در بین زیارات الحسین علیه السلام، زیارت اربعین زیارتى ویژه است. اربعین ادامه عاشوراست و اگر عاشورا نبود، اربعین هم نبود.

    آنچه در فهم راهبرد عاشورایى و اربعینى حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام مهم این است كه ما در سیر این صیرورت تاریخى عظیم حضور و شراكت داشته باشیم و با اتصال اربعینى با جان شریف حضرت سید الشهداء علیه السلام، معیت و ثبات قدم صادقانه با حضرت ولیّ عصر- وارث، وصیّ و منتقم ثار الله- داشته باشیم.#

    سایر منابع: گفتارى از آیت الله سید مهدى میرباقرى[ایجنا] 


    زیارت اربعین

    به طوری که امام حسن عسگری(ع) آن را از نشانه های اهل ایمان برشمرده و فرموده اند:

    عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِینَ وَ زِیارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فـِی الْیمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ؛

    مؤمن پنج نشانه دارد:نمازهای پنجاه گانه روزانه (از واجب و مستحب)؛ زیارت اربـعین؛ انـگشتر در دست راست کردن؛ پیشانی را هنگام سجده بر خاک گذاشتن؛ و بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم نماز را بلند گفتن.»

    روایات درباره زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین

    بنابر نقل جمعی از بزرگان مانند شیخ مفید، شیخ طوسی و کفعمی، جابر بن عبداللّه انصاری در روز اربعین برای زیارت امام حسین(ع) به کربلا آمد و طبق روایات، در این روز اهل بیت امام حسین(ع) از شام وارد مدینه شدند. البته در مورد آمدن اهل بیت به کربلا در روز اربعین اختلاف نظر وجود دارد.

    مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی در منتهی الآمال» از سیّد بن طاووس نقل می کند:اهل بیت حرم حسینی در مسیر بازگشت به مدینه، نخست به کربلا آمدند و زمانی به آنجا رسیدند که جابربن عبدالله انصاری و گروهی از بنی هاشم به زیارت امام حسین(ع) و یارانش آمده بودند (با توجه به اینکه جابر در بیستم صفر به کربلا آمد، بنابراین اهل بیت نیز ورودشان به کربلا همان روز بود).

    اما مرحوم حاج شیخ عباس قمی با توجه به نقل دیگر مورّخان و قرائن و شواهد دیگر، ورود اهل بیت علیهم السلام را در بیستم صفر به کربلا بسیار بعید می داند و از شیخ مفید و شیخ طوسی نقل می کند که اهل بیت علیهم السلام روز بیستم صفر از شام به مدینه مراجعت کردند.زیارت اربعین به دو صورت نقل شده است:

    زیارت اول:

    شیخ طوسی از صفوان جمّال روایت می کند که گفت:مولایم امام صادق(ع) در ارتباط با زیارت اربعین به من فرمود :هنگامی که روز، بالا آمد خطاب به امام حسین(ع) می گویی:

    السَّلامُ عَلَیٰ وَلِیِّ اللّٰهِ وَحَبِیبِهِ ، السَّلامُ عَلَیٰ خَلِیلِ اللّٰهِ وَنَجِیبِهِ ، السَّلامُ عَلَیٰ صَفِیِّ اللّٰهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ ، السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ ، السَّلامُ عَلَیٰ أَسِیرِ الْکُرُباتِ وَقَتِیلِ الْعَبَرَاتِ.

    سلام بر ولی خدا و حبیبش، سلام بر دوست خدا و نجیبش، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آن دچار گرفتاری ها و کشته اشک ها،

    اللّٰهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ ، الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ ، أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ ، وَاجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ ، وَقَائِداً مِنَ الْقَادَةِ ، وَذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ ، وَأَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَیٰ خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ ، فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ ، وَمَنَحَ النُّصْحَ ،

    خدایا من گواهی می دهم که حسین ولی تو و فرزند ولی تو و برگزیده تو و فرزند برگزیده توست، حسینی که به کرامتت رسیده، او را به شهادت گرامی داشتی و به خوشبختی اختصاصش دادی و به پاکی ولادت برگزیدی و او را آقایی از آقایان و پیشروی از پیشرویان و مدافعی از مدافعان حق قرار دادی و میراث های پیامبران را به او عطا فرمودی و او را از میان جانشینان، حجّت بر بندگانت قرار دادی و در دعوتش جای عذری باقی نگذاشت و از خیرخواهی دریغ نورزید

    وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ ، وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا ، وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنیٰ ، وَشَرَیٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدَّیٰ فِی هَوَاهُ ، وَأَسْخَطَکَ وَأَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَأَطَاعَ مِنْ عِبادِکَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ ، الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ ، فَجاهَدَهُمْ فِیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّیٰ سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ؛ اللّٰهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلاً ، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِیماً.

    و جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند، درحالی که بر علیه او به کمک هم برخاستند، کسانی که دنیا مغرورشان کرد و بهره واقعی خود را به فرومایه تر و پست تر چیز فروختند و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند، تو را و پیامبرت را به خشم آوردند و اطاعت کردند از میان بندگانت، اهل شکاف افکنی و نفاق و بارکشان گناهان سنگین و سزاواران آتش را، پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت؛ خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین و عذابشان کن عذابی دردناک،

    السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیاءِ ، أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللّٰهِ وَابْنُ أَمِینِهِ ، عِشْتَ سَعِیداً، وَمَضَیْتَ حَمِیداً ، وَمُتَّ فَقِیداً ، مَظْلُوماً شَهِیداً ، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ ، وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتّیٰ أَتَاکَ الْیَقِینُ ، فَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَکَ ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ ظَلَمَکَ ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذٰلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ؛

    سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، شهادت می دهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی، خوشبخت زیستی و ستوده درگذشتی و از دنیا رفتی گم گشته و مظلوم و شهید، گواهی می دهم که خدا وفاکننده است آنچه را به تو وعده داده و نابودکننده کسانی را که از یاری ات دریغ ورزیدند و عذاب کننده کسانی را که تو را کشتند و گواهی می دهم که تو به عهد خدا وفا کردی و در راهش به جهاد برخاستی تا مرگت فرا رسید، پس خدا لعنت کند کسانی را که تو را کشتند و به تو ستم کردند و این جریان را شنیدند و به آن خشنود شدند؛

    اللّٰهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاهُ ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ ، لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِأَنْجاسِها ، وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیابِها ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعائِمِ الدِّینِ ، وَأَرْکانِ الْمُسْلِمِینَ ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ اَّکِیُّ الْهادِی الْمَهْدِیُّ ،

    خدای من تو را شاهد می گیرم که من دوستم با آنان که او را دوست دارند و دشمنم با آنان که با او دشمن اند، پدر و مادرم فدایت ای فرزند رسول خدا، گواهی می دهم که تو در صلب های بلندمرتبه و رحم های پاک نوری بودی، جاهلیت با ناپاکی هایش تو را آلوده نکرد و از جامه های تیره و تارش به تو نپوشاند و گواهی می دهم که تو از ستون های دین و پایه های مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و گواهی می دهم که پیشوای نیکوکار، با تقوا، راضی به مقدرات حق، پاکیزه، هدایت کننده و هدایت شده ای

    وَأَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْویٰ ، وَأَعْلامُ الْهُدیٰ ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقیٰ ، وَالْحُجَّةُ عَلَیٰ أَهْلِ الدُّنْیا ، وَأَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ ، وَبِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ ، بِشَرایِعِ دِینِی ، وَخَواتِیمِ عَمَلِی ، وَقَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ ، وَأَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ ، وَنُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّیٰ یَأْذَنَ اللّٰهُ لَکُمْ ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَامَعَ عَدُّوِکُمْ ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْکُمْ ، وَعَلَیٰ أَرْواحِکُمْ وَأَجْسادِکُمْ، وَشاهِدِکُمْ وَغَائِبِکُمْ ، وَظَاهِرِکُمْ وَبَاطِنِکُمْ ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.

    و گواهی می دهم که امامان از فرزندانت، اصل تقوا و نشانه های هدایت و دستگیره محکم و حجّت بر اهل دنیا هستند و گواهی می دهم که من به یقین مؤمن به شمایم و به بازگشتتان یقین دارم، بر اساس قوانین دینم و عواقب عملم و قلبم با قلبتان در صلح و کارم پیرو کارتان و یاری ام برای شما آماده است تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمایم نه با دشمنانتان، درودهای خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان و بر حاضر و غایبتان و بر ظاهر و باطنتان، آمین ای پروردگار جهانیان.پس دو رکعت نماز می خوانی و به آنچه می خواهی دعا می کنی و برمی گردی.

    زیارت دوم:

    زیارتی است که از جابر روایت شده و کیفیت آن چنان است که از عطا [ظاهراً همان عطیه عوفی کوفی، همسفر جابر در اربعین برای زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) است] نقل شده:

    در روز بیستم ماه صفر با جابر بن عبدالله انصاری بودم، چون به غاضریه رسیدیم، در آب فرات غسل کرد و پیراهن پاکیزه ای که با خود داشت پوشیده، آنگاه به من گفت:آیا از بوی خوش چیزی با تو هست ای عطا؟ گفتم:سُعد با من هست، قدری از آن گرفت و بر سر و بدن پاشید و پا روانه شد تا نزد سر مبارک امام حسین(علیه السلام) ایستاد و سه مرتبه اللّٰهُ أَکْبَرُ» گفت. پس افتاد و بیهوش شد؛ چون به هوش آمد شنیدم می گفت:السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا آلَ اللّٰهِ» که درست همان زیارت نیمه رجب است.ثواب زیارت اربعین امام حسین(ع) با پای پیاده در روایات

    از امام صادق (ع) درباره ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) در کربلا آمده است:

    کسی که با پای پیاده به زیارت امام حسین(علیه السلام) برود، خداوند به هر قدمی که برمی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو می‏ فرماید و یک درجه مرتبه‏ اش را بالا می‏ برد، وقتی به زیارت رفت، حق تعالی دو فرشته را موکل او می‏ فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتی برگشت با او وداع کرده و به وی می‏ گویند:ای ولیّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد. (کامل ایارات ص134)

    همچنین در روایتی دیگر از امام صادق (ع) آمده است:

    اَلبَرَکَهُ مِن قَبرِ الحُسَینِ بنِ عَلیٍّ علیه ‏السلام عَشَرَهُ اَمیالٍ؛

    تا ده میل اطراف قبر حسین بن علی علیه‏ السلام برکت است.(بحارالأنوارج 98، ص116، ح41)[نمناک]



    تصاویر| جلسه شورای معاونین حوزه علمیه فارس با حضور آیت الله اعرافی

     مدیر حوزه های علمیه کشور گفت: در شعاع اسناد ۲۰ ساله، یک برش و برنامه ۵ ساله آماده شده که ذیل آن ۹۰۰ برنامه طراحی شده که حدود ۱۰۰ برنامه آن کلان است.

     آیت الله علیرضا اعرافی پیش از ظهر امروز در جلسه شورای حوزه علمیه استان فارس که در مدیریت حوزه علمیه استان برگزار شد، با اشاره به اینکه در استان فارس شاهد همبستگی هستیم، اظهار داشت: اهتمام مطلوبی از سوی نماینده ولی فقیه در فارس در خصوص مسائل حوزوی وجود دارد.

    وی در ادامه اضافه کرد: مدیریت حوزه در سال های اخیر که ده ها طرح نه به شکل پراکنده، بلکه در قابل یک منظوفه فکری و برآمده از اسناد راهبردی و آینده نگر طراحی کرده است و امروز به فضل الهی و با همت جهادی اساتید و همکاران، علی رغم همه مشکلات، حوزه از یک مجموعه اسناد جامع برخوردار است.

    مدیر حوزه های علمیه کشور تصریح کرد: همچنین در شعاع اسناد ۲۰ ساله، یک برش و برنامه ۵ ساله آماده شده که ذیل آن ۹۰۰ برنامه طراحی شده که حدود ۱۰۰ برنامه آن کلان است.

    وی ادامه داد: حوزه در مقام طراحی و نظر به مطالعات گسترده، دارای یک نگاه کلان نه در حد ایده و سخن تعارفی، بلکه پیاده شده در مجموعه اسناد بلند مدت و برنامه ۵ ساله است و این کارها به صورت جهادی تهیه شده است.

    آیت الله اعرافی خاطرنشان کرد: طراحی اسناد یک عزم بلند را می طلبد، نقشه جامع رشته های حوزوی با مشارکت بیش از ۵۰۰ استاد در دو الی سه سال انجام شد و امروز حوزه یک درختواره رشته های آموزشی با ۴۰۰ گرایش دارد.

    وی افزود: تا همین اواخر ۱۲ رشته داشتیم، اما اکنون ۲۰ الی ۳۰ رشته در حال اجرا بوده و طراحی براساس ۴۰۰ رشته است؛ طرح دیگر، مطالعات راهبری حوزه علمیه است، همچنین موقوفات و منابع پایدار یکی دیگر از طرح ها است.

    آیت الله اعرافی با اشاره به رویکرد مدیریت حوزه به واسپاری اختیارات بیشتر به حوزه های استان ها، اظهار کرد: همه استان ها باید روی پای خود بایستند و امور را تدبیر کنند؛ در پرتو این رویکرد، حدود ۲۰ محور واسپاری را آغاز کرده ایم و به عمده استان ها امتحان شفاهی واگذار شده است. همچنین شورای استان نقش مهمی در هماهنگی دارد.

    مدیر حوزه های علمیه کشور در خصوص علوم انسانی نیز گفت: با توجه به ظرفیت های خوبی که در استان فارس وجود دارد، یکی از پایگاه های مهم کشور در مبحث علوم انسانی است؛ در بخش برادران بیش از هزار نخبه شناسایی شده است و باید در شناسایی استعداد های برتر مدیریت استان فارس ترتیب اثر سریعتری ببخشند.

    وی  در ادامه افزود: مسائل معیشتی از مسائل مهم مد نظر است، طرح هایی در این موضوع خواهد آمد که وضع معشیت طلاب بهبود یابد.

    مدیر حوزه های علمیه کشور در پایان بیان کرد: معدل ورودی حوزه از ۱۵ به ۱۷ رسیده است و در این شرایط پذیرش افزایش داشته است.

    تصاویر/ بازدید آیت الله اعرافی با خانواده شهید طلبه شیرازی

    حوزه/ آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور با خانواده شهید بامداد دیدار کرد.


    مراتب اخلاص

    نخستین مرتبه اخلاص» آن است که غرض از اطاعت امر الهی، واجب یا مستحب، رسیدن به ثواب هایی باشد که خداوند برای اطاعت کنندگان وعده داده است.

    و به عبارت دیگر، خدایش را می پرستند به اطاعت امر او و به امید آن که خداوند وعده‌هایی که به مطیعین داده به او مرحمت فرماید: خواه از خواندن نماز حاجت که در تمام این موارد، هرگاه نماز بخواند برای اطاعت امر خداوند که معصوم فرموده این نماز را بخوان که چنین اجر و ثوابها دارد، البته صحیح است هرچند غرض و داعی بر اطاعت امر خدا شوق رسیدن به ثوابی است که بر این عمل داده شده، یا پرهیز از عذابی است که بر ترک آن می باشد.

    خلاصه شوق ثواب، یا ترس از عقاب، اگر سبب شود که انسان چیزی را که خداوند به آن امر فرموده، اطاعت کند و بجا آورد، صحیح و منافی با اخلاص نیست.

    اگر غرض خواهی، عبادت باشد (عمل صحیح است)

    صحت هر عبادتی، چه واجب و چه مستحب وقتی است که جنباننده انسان برای انجام آن، تنها اطاعت امر باشد، یعنی چون خداوند به آن امر فرموده بجا آورد و اگر جنباننده انسان به سوی عمل، امر دنیوی و نفسانی مانند ریا و ضمیمه هایی که ذکر شده باشد، باطل است، پس اگر تنها اطاعت امر، داعی بر عمل شد، صحیح است و چون اطاعت امر خدا را خاصیت ها و منافعی است که در شرع خبر داده شده پس هر یک از آن خاصیت ها اگر سبب شود که انسان برای اطاعت خدا حاضر شود تا به آن خاصیت برسد، صحیح است و به همان اثر خواهد رسید.

    احراز اخلاص از اول عمل واجب است

    چون شرط شرعی صحت و قبولی هر عبادتی – واجب یا مستحب – اخلاص در نیت آن است پس واجب است انسان پیش از شروع به عمل، یقین به اخلاص نیت خود در بجا آوردن آن عمل داشته باشد، مانند این که شرط صحت نماز، طهارت» است، پس باید پیش از شروع نماز، یقین به طهارت داشته و با آن یقین نماز بخواند و چنانکه اگر در طهارت خود شک دارد (بدون یقین به طهارت سابق) و با آن حال شک، نماز بخواند، نمازش باطل است، همچنین اگر در اخلاص خود شک دارد و با آن شک، نماز ، روزه، حج، انفاق، یا عبادت دیگر، یقین دارد که جنباننده او برای این عبادت، تنها خداست و دیدن و ندیدن خلق برایش یکسان است و درستی مدح و ثنای خلق بر آن عمل، هیچ در دلش نیست، پس آن عبادت را انجام دهد که صحیح و مقبول است.[ایجنا]


    خواب آیت‌الله دستغیب شب قبل از شهادت


    مدرس عرفان اسلامی گفت: نیمه‌های شب بود که آیت‌الله دستغیب ناگهان سراسیمه از بستر بلند شد و زانوها را بلند کرده و نشست. دست‌هایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا لاحول و لا قوة الا بالله» می‌گفت.


     20 آذر سالروز شهادت شهید محراب، آیت‌الله عبدالحسین دستغیب است که در سال 1360 هنگام رفتن به نماز جمعه شیراز به شهادت رسید.


    حسن اردشیری لاجیمی، از مدرسان عرفان اسلامی درباره شهید دستغیب به فارس گفت: آیت‌الله شهید دستغیب (ره)  از سن سیزده سالگی آثاری چون  بحارالانوار، وسائل الشیعه، کافی، وافی و من لا یحضر را مطالعه می‌‌کرد.


    وی افزود: در منزل ایشان یک اتاق بسیار بزرگ پر از کتاب بود و ایشان دائما مطالعه می‏‌کردند و حافظه بسیار خوبی هم داشتند. مطالعه کردن و فهمیدن روایات برایشان خیلی آسان بود تا جایی که فرزند ایشان می‌گفت: بنده بعید نمی‌‏دانم پدرم حدود بیست هزار حدیث از حفظ داشت.شهید دستغیب از نگاه مقام معظم رهبری | پایگاه اینترنتی کاروان صادقیه

    غذای شهید دستغیب


    اردشیری ابراز داشت: آیت‌الله دستغیب از سن 16 سالگی، بیشتر اوقات، نان جو و روغن زیتون می‏‌خوردند. نان جو، خوراک انبیاء و اولیاست و از زیتون هم که در قرآن تعریف شده است.

    سید عبدالحسین دستغیب - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

    معرفی شهید دستغیب (ره) از زبان آیت‌الله نجابت شیرازی(ره)


    این مدرس دانشگاه، شهید دستغیب را از زبان آیت‌‌الله نجابت، چنین معرفی کرد: برای جوان (شهید دستغیب) اینکه نان جو و روغن زیتون بخورد و هفته‌‎ای یکبار هم بیشتر گوشت نخورد، خیلی زحمت دارد. دائما مواظب نفس خود بود که با مومنان سرکشی نکند، تا چه رسد به علما و مراجع تقلید. آیت‌‌الله دستغیب از همان اول با حاج سید علی رضا» و بعد با مرحوم میرزا علی اکبر ارسنجانی» و بعد در نجف اشرف با آقا شیخ محمد کاظم شیرازی» و بعد با حاج میرزا علی آقا قاضی» که هم اول عالم نجف اشرف و هم اول خداشناس بودند رابطه داشت. شهید دستغیب یقین پیدا کرده بود که اساس مذهب تبعیت از اولی‌‌الامر است. لذا پس از فرمان امام خمینی که باید مردم بسیج شوند، ایشان ارتش و سپاه و بسیج را جُند حضرت ولی‌‌عصر(عج) و امام خمینی را نائب حضرت ولی‌عصر(عج) می‌‏دانست. بنده مطمئن هستم که ایشان فاصله‏‌ای بین این بسیجیان و اصحاب بدر نمی‏‌دانست، چرا که چشم اصحاب بدر در چشم حضرت خاتم‏الانبیاء می‌‏افتاد و غم‌ها از دلشان می‏رفت در حالیکه این بزرگواران سالی یک دفعه هم نمی‏‌توانستند امام را ببینند. می‏‌گفت: این‏ها برترند چرا که با آنکه پهلوی حضرت نیستند ولی فدای اسلام و معصومند.


    شهید دستغیب جلوه بارز یقین


    این مدرس عرفان اسلامی بیان داشت: در اثر تبعیت و قوی شدن روح تقوا، دو چیز در این شهید فوق‏‌العاده شد؛ یکی یقین و دیگری توکل. یقین به خداوند تبارک و تعالی که دائما حاضر و بیناست و در این مسئله ایشان بر معاصرین خودشان بسیار امتیاز داشتند. یعنی برای یقین هر قدر درجه قائل بشویم، خدا ایشان را موفق به آن درجه کرده بود که این یقین رو به تزاید برود، لذا در بیشتر مجالس ایشان سخن از خدا و ائمه اطهار بوده است.


    اردشیری ادامه داد: آیت‌الله نجابت درباره یقین شهید دستغیب گفته است: شاید بنده بتوانم ادعا کنم مجلسی با ایشان نداشتم الا آنکه راجع به یقین و خدا و معارف اهل بیت(ع) در آن سخن به میان آید، و گاهی در یک روز دو مرتبه  با ایشان تلاقی داشتیم، در هر دو مرتبه آیه و یا کلمه و روایتی راجع به یقین برای سخن گفتن و شدت تذکر پیش می‌آوردند.


    مولف علوم اسلامی افزود: این شهید بزرگوار در یقین به خداوند در عصر خودشان و در استان فارس منحصر بودند و آثار این یقین بود که مردم با جان و دل ایشان را دوست می‏‌داشتند، آثار یقین بود که ریشه حقیقی اسلام را پیدا کردند و از همان روز اول به حضرت آیت‌‏الله العظمی خمینی نهایت علاقه را پیدا کردند و از جان و دل مروج ایشان شدند.


    عبارت شهید دستغیب درباره امام خمینی (ره)

    زندگینامه شهید محراب آیت الله دستغیب شیرازی - نمایش محتوای تولیدات ویژه -  صدا و سیمای فارس

    حسن اردشیری خاطر نشان کرد: این شهید بزرگوار می‏‏‌فرمود که آقای خمینی سیرهای خودش را تمام کرده و فعلا از طرف حضرت احدیت و حضرت ولی عصر(عج) به اصلاح جامعه و مسلمین بالاخص اصلاح ایرانیان مامور است.


    وی تاکید کرد: شهید دستغیب، خالص و به تمام معنی مبلغ امام خمینی (ره) بود و این تبلیغ را موجب ترقی خودشان می‏دانست. گرایش ایشان نسبت به حضرت امام خمینی بیشتر بر مقدار مردم عادی بود، یعنی ایشان را علاوه بر اجتهاد و مرجع تقلید بودن، ولی کامل خداوند می‏‌دانستند.


    توکل شهید دستغیب (ره)

    علم و عالم / زندگی‌نامه و آثار آیت‌الله شهید دستغیب

    وی ویژگی دیگری را که در شهید دستغیب، ممتاز بود توکل دانست و بیان داشت: روز به روز ایشان این معنی را کامل تر می‌‏فهمیدند که اسباب بالذات، مؤثر نیستند. چند سال اخیر از عمرشان، معنی لا حول و لا قوه الا بالله» و اینکه همه کار دست خداست بسیار برای ایشان واضح شده بود، لذا ایشان کارهای خودش را ـ چه دنیوی و چه اخروی ـ به خداوند واگذار می‌‌کرد.


    اردشیری اضافه کرد: بناشان بر این بود که تمام وضع حیات و مادی و معنوی‌‏شان را در اختیار خداوند بگذارند. در اثر این توکل به خدا فرمایشات ایشان در هر قلب پاکی جایگزین بود، بلکه بعضی از قلوب ناپاک را هم پاک می‏‌کرد و روز به روز محبت اهالی فارس و بالاخص مردم شیراز نسبت به ایشان رو به ازدیاد بود و به تبع محبتی که به ایشان داشتند، یقینشان نیز به انقلاب بیشتر می‏‌شد.


    ارتباط آیت‏‌الله دستغیب (ره) با علامه سید علی آقا قاضی (ره)


    حسن اردشیری درباره شاگردی آیت‌الله دستغیب از علامه قاضی اظهار داشت: حضرت آیت‏‌الله شهید دستغیب با مرحوم آیت‌الله آقای حاج شیخ حسنعلی نجابت از دوران نوجوانی آشنا بود و آمد و رفت داشتند و از لحاظ خانوادگی به هم مربوط بودند. آیت‌‏الله نجابت برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرّف می‏‌شوند و پس از مدتی با مرحوم آیت‏‌الله علامه سید علی آقا قاضی که از عرفای بزرگ بودند آشنا شده ضمن تحصیل علوم دینیه از معانی عرفان آگاه گشته دلباخته مرحوم قاضی می‏‌شوند.


    وی ادامه داد: شهید آیت‏‌الله دستغیب که برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرف می‏‌شوند به برکت مرحوم آیت‏‌الله نجابت به محضر مرحوم علامه قاضی می‏‌رسند و مدتی هر دو بزرگوار از محضر آن عارف والا مقام بهره می‏‌گیرند. شهید دستغیب‏ پس از اتمام تحصیل و رسیدن به مقام اجتهاد به شیراز مراجعت می‏‌کند. آیت‏‌الله نجابت پس از رحلت مرحوم قاضی به همدان می‏‌آیند و سلوک خود را به رهبری آیت‌الله انصاری پی می‏‌گیرند. سفری هم به شیراز می‏‌آیند و شهید دستغیب را آگاه می‏‌کنند و از این به بعد هر دو نفر از برکات مرحوم آیت‌الله انصاری بهره وافی گرفته به مقامات عالیه‏‌ای در عرفان می‏‌رسند.


    خواب بشارت‌آفرین، قبل از شهادت


    اردشیری شب قبل از شهادت آیت‌الله دستغیب را به نقل از فرزند ایشان چنین نقل کرد: نیمه‌های شب بود که پیش از موعد که برای تهجد از خواب بر می‌خواست، ناگهان سراسیمه از بستر بلند شد و زانوها را بلند کرده و نشست. دستهایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا لاحول و لا قوة الا بالله» می‌گفت. حالتش از یک خواب هولناک خبر می‌داد، اما سخن مرا که شما را چه می‌شود آیا آب می‌خواهید؟ چیزی دیگر می‌خواهید؟ پاسخ نمی‌داد.


    اصرارم زیاد شد، فرمود: امروز دیگر جز با اشاره با شما سخن نمی‌گویم.


    آنگاه کمی دراز کشید و برای تهجد طبق معمول برخاست. آخرین دقایق، هنگامی که از پلکان منزل جهت بیرون رفتن پائین آمد، دست چپ را به سینه اشاره کرد و سپس رو به آسمان بلند نمود، بدین ترتیب خداحافظی کرد.


    آن وقت من (سید محمدهاشم دستغیب فرزند آیت الله شهید دستغیب) نفهمیدم با اشاره چه گفت، اما لحظاتی بعد صدای انفجار از معنی این اشاره پرده برداشت، یعنی من هم پرواز نمودم و به ملکوت اعلا رفتم.


    حسن اردشیری افزود: از این شگفت‌تر نواری است که روز پنچشنبه 19 آذر ماه 1360 یعنی درست یک روز پیش از شهادت ایشان در جلسه درس اخلاق جهت طلاب علوم دینی از او باقیمانده که دو مرتبه با تاکید تکرار می‌کند من روزهای آخر عمرم را می‌گذرانم.


    ماجرای کیسه‌‌‌ای که به دنبال کفن رفت


    این مدرس عرفان اسلامی با اشاره به داستانی که از همسر شهید دستغیب نقل شده است اذعان داشت: ابتدای کتاب بهشت جاودان شهید دستغیب آمده که همسرشان بعد از شهادت می‌‌گوید: هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچه‌‌های کفن، کیسه‌‌ای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟ آن را کنار گذاشتم و بقیه تکه‌‌ها و پارچه‌‌ها را دادم.


    یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خواب‌هایی که شب پیش از روز هفتم شهادتشان دیده شده بود که پاره‌های بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بام‌‌ها و بر سر  درخت‌‌های خانه‌‌های مجاور باقیمانده است. وقتی معلوم شد این خواب‌‌ها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشت‌ها را جمع آوری نمودند و از من کیسه‌‌ای جهت جا دادن آن خواستند.


    فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم، رفتم و آن را آوردم و به بعضی از بستگان دادم و جریان را گفتم؛ که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده است. گویا به ایشان الهام شده بود که برای تکه پاره‌‌های باقیمانده بدنشان کیسه مخصوص لازم است.


    شب هنگام ( بعد از اربعین) با حضور دسته‌های عزاداری، پایین قبر را شکافتند و کیسه مزبور را دفن کردند.

    [مشرق]



    اشاره: از کاراترین و پایدارترین روش های دفاع در مقابل تهدیدات، پدافند غیر عامل می باشد. اكثر کشورهای جهان به پدافند غیر عامل به عنوان یک سیستم دفاعی توجهی ویژه دارند. به عنوان مثال، کشوری مانند سوئیس با وجود بی طرفی در دو جنگ جهانی و مواجه نبودن با تهدید، به این موضوع توجه بسیار زیادی دارد. در کشور ما، علیرغم موقعیت خاص ژئوپلیتیک، دارا بودن ثروتهای عظیم، نظام ضد استکبار و ورود به عرصه های فناوری نوین و تهدیدات استکبار جهانی، به موضوع پدافند غیر عامل توجه چندانی نشده است.

    برابر قرائن موجود در حال حاضر اصلی ترین و عمده ترین تهدید مفروض برای کشور ایران، آمریکا و هم پیمانان منطقه ای و بین المللی این کشور می باشند. لذا مسئله دفاع در مقابل این تهدید مفروض، مهم ترین اولویت نظامی و دفاعی کشور می باشد. با مد نظر قرار دادن روحیه نظامی گری حاکم بر دولت مردان آمریکا در تهاجم مستقیم یا تحریک عوامل منطقه ای در ایجاد بحران های جدی و عمیق در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، ضرورت شناخت هرچه بیشتر راهبردها و ت های آمریکا و از طرف دیگر تدوین راهبردها و اتخاذ تدابیر لازم برای مقابله در مقابل این تهدیدات ضروری می نماید.

    اهمیت پدافند غیرعامل در کـتاب، سنت و سیره عقلا

    نتایج و تجربیات حاصل از جنگ های اخیر در منطقه و سایر نقاط جهان نشان داده است که عدم توجه به پدافند غیر عامل، تلفات و ضایعات جبران ناپذیری را برجای خواهد گذاشت. در واقع با اتخاذ یک سری تدابیر و اقدامات پیشگیرانه که مستم به کارگیری جنگ افزار نبوده، می توان از وارد شدن خسارت مالی به تجهیزات و تأسیسات حیاتی و حساس و هم چنین تلفات انسانی جلوگیری نموده و یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد.

    هر کشوری که به دنبال بقاء می باشد بایستی به سرمایه گذاری دفاعی خود به طور ادامه دار توجه نماید و وضعیت دفاعی خود را همواره در آمادگی لازم حفظ کند چراکه در غیر این صورت خطر از میان رفتن تناسب و تعادل در ساختار امنیتی آن کشور پیش خواهد آمد.

    . در این هیچ تردیدی نداشته باشید خدای متعال فرموده است (والعاقبة للمتقین) از این واضح تر خدا حرف بزند!؟ استفهام انکاری است. وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیست خلفنهم فی الأرض كما استخلف الذین من قبلهم». ایمان، عمل صالح و تقوا حتمأ نتیجه پیروزی است»( بیانات 4/۶/88 )

    من به شما عرض می کنم با اعتمادی که ما به وعده الهی داریم و وعده های الهی حق است و صدق است، بدون تردید، خدای متعال این ملت هم در این مرحله، هم در همه مراحل آینده بر دشمنانشان پیروز خواهد کرد . اگر حرف ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد، زمینه ظهور ولی امر و ولی عصر ارواحناله الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله جدیدی خواهد شد» ( بیانات، ۹۱/۱۰/۱۹).

    و اعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم ( سوره مبارکه انفال - آیه ۶۰)

    ترجمه: و تا می توانید در برار آنها (دشمن) نیرو و اسب های آماده (تجهیزات) بسیج کنند تا دشمن خدا و خودتان را به رعب بیندازید»(انفال /۶۰).

    این واقعیت تاریخی مورد تأکید قرآن کریم است که نبرد بین کفر و اسلام ادامه خواهد داشت و آرمان های اسلام به ویژه توحید مبشر نجات مستضعفین در راستای مبارزه با تبعیضها و است و مستکبرین در مسیر بهره کشی از انسان ها با تمام قوا برای نابودی سخن حق میکوشند، که عاقبتشان شکست و اضمحلال است. قرآن کریم دفاع از خود را امری طبیعی شمرده و در آیاتی چون ۲۴۶ تا ۲۵۱ سوره مبارکه بقره و آیه ۴۰ سوره مبارکه حج به آن اشاره کرده است. دفاع که بخشی از واژه عربی دفع گرفته شده به معنای دور نمودن چیزی است و در اصطلاح فقهی، تکلیف و حقوقی می باشد که از سوی خداوند به عنوان مالک و قانون گذار مطرح شده است. انسان از این حق برخوردار است تا برای پیشگیری از آسیب هایی که اعتقاد، مال، جان و آبروی وی را تهدید می۔ کند، دفاع و حمایت کرده و این تکلیفی است که نمی تواند از آن عدول نماید. آیت الله مکارم شیرازی در معنای قوه چنین می فرمایند:نتیجه تصویری برای تصاویر قرآننتیجه تصویری برای تصاویر قرآن

    کلمه قوه نه تنها وسایل جنگی و سلاح های مدرن هر عصری را در بر می گیرد بلکه تمام نیروها و قدرت هایی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد را شامل می شود اعم از نیروهای مادی و معنوی از قدرت های اقتصادی، فرهنگی، ی که آنها نیز در مفهوم قوه مندرج هستند و نقش بسیار مؤثری در پیروزی بر دشمن دارد نیز نباید غقلت ورزید.» | ایشان همچنین در معنای رباط می فرمایند: مَن نَامَ عَن عَدُوِّهِ أنبَهَتهُ المَكَائدُ (غرر الحکم/ ص 630)

    رباط به معنی بستن و پیوند دادن است. سپس به همین مناسبت به معنی محافظت و مراقبت به طور کلی آمده است، و رابطه به معنی محافظت مرزها و هم چنین به معنی مراقبت از هر چیز دیگر می آید.» امیر المونین علی (علیه السلام) می فرمایند: من نام عن عدوه انبهته المکائد

    کسی که از دشمن غفلت کند ناگزیر، حیله دشمن او را بیدار خواهد نمود.» ایشان همچنین می فرمایند: فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوٍّ أَوْ نَزَلَ بِکُمْ فَلْیَکُنْ مُعَسْکَرُکُمْ فِی قُبُلِ الْأَشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ الْجِبَالِ أَوْ أَثْنَاءِ الْأَنْهَارِ کَیْمَا یَکُونَ لَکُمْ رِدْءاً وَ دُونَکُمْ مَرَدّاً وَ لْتَکُنْ مُقَاتَلَتُکُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَوِ اثْنَیْنِ وَ اجْعَلُوا لَکُمْ رُقَبَاءَ فِی صَیَاصِی الْجِبَالِ وَ مَنَاکِبِ الْهِضَابِ لِئَلَّا یَأْتِیَکُمُ الْعَدُوُّ مِنْ مَکَانِ مَخَافَةٍ أَوْ أَمْنٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ الْقَوْمِ عُیُونُهُمْ وَ عُیُونَ الْمُقَدِّمَةِ طَلَائِعُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّفَرُّقَ فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِیعاً وَ إِذَا ارْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِیعاً وَ إِذَا غَشِیَکُمُ اللَّیْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ کِفَّةً وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً. (نهج البلاغه/ نامه 11)

    هرگاه به دشمن رسیدید، با او به شما رسید، لشگر گاه خویش را بر فراز بلندیها، یا دامنه کوه ها، یا بین رود خانه ها قرار دهید، تا پناهگاه شما، مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از یک سو یا دو سو آغاز کنید؛ و در بالای قله ها، فراز تپه ها، دیده بان هایی بگمارید. مبادا دشمن از جایی که می ترسید یا از سویی که بیم ندارید، ناگهان بر شما یورش آورد؛ و بدانید پیشاهنگان سپاه دیده بان لشکریانند، و دیده بانان طلایه داران سپاهند. از پراکندگی بپرهیزید، هرجا فرود می آیید، با هم فرود بیایید، و هرگاه کوچ می کنید همه با هم کوچ کنید؛ و چون تاریکی شب شما را پوشاند، نیزه داران را پیرامون لشگر بگمارید، و نخوابید مگر اندک، چون آب در دهان چرخاندن و بیرون ریختن.» با مطالعه و بررسی جنگ های گذشته، اهمیت موضوع پدافند غیر عامل بیش از پیش مشخص می گردد و موارد زیر نمونه های بارز این اهمیت می باشند:

    ١.       موجب زنده ماندن و حفظ بقای نیروی انسانی صرفه جویی کلان اقتصادی و ارزی در حفظ تجهیزات و تسلیحات بسیار گران قیمت نظامی می گردد.

     ٢.      اقدامات پدافند غیر عامل، مراکز حیاتی و حساس اقتصادی، ی نظامی، ارتباطی و مراکز عمده علمی و فرهنگی و . در برابر حملات و بمباران های هوایی دشمن حفظ و ادامه ی فعالیت در شرایط بحران و جنگ را ممکن می کند.

     ٣.      اقدامات پدافند غیر عامل موجب تحمیل هزینه قابل توجه به دشمن می گردد و نیز اقدامات دفاع غیر عامل سبب به وجود آمدن تأثیرات روحی و روانی مثبت در شهروندان و رزمندگان می گردد.

     ۴.      در مقام مقایسه سه عنصر (تهاجم، دفاع عامل و غیر عامل)، عنصر پدافند غیر عامل مخارج و هزینه های کمتری دارد و از نظر اخلاقی، بشر دوستی و ی، مفهومی صلح دوستانه و تنش‌زا دارد.

     ۵.      نیل به پدافند غیر عامل در مقایسه با دفاع عامل، ساده تر و سهل الوصول تر و با ت خودکفایی و عدم وابستگی و استقلال کشور متناسب تر است. | با عنایت به موارد فوق الذكر، توجه به پدافند غیر عامل در مقابل تهدیدات و تقلیل خسارت ناشی از حملات نیروی انتظامی مهاجم امری بدیهی است و باید جهت جلوگیری از آسیب پذیری ها و امنیت مراکز حیاتی، مهم و حساس، به دفاع غیر عامل روی آورد.

    در پدافند غیر عامل بایستی رویکرد فکری جدیدی را در زمینه ی مسائل امنیتی و نظامی در پیش گرفت، به طوری که همکاری در زمینه ی برنامه های پدافندی در کشور به عنوان یک اصل در نظر گرفته شده است و این چیزی است که پدافند غیر عامل نامیده می شود.

    در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد، مردم در طول سالهای جنگ و مبارزه، ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کرده اند، باید خطر تهاجم جهان خواران در شیوهها و شکل های مختلف را جدی تر بدانند، . با توجه به ماهیت انقلاب مان در هر زمان و در هر ساعت احتمال را مجددا از سوی ابر قدرتها و نوکرانشان باید جدی بگیریم» ( امام خمینی رحمه الله علیه ، صحیفه نور ج ۲۱ / ۲۸۲).

    جمع بندی

    امروزه پدافند غیر عامل جزء أصول جدایی ناپذیر جنگها محسوب شده، به طوری که در جهان امروز، بسیاری از کشورها که در عرصه ی فن آوری قابلیت محور و توانمندساز نظامی صاحب نام هستند، به موازات پیشبرد تحقیقات و تولیدات پیشرفته نظامی، توجه کاملا ویژه ای به اقدامات پدافند غیر عامل داشته و همه ساله بودجه خاص برای این منظور اختصاص می دهند. بدیهی است این امر برای کشورهایی که دسترسی به فن آوری ساخت جنگ افزارهای مدرن را ندارند، اهمیتی مضاعف می یابد. در این راستا نقش رهبران و مدیران عالی هر کشور برای توجه اذهان عمومی و مسئولان اجرایی بسیار برجسته می باشد (شایان فر، ۱۳۸۶).#

              منبع: دفاع قابلیت محور و توانمندساز در اندیشه‌های دفاعی امام ‌ای مدظله‌العالی از منظر پدافند غیرعامل

              نویسنده: عابدی، سجاد؛ تابستان 1398 – پژوهشنامه تاریخ، ت و رسانه - شماره 6[ایجنا]


    سردار محسن ساسانی» با حکم رئیس ستادکل نیروهای مسلح به عنوان جانشین رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور منصوب شد.

     مراسم تکریم و معارفه جانشین رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با حضور سردار علی عبداللهی معاون هماهنگ کننده ستاد کل نیروهای مسلح، سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور و معاونین و مدیران این سازمان با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و رعایت فاصله گذاری اجتماعی برگزار شد.

    سردار علی عبداللهی معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس و محور مقاومت و سالار شهیدان جبهه مقاومت سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی، گفت: حضور در شورای مدیران و فرماندهان سازمان پدافند غیرعامل کشور باعث خرسندی بنده است و این فرصت را غنیمت شمرده و از تلاش‌ها و زحمات بسیار خوب و ارزشمند ریاست و مدیران سازمان تشکر می‌کنم.

    خلاء وجود سازمان پدافند غیرعامل را در دوران دفاع مقدس احساس کردیم

    وی با بیان اینکه پرداختن به موضوع پدافند غیرعامل از جمله ماموریت‌های نیروهای مسلح است که ما در دوران دفاع مقدس خلاء آن را احساس کردیم، تاکید کرد: بحث ارتقای تاب‌آوری و حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی از جمله موضوعات راهبردی در لایه دفاعی کشور است که با تشکیل سازمان پدافند غیرعامل و قرار گرفتن سردار جلالی در صدر آن اقدامات شایان توجهی در این زمینه انجام شده است.

    معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه مدل اقدامات سازمان پدافند غیرعامل کشور این است که باید یک گام جلوتر از بقیه همه باشد، تصریح کرد: این وظیفه به ویژه در شرایط فعلی که تهدیدات متنوع‌تر، پیچیده‌تر و متفاوت‌تر از همیشه است بیشتر اهمیت خود را نشان می‌دهد.

    برای رویارویی با تهدیدات نوین نیازمند رویکرد نو در حوزه دفاع هستیم

    سردار عبداللهی با بیان اینکه برای مواجهه با تهدیدات نوین نیازمند رویکرد، فکر و اندیشه نو در حوزه دفاع هستیم، اظهار داشت: اهمیت کار پدافند غیرعامل را بیش از همه ما فرماندهی معظم کل قوا دریافتند و این سازمان نیز بر اساس تدبیر ایشان تشکل شده است.

    وی ادامه داد: اگر روزی سازمان‌ها و بخش‌های مختلف کشور در زمینه اقدامات مرتبط با تاب آوری زیر ساخت‌ها پراکنده کار می‌کردند امروز با همت سازمان پدافند غیرعامل کشور، این اقدامات به خوبی هدایت و راهبری شده و مثمر ثمر واقع می‌شود.

    معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح توضیح داد: برای نمونه شکل گیری ساختار ادارات کل پدافند غیرعامل در استانداری‌ها سبب شده تا این اقدامات در استان‌ها نیز پیگیری شده و کار پیشرفته‌تر و گسترده‌تر دنبال شود.

    سردار عبداللهی با بیان اینکه خلاء پدافند غیرعامل در دوران دفاع مقدس امروز به مدد سازمان پدافند غیرعامل کشور پر شده است، تصریح کرد: سردار جلالی یک فرمانده انقلابی و پرکار هستند که اقدامات شایان توجهی در حوزه پدافند غیرعامل انجام داده‌اند.

    وی توضیح داد: اقدام و پیگیری‌های سازمان پدافند غیرعامل سبب شد تا بسیاری از خلاء های قانونی در حوزه پدافند غیرعامل پر شود و با درک اهمیت پدافند غیرعامل، از برنامه چهارم توسعه به بعد، سازمان پدافند غیرعامل موضوعیت و مصوبه دارد.

    معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به اینکه با عنایت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و پیگیری‌های سردار جلالی جلسات کمیته دائمی پدافند غیرعامل به‌طور مستمر تشکیل می‌شود، تصریح کرد: معدود مجموعه‌هایی در کشور ما از اختیارات مشابه با اختیارات این کمیته برخوردارند.

    سردار عبداللهی خاطرنشان کرد: با پیگیری‌های سازمان پدافند غیرعامل کشور، بسیاری از وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرایی همچون وزارت نفت و سازمان انرژی اتمی کشور، توجه به ضوابط پدافند غیرعامل را جزو موضوعات مورد توجه خود قرار دهند و اقدامات بسیار موثری در این زمینه انجام شده است. اینها همه نقطه قوت و نشان دهنده پیشرفت در کارهاست.

    آگاهی بخشی و آموزش عموم مردم دو اولویت جدی سازمان پدافند غیرعامل کشور

    وی با بیان اینکه باید اقدامات بیشتری جهت تغییر نگرش مدیران نسبت به موضوعات پدافند غیرعامل انجام دهیم، تاکید کرد: همچنین باید مردم را در این حوزه آموزش داده و آگاهی ببخشیم چون هرچقدر ما ساختار را تقویت کنیم تا وقتی مردم توجیه نشوند در عمل با مشکل روبه رو می‌شویم. در این زمینه استفاده از ظرفیت رسانه به ویژه رسانه ملی بسیار مهم و حیاتی است.

    معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح گفت: اگر مردم به خوبی در مورد موضوعات پدافندی آموزش ببینند موضوع مدیریت بحران و عبور از آن را تسهیل خواهد شد.

    سردار عبداللهی با بیان اینکه با ظهور تهدیدات نوین مانند تهدیدات سایبری، الکترونیکی جنگ‌های آینده بسیار متفاوت خواهند بود، تصریح کرد: با توجه به این موضوع سازمان پدافند غیرعامل کشور باید از پویایی و پیش‌برندگی لازم در احصا و راه‌های مقابله با تهدیدات نوین برخوردار باشد. سازمان پدافند غیرعامل کشور باید اولویت‌ها را مشخص کند و توان اصلی را روی اولویت‌ها همچون حوزه سایبری بگذارد.

    وی با بیان اینکه رئیس ستاد کل نیروی‌های مسلح اهمیت بسیاری برای پدافند غیرعامل قائل است، تصریح کرد: کار سازمان پدافند غیرعامل کشور راهبردی، سنگین و حساس است زیرا مغز متفکر کل کشور در حوزه پدافند غیرعامل است و در جلوگیری از غافلگیری‌ها وظیفه‌ای بسیار حساس و حیاتی است.

    ستاد کل نیروهای مسلح پشتیبان سازمان پدافند غیرعامل

    معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح با تشکر از زحمات رئیس، معاون و کارکنان سازمان پدافند غیرعامل کشور،  تصریح کرد: این سازمان را سازمانی پویا، راهبردی و تاثیرگذار می‌دانیم و اعلام می‌کنیم ستاد کل تمام قد پشتیبان سازمان پدافند غیرعامل کشور است.

    سردار عبداللهی با تقدیر از خدمات ارزنده سردار زارعی برای وی آرزوی سلامتی و شفای عاجل کرد و متذکر شد: حضور او در مقام جانشین ریاست سازمان پدافند غیرعامل کشور، کمک خوبی برای سردار جلالی بود که کاملاً دلسوزانه و متفکرانه در خدمت اهداف این سازمان، انجام وظیفه کردند.

    وی همچنین با اشاره به تجارب سردار ساسانی تصریح کرد: برادرمان سردار ساسانی در هر جا مشغول خدمت بوده‌اند خدمات ارزنده‌ای را ارائه و نیروهای ارزنده‌ای تربیت کرده‌اند و تجارب ذی قیمتی اندوخته‌اند.

    معاون هماهنگ‌کننده ستاد کل نیروهای مسلح متذکر شد: اشراف بر دانش تخصصی در حوزه پدافند غیرعامل و تجربه و تعهد سردار ساسانی، می‌تواند کمک موثری در برنامه‌ریزی و پیشبرد امور در مقام جانشینی سازمان پدافند غیرعامل باشد. برای ایشان آرزوی توفیق داریم و امیدواریم حضور ایشان منشا خیر و برکت برای این سازمان باشد.

    سازمان پدافند غیرعامل کشور بر اساس یک تفکر راهبردی شکل گرفته است

    سردار محسن ساسانی نیز در ادامه این مراسم با بیان اینکه سازمان پدافند غیرعامل کشور یک سازمان راهبردی از نظر سطح، روش برنامه‌ریزی و مدیریت است، اظهار داشت: این سازمان براساس یک تفکر راهبردی شکل گرفته است و مادامی که این تفکر در آن ساری و جاری باشد پویا و تاثیرگذار خواهد بود.

    وی با بیان اینکه چابکی سازمان پدافند غیرعامل کشور سبب شده است که این سازمان منشا اقدامات خوب و ارزنده‌ای باشد، تصریح کرد: این سازمان با وجود برخی کمبودها، عالمانه، برمبنای منظومه فکری و چارچوب علمی، هماهنگ، یکپارچه و هوشمند در جهت اهداف و ماموریت‌ها به پیش خواهد رفت.

    جانشین سازمان پدافند غیرعامل کشور با اشاره به توفیقات سازمان در پیشبرد امور در دستگاه‌های اجرایی متذکر شد: این درحالی ست که امکانات زیادی در اختیار نداشتیم با این وجود در بسیاری از حوزه‌ها از جمله در تدوین قوانین راهبردی و بالادستی توفیقات متعددی کسب شده است.

    سردار ساسانی افزود: یقین دارم با وجود ویژگی‌ها و نقاط قوت ریاست و کارکنان سازمان پدافند غیرعامل کشور، با صلابت و صمیمیت، در راستای اهداف سازمان گام برخواهیم داشت و شخصاً تمام توان خود را برای این منظور به کارخواهم گرفت.

    در پایان این مراسم، سردار محسن ساسانی که پیش از این معاونت امور زیربنایی سازمان پدافند غیرعامل کشور را بر عهده داشت با حکم رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان جانشین رئیس سازمان معارفه شد و از خدمات سردار علی اصغر زارعی تقدیر به عمل آمد. همچنین سردار مسعود داریوندی به عنوان معاون امور زیربنایی سازمان معرفی شد.

    کد خبر 5039832خبرگزاری مهر

    وحدت جهان اسلام؛راهبرد همیشگى نظام جمهورى اسلامى‌(به مناسبت هفته وحدت)ذات تقریبى و وحدت‌گراى اسلام ناب محمدى(ص)/راهبرد وحدت جهان اسلام در منظومه فكرى امامین انقلاب‌/جریان‌هاى وحدت ستیز، از ولایتى‌ها تا تشیع انگلیسى/‌اختلاف؛رمز عبور دشمن مشترک


    انقلاب اسلامى ایران كه با هویت شیعى به پیروزى رسید، رویكرد تقریب و وحدت‌گرایى را سرلوحه كار قرار داد. پیشینه رویكرد تقریبى انقلاب، به اندیشه‌هاى مرحوم آیت الله بروجردى باز مى‌گردد. هدف آیت الله بروجردى از تقریب و وحدت، نه ذوب كردن مذهبى در مذهبى دیگر، بلكه بیان مشتركات میان دو گروه اسلامى براى وحدت و همدلى امت اسلام به‌عنوان یكى از راه‌هاى قدرتمندى اسلام در مقابل دشمن مشترك مسلمین جهان بود.

    ایشان تا آخرین روزهاى حیات خویش، با درك صحیح از موقعیت جهان اسلام، سعى مى‌كرد از عواملى كه وحدت مسلمین را به خطر مى‌اندازد، جلوگیرى كند و سرانجام تلاش‌هاى ایشان، منجر به فتواى شیخ شلتوت- رئیس دانشگاه الأزهر و مفتى اعظم مصر- مبنى بر رسمیت مذهب شیعه اثنى عشرى، جواز عمل به فقه آن همانند مذاهب اربعه و اختصاص كرسى تدریس براى مذهب تشیع به‌عنوان یكى از مذاهب بزرگ اسلامى گردید. این فتواى تاریخى و در عین حال شجاعانه شیخ شلتوت، زمانى كه وهابیون متعصب عربستان، شیعه را كافر مى‌دانستند، تأثیر عمیقى در رسمیت یافتن تشیع گذاشت.

    راهبرد وحدت جهان اسلام در منظومه فكرى امامین انقلاب‌

    امامین انقلاب نیز همواره به‌طور نظرى و عملى، پیگیر تقریب و وحدت جهان اسلام بودند و تصریح داشتند: ما با مسلمین اهل تسنن یكى هستیم؛ واحد هستیم كه مسلمان و برادر هستیم. اگر كسى كلامى بگوید كه باعث تفرقه بین ما مسلمان‌ها بشود، بدانید كه یا جاهل هستند یا از كسانى هستند كه مى‌خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنى اصلاً در كار نیست، ما همه با هم برادریم.» (صحیفه امام/ ج‌6/ص‌133).

    امروز دنیاى اسلام دچار محنت‌هاى بزرگى است و راه‌حلّ آن محنت‌ها، اتّحاد اسلامى است (27/09/1395)، آنچه امروز در درجه اولِ اولویت براى دنیاى اسلام قرار دارد، وحدت است (19/10/1393) ؛ اتحاد اسلامى، برادرى اسلامى، همبستگى اسلامى، یكى از لازم‌ترین و واجب‌ترین وظایف همه جوامع اسلامى است و بایستى همه به این وظیفه ملتزم باشیم (21/07/1393)، امروز نگاه دستگاه استكبار و استعمار به دنیاى اسلام، این است كه سعى مى كنند دنیاى اسلام را هرچه بیشتر از وحدتِ خود دور كنند. امروز دو اراده در منطقه غرب آسیا با یكدیگر در تعارضند: یك اراده، اراده‌ى وحدت است؛ یك اراده، اراده‌ى تفرقه است. مهم‌ترین آمادگى امروز براى مواجهه‌ى با دشمن، عبارت است از اتّحاد بین مسلمین.» (27/09/1395)

    امامین انقلاب در این موضوع، تنها به توصیه و فراخوان بسنده نكردند و به طراحى و تعیین راهبردهاى وحدت اسلامى نیز اهتمام داشته‌اند كه برخى از این‌راهبردها عبارت است از: نامگذارى هفته میلاد رسول اكرم به هفته وحدت»، معرفى قرآن به‌عنوان محور اجتماع امت اسلامى، ابتكار روز جهانى قدس، تبیین حج ابراهیمى، معرفى جنبه وحد آفرینى عید غدیر، نامگذارى روز آتش‌سوزى مسجد الاقصى به روز جهانى مسجد، هشدار در رابطه با دشمن واحد جهان اسلام، افشاء و مبارزه علیه جریان‌هاى تفرقه افكن در جهان اسلام نظیر جریان‌هاى تكفیرى، اهل سنت آمریكایى، تشیع انگلیسى و.، تأسیس مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، برگزارى كنفرانس‌هاى بین‌المللى وحدت و

    جریان‌هاى وحدت ستیز، از ولایتى‌ها تا تشیع انگلیسى‌

    در مقابل، دسته‌اى اندك كه با عنوان ولایتى‌ها»، شیعه تبرّایى» و یا اسلام برائتى» با شعار صیانت از مرزهاى اعتقادى شیعه وجه تقریب را نپذیرفتند و با برگزارى آئین‌هاى به اسم عُمر كُشان»، یا عید اهراء (سلام الله علیها)» و یا غدیر ثانى» در روز درگذشت خلیفه دوم، مخالفت با نام‌گذارى هفته وحدت و تبدیل آن به اسم هفته نكبت و تعیین هفته‌اى به نام هفته برائت، توهین به برخى از همسران پیامبر صلى الله علیه و آله، هم‌چنین برجسته‌سازى حساسیت‌برانگیز آئین شهادت حضرات معصومین علیهم السلام، ابداع دهه‌هاى عزادارى در كنار دهه اول محرم، ترویج نوع موهن عزاداراى براى سیدالشهداء علیه السلام مثل قمه‌زنى، تیغ‌زنى و. در صدد موضع‌گیرى ى برابر انقلاب و نظام اسلامى برآمدند.

    امام راحل در پیام منشور ت به افشاء این جریان اهتمام داشتند و خطاب به نسل‌هاى بعدى ت چنین مرقوم فرمودند: ولایتى‌ها» یِ دیروز كه در سكوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند، و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شكسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تكسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى‌خورند!

    راستى اتهام آمریكایى و روسى و التقاطى، اتهام حلال كردن حرام‌ها و حرام كردن حلال‌ها، اتهام كشتن ن آبستن و حلیت قمار و موسیقى از چه كسانى صادر مى‌شود؟ از آدم‌هاى لامذهب یا از مقدس‌نماهاى متحجر وبى‌شعور؟ ! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و كنایه‌ها نسبت به مشروعیت نظام كار كیست؟ كار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم كه حرف بسیار است. همه این‌ها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‌هاست.»

    نتیجه تصویری برای امام ورهبری

    رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات متعددى، امتداد این جریان به سركردگى جریان شیرازى‌ها را شیعه انگلیسى» نامیدند و خاطرنشان كردند: امروز دو اراده در این منطقه با یكدیگر در تعارضند: یك اراده، اراده‌ى وحدت است؛ یك اراده، اراده‌ى تفرقه است. اراده‌ى وحدت، متعلّق به مؤمنین است؛ فریاد اتّحاد و اجتماع مسلمین از حنجره‌هاى بااخلاص بلند است و مسلمان‌ها را دعوت مى‌كنند به این‌كه به مشتركاتشان توجّه بكنند. شیعه‌ى انگلیسى و سنّى آمریكایى مثل هم هستند؛ همه، دولبه‌ى یك قیچى هستند؛ سعیشان این است كه مسلمان‌ها را به جان هم بیندازند؛ این پیام اراده‌ى تفرقه است كه اراده‌ى شیطانى است؛. تِ تفرقه بینداز و آقایى كن؛ فَرِّق تَسُد». (27/09/1395)

    یك عدّه‌اى خیال مى‌كنند اثبات تشیّع به این است كه انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا كند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیره‌ى ائمّه است. این‌كه شما مى‌بینید رادیوها یا تلویزیون‌هایى در دنیاى اسلام به‌وجود مى آید كه كار آن‌ها این است كه به‌عنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّه‌ى فِرق اسلامى بدگویى كنند، این معلوم است كه بودجه‌اش بودجه‌ى خزانه‌دارى انگلیس است؛ این شیعه‌ى انگلیسى است. این بدوبیراه گفتن عكس عمل مى‌كند. وقتى شما بدوبیراه گفتید، دُور طرف مقابل شما، یك حصارى كشیده مى‌شود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. گوش نمى‌كنند؛ آن‌وقت گروه‌هاى خبیث و وابسته و مزدور و پول‌بگیر از آمریكا و سیا و اینتلیجنس‌سرویس -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال این‌ها- با استفاده از یك مشت آدم‌هاى عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه می‌اندازند كه ملاحظه كردید در عراق و در سوریه و در جاهاى دیگر به راه انداختند؛ این كارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتى استفاده مى‌كند.» (نك: 30/06/1395).

    عرصه‌هاى نوین وحدت‌آفرینى‌

    با توجه به ذات تقریبى و وحدت‌گراى اسلام ناب محمدى(ص) و تلاش گسترده جمهورى اسلامى براى تحقق حداكثرى وحدت جهان اسلام، علاوه بر عرصه‌هاى فكرى و كلامى مى‌توان موهبت الهى اعتصام بحبل الله را به عرصه‌هاى دیگرى بسط داد. این عرصه‌ها عبارت است از:

    یك) وحدت در عرصه اقتصادى و علمى كه در تبادلات حوزوى و دانشگاهى و تحقیقى كه تا حدودى شكل‌گرفته و باید افزایش بیابد. هم‌چنین ایران اسلامى الگوى فناورى بومى درعرصه‌هاى مختلف را دارا است كه براى همفكرى و هم افزایى علمى جوانان جهان اسلام نقطه شروع خوبى است.

    دو) وحدت در همكارى‌هاى اجتماعى و امدادى، كه امسال موضوع اجلاس مجازى همكارى‌هاى اسلامى در عرصه اجتماعى و امدادگرى و تعاون بین بلاد اسلامى است. بحران كرونا و ضعف غرب در مدیریت آن و بروز صحنه‌هاى زشتى كه باطن غرب را نمایاند، و در مقابل زیباترین صحنه‌ها را در جهان اسلام پدید آورد. ایران پرچمدار مواسات مؤمنانه شد و این امكان هست كه الگوهاى راهبردى و تجربیات برنامه‌اى خود را با سایر كشورهاى اسلامى به اشتراك گذارد.

    سه) وحدت بر محور گفتمان مقاومت كه بحمدالله مرزهاى جغرافیایى و نژادى و مذهبى را درنوردیده است. هرچند مأموریت اصلى سپاه قدس، سازماندهى برون مرزى جبهه مقاومت و بسیج مستضعفین است و عمدتا فعالیت‌هایش شكل و رنگ نظامى دارد ولى امروز این نیروى الهى، در اذهان عمومى با رویكردهاى فرهنگى تقریبى و وحدت‌گرایانه نیز شناخته مى‌شود و این به‌خاطر شخصیت الهى فرمانده شهید این نیرو یعنى حاج قاسم سلیمانى است.

    مردى صاحب مكتب، كه تقوا و توكل، دشمن‌شناسى و دشمن‌ستیزى، سادگى و اخلاص، رضا و حِلم، حُجب و غیرت، شهامت و آزادگى، قاطعیت و متانت، مناعت طبع و عزت نفس، تواضع و فروتنى، دلدادگى و تدبیر، دردمندى و نوازش، صداقت در قول و عمل و از همه مهم‌تر پیروى از دستورات دین، پایبندى به آرمان و تبعیت راستین از ولى امر مسلمین از ویژگى‌هاى بارزش بود، جهادگرى كه هیچ مانعى نمى‌توانست او را از انجام تكلیف و وظیفه باز دارد. از ابعاد بین‌المللى سردار شهید سلیمانى، نقش محورى شهید در وحدت جهان اسلام و تقریب مذاهب بود كه باید بیشتر مورد توجه و مداقه و تبیین قرار گیرد.                                                                                                                         در محضر ولایت

    اختلاف؛ رمز عبور دشمن مشترک

    [به مناسبت ایام فرخنده میلاد نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و آغاز هفته وحدت]

    نفعِ اختلاف

    امام خمینی(ره): یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته‌ای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و یک دسته‌ای حنبلی و دسته‌ای اخباری هستند؛ اصلًا طرح این معنا، از اول درست نبود. در یک جامعه‌ای که همه می‌خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم؛ منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید حنفی؛ یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دسته دیگر فتوای حضرت صادق را عمل کردند، اینها شدند شیعه، اینها دلیل اختلاف نیست. ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادی داشته باشیم، ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنی باید از هر اختلافی احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما، تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فِرق، آنها می‌خواهند نه این باشد نه آن، راه را این طور می‌دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند. ما باید توجه به این معنا بکنیم که همه ما مسلمان هستیم و همه ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم، و باید برای قرآن و توحید زحمت بکشیم و خدمت بکنیم. (صحیفه نور، ج13، ص54)

    بنیانِ مبارک

    امام ای(أدام الله ظله): جمهوری اسلامی از اولین روز در مقابل این توطئه ایستاده است؛ علت هم این است که ما ملاحظه‌ی کسی را نمی کنیم؛ این عقیده‌ی ماست. قبل از اینکه نظام اسلامی تشکیل بشود، برادران ما، بزرگان نهضت، بزرگان مبارزه‌ی انقلابی در آن روز - که هنوز خبری از حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی نبود - در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش می کردند. من خودم در بلوچستان تبعید بودم. از آن زمان تا حالا با علمای سنی حنفی شهرهای بلوچستان - ایرانشهر و چابهار و سراوان و زاهدان - با آنهائی که بحمدالله زنده هستند، رفیقیم، نزدیکیم، صمیمی هستیم. من آنجا تبعیدی بودم، دستگاه‌ها نمی خواستند بگذارند تلاشی از سوی ما انجام بگیرد؛ اما در عین حال ما گفتیم بیائید کاری کنیم که یک نشانه‌ای از اتحاد شیعه و سنی را در این شهر نشان بدهیم؛ که این مسئله‌ی هفته‌ی وحدت - ولادت نبی اکرم در دوازدهم ربیع‌الاول به روایت اهل سنت، و در هفدهم ربیع الاول به روایت شیعه - آن روز به ذهن ما رسید و در ایرانشهر آن را عمل کردیم؛ یعنی از دوازدهم تا هفدهم جشن گرفتیم. این یک فکر عمیقی بوده است، مال امروز و دیروز نیست. 25/7/1390

    [ایجنا]


    امام حسن عسكرى(ع)؛و راهبرد نگاری عصر انتظار/به مناسبت 8 و 9 ربیع الاول؛سالروز شهادت امام عسكرى(ع)و آغاز امامت حضرت بقیة الله(عج)/دو راهبرد نجات‌بخش در عصر غیبت‌/تربیت نسل منتظر؛ماهیت دعاى فرج عالمان مهدى اندیش‌


    اشاره‌: عصر نورانى امامت امام عسكرى(ع) -با این‌كه كوتاه‌ترین دوران امامت ائمه هدى علیهم السلام بود- یك ویژگى منحصر به فرد داشت و آن، زمان انتقال عصر حضور» به عصر غیبت» بود. ازاین‌رو مى‌توان گفت اصلى‌ترین راهبرد (استراتژى) دوران شش ساله‌ى امامت آن حضرت، برنامه‌ریزى دقیق در خصوص استقرار، بسط و تحقق كامل فرهنگ مهدویت بود. به همین جهت در بیانات آن امام بزرگوار روایات متعدد گفتمان‌ساز این فرهنگ مشهود است.

    دو راهبرد نجات‌بخش در عصر غیبت‌

    به‌عنوان نمونه؛ حضرت بعد از معرفى امام مهدى علیه السلام به‌عنوان جانشین‌شان به وكیل خود در شهر قم - احمد بن اسحاق- به این‌راهبرد مهم اشاره فرمودند كه: در دوران غیبت، كسى از هلاكت رهایى نمى‌یابد جز كسى‌كه خداوند او را:

    (1) در اعتقاد به امامت او ثابت و استوار بدارد.

    (2) براى دعا به تعجیل فرج آن حضرت موفق نموده باشد.»

    (. وَ اللهِ لَیَغِیبَنَّ غَیبَهً لاَ یَنجُو فِیهَا مِنَ الهَلَكَهِ إلاَّ مَن ثَبَتَهُ اللهُ عزَّوَجلَّ عَلَى القَولِ بِإمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِدُّعَاءِ بِتَعجِیلِ فَرَجِهِ. (كمال الدّین، ج‌2، ص‌384)) در تبیین مختصر این دو راهبرد؛ اشاره به دو نكته، مهم است:

    نكته اول) یك عمر عبادت؛ اجر تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدوى‌

    حضرت عسكرى علیه السلام روایتى از امام سجاد علیه السلام را بازروایى مى‌فرمایند كه موجز آن به این مضمون است: خداوند متعال به موسى علیه السلام فرمود: اگر مى‌خواهى ثواب یك عمر عبادت در نامه عملت ثبت شود، مردم را با امام زمانشان آشنا كن!»

    متن روایت به نقل مرحوم مجلسى در بحار الانوار به این شرح است: امام حسن عسكرى علیه السلام فرمود: امام سجاد علیه السلام فرمود: خدا به‌سوى موسى وحى فرستاد، مرا محبوب مخلوقاتم گردان! و مخلوقاتم را هم محبوب من كن! موسى گفت:ای پروردگار، چگونه این كار را انجام دهم؟ فرمود: نعمت‌هاى ظاهرى و باطنى مرا به آن‌ها یادآورى كن تا مرا دوست دارند.

    اى موسى ! به‌خاطر داشته باش! اگر بنده فرارى مرا به سویم برگردانى و یا بنده گم‌شده‌ام را به خانه من برسانى، براى تو از عبادت صد سال كه روزهایش را روزه بدارى و شب‌هایش نماز به پا دارى، بهتر است. موسى گفت: پروردگارا! بنده گریخته از تو كیست؟ فرمود: بندگان گنه‌كار. پرسید: گمشده‌ى از در خانه تو كیست؟ فرمود: نادانى كه امام زمانش را نمى‌شناسد، و یا این‌كه پس از شناختش از او غائب است و از حضور ظاهرى و یا باطنى او بهره نمى‌برد (ولى تو وى را به امام زمانش نزدیك مى‌كنى تا از او بهره مند گردد).

    هم‌چنین گمراه كسى است كه نسبت به احكام دینش جاهل است در حالى كه تو شریعت و احكام معارف دینش را به وى یاد مى‌دهى. امام سجاد در ادامه فرمودند: پس بشارت باد بر علماء شیعه ما به ثواب و پاداش اَعظم و بزرگ و جزاى فراوانى كه خداوند براى تبلیغ، خدمات فرهنگى، هدایت‌ها و روشنگرى‌هایى كه مى‌كنند.»

    (. قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِیُّ علیه السلام قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِى وَ حَبِّبْ خَلْقِى إِلَیَّ قَالَ یَا رَبِّ كَیْفَ أَفْعَلُ قَالَ ذَكِّرْهُمْ آلَائِی وَ نَعْمَائِی لِیُحِبُّونِی فَلَأَنْ تَرُدَّ آبِقاً عَنْ بَابِی أَوْ ضَالًّا عَنْ فِنَائِى أَفْضَلُ لَكَ مِنْ عِبَادَةِ مِائَةِ سَنَةٍ بِصِیَامِ نَهَارِهَا وَ قِیَامِ لَیْلِهَا قَالَ مُوسَى وَ مَنْ هَذَا الْعَبْدُ الْآبِقُ مِنْكَ قَالَ الْعَاصِى الْمُتَمَرِّدُ قَالَ فَمَنِ الضَّالُّ عَنْ فِنَائِكَ قَالَ الْجَاهِلُ بِإِمَامِ زَمَانِهِ تُعَرِّفُهُ وَ الْغَائِبُ عَنْهُ بَعْدَ مَا عَرَفَهُ الْجَاهِلُ بِشَرِیعَةِ دِینِهِ تُعَرِّفُهُ شَرِیعَتَهُ وَ مَا یَعْبُدُ بِهِ رَبَّهُ وَ یَتَوَصَّلُ بِهِ إِلَى مَرْضَاتِهِ. قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام فَأَبْشِرُوا عُلَمَاءَ شِیعَتِنَا بِالثَّوَابِ الْأَعْظَمِ وَ الْجَزَاءِ الْأَوْفَرِ. (بحارالانوار/ج‌2/ص‌4))

    یكى از پیام‌هاى ضمنى این روایت این است كه عالمان دین به دو دسته قابل تقسیم‌اند: (1) عالمانى مهدى‌اندیش، مهدى باور و مهدى یاور؛ (2) عالمانى كه چنین دغدغه‌اى ندارند و مهدى‌اندیشى در سیره علمى و عملى آن‌ها تجلى و نمود چندانى ندارد

    نتیجه تصویری برای پوستر امام حسن عسکری

    نكته دوم) جلوه عملى دعاى فرج‌

    دعا براى تعجیل در فرج امام زمان (علیه السلام) باید جلوه عملى داشته باشد؛ زیرا دعاى بدون عمل، بى‌ثمر است و به اجابت نخواهد رسید. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: كسى‌كه‌بى‌عمل دست به دعا بردارد، خودش را مسخره نموده است» (مَنْ سَأَلَ اللَّهَ التَّوْفِیقَ وَ لَمْ یَجْتَهِدْ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ (بحار الأنوار/ج‌78/ص‌356)).

    مهم‌ترین جلوه عملى دعاى فرج، زمینه‌سازى براى ظهور است. لازمه این زمینه‌سازى هم این است كه همان‌طور كه امام زمان (علیه السلام) رهبرى جهانى است، ما نیز باید از منظرى جهانى به این موضوع نگاه كنیم. در نگاه اجتماعى اسلام، علاوه بر شهرها، روستاها، قریه‌ها و محلات، جامعه جهانى نیز مدّ نظر است، لذا در تربیت صحیح اسلامى - كه رسالت اصلى علما دین است- باید هر مسلمان به‌نحوى تربیت شود كه بتواند اسلام خود را در تمام جهان ارائه كند و براى تمام عرصه‌ها خود را مهیا نموده باشد؛ زیرا امام زمان ما، امام تمام زمین‌ها و زبان‌ها و ملیت‌هاست.

    وقتى عالمان دین -به‌عنوان محور امام زمان‌شناسى و زمینه‌سازان اصلى ظهور- جهانى و فراتر از مرزها فكر مى‌كنند و حضرت مهدى (علیه السلام) را منجى همه جهان مى‌بینند به‌طور طبیعى بسته به میزان گنجایش و ظرفیتى كه دارند، هركدام یك منجى مى‌شوند كه از مرزهاى زمان و مكان عبور كرده‌اند. مسلماً این طبقه (عالمان دغدغه‌مند مهدى اندیش) هم براى اطرافیان و محیط پیرامونى خویش مى‌تواند مفید باشد و هم دیگران از وجود او بهره مند شوند. به استناد روایات، حضور افراد مؤمن در یك محیط باعث مى‌شود كه عذاب از بقیه مردم نیز رفع شود.

    در مقابل، كوتاهى در این امر ممكن است ظهور را تا مدت نامعلومى به تأخیر بیندازد. هرچند حتى اگر ما كوتاهى كنیم و این امر را به تأخیر بیندازیم، خداوند در تحقق آن كوتاهى نكرده و اگر تنها یك روز از عمر جهان مانده باشد خداوند حضرتش را ظاهر خواهد ساخت (لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ وَلَدِیَ الْمَهْدِی (كمال الدین/ج‌1/ص‌280)). اما مهم این است كه ما در واقعه شریف ظهور، نقش داشته باشیم و هزینه‌ها و تأخیر آن‌را به حداقل برسانیم.

    تربیت نسل منتظر؛ ماهیت دعاى فرج عالمان مهدى اندیش‌

    از روایات متعدد چنین استفاده مى‌شود كه ظهور حضرت مهدى (عجل الله فرجه الشریف) منوط به تربیت و ظهور، نسل است؛ و عالمان مهدى یاور باید عمده تلاش خود را در این‌راستا به كار برند. ائمه اطهار علیهم السلام توصیه دارند: در آموزش معارف ما اهل بیت به فرزندانتان شتاب كنید پیش از آن‌كه منحرفان، زودتر از شما به سراغ آن‌ها بروند.» (بادِرُوا أولادَكُم بِالحَدیثِ قَبلَ أن یَسبِقَكُم إلَیهِمُ المُرجِئَةُ (الكافى، ج‌6، ص‌47)) و این‌كه كار با جوانان یك فرصت است، زیرا كه آنان سریع‌تر به كارهاى خیر روى مى‌آورند. (عَلَیكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَیرٍ (الكافى، ج‌8، ص‌93)) و به همین جهت است كه به فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ.» (بحار الانوار/ج‌1/ص‌33).

    ویژگى‌هاى یك نسل منتظر و وجوه تمایز آن از سایرین، همان نكته‌اى است كه شهید مطهرى به آن اشاره دارد؛ كه بسیارى از آدم‌هاى خوب، صالحند نه مُصلح. یكى از اصلى‌ترین تفاوت‌هاى صالح و مُصلح، در نسبت تعهد به مسؤولیت‌هاى اجتماعى تعریف مى‌شود. مُصلح بجاى انزوا و جامعه گُریزى، جامعه گُزین با تجهیزات لازم (یعنى تقوا) است. تقواى اسلامى، یعنى مجهز شدن به تجهیزات و زره مقاوم در مقابل آسیب گناه براى ورود به منطقه گناه، با هدف نجات و دستگیرى از گناه‌كاران در جامعه. مُصلح گوشه‌گیرى ندارد و سعى مى‌كند كه بگیرد غریق را.

    صاحب دلى به مدرسه آمد ز خانقاه‌                بشكست عهد صحبت اهل طریق را

    گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود                تا اختیار كردى از آن این فریق را؟

    گفت آن گلیم خویش به در مى‌برد ز موج‌          وین جهد مى‌كند كه بگیرد غریق را

    (گلستان سعدی/باب دوم/حكایت‌37)

    اساساً مسلمان بودن و مسؤول بودن با یكدیگر لازم و موم هستند. بخشى از تكالیف و فرائض الهى و وظایف و مسؤولیت‌هاى الهى مسلمانان، مسؤولیت‌هاى اجتماعى و وظایفى است كه آحاد مسلمین باید براى جامعه خود انجام دهند. تا كسى خود، درجاتى از مُصلح بودن را نداشته باشد نمى‌تواند به مقام یارى مُصلح موعود (علیه السلام) برسد. به همین جهت وقتى كسى توفیق مى‌یابد و مُصلح اجتماعى مى‌شود، در حقیقت به تمام سعادت و خوشبختى نائل شده است چراكه امیرالمؤمنین علیه السلام مى‌فرمایند: سعى و تلاش در جهت اصلاح عموم مردم، از كمال خوشبختى است.» (مِن كَمالِ السَّعادةِ السَّعیُ فی صَلاحِ الجُمهورِ (غرر الحكم/ح‌9361). و بحمدالله منصب امامت جمعه در نظام جمهورى اسلامى كه نظام زمینه‌ساز ظهور امام زمان علیه السلام است، چیزى جز مسؤولیت اصلاح اجتماعى نیست[ایجنا]


    رکوردشکنی کرار» ایرانی در باشگاه پهپادهای رزمی/ اولین پرنده بدون سرنشین جهان با قابلیت اجرای ۷ مأموریت تخصصی+تصاویر


    کرار

    در حالی که بسیاری از کشورها و صنایع نظامی در دنیا به دنبال طراحی و ساخت پرنده های بدون سرنشین با امکان انجام ماموریت های متنوع هستند، کرار ایرانی موفق شده ۷ ماموریت تخصصی را با موفقیت به انجام برساند.

     از جمله طرح هایی که برخی از مهمترین طراحان و سازندگان محصولات نظامی در جهان، به دنبال آن هستند، استفاده از پرندگان بدون سرنشین یا همان پهپاد برای ایفای چند نقش متفاوت اما در قالب یک پلتفرم و محصول نسبتا یک شکل هستند تا علاوه بر کاهش هزینه های طراحی و ساخت، امکان تغییر کاربری پرنده در زمان کوتاه و بسته به نیاز مشتری یا واحد عملیاتی فراهم شود. اما به نظر می رسد پهپاد چند منظوره کرار که از جمله محصولات دفاعی شناخته شده و در عین حال پر استفاده در نیروهای مسلح ما محسوب می شود، در این حوزه یک رکورد دار در جهان و پرنده ای کم نظیر است که به لطف دور اندیشی و آینده نگری متخصصان ایرانی، می تواند نقش های مهم و متنوعی را بر عهده داشته باشد .

    پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان سلطنت پهلوی کوچک، برای آزمایش سیستم‌های ضد هوایی و موشک‌های هوا به هوای جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش، ایران اقدام به خرید تعدادی از پهپادهای هدف مدل MQM-۱۰۷ از آمریکا کرد. این پهپاد آمریکایی از یک موتور میکرو توربوجت بهره برده و می‌توانست به سرعت ۹۲۵ کیلومتر در ساعت رسیده و ارتفاع پروازی آن نیز در حدود ۱۲ کیلومتر برسد. این محصول در دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط آمریکا به بازار جهانی معرفی شده و فروش خوبی هم داشته و کشورهایی مثل ایران، کره جنوبی، استرالیا، مصر، ترکیه، امارات متحده عربی، تایوان، سوئد و سنگاپور از کاربران آن هستند.

    پهپاد مدل MQM-۱۰۷ ساخت آمریکا

    اما در مرداد ماه سال ۸۹ پرنده ای متفاوت و جدید توسط صنایع دفاعی کشورمان معرفی شد که این پهپاد در کنار نقش آفرینی به عنوان پرنده هدف برای واحدهای پدافند هوایی و هوایی، توان بدل شدن به یک پرنده بدون سرنشین رزمی را نیز داشت. در عین حال با توجه با مجهز بودن به یک دوربین که در درون پهپاد نصب شده این پهپاد توانایی انجام ماموریت های شناسایی را نیز دارد. از همان زمان به علت ویژگی‌های خاص پرنده مذکور، تحلیل‌ها و بحث‌های مختلفی در خصوص دستیابی ایران به یک پهپاد با موتور جت مطرح و حتی برخی آنرا صرفا یک پلتفرم برای تست موشک کروز ایرانی معرفی کردند.

    یکی از نمونه های اولیه پهپاد کرار مجهز به بمب در نمایشگاه هوایی کیش

    مشخصات اعلام شده این پرنده شامل برد هزار کیلومتر، سرعت حدود ۹۰۰ کیلومتر بر ساعت، محموله قابل حمل حدود ۵۰۰ کیلوگرم و سقف پرواز حدود ۲۵ هزار تا ۴۰ هزار پا(۷۵۰۰ تا ۱۲۰۰۰ متر) در نمونه‌های مختلف بود. روش بکارگیری این نمونه از کرار» به صورت پرتاب از روی پرتابگر با یک پیشران راکتی است که پس از اتمام انرژی آن، رها شده و موتور جت خود پرنده روشن می‌شود. این پهپاد از موتورهای جت سری طلوع ساخت ایران بهره می‌برد. اما هرچه گذشت، ماموریت‌ها و تخصص‌های این پهپاد بیشتر شد و  علاوه بر بمب‌های ۲۵۰ و ۵۰۰ پوندی نصب شده روی این پهپاد رزمی، کرار» به موشک کروز دریایی کوثر» نیز مجهز شد که این موشک می‌تواند اهداف سطحی متخاصم را در پهنه دریاها مورد هدف قرار دهد. این در حقیقت نمونه اولیه پهپاد کرار است که در نقش هدف هوایی، بمباران اهداف زمینی و حملات ضد کشتی وارد خدمت شده است.

    نقش دیگری که برای پهپاد کرار تعریف و تصاویری از آن نیز پخش شده مسئله رهگیری و نبرد هوایی است که در این نقش، پهپاد مور نظر، حداقل به موشک‌های سری شهاب ثاقب مجهز شده است. موشک شهاب ثاقب نمایش داده شده با پهپاد کرار شباهت‌هایی نیز به موشک شفق دارد. شفق، موشکی هوشمند است که با استفاده از جستجوگر IIR روی هدف خود قفل می‌کند و با برد ۸ تا ۱۰ کیلومتر، سرعت آن ۲ تا ۲.۷ ماخ است. بنا بر اطلاعات منتشر شده، این موشک ۶۰ کیلوگرمی‌ توانایی نفوذ ۱ تا ۱.۵ متر در انواع زره تانک و شناور را داشته و دقت اصابت آن ۳۰ سانتیمتر مربع در فاصله ۱۰ کیلومتر است.

    پهپاد کرار مجهز به موشک هوابه‌هوای شهاب ثاقب

    شفق یکی از اولین موشک‌های بومی است که از جستجوگر تصویری فروسرخ (IIR) استفاده می‌نماید. این نوع جستجوگر، قابلیت ردگیری اهداف زرهی و شناوری را از تمام زوایا دارد، از مقاومت نسبتاً بالایی نسبت به اخلال (جمینگ) و فریب برخوردار بوده و حساسیت بسیار بهتری در تشخیص اهداف دارد. موشک شهاب ثاقب پهپاد کرار با توجه به اصل و ریشه خود و نیز نمونه هم خانواده‌اش یعنی شفق احتمالاً جرمی در حدود ۶۰ تا ۸۰ کیلوگرم دارد. در این موشک نیز مانند شفق از عملگرهای آیرودینامیکی برای کنترل موشک اثری دیده نمی‌شود. همچنین نوع سامانه هدفگیری و هدایت آن نیز نامشخص است.

    در بحث عملیات‌های رهگیری معمولا پهپادهای کرار به صورت تعدادی در پشت یک کشنده سنگین نصب شده و در زمان لازم به وسیله یک شتاب‌دهنده مرحله اول به ارتفاع مورد نظر رسیده و سپس پرواز با پیشران اصلی به سمت هدف را آغاز می‌کنند. در این شرایط نیازی به فرودگاه خاصی برای این پرنده نبوده و هر جایی که بتوان آن را نصب کرده و پیشران کمکی مرحله اول را فعال کرد، می‌توان این پرنده را از آنجا به پرواز در آورد. در صورت نیاز به بازیابی این پرنده نیز سیستم چتر در آن تعبیه شده و پهپاد کرار مورد نظر بعد از عملیات با چتر به روی زمین فرود می‌آید.

    پهپاد های مسلح به موشک هوا به هوا روی سکوی متحرک پرتاب

    اما در رزمایش مدافعان آسمان ولایت نیروی پدافند هوایی ارتش در سال ۹۸، نمونه دیگری از پهپاد کرار رهگیر» مورد استفاده و بهره‌برداری عملیاتی قرار گرفت که به صورت انتحاری، هدف خود را مورد اصابت قرار می‌داد. تصاویر منتشرشده از نمونه رهگیر انتحاری پهپاد کرار، نشان می‌دهد که برای افزایش دقت اصابت به هواگرد متخاصم، در قسمت دماغه آن سنسورهای اپتیکی و یا حرارتی به استفاده شده تا با تعقیب هدف به صورت قفل اپتیکی و یا قفل حرارتی، به آن اصابت کند.

    پهپاد کرار در مدل انتحاری

    مهمات ویژه هدایت شونده و دقت بالای هدف گیری در کرار

    اما در سال ۱۳۹۹ و در جریان رونمایی های مربوط به صنعت دفاعی، تصاویر جدیدی از پهپاد کرار و در عین حال عملیات بمباران توسط این پرنده بدون سرنشین منتشر شد. در مراسم مورد نظر موشک هوا به هوای آذرخش، بمب هدایت لیزری ۵۰۰ پوندی، نمونه‌ای جدید از بمب بالابان و بمب خوشه‌ای سیمرغ به عنوان تسلیحات جدید پهپاد کرار معرفی شدند. بحث اضافه شدن توان حمل بمب‌های دورایستا مثل سری بالابان و همچنین بمب‌های هدایت لیزری نشان‌دهنده یک تغییر مهم در سیستم های داخلی این هدف برای پذیرش این نسل از مهمات جدید است.

    بمب یاسین (کادر مشکی)، موشک آذرخش (کادر زرد) و بمب هدایت لیزری (کادر قرمز)

    تسلیحات مختلف پهپاد کرار؛ بمب سیمرغ (کادر مشکی و سفید)، انواع قدیم و جدید بمب بالابان (کادر زرد)، بمب هدایت لیزری ۵۰۰ پوندی (کادر قرمز)

    موشک آذرخش نیز در حقیقت یک تلاش ایرانی برای توسعه یک سلاح هوا به هوا و هوا به زمین بر اساس موشک هوا به هوای آمریکایی AIM-۹ است که چند سال پیش توسط سپاه پاسداران رونمایی شد. مسئله مهم دیگر، نمایش دقت بالای این پرنده بدون سرنشین در حوزه بمباران حتی با بمب‌های غیر هوشمند است. بر اساس تصاویر منتشر شده توسط وزارت دفاع این پهپاد با پرتاب یک تیر بمب مارک ۸۲ از ارتفاع ۶۴۰ متر و با سرعت ۵۹۳ کیلومتر در ساعت موفق شده است خیلی نزدیک به مرکز هدف را با موفقیت مورد اصابت قرار دهد.

    ذکر این نکته بسیار مهم است که بمب مورد نظر در این تمرین از نوع هدایت شونده نبوده و در زیر پهپاد آزمایشگر نیز سیستم‌های هدف‌گیری بیرونی مشاهده نمی‌شود. می‌توان این طور گمانه‌زنی کرد که پهپاد مورد نظر در حقیقت به نوعی از سیستم‌های هدف‌گیری جدید مجهز شده  که در درون این پهپاد نصب می‌شوند. می‌توان بر اساس این تصویر این گونه اعلام کرد که پهپاد مورد نظر حداقل در بحث حمله به اهداف ثابت به دقت بسیار خوب و قابل تحسینی رسیده است.

    تست اخیر پهپاد کرار در نقش بمب افکن و دقت بالای اصابت

    پهپاد کرار در نقش حمله الکترونیک

    از سوی دیگر در جریان رزمایش اخیر نهاجا به نام مدافعان آسمان ولایت ۹۹ با یک ماموریت جدید از کرار رو به رو شدیم که آنهم بحث جنگ الکترونیکی توسط این پهپاد است. در حال حاضر تصویری از این پهپاد منتشر نشده ولی می توان این گونه در نظر گرفت که این پرنده می تواند به غلاف های جنگ الکترونیکی به صورت درونی یا نصب شده زیر بدنه مجهز شده و عملیات اخلال بر علیه رادارها یا سیستم های مخابراتی دشمن را به انجام برساند.

    کرار بمب افکن در حال آماده شدن برای پرتاب در رزمایش اخیر نهاجا

    بر این اساس، با نگاهی به پهپادهای مختلف نظامی در جهان می‌توان مطمئن شد که این پرنده بدون سرنشین ایرانی در حقیقت به نوعی همه‌کاره‌ترین پهپاد جهان روی یک پلتفرم مشخص و تقریبا ثابت است. بحث‌های شناسایی، هدف برای تمرین هوایی، حمله علیه اهداف زمینی و دریایی، رهگیری هوایی، حمله انتحاری و در نهایت جنگ الکترونیک از جمله موضوعاتی است که تا به امروز برای این پرنده بدون سرنشین تعریف شده و اگر بحث ماموریت ضد اهداف زمینی و دریایی را از یکدیگر جدا کنیم، مشخصا می‌توانیم اعلام کنیم پرنده بدون سرنشین کرار در حال حاضر برای ۷ ماموریت تخصصی نظامی توسعه پیدا کرده و می‌تواند در هفت نقش گوناگون به ایفای نقش بپردازد؛ اتفاقی که تا به امروز در هیچ کدام از پرنده‌های بدون سرنشین در جهان دیده نشده است حالا این سلاح موثر که همچون خانواده موشک‌های فاتح، در رسته‌های تخصصی متعددی خوش درخشیده تا سال‌ها می‌تواند بخش مهمی از نیازهای نیروهای مسلح را تامین کند.[مشرق]


    سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان :مذاکرات ترسیم مرزها مقدمه عادی سازی روابط با تل آویو نیست/هر حمله اسرائیل را سریعاً و قاطعانه پاسخ خواهیم داد/انتخابات آمریکا فضاحتی برای دموکراسی است/احمد قصیر و روز شهید/تحریم‌های آمریکا علیه جبران باسیل

    سخنرانی سید حسن نصرالله» آغاز شد


    دبیرکل حزب الله لبنان در ابتدای سخنان خود اظهار داشت: لازم است در اینجا به برادران و خواهران سوری شهادت شیخ محمد الأفیونی» را تسلیت بگویم. در عین حال، به برادران و خواهران یمنی نیز شهادت حسن زید» وزیر ورزش دولت نجات ملی را تسلیت عرض می‌کنم. همچنین به برادران و خواهران فلسطینی خود شهادت کمال ابو وعر» را تسلیت می گویم.

    احمد قصیر و روز شهید

    سید حسن نصرالله در ادامه یادآور شد: در اینجا جا دارد که پیروزی ماهر الاخرس» اسیر فلسطینی در برابر صهیونیست‌ها را به او تبریک بگویم. دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنانی را در خصوص شهید احمد قصیر» که روز شهادتش به عنوان روز شهید نامگذاری شد، مطرح کرد؛ شهیدی که در سال ۱۹۸۲ طی یک عملیات استشهادیِ بزرگ و تاریخی توانست بیش از ۱۴۰ صهیونیست را از پای درآورد.

    دبیرکل حزب الله لبنان در خصوص این شهید بزرگ گفت: عملیاتِ امیرِ شهدای استشهادی» (احمد قصیر) بزرگترین عملیات علیه اشغالگران صهیونیست به شمار می‌رود. ما تصمیم گرفتیم که روز شهادت این شهید بزرگ در واقع روز تمامی شهدا باشد و به عنوان روز شهید نامگذاری شود.

    وی همچنین اظهار داشت: ما همچنان چهره ناامید آریل شارون» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی را به یاد داریم. درست ۳۸ سال پیش بود که او در چنین روزی بر ویرانه‌های ساختمان نظامی اسرائیل ایستاده بود؛ جایی که شهید احمد قصیر، عملیات استشهادی بزرگی را ترتیب داده بود.

    سید حسن نصرالله با اشاره به عملیات بزرگ احمد قصیر علیه رژیم صهیونیستی و نظامیان این رژیم، تصریح کرد: حزب الله ارزش و قدر شهدای مسیر مقاومت را می‌داند. از همین روی از تمامی کسانی که در این مسیر گام برداشتند تشکر و قدردانی می‌کنیم.

    مذاکرات ترسیم مرزها

    دبیرکل حزب الله لبنان در بخش دیگری از سخنان خود به مذاکرات غیرمستقیم میان این کشور و رژیم صهیونیستی در خصوص ترسیم مرزهای مورد مناقشه اشاره کرد و گفت: موضع حزب الله از ابتدا بر این اصل استوار بود که وارد چنین مسأله ای نشود. ما از ابتدا نیز اعلام کردیم که مذاکرات ترسیم مرزی و مسائل مربوط به آن در حیطه صلاحیت ها و اختیارات دولت لبنان است و نه حزب الله.

    وی در همین راستا افزود: لذا اعلام می‌کنیم که مقاومت اسلامی به آنچه که دولت در خصوص مسأله ترسیم مرزی اعلام کند، پایبند است. ما همیشه اعلام کرده ایم که به ارتش لبنان در مسیر آزادسازی اراضی اشغال شده در کشور کمک می کنیم. این کمک همچنان ادامه خواهد داشت.

    سید حسن نصرالله در ادامه یادآور شد: ما همچنین از مواضع دولت بیروت در خصوص مزارع اشغالی شبعا و بلندی‌های کفرشوبا حمایت می‌کنیم.

    تمرکز آمریکایی‌ها بر مذاکرات ترسیم مرزها

    دبیرکل حزب‌لله لبنان با بیان اینکه این حزب از قبل خواهان محدود کردن مسئله ترسیم مرزها بر مسئله فنی بود، اظهار داشت که طی دوره اخیر آمریکایی‌ها  به این مسئله توجه ویژه‌ای داشته‌اند.

    او گفت که گفت‌وگوهای حول محور ترسیم مرزها محدود به همین مسئله است و پیش‌مقدمه هیچ تغییر دیگری نیست. سید حسن نصرالله گفت که برخی تلاش کردند که این مسئله را به این ربط دهند که آغاز گفت‌وگوها حول محور ترسیم مرزها مقدمه عادی‌سازی روابط با اسرائیل است. او گفت که این اظهارات بی‌ارزش است.

    هدف از طرح ادعای سازش حزب‌الله با اسرائیل

    سید حسن نصرالله گفت: اینکه گفته می‌شود حزب‌الله به دنبال عادی‌سازی روابط [با اسرائیل] است هدف از این اظهارات و سخنان این است که بر جریان عادی‌سازی روابطی که برخی از کشورهای عربی با اشغالگران راه انداخته‌اند، سرپوش بگذارند».

    دبیرکل حزب‌الله گفت که موضع این جنبش در برابر اسرائیل مشخص است؛ حزب‌الله این رژیم را غیر قانونی می‌داند که حقوق مردم منطقه و فلسطینیان را نقض کرده است.

    او گفت که حزب‌الله با میشل عون، رئیس جمهور لبنان صرفا در ماهیت تیم مذاکره‌کننده بر سر ترسیم مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی اختلاف داشته است و این جنبش خواستار این بود که این تیم منحصر در نظامیان باشد تا موضوع مذاکرات به بحث فنی محدود شود.

    سید حسن نصرالله از عملکرد تیم لبنان در مذاکرات مذکور حمایت کرد و گفت که این تیم با هشیاری و احتیاط همه قوانین و چارچوب‌های اعلام شده در این مذاکرات را رعایت کرده و بدان پایبند است.

    او گفت که رژیم صهیونیسی به دنبال نفت و گاز در بلوک‌های دریایی مورد مناقشه با لبنان است و اگر این رژیم مانع از دست‌یابی لبنان به منابع طبیعی شود، لبنانی‌ها نیز باید مانع آن‌ها شوند.

    دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه سخنرانی امشب خود به مناسبت روز شهید به تحولات در فلسطین اشغالی و تحرکات ارتش رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشاره کرد.

    او گفت: هنگامی که دشمن صهیونیست برای منطقه "الجلیل" در سال‌های ۲۰۱۷، ۲۰۲۰ طرح دفاعی ارائه می‌کند. این نشان می‌دهد که مقاومت اسلامی در لبنان این دشمن را از موضع هجوم به موضع دفاع از خود عقب رانده است».

    سید حسن نصرالله افزود: رزمندگان مقاومت لبنان را به مرحله‌ای رسانده‌اند که نگاه دیمن اسرائیل به این کشور عوض شده است؛ لذا او از هرگونه حمله به لبنان می‌ترسد».۳ پیام مهم سخنرانی چهارشنبه شب سید حسن نصرالله


    انگشت مقاومت روی ماشه قرار دارد

    سید حسن نصرالله گفت: علیرغم تمامی این مسائل، از زمانی که رزمایش های نظامی ارتش اسرائیل در شمال اراضی اشغالی فلسطین آغاز شده است، مقاومت لبنان در آماده باش کامل به سَر می‌بَرد. انگشت مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست روی ماشه است. اگر دشمن صهیونیستی مرتکب کوچکترین حماقتی بشود، مقاومت بی درنگ پاسخ خواهد داد و در این زمینه هیچ تعارفی ندارد.

    وی در ادامه گفت: امروز می بینیم که نیروهای هوایی و دریایی رژیم صهیونیستی نیز مانند نیروی زمینی آن بسیار عاجزتر از گذشته شده اند. امروز مقاومت قدرت خود را به دشمن صهیونیستی تحمیل کرده است.

    دبیرکل حزب الله لبنان همچنین به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا اشاره کرد و گفت: آنچه که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اتفاق افتاد یک رسوایی بزرگ برای واشنگتن است. این مسأله صرفاً به دونالد ترامپ» محدود نمی شود بلکه حزب جمهوری خواه را نیز شامل می شود.

    انتخابات آمریکا

    سید حسن نصرالله در ادامه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اشاره کرد و گفت که باید از این انتخابات پند گرفت و واقعیت آنچه را که آن را به عنوان نمونه برتر ترویج می‌کنند، بررسی کرد.

    او گفت: آنچه در این انتخابات رخ داد برای دموکراسی آمریکا رسوایی است و این مسئله صرفا به دونالد ترامپ مربوط نمی‌شود و شامل حزب جمهوری خواه نیز می‌شود».

    ترامپ نبرد سختی را آغاز کرده است

    دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه به اظهارات ترامپ و اینکه طرح تقلب در انتخابات را مطرح کرده، اشاره کرد و گفت که حزب جمهوری‌خواه نبردی سختی را که ترامپ آغاز کرده و نتایج انتخابات را رد کرد، در پیش گرفته است».

    انتخابات هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد

    او گفت که کسی حق ندارد چه در داخل آمریکا و چه در بیرون از آن به ما در لبنان با دموکراسی آمریکایی نگاه کند. سید حسن نصرالله گفت: نتایج انتخابات در آمریکا برای ما در حزب‌الله هیچ چیزی را در منطقه تغییر نمی‌دهد؛ چرا که همه آن برای حمایت از اسرائیل سر و دست یکدیگر را می‌شکنند».

    دبیرکل حزب‌الله ادامه داد: لذا می‌گوییم آنچه در اولیت‌های آمریکا ثابت لا یتغیر بوده حمایت از اسرائیل و حفظ برتری این رژیم در منطقه است».

    از سقوط ترامپ خوشحالم

    سید حسن نصرالله گفت که شخصا از سقوط مفتضحانه» ترامپ خوشحال است چرا که او به جنایت خود در به شهادت رساندن شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس افتخار می‌کند. او گفت: دولت ترامپ بی‌رحمانه‌ترین، جنایت‌کارترین و مستبدترین دولت آمریکا است».

    دبیرکل حزب‌الله گفت که دولت ترامپ یک ویژگی داشت و آن اینکه این دولت چهره واقعی ایلات متحده آمریکا در کشتار، فساد و جنایت در حق ملت‌های جهان را نشان داد.

    سید حسن نصرالله با  بیان اینکه دولت ترامپ در پرونده‌های مختلف از ایران، ونزئولا و سوریه گرفته تا لبنان و فلسطین شکست خورده، اظهار داشت که با خروج ترامپ از کاخ سفید یکی از ضلع‌های مثلث طرح ضد فلسطینی موسوم به معامله قرن سقوط خواهد کرد.

    او گفت: از پندها و عبرت‌های انتخابات آمریکا و سقوط ترامپ این است که آمریکا قضا و قدر نیسست و اراده ما قوی‌تر از آن است». سید حسن گفت که محور مقاومت در منطقه و ملت‌های منطقه با مقاومت خود ثابت کردند که می‌توانند مانع از تحقق طرح ترامپ شوند.

    باید در دو ماه آتی هشیار باشیم. هر احتمالی ممکن است

    دبیرکل حزب‌الله گفت که با شخصیتی مانند ترامپ همه چیز در مدت باقیمانده از دوره ریاست جمهوری او محتمل است لذا، حزب‌الله به عنوان بخشی از محور مقاومت کاملا طی این دو ما باقی مانده هشیار باشد.

    او گفت: محور مقاومت باید در آمادگی کامل باشد تا در صورت هرگونه ارتکاب حماقتی آمریکایی یا اسرائیلی بتواند مقابله کند. دشمن صهیونیستی به شدت نگران است و نیک می‌داند که دستش در شرایط فعلی در لبنان به فضل معادله طلایی ارتش، ملت و مقاومت باز نیست».

    دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت که همه طرح‌ها و توطئه‌های علیه مقاومت و سلاح آن از سال ۲۰۰۵ تا به امروز شکست خورده است و بعد از این شکست‌ها بود که آمریکایی‌ها از سه سال پیش طرح تحریک منطقه و محیطی که حزب‌الله در آن حضور دارد، علیه این حزب را آغاز کردند.

    سفارت آمریکا رأس فتنه‌هاست

    سید حسن نصرالله گفت که همه حوادث در لبنان از کاهش قیمت لیره لبنان در برابر لبنان و تحریم‌ها علیه مقاومت نشان داد که سفارت آمریکا در بیروت سازمان‌های غیر دولتی را مدیرت و تأمین مالی می‌کند.

    او هدف از تحریم‌های آمریکا علیه حزب‌الله را اعمال فشار روانی و تحریک منطقه مقاومت‌ علیه این جنبش، جمع آوری معلومات و جذب مزدوران است.

    تحریم‌های آمریکا علیه جبران باسیل

    سید حسن نصرالله به تحریم‌های اخیر آمریکا علیه جبران باسیل، وزیر خارجه سابق لبنان و رئیس حزب جریان ملی آزاد» به دلیل حمایت از حزب‌الله اشاره کرد و گفت که برخی در داخل لبنان به دلیل خرده حساب‌های شخصی‌ای که با او داشتند، آمریکایی‌ها را بر وضع تحریم‌ها علیه باسیل تحریک کردند.

    دبیرکل حزب‌الله در چرایی وضع این تحریم‌ها گفت: وزیر جبران باسیل به من اطلاع اد که آمریکایی‌ها او را بین اینکه دست از ائتلاف با حزب‌الله بردارد یا او را در لیست تحریم‌ها قرار دهند، مخیر کرده‌اند».

    او گفت که به جبران باسیل اطلاع داده است که حزب الله هرگونه موضع جریان ملی آزاد را در نتیجه تحریم‌های علیه خود درک می‌کند. او گفت که آمریکا به چه حقی به خود اجازه می‌دهد افراد و شخصیت‌ها را در لیست تحریم‌ها قرار دهد، دولت آمریکا حق چنین کاری را ندارد؛ چرا که این دولت رأس تروریسم و فساد است.

    سید حسن نصراله موضع جبران باسیل را شجاعانه دانست و از همه خواست که با او همبستگی کنند؛ چرا که هدف قرار دادن او می‌تواند در آینده فراگیر شود و دامن همه را بگیرد.

    او در پایان ابراز امیدواری کرد که دولت جدید لبنان به نخست‌وزیری سعد الحریری هرچه سریعتر تشکیل شود.[مشرق]


    به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی:گستره کتاب/میراث ماندگار/زیباترین جلوه آفرینش/ابزار دینی ـفرهنگی/دگرگونی نشر/کشف افق های تازه/نقد و بررسی/دست اندرکاران چاپ و نشر/میراث ملی/پدیدآورندگان/نویسنده خوب/غذای روح/ژرف ترین اعجاز/کتاب های پاک

    روز کتاب و کتاب خوانی در تقویم چه روزی است ؟ | دلگرم

    کتاب مثل اقیانوس بیکرانی است که ناشناخته های بسیاری دارد و هر کس به فراخور حالش دل به ژرفای آنمی سپارد و با انبانی پُر باز می گردد. در این دریای عمیقِ معرفت، گوهرهای نابی وجود دارد که تنها تلاشگران چیرهدست می توانند به آن دست بیابند.

    میراث ماندگار

    کتاب میراثی ماندگار و پدیده ایی شکوهمند و با ارزش است که زندگی بشر را روشن می کند و خداوند بزرگمعجزه ابدی آخرین فرستاده اش را کتاب قرار داد؛ کتابی که سرآمد همه کتاب هاست. آیین آسمانی ما، پرچمدارکتاب و کتابخوانی است. اگر در تاریخ اسلام کاوش کنیم، این حقیقت را که اسلام، دین اندیشه و معرفت، آیین دانشو معنویت است به روشنی در می یابیم. ما وارث نظام گران بها و فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی هستیم، تا به چهمیزان با برخورداری از آثار مکتوب در راه احیای این فرهنگ بکوشیم.

    سرگذشت کتاب

    کتاب در طول سالیان دراز، سرگذشتی تلخ و شیرین داشته است، زمانی در غربت و تنهایی و زمانی در اوجشکوفایی بوده است امّا نقش برجسته و سازنده کتاب در تکامل فردی و اجتماعی مشهود است. سزاوار نیست بهچنین عنصر مهمی کم توجّه باشیم و آن را فراموش کنیم.

    زیباترین جلوه آفرینش

    کتاب را باید یکی از زیباترین و مهم ترین جلوه های فرهنگی بدانیم و آن را از گرانسنگ ترین پدیده ها و میراثبشر به حساب بیاوریم. شکوه این ارزش را باید در تابش اَلَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم؛ پرودرگاری که به قلم آموخت» جستجوکنیم. خداوند یگانه به قلم و حرمتش سوگند یاد کرده و معجزه همیشه جاوید آخرین سفیر سعادت را کتابآسمانی دانسته است.

    این نشانه روشن، افزون بر پیشینه پربار فرهنگیان و شمار کتاب ها و کتابخانه ها و کتاب نگاران و نام آوران، ما راترغیب می کند ریشه های کهن و مانای کتاب را با نگرشی نو، به بررسی بنشینیم.

    نگاشته های روشنی بخش

    کتاب مثل خورشید، فضای زندگی ما را روشن می کند و نور و گرمی می بخشد. کتاب مانند باران بر سرزمیندل ها می بارد و گلبوته های اندیشه را بارور می کند و طراوت می بخشد. کتاب نقش پرندگان را به انسان ارزانیمی دارد و او را به پرواز در آسمان اندیشه رهنمون می سازد. کتاب در پیشرفت های روزافزون بشر، در عرصه دانشو نوآوری و فرهنگ، نقش فعال داشته است. بی شک آنهایی که گام های بلندی در وادی ادب و فرهنگ و دیگرزمینه ها برداشته اند، با کتاب و کتابخوانی بیگانه نبوده اند.

    ابزار دینی ـ فرهنگی

    تمامی ادیان آسمانی و مردان بزرگ تاریخ، از طریق کتاب جاودانه مانده اند و این گویای اهمیت عنصر کتاب درپویایی جامعه است. روابط و تبادل فرهنگی جوامع بشری نیز در پرتو کتاب پر رونق شده است.

    اثری ماندگار

    * با ایمان و اخلاص می شود آثار خوب و زیبایی وجود آورد. یک کتاب خوب زمانی می تواند تأثیرگذار وخاطره انگیز وماندگار باشد که نیازهای خوانندگانش را بر آورده و به سؤالاتشان پاسخی قانع کننده و استوار بدهد.

    دگرگونی نشر

    * امروز همپای همه تحولات، در کار تحقیق کتاب جهش های مطلوبی انجام شده است. نیاز به صرف وقتکمتر و دقت و سرعت در پژوهش از ره آورد چنین تحولاتی می توان باشد. تلاش برای بهینه سازی آثار هم در همینراستاست. براستی چرا نباید برای استفاده بهتر و ثمربخش تر از کتاب؛ شتاب بیشتری به خرج بدهیم؟

    کشف افق های تازه

    به وجود آوردن زمینه های پیوند و دوستی با کتاب، از اهمیتی خاص برخوردار است، کتابخوانی علاوه بر ایجادارتباط بین ما و مطالعه، درهای دانش و بینش را بر روی ما باز می کند و آگاهی های روشنی بخشی به خوانندهمی دهد و افقهای جدیدی از اندیشه و فهم را در برابر آدمی می گشاید.

    آنچه که می تواند زیبایی ها و زشتی های پنهان در دل هر کتاب را فراروی قرار بدهد، نقد و بررسی است. نقد وبررسی به عنوان تلاشی لازم و ارزشمند می تواند به پویایی و بالندگی آرا و آثار مدد برساند و به نویسنده یاریبدهد. مسیر رشد و تعالی را طی کند و آثاری قوی و گرانسنگ ارایه بدهد که نقاط ضعفش کم باشد.

    سخنان زیبا و حکیمانه بزرگان در مورد کتاب خواندن و مطالعه کردن
    بسیاری از کتاب ها صدف های گرانبهایی هستند که تنها با یک بار خواندن، گوهر وجودشان را نمی توان به دستآورد. این آثار نیاز به تدبّر دوباره خوانی و کند و کاو دارند؟ کتاب های استاد شهید مرتضی مطهری از این نمونه اند.

    به کارگیری فن و ذوق

    بیان خشک و رسمی معمولاً با استقبال کمتری از سوی مخاطبان مواجه می شود، امّا اگر نوشته به زیور زیبایهنر آراسته شود، توجه و نگاه ها را به خود می کشاند، دلها را مجذوب می کند و روانها را تحت تأثیر قرار می دهد.

    دست اندرکاران چاپ و نشر

    سازمان ها و مؤسسات فرهنگی و مسئول، باید پیشتازان عرصه فکر و فرهنگ باشند و اهل قلم را ترغیب کنند. بهمطالعه و تحقیق بپردازند و حاصل تلاش هایشان را در دسترس همگان قرار بدهند. و به این وسیله به پویایی وبالندگی فرهنگ جامعه مدد برسانند.

    آثار ارزشمند

    ارایه آثار شایسته و ارزشمند، جلوه هایی از روح پاکند، این کتاب ها چراغ های روشنی هستند که می توانندرهروان طریق دانش و بینش را هدایت کنند.

    کتاب مرجع

    بهترین، مهم ترین و اصیل ترین کتاب مرجع برای کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی، کلام آسمانیِ حق یعنی قرآنکریم است، مبادا در مراجعه به این کتاب ارزشمند و بهره وری از این منبع شگرف الهی، کوتاهی کنیم و از دریایبیکران رحمت و شفای آن غافل بمانیم. اگر توانایی خواندن آن را نداریم، دست کم ترجمه آن را بخوانیم و با آناُنس و پیوند داشته باشیم، تا چاره درد و رنج خود کنیم و به تشویش ها و پریشانی ها پایان دهیم، زیرا شفایدردمندان در آن است.

    ترویج کتابخوانی

    یکی از راه های علاقه مند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی این است که بزرگترها آثار برتر کودکانه ای را گزینشکنند و در فرصت مناسب برای بچه ها بخوانند. این کار باعث می شود کودکان و فرزندانمان، کتابدوست و علاقه مندبه کتابخوانی بار بیایند و این عشق و علاقه در وجودشان نهادینه و ماندگار بشود. تهیه و خرید کتاب و تشویق وترغیب بچه ها به مطالعه و همراهی به آنها در بازدید از نمایشگاهها و کتابفروشی ها و هدیه دادن کتاب می تواند تأثیرزیادی در علاقه مند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی داشته باشد.

    کتاب های تزئینی

    برای تهیه کتاب های بزرگ باید ناشران معروف و معتبر را شناخت و آثار چاپ شده توسط آنان را برای فرزندانو دیگران، تهیه کرد.

    استفاده تزیینی و آرایشی از کتاب، گر چه باعث تأسف است، چون بیانگر آراستگی و ارزش آن در جامعه است.افرادی یافت می شوند که بدون توجه به محتوای کتاب و نیاز به آن، فقط به خاطر ویژگی های ظاهری بعضی ازکتاب ها مثل زیبایی و خوشرنگی آن را برای استفاده در کتابخانه های منازل خریداری می کنند. این گونه کتاب ها،مانند کلکسیون ها و مجموعه های ارزشمندی است که افزون بر جنبه مادی، برخوردار از هنر و زیبایی است؛ گر چههمان طور که گفتیم بیشتر باید به محتوا و پیام کتاب ها توجه داشت.

    در دنیا روش هایی پیش بینی شده تا کتابخوانی در میان مردم رایج شود و در هر فرصتی کتاب بخوانند. شایدفلسفه چاپ کتاب های جیبی همین باشد. هر قدمی که مردم را به کتابخوانی تشویق بکند، ارزشمند است، مثلاًبرگزاری نمایشگاه های دایمی کتاب و مسابقه کتابخوانی

    عادت به کتاب خوانی

    باعث تأسف است عادت به مطالعه هنوز در جامعه ما رواج نیافته و هنوز عده ای کتاب و حتی رومهنمی خوانند باید برای رشد فرهنگ عمومی تلاش بکنیم، تا همه اهل مطالعه باشند، به هنگام کارهای روزمره رفت وآمد و در دیگر فرصت های زندگی، لحظه های ارزشمندی وجود دارند که می توانیم از آن بهترین بهره را ببریم وهمت کنیم. همراه خود، کتاب یا هر سرگرمی مفید و آموزنده دیگری را داشته باشیم، تا عمر و وقتمان هدر نرود.

    زمان های بسیاری از دست می دهیم که فرصت آن باز نمی گردد و از بسیاری از لحظه های آموختن، کمترین سودو استفاده را می بریم! راستی چرا همواره کتاب یا هر آفرینش فرهنگی ممکن، در دست و کنار و همراه ما نیست!؟

    بازتابی از نور

    کتاب، ابزار مناسبی برای بازتاب نور و جلوه جمال فرهنگ اسلامی و انسانی بر دل های ماست، در پرتو کتابمی توانیم شکوفایی و سرسبزی و بالندگی فرهنگ دینی و انسانی را به نظاره بنشینیم و خودمان را برای رشد وتعالی آماده کنیم.

    میراث ملی

    فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی، در گذشته و حال، هزاران کتاب در رشته های مختلف نوشته و به بشر هدیه دادهاست، آثاری که در میان کتاب های دیگر، مثل آفتاب عالمتاب و همچون نسیم بهاران، روح نواز و سلامتی بخشاست. پاسداری از این میراث شکوهمند یکی از وظایف ما می تواند باشد. نگارش و چاپ و نشر کتاب خوب وکمک به گسترش فرهنگ کتابخوانی می تواند یکی از تکالیف مهم همه فرهنگ دوستان به شمار آید.

    مائده آسمانی

    کتاب غذای روح آدم است، اگر سالم و نشاط آور و نیروبخش باشد، اما اگر مسمون و زیان آور باشد، حتی اگر باظاهری آراسته و دلربا عرضه شود، باید فضای جان و دل را از آن دور نگه داریم و مواظب باشیم دل و دین ما رافاسد نکند.

    پدیدآورندگان

    نویسنده با ایمانی که با عشق و سوز می نویسد، می داند اثر و کارش بسیار ثمربخش و مؤثر است، او می داندبازتاب و نتیجه کارش پر دامنه و گسترده است. نویسندگی یکی از هنرهای ارزشمندی است که امکان پروازاندیشه ها را فراهم می آورد و با ایجاد ارتباط می تواند زمینه ساز تحولات و دگرگونی های فردی و اجتماعی باشد.نویسنده هنرمندی است که با پدید آوردن آثار پر جاذبه خود، شور زندگی را در ما پایبند می کند.

    نویسنده خوب

    آثار ارزشمند نویسنده های خوب، مثل گنج و دارایی هایی هستند که همگان را بهره مند می سا زند. نویسندگانباید پاسخگوی سؤال ها و مشکلات خوانندگان به ویژه جوانان باشند و با دنیای جوانان ارتباط برقرار کنند و دستآنها را گرفته، مشکلاتشان را حل کنند. نوشتن تلاشی در راه خدمت به فرد و جامعه و مدد رساندن به آنها برای پیداکردن راه های بهتر زندگی است، زندگی مفید و پرثمر و با انگیزه و هدف.

    مدد از کتاب الهی

    در همه حال از کتاب الهی مدد می گیریم تا توفیق و رستگاری به رویمان گشوده شود و توفیق روزافزوندست اندرکاران نشر و احیای متون دینی و فرهنگی را از خداوند کلیم خواهانیم.

    توفیق بیش از پیش ناشران و پدیدآورندگان فرزانه را در عرصه و احیای آثار ارزشمند و سازنده آرزومندیم.

    امید است این واگویه و حکایت بتواند شکوفه اندیشه بشر و شور و رغبت مطالعه را بارور کند و گَرد فراموشی وغفلت را از چهره کتاب و کتابخوانی بزداید، به طوری که کتاب همواره در آیینه دل ها بدرخشد و نورافشان زندگیباشد.

    بوستان سبز کتاب

    قدم زدن در بوستان سرسبز کتاب، شادی بخش و روح پرور است؛ اگر به جای سوسن های نور و روشنایی،خارهای تیرگی بوستان را پر نکرده باشد و اگر به جای درختان پر از میوه معرفت و شناخت، علف های جهل ونادانی، نباشند؛ و یا به جای یاس های خوشبوی ایمان و امید، خَس و خاشاک دنیاگرایی و افسردگی نصیبمان نشود.

    بزرگترین کتاب

    نام کتاب که می آید، افتخار می کنیم قرآن»، بزرگ ترین و شریف ترین کتاب آفرینش از آنِ ماست. سربلندیم بهاین که قرآن»، کتاب نور و هدایت، شفا و رحمت و خیر و برکت متعلق به ماست. به همه عالم فخر می کنیم که به اینکتاب ایمان داریم و در سایه آن از هر گزندی محفوظیم.

    بهترین دوستی ها

    خسته از بطالت بی حاصلگی ایام، از صداهای آزار دهنده و جار و جنجال، از قدم زدن های بیهوده در کوچه وخیابان های شهر، درمانده از ندانستن و تهی و ناآشنا بودن، به سوی روزنه ای از نور می روم؛ نور سپیدی که از پنجرهمی تابد، دلم را به میهمانی گل ها می برد. پیچک های شور و نشاط به تمام وجودم می پیچد و نسترن های امید درجانم می روید. صدها کتاب، هر کتاب با صدها برگ معرفت، صدها باغ پر از گل های دانستن، فهمیدن و پر از زلالبیداری، بهترین دوست تنهایی من است.

    دریچه دانایی

    کتاب دریچه ای است گشاده با دنیایی از تازگی ها، از آسمان و زمین، از عمق کهکشان، از دور دستهای تاریخ.گذشتگان، از رازهای خلقت، از گفتارهای نیک و از پندهای شیرین که روح عطشناک انسان را سیراب می کند. امّاافسوس که خفّاشان بدخواه گاه دریچه های دانستن را رو به تاریکی ها می گشایند تا چشمان ما به روشنی باز نشود،دریغ از ما که از این دریچه ها به جهان بنگریم.

    غذای روح

    کتاب غذای روح، دوست و هم صحبت غربت و نشان دهنده الگوی زندگی ماست، در انتخابِ بهترِ آن،بکوشیم.

    حذر از گرداب

    هر کتاب دریای است که گاه خواندن، در آن، غوطه وری و پیش می روی. گاهی در این دریا، مرواریدی هستبرای صید، یا دست کم چند ماهی که روح را با آن سیر کنی؛ و گاه گردابی است متلاطم که گم گشته و حیرانتمی سازد و یا چند برگِ مرداب گونه وجودت را به تلخی و سقوط بکشاند. سپس هشدار و زینهار که در کدام دریایی!

    از درون کتاب

    در سال گذشته چند کتاب خوانده ای؟ نام کتاب هایی را که خوانده ای بیاد داری؟ گاهی نام کتابی را که می خوانیمو یا نام نویسنده آن را نمی دانیم و فقط چون شیرین است و جذاب، آن را می خوانیم؛ غافل از این که شاید، گرگیباشد در لباس میش. سپس بیایید با چشمانی باز و هوشیار، بخوانیم.

    کتاب گنجینه تحرییات دیگران

    شکست، مقدمه پیروزی و خود، تجربه ای است. امّا اگر بخواهی برای هر فهمیدن یک بار تجربه کنی، تمامزندگی را به شکست ها و تلاش های بیهوده خواهی گذراند، حال آن که می توان با خواندن کتاب ـ که گنجینه تجاربدیگران است ـ صدها قدم جلوتر از زندگی پیش رفت و موفق بود.

    مایه حیات

    کتاب، چشمه ساری است جاری و روان که روح عطشناک انسان را سیراب می کند. اگر آبِ این چشمه ازسرزمین پاکی و وابستگی سرچشمه بگیرد، زلال آن، مایه حیات و تعالی دهنده روح کمال جوی انسان است و اگرنا پاکی و تیرگی ها سرچشمه این نهر باشند، سمّی مهلک برای روح تشنه کمال خواهد بود.

    راهی برای انتخاب

    خواندن کتاب، بهترین و آسان ترین راه برای دست یابی به انتخاب صحیح است؛ راهی برای مهم ترین انتخاب،یعنی انتخاب مسیر و مشی زندگی. کتاب خوب، ما را منحرف نمی کند و با نشانه های هشدار دهنده، بهترینانتخاب را می نمایاند؛ انتخاب راه مستقیم با تلاش بی وقفه.

    کتاب خوب

    فروشنده پرسید: چه کتابی می خواهی؟ گفتم: کتابی که مهربان باشد و چهره ایمانیِ روحم را به ناخن ما دیگریو بی دینی نخراشد، کتابی که روح تشنه مرا در کویر جهل و نادانی رها نکند، کتابی که همدل و همزبان من باشد ومرا در غربت بیگانگان و اجنبی ها فرو نبرد کتابی که راستگو باشد و در دل من به جای پاشیدن بذر واقع گرایی، بذردروغ و نفاق و کج فهمی نکارد؛ کتابی که دوست و خیرخواه من باشد.

    کتاب های مخرب

    صبح که می شد، در شکل و شمایل یک دوره گرد، با چرخ دستی اش، در کوچه ها جار می زد: آی کتاب دارمکتاب، ارزان و زیبا، از من بخرید.» کتاب هایش جذاب بودند. کودک و بزرگ دورش حلقه می زدند و کتابمی خریدند. چیزی نگذشت که بیماری تمام محله را گرفت، کتاب هایش آلوده بود و او آدمکِ شیطان صفتِدنیاگرایی بود که سم مهلک را در پوشش کتاب به جان محله ریخته بود. فاجعه ای که به سادگی قابل جبران نبود.بهوش باشید این دوره گرد در محله شما سرک نکشد.

    انتخاب کتاب، انتخاب دوست

    وقتی که کتابی را می خوانی، گویی با دوستی سخن گفته و شنیده ای. اگر کتاب، موج خداجویی و کمال طلبی را درتو به جوشش درآورد، هم صحبتی نیکو و الگویی شایسته یافته ای و اگر حس دنیاپرستی و خواهش های نفسانی رادر تو بیدار سازد، بدان آن کتاب گردابی هولناک است. به هوش باش در دریای پر گوهر کتب، در کام گرداب هایجهل و غفلت اسیر نگردی.

    غبارروبی کتاب ها

    اگر هر روز فرصت سر زدن به کتابخانه مان را نداریم، امروز که نوروز کتاب و کتابخوانی است، باید پا در بوستانپر گُل کتابخانه مان بگذاریم و در زلال بهاری کتاب ها غرق شویم. دستی به سر و روی کتاب های یاس و اقاقیا ـ کهعطر ایمان و انسانیت را به مشام جان می رساند ـ بکشیم و کتاب های هرز غربگرایی و مادیگرایی را از ریشه بکَنیم.باغچه کوچک کتاب هایمان را از غبار کتاب های باطل و بی سود بزداییم و در آسمان، یک دنیا باران درک و فهمبباریم. در نوروز کتاب باغچه اندیشه تان آباد و سرسبز باد.

    هم صحبتی با کتاب

    کتاب ها نه فقط مرکّبی بر کاغذند، بلکه گویندگانی هستند که با شنونده خود سخن می گویند. کتابی که از سرزمینوحی و خانه دل ائمه(ع) و چشمان رازدار مؤمنان سخن بگوید، تو را به خیر و برکت و نور می کشاند و کتابی که ازخانه سیاه دل ابلیس و سرزمین متعفن خودخواهی و دنیاگرایی حرف بزند، تو را به بلا و تباهی خواهد کشاند. امامجواد(ع) می فرماید: هر کس سخن گوینده ای را با اطمینان به او بشنود، گویا او را پرستیده است؛ اگر گوینده الهیباشد، خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن بگوید، ابلیس را پرستیده است.»

    جدّی تر فکر کنیم

    بهار، همیشه خیلی زود می گذرد. بهار جوانی هم به یک چشم بر هم زدن از دست می رود، امّا همان مدّتِ کوتاهسرمایه همه زندگی است. کمی جدّی تر فکر کنیم تا این سرمایه به بطالت نگذرد. کتاب ها مثل نسیم بهاری روح وروان انسان را طراوت می بخشد، زلال دانش که در کتاب موج می زند، تشنگیِ جان را سیراب می کند و در سایه سارهم صحبتی و همدمی با کتاب، وجود انسان آرامش را حس می کند. اگر کتاب از خوبی ها، زیبایی ها و راستی هابگوید، درخت زندگی، پربار و محکم خواهد شد.

    مطالعه، فقط خواندن نیست، رفتن یک راه است، پا به پای جملات، دست در دست کلمات و لمس نزدیک همهآنچه در کتاب است. کتاب خواندن هنر است.

    هدف خلقت

    اِقرَاء بِاسمِ رَبِّک الَّذی خَلَق». بخوان»، این اولین گفته خدا با حبیبش است. بخوان» تا هدف خلقت به دستآید، تا دین خدا استوار شود، تا آفرینش به هدف خود برسد، بخوان که کتاب، برترین معجزه جاوید آفرینش است.روز کتاب و کتابخوانی بر شما پیروان کتاب آسمانی، قرآن مبین مبارک باد.

    شرافت کتاب

    در عظمت و شرافت کتاب همین بس که خدای متعال به آن سوگند یاد می کند: ن وَ القَلَم وَ ما یَسطُرُون؛ قسم بهقلم و آن چه می نویسند» کتاب از برترین نعمت های الهی است که در پناهش بشر از حضیض و گرداب جهل بهبلندای دانش می رسد و از تاریکی غفلت به روشنی دانایی پا می نهد. ما نیز کتاب را بزرگ بداریم.

    نام خدا، آغازگر خوبی ها

    کتاب اگر می خواهد روشنگر راه درست با شد، اگر می خواهد رشته رسیدن به روشنی ها و کشتی نجات ازگرداب جهل باشد و اگر می خواهد دوست مهربان و مائده آسمانی روح و یار با وفا باشد، اگر می خواهد انتهایشخوبی و روشنی باشد، اگر هدفی دارد و اگر می خواهد شریف و عزیز باشد و خواندنش روح را صفا دهد، باید با نامخدا آغاز شود؛ امام ششم، امام صادق(ع) می فرماید: لا تَدَع کِتابَةَ بِسمِ اللّه الرّحمن الرّحیم فی الْکِتابِ؛ درنوشتارت، بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را وا مگذار»

    کتاب بیانگر شخصیت

    کتاب ها پنجره هایی درون آینه تمام نمای ذهن نویسندگانشان هستند و بوستان هایی که از چهره دستی باغباناننشان دارند. امیر مؤمنان؛ علی(ع) می فرماید: کتابُّ الرَّجُلِ عُنوانُ عَقْلِهِ وَ بُرهانُ فَضْلِهِ؛ نوشته آدمی، نشان عقل ونشاندهنده میزان فضیلت اوست»

    کتاب ها، سپری در برابر آتش

    کتاب های مفید و علمی، در شرافت و افتخار، برتر از حتی خون شهیدان اند و چنان گران بهایند که حضرترسول(ص) در این مورد می فرماید: المؤمنُ اِذا ماتَ وَ تَرَکَ وَ رَقَة واحِدَةً عَلَیْها عِلْمٌ تَکُوُنُ تِلْکَ الورَقةُ یَوْمَ القیامَةِسَتَرا فیما بینَهُ وَ بَیْنَ النّارِ؛ هرگاه مؤمنی از دنیا برود و و از او یک ورق که بر آن نکته علمی نگاشته شده باشد، باقیبماند، سپری بین او و آتش جهنّم خواهد بود.»

    نهج البلاغه؛ کتاب دل

     نهج البلاغه، فخر همه کتاب هاست. در فصاحت و بلاغت، شریف ترین؛ درمعرفت و شناخت، بهترین؛ در علم و ادب، برترین و در نورانیت و معنویت عالی ترین. فرخنده باد سال مولایمانعلی(ع) ـ گرامی باد. روز کتاب بر شیعیانش عشق به این کتاب مبارک باد.

    نهج البلاغه؛ زینت کتاب ها

    روز کتاب و کتابخوانی را با نهج البلاغه گرانقدر آذین می بندیم. دریای پرشور معرفت و خداشناسی، دانستنی هاو پندها، روشنگری ها و بینش ها که روح مشتاق ما را به بلندای آسمانِ فهم و درک می برد و کدورت کج فهمی و کژیرا می زداید و به گوهر معرفت و شناخت آراسته می کند. خوشا به جلال و شکوه این کتاب و آفرین به شیعیانعلی(ع) در این روز!

    ژرف ترین اعجاز

    کتاب و نوشتارِ هدفمند و حکمت آمیز، چونان ساحری روح آدمی را سحر می کند و مرواریدِ درخشان حقیقتو معرفت را بر ساحل فهم و درک او می کشاند. از این روی آخرین معجزه جاویدان پیامبر، شگفت ترین و ژرف تریناعجاز خدا، در قالب کتاب آمده است تا روح آدمیان را در میان امواج موّاجش به کرانه های سعادت بکشاند وجان های مشتاق را به لقای الهی نزدیک کند. گرامی باد معجزه جاوید، گرامی باد کتاب شگفت و تحسین برانگیزمسلمانان، گرامی باد روز کتاب و کتابخوانی.

    کتاب، نعمت بزرگ خدا

    کتاب نعمت و بخشش بزرگ الهی، چراغ هدایت انسان و لطف بی پایان حضرت حق بر انسان است. کتابآینه ای است که حوادث غایب از نظر و معانی نهفته در درون آفریده ها را روشن می کند و آن ها را از پسِ پرده مرورزمان و بُعدِ مکان حاضر می سازد، گویی حوادث قرن ها قبل و هزاران فرسنگ دور، در این لحظه اتفاق می افتد. و ایننشان عظمتِ نعمت الهی است که بر بشر ارزانی شده است. سپس باید که متواضعانه قامت بلند ذهن را در برابرشخم کنیم و گرامیش بداریم.

    کتاب های پاک

    کتابی می آورم تا بخوانمش، کتابی که برایم از دل های بی ریا بگوید، از چشم های معصوم، از شهادت و دلیریشهادت طلبان. کتابی که برایم از نور بگوید، از پیامبر، از صورت زیبا و سیرت نیکویش، کتابی که برایم از عفافبگوید، از پاک بودن، و از آسمانی و الهی بودن. کتابی که برایم از خوبی ها بگوید تا با آن در بهشت نیکی ها قدم زنم ودلخستگی ام را به سایه سار آرامش آرام دهم و تمام وجودم را از زیبایی ها و خوبی ها لبریز سازم. به راستیکتاب های پاک به اندازه دل های پاک، دوست داشتنی و مهربانند.

    کتاب ها در سنجش ذهن

    بعضی از کتاب ها چنان عمیقند که جهان با همه وسعتش در آن گم می شود. بعضی آن قدر کوچکند که خود را بهزور نشان داده اند؛ فکرِ بلند هرگز کتاب های سطحی را نمی پسندد و فکر کوتاه و نارس هرگز نمی تواند به کتاب هایعمیق و معنادار و با محتوا دست یابد. بنگریم چگونه کتابی می خوانیم!

    قفسه های پر از کتاب

    کتابخانه اش پر و پیمون بود، کتاب ها همه زرکوب و زرنگار و رنگ ها همه متناسب و چشم نواز. قفسه های کتابچیده و آراسته و کتاب ها مرتب و یک اندازه. ظاهر کتابخانه زیبا بود، امّا چرا کتاب ها عطر هیچ گلی را نمی پراکند؟چرا از هیچ معنا و رنگی در آن ها چیزی نبود؟ چرا در هیچ کدام زلال فهم و شفافیت دانش نبود. به نظر مثل کویریخشکیده، خالی از هر مفهومی.

    روز کتاب و کتابخوانی، روز مسلمانان فرهنگ دوست و دانشور است که کتاب هایمان در آموزش معرفت وآداب، از همه آثار، برتر و والاترند. قرآن» بزرگ ترین و آموزنده ترین کتاب آفرینش، کتاب ماست نهج البلاغه» کهدانستی ها و خورشید گرمی بخش هدایت و صلاح است، از آن ماست. صحیفه سجادیه که با شیرین ترین بیان،جامع دریای راز و نیازهاست، از ماست. ولی چرا می گوییم از آنِ ماست؟ از آن بشر است! از آنِ همگان است، زیرارحمةٌ للعالَمین» است.

    روز کتاب و کتابخوانی بر پیروان بزرگترین کتاب خلقت، قرآن مجید» گرامی باد.

    کتاب مائده ای آسمانی برای روح است. بسیار ضروری تر از آن که فقط برای وقت گذرانی و سرگرمی خواندهشود. روح سرشار از استعدادمان را با خواندن کتاب های لهو و بیهوده، به سان بازیچه ها هدر ندهیم.

    اساس و شالوده زندگی

    خواندن کتاب های ارزشمند، اساس زندگی سعادتمندانه است. کتاب های ارزشمند، گوهرهای شب تاب زندگیِپر از ظلمت و جهل اند. ریسمان های صعودند از ژرفای جهالت و تاریکی به اوج نورانیّت آسمان دانایی. دست ازاین گوهرها بر نداریم و آنها را گرامی بداریم.

    سپاس از نویسندگان

    کتاب ارزشمند، چونان درخت پرباری است که باغبانِ آن، سال ها عمرش را به پای آن صرف کرده و آن را بازلال دانستی ها و تجارب بارور نموده است؛ علف های هرز خیال وخطا را زدوده و با نور معانی و حقایق پرورشداده است؛ آن گاه با یک دنیا خلوص و مهر آن را در اختیار ما نهاده. باشد که مهربانیش را ارج بنهیم و سپاسشگوییم.

    کتاب ها از عرش تا فرش

    دنیای کتاب ها، دنیای شگرفی است. در این میان، نهج البلاغه نیز کتاب است؛ کتابی که قلب ها را روشن می کند ومعرفتش در دل ها آتش عشق می افروزد و موج خداجویی و کمال طلبی اش، به سینه ها می کوبد. آیات شیطانی همکتاب است. حاصل عمر سوخته فردی از تاریکی و ظلمت آمده. با این هدف پوچ که تمام چراغ های نوربخش دنیارا خاموش کند و ظلمت جهل و نادانی را در آسمان گیتی بپاشد. این کتاب است، آن هم کتاب؛ با تفاوتی به اندازهتفاوت نور و ظلمت.

    کتاب های سودمندِ علمی، پل ارتباط فکری بین ما و پیشینیانند؛ تنها آینه تمام نمای تلاش گذشتگان و یکتاچراغ فروزنده آنچه زمان بر آن پرده ابهام افکنده است. کتاب ها را پاس بداریم.

    سیری بر فراز زمان و مکان

    کافی است یک کتاب خوب انتخاب کنی و ورق هایش را یکی پس از دیگری از صفحه ذهن و دیده بگذرانی، تاقفس کوچک روزمرگی زندگی ات بشکند و از بیرون به گرداب تشویش ها و هیجاناتی که در آن غرق شده ای بنگری.از سیلاب تندگذر زمان سربلند کنی و به فرا سو نظر بیندازی. پرده های مکان را کنار بزنی و تا دورترها بروی. کتاببابی است برای پرواز ذهن و خیال، آفرین به بالی که به آسمان خوبی ها پروازت دهد.

    کتاب را بشناسیم

    در زندگی امروزی با فریب های هزار رنگ شیطان، با دام های پر از دانه های دورویی، اگر کتابی بخوانی کهسردرگمت کند، بی هدف و با مقصد بارت بیاورد و راه را نشانت ندهد، راه را گم خواهی کرد و به هدف نخواهیرسید و بیهوده خواهی رفت. روز کتاب، فرصت مناسبی است برای نگاهی دوباره و تازه به کتاب هایی کهمی خوانیم.

    در زلال کتاب

    اگر فقط روزی یک بار روح آزرده از دود و دم تردیدها و نادانی ها و سر و صدای خودکامی ها را در زلال چشمهکتاب های راه نما شست و شو دهیم، هرگز غبار خطا و اشتباه و آلودگیِ ندانستن و نفهمیدن روحمان را بیمارنخواهد کرد.

    دوستان آشنا

    کتاب ها دوستانی بسیار مهربان و رئوفند. در کم ترین فرصت بیش ترین بهره را می دهند، هر جا که بخواهی بهسراغَت می آیند و در هر حالتی با تو سخن می گویند. کم ترین فرصت را برای دیدار می پذیرند و بر آنچه می گوینداستوارند. بی تکلف و بی زحمت، همیشه میهمان مهر تو می شوند و یک دنیا دانش و فهم را برایت هدیه می آورند.گر چه هستند کتابنماهایی که در لباس فرهنگ و معرفت و هدیه شان جز ضرر نیست، امّا اگر هوشیار باشی، چنین بهتو نخواهد رسید.

    کتاب و بهره مندی

    خواندن کتاب، کاری بسیار لازم و ارزشمند است، نباید آن را با چاشنی بی حاصلگی و هرزگی آلوده کرد. کتابباید که مفید باشد. باید وقتی کتاب می خواهی، چیزی بفهمی، چیزی را حس کنی، باید چیزی را به دست آوری،باید نفعی و معنایی ببری؛ حداقل به اندازه وقتی که گذرانده ای. باید کتاب ها بزرگوار باشند.

    روز کتاب و کتابخوانی بر باغبانان بوستان معرفت و ادب، نویسندگان و اندیشورانی که دانسته ها و تجارب خودرا در سفره اخلاص، بر صفحه های سفید کاغذ می نهند، خجسته و مبارک باد. دستانتان بر آفرینش و پرهیز وقلم هاتان همیشه استوار باد.

    کتاب، رشته نجات

    کتابی را باید خواند که از او بگوید؛ از او که جهان در ید حکمت و دانش اوست. کتابی را باید خواند که از انسانبگوید که از کجا آمده و به کجا خواهد رفت. کتابی را باید خواند که از بایدها و نبایدها بگوید؛ مثل چراغی در راه،در شبی تاریک. کتابی را باید خواند که دل را بیدار کند و قلب را امیدوار، دست و دل را به تلاش وا دارد و پای را بهرفتن. کتابی را باید خواند که رشته ای برای بیرون آمدن از چاه جهل، به آسمان معرفت باشد. کتابی را باید خواند کهشمیم عطرش مشام جان را از مستی معرفت و شناخت لبریز کند.

    کتاب خواندن یعنی یافتن دوستی تازه، یعنی یک پله بالا رفتن در دانستن و معرفت، یعنی گشودن یک پنجره ازنور به روی زندگی، یعنی کنار رفتن پرده نادانی از پیش چشم حکمت و دانش و یعنی نفس کشیدن در هوای تازهدانستن و آگاهی. روز کتاب، روز دوستی ها و روشنی ها گرامی باد.

    پاسداری از کتاب های سپید

    از اوّل انقلاب تا کنون یکسره کتاب های سپید را خواندیم، آن ها که از خدا گفتند، از هدف خلقت، از تلاشارزنده، از عشق به خوبی ها، و درونمان سپید شد. مگذاریم کتاب های سیاه بین کتابهامان رخنه کنند. با فکربلندمان، با نور ایمانمان بایستیم و راه بر سیاهی ببندیم. زنده باد کتاب های سپید، کتاب های نور، کتاب های آموزندهو ارزنده و دور باد هر چه در آن از پوچی و بی دینی نشانی هست.

    کتاب؛ راه رهایی

    کتاب خواندن آزادی است. شکستن دیوار جهل و نادانی، شکستن حصار ندانستن ها. از زندان تاریک ناآگاهیبیرون رفتن و به دنیای روشن و پر تحرک دانایی و آگاهی قدم گذاشتن؛ پاینده باد رهایی و آزادی از جهالت. عزیز وگرامی باد روز کتاب و کتابخوانی.

    خواندن کتاب؛ سیر در معنی

    خواندن یک کتاب، هجی کردن کلمات آن است، کتاب خواندن، فهمیدن است. باید نور دانستن را احساس کنی،باید روحت تازه شود، باید پرده از ندانستنی ها کنار رود، باید حس کنی چیزی در تو جوشیده، چیزی به دستآورده ای و رازی را گشوده و کشف کرده ای باید کتاب را با وجودت حس کنی. گوارا باد دنیای روشنِ درک وفهم های تازه کتاب

    سوگند به کتاب

    بسم اللّه الرحمن الرحیم، ن، وَالقَلَم وَ ما یَسطُرُون

    خداوندا! یاریمان کن تا کتاب ها و نوشتارمان، در راه تو روشنگری کند. چنان کن کتاب هایی را که می خوانیم یامی نویسیم، شمیم عطر ایمان به تو را بپراکند و مخواه که کتاب ـ این آفریده ارزشمند و گرامیت ـ دریچه ای به سویکژی و انحراف و تاریکی باشد. خدایا! کتاب ها نعمت های عظیم و عزیز تواند که به آن ها قسم یاد کرده ای، یاریمانکن قدرشان را بدانیم و بتوانیم تو را سپاسگزار باشیم.[حوزه]


    طراوت و پاكى اجتماعى؛ره‌آورد نماز جمعه‌/عبادات استینافى‌/نمونه‌هایى از اعمال و عبادات استینافى در روایات‌/محبت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام‌/كمك اقتصادى به نیازمندان‌/حج خانه خدا/زیارت امام حسین علیه السلام‌/روزه‌دارى ماه شعبان‌/خانواده‌دارى‌/توبه و ترك گناه وذكر صلوات در روز جمعه‌

    تصویر خبر

    در بین آئین‌هاى اسلامى، برخى از عبادات هستند كه اصطلاحا خاصیت استینافى» دارند. استیناف یعنى از نو شروع كردن و دوباره آغاز كردن. اعمال و عبادات استینافى، اعمالى هستند كه به قدرى مهم، بافضیلت، خداپسندانه و مؤثر در اصلاح و تعالى فرد و جامعه هستند كه انجام دهنده آن عمل، مشمول لطف و عنایت ویژه الهى قرار مى‌گیرد و فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا مَضَى» و یخْرُجُ مِنَ الذُّنُوبِ كَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ» مى‌گردد.

    روى دیگر اعمال و عبادات استینافى، بُعد جبران‌كنندگى است، یعنى وقتى عملى مشمول رضایت خاص خداى متعال قرار مى‌گیرد و كارنامه بندگى را پاك مى‌نماید، در حقیقت نقصان‌ها و عقب‌ماندگى‌هاى معنوى را هم پوشش‌دهد و جبران مى‌كند.

    تصویر خبر

    نمونه‌هایى از اعمال و عبادات استینافى در روایات‌

    (1) محبت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام‌

    پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله فرمودند: كسى‌كه على علیه السّلام را دوست داشته باشد، فرشته‌اى از زیر عرش الهى او را چنین ندا مى‌كند: اى بنده خدا عمل را از نو شروع كن كه خداوند تمام گناهانت را آمرزیده است.» (مَنْ أَحَبَّ عَلِیاً نَادَاهُ مَلَكٌ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ یا عَبْدَ اللَّهِ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ الذُّنُوبَ كُلَّهَا (فضائل الشیعة/ حدیث‌1)).

    (2) كمك اقتصادى به نیازمندان‌

    هر كس به اندوهگینى كه مالش را از دست داده، وام دهد و در پس گرفتن آن مراعات كند، عمل را از نو شروع نموده و گناهانش پاك شده است.» (مَنْ أَقْرَضَ مَلْهُوفاً فَأَحْسَنَ طَلِبَتَهُ اسْتَأْنَفَ الْعَمَل (وسائل الشیعة/ ج‌16/ ص‌344)).

    تصویر خبر

    (3) حج خانه خدا

    امام صادق علیه السلام: بنده مؤمن، وقتى به قصد حج از خانه‌اش بیرون مى‌آید، خود و مركبش گامى برنمى‌دارند، مگر این‌كه خداوند، حسنه‌اى براى او مى‌نویسد، گناهى را از او محو مى‌كند و درجه‌اى را برایش مى‌افزاید. و چون در عرفات وقوف كند، اگر گناهانش به اندازه دانه‌هاى خاك هم باشد، چون برگردد، مثل روزى كه مادرش او را به دنیا آورده، پاك و بى‌گناه خواهد بود و به او گفته مى‌شود: اعمالت را دوباره از سر گیر.» (إنَّ العَبدَ المُؤمِنَ حینَ یخرُجُ مِن بَیتِهِ حاجًّا لا یخطو خُطوَةً و لا یخطو بِهِ راحِلَتُهُ إلّا كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِها حَسَنَةً، و مَحا عَنهُ سَیئَةً، و رَفَعَ لَهُ بِها دَرَجَةً. فَإِذا وَقَفَ بِعَرَفاتٍ فَلَو كانَت لَهُ ذُنوبٌ عَدَدَ الثَّرى رَجَعَ كَما وَلَدَتهُ أُمُّهُ، فَقالَ لَهُ: استَأنِفِ العَمَلَ. (تفسیر العیاشی/ ج‌1/ ص‌100 ))

    جالب است كه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله ضمن این‌كه فرمودند: الجُمُعَةُ حَجُّ المَساكِینِ.» (حكم النبى الاعظم/ ج‌5/ ص‌311)؛ خاطرنشان فرمودند: آن كه نماز جمعه بگزارد، ثواب حجّى مقبول برایش منظور مى‌گردد و اگر نماز عصر را هم بخواند، پاداش عمره را هم مى‌برد و اگر تا شب در جایش بماند، هرچه از خدا بخواهد، به او عطا مى‌كند. (مَن صَلّى الجُمُعَةَ كُتِبَت لَهُ حَجَّةٌ مُتَقَبَّلَةٌ، فَإن صَلّى العَصرَ كانَت لَهُ عُمرَةٌ، فإن یمسى فى مَكانِهِ لَم یسألِ اللّهَ شَیئا إلّا أعطاهُ أیاهُ. (همان))

    تصویر خبر

    (4) زیارت امام حسین علیه السلام‌

    امام صادق علیه السلام: هر كس به قصد زیارت قبر حسین علیه السّلام از منزل خود خارج شود خداوند متعال به هر گامش حسنه‌اى در نامه عملش ثبت و گناهى از وى محو مى‌فرماید، تا این‌كه به حائر برسد. فرشته‌اى او را چنین بشارت مى‌دهد كه رسول خدا بر تو سلام مى‌رساند و پیام مى‌دهد كه عمل از سر گیر كه خداوند گناهان گذشته تو را ببخشود.» (مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یرِیدُ زِیارَةَ قَبْرِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِى إِنْ كَانَ مَاشِیاً كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِى عَنْهُ سَیئَةٌ فَإِنْ كَانَ رَاكِباً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ حَافِرٍ حَسَنَةً وَ حَطَّ بِهَا عَنْهُ سَیئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِى الْحَائِرِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحِینَ الْمُنْجِحِینَ حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِكَهُ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَكٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ یقُولُ لَكَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ مَا مَضَى (ثواب الأعمال/ ص‌91))

    (5) روزه‌دارى ماه شعبان‌

    هر كس سى روز از شعبان را روزه بدارد، جبرئیل از عرش او را ندا مى‌دهد كه‌ اى فلان! اعمال خویش از سر بگیر كه گناهان گذشته‌ات را خداى عز و جل بخشید» (مَنْ صَامَ ثَلَاثِینَ یوْماً مِنْ شَعْبَانَ نَادَاهُ جَبْرَئِیلُ مِنْ قُدَّامِ الْعَرْشِ یا هَذَا اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ عَمَلًا جَدِیداً فَقَدْ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَى وَ تَقَدَّمَ مِنْ ذُنُوبِكَ (روضة الواعظین/ ج‌2/ ص‌404)).

    (6) خانواده‌دارى‌

    پیامبر صلى الله علیه و آله: هر مؤمنى كه غذا خوردن با فرزندان را دوست داشته باشد، فرشته‌اى از زیر عرش، به او ندا مى‌دهد كه:اى بنده خدا! اعمالت را از نو شروع كن، كه خداوند، همه گناهانت را آمرزید.» (أیما مُؤمِنٍ یحِبُّ الأَكلَ مَعَ الأَولادِ، ناداهُ مَلَكٌ مِن تَحتِ العَرشِ: یا عَبدَ اللّهِ استَأنِفِ العَمَلَ، فَقَد غَفَرَ اللّهُ لَكَ الذُّنوبَ كُلَّها (تحكیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث/ ص‌233)

    (7) توبه و ترك گناه در ‌

    امام صادق علیه السلام: هر كس در ، نافرمانى از خدا را ترك كند، خداوند، همه گناهان گذشته او را مى‌بخشد و به او مى‌گویند: عمل را از سر بگیر.» (مَن تَرَكَ مَعصِیةَ اللَّهِ لَیلَةَ الجُمُعَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ كُلَّ ما سَلَفَ فیهِ، وقیلَ لَهُ: استَأنِفِ العَمَلَ (بحارالأنوار/ ج‌89/ ص‌283))

    (8) ذكر صلوات در روز جمعه‌

    پیامبر صلى الله علیه و آله: هر كس در روز جمعه، از روى ایمان و براى رضاى خدا، بر من درود فرستد، كار را از نو آغاز كرده است.» (مَن صَلّى عَلَى یومَ الجُمُعَةِ إیمانا وَاحتِسابا، استَأنَفَ العَمَلَ (المحاسن/ ج‌1/ ص‌132))

    تصویر خبر

    نماز جمعه عامل پاكى جامعه‌

    اما در بین عبادات استینافى، نماز جمعه به‌دلیل اجتماعى بودنش و عمق تأثیر آن در راهبرى فكرى، فرهنگى و معنوى جامعه اسلامى اهمیت و جایگاه ویژه دارد. پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله فرمودند: هر كس از سر ایمان و اخلاص و تقرّب به خدا، به نماز جمعه حاضر شود، اعمالش را از نو آغاز كند [خداوند به پاداش آن گناهان گذشته‌اش را بیامرزد و نامه عمل جدیدى برایش باز كند]» (مَنْ أَتَى الْجُمُعَةَ إِیمَاناً وَ احْتِسَاباً اسْتَأْنَفَ الْعَمَل (من لا یحضره الفقیه/ ج‌1/ ص‌427)).

    تصویر خبر

    این روایت گویاى این حقیقت است كه نماز جمعه یكى از مهم‌ترین عوامل پاكى و آرامش فرد و جامعه است. نماز جمعه، با دمیدن روح تازه معنویت و تقوا را در كالبد فرد و جامعه، جبران‌كننده عقب افتادگى و كمبودهاى زندگى فردى و اجتماعى است. و چون نماز جمعه، محل شستشوى جان‌ها و قلب‌ها است، به همین عدم اتصال به این چشمه‌سار زلال و فرهنگ‌ساز، منجر به پیامدهاى سوء اجتماعى، فرهنگى و ى داشته و جامعه اسلامى را در معرض خطرناك‌ترین چالش، یعنى بروز و ظهور پدیده نفاق و تقویت جریان منافقین قرار مى‌دهد. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در این باره مى‌فرمایند: هر كس، از روى عمد و بدون علّت، سه نماز جمعه پیاپى را ترك كند، خداوند مُهر نفاق بر دل او مى‌زند.» (مَن تَرَكَ ثلاثَ جُمَعٍ مُتَعَمِّدا مِن غَیرِ عِلَّةٍ طَبَعَ اللّهُ على قَلبِهِ بخاتَمِ النِّفاقِ. (حكم النبى الاعظم/ ج‌5/ ص‌312)).#[ایجنا]


    گزارشی کوتاه درباره تعطیل طبی و طبیعی مساجد در تاریخ اسلام/ سال هجری/سال 208/395/448/749/819/827 /833/ 900/983

    پس از شیوع ویروس کرونا، بیش‌تر دولت‌های کشورهای مسلمان‌نشین به‌رغم اختلاف‌های ی‌شان، دست‌کم در دوره اوج همه‌گیری این ویروس، در زمینه تعطیل شدن اماکن مذهبی و محل‌های اجتماع مسلمانان به‌ویژه مساجد و معابد، متفق بودند و متفقند. تعطیلی این مکان‌ها به‌ویژه تعطیلی مسجد الحرام که قبله مسلمانان را در بردارد و انتشار تصویر خالی از جمعیت آن، به واکنش عاطفی برخی از مسلمانان می‌انجامد و موجب می‌شود که چنین تصمیمی را مخدوش و نامشروع بیانگارند یا حضور افراد را در این مکان‌ها، بی‌خطر بخوانند و توجیهاتی در این‌باره عرضه کنند.

    در این یادداشت کوتاه به ترتیب تاریخی، دَه گزارش کوتاه تاریخی درباره پیشینه تعطیلی مساجد بر اثر حوادث طبی به‌ویژه فراگیری برخی از بیماری‌های همه‌گیر و دیگر حوادث طبیعی ارائه می گردد. این گزارش‌ها برجسته‌ترین نمونه‌ها در هزار سال نخست تاریخ اسلام در این زمینه‌اند و نشان می‌دهند که تعطیلی مراکز اجتماع عبادی به‌ویژه مساجد به‌رغم تکرار آن در درای تاریخ مسلمانان، از رونق بازار مسلمانی نکاسته است و نخواهد کاست.

    1. سال هجری

    مسلمانان اواخر دهه دوم هجری به فتح اورشلیم و سرزمین‌های مجاور فلسطین در قلمرو امپراطوری روم شرقی سرگرم بودند که بیماری طاعون در آن حوزه همه‌گیر شد. خاستگاه این بیماری روستای کوچکی به نام عمواس[2]» میان رمله و بیت‌ المقدس بود و از این روی، به طاعون عمواس شهرت یافت. به گفته برخی از مورخان، 25000 مسلمان بر اثر این بیماری کشته شدند. شماری از مسلمانان نام‌دار آن دوران همچون ابوعبیده جراح[3]، معاذ بن‌جبل[4]، یزید بن‌ابی‌سفیان[5] برادر معاویة بن‌ابی‌سفیان و سهیل بن‌عمرو[6] بر اثر همین طاعون جان باختند[7].

    پس از مرگ هر یک از سرداران لشکر مسلمانان، سرانجام عمرو بن‌العاص[8] فرمانده آنان شد و در این‌باره چنین گفت: ای مردم! اگر این بیماری گسترش یابد، همچون آتش [ما] را خواهد سوخت؛ پس به کوه‌ها پناه ببرید! بنابراین، لشکریان بر قله کوه‌ها و کف دره‌ها جای گرفتند[9]. شاید عمرو بن‌العاص نخستین کسی از مسلمانان باشد که به فاصله‌گذاری اجتماعی» یا به تعبیر عرب‌ها، تباعد جماعی» یا همان واگرایی جمعی» و فاصله فیزیکی فرمان داده باشد. این عزل و انزوای اجتماعی یا به تعبیر امروز، قرنطینه برای مقابله با آن بیماری فراگیر و همه‌گیر، مانع برپایی نماز جمعه و جماعت و جمع شدن در مساجد بود.

    2. سال 208 هجری

    بسیاری از حوادث طبیعی در قلمروهای مسلمان‌نشین موجب تعطیل مساجد به‌ویژه مسجد الحرام شده‌اند. یکی از نمونه‌های برجسته در این زمینه، جاری شدن سیل در مکه در دوره خلافت عبدالله بن‌هارون معروف به مأمون عباسی[10] است. به گفته برخی از مورخان، سیل عظیمی در این سال جاری شد که سدهای پیرامون مکه را در هم شکست و مسجد الحرام را در خود فروبرد و کعبه را فراگرفت و تا زیر حجر الاسود بالا آمد و حتی مقام ابراهیم را پوشاند و میزان فراوانی گِل و لای در صحن مسجد بر جای گذاشت و مردمان بسیاری را در خود غرق کرد[11]. در آن روزها نیز طواف و نماز در صحن مسجد تعطیل شد تا اینکه برخی از حاجیان خراسانی به کمک اهل مکه مسجد را پاک‌سازی و دوباره برای اقامه نماز آماده کردند.

    3. سال 395 هجری

    قحطی گسترده‌ای در این سال شمال آفریقا را فراگرفت و هم‌زمان وبا و طاعون نیز به‌ویژه در تونس گسترش یافت؛ چنان‌که سرمایه توان‌گران از دست رفت، ناتوانان از میان رفتند، چارپایان مردند، کالاها گران و اقلام اساسی نایاب شد. بسیاری از روستاییان مهاجرت کردند، خانه‌ها خالی شد و هر کسی در آن سرزمین به علاج کردن یا عیادت بیماران یا تشییع و تدفین قربانیان سرگرم بود. قربانیان را در حفره‌ها به خاک می‌سپردند. گاهی صد نفر یا بیش از صد نفر در یک حفره دفن می‌شدند. بسیاری از مردم از طبقات گوناگون عالمان و تاجران و ن و کودکان بر اثر این بیماری جان باختند که آمارشان را جز خالق آنان کسی نمی‌داند. مسجدهای قیروان از نمازگزاران تهی گشت و مردم به دست خود درها و سقف‌های خانه‌هایشان را می‌سوزاندند. حتی گفته می‌شد که برخی از روستاییان یک‌دیگر را می‌خورند[12].

    4. سال 448 هجری

    قحطی شدیدی در این سال در مصر پدید آمد که توصیف‌ناپذیر است. هم‌زمان وبا نیز در این سرزمین فراگیر شد. گفته‌اند سه در این روزگار به خانه‌ای نقب زدند و بامدادان آن سه را مرده از خانه بیرون کشیدند: یکی در ورودی دهلیز؛ دومی میانه آن و سومی در خانه. وبا در این سال به اندلس هم راه یافت و از آن‌جا نیز قربانی گرفت و مساجد را تعطیل کرد؛ چنان‌که هیچ کس بدان‌جا نمی‌رفت که نماز بگزارد. این سال را سال جوع کبیر» نامیدند[13].مسجد کوفه + تصاویر


    5. سال 749 هجری

    گزارش‌های انتشار وبا در همه سرزمین‌های مصر در این سال از گوشه و کنار درمی‌سید. بسیاری از مردم قاهره و مصر بر اثر این بیماری جان باختند . چنان‌که در شعبان آن سال هر روز دویست نفر بر اثر این مرض فراگیر، می‌مردند[14]. این بیماری جهان‌گیر بود؛ چنان‌که شرق و غرب زمین را فراگرفت و بنابراین، به مکه مشرفه نیز راه یافت و مردمان بی‌شماری در مصر و شام و دیگر سرزمین‌های مسلمان‌نشین بر اثر این بیماری جان باختند[15]. این بیماری از پاییز 748 قمری آغاز شد و هنوز محرم 749 نرسیده بود که همه مصر را فراگرفت و تا شعبان و رمضان همان سال در سراسر مصر منتشر شد. ده‌هزار تا پانزده و بیست هزار نفر بر اثر این بیماری روزانه جان می‌باخت. مردم یک‌سره تابوت جایگاه‌هایی برای تغسیل رایگان اموات می‌ساختند. بیش‌تر قربانیان را بر تخته و نردبان‌ها و پاره‌های در چوبی می‌بردند و در حفره‌ای می‌انداختند؛ حتی گاهی در یک حفره، سی یا چهل قربانی را دفن می‌کردند. این بیماری چنان فراگیر و جهانی شد که حتی ماهیان دریا و پرندگان هوا و درندگان صحرا از آسیبش بر کنار نماندند . راه‌ها پر شده بود از مردگان؛ حتی مساجد و مسافرخانه‌ها از قربانیان پر بود و کسی نبود که آنها را دفن کند تا چه رسد که بدان‌جا برود. هیچ مؤذنی نماند، بلکه مردگان را به مسجد جامع می‌کشاندند و سگ‌ها از لاشه آنان می‌خوردند[16].

    6. سال 819 هجری

    برخی از مورخان حکایت لطیفی را درباره قرنطینه خانگی یا حجر منزلی» یکی از فقهای قاهره اوائل سده نهم هجری آورده‌اند: محمد بن‌عمر بن‌ابراهیم ابی‌جرادة عقَیلی حنبلی در قاهره ساکن بود . هنگامی که طاعون در سال 819 در آن سرزمین فراگیر شد، او بسیار می‌ترسید که به آن مبتلا شود. بنابراین، از انواع دواها و دعاها بهره می‌جست تا از این مرض مأمون باشد و [به‌رغم دیگران که به محکمه و مسجد آمد و شد می‌کردند]، او تمارض کرد و در خانه ماند تا مبادا چشمش به جنازه‌ای بیافتد یا ناچار شود برای ادای نماز بر جنازه‌ای حاضر شود و از قضا، از این بیماری جان سالم به در برد، اما به قولنج گرفتار آمد. بنابراین، نزد دو تن از علما وصیت کرد که البته آن دو زودتر از وی مردند و او نیز سرانجام بر اثر بیماری یاد شده جان باخت[17].

    7. سال 827 هجری

    وبایی فراگیر اوائل این سال پیدا شد که هر روز جان چهل نفر را می‌گرفت؛ چنان‌که تا ربیع الاول 827 شمار قربانیان این بیماری به 1700 رسید. امام جماعت مسجد الحرام در این روزها فقط دو مأموم داشت و دیگر ائمه جماعت این مسجد، بر اثر نداشتن مأموم بی‌کار شدند[].

    8. سال 833 هجری

    طاعون در بخش‌های شماری قاره آفریقا اواخر این سال فراگیر شد؛ چنان‌که پنج‌هزار تن از ساکنان بخش‌های ساحلی بر اثر این بیماری جان باختند. فقط در اسکندریه هر روز 150 نفر بر اثر این طاعون می‌مرد و عجیب است که این بیماری در زمستان به این ترتیب فراگیر شد. پیش از این هم در سرزمین‌های غربی (روم) شدت یافته بود و هر روز بیش از هزار قربانی می‌گرفت. بنابراین، مردم به روزه‌داری و توبه و رفتن به سوی صحرا دعوت می‌شدند. یکی از قاضیان شافعی مردم را به زاری در درگاه خداوند فراخواند، اما این کار مؤثر نبود، بلکه بیماری و عدد قربانیان فزونی گرفت .؛ چنان‌که بر 505 مرده مسلمان در هر روز نماز می‌خواندند . البته مرده‌کِش‌ها و مرده‌شوی‌ها بسیار کم‌یاب شده بودند و از سوی دیگر، کفن‌ها فزونی گرفته بودند و نمازخانه‌ها از لاشه قربانیان پر شده بود[19].

    9. سال 900 هجری

    طاعون در این سال در حلب فراگیر شد و مردم از ترس این بیماری و مرگ به سبب آن، به بوستان‌ها گریختند و در خانه‌ها می‌ماندند[20].

    10. سال 983 هجری

    سیلی عظیم در این سال مسجد الحرام را فراگرفت و آب تا زیر قفل در کعبه بالا آمد؛ چنان‌که نماز و جماعت تا هفت روز یا هفت نوبت تعطیل شد[21].

    با توجه به نمونه‌های پیش‌گفته و صدها نمونه دیگر از این دست که در این مجال تنگ نمی‌گنجند، شایسته است مؤمنان از واکنش عاطفی درباره خلوت شدن مراکز عبادی و اماکن برگزاری مناسک دینی و مذهبی بپرهیزند، بلکه با توجه به سیره عقلایی مسلمانان در درای تاریخ، و توصیه همه ارکان ی و بهداشتی کشور از مقام معظم رهبری تا پزشکان و پرستاران خدوم حوزه سلامت به پیروی از نظر متخصصان و التزام به تصمیم ستاد مبارزه با کرونا[22]، به ضوابط حفظ سلامت خود و دیگران پای‌بند باشند و بدانند که با این پرهیز عقلانی، رونق مسلمانی کاستی نخواهد گرفت.

    مصطفی را وعده کرد الطاف حق // گر بمیری تو نمیرد این سبق

    رونقت را روز روز افزون کنم // نام تو بر زر و بر نقره زنم

    من مناره پر کنم آفاق را // کور گردانم دو چشم عاق را

    چاکرانت شهرها گیرند و جاه // دین تو گیرد ز ماهی تا به ماه

    تا قیامت باقی‌اش داریم ما // ترس از نسخ دین ای مصطفی

     دفتر مطالعات، پژوهش ها و ارتباطات حوزوی- مرکز رسیدگی رسیدگی به امور مساجد

    پی نوشت‌ها:

    [1] .    دکتری دین‌پژوهی/ mahdi.ferdowsi@gmail.com

    [2].     این روستا نزدیک رودخانه یالو و جنوب شرق رمله در مسیر رام‌الله، الرمله، یافا، اورشلیم و غزه در فاصله سی‌کیلومتری اورشلیم (قدس) است.

    [3].     40 قبل از هجرت تا هجری.

    [4].     قبل از هجرت تا هجری.

    [5].     متوفای هجری.

    [6].     متوفای هجری.

    [7].     محمد بن‌جریر طبری، تاریخ الطبری، ج 4، ص 60-65.

    [8].     47 قبل از هجرت تا 43 هجری.

    [9].     همان، ص 62.

    [10].   170 ـ 2 هجری.

    [11].   محمد بن‌عبدالله ازرقی، اخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار، تحقیق عبدالملک بن‌عبدالله بن‌دهیش، ص 762.

    [12].   احمد بن‌محمد بن‌عذاری مراکشی، البیان المغرب فی اختصار اخبار ملوک اندلس و المغرب، تحقیق بشار عواد معرروف و محمد بشار عواد، ج 1، ص 280.

    [13].   محمد بن‌احمد بن‌عثمان ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، ج 30، ص 25.

    [14].   احمد بن‌علی عبیدی مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، ج 4، ص ۷۸.

    [15].   یوسف بن‌تغری بردی اتابکی، النجوم ااهرة فی ملوک مصر و القاهره، ج ۱۰، ص ۲۳۳.

    [16].   احمد بن‌علی عبیدی مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، ج 4، ص 84-85.

    [17].   حافظ بن‌حجر عسقلانی، انباء الغُمر بانباء العُمر، تحقیق حسن حبشی، ج 3، ص 1.

    [].   همان، ص 326.

    [19].   همان، ص 437-438.

    [20].   محمد بن‌ابراهیم حلبی / ابن حنبلی، در الحبب فی تاریخ اعیان الحلب، تحقیق محمد احمد فاخوری، ج 2، ص 99.

    [21].   محمد بن‌احمد بن‌سالم مالکی مکی / صباغ، تحصیل المرام فی اخبار البیت الحرام و المشاعر العظام و مکه و الحرم و ولاتها الفخام، تحقیق عبدالملک بن‌عبدالله بن‌دهیش، ص 877.

    [22].   بیانات در سخن‌رانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان، 10/5/1399.[ایجنا]


    پاسخ به برخی از شبهات کرونا و مسجد/شبهه اول.

    شبهه اول:

    مگر این نیست که مسجد خانه خدا است و در مشکلات و سختی‌ها باید به خانه خدا پناه برد؟! پس چرا اکنون دربهای خانه‌های خدا بسته شده و از خدا هم کاری ساخته نیست تا بندگان مؤمنش را از خطر بیماری کرونا نجات دهد؟!

    پاسخ:

    1.       بیت الله» به معنای خانه خدا، مکانی است که به دست مؤمنان ساخته شده و محلی برای عبادت و ملاقات معنوی با خداوند است. مسجد در دیدگاه اسلامی علاوه بر مکان عبادت، محلی برای پیوندهای اجتماعی مؤمنان و تحکیم و انسجام امت اسلامی و سودمندی‌های پرشمار دیگری است.[1] البته مسجد مهم‌ترین جایی است که مؤمنان می‌توانند در مشکلات و سختی‌ها به آنجا رفته و با خدا به راز و نیاز پرداخته و از او کمک بخواهند؛ اما این امر به این معنا نیست که مسجد تنها پناه‌گاه مؤمنان است و مؤمنان باید در همه مشکلات و نیازمندی‌ها به مسجد پناه برند و نیز به این معنا نیست که راهکار حل همه مشکلات، رفتن به مسجد است. خداوند حکیم جهان را بر اساس نظام احسن آفریده و برای هرپدیده‌ای علت یا علت‌هایی قرار داده است. شناخت جهان و نظام حاکم بر آن و حرکت بر اساس اراده و ربوبیت تکوینی خداوند، خود یکی از جلوه‌های پرستش و پناه بردن به خدا است. بنابر این همانگونه که مسجد مهم‌ترین مکان برای حل مشکلات معنوی است، بیمارستان محل درمان دردهای جسمی، مدرسه و دانشگاه محل درمان درد جهل و نادانی، مراکز مشاوره محل درمان دردهای فکری و روانی، . و به همین طریق، هرنهادی که بشر به الهام الهی برای رفع نیازمندی‌های خود پدید آورده است، بر اساس فطرت و الهام الهی بوده و پناه بردن به آن برای رفع نیازهایش تجلی اطاعت و کرنش در برابر ربوبیت خداوند است.

    2.       به اعتقاد مؤمنان و بر اساس دلائل محکم عقلی و وحیانی همه امور عالم با اراده و تدبیر خداوند صورت می‌گیرد و هیچ اتفاق کوچک و بزرگی از قدرت و اراده او بیرون نیست. همه پدیده‌های خرد و کلان جهان علاوه بر علت‌های مادی، علت یا علل معنوی و فرامادی هم دارد. آنچه در محدوده علم و قدرت انسان است، شناخت و تسخیر برخی از علل مادی است، اما علم و عقل و قدرت محدود انسان مانع از شناخت و تسلط بر همه علت‌های مادی و معنوی است. از این رو عقل و دین حکم می‌کنند که انسان باید علاوه بر استمداد از علل مادیِ شناخته شده، به علل مادی و معنوی ناشناخته هم توجه کند. به همین سبب دعا و یاری خواستن از خداوند در حل مشکلات مادی و رفع نیازی‌های دنیایی، نه تنها امر معقولی است، بلکه امر لازم و واجبی است.

    3.       بدون شک حل مشکلات و رفع نیازهای مادی و معنوی انسان بر شناخت علت‌ها و روش‌های صحیحی متوقف است که عقل، علم و دین برای انسان تبیین می‌کند. عقل، علم و دین هرگز رقیب هم نیست‌اند، بلکه مکمل یکدیگر و راه‌هایی برای شناخت حقایق‌اند. عقل، علم و وحی هرسه آفریده خدا است و خداوند بندگانش را به پیروی از هرسه توصیه فرموده است. در هنگام پدیدآمدن مشکلات و سختی‌ها همانگونه که باید به دین و معنویت پناه برد، می‌بایست از عقل و علم هم یاری طلبید. تاریخ بشر به خوبی گواه است که عقل و علم تجربی، با همه خدماتی که به انسان کرده‌اند، از حل بسیاری از مشکلات و رفع بسیاری از نیازهای او ناتوان بوده و هستند. انحصار راه حل مشکلات زندگی به عقل و علم، همان عقل‌پرستی و علم‌پرستی باطل است.

    4.       بستن درهای مساجد به معنای بسته شدن درهای معنویت نیست. همه جای زمین عبادتگاه خدا است؛ همانگونه که همه زمان‌ها برای عبادت خدا است و انسان می‌تواند در همه لحظات با خداوند ارتباط معنوی داشته باشد. بنابر این اگر بر اساس عقل و علم، حضور در مسجد در زمان خاصی صحیح نباشد و به شیوع بیماری انجامیده و مشکلاتی برای دیگران ایجاد کند، رفتن به مسجد بر اساس حکم دین، حرام و گناه است؛[2] زیرا مسجد باید محل ایمنی برای بندگان خدا باشد و هرچیزی که ایمنی‌بخشی مسجد را برهم زند، گناه و ممنوع است. خداوند مسجدالحرام و همه مساجد را محل ایمنی و آرامش برای مؤمنان خواسته است[3]. بستن درهای مساجد، در شرایط خاص، برای حفظ ایمنی مردم لازم است و نه تنها با پناه‌بردن به خدا منافاتی ندارد، بلکه عین پناه‌بردن به خدا است؛ همچنین مساجد باید پاک و پیراسته از هرآلودگی باشد. خداوند در قرآن کریم در دو آیه صریحا به حضرت ابراهیم فرمان می دهد که خانه مرا برای حضور نمارگزاران پاکیزه کن‌.[4]

    5.       جهان مادی، جهانی مبتنی بر نظام علت – معلولی است. در این نظام، هرپدیده‌ای علتی دارد و هرعلتی معلولی را به وجود می‌آورد. بر این اساس وجود شرور، (یعنی پدیده‌ها و اموری که هرچند در ذات خود خیر است ولی می‌تواند برای بشر مشکلاتی را ایجاد کند)، ضروری است. ماهیت عالم ماده مقتضی وجود برخی از شرور است و اساسا بدون این شرور تحقق نمی‌یابد. آفرینش انسان در دل این جهان پرتلاطم و آمیخته با شرّها و خیرها برای تربیت استعدادها و کامل‌شدن عقل و روح آدمی است. تاریخ بشر گواهی می‌دهد که رشد عقلانی، رشد علمی و حتی رشد معنوی – اخلاقی انسان در اثر مواجه‌شدن با مشکلات، سختی‌ها، نیازها و آرزوهای انسان بوده است. بنابر این وظیفه انسان‌ها در هنگام روبه رو شدن با مشکلات و شرور، پناه بردن به عقل، علم و معنویت و تلاش برای چیره‌شدن بر نابسامانی‌ها است. این امر انسان را رشد داده و کامل‌تر می‌کند، حتی اگر نتواند بر برخی از آن مشکلات غلبه کند. بسیاری از استعدادهای عقلی، اخلاقی و معنوی انسان در دل همین فراز و نشیب‌ها شکوفا می‌شود. نبود مشکلات یا رفع زودهنگام آن، بدون دخالت خود انسان‌ها، نه تنها ممکن نیست، بلکه اگر ممکن هم باشد، برای انسان‌ها سودمند نیست و از این رو خلاف مشیت الهی است. از این رو انتظار استجابت همه دعاها و رفع همه مشکلات چه توسط دعا و چه توسط علم و عقل، انتظاری نادرست و غیرعقلانی است.


    نتیجه تصویری برای مسجد النبی

    شبهه دوم:

     در روایتی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نقل شده آمده است که إِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَ الْآفَاتُ عُوفِیَ أَهْلُ الْمَسَاجِدِ»[5]: هرگاه آفات و عاهات (بیماری‌ها) بر انسان‌ها فروریزد، اهل مساجد در عافیت خواهند بود! اگر این روایت صحیح است، چرا مساجد را از ترس سرایت بیماری بسته‌اید؟ چرا بسیاری از کسانی که اهل مساجد می باشند، خود به این بیماری گرفتار شده‌اند؟

    نتیجه تصویری برای مسجد النبی

    پاسخ:

    1.       فهم حدیث بر دو امر اساسی متوقف است: یکی اثبات صدور آن از معصوم و دوم بررسی دلالت آن بر مقصود. با جستجو در منابع معتبر و کهن حدیثی شیعه، مشخص شد که این روایت تنها در کتاب الجعفریات، تألیف محمد بن محمد بن اشعث کوفی، زیسته در قرن چهارم هجری، آمده است. کتاب و مؤلف آن، هردو مورد اعتماد عالمان شیعه از قدما بوده است؛ ولی برخی از علمای معاصر به طور جدی در سند آن تشکیک کرده[6] و یا آن را رد کرده اند[7]؛ لذا نمی توان چندان به قوت آن اتکا نمود.

    2.       مرحله دوم پژوهش، که مرحله فهم و دلالت روایت است، خود در دو مرحله انجام می‌گیرد: یکی بررسی و تحلیل مفاد حدیث بدون توجه به دیگر آیات و روایات و دوم بررسی مفاد حدیث، با توجه به آیات و روایات واردشده در موضوع مسجد یا موضوعات عام‌تری که احکام مسجد را نیز در بر می‌گیرد.

    3.       این حدیث چند واژه کلیدی دارد که مفهوم‌شناسی آن لازم است: الآفات»، العاهات»، عوفی»، اهل المساجد». الآفه» به معنای آسیبی است که به کشت و دام وارد شده و آن را ناقص یا بیمار می‌کند؛ العاهه» در لغت به معنای آسیب یا بیماری است که به کشت یا دام وارد می‌شود؛ عُوفِیَ» فعل مجهول باب افعال از ریشه واژگانی عَفَی»، به معنای از بین‌رفتن و پایان‌یافتن یک چیز که در مورد بلاها به معنای پایان یافتن یا مصون ماندن از آن و صحت کامل از آن‌ است. اهل المساجد» کسانی‌اند که در مسجد برای عبادت رفت و آمد دارند و به این امر شناخته شده‌اند.

    4.       معنای ظاهر این سخن این است که وقتی بلاها و بیماری‌ها فرو ریزد، اهل مساجد در صحت و عافیت خواهند بود. در این راستا می‌بایست توجه کرد که اولا به مناسبت حکم (عافیت) و موضوع (نزول بلا و بیماری) به نظر می‌رسد منظور از بلاها و بیماری‌ها، بلاها و بیماری‌های اخلاقی، اجتماعی و معنوی باشد؛ یعنی وقتی فتنه‌ها و بلاهای اجتماعی پدیدار شود، اهل مساجد به سبب اتصال به خدا و آگاهی از حقایق دینی و پیمودن راه صحیح زندگی، از آن فتنه‌ها در امان خواهند بود؛ چراکه مساجد مکان انس و اتصال به خدا و آموختن مسائل دینی و ارزش‌های معنوی است، نه محل درمان بیماری‌های جسمی؛ هرچند بسیاری از بیماری‌های جسمی هم ریشه روحی و روانی دارد و معنویت اصیل می‌تواند از آن پیشگیری کند.

               ثانیا عافیت» اگرچه در معنای سلامتی جسم و روح، هردو، به کار رفته، اما در نصوص دینی بیش‌تر در سلامتی دین و ایمان به کار رفته است. بر این اساس، معنای سخن این است که وقتی فتنه‌های گمراه‌کننده فرو بارد و بسیاری از مردم را گمراه و سرگردان کند، اهل مساجد به سبب ارتباط مداوم و نزدیک با دین و عالمان دینی از گمراهی مصون مانند.

               ثالثا حتی اگر منظور از آفات و عاهات، بیماری‌های جسمی باشد، سخن منسوب به پیامبرصلی الله علیه وآله به این معنا نیست که اهل مساجد حتی اگر اصول بهداشتی را رعایت نکنند، باز هم در امان خواهند بود وعوامل طبیعی وغیرآن بر اهل مسجد اثر ندارد و نیز به این معنا نیست که اگر عقل و تجربه صحیح به تعطیلی ومحدود نمودن موقت مساجد حکم می‌کند، همچنان باید دربهای مساجد باز باشد! این روایت یقینا بر چنین لوازمی دلالت ندارد.

               اسلام دینی علم دوست و عقل محور است و مؤمنان موظف به پیروی از علم و عقل‌اند.[8] [9]توصیه‌های متعدد و وضع قوانین مختلف برای رعایت پاکی و بهداشت جسمی و روحی از احکام طلایی اسلام و روش عملی پیشوایان دین بوده است.

               مسلما مؤمنان، با انگیزه ایمانی، بیش از دیگر مردمان به امور بهداشتی و آراستگی ظاهری و باطنی اعتنا می‌کنند و همین توجه به پاکیزگی، خود از زمینه‌ها و عوامل در امان ماندن از بیماری‌ها است. بخش سترگی از احکام فقهی به موضوع طهارت[10] مربوط است و مؤمنان به مراعات طهارت و دوری از پلیدی ظاهر و باطن موظف شده‌اند.

              بررسی مفاد روایت منسوب به پیامبر صلی الله علیه وآله در کنار دیگر آیات و روایات این معنا را به دست می‌دهد که اولا اهل مساجد، اهل پاکیزگی و آراستگی‌اند[11]و خداوند صریحا به رعایت پاکیزگی مساجد[12] و طهارت ظاهری و باطنی مؤمنان[13]، خصوصا هنگام حضور در مسجد فرمان داده است؛ به همین سبب اگر فرد یا افرادی به بیماری عفونی مبتلا باشند، که محیط مسجد را آلوده می‌کند، حق حضور در مسجد را نداشته و حضورشان در مسجد حرام خواهد بود.[14]

              ثانیا تطهیر مسجد از پلیدی‌های ظاهری از واجبات فوری است و به همین سبب، ضدعفونی کردن مسجد از آلودگی‌ها واجب است؛[15]همچنانکه پاکیزگی و رعایت بهداشت و آراستگی از آداب واجب و مستحب حضور در مساجد و حرم‌های اولیای دین است.

               ثالثا از آنجا که بر اساس حکم عقل و دین، حفظ جان خود و دیگران بر مؤمنان واجب و خود و دیگران را در معرض بیماری و نابودی قرار دادن حرام است،[16] اگر بنابر نظر متخصصان، برای پیشگیری از مرگ و بیماری، جلوگیری از حضور افراد در مساجد لازم باشد، بستن درهای مساجد نه تنها ممنوع نیست، بلکه واجب شرعی خواهد بود[17] و این امر هرگز از قداست و اهمیت مسجد نمی‌کاهد، بلکه خود از اهمیت و قداست مسجد در نظر شرع مطهر نشان دارد. رابعا توجه به این نکته مهم است که معمولا بیماری‌ها و بلاهای اجتماعی علاوه بر خسارت‌های جسمی و مادی، پیامدهای فکری، اعتقادی و اخلاقی گسترده‌ای هم دارد؛ آنچنانکه ممکن است بسیاری از مردم در اعتقادات خود تردید کنند یا به رفتارهای غیراخلاقی آلوده گردند یا دست کم گرفتار ناامیدی، اضطراب و آشفتگی شوند. بر اساس این سخن پیامبر، اهل مساجد به سبب ارتباط مداوم و عمیق با خداوند، از چنان پیامدهایی در امان خواهند بود!

    5.       نکته پایانی اینکه وقتی مثلا گفته می‌شود اهل مساجد» چنین و چنان‌اند، منظور غالب افرادی است که چنین وصفی دارند، نه تک تک افراد و سخن گفتن به این شیوه در عرف عقلا رایج است. بنابر این معنای سخن مورد بحث این است که در بلاهای فراگیر، غالب اهل مساجد در امان و عافیت خواهند بود؛ هرچند ممکن است برخی از آنان نیز به آن بلاها گرفتار آیند!

    پی‌نوشت‌ها:

    [1].    أَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ سَعْدٍ الْإِسْکَافِیِّ عَنْ زِیَادِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ کَانَ یَقُولُ مَنِ اخْتَلَفَ إِلَى الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَانِ أَخاً مُسْتَفَاداً فِی اللَّهِ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آیَةً مُحْکَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ کَلِمَةً تَرْدَعُهُ عَنْ رَدًى أَوْ یَسْمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ یَتْرُکُ ذَنْباً خَشْیَةً أَوْ حَیَاءً» (قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، در یک جلد، دار الشریف الرضی للنشر، قم - ایران، دوم، 1406 ه‍ ق)

    [2].     الأمالی للصدوق ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ هَاشِمٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ الْقُرَشِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص‌ إِنَّ اللَّهَ کَرِهَ لَکُمْ أَیُّهَا الْأُمَّةُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِینَ خَصْلَةً وَ نَهَاکُمْ عَنْهَا وَ سَاقَ الْحَدِیثَ إِلَى أَنْ قَالَ کَرِهَ أَنْ یُکَلِّمَ الرَّجُلُ مَجْذُوماً إِلَّا أَنْ یَکُونَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ قَدْرُ ذِرَاعٍ وَ قَالَ فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَکَ مِنَ الْأَسَدِ. (مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق).

    [3] .    ان اول بیت وضع للناس للذی ببکه مبارکا و هدی للعالمین . و من دخله کان آمنا .» آل عمران: 97؛ واذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا .» بقره: 125.

    [4].     . و عهدنا الی ابراهیم واسماعیل ان طهرا بیتی للطاعفین و العاکفین و الرکع السجود»بقره: 125 و و اذ بوأنا لابراهیم مکان البیت ان لا تشرک بالله . و طهر بیتی للطائفین و القائمین و الرکع السجود» حج: 25.

    [5].    أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِی مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله إِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَ الْآفَاتُ عُوفِیَ أَهْلُ الْمَسَاجِدِ. (ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات) - تهران، چاپ: اول، بى تا)

    [6].    مکارم شیرازی، ناصر؛ کتاب النکاح، چاپ اول، ج6، 4.

    [7].     خویی، ابوالقاسم؛ مصباح الفقاهه، قم: مکتبه الداوری، چاپ اول، ج1.

    [8].     ولاتقف ما لیس لک به علم .» (اسراء: 36).

    [9].     أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِی عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ‌ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ وَ لَا أَکْمَلْتُکَ إِلَّا فِیمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّی إِیَّاکَ آمُرُ وَ إِیَّاکَ أَنْهَى وَ إِیَّاکَ أُعَاقِبُ وَ إِیَّاکَ أُثِیبُ. (کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق)

    [10]    رک: توضیح المسائل مراجع معظم تقلید، بخش طهارت؛ نیز رک: حلیه المتقین، علامه محمدباقر مجلسی.

    [11].   رک: بقره: 125، حج: 25 و اعراف: 31.

    [12] . بقره: 125 و حج: 25.

    [13] . مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ کُلَیْبٍ الصَّیْدَاوِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ أَنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ فَطُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِی بَیْتِهِ ثُمَّ زَارَنِی فِی بَیْتِی أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ کَرَامَةَ اَّائِرِ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ أَلَا بَشِّرِ الْمَشَّاءِینَ فِی الظُّلُمَاتِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» (قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، در یک جلد، دار الشریف الرضی للنشر، قم - ایران، دوم، 1406 ه‍ ق)

    [14] . الأمالی للصدوق ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ هَاشِمٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ الْقُرَشِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص‌ إِنَّ اللَّهَ کَرِهَ لَکُمْ أَیُّهَا الْأُمَّةُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِینَ خَصْلَةً وَ نَهَاکُمْ عَنْهَا وَ سَاقَ الْحَدِیثَ إِلَى أَنْ قَالَ کَرِهَ أَنْ یُکَلِّمَ الرَّجُلُ مَجْذُوماً إِلَّا أَنْ یَکُونَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ قَدْرُ ذِرَاعٍ وَ قَالَ فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَکَ مِنَ الْأَسَدِ. (مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق).

    [15] . رک: توضیح المسائل مراجع معظم تقلید، احکام مسجد.

     [16] . . ولا تقتلوا انفسکم .» (نساء: 29)؛ . من قتل نفسا بغیر نفس فکأنما قتل الناس جمیعا .» (مائده: 32)

    [17] . . فأسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون» (نحل: 43)[ایجنا]


    شهد شهود نیروی ارزنده[به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام مهدی زین‌الدین و برادر عزیزش]مثل یک رزمنده ساده/العفو عاشقانه/زندگینامه و وصیت نامه

    شهادت سردار شهید مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی  ابن ابی

    سردار شهید مهدی زین الدین و برادرش مجید

    مثل یک رزمنده ساده

    اواخر سال 1360 بود که حسن باقری به قرارگاه عملیاتی جنوب آمد و گفت: امروز یک نیروی به درد بخور و ارزنده کشف کردم.» پرسیدم: کی هست این نیرویی که کشفش کردی؟» گفت:اسمش مهدی زین الدینه، سوابقش رو هم درآوردم، همه درخشان و عالی.» گفتم: می‌خوای باهاش چی کار کنی؟ فکری براش داری؟» گفت: اگه همه صلاح بدونن، می خوام اونو بفرستم تا زمینه عملیات بعدی رو برا ما آماده کنه.» زمانی بود که عملیات فتح المبین در دستور کار قرار داشت و در پی طرح‌ریزی آن بودیم. موافقت شد و ماموریت به مهدی ابلاغ گردید. طبق ماموریت، مهدی باید به دزفول رفته و سرپرستی تمام محورهای عملیاتی که هر کدام وظیفه‌ی خاصی داشتند و نیروهای اطلاعات و شناسایی‌شان مشغول فعالیت بودند، به عهده می‌گرفت. او زیر نظر حسن باقری، مسئول اطلاعات و شناسایی تمام واحدهای عملیاتی درگیر در فتح‌المبین شد. به نقل از سردار غلامعلی رشید، کتاب از همه عذر می خواهم

    العفو عاشقانه

    پیش از عملیات خیبر، با شهید زین‌الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه‌ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!» گفتیم: مهمانخانه‌ای هست بغل سپاه شوش که بچه‌ها خیلی تعریفش را می‌کنند.» رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.» بچه‌ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز. آقا مهدی همین‌طوری روی سجاده نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده‌ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است! شاید کسانی که درک نمی‌کردند، توی دلشان می‌گفتند مردم چه بچه‌بازیهایی در می‌آورند! خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن اشکها و گریه ها و الهی العفو» گفتن‌های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند. به نقل از سردار علی حاجی زاده ، همرزم شهید مهدی زین الدین[ایجنا]

    زندگینامه و وصیت نامه سردار شهید مهدی زین الدین

    زندگینامه

    جنگی که در شهریور 1359ه ش توسط دیکتاتور معدوم عراق ،صدام حسین به مردم ایران تحمیل شد؛ظهور اسطوره هایی رادر پی داشت که غیر از تاریخ صدر اسلام،در هیچ برهه ای از تاریخ بشرنشانی از آنها نیست.
    ومهدی زین الدین یکی از این اسطوره هاست؛اسطوره ی زنده.

      سال 1338 ه ش در كانون گرم خانواده‌ای مذهبی، متدین و از پیروان مكتب سرخ تشیع، در تهران دیده به جهان گشود. مادرش كه بانویی مانوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش كوشش فراوانی نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شیردان فرزندانش برایش فریضه بود و با مهر و محبت مادری، مسائل اسلامی را به آنها تعلیم می‌داد.
    نبوغ و استعداد مهدی باعث شد كه او دراوان كودكی قرآن را بدون معلم و استاد یاد بگیرد و بر قرائت مستمر آن تلاش نماید. پس از ورود به دبستان در اوقات بیكاری به پدرش كه كتابفروشی داشت، كمك می‌كرد و به عنوان یك فروند، پدر و مادر را در امور زندگی یاری می‌داد.

    شهید مهدی زین الدین,شهید زین الدین,فرمانده لشکر علی بن ابی طالب,فرمانده,جبهه,جنگ,تصویر سازی,نقاشی چهره,منتظر,عباس گودرزی,قم,شهادت,




    مهدی در دوران تحصیلات متوسطه‌اش به لحاظ زمینه‌هایی كه داشت با مسائل ی و مذهبی آشنا و در این مدت (كه با شهید محرب آیت‌الله مدنی (ره) مانوس بود)، روح تشنه خود را با نصایح ارزنده و هدایتگر آن شهید بزرگوار سیراب می‌نمود و در واقع در حساسترین دوران جوانی به هدایت ویژه‌ای دست یافته بود. به همین دلیل از حضرت آیت‌الله مدنی بسیار یاد می‌كرد و رشد مذهبی خود را مدیون ایشان می‌دانست.
    در مسیر مبارزات ی علیه رژیم پهلوی، پدر شهیدان – مهدی و مجید زین‌الدین – برای بار دوم از خرم‌آباد به سقز تبعید گردید. این امر باعث شد تا مهدی كه خود در مبارزات نقش فعالی داشت دوری پدر را تحمل كند و سهم پدر را نیز در مبارزات خرم‌آباد بردوش كشد.

    در ادامه مبارزات ی دوران دبیرستان، كینه عمیقی نسبت به رژیم پهلوی پیدا كرد و زمانی كه حزب رستاخیز شروع به عضوگیری اجباری می‌نمود. شهید زین‌الدین به عضویت این حزب در نیامد و با سوابقی كه از او داشتند از دبیرستان اخراجش كردند. به ناچار برای ادامه تحصیل، با تغییر رشته از ریاضی به طبیعی موفق به اخذ دیپلم گردید و در كنكور سال 1356 شركت كرد و ضمن موفقیت، توانست رتبه چهارم را در بین پذیرفته‌شدگان دانشگاه شیراز بدست آورد. این امر مصادف با تبعید پدرش به جرم حمایت از امام خمینی(ره) از خرم‌آباد به سقز و موجب انصراف از ادامه تحصیل و ورود جدی‌تر ایشان در سنگر مبارزه پدرش شد.
    پس از مدتی پدر شهید زین‌الدین از سقز به اقلید فارس تبعید شد. این ایام كه مصادف با جریانات انقلاب اسلامی بود، پدر با استفاده از فرصت پیش‌آمده، مخفیانه محل زندگی را به قم انتقال داد. مهدی نیز همراه سایراعضای خانواده، از خرم آباد به قم آمد و در هدایت مبارزات مردمی نقش موثرتری را عهده‌دار شد.
         
    آلبوم عكسهای شهادت شهید مهدی زین الدین - بار دیگر زندگی

    بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جزو اولین كسانی بود كه جذب نهاد مقدس جهادسازندگی شد و با تشكیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم، برای انجام وظیفه شرعی و اجتماعی خود و حفظ و حراست از دست‌آوردهای خونین انقلاب، به این نهاد مقدس پیوست. ابتدا در قسمت پذیرش و پس از آن به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه قم انجام وظیفه كرد.
    شهید زین‌الدین در زمان مسئولیت خود در واحد اطلاعات (كه همزمان با غائله خلق مسلمان و توطئه‌های پیچیده ضدانقلاب در شهر خونین و قیام قم بود) با ابراز نقش فعال خود و با برخورداری از بینش عمیق ی، در خنثی كردن حركتهای انحرافی و ضدانقلابی گروهكهای آمریكایی نقش به سزایی داشت.

    با آغاز تهاجم دشمن بعثی به مرزهای میهن اسلامی، شهید زین‌الدین بی‌درنگ پس از گذراندن آموزش كوتاه مدت نظامی، به همراه یك گروه صدنفره خود را به جبهه رساند و به نبرد بی‌امان علیه كفار بعثی پرداخت.
    پس از مدتی مسئول شناسایی یگانهای رزمی شد. و بعد از آن نیز مسئول اطلاعات – عملیات سپاه دزفول و سوسنگرد گردید. در این مسئولیتها با شجاعت، ایمان و قوت قلب،‌تا عمق مواضع دشمن نفوذ می‌كرد و با شناسایی دقیق و هدایت رزمندگان اسلام، ضربات كوبنده‌ای بر پیكر لشكریان صدام وارد می‌آورد. بخشی از موفقیتهای بدست آمده توسط رزمندگان اسلام در عملیات فتح‌المبین، مرهون تلاش و زحمات ایشان و همكارانش در زمان تصدی مسئولیت اطلاعات – عملیات سپاه دزفول و محورهای عملیاتی بود.

    شهید زین‌الدین در عملیات بیت‌المقدس مسئولیت اطلاعات – عملیات قرارگاه نصر را برعهده داشت و بخاطر لیاقت، ایمان، خلوص، استعداد رزمی و شجاعت فراوان، در عملیات رمضان به عنوان فرمانده تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) - كه بعدها به لشكر تبدیل شد – انتخاب گردید.
    در عملیات رمضان، تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) جزو یگانهای مانوری و خط‌شكن بود و به حول و قوه الهی و با قدرت فرماندهی و هدایت ایشان – در بكارگیری صحیح نیروها و موفقیت آن یگان در این عملیات – بعدها این تیپ، به لشكر تبدیل شد.
    لشكر مقدس علی‌بن ابیطالب(ع) در تمام صحنه‌های نبرد سپاهیان اسلام (عملیات محرم، والفجرمقدماتی، والفجر3 و والفجر4) خط شكن و به عنوان یكی از یگانهای همیشه موفق، نقش حساس و تعیین كننده‌ای را برعهده داشت.

    صبر، استقامت، مقاومت جانانه و به یادماندنی این یگان، همگام با سایر یگانها در عملیات پیروزمندانه خیبر بسیار مشهور است. هنگامی كه دشمن از هوا و زمین و با انواع جنگ‌افزارها و هواپیماهای توپولوف و میگ و بمبهای شیمیایی و پرتاب یك میلیون و دویست هزار گلوله توپ و خمپاره، جزایر مجنون را آماج حملات خویش قرار داده بود، او و یگان تحت امرش مردانه و تا آخرین نفس جنگیدند و دشمن زبون را به عقب راندند و جزایر و حفظ كردند.

    خصوصیات بارز او شجاعت و شهامت بود. خط شكنی شبهای عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سخت‌ترین پاتكها به خاطر این روحیه بود. روحیه‌ای كه اساس و بنیان آن بر ایمان و اعتقاد به خدا استوار بود.
    مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمی‌شد.
    شهید زین‌الدین در كنار تلاش بی‌وقفه‌اش، از مستحبات غافل نبود. اعقتاد داشت كه جبهه‌های نبرد، مكانی مقدس است و انسان دراین مكان، به خدا تقرب پیدا می‌كند. همیشه به رزمندگان سفارش می‌كرد كه به تزكیه نفس و جهاد اكبر بپردازند.

    او همواره سعی می‌كرد كه با وضو باشد. به دیگران نیز تاكید می‌نمود كه همیشه با وضو باشند. به نماز اول وقت توجه بسیار داشت و با قرآن مجید مانوس بود و به حفظ آیات آن می‌پرداخت.
    به دلیل اهمیتی كه برای مسائل معنوی قایل بود نماز را به تانی و خلوص مخصوصی به پا می‌داشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران كودكی در زندگی مهدی متجلی بود.
    با علاقه خاصی به بسیجی‌ها توجه می‌كرد. محبت این عناصر مخلص در دل او جایگاه ویژه‌ای داشت. برای رسیدگی به وضعیت نیروها و مطلع شدن از احوال برادران رزمنده خود به واحدها، یگانها و مقرهای لشكر سركشی می‌نمود و مشكلات آنان را رسیدگی و پیگیری می‌كرد. همواره به برادران سفارش می‌كرد كه نسبت به رزمندگان احترام قائل شوند و همیشه خودشان را نسبت به آنها بدهكار بدانند و یقین داشته باشند كه آنها حق بزرگی بر گردن ما دارند.
         

     

    شیفتگی و محبت ویژه‌ای به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشت. با شناختی كه از ولایت فقیه داشت از صمیم قلب به امام خمینی(ره) عشق می‌ورزید. با قبلی مملو از اخلاص، ایمان و علاقه از دستورات و فرامین آن حضرت تبعیت می‌نمود. به دقت پیامها و سخنرانیهای ایشان را گوش می‌داد و سعی می‌كرد كه همان را ملاك عمل خود قرار دهد و از حدود تعیین شده به هیچ وجه نكند. می‌گفت: ما چشم و گوشمان به رهبر است، تا ببینیم از آن كانون و مركز فرماندهی چه دستوری می‌رسد، یك جان كه سهل است، ای كال صدها جان می‌داشتیم و در راه امام فدا می‌كردیم.
    او در سخت‌ترین مراحل جنگ با عمل به گفته‌های حضرت امام خمینی(ره) خدمات بزرگی به جبهه‌ها كرد.

    حفظ اموال بیت‌المال برای شهید زین‌الدین از اهمیت خاصی برخوردار بود. همواره در مسئولیت و جایگاهی كه قرار داشت نهایت دقت خود را به كار می‌برد تا اسراف و تبذیر نشود. بارها می‌گفت:در مقابل بیت‌المال مسئول هستیم.
    در استفاده از نعمتهای الهی و حتی غذای روزمره میانه‌روی می‌كرد.
    او خود را آماده رفتن كرده بود و همواره برای كم كردن تعلقات مادی تلاش می‌كرد. ایثار و فداكاری او در تمام زمینه‌ها، بیانگر این ویژگی و خصوصیتش بود.
    برای اخلاص و تعهد آن شهید كمتر مشابهی می‌توان یافت.
    او جز به اسلام و انجام تكلیف الهی خود نمی‌اندیشید. در مناجات و راز و نیازهایش این جمله را بارها تكرار می‌كرد:
    ای خدا! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پیروز كن.
    از آنجا كه برادران، ایشان را به عنوان الگویی برای خود قرار داده بودند، سعی می‌كردند اخلاق و رفتارشان مثل ایشان باشد.
    او شخصیتی چند بعدی داشت: شخصیتی پرورش یافته در مكتب انسان ساز اسلام. خیلی‌ها شیفته اخلاق، رفتار، مدیریت و فرماندهی او بودند و او را یك برادر بزرگتر و معلم اخلاق می‌دانستند. زیرا او قبل از آنكه لشكر را بسازد، خود را ساخته بود.

    اخلاق و رفتار او باتوجه به اقتضای مسئولیتهای نظامی‌اش كه دارای صلابت و قدرت خاصی بود، زمانی كه با بسیجیان مواجه می‌شد برادری صمیمی و دلسوز برای آنها بود.
    شهید مهدی زین‌الدین در زمینه تربیت كادرهای پرتوان برای مسئولیتهای مختلف لشكر به گونه‌ای برنامه‌ریزی كرده بود كه در واحدهای مختلف، حداقل سه نفر در راس امور و در جریان كارها باشند. می‌گفت:
    من خیالم از لشكر راحت است. اگر چند ماه هم در لشكر نباشم مطمئنم كه هیچ مسئله‌ای به وجود نخواهد آمد.
    در كنار این بزرگوار صدها انسان ساخته شدند، زیرا رفتار و صحبتهایش در عمق جان نیروهای رزمنده می‌نشست. بارها پس از سخنرانی، او را در آغوش خویش می‌كشیدند و بر بالای دستهایشان بلند می‌كردند.
    او یكی از فرماندهان محبوب جبهه‌ها به شمار می‌آمد. فرماندهی كه نور معرفت، تقوا، صبر و استقامت سراسر وجودش را فراگرفته بود و این نورانیت به اطرافیان نیز سرایت كرده بود. چنانچه گفته می‌شود: 70% نیروهای پاسدار و بسیجی آن لشكر، نماز شب می‌خواندند.
     

    شهید مهدی زین الدین,شهید زین الدین,فرمانده لشکر علی بن ابی طالب,فرمانده,جبهه,جنگ,تصویر سازی,نقاشی چهره,منتظر,عباس گودرزی,قم,شهادت,


    سردار رحیم صفوی‌فرمانده سابق سپاه درباره او می‌گوید: شهید مهدی زین‌الدین فرماندهی بود كه هم از علم جنگی و هم از علم اخلاق اسلامی برخوردار بود. در میدان اسلام و اخلاق، توانا و در عرصه‌های جنگ شجاع، رشید، مقاوم و پرصلابت بود.
    شهادت مزدی بودکه خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود.
    در آبان سال 1363 شهید زین‌الدین به همراه برادرش مجید (كه مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشكر علی‌بن ابیطالب(ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از کرمانشاه به سمت سردشت حركت می‌كنند. در آنجا به برادران می‌گوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم كه خودم و برادرم شهید شدیم!
    موقعی كه عازم منطقه می‌شوند، راننده‌شان را پیاده كرده و می‌گویند: خودمان می‌رویم. حتی در مقابل درخواست یكی از برادران، مبنی بر همراه شدن با آنها، برادر مهدی به او می‌گوید: تو اگر شهید بشوی، جواب عمویت را نمی‌توانیم بدهیم، اما ما دو برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را می‌توانیم بدهیم.
    فرمانده محبوب بسیجیها، سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه‌ها و شركت در عملیات و صحنه‌های افتخارآفرین، در درگیری با ضدانقلاب شربت شهادت نوشید و روح بلندش را از این جسم خاكی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند.
    همان طور كه برادران را توصیه می‌كرد: ما باید حسین‌وار بجنگیم؛ حسین‌وار جنگیدن یعنی مقاومت تا آخرین لحظه؛ حسین‌وار جنگیدن یعنی دست از همه چیز كشیدن در زندگی؛ ای كاش جانها می‌داشتیم و در راه امام حسین(ع) فدا می‌كردیم؛ از همرزمانش سبقت گرفت و صادقانه به آنچه معتقد بود و می‌گفت عمل كرد و عاشقانه به دیدار حق شتافت.

    وصیت نامه شهید مهدی زین الدین

    بسمه تعالی

    اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن.
    در زمان غیبت کبری به کسی منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر.
    1- مسائل شرعی:
    الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم.ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم،لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود.
    ب)روزه:تعداد190روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم.
    ج)خمس:سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست.
    د)حق الناس:وای از آتش جهنم و عالم برزخ،خداوند عالم بصیراست.
    2- مادیات
    الف:بدهکاریها:
    1- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم،البته قبض دویست هزار ریال است،ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است.
    2- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه 1گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند.
    3- پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی.

    ب – بستانکاریها:
    1-مبلغ هفتاد و پنجهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسه داده بودم و طلبکارم.این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی(صاحب اصلی خونه)اجاره کرده بودند،ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است.
    2- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست)نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام جهت بدهی‌ها
    پدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند2. بدهکاریها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است.باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم رابه همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد.مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید.

    مهدی زین الدین

    برگرفته از سایت ساجد و سایت شهید زین الدین


    یک نفس موعظه صلاة الخاشعین‌{2} مراتب خشوع پاى درس امام خمینى (ره) - از كتاب گران‌سنگ آداب الصلاة


    و مراتب خشوع به حسب مراتب ادراک عظمت و جلال و حُسن و جمال‌‎ ‎است. و چون امثال ماها با این حال از نور مشاهدات محرومیم، ناچار باید‌‎ ‎در صدد تحصیل خشوع از طریق علم یا ایمان برآییم. قال تعالی: قَدْ اَفْلَحَ‌‎ ‎الْمُؤْمِنُونَ الَّذین هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُون. همانا رستگار شدند مؤمنانی که در نمازشان خاشع اند.» (مؤمنون / 1 و 2)‎ خشوع در نماز را از حدود و علائم‌‎ ‎ایمان قرار داده؛ پس، هرکس در نماز خاشع نباشد، به حسب فرمودۀ ذات‌‎ ‎مقدّس حق، از زمرۀ اهل ایمان خارج است. و نمازهای ماها که مشفوع با‌‎ ‎خشوع نیست از نقصان ایمان یا فقدان آن است. و چون اعتقاد و علم غیر از‌‎ ‎ایمان است، از این جهت این علمی که به حق و اسماء و صفات او و سایر‌‎ ‎معارف الهیّه در ما پیدا می شود غیر از ایمان است. شیطان به شهادت ذات‌‎ ‎مقدّس حق علم به مبدأ و معاد دارد، مع ذلک کافر است ـ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ‌‎ ‎مِنْ طِینمرا از آتش و او را از گل آفریده‌ای.» (اعراف / 12) گوید، پس حق تعالی و خالقیّت او را مقرّ است؛ اَنْظِرْنی اِلی یَوْمِ‌‎ ‎یُبْعَثُونمرا تا روزی که برانگیخته شوند مهلت ده.» (اعراف / 14) گوید، پس معاد را معتقد است؛ علم به کتب و رسل و ملائکه دارد،‌‎ ‎با این وصف خداوند او را کافر خطاب کرده و از زمرۀ مؤمنین خارج فرموده.‎ پس، اهل علم و ایمان از هم ممتازند: هر اهل علمی اهل ایمان نیست.‎ ‎پس، باید پس از سلوک علمی خود را در سلک مؤمنین داخل کند و عظمت و‌‎ ‎جلال و بهاء و جمال حق جلت عظمته را به قلب برساند تا قلب خاشع شود،‌‎ ‎و الاّ مجرد علم خشوع نمی‌آورد؛ چنانچه می‌بینید در خودتان که با اعتقاد به‌‎ ‎مبدأ و معاد و اعتقاد به عظمت و جلال حقّ قلب شما خاشع نیست.

    و اما قول خدای تعالی: اَلَمْ یَاْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلوُبُهُمْ لِذِکْرِ اللّه وَ ما‌‎ ‎‎نَزَلَ مِنَ الْحَق‌‎ آیا مؤمنان را آن زمان فرا نرسیده است که دلهایشان برای یاد خدا و آنچه از حق نازل گشته خاشع گردد.» (حدید / 16) شاید ایمان صوری، که همان اعتقاد بما جاء به النّبیّ صلّی‌‎ ‎اللّه علیه است، مقصود باشد، و الاّ ایمان حقیقی ملازم با یک مرتبه از خشوع‌‎ ‎است؛ یا آن که خشوع در آیۀ شریفه خشوع به مراتب کامله باشد؛ چنانچه‌‎ ‎عالم را گاهی اطلاق کنند بر کسی که از حدّ علم به حدّ ایمان رسیده باشد؛ و‌‎ ‎محتمل است در آیۀ شریفۀ اِنَّما یَخْشَی اللّه مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء‌ همانا از میان بندگان خدا، دانشمندان از خداوند بیم و خشیت دارند.» (فاطر/ 28) اشاره به آن‌ها‌‎ ‎باشد. و در لسان کتاب و سنّتْ علم و ایمان و اسلام به مراتب مختلفه اطلاق‌‎ ‎شده و بیان آن‌ها از وظیفۀ این اوراق خارج است.#[ایجنا]                                شرح سی نکته عرفانی از کتاب آداب الصلاه (قسمت دوم)                                                                                                        نکته پانزدهم: و اما حقیقه الاسم، پس از برای آن، مقام غیبی و غیب الغیبی و سرّی و سرالسرّی است و مقام ظهور و ظهور الظهوری.44

    مقام غیب الغیبی حقیقت اسم عبارت است از فیض اقدس که برای او ظهور و تعیّنی نیست و تکثری در او راه ندارد و مقام غیبی او همان فیض مقدس است که فرمود و عِنَده مَفاتِحُ الغَیبِ اللتی لایَعْلَمُها إلّا هُو45 و عرفا این آیه را تعبیر به فیض مقدس و مشیت فعلیه نمودند که مفتاح غیب عبارت از اوست مرتبه سرالسری آن احدیت ذاتیه است که وجهه غیبیه الله است و مقام سری آن عبارت است از حضرت واحدیت و عالم اسماء و صفات و اعیان ثابته مقام ظهوری آن عبارت است از تجلی اسماء الله در اعیان خارجیه که با این تعبیر تمامی ممکنات غیب و شهود اسمی از اسماء اللهند و به مرتبه ظهور الظهور اسم عبارت است از مقام انسان کامل که محل ظهور و مجلای تمامی اسماء الهی است چنانکه فرمود: نحن اَسماءُ الحُسنی.46

    نکته شانزدهم: رحمت رحمانیّه بسط اصل وجود است و این عام است برای تمام موجودات . و اما رحمت رحیمیه مخصوص سعداء و فطرتهای علیّین است.47

    اسم اعظم الله در وجهه ظهوری، نتیجه تجلی اول فیض اقدس در عالم واحدیت است و او اول اسمی است که از حضرت فیض اقدس به واسطه جنبه بساطت و غیبیت و کمالیتی که در او بود، مستفیض گردید این اسم ام الاسماء و معتدلترین آنهاست و شاید به این تقریر است که گفته اند هر اسمی که افقش به افق الله اقرب باشد، جنبه غیب و بساطت او بیشتر است و این اول مرتبه جریان فیض از فیض اقدس بوده است ظهور دیگر اسماء منوط به ظهور این اسم است و به حقیقت پیوسته که حصول و ظهور اسماء محیط مقدم است بر اسماء محاط و محیط ترین اسم پس از الله اسم الرحمن است که شمولیتش اعم و غیبیّتش افزون و برتر از دیگر اسماست پس تجلّی به مقام رحمانیت پس از تجلی به الله، تجلی به رحیمیت پس از تجلی به رحمانیت است و قرآن کریم به این دو مقام اشاره های فراوان کرده است.

    این که بیان شد عبارت بود از تجلی به رحمانیت و رحیمیت در مجلای ذات در حضرت واحدیت مقام دیگرش در مجلای اعیان یه از تجلی به فیض مقدس است. 48C:\Users\Archive9\Downloads\thumbnailDraw (9).jpg

    نکته هفدهم: قوله الحمدلله یعنی جمیع انواع ستایش ها مختصّ به ذات مقدّس الوهیت است. 49

    این ذکر را در نزد عوام و خواص و اخص مراتب و حالاتی است که این مراتب به شهود و کیفیت تفکر و تذکر آنها بازمی گردد امثال ما متعمران در عالم ناسوت و درماندگان در این تابوت که جز خود و نفس و البته هوا و هوس چیزی دیگر نمی بینند اگر نعمتی بدیشان رسد نه آنکه دست خدا بلکه دست مخلوقات را در کار ببینند و شکر و ثنا و تمجید ایشان محض چاپلوسی و رضای خلائق است اینان کسانی اند که یکسر از خدا و نعم او غافلند و هیچ در عطا و معطی و عاطی نیندیشند صاحبان جهل مرکب همینانند و می دانند که نمی دانند ولیکن چون دل ایشان از نفاق و گمراهی، مغبون شده و در ظلمت ناسوت گرفتار آمده و سیاه شده نمی خواهند که بدانند. گروهی که از عوامند و خدایی می شناسند حمد او را جز به لقلقه لسان نکنند و اما خواص که عالم و هرچه نعمت که در اوست را ظل فیض منبسط و نفس رحمانی می دانند نعم ظاهره را هم اگرچه به ظاهر از خلائق باشد از خدا می دانند و از این رو همه را مخصوص حق می دانند و از غیر او و ثنای کسی جز او بیزارند.

    و اما در نظر اخص و صاحبان فنای تام که التفات آنان یکسره به خداست و از غیر او بیگانه اند حمد تنها مخصوص ذات خداوندی است نه وسایط که در این حال لسان ایشان، لسان الله است و حمد را از زبان خدا برای خدا کنند پس اینک ذکر و ذاکر و مذکور الله است همچنانکه خداوند خودی فرماید الحمدلله رب العالمین حال که گفته شد ذاکر الله است پس بدان حامد یا حق است یا خلق و ایضاً حق یا حمد خود کند یا حمد خلائق و خلائق یا حمد خود کنند یا حمد خالق اما تحمید حق از برای حق با توجه به عشق مطلق و مشاهدة جمال ذاتی خود در آینه اسماء و صفات بالسان ذاتی و کلام ذاتی که نتیجه ظهور و بروز اسماء است و این تحمید از ازل الازال بوده و تا ابدالاباد خواهد بود در این تجلی ذات برای ذات اظهار ما فی مکنون غیبی و مقارعة ذاتیه، کلام ذاتی است که به لسان ذات در حضرت غیب واقع است و مشاهدة این تجلی کلامی، سمع ذات است و این ثنای ذات برای ذات حق، ثنای حق است که دیگر موجودات از ادراک آن عاجزند کما قال النبی(ص): لا اُحصی ثَنآءَ عَلَیکَ اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ»50

    مرتبه دیگر آن به لسان احدیت ذاتیه و آنگاه به لسان احدیت جمع است که هر یک از اسماء با توجه به تقرّبشان به الله و کسب فیض از آن اسم مبارک به فراخور حال تحمید ذات کنند به لسان استعداد آنانکه درکشان از اسم الله کامل است، حمد ایشان کاملترین حمد ومدحشان اتم مدایح است. قال الشیخ العارف المؤید الدین الجندی: ان الحمد تعریف المحمود بنعوت الکمال و هو ینقسم بالقسمه الا ولی الی قسمین احد همان ان ی الحامد هو الحق والثانی ان ی الحامد هو الخلق ثم ان کل واحد من القسمین ینقسم الی قسمین بان ی المحمود فی کل واحد منهما ایضاً هو الحق او الخلق لذلک فان کان الحامد والمحمود هو الحق فهو یحمد نفسه لنفسه من حیثیَّتین او حیثیات. و هو ان یحمد نفسه من حیث هویته العینیه و اللاتعیُّنیه و یتَّحد الحمد والحامد والمحمود فی هذا المقام. حمده نفسه من حیث تعیُّنه الاول المحیط بجمیع التعینات فحمده له فیه تعریف و حمد مستغرقٌ جمیع المحامد. هو حمده ذاته بعلمه الذاتی بانَّ جمیع الکمالات و النعوت والاسماء والصفات و النسب والاضافات ثابته له کل الاثبات و المحامد من هذه المرتبه صفاتیه. هو ان یحمد الحق و یُعرَّف ذاته بحقائق ذاته. حمد الحق حقائقه المؤثره الفعاله الوجوبیه و هی اسماء الالوهیه والربوبیه بانها هی المؤثره فی الکائنات. ان یحمد الحق هذه الحقائق کلها بانها احواله الذاتیه. هو حمد الحق من ه عین الوجود الظاهر المشهود نفْسه من ه باطناً لانه عین الظاهر و الباطن فهو سبحانه یحمد بظاهریته و مظهریته التی مَجلی لغیبه»51 و ایضاً قال فی تعریف الحمد اَنّ الحمد علی انحاء ثلاثه فان کان بصفه تنزیهٍ فهو تسبیح و ان کان بصفه ثبوتٍ فهو الحمد و ان کان بصفة فعل فهو شکر فان حمد کل حامد و تعریفَه للمحمود امّا ان ی بصفه تنزیه اوصفةٍ ثبوتیه قائمه بالمحمود یستحسنها الحامد فیعرّف المحمود بها، او یحمَده بصفة فعل، و علی ای نحو کان فانه لسان من السنة الکمال، یشیر الی کمال فی المحمود اولاً و الی معرفه الحامد به ثانیاً و فی الاخر الی کمال غایتی قصدِ الحامد و الاخبار به، فیقع التصدیق بصحه ما اخبر، ببرهان و حجة52 ایضاً تاج الدین خوارزمی در بیان حمد چنین گوید: بدانکه چون حمد و ثنا مترتب است بر مطالعة کمال و مشاهدة جمال، و سرمایه کمال هر کاملی اثری از آثار کمال حق است لاجرم جمیع محامد بدان ذات که مستجمع جمیع کمالات است راجع تواند بود. و حمد قولی و فعلی و حالی به حکم تخلّق به اخلاق حضرت متعالی. سزاوار آنجناب عالی باشد. اما حمد قولی ثنای لسانی است و فعلی اتیان اعمال بدنی است از طاعات و عبادات برای ابتغای وجه احد قدیم نه از برای طلب حظوظ نفس و مرضات او، اما حالی که آن به حسب قلب و روح است عبارت است از اتصاف به کمالات عملیه و علمیه و تخلّق به اخلاق الهیه و در حقیقت همة این محامد ستایش حق است نفس خود را در مقام تفصیلی که مسمّی به ظاهر است از رویی که مظاهر غیر ظاهر نیست.

    اما حمد او ذات خود را در مقام جمعی الهی از روی قول تعریفات اوست نفس خود را به صفات کمالیه که کتب او بدان ناطق است اما از روی فعل اظهار کمالات جمالیه و جلالیه است از غیب به شهادت در مجالی صفات، اما از روی حال عبارت از تجلیّات اوست هم در ذات خود به فیض اقدس اولی. ولی هیچ شبهه و ریب بعد از حمد حضرت عالم الشهاده و الغیب مر ذات خود را بذات خویش آن حضرت را هیچ حمدی سزاوارتر از حمد انسان کامل مکمّل نیست چه این حمد همان ثنای حق است مر ذات خود را»53

    در آخر مباحث این نکته تذکر و مطلب بجاست اوّل اینکه مراتب حمد حامدین و درجات نقصان و کمال آنها منوط است به عوالمی که ایشان ساکن آنند واصلان به هر مقام حق را حمدی کنند مطابق با نشئه خود از این رو گفته می شود که چون انسان کامل صاحب مقام جمعی احدی است حمد او کاملترین حمد و مدح او اتم مدایح است و هیچ کس چون او نخواهد توانست حق تعالی را آنطور که شایسته اوست ثنا کند دوم آنکه حمد یا از برای نعم ظاهری است یا نعم باطنی یا از برای علوم و معارف الهیه است و یا از قبیل حمد به تجلیات افعالی و صفاتی و ذاتی گرچه این نوع از محامد راجع است به همان مراتب حمد حامدان لکن باید دانست که هر نعمتی را شکری است متفاوت با نعمت دیگر که از عهده اش کسی برمی آید که قدر نعمت بداند.

    بالجمله فطرت سلیمه که محتجب به تحت استار تعینات خلقیه نشده، و امانت را چنانچه هست به صاحبش مردود نمود، در هر نعمتی شکر حق کند، بلکه نزد فطرت غیرمحجوبه هر شکری از هر شاکری و هر حمد و ثنائی از هر حامد و ثناجویی به غیرذات مقدس حقتعالی راجع نشود، گرچه خود محجوبین گمان کنند مدح غیر او کنند و ثنای غیر او نمایند»54 و به بیان دیگر از فطرتهای الهیه، که جمیع خلق بر آن مفطورند، ثنای کامل و شکر و حمد منعم است، ونیز از فطرتهای الهیه تنفّر از نقص و ناقص و منقص نعمت است، و چون نعمت مطلقه خالصه از ثوب هر نقصی و جمال و کمال تام تمام مبرا از هر نقصی مختص به حق است و دیگر موجودات نعم مطلقه و جمال مطلق را تنقیص و تحدید کنند نه تزیید و تأیید. پس فطرت همة مردم ثناجو و ستایش گوی ذات مقدس اویند و از دیگر موجودات متنفّرند، مگر آن وجودهایی که به حسب سیر در ممالک کمال و شهرهای عشق، فانی در ذات ذوالجلال شدند، که عشق و محبت به آنها و ثنا و ستایش آنها عین عشق به حق و ستایش اوست حب خاصان خدا حب خداست»55

    نکته هجدهم: باید دانست که اسماء ذات و صفات و افعال که اشاره ای به آن شد مطابق اصطلاح ارباب معرفت است.56

    این تقسیم به حسب انشاء شیخ عارف کامل محی الدین عربی است به این ترتیب که هر اسمی که دلالت کند بر ذات، اسم ذات. هر اسمی که دلالت بر صفت کند و سرچشمه از صفت گرفته باشد اسم صفت و هر اسم که بر فعل الهی چون اسم رزّاق دلالت کند اسم فعل است. این تعبیر در حالی است که اسماء همه در ذات واحد و مندّکند و ظهوری ندارند پس اسماء بر سه قسمند: اسمای ذات و اسمای صفات و اسمای افعال، چه اسمای نسب و احوال، چون اول و آخر و ظاهر و باطن، راجع به اسمای صفاتند و اسمای مشترکه نیز چون ربّ که مشترک است میان سیّد و ثابت و مصلح و مربی، و مالک هم در این سه قسم مذکور داخل است، چه از آن جهت که سیّد و مالک و ثابت و مرّی است از اسمای صفات است و از آن جهت که مصلحت است از اسمای افعال است اما وجه قسمت و حصر آن است که، چون اسم ذات است من حیث التعیّن، پس مقتضی آن تعیّن ذات است بی وساطت اعتباری و شرطی، با مقتضی آن تعین اعتباری از اعتبارات است اگر ذات است بی واسطه فلها من حیث ذلک التعین اسماء الذات، ففی الرتبه الاولی مفاتیح الغیب و فی الثانیه الاسم الله و الملک و القدوس و الجبار و المتکبر و امثالها. و اما اگر مقتضی آن تعیّن اعتباری است و معینی از آن اعتبار و معنی مر ذات را اثری به غیری تعدّی می کند یا نه؟ اگر می کند، فهی اسماء الافعال، کالخالق و نحوه والافهمی من اسماء الصفات و الحضرت اقسام الاسماء»57

    و اسماء الله لاتتناهی، لانها تُعلم بما ی عنها، و ما ی عنها غیر متناه و ان کانت ترجع الی اصول متناهیه هی امهات الاسماء او حضراتُ الاسماء و علی الحقیقه فما ثَمَّ الاحقیقةٌ واحده تقبل جمیع هذه النسب و الاضافات التی یکنی عنها بالاسماء الالهیه»58

    امام می فرمایند: در میزان این تقسیم گفته اند که گرچه تمام اسماء، اسماء ذات است لکن به اعتبار ظهور ذات، اسماءذات گویند و به اعتبار ظهور صفات و افعال اسماء صفاتیه و افعالیه به آنها گویند یعنی هر اعتبار ظاهرتر گردید اسم تابع آن است و از این جهت گاهی در بعضی اسماء دو یا سه اعتبار جمع شود.59

    ترتیب اسماء و تقدم اسماء ذاتیه بر صفاتیه و اسماء صفاتیه بر فعلیه مبتنی است بر تقدّم در ظهور زیرا در عالم واحدیت، اسماء ذات ابتدا ظاهر و سپس اسماء دیگر ظهور می یابند. نحوه ظهور اسماء نیز خود وابسته است به غیبیّت و بساطت و کمالیت اسماء و این در طریق نزول است اما در طریق و قوس صعود اول تجلیات الهی بر قلب سالک تجلیات به اسماء افعال و آنگاه تجلیات به اسماء صفات و در آخر به حصول فنای تام تجلیات به اسماء ذات خواهد بود.

    آنچه در نظر حضرت امام از تقسیمات اسماء صحیح می نماید همین است60 به تحقیق به کشف معلوم شده است که آن اسماء در قرآن کریم که بعد از هو واقع است از اسماء ذاتیه است والله اعلم.

    نکته نوزدهم: پس، انسان مخلوق لاجل الله و ساخته شده برای ذات مقدس اوست و از میان موجودات، او مصطفی و مختار است، غایت سیرش وصول به باب الله و فنای فی ذات الله و عکوف به فناءالله است و معاد اوالی الله و من الله و فی الله و بالله است و دیگر موجودات به توسّط انسان رجوع به حق کنند بلکه مرجع و معاد آنها به انسان است. 61

    از اعیان، عین ثابته محمدیه و از مظاهر، انسان کامل و اولیاء محمدیین، صورت کامل اسم الله می باشد قلب انسان، آینه و مجلای جمله اسماء الهی است از این رو انسان را مَثَل اعلای خداوند فی السموات و الارض و آیت کبرای او دانسته اند و باری را که او بر دوش می گیرد حقتعالی فرمود: کسی قادر به حمل آن نیست62 اینک با اینکه در نکات قبل شمّه ای از مطالب در باب انسان کامل را دانستی بر آنیم تا در این نکته مفصلتر در این باب سخن بگوئیم پس این نکته را به چند مطلب منقسم کنیم تا انسجام مطالب محفوظ بماند.

    مطلب اوّل: اینکه عوالم وجود را هر تعداد بدانیم وجود انسان کامل برابر است با جمع عوالم وجودی به حسب کمال استعدادش و مقام اعظمش. و به اعتبار سعة وجودی اش مظهر اسم جامع حق است اسم الله مبدأ ظهور جمیع اسماء و انسان کامل مظهر اسم الله است پس آنچه به نحو تفرق و انفصال تحقق دارد، در انسان به نحو جمع موجود است قال العارف القیصری فی بیان عوالم الوجود اول الحضرات الکلیه حضرة الغیب المطلق و عالمها عالم الاعیان الثابته فی الحضرة العلمیه و فی مقابلتها حضرة الشهاده المطلقه و عالمها عالم الملک و حضرة الغیب المضاف و هی ینقسم الی مای اقرب من الغیب المطلق و عالمه عالم الارواح الجبروتیه و الملکوتیه، اعنی عالم العقول و النفوس المجرده و الی مای اقرب من الشهاده و عالمه عالم المثال. و انّما انقسم الغیب المضاف الی قسمین، لان للارواح صوراً مثالیه مناسبه لعالم الشهاده المطلق و صوراً عقلیه مجرده مناسبة للغیب المطلق و الخامسه، الحضرة الجامعه للاربعه المذکورة و عالمها، العالم الانسانی الجامع لجمیع العوالم و مافیها.»63 در اینکه حضرت احدیت جزو عوالم وجودی است یا نه میان عرفا اختلاف است. شیخ کامل عارف سعیدالدین فرغانی نیز حضرات را پنج مرتبه خوانده و چنین عنوان کند اول را حضرت و مرتبة غیب و معانی گویند و آن حضرت ذات است بالتجلی و التعیّن الاول و الثانی و مااشتملا علیه من الشؤون و الاعتبارات الاول، اولاً والحقائق الالهیه و الیه ثانیاً و دوم را که در مقابله اوست، مرتبه شهادت و حسّ خوانند و آن از حضرت عرش رحمانی است تا به عالم خاک و ما تولّد منها و سوم را که تلْو مرتبه غیب است متنازلاً، مرتبه ارواح گویند و چهارم را که تلو عالم حس است متصاعداً، عالم مثال و خیال منفصل خوانند و جامع ایشان تفصیلاً حقیقت عالم است، و اجمالاً صورت عنصری انسانی»64

    مطلب دوّم: رب انسان کامل و حقیقت محمدیه الله است که در میان اسماء، ام الاسماء، و اسم اعظم است و این از آن جهت است که در او، حدّ اعتدال میان مقام جلال و جمال وجود دارد از این رو صاحبان این اسم که عبارتند از نبی خاتم بالاصل و اولیای او بالتبع، در عالم عین بر اساس آنچه تقدیر ایشان از فیض اقدس در حضرت قدریه و تطهیر ایشان در آن عوالم شده در صراط مستقیمند تا وصول به الله پس سیر ایشان در دو قوس از الله و به الله است و در حقیقت اِنّاللهِ و اِنّا اِلَیهِ راجِعُون65 به نحو تام متحقق در ایشان است زیرا که ایشان جمع دایره وجودند و مقام ایشان مقامی است که هیچ بنی مرسل و ملک مقرب در آن نگنجد66 از این رو که ظهور اسم اعظم در هیچیک در حد کمال نیست پس وقتی در نماز می گویی اهدنا الصراط المستقیم صراط کاملان را لحاظ کن و از مغضوب علیهم و ضالین به او پناه بر. مغضوب علیهم که به تعبیر حضرت امام گمراهانند از وادی حقیقت باید به کاملان رسیده و ضالّین که فانیان فی الله و متحیّران در ذات خداوندی اند باید به ایشان رجوع کرده و بازگردند این مقام برای کمّل از اهل معرفت است که مقام اول آنها، آن است که در مقام رجوع از سیر الی الله حقتعالی حجاب آنها از خلق شود و مقام کمال آنها حالت برزخیت کبری است که نه خلق حجاب حق شود و نه حق حجاب خلق پس صراط مستقیم آنها عبارت از این حالت برزخیت متوسط بین النشأتین است که صراط حق است و بنابراین مقصود از الذین انعمت علیهم همین کسانی هستند که حقتعالی با تجلی به فیض اقدس در حضرت علمیه و قدریه تقدیر استعداد آنها را فرموده و پس از فناء کلی آنها را به مملکت خود ارجاع نموده پس مغضوب علیهم محجوبان قبل از وصولند و ضالین فانیان در حضرتند».67

    مطلب سوم: انسان کامل مقام قربش، قرب فرایض است حقتعالی به او می بیند و می شنود و عمل می کند شیخ عارف کامل محی الدین عربی در فصوص، فص ابراهیمی، چنین گوید:

    اعلم اَنّه ما تَخَلَّل شیءٌ شیئاً الا کان محمولاً فیه فالمتخلِّل اسم فاعِلٍ محبوب بالمتخلل اسم مفعول. فاسم المفعول هو الظاهر، و اسم الفاعل هوالباطن المستور، و هو غذاءٌ لَه کالماء یتخلّل الصّوفَةَ فتربَوبه و تَتَّسِع فان کان الحق هو الظاهر فالخلق مستورٌ فیه فی الخلقُ جَمیعَ اسماء الحَقِّ سَمعه و بَصره و جَمیع نَسَبِه و ادراکاته. و انّ کان الخَلقُ هُوَ الظاهر فالحَقُّ مستورٌ باطن فیه، فالحقُّ سمعُ الخلق و بَصَره و یَدُه و رِجلُه و جمیعُ قواه کما ورد فی الخبر الصحیح . فلا یُعرف الحقُّ حتّی نَعرف، قال علیه السلام من عرف نفسه فقد عرف ربه» و هو اعلم الخلق بالله»68

    پس آنگاه که خلق فانی در حق شود حق مشهود و خلق مخفی است و آنگاه که حق متجلی در خلق شود و سمع و بصر و ید او شود پس حق مخفی و خلق مشهود است و هر یک در دیگری منطوی الا تری المخلوق یظهر بصفات الحقِّ من اوّلها الی آخرها و کُلُّها حقٌ له»69

    مطلب چهارم: اَنّ الله قد نظم کلیات نشأة الانسان الکامل علی مطابقه حروف الاسم الله فهو اِذن عرش الله، کما ان محدّد الجهات عرش الاسم الرحمن» و الکرسی الکریم عرش الاسم الرحیم» اذ لکل واحده من الحقائق الکلیه الربانیه عرش کلی من الحقائق الکلیه الخلقیه الکیانیه، و هی حقائق الاجناس و الانواع العالیه و المتوسطه و السافله بحسب عموم حیطتها وسعة فلکها و عرش الاسم الله هو قلب الانسان الکامل الذی وَسِعَه حین ضاق عنه فسیح عالم السموات و الارض70 فسُمّی هذا المذکور انساناً وخلیفه فاما انسانیته فلعموم نشأته و حصره الحقائق کلها و هو للحق بمنزله انسان العین من العین الذی به ی النظر فهو الانسان الحادث الازلی و النشءُ الدائم الابدی فَتَمَّ العالم بوجوده فهو من العالم کفصّ الخاتم من الخاتم و هو محل النقش و العلامه. فلا یزال العالم محفوظاً مادام فیه هذا الانسان الکامل الاتراه اذا زال و فکّ ام عن خزانة الدنیا، لم یَبْقَ فیها ما اخزنه الحق و خرج ما کان فیها، التحق بعضه ببعضه، و انتقل الامر الی الاخره و کان ختماً علی خزانة الاخره ختما ابدیاً قطهر جمیع ما فی الصورة الالهیه من الاسماء فی هذه النشأة الانسانیه. فما صحّت الخلافة الا للانسان الکامل فاَنشأَ صورته الظاهرة مِن حقائق العالم و صورِه و انشأ صورتَه الباطنه علی صورته تعالی. و لذلک قال: کنتُ سمعَه و بصره» و لم یقل، کنتُ عینَه و اُذنه ففرّق بین الصورتین»71

    نکته بیستم: ظهور مالکیت و قاهریت حق تعالی مجده در یوم الجمع که یوم رجوع ممکنات است به باب الله و صعود موجودات بفناء الله است می باشد. 72

    مالکیت حقتعالی عبارت است از احاطه قیومیه او، که حاصل از علم ذاتی و تفصیلی اوست و مشتمل بر جمله کائنات می باشد و هیچ تر و خشک و کوچک و بزرگ و هیچ ذره ای در عالم امکان در عوامل غیب و شهود از تحت تصرف و حیطه علم و مالکیت او خارج نیست. علم تفصیلی در عین کشف اجمالی بازگشت می کند به مقام ذات و البته در آن مقام محفوظ است و علم فعلی حق عبارت است از کشف تفصیلی از علم تفصیلی و اشاره دارد به این آیه از قرآن کریم وَ ما تکوُنُ فی شَأنٍ وَ ماتَتْلوا مِنْهُ مِن قُرآنٍ وَ لاتَعْمَلُون مِن عَمَلٍ اِلّا کُنّا عَلَیکُم شُهوداً إذ تُفیضُونَ فیهِ وَ ما یَعْزُبُ عَن رَبِّکَ مِن مِثقالِ ذَرّةٍ فِی الاَرْضِ وَ لا فِی السّمآءِ و لا اَصْغَر مِن ذلِکَ وَلا اَکْبَر الّا فِی کِتابٍ مُبینٍ.73

    مالکیت حقتعالی بر جمله ذرات عالم منوط است به علم او بر کائنات ودراین آیه کتاب مبین مقصود همان علم فعلی خداوند است بر عالمین ظهور تام این اسم برای حقتعالی روز یوم الدین که یوم الجمع است می باشد مالک یوم الدین و ایضاً قال: لِمَنِ المُلکُ الیَوْمَ لله الواحِد القَهّار74 و ایضاً پس از احتجاب شمس وجود در پس حجب ظلمانی و نورانی و تعینات و کثرات و نزول او از مکامن غیب به عوالم شهود و اغتراب از آن مقام بی تجافی و انخلاع پس از ندای قٌلْنا اهْبِطُوا مِنها جمیعاً75 اگر سالکی توانست رفض تعینات و خرق حجب کند و خود را به حقیقتش و اسم ظاهر در وجودش بر اساس آنچه که در حضرت علمیه درتجلی اول فی عوالم الخلقیه من الحضرة الواحدیه و الاحدیه الجمعیه بر او ثابت شده واصل کند و مستهلک در اسم الله گردد و به صعق کلی برسد قبل از ظهور دار قیامت گفته می شود برای او قیامت کبرای نفسانیه ظاهر شده پس در این وقت قبل از یوم الجمع القیامه مالکیت حقتعالی به طور تام ظاهر گردد. زیرا سالک به مقام جمعیت، قبل از رسیدن دار قیامت واصل شده است پس تصرف مالکیت الله که کاملترین مالکیت است و مختص به پیغمبر ما صلی الله علیه و اله و سلم و حضرات معصومین به تبع او بر اساس فنای ظاهر و مظهر می باشد کاملترین تصرف است. و انسان کامل در این عالم به حسب سلوک الی الله از این حجب خارج شود و احکام قیامت و ساعت و یوم الدین برای او ظاهر و ثابت شود پس حق با مالکیت خود بر قلب او ظهور کند. و این است یکی از اسرار اختصاص مالکیت به یوم الدین»76


    رابطه توکل و تلاش از دیدگاه قرآن چیست؟/توکل و تفویض،‌ اعتماد به خدا/ضرورت تلاش انسان در ضمن امدادهای غیبی الهی

    یکی از مباحث کلیدی در آموزه‌های اعتقادی اسلام، موضوعات توکل و تفویض است. این موضوعات در حقیقت مراتبی از اعتقاد عملی در توحید فعل است. مومنان واقعی به سبب معرفت برتر خود، به توحید در فعل همانند توحید در ذات، صفات، عبادت و مانند آن اعتقاد دارند و این را در عمل نشان می‌دهند. این‌گونه است که امور خود را به خداوند تفویض و واگذار کرده و با توکل و اعتماد به خداوند، بی‌هیچ خوف و حزن در کمال آرامش زندگی می‌کنند.

    اما از آنجایی که دنیا دارالاسباب است و انسان نیز مسئولیت‌هایی دارد، مومنان هرگز با توکل و تفویض، شانه از بار مسئولیت خالی نمی‌کنند. اینجاست که در کنار توکل، تفویض و بهره مندی از امدادهای غیبی الهی، خود نیز در همان مسیر صراط مستقیم کار و تلاش و سعی و مجاهدت می‌کنند.

    در مطلب پیش‌رو نسبت توکل و تفویض و امدادهای غیبی با تلاش و مجاهدت انسان مومن موحد بیان شده است.

    توکل و تفویض،‌ اعتماد به خدا

    یکی از آموزه‌های اسلامی، اعتماد و اطمینان به خدا در کارهاست. انسان‌ها به سبب فقر ذاتی خود(فاطر، آیه ۱۵؛ یوسف، آیه ۶۷) هیچ قدرت و توانایی بر انجام کاری ندارند، مگر آنکه حول و قوتی از سوی خداوند باشد. پس سخن از دانایی و توانایی ذاتی انسان تنها خیال و توهمی بیش نیست. وقتی ذات خود محتاج به خداوند غنی بالذات است، دیگر چیزی را نمی‌توان در آدمی یافت که خاستگاهی غیر از خدا داشته باشد. بنابراین، توکل به خدا و تفویض کارها به او از سوی انسانی که این گونه است و این را نیز می‌داند، یک امر طبیعی است.

    خداوند در آیات بسیاری به مومنان گوشزد می‌کند که در زندگی می‌بایست توکل داشته و تنها به خدا اعتماد کنند؛ (آل عمران، آیات ۱۲۲ و ۱۶۰؛ مائده، آیات ۱۱ و ۲۳؛ اعراف، آیه ۸۹؛ انفال، آیه ۲) چرا که همه موجودات غیر از خدا، هیچ کار هستی هستند و هر چه از وجود بهره‌ای می‌برد از ناحیه خداوندی است. توحید محض (انعام، آیه ۱۰۲، رعد، آیه ۳۰) به این معناست که همه هستی محتاج به او هستند و او تنها مالک و رب(فاتحه، آیات ۲ و ۳؛ انفال، آیه ۲)، خالق و حاکم و مسلط بر هر چیزی است (انعام، آیه ۱۰۲؛ هود، آیات ۵۶ و ۱۲۳) و همچنین قدرت و رزاقیت (عنکبوت، آیات ۵۹ و ۶۰) و کفایت خداوند در امور(آل عمران ، آیه ۱۷۳؛ نساء، آیات ۸۱ و ۱۳۲ و ۱۷۱)، علم خدا به احوال و اعمال بندگان (هود، آیه ۱۲۳؛ فرقان، آیه ۵۸؛ غافر، آیه ۴۴) و نظارت خداوند بر کارها (شعراء، آیات ۲۱۷ تا ۲۱۹) و ولایت خداوندی(آل عمران، ایه ۱۲۲؛ توبه، آیه ۵۱) و مانند آن اثبات‌کننده این معناست که جز خداوند هیچ کسی در هستی کاره‌ای نیست و همه چیز تحت مشیت الهی و حاکمیت اوست.(اعراف، آیه ۸۹؛ آل عمران، آیه ۱۶۰)


    ضرورت تلاش انسان در ضمن امدادهای غیبی الهی

    اگر گفته می‌شود انسان باید اهل توحید محض باشد و همه چیز را از ناحیه خدا بداند و از او بخواهد و در همه امور زندگی خود به خداوند اعتماد و اطمینان کرده و اهل توکل و تفویض باشد، آیا به معنای آن است که دست از کار بکشد و خود را به تکاهل و تکاسل و تنبلی بزند و کاری انجام ندهد؟

    در پاسخ باید گفت که توکل و تفویض هرگز به معنای دست از کار کشیدن و تنبلی نیست. در آیات قرآن همواره توکل همراه با کارهایی از سوی انسان مطرح شده است. به عنوان نمونه خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید که در کارهای مربوط به جامعه از جمله مسائل فرهنگی ، نظامی، اجتماعی و ی و مانند آن با مردم م کرده و سپس خود عزم ارادی و عملی در انجام آن چیزی که تصمیم گرفته داشته باشد و حرکت کرده و کارها را با توکل انجام دهد.(آل عمران، آیه ۱۵۹)

    اصولا امدادهای غیبی به این معنا نیست که ما دست از کار بشوییم و از انجام وظایف و مسئولیت‌های خود شانه خالی کنیم. لذا در زمان جهاد و مجاهدت که امدادهای غیبی به مومنان می‌رسد و فرشتگان به یاری مومنان می‌آیند، لازم است که مومنان نیز مجاهدت فزون‌تری داشته باشند و در همان حال توکل نمایند.(آل عمران، آیات ۱۲۲و ۱۷۲ و ۱۷۳؛ انفال، آیات ۴۷ و ۴۸)

    خداوند دنیا را دارالاسباب قرار داده و هر چیزی در زمین دارای اسبابی است و خداوند برای رسیدن یا تحقق هر چیزی سببی قرار داده است.(کهف، آیه ۸۴) در روایات نیز آمده است: ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها؛ خداوند ابا دارد که امور جز از طریق اسباب آن جاری شود.( بحار الانوار، ج ۲، ص ۹۰)

    پس تا زمانی که انسان در دنیاست می‌بایست از اسباب بهره گیرد. از این روست که ذوالقرنین نیز تابع اسباب بوده و از اسباب برای رسیدن به مقاصد خود بهره می‌برده است. (کهف، آیات ۸۵ و ۸۹ و ۹۲) بنابراین در هر مقام و منزلتی از توحید و قرب الهی باشیم می‌بایست از اسباب بهره گیریم و تا در دنیا نفس می‌کشیم نباید بگوییم همه کارها از راه غیب و بدون اسباب باید حل بشود. همچنین دنیا برای انسان همانند کشتزار است که باید اینجا بکارد و در آخرت درو کند. پس عمل در دنیا بسیار مهم است و انسان نتیجه سعی خود را می‌بیند.(نجم، آیات ۳۹ و ۴۰؛ تکویر،‌ آیه ۱۴)

    با نگاهی به برخی از داستان‌های قرآنی به وضوح این معنا تبیین شده که توکل می‌بایست همراه با عمل باشد؛ زیرا دنیا دار عمل است. با آنکه خداوند به حضرت مریم(س) از راه‌های غیب نعمت‌های فراوانی می‌دهد به طوری که حضرت زکریا(ع) هرگاه به محراب عبادت آن حضرت می‌رفت در برابرش روزی خاص می‌دید که خداوند برای او فرستاده بود،(آل عمران، آیه ۳۷) و همچنین از طریق غیب بچه‌دار می‌شود و فرشته به شکل انسانی کامل برای او تمثل می‌یابد،(مریم، آیه ۱۷) و حتی درخت خشکیده را برای او بارور می‌کند تا از خرمای تازه آن بخورد، ولی به او فرمان می‌دهد که برای کندن و خوردن خرما می‌بایست یک حرکتی نیز داشته باشد و درخت را بتکاند تا خرمای تازه بر او بریزد. (مریم، آیه ۲۳) در حالی که خداوند همان طوری که به امداد غیبی و معجزه‌ای این درخت خشکیده را بارور کرده بود می‌توانست همان خرما را در دامن او بریزد، ولی از او می‌خواهد تا حرکتی داشته باشد و درخت را بتکاند.

    همچنین در داستان مادر موسی(ع) این معنا مورد تاکید است؛ خداوند به مادرش فرمان می‌دهد که او را به دریا بینداز تا این دریا به فرمان تکوین الهی او را به ساحل نجات بیاورد و دوباره در اختیار تو قرار دهد و چشمت را به جمالش از اشک شوق و شادی خنک و روشن سازد. اما در همان حال،‌ مادر موسی(ع) به دخترش یعنی خواهر حضرت موسی(ع) فرمان می‌دهد که دنبال گهواره موسی (ع) برود و با احتیاط و از دور نظاره‌گر باشد که چه می‌شود و تلاش و کوششی داشته باشد.(قصص، آیه ۱۱) بنابراین،‌ توکل به معنای این نیست که ما دست از تلاش و کوشش برداریم، بلکه حتی اگر معجزه و امدادهای غیبی در کار باشد، ما باید وظایف و مسئولیت خود را انجام دهیم و بر اساس سنت و قوانین تکوینی الهی در دنیا کار و تلاش و سعی داشته باشیم.رابطه توکل و تلاش / ضرورت تلاش انسان در ضمن امداد‌های غیبی الهی چیست؟

    همه پیامبران با آنکه در مقام توکل قرار داشتند ولی این بدان معنا نبود که دست از کار بردارند. حضرت شعیب(ع) می‌فرماید که من آنچه در استطاعت و توان خودم است، برای اصلاح امور انجام می‌دهم و با این حال دست از توکل به خدا نیز بر نمی‌دارم(هود، آیات ۸۴ و ۸۸)؛ زیرا هیچ تضادی میان سعی و تلاش انسان از سویی و توکل و حتی تفویض امور به خدا از سوی دیگر وجود ندارد. انسان باید توجه داشته باشد که سعی و تلاش او از نیرو و قوه‌ای برمی خیزد که خداوند به او داده و هر لحظه اگر این ارتباط قطع شود و حول و قوه از انسان سلب گردد، انسان کاری نمی‌تواند بکند؛ همچنین اگر حول و قوه‌ای باشد تاثیرگذاری اسباب نیز به دست خداوند است و این خداوند است که تاثیر را در اسباب قرار می‌دهد و یا از آن سلب می‌کند. اگر پرنده‌ای که بر باد سوار است و در حال پرواز است و خداوند او را در آن حالت به حکمت سنت الهی نگه داشته، از او سلب امساک نماید، چه کسی می‌تواند او را در هوا نگه دارد؟ بی‌گمان خداوند است که پرنده را در پرواز نگه می‌دارد(ملک، آیه ۱۹) پس هر چیزی که در دنیا تحقق می‌یابد و یا از میان می‌رود تحت مشیت و اراده الهی و قدرت و علم و حکمت او قرار دارد.

    البته باید توجه داشت که توکل باید دائمی باشد نه اینکه در آغاز توکل کند و یا در میانه کار و یا آخر کار که به ظاهر به نتیجه رسیده است دست از توکل بردارد. خداوند در آیاتی از جمله آیات ۴۲ و ۹۹ سوره نحل و آیه ۵۹ سوره عنکبوت و آیات ۱۱ و ۱۲ سوره ابراهیم بر استمرار توکل اصرار دارد؛ زیرا اگر این گونه نباشد توکل تحقق نیافته است. کسی که واقعا اهل توکل به خداست دارای استقامت در کار و صبر در امور همراه با توکل از آغاز تا انجام است.(ابراهیم، آیه ۱۲؛ نحل، آیات ۴۱ و ۴۲)

    به هر حال، از نظر قرآن نه تنها بهره مندی از اسباب هیچ منافاتی با اصل توکل ندارد، بلکه لازم است که همواره توکل همراه با تلاش و سعی آدمی و بهره مندی از اسباب باشد. البته تفاوتی میان اسباب ظاهری و عادی و یا باطنی و غیر عادی چون معجزه و عنایت خاص و امدادهای غیبی الهی نیست.(آل عمران، آیه ۱۵۹؛ انفال، آیات ۶۲ و ۶۴؛ یوسف، آیه ۶۷)

    باید بفهمیم که همه کارها حقیقتاً دست اوست؛ هر چند ما در اثر کم سویی چشممان اسباب نزدیک را می‌بینیم؛ ولی دست او را در پشت پرده نمی‌بینیم. از اینجا متوجه می‌شویم توکل، منافاتی با کار کردن ندارد. کار تکلیف است؛ توکل اعتقاد قلبی است. من اعتمادم بر خداست؛ اما کار می‌کنم، چون او چنین تکلیف کرده است.

    پس اعتقاد قلبی و توکل بر خدا یک باب و تکلیف من نسبت به کار و تلاش، باب دیگری است. اما بسیاری از مردم این دو را با هم خلط می‌کنند و گمان می‌کنند اگر کسی توکل داشته باشد نباید در پی کار و تلاش باشد. البته کسی که اعتماد به خدا دارد، برای تأمین نیازمندی‌های خود به هر دری نمی‌زند، آبروی خود را نمی‌برد و تملق هر کسی را نمی‌گوید. او توکلش بر خداست. خدا هم به بنده‌اش فرموده با حفظ آبرویت کار کن. انسان متوکل، خود را به ذلت نمی‌کشد؛ اگر روزی‌اش نرسید، با توکل بر خدا صبر می‌کند.[اهل بیت]


    قطره ای از دریا؛ قرآن درباره "نفوذی‌ها" چه می فرماید؟/جاسوسی/ تحریف‌گری/حرام‌خواری/حکمیت‌خواهی/تهدیدگری/قسط‌خوری/ساختار شکنی/هنجارشکنی/بازی با دین/اعراض از ولایت مومنان/مردم گرایی ظاهری/اصلاحات دروغین/خدعه‌گری و ریاکاری/سودجویی/تخلف از رهبری جامعه/مظلوم‌نمایی


    نفوذ

    عوامل تبلیغاتی دشمن و برخی از مردمان ساده اندیش و ترسو، به رزمندگان و مجاهدان تلقین و نصیحت می‌کنند که دشمن قوی است و کسی نمی‌تواند حریف آنان بشود.

    ‌ استاد محسن قرائتی در تفسیر نور به ارائه نکات ناب» و پیام های زیبای آیات قرآن کریم» پرداخته که حوزه نیوز در این نوشتار، آیه ۱۷۳ سوره مبارکه آل عمران را در قالب مجموعه قطره ای از دریا» ارائه می نماید.

      

    آیه

    أَلَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَناً وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ‌

    ترجمه

    مؤمنان کسانی هستند که (چون) مردم (منافق) به ایشان گفتند: بی شک مردم (کافر مکّه) بر ضد شما گرد آمده (و بسیج شده) اند، پس از آنان بترسید، (آنها به جای ترس) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را کفایت می‌کند و او چه خوب نگهبان و یاوری است.

    نکته ها

    عوامل تبلیغاتی دشمن و برخی از مردمان ساده اندیش و ترسو، به رزمندگان و مجاهدان تلقین و نصیحت می‌کنند که دشمن قوی است و کسی نمی‌تواند حریف آنان بشود، پس بهتر است درگیر جنگ نشوید؛ امّا مسلمانان واقعی، بدون هیچ ترس و هراسی، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند به آنان پاسخ می‌گویند.

    امام صادق‌ علیه السلام فرمودند: تعجّب می‌کنم از کسی که می‌ترسد، چرا به گفته‌ی خداوند حسبنا الّه و نعم الوکیل» پناه نمی‌برد. [۱]

    پیام ها

    ۱- در برابر تبلیغاتِ توخالی دشمن نهراسید. فاخشوهم فزادهم ایمانا»

    ۲- در جبهه‌ها، مواظب افراد نفوذی دشمن باشید. فاخشوهم»

    ۳- قوی‌ترین اهرم در برابر تهدیدات دشمن، ایمان و توکّل به خداست. حسبنا اللّه و نعم الوکیل»

    ۴- مؤمن وقتی در گرداب بلا قرار می‌گیرد، توکّل و اتصال خود را با خدا بیشتر می‌کند. زادهم ایماناً»

    ۵ - هم حرکت وتلاش لازم است، هم ایمان و توکّل. استجابوا. حسبنا اللَّه ونعم‌الوکیل»

    پی نوشت:

    ۱) من ‌لایحضره‌الفقیه، ج‌ ۴، ص ‌۳۹۲.[حوزه]مقاله؛

    ویژگی‌های "جریان نفوذ" از دیدگاه قرآن

    جریان نفوذ در یک نظام ی، جریانی به ظاهر داخلی، ولی در فکر و عمل، جریانی خارجی است؛ زیرا در مقاصد همان چیز‌هایی را مد نظر قرار می‌دهد و تحقق می‌بخشد که جریان خارجی و بیگانه در صدد تحقق آنها است. جریان نفوذ به سبب آنکه آگاهانه، عالمانه و عامدانه با راهبردها، ت‌ها و برنامه‌های خاص خویش در ساختار، بدنه قدرت ی، دولت و حکومت نفوذ می‌کند، جریانی بسیار خطرناک و مخرب است؛ زیرا فریبکاری و نفاق جریان نفوذ، همانند پوششی عمل می‌کند تا نفوذی‌ها را از هر گونه شناساسی و آسیب و خطری دور سازد و در همان حال به سبب اعتماد نظام ی و امت و بسنده کردن مردم و دولت به ظاهر حال آنها و رفتار به ظاهر کاتولیک‌تر از پاپ» نشان‌ دادن، با فراغت بال اهداف و مقاصد بیگانگان را تحقق می‌بخشند؛ همچنین در هر خطایی، زبانشان درازتر و ادعایشان بیشتر و اعتراضشان به نابسامانی‌ها و عدم کارآیی نظام ی و عدم تحقق اهداف مشروعیت بخش نظام، شدیدتر از دیگران است؛ زیرا این‌گونه، می‌توانند فرار به جلو داشته و با پیشتازی و جلوداری و کردن»، دیگران را متهم و خودشان را از هر گونه فساد و ناکارآمدی مبرا و پاک سازند و انگشت اتهام را از خود دور ساخته و حلقه امنیتی و صیانتی به دور خویش بکشند تا بتوانند در هر شرایطی بقای خویش را تضمین کنند و به اقدامات تخریبی خویش با امنیت کامل ادامه دهند.

    از نظر قرآن، جریان نفوذ که بخشی از جریان بزرگ نفاق در امت اسلام است، همانند اصل خودش یعنی جریان نفاق، بسیار خطرناک و فتنه‌گری آن موجب مشروعیت‌زدایی از نظام اسلامی و فقدان کارایی و از دست رفتن فرصت‌ها بلکه انسجام امت و فروپاشی نظام اسلامی و دین‌زدایی از امت و هدف‌زدایی و انگیزه‌زدایی از آنان است. شکی نیست که فتنه‌گری و ایجاد آشوب در لوای آمیختگی حق و باطل و ایجاد شبهات در فکر و عمل، بدتر از قتل است؛ زیرا اگر قتل موجب حذف فیزیکی افراد است؛ ولی فتنه موجب حذف اعتقاد و باورها و تاثیرگذاری منفی در قلوب و اذهان است به طوری که حیات معنوی و اخروی گرفتاران فتنه را به خطر می‌افکند؛ در حالی که حذف فیزیکی هرگز موجب تباهی حیات معنوی افراد مقتول نمی‌شود.

    نفوذ

    پس اگر اقدامات نظامی کافران و مشرکان موجب حذف مسلمانان و مومنان و قتل ایشان می‌شود؛ ولی هرگز اذهان و قلوب آنان از ایمان خالی نمی‌شود، بلکه موجب ورود مقتولان به عنوان شهیدان به بهشت و لقاء‌الله می‌گردد؛ در حالی که اقدامات تخریبی جریان نفاق و نفوذ، موجب دین‌زدایی و از دست رفتن ایمان مردمان شده و حیات معنوی و حیات طیبه اخروی آنان را تهدید بلکه نابود می‌کند. از همین رو احیای قلوب افراد با انوار ایمانی به معنای حیات حقیقی است، در حالی که قتل مومنان و مسلمانان هرگز به معنای نابودی حیات حقیقی و اخروی آنان نیست. بر همین اساس، فتنه‌گری جریان نفوذ و نفاق بدتر از اقدام کافران در قتل مسلمانان معرفی شده (بقره، آیه ۲۱۷) و خدا جریان نفوذ و نفاق را به مرتبه الدرک الاسفل من النار» که پست‌ترین درکات دوزخ است، وعید می‌دهد و آنان را تهدید می‌کند. (نساء، آیه ۱۴۵)

    بخش بزرگی از آیات قرآن به جریان نفوذ و نفاق اختصاص یافته است؛ زیرا خطر آنها به نظام اسلامی و امت اسلام نزدیک‌تر و بزرگ‌تر و خطرناک‌تر است؛ به طوری که دفع جریان نفوذ و نفاق به عنوان یک اولویت تعریف شده است؛ البته هرگز این دفع به معنای حذف فیزیکی افراد متهم این جریان نیست، بلکه به معنای شناسایی و مهار و مدیریت آنان و در برخی از موارد طرد اجتماعی است.

    از نظر قرآن مهم‌ترین اقدامات تخریبی جریان نفوذ و نفاق ویژگی‌های آنان عبارت است از:

    1- جاسوسی: جاسوسی رفتاری نهانی غیر قابل شناسایی برای بیگانگان است. در بیشتر موارد، جاسوس، اطلاعات خاص امنیتی و نظامی را در اختیار بیگانگان می‌گذارد، اما این بدان معنا نیست که جاسوس، تنها در حیطه کسب اطلاعات و اطلاع‌رسانی به بیگانگان و دشمنان کار می‌کند یا کار اطلاعاتی او محدود به دایره خاصی باشد، بلکه ممکن است شامل هر گونه اطلاعاتی باشد که بیگانگان برای مقاصد خویش از آن بهره می‌گیرند. از این‌رو برخی از افراد جریان نفوذ و نفاق حتی اطلاعات شخصی و حریم خصوصی مسلمانان و مومنان را در اختیار بیگانگان قرار می‌دادند تا آنان با تحلیل و تبیین خویش، توصیه‌های تخریبی علیه امت اسلام و نظام اسلامی داشته باشند. در این راستا خدا به مومنان و مسلمانان هشدار می‌دهد تا خواسته و ناخواسته به یک عامل جاسوسی و اطلاعاتی دشمن تبدیل نشوند و اطلاعاتی از وضعیت خانواده و حریم‌های خصوصی و شخصی در اختیار بیگانگان قرار ندهند؛ زیرا بیگانگان از هیچ توطئه و فسادی درباره امت اسلام کوتاهی نمی‌کنند و از شدت گرفتاری و رنج و زیانی که به امت اسلام از هر طریق می‌رسد خوشحال می‌شوند و دوست دارند که امت اسلام در شرایط بحران و ناامنی در هر عرصه و ساحتی گرفتار باشد. سینه‌های دشمنان و بیگانگان از کینه و نفرت آکنده است و آن را نهان می‌دارند و به ظاهر به عنوان طرفداری از وضعیت مثلا مردم نشانه‌هایی از دوستی را بیان می‌دارند، ولی در باطن نفرت خویش را نهان می‌کنند و از بدبختی امت خوشحال هستند. (آل عمران، آیه ۱۱۸) به عنوان نمونه ممکن است از وضعیت ن یا فقر یا کودک‌آزاری و دیگر حقوق انسانی طرفداری کنند، ولی در باطن اصلا دوست دارند که امت اسلام گرفتار این امور باشد و اگر اطلاعاتی را در این زمینه کسب می‌کنند برای فتنه‌گری و توطئه و بهره‌برداری برای مقاصد شوم خویش است. (همان) ممکن است شما به حکم محبت فطری خویش به هر موجودی از جمله انسان‌های دیگر، محبتی را به طور واقعی ابراز کنید، ولی آنان هرگز محبتی را نسبت به شما ندارند؛ زیرا کفر بیگانگان و مشرکان، آنان را از فطرت دور ساخته است و آنچه از محبت نشان می‌دهند، چیزی جز دروغ نیست. بنابراین نباید به لبخند و محبت ظاهری آنها هنگام ملاقات و دیدارهای رسمی و غیر رسمی بسنده کرد؛ زیرا اینان دور از چشم شما از موفقیت‌های شما چنان ناراحت می‌شوند که از غیظ و خشم زیاد ممکن است دق کنند و بمیرند؛ اما از ناکامی‌های امت خوشحال می‌شوند. (آل عمران، آیات ۱۱۸ تا ۱۲۰) در این میان جاسوسان حرفه‌ای چون جریان نفوذ و نفاق، بیش از مسلمانان ساده‌لوح در خدمت دشمن خواهند بود؛ زیرا امت ممکن است نادانسته رفتاری داشته و اطلاعاتی را به بیگانگان بدهد که موجب بهره‌برداری آنان در توطئه و فتنه و فسادگری شود؛ اما جریان نفوذ و نفاق عالمانه و عامدانه در خدمت دشمنان و بیگانگان هستند؛ زیرا از نظر قرآن اینان بخشی از همان‌ها هستند و نباید تابعیت ظاهری آنان به اسلام و امت و دولت اسلامی موجب شود که انسان گمان کند که اینان از خودی‌ها هستند، بلکه آنان از غیر خودی‌ها هستند و وقتی شرایط آماده ‌باشد به سرعت به دامن بیگانگان می‌روند و دشمنی خویش و تابعیت بیگانگان را آشکار و علنی می‌پذیرند. (مائده، آیات ۴۱ و ۴۲؛ توبه، آیه ۴۷)

    2- تحریف‌گری: از دیگر اقدامات تخریبی جریان نفوذ و نفاق در نظام اسلامی و امت اسلام، تحریف‌گری به نفع بیگانگان و مقاصد آنان است. این تحریف می‌تواند ظاهری و معنوی باشد. آنان در بیشتر موارد تلاش می‌کنند تا از تحریف لفظی و ظاهری دوری ورزند؛ زیرا این‌گونه تحریف‌گری چهره واقعی آنان را رسوا می‌کند؛ از این رو، بیشتر دنبال تحریف معنوی می‌روند و معنای حقیقی چیزی و مطلبی را تغییر می‌دهند و به مقلدان و مطیعان بی‌سواد خویش می‌گویند: اگر از طرف رهبر جامعه و نظام اسلامی فرمان‌هایی مطابق میل ما صادر شد، آن را بپذیرید و اگر مطابق میل و مقاصد ما نباشد ، آن را انکار کنید و نپذیرید. (مائده، آیه ۴۱) رسانه‌ها و بوق‌های تبلیغاتی جریان نفوذ و نفاق هر مطلب و حکم و فرمان رهبری را که مطابق میل آنان باشد، برجسته سازی می‌کنند و هر حکم و فرمانی که مطابق میلشان نباشد، از کنارش بی‌هیچ واکنشی رد می‌شوند و یا آن را تحریف می‌کنند و با حذف قبل و بعد، بخشی را منتشر و برجسته می‌کنند که حقیقت در آن گم می‌شود. فریبکاری رسانه‌ای و تغییر و تحریف حقایق و فرمان رهبر جامعه از مهمترین شگردهای جریان نفوذ و نفاق است که در چارچوب نومن ببعض و نکفر ببعض» عملیاتی می‌شود؛ زیرا رفتار گزینشی می‌تواند مقاصد آنان را برآورده سازد و مقاصد و اهداف رهبری را نهان و امکان تاثیرگذاری را کاهش یا معدوم کند.

    3- حرام‌خواری: جریان نفوذ و نفاق، از کافرین بدتر هستند. از همین رو، حتی از اصول اخلاق جهانی نیز بی‌بهره‌اند و تنها زندگی دنیوی برای آنان اصالت دارد و به هر شکل و شیوه‌ای تلاش می‌کنند بهترین زندگی دنیوی را برای خویش بسازند و به سعادت ظاهری و آرامش و آسایش کامل دست یابند؛ آرامشی که آن را در سایه آسایش و رفاه مادی می‌جویند. بر همین اساس است که سبک زندگی خویش را سامان می‌دهند و اصولا جز برای خود ارزشی حیاتی قائل نیستند و تلاش می‌کنند تا بهترین زندگی را داشته باشند. بنابراین، حرام‌خواری امری طبیعی است و تلاش می‌کنند هر جوری شده مالی را به دست آورند و زندگی را سامان دهند. اختلاس و رشوه خواری و دیگر انواع حرام خواری در سبک زندگی آنان طبیعی است و اگر خلاف آن از آنان رویت شود، باید در عقل معاش‌شان شک کرد. خدا در قرآن می‌فرماید که جریان نفوذ و نفاق هر کاری می‌کنند برای تامین معاش دنیوی خودشان است و حرام خواری جزیی از همین فلسفه و سبک زندگی آنان است. (مائده، آیه ۴۲)

    4- حکمیت‌خواهی: جریان نفوذ و نفاق، به ظاهر اهل اسلام و ایمان هستند و حتی می‌توان گفت که در ظاهرسازی و تظاهر استاد هستند به گونه‌ای که خود را کاتولیک‌تر از پاپ» و مومن‌تر از حتی پیامبر(ص) نشان می‌دهند و حتی ممکن است به برخی از رفتارهای رهبران از جمله پیامبر(ص) اعتراض کنند و آن را دور از شأن و شئون پیامبری بدانند و از وی بخواهند رفتارش را برای نمایش اسلام و ایمان تغییر دهد و مثلا سخت‌گیری بیشتری داشته باشد. اینان با چنین رویه و روحیه‌ای در اجتماع ظاهر می‌شوند وبرای اینکه خود را اهل ایمان و اسلام نشان دهند، در کاری به سراغ پیامبر(ص) و رهبری می‌روند تا به ظاهر ایشان را داور خویش قرار دهند و از وی در هر موضوعی حتی شخصی مانند حضور یا عدم حضور در انتخابات حکم بخواهند و یا در مرافعات حکمیت نماید. (مائده، آیه ۴۲) بنابراین، نظام اسلامی و امت می‌بایست مراقب و مواظب باشند که در دام این حیله و مکر جریان نفوذ و نقاق نیفتند و فریب آنان را نخورند، بلکه با توجه به شرایط در این امور وارد شوند و اگر خواست حکمیت کند یا نکند. (همان) به هر حال، حکمیت و حکم‌خواهی جریان نفوذ و نفاق برای تظاهر است.(همان)

    5- تهدیدگری: از دیگر اقدامات جریان نفوذ و نفاق آن است که برای دستیابی به اهداف و مقاصد نامشروع و خلاف مصالح امت و نظام اسلامی، از حربه تهدید استفاده می‌کنند. بر همین اساس، هر گاه بخواهند با بهره‌گیری از روش چانه‌زنی و فشار، مقاصد خویش را تحقق می‌بخشند. گاه می‌گویند چانه‌زنی از بالا و فشار از پایین یعنی در سطح حکومتی چانه‌زنی می‌کنیم تا مقاصد ما تحقق یابد و درهمان حال از سطح اقشار امت و اجتماع به نظام اسلامی فشار می‌آوریم تا بتوانیم در عرصه ی اهداف خویش را آسان‌تر تحقق بخشیم. البته در شرایطی با تهدید نظام اسلامی به ایجاد نا امنی و آشوب اجتماعی، کاری می‌کنند تا اهداف آنان تحقق یابد و کسی مانع مقاصد شوم و پلید آنان نشود. اما خدا در قرآن می‌فرماید نباید رهبری و پیامبر(ص) گول این رویه آنها را بخورد و با آنان همراه و همگام شود؛ زیرا اینان نمی‌توانند تهدیدات ضدامنیتی خویش را اجرایی کنند و آسیبی به نظام اسلامی و امت برسانند. (مائده، آیه ۴۲) بر نظام اسلامی است که در همه حال حق و حقوق همگان حتی همین جریان‌هایی نفوذ و نفاق را رعایت کند و بر اساس قوامین بالقسط» که اساس و پایه نظام ی است، قسط را اجرایی کند و سهم هر کسی را بر اساس عدالت الهی به آنان بدهد؛ زیرا تنها در سایه اجرا و تحقق قسط به شکل کامل است که هر کسی به حق و حقوق خویش به شکل ملموس و محسوس می‌رسد و کسی نمی‌تواند در چنین شرایطی توطئه و فتنه‌ای را بر پا کند.(همان)

    6- قسط‌خوری: از مهم‌ترین اهداف نظام اسلامی و امت اسلام به عنوان فلسفه دینداری و نظام‌سازی، قیام به قسط و تحقق کامل آن در همه ابعاد و اقشار اجتماع بلکه محیط زیست انسانی است. (حدید، آیه ۲۵) بر همین اساس، نظام اسلامی که مقوم ذاتی آن را قسط‌خواهی و تحقق قسط در همه ابعاد تشکیل می‌دهد، می‌بایست در جایگاه قوامین بالقسط» (مائده، آیه ۸) به گونه‌ای عمل کند که هر کسی به سهم خویش از مواهب هستی برسد و از این جهت احساس کمبود و نقصانی نداشته باشد؛ زیرا از نظر قرآن، اصولا مسلمانی یعنی قسط خواهی و اجرای قسط کامل؛ از همین رو قاسط را در برابر اسلام قرار می‌دهد و در چارچوب صنعت احتباک قاسط را کافر و مقسط را مسلمان معرفی می‌کند. (جن، آیات ۱۵ و ۱۶) پس اگر کسی قاسط یا قسط‌خور باشد، کافر است؛ چنان‌که مقسط یعنی تحقق بخش قسط همان مسلمان است. از نظر قرآن، جریان نفوذ و نفاق که دنبال معاش دنیوی است و آن را اصیل می‌داند به هر شکلی تلاش می‌کند تا نه تنها سهم دیگران را از مواهب ندهد، بلکه آن را با اختلاس و رشوه و ی و حرام‌خواری، جزیی از سرمایه مادی خویش قرار دهد.(مائده، آیه ۴۲) بر همین اساس، جریان نفوذ و نفاق، هر گاه حتی دنبال حکم و حکمیت به نزد رهبری نظام اسلامی می‌روند، دنبال قسط‌خوری و سهم‌خوری از مال دیگران هستند و نمی‌خواهند عدالت اجرایی شود؛ از همین رو وقتی حکم و فرمانی بر خلاف میل و مقاصد آنان صادر می‌شود آن را نمی‌پذیرند و مخالفت می‌ورزند و هیاهو به پا می‌کنند و با رسانه‌ها و تبلیغات و هوچی‌گری و جنگ روانی اقتدار نظام اسلامی را به چالش می‌کشند و با اخبار دروغین و شایعه‌سازی، به تخریب روحیه و روان امت می‌پردازند و شایعات و اخبار مخرب لرزه افکن را در اجتماع گسترش می‌دهند.(احزاب، آیات ۶۰ و ۶۱) این جریان نفوذ و نفاق با فرمان‌ها و احکام و قوانین قسط مدارانه مخالفت می‌ورزند و هرگز تن به قسط خواهی نمی‌دهند.(مائده، آیه ۴۲)

    7. ساختار شکنی: جریان نفوذ و نفاق، ساختار شکنی می‌کند؛ زیرا اینان ساختارهای نظام اسلامی و نظام اجتماعی یا نظام اقتصادی یا نظام فرهنگی یا نظام‌های دیگر اسلام را به عنوان یک ساختار کامل و عقلی و مقبول نمی‌پذیرند و در اندیشه جایگزین سازی با ساختارهای دیگر هستند. بنابراین، اگر مثلا در ساختار نظام ی، نظام الهی را نمی‌پذیرند، دنبال نظام طاغوتی می‌روند و به جای قوانین اسلام دنبال شرایع انسان می‌روند که با عقل ناقص خودشان وضع می‌کنند. در حوزه اقتصادی نیز ساختار اقتصادی اسلام را قبول ندارند و دنبال مثلا نظام سرمایه‌داری و اقتصاد بازار یا اقتصاد سوسیالیستی یا کمونیستی هستند. در ساختار فرهنگی نیز بنیادهای آن را قبول ندارند چنانکه قائل به ساختارهای اجتماعی نیستند و اصول و قواعد خانواده در اسلام را نمی‌پذیرند و به تقابل با آن می‌پردازند. این تقابل در حوزه خانواده شامل نحوه خواستگاری و روابط دختر و پسر تا حقوق زن و مرد و حتی ارث خود‌نمایی می‌کند و تلاش می‌کنند تا ساختارهای نظام‌های اسلامی در این حوزه را به چالش بکشند. ایجاد شبهات در کارایی ساختارهای نظام‌های گوناگون اسلامی از مهم‌ترین روش‌هایی است که جریان نفوذ و نفاق آن را دنبال می‌کند.(قیامت، آیات ۱ تا ۷؛ آل عمران، آیه ۷؛ توبه ۶۷؛ احزاب، آیات ۶۰ و ۶۱ )

    8.هنجارشکنی: ساختار شکنی جریان نفوذ و نفاق در همه عرصه‌ها خودنمایی می‌کند. البته در عرصه فرهنگی بیش از دیگر امور خود را نشان می‌دهد؛ زیرا فرهنگ بنیاد همه فعالیت‌های اجتماعی انسان و اگر در حیطه فرهنگی ساختار شکنی انجام شود، آثار آن در حوزه‌های دیگر اجتماعی از اقتصاد و خانواده و مانند آنها نیز خودنمایی می‌کند. یکی از فعالیت‌های مخرب جریان نفوذ و نفاق آن است که ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها را جابه جا می‌کنند. این گونه است که ضد ارزش‌ها جای ارزش‌ها قرار می‌گیرد و ارزش‌ها تبدیل به ضد ارزش در یک جامعه می‌شود. مثلا شویی حتی در قالب عقد موقت به یک ضد ارزش و به یک ارزش در میان اقشار مردم تبدیل می‌شود. خدا در آیات قرآن بارها هشدار می‌دهد که جریان نفوذ و نفاق در عرصه فرهنگی همواره این ساختار شکنی را دارد تا اهداف ضد اسلامی خویش را در اجتماع و امت اسلام به منصه ظهور برسانند.(توبه، آیه ۶۷)

    9. بازی با دین: جریان نفوذ و نفاق دین اسلام را به عنوان یک فلسفه و سبک زندگی قبول ندارند و آن را به بازی می‌گیرند. فقدان اعتقاد به اسلام به عنوان راه‌حل، موجب می‌شود تا ساختارهای دیگری را دنبال کنند و اسلام را از ساختارهای زندگی حذف کنند. اسلام برای آنان چیزی جز ابزاری برای بهره‌گیری دنیوی و فریب مردم و دولت اسلامی نیست. بنابراین، باید دانست که جریان نفوذ و نفاق هیچ اعتقادی به دین و راهکارهای آن ندارند و دین را بازیچه خود قرار می‌دهند.(توبه، آیات ۶۴ و ۶۵)

    10. اعراض از ولایت مومنان: جریان نفوذ بر آن است تا کسانی بر مردم ولایت یابند که از گروه مومنان نباشند. از همین رو در چینش و انتخاب مدیران و مسئولان کسانی را که ولایت طاغوت دارند، انتخاب می‌کنند تا در خدمت اهداف آنان باشند.(نساء، آیات ۱۳۸ و ۱۳۹) جالب این است که در مسائلی که اختلافاتی در آن راه دارد، به جای پذیرش حکمیت مومنان و ولایت ایشان دنبال ولایت و حکمیت طاغوت می‌روند.(نساء، آیه ۶۱ و ۶۱) از همین رو مثلا دادگاه بین‌المللی لاهه و سازمان ملل برایشان از اهمیت بیشتری برخوردار است تا سخنان و احکام رهبری. در آیات قرآن بارها بیان شده که جریان نفوذ و نفاق به جای ارتباط با مومنان و دوستی با این افراد با بیگانگان ارتباط فکری و عملی و دوستی دارند.(نساء، آیات ۱۳۹ تا ۱۴۶)

    11. مردم گرایی ظاهری: جریان نفوذ مدعی مردم گرایی و رضایت آنان است و معتقدند توده‌های مردم ظاهر بین هستند و عمق مسائل را درک نمی‌کنند؛ در حالی که رضایت الهی که در اطاعت از خدا و رسول‌الله(ص) به دست می‌آید، چیزی جز رضایت حقیقی مردم نیست؛ زیرا این احکام الهی و رضایت الهی، در خدمت همان خلق و مردم است؛ هر چند که ظاهر این احکام ممکن است مانند انفاق و صدقه و قرض و جهاد و حج ضرری باشد، ولی در باطن تامین‌کننده سعادت دنیوی و اخروی مردم است. جریان نفوذ و نفاق با مردم گرایی ظاهری و توده‌ای تلاش می‌کند تا مردم را از جریان اصلی اصلاحات و اسلام دور نگه دارند و این گونه رضایت مردم را بر رضایت خدا ترجیح می‌دهند.(توبه، آیه ۶۲) از نظر قرآن، اینان مردم‌گرایی را گاه به سبب ترس و خوفی که از آنان دارند، اعمال می‌کنند؛ زیرا از خشم مردم بیش از خشم الهی می‌ترسند.(، آیات ۱۱ و ۱۳)

    12. اصلاحات دروغین: از نظر قرآن، جریان نفوذ و نفاق تحلیل و تبیین نادرستی از حقایق به سبب فقدان قوای ادراکی ارائه می‌دهند. این گونه است که افساد خویش را اصلاحات می‌دانند و مدعی اصلاحاتی هستند که جز فساد و تباهی برای اجتماع سودی ندارد.(بقره، آیات ۷ تا ۱۰)

    13. خدعه‌گری و ریاکاری: جریان نفوذ همواره بر اساس خدعه و فریب کار می‌کنند و چیزی که نشان می‌دهند حقیقت باورها و اعتقادات آنها نیست. از همین رو در هر کاری از نماز و روزه و انفاق تنها به جنبه ریاکاری و خودنمایی آن توجه دارند و این گونه به خود و دیگران زیان وارد می‌سازند.(بقره، آیات ۲۰۴ و ۲۶۴؛ نساء، آیه ۱۴۲)

    14. سودجویی: جریان نفوذ و نفاق دنبال دنیا هستند و سودجویی به عنوان یک روحیه و رویه در آنان نهادینه شده است.(نور، آیات ۴۷ و۴۸؛ مجادله، آیات ۱۴ تا ۱۸)

    15. تخلف از رهبری جامعه: ممکن است جریان نفوذ و نفاق برای حفظ ظاهر و تظاهر با رهبری جامعه مخالفت علنی نداشته باشند، اما تخلف علنی دارند و به گونه‌ای عمل می‌کنند که اهداف رهبری بر آورده نشود. مخالفت با قانون و دور زدن آن به یک رویه در آنها تبدیل شده است.(توبه، آیه ۸۳؛ نور، آیه ۶۳) گفته شده: مقصود از یتسلّلون منکم لواذا» در آیه نور این است که منافقان در مجلس رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌و‌آله )حاضر مى‌شدند و هنگامى که حضرت مسلمانان را به شرکت در جهاد دعوت مى‌کرد آنها مخفیانه فرار مى‌کردند.(التبیان، ج ۷، ص ۴۶۶ ـ ۴۶۷)

    16. مظلوم‌نمایی: از دیگر شگردهای مخرب جریان نفوذ و نفاق، مظلوم‌نمایی است. این جریان با آنکه خیانت‌های بزرگی را مرتکب می‌شود همواره موضع حق به جانبی به خود می‌گیرند.(نور، آیات ۴۷ تا ۵۰)

    17. مقابله با رهبری جامعه: جریان نفوذ و نفاق در ظاهر خود را مطیع رهبری قرار می‌دهد؛ ولی در عمل یا از رهبری پیشی می‌گیرد یا آنکه با دوری از رهبری از همدلی و همراهی با ایشان باز می‌ماند؛ زیرا این جریان هیچ اعتقادی به رهبری جامعه حتی رهبری معصوم(ع) ندارد. ازهمین رو، از ملازمت با رهبری‌گریزان است و جلوتر یا عقب‌تر از ایشان عمل می‌کند.(نساء، آیات ۶۰ و ۶۱؛ نور، آیات ۴۷ و ۴۸)

    . اتهام زنی به رهبری: جریان نفوذ و نفاق با شایعات و اتهامات دروغین در صدد تخریب رهبری و گسست ی میان نظام اسلامی و امت است. این گونه است که از هیچ شایعه و اتهامی در این زمینه خودداری نمی‌کند و از اتهامات ی و جنسی گرفته(نور، آیات ۱۱ تا ۱۹) تا اتهامات اقتصادی و فساد مالی و خیانت در امانت و مانند آنها ابایی ندارد. از این رو حتی پیامبر(ص) را به فساد مالی متهم می‌کنند.(آل عمران، آیه ۱۶۱)

    19. دروغگویی و بی‌اعتمادسازی: از مهم‌ترین ترفندهای جریان نفوذ و نفاق، استفاده از سوگندهای دروغ برای بی‌اعتماد سازی مردم نسبت به نظام اسلامی است. وعده‌های بسیار و دروغ می‌تواند اعتماد مردم از نظام اسلامی و مسئولان را سلب کند. از همین رو، جریان نفوذ و نفاق با استفاده از این مسئله تلاش می‌کنند تا برای رسیدن به اهداف پلید و شوم خویش یعنی گسست اجتماعی میان مردم و مسئولان، با دروغگویی و وعده‌های دروغین همراه با سوگند و عدم تحقق وعده‌ها و شعارها این هدف را تحقق بخشند. این سوگندهای دروغین و وعده‌های ناروا و دروغین به آنان کمک می‌کند تا خود را انسان‌هایی خوب نشان دهند و در صورت عدم تحقق وعده‌ها، نظام ی را متهم به ناکارآمدی یا فساد یا سنگ اندازی کنند و در پس این شعارها خود را خوب و دیگران را بد نمایش می‌دهند.(نساء، آیات ۶۱ و ۶۲؛ توبه، آیات ۴۲ و ۵۶ و ۷۳ و ۷۴ و ۱۰۷؛ مجادله، آیات ۱۶ تا ۱۸) از نظر قرآن، ریاکاری و خودنمایی نیز در همین راستا برای حفظ محبوبیت و ایجاد بی‌اعتمادی در میان مردم از سوی آنان صورت می‌گیرد.(نساء، آیه ۱۴۲؛ توبه، آیه ۵۴)

    20. بی‌تدبیری و بی‌عملی: اهل نفوذ و نفاق برای دلسرد کردن مردم و ایجاد یاس و نومیدی، در هر کاری وارد می‌شوند و به سبب فقدان انگیزه اصلی برای انجام کاری به گونه‌ای عمل می‌کنند که جز ریاکاری و سستی و بی‌عملی از آن نمی‌توان برداشت دیگری کرد. از همین رو در کارهای خیر و نیک با ریاکاری وارد می‌شوند(نساء، آیه ۱۴۲؛ توبه، آیه ۵۴) و حتی در مسائل عبادی چون نماز با سستی و کسالت به عبادت می‌پردازند و فاقد مدیریت جهادی و عمل جهادی هستند که نیاز امت را بتوان با آن برآورده ساخت.(همان)

    21. اختلاف افکنی: اصولا دو قطبی کردن جامعه از سوی جریان نفوذ و نفاق یک راهبرد اساسی است؛ زیرا این گونه با ایجاد شکاف در امت و حتی امت و دولت اسلامی تلاش می‌کنند تا بتوانند اهداف شوم و پلید خویش را تحقق بخشند. آنان مراکزی را با نشانه‌های ایمان و اتحاد همانند مسجد می‌سازند، ولی در آن دنبال اهداف شوم اختلاف افکنی ومدیریت جامعه در یک مرکز هماهنگ‌کننده هستند.(توبه، آیه ۱۰۷)

    22. تظاهر به آمادگی جهادی: از دیگر ترفندهای جریان نفوذ و نفاق آن است که در هر کاری چنان وارد می‌شوند که موجب شکست نهایی برای دولت و امت اسلام باشد؛ به عنوان نمونه تظاهر برای جهاد می‌کنند، ولی در مقام عمل خودشان را کنار می‌کشند و این گونه دست دولت و امت را در حنا می‌گذارند و با بی‌عملگی خویش، برآوردهای امت و دولت را به هیچ تبدیل می‌کنند؛ زیرا برآوردها بر اساس میزان حضور و چگونگی همراهی و همکاری آنان است که در عمل هیچ چیزی به دنبال ندارد و موجبات شکست و سرخوردگی امت و دولت اسلامی را فراهم می‌آورد.(توبه، آیات ۴۵ و ۴۶ و ۸۳؛ نور، آیه ۵۳؛ احزاب، آیات ۱۵ و۱۶)

    23. توجیه‌گری: جریان نفوذ و نفاق، استاد در توجیه‌گری است و هر عمل خلاف و رفتار دروغین و مخالف خویش را به گونه‌ای توجیه می‌کند تا مورد پذیرش توده‌های مردم قرار گیرد. آنان خلاف‌گویی‌ها و خلافکاری‌های خویش را با دروغ‌های جدید و تازه و وعده‌های ناروا رنگ و لعاب می‌دهند تا بتوانند به روند خلافکاری و خلاف‌گویی‌های خویش ادامه دهند و دولت و نظام اسلامی را گرفتار ناکارآمدی و ناتوانی کرده و گسست میان امت و امام ایجاد کنند.(نساء، آیات ۶۱ و ۶۲)

    24. وابستگی ی به بیگانگان و عدم استقلال: جریان نفوذ و نفاق هر چند در ظاهر خود را وابسته به امت و نظام اسلامی معرفی می‌کنند، ولی در حقیقت وابسته ی به بیگانگان هستند و هیچ استقلالی در این زمینه ندارند. بنابراین، دنبال تحقق اهداف بیگانگان و دشمنان هستند.(نساء، آیات ۱۳۸ و ۱۳۹)

    25. تمسخر دیگران به‌ویژه رهبری: جریان نفوذ و نفاق خود را کامل و دیگران را ناقص می‌داند. از همین رو، خود را عاقل و دیگران را سفیه شمرده و افساد خویش را اصلاحات قلمداد می‌کند.(بقره، آیات ۷ تا ۱۲) بر همین اساس، هر گونه رای و نظر مخالفان را به سخریه می‌گیرد و آنان را به عناوین زشت استهزاء می‌کند و القاب ناروا بر دیگران می‌گذارد. در مراکز و محافل مخفی خویش و در جلسات غیر علنی، حتی رهبری را به سخریه می‌گیرند و با سخنان و کلمات زشت از ایشان یاد می‌کنند.(بقره، آیه ۱۴؛ توبه، آیات ۶۴ و ۶۵) برای آنان این گونه رفتار و رویه زشت و برخورد تمسخرآمیز با اهل ایمان و رهبری چیزی در سطح بازی بچه گانه است.(همان) از نظر قرآن، جریان نفوذ و نفاق به دلیل آنکه دچار وارونگی و سرنگونی هستند، از شخصیت و هویتی وارونه و سرنگون بر خلاف انسان‌های طبیعی دیگر برخوردارند(نساء، آیه ۸۸)؛ زیرارکس» به معناى وارونه شدن، و ارکس» به معناى سقوط به سر است. (المصباح، ج ۱ ـ ۲، ص ۲۳۷، الرکس») سرنگونی شخصیتی موجب می‌شود تا تحلیل و تبیین وارونه‌ای از امور داشته باشند و افساد را اصلاح و سفاهت را عقلانیت بدانند و عاقلان را سفیه و مصلحان را مفسدان معرفی کنند(بقره، آیات ۷ تا ۱۰) و بر همین اساس دیگران را به تمسخر و استهزا بگیرند، در حالی خود لایق و شایسته همان سخریه و استهزایی هستند که در حق مومنان و رهبری روا می‌دارند دارند.

    آنچه بیان شده تنها گوشه‌ای از اقدامات تخریبی و ویژگی‌ها و شاخصه‌های جریان نفوذ و نفاق در میان امت و نظام اسلامی ولایی است که آگاهی نسبت به همین و مبارزه و مقابله با آن خود می‌تواند بسیاری از آثار مخرب دیگر را بگیرد و مشروعیت و سلامت نظام اسلامی و امت اسلامی را تضمین کند.[اهل بیت] 


    حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد:حرم حضرت معصومه(س) پناهگاه کل عالم است/از زیارت بانوی کرامت حتی از راه دور غافل نشویم/روایتی شنیدنی از شیوه اخلاقی و رفتاری بزرگان حوزه/آیت الله فاضلیان(ره) و آیت الله همدانی


    فرحزاد

    کارشناس مذهبی حرم بانوی کرامت با بیان اینکه بانویی که می‌تواند ما را به مقام شفا برساند و در بهشت دست ما را بگیرد حاجت‌های دنیایی را به طریق اولی می تواند به انسان بدهد، گفت: دوست داران اهل بیت از زیارت و توسل به این بانو غافل نشوند زیرا این بانو نزد خدا بسیار عزیز است.

     حجت‌الاسلام والمسلمین حبیب الله فرحزاد امشب طی سخنانی در حرم مطهر کریمه اهل بیت با اشاره به روایات فراوانی که در رابطه با فضیلت شهر قم و حضرت معصومه سلام الله علیه وجود دارد، گفت: امام صادق علیه السلام در روایتی فرمودند که برای خدا حرمی است و آن کعبه است، برای رسول الله حرمی است و آن مدینه است، امیرالمؤمنین حرمی دارد که آن کوفه است و ما اهل بیت هم حرمی داریم که آن شهر قم است.

    وی با بیان این که حرم فقط به معنای جایی که امامان دفن هستند نیست و به جایی که منتسب به امام است نیز حرم می‌گویند افزود: در روایت آمده است که قم آشیانه ما آل محمد صلوات الله علیه و اله است یعنی اگر بنا باشد جان و روح ما جایی آرامش بگیرد آنجا قم است.

    سخنران حرم بانوی کرامت با بیان اینکه سرزمین و خاک قم مقدس است و نورانیت دارد، گفت: تمام موجودات عالم روح ملکوتی، فهم و شعور دارند و ذکر می گویند و خدا که می فرماید زمین روز قیامت همه افعال ما را شهادت می‌دهد نشان می‌دهد که زمین هم روح، درک و شعور دارد.

    وی با بیان اینکه در روایات داریم که ولایت ما اهل بیت به موجودات عالم عرضه شد و آنان که قبول کردند بر دیگران فضیلت دارند، افزود: در روایت داریم که سرزمین قم مقدس است و ولایت ما اهل بیت را قبول کرده است و فرمودند قم شهر ما است و اهل این سرزمین منتسب به ما هستند.

    حجت‌الاسلام والمسلمین فرحزاد افزود: امام صادق علیه السلام در این روایت فرمودند خدایا قم را از هر بلا و مصیبتی حفظ کن و در روایت داریم که هر وقت بلایا و فتنه‌ها زیاد شد بر شما باد که به قم بروید که خدا بلا را از قم دفع می‌کند.

    وی گفت: امام صادق علیه السلام فرمودند که به زودی در این سرزمین فرزندی از فرزندان من دفن خواهد شد که نام او فاطمه بنت موسی علیه السلام است و تمام شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت خواهند شد و راوی می‌گوید که این سخن را امام صادق علیه السلام زمانی فرمودند که هنوز امام هفتم هم متولد نشده بودند.

    کارشناس مذهبی رسانه ملی با بیان اینکه شفاعت برای اولیای خدا اندازه ندارد و حضرت معصومه سلام الله علیها توان دارد تمام شیعیان عالم را شفاعت کند، گفت: در زیارت‌نامه حضرت معصومه سلام‌الله علیها می‌خوانیم که خدایا رضایت خود را به ما مرهمت کن و بهشت برین را به برکت این بانو به ما عنایت کن و از حضرت معصومه سلام الله علیها می‌خواهیم که به واسطه آبرویی که در درگاه خدا دارد ما را در بهشت شفاعت کند.

    وی گفت: بانویی که می‌تواند ما را به مقام شفا برساند و در بهشت دست ما را بگیرد حاجت دادن‌های دنیایی را به طریق اولی می تواند به انسان بدهد؛ حضرت معصومه سلام الله علیها مسائل پیچیده علمی، فلسفی و فقهی را به واسطه توسلی که علما به ایشان می‌کردند به آنان عنایت می‌فرمود و نه تنها مسائل مادی بلکه مسائل علمی و معرفتی را به متوسلین خود می‌دادند.

    حجت‌الاسلام والمسلمین فرحزاد افزود: آیت الله فاضل می‌فرمود آیه تطهیر که در فضیلت اهل بیت است در میان آیاتی آمده است که در مورد همسران پیامبر است از اینرو برای من شبهاتی پیدا شده بود که حل نمی‌شد، تا اینکه متوسل به حضرت شدم آنقدر به من عنایت شد که یک کتاب در رابطه با این آیه نوشتم.

    وی با بیان این که حرم حضرت معصومه سلام الله علیها پناهگاه کل عالم است، گفت: ما شیعیان و دوستداران اهل بیت چه از نزدیک و چه از منزل و یا از راه دور باید زیارت نامه حضرت معصومه سلام الله علیها را بخوانیم و از زیارت و توسل به این بانو غافل نباشیم زیرا این بانو نزد خدا بسیار عزیز است.

    رئیس مؤسسه حضرت خدیجه سلام الله علیها گفت: امام خمینی وقتی قم بودند آنقدر حرم می‌آمدند که برخی از شاگردانشان به ایشان اعتراض می‌کردند، ولی امام می‌گفتند که شما نمی‌دانید که این بانو چقدر کرامت دارد و چه مقام بالایی نزد خدا دارد.

    سید حسن فاضلیان

    زمانی که آیت الله همدانی از امام(ره) حکم امامت جمعه را دریافت کردند و از آنجایی که مرحوم پدرم قبل از آن به عنوان امام جمعه همدان حضور داشتند، آیت الله با وجود آنکه می‌توانستند از ساوه به همدان بیایند، اما به احترام آیت الله فاضلیان همراه با علمای همدانی مقیم قم از طرف ملایر به همدان آمدند تا اول با ایشان دیدار کنند.

     حجت الاسلام سید حسن فاضلیان، شب گذشته در مراسم بزرگداشت آیت الله فاضلیان(ره) و آیت الله همدانی(ه) امام جمعه اسبق همدان، با تشکر از ابراز همدردی و همراهی‌ مردم در روزهای گذشته با بیت آیت الله فاضلیان، اظهار داشت: باید از پیام پر از محبت و الطاف رهبر معظم انقلاب که تسلی خاطر ما بودند و مراجع معظم تقلید به خصوص مرجع عالیقدر حضرت آیت الله نوری همدانی که در این شرایط سخت خودشان را به نماز پدرم رساندند، تشکر ویژه‌ای داشته باشم.

    وی با اشاره به اینکه در طول این چند روز مورد لطف و محبت بسیاری از مردم چه به صورت حضوری و چه در فضای مجازی قرار گرفته‌ایم، گفت: به لحاظ شرایط موجود و شیوع ویروس کرونا امکان برگزاری مراسم وجود ندارد و لذا درخواست ما از تمامی علاقمندان به حاج آقا، رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی است.

    حجت الاسلام فاضلیان افزود: آیت الله فاضلیان(ره) زمانی که برای تدریس در جمع طلاب حاضر می‌شدند، آنچنان مراقب حق‌الناس بودند که سعی می‌کردند پای خود را بر روی کفش دیگران نگذارند؛ حال چه طور روح این مرد حاضر می‌شود کسی در مجلس ایشان بیمار شود؟ بنابراین نه ایشان و نه بیت ایشان راضی نیستند که کوچک‌ترین آسیبی به احدی از مردم عزیز برسد.

    وی به بیان مشترکات بین آیت الله فاضلیان(ره) و آیت الله همدانی(ره) پرداخت و گفت: این دو بزرگوار هر دو با هم در یک زمان وارد حوه علمیه شدند و از ابتدای طلبگی شاگرد مکتب علمی ملا علی همدانی بودند.

    فرزند مرحوم آیت الله فاضلیان تصریح کرد: موضوع دوم در خصوص رابطه این دو عالم همدانی مربوط به زمانی است که آیت الله از امام(ره) حکم امامت جمعه را دریافت کردند و از آنجایی که مرحوم پدرم قبل از آن به عنوان امام جمعه همدان حضور داشتند، آیت الله همدانی در سفر خود به همدان با وجود آنکه می‌توانستند از ساوه به همدان بیایند، اما به احترام آیت الله فاضلیان همراه با علمای همدانی مقیم قم از طرف ملایر به همدان آمدند تا اول با ایشان دیدار کنند و سپس به همدان بیایند.

    وی، سومین ویژگی مشترک این دو استاد حوزه علمیه همدان را حضور در جبهه‌های دفاع مقدس برشمرد و مطرح کرد: هر دو یار و یاور و پشتیبان رزمندگان بودند و در مراسم اعزام به جبهه‌های نبرد در کنار یکدیگر، یکی از آنها رزمندگان را در آغوش می‌گرفت و دیگری رزمندگان را از زیر قرآن راهی می‌کرد و در جبهه‌ها و خط مقدم نیز هر دو مرشد رزمندگان فی سبیل الله بودند.

     استاد حوزه علمیه همدان در پایان با تسلیت شهادت دو تن از اعضای کادر درمانی استان همدان، عنوان کرد: در مدتی که پدرم در بیمارستان بستری بود مشاهده می‌کردم که چه طور کادر بیمارستان به عنوان مجاهدان خط اول جبهه سلامت در حال تلاش و جهاد بودند و لذا از همه مردم می‌خواهم تا با رعایت دقیق پروتکل‌های بهداشتی یاور این عزیزان باشند.[حوزه]


    سرعت بالای نصب سلاح‌های دورایستا» روی جنگنده‌های سپاه و ارتش/ اشباح نهاجا هم مجهز به بمب هدایت ماهواره‌ای ایرانی شدند+عکس


    فانتوم

    در ادامه نصب موفق هواپیماهای رزمی ایرانی به سلاح‌های دورایستا، رزمایش جدید نهاجا نشان داد جنگنده بمب‌افکن‌های اف ۴ فانتوم نیروی هوایی ارتش نیز به بمب هدایت ماهواره‌ای و مدرن یاسین» مجهز شده‌اند.

     بحث حملات دورایستا مدتهاست که بدل به یک مسئله مهم و حیاتی برای نیروهای هوایی جهان شده و داشتن این توانایی خصوصا با پیشرفت سیستم های پدافند هوایی و موشک های هوا به هوای دور برد برای هر نیروی هوایی و هواپیمای تهاجمی یک برگ برنده بزرگ محسوب می شود. به همین خاطر انواع موشک های سطح و البته بمب های هدایت شونده که معمولا مجهز به بالک یا سیستم پیشران هستند در سالهای اخیر در کشورهای مختلف توسعه پیدا کرده و جزو سازمان رزم و تسلیحات استاندارد جنگنده مختلف قرار گرفتند.

    همان طور که از این توضیحات مشخص است هدف اصلی از توسعه این تسلیحات، دور نگاه داشتن هواپیماهای رزمی و خلبانان از گزند سیستم های دفاع هوایی یا پرنده های رهگیر دشمن است. در سالهای اخیر با توجه به پیشرفته در بحث الکترونیک و ارائه ارتقاء های مختلف برای جنگنده ها در نسل های گوناگون شاهد این هستیم که بمب های هدایت شونده و موشک های دورایستا حتی برای جنگنده های نسل سوم نیز قابل بهره برداری شده اند.

    فیترهای سپاه؛ مشتری اول بمب های دورایستا در ایران

    در مرداد ماه سال ۹۵ یک دستاورد بزرگ برای نیروی هوافضای سپاه رخ داد و آن هم عملیاتی شدن مجدد هواپیماهای تهاجمی سوخو ۲۲ برای این نیرو بود؛ هواپیماهایی برای سالها در ایران در وضعیت غیر عملیاتی قرار گرفته بودند. با عملیاتی‌شدن مجدد این پرنده‌های بال متغیر و مافوق صوت، سری جدیدی از سلاح‌ها نیز برای آنها تعریف شد که یکی از این سلاح‌ها، بمب‌های هدایت‌شونده سری یاسین بودند. در زمان رونمایی از این بمب‌ها مشخص نبود که در حقیقت ما با یاسین رو به رو هستیم چراکه در مراسم رونمایی از هواپیماهای اورهال شده با دو بمب بالدار در مقابل این هواپیما رو به رو بودیم اما در همان زمان نیز بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که ایران به بمب‌های هدایت ماهواره‌ای دورایستا دست پیدا کرده است.

    مجموعه تسلیحات جدید برای سوخو ۲۲ از جمله بمب خوشه ای (شماره ۱)، موشک بینا (شماره ۲) و بمب های یاسین(شماره ۳)

    این بمب از سر جنگی ۵۰۰ پوندی یا ۲۲۵ کیلوگرمی استفاده می‌کند و وزن کلی آن با کیت افزایش برد و افزایش دقت شامل بالها و بالک‌ها و سامانه‌های ناوبری و هدایت، به حدود ۳۰۰ کیلوگرم می‌رسد. یاسین با برخورداری از سامانه‌های ناوبری و هدایت ماهواره‌ای به دقت اصابتی بسیار بالا می‌رسد که در حد خطای کمتر از ۱۰ متر در آزمایش‌های قبلی دیده شده است.

    بمب هدایت شونده و دورایستای یاسین

    در عین حال، در جریان رزمایش نیروی هوایی ارتش در دی ماه سال ۹۵ نیز برای اولین بار تصاویری از یک بمب جدید منتشر شد که زیر جنگنده های اف ۷ نهاجا نصب شده بود. این بمب همان یاسین بود که مدتی قبل در خدمت فیترهای سپاه دیده شده بود. در اخبار مربوط به رزمایش ارتش مشخص شد که این بمب یاسین نام داشته و حدود ۶۰ کیلومتر برد دارد.

    جنگنده‌های اف ۷ در حقیقت کپی چینی از روی جنگنده میگ ۲۱ ساخت شوروی سابق که در تعداد بسیار بالا توسط این کشور تولید شده و هم در نیروی هوایی چین وارد خدمت و هم در حجم بالایی به متحدین این کشور صادر شده است. اف ۷ در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی و به عنوان یک هواپیمای جت آموزشی و دفاع هوایی نقطه‌ای وارد سازمان رزم نیروی هوایی ارتش شد. این هواپیما در خدمت نیروهای ارتش ایران، قبلا به غیر از توپ، موشک‌های هوا به هوای هدایت فروسرخ و البته بمب‌های سقوط آزاد و راکت‌های غیر هدایت شونده، توان رزمی دیگری نداشت.

    جنگنده اف ۷ نهاجا مجهز به بمب دورایستای یاسین

    توان پرتاب بمب از فاصله حدود ۶۰ کیلومتری هدف به این معنا است که این پرنده می‌تواند به دور از تیررس تقریبا تمامی سیستم‌های پدافند هوایی کوتاه برد و بخشی از سیستم‌های پدافندی میان برد، به راحتی عمل کرده و به هدف خود حمله کند. این توانایی خصوصا در حمله به اهداف گروهک‌های تروریستی مجهز به سیستم‌های دفاع هوایی کوتاه برد دوش پرتاب بسیار مؤثر بوده و امنیت پرنده‌های خودی را تضمین می‌کند. البته در طول زمان با اضافه کردن سیستم‌های جستجو گر لیزری، اپتیکی یا اضافه کردن سیستم‌های پیشران به این بمب‌ها، می‌توان برد و دقت آنها را نیز افزایش داد و حتی از آنها برای درگیر شدن با اهدافی متحرک در فاصله بالای ۱۰۰ کیلومتر نیز بهره برد.

    اشباح نهاجا؛ سومین کاربر بمب های یاسین

    نمی توان در ایران حرفی از بحث حملات هوایی سنگین زد و نامی از بمب افکن افسانه ای نهاجا یعنی اف ۴ فانتوم نبرد. این پرنده نیرومند ستون فقرات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده و در ۸ سال دفاع مقدس بخش زیادی از بار نبرد خصوصا در بحث حملات هوا به سطح را بر عهده داشت. در سالهای پس از جنگ صنایع دفاعی کشور پروژه های زیادی را برای ارتقاء توان رزمی فانتوم ها به انجام رساند که بیشتر شامل حمل موشک های کروز بود. در سالهای اخیر شاهد بحث نصب سیستم رادار کنترل آتش جدید بر روی فانتوم ها نیز بودیم که قدمی مهم برای ارتقاء این پرنده های ارزشمند به حساب می آید.

    اما در جریان رزمایش اخیر نهاجا به نام مدافعان آسمان ولایت ۹۹ که به میزبانی پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان برگزار شد شاهد بودیم که فانتوم های نهاجا نیز به بمب های سری یاسین مجهز شده اند.

    نصب بمب یاسین در زیر جنگنده فانتوم در جریان رزمایش مدافعان آسمان ولایت ۹۹

    نکته مهم در خصوص این دستاورد این است که فانتوم اولین جنگنده غربی موجود در ایران است که به این کلاس از تسلیحات مجهز می شود چراکه پرنده های پیشین در این رده که در داخل کشور ما به این بمب مجهز شده بودند ساخت بلوک شرق هستند. این مسئله نشان می دهد که کارشناسان ایرانی به یک نرم افزار و سیستم پذیرش جامع بر روی هم پرنده‌های شرقی و هم غربی موجود در داخل کشور رسیده و می‌توانند بمب‌های مورد نظر را بر روی تمام پلتفرم‌های موجود در کشور نصب کنند. می‌توان این طور گمانه زنی کرد که احتمالا کاندید بعدی نصب بمب‌های هدایت شونده سری یاسین، پرنده‌های ضربتی سوخو ۲۴ نیروی هوایی ارتش باشند. در هر صورت این توان تهاجم دورایستا یک گام بسیار مهم در افزایش توان رزمی کشور و خصوصا جنگنده های اف ۴ فانتوم است.

    تا به امروز مشخص نیست که فرآیند دستیابی نیروهای مسلح کشورمان به بمب‌های هدایت ماهواره‌ای به چه صورت بوده، اما هرچه است این مسئله در یک سکوت رسانه‌ای و با تلاش و برنامه‌ریزی فراوان در اوج شرایط تحریم و بدون نیاز به مشاوره‌ها و تجهیزات خارجی به انجام رسیده و حالا امروز نشانه‌هایی از آن آشکار شده؛ اقدامی که می‌تواند یک انقلاب در توان رزمی نیروی هوایی سپاه و ارتش ایجاد کند و جوابی غافلگیرانه به آنهایی باشد که دستیابی نیروهای مسلح کشورمان به نسل جدید سلاح‌های هواپرتاب را غیرممکن می‌دانستند.[مشرق]


    شباهت قاتلان شهید فخری‌زاده و جنایتکاراناسپایکر»/قتل‌ عام 2 هزار جوان نخبه در یک روز/ثار به جامانده از شهدا در گور دسته‌جمعی+تصاویر دلخراش


    شباهت قاتلان شهید فخری‌زاده و جنایتکاران اسپایکر»/ قتل‌ عام 2 هزار جوان نخبه در یک روز +تصاویر دلخراش - کراپ‌شده

    جنایت اسپایکر، فاجعه‌ای است که در آن حدود ۲ هزار جوان دانشجوی نخبه عراقی توسط جنایت‌کاران داعشی در تکریت به شهادت رسیدند. همان اندیشه پلید، جمعه عصر، یکی از نخبگان سرزمین ما را به شهادت رساند.

      جنایت اسپایکر، فاجعه‌ای است که در آن حدود ۲ هزار جوان دانشجوی نخبه عراقی توسط جنایتکاران داعشی در تکریت به شهادت رسیدند.

    گستردگی ابعاد این جنایت به حدی بود که آن زمان همه گمان می‌کردند این فاجعه در تاریخ بشر ثبت و ابعاد آن موضوعاتی مانند هولوکاست را که حتی فاقد سند هستند، تحت‌الشعاع قرار دهد. اما این قتل‌عام و نسل‌کشی خیلی زود فراموش شد و رسانه‌های جبهه مقاومت هم آن را رها کردند. حتی این جنایت دچار تحریف هم شد و عدد شهدای فاجعه اسپایکر توسط برخی رسانه‌ها کمتر از تعداد واقعی اعلام می‌شود.

    اسپایکر نام پایگاهی در شمال عراق است که در اختیار نیروی هوایی ارتش عراق قرار دارد و از آن به عنوان دانشگاه علوم و فنون هوایی استفاده و جوانان نخبه این کشور در این دانشگاه افسری ضمن آموختن فنون پرواز و دیگر علوم و فنون هوا و فضا به استخدام نیروی هوایی عراق در می‌آیند.

    جنایت اسپایکر در فاصله روزهای ۱۱ تا ۱۵ ژوئن سال ۲۰۱۴ میلادی برابر با ۲۱ تا ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ به وقوع پیوست و در آن جنایتکاران داعشی با همکاری تعدادی از افراد حزب بعث و قبایل منطقه، دانشجویان و کارکنان این پایگاه را با فریب از اسپایکر خارج و در حالی که کامل غیر مسلح و حتی لباس راحتی برتن داشتند به طرز فجیعی قتل رساندند.

    پرداختن به ابعاد ماجرای جنایت اسپایکر از جمله موضوعاتی بود که در سال‌های اخیر دغدغه پرداختن به آن را داشتیم، اما با توجه به وقوع این جنایت در عراق، خصوصاً منطقه تکریت امکان حضور در صحنه و پرداختن به آن وجود نداشت. تا اینکه در آخرین سفر به عراق و رایزنی با برخی نهادها امکان حضور در تکریت و تهیه گزارش میدانی و گفت‌وگو با شاهدان این جنایت فراهم شد.

    حرکت برای عزیمت به سمت اسپایکر را از بغداد به سمت شمال عراق آغاز کردیم و حوالی بعدازظهر به سامرا رسیدیم. به دلیل ناامن بودن جاده، شب را در سامرا و در جوار مضجع شریف امامین عسکرین (ع) سپری کردیم و صبح به سمت تکریت به راه افتادیم.

    شرایط شمال عراق متفاوت از نواحی مرکزی و جنوبی است و در این مناطق هنوز هستند کسانی که به حزب بعث وفادارند و همین وفاداری به بعثی‌ها سبب پیوستن آنها به داعش و دیگر گروه‌های تکفیری و تروریستی شد. اکنون هم باوجود ثبات در منطقه هنوز این مناطق ناامن است و حتی بومیان هم کمتر به تنهایی بین شهرهای شمالی عراق تردد می‌کنند.

    به هرحال حرکت ما با همراهی دو خودرو مسلح به سمت تکریت آغاز شد. این شهر در ۱۴۰ کیلومتری شمال غرب بغداد قرار دارد و پس از عبور از سامرا شهر بزرگی در مسیر آن نیست. عبور از این مسیر بیابانی و لم‌یزرع و شنیدن موضوع ناامنی منطقه مقداری اضطراب به دل می‌انداخت اما در حدی نبود که ما را از سفر بازدارد و بالاخره پس از گذر از این مسیر با دیدن چند بنای عظیم که بقایای کاخ‌های صدام بودند، دریافتیم که به تکریت رسیده‌ایم.

    محوطه کاخ‌های صدام در تکریت که به خرابه و زباله‌دان تبدیل شده

    شهری با قدمت چند هزار ساله با آثاری از دوران پیش از میلاد مسیح و تمدن آشور، مرکز استان صلاح‌الدین عراق و زادگاه صدام حسین دیکتاتور بعثی که در کرانه روز بزرگ دجله واقع شده است.

    همه این تعاریف باعث شده بود گمان کنیم شهری آباد و سرسبز در پیش داریم، اما با منطقه‌ای جنگ‌زده و ویران که امکانات اولیه زندگی هم در آن وجود نداشت، مواجه شدیم. البته توصیفی که از شهر شنیده بودیم هم این بود که صدام زادگاهش را بسیار آباد کرده اما وقوع جنگ، از حمله آمریکایی‌ها گرفته تا هجوم تکفیری‌ها خصوصاً داعش و زد و خوردهای آنها با ارتش و نیروهای بسیج مردمی سبب وارد شدن آسیب‌های جدی به این شهر شده بود.

    البته هدف ما از این سفر دیدن آبادی یا ویرانی تکریت نبود. از این رو بلافاصله راهی قتلگاه اسپایکر شدیم. قتلگاهی که زمانی محل کاخ‌های صدام و خوشگذرانی‌اش بود. او پل باعظمتی هم برفراز رود دجله برای دسترسی به کاخ‌هایش ساخته بود. اما این مکان امروز ویرانه‌ای بود که به موزه شهدای اسپایکر تبدیل شده بود.

    نمایی از یکی از کاخ‌های صدام

    آنچه ملاحظه می‌شد، هشت کاخ با عظمت روی بلندی بود که در کنار رود احداث شده، در این نقطه رود دجله به دو شاخه تقسیم شده و چند کیلومتر پایین‌تر دوباره به هم متصل شده بود. یعنی جزیره‌ای در وسط رود پدید آمده و صدام چنین مکانی را برای احداث کاخ‌هایش انتخاب کرده بود. چند کاخ این سمت رود، چند کاخ آن سمت رود و چند کاخ هم در جزیره وسط رودخانه. چند بنا هم در حال ساخت بوده که با سقوط صدام به حال خود رها شده بود.


    جزیره‌ای در رود دجله که کاخ‌های صدام در آنجا و اطرافش واقع شده است

    هنگام پیاده شدن از ماشین با بوی تعفنی مواجه شدیم که بسیار عجیب بود. اولین توضیح حاضران هم درباره همین بوی نامطبوع بود. درست حدس زده بودیم. این بوی یکی از گورهای دسته جمعی بود که پیکرهای شهدا در آن باقی مانده بود و با گذشت سال‌ها هنوز بوی آن به مشام می‌رسید.

    به محض رسیدن، کار بازدید را آغاز کردیم، زیرا مأموران امنیتی گفتند به دلیل ناامنی منطقه زیاد نمی‌توانیم آنجا بمانید و باید قبل از تاریک شدن هوا به سامرا یا بغداد بازگردیم.

    همان ابتدا تعدادی بنر و تابلو که تصاویری از این جنایت روی آن بود نظر ما را به خود جلب کرد. به سمت تابلوها رفتیم. مردی عراقی جلو آمد و شروع به توضیح دادن درباره این جنایت کرد. بنرها زیر یک پل نصب شده بود و در منتهی الیه خیابان هم ساختمانی یک طبقه قرار داشت که مقر بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) بود. ساختمانی که چند سال قبل داعش با تصرف منطقه، پرچمش را روی آن نصب کرده بود.


    محل انتقال گروهی از دانشجویان به کنار دجله برای اعدام

    فرد راهنما به اتاقی رفت و تعدادی عکس برای ما آورد و شروع به توضیح دادن کرد: درست همین نقطه‌ای که ایستاده‌اید، دانشجوها را از خودرو پیاده کرده و آنها را به چند دسته تقسیم کردند. عده‌ای را به محوطه جلوی کاخ‌ها بردند و عده‌ای را از کنار همین ساختمان به کنار رودخانه بردند. در حالی که تصاویر را در دست داشتیم به دنبال مسیر حرکت دانشجوهای مظلوم راه افتادیم و با عبور از کنار ساختمان به نقطه‌ای رسیدیم که با دیدن آن ترس عجیبی به دلمان افتاد.

    اینجا درست همان نقطه‌ای بود که در فیلم‌های منتشر شده توسط داعش بارها دیده بودیم. جایی که جوان‌ها را یکی، یکی لب رود می‌آوردند و با زدن گلوله به سرشان آنها را به درون آب پرت می‌کردند.

    نقطه‌ای که جوانان بی‌گناه را به ضرب گلوله به شهادت رسانده و آنها را به رودخانه پرتاب می‌کردند

    فرد راهنما که گویا مدت زیادی بود کسی را برای ارائه این توضیحات نیافته بود با شور و هیجانی خاص و در حالی که اشک می‌ریخت به شرح این جنایت می‌پرداخت. او هنگام توضیح، عکس‌های مربوط به گفته‌اش را هم به ما نشان می‌داد و برای جوانان وطنش همچنان می‌گریست. هنگامی که به کنار رود رسیدیم از شدت ناراحتی فریاد یا حسین» سر داد و گفت: نمی‌توانید تصور کنید که این رود با عظمت از خون این جوانان به رنگ سرخ درآمده بود.

    آب رود دجله که از خون جوانان مظلوم به رنگ سرخ درآمده بود

    خروش رود دجله و غرش آب و عرض وحشتناک آن اضطراب را در ما تشدید می‌کرد. آنجا درست زیر پل باعظمتی بود که روی رود دجله در زمان صدام احداث شده بود. جالب بود وسط پل براثر اصابت راکت هواپیمای جنگنده آمریکایی فروریخته بود، اما پل به قدری استحکام داشت که بومیان با ورق‌های آهنی دوطرف پل را به هم وصل کرده و بدون داشتن پایه زیر آن، از روی پل تردد می‌کردند. تکه کنده شده از پل هم هنوز زیر آن آویزان بود.


    پلی روی دجله که هواپیمای آمریکایی آن را هدف قرار داد

    از راهنما پرسیدم: اصلاً داعش چگونه توانست این همه جوان را از پایگاه اسپایکر خارج کند و به اینجا بیاورد؟ پاسخ داد: داعشی‌ها می‌دانستند در صورت درگیری با پایگاه اسپایکر یا شکست می‌خورند و یا تلفات سنگینی می‌دهند. از این رو با کمک بعثی‌ها و برخی قبایل منطقه، نقشه‌ای شوم برای خارج کردن دانشجوها و خلع سلاح آنها کشید.

    تعدادی از داعشی‌ها با لباس مردم عادی سراسیمه به جلوی پادگان می‌روند و به آنها می‌گویند: داعش با تمام قدرت در حال نزدیک شدن به این منطقه است و اگر به اینجا برسد همه شما را قتل‌عام می‌کند. با ما بیایید تا شما را به مناطق امن ببریم. تعداد این افراد زیاد بوده و برخی از آنها هم چهره موجهی داشتند. ظاهراً فرمانده پایگاه هم به جوانان اطمینان می‌دهد که شما به جای امنی منتقل می‌شوید. به این صورت جوانان حاضر در پایگاه با تعداد زیادی خودرو از سواری گرفته تا کامیون و وانت به تکریت و محدوده کاخ‌های صدام منتقل می‌شوند و آنجا متوجه می‌شوند که در چنگال داعشی‌ها گرفتار شده‌اند.

    انتقال به تکریت و سرنوشتی شوم

    برخی از این جوانان حتی لباس راحت بر تن داشتند و از ترس جانشان با همان لباسی که در آسایشگاه بودند سوار ماشین‌ها شده بودند. آنها دسته دسته به قتلگاه می‌آمدند و خبر نداشتند چه سرنوشت دردناکی تا لحظاتی دیگر در انتظارشان است.

    ابتدا از آنها سؤال می‌شود کدام یک از شماها شیعه هستید. ابتدا همه سکوت می‌کنند، اما در ادامه برخی از دانشجویان شروع به معرفی جوانان شیعه می‌کنند. به این صورت جوانان شیعه جدا شده و آنها را گروه‌گروه به قتلگاه می‌برند. عده‌ای را به کنار رود، گروهی را به کنار گور بزرگ از قبل حفاری شده و برخی را هم به محوطه‌ای در پشت کاخ‌ها برده و همه را قتل‌عام می‌کنند.

    راهنما هنوز می‌گریست و با اشک و آه برای ما ابعاد این جنایت را شرح می‌داد. او از جمله اولین کسانی بود که پس از بازپس‌گیری منطقه از داعش به تکریت آمده و با حجم عظیم پیکرها روبرو شده بود.

    از او پرسیدم تعداد دقیق شهدا چند نفر هستند؟ گفت: متأسفانه آماری که رسانه‌ها از تعداد شهدا می‌دهند یعنی ۱۷۰۰ شهید، آمار درستی نیست. تا این لحظه ۱۹۳۵ نفر را شناسایی کرده‌ایم و احتمالاً تعداد شهدا بیش از این است که همه از شیعیان هستند. این افراد نخبگانی هستند که در پایگاه اسپایکر مشغول تحصیل بودند و با این جنایت لطمه بزرگی به کشور ما عراق وارد شد، زیرا نخبگان زیادی را از دست دادیم.


    ۱۹۳۵ شهید شناسایی شده به تفکیک شهرهای محل ستشان

    به راه افتادیم و به نزدیکی یکی از کاخ‌ها رفتیم که سردر آن نوشته بود قصر صلاح‌الدین»؛ بنای مستحکمی که راکت جنگنده آمریکایی تنها یک حفره در دیوار آن ایجاد کرده بود. کنجکاوی سبب شد از مأموران حاضر در محوطه بخواهیم اجازه ورود به کاخ را به ما بدهند، آنها هم پذیرفتند و با هم وارد کاخ شدیم. بنای باشکوهی که زمانی محل عیش و نوش دیکتاتور بزرگ عراق یعنی صدام بود اکنون به خرابه‌ای تبدیل شده و آن همه شکوه تنها یک لوستر روی سقف آن باقی‌مانده بود.


    نمای داخل کاخ صدام و تنها لوستر باقی‌مانده در آن

    از راهنما درباره کاخ‌ها پرسیدیم. او گفت: این کاخ‌ها تا قبل از سقوط صدام بسیار زیبا و باشکوه و همه منطقه هم سرسبز و آباد بود. اما بلافاصله پس از اینکه خبر سقوط صدام منتشر شد، عده‌ای به کاخ‌ها هجوم آورده و هر آنچه در کاخ‌ها بود را غارت کردند. این لوستر هم به دلیل ارتفاع زیاد و دسترسی نداشتن سر جایش ماند که به مرور زمان آن هم تقریباً از بین رفته. آن زمان تقریباً همه کاخ‌ها مورد حمله جنگنده‌های آمریکا قرار گرفت و اینجا کم کم به ویرانه‌ای تبدیل شد.


    حفره‌ای که براثر اصابت راکت جنگنده آمریکایی در یکی از کاخ‌ها ایجاد شده بود

    با خود فکر می‌کردم صدام برای بنا کردن این کاخ‌ها همه عراق را به فقر کشاند و جنایت‌های زیادی کرد، اما شاید بیش از چند روز در این کاخ‌ها حضور پیدا نکرد، زیرا مقر اصلی‌اش در بغداد بود. راهنما می‌گفت: صدام در مناطق مختلف عراق کاخ‌های این‌چنینی بنا کرد، اما این همه ظلم و غارت مردم ثمری برایش نداشت. او مُرد و این کاخ‌ها هم ویران شدند.

    از قصر ویرانه صلاح‌الدین خارج شده و به سمت گوری دسته‌جمعی که در نزدیکی آن بود رفتیم. بوی تعفن از فاصله دور هم به مشام می‌رسید. راهنما می‌گفت: هنوز پیکر شهدای زیادی در این گور باقی‌مانده و روند خارج کردن آنها و آزمایش DNA به کندی انجام می‌شود. در حالی که هنوز خانواده‌های این عزیزان چشم‌انتظار خبری و یا چند تکه استخوان از عزیزشان هستند. البته پیکرهای زیادی شناسایی و تحویل داده شده، اما هنوز خانواده‌های بی‌شماری چشم‌انتظار خبری از فرزندشان هستند.


    نمایی از یک گور دسته‌جمعی که هنوز استخوان‌های شهدا در آن مشاهده می‌شد

    لابلای خاک‌های گور دسته‌جمعی هنوز تکه‌هایی از لباس‌ها، کفش، دمپایی و حتی استخوان‌های شهدا مشاهده می‌شد. راهنما می‌گفت: اگر در امتداد رود دجله حرکت کنید، شاید بین نیزارها هنوز آثار استخوان‌های شهدا برجا باشد. ای کاش باقی‌مانده این پیکرها هرچه زودتر جمع‌آوری، شناسایی و تحویل خانواده‌هایشان شود.


    آثار به جامانده از شهدا در گور دسته‌جمعی

    راه را ادامه دادیم و به محوطه‌ دیگری رسیدیم. یکی از افراد حاضر گفت: اینجا محلی است که جوانان یکی یکی در آن رها شده و سپس آنها را با گلوله به شهادت می‌رساندند. آن قدر این کار را انجام دادند که همه این محوطه چندصد متری لبریز از پیکرهای شهدا شد. دیدن تصاویر این فاجعه بسیار تلخ و تکان‌دهنده بود و این همه قساوت و سنگدلی باور نکردنی.


    نقطه دیگری که قتل‌عام در آن صورت گرفت

    به راستی چه می‌شود که یک انسان به جایی می‌رسد که به راحتی هزاران انسان نخبه را بی‌دلیل قتل‌عام کرده آن هم در مکانی که محل عبرت است. جایی که صدام بنا کرد و پس از جنایت‌های فراوان دست آخر نابود شد و امروز تاریخ برای داعشیان جنایتکار تکرار شد و آنها هم سرانجامی جز نابودی نداشتند. 

    هوا هر چه تاریک‌تر می‌شد نیروهای امنیتی فشار را برای ترک منطقه بیشتر می‌کردند. اما تلاش ما برای ماندن برای این بود که بتوانیم به ابعاد بیشتری از جنایات تکفیری‌ها پی ببریم. دست آخر در حالی که هوا رو به تاریکی بود به سمت بغداد راهی شدیم.

    جاده باریک و خلوت، تاریکی هوا و فکر جوانان نخبه‌ای که بی‌گناه پرپر شدند، لحظات سختی برایمان رقم زد و آنچه بر ما می‌گذشت سکوت بود و سکوت.

    جمعه عصر هم همان اندیشه حذف نخبگان و دانشمندان، به روی یکی از بهترین فرزندان سرزمین ما آتش گشود و محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای را به شهادت رساند.[مشرق]


    رهبر انقلاب در پیامی بمناسبت شهادت فخری‌زاده تأکید کردند:وم مجازات قطعی عاملان و آمران جنایت و پیگیری تلاش علمی و فنی شهید/فخر ایران اسلامی به آرزویش رسید/شهیدمحسن فخری‌زاده»که بود؟

    رهبر انقلاب نمایه

    حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پی ترور دانشمند هسته‌ای شهید، دکتر محسن فخری‌زاده پیامی صادر کردند.


    متن پیام به این شرح است:

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر  جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همه‌ی دست‌اندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه‌ی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعه‌ی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم.

    سیّدعلی ‌ای

    ۸ آذرماه ۹۹

    منبع: khamenei.ir  

    علیرضا زاکانی نماینده مجلس در واکنش به ترور شهید فخری زاده در توییتر نوشت: شهید فخری زاده، فخر ایران اسلامی به آرزویش رسید.

    خوشا به حال ایشان و یارانش که به لقاءالله رسیدند و کسانی که در انتظار دیدار رب کریمند.

    بدا به حال مزدوران صهیونیست و تروریست های دولتی که در آتش غضب الهی می سوزند و در انتظار انتقام سخت و عذاب خداوند عزیزند.



    واکاوی دیدار بن سلمان و نتانیاهو؛اسباب و دلایل/قبح زدایی دیدار با صهیونیست‌ها برای رسیدن به عادی سازی روابط/روشن نگاه داشتن پروژه معامله قرن»مقابله با ایران

    واکاوی دیدار بن سلمان و نتانیاهو-۱؛ اسباب و دلایل

    دیدار بن سلمان با نتانیاهو در این برهه برای بن سلمان که در ت داخلی و منطقه‌ای است به نوعی قمار روی ترامپ دست زده بود یک ضرورت بود تا مرهمی بر شکست‌های مستمر او باشد.

     روز دوشنبه رسانه‌های رژیم صهیونیستی از دیدار محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی با بنیامین نتانیاهو، رئیس کابینه رژیم صهیونیستی خبر دادند و اعلام کردند این دو در دیداری که با حضور مایک پامپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در شهر نئوم عربستان برگزار شد با یکدیگر دیدار کردند. به رغم آنکه وزیر امور خارجه عربستان خبر این دیدار را تکذیب کرد اما در اظهارات بنی گانتس، وزیر جنگ کنونی رژیم صهیونیستی تأیید شد.

    دلایل دیدار نتانیاهو و بن سلمان

    الف. قبح زدایی دیدار با صهیونیست‌ها برای رسیدن به عادی سازی روابط

    محمد بن سلمان از زمانی که به قدرت رسید، ت قبح زدایی را در داخل و منطقه در دستور کار خود قرار داده است. او نخستین بار از سوی مقامات عربستانی دشمنی علنی با جمهوری اسلامی را در ادبیات موالیان خود دنبال کرد. ادبیات خصمانه‌ای که بن سلمان علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال کرد در تمام ادوار حاکمیت سعودی بی‌سابقه بوده است.

    دومین وجه قبح زدایی بن سلمان در عرصه داخلی و با شعار تغییر فرهنگی» صورت گرفت. او با وارد کردن مظاهر غربی و غیر اسلامی مثل رقص، سینمای غیر دینی و اموری مثل رانندگی ن که در عربستان ضد ارزش شمرده می‌شد به نوعی قبح زدایی داخلی پرداخت.

    در طول دوره چند ساله به قدرت رسیدن او بارها اخبار دیدارهایش با مقامات رژیم صهیونیستی تکذیب و تأیید شد. حالا پس از آنکه امارات از او در عادی‌سازی پیشی گرفته به نظر می‌رسد به سرعت در حال قبح زدایی دیدار با صهیونیست‌ها است تا به زودی به مقصد بعدی خود یعنی عادی سازی رسمی برسد.

    ب. روشن نگاه داشتن پروژه معامله قرن»

    پروژه ای که دونالد ترامپ سال 2017 در جریان سفر به ریاض تحت عنوان طرح معامله قرن» مطرح کرد با کنار رفتن او از قدرت در حال خاموش شدن است. در این پروژه شهر نئوم عربستان به عنوان شهری هوشمند مطرح است که یک میلیون نفر جمعیت را در خود جای خواهد داد. براساس مشخصاتی که از این شهر ارائه شده این شهر محل انتقال جمعیت فلسطینی کرانه باختری و نوار غزه خواهد بود. حال با رفتن ترامپ به نظر می‌رسد او قصد داشته با دیدار با نتانیاهو در این شهر، این شهر ایجاد نشده را به عنوان مقدمه‌ای برای آینده در رسانه‌ها ثبت می‌کند تا معامله قرن و شهر نئوم خاموش نشود.

    ج. مقابله با ایران

    رومه صهیونیستی یسرائیل هَیوم» در خبری اعلام کرد دیدار محمد بن سلمان با نتانیاهو در معیت پامپئو، در شهر نئوم به منظور ایجاد یک اتحاد علیه جمهوری اسلامی صورت گرفته است. این رومه مدعی شد بن سلمان و نتانیاهو مطلع شده‌اند که جو بایدن» برنامه وسیعی برای توافق جدید با جمهوری اسلامی در دستور کار خود دارد و به همین دلیل این مجموعه که خواستار توافق جدید با ایران نیستند این اتحاد را که از قبل شکل گرفته بود، علنی کردند تا بتوانند براساس دیدگاه‌های خود اقداماتی را علیه ایران شکل دهند.

    د. ژست انتخاباتی نتانیاهو

    یکی از دلایل این دیدار اقدام نتانیاهو برای حضور در انتخابات بعدی رژیم صهیونیستی است. در حال حاضر تمامی محافل داخلی رژیم صهیونیستی به ویژه مخالفان نتانیاهو به دنبال انحلال کنست و کابینه و برگزاری انتخابات جدید هستند. چرا که معتقدند نتانیاهو توان ادامه این مسیر را نداشته، باید دولت جدیدی روی کار بیاید. در این شرایط با وجود آنکه اعتراضات داخلی علیه نتانیاهو به یک سال نزدیک می‌شود، نتانیاهو عادی‌سازی روابط را به عنوان ابزار جدی خود برای رفتن به انتخابات بعدی در نظر گرفته است. او از مدت‌ها قبل عادی سازی روابط را به طور جدی دنبال کرده و از آن به عنوان برگه‌ای که هیچ یک از رقبا در اختیار ندارند استفاده می‌کند.

    هـ. تثبیت جایگاه بن سلمان در دربار عربستان

    محمد بن سلمان به دلیل آنکه از زمان حضور در دربار عربستان با شاهزادگان سعودی و هر آنکس که رقیب وی در قدرت محسوب می شد، سخت ترین رفتارها را داشته است. او علاوه بر کنار زدن شاهزادگان و مقابله با مفتی‌های وهابی در عرصه اجتماعی نیز نتوانست وضعیت اقتصادی را سروسامان بخشد به همین دلیل همواره به دنبال حمایت قدرت‌های خارجی بوده تا بتواند موقعیت خود را تثبیت کند. دیدار با نتانیاهو در آخرین سفری که پامپئو به عربستان سعودی دارد می‌تواند موجب خرسندی پامپئو و ادامه حمایت وی و جمهوری خواهان از بن سلمان داشته باشد لذا این دیدار را با همه تبعات منفی که می‌تواند علیه او داشته باشد شکل می‌دهد تا به همه مخالفان خود بگوید از حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی برخودار است؛ دیداری که از سوی مخالفان او در دربار به شدت رد شد.

    به طور کلی دیدار بن سلمان با نتانیاهو در عرصه داخلی برای تثبیت جایگاه محمد بن سلمان ، در عرصه منطقه‌ای برای ایجاد یک اتحاد علیه ایران، کمک به نتانیاهو و ترامپ در خصوص معامله قرن و انتخابات رژیم صهیونیستی و در عرصه اسلامی برای قبح زدایی از دیدار با صهیونیست‌ها صورت گرفته است. این اقدام در این برهه برای بن سلمان یک ضرورت بود چرا که او با محاسبه حضور ترامپ طی دوره دوم ریاست جمهوری هم در عرصه داخلی با اتخاذ برخورد سخت با مخالفان و هم در عرصه منطقه‌ای با ت‌های متخاصمانه خود را در ورطه‌ای از مشکلات قرار داده است و باید با این اقدامات دست کم خود را قانع سازد که می‌تواند به ادامه حضور در قدرت امیدوار باشد.

    نتانیاهو بن سلمان نتانیاهو

    سفر مخفیانه بنیامین نتانیاهو به عربستان و تکذیب آن از سوی مقام‎های ریاض در حالی که رژیم صهیونیستی آن را تایید کرده، موجب ایجاد گمانه زنی های متفاوتی شده است.

    پس از انتشار خبر سفر بنیامین نتانیاهو به منطقه نیوم عربستان، در سواحل دریای سرخ و دیدار سه جانبه نخست وزیر رژیم صهیونیستی، وزیر خارجه آمریکا و ولیعهد عربستان سعودی، خبر تکذیب چنین دیداری منتشر شد.

    رسانه‌های رژیم صهیونیستی و وال استریت ژورنال خبر سفر محرمانه نتانیاهو به عربستان را منتشر کردند و حتی در برخی دیگر از رسانه‌ها به نقل از وزیر آموزش و پرورش رژیم صهیونیستی، خبر سفر نخست وزیر این رژیم به عربستان و دیدار سه جانبه را تأیید شد.

    برخی مقامات رژیم سعودی که نخواستند نامشان فاش شود، دیدار نخست وزیر رژیم صهیونیستی، وزیر خارجه آمریکا و ولیعهد عربستان را تأیید کرده‌اند.

    اگرچه وزیر خارجه سعودی این اخبار را تکذیب کرده است، اما بشنوید و باور نکنید.

    اما این دیدار محرمانه چه اهدافی را می‌تواند در سر داشته باشد؟

    قطعا سفر نتانیاهو به عربستان برای نخستین بار نبود که اتفاق می‌افتد و پیش از این نیز سفرهای دوجانبه‌ای میان دو رژیم سعودی و صهیونیستی وجود داشته است.

    اگر سفر نتانیاهو به عربستان را برای عادی سازی روابط و سازش سعودی‌ها با اسرائیل بدانیم، اشتباه است، چرا که این دو رژیم سال‌ها است با هم در ارتباطند، خاندان سعودی جاده صاف کن سازش خیانت بار رژیم‌های عربی منطقه با رژیم صهیونیستی است.

    ترامپ دوران گذار خود را سپری می‌کند، دورانی که با شکست‌های سنگینی همراه بوده است.

    همزمانی نشست سه جانبه محور و مثلث شیطانی غربی عبری عربی با هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی آرامکو عربستان سعودی به دست نیروهای مجاهد یمن را نباید دور از ذهن داشت.

    نیروهای مردمی یمن در حال پیشروی و پیروزی در صحنه واقعی جنگ هستند و بازپس گیری مناطق وسیعی از خاک یمن از دست اشغالگران سعودی برای محور غربی عبری و عربی دلهره آور است.

    از سوی دیگر برگزاری این نشست در عربستان را می‌توان در راستای شدت بخشیدن به موضوع باصطلاح فشارهای حداکثری علیه ایران تلقی کرد.

    بر اساس گزارش ها، محور مذاکرات محرمانه در عربستان، ایران بوده است.

    به نظر می‌رسد که هم عربستان سعودی و هم رژیم صهیونیستی از رفتن ترامپ نگران باشند، چون هنوز از ت خارجی احتمالی جو بایدن آگاهی کاملی ندارند و در این مدت که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روشن شده است، رییس جمهور منتخب هیچگونه تماسی با مقامات عربستان و رژیم صهیونیستی نداشته و متقابلا نیز چنین تماسی با بایدن گرفته نشده است.

    از نظر کارشناسان آمریکایی نیز رژیم‌هایی چون عربستان و حتی اسرائیل اکنون که شرایط و اوضاع آنها به خاطر نوع حکومت‌ها و رفتارهایی که مرتکب شده‌اند بحرانی گشته قطعا حامی اصلی آنها نیز از چنین فرایندی آگاهی دارد و به این نتیجه رسیده است که شاید دیگر نتواند روی آنها حساب کند.

    روی سخن با نظام حاکمیتی آمریکاست نه دولت دونالد ترامپ؛ رییس جمهور کنونی آمریکا تا دو ماه دیگر باید قدرت را واگذار کند، اما او در این زمان باقی مانده احتمال دارد دست به اقداماتی بزند که بیشترین هزینه را برای آمریکا خواهد داشت.

    شکست در سوریه برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و آل سعود بسیار دردناک بود و از سوی دیگر ناموفق بودن در تحمیل دولتی وابسته به عربستان سعودی در عراق ناکامی دیگری را برای ائتلاف غربی عبری عربی رقم زده است.

    شکست‌های پی در پی در جنگ علیه مردم مظلوم یمن و حملات ویرانگر و غافلگیر کننده جبهه مقاومت یمن به تاسیسات عربستان سعودی نیز مثلث شرارت را به هراس انداخته است.

    در این صحنه‌های نبرد هیچ کاری از دست آنها بر نمی‌آید جز آنکه بخواهند اقدامی انجام دهند که باعث شکل گیری یک جنگ تمام عیار در منطقه شود.

    نگرانی مثلث شرارت از تبعات گسترده چنین جنگی است، اگر خواهان طاووس هستند باید جور هندوستان را نیز بکشند.

    بررسی تبعات حنگ افروزی از سوی مثلث غربی عبری عربی و واکنشی که صد در صد خواهند دید، در مذاکرات محرمانه نخست وزیر رژیم صهیونیستی، وزیر خارجه آمریکا و ولیعهد سعودی تجزیه و تحلیل شده است.

    ترامپ اگر شرایط سفر را داشت خود در این نشست سه جانبه حاضر می‌شد، اما به خاطر شرایط ی حاکم در آمریکا از حضور در این جمع محروم بود.

    اما در آخر باید به این نکته توجه ویژه داشت که ترامپ با اینگونه اقدامات ظاهری که در قالب جنگ روانی عرضه می‌شود سعی دارد در درون آمریکا رعب و حشت ایجاد کند تا شاید بتواند به اقدامات دموکرات‌ها علیه خود پس از واگذاری ماخ سفید پایان دهد و نوعی مصونیت به دست آورد.

    دونالد ترامپ خود به خوبی می‌داند که پنتاگون و ارتش آمریکا با او در یک جنگ افروزی همراهی نخواهند کرد و ت‌هایی که مایک پمپئو در منطقه دنبال می‌کند از پیش شکست خورده است.

     [مشرق]


    یادگاری از یک معلم بسیجی کهفرمانده»شد/غلامعلی پیچک/تهران

    شهید غلامعلی پیچک

    از شهید پیچک، یادگارهای صوتی و تصویرب زیادی به جا نمانده است. آن چه پیش رو دارید، دقایقی از احتمالا تنها مصاحبه ای است که چند ماه قبل از شهادتش با وی انجام شده

     غلامعلی پیچک به تاریخ هشت مهر سال ۱۳۳۸، مصادف با سالروز تولد حضرت صاحب امان (صلوات الله علیه) در تهران متولد شد. غلامعلی که سومین فرزند پدرش بود، در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تنها ۴ سال داشت و نفهمید که چرا حضرت روح الله ، موطن خود را ترک نمود اما زمانی که فرودگاه مهرآباد تهران ، شاهد بازگشت امام خمینی بود ، غلامعلی ، به خوبی می دانست که از این پیرمردِ طاغوت شکن ، چه می خواهد.

    غلامعلی پیچک ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به کسوت معلمی درآمد اما زمانی که طبل جنگ در جبهه های غرب نواخته شد ، تخته سیاه و گچ را رها کرد و خود را به سپاه پاسداران مامور کرد.

    این چریکِ معلم ، از همان بدو ورود به سپاه پاسداران ، چنان درخشید که به سرعت راهبری جمعی دیگر از مجاهدان را بر عهده گرفت و طی چند ماه بعد ، فرماندهی عملیاتِ سپاه پاسداران در جبهه های غرب را بر عهده گرفت. عمرِ فرماندهی غلامعلی پیچک چندان بلند نبود اما  کشف و تربیت مردانی چون احمد متوسلیان ،‌حاج علی موحد دانش ، حاج علی اصغر اکبری که  همواره به شاگردی او در روزهای کوتاه جهاد و فرماندهی اش افتخار می کردند، نام غلامعلی را در میان رزمندگان پرآوازه نمود.

    غلامعلی پیچک ، این معلم اخلاق و مجاهد میادین جهاد اصغر و جهاد و اکبر ، سرانجام ؛ تنها چند روز پس از آن که فرماندهی عملیات سپاه در جبهه های غرب» را به همرزمش محسن حاج بابا واگذار نمود ، در کسوت بسیجی پا به میدان نبرد گذاشت و به تاریخ ۲۰ آذر سال ۱۳۶۰ ،پنجه بر بام عرش گرفت و بر سفره اباعبدالله الحسین(صلوات الله علیه) نشست.


    نتیجه تصویری برای شهید پیچک
    غلامعلی پیچک سال ۱۳۳۸، در تهران متولد شد. پدرش کارمندی متوسط و آبرومند بود و در تربیت دینی فرزند،از هیچ کوششی دریغ نکرد. غلامعلی در سن پنج سالگی پای در راه مدرسه گذاشت.غلامعلی با موفقیت و نمره‌های عالی، دوره ابتدایی را به پایان برد و هر سال شاگرد ممتاز شد. وارد دبیرستان شد و به تحصیل ادامه داد و در سن 16 سالگی با بهترین معدل،مدرک دیپلم را دریافت کرد و همان سال در کنکور و رشته انرژی اتمی وارد دانشگاه شد. در دانشگاه به خاطر کسب امتیاز بالا، بورس تحصیل در خارج از کشور به وی تعلق گرفت ولی از پذیرفتن بورس سرباز زد و تحصیل در داخل کشور را به خارج ترجیح داد.
    نتیجه تصویری برای شهید پیچک
    غلامعلی، همزمان با تحصیل در دانشگاه، از کسب معارف دینی غفلت نورزید و به آموختن و یاددادن به دیگران پرداخت.او جامع‌المقدمات» را به خوبی یاد گرفت و برای دوستان و همسالان آموزش داد.

    از 10 سالگی در انجام فرائض دینی مقید و از شروع تکلیف، مقلد حضرت امام(س) شده بود.

    پس از ورود به دانشگاه و آشنایی با تعدادی دانشجوی مسلمان و مبارز، جدی‌تر از گذشته وارد جریان‌های ی شد و خیلی سریع نسبت به مسائل ی داخلی اطلاعات کسب کرد و رژیم شاه را رژیمی فاسد و ظالم یافت و از این رو، مصمم‌تر از پیش، وارد مبارزات ی شد.

    از آن پس تحت مراقبت و تعقیب عوامل ساواک قرار گرفت. او طی فعالیتهای خود، مبارزات خود را گسترش داد.

    اکبر حمزه‌ای از همرزمان پیچک می‌گوید: یک روز در کتابخانه شخصی غلامعلی، دنبال کتابی می‌گشتم، دیدم لای یک کتاب،یک کلت جاسازی شده است.تازه فهمیدم که در مبارزات مسلحانه نیز دست داشته است.

    نتیجه تصویری برای شهید پیچک
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        پس از شهادت پیچک متوجه شدیم که او در سن 15 سالگی طرح ترور خسروداد را کشید بعد مساله را با نماینده حضرت امام در میان گذاشت که ایشان اجازه ندادند و او دوستانش را مجاب کرد که از ترور خسروداد صرف نظر کنند.

    با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی،غلامعلی با دلگرمی و امید بیشتر، به روشنگری و هدایت مردم پرداخت و با ارائه تحلیل‌های خوب ی، مفاسد و وابستگی رژیم شاه را افشا کرد و بویژه قشر جوان را به مبارزه علیه نظام ستمشاهی ترغیب کرد. با ارتباطی که با برخی ون برجسته داشت، اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) را چاپ، تکثیر و در اختیار دیگران گذاشت.

    با رژیم عراق به ایران و تحمیل جنگی نابرابر به انقلاب نوپای اسلامی، پیچک عازم جبهه‌های نبرد شد. از آن جا که لیاقت و شجاعت او در درگیری‌های کردستان به فرماندهان محرز بود، به عنوان فرمانده محور غرب کشور منصوب شد. پیچک توان بالای نظامی خود را در این محور به منصه ظهور رساند و با ارائه طرح‌های دقیق و واقع‌بینانه نظامی،حیرت نیروهای سپاه و ارتش را برانگیخت. به رغم سن کم ذهنی نقاد و خلاق برخوردار بود و از این رو موفق شد بهترین طرح‌های عملیاتی را با توجه به شناسایی منطقه ارائه و اجرا کند. او اغلب شناسایی‌ها را خودش انجام می‌داد و تا عمق بیش از 30 کیلومتر، در پشت جبهه دشمن نفوذ می‌کرد. با اجرای عملیات‌های موفق در محور غرب، کم کم شهرت و آوازه‌اش در غرب پیچد. توانمندی نظامی و قامت خاص پیچک از او شخصیتی دوست داشتنی و در عین حال پر از ابهت ساخت

    اکبر حمزه‌ای می‌گوید:آوازه پیچک در غرب کشور پیچیده بود. هر کجا که می‌رفتی، او را می‌شناختند؛ از سومار تا ارتفاعات بمو». همین شهرت باعث شد که جذب او شوم. رفته رفته با او که آشنا شدم پای صحبت‌ها و سخنرانی‌هایش نشستم.بینش ی خوبی داشت. وقتی از ت حرف می‌زد،گویی یک تمدار برجسته‌ای است که سالها در عرصه ت فعالیت داشته است.بیشتر شناسایی‌ها را خودش انجام می‌داد و تا پشت سنگرهای دشمن هم نفوذ می‌کرد.در عملیات بازی‌دراز» آخرین کسی بود که از ارتفاعات عقب‌نشینی کرد .»                                                                                       پیچک اهل تقوا و ورع بود و در انجام فرائض دینی،تقید و تعبد خاصی داشت.همانگونه که اشارت رفت،از سن 10 سالگی به نماز ایستاد.پس از انقلاب،نماز شبش ترک نشد. در نماز آن چنان حضور می‌یافت که خارج از خود را فراموش می‌کرد.

    اهل مطالعه و کتاب بود. در عین اشتغال به کارهای نظامی،از فعالیت‌های فرهنگی غافل نمی‌شد. سخنرانی‌هایش مشهور بود. در اخلاق و رفتار الگوی دیگران بود. شهامت و شجاعتش کم نظیر بود.به حضرت امام خمینی(ره) عشق می‌ورزید و تابع و مرید معظم له بود. در انجام هرکاری تنها جلب رضای خدا را در نظر می‌گرفت و هرگز ریا به اخلاص او نفوذ نکرد.

    پیچک در عملیات مطلع‌الفجر در نوک پیکان گردان وارد نبرد علیه دشمن شد و در منطقه قاسم‌آباد» واقع در ارتفاعات برآفتاب » با نیروهای دشمن تن به تن درگیرشد. نزدیک ظهر روز 20 آذرماه 1360 بر اثر اصابت گلوله به گلو و سینه‌اش به شهادت رسید. [همشهری]                                                                              روحمان با یادش شاد
    هدیه به روح بلندپروازش صلوات
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    چهل حدیث نورانی از امام حسن عسکری (علیه السلام)به مناسبت هشتم ربیع الثانی سالروز ولادت آن حضرت

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف می باشد.

     هشتم ربیع الثانی سالروز ولادت امام حسن عسکری (ع) است که به این مناسبت به نشر ۴۰ حدیث از این امام همام خواهیم پرداخت.

       

    ۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِکُلِّ شَیء، وَ یُعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَةَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِکَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.

    الکافی، ج ۱، ص ۵۱۹، ح ۱۱»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: همانا خداوند متعال، حجّت و خلیفه خود را برای بندگانش الگو و دلیلی روشن قرار داد، همچنین خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت و أنساب همه را می شناسد و از نهایت عمر انسان ها و موجودات و نیز جریات و حادثه ها آگاهی کامل دارد و چنانچه این امتیاز وجود نمی داشت، بین حجّت خدا و بین دیگران فرقی نبود.

    ------------------------

    ۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : عَلامَةُ الاْیمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْیَمینِ، وَ صَلاةُ الإحْدی وَ خَمْسینَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَ تَعْفیرُ الْجَبین، وَ زِیارَةُ الاْرْبَعینَ.

    حدیقة الشّیعة، ج ۲، ص ۱۹۴»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: علامت و نشانه ایمان پنج چیز است: انگشتر به دست راست داشتن، خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (واجب و مستحبّ)، خواندن بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (در نماز ظهر و عصر) با صدای بلند، پیشانی را ـ در حال سجده ـ روی خاک نهادن، زیارت اربعین امام حسین - علیه السلام - انجام دادن.

    ------------------------

    ۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : لَیْسَتِ الْعِبادَةُ کَثْرَةُ الصّیامِ وَالصَّلاةِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ فی أمْرِ اللهِ.

    مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۸۳، ح ۱۲۶۹۰»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف می باشد.

    ------------------------

    ۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : خَصْلَتانِ لَیْسَ فَوْقَهُما شَیءٌ: الاْیمانُ بِاللهِ، وَنَفْعُ الاْخْوانِ.

    تحف العقول، ص ۴۸۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: دو خصلت و حالتی که والاتر از آن دو چیز نمی باشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان.

    ------------------------

    ۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُخالِفُهُمْ، أمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَیَبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ، وَ أمَّا الْمُخالِفُونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَی الاْیِمانِ.

    مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۶۱، ح ۱۴۰۶۱»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشید، امّا با دوستان مؤمن به عنوان یک وظیفه که باید همیشه نسبت به یکدیگر با چهره ای شاداب برخورد نمایند، امّا نسبت به مخالفین به جهت مدارا و جذب به اسلام و احکام آن.

    ------------------------

    ۶- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : اللِّحاقُ بِمَنْ تَرْجُو خَیْرٌ مِنَ المُقامِ مَعَ مَنْ لا تَأْمَّنُ شَرَّهُ.

    مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۵۱، ح ۵»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: تداوم دوستی و معاشرت با کسی که احتمال دارد سودی برایت داشته باشد، بهتر است از کسی که محتمل است شرّ ـ جانی، مالی، دینی و . ـ برایت داشته باشد.

    ------------------------

    ۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : إیّاکَ وَ الاْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَةِ، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَی الْهَلَکَةِ.

    بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۶»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: مواظب باش از این که بخواهی شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا این که بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه آن گردی، چون هر دوی آن ها انسان را هلاک خواهد نمود.

    -ولادت امام حسن عسکری(ع)------------------------

    ۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : إنَّ مُداراةَ أَعْداءِاللهِ مِنْ أفْضَلِ صَدَقَةِ الْمَرْءِ عَلی نَفْسِهِ و إخْوانِهِ.

    مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۶۱»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: مدارا و سازش با دشمنان خدا ـ و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در حال تقیّه ـ بهتر است از هر نوع صدقه ای که انسان برای خود بپردازد.

    ------------------------

    ۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : حُسْنُ الصُّورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.

    بحارالأنوار، ج ۱، ص ۹۵، ح ۲۷»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: نیکوئی شکل و قیافه، یک نوع زیبائی و جمال در ظاهر انسان پدیدار است و نیکو بودن عقل و درایت، یک نوع زیبائی و جمال درونی انسان می باشد.

    ---------------------

    ۱۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مَنْ وَعَظَ أخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ، وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَةً فَقَدْ شانَهُ.

    تحف العقول، ص ۴۸۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: هرکس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده؛ و چنانچه علنی باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است.

    ------------------------

    ۱۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مَنْ لَمْ یَتَّقِ وُجُوهَ النّاسِ لَمْ یَتَّقِ اللهَ.

    بحارالأنوار، ج ۶۸، ص ۳۳۶»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: کسی که در مقابل مردم بی باک باشد و رعایت مسائل اخلاقی و حقوق مردم را نکند، تقوای الهی را نیز رعایت نمی کند.

    ------------------------

    ۱۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ.

    تحف العقول، ص ۴۹۸»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: قبیح ترین و زشت ترین حالت و خصلت برای مؤمن آن حالتی است که دارای آرزوئی باشد که سبب ذلّت و خواری او گردد.

    ------------------------

    ۱۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : خَیْرُ إخْوانِکَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَکَ إلَیْهِ.

    بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۸، ح ۱۵»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: بهترین دوست و برادر، آن فردی است که خطاهای تو را به عهده گیرد و خود را مقصّر بداند.

    ------------------------

    ۱۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : ما تَرَکَ الْحَقَّ عَزیزٌ إلاّ ذَلَّ، وَلا أخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إلاّ عَزَّ.

    تحف العقول، ص ۴۸۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: حقّ و حقیقت را هیچ صاحب مقام و عزیزی ترک و رها نکرد مگر آن که ذلیل و خوار گردید، همچنین هیچ شخصی حقّ را به اجراء در نیاورد مگر آن که عزیز و سربلند شده است.

    ------------------------

    ۱۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مِنَ الْفَواقِرِ الّتی تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إنْ رأی حَسَنَةً أطْفَأها وَ إنْ رَأی سَیِّئَةً أفْشاها.

    بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۲، ح ۱۱»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: یکی از مصائب و ناراحتی های کمرشکن، همسایه ای است که اگر به او احسان و خدمتی شود آن را پنهان و مخفی دارد و اگر ناراحتی و اذیّتی متوجّه اش گردد آن را علنی و آشکار سازد.

    ------------------------

    ۱۶- قالَ - علیه السلام - لِشیعَتِهِ: أوُصیکُمْ بِتَقْوَی اللهِ وَالْوَرَعِ فی دینِکُمْ وَالاْجْتِهادِ لِلّهِ، وَ صِدْقِ الْحَدیثِ، وَأداءِ الاْمانَةِ إلی مَنِ ائْتَمَنَکِمْ مِنْ بِرٍّ أوْ فاجِر، وِطُولِ السُّجُودِ، وَحُسْنِ الْجَوارِ.

    أعیان الشّیعة، ج ۲، ص ۴۱»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - به شیعیان و دوستان خود فرمود: تقوای الهی را پیشه کنید و در امور دین ورع داشته باشید، در تقرّب به خداوند کوشا باشید و در صحبت ها صداقت نشان دهید، هرکس امانتی را نزد شما نهاد آن را سالم تحویلش دهید، سجده های خود را در مقابل خداوند طولانی کنید و به همسایگان خوش رفتاری و نیکی نمائید.

    ------------------------

    ۱۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مَنْ تَواضَعَ فِی الدُّنْیا لاِخْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللهِ مِنْ الصِدّیقینَ، وَمِنْ شیعَةِ علی بْنِ أبی طالِب - علیه السلام - حَقّاً.

    بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۵۵، ح ۵»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: هرکس در دنیا در مقابل دوستان و هم نوعان خود متواضع و فروتنی نماید، در پیشگاه خداوند در زُمره صِدّیقین و از شیعیان امام علی - علیه السلام - خواهد بود.

    ------------------------

    ۱۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : إنَّهُ یُکْتَبُ لِحُمَّی الرُّبْعِ عَلی وَرَقَة، وَ یُعَلِّقُها عَلَی الْمَحْمُومِ:

    یا نارُکُونی بَرْداً»، فَإنَّهُ یَبْرَءُ بِإذْنِ اللهِ.

    طب الائمّه سیّد شبّر، ص ۳۳۱»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: کسی که ناراحتی تب و لرز دارد، این آیه شریفه قرآن در سوره أنبیاء، آیه ۶۹» را روی کاغذی بنویسید و بر گردن او آویزان نمائید تا با إذن خداوند متعال بهبود یابد.

    ------------------------

    ۱۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : أکْثِرُوا ذِکْرَ اللهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ، وَ تَلاوَةَ الْقُرْآنِ، وَالصَّلاةَ عَلی النَّبی (صلی الله علیه وآله وسلم)، فَإنَّ الصَّلاةَ عَلی رَسُولِ اللهِ عَشْرُ حَسَنات.

    بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۲»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: ذکر و یاد خداوند متعال، مرگ و حالات آن، تلاوت و تدبّر قرآن؛ و نیز صلوات و درود فرستاد بر حضرت رسول ـ و اهل بیتش (علیهم السلام) ـ را زیاد و به طور مکرّر انجام دهید، همانا پاداش صلوات بر آن ها، ده حسنه و ثواب می باشد.

    ------------------------

    ۲۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : إنَّکُمْ فی آجالِ مَنْقُوصَة وَأیّام مَعْدُودَة، وَالْمَوْتُ یَأتی بَغْتَةً، مَنْ یَزْرَعُ شَرّاً یَحْصَدُ نِدامَةً.

    أعیان الشّیعة، ج ۲، ص ۴۲»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: همانا شما انسان ها در یک مدّت و مهلت کوتاهی به سر می برید که مدّت زمان آن حساب شده و معیّن می باشد و مرگ، ناگهان و بدون اطلاع قبلی وارد می شود و شخص را می رباید، پس متوجّه باشید که هرکس هر مقدار در عبادت و بندگی و انجام کارهای نیک تلاش کند ـ فردای قیامت ـ غبطه می خورد که چرا بیشتر انجام نداده است و کسی که کار خلاف و گناه انجام دهد پشیمان و سرافکنده خواهد بود.

    ------------------------

    ۲۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : إنّ الْوُصُولَ إلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ إلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.

    أعیان الشّیعة، ج ۲، ص ۴۲»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: همانا رسیدن به خداوند متعال و مقامات عالیه یک نوع سفری است که حاصل نمی شود مگر با شب زنده داری ـ و تلاش در عبادت و جلب رضایت او در امور مختلف ـ.

    ------------------------

    ۲۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : الْمَقادیرُ الْغالِبَةِ لا تُدْفَعُ بِالْمُغالَبَةِ، وَ الاْرْزاقُ الْمَکْتُوبَةِ لا تُنالُ بِالشَّرَهِ، وَ لا تُدْفَعُ بِالاْمْساکِ عَنْها.

    أعلام الدّین، ص ۳۱۳»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: مقدّراتی که در انتظار ظهور می باشد با زرنگی و تلاش از بین نمی رود و آنچه مقدّر باشد خواهد رسید، همچنین رزق و روزی هرکس، ثبت و تعیین شده است و با زیاده روی در مصرف به جائی نخواهد رسید؛ و نیز با نگهداری هم نمی توان آن را دفع کرد.

    ------------------------

    ۲۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : قَلْبُ الاْحْمَقِ فی فَمِهِ، وَفَمُ الْحَکیمِ فی قَلْبِهِ.

    تحف العقول، ص ۴۸۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: اندیشه أحمق در دهان اوست، ولیکن دهان و سخن عاقل در درون او می باشد. (یعنی؛ افراد أحمق اوّل حرف می زنند و سپس در جهت سود و زیان آن فکر می کنند، بر خلاف عاقل که بدون فکر سخن نمی گوید).

    ------------------------

    ۲۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : الْمُؤْمِنُ بَرَکَةٌ عَلَی الْمؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَی الْکافِرِ.

    تحف العقول، ص ۴۸۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: وجود شخص مؤمن برای دیگر مؤمنین برکت و سبب رحمت می باشد و نسبت به کفّار و مخالفین حجّت و دلیل است.

    ------------------------

    ۲۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : لا یَشْغَلُکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَل مَفْرُوض.

    تحف العقول، ص ۴۸۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: مواظب باش که طلب روزی ـ که از طرف خداوند متعال تضمین شده ـ تو را از کار و اعمالِ واجب باز ندارد (یعنی؛ مواظب باش که به جهت تلاش و کار بیش از حدّ نسبت به واجبات سُست و سهل انگار نباشی).

    ------------------------

    ۲۶- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : جُرْأةُ الْوَلَدِ عَلی والِدِهِ فی صِغَرِهِ تَدْعُو إلَی الْعُقُوقِ فی کِبَرِهِ.

    تحف العقول، ص ۴۸۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: رو پیدا کردن و جرئ شدن فرزند هنگام طفولیّت در مقابل پدر، سبب می شود که در بزرگی مورد نفرین و غضب پدر قرار گیرد.

    ------------------------

    ۲۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : أجْمِعْ بَیْنَ الصَّلاتَیْنِ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ، تَری ما تُحِبُّ.

    الکافی، ج ۳، ص ۲۸۷، ح ۶»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: نماز ظهر و عصر را دنباله هم ـ در اوّل وقت ـ انجام بده، که در نتیجه آن فقر و تنگ دستی از بین می رود و به مقصود خود خواهی رسید.

    ------------------------

    ۲۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : أوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهةِ، أعْبَدُ النّاسِ مَنْ أقامَ الْفَرائِضَ، أزْهَدُ النّاس مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، أشَدُّ النّاسِ اجْتِهاداً مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ.

    أعیان الشّیعة، ج ۲، ص ۴۲»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: پارساترین مردم آن کسی است که از موارد گوناگون شبهه و مشکوک اجتناب و دوری نماید؛ عابدترین مردم آن شخصی است که قبل از هر چیز، واجبات الهی را انجام دهد؛ زاهدترین انسان ها آن فردی است که موارد حرام و خلاف را مرتکب نشود؛ قوی ترین اشخاص آن شخصی است که هر گناه و خطائی را ـ در هر حالتی که باشد ـ ترک نماید.

    ------------------------

    ۲۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : لا یَعْرِفُ النِّعْمَةَ إلاَّ الشّاکِرُ، وَلا یَشْکُرُ النِّعْمَةَ إلاَّ الْعارِفُ.

    بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۸»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: کسی قدر نعمتی را نمی داند مگر آن که شکرگزار باشد و کسی نمی تواند شکر نعمتی را انجام دهد مگر آن که اهل معرفت باشد.

    ------------------------

    ۳۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مِنَ الذُّنُوبِ الَّتی لا یُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ: لَیْتَنی لا أُؤاخِذُ إلاّ بِهذا.

    بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۵۰، ح ۴»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: بعضی از گناهانی که آمرزیده نمی شود: خلافی است که شخصی انجام دهد و بگوید: ای کاش فقط به همین خلاف عِقاب می شدم، یعنی؛ گناه در نظرش ناچیز و ضعیف باشد.

    ------------------------

    ۳۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَکُونُ ذا وَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ، یَطْری أخاهُ شاهِداً وَ یَأکُلُهُ غائِباً، إنْ أُعْطِی حَسَدَهُ، وَ إنْ ابْتُلِی خَذَلَهُ.

    بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۳، ح ۱۴»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: بد آدمی است آن که دارای دو چهره و دو زبان می باشد؛ دوست و برادرش را در حضور، تعریف و تمجید می کند ولی در غیاب و پشت سر، بدگوئی و مذمّت می نماید که همانند خوردن گوشت های بدن او محسوب می شود، چنین شخص دو چهره اگر دوستش در آسایش و رفاه باشد حسادت میورزد و اگر در ناراحتی و سختی باشد زخم زبان می زند.

    ------------------------

    ۳۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ.

    بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۲، ح ۹»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: یکی از نشانه های تواضع و فروتنی آن است که به هرکس برخورد نمائی سلام کنی و در هنگام ورود به مجلس هر کجا، جا بود بنشینی ـ نه آن که به زور و زحمت برای دیگران جائی را برای خود باز کنی ـ .

    ------------------------

    ۳۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مَنْ رَضِی بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللهُ وَ مَلائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتّی یَقُومَ، مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُّرُ بِهِ.

    بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۴۶۶، ح ۱۲»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: کسی که متکبّر نباشد و موقع ورود به مجلس هر کجا جائی بود بنشیند تا زمانی که حرکت نکرده باشد خدا و ملائکه هایش بر او درود و رحمت می فرستند؛ از علائم و نشانه های تواضع و فروتنی آن است که به هر شخصی برخورد نمودی سلام کنی.

    ------------------------

    ۳۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : لا تُمارِ فَیَذْهَبُ بَهاؤُکَ، وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأُ عَلَیْکَ.

    أعیان الشّیعة، ج ۲، ص ۴۱»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: با کسی جدال و نزاع نکن که بهاء و ارزش خود را از دست می دهی، با کسی شوخی و مزاح ـ ناشایسته و بی مورد ـ نکن وگرنه افراد بر تو جریء و چیره خواهند شد.

    ------------------------

    ۳۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مَنْ آثَرَ طاعَةَ أبَوَی دینِهِ مُحَمَّد وَ عَلی عَلَیْهِمَاالسَّلام عَلی طاعَةِ أبَوَی نَسَبِهِ، قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهُ: لاَُؤَ ثِرَنَّکَ کَما آثَرْتَنی، وَلاَُشَرِّفَنَّکَ بِحَضْرَةِ أبَوَی دینِکَ کَما شَرَّفْتَ نَفسَکَ بِإیثارِ حُبِّهِما عَلی حُبِّ أبَوَیْ نَسَبِکَ.

    تفسیر الإمام العسکری - علیه السلام -، ص ۳۳۳، ح ۲۱۰»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: کسی که مقدّم دارد طاعت و پیروی پیغمبر اسلام حضرت محمّد و امیرالمؤمنین امام علی صلوات الله علیهما را بر پیروی از پدر و مادر جسمانی خود، خداوند متعال به او خطاب می نماید: همان طوری که دستورات مرا بر هر چیزی مقدّم داشتی، تو را در خیرات و برکات مقدّم می دارم و تو را همنشین پدر و مادر دینی یعنی حضرت رسول و امام علی علیهماالسّلام می گردانم، همان طوری که علاقه و محبّت ـ عملی و اعتقادی ـ خود را نسبت به آن ها بر هر چیزی مقدّم داشتی.

    ------------------------

    ۳۶- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : لَیْسَ مِنَ الاْدَبِ إظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُونِ.

    بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۴، ح ۲۸»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: از ادب ـ و اخلاق انسانی و اسلامی ـ نیست که در حضور شخص مصیبت دیده و غمگین، اظهار شادی و سرور کند.

    ------------------------

    ۳۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : مَنْ کانَ الْوَرَعُ سَجّیَتَهُ، وَالْکَرَمُ طَبیعَتَهُ، وَالْحِلْمُ خُلَّتَهُ، کَثُرَ صدیقُهُ وَالثَّناءُ عَلَیْهِ.

    أعلام الدّین، ص ۳۱۴»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: هرکس ورع و احتیاط در روش زندگیش، بزرگواری و سخاوت عادت برنامه اش و صبر و بردباری برنامه اش باشد؛ دوستانش زیاد و تعریف کنندگانش بسیار خواهند بود.

    ------------------------

    ۳۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها، أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً.

    احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۵۱۷، ح ۳۴۰»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: هرکس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعایت کند و مشکلات و نیازمندی های آن ها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند دارای عظمت و موقعیّتی خاصّی خواهد بود.

    ------------------------

    ۳۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : اِتَّقُوا اللهُ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا شَیْناً، جُرُّوا إلَیْنا کُلَّ مَوَّدَة، وَ اَدْفَعُوا عَنّا کُلُّ قَبیح، فَإنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حُسْن فَنَحْنُ أهْلُهُ، وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.

    بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۲»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: تقوای الهی را ـ در همه امور ـ رعایت کنید، و زینت بخش ما باشید و مایه ننگ ما قرار نگیرید، سعی کنید افراد را به محبّت و علاقه ما جذب کنید و زشتی ها را از ما دور نمائید؛ درباره ما آنچه از خوبی ها بگویند صحیح است و ما از هر گونه عیب و نقصی مبّرا خواهیم بود.

    ------------------------

    ۴۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری - علیه السلام - : یَأتی عُلَماءُ شیعَتِنَاالْقَوّامُونَ لِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ عَلی رَأسِ کُلِّ واحِد مِنْهُمْ تاجُ بَهاء، قَدِ انْبَثَّتْ تِلْکَ الاْنْوارُ فی عَرَصاتِ الْقِیامَةِ وَ دُورِها مَسیرَةَ ثَلاثِمِائَةِ ألْفِ سَنَة.

    تفسیر الإمام العسکری - علیه السلام -، ص ۳۴۵، ح ۲۲۶»

    امام حسن عسکری - علیه السلام - فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شیعیان ما که در هدایت و رفع مشکلات دوستان و علاقه مندان ما، تلاش کرده اند، روز قیامت در حالتی وارد صحرای م می شوند که تاج کرامت بر سر نهاده و نور وی، همه جا را روشنائی می بخشد و تمام أهل م از آن نور بهره مند خواهند شد.[حوزه]


    مردی که افتخار سرزمین نیم‌روز است؛ماجرای شهادتعمر»در دفاع از حرم و حاشیه‌های آن+‌تصاویر

    شهید مدافع حرم عمر ملازهی

    عمر ملازهی یکی از جوانان اهل سنت استان سیستان و بلوچستان بود که برای مبارزه با تکفیری‌ها به سوریه رفت و به شهادت رسید.

    امروز سوم آذرماه، پنجمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم عمر ملازهی (استان سیستان و بلوچستان، شهرستان نیکشهر) (۱۳۹۴ ه. ش) است.

    در بحبوحه جنگ سوریه و مبارزه برای دفاع از حرم مطهر اهل بیت(ع) خبر شهادت عمر ملازهی از شهدای اهل سنت بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و عربی پیدا کرد.

    تا پیش از شهادت ملازهی رسانه‌های نزدیک به وهابیون سعودی سعی می‌کردند جنگ سوریه را جنگ میان شیعیان و سنی‌ها نشان دهند ولی شهادت این جوان اهل سنت وجهه دیگری از آنچه در سوریه می‌گذرد را پیش چشم مردم جهان گذاشت. شهادت عمر ملازهی نشان داد جنگ در سوریه، تنها جنگ شیعه و سنی نیست بلکه نبرد برای دفاع از حقانیت اسلام و مسلمانان است و تفاوتی نمی‌کند این مسلمانان سنی یا شیعه باشند.

    پس از انتشار خبر شهادت ملازهی در سوم آذر ماه سال ۹۴ پدر شهید در گفت‌وگوهای مختلفی که با رسانه‌ها داشت خیلی محکم بر مواضع اعتقادی‌اش ایستاد و شهادت پسرش را یک افتخار بزرگ برای خود و خانواده‌اش دانست.

    پدر شهید ملازهی

    اسماعیل ملازهی خیلی زود در گفت‌وگوهایش راه را برای فتنه و اختلاف‌افکنی دشمنان کشور بست و گفت: شایدبرای بعضی‌ها سؤال باشد که مثلاً ما چون سنی هستیم باید جذب طرف مقابل شویم اما هر انسان عاقلی می‌فهمد آنها دروغگو هستند و چه کسی راست می‌گوید؛ مانند جنگ ایران و عراق.  برای دشمن فرق نمی‌کند بمبی که می‌اندازد روی سر چه کسی، با چه دین و تفکری می‌ریزد.

    دشمن سعی دارد در قضیه سوریه اینگونه القا کند که جنگ بین شیعه و سنی است در حالی که هر دوی ما مسلمان و با هم برادریم، همه می‌گوییم لا اله‌الا الله.  وقتی می‌بینیم در سوریه برادران ما کشته می‌شوند آن هم با بدترین وضع انسان نمی‌تواند تحمل کند و عمر هم احساس مسئولیت کرد و خواست دینش را ادا کند.

    حرف‌های امیدوارکننده و الهام‌بخش پدر شهید ملازهی جبهه تازه‌ای در شرق کشور گشود.  اسماعیل ملازهی در روز تشییع فرزندش با دلی قرص و اراده‌ای محکم بیان کرد: راضی هستم به رضای خدا. شهادت دست خداوند است. خداوند از نیت‌های انسان‌ها آگاه است. خوشحالم که حالا من هم پدر شهید هستم. مسلمان‌ها با هم برادرند.  شیعه و سنی برادرند و هر دو مورد ظلم داعش هستند.  کسی که نظری خلاف این داشته باشد، باعث تفرقه می‌شود. من به فرزندم عمر تبریک می‌گویم که مردانه جنگیده و به شهادت رسیده است. جوانان نیکشهر را به جهاد تشویق می‌کنم تا بروند در سوریه بجنگند و از خون مسلمانان دفاع کنند.

    پس از شهادت عمر، جوانان دیگری برای حق‌خواهی و دفاع از حریم اسلام پا به جبهه مقاومت گذاشتند و با شهادتشان اجازه دست درازی را  به تروریست‌های تکفیری و وهابی ندادند. رهبر معظم در دیداری که با پدر شهید ملازهی داشتند،  روحیه ایشان را چنین توصیف کردند: خانواده‌هایی از شهدای مدافع حرم پیش من آمدند که در بینشان چند خانواده سنّی بودند. خب،  این برادر اهل سنّت که برای دفاع از حرم حضرت زینب یا حرم امیرالمؤمنین یا حرم سیدالشّهدا جوان خودش را گسیل می‌کند به جبهه، بعد هم که پیش ما می‌آید،  به‌جای اظهار تأسّف،  به‌جای اظهار غم و اندوه یا گله و شکایت، ابراز افتخار می‌کند که پسر من در این راه شهید شده است».

    پس از گذشت بیش از یک سال از شهادت عمر ملازهی، پدر این شهید بزرگوار در بیمارستانی در زاهدان دار فانی را وداع گفت تا یکی از چهره‌های ماندگار جبهه مقاومت به فرزند شهیدش بپیوندد.  

    اسماعیل ملازهی در طول مدتی که از شهادت پسرش می‌گذشت، به خوبی از رسالت بزرگی که بر دوشش بود برآمد و با صبر و تکیه بر خدا و اهل‌بیت(ع)  نامی نیک از خود بر جای گذاشت. پدر شهید با سعه صدر، صبر و استقامت، فرزندش و کار بزرگی که انجام داده بود را به بقیه مردم معرفی کرد تا افراد زیادی از سراسر کشور با شهید عمر ملازهی آشنا شوند. مسلمانان اهل سنت در غم بزرگمردی نشسته‌اند که همواره مأمن غم‌ها و ناراحتی‌هایشان بود و در یک سال اخیر به همه‌شان قوت قلب می‌داد. قدرت ایمان پدر شهید ملازهی از او مردی بزرگ و یک الگو ساخته بود. مردم سیستان امروز در کنار شهیدان جنگ تحمیلی و مدافع حرم،  قهرمانانی مثل اسماعیل ملازهی را دارند و به آنها افتخار می‌کنند.

    دیدار پدر شهید ملازهی با رهبر انقلاب

    عمر، با خون خود علاوه‌ بر حفظ حرمت حرم عقیله بنی‌هاشم، توطئه دشمنان برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان را خنثی کرد. بسیاری از دولت‌های غربی و عربی، سعی می‌کردند دفاع از حرم را جنگ شیعه و سنی معرفی کنند. اما جوانان بزرگی چون عمر ملازهی، با فدا کردن جان خود، این گونه توطئه‌ها را خنثی کردند.

    به همین دلیل، شهدای مدافع حرم اهل سنت را باید شهیدان حفظ وحدت و انسجام اسلامی نیز دانست. بسیجی شهید مدافع حرم عمر ملازهی، اهل شهرستان نیکشهر استان سیستان و بلوچستان بود که سوم آذرماه سال 94 در سن 29 سالگی در سوریه به شهادت رسید. اسماعیل ملازهی، پدر این شهید مدافع حرم گفته بود: آمریکا پشت داعش است اما ظلم پایدار نمی‌ماند. غیرت مسلمانی عمر اجازه نمی‌داد که در خانه بنشیند و قتل عام مسلمانان را نگاه کند. عمر همین‌جا در شهر خودش کاسبی و درآمد خوبی داشت، اما احساس کرد که خون برادران مسلمانش در سوریه پایمال شده است و برای همین مهیای جنگ با داعش شد. او رفت تا از حق مظلومان دفاع کند.»

    وی درباره دیدارش با رهبر معظم انقلاب نیز می‌گفت: وقتی ما را بردند دیدار امام ‌ای خیلی خوشحال شدیم. ایشان برای ما صحبت کردند و گفتند همه باید برای حفظ نظام بکوشیم و حرف‌هایشان واقعا مرهمی بر دل ما بود. برخوردشان واقعا با ما صمیمی بود. چه چیزی بهتر از اینکه آدم با امامش دیدار داشته باشد.»[مشرق]


    بسیجیان؛"رِبّیونِ"انقلاب اسلامی نگاهی قرآنی به بسیج و بسیجیان/زیرساخت تمدن‌سازی و پیشرفت/ویژگی طلایی بسیجی نمونه/اخلاص و کار برای خدا/ولایت‌مداری و اطاعت‌پذیری از حق/نترسیدن و خستگی‌ناپذیری و صبر انقلابی


    فرهنگ بسیج و بسیجی در قرآن کریم

    برخی از محققان و قرآن‌پژوهان با نگاه عالمانه به آیات الهی این چنین استنباط کرده‌اند،  که در طول تاریخ حیات انبیای الهی چیزی شبیه فرهنگ بسیج و بسیجی ولی با واژه  قرآنی رِبِّیُّون»وجود داشته(۱) انسان‌های مؤمن و انقلابی که در رکاب انبیای الهی با داشتن ارتباط قوی و راسخ به خدای منّان و اخلاص کامل،  در میدان کارزار  علیه باطل حضور داشته‌اند.

    وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ وَ ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فی أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ؛(۲)

    چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ‌گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید،  سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت‌کنندگان را دوست دارد.  سخن‌شان تنها این بود که: پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندروی‌هاى ما در کارها،  چشم‌پوشى کن! قدم‌هاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعیّت کافران،  پیروز گردان.»

    انسان‌هایی زندگی می‌کرده‌اند که با داشتن خصوصیاتی همچون اخلاص،  ایمان راسخ،  ارتباط قوی و شایسته با باری تعالی داشته و در کنار انبیای الهی در میدان کارزار حضور داشته‌اند.»

    برخی از محققان و قرآن‌پژوهان در ذیل این آیات این چنین بیان داشته اند: ربیون» جمعربى» (بر وزن ملى) است و به کسى گفته مىشود که ارتباط و پیوند او با خدا محکم باشد،  با ایمان،  دانشمند و با استقامت و با اخلاص باشد.(۳) علامه طباطبایی در تبیین عبارت ربیون» این چنین بیان داشته است: کلمه ربیون جمع کلمه رِبّى است،  که نظیر کلمه ربانى به معناى کسى است که مختص براى رب العالمین باشد،  یعنى جز به کار خدا به هیچ کار دیگر مشغول نباشد.»(۵)

    یک بسیجی نمونه در جنگ تمام عیار اقتصادی که امپراتوری‌های اقتصادی ایران اسلامی را در محاصره ناجوانمردانه خود قرار داده‌اند،  سست نمی‌شوند،  ضعیف نمی‌شوند و نمی‌هراسند.  بلکه در مقابل این هجمه ناجوانمردانه صبر انقلابی دارند.

    ویژگی طلایی بسیجی نمونه

    از آیاتی که ذکر شد و همچنین دیگر آیات  قرآنی به خوبی می‌توان شاخص‌های طلایی را استخراج کرد که شایسته است،  جامعه بسیجی خود را به آن ویژگی‌ها متصف نمایند.

    ۱-اخلاص و کار  برای خدا

    اولین و مهمترین ویژگی و شاخص بسیجی نمونه خالص کردن کار و فعالیت اجتماعی،  علمی،  اقتصاد و نظامی خود برای خدای متعال است.  فرهنگ بسیجی به انسان می‌آموزد کارها را باید فقط برای خدا خالص کرد،  از این رو کار برای جاه و مقام دنیوی و نفوذ در قلب‌های هم‌نوعان در نظام و پاذل فکری یک بسیجی نمونه جایگاهی ندارد. 

    قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛(۵)

    بگو: نماز و تمام عبادات من،  و زندگى و مرگ من،  همه براى خداوند پروردگار جهانیان است.»



       ولایت‌مداری و اطاعت‌پذیری از حق

      از جمله شاخص‌های ممتاز یک بسیجی نمونه،  ولایت‌مداری،  اطاعت‌پذیری و سرسپردن به عبودیت و بندگی حق تعالی،  خسته و ملول نشدن از فرمان‌بری حق تعالی است.  خصوصیت مهمی که افراد بسیجی را از سایر انسان‌ها متمایز می‌کنند،  بسیجی که در خود روحیه انقیاد در برابر اوامر الهی را تقویت نکرده است،  به راستی بویی از فرهنگ بسیج و بسیجی نبرده است،  چرا که این شاخص موضوعی است که بر اساس فرهنگ قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) ذره‌ای نمی‌توان از آن عقب‌نشینی کرد.

      یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم؛(۶)

      اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیاى پیامبر] را.»

      یک بسیجی انقلابی به خوبی می‌داند در عصر غیبت باید ولایت فقیهی که زعامت و رهبری جامعه اسلامی را بر عهده گرفته را به جان و دل پذیرا باشد و در حفظ نظام اسلامی از او حمایت نماید. 

      فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِن الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ» (۷)

      . . . پس هر فقیهى که مراقب نفسش بوده و حافظ دین خود است و با نفس خود مخالف است و مطیع امر مولى می‌باشد،  بر عوام است که از چنین فقیهى تقلید کنند.»

      ۳- نترسیدن و خستگی‌ناپذیری و صبر انقلابی

      مقاوم و نترس بودن در بحران‌های اجتماعی و بین‌المللی و خستگی‌ناپذیری در کار جهادی و حضور در میدان و همچنین صبر انقلابی در مسیر رسیدن به آرمان‌های دینی از جمله خصوصیات طلایی بسیجی انقلابی است.  خدای متعال در قرآن کریم در توصیف راست‌قامتانی که به حمایت از انبیای الهی ایستادگی کردند این چنین می‌فرماید:

      فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ؛(۸)

      آنها هیچ‌گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید،  سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت‌کنندگان را دوست دارد.»

      مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف و در توصیف یاران خاص پیامبران این چنین بیان داشتند: آنان به یارى پیامبران خود برخاستند و از تلفات سنگین و جراحات سخت و مشکلات طاقت‌فرسایى که در راه خدا دیدند هرگز سست و ناتوان نشدند،  آنها در مقابل دشمن هیچگاه تضرع و زارى و خضوع و کرنش نکردند و تسلیم نشدند (ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا). »(۹)

      یک بسیجی نمونه در زمان کنونی نیز به همین منوال رفتار می‌کند،  در جنگ تمام عیار اقتصادی که امپراتوری‌های اقتصادی ایران اسلامی را در محاصره ناجوانمردانه خود قرار داده اند،  سست نمی‌شوند،  ضعیف نمی‌شوند و نمی‌هراسند.  بلکه در مقابل این هجمه ناجوانمردانه صبر انقلابی دارند.  این خصوصیات قرآنی در صورتی محقق می‌شود که ایمان به خدای متعال در سرزمین وجودی یک بسیجی به خوبی تقویت شده باشد،  آنگاه است که مورد  این چنین خطاب قرآنی قرار می‌گیرد:

      وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ؛(۱۰)

      و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!»

       

      پی نوشت‌ها:

      (۱).  آیت الله مصباح یزدی،  نگاهی گذرا به بسیج و بسیجی،  ص۲۱.

      (۲).  سوره آل عمران،  آیه ۱۴۶و ۱۴۷

      (۳).  مکارم شیرازی،  تفسیر نمونه،  ج۳،  ص۱۲۱

      (۴). علامه طباطبایی،  ترجمه تفسیر المیزان،  ج۴،  ص۶۲.

      (۵).  سوره انعام،  آیه۱۶۲.

      (۶).  سوره نساء،  آیه ۵۹

      (۷).  الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)،  ج۲،  ص۴۵۷.

      (۸).  سوره آل عمران،  آیه ۱۴۶.

      (۹).  مکارم شیرازی،  تفسیر نمونه،  ج۳،  ص۱۲۱.

      (۱۰).  سوره آل عمران،  آیه ۱۳۹.

      زیرساخت تمدن‌سازی و پیشرفت

      به بهانه بسیج عمومی در مقابله با کرونا

      روحیه و سبکی متأثر از نظام فکری کاملاً بومی ‌و متکی به آموزه‌ها و ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) آن‌گاه که در ذیل ساختار ولایت تعریف گردید،  جریانی بی‌نظیر را رقم زد که نه‌ تنها تأمین‌کننده‌ نیازهای جمهوری اسلامی در ادوار گوناگون بوده،  بلکه در گستره‌ای وسیع‌تر از مرزهای جغرافیای ایران اسلامی نیز هرروزه به رهاوردهای چشمگیر آن افزوده می‌شود.

      نگرش بنیادین انقلاب اسلامی در سلطه‌ستیزی و مقابله با نظم و نظام طاغوتی مطلوب ابرقدرت‌ها از یک‌سو و از سوی دیگر،  هویت احیاگرانه و بازگشت به خویشتن مکتب انقلاب،  همه و همه نیاز به یک عزم ملی برای اتکا به ظرفیت‌های داخلی را پدیدار ساخته است.

      سناریوهای پیچیده و طرح‌ریزی‌های راهبردی نظام سلطه برای مقابله با جمهوری اسلامی در قالب‌های گوناگون سخت،  نیمه‌سخت و نرم،  اجرایی شده است؛ عرصه‌هایی که نیازمند توجه بیش از پیش به ظرفیتهای درونی است.

      آنچه در این پیکارهای متعدد رخ نموده است،  کارآمدی نگاهی است که عزم راسخی بر تکیه به ظرفیت‌های درونی ملت و جامعه دارد و در مقابل،  نگرشی که چشم به بیرون دارد و منتظر دریافت مددهای خارجی برای حرکت خود است،  بازنده‌ اصلی این آوردگاه بوده است.

      کدام کشوری یافت می‌شود که در مسیر توسعه،  وابسته به نظام سلطه وارد شده باشد و در عین ‌حال که ارزش‌های دیرین و استقلال ی خود را حفظ کرده،  قدرت مانع ‌شدن از چنگ‌اندازی استکباری به منافعش را داشته باشد؟

      پیشرفت و تمدن‌سازی آوردگاه اصلی دو تفکر در اداره کشور

      در این میان،  عرصه‌ پیشرفت و حرکت به ‌سوی تمدن اسلامی،  یکی از مهم‌ترین عرصه‌های درخور تأمل و تفکر در باب مسائل کلان انقلاب اسلامی است. 

      رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین این اولویت اصلی نظام می‌فرمایند: آن مفهومی‌که می‌تواند اهداف نظام اسلامی را تا حدود زیادی در خود جمع کند و به ما نشان دهد،  مفهوم پیشرفت است.  توضیحی هم بعداً عرض کردیم که پیشرفت،  تداعی‌کننده‌ حرکت است،  راه است.  چطور ما می‌گوییم پیشرفت هدف است؟ عرض کردیم علت این است که پیشرفت هرگز متوقف نخواهد شد.  بله،  پیشرفت،  حرکت است،  راه است،  صیرورت است،  اما متوقف‌شدنی نیست و همین‌طور ادامه دارد،  چون انسان ادامه دارد،  چون استعدادهای بشری حد یقف ندارد.  گفتیم پیشرفت دارای ابعادی است و پیشرفت در مفهوم اسلامی،  با پیشرفت یک ‌بُعدی یا دو بُعدی در فرهنگ غربی متفاوت است؛ چندبُعدی است… پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم.  بالأخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد.  این‌جور بگوییم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی،  ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ درستی است. » (۲۳ مهر ۱۳۹۱)

      دو نگرش تکیه بر خود و تکیه بر غرب

       در این عرصه دو نگرش به هماوردی در برابر هم آمده‌اند؛ نگرشی بر هویت خود و ظرفیت‌های درونی تکیه دارد و پیشرفتی درون‌زا» را دنبال می‌کند و در مقابل،  دیدگاهی که وام گرفته از نظریات رایج توسعه است،  توسعه‌ کشور ایران را در گرو حرکت در مدار منظومه ابرقدرت‌های حاکم بر معادلات بین‌الملل تعریف می‌کند.  در چنین نگاهی،  کشوری همچون ایران برای پیشرفت باید به نسخه‌های دیکته شده غرب تن دهد.

      پیوستن به چنین فرآیندی نه ‌تنها با اهداف کلان انقلاب اسلامی همخوانی ندارد،  بلکه عملاً نتیجه‌ محسوسی برای کشوری که زخم دیرینه‌ سیصد سال طمع استعمار را بر چهره دارد،  نخواهد داشت. وضعیت کشورهای مشابه به‌خوبی روشنگر حقیقت ماجراست.  کدام کشوری یافت می‌شود که در مسیر توسعه،  وابسته به نظام سلطه وارد شده باشد و در عین ‌حال که ارزش‌های دیرین و استقلال ی خود را حفظ کرده،  قدرت مانع‌ شدن از چنگ‌اندازی استکباری به منافعش را داشته باشد؟

      رهبر انقلاب حامی الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت

      رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین نگاه نخست می‌فرمایند: مفهوم پیشرفت برای ما مفهوم روشنی است.  ما پیشرفت را به کار می‌بریم و تعریف می‌کنیم که مقصود ما از پیشرفت چیست.  درخصوص ایرانی بودن الگو،  علاوه‌ بر آنچه که دوستان گفتند،  که خوب،  شرایط تاریخی،  شرایط جغرافیایی،  شرایط فرهنگی،  شرایط اقلیمی،  شرایط جغرافیای ی در تشکیل این الگو تأثیر می‌گذارد،  که قطعاً این‌ها درست است،  این نکته هم مطرح است که طراحان آن،  متفکران ایرانی هستند.  این کاملاً وجه مناسبی است برای عنوان ایرانی؛ یعنی ما نمی‌خواهیم این را از دیگران بگیریم.  ما می‌خواهیم آنچه را که ما خودمان لازم می‌دانیم، مصلحت کشورمان می‌دانیم، آینده‌مان را می‌توانیم با آن تصویر و‌ ترسیم کنیم،  این را در یک قالبی بریزیم.  بنابراین،  این الگو ایرانی است.  از طرف دیگر،  اسلامی است؛ به‌خاطر اینکه غایات،  اهداف،  ارزش‌ها و شیوه‌های کار،  همه از اسلام مایه خواهد گرفت؛ یعنی تکیه‌ ما به مفاهیم اسلامی و معارف اسلامی است.  ما یک جامعه‌ اسلامی هستیم،  یک حکومت اسلامی هستیم و افتخار ما به این است که می‌توانیم از منبع اسلام استفاده کنیم.  خوشبختانه منابع اسلامی هم در اختیار ما وجود دارد؛ قرآن هست،  سنت هست و مفاهیم بسیار غنی و ممتازی که در فلسفه‌ ما و در کلام ما و در فقه ما و در حقوق ما وجود دارد.  بنابراین اسلامی هم به این مناسبت است.» (۱۰ آذر ۱۳۸۹)

      هرچند چنین گزاره‌هایی به‌سادگی مسیر توسعه‌ وابسته را نفی می‌کند،  اما گوش‌ها و ذهن‌هایی که از ‌ترجمان تفکر غرب‌گرا انباشت گردیده است،  آمادگی استماع این کلام حق را ندارد و اساساً نیز مخاطب این سطور نیز نه چنین افرادی،  که حق‌طلبان و معتقدان به اتکای به‌ خویشتن هستند.

      بسیج و تمدن‌سازی

      اگر مفروض اصلی الگوی تمدن‌سازی پیشرفت درون‌زا را که تکیه به ظرفیت‌های عظیم درونی در جهت رشد و تعالی است بپذیریم،  کدام ظرفیت قابل‌ اتکاتر از بسیج،  این شبکه‌ انسانی قابل‌ اعتماد و معتقد به اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی است؟

      امام ‌ای درخصوص حضور بسیج در بزنگاه‌های حساس کشور می‌فرمایند: بسیج یعنی به صحنه آمدن و به میدان آمدن.  چه میدانی؟ میدان چالش‌های حیاتی و اساسی.  میدان‌ها و چالش‌های اساسی زندگی چیست؟ فقط آن وقتی است که به کشوری حمله شود و مردم آن کشور به صحنه بیایند تا از مرزهای خودشان دفاع کنند؟ البته که نه.  این فقط یکی از موارد به میدان آمدن است.  آن وقتی هم که هویت ملی و ی یک ملت مورد مناقشه قرار می‌گیرد،  جای به میدان آمدن است.  آن وقتی هم که به فرهنگ و اعتقادات و باورهای ریشه‌دار یک ملت اهانت می‌شود و آن را تحقیر می‌کنند،  جای به میدان آمدن است.  آن وقتی هم که نسل برگزیده‌ یک ملت احساس می‌کنند از قافله‌ دانش عقب ‌مانده‌اند و باید علاجی بکنند،  جای به میدان آمدن است.  آن وقتی هم که احساس بشود پایه‌های یک زندگی مطلوب و عادلانه در کشور احتیاج به تلاش دارد تا‌ترمیم و یا استوار شود،  جای به میدان آمدن است.  آن وقتی هم که جبهه‌های فکری و فرهنگی دنیا برای تسخیر ملت‌ها با ابزارهای فوق مدرن می‌آیند تا ملتی را از سابقه و فرهنگ و ریشه‌ خود جدا کنند و به‌ راحتی آن را زیر دامن خودشان بگیرند،  جای به میدان آمدن است.  همه‌ این‌ها انسان‌هایی را می‌طلبد که نیاز را احساس کنند.» (۵ خرداد ۱۳۸۴)

      روشن است سرمایه‌ انسانی زیرساخت بنیادین شکل‌گیری تمدن است و لذا بایسته‌ اصلی طی طریق در مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی، ‌تربیت نسلی تمدن‌ساز و متعهد به پیش‌روندگی و پیش‌برندگی است.  تدبیر هوشمندانه‌ امام راحل عظیم‌الشأن(ره) در شکل‌دهی به چنین شبکه‌ عظیم انسانی‌تربیت‌یافته و در مسیر پرورش،  اکنون یکی دیگر از ره‌آوردهای خود را نشان می‌دهد.  در دهه‌ پنجم انقلاب اسلامی که موضوع و مسئله‌ اصلی کشور پیشرفت و اامات آن» بر مبنای بیانیه گام دوم انقلاب است،  این شبکه و جریان انسانی به‌خوبی می‌تواند نظام را در شکل‌دهی آینده‌ مطلوب یاری دهد. روشن است سرمایه‌ انسانی زیرساخت بنیادین شکل‌گیری تمدن است و لذا بایسته‌ اصلی طی طریق در مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی، ‌تربیت نسلی تمدن‌ساز و متعهد به پیش‌روندگی و پیش‌برندگی است.  البته شایان‌ ذکر است بهره‌گیری از این مجموعه‌ عظیم و جریان‌سازی برمبنای آن،  نیازمند توجه به چند نکته‌ اساسی است:

      ۱.  مسئولان،  مؤثرین و آحاد بسیج در سراسر کشور مسئولیت و رسالت تاریخی خود را در این امر سرنوشت‌ساز شناخته و برای نقش‌آفرینی عمومی و تخصصی خود طرح‌ریزی ویژه داشته باشند.

      ۲.  جریان مستمر‌تربیت سرمایه‌ انسانی که در جهت نیروی ‌تراز انقلاب اسلامی است،  بی‌وقفه ادامه یافته و بر توان و عزم بر آن افزوده گردد.

      ۳.  متولیان امور کشور خصوصاً در حوزه‌های اجرایی نیز در جهت شناخت ظرفیت‌ها و استعدادهای عظیم انسانی این مجموعه و بهره‌گیری هرچه بیشتر از آن تلاش کنند و حمایت‌های لازم را از گسترش این تفکر،  روحیه و تشکیلات پیش‌برنده‌ی آن بنمایند.

      جمع‌بندی

        تأمل درباره‌ آورده‌های این شجره‌ طیبه،  آدمی‌را به این نکته نزدیک‌تر می‌کند که این ظرفیت عظیم پاسخگوی بخشی نزدیک به تمام نیازهای نظام و کشور بوده و هست.  اکنون و در دهه‌ چهارم انقلاب اسلامی،  به‌ نظر می‌رسد رسالت بسیج و بسیجیان سنگین‌تر از گذشته و نقش‌آفرینی ویژه و تمام‌عیار در عرصه‌ راهبردی پیشرفت و تمدن‌سازی است؛ امری که عزمی ‌راسخ را می‌طلبد و این همان است که امام فرمود که ؛ تشکیل بسیج در نظام اسلامی یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ارزانی شد. [ایجنا]


      با حضور فرمانده کل سپاه انجام شد؛ الحاق ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه/از ''شهر شناور'' تا ''زرادخانه روی آب'' واکنش رسانه‌های عربی به ناو جدید سپاه

      ناو شهید رودکی

       آئین  الحاق " ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی " به نیروی دریایی سپاه ' صبح امروز با حضور سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمعی از مقامات و مسئولین  لشکری و کشوری برگزار شد.

      ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی شناوری سنگین ،چند منظوره و دوربرد است که قابلیت حمل و عملیاتی کردن انواع هواپیما ، پهپاد و  سامانه های موشکی ، پدافندی و راداری را دارد.

       این ناو با وزن 12 هزار تن و طول 150 متر و عرض 22 متر دارای رادار آرایه فازی سه بعدی ،موشک‌های سطح به سطح ،سطح به هوا ،سامانه های مخابراتی یکپارچه بسیار پیشرفته جنگال و موشکی سوم خرداد با قابلیت حمل بالگرد ها ، پهپادها و شناورهای عملیاتی است که همه آنها از تولیدات داخلی بوده  و توسط جوانان متخصص مومن انقلابی طراحی و عملیاتی شده است.

       ناو سنگین رزمی،اطلاعاتی و پشتیبانی شهید رودکی به مثابه یک شهر دریایی متحرک است که با تمام تجهیزات و امکانات لازم آماده انجام ماموریت های اقیانوسی با ایجاد امنیت پایدار خطوط مواصلاتی دریایی و امدادرسانی به ناوگان تجاری و صیادی جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه‌ای می‌باشد.

      بنا بر این گزارش ، با پیوستن این شناور سنگین به ظرفیت‌های نیروی دریایی سپاه ،ماموریت دریادلان سپاه برای حضور مقتدر در آب‌های دوردست، از امروز آغاز شد.سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم  الحاق ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه که صبح امروز (پنج شنبه) برگزار شد؛ این رخداد مهم را رقم زننده روزی فراموش ناشدنی و تاریخی برای این نیرو توصیف و تصریح کرد: اطمینان داریم آنچه امروز در نیروی قدرتمند و مستحکم دریایی سپاه اتفاق می افتد، امتداد نگاه عمیق و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام ای(مد ظله العالی) است.


      وی با تاکید بر اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی منطق ایستادگی، مقاومت، دفاع اطمینان بخش و ثبات قدم را در مقابل دشمنان بزرگ ترسیم کرده اند، گفت: معظم له ما آموخته اند که نقشه راه امنیت، اقتدار و استقلال کشور از مسیر قوی شدن عبور می کند؛  این منطق در جامعه ما جریان داشته و ایران اسلامی امروز نشانه و مظهر اراده شکست ناپذیر ملتی بزرگ برابر فشارهایی در مقیاس و گستره جهانی است.


      سرلشکر سلامی خلیج فارس را پیشانی مستحکم دفاعی ایران اسلامی و نقطه تلاقی مواجهه قدرت ها با یکدیگر خواند و اظهار کرد:  اینجا منطقه راهبردی اقتصاد جهانی است و جمهوری اسلامی ایران در تامین این پهنه دریایی تعیین کننده اقتصاد جهانی نقش ممتاز و منحصر به فرد خود را به خوبی ایفا کرده است.

      وی افزود: جهانیان مدیون نظام مقدس ما و دریادلان با اراده و بلند همت و سرافراز این سرزمین هستند که این گستره عظیم دریایی را تا به امروز امن کرده‌اند و این راه با اقتدار ادامه دارد.

       فرمانده کل سپاه در ادامه با تاکید بر اینکه برای دفاع از امنیت و منافع حیاتی خود به جغرافیایی خاصی محدود نمی شویم، گفت:  اگر کسانی بخواهند منافع این ملت و کشور بزرگ را تهدید کنند مطمئناً نقطه امنی در سیاره زمین نخواهند داشت.

      سرلشکر سلامی با بیان اینکه نیازمند این هستیم که ما به ازای هر اندیشه و تفکر دفاعی را روی زمین ایجاد کنیم، اظهار کرد:  وقتی از نگاه و افق بلند دیدمان به دور دست صحبت می کنیم نیازمند آن هستیم که ابزارهای متناسب با آن را هم داشته باشیم؛ بارها اعلام کرده ایم راهبرد ما همواره دفاعی است. به این معنا که هرگز در ابتدا تهدیدی برای هیچ کشوری نیستیم؛ اما این راهبرد دفاعی همواره با تاکتیک های تهاجمی همراه است.


      وی با بیان اینکه قلب و محتوای راهبرد دفاعی ما را تاکتیک های تهاجمی شکل می‌دهد، گفت: اگر دشمنان ما را تهدید کنند و یا بخواهند عمل تهاجمی انجام دهند ما سراسر تهاجمی می شویم و این معنای کاملی از راهبرد دفاعی ما است و برای تحقق آن مجدانه تلاش می‌کنیم.

      فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه امنیت ایران اسلامی امانت بزرگی است که مردم عزیز به ما سپرده اند و فرماندهی معظم کل قوا آن را به عنوان یک ماموریت و رسالت خطیر به نیروهای مسلح از جمله سپاه واگذار کرده اند، اظهار کرد:  ما در ایفای نقش هایمان جدی هستیم و برای دفاع از این ملت به آب و آتش می زنیم؛ آنچه امروز مشاهده می کنیم نشانه مجسم به آب و آتش زدن، برای دفاع از ملت مان در مقابل زورگویان است؛ به این حقیقت پایبندیم و برای آن جان می دهیم.

      سرلشکر سلامی با تاکید بر اینکه در مقابل هیچ دشمنی هر اندازه به ظاهر مهیب کرنش و تعظیم نمی کنیم و انعطاف به خرج نمی دهیم، گفت: ما مستحکمیم، می ایستیم، از حق دفاع می کنیم؛ ما نه ظلم می کنیم و نه ظلم  می‌پذیریم و به هیچ کس هم اجازه تعرض نمی دهیم.

      وی افزود:  اساس حرکت ما این است که تهدید را از ذهن دشمن خنثی و بی اثر کنیم و قبل از شکل گیری آن را از بین ببریم؛ این معنای کامل  مفهوم بازدارندگی است.

      فرمانده کل سپاه در ادامه تصریح کرد: امروز شاهد الحاق یک شناور  پشتیبانی و در عین حال رزمی به نیروی دریایی سپاه هستیم؛ یعنی شناوری که هم می تواند از خود دفاع کند، هم از  منافع  ما در دریا دفاع کند و هم در امن سازی خطوط دریانوردی کشورمان در نزدیک و در دور دست نقش ایفا کند.از ''شهر شناور'' تا ''زرادخانه روی آب'' واکنش رسانه‌های عربی به ناو جدید سپاه

       وی کشتی سنگین و اقیانوس پیمای شهید رودکی را  هدیه ای امید بخش برای مردم عزیز ایران خواند و اظهار کرد:  شاید برخی تصور می کردند که اساس عمل ما رزم نزدیک است، اما اعلام می‌کنیم هم رزم نزدیک دستور کار ما است و هم رزم نزدیک در دور دست و هم نبرد از راه دور که مجموعه کاملی از توانمندی‌های دفاعی ما را شامل می شود.

       ماموریت اصلی کشتی اقیانوس پیمای شهید رودکی را تامین امنیت خطوط دریانوردی کشور، امداد و نجات در شرایط خاص  و  نبرد در شرایط ویژه عنوان و تصریح کرد: این توانمندی جدیدی است که امروز برای نیروی دریایی ما افق های بلندتری از حرکت در پهنه دریاهای آزاد را ایجاد می کند.

      فرمانده کل سپاه با تقدیر از تلاشگران دریادل سپاه در آماده سازی کشتی اقیانوس پیمای شهید رودکی، آن را بخشی از نقشه جامع قوی شدن کشور دانست و تاکید کرد:  آنچه در کشور ما شکل می گیرد با تصویری که دشمن برای کشور ما ساخته است کاملاً در تضاد است.

      وی با بیان اینکه در شرایطی که دشمنان انتظار داشتند کشورمان در اثر تحریم‌ها ضعیف شود، هر روز دستاوردهای جدیدی در عرصه های مختلف ایجاد می شود و این شعار نیست، واقعیت است، گفت: دشمنی که با محاصره، تحریم و انزوا در صدد فرسایش قدرت ما بود،   امروز خود دچار فرسایش شتابدار قدرت در فیزیک قدرت و محتوا و مضمون ی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن شده است؛ نظیر این آشفتگی ی که امروز در نظام انتخاباتی آمریکا و فرآیندهای انتخاباتی می بینیم

      سرلشکر سلامی در پایان با تاکید بر اینکه آرزوهای ملت عزیز ایران به تدریج به واقعیت تبدیل می شود، گفت: مردم ما شرافت مندانه ایستاده اند، به دلیل آنکه نتیجه و  معنای ایستادگی را که صبر و نتایج حاصل از آن یعنی  عزت، اقتدار، افتخار و استقلال را می دانند وآگاهی و شعور ی عمیق ملت ایران به ما کمک کرده است که شجاعانه حرکت کنیم و برای دفاع از آرزوهای آنها همه استعداد های موجود را به کار گیریم.


      ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی صبح امروز به نیروی دریایی سپاه ملحق شد، این مساله بازتاب گسترده ای در رسانه های عربی به دنبال داشت.

      آئین الحاق "ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی" به نیروی دریایی سپاه صبح امروز (پنجشنبه) با حضور سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمعی از مقامات و مسئولین لشکری و کشوری برگزار شد که این موضوع مورد توجه رسانه‌های عرب منطقه و جهان قرار گرفت.

      بخش عربی شبکه آرتی روسیه با اشاره به قابلیت‌های این ناو سنگین نوشت: سپاه پاسداران ایران به نیروی دریایی خود در آب های خلیج(فارس) شناوری جدید ملحق کرد. این ناو قادر به حمل انواع موشک و جنگنده و پهپاد است و حضور سپاه در دوردست ترین آب ها را میسر می کند.

      این شبکه همچنین نوشت: این ناو که "شهید رودکی" نام گرفت ۱۵۰ متر طول دارد و عرض آن ۲۲ متر است.

      اسپوتنیک عربی هم با انتشار ویدیو و تصاویری از این ناو نوشت: سپاه ایران شهری شناور با زرادخانه ای از اسلحه را به آب انداخت که قابلیت انجام ماموریت در آبهای دور دست را دارد.

      این خبرگزاری با اشاره به بومی بودن این ناو همچنین نوشت: سپاه ایران امروز یکی از بزرگ ترین سلاح راهبردی خود را به کار گرفت؛ سلاحی که به طور کامل در داخل ایران و با استفاده از امکانات داخلی ساخته شده است.

      پایگاه خبری النشره لبنان نیز با اشاره به الحاق ناو شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه، به اظهارات سردار سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در مراسم الحاق این ناو اقیانوس پیما پرداخت و از قول سرداد سلامی نوشت: خلیج فارس جبهه مستحکم ایران دربرابر دشمنان است.

      خبرگزاری رسمی سوریه(سانا) نیز در گزارشی به مساله الحاق ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه اشاره کرد و در گزارشی به اظهارات سردار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و همچنین سردار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پرداخت.

      العربی الجدید نیز در این باره نوشت: باتوجه به تنش های مداوم میان ایران و آمریکا، سپاه پاسداران ایران امروز پنجشنبه یک ناو جنگی بزرگ راه اندازی کرد که قادر به حمل موشک و پهپاد است و توانایی ورود به اقیانوس ها را دارد.

      پایگاه خبری اللوا نیز با انتشار تصاویری نوشت که سپاه ایران صبح امروز ناو جدیدی به نیروی دریایی خود ملحق کرد و این ناو قادر به حمل انواع جنگنده و موشک و پهپاد در دوردست ترین آب ها است.

      تقریبا تمام دیگر رسانه های عربی نیز با انتشار تصاویر و ویدیوهایی خبر الحاق ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه را منشر کردند.

      ناو هواپیمابر شهید رودکی که امروز به نیروی دریایی سپاه ملحق شد با تناژ ۱۲۰۰۰ تن و طول ۱۵۰ متر و عرض ۲۲ متر دارای رادار آرایه فازی سه بعدی، موشک‌های سطح به سطح، سطح به هوا، سامانه های مخابراتی یکپارچه بسیار پیشرفته جنگال و موشکی سوم خرداد با قابلیت حمل بالگردها، پهپادها و شناورهای عملیاتی است که همه آنها از تولیدات داخلی بوده و توسط جوانان متخصص، مومن و انقلابی طراحی و عملیاتی شده است. ناو سنگین رزمی، اطلاعاتی و پشتیبانی شهید رودکی به مثابه یک شهر دریایی متحرک است که با تمام تجهیزات و امکانات لازم آماده انجام ماموریت های اقیانوسی با ایجاد امنیت پایدار خطوط مواصلاتی دریایی و امدادرسانی به ناوگان تجاری و صیادی جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه‌ای می‌باشد.

      با پیوستن این شناور سنگین به ظرفیت‌های نیروی دریایی سپاه، ماموریت دریادلان سپاه برای حضور مقتدر در آب‌های دوردست، از امروز آغاز شد.[مشرق]


      فارن افرز:ایران را کمتر از هر زمان دیگری می‌توان تهدید یا متقاعد به مذاکره کرد/ایران می‌تواند به بازیگری قدرتمند در نظم نوین جهانی تبدیل شود/ورود چین به خلیج فارس/ثبات قدم روسیه


      تجام

      دولت جدید آمریکا تحت هدایت جو بایدن رئیس‌جمهور منتخب شاید امیدوار به جبران مافات و احیای تعامل سازنده باشد، اما در خواهد یافت که ایران بسیار تغییر کرده است.

       نشریه آمریکایی فارین افرز در گزارشی نوشت: دولت رئیس‌جمهور دونالد ترامپ طی چهار سال گذشته به جای تبعیت از یک ت خارجی صرفاً مجازات‌هایی علیه ایران وضع کرده است. آمریکا از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ با ایران خارج شد و چند دور تحریم به طور یکجانبه علیه این کشور وضع کرد. دولت جدید آمریکا تحت هدایت جو بایدن رئیس‌جمهور منتخب شاید امیدوار به جبران مافات و احیای تعامل سازنده باشد، اما در خواهد یافت که ایران بسیار تغییر کرده است.


      مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


      ایران طی چهار سال گذشته بیکار ننشست و منتظر نماند که توافق هسته‌ای دوباره از سر گرفته شود. جمهوری اسلامی در عوض در راستای تقویت موضع نظامی خود و بهبود اوضاع اقتصادی‌اش به تشریک مساعی با چین و روسیه روی آورد. چین و روسیه اکنون بطور کامل در امور ایران از زیرساخت‌های نفتی و بندری این کشور گرفته تا قابلیت‌های دفاعی‌اش دخیل هستند. به دلیل تعمیق این همکاری‌ها، ایران برخلاف گذشته کمتر در برابر پیکار فشار حداکثری» ترامپ آسیب‌پذیر است یا پذیرای تعامل مدنظر بایدن است.

      ورود چین به خلیج فارس

      فارین افرز می‌نویسد: در سال ۲۰۱۶، تهران و پکن زمینه شکل‌گیری شراکت راهبردی ۲۵ ساله که بخشی از ابتکار کمربند و جاده چین به شمار می‌رود را فراهم کردند. اما روابط میان دو کشور به قبل‌تر برمی‌گردد، یعنی زمانی که ایران در کانون جاده ابریشم قرار داشت. امروزه، رهبران ایران به چین نه تنها به عنوان ابزاری جهت باز کردن گره تحریم‌های آمریکا، بلکه منبع کمک‌های مالی، فناورانه، و نظامی می‌نگرند و معتقدند که این کشور می‌تواند فشارهای آمریکا را خنثی سازد.

      چین خودش را مدافع حاکمیت ملی کشورها معرفی می‌کند و این آرمان را در قالب انتقاد از ت تحریمی آمریکا ضد ایران به پیش می‌برد. ژانگ جون نماینده دائم چین در سازمان ملل نوشته که تحریم‌های آمریکا ضد ایران فاقد هرگونه تأثیر حقوقی، ی، یا عملی» هستند. وزارت امور خارجه چین نیز آمریکا را به نقض مکرر قوانین بین‌المللی» متهم کرده و از واشنگتن مصرانه خواسته تا از دنبال کردن مسیر اشتباه» در خصوص ایران دست بردارد. در ماه اکتبر، وزارت خزانه‌داری آمریکا تعداد بیشتری از بانک‌های ایرانی را در معرض تحریم‌های خود قرار داد. چین در پاسخ به این اقدام، یک روز بعد میزبان محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران بود.

      چین حدود ۴۰۰ میلیارد دلار جهت سرمایه‌گذاری و ارتقای صنایع نفت، گاز، و پتروشیمی ایران و بهبود شبکه حمل‌ونقل جاده‌ای این کشور اختصاص داده است. چین همچنین مشغول تأمین مالی و تجهیز بنادار چابهار و جاسک واقع در ایران است. این دو بندر دارای نقش مهم و حیاتی در پروژه احداث یک خط لوله هستند که تهران را قادر می‌سازد در راستای صدور نفت خود تنگه هرمز را دور بزند. گسترش این دو بندر موجب می‌شود تا تلاش‌های آمریکا جهت ممنوعیت صادرات ایران با مشکل مواجه شوند.

      جلوگیری از حمله آمریکا به ایران

      این پروژه شاید آمریکا را در خصوص حمله به ایران مردد سازد، زیرا قرارداد میان پکن و تهران ظاهراً یک مؤلفه نظامی را نیز در بر می‌گیرد. بندر جاسک در حال حاضر چیزی جز یک بندر ماهیگیری نیست، اما در بیرون تنگه هرمز قرار دارد و پس از بسط و توسعه می‌تواند به ناوهای جنگی چین امکان دهد تا ورود و خروج از تنگه را کنترل کنند. چین در خصوص بسط و گسترش فرودگاه چابهار نیز تعهدات مالی دارد. توسعه فرودگاه موجب می‌گردد تا قابلیت هوایی نیز به قابلیت دریایی اضافه شود. چنین در چابهار همچنین مشغول ایجاد یک ایستگاه شنود منطقه‌ای است که به این کشور امکان می‌دهد تا سیگنال‌های مخابراتی را تا شعاع ۳۰۰۰ مایلی ردگیری کند. مقر پیش‌قراول ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در قطر در محدوده این شعاع فرار می‌گیرد. ایران حق دارد امیدوار باشد که دسترسی به سامانه‌های اطلاعاتی، جنگ الکترونیک، و دفاع هوایی چین مانع حملات هوایی آمریکا و متحدانش خواهد شد.

      ثبات قدم روسیه

      روسیه از دیرباز در خصوص به چالش کشیدن آشکار موضع واشنگتن در قبال تهران پیشگام بوده است. سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه در ماه سپتامبر در واکنش به تحریم‌های جدید آمریکا خطاب به خبرنگاران گفت: ما از تحریم‌های آمریکا نمی‌ترسیم، ما به آنها عادت داریم. این امر در هر صورت تأثیری بر ت ما ندارد. همکاری ما با ایران دارای ماهیت چندوجهی است. یک دستور اجرایی دیگر [از طرف رئیس‌جمهور آمریکا] رویکرد ما را تغییر نخواهد داد.» هنگامی که واشنگتن در ماه اکتبر باز هم بر شدت تحریم‌ها افزود، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه و رئیس‌جمهور ایران در خصوص تقویت امنیت منطقه، تجارت دوسویه، و همکاری‌های اقتصادی با یکدیگر رایزنی کردند.

      روسیه از فروش سلاح به ایران استقبال می‌کند و ایران نیز از خرید سلاح خوشحال می‌شود. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه خودستایانه گفته است که چیزی به اسم ممنوعیت تسلیحاتی ضد ایران وجود ندارد. [و] هیچگونه محدودیتی نیز وجود ندارد.» هنگامی که سازمان ملل ممنوعیت تسلیحاتی ضد ایران را روز ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ برداشت، پیروزمندانه اظهار داشت: می‌توانیم از هر که خواستیم اسلحه بخریم.» بر اساس گزارش سال ۲۰۱۹ آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، جنگنده‌های سوخو ۳۰، هواپیماهای آموزشی یاک ۱۳۰، تانک‌های رزمی تی ـ ۹۰، سامانه‌های ضدهوایی اس ـ ۴۰۰، و سامانه‌های دفاع ساحلی باستین روسیه می‌توانند جزو این سلاح‌ها باشند. تنها محدودیت‌ها در این زمینه بودجه دفاعی تهران و تمایل مسکو به تجهیز همسایه جنوبی خویش هستند.

      ظریف در ماه جولای با لاوروف دیدار کرد تا درباره گسترش همبستگی و اتحاد میان دو کشور گفتگو کند. تهران به دنبال ارتقای معاهده اساس روابط متقابل و اصول همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه است که در ماه سپتامبر ۲۰۰۱ منعقد شد. در عوض، روسیه خواهان دسترسی نیروهای هوایی و دریایی خود به پایگاه‌هایی در درون ایران است. سپاه پاسداران از قبل با نیروهای روسیه و نیروهای کمکی این کشور در سوریه همکاری کرده است.

      مزایای تقویت روابط با چین و روسیه

      در بخش دیگری از این گزارش آمده است: تهران اکنون شاهد مزایای ناشی از تقویت روابط با چین و روسیه است. روسیه در اواخر ماه دسامبر ۲۰۱۹ چین و ایران را در رزمایش دریایی چهار روزه کمربند امنیت دریایی در خلیج فارس، دریای عمان، و اقیانوس هند شرکت داد ــ این آب‌ها تاکنون تحت کنترل ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا قرار داشته‌اند. در قالب رزمایش‌های دریایی، ظرفیت چابهار جهت رقابت با پایگاه فرماندهی مرکزی نیروی دریایی آمریکا در بحرین محک زده شد. بعلاوه، نیروهای ایرانی در ماه سپتامبر ۲۰۲۰ جهت انجام رزمایش‌های مشترک در قفقاز به نیروهای چینی، روسی، و نیروهای وابسته اضافه شدند.

      چین و روسیه مشترکاً علاقمند به مقاومت در برابر تحریم‌های آمریکا ضد ایران هستند، از جمله تحریم‌های ثانویه که موجب شده‌اند کشورهایی که خودشان هیچگونه محدودیتی ضد ایران وضع نکرده‌اند نیز دچار زحمت شوند. چین و روسیه در ماه اوت با همکاری یکدیگر تلاش کردند دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل از جمله متحدان سنتی آمریکا نظیر فرانسه و انگلیس را متقاعد سازند که با پیشنهاد آمریکا جهت فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها ضد ایران مخالفت کنند. هنگامی که مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا متعاقباً نهادهایی در چین و هنگ‌کنگ را به خاطر کمک به فعالیت‌های کشتیرانی ایران در معرض تحریم قرار دارد، دیمیتری پولیانسکی معاون نماینده روسیه در سازمان ملل سرسختانه توئیت کرد: آمریکا کاره‌ای نیست که به ما یا دیگران بگوید چکار کنیم یا چکار نکنیم.»

      مقامات چین و روسیه در جریان کنفرانس مطالعات محیطی در پکن در سال ۲۰۱۹ این موضوع را روشن ساختند که هدف مشترک کشورهایشان کنار زدن آمریکا به‌عنوان یک قدرت جهانی است. آنها به دنبال ایجاد یک نظام چندقطبی هستند تا آن را جایگزین نظام تحت سلطه آمریکا کنند. ظریف نیز در قالب لفاظی‌های تکمیلی در توییتر نوشته است که کشورش یکجانبه‌گرایی آمریکا و تلاش‌های این کشور جهت ایجاد یک دنیای تک‌قطبی را رد می‌کند.»

      به عمل کار برآید

      بایدن می‌داند که نیازمند ازسرگیری مذاکرات با ایران است. بایدن به‌عنوان یکی از نامزدهای ریاست جمهوری نوشت اگر تهران به تبعیت دقیق از توافق هسته‌ای برگردد، من دوباره به توافق می‌پیوندم و از تعهد مجدد خویش در قبال دیپلماسی بهره می‌گیرم تا توافق را با همکاری متحدانمان تقویت کرده و گسترش دهیم و دیگر فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران را به نحو مؤثرتری دفع کنیم.» دولت بعدی آمریکا بر این نکته واقف است که نمی‌تواند اهمیت ایران در منطقه خلیج فارس را نادیده بگیرد.

      اما دولت جدید آمریکا کار سختی در پیش دارد و باید رهبران ایران را متقاعد سازد که احیای توافق کنونی یا هرگونه توافق جدید برخلاف توافق قبلی برهم نخواهد خورد. در این خصوص کردار و عمل از همه مهم‌تر است.» بعلاوه، علیرغم فشار بی‌امان تحریم‌ها، رهبران ایران در خصوص دستیابی به سلطه منطقه‌ای و حفظ حکومت از خود ثبات قدم نشان داده‌اند. اینکه فکر کنیم آنها اکنون می‌پذیرند که قابلیت‌های تسلیحاتی کشور خود را محدود سازند، آنهم در شرایطی که رقبا در خلیج فارس مشغول بسط و گسترش قابلیت‌های تسلیحاتی خویش هستند، باورش سخت و دشوار است. بایدن شاید به دنبال دور کردن تهران از پکن و مسکو باشد، اما او برای کشوری که نه به دنبالِ و نه مایل به اتحاد با آمریکا نیست، چیز زیادی برای عرضه ندارد.

      این نشریه معتبر و برجسته آمریکایی در پایان گزارش خود مدعی شد: چین و روسیه دو کشور همفکر هستند که ایران به همکاری‌شان نیاز دارد تا بتواند به یک بازیگر قدرتمند در درون نظم نوین جهانی تبدیل شود. اگر این دو کشور قدرتمند در کنار ایران قرار گیرند، رهبر ایران قادر خواهد بگوید سلطه آمریکا بر دنیا دوام چندانی نخواهد داشت»، همانگونه که قبلاً نیز گفته است. ظریف نیز قادر می‌گردد در راستای تقویت محور سه‌گانه جدید میان تهران، پکن، و مسکو رفت‌وآمد کند و اطمینان یابد که ایران در مرکز این محور باقی می‌ماند.[مشرق]


      یک نفس موعظه؛آزادى در پرهیزگارى است‌(به مناسبت سال‌روز شهادت شهید محراب آیت الله سید عبدالحسین دستغیب (ره))

      امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه مى‌فرماید: (فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ. عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَه) (خطبه‌230) هركس راه تقوا را پیش گرفت، آزاد است و محكوم نفسش نیست. غیر اهل تقوا براى خواسته نفسش ذلیل و خاضع مى‌گردد. به فرموده شیخ بهائى - اعلى الله مقامه - اگر پرده عقب رود، مى‌بینید كه انسان پیش روى سگى سجده مى‌كند، براى سگى خضوع مى‌كند، همان سگ نفس.

      برابر او ایستاده است چون ذلیل سلطنت است و مى‌بیند بدون وابستگى به آمریكا، نمى‌تواند سوار باشد؛ لذا زیر بار هرگونه ذلت و اطاعت از اجنبى مى‌رود. مى‌خواهد رئیس شود؛ چقدر باید زیر بار ذلت برود. محمد رضاى معدوم را فراموش نكرده اید. به فرموده امام امت، عكسش را با رئیس جمهور آمریكا دیدم كه چگونه به حالت ذلت در برابر او ایستاده است. چون ذلیل سلطنت است و مى‌بیند بدون وابستگى به آمریكا، نمى‌تواند سوار باشد؛ لذا زیر بار هرگونه ذلت و اطاعت از اجنبى مى‌رود. اگر كسى از زیر بار ذلت نفسش آزاد شود، راستى كه زندگى مال اوست. همان تعبیر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم كه فرمود: (الْمَحْیَا مَحْیَاكُمْ وَالْمَمَاتُ مَمَاتُكُمْ) (السیره النبویه، ابن هشام، ج 2، ص 416) زندگى، زندگى شماست و مردن هم مردن شما.

      اى كسانى‌كه چیزى شما را ذلیل نمى‌كند، نه مال، نه جاه و نه شهوات، آزادید. چون اسیر چیزى نشدید، تنها در یك جا سر فرود آوردید و آن هم (الله) است.

      چقدر خوب سروده حافظ شیرازى:

      خیال خواجگیم بود، بندگى تو كردم‌ // هوای سلطنتم بود، خدمت تو گزیدم

      خواجه مطلق، عبدالله است، هركس بنده خدا شد، سلطان حقیقى و بزرگ واقعى است. زندگى، زندگى اوست و دیگران به‌صورت زنده و مرده حقیقى‌اند.

      ظاهرش چون گور كافر پر حلل‌ // باطنش قهر خدا عزوجل

      (كتاب اخلاق اسلامى، شهید دستغیب، ص‌4)[ایجنا]                                                                                               

      • کتاب اخلاق اسلامی شهید دستغیبسبک زندگی
        آقای جمارانی نقل می کرد که یکی از کمونیست ها برایم گفت:

        که از میان شما ها فقط به یک نفر ارادت فوق العاده دارم آن هم آقای دستغیب شیرازی است.

        پرسیدم: چرا؟

        گفت: در زندان انفرادی روی سکوی مخصوص استراحت زندان خوابیده بودم نیمه های شب بود ناگهان درب زندان باز شد سید پیرمردی کوتاه قد لاغراندامی را وارد کردند من سرم را بالا کردم دیدم عمامه به سر است سرم را زیر لحاف کردم و دوباره خوابیدم.

        نزدیک طلوع آفتاب دیدم دستی به آرامی مرا نوازش می دهد با زبانی خوش گفت: آقا نمازتان قضا نشود.

        من با تندی و پرخاش گفتم من کمونیستم نماز نمی خوانم. آن بزرگوار فرمود: پس خیلی ببخشید معذرت می خواهم. من دوباره خوابیدم وقتی بیدار شدم مجدداً از من عذرخواهی کرد مدتی در یک سلول بودیم اما من شیفته اخلاق این مرد شدم و ارادت خاصی به ایشان پیدا کردم.[1]

        پی نوشت ها

        [1] یادواره شیهد دستغیب ص 29 

        * در عاشورای 1332 ه. ق در شیراز به دنیا آمد. به عشق امام حسین(علیه السلام) نامش را عبدالحسین گذاشتند.

        * درس خواندن را از مکتب شروع کرد. نوجوانی 11 ساله بود که از داشتن نعمت پدر، محروم شد.

        * مدت ها در حوزۀ شیراز، درس خواند. او جوان بود که رضاخان کمر به کشف حجاب بست. و دین ستیزی های دیگر.

        دستغیب عازم نجف شد تا به علم و فضیلت مسلح شود و برگردد از دین جدش دفاع کند. در نجف خوب درس می خواند.

        * به مقام اجتهاد رسید و به شیراز برگشت.

        * او هم مثل همۀ خوبان خوش اخلاق بود و مهربان.

        * زیاد می شد که به نان و پنیری راضی بود. بعضی روزها هم با نان و پیاز سر می کرد. هی* درس خواندن را از مکتب شروع کرد. نوجوانی 11 ساله بود که از داشتن نعمت پدر، محروم شد.

        * مدت ها در حوزۀ شیراز، درس خواند. او جوان بود که رضاخان کمر به کشف حجاب بست. و دین ستیزی های دیگر.

        دستغیب عازم نجف شد تا به علم و فضیلت مسلح شود و برگردد از دین جدش دفاع کند. در نجف خوب درس می خواند.

        * به مقام اجتهاد رسید و به شیراز برگشت.

        * او هم مثل همۀ خوبان خوش اخلاق بود و مهربان.

        * زیاد می شد که به نان و پنیری راضی بود. بعضی روزها هم با نان و پیاز سر می کرد. هیچ وقت معترض نبود.

        * با این که هشت فرزند داشت؛ به امور همه با صبر و حوصله رسیدگی می کرد.

        * همیشه در می زد و وارد اتاق بچه ها می شد، حتی وقتی می خواست آن ها را برای نماز صبح بیدار کند.

        * یکی از دخترهایش که خیلی سحرخیز بود، او را این طور صدا می کرد: خانم بهشتی! خانم بهشتی! پاشو، وقت نمازه.»

        * عادت داشت صبح زود برود پیاده روی. در راه برگشت، نان می خرید، می آمد خانه، چای و صبحانه را آماده می کرد. بعد هم بچه ها را بیدار می کرد تا با هم صبحانه بخورند.

        * سر سفره، بسم الله اول را بلند می گفت، بعد از هر لقمه هم بلند می گفت: الحمدلله. این طور بچه ها هم، یاد می گرفتند.

        * معتقد بود ما باید از همۀ مردم، سطح زندگی مان پایین تر باشد تا مردم به ت، بدبین نشوند.

        * روزی یکی از دخترها گفت: آقا جان! پول بده، برم لباس بخرم.» و آقا گفت: وصلۀ لباست کو؟» می خواست به او بفهماند، هر وقت لباسش کهنه شد می تواند لباس نو بخرد.

        * سیدی از روستاهای اطراف بوشهر، به شیراز آمده بود و سراغ آقای دستغیب را می گرفت. گفتند: با ایشان چه کار داری؟ گفت: عرضی داشتم. اصرار کردند؛ بالاخره گفت: بچه ام مریض شده بود. بردم بوشهر، جوابش کردند. پولی نداشتم که خرج درمان و سفر کنم. متوسل به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) شدم. . . گفتند: به شیراز برو، نمایندۀ ما، آقای دستغیب کمکت می کند. سید را به خانۀ ایشان بردند. به محض ورود با پیرمرد احوال پرسی گرمی کردند و بدون آن که حرفی زده شود، گفتند: بچه ات را همراه آورده ای؟ حالش چطور است؟! غصه نخور، خودم تمام خرجش را می دهم.

         

        سرّ خدا که عارف سالک به کس نگفت

        در حیرتم که باده فروش از کجا شنید

         

        (حافظ)

        * مطیع امام بود. نوارهای سخنرانی اش را در همۀ ایران پخش می کردند و یک نوار هم برای امام می فرستادند. امام از روی تعجب می فرمود: این هفته، سید چه گفته! چه کرده!

        * از مردم می خواست وقت نماز، هر کجا هستند، اذان بگویند. می گفت: اذان شعار و شعور اسلامی ماست و باید در همه جا بر زمینیان و آسمانیان، زمزمه شود.

        * سال 58، امام ایشان را به امامت جمعۀ شیراز منصوب کرد.

        * او هم جهاد می کرد، هم تدریس داشت و هم کتاب های زیادی می نوشت.

        * 20 آذر 60، شهید سعید، در آتش کینۀ نفاق سوخت و مرغ روحش از پاره های تنش جدا شد و به بهشت خدا پرواز کرد چرا که صدایی را می شنید که می گوید در ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» روحش شاد و راهش پر رهرو باد.                          منبع : نامه جامعه» آذر 1383 - شماره 3منبع : دهقان، اکبر؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان، ص: 304

      •                                                                                                                                                                                                

      • شهید محراب آیت الله دستغیب به تهذیب طلاب علوم دینی علاقه خاصی داشت و هر پنجشنبه درس اخلاق ویژه طلاب را ادامه می داد و می فرمود باید علماء نمونه اخلاق اسلامی باشند تا اجتماع مهذب شود و بیش از گفته ها باید با کردار و اخلاق مردم را هدایت کنند. پس از تاکید امام امت به وحدت دانشجو و ، آن بزرگوار که سخت به معنویات امام اهتمام داشت از جوانان دانشجو خواست در جلسات مزبور که در مدرسه علمیه قوام تشکیل می شد شرکت نمایند و انبوه جوانان نیز این دعوت را پذیرفتند و سیزده مجلس از این سخنرانی ها ضبط گردید و آن شهید بنا داشت این بحث ها ادامه پیدا کند که دست جنایتکار منافقین او را پرپر کرد.
        بحث های این کتاب از خودشناسی و هدف از آفرینش شروع می شود و به معرفی اخلاق انسانی و حیوانی می پردازد تا بتوان از خوی های زشت پرهیز کرد و به خوی های انسانی روی آورد. سپس درباره کبر و حرص و بخل و حب دنیا بحث می کند و خشم شیطانی را آشکار می سازد و حد وسط میان افراط و تفریط با بیانی رسا و شیوا پیدا می کند.
        نویسنده در کتاب حاضر، گام نخست در تهذیب را تفکّر می داند و با یاد آوری خلقت انسان (از علقه)و بیان داستان محمود غزنوی و ایاز از ما می خواهد که گذشته ی خود را فراموش نکنیم که از کجا آمده ایم؟ و به کجا می رویم؟ و ایشان بدترین بدی ها را فراموشی ذات می داند و توصیه می کند به خضوع در برابر خدا و پرهیزگاری را شرط آزادگی می داند.

        وی، بحث دوم را با آیه 70 از سوره ی اسرا آغاز می کند و تفکّر را بزرگ ترین نعمت خدا می داند و این مطلب مهم را متذکّر می شود که وجود پدیده بودن پدید آورنده محال است و سپس به حکمت خداوند در آفرینش مو ، ناخن و گودی وسط پا اشاره می کند و پرهیزگاران را به نعمت های جاودان بشارت می دهد و آن ها را از حرص و آز باز می دارد و در پایان بحث دوم از بشیر و مبشّر که همان ن و منکر هستند یاد می کند و می گوید این فرشتگان متناسب با اعمال انسان ها چهره ای متفاوت دارند.

        فصل سوم با این جمله آغاز می شود" موضوع نبوت و شریعت ، انسان است"یعنی با خودشناسی خوی های حیوانی را رها کنید و پاک شوید و جهان هستی و هر چه در طبیعت است برای انسان آفریده شده و انسان برای خدا. ایشان برای تجرّد نفس بیاناتی به زبان ساده عنوان می کند. آیه ی 70 سوره ی اسرا آغازگر فصل چهارم است و می گوید سراسر بدن حاکی از حکمت الهی است حتّی احساس درد نیز رحمت است و قبل از زوال نعمت ما را به خضوع و قدرشناسی دعوت می کند.
        در فصل پنجم مسئله ی مبدا و معاد را یادآور می شود و فرضیه ی داروین را مبنی بر این که انسان در آغاز میمون بوده و طی مراحلی به انسان تبدیل شده رد می کند و می گوید اگر چنین امری واقعیت دارد پس چرا تمام میمون ها به انسان تبدیل نشده اند ؟

      واکنش توییتری‌ها به تصویب طرح اقدام فوری لغو تحریم‌ها

      در پی تصویب طرح اقدام فوری مجلس برای لغو تحریم ها، کاربران توییتر این موضوع را احیای منافع از دست رفته ایران تلقی کردند که می‌تواند پایانی بر زیاده‌خواهی طرف غربی باشد.

      این کاربران یادآور شدند که مجلس با این تصمیم بار دیگر نشان داد که خانه ملت می‌تواند در راس امور باشد به شرط آنکه این تصمیم همراه با نظارت کافی صورت بگیرد.

        


      ۴۲ سال ترور تک‌خال‌های ایران؛از متفکران و اندیشمندان تادانشمندان/شخصیت‌های فرهنگی و مذهبی،هسته‌ای دفاعی

      ۴۲ سال ترور تک‌خال‌های ایران؛ از متفکران و اندیشمندان تادانشمندان - کراپ‌شده

      پس از پیروزی انقلاب، دشمن برای جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی شخصیت‌های فرهنگی و متفکران و اندیشمندان را ترور کرد. اما حالا هر چه ایران به قدرت و علم نزدیک‌تر می‌شود، دشمنان به ترور شخصیت‌های علمی و دانشمندان هسته‌ای متوسل می‌شوند.

        ترور محسن فخری‌زاده» توسط دشمنان اسلام عطش انتقام را در بین افراد شعله‌ورتر کرد. اما آنچه که باید در شهادت این دانشمند هسته‌ای و دفاعی کشورمان فراموش نکنیم، این است که با ترور یک شخصیت علمی و دانشمندان این مرزو بوم، پیشرفت علم متوقف نمی‌شود و با شهادت هر کدام از اساتید و دانشمندان، درخت علم و دانش تنومدتر و قوی‌تر خواهد شد.

      اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، افراد مؤثر و صاحب نظر به ویژه چهره‌های فرهنگی و مذهبی همچون استاد مطهری، محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر، محمد مفتح و جمعی از ائمه جمعه، اندیشمندان و متفکران توسط منافقان و دشمنان اسلام ترور شده و به شهادت رسیدند.

      در دهه اخیر نیز پس از تحکیم انقلاب اسلامی،  با رشد علم و پیشرفت ایران اسلامی در زمینه انرژی هسته‌ای، مسعود علی‌محمدی (۲۲ دی ۱۳۸۸)، مجید شهریاری (۸ آذر ۱۳۸۹)، داریوش رضایی‌نژاد (اول مرداد ۱۳۹۰)، مصطفی روشن و رضا قشقایی (۲۱ دی ۱۳۹۰) و محسن فخری‌زاده (۷ آذر ۱۳۹۹)  از دانشمندان هسته‌ای بودند که توسط دشمنان به ویژه رژیم صهیونیستی، آمریکا و متحدانشان به شهادت رسیدند.


      اما چرا هر چه ایران به قدرت و علم نزدیک‌تر می‌شود، دشمنان هراسان شده و اقدام به ترور شخصیت‌های علمی و دانشمندان هسته‌ای می‌کنند؟

      از ترور شخصیت‌های فرهنگی و مذهبی تا ترور دانشمندان هسته‌ای

      فرشاد مهدی پور، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی شد تا استقلال در همه زمینه‌ها به ویژه علوم مختلف که ما را از دیگران بی‌نیاز کرده و زندگی بشر را تسهیل کند، مورد توجه قرار گیرد، می‌گوید: در طول انقلاب اسلامی، دانشمندان کشورمان مرزهای دانش را طی کردند و موجب تقویت قدرت ایران اسلامی شدند. اوایل انقلاب بیشتر ترورها در حوزه متفکران و چهره‌های فرهنگی و مذهبی بود، چرا که دشمن از شکل‌گیری انقلاب اسلامی و صدور آن در جهان احساس خطر می‌کرد و نقش این افراد را در شکل‌گیری انقلاب اسلامی مؤثر می‌دانست.

      وی می‌افزاید: بعد از تحکیم انقلاب اسلامی و پیشرفت روزافزون در زمینه علم و تکنولوژی به ویژه فناوری هسته‌ای، افرادی که در این زمینه موجب بالندگی ایران اسلامی شدند، هدف ترورها قرار گرفتند. در آخرین اقدام تروریست‌ها محسن فخری‌زاده دانشمندی که بنیه فکری و علمی جامعه را بالا برده و علم را در خدمت منافع عمومی قرار داد، به شهادت رسید. شهید فخری‌زاده فرد تک بعدی و فقط دانشمند علوم هسته‌ای و دفاعی نبود؛ بلکه می‌توان او را فردی چند بعدی و پیشرو در علم دانست که اهل فلسفه اسلامی فیزیک بود و در همه رشته‌های علمی هدفمند حرکت می‌کرد.

      رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه دشمن می‌خواهد با ترور شهید فخری‌زاده در سالروز شهادت شهید شهریاری ترسی در بین دانشمندان این مرز و بوم ایجاد کند و آنها را از ادامه حرکت در این مسیر بازدارد؛ غافل از آنکه با حذف و شهادت این دانشمند هسته‌ای، هزاران دانشمند دیگر تربیت می‌شوند، می‌گوید: همانطور که با شهادت عماد مغنیه، حزب الله دچار افول نشد و بلکه مقتدرتر از قبل رشد کرد، یا با شهادت سردار سلیمانی، ت و امنیت منطقه رها نشد، اکنون نیز ایران در عرصه‌های علمی با قدرت بیشتری حرکت خواهد کرد.

      مهدی‌پور با بیان اینکه اواخر دهه ۷۰ یعنی ۲۰ سال قبل رهبر معظم انقلاب ت مشخصی را برای توسعه علم و فرهنگ تبیین کردند، می‌افزاید: هر جایی که موفق شدیم، دشمن احساس خطر کرده و با ترور یا راه‌های دیگر همچون تحریم و فشار واکنش نشان داده است. ترورهای سال‌های اخیر هم نشان می‌دهد که ما در زمینه اجرای ت‌های ابلاغی رهبری به خوبی عمل کردیم.

      انتقام سختی در قبال خون شهید سلیمانی و فخری‌زاده خواهیم گرفت

      علیرضا منادی، رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس نیز فخری‌زاده را از بنیانگذاران توسعه دانش هسته‌ای در کشور می‌داند و می‌گوید: ما بیش از ۳ هزار شهید ترور داریم و تنها کشوری هستیم که در برابر سیستم معیوب جهانی لال نشدیم، بلکه حرکت کرده و به دنیا ثابت کردیم که دشمنان عددی نیستند، برای همین هم مورد هجمه واقع شده‌ایم. جنایت اخیر در حق دانشمندی که برای نجات بشریت از کرونا فعال بود و همچنین شهادت سردار سلیمانی که برای نجات بشریت از ویروس منحوس داعش تلاش می‌کرد، بی‌پاسخ نمی‌ماند و ما انتقام سختی در قبال خون شهید سلیمانی و فخری‌زاده خواهیم گرفت.

      ترور نشانگر ناموفق بودن تحریم و شکست در ت‌ دشمن است

      مهدی جمشیدی، عضو هیات علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز با بیان اینکه ترور گزینه نخست دشمنان و دولت‌های ذاتا تروریست نیست، می‌گوید: ترور نشانگر ناموفق بودن تحریم و فشارها و همچنین شکست در ت‌های دشمنان است. از طرفی هم هدف اصلی دشمن جلوگیری از قدرتمند شدن ایران اسلامی و مطرح شدن در سطح جهانی است. بر همین اساس تلاش می‌کنند با حذف عناصر اقتداربخش و سرمایه‌های انسانی این هدف خود را دنبال کنند.

      دشمن با مذاکره، از دشمنی دست برنمی‌دارد/ اعتماد به غربی‌ها نتیجه‌ای جز پشیمانی ندارد

      وی با بیان اینکه دشمنان با این اقدامات می‌خواهند این را القا کنند که باید دست از تلاش برای توسعه علم و منافع مردم برداریم، می‌افزاید: بخشی از اهداف ترور شهدای هسته‌ای و به ویژه شهید فخری‌زاده ایجاد رعب در جامعه و القای ضعف و آسیب‌پذیری است؛ به طوری که افراد تصور کنند توان مقابله با دشمن را نداریم و باید از مسیر توسعه علم عقب‌نشینی کنیم در غیر این صورت هزینه‌های سنگینی متحمل می‌شویم. بر همین اساس ما باید با قدرت این مسیر را ادامه دهیم تا دشمن نتواند به این درخت تنومد ضربه‌ای وارد کند و استحکام ما را متزل سازد.

      جمشیدی به مذاکره با دشمنان هم اشاره می‌کند و می‌گوید: ما در هیچ چارچوب و مقطعی نمی‌توانیم امیدوار باشیم که دشمن از اهداف خود کوتاه می‌آید و از دشمنی صرف نظر می‌کند. برخی تصور کردند که ورود به فضای گفت‌وگو و مذاکره پاسخگو خواهد بود، اما مشاهده کردیم که هیچ‌گاه فضای دشمن با ما دوستی نخواهد بود. بنابراین برخی که چشم امید به غرب و میز مذاکره داشتند، با ترور شهید فخری‌زاده باید آگاه باشند که هیچ گزینه‌ای زیر میز و روی میز برای برقراری مذاکره با دشمن نیست و اعتماد به آنها جز پشیمانی نخواهد داشت.[مشرق]


      سرخط‌های تحلیلی در باره شهادت سردار جهاد علمی شهید دکتر محسن فخری‌زاده

      رومه اصلاح طلب آرمان ملی

      اول- شهید محسن فخری‌زاده مهابادی، از عناصر فعال و فرماندهان دوران ۸سال دفاع مقدس بود که عمر بابرکت خود را در خدمت نهضت امام و انقلاب اسلامی و پاسداری دستاوردهای آن گذراند. شجره طیبه وجودش دوستان  مکتب امام خمینی جوانه زد و در گلستان ولایت امام ‌ای به برگ و بار نشست و سایه‌سار جهاد علمی او و یارانش ایران و محور مقاومت را چتر امنیت آرامش را گستراند.

      دوم- شهید فخری‌زاده، یک دانشمند تمام عیار فیزیک هسته‌ای و استاد برجسته دانشگاه بود که اخیرا مطالعات و پژوهش‌های خود را فلسفه علم عمق بخشیده بود و به نصاب مقبولی از فضل و دانش، دست یافته بود. علاوه بر این او سال‌ها بود که در یکی از حساس‌ترین و کلیدی‌ترین بخش‌های وزارت دفاع ،  مدیریت عالی داشت و به اقتضای مسئولیت‌اش، در عرصه دفاع پدافند هسته‌ای، می، شیمیایی، موشکی، پروژه‌های بزرگی را به سامان رسانده بود. او در آخرین خدمت‌اش پیشتاز مدیریت بر ساخت کیت تشخیص کرونا شده  و تولید واکسن ضد کرونا را مراحل مهمی پیش برده بود. تمام وقت و عمر و فرصت او برای دفاع از مردم صرف شد و در این راه هدف خشم دشمن قرار گرفت و بزدلانه و ناجوانمردانه ترور شد.

      سوم- نوع ترور ایشان یک عملیات ترکیبی تروریستی بود که توسط سه تیم ترور انجام شد. دو گروه در طرفین بلوار شهید مصطفی خمینی در آبسرد دماوند» ابتدا خودروی حامل ایشان را به رگبار می‌بندند و همزمان ، نیسان پارک شده در کنار جاده که حامل  الوار چوب بود با کنترل از راه دور منفجر شد و دوباره تیراندازی ادامه یافت. حالِ دو محافظ این شهید عزیز نیز وخیم گزارش شده که دعاگوی این عزیزان فداکار هستیم. یکی از این عزیزان خود را سپر دکتر فخری‌زاده قرار داده بود که به شدت مجروح شده است. نوع ترور، یادآور ترور شهیدان مظلوم و دانشمند هسته‌ای، علیمحمدی ، شهریاری، رضایی‌نژاد، ‌روشن است. طراحی این نوع عملیات کار موساد و اجرای آن توسط پادوهای آنها انجام می‌شود. رد پاهایی از دخالت و همکاری منافقین وجود دارد. همچنین باید روشن شود که این تروریست‌ها از سوی  کدام کشورها هدایت میشده‌اند. در عملیات تروریستی قبل معمولا کشورهایی مانند امارات و عربستان، دخالت داشتند. دراین باره، اظهار نظرات باید موکول به تکمیل تحقیقات شود.

      چهارم-در باره چرایی این ترور و انتخاب این زمان برای این ترور کور چند نکته وجود دارد:

      1.       این ترور برای تکمیل فشار حداکثری بر ایران اسلامی است که همزمان با اوج‌گیری فشار اقتصادی، ناامن‌سازی جامعه همراه با تشدید جنگ روایت‌ها با جنگ رسانه‌ای و روانی، انجام می‌شود تا ایران انقلابی در ماههای آینده، منفعلانه عمل کند.

      2.       این ترور بخشی  از جورچین حملات استکبار برعلیه عناصر محور مقاومت در ایران و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین است که به‌قصد  ترساندن و ضربه زدن به روحیه مردم این کشورها انجام می‌شود و هدف آن، انحراف  افکار عمومی از دشمن اصلی یعنی رژیم صهیونیستی وتوطئه‌های اوست .

      3.       این ترورها به قصد بزرگ‌نمایی قدرت پوشالی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی انجام می‌شود، باید این رژیم خبیث در داخل و خارج  بتواند برای رسوایی‌های بزرگ اطلاعاتی و نظامی خود سرپوش بگذارد.

      4.       این ترور و تحرکاتی مانند آن در دو ماه آینده، نوعی تحرکات تیم ترامپ در منطقه(بن‌سلمان، نتانیاهو،  بن‌راشد) برای  درگیر کردن بیشتر منطقه در درگیری‌هایی است که نتواند ازآن بیرون بیاید.

      پنجم-در این باره چند نکته  گفتنی است:

      یکم- در حال حاضر تمام فریاد محکومیت و انزجار باید متوجه آمریکا و رژیم صهیونیستی ارتجاع منطقه باشد. باید از هرگونه تحلیل‌های عجولانه و احساسی در متهم کردن دستگاههای خدوم امنیتی به کم‌کاری و انفعال اکیدا خودداری گردد.

      دوم- انتقام اصلی و سخت خون پاک سردار دل‌ها و این شهید عزیز ، اخراج آمریکا از منطقه است. مراقب باشیم که سطح انتظارات مردم از انتقام به چندموشک و توپ، تقلیل نیابد. البته سیلی سخت و گیج‌کننده،  مورد انتظار همه ملت داغدار ایران است.

      سوم- وجه غیرانسانی و ضد حقوق بین‌الملل این جنایت باید برجسته شود ومورد تاکید قرار گیرد. از یک سو مطالبه سیلی سخت از نیروهای مسلح و از دیگر سو مطالبه فعالیت گسترده دیپلماتیک برای محکومیت این جنایت در افکار عمومی و مجامع بین‌المللی.

      چهارم- خصم غدار و بدعهد و کینه توز نشان داده است که به هیچ چیز پای بند نیست. این جنایت نشان داد که استکبار به هیچ روی قابل  اعتماد نیست. بنابراین کسانی که خواب مذاکره و گفتگو در شرایط جدید را می‌بینند حق ندارند، کلمه‌ای در باره مذاکره به زبان بیاورند. دشمن حیله‌گر و وادادگان داخلی‌اش باید بدانند چه ترامپ و چه بایدن، هر دو نوکران صهیونیسم جهانی‌اند و هرگونه سودای مذاکره و تنش‌زدایی با قاتلان پیدا و پنهان سلیمانی و فخری‌زاده از نظر ملت ما منفور محکوم است.[ایجنا] 


      شهد شهود؛جلوه ی مدیریتی شهید عبدالله رودکی/نبوغ در طراحی


      نقش کلیدی

      حاج عبدالله رودکی در شكل گیری گردانهای غواص لشكر ۱۹ فجر و تشكیل قرارگاه نوح نبی (علیه السلام) نقش مؤثری ایفا کرد. او هم در آموزش نیروها و هم در طراحی و اجرای عملیات حاضر می شد. شهید رودكی در شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۸ رشادتهای زیادی از خود نشان داد. با تشكیل نیروی دریایی سپاه همواره به عنوان یكی از فرماندهان عملیاتی مناطق دریایی سپاه، در شكل گیری و بكارگیری استراتژی قایقهای تندرو و مین‌گذاری‌های دریایی نقش کلیدی داشت. در كلیه‌ی عملیات‌های دریایی شركت می‌كرد و با وجود مجروحیت از قسمتهای مختلف به‌ویژه مجروحیت شیمیایی و شرایط سخت جسمی، روح بلند و متعهدش همیشه او را در صحنه حاضر می‌ساخت. شهید رودکی با وجود ۸۹ ماه سابقه‌ی حضور در جبهه، پس از جنگ نیز در كاربردی كردن تكنولوژی و صنایع نظامی و توانمندسازی تسلیحاتی نیروها كوشا بود. (سایت راه دانا)

      نبوغ در طراحی

      در نیروی دریایی سپاه، با نگاه به توانمندی داخل کشور، سازههایی را در نیروی دریایی استفاده میکنیم که ۹۰ درصد داخلی است؛ در آن بخش هم که وابستگی به خارج دارد، ان‌شاءالله در سالهای آینده خودکفا خواهیم شد. تولید قایق‌ها را در زمان دفاع مقدس خودمان شروع کردیم و سلاحی زمینی روی آن نصب کردیم. جا دارد از شهید بزرگوار حاج عبدالله رودکی» یاد کنم که ایشان با آن نبوغ طراحی، خودش سلاح‌های ۱۰۷ میلی‌متری را روی قایق‌ها نصب کرد و با همین سلاح‌های ابتدایی و قایق‌های عادی آن زمان که طولش چهار متر و ارتفاعش از یک متر هم کمتر بود، نیروی دریایی سپاه کار را شروع کرد و امروز رسیدیم به شناورهای موشک‌انداز با بردهای بالا و شناورهای تولید داخل با آن مختصاتی که عرض کردم. سردار علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 

      پیام و پیامدهای الحاق

      ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی

      اشاره: پنجشنبه ۲۹آبان ماه، ناو اقیانوس‌پیمای شهید رودکی با حضور سردار سلامی به نیروی دریایی سپاه سرافراز پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد. در زمانی که آمریکا و هم‌پیمانانش در اقیانوس هند مشغول رزمایش هستند این اقدام، پیام‌های رسا و گویایی را با خود به همراه دارد. این مقاله اشاره‌ای به ویژگی‌های این ناو و پیام‌های ورود آن به ناوگان دریایی ایران سربلند دارد.

       ناو اقیانوس‌پیمای اطلاعاتی و پشتیبانی شهید رودکی شناوری سنگین، چند منظوره و دوربرد است که قابلیت حمل و عملیاتی کردن انواع هواپیما، پهپاد و سامانه‌های موشکی، پدافندی و راداری را دارد.

      این ناو با تناژ ۴۰۰۰۰ تن و طول ۱۵۰ متر و عرض ۲۲ متر دارای رادار آرایه فازی سه بعدی، موشک‌های سطح به سطح، سطح به هوا، سامانه‌های مخابراتی یکپارچه بسیار پیشرفته جنگال و موشکی سوم خرداد با قابلیت حمل بالگرد‌ها به پهپادها و شناورهای عملیاتی که همه آنها از تولیدات داخلی و توسط جوانان متخصص مومن انقلابی طراحی و عملیاتی شده است.

      این ناو با عظمت، رزمی به مثابه یک شهر دریای متحرک است که با تمام تجهیزات و امکانات لازم آماده انجام ماموریت‌های اقیانوسی با ایجاد امنیت پایدار خطوط مواصلاتی دریایی و امدادرسانی به ناوگان تجاری و صیادی جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه‌ای می‌باشد.

      پیام‌ها و پیامدهای راهبردی ناو اقیانوس پیما

       شناور جدید اقیانوس‌پیمای سپاه پاسداران با نام شهید رودکی رسما عملیاتی شد. در خصوص این دستاورد بزرگ و راهبردی، ذکر چند نکته لازم است:

      ۱- این شناور در واقع یک پایگاه و فرودگاه عملیاتی متحرک برای سپاه پاسداران ایران در هر کجای دنیا خواهد بود. زیرا با استفاده از آن، ضعف ایران در نداشتن پایگاه‌های دریایی در نقاط فرامنطقه‌ای و اقیانوس‌های دوردست جبران خواهد شد.

      ۲- سلاح‌هایی که این شناور آنها را حمل می‌کند جالب توجه است؛ از قایق‌های تندروی موشک‌انداز سپاه گرفته تا هلیکوپترهای نظامی و ترابری و سیستم پدافند هواییاز ''شهر شناور'' تا ''زرادخانه روی آب'' واکنش رسانه‌های عربی به ناو جدید سپاه


      با التفات به شعاع عملیاتی قایق‌های موشک‌انداز سپاه که حداکثر چند صد کیلومتر بوده و پس از انجام عملیات مجددا نیاز به سوخت‌گیری پیدا می‌کنند، این کشتی وظیفه پشتیبانی و لجستیک آنان را در نقاط دوردست ایفا خواهد کرد. خطر اصلی برای دشمنان رقبای ایران در عرصه دریایی، خود این شناور عظیم‌الجثه نیست بلکه تجهیزات پرسرعت و منعطفی‌ست که حمل کرده و یگان‌هایی که در زمان بسیار کمی می‌توانند علیه آنان وارد عمل شوند. به عبارت دیگر محدوده عملیاتی سپاه از امروز صرفا خلیج فارس نخواهد بود، بلکه هر کجای دنیا که وم عملیات در آن برای منافع ملی ایران احساس شود، شناورهای تندروی سپاه مجهز به موشک‌های کروز دوربرد حاضر خواهند بود.

      ۳- پیام اصلی حرکت این شناور پیام صلح و امنیت برای کشورهای منطقه است ولی زین پس برای دشمنان ایران معادلات دریایی پیچیده‌تر می‌شود، زیرا در گذشته به محض وقوع خطر درگیری، ناوهای بزرگ متخاصم از محدوده آب‌های سرزمینی ایران بسیار دور می‌شدند تا از شعاع عملیاتی موشک‌های این کشور در امان باشند. با به کار افتادن این شناور، دیگر هیج نقطه‌ای برای استقرار ایمن آنان وجود نخواهد داشت و قایق‌های ۱۳ متری سپاه که محمول آن هستند، با سرعت بالای ۸۰ نات و قابلیت موشک‌اندازی، مین‌ریزی و اژدرافکنی می‌توانند کابوس هر کشتی متخاصمی باشند.

      ۴- این ناو بزرگ از تجهیزات پدافندی برد بلند و کوتاه مختلفی بهره می‌برد که توانایی آن برای دفاع و پایداری در مقابل حملات هوایی و موشک‌های کروز دشمن احتمالی را به نحو محسوسی بیشتر می‌کند .

      ۵- کمک به متحدان ایران یکی از کارویژه‌های اصلی این کشتی و قایق‌های تندروی آنست. اقیانوس هند و دریای عربی(نزدیک به یمن)، مدیترانه (لبنان، فلسطین و سوریه) و اقیانوس اطلس و دریای کارائیب (ونزوئلا) می‌تواند گستره فعالیت این پایگاه متحرک باشد.

      در نهایت از شواهد و قرائن اینگونه برمی‌آید که جمهوری اسلامی قصد گذار از یک قدرت منطقه‌ای به سمت یک بازیگر بزرگ بین‌المللی را دارد و به همین علت در سال‌های اخیر از تجهیزاتی رونمایی می‌کند که شعاع عملیاتی آنان فراتر از خاورمیانه است.

      مطمئناً مقاومت مردم ایران در برابر شدیدترین تحریم‌های همه‌جانبه آمریکا و پیروزی در برابر آن، مکمل قدرت‌نمایی‌های نظامی‌ست و پرستیژ و اقتدار جمهوری اسلامی در صحنه بین‌الملل را افزایش داده و دست آن را برای تحصیل منافع ملی می‌گستراند.#[ایجنا]


      هفتم آذرماه؛ روز افتخار و سربلندی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی‌

      اشاره: در چنین روزی، پرسنل ناوچه موشك‌انداز پیكان در عملیات مروارید با خلق حماسه‌ای به یادماندنی با حمله به پایانه‌های صدور نفت البكر» و الامیه» عراق، بیش از دو سوم این پایانه‌ها را منهدم كردند و پرچم ایران را بر مرتفع‌ترین دكل این پایانه‌ها به اهتزاز در آوردند. به مناسبت رشادت‌ها و دلاورمردی‌های نیروی دریایی ارتش و دفاع از جزایر، بنادر، سواحل و دریاهای كشور در دوران جنگ تحمیلی، هفتم آذر، روز نیروی دریایی ارتش نام گرفت تا همه‌ساله حماسه باشكوه دریادلان و یاد شهیدان والامقامشان گرامی داشته شود.

                  کلیدواژه‌ها: نیروی دریایی؛ اقتصاد دریایی؛ امنیت دریایی؛ سواحل مكران

      تاریخچه‌

      پیشینه‌ی نیروی دریایی در ایران به حدود 500 سال قبل از میلاد و زمان هخامنشیان باز می‌گردد. حوالی سال 1971 دولت ایران به فكر تجهیز نیروی دریایی خود از طریق در خدمت گرفتن شناورهای مدرن آمریكایی و انگلیسی افتاد و از آن زمان به بعد تعدادی ناوچه و شناورهای كوچك را به ناوگان خود افزود از این میان ناوهای محافظ كلاس الوند جزء اصلی‌ترین سفارشات تسلیحاتی ایران بودند. مدتی بعد شاه ایران سفارش ساخت 4 فروند ناوشكن پیشرفته را تحویل مقامات آمریكایی داد كه ایالات متحده به بهانه تحریم از تحویل سرباز زده و آن‌ها را در نیروی دریایی خود به كار گرفت.

      پس از این دوره كشورمان با جنگ تحمیلی دولت بعثی عراق مواجه شد و توجهات به نیروی دریایی كاهش یافت. پس از حمله آمریكایی‌ها و آسیب به نیروی دریایی، مقامات كشور به این نتیجه رسیدند كه این نیرو توان شركت در رزم كلاسیك را نخواهد داشت بنابراین سرمایه‌گذاری بر روی طرح‌های زیرسطحی سبك و شناورهای موشك‌انداز و اژدرافكن تندرو انجام شد. پس از اعمال فشار آمریكایی‌ها به‌وسیله تحریم‌ها، ت‌های بومی‌سازی ساخت تسلیحات دریایی نیز پیگیری شد؛ زیردریایی‌های كلاس نهنگ و غدیر، شناورهای تندرو موشك‌انداز، اژدر فوق سریع حوت، ناوشكن كلاس جماران و ناو محافظ كلاس موج ازجمله مواردی هستند كه حاصل تلاش متخصصان كشورمان در عرصه تولید تسلیحات دریایی هستند.

      عملیات مروارید و نقش نیروی دریایی در دفاع مقدس‌

      در سی و یكم شهریور ماه 1359، عراق با طرح‌ریزی، آمادگی قبلی و بررسی‌های گوناگون در مورد نیروهای مسلح خود و آشنا بودن به شرایط داخلی آن زمان ایران، حمله همه‌جانبه‌ای را بر ضد جمهوری اسلامی ایران آغاز كرد. در جبهه دریا، برتری با نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. در همان روزهای آغازین جنگ، نیروی دریایی برای بالا بردن روحیه رزمندگان در دیگر جبهه‌ها و برای زدن چند ضربه مهلك بر پیكره اقتصادی عراق، عملیات مهم و بزرگ مروارید» را اجرا كرد. یكی از اهداف اصلی این عملیات، تسخیر دو سكوی مهم نفتی عراق یعنی سكوی البَكر و اَلْاُمیّه و انهدام تأسیسات بسیار مهم این دو سكو بود. پس از این عملیات، عملاً این دو سكوی نفتی كه از نظر صادرات نفت عراق بسیار بااهمیت بودند، كاملاً بی‌استفاده ماند و افزون بر این، اهداف عراق در راه استفاده اطلاعاتی و عملیاتی از آن‌ها از بین رفت. در این عملیات، واحدهای شناور، تكاوران، تفنگ داران، واحدهای هوادریا و غواصان، در عملیاتی ده ساعته، موفق به تصرف این دو سكو شدند. رزمندگان توانستند با برتری مطلق در برابر نیروی دریایی عراق، بسیاری از شناورها، بالگردها و هواپیماهای عراقی را سرنگون كنند و همین امر سبب شد تا پایان جنگ، عراق در جبهه دریایی كاملاً ضعیف باشد.

      نیروی دریایی و رویارویی مستقیم با آمریكا

      در روز 29 فروردین 1367، هم زمان با روز ارتش، برگ زرین دیگری بر افتخارات نیروی دریایی اضافه شد. در این روز، پرسنل شجاع ناوشكن‌های سهند و سبلان و ناوچه جوشن، در مصافی نابرابر، در برابر نیروهای م آمریكایی ایستادند. رشادت‌ها و جان فشانی‌های دلیرمردان ناوشكن سهند، چنان موجب شگفتی دشمن شد كه لب به تعریف و تمجید از این دلاورمردی‌ها گشودند. خدمه فداكار سهند در حالی كه این ناوشكن مورد اصابت چندین فروند موشك آمریكایی قرار گرفته بود و بخش‌های زیادی از آن در شعله‌های آتش می‌سوخت، آن‌را ترك نكردند و تا آخرین لحظات با شلیك آخرین گلوله‌های خود، خشم و انزجار خویش را نثار دشمن كردند. ایثار و جان فشانی‌های پرسنل قهرمان و جان بر كف نیروی دریایی میهن اسلامی ایران در برقراری ثبات و امنیت در آب‌های نیلگون خلیج فارس و دریای عمان و مقابله با نیروهای م آمریكا، به یاد ماندنی است.ناو نیروی دریایی ارتش

      نقش راهبردی نیروی دریایی در امنیت و توسعه اقتصادی‌

      امنیت و توسعه دو مفهوم به‌هم پیوسته و مكمل یكدیگر هستند كه در برنامه‌ریزی دولت‌ها اهمیت ویژه‌ای دارند. نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد كه امنیت بدون توسعه نمی‌تواند تداوم داشته باشد و در صورت تداوم، هزینه‌بر است و توسعه نیز بدون ایجاد ساختارهای امنیتی مناسب شكل نمی‌گیرد. نقش توسعه و پیشرفت سواحل مكران بر مبنای نظریه امنیت - توسعه و آثار توسعه منطقه بر افزایش ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی، راهبردی است و این مسأله بر كسی پوشیده نیست.

      امروز نیز نیروی دریایی در جایگاهی بلند مرتبه قرار دارد و در چارچوب اامات دفاعی در عرصه دریاها گام‌های بلندی برداشته است. با توجه به اهمیت آبراه‌های دریایی در عرصه اقتصاد دریایی و گستردگی تردد كشتی‌های تجاری و نفتكش‌ها در دریاها؛ تأمین امنیت دریایی یك ضرورت است. اما علاوه بر این ضرورت جهانی؛ ایران در محیط پیرامونی خود با تهدیدهای گسترده‌ای مواجه است. تجربه نزدیك به یك قرن نشان می‌دهد بیگانگان همواره به بهانه امنیت‌سازی در خلیج فارس عامل نا امنی و بحران‌سازی در منطقه بوده‌اند. هدف آن‌ها توجیه حضور دائم در مناطق با اهمیت ژئو پلیتیك و ایجاد وابستگی امنیتی در منطقه به بیگانگان و فروش میلیاردها دلار سلاح و حفظ پایگاه‌هایشان در منطقه است.

      نیروی دریایی ایران امروز این توانمندی را دارد كه با حضوری مقتدرانه در حفظ امنیت از كرانه‌های خلیج فارس و دریای عمان تا اقیانوس هند، و در هر نقطه‌كه در آب‌های بین‌المللی نیاز به امنیت‌سازی باشد حضور یابد. نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با این هدف جایگاه و نقش خود را به سطح نیرویی راهبردی ارتقا داده است.

      دستور ویژه رهبر انقلاب به نیروی دریایی ارتش‌

      در سال‌های اخیر به‌علت سمت و سوی خاص تهدیدات علیه جمهوری اسلامی، اهمیت مرزهای دریایی به‌ویژه در پهنه دریای عمان مضاعف گردیده، از طرفی دیگر، سواحل دریای عمان مكران ازجمله مناطق مهم و راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی شده و برنامه‌ریزی توسعه‌ای این منطقه، در سطح كشور، امری راهبردی محسوب می‌شود.

      از آن‌جایی كه یكی از وظایف اصلی ارتش در هر كشور، حفاظت و حراست از حدود و ثغور كشور شامل مرزهای خاكی، آبی و هوایی است و در كشور ایران كه به‌سبب موقعیت خاص ژیوپلیتیكی و برخورداری از سواحل طولانی در جنوب و شمال كشور، حراست از مرزهای آبی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و این وظیفه خطیر در سواحل مكران به‌طور ویژه به نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی واگذار گردیده است.

      حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان نیروی دریایی ارتش در سال 94 به اهمیت دریای عمان و سواحل مَكران اشاره كردند و تأكید كردند كه این منطقه، نقطه‌ای اساسی در ایفای مسؤولیت نیروی دریایی است و در خصوص احیای این منطقه به دولت نیز سفارش‌های لازم را كرده و خواهیم كرد.

      دستور رهبر معظم انقلاب برای انتقال نیروی دریایی ارتش از بوشهر به سواحل مكران و هم‌چنین سفر مقام معظم رهبری به استان سیستان و بلوچستان در سال 97 و تأكید بسیار بر توسعه سواحل مكران و موافقت رهبری با تخصیص اعتبارات از صندوق توسعه ملی به پروژه طرح توسعه سواحل مكران در سال 98 را می‌توان از نشانه‌ها و مولفه‌های نگاه ویژه رهبری و اهمیت این موضوع دانست.

      نیروی دریایی با گسترش به‌سمت سواحل مكران و تأمین امنیت دریایی و هم‌چنین توسعه زیرساخت‌های بندری، صنایع و امكانات اولیه بهداشتی، آموزشی، رفاهی و فرهنگی جهت كاركنان خود، نقش مفیدی در خروج منطقه از انزوای جغرافیایی و رفع محرومیت مردم منطقه خواهد داشت و می‌تواند با توجه به ظرفیت و توانایی‌های موجود با افزایش ظرفیت‌ها جهت اشتغال در بندرها و صنایع وابسته به دریا، نقش‌بی‌بدیلی در كاهش ناامنی‌های كالبدی و افزایش ضریب امنیتی این بخش از سرزمین ایران ایفا نماید.[ایجنا]


      گفت‌وگو با محبوبه بلباسی همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی؛اعزام به سوریه/کاش خبر شهادت همسرم را بهتر می‌گفتند!/قبل از تشییع،یک شب پیکر محمد در منزل بود/

      شهید مدافع حرم بلباسی

      حقیقتش نحوه خبردار شدن من از شهادت محمد اصلا خوب نبود. واقعا به من آسیب زد. من در جمع خانواده نشسته بودم که دیدم تحرکات خانواده غیرطبیعی شده. شک کردم.

      حدود ۴۰ روز از تشییع پیکرهای شهدای مدافع حرم خان‌طومان می‌گذرد؛ شهدایی که حدود ۵ سال پس از شهادت‌شان در دفاع از حرم آل‌الله در منطقه خان‌طومان سوریه، پیکرهای‌ پاک‌شان شناسایی شد. شهید مدافع حرم محمد بلباسی و همرزمان شهیدش از شهدای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا بودند که سال ۹۵ در منطقه خان‌طومان سوریه به شهادت رسیدند و پس از ۵ سال به کشور عزیزمان بازگشتند. پیکر مطهر شهید بلباسی پس از تشییع در امامزاده سیدملال قائمشهر استان مازندران خاکسپاری شد.  شهید بلباسی یکی از ۱۳ نفری بود که ۱۷ اردیبهشت‌ ۹۵ در نبرد خان‌طومان به شهادت رسیدند. آنان که محمد بلباسی، شهید قائمشهری را می‌شناسند، از او به عنوان نامدار گمنام» یاد می‌کنند.

      شهید محمد بهاری از همرزمان شهید درباره نحوه شهادت شهید محمد بلباسی در معرکه خان‌طومان که دشمن تکفیری ناجوانمردانه آتش‌بس را نقض کرده بود، می‌گفت: من از روز چهارشنبه با دوربین حرارتی‌ای که داشتم، متوجه شدم دشمن کاملا در حال آماده شدن است و اطلاع هم دادم اما گفتند چون آتش‌بس اعلام شده و بچه‌های سازمان ملل اینجا هستند، دشمن حمله نمی‌کند. با این حال بچه‌های نیروی قدس به این اکتفا نکردند و گفتند شما آمادگی داشته باشید. شهید کابلی هم با اصابت خمپاره به شهادت رسید. شهید بلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان‌نور همیشه با او بود، رفت شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد. وقتی پیکر کابلی را روی ماشین گذاشتند، با قناصه هر دو را از پشت زدند. عکس‌های شهید بلباسی را اگر ببینید، صاف دراز کشیده و پشت سرش خون جاری شده است. اینها واقعا مردانه ایستادند. من خط به خط عقب می‌آمدم و شاهد این قضایا بودم. 

       محبوبه بلباسی، همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی زنی است که از سال ۹۵ بعد از شهادت محمد بلباسی ۴ فرزند به یادگار مانده همسرش را تنها بزرگ کرده، در حالی که فرزند کوچکش زینب هرگز پدرش را ندیده است. به همین مناسبت گفت‌وگویی با محبوبه بلباسی، همسر شهید مدافع حرم، محمد بلباسی درباره ویژگی‌های این شهید والامقام انجام دادیم.

      ***

      * خانم بلباسی! آنطور که در وصیتنامه شهید بلباسی خواندم، گویا مساله اعزام ایشان به سوریه خیلی ناگهانی رخ داده است. از شما هم در متن وصیتنامه یک سپاسگزاری ویژه کرده‌اند که با وجود شرایط سختی که داشتید، ایشان را برای سفر به سوریه تشویق هم کرده‌اید. لطفا داستان اعزام شهید بلباسی به سوریه را برای ما روایت کنید. البته قبل از اینکه پاسخ بدهید، باید از شما عذرخواهی کنم که مجبور می‌شوید خاطراتی را که روایتش برای شما سخت است، یادآوری کنید. 

      نه! خواهش می‌کنم. محمد تازه از ماموریت راهیان نور برگشته بود، تقریبا ۴ روز بود از این مأموریت برگشته بود که حوالی ساعت ۱۰ شب تلفنش زنگ خورد. یکی از دوستان سپاهی‌اش بود، دیدم صحبت از سفر و پاسپورت و اینگونه حرف‌هاست، اول فکر کردم درباره سفر کربلا صحبت می‌کنند، چون آقامحمد به ما وعده داده بود یک سفر خانوادگی کربلا برویم اما تلفن را که قطع کرد گفت از لشکر تماس گرفته‌ و گفته‌اند تعدادی از بچه‌های سپاه را می‌خواهند اعزام کنند سوریه. گفته بودند چون این اعزام ناگهانی شده و باید همین امشب حرکت کنند، برخی نیروها گفته‌اند نمی‌توانند در این فرصت کم کارهای‌شان را جفت‌وجور کنند به همین خاطر چند نیرو کم دارند. این شخصی که با آقامحمد تماس گرفت از دوستانش بود، آقامحمد به او سپرده بود اگر می‌تواند برایش جور کند که به سوریه اعزام شود. او هم زنگ ‌زده بود که امشب این فرصت فراهم شده است. 

      * یعنی شهید بلباسی داوطلبانه به سوریه اعزام شد؟

      بله! داوطلبانه اعزام شد. 

      * مگر ایشان عضو سپاه نبود؟ یعنی اعزام به سوریه مأموریتی نبود که به ایشان ابلاغ شود؟

      چرا! محمد عضو سپاه بود اما جزو نیروهای ستادی سپاه بود. کارهای دفتری و اداری سپاه را انجام می‌داد. اینطور نبود که به صورت مأموریت به سوریه اعزام شود. به بچه‌های لشکر سپرده بود که اگر می‌توانند زمینه را فراهم کنند تا او هم به سوریه اعزام شود که این اتفاق هم افتاد. تلفن را که قطع کرد، به من گفت شرایطش فراهم شده که اعزام شود اما خیلی فرصت ندارد تصمیم بگیرد، چون ۴ صبح باید عازم شود. 

      * واکنش شما چه بود؟

      از من پرسید راضی هستم یا نه؟ من گفتم که تو مدت‌هاست دوست داری به سوریه بروی، حالا که این فرصت پیش آمده استفاده کن و برو. محمد هم آماده رفتن شد. شروع کرد زنگ زدن به این و آن. به فرمانده‌اش زنگ زد که اجازه بدهد اعزام شود. محمد چون تازه از سفر راهیان نور برگشته بود، بخش زیادی از مسؤولیت کاری‌اش را انجام داده بود و به همین خاطر فرمانده‌اش مخالفتی نکرد و اجازه داد برود. بعد هم شروع کرد به نوشتن بدهی‌هایش. در عرض چند ساعت کارهایش را راست و ریس کرد. البته چون دیروقت شده بود، نتوانست از مادر و خواهرش خداحافظی کند. تنها کسی که از خانواده می‌دانست محمد عازم سوریه شده است، من بودم. 

      * برای مادر شهید بلباسی سخت نبود که فرزندشان بی‌خداحافظی عازم سوریه شد؟

      البته محمد به تهران که رفته بود زنگ‌زده بود و تلفنی خداحافظی کرده بود ولی خب! برای یک مادر خیلی سخت است، چون محمد پسر بزرگ خانواده بود، خیلی هم به خانواده‌اش می‌رسید. گاهی شب‌ها دیر می‌آمد خانه، وقتی می‌گفتم کجا رفتی؟ می‌گفت رفتم پیش خواهرم، نیاز داشت با کسی درددل کند. اینطور کسی بود برای خانواده. اعزام محمد واقعا به گونه‌ای بود که انسان احساس می‌کرد دعوت شده است. انگار واقعا خدا برایش دعوتنامه فرستاده بود. 

      * همان‌طور که گفتم شهید بلباسی در وصیتنامه‌اش به طور خیلی خاص از شما تشکر می‌کند. می‌نویسد این توفیق را مدیون شماست. گویا همراهی و رضایت شما با این اعزام ناگهانی برای شهید بلباسی خیلی قابل توجه بوده است. 

      بله! یک دلیلش هم این بود که وقتی محمد عازم سوریه بود من ۳ ماهه باردار بودم، هیچ کس هم نمی‌دانست، فقط من می‌دانستم و خودش. به محمد گفتم تو برو، من به کسی نمی‌گویم باردار هستم که تو حرف بشنوی و بگویند چرا با این وضعیت گذاشت و رفت. بعد از برگشتنت به بقیه می‌گوییم باردار هستم اما دقیقا یک ماه بعد از رفتنش، محمد به شهادت رسید. ۲ روز بعد از شهادتش به خانواده گفتم باردار هستم و چند ماه بعد، یعنی ۵ آبان، زینب به دنیا آمد. 

      * صفحه اینستاگرام شما را که نگاه کردم دیدم مطلبی نوشته و با لحنی گلایه‌آمیز گفته بودید کاش مثل دهه ۶۰ چند نفر با لباس رزم به در خانه شما می‌آمدند و خبر شهادت همسرتان را به شما می‌دادند، نه اینکه از خبرگزاری‌ها این خبر را بشنوید. علت این گلایه چه بود؟

      حقیقتش نحوه خبردار شدن من از شهادت محمد اصلا خوب نبود. واقعا به من آسیب زد. من در جمع خانواده نشسته بودم که دیدم تحرکات خانواده غیرطبیعی شده. شک کردم. بعد دیدم رفتند اینترنت خانه را قطع کردند. فهمیدم حتما موضوعی شده که اطرافیان نمی‌خواهند من باخبر شوم. یواشکی سراغ گوشی موبایلم رفتم. وقتی وارد تلگرامم شدم با عکس پیکر محمد مواجه شدم، خبر شهادتش را خبرگزاری‌ها و سایت‌ها زده بودند. این نحوه خبردار شدن از شهادت محمد واقعا به من آسیب زد. برایم خیلی سخت بود. کاش طوری برنامه‌ریزی می‌کردند که ابتدا من به عنوان همسر شهید خبردار شوم و بعد از آن خبرش در اینترنت و فضای مجازی پخش شود. 

      بعد از این اتفاق، من نزدیک به ۴ سال و خرده‌ای هم گوشی خودم و هم گوشی محمد دستم بود تا اگر جایی خبر بازگشت پیکر شهدا را زد، نخستین نفری باشم که از آن خبردار بشوم، نه اینکه مثل شهادتش بعد از دیگران بفهمم. متاسفانه همین اتفاق در مسأله بازگشت پیکر شهدا هم رخ داد، آنهایی که از آشنایان دورتر و غریبه‌تر بودند به من زنگ زدند و گفتند خبر داری که پیکر شهدا را قرار است بازگردانند؟ گفتم نه، گفتند چطور خبر نداری؟ خب! این هم باز برای من سخت بود که خبر بازگشت پیکر همسرم را غریبه‌ها باید به من بدهند و من آخرین نفری باشم که می‌فهمم. این بود که آن استوری را در اینستاگرام گذاشتم و گلایه کردم. البته بعدش همسر شهید همت با من تماس گرفت و گفت دهه ۶۰ هم اینگونه نبود که خبر شهادت هر شهید را شخصا ابتدا به خانواده‌اش بگویند. همسر شهید همت گفت من خودم خبر شهادت حاج همت را در تاکسی شنیدم. به هر حال من انتظار داشتم در این باره منسجم‌تر عمل شود. 

      * از این مسأله که بگذریم، فکر می‌کنم گاهی نحوه مواجهه‌ای که برخی رسانه‌ها با خانواده شهدای مدافع حرم دارند، موجب آسیب‌هایی برای این خانواده‌ها می‌شود، شاید گاهی لازم است روند طبیعی کنار آمدن با مسأله شهادت پدر برای فرزندان کوچک شهدا طی شود اما توجه رسانه‌ها و یادآوری چند باره آن، این روند طبیعی را با خلل مواجه می‌کند. نظر شما چیست؟

      بله! واقعا این مطلب را قبول دارم. گاهی اوقات توجه رسانه‌ها به یک فرزند شهید باعث می‌شود این کودک خردسال در تمام کشور شناخته شود، بعد همه تلاش می‌کنند ارتباط ویژه‌تری با این فرزند خردسال بگیرند و به او محبت کنند و مورد توجه قرارش دهند، این در مرکز توجه قرار گرفتن به این شدت و حدت کار را بر ما سخت می‌کند. به هر حال این مسأله‌ای است که بهتر است رسانه‌ها موقع پرداختن به موضوع خانواده شهدای مدافع حرم به آن توجه کنند.

      * خب! برگردیم به موضوع اصلی. وقتی خبر بازگشت پیکر شهید بلباسی را به شما دادند، چه اتفاقی افتاد؟ روند بازگشت و تشییع پیکر ایشان چگونه بود؟

      در مدتی که پیکر آقامحمد برنگشته بود، مدام پیش خودم می‌گفتم که اگر پیکرش برگشت با این پیکر به زیارت مشهد می‌رویم، زینب هم که تاکنون پدر را ندیده با پدرش به زیارت مشهد برود. این خواسته و آرزوی من بود. وقتی خبر بازگشت پیکر شهدای خان‌طومان آمد متوجه شدیم قصد دارند ابتدا پیکر شهدا را بدون حضور خانواده‌ها به مشهد ببرند و سپس به شهر ما برای تشییع و تدفین بیاورند. من از این موضوع ناراحت شدم، چون می‌خواستم با پیکر محمد به زیارت امام رضا بروم. به همین خاطر بود که با همسر یکی دیگر از شهدا شبانه خودمان را به تهران رساندیم و با پرواز به مشهد رفتیم تا خودمان را به کنار پیکر شهدا برسانیم. به این ترتیب قسمت شد و در کنار پیکر شهدا به زیارت امام رضا رفتیم. هیچ وقت آن صحنه را فراموش نمی‌کنم، حرم به خاطر مساله کرونا به روی مردم بسته بود، هیچ کس در حرم نبود جز ما. ما و پیکر شهدا و تعدادی از خدام امام رضا، چند قدمی ضریح ایستاده بودیم و اشک می‌ریختیم، گویی در بهشت بودیم. آن صحنه معنوی یکی از زیباترین صحنه‌های زندگی من است. بعد از اینکه برگشتیم، دوستان آقامحمد و خانواده بی‌تابی می‌کردند که به خاطر شرایط کرونا آن مراسمی را که شایسته است نمی‌توانند بگیرند اما من گفتم اشکالی ندارد، این حرف حضرت آقا است که باید پروتکل‌ها را رعایت کنیم. قرار شد تشییع پیکر شهدا به صورت خودرویی انجام شود و کسی از خودرویش پیاده نشود. 

      روزی که تشییع پیکر آقامحمد انجام شد، واقعا صحنه‌های تکان‌دهنده‌ای دیدم. با اینکه قرار بود کسی از خودرو پیاده نشود، خیلی‌ها انگار بی‌اختیار از خودروها بیرون آمده بودند و پیاده تابوت را مشایعت می‌کردند. مأمورها هم تذکر می‌دادند که این کار را نکنند اما می‌گفتند ما به نیت پیاده‌روی اربعین می‌خواهیم تابوت شهید بلباسی را پیاده تشییع کنیم. مازندرانی‌ها رسمی دارند که وقتی کسی فوت می‌کند، ن مسن‌تر نوعی عزاداری می‌کنند که آن را مویه کردن» می‌گویند، می‌دیدم ن مسن‌تر اینگونه برای محمد عزاداری می‌کردند و در عالم خودشان در سوز و گداز بودند. خیلی از مغازه‌دارها اسپند دود کرده بودند، خیلی از کسانی که اصلا ظاهرشان هم مذهبی نبود، با اشک و گریه به دنبال تابوت راه افتاده بودند، هیچ کدام از اینها برنامه‌ریزی‌شده نبود؛ اینکه کسی به کسی بگوید اسپند دود کند، نه اصلا، همه چیز خودجوش بود و من از دیدن این حجم از مهر و محبت مردم واقعا شرمنده شدم. این را هم بد نیست بگویم که عده‌ای گاهی می‌گویند به همسران شهدای مدافع حرم طعنه و زخم زبان می‌زنند. دیگران را نمی‌دانم اما درباره من اصلا اینگونه نبود، هر چه بود مهر و محبت و احترام بود. فکر می‌کنم کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند آنقدر کم و نادر هستند که در سیل عظیم مهربانی‌ها و محبت‌ها و احترام‌های مردم اصلا آن حرف‌ها گم می‌شود. 

      * گویا شب قبل از تشییع هم تا صبح پیکر شهید بلباسی در منزل شما بود؟

      بله! این هم خاطره‌ای است که شیرینی آن تا آخر عمرم فراموشم نمی‌شود. قبل از تشییع، یک شب تا صبح پیکر محمد در منزل بود. فقط من و بچه‌ها و مادر و خواهرانش بودیم. باور کنید اینطور نبود که ما مدام گریه و بی‌تابی کنیم، نه، انگار خود محمد بین ما آمده بود، حتی خاطرات مشترک خنده‌دارمان را تعریف می‌کردیم و می‌خندیدیم؛ خاطره‌هایی که با محمد داشتیم. زینب هم توانست بعد از ۵ سال یک شب تا صبح با پدرش باشد. من اینقدر در این ۵ سال استرس داشتم که دوست داشتم آن شب یک ساعت با آرامش کنار پیکر محمد به خواب بروم. از اینکه او به خانه برگشته و آن شب در خانه بود، آرامش داشتم. 

      در دلم به محمد می‌گفتم تو برای دلخوشی ما کاری کرده‌ای که ما فکر کنیم پیکرت برگشته، شاید ۷۰۰ گرم از آن پیکر به کشور برگشته بود. به محمد می‌گفتم تو هنوز سوریه مانده‌ای، تمام عشقت این بود که همان‌جا بمانی، برای دلخوشی ما اینگونه برگشتی. به هر حال خاطره آن شب هیچ‌گاه از خاطر من پاک نمی‌شود.[مشرق]


      یک نفس موعظه؛گناه قلب‌/قرآن و گناهان قلبى‌/بهشت جاى سالم‌ها است‌/خواب آیت‌الله دستغیب شب قبل از شهادت

      بر هر عاقلى پوشیده نیست كه انسان داراى بدنى است و روانى، ظاهرى و باطنى و كردارهاى نیك و زشتش نیز بر دو قسم است؛ كارهایى كه به‌وسیله بدنش انجام مى‌دهد مانند نماز، روزه، حج، انفاق و مانند شرابخوارى، قماربازى، كارى، قسم دیگر چیزهائیست كه به دل كسب مى‌كند و در آن‌جاى مى‌دهد مانند ایمان، محبت، خوف، رجاء، رضا و مانند كفر، نفاق، بغض، كبر، ریا.

      چنان‌كه كردارهاى ناپسندى كه به وسیله بدن انجام داده مى‌شود و مورد نهى خداوند است؛ شناختن و پرهیز از آن‌ها بر هر فردى واجبست، هم‌چنین چیزهائى كه به دل كسب مى‌كند و مورد نهى حضرت آفریدگار است باید آن‌ها را بشناسد و از آن‌ها بپرهیزد و بكوشد كه دلش به آن‌ها مبتلا نشود.

      قرآن و گناهان قلبى‌

      در چندین جاى قرآن مجید پروردگار مسلمانان را از گناهان قلبى ترسانیده از آن جمله در سوره بقره مى‌فرماید: خداوند از آنچه دل‌هایتان كسب كرده شما را بازخواست خواهد فرمود» (آیه‌225) و نیز مى‌فرماید: آنچه در دل‌هایتان است (مانند كفر، نفاق،ریا و.) چه آن‌ها را آشكار سازید و چه پوشیده دارید خداوند شما را به آن‌ها محاسبه مى‌فرماید» (بقره، 284) و در سوره انعام مى‌فرماید: رها كنید آشكار گناه و پنهان آن‌را» (آیه‌120) بعضى از مفسرین فرموده‌اند: یعنى گناهانى كه محل آن بدن و جایش دل است.

      بهشت جاى سالم‌ها است‌

      چنان‌چه دلى را كه از انواع گناه‌ها و بیمارى‌ها پاك باشد آن‌را قلب سلیم و سبب سعادت دانسته و در سوره شعراء مى‌فرماید: روز قیامت مال و فرزندان سودى نخواهد داشت مگر كسى‌كه خداى را بیاید با قلب سالم (آیه‌88 و89) یعنى امور اعتبارى دنیوى مانند مال تنها به‌كار حیات دنیوى مى‌خورد، اما براى زندگانى پس از مرگ تنها دل سالم» است كه بدرد مى‌خورد و شخص از آن بهره مى‌برد.

      اصلا یكى از نام‌هاى بهشت دار السّلام ست (انعام‌127) یعنى خانه افرادى كه سالم از هر بیمارى و آلودگى باشند. بنابراین كسانى‌كه به‌گناهان آلوده‌اند باید آن‌قدر در بیمارستان جهنم بمانند تا از آن آلودگى‌ها پاك شده و شفا بیابند، آن وقت بتوانند به بهشت وارد گردند. مگر بیمارى‌هائى كه هیچ قابلیت علاج نداشته باشد مانند كفر،نفاق،بغض خدا و دوستان خدا؛ چنین بیمارانى باید همیشه در آن زندان‌ بمانند. (قلب سلیم، شهید دستغیب، ص‌9-11)[ایجنا]


      مدرس عرفان اسلامی گفت: نیمه‌های شب بود که آیت‌الله دستغیب ناگهان سراسیمه از بستر بلند شد و زانوها را بلند کرده و نشست. دست‌هایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا لاحول و لا قوة الا بالله» می‌گفت.

      20 آذر سالروز شهادت شهید محراب، آیت‌الله عبدالحسین دستغیب است که در سال 1360 هنگام رفتن به نماز جمعه شیراز به شهادت رسید.

      حسن اردشیری لاجیمی، از مدرسان عرفان اسلامی درباره شهید دستغیب به فارس گفت: آیت‌الله شهید دستغیب (ره)  از سن سیزده سالگی آثاری چون  بحار، وسائل الشیعه، کافی، وافی و من لا یحضر را مطالعه می‌‌کرد.

      وی افزود: در منزل ایشان یک اتاق بسیار بزرگ پر از کتاب بود و ایشان دائما مطالعه می‏‌کردند و حافظه بسیار خوبی هم داشتند. مطالعه کردن و فهمیدن روایات برایشان خیلی آسان بود تا جایی که فرزند ایشان می‌گفت: بنده بعید نمی‌‏دانم پدرم حدود بیست هزار حدیث از حفظ داشت.

      غذای شهید دستغیب

      اردشیری ابراز داشت: آیت‌الله دستغیب از سن 16 سالگی، بیشتر اوقات، نان جو و روغن زیتون می‏‌خوردند. نان جو، خوراک انبیاء و اولیاست و از زیتون هم که در قرآن تعریف شده است.

      معرفی شهید دستغیب (ره) از زبان آیت‌الله نجابت شیرازی(ره)

      این مدرس دانشگاه، شهید دستغیب را از زبان آیت‌‌الله نجابت، چنین معرفی کرد: برای جوان (شهید دستغیب) اینکه نان جو و روغن زیتون بخورد و هفته‌‎ای یکبار هم بیشتر گوشت نخورد، خیلی زحمت دارد. دائما مواظب نفس خود بود که با مومنان سرکشی نکند، تا چه رسد به علما و مراجع تقلید. آیت‌‌الله دستغیب از همان اول با حاج سید علی رضا» و بعد با مرحوم میرزا علی اکبر ارسنجانی» و بعد در نجف اشرف با آقا شیخ محمد کاظم شیرازی» و بعد با حاج میرزا علی آقا قاضی» که هم اول عالم نجف اشرف و هم اول خداشناس بودند رابطه داشت. شهید دستغیب یقین پیدا کرده بود که اساس مذهب تبعیت از اولی‌‌الامر است. لذا پس از فرمان امام خمینی که باید مردم بسیج شوند، ایشان ارتش و سپاه و بسیج را جُند حضرت ولی‌‌عصر(عج) و امام خمینی را نائب حضرت ولی‌عصر(عج) می‌‏دانست. بنده مطمئن هستم که ایشان فاصله‏‌ای بین این بسیجیان و اصحاب بدر نمی‏‌دانست، چرا که چشم اصحاب بدر در چشم حضرت خاتم‏الانبیاء می‌‏افتاد و غم‌ها از دلشان می‏رفت در حالیکه این بزرگواران سالی یک دفعه هم نمی‏‌توانستند امام را ببینند. می‏‌گفت: این‏ها برترند چرا که با آنکه پهلوی حضرت نیستند ولی فدای اسلام و معصومند.

      شهید دستغیب جلوه بارز یقین

      این مدرس عرفان اسلامی بیان داشت: در اثر تبعیت و قوی شدن روح تقوا، دو چیز در این شهید فوق‏‌العاده شد؛ یکی یقین و دیگری توکل. یقین به خداوند تبارک و تعالی که دائما حاضر و بیناست و در این مسئله ایشان بر معاصرین خودشان بسیار امتیاز داشتند. یعنی برای یقین هر قدر درجه قائل بشویم، خدا ایشان را موفق به آن درجه کرده بود که این یقین رو به تزاید برود، لذا در بیشتر مجالس ایشان سخن از خدا و ائمه اطهار بوده است.

      اردشیری ادامه داد: آیت‌الله نجابت درباره یقین شهید دستغیب گفته است: شاید بنده بتوانم ادعا کنم مجلسی با ایشان نداشتم الا آنکه راجع به یقین و خدا و معارف اهل بیت(ع) در آن سخن به میان آید، و گاهی در یک روز دو مرتبه  با ایشان تلاقی داشتیم، در هر دو مرتبه آیه و یا کلمه و روایتی راجع به یقین برای سخن گفتن و شدت تذکر پیش می‌آوردند.

      مولف علوم اسلامی افزود: این شهید بزرگوار در یقین به خداوند در عصر خودشان و در استان فارس منحصر بودند و آثار این یقین بود که مردم با جان و دل ایشان را دوست می‏‌داشتند، آثار یقین بود که ریشه حقیقی اسلام را پیدا کردند و از همان روز اول به حضرت آیت‌‏الله العظمی خمینی نهایت علاقه را پیدا کردند و از جان و دل مروج ایشان شدند.

      عبارت شهید دستغیب درباره امام خمینی (ره)

      حسن اردشیری خاطر نشان کرد: این شهید بزرگوار می‏‏‌فرمود که آقای خمینی سیرهای خودش را تمام کرده و فعلا از طرف حضرت احدیت و حضرت ولی عصر(عج) به اصلاح جامعه و مسلمین بالاخص اصلاح ایرانیان مامور است.

      وی تاکید کرد: شهید دستغیب، خالص و به تمام معنی مبلغ امام خمینی (ره) بود و این تبلیغ را موجب ترقی خودشان می‏دانست. گرایش ایشان نسبت به حضرت امام خمینی بیشتر بر مقدار مردم عادی بود، یعنی ایشان را علاوه بر اجتهاد و مرجع تقلید بودن، ولی کامل خداوند می‏‌دانستند.

      توکل شهید دستغیب (ره)

      وی ویژگی دیگری را که در شهید دستغیب، ممتاز بود توکل دانست و بیان داشت: روز به روز ایشان این معنی را کامل تر می‌‏فهمیدند که اسباب بالذات، مؤثر نیستند. چند سال اخیر از عمرشان، معنی لا حول و لا قوه الا بالله» و اینکه همه کار دست خداست بسیار برای ایشان واضح شده بود، لذا ایشان کارهای خودش را ـ چه دنیوی و چه اخروی ـ به خداوند واگذار می‌‌کرد.

      اردشیری اضافه کرد: بناشان بر این بود که تمام وضع حیات و مادی و معنوی‌‏شان را در اختیار خداوند بگذارند. در اثر این توکل به خدا فرمایشات ایشان در هر قلب پاکی جایگزین بود، بلکه بعضی از قلوب ناپاک را هم پاک می‏‌کرد و روز به روز محبت اهالی فارس و بالاخص مردم شیراز نسبت به ایشان رو به ازدیاد بود و به تبع محبتی که به ایشان داشتند، یقینشان نیز به انقلاب بیشتر می‏‌شد.

      ارتباط آیت‏‌الله دستغیب (ره) با علامه سید علی آقا قاضی (ره)

      حسن اردشیری درباره شاگردی آیت‌الله دستغیب از علامه قاضی اظهار داشت: حضرت آیت‏‌الله شهید دستغیب با مرحوم آیت‌الله آقای حاج شیخ حسنعلی نجابت از دوران نوجوانی آشنا بود و آمد و رفت داشتند و از لحاظ خانوادگی به هم مربوط بودند. آیت‌‏الله نجابت برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرّف می‏‌شوند و پس از مدتی با مرحوم آیت‏‌الله علامه سید علی آقا قاضی که از عرفای بزرگ بودند آشنا شده ضمن تحصیل علوم دینیه از معانی عرفان آگاه گشته دلباخته مرحوم قاضی می‏‌شوند.

      وی ادامه داد: شهید آیت‏‌الله دستغیب که برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرف می‏‌شوند به برکت مرحوم آیت‏‌الله نجابت به محضر مرحوم علامه قاضی می‏‌رسند و مدتی هر دو بزرگوار از محضر آن عارف والا مقام بهره می‏‌گیرند. شهید دستغیب‏ پس از اتمام تحصیل و رسیدن به مقام اجتهاد به شیراز مراجعت می‏‌کند. آیت‏‌الله نجابت پس از رحلت مرحوم قاضی به همدان می‏‌آیند و سلوک خود را به رهبری آیت‌الله انصاری پی می‏‌گیرند. سفری هم به شیراز می‏‌آیند و شهید دستغیب را آگاه می‏‌کنند و از این به بعد هر دو نفر از برکات مرحوم آیت‌الله انصاری بهره وافی گرفته به مقامات عالیه‏‌ای در عرفان می‏‌رسند.

      خواب بشارت‌آفرین، قبل از شهادت

      اردشیری شب قبل از شهادت آیت‌الله دستغیب را به نقل از فرزند ایشان چنین نقل کرد: نیمه‌های شب بود که پیش از موعد که برای تهجد از خواب بر می‌خواست، ناگهان سراسیمه از بستر بلند شد و زانوها را بلند کرده و نشست. دستهایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا لاحول و لا قوة الا بالله» می‌گفت. حالتش از یک خواب هولناک خبر می‌داد، اما سخن مرا که شما را چه می‌شود آیا آب می‌خواهید؟ چیزی دیگر می‌خواهید؟ پاسخ نمی‌داد.

      اصرارم زیاد شد، فرمود: امروز دیگر جز با اشاره با شما سخن نمی‌گویم.

      آنگاه کمی دراز کشید و برای تهجد طبق معمول برخاست. آخرین دقایق، هنگامی که از پلکان منزل جهت بیرون رفتن پائین آمد، دست چپ را به سینه اشاره کرد و سپس رو به آسمان بلند نمود، بدین ترتیب خداحافظی کرد.

      آن وقت من (سید محمدهاشم دستغیب فرزند آیت الله شهید دستغیب) نفهمیدم با اشاره چه گفت، اما لحظاتی بعد صدای انفجار از معنی این اشاره پرده برداشت، یعنی من هم پرواز نمودم و به ملکوت اعلا رفتم.

      حسن اردشیری افزود: از این شگفت‌تر نواری است که روز پنچشنبه 19 آذر ماه 1360 یعنی درست یک روز پیش از شهادت ایشان در جلسه درس اخلاق جهت طلاب علوم دینی از او باقیمانده که دو مرتبه با تاکید تکرار می‌کند من روزهای آخر عمرم را می‌گذرانم.

      ماجرای کیسه‌‌‌ای که به دنبال کفن رفت

      این مدرس عرفان اسلامی با اشاره به داستانی که از همسر شهید دستغیب نقل شده است اذعان داشت: ابتدای کتاب بهشت جاودان شهید دستغیب آمده که همسرشان بعد از شهادت می‌‌گوید: هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچه‌‌های کفن، کیسه‌‌ای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟ آن را کنار گذاشتم و بقیه تکه‌‌ها و پارچه‌‌ها را دادم.

      یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خواب‌هایی که شب پیش از روز هفتم شهادتشان دیده شده بود که پاره‌های بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بام‌‌ها و بر سر  درخت‌‌های خانه‌‌های مجاور باقیمانده است. وقتی معلوم شد این خواب‌‌ها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشت‌ها را جمع آوری نمودند و از من کیسه‌‌ای جهت جا دادن آن خواستند.

      فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم، رفتم و آن را آوردم و به بعضی از بستگان دادم و جریان را گفتم؛ که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده است. گویا به ایشان الهام شده بود که برای تکه پاره‌‌های باقیمانده بدنشان کیسه مخصوص لازم است.

      شب هنگام ( بعد از اربعین) با حضور دسته‌های عزاداری، پایین قبر را شکافتند و کیسه مزبور را دفن کردند.[مشرق]


      در محضر ولایت؛هم دنیاهم آخرت‌:به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه شهادت شهید آیت الله محمد مفتح‌/هدف از جداسازى روحانى و دانشجو، استثمار كشور است‌

      امام خمینى‌قدس سره: اجانب براى رسیدن به آمال خودشان، دانشگاه را مقابل دین قرار دادند، دین را مقابل دانشگاه قرار دادند؛ یعنى علما را مقابل دانشگاهى‌ها و دانشگاهى‌ها را مقابل علما قرار دادند.(صحیفه امام، ج 6، ص 160) چون این دو قوه اسلام، قوه ت و قوه دانشگاه مى‌توانست در مقابل [اجانب‌] بایستد، آن ترتیبى كه با فشار بخواهند ت را از بین ببرند واقع نشد، وضع را تغییر دادند و تبلیغات را ضد ت شروع كردند، كه ت را از دانشگاه جدا كنند، و همه را از مردم. نقشه این بود كه ملت از این دو قشرى كه از آن‌ها كار مى‌آید جدا بشود. بین خود این دو هم جدایى انداختند، به طورى كه ون به دانشگاهى‌ها بدبین بودند؛ دانشگاهى‌ها به ون بدبین بودند. این نقشه‌اى بود تا این‌ها نتوانند كارى انجام دهند، و آن‌ها از این كشور بهره‌بردارى بكنند.(صحیفه امام، ج 8، ص 311)

       ثمره وحدت حوزه و دانشگاه‌

       امام ‌اى: حالا اگر هر دوى این دو نهادهاى دانشجویى خوب كار كنند و با هم رابطه متقابل دوستانه و از خود دانستن یكدیگر داشته باشند، معنایش این خواهد شد كه این جامعه، هم دینش، هم دنیایش آباد خواهد شد. آنها جهت‌گیرى زندگى او را تصحیح مى‌كنند، اینها حركات زندگى او را تسهیل مى‌كنند، آنها فكر و ذهن و روح او را آن چنان از زشتیها و نادرستیها مى‌آلایند كه بفهمد به كجا باید حركت كند و اینها وسیله این حركت را به دست او مى‌دهند تا حركت كند.

       یك وسیله لازم است كه ما از آن استفاده كنیم و راه بیفتیم، یك بینش لازم است كه ما بدانیم به كجا باید راه بیفتیم، از كجا و به كجا، از كدام طرف، از كدام راه و به كدام هدف؛ این هر دو، براى زندگى انسانها لازم است. آن، دنیا است، این، آخرت است. این دو اگر با هم جمع شدند، مى‌شود سعد الدنیا و الاخره، حصل الدنیا و الاخره، یعنى كسى كه هم دنیا دارد، هم آخرت دارد، یعنى یك انسان خوشبخت، یعنى یك زندگى سعادتمند، یعنى همانى كه انبیا آن را خواسته‌اند.

       امروز در نظامهاى ساخته و پرداخته فرهنگ غرب، دنیا در بخش ابزار و وسایل زندگى تا آنجا پیشرفت كرده‌اند كه به كرات آسمانى رسیده‌اند. این از لحاظ علمى، انصافا فوق‌العاده است. این، پیشرفت عظیمى براى بشر است. اما اگر از نظر جهت‌گیرى زندگى، بینشى كه انسان به آن احتیاج دارد، نباشد، اصلا این ابزار براى بشر هم لازم نیست، بلكه مضر است. انسان امروز، از این نظر، عقب‌مانده است، دستش خالى است. معنویت در دنیا نیست. جهت‌گیرى درست نیست. براى همین است كه دنیا پر از ظلم و جور است. افسوس كه بعضى، مطلبى به این وضوح را نمى‌فهمند! (24/9/1372[ایجنا]         

      نظر شهید مفتح در مورد تحصیل دخترش/بعد از شهادت آقای مطهری می‌دانستم جان  پدرم در خطر است - مشرق نیوز                                                                                                                    شهد شهود

      حلقه وصل.

      به مناسبت شهادت شهید آیت الله محمد مفتح‌

      شهادت پاداش او بود

      مرحوم شهید مفتح، علاوه بر این‌كه یك روحانى برجسته و فداكار و روشنفكر و آشناى به نیاز زمان بود، خصوصیتى داشت كه در تعداد معدودى از فضلاى آن زمان این خصوصیت وجود داشت؛ و آن‌قدرت ارتباط‌گیرى با نسل جوان و دانشجویان و كسانى‌كه مایل بودند پیام دین را با زبان روز از یك روحانى و یك عالم به دین بشنوند. تصادفى هم نیست كه روز اتحاد دانشجو و روحانى، یا حوزه و دانشگاه روز شهادت ایشان قرار داده شده است، چون انصافا حلقه وصلى بود متناسب با چنین خصوصیتى. خداى متعال پاداش این شهید عزیز را داد و آن شهادت بود. شهادت پاداش بزرگ و اجر عظیمى است و خداى متعال بندگان صالح خود - ازجمله این بنده صالح - را از این اجر محروم نكرد؛ امیدواریم درجاتش روزبه‌روز عالى باشد. به نقل از مقام معظم رهبرى خطبه نماز جمعه 26/9/78

      حاج آقا ! این كار حلال است یا حرام»

      جوانان از طبقات مختلف، به‌خصوص دانشجویان، زیاد به منزل ما رفت و آمد داشتند. شهید مفتح با آن‌ها برخورد بسیار ملاطفت‌آمیزى داشتند و اشتباهاتشان براى ایشان قابل اغماض بود یكى از دوستان وى نقل مى‌كند قبل از انقلاب یك بار مسجد قبا بودم و بعد از نماز عده‌اى با شهید مفتح نشسته بودیم و جوانى كه خیلى سر و شكل مناسبى نداشت، بعد از نماز آمد وبى‌مقدمه گفت، حاج آقا ! این كار حلال است یا حرام.» شهید مفتح جواب مى‌دهند كه نه! همه‌اش حرام نیست.» آن زمان این صحبت براى ایشان خیلى عجیب بوده و ازشهید مفتح مى‌پرسند كه چطور چنین جوابى داده‌اند. شهید مفتح مى‌گویند این جوان به هر حال آمده بود و اگر قرار باشد من بالصراحه جواب منفى بدهم دیگر فردا پیدایش نمى‌شود، ولى با این پاسخ كه همه‌اش حرام نیست، او را جذب مى‌كنیم و به مرور تصحیح می‌شود. شهید مفتح به هر حال حرف خلاف اسلام نزده بودند، ولى اگر با صراحت و مثل دیگران جواب مى‌دادند، برخى از جوانان را طرد مى‌كردند. ایشان سعى مى‌كردند تا جایى كه لطمه‌اى به هدف نخورد، چندان سخت‌گیرى نكنند. به نقل از فرزند شهید، حجت الاسلام محمدهادى مفتح‌ وحدت حوزه و دانشگاه؛

      ظرفیتى‌بى‌بدیل براى نظام اسلامى‌

                کلیدواژه: وحدت حوزه و دانشگاه/ وحدت/ حوزه / دانشگاه/ منظومه فکری امام ‌ای/ علم/ دین/ اخلاق/ / دانشجو.

      وحدت حوزه و دانشگاه، یكى از گفتمان اصیل انقلاب اسلامى است و در منظومه فكرى امامین انقلاب، ظرفیت بی‌بدیلى است كه هرچه بیشتر مورد استفاده و بهره‌بردارى قرار گیرد، انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، زودتر و قدرتمندانه‌تر به آرمان‌هاى الهى خود خواهد رسید. چراكه مهم‌ترین عامل وحدت حوزه و دانشگاه، همان رویكرد توحیدى نظام اسلامى است؛ و در نگاه توحیدى، حوزه ما قال الله است، این‌كه خداى متعال چه گفته است؛ و دانشگاه ما فعل الله است، این‌كه خداى متعال چه كرده است. امام ‌اى در خصوص این وحدت مبارك و پُرظرفیت مى‌فرمایند:

      از چیزهایى كه امام بزرگوار روى آن تأكید مى‌كردند، ارتباط حوزه و دانشگاه بود. (01/12/1370) مسأله وحدت حوزه و دانشگاه، تركیبى است كه اگر به درستى زوایاى معناى رمزى آن شناخته شود، هم براى كشور و آینده بسیار بابركت است و هم براى دشمن و نیروهاى مهاجمِ مزاحمِ كینه‌ورزِ خارجى و ایادى داخلى آن‌ها بسیار تلخ و گزنده و شكننده است. این تركیب، یك معناى رمزى و سمبلیك دارد. (27/09/1373)

      در نظام اسلامى، علم و دین پابه‌پا باید حركت كند. وحدت حوزه و دانشگاه، یعنى این. وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست كه حتماً بایستى تخصص‌هاى حوزه‌اى در دانشگاه و تخصص‌هاى دانشگاهى در حوزه دنبال بشود. (29/09/1368) وحدت حوزه و دانشگاه عبارت از این است كه ما این دو كانون علمى، این دو مركز تعلیم و تعلّم را از لحاظ اخلاق حاكم بر آن‌ها، از لحاظ سیستم و سازماندهى حاكم بر آن‌ها، و از لحاظ برخى از محتواها به هم نزدیك كنیم. (26/09/1364)

      دو جریان علمى و تحصیلى در كشور ما وجود دارد. یكى از آن دو، به علومى مرتبط است كه به جنبه‌هاى ارزشى جامعه مى‌پردازند. این جریان، حوزه است كه به دین، به اخلاق، به معارف و به فلسفه‌ى الهى مى‌پردازد. اگرچه كار حوزه‌ها، علمى است و در حوزه‌ها دقّت‌هاى علمى، بسیار بالا و بسیار عمیق است؛ اما این كار علمى در خدمت جنبه‌هاى ارزشى جامعه و در خدمت دین و اخلاق است. كار علمىِ جریان دیگر - دانشگاه - در خدمت نیازهاى جامعه است. یك جامعه كه نمى‌تواند بدون علم و صنعت و بدون پیشرفت‌ها و تازه‌هاى كشف شده در میدان معرفت علمى، زندگى كند. بشر به علم و عالم همان قدر نیاز دارد كه به ضروریات درجه یك زندگی‌اش محتاج است. علوم مختلف - چه علوم محض و چه علوم كاربردى در زندگى؛ مثل پزشكى، مسائل فنى، بقیه‌ى رشته‌هاى گوناگون علوم و حتّى زمینه‌هاى هنر و ادبیات - همه، وسائل و ابزارهاى زندگىِ انسانند.

      زندگىِ یك جامعه‌ى بدون علم، زندگىِ تلخ و سست و همراه با بدبختى و ناكامى است. جریان دوم هم براى تأمین نیازهاى ضرورى زندگى كار مى‌كند. این دو جریان علمى - دانشگاه و حوزه - بسیار لازمند. هر كدام اگر تنها خودشان باشند، یك ستون از دو ستون اصلىِ پیكر جامعه، خراب و ویران است. حوزه‌ى تنها - بدون دانشگاه - كفاف نیازهاى امروز ملّت و كشور ایران را نمى‌دهد. دانشگاهِ تنها - بدون حوزه - هم كفاف نمى‌دهد. این دو جریان باید كمك و مكمّل یكدیگر و دو پایه براى نظام و دو بال براى پرواز به سطوح عالى بشرى و انسانى باشند.» (27/09/1373)

      وحدت حوزه و دانشگاه در منظومه فکری امام ای

      محورهای دیدگاه‌‌

      برکات وحدت

      نزدیک شدن دانشگاه به ارزش‌های دینی(27/09/1373)

      آگاهی حوزه از جدیدترین پیشرفت‌های علمی(همان)

      شکست نقشه‌های دشمنان(همان)

      سازندگی و رفع نیازهای جامعه(همان)

      وحدت حوزه و دانشگاه آنچه هست

      حرکت هماهنگ علم و دین در نظام اسلامی(29/09/1368)

      روی آوردن دانشگاه و حوزه به یکدیگر(27/09/1373)

      نزدیک شدن اخلاق حاکم، سیستم، سازمان‌دهی و برخی محتواها به همدیگر(26/09/1364)

      قرار گرفتن هرکدام در جای خودش(27/09/1373)

      وحدت حوزه و دانشگاه آنچه نیست

      تأسیس همه دانشکده‌های گوناگون در حوزه(همان)

      دنبال کردن تخصص‌های حوزوی در دانشگاه و بالعکس(29/09/1368)

      جایگزینی صد درصد روش‌های حوزه در دانشگاه و بالعکس(27/09/1373)

      اامات وحدت

      شناخت محیط طلبگی از سوی دانشگاهیان(27/09/1360)

      آگاهی حوزه از نظام آموزش دانشگاهی(همان)

      تبادل، ترکیب و تکمیل روش‎های حوزه و دانشگاه (27/09/1373)

      حضور فعّال حوزه در مسائل عمده‌ی علمی جهانی(همان)

      حضور عالمانه ون در دانشگاه‌ها(27/09/1373)

      ارتباط مستمر و منظم متناسب با نیاز حوزه و دانشگاه(همان)

      ترویج ارزش‌های معنوی و دینی در دانشگاه‌ها(همان)

      تبادل دانشجو بین حوزه و دانشگاه(همان)

      تشکیل جلسات همفکری مشترک(همان)

      آنچه دانشگاه باید از حوزه بگیرد

      احساس وظیفه کردن در درس خواندن(26/09/1364)

      سخت‌کوشی در آموختن(27/09/1360)

      کسب اخلاص، صفا، ایثار، معنویت و زهد(27/09/1360)

      احترام به سنت‌های اصیل و ارزشمند(27/09/1360)

      استفاده از روش‌های علمی سنّتیِ مفیدِ بومی(27/09/1373)

      هماهنگی و اختلاط سازنده با مردم جامعه(27/09/1360)

      شناخت محیط طلبگی، علیرغم توطئه‌ها و تبلیغات دشمنان(همان)

      آنچه حوزه باید از دانشگاه بگیرد

      تخصص‌گرایی و تأسیس رشته‌های درسی گوناگون(26/09/1364)

      توجه به واقعیات (27/09/1360)

      دیدِ باز، گسترده و وسعت بینش(27/09/1360)

      نوگرایی مفید، نگرش سازنده و پویا(27/09/1360)

      تحول و استفاده از روش‌های علمی جدید و کارساز (27/09/1360؛ 27/09/1373)

      آینده‌نگری همراه با طرح و برنامه(27/09/1360)[ایجنا]  


      خاطرات یك رئیس جمهور مؤدب!درباره كتابسرزمین موعود»از باراك اوباما/نسخه اول جوبایدن‌/دموكراسی آمریكادر لبه پرتگاه‌/معمار تحریم‌های فلج‌كننده‌

      اشاره: خاطره‌نویسی، شیوه قدیمی روسای جمهورآمریكا است. در خلال این خاطره‌نویسی‌ها، نكات درس‌آموز و عبرت‌انگیز زیادی از خوی استكباری سردمداران نظام استكباری آمریكا به دست می‌آید. باراك اوباما، كه 8سال رئیس جمهور آمریكا بود، علیرغم ژست مودبانه‌اش كه به ذائقه برخی خوش آمده بود، از كسانی است كه بیشترین خدمات را به صهیونیزم جهانی در منطقه غرب آسیا نامید. اوباما در واقع معمار تحریم‌های فلج‌كننده و فشار حداكثری برعلیه ایران انقلابی است.

      اكنون و با ورود جو بایدن در كاخ سفید در دو ماه آینده، و شور و شعفی كه برخی وادادگان غرب در ایران پیدا كرده اند، مطالعه برخی فرازهای كتاب خاطرات اوباما درس‌آموز است. باتوجه به این‌كه این كتاب به‌تازگی منتشر شده است. مطالب آن به شكل پاورقی در برخی پایگاه‌های خبری منتشر می‌شود. این مطلب. شما را درجریان محتوای این كتاب قرار می‌دهد.

      سرزمین موعود؛ نامی تامل برانگیز!!!

      باراك اوباما، رئیس جمهور آمریكا، در سال‌های 2009تا2017 مجموعه دوجلدی خاطرات خود را در 768صفحه، روز 27آبانماه، منتشر كرد. این كتاب به سرعت مورد توجه قرار گرفت، به‌طوریكه یك روز پس از انتشار به بیش از 890 هزار نسخه رسید. تقارن این انتشار با پیروزی جوبایدن در انتخابات، در فروش كم‌نظیر آن تأثیر داشته است.

      اوباما نام این كتاب را سرزمین موعود نام گذارده است (A PROMISED LAND) این اسم در ادیان مختلف دربردارنده معانی و مفاهیم مختلفی است اما در حال حاضر سرزمین موعود بیشترین كاربست را توسط یهودیان و به‌ویژه صهیونیست‌ها دارد!این‌كه چرا اوباما چنین نامی را بر كتابش نهاده است، حكایت از دلبستگی و وابستگی او به ناآرمان‌های پوشالی و یاوه‌ی صهیونیسم دارد. سرزمین موعود همان، شعار نیل تا فرات» است. اوباما اگرچه خاطرات دوران ریاست جمهوری‌اش را نوشته است اما این خاطرات بیش ازآن‌كه شخصی باشد بیشتر به ت‌های آمریكا در جهان به‌خصوص درغرب آسیا پرداخته است. یعنی همانجا كه غربی‌ها خاورمیانه‌اش می‌دانند و در سودای تسلط برآن به تمنای سیطره بر جهان هستند. آرزویی و رویایی كه باانقلاب اسلامی ایران، چهل سال است تبدیل به خواب‌های پریشان شده است. سرزمین موعود اوباما، بیش ازآن‌كه آمریكا باشد، به زعم استعمارگران، قلب زمین یا سرزمین موعود است كه اكنون معامله قرن بر سر آن جریان دارد.

      اوباما؛ نسخه اول جوبایدن‌

      تاآنجا كه از این كتاب منتشر شده است، نشان می‌دهد كه اوبامای دموكرات و مودب تاچه اندازه با پوشش دستكش مخملین و بزك‌سازی رسانه‌ای امپراطوری رسانه‌ای غرب، انواع جنایت و كشتار و ظلم و ستم را در جهان و غرب آسیا بنیانگذاری كرده است. جنایاتی كه یك قلمِ درشت آن، تأسیس مدل‌های پیشرفته و نوین القاعده، در جنایت و كشتار هستند. گروه‌هایی مانند داعش و النصره، كه گوی قساوت و سنگدلی و آدمكشی را از همه جنایتكاران ربوده‌اند. باخواندن فرازهای مختلف این كتاب، گویا جوبایدن را در چهارسال آینده، به مشاهده نشسته‌اید. چراكه اوباما نسخه اصل بایدن است و بایدن امتداد اوبامای مودب كه ادب و لبخند او را درقهقهه‌های مستانه صهیونیست‌ها و تكفیری‌ها می توان دید. چند فراز از كتاب سرزمین موعود را باهم می‌خوانیم:


      دموكراسی آمریكا در لبه پرتگاه‌

      آن‌چه اصلاً پیش‌بینی نمی‌كردم، علاوه بر دشواری آوردن كلماتْ روی كاغذ، سیرِ حوادث طی سه سال و نیم پس از آخرین پرواز با ایرفورس وان بود. الآن كه این‌جا نشسته‌ام [و این كتاب را می‌نویسم‌] كشور همچنان در چنگال یك پاندمی جهانی و بحران اقتصادی همراهِ آن گرفتار است. بیش از 178000 در حال حاضر بیش از 262,000]آمریكایی جان خود را از دست داده‌اند؛ كسب‌وكارها فروپاشیده‌اند؛ و میلیون‌ها نفر شغل خود را از دست داده‌اند. در سراسر كشور، مردم از همه طیف‌ها به خیابان‌ها آمده‌اند تا به مرگِ مردان و ن سیاه‌پوستِ غیرمسلح به دست پلیس اعتراض كنند. شاید از همه نگران‌كننده‌تر این است كه به نظر می‌رسد دموكراسی ما دارد لبه‌ی پرتگاهِ بحران تلوتلو می‌خورد؛ بحرانی كه ریشه در یك كشمكش بنیادین میان دو دیدگاه مخالف درباره‌ی این دارد كه آمریكا چیست و چه باید باشد؛ بحرانی كه بدنه‌ی ی آمریكا را متفرق، خشمگین، وبی‌اعتماد كرده، و باعث نقضِ ادامه‌دارِ هنجارهای ساختاری، تمهیدات فرآیندی، و پایبندی به حقایق اولیه‌ای شده است كه هم جمهوری‌خواهان و هم دموكرات‌ها زمانی آن‌ها را بدان پای‌بند بوده‌اند.

      معمار تحریم‌های فلج‌كننده‌

      اوباما در فصل بیستم به چگونگی متحد كردن مدودف، رئیس‌جمهور روسیه در پرونده تحریم ایران اشاره می‌كند و می‌گوید كه در نشست خصوصی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل یك بمب اطلاعاتی را به مدودف داده است.

      او نوشته: ما كشف كردیم كه ایران در آستانه تكمیل ساخت یك مركز مخفی غنی‌سازی است كه در اعماق كوه در نزدیكی شهر قم [فرودو] دفن شده است.» اوباما به وی می‌گوید همه‌چیز نشان‌دهنده علاقه ایران در محافظت از فعالیت‌های خود از هر دو روش شناسایی و حمله، مغایر با یك برنامه غیرنظامی است.

      اوباما نوشته كه پس از این اطلاعات، مدودف به‌جای تلاش برای دفاع از اقدامات ایران، ناامیدی خود را ابراز داشت و به‌ضرورت ارزیابی مجدد رویكرد 1+5 اعتراف كرد: وی سپس در اظهارات عمومی فراتر رفت و به مطبوعات گفت: تحریم‌ها به‌ندرت به نتایج مثبتی منجر می‌شوند. اما در برخی موارد تحریم‌ها اجتناب‌ناپذیر است.»

      اوباما در فصل پنجم كتاب كه به وقایع سال 2007 و زمانی كه برای انتخابات ریاست‌جمهوری 2008 آمریكا رقابت می كرد نیز به نام ایران اشاره كرده و نوشته: در مناظره ماه جولای، تصویر فیدل كاسترو، محمود رئیس جمهور ایران و كیم جونگ ایل رهبر كره شمالی و چند نفر دیگر را به من نشان دادند و سؤال كردند كه آیا من آماده هستم كه با هریك از آن‌ها در نخستین سال ریاست‌جمهوری‌ام ملاقات كنم؟ بدون لحظه‌ای تردید گفتم بله، من با هر رهبری ملاقات می‌كنم، اگر كه (این ملاقات) بتواند منافع آمریكا را پیش ببرد.»

      اوباما و دوگانه فتنه- تحریم‌

      باراك اوباما تصریح كرده كه بعد از اتفاقات ایران، خواسته درونی‌اش این بوده است كه صریح‌تر از تظاهرات‌كنندگان» حمایت كند، اما بعد از م با كارشناسان امور ایران در شورای امنیت ملی آمریكا به این نتیجه رسیده است كه این اقدام می‌تواند اثر عكس داشته باشد.

      او نوشته است: من در ابتدا وسوسه شدم كه حمایت قوی خودم را از تظاهرات‌كنندگان ابراز كنم ولی وقتی با تیم امنیت ملی‌ام نشست برگزار كردم، كارشناسان مسائل ایران به من درباره چنین اقدامی هشدار دادند. طبق گفته آن‌ها، هر اظهارنظری از جانب من، احتمالاً اثر معكوس می‌گذاشت.»

      علی‌رغم این تلاش‌ها، فتنه 88 سرانجام مطلوب را برای دولت اوباما نداشت و با آغاز سال 89 بخش مهمی از سرمایه اجتماعی‌اش را از دست داده بود، با وجود این، آن‌طور كه از مستندات در اندیشكده‌ها و مراكز تحقیقاتی و اظهارنظر مقام‌های كشورهای مختلف برمی آید در دولت اوباما این درك ایجاد شده بود كه دوگانه تحریم فتنه می‌تواند ابزاری مؤثر برای تغییر رفتار ایران در اختیار واشنگتن قرار دهد. اوباما در آن مقطع زمانی برای استفاده از این فرمول علیه برنامه هسته‌ای ایران به دو چیز نیاز داشت؛ اول، طرح ادعاها و بهانه‌هایی درباره برنامه هسته‌ای ایران و دوم، اعمال تحریم‌های فلج‌كننده.

      ما در این بخش، فقط به فرازهایی كوتاه از خاطرات اوباما در باره ایران پرداختیم. این كتاب كه جلد دوم آن در راه است، به مسائل مختلفی در باره جهان و منطقه پرداخته است.#[ایجنا]


      تلاقی افتخار و گمنامی در شهید فخری‌زاده/فخر ایران»شخصیت جهانی/فرمانده ساخت کیت ایرانی تشخیص کرونا/پدافند هسته‌ای/فلسفه/شاعر و عارف


      تغییر هندسه حرکت پارلمان در کارزار هسته‌ای/ مجلس به ترور شهید فخری‌زاده پاسخ می‌دهد - کراپ‌شده

      نکاتی که درباره خدمات شهید فخری‌زاده منتشر می‌شود، نشان می‌دهد او از فلسفه و ادبیات تا فیزیک و از ابداع پدافند هسته‌ای صاحب نظر بود و در گمنامی فخر ایران» شد.

       جمعه ۷ آذر بود که بعد از ساعت‌ها گمانه زنی و اخبار ضد و نقیض درباره ترور یکی از دانشمندان هسته‌ای و دفاعی کشورمان توسط یک گروهک تروریستی مسلح در شهر آبسرد، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیه‌ای ترور و شهادت محسن فخری‌زاده معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی (سپند) در یک عملیات تروریستی را تائید کرد.

      فخری‌زاده ازجمله مهمترین دانشمندان و مدیران کشور در عرصه هسته‌ای و دفاعی بود که نقش زیادی در بسیاری از برنامه‌های علمی و دفاعی داشت.

      نام او تحت عنوان دانشمند ارشد وزارت دفاع و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC)» در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی، در فهرست تحریم شدگان ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت.

      فخر ایران» شخصیت جهانی شد

      فخر ایران پس از شهادت برای مردم کشورش شناخته شد چنانچه امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در مراسم تشییع او گفته بود: اگر دشمنان رذیلانه دست به این جنایت نزده بودند و خون شهید عزیز ما که یک شخصیت مخلص، بی‌ادعا و گمنام بود را نمی‌ریختند، چه بسا او در گمنامی از این دنیا می‌رفت اما امروز شهید عزیز ما که در گذشته تنها الگوی جوانان، شاگردان، همکاران و همراهان خودش بود، به همه جهان معرفی شد، از امروز او یک شخصیت جهانی است.

      علاوه بر وی، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی هم به تشریح ویژگی‌های این شهید پرداخت و با بیان اینکه ۲۰ سال است که او را می‌شناسم و در جزئیات شغلی و فعالیت‌های او [فخری زاده] قرار داشتم، گفته بود: او به معنای واقعی کلمه فردی بی بدیل بود. در حوزه فناوری صاحب سبک، خلاق و مبتکر بود که محل خدمتش نوک پیکان خدمت به مردم بود. او هیچ گاه در حاشیه، خدمت نمی‌کرد اما همواره گمنام بود؛ خدمات سردار شهید محسن فخری زاده که یک دانشمند هسته‌ای بود، قابل بیان نیست.

      با توجه به فعالیت‌های گسترده شهید فخری زاده» در حوزه هسته‌ای و دفاعی بر آن شدیم تا با مرور مواضع کنشگران ی و علمی پیرامون او، دورنمایی دیگر از تحرکات علمی این شهید بزرگوار ارائه کنیم.

      فخری زاده» فرمانده ساخت کیت ایرانی تشخیص کرونا

      پس از اعلام خبر شهادت سردار محسن فخری زاده، امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با حضور در شبکه خبر سیما به تشریح فعالیت‌های ارزنده او در دو حوزه دفاعی و هسته‌ای پرداخت و اعلام کرد: شهید فخری زاده در صحنه مبارزه مردم با کرونا یکی از پیشگامان بود؛ صنعت دفاعی در این عرصه تلاش کرد و یکی از کارهایی که انجام شد، آماده کردن کیت تشخیص کرونا جزو اولین‌ها بود که مجموعه تحت مدیریت و با مسئولیت او [فخری‌زاده] این‌کار را انجام داد.

      همچنین سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی که خود او پزشک است و به تازگی عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا شده است، شب گذشته در برنامه پرونده ویژه شبکه سه سیما پیرامون اقدامات این شهید عزیز در ساخت کیت ایرانی توضیحات بیشتری ارائه کرد و گفت:: شهید فخری زاده در پروژه واکسن کرونا فعال بود و الان در کشوری که تا این حد مورد تحریم قرار گرفته فرض کنید که اولین کشوری بود که واکسن کرونا را کشف می‌کرد و تمام دنیا محتاج آن بودند. می‌دانید این اتفاق چه معنایی برای اروپا و آمریکا داشت؟ اینها غیر از دلایل ی که در فاز تغییر بین ترامپ و بایدن وجود دارد که می‌خواهند یک منطقه پر آتش را ببینند، دلایل خاص و فنی هم برای هدف قرار دادن شهید فخری زاده داشتند.

      نقش فخری زاده در پدافند هسته‌ای

      نام او اولین بار در جریان مناقشات هسته‌ای به بیرون درز کرد. نام و مشخصاتش در گزارش‌های آژانس آمد و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز در جریان یک نشست خبری با تأکید بر نام او اعلام کرد که این فرد یکی از مؤثرترین افراد ایران در پرونده هسته‌ای است.

      علی اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی درباره نقش او در حوزه هسته‌ای، می‌گوید: محسن فخری زاده در پدافند هسته‌ای فعالیت‌های گسترده‌ای داشت، این کار نیازمند زیرساخت و یک مساله علمی جدی است که شهید فخری زاده گام‌های بلندی برای کشور برداشت و زیرساخت‌های پدافند هسته‌ای را به نحو احسن ایجاد کرد.

      فریدون عباسی رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی نیز درباره فعالیت‌های شهید فخری زاده در حوزه هسته‌ای، می‌گوید: او یکی از قدرتمندترین مدیران کشور در زمینه هسته‌ای بود و افرادی مثل شهید شهریاری و شهید علیمحمدی از پشتیبانی ایشان بهره مند شدند. در زمانی‌که می‌خواستیم سوخت ۲۰ درصد را تولید کنیم و در ساخت راکتور اراک کاملاً با ما هماهنگ بود. با کمک او توانستیم لیزرهای خاصی را بسازیم و عملیاتی کنیم و پهپادهای مهاجم را هدف قرار دهیم.

      دانشمندی که شاعر و عارف بود

      محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و از دوستان و همکاران شهید فخری زاده جنبه دیگر از شخصیت این شهید را رسانه‌ای می می‌کند و می‌گوید: فخری زاده در حوزه‌ی تخصصی جایگاه خودش را که در حوزه دتکترهای هسته‌ای بود خوب می‌دانست؛ ویژگی‌های علمی خاصی که فخری‌زاده آن زمان، در خودش داشت و دوستان که با مرتبه‌ی دکتری بودند و هر کدام در کار علمی خودشان سرآمد بودند مثل شهید شهریاری، شهید علیمحمدی و دیگران که مجذوب خودش کرد.

      وی از علاقه فخری زاده به حوزه ادبیات خبر داد و گفت: او با حافظ خیلی مأنوس بود. وقتی شما وارد اتاق فخری‌زاده می‌شدید، دورتادور اتاق، اشعار حافظ بود که شما را مجذوب می‌کرد. وقتی با وی سر صحبت را باز می‌کردی دنیایی از عمق، عرفان و شناخت را با خودش همراه داشت.

      روایتی از شخصیت علمی شهید فخری‌زاده

      عبدالحسین خسروپناه هم برگ دیگری از شخصیت شهید فخری زاده را ورق می‌زند و می‌گوید: قبل از اینکه بنده ریاست مؤسسه حکمت و فلسفه ایران را به عهده بگیرم، شهید فخری‌زاده سلسله جلساتی را در دانشگاه شهید بهشتی ترتیب داده بود با محوریت فلسفه و فیزیک». بعد از اینکه من به انجمن فلسفه و حکمت آمدم، او با توجه به شناختی که از من داشت، پیشنهاد داد سلسله جلساتی را به شکل گفت‌گو با موضوع فیزیک و فلسفه» برگزار کنیم. من هم چون این موضوع دغدغه شخصی‌ام بود و همیشه تمایل داشتم بین فلسفه و علوم روز پیوند برقرار کنم، این پیشنهاد را پذیرفتم. به این ترتیب ابتدا هر هفته و کم‌کم به صورت ماهانه این سلسله جلسات برگزار می‌شد که هم خود شهید فخری‌زاده و هم صاحب‌نظران فلسفه اسلامی به ارائه نظریات و تفکرات خود می‌پرداختند.

      او در عین حال اعلام می‌کند: مجموعه گفت‌وگوهای ما تا مدتی در سالنامه ترنم» که متعلق به مؤسسه حکمت و فلسفه ایران است، منتشر می‌شد و قرار است مجموعه کامل این گفت‌وگوها در یک کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای بزودی منتشر شود.

      نسخه شهید فخری زاده در فلسفه

      در همین راستا، مهدی گلشنی استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و پدر فلسفه علم ایران به بیان خاطره‌ای از شهید فخری زاده در جلسات علم فلسفه پرداخت و یادآور شد: من در نشستی که با او در اواسط دی ماه ۱۳۹۶، در اتاقم در گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف داشتم، بحث‌هایی درباره بعضی از ابعاد فلسفی فیزیک و مباحث فلسفی فیزیک مطرح در گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و بعضی مسائل مطرح در سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع صورت گرفت.

      استاد فخری زاده بر تعامل فلسفه اسلامی و علوم روز تأکید داشت و حیات متعالی را در این می‌دانست که این تعامل منجر به رشد هر دو شود، او معتقد بود باید به داشته‌های فلسفی خودمان برگردیم.

      ترور دانشمندان هسته‌ای و افراد مؤثر از دیرباز و از زمان تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی در دستور کار اصلی آنها قرار داشته است و بنا بر این ت که به‌گفته موشه دایان اسرائیل باید مثل یک سگ هار باشد تا کسی جرأت سر و کله زدن با آن را نداشته باشد»، نه‌تنها این موضوع مخفی نگه‌داشته نشده است، بلکه به‌شکلی واضح از سوی مقامات و افراد وابسته به این رژیم تبلیغ نیز می‌شود.

      بر همین اساس است که غلامعلی حدادعادل مشاور عالی مقام معظم رهبری از شناخت دقیق دشمن نسبت به شخصیت‌های برجسته علمی ما سخن می‌گوید و به این نکته تاکید می‌کند که ترور دانشمندان هسته‌ای و افراد مؤثر در حکومت‌های مخالف رژیم صهیونیستی از دیرباز و از زمان تشکیل این رژیم در دستور کار اصلی آنها قرار داشته است و بنا بر این ت که به‌گفته موشه دایان اسرائیل باید مثل یک سگ هار باشد تا کسی جرأت سر و کله زدن با آن را نداشته باشد»، نه‌تنها این موضوع مخفی نگه‌داشته نشده است، بلکه به‌شکلی واضح از سوی مقامات و افراد وابسته به این رژیم تبلیغ نیز می‌شود.

      نکاتی که درباره خدمات شهید فخری‌زاده منتشر می‌شود، نشان می‌دهد او از فلسفه و ادبیات تا فیزیک، و از ابداع پدافند هسته‌ای، شناسایی پرنده‌های دشمن از طریق غیررادار و استفاده از لیزر در پدافند هوایی، تا نقش‌آفرینی در گسترش برنامه هسته‌ای و تولید کیت تشخیص کرونا صاحب علم و نظر بود و فعالیت‌ها او هم در گمنامی صورت گرفت و هنوز مانده تا آنچه پدر صنعت هسته‌ای برای ایران و ایرانی انجام داده است مشخص شود؛ سربازی که در گمنامی فقط به دنبال پیشرفت و آبادانی ایران بود.[مشرق]


      یادداشت رسیده|تئوری های ترس و نفرت/حجت الاسلام والمسلمین محمد استوار میمندی؛مدیرحوزه های علمیه استان فارس

      الشهید فخری زادة

       بار دیگر دشمنان اسلام یکی از عناصر خدوم و ارزشمند کشور را از ما گرفتند و داغی جدید بر دل مردممان گذاشتند، مدیری دانشمند که افتخارات متعددی را برای کشورش آفرید و نقش موثری در پیشرفت هسته ای و دفاعی ایران داشت.

       همه طیف های ی و اجتماعی پس از شنیدن این خبر در سوگ شهادتش نشسته اند و بغضی فروخفته را در گلو نگه داشته اند و جلوه ای از همدلی و وحدت را به تصویر کشیده اند، اما آنچه که در این میان نگارنده را بر آن داشت که سطوری را مرقوم کند ایجاد فضای دوقطبی در جامعه از سوی برخی رسانه ها، افراد و جریان ها پس از چنین رویدادهایی است.

      از یک سو عده ای مسئولیت ترور این شهید عزیز را به سوی دولت و برخی جریانات ی نشانه گرفته اند و آسمان ریسمان می کنند تا نفرت پراکنی داخلی را در ساحت جامعه تئوریزه کنند و طیف مقابل هم این توپ را به زمین حریف برمی گرداند و از سوی دیگر نیز عده ای با تئوری سازی ترس ملی به دنبال این هستند که حق هر نوع انتقام و مقابله به مثلی را از مردم و حاکمیت سلب کنند و حس حقارت ملی را در جامعه فراگیر نمایند.

      اینکه گاهی اظهار ضعف از سوی مسئولان و یون سبب جسورتر شدن دشمن و برنامه ریزی جهت توطئه هایی بیشتر می شود قابل انکار نیست اما اینکه در چنین حوادثی که از یک سو نیاز کشور به انسجام و وحدت ملی دوچندان می شود و از سوی دیگر زمینه دشمن شناسی مردم نیز بیش از گذشته فراهم می گردد و سوی پیکان حمله باید به سمت دشمن نشانه گرفته شود عده ای فضای کشور را پر از اتهام زنی، نفرت پراکنی و تسویه حساب های ی کنند نیز اشتباهی راهبردی است که دود آن به چشم کلیت نظام می رود.

      در این میان تکلیف آن دسته از کسانی که با اظهاراتی مثل وم دوراندیشی»، تدبیر و عقلانیت»، خویشتن داری» و جلوگیری از شعله ور شدن آتش جنگ و نزاع» ترس از هر نوع مقابله با نظام سلطه و یا انتقام از عاملان و آمران این جنایت ها را در جامعه تبدیل به یک استراتژی به ظاهر عقلانی می کنند روشن است که اینان در واقع همان #مرجفون هستند که در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام مورد مذمت قرار گرفته اند(احزاب آیه۶۰).

      آنچه که مسلم است این است که هر گونه اظهار ضعف در مقابل دشمن غدّار او را نسبت به های بعدی جسورتر می کند و او را به فکر ضربه زدن بیشتر می کند.

      حس عزت ملی گنج ارزشمندی است که انقلاب اسلامی آن را به ملت ایران هدیه داده و هیچ کس حق ندارد آن را با اپیدمی کردن ابزار ضعف و حقارت از مردم سلب کند همانطور که وحدت و انسجام ملی نیز هدیه دیگری از انقلاب اسلامی است که با تدبیر رهبران انقلاب تاکنون منافع کلان کشور ما را حفظ کرده است.

      درود خدا بر شهیدان راه حقیقت به ویژه حاج قاسم عزیز و شهیدفخریزاده که در جوار رحمت حق نظاره گر مسئولان و مردم هستند.حوزه/

      محمد استوار میمندی                                                                                                                                                                                         .


      جنگ سرد ایران و آمریكا؛كتابى خواندنى براى فهم راهبردى از تحولات آینده غرب‌آسیا و جهان‌/دو دیدگاه ساده انگارانه و مرعوبانه/ایران تمدن‌ساز

      اشاره: نگاه عمیق و راهبردى به تحولات كنونى و آینده جهان، یكى از لوازم ضرورى تحلیل كم‌نقص از حوادث اكنون و آینده و اتخاذ مواضع هوشمندانه و بصیرانه است. اكنون كه جریانى آمیخته از قدرت و ثروت و رسانه‌ در جهان با پادویى برخى امواج فكرى در ایران در صدد هنجارسازى براى سازش و تنش‌زدایى با شیطان بزرگ هستند. مطالعات عمیق و علمى كه به نگاه و اندیشه و كلام قوام بدهد و تحلیل‌گر را از ورطه تحلیل‌هاى سطحى و مقطعى بیرون بكشد و بالا ببرد بسیار لازم و ضرورى است. كتاب ارزشمند جنگ سرد ایران و آمریكا» ازجمله این آثار است. این مطلب نگاهى كوتاه به این اثر دارد.

      نتیجه تصویری برای کتاب جنگ سردایران وآمریکا

      دو دیدگاه ساده انگارانه و مرعوبانه در باره روابط ایران و آمریكا

      برخى بدون عنایت به واقعیات جهانى بر این تصور هستند كه آمریكا یك كشور قدرتمند معمولى است و همان‌طور كه ایران با كشورهایى نظیر چین و روسیه و انگلستان و فرانسه و آلمان و غیره رابطه دارد، با آمریكا نیز باید ارتباط داشته باشد. لذا تعطیلى سفارت آمریكا در ایران را اقدام درستى نمى‌دانند. این دسته، مخالفین خود را متهم مى‌كنند كه نسبت به آمریكا توهم توطئه دارند.

      از طرفى برخى دیگر براین باورند كه آمریكا كشورى خاص» محسوب مى‌شود و نظام جهانى، زیر سلطه آمریكاست. اینان معتقدند، این ایران است كه باید از خاص بودن» خارج شود و به مانند سایر كشورها، سلطه‌گرى آمریكا را بپذیرد و ذیل نظام سلطه قرار گیرد و در نظام جهانى و تمدن غربى هضم شود. این دسته از افراد و جریان‌ها، مخالفین خود را به شعارزدگى، تضییع منافع ملى كشور و مخالفت با رویه جهانى شدن متهم مى‌كنند. اما واقعیت این است كه این دو دسته از خلأ تفكر راهبردى و واقع‌بینانه رنج مى‌برند و اسیر فانتزى‌هاى ذهنى و غیرواقعى شده‌اند و ساده‌انگارانه یا مرعوبانه به این موضوع كلان و راهبردى مى‌نگرند.

       كـتاب ایران و آمریكا، چه مى‌گوید؟

      كتاب جنگ سرد ایران و آمریكا» تلاش دارد تا بر اساس رویكردى راهبردى و فهمى استراتژیكى كه ریشه در تاریخ عینى واقعیات جهانى دارد، اثبات كند آمریكا تجلى شبه دینى به نام لیبرالیسم است و نماد طاغوت شیطانى در عصر حاضر محسوب مى‌شود. كشورى كه نقش پیشران تمدن غرب را ایفا مى‌كند.

      ضمنا با بررسى واقعیات میدانى درون آمریكا اثبات مى‌كند كه آمریكا از بدو تأسیس تا كنون در اختیار عده‌سرمایه‌دار قرار داشته كه با دروغِ بزك شده‌اى به نام لیبرال دموكراسى بر دنیا مسلط شده‌اند و به همین خاطر واقعیت داخلى آمریكا و اهداف شوم سردمداران آن بر بسیارى از نخبگان، ازجمله نخبگان ایرانى مبهم مانده است و در توهم نخبگانى به‌سر مى‌برند.

      نتیجه تصویری برای کتاب جنگ سردایران وآمریکا

      ویژگى مهم كـتاب جنگ سرد ایران و آمریكا

      یكى دیگر از ویژگى‌هاى كتاب جنگ سرد ایران آمریكا این است كه با بررسى نظریات استراتژیست‌هاى مطرح غربى و البته بررسى تاریخى و واقعیات جغرافیایى پیرامون منطقه غرب آسیا بر اهمیت ژئوپولتیكى و ژئواستراتژیك این منطقه و نقش آن در حفظ، بسط و گسترش تمدن لیبرالیستى غرب به رهبرى آمریكا تأكید دارد و نشان مى‌دهد كه حضور در این منطقه و تسلط بر آن به‌عنوان قلب راهبردى جهان، چه میزان اهمیت حیاتى براى آمریكا دارد.

      علاوه بر این‌كه در این كتاب طرح راهبردى مرحوم آیت الله شاه آبادى(ره) به‌عنوان زمینه‌ساز احیاى اسلام ناب و استاد حضرت امام(ره) بررسى مى‌شود و نشان مى‌دهد كه انقلاب اسلامى ایران نه یك حادثه، بلكه پروژه‌اى برنامه‌ریزى‌شده و مبتنى بر طرحى راهبردى شكل‌گرفته است. انقلابى كه با خارج كردن ایران از دست آمریكا و برنامه‌ریزى دقیق با عبور از مراحل پنجگانه انقلاب (قیام، نظام، دولت، جامعه و تمدن نوین اسلامى) در پى ایجاد نقش پیشرانى براى جمهورى اسلامى در نبرد راهبردى و تمدنى با آمریكاست و نابودى اسراییل و اخراج آمریكا از منطقه را گام بلندى در پایان دادن به ظلم طاغوتى آمریكا بر جهان مى‌داند.

      ایران تمدن‌ساز؛ پیروز جنگ سرد با آمریكا

      در واقع این كتاب بر سستى استدلال كسانى‌كه آمریكا و ایران را یك كشور معمولى مى‌دانند تأكید مى‌كند و نشان‌ می‌دهد كه آمریكا رسالتى جهانى براى حفظ و گسترش تمدن لیبرالیستى خود دارد و تسلط بر غرب آسیا و ایران امرى حیاتى است. ایران نیز به‌خاطر قرار گرفتن در منطقه‌اى راهبردى مى‌تواند تمدنى بزرگ را شكل دهد و با اخراج آمریكا از منطقه‌ى پیرامونى و حمایت از رژیم‌هاى مردمى در برابر رژیم‌هاى مستبد مورد حمایت آمریكا، به ظلم جهانى آمریكا هم در منطقه و هم در سطح جهانى پایان دهد. لذا از برخورد و چالش این دو كشور در طول چهل سال اخیر، با اصطلاح جنگ سرد» یا جهاد همه‌جانبه» تعبیر كرده است. جنگى فراگیر در همه ابعاد كه على‌رغم فراز و فرودهاى طبیعى درون این نبرد، حركت كلى رو به جلو بوده است و این‌كه ایران موفق‌تر از آمریكا عمل كرده است.

      كتاب جنگ سرد ایران و آمریكا، توسط فضلاى ارجمند جناب حجت الاسلام آقاى دكتر محمدعلى رنجبر و جناب آقاى سام مهدى ترابى از اساتید مؤسسه‌ى آموزشى و پژوهشى امام خمینى(ره) پدید آمده و در 256 صفحه توسط انتشارت نخبگان، اولین چاپ آن در بهار 1399، راهى بازار نشر شده است. نویسندگان این كتاب در فراز پایانى مقدمه كتاب نوشته‌اند:

      ما در این كتاب به تبیین این‌رابطه (رابطه پیروزى ایران در جنگ سرد با آمریكا و تحقق تمدن نوین اسلامى) و اهداف استراتژیك و ت‌هاى كاربردى ایران و آمریكا در طول چهل سال خواهیم پرداخت و اهداف و ت‌هاى فراروى ایران را براساس طراحى مقام معظم رهبرى، تشریح خواهیم كرد.»

      مطالعه این كتاب ارزشمند را به فرماندهان محترم قرارگاه‌هاى فرهنگى و تبیین و بصیرت‌افزایى، توصیه مى‌كنیم.#[ایجنا]


      روح عطوفت؛به مناسبت روز پرستار/حضرت زینب(سلام الله علیها)الگوى متعالى آرامش و یقین‌(به مناسبت سالگرد میلاد با سعادت عقیله بنی هاشم5 جمادى الاولى)


      پوستر/ ولادت حضرت زینب کبری(س) گرامی باد

      امام خمینی(ره): شما متوجه باشید كه این شغل را خداى نخواسته آلوده نكنید به جهات مادى، به جهات دنیایى كه هم كار كرده باشید و هم اجرا الهى (را) نبرده باشید. شما كارى بكنید كه این شغل شما الهى باشد، براى خدا باشد. منافات ندارد این‌كه براى خدا باشد، لكن به شما هم مثلا اجرى بدهند، این‌ها با هم منافات ندارند. شما توجه داشته باشید به این‌كه با این بیماران خوشرفتارى كنید، (به) آن‌ها كمك كنید، از آن‌ها دلجویى كنید. این‌ها افسرده هستند، باید دلجویى كنید. این شغل شما از آن شغل‌هاى بسیار ارزنده است.(صحیفه نور، ج 12، صص 81 - 82)

      چیزى كه بسیار اهمیت دارد براى پزشكان و پرستاران و آنهایى كه با مریض‌ها و بیمارها تماس دارند، این است كه روح عطوفت در آنها باشد. یكى از امورى كه كمك مى‌كند به خوب‌شدن مریض‌ها و اعاده صحت براى آنها، این است كه پزشك آنها، پرستار آنها، به آنها تقویت روانى بدهد. اگر انسان اعتقادش شد كه خوب مى‌شود از این مرض، این كمك مى‌كند به اعاده صحت و اگر نظرش این طور شد كه در این مرض دیگر خوب نمى‌شود، این او را زودتر رو به هلاكت مى‌برد و این به عهده پزشكان و پرستارها است. پرستارها این نكته را باید در نظر داشته باشند كه عطوفت به آنها و امیددادن به آنها و وعده سلامت به اذن اللَّه براى آنها، كمك مى‌كند به صحت آنها. براى كارهایى كه انجام مى‌دهید، هر چه خوب رفتار كنید با آنها، براى شما پیش خداى تبارك و تعالى اجْر است.(صحیفه امام، ج ، ص 233)                                                                                                                                                                     آرامش روحى و روانى؛ گمشده بشر امروز

      طمأنیه آرامش روحى و روانى، نداشتن اضطراب، استرس، افسردگى و نگرانى از دغدغه‌هاى بشر امروز است و بشر امروز براى دستیابى به این موهبت عظیم الهى از باب الغریق یتشبث بكل حشیش»، به هر مستمسكى دست‌اندازد ولى سوگمندانه به‌دلیل فقدان بُن‌مایه‌هاى معرفتى لازم و عدم فهم حقیقت بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28)، حاصل تلاش‌هاى او براى دستیابى به آرامش، چیزى جز ناكامى بیشتر و اضطراب و افسردگى گسترده‌تر و عمیق‌تر نیست و از قضا سركنگبین صفرا فزود».

      به همین جهت، چون یكى از شئون اصلى ائمه اطهار علیهم السلام -به‌عنوان رهبران فكرى و عملى جامعه بشرى - مرجعیت آن حضرات براى پاسخگویى به تمام مسائل انسان و جامعه انسانى است، یكى از ابعاد اسوه بودن اهل بیت علیهم السلام، قدرت درونى، استحكام شخصیتى و بهداشت روانى و سلامت روحى است.

      این بُعد از الگوبودن اهل بیت علیهم السلام در حقیقت مرتبه‌اى از مراتب این فراز زیارت جامعه كبیره است: عَصَمَكُمُ اللّهُ مِنَ اَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهِّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ اَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِیراً» - خداوند متعال، شما را از لغزش‌ها نگه داشت و از فتنه‌ها در امان داشت و از پلیدى، پاك گردانید و آلودگى را از شما بُرد و شما را كاملاً پاك گردانید.

      حضرت زینب (س)؛ در قله آرامش روحى و روانى‌

      آل الله مظهر ذكر الله (نَحْنُ ذِكْرُ اللَّهِ (بحارالانوار/ج‌7/ص‌321)) و محور آرامش و اسوه سكون عالم‌اند و یكى از بارزترین اسوه‌هاى آل‌اللهى در این خصوص، شخصیت سترگ حضرت عقیله بنى‌هاشم، نائبة اهرا، شریكة الحسین، ام المصائب، كعبة الرزیا، زینب كبرى سلام الله علیهم اجمعین است. حضرت زینب علیها السلام یك الگوى تربیتى موفق سلامت و بهداشت روان و كنترل تكانه است كه مى‌تواند به‌عنوان یك الگوى كارآمد، در زمینه مدیریت اختلالات روحی-روانى پس از داغدیدگى معرفى گردد.

      بر مبناى نظریه‌هاى روان‌شناسانه، توانمندى انسان در مدیریت روحى و حفظ سلامت روان، عمدتاً ریشه در سه نگرش و انگاره ذیل دارد:

      الف) نگرش انسان به خود

      ب) نگرش انسان به عالم هستى‌

      ج) نگرش انسان به آینده‌

      انسان كاملى مثل حضرت عقیله بنى‌هاشم سلام الله علیها حائز بیشترین و حقیقى‌ترین نصاب از این مؤلفه‌هاى سه‌گانه است. در توضیح این سه نگرش و انگاره مى‌توان گفت:

      الف) نگرش انسان به خود

      افراد افسرده، غالبا خود را بى‌ارزش تلقى مى‌كنند، توانمندى‌هاى خود را اندك ارزیابى مى‌كنند و از عزت نفس پائینى برخوردارند. علت این امر مى‌تواند امورى مانند: احساس تقصیر، احساس خجالت، خشم و توقعات بیش از حد و غیرواقعى از خود باشد. تفسیر عالمانه عاشورا در فراز ذیل را مى‌توان ازجمله ارزنده‌ترین تبیین‌هاى حضرت زینب سلام الله علیها دانست كه در چارچوب جهان‌بینى اسلامى، یكى از شگفتى‌ها در قدرت درونى، استحكام شخصیتى و بهداشت روانى و سلامت روحى به شمار مى‌آید؛ آن‌جا كه حضرت، یزید را شكست خورده واقعى به‌حساب‌آورد و خود و اهل بیت را على‌رغم شكست ظاهرى، پیروز واقعى میدان معرفى مى‌نماید: اى یزید! آیا گمان مى‌برى این‌كه اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتى و راه چاره را بر ما بستى كه ما را به مانند كنیزان به اسیرى برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و داراى مقام و منزلت شده‌اى، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدى، شادمان و مسرور گشتى كه دیدى دنیا چند روزى به كام تو شده و كارها بر وفق مراد تو مى‌چرخد، و حكومتى كه حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهسته‌تر. آیا فراموش كرده‌اى قول خداوند متعال را گمان نكنند آنان كه كافر گشته‌اند این‌كه ما آن‌ها را مهلت مى‌دهیم به نفع و خیر آنان است، بلكه ایشان را مهلت مى‌دهیم تا گناه بیشتر كنند و آنان را عذابى باشد دردناك» (أَظَنَنْتَ یا یزِیدُ حَیثُ أَخَذْتَ عَلَینَا أَقْطَارَ الْأَرْضِ وَ آفَاقَ السَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا نُسَاقُ كَمَا تُسَاقُ الْأُسَرَاءُ أَنَ‌ّ بِنَا هَوَاناً عَلَیهِ وَ بِكَ عَلَیهِ كَرَامَةً وَ أَنَ‌ّ ذَلِكَ لِعِظَمِ خَطَرِكَ عِنْدَهُ فَشَمَخْتَ بِأَنْفِكَ وَ نَظَرْتَ فِى عِطْفِكَ جَذْلَانَ مَسْرُوراً حَیثُ رَأَیتَ الدُّنْیا لَكَ مُسْتَوْثِقَةً وَ الْأُمُورَ مُتَّسِقَةً وَ حِینَ صَفَا لَكَ مُلْكُنَا وَ سُلْطَانُنَا فَمَهْلًا مَهْلًا أَ نَسِیتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى: وَ لا یحْسَبَنَ‌ّ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِى لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِى لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ (لهوف/ص‌1)).

      ب) نگرش انسان به عالم هستى‌

      دامنه نگرش منفى افراد افسرده، از خودشان به محیط پیرامونى و حتى عالم هستى تسرى مى‌یابد و عمدتا همه حوادث جهان را منفى ارزیابى مى‌كنند؛ به این ترتیب كه جهان را به‌عنوان دنیایى‌بى‌رحم و ظالم مى‌دانند. نگرش فرد افسرده بدین‌گونه است كه او مشكلات خود را بسیار شدید و مضمحل‌كننده مى‌بیند و در مقابل، موفقیت‌هایش را بسیار كوچك و غیرقابل توجه مى‌داند. در حالیكه از حقایق قرآنى، زیباترین بودنِ نظام آفرینش است. نظریه قرآنى نظام احسن» به این معناست كه هرچه را خداوند آفریده است، به‌گونه‌اى زیبا و جمیل خلق كرده است كه از آن زیباتر ممكن نبوده و نیست، وگرنه حتماً علم الهى به آن تعلق مى‌گرفت، و از قدرت الهى خارج نبود و گستره‌ى لطف و بخشش الهى از آن فروگذارى نمى‌نمود: الَّذِى أَحْسَنَ كُلَّ شَی‌ءٍ خَلَقَهُ» (سجده/7).

      از این جهت، در عالم، شرّ مطلق و چیزى كه بد صددرصد باشد، نه تنها وجود ندارد، بلكه امكان وجودى ندارد؛ بنابراین تمام امور ناخوشایند، شرّى نسبى‌اند و حتما خیرى در آن نهفته است والا امكان هستى‌یابى نمى‌داشت. امام عسكرى(ع) مى‌فرمایند: تمام گرفتارى‌ها و بلاها را، نعمتى از خداوند در بَر گرفته است» (ما مِن بَلِیةٍ إلاّ و لله فیها نِعمَةٌ تُحیطُ بِها (بحارالأنوار/ج‌34/ص‌374)). این انگاره متعالى، به انسان نگرشى مثبت مى‌دهد و انسانى با چنین مثبت‌اندیشى واقع‌بینانه، از قدرت درونى، استحكام شخصیتى و بهداشت روانى و سلامت روحى بالایى برخوردار خواهد بود.

      علاوه بر این‌كه خطبه حضرت زینب علیهاالسلام با اهل كوفه، بارقه‌اى است از هستى‌شناسى مثبت و فهم متعالى ایشان از حكمت الهى، باید گفت از شاه‌كارهاى معرفتى جهان‌بینى توحیدى، استدلال و تبیین‌گرى حضرت زینب علیها السلام در مجلس ابن زیاد است. ایشان على‌رغم این‌كه سوگوار شهادت برادران، فرزندان و خویشان خود بودند و از طرفى، بیشترین رنج و محنت را متحمل شده بودند و به ظاهر با سیماى یك اسیر و بازنده در جنگ، وارد مجلس ابن زیاد شدند، با وجود این، تفسیر ایشان از حوادث كربلا بسیار اعجاب‌انگیز است. زمانى كه ابن زیاد با حالتى تمسخرآمیز، حضرت را مورد خطاب قرار داد: كار خدا را نسبت به برادر و اهل بیتت چگونه دیدى؟ حضرت زینب فرمودند: ما رَأَیتُ إِلَّا جَمِیلاً، هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كتَبَ اللَّهُ عَلَیهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى مَضاجِعِهِمْ.» (الصحیح من مقتل سید الشهداء و أصحابه علیهم السّلام (محمدى رى شهرى)/ج‌1/ص‌1074)

      ج) نگرش انسان به آینده‌

      افراد افسرده هم‌چنین، احساس مى‌كنند كه نمى‌توان به آینده امیدوار بود. چنین افرادى آینده ناموفقى را براى خویش پیش‌بینى مى‌كنند. به‌صورتى كه معتقدند هر كارى انجام دهند، در آینده چیزى را عوض نمى‌كند و سرنوشت تاریكى در انتظار آن‌هاست. حضرت زینب علیهاالسلام على‌رغم همه مصائب و غم‌ها، در مجلس یزید آینده را براى خود و اهل بیت روشن مى‌بیند و دشمنان خود را خوار و زبون مى‌انگارد: اى یزید! هر كید و مكرى كه دارى بكن، هر كوششى كه مى‌خواهى بنماى، هر جهدى كه دارى به كار بگیر، به خدا سوگند هرگز نمى‌توانى نام و یاد ما را محو كنى، پیام ما را نمى‌توانى از بین ببرى، به نهایت ما نمى‌توانى دست یابى، هرگز ننگ این ستم را از خود نمى‌توانى بزدایى، روزهاى قدرت تو اندك و جمعیت تو رو به پراكندگى است، در روزى كه منادى حق ندا كند كه لعنت خدا بر ستمكاران باد. سپاس خداى را كه اول ما را به سعادت و مغفرت ثبت كرد و آخر ما را به شهادت و رحمت فائز گرداند» (فَكِدْ كَیدَكَ وَ اسْعَ سَعْیكَ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْینَا وَ لَا تُدْرِكُ أَمَدَنَا وَ لَا تَرْحَضُ عَنْكَ عَارَهَا وَ هَلْ رَأْیكَ إِلَّا فَنَدٌ وَ أَیامُكَ إِلَّا عَدَدٌ وَ جَمْعُكَ إِلَّا بَدَدٌ یوْمَ ینَادِى الْمُنَادِى أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ‌ّ الْعالَمِینَ الَّذِى خَتَمَ لِأَوَّلِنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ لِآخِرِنَا بِالشَّهَادَةِ وَ الرَّحْمَةِ (لهوف/ص‌2)). با این منطق قوى، واقعا باید بازنگرى كرد كه اسیر واقعى در حماسه شام كیست؟ زینب سلام الله علیها اسیر بود یا یزید؟

      نبود زَهره‌ى كس كو وِرا اسیر كند//كجا؟ كه دیده روباه صید شیر كند؟

      در مجموع، در دنیاى امروز، سلامت روان یكى از مهم‌ترین دغدغه‌هاى بشرى است. ارائه یك الگوى موفق، باعث ارتقاى سلامت روان افراد جامعه مى‌شود. ازاین رو، در چارچوب جهان بینى اسلامى، حضرت زینب علیها السلام یك الگوى موفق معرفى مى‌گردد، كه در شرایط بحرانى و حوادث سنگین، بهترین نگرش و تفسیر را ارائه مى‌نماید. این امر مى‌تواند در حوادث و پیشامدهاى زندگى، چراغ راه مؤمنان باشد و افراد با تبعیت از ایشان و نوع تفسیر صحیحشان، خود را از آسیب‌هاى روانى ناشى از حوادث صیانت نمایند.#[ایجنا]


      رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت و خانواده شهید سلیمانی:انتقام از آمران و قاتلان شهید سلیمانی در هر زمان که ممکن باشد قطعی است/برای رفع تحریم حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم،اگرچه اکنون چهار سال است که تأخیر شده/چهار توصیه مهم به مسئولان و ملت ایران

      دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهید سلیمانی با رهبر معظم انقلاب اسلامی

      دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهید سلیمانی با رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز، چهارشنبه ۲۶ آذرماه صورت گرفت.

       حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام، شهید سلیمانی را قهرمان ملت ایران و قهرمان امت اسلامی خواندند و گفتند: تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکایی‌ها بود اما سیلی سخت‌تر غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار» و اخراج آمریکا از منطقه» است، البته آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است.


      رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار چهار توصیه مهم به مسئولان و ملت ایران داشتند: در همه زمینه‌ها قوی شوید»، به دشمن اعتماد نکنید»، اتحاد ملی را حفظ کنید» و بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشید، به فکر خنثی کردن تحریم باشید».

      حضرت آیت‌الله ‌ای در ابتدای این دیدار ضمن تشکر از دست‌اندرکاران ستاد بزرگداشت شهید سلیمانی و شهدای مدافع حرم و همچنین قدردانی از اقدامات خوب خانواده شهید سلیمانی برای زنده نگه داشتن یاد و راه آن شهید عزیز، تأکید کردند: با توجه به اینکه آن شهید همواره مردمی بود، برای بزرگداشت او نیز باید از ظرفیت‌های مردمی و تلاشهای فرهنگی و مبتکرانه استفاده شود.

      ایشان شهادت سردار سلیمانی را یک حادثه تاریخی خواندند و با اشاره به تبدیل شدن آن شهید به قهرمان ملی برای ایرانیان و قهرمان امت اسلامی افزودند: علت آنکه شهید سلیمانی قهرمان ملت ایران شد و قشرهای مختلف مردم (حتی آنهایی که تصور نمی‌رفت) او را تکریم و به او ابراز احساسات کردند، این بود که شهید سلیمانی تبلور ارزشهای فرهنگی ایران و ایرانی بود.

      رهبر انقلاب اسلامی شجاعت و مقاومت» را از جمله ویژگی‌های بارز شهید سلیمانی برشمردند و گفتند: شجاعت و روحیه مقاومت از خصلت‌های ایرانی است و زبونی و انفعال ضد روحیه ملی است، بنابراین آنهایی که ادعای ملیت می‌کنند اما زبونی نشان می‌دهند، دچار تناقض هستند.


      حضرت آیت‌الله ‌ای درایت، تیزهوشی، فداکاری و نوع‌دوستی» را از دیگر ویژگی‌های شهید سلیمانی دانستند و خاطرنشان کردند: آن شهید والامقام همچنین اهل معنویت، اخلاص و آخرت بود و هیچ‌گاه اهل تظاهر نبود.

      ایشان مجموعه این خصلت‌ها و روحیات ایرانی را که در شهید سلیمانی تبلور یافته بود و آنها را در کشورهای منطقه به‌صورت عملی به نمایش گذاشت، زمینه‌ساز تبدیل شدن آن شهید به قهرمان ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: شهید سلیمانی از طرف دیگر به قهرمان امت اسلامی نیز تبدیل شد زیرا تلاشها، روحیات و شهادت آن عزیز، اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام» است و در هر نقطه جهان اسلام که بنای مقاومت در مقابل استکبار وجود داشته باشد، اسم رمز شان شهید سلیمانی» است.

      رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: شهید سلیمانی نرم افزار مقاومت و الگوی مبارزه را در میان ملت‌های اسلامی رایج کرد.

      حضرت آیت‌الله ‌ای با تأکید بر اینکه شهید سلیمانی، هم در زمان حیات و هم با شهادت خود استکبار را شکست داد، افزودند: رئیس‌جمهور آمریکا گفت ۷ تریلیون دلار در منطقه هزینه کردیم اما چیزی به دست نیاوردیم و در نهایت هم مجبور شد در تاریکی شب و برای چند ساعت به یک پایگاه نظامی برود. همه دنیا اذعان دارند که آمریکا به اهداف خود در سوریه و بویژه در عراق نرسیده است.

      ایشان گفتند: قهرمان این کار بزرگ، سردار سلیمانی است که در زمان حیات او، انجام شد.

      رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه دشمن پس از شهادت سردار سلیمانی نیز شکست خورد، خاطرنشان کردند: تشییع میلیونی و فراموش‌نشدنی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران و مراسم‌های بزرگداشت این دو شهید، ژنرال‌های جنگ نرم استکبار را متحیر کرد و اولین سیلی سخت به آمریکایی‌ها بود.

      حضرت آیت‌الله ‌ای با اشاره به سیلی دیگری که در حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد زده شد، افزودند: اما سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه نرم‌افزاری بر هیمنه پوچ استکبار که نیازمند همت جوانان انقلابی و نخبگان مؤمن ما است و همچنین اخراج آمریکایی‌ها از منطقه که همت ملتها و ت‌های مقاومت را می‌طلبد.

      ایشان تأکید کردند: البته این سیلی سخت غیر از انتقام است زیرا آمران و قاتلان سردار سلیمانی باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد قطعی است، اگرچه به گفته آن عزیز، کفش پای سلیمانی بر سر قاتل او شرف دارد.


      رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان چند توصیه مهم خطاب به مسئولان و مردم بیان کردند.

      حضرت آیت‌الله ‌ای در توصیه اول تأکید کردند: باید در همه عرصه‌ها از جمله اقتصاد، علم و فناوری و دفاعی قوی شویم چون تا قوی نشویم دشمنان از طمع، تعرض و دست بر نخواهند داشت.

      رهبر انقلاب اسلامی در بیان توصیه دوم گفتند: توصیه قطعی من این است که به دشمن اعتماد نکنید.

      ایشان خاطرنشان کردند: برای رفع مشکلات مردم و درست شدن آینده کشور به وعده‌های این و آن اعتماد نکنید، زیرااینها وعده‌های خوبان نیست بلکه وعده‌های اشرار است، ضمن آنکه دشمنی‌ها را نیز نباید از یاد ببرید.

      رهبر انقلاب اسلامی افزودند: دیدید که آمریکای ترامپ و آمریکای اوباما با شما چه کرد. دشمنی‌ها فقط مخصوص آمریکای ترامپ نیست که با رفتن آن تمام شود، آمریکای اوباما نیز با شما و ملت ایران بدی کرد.

      حضرت آیت‌الله ‌ای خاطرنشان کردند: سه کشور اروپایی نیز نهایت بدعملی، لئامت، دورویی و نفاق را از خود نشان دادند.

      ایشان در توصیه بعدی با تأکید بر حفظ اتحاد ملی»، به صدای واحد ملت در بسیاری از امور اشاره کردند و گفتند: مسئولان نباید این اتحاد و هم‌صدایی مردم را از بین ببرند و ملت را تکه‌تکه کنند، بلکه باید هر سه قوه بویژه رؤسای آنها با هم‌افزایی و همکاری، اتحاد ملی را روز به‌روز تقویت کنند.

      ایشان با انتقاد از برخی سخنان اختلاف‌افکن، خطاب به مسئولان گفتند: اختلافات خود را با مذاکره با یکدیگر حل کنید. مگر نمی‌گویید باید با دنیا مذاکره کرد، آیا نمی‌شود با عنصر داخلی مذاکره و اختلافات را حل کرد؟

      توصیه آخر حضرت آیت‌الله ‌ای، تأکید بر خنثی‌سازی تحریم‌ها» بود.

      ایشان با بیان این واقعیت که رفع تحریم به دست دشمن است اما خنثی‌سازی آن به دست خودمان است»، گفتند: بنابراین باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم بر خنثی کردن آن تمرکز کنیم.

      رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته نمی‌گوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چرا که اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم، اگرچه اکنون چهار سال است که تأخیر شده و از سال ۹۵ که بنا بود همه تحریم‌ها یک‌باره برداشته شود، تا امروز نه تنها تحریم‌ها برداشته نشد بلکه زیادتر هم شد.

      حضرت آیت‌الله ‌ای خطاب به مسئولان گفتند: اگر بتوان با روش درست، عاقلانه، ایرانی- اسلامی و عزتمندانه تحریم‌ها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد اما تمرکز عمده باید بر خنثی‌سازی تحریم‌ها باشد که ابتکار آن به دست شما است.

      ایشان در پایان خاطرنشان کردند: من از مسئولین کشور حمایت می‌کنم به شرطی که به اهداف ملت پایبند باشند.

      پیش از سخنان رهبر انقلاب سلامی، سردار سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های ستاد بزرگداشت سردار شهید سلیمانی و شهدای مقاومت بیان کرد.

      منبع: دفتر مقام معظم رهبری

      نهادینگی عنصر خدمت‌رسانی در ت شیعی‌؛کلیدواژه:نهادینگی/ت شیعی‌/پیام منشور ت/ویروس كرونا/دعا/استغفار/طلاب/ون

      اشاره‌: امام ‌ای در بیانی شاخص می‌فرمایند: هدایت فكری و معنوی»، هدایت ی» و خدمات اجتماعی و غم‌خواری و خدمت‌رسانی به مردم» سه كار عمده‌ای است كه بر عهده ون است» (25/02/1395). تفاوت اصلی ت شیعی و غیر شیعی (ت اهل سنت و مسیحی و. ) در جامعه‌گُزینی و پذیرش مسؤولیت‌های اجتماعی به‌جای جامعه‌گُریزی و رویكردهای سكولار و تمركز بر سه مسؤولیت دین‌دانی»، دین‌داری» و دین‌بانی» است.

      امام خمینی(ره) نیز در متن فاخر پیام منشور ت و در تبیین شاخص‌های ت اصیل و رمز و راز نقش‌آفرینی آن‌ها در طول تاریخ این جمله فوق‌العاده مهم را مرقوم كرده‌اند: خصوصیات بزرگی چون قناعت» و شجاعت» و صبر» و زهد» و طلب علم» و عدم وابستگی به قدرت‌ها» و -مهم‌تر از همه- احساس مسؤولیت در برابر توده‌ها»، ت را زنده» و پایدار» و محبوب» ساخته است.» (صحیفه‌امام/ ج21/ص277)

      در شماره قبل هفته‌نامه تبیین و در نوشتار نهادینگی عنصر مبارزه و شهادت در ت شیعی» به موضوع جایگاه و نقش ت در بُعد اجتماعی اشاره شد. در ادامه و به مناسبت شیوع ویروس منحوس كرونا، به نوع مواجهه علما با بلایای فراگیر می‌پردازیم. چراكه از رسالت‌های ذاتی ت، اقدام و پیگیری كارهای عام‌المنفعه و تلاش برای رفع نیازمندی‌های مردم و كاستن از آلام نیازمندان و رنج دیدگان است، این نیاز در هنگام نزول بلایای طبیعی و مصیبت‌های عمومی مانند بیماری‌های فراگیر بیشتر احساس می‌شود و در طول تاریخ مردم همیشه برای دست یافتن به آرامش و توان مبارزه با مشكلات به راهكارهایی كه از انجام علما و بزرگان دین ارائه می‌شد، توجه و اهتمام داشته‌اند.

      الگوی مواجهه علما با بلایا و بیماری‌های فراگیر

      حضور ون جهادگر برای کمک به سیل زدگان لرستان/اینجا خط مقدم جهاد است
      حضور ون جهادگر برای کمک به سیل زدگان لرستان

      1. تبیین علمی و معرفتی بلایا

      پرداختن به مسائلی علمی و تألیف و تدوین كتب در این زمینه برای روشنگری و رفع تناقضات و زدودن شبهات موجود، مراجعه به پزشك، تسلیم بیماری نشدن، بحث قضا و قدر، قرنطینه و فرار از بیماری و. اقدام دیگری از جانب علما و ت در این خصوص بوده است.

      سید نعمت‌الله جزایری كتابی با عنوان مُسكن الشُجُون فی حكم الفرار من الطاعون» نوشته كه در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در سال 1102 ه. ق در شام، آسیای صغیر و عراق و بخش‌های جنوب شرقی ایران رخ داد، (دانش‌نامه جهان اسلام، ج 1، ص 4648) كه عده زیادی را به كام مرگ كشاند. وی در این كتاب علل وقوع و راه‌های پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ویژه و ادیبانه خود بررسی كرده كه شایان تأمل است. (lib.eshia.ir) هم‌چنین درباره وظایف حُكّام و علما در قبال نزول این بلا نیز سخن گفته و راهكارهای مادی و معنوی را بیان كرده است. وی می‌گوید: این وظیفه علماست تا با ظهور اولین علائم بیماری وبا و طاعون، مردم را هشیار سازند.

      بسیاری از دانشمندان شیعه در دو سه قرن گذشته، كتاب‌های فراوانی مرتبط با بلایا و بیماری‌های فراگیر و نحوه مواجهه با آن نوشته‌اند ازجمله: كتاب الرساله الطاعونیه، تألیف سید محمدمهدی بحرالعلوم (م 1212)، (الذریعه، ج‌11، ص‌208) كتاب تسلیه الملهوفین و تسكین المغمومین، تألیف سید ابوالقاسم زنجانی (م 1292)، (همان، ج‌4، ص‌179) كتاب ادعیه الوباء و الطاعون، تألیف شیخ محمد شریعتمدار (م 13) (همان، ج‌1، ص‌401)

      یا كتب متعددی كه درزمینه رعایت بهداشت و حفظ سلامتی توسط عالمان شیعه نگاشته شده است كه به فهرست آن‌ها با عنوان حفظالصحه در الذریعه می‌توان مراجعه كرد. (همان، ج‌7، ص‌27)

      کمک‌های مردمی به زله زدگان کرمانشاه
      کمک‌های مردمی به زله زدگان کرمانشاه 
      تخلیه بار کمک های مردمی توسط ون حوزه علمیه + تصاویر- اخبار ی  تسنیم - Tasnim
      تخلیه بار کمک های مردمی توسط ون حوزه علمیه

      2. ارائه خدمات اجتماعی به مردم و رسیدگی به نیازمندان‌

      اقدام دیگر علما خدمات اجتماعی به مردم و تلاش برای رسیدگی به نیازمندان در شرایط سخت بود، خدمات علما از گذشته تاكنون درزمینه اجتماعی و آبادانی‌های عام‌المنفعه مانند تأسیس مدرسه، مسجد، بیمارستان، پل و. تا حضور میدانی در كارزار مصائب و گرفتاری‌های مردم كم نبوده است، به‌عنوان نمونه: اقدامات مرحوم آیت‌الله سید رضا فیروزآبادی در اواخر قرن سیزدهم كه خشك‌سالی شدید، قحطی را به‌دنبال داشت، ایشان در بحبوحه قحطی از فیروزآباد مقدار زیادی گندم آرد كرد و به تهران آورد و به یك دكان نان تافتون‌پزی داد. روزی ده من بادام را در یك آجیل‌فروشی بو می‌دادند. نان و بادام را همراه پسر بزرگشان حاج سید محمد و یكی از اقوامش به نام دایی‌حسین به مدرسه آقا محمود واقع در كوچه حاجی‌ها و مدرسه سپه‌سالار كوچك می‌بردند، در آن‌جا عده‌ای از فقرا را اسكان داده بودند به هركدام یك قرص نان و مقداری مغز بادام می‌دادند. او تا پایان قحطی این كار را ادامه داد. ایشان هم‌چنین یك بیمارستان با پیشنهاد شهید مدرس و همكاری برخی دیگر در تهران ساختند كه به بیمارستان فیروزآبادی نام‌گذاری شد. (dte.bz/jm1be)

      در زله شهریور 1357 طبس كه بیش از 20 هزار تلفات داشت، علما و ت در امدادرسانی به مردم نقش مؤثری داشتند، مراجع وقت برای رسیدگی به مردم و آسیب‌دیدگان گروه‌های امدادی اعزام كردند. ( farsi.khamenei.ir) مقام معظم رهبری آیت‌الله ‌ای در زله طبس برای كمك‌رسانی به زله‌زدگان نقش پررنگی داشتند، حجت‌الاسلام شیخ حسین عمادی در بخشی از كتاب خاطرات خود كه توسط مركز اسناد انقلاب اسلامی منتشرشده است، در شرح این حادثه می‌گوید: وقتی زله طبس پیش آمد، حضرت آیت‌الله ‌ای و جمعی از دوستان و غیر برای كمك به مردم آن سامان شتافتند. ازجمله بنده هم رفتم و در آن‌جا به‌صورت یك تشكیلات - كه رهبری آن‌را هم آیت‌الله ‌ای بر عهده داشتند- خدمت كردیم و مردم را از زیر آوار بیرون‌آوردیم. آنان كه كشته‌شده بودند، دفن می‌كردیم و مجروحان را جهت معالجه اعزام می‌نمودیم. در این جمع مرحوم شهیدهاشمی‌نژاد و واعظ طبسی و جمعی از دوستان مبارز، شركت و به‌حق خدمات شایانی كردند.» (خاطرات حجةالاسلام شیخ حسین عمادی، ص 89 -88)

      هم‌چنین در جریان سیل ویرانگر سال 1357 در سیستان و بلوچستان، نقش آیت‌الله ‌ای كه در آن زمان در سیستان در تبعید به‌سر می‌بردند، در خدمت‌رسانی به سیل‌زدگان، خاطره ماندگاری در اذهان مردم منطقه به یادگار گذاشت. (حجج‌اسلام فخرالدین رحیمی و نورالدین رحیمی به روایت اسناد ساواك، ص 30 -25)

      پس‌از انقلاب اسلامی نقش حوزه علمیه و ت در همه رده‌ها، در همه گرفتاری‌ها و بلایای طبیعی و غیرطبیعی بسیار پررنگ بوده است، از جنگ تحمیلی و دفاع از میهن در سال‌های اولیه انقلاب كه ت بیشترین درصد شهدا را نسبت به سایر اصناف تقدیم كرد تا حضور جهادی در حوادث مختلف مثل زله‌ها، سیل در سال‌های اخیر و سایر قضایا كه داوطلبانه به یاری مردم و گرفتاران شتافته‌اند. در زله‌های بزرگ منجیل و رودبار و زله بم و اخیراً كرمانشاه نیز شاهد عنایات علما و مراجع و امدادرسانی جهادی ت و طلاب در كنار سایر اقشار بودیم.

      اكنون نیز كه ویروس كرونا در جامعه منتشرشده و افرادی زیاد مبتلابه بیماری شده‌اند، علما و مراجع عظام علاوه بر تأكید نسبت به رعایت توصیه‌های بهداشتی و تبعیت از سخنان پزشكان حاذق و متعهد، مردم را به دعا و استغفار در درگاه پروردگار متعال و توسل به اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، تشویق كرده و هركدام صرف مقداری از خمس را برای كمك به روند مبارزه با بیماری فراگیر كروناویروس و بهبود بیماران اجازه دادند. بسیاری از طلاب و ون به‌صورت جهادی با رسیدگی به نیازمندان و ضدعفونی كردن شهرها، یا با حضور در بیمارستان‌ها و پرستاری و خدمت‌رسانی به بیماران و هم‌چنین دفن اموات كرونایی و. نقش مهمی را ایفا می‌كنند.

      3. فرهنگ‌سازی دعا و توسل‌

      مرجعیت و ت اصیل و متعهد شیعه، همواره سعی در ایجاد آرامش در جامعه و بالا بردن سطح امید و توكل مردم‌ دارند تا توان عمومی مقابله اجتماعی با بلایا و مشكلات ارتقاء یابد. توصیه به دعا و توسل به اهل‌بیت در همین راست قابل‌تعریف است. دعا در بهبود بیمار نقش تعیین‌كننده‌ای دارد و بسیاری از مردم اثرات شگفت‌آور دعا را در شفای بیماری‌های غیرقابل معالجه با چشم خویش دیده و آن‌را تجربه نموده‌اند. البته روشن است كه این سخن به‌معنای نادیده گرفتن طبابت و دارودرمانی و جایگزینی دعا نیست. بزرگان دین برای دفع بلا و بیماری‌های مسری، مردم را به خواندن زیارت عاشورا، توسل به اهل‌بیت (علیه‌السلام) توصیه می‌كردند، مانند جریان معروف و منقول از شیخ عبدالكریم حائری از استاد خود مرحوم آیت‌الله فشاركی، درباره جریان شیوع وبا در سامرا و توصیه ایشان مبنی بر دعا و خواندن زیارت عاشورا كه منجر به رفع این بلا شد. (مجله موعود، شماره 161، بر آستان اجابت، ص‌481) یا داستان مرحوم آیت‌الله حجت كوه كمره‌ای در مقابله با بلیه خشك‌سالی و قحطی شدید در قم كه چهل تن از طلاب مهذب را برای توسل به مسجد جمكران اعزام كردند. (همان)

      در تمام دوره‌های تاریخی علما و ت همواره در كنار مردم بوده و در حوادث و بلایای بزرگ و كوچك، به مردم، نیازمندان و آسیب دیدگان خدمت‌رسانی كرده‌اند، در عین تشویق مردم به دعا و استغفار هرگز مردم را از انجام دستورات پزشكی و رعایت توصیه‌های بهداشتی نهی نكرده و حفظ جان و سلامت را از مهم‌ترین وظائف شخصی و اجتماعی می‌دانستند.#

      سایر منابع:

      مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، شناسه مطلب: www.pasokhgoo.ir)

      عالمان شیعه و صیانت از سرمایه ملی، تألیف مهدی ابوطالبی‌[ایجنا]


      دولت دوم؛ الگوی دولت جوان حزب اللهی/حقوق ماهانه وزرا/از مردم کشورم خجالت می کشم

      تصاویر: رهبری در كنار شهیدان رجایی و باهنر - تابناک | TABNAK

      اشاره

      بازخوانی سیره شخصیتی و مدیریتی دو مدیرِ شهیدِ دولت دوم- شهیدان رجایی و باهنر-، می‌تواند چشم‌انداز و الگوی روشنی از دولت آینده (دولت سیزدهم) باشد. دولتی که به فرمایش رهبر حکیم انقلاب، اگر دولتی جوان و حزب‌اللهی باشد، نسخه شفابخش دردهای حادّ و مزمن کشور عزیزمان خواهد بود. از این رو و در ادامه بحث روش گفتمان‌سازی دولت جوان و حزب اللهی، با توجه به اینکه یکی از بارزترین روش‌های گفتمان‌سازی، "شیوه الگوپردازی" است، در سلسله مقالاتی، منتخبی از سیره عملی شهیدان رجایی و باهنر تقدیم می‌گردد.

      علت الگو شدن شهید رجایی برای مسئولان از دیدگاه شهید حسین همدانی»

      نمی شد ایشان را از مردم تشخیص داد

      در سفرهای استانی شهید رجایی در اجتماع مردم حاضر می شد و بعد از چند لحظه واقعاً نمی شد ایشان را در بین مردم تشخیص داد. چون بین او و دیگران اختلاف و تفاوتی نبود، یعنی در بین طبقات مختلف که قرار می گرفت، مثل یکی از آنها بود و اگر کسی او را نمی شناخت، نمی دانست که ایشان مهم‌ترین عنوان‌ها و مسئولیت‌های کشور را دارد.

      تصاویر: رهبری در كنار شهیدان رجایی و باهنر - تابناک | TABNAK

      حقوق ماهانه وزرا، هفت هزار تومان!

      مرحوم علی اکبر پرورش: در اولین جلسه هیئت دولت که به ریاست شهید رجائی، ایشان بحثی را در مورد میزان حقوق وزیران به میان کشید و پس از تبادل نظر، تصمیم نهایی خودش را بر مبنای پرداخت ماهانه هفت هزار تومان حقوق به وزرا اعلام کرد که این مبلغ در سطح حقوق یک کارمند متوسط بود. پس از گذشت چند ماه تدریجاً زمزمه‌هایی شروع شد که این حقوق کفاف زندگی وزرا را نمی‌کند. برخی مسأله را به من منتقل کردند تا با آقای رجائی مسأله را مطرح کنم. بعد از طرح موضوع، ایشان قبول کرد که دو هزار تومان دیگر به حقوق وزرا اضافه کند و این در حالی بود که تا آن زمان، سقف حقوق وزرا بیشتر از پانزده هزار تومان بود، ولی هدف آقای رجائی این بود که وزرای کابینه اش یک زندگی متوسطی در حد همه مردم و کارمندان دولت داشته باشند.

      تصاویری از شهیدان رجایی و باهنر

      نخست وزیر با مردم فرقی نباید بکند

      در دوران نخست وزیری یک شب که منزل آقای رجائی بودم، به من می گفت: فلانی امروز رفتم برای منزل نان و هندوانه خریدم و به خانه آوردم. ولی دیدم همسایه ها و مردم محل مرا چپ چپ نگاه می کنند که چطور رجائی نخست وزیر شده، ولی هنوز خودش دارد خرید منزلش را می کند! من هم به او گفتم: این کار شما خیلی خوب است، ولی بهتر این است وقتی را که صرف خرید این چیزها می کنید، صرف کارهای مهم بکنید که عده زیادی از ثمرات آن استفاده کنند. گفت: منظور من از این کارها این است که مردم بدانند نخست وزیر با بقیه فرقی نمی کند و نباید هم بکند.

      آخرین ملاقات شهیدان‌ رجایی و باهنر با امام شهیدان+عکس

      وقتی پا های یک جامعه قیام بکنند

       شهید رجایی برای یکی از بستگان تعریف کرده بود: زمانی که وزیر آموزش و پرورش بودم، یک روز که در تاکسی بودم، دیدم راننده با دو مسافر حسابی دم گرفته اند و بر علیه من و آقای دکتر بهشتی و آقای باهنر حرف می زنند که بله این ها همه سرمایه دارند و راننده هم که از حرف های آن دو مسافر متأثر شده بود، شروع کرد به ناسزا دادن به من. من دیدم دیگر این خیلی ظلم است، لذا رو به آن راننده کردم و گفتم: آن رجایی که تو داری بر علیه او حرف میزنی که سرمایه دار است و چه دارد، خود من هستم! راننده باورش نمی شد که وزیر آموزش و پرورش به تاکسی او سوار شده باشد. یک نگاهی از آینه به من کرد و گفت: آخر چنین چیزی ممکن است که شما وزیر باشید و ماشین نداشته باشید و سوار تاکسی بشوید؟ گفتم بله وقتی پا های یک جامعه قیام بکنند، آدم هایی مثل من وزیر می شوند و چون از خودشان ماشینی ندارند، سوار تاکسی و اتوبوس می شوند.

      از مردم کشورم خجالت می کشم

      وقتی از تلویزیون می خواستند بیایند و از نزدیک تصویر منزل و زندگی ساده شهید رجایی را فیلمبرداری کنند و به مردم نشان بدهند، ایشان به آن ها گفته بود من از مردم کشورم خجالت می کشم که بعضی از آن ها سرپناهی ندارند و به خاطر یک منزل کوچک در عذاب هستند و آن وقت شما می خواهید خانه من را به آن ها نشان بدهید. بعد گفته بود نمی دانم چه ومی دارد این کار را بکنید، چون مردمی که این فیلم را می بینند از دو  دسته بیرون نیستند؛ یا مرا می شناسند که قبول می کنند و آن ها حتی اگر زبانی هم از کسی وضع زندگی مرا بشنوند، می پذیرند؛ و یا مرا نمی شناسند و قبول ندارند که هر چقدر شما از این فیلم ها به آن ها نشان بدهید، باورشان نمی شود و خواهند گفت این یک شب رفته منزل یکی از پاسدارهایش تا این فیلم را از  او بگیرند!

      نباید فراموش کنم

      عکس: شهید رجایی در جبهه

      یکی ازسفارشات و توصیه های آقای رجائی به دوستان خیلی نزدیک در نخست وزیری این بود که می گفت من هیچ وقت نباید فراموش کنم که یک دستفروش بوده ام. شما اگر گاهی احساس کردید این مطلب از یاد من رفته است به من یادآوری کنید و تذکر بدهید که تو یک دستفروش بیشتر نبوده ای، چون من می خواهم این مطلب همیشه در ذهن من باشد. ایشان این مطلب را در حالی می گفت که کمتر کسی مانند او در سلول انفرادی زیر شکنجه استقامت کرده بود. آقای رجائی از این دوران هیچ نمی گفت.

      به من بگوئید برای ما چه کار کرده اید!

      وقتی شهید رجایی نخست وزیر شده بود و مدت خیلی کمی از فعالیت کابینه او در آن اوضاع و بحران های سخت اول جنگ می گذشت، ستاد نماز جمعه تهران برای ایراد سخنرانی از ایشان دعوت کرد.

      تصاویری کمتر دیده شده از شهیدان رجایی و باهنر | پایگاه خبری جماران

       وقتی در مقابل مردم قرار گرفت، در اواسط صحبت هایش به جای این که مثل بعضی از مسئولین به مردم بگوید باید صبر کنید تا دولت بتواند به کار مسلط باشد، برعکس از مردم می خواست و به آن ها خط می داد که ای مردم شما باید یاد بگیرید به من بگویید: که تو برای ما چه کار کرده ای؟[ایجنا]


      جریان تحریف و تطهیر انحراف و نفاق و متهم سازی جریان حق وزمینه ساز جولان شیطان بزرگ‌/افشاى پشت صحنه‌ى جیغ بنفش براى اعدام نیما زم‌/رسانه/سازش/جهاد امید

      استاد حوزه علمیه: ‌ای مسئول مستقیم همه جنایت‌ها از سال ۸۸ است • Aznews  TV

      اشاره:

      تحریف و جریان تولید و نشر و بازتاب آن. این رپزها فعالتر از همیشه، به میدان آمده است، تا در جنگ روایت‌ها كه بخشى از پروژه تهاجم ادراكى له باورها و رفتارهاى عمومى و نخبگانى است، روایت جعلى و موهوم خود را غالب كند. آخرین پرده‌ى آن، اظهارات سخیف، یك روحانى ساده لوح و بازیخورده است كه با جسارت و گستاخى، انگشت اتهام را به‌سوى رهبر حكیم و مقتدرِ مظلوم مان، اشاره رفته است. این مقاله، در پى تبیین این‌گونه وقایع است كه همیشه در تاریخ انقلاب اسلامى سابقه داشته است و اكنون در گونه‌هاى دیگر رخ نمایانده است.

      جریان تحریف؛ زمینه ساز جولان شیطان بزرگ‌

      در یك ماه گذشته، شاهد هجمه سنگین امپراطورى رسانه‌اى دشمن، به سمت و سوى نماد ارزش‌هاى اسلامى و انقلابى، یعنى ؛ مقام منیع ولایت و رهبرى بوده‌ایم،گزارش‌ها و شواهد و اخبار موثق حاكى از آن است كه این خط سیر شیطانى براى نیل به اهداف پلید خود ادامه خواهد یافت. نمونه‌هایى از این خبرسازى‌هاى جعلى از این قرار است:

      * خبرسازى جعلى براى بیمارى سخت مقام معظم رهبرى ؛

      *خبرسازى كذب از تشكیل هیأت رییسه و كمیسیون ویژه خبرگان براى تعیین جانشین رهبرى ؛

      *خبرسازى دروغ از این‌كه رهبر انقلاب به خبرگان و برخى از بزرگان، براى جانشینى فرزندشان توصیه كرده اند؛

      *آتش سنگین رسانه‌اى از دروغ و تهمت به سمت فرزند بزرگوار رهبر انقلاب؛

      *متهم‌سازى دفتر رهبر انقلاب و عناصر مؤثر در دفتر به كانالیزه كردن رهبرى ؛

      *متهم‌سازى نهادهاى وابسته به رهبر انقلاب به دخالت در امور كشور و عدم نظارت بر آن‌ها؛

      *مقصرنمایى رهبر انقلاب و جناح انقلابى در تشدید مشكلات كشور به‌خاطر ایستادگى و مقاومت در برابر دشمن؛

      *گره زدن انتخابات 1400 به موضوع آینده رهبرى انقلاب اسلامى‌

      این خط سیر البته، همیشه بوده است. از سالیان قبل كلان پروژه تطهیر خاندان منحوس پهلوى، جریان سازش مانند نهضت و آزادى و جبهه ملى، جریان نفاق و تروریسم خونخوار و وطن فروش، تردید افكنى درباره دفاع مقدس آغاز شده است و به‌نوعى ساحت پاك امام راحل را هدف قرار داده است.

      فرزند آیت الله امجد، استاد حوزه علمیه: پدرم خواستار استفاده از لفظ مقتول  برای روح‌الله زم است - پایگاه خبری / تحلیلی نگام

      نمونه آن پخش صوت سخنرانى آقاى منتظرى درباره اعدام منافقین بعد از عملیات مرصاد است كه مبتنى بر كذب و دروغ و تقطیع خبر و اخبار ناقص است، هم‌چنین‌ انتشار صوت جلسه برخى فرماندهان سپاه با آقاى محسن رضایى و تردید افكنى در حقانیت و عقلانیت حاكم بر فرماندهى دفاع مقدس توسط امام.

      لكن این بار رهبر انقلاب اسلامى آماج اتهام زنى و شایعه‌سازى دشمن قرار گرفته است كه توسط پادوها و پیاده نظام داخلى، ترویج مى‌گردد. نامه نگارى به رهبر انقلاب در مقصر قلمدادكردن ایشان براى مشكلات كشور،توسط برخى از چهره‌هاى ى از میان ون،

      انجام مصاحبه‌هاى هتاكانه توسط گروهى از عناصر تجدید نظر طلب، متهم‌سازى هماهنگ دفتر رهبر انقلاب توسط عناصر تجدید نظر طلب و جریان انحرافى،ساخت مستندهاى ابهام آلود براى ایجاد تردید در حقانیت مسیر طى شده در 42سال گذشته و به كارگیرى پرحجم ظرفیت فضاى مجازى براى دامن زدن به فضاى ابهام و شبهه و تردید.

      آخرین نمونه آن، سخنان‌بى‌مبنا و سخیف آقاى محمود امجدى (امجد) است. وى كه چند ماهى است به فرانسه رفته است در فیلمى كه از وى منتشر شده است در سخنانى آشفته و سست و بر اساس اخبار نادرست و تحلیل‌هاى ساخت و پرداخت‌شده‌ى ذهن‌هاى علیل، مستقیما عمود خیمه نظام اسلامى را نشانه رفته و ابشان را متهم به دیكتاتورى كرده و براى عنصر خاى؟ن و وطن فروش و جاسوسى چون نیما زم، مویه مى‌كند و او را مقتولِ مظلوم و شهید!! قلمدادكند. ادعایى كه حتى عناصر اپوزیسیون را نیز به تعجب واداشته است.

      درباره چیستى و چرایى این اقدامات چند نكته است:

      اول- جریان تحریف در حال حاضر تمركز خود را بر دو محور اصلى نهاده است:

      01 توجیه‌سازى تحریم ظالمانه استكبار. این جریان به جاى آن‌كه آمریكا و اروپا را مقصر تحریم بداند ایران انقلابى را تقصیركار مى‌داند! این گروه و اعوان رسانه‌اى ایشان مكرراً بر این نكته اصرار دارند كه این ایران است كه مانع رفع تحریم‌هاست!

      02 زمینه‌سازى در بین افكار عمومى براى آمادگى جهت پذیرش مذاكره و سازش با گره زدن همه مشكلات به خارج و توجیه قصورها و تقصیرات كسانى است كه سال‌هاست با همین توجیه كشور را معطل نگاه داشته‌اند.

      البته اهداف دیگرى را نیز براى انتخابات 1400 و هشت سال آینده دارند كه در مقالات آینده به آن خواهیم پرداخت.

      این اقدامات زمینه را براى جولان و غوغاسالارى استكبار رسانه‌اى و تشدید جنگ ادراكى دشمن فراهم مى‌كند. اقداماتى كه در مراحل مختلف و گام به گام انجام مى‌شود.

      سه گام جریان تحریف براى آماده‌سازى افكار عمومى براى پذیرش جریان سازش‌ استكبار رسانه‌اى البته راهبردها و راهكارهاى مختلفى را براى نیل به اهداف شومش به اجرا مى‌گذارد، لكن عمده این اقدامات در سه گام اصلى طراحى و اجرا مى‌شود. خبرسازى‌هاى اخیر و سخنان اخیر برخى عناصر ساده لوح در قالب همین گام‌هاى خبیثانه انجام مى‌شود

      گام اول- سانسور واقعیت: این جریان با برجسته كردن بخشى از یك متن یا سخنرانى و برخورد گزینشى با وقایع و بنوعى زخمى كردن رویدادها، واقعیت را طورى روایت مى‌كند كه از هسته دلالت و مغز كلام فاصله گرفته و با طرح بخش كوتاه و رقیق شده‌اى از ماجرا و به‌اصطلاح *پاره‌چ‌حقیقت‌چ‌گویى، به دستكارى و مهندسى واقعیت‌پردازد.

      گام دوم- اعتبار آفرینى : این جریان براى باور پذیرنمودن ادعا و روایت تحریف شده، یارگیرى مى‌كند و از طریق شخصیت‌هاى همسو یا نیمه همسو و خاكسترى همچون اساتید حوزه و دانشگاه و با عناوین آیت الله یا دكتر و پروفسور غافل از ت، خلق ‌‌اعتبار مى‌نماید و وزن روایت ادعایى را بالاتر مى‌برد.

      گام سوم- شانتاژ رسانه‌اى : در مرحله سوم براى ایجاد جریان مطالبه گرى و مدیریت افكار عمومى با توسل به وب سایت‌ها و رومه‌هاى زنجیره‌اى و بنگاه‌هاى خبرى داخلى و خارجى، پازل تحریف را تكمیل و شانتاژ پیام را نهایى مى‌كند.

      با طى این سه گام و ایجاد اختلال در نظام شناختى جامعه، فضاسازى لازم جهت ایجاد فشار علیه مسؤولان انقلابى و موقعیت‌سازى به نفع مدیران سكولار جامعه صورت‌گرفته و در نهایت، نتایجى همچون توجیه سازش در كوتاه مدت و آماده‌سازى افكار عمومى براى انتخاب عناصر لیبرال براى تداوم مدیریت اجرایى كشور در میان مدت را به دست‌آورد.

      یك نكته مهم در افشاى پشت صحنه‌ى جیغ بنفش براى اعدام نیما زم‌

      با اعدام نیما زم. طوفانى از اقدامات رسانه‌اى و دیپلماتیك به پاخاست. از یك سو رژیم صهیونیستى و اتحادیه اروپا و دولت آمریكا و از سوى دیگر منافقین و بهایى‌ها و سلطنت‌طلبان و در امتداد آن عناصر و اشخاص بظاهر موجه و غیر موجه در داخل و خارج كشوربه یكباره و هماهنگ و همنوا به همدردى و دلسوزى براى وى پرداختند و از اسطوره سازى و قدیس‌سازى و شهیدسازى براى یك خاى؟ن وطن‌فروش، سنگ تمام گذاشتند تا آن‌جا كه اتحادیه اروپا نشست اقتصادى خود را لغو كرد. در چرایى این اقدامات چند نكته گفتنى است.

      یك- نیما زم یك عنصر مفلوك و جویاى نام بود كه در بستربى‌توجهى‌هاى تربیتى در خانواده و رشد كاریكاتورى و سریع شخصیتى، تبدیل به یك عنصر محورى در میان مستخدمین و پادوهاى استكبار شد.

      دشمن براى او سرمایه گذارى سنگین كرده بود

      دستگیرى او توسط عناصر مخلص سازمان اطلاعات سپاه كه طى یك عملیات تركیبى ضدجاسوسى انجام شد، سرویس‌هاى امنیتى استكبار را تحقیر كرد و لرزه براندام جاسوسان ریز و درشت دیگر انداخت. اعدام او آبروریزى دیگرى براى حامیان جاسوسان وطن‌فروش بود، چراكه زله‌اى از ناامیدى وبى‌اعتمادى به اربابانشان را در میان آنان پدید آورده و ایشان را در اجراى عملیات آینده، دچار ناامنى وبى‌انگیزگى مى‌كند.

      دو-نكته مهم‌تر اما؛ امتداد جریان جاسوسى متصل و پیوسته به زم است كه شبكه داخلى و خارجى نسبتا گسترده‌اى را شامل مى‌شود. این‌كه چه كسانى و در چه سطح از موقعیت و مدیریت در سطوح مختلف نظام و كشور با وى همكارى كرده‌اند باید توسط دستگاه‌هاى ذیربط معلوم شود، اما آنچه مهم است كه این طیف از عناصر اكنون دچار سرگشتگى و تحیر و هراس بسیار شده‌اند و روزگارشان به كابوس مى‌گذرد.

      ازاین‌رو در صددند با این غوغاسالارى‌ها و فضاسازى‌هاى كاذب با بهره‌گیرى از جریان‌ها و عناصر مختلف،هزینه نظام انقلابى و دستگاه‌هاى امنیتى و قوه قضاییه را براى تداوم این پاكسازى قاطعانه بالا ببرند تا نظام اطلاعاتى و امنیتى و قضایى ما در برخورد قاطع دچار تردید در اقدام كنند.

      از این جهت است كه همه ما و جریان انقلابى باید با تمام توان و نهایت هوشمندى و قاطعیت، از پاسداران مخلص امنیت كشور و قضات انقلابى مان حمایت و دفاع كنیم و تداوم این حركت ضرورى و امنیت آفرین و آرامش بخش را از ایشان مطالبه كنیم. 

      غلبه بر "جریان تحریف" با "جریان امید" 

       

      اشاره:

      تحریف، حربه‌ى دشمن در جنگ ادراكى امروز استكبار علیه ملت ایران و نظام اسلامى است. جریانى كه همه اقدامات خود را در كلان پروژه‌ى تبدیل ایران انقلابى به یك كشور عادى و واداده، تعریف مى‌كند. این مطلب كوتاه، جریان تحریف را از نگاه رهبر حكیم انقلاب اسلامى مرور مى‌كند.

      جنگ‌ ‌اراده‌ ‌ها؛ عرصه درگیرى براى تصرف سرزمین افكار و اذهان‌

      از منظر رهبر انقلاب در شرایط فعلى ما با استكبار جهانى در حال جنگ نامتقارنیم.» و پیروزى یا شكست در این جنگ كاملا وابسته به اراده‌هاست چون در جنگ نامتقارن اراده‌ها هستند كه با هم مى‌جنگند؛ هر اراده‌اى غلبه پیدا كرد، پیروز خواهد شد.» 1395/03/03 ؛ در این درگیرى هدف آن‌چیزى است كه در دل شماست، در ذهن شماست، در مغز شماست.» 1391/05/16

      رسانه؛ ابزار عملیات جنگ ادراكى دشمن براى تصویرسازى غلط

      در این كارزار مهم و حساس، دشمنان با ابزار بسیار خطرناك رسانه، به‌خصوص رسانه‌هایى كه امروز نوپدید است» 1397/07/12 به میدان آمده‌اند و با تصویرسازى غلط سعى مى‌كنند افكار ملّت ایران را منحرف كنند؛ هم تصویر غلط درباره‌ى ایران، هم تصویر غلط درباره‌ى خودشان، هم تصویر غلط درباره‌ى اوضاع منطقه.» 1397/07/12

      سازش؛ نقطه كانونى عملیات جریان تحریف‌

      تزریقِ تفكر سازش» به‌عنوان راه‌حلِ مشكلات اقتصادى» نقطه‌ى كانونى این تصویرسازى و تحریفِ حقایق است: [مى‌گویند] اگر ما با آمریكا سازش كردیم، مشكلات كشور حل مى‌شود.» 1395/08/12 در واقع دشمن مى‌خواهد من و شما به این نتیجه برسیم كه صلاح نیست در مقابل آمریكا خیلى هم بایستیم و خیلى هم مقاومت كنیم.» 1391/05/16

      جهاد امید؛ اصلى‌ترین راهبرد در مقابله با جریان تحریف‌

      تمام تلاش دشمن با تحریف واقعیت‌ها و تصویرسازی غلط به‌دبنال نیتی و بی اعتمادی و ناامید كردن مردم از ظرفیت‌هاى بیكران داخلى و تقویت كاذب اعتماد به دشمن و جهت دهى به میل و اقدام مردم براى به سازش كشاندن نظام انقلابى است لذا در نقطه‌ى مقابل شما جوانان باید پیش‌گام در شكستن این محاصره‌ى تبلیغاتى باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدى را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌اى جهاد شما است.» 1397/11/22

      وظیفه ما چیست؟

      باید تصویرى صحیح، واقع‌بینانه و بدون ترویجِ یأس و ناامیدى از ایران اسلامى براى افكار عمومى ارائه داد. تصویرى كه در آن توانایى‌ها و ظرفیت‌هاى عظیم ملى» در كنار مشكلات و خلاءها» مطرح مى‌شوند و به دور از بن‌بست‌نمایى ، راه‌حل‌هایى عملیاتى پیشنهاد مى‌گردند. دشمن امید» را هدف گرفته و باید در این جنگ دشمن را ناامید» كرد. این تصویرسازى درست و روشن با درك شرایط كنونى در سطح كلان و تقویت نگاه آینده نگرانه، همراه با بهره مندى از توشه‌ى گذشته و شناخت درست قوت‌ها و ضعف‌ها است. آرمانخواهى واقع بینانه، یعنى همین. دیدن افق‌هاى و قله‌هاى پیش رو همراه با دیدن توانمندى‌ها و دستاوردهاى بزرگ انقلاب و باور به ما مى‌توانیم» همراه با شناخت ضعف‌ها و كاستى‌ها. براى حركت بهتر در مسیر رسیدن به آینده. همه تلاش دشمن در این است كه این باهم نگرى» هوشمندانه قوت‌ها و ضعف‌ها را از ما بگیرد و با انواع وسوسه‌هاى رسانه‌اى و غیر رسانه‌اى، چشم ما را از موفقیت‌هاى بزرگ 42سال گذشته برگیرد و به فقط به نقاط ضعف بدوزد. مراقب باشیم، عده‌اى درصددند تا القا كنند واقعیت‌ها» فقط نقاط ضعف هستند. آن‌ها مى‌خواهند بیان دستاوردها را ساده انگارى» تلقى كنند تا كسى جرات نكند از توفیقات‌بى‌شمار انقلاب بزرگ اسلامى و نظام اسلامى بگوید. در این تصویر سازى غلط هم مسئولان‌بى‌تدبیر و ضعیف مقصرند و هم كسانى‌كه منفعلانه و نادرست، حوادث را تحلیل كرده و برآیند تحلیل شان پر كردن جدول دشمن است.

      جریان تحریف شكست خواهد خورد!

      رهبر حكیم انقلاب اسلامى در عید قربان سال 99، در این باره فرمودند:

      خلاصه‌ى حرف این است كه باید كوتاه بیایید در مقابل آمریكا، باید ایستادگى نكنید. این جریان تحریف است. بعضى‌ها تحت تأثیر قرار مى‌گیرند، و همان مطلبى را كه آن‌ها مى‌گویند تكرار مى‌كنند؛ چه در مورد ضعف‌هاى كشور كه ده‌برابر مى‌شود، چه در مورد كم نشان دادن و كوچك نشان دادن نقطه‌قوّت‌ها و پیشرفت‌هاى كشور، چه در مورد آدرس غلط دادن. خب این در بعضى‌ها اثر مى‌كند امّا در اكثر مردم، در غالب ملّت ایران اثر نمى‌كند. [غالب مردم ]شناخته‌اند آمریكا را، شناخته‌اند دشمن را، مى‌دانند كه این‌ها دروغ مى‌گویند، مى‌دانند كه این‌ها مغرضانه حرف مى‌زنند؛ پس جریان تحریف هم به نتایج مورد نظر آن‌ها نرسیده. و من به شما بگویم كه اگر جریان تحریف شكست بخورد، جریان تحریم قطعاً شكست خواهد خورد؛ زیرا كه عرصه، عرصه‌ى جنگ اراده‌ها است؛ وقتى جریان تحریف شكست خورد و اراده‌ى ملّت ایران همچنان قوى و مستحكم باقى ماند، قطعاً بر اراده‌ى دشمن فائق مى‌آید و پیروز خواهد شد.»[ایجنا]


      رهبر معنوی ایزدی ها"نایف بن دواود بن سلیمان":در سایه مرجعیت آیت‌الله سیستانی،احساس امنیت و آرامش داریم"سید سیستانی همچون پدری برای تمام مردم عراق است"مدتهاست انتظار شهادت می کشم/فتوای جهاد با عنایت امام علی(ع)انجام گرفت

      آیت الله سیستانی

      "نایف بن دواود بن سلیمان" از موضع گیری های آیت الله سیستانی در دفاع از تمامی اقشار عراق قدردانی کرد و ابراز امیدواری کرد که معظم له ایزدی ها را به عنوان فرزندان خود بپذیرد.

       "نایف بن داود بن سلیمان" رهبر معنوی ایزدی ها در عراق و جهان در پیامی به حضرت آیت الله سیستانی از موضع گیری های معظم له در دفاع از تمامی اقشار عراق از جمله ایزدی ها تشکر و قدردانی کرد و ابراز امیدواری کرد که آیت الله سیستانی ایزدی ها را به عنوان فرزندان خود بپذیرد و مهربانی و حمایت خود را شامل حالشان کند.

      وی اشاره کرد: در طول تاریخ هیچ کسی را سراغ نداریم که همچون آیت‌الله سیستانی از ما حمایت کرده باشد؛ چراکه ایشان در دوره اشغالگری داعش در کنار ما ایستادند.

      رهبر معنوی ایزدی ها تصریح کرد: ما چگونه فتوای تاریخی آیت الله سیستانی که گفتند، "ایزدی ها امانتی بر گردن ما هستند" و "ن ربوده شده ایزدی، خواهران و دختران ما و آبرو و عزّت ما هستند و آن مایه آبروی تمامی عراقی های شریف و غیرتمند هستند" را فراموش کنیم.

      داود بن سلیمان در پیام خود گفت: این موضع گیری والا در حافظه زمان جاودانه باقی خواهد ماند و آیت الله سیستانی به موضع گیری های خالصانه انسانی و ملّی معروف هستند و ایشان از تمامی اقشار عراق دفاع کردند.

      وی تأکید کرد: ما در سایه مرجعیت حضرت آیت الله سیستانی احساس امنیت و آرامش می کنیم.

      رهبر معنوی ایزدی ها در پایان بیان داشت: از آیت الله سیستانی  خواستاریم که ما را به عنوان فرزندان خویش بپذیرد. ایشان در سخت ترین شرایط ایزدی ها در طول تاریخ، ما را مورد لطف و حمایت قرار دادند.

      شایان ذکر است که نمایندگان طایفه ایزدی ها در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴ میلادی با حضرت آیت الله سیستانی دیدار کرده و ایشان در این دیدار گفتند: ایزدی ها امانتی بر گردن ما هستند.

      همچنین در سال ۲۰۱۷ هیئتی از اقلیت های دینی با شیخ عبد المهدی الکربلایی نماینده آیت الله سیستانی دیدار کردند. این هیئت در این دیدار اوضاع نا به سامان ایزدی های عراق را برای آیت الله سیستانی بیان کرد.

       توصیه آیت الله العظمی سیستانی در خصوص ایزدی ها و آوارگان

       به مناسبت پنجمین سالگرد صدور فتوای جهاد کفایی، یکی از مسئولین آستان مقدس حسینی از توصیه حضرت آیت الله سیستانی در خصوص ایزدی ها و آوارگان خبر داد .

       به مناسبت پنجمین سالگرد صدور فتوای جهاد کفایی، یکی از مسئولین آستان مقدس حسینی از توصیه حضرت آیت الله سیستانی در خصوص ایزدی ها و آوارگان پرده برداشت.

      شیخ فاهم الابراهیمی مسئول شعبه تبلیغ و آموزش دینی آستان گفت: از زمان صدور فتوای جهاد در سال 2014 میلادی شعبه ما وظیفه رساندن حمایت های لجستیک و بازدید از پایگاه های نظامی مختلف برعهده دارد.

      وی افزود: در آن زمان حمایت لجستیکی دو بخش بود که بخش اول از طریق این شعبه به پایگاه های نظامی ارسال می شد و مشتمل بر سلاح و مواد غذایی بود و بخش دوم از طریق موکب های حسینی که با این شعبه در ارتباط بودند، انجام می گرفت.

      شیخ الابراهیمی اشاره کرد: آستان مقدس حسینی در هر ماه بیش از 125 کامیون مواد حمایتی به پایگاه های نظامی مختلف و در دور ترین نقاط ارسال می کرد و برخی از آنان از طریق آسمان به رزمندگان رسانده شد.

      وی تصریح کرد: بعد از آزادی فلوجه، تلاش برای بازگرداندن آوارگان به مناطق خود و مجهز کردن خانه ها به اثاثیه منزل، یخچال و کولر برای کاهش رنج های آنان آغاز شد و مواد غذایی به مناطق آمرلی، تکریت، بیجی، المزرعه، شرقاط و آوارگان موصل ارسال شد.

      شیخ الابراهیمی به توصیه حضرت آیت الله سیستانی در خصوص آوارگان و ن ایزدی، اشاره کرد و گفت: یک روز با آیت الله سیستانی در منزل ایشان در نجف اشرف دیدار کردیم و آن زمان جنگ و موج آوارگان ادامه داشت، که معظم له گفتند: مراقب آوارگان باشید، در حق آنان کوتاهی نکنید، با آنان رابطه خوبی داشته باشید و آن را حفظ کنید و آنان را بر خود مقدم بدارید.

      وی افزود: به آیت الله سیستانی گفتم سید ما، در مورد ایزدی ها چطور؟ گفتند: ایزدی ها امانتی بر گردن ما هستند و هرگز در حق آنان کوتاهی نکنید.

      شیخ کربلایی

       ایزدی ها گفتند: ما به سید سیستانی پناه آورده ایم چون ایشان همچون پدری برای تمام عراقی ها و همچون خیمه ای است که همه اقشار عراقی زیر سایه آن احساس راحتی می کنند و سخنان و موضع گیری های ی ایشان تاثیر زیادی در توده مردم دارد.

      گروهی از فعالان حقوق بشر ایزدی در دیدار با شیخ عبدالمهدی کربلایی نماینده آیت الله سیستانی، نامه ای را به وی تحویل دادند تا آن را به دست آیت الله سیستانی برساند.

      ایزدی ها در گفتگو با شیخ کربلایی گفتند: در نامه خود به سید سیستانی از ایشان خواسته ایم برای نجات دادن ن ایزدی ربوده شده توسط داعش به ما کمک کند؛ چرا که اکنون بیش از 3500 زن و دختر ایزدی همچنان در سنجار در اسارت داعش هستند و کسی از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد و تعدادی از ن ایزدی نیز به مناطق دیگر منتقل شده اند.

      ایزدی ها همچنین گفتند ما به مرجعیت دینی پناه آورده ایم چون ایشان همچون پدری برای تمام عراقی ها و همچون خیمه ای است که همه اقشار عراقی زیر سایه آن احساس راحتی می کنند و سخنان و موضع گیری های ی ایشان تاثیر زیادی در توده مردم دارد.

      آیت الله سیستانی

      حضرت آیت الله سیستانی خطاب به یکی از خانواده های شهدای عراق گفتند: مدتهاست که انتظار شهادت را می کشم و توفیق آن را نمی یابم. صدور فتوای جهاد با عنایت امام علی (علیه السلام) انجام گرفت تا جوانان برای دفاع از میهن و آبروی اسلام به پاخاستند و جان خود را فدا کردند.

       "ثامر العلی الشمحانی" از بستگان شهید هشام محمد رضا جزئیات دیدارش با آیت الله سید علی سیستانی در منزل ایشان در نجف اشرف بعد از شهادت هشام را بیان کرد.

      شهید هشام محمد رضا از رزمندگان تیپ حضرت علی اکبر (ع) وابسته به آستان مقدس حسینی بود و به ندای مرجعیت شیعه در دفاع از عراق لبیک گفت و در جزیره "الخالدیه" الانبار به مقام شهادت نائل گردید.

      "ثامر العلی" جریان را چنین بیان کرد : هنگام ورود به منزل آیت الله سیستانی گروهی از کشورهای حاشیه خلیج فارس خارج شدند، و ما وارد شدیم و سلام کردیم، دست آقا را بوسیدیم و در کنار ایشان نشستیم.  آیت الله سیستانی رو به ما کردند و شروع کردند به صحبت کردن و گفتند: خوش آمدید، شهادت برادرتان را به شما تبریک و تهنیت می گویم، شهادتی که مدت هاست انتظار آن را می کشم و توفیق آن را نمی یابم.

      معظم له به بستگان شهید گفتند: صدور فتوای جهاد با عنایت امام علی (علیه السلام) انجام گرفت تا جوانان برای دفاع از میهن و آبروی اسلام  به پاخاستند و جان خود را فدا کردند.

      برپایه این گزارش، این دیدار حدود نیم ساعت طول کشید و ایشان پیرامون مسائل ی و علمی سخنانی را بیان نموده و خانواده های شهدا را به حفظ کشور و تحکیم و حدت برای مقابله با توطئه های دشمنان توصیه کردند و برای سلامتی و توفیق آنان دعا کردند.

      دیدار گروه آستان مقدس حسینی با سفیر فرانسه در عراق

       سفیر فرانسه در عراق در دیدار با گروهی از آستان مقدس حسینی در بغداد گفت: مرجعیت نجف ، امنیت، کرامت و خاک عراق را حفظ کرد.

      مارک بارتی سفیر فرانسه در عراق در دیدار با گروهی از آستان مقدس حسینی در بغداد گفت: مرجعیت نجف امنیت و کرامت و خاک عراق را حفظ کرد.

      وی در ادامه از نقش مرجعیت شیعه در دفاع از ارزش های انسانی جهانی و تشویق مردم به تبادل فرهنگی و علمی و همزیستی مسالمت آمیز تجلیل کرد و گفت: کشور فرانسه به حاکمیت و استقلال عراق احترام می گذارد و آماده ارائه کمک های ی، نظامی و فرهنگی به عراق است.

      بارتی گفت: سفارت فرانسه آماده است برای نشر صلح و ارزش های فرهنگی با آستان مقدس حسینی همکاری کند.[حوزه]


      گزارش رسانه‌های صهیونیستی از برده‌های جنسی در امارات؛ پشت پرده تجارت فحشا در عادی‌سازی روابط امارات و اسرائیل/به پایتخت روسپیگری جهان خوش آمدید!/جنتلمن‌های اسرائیلی در مهمانی‌های جنسی دبی+تصاویر

      فحشا

      صهیونیست‌ها پس از ورود به امارات متحده عربی و صرف هزاران دلار برای سرگرمی‌های نامتعارف، دبی را پایتخت روسپیگری در جهان نامیدند.

      تعطیلات و تفریحات ارزان قیمت در کشور خارجی برای بسیاری از گردشگران در سراسر جهان به ویژه افرادی که از هیچ‌گونه  سرگرمی‌ها و تفریحات نامتعادل ابایی ندارند جذابیت بالایی دارد. در این زمینه رسانه های صهیونیستی هم‌زمان با تسهیل ورود اسرائیلی‌ها به امارات متحده عربی گزارش‌های متعددی از  انواع بی بند و باری در دبی که برای گردشگران صهیونیست بسیار جذاب است منتشر کردند.   بر این اساس دبی شهری است که بیشتر افرادی که در خیابان های آن دیده می شوند  گردشگران و بازرگانان خارجی هستند.

       دبی  که در واقع خارج از چارچوب منطقه‌ای عمل می‌کند قواعد دیگری برای خود داشته و حد و مرزها در این منطقه بدون هیچ مانعی می توانند به راحتی شکسته شوند.   در اینجا ن اماراتی محدودیت های ویژه ای دارند؛ اما نی که از کشورهای خارجی وارد می شوند در بسیاری از موارد ملعبه و ابزار مردان در این شهر هستند.

      امارات متحده عربی قوانین بسیار سختگیرانه‌ای برای  شهروندان زن خود اعمال می‌کند و نی که قبل از ازدواج روابط جنسی  داشته باشند ممکن است به مجازات زندان محکوم شوند. علاوه بر آن زن ها در امارات متحده عربی نمی‌ توانند در مناصب مهم و حاکمیتی جایگاهی داشته باشند و تنها تعداد کمی از این ن کار می کند.   اما با این وجود که فساد و فحشا در قانون امارات ممنوع است  گزارش های متعدد نشان می دهد که  این کشور به مرکز تجارت فحشا تبدیل شده است.

        در اینجا یک تناقض بزرگ میان نگرش دولت و قانون امارات به ن در داخل این کشور و نی که از خارج وارد می شوند وجود دارد.   در واقع اماراتی ها همه ن را برابر نمی بیند؛ نی که اهل امارات بوده و شهروند این کشور محسوب می‌شود متعلق به مکان مقدسی هستند که باید عفت خود را حفظ کنند اما ن خارجی تبدیل به برده جنسی می‌شوند.

      در اینجا مفهوم بیگانگی مطرح می شود؛ زمانی که یک گردشگری صهیونیست در دبی به راحتی می تواند  برای انجام تفریحات نامتعارف از ن خارجی سوء استفاده کنند.   در واقع  سازماندهی کنندگان انجام این اقدامات در دبی به گردشگران القا می کنند آنچه که در دبی اتفاق می افتد در همین جا می ماند و افراد در این شهر می ‌توانند هر حد و مرزی را بشکنند و سرزنشی برای آنها نیست.   دقیقا مانند لاس وگاس که به امپراطوری قمار تبدیل شده و می‌تواند بازدیدکنندگان خود را از بعد زمانی و مکانی جدا کرده و آنها را کاملاً در توهم فرو ببرد.   امارات نیز همین گونه است؛ سایت های توریستی برای جذب گردشگران به این کشور افراد را تحریک می کنند تا شخصیت واقعی، ارزش‌ها و تعهداتشان را کاملاً قطع کنند و این طرز تفکر که ن خودشان در اینجا نیستند، بی اخلاقی ها را تسهیل می‌کند.

       در واقع به گردشگران در امارات اینگونه القا می شود که اینها ن ما نیستند، بلکه تنها یک ابزار خارجی برای تامین نیازهای جنسی‌مان محسوب می‌شوند.

      گزارش رسانه‌های اسرائیلی از برده‌های جنسی در امارات

      پس از سیل ورود صهیونیست ها به امارات متحده عربی گزارش‌های متعددی درباره پرونده های فحشا و فساد در این کشور که متعلق به گردشگران اسرائیلی است منتشر شد.   برای نمونه یکی از این پرونده ها متعلق به یک گروه از مردان جوان اسرائیلی بود که شبی را با یک دختر مست خارجی گذراندند. نکته شرم‌آور موضوع اینجاست که این پرونده بدون هیچگونه رسیدگی دقیق مختومه اعلام شد. این مردان جوان صهیونیست نیز در جامعه خود به عنوان قهرمانی مورد استقبال قرار گرفتند که توانستند در یک کشور خارجی نیازهای خود را از طریق یک زن خارجی تامین کنند  و اکنون که به جامعه خود بازگشته اند به عنوان افرادی متعهد و با قید و بند تلقی می شوند، چراکه این عمل ناشایست را در خارج از مرزها انجام داده اند.

       اکنون امارات تبدیل به یک مقصد دلخواه برای مردان جوان و مجرد از سراسر جهان شده که برای انجام اقدامات نامتعارف نه مجبور هستند هزینه زیادی بپردازند و نه سرزنش می شوند؛ حتی به آنها القا می شود که چنین اعمالی در اینجا گناه نیست.

       در این زمینه یک شبکه اسرائیلی گزارش داد که توافق صلح با امارات متحده عربی، دبی را تبدیل به یک هدف جذاب و جالب توجه برای اسرائیلی‌ها کرده است.

       بر اساس این گزارش پشت همه تصاویر جذاب در دبی در کنار برج های بلند با ماشین های فراری یک گردشگری جنسی» زشت اسرائیلی رشد می‌کند که موجب افسارگسیختگی جوانان صهیونیست با برگزاری مهمانی های جنسی می شود.   اسرائیلی‌ها می‌گویند هنگام تصمیم برای سفر به دبی تنها چیزی که با خود می آورند مقادیر زیادی الکل، چندین هزار دلار پول با یک وجدان مرده است و آنها از سفر به این شهر تنها یک هدف دارند: برقراری روابط جنسی  با ن که هرچه تعداد آنها بیشتر باشد بهتر است.

       نکته تاسف آور ماجرا آنجاست که همه این اتفاقات در مقابل چشمان مقامات اماراتی اتفاق می‌افتد که کاملاً آن را نادیده می گیرند.

       رومه اسرائیلی یدیعوت آحارانوت و شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی درباره گردشگری جنسی» اسرائیلی ها در امارات به این نتیجه رسیدند که ممکن است منطقه عربی در خاورمیانه رو به مدرنیزه شدن پیش رفته باشد، اما پدیده هایی همچون سوء استفاده از ن و رفتارهای حیوانی یک مقوله ثابت در این منطقه است.

       بر اساس تحقیقات رسانه های صهیونیستی از زمان امضای توافق نامه عادی سازی میان امارات متحده عربی با رژیم اسرائیل در سپتامبر گذشته گردشگری جنسی اسرائیل در دبی  به حد چشمگیری نمایان شده است.

      دبی؛ پایتخت روسپیگری جهان

       در این زمینه شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی با شماری ازدبی گردشگران اسرائیلی که نخواستند هویت خودشان را فاش کنند مصاحبه کرد.   یکی از این افراد در این مصاحبه گفت که قبلا چندین بار به شهر بخارست» (پایتخت رومانی)  سفر کرده بود و گمان می کرد که آنجا پایتخت روسپیگری در جهان است؛ اما زمانی که پا به دبی گذاشت مواردی را در آنجا دید که فکر می کند دبی بسیار بیشتر از بخارست شایسته این عنوان باشد.

       این گردشگر صهیونیست ادامه داد، ما در دبی وارد یک هتل شدیم که به شکل نخل ساخته شده بود و ساعاتی قبل از شب گروه هایی از ن خارجی به آنجا می آمدند و در رستوران ها و اطراف استخرهای بزرگی منتظر می ماندند. سپس مردانی با  ملیت‌های مختلف می دیدیم که به آنها نزدیک می‌شوند و کمی با آنها صحبت می‌کنند. در آنجا متوجه شدیم که شب‌های امارات با یک سرمایه گذاری بزرگ در صنعت رابطه جنسی صبح می‌شود.

       در گزارش شبکه مذکور صهیونیستی آمده که طبق گفته گردشگران اسرائیلی که به دبی رفته بودند پدیده تن فروشی در این شهر موضوع جدیدی نیست، اما در ماه های اخیر این روند شاهد تغییرات چشمگیری بوده است؛ به این صورت که برخلاف گذشته این بار در همه هتل‌ها و مراکز تن فروشی دبی اسرائیلی ها نیز دیده می شوند.   در این گزارش آمده است که اسرائیلی‌ها بعد از کشف آزادی جنسی در امارات متحده عربی به دبی شتافتند.

      اظهارات شرم‌آور جوانان 20 ساله اسرائیلی از روابط نامتعارف در دبی

       یک گردشگر صهیونیست دیگر که تنها ۲۰ سال دارد گفت، با سه تن از دوستان خود که هم سن و سال او هستند به دبی سفر کردند. این افراد در مصاحبه با خبرنگار شبکه مذکور اسرائیلی اظهاراتی از روابط جنسی خود در این شهر مطرح کردند که هضم آنها بسیار دشوار است.

       این گردشگر اسرائیلی با نام مستعار رونی»   در پی اخباری که از اعمال ناشایست جنسی خودش و دوستانش در دبی ارائه می‌داد گفت، این صحبت‌ها در واقع حقیقت اتفاقاتی است که در دبی می گذرد.

       او توضیح داد که به همراه سه دوست خود در یک رستوران مقابل استخر هتل محل اقامت خود نشسته بودند که با صحنه های دیوانه واری مواجه شدند؛   صحنه هایی همچون فروش مقادیر قابل توجهی الکل،   برگزاری مهمانی های جنسی  و فروش ن.

        یکی دیگر از این چهار جوان ۲۰ ساله اسرائیلی  درباره مشاهداتشان در دبی گفت که ما چند روز پس از ورود به امارات متوجه شدیم که همه این روزها در هتل بوده ایم و من به رونی گفتم که گشتی در این شهر بزنیم؛ چرا که همه وقت خود را صرف مهمانی ها و مشروبات الکلی کردیم.

       خبرنگار شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم اسرائیل  پس از مصاحبه با این افراد گزارش داد که یک دختر جوان ۲۰ ساله اروپایی  در حالی که آرایش غلیظی بر صورت داشت مدام در برابر چشمان جوانان اسرائیلی قدم میزد؛ اتفاقی که همیشه در دبی می‌افتد.   گردشگر جوان اسرائیلی با نام مستعار رونی  درباره اینکه از کجا می داند این ن روسپی هستند گفت که ظاهر آنها کاملاً این موضوع را نشان می دهد و زمانی که  کسی به آنها نزدیک می شود  بلافاصله درخواست پول می کنند.

        رونی در ادامه گفت که من به آن دختر جوان سلام کردم و گفتم من اهل اسرائیل هستم، او نیز پاسخ سلام مرا داد و بلافاصله بحث قیمت را مطرح کرد.

       این گردشگر اسرائیلی در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر اینکه آیا همه ن در هتل های دبی روسپی هستند پاسخ داد که من به تو گفتم برادرم! اینجا دبی یک خانه بزرگ است و هر آنچه که تاکنون از دبی در اسرائیل شنیده بودم دروغ بود. او درباره قیمت تن فروشی ن خارجی در دبی گفت که قیمت آنها حدود هزار درهم معادل ۲۵۰ دلار است و من تا کنون ۷ هزار دلار برای خودم خرج کردم.

       این ۴ جوان صهیونیست در حالی که ماجرای اتفاقاتی که در دبی برای آنها رخ داده است را تعریف می‌کردند ادامه دادند که دو زن جوان خارجی که یکی سفید پوست و دومی پوستی تیره داشت در رستورانی مهمان آنها شدند و سپس از این جوانان اسرائیلی سوال کردند که کدام یک را می خواهند.

       نکته جالب توجه در اینجاست که این گردشگران بیست‌ساله صهیونیست در این زمینه گفتند که  آنها کارگر روزمزد هستند؛ اما ترجیح دادند پس از یک سال دست و پنجه نرم کردن با ویروس کرونا که امکان هر نوع گردش و تفریح را از آنها گرفته بود بخش زیادی از پول های خود را با اینگونه تفریحات نامتعارف در دبی خرج کنند.

      یک پژوهشگر اسرائیلی در این راستا اعلام کرد که پس از بخارست و بانکوک (پایتخت تایلند)، اسرائیلی ها هدف جدیدی برای خود پیدا کردند و دبی را به عنوان بهشت جدیدی برای تن فروشی می دانند؛ زیرا هر کاری که دلشان بخواهد می توانند در امارات انجام دهند.

      افسارگسیختگی جنسی صهیونیست‌ها در دبی

      یک تاجر اسرائیلی به نام عوفر» که تجربه سفر به دبی را دارد  در این گزارش گفت که همه چیز از فرودگاه شروع می شود، زمانی که وارد دبی می شوید راننده تاکسی مکان هایی را برای تفریحات شبانه با ن و مهمانی های جنسی پیشنهاد می دهد، سپس آلبومی را مقابل شما قرار می دهند که شامل  عان جوان است.

      وی ادامه داد، در دبی قیمت هر دختر جوان بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ دلار در روز است و پس از تسهیل ورود اسرائیلی‌ها به امارات بارها مشاهده کرده که جوانان اسرائیلی  در حال چانه زدن بر سر قیمت با این ن هستند  و حتی برخی اسرائیلی‌ها را دیدم که ۲۵۰۰ دلار برای یک زن پرداخت کردند. البته این موضوع از فرودگاه آغاز می شود  و تا رسیدن به مقصد همچنان ادامه دارد و حتی در خیابان ها نیز افرادی را می بینید که در واقع دلال فروش ن در دبی هستند و به گونه ای صحبت می کند که انگار می ‌خواهند پیشنهاد صرف  یک پیتزا با مخلفات اضافه را به شما بدهند.   حتی گاهی در داخل رستوران ها صدای اسرائیلی ها را می شنوید که می گویند من دو دختر را با هم می خواهم یا من و دوستانم 3 دختر را باهم می‌خواهیم.

      این تاجر صهیونیست درباره اینکه نسبت به این وضعیت چه احساسی دارد گفت احساس می کنم که می خواهم خودم را دفن کنم.   برخی از گردشگران جنسی اسرائیلی قبل از ورود به دبی با دلالان جنسی هماهنگی های لازم را انجام می دهند و حتی برای آغاز این اقدامات شرم آور منتظر رسیدن به فرودگاه دبی نمی‌مانند.   من یک مرد اسرائیلی را دیدم که طبقه آخر یک هتل را در دبی رزرو و هشت تن از دوستانش را برای یک مهمانی جنسی با حضور ۳۰ زن جوان دعوت کرده بود.

      وی ادامه داد که نگران است دبی تبدیل به جایی شبیه آناپا» در قبرس شده و اسرائیلی ها را درگیر رسوایی‌های کند که عواقب زیان باری برای آنها خواهد داشت.

      بر اساس تحقیقات شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی در حال حاضر شمار اسرائیلی هایی که در دبی حضور دارند بسیار زیاد است و هر کجای این شهر که قدم بگذارید صدای آنها را می شنوید. همچنین در دبی نوجوانان بسیار زیبایی را از سراسر جهان از روسیه تا برزیل می‌بینید که برای تن فروشی آمده اند و هیچ چیز در این جا حد و مرز ندارد.

      خبرنگار شبکه  13 رژیم صهیونیستی با یکی از این نوجوانان  درباره اسرائیلی ها صحبت کرد که او گفت جوانان اسرائیلی تسلط بر زبان انگلیسی ندارند، بیکار هستند و حرف های غیر اخلاقی می‌زند.

      این خبرنگار صهیونیست ادامه داد که بعد از نیمه شب در لابی های هتل 100 تا ۱۵۰ دختر جوان را می بینی که مردان به گونه ای با آنها صحبت می‌کنند که انگار در بازار گوشت هستند.

      جنتلمن‌های اسرائیلی در مهمانی‌های جنسی دبی

      در این گزارش آمده است البته همه این رفتارهای نامتعارف مربوط به جوانان اسرائیلی که رفتاری وحشیانه و مبتذل دارند نیست؛ بلکه بسیاری از تاجران را میبینی که با ظاهری بسیار آراسته و شیک در مهمانی های جنسی شرکت می‌کنند.

      در این زمینه یکی دیگر از تاجران اسرائیلی گفت، مکان هایی در دبی وجود دارد که اجازه مشاهده روابط جنسی را به دیگر افراد می دهد و گردشگرانی که به دبی می آیند به راحتی می توانند ببینند در هتل ها چه اتفاقاتی می افتد.   او گفت که شمار زیادی دخترجوان از اوکراین و جمهوری چک برای تن فروشی به دبی می آیند و حتی شیوع کرونا نیز مانع تجارت جنسی در این شهر نمی شود.[مشرق]


      خاطره خواندنی افسر ارشد روس؛یوگنی گونچاروف از سردار سلیمانی در سوریه/قهرمان ایران وسوریه/نقاشی های سربازان روس ازحاج قاسم در نمایشگاه های روسیه

      یوگنی گونچاروف

      یکی از افسران ارشد روس شرکت کننده در عملیات ویژه ضدتروریستی در سوریه از خاطره ملاقاتش با سپهبد شهید قاسم سلیمانی و تاثیری که از منش، شخصیت و ذوکات وی گرفته، سخن گفت.

       یوگنی گونچاروف از افسران ارشد روس شرکت کننده در عملیات ویژه ضدتروریستی در سوریه، هنگامی که عازم ماموریت بازدید از اردوگاه پناهجویان سوری به نام ابودخور» در مرز با اردن بود و نظامیان آمریکایی مانع ورود او به این منطقه می شوند با سردار سلیمانی فرمانده شهید سپاه قدس که در محل بوده است، ملاقات می کند و همین ملاقات کوتاه فرصتی می شود تا او و مجموعه اش بشدت تحت تاثیر محبوبیت، اقتدار و اعتماد به نفس سردار دل ها قرار بگیرند.

      گونچاروف در گفت و گویی به توصیف ملاقات و آشنایی خود با سردار سلیمانی می پردازد که به پنج سال پیش در سوریه بازمی گردد و سردار سلیمانی با شجاعت و نبوغش در مدت کوتاهی قلب وی را تسخیر و نظامی روس را تحت تاثیر اقتدار خود قرار می دهد.

      سردارِ قهرمان ایران و قهرمان سوریه

      این نظامی روس درباره دیدار خود با سردار سلیمانی گفت: من چند بار در سال های ۲۰۱۵، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به سوریه سفر کرده بودم و چندین ماموریت نظامی را در این کشور در قالب فرماندهی نیروهای ویژه در عملیات ضد تروریستی داشتم.

      وی خاطرنشان کرد، قرار بود گروه ما از اردوگاه پناهندگان سوری به نام ابودخور» در مرز با اردن بازدید کند و ماموریتی را در این اردوگاه انجام دهیم اما نظامیان آمریکایی که در نزدیکی اردوگاه مستقر بودند، مانع ورود ما به آن شدند.

      این نظامی روس ادامه داد: حدود ۲۰۰ متر از مقر ایست و بازرسی نیروهای آمریکایی، چند خودرو جیپ توقف کرده بود و چند نفر در نزدیکی خودروها نشسته بودند. یکی از آنها آرام نشسته بود و به ما پیشنهاد خوردن قهوه داد و از مترجم ما پرسید که چه می خواهیم؟ ما نیز گفتیم که از مقر بازرسی آمریکایی نمی توانیم عبور کنیم. این شخص که آرام در جمع نشسته بود و بعد فهمیدم ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس است،به مترجم گفت که مساله را حل می کند و سپس به قولش عمل کرد و ما را از ایست و بازرسی آمریکایی ها بدون آنکه به نظامیان آمریکایی توجهی کند، عبور داد.

      نظامی ارشد روس اضافه می کند: سردار سلیمانی با شجاعت و جرات از نزدیکی نظامیان آمریکایی عبور کرد و کاملا مشخص بود که شخص بسیار باشهامتی است. او به همراه چند نیروی نظامی از حزب الله عراق ما را از کنار سربازان آمریکایی عبور داد و توانستیم ماموریت خود را انجام دهیم.

      خاطره خواندنی افسر ارشد روس از سردار سلیمانی در سوریه/ همه عمر او را فراموش نخواهم کرد

      گونچاروف تصریح کرد: از مترجم ما که عضو گارد ریاست جمهوری سوریه بود، سوال کردم این مرد کیست؟ گفت که او ایرانی و ژنرال دو ستاره سلیمانی است. ما با قاسم سلیمانی حدود ۲۰ دقیقه صحبت کردیم و خاطره این دیدار و یاد او برای همیشه در قلبم ماندگار شده است.

      نظامی ارشد روس افزود، در همان روز از رزمندگان حزب الله عراق همراه با شهید سلیمانی قرآن مجید هدیه گرفته است. در دستخطی که در صفحه نخست نوشته شده تاریخ اهدای هدیه را دوم ماه مارس سال ۲۰۱۵ نشان می دهد همان تاریخی که افسر ارشد روس با فرمانده شهید سپاه قدس ایران دیدار کرده است.

      وی توضیح داد که همراه ژنرال سلیمانی، واحدی از نیروهای ویژه سوری هم بودند که ماموریتی را اجرا می کردند و این نیروها علامت ویژه نیروهای ویژه سوریه را به من هدیه دادند.

      گونچاروف در مورد شخصیت سردار سلیمانی گفت: سردار مردی آرام و بسیار شجاع بود و باوجود این که تلاشی برای نشان دادن موقعیت برتر خود بر دیگران نمی کرد اما ارشد بودن او کاملا مشخص بود. من نمی گویم که دوست او بودم اما ۲۰ دقیقه ای که او را ملاقات کردم، کافی بود تا تمام عمر فراموشش نکنم. او قهرمان ایران و قهرمان سوریه بود.

      شهید سلیمانی کمک خلبان روس را از دست تروریست ها نجات داد

      نظامی روس در ادامه به ماموریتی اشاره کرد که سردار سلیمانی با نیروهای تحت فرماندهی خود با اقتدار و موفقیت انجام داده است و گفت: ژنرال سلیمانی نه تنها در سوریه و عراق رشادت های بسیاری برای ریشه کن کردن تروریست ها از خود نشان داد بلکه با اقتدار خود، ما روس ها را نیز در مواقع حساس برای مبارزه با تروریست ها یاری کرد.

      او می گوید: این ماموریت به زمانی بازمی گردد که یک فروند بمب افکن سوخوی روسیه در مرز سوریه و ترکیه توسط جنگنده ترکیه سرنگون شد و خلبان این هواپیمای نظامی روسیه کشته شد.

      گونچاروف افزود: بالگرد روسی برای امدادرسانی به خلبان هواپیما به محل حادثه پرواز کرد اما توسط تروریست ها در سوریه سرنگون شد. در آن زمان سردار سلیمانی پیشنهاد کمک به روسیه را داد.

      نظامی ارشد روس تصریح کرد: سردار سلیمانی به کمک فرماندهی ۱۸ نیروی ویژه سوریه و شماری از نیروهای حزب الله عراق این عملیات را اجرا کردند و جسد خلبان هواپیما را پیدا کردند و کمک خلبان بالگرد نیز زنده نجات یافت. از آن زمان ژنرال سلیمانی برای روسیه چهره شناخته شده ای بود.

      ترور رذیلانه سردار سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی

      نظامی ارشد روس درباره ترور سردار سلیمانی نیز گفت: در ژانویه سال ۲۰۲۰ سردار سلیمانی توسط نیروهای آمریکایی ترور شد که بسیار ناجوانمردانه بود چرا که او ماموریتی رسمی را اجرا می کرد و مدارک هویت وی نیز هیچ مساله ای نداشت اما نیروهای آمریکایی این قهرمان ضدتروریستی را به همراه شماری از یارانش که در ایران و عراق افراد با ارزشی هستند، ترور کردند؛ اقدامی که بسیار رذیلانه بود و ما هیچگاه آن را نمی بخشیم.

      گونچاروف افزود: ژنرال سلیمانی یک فرمانده واقعی بود و در همه شهرهایی که توسط نیروی هوافضای روسیه در سوریه آزاد شد، این ژنرال( سردار) بزرگ و نیروهای تحت فرماندهی اش در عملیات ضدتروریستی نقش مهمی داشتند و این رشادت ها هیچگاه از یادها نخواهد رفت.

      وی خاطرنشان کرد: ژنرال بزرگ ایرانی به این خاطر مورد نفرت آمریکا قرار گرفت که توانست نیروهای بزرگی را در سوریه و عراق منسجم کند و بدون دریافت کمک های مالی قابل توجه و با استفاده از منابع محلی نیروی بزرگی را تشکیل داد که استخوان بندی تروریست ها را درهم شکست و واشنگتن این را نمی توانست تحمل کند.

      نقاشی های سربازان روس از سردار سلیمانی در نمایشگاه های روسیه

      نظامی ارشد روس گفت: تاکنون چند تابلوی نقاشی که توسط سربازان روس از سردار سلیمانی کشیده شده است و از جمله یک تابلو که سربازی به نام میخاییل فارغ التحصیل انستیتو گراسیموف با ذغال ترسیم کرده است به سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه اهدا شده است.

      به گفته وی، قرار است سفیر ایران این تابلوی نقاشی سردار سلیمانی را برای نگهداری در موزه ای در تهران ارسال کند.

      گونچاروف که با ایرنا گفت وگو کرده، می افزاید: تاکنون تابلوی تصویر ژنرال سلیمانی در سه نمایشگاه هنری مسکو شامل نمایشگاه پارک نظامی پاتریوت در غرب مسکو، نمایشگاه خانه ملیت های مسکو و قصبه موس رنگن» به همراه ۲۰ تابلوی هنری دیگر در معرض نمایش قرار گرفته است.

      به گفته وی قرار است نمایشگاهی در ماه ژانویه در دمشق پایتخت سوریه برگزار شود و دو تابلوی سردار سلیمانی در کنار تابلوهای دیگر نمایش داده شود و سپس این نمایشگاه در پنج شهر سوریه دایر خواهد شد. همچنین نمایشگاهی در یک مرکز نظامی در قصبه موس رنگن در جنوب مسکو دایر خواهد شد و دو تابلوی سردار سلیمانی به همراه چندین تابلوی هنری دیگر به نمایش درخواهد آمد.

      نظامی ارشد روس همچنین گفت: ماه گذشته پرچمی از ایران به همراه پرچم های روسیه و سوریه به نشانه نماد سه کشور مبارزه کننده با تررویسم بر قله البروس در قفقار شمالی به عنوان مرتفع ترین کوه اروپا نصب شد.

      صبحگاه جمعه ۱۳ دی‌ماه ۱۳۹۸ سردار قاسم سلیمانی و همراهانش به دستور دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در حمله بالگردهای آمریکایی‌ها در فرودگاه بغداد ترور شد و به شهادت رسید. در این حمله تروریستی ابومهدی المهندس فرمانده حزب الله عراق و قائم مقام بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) و شمار دیگری از رزمندگان عراقی هم به شهادت رسیدند.[مشرق]


      مطالعات تفسیری(3)گزیده تفسیر سوره حجرات(بخش سوم)


      وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُكُمْ فِی كَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ﴿۷﴾ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ ﴿۸﴾

      شرح واژگان:

                1) عَنَت»: زحمت و سختی و رنج 2) فسق»: از راه راست منحرف شدن و بیرون رفتن 3) عصیان: ورود در جاده ضلالت

       

       نکات تفسیری

      1)       برای رفع جاهلیت و تثبیت عقلانیت، فرمود پیغمبری(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثناء) برای شما مبعوث شد که اگر به میل شما بخواهد عمل کند، شما به زحمت می‌افتید. در همین جریان بنی المصطلق» عدّه‌ای از شما قصد مبارزه و جنگ داشتند، اگر حضرت پیشنهاد شما را قبول می‌کرد، به زحمت می‌افتادید. مواظب باشید در بسیاری از امور اگر به خواسته‌های شما عمل می‌کرد، در زحمت قرار می‌گرفتید، ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ﴾ که ﴿لَوْ یُطیعُكُمْ فی‌ كَثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ﴾؛ در بعضی از امور م می‌کنید، حق با شماست و حضرت هم از قبل می‌دانست و یک توافق عملی هم انجام می‌گیرد.

      2)       برای اینکه جامعه شما عقلانی شود، ذات اقدس الهی چند کار کرد: رهبری به شما داد که برابر وحی عمل می‌کند، یک؛ و در درون شما گرایش‌هایی را به معنویت ایجاد کرده است، دو. شما هم باید این گوهر بیرونی و درونی خود را خوب بشناسید و اطاعت کنید، گوهر بیرونی که به عنوان پیامبر است و از وحی اطاعت می‌کند، در صدر جمله و با جمله حصر آن را بیان کرد، فرمود: ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ﴾، نه رسول الله فیکم»! این تقدیمِ خبر را گفتند که مفید حصر است، خدا چنین نعمتی را به شما داد! ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ﴾ که ﴿لَوْ یُطیعُكُمْ فی‌ كَثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ﴾، عَنَت» یعنی زحمت و سختی و رنج (کتاب العین، ج2، ص72) از طرفی دیگر در نهان و نهادِ شما فضایل فراوانی قرار داد، اینکه فرمود: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ﴾ (سوره تین، آیه4) برای اینکه ساختار شما را ساختار حق‌طلبی، عدل‌طلبی و خیرطلبی قرار داد. در درون شما نهادی نهادینه شده است که از جهل، ظلم و خلاف مُنزجر است، شما این گوهر را بشناسید و حفظ کنید؛ اگر این گوهر را دفن کردید ﴿قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾ (سوره شمس، آیه10) تَدسیس کردید، دسیسه کردید، اَغراض و غرائز را کنار نزدید و این عقل نورانی را در بین اَغراض و غرائز دفن کردید، مقداری خاک غریزه و اَغراض روی آن ریختید، این عقل نورانی مَدسوس می‎شود، این دسیسه شده و دفن شده است، مشکلی از شما را حلّ نمی‌کند. این گوهر درون و گوهر بیرون برای عقلانیت جامعه است. ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ﴾ که تقدیم خبر، مفید حصر است، ﴿لَوْ یُطیعُكُمْ فی‌ كَثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ﴾؛ ولی ذات اقدس الهی برای اینکه شما را همراه آن حضرت قرار بدهد و سخنان نورانی او را بفهمید و عمل کنید، این گوهرها را در درون شما نهادینه کرد.

      3)       ﴿وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾؛ طبعاً انسان، ایمان به خدا و آفریننده خود را دوست دارد، این محبوب اوست و هر نعمتی که از مُنعمی به او برسد او ستایش‌گر است، مگر اینکه دهان او را ببندند! این ﴿وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾ همین است! فرمود: ﴿وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾؛ ایمان را محبوب شما قرار داد.

      4)       پرسش: این ﴿لكِنَّ﴾ استدراک از چیست؟ پاسخ: این رهایی از آن جاهلیت است؛ یعنی برای اینکه شما از آن جاهلیت نجات پیدا کنید، دو عاملِ وحیانی را ذات اقدس الهی قرار داد: یکی داشتنِ پیامبر است که حرف شما را گوش نمی‌دهد، بلکه حرف وحی را گوش می‌دهد و دیگری گرایش‌های درونی شماست.

      5)       خدا این (ایمان) را محبوب دل‌هایتان قرار داد. دستور نداد! چگونه عسل را برای ذائقه ما محبوب قرار داد؟ چگونه گُل را و منظره زیبای گُل را برای باصره ما محبوب قرار داد؟ چگونه بوی خوب را برای شامّه ما محبوب قرار داد؟ سفارش کرد یا محبوب قرار داد؟ فرمود این حرف‌ها دلپذیر است، ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾؛ حالا اگر کسی بوی خوب را بشنود و لذّت نبرد، معلوم می‌شود شامّه‌اش بسته است. نفرمود دین را دوست داشته باشید، بلکه آن را محبوبتان قرار داد؛ اگر دلی دین‌پذیر نباشد، باید خودش را معالجه کند. نفرمود دین را دوست داشته باشید و دستور نداد، بلکه آن را محبوب قرار داد. چرا همه از عدل خوششان می‌آید! الآن همه از گُل زیبا خوششان می‌آید، به ما که سفارش نکردند، این جزء لذایذ بین‌المللی هر انسانی است. از آهنگ خوب خوشمان می‌آید، از منظره خوب خوشمان می‌آید، از غذای لذیذ خوشمان می‌آید. الآن این هفت میلیارد نفر، مشترکات ما همین است. فرمود شما را من عدل‌دوست کردم، شما در این هفت میلیارد نفر، کسی را نشان دارید که نسبت به او اِحسان بشود ولی او خوشش نیاید؟! نه، سراغ ندارید! فرمود من محبوب شما کردم، نه اینکه به شما دستور داده باشم دین را دوست داشته باشید! نفرمود: عَلَّمَکُم حُبَّ الایمان»، این طور نیست، بلکه فرمود من دین را محبوب شما قرار دادم.

      6)       زینت انسان آن است که با او باشد و حافظ او باشد و همراه او باشد إلی یوم القیامة» و آن عقل و قلب و ایمان است، ﴿وَ زَیَّنَهُ فی‌ قُلُوبِكُمْ﴾

      7)       ﴿وَ زَیَّنَهُ فی‌ قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ﴾، انسان طبعاً موحّد است و علل و عواملِ عارضی او را به شِرک می‌کشاند. فسق» یعنی از راه راست منحرف شدن و بیرون رفتن، خروج از طریق مستقیم می‌شود فسق» و ورود در جاده ضلالت می‌شود عصیان». ﴿كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ﴾. پس در قرآن کریم رشد به معنای عقلانیّت جامعه است که هم پیروی رهبر الهی را فراموش نکند و هم پاس‌داشت آن نعمت‌های الهی را از دست ندهد.

      8)       طبع شما را حق‌پذیر قرار دادم. شما اگر حرف‌های بیگانه را گوش ندهید و حرف دل‌تان را گوش بدهید، می‌دانید که زیور شما در چیست. ﴿وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ﴾؛ خوشتان می‌آید. عدل» و اِحسان» محبوب این هفت میلیارد بشر است، این را چه کسی قرار داد؟ ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإِیمَانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ﴾، چرا انسان‎هااز دروغ بدشان می‌آید؟ اگر نسبت به دیگری دروغ بگوید بَدش می‌آید؟ مثل اینکه اگر زباله‌ای را از جایی برداشت شامه‌ او متأثر می‌شود. این طور نیست که شامه ما نسبت به رایحه مُنتنه و رایحه طیّبه یکسان باشد؛ از یکی لذّت می‌برد و از دیگری منزجر است. باصره همین طور است، سامعه همین طور است، شامه همین طور است، ذائقه همین طور است، لامسه همین طور است. فرمود عاقله شما هم همین طور است، این عقل عملی همین طور است، این را هدر ندهید.

      9)       الآن ذائقه‌ را عوض کردند؛ الآن شما ببینید یک کودک اگر مختصری غذای مسموم بخورد، بالا می‌آورد؛ اما در اثر اینکه جوان شد و تربیتِ بد شد، او از سمّ لذّت می‌برد و می‌شود معتاد، این ﴿قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾ (سوره , آیه7) است، این کلّ دستگاه را عوض کردن است، این گوارش را عوض کردن است، این ﴿فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ﴾ (دعائم‌الاسلام، ج1، ص28) است که شیطان گفت کاری می‌کنم که اینها این دستگاه گوارش خود را به هم بزنند. فطرت را نمی‎توانم به هم بزنم، ولی کاری می‌کنم که دیگر از اطاعت خوششان نمی‌آید، از دین خوششان نمی‌آید، سرّش این است که شیطان می‌گوید ما نگذاشتیم آن اساس فطرت بماند. ﴿لَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ﴾ تهدید شیطان است. در قرآن کریم فرمود هر کسی را ما با علم مُسلّح کردیم، به او عقل دادیم و این نیروی عاقله را که باید اندیشه‌های خوب داشته باشد، سرمایه اندیشه‌ورزی را هم به او دادیم، ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾. ما یک لوح نانوشته به کسی ندادیم؛ عقل دادیم که کار او اندیشه است، این ظرف عقل را پُر از الهام کردیم: ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾، این شده سرمایه اندیشه. در قسمت انگیزه هم فرمود: ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‌ قُلُوبِكُمْ﴾؛ ما این عقل عملی را که ظرف است، با مظروف خلق کردیم، او محبوبی دارد، محبّتی دارد.

      10)     پرسش: آیا این مباحث به حُسن و قبح عقلی مرتبط است؟ پاسخ: بله، حُسن و قبح عقلی را عقل نظری می‌فهمد، عقل عملی هم گرایش دارد، ولی منظور آن است که چهار کار را خدا کرد: چراغی داد که آن را مسئول اندیشه قرار داد، یک؛ این چراغ را با ظرفیت ویژه آفرید، ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾ و بی‌سرمایه خلق نکرد، دو؛ لذا هیچ کودکی دروغ نمی‌گوید و تا کذب را یادش ندهند او راست می‌گوید، هیچ بچه‌ای دروغ نمی‌گوید. آن قسمت انگیزه‌ او را هم که عقل عملی است و سرمایه است که مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجنان» این سرمایه را به او داد، سه؛ این سرمایه را پُربار کرد، ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‌ قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ﴾، چهار؛ مثل اینکه به ما ذائقه داد، دندان داد، زبان داد؛ اما این نیروی ذائقه را هم به ما داد که از عسل لذّت می‌برد و از سَمّ لذّت نمی‌برد. تنها دستگاه جونده را به ما نداد؛ کام داد، دهن داد، زبان داد، دندان داد، فضای دهان داد که غذا را بجود؛ اما یکسان نیست که بد و خوب را یکسان بجود، بلکه از یکی لذّت می‌برد و از دیگری لذّت نمی‌برد. این دو تا کار را کرد: به ما ذائقه داد، یک؛ گرایش این ذائقه را هم به طرف شربت و شیرینی و پاکی و طهارت قرار داد، دو.

      11)     شما بین حبّ صادق و کاذب باید فرق بگذارید، ﴿عَسی‌ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ﴾ (سوره بقره، آیه216) آن محبّت، محبّت کاذب است. ما یک محبّت صادق داریم که ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾، ولی آن محبّت ساختگی است: ﴿عَسی‌ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ﴾ و ﴿وَ عَسی‌ أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ﴾، این مثل آن است که کسی از اعتیاد لذّت می‌برد، این لذّتِ کاذب است.

      12)     ﴿أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ﴾؛ یعنی ما در صدد جامعه رُشدیافته هستیم که در سایه عقلانیّت است. این آیه دوم که ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ﴾، با آیه قبل در ارتباط است. عده‌ای اصرار می‌کردند که به جنگ بنی المصطلق» بروند، ذات اقدس الهی فرمود اگر هر طرحی که شما ارائه کردید، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هم اطاعت کند ﴿لَعَنِتُّمْ﴾؛ ولی اگر شما حرف حضرت را گوش بدهید، می‌شوید اهل رُشد.

      13)     جامعه وقتی عقلانی می‌شود و رُشد پیدا می‌کند که هم باید و نباید را بفهمد و هم بود و نبود را؛ هم چیست و هم باید چه کار کرد؟! در عالَم چه کسی هست و چه کسی نیست؟! خدا هست، قیامت هست، بهشت هست و جهنم هم هست؛ فسون و فسانه نیست، وهم و خیال نیست، شانس نیست، بَخت نیست، صبر و جخد نیست؛ اینها افسانه است. شانس افسانه است، صبر و جخد افسانه است، نحس بودنِ سیزده افسانه است. اینها نیست و خدا هست، پیغمبر هست، قیامت هست، اینها هست؛ اینها مربوط به حکمت نظری است که به بود و نبود برمی‌گردد که چه چیزی هست و چه چیزی نیست! درباره عدل و ظلم، وفا و جفا، خیانت و امانت، کدام باید و کدام نباید! اینها را هم ما گفتیم. هم بود و نبود را گفتیم، هم باید و نباید را گفتیم و ساختار قلب و درون او را هم یکسان قرار ندادیم؛ همان طوری که معده و روده او را برای هضم غذای سالم خلق کردیم که اگر غذای ناسالم وارد دستگاه گوارش او بشود بالا می‌آورد، فطرت او را و قلب او را هم طرزی خلق کردیم که امانت را، عدل را، ادب را، انسانیت را و احساس را هضم می‌کند، بی‌ادبی را بالا می‌آورد و قبول نمی‌کند، ظلم را بالا می‌آورد و قبول نمی‌کند، ما این را خلق کردیم. همان طوری که ممکن است که کسی ساختار بدنی خودش را عوض بکند و خودش را معتاد کند و با سمّ زندگی کند، اینجا هم ممکن است که کسی خودش را با ظلم عادت بدهد و با خیانت عادت بدهد، ولی سرانجام آن خطر است.

      14)     پرسش: آیا فقط درباره مؤمنین می‎شود این‎چنین گفت؟ پاسخ: همه انسان‌ها با این سرمایه خلق شدند. الآن در شرق و غرب عالَم، این زبان بین‌المللی ماست. اسلام یک بخش قوانین ملّی دارد، یک بخش قوانین منطقه‌ای دارد و یک بخش قوانین بین‌المللی؛ بخش ملّی آن همین ﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا﴾‌ است که با حوزه اسلامی سخن می‌گوید؛ بخش منطقه‌ای آن هم ﴿یَا أَهْلَ الْكِتَابِ﴾ (سوره آل عمران، آیه64) یهود، نصارا کسانی که خدا و قیامت و پیغمبران را قبول دارند؛ بخش سوم هم بخش انسانیت است که ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ (سوره فاطر، آیه15) است. این ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ منطقه بین‌المللی است، چرا که ما با جهان رابطه داریم، این در مقدمه قانون اساسی ما هم آمده است. فرمود کفاری که با شما کاری ندارند، نفوذی ندارند، رابطه داشته باشید. ما با کفار رابطه داریم، ﴿لا یَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوكُمْ﴾ (سوره ممتحنه، آیه8) البته آنها که در صدد نفوذ هستند را به اسوء وجه طرد می‌کنیم، آن یک حساب دیگری است.

      15)     ما با جهان رابطه داریم در بخش بین‌الملل، با اهل کتاب رابطه داریم در بخش منطقه‌ای، با مؤمنین رابطه داریم در بخش ملّی و محلّی؛ با همه اینها که رابطه داریم یک زبان مشترکی می‌خواهد. این اصول سه‌گانه‌ای که قرآن بیان کرده؛ هم در بخش ﴿یُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ که مربوط به بود و نبود و جهان‌بینی است، هم در بخش ﴿یُزَكِّیهِمْ﴾ که مربوط به باید و نباید است که بخش اخلاق و حقوق است، هم در بخش ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾، ما یک شامّه مشترکی داریم و همه ما این هفت میلیارد نفر از زباله بدمان می‌آید، همه ما از بوی عطر گُل خوشمان می‌آید، این یک چیز مشترکی است. فرمود: ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‌ قُلُوبِكُمْ﴾ یک زبان بین‌المللی است و زبان مشترک است. الآن شما تجارتی که می‌کنید، صادراتی که انجام می‌دهید، جنس خوبی بدهید همه لذّت می‌برند؛ ولی اگر خدای ناکرده جنس بد بدهید همه نگران هستند. این زبان چه در مشرق باشد، چه در مغرب باشد یکسان است. فرمود این را از کسی یاد نگرفتند، بلکه ما در درون همه، این عدل را و این احسان را زیبا قرار دادیم. این کاری به سفارش اخلاقی ندارد، این یک امر علمی نیست، این یک امر گرایشی است. فرمود من شما را این طور خلق کردم و از این بهتر دیگر فرض ندارد.

      16)     پرسش: پس روایات طینت چگونه توجیه می‌شود؟ پاسخ: آنها هم همین را تأیید می‌کنند. یک بخش از روایات طینت است که مرحوم کلینی و دیگران نقل کردند که آن سر از جبر و تفویض و اینها در می‌آورد که بحث خاص خودش را دارد؛ اما حتی در روایات طینت هم هیچ کافری از این سه اصل بیرون نیست، هیچ کافری از ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾ مستثنا نیست، هیچ کافری از ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‌ قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ﴾ مستثنا نیست. همین کافری که ستم می‌کند و همین ها، وقتی می‌خواهند اموال مسروق را تقسیم بکنند اگر کسی بیشتر گرفته باشد بدشان می‌آید، می‌گویند این شخص خیانت کرده است، با اینکه این بیّن‌الغی است، مال حرام را دارند تقسیم می‌کنند؛ اما می‌گویند با هم ی کردیم پس باید علی السویه» به ما برسد! هیچ کسی نیست که نسبت به این بی‌تفاوت باشد، هر کسی شامّه‌ای دارد که از گُل خوشش می‌آید، از عسل هم لذّت می‌برد و خوشش می‌آید. در همین آیه سوره مبارکه شمس» که فرمود: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها﴾ (سوره شمس، آیه7) یعنی ما تمام انسان‌ها را مستوی الخلقه» خلق کردیم، حالا یک وقت است که کسی ناقص است آن حساب خاص خودش را دارد. فرمود: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها﴾؛ سوگند به نفس آدمی و قَسَم به کسی که این نفس را مستوی الخلقه» خلق کرد، ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّا﴾ آن نفس را.

      17)     ﴿أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ﴾؛ عقلانیّت جامعه و رشد جامعه در همین است. حالا اگر کسی غذای مسمومی را خورده باشد و مدام جلوی دهن خود را بگیرد، فایده‌ای ندارد، به هر حال بالا می‌آورد، یا اگر کسی اختلاس کرده باشد، هر کاری بکنند، سرانجام بالا می‌آورد، امروز نشد فردا، حتماً بالا می‌آورد. این طور نیست که اگر کسی خلاف کرد بتواند بگوید گذشت، هیچ چیزی نگذشت! درست است که کسی دو ساعت قبل یا سه ساعت قبل یک غذای سمّی را خورده، ولی نمی‌تواند بگوید که گذشت، چون در دستگاه گوارش اوست و به زودی بالا می‌آورد. فرمود این نظام این طور است؛ این بیان نورانی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است که فرمود: تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ» (وسائل الشیعة، ج‌16، ص70) فوراً ترمیم کنید، لَا تَفْضَحَنَّكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوب‌»؛ آدم غذای مسمومی را خورده، مدام جلوی دهن خود را بگیرد، این‌که فایده ندارد. حالا یک ساعت یا دو ساعت جلوی دهن خود را بگیرد باز هم فایده‌ای ندارد، بالاخره بالا می‌آورد. فرمود خودتان را با استغفار معطّر کنید، زیرا بوی بدِ گناه شما را رسوا می‌کند.

      )     پرسش: آیا﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾ مربوط به عقل عملی می‎شود؟ پاسخ: نخیر! مربوط به گرایش است؛ الآن ما که از بوی مُردار بدمان می‌آید، به این خاطر است که این شامّه ما طرزی خلق شد که از این بو بدمان می‌آید. این درسی نیست، یا یک امر علمی نیست، این مربوط به گرایش است. الآن همه از عطر خوششان می‌آید، همه از زباله بدشان می‌آید، این شامّه از بوی خوب لذّت می‌برد و از بوی مردار رنج می‌برد. این مربوط به درس و بحث نیست، این نه به حکمت عملی مربوط است و نه حکمت نظری. این را طرزی خلق کردند که با آن هدف هماهنگ باشد، مثل اینکه بدن سمّ بالا می‌آورد یا غذای سالم را جذب می‌کند. فرمود من این جور خلق کردم، طوری نباشد که شما خیال بکنید یک تحمیلی برای شماست!

      19)     در آیه ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإِیمَانَ﴾، گاهی گفته می‌شود که این حُسن و قبح، هم عقلی است و هم شرعی؛ عقلی است برای اینکه عقل اینها را می‌فهمد، شرعی است برای اینکه شارع مقدس خودش گفته ایمان محبوب است، عدل محبوب است، صلح محبوب است و امثال آن. این‌گونه از استدلال‌ها تام نیست، زیرا شارع کارش مقابل ندارد، عقل در مقابل نقل است نه در مقابل شرع. ما خالقی داریم که ذات اقدس الهی است و کلّ نظام را زیبا آفرید و شارعی داریم که همان ذات اقدس الهی است که قوانین خوبی تصویب کرد. کار شارع خلقت و مهندسی است، ولی کار عقل کشف و فهمیدن است. هرگز سراج و چراغ را با صراط نمی‌سنجند، چون صراط هیچ مقابل ندارد. اگر مهندس یک راه خوبی، صافی، دقیقی، مستقیمی را ایجاد کرده است، ما از دو راه و از دو طریق می‌توانیم بفهمیم که این راه، راه خوبی است: یکی راه عقل و دیگری راه نقل است؛ اما نمی‌شود گفت که عقل مثل مهندس می‌سازد! چرا که مهندس می‌سازد و عقل می‌فهمد. هرگز چراغ را با صراط نمی‌سنجند، زیرا هیچ راه علمی ندارد چه در کلام و چه در اصول که ما بگوییم حُسن و قبح، عقلی است و شرعی! شرع که مقابل ندارد، شرع مهندس است، شرع خَلق کرده است. ﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإِیمَانَ﴾، نه یعنی حَکَم بأنّ الإیمانَ محبوبٌ»! او این را ساخت، این گُل را او ساخت، این عسل را او آفرید، این دین را او ساخت. ما نمی‌توانیم بگوییم که عدل را شارع» هم حَسَن کرده، عقل» هم حَسَن کرده است! موضوع را او خلق کرد، محمول را او خلق کرد، عسل را او خلق کرد، لذّت را او خلق کرد و ما از راه تجربه یا از راه دیگر اینها را کشف می‌کنیم. اگر در کلام یا در اصول گفتیم این مطلبِ حُسن و عقل، هم عقلی است و هم شرعی، راه علمی را طی نکردیم. فتحصّل که این آیه در صدد بیان حُسن و قبح نقلی نیست که بگوییم این حُسن و قبح نقلی است در مقابل عقل.

      20)     پرسش: وقتی می‌گویند عقل حکم می‌کند، آیا این تسامح است؟ پاسخ: بله، حکم می‌کند یعنی می‌فهمد؛ مثلاً ما وقتی می‌گوییم: زیدٌ عالِمٌ»، حکم کردیم؛ یعنی فهمیدیم که زید عالم است یا این شخص به نام زید در خارج ایستاده است، در این‌جا ما حکم می‌کنیم به ثبوت المحمول للموضوع» در دستگاه خود ما. بعد می‌گوییم این اگر مطابق با واقع بود، صادق است. این چنین نیست که ما در واقع اثر بگذاریم، بلکه ما حکم می‌کنیم به ثبوت؛ یعنی می‌فهمیم این محمول برای این موضوع است، بعد می‌گوییم این چون مطابق با واقع است، می‌شود صادق. بنابراین عقل، حکمِ به معنای ایجاد خارجی ندارد، داور خارجی نیست، فقط داور ذهنی است و در حوزه ذهن حکم می‌کند به ثبوت محمول برای موضوع. قبل از اینکه این عقل به دنیا بیاید یا این حکیم یا اصولی یا فقیه به دنیا بیاید، این واقعیت در خارج بود، بعد از مرگ او هم هست.

      21 ) همین آیه نورانی سوره مبارکه حجرات»، به صورت دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان درآمده است که اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ وَ كَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَان»، این‌جا به عنوان اصل خبر داده شد و در دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان درخواستِ این است که خدایا، این کار را نسبت به ما إعمال بکن تا ما از این فیض محروم نشویم.

       

      وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ﴿۹﴾

      شرح واژگان:

      1) طایفه:گروهی که راه و مقصد و مَطاف آنان یکی است، قبله آنها یکی است و دور یک مَطاف دارند طواف می‌کنند. 2) مُقسِط: قِسط و عدل‌جو اما قاسط» یعنی اهل قَسط و جور

       

      نکات تفسیری

      1)       ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا﴾؛ دین ما را به وحدت دعوت کرده است و وحدت حق است و خدای ناکرده اگر اختلافی در دین باشد، ارباً ارباً خواهد شد و همه آسیب می‌بینند؛ لذا وحدت را بر ما واجب کرده است تا متّحد باشیم. بعد فرمود شما برادران یکدیگر هستید؛ این اخوّت گاهی اخوّت نَسَبی است که روشن است، در مسئله ارث و نَسَب و امثال آن اخوّت نسبی است. یک وقت است اخوّت قبیله‌ای و نژادی و امثال آن است، مثل اخوّت عرب و عجم، این تازی و فارسی از همین قبیل است. یک وقت اخوّت؛ یعنی معیشت در یک سرزمین. گاهی می‌بینید بعضی از انبیا با اینکه از قبیله و قوم خاصی نبودند، می‌گوییم: ﴿وَ إِلی‌ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً﴾ (سوره هود، آیه50) این با اینکه از قوم عاد و ثمود نبودند، ولی چون با هم زندگی می‌کردند، چنین اخوّتی به آنها اسناد داده شد که حرمت این وحدت محفوظ بماند. شکاف جمعیت و ایجاد اختلاف؛ چه با قول، چه با فعل و چه با سکوت، این می‌شود محَرَّم. انسان حرفی بزند که جامعه را ارباً ارباً بکند، یا کاری بکند که جامعه را ارباً ارباً بکند، یا با یک سکوت، جامعه را ارباً ارباً بکند، این می‌شود محَرَّم؛ اما در همه موارد باید اصل مسئله و موضوع محفوظ باشد؛ یعنی اختلاف بین دو گروه باشد، نه اختلاف بین یک گروه با معصوم

      2) )     ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا﴾؛ نفرمود دو فرقه؛ تمام تعبیرات قرآن، تعبیراتی لطیف و نمکین است. اختلاف، درباره فرقه است؛ یعنی مفارقت دارند؛ اما تعبیر طایفه دارد! آنهایی که وارد حوزه علمیه می‌شوند طایفه هستند، آنهایی که وارد دانشگاه می‌شوند طایفه هستند. طایفه را طایفه گفتند، چون مقصد آنها یکی است، راه آنها یکی است، مَطاف آنان یکی است، قبله آنها یکی است و دور یک مَطاف دارند طواف می‌کنند، طایفه را از این جهت طایفه گفتند، فرمود: ﴿فَلَوْ لاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ﴾ (سوره توبه، آیه122) نه فِرقَةٌ»! نفرمود از هر فرقه‌ای یک گروه بیایند! حالا که آمدند می‌شوند طایفه، چون یک مقصد دارند؛ وقتی آمدند در حوزه علمیه، یک قبله دارند و یک مَطاف دارند و دور این مَطاف دارند می‌گردند. وقتی وارد دانشگاه شدند، یک قبله دارند، یک مَطاف دارند و دور آن مَطاف می‌گردند، دیگر فرقه نیستند، بلکه طایفه می‌شوند.

      3)       یک بیان بسیار لطیفی مرحوم خواجه در تجرید دارد که آن بیان، بسیار بسیار لطیف است و مرحوم علامه هم خوب شرح کرده است. مرحوم خواجه در متن تجرید دارد که مُخالِفُ عَلیٍّ فَسَقَ و مُحارِبُهُ کَفَرَة»؛ (تجرید الاعتقاد(طوسی)، ج1، ص295) یک وقت انسان با امام معصوم اختلاف دارد، این مشمول آیه ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا﴾ نیست. اختلاف با معصوم اگر در حدّ اختلاف سلیقه و اختلاف عملی و امثال آن باشد، این فِسق است و اما اگر در حدّ قیام مسلّحانه باشد که کفر است! مُخالِفُ عَلیٍّ فَسَقَةٌ وَ مُحَارِبُهُ کَفَرَة»، زیرا وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بالصّراحه فرمود: یَا عَلِیُّ حَرْبُكَ‌ حَرْبِی‌ وَ سِلْمُكَ سِلْمِی‌» (الأمالی(للصدوق)، النص، ص561) این تنزیل است، این حاکم بر ادله کفر است بتوسعة الموضوع». اگر گفتند: اَلطَّوَافُ فِی البِیتِ صَلاةٌ» (عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‌2، ص372) یعنی چه؟ یعنی بالاخره لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ‌» (من لا یحضره الفقیه، ج‌1، ص33) اینجا هم لا طواف الا بطهور». این حاکم بر آن دلیل است به توسعه موضوع. حرب با پیغمبر چگونه است؟ کفر است، نه فِسق. فرمود: یَا عَلِیُّ حَرْبُكَ‌ حَرْبِی»، این حَرْبُكَ‌ حَرْبِی» تنزیل است و حاکم است بر ادله کفر به توسعه موضوع. این‌که فِسق نیست، این را که نمی‌شود گفت اگر کسی با شمشیر، قیام مسلّحانه کرده و با سیدالشهداء دارد می‌جنگد، یا با وجود مبارک امام امیرالمؤمنین دارد می‌جنگد، این جزء فَسقه نیست، بلکه کافر است! فرمود: حَرْبُكَ‌ حَرْبِی»، حرب با پیامبر چه حکمی دارد؟ اینکه فِسق نیست، این کفر است.

      4)       یک بیان نورانی از امام باقر(سلام الله علیه) است که فرمود: بَلِیَّةُ النَّاسِ عَلَیْنَا عَظِیمَةٌ إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَنَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یَهْتَدُوا بِغَیْرِنَا» (الخرائج و الجرائح، ج2، ص893) ما ابتلای سختی با عدّه‌ای داریم؛ اینها را دعوت می‌کنیم، نمی‌آیند و اگر رها کنیم، راهی غیر از این نیست. ما که نمی‌توانیم بگوییم: بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش»، اینکه حرف ما نیست. ما الآن سخت گرفتاریم؛ می‌گوییم نمی‌آیند و اگر رها کنیم، راهی غیر از این نیست. همه همین طور هستند، هر جا اختلاف است: بَلِیَّةُ النَّاسِ عَلَیْنَا عَظِیمَةٌ». بر همه ما واجب است که این اختلافات را حلّ کنیم، فرمود این اختلافات را باید حلّ کنید، نگویید به ما چه!؟ نگویید: بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش»! باید اصلاح کنیم، صلح کنیم، بالعدل» صلح کنیم. اگر خدای ناکرده کسی حرف ما را گوش نداد، باز نگوییم: بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش»، بلکه به نفع مظلوم قیام کنیم، زیرا اگر کسی صدای مظلومی را بشنود و او را یاری نکند، او شریک در ظلم است! این بیان را مرحوم کلینی از وجود مبارک معصوم از حضرت مسیح نقل کرد، چون بعضی از ائمه(علیهم السلام) گاهی روایات را از انبیای قبلی نقل می‌کنند که مسیح(سلام الله علیه) فرمود: إِنَّ التَّارِكَ شِفَاءَ الْمَجْرُوحِ مِنْ جُرْحِهِ شَرِیكٌ لِجَارِحِه‌» (الكافی(ط الإسلامیة)، ج8، ص345) این حرف مسیح است؛ یعنی اگر کسی زخم خورده‌ای را ببیند، به دنبال درمان او نشتابد، شریک جُرم است. الآن این استکبار، این مسیحیّت و این غرب، این طور دارد یمن و یمنی را می‌بیند که هر روز مجروح می‌دهد، ولی حرفی نمی‌زنند، اینها شریک جُرم آل سعود خواهند بود.

      5)       ﴿فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما﴾، اما ﴿بِالْعَدْلِ﴾. اگر ﴿فَإِنْ فاءَتْ﴾، اگر برگشتند و اسلحه را به زمین گذاشتند، چه بهتر! و اگر تسلیم نشدند، به نفع مظلوم قیام کنید و ظالم را سر جای خود بنشانید، این حکم اسلام است. شما الآن کشورهای اسلامی دارید، غیر متعهّدها را دارید، دورهم نشستن‌ها دارند و دارید، می‌بینید خبری از این حمایت از مظلوم نیست! آن کاری که آل سعود در سال گذشته کرده، این کاری که آل سعود در یمن هر روز دارد می‌کند. علّت اینکه خیلی از دعاهای ما مستجاب نمی‌شود، برای این است که این وظیفه اصلی را انجام نمی‌دهیم. فرمود اینها که مؤمنین هستند و برادران اسلامی شما هستند، سعی کنید شما اسلحه را از دست ظالمان آنها بگیرید، این حداقل کار است.

      6)       ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا﴾ این تعبیرات ادبی که گاهی تثنیه است و گاهی جمع، نکته آن روشن است؛ از آن جهت که همه گروه‌ها دارند به جان می‌افتند، تعبیر به ﴿اقْتَتَلُوا﴾ فرمود و از آن جهت که رؤسای اینها دو طرزِ فکر دارند، تثنیه تعبیر کرد: و إن طائفتان من المؤمنین اقتتلا» نفرمود، ﴿اقْتَتَلُوا﴾ فرمود. این را هم مستحضرید که گاهی باب افتعال، کار مفاعله و تفاعل را می‌کند، مثل اختلاف» که باب افتعال است، ولی کار مفاعله را می‌کند، کار تفاعل را می‌کند، یا استباق»؛ یعنی مسابقه دادن که باب افتعال است، ولی کار مفاعله را می‌کند. اینجا هم اقتتال» کار مقاتله را می‌کند. فرمود: ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا﴾، شما نگویید به ما چه!؟ ﴿فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ﴾؛ اگر حرف شما را گوش ندادند، نگویید باز به ما چه!؟ ﴿فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‌ فَقاتِلُوا الَّتی‌ تَبْغی‌ حَتَّی تَفی‌ءَ﴾؛ دست ظالم را بگیرید نگذارید ظلم کند، الآن جهان اسلام همین طور صاف دارد نگاه می‌کند که این یمنی‌ها زیر سلطه و بمباران آل سعود هستند! کجا و چه وقت این قرآن باید عمل بشود خدا می‌داند!؟

      7)       ﴿فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‌﴾؛ اگر ظلم ادامه پیدا کرد، ﴿فَقاتِلُوا الَّتی‌ تَبْغی‌ حَتَّی تَفی‌ءَ إِلی‌ أَمْرِ اللَّهِ﴾؛ اگر یک وقت انسان بخواهد این یمنی مظلوم و بیچاره را کمک بکند، می‌گویند به شما چه؟! آن وقت مسابقات قرآنی هم بین‌المللی می‎شود، همه جا هست! قرائت قرآن هم بین‌المللی است، همه جا هست! پخش آیات قرآن هم بین‌المللی است، همه جا هست! به ما چه یعنی چه؟ هم به ما چه و هم به شما چه! هم شما موظف هستید و هم ما موظف هستیم، این اسلحه را باید از دست ظالم گرفت. فرمود: ﴿فَقاتِلُوا الَّتی‌ تَبْغی‌ حَتَّی تَفی‌ءَ إِلی‌ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما﴾؛ اما ﴿بِالْعَدْلِ﴾. این چنین نیست که حالا بگوییم جنگ تمام شد و آتش‌بس است! بله آتش‌بس درست است، ولی این همه خسارت‌ها چه می‌شود؟ این همه خرابی‌ها چه می‌شود؟ این ﴿فَإِنْ فاءَتْ﴾ به این معنا نیست که حالا اگر آنها اسلحه را کنار گذاشتند و آتش‌بس شد، تمام شده باشد! این همه ویرانی‌های یمن چه می‌شود؟ این همه خرابی‌ها را چه کار باید کرد؟ این می‌شود قرآن. از آن طرف شما می‌بینید پشت سر هم مسابقات قرآنی برگزار می‌شود و از رادیوهای سراسر کشورهای اسلامی هم پخش می‌شود!

      8)       آن وقت دو بخش جداگانه برای تتمیم این مسئله ذکر می‌کند، می‌فرماید: ﴿فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا﴾؛ این ﴿أَقْسِطُوا﴾ کاری به آن ﴿طائِفَتانِ﴾ و امثال آن ندارد، همیشه اهل قِسط باشید! مُقسِط»؛ یعنی قِسط و عدل‌جو محبوب خداست و قاسط» که اهل قَسط و جور است، مبغوض خداست، ﴿وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ﴾.

      9)       در همین بخش‌هایی که قرآن کریم دارد اگر یک وقت اختلاف کردند، نگویید به ما چه! درباره بحرین همه باید دخالت کنند، درباره یمن همه باید دخالت کنند منتها دخالت کردن به این است که دست ظالم را بگیرند که ظلم نکند و کوتاه بیاید، نصیحت کنند، هدایت کنند، راهنمایی کنند، جامعه را به این سَمت متوجه کنند که اساس دین محفوظ بماند که فرمود اگر این کار را کردند؛ یعنی اگر اختلافی ایجاد شد یا جنگی پیدا شد، شما سعی کنید بین اینها صلح و امنیّت را برقرار کنید: ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری﴾‌، دیگر نگویید به ما چه!؟ ﴿فَقاتِلُوا الَّتی‌ تَبْغی‌ حَتَّی تَفی‌ءَ إِلی‌ أَمْرِ اللَّهِ﴾؛ برگردند به طرف خدا. ﴿فَإِنْ فاءَتْ﴾؛ آن‌گاه دیگر نگویید گذشته‌ها گذشت، به هر حال خسارت‌ها و امثال آن را باید بدهند، مگر اینکه خودشان صلح بکنند.#

       

      پرسش‌های پایانی

      1)       فسق و عصیان چه تفاوتی با هم دارند؟

      2)       پروردگار متعال برای عقلانی کردن جامعه چه کارهایی را انجام داده است؟

      3)       تقدیم خبر در آیه شریفه (أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ) برای چیست؟

      4)       (لکن) در آیه ﴿وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾ استدراک از چیست؟

      5)       آیا آیه شریفه ﴿وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾ دلالت بر این امر دارد که خداوند به شما دستور داده باشد که دین را دوست داشته باشید؟ چرا؟

      6)       به نظر استاد، زینتی که إلی یوم القیامة» حافظ و همراه انسان است، چیست؟

      7)       میان حب صادق و کاذب چه فرقی وجود دارد؟

      8)       ﴿أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ﴾ به نظر استاد به چه معناست؟

      9)       جامعه چه زمانی عقلانی می‌شود و رُشد پیدا می‌کند؟

      10)     زبان بین المللی اسلام و قوانین بین المللی قرآن کدامند؟

      11)     با توجه به مباحث استاد، روایات طینت چگونه توجیه می‌شود؟

      12)     آیا﴿حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ﴾ مربوط به عقل عملی می‎شود؟

      13)     وقتی می‌گویند عقل حکم می‌کند، آیا این تسامح است؟

      14)     طایفه به چه معناست و چه فرقی با فرقه دارد؟

      15)     آیا اختلاف با امام معصوم نیز مشمول آیه ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا﴾ می‌شود؟ چرا؟

      16)     طبق بیان استاد، در اختلاف میان دو طایفه، اگر گروه ظالم تسلیم نشدند، وظیفه ما چیست؟

      17)     چرا در آیه شریفه﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا﴾ یک جا تثنیه و جای دیگر جمع به کار برده شده است؟

      ) فرق مقسط با قاسط چیست؟[ایجنا]


      شهد شهود/افلاكیان‌[به مناسبت شهادت حسین علم‌الهدى و منصور ستارى‌]شهید مكتب قرآن‌/خودكفایى به دست متخـصصان امكانپذیر است‌

      بنى صدر دستور داده بود كه باید نیروهاى مستقر در هویزه عقب‌نشینى كنند و به سوسنگرد بیایند. حسین مى‌گفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا مى‌توانیم به عراق ضربه بزنیم. شخصاً با بنى صدر هم صحبت كرده بود. وقتى كه دید راه به جایى نمى‌برد، نامه‌اى به آیت‌الله ‌اى نوشت و گفت كه تعداد اسلحه‌هاى ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولى مى‌مانیم! چهارم دى 1359 بیست تا سى نفر از جوانان با دست خالى، اما با دل استوار از ایمان و توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگى كردند. هیچ‌كس زنده نماند! عراقى‌ها با تانك از روى اجساد مطهر شهداى هویزه گذشتند، طورى كه هیچ اثرى از شهدا نماند. بعدها جنازه‌ها به سختى شناسایى شدند. حسین را از قرآنى كه در كنارش بود شناختند. قرآنى با امضاى امام خمینى(ره) و آیت‌الله ‌اى. به نقل از ولى الله سیفى همرزم شهید

      خودكفایى به دست متخـصصان امكانپذیر است‌

      در طول جنگ تحمیلى هواپیماهاى ترابرى سى - 130» به‌دلیل تحریم اقتصادى از سوى آمریكا، با كمبود قطعه مواجه شده بودند؛ ازجمله این قطعه‌ها، شاسى چرخ جلو این هواپیما بود كه براى تعمیر و بازسازى به كشورهاى آلمان و انگلستان فرستاده مى‌شد كه این كار هزینه هنگفتى را به نیروى هوایى تحمیل مى‌كرد. زمانى كه شهید ستارى به فرماندهى نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران منصوب شدند، دستور دادند كاركنان متخصص فرماندهى لجستیكى نیروى هوایى، خودشان باید این شاسى‌ها را بسازند. ایشان براى این‌كه این باور را در متخصصان نیرو به‌وجود آورند، یك روز همه را جمع مى‌كنند و در سخنانى مى‌گویند: اولین هدف من، خودكفایى نیروست و این مهم به دست تواناى شما متخصصان امكان‌پذیر است باید با توكل به خدا دست به دست هم بدهیم و كار را شروع كنیم.» كاركنان متخصص وقتى از حمایت‌هاى همه‌جانبه فرمانده نیرو مطمئن مى‌شوند، بازسازى را شروع مى‌كنند و پس از مدتى مى‌توانند اولین شاسى را ساخته و روى هواپیما سوار كنند. به نقل از سرهنگ نعمت الله شفقى كریمى‌[ایجنا]


      یک نفس موعظه؛سلامتى تن و روان‌/قلب سلیم،شهید دستغیب

      براى نگهدارى سلامتى تن، رعایت امورى چند لازم است؛ از آن جمله: اجزاء زائدى كه همراه بدن در رحم مادر تكوین شده و فایده‌اش تنها براى همان مدتى است كه در رحم بوده و پس از بیرون آمدن جز زیان چیزى ندارد و بنابراین باید آن‌ها را جدا كرد مانند (سَلَى) یعنى پوست نازكى كه بدن جنین را پوشانیده و (سُرَة) یعنى ناف و (قُلفَة) یعنى پوستى كه به وسیله ختنه باید جدا شود كه اگر این اجزاء جدا نشود سلامتى تن در خطر است.

      هم‌چنین روان انسان در اول تكوین و تعلقش به بدن صفاتى چند با او است كه براى حكمت‌هایى چند یا براى صرف در موارد خاصى كه به‌نفع انسان تمام مى‌شود، یعنى مواردى كه عقل و شرع تعیین كند، به او داده شده است؛ مانند جهل، حرص، بخل، ظلم، عجله، مجادله و مانند این‌ها و به هریك از این بیمارى‌هائى كه از اول همراه انسان است در قرآن مجید اشاره شده، چنان‌چه فرموده است: انسان بسیار ستمگر و نادان است» (احزاب، آیه‌72) و فرموده: انسان حریص خلق شده است» (معارج، آیه 19) و انسان از شتاب آفریده شده» (انبیاء، آیه‌37) و آدمى از همه آفریدگان جدل‌كننده‌تر است». (كهف، آیه‌54)

      هم‌چنین انسان را در قرآن مجید به اوصاف رذیله‌اى یاد فرموده مانند كفور (بسیار ناسپاس) قَتُور (بسیار بخیل) یؤُوس (بسیار ناامید از رحمت خدا) جزوع (بسیار ناشكیبا) عجول (بسیار شتاب‌كننده) و كافر را كر و كور وگنگ و بدتر از چهارپایان یاد فرموده است. (انفال، آیه‌22) و مانند این‌ها از انواع بیمارى‌هاى روحى كه در قرآن مجید ذكر شده است. به‌طور اجمال باید دانست كه هریك از این صفات را در هر موردى كه عقل و شرع تعیین كرده و به همان اندازه‌اى كه روا دانست باید صرف كرد و در غیر آن باید مجاهده نموده خوددارى كرد؛ مثلا صفت بخل نسبت به مال، در مواردى كه شرع مقدس مصرف در آن‌را نهى مى‌كند، باید بخیل بود و نگذاشت حتى یك درهم مالش هم در حرام و بیجا صرف شود. نسبت به وقت باید بخیل بود كه یك آن (لحظه) در حرام صرف نشود؛ تا برسد به آن‌جائى‌كه یك آن وقتش هدر رود. پس صفت بخل را در نهاد آدمى قرار داده‌اند تا از صرف عمر و دارائی‌اش در غیر خشنودى پروردگار بخیل باشد و در راه خشنودى او سخى و جواد.

      ترا تیشه دادند كه هیزم كنى // ندادند كه بر فرق مردم زنى

      (كتاب قلب سلیم، شهید دستغیب، ص‌15-17)[ایجنا]


      چهره بین‌المللى مقاومت‌/مهم‌ترین دستاوردهاى سردار سلیمانى‌/استراتژیست بزرگ قرن‌/پوتین و فرماندهى سردار/دیدار سرنوشت ساز

      اشاره : بدون‌شك حاج قاسم سلیمانى یك شخصیت چند بعدى داشت. او یك ژنرال بزرگ نظامى و یك شخصیت بزرگ ى بود. از منظر عرفانى و معارج الهى هم جایگاهى غیر از شهادت آن هم به دست استكبار برایش نمى‌شد تصور كرد. در این عالم هر روز عاشور است و افراد حاضر در این پیكار یا حسینى‌اند و یا یزیدى.

      ترامپ و دیگر جنایتكاران آمریكایى، همان كسانى بودند كه چنین كارى از آن‌ها انتظار مى‌رفت و سردار سلیمانى توسط همان یزیدى‌ها شهید مى‌شد. جایگاه فرماندهى كه برازنده ایشان بود و بلاشك توانست از چندین كشور مختلف عراق، سوریه، ایران، لبنان، فلسطین، افغانستان و پاكستان بر روى یك مجموعه نامنظم فرماندهى داشته باشد. ناتو و یا پیمان‌هاى دیگر به مانورها و برنامه‌هاى مشترك خود افتخار مى‌كنند، آن هم براى نیروهاى منظم.

      مهم‌ترین دستاوردهاى سردار سلیمانى‌

      حاج قاسم توانست با این نیروها نه این‌كه مانور انجام دهد، بلكه عملیات را فرماندهى كرده و به‌موقع ارتش را تحویل دهد. با داعشى‌هاى جنایتكار جنگیدند و با یك فرماندهى منسجم و همان‌طور كه قول داده بود تا سه ماه دیگر بساط داعش را به‌عنوان پایه یك حكومت جمع كرد. دیگر داعش بعد از آن پایتخت نداشت، پادگان نداشت كه نیروهایش را آموزش دهد. بله در زیرزمین‌ها باقى ماند ولى شكست خورد. حاج قاسم بدون‌شك از این لحاظ كه توانست همه نیروهاى لازم را براى تحقق اهدافش هماهنگ كند جایگاه ویژه دارد. همكارى ى كه اكنون بین ما، روسیه و تركیه حاصل است با ملاقات‌هاى حاج قاسم با آقاى پوتین و آقاى اردوغان انجام شد و هم‌چنین ملاقات‌هایى كه با آقاى بشار اسد داشت. جایگاه ایشان به‌عنوان یك دیپلمات ورزیده، یك ژنرال كار كشته و اكنون یك شهید عروج كرده‌باشد.

      كم نظیر

      سردار سلیمانى غیر از مباحث نظامى از زوایاى دیگر، انسان كم نظیرى در كشور بود. با این‌كه نظامى و سردار و یك ژنرال بود، ولى در مذاكره یك دیپلمات به‌معناى واقعى بود. در مذاكرات سه جانبه ایران، آمریكا و عراق در بغداد در دهه 80 شمسى مقام معظم رهبرى مسؤولیت عالى این مذاكرات را به سردار سلیمانى واگذار كرده بودند. آن زمان دبیر شوراى عالى امنیت ملى، آقاى لاریجانى بود و وزارت خارجه و وزارت اطلاعات و نیروى قدس سپاه تركیب تیم مذاكره‌كننده را تشكیل مى‌داد. وقتى مى‌خواستیم به مذاكرات برویم نكاتى را سردار سلیمانى بیان مى‌كرد. سردار سلیمانى براى هر مرحله مذاكره بیش از 100 ساعت جلسه مى‌گذاشت كه گاهى تا 2 بامداد ادامه مى‌یافت، همه جزئیات كه در مذاكره مى‌خواست مطرح شود مورد توجه قرار مى‌داد، حتى آداب تشریفات. به‌عنوان مثال این‌كه آمریكایى‌ها هستند چگونه وارد شوید و اگر براى ناهار دعوت كردند دعوت آن‌ها را رد نكنید ولى شرط بگذارید كه طرف ثالث هم باید در ضیافت ناهار حضور داشته باشد.

      استراتژیست بزرگ قرن‌

      او مردى جنگده بود، هیچ‌گاه پوتین از پایش در نیاورد، اما دوست و دشمن اقرار دارند كه او بالاتر از آن‌كه یك نظامى باشد، یك دیپلمات برجسته بود. پیش از آن‌كه جنگى در بگیرد با قدرت استدلالش كار را جلو مى‌برد و البته همه منطقه غرب آسیا اقرار دارند به این‌كه اگر مشكلى داشتند او با جان و دل كمك مى‌كرد كه مشكلات برطرف شود. این ویژگى را هیچ یك از رجال نظامى و ى كشورهاى منطقه ما در تاریخ معاصر نداشتند. او جزو استراتژیست‌هاى بزرگ قرن اخیر است. ایشان را مقایسه مى‌كنند با مارشال رومل» سردار آلمانى كه در شمال آفریقا بود.

      فرماندهى پر رمز و راز

      پیش از شهادت باشكوهش، بسیارى او را یك شخصیت جهانى مى‌خواندند. بارها تصویر او بر روى جلد مجلات پر مخاطب خارجى چاپ و نام او میلیون‌ها بار در رسانه‌هاى مختلف تكرار شده بود. او سال‌ها در كانون تحلیل‌هاى جهانى قرار داشت. او به‌عنوان مؤثرترین فرد نظامى خاورمیانه» مطرح بود و فرماندهان ارشد نظامى دنیا از او به‌عنوان یك استراتژیست‌بى‌مانند» یاد مى‌كردند و در مورد كارآمدى تاكتیك‌هایى» كه به كار مى‌بست، اتفاق نظر داشتند.

      در منطقه خاورمیانه و به عبارت علمى غرب آسیا» او را ركن مهم امنیت» مى‌دانستند و بسیارى از سازمان‌هاى نظامى بین‌المللى و منطقه‌اى با او ارتباط داشتند و گزارش‌هاى نظامى زیادى را براى او مى‌فرستادند. او به بسیارى از این گزارش‌ها پاسخ مى‌داد و روى پاسخ» او تأمل مى‌شد. سیطره عجیب او بر آكادمى‌ها و سازمان‌هاى نظامى بین‌المللى و منطقه‌اى سبب شده بود از او به‌عنوان فرماندهى پر رمز و راز» یاد شود.

      حاج قاسم در لبنان‌

      سید حسن نصرالله دبیر كل محترم حزب الله لبنان در سخنانى در مورد شهید سلیمانى مى‌گوید: وقتى از مكتب حاج قاسم صحبت مى‌كنیم معنى‌اش خطرپذیرى است. همیشه به دهان مرگ مى‌رفت. مى‌رفت خطوط مقدم. من در این زمینه با او اختلاف نظر داشتم. همیشه تلاش مى‌كردم پشت خط بماند، اما هیچ كداممان نمى‌توانستیم جلوى او را بگیریم تا به خطوط مقدم نرود. مرد سختى‌ها و روزهاى سخت بود. مثلا در جنگ 33 روزه‌ى جولاى سال 2006 از تهران آمد دمشق. بعد با ما تماس گرفت و گفت من مى‌خواهم بیایم ضاحیه‌ى جنوبى پیش شما. ما گفتیم یعنى چه؟ ! اصلا چنین چیزى امكان ندارد: همه‌ى پل‌ها را زده‌اند، راه‌ها بسته‌اند، هواپیماهاى جنگى اسرائیل هر هدفى را می‌زنند، شرایط كاملاً جنگى است. اصلا نمى‌شود به ضاحیه و بیروت رسید. اما حاج قاسم اصرار كرد و گفت: اگر ماشین نفرستید خودم راه مى‌افتم وآیم! پافشارى كرد و خودش را رساند به ما و تمام مدت هم كنار ما ماند.

      آمدن حاج قاسم به لبنان در آغاز جنگ به خودى خود بسیار مهم بود. او مجبور نبود این كار را انجام دهد. مى‌توانست در تهران بماند و جنگ را از تهران دنبال كند یا مى‌توانست به دمشق بیاید و جنگ را از دمشق در نزدیكى ما دنبال كند. دمشق آن روزها از هرگونه اسرائیل بركنار بود. اما حاج قاسم آمد و پافشارى كرد كه بیاید پیش ما.

      روز اولى كه ایشان رسید، جلسه گذاشتیم. طبیعتاً ایشان روز اول جنگ نرسید جنگ آغاز شد و ایشان به دمشق آمد و یكى از روزهاى آغازین جنگ رسید این جا. بعد از جلسه، چند روز دیگر هم این‌جا ماند و با وجود این‌كه در شرایط خطرناكى خودش را رسانده بود، به تهران برگشت تا اطلاعات را به حضرت آقا (حفظه الله) و مسؤولان برساند و بعد دوباره پیش ما بازگشت. باز هم مى‌گویم: مى‌توانست این بار دیگر در تهران بماند، اما دوباره پافشارى كرد كه بیاید این جا. آمد و این بار با پیام شفاهى از حضرت آقا (حفظه الله) كه حاج قاسم با خط خودش عینا آن‌را نوشته بود و تا پایان جنگ و روز آخر پیش ما ماند. وقتى آتش‌بس اعلام شد حاج قاسم با من صحبت كرد و گفت من الآن مطمئن هستم كه جنگ تمام شده است و به تهران برگشت. گفت من به تهران بر مى‌گردم تا باقى موضوعاتى را كه به آن‌ها نیاز دارید پى‌گیرى كنم.

      پس همه‌ى این مدت در كنار ما و در بین ما بود. این موضوع هم تا همین چند وقت پیش فاش نشده بود و از آن چیزهایى بود كه سرى مانده بود و رسانه‌اى نمى‌شد. تنها چند ماه قبل از شهادت حاجى فاش شد.

      همراه با سید لبنان‌

      اسرائیل كه بر طبل جنگ كوبید، حاج قاسم تماس گرفت. بیروت مانده بود زیر آتش صهیونیست‌ها. قبول نمى‌كردیم بیاید، راه‌ها و پل‌ها مدام بمباران مى‌شد. حاجى گفت: طاقت ندارم در تهران یا دمشق بمانم، باید بیایم پیش شما.» گروهى را فرستادیم تا حاجى را بیاورند حومه جنوبى. آن روزها بحق برادرى‌اش را ثابت كرد؛ عین 33 روز همراه‌مان بود. هرچه در توان داشت براى حزب الله گذاشت؛ از پول و امكانات گرفته تا سلاح. تاب نداشت ما را تنها بگذارد، همیشه در اتاق عملیات با ما بود. یك وقت‌هایى كه عذرش را مى خواستم، مى‌گفت: سید! من یا با شما زنده مى‌مانم یا با شما مى‌میرم.»

      اعترافى تلخ‌

      روز شنبه دوم دسامبر 2017 (11 آذر 96) مایك پومپئو رئیس وقت سازمان سیا طى سخنانى در همایش سالیانه امنیت ملى ریگان در كالیفرنیاى جنوبى ناخواسته به یك اعتراف تلخ (البته براى آمریكایى‌هاى قلدر) تن داد و گفت: درباره رفتارهاى ایران در عراق نامه‌اى را براى ژنرال سلیمانى نوشته‌ام، اما او نامه من را باز نكرده است».

      پومپئو كه حالا جایگزین ركس تیلرسون» در وزارت خارجه آمریكا شده است، در مصاحبه‌اى با بى‌بى‌سى» بار دیگر آن اعتراف تلخ را به زبان آورد كه ژنرال ایرانى نامه او را باز نكرده است.

      حجت الاسلام والمسلمین محمدى گلپایگانى، رئیس دفتر مقام معظم رهبرى، نهم آذر ماه طى سخنانى در مشهد، پیرامون نامه رئیس سیا به سردار سلیمانى، گفت: همین اواخر، زمانى كه سردار سلیمانى در بوكمال بود، رئیس سازمان سیا به‌وسیله یكى از رابطان خود در منطقه، نامه‌اى براى وى فرستاد؛ اما ایشان گفت: نامه تو را نمى‌گیرم و نمى‌خوانم و اصلا با این افراد صحبتى ندارم.»

      براى آمریكایى‌ها كه حتى با مقامات بزرگترین و قوى‌ترین كشورهاى اروپایى و جنوب شرقى آسیایى هم رفتارى از موضع بالا دارند، بسیار سنگین بود كه نامه رئیس مهم‌ترین سازمان اطلاعاتى و امنیتى‌شان از سوى فرمانده نیروى قدس سپاه ایران حتى قابل باز كردن هم نباشد. البته پیش‌تر هم مقامات آمریكایى در مقابل اقتدار سردار سلیمانى، ناخواسته سر تعظیم فرود آورده بودند و از هیبت این سرباز ولایت و نظام جمهورى اسلامى»، سخن گفته بودند.

      پوتین و فرماندهى سردار

      حاج قاسم سلیمانى از این فرصت (حمله داعش براى سفر به روسیه استفاده كرد. پوتین هم ایشان را مى‌شناخت و به‌عنوان یك تئوریسین قبول داشت. روسیه هم در برهه‌اى از زمان كه در تحریم بود و جریان اوكراین اتفاق افتاده بود، حالت انزوایى به آن‌ها دست داده بود. حاج قاسم این روحیه استكبارستیزى را به آن‌ها هم منتقل كرد. این‌كه بین حاج قاسم و پوتین چه گذشت را نمى‌دانیم، اما پوتین در كمتر از 48 ساعت ناوش را به سمت سوریه حركت داد و انصافا به‌عنوان كسى‌كه چند سالى در جبهه سوریه بودم این‌را مى‌گویم حاج قاسم آن‌جا فرماندهى مى‌كرد و حتى روسیه كه خودش یك ابرقدرت نظامى است از ایشان دستور مى‌گرفت. این چه نفس و بصیرتى بود كه توانست شخصى كه ابرقدرت نظامى و تفكر ى و رئیس جمهور یك مملكت است را با خود همراه كند؟ !

      ما در یك عملیاتى بودیم در خناسر، من دیدم یكى از افسران به نام روسى، روى پیراهنش نوشته بود: جانم فداى رهبر» ! من واقعا تعجب كردم. ببینید حاج قاسم حتى روى سرباز روسى چطور اثر گذاشت كه یك افسر روسى حاضر است این كار را بكند. من سؤال كردم این جانم فداى رهبر كیست؟ پوتین است؟ افسر روسى گفت: سید على سید على رهبر شما! گفتم: چرا؟ ! رهبر و رئیس جمهور تو كه آقاى پوتین است. گفت: من نمى‌دانم حاج قاسم سلیمانى چه كرد و به جناب آقاى پوتین چه گفت كه آقاى پوتین آمد مشتاقانه و در كنار ایران و تحت فرماندهى حاج قاسم سلیمانى این حركت آغاز شد. نمى‌دانم در رابطه با ولایت به پوتین چه گفت كه پوتین مشتاق دیدن رهبرى شد. این اتفاق توسط دیپلماسى جهانى و مقاومتى حاج قاسم سلیمانى افتاده است. این افسر گفت: پوتین وقتى برگشت گفت هر زمانى رهبرى صحبت مستقیم دارد، آن‌را براى من ترجمه كنید تا از دنیا عقب نمانم.

      دیدار سرنوشت ساز

      زمانى كه دمشق در آستانه سقوط بود و دمشق در محاصره كامل بود، رئیس جمهور بشار اسد در كاخ ریاست جمهورى بود. در این اثناء به اعضاى سفارت ایران هشدار داده‌ شد تا فورى، سوریه را ترك كنند چراكه ممكن بود سوریه در خلال چند ساعت سقوط كند. یكى از پروازهایى كه براى خارج كردن ایرانى‌ها به دمشق انجام شد، هنگام خروج مسافرانش دیدند كه شهید قاسم سلیمانى هم در این پرواز است. او درخواست كرد كه در كاخ ریاست جمهورى با بشار اسد دیدار كند. به او گفتند كه در چنین شرایطى امكانش نیست، اما او اصرار مى‌كند و مى‌رود با آقاى رئیس جمهور بشار اسد دیدار مى‌كند.

      سردار سلیمانى در این دیدار بعد از بررسى آخرین وضعیت از آقاى اسد سؤال كرد، مى‌خواهید بمانید یا خیر. اگرمی‌خواهید بمانید ما با شما هستیم و مقاومت خواهیم كرد و اگر نمى‌خواهید بمانید، با ما بیایید و از سوریه خارج شوید. آقاى رئیس جمهور بشار اسد با روحیه مبارزه‌طلبى خود پاسخ داد، مى‌خواهد بماند و مى‌خواهد كه خانواده‌اش هم با او باشند.

      سردار به او مى‌گویند كه پس در این شرایط خانواده‌ات را خارج مى‌كنیم، اما او مى‌گوید، خیر. خانواده‌ام با من مى‌ماند. بعد از این شهید سلیمانى تصمیم مقاومت مقابل تروریست‌ها را مى‌گیرد در حالى كه رسانه‌ها آن‌هنگام داشتند از سقوط كامل دمشق سخن مى‌گفتند. او با چنین روحیه‌اى براى دیگر رزمندگان محور مقاومت، الگو شده است.

      سردار و نجات سوریه ژنرال چهار ستاره‌ى آمریكایى مى‌گوید: حكومت بشار اسد در برخى مواقع واقعاً داشت تلو تلو مى‌خورد. ابتدا نیروى قدس و برخى نیروهاى ایرانى به داد او رسیدند؛ سپس حزب الله لبنان را با ظرفیت‌هاى بسیار چشم‌گیرى اضافه كردند؛ بعد شبه نظامیان شیعه را از كشورهاى منطقه آوردند.»

      مك كریستال هم اضافه مى‌كند: به عقیده من سلیمانى در نجات رژیم اسد اهمیت حیاتى داشت. تقریبا غیر ممكن بود كه اسد اعتماد به نفس و در برخى موارد توانایى ایستادگى در مقابل توفان آن دو یا سه سالى را داشته باشد كه واقعا به نظر مى‌رسید حكومتش دارد از هم مى‌پاشد.»[ایجنا]


      غرب آسیا؛نمایشگاه شکست آمریکا بافرماندهی شهید سلیمانی‌/نقشه استكبار/خاورمیانه جدید،نقشه كلان آمریكا/بى ثبات‌سازى منطقه با 7تریلیون دلار!/حاج قاسم در لبنان‌

      اشاره: در شماره گذشته درباره غرب آسیا و اهمیت راهبردى آن سخن گفتیم و این‌كه اهمیت این منطقه یك اهمیت دیرپا و چندجانبه‌ى فرهنگى، تمدنى، ى، اجتماعى و اقتصادى است. غرب آسیا كانون تحولات گذشته و حال و آینده جهان است. این شماره به مناسبت سالگرد شهادت بزرگ سردار دل‌ها اشاره‌اى خواهیم داشت به‌ نقش‌بى‌بدیل او در خنثى‌سازى نقشه‌هاى استكبار جهانى. نقشى كه سال‌ها باید بدان پرداخته شود و برجسته گردد.

             نقش سلیمانى در غرب آسیا از نگاه رهبر انقلاب‌

      یك نمونه از تدبیر و شجاعت او كه این‌را دشمنانِ او خوب مى‌دانند -شاید بعضى از دوستان ندانند- این بود كه او به كمك ملّت‌هاى منطقه یا با كمك‌هایى كه به ملّت‌هاى منطقه كرد، توانست همه‌ى نقشه‌هاى نامشروع آمریكا در منطقه‌ى غرب آسیا را خنثى كند.

      این آدم توانست در مقابل همه‌ى نقشه‌هایى كه با پول، با تشكیلات تبلیغاتی وسیع آمریكایی، با توانایی‌های دیپلماسی آمریكایی، زورگویی‌هایی كه آمریكایی‌ها روی تمدارانِ دنیا به‌خصوص كشورهای ضعیف دارند، تهیه شده بود قد علَم كند و این نقشه‌ها را در این منطقه‌ى غرب آسیا خنثى كند.

       آمریكایى‌ها در مورد فلسطین طرحشان و نقشه‌شان این بود كه قضیه‌ى فلسطین را به فراموشى بسپرند؛ فلسطینى‌ها را در حالت ضعف نگه دارند كه جرئت نكنند دَم از مبارزه بزنند. این مرد، دست فلسطینى‌ها را پُر كرد؛ كارى كرد كه یك منطقه‌ى كوچكى، یك وجب جا مثل نوار غزّه در مقابل رژیم صهیونیستی با آن همه ادّعا می‌ایستد، كاری و بلایى سرِ آن‌ها مى‌آورد كه آن‌ها سرِ 48 ساعت مى‌گویند آقا بیایید آتش‌بس بدهید؛ این‌ها را حاج قاسم سلیمانى كرد. دستشان را پُر كرد. كارى كرد كه بتوانند بِایستند، بتوانند مقاومت كنند.

      آمریكایى‌ها عراق را مثل رژیم طاغوتِ ایرانى -رژیم پهلوى ؛ ایران در زمان طاغوت- یا امروزِ سعودى مى‌پسندند، یك نقطه‌اى باشد پُر از نفت، در اختیار آن‌ها كه هر كار مایلند بكنند؛ به تعبیر آن شخص مثل گاو شیرده» ؛ این‌ها عراق را این‌جورى مى‌خواهند. عناصر مؤمن عراقى و شجاع عراقى و جوانان عراقى و مرجعیت در عراق در مقابل این قضایا ایستادند و حاج قاسم (رضوان الله تعالى علیه) به همه‌ى این جبهه‌ى بسیج به‌عنوان یك مشاور فعّال مدد رساند، كمك رساند، و به‌عنوان یك پشتیبان بزرگ در آن‌جا ظاهر شد.

      شبیه همین قضیه در مورد سوریه هست، در مورد لبنان هست. در مورد لبنان، آمریكایى‌ها مایلند لبنان را از مهم‌عامل استقلال لبنان -یعنى نیروى مقاومت و حزب الله- محروم كنند تا لبنان بى‌دفاع در مقابل اسرائیل قرار بگیرد كه بیاید تا خود بیروت را بگیرد؛ كما این‌كه قبل‌ها و سال‌هاى قبل آمدند. حزب الله بحمدالله روز به روز قوى‌تر شد. امروز، هم دست لبنان و هم چشم لبنان، حزب الله است؛ و نقش شهید عزیز ما در این حالت یك نقش ممتاز و برجسته است؛ تدبیر و شجاعت، مجاهد شجاع، برادر دلسوز.

      غرب آسیا یا همان خاورمیانه بزرگِ آمریكا كجاست؟

      آسیاى غربى یا باختر آسیا منطقه‌اى در آسیا است كه با جنوب خاور اروپا و شمال خاور آفریقا همسایه است. ایران هم به‌لحاظ این تقسیمات در آسیاى غربى واقع شده است. خاورمیانه و غرب آسیا هم‌پوشانى زیادى دارند، اما غرب آسیا شامل كشورهاى قفقاز جنوبى مانند جمهورى آذربایجان و ارمنستان و گرجستان نیز مى‌شود. این كشورها به ترتیب حروف الفبا عبارتند از:

      اردن ارمنستان امارات متحده عربى، جمهورى اسلامى ایران، بحرین، تركیه، جمهورى آذربایجان، سوریه، عراق، عربستان سعودى، عمان فلسطین قبرس، جمهورى ترك قبرس شمالى، قطر، كویت، گرجستان، لبنان‌.

      نقشه استكبار براى غرب آسیا چه بود؟

      براى درك درست از سناریوهاى آمریكا و صهیونیسم جهانى براى تسلط بر قلب زمین و سرانجام تسلط بر جهان، توجه به نكات زیر بایسته است:

      خاورمیانه جدید»، نقشه كلان آمریكا

      بر اساس طرح خاورمیانه بزرگ قرار بود كشورهاى عربستان، سوریه، عراق، یمن، لیبى، به چندین كشور كوچك تقسیم شوند رومه نیویورك تایمز آن روزها نقشه پنج كشور عربى را كه به 14 كشور تقسیم شده بودند منتشر كرد. هدف از این تجزیه‌خواهى تسلط بیشتر بر منطقه غرب آسیا بود. هدف غایى اما؛ محاصره ایران انقلابى و تجزیه و تضعیف آن بود. راز و رمز تكمیل تسلط آمریكا بر جهان در همین تشكیل خاورمیانه بزرگ بود.

      رهبر حكیم انقلاب اسلامى در مقاطع مختلف و فرازهاى گوناگون از سناریوهاى دشمن و نحوه اجراى آن سخن گفته‌اند:

      آنچه آمریكا در پى آن بود؟

      آمریكا یك نقشه‌اى براى این منطقه غرب آسیا كه خودشان به آن مى‌گویند خاورمیانه، داشته‌اند. كه براساس آن یك مدّتى اسم خاورمیانه جدید» را آوردند، یك مدّتى اسم خاورمیانه بزرگ» را آوردند؛ یك نقشه‌اى براى اینجا داشتند.

      محور اصلى این نقشه و قلب این نقشه عبارت بود از سوریه، لبنان و عراق؛ این سه كشور، سه محور و سه مركزى بودند كه این نقشه باید عمدتاً آن‌جاها پیاده بشود؛ چجورى پیاده بشود؟ دولت‌هایى در این سه كشور بر سر كار بیایند كه تسلیم مطلق و نوكر آمریكا باشند، هرچه آمریكا مى‌خواهد اطاعت كنند و براى او عمل بكنند. نتیجه چه خواهد شد؟ نتیجه این است كه تمام این منطقه مى‌شود پاانداز رژیم صهیونیستى و در این منطقه همان از نیل تا فراتى كه آن‌ها گفته بودند به یك شكلى تأمین خواهد شد، ولو نه به شكل ت ظاهرى، به شكل سلطه، نفوذ، تسلّط معنوى و واقعى. » 30/06/1396

      بى ثبات‌سازى منطقه با 7تریلیون دلار!

      و این هدف كلان را از مسیرِ بى ثبات‌سازى منطقه» دنبال مى‌كردند: امروز تى كه استكبار و در رأس آن‌ها آمریكاى ظالم و ستمگر براى خود اتّخاذ كرده‌اند، یك ت شرارت‌بار است؛ منافع خودشان را در ایجاد بى‌ثباتى در بسیارى از مناطق عالم به‌خصوص منطقه ما -منطقه غرب آسیا- قرار داده‌اند؛ ت آن‌ها این است. ایجاد جنگ داخلى، ایجاد ناامنى، ایجاد بى‌ثباتى، ایجاد تروریسم، كارى است كه متأسفانه امروز در این منطقه، ت قطعى آمریكا است.» /06/1397

      ایجاد داعش و امثالهم و حمایت از این جریانات تكفیری تروریست هم دقیقاً در همین راستا بوده است: نقشه آمریكا این بود كه گروه‌هاى شریر و ظالم و هتّاكى از قبیل داعش را به‌وجود بیاورد براى این‌كه ذهن ملّت‌ها را از رژیم غاصب صهیونیستى منصرف كند، آن‌ها را مشغول كند به مسائل داخلى خودشان، به جنگ داخلى، به مشكلات داخلى و فرصتى براى آن‌ها باقى نگذارد كه به فكر رژیم صهیونیستى بیفتند.» 1/1/1397

      چنان‌كه: رئیس‌جمهور آمریكا اعلام كرد كه در این منطقه غربِ آسیا هفت تریلیون دلار پول خرج كرده‌اند! خودش‌می‌گوید كه صحبت میلیون نیست، صحبت میلیارد نیست، صحبت تریلیون است.» 25/03/1397

      اما آمریكا باشكست تمام عیار روبه‌رو شد

      اما این طرح و راهبردِ كلان استكبار با شكستى تمام‌عیار روبه‌رو شد: آمریكایى‌ها در این منطقه -كه خودشان مى‌گویند خاورمیانه» ما مى‌گوییم غرب آسیا» - نقشه داشتند، كارهایى مى‌خواستند بكنند و نتوانستند. ما آن‌جا برنامه داشتیم، نقشه داشتیم، كارهایى را مى‌خواستیم بكنیم و نتوانستیم. همه دنیا امروز مى‌دانند كه آمریكا در سوریه شكست خورد، در عراق شكست خورد.» 22/12/1397

      بخش مهم و قابل توجهى از شكستِ طرح‌بى‌ثبات‌سازى منطقه و ایجاد جنگ و آشوب، عملاً با نابودى جریان داعش توسط مقاومت اسلامى و با فرماندهی میدانی حاج قاسم سلیمانی» عملی شد: این تنها ضربه به گروه ستمگر و روسیاه داعش نبود؛ ضربه سخت‌تر به ت خباثت‌آلودى بود كه ایجاد جنگ داخلى در منطقه و نابودى مقاومت ضدّ صهیونیستى و تضعیف دولت‌هاى مستقل را به‌وسیله رؤساى شقی این گروه گمراه هدف گرفته بود؛ ضربه بود به دولت‌هاى قبلى و كنونى آمریكا و رژیم‌هاى وابسته به آن در این منطقه كه این گروه را به‌وجود آوردند و همه‌گونه پشتیبانى كردند تا سلطه نحس خود را در منطقه غرب آسیا بگسترانند و رژیم غاصب صهیونیست را بر آن مسلّط سازند.» 30/8/1396

      نقش حیاتى سردار سلیمانى در خنثى‌سازى نقشه استكبار جهانى‌

      1- معمارى ارتش بین‌المللى اسلامى‌

      با شروع جنگ نبایتى استكبار جهانى كه با شركت پیدا و پنهان ده‌ها كشور آمریكایى و اروپایى و آسیایى و آفریقایى همراه شد. عراق و سوریه هدف اصلى حملات قرار گرفت و شرایط این دو كشور تبدیل به یك تهدید بزرگ براى جهان اسلام شد. اما این سردار سلیمانى بود كه با نگاه فرصت‌ساز خود از دل این تهدیدها، ارتش بزرگ بین‌الملل اسلامى را به‌وجود آورد. فاطمیون و زینبیون و حیدریون و قوات الوطنى و لواءالقدس و. نمونه‌هاى بارز آن است.

      2. پایان دادن به دولت آمریكاساخته‌ی داعش

      این سردار مجاهد بود كه با پایمردى و فرماندهى شجاعانه خود توانست نیروهاى داعش را در آستانه ورود به دروازه‌هاى دمشق و بغداد متوقف كند، آنان را به عقب براند و نهایتا در موصل متلاشى سازد و پایان عمر داعش را اعلام كند. این موضوع چنان واضح است كه بسیارى از پژوهشگران، محققان، دانشگاهیان منطقه و جهان و حتى برخى از شخصیت‌ها و گروه‌هاى ى آمریكا درباره نقش شهید قاسم سلیمانى در مبارزه با گروه تروریستى داعش و از بین بردن آن در منطقه به‌ویژه در عراق و سوریه هیچ تردیدى ندارند.

      3. دفع تهدید داعش از مرزهاى جمهورى اسلامى ایران

      بنا به اظهارات و اعترافات صریح دولتمردان آمریكایى ازجمله هیلارى كلینتون، ترامپ و. داعش را نیروهاى آمریكایى آموزش داده و سازماندهى و تجهیز كردند و سپس این گروه تروریستى با كمك‌هاى مالى و معنوى عربستان سعودى، امارات اقدامات خود را از سوریه و عراق شروع كرد.

      داعش قرار بود بعد از تسلط بر این مناطق در نهایت به هدف اصلى خود برسند، یعنى ایران را دچار ناامنى وبى‌ثباتى داخلى كنند و مرزها و شهرهاى ما را به آشوب بكشند، اما سردار شهید قاسم سلیمانى همراه با همرزمانش در قالب مدافعان حرم با این پلیدى و سیاهى، دور از مرزهاى ایران وارد جنگ شدند و تهدید داعش را از مرزهاى جمهورى اسلامى ایران دور ساختند.

      4. سرعت‌بخشى به سیر تكاملى محور مقاومت

      زمانی‌كه سردار سلیمانى با آموزش، سازماندهى، تقویت و انسجام گروه‌هاى مقاومت در قالب مدافعین حرم با گروه‌هاى تروریستى در منطقه مبارزه مى‌كرد، یكى از كارشناسان آمریكایى گفته بود كه طى تحولات سال 2011 تاكنون محور مقاومت» تبدیل به جریان مقاومت» و در نهایت تبدیل به اتحاد مقاومت» شده است.

      تبدیل جریان مقاومت به اتحاد مقاومت باعث تضعیف گروه‌هاى تروریستى شد كه به‌معناى تضعیف موقعیت بازیگرانى چون آمریكا، رژیم صهیونیستى، عربستان و. است كه حامى گروه‌هاى تروریستى هستند.

      5. تعمیق و گسترش جغرافیاى مقاومت

      امروز محور مقاومت از لبنان، عراق، سوریه، افغانستان، فلسطین تا یمن را در بر گرفته است و آماده است كه موازنه قدرت را در مقابل جریان ضد مقاومت كاملا به نفع خود دگرگون كند.

      محور مقاومت در یمن، امروز چنان قوى شده و گسترش یافته است كه سعودى‌ها كه از مهم‌ترین خریداران تسلیحات جنگى در سطح دنیا هستند در جنگ با انصارالله و مردم یمن ابتكار عمل را از دست داده‌اند و در موقعیت ضعف قرار دارند؛ این وضعیت نشان‌دهنده تغییر معادله قدرت به نفع جریان مقاومت در منطقه است.

      6. تعمیق اخوت بین ملت‌هاى منطقه

      جنگ هشت ساله بین دو كشور ایران و عراق به‌طور طبیعى مى‌توانست سال‌ها باعث كینه، عداوت و دشمنى بین این دو ملت مسلمان و همسایه شود، اما سردار سلیمانى با حضور در جبهه مقابله با داعش و با آموزش و سازماندهى نیروهاى مردمى و مستشارى نظامیان عراق توانست نه‌تنها به استقرار نظم و امنیت در آن كشور كمك كند بلكه زمینه‌ساز تقویت اخوت و همدلى مضاعف میان دو ملت ایران و عراق شود. هم‌چنین فرماندهى و مدیریت حاج قاسم باعث تصحیح نگرش و تقویت ارتباط مردم ایران و افغانستان شد. این ارتباط مومنانه بین ملت‌هاى سوریه و لبنان به نوع دیگر جلوه‌گر شد.

      7. احترام به حاكمیت ملى و تمامیت ارضى كشورها

      شهید قاسم سلیمانى نقش ثبات‌ساز و تأمین‌كننده امنیت در منطقه را در قالب دفاع از حاكمیت كشورها و تمامیت ارضى شان در مقابل گروه‌هاى تروریستى ایفا كرده است. زمانی‌كه در سوریه با هدایت كشورهایى چون آمریكا، عربستان سعودى، امارات جنگ داخلى آغاز شد و اتباع 80 كشور در قالب گروه‌هاى تروریستى با ملت و نظام سوریه وارد جنگ شدند و این كشور را دچار بحران عمیق امنیتى كردند، شهید سلیمانى در شرایطى بحرانى كه نیروهاى تروریستى به دروازه‌هاى دمشق رسیده بودند، به‌منظور حفظ تمامیت ارضى و جغرافیایى سوریه و حمایت از مردم آن، وارد این كشور شد و معادلات از پیش تعیین شده دشمنان این ملت را نقش بر آب كرد. هم‌چنین وقتى در عراق گروه تروریستى داعش یك سوم جغرافیاى عراق را اشغال كرد، باز هم سردار سلیمانى در قالب دفاع از ملت و تمامیت ارضى و جغرافیایى عراق نقش خود را به‌خوبى ایفا كرد.

      جمع‌بندى :

      در مجموع مى‌توان گفت حضور 22ساله حاج قاسم سلیمانى در سپاهِ بدون مرز قدس و فرماندهى بر این نیروى آزادی‌بخش منطقه‌اى، تأثیرات ى و فرهنگى و اجتماعى و امنیتى و اقتصادى بسیار مثبتى را به همراه داشته است و از سوى دیگر به تضعیف محور ضد مقاومت در منطقه انجامیده است. علاوه بر شكست راهبردى آمریكا در منطقه، امروز رژیم صهیونیستى در برابر گروه‌هاى مقاومت مستاصل‌تر از همیشه است.

      دولت‌هاى مفلوك آل سعود و امارات و بحرین نیز به ورطه فلاكت افتاده‌اند و مخاصمات داخلى و درونى این كشورها با یكدیگر نیز مزید بر علت شده است،امروز مقاومت اسلامى با محوریت ایران انقلابى در بهترین شرایط از نظر آمادگى به‌سر مى‌برد. بخش عمده و اصلى این شرایط مرهون مجاهدت‌هاى مخلصانه و راهبردى سردار مقاومت و سیدالشهداى مقاومت اسلامى است. شهید پاكباخته و عزیزى كه همه توفیقات خود را از تبعیت از مراد و مقتدایش امام ‌اى مى‌دانست.#

      منابع:

      -         پایگاه نشرآثار امام ‌اى -محمد رضامرادى. منطقه غرب آسیا. ت‌هاى خاورمیانه‌اى آمریكا

      -         خبرگزارى دفاع مقدس. نقش حیاتى سردار سلیمانى در ایجاد صلح و امنیت منطقه اى‌

      -         فصلنامه مطالعات راهبردى. نقش نیروى قدس در حل بحران‌هاى غرب آسیا. شعیب بهمن‌

      -         الوقت فارسى. نقش سردار سلیمانى در شكست‌هاى راهبردى آمریكا در منطقه[ایجنا]


      حجاب و عفاف؛آماج جنگ روایت‌ها(به مناسبت سالگرد توطئه كشف حجاب به دستور رضاخان؛17 دى 1314)/ ام‌الامراض جامعه/نقشه جهانخواران/تبرّج ممنوع

      اشاره: از پلیدترین توطئه‌هاى دشمنان اسلام در تاریخ معاصر، توطئه كشف حجاب است. رضاخان كه مأمور اجراى تز اسلام‌زُدایى در جامعه ایران بود، فاجعه كشف حجاب را به‌عنوان مهم‌ترین جلوه‌هاى این طرح ننگین مرتكب شد. اما امروزه در دنیا، پوشیدن این حجاب، علامتى براى شناسایى یك زن مسلمان به‌حساب مى‌آید تا حدى كه در سراسر جهان، حكومت‌هاى اسلام‌ستیز، این سبك پوشش را، در مدارس و ادارات خود بر نمى‌تابند؛ یعنى این حجاب، علاوه بر كمك به حفظ اخلاقى جامعه، امروزه نقش پرچم را براى نشان دادن هویت یك زن مسلمان ایفا مى‌كند. جریان‌هاى اسلام‌ستیزى، در مقوله حجاب و عفاف، تنها به مواجهه سخت بسنده نكرده‌اند و در مواجهه‌هاى نرم نیز دست زده‌اند و شبهات متعددى را درباره این فریضه متقن الهى تولید و نشر مى‌كنند. به‌طور مثال یكى از ادعاهاى آن‌ها این‌است‌كه حجاب شرعى در صدر اسلام، این اندازه نبوده، بلكه چیزى در حد پوشاندن اندام بوده، و اسلام اصرارى بر پوشش زن در برابر مردان نامحرم ندارد. 

      شبهه اول؛ تحریف مفهومى محورى‌ترین آیه حجاب‌

      خلاصه شبهه: عبارت آیه 31 سوره نور: وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ» دلالت بر حجاب سر و گردن ندارد، بلكه مقصود از آن، این است كه ن با پارچه‌اى، شكاف‌هاى بدن خود را بپوشانند، یعنى مقصود آیه، پوشاندن عورت است. البته ممكن است مقصود پوشاندن شكاف‌هاى جامه (كه از میان آن عورت آشكار مى‌شده) باشد. دلیل این ترجمه این است كه اولا كلمه خمار» دلالتى بر روسرى نمى‌كند، بلكه هرگونه پوشاكى (به‌ویژه لُنگى كه براى پوشش پایین تنه به كار مى‌آید) مى‌تواند باشد، و ثانیاً جیب» به‌معناى گریبان» نیست، بلكه به‌معناى هرگونه شكاف است؛ و لباس‌هاى آن زمان كاملاً ندوخته بوده و از شكاف تك‌پارچه‌اى كه ن براى پوشش خود استفاده مى‌كرده‌اند، گاهى نقطه‌هایى از بدن هم معلوم مى‌شده است؛ لذا آیه از ن خواسته، شكاف‌هاى بدن یا شكاف جامه‌هاى خود كه عورت را نمایان‌كند، با پارچه‌اى بپوشانند. (نك: حجاب شرعى در عصر پیامبر، ص 581-562)

      جریان‌شناسى شبهه: این شبهه و شبهه بعدى، در كتاب حجاب شرعى در عصر پیامبر» به قلم امیرحسین تركاشوند است. این كتاب با این‌كه مجوز چاپ و نشر نداشته است ولى در فضاى مجازى پخش و منتشر شد و به‌تدریج در میان افراد غیرمتخصص شیوع پیدا كرد و در میان طیف خاصى از جامعه به‌عنوان مدرك مهمى علیه حجاب شرعى قلمداد گردیده است.

      پاسخ شبهه‌

      در مفردات ذیل ماده خمر» آمده: أصل الخمر: ستر الشى ء، و یقال لما یستر به: خِمَار، لكن الخمار صار فى التعارف اسما لما تغطّى به المرأة رأس‌ها، و جمعه خُمُر، قال تعالى: ((وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیوبِهِنّ)) (مفردات راغب، ذیل ماده خمر) هم‌چنین خمار به‌معناى جامه‌اى است كه زن سر خود را با آن مى‌پوشاند. (مصباح المنیر، ذیل واژه خمار )

      در شأن نزول آیه نیز آمده است: قبل از نزول این آیه ن دامنه روسرى خود را بر شانه‌ها یا پشت سر مى‌افكندند به‌طورى كه گردن و قسمتى از سینه آن‌ها نمایان بود و موجب مى‌گشت كه نظر نامحرمان به‌سوى آنان جلب شود و همین نظرها گاهى مسائلى را به‌دنبال داشت لذا با نزول این آیه شریفه خداوند به ن دستور مى‌دهد كه روسرى خودر ا بر گریبان خود بیفكنند، تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه كه بیرون است مستور گردد. (تفسیر نمونه، ج‌14، ص‌440)

      در مورد جَیب» هم همگى آن‌را به‌معناى گریبان پیراهن» دانسته و توضیح داده‌اند كه اگرچه ریشه این لغت به شكافتن و قطع كردن» برمى گردد، اما به‌صورت كلمه جَیب»، فقط در مورد قمیص» (پیراهن) به كار مى‌رود. (ر. ك: معجم مقائیس اللغه، ص‌497؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص‌210) در قرآن كریم نیز همواره به همین معنا به كار رفته است؛ چنان‌كه در داستان حضرت موسى(ع) خداى متعال به او وحى كرد: أَدْخِلْ یدَكَ فِى جَیبِكَ.» (نمل: 12؛ نك: قصص: 32) -دستت را در جیب» (گریبان) خود وارد كن. -. (نك: نقدى بر كتاب حجاب شرعى در عصر پیامبر (نوشته: حسن سوزنچى)، ص‌6)

      شبهه دوم؛ تحریف تاریخ حجاب و عفاف‌

      خلاصه شبهه: در زمان پیامبر(ص) پیراهن دوخته و خیاطى رواج نداشته و مردم بقدرى عقب‌افتاده بوده‌اند كه به جاى لباس دوخته، فقط از یك یا حداكثر دو تكه پارچه استفاده مى‌كرده‌اند؛ و لذا در چنین شرایطى توصیه به حجاب شرعى كه امروزه مى‌شناسیم ممكن نیست. مهم‌ترین دلیلش این است كه در آن زمان تعبیر إزار و رداء در مورد لباس‌ها به كار مى‌رفته كه این تعبیر در مورد لباس ندوخته استفاده مى‌شود؛ محدثان نیز در مورد این‌كه پیامبر(ص) از لباس دوخته استفاده كرده باشد، تردید دارند. (حجاب شرعى در عصر پیامبر، ص 249-232 و 294-288)

      پاسخ شبهه‌

      اولاً در قرآن كریم آمده است: جَعَلَ لَكُمْ سَرَابِیلَ تَقِیكُمُ الْحَرَّ وَ سَرَابِیلَ تَقِیكُمْ بَأْسَكُمْ» (نحل: 81). در این آیه دو نوع سربال ذكر مى‌شود؛ سربالى كه از گرما محافظت مى‌كند و دیگرى كه در جنگ به‌كار مى‌رود. اولى لباسى است غیرجنگى و دومى جنگى. كاربرد سربال غیرجنگى، رواج لباس دوخته در زمان پیامبر را نشان مى‌دهد. با این وجود مؤلف این قسمت از آیه را ذكر نمى‌كند و به جاى آن نقطه‌چین مى‌گذارد! ثانیا خود نویسنده در بحث وضعیت اشراف جاهلیت، درباره لباس‌هاى بلند و فاخر آن‌ها داد سخن مى‌دهد (حجاب شرعى در عصر پیامبر، ص 49-42). آیا لباس فاخر (كه بر اساس نقل خود نویسنده، گاه با همین كلمه إزار» از آن یادشده و پیامبر(ص) بر كوتاه كردن آستین» آن تأكید كرده) لباسى ندوخته است؟

      به علاوه، در آیات و روایاتى كه مى‌آورد، نه تنها تعابیر دیگرى مانند لباس و ثوب هم به كار رفته (كه هیچ كتاب لغت و مورخى ادعا نكرده كه این‌ها فقط در مورد لباس ندوخته به كار مى‌روند) بلكه كلماتى مثل قمیص (پیراهن) و سربال (شلوار) هم هست كه اهل لغت تصریح كرده‌اند این‌ها لباس دوخته هستند. جالب اینجاست كه این دو كلمه اخیر هر دو در قرآن آمده است و نویسنده در مواضع مختلف كتاب، روایات متعددى مخصوصا در مورد سربال (كه به‌صورت سروال هم ثبت شده) آورده و حتى گاه مى‌كوشد آن‌را به‌عنوان شلوارك» (نه شلوار) معرفى كند (همان، ص‌248). این نشان مى‌دهد كه عرب آن زمان كاملا این دو نوع لباس را مى‌شناخته و استفاده مى‌كرده است. از همه این‌ها گذشته، فقط ده‌ها حدیثى كه نویسنده در مورد لباس‌هاى دوخته پیامبر(ص) در كتاب خود آورده و نتوانسته هیچ اشكال سندى در آن‌ها نشان دهد (همان، ص‌248-244)، براى رد مدعاى او كافى است.

      برخلاف تصور وى، استفاده از سوزن و لذا دوخت و دوز در آن‌جامعه، بقدرى رواج داشته كه قرآن كریم براى نشان دادن این‌كه افراد كافر مستكبر اصلا بهشت نمى‌روند از این تمثیل استفاده مى‌كند: وَ لَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یلِجَ الْجَمَلُ فِى سَمِّ الْخِیاطِ» (اعراف: 40) در صورتى آن‌ها بهشت مى‌روند كه شتر از سوراخ سوزن رد شود.                     ام‌الامراض جامعه

      به‌مناسبت سالروز توطئه كشف حجاب

      نقشه جهانخواران

      امام خمینی(ره): نقشه این بود كه با توطئه كشف حجابِ مفتضح در زمان قلدر نافهم [یعنى‌] رضاخان، این قشر عزیز را كه جامعه را باید بسازند، به یك قشرى كه جامعه را فاسد مى‌كنند، تبدیل كنند. گمان نشود كه آن جنایات، با اسم آزادن و آزادمردان، بدون نقشه جهانخواران و جنایتكاران بین‌المللى بود. یكى از نقشه‌هاى آنان، كشیدن جوانان به مراكز فحشا بود، تا هر چه از این كشور بچاپند و به یغما ببرند، همگان بى‌تفاوت باشند و اگر چنانچه كشورشان به دست هركس بیفتد، بى‌تفاوت باشند یا مؤید. نتیجه اینكه این جوان‌هائى كه باید براى یك مملكت و براى سرنوشت یك مملكت فعالیت داشته باشند، نسبت به سرنوشت مملكت بى‌تفاوت باشند.(صحیفه نور، ج 14، ص 130)

      آنچه مى‌توان گفت ام‌الامراض است، رواج روزافزون فرهنگ اجنبىِ استعمارى است كه در سال‌هاى بس طولانى، جوانان ما را با افكارِ مسموم پرورش داده و عمال داخلى استعمار، بر آن دامن زده‌اند. باید كوشش كنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسى كرده و با خواست خداوند متعال، آن را عقب زده و به جاى آن، فرهنگ اسلامى - انسانى را جایگزین كنید.(صحیفه نور، ج 1، ص 161)

      تبرّج ممنوع

      امام ‌ای(مدظله‌العالی): فرهنگ اسلامى، فرهنگ عدم اختلاط زن و مرد است. چنین زندگى‌اى با خوشبختى به پیش مى‌رود و مى‌تواند به درستى و با رعایت موازین عقلى بچرخد و حركت كند و به پیش برود. در اینجا اسلام سختگیرى كرده است. اگر آن حد و مرزى كه در جامعه قرار داده شده است، چه از طرف زن و چه از طرف مرد بشكند، اسلام در مقابل آن سختگیرى مى‌كند، درست نقطه مقابل آنچه شهوترانهاى عالم مى‌خواسته‌اند و عمل مى‌كرده‌اند. قدرتمندان و زرمندان و زورمندان، مردشان، زنشان و زیردست‌هایشان و كسانى كه با آنها و براى آنها زندگى مى‌كرده‌اند، همیشه عكس این عمل مى‌كرده‌اند. آنها مایل بودند كه این حجاب بین زن و مرد، از بین برود. البته این براى زندگى جامعه مضر و براى اخلاق جامعه بد است. براى حفظ عفت جامعه زیانبار و به خصوص براى خانواده، از همه چیز بدتر است. این، بنیان خانواده را متزل مى‌كند. (از این‌رو است كه) در اسلام، تبرّج ممنوع است. تبرّج یعنى همان خودنمایى ن در مقابل مردان براى جذب و فتنه‌انگیزى. این یك نوع فتنه است و خیلى اشكالات دارد. اشكالش فقط این نیست كه این دختر جوان یا این پسر جوان به گناه مى‌افتند، این اولین (اشكالش) است و شاید بتوانم بگویم كوچكترین (اشكالش) است، دنباله‌اش به خانواده‌ها مى‌رسد.(7/2/1377)[ایجنا]


      سید حسن نصرالله:شهید سلیمانی پرورش‌یافته مکتب امام خمینی(ره)بود/حاج قاسم همواره در خط مقدم جنگ حضور داشت/در جنگ ۳۳ روزه،سردار سلیمانی کمک زیادی به ما کرد/همیشه حاضر بودم جان خود را فدای حاج قاسم کنم

      سید حسن نصرالله حاج قاسم

      دبیر کل جنبش مقاومت حزب‌الله لبنان با بیان اینکه فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همواره در خط مقدم جنگ حضور داشت، گفت او پرورش‌یافته مکتب امام خمینی (ره) بود.

      سید حسن نصرالله» دبیر کل جنبش مقاومت حزب‌الله لبنان به مناسبت سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» در گفت‌وگویی اختصاصی با شبکه پرس تی‌وی» شهید سلیمانی را پرورش یافته مکتب امام خمینی (ره) توصیف کرد و گفت: تقریبا ۲۰ سال از اولین ملاقاتم با حاج قاسم و آغاز روابط ما می‌گذرد. او کسی بود که همیشه به دیدار دوستان خود می‌رفت و به سخنان مبارزان خود گوش می‌داد و در عین حال، خود در میدان مبارزه حاضر بود. چنین ویژگی شخصیتی باعث می‌شود تا او در مدیریت و فرماندهی از امتیاز ویژه‌ای برخوردار باشد.

      وی ادامه داد: یکی از محسنات حاج قاسم، رفتار او بود که همواره حامی مجاهدین بود و همیشه نسبت به آنها محبت داشت. این شیوه رفتار، تاثیرات اخلاقی و معنوی بر مسئولان در اینجا داشت. همچنین این منش، به وی این امکان را می‌داد تا تمامی نظرات و دیدگاه‌ها را بشنود و تنها به نظرات افرادی که به دیدار وی در دفترش می‌روند، اکتفا نکند. این مسئله به حاج قاسم کمک می‌کرد تا دید و نگرش بهتری داشته باشد و سایر جنبه‌ها را نیز در نظر بگیرد و طرز فکر عمیق‌تری نسبت به مسئولیت‌های خود داشته باشد.

      دبیر کل حزب‌الله لبنان عنوان کرد: او تنها به اسناد مکتوبی که از سوی مقامات به دستش می‌رسید، اکتفا نمی‌کرد و به میدان جنگ قدم می‌گذاشت و با چشم خود شرایط را مشاهده و با افراد در سطوح مختلف، گفت‌وگو می‌کرد. این یکی از ویژگی‌های مکتب حاج قاسم سلیمانی است که در میان سران نظامی، روش مرسومی به شمار نمی‌رود. البته در ایران تمامی فرماندهان بزرگ در دوران دفاع مقدس به دیدار سربازان و مبارزان می‌رفتند اما این مسئله تنها در ایران صدق می‌کند و در خارج از ایران مشاهده نمی‌شود.

      وی افزود: یکی دیگر از ویژگی‌های حاج قاسم، خستگی‌ناپذیری وی بود. همه ما ممکن است خسته شویم و احساس کنیم که مشکلات فشار زیادی به ما وارد می‌کنند، اما حاج قاسم هرگز دست از کار و تلاش برنمی‌داشت. او صبر و استقامت زیادی در برابر سختی ها و مشکلات داشت. من هرگز اغراق نمی‌کنم اما تاکنون فردی را ندیده‌ام که بتواند همانند حاج قاسم در برابر سختی‌ها مقاومت کند.

      سید حسن نصرالله گفت: او همچنین فردی بسیار سخت‌کوش و پیگیر بود. حاج قاسم همواره تلاش می‌کرد تا از وقت خود نهایت استفاده را ببرد. خضوع و فروتنی حاج قاسم بی‌بدیل بود حتی در دیدار با افراد عادی بسیار فروتنانه رفتار می‌کرد. این‌ها بخشی از مکتب حاج قاسم سلیمانی هستند.

      دبیرکل حزب الله لبنان خاطرنشان کرد: مکتب حاج قاسم یعنی خطرپذیری؛ مرگ هر لحظه او را تهدید می‌کرد. اما او همواره در خط مقدم بود و من همیشه در این موضوع با او مخالفت می‌کردم. همواره سعی می‌کرد تا حاج قاسم را به پشت خط مقدم بیاورم، اما هیچکدام از ما نتوانستیم او را وادار به این کار کنیم.

      وی ادامه داد: حاج قاسم از قدرت بالایی در تحمل مشکلات و روزهای سخت برخوردار بود. برای مثال، در جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی در ژوئیه ۲۰۰۶، او از تهران به دمشق می‌آمد و با ما تماس می‌گرفت و می‌گفت که می‌خواهد به ضاحیه جنوبی بیاید. من به حاج قاسم گفتم منظور شما چیست؟». این کار ممکن نبود. تمامی پل‌ها و خیابان‌ها بسته بودند، هواپیماهای اسرائیلی به هر هدفی حمله می‌کردند و یک وضعیت جنگی کامل حکم‌فرما بود. کسی نمی‌توانست به بیروت یا ضاحیه بیاید. اما حاج قاسم اصرار داشت که اگر شما خودرویی را نفرستید، خودم به تنهایی می‌آیم». او مصر بود و در نهایت به لبنان آمد.

      وی افزود: در جنگ ۳۳ روزه، حاج قاسم کمک زیادی به ما کرد. فرماندهان عراقی ما می‌گفتند که او همیشه در مبارزه علیه تکفیری‌های داعشی، در خط مقدم نبرد و در کنار نظامیان عراقی و سوری بود. این یکی دیگر از ویژگی‌های شخصیتی حاج قاسم است. بنابراین، می‌توانیم بگوییم که مکتب حاج قاسم نشات گرفته از مکتب امام خمینی (ره)، رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی آیت الله سید علی ‌ای» و تجربه دفاع مقدس است.

      سیدحسن نصرالله در خصوص نقش حاج قاسم در نقش حاج قاسم سلیمانی در جنگ ۳۳ روزه گفت: نخست باید بگویم که حضور حاج قاسم در لبنان در روزهای نخست جنگ بسیار حیاتی و مهم بود. او می‌توانست به لبنان نیاید و در تهران بماند و اخبار جنگ را دنبال کند. یا اینکه به دمشق برود و جنگ را نزدیک‌تر با ما پیگیری کند. در آن روزها، دمشق مورد و حمله نیروهای رژیم صهیونیستی قرار نگرفته بود اما حاج قاسم اصرار داشت که به لبنان بیاید.

      دبیرکل حزب الله لبنان گفت: در اولین روز حضور حاج قاسم در لبنان، جلسه‌ای را ترتیب دادیم. او در اولین روزهای شروع جنگ به لبنان رسید. بعد از پایان جلسه، حاج قاسم چند روز در لبنان ماند و به تهران بازگشت تا به رهبر انقلاب اسلامی آیت الله سید علی ‌ای گزارش دهد. این در حالی بود که بازگشت وی در شرایطی خطرناک اتفاق افتاد. بازهم تکرار می‌کنم، او این بار هم می‌توانست در تهران یا دمشق بماند اما مصر به بازگشت به لبنان بود. او تا آخرین روز جنگ در لبنان ماند.

      وی ادامه داد: وقتی حاج قاسم از تهران به لبنان بازگشتند، پیامی را از رهبر انقلاب اسلامی آیت الله سید علی ‌ای برای ما آوردند که با دست‌خط خود ایشان یعنی حاج قاسم نوشته شده بود. مضمون این نامه بدین گونه بود که این جنگ خیلی سخت و شدید خواهد بود» و در آن زمان، آیت الله سید علی ‌ای فرمودند که جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی شبیه جنگ خندق (احزاب) است، جنگی که در آن، مدینه محاصره شده بود و روزهای سختی به پیامبر، یارانش و مردم شهر مدینه گذشت. رهبر انقلاب همچنین به آیاتی از قرآن کریم در رابطه با جنگ خندق اشاره کردند که جان ها به گلو رسید و به وعده خدا گمان‌های گوناگون بردید». ایشان همچنین تاکید کردند که ما پیروز این جنگ سخت و سهمگین خواهیم بود.

      سید حسن نصرالله عنوان کرد: بسیار خوشحال بودیم که رهبر انقلاب اسلامی با اطمینان از پیروزی ما سخن می گفتند، در حالی که تمام دنیا می‌گفتند که چگونه ممکن است حزب‌الله بتواند در برابر آمریکا، اروپا، غرب و دیگر کشورهای عربی که از رژیم صهیونیستی در این جنگ حمایت می‌کردند، مقاومت کند. رهبر انقلاب گفتند که ما پیروز این جنگ خواهیم بود و ما می‌بایست استوار و ثابت‌قدم می‌ماندیم و به خدا توکل می‌کردیم. این یک پیش‌بینی بسیار مهم توسط رهبر انقلاب اسلامی آیت‌الله سید علی ‌ای بود و از آن مهم‌تر، ایشان گفتند که ما بعد از پیروزی در این جنگ به یک قدرت منطقه‌ای بدل خواهیم شد که هیچ قدرتی در منطقه، یارای مقابله و پیروزی بر ما را نخواهد داشت.

      وی در پایان گفت: یکی از نعمت‌های الهی که در زندگی نصیبم شد، آشنایی با حاج قاسم سلیمانی و رابطه برادری، دوستی میان ما بود. من همیشه حاضر بودم تا جان خود را فدای حاج قاسم کنم. یک روز بعد از پایان نمازم، عزرائیل، فرشته مرگ، در ذهنم متجلی شد و به من گفت که می‌خواهم به ایران بروم و جان حاج قاسم را بگیرم. اما گفت که خدا یک استثناء قرار داده و می‌تواند جان من را بگیرد و گرفتن جان حاج قاسم را به تاخیر بیندازد. داشتم فکر می‌کردم که چه جوابی به عزرائیل بدهم که قاطعانه به او گفتم که جان من را بگیر و حاج قاسم را فراموش کن.

      سید حسن نصرالله عنوان کرد: زمانی که با دوستان خود صحبت می‌کردیم، به آنها می‌گفتم که حاج قاسم از چنین جایگاه بالایی نزد من برخوردار است. یکی از دوستانم از من پرسید که چرا چنین عقیده‌ای نسبت به حاج قاسم داری؟ به او گفتم که به دو دلیل؛ نخست به دلیل دوستی، مودت، برادری و احساسی که میان ما وجود دارد و دوم آنکه من معتقدم که وجود او بیشتر از هر فرد دیگری به اسلام، مسلمانان، امت و مقاومت خدمت کرد. در اینجا تنها بحث احساس مطرح نیست، بلکه من به این مرد و وجود او در چنین سطحی اعتقاد دارد. او چنین جایگاهی در قلبم دارد.

      آخرین دیدار سیدحسن نصرالله با سردار سلیمانی/ عکسی که به درخواست حاج قاسم ثبت شد

      سیدحسن نصرالله می‌گوید: حاج قاسم به دفتر من آمد و به بچه‌ها گفت: دوربین کجاست؟ می‌خواهم با سیدحسن عکس بگیرم.» بچه‌ها دوربین را آوردند و در حال وضو و در حال نماز و. عکس‌هایی گرفته شد.

       سیدحسن نصرالله در خاطره‌ای با عنوان آرزوی من است» یادی از شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی می‌کند که این خاطره در کتاب متولد مارس» بیان شده، مشروح آن را در ادامه بخوانید:

      روز چهارشنبه‌ای که حاج قاسم سحر جمعه‌اش به شهادت رسید، ایشان بیروت پیش ما بود. عصر چهارشنبه چند ساعت جلسه داشتیم. البته قرار نبود ایشان به لبنان بیاید. دو هفته قبل لبنان بود و هیچ نیازی نبود به لبنان بیاید. روز دوشنبه، یعنی دو روز پیش از آمدنش، من از یکی از برادران‌مان که مدام با حاج قاسم در ارتباط بود، پرسیدم: چه خبر از حاجی؟ کجاست؟ تهران است یا بغداد؟» گفت: من امروز با حاجی صحبت کردم.» پرسیدم: این طرف‌ها نمی‌آید؟» گفت: حاجی گفته نه، همین تازگی‌ها پیش شما بودم و سرم شلوغ است. می‌خواهم بروم عراق.»


      سه‌شنبه شب با ما تماس گرفتند و گفتند: حاجی رسیده دمشق، شب همان جا می‌خوابد و صبح به بیروت خواهد آمد.» تعجب کردم. ایشان دو یا سه هفته قبل این جا بود و آن روزها هم بسیار درگیر مسائل عراق بود.

      به هر حال عصر روز چهارشنبه همدیگر را دیدیم. من همان شب چند قرار داشتم. به دلیل این که معمولا ما بعد از نماز مغرب دیدار می‌کردیم، به حاج قاسم گفتم: من قرارهای شب را لغو می‌کنم. نماز را می‌خوانیم و جلسه را آغاز می‌کنیم.» در جلسات، ما بین شش تا هفت ساعت صحبت می‌کردیم. حاج قاسم گفت: نه، نیازی نیست. من زیاد وقت شما را نمی گیرم. فقط آمده‌ام خودت را ببینم. کاری ندارم. موضوعی برای بحث هم ندارم. چند هفته پیش این جا بودم. یک ساعت بیشتر وقت شما را نمی‌گیرم. بنشینیم و صحبت کنیم.» من متعجب شدم و پرسیدم: پس برای چه به خودتان زحمت دادید و آمدید ضاحیه؟» گفت: فقط آمدم شما را ببینم. هیچ کار دیگری ندارم.»

      نشستیم برای صحبت. موضوع خاصی وجود نداشت. حاجی درباره اوضاع و احوال و برخی نواقص و نیازمندی‌ها سئوال کرد. معمولا ایشان به صورت ماهانه در حل برخی مشکلات کمک می‌کرد، اما این بار مشکل چهار ماه را یک جا حل کرد و گفت: خیالتان راحت باشد. هیچ مشکلی نیست.»

      در آن دیدار من به حاج قاسم گفتم: حاجی! رسانه‌های آمریکایی شدیدا روی شما تمرکز کرده‌اند.» بعد یکی از مهم‌ترین مجله‌های آمریکایی را نشانش دادم که تصویر روی جلد، عکس حاج قاسم بود با تیتر: سردار بی‌جایگزین». به حاجی گفتم: برخی دوستان ما که ایالات متحده را خوب می‌شناسند، می‌گویند این مقدار تمرکز رسانه‌ای، مقدمات ترور است. باید محتاط باشید.» خندید و گفت: چه خوب! این آرزوی من است.» و از این حرف‌ها زد.

      در آن جلسه اتفاق ویژه دیگری نیفتاد. صحبت‌هایی شد و با هم شوخی کردیم. با وجود این که حاجی مشغولیت‌های زیادی در مناطق دیگر داشت، ولی از همیشه آرام‌تر و خوشحال‌تر بود. به قول ایرانی‌ها، خیلی سرحال بود. بسیار شوخی می‌کرد و می‌خندید. به طرز عجیبی نورانی شده بود. من ترسیدم.

      معمولا وقتی برادران به دفتر من می‌آیند، بچه‌ها دوربین می‌آورند و عکس می‌گیرند. بعضی وقت‌ها هم نمی‌آورند؛ اما این بار خود حاجی به بچه‌ها گفت: دوربین کجاست؟ می‌خواهم با سید عکس بگیرم.» بچه‌ها دوربین را آوردند و در حال وضو و در حال نماز و ایستاده و نشسته و. عکس‌هایی گرفته شد که البته همه‌اش منتشر نشده است. بسیار جالب این بود که حاجی پافشاری کرد و به برادران گفت دوربین بیاورند و از همه حالت‌ها عکس بگیرند.

      در هر صورت به ایشان گفتم: امشب را اینجا بمانید.» گفت: نه، همین امشب باید برگردم دمشق. می‌خواهم چند نفر را در دمشق ببینم. فردا هم می‌روم به بغداد.» گفتم: حاجی، خواهش می‌کنم به بغداد نروید. شرایط خوب نیست، نگران کننده است.» گفت: نه، باید بروم. گزینه دیگری ندارم. باید بروم، چون می‌خواهم نخست‌وزیر را ببینم و پیام‌های مهمی هست که باید برسانم یا بشنوم. راه دیگری وجود ندارد. باید خودم شخصا به بغداد بروم.»

      نماز مغرب را با هم خواندیم و بعد با هم خداحافظی کردیم و ایشان به دمشق رفت. این آخرین دیدار من و حاجی بود.

      * میوه رسیده

      نام روای این خاطره در کتاب قید نشده است. ساعت هفت صبح چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸ دمشق، با خودرویی که دنبالم آمد عازم جلسه شدم. هوا ابری بود و نسیم سردی می‌وزید. ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضر بودند. ساعت ۸ صبح بود و همه با هم صحبت می‌کردند که در باز شد و حاج قاسم سلیمانی، فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد شد و با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی کرد. دقایقی به گفت‌وگوی خودمانی سپری شد تا این که حاج قاسم جلسه را رسما آغاز کرد.

      در مقدمات بحث بود که گفت: همه بنویسید؛ هر چه می‌گویم را بنویسید.» همیشه نکات را می‌نوشتیم، ولی این بار حاجی تأکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت؛ از منشور پنج سال آینده، از برنامه تک تک گروه‌های مقاومت در پنج سال بعد، از شیوه تعامل با یکدیگر و. کاغذها پر شد. این حجم مطالب برای یک جلسه سابقه نداشت. آنهایی که با حاجی کار کرده‌اند، می‌دانند که او در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد؛ اما آن روز این گونه نبود. بارها صحبتش قطع شد، با آرامش گفت: عجله نکنید، بگذارید حرف من تمام شود.»

      ساعت ۱۱:۴۰ شد و وقت اذان ظهر رسید. با دستور حاجی سریع نماز و ناهار انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد. ساعت سه عصر شد. حدود هفت ساعت! حاجی هر آن چه در دلش بود را گفت و ما نوشتیم و جلسه پایان یافت.

      مثل تمام جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا در خروج همراهی‌اش کردیم. یک خودرو بیرون منتظر بود. قرار بود حاجی عازم بیروت شود تا سیدحسن نصرالله را ببیند. حاجی رفت و حدود ساعت ۹ شب از بیروت به دمشق برگشت. شخصی که همراهش بود، گفت: حاجی فقط یک ساعت با سید حسن دیدار کرد.»

      حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی لازم را بکنند. سکوت شد. یکی گفت: حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید.» حاج قاسم با لبخند گفت: می‌ترسید شهید بشوم؟» باب صحبت باز شد. یکی گفت: شهادت که افتخار است، اما رفتن شما برای ما فاجعه است.» حاجی رو به ما کرد. دوباره همه ساکت شدند. حاجی خیلی آرام و شمرده شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسد، باغبان باید آن را بچیند. میوه رسیده اگر روی درخت بماند، پوسیده می‌شود و خودش می‌افتد.» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد و گفت: این هم رسیده است . این هم رسیده است.) ساعت ۱۲ شب هواپیمای حاجی پرواز کرد و ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادتش رسید.[مشرق]


      بازتاب نخستین تست انسانی واکسن ایرانی کرونا در رسانه‌های جهان/واکنش شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به رونمایی از دستاورد ملی/خبرنگار الجزیره

      تزریق واکسن کرونای ایرانی واکسن کرونا نمایه واکسن ایرانی

      گام بلند ایران در ساخت واکسن کرونا علیرغم فشار تحریم‌ها و کوتاه‌تر شدن مسیر رسیدن به خط پایان برای مهار این همه‌گیری، در رسانه‌های مختلف جهان بازتاب داشت.

      روز گذشته اولین تست انسانی واکسن ایرانی با حضور وزیر بهداشت، معاون علمی ریاست جمهوری، رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) و تیم تحقیقاتی مربوطه انجام شد.

      گام بلند ایران در ساخت واکسن داخلی علیرغم فشار تحریم‌ها و انجام نخستین تست انسانی آن که ثمره تلاش شبانه‌روزی جوانان دانشمند و مستعد ایران اسلامی است در مرکز توجه رسانه‌های مختلف جهان قرار گرفت و اغلب آن‌ها این رویداد را با انتشار تصاویری از مراسم انجام تست انسانی گزارش دادند. آزمایشی که ایران را علیرغم فشارهای تحریمی آمریکا و مشکلات ناشی از آن برای تامین نیازهای دارویی و بهداشتی، در زمره معدود کشورهایی قرار داد که خود برای تولید واکسن اقدام کرده و تا این مرحله پیش رفته‌اند.

      خبرگزاری رویترز» در بازتاب این رویداد با تیتر ایران آزمایش انسانی اولین واکسن کووید-۱۹ داخلی را آغاز کرد» در گزارشی به جزئیات مراسم آزمایش واکسن ایرانی بر روی داوطلبان پرداخت.

      این خبرگزاری با انتشار تصویری از دختر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام (ره) که نخستین داوطلب این آزمایش بود، نوشت: در تلاش برای افزایش اعتماد عمومی به واکسن، اولین داوطلبان دریافت واکسن مقامات این نهاد و دختر رئیس آن بودند.

      شبکه خبری الجزیره» هم ضمن بازتاب خبری انجام نخستین آزمایش انسانی واکسن کرونا در ایران، نوشت این آزمایش در حالی انجام شد که ایران توانسته شمار فوتی‌های ناشی از کرونا را به کمترین میزان در سه ماه برساند و همچنین در حالی بوده که این کشور با مشکلات واردات میزان کافی واکسن به دلیل تحریم‌های آمریکا روبروست.

      علی هاشم» خبرنگار الجزیره انگلیسی و ستون‌نویس پایگاه خبری المانیتور آمریکا در پیامی در توییتر به آغاز آزمایش بالینی انسانی واکسن کرونای ساخت ایران اشاره کرد.

      وی در این پیام توییتری نوشت: احترام به دانشمندان ایرانی که با وجود تحریم‌ها و فشارها قادر به آغاز آزمایش‌های انسانی واکسن کویید-۱۹ خود هستند. تنها چند کشور در سراسر جهان به چنین مرحله‌ای رسیدند. مهم نیست که آنها موفق شوند یا شکست بخورند، این شهامت ادامه دادن است که مهم است

      خبرگزاری آمریکایی آسوشیتد پرس» هم به گزارش خصوصیات این واکسن پرداخت و نوشت این واکسن با نام کووایران» اصطلاحاً واکسن غیرفعال شده است به این معنا که از ویروس کرونایی ساخته شده که با مواد شیمیایی ضعیف یا کشته شده است، مشابه نحوه ایمن‌سازی در مقابل فلج اطفال.

      آسوشیتد پرس افزود مقامات ایرانی انتظار دارند این واکسن تا اواخر بهار ۲۰۲۱ در دسترس عموم قرار بگیرد.

      پایگاه اینترنتی شبکه روسی آرتی» هم نوشت داوطلبان در ایران اولین دوزهای واکسن تولید داخلی را روز سه‌شنبه دریافت کردند.

      شبکه ای‌بی‌سی نیوز» در این خصوص گزارش داد اولین مطالعه درباره ایمنی و اثربخشی واکسن کرونا در ایران آغاز شد و ده‌ها نفر قرار است این واکسن تولید داخلی را دریافت کنند.

      خبرگزاری فرانسه» ضمن بازتاب این رویداد، با بیان جزئیاتی نوشت: تلویزیون دولتی ایران تصاویری از آزمایش واکسن بر روی دو مرد و یک زن در حضور وزیر بهداشت و معاون علمی رئیس‌جمهور این کشور را پخش کرد. 

      این خبرگزاری در ادامه به نقل از رسانه‌های ایرانی گزارش داد این واکسن قرار است به ۵۶ داوطلب دیگر هم در دو نوبت به فاصله دو هفته تزریق شود و نتیجه ۲۸ روز بعد از تزریق دوم اعلام خواهد شد. 

      خبرگزاری رسمی دولتی چین شینهوا» هم از ورود واکسن ایرانی کرونا به فاز آزمایش انسانی خبر داد.

       چندی پیش سعید نمکی» وزیر بهداشت‌ اعلام کرد سه روش را برای تهیه و تأمین واکسن مورد نیاز مردم در پیش گرفته: اول برنامه کواکس» سازمان بهداشت جهانی، دوم خرید از کمپانی‌های معروف واکسن‌ساز بین‌المللی و روش سوم تهیه واکسن با اتکا به توان دانشمندان ایرانی. 

      وزیر بهداشت دیروز در حاشیه مراسم آغاز تست انسانی واکسن کرونای ایرانی گفت: امروز یکی از روزهای بسیار امیدوارکننده برای ملت ایران است و روزی است که ما بعد از مدت‌ها تلاش و پیگیری همکاران و دانشمندان برجسته کشور در حوزه تکنولوژی و داروهای بایوتک، واکسن کووید ۱۹ را بعد از طی مراحل مختلفی، اعم از مطالعات و مدل‌های حیوانی، تولید کردیم و خوشبختانه توانستیم اولین تزریق را بر روی انسان انجام دهیم.

      تزریق واکسن کرونای ایرانی واکسن کرونا نمایه واکسن ایرانی

      رسانه‌های فارسی زبان پس از آغاز تست اول واکسن کرونای ایرانی ، دور جدیدی از هجمه های خود را آغاز کردند.

       روز گذشته برگ جدید در تاریخ پزشکی کشورمان رقم خورد؛ ایران به همت دانشمندان، شکیبایی مردم و حمایت مسئولان خود در شرایطی که تحت شدیدترین تحریم‌ها؛ حتی غذا و دارو قرار داشت، نخستین تست انسانی واکسن ایرانی کرونا را آغاز کرد.


      شبکه چینی اعلام کرد: ایران با ساخت "واکسن کرونا" اهداف به ظاهر غیر ممکن را محقق کرده و در پیشرفت‌های تحقیقاتی در خصوص کرونا، در کنار چین، آمریکا، روسیه و اروپا قرار گرفته است؛ این امری است که انسان را به شگفتی و تحسین وا می‌دارد. آنچه موجب قدرت و پیشرفت ایران شده، روحیه عدم ظلم‌پذیری ایرانی‌هاست

      خبرنگار الجزیره انگلیسی و ستون‌نویس پایگاه خبری المانیتور آمریکا هم با اشاره به آغاز آزمایش واکسن کرونای ایرانی گفت که دستاورد دانشمندان ایرانی با وجود تحریم‌ها و فشارها سزاوار احترام است.

      اما در این باره شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان هجمه‌هایی که از چند روز پیش آغاز کرده بودند را شدت بخشیدند. آن‌ها در طی روزهای گذشته درحالی که ایران بارها اعلام کرده به موازات تولید واکسن، در حال خرید و تهیه بهترین واکسن خارجی است، هجمه و دوگانه واکسن ایرانی-خارجی به راه انداختند.

      ایران اینترنشنال پس از این اتفاق تاریخی که کشورهای منطقه حتی نمی‌توانند به این تکنولوژی نزدیک شوند، برای خوشامد صاحبان سعودی خود، بحث رعایت نشدن فاصله‌گذاری اجتماعی در مراسم تست واکسن کرونای ایرانی» را تیتر کرد.

      این رسانه حتی برای کم‌رنگ جلوه دادن این دستاورد پزشکی، رونمایی از این واکسن را شتاب زده خواند.

      مخبر، رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)در اقدامی ستودنی و مسئولانه، دخترش را  به عنوان اولین مورد برای آزمایش واکسن کروونای ایرانی انتخاب کرد(مخبر و همسرش هردو به کرونا مبتلا بودند و نمی‌توانستند در این تست شرکت کنند)، موضوعی که اگر در کشور دیگری اتفاق افتاده بود با تحسین همین رسانه‌ها روبرو می‌شد و آن را چماقی بر سر مردم ایران می‌کردند. اما رادیو فردا رسانه آمریکایی برای این اتفاق شجاعانه تیتر نخستین تست واکسن ایرانی کرونا روی یک زن آزمایش شد» را انتخاب کرد تا به مخاطب القا کند که از یک زن استفاده ابزاری شده است.

      BBC فارسی هم تنها چند خبر کوتاه به این دستاورد بزرگ اختصاص داد. این رسانه انگلیسی سعی کرد تا وانمود کند مردم نسبت به واکسن ایرانی بی‌اعتمادند و همه خواهان دریافت واکسن آمریکایی هستند. 

      شبه رسانه‌هایی مانند منوتو نیز برای این که موضوع آغاز تست واکسن کرونای ایرانی را به حاشیه ببرند،این دستاورد را فقط ادعای رسانه‌های حکومتی نامیدند.

      البته رسانه های غیر رسمی و کاربران ضدانقلاب هم از این موفقیت دانشمندان ایرانی شوکه شدند و از روی دستپاچگی شایعاتی از جمله واکسن زدن نمایشی و تزریق واکسن از روی چادر را به میان کشیدند.

       علی هاشم» خبرنگار الجزیره انگلیسی و ستون‌نویس پایگاه خبری المانیتور آمریکا در پیامی در توییتر به آغاز آزمایش بالینی انسانی واکسن کرونای ساخت ایران اشاره کرد.

      وی در این پیام توییتری نوشت: احترام به دانشمندان ایرانی که با وجود تحریم‌ها و فشارها قادر به آغاز آزمایش‌های انسانی واکسن کویید-۱۹ خود هستند.»

      خبرنگار الجزیره انگلیسی در ادامه نوشت: تنها چند کشور در سراسر جهان به چنین مرحله‌ای رسیدند. مهم نیست که آنها موفق شوند یا شکست بخورد، این شهامت ادامه دادن است که مهم است.»

       اولین تزریق انسانی واکسن ایرانی کرونا صبح روز سه‌شنبه با حضور وزیر بهداشت، معاون علمی ریاست جمهوری، رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) و تیم تحقیقاتی این واکسن انجام شد.

      سعید نمکی» ویر بهداشت ایران در مراسم تزریق واکسن کرونای ایرانی گفت: بنده این افتخار را داشتم که به عنوان یک ایمونولوژیست، سال‌ ها در زمینه ارتقای واکسن ‌سازی این کشور خدمت کنم. ما ۱۰۰ سال است که در منطقه واکسن ساز هستیم. کسانی که فکر می ‌کنند، اولین بار است که داریم واکسنی را تزریق می‌ کنیم، بسیار در اشتباه هستند. در سال ۱۲۹۹ انستیتو پاستور و در سال ۱۳۰۳ انستیتو رازی را داشتیم، تمام مردم دوران زندگی‌ شان را با واکسن‌ های ایرانی آغاز کردند. ما اولین واکسن ‌ساز آسیا بودیم و ما بودیم که به بسیاری از کشورهای دنیا و منطقه واکسن صادر می‌کردیم.[مشرق]


      سید حسن نصرالله: ترور من خواسته آمریکایی، اسرائیلی سعودی است/بن سلمان در سفر آمریکا خواستار ترور من شد/اسرائیل بحران‌زده است/ایران به نیابت از کسی مذاکره نمی‌کند

      نصرالله - کراپ‌شده

       سید حسن نصرالله در ابتدای گفت‌وگو، میلاد حضرت مسیح (ع) و سال نو میلادی را به همه مسیحیان در لبنان و جهان تبریک و تهنیت گفت و فرا رسیدن سالروز شهادت شهیدان حاج قاسم سلیمانی، فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس، جانشین سابق رئیس سازمان الحشد لشعبی عراق را  تسلیت گفت.

      سید حسن نصرالله درباره احتمال اینکه رئیس جمهور فعلی آمریکا در روزهای آینده دست به اقدام بزند، اظهار داشت که همه احتمالات در این باره به ویژه به دلیل نوع شخصیت ترامپ که جنون بزرگی و عظمت دارد، وارد است ولی همه این اظهارات و اقدامات در قالب جنگ روانی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت است.

      او گفت که باید در مدت زمان باقی مانده از زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ باید با هشیاری و احتیاط رفتار کرد. سید حسن نصرالله گفت که همین که صهیونیست‌ها جار و جنجال رسانه‌ای در این مدت راه انداختن، نشان می‌دهد که پشت این جار و جنجال اقدامات واقعی وجود ندارد.

      دبیرکل حزب‌الله گفت: نصرالله: شواهد و قرائن نشان می‌دهد که احتمالا ترامپ در روزهای باقی مانده ریاست خود دست به اقدامی بزند . البته اگر قدرت را تحویل بدهد».

      سید حسن نصرالله گفت که هدف قرار دادن رهبران و فرماندهان حزب‌الله هدف مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی است و درباره احتمال ترور وی نیز طی مدت اخیر هشدارها و تأکیدهای از سوی منابع صادر شد.

      دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که او چه قبل از شهادت سردار سلیمانی و چه بعد از ترور ایشان جزو اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی بود و قبل از انتخابات ریاست جمهوری تلاش‌ها در این راستا بیشتر شده است چرا که ترامپ برای تأثیر در انتخابات به چنین اقداماتی نیاز داشت.

      سید حسن نصرالله گفت که حتی عربستان سعودی نیز جزو کسانی است که به دنبال ترور وی هستند. و محمد بن سلمان، ولی‌عهد سعودی در سفری که به آمریکا داشته، از آن‌ها خواسته این کار را برای او انجام دهند. او گفت: اطلاعات به دست آمده نشان می‌دهد که عربستان سعودی از سال‌ها پیش به ویژه بعداز جنگ علیه یمن تشویق به ترور من کرده است».

      دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که ترور فرماندهان شهید سلیمانی و المهندس برخلاف عملیات ترور شهیدان عمار مغنیه و محسن فخری زاده» عملیات آشکار بود و این ترور بخشی از نقشه سه‌جانبه اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی است.

      او گفت: جنایت ترور شهید سردار سلیمانی نه‌تنها جنایت آمریکایی‌ها بلکه معتقدم که اسرائیل و عربستان سعودی نیز در این جنایت دست و مشارکت داشتند ولو این مشارکت به صورت تحریک و سوق دادن واشنگتن به این جنایت بود».

      سید حسن نصرالله ادامه داد که شهید سلیمانی دارای شخصیت انسانی و کاریزماتیک بود و توانایی گسترده‌ای برای تأثیر گذاشتن بر کسانی که او را نمی‌شناختند داشت.

      او گفت: من دلم برای او تنگ می‌شود؛ در خیلی از جاها، روزهای سخت و پرونده‌ها و مسائل زیادی و در روزهای شادی و حزن جای او را در کنار خود احساس می‌کنم و قبل از شهادت حاج قاسم، بسیار نگران او بودم و بارها به او هشدار داده بودم».

      سید حسن نصرالله، حاج قاسم را شخصیتی دانست که باید او را شناخت و شناساند و گفت که برخی مواقع احساس می‌کرد که آن‌ها یک شخصیت هستند.

      او به شخصیت شهید المهندس اشاره کرد و گفت که او از جمله شخصیت‌های بسیار نزدیک به شهید سلیمانی بود و اگر قرار بود سردار سلیمانی به تنهایی به شهادت می‌رسد، شهید المهندس از جمله کسانی می‌بود که بیشترین تأثر و ناراحتی را از این حادثه نشان می‌داد؛ چرا که آن‌ها خیلی به هم نزدیک بودند.

      دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت: ابومهدی از شخصیت‌هایی بود که در برهه‌ای از گزینه‌های نخست‌وزیری بود اما او راه میدان را در پیش گرفت».

      سید حسن نصرالله گفت که نقش شهید المهندس در مقاومت عراق علیه اشغالگری آمریکایی‌ها در عراق مهم بود و آن‌ها برخلاف خواست و اراده خود مجبور به خروج از این کشور شدند.

      او گفت که در شرایط بسیاری سختی مجبور به خروج از عراق شدند و برای این کار به شهید سردار سلیمانی التماس می‌کردند.

      شهید سلیمانی و قدس

      سید حسن نصرالله در پاسخ به اینکه سردار سلیمانی برای قدس چه اقداماتی کرد، گفت که او از گروه‌های مقاومت فلسطین حمایت کرد و آن‌ها را برای مقابله با دشمن صهیونیست متحد کرد.

      او گفت که نقش سردار شهید در تجهیز این گروه‌ها به تسلیحات و انتقال تکنولوژی ساخت موشک و راکت به غزه مهم است.

      دبیرکل حزب‌الله لبنان به نحوه دست‌یابی این حزب به موشک‌های کورنت روس در جنگ با اسرائیل اشاره کرد و گفت که وزارت دفاع سوریه این موشک‌ها را با پول خود خرید و حزب‌الله از آن در نبرد با صهیونیست‌ها استفاده کرد. به گفته او، شهید سلیمانی از جمله کسانی بود که خواستار تحویل این موشک‌ها به گروه‌های مقاومت در غزه بود و در حمایت از گروه‌های مقاومت هرگز کوتاهی نداشت.

      سید حسن نصرالله گفت که بشار الاسد، رئیس جمهور سوریه شخصا با خرید و ارسال این موشک‌های ساخت روسیه به حماس و جنبش جهاد اسلامی فلسطین در غزه موافقت کرد.

      او گفت: همه می‌دانند که حاج قاسم و برادران در جمهوری اسلامی، از روابط دیپلماتیک هم برای کمک به مقاومت استفاده کرده‌اند. مثلا اسرائیلی‌ها انبارهای سلاح و مهمات در سودان را که از آنجا به غزه ارسال می‌شد، بمباران کردند هر چند سودانی‌ها خیلی روشن درباره آن صحبت نکردند اما اسرائیلی‌ها صحبت کردند».

      دبیرکل حزب‌الله در ادامه به موضوع فلسطین و موضع کشورهای عربی در قبال آن اشاره کرد و گفت که قبلا خیانت حکام عرب به فلسطین و رهاکردن این کشور عربی اسلامی در برابر دشمن صهیونیست فقط حرف و حدیث بود ولی در صحنه واقعی چیزی دیده نمی‌شد ولی الآن واقعیت‌ها عیان شده و این حکام عادی‌سازی روابط با این رژیم را آغاز کرده‌اند و معترف‌اند که سال‌هاست که با تل آویو روابط پنهانی داشته‌اند.

      او گفت که توجیه کشورهای عربی مثل سعودی و امارات برای ارتباط با اسرائیل، ایران است اما حقیقت آن است که فلسطین باری بر دوششان بوده که میخواهند از آن خلاص شوند؛ چرا که آن‌ها دنباله‌رو آمریکا بودند و طبیعتاً این مسئله آن‌ها را به سمت همکاری و عادی‌سازی با تل آویو سوق داد.

      سید حسن نصرالله گفت که حزب‌الله به عادی‌سازی روابط بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی از این دریچه نگاه می‌کند که دیگر بازار نفاق و دو رویی پایان یافته و نقاب‌ها از چهره خیانت‌کاران افتاده است و واقعیت و ماهیت این رژیم‌های سازشکار با صهیونیست‌ها عیان شده است.

      دبیرکل حزب‌الله اظهار داشت: مروز حتی در مقام حرف زدن هم ، کنار فلسطین ایستادن هزینه دارد. زمانی بود که آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها پشت پرده به برخی رژیم‌های عربی می‌گفتند، هر چه می‌خواهید [در حمایت از فلسطین و علیه اسرائیل] بگویید. اما امروز وضعیت تغییر کرده. حتی دفاع در مقام حرف هم هزینه دارد».

      او گفت که فلسطینیان ۴۸ جزو برادران و قوم و خویش مقاومت در لبنان هستند و دل آن‌ها با حزب‌الله است؛ چرا که امیدوارند روزنه‌ و کور سوی امیدی برای آزادی اراضی اشغالی آن‌ها ایجاد شود.

      سید حسن نصرالله به روابط حماس و دولت سوریه اشاره کرد و گفت که این روابط باید عادی‌سازی شود و به حالت قبل برگردد و مقامات و رهبران حماس بیانیه‌ها و مواضع خوبی در برابر حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مناطق سوریه داشته‌اند و این حملات را طی سال‌های گذشته محکوم کرده‌اند.

      دبیرکل حزب‌الله لبنان از رویکرد برخی از احزاب اسلامی در قبال مسائل اسلام و مسلمین و فلسطین انتقاد کرد و گفت: عربستان حماس را به دلیل اخوان المسلمینی بودن تحت فشار می‌گذارد اما سعودی‌ها و اماراتی‌ها که در کل منطقه و دنیا با اخوان مبارزه می‌کنند، چطور است که حزب الاصلاح در یمن که اخوانی است در صف آنان علیه صنعاء و عبدالملک الحوثی و انصارالله می‌جنگد؟ الاصلاح زیر پرچم چه کسی می‌جنگد؟ زیر پرچم سعودی‌ها و در نهایت زیر پرچم آمریکایی‌ها».

      سید حسن نصرالله در مورد رزمایش‌های گروه‌های فلسطینی در غزه نیز گفت: این رزمایش گامی مهم است که دشمن را می‌ترساند و قدرت مقاومت را نشان می‌دهد. تلاش حاج قاسم و نیروی قدس در حمایت از گروه‌های مقاومت به دور از انظار و پشت پرده بود».

      دبیرکل حزب‌الله لبنان ظاهر شدن سردار سلیمانی در رسانه‌ها به جنگ علیه داعش مرتبط دانست و گفت که حضور رسانه‌ای و تصویر سردار سلیمانی در خط مقدم مقابله با داعش، تعمدی نبود و من از نظر امنیتی مخالف بودم اما بعد از شنیدن نظر حاج قاسم نظرم عوض شد. معتقدم امروز این موضوع به نفع مقاومت شد؛ چون مشخص شد چه کسانی مقابل داعش ایستادند».

      او روابط سردار شهید با مرجعیت دینی عراق را خوب دانست و گفت که این روابط به ویژه در پرونده‌ها و مسائل مهم تجلی یافت.

      سید حسن نصرالله گفت که مقاومت عراق در رویارویی با اشغالگران آمریکایی و داعش حمایت واقعی را از نیروی قدس و شهید سلیمانی دریافت می‌کرد. وی ادامه داد: ارتش آمریکا شهید سلیمانی و نیروی قدس را تهدید به هدف قرار دادن مراکزشان در ایران تهدید کرد و گفت که اگر این حمایت‌های از مقاومت عراق ادامه داشته باشد، تهدید را عملی خواهد کرد. ولی نتوانستند».

      دبیرکل حزب‌الله لبنان ادعای رئیس جمهور آمریکا در توجیه ترور سردار سلیمانی را رد کرد و گفت که چنین ادعاهایی صحیت ندارد و یکی از ژنرال‌های سیاه‌پوست ارتش آمریکا بعد از ترور سردار شهید با انتقاد از این اقدام، گفت: جناب رئیس سربازان ما در عراق چه می‌کنند که کسی به آن‌ها حمله کنند؛ مگر نه این است که ما در آنجا اشغال‌گر هستیم و پرونده از کشتار و جنایت‌ها در کارنامه‌های خود داریم».

      سید نصرالله نقش مقاومت عراق در مقابله با داعش را مهم دانست و گفت که اگر مقاومت نبود گروه تروریستی داعش بر منطقه سیطره پیدا می‌کرد و سفارت آمریکا در بغداد، همه کاره عراق می‌شد.

      محور مقاومت با ترور به پایان نمی‌رسد و خون شهیدان روی زمین نخواهد ماند

      او گفت که آمریکا معتقد بود که با ترور شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، محور مقاومت به پایان خواهد رسید حال آنکه این محور محدود به یکی دو نفر نبوده و نخواهد بود.

      سید حسن نصرالله خواستار محاکمه کسانی شد که اقدام به ترور شهیدان مقاومت در عراق کردند. او تأکید کرد: پاسخ ترور شهید سلیمانی و المهندس، مسئله امروز و فرداست. خونشان روی زمین نمی‌ماند».

      او گفت که کسانی که برای سوریه و بحران این کشور طی سال‌های گذشته از جنگ جهانی سوم استفاده کردند، اشتباه نکردند، چرا که این کشور دشمنان زیادی در منطقه و دنیا داشت و جنگ علیه سوریه یم تصمیم بین‌المللی و منطقه‌ای بود و معن آلت دست این دشمنان بود و ارزیابی آن‌ها از شرایط سوریه اشتباه از آب درآمد و آن‌ها پیشنهاد دولت سوریه مبنی بر گفت‌وگو و ایجاد راه حل را رد کردند.

      هدف از تغییر نظام در سوریه

      سید حسن نصرالله گفت که هدف از تلاش‌ها برای تغییر نظام در سوریه این بود که نظامی شکننده و ضعیف جایگزین آن شود و سازش با اسرائیل را توجیه کند و از حق خود بر جولان اشغالی صرف نظر کند و ت مماشات با آمریکا را در پیش بگیرد.

      او گفت که همه اقدامات آمریکا علیه ایران از تحریم و تهدید صرفاً به خاطر حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های مقاومت در منطقه و در رأس آن‌ها گروه‌های فلسطین نبوده، بلکه واشنگتن به دنبال سیطره بر این کشور و چپاول منابع آن است همانگونه که در زمان شاه این گونه بود.

      دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت که سوریا نیز وضعیت مشابهی داشت و هدف قرار دادن نظامی در این کشور نه به دلیل حمایت این کشور و شخص رئیس جمهور از قضیه فلسطین و گروه‌های مقاومت بلکه به دلیل این بود که آمریکا چشم طمع به منابع انرژی سوریه دوخته بود.

      سردار سلیمانی، پوتین را متقاعد کرد که به سوریه ورود کند

      سید حسن نصرالله گفت که روسیه در ابتدای امر مردد بود که وارد جنگ در سوریه شود و حاج قاسم سلیمانی با استدلال و شخصیت کاریزماتیک خود آن‌ هم بر روی نقشه و توضیحاتی واقعی در جلسه‌ای که با رئیس جمهور روسیه داشت، او را متقاعد کرد که برای مقابله با تروریست‌ها و جلوگیری از سقوط دولت سوریه، به مسئله این کشور ورود کند.

      او گفت: در آن جلسه دوساعته، پوتین به حاج قاسم گفت من قانع شدم. این چیزی بود که از حاج قاسم شنیدم. ببینید من نمیخواهم قصه تعریف کنم. موضوع کاملا واقعگرایانه و مستدل و علمی بود. حاج قاسم توانست با استدلال و تشریح واقعیت رئیس پوتین را قانع کند و توانست روشن کند که نتیجه این ورود چه خواهد بود. الان همه میدانند که روسیه از دروازه سوریه به دنیا بازگشت».

      نقش شهید سلیمانی در جنگ ۳۳ روزه

      دبیر کل حزب الله لبنان گفت که شهید سلیمانی چه در جنگ ۳۳ روزه و چه بعد از آن نقش مهمی داشت و تنها طی این مدت فقط ۴۸ ساعت ضاحیه را به منظور ارائه گزارش ترک کرد و بعد از آن، مسئولیت اسکان آوارگان لبنانی و سر و سامان دادن آن‌ها را برعهده گرفت.

      نصرالله: حزب‌الله سر قول خود هست

      سید حسن نصرالله در ادامه بر تصمیم مقاومت لبنان بر گرفتن انتقام رزمنده خود که در حمله هوایی اسرائیل به حومه دمشق به شهادت رسید، تأکید کرد و گفت: وضعیت، قدرت و معنویات و عزم و اراده حزب‌الله طی این مدت تغییری نکرده و بلکه بیشتر از این نیز شده است و ما همچنان سر قول خود هستیم و به شهادت علی محسن در سوریه پاسخ خواهد داد و انتقام خواهیم گرفت».

      دبیرکل حزب‌الله آمادگی این حزب برای مقابله با دشمن صهیونیست را خوب دانست و گفت که شمار موشک‌های نقطه زن مقاومت اسلامی در لبنان دو برابر سال قبل شده است و هر هدفی در امتداد مساحت فلسطین اشغالی را می‌تواند با دقت هدف قرار دهد.

      او به توانمندی‌های حزب‌الله برای مقابله با پهپادهای مهاجم و م رژیم صهیونیستی در آسمان لبنان اشاره کرد و گفت که این رژیم می‌داند که حزب‌الله از سلاح مناسب برای هدف قرار دادن این پهپادها استفاده می‌کند ولی این موضوع علنی نشده است.

      سید حسن نصرالله تأکید کرد که حزب‌الله باید معادله بازدارندگی در برابر این رژیم را اجرا کند و انتقال رزمنده خود را بگیرد؛ چرا که اگر این پاسخ صرفا به زدن تانک و خودرو و هدف قرار دادن آهن آلات باشد، بازدارنده نخواهد بود و بازگرداندن هیبت خدشه‌دار شده، لازمه‌اش این است که برای پاسخ مناسب صبر و بردباری داشت.

      مذاکرات بین لبنان و رژیم صهیونیستی برای ترسیم مرزها

      دبیرکل حزب‌الله لبنان درباره مذاکرات بین این کشور با رژیم صهیونیستی جهت ترسیم مرزهای آبی نیز گفت که در حال حاضر این گفتگوها متوقف شده است و به نظر من در زمان ترامپ توافقی در این موضوع رخ نخواهد داد. ما میگوییم هر چیزی که حق و حقوق ماست از دریایی و زمینی و دولت لبنانی آن را لبنانی میداند، حق ماست.

      سید حسن نصرالله در چرایی تأخیر در تشکیل دولت در لبنان نیز گفت که سعد الحریری»، نخست‌وزیر مأمور به تشکیل کابینه در علت یابی این تأخیر درست گفته بود و آن اینکه مشکل تشکیل کابینه از دست دادن اعتماد مردم است.

      ایران و آمریکا

      دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه شرایط آمریکا بعد از پیروزی بایدن در انتخابات اشاره کرد و گفت که ایران کشوری نیست که در مسائل و پرونده‌های مختلف خریده یا فروخته شود و یا اینکه به نیابت  از ملت‌های منطقه با آمریکایی‌ها مذاکره کند. کما اینکه به اروپایی‌ها نیز گفته است که مذاکره و گفت‌وگو به نیابت از یمنی‌ها یا دیگران در منطقه به آن مربوط نمی‌شود.

      او گفت: واشنگتن اصرار داشت که با تهران بر سر میز نشسته و پرونده عراق را بررسی کند. وقتی خیلی اصرار کردند، ایران پاسخ داد، با عراقی‌ها صحبت کنید، اگر آنها صلاح دیدند، ما مانعی نداریم اما به دو شرط؛ مذاکره با حضور طرف عراقی باشد و دوم اینکه دیدار علنی باشد».

      سید حسن نصرالله ادامه داد: حتی در پرونده سوریه هم ایران همینطور است. مسائل را برای طرف سوری مطرح می‌کند تا خودشان تصمیم بگیرند. این مکانیزم ایران است. اگر کسی در منطقه منتظر مذاکره و سازش ایران و آمریکاست در اشتباه است اگر کسی منتظر است که ایران به ضرر پرونده‌های منطقه مذاکره کند در اشتباه است».[مشرق]


      چرا حضرت زهرا(سلام الله علیها)را"فاطمه"نامیدند؟/

      آیت الله العظمی مظاهری

       وقتی ایشان به دنیا آمد، اسم او را از طرف خدا، فاطمه گذاشتند. فاطمه را فاطمه نامیده‌اند و بزرگان و مخصوصاً اهل معرفت، چندین معنا برای فاطمه نقل کرده‌اند، البته نمی‌گویند حتماً این است. نمی‌شود کُنه معرفت او را به دست آورد، اما چند معنا برای فاطمه بیان شده است.

       آیت‌الله العظمی مظاهری در سخنانی به تبیین جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام ‌الله ‌علیها» و نام گذاری آن حضرت به "فاطمه " پرداختند .

           

      بسم الله الرّحمن الرّحیم

      رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»‏

          

       به مناسبت شهادت حضرت صدیقۀ طاهره، امّ‌الائمّه فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها» مقداری دربارۀ حضرت زهراسلام‌الله‌علیها» صحبت می‌کنم. 

      قبل از هر چیز باید بپرسیم زهرا کیست؟

      پاسخ این سؤال مشکل است یا برای ما ممکن نیست؛ اما می‌توانیم از سخنانی که اهل‌بیتسلام‌الله‌علیهم» در این باره فرموده‌اند، قطره‌ای از دریا پی ببریم که زهرا کیست.

      مثلاً  ائمۀ طاهرینسلام‌الله‌علیهم» فرموده‌اند: نَحنُ حُجَجُ اللَّه عَلَی خَلقِه وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَة حُجّة اللَّه عَلَینا»[۱].

      حضرت ولیّ عصرارواحنافداه» نیز می‌فرمایند: فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[۲] .

       معنای این جملات را نمی‌فهمیم، اما معلوم است یک معنایی به ذهن می‌آید و شاد می‌شویم، یعنی مثل اینکه دل ما کلمات ائمۀ‌طاهرینسلام‌الله‌علیهم» را درک می‌کند.

      حضرت زهراسلام‌الله‌علیها» بر پیغمبر اکرمصلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» وارد می‌شد و ایشان سرتاپا بلند می‌شدند و وقتی زهرا می‌رفت، پیامبر به دنبال او می‌رفتند. بعضی اوقات دست زهرا را می‌بوسیدند و می‌فرمودند: بوی بهشت را استشمام می‌کنم.[۳]  

      وقتی ایشان به دنیا آمد، اسم او را از طرف خدا، فاطمه گذاشتند.[۴] فاطمه را فاطمه نامیده‌اند و بزرگان و مخصوصاً اهل معرفت، چندین معنا برای فاطمه نقل کرده‌اند، البته نمی‌گویند حتماً این است. نمی‌شود کُنه معرفت او را به دست آورد، اما چند معنا برای فاطمه بیان شده است.[۵]

          

      معنای اول همین حرف‌هایی است که من زدم: إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ‏ مَعْرِفَتِهَا»[۶]؛ یعنی هیچکس فاطمه‌شناس نیست. هیچکس نمی‌تواند کُنه معرفت زهرا را به‌دست آورد به جز خدا که گفته است اسم او را فاطمه بگذار. جز پیغمبر اکرم، و جز ائمّۀ طاهرینسلام‌الله‌علیهم» که فرموده‌اند فاطمه اسوه و سرمشق برای همۀ ماست،‌ مخصوصاً سرمشق در زمان ظهور است.

          

      معنای دوّم که نظیر همین معناست و برای ما از نظر ذوقی خیلی شیرین است، اینکه فرموده‌اند: إِنَّهَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ‏ عَنِ‏ الطَّمْث‏»[۷]؛ یعنی فاطمه را فاطمه گفته‌اند برای اینکه آیۀ تطهیر دربارۀ ایشان نازل شده است و از هر پلیدی منزّه و پاک است. این آیۀ تطهیر نزد پیامبر اکرمصلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» خیلی اهمیّت دارد؛ لذا آن را دوست داشتند و چند مرتبه نازل شده است. می‌فرماید: إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»[۸]

      فاطمه

      معنای سوم فاطمه که آن هم خیلی عالیست، و از این عبارت گرفته می‌شود، اینکه فاطمه را فاطمه گفته‌اند برای اینکه فاطمه زهرا آن خون‌هایی که زن‌ها می‌بینند، ایشان ندید: فُطِمَتْ‏ عَنِ‏ الطَّمْث‏».

      در این‌باره صحبت‌ها شده و حرف‌هایی زده شده و امّا یک جمله هست که این جمله همه را خاموش می‌کند و آن اینست که در آن دوسه روز، بعد از آنکه محسنِ حضرت زهرا را سقط کردند، ایشان به مسجد آمدند، در مسجد ماندند و خطبه خواندند.  این معنای سوّم هم معنای خوبی است، اما مصداق معنای دوّم است و مصداق همان آیۀ تطهیر است.

      آیۀ تطهیر می‌گوید: حضرت زهراسلام‌الله‌علیها» آلودگی و نقص و عیب، چه در ظاهر و چه در باطن نداشت. از نظر علم،‌ علم ماکان و مای و ما هو کائن داشت و ذرّه‌ای جهل در زهرا نبود. آیۀ تطهیر می‌گوید چیزی پیدا نمی‌کنید که زهرا نداند. ذرّه‌ای نقص در ایشان نبود. چیزی پیدا کنیم که برای کسی نقص باشد چه در زن و چه در مرد، در حضرت زهراسلام‌الله‌علیها» نبود. چیزی پیدا کنیم که حضاضتی پیش مردم داشته باشد، در ایشان نبود. و بالاخره از نظر ظاهر و از نظر باطن، پاک و طاهر و مطهر بود. آیۀ تطهیر از نظر ذوقی معنای بالایی برای شیعه است و از نظر استدلال هم استدلال بالایی است. 

          

      معنای دیگر این است که سُمِّیَتْ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ‏ النَّار»[۹]؛ یعنی فاطمه را فاطمه گفته‌اند برای اینکه شیعۀ او به جهنّم نمی‌رود. مسلّم است اگر کسی به راستی پیرو و شیعۀ حضرت زهراسلام‌الله‌علیها» باشد، جهنّم برایش معنا ندارد. در روز قیامت سعۀ وجودی امیرالمؤمنین م را می‌گیرد و مهر ولایت به پیشانی شیعه می‌زنند و او را به لب حوض کوثر می‌آورند و حوض کوثر حقیقت زهراست. وقتی آوردند در حوض کوثر، در آنجا به دست ولایت و گاهی به دست زهرا یا به دست امیرالمؤمنین یا به دست یکی از ائمۀ طاهرین، آبی می‌نوشد که حقیقت زهراست. حضرت زهرا سه حرکت دارد. قوس صعودی، قوس نزولی و قوس اولش در ازل که تجلی خداست. به قول حضرت امامقدّس‌سرّه» خدا تجلّی کرد با همۀ اسماء و صفاتش در ازل،‌ حتی اسماء‌ و صفات مستأثره‌اش و ولایت پیدا شد و چهارده معصوم پیدا شد. تجلّی دیگر کرد با همۀ اسماء و صفات حتّی اسماء ‌و صفات مستأثره‌ و قرآن پیدا شد. در زیارت جامعه می‌خوانیم: فَجَعَلَکُمْ‏ فِی‏ بُیُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ‏ تُرْفَعَ‏ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ‏»[۱۰].

      به قول زیارت جامعه، اینها از ازل در عرش خدا با خدا بودند تا اینکه مقدّر شد یکی پس از دیگری به دنیا بیایند و این تجلّی خدا با همۀ اسماء‌ و صفات، مربوط به زهراست. برای اینکه چهارده معصوم نور واحدند و همینطور که در زیارت جامعه داریم، قوس نزولی، آنها را چهارده تا کرده است.

      حضرت زهراسلام‌الله‌علیها» یک قوس نزولی دارد و اینکه آمد در دنیا و هیجده سال عالم را تکان داد و هیجده سال علم و قدرت خدا را فهماند. بعد هم قوس دیگری به نام قوس صعودی است و آن: إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»[۱۱]. یعنی حوض کوثر پیدا شد و شیعه از حوض کوثر به دست حضرت زهراسلام‌الله‌علیها»  و به دست فرزندان و شوهر ایشان می‌نوشد. انسان اگر بی‌سواد باشد، ‌باسواد می‌شود و اگر عیبی داشته باشد، بی‌عیب می‌شود و اگر مرضی داشته باشد، سالم می‌شود و بالاخره یک انسان کامل می‌شود و برای این انسان کامل، م پنجاه هزار سال، برایش یک لحظه است و به دنبال اهل‌بیتسلام‌الله‌علیهم» به بهشت می‌رود.

           

      قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»؛ یا رسول الله! کوثر را به تو دادیم و این حقیقت زهراست. حوض کوثر حقیقت زهراست. آن هیجده سال با آن همه عظمت، حقیقت زهراست. زندگی پیش خدا در عرش خدا، در ازل، قوس صعودی زهراست. لذا زهرا کسی است که این چند چیزی که گفتم و نمی‌دانیم حقیقت چیست، اما می‌دانیم یک حقیقت و یک واقعیّت است و پروردگار عالم اینقدر به ما درک داده که من بگویم و شما بشنوید و درک کنید و لذت ببرید. من بگویم و ان‌شاء‌الله زهرا از جلسۀ ما راضی باشد. ان‌شاء‌الله حضرت زهرا امشب نظر لطفی به جلسۀ ما بکند.

          

      پی نوشت ها:

      [۱]. شواهد التنزیل، ج ‏۱، ص ۷۶: إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِیّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَائهُ‏ حُجَجَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ»؛ الأمالی (الصدوق)، ص ۱۳۲: أَنَا وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِه».

      [۲]. الغیبة (الطوسی)، ص ۲۸۶؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۶۷.

      [۳]. ر.ک : اعلام الوری، ص ۱۵۰، تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۶؛ بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۴۲؛ احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۸۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۶۰ و .

      [۴]. علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۷۸.

      [۵]. ر.ک: اندیشه‌های ناب؛ دفتر اوّل: سیره و فضائل حضرت زهرا&، ص ۲۵ تا ۳۲.

      [۶]. تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۸۱.

      [۷]. مناقب آل ابی‌طالب، ج ۳، ص ۳۳۰.

      [۸]. الأحزاب، ۳۳: خدا فقط می‏خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»

      [۹]. معانی الاخبار، ص ۳۹۶.

      [۱۰]. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.

      [۱۱]. الکوثر، ۱: ما تو را [چشمه‏] کوثر دادیم.»[حوزه]

      چرا حضرت فاطمه را فاطمه نامیدند

      پرسش : چرا حضرت فاطمه(سلام الله  علیها) فاطمه نامیده شدند؟

      پاسخ : حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) به فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق کرد، و او فاطر» است و تو فاطمه» هستى».(۱)
      همچنین پیامبر بزرگوار اسلام فرمود: از آن جهت دخترم، فاطمه» نامیده شد که خداوند دوستداران او را از آتش به دور نگه داشته است».(۲)
      امام على(علیه السلام) فرمود: از آن جهت فاطمه»، فاطمه» نامیده شد که خداوند دوستداران او را از آتش جهنم به دور نگه داشته است».(۳)

      همچنین على بن ابراهیم، از یقطینى، از محمد بن زیاد؛ مولاى بنى هاشم روایت کرده که گفته: یکى از مشایخ مورد اطمینان و موثق ما به نام نجیبه بن اسحاق فزارى، از عبدالله بن حسن بن حسن روایت کرده که حضرت ابوالحسن(علیه السلام) فرمود: چرا فاطمه، فاطمه نامیده شده است؟»
      عرض کردم: برای اینکه تفاوتى باشد بین نام او و دیگر اسامى».

      حضرت فرمود: از آن جهت به این اسم نامیده شده، که خداوند تبارک و تعالى پیش از آفرینش موجودات به آنها علم داشت و مى دانست که حضرت رسول (صلى اللهعلیه و آله و سلم) در بین قبائل مختلف ازدواجخواهد کرد و آنان در وراثت این مقام طمع خواهند کرد، لذا بعد از آنکه فاطمه متولد شد او را بخاطر فرزندانى که از او متولد مى شوند فاطمه نامید و این منصب را در بین آنان قرار داد و با این برنامه آنان را از آن چه که در آن طمع کرده بودند محروم ساخت و بدین جهت فاطمه را فاطمه نامید که طمع آنان را از وراثت در این امر قطع کند».(۴)

      و نیز حضرت صادق(علیه السلام) در ذیل آیهشریفه: انا انزلناه فى لیله القدر» فرمودند: مقصود از لیله» فاطمه و مقصود از قدر» خداوند است و هر کس فاطمه» را بدان گونه که سزاوار و شایان معرفت است، بشناسد لیله القدر» را درک کرده است و از آن جهت فاطمه» فاطمه نامیده شده که مردم از شناخت او بریده و دور نگه داشته شده اند و فاطمه از بدی بریده و از کثافت به دور بود».(۵). (۶)

      پی نوشت:
      (۱). بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵.
      (۲). بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵.
      (۳). همان، ص۱۶.
      (۴). همان، ص۱۳.
      (۵). همان، ص۶۵.
      (۶). گردآوری از: فاطمه زهرا (سلام اله علیها) شادمانی دل پیامبر(صلی الله علیه و آله)، احمد رحمانی همدانی، ترجمه: سیّد حسن افتخار زاده، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، قم، ۱۳۷۶هـ ش، چاپ سوّم، ص۲۱۴-۲۱۶.


      بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب دربارهفتنه»از هشداری که شنیده نشد تا توطئه‌ای که با هوشیاری و حضور مردم خنثی شد/از گفتار و رفتار تحریک آمیز پرهیز کنید


      رهبر انقلاب

       دو پهلو حرف زدن، کمک کردن به غبار آلودگی فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفاف سازی نیست. شفاف سازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبار آلودگی، کمک دشمن است.

       نهم دی ماه، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت است که به این مناسبت، به بازنشر سخنان رهبر معظم انقلاب درباره فتنه و حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری خواهیم پرداخت.

          

      هشداری که شنیده نشد!

      وقتی رحمت الهی برای ما پیش خواهد آمد که مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام کردنمان، مراقب تبلیغاتمان. این فضای بی بند و باری در حرف زدن، در اظهارات علیه دولت، علیه کی به خاطر اغراض، اینها چیزهائی نیست که خدای متعال از اینها به آسانی بگذرد. آن وقت کسانی خطا میکنند، خدای متعال و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»؛ بله این جوری است. بعضی از ظلم ها، بعضی از کارها هست که نتیجه و اثر آن دامن همه را می گیرد، نه فقط دامن آن ظالم را؛ بر اثر رفتار یک عده ای که در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم میکنند. باید مراقب این چیزها بود. [۱]

          

      از گفتار و رفتار تحریک آمیز پرهیز کنید

      گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونه هائی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همه آحاد مردم و به ویژه جوانان عزیز که سرزنده ترین نقش آفرینان این حادثه شورانگیز بودند، توصیه میکنم که کاملاً هشیار باشند. همواره باید شنبه پس از انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران دیگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحریک آمیز و بدگمانانه پرهیز کنند. [۲]

         

      هدف اهل فتنه چیست؟

      اهل فتنه مایلند که خشیت خودشان را، خوف از خودشان را در دل نخبگان و خواص، به جای خشیت از خدا بنشانند؛ یعنی مایلند که از آنها ترسیده بشود؛ الّذین قال لهم النّاس إنّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا اللَّه و نعم الوکیل». یعنی اینکه دائماً دارند به ما می گویند: آقا! إنّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم؛ مردم(لشکر دشمن) برای(حمله به) شما اجتماع کرده اند؛ از آنها بترسید!»، جوابش همین است: فقالوا حسبنا اللَّه و نعم الوکیل؛ خدا ما را کافی است و بهترین حامی ما است». نتیجه اش هم این است: فانقلبوا بنعمة من اللَّه و فضل لم یمسسهم سوء، به همین جهت، آنها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگار بازگشتند، در حالی که هیچ ناراحتی به آنها نرسید». نتیجه این احساس، این درک، این حقیقت روحی و معنوی همین است. بنابراین، بایستی این شجاعت را داشت. [۳]

      دوپهلو حرف زدن کمک به فتنه است

      دو پهلو حرف زدن، کمک کردن به غبار آلودگی فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفاف سازی نیست. شفاف سازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبار آلودگی، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کی به شفاف سازی کمک میکند و کی به غبار آلودگی کمک می کند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند. [۴]

         

      اولین حرکت در ایجاد فتنه

      دیدید شما در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات - این فتنه بعد از انتخابات - اولین کاری که شد، تردید افکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردید افکنی ها خیلی مضر است؛ دشمن این را می خواهد. جوانان بسیجی باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند. [۵]

         

      حق بر اولیاء حق مشتبه می شود

      خب، اینها ایجاد فتنه می کند؛ یعنی فضا را فضای غبار آلود می کند. شعار طرفداری از قانون می دهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفداری از امام میدهند، بعد کاری می کنند که در عرصه طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگی انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمی نیست؛ کار کوچکی نیست. دشمنان از این کار خیلی خوشحال شدند. فقط خوشحالی نیست، تحلیل هم می کنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم می گیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل می کنند؛ تشویق می شوند علیه مصالح ملی، علیه ملت ایران. اینجا آن چیزی که مشکل را ایجاد می کند، همان فریب، همان غبارآلودگی فضاست.یک کلمه ی حق را با یک کلمه ی باطل مخلوط می کنند، حق بر اولیاء حق مشتبه می شود. اینجاست که روشن گری، شاخص معیّن کردن، مایز معیّن کردن، معنا پیدا می کند. [۶]

          

      به بازی فتنه گران کمک نکنید!

      جوان های عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویه ای، کمک به دشمن است. می یینم همین طور جوان ها گله مند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله می کنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه می کند؟ من عرض می کنم؛ در شرائطی که دشمن با همه وجود، با همه امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و می خواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه های مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچ گونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب می کند. [۷]

          

      باید گره گشایی کرد

      در حوادثِ فتنه گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است.بایستی گره گشائی کرد؛ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گره های ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان کار انبیاء؛ فصاحت و بلاغتی هم که گفته اند در بیان لازم است، بلاغتش به این معناست. [۸]

          

      همه باید روشنگری کنند

      بعضی ها در فضای فتنه، این جمله کن فی الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب» را بد می فهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: بکش کنار». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود. خوب، این کنار کشیدن، خودش همان ضرعی است که یُحلب؛ همان ظهری است که یُرکب! گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشن گری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند. [۹]

         

      و اما توده مردم.

      مهم ترین هدف از حوادث دوران فتنه ی بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. می خواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را می کنند؛ ربطی به توده ی مردم ندارند. توده مردم راه خود را ادامه می دهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهوری اسلامی را، راه پیاده کردن احکام الهی را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش این جوری است. [۱۰]

         

      وقت مردم را تلف کردند؛ باید جبران کنیم

      حالا همت برتر و کار بیشتر، همت مضاعف و کار مضاعف بر این اساس باید انجام بگیرد. عرصه های گوناگونی وجود دارد. ما نباید بگذاریم وقت بگذرد. هر سالی از سال هائی که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالی هر ماهی، و در هر ماهی هر روزی، وزن و مقداری دارد، ارزشی دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال ۸۸ که اشتغالات فتنه انگیزان بعضی از ذهن ها را به خود مشغول کرد، برخی از کارها نیمه کاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حرکت، در عرصه های گوناگون، یک حرکت سریعی باشد. [۱۱]

         

      ملت با تقوا، هرتوطئه ای را خنثی می کند

      شما دیدید فتنه ای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاش هائی شد، آمریکا از فتنه گران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرت های غربی دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنت طلب ها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همه ی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آن چنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکرده امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتی دارند که هر توطئه ای را دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی زمینه چینی کند، به توفیق الهی توطئه را خنثی میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوی میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیب ناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامه این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار می کند، تقواست. [۱۲]

          

      پی نوشت ها:

      [۱] دیدار کارگزاران حج، پانزدهم آبان ماه هشتاد و هفت

      [۲] پیام به مردم به مناسبت حماسه ۲۲ خرداد، بیست و سوم خردادماه هشتاد و هشت

      [۳] دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، دوم مهرماه هشتاد و هشت

      [۴] دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، بیست و نهم دی ماه هشتاد و هشت

      [۵] دیدار بسیجیان، چهارم آذرماه هشتاد و هشت

      [۶] دیدار با جمعی از طلاب و ون، بیست و دوم آذرماه هشتاد وهشت

      [۷] دیدار مردم قم، نوزدهم دی ماه هشتاد وهشت

      [۸] دیدار شاعران، چهاردهم شهریورماه هشتاد وهشت

      [۹] دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، دوم مهرماه هشتاد و هشت

      [۱۰] دیدار با نیروی هوائی ارتش، نوزدهم بهمن ماه هشتاد و هشت

      [۱۱] بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، اول فروردین ماه هشتاد و نه

      [۱۲] نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام (ره)، چهاردهم خردادماه هشتاد و نه.

         

      منبع: حوزه نت


      رئیس قوه قضائیه سند تحول قضایی را ابلاغ کرد+جزئیات/ماموریت‌های اصلی قوه قضائیه/راهبردهای تحولی/رسیدگی به شکایات و پرونده‌های مردم/ادعاهای اعسار/ناکارآمدی در جلب محکومان متواری

      رئیسی نمایه

      سند تحول قضایی بر مبنای هفت ماموریت اصلی قوه قضاییه برگرفته از تکالیف تعیین شده در قانون اساسی و ت های کلی نظام از سوی رئیس قوه قضاییه ابلاغ شد.

       به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه، مسیر تحول قضایی بر اساس برنامه‌ای آغاز شد که حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی قبل از تصدی سمت ریاست دستگاه قضا آن را خدمت مقام معظم رهبری (مدظله العالی) ارائه و با موافقت و استقبال ایشان نسبت به مفاد این برنامه، تحولات وارد بخش اجرایی شد.

      اما در طول یک سال و هشت ماه گذشته بر اساس تجربه‌های مدیریتی، اقتضائات اجرایی و مشاوره‌هایی که از متخصصان و کارشناسان داخل و خارج از بدنه دستگاه قضایی گرفته شده است، این برنامه‌ تحولی ارتقا یافته و هم اکنون نسخه ویرایش شده‌ آن توسط رییس دستگاه قضا و با عنوان  سند تحول قضایی»  ابلاغ شد.

      ماموریت‌های اصلی قوه قضائیه که مبنای تدوین سند تحول قرار گرفت

      در فرایند نگارش سند تحول قضایی، هفت مأموریت اصلی قوه قضاییه منبعث از تکالیف تعیین شده در قانون اساسی و همچنین ت‌های کلی نظام، مبنای تدوین سند شد. مأموریت‌های یاد شده بدین شرح است:

      مأموریت ۱. رسیدگی به تظل مات، تعدیات، شکایات، حل‌وفصل دعاوی و رفع خصومات»

      مأموریت ۲. احیاء حقوق عامه، گسترش عدل و آزادی‌های مشروع»

      مأموریت ۳. نظارت بر اجرای صحیح قوانین و حسن جریان امور»

      مأموریت ۴. کشف جرم، تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام»

      مأموریت ۵. پیشگیری از وقوع جرائم و دعاوی»

      مأموریت ۶. اصلاح مجرمان»

      مأموریت ۷. حمایت از حقوق مالکیت اشخاص»

      سند تحول قضایی براساس این مأموریت‌ها و با رویکرد مطالعه وضع موجود و آسیب شناسی عملکرد دستگاه قضا در طولِ دوران پس از انقلاب اسلامی و بررسی نقاط قوت و ضعف رویه‌ای، فرآیندی و همچنین ساختاری تهیه و به منظور معماری دستگاه قضائی متناسب با گام دوم انقلاب در سال‌های آتی و با هدف دستیابی به دو پیامد اصلی دستیابی به عدالت» و رضایتمندی مردم» تنظیم شده است.

      در این سند با توجه به ارکان محتواساز که ناظر به ماهیت مأموریتی و نحوه نقش آفرینی قوه قضائیه است، به ۱۴ تغییر اساسی در جهت گیری های کلان قوه قضائیه اشاره شده است. برخی از این چرخش های تحول آفرین و تغییرات اساسی عبارتند از:

      • حرکت به سمت مواجه قضایی فعال و ایجابی به جای مواجه منفعل و پسینی

      • حرکت از قوه قضاییه دادخواست محور به قوه قضائیه گسترش دهنده عدل و حامی حقوق عمومی و آزادی های مشروع

      • تقویت نگرش های پاسخگو، شفاف و هوشمند به جای نگرش های غیر پاسخگو، غیر شفاف و قدیمی

      • تلاش برای شناخت و حذف بسترهای فسادزا به جای مقابله صرف با مفسدین

      • توجه به نظارت‌های همه‌جانبه، مأموریت محور، حین فرایند، هوشمند و همگانی به جای نظارت‌های گذشته نگر، عملکرد محور، انسان پایه و متمرکز

      در این سند مبتنی بر ۲۰عنوان چالش» اولویت دار، ۴۷ عامل ریشه ای اولویت‌دار» شناسایی و بر رفع و یا اصلاح این عوامل تمرکز شده است. تحول قضایی وابسته به مداخله مؤثر و تغییر بنیادین ۴۷ عامل ریشه‌ای اولویت‌دار» است. از این‌رو متناظر با هر عامل، مجموعه‌ای از راهکارها به نحوی تدوین شده است که اجرای توأمان آن‌ها بتواند عامل مزبور را رفع کند.

      همچنین برای هر یک از راهکارها، واحدسازمانی مسئول، واحد یا واحدهای سازمانی همکار و زمان بندی اجرا شامل کوتاه مدت (تا تیرماه سال ۱۴۰۰)، میان مدت (تا تیرماه سال ۱۴۰۱) و بلند مدت (تا پایان سال ۱۴۰۲) مشخص شده است.

       متن حاضر با هدف استفاده جامعه نخبگانی و همچنین رسانه‌ای کشور و با صرف نظر از کلیات و مقدمات سند تحول از جمله تعاریف، روش‌شناسی، نگاشت نهادی و همچنین عناوین عوامل ریشه‌ای، برخی از ویژگی‌ها، راهبردها، مسائل ذکر شده در سند و راه‌حل‌های پیش‌بینی‌شده در آن را مختصراً توضیح می‌دهد.

      ویژگی های سند تحول قضایی

      • تمرکز بر احیاء برخی از مأموریت‌های مغفول قوه قضائیه به ویژه مأموریت‌ احیاء حقوق عامه، گسترش عدل و آزادی‌های مشروع» و نظارت بر اجرای صحیح قوانین و حسن جریان امور»

      • تمرکز بر شناسایی چالش‌ها از منظر مردم

      • تمرکز سند بر شناسایی عوامل پدیدآورنده چالش‌ها (نشانه‌ها) و شناسایی عوامل ریشه‌ای به عنوان عوامل دارای نقش اهرمی و محرک برای سایر عوامل و اجتناب از توجه هم‌زمان و همسان به تمامی عوامل ریشه‌ای و تمرکز بر عوامل ریشه‌ای اولویت‌دار

      • تدوین راهبردها و راهکارهای تحولی دارای امکان رفع پایدار و یا اصلاح معنادار عوامل ریشه‌ای اولویت‌دار و دارای مؤلفه‌های مردم پایه، هوشمند و شفاف

      • توجه ویژه به بازطراحی نظام مدیریتی حاکم بر قوه قضاییه از قبیل ساختار، منابع انسانی، منابع مالی و فناوری‌ها به عنوان بستر تحقق مأموریت‌ها

      • تهیه سازوکارهای لازم برای راهبری، پیگیری مستمر، بازخورد و اصلاح و ارتقاء سالیانه سند تحول در راستای تحقق اقدامات پیش‌بینی شده در سند و متناسب با شرایط و ضرورت‌های پیش‌رو

      • واقع‌بینی سند تحول قضائی با تعیین نهاد متولی و زمان‌بندی (کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت)

      • تأکید بر محورهای مهمی نظیر مبارزه با فساد، حفظ کرامت مردم، حمایت از تولید، جلوگیری از تضییع حقوق عامه و حمایت از آزادی‌های مشروع

      • نقش ویژه نخبگان، صاحب‌نظران، اساتید حوزه و دانشگاه و اندیشکدهها در روند تهیه‌ی سند تحول قضائی

      • تأثیر انتشار سند تحول قضائی بر حوزه‌هایی نظیر مردم‌محوری، گسترش شفافیت، مسئولیت‌پذیری، پاسخ به مطالبه‌گری و پذیرش نقش بی‌بدیل رسانه در مطالبه‌گری از دستگاه قضا

      راهبردهای تحولی اجرای مأموریت های قوه قضاییه

      سند تحول، راهبردهایی را جهت انجام اصلاحات اساسی در اجرای مأموریت‌های دستگاه قضایی، نشانه‌گذاری کرده است که برخی از این راهبردها عبارتند از:

      ۱) ایجاد شفافیت در فرایند صدور آرا و تصمیمات قضایی

      ۲) توسعه روش های جایگزین حل اختلافات به جای رسیدگی قضائی

      ۳) افزایش تبعات نظرات کارشناسی نادرست

      ۴) افزایش کیفیت اخذ شهادت شهود و اظهارات مطلعین

      ۵) افزایش تبعات متواری شدن محکومان

      ۶) ارتقاء شفافیت اطلاعاتی

      ۷) رفع انحصار و ایجاد فضای رقابتی

      ۸) مدیریت تعارض منافع

      ۹) توسعه مشارکت های مردمی

      ۱۰) شفاف سازی ضوابط برگزاری تجمعات

      ۱۱) حمایت از نقدهای منصفانه و سازنده

      ۱۲) ایجاد رویه واحد رسیدگی به جرایم ی

      ۱۳) توسعه ظرفیت های حمایتی از اطفال و نوجوانان بی سرپرست یا بد سرپرست

      ۱۴) تجمیع و هدایت هدفمند ظرفیت ها برای استیفای حقوق ایران در عرصه بین المللی

      ۱۵) ارائه مجازی خدمات حقوقی، قضائی و ثبتی به ایرانیان خارج از کشور

      ۱۶) اتخاذ رویکرد تهاجمی به وضعیت حقوق بشر در غرب

      ۱۷) افزایش تبعات عدم اجرای قوانین

      ۱۸) هوشمندسازی فرایند نظارت بر دادسراها و دادگاه ها

      ۱۹) استقرار نظام ارزیابی عملکرد قضات

      ۲۰) بهره گیری از فناوری های نوین در فرایند کشف جرم

      ۲۱) افزایش تبعات صدور قرارهای بازداشت غیرضروری یا نامتناسب

      ۲۲) متناسب سازی وثایق و کفالت های مورد پذیرش

      ۲۳) ایجاد تقارن اطلاعاتی برای طرفین معامله

      ۲۴) تقویت کیفیت خدمات حقوقی

      ۲۵) تمرکز بر حذف عوامل اصلی شکل گیری جرایم و دعاوی

      ۲۶) موثر و متنوع نمودن مجازات ها متناسب با نوع جرایم

      ۲۷) توسعه سازوکارهای مکمل برای ترغیب زندانیان به سبک زندگی متعالی

      ۲۸) ارتقاء نظام حمایت و مراقبت پس از خروج محکومان از زندان

      ۲۹) ترغیب اشخاص به تبدیل معاملات عادی به اسناد رسمی

      ۳۰) افزایش صدور اسناد حدنگاری شده

      ۱۰ مورد از مهم‌ترین مسائل ذکر شده در سند تحول به همراه راه‌حل آن

      برخی از مهم‌ترین مسائل و چالش هایی که حل آن براساس سند تحول قضایی در دوره جاری در دستور کار قوه قضائیه قرار خواهد گرفت به عنوان نمونه به شرح ذیل است:

      ۱) اشتباه یا ضعیف بودن بخشی از آرا و تصمیمات قضائی

      • توضیح مسئله: آرای قضائی نباید اشتباه یا ضعیف باشد و به اصطلاح باید متقن و دقیق باشد. برای مثال زمانی که مردم در یک پرونده به یک شعبه مراجعه کردند و آن شعبه یک نوع رأی صادر کرد اگر برای همان پرونده به شعبه‌ای دیگر مراجعه کردند و رأیی خلاف رأی قبلی صادر شد، حداقل یکی از این دو رأی اشتباه یا غیرمتقن است.

      و پیامدهای مسئله: آرای ضعیف قضایی سبب بی‌عدالتی و در نتیجه بی‌اعتمادی مردم به دستگاه قضا می‌شود و زمانی که دادگاه بتواند رأی یا تصمیم ضعیف و غیرمتقن صادر کند، زمینه‌ای برای انجام فساد قضائی مانند اخذ رشوه فراهم می‌شود.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: ایجاد سامانه دستیار هوشمند قضایی» برای ارائه پیش‌نویس دادنامه به قاضی، انتشار برخط آراء و تصمیمات قضایی برای عموم مردم، ضبط صدا و تصویر دادگاه در فرایند رسیدگی، ایجاد سامانه آراء متعارض» در دیوان عالی کشور برای تسریع در فرایند صدور آرای وحدت رویه، شناسایی و اصلاح قوانین و مقررات متعارض، تدوین آیین‌های دادرسی تخصصی مانند آیین دادرسی خانواده و.

      ۲) اکتفا به روش‌های سنتی نظارت بر قضات

      • توضیح مسئله: ارزش و جایگاه والایی که برای شغل قضاوت قائل هستیم، ایجاب می‌کند بالاترین و هوشمندترین نظارت‌ها بر قضات انجام شود تا ضمن صیانت از قضات خدوم و شریف، قضات بتوانند با همان معیارهای سخت‌گیرانه‌ای که جذب شده و شروع به کار کرده‌اند، مسیر حرفه ای و تخصصی خود را طی کنند.

      اما در هر صورت در میان قضات نیز امکان خطا و لغزش، اهمال یا حتی فساد وجود دارد. در هر سه حالت ذکر شده، مسئله مهم این است که نتیجه میتواند منجر به تضییع حقوق مردم شود.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: سند تحول در مرتبه اول به دنبال این مهم است که حقوق مردم بر اثر خطای قاضی از بین نرود و در مرحله بعدی به دنبال تشخیص علت این خطا و برخورد مناسب با خاطی می‌باشد.

      شفافیت آرای قضات و ایجاد بستر نقد و تحلیل آرا و همچنین تخصصی شدن فرایند رسیدگی به پرونده ها به بهبود وضعیت آرای صادره کمک شایانی خواهد کرد، در کنار این موارد اما ارزیابی عملکرد قضات هم مهم است. در سند تحول ساز و کاری پیش بینی شده است که بتوان عملکرد قضات را به صورت دائم رصد کرد، بر این اساس قضات شایسته تشویق شده و ارتقا پیدا کنند و قضاتی که دچار خطا، اهمال یا احیانا فساد باشند با برخورد متناسب روبرو شوند، سند تحول برای تحقق این هدف راه اندازی سامانه ارزیابی عملکرد قضات را برنامه ریزی کرده است.

      در این سامانه با هوشمندسازی فرایند نظارت بر دادسراها و دادگاهها از طریق داده‌کاوی اطلاعات سامانه مدیریت پرونده» و سایر سامانه ها؛ تصمیمات قضات دادسرا توسط قضات دادگاه ها و آرای قضات دادگاه ها، توسط قضات دیوان عالی کشور با شاخص های همچون نرخ مصالحه، مدت‌زمان رسیدگی، نظم در برگزاری جلسات دادگاه و نتایج اعلام نظر برخط مراجعان امتیاز دهی و رتبه بندی خواهند شد.

      علاوه بر دسترسی مستقیم مراجع نظارتی قوه قضائیه به این سامانه، نتایج ارزیابی این سامانه در تعیین وضعیت قضات در نظام‌های منابع انسانی ازجمله جبران خدمات، ارتقاء شغلی و نقل‌وانتقال تعیین کننده خواهد بود.

      ۳) ضعف در دسترسی عمومی به خدمات حقوقی با کیفیت

      • توضیح مسئله: نگاه سند به موضوع وکلا نگاه بسیار مثبت و همراه با توجه به نقش آنها در حوزه پیشگیری از جرم است و تعریفی که سند از وظیفهی وکلا ارائه میدهد فقط منحصر به بعد از تشکیل یک پرونده قضائی نیست، بلکه سند برای وکیل هم در مبحث مهم اجرای عدالت و هم در حوزه پیشگیری از وقوع جرم و دعاوی، نقش جدی قائل است.

      یکی از عوامل موثر در تحقق عدالت قضائی و پیشگیری از جرم دسترسی خوب و همگانی مردم به خدمات حقوقی است، به عنوان مثال اگر مردم در زمان انجام یک معامله وکیل داشته باشند طبیعتا امکان اینکه در آینده اختلافات مالی و حقوقی در خصوص آن معامله شکل بگیرد بسیار کم خواهد شد، از این جهت سند توجه ویژه ای به موضوع تسهیل دسترسی مردم به وکلا دارد.

      آنطوری که از آمار نقش آفرینی وکیل در انعقاد قراردادها و معاملات یا تعداد پرونده های بدون وکیل استنباط می شود نیاز است که خدمات حقوقی وکالت به صورتی در دسترس تر و ارزان تر و تخصصی تر ارائه شود.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: یکی از راهکارهایی که سند برای تسهیل دسترسی عمومی به خدمات حقوقی باکیفیت طراحی کرده است، توسعه نرم‌افزارهای حقوقی برای خدمات حقوقی نظیر مشاوره در تنظیم قرارداد، تنظیم اسناد ثبتی و قضایی و پیش‌بینی حکم احتمالی صادره در موارد اختلاف است.

      راهکار دیگر، تعیین حدود صلاحیت، درجه‌بندی و شفاف سازی عملکرد وکلا و ایجاد نظام رتبه بندی در بین آنان است. بر همین اساس، سند راه اندازی سامانه رتبه بندی وکلا و موسسات حقوقی را پیش بینی کرده است، این رتبه بندی که بر اساس تعدادی شاخص از جمله میزان رضایت موکل انجام می شود تا مردم در انتخاب وکیل با نگاه دقیق و دست باز اقدام نمایند و از جایگاه وکلا نیز صیانت شود.

      راهکار بعدی سند در این زمینه بحث پذیرش و مجوز وکالت است، بر این اساس پذیرش وکیل باید بر اساس صلاحیت سنجی های دقیق فنی و حرفه ای باشد ولی نباید سقف عددی برای جذب وکیل قائل شد و به تعبیری در این زمینه نباید انحصاری شکل بگیرد. عدالت بیش از هرجا باید در مورد خود وکلا اجرا شود، باید اجازه داد هر کس صلاحیت های لازم را دارد بتواند در هرجایی که علاقه‌مند است وکالت کند و نباید با تعیین سقف و ظرفیت و امثالهم برای وکالت محدودیت ایجاد کرد. در مجموع سند به دنبال این است که صلاحیت ها به بهانه ظرفیت ها محدود نشوند! افزایش تعداد وکلای تخصصی و شایسته باعث میشود که دسترسی مردم به این خدمت مهم بصورت کیفی تر تسهیل شود.


      ۴) طولانی بودن مدت زمان رسیدگی به شکایات و پرونده‌های مردم

      • توضیح مسئله: در حال حاضر در بسیاری از پرونده‌های قضائی، مدت زمان رسیدگی بسیار طولانی است و بعضاً برای رسیدن به حق و اجرای حکم، سال‌ها باید در صف رسیدگی قضائی و اجرای حکم معطل شد. برای مثال در بعضی شعبه‌های دادگاه، تعیین وقت رسیدگی زیر شش ماه انجام نمی‌شود. این موضوع سبب شکل‌گیری پرونده‌هایی است که در قوه قضائیه باز می‌شود ولی بسته نمی‌شود. از طولانی شدن رسیدگی قضائی به اصطلاح اطاله دادرسی» نیز نام برده می‌شود.

      • پیامدهای مسئله: طولانی شدن رسیدگی قضائی سبب تلف شدن عمر و بودجه مردم می‌شود. علاوه بر آن در بعضی پرونده‌ها هر چه مدت زمان رسیدگی طولانی‌تر شود، دقت در رسیدگی نیز کاهش می‌یابد. از طرف دیگر افزایش مدت زمان رسیدگی قضائی، انگیزه ارتکاب جرم (در پرونده‌های کیفری) و انگیزه عدم ایفای تعهد (در پرونده‌های حقوقی) را توسط اشخاص متخلف افزایش می‌دهد که این خود به افزایش حجم پرونده‌ها نیز خواهد انجامید.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: یکی از راه‌های کاهش مدت زمان رسیدگی، کاهش حجم پرونده‌های ورودی به قوه قضائیه است که پیشتر مورد بحث قرار گرفت. یکی دیگر از راه‌های کاهش مدت زمان رسیدگی، اِعمال دستورات قضائی با فراهم‌سازی دسترسی برخط برای قضات به پایگاه‌های اطلاعاتی مراجع حاکمیتی است که نیاز به استعلام‌های کاغذی از نهادهای مختلف را حذف می‌کند. حذف تشریفات زائد و اِعمال هوشمند اوقات رسیدگی، مواعد قانونی و قضائی، مبالغ قانونی و رویه‌های قضائی در سامانه‌های مرتبط یکی دیگر از راه‌های کاهش مدت زمان رسیدگی است.


      ۵) حجم بالای ادعاهای اعسار از هزینه دادرسی

      • توضیح مسئله: در وضعیت فعلی، یکی از عوامل مهم در اطاله دادرسی، پرونده‌های ادعای اعسار از هزینه دادرسی می باشد. در حال حاضر شرایط به این نحو است که تعداد قابل توجهی از افرادی که در پرونده های حقوقی به محاکم مراجعه میکنند و میخواهند به عنوان مثال در یک پرونده اختلاف مالی شکایتی را طرح نمایند، به دلیل عدم توانایی در پرداخت هزینه دادرسی، درخواست اعسار از هزینه دادرسی را مطرح می نمایند، یعنی مدعی می‌شوند ما توان پرداخت هزینه های دادرسی را نداریم.

      در این شرایط فرد مدعی، می بایست، پرونده اصلی که بابت آن قصد شکایت داشته را کنار بگذارد و پرونده جدیدی به نام اعسار از هزینه دادرسی طرح کند. در واقع ابتدا باید ادعای اعسار از پرداخت هزینه فرد مورد بررسی قرار گیرد، آن هم تحت عنوان یک پرونده جدید و با طی کردن تمامی مراحل مربوطه از دادگاه بدوی گرفته تا تجدید نظر و تمامی مراحل و فرایند دادرسی! قاعدتا فرایند رسیدگی به ادعای اعسار مانند تمام پرونده-های دیگر زمان بَر خواهد بود و در این بین فردی که قرار بوده در پرونده اصلی از او شکایت شود، دیگر هیچ نقش و حضوری ندارد و در واقع فرد شاکی با قوه قضائیه طرف است تا ثابت کند که آیا امکان پرداخت هزینه دادرسی را دارد یا خیر و بعضا نیز فرد متشاکی برای به تاخیر افتادن آغاز رسیدگی به پرونده اصلی، ادله ای از وجود توانایی در فرد شاکی برای پرداخت هزینه های دادرسی را به دادگاه و قاضی ارائه می دهد. در نهایت هم اگر فرد مدعی اعسار در این فرایند محکوم شود به پرداخت هزینه دادرسی، تا زمانی که این هزینه را پرداخت نکند امکان طرح پرونده اصلی وجود ندارد!

      • پیامدهای مسئله: سبب تضییع حق طرف دیگر پرونده و طولانی شدن رسیدگی و اجرای حکم پرونده اصلی می‌شود.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: یکی از راهکارها، حذف عنوان درخواست اعسار است. بدین شکل که تشکیل هرگونه پرونده جدید تحت عنوان اعسار از هزینه دادرسی متوقف شده و اگر کسی در فرآیند رسیدگی قضائی، درخواست اعسار از هزینه دادرسی داشت، این درخواستِ او در مرحله اول ظرف چند ساعت و از طریق دسترسی قوه قضائیه به پایگاه‌های اطلاعاتی کشور اعتبارسنجی شود. در صورت فقدان دارایی منقول (مانند خودرو) و غیرمنقول (مانند ملک و زمین) به نام این فرد، درخواست اعسارش قبول می‌شود و در عین حال برای او محدودیت‌هایی در برخی فعالیت‌های اقتصادی خاص که مخصوص افراد توانمند است اعمال می‌شود. فعالیت‌هایی مانند ثبت شرکت، خرید مستغلات و خودرو، دریافت تسهیلات از بانک‌ها و فعالیت در بورس و منع سفر خارجی نمونه‌هایی از این محدودیت‌هاست. در صورتی که فرد هم امکان پرداخت نقدی در شرایط حاضر را نداشته باشد، امکان پرداخت با روشهای جایگزین پرداخت نقدی هزینه دادرسی مثل پرداخت به صورت اقساطی یا ارائه ضمانت نامه فراهم خواهد شد. بدین شکل ضمن تشخیص ادعای اعسار فرد مدعی، کرامت انسانی افرادی که واقعا از پرداخت هزینه های دادرسی ناتوان هستند نیز حفظ می‌شود.


      ۶) ادعای دروغین اعسار (ناتوانی) از پرداخت محکومیت‌های مالی

      . توضیح مسئله: بخشی از پرونده‌های موجود در دادگاههای حقوقی، مربوط به پرونده‌های اعسار از پرداخت محکومیت‌های مالی» (اصطلاحاً اعسار از پرداخت محکومُ‌به) است. در پرونده‌های اعسار از پرداخت محکومیت‌های مالی»، کسی که در یک پرونده مالی محکوم به پرداخت مبلغی به طرف دیگر پرونده می‌شود، چنانچه به علت مشکلات مالی متعدد مانند هزینه درمان بیماری خود یا اعضای خانواده، بیکاری، کمبود درآمد، اجاره نشینی و. توان پرداخت یک جای مبلغ یا دِین را ندارد، در این موارد قانون، امتیازی با عنوان اعسار از پرداخت محکومٌبه برای ایشان در نظر گرفته است که بموجب آن تحت شرایطی، بدهی را برای وی تقسیط می‌کند.

      در این بین، جدای از افرادی که واقعا معسر هستند و توانایی پرداخت دین خود را ندارند، عده-ای وجود دارند که به خلاف ادعای معسر بودن می کنند، البته که عمدتا و در اثر قریب به اتفاق موارد، این ادعاهای خلاف توسط دادگاه مشخص می شود ولی همین دادخواست اعسار دست‌آویزی شده است برای برخی از افرادی که قصد دارند، به جهت انتفاع مالی و اقتصادی بیشتر، بدهی خود را در زمان دیرتری پرداخت کنند و یا طلبکار را اذیت نمایند، یعنی انگیزه اصلی این افراد سودجو، خرید زمان در پرداخت دیون خود هست. شگرد اصلی این افراد، استفاده ابزاری از دادخواست اعسار، ارائه ناقص فهرست اموال و دارایی‌ها خود یا صرفا معرفی اموالی که به اصطلاح صعب الوصول هستند، چون این افراد می دانند که فرایند استعلام دارایی و اموال مدیون توسط دادگاه، بسیار زمانبر و طولانی است یا پرداخت رشوه به عوامل برخی از دستگاه های مورد استعلام برای پاسخ دیرتر می باشد.

      البته تعداد افراد کمی هم هستند که با شگردهای مختلف، موفق به تقسیط بدهی خود می شوند، در حالیکه به واقع توانایی مالی لازم را دارند. شگرد این افراد، انتقال اموال خود به صورت صوری در حین جریان رسیدگی قضائی و بازپسگیری اصل و منافع آن در حین یا پس از اتمام اقساط محکومٌبه، معرفی برخی از افراد سودجو به عنوان شاهدی که به خلاف شهادت دهند و یا پرداخت رشوه به عوامل برخی از دستگاه های مورد استعلام برای پاسخ خلاف واقع می باشد.

      • پیامدهای مسئله: روند فعلی رسیدگی به ادعای اعسار سبب تضییع حق طرف دیگر پرونده و طولانی شدن رسیدگی و اجرای حکم پرونده اصلی می‌شود.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: یکی از راهکارها حل معضل اعسار دروغین، کمک حاکمیت به شاکی برای تشخیص اموال و دارایی های فرد مدعی اعسار است، این مهم از طریق دسترسی مستقیم قوه قضائیه به پایگاه های اطلاعاتی مراجع حاکمیتی انجام شده و در واقع بار سنگین اثبات وجود دارایی برای فرد مدعی اعسار را از دوش شاکی برمی‌دارد.

      راهکار دیگر این که با تعریف مجموعه ای از قواعد محدودیت‌ساز در فعالیت های اقتصادی که نشانگر توان مالی فرد مدعی اعسار است، هزینه های ادعای کذب را به شدت بالا می‌برد. بر این اساس هر فردی که درخواست اعسار محکوم به بدهد از همان لحظه درخواست، قواعدی محدودیت‌ساز مثل عدم امکان ثبت شرکت، خرید مستغلات و خودرو، دریافت تسهیلات یا فعالیت در بورس برای او اعمال خواهد شد و تا زمان پرداخت دیون از طرف فرد مدعی اعسار ادامه خواهد داشت. این محدودیت ها به گونه ای طراحی شده که در صورتی که واقعا فردی توانایی مالی لازم را داشته باشد، ارزش ندادن پول رو از فرد گرفته و دریابد که ندادن دین باعث می شود ضرر بیشتری را متقبل شود. راهکار سوم پیش بینی جریمه است، افرادی که اعلام می-کنند معسر هستند اگر در هر زمانی در آینده اثبات گردد که واقعا معسر نبوده اند و توانایی مالی لازم را داشتند و با شگردهایی از قبیل نقل و انتقال های صوری اموال و دارایی های خود، سعی در فرار از پرداخت دین را داشته اند، با جریمه های سنگین روبرو خواهند شد که ریسک و هزینه ادعای خلاف را به شدت بالا خواهد برد، یعنی هر فردی که به عنوان معسر شناخته شود برای همیشه تحت بررسی هوشمند دارایی ها و اموالش قرار خواهد داشت.


      ۷) ناکارآمدی در جلب محکومان متواری

      • توضیح مسئله: اجرای احکام به عنوان آخرین مرحله دادرسی است و در حقیقت اجرای سریع و موثر آن حق تثبیت شده است که توسط مرجع رسمی انجام می پذیرد. اما بعضا مشاهده می شود که تعدادی از محکومان متواری می شوند. به عنوان مثال در اجرای احکام مدنی، ذینفع (محکوم له)، (طلبکار) در یک پرونده مالی، مدت ها تلاش حقوقی و قضائی می‌کند تا بتواند موضوع حق خود را به اثبات برساند، و هدف قوه قضائیه هم اینست که محکوم له به محکوم به (حق شناخته شده) در کمترین زمان ممکن دستیابی حداکثری پیدا کند. اما با متواری شدن محکوم علیه، این هدف محقق نمی شود. حالا عمدتا بار پیداکردن محکوم بر عهده محکوم له می افتد و فرد ذینفع هم به علت عدم دسترسی به اطلاعات به هیچ وجه به راحتی نمی‌تواند به محکوم متواری برسد، بنابراین دست به دامن روش های غیر قانونی مثل استفاده از شرخر و امثالهم می شود که خود باعث ایجاد مفسده های مختلف می‌شود.

      • پیامدهای مسئله: این مسئله سبب تضییع حق طرف دیگر پرونده، طولانی شدن اجرای حکم پرونده اصلی و تضعیف روابط حقوقی اشخاص می شود.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: در این سند، پیش بینی شده که تبعات متواری شدن محکومان به شدت افزایش یابد، به نحوی که اگر محکومی خواست از چشم حاکمیت و محکوم له متواری و پنهان شود، با چنان تبعات سنگینی روبرو شود که تبعات فرار را برای او بالاتر از تبعات ماندن و روبرو شدن با حکم کند. برای این منظور، قوه قضائیه تمامی ابزارهای دراختیار حاکمیت را به خدمت خواهد گرفت تا امکان متواری شدن را بسیار کاهش دهد.

      اولا از این پس، هر محکومی که متواری شود، تمامی اطلاعات موجود او در سامانه اطلاعاتی محکومان متواری درج خواهد شد. دوما به محض ثبت اطلاعات هر فردی در این سامانه، مجموعه‌ای از محدودیت‌های اقتصادی و اجتماعی به صورت برخط برای او به اجرا گذاشته خواهد شد، به عنوان مثال محکوم متواری دیگر در هیچ کدام از دفاتر اسناد رسمی امکان انجام معامله را نخواهد داشت، نمی‌تواند هیچ شرکتی به نام خود ثبت کند، نمی‌تواند در هیچ محکمه‌ای شکایتی به نام خود انجام دهد، تمام حساب‌های بانکی او مسدود می‌شود، تلفن همراهش قطع می‌شود، اجازه فعالیت در بورس را نخواهد داشت، حتی از رانندگی هم منع می‌شود و پلیس هرجا او را در حال رانندگی ببیند موظف به جلبش است، امکان خرید بلیط هواپیما و اتوبوس و قطار را نخواهد داشت. ضمن اینکه، تمامی ارائه خدمات به محکوم در تمامی دستگاه‌های درون و بیرون قوه قضاییه تحت نظارت و رصد این سامانه قرار خواهد گرفت.


      ۸) ضعف در سازوکارهای نظارت همگانی بر مسئولان

      • توضیح مسئله: بعد از تصویب قوانین رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران» و الحاق موادی به قانون نحوه اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی» در اواخر شهریور ماه سال ۱۳۹۸ از سامانه ثبت اموال و دارایی های مسئولان و مقامات رونمایی شد و همه آنها موظف شدند ظرف یک ماه فهرست اموال و دارایی های خود را در این سامانه ثبت و در واقع به قوه قضائیه گزارش کنند. این روند در طول مدت گذشته کم و بیش در حال پیگیری بوده اما هنوز به صورت کامل به اجرا در نیامده است.

      .پیامدهای مسئله: عدم اعلام لیست اموال و سایر اطلاعات مربوط به مسئولان به قوه قضائیه میتواند به اعتماد عمومی مردم آسیب زده و کشور را با مشکلاتی روبرو کند.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: بر اساس سند تحول، قوه قضائیه به جد پیگیر اجرای قانون رسیدگی به دارایی مسئولان خواهد بود و برای تکمیل این قانون سعی خواهد کرد موادی به قانون نحوه اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی نیز اضافه نماید

      از طرفی در سند تحول پیش بینی شده است که سامانه ی ثبت حقوق و مزایا» نیز راه اندازی شود تا به شفافیت اطلاعات مسئولان کمک بیشتری نماید.

      ۹) ضعف در حمایت از حقوق متهمان

      • توضیح مسئله: یکی از مصادیق مهم صیانت از آزادی های مشروع حمایت از حقوق متهمان است. در این زمینه و در حال حاضر یکی از مراحلی که در آن امکان تضییع حقوق متهم وجود دارد مرحله کشف جرم می‌باشد. به خصوص زمانی که ضابط به منظور کشف جرم یا بازداشت متهم به حریم خصوصی افراد مثل منزل وارد می‌شود یا می‌خواهد اموال خصوصی مثل کیف و ماشین را مورد بررسی قرار دهد، در اینگونه موارد بعضا شکایاتی از طرف برخی متهمان مبنی بر تخلف ضابط طرح می شود که به جهت عدم وجود اطلاعات مشخص و دقیق، امکان کشف انگیزه متهم از طرح چنین مواردی آسان نخواهد بود، آیا واقعا حقی از متهم ضایع شده است یا انگیزه متهم تحت فشارقراردادن ضابط یا انتقام از او است؟ این همان ابهاماتی است که قوه قضائیه را که همیشه بدنبال وجود ضابط سالم و مقتدر بوده است را با چالش مواجه می کند.

      همچنین از موارد دیگری که میتواند منجر به تضییع حقوق متهمان شود موضوع بازداشت های موقت است که با چالش های بسیاری روبرو است و وقایعی که در بازداشتگاه ها رقم می‌خورد نیز معمولا مورد چالش بوده است.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: سند تحول در جهت تقویت حمایت از حقوق متهمان و به‌منظور رعایت حقوق بازداشت‌شدگان، راهکارهایی را پیش بینی کرده است:

      ۱) ثبت داده مکانی محل بازرسی، زمان آن و نوع ورود، نحوه بازرسی و اتفاقات حین این فرایند از طریق دوربین نصب شده بر روی لباس ضابطان با حفظ حریم خصوصی و حفظ محرمانگی اطلاعات

      ۲) اعمال نظارت هوشمند بر قضات در خصوص قرارهای بازداشت موقت از حیث ضرورت صدور، تمدید مدت بازداشت، تناسب قرار تأمین، وجود فرصت کافی برای تسلیم کفیل یا وثیقه و یا امکان پذیرش با توجه به تأمین معرفی شده از سوی متهم

      ۳) ضبط صدا و تصویر تمام بازداشتگاه ها و ارائه به مراجع نظارتی و قضائی

      ۴) انجام معاینه پزشکی به محض بازداشت و ثبت هوشمند و سیستمی مشخصات پزشک و نتایج معاینه به صورت کامل در پرونده با امکان دسترسی فرد بازداشت شده به پرونده پزشکی

      ۵) استانداردسازی بازداشتگاه‌ها از نظر موقعیت مکانی، فضای فیزیکی و رعایت حقوق بازداشت‌شدگان ازجمله دسترسی به ارتباطات و خدمات رفاهی مناسب

      ۶) متنوع‌سازی و متناسب‌سازی وثایق و کفالت‌های موردپذیرش متناسب با مواردی از جمله انواع جرائم و درجه مجازاتها، لحاظ شخصیت و وضعیت فردی و خانوادگی و استقرار سازوکارهای مناسب برای قبول انواع وثایق و کفالت‌ها

      ۷) اعتبارسنجی وثایق و کفالت‌ها با دسترسی مستقیم به پایگاه‌های اطلاعاتی مراجع حاکمیتی


      ۱۰) عدم وجود تقارن اطلاعاتی برای طرفین معامله

      • توضیح مسئله: در هر جامعه ای میزان وقوع جرائم، دعاوی و اختلافات نشاندهنده ضعف در اجرای عدالت در آن جامعه است و سطح عالی عدالت با از بین بردن ریشه های وقوع جرایم، دعاوی و اختلافات محقق می شود. در واقع حد کمال دستگاه قضائی در تحقق عدالت، از بین بردن ریشه ها برای پیشگیری از وقوع هرگونه جرم و دعوا است. به همین جهت است که قانون گذار در بند پنجم اصل ۱۵۶ قانون اساسی، یکی از مأموریت های قوه قضائیه را پیشگیری از وقوع جرم دانسته است.

      ورود هر پرونده به دستگاه قضا، به معنای ایجاد سه هزینه است، هزینه برای طرفین و هزینه برای حاکمیت. هرچند رسیدگی متقن و سریع می تواند موجب جبران بخشی از این هزینه ها شود اما به هرحال جبران بخش عمده ای از این هزینه ها به ویژه هزینه های معنوی تقریبا امری بعید است. به عنوان مثال در یک پرونده دعاوی ملکی، افراد برای دستیابی به حق قانونی خود علاوه بر هزینه های دادرسی و وکالت متحمل هزینه های معنوی قابل توجه از جمله عمر و زمان از دست رفته و مشکلات روحی و روانی می شوند که جبران آن ناممکن است.

      به همین جهت است که رویکرد پیشگیری از جرائم و از بین بردن زمینه های بروز اختلاف و دعاوی از اولویت های مأموریتی دوره فعلی قوه قضاییه است.

      یکی از زمینه های اصلی که موجب وقوع حجم زیادی از اختلافات و دعاوی شده است، اطلاع ناکافی طرفین معامله از سوابق مالی و اقتصادی طرف مقابل است، یعنی در واقع در شرایط امروز میزان ریسک در معاملات در کشور بسیار بالا است، چرا که طرفین معامله هیچ دسترسی به سوابق و شرایط مالی، اموال و دارایی های طرف معامله خود ندارند، و این منجر به اختلافات مالی متعددی در معاملات و برخی ی ها می شود.

      در برخی از پرونده ها مشاهده می شود که افراد سودجو و در برخی از شهرها به ویژه کلانشهرها با تهیه دفتری صوری در جغرافیای خاصی از شهر و ماشینی اجاره ای و جذب موقت چند کارمند از همه جا بی خبر؛ اقدام به انعقاد قراردادهای کلان و یا جذب سرمایه های خرد مردم به انحای مختلف می کنند و طرف معامله به واسطه همین امکانات خاص و فعالیتی موقتی آن شخص در بازار، به او اعتماد کرده و اندوخته سال های سال خود را در اختیار او می گذارد.

      • پیامدهای مسئله: اینگونه پرونده ها، نه تنها بخش قابل توجهی از جامعه را درگیر خود کرده است، بلکه موجب کاهش اعتماد مردم در سرمایه گذاری خرد و کاهش اعتماد سرمایه گذاران کلان در پروژه های تولیدی شده است و ترس از اینگونه اتفاقات، همگان را به سمت و سوی بازارهای غیرمولد کشانده است. علاوه بر این، اینگونه پرونده ها، حجم زیادی از پرونده های ورودی به قوه را نیز تشکیل داده و خود یکی از عوامل مهم اطاله دادرسی است.

      • بعضی از راهکارهای پیش‌بینی‌شده در سند تحول: سند تحول برای پیشگیری از بروز اختلاف در معاملات، راهکار ایجاد یک تقارن اطلاعاتی برای طرفین معامله در هنگام معامله را پیش بینی کرده است. در واقع راهکار موجود در سند به دنبال این است که دسترسی طرفین معامله را به سوابق مالی یکدیگر تسهیل و ریسک پذیری معاملات را کاهش دهد. بر این اساس سامانه ای به نام سامانه اعتبار معاملاتی اشخاص ایجاد خواهد شد که میزان ریسک معامله با اشخاص را رتبه بندی کرده و به اطلاع طرف دیگر معامله می‌رساند.

      نحوه عملکرد سامانه بدین گونه است که پس از ثبت نام اشخاص اعم از اشخاص حقیقی و یا حقوقی در این سامانه، سامانه با فراخوانی اطلاعات لازم از طریق اتصال به سامانه‌های مرتبط از جمله ثبت، مالیات، بانک و مدیریت پرونده قضایی، اطلاعات و سوابق مالی شخص مورد نظر را ثبت کرده و بر اساس آن اعتبار سنجی لازم را انجام داده و از پس در هنگام معامله در صورت توافق و رضایت طرفین برای دسترسی به وضعیت اعتباری طرفین، کد اختصاصی هر شخص به طرف مقابل داده شده و سامانه باتوجه به شرایط آن معامله، بدون اعلام اموال و دارایی یا هرگونه سابقه شخص موردنظر، صرفا درجه ریسک پذیری انجام آن معامله با آن شخص را به طرف مقابل معامله ارائه خواهد داد.

      این سامانه در واقع یک سیستم مشاوره ای هوشمند است که تقارن اطلاعاتی مناسبی برای طرفین معامله ایجاد می کند. پیشنهاد قوه قضائیه اینست که پس از راه اندازی این سامانه، برای انجام هر معامله ای از طرف مقابل درخواست کنید که کد اختصاصی دسترسی به درجه ریسک پذیری معامله خود را به شما بدهد و حتما قبل از انجام معامله به این سامانه مراجعه کنند و در صورت اعلام سامانه مبنی بر خطر پذیری بالای معامله با شخص موردنظر، حتما معامله موردنظر را انجام ندهید یا با دقت، تحقیقات بیشتر و تضامین مشخص تری معامله را انجام دهید.

      تحول در نظام مدیریتی دستگاه قضایی

      سند تحول قضایی در کنار توجه به اصلاحات و اتخاذ رویکرد تحولی در اجرای مأموریت ها، توجهی ویژه به وم تحول در نظام مدیریتی قوه قضاییه نیز داشته و تحقق سند را در گروی بازطراحی برخی از نظام‌های مدیریتی حاکم بر دستگاه قضائی می‌داند.

      در این بخش به اجرای اقدامات تحولی برای بازطراحی نظام مدیریتی قوه قضائیه همچون شایسته گزینی منابع انسانی قوه قضاییه در فضای رقابتی، شفاف سازی عملکرد مدیران قوه قضاییه، تحقق مدیریت مردمی در دستگاه قضایی، شفاف‌سازی عمومی و برخط ضوابط حاکم بر صدور مجوزها، مناقصه‌ها و مزایده‌های قوه قضاییه و مشخصات اشخاص منتفع، اعلام نظر برخط مراجعان به دستگاه قضا نسبت به عملکرد قضات و مسئولان و حمایت و ارتقا ن شاغل در قوه قضاییه اشاره شده است.

      این سند ذیل ۱۱ موضوع اصلی به شرح زیر، تحول در نظام مدیریتی عدلیه را پیگیری کرده است:

      ۱) برنامه ریزی

      ۲) سازمان دهی

      ۳) منابع انسانی

      ۴) منابع مالی

      ۵) منابع فیزیکی و تجهیزات

      ۶) قوانین و مقررات

      ۷) فناوری

      ۸) نوآوری و پیشنهادها

      ۹) گفتمان سازی

      ۱۰) ارتباطات مردمی

      ۱۱) رعایت کرامت ارباب رجوع

      ضمانت اجرا و ساز و کار نظارت بر اجرای سند تحول

      بخش آخر سند تحول به موضوعی بسیار مهم یعنی نظام راهبری و پایش این سند پرداخته است. برای اجرایی شدن مفاد سند در زمان بندی مشخص شده، ستاد راهبری اجرای سند تحول قضائی» به ریاست شخص حجت الاسلام والمسلمین رئیسی و عضویت مقامات عالی رتبه قضایی همچون معاون اول قوه قضاییه، رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل کشور تشکیل شده است و ذیل آن دبیرخانه ستاد راهبری» و کمیته های راهبری اجرای سند تحول پیش بینی شده اند تا به صورت مداوم نحوه‌ی اجرا و پیشرفت سند در نظام قضایی کشور را رصد و پایش کرده و موانع احتمالی پیش رو را از سرراه برداشته و همچنین پل ارتباطی باشند میان قوه قضاییه و نخبگان و کارشناسانی که برای ارتقا محتوا و اجرای موثرتر ومناسب تر سند تحول پیشنهاداتی دارند.[مشرق]


      زندگینامه شهید حاج قاسم سلیمانی از روزهای نخست زندگی تا دیدار معبود/روستای قنات ملک از توابع رابر کرمان/دوران جوانی و پیروزی انقلاب اسلامی/دفاع مقدس/لشکر ثارالله/نیروی قدس سپاه/حضور در عراق،سوریه ومبارزه با داعش/نشان ذوالفقار

       سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه بود که ساعت 1 بامداد روز 13 دی ماه1398 توسط نیرو‌های ارتش تروریستی آمریکا در فرودگاه بغداد بر اثر حمله ۳ موشک لیزری از پهپاد آمریکایی به همراه شهید ابومهدی المهندس و چند تن از فرماندهان الحشد الشعبی به شهادت رسید.

      زندگینامه حاج قاسم

      در اینجا می‌خواهیم تا به مناسبت  سالروز شهادت پرافتخار  سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه مروری بر زندگی ایشان داشته باشیم.

      زندگینامه حاج قاسمتولد

      شهید حاج قاسم سلیمانی ۲۰ اسفندماه سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک از توابع رابر کرمان در یک خانواده کارگری چشم به جهان گشود. ۱۱ سال بیشتر نداشت که پس از پایان تحصیلات ابتدایی به کرمان رفت. پس از اخذ دیپلم به شغل بنایی مشغول شد و بعد‌ها فعالیت خود را به عنوان پیمانکار در اداره آب کرمان آغاز کرد.

      زندگینامه حاج قاسم

      دوران جوانی و پیروزی انقلاب اسلامی

      با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ همزمان با پیمانکاری در اداره آب کرمان به صورت افتخاری به عضویت سپاه کرمان درآمد. پیش از آغاز دفاع مقدس و با شورش کرد‌ها به مناطق غرب کشور رفت. در حوادث انقلاب اسلامی ایران با مشهدی به نام رضا کامیاب آشنا شد که او را وارد جریانات انقلاب کرد. سهراب سلیمانی برادر شهید می‌گوید که او یکی از گردانندگان اصلی راهپیمایی‌های کرمان در زمان انقلاب بود.

      زندگینامه حاج قاسم

      آغاز دفاع مقدس

      هنگامی که عراق در سال ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد، حاج قاسم سلیمانی چندین گردان از کرمان را آموزش داد و به همراه آن‌ها راهی مناطق عملیاتی جنوب کشور شد. او حتی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را نیز برعهده داشت.

      زندگینامه حاج قاسم

      با خاتمه یافتن شورش‌ کردها به کرمان بازگشت و فرمانده پادگان قدس سپاه کرمان شد.

      زندگینامه حاج قاسم

      تاسیس لشکر ثارالله و نخستین فرمانده این لشکر

      اواخر سال ۱۳۶۰ سردار سرلشکر پاسدار محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران طی حکمی سردار سلیمانی را به فرماندهی تیپ ثارالله منصوب کرد. او بسیار زیرک بود و با استفاده از همین ویژگی در عملیات‌های مختلفی همچون والفجر ۸، کربلای ۱، کربلای ۵، تک شلمچه و چندین عملیات دیگر بسیار موفق عمل کرد که حاصل آن کارنامه‌ای درخشان در این دوران بود.  

      زندگینامه حاج قاسم

      مبارزه با اشرار و قاچاقچیان

      سردار حاج قاسم سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت می‌شدند. او تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان می‌جنگید.

      زندگینامه حاج قاسم

      نیروی قدس سپاه و انتخاب به عنوان دومین فرمانده این نیرو

      سردار حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ با حکمی از سوی آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب پس از سردار احمد وحیدی به عنوان دومین فرمانده این نیرو انتخاب شد. او در این نیرو فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه تقویت و گسترش فعالیت‌های محور مقاومت داشت. در واقع این فعالیت‌های سردار سلیمانی در کنار شهید عماد مغنیه بود که سبب قدرتمندتر شدن این نیرو و ناکامی رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهداف خود در خصوص فلسطین و همچنین لبنان شد.

      زندگینامه حاج قاسم

      ارتقا به درجه سرلشکری توسط فرمانده کل قوا

      سال ۱۳۸۹ بود که سردار سرتیپ پاسدار حاج قاسم سلیمانی به جهت خدمات فراوان خود از سوی آیت الله ‌ای فرمانده معظم کل قوا و رهبر انقلاب اسلامی با یک درجه ارتقاء به درجه سرلشکری رسید.

      زندگینامه حاج قاسم

      حضور در عراق، سوریه و مبارزه با داعش

      سردار شهید حاج قاسم سلیمانی شخصیتی بسیار برجسته در جبهه مقاومت و از یادگاران دوران دفاع مقدس بود. هنگامی که خبر شهادت او در رسانه‌های اعلام شد شاید بسیاری از مردم هنوز باورشان نمی‌شد که چنین اتفاقی رخ داده است، او چهره درخشان و برجسته محور مقاومت به ویژه در دوران مبارزه با شجره خبیثه ملعونه داعش بود. این شهید بزرگوار توانست جبهه مقاومت را در سراسر جهان تشکیل دهد و به همین دلیل هم آمریکا و صهیونیست‌ها و همه کفار مخالف سردار سلیمانی هستند.

      زندگینامه حاج قاسم

      فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دفاع مقدس، سازمان‌دهنده نیروهای حزب الله در جنگ ۳۳ روزه لبنان و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و کابوس داعش و جبهه‌النصره و دار و دسته‌شان امروز هدف اقدام تروریستی دولت آمریکا قرار گرفته است. واکنش‌ها به شهادت سرلشکر سلیمانی که برای بسیاری همچنان همان حاج قاسم» سال‌های جنگ بود در ۶۳ سالگی و پس از نزدیک به چهار دهه مبارزه بی وقفه نشان از محبوبیت کمیاب یک چهره نظامی داشت.

      زندگینامه حاج قاسم

      داعش و نقش مخرب آن در غرب آسیا

      هنگامی که داعش در سال ۲۰۱۱ میلادی پیشروی‌های خود را در مناطق عراق و سوریه آغاز کرد؛ این سردار سلیمانی بود که با حضور خود در این مناطق و با تشکیل جبهه مقاومت کمر یزیدیان زمان را شکست.

      زندگینامه حاج قاسم

      دولت اسلامی عراق در آن زمان عملیات‌های تروریستی زیادی را در عراق پایه‌ریزی کرد؛ بعد از دستگیری ابوعمر البغدادی»، ابوبکر البغدادی در سال ۲۰۱۰ میلادی به عنوان سرکرده این گروه تروریستی تعیین شد؛ همزمان با آغاز بحران در سوریه، عناصر گروه تروریستی دولت اسلامی عراق فعالیت‌های خود در سوریه را آغاز کردند و شاخه این گروهک در عراق با نام جبهه النصره لاهل الشام» تشکیل شد و در نهایت در سال ۲۰۱۳ ابوبکر البغدادی در پیامی صوتی ادغام جبهه النصره» و دولت اسلامی در عراق» را اعلام کرد تا گروهک تروریستی داعش دولت اسلامی در عراق و شام تشکیل شود.

      زندگینامه حاج قاسم

      داعشی‌های تروریست خیلی زود و در اوائل سال ۲۰۱۴ با انجام عملیات‌های تروریستی و کشتار بی‌رحمانه مردم وارد شهر فلوجه در استان الانبار عراق شدند و پس از آن نیز در شهر‌های مختلف این کشور تحرکاتی را انجام دادند.

      خرداد سال ۱۳۹۳ تروریست‌های داعش که از حمایت دشمنان استقلال عراق و منطقه غرب آسیا برخوردار بودند، به مرکز استان نینوی در عراق یعنی موصل حمله و فقط در چند ساعت این شهر را تصرف کردند.

      زندگینامه حاج قاسم

      سردار سلیمانی با تشکیل محور مقاومت با نیروهایی مانند جنبش النجباء و کتائب حزب الله و همچنین حشدالشعبی در عراق و گروه هایی نظیر بسیج مردمی سوریه و اتحاد آنها با مدافعان حرم از ایران و تیپ فاطمیون و زینبیون در مقابل داعش ایستادگی کرد و در نهایت با رشادت های فراوان در حالی که به گفته بسیاری از فرماندهان نظامی داعش تا پشت دروازه های کاخ ریاست جمهوری سوریه رسیده بودند و هیچ کس فکر نمی کرد که دیگر امیدی به شکست داعش باشد؛ سردار سلیمانی به همراه مدافعان حرم ایستاد و مانع از گسترش و ظهور بیشتر داعش در منطقه غرب آسیا شد.

      زندگینامه حاج قاسم

      در نهایت در  سی ام آبان ماه سال ۹۶ بود که سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در نامه ای به رهبر معظم انقلاب پایان رسمی حکومت گروه تروریستی داعش را اعلام کرد. این اتفاق مهم با پایین کشیدن پرچم داعش در شهر بوکمال سوریه نهایی و به همگان نیز اعلام شد. در واقع این وعده صادقی بود که در آخرین روزهای تابستان همان سال هم از سوی فرمانده نیروی قدس سپاه در مراسم اربعین یکی از فرماندهان جبهه مقاومت شهید مرتضی حسین‌پور» در گار شهدای شلمان لنگرود هم از سوی او اعلام شد.

      حاج قاسم سلیمانی خادم حرم ضامن آهو (ع) 

      او در تیرماه سال ۹۳ با حکم حجت الاسلام رئیسی تولیت آستان قدس رضوی (ع) مفتخر به خادمی حضرت امام رضا (ع) شد.

      زندگینامه حاج قاسم

      دریافت نشان ذوالفقار از دست فرمانده معظم کل قوا

      حضور موثر سردار سلیمانی در صحنه مبارزه با داعش و شکست این گروهک ضاله باعث شد تا حضرت آیت الله ای رهبر معظم انقلاب نشان نظامی ذوالفقار یعنی بالاترین نشان نظامی ایران را به او اعطا کند.

      زندگینامه حاج قاسم

      طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستاد‌های عالی‌رتبه در نیرو‌های مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آن‌ها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سردار حاج قاسم سلیمانی نخستین کسی است که این نشان را دریافت کرده است. البته سردار سلیمانی تا پیش از دریافت این نشان سه نشان فتح  را هم از دستان فرمانده معظم کل قوا دریافت کرده بودند.

      زندگینامه حاج قاسم

      شهادت و دیدار معبود

      سردار سپهبد پاسدار شهید حاج قاسم سلیمانی پس از عمری مجاهدت سرانجام توسط موشک‌های لیزری پهپاد آمریکایی در بامداد روز ۱۳ دی ماه امسال به همراه شهید ابومهدی المهندس نائب رئیس حشد الشعبی، سردار پورجعفری رئیس دفتر شهید سلیمانی، شهید وحید زمانی نیا و شهید هادی طارمی و شهید محمدرضا الجابری رئیس تشریفات حشد الشعبی در پی حمله پهپادی نیرو‌های آمریکایی به کاروان آن‌ها در فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند.

      زندگینامه شهید حاج قاسم سلیمانی از روزهای نخستین زندگی تا شهادت و دیدار معبود

      پیام رهبر انقلاب به مناسبت شهادت سردار سلیمانی

      بسم الله الرحمن الرحیم
      ملّت عزیز ایران!
      سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیّبه‌ی شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سال‌ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدان‌های مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سال‌ها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیّة‌الله ارواحنا فداه و به روح مطهّر خود او تبریک و به ملّت ایران تسلیت عرض می‌کنم. او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوّه‌ی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهره‌ی بین‌المللی مقاومت است و همه‌ی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همه‌ی دوستان و نیز همه‌ی دشمنان بدانند خطّ جهاد مقاومت با انگیزه‌ی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است، ولی ادامه‌ مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد.

      ملّت ایران یاد و نام شهید عالی‌مقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام می‌کنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت می‌گویم.

      سیّدعلی ‌ای
      ۱۳دی‌ماه ۱۳۹۸

      زندگینامه حاج قاسم

      تشییع پیکر میلیونی سردار سلیمانی در ایران و عراق

      مردم قدرشناس و همیشه در صحنه ایران اسلامی پس از شهادت سردار سلیمانی و انجام مراسم تشییع در عراق آماده پذیرایی از فرزند خود شدند. پیکر‌های مطهر شهداء ابتدا در شهر اهواز و سپس در شهر‌های مشهد، تهران، قم و کرمان را تشییع کردند. طبق برآورد‌های انجام شده در این مراسم‌ها در حدود ۲۵ میلیون نفر حضور داشتند و پیکر‌های مطهر شهدا را تشییع کردند.

      وصیتنامه سردار

      سردار سلیمانی نیز مانند همه مسلمانان وصیتنامه داشت، در گوشه‌ای از آن خطاب به همسرش نوشته بود؛ همسرم، من جای قبرم را در گار شهدای کرمان مشخص کرده‌ام. قبر من ساده باشدمثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید و نه عبارت‌های عنوان دار.

      زندگینامه شهید حاج قاسم سلیمانی از روزهای نخستین زندگی تا شهادت و دیدار معبود

      انتهای پیام/


      آخرین مطالب

      آخرین وبلاگ ها

      آخرین جستجو ها

      riarodepsi بزرگترین گالری تصاویر | گالری عکس HD Wallpapers بهترین متن بازار خرید ساعت مچی ارزان دانلود فیلم و سریال دنیای فیلم بازار آذربایجان وبلاگ خبری سرگرمی ومپایر دختر باران Gary's life leftopepfa