علم، دانش، درایت، سخنوری، قدرت روحی، شجاعت و سایر کمالات شخصیتی و معنوی امام جعفر صادق علیه السلام به اندازهای است که هر کسی که با ذرهای از شخصیت والای آن حضرت را بشناسد، به آن اقرار میکند؛ چه شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام باشد و چه نباشد. این موضوع نکتهای است که با مرور بخشهایی از زندگی و سیره امام صادق علیه السلام و برخورد مدم از اقوام گوناگون و با تفکرات و رویکردهای مختلف مشخص میشود و به هیچ عنوان قابل انکار نیست.
بخشهایی از سخنان گهربار آیتالله العظمی محمدتقی بهجت رحمهالله علیه را در مورد سبک زندگی اما صادق علیه السلام و روایات و احادیث ارزشمند آن حضرت را مورد بازخوانی قرار داده است. آن طور که این عالم بزرگوار شرح داده است، روزی ابوحنیفه به خدمت امام صادق علیه السلام وارد شد. حضرت سؤالهای متعدد از او نمود و او در جواب همه آنها گفت: وَ اللهِ ما أَدْرِی، وَ اللهِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمیدانم، به خدا سوگند نمیدانم.» هنگامی که ابوحنیفه از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه میگفت: أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَه عِنْدَ عالِمٍ! از همه مردم عالمتر است، با اینکه ما او را نزد هیچ عالِمی ندیدهایم» یعنی درس ناخوانده، ولی عالمتر است.
آری، من کتابهای پیامبران گذشته علیهم السلام را دارم!
عبدالله بن حسن که قائل به وصایت و امامت امیرالمؤمنین و امامان بعد از ایشان نبود، برای امام صادق علیه السلام ـ چنان که در کافی روایت شده است ـ پیغام میفرستد که: أَنَا أَشْجَعُ مِنْک وَ أَسْخی مِنْک، وَ أَنَا أَعْلَمُ مِنْک؛ من از تو شجاع تر، بخشندهتر و داناتر هستم».
حضرت در جواب او فرمود: اینکه میگویی: أَنا أَشْجَعُ مِنْک» هنوز جنگی به پا نشده تا معلوم شود تو بیشتر شمشیر میزنی یا من، و اینکه میگویی: أَنا أَسْخی مِنْک»، سخی کسی است که از مورد صحیح به دست آورد و در مورد خود و به جا مصرف کند، نه اینکه بیجا زیاد بدهد و یا اینکه از هر راهی به دست آورده باشد. و اینکه میگویی: أَنَا أَعْلَمُ مِنْک»، جدت علی بن ابیطالب علیه السلام هزار مملوک داشت که آنها را در راه خدا آزاد کرد، نام پنج تن از آنان را یاد کن. او نتوانست پاسخ دهد و در جواب حضرت گفت: أَنْتَ رَجُلٌ صُحُفِی؛ تو با کتابها سروکار داری.»
امام صادق علیه السلام جواب داد: إِی وَاللهِ، صُحُفُ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی وَ عِیسی وَرِثْتُها مِنْ آبائِی علیهم السلام؛ بله به خدا سوگند چنین است، [منتهی] کتابها و صحف حضرت ابراهیم و موسی و عیسی را که از پدرانم علیهم السلام به ارث بردهام.»
شبیه همین حرف را ابوحنیفه به امام صادق علیه السلام گفت، هم او که مخالف آن حضرت و مدعی اعلمیت بود!
شخصی به خدمت امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: نزد ابوحنیفه بودم، درباره مسئلهای فتوا داد، به او گفتم: امام صادق علیه السلام برخلاف تو میگوید، او به من گفت: أَنَا أَعْلَمُ مِنْهُ، أَنَا لَقَیتُ الرجالَ وَ سَمِعْتُ مِنْ أَفْواهِهِمْ، وَ جَعْفَرُ بن مُحَمد صُحُفِی؛ من از او داناتر هستم؛ زیرا من اساتید فراوان دیده و از سخنان آنان بهره بردهام، و جعفر بن محمد با کتابها سروکار دارد.»
حضرت فرمود: راست میگوید؛ زیرا قَرَأْتُ صُحُفَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی؛ من کتابها و صحف حضرت ابراهیم و موسی علیهماالسلام را خواندهام.»
سختی و بلا برای اهل ایمان
در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است: مؤمن و بلا هم چون کفه ترازو هستند، هر چه بر ایمانش افزوده شود، بر بلا و مصیبتش افزوده میشود.» (بحارالانوار، جلد 64، صفحه 210) و نیز فرمود: اهل حق همیشه در سختی هستند، ولی مدت آن کوتاه، و سرانجام آن آسایش و راحتی همیشگی در جهان جاوید است.»
وم ناراحتی برای گرفتاری شیعیان و دعا برای فرج مسلمانان
آیا درست است در حالی که شیعیان در معرض حمله هستند و به نابودی کشانده میشوند، در مستحبات تأمل کنیم که آیا مثلاً حضرت امام صادق علیه السلام در دعای هر روز و بعد از فریضه ماه رجب: یا من أرجُوهُ لِکُلِّ خَیرِ» (بحارالانوار، جلد 95، صفحه 390) از اول دعا، انگشت سبابه خود را حرکت میداد، یا فقط در هنگام گفتن جمله یا ذَالجَلالِ وَ الاکرام» با این که یَلوذُ بِسبابته الیُمنی»؛ (با انگشت سبابه دست راست اظهار تضرع و مسکنت مینمود).
قید دعا نیست بلکه امر راجحی (یعنی مستحب در مستحب و به نحو تعدد مطلوب است) است که در تمام ادعیه میشود انجام داد. اما نباید ناراحت باشیم و دعا کنیم و فرج مسلمانان را بخواهیم. هنگامی که یک خلخال از پای ذمیه ای بیرون آورند، حضرت امیر- علیه السلام- فرمود: فَلَو أَنَ اَمرَءاً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا أسَفَاً، ما کانَ بِهِ مَلوماً» (بحارالانوار، جلد 34، صفحه 64) اگر شخص مسلمانی از شدت ناراحتی بر این ماجرا جان دهد، به هیچ وجه سزاوار ملامت و .
اهمیت یاد خدا در همه حال
در کتاب کافی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است: ثلاث لاتطیقها هذه الامة . و ذکر الله علی کل حال» (بحارالانوار، جلد 71، صفحه 395) سه چیز است که این امت توان آن را ندارند. تا این که میفرماید: و یاد خدا در هر حال.
در روایت دیگر میفرماید: لا اقول سبحان الله و الحمدلله، و ان کان ذکرا و لکن ذکره عند حلاله و حرامه» (بحارالانوار، جلد 72، صفحات 34،35 و .) مقصود من گفتن سبحان الله و الحمدلله نیست، هرچند این هم ذکر است، بلکه منظور من یاد خدا به هنگام {پیش آمدن} حلال و حرام است.
اعتراف ابوحنیفه در برابر دانش امام صادق علیه السلام
راوی میگوید: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم که ابوحنیفه وارد شد، حضرت سؤالهای متعدد از او نمود و او در جواب همه آنها گفت: وَ اللهِ ما أَدْرِی، وَ اللهِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمیدانم، به خدا سوگند نمیدانم.»
هنگامی که از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه میگفت: أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَه عِنْدَ عالِمٍ! از همه مردم عالمتر است، با اینکه ما او را نزد هیچ عالِمی ندیدهایم» یعنی درس ناخوانده، ولی عالمتر است!
بر ما لازم است که به فرزندان آنان هم احترام کنیم، چه امامی باشند و یا غیر امامی، به جز امامزادگانی که پرچمی بلند کردهاند؛ أَخْرَجَ رایةً» این گونه امامزادگان در احترام و تجلیل به دیگر اولاد ائمه علیهم السلام ملحق نمیشوند؛ زیرا میدانستند که خون خود و طرف دارانشان در کشته شدن و کشتن به هدر میرود.
علاوه بر عمده روایات فقهی شیعه که از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است، عقاید امروز مذهب تشیع نیز ثمره مناظرات ایشان با فرقه های مختلف بوده است.
۲۵ شوال سالروز شهادت رئیس مکتب جعفری، امام صادق (ع) است. هندسه فعلی مکتب تشیع چه از لحاظ فقهی و چه از لحاظ کلامی تشکیل یافته این برهه از تاریخ و به دست امام صادق (ع) است از همین رو گزارشی از میزان تأثیر گزاری ایشان در شکل گیری مذهب تشیع عرضه خواهیم داشت؛
زندگی نامه امام صادق (ع)
امام صادق (ع) در ۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ قمری در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۴۸ قمری در ۶۵ سالگی همانجا به شهادت رسید. در خصوص نحوه به شهادت رسیدن ایشان باید گفت که منصور توسط والی خود در مدینه امام را با انگور زهرآلود به شهادت رساند و سپس خود حیله گرانه به گریه و زاری و عزاداری ایشان پرداخت. بنی العباس که ابتدا با شعار طرفداری از اهل بیت روی کار آمده بودند تاب رشد و گسترش نفوذ امام صادق (ع) را نداشتند و در زمان حیاتشان چندین بار جان حضرت را تهدید نمودند. برای نمونه مفضّل بن عمر میگوید: منصور دوانیقی برای فرماندار مکه و مدینه حسن بن زید پیام داد: خانه جعفر بن محمد را بسوزان، او این دستور را اجرا کرد و خانه امام صادق (ع) را سوزانید که آتش آن تا به راهرو خانه سرایت کرد. امام صادق (ع) آمد و میان آتش گام بر میداشت و میفرمود: اَنَا بنُ اَعراقِ الثَّری اَنا بنُ اِبراهِیمَ خَلیلِ اللهِ.
شیعه یعنی شبکه حزبی امام صادق (ع)
حضرت آیت الله ای در خصوص نقش امام صادق (ع) در مذهب تشیع میفرمایند: امام صادق (ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود. مرد علم و دانش بودنش را همه شنیدهاید. محفل درس امام صادق (ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به وجود آورد، هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بینظیر بود. همه حرفهای درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن و اندی به وسیلهی مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بود، همه آنها را امام صادق (ع) به شکل درست بیان کرد، اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیدهاید. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزه دامنهدار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی… شیعه یعنی شبکه حزبی امام صادق (ع)، شبکه امام صادق همه جا گسترده بود»
نقش امام صادق (ع) در شکل گیری شیعه
در این خصوص رضا ایراندوست، استاد تاریخ و رجال حوزه و دانشگاه میگویند: در روز غدیر خم نبی مکرم اسلام دو ثقل قرآن و اهل بیت را به عنوان ادامه دین معرفی میکنند. قرآن شالوده دین است، اما تبیین آن بر عهده امام است. برای فهم میزان تأثیر گذاری امام صادق (ع) تنها نگاهی به کتاب شریف کافی، ما را کفایت میکند. در کتاب کافی بیش از ۱۸ هزار سند روایی وجود دارد. از این تعداد چیزی نزدیک به ۱۲ هزار سند آن از امام صادق (ع) نقل میشود، این یعنی نزدیک به هفتاد درصد از روایات شریف کافی ا ز امام صادق (ع) نقل شده است. در همین کتاب کافی تعداد روایاتی که از نبی اکرم نقل شده، هزار و ششصد و نود و پنج روایت است، از این تعداد چیزی در حدود هزار و ششصد روایت را امام صادق (ع) نقل میکنند. حتی ذکر این نکته لازم است که از مجموعه روایاتی که از امیر المومنین علی (ع) در کافی وجود دارد عمدتاً از امام صادق (ع) نقل شده است. پس اگر امام صادق (ع) نبودند ما حجم عمدهای از روایات از امیر المومنین (ع) و دیگر اهل بیت را هم نداشتیم.»
در کتاب کافی بیش از ۱۸ هزار سند روایی وجود دارد. از این تعداد چیزی نزدیک به ۱۲ هزار سند آن از امام صادق (ع) نقل میشود، این یعنی نزدیک به هفتاد درصد از روایات شریف کافی ا ز امام صادق (ع) نقل شده است
وی عقاید امروز شیعه را ثمره فعالیتهای امام صادق (ع) دانسته و میگوید: کاری که امام در این مقطع انجام میدهند تربیت شاگردان فقیه و عالمانی است که مردم را تربیت کنند. مشهورترین راویان شیعه شاگردان حضرت هستند، همچنین مشهورترین متکلمان شیعه مانند مؤمن طاق و حشام بن حکم همگی جز شاگردان حضرت بودهاند. خیلی از اینها ساکن شهرهای دیگر مانند کوفه هستند که علم امام را در نقاط مختلف ترویج مینمودند. از طرف دیگر مجموعه اعتقادات شیعه در مواجهه با فرقههای ضاله مانند قدریه، جسمیه، خوارج، معتزله و … به واسطه امام صادق (ع) و شاگردان ایشان در مناظرات شکل گرفته است. پس به طور خلاصه امام در یک نزاع سراسر مکتبی شیعه جعفری را شکل دادهاند. طبق گزارشات تاریخی حضرت و شاگردان همواره در مناظرات پیروز بودهاند.»
ایراندوست در توضیح قدرت شبکه سازی امام گفت: در شیعه چیزی داریم با نام سازمان وکالت که در زمان غیبت صغری بیشتر به چشم میخورد. آغاز این سازمان وکالت با حضرت صادق (ع) بوده است. ایشان در هر منطقهای وکیلی را قرار میدهند که نه تنها وجوهات را دریافت کند، بلکه نایب امام باشد تا قضاوتها را انجام دهد و محل رجوع مردم قرار گیرد. بعدها بنی العباس بسیار تلاش کردند تا این سازمان را نابود کنند اما نتوانستند.»[مشرق]
درباره این سایت