بُرشی از كتاب گرانسنگ مفاتیح الحیاة به قلم حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعالی
فرآیندهای اجتهادی جامعهپردازی
راز جاودانگی اسلام در داشتن منابع غنی اولا و تشویق به استنباط مبانی قویم از آن منابع سرشار ثانیا و ترغیب به استخراج مواد فقهی، حقوقی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، درمانی و. ثالثا نهفته است و بهمنظور تكامل برداشت از منابع عقلی و نقلی و تعامل بیشتر با آنها دو طرز اجتهاد را به جامعه بشری تعلیم و یادآوری كرد كه هر یك مكمل دیگری است، هرچند یكی از آن دو اصلیترین سبك اجتهاد است: اجتهاد نخست كه اصلیترین سنخ آن به شمار میرود، همان است كه در حوزههای علمی رایج و در میان مجتهدان فن شریف فقه و اصول دارج است. و اجتهاد دوم كه صبغه موضوع پروری آن واضح و جریان اجرایی بودن نه تقنینی آن روشن است، همان است كه در میان اقوام و ملل با گرایشها و منشهای متفاوت رواج دارد و اسلام قسم زیبا و خیر و عدل و احسان آنرا امضا و ترغیب فرمود و به جامعه بشری چنین تعلیم داد: أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ سَنَ سُنَّةَ هُدًی كَانَ لَهُ أَجْرٌ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِذَلِكَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ سَنَّ سُنَّةَ ضَلَالَةٍ كَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْء» این اجتهاد بهوهیچوجه صبغه تشریع نداشته و كاملا از بدعت منحوس منزه و از لوث سنت شكنی مبرّاست؛ زیرا زیربنای مشروعیت قانونی خود را از اصول عقلی و مبانی نقلی گرفته و از اطلاقات و عمومات، مطلوب بودن چیزی را كشف كرده و در كیفیت اجرا و تعامل آن سعی بلیغ شده تا بهصورت كاربردی و كارآمد مقبول جامعه گردد.
نكاتی درباره حسن خلق و معاشرت
منظومه اخلاق اسلامی نوع دوم از اجتهاد مذكور را میطلبد كه یكی از اصول اساسی آن حسن خلق است. حسن خلق محبوبترین و ارزشمندترین عمل نزد خدا پس از واجبات الهی است.
خوش خویی براساس روایات، نه تنها سبب نشاط زندگی فردی و اجتماعی و موجب آبادانی دیار و فزونی روزی و محبوبیت است، بلكه موجب نجات آدمی و آمرزش گناهان او و زمینه ساز قرب به پیامبر (ص) در روز قیامت و بهرهمندی از شفاعت آن بزرگوار است.
حسن خلق در فرهنگ اسلام از رحمت الهی ریشه میگیرد كه خدای مهربان با معرفی پیامبر اكرم (ص) بهعنوان الگوی برتر حسن خلق (وَ إِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم) (سوره قلم، آیه 4) در خطاب به آن گرامی میگوید: بهسبب لطف و رحمت خدا بود كه با آنان نرمخویی و مهربانی كردی و اگر درشت خوی و سخت دل بودی، قطعاً از گرد تو پراكنده شده بودند. (فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ) (سوره آل عمران، آیه 159) حسن خلق كه از فضایل نفسانی است، با لبخندها و خوشروییهای ظاهری و تصنعی كه برای جلب منافع مادی است، تفاوت دارد.
سالمندان
فرد مسلمان در دایره تعاملی خود با اقشار و افراد گوناگونی مواجه است كه ناظر به منزلت و جایگاه فرد د رمنظومه اخلاق اسلامی با او به تعامل میپردازد. سالمندان در فرهنگ دینی جایگاه و منزلت ویژهای دارند و درباره رعایت حقوق آنان فراوان سفارش شده است. خدا درباره حضرت موسی (ع) و دختران حضرت شعیب (س) و رعایت كردن پدر سالمندشان چنین گزارش میدهد: و در نزدیكی آنان دو دختر را یافت كه گوسفندانشان را از ورود به آبشخور باز می دارند. به آن دو گفت: كارتان چیست و چه میكنید؟ گفتند: روش ما این است كه گوسفندان را آب نمیدهیم تا چوپانان از آبشخور در آیند و گوسفندان خود را از آن خارج سازند. پدرمان پیری سالخورده است و خود نمیتواند گوسفندانمان را به اینجا آورد. (وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ كَبِیرٌ) (سوره قصص، آیه 23)
از اقدام فرزندان یعقوب برای رهایی برادرشان بنیامین از زندان عزیز مصر نیز چینن آورده است: آنان گفتند:ای عزیز! او پدری كهنسال دارد. یكی از ما را به جای وی بگیر (بازداشت كن). (قالُوا یا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَیْخاً كَبِیراً فَخُذْ أَحَدَنا مَكانَه) (یوسف، آیه 78) آنان خواستند با حرمتی كه پیران نزد دیگران دارند، آنرا وسیله قرار دهند تا برادرشان را آزاد یا دیگری را جایگزین وی سازند.
جایگاه سالمندان
رسول خدا (ص) فرمود: كهنسال در میان خاندانش، همانند پیامبر در میان امت خویش است. (الشَّیْخُ فِی أَهْلِهِ كَالنَّبِیِّ فِی أُمَّتِه) (روشه الواعظین، ص 476).
امام زین العابدین (ع) فرمود: از حقوق همكیشانت این است كه (در نگاه تو) پیرمردانشان همانند پدرت و جوانانشان به سان برادرانت و پیرزنهایشان همانند مادرت و كودكانشان همسان فرزندانت باشند. (. وَ أَنْ یَكُونَ شُیُوخُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أَبِیكَ وَ شُبَّانُهُمْ بِمَنْزِلَةِ إِخْوَتِكَ وَ عَجَائِزُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أُمِّكَ وَ الصِّغَارُ بِمَنْزِلَةِ أَوْلَادِك) (الفقیه، ج 2، ص 625).
حرمت نهادن به پیران
امیرمومنان (ع) در وصیت خود به امام حسن (ع) فرمود: با خردسالان خانوادهات مهربان باش و پیرانشان را بزرگ شمار. (وَ ارْحَمْ مِنْ أَهْلِكَ الصَّغِیرَ وَ وَقِّرِ مِنْهُمُ الْكَبِیرَ) (الامالی، طوسی، ص 8).
پرهیز از قتل پیران در جنگ
اسلام نه تنها به پیران امت اسلامی حرمت نهاده، حتی منزلت پیران كافر را نیز از نظر دور نداشته است. به نقل امام صادق (ع)، رسول خدا هرگاه، سپاهی اعزام میكرد، آنان را مینشاند و ازجمله رهنمودهایش این بود كه پیر فرتوت را نكشید. (وَ لَا تَقْتُلُوا شَیْخاً فَانِیا) (الكافی، ج 5، ص 27).
پاداش بزرگداشت پیران
رسول خدا (ص) فرمود: بزرگ شمردن ریش سفید مسلمان، بزرگ شمردن خداست. (مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ ذِی الشَّیْبَةِ الْمُسْلِم) (الكافی، ج 2، ص 165).
رسول خدا (ص) فرمود: هركس برتری پیر را بهدلیل سنش بشناسد و او را احترام كند، خدا وی را از هراس روز قیامت در امان میدارد. (مَنْ عَرَفَ فَضْلَ كَبِیرٍ لِسِنِّهِ فَوَقَّرَهُ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَة) (الكافی، ج 2، ص 658)
امام صادق (ع) فرمود: سه گروهاند كه حقشان را جز منافقان شناختهشده نادیده نمیگیرند: ریش سفید مسلمان، حافظ قرآن و پیشوای دادگر. (ثَلَاثَةٌ لَا یَجْهَلُ حَقَّهُمْ إِلَّا مُنَافِقٌ مَعْرُوفٌ بِالنِّفَاقِ ذُو الشَّیْبَةِ فِی الْإِسْلَامِ وَ حَامِلُ الْقُرْآنِ وَ الْإِمَامُ الْعَادِل) (الكافی، ج 2، ص 658)
كیفر اهانت به مومن سپید موی
امام صادق (ع) فرمود: هركس مومن ریش سفیدی را سبك شمارد، خدا كسی را بهسوی او میفرستد تا پیش از مردنش وی را سبك كند. (مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ ذِی شَیْبَةٍ أَرْسَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَنْ یَسْتَخِفُّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِه) (الكافی، ج 2، ص 658)
ریشه تاریخی اربعین/حضور جابر در کربلا/بازگشت اسیران/الحاق سرمطهر به بدن/راهپیمایی وانتفاضه اربعین
كه ,ص ,وَ ,مِنْ ,خدا ,حسن ,حسن خلق ,2، ص ,الكافی، ج ,ج 2، ,است كه ,مِنْ عِبَادِ اللَّهِ
درباره این سایت