امنیت فصل مهم زندگى
[به مناسبت سیزدهم مهرماه، روز نیروى انتظامى]
اشاره: فلسفه وجودى پلیس در هر كشورى مشخص است؛ یعنى ایجاد نظم و امنیت در جامعه. اما این مأموریت محورى با توجه به فرهنگ و قوانین بالادستى، حدود و صغور، اختیارات و نفوذ آن در استفاده از قدرت مشروعش مشخص مىشود. در ایران اسلامى نیز چنین نسبى میان پلیس و مأموریت اصلىاش یعنى ایجاد امنیت برقرار است. در این نوشتار بهدبنال سعه مأموریتى نیروى انتظامى ج. ا. ا با توجه به بیانات امام اى هستیم.
دلیل اهمیت نیروى انتظامى
اولاً باید دید نیروى انتظامى كه ذیل نیروهاى مسلح و قوه قضائیه اقدام مىكند چرا خود مستقلاً داراى چنین اهمیتى مىشود كه چندین بار رهبرى عزیز درباره ابعاد مختلف آن ایراد سخن كنند. اهمیت نیروى انتظامى كه اینقدر ما روى آن تكیه مىكنیم، ناشى از اهمیت مأموریّت نیروى انتظامى است. اهمیت هر انسانى بهقدر آن مسؤولیّتى است كه بر دوش مىگیرد و این انسان یا این مجموعه یا این سازمان به همان اندازه اهمیت پیدا مىكند. مأموریّتى كه شما آنرا بر عهده گرفتهاید، استقرار امنیت در كشور است. امنیت خیلى مهم است. مهمترین سازمانى و مجموعهاى كه این وظیفهى مهم را بر دوش گرفته است، نیروى انتظامى است و این خیلى كار مهمّى است. بنابراین سازمان با نگاه به این مأموریّت اهمیت پیدا مىكند. 6/2/1394
حدود امنیت
نباید مسأله امنیت را محدود به امنیت جانى كرد. در ادامه همین بیانات ایشان به سطح بالاترى از ناامنى یعنى ناامنى فرهنگى ناشى از سرمستى ثروت اشاره مىكنند و پلیس را موظف به برخورد با آن مىنمایند.
یك مسأله هم این است كه من شنیدهام گاهى اوقات در بعضى از خیابانها این جوانهایى كه مست ثروتند - مست غرور ثروت - سوار ماشینهاى آنچنانى مىشوند و در خیابان بنا مىكنند به جَوَلان دادن و رفتوآمد كردن و محیط خیابان را ناامن [كردن اینها هم ناامنى است. بایستى در قبال هر نوع ناامنى برنامه داشت و حركت كرد و كار كرد. اینها چیزهایى است كه جوانب گوناگون امنیت است. 6/2/1394
امنیت براى همه
برخى از نیازها براى نوع بشر است و نمىتوان گروهى را از آن مستثنى كرد با این توجیه كه به آن نیاز ندارند. امام جعفر صادق علیه السلام مىفرمایند : ثَلاثَةُ اَشْیاءَ یَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَیْها: اَلاَمْنُ و َالْعَدْلُ و َالْخِصْبُ ؛ تحف العقول ص 320
سه چیز است كه همه مردم به آنها نیاز دارند: امنیّت، عدالت و آسایش. بنابراین مىتوان گفت امنیت از نیازهاى اولیه توده مردم است نه یك عدهى خاص! اگر ما بخواهیم ضروریات زندگى بشر را در فصول عمده خلاصه كنیم و مثلاً به دو فصل، سه فصل و حداكثر به چهار فصل برسد، یك فصل از این چند فصل، فصل امنیت» است. بدون امنیت، نه خوراك لذّتى مىبخشد، نه خانواده اُنسى ایجاد مىكند و نه شغل و درآمد فایدهاى مىدهد. 25/4/1376
مسأله اینجاست كه این نعمت همگانى نباید در گروه یا قشرى خاص محدود شود. امنیت هم متعلّق به همه است. امنیتِ تهران، واجبتر از امنیتِ مردم مرزنشین جنوب و شرق و غرب كشور نیست. امنیت افراد مرفّه كه از سرمایه و امكاناتى برخوردارند، واجبتر از امنیت آن كارگرى كه چشمش به مزد روزانه است، نیست. لذا امنیت، متعلّق به همه است؛ نیروى انتظامى هم متعلّق به همه است. 25/4/1376
تبعیض در مسأله امنیت منظره زشتى از جامعه بهوجود مىآورد كه برازنده نظام اسلامى نیست همانگونه كه اساس نیروى انتظامى در دوران رژیم غیر مردمى و طاغوتى، براى حفظ امنیت طبقات ویژه بود و بقیه مردم هرچه بر سرشان مىآمد، اهمیتى نداشت!. امنیت، عبارت بود از امنیت خوانین و بزرگان و سرمایهداران منطقه و دیگران حقى از آن نداشتند. در نظام اسلامى، قضیه اینطور نیست. امنیت، امنیت عموم مردم است. 25/4/1376
دو روى سكه امنیت!
طرف دیگر امنیت؛ ایجاد ناامنى براى گناهكاران است. قطعاً اجراى امنیت قواى نظام اسلامى، امنیت برخى افراد را به خطر مىاندازد. تمییز بین این دو دسته در ایجاد امنیت، منتهى به عدالت لازم است. بهعنوان نمونه وقتى ما مىگوییم كه باید با طبقهى بهرهمندان از پولهاى حرام مقابله شود، فوراً عدّهاى نگران مىشوند كه امنیت سرمایهگذارى در جمهورى اسلامى به خطر افتاد! نه؛ امنیت سرمایهگذارى و امنیت تلاش اقتصادى به خطر نمىافتد، این كمك به آن سرمایهگذارىهاست. كسىكه متخلّف نیست، چرا بترسد؟ كسىكه متخلّف است و مىترسد، بگذار بترسد و احساس ناامنى كند. در نظام اسلامى، آدم گناهكار باید احساس ناامنى كند. 25/4/1376
شاخصِ تشخیصِ امنیت و ناامنى این است كه هر نظامى در آن بیگناهان بترسند كه مبادا مورد تعرّض قرار گیرند و گناهكارانِ عمده، احساس آسایش و آرامش كنند، آن نظام، نظامِ منحرفى است. نباید بگذاریم نظام ما اینگونه شود. در نظام اسلامى، متخلّف و گناهكار و متخطّى - هر كه هست - باید احساس نگرانى كند و بداند كه پنجه عدالت، دیر یا زود گریبان او را خواهد چسبید. 25/4/1376
اقتدار لازمه تحقق امنیت
یك مسألهى مهمّ [دیگرى] كه وجود دارد - كه بنده بارها تكرار كردهام - مسألهى اقتدار نیروى انتظامى است. نیروى انتظامى در مسؤولیّت خود كه ایجاد امنیت است، مظهر حاكمیّت جمهورى اسلامى است. یعنى جزو وظایف جمهورى اسلامى این است كه در جامعه امنیت ایجاد كند. مظهر این امنیت و عامل وسطِ میدانِ این امنیت عبارت است از نیروى انتظامى ؛ بنابراین بایستى اقتدار داشته باشید؛ باید بتوانید مقتدرانه عمل كنید؛ باید بتوانید با قاطعیّت عمل كنید. 6/2/1394 طرح این مسأله براى هر ناظرِ كنترلكنندهاى بدیهى است؛ لكن این مهم در طراز و قامت جامعه اسلامى نمىتواند به هر قیمتى اتفاق بیفتد. یعنى اقتدار را با ظلم نباید اشتباه كرد؛ اقتدار را با حدومرز نشناختن و بىمهار حركت كردن نباید اشتباه كرد. مثلاً فرض كنید در بعضى از كشورها - فرضاً در آمریكا - پلیس خیلى مقتدر است؛ لكن مىزنندبىگناهها را مىكُشند؛ كسى را بهعنوان اینكه مثلاً مىخواسته اسلحه بكِشد، پانزده شانزده گلوله مىزنند و پدرش را درمى آورند، نابودش مىكنند - این اقتدار اقتدار مطلوبى نیست. 6/2/1394
نكته جالب توجه آن است كه در صورت اقتدارسازى نامطلوب نقض قرض مىشود و این اقتدارى است كه در نهایت، ایجاد امنیت نمىكند، ایجاد ناامنى مىكند. 6/2/1394
پس اقتدار مطلوب اسلام كه سرمایه اصلى ایجاد امنیت مىشود چگونه است؟ قاطعیّت، اقتدار درعینحال با عدالت، با مروّت، با ترحّم؛ جاهایى بایستى با ترحّم همراه باشد؛ این مظهر اسلام است. ذات مقدّس پروردگار از این طرف رحمانِ رحیم است، از آن طرف صاحب عذاب الیم است؛ یعنى این دو در كنار هم مورد توجّه قرار مىگیرد. این باید بیاید همینطور در پایین این هرم و پخش بشود در زندگى ما و رفتارهاى ما و كارهاى ما كه ازجمله درمورد پلیس این معنا بایستى وجود داشته باشد. 6/2/1394
قدرت لازمه تحقق اقتدار
باز هم بدیهى است كه تصور اقتدار، براى فرد ضعیف امرى مضحك است. قدرت یافتن نیروى انتظامى علاوه بر ایمان راسخ به هدف، ارتقاء فناورى و آموزشهاى مهارتى به پشتوانه چهارمى نیز احتیاج دارد و آن زیرساختهاى قانونى است.
سرپنجه عدالت باید قوى باشد. دستگاه قضایى باید قوى باشد. نیروى انتظامى در چارچوبى كه قانون براى او معیّن كرده است، باید قوى باشد. قوّت و اقتدار و سرپنجه پولادین با مردم ضعیف بد است؛ دست خشن، هنگام چیدن گلبرگ مضرّ است؛ اما هنگام جابهجا كردن صخرهها لازم است. مىگویند قانون نداریم. من به مجلس شوراى اسلامى عرض مىكنم: نمایندگان محترم! اگر قوّه قضاییه و دستگاه انتظامى، براى مقابله با ثروتهاى بادآورده دچار كمبود قانونند، در اسرع وقت برایشان قانون فراهم كنید. من احتمال مىدهم كه در مواردى كمبود قانون باشد؛ چون پیش آمده و دیدهایم.[ایجنا]
ریشه تاریخی اربعین/حضور جابر در کربلا/بازگشت اسیران/الحاق سرمطهر به بدن/راهپیمایی وانتفاضه اربعین
كه ,امنیت ,نیروى ,انتظامى ,اقتدار ,ایجاد ,نیروى انتظامى ,است كه ,2 1394 ,6 2 ,4 1376 ,مناسبت سیزدهم مهرماه،
درباره این سایت