غلامعلی پیچک به تاریخ هشت مهر سال ۱۳۳۸، مصادف با سالروز تولد حضرت صاحب امان (صلوات الله علیه) در تهران متولد شد. غلامعلی که سومین فرزند پدرش بود، در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تنها ۴ سال داشت و نفهمید که چرا حضرت روح الله ، موطن خود را ترک نمود اما زمانی که فرودگاه مهرآباد تهران ، شاهد بازگشت امام خمینی بود ، غلامعلی ، به خوبی می دانست که از این پیرمردِ طاغوت شکن ، چه می خواهد.
غلامعلی پیچک ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به کسوت معلمی درآمد اما زمانی که طبل جنگ در جبهه های غرب نواخته شد ، تخته سیاه و گچ را رها کرد و خود را به سپاه پاسداران مامور کرد.
این چریکِ معلم ، از همان بدو ورود به سپاه پاسداران ، چنان درخشید که به سرعت راهبری جمعی دیگر از مجاهدان را بر عهده گرفت و طی چند ماه بعد ، فرماندهی عملیاتِ سپاه پاسداران در جبهه های غرب را بر عهده گرفت. عمرِ فرماندهی غلامعلی پیچک چندان بلند نبود اما کشف و تربیت مردانی چون احمد متوسلیان ،حاج علی موحد دانش ، حاج علی اصغر اکبری که همواره به شاگردی او در روزهای کوتاه جهاد و فرماندهی اش افتخار می کردند، نام غلامعلی را در میان رزمندگان پرآوازه نمود.
غلامعلی پیچک ، این معلم اخلاق و مجاهد میادین جهاد اصغر و جهاد و اکبر ، سرانجام ؛ تنها چند روز پس از آن که فرماندهی عملیات سپاه در جبهه های غرب» را به همرزمش محسن حاج بابا واگذار نمود ، در کسوت بسیجی پا به میدان نبرد گذاشت و به تاریخ ۲۰ آذر سال ۱۳۶۰ ،پنجه بر بام عرش گرفت و بر سفره اباعبدالله الحسین(صلوات الله علیه) نشست.
از 10 سالگی در انجام فرائض دینی مقید و از شروع تکلیف، مقلد حضرت امام(س) شده بود.
پس از ورود به دانشگاه و آشنایی با تعدادی دانشجوی مسلمان و مبارز، جدیتر از گذشته وارد جریانهای ی شد و خیلی سریع نسبت به مسائل ی داخلی اطلاعات کسب کرد و رژیم شاه را رژیمی فاسد و ظالم یافت و از این رو، مصممتر از پیش، وارد مبارزات ی شد.
از آن پس تحت مراقبت و تعقیب عوامل ساواک قرار گرفت. او طی فعالیتهای خود، مبارزات خود را گسترش داد.
اکبر حمزهای از همرزمان پیچک میگوید: یک روز در کتابخانه شخصی غلامعلی، دنبال کتابی میگشتم، دیدم لای یک کتاب،یک کلت جاسازی شده است.تازه فهمیدم که در مبارزات مسلحانه نیز دست داشته است.
با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی،غلامعلی با دلگرمی و امید بیشتر، به روشنگری و هدایت مردم پرداخت و با ارائه تحلیلهای خوب ی، مفاسد و وابستگی رژیم شاه را افشا کرد و بویژه قشر جوان را به مبارزه علیه نظام ستمشاهی ترغیب کرد. با ارتباطی که با برخی ون برجسته داشت، اعلامیهها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) را چاپ، تکثیر و در اختیار دیگران گذاشت.
با رژیم عراق به ایران و تحمیل جنگی نابرابر به انقلاب نوپای اسلامی، پیچک عازم جبهههای نبرد شد. از آن جا که لیاقت و شجاعت او در درگیریهای کردستان به فرماندهان محرز بود، به عنوان فرمانده محور غرب کشور منصوب شد. پیچک توان بالای نظامی خود را در این محور به منصه ظهور رساند و با ارائه طرحهای دقیق و واقعبینانه نظامی،حیرت نیروهای سپاه و ارتش را برانگیخت. به رغم سن کم ذهنی نقاد و خلاق برخوردار بود و از این رو موفق شد بهترین طرحهای عملیاتی را با توجه به شناسایی منطقه ارائه و اجرا کند. او اغلب شناساییها را خودش انجام میداد و تا عمق بیش از 30 کیلومتر، در پشت جبهه دشمن نفوذ میکرد. با اجرای عملیاتهای موفق در محور غرب، کم کم شهرت و آوازهاش در غرب پیچد. توانمندی نظامی و قامت خاص پیچک از او شخصیتی دوست داشتنی و در عین حال پر از ابهت ساخت
اهل مطالعه و کتاب بود. در عین اشتغال به کارهای نظامی،از فعالیتهای فرهنگی غافل نمیشد. سخنرانیهایش مشهور بود. در اخلاق و رفتار الگوی دیگران بود. شهامت و شجاعتش کم نظیر بود.به حضرت امام خمینی(ره) عشق میورزید و تابع و مرید معظم له بود. در انجام هرکاری تنها جلب رضای خدا را در نظر میگرفت و هرگز ریا به اخلاص او نفوذ نکرد.
درباره این سایت