اشاره : بدونشك حاج قاسم سلیمانى یك شخصیت چند بعدى داشت. او یك ژنرال بزرگ نظامى و یك شخصیت بزرگ ى بود. از منظر عرفانى و معارج الهى هم جایگاهى غیر از شهادت آن هم به دست استكبار برایش نمىشد تصور كرد. در این عالم هر روز عاشور است و افراد حاضر در این پیكار یا حسینىاند و یا یزیدى.
ترامپ و دیگر جنایتكاران آمریكایى، همان كسانى بودند كه چنین كارى از آنها انتظار مىرفت و سردار سلیمانى توسط همان یزیدىها شهید مىشد. جایگاه فرماندهى كه برازنده ایشان بود و بلاشك توانست از چندین كشور مختلف عراق، سوریه، ایران، لبنان، فلسطین، افغانستان و پاكستان بر روى یك مجموعه نامنظم فرماندهى داشته باشد. ناتو و یا پیمانهاى دیگر به مانورها و برنامههاى مشترك خود افتخار مىكنند، آن هم براى نیروهاى منظم.
مهمترین دستاوردهاى سردار سلیمانى
حاج قاسم توانست با این نیروها نه اینكه مانور انجام دهد، بلكه عملیات را فرماندهى كرده و بهموقع ارتش را تحویل دهد. با داعشىهاى جنایتكار جنگیدند و با یك فرماندهى منسجم و همانطور كه قول داده بود تا سه ماه دیگر بساط داعش را بهعنوان پایه یك حكومت جمع كرد. دیگر داعش بعد از آن پایتخت نداشت، پادگان نداشت كه نیروهایش را آموزش دهد. بله در زیرزمینها باقى ماند ولى شكست خورد. حاج قاسم بدونشك از این لحاظ كه توانست همه نیروهاى لازم را براى تحقق اهدافش هماهنگ كند جایگاه ویژه دارد. همكارى ى كه اكنون بین ما، روسیه و تركیه حاصل است با ملاقاتهاى حاج قاسم با آقاى پوتین و آقاى اردوغان انجام شد و همچنین ملاقاتهایى كه با آقاى بشار اسد داشت. جایگاه ایشان بهعنوان یك دیپلمات ورزیده، یك ژنرال كار كشته و اكنون یك شهید عروج كردهباشد.
كم نظیر
سردار سلیمانى غیر از مباحث نظامى از زوایاى دیگر، انسان كم نظیرى در كشور بود. با اینكه نظامى و سردار و یك ژنرال بود، ولى در مذاكره یك دیپلمات بهمعناى واقعى بود. در مذاكرات سه جانبه ایران، آمریكا و عراق در بغداد در دهه 80 شمسى مقام معظم رهبرى مسؤولیت عالى این مذاكرات را به سردار سلیمانى واگذار كرده بودند. آن زمان دبیر شوراى عالى امنیت ملى، آقاى لاریجانى بود و وزارت خارجه و وزارت اطلاعات و نیروى قدس سپاه تركیب تیم مذاكرهكننده را تشكیل مىداد. وقتى مىخواستیم به مذاكرات برویم نكاتى را سردار سلیمانى بیان مىكرد. سردار سلیمانى براى هر مرحله مذاكره بیش از 100 ساعت جلسه مىگذاشت كه گاهى تا 2 بامداد ادامه مىیافت، همه جزئیات كه در مذاكره مىخواست مطرح شود مورد توجه قرار مىداد، حتى آداب تشریفات. بهعنوان مثال اینكه آمریكایىها هستند چگونه وارد شوید و اگر براى ناهار دعوت كردند دعوت آنها را رد نكنید ولى شرط بگذارید كه طرف ثالث هم باید در ضیافت ناهار حضور داشته باشد.
استراتژیست بزرگ قرن
او مردى جنگده بود، هیچگاه پوتین از پایش در نیاورد، اما دوست و دشمن اقرار دارند كه او بالاتر از آنكه یك نظامى باشد، یك دیپلمات برجسته بود. پیش از آنكه جنگى در بگیرد با قدرت استدلالش كار را جلو مىبرد و البته همه منطقه غرب آسیا اقرار دارند به اینكه اگر مشكلى داشتند او با جان و دل كمك مىكرد كه مشكلات برطرف شود. این ویژگى را هیچ یك از رجال نظامى و ى كشورهاى منطقه ما در تاریخ معاصر نداشتند. او جزو استراتژیستهاى بزرگ قرن اخیر است. ایشان را مقایسه مىكنند با مارشال رومل» سردار آلمانى كه در شمال آفریقا بود.
فرماندهى پر رمز و راز
پیش از شهادت باشكوهش، بسیارى او را یك شخصیت جهانى مىخواندند. بارها تصویر او بر روى جلد مجلات پر مخاطب خارجى چاپ و نام او میلیونها بار در رسانههاى مختلف تكرار شده بود. او سالها در كانون تحلیلهاى جهانى قرار داشت. او بهعنوان مؤثرترین فرد نظامى خاورمیانه» مطرح بود و فرماندهان ارشد نظامى دنیا از او بهعنوان یك استراتژیستبىمانند» یاد مىكردند و در مورد كارآمدى تاكتیكهایى» كه به كار مىبست، اتفاق نظر داشتند.
در منطقه خاورمیانه و به عبارت علمى غرب آسیا» او را ركن مهم امنیت» مىدانستند و بسیارى از سازمانهاى نظامى بینالمللى و منطقهاى با او ارتباط داشتند و گزارشهاى نظامى زیادى را براى او مىفرستادند. او به بسیارى از این گزارشها پاسخ مىداد و روى پاسخ» او تأمل مىشد. سیطره عجیب او بر آكادمىها و سازمانهاى نظامى بینالمللى و منطقهاى سبب شده بود از او بهعنوان فرماندهى پر رمز و راز» یاد شود.
حاج قاسم در لبنان
سید حسن نصرالله دبیر كل محترم حزب الله لبنان در سخنانى در مورد شهید سلیمانى مىگوید: وقتى از مكتب حاج قاسم صحبت مىكنیم معنىاش خطرپذیرى است. همیشه به دهان مرگ مىرفت. مىرفت خطوط مقدم. من در این زمینه با او اختلاف نظر داشتم. همیشه تلاش مىكردم پشت خط بماند، اما هیچ كداممان نمىتوانستیم جلوى او را بگیریم تا به خطوط مقدم نرود. مرد سختىها و روزهاى سخت بود. مثلا در جنگ 33 روزهى جولاى سال 2006 از تهران آمد دمشق. بعد با ما تماس گرفت و گفت من مىخواهم بیایم ضاحیهى جنوبى پیش شما. ما گفتیم یعنى چه؟ ! اصلا چنین چیزى امكان ندارد: همهى پلها را زدهاند، راهها بستهاند، هواپیماهاى جنگى اسرائیل هر هدفى را میزنند، شرایط كاملاً جنگى است. اصلا نمىشود به ضاحیه و بیروت رسید. اما حاج قاسم اصرار كرد و گفت: اگر ماشین نفرستید خودم راه مىافتم وآیم! پافشارى كرد و خودش را رساند به ما و تمام مدت هم كنار ما ماند.
آمدن حاج قاسم به لبنان در آغاز جنگ به خودى خود بسیار مهم بود. او مجبور نبود این كار را انجام دهد. مىتوانست در تهران بماند و جنگ را از تهران دنبال كند یا مىتوانست به دمشق بیاید و جنگ را از دمشق در نزدیكى ما دنبال كند. دمشق آن روزها از هرگونه اسرائیل بركنار بود. اما حاج قاسم آمد و پافشارى كرد كه بیاید پیش ما.
روز اولى كه ایشان رسید، جلسه گذاشتیم. طبیعتاً ایشان روز اول جنگ نرسید جنگ آغاز شد و ایشان به دمشق آمد و یكى از روزهاى آغازین جنگ رسید این جا. بعد از جلسه، چند روز دیگر هم اینجا ماند و با وجود اینكه در شرایط خطرناكى خودش را رسانده بود، به تهران برگشت تا اطلاعات را به حضرت آقا (حفظه الله) و مسؤولان برساند و بعد دوباره پیش ما بازگشت. باز هم مىگویم: مىتوانست این بار دیگر در تهران بماند، اما دوباره پافشارى كرد كه بیاید این جا. آمد و این بار با پیام شفاهى از حضرت آقا (حفظه الله) كه حاج قاسم با خط خودش عینا آنرا نوشته بود و تا پایان جنگ و روز آخر پیش ما ماند. وقتى آتشبس اعلام شد حاج قاسم با من صحبت كرد و گفت من الآن مطمئن هستم كه جنگ تمام شده است و به تهران برگشت. گفت من به تهران بر مىگردم تا باقى موضوعاتى را كه به آنها نیاز دارید پىگیرى كنم.
پس همهى این مدت در كنار ما و در بین ما بود. این موضوع هم تا همین چند وقت پیش فاش نشده بود و از آن چیزهایى بود كه سرى مانده بود و رسانهاى نمىشد. تنها چند ماه قبل از شهادت حاجى فاش شد.
همراه با سید لبنان
اسرائیل كه بر طبل جنگ كوبید، حاج قاسم تماس گرفت. بیروت مانده بود زیر آتش صهیونیستها. قبول نمىكردیم بیاید، راهها و پلها مدام بمباران مىشد. حاجى گفت: طاقت ندارم در تهران یا دمشق بمانم، باید بیایم پیش شما.» گروهى را فرستادیم تا حاجى را بیاورند حومه جنوبى. آن روزها بحق برادرىاش را ثابت كرد؛ عین 33 روز همراهمان بود. هرچه در توان داشت براى حزب الله گذاشت؛ از پول و امكانات گرفته تا سلاح. تاب نداشت ما را تنها بگذارد، همیشه در اتاق عملیات با ما بود. یك وقتهایى كه عذرش را مى خواستم، مىگفت: سید! من یا با شما زنده مىمانم یا با شما مىمیرم.»
اعترافى تلخ
روز شنبه دوم دسامبر 2017 (11 آذر 96) مایك پومپئو رئیس وقت سازمان سیا طى سخنانى در همایش سالیانه امنیت ملى ریگان در كالیفرنیاى جنوبى ناخواسته به یك اعتراف تلخ (البته براى آمریكایىهاى قلدر) تن داد و گفت: درباره رفتارهاى ایران در عراق نامهاى را براى ژنرال سلیمانى نوشتهام، اما او نامه من را باز نكرده است».
پومپئو كه حالا جایگزین ركس تیلرسون» در وزارت خارجه آمریكا شده است، در مصاحبهاى با بىبىسى» بار دیگر آن اعتراف تلخ را به زبان آورد كه ژنرال ایرانى نامه او را باز نكرده است.
حجت الاسلام والمسلمین محمدى گلپایگانى، رئیس دفتر مقام معظم رهبرى، نهم آذر ماه طى سخنانى در مشهد، پیرامون نامه رئیس سیا به سردار سلیمانى، گفت: همین اواخر، زمانى كه سردار سلیمانى در بوكمال بود، رئیس سازمان سیا بهوسیله یكى از رابطان خود در منطقه، نامهاى براى وى فرستاد؛ اما ایشان گفت: نامه تو را نمىگیرم و نمىخوانم و اصلا با این افراد صحبتى ندارم.»
براى آمریكایىها كه حتى با مقامات بزرگترین و قوىترین كشورهاى اروپایى و جنوب شرقى آسیایى هم رفتارى از موضع بالا دارند، بسیار سنگین بود كه نامه رئیس مهمترین سازمان اطلاعاتى و امنیتىشان از سوى فرمانده نیروى قدس سپاه ایران حتى قابل باز كردن هم نباشد. البته پیشتر هم مقامات آمریكایى در مقابل اقتدار سردار سلیمانى، ناخواسته سر تعظیم فرود آورده بودند و از هیبت این سرباز ولایت و نظام جمهورى اسلامى»، سخن گفته بودند.
پوتین و فرماندهى سردار
حاج قاسم سلیمانى از این فرصت (حمله داعش براى سفر به روسیه استفاده كرد. پوتین هم ایشان را مىشناخت و بهعنوان یك تئوریسین قبول داشت. روسیه هم در برههاى از زمان كه در تحریم بود و جریان اوكراین اتفاق افتاده بود، حالت انزوایى به آنها دست داده بود. حاج قاسم این روحیه استكبارستیزى را به آنها هم منتقل كرد. اینكه بین حاج قاسم و پوتین چه گذشت را نمىدانیم، اما پوتین در كمتر از 48 ساعت ناوش را به سمت سوریه حركت داد و انصافا بهعنوان كسىكه چند سالى در جبهه سوریه بودم اینرا مىگویم حاج قاسم آنجا فرماندهى مىكرد و حتى روسیه كه خودش یك ابرقدرت نظامى است از ایشان دستور مىگرفت. این چه نفس و بصیرتى بود كه توانست شخصى كه ابرقدرت نظامى و تفكر ى و رئیس جمهور یك مملكت است را با خود همراه كند؟ !
ما در یك عملیاتى بودیم در خناسر، من دیدم یكى از افسران به نام روسى، روى پیراهنش نوشته بود: جانم فداى رهبر» ! من واقعا تعجب كردم. ببینید حاج قاسم حتى روى سرباز روسى چطور اثر گذاشت كه یك افسر روسى حاضر است این كار را بكند. من سؤال كردم این جانم فداى رهبر كیست؟ پوتین است؟ افسر روسى گفت: سید على سید على رهبر شما! گفتم: چرا؟ ! رهبر و رئیس جمهور تو كه آقاى پوتین است. گفت: من نمىدانم حاج قاسم سلیمانى چه كرد و به جناب آقاى پوتین چه گفت كه آقاى پوتین آمد مشتاقانه و در كنار ایران و تحت فرماندهى حاج قاسم سلیمانى این حركت آغاز شد. نمىدانم در رابطه با ولایت به پوتین چه گفت كه پوتین مشتاق دیدن رهبرى شد. این اتفاق توسط دیپلماسى جهانى و مقاومتى حاج قاسم سلیمانى افتاده است. این افسر گفت: پوتین وقتى برگشت گفت هر زمانى رهبرى صحبت مستقیم دارد، آنرا براى من ترجمه كنید تا از دنیا عقب نمانم.
دیدار سرنوشت ساز
زمانى كه دمشق در آستانه سقوط بود و دمشق در محاصره كامل بود، رئیس جمهور بشار اسد در كاخ ریاست جمهورى بود. در این اثناء به اعضاى سفارت ایران هشدار داده شد تا فورى، سوریه را ترك كنند چراكه ممكن بود سوریه در خلال چند ساعت سقوط كند. یكى از پروازهایى كه براى خارج كردن ایرانىها به دمشق انجام شد، هنگام خروج مسافرانش دیدند كه شهید قاسم سلیمانى هم در این پرواز است. او درخواست كرد كه در كاخ ریاست جمهورى با بشار اسد دیدار كند. به او گفتند كه در چنین شرایطى امكانش نیست، اما او اصرار مىكند و مىرود با آقاى رئیس جمهور بشار اسد دیدار مىكند.
سردار سلیمانى در این دیدار بعد از بررسى آخرین وضعیت از آقاى اسد سؤال كرد، مىخواهید بمانید یا خیر. اگرمیخواهید بمانید ما با شما هستیم و مقاومت خواهیم كرد و اگر نمىخواهید بمانید، با ما بیایید و از سوریه خارج شوید. آقاى رئیس جمهور بشار اسد با روحیه مبارزهطلبى خود پاسخ داد، مىخواهد بماند و مىخواهد كه خانوادهاش هم با او باشند.
سردار به او مىگویند كه پس در این شرایط خانوادهات را خارج مىكنیم، اما او مىگوید، خیر. خانوادهام با من مىماند. بعد از این شهید سلیمانى تصمیم مقاومت مقابل تروریستها را مىگیرد در حالى كه رسانهها آنهنگام داشتند از سقوط كامل دمشق سخن مىگفتند. او با چنین روحیهاى براى دیگر رزمندگان محور مقاومت، الگو شده است.
سردار و نجات سوریه ژنرال چهار ستارهى آمریكایى مىگوید: حكومت بشار اسد در برخى مواقع واقعاً داشت تلو تلو مىخورد. ابتدا نیروى قدس و برخى نیروهاى ایرانى به داد او رسیدند؛ سپس حزب الله لبنان را با ظرفیتهاى بسیار چشمگیرى اضافه كردند؛ بعد شبه نظامیان شیعه را از كشورهاى منطقه آوردند.»
مك كریستال هم اضافه مىكند: به عقیده من سلیمانى در نجات رژیم اسد اهمیت حیاتى داشت. تقریبا غیر ممكن بود كه اسد اعتماد به نفس و در برخى موارد توانایى ایستادگى در مقابل توفان آن دو یا سه سالى را داشته باشد كه واقعا به نظر مىرسید حكومتش دارد از هم مىپاشد.»[ایجنا]
ریشه تاریخی اربعین/حضور جابر در کربلا/بازگشت اسیران/الحاق سرمطهر به بدن/راهپیمایی وانتفاضه اربعین
كه ,یك ,قاسم ,حاج ,هم ,سردار ,حاج قاسم ,بود و ,سردار سلیمانى ,در این ,قاسم سلیمانى ,سازمانهاى نظامى بینالمللى ,دستاوردهاى سردار سلیمانى ,مهمترین دستاوردهاى سردار
درباره این سایت